کودکان اوتیسم بعضی اوقات گفتار اکولیلیایی از خود بروز می دهند به این معنا که صحبت های دیگران را بلافاصله یا با کمی فاصله به صورت طوطی وار تقلید می کنند. یا حتی احتمال دارد عبارتی را به صورت کلیشه ای استفاده کنند که به موضوع صحبت یا شرایط موقعیتی ارتباطی ندارد. طوطی وار حرف زدن کودک؛ این الگو های زبانی به طور معمول با معکوس شدن ضمایر همراه هستند. به طور کلی کودکان اوتیسم یا صحبت نمی کنند و یا حیلی تند تند و طوطی وار کلمات را می گویند. کلینیک تخصصی دکتر صابر، بهترین مرکز اوتیسم تهران، با تشخیص دقیق اوتیسم در کودکان و همچنین تشخیص اوتیسم و طوطی وار حرف زدن کودک به درمان این کودکان کمک می کند.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
توسعه مهارت های گفتمان و کاهش طوطی وار حرف زدن کودک
با توسعه ساختار های زبانی، کودک مبتلا به اوتیسم باید آمادگی استفاده از مکالمه در تشخیص دقیق اوتیسم اهمیت می یابد. در آموزش مهارت های گفتمان چگونگی سازماندهی اطلاعات زبانی در ساختارهایی بزرگ تر به کودک اوتیسم آموزش داده می شود. علاوه بر این کودک اوتیسم باید در خصوص قواعد کاربرد شناختی زبان نظیر: حفظ ارتباط چشمی، شروع موضوع، حفظ موضوع، رعایت نوبت و راهکار های اصلاح شکست های ارتباطی نیز مداخله دریافت نماید.
داستان های اجتماعی و آموزش دقیق کودکان اوتیسم
با افزایش توانایی های گفتاری و درک کلام کودکان اوتیسم، گفتار کلیشه ای و طوطی وار حرف زدن کودک کاهش می یابد. آموزگاری به نام کارول گری، مفهوم «داستان اجتماعی» را چنین تعریف می کند: راهی برای آموزش به افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در زمینه چگونه رفتار کردن در موقعیت های اجتماعی مختلف که برای افراد دارای این اختلال بسیار مشکل است. تعاملات اجتماعی به توانایی فرد در درک احساسات دیگران و واکنش مناسب به آن ها بستگی دارد و در واقع مهارتی است که برای افراد دارای پیشرفته ترین سطح عملکردی هم چالش برانگیز است . داستان های اجتماعی گری، طرحی از آنچه در شرایط مختلف انتظار می رود در اختیار می گذارد. داستان های اجتماعی قالب خاصی دارد: آن ها نسبتاً کوتاه بوده، یک ایده یا موقعیت را نشان می دهند و نتایج احتمالی آن موقعیت را توصیف می کنند و س پس موضوعی را به گونه ای می آموزند که فرد دارای اختلال طیف اوتیسم آن را بفهمد. داستان ها معمولاً به زبان اول شخص نوشته می شوند و کلا ساختار شادی دارند. ایــن داستان ها تنبیه را برای رفتار های نامناسب توصیه نمی کنند و به جای آن پاسخ های دیگری را آموزش می دهند. مسیر یک داستان اجتماعی، به آرامی پیش می رود و به روشی دور از هیجان تدریس می شود و بی پردگی و صبور بودن گوینده داستان را می طلبد و البته به تشخیص دقیق اوتیسم کمک می کند.
داستان های اجتماعی و تشخیص اوتیسم
گری چهار گام اساسی برای نوشتن یک داستان اجتماعی برای کودکان اوتیسم طرح کرده است که شامل موارد زیر می باشد:
-مشخص کردن هدف
-جمع آوری اطلاعات
-نوشتن متن مناسب
-آموزش
گری و گرند سه نوع جمله را که یک داستان اجتماعی را می سازند توضیح دادند:
توصیفی: جمله توصیفی واقعیت ها را توضیح می دهد که مستقل از فرضیات است.
دیدگاهی: جمله دیدگاهی افکار احساسات و اعمال دیگران را مشخص می کند.
رهنمودی: جملات رهنمودی برای هدایت رفتار فرد استفاده می شوند.
گری انواع دیگری از جملات را نیز پیشنهاد کرد:
تصدیق آمیز: جمله تصدیق آمیز شامل عقاید رایج دیگران است.
کنترل: جمله کنترل، توسط فردی که از داستان اجتماعی استفاده می کند نوشته می شود. این جمله برای کمک به درک معنی داستان، توسط خود فرد نوشته می شود.
مشارکتی: این نوع از جملات، فرد را از نحوه کمک کردن دیگران برای رسیدن به اهدافش آگاه می کند.
نا تمام: جملات نا تمام بسیار شبیه سوالات جای خالی طراحی می شوند که می توانند توصیفی، دیدگاهی و رهنمودی باشند. این جملات برای کمک به این که فرد پیش بینی کند، استفاده می شود.
قوانین داستان های اجتماعی
گری قوانینی را تدوین کرده است که تمام داستان های اجتماعی باید از آن پیروی کنند:
یک داستان اجتماعی باید نسبت یک جمله رهنمودی به هر دو تا پنج جمله توصیفی، دیدگاهی، تصدیق آمیز، کنترل و یا مشارکتی را رعایت کند. علت به کار گیری این نسبت این است که داستان اجتماعی بیشتر به منظور بالا بردن شناخت اجتماعی افراد مبتلا به اوتیسم استفاده می شود. داستان باید به صورت اول شخص نوشته شود که این تدبیر به درونی کردن اطلاعات توسط فرد مبتلا به اوتیسم کمک می کند. اگر داستان برای یک کودک کم سن و یا فردی نوشته میشود که در استفاده از ضمایر مشکل دارد، باید به شکل اول شخص و سوم شخص، به گونه ای نوشته شود که بتواند به جای یکدیگر استفاده شود. این کار به فرد در ارتباط دادن اسامی آن ها به ضمیر کمک خواهد کرد. به دلیل ظاهر بینی افراد مبتلا به اوتیسم، گری اخطار می کند که داستان ها باید از کلماتی از قبیل اکثراً، معمولا و گه گاه به جای همه و همیشه استفاده شود. این کار اجازه وقوع استثناها و تغییر در جریان عادی را می دهد. در ایجاد داستان اجتماعی باید از جملات مثبت استفاده شود و تمرکز بر رفتار های مطلوب باشد تا به تشخیص دقیق اوتیسم کمک کند.
جدول های تصویری برای کودکان اوتیسم
پس از تشخیص دقیق اوتیسم، در حیطه درمان جدول های تصویری به افراد مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا دریابند چه اتفاقی می خواهد بیفتد و چگونه در طی واقعه خاصی در زندگی یا کار های روزانه یک روز رفتار کنند و به متخصص هم در تشخیص دقیق اوتیسم کمک می کنند. برای مثال، از طریق یک سری عکس یا تصاویر، کودک می تواند یاد بگیرد که چه فعالیت هایی در طی رفتن به یک مغازه رخ می دهد. تصاویر احتمالاً مواردی مانند ماشینی که باید سوار شد، مغازه، تابلوی مغازه، برخی از اجناسی که می توان خرید و صندوق پول را نشان خواهند داد. معلم، والدین، یا مداخله گر می تواند توالی از وقایع روزانه را بیان کند. تصاویر می تواند شامل یک میز و ظروف روی آن برای نشان دادن صبحانه، یک ظرفشویی در مصور ساختن چگونگی شستن ظرف ها ، یک کمد لباس برای یادآوری به کودک برای لباس پوشیدن یک معلم برای نشان دادن این که خردسال باید به مدرسه برود و به همین ترتیب چیزهایی دیگر باشد وقتی تصاویر را برای کودک توضیح می دهید، کلماتی مانند «اول»، «بعداً» و «سپس» معمولاً توالی کلام را برقرار می کنند. جداول تصویری برای کودکان مبتلا به اوتیسم سودمندند، چون خردسالان همیشه قادر به دریافت مفاهیم مربوط به زمان نیستند و اغلب در ارتباط دادن یک فعالیت به فعالیت بعدی دچار مشکل می شوند. با ارائه یادآوری مناسب، با استفاده از جداول تصویری، کودکان مبتلا به اوتیسم قادر به پیش بینی تغییرات می شوند و می توانند وقایع را راحت تر پشت سر بگذارند.
سوالات متداول:
1- آیا طوطی وار حرف زدن نشانه اوتیسم شدید است؟
نه لزوماً! این رفتار در سطحهای مختلف اوتیسم دیده میشود. حتی برخی کودکان غیرکلامی هم ممکن است صداها را تکرار کنند. شدت اکولالیا به عوامل عصبی-رشدی کودک بستگی دارد.
2-چرا کودکم فقط دیالوگهای کارتونها را تکرار میکند؟
این رفتار نشانه حافظه شنیداری قوی کودک است. او از این روش برای ابراز احساسات یا پاسخ به موقعیتها استفاده میکند. گفتاردرمانگر میتواند به او یاد دهد چگونه این جملات را در موقعیت مناسب به کار ببرد.
اختلالات طیف اوتیسم و بیش فعالی دو اختلال عصبی متفاوت با ویژگی های متفاوت نیز هستند و تشخیص اوتیسم و بیش فعالی کمی دشوار است. اوتیسم اول از همه بر ارتباطات اجتماعی و رفتار تاثیر می گذارد، اما بیش فعالی با بی توجهی و تکانشگری مشخص می شود. کودکان مبتلا به اوتیسم، اکثرا با درک نشانه های اجتماعی، حفظ ارتباط چشمی و مشارکت در گفت و گوهای متقابل مشکل دارند. آن ها احتمال دارد رفتارهای کلیشه ای از خود نشان دهند و تمرکز بسیاری روی علایق مخصوص خود داشته باشند. کلینیک تخصصی توانبخشی، بهترین مرکز درمان اوتیسم دکتر صابر، با تشخیص اوتیسم و علائم آن در کودکان و تشخیص تفاوت اوتیسم و بیش فعالی بهترین درمان اوتیسم و درمان بیش فعالی را برای کودکان انتخاب می کند و در جهت درمان آنان کمک می نماید.
تشخیص اوتیسم و سایر اختلالات ارتباط اجتماعی
تشخیص افتراقی اوتیسم به معنای تشخیص یک اختلال از میان اختلالاتی است که با آن وجوه مشابه دارند. بدیهی است که تشخیص اوتیسم کودکان، کاری بس دشوار است و نیازمند ارزیابی های همه جانبه ی اعضاء تیم تشخیص اوتیسم می باشد. در ادامه به ذکر فاکتور های تشخیصی اختلالات طیف اوتیسم از سایر اختلالات با ویژگی های مشابه پرداخته می شود.
اختلال ارتباط اجتماعی: اختلالی است که 5-DSM آن را تحت عنوان اختلالی در همسایگی اوتیسم معرفی کرده است. برخی از معیار های تشخیصی اختلال ارتباط اجتماعیعبارت اند از:
A: اشکالاتی مداوم در استفادهی اجتماعی از ارتباط کلامی و غیر کلامی:
. نقص در استفاده از اهداف اجتماعی مثل احوال پرسی
. مشکل در تطبیق با نیاز شنونده
. مشکلاتی در محاوره و داستان گویی نوبت گیری و اصلاح مکالمه
. مشکلاتی در فهم زبان استعاره ای
B: نقص موجود، محدودیت های عملکردی برای فرد ایجاد کرده باشد به گونه ایکه ارتباط مشارکت تحصیل و… را متاثر کرده باشد.
C: شروع علائم در دوران رشد است.
D: علائم اختلال نباید با سایر شرایط پزشکی یا شرایط نورولوژیکال منطبق نباشد.
در اختلال ارتباط اجتماعی، ارتباط اجتماعی بدون وجود رفتار های تکراری،کلیشه ای و محدود آسیب دیده است. هنگامی که رفتار های کلیشه ای وجود داشته باشند، تشخیص اوتیسم جایگزین اختلال ارتباط اجتماعی می شود.
تشخیص اختلالات طیف اوتیسم و ناتوانی هوشی
محدودیت های قابل توجه در عملکرد های فرد که از طریق ضریب هوشی زیر حد متوسط (۷۰-۷۵)، محدودیت در مهارت های سازشی بروز می یابد. در اختلالات طیف اوتیسم، تاخیر در تعامل هوشی باید خیلی شدید تر از حدی باشد که از سطح هوشی انتظار می رود. در تشخیص اوتیسم و ناتوانی هوشی باید به این مورد توجه کرد.
تشخیص اوتیسم و اختلال بیش فعالی
تا بهنجاری های توجه – خواه توجه بیش از حد و خواه فقدان تمرکز – و بیش فعالی از مشخصه های شایع اوتیسم هستند. تشخیص نقص توجه و بیش فعالی باید زمانی گذاشته شود که سطح مشکلات توجه و یا بیش فعالی بیش از حدی باشد که در افراد با سطوح رشدی مشابه و درجات شدت مشابه اوتیسم دیده می شود.
تشخیص اختلالات طیف اتیسم و اختلالات عاطفی
ابتلای همزمان اوتیسم و اختلالات عاطفی و یا اضطرابی بیش از ۷۰٪ است. کسانی که ضوابط تشخیص اوتیسم را دارند، علامت شناسی خاص برای ابتلای همزمان، بایستی بررسی شود که شامل الگو های خواب و خوراک، تحریک پذیری و هیجان مفرط در دوره زمانی مشخص در ضوابط اختلال عاطفی می شود.
تشخیص اختلالات طیف اوتیسم و اختلالات اضطرابی
زمانی که ضوابط تشخیص اوتیسم اثبات شد، توجه بایستی به سمت ضوابط اختلالات اضطرابی جلب شود که شامل پریشانی قابل توجه هنگام جدایی از والدین/مراقبین، نگرانی افراطی در مورد ایمنی مراقبین/والدین، امتناع از مدرسه رفتن، موتیسم انتخابی، ترس از طرد توسط همسالان می باشد. نشانه های اختلال اضطراب با اوتیسم کاملا متفاوت است. آسیب های اجتماعی در رابطه با افراد آشنا باقی نمی ماند، ظرفیت اجتماعی مطابق با سن است ولی به خوبی از آن بهره برده نمی شود.
تشخیص اوتیسم و کم شنوایی
در اوتیسم رفتار های کلیشه ای وجود دارد. مشکلات عاطفی رفتاری هیجانی در اوتیسم از همان ابتدا به شکل اولیه بروز می کند ولی در کم شنوایی ثانویه است. مشکلات کاربرد شناختی در اختلالات طیف اوتیسم، اولیه است و در کم شنوایی ثانویه. رفتار های ویژه اوتیستیک در کم شنوایی وجود ندارد از جمله عدم تماس چشمی، پاسخ های نامناسب یا نامتعادل حسی، عدم ثبات عاطفی، عدم توجه به حضور افراد.
تشخیص اوتیسم و وسواس فکری-عملی
در وسواس فکری- عملی، رفتار های کلیشه ای برای کاهش اضطراب انجام می شود و افکار ناخواسته مکرر مانع عملکرد می شود. در OCD چنانچه نقائص ارتباطی وجود دارد اما اوتیسم بهتر می تواند رفتار های کلیشه ای را توجیه کند، وگرنه تشخیص مناسب تری است.
تفاوت در علل و عوامل خطر اوتیسم و بیش فعالی
تفاوت اصلی در علل و عوامل خطر اوتیسم و بیشفعالی این است که اوتیسم بیشتر تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و اختلالات رشد مغز است، در حالی که بیشفعالی علاوه بر ژنتیک، با عوامل محیطی مانند قرار گرفتن در معرض سموم یا آسیبهای مغزی نیز مرتبط است.
علل ژنتیکی و محیطی در اوتیسم
اوتیسم یا اختلال طیف اوتیسم (ASD) یک اختلال عصبی-رشدی است که علل آن ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. تحقیقات نشان میدهد که ژنتیک نقش اصلی را در بروز اوتیسم ایفا میکند. جهشهای ژنتیکی خاص و سابقه خانوادگی اوتیسم میتوانند خطر ابتلا به این اختلال را افزایش دهند. علاوه بر این، عوامل محیطی مانند قرار گرفتن مادر در معرض عفونتهای ویروسی در دوران بارداری، کمبود برخی ویتامینها (مانند ویتامین D)، و قرار گرفتن در معرض آلایندههای شیمیایی نیز ممکن است در بروز اوتیسم نقش داشته باشند. با این حال، تعامل دقیق بین ژنتیک و محیط هنوز به طور کامل شناخته نشده است و تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
علل ژنتیکی و محیطی در بیشفعالی
بیشفعالی یا اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) نیز یک اختلال عصبی-رشدی است که علل آن ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. از نظر ژنتیکی، مطالعات نشان میدهند که ADHD میتواند ارثی باشد و جهشهای ژنتیکی مرتبط با انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین در بروز این اختلال نقش دارند. از سوی دیگر، عوامل محیطی مانند قرار گرفتن در معرض سموم (مانند سرب) در دوران بارداری، مصرف سیگار یا الکل توسط مادر در دوران بارداری، و زایمان زودرس نیز میتوانند خطر ابتلا به ADHD را افزایش دهند. همچنین، عوامل روانی-اجتماعی مانند استرس شدید در خانواده نیز ممکن است در تشدید علائم این اختلال مؤثر باشند.
نقش عوامل عصبی-رشدی در هر دو اختلال
هر دو اختلال اوتیسم و بیشفعالی (ADHD) تحت تأثیر عوامل عصبی-رشدی هستند که بر رشد و عملکرد مغز تأثیر میگذارند. در اوتیسم، تفاوتهای ساختاری و عملکردی در مناطق مغزی مرتبط با ارتباطات اجتماعی، زبان، و رفتارهای تکراری مشاهده میشود. به عنوان مثال، فعالیت غیرطبیعی در قشر پیشپیشانی و آمیگدال میتواند به علائم اوتیسم منجر شود. در بیشفعالی، اختلال در عملکرد مناطق مغزی مرتبط با توجه، کنترل تکانهها، و سازماندهی (مانند قشر پیشپیشانی و هستههای قاعدهای) دیده میشود. این تفاوتهای عصبی-رشدی باعث میشوند که کودکان مبتلا به اوتیسم و ADHD در پردازش اطلاعات و پاسخ به محرکهای محیطی با چالشهایی مواجه شوند.
مقایسه علل و عوامل خطر در اوتیسم و بیشفعالی
در حالی که هر دو اختلال اوتیسم و بیشفعالی (ADHD) تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی هستند، تفاوتهای قابل توجهی در علل و عوامل خطر آنها وجود دارد. در اوتیسم، تأکید بیشتری بر نقش ژنتیک و جهشهای خاص وجود دارد، در حالی که در بیشفعالی، عوامل محیطی مانند قرار گرفتن در معرض سموم و شرایط دوران بارداری ممکن است نقش پررنگتری داشته باشند. علاوه بر این، تفاوتهای عصبی-رشدی در این دو اختلال نیز منحصر به فرد است: اوتیسم بیشتر بر مناطق مغزی مرتبط با ارتباطات اجتماعی تأثیر میگذارد، در حالی که بیشفعالی بر مناطق مرتبط با توجه و کنترل تکانهها تمرکز دارد. این تفاوتها باعث میشود که رویکردهای تشخیصی و درمانی برای هر اختلال متفاوت باشد.
سوالات متداول:
1-آیا اوتیسم و بیشفعالی هر دو در بزرگسالی ادامه مییابند؟
بله، هر دو اختلال میتوانند تا بزرگسالی ادامه یابند. با این حال، علائم ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند. بزرگسالان مبتلا به بیشفعالی ممکن است همچنان مشکلات توجه و سازماندهی داشته باشند، در حالی که بزرگسالان اوتیستیک ممکن است در روابط اجتماعی و شغلی با چالشهایی مواجه شوند.
2- آیا درمان اوتیسم و بیشفعالی یکسان است؟
خیر، درمان این دو اختلال متفاوت است. بیشفعالی معمولاً با داروهای محرک (مانند ریتالین) و رفتار درمانی مدیریت میشود، در حالی که اوتیسم بیشتر بر گفتار درمانی، کاردرمانی و آموزش مهارتهای اجتماعی متمرکز است.
عملکرد اجرایی مجموعه ای از توانایی ها و مهارت های شناختی می باشد که از بدو تولد در کودک وجود دارد که با رشد کودک این مهارت ها هم رشد می کنند، به طوری که در سن ۱۲ سالگی عملکرد اجرایی کودک مشابه عملکرد اجرایی بزرگسالان خواهد شد. عملکرد اجرایی از طریق تاثیر بر دیگر فرایند های شناختی این امکان را برای ما فراهم می کند تا افکار و اعمال خود را برای یک اقدام هدفمند تنظیم کنیم. یکی از روش های تقویت علملکرد اجرایی در کودکان، کاردرمانی ذهنی می باشد. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز کاردرمانی ذهنی کودکان در تهران، با انجام کاردرمانی کودکان در منزل به بهبود عملکرد اجرایی کودکان کمک می کند.
مفهوم عملکرد اجرایی، برای توصیف مهارت های برنامهریزی، انعطاف پذیری شناختی، مهار پاسخ و حافظة کاری به کار می رود. این مهارت ها در توانایی هایی که انسان را به طور موفقیت آمیزی در اموری مانند استدلال، هدفمندی و رفتار معطوف به خود درگیر می کند، نقش دارند. عملکرد اجرایی به عنوان دانش “چه موقع و چرایی” جنبه های رفتار تعریف می شود. در حالی که عملکرد غیر اجرایی با جنبه های “چگونه و به چه اندازه” رفتار سر و کار دارد. به عبارت دیگر، عملکرد های اجرایی مهارت هایی هستند که بخش جدایی ناپذیر « نظام نظارتی» هستند. این نظام نظارتی رفتار را مورد پایش قرار می دهد و اجازه می دهد که فرد در رفتارهای هدفمند شرکت کند. علاوه بر آن، جهت کسب موفقیت جدید و یا مواجهه با یک مشکل، به دنبال کشف راهکار های مناسب و راه حل باشد. عملکرد های اجرایی مشتمل بر سازمان بندی، اولویت بندی، یادآوری تکالیف درحال انجام و انعطاف پذیری شناختی هستند و نقص در آن ها موجب ناتوانی در مشارکت و عدم رعایت نوبت در اجرای مراحل تکالیف و عدم دستیابی به پاسخ می شود.
عملکرد های اجرایی کودکان
عملکرد های اجرایی به طور کلی با قطعه پیشانی در ارتباط هستند. قطعه پیشانی مسئول اجراء، سازمان دهی و تنظیم رفتار است. علاوه بر آن، قطعه پیشانی نقش بسیار مهمی در حافظه کاری ایفا می کند. حافظه کاری، کارکردی است که به شخص اجازه می دهد اطلاعات را برای زمانی کوتاه در جهت انجام یک تکلیف فعال نگه دارد. توانایی مهار پاسخ نیز، مهارت بسیار مهمی است که با قطعة پیشانی در ارتباط است. برای این که یک رفتار مهار شود، شخص باید کنترل زیادی روی آن رفتار داشته باشد. این مهار به شخص اجازه می دهد که محرک های مزاحم و فرعی را برای انجام تکلیف بازداری کند. فرایند مهار موجب برجسته شدن مواردی می شود که مهمترین جنبه رفتار را شکل داده و آن را کامل می کنند. به عبارت دیگر مهار و توجه انتخابی دو روی یک سکه اند، برای توجه انتخابی روی یک جزء تکلیف مهار سایر اجزاء غیر مهم تکلیف ضروری است. زمانی که این فرایند مهاری با شکست مواجه شود، حافظه کاری نیز تحت تأثیر قرار گرفته و مختل می شود. بدین ترتیب که فرد ممکن است دچار بیتوجهی شده و فراموش کند که در حال انجام چه کاری بوده است. توانایی اجرایی رفتار هدفمند نیز با قطعه پیشانی در ارتباط است. برای اجرای یک تکلیف باید آن را به اجزای کوچک تری تقسیم نمود. افرادی که در انجام یک تکلیف موفق هستند می توانند آن را به اجزای کوچک تر تقسیم و اجزاء را براساس اولویت و اهمیت به اجرا برسانند. علاوه بر قطعة پیشانی مغز، شکنج کمربندی قدامی نیز با عملکرد های اجرایی در ارتباط است. به نحوی که جریان توجه را به مناطق مغزی مربوط هدایت می کند. ارتباط های فراوان بین شکنج کمربندی قدامی و دیگر بخش های مغز این نقش را امکان پذیر می سازد. مطالعات تصویر برداری نشان داده است که شکنج کمربندی قدامی در زمان مواجهه با مشکل تکالیف جدید، خطا و مهار تکالیف فعال است.
کاردرمانی ذهنی یکی از شاخه های اصلی در کاردرمانی می باشد که به درمان و یا کاهش اختلالات ذهنی در کودکان کمک می کند. کاردرمانی ذهنی به کودکانی که به دلیل اختلالات گوناگون در مراحل رشدی و نقاط عطف رشدی تاخیر داشته اند، کمک کرده تا حداکثر توانایی خود را کسب کرده و اختلاف سن رشدی و تقویمی خود را به کمترین مقدار ممکن برسانند. کاردرمانی ذهنی با در نظر گرفتن رابطه میان جسم و ذهن برنامه مشخصی را برای تقویت ارتباط میان این دو تعیین می کند. این حیطه از کاردرمانی به درمان کودکان مبتلا به اوتیسم، بیش فعال، نقص توجه، لکنت زبان و… کمک می کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز کاردرمانی اوتیسم در تهران، به انجام خدمات کاردرمانی ذهنی، گفتاردرمانی کودکان، کاردرمانی کودکان، می پردازد. از خدمات مفید در حیطه کاردرمانی ذهنی اوتیسم، تئوری ذهن می باشد که به کودکان اوتیسم در درک سخنان دیگران و تقویت قدرت استدلالشان کمک می نماید.
تحول در تئوری ذهن
مهم ترین تحوّل در شناخت اجتماعی در ابتدای کودکی، رشد تئوری ذهن است؛ یعنی هنگامی که کودک می فهمد که دیگران می توانند افکار و عواطفی متفاوت با او داشته باشند. در بررسی روند تحوّلی تئوری ذهن، برخی از محقّقان مدعی هستند که حتّی نوزادان از افکار و خواسته های دیگران آگاهند؛ در حالی که برخی دیگر بر این باورند که این فهم تا دوران کودکی و سال های پیش از دبستان، رشد نمی کند. افزون بر این، توانایی های زبانی در حال رشد کودکان، نقش مهمی در این گذار دارند. کاردرمانی ذهنی به نوزادان و کودکان در توسعه مهارت ها کمک می کند.
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم نه تنها قادر به درک ذهن دیگران نیستند، بلکه در درک این که دیگران ممکن است ذهن متفاوتی داشته باشند نیز مشکلات اساسی دارند. توانایی درک این که افکار و احساسات شخص دیگری با افکار و احساسات ما متفاوت است، تئوری ذهن نامیده می شود. به آن تئوری گفته می شود زیرا هیچ کس نمی تواند دقیقا بداند در ذهن شخص دیگری چه می گذرد. بسیاری از اصطلاحات رایج انگلیسی این توانایی اساسی را به عنوان همدلی یا خود را جای دیگری گذاشتن توصیف می کنند. تئوری ذهن واقعی در حدود سنین 5 – 4 سالگی شروع به توسعه می کند، زمانی که کودکان واقعا شروع به درک افکار و احساسات دیگران می کنند. تئوری ذهن پس از 5 سالگی نیز به توسعه خود ادامه می دهد، در این دوره کودکان شروع به درک این موضوع می کنند که دیگران متفاوت از آن ها فکر می کنند و ممکن است برای رسیدن به خواسته های خود متفاوت عمل کنند. در این مرحله کودکان شروع به یادگیری زبان انتزاعی تر مانند اصطلاحات، عبارات و کنایه می کنند. تئوری ذهن به تدریج توسعه می یابد، با مهارت های اجتماعی شهودی که در دوران نوزادی ظاهر می شوند و شناخت اجتماعی بازتابی که در دوران نوپا و پیش دبستانی توسعه می یابد. در اوایل کودکی، کودکان مهارت های بنیادی خاصی را توسعه می دهند که به ارتقای نظریه ذهن کمک می کند. برخی از این مهارت ها شامل تماشای دیگران و تقلید از آن ها، بیان احساسات دیگران و وانمود کردن به شخص دیگری در بازی، مانند بازی دکتر یا مادر بودن است. یافته های تحقیقات در حیطه اوتیسم نشان می دهد که تئوری ذهن یک توانایی شناختی اجتماعی در حال توسعه در کودکان سنین مدرسه است و شامل مؤلفه های دروغ، دروغ مصلحتی، کنایه ها و گاف می شود و با ارتباطات اجتماعی روزمره و عملکرد تعاملی مرتبط است. درک رابطه بین تئوری ذهن و عملکرد اجتماعی می تواند به درمانگران و کاردرمانان کمک کند تا توانایی های تئوری ذهن کودکان دارای مشکلات عملکرد اجتماعی را در زمینه های اجتماعی خاص بهبود بخشند. کمک به کودکان خردسال برای توسعه نظریه ذهن آن ها برای درک افکار و احساسات دیگران بسیار مهم است. تحقیقات نشان می دهد که وقتی والدین در هنگام برقراری ارتباط با فرزند خود از زبانی استفاده می کنند که به تفکر و احساس اشاره دارد، به توسعه تئوری ذهن آن ها کمک می کند.
قدرت ذهن در ماههای مختلف نوزادی
نوزادان، زندگی خود را با علاقه و ترجیح محرّک های اجتماعی آغاز می کنند. صورت و صدای انسان ها، مؤثّرترین راه برای جلب توجّه یک نوزاد است. حدود 3-2 ماهگی، نوزادان قادر به مشارکت در تعاملات اجتماعی ساده با دیگران از طریق هماهنگ کردن ژست ها، صوت ها و تظاهرات چهره ای خود با سایرین هستند. در دو سال اوّل زندگی، فهم نوزادان از اهداف، قصد ها، ادراکات و هیجان ها، ترجیحات و گرایش ها بیشتر می شود. یک جنبهی جدایی ناپذیر شناخت اجتماعی، توانایی تفسیر عملکرد بر اساس اهداف و قصد ها است، در حدود 6 ماهگی، نوزادان فعالیت های ساده ای مثل رساندن دست به اشیاء و گرفتن آن ها را نشان میدهند. اغلب کودکان هنگامی که بتوانند حالات ذهنی ابتدایی مانند آرزو را بفهمند، رشد تئوری ذهن را آغاز کرده اند. این توانایی در حدود 9 ماهگی ظاهر می شود و در مهارت هایی مانند توجّه اشتراکی نمایان میشود. توجّه اشتراکی، از حدود 9 ماهگی آغاز می شود. با کسب این توانایی، کودک می فهمد دیگران تجارب ادراکی متفاوتی دارند و افراد می توانند تجارب ادراکی شان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در شش ماه دوّم سال اوّل زندگی، کودکان هدف فعالیت های پیچیده و ترتیب فعالیت ها را تشخیص می دهند. در این سن، می توانند بین فعالیت های اتّفاقی و تعمّدی، تمایز قائل شوند و تشخیص دهند که فقط موجودات زنده دارای هدف و قصد هستند. اگر در سنین گفته نتوانند این کار ها را انجام دهند، کاردرمانی ذهنی ضروری است.
توانایی فهم این مسأله که ویژگی های فردی چگونه رفتار را متأثّر می کند نیز یکی از جنبه های مهم شناخت اجتماعی و تئوری ذهن است. بین 15-12 ماهگی، فهم گرایش ها و ترجیحات ساده، آغاز می شود. علاوه بر این، نوزادان درک می کنند که ترجیحات و گرایش ها، شخصی هستند و از فردی به فرد دیگر، می تواند متفاوت باشد. مطالعات ملتزوف نشان داده است که نوزادان 18 ماهه، می توانند استنباط کنند که فردی دیگر در حال تلاش برای انجام چه کاری است؛ حتّی اگر آن فرد، در تلاش خود ناموفّق باشد و عمل مورد نظر را آشکار نکند. این موضوع نشان می دهد که نوزادان در این سن، حس می کنند که رفتارهای دیگران، ارادی و مبتنی بر هدف است. در حدود 18 ماهگی، نوزادان می فهمند که باید خوراکی ای را به آزمایشگر بدهند که به آن واکنش خوشایند نشان داده است، نه خوراکی ای که به آن نفرت نشان داده است. حتّی اگر خود او، خوراکی دوّمی را دوست داشته باشد. این مسأله، حاکی از توانایی محدودی در استدلال غیر خود محورانه دربارهی امیال دیگران است که به وسیله کاردرمانی ذهنی بهبود هم پیدا می کند.
شناخت اجتماعی و کاردرمانی ذهنی
جنبه مهم دیگری از شناخت اجتماعی، تشخیص معنای فعالیت های ادراکی و تظاهرات هیجانی در تئوری ذهن است. به نظر می رسد که نوزادان تجارب ادراکی ساده را از 12-9 ماهگی می فهمند و ارزش تظاهرات هیجانی مختلف را درک می کنند. افزون بر این، نوزادان می توانند با استفاده از تظاهر هیجانی والد یا کاردرمانی ذهنی، در مورد نزدیک شدن به یک اسباب بازی جدید یا درگیر شدن در فعالیتی جدید تصمیم بگیرند. در طول نیمهی دوّم سال اوّل زندگی، نوزادان در فعالیت های اشتراکی با اشیاء مثل اسباب بازی ها درگیر می شوند. آن ها می توانند در بازی های نوبتی ساده شرکت کنند، توجّه دیگران را دنبال کنند و به توجّه دیگران جهت دهند، جهت یابی عاطفی به اشیاء بر پایهی هیجانی که دیگران نشان می دهند، داشته باشند و همچنین قادرند که راه های جدید درگیر شدن با اشیاء را با تقلید از دیگران یاد بگیرند. این نوع رفتارها حاکی از این است که نوزادان، نسبت به حالات روان شناختی دیگران حساس می شوند. تقلید از دیگران در سال اوّل زندگی، توانایی بازنمایی ذهنی عملکرد دیگران و اهداف یا نیّات پشت آن ها را آشکار می سازد.
ذهن کودکان در سال دوم زندگی
در طول سال دوّم، کودکان قادر به تشخیص این مسأله می شوند که دیگران ممکن است حالات روان شناختی ای را تجربه کنند که از حالات آن ها متفاوت است. در همین زمان، آن ها شواهدی از خودآگاهی (مثل تشخیص خود در آینه) را نشان می دهند. این دستاورد های رشدی منجر به تغییراتی عمیق در رفتار اجتماعی نوزادان می شود. قابل توجّه ترین نکته تئوری ذهن این است که آن ها شروع به ابراز رفتارهای همدلانه و اجتماعی در مواجهه با دیگران می کنند و توانمندی تعامل با دیگران و یادگیری مؤثّرتر از آن ها را کسب می کنند. در همین زمان، کودکان به طور فزاینده ای خود مختار، قادر و مایل به ابراز و اعمال استقلال خود می شوند. در همین سن، کودکان قادر به تمایز قائل شدن بین آرزو های خود و دیگران هستند. بر اساس مطالعات انجام شده در کاردرمانی ذهنی بر روی گفتار خود انگیخته کودکان آمریکایی، کودکان در حدود دو سالگی می توانند به درستی از واژه های خواستن و دوست داشتن استفاده کنند. در این سن، کودکان به طور آشکاری، آگاهی از تفاوت بین افکار موجود در ذهن و چیزهای موجود در دنیا را نشان می دهند. بین یک تا دو سالگی، کودک اوّلین بازی های وانمودی را نشان می دهد. در این سن، او تفاوت بین وانمود و واقعیت را تشخیص می دهد. در بازی وانمودی، کودکان نشان می دهند که می توانند بین یک شیء و افکار مربوط به آن تمایز قائل شوند.
ذهن کودکان در سال سوم زندگی
در حدود سه سالگی، کودکان نه تنها از برخی از کلمات مربوط به آرزو ها به درستی استفاده می کنند بلکه به روابط علّی ساده ای بین آرزو ها، هیجان ها و رفتارها پی می برند. برای مثال، آن ها می فهمند که افراد اگر آن چه را که می خواهند، به دست آورند، خوشحال می شوند و اگر به دست نیاورند، ناراحت می شوند. در این سن کودکان درک می کنند که ممکن است بین آن چه آن ها می خواهند و آن چه دیگران می خواهند، تفاوت وجود داشته باشد. این آگاهی رو به رشد، در زبان کودکان نیز دیده می شود. دو ساله ها دربارهی آن چه خود می خواهند، دوست دارند و احساس می کنند و سه ساله ها درباره آنچه دیگران فکر می کنند و می دانند، صحبت می کنند.
ذهن کودکان در سال چهارم زندگی
بارش و ولمن دریافتند که تئوری ذهن کودکان، بین سه تا چهار سالگی، دستخوش تغییری کیفی می شود. این تغییر، حرکت از تئوری ذهن مبتنی بر آرزو ها به سمت تئوری ذهن مبتنی بر باورهاست. در حدود 4 سالگی، کودکان پی میبرند که افکار موجود در ذهن ممکن است صحیح نباشند. در سن 5-4 سالگی، کودکان می فهمند که افراد بر اساس شیوه ای که به دنیا می اندیشند، صحبت و رفتار می کنند؛ حتّی هنگامی که افکار آن ها منعکس کننده شرایط واقعی نیست. بر اساس پژوهش های انجام شده، کودکان در حدود 4 سالگی از اصطلاحات مربوط به حالات درونی متعدّد مانند باور داشتن، فکر کردن و احساس کردن که عملکرد افراد را توصیف می کند، استفاده می کنند. این بدین معناست که کودکان دارای حالات ذهنی پیچیده ای می شوند که به آن ها امکان نسبت دادن بازنمایی های درونی به دیگر افراد را می دهد. سه ساله ها به راحتی باور ها را نمی فهمند یا دربارهی آن ها صحبت نمی کنند. درعوض، آن ها بر آرزو ها و خواسته ها تمرکز دارند. فهم آرزو ها، زودتر از فهم باور ها نمود می یابد.
سال های پیش از دبستان و ذهن کودکان
در طول سال های اوّلیه پیش از دبستان، کودکان می فهمند که یک فرد، هنگامی یک شیء را می بیند که فقط و فقط چشم های او به طرف آن شیء باشد و یک مانع دیداری بین فرد و شیء حائل نشده باشد. آن ها می توانند استنباط کنند که ممکن است چیزی را ببینند که دیگر نبیند و برعکس. در سال های بعد، کودکان تشخیص می دهند که اگر از مکان های متفاوتی به یک شیء نگریسته شود، آن شیء می تواند ظاهر متفاوتی برای دو بیننده داشته باشد. بین سنین سه تا پنج سالگی، کودکان پیشرفت قابل ملاحظه ای در تمرینهای تئوری ذهن و کارکرد های اجرایی پیدا می کنند. افزون بر این، مطالعات متعدّدی مؤیّد همبستگی مثبت در تحوّل این دو زمینه بوده اند.
منابع:
childmentalhealth.ir
research.aota.org
highhopesdubai.com
سوالات متداول:
1- آیا کودکان مبتلا به اوتیسم در تئوری ذهن مشکل دارند؟
بله، بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) در درک افکار و احساسات دیگران مشکل دارند. این مسئله به “کوری ذهنی” (Mind Blindness) معروف است. آموزشهای مستقیم مانند داستانهای اجتماعی (Social Stories) و تمرینهای تشخیص حالات چهره میتواند کمککننده باشد.
2-آیا تفاوت جنسیتی در رشد تئوری ذهن وجود دارد؟
برخی مطالعات نشان میدهند که دختران در سنین پایینتر نسبت به پسران در آزمونهای تئوری ذهن عملکرد بهتری دارند، که ممکن است به دلیل تعاملات کلامی بیشتر باشد. اما این تفاوت در بزرگسالی معمولاً کمرنگ میشود.
تعریف توجه و تمرکز در کودکان مشکل است. میتوان آن را به صورت تعلق صریح ذهن به یک موضوع- تکلیف خاص تعریف کرد. اجزاء توجه شامل توانایی نگهداری توجه بر روی یک محرک در یک بازة زمانی، توجه انتخابی به یک محرک خاص، تقسیم توجه بین دو یا چند محرک و انتقال توجه از یک محرک به محرک دیگر است. توجه پیشنیاز حافظه است. اگر به یک گزینه توجه نشود، نمیتوان آن را یاد گرفت. مرکز درمان نقص توجه و بیش فعالی دکتر صابر در زمینه تشخیص نشانه های عدم تمرکز در کودکان و درمان توجه و تمرکز در کودکان به صورت تیمی با بهره گیری از دانش گفتاردرمانان، کاردرمانان و روانشناسان مرکز مشغول به فعالیت می باشد. انجام تست عدم تمرکز به صورت تست های کامپیوتری و دستی به تشخیص دقیق نقص توجه در کودکان کمک می نماید. همچنین استفاده از تجهیزات پیشرفته مرکز نظیر اتاق توجه شنیداری، اتاق تاریک توجه بینایی و… در بهبود مشکلات توجهی کودکان موثر می باشد.
نشانه های عدم تمرکز
ظرفیت توجه محدود است و به همین دلیل انسان نمیتواند در آن واحد چندین فعالیت مجزا را به خوبی انجام دهد و در صورت ارائة چندین تکلیف همزمان، توجه به اضافه بار مواجه شده و فرد دچار نقص توجه شده و در اجرای تکالیف ناتوان میسازد (نجاتی، گروسی فرشی، عشایری و اقدسی، ۱۳۸۷) . مغز سالم میتواند با این مشکل مقابله کند به نحوی که صرفاً اطلاعات خاصی را پردازش نموده و سایر اطلاعات را روند پردازش حذف نماید. تالاموس نقش اساسی در هدف قرار دادن اطلاعات خاص دارد. مواردی از اختلال در کودکان، به دلیل نقص در تشخیص توجه نشان داده شده است. به عنوان مثال، در اختلال نقص توجه – بیشفعالی، کودک نمیتواند از بین محرکهای متعدد یک محرک خاص را هدف قرار داده و پردازش نماید و دائماً درگیر همة محرکها میشود. در اختلال اوتیسم، تشخیص توجه به محرک مناسب و مرتبط با زمینه صورت نمیگیرد و یک محرک غیرضروری و کماهمیت ظرفیت توجهی فرد را اشغال کرده و فرد را از توجه به سایر محرکهای زمینهای بازمیدارد (لیوتی و همکاران، 200۶) .
توجه به عملکردهای اجرایی اشتراکهای زیادی با یکدیگر دارند و گروهی بر این عقیدهاند که افتراق بین این دو ساختگی است. ساختارهای مغزی متعددی در ابعاد مختلف توجه درگیرند. افتراق بین توجه و کارکردهای اجرایی را میتوان در ساختارهای مغزی درگیر در آنها جستجو کرد. کارکردهای اجرایی به مجموعه عملکردهای قشر خلفی خارجی پیش پیشانی گفته میشود (نجاتی، صالحی نژاد و نیچه، 20۱۸) ولی ساختارهای درگیر در توجه پراکنده در کل مغز هستند. قطعة پس سری در توجه دیداری، قطعههای پسسری- آهیانهای در توجه دیداری- فضایی و قطعة گیجگاهی (فاصله نواحی زبان آن) در توجه به محرکهای شنیداری نقش دارد. هماهنگی این ساختارها توسط مغز کمربندی قدامی، قشر پیشانی و ساختارهای زیر قشری (هستههای قاعدهای و تالاموس) صورت میگیرد (سیمرود کلیکمن، 200۹، برای مطالعه بیشتر صالحی نژاد، نژادی و حسینپور فرد، ۱۳۹۷ را ببینید).
توجه تواناییای است که به طور گستردهای مستعد آسیب است. بسیاری از کودکان و نوجوانان با آسیب مغزی شدید در مراحل اولیة بهبود، مشکلات مهمی در توجه نشان میدهند. به ویژه برای کودکانی با صدمات شدید سر، ما مشکلات توجه به عنوان بهبود ادامه مییابد. کودکان با اختلالات صرعی و کودکان دارای اختلال ژنتیکی نیز مشکلات توجه را نشان میدهند.
روشهای تشخیص نقص توجه کودکان
مصاحبة ساختاریافته با والدین.
مقیاسهای درجهبندی رفتاری معلم و والدین؛ کودک در مقیاس در شدت و فراوانی علائمی از قبیل توجه، بازداری، زمان واکنش و تنوع ساخت پاسخها با همسالان مقایسه میشود.
مقیاسهای قلم- کاغذی؛ با ارائه تکالیف نیازمند توجه تقسیم شده، پایدار، انتخاب و انتقالی عملکردهای توجهی کودک مستقیماً مورد ارزیابی قرار میگیرد.
ارزیابیهای رایانهای، که با ارائة تکالیف توجهی برای هر یک از اجزاء توجه کارایی کودک را به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار میدهند.
چگونه تمرکز کودک را افزایش دهیم؟ راهکارهای علمی و عملی
کاهش توجه و تمرکز در کودکان میتواند بر عملکرد تحصیلی، مهارتهای اجتماعی و حتی اعتمادبهنفس آنها تأثیر بگذارد. برای افزایش تمرکز، والدین باید از روشهای علمی و عملی استفاده کنند. در ادامه، چند راهکار مؤثر ارائه شده است:
-ایجاد محیط آرام:
کاهش عوامل حواسپرتی مانند صداهای مزاحم، نور زیاد و وسایل دیجیتالی به کودک کمک میکند بهتر تمرکز کند.
-تقسیم کارها به بخشهای کوچک:
کودکان هنگام مواجهه با وظایف سنگین دچار عدم تمرکز میشوند. بهتر است کارها را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید.
-استفاده از تایمر:
تعیین زمان مشخص برای انجام فعالیتها، کودک را به تمرکز بیشتر تشویق میکند. روش “۲۵ دقیقه کار، ۵ دقیقه استراحت” بسیار مفید است.
-تغذیه سالم:
مصرف غذاهای غنی از امگا ۳، منیزیم و ویتامین B نقش مهمی در بهبود عملکرد مغز و افزایش تمرکز دارند.
تمرینات ذهنآگاهی: تکنیکهایی مانند تنفس عمیق و مدیتیشن برای کودکان، باعث بهبود توجه آنها میشود.
دلایل کاهش توجه و تمرکز در کودکان و راههای تقویت آن
دلایل مختلفی باعث کاهش تمرکز در کودکان میشود که شناخت این دلایل اولین قدم برای حل مشکل است. در ادامه، برخی از مهمترین علتها و راهکارهای پیشنهادی ارائه شده است:
استرس و اضطراب: کودکانی که دچار استرس هستند، به سختی میتوانند روی یک موضوع متمرکز شوند. ایجاد محیطی آرام و استفاده از تکنیکهای آرامسازی مانند موسیقی ملایم میتواند مفید باشد. کمبود خواب: خواب ناکافی یکی از دلایل اصلی کاهش تمرکز است. کودکان باید حداقل ۹ تا ۱۱ ساعت خواب شبانه باکیفیت داشته باشند. استفاده زیاد از صفحات نمایش: تماشای بیش از حد تلویزیون و بازی با موبایل، توانایی تمرکز کودک را کاهش میدهد. بهتر است مدت زمان استفاده از این وسایل محدود شود. رژیم غذایی نامناسب: مصرف زیاد قندهای مصنوعی و فستفودها بر عملکرد مغز تأثیر منفی میگذارد. جایگزین کردن غذاهای سالم مانند مغزها، میوهها و سبزیجات توصیه میشود. بیشفعالی (ADHD): برخی کودکان به دلیل اختلال بیشفعالی، تمرکز کافی ندارند. در این موارد، مشورت با متخصص ضروری است.
بازیها و تمرینهای کاربردی برای افزایش تمرکز کودکان
بازیها میتوانند راهی عالی برای تقویت تمرکز کودکان باشند. در ادامه، چند بازی کاربردی برای افزایش دقت و تمرکز کودکان معرفی شده است:
بازی حافظه:
کارتهای تصویری را برای چند ثانیه به کودک نشان دهید، سپس از او بخواهید که تصاویر مشابه را پیدا کند. این بازی به تقویت حافظه و توجه کمک میکند.
پازل و جورچین:
پازلهای متناسب با سن کودک، قدرت تمرکز و صبر را افزایش میدهند. بهتر است با تصاویر ساده شروع کنید و به مرور سختی را افزایش دهید.
بازی “من چه چیزی را تغییر دادم؟”:
از کودک بخواهید به دکوراسیون اتاق توجه کند، سپس یک وسیله را جابهجا کنید و از او بخواهید تغییر را حدس بزند. این بازی دقت بصری را بالا میبرد.
داستانگویی و بازگویی:
یک داستان کوتاه را برای کودک تعریف کنید و از او بخواهید خلاصهای از آن را برای شما بازگو کند. این کار به بهبود مهارتهای شنیداری و دقت کودک کمک میکند.
بازی چراغ راهنمایی:
این بازی برای بهبود مهارتهای توجه و کنترل تکانهای کودک مفید است. کودک باید هنگام شنیدن “چراغ سبز” حرکت کند و با شنیدن “چراغ قرمز” متوقف شود.
با انجام روزانه این بازیها، توجه و تمرکز کودکان به تدریج تقویت میشود و آنها در فعالیتهای تحصیلی و روزمره موفقتر خواهند بود.
سوالات متداول:
1-چگونه میتوانم به فرزندم کمک کنم تا بهتر روی تکالیفش تمرکز کند؟
شما میتوانید با تقسیم تکالیف به بخشهای کوچکتر، ایجاد زمانهای استراحت کوتاه و استفاده از ابزارهای بصری مانند نمودارها و لیستها، به فرزندتان کمک کنید تا بهتر تمرکز کند.
2-چگونه میتوانم از خدمات مرکز دکتر صابر برای بهبود توجه و تمرکز فرزندم استفاده کنم؟
شما میتوانید با مراجعه به مرکز دکتر صابر و استفاده از جلسات ارزیابی و درمانی، به بهبود توجه و تمرکز فرزندتان کمک کنید. این مرکز با استفاده از روشهای علمی و تیم متخصص، بهترین راهکارها را ارائه میدهد.
نوار مغزی یا الکتروانسفالوگرافی یا EEG به معنای ثبت فعالیت الکتریکی مغز است. این تکنیک شامل اخذ سیگنال به وسیله الکترود های سطحی، بهبود سیگنال، چاپ سیگنال روی کاغذ و آنالیز آن توسط متخصص مربوطه می شود. تشنج نوعی پدیده پزشکی است که با فعالیت الکتریکی غیر طبیعی در مغز تشخیص داده می شود و با نوار مغزی یا همان EEG تشخیص داده می شود. کاردرمانگران نقشی کلیدی در توانبخشی فیزیکی کودکان پس از تشنج دارند. مداخلات کاردرمانی کودکان نه تنها برای بهبودی کودک مبتلا به تشنج موثر است، بلکه برای رشد فیزیکی کودک نیز موثر می باشد. EEG یا همان الکتروانسفالوگرافی برای تشنج، به متخصص کمک می کند تا بهترین روش درمان تشنج و کاردرمانی را انتخاب کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز توانبخشی کودکان مبتلا به تشنج، با استفاده از روش های کاردرمانی و توانبخشی به درمان این کودکان کمک می کند.
توصیف EEG
فعالیت الکتریکی نورون ها یک میدان الکتریکی در اطراف نورون ایجاد می کند. مجموع میدان های الکتریکی نورون ها در سطح مغز قابل ثبت است. EEG یک بازنمایی گرافیکی از فعالیت الکتریکی مغز است، که اختلافات جزئی ولتاژ الکتریکی و یا «پتانسیل های الکتریکی» میان نقاط مختلف را با نقاط مرجع نشان می دهد. در EEG متعارف، ثبت تغییرات ولتاژ از طریق قرار دادن الکترود ها، مجزا یا به صورت مجموعه در کلاهک، روی جمجمه به دست می آید. ولتاژ های جمجمه به صورت مستقیم نشانگر فعالیت نورونی هستند. امواج از طریق مجموعه های بزرگی از نورون های قشری، هرمی ایجاد می شوند. برای اینکه این امواج مرئی شوند، آن ها را تقویت می کنند و فعالیت های الکتریکی سایر اندام ها، مثلاً قلب یا ماهیچهها را فیلتر می کنند. سپس سیگنال فیلتر شده الکتروانسفالوگرافی ثبت می شود و یا در اکثر دستگاه های تحقیقاتی مدرن، از طریق یک مبدل آنالوگ به دیجیتال، دیجیتالی می شود و روی صفحه کامپیوتر به نمایش گذاشته می شود. پتانسیل سیگنال مغزی انسان بالغ، حدود ۱۰۰-۲۰ میکروولت است و وقتی که از سطح مغز ثبت می شود، حدود ۲-۱ میلی ولت است. یعنی حدود ۱۰۰ برابر قوی تر می شود. الکتروانسفالوگرافی از لحاظ بالینی برای کمک به تشخیص اختلالات مغز مانند صرع، مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین اطلاعاتی درباره تغییرات حالت عمومی هوشیاری، مانند برانگیختگی، در اختیار قرار می دهد. تغییرات این گونه حالت ذهنی با تغییرات دامنه و بسامد EEG در ارتباط است. برای مثال، امواج مغزی آلفا با دامنه نسبتاً زیاد و ۱۲-۷ نوسان در هر ثانیه (هرتز)، مربوط به یک حالت آرام ولی هوشیار هستند در حالی که امواج بتا، ۲۰-۱۳ هرتز، دارای دامنه کوتاه هستند و مربوط به یک حالت ذهنی هوشیارتر و فعال تر هستند. امواج با فرکانس بسیار بالا، حدود ۱۰۰-۳۰ هرتز، مربوط به عملکرد های شناختی (مانند دقت و حافظه) هستند.
کاربرد EEG
امواج EEG برای بررسی بیمارانی که در معرض اختلال تشنج و فعالیت های مغزی غیر معمول حاصل از تومور های مغزی، اختلالات مادرزادی مغز، ضربه مغزی، حوادث عروقی و اغما هستند، کاربرد دارند. با این وجود، ۴۲ درصد کودکان و ۳۳ درصد جوانان سالم، EEG غیرطبیعی دارند. می توان شرایط دقیق تری را برای ثبت ناهنجاری های عصب تحولی توسط EEG فراهم نمود. این روش های عملی شامل خواب، محرومیت از خواب و عوامل دارویی هستند. این روش ها ممکن است علائم قابلثبت تشنج را ایجاد نمایند. خواندن EEG به ویژه برای کودکان یک کار دشوار و پیچیده است. به همین دلیل، تنوع زیادی میان گزارش های الکتروانسفالوگرافی کودکان و خاصه نوزادان وجود دارد. تحول قشر مخ می تواند بر ثبت EEG اثر .بگذارد بنابراین توصیه می شود که سن عقلی کودک به جای سن تقویمی او برای تفسیر EEG در نظر گرفته شود. همچنین شرایطی از قبیل بیماری ها و آشفتگی های سوخت و سازی می توانند بر EEG اثر گذاشته، آن را تغییر داده یا و غیرطبیعی جلوه دهند.
پتانسیل فراخوانده و EEG
یکی دیگر از روش هایی که مبتنی بر روش EEG است، پتانسیل فراخوانده است. در EEG امواج بسیار کوچک، از چند میکرو ولت تا حدود ۱۰ میکرو ولت، وجود دارند که در ثبت اولیه قابل رؤیت نیستند ولی با تکنیک های ویژه ای از الکتروانسفالوگرافی اولیه قابل استخراج هستند. یک تکنیک رایج برای مرئی ساختن این امواج کوچک، ارائه یک تکلیف یا به اصطلاح رویداد، به آزمودنی در زمان ثبت الکتروانسفالوگرافی و تعیین تفاوت این امواج با امواج ثبت شده در حالت پایه است. تحلیل فقط در پنجره زمانی مربوط به تکلیف صورت می گیرد. در این فرایند شروع رویداد با ثبت EEG هماهنگ می شود. این عمل باعث تعیین فعالیت مغزی مربوط به تکلیف یا رویداد می شود. در حالی که الکتروانسفالوگرافی اولیه نشان گر تمامی فعالیت مغز در یک بازه زمانی خاص است، پتانسیل وابسته به رویداد قسمتی از امواج ثبت شده است که در پاسخ به یک رویداد ویژه ایجاد می شود.
پتانسیل وابسته و EEG
پتانسیل وابسته به رویداد در مقایسه با الکتروانسفالوگرافی اولیه، دارای دامنه نسبتاً کوتاهی است و برای آشکارسازی یک پتانسیل وابسته به رویداد باید از الکتروانسفالوگرافی وضعیت استراحت استفاده نمود به نحوی که افتراق فعالیت EEG در زمان ارائه تکلیف از فعالیت پایه، وضعیت استراحت، پتانسیل های وابسته به رویداد را شکل می دهد. میانگین گیری امواج الکتروانسفالوگرافی پایه، ۵۰ تکرار در یک بازه زمانی، امواج نامتعارف یا نویز، که با رویداد رابطه ندارند را حذف می کند. پتانسیل وابسته به رویداد همچنین می تواند از محرک های دیداری، پتانسیل های فراخوانده دیداری، شنیداری یا پیکری، ایجاد شود. این پتانسیل ها بسیار زود، تقریبا بین ۱۰ تا ۱۰۰ میلیثانیه پس از ارائه محرک، ظاهر می شوند چرا که نشان گر پردازش های اولیه حسی هستند. امواجی که نهفتگی طولانی تر دارند، حدود ۲۰۰ میلیثانیه نشان گر پردازش های تاخیری هستند و امواج پس از ۲۰۰ میلیثانیه با پردازش های شناختی سطح بالاتر، مانند زبان یا حافظه رابطه دارند. امواج پتانسیل های وابسته به رویداد براساس قطبیت، مثبت یا منفی، نهفتگی یا تأخیر، محل ثبت روی سر و ترتیب ظهور آنها پس از شروع محرک نامگذاری می شوند. برای مثال اِن ۴۰۰ یک موج منفی است، اِن برای منفی که حدود ۴۰۰ میلیثانیه پس از شروع محرک به قله می رسد. پی سه، سومین بیشینه مثبت است، پی برای مثبت، که پس از شروع محرک ایجاد می شود.
تفاوت پتانسیل های فراخوانده و EEG
پتانسل های فراخوانده به روشی مشابه امواج EEG یا همان نوار مغزی و از همان مکان های الکترود ها ثبت می شوند. این روش، یک روش ارزان و غیر تهاجمی برای ارزیابی سلامت مسیر های حسی است. پتانسیل های فراخوانده بسامد بسیار پایینی دارند و امواج مزاحم می توانند اثرات مخرب مشخصی بر نتایج آن داشته باشند. الگو های مشخصی مربوط به پتانسیل های فراخواندۀ بینایی و شنوایی وجود دارند. پتانسیل فراخوانده شنوایی بیانگر نحوۀ فعالیت مسیر اطلاعات شنوایی از ساقه مغز تا قشر مخ در پاسخ به یک محرک شنیداری است. پتانسیل های فراخواندة شنوایی، راهی برای ارزیابی سلامت مسیر های شنوایی در نوزادان و کودکان است. مثال معمول آن، ارائه محرک شنیداری و ارزیابی پاسخ های کودک به این محرک ها است. پاسخ ها در سه بازه زمانی ظاهر می شوند؛ زود هنگام، 0-40 میلی ثانیه، متوسط؛ 41-50 میلیثانیه و دیرهنگام، بیشتر از 50 میلی ثانیه. پاسخ های زود هنگام، پاسخ های فراخوانده شنوایی ساقه مغز نامیده می شود که شامل 5-7 قله است که تصور می شود به هسته های گوناگون ساقه مغز در امتداد مسیر شنوایی مرتبط می شوند. قله 6 و 7 در همه افراد مشاهده نمی شوند. 84 درصد افراد سالم قله 6 و 43 درصد قله 7 را نشان می دهند.
سوالات متداول:
1- یا قبل از انجام نوار مغزی باید آمادگی خاصی داشت؟
بله. بهتر است شب قبل از تست خواب کافی نداشته باشید (بهویژه برای نوار مغزی خواب). همچنین نباید موها چرب یا آغشته به ژل یا روغن باشند. مصرف داروها طبق دستور پزشک باید انجام شود.
2- آیا نوار مغزی میتواند اختلالات روانی مانند افسردگی یا اضطراب را نشان دهد؟
بهطور مستقیم خیر، اما در برخی موارد خاص، الگوهای غیرطبیعی در EEG میتوانند مکملی برای ارزیابیهای روانپزشکی باشند، ولی تشخیص نهایی با سایر روشها انجام میشود.
در اختلال طیف اوتیسم، بخش های خاصی از مغز دچار آسیب می شود که باعث بروز مشکلاتی در کنترل عاطفی، حافظه، ظرفیت یادگیری و ادراک می شود. هیپوکامپ درگیر پردازش حافظه کوتاه مدت به بلند مدت می باشد و در جهت یابی و حفظ اطلاعات محیطی کمک می کند و بادامه مغز هم درگیر در حافظه عاطفی ،خلق و خو و…است که بخشی از سیستم لیمبیک می باشد. بهترین دکتر اوتیسم در تهران در بهترین مرکز توانبخشی اوتیسم با بررسی اوتیسم و MRI کودکان متوجه می شود که در مغز کودک اوتیسم چه می گذرد و بهترین روش درمان اوتیسم را می دهد.
در خصوص فعالیت قطعه پیشانی در کودکان مبتلا به اوتیسم، مطالعات متناقض است و در این کودکان افزایش و کاهش فعالیت در تکلیف مهاری، نسبت به همتایان سالم گزارش شده است. لازم به ذکر است تاکنون اکثر تحقیقات، نمونه های ترکیبی کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی را مورد بررسی قرار داده اند و نوع “بی توجهی” کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. تصویربرداری ساختاری در اختلال طیف اوتیسم نیز مواردی از اختلال را در هسته های قاعده ای نشان داده است. بعضی از مطالعات تفاوت هایی را در جسم پینه ای افراد دارای اختلال طیف اوتیسم نشان داده اند. این مطالعات اندازۀ مغز را در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم بزرگ تر نشان داده اند. این افزایش حجم در مادۀ سفید و نه مادۀ خاکستری است. هستة دمدار نیز در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم درگیر است.
مطالعات پردازش اجتماعی در اوتیسم
در نوجوانان سالم در پردازش چهره های اجتماعی فعالیت در نیمکره راست مغز در شکنج دوکی شکل، شکنج گیجگاهی فوقانی و آمیگدال مشاهده می شود. این یافته ها تأییدکننده این فرضیه است که نیمکره راست بیشتر از نیمکره چپ در پردازش اجتماعی درگیر است. مطالعات تصویر برداری ساختاری و عملکردی در بزرگسالان دارای اختلال اوتیسم با عملکرد بالا، نشان گر فعالیت کمتر این نواحی است و حجم های کوچک تر این نواحی را نشان می دهد. بعضی مطالعات، فعالیت کم نواحی پیش پیشانی افراد دارای اختلال اوتیسم و فعالیت بیشتر در افراد سالم به ویژه در نواحی پیش پیشانی چپ را گزارش نموده اند. همچنین این مطالعات کاهش سوخت و ساز شکنج کمربندی قدامی این بیماران را گزارش کرده اند. علاوه بر این آمیگدال و نواحی مخطط نیز در پردازش تظاهرات هیجانی صورت درگیر هستند. مطالعات نشان داده اند که بیماران با آسیب دوطرفه آمیگدال در قضاوت تظاهرات هیجانی صورت دچار مشکل هستند. نوع حالت هیجانی نیز در پردازش دخیل است. افراد سالم در زمان ارائه چهره های ترسناک فعالیت بیشتری را در نواحی حدقه ای – پیشانی و آمیگدال چپ در مقایسه با گروه دارای اختلال اوتیسم و آسپرگر نشان می دهند. در اختلال های اوتیسم و آسپرگر شکنج کمربندی قدامی و قشر گیجگاهی فوقانی در پردازش حالات هیجانی چهره فعالیت بیشتری نسبت به افراد سالم دارد.
تصویربرداری تشدید مغناطیسی در اوتیسم
تصویر برداری تشدید مغناطیسی، شکنج گیجگاهی فوقانی و آمیگدال را به عنوان نواحی درگیر در اختلال اوتیسم نشان داده اند. علاوه بر این در پردازش های شنیداری فعالیت قشری بیشتری در کودکان دارای اختلال اوتیسم در مقایسه با گروه کنترل نشان داده شده است. این یافته ها نشان می دهند که برای پردازش اطلاعات شفاهی در کودکان دارای اختلال اوتیسم، منابع مغزی بیشتری مورد نیاز است. این ناکارآمدی پردازش آن ها را کند و توانایی آن ها را در فهم قصد و نیت گوینده یا تفسیر تظاهرات چهره ای مختل می کند. کودکان دارای اختلال اوتیسم با عملکرد بالا در پردازش محرک های انتزاعی، ارتباطات هماهنگ عصبی کمتری دارند.
فعالیت مغزی کودکان اوتیسم
کشف تفاوت در فعالیت مغزی وقتی مبتلایان به اختلال اوتیسم در حال دیدن چهره ها هستند، برای فهم ما از اختلال اوتیسم بسیار مهم است. مطالعات حیوانی نشان داده است که قشر گیجگاهی به جنبه های ادراکی محرک های اجتماعی پاسخ می دهد. مطالعات انسانی نیز رابطه ای را بین ادراک چشم ها و دهان در شکنج گیجگاهی فوقانی کشف کرده اند. شکنج گیجگاهی فوقانی با ارتباطاتی که با قطعه پیشانی و آمیگدال دارد در تفسیر محرک های اجتماعی درگیر است. مطالعات بر روی افراد دارای اختلال اوتیسم نشان داده است که این نواحی برای پردازش چهره ای مهم هستند. کاهش حجم جسم پینه ای (خاصه نواحی زانویی شکل و اسپلنیوم) در کودکان دارای اختلالات اوتیسم از طریق مطالعات تصویر برداری تأیید شده است. در این کودکان جسم پینه ای، در مقایسه با حجم کلی مغز به طور نامتناسبی کوچک تر است. علاوه بر این کودکان دارای اختلال اوتیسم با عملکرد پایین تر، جسم پینه ای کوچک تری دارند. به طور کلی کودکان دارای اختلال های اوتیسم شبکه های عصبی ناکارآمدتر و با اتصالات ضعیف تر دارند.
کشف ارتباط بین اوتیسم و ماده سفید مغز: شواهد از مطالعات MRI
ماده سفید مغز، بخشی متشکل از رشتههای عصبی میلیندار است که نقش حیاتی در ارتباط بین مناطق مختلف مغز ایفا میکند. این بخش، مسئول انتقال سریع و هماهنگ سیگنالهای عصبی بین نواحی حرکتی، حسی و شناختی است. در سالهای اخیر، مطالعات متعدد با استفاده از تصویربرداری MRI، بهویژه تکنیکهای پیشرفتهای مانند تصویربرداری تانسور انتشار (DTI)، نشان دادهاند که اختلال در ساختار یا عملکرد ماده سفید ممکن است با علائم اوتیسم مرتبط باشد.
بر اساس پژوهشها، کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم اغلب تفاوتهای قابلتوجهی در سازماندهی ماده سفید مغز خود نشان میدهند. برای مثال، کاهش یکپارچگی رشتههای عصبی در مسیرهایی مانند کورپوس کالوزوم (نوار عصبی connecting دو نیمکره مغز) یا دستگاه عصبی آینه (مسئول همدلی و تقلید) مشاهده شده است. این ناهنجاریها میتواند به اختلال در هماهنگی بین نواحی مغزی منجر شود که خود را در قالب مشکلات ارتباطی، رفتارهای تکراری یا حساسیتهای حسی بروز میدهد.
یک مطالعه کلیدی در سال ۲۰۲۰ که در مجله Molecular Autism منتشر شد، گزارش داد که کودکان اوتیستیک در مقایسه با همسالان عادی، کاهش میلیناسیون (فرآیند تشکیل پوشش محافظ رشتههای عصبی) در ماده سفید دارند. این نقص ممکن است سرعت پردازش اطلاعات را کند کرده و هماهنگی بین بخشهای مختلف مغز را مختل کند. از سوی دیگر، تحقیقات دیگری نشان دادهاند که در برخی موارد، افزایش غیرطبیعی چگالی ماده سفید در مناطق خاصی مانند لوب پیشانی وجود دارد که میتواند با رفتارهای کلیشهای یا مقاومت در برابر تغییرات مرتبط باشد.
این یافتهها چه معنایی دارند؟ به نظر میرسد که ناهنجاریهای ماده سفید، یکی از دلایل اختلال در شبکههای عصبی دخیل در مهارتهای اجتماعی و شناختی است. برای مثال، ضعف در مسیرهای عصبی مرتبط با پردازش هیجانی (مانند ارتباط بین آمیگدال و قشر پیشپیشانی) ممکن است توضیحدهنده دشواری افراد اوتیستیک در تشخیص حالات چهره یا درک نیات دیگران باشد. همچنین، اختلال در مسیرهای حسی-حرکتی میتواند به مشکلات تعادل یا هماهنگی دست و چشم بینجامد.
با این حال، باید توجه داشت که همه افراد اوتیستیک الگوی یکسانی را نشان نمیدهند. برخی مطالعات تنوع گستردهای در ساختار ماده سفید گزارش کردهاند که احتمالاً بازتابی از طیف گسترده اوتیسم است. این تفاوتها ممکن است به زیرگروههای مختلف اوتیسم (مانند اوتیسم با هوشبهر بالا در مقابل اوتیسم همراه با ناتوانی ذهنی) مرتبط باشد.
نکته امیدوارکننده این است که فناوریهای تصویربرداری پیشرفته، امکان شناسایی نشانگرهای زیستی ماده سفید را برای تشخیص زودهنگام اوتیسم فراهم میکنند. همچنین، این دادهها میتوانند به توسعه مداخلات هدفمند (مانند بازیهای شناختی یا تحریک مغزی) کمک کنند تا با تقویت ارتباطات عصبی، بهبودی در علائم ایجاد شود. با این حال، پژوهشهای بیشتری برای درک کامل این ارتباطات و تبدیل یافتهها به روشهای درمانی عملی مورد نیاز است.
سوالات متداول:
1-آیا میتوان از MRI برای ارزیابی اثربخشی درمانهای اوتیسم استفاده کرد؟
پژوهشها در حال بررسی این موضوع هستند. برخی مطالعات اولیه نشان دادهاند که مداخلات رفتاری یا دارویی ممکن است تغییراتی در اتصالات عصبی یا حجم مناطق مغزی ایجاد کنند که با MRI قابل شناسایی است.
2- مهمترین چالش استفاده از MRI در اوتیسم چیست؟
-حرکت کودک در حین اسکن که کیفیت تصویر را کاهش میدهد.
-تفاوتهای فردی گسترده در ساختار مغز افراد اوتیستیک که تفسیر نتایج را سخت میکند.
ه-زینه بالا و دسترسی محدود به دستگاههای پیشرفته MRI
کارکرد های اجرایی به مجموعه ای از فرایند های شناختی گفته می شود که از زمان تولد در کودک وجود دارند و با رشد کودک نیز این نیرو رشد کرده و در سن ۱۲ سالگی، کارکرد های اجرایی کودکان عملکردی همانند عملکرد بزرگسالان دارد.کارکرد های اجرایی یکی از اصلی ترین مفاهیم شناختی مغز و حافظه می باشد.برای مثال، یک کودک با استفاده از حافظه فعال کارکرد اجرایی می تواند مراحل دستور پخت یک غذا را به یاد بیاورد. کلینیک کاردرمانی ذهنی دکتر صابر با روش های نوین کاردرمانی ذهنی و کاردرمانی توجه و تمرکز به تقویت عملکرد اجرایی در کودکان و بهبود کارکرد اجرایی می پردازد. بهبود مهارت های عملکردی مغز موجب بهبود عملکرد تحصیلی و فعالیت های ذهنی کودک می گردد.
واژه کارکرد اجرایی چیست؟
واژه کارکرد اجرایی به لحاظ سنتی برای اشاره به کار می رود که برای درگیری در فرایند های شناختی مورد نیاز برای رفتار هدفمند استفاده می شود. برخی فرایند های رایج کارکرد اجرایی مورد استفاده در رفتار هدفمند عبارتند از حافظه کاری، آغاز تکلیف، توجه پیوسته، بازداری، انعطاف پذیری، برنامه ریزی، سازماندهی و حل مسئله. اگر شما از قبل با کارکرد های اجرایی آشنا نباشید، احتمالاً پیچیده به نظر می رسد. از دیدگاه عملی، راحت ترین روش برای توضیح آسان کارکرد اجرایی، ارائه یک مثال شفاف است. کارکرد های اجرایی در واقع شامل هر چیزیست که به صورت روزمره برای مدیریت رفتارتان به کار می برید. برای مثال، این مسئله می تواند شامل همه رفتارهایی باشد که برای رسیدن به موقع سر یک قرار انجام می دهید. اولاً، شما باید برای این قرار از قبل زمان بندی داشته باشید یعنی برنامه ریزی. باید یک وقت آزاد تعیین کنید که بتوانید به کارهای ضروری دیگرتان هم برسید؛ مثلاً زمان رانندگی و یک زمان اضافی برای کارهای ناخواسته ای که ممکن است سر راهتان برای رسیدن به این قرار روی بدهند. اگر لازم است برای یک رویداد تیپ خاصی بزنید یا لازم است وسایلی که ندارید را فراهم کنید، باید حداقل یکی دو روز قبل لباس های جدید یا چیزهایی که لازم است را خریداری کنید. شب قبل از این قرار، به کارهایی که نیاز است انجام شوند فکر کنید و بهتر است برخی از این کار ها را از قبل انجام دهید، مثلاً باک بنزین ماشین را پر کنید، لباس هایتان را اتو کرده و آماده کنید، کیف تان را از قبل بچینید یعنی سازماندهی و مشخص کنید آیا لازم است همراه خود نوشیدنی، خوراکی یا غذای کامل بردارید و کلاً چه چیزهایی همراه داشته باشید همچنین باید محاسبه کنید چه مسافتی را باید طی کنید و بسته به مدت زمان مسیر و ترافیک چه زمانی باید خانه را ترک کنید. سپس، باید زمان های لازم برای دوش گرفتن، صبحانه خوردن و برداشتن نوشیدنی ها و خوراکی ها را در نظر بگیرید تا به موقع خانه را ترک کنید. بعد از انجام این محاسبات، باید زنگ ساعت یا گوشی را تنظیم کنید تا بتوانید در زمان برنامه ریزی شده از خواب بیدار شوید مدیریت زمان. وقتی صبح زود زنگ آلارم شما را بیدار کرد برنامه آماده شدن برای خروج از خانه را شروع می کنید یعنی آغاز تکلیف. باید به یاد داشته باشید چه کارهایی باید انجام شوند یعنی حافظه کاری و روی تکالیف مربوطه متمرکز بمانید یعنی توجه پیوسته تا بتوانید خانه را در زمان مقرر ترک کنید. همچنین نباید حواس تان با چیزهایی مثل رسانه های اجتماعی و فضای مجازی تماس های تلفنی یا فعالیت های منحرف کننده ای که شما را از آماده شدن سروقت دور می کنند، پرت شود یعنی بازداری.
مثال هایی از نقص کارکرد اجرایی
وقتی شروع به رانندگی به سمت محل قرار می کنید، می بینید خروجی بزرگراهی که می خواستید از آن جا بروید بسته شده و بایستی به خروجی بعدی بروید. ممکن است در ماشین بخواهید کمی قهوه بنوشید و شاید این قهوه روی لباس سفیدتان بریزد وقتی هم به ساعت نگاه می کنید می بینید وقت کافی برای توقف و پاک کردن لکه روی لباس ندارید، بنابراین تصمیم می گیرید ژاکتی که در ماشین دارید را روی پیراهن لک شده بپوشید تا بعداً که فرصت کردید به سرویس بهداشتی بروید و لکه را تمیز کنید یعنی حل مسئله و انعطاف پذیری. شاید چند دقیقه زود به محل قرار برسید و همین باعث شود سرویس بهداشتی را پیدا کنید و تصمیم بگیرید تا جایی که می توانید لکه روی لباس تان را پاک کنید خب! حالا متوجه شدید چقدر خود مدیریتی برای شرکت در فقط یک قرار ملاقات لازم است؟ پس تعجبی ندارد وقتی پدر و مادرها می گویند از دست بچه هایشان دیوانه شده اند. آن ها نه تنها درگیر خود مدیریتی می شوند؛ بلکه چون بچه هایشان هنوز مهارت های لازم برای انجام مستقل خیلی از کارها را ندارند آن ها را نیز باید مدیریت کنند؛ بنابراین با بزرگ تر شدن بچه ها، والدین کم کم شروع می کنند بخشی از مسئولیت ها را به بچه هایشان واگذار کنند. بسیاری از بچه هایی که رشد نرمالی دارند، به تدریج مسئولیت های بیشتری کسب کنند؛ اما بعضی بچه ها به نظر نمی رسد که از مفهوم خود مدیریتی چیزی سر در بیاورند. این بچه های شلخته و بی نظم به راحتی حواس شان پرت می شود و فراموش می کنند در حال انجام چه کاری هستند، و همین باعث می شود والدین مدام برای انجام نادرست کارها و مثلاً به موقع آماده نشدن برای رفتن به مدرسه، سر آن ها نق بزنند. به دلیل همین حواس پرتی شان، چنین بچه هایی نقص کارکرد اجرایی دارند و اغلب دیر به مدرسه یا به فعالیت های فوق برنامه می رسند. آن ها مدام وسایل شخصی خود مثل پیراهن شلوار و توپ فوتبال را گم می کنند، چون فراموش می کنند وقتی به خانه می آیند آن ها را برگردانند و حتی نمی توانند به یاد بیاورند که کجا آن ها را جا گذاشته اند. حتی در خود خانه هم وسایل شخصی را گم می کنند چون هیچ چیز را سر جایش نمی گذارند. یادشان می رود کتابی را که برای انجام تکلیف لازم است بردارند و وقتی می خواهند تکلیف شان را بنویسند، نمی دانند از روی چه کتابی باید این کار را انجام دهند. کوله پشتی، میز و کمدشان طوری است که انگار بمب آن جا منفجر شده و همه چیز به هم ریخته است. آن ها لحظه ای و تکانه ای عمل می کنند و کارها را بدون فکرکردن به عواقب احتمالی آن انجام می دهند. وقتی مشکلات سر راه شان سبز می شود به راحتی گیر می کنند و انعطاف پذیری لازم برای ارائه راه حل ندارند و به راحتی احساسات شان از کنترل خارج می شود. ذهن آن ها به دلیل آشفتگی دور و برشان به هم می ریزد و نه تنها والدین، بلکه معلمین و مربیان شان نیز از این مسئله رنج می برند.
کارکرد های مغزی
هر چند به لحاظ سنتی کارکرد های اجرایی عمدتاً کارکرد های مغزی در نظر گرفته می شوند، اما قبل از این که به خواندن این کتاب ادامه دهید، نکته مهمی است که باید به یاد داشته باشید. مثلاً برای به خاطر سپردن نام یک فرد باید نام او را یکی دو بار پیش خودتان تکرار کنید، به فرد دیگری با همین نام فکر کنید، یا از فرد بخواهید نام خود را هجی کند تا بتوانید با حرف های اسم او تصویر سازی کنید. همه این کارها رفتارهایی اند که شخص به صورت یک جا درگیر عملکرد حافظه می شود. همچنین من معتقدم که رفتار می تواند یاد گرفته شود و بعد بر اساس تجربه فرد از تاریخچه و محیط یادگیری خود تقویت شود. از این رو، هر چند افراد دارای نقص کارکرد اجرایی ممکن است در درگیری رفتارهای مرتبط دچار مشکل باشند؛ اما من معتقدم حتی اگر بخش کوچکی از کارکرد اجرایی به عنوان یک رفتار اکتسابی در نظر گرفته شود ما باید بتوانیم آن را بهبود بدهیم حرف من این است که کارکرد های اجرایی یا همان رفتار نباید بر اساس انکار آنچه که مغز انسان در آن نقش دارد تفسیر شوند. بلکه چون رفتار شامل عوامل تغییر است ما باید نهایت تلاش خود را در آموزش رفتارهایی داشته باشیم که به افراد دارای نقص کارکرد اجرایی امکان دهد حداکثر مشارکت را در رفتارهای هدفمند داشته باشند؛ اما هنوز هیچ قرص یا روش جراحی وجود ندارد که بتواند مکانیزم های مغزی را بهبود دهد شاید آن ها نیز نتوانند به بهترین شکل کار کنند؛ اما یک سری اصول و روش های یادگیری و انگیزه به صورت اثبات شده وجود دارند که می توانند به یادگیری انسان ها کمک کنند. بزبان ساده، هدف این راهنما به خدمت گیری همین اصول و روش ها برای ارائه ابزارهایی به کارشناسان، مربیان و والدین است تا به یادگیرندگان کمک کنند مهارت های کارکرد اجرایی شان را بهبود ببخشند.
عملکرد های اجرایی کودکان
عملکرد های اجرایی به طور کلی با قطعه پیشانی در ارتباط هستند. قطعه پیشانی مسئول اجراء، سازمان دهی و تنظیم رفتار است. علاوه بر آن، قطعه پیشانی نقش بسیار مهمی در حافظه کاری ایفا می کند. حافظه کاری، کارکردی است که به شخص اجازه می دهد اطلاعات را برای زمانی کوتاه در جهت انجام یک تکلیف فعال نگه دارد. توانایی مهار پاسخ نیز، مهارت بسیار مهمی است که با قطعة پیشانی در ارتباط است. برای این که یک رفتار مهار شود، شخص باید کنترل زیادی روی آن رفتار داشته باشد. این مهار به شخص اجازه می دهد که محرک های مزاحم و فرعی را برای انجام تکلیف بازداری کند. فرایند مهار موجب برجسته شدن مواردی می شود که مهمترین جنبه رفتار را شکل داده و آن را کامل می کنند. به عبارت دیگر مهار و توجه انتخابی دو روی یک سکه اند، برای توجه انتخابی روی یک جزء تکلیف مهار سایر اجزاء غیر مهم تکلیف ضروری است. زمانی که این فرایند مهاری با شکست مواجه شود، حافظه کاری نیز تحت تأثیر قرار گرفته و مختل می شود. بدین ترتیب که فرد ممکن است دچار بیتوجهی شده و فراموش کند که در حال انجام چه کاری بوده است. توانایی اجرایی رفتار هدفمند نیز با قطعه پیشانی در ارتباط است. برای اجرای یک تکلیف باید آن را به اجزای کوچک تری تقسیم نمود. افرادی که در انجام یک تکلیف موفق هستند می توانند آن را به اجزای کوچک تر تقسیم و اجزاء را براساس اولویت و اهمیت به اجرا برسانند. علاوه بر قطعة پیشانی مغز، شکنج کمربندی قدامی نیز با عملکرد های اجرایی در ارتباط است. به نحوی که جریان توجه را به مناطق مغزی مربوط هدایت می کند. ارتباط های فراوان بین شکنج کمربندی قدامی و دیگر بخش های مغز این نقش را امکان پذیر می سازد. مطالعات تصویر برداری نشان داده است که شکنج کمربندی قدامی در زمان مواجهه با مشکل تکالیف جدید، خطا و مهار تکالیف فعال است.
سوالات متداول:
1- چه بخشهایی از مغز مسئول کارکرد اجرایی هستند؟
بخش عمدهای از کارکرد اجرایی توسط لوب پیشانی مغز (prefrontal cortex) کنترل میشود. این ناحیه در تصمیمگیری، تمرکز، پیشبینی پیامدها و خودکنترلی نقش کلیدی دارد.
2- علائم ضعف در کارکرد اجرایی در کودکان چیست؟
فراموشی مداوم وسایل، ناتوانی در انجام چند مرحلهای وظایف، بیبرنامگی، دشواری در تمرکز، طفرهرفتن از انجام تکالیف و واکنشهای هیجانی سریع، از علائم اختلال در این عملکرد هستند.
دارو های ضد تشنج می توانند برای جلوگیری از تشنج های پنهان در کودکان مبتلا به اوتیسم کمک کننده باشد و عموما این دارو ها برای اکثر کودکان توصیه می شود. حدودا 7 کودک از هر 10 کودک مبتلا به تشنج، ممکن است تا سن 18 سالگی دیگر به تشنج مبتلا نباشند. اگر این اتفاق رخ بدهد، احتمال دارد در بزرگسالی نیازی به دارو های ضد تشنج نباشد. کودکانی که پیش از سن 9 سالگی به تشنج پنهان دچار می شوند، نسبت به کودکانی که تشنج هایشان بعد از 10 سالگی آغاز می شود، روند بهبودی بهتری را در تجربه می کنند. برای سایر کودکان، دارو های ضد تشنج احتمال دارد طولانی مدت مورد نیاز باشد. قرص ریسپریدون برای کودکان اتیسم و هم چنین یک سری دارو های ضد تشنج، اولین داروهایی است که توسط دکتر اوتیسم برای این طیف تأیید شده است. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر تشخیص اوتیسم در تهران، با در نظر گرفتن بهترین خدمات کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم، به درمان هر چه سریع تر این کودکان کمک می کند.
داروهای ضد تشنج برای اوتیسم
در برخی از موارد، دارو های ضد تشنج ممکن است برای کودک مبتلا به اوتیسم، سودمند باشند و به راستی برخی از انواع آن ها برای افراد مبتلا به اوتیسم مفیدند. بیشتر دسته های دارویی تنها یک نوع رفتار مرتبط با اوتیسم را هدف قرار می دهند و تعداد کمی از آن ها هستند که برای به حداقل رساندن تمام مشکلات رفتاری و روانی کاربرد دارند. والدین و پزشکانی که به دنبال استفاده از دارو های ضد تشنج هستند، گاهی اوقات مجموعه ای از دارو ها را به کار می برند تا بهترین مداخله ی ممکن را فراهم کنند. در زیر انواعی از دارو های ضد تشنج که معمولاً تجویز می شوند، آورده شده اند.
ضد افسردگی ها که در دسته مهارکننده های اختصاصی انتخابی بازجذب سروتونین ( به اختصار به آن SSRIs می گویند) قرار دارند. اغلب جهت کاهش رفتار های وسواسی یا خود تخریبی که در برخی از کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم مشاهده می شود، تجویز می شوند. این دسته از دارو ها با اثر گذاری بر میزان سرتونین و در نتیجه تغییر شیمیایی مغز عمل می کنند. نمونه هایی از انواع تجاری آن شامل فلوکسیتین، سلکسیب و سرترالین است. بسیاری از مداخله گران به سودمند SSRIs، تمایل به تجویز آن دارند، اما عده دیگری هم هستند که نگران خطرات احتمالی تجویز چنین دارو های قوی برای کودکان هستند، زیرا این دارو ها اساساً مخصوص بزرگسالان هستند. برخی از این دارو ها (برای مثالpaxil) با افزایش میزان خودکشی در بین جمعیت نوجوانان همراه بوده است (اگر چه مطالعات اخیر این یافته را رد کرده است). با انجام ارزیابی و پیگیری دقیق توسط یک روانشناس کار آزموده می تواند از این که تجویز دارو و استفاده از این نوع دارو ها مناسب است، اطمینان حاصل کرد.
نورولپتیک ها، گاهی اوقات به عنوان آرام بخش تجویز می شوند و میزان دوپامین و سروتونین در مغز را تنظیم می کنند. رسپیراول و آلاتراپین دو داروی تجاری هستند که معمولاً تجویز می شوند، و به نظر می رسد لحظات وقوع پرخاشگری شدید را در کودکان مبتلا به اوتیسم کاهش می دهند و این امر تا حدودی به علت خاصیت آرام بخش آن هاست. استفاده از این دسته دارویی می تواند بر میزان هوشیاری و اشتهای یک کودک تأثیر بگذارد و عوارض جانبی مانند تهوع و سرگیجه ایجاد کند. در برخی موارد، آن ها ممکن است حتی مشکلاتی در تنظیم فشار خون ایجاد کنند.
دارو های ضد تشنج، که از آن ها می توان به دارو هایی با عناوین تجاری، مانند سدیم والپورت و نورونتین اشاره کرد، رفتار های آسیب رسان و لحظات تهاجمی شدید در کودکان مبتلا به اوتیسم را کاهش می دهند. این باور وجود دارد که این دسته دارویی بر روی ناحیه ای از مغز که کنترل فعالیت ها را بر عهده دارد، اثر می گذارند، اما آسیب کبدی و برخی عوارض جدی را هم به دنبال دارند.
در کنار این دسته های بزرگ دارویی، کودکان مبتلا به اوتیسم تحت مداخله با مجموعه ای از دارو ها، مشتمل بر دارو هایی برای مداخله عوارض گوارشی و یا مقادیر مختلف از نیکوتن برای کمک به افزایش اثر نورولپتیک ها قرار می گیرند. اگر چه بسیاری از پزشکان موافقند که دارو درمانی در کل، در مداخله کودکان مبتلا به اوتیسم دارای اهمیت است، برخی منتقدان از این نگرانند که به کودکان دارو های آرام بخش داده شود، چون این کار، در مقایسه با برخی از برنامه های مداخله ای اصلاح رفتار اثبات شده که نیازمند توجه و کمک بیشتری از سوی والدین است، راه آسان تری برای کنترل رفتار های کمتر مطبوع یا کمتر قابل کنترل اختلال رشدی است.
هنوز بر سر این که به دارو و دارو درمانی به چه میزان در کل برنامه مداخله باید اهمیت داده شود، بحث و جدل ادامه دارد. یک کارشناس اوتیسم به نام خانم تمپل گرندین که خودش با این اختلال دست به گریبان است، به این موضوع اشاره کرده و تصدیق نموده است که بعضی از دارو ها واقعاً سودمند هستند، اما از پزشکان در دعوت به استفاده از دوز های کم این دارو اجتناب می کند، چرا که افراد طیف اختلال اوتیسم ممکن است نسبت به دیگران به دارو ها حساسیت بیشتری داشته باشند. بعضی از خانواده ها درباره عوارض جانبی احتمالی نگران هستند. برخی از این عوارض به همان اندازه اختلال آسیب زننده به نظر می رسند. پزشکان، معلمان و مداخله گران می توانند به شما در ارزیابی این که آیا کودک شما نامزد خوبی برای دارو درمانی است یا نه، کمک کنند. در نهایت، به هر حال، اگر کودک خردسال است، باید تمام فواید و مضرات را سنجید تا بتوان به تصمیمی اطمینان بخش رسید. همچنین باید دانست که گاهی اوقات زمان می برد تا دارو ها اثر کند.
ارتباط بین اختلالات طیف اوتیسم و صرع به طور گسترده ای مستند شده است و شیوع تخمینی بسته به جمعیت انتخاب شده و ویژگی های بالینی متفاوت است. در حال حاضر، مطالعاتی برای ارزیابی مسیر های مراقبت از بیمار در اوتیسم، به ویژه برای همبودی با صرع، با وجود تأثیرات شخصی، خانوادگی و اقتصادی آن، وجود دارد. ناهنجاری های ژنتیکی احتمالا در ارتباط اختلال اوتیسم و صرع نقش دارند، اگر چه در حال حاضر تنها در درصد کمی از بیماران قابل تشخیص هستند و برخی از شرایط ژنتیکی و پزشکی شناخته شده بااختلال طیف اوتیسم و صرع مرتبط هستند. دارو های ضد تشنج گاهی اوقات در اوتیسم برای مدیریت صرع مرتبط استفاده می شوند و همچنین می توانند به رفتار هایی مانند تحریک پذیری، پرخاشگری، تکانشگری و بی ثباتی خلقی کمک کنند. دارو های رایج مورد استفاده شامل والپروئیک اسید، کاربامازپین، لاموتریژین و لوتیراستام هستند، اگر چه تحقیقات همچنان به بررسی مزایا و معایب خاص آن ها برای افراد مبتلا به اوتیسم ادامه می دهد. دارو های ضد صرع نیز ممکن است برای افراد مبتلا به صرع استفاده شوند، که یک بیماری همراه در بسیاری از افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. هیچ ویژگی خاصی از نوع تشنج که در کودکان و نوجوانان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با سایر اختلالات عصبی – تکاملی یا سندرم های صرعی انتظار می رود، وجود ندارد. گزینه های درمانی شامل دارو های ضد صرع و مداخلات اولیه مبتنی بر رشد برای اوتیسم است. داروهای ضد صرع به طور گسترده ای به افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم تجویز می شوند. دلایل متعددی برای استفاده از دارو های ضد صرع در اختلالات طیف اوتیسم وجود دارد، از جمله شیوع بالای صرع در این افراد، گزارش های حکایتی که بهبود ارتباط و رفتار در افراد اوتیسمی با تخلیه های صرعی را نشان می دهد و افزایش آگاهی از این که برخی رفتارهای مخرب ممکن است تظاهرات یک اختلال عاطفی مرتبط باشند. داده های مربوط به استفاده فعلی از داروهای ضد صرع در درمان اوتیسم و ارتباط اختلالات عاطفی با صرع و اوتیسم، بررسی شده است. شواهد حمایت کننده از این فرضیه که ممکن است زیر گروهی از کودکان اوتیسمی با صرع و اختلالات عاطفی وجود داشته باشند که به طور ترجیحی به دارو های ضد صرع پاسخ می دهند، هنوز بسیار مقدماتی است و تحقیقات بیشتری با مطالعات کنترل شده مورد نیاز است. اگر چه نقش دارو های ضد صرع در حال حاضر مشخص نشده است، شواهدی وجود دارد که اوتیسم، صرع و اختلالات عاطفی معمولا با هم رخ می دهند.
*توجه به این نکته بسیار مهم است که داروهای نامبرده شده در این متن باید حتما تحت نظر پزشک کودک مورد استفاده قرار گیرد.
جایگزینهای طبیعی برای داروهای ضد تشنج در اوتیسم
در کنار دارو درمانی در اوتیسم، بسیاری از خانوادهها به دنبال جایگزینهای طبیعی برای کنترل تشنج و بهبود علائم هستند. رژیم کتوژنیک یکی از گزینههای موردتوجه است که با کاهش کربوهیدرات و افزایش چربیهای سالم، به تعدیل فعالیت الکتریکی مغز کمک میکند. تحقیقات نشان دادهاند این رژیم میتواند تا 50% از فراوانی تشنجها را در برخی کودکان اوتیستیک کاهش دهد. البته، اجرای آن باید تحت نظر متخصص تغذیه و با نظارت دقیق باشد.
مکملهای طبیعی نیز گزینه دیگری هستند:
امگا-3 (DHA و EPA): کاهش التهاب عصبی و بهبود ارتباطات مغزی
منیزیم و ویتامین B6: تنظیم انتقالدهندههای عصبی و کاهش تحریکپذیری
پروبیوتیکها: تعدیل محور روده-مغز که در برخی کودکان با کاهش تشنج همراه بوده است
گیاهان دارویی مانند اسطوخودوس (برای آرامش) و زردچوبه (به دلیل خاصیت ضدالتهابی کورکومین) نیز ممکن است مفید باشند، اما اثربخشی آنها نیاز به مطالعات بیشتری دارد. نکته کلیدی این است که این روشها مکمل درمان اصلی هستند و نباید بدون مشورت پزشک، داروهای تجویزی را قطع کرد. همیشه پیش از شروع هرگونه روش جایگزین، با عصبیاطفال یا متخصص اوتیسم مشورت کنید تا از ایمنی و تناسب آن با شرایط کودک مطمئن شوید.
منابع:
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
sciencedirect.com
journals.lww.com
سوالات متداول:
1-آیا قطع داروهای ضد تشنج برای استفاده از روشهای طبیعی ایمن است؟
خیر، هرگونه تغییر در داروها باید تحت نظارت پزشک باشد. روشهای طبیعی باید به عنوان مکمل استفاده شوند، نه جایگزین داروها.
2-آیا CBD یا روغن شاهدانه برای تشنج اوتیسم مفید است؟
برخی مطالعات امیدوارکننده بودهاند، اما هنوز شواهد کافی وجود ندارد. استفاده از آن در کودکان باید با احتیاط و فقط تحت نظر پزشک باشد.
با آغاز سال تحصیلی، دغدغه بیشتر خانواده ها این می شود که فرزندشان تکالیف مدرسه خود را در زمان مناسبی انجام نمی دهد. طبیعی است که هر والدینی دوست دارد فرزندش درس خوان بوده و تکالیف مدرسه خود را به درستی انجام دهد. اگر می خواهید فرزندتان درس خوان شود، خودتان هم باید به او کمک کنید. تکالیف مدرسه برای بعضی از کودکان خوشایند نیست پس باید پدر و مادر، کودک خود را تشویق به انجام تکالیف کنند و زمان مشخصی را برای انجام تکالیف در نظر بگیرند. همچنین باید کودک را تشویق کنید. پدر و مادر با خواندن کتاب هم، برای کودک یک الگوی خوب می شوند و با صحبت کردن، گوش دادن به صحبت های کودک، پاسخ به سوالات او و هم چنین درمان اختلال یادگیری در صورت وجود، به او در درس خواندن کمک می کنند. در پاسخ به این سوال والدین که چیکار کنم بچه ام درس بخونه باید گفت در بعضی موارد کودک هرچقدر تلاش می کند نمی تواند خواسته های تحصیلی را به درستی انجام دهد در این شرایط باید کودک را از جهت وجود اختلالات یادگیری و مشکلات همراه بررسی مود. دکتر صابر، بهترین دکتر برای اختلال یادگیری کودکان می باشد که با روش هایی همچون کاردرمانی اختلال یادگیری گفتاردرمانی و روش یکپارچگی حسی به درمان کودکان و کمک به آن ها در یادگیری آسان تر و بهتر یاری می رساند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
کمک ها برای این که بچه که درس بخونه
درحالی که کمک ها می توانند برای آموزش مهارت ها و این که بچه ام درس بخونه بسیار مؤثر باشند، یادگیرنده ها می توانند به تدریج به این کمک ها وابسته شوند، یعنی به جای این که خودشان تلاش کنند، منتظر کمک و راهنمایی می مانند. ازاین رو، اهمیت دارد که کمک ها تا جایی که ممکن است به تدریج حذف شوند و این کار باید به محض این که یادگیرنده انجام تکلیف را با موفقیت به اتمام رساند، شروع شود زمانی که آموزش یک مهارت تازه شروع شده پر واضح است که از کمک های بیشتری شروع می کنید؛ اما بعد که یادگیرنده توانست بخشی یا همه تکلیف را با کمک انجام دهد به تدریج مقداری از کمک خود را حذف کنید. استراتژی اصلی برای حذف تدریجی کمک ها این است که به تدریج این کار انجام شود؛ یعنی کمک خود را به تدریج کم کنید شاید بخواهید سریع کمک خود را حذف کنید تا یادگیرنده سریع تر موفق شود، اما این کار باعث می شود یادگیرنده خطاهای بیش از حدی را در حین کار مرتکب، شود؛ بنابراین فقط باید این کار به تدریج انجام شود تا یادگیرنده بتواند خطاهای خود را تصحیح کرده و چالش های رفتاری اش را برطرف نماید. یک قاعده سرانگشتی خوب برای حذف تدریجی کمک ها این است که سریع انجامش دهید؛ اما در حدی که اجازه ندهید یادگیرنده خطاهای تکراری داشته باشد یا دلسرد شود. اگر یادگیرنده خطاهای زیادی داشته باشد و در انجام یک تکلیف یا یادگیری یک درس پیشرفتی نداشته باشد و به اختلال یادگیری مبتلا باشد، به احتمال زیاد شما کمک های خود را خیلی زود حذف کرده اید. هر چند ایده آل این است که همه کمک ها حذف، شوند؛ اما این موضوع همیشه واقع گرایانه نیست به این فکر کنید که خود شما در یادگیری خودمدیریتی از چه میزان کمک استفاده کردید از آلارم های گوشی تلفن همراه استفاده کردید نکاتی را روی کاغذ به در و دیوار زدید چیزهایی که می خواستید یادتان نرود را جلوی در ورودی یا در ماشین گذاشتید تا در لحظه آخر فراموش نکنید و کارهای مشابه دیگر تا زمانی که یادگیرنده درگیر این نوع رفتارها برای مدیریت خودش، است، مهم نیست چقدر به او کمک تصویری می شود تا یادش بیاید چه کارهایی را باید انجام بدهد.
زنجیره سازی برای این که بچه درس بخونه
زنجیره سازی روشی است که می توانید در زمان آموزش تکلیفی که پُر از مراحل جداگانه و پاسخ به هر یک از آن هاست و زمانی که می خواهم تلاش کنم تا بچه ام درس بخونه، از آن استفاده کنید برای مثال، مسواک زدن دندان شامل گام های زیادی مانند برداشتن مسواک و خمیر دندان، قراردادن خمیردندان روی مسواک، مسواک زدن دندان های بالایی، دندان های پایینی، دندان های کناری، شستن دهان و مسواک و قرار دادن هر چیز سر جای خودش است. خیلی از مهارت های عملکرد اجرایی پیچیده هم شامل زنجیره ای از رفتارهاست. برای مثال، برنامه ریزی کردن شامل شناسایی یک هدف مشخص، شناسایی گام های مورد نیاز برای رسیدن به آن هدف، اجرای این گام ها، خودمدیریتی در اجرا و خود تصحیحی در مورد گام های ناموفق است. سه نوع فرایند زنجیره سازی متداول عبارتند از: ۱: زنجیره سازی مستقیم یا رو به جلو، ۲: زنجیره سازی وارونه یا رو به عقب و ۳: زنجیره سازی کلی تکلیف. قبل از پیاده سازی یک روش زنجیره سازی ابتدا باید فهرستی از گام های مورد نیاز برای انجام تکلیف تهیه کنید. این فهرست گام ها یا مراحل تحلیل تکلیف نامیده می شود با ادامه مطالعه این راهنما، متوجه می شوید که برخی درس ها یک سری تحلیل های تکلیف برای شما ارائه کنند اما می توانید تحلیل های تکلیف خودتان را نیز ایجاد کنید و حتی اگر از موارد ارائه شده در این مطلب بهره می گیرید، می توانید آن ها را در زمان اجرا شخصی سازی کنید و گام های غیر ضروری را حذف کنید یا آن هایی که ارتباط بیشتری با آموزش تان دارند را بسط بدهید. زمانی که تحلیل تکلیف انجام شد، می توانید آموزش را با استفاده از یکی از روش های زنجیره سازی شروع کنید.
روش های زنجیره سازی برای این که بچه درس بخونه
زنجیره سازی رو به جلو: زنجیره سازی رو به جلو شامل آموزش انجام از اولین بخش یک تکلیف مدرسه یا گام اول تحلیل تکلیف است و مستقل انجام دادن گام اول پیشنیاز به دست آوردن تقویت کننده است. سپس زمانی که یادگیرنده توانست گام اول را به صورت مستقل انجام دهد، گام دوم تحلیل تکلیف انجام می گیرد به نحوی که یادگیرنده اکنون باید هر دو گام را با هم انجام دهد و یک تقویت کننده دریافت کند. این فرایند تا جایی ادامه می یابد که وقتی یک گام تمام شد گام بعدی به آن اضافه می شود و کل تمرین به صورت گام های جدا از هم انجام شود و در نهایت یادگیرنده بتواند کل این زنجیره همه تکلیف را با هم انجام دهد. برای مثال زنجیره سازی مستقیم یا رو به جلو یک تکلیف ۳ مرحله ای بدین صورت است:
-اجرای مستقل اولین گام تقویت
-اجرای مستقل اولین و دومین گام تقویت
-اجرای مستقل اولین و دومین و سومین گام تقویت
زنجیره سازی رو به عقب: زنجیره سازی رو به عقب همانند زنجیره سازی رو به جلو است با این تفاوت که شما از یادگیرنده می خواهید آخرین گام تحلیل تکلیف را اول انجام دهد این یعنی شما همه گام های یک تکلیف را بر عکس انجام می دهید و یادگیرنده نیز به تدریج از گام آخر یاد می گیرد چطور کار را انجام دهد. تقویت نیز بر حسب انجام هر مرحله صورت می گیرد. زمانی که یادگیرنده توانست مرحله آخر را به صورت مستقل انجام دهد، به او تقویت کننده
می دهید، بعد از او می خواهید دو مرحله آخر را با هم انجام دهد و بعد دوباره یک تقویت کننده دریافت می کند، و همین طور الی اول، تا جایی که یادگیرنده می تواند کل زنجیره تکلیف را به صورت مستقل انجام دهد و یک تقویت کننده دریافت کند. برای مثال زنجیره سازی وارونه یا رو به عقب یک تکلیف ۳ مرحله ای بدین صورت است:
-اجرای مستقل گام سوم: تقویت
-اجرای مستقل گام سوم و دوم: تقویت
-اجرای مستقل گام سوم و دوم و اول: تقویت
زنجیره سازی کلی تکلیف: زنجیره سازی کلی شامل کار روی همه گام هایی است که یادگیرنده از ابتدا آن ها را شروع می کند. شما در ابتدا کمک می کنید همه گام ها شناسایی شوند و بعد بسته به سرعت یادگیرنده در انجام هر مرحله از تکلیف، روند انجام کل تکلیف را برنامه ریزی می کنید. مثلاً می توانید برای انجام سریع تر گام ها از کمک های دستوری و مستقیم استفاده کنید و یا برای گام های سخت تر، زمان و کمک بیشتری ارائه کنید. شما همچنین می توانید در نظر بگیرید که چگونه می خواهید به پاسخ های مستقل گام ها تقویت کننده بدهید. برای مثال، می توانید از امتیازات، جایزه ها، تشویق ها یا هر چیزی که یادگیرنده دوست دارد استفاده کنید.
اگر تکلیف نیازمند تکمیل و انجام کامل است؛ مثلاً در مورد کارهای روزمره صبح یا در مورد تکالیف مدرسه، می توانید از زنجیره سازی رو به عقب یا وارونه استفاده کنید. این کار به شما امکان می دهد در تمام گام های اولیه تکلیف به یادگیرنده کمک کنید و روی اتمام گام آخر قبل از دریافت تقویت کننده تمرکز کنید.
درمان درسنخواندن در کودکان
آیا فرزند شما با بیمیلی به درسخواندن مواجه است، تکالیفش را به تعویق میاندازد یا هنگام یادگیری با مقاومت شدید روبهرو میشود؟ “درس نخواندن” در کودکان همیشه نشانه تنبلی یا کمهوشی نیست؛ بلکه اغلب زنگ خطری برای وجود چالشهای عمیقتر یادگیری است. دلایل این رفتار میتواند طیف گستردهای داشته باشد: از اختلالات یادگیری خاص مانند دیسلکسیا (مشکل در خواندن)، دیسکلکولیا (مشکل در ریاضی) یا دیسگرافیا (مشکل در نوشتن)، تا مشکلات تمرکز و توجه (مانند ADHD)، اضطراب تحصیلی، فشارهای روانی، مشکلات بینایی یا شنیداری تشخیصنشده، یا حتی روشهای تدریس نامتناسب با سبک یادگیری کودک. مهم است بدانید که اجبار، تنبیه یا نصیحتهای مداوم نه تنها این مشکل را حل نمیکند، بلکه ممکن است باعث تشدید اضطراب و کاهش شدید اعتماد به نفس فرزندتان شود. راه حل واقعی، تشخیص دقیق ریشه مشکل و سپس درمان تخصصی و هدفمند است. مرکز تخصصی دکتر صابر با تمرکز بر ارزیابیهای جامع عصبی-شناختی و روانشناختی، به شناسایی دقیق علل زیربنایی درس نخواندن کودک شما میپردازد. تیم متخصصین این مرکز، شامل روانشناسان کودک، کاردرمانگران، گفتاردرمانگران و مشاوران تحصیلی، پس از تشخیص، برنامه درمانی فردیسازی شده ارائه میدهند. این برنامهها میتوانند شامل آموزش ویژه برای جبران ضعفهای یادگیری، کاردرمانی ذهنی برای تقویت مهارتهای پایه پردازش و توجه، گفتاردرمانی برای بهبود درک و بیان، مشاوره کودک و خانواده برای کاهش اضطراب و بهبود روابط، و آموزش راهبردهای یادگیری و جبرانی موثر باشند. هدف نهایی، نه صرفاً وادار کردن کودک به درسخواندن، بلکه از بین بردن موانع درونی یادگیری، تقویت نقاط قوت، افزایش انگیزه درونی و بازگرداندن لذت یادگیری به فرزند شماست. اگر نگران مقاومت فرزندتان در برابر درس و مشق هستید و به دنبال راهحلی علمی و پایدار میگردید، مرکز تخصصی درمان اختلالات یادگیری دکتر صابر آماده است تا با دانش روز و رویکردی حمایتی، همراه شما و فرزند دلبندتان در این مسیر باشد. برای دریافت نوبت ارزیابی و مشاوره تخصصی، همین امروز با شماره تلفن 09029123536 تماس حاصل فرمایید. سرمایهگذاری بر روی شناسایی و درمان صحیح علت درس نخواندن، مهمترین هدیهای است که میتوانید برای آینده تحصیلی و روانی کودک خود ارائه دهید.
سوالات متداول:
1-چگونه با کودکم که هنگام درس خواندن مدام حواسپرت میشود برخورد کنم؟
حواسپرتی معمولاً نشانهای از خستگی ذهنی، نیاز به تحرک فیزیکی یا اختلال در تمرکز است. ابتدا عوامل حواسپرتی (مثل تلویزیون یا تلفن همراه) را حذف کنید، بین مطالعه هر ۲۰ دقیقه یک وقفه کوتاه برای حرکات ورزشی ساده قرار دهید و از ابزارهای زمانبندی دیداری (مثل ساعتشنی رنگی) استفاده نمایید تا بازههای تمرکز را ملموس کند.
2-اگر روشهای انگیزشی را امتحان کردم اما تغییری ایجاد نشد، چه اقدام تخصصی لازم است؟
مقاومت پایدار در مطالعه ممکن است نشانه اختلالات یادگیری تشخیصنشده (مثل دیسلکسی)، بیشفعالی (ADHD) یا اضطراب تحصیلی باشد. در این صورت مراجعه به مراکز تخصصی مانند مرکز دکتر صابر برای ارزیابی عصبی-شناختی دقیق ضروری است تا ریشه مشکل شناسایی و درمان هدفمند آغاز شود.