روانشناسی کودک، شاخه ای از روانشناسی می باشد که در حیطه بررسی رشد و تکامل کودکان فعالیت می کند. این شاخه از روانشناسی با مفاهیم و اصطلاحات متعددی همراه است که درک آن ها برای درک بهتر رشد و تکامل کودکان ضروری می باشد. روانشناسی کودک به پدر و مادر ها، معلمان و مربیان کودک کمک می کند تا رفتار های کودکان را بهتر درک کرده یا اصلاح کنند و در رشد کودک نیز نقش موثری ایجاد می کند، بهترین دکتر روانشناسی کودک در تهران، با حرفه ای ترین متخصصین روانشناس برای کودکان و با انجام تست های مختلف روانشناسی و استفاده از تکنیک های بازی درمانی و رفتاردرمانی به کودکان کمک می کند تا رفتارهای تطابقی را یاد بگیرند و عملکرد بهتری در جامعه داشته باشند. کودکان با اختلالات یادگیری، بیش فعالی و نقص توجه، اوتیسم، اختلالات اضطرابی و رفتاری می توانند از خدمات مرکز تخصصی کودکان دکتر صابر بهرمند شوند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
محور های ارزیابی روانشناسی کودک
در مطالعه ناهنجاری های کودکی رویکرد های زیستی پزشکی، رفتاری، روان پویشی، جامعه شناسی، خانوادگی و ادراکی از حدود سن 6 سالگی استفاده می شود. یک مدل ارزیابی چند محوره برای سنجش رفتار کودک وجود دارد:
محور 1: گزارش والدین و چک لیست رفتار کودک توسط والدین
محور 2: گزارش معلم و چک لیست رفتار کودک توسط معلم
محور 3: ارزیابی هوش مثلاً با استفاده از آزمون وکسلر
محور 5: ارزیابی مستقیم مصاحبه کلینیکی نیمه ساختاری و گزارش خود فرد
ارزیابی های عصب روانشناسی کودک را می توان در چهارمین محور این مدل لحاظ نمود. در این قسمت مؤلفه ها و تکنیک های مختلف پیشنهاد شده در ارزیابی جامع عصب روانشناسی به طور مختصر مورد بحث قرار می گیرند. اطلاعات به دست آمده از این ارزیابی به درمانگر کمک می کند تا به توانایی کلی کودک در حیطه های روانشناسی کودک و تحصیلی پی ببرد. این اطلاعات در توضیح میزان تأثیر گذاری نقایص مغزی بر زمینه های مهم عملکردی کودک راهگشا است.
تفسیر نتایج آزمون های روانشناسی کودک
برخی از شرایط یا عوامل روانی وجود دارند که می توانند بر ارزیابی های عصب روانشناسی کودک تأثیر گذار باشند و باید در زمان ارزیابی کودکان و نوجوانان مد نظر قرار گیرند. بسته به اینکه وضعیت کودک منتج از ناهنجاری های اکتسابی، مانند ضربه مغزی با تحولی، مانند ناتوانی یادگیری یا نقص توجه – بیش فعالی باشد، ممکن است این عوامل به صورت مختلفی تأثیر گذار شوند. به این ترتیب که کودکانی که متحمل ضربه مغزی شده اند، ممکن است دارای علائم التهاب مغزی باشند که بر عملکردشان در آزمون های عصب روانشناسی کودک تأثیر گذار باشد. بی توجهی و مشکلات انگیزشی ممکن است بلافاصله پس از صدمه مغزی ظاهر شوند. اگرچه این ویژگی ها اکثراً در طول هفته های پس از حادثه بروز پیدا می کنند، اما به محض اینکه وضعیت کودک پایدار شود ممکن است توانایی های عصب روانشناسی کودک برگردند.
بررسی دقیق آزمون های روانشناسی کودک
اگر کودکی مبتلا به بی توجهی باشد، لازم است نتایج آزمون های عصب روانشناسی او با دقت بررسی شود. نتیجه گیری های سریع ممکن است نادرست باشند. بعضی از کودکانی که دچار آسیب ضربه ای مغز هستند، ممکن است تا مدت ها بعد از بهبودی همچنان علائم اختلال نقص توجه را نشان دهند، بنابراین توصیه می شود در صورت وجود بی توجهی و حواس پرتی، اثر اولیه بر نتایج آزمون مدنظر قرار گیرد، به خصوص زمانی که تاریخچه پزشکی کودک نشان می دهد که چنین مسائلی قبل از جراحت وجود نداشته است. مسئله دیگر اینکه تأخیر زبانی و / یا خواندن ممکن است. باعث شود اجرای برخی از آزمون های عصب روانشناسی کودک با مشکل روبرو شوند. به عنوان مثال، حالتی که کودک دستورات شفاهی موجود در آزمون را متوجه نشود و پاسخ غلط بدهد، می تواند حاکی از مشکل در درک زبان، نقص در عملکرد عصبی روانی مورد نظر باشد. دستورالعمل های موجود در برخی آزمون های روانشناسی کودک یا عصب روانشناسی ممکن است برای کودکی که دچار تأخیر درک زبان است، خیلی پیچیده باشد. در این حالت باید مشخص شود که آیا نمرات پایین بدست آمده ناشی از نقایص واقعی در استدلال و پردازش عالی شناختی است و یا نتیجه مشکلات پایه ای ادراکی و حسی است. ساده سازی دستور العمل ها می تواند در این راستا مؤثر باشد. علاوه بر این ها، تأخیر ادراکی ممکن است در عملکرد های خاص مغزی، مانند سرعت حرکت، استدلال و قدرت انتزاع، موجب افت عملکرد شود. مسئله دیگر اینکه کودکانی که از اختلال سلوک یا رفتار های خودسرانه رنج می برند، ممکن است علائمی چون پرخاشگری منفعل و انگیزه ضعیف نشان دهند. این کودکان زود ناامید می شوند و از اجرای تکالیف سرپیچی می کنند. در این خصوص باید از تقویت کننده ها با آزمون های کوتاه تر استفاده کرد. مورد دیگر این که کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی ممکن است دچار خطاهای ناشی از بی توجهی و عجله شوند. علاوه بر این در زمان مصرف دارو، کارایی این کودکان بهتر است. شکستن دوره های زمانی آزمون به بازه های زمانی کوچک تر نیز می تواند منجر به بهبود عملکرد شود. افسردگی و / یا استرس نیز ممکن است در توانایی کودک در به کارگیری تلاش مداوم اثر گذار باشد. کودکان ممکن است بی تفاوت یا خیلی عصبی به نظر بیایند. در این خصوص باید یک فضای آزمون حمایتی – تقویتی فراهم نمود. در گزارش عصب روانشناسی کودک، باید هر گونه تغییر یا اصلاح در اجرای آزمون منعکس شود و باید مشخص شود که تحت چه شرایطی رفتار های خاص به دست آمده است.
عوامل اثرگذار بر تفسیر یافته های روانشناسی کودک
در صورتی که روانشناس بر بر این عقیده باشد که عوامل روانی باعث شده که تفسیر یافته های عصب روانشناسی کودک مشکوک یا معیوب شوند، ممکن است انجام ارزیابی های مجدد پس از سه تا شش ماه مفید واقع شود. با ظهور روش های آزمونی جدید برای ارزیابی عملکرد سیستم عصبی کودکان عصب شناسان و عصب روان شناسان به جای تأکید های قبلی بر محل آسیب مغزی یا تکیه بر تشخیص، بر روی حیطه های قدرت و ضعف و روش های درمانی آن تمرکز می کنند. به عبارت دیگر در بسیاری از اختلالات دوران کودکی ضعف های شناختی خاصی ظاهر می شوند و در بسیاری از موارد این نقایص شناختی، اختلال های متفاوت گزارش می شود. لذا تکیه درمان گر بر تشخیص روانپزشکی برای ارائه مدل درمانی نمی تواند مؤثر باشد و در مورد هر کودک باید نقایص شناختی و روانی به طور مجزا مورد ارزیابی و مداخله مبتنی بر آن طراحی گردد به عنوان مثال نمی توان نسخه ای کلی برای تقویت کارکرد های اجرایی در کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی و کارکرد های شناخت اجتماعی در کودکان دارای اختلال اوتیسم در نظر گرفت. کما اینکه در بسیاری از موارد کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی نیز نیازمند آموزش راهبرد های ارتباطی هستند و کودکان دارای اختلال اوتیسم نیز در بسیاری از موارد ضعف در عملکرد های اجرایی را نشان می دهند.
زمان مناسب برای آزمون روانشناسی کودک
دانستن این که چه زمانی کودک باید تحت آزمون های عصب روانشناسی کودک قرار گیرد، بسیار مهم است. گزارش های عصب روانشناسی نباید تنها شامل نتایج آزمون ها باشد، بلکه باید نحوه مداخله و درک نتایج را نیز در برداشته باشد. بسیاری از بیمارانی که برای ارزیابی های عصب روانشناسی مراجعه می کنند، اغلب مشکلات روانپزشکی نیز دارند و یک معاینه جامع در برگیرنده اطلاعات مربوط به عملکرد های اجتماعی و عاطفی کودک نیز هست. آزمون های ام ام پی آی ابزار هایی هستند که اغلب برای جوانان و بزرگسالان به کار می روند. برای کودکان مقیاس های خودمحور معمولاً مفیدتر هستند. در مورد مراجعینی که نمی خواهند و یا قادر به توصیف مشکلات خود نیستند و یا درون بینی ضعیفی دارند، لازم است از مقیاس های تصویری استفاده شود. بنابراین یک ارزیابی جامع عصب روانشناسی می تواند دانش مضاعفی را در مورد عملکرد مغز و نیز بیماری های پیشرونده احتمالی که بر رشد و عملکرد مغز تأثیر منفی دارند، فراهم سازد. این موارد در گزارش عصب روانشناسی تشریح می گردد.
سوالات متداول:
1- روانشناس کودک چه تفاوتی با مشاور عمومی دارد؟
روانشناس کودک تخصص ویژه در رشد روانی، هیجانی و رفتاری کودکان دارد و با روشهایی مانند بازیدرمانی، گفتاردرمانی یا تستهای روانشناختی مشکلات کودک را ارزیابی و درمان میکند. مشاور عمومی بیشتر راهکارهای کلی ارائه میدهد و تخصص عمیقی در مسائل رشدی کودکان ندارد.
2- اضطراب جدایی در کودکان طبیعی است؟
اضطراب جدایی در سنین ۲ تا ۴ سالگی تا حدی طبیعی است، اما اگر شدت آن زیاد باشد یا در سنین بالاتر ادامه پیدا کند و باعث اختلال در تحصیل یا روابط اجتماعی شود، نیاز به مداخله روانشناس کودک دارد.
در اغلب کودکان دارای اختلال اوتیسم، اختلال زبانی در دوران اولیه کودکی جز علائم اوتیسم به شمار می رود. استفاده از اشاره ها برای برقراری ارتباط به طور قابل ملاحظه ای محدود است. زبان همیشه رشد نمی کند و یا رشد تأخیری دارد. قواعد زبانی در آن هایی که می توانند صحبت کنند، اغلب با سن عقلی مرتبط است. ناهنجاری اصلی در زبان، استفاده عملی از زبان است. حتى کودکانی که دارای اختلال اوتیسم خفیف هستند، مشکلاتی در زمینه انطباق، صحبت مرتبط با موضوع بحث یا رعایت نوبت در گفتگو نشان می دهند. اگرچه کودکان دارای اختلال اوتیسم با عملکرد بالا مایل به برقراری ارتباط هستند، ولی سؤال ها و تفسیر ها را تکرار می کنند و به طور خود انگیخته صحبت نمی کنند، گفتگو یشان اغلب نامربوط و فاقد روابط متقابل است و صحبت هایی بیان می کنند که به زمینۀ گفتگو بی ربط است. هر چند اختلال اوتیسم زمانی یک اختلال زبانی محسوب می شد، تئوری های اخیر بر آسیب های شناخت اجتماعی تاکید می کند و مشکلات زبان را به نقایص پردازش اطلاعات اجتماعی سطح بالاتر نسبت می دهد. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر تشخیص اوتیسم در تهران، با ارزیابی دقیق علائم اوتیسم در کودکان و مشکلات کودکان اوتیسم به انتخاب بهترین گزینه درمانی برای آن ها می پردازد.
اختلال زبان در کودکان اوتیسم
یکی از مشکلات کودکان اوتیسم اختلال در بیان نیازها و خواسته ها است. کودکان اوتیسم درجات مختلفی از اختلال زبان دارند که معمولاً منجر به تعاملات ناشیانه، انزوا و مبادلات ناموفق می گردد. در حال حاضر استفاده از تبلت ها، آیپد ها و گوشی ها به عنوان دستگاه های ارتباطی جایگزین زبان، در بین خانواده های کودکان دارای اختلال اوتیسم بسیار رایج است. درک جنبه های عملی زبان و چگونگی استفاده از آن در زندگی روزمره می تواند برای افراد دارای اختلال اوتیسم مشکل باشد. علاوه بر این نقص زبان موجب چالش های تحصیلی در درک مطلب و فهم خواندن می گردد. در یک مطالعه طولی که ۴۰ کودک ۱۳-۲ ساله با علائم اوتیسم را دنبال کرده اند، نشان داده شده است که مشکلات زبان در این کودکان تا بزرگسالی نیز ادامه داشته و این مشکلات در افراد دارای اختلال اوتیسم پایدار و نسبتاً مقاوم به درمان است. در یک مطالعه اجرا شده روی همشیران و والدین کودکان دارای اختلال اوتیسم نشان داده شد که روانی کلامی آوایی و معنایی آن ها از همتایان در خانواده بدون کودک دارای اختلال اوتیسم به طور معنی داری کمتر است.
مشکلات کودکان اوتیسم در توانایی های فضایی
افراد دارای اختلال اوتیسم اغلب در تکالیفی که مستلزم پردازش دیداری – فضایی و توجه به جزئیات دیداری است، خوب عمل می کنند. در حقیقت تحقیقات نشان داده است که علائم اوتیسم در افراد حتی ممکن است در انجام بعضی از این تکالیف نسبت به افراد با تحول طبیعی عملکرد بهتری داشته باشند. این افراد در شناسایی، جور کردن و بازسازی جزئیات دیداری که باعث عملکرد بهتر در تکالیف دیداری – فضایی می شود، بهتر عمل می کنند. با این وجود، این توانایی پردازش اطلاعات دیداری بدون هزینه نیست و از مشکلات کودکان اوتیسم می توان گفت که آن ها معمولاً در هماهنگی مرکزی ضعیف عمل می کنند و در پردازش اطلاعات زمینه ای مشکل دارند. پردازش اطلاعات در افراد عادی با انگیزه رسیدن به سطح معنایی بالاتر و پردازش کلی تر صورت می گیرد. در مقابل پردازش در افراد دارای اختلال اوتیسم بسیار متمرکز بر جزئیات به نظر می رسد. براساس یک فرضیۀ شناختی مطرح در اختلال اوتیسم، فرضیه ضعف در هماهنگی مرکزی، افراد دارای اختلال اوتیسم در تکالیفی که مستلزم ترکیب اجزاء تشکیل دهنده یک شکل است ضعیف عمل می کنند، اما در اعمالی که مستلزم تمرکز به نظم جزئیات یا پردازش موضعی است به طور طبیعی (یا حتی بالاتر از آن) عمل می کند. همچنین به نظر می رسد هنگامی که اطلاعات زمینه با عملکرد مداخله می کند، آن ها باید عملکرد خوبی نشان دهند. بر اساس فرضیۀ هماهنگی مرکزی، افراد دارای اختلال اوتیسم تحت تأثیر زمینه قرار نمی گیرند. کودکان دارای اختلال اوتیسم در کشف شکل هایی که در تصاویر زمینه جای می گیرند به طور معناداری بهتر از گروه همتا، از نظر سن عقلی و تقویمی، عمل می کنند. هماهنگی مرکزی ضعیف موجب عملکرد قوی افراد دارای اختلال اوتیسم در خرده آزمون طراحی مکعب های وکسلر می شود. در این آزمون پخش کردن طرح ها قبل از اجرا، عملکرد شرکتکنندگان سالم را مختل می کند ولی عملکرد افراد دارای اختلال اوتیسم را به دلیل گرایش بیشتر به پردازش منفک طراحی ها، به طور برجسته ای بهبود می بخشد. این موضوع نشان می دهد که این افراد یک میل طبیعی به دیدن محرک ها به صورت منفک به جای کلی دارند.
برخی از مشکلات کودکان اوتیسم
در پژوهشی که با هدف مقایسه مهارت های حرکتی در کودکانی با علائم اوتیسم با و بدون تأخیر زبان انجام شده است، گزارش شده است که سرعت حرکت، هماهنگی و موقعیت اندام های بدن در کودکان دارای اختلال اوتیسم نسبت به کودکان عادی متفاوت است و این کودکان در زمینه های مورد اشاره دارای مشکلاتی هستند، اما یافته جالب این پژوهش این است که کودکان دارای اختلال اوتیسم با و بدون تأخیر زبانی در مقایسه با کودکان عادی پردازش دیداری قوی تر و بهتری دارند. همان طور که گفته شد معمولاً همسو با نقص افراد دارای اختلال اوتیسم در هوش کلامی، این افراد در هوش عملی نیز دارای نقایصی هستند. با این وجود، یکی از مشکلات کودکان اوتیسم این است که در ادراک دیداری و چرخش ذهنی عملکرد پایین تری نسبت به همتایان با تحول طبیعی خود دارند. این نقص ارتباط مثبت معنی داری با نقص در تئوری ذهن دارد. براین اساس بخشی از تئوری ذهنی که نیازمند دیدگاه گیری و در نظر گرفتن نقطه نظر دیگران برای برقراری ارتباط است، در اختلال اوتیسم دچار نقص است.
کودکان اوتیسم اغلب با چالش هایی در تعاملات اجتماعی، ارتباطات، و رفتار های تکراری و همچنین شرایط همزمان بالقوه مانند حساسیت های حسی، مشکلات خواب و مسائل گوارشی مواجه هستند. این چالش ها می توانند به طور قابل توجهی بر زندگی روزمره و رشد آن ها تأثیر بگذارند. کودکان مبتلا به اوتیسم در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند. همچنین الگو های رفتاری، علایق و یا فعالیت های محدود دارند و اغلب از روال های سفت و سخت پیروی می کنند. تشخیص بر اساس مشاهده، گزارش های والدین و سایر مراقبان و آزمون های غربالگری استاندارد و خاص اوتیسم است. از آنجا که کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است در ارزیابی و بیان احساسات خود مشکل داشته باشند، رفتار، اغلب بهترین سرنخ ها را در کسانی که اضطراب را تجربه می کنند، ارائه می دهد. اضطراب می تواند باعث تپش قلب، گرفتگی عضلات و دل درد شود، برخی کودکان حتی ممکن است احساس کنند در جای خود منجمد شده اند. نرخ افسردگی در کودکان مبتلا به اوتیسم با افزایش سن و توانایی فکری بالا می رود. چالش های ارتباطی مرتبط با اوتیسم می توانند افسردگی را پنهان کنند. نشانه های آشکار می توانند شامل از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلا مورد علاقه بودند، بدتر شدن قابل توجه در بهداشت، احساسات مزمن غم، ناامیدی، بی ارزشی و تحریک پذیری باشند. در جدی ترین حالت، افسردگی م تواند شامل افکار مکرر درباره مرگ ویا خودکشی (در بزرگسالان) باشد. همچون کودکان بسیاری از بزرگسالان طیف اوتیسم نیز در به خواب رفتن و در طول شب بیدار ماندن مشکل دارند. این مشکلات خواب تمایل دارند چالش های رفتاری را بدتر کنند، در یادگیری تداخل ایجاد کنند و کیفیت کلی زندگی را کاهش دهند. این مسائل می توانند باعث بروز عادات غذایی بسیار محدود و بیزاری از طعم ها و بافت های خاص شوند. بسیاری از بزرگسالان مبتلا به اوتیسم نیز بیزاری از غذا و الگو های غذایی محدود را توصیف می کنند. این چالش ها اغلب از حساسیت های بیش از حد مرتبط با اوتیسم و یا نیاز شدید به یکسانی ناشی می شوند. افراد مبتلا به اوتیسم بیشتر از افراد غیر مبتلا دچار مشکلات سلامت روان می شوند. حدود 8 از 10 فرد اوتیسمی در طول زندگی خود با یک چالش سلامت روان مواجه می شوند. این می تواند شامل اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن یا روان پریشی باشد. مهم است به یاد داشته باشید که اوتیسم یک طیف است و چالش های خاصی که هر فرد با آن مواجه است، متفاوت خواهد بود، طبق گفته مؤسسه ملی سلامت روان، مداخله و حمایت زود هنگام می تواند به کودکان اوتیسم کمک کند تا مهارت های خود را توسعه دهند و رشد کنند.
ناهنجاری های توجهی در کودکان اوتیسم
بسیاری از محققان شواهدی دال بر وجود ناهنجاری های توجهی در افراد دارای اختلال اوتیسم ارائه کرده اند. اما این نقایص براساس اجزاء متفاوت توجه متغیر است و نیمرخ متفاوتی نسبت به اختلال های تحولی دیگر دارد. از سال ها پیش گفته می شود که افراد دارای اختلال اوتیسم توجه بیش از حد متمرکزی دارند و تنها به یکسری از نشانه های محیطی در طول موقعیت یادگیری پاسخ می گویند و در انتقال توجه مشکل دارند. بزرگسالان دارای اختلال اوتیسم و دارای ضریب هوشی متوسط در تکالیفی که مستلزم هیچ انتقالی در توجه نیست خوب عمل می کنند، اما وقتی که انتقال سریع توجه بین اطلاعات دیداری و شنیداری لازم شود، بیش از یک انحراف استاندارد پایین تر از گروه طبیعی عمل می کنند. چندین مطالعه با استفاده از آزمون جهت یابی دیداری- فضایی پوسنر نشان دادند که افراد با علائم اوتیسم، در مقایسه با گروه سالم، زمان طولانی تری برای انقطاع و انتقال توجه صرف می کنند. در مقابل تعدادی از مطالعات بیان کرده اند که در اختلال اوتیسم توانایی حفظ و نگهداری توجه سالم باقی می ماند. نتایج آزمون عملکرد مداوم در این گروه طبیعی گزارش شده است. این نیمرخ متفاوت نقاط ضعف و قوت توجه کودکان دارای اختلال اوتیسم را از کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی متمایز می کند. به این صورت که کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی مشکلات کمتری در انقطاع و انتقال توجه دارند و در عوض در حفظ توجه و کنترل تکانه ها دچار مشکل هستند.
منابع:
autismspeaks.org
msdmanuals.com
سوالات متداول:
1-چرا کودکان اوتیستیک در برقراری ارتباط مشکل دارند؟
این مشکل ناشی از تفاوت در رشد مغز است که پردازش زبان و نشانههای اجتماعی را دشوار میکند. بسیاری از کودکان اوتیستیک در درک مفاهیم انتزاعی و بیان احساسات مشکل دارند.
2-آیا اوتیسم با افزایش سن بهبود مییابد؟
اوتیسم یک وضعیت مادامالعمر است، اما با مداخلات زودهنگام و مناسب، بسیاری از کودکان میتوانند مهارتهای مهم زندگی را یاد بگیرند و چالشهای خود را مدیریت کنند.
کاردرمانی ذهنی در کودکان با بهره گیری از روش های تخصصی به آموزش مفاهیم شناختی و تقویت مهارت ها و عملکرد مغز در حیطه ذهنی و درکی می پردازد. کاردرمانی ذهنی به بهبود کارکرد شناختی، رفتاری و ارتباطی کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلالاتی همچون اختلال طیف اوتیسم، اختلال بیش فعالی و نقص توجه، اختلالات حسی، ذهنی و روانی کمک می کند. کاردرمانی ذهنی به کودکانی که به علت اختلالات گوناگون در مراحل مختلف رشدی و نقاط عطف رشدی تاخیر داشته اند، کمک می کند تا بیشترین حد توانایی را کسب کنند و اختلاف سن رشدی و تقویمی خود را به کمترین مقدار ممکن برسانند. تمرکز کاردرمانی ذهنی بر عملکرد مغز و سلامت روان افراد می باشد. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، با انجام کاردرمانی ذهنی کودکان و بزرگسالان، کاردرمانی در منزل برای کودکان و بزرگسالان و… به تقویت عملکرد مغز می پردازد.
چگونگی عملکرد مغز کودکان
در صد سال گذشته مسئله اساسی در علوم اعصاب، شناسایی چگونگی بازنمایی رفتار در عملکرد مغز بوده است. در شروع قرن بیستم، منازعه عمدتاً بر سر موضع یابی کارکردها در قشر مخ بود. امروزه این موضوع نیز دیگر چندان مورد تردید نیست و در حال حاضر مسئله اصلی پیش روی عصب شناسان این است که آیا آنچه در قشر مخ موضع یابی می شود، همان گونه باقی می ماند؟ یک رویکرد بررسی این موضوع، بررسی تحول عملکرد مغز و ساختار مغز کودک در حال رشد است. در روند رشد کودک، می توان ارتباط ساختار و عملکرد مغز را از لحاظ تحولی بررسی نمود. با این وجود، گروهی از نظریه پردازان پیشکسوت در برقراری این ارتباط اکراه داشته اند. به عنوان مثال، اگر چه فروید و پیاژه تحصیلات علوم زیستی داشتند، اما هر دوی آن ها از وارد نمودن موضوع رشد مغز در نظریه های خود اجتناب کرده اند. یکی از محدودیت هایی که نظریه های این دانشمندان با آن مواجه است، نبود شواهد عصب شناسی تحولی کافی برای آن ها است.
رابطه ساختار و عملکرد مغز در کاردرمانی ذهنی
روابط ساختاری – عملکرد مغز را می توان با سه رویکرد مورد بررسی قرار داد. یک رویکرد، بررسی روند تحول سیستم عصبی و همبستگی آن با ظهور رفتارهای خاص است. زیر بنای این رویکرد این است که رشد سیستم عصبی و رفتار در تمام افراد، منظم و هماهنگ است. با وجود مقبولیت این رویکرد، این ارتباط آن قدر هم ساده نیست. چرا که هر چند سیستم عصبی با یک روند نسبتاً بی وقفه، در ورای زمان تحول می یابد، ولی تغییر رفتاری بیشتر وابسته به عوامل محیطی است. در این راستا، شواهدی در دست است که محرومیت حسی در سنین مختلف اثرات متفاوتی بر مغز ایجاد می نماید. علاوه بر این، تغییرات عصبی وابسته به سن و به ندرت در بافت مغز قابل مشاهده است. بر این اساس، همبسته کردن متغیر های ساختاری و عملکرد مغز به طور مستقیم، معقول به نظر نمی رسد. گذشته از آن، بررسی صحت و سقم فرضیه های تحول مغز دشوار است، چرا که سیستم عصبی انسان نمی تواند در فرایند تحول دستکاری شود. با وجود این محدودیت ها، این رویکرد حامیان زیادی دارد. رویکرد دوم بررسی دقیق و موشکافانه تحول تشریح مغز است. برای مثال پیاژه و پیروانش براساس مطالعة مراحل شناختی، پیش بینی کردند که چه تغییراتی در سیستم عصبی می تواند مسئول تغییر رفتاری باشد. این رویکرد مورد استقبال زیادی قرار نگرفت، چرا که روان شناسان پیشین به رشد رفتار علاقه مند بوده و علاقة چندانی به کارکردهای مغزی نداشتند. همچنین بسیاری از رفتار هایی که در رشد کودک مهم به حساب می آیند، ممکن است مستقیماً وابسته به رشد عصبی نباشند. با این وجود، امروزه به دلیل اهمیت کارکردهای شناختی مغز و کسب موفقیت های تحصیلی، گرایش زیادی به مطالعة عصب شناختی کودک وجود دارد. این موضوع به دلیل نقشه موفقیت تحصیلی در زندگی فردی، حرفهای و اجتماعی است. امروزه بیشتر زمان بیداری کودک در مدرسه صرف می شود. علاوه بر این به دلیل ماهیت متوالی و فشرده آموزش در مدرسه، هر مانعی در فراگیری کودک می تواند منجر به یک صدمه اجتماعی فراتر در او شود. بر این اساس، بسیاری از انواع ناتوانایی های آموزشی کودک احتمالاً وابسته به ناهنجاری های رشد عصبی هستند. با این وجود نکته قابل توجه این است که مغز انسان فقط در کلاس درس تحول نمی یابد و در حقیقت، خاستگاه عصبی از ناتوانایی های آموزشی ممکن است از مفهوم آماری اصطلاح ناهنجار منفک بوده و یک آسیب واقعی را نشان ندهد. در علوم اعصاب شناختی تحولی، اجزاء شناختی رفتار کودک مورد مطالعه قرار می گیرد و برای ترمیم آن مبتنی بر کارکردهای شناختی، برنامهریزی می شود. به عنوان مثال برای مهارت خواندن، توانایی های شناختی پایه مانند توانایی بینایی فضایی و بینایی حرکتی مورد ارزیابی و تقویت قرار میگیرد.
رابطه ساختار و عملکرد مغز در سنین مختلف
مسئله دیگر این که رابطه ساختار و عملکرد مغز در سنین مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال تکالیف قشر پیشانی قبل از بلوغ، توسط بعضی از ساختارهای زیر قشری، مانند جسم مخطط، هدایت می شوند و پس از بلوغ به قشر پیشانی واگذار می شوند. علاوه بر این روابط ساختاری و عملکرد مغز در اختلال تحولی سیستم عصبی انعطاف پذیر است. مغز کودکان نسبت به مغز بزرگسالان پاسخ متفاوتی نسبت به آسیب می دهد. آسیب زودرس مغزی در کودکان سازمان بندی مغز را نه تنها در محل ضایعه، بلکه در نواحی مغزی دیگر نیز تغییر می دهد. به عنوان مثال اگر مناطق تکلم در نیمکره چپ در نوزادان آسیب ببینند، نیمکره راست کارکرد های زبانی را به عهده می گیرد. ولیکن اگر این آسیب در سن ۵ سالگی ایجاد شود، توانایی های زبانی کودک از دست می رود. بر این اساس، یک آسیب مغزی مشابه در زمان های متفاوت تحول، می تواند اثرات متفاوتی داشته باشد.
سوالات متداول:
1. آیا مغز یک کودک با مغز بزرگسال متفاوت است؟
بله مغز کودکان قبل از 5 سالگی انعطاف پذیری بالایی دارد، به این معنا که اگر مناطق تکلم در نیمکره چپ در نوزادان آسیب ببینند، نیمکره راست کارکرد های زبانی را به عهده می گیرد. ولیکن اگر این آسیب در سن ۵ سالگی ایجاد شود، توانایی های زبانی کودک از دست می رود.
2. در کاردرمانی ذهنی چه کارهایی انجام می شود؟
کاردرمانی ذهنی به صورت تخصصی بر روی عملکرد های مغزی کودکان متمرکز می باشد و به تقویت توجه، حافظه، درک، شناخت، استدلال و مهارت های پیشرفته مغزی در کودکان کمک می نماید.
شناختن علائم اوتیسم می تواند تاثیر شایانی در تشخیص کودک اوتیسم و درمان آن داشته باشد. اختلال اوتیسم نوعی اختلال رشدی می باشد که شامل نقص در تعاملات اجتماعی، داشتن اشکال در پردازش ادراک و رفتار های کلیشه ای و تکراری می شود. علائم اوتیسم از دو سالگی در کودک پدیدار می شود و توسط متخصصان قابل تشخیص است. شدت علائم اوتیسم متغیر بوده، اما نقص در مهارت های اجتماعی در کودکان مبتلا به این اختلال، ثابت است. کودک اوتیسم به طور معمول به سختی می تواند ارتباطات عاطفی برقرار کند یا به پدر و مادر خود وابسته شود. برخی از کودکان اوتیسم در برقراری ارتباط چشمی با مشکل مواجه هستند. کودکانی که علائم اوتیسم در آن ها شدیدتر است، پرحاشگر شده یا ممکن است حرف نزنند. مرکز اوتیسم دکتر صابر، با بهترین دکتر برای تشخیص کودک اوتیسم، به درمان علائم اوتیسم و مغز کودک پرداخته و رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.
تشخیص کودک اوتیسم و علائم آنخوانایی
تفاوت در حجم کلی مغز در تشخیص کودک اوتیسم از مطالعاتی که با بررسی اندازه سر در کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم می پرداختند، آغاز شد که نشانگر اندازه طبیعی یا کوچک تر دور سر در بدو تولد و افزایش آن پس از 12 ماهگی است. مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی در کودکان 18 ماهه تا 4 ساله دارای اختلال اوتیسم یک افزایش 5 تا 10 درصدی را در حجم کلی مغز گزارش کرده اند. اما این که آیا این افزایش حجم تا سنین نوجوانی باقی می ماند، هنوز مشخص نیست. این افزایش حجم بیشتر در ماده سفید مغزی است تا خاکستری. علاوه بر این بیشترین افزایش حجم در قطعه پیشانی گزارش شده است. مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی دیگر سایر وجوه قشر مغز را مورد بررسی قرار داده است و شواهدی از شکل غیر طبیعی مغز در شیار مرکزی، قشر گیجگاهی فوقانی، شیار بین آهیانه ای و شکنج پیشانی تحتانی را نشان داده است. در خصوص ساختار های مغزی درگیر در اوتیسم، جدول 3 – 12 ساختار های مغزی درگیر در علائم اوتیسم را به تفکیک نشان می دهد.
جدول شماره 3 – 12 : ساختار های مغزی درگیر در اوتیسم به تفکیک علائم
نارسایی اجتماعی
نقایص ارتباطی
رفتار های کلیشه ای
قشر حدقه ای پیشانی
شکنج پیشانی تحتانی ( بروکا )
قشر حدقه ای پیشانی
شکنج کمربندی قدامی
شکنج گیجگاهی فوقانی
شکنج کمربندی قدامی
شکنج دوکی شکل
ناحیه مکمل حرکتی
هسته های قاعده ای
شکنج گیجگاهی فوقانی
هسته های قاعدهای
تالاموس
آمیگدال
جسم سیاه
شکنج پیشانی تحتانی ( بروکا )
تالاموس
قشر خلفی آهیانه ای
هسته های پلی – مخچه
مطالعات تصویربرداری مغز کودک اوتیسم
مغز کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با مغز های نوروتیپیک، به ویژه در مناطقی که تعامل اجتماعی، ارتباطات و پردازش حسی نقش دارند، تفاوت های ساختاری از خود نشان می دهد. این تفاوت ها شامل تغییرات در حجم مغز، ضخامت قشر مغز و اتصال بین مناطق مغزی است. تیم تحقیقاتی اسکن مغزی 290 کودک اوتیسمی، 202 پسر و 88 دختر و 139 فرد غیر اوتیسمی با رشد طبیعی، 79 پسر و 60 دختر را مورد مطالعه قرار داد. آن ها از جنسیت تعیین شده در بدو تولد برای طبقه بندی کودکان استفاده کردند. آن ها دریافتند که در سن 3 سالگی، دختران مبتلا به اوتیسم قشر مغزی ضخیم تری نسبت به دختران غیر اوتیسمی همسن داشتند که حدود 9 درصد از کل سطح قشر مغز تشکیل می داد. تفاوت ها در پسران اوتیسمی در مقایسه با پسران غیر اوتیسمی همسن بسیار کمتر گسترده بود. علاوه بر این در مقایسه با پسران، دختران مبتلا به اوتیسم نرخ نازک شدن قشر مغز سریع تری تا اواسط کودکی داشتند. طبق این مطالعه مشخص شد که تفاوت های قشری در چندین شبکه عصبی وجود داشت. بر اساس این مطالعه تعجب آور بود که تفاوت ها در سنین پایین تر بیشتر بود. از آن جا که دختران اوتیسمی نرخ نازک شدن قشر مغز سریع تری داشتند، تا اواسط کودکی، تفاوت ها بین پسران و دختران اوتیسمی بسیار کمتر آشکار بود. رشد مغز در حدود سنین 2 تا 4 سالگی بسیار پویا است، بنابراین تغییرات کوچک در زمان بندی رشد بین جنسیت ها می تواند منجر به تفاوت های بزرگی شود که سپس بعدا همگرا می شوند. در سنین 2 تا 4 سالگی، بیشترین رشد بیش از حد انحرافی در ساختار های مغزی، مخچه ای و لیمبیک است که زیربنای عملکرد های شناختی، اجتماعی، عاطفی و زبانی مرتبه بالاتر هستند. رشد مغزی انحرافی در کودکان مبتلا به اوتیسم دقیقا در زمانی رخ می دهد که تشکیل مدار های مغزی در پرشور ترین و آسیب پذیرترین مرحله خود قرار دارد و ممکن است نشانه ای از اختلال در این فرآیند تشکیل مدار باشد. اتصال و اختلال عملکرد غیر طبیعی حاصل، ممکن است منجر به بروز رفتارهای اوتیسمی شود. برای کشف علت ها، بسترهای عصبی، علائم هشداردهنده اولیه و درمان های مؤثر اوتیسم، تحقیقات آینده در حیطه اوتیسم باید بر روشن کردن نقص های نوروبیولوژیکی که زیربنای ناهنجاری های رشد مغز در اوتیسم هستند و در این سال های اولیه حیاتی زندگی ظاهر می شوند، تمرکز کند.
مطالعات تصویربرداری ساختاری، افزایش حجم آمیگدال و هیپوکامپ دو طرف را در علائم اوتیسم نشان داده شده است. افزایش حجم در تالاموس و عقده های قاعده ای نیز گزارش شده است. در مخچه هم افزایش حجم در ماده سفید به میزان ۳۹ درصد گزارش شده است. علاوه بر این، کاهش حجم جسم پینه ای در مطالعات تصویربرداری ساختاری نشان داده شده است. مطالعات تصویربرداری عملکردی تغییرات عملکرد مغز را در هر یک از کارکرد های زیر بدین شرح بیان نموده است:
پردازش شنیداری : کاهش فعالیت قشر شنیداری در تکلیف پردازش شنیداری، کاهش فعالیت شکنج گیجگاهی فوقانی دو طرف و بروکا به همراه افزایش فعالیت ورنیکه در تکالیف معنایی و کاهش فعالیت بروکا در تکالیف دسته بندی لغات و ناهنجاری ساختار های قشری درگیر در درک موسیقی کمتر است و در شنیدن موزیک های شاد کاهش فعالیت اینسولای قدامی چپ گزارش شده است. علاوه بر این، کاهش طرفی شدگی چپ زبان نیزگزارش شده است.
درک لمسی : کاهش فعالیت قشر حسی پیکری. با این وجود، در لمس بافت های ناخوشایند فعالیت بیشتری در اینسولا و شکنج کمربندی گزارش شده است.
ادراک دیداری : در تکالیف پیچیده افزایش فعالیت قشر بینایی تا شکنج میانی آهیانه ای گزارش شده است. در تکالیف چرخش ذهنی کاهش فعالیت در نواحی مکمل قشر پیشانی، قشر کمربندی قدامی و هسته کودیت دیده می شود. در ادراک تصاویر سه بعدی فعالیت کمتر قشر خلفی خارجی پیش پیشانی گزارش شده است.
درک حرکت : به طور کلی کاهش فعالیت شکنج آهیانه تحتانی، ناحیه تکمیلی حرکت چشم، شکنج گیجگاهی فوقانی در افراد دارای اختلال اوتیسم در درک حرکت گزارش شده است.
کارکرد های حرکتی : کاهش فعالیت قشر های حرکتی اولیه و ثانویه و مخچه در اختلال گزارش شده است.
درک نگاه : کاهش فعالیت قطعه آهیانه تحتانی و شکنج گیجگاهی فوقانی و افزایش فعالیت در اینسولای راست و محل تلاقی قشر گیجگاهی آهیانه ای نشان داده شده است.
درک صورت : کاهش فعالیت آمیگدال و شکنج دوکی شکل در حین تکالیف درک صورت گزارش شده است.
کارکرد های اجرایی : در تکلیف استروپ افزایش فعالیت شکنج پیشانی تحتانی چپ و شکنج حدقه ای پیشانی اینسولای چپ و قطعه های آهیانه در افراد دارای اختلال اوتیسم گزارش شده است. در تکلیف برو – نرو کاهش فعالیت در شکنج کمربندی قدامی، بخش میانی پیش پیشانی و شکنج گیجگاهی فوقانی دیده شده است. در آزمون برج لندن کاهش ارتباطات بین قشر های پیشانی و آهیانه ای نشان داده شده است.
تقلید : کاهش فعالیت قشر پیش حرکتی و قشر آهیانه ای تحتانی در حین تکلیف تقلید در علائم اوتیسم دیده شده است.
تئوری ذهن : کاهش فعالیت شکنج کمربندی در تکلیف درک خود و کاهش فعالیت پیش پیشانی میانی در قضاوت دیگران و کاهش فعالیت قشر گیجگاهی در قضاوت خود در تشخیص کودک اوتیسم گزارش شده است.
استدلال انتزاعی : افزایش فعالیت قشر پس سری و گیجگاهی در تکالیف یادگیری در حالی که در گروه طبیعی افزایش فعالیت در نواحی پیشانی است. همچنین، افزایش فعالیت قشر پس سری در اجرای تکالیف ماتریس پیشرونده ریون در علائم اوتیسم گزارش شده است.
نقش ژنتیک و محیط در شکلگیری مغز اوتیسم
تحقیقات نشان میدهد که اوتیسم ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. برخی ژنهای خاص بر رشد مغز تأثیر گذاشته و باعث تفاوت در ارتباطات عصبی میشوند. از طرفی، عواملی مانند سن والدین، عفونتهای دوران بارداری یا قرارگیری در معرض آلایندهها نیز ممکن است خطر ابتلا را افزایش دهند. تعامل بین ژنها و محیط، ساختار و عملکرد مغز را تغییر میدهد که منجر به علائم اوتیسم در کودکان مانند مشکلات اجتماعی و ارتباطی میشود. مطالعات تصویربرداری مغز، تفاوتهایی در نواحی مربوط به پردازش حسی، زبان و تعاملات اجتماعی نشان داده است.
چگونه مغز کودکان اوتیستیک پردازش اطلاعات میکند؟
مغز کودکان مبتلا به اوتیسم، اطلاعات را به شیوهای متفاوت پردازش میکند. برخی نواحی مغز مانند قشر پیشپیشانی و آمیگدال ممکن است فعالیت غیرمعمولی داشته باشند، که منجر به حساسیتهای حسی، تاخیر در گفتار یا تمرکز شدید روی جزئیات (از جمله علائم اوتیسم در کودکان) میشود. این کودکان گاهی در یکپارچهسازی اطلاعات مشکل دارند، به همین دلیل ممکن است با صداها، نورها یا تعاملات اجتماعی به شکلی غیرمنتظره واکنش نشان دهند. تحقیقات نشان میدهد که ارتباط بین نورونها در مغز اوتیستیک میتواند الگوهای منحصربهفردی داشته باشد، که توضیحدهنده تنوع گسترده در رفتارهای این کودکان است.
منابع:
health.ucdavis.edu
pubmed.ncbi.nlm.nih.gov
سوالات متداول:
1- چرا کودکان اوتیستیک به صدا حساسند؟
مغز آنها اطلاعات حسی را متفاوت پردازش میکند و ممکن است صداهای معمولی را بیشازحد شدید دریافت کنند.
2- آیا تفاوت مغزی اوتیسم در اسکن دیده میشود؟
برخی تفاوتها مانند فعالیت غیرمعمول نواحی خاص در تصویربرداری مغز قابل مشاهده است.
کاردرمانی حرکتی اوتیسم در مواردی همچون مهارت های ادراکی، رشد حرکتی، استقامت، هماهنگی اندام ها، تعادل، داشتن مهارت برنامه ریزی حرکتی، مهارت های خودیاری از جمله رعایت بهداشت و توانایی پردازش حسی انجام می شود. در کاردرمانی حرکتی اوتیسم اهدافی همانند افزایش هوشیاری برای تحریک دستگاه عصبی مرکزی، تقویت حفظ تعادل و… برای به کارگیری همزمان مغز و بدن، آرام کردن بدن برای بیشتر شدن توانایی تنظیم ورودی حسی، تقویت توانایی های حرکتی ظریف و درشت پیگیری می شوند. کلینیک تخصصی توانبخشی اوتیسم دکتر صابر، بهترین مرکز درمان مشکلات حسی و حرکتی کودکان اوتیسم در تهران، با انجام روش هایی همچون کاردرمانی حرکتی اوتیسم، کاردرمانی حسی اوتیسم و… به درمان اوتیسم در کودکان کمک می کند.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
شباهت های کودکان مبتلا به اوتیسم و آسپرگر
مشاهدات اولیه، کودکان دارای اختلال اوتیسم را خوش اندام توصیف می کرد و بیان می کرد که نشانه های کمی از آسیب حرکتی در آن ها وجود دارد، در حالی که مطالعات نظام مند اخیر در مورد عملکرد حرکتی، نشانه های مستند تأخیر حرکتی یا رشد حرکتی ناهنجار را نشان می دهد. اندازه گیری های دقیق نوسان وضعیتی نشان دهنده عملکرد تعادلی ضعیف تر در این کودکان نسبت به همتایان سالم است. در یک مطالعه، کودکان دارای اختلال اوتیسم و اختلال زبان مقایسه شدند و نشان داده شد که هر دو گروه به یک اندازه در تعادل هماهنگی، حرکات ظریف، حرکات درشت و حرکات دهانی دچار مشکل هستند. مطالعاتی که با استفاده از آزمون های استاندارد شدۀ آسیب های حرکتی بر روی کودکان دارای اختلال آسپرگر و اوتیسم با عملکرد بالا صورت گرفته است، نشانه هایی از بی مهارتی عصبی- حرکتی را در هر دو گزارش کرده است. این یافته ها این فرضیه را مطرح کرده اند که نقص در مهارت حرکتی یک ویژگی مخصوص سندرم آسپرگر است و امکان دارد یک نشانۀ متفاوت تشخیصی باشد. کاردرمانی حرکتی اوتیسم و درمان مشکلات حسی کودکان اوتیسم به کمتر شدن این نشانه ها کمک می کند.
مشکلات حرکتی و حسی کودکان اوتیسم
برخی از کودکان دارای اختلال اوتیسم دارای مشکلات حرکتی مانند بازی با توپ و نقاشی هستند که معمولاً این مشکلات نه به علت ضعیف بودن عضلات، بلکه به دلیل نقص در هماهنگی عضلات به وجود می آید. معمولاً مشکلات حرکتی زیادی در کودکان دارای اختلال اوتیسم دیده می شود که البته به کمک کاردرمانی حرکتی اوتیسم و درمان مشکلات حسی قابل بهبود است. مطالعات قبلی نشان داده اند که دامنه ای از ۱۰۰-۲۱ درصد کودکان دارای اختلال اوتیسم از نوعی از مشکلات حرکتی رنج می برند. اکثر کودکان دارای اختلال اوتیسم خصوصیات حرکتی غیر طبیعی مانند انقباض عضلانی ضعیف و حرکات تکراری دارند و همچنین در آزمون های معتبر حرکتی، به ویژه زمانی که پیچیدگی تکلیف بیشتر می شود در دامنۀ تأخیری قرار می گیرند. بررسی نوار های ویدئویی خانگی نشان می دهد که اختلال حرکتی در زمان نوزادی هم وجود دارد و در سنین بالاتر تأخیر های حرکتی اختلال در هماهنگی حرکتی، نقص در برنامه ریزی حرکتی و کنترل بدن در آنها دیده می شود.
ضعف در انقباض عضلانی و مشکلات حرکتی اوتیسم
ارزیابی حرکات درشت در کودکان دارای اختلال اوتیسم نشان دهنده ضعف در انقباض عضلانی، دامنه حرکت بیش از اندازه مفصل، وضعیت بدنی خمیده، زانو های خم شده، نرمی عضلات، مشکل در فهم طرح واره بدن، مشکل در هماهنگی و زمان بندی حرکات، کنترل مفصلی ضعیف و دشواری در کنترل حرکات دست و پا است. وضعیت هایی که در آن ها انقباض عضلانی برای کودکان دارای اختلال اوتیسم دشوار است، شامل خم شدن به عقب، خم شدن به جلو در حالت خوابیده، به پشت ایستادن روی یک پا و وضعیت رومبرگ (ایستادن روی دو پا یا پاشنه – پنجه با چشم های بسته) است. کودکان دارای اختلال اوتیسم به طور معمول مراحل اصلی رشد مانند نشستن، چهار دست و پا رفتن، ایستادن و راه رفتن را طی می کنند. هر چند این کودکان انقباض عضلانی ضعیف دارند و همین امر منجر به عملکرد ضعیف آن ها در این مراحل می شود که البته با کاردرمانی حرکتی اوتیسم بهبود می یابد. انقباض عضلانی ضعیف، دشواری هایی در ایجاد حرکات استقامتی و حرکات کنترل شده، که نیاز به تغییرات آهسته بین وضعیت ها و کارکرد مؤثر دارند، ایجاد می کند. انقباض عضلانی ضعیف موجب نقص کنترل لگن، افزایش گودی کمر، انعطاف بیش از حد مفاصل، عضلات ضعیف لگن، ران ها، شانه ها و افزایش سفتی در الگو های حرکتی و وضعیت های بدنی می شود. مشکلات انقباض عضلانی به کودکان دارای اختلال اوتیسم ظاهری سست، ضعیف و به طور کلی بی توجه به لمس شدن و همچنین نشستن و ایستادن به شکل های غیر طبیعی می دهد.
درمان مشکلات حسی کودکان اوتیسم
علاوه بر این برخی از کودکان دارای اختلال اوتیسم در برنامه ریزی حرکتی و هماهنگی دارای مشکلاتی هستند که این امر سبب می شود که برای این دسته از کودکان یادگیری یک تکلیف جدید مشکل شود و برای یادگیری به تکرار بیشتری نسبت به دیگران نیاز داشته باشند. کودکان با این اختلال، دشواری آشکاری در هماهنگی حرکتی دارند که در زندگی روزمره آن ها اثر دارد. مطالعات زیادی وجود اختلالات یادگیری حرکتی را نیز در اختلال اوتیسم نشان داده اند. یادگیری حرکتی فرایندی است که طی آن توانایی اجرای حرکت به طور مداوم و پایداری تغییر می کند. همچنین کودکان دارای اختلال اوتیسم واکنش تأخیری غیر طبیعی برای شروع یک حرکت از خود نشان می دهند. درمان مشکلات حسی کودکان اوتیسم توسط درمانگران مجرب و متخصصان انجام می شود.
تمرینهای مؤثر کاردرمانی حرکتی برای تقویت عضلات و تعادل
کاردرمانی حرکتی یکی از روشهای کلیدی در بهبود تواناییهای جسمانی کودکان اوتیستیک است که با تمرکز بر تقویت عضلات، افزایش هماهنگی و بهبود تعادل، به آنها کمک میکند تا در انجام فعالیتهای روزمره مستقلتر عمل کنند. کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب با چالشهایی مانند ضعف عضلانی، ناهماهنگی حرکتی یا مشکلات تعادلی روبهرو هستند که میتواند بر مهارتهایی مانند راهرفتن، دویدن، لباسپوشیدن یا حتی نوشتن تأثیر بگذارد. تمرینهای هدفمند کاردرمانی حرکتی نهتنها این مشکلات را کاهش میدهد، بلکه با تقویت سیستم حسی-حرکتی، به کاهش اضطراب و بهبود تمرکز نیز کمک میکند.
از جمله تمرینهای مؤثر در این حوزه میتوان به بازی با توپهای درمانی اشاره کرد که با پرتاب، گرفتن یا غلتاندن توپ، هماهنگی بین دست و چشم را تقویت میکند. فعالیتهایی مانند راهرفتن روی خطوط مستقیم یا لیلیکردن نیز تعادل و کنترل پاسچرال (وضعیت بدن) را بهبود میبخشند. استفاده از تختههای تعادل (Balance Board) یا ترامپولینهای کوچک نیز بهعنوان ابزاری کاربردی، به کودک کمک میکند تا با حفظ تعادل در شرایط ناپایدار، قدرت عضلات مرکزی بدن را افزایش دهد. برای تقویت عضلات بزرگ (مانند عضلات پا و بازو)، تمرینهای کششی با باندهای الاستیک یا بالارفتن از پلههای کوچک پیشنهاد میشود.
تمرینهای تقلید حرکتی نیز نقش مهمی ایفا میکنند؛ مثلاً از کودک خواسته میشود حرکات حیوانات (مانند جهش قورباغه یا راهرفتن خرس) را تقلید کند. این فعالیتها علاوه بر تقویت عضلات، انعطافپذیری و هماهنگی دو نیمکرهٔ مغز را بهبود میبخشد. همچنین، فعالیتهای یکپارچگی حسی مانند راهرفتن روی سطوح ناهموار (مانند تشکهای حبابی) یا بازی در استخر توپ، به کودک کمک میکند تا اطلاعات حسی را بهتر پردازش کند و تعادل خود را در محیطهای مختلف تنظیم نماید.
نکتهٔ کلیدی در اجرای این تمرینها، شخصیسازی آنها بر اساس سطح توانایی و علایق کودک است. برای مثال، اگر کودک به اسباببازیهای خاصی علاقه دارد، میتوان از آن ابزارها در تمرینها استفاده کرد تا مشارکت او افزایش یابد. همچنین، ترکیب این تمرینها با بازیهای گروهی، نهتنها مهارتهای حرکتی، بلکه تعاملات اجتماعی را نیز تقویت میکند. والدین میتوانند با همکاری کاردرمانگر، این فعالیتها را در خانه تکرار کنند و محیطی امن و جذاب برای تمرین فراهم نمایند. مطالعات نشان دادهاند که انجام منظم این تمرینها بهمدت ۳ تا ۴ جلسه در هفته، بهطور قابلتوجهی بهبود هماهنگی، قدرت عضلانی و اعتمادبهنفس کودکان اوتیستیک را به همراه دارد.
سوالات متداول:
1-چگونه کاردرمانی حرکتی بر مهارتهای اجتماعی کودکان تأثیر میگذارد؟
بسیاری از فعالیتهای کاردرمانی حرکتی بهصورت گروهی انجام میشوند، مانند بازی با توپ یا انجام مسابقات تعادلی. این تعاملات غیرمستقیم، به کودکان کمک میکند تا نوبتگیری، همکاری و ارتباط چشمی را تمرین کنند. بهبود اعتمادبهنفس جسمانی نیز زمینهساز مشارکت بیشتر در محیطهای اجتماعی مانند مدرسه یا پارک میشود.
2-والدین چگونه میتوانند پیشرفت کودک را پس از کاردرمانی حرکتی ارزیابی کنند؟
مشاهدهٔ بهبود در مهارتهای روزمره (مانند توانایی بستن دکمهها)، کاهش زمینخوردنهای مکرر، افزایش تمایل به بازیهای فیزیکی یا کاهش مقاومت در برابر لمس شدن، نشاندهندهٔ پیشرفت است. همچنین، ثبت تغییرات در دفترچهٔ یادداشت و مشورت منظم با کاردرمانگر به ارزیابی دقیقتر کمک میکند.
کاردرمانی ذهنی یکی از شاخه های اصلی کاردرمانی است که به درمان و کمتر شدن مشکلات ذهنی کودکان کمک می کند. کاردرمانی ذهنی کارکرد های اجرایی در کودکان با بهره گیری از روش های تخصصی، به آموزش مفاهیم شناختی و تقویت مهارت ها و کارکرد های اجرایی مغز در حیطه های ذهنی و درکی می پردازد. کاردرمانی در حوزه ذهنی به بهبود کارکرد شناختی، رفتاری و ارتباطی کودکان و بزرگسالانی که به اختلالات ذهنی و روانی مبتلا هستند، می پردازد. کاردرمانی ذهنی به تقویت مهارت های ذهنی و درمان مشکلات ذهنی کمک می کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین کاردرمانی برای کودکان، با انجام متد های تخصصی به کاردرمانی ذهنی کارکرد های اجرایی مغز در کودکان و توانبخشی شناختی کودکان می پردازد.
تیم تخصصی مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر تلاش دارد با بهرهگیری از امکانات و تجهیزات روز دنیا از حداکثر توان کودک جهت ایجاد استقلال فردی و پیشرفت تحصیلی او استفاده نموده و بهترین نتایج درمانی را برای کودکان رقم بزند.
کارکرد های اجرایی در کاردرمانی ذهنی
به طور کلی، اکثر پژوهشگران پذیرفته اند که کاردرمانی ذهنی کارکرد های اجرایی توانایی کودک را در بازداری، خود تنظیمی، برنامه ریزی، کنترل حرکتی، ادراک زمان، پیش بینی آینده، سازماندهی، حافظه کاری، حل مسأله و هدف گذاری برای انجام تکالیف و فعالیت های درسی تعیین می کنند. از لحاظ عصب شناختی، کارکرد های اجرایی در واقع به ناحیه پیشانی قشر مغز ارتباط دارند و شامل توانایی های مورد نیاز برای رفتار های هدف محور هستند. پیدایش کارکرد های اجرایی مثل برنامه ریزی، انعطاف پذیری، بازداری و خود بازبینی به این ناحیه نسبت داده می شود. کارکرد های اجرایی بین نواحی آناتومیکی زیر تقسیم شده است: پیشانی خلفی، پیشانی جانبی و پیشانی حدقه ای که تعامل عملکردی این سه ناحیه، رفتاری را که به عنوان کارکرد اجرایی شناخته می شود، تولید می کند. شواهد زیادی در ادبیات عصب روانشناختی نشان می دهد که مسیر موازی بین بلوغ قطعه پیشانی و تحول کارکرد اجرایی وجود دارد. توسعه این منطقه از مغز در اوایل زندگی آغاز و حداقل تا پایان بلوغ ادامه دارد و در این مدت در تکامل سایر توانایی های فردی نقش ایفا می کند. تحول کارکرد های اجرایی که در حافظه کاری، مهار و برنامه ریزی انعکاس می یابد، وابسته به سن است. نوزادان در ۸-۷ ماهگی شروع به نشان دادن توانایی نگه داری اطلاعات در ذهن، مهار پاسخ های شدید و نامربوط، برنامه ریزی و اجرای مجموعه ای از اعمال می کنند. این توانایی ها در طول کودکی و نوجوانی به رشد سریع خود ادامه می دهند. در دوره پیش از نوجوانی کودکان پیشرفت قابل توجهی در حافظه کاری نشان می دهند. هرگونه ناهنجاری در تحول در این دوره رشدی می تواند منجر به بروز اختلالات تحولی شود.
تحول کارکرد های اجرایی
تحول کارکرد های اجرایی، از طریق پیگیری تغییرات به وجود آمده در عملکرد کودک در کاردرمانی ذهنی در آزمون هایی که مؤلفه های مختلف اجرایی را می سنجند قابل مشاهده است. به این منظور آزمون های مختلفی طراحی شده است که از آن جمله می توان به آزمون های ویسکانسین، عملکرد مداوم، برج لندن، استروپ و سایر آزمون های مطرح شده در فصل دهم اشاره کرد که انجام موفقیت آمیز آن ها نیازمند فرایند کنترل مؤلفه های متفاوتی چون برنامه ریزی، استدلال، توجه انتخابی، کنترل تكانه، حل مسأله، حافظه کاری و توانایی تغییر انعطاف پذیر پاسخ ها است. درگیری مؤلفه های متفاوت در انجام این آزمون ها محققان را به بررسی این مسأله سوق داد که آیا کارکرد های اجرایی را باید یک مكانيزم واحد و یکپارچه دانست یا به عنوان مکانیزمی چند عاملی با زیر مجموعه های مجزا و وابسته های عصبی متفاوت در نظر گرفت. مطالعات تحلیل عاملی میاک و همکاران سه مؤلفه مهم کارکردها را مشخص نمود. حافظه کاری، تغییر توجه و مهار پاسخ. در واقع عملکرد اجرایی باید یک ساختار چند جزئی با اجزای مختلف در نظر گرفته شود که در سنین مختلف به حداکثر بلوغ می رسند. این یک واقعیت است که همه کارکرد های اجرایی الگو های مشابهی از تحول ندارند. هر مؤلفه دارای الگوی خاص خود است، که می تواند منعکس کننده دخالت نواحی خاصی از قطعه پیشانی در تحول آن باشد.
کاردرمانی ذهنی با طراحی تمرینات مختلف ذهنی وابسته به ابزار و یا به صورت ذهنی و یا در قالب بازی به تقویت کارکردهای اجرایی مغز در کودکان می پردازد و عملکرد های ذهنی کودکان را ارتقاع می بخشد تا کودک بتواند از حداکثر توان ذهنی خود در فعالیت ها استفاده نموده و نتایج بهتری را بدست آورد.
مطالعات تحول کارکرد های اجرایی
اکثر مطالعات مربوط به حوزه تحول عملکرد های اجرایی و کاردرمانی ذهنی با تمرکز بر ماهیت چند وجهی و با در نظر گرفتن مؤلفه های متفاوت آن انجام گرفته اند. هوزینگا و اسمیتس در مطالعه ای تغییرات وابسته به سن را به وسیله نسخه هلندی مقیاس درجه بندی رفتاری عملکرد اجرایی در یک گروه نمونه ۱۸-۵ ساله سنجیدند، نتایج، کاهش را در مشکلات مربوط به عملکرد اجرایی در زیر مقیاس های مختلف با افزایش سن نشان داد. در این مقیاس ها ۸-۵ ساله ها به مراتب مشکلات بیشتری نسبت به ۱۱- ۹ ساله ها و آن ها نیز مشکلات بیشتری نسبت به ۱۴-۱۲ ساله ها و و ۱۸-۱۵ ساله ها در عملکرد اجرایی نشان دادند. همچنین محققان دریافتند که ۱۱-۹ ساله ها نسبت به ۵-۸ ساله ها به شکل معناداری در حافظه کاری بهتر عمل می کنند. توانایی مهار پاسخ های شدید نیز وابسته به سن است و در 30-18 ماهگی، در دوران دبستان و در دوره بزرگسالی دوره هایی از بهبود را نشان می دهد.
سوالات متداول:
1.کارکردهای اجرایی مغز کودکان چیست؟
به طور کلی کارکرد های اجرایی به مجموعه عملکردهایی گفته می شود که توانایی کودک را در بازداری، خود تنظیمی، برنامه ریزی، کنترل حرکتی، ادراک زمان، پیش بینی آینده، سازماندهی، حافظه کاری، حل مسأله و هدف گذاری برای انجام تکالیف و فعالیت های درسی تعیین می کنند.
2. کاردرمانی ذهنی چه مهارت هایی را تقویت می کند؟
کاردرمانی ذهنی بر روی تقویت حافظه، بهبود توجه، مهارت های حل مسئله، بهبود درک و شناخت کودکان کار می کند.
محیط مدرسه به ندرت محیطی خوب برای کودکان اوتیسم است و این می تواند مشکلات جدی در طول سال های تحصیلی و بعد از آن برای کودک اوتیسم به وجود آورد. اولاً، کودکان مبتلا به اوتیسم زمان بسیاری را صرف یادگیری روش کنار آمدن با محیطی می کنند که غالبا با مهارت ها و مشکلات آن ها هماهنگ نیست. سپس، بعد از ایجاد آن مهارت ها، کودکان باید آن جا را برای موقعیتی کاملاً متفاوت ترک کنند. در مدرسه، ارتباطات اجتماعی در همه جا در جریان است. علاوه بر آن، آن چه که در کلاس درس مناسب است، احتمال دارد در ورزشگاه یا زمین بازی مناسب نباشد. درک علائم اجتماعی که به کودک می گوید چه زمانی باید رفتار های اجتماعی خود را تغییر دهد، غالبا برای کودکان اوتیسم دشوار است. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر برای اوتیسم در تهران، با تشخیص درست مشکلات کودکان اوتیسم در مدرسه و تشخیص دقیق علائم اوتیسم در کودکان به درمان کودکان مدرسه ای مبتلا به اوتیسم کمک می کند.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
برخی از مشکلات کودکان اوتیسم در مدرسه
الگوی نقاط قوت و ضعف در عملکرد تحصیلی بر نیمرخ هوشی اختلالات اوتیسم منطبق است. موفقیت های تحصیلی ای که به حافظۀ خوب یا مهارت های عینی نیاز دارند، اغلب نسبت به تکالیف درسی ای که مستلزم یکپارچگی انتزاع یا تعمیم هستند، بیشتر است. بعضی کودکان دارای اختلال اوتیسم با عملکرد بالا دارای مهارت های خواندن پیشرس هستند و می توانند پردازش کلمات را در سطحی بالاتر از کودکان همسن خود انجام دهند. حافظۀ خوب در کودکان دارای اختلال اوتیسم موجب می شود لیست های هجایی و جداول ضرب را به آسانی یاد بگیرند. در مقابل ثابت شده است که این کودکان در زمینه های خاصی مانند خواندن مفهومی و زبان نوشتاری ضعیف هستند. این مورد از علائم اوتیسم در کودکان کاملاً با الگوی مشکلاتی که معلمان و روانشناسان مدرسه ارائه می دهند، متفاوت است. در این نیمرخ، پردازش ضعیف و قدرت فهم خوب مانند نارسا خوانی دیده می شود. گاهی اوقات در آموزش و فعالیت های علمی دانش آموزان دارای اختلال اوتیسم درگیر تکالیف خانگی و کلاسی ای می شوند که غیر جذاب و فراتر از ظرفیت های آن ها است در این مواقع ممکن است کودک برای فرار از تکلیف سخت یا خسته کننده رفتار های مخربی نشان دهد. دانش آموز دارای اختلال اوتیسم ممکن است برای فرار تلاش کند، عصبانی یا پرخاشگر شود. دچار در جاماندگی در زبان یا تکالیف و یا فروپاشی شود. این ها بخشی از مشکلات کودکان اوتیسم در مدرسه می باشند که با روش های توانبخشی می توان به درمان اوتیسم کمک کرد. محققان در تلاشند تا راه هایی پیدا کنند که کودک دارای اختلال اوتیسم در اهداف تحصیلی متعهد شده و در انجام تکالیف تحصیلی با وجود دشوار و یا خسته کننده بودن سماجت به خرج دهد. در مطالعه ای که با هدف بررسی تأثیر متغیر های انگیزشی مانند تقویت کننده های طبیعی انتخاب و تکالیف نگه دارنده در ارتقاء علائق و عملکرد تحصیلی انجام شد، نشان دادند که عناصر انگیزشی در فعالیت های تحصیلی موجب کاهش رفتار های مخرب، پیشبرد علایق و در نتیجه تکمیل سریع تر تکالیف می شود.
عملکرد اجتماعی ضعیف در کودکان اوتیسم
یکی از مشکلات کودکان اوتیسم در مدرسه، توانایی انطباق است. توانایی انطباق معمولاً به این صورت تعیین می شود که آیا یک فرد به مراقبت همیشگی نیاز دارد یا در بعضی امور مستقل است؟ عملکرد انطباقی معیار خوبی برای اندازه گیری اثر بخشی مطالعات طولی و درمانی است. کودکان دارای اختلال اوتیسم سطح رفتار انطباقی پایین تری نسبت به هوش شان نشان می دهند و این الگو در مورد نمونه های با ضریب هوشی طبیعی برجسته تر است. براساس مطالعات هالین بعد از ۲۵ سالگی رفتار مبتلایان به اختلالات طیف اوتیسم بهبود می یابد و حدود ۲۰ درصد از بزرگسالان دارای اختلالات طیف اوتیسم عملکرد و روابط اجتماعی خوبی دارند. با وجود متغیر های زیاد در مطالعات، میانگین افراد دارای اختلالات طیف اوتیسم که موفق به تحصیلات دانشگاهی می شوند، ۱۲ درصد است. از جمله علائم اوتیسم در کودکان می توان به این موارد اشاره کرد: در حدود یک چهارم آن ها استخدام می شوند و سرویس غذا، کار های غیر ماهرانه در کارخانه و انبارداری را شامل می شود و ثبات شغلی آن ها پایین است. در همه ابعاد افراد با توانایی های هوشی بیشتر، بهتر عمل می کنند. این یافته ها توسط یک مطالعه طولی آینده نگر بر روی ۱۲۰ بزرگسال که در کودکی تشخیص اوتیسم و عقب ماندگی ذهنی دریافت کرده بودند تأیید شده است. در این نمونه ۸۰ درصد از افراد استقلال کم یا خیلی کم داشتند. این افراد معلولیت های سختی داشتند که به آن ها امکان زندگی مستقل یا ارتباطات اجتماعی رضایت بخش را نمی داد.
چالشهای تحصیلی کودکان اوتیسم و راهکارهای عملی برای موفقیت آموزشی
کودکان اوتیسم در محیطهای آموزشی با چالشهای منحصر به فردی روبهرو هستند که نیازمند توجه و برنامهریزی ویژه است. یکی از مهمترین مشکلات، تفاوت در شیوه یادگیری این کودکان است. بسیاری از آنها در درک مفاهیم انتزاعی، پیروی از دستورالعملهای شفاهی و تطبیق با تغییرات برنامهریزی شده مشکل دارند. اینجاست که نقش یک معلم اوتیسم آگاه به نیازهای ویژه این دانشآموزان پررنگ میشود.
از دیگر چالشهای تحصیلی میتوان به حساسیتهای حسی اشاره کرد. نورهای شدید، سروصدای محیط کلاس و حتی بافت برخی وسایل آموزشی ممکن است برای این کودکان آزاردهنده باشد و تمرکز آنها را مختل کند. همچنین، مشکلات ارتباطی و اجتماعی اغلب باعث میشود کودکان اوتیسم در کار گروهی یا تعامل با همکلاسیها دچار مشکل شوند.
برای بهبود این شرایط، استفاده از روشهای آموزشی بصری مانند تصاویر، نمودارها و برنامههای تصویری بسیار مؤثر است. ساختاردهی محیط آموزشی با ایجاد فضایی قابل پیشبینی و کمتحریک نیز به کاهش اضطراب این کودکان کمک میکند. علاوه بر این، تقسیم تکالیف به بخشهای کوچکتر و استفاده از تقویتکنندههای مثبت میتواند انگیزه یادگیری را افزایش دهد.
با درک این چالشها و به کارگیری راهکارهای مناسب، میتوان محیطی ایجاد کرد که هم برای کودک اوتیسم و هم برای معلمانش کماسترستر و پربارتر باشد. موفقیت تحصیلی این کودکان زمانی محقق میشود که نیازهای ویژه آنها شناخته شود و برنامهریزی آموزشی به صورت فردی و انعطافپذیر انجام گیرد.
سوالات متداول:
1-برای کاهش اضطراب کودک اوتیسم در محیط مدرسه چه اقداماتی مؤثر است؟
اضطراب در کودکان اوتیسم اغلب ناشی از غیرقابل پیشبینی بودن محیط مدرسه است. راهکارهای مؤثر شامل:
-تهیه برنامه روزانه بصری
-اطلاعرسانی قبلی درباره تغییرات احتمالی
-ایجاد یک “فضای امن” برای آرامش هنگام اضطراب
-استفاده از تایمرهای بصری برای انتقال بین فعالیتها
2-چرا کودکان اوتیسم در درک دستورات شفاهی معلم مشکل دارند؟
بسیاری از کودکان اوتیسم در پردازش اطلاعات شنیداری مشکل دارند و ممکن است دستورات شفاهی را به درستی درک نکنند یا فقط بخشی از آن را به خاطر بسپارند. این به دلیل تفاوت در پردازش عصبی و گاهی مشکلات در حافظه کاری است. راه حل این است که معلمان از دستورات کوتاه و واضح استفاده کنند، همراه با نشانههای بصری (مثل تصاویر یا نوشته) و فرصت کافی برای پردازش اطلاعات بدهند. استفاده از روش “ببین، بشنو، انجام بده” بسیار مؤثر است.
کاردرمانگر بیش فعالی کودکان تستی را برای یافتن نقاط قوت و ضعف کودک شما انجام می دهد تا بیش فعالی او را تشخیص دهد. سپس روش هایی را برای کمک به رفع این مشکلات توصیه می کند. به عنوان مثال کاردرمانگر بازی هایی همچون گرفتن یا ضربه زدن به توپ را برای بهبود هماهنگی کودک انجام می دهد. فعالیت هایی را برای رفع خشم و پرخاشگری انجام می دهد. به آموزش مهارت های اجتماعی می پردازد. شما می توانید برای پیدا کردن یک کار درمانگر بیش فعالی واجد شرایط در منطقه خود در گوگل جستجو کنید. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین کاردرمانی بچه های بیش فعال، با بهترین کاردرمانگر کودکان بیش فعال به گفتاردرمانی و کاردرمانی بیش فعالی می پردازد. کاردرمانگر کودکان بیش فعال تلاش می کنند در راستای درمان بیش فعالی و تکانشگری کودکان اعتماد به نفس و عزت نفس آسیب دیده کودک را درمان نموده و رفتارهای صحیح اجتماعی را اصلاح نمایند.
در توانبخشی شناختی، نقایص شناختی کودک دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی شناسایی شده و با تمرینات شناختی پیش رونده مورد ترمیم قرار می گیرد. اساس توانبخشی شناختی، ترمیم ساختار مغزی آسیب دیده با اصلاح کار کرد شناختی معیوب است. به توانبخشی شناختی افراد دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی از دو منظر می توان نگاه کرد. از یک جهت می توان آموزش شناختی در کنار کاردرمانی بیش فعالی را به عنوان اولویت درمانی در این اختلال در نظر گرفت. اعتقاد به چنین دیدگاهی، بر این اساس ایجاد شده که اختلال نقص توجه و بیش فعالی با نقص های عصب شناختی همراه است که این نقص ها بسیاری از علائم اختلال را ایجاد می کنند. از این رو، با تمرین و بهبود این ساز و کارهای شناختی می توان شدت علائم را کاهش داد و نشانه های این اختلال را بهبود بخشید. دیدگاه دوم توانبخشی شناختی را به عنوان یکی از درمان هایی که برای افراد دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی می تواند به کار گرفته شود در کنار سایر درمان ها در نظر می گیرد. این دیدگاه تأثیر توانبخشی شناختی را بر نقص های عصب شناختی هدف قرار می دهد و لزوماً این درمان را با کاهش نشانه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی مرتبط نمی داند.
اثر توانبخشی شناختی بر کاردرمانی بیش فعالی
به طور کلی، از نظر روش اجرا، توانبخشی شناختی می تواند به روش های مختلفی از جمله قلم کاغذی، حرکتی و رایانه ای در تکالیف مختلف استفاده شود. مداخلات شناختی که با استفاده از رایانه انجام می شوند در قالب برنامه های متعددی تهیه شده اند که نام تعدادی از این روش ها پیش تر آمده است. تعداد جلسات، طول هر جلسه، تعداد جلسات در هر هفته برای هر برنامه متفاوت است. برای مثال تعدادی از برنامه هایی که برای توانبخشی توجه طراحی شده اند عبارت اند از: توجه کن، فوکوس پوکوس ،آکیتن ،آرام، پارت، کارا. این برنامه ها با وجود این که از یک الگوی پیش رونده در تکالیف ( شروع با تکالیف آسان و افزایش تدریجی پیچیدگی تکلیف) استفاده می کنند و همچنین اغلب انواع ثابتی از توجه را هدف قرار می دهند اما روش اجرای متفاوتی دارند. به طور کلی دو یا سه جلسه توانبخشی شناختی در هفته برای مداخله اثربخش توصیه می شود. آنچه که از جمع بندی این مطالعات بر می آید این است که اثر روش های توانبخشی شناختی و کاردرمانی بیش فعالی بر کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی در سنین پایین تر بیشتر است. دلیل این یافته را می توان انعطاف پذیری بیشتر مغز در سنین پایین تر دانست. همان طور که مروز برنامه ها نشان می دهد نتایج در رابطه با اثر بخشی توانبخشی شناختی متناقض است. اثربخشی برنامه هایی که با هدف افزایش توجه طراحی شده اند به نسبت برنامه هایی که به مداخله روی حافظه فعال می پردازند، بیشتر است. مطالعات نشان دادند که با وجود این که تمرینات حافظه فعال بر عملکرد های حافظه ای مؤثر هستند، این تأثیرات دارای اثرات انتقالی نیستند بدین معنا که نمی توان پیشرفتی را در سایر کارکرد های شناختی که توانبخشی نشده بود، مشاهده کرد. علی رغم این که در بعضی موارد گزارش والدین نشان می دهد که کارکرد های اجرایی کودکان بهبود پیدا کرده است، ولی این اثرات در آزمون های عصب شناختی قابل مشاهده نیست.
کاهش نشانه های بیش فعالی با کاردرمانی
با این وجود، گروهی اثر بخشی توانبخشی حافظه فعال بر بهبود توانایی های حافظه ای و عدم کاهش نشانه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی را بیان می کنند. بر اساس نظر کورتس این عدم تأثیر می تواند به ۴ دلیل اتفاق افتاده باشد: ۱- نقص های حافظه فعال بر سبب شناسی اختلال نقص توجه و بیش فعالی تأثیری ندارد. 2- حتی اگر در سبب شناسی اختلال نقص توجه و بیش فعالی نقش داشته باشند، این عدم تأثیر می تواند به خاطر نوع مداخله ای باشد که امروزه ارائه می شود. ۳- آموزش هایی که امروزه برای حافظه فعال ارایه می شود انواعی از حافظه را هدف قرار می دهند که نقص بنیادین اختلال نقص توجه و بیش فعالی نیستند. ۴- آموزش ها تأثیرات پیرامونی ایجاد می کنند و بر شبکه های زیربنایی مغزی که نقص های عصب شناختی را ایجاد می کنند و مسئول اختلال نقص توجه و بیش فعالی هستند، تأثیری ندارند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که توانبخشی حافظه فعال شرط لازم و کافی برای بهبود اختلال نقص توجه و بیش فعالی نیست. اساساً مشکل محوری اختلال نقص توجه و بیش فعالی حافظه فعال نیست. لازم به ذکر است تنوع تکالیف برنامه درمانی عاملی مهم و اثر گذار در تعمیم توانبخشی شناختی است. در برنامه هایی که اکثراً در یک دامنه تخصصی و محدود تقویت صورت می گیرد، تعمیم ناقص خواهد بود.
گزارش های موردی کاردرمانی بیش فعالی
علیرضا
شرح حال
علیرضا ۷/۵ ساله، دانش آموز کلاس اول ابتدایی در مهر ماه سال ۱۳۹۴ به همراه والدین به روانپزشک مراجعه کرده و با تشخیص اختلال نقص توجه و بیش فعالی تحت درمان دارویی (ریتالین) قرار گرفته است. مشاهدات بالینی و گزارش ما در نشانگر رفتار های ناسازگارانه کودک از جمله عادت به کندن ناخن، تحریک پذیری بدون فکر، انجام رفتار های خارج از نزاکت و به کار بردن الفاظ نامناسب نسبت به بزرگتر ها ، نا آرامی و بی قراری، مدام در حال جنب و جوش بودن، ایجاد دردسر های متعدد، رفتار های پرخاشگرانه، عدم حرف شنوی از دیگران، به اتمام نرساندن کارها و تکالیف و تمایل به فرمان دادن به همسالان و حتی بزرگسالان با شدت زیاد بود. مادر به این موضوع اشاره کرد که پدر کودک نیز رفتار های ناسازگارانه متعددی از جمله اعتیاد به مواد مخدر (شیشه) ، برقراری روابط جنسی نامشروع، رانندگی پرخطر و مشکل ساز، ایجاد تنش و درگیری همه روزه در محیط کار و منزل دارد و همچنین به لکنت زبان نیز مبتلاست.
ارزیابی شناختی
آزمون خطر پذیری بادکنکی (بارت) ، پرسش نامه اثر دیر کرد پاداش (کاهش ارزش تعویقی) ، آزمون برو – نرو، آزمون چند محرک پیشین و آزمون تخمین زمان برای ارزیابی کارکرد های شناختی کودک انجام شد.
توانبخشی شناختی
مداخله بر اساس بسته توانبخشی شناختی پارت صورت گرفت. محتوای جلسات توانبخشی شامل مداخله مبتنی بر ادراک زمان، یک مداخله انفرادی است که طی ۱۰ جلسه انجام می شود و شامل ۴ تکلیف کامپیوتری ادراک زمان است. به طور کلی به هنگام انجام برنامه مداخله و اجرای بسته پارت افزایش نمرات از مرحله خط پایه به مرحله مداخله صورت گرفت و روند نزولی نمودار تصمیم گیری پرخطر و تکانشگری هم بهبودی را در این کار کرد ها در بیمار نشان می دهد. همچنین سطح نمرات در مراحل درمان بالاتر از سطح نمرات وی در مراحل خط پایه بود.
مانی
شرح حال
مانی ۸ ساله دانش آموز کلاس دوم دبستان و تنها فرزند خانواده است. از ۴ سالگی، به تشخیص روانپزشک دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی است و ریتالین مصرف می کند. بر اساس گزارش های مادر، مانی از بدو تولد نا آرام و بدخلق بوده است. در مدرسه یک جا آرام و قرار ندارد با دوستان خود کتک کاری می کند و به طور کلی رفتار های تکانشی و انفجاری دارد.
ارزیابی شناختی
آزمون های چند محرک پیشین، استروپ، برو – نرو، ثبت توجه و ردیابی به ترتیب برای ارزیابی کارکرد های حافظه فعال، کنترل مهاری، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی اجرا شدند.
توانبخشی شناختی
بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر حرکت (کرتکس) ، برای مداخله مورد استفاده قرار گرفت. این بسته ساختار ۱۲ جلسه ای دارد و شامل تمرینات حرکتی جهت تقویت توجه، حافظه کاری، کنترل مهاری و انعطاف پذیری شناختی است. در هر جلسه تکالیف حرکتی با هدف کسب مهارت های توجه انتخابی، توجه پایدار، انتقال توجه، حافظه کاری کنترل مهاری و انعطاف پذیری شناختی بسته به سطح توانایی کودک گنجانده می شود و در صورت کسب مهارت کافی توسط کودک در زمینه هر کدام از تکالیف، نوع و شکل تکلیف مورد نظر با حفظ هدف تغییر می یابد و به تدریج متنوع تر و مشکل تر خواهد شد. نتایج نشان داد برنامه توانبخشی شناختی کرتکس کنترل مهاری بیمار را بهبود بخشیده است. در آزمون برو – نرو، بر اساس نتایج نمره بیمار در تعداد پاسخ های درست برو در پس آزمون افزایش پیدا کرده است و همچنین تعداد پاسخ های غلط برو در پس آزمون کاهش پیدا کرده است که همگی نشان دهنده کاهش سطح تکانشگری است. همچنین در نتایج آزمون استروپ (مرحله سوم) کاهش سطح خطا و افزایش زمان آزمون نشان دهنده بهبود سطح توجه و کنترل مهاری است. نتایج آزمون ثبت توجه در مؤلفه های خطای ارتکاب، خطای حذف و زمان، حاکی از اثر بخشی برنامه توانبخشی شناختی کرتکس بر بهبود و تقویت انواع توجه است تعداد انواع خطا در آزمون استروپ و آزمون ثبت توجه کاهش پیدا کرده است و زمان نسبی پاسخ دهی افزایش پیدا کرد که نشان دهنده افزایش دقت عمل بیمار است. همچنین نتایج آزمون چند محرک پیشین در مؤلفه پاسخ صحیح و زمان حاکی از بهبود نسبی عملکرد حافظه بیمار است و در آخر نتایج آزمون ردیابی در مؤلفه تعداد خطا و زمان کلی نشان دهنده بهبود انعطاف پذیری شناختی این بیمار است.
مهدی
شرح حال
مهدی ۸ ساله، دانش آموز کلاس دوم ابتدایی، فرزند دوم و کوچک خانواده است. فرزند دیگر نیز پسر و ۱۰ سال بزرگتر است. زایمان به صورت سزارین در سن ۳۵ سالگی مادر بوده است. بیمار توسط روانپزشک به کلینیک توانبخشی مراجعه نموده است. بیمار تاکنون درمان جانبی یا دارویی دریافت نکرده است. شکایت اصلی مادر، مشکلات شدید درسی به خصوص در حل مسائل ریاضی و همچنین دیکته نویسی، بی قراری، بلند شدن مرتب از روی صندلی، به اتمام نرساندن تکالیف، پرخاشگری (کتک زدن به جای صحبت کردن) ، فراموش کردن بیشتر کارهای محوله، عدم توانایی برقراری ارتباط با همسالان، مشکلات شدید در ارتباط با برادر بزرگتر و نداشتن دستورپذیری از هیچ کدام از اعضای خانواده است. شکایات مشابهی در مدرسه نیز از طرف معلم به مادر منتقل شده است.
ارزیابی شناختی
آزمون برو – نرو و آزمون استروپ جهت ارزیابی کنترل مهاری، آزمون چند محرک پیشین برای ارزیابی حافظه فعال، آزمون ثبت توجه و آزمون ردیابی برای ارزیابی توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی در ۵ نوبت با فواصل زمانی دو هفته مورد استفاده قرار گرفت.
توانبخشی شناختی
مداخله بر اساس برنامه توانبخشی شناختی باران صورت گرفت محتوای جلسات توانبخشی شامل تمرینات تعادلی پیشرونده همراه با تمرینات شناختی است که در حین تکالیف تعادلی از کودک پرسیده می شود.
نتایج نشان داد، به طور کلی به هنگام انجام برنامه مداخله (برنامه توانبخشی باران) ، افزایش نمرات از مرحله خط پایه به مرحله مداخله صورت گرفت و روند صعودی نمودار هم بیانگر بهبودی عملکرد های اجرایی در کودک است. همچنین سطح نمرات در مراحل درمان بالاتر از سطح نمرات وی در مراحل خط پایه است و بدین ترتیب نتیجه گرفته می شود که برنامه توانبخشی شناختی باران موجب بهبود عملکرد های اجرایی (کنترل مهاری، توجه پایدار، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی) در کودک شده است.
مهسا
شرح حال
مهسا دختری ۱۲ ساله دانش آموز کلاس ششم است. او در خانواده ای ۵ نفره زندگی می کند. مادر ۴۰ ساله خانه دار و پدر شغل آزاد دارد. بیمار با تشخیص اختلال نقص توجه و بیش فعالی توسط روانشناس به کلینیک دانشگاه شهید بهشتی مراجعه نموده است. مشاهدات بالینی نشان می دهد کودک خوب ارتباط برقرار می کند، رفتار های مبتنی بر بیش فعالی دارد و علائم نقص توجه و بیش فعالی در او مشهود است. آرام و قرار ندارد، دائماً وسایل اتاق را دستکاری می کند و به بهانه های مختلف از جلسه بیرون می رود. در کلاس درس دائم حواسش پرت می شود و نمی تواند یک جا بنشیند و بر تکالیف درسی متمرکز بماند و تکالیفش را به درستی انجام نمی دهد، بلند صحبت می کند که این رفتارش باعث اعتراض هم کلاسی هایش می شود و دائماً نظم کلاس را بر هم می زند.
ارزیابی شناختی
آزمون های چند محرک ،پیشین استروپ، برو / نرو، ثبت توجه به ترتیب برای ارزیابی کارکرد های حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه پایدار استفاده شد.
توانبخشی شناختی
مداخله بر اساس بسته توانبخشی شناختی پارس صورت گرفت. محتوای جلسات توانبخشی شامل مداخله مبتنی بر تقویت انواع توجه و بهبود کنترل مهاری است که ۱۸ جلسه به طول انجامید.
نتایج مداخله نشان داد، برنامه توانبخشی شناختی پارس کنترل مهاری بیمار را بهبود بخشیده است، همان طور که نمرات آزمون برو / نرو نشان داد نمره بیمار در زمان نسبی پاسخ های درست برو در پس آزمون افزایش پیدا کرده است و همچنین تعداد پاسخ های غلط برو در پس آزمون کاهش پیدا کرده است که همگی نشان دهنده کاهش سطح تکانشگری است. همچنین نتایج آزمون استروپ (مرحله سوم) نشان دهنده بهبود سطح توجه و کنترل مهاری است. نتایج آزمون ثبت توجه در مؤلفه های خطای ارتکاب، خطای حذف و زمان، حاکی از اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پارس بر بهبود و تقویت انواع توجه است. تعداد انواع خطا در آزمون استروپ و آزمون ثبت توجه کاهش پیدا کرده است و زمان نسبی پاسخ دهی افزایش پیدا کرده است که نشان دهنده دقت عمل آزمودنی است. همچنین نتایج آزمون چند محرک پیشین در مؤلفه پاسخ صحیح و زمان حاکی از بهبود نسبی عملکرد حافظه آزمودنی است.
تمرینات گفتاردرمانی و گفتار درمانی اوتیسم خیلی از مشکلات ارتباطی و کلامی کودکان مبتلا به این اختلال را برطرف می کند. این مشکلات احتمال دارد یادگیری شیوه درک نشانه های اجتماعی، یادگیری شیوه صحیح حرف زدن، و بهبود ساختار واژه ها و جمله ها را شامل شود. کار با یک آسیب شناس گفتار و زبان در هر مقطعی می تواند برای کودکان مبتلا اوتیسم موثر باشد. مرکز تخصصی توانبخشی اوتیسم دکتر صابر، بهترین مرکز اتیسم تهران، با در نظر گرفتن بهترین تمرینات گفتاردرمانی در کودکان اوتیسم و انجام خدمات گفتار درمانی اوتیسم در منزل به درمان کودکان اوتیسم می پردازد. ارائه خدمات گفتاردرمانی و بازی درمانی در غالب داستان های اجتماعی و گروه درمانی به کودکان اوتیسم کمک می کند نحوه صحیح ارتباط و مهارت های کلامی را بیاموزند. مرکز گگفتاردرمانی و کاردرمانی دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه کودکان اوتیسم در دو شعبه غرب و شرق تهران به ارائه خدمات مشغول می باشد
رویکرد های مداخله ای در تمرینات گفتاردرمانی در کودکان اوتیسم
رویکرد های مداخله ای مورد استفاده در تمرینات گفتاردرمانی در کودکان اوتیسم به شرح زیر می باشد:
۱- رویکرد آموزشی یا درمانگر محور: این رویکرد بر مبنای رفتارگرایی در گفتار درمانی اوتیسم است و از تشویق برای ایجاد رفتار های مطلوب بهره می برد. این رویکرد شامل سه زیر مجموعه می باشد:
DTI (دستورات آموزشی مجزا): این رویکرد جهت گسترش زبان درکی با استفاده از سرنخ های دیداری طراحی شده است.
RMI (تقلید حرکتی سریع): این رویکرد برای بیان اولین واژه ها کاربرد دارد و در ابتدا از تقلید حرکات درشت مثل ضربه زدن به توپ و سپس تقلید حرکات ظریف تر مثل کشیدن خط شروع می شود. در نهایت تقلید کلمه تمرین می شود و در صورت موفقیت کودک در تقلید بیان کلمه از همان شیء به عنوان پاداش استفاده می شود.
ABA (تحلیل رفتار کاربردی): این رویکرد بر شکل دهی رفتار تاکید دارد مانند شیوهی لوواس که در قبل به آن اشاره شد.
۲- رویکرد طبیعت مدار: این رویکرد، آموزش را از علائق کودک شروع می کند.
آموزش فراگیر: این روش خود شامل سه زیر مجموعه می شود:
سرنخ آزاد: در این روش، چندین محرک تصویری در اختیار کودک قرار داده می شود و هر زمان به هر کدام واکنش نشان داد، محرک به عنوان پاداش به کودک داده میشود. این کار تا جایی پیش خواهد رفت که در نهایت کودک بتواند به صورت مستقل از اشاره برای درخواست استفاده کند.
آموزش ضمنی: در این رویکرد، اشیاء مورد علاقه ی کودک در حوزه دید کودک ولی خارج از دسترس او قرار می گیرند تا توجه کودک را جلب کرده و او را برای ارتباط ترغیب نماید. سپس مداخله گر صبر می کند تا کودک واکنشی نشان دهد. با دیدن واکنش کودک، مداخله گر او را به استفاده از شکل خاصی از تقاضا تشویق می کند.
تقاضا – الگو: این رویکرد شبیه آموزش ضمنی است اما با این تفاوت که در ابتدا لازم نیست مداخله گر منتظر آغازگری از جانب کودک باشد و به محضی که کودک کمی نسبت به محیط علاقه بروز داد، مداخله گر از تحریکات کلامی برای برانگیختن اهداف کلی از کودک تلاش می کند.
سیستم ارتباط بر مبنای مبادله تصویر در گفتار درمانی اوتیسم
این روش برای کمک به کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانی، به ویژه کسانی که در صحبت کردن مشکل دارند، ابداع شده است، و از تقویت به عنوان راهی برای کمک به افراد در یادگیری برقراری ارتباط استفاده می کند. اصول این مداخله بر اساس تحلیل رفتار کاربردی می باشد. معلمانی که از سیستم ارتباطی تبادل تصاویر استفاده می کنند، باید اول مشخص کنند که چه چیز می تواند کودک را به یادگیری ترغیب کند. پس از آن که آن ها مشخص کردند یک دانش آموز خاص چه چیزی را دوست دارد و به آن پاسخ می دهد، از آن برای پاداش دادن به وی، استفاده می کنند. مداخله گران معمولاً سعی در آموزش چگونگی درخواست یک شیء یا عمل به کودک دارند. مداخله گر، پس از انتخاب پاداش بر اساس دارد علاقه کودکی که با او کار می کند، آن را به کودک نشان می دهد و وقتی کودک می خواهد آن را بقاپد، مداخله گر تصویر پاداش را به او نشان می دهد. بدین ترتیب، به کودک آموزش داده می شود که تصویر را بردارد و آن را برای دریافت پاداشت به مداخله گر بدهد. وقتی کودک جایزه را گرفت، نام آن نیز همزمان برده می شود و از این راه، او فراخواهد گرفت که اشیا را با نام هایشان شناسایی کند. برای مثال، برای کودکی که درگیری فکری شدیدی با ماشین دارد، یک ماشین بازی کاغذی میتواند جایزه مناسب و مؤثری باشد و وقتی یک کودک این را فرا بگیرد که با دادن تصویر یک ماشین را به مداخله گر می تواند ماشین اسباب بازی را بگیرد، آماده فراگیری تبادلات پیچیده تر می شود. به مرور زمان، کودک به جایی می رسد که می تواند به دیگران با نشان دادن کارت بفهماند چه احساسی دارد و چه فکر می کند. در این هنگام، کودک مبتلا به اوتیسم به جای درخواست های ساده، قادر خواهد بود تا افکارش را مبادله کند. این روش یکی از روش های تمرینات گفتاردرمانی در کودکان اوتیسم و گفتار درمانی اوتیسم می باشد.
دیگر روش های گفتار درمانی اوتیسم
PROMPT: این روش جهت کمک به بازسازی اهداف آوایی دهانی – عضلانی برای کودکان مبتلا به آپراکسی رشدی ارائه شده است. کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم، ممکن است از آپراکسی هم رنج ببرند. این روش از سرنخ های لمسی برای ایجاد فشار لمس و سرنخ های حرکتی و حس عمقی برای تسهیل تولید گفتار بهره می برد. این روش از جایگاه انگشت بر روی گردن و صورت بیمار استفاده می کند تا جایگاه تولید را علامت بزند و نیز سرنخ هایی در مورد دیگر مختصه های حرکتی مثل شیوه ی تولید و … را برای بیمار فراهم می کند. به طور مثال قرار گرفتن انگشت در اطراف بینی، نیاز به خیشومی شدگی را نشان می دهد و در همان زمان قرار دادن انگشت دیگر روی لب ها، جایگاه تولید مثلا دولبی را نشان می دهد که در این حالت صدای مورد نظر میتواند صدای / م / باشد. دیدگاه گفتار جزئی بر کاهش گفتار مداخله گر تاکید دارد. در این روش کودک را با اشیاء و یا خوراکی های مورد علاقه ترغیب می شود. بعد از جلب توجه کودک، شیء یا خوراکی مورد علاقه به او داده می شود و کودک برچسب کلامی آن را از جانب مداخله گر می شنود. این روش ها نیز در تمرینات گفتاردرمانی در کودکان اوتیسم است.
نتیجهگیری:
در پایان باید تأکید کرد که گفتاردرمانی برای کودکان مبتلا به اوتیسم، به ویژه در موارد پیشرفته، فرآیندی تدریجی اما امیدبخش است. همانطور که در مقاله اشاره شد، ترکیب روشهای نوین گفتاردرمانی با تمرینات منظم خانگی و استفاده از ابزارهای ارتباطی جایگزین (AAC) میتواند تحولی چشمگیر در تواناییهای ارتباطی کودک ایجاد کند. هرچند مسیر درمان ممکن است طولانی باشد، اما کوچکترین پیشرفتها، گامی ارزشمند به سوی استقلال بیشتر کودک محسوب میشوند. به خاطر داشته باشید که کلید موفقیت در سه عامل اصلی نهفته است: شروع زودهنگام مداخلات، همکاری مستمر بین درمانگران و خانواده، و حفظ صبر و پشتکار در این مسیر. با به کارگیری اصول علمی و عشق بیقیدوشرط، میتوان پنجرههای جدیدی از ارتباط را به روی کودکان اوتیستیک گشود و کیفیت زندگی آنان را به میزان قابل توجهی بهبود بخشید.
سوالات متداول:
1-بهترین زمان برای شروع تمرینات گفتاردرمانی چه زمانی است؟
هرچه زودتر بهتر! حتی کودکان 2-3 ساله هم میتوانند از تمرینات ساده بهره ببرند. شروع زودهنگام باعث میشود کودک سریعتر پیشرفت کند و مهارتهای ارتباطی بهتری کسب نماید.
2-چند جلسه تمرین گفتاردرمانی در هفته لازم است؟
بهتر است حداقل 3-5 جلسه کوتاه در هفته داشته باشید. جلسات منظم و کوتاه مدت تأثیر بیشتری نسبت به جلسات طولانی و نامنظم دارند.
از مشکلات شایعی که ممکن است والدین در ارتباط با فرزندان خود با آن مواجه شوند، عدم تمرکز یا حافظه ضعیف در انجام کار هایی است که از آن ها خواسته می شود. در این میان والدین نقش مهمی در کمک به کودک شان برای استفاده ذهنی و فکری دارند. شایع ترین نشانه های اختلال توجه و تمرکز و حافظه در کودکان، ممکن است بیش فعالی و نقص توجه، حواس پرتی و همچنین عدم توجه کافی به کسانی باشد که با او صحبت می کنند. با مراجعه به دکتر متخصص ابتدا باید یک شرح حال درست از وضعیت کودک مبتلا و بروز نشانه ها ارائه دهید. سپس دکتر متخصص می تواند یک یا چند مورد از راه های تشخیصی را جهت بررسی وجود و یا عدم وجود این اختلال در کودکان قرار دهد و به تقویت حافظه کودکان دبستانی کمک کند. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر برای نقص توجه و حافظه کودکان، با انجام آزمون های گوناگون و بررسی آن ها به تقویت حافظه کودکان دبستانی و حافظه کاری کمک می کند.
حافظه کاری در نوزادان ۶ ماهه ارزیابی می شود. در ۲4 ماهگی می توان حافظه کاری گفتاری را با استفاده از تمرین های دهانی مورد ارزیابی قرار داد. کودکان هر چه بزرگتر می شوند موارد بیشتری را می توانند در ذهن خود نگه داری کنند. نگه داری جیزی در ذهن با تاخیر بعد از دوران کودکی تغییر نمی کند. برای تقویت حافظه کودکان دبستانی، کودکان را می توان بر اساس تمرین های حافظه کاری شامل بروزرسانی و دست کاری اطلاعات، مورد آزمون قرار داد. کودکان در طی دوران کودکی در این تمرینات بهبودی و ارتقا از خود نشان می دهند و توانایی کامل حافظه کاری را می توان در اواخر دوران جوانی ارزیابی کرد. برنامه ریزی حرکتی را می توان در دوران نوزادی مورد ارزیابی قرار داد. در سن پیش دبستانی، کودکان می توانند تمرین های ساده برنامه ریزی را برای تقویت حافظه انجام دهند، تمرین هایی که به توانایی جستجو نیازی ندارد. در طی دوران مهد کودک، این توانایی افزایش پیدا می کند که به موجب آن یک کودک ۵ ساله می تواند به هنگام انجام تمرین، عملیات جستجو را نیز انجام دهد مثل آزمون برج لندن. فرض بر این است که این تغییر با رشد کنترل بازدارندگی و حافظه کاری رخ می دهد. توانایی برنامه ریزی می تواند در اواخر جوانی و در بزرگسالی به بلوغ خود برسد. متوجه شده ایم که کودکانی که حدود یک سال و نیم سن دارند می توانند تمرین های ساده تغییر موضع را با خطا های کم انجام دهند. ولی توانایی انجام تمرین های پیچیده تر ( مثلا با قوانین پیچیده تر ) تا اوایل دوران پیش از دبستان و زمانی که کودکان شروع به نشان دادن انعطاف پذیری شناختی می کنند، ظاهر نمی شود. پیشرفت های بیشتر در این توانایی بعد از مهد کودک ظاهر می شوند و این پیشرفت ها تا اوایل دوران جوانی تا بزرگسانی ادامه پیدا می کنند. سنجش های تقویت حافظه کودکان دبستانی در رابطه با کنترل بازدارندگی در کودکان نوپا از تمرین های ساده جابجایی، تاخیر و انطابق در رابطه با دیگر جنبه های زندگی استفاده کرده است. از اوایل دوران کودکی تا اوایل بزرگسالی، توانایی های مربوط به کنترل بازدارندگی به روند افزایشی خود ادامه می دهند و می توان با تمرین هایی همچون سرکوب مداخله و مهار واکنش آن ها را ارزیابی کرد.
چالش های مقابل ارزیابی تقویت حافظه کودکان
در ارزیابی عملکرد های اجرایی چالش های بی شماری شناسایی شده اند و به این چالش ها به طور خلاصه در ادامه پرداخته خواهند شد. لازم است تا این چالش ها و محدودیت را در ذهن نگه داریم زیرا هر دوی آن ها حاوی مفاهیم عملی و نظری برای ارزیابی و تفسیر نتایج حاصل از ارزیابی هستند.
الف) یک مشکل ناخالصی در سنجش های عملکرد های اجرایی وجود دارد. تمرین های طراحی شده برای اندازه گیری عملکرد های اجرایی عموما پیچیده هستند و از چندین فرآیند شناختی زیربنایی تشکیل شده اند. از این رو پیچیدگی در بعضی تمرینات تقویت حافظه کودکان ممکن است بیانگر نقص در عملکرد اجرایی کودک نباشد بلکه نشان دهنده مشکلاتی در رابطه با جنبه های شناختی تمرین، غیر از جنبه های عملکرد های اجرایی، باشد. احتمال نمی رود که این مشکل ناخالصی ماهیت یکپارچه عملکرد های اجرایی مورد نظر را حل کند.
ب ) به طور کلی رابطه ضعیفی میان سنجش های مینتی بر عملکرد و رتبه بندی عملکرد های اجرایی با افزایش سن وجود دارد. تاپلک و همکاران این رابطه و در میان مطالعاتی که هم سنجش های مبتنی بر عملکرد و هم مقیاس های رتبه بندی عملکرد های اجرایی را مورد تحقیق قرار داده اند، بررسی کرده اند که مطابقت بسیار کمی در آن ها نشان داده شده است. آن ها نتیجه گفتند که سنجش های مبتنی بر عملکرد و رتبه بندی عملکرد های اجرایی ساخت های ذهنی زیربنایی مختلفی را مورد ارزیابی قرار داده اند و بنابراین نباید آن ها را قابل تعویض و تغییر در نظر گرفت.
ج ) نیاز های تمرینی سنجش های مختلف عملکرد های اجرایی با توجه به روند رشد متفاوت است و سنجش های استاندارد شده نسبتا کمی از عملکرد های اجرایی برای کودکان کوچک تر وجود دارد. تمرین های مبتنی بر عملکرد عمده تلاش دارند تا به پردازش های نوین، پیچیده و یکپارچه دست پیدا کنند. با توجه به وجود تنوع در رشد، کودکان می توانند از انواع مختلف اطلاعات در مراحل مختلف رشد استفاده کنند. به عنوان مثال، معمولا از تست قدم زنی برای ارزیابی توجه گزینشی یا کنترل بازدارندگی استفاده می شود. این تست بر اساس یک اثر تداخلی بر زمان واکنش زمانی که از آزمایش شوندگان خواسته می شود که یک رنگ را بر اساس نام آن و نه بر اساس رنگی که دارد بگویند، می باشد ( زمانی که کلمه ” قرمز ” به رنگ آبی چاپ شده است ). این اثر داخلی زمانی اتفاق می افتد که خوانش نسبتا اتوماتیک رخ دهد. وگرنه، اثر تداخلی نشان دهنده کنترل بازدارندگی مشاهده نخواهد شد، اما نمی توان نتیجه گرفت که کودکی که پیشرفت کمی در شناسایی کلمه دارد، کنترل بازدارندگی بهتری دارد. از این رو گسترش های رو به پایین آزمایشات که برای کودکانی با سنین بالاتر با بزرگسالان طراحی شده است را نباید چنین قرض کرد که همان ساخت را در میان گروه های سنی اندازه گیری می کند. آزمایش هایی که به طور ویژه برای کودکان کوچک تر طراحی شده اند معمولا جالب تر هستند و به لحاظ توسعه ای مناسب تر می باشند. از این رو آن ها معمولا فاقد داده های اصولی مورد نیاز برای تفسیر های مناسب بالینی هستند.
د ) متوجه شده ایم که سنجش های مبتنی بر عملکرد های اجرایی دارای اعتبار زیست محیطی مشکوکی هستند. تفاوت میان سنجش های عملکردی بر روی عملکرد های اجرایی و رفتار در زندگی واقعی توسط بسیاری از پژوهشگران مورد سوال واقع شده است. تا اندازه ای، این تفاوت می تواند بیانگر منحصر به فرد بودن موقعیت ازمایش باشد که در آن کودک عمدتا در یک اتاق ساکت ارزیایی می شود و در تعاملات یک به یک با یک فرد بزرگسال که سعی دارد به عملکرد بهینه کودک دست پیدا کند، مشارکت می کند. این فرد بزرگسال معمولا از کودک پشتیبانی و او را تشویق می کند و زمانی که به نظر می رسد کودک خسته شده و یا تمرکز خود را از دست داده، تمرین ها را قطع می کند. در واقع، نبود هماهنگی میان سنجش های مبتنی بر عملکرد و سنجش های رتبه بندی عملکرد های اجرایی که پیش از این توضیح داده شد از این دیدگاه حمایت می کند. از این رو کودکانی که در آزمون تقویت حافظه کودکان دبستانی عملکرد بهتری نسبت به آنچه در سنجش های رتبه بندی پیش بینی می شود، نشان می دهند، ممکن است به عنوان مثال آن هایی باشند که از حمایت های اضافی در مدرسه بهره می برند. به هر حال، این احتمال می بایست به صورت تجربی نیز نشان داده شود.
ه ) اعتبار پیش بینی نتایج تست پیش دبستانی عملکرد های اجرایی واضح نیست. یک بررسی که اخیرا صورت گرفته است نشان داده است که اعتبار آزمون مجدد برای تکالیف حافظه کاری و برنامه ریزی بهتر از تمرین های مهار واکنش است. از همه مهم تر این که، هنوز مشخص نیست که آیا سنجش های پیش دبستانی عملکرد های اجرایی برای دوران کودکی پیش بینی کننده هست یا نه، چه برسد برای بزرگسالی. در مقابل میاکه و فریدمن ثبانی را در یک نمونه دوقلو در طول دوره رشد گزارش داده اند. از این رو، اهمیت مفهومی عملکرد ضعیف در تکالیف عملکرد های تقویت حافظه کودکان کوچک تر هنوز مشخص و واضح نیست.
علی رغم این چالش ها و پیچیدگی ها، عملکرد های اجرایی، با توجه به رابطه واضح و آشکار آن با عملکرد آکادمیک، اجتماعی، رفتاری و سازگاری، بخش مهمی از هر گونه ارزیابی جامع است. علاوه بر این، چنین ارزیابی می تواند نقش بسیار مهمی در تشخیص ناهنجاری های خاص دوران کودکی، مثل ADHD و در توسعه مداخلات درمانی برای کودکانی که با نقص در عملکرد های اجرایی دست و پنجه نرم می کنند، ایفا کند. همان طور که پیش از این گفته شد، ارزیاب ها و پژوهشگران می بایست هم آزمایش های مبتنی بر عملکرد و هم رتبه بندی های مربوط به رفتار انجام دهند و فرض را بر این نگذارند که این ابزار های ارزیابی ساخت های زیربنایی مشترکی را اندازه گیری می کند. به ویژه، با توجه به این که همه این مدل های سنجشی عمدتا بیانگر جنبه های غیر همپوشان رفتار است، هر دوی این آزمایش ها می بایست به طور کامل عملکرد های اجرایی را در زمینه خود مورد ارزیابی قرار دهند. ارزیاب ها همچنین می بایست بهترین عملکرد کودک را با تشویق کردن او به مشارکت در آزمایش، مدیریت بخش های آزمایش برای جلوگیری از خستگی کودک و کمک به حفظ توجه او را تعیین کنند چرا که این امر اطلاعاتی در رابطه با نوع پشتیبانی هایی که می تواند به بهبود عملکرد های اجرایی در زندگی واقعی کمک کند، در اختیار ما قرار می دهد.