ارگوتراپیست مهدی صابر

کاردرمانی ذهنی و نظریه پیاژه

کاردرمانی ذهنی و نظریه پیاژه| رشد ذهنی کودک | رشد فکری کودکان| کلینیک دکتر صابر

سر فصل مطالب

شناخت عمل با فرایند دانستن است. برای فهمیدن رشد ذهنی و فکری کودک سه رویکرد مختلف وجود دارد که عبارتند از رویکرد روان‌سنجی که تغییرات کمی هوش را در فرایند رشد افراد بررسی می‌کند؛ رویکرد پیاژه‌ای که بر تغییرات کیفی نحوه‌ی تفکر افراد در فرایند رشد ذهنی تأکید دارد و بالاخره نگرش پردازش اطلاعات که اقدامات، فعالیت‌ها و عملیاتی را که در حین دریافت، ادراک، یادآوری و رشد فکری کودک درباره‌ی اطلاعات و کاربرد آن را بررسی می‌کند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در بخش کاردرمانی ذهنی با استفاده از هر سه رویکرد روانسنجی، نظریه پیاژه و نگرش پردازش اطلاعات به بررسی سطح هوش و رشد ذهنی کودکان می پردازد و به صورت کاملا حرفه ای با استفاده از تجهیزات روز دنیا نظیر سنسوری روم، اتاق مهارت های شنیداری و اتاق تاریک توجه بینایی و…. به بهبود مهارت های فکری کودکان کمک می نماید. کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی دکتر صابر در درمان اختلالاتی نظیر بیش فعالی و نقص توجه، اختلالات یادگیری، تاخیر کلامی و ذهنی در کودکان به شما عزیزان بهترین خدمات درمانی را ارائه می نامید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

رشد ذهنی از دیدگاه نظریه پیاژه

ژان پیاژه (۱۸۹۶-۱۹۸۰) یکی از روانشناسان رشد و اهل کشور سوئیس بود که به رشد ظرفیت‌های شناختی انسان علاقه‌مند شد. او به کاوش در نحوه‌ی رشد و تکامل توانش‌های فکری کودکان پرداخت. وی بیشتر به این مسئله علاقه مند بود که بفهمد کودکان چگونه نتیجه گیری می‌کنند نه اینکه ببیند آیا آنها پاسخ صحیحی داده‌اند یا نه، در واقع او با سؤالات خود از کودکان به دنبال منطقی که در پشت پاسخ‌های آنان قرار داشت، بود. پیاژه با مشاهده‌ی موشکافانه‌ی فرزندان خود و کودکان دیگر، موفق شد نظریه‌ی رشد ذهنی شناختی خود را تدوین کند. از نظر پیاژه رشد شناختی از ترکیب رسش مغز و دستگاه عصبی و انطباق ما با محیط حاصل می‌شود. پیاژه می‌گوید که رشد شناختی آدمی در جریان مراحلی به وجود می آید که از نظر کیفیت با یکدیگر متفاوتند و در عین حال، یکی بر دیگری بنا شده است. هر یک از این مراحل نظریه پیاژه، ساخت و عملکرد ویژه‌ای دارد که در تمام کودکان همانند است؛ یعنی تکامل فکری همه‌ی کودکان با نظم معین در زمانی نسبتاً مشخص ظاهر می‌شود و امکان ندارد کودکی بتواند بدون گذراندن مرحله‌ی قبلی به رشد مرحله‌ی بعدی برسد. در عین حال، دامنه‌ی زمانی تکامل شناختی از یک مرحله به مرحله‌ی دیگر، بر اساس وضعیت درونی و شرایط محیطی کودک، متفاوت است. بر این اساس نظریه پیازه برای رشد شناختی چهار مرحله در نظر گرفته است که هر مرحله نیز به مراحل کوچک تری تقسیم می‌گردد:

۱. مرحله‌ی حسی – حرکتی (تولد تا ۲ سالگی): در این مرحله کودک یاد می‌گیرد از طریق فعالیت حرکتی به محرک‌های مختلفی که به حواس او عرضه می‌شوند، پاسخ گوید. این مرحله شامل :

(۱-۱) مرحله‌ی اول یا مرحله ی غلبه و تمرین بازتاب‌ها (تولد تا ۱ ماهگی)

(1-2) مرحله‌ی دوم یا واکنش‌های چرخشی اولیه (۱ – ۴ ماهگی): شیرخوار یاد می‌گیرد رفتارهای لذت بخشی را که تصادفاً در مورد بدن خود انجام داده است تکرار کند.

(1-3) مرحله‌ی سوم یا واکنش‌های چرخشی ثانویه (4 – ۸ ماهگی): شیرخوار یاد می‌گیرد رفتارهای لذت بخشی را که تصادفاً در خارج از بدن خود (مثلاً با یک اسباب بازی) انجام داده است تکرار کند.

(1-4) مرحله‌ی چهارم با هماهنگ سازی هدفمند طرح های ثانویه (۸ – ۱۲ ماهگی): با هماهنگ سازی تدریجی فعالیت های حرکتی و درون دادهای حسی توسط شیرخوار، رفتار وی ارادی‌تر و هدفمندتر می‌شود. در واقع کودک اطلاعاتی را که در دو مرحله‌ی قبل کسب کرده است ترکیب و الگوهای جدیدی بروز می‌دهد.

(1-5) مرحله‌ی پنجم یا واکنش‌های چرخشی ثالث (۱۲ – ۱۸ ماهگی): در این مرحله کودک به جای تکرار الگوهای رفتاری قبلی به تجربه‌ی کنش‌های جدید می‌پردازد. آنها با استفاده از روش آزمون و خطا به کاوشگری محیط می‌پردازند.

(1-6)  مرحله‌ی ششم یا راه حل‌های ذهنی (۱۸ – ۲۴ ماهگی): کودک در این مرحله به مشکل می‌اندیشد تا راه حل ذهنی آنرا بیابد و دیگر فقط به آزمون و خطا متکی نیست.

مرحله‌ی پیش عملیاتی (۲ – ۷ سالگی): علت نامگذاری این دوره به پیش عملیاتی آن است که کودکان

در این مرحله هنوز قادر به تفکر عملیاتی یا منطقی نیستند (عملیات به معنی عمل ذهنی). این مرحله شامل:

2-1) تفکر پیش مفهومی از حدود دو تا حدود چهار سالگی است. در ضمن این دوره، کودکان به اساس مفهوم آموزی دست می‌یابند. آنها طبقه بندی اشیا را بر حسب شباهت‌هایشان آغاز می‌کنند، اما از لحاظ مفاهیم شان مرتکب خطا می‌شوند؛ لذا به باور آنان همه‌ی مردان “بابا” و همه‌ی زنان” “ماما” و همه‌ی اسباب بازی ها “مال من ” هستند. منطق کودکان در این دوره از تکامل نه قیاسی است و نه استقرایی، بلکه تمثیلی است. مثالی از این نوع استدلال چنین است “گاوها حیوان‌های بزرگ چهارپا هستند. آن حیوان بزرگ و چهارپاست؛ پس آن یک گاو است”.

(2-۲) تفکر شهودی: از حدود چهار تا حدود هفت سالگی است. در ضمن این دوره، کودکان مسایل را به طور شهودی حل می‌کنند، نه بر طبق نوعی قانون و منطق. شاخص ترین ویژگی تفکر کودکان در این دوره این است که هنوز به مفهوم بقا یا نگهداری ذهنی (Conservation) دست نیافته اند. نگهداری ذهنی به صورت توانایی درک این مطلب تعریف شده است که شماره، طول، مقدار، یا مساحت اشیا باقی می‌ماند، صرف نظر از اینکه اشیا به صورت های مختلف به کودک نشان داده شوند. پیاژه بر این مسئله یک سوگرایی نام می‌نهد، که به سبب ناتوانی کودک در نگهداشت عدد، اندازه و حجم پدید می آید. مثلاً نمی‌تواند تشخیص دهد که وزن یک کیلو آهن با یک کیلو پنبه برابر است.

از ویژگی‌های مرحله‌ی پیش عملیاتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

× مجهز شدن کودک به رفتار سمبولیک و کاربرد نمادها و نشانه ها (گسترش زبان و بازی های نمادین در

کودک) ؛

× خود محوری و خود مرکز بینی (همه چیز حول او اتفاق می‌افتد و جهان همانی است که او می‌بیند)؛

× جاندار پنداری (برای کودک ۴ تا ۶ ساله همه ی اشیا جاندارند؛ اما برای کودک ۶ تا ۸ سال هر چیز که حرکت کند، برای کودک ۸ تا ۱۰ سال هر چیز که خودش حرکت کند، و برای کودک ۱۱ سال به بالا فقط حیوان و

گیاه جاندار است) ؛

× تفکر جادویی (تفکر را معادل عمل کردن دانسته و علت رویدادها را در افکار خود می‌داند).

  1. مرحله ی عملیات عینی (۷ – ۱۱ سالگی): این دوره از هفت سالگی تا یازده سالگی را شامل می‌شود.

در این مرحله از رشد ذهنی، فعالیت کودک در رابطه با محیط عینی و محسوس است. کودک توانایی انجام اعمال منطقی را کسب می‌کند، اما این اعمال مربوط به امور محسوس و عینی است و نه امور فرضی و پدیده های انتزاعی. در این مرحله، برخلاف مراحل قبل، کودکان نیازی به انجام اعمال کوشش و خطا ندارند، بلکه می‌توانند اعمال را پیش بینی کنند و نتایج آنها را از پیش حدس بزنند. با کمک علائم می‌توانند امور مختلف را طبقه بندی و ردیف کنند، خواندن را یاد بگیرند، حساب کنند و بنویسند. ظرفیت‌های شناختی این مرحله از رشد، به کودک اجازه می‌دهد که ارتباط خود با دیگران را بهتر کند و اجتماعی تر شود. او می‌فهمد که دیگران اعتقادات و علایق و زمینه های ذهنی متفاوتی دارند. او می‌تواند خود را به جای دیگران بگذارد و حالت و احساس آنان را بفهمد. در این مرحله است که کودک اولین گفتگوهای مستقل خود با دیگران را سازمان می‌دهد. این نوع گفتگو برای او همراه با فهم ایجاد ارتباط دوجانبه است. همچنین، او برای اولین بار قادر می‌شود که تا اندازه ای جریان‌های فکری خود را مرور کند. از مهم‌ترین ویژگی‌های این مرحله می‌توان به توانایی استدلال قیاسی، مفهوم برگشت پذیری و نگهداری ذهنی اشاره کرد. کودکان در تبیین نگهداری ذهنی ۳ نوع استدلال به کار می‌گیرند:

× این همانی: این اصل مبین آن است که تغییرات ظاهری اشیا در مقدار واقعی آنها تغییری ایجاد نمی‌کند و

کمیت یک شی در اشکال مختلف همان است که در ابتدا بوده. برای مثال در آزمایش ظروف، اگر آب یک

لیوان را درون یک کاسه بریزیم، با وجود تفاوت در شکل ظروف، تغییری در مقدار آب ایجاد نشده است.

× عمل عکس: اگر شی تغییر شکل یافته را به حالت قبلی اش برگردانیم، معلوم می‌شود که در آن تغییری ایجاد

نشده است. برای مثال اگر آب را از کاسه به لیوان برگردانیم همان مقدار اولیه آب خواهیم داشت.

× جبران: بر اساس این اصل، در تغییر شکل اشیا یک مورد مورد دیگر را جبران می‌کند. برای مثال گرچه ارتفاع مایع درون کاسه کمتر از ارتفاع مایع داخل لیوان است اما به همان نسبت پهنای مایع درون آن بیش

از پهنای مایع درون لیوان است، بنابراین با هم برابرند.

کودک به طور معمول در ۶ الی ۷ سالگی به مفهوم بقای عدد، طول و مایع دست می‌یابد. بقای ماده و فاصله در

سن ۷ الی ۸ سالگی، بقای سطح در ۹ الی ۱۰ سالگی و بقای حجم بین ۱۱ تا 12 سالگی شکل می‌گیرد.

  1. مرحله ی عملیات صوری (سالگی به بعد): این دوره از یازده تا پانزده سالگی را شامل می‌شود. در

این دوره کودک به تدریج توانایی تفکر بر حسب امور انتزاعی را کسب می‌کند و بر قوانین صوری مسلط می‌شود. بدین جهت این مرحله را مرحله‌ی عملیات صوری نام گذاشتند که اندیشه های نوجوانان در این مرحله از رشد، علاوه بر اشیای محسوس، موارد احتمالی و فرضی را نیز شامل می‌شود و لذا نوجوانان در این مرحله قادر می‌شوند تفکر عملی مبتنی بر روش فرضیه ای- قیاسی را به کار بندند. یعنی می‌توانند به طرح فرضیه بپردازند و بدون نیاز به مراجعه به اشیای محسوس، به وارسی فرضیه ی خود اقدام کنند. نوجوانان در این مرحله، درباره افکار و ذهنیات خود فکر می‌کنند و به همین جهت آرمان‌هایی برای خود و آینده شان می‌سازند. نوجوان در این سنین می‌تواند در مقابل افکار و اظهار نظرهایی که مغایر با واقعیت‌هاست مخالفت و استدلال نماید. پیاژه معتقد است بعد از دوره ی چهارم، ظرفیت‌های شناختی انسان تغییر کیفی پیدا نمی‌کند و آنچه گسترش و عمق می‌یابد محتوای فکر است و نه ساخت های ذهنی .

کاردرمانی ذهنی کودکان

کاردرمانی ذهنی کودکان با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی نظیر بررسی عملکرد سیستم مغزی کودکان و پردازش اطلاعات کودک در کنار بهره گیری از تست های تشخیصی بهره هوشی به بررسی علل مشلات در رشد ذهنی کودکان و تشخیص اختلالات رشد فکری کودک می پردازد. پس از تشخیص علل تاخیر رشد ذهنی برنامه درمانی مناسب برای هر کودک توسط کاردرمانی ذهنی طراحی و ارائه می شود. تقویت مهارت های عملکردی مغز و یکپارچگی حسی و اصلاح مسیر های پردازش حسی در کودکان موجب بهبود عملکرد ذهنی و رشد فکری کودک می گردد.

رشد ذهنی کودک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!