مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی جسمی و کاردرمانی درکی حرکتی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. تمرینات هماهنگی حرکتی بدن، هماهنگی عصب عضله در سطح مختلف انجام می گیرد. این تمرینات می تواند به صورت تمرینات عصب عضلانی در عضلات درشت یا ریز صورت گیرد. همچنین به صورت تمرینات هماهنگی عصب عضله با وسایل و ابزار های خاصی مانند توپ، نردبان زمینی، ترامپولین و… اراه گردد. مرکز توانبخشی دکتر صابر با در اختیار اشتن تجهیزات پیشرفته درمانی و بخش های تخصصی مکانو تراپی و کاردرمانی حسی حرکتی در حیطه ارزیابی و درمان کودکان با مشکلات هماهنگی حرکتی به صورت ویژه به ارائه طرح های درمانی می پردازد. در ادامه این مطلب به ارائه تمرینات هماهنگی حرکتی بدن پرداخته می شود.
نمونه ای از تمرینات هماهنگی حرکتی با استفاده از توپ و دیگر وسایل به شرح زیر است.
با استفاده از یک سطل و توپ از مراجعه کننده بخواهید توپ را داخل سطل بیاندازد با دور کردن فاصله سطل تا فرد پرتاب کننده می توانید تمرین را سخت تر کنید. جهت تقویت هر یک از نیمکره های مغز این تمرین را برای هر دو دست انجام دهید،معمولاً دست غیر غالب از مهارت کمتری برخوردار است،یا از فرد بخواهید با دو دست به صورت ضربدری دو توپ را پرتاب کند.
همان تمرین حرکتی شماره یک است با این تفاوت که چشم ها را باید یکی در میان بست و مراجعه کننده با یک چشم تمرین را انجام دهد.تمرین شماره ۱ و بخصوص تمرین شماره ۲ را می توان برای کودکانی که اختلال ریاضی دارند بیشتر در مورد نیمکره چپ تکرار کرد البته لازم به ذکر است تمام تمرینات هماهنگی سبب بهبود این امر می گردند. در ضمن چشم بند استفاده شده نباید هیچگونه فشاری به چشم وارد کرده و حتی میتوان از مراجعه کننده خواست خودش چشمش را ببندد.
فرد با دو دست به صورت ضربدری دو توپ را در داخل سطل بیاندازد.
تعدادی اهداف رنگی روی دیوار مشخص می کنید(می توانید سه دایره سبز،آبی و قرمز کشیده و با یک فاصله حدود ۲۰ تا ۳۰ سانتی متر از یک دیگر در یک ردیف بچسبانید) و از مراجعه کننده بخواهید آنها را با توپ بزند.
تمرین شماره چهار را با یک چشم بسته انجام می دهد.
تعدادی بولینگ روی زمین چیده و از مراجعه کننده بخواهید آنها را با توپ و با هر دو دست بزند.
نکته: نحوه پرتاب در تمرینات حرکتی شماره یک، چهار و شش با یکدیگر متفاوت می باشد که مراجعه کننده باید این مسائل را رعایت کند و عدم رعایت این مسائل احتمالاً ناشی از عدم هماهنگی پایین وی است. در تمرین شماره ۱ باید موقع پرتاب دستها در راستای بدن و کمی پشت بدن قرار گیرند و موقع پرتاب دستها به سمت جلوی بدن بالا بیایند. در تمرین شماره ۴ دست ها بالای سر قرار دارند و توپ با سرعت پرتاب شده و جهت حرکت دست به سمت جلوی بدن و کمی پایین است. در تمرین شماره ۶ الزام خاصی وجود ندارد ولی بهترین حالت این است که دستها در راستای بدن و کمی عقب تر از آن قرار گرفته و موقع پرتاب دست ها جلو آمده و مقدار کمتری نسبت به تمرین شماره یک به سمت بالا حرکت می کنند و در واقع به نحوی است که توپ مقداری از مساحت را روی زمین غل می خورد. کودکان با اختلال هماهنگی شدید این پرتاب ها را نمیتوانند از یکدیگر متمایز کنند و معمولاً به یک صورت هر سه پرتاب را انجام می دهند.
تمرین شماره ۶ را با یک چشم بسته به صورت متناوب انجام می دهد.
تمرینات هماهنگی عصب عضله در پاها
تعدادی آجر های فومی ( یا تخته) در یک راستا قرار دهید و از مراجعهکننده بخواهید روی آنها راه برود.
با یک نخ و یا هر چیز دیگری که مسیر مشخص نموده و از مراجعه کننده بخواهید گردو شکستن را تمرین کند در این تمرین حتماً باید پاشنه پای جلویی به پنجه پای عقبی بخورد.
آجرهای فومی شکل یا هر وسیله دیگری را در یک راستا با یک فاصله مناسب قرار دهید و از مراجعه کننده بخواهید روی آنها راه برود.
آجرهای فومی شکل یا هر وسیله مشابه دیگری را در محیط ریخته و یک محیط شلوغ و پر مانع درست کنید و از مراجعه کننده بخواهید در این محیط شلوغ بدود.
دو شی (مثل پله های فومی شکل) را با فاصله مناسب از یکدیگر قرار داده و از مراجعه کننده بخواهید روی آنها بپرد.
فاصله پله ها را از یکدیگر کمتر کرده و از مراجعه کننده می خواهید جفت پا روی آنها بپرد
تمرینات هماهنگی عصبی عضلانی
کاردرمانی جسمی به ارائه تمرینات هماهنگی حرکتی با استفاده از تخته تعادل می پردازد.
از مراجعه کننده می خواهید روی تخته تعادل رفته و شما آنرا تکان دهید، از مراجعه کننده بخواهید یک بار به صورت عقب و جلو روی تخته تعادل بایستد و یک بار نیز به پهلو تا در تمام جهات تعادل مراجعهکننده تحریک شود.
نکته: چنانچه تعادل مراجعه کننده خوب است از وی بخواهید خودش تخته تعادل را در جهات مختلف تکان دهد.
مراجعهکننده روی تخته تعادل می ایستد و تمام تمرینات یک، سه، چهار، شش را انجام میدهد این تمرین جهت افزایش توجه و تمرکز تعادل و هماهنگی عضلانی فوق العاده می باشد.
تمرین شماره 3 را با یک چشم بسته تکرار کنید.
از مراجعه کننده بخواهید روی تخته تعادل راه برود.
از مراجعه کننده بخواهید در حالیکه روی تخته تعادل ایستاده است،توپی را که شما برای او انداخته اید بگیرد و دوباره سمت شما پرتاب کند.
تعدادی عکس یا موکت شبیه کف پا را روی زمین گذاشته و از مراجعه کننده بخواهید دقیقاً روی آنها راه برود.
از مراجعه کننده بخواهید روی دوچرخه رکاب بزند چنانچه نمیتواند با استفاده از چسب نر و ماده ( ولکرو) پاهای او را به رکاب بسته و با دست خودتان کمکش کنی در رکاب بزند بهتر است جهت آموزش ابتدا از دوچرخه ثابت استفاده کنید و یا کمک های دوچرخه را در دو طرف روی شی ای بگذارید تا چرخ عقب در هوا قرار گیرد.
یک تیوپ کامیون تهیه کرده و از مراجعه کننده بخواهید روی توپ راه برود و اگر تو پر حرکت کرد با یک پا آن را ثابت نگه دارید و چنانچه مراجعه کننده نمی تواند راه برود با نگهداشتن یک دست او به وی کمک کنید.
تیوپ را به شکل ایستاده نگه دارید و از مراجعه کننده بخواهید از میان فضای خالی آن عبور کند.
تیوپ را به شکل ایستاده نگه دارید و از مراجعه کننده بخواهید مانند اسب سوار تیوپ بشودچنانچه تعادل او خوب است از وی بخواهید دست ها را از روی تیوپ بردارد و شما تیوب را در جهت بالا و پایین و عقب و جلو حرکت دهید.
با استفاده از وسایل ممکن یک تونل درست کرده و از مراجعه کننده بخواهید داخل تونل چهار دست و پا یا سینه خیز برود. احتیاط های لازم،ناشی از هر گونه خطر و خفگی را مد نظر داشته باشید.
یک توپ بزرگ( توپ سی پی) تهیه کرده و از مراجعه کننده بخواهید در حالت نشسته روی توپ بالا و پایین بپرد.
از مراجعه کننده به خواهید به حالت چهار دست و پا روی توپ بزرگ قرار گیرد در صورتی که نمی تواند شما می توانید به او کمک کنید.
از مراجعه کننده بخواهید روی توپ بزرگ ( حدودا با قطر 60 سانتی متر به بالا) به شکم بخوابد مقداری وسیله مقابل صورت او روی زمین بگذارید شما پای مراجعه کننده را گرفته و با عقب و جلو کردن او به همراه توپ از وی بخواهید وسایل را یکی یکی از روی زمین با دستهایش بر دارد.
با استفاده از یک راکت از مراجعه کننده بخواهید به توپ پرتاب شده توسط شما ضربه بزند.
از مراجعه کننده به خواهید با استفاده از راکت دائماً به توپ تنیس ضربه بزند و به نحوی که مانع افتادن توپ گردد.
یک تخته را به نحوی طراحی کنید که شبیه الاکلنگ حرکت کند سپس از مراجعه کننده بخواهید روی آن راه برود.
از مراجعه کننده بخواهید داخل یک حلقه بزرگ قرار گیرد و شروع کند به دویدن به نحوی که حلقه نیز با خوردن به ساق هایش با بدن او حرکت کند.
از مراجعه کننده بخواهید توپ را از زیر ران یک پا از یک دست به دست دیگرش بدهد.
از مراجعه کننده بخواهید پا را بالا آورده و توپ را از زیر زانو بین دست هایش جابجا کند.
از مراجعه کننده بخواهید توپ را به سقف بزند.
به صورت مارپیچ بین دو شی بدود.
توپ را به سمت سقف پرتاب کند و دوباره بگیرد تمرین را یکبار با یک دست و بار دیگر با دو دست انجام دهد.
توپ را با دست چپ پرتاب کند و با دست دیگر در سمت راست بگیرد و برعکس.
مراجعه کننده با پاهای باز دولا شده و یک توپ را به صورت مارپیچ با دو دست در بین پاها جابجا کند.
یک توپ را به سمت بالا پرتاب کرده و از مراجعه کننده بخواهید شبیه آبشار زدن در والیبال بپرد و توپ را در هوا با یک دست بزند.
یک لوله بزرگ تهیه کنید که مراجعه کننده داخل آن قرار بگیرد و از وی بخواهید با لوله قل و خورد.
روش های متعددی در درمان اوتیسم وجود دارد که هریک به گونه ای خاص و از نظر خاصی به درمان این کودکان نگاه می کنند. روش AAC در درمان اوتیسم یا همان روش ارتباطی جایگزین در درمان اوتیسم از روش های نوین در درمان اوتیسم است. مرکز توانبخشی اوتیسم در حیطه کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم زیر نظر دکتر صابر فعالیت می نماید. روند کار مرکز با یک ارزیابی تشخیص اوتیسم توسط دکتر اوتیسم آغاز می گردد و پس از انجام تست های تخصصی برنامه درمانی بسته به مشکلات کودک و نقاط قوت آن طراحی می شود. بازی درمانی، رفتاردرمانی، گفتاردرمانی و … از روش های درمانی مهم در مرکز اوتیسم می باشد.
معرفی روش ACC در درمان اوتیسم
حوزه ای از علاقه زیاد متخصصان بالینی، در حالی که وعده حمایت از افراد دارای اوتیسم را با تکنولوژی جدید می دهد؛ میل به ارتباط افزوده و جایگزین (AAC) به عنوان بخشی از رویکرد درمانی جامع و فشرده برای رفع نیازهای ارتباطی می باشد. گرچه گام های بزرگی در زمینه تکنولوژی برای حمایت از استفاده از روش AAC در افراد دارای اختلال ارتباطی برداشته شده است، استفاده از روش AAC در درمان اوتیسم از لحاظ کارایی و چگونگی ایجاد زیربنا برای توسعه یک سیستم ارتباطی و زبانی مؤثر که در طول زمان حفظ شود کمتر توسط متخصصین شناخته شده است. به دلیل چالش های رفتاری زیاد و شناخته شده در افراد دارای اتیسم، رفتارهای پیش زبانی لازم برای بهره مندی از AAC اغلب در مراحل اولیه ارزیابی و درمان نادیده گرفته می شود، و سیستم های ارتباطی جایگزین پیشرفته که دائماً در حال تولید هستند به خاطر عدم هماهنگی با تکنولوژی در بخش افراد دارای اوتیسم کنار گذاشته می شوند که منجر به بهبودی كمی در ارتباط عملکردی می شود. علی رغم چالش های موجود هنگام معرفی AAC به کودکان یا بزرگسالان دارای اوتیسم ، چنانچه ارزیابی جامعی از رفتار و زبان قبل از معرفی هر نوع وسیله AAC (روش ارتباطی جایگزین) انجام شود، ایجاد زیر بنایی برای نقطه شروع، ارتقاء تعامل موفق با دستگاه به عنوان یک وسیله ارتباطی، و توسعه یک سیستم زیانی درست برای کودک همگی اهداف قابل دستیابی هستند. ادامه این مطلب بر ارزیابی و توسعه مهارت های ارتباطی و زبانی لازم برای حمایت از معرفی AAC با تأکید بر معرفی تکنولوژی به کودکان اوتیسم تمرکز می کند، گرچه رویکرد مشابهی را نیز می توان برای بزرگسالان به کار برد.
مزایای ACC برای درمان کودکان اوتیسم
اصطلاح روش ACC در درمان اوتیسم معمولا به ارتباطات تقویتی و جایگزین اشاره دارد، مجموعه ای از استراتژی ها برای کمک به افراد غیر کلامی برای بیان افکار و نیازها. روش های AAC برای افراد مبتلا به اوتیسم که با گفتار کلامی مشکل دارند، صدا فراهم می کند و می تواند توانایی آن ها را در برقراری ارتباط، ایجاد روال ها و حتی انتخاب ها به طور قابل توجهی بهبود بخشد. نمونه هایی از AAC شامل برنامه های بصری و دستگاه های ارتباطی است که ابزاری حیاتی برای توسعه مهارت های اجتماعی و عملکردی ارائه می دهد. مداخلات ارتباطی تقویتی و جایگزین (AAC) برای کودکان مبتلا به اوتیسم استفاده می شود، اغلب به عنوان مداخلات ارتباطی مستقل برای کسانی که حداقل کلامی هستند. هدف ما ایجاد شواهد برای مداخلات AAC برای کودکان (تا 21 سال) و سپس بررسی نقش AAC در مداخلات اوتیسم تثبیت شده و مبتنی بر شواهد با هدف یادگیری در چندین حوزه رشدی بود. در دهه های اخیر تحقیقات بسیاری انجام شده است که حمایت تجربی از استفاده از ارتباطات تقویتی و جایگزین (AAC) توسط کودکان مبتلا به اوتیسم را فراهم کرده است. این کودکان نقص های فراگیر در ارتباطات اجتماعی و همچنین رفتارهای تکراری و محدود را نشان می دهند. AAC شامل روش های مختلفی است که می تواند گفتار و سایر مهارت های ارتباطی موجود یک فرد را جایگزین یا تقویت کند. این روش ها یا بدون کمک هستند، معمولا به شکل علائم دستی، یا با کمک، با سیستم هایی شامل نماد های گرافیکی نمایش داده شده در تابلو های ارتباطی و در کتاب ها، یا دستگاه هایی که به فناوری متکی هستند، مانند دستگاههای تولید گفتار. حدود 30% از کودکان مبتلا به اوتیسم که در توسعه مهارت های گفتاری کافی برای عملکرد های ارتباطی روزانه شکست می خورند و شدید ترین ناتوانی را دارند، بیشترین سود را از AAC می برند. برای افراد اوتیسمی، AAC:
-به ارتباط کمک می کند: یکی از مزایای اصلی اتخاذ تکنیک های AAC برای کودکان اوتیسمی این است که به آن ها در برقراری ارتباط کمک می کند.
-مهارت ها را بهبود می بخشد: برنامه های بصری و داستان های بصری نیز می توانند برای بهبود مهارت ها استفاده شوند.
-تصمیم گیری را تقویت می کند: افراد غیر کلامی اغلب در بیان نظرات خود مشکل دارند و این امر تصمیم گیری را دشوار می کند. با این حال، با روش های AAC، به ویژه آن هایی که ارتباطات را بهبود می بخشند، افراد می توانند نظرات خود را بیان کرده و بدون صحبت کردن، تصمیمات خود را بگیرند.
روش ارتباطی جایگزین در درمان اوتیسم
با توجه به آنچه که درباره انعطاف پذیری مغز در مراحل اولیه رشد شناخته می شود و به علاوه داده های فعلی مرتبط با مداخله به هنگام و فشرده با تمرکز بر تحلیل عملکردی رشد زبان و رفتار، اطلاعات داده شده این مطلب مرتبط با ارزیابی و ایجاد اهداف درمانی است که از ذره بین مداخله به هنگام برای حمایت از پاسخ بهینه برای معرفی AAC استفاده می کنند. خواننده باید بخاطر بسپارد که اصول استفاده از AAC برای کودکان اوتیسم بر اساس سن فرد تغییری نمی کند، اما در مراحل اولیه رشد بهترین استفاده را دارد به طوری که با هدف قرار دادن ویژگی های کلیدی رفتاری و ارتباطی ناشی از نواقص عصبی شناخته شده در مغز افراد دارای اوتیسم بر روی توسعه یک سیستم زبانی مناسب سرمایه گذاری می کند. چنین نواقصی شامل مشکلاتی در برنامه ریزی حرکتی و هماهنگی عضلات دهان در تولید گفتار، مشکل در درک شنیداری زبان، پردازش کند فعالیت سیناپسی بین نواحی مغز که منجر به تأخیر در پاسخ دهی یا فقدان کامل پاسخ می شود، و مشکلاتی در مهار رفتار تکانشی به دلیل تفاوت در پاسخ آمیگدالی و فعالیت لب پیشانی است.
توجه به این رفتارها هنگام به کار گیری AAC ( روش ارتباطی جایگزین) جهت افزایش پاسخ به مداخله به وسیله ادغام مداخله رفتاری با مداخله زبانی و شناختی مهم است و این مسأله منجر به افزایش راه های سیناپسی می شود که باعث تسهیل زبان بیانی و به دنبال آن گفتار خواهد شد.
نظر به ناهمگونی فنوتیپ افراد دارای اختلال طیف اوتیسم، در این مطلب ، تکنولوژی جدید با توجه به گزینه های در دسترس برای نیازهای ارتباطی سطح پایین بررسی می شود و گزینه های با تکنولوژی بالا و در دسترس را برای نشان دادن مهارت های سواد آموزی ابتدایی و نیازهای اجتماعی- عملی برای افراد دارای اوتیسم، با مهارت های زبانی کمتر آسیب دیده مورد ارزیابی قرار می گیرد، البته به جز کسانی که نواقص عملی اجتماعی آن ها مشکلاتی را در استفاده پیشرفته تر و درک زبان انتزاعی و رفتارهای مناسب اجتماعی نشان می دهد. تغییرات اخیر در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری روان شناختی اختلالات، نسخه پنجم.
افراد دارای اوتیسم را از لحاظ سطح حمایت مورد نیاز در یک عملکرد به زیر مجموعه ای از درجات مختلف شدت، شناسایی می کند. همان طور که مهارت های فرد دارای اوتیسم گسترش می یابد، تشخیص به صورت اولیه باقی می ماند اما سطح حمایتی در گذر زمان تغییر می کند. تفسير “سطح حمایت” آن طور که تحت شاخص تشخیص اوتیسم در ۵-DSM توصیف شده است ممکن است به اشکال حمایت فیزیکی، دارویی، و AAC بالقوه، در میان سایر مداخلات تفسیر شود. همان طور که پراکندگی رفتارها و نیازها در اختلال طیف اوتیسم متفاوت است، گزینه های AAC، علیرغم سطح شدت طيف، برای حمایت از زبان و ارتباط نیز متفاوت است.
پیامدهای کاربرد AAC در درمان اختلال طیف اوتیسم
برای درک کامل انواع مختلف AAC در دسترس و این که بهترین نوع تکنولوژی برای حمایت از افراد دارای اوتیسم چیست، داشتن دانش زمینه ای درباره انواع AAC و اصطلاحات پرکاربرد می تواند در تعیین گزینه های احتمالی در دسترس و همچنین گزینه هایی که موفقیت بیشتری را از لحاظ کاربرد در اختلال طیف اوتیسم نشان داده اند به ما کمک کند. انجمن گفتار، زبان و شنوائی آمریکا (۲۰۱۴ )AAC را این طور تعریف می کند:” همه شکل های ارتباطی (به جز شفاهی) که برای بیان افکار، نیازها، خواسته ها و ایده ها استفاده می-شوند. ما همگی از AAC استفاده می کنیم مثل زمانی که حالات چهره یا بدنی داریم، از نمادها یا تصاویر استفاده می کنیم، و یا می نویسیم”. معنی ضمنی این تعریف استفاده از اشکال قراردادی ارتباط و زبان انتزاعی است که برای کودکان دارای اوتیسم بزرگترین چالش به نظر می رسد. با توجه به پیچیدگی چالش های رفتاری و نیازها هنگام استفاده از AAC در افراد دارای اوتیسم، فرایند ارزیابی باید شامل تیم متخصص حرفه ای با دانش و مهارت های تخصصی مربوط به AAC باشد. برای ارائه پتانسیل کامل جهت معرفی موفقیت تکنولوژی AAC، به علاوه داشتن تجربه کار با AAC، هر عضو تیم همچنین باید درجاتی از تخصص را در درمان اتیسم داشته باشد، چرا که طبیعت منحصر به فرد رفتارهای مرتبط نیازمند درکی است از چگونگی نشان دادن رفتارهای چالش برانگیز، الگوهای معمول دشواری مربوط به یادگیری گفتار کلامی و زبانی، و چگونگی ترکیب مداخله AAC با برنامه های رفتاری وسیع تر که سایر حوزه های رشد مثل مهارت-های سازگاری، مهارت های شناختی، تعامل اجتماعی و بازی را نشان می دهد. درمان مؤثر برای مداخله گفتار و زبان هنگام همراهی با AAC نیاز به آموزش مداوم و پیشرونده و آموزش کلینیکی از لحاظ دانش و کاربرد مهارت ها شامل استفاده از تجربیات مبتنی بر شواهد است (آشا ۲۰۰۴). عموما تیم AAC که با اختلال طیف اوتیسم کار می کند متشکل است از روان شناس بالینی یا روان شناس مدرسه، آسیب شناس گفتار و زبان، تحلیل-گر معتبر رفتاری، کاردرمانگر، والدین یا پرستار، و سایر مربیان آموزش های خاص و افرادی که روزانه با کودک در تعامل هستند.
آسيب شناس گفتار و زبان اغلب توسعه اهداف درمانی را با توجه به تخصص در زمینه رشد زبان هدایت می کند. همکاری و مشورت بین اعضای تیم برای دستیابی به اهداف ارتباطی ضروری است . پیچیدگی برنامه مداخله AAC همانند افراد دارای اوتیسم منحصر به فرد و متنوع است و باید با تغییر مهارت ها و نیازهای فرد تغییر کند و سازگار شود. بنابراین، همکاری و ارزیابی دائمی و پویا در سراسر برنامه مداخله ضروری است. داشتن شناخت اولیه بین اعضای تیم با توجه به گزینه های AAC، اصطلاحات AAC، و پژوهش های جدید مرتبط با اوتیسم و AAC زمانی که تیم این جنبه از برنامه درمانی فرد را شروع می کند، کمک کننده است.
انواع AAC: بی وسیله و با وسیله
دو شکل اولیه از AAC برای افراد دارای مشکل ارتباطی استفاده می شود:
بی وسیله و با وسیله، در حالی که AAC با وسیله نیاز به استفاده از تجهیزات و ابزار متناسب دارد، AAC بی وسیله نیازی به تجهیزات اضافی برای پشتیبانی از استفاده از ارتباطات جایگزین در غیاب گفتار کلامی ندارد. فرد از بدنش برای انتقال پیام، ایده ها، و نیازهای اش استفاده می کند و این نوع AAC شامل علائم و حرکات می باشد. متداول ترین شکل ارتباط جایگزین بی وسیله شامل استفاده از زبان اشاره است. گرچه زبان اشاره در سراسر جهان به عنوان یک ابزار ارتباطی مؤثر برای افراد ناشنوای دارای سیستم زبانی پایه پذیرفته شده است، استفاده از زبان اشاره برای ساخت زبان در افراد اوتیسم به دلیل چالش های ذاتی در تقلید، مشکل در شروع ارتباط، و عدم درک علائم به وسیله افرادی که طی روز با آن ها مواجه می شوند تأثیر کمتری دارد. (Forest and Bondy 2002,National Autism Center 2015) اغلب اوقات در مورد اوتیسم آسیب شناس گفتار و زبان AAC را به عنوان مکمل و همراه با استفاده از علائم ساده برای انتقال پیام به علاوه مداخلات رفتاری مثل ارائه علائمی برای “ایست”، “بیشتر”، ” کمک” و “تمام شد” به افراد معرفی می کند. اما توجه به این نکته اهمیت دارد که استفاده از این علائم کاربردی اغلب تحت عنوان AAC بی وسیله به شکل جستچر، بر عکس زبان اشاره، در نظر گرفته می شوند، زیرا این علائم اغلب به عنوان راهی برای ارائه پشتیبانی بینایی برای تلاش های ارتباطی و درک اشکال اولیه زبانی آموزش داده می شوند و برای ساخت سیستم زبان بیانی استفاده نمی شوند.همان طور که می دانیم مدالیته های بینایی اغلب نقطه قوتی برای کودک دارای اوتیسم است، این حرکات بدنی ساده ممکن است مکرراً استفاده شوند و وقتی که با تقویت کننده کلامی همراه شوند به کودک دارای اوتیسم کمک می کند تا بین صدای كلمات و معنای آن ها ارتباط برقرار کند. بنابراین، علائم ساده ممکن است به عنوان مکمل درمراحل آغازین آموزش تقلید و درک مفاهیم زبان انتزاعی استفاده شود. تأکید بر جنبه حرکتی این علائم، همراه با تقویت کننده رفتاری و مدل های گفتار کلامی از اجزای کلیدی پشتیبانی از اولیه ترین مراحل تعاملات ارتباطی برای فرد دارای اوتیسم است و از رشد واژگان اشاره ای بلند مدت یا سیستم زبان اشاره پشتیبانی نمی کند. استفاده از AAC بی وسیله به شکل زبان اشاره دارای حمایت کمی در افراد طیف است زیرا کودکان دارای اوتیسم مسیر خاصی را در رشد شناختی و زبانی دنبال نمی کنند، واین مسیر به شدت مبتنی بر رفتارهای پیش زبانی ایجاد شده مثل تقلید، اشاره، توجه مشترک، برقرای ارتباط با مراقبان و درک روابط على و معلولی است، چالش های مرتبط با استفاده از رفتارهای پیش زبانی اغلب همراه با مشکلات فراوانی در بیان خواسته ها و نیازها است که منجر به استفاده از اشکال قراردادی ارتباط برای رسیدن به خواسته ها می شود مثل جيغ زدن، دراز کشیدن روی زمین، زدن دیگران، یا قاپیدن اشیاء، از آنجایی که کودک دارای اوتیسم عموماً مهارت های تقلیدی، مهارت های حرکات بدنی، یا یک سیستم زبانی نوظهور کاربردی را در غیاب گفتار نشان نمی دهد و بر عکس نوزادان و کودکان با تأخیر در زبان بیانی یا همانند کودکان ناشنوا یا سخت شنوا، هنگامی که یک بزرگسال به کودک دارای اوتیسم علامتی می دهد، تعمیم کمی در کاربرد زیان وجود دارد.
مؤثرترین نوع AAC برای کودکان درای اوتیسم استفاده از AAC با وسیله است که مبتنی بر پشتیبانی بینایی به شکل اشیاء، تصاویر، و فیلم می باشد. بر اساس مروری از ۳۸۹ مطالعه با در نظر گرفتن کارآیی درمان، گزارش استاندارد ملی، که در میان محققان اختلال طیف اوتیسم و متخصصان به عنوان سند راهنما برای استفاده از شیوه های مبتنی بر شواهد مورد توجه قرار می گیرد، استفاده از AAC به عنوان یک درمان نو ظهور شناخته شده است و برای همه کودکان در همه سنین و سطوح شدت طیف دارای نتایج مثبت در نظر گرفته شد. پژوهش های بیشتر با توجه به اجزاء خاصی که از اثربخشی مداخله AAC بر افراد دارای اوتیسم حمایت می کند همچنان نیاز به درک کامل عناصر بحرانی استفاده از آن در مداخله زبانی دارد که بر نتایج بلند مدت تأثیر می گذارد. پژوهش های فعلی در زمینه AAC و اوتیسم به دلیل حجم نمونه های کوچک و ناهمگونی نمونه ها بسیار کلی است. اما هنگام همراهی با مداخلات فشرده و استفاده از اصول آنالیز رفتار، تکرار نتایج AAC را به عنوان مداخله ای با وعده بهبودی در مهارت های زبان بیاتی و ارتباط عملکردی نشان می دهد (Dawson et al. 2010, National Autism Center 2015) متخصصانی که در زمینه اوتیسم کار می کنند همگی می دانند که اغلب نیاز به ارائه پشتیبانی بینایی برای بهبود پاسخ کودک به مداخله وجود دارد، و اینکه مؤثرترین برنامه های مداخله شامل برخی از اشکال آموزش های بینایی آشکار است Research Council 2001; Dawson and Osterling 1997 Mesibove et al. 2004, National اما، پژوهش ها اخیراً به این مسأله می پردازند که افراد دارای اوتیسم از لحاظ پردازش بینایی به چه چیزی توجه می کنند استفاده از تکنولوژی ردیابی چشم، درک ما را از این جنبه رفتاری که اثر مستقیمی بر نتایج مرتبط با مداخله AAC دارد بالا می برد.
(Gillespie- Smith and Fletcher-Watson 2014). هرناندز و همکارانش در مطالعه ای (۲۰۰۹) تفاوت های مهمی را در توجه بینایی و خیره شدن در افراد دارای اوتیسم در مقایسه با گروه کنترل پیدا کردند، گروه اختلال طیف اوتیسم در مقایسه با اشیاء به صورت افراد توجه نمی کردند و مدت زمان کمتری به چشم افراد نگاه می کردند. همچنین هنگام نگاه به صورت افراد مدت زمان بیشتری را صرف نگاه به دهان آن ها می کردند. تکرار نتایج (پلفری و همکاران ۲۰۰۲؛ ریبی و هنکاک ۲۰۰۹) يافته های این پژوهش جهت استفاده از AAC، با فرض اتکاء شدید به سیستم بینایی برای بهره مندی از این تکنولوژی، حمایت می کند. هنگامی که کودکان دارای اوتیسم زبان را فرا می گیرند، اغلب به صدا، لمس، و بو بیش از حد حساس می شوند که بر توانائی آنها در پردازش اطلاعات کلامی ورودی تأثیر می گذارد. بررسی با fMRI در زمینه یکپارچه سازی بینایی- شنوایی در مغز اوتیسم، مشکلاتی را در محرک های یکسان نشان می دهد، در عین حال در اتصال و فعال سازی قشر مغز هنگام آموزش فرد دارای اوتیسم در زمینه شنیدن و دیدن همزمان افزایش دیده می شود و بدین ترتیب زمینه را برای استفاده از حمایت بینائی در آموزش مفاهیم مبتنی بر زبان و گفتار کلامی فراهم می کند(2004 .Williams et al ).
سرمایه گذاری در استفاده از پشتیبانی بینایی به همراه AAC با وسیله به افزایش توجه و تمرکز فرد دارای اتیسم بر محرک های بینایی کمک می کند که ممکن است همراه با ورودی کلامی باشد تا ارتباط بین زبان انتزاعی و گفتار شفاهی را افزایش دهد. فایده دیگر AAC با وسیله این است که محرک های بینایی می توانند با نیازهای فرد از لحاظ ارائه مانند استفاده از نمادهای سیاه و سفید، طراحی خطوط، عکس ها و حتی اشیاء در صورت الزوم ، تطابق داشته باشند. AAC با وسیله بخاطر تأکیدش بر حمایت بینایی هنگام کار آسیب شناس گفتار و زبان با کودکان اوتیسم همواره در خط مقدم مداخلات اولیه است. اما لازم است مشخص کنیم از کجا با AAC شروع کنیم و از لحاظ رشد زبانی تا کجا پیش برویم، زمانی که AAC برای کودک دارای اتیسم بکار گرفته می شود ممکن است گفتار شفاهی هنگام مداخله به همراه نوعی از حمایت بینایی شروع به پدیدار شدن کند. Mirenda و همکارانش (۲۰۱۳) نتایج درمانی را در یک مطالعه کوهورت ۱۹۱ کودک با تشخیص اوتیسم تحلیل کردند، این کودکان مداخله فشرده و به هنگام و همچنین پشتیبانیAAC را دریافت کرده بودند، که نتایج جالبی با توجه به دستیابی به گفتار کلامی تا سن ۶ سالگی حاصل شد. در زمان تشخیص اولیه 38,2% کودکان خزانه واژگانی حداقل ۵ کلمه یا کمتر داشتند که تنها ۱۰٫۵% کودکان در سن ۶ سالگی همچنان نیاز به AAC داشتند. ۳۱٫۴% کودکان تک کلمه و بدون عبارت بودند که ۱۴٫۱% گروه را با گفتار سطح پائین در سن ۶ سالگی تشکیل می دادند. این تغییرات یک کاهش جمعی از ۶۹٫۴% به 24,6% در کودکان نیازمند به پشتیبانی AAC نشان می داد که حاکی از تمایل به فراگیری گفتار شفاهی هنگام ارائه مداخله بهنگام و فشرده بود. این تغییرات متناسب با یافته های اخیر مربوط به نتایج درمان مداخله به هنگام برای برنامه هایی است که بر مداخله رفتاری و زبانی تأکید می کنند (2010 Dawson et.al) بنابراین، AAC ممکن است به عنوان یک کاتالیزور اولیه برای آموزش انتزاعی عمل کند و در فرآیند مداخله هنگام کسب گفتار و رشد سیستم زیاتی نو ظهور دیگر استفاده نشود. در سایر موارد، AAC، بخصوص هنگام تؤام بودن با آپراکسی گفتاری یا سایر مشکلات در برنامه ریزی حرکتی در تولید گفتار و نواقص شناختی، یک نیاز برای تمام طول عمر خواهد شد. در مورد آپراکسی، توجه به استفاده از AAC به عنوان یک سیستم زبان پیشرفته و توسعه سوادآموزی در همان ابتدای ایجاد اهداف درمان باید نشان داده شود.
1-اگر کودکم به ابزار AAC علاقه نشان ندهد چه کار کنم؟
ابتدا باید دلیل این مقاومت را پیدا کنیم. شاید ابزار برایش پیچیده است یا محرکهای حسی نامناسبی دارد. ما با اصلاح سیستم، معرفی تدریجی و استفاده از تقویتکنندههای مثبت، این چالش را حل میکنیم.
2-چه تفاوتی بین AAC و گفتاردرمانی معمولی وجود دارد؟
گفتاردرمانی روی تولید گفتار تمرکز دارد، درحالی که AAC روی برقراری ارتباط از هر راه ممکن (تصویر، اشاره، تکنولوژی) تأکید میکند. این دو روش مکمل هم هستند و اغلب به صورت ترکیبی استفاده میشوند.
مشکلات حسی میتواند در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان، با طیف وسیعی از علائم از اضطراب و افسردگی، دوقطبی تا اختلال وسواسی جبری تا اختلالات سوءظن، اثرگذار باشد. هنگامی که برخی کودکان به تنهایی دچار اختلالات روانپزشکی هستند ممکن است علائمی از پاسخ های رفتاری شدید و قوی را در مواجهه با رویدادهای حسی داشته باشند. کودکان ممکن است هیجان زده و مضطرب، منتظر رویدادهای ترسناک و یا ناراحت باشند چرا که در سطح پایینی از سیستم های عصبی-هیجانی قرار دارند. برخی از کودکان به خاطر قرار گرفتن در یک وضعیت حسی، کارهای بیهوده می کنند و واکنش های نامناسبی بروز میدهند. تشخیص دقیق اختلال حسی در کودکان و درمان مشکلات حسی کودک نیاز به یک ارزیابی دقیق و تخصصی دارد. مرکز کاردرمانی حسی کودکان دکتر صابر در تشخیص اختلال پردازش حسی و درمانهای تخصصی نظیر اتاق تعدیل حسی، سنسوری روم و ماساژ درمانی کودکان فعالیت می نماید. اصلاح مشکلات حسی کودکان موجب بهبود رفتار های سازشی کودک و تسهیل رشد ذهنی و اجتماعی او می گردد.
هنگامی که مشکلات روانپزشکی و حسی توامان با هم اتفاق میافتد. علائم روانپزشکی در زمانهایی که مشکلات حسی کودک نمایان میگردند، بسیار کاهش پیدا می کنند. کودکی که دارای حس های بالایی است در جشن تولد ها و محیط های پر سر و صدا و شلوغ، واکنش هیجانی از خود نشان میدهد و این امر به این دلیل است که محرک ها برای او تحمل ناپذیرند و به اختلالات اضطرابی وی مربوط نیست. هنگامی که محرک مضر رفع گردد رفتار اضطرابی نیز دور میشود، متاسفانه در کودکان در حال رشد این مسئله متفاوت بوده و آنها در برابر مشکلاتی که برای دیگر مردم بسیار ساده هستند مضطرب می شوند، نگران می شوند و عذاب می کشند. آنها همچنین از موقعیت های مشابه نیز نگران می شوند. کودکی که سطح انرژی پایینی دارد، بالای تخت خود را با پارچه های نرم و مرطوب می پوشاند که این قضیه ربطی به علائم بالینی افسردگی ندارد. پاسخ های بالای حسی به طور خاص میتواند به مشکلات اجتماعی- هیجانی و اضطراب و افسردگی مربوط باشد. حداقل در ابتدای قضیه، رفتارهای حسی همیشه مربوط به چالش های رفتاری است. کودکانی با مشکلات حسی بداخلاق و عصبی هستند چرا که واکنش آنها به محرکهای حسی بسیار شدید است و مدت زیادی ترمیم آن ها طول خواهد کشید و همین امر ممکن است وفق دادن والدین با کودکان را سختتر کند و اینکه آنها احساس کنند بر روی پوست تخممرغ قدم می گذارند.
علائم مشکلات حسی
کودکان دارای اختلال پردازش حسی هنگامی که به سبب تجربیات حسی هدایت شده توسط خودشان احساس خوبی داشته باشند، روز خوبی را سپری می کنند، اما هنگامی که وقایع حسی تحمل ناپذیری داشته باشند، روز بدی را تجربه خواهند کرد. با این وجود،سیکل و چرخه خلق که در افراد دو قطبی دیده می شود، مثل اختلال پردازش حسی نیست، اگر چه کودک ممکن است هر دو علائم را با هم داشته باشد. کودکانی که احساس می کنند که دنیا مکانی غیر قابل پیش بینی با کلی محرک های بینایی و غیر قابل کنترل و صداها و بوهاست، برای غلبه کردن بر آن ها رفتارهای سخت و متعصبانه تری نشان می دهند و کودکی ممکن است پافشاری کند تا یک اتاق خواب فوق ساختار یافته با کتاب هایی در اندازه های دلخواه در طاقچه ها داشته باشد یا اصرار کند که دست هایش را همان لحظه که کثیف شده اند بشوید. تلاش می کند برای غلبه بر هر حسی که برای او تحمل ناپذیر است محرک بینایی تحت کنترل خود را داشته باشد، حس هایی مثل کثیف بودن دستان ، که از وسواس جداست، یا از بد گمانی، انگیزه ها و تصوراتی که منجر به حرکات تکراری یا عمل های روانی می شود و یا از هر چیزی که نشانگر اختلال وسواس جبری باشد، جداست. کودک اختلال حسی که واکنش بالا به محرک دارد و رفتارهای خارج از حد و مرز نشان می دهد، وقتی که بخواهد از یک موقعیت تحمل ناپذیر دور شود ممکن است کارهایی انجام دهد تا به شدت از آن رهایی یابد و یا بر آن غلبه کند ( فشار حسی) . شدت عکس العمل های رفتاری ممکن است مثل علائم اختلال سوءظن باشد ولی ممکن است چنانچه محرک حسی تحملناپذیر از رفتار جدا شده باشد، این علائم اختصاصی نباشد.
علائم سندروم ایکس شکننده طیفی از اختلالات یادگیری خفیف تا ناتوانی هوشی با عکسالعمل بالا نسبت به محرک های حسی، عملکرد بالا، اضطراب و خلق و خوی ناپایدار و دیگر علائم است. تشخیص این بیماری از طریق آزمایشگاه ژنتیک است و ایکس شکننده بیشتر در پسر ها موجب ناتوانی هوشی می شود و در دخترها به صورت عمومی خفیف تر است. هرگاه علائم روان پزشکی به صورت روشن مشخص شد، بسیار ضروری است تا ارزیابی برای مشکلات حسی انجام شود چرا که ممکن است علائم را بدتر کند. مشکلات حسی در اختلالات متنوعی مثل سندروم تورت مورد ملاحظه هستند. کسانی که سندروم توره دارند پیدرپی در حس لامسه و پردازش شنوایی،تعادل و هماهنگی و… ظرف و مشکل دارند. شخصی با سندروم تورت که توانایی لازم برای فرونشاندن تیک های صوتی و حرکتی دارد، در بیشتر اوقات ممکن است بر انجام تقاضاهای حسی که از او طلب می شود، ناتوان باشد.
در سالهای اخیر نقش عملکرد های حسی در اسکیزوفرنیا پررنگ شده است، که این موارد شامل از بین رفتن تجربیات حسی در افرادی است که علائم اولیه اسکیزوفرنیا را دارند. تحقیقات در مورد رها شدن از علائم حسی اسکیزوفرنیا نشان داده که در افراد اسکیزوفرن دارای عملکرد بالا، ورزش و رژیم غذایی سالم، پرهیز از الکل، خواب کافی و کنترل داده های حسی کلید استراتژی های درمانی هستند. برای بسیاری، این نیازها دادههای حسی را کم میکند، مثل مکان زندگی که دیوارهای آن از محرک ها کم باشد و ندیدن تلویزیون و موسیقی ملایم یا استفاده از مدالیته های حسی تا به خود تنظیمی برسند.و یا بازی های مخرب و یا موسیقی بلندتر نسبت به سایر صداها را تحت تاثیر قرار دهد.
متخصصین مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر با ارزیابی دقیق و کامل علائم حسی کودکان به طرح برنامه درمانی مناسب برای کودکان می پردازند. درمان ها شامل ماساژ درمانی، سنسوری روم، اتاق پردازش حسی، کاردرمانی حسی، یکپارچگی حسی، اتاق شنیداری و اتاق تقویت مهارت های بینایی و… می باشد.
زبان آموزی کودکان با آواز سازی کودک در زمان تولد شروع میشود و به سمت تولید واژه ها و جملات پیشرفت میکند. گفتار کودکان در سنین ۶ و ۷ سالگی شبیه بزرگسالان می گردد. کودکان در این سنین قواعد دستوری را به طور صحیح به کار میبرند و قادر به تولید جملات پیچیده و مرکب هستند. گفتاردرمانی به کودکان با مشکلات گفتاری نظیر ناروانی گفتار لکنت زبان و نوک زبانی حرف زدن،همچنین به کودکانی که دیر حرف می زند کمک می کند تا مراحل رشد کلامی را به درستی طی کرده و گفتار خود را بهبود بخشند. این امر موجب بهبود ارتباط کلامی و اجتماعی در کودکان شده و از مشکلات بیشتر در آینده نظیر گوشه گیری، اضطراب و افسردگی در کودک جلوگیری می نماید. گفتاردرمانی می تواند در آموزش مهارت های ارتباطی و اجتماعی کودکان موثر بوده و مهارت های اجتماعی صحیح را به آنان آموزش دهد. در کودکان با تاخیر کلامی تمرینات گفتاردرمانی و طی مراحل رشد زبانی کودک با انجام تکنیک های گفتاردرمانی موجب تولید گفتار و بهبود کلام در کودکان می گردد. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر به بررسی مراحل رشد زبانی کودکان و تشخیص مشکلات رشد گفتار وکلام در کودک و درمان اختلالات تکلم می پردازد. متخصصین مجرب این مرکز در کنار تجهیزات پیشرفته مرکز شامل اتاق شنیداری، سنسوری روم و … در جهت برطرف کردن مشکلات گفتاری کودکان فعالیت می نمایند.
مراحل رشد گفتار کودکان
گفتاردرمانی به توضیح مراحل رشد زبانی کودک و پیشرفت زبان در کودکی یا سال های اول زندگی طی مراحل خاص صورت می گیرد که شامل موارد زیر است:
صدا های زیستی پایه مانند گریه کردن: گریه نخستین صوت شیرخواران است که از تولد شروع می شود. گریه کودکان معمولاً نشان دهنده گرسنگی، درد و ناراحتی آنها است.
بغبغو کردن: آواهایی هستند که از دو ماهگی شروع می شوند، مانند: اه ه ه…
غان و غون کردن: آوا هایی که از شش ماهگی شروع میشوند مانند ما ما ما ما و با با با . غان و غون کردن مجموعهای از صداها هستند که با تکرارثبات بیشتر تولید میشوند ولی تقلیدی از اصوات شنیده شده نیستند چون شیرخواران ناشنوا هم غان و غون می کنند.
گفتار های تک کلمه ای که از حدود ده ماهگی شروع می شوند. در طی سال دوم زندگی کودک، تولید و درک کلمات به میزان زیادی افزایش می یابد.
گفتارهای دو کلمه ای که از حدود ۱۸ الی ۲۴ ماهگی شروع میشود ( آغاز ترکیب کلمات)
گفتار تلگرافی: این گفتار شامل دو، سه یا چند کلمه دارای معنا بوده ولی همراه با حذف همه کلمات غیر ضروری است.
کاربرد جملات که از حدود دو و نیم الی ۴ سالگی شروع می شوند. کودکان در این سنین جملاتی را به کار میبرند که بیشتر دارای ۳ تا ۵ کلمه است. اگر چه قواعد صحیح دستوری در این سنین با بزرگسالان متفاوت هستند ولی به تدریج بهبود می یابند.
عوامل موثر بر رشد کلامی کودک و اکتساب زبان
هم عوامل ذاتی و هم شرایط محیطی در رشد کلامی نقش دارند و هیچ کدام به تنهایی نمیتوانند توجیه کننده همه جنبههای رشد زبان و اکتساب مهارتهای زبانی باشند. بنابراین در رشد و اکتساب زبان، عوامل فیزیولوژیکی (زیست شناختی) و محیطی با یکدیگر در تعامل هستند.
برخی از عوامل که بر مراحل رشد کلامی کودکان در گفتاردرمانی کودکان به خصوص در دوران کودکی اثر می گذارند عبارتند از:
رسش یا رشد عمومی مانند رشد حسی-حرکتی. رسش عبارت است از آمادگی زیستی مبتنی بر یک نقشه ژنتیکی.
سلامت بدن
عدم بیماری
تحصیلات والدین
اقتصاد والدین
مدت زمان تعامل و میزان توجه والدین جهت آموزش و رشد گفتار
کیفیت گفتار والدین
میزان هوش کودک
مهارت های حافظه صوتی
یادگیری زبان در سنین پایینتر به خصوص در سالهای اولیه کودکی
نظارت و کنترل بر اکتساب زبان و مهارت های زبانی (فراشناخت) که بیشتر در ارتباط با کودکان بزرگسال و سنین بالاتر است.
ارتباطات اجتماعی همانند برقراری ارتباط و بازی با همسالان یا کودکان بزرگتر از خود
استفاده از وسایل ارتباط جمعی و فناوری
محیط های آموزشی و پرورشی چون مهدکودک و کودکستان
استفاده از قصهها و داستانهای متناسب با سن این کودکان
دیدگاه سوم: در ابتدا،رشد زبان و تفکر،متوازن و همزمان بود وسپس به هم می آمیزند.
ویژگیهای دیدگاه اول: زبان شکلدهنده تفکر است
به فرضیه ورف- ساپیر یا نظریه نسبیت زبانی معروف است
زبان قبل از تفکر به وجود آمده و به تدریج تفکر را ایجاد می کند
مفاهیم و ادراکات هر کشوری وابسته به زبان آن کشور است
زبان های متفاوت در کشورهای مختلف منجر به ادراکات متفاوت می شوند
اگرچه برخی از تحقیقات، فرضیه ورف- ساپیر را تایید می کنند ولی شواهدی نیز وجود دارند که بر خلاف این فرضیه است.
ویژگیهای دیدگاه دوم :زبان ابزاری است برای بیان تفکر
این دیدگاه در ارتباط با تئوری رشد شناختی پیاژه است
عمل کودک روی اشیای جهان واقعی یا محیط از طریق لمس و دستکاری آنها،ابتدا باعث ایجاد نوعی تفکر حسی می شود
به تدریج در طی رشد کودک، تفکر سیاسی منجر به ایجاد زبان جهت بیان آن افکار حسی می گردد.
در رشد شناختی کودک، تفکر پیش از یادگیری زبان اتفاق میافتد
کار کردن با اشخاص ناشنوا نشان میدهد که این افراد علیرغم عدم توانایی های زبانی از نظر سخن گفتن، توانایی تفکر و منطق را جهت حل مسائل دارند. همچنین برخی از تحقیقات بر روی کودکان خردسال، تئوری پیاژه مبنی بر اینکه تفکر قبل از یادگیری زبان ایجاد می شود را تایید می کنند. اما در عین حال باید پذیرفت که تفکر انسان تحت تأثیر واژگان یا کلمات نیز هستند. کلمات و به طور کلی زبان باعث تسهیل تفکر و اندیشیدن می گردند. بنابراین، زبان نمی تواند فقط ابزاری در جهت بیان افکار و اندیشهها باشد.
ویژگی های دیدگاه سوم: در ابتدا رشد زبان و تفکر،متوازن و همزمان بوده و سپس به هم می آمیزند
ترکیبی از دیدگاه اول ( فرضیه نسبیت زبانی ورف- ساپیر) و دیدگاه دوم( تئوری رشد شناختی پیاژه) است.
این دیدگاه توسط ویگوتسکی محقق و روانشناس روسی مطرح گردید.
رشد زبان و تفکر در مراحل اولیه رشد موازی بوده،این دو به طور همزمان ولی هر یک به صورت مستقل ایجاد می شوند ( در ابتدا به طور جداگانه و مستقل از هم)
در حدود دو سالگی با رشد زبان از طریق واژهها و نامگذاری اشیا و جهان پیرامون،زبان و تفکر به تدریج به هم می آمیزند و در یکدیگر ادغام می گردند.
از دیدگاه ویگوتسکی، مراحل رشد زبانی کودک و اکتساب زبان مهم ترین جنبه رشد کودکان محسوب می شود که نقش اساسی و پر اهمیت در رشد شناختی دارد. وی بر این اعتقاد بود که زبان مهمترین ابزار روانشناختی جهت کنترل و سازماندهی رفتار، تعاملات اجتماعی،حافظه،حل مسائل و برنامهریزی است.
از نظر ویگوتسکی ،عوامل فرهنگی و اجتماعی نقش بسیار مهمی در رشد شناختی و عملکردهای ذهنی دارند.کودکان توانایی گفتار و قدرت سخنوری را به علت نیاز به تعاملات اجتماعی و اثرگذاری بر دیگران یاد میگیرند. پیشرفت و رشد زبان در کودکان از گفتار بیرونی به طرف گفتار درونی است. در نهایت، گفتار درمانی کودکان به افکار آنها تبدیل میشود.
پرخاشگری در کودکان علل مختلفی دارد. بسیاری از کودکان برای به دست آوردن آن چه می خواهند، داد و فریاد و گریه به راه میاندازند. وقتی کودک از طریق پرخاشگری به خواسته خود میرسد، یاد میگیرد که گریه کردم و قشقرق به راه انداختن، پاداشی به دنبال دارد. معمولاً وقتی والدین با چنین رفتاری از جانب کودک مواجه می شوند، تسلیم شده و خواسته او را برآورده می کنند. به ویژه اگر کودک در اماکن عمومی چنین رفتاری از خودش نشان دهد، والدین صرفاً به خاطر آرام کردن او تسلیم فشارها می شوند. تا زمانی که والدین تصمیم کودک می شوند، در واقع به رفتار بد او پاداش می دهند و تا زمانی که یک رفتار پاداش میگیرد،خاموش نمی شود. اگر چنین رفتاری تبدیل به یک عادت شود،تغییر رفتار کودک کار مشکلی خواهد شد. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در زمینه بررسی علل پرخاشگری و درمان آن در کودکان با تکنیک های مختلف رفتاردرمانی پرخاشگری که توسط ادر متخصص کاردرمان و روانشناس کودک مرکز انجام می گیرد فعالیت می نمایند. بخش های مختلف مرکز شامل بازی درمانی، رفتاردرمانی، سنسوری روم، ماساژ درمانی و رفتاردرمانی در اختلال یادگیری…. موجب گردیده درمان مشکلات رفتاری نظیر پرخاشگری کودک با ریشه یابی صحیح و درمان تخصصی برطرف شده و رفتارهای مناسب جایگزین گردد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
عوامل تحریککنندهی رایج پرخاشگری در کودکان
برای مداخلهی مؤثر، باید ریشهی پرخاشگری در دوران کودکی را شناخت. پرخاشگری زمانی بروز میکند که کودک نتواند احساسات خود را بیان یا با موقعیتهای دشوار کنار بیاید.
برخی عوامل شایع عبارتاند از:
ناامیدی: ناتوانی در بیان مؤثر نیازها یا احساسات
تحریکپذیری بیش از حد: حضور در محیطهای شلوغ یا پر سروصدا میتواند موجب بروز پرخاشگری شود
خستگی: کمبود خواب احتمال بروز تحریکپذیری و خشونت فیزیکی را افزایش میدهد
قرار گرفتن در معرض خشونت: مشاهدهی پرخاشگری در خانواده ممکن است کودک را نسبت به خشونت بیتفاوت کند
تأخیرهای رشدی: کودکانی که در گفتار یا مهارتهای حرکتی دچار تأخیر هستند، ممکن است به دلیل ناامیدی رفتار پرخاشگرانه نشان دهند
نبود قوانین و مرزهای مشخص: قوانین ناپایدار یا متناقض باعث سردرگمی کودک و بروز خشم میشود
والدین باید به عوامل محرک متناسب با سن نیز توجه داشته باشند. برای مثال، کودکان در دوران نوپایی ممکن است برای بیان استقلال خود، پرخاشگری نشان دهند، زیرا هنوز زبان کافی برای بیان احساسات ندارند.
شناخت و حذف این عوامل به والدین کمک میکند تا سلامت عاطفی فرزندشان را حفظ کنند. این کار همچنین شامل تقویت رفتار مثبت، آموزش حل مسئله و ایجاد محیطی ثابت و قابل پیشبینی است. تشخیص زودهنگام عوامل محرک، از تشدید پرخاشگری جلوگیری کرده و رشد عاطفی سالم را تقویت میکند.
درمان پرخاشگری در کودکان
در رفتاردرمانی کودکان برخی از رفتارهای نامناسب کودک، نادیده گرفتن و بی توجهی بسیار موثر است و باعث می شود که تکرار آن رفتار به مرور کاهش یافته و در نهایت حذف شود. اگر چنین واکنشی را نسبت به رفتارهای مثبت کودک داشته باشیم، آن رفتارها نیز به سمت خاموشی خواهند رفت! بنابراین همیشه باید رفتارهای مثبت را مورد توجه قرار داد و برعکس رفتارهای منفی را نادیده گرفت. مثلاً زمانی که کودک شروع به پرخاشگری میکند یا قشقرق به پا میکند، بهترین کار نادیده گرفتن و عدم توجه به کودک است. یعنی وانمود کنیم که اصلا او را نمی بینیم و صدایش را نمی شنویم و یا اینکه با آرامش و بدون عصبانیت از کنارش بلند شویم و با فعالیتی خودمان را مشغول کنیم. زمانی که رفتار پرخاشگرانه کودک را مورد بی توجهی قرار میدهیم، زبان بدن ما نیز باید کاملاً آرام باشد. نباید عصبانیت را در چهره خود نشان دهیم و یا آن را با رفتار خود آشکار کنیم. مثلاً ظرف ها را با عصبانیت بشوییم و یا اینکه در اتاق را محکم به هم بکوبیم. عصبانیت ما چه در کلام و چه در رفتار، به نوعی توجه به رفتار کودک و تشدید کننده رفتار منفی او خواهد بود.
چگونه با پرخاشگری کودک مواجه شویم؟
بهترین توصیه برای مقابله با پرخاشگری کودک، نادیده گرفتن این موارد زمانی که کودک قشقرق به راه میاندازد، باید رفتار او را نادیده بگیریم، هرگونه توجه ما به این رفتار، به معنی تقویت آن است. رفتاری که پاداش نگیرد،خاموش خواهد شد. فراموش نکنید که باید صبور باشید و بتوانید در مقابل داد و فریاد کودک آرامش خود را حفظ کنید و عصبانی نشوید. حتی خشم را در صورت خود و یا در رفتار خود نشان ندهید. مقاوم باشید، از خودتان ضعف نشان ندهید و تسلیم نشوید. دفعات اول احتمالاً کودک مدت زمان بیشتری قشقرق به پا میکند، تا شما را وادار به تسلیم کند، اما رفته رفته زمانی که کودک متوجه میشود که شما مصمم هستید و داد و فریادش نظر شما را تغییر نمیدهد، از مدت زمان آن کاسته خواهد شد. روش موثر دیگری در چنین موقعیتهایی، «بغل کردن از پشت سر»است. با محاصره کردن کودک در حلقه دست ها و بازوهای تان، می توانید او را آرام کنید.
چگونه به رفتارهای پرخاشگرانه کودک بی توجهی کنیم؟
هیچ گونه تماس بدنی نباید برقرار شود.
هیچگونه تماس یا ارتباط کلامی نباید برقرار شود.
هیچ تماس چشمی با کودک برقرار نشود.
به یاد داشته باشید مهارت نادیده گرفتن در صورتی موثر است که همراه با نشان دادن توجه و پاداش دادن به رفتارهای مطلوب باشد.
بی توجهی به رفتارهای مثبت کودک، به مرور باعث کاهش و خاموشی آن رفتارها میشود.
« محرومیت» تکنیک رفتاردرمانی در پرخاشگری کودکان
باید ابتدا کودک را از عواقب زیر پا گذاشتن قانون آگاه کنیم و توضیح دهیم که اگر رفتار مورد نظر را انجام ندهد، برچسبی « ستاره» دریافت نخواهد کرد و جایزه ای هم در کار نخواهد بود. بنابراین او را از آنچه به او وعده داده ایم مثل تماشای تلویزیون، پارک رفتن، خرید اسباب بازی و… محروم می کنیم. برای اطمینان از این که کودک منظور ما را متوجه شده، از او می پرسیم اگر قانون را زیر پا بگذارد چه اتفاقی می افتد؟به این ترتیب مطمئن می شویم که کودک پیامد کار را متوجه شده است.
محرومیت هایی که برای کودک در نظر میگیریم، نباید طولانی مدت باشند. مثلاً وقتی کودک را از بازی با کامپیوتر محروم می کنیم،بهتر است مدت زمان یک روز تا یک هفته را در نظر بگیریم، چون وقتی مدت زمان محرومیت را طولانی می کنیم، کودک انگیزه خود را از دست می دهد و مسئله از ذهن او بیرون میرود. در نتیجه، محرومیت طولانی مدت کارساز نخواهد بود.
وقتی پیامد منفی را اجرا می کنیم، ممکن است با بیتفاوتی کودک مواجه شویم. به عنوان مثال به کودک می گویم به خاطر این که از قانون سرپیچی کردی و پرخاشگری داشته، امروز نمی توانید با اسباب بازی مورد علاقه ات بازی کنی. ممکن است کودک بگوید برایم مهم نیست و بعد خودش را با وسیله یا فعالیت دیگری مشغول کند. در چنین مواقعی والدین احساس میکنند که محرومیت بی نتیجه است و تاثیری روی کودک ندارد. در واقع کودک در حال امتحان کردن پدر و مادرش است و به نوعی از خودش مقاومت نشان می دهد. بهتر است والدین همچنان محرومیت را ادامه دهند و ناامید نشوند. به مرور زمان، کودک در مییابد که والدین ثابت قدم هستند و آنچه وعده داده اند را عملی می کنند، در نتیجه دست از مقاومت و نافرمانی بر نخواهند داشت. در نظر داشته باشید کودک را باید از امتیازاتی محروم کنید که برایش مهم هستند. مثلاً محرومیت استفاده از تلفن، برای فرزندی که بسیار اجتماعی است و دوستان زیادی دارد، موثر است. اما همین تنبیه برای فرزند تنها و گوشهگیر شما موثر نخواهد بود.
محرومیت باید با توجه به سن، شخصیت و علاقه کودک در نظر گرفته شود.
پیامدی که برای رفتار پرخاشگری کودک در نظر میگیریم، تا حد ممکن باید متناسب با رفتار منفی بوده و منصفانه باشد.مثلاً وقتی کودک لباسهایش را از کف اتاق جمع می کند و مادر او را به مدت یک ربع از تماشای تلویزیون محروم می کند،این تنبیه منصفانه است. اما اگر برای همین رفتار کودک را سه روز از تماشای تلویزیون محروم کند ،این تنبیه شایسته و عادلانه نیست. گاهی نمیتوانیم یک پیامد منفی برای رفتاری نامناسب در نظر بگیریم. بنابراین حذف یکی از علاقهمندیهای کودک را به عنوان پیامد منفی، تعیین میکنیم. مثلاً وقتی کودک بددهنی میکند و حرف زشت میزند، می توانیم او را از انجام بازی کامپیوتری در آن روز محروم کنیم.
تنبیه بدنی احساس لطیفی را که کودک نسبت به خود دارد، نابود میکند.
لازم است محرومیت یا پیامد منفی را بلافاصله بعد از انجام رفتار پرخاشگری اعمال کنیم. اگر فاصله زمانی زیادی بین رفتار بد کودک و پیامد منفی آن وجود داشته باشد، تنبیه تاثیر خود را از دست میدهد و کودک فراموش میکند که این تنبیه یا محرومیت برای کدام رفتارش در نظر گرفته شده است.
تداوم تنبیه رفتار ناشایست، بسیار مهمتر از شیوه انجام آن است. به عنوان مثال،در صورتی که می خواهید کودک از کلمات ناشایست استفاده نکند، یا چیزی را پرت نکند، اگر هر بار که فحش میدهد، حتماً تنبیه شود،خیلی سریعتر رفتارش اصلاح می شود تا زمانی که به طور غیر مداوم و گاه گاه او را تنبیه کنیم.
تشویق و تحسین همیشه مقدم بر تنبیه است.
در زمانی مشخص، مثلاً یک ماه، تنبیه و پیامد منفی را برای یک یا دو رفتار مشخص کودک در نظر میگیریم. اگر برای تمامی رفتارهای او تنبیه در نظر بگیریم، این کار نافرمانی اش را افزایش خواهد داد، چون دیگر انگیزهای برای تلاش نداشته و چیزی برای از دست دادن ندارد.
1- چه نوع محرومیتی برای رفتار پرخاشگرانه مناسب است؟
محرومیت باید منصفانه، کوتاهمدت و مرتبط با رفتار باشد. مثل محروم کردن از تلویزیون یا اسباببازی محبوب به مدت یک روز .محرومیت طولانی یا بیربط به رفتار کودک، انگیزه تغییر را کاهش میدهد.
2- آیا تنبیه بدنی در کنترل پرخاشگری مؤثر است؟
خیر. تنبیه بدنی احساس امنیت کودک را تخریب میکند و ریسک آسیب عاطفی و رفتاری را افزایش میدهد. این روش در مقاله هم رد شده است.
آمار منتشر شده اخیر از مرکز کنترل بیماری (CDC) نشان می دهد در ایالات متحده، از هر 68 کودک یک کودک اختلال طیف اوتیسم تشخیص داده می شود. مطالعات اوتیسم نشان می دهد 10 تا 20 درصد این کودکان قادر به بیان خواسته ها، نیازها و افکار به صورت کلامی نخواهند بود. درمان اوتیسم در منزل در کودکان و بزرگسالان یکی از راه های درمان مناسب برای این افراد می باشد. درمان خانگی اوتیسم در کودکان با استفاده از ابزار های تکنولوژیک از درمان های نوین در چند سال اخیر می باشد. مرکز توانبخشی اوتیسم دکتر صابر در حیطه کاردرمانی در منزل و گفتاردرمانی در منزل برای کودکان اوتیسم به صورت تخصصی فعالیت می نماید. 45 نیروی متخصص با تجربه مرکز با مراجعه به منزل کودک و بررسی وضعیت کودک اوتیسم و ارتباط والدین به ارائه درمان های مفید و مناسب برای کودکان اوتیسم می پردازند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
طبق آمار گزارش شده توسط CDC، هرسال بیش از بیست هزار کودک با تشخیص اوتیسم متولد می شوند و از لحاظ عملکرد در سطح غیرکلامی باقی می مانند. وقتی افراد اختلالات شدید گفتار و زبان دارند، استراتژیهای ارتباطی افزوده و جایگزین می تواند برای آن ها فرصتی ایجاد کند تا خودشان را ابراز کنند و صدایی داشته باشند. ناتوانی در برقراری ارتباط تأثیر قابل توجهی در کیفیت زندگی، دسترسی آموزشی، و رشد روابط و مهارت های اجتماعی دارد. سرخوردگی از ناتوانی در برقراری ارتباط می تواند منجر به چالشهای رفتاری نیز شود. خدمات گفتاردرمانی ارتباطی از ابتدایی ترین تمایل به کمک افرادی که قادر به تکلم یا بیان احساسات با مردم اطراف خود نبودند ایجاد شد.
درمان خانگی اوتیسم در کودکان
در فرمهای اولیه درمان اوتیسم در خانه، تماس چشمی، نمایشهای تصویری و حروف، تحت عنوان ACC گنجانده شدند. به منظور استفاده از این فرمهای اولیه، نیاز به تعامل رو در رو بود و تعامل معمولاً آهسته صورت می گرفت. همانطور که تکنولوژی پردازشگرهای حساس توسعه یافت، سیستم های ACC اختصاصی به وسیله کمپانیهای کوچک مختص ACC سفارشی ساخته می شدند و از تحلیل گفتار استفاده می کردند. این سیستم ها اغلب سنگین، حجیم و گران قیمت بودند. رایانه های شخصی (PC) و سیستم عاملهای استاندارد گزینه دیگر AAC شدند و دنیای جدیدی را برای توسعه دهندگان باز کردند. نه تنها مصرف کنندگان می توانستند از تکنولوژی برای تعامل رو در رو استفاده کنند، بلکه آن ها همچنین می توانستند از تکنولوژی برای نوشتن، خلق و ارائه سخنرانی و بسیار راحت تر در خانه های اشان، مدارس، سر کار، و جوامع استفاده کنند. دستگاههای رایانه ای قابل حملتر شدند و کمی ارزانتر از دستگاههای ACC اختصاص قبلی بودند.
سپس موبایل آمد، تکنولوژی های چندکاره که فرصتهایی را در اختیار مصرف کنندگان ACC و یا یادگیرندگانی می گذاشت که بسیار فراتر از ظرفیت فعلی دستگاه های ACC پیشرفت کرده بودند و از نظر قیمت بطور قابل ملاحظه ای ارزانتر بودند. تکنولوژی کامپیوتر دیجیتال یک مختصه همگانی در زندگی روزمره شد و در جوامع امروزی به یک وسیله محبوب ارتباطی تبدیل شده است. گسترش فناوری ارزان قیمت تلفن همراه بطور چشمگیری چگونگی ارائه خدمات آموزشی و رفتاری به افراد اوتیسم توسط تهیه کنندگان خدمات را تغییر داده است. از گوشیهای صفحه لمسی تا تبلتها، دستگاههای رایانه ای قابل حمل چیزی هرگز کاربرپسندتر، ارزانتر یا بطورعمومی در دسترستر نبوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که توسعه تکنولوژی جدید ارتباطی هر ساله با سرعت زیادی پیشرفت می کند، ظرفیت کودکان و اگاهی از چنین تکنولوژی نیز ناگزیر افزایش می یابد به طوری که اغلب از والدینشان پیشی می گیرند. استفاده روزافزون کودکان از تکنولوژی هم در زمینه آموزشی و هم در زمینه ارتباطی کاربرد داشته است، و هم اکنون یک فاکتور محیطی شایع در زندگی آن هاست.
امروزه به کودکان به عنوان «سخنگویان بومی» تکنولوژی اشاره می شود و این اغلب برای دانش آموزان دارای اوتیسم نیز صحیح می باشد. بسیاری از کودکان اوتیسم راحتتر با اشیاء غیرمتحرک مانند کامپیوتر یا iPAD تعامل می کنند. بعلاوه، بسیاری از کودکان اوتیسم از طریق دیدن یاد می گیرند و مهارت های تکنولوژی قویتری دارند. در دو سال گذشته، نظرات بسیاری در برنامه ها «ساخته شده برای تلویزیون» اعلام شد که استفاده از تکنولوژی را برای افراد اوتیسم مهم جلوه می داد. معمولاً این نظرات متمرکز بر کودکی بوده است که توانایی ارتباط گیری نداشت و اغلب دچار مسائل رفتاری به علت ناامیدی از عدم توانایی در برقراری ارتباط بود. زمانیکه اپلیکیشن ارتباطی در آی پد معرفی شد، کودک قادر بود افکار خود را صریح در میان بگذارد و رفتارهای نامناسب ناپدید شدند.
بنابراین به دلیل تبعات رسانه ای بسیاری از مصرف کنندگان شروع به خرید یک iDevice و یک برنامه ارتباطی خاص تا سطح بالایی کردند. زیرا مطمئن بودند که آی پد یک نوش دارو برای فرد دارای اوتیسم بود. مانند تمام تکنیکها و تکنولوژیها، جیزهای خاص برای افراد خاص کار می کند. همه افراد دارای اوتیسم برای سیستم ارتباطی به آی پد نیازی ندارند، بلکه می توانند از این تکنولوژی برای افزایش مهارت دیگری استفاده کنند. با این حال، شخصی که آی پد خریده بود، نمی دانست که چگونه برنامه را ارزیابی کند. چه برنامه ای را باید بخرد، چه برنامه ای مناسب بود و غیره. بنابراین، اکثر آی پدها برای سرگرمی و بازی مورد استفاده قرار گرفتند. حالا ما می دانیم که تکنولوژی موبایل را می توان به طور مؤثرتری نه تنها برای سرگرمی و به عنوان دستگاه ACC استفاده کرد، بکه همچنین در آموزش علمی، مهارتهای اجتماعی، مدلسازی ویدیویی، تشویق، ABA، گفتار- زبان درمانی، مهارت های حرکتی ظریف، حمایتهای بینایی، مهارت های کاربردی زندگی، مهارت های سازماندهی و افزایش استقلال به کار برد. کودک دارای اوتیسم نیاز و حقی برای گزینه های ارتباطی مشابه و در دسترس با هر فردی را دارند. امروزه اغلب مردم از دستگاه های چندکاره برای پاسخ گویی به نیازهای ارتباطی خود استفاده می کنند. این ایده که فقط یک دستگاه ارتباطی می تواند همه نیازهای کودک اوتیسم را برطرف کند دیگر معنی ندارد. برخی نیازها ممکن است به وسیله دستگاه اصلی برطرف شود، در حالیکه برخی ممکن است نیاز به لوازم جانبی و تکنیکهای خاص طراحی شده برای آن ها داشته باشد (مثل: خیره شدن و تماس چشمی، اسکن کردن متن، سازگار کردن صفحه کلید).
تکنولوژی های چندمنظوره، از تکنولوژی ACC فعلی ما پیشرفته تر و کم هزینه تر است. نگرانی روزافزون در خصوص افراد دارای اوتیسم، اشتغال و داشتن مهارت های زندگی مستقل است. داده ها نشان می دهد اکثر بزرگسالات دارای اوتیسم یا بیکارند یا کار سطح پایینی دارند. استخدام عنصری حیاتی برای داشتن زندگی سودمند در بزرگسالی است. افراد دارای اوتیسم لایق فرصتهایی برای شراکت به عنوان کارگران بهره ور در گروههای شغلی مناسب، پرداخت مالیات و بهیه کردن کیفیت زندگی اشان هستند. از موانع اشتغال موفق برای افراد دارای اوتیسم می تواند مهارت های ارتباطی ضعیف؛ مهارت های ظریف اجتماعی مانند شروع بحث، سیاستهای اداری، و خواسته های ناگفته؛ توانایی تکمیل مستقل کار بدون حضور کارفرما، یا مشکلات حسی مرتبط با محیط کار باشد. استفاده از تکنولوژی تلفن همراه می تواند برخی از این موانع را حل کند.
شناخت یعنی آن دسته از عملکردهای ذهنی که به ما برای به دست آوردن، سازماندهی کردن، دستکاری کردن و استفاده کردن از اطلاعات و دانش کمک میکند. شناخت شامل همه فرایندهای مرتبط با فکر کردن میشود. مرکز کاردرمانی شناختی دکتر صابر در زمینه بازتوانی شناختی بیماران با آسیب مغزی نظیر بیماران سکته مغزی، تمومور های مغزی و…. و کودکان با اختلالات رشدی مانند اوتیسم، بیش فعالی و نقص توجه، اختلالات یادگیری، اختلال پردازش حسی فعالیت می نماید. کلینیک دکتر صابر با تجربه بالا در حیطه توانبخشی شناختی و استفاده از ابزار و تکنیک های روز دنیا توانسته است بهترین نتایج را در زمینه درمان شناختی بدست آورد. کادر تخصصی مرکز توانبخشی شناختی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی، گفتاردرمانی و روانشناسی کودک با دو شعبه فعال در غرب و شرق تهران فعالیت می نماید. در این مطلب به توضیح عملکردهای شناختی مغز و مراحل مداخلات کاردرمانی شناختی پرداخته می شود تا با روند درمان کودکان بیشتر آشنا شوید.
عملکردهای شناختی
عملکردهای شناختی که میتواند در نتیجه یک سکته مغزی یا اختلالات تکاملی رشدی آسیب ببیند شامل موارد زیر است:
توجه: توانایی برای تمرکز کردن بر روی یک محرک حسی خاص و از بین بردن عوامل حواس پرتی توجه برای ایجاد عملکردهای شناختی دیگر لازم می باشد.
حافظه: توانایی برای نگهداری و به یاد آوری اطلاعات
درک ( making sense of senses ) : یک فرایند شناختی که بیشتر با آن آشنا خواهیم شد.
زبان: درک و بیان
پراکسیا: برنامه ریزی حرکتی
کارکردهای اجرایی: مهارتهایی که به منظور سازماندهی کردن و اجرای یک وظیفه مورد نیاز می باشد.
ارزیابی کاردرمانی شناختی
ارزیابی کاردرمانی شناختی در هر مرحلهای از بهبودی شامل یک آنالیز دقیق از مهارت های عملکردی (حرکت،حس،شناخت، روانی-، اجتماعی و اجتماعی) و تاثیر هر یک از آسیب ها بر روی توانایی بیمار در درگیر شدن در کارها در داخل یک محیط معین (فیزیکال،اجتماعی و فرهنگی) میباشد. ارزیابی عملکردهای شناختی اغلب به عنوان بخشی از یک ارزیابی مشاهده ای از فعالیت های انتخاب شده روزمره زندگی انجام میشود. به عنوان مثال وظایف آرایشگری و آماده سازی یک نوشیدنی داغ یا حتی توانایی های کار با ابزارهای ساده در کودکان.
این کار میتواند در بخش کاردرمانی شناختی که یک محیط مناسب را پدید میآورد یا در خانه فرد یا محیط اجتماعی که میتواند یک ارزیابی واقعی تری را از توانایی بیمار بسنجد، انجام شود.
زمان ارزیابی نکته مهمی است که بایستی به آن توجه شود. در فاز حاد بهبودی در سکته مغزی یک شخص ممکن است خسته شود و ممکن است در یک مجموعه پیچیده ای از آیتم های بهبودی دیگر نیز درگیر باشد و این میتواند بر روی وضعیت عاطفی بر روانی زیستی بیمار اثر بگذارد. ارزیابی مهارت های شناختی خاص در این مرحله نمی تواند یک بازتاب واقعی از توانایی بیمار ارائه دهد و می تواند این توصیه می شود که تا زمان انجام فاز توانبخشی شناختی منتظر بمانید. با این حال اگر یک آسیب شناختی میخواهد مورد بررسی قرار بگیرد، کاردرمانگر ممکن است عملکردهای شناختی را در فاز حاد به منظور تعیین وسعت آسیب و اطمینان از یک پیگیری مناسب، به ویژه اگر ترخیص برنامه ریزی شده باشد، ارزیابی کند. برای ارزیابی شناختی جزئی تر و بیشتر ممکن است فرد به یک نوروسایکولوژیست نیز ارجاع داده شود.
زندگی روزمره مستلزم استفاده از مهارت های فیزیکی و شناختی است. مهارت های شناختی یا تفکر می توانند بر موارد زیر تأثیر بگذارند:
توجه، تصمیم گیری، حافظه، حل مسئله، آگاهی از ایمنی. مشکلات در چنین مهارت هایی با آسیب به مغز، در نتیجه تروما یا تأخیر در رشد مرتبط است. کاردرمانی شناختی با تمرکز بر بهبود توانایی افراد در انجام فعالیت های زندگی روزمره و افزایش استقلال عملکردی کلی، نقش مهمی در کمک به افراد دارای اختلالات شناختی ایفا می کند. در اینجا به روش هایی که کاردرمانی شناختی می تواند کمک کند، اشاره شده است:
-ارزیابی عملکرد شناختی: کاردرمانگران ارزیابی های جامعی را برای سنجش توانایی های شناختی، از جمله حافظه، توجه، حل مسئله و عملکرد های اجرایی انجام می دهند.
-تغییر و تطبیق فعالیت ها: کاردرمانگران فعالیت ها را برای مطابقت با توانایی های شناختی فرد تغییر و تطبیق می دهند. این ممکن است شامل ساده سازی وظایف، تقسیم آن ها به مراحل کوچک تر، یا معرفی نشانه ها و راهنمایی ها باشد.
-آموزش حافظه: اختلالات شناختی اغلب بر حافظه تأثیر می گذارند. کاردرمانگران ممکن است از تکنیک های آموزش حافظه برای تقویت حافظه کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کنند.
-آموزش عملکرد های اجرایی: عملکرد های اجرایی، مانند برنامه ریزی، سازماندهی و تصمیم گیری، ممکن است مختل شوند. کاردرمانگران بر روی استراتژی هایی برای بهبود این مهارت ها کار می کنند و تکنیک هایی مانند تحلیل وظایف، تعیین هدف و مدیریت زمان را به کار می گیرند.
-تغییرات محیطی: کاردرمانگران محیط خانه و کار را برای شناسایی موانع یا خطرات احتمالی ارزیابی می کنند و تغییراتی را توصیه می کنند که از عملکرد شناختی حمایت کند. این ممکن است شامل ساده سازی چیدمان، کاهش عوامل حواس پرتی و تضمین ایمنی باشد.
-توانبخشی شناختی: کاردرمانگران برنامه های توانبخشی شناختی فردی را برای رفع نقص های شناختی خاص طراحی می کنند. این برنامه ها ممکن است شامل تمرینات مبتنی بر کامپیوتر، تمرینات حافظه و وظایف حل مسئله باشد.
-آموزش استقلال عملکردی: کاردرمانگران بر بهبود توانایی فرد در انجام مستقل فعالیت های روزمره تمرکز می کنند. این می تواند شامل وظایف مراقبت از خود مانند لباس پوشیدن، آراستن و آشپزی باشد.
-ادغام اجتماعی: کاردرمانگران برای ادغام مجدد افراد دارای اختلالات شناختی در جوامع خود تلاش می کنند. این ممکن است شامل آموزش مهارت های اجتماعی، گشت و گذار در جامعه و استراتژی هایی برای حرکت در فضاهای عمومی باشد.
-حمایت عاطفی و رفتاری: اختلالات شناختی می توانند بر سلامت عاطفی و رفتار تأثیر بگذارند. کاردرمانگران به جنبه های عاطفی و رفتاری می پردازند و به افراد کمک می کنند تا استراتژی های مقابله ای را توسعه دهند، استرس را مدیریت کنند و در فعالیت های معنا دار شرکت کنند تا کیفیت کلی زندگی خود را افزایش دهند.
ارزیابی استاندارد توانبخشی شناختی
کاردرمانگران شناختی یک تنوع از ابزارهای غربالگری و ارزیابیهای استاندارد شده را دارند که میتواند به منظور کمک در ارزیابی عملکردهای شناختی مورد استفاده قرار گیرد. ارزیابی های استاندارد و برپایی آسیب به فراهم آوردن ارزیابی های معتبر و پایا از مهارت های عملکردی یا به عبارتی دیگر اجزای شناختی خاص کمک می کند. این ارزیابی ها نبایستی به طور جداگانه مورد استفاده قرار بگیرند، بلکه بایستی با ترکیب با ارزیابی های مشاهدهای کلینیکی و استدلالات کلینیکی به کار رود تا میزان تاثیر آسیب های شناختی بر روی اجرای کاری ( Occupational performance ) مشخص شود. توصیه می شود که کاملا فرایندهای اعتبار و انجام تست آشنا باشید تا میزان تکرارپذیری برای هر تست معلوم شود.
تعدادی از این ارزیابی ها بر پایه آسیب می باشند ( impairment base ) و توصیه می شود در هنگام تفسیر نتایج در مواردی که لزوماً از لحاظ کلینیکی معنی دار نیستند یا به اجرای عملکردی فرد مرتبط نیستند احتیاط کنید.
تعدادی ارزیابی مشاهدهای استاندارد شده از عملکرد وجود دارد مثل ( AMPS ) یا ارزیابی مهارت های حرکتی و پردازشی که به منظور اندازه گیری کیفیت اجرای فعالیت های روزمره زندگی استفاده می شود. دیگر ارزیابی ها و ابزارهای غربالگری استاندارد شده که می توانند به منظور تکمیل ارزیابی عملکرد های شناختی مورد استفاده قرار گیرد شامل موارد زیر است:
رویکردهای توانبخشی شناختی
رویکردهای اصلی توانبخشی شناختی که به وسیله کاردرمانگران استفاده میشوند شامل موارد زیر است:
کاردرمانگران شناختی تمایل دارند تا از یک رویکرد عملکردی برای توانبخشی افراد با ضایعات شناختی استفاده کنند که این شامل آموزش خاص هر تکلیف و استفاده از فعالیت های معنی دار و آشنا است.
مداخلات کاردرمانی شناختی
اصول مداخله برای توانبخشی شناختی افراد مبتلا به آسیب های شناختی شامل موارد زیر است:
هدفدار: شخص با مشکل شناختی در صورتی که در انتخاب فعالیت هایی که در آن مشارکت می کنند دخالت داشته باشد، بیشتر درگیر می شود. اهداف بایستی معنی دار و مرتبط باشند. اهداف به طور مستقیم مداخلات شناختی را پردازش می کنند و بایستی با نیازها و خواسته های بیمار مرتبط باشند. اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تنظیم شده و تا حد امکان ( SMART ) باشد یعنی خاص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی (با مقداری چالش) واقعی(در محدودی محیط و منابع موجود) و با توجه به نمودارهای زمانی تنظیم شود و بایستی یک مرور منظمی از اهداف با بیمار، خانواده/مراقب و تیم درمانی انجام شود. در صورتی که بیمار، خانواده اش با تیم در حال کار به سمت اهداف مورد توافق و یکسانی حرکت کنند، یک نتیجه رضایت بخش به وجود خواهد آمد.
فردی: یک انتخابی از استراتژی ها و تکنیک های مداخله می تواند نیاز باشد. همانطور که افراد دارای علایق و پاسخ های فردی نسبت به مداخلات هستند.
آموزش دادن به خانواده/مراقبان/دوستان و دیگر افراد مهم و مرتبط تا اینکه آنها بفهمند چه مشکلاتی یک فرد میتواند داشته باشد و بتوانند با کاربرد استراتژی ها و فراهم آوردن حمایت کمک کنند.
شامل حمایت های روانی زیستی و عاطفی باشد.
افراد دارای مشکلات شناختی ممکن است، اضطراب، افسردگی و حس فقدان کنترل و خودباوری را روز به روز بیشتر کنند. به این نکته باید توجه داشت و مداخلات به منظور ساپورت مدیریت این مشکلات مثل، آموزش مدیریت اضطراب، آموزش ریلکسیشن و دارو فراهم شود.
استراتژی های مداخلات توانبخشی شناختی
آموزش تکلیف خاص یا بازآموزی عملکردی: تاکید بر روی ارزش استفاده از تکلیف های خاص و مرتبط عملکردی و ویژگی های تکلیف به منظور حمایت از تغییرات رفتاری می باشد.
عملی شدن: تکرار در یک زمان و استفاده از ظرفیت حفظ شده در کمک کردن به فرایند یادگیری.
یادگیری بدون خطا: افراد مبتلا به آسیب مغزی و اختلالات رشدی، ممکن نیست که از اشتباهاتشان یاد بگیرند. بنابراین رویکردی که با دادن نشانه ها و راهنمایی ها به یک نتیجه موفقیت آمیز می رسد احتمالاً فرایند یادگیری را بیشتر افزایش میدهد. این در مورد افراد مبتلا به مشکلات حافظه مستند شده است.
تطابق محیطی: تعدیل صدا و عوامل پرت کننده حواس، از بین بردن صداهای محیطی و ایجاد تطابق آتی مثل تختههای پیام.
جبران و آموزش استراتژی: حمایت های خارجی و روش های تطابق یافته،برای مثال استفاده از کمک های حافظه ای مثل صفحات،دفتر خاطرات و تقویم.
یادآور و دستورالعمل ها:دستورالعمل مستقیم و کمک با راهنمایی می تواند یادگیری مهارت ها را افزایش دهد.
آموزش مهارت ها/بازآموزی: این مورد برای بازآموزی مشکلات شناختی حمایت محدودی را فراهم می کند. اگرچه بعضی از مطالعات بهبود مهارت ها را در هنگام فراهم آوردن بازاموزی خاص برای ظرفیت توجهی پایه گزارش کرده اند.
بازآموزی هنگامی که در یک زمینه عملکردی و معنی دار انجام شود و سطح خاصی از ضایعه بی توجهی فرد را مورد هدف قرار دهد، توانبخشی شناختی در توجه موثر تر است. کودکان با اختلالاتی نظیر اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اوتیسم، مشکلات پردازش حسی، اختلالات یادگیری و… می توانند از خدمات کاردرمانی شناختی بهرمند شوند.
منابع:
theotcentre.co.uk
cincinnatichildrens.org
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
سوالات متداول:
1. کاردرمانی شناختی برای چه کودکانی نیاز است؟
کودکان با مشکلات توجه، حافظه، ادراک مانند کودکان اوتیسم، بیش فعال، اختلال یادگیری، مشکلات ذهنی می توانند از کاردرمانی شناختی استفاده نمایند.
2. عملکرد های شناختی چیست؟
توجه، حافظه،درک، کارکردهای اجرایی، برنامه ریزی و حل مسئله از جمله عملکردهای اجرایی می باشند.
هوشیاری چیست؟ فرایند ذهنی است که به خصوص در روانشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد. این فرایند ذهنی باعث میشود تا افراد از حس های بدنی، افکار، هیجانات، خاطرات خود و رویدادهای محیطی آگاه گردند. در کاردرمانی هوشیاری به مرحله و حالتی از آگاهی نسبت به خود و محیط اطراف فرد اشاره دارد. مرکز توانبخشی دکتر صابر با در اختیار داشتن متخصصین روانشناس و کاردرمان و گفتاردرمان در زمینه ارزیابی و بهبود هوشیاری در کودکان فعالیت می نماید. اختلالاتی نظیر اوتیسم، بیش فعالی و… با تجربه و تخصص کادر درمانی کلینیک توانبخشی دکتر صابر، به بهترین نحو ممکن درمان می گردند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر مجهز به بخش سنسوری روم، اتاق شنیداری و اتاق توجه بینایی می باشد که در پیشرفت و بهبود توجه و هوشیاری کودکان موثر می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
هوشیاری به افراد امکان می دهد تا آنها توانایی برقراری ارتباط با دیگران، یادآوری خاطرات، تفکر با پاسخ مناسب به تحریکات مکانیکی مختلف را داشته باشند. پیوستار هوشیاری(تسلسل هوشیاری) می تواند شامل دامنه گستردهای از تجربیات به صورت گوش به زنگی و آگاه بودند تا عدم آگاهی و پاسخ دهی متغیر باشد.
هوشیاری چیست
در اینجا به تعاریفی از هوشیاری اشاره می گردد:
هوشیاری عبارت است از آگاهی شخص نسبت به خود،افراد و محیط اطرافش به نحوی که محتوا و میزان این آگاهی خود به عوامل دیگری چون توجه،ادراک و اطلاعات وابسته است.
هوشیاری فرایندی است که افراد نسبت به هیجانات و احساسات،اطلاعات موجود در حافظه،افکار و محیط اطرافشان آگاهی می یابند.
هوشیاری از دیدگاه روانشناسی
ویلیام جیمز روانشناس و فیلسوف آمریکایی معتقد بود که هوشیاری شامل هر چیزی است که ما از آن آگاه هستیم از جمله وجود خودمان. وی هوشیاری را به جویباری تشبیه میکند که همواره در جریان است. آن همانند یک جویبار است،یعنی جریان همیشگی و پایداری تصورات،افکار،حواس و غیره. هوشیاری دائماً متغیر،شخصی و انتخابی است.
جیمز معتقد بود که هوشیاری امری سودمند است چون باعث می شود تا انسان از طریق انتخاب، خود را با محیط اطرافش سازگار کند. هوشیاری جویباری است که توانایی ما را برای تطابق با محیط پیرامون مان افزایش می دهد. ویلیام جیمز از بیان گذاران مکتب پراگماتیسم ( اصالت عمل یا کاربرد گرایی) بود.
کاردرمانی و اجزای هوشیاری
به طور کلی اجزای هوشیاری یا تغییرات هوشیاری به دو عامل بستگی دارد:
بیداری
آگاهی یا محتوای هوشیاری (به عنوان مثال از نظر حافظه،ادراک،توجه،محاسبه و قضاوت)
نکتهای که باید توجه داشت این است که اگر فرد آگاهی لازم را داشته باشد بیدار نیز هست ولی در صورت بیداری لزوماً آگاه نیست. دو قسمت سیستم عصبی مرکزی شامل سیستم فعال کننده مشبک و نیمکره های مغز در حفظ هوشیاری نقش دارند. آسیب به سیستم فعال کننده مشبک، نیمکره های مغزی و ارتباط بین دو نیمکره مغزی می توانند باعث اختلالات هوشیاری گردند.
سیستم فعال کننده مشبک ( شبکه ای)
سیستم فعال کننده مشبک یا سیستم فعال کننده مشبک صعودی بخشی از سیستم عصبی مرکزی بخصوص ساقه مغزی است که نقش بسیار مهمی در بیداری دارد.
این سیستم شامل مسیرهای متعدد منتشری است که از تشکیلات مشبک مزانسفالون یا مغز میانی به طرف بالا صعود می کنند و در نواحی دیانسفالون و نیمکره های مغزی خاتمه می یابند.
اگر ساقه مغزی( تنه مغزی) در انتهای فوقانی مزانسفالون قطع گردد، نیمکره های مخی( مغزی) غیر فعال شده و باعث کما می گردد،ولی قطع ساقه مغزی در وسط پل مغز باعث فعال شدن نیمکره های مخفی می گردد که نتیجه آن بیداری و عدم خواب است. بنابراین احتمالاً فعالیت مورخ و بیداری تحت تأثیر تشکیلات مشبک ساقه مغزی در مزانسفالون و بخش فوقانی پل مغزی است. همچنین دو ناحیه تالاموس و هیپوتالاموس نقش مهمی در خواب و بیداری دارند.
تحریک سیستم فعال کننده مشبک
عوامل تحریک سیستم فعال کننده مشبک که نتیجه آن بیداری است عبارت است از:
تحریکات حسی از قسمتهای مختلف بدن به تشکیلات مشبک
تحریکاتی که از مخ به ویژه قشر مغز به تشکیلات مشبک می روند
تحریکات سیستم لیمبیک (دستگاه کناری)
کاردرمانی در افزایش هوشیاری کودکان
برای افزایش هوشیاری در کودک می توان از محرک های حسی مختلف جهت بالا رفتن گوش به زنگی کودکان استفاده نمود. محرک های حس لمس و حس وستیبولار، حس عمقی و حس بویایی از جمله محرک هایی هستند که می توانند در افزایش هوشیاری کودکان موثر باشند. یکپارچگی حسی یکی از روش های مهم در کاردرمانی می باشد که با تحریک چندگانه حواس کودک موجب ایجاد یکپارچگی حسی و تحریک مناسب مغزی برای ایجاد هوشیاری می گردد.
همچنین با استفاده از تمرینات طراحی شده می توان سطح توجه شنیداری و بینایی را در کودک بالا برد و فرد را در جهت بهبود هوشیاری یاری نمود. مورد دیگر بهبود مهارت های حافظه در کودکان است که در کنار افزایش قدرت تحلیل و استدلال در کودکان می توان هوشیاری کودک را بهبود بخشید. مرکز تخصصی کاردرمانی ذهنی و حرکتی کودکان دکتر صابر با استفاده از امکانات مختلفی نظیر اتاق بهبود مهارت های شنیداری، اتاق توجه بینایی، سنسوری روم و اتاق کاردرمانی یکپارچگی حسی به کودکان در جهت بهبود مهارت های توجهی، حافظه و ادراک بینایی و شنیداری کمک می نماید و به درمان اختلالاتی نظیر بیش فعالی، اوتیسم و اختلالات پردازش حسی و اختلال یادگیری در کودکان می پردازد.
یکپارچگی حسی در کنار بهبود مهارت های حرکتی و هماهنگی حرکتی در کودک موجب تحریک سیستم لیمبیک و افزایش هوشیاری در فرد می گردد، همچنین هماهنگی اندام ها را بالا برده و در نتیجه توجه و تمرکز را در کودک بالا می برد. بهبود مهارت های استدلال و ادراکی با انجام تمرینات طراحی شده مانند مازهای مختلف می تواند در بهبود هوشیاری مفید باشد.
سوالات متداول:
1.آیا هوشیاری کودک تاثیری در یادگیری او دارد؟
در صورت اختلال در هوشیاری کودک می تواند دچار حواس پرتی شده و به علت عدم ارتباط صحیح دو نیمکره مغز در کودک امکان یادگیری مناسب در کودکان دچار اختلال می گردد.
2.برای بهبود هوشیاری در کودک چکار کنیم؟
انجام تمرینات تخصصی در جهت بهبود توجه و تمرکز، افزایش قدرت حافظه کوتاه مدت و حافظه فعال کودکان، بهبود استدلال و قضاوت کودکان و بهبود مهارت های ادارکی در کودک می تواند موجب افزایش هوشیاری در آنان گردد.
یکی از مهم ترین و اساسی ترین مهارت های مورد نیاز برای انجام مکالمه، حضور در گروه و ارتباط اجتماعی مناسب، رعایت نوبت است. اما کودک دارای اختلالات طیف اوتیسم در این حیطه دارای مشکلی مشخص و غیر قابل انکار است و این امر بر توانایی ارتباطی کودک اوتیسم و برقراری مکالمه با دیگران اثر منفی دارد. مرکز اوتیسم دکتر صابر با در اختیار داشتن تیم تخصصی گفتاردرمان اوتیسم، کاردرمان اوتیسم و روانشناسان کودک متخصص در زمینه رفتاردرمانی اوتیسم در درمان مشکلات رفتاری کودکان اوتیسم فعالیت می نمایند.
بنابراین رعایت نوبت نوعی از توانایی است که نیازمند تمرکزی قوی در تمامی برنامه های مداخله ای و آموزشی فرد دارای این دسته از اختلالات است. این حیطه نیازمند تمرکز بیشتری است چه در مراحل اوليه و چه در مراحل بعدی، هنگامی که فرد مهارت های ارتباطی سطح بالاتری به دست می آورد. در برنامه “بيش از کلام ” هانی توصیه می شود با استفاده از دسته ای از علامت و نشانه ها رعایت نوبت و زمانی که نوبت به وی می رسد به کودک اوتیسم آموزش داده شود. در این برنامه دو دسته از نشانه ها پیشنهاد می شوند. نشانه های آشکار و نشانه های طبیعی .
نشانه های آشکار، علائم و اشاره هایی هستند که دقیقا به کودک اوتیسم می گویند چه کارهایی انجام دهد. این کار را می توان با گرفتن دست وی و هدایت به سمت عملکردهایی که از او انتظار می رود انجام داد (هدایت جسمی) و یا به طور شفاهی و کلامی مثلا از طریق گفتن و تذکر اینکه نوبت وی است که فعالیت مورد نظر را انجام دهد.
نشانه های طبیعی برعکس نشانه های آشکار، کودک اوتیسم را با استفاده از مکث، سکوت و انتظار کشیدن تشویق می کند که رعایت نوبت کند و یا نوبت خود را درک کند، استفاده از سئوال، نشانه های دیداری، و راهنمایی، استفاده از تقویت کننده برای اوتیسم راه های دیگر ارائه نشانه های طبیعی برای آموزش نحوه رعایت نوبت به کودک اوتیسم به شمار می روند.
مشکل رعایت نوبت در کودکان اوتیسم
نوبت گیری یک مهارت اجتماعی اساسی است که نقش حیاتی در ارتباطات و تعاملات ایفا می کند. برای کودکان مبتلا به اوتیسم، تسلط بر این مهارت به ویژه حائز اهمیت است زیرا شکاف بین آن ها و همسالان شان را پر می کند و تبادلات اجتماعی روان تری را تسهیل می نماید. با وجود اهمیت آن، بسیاری از کودکان در طیف اوتیسم به دلیل موانع ارتباطی و مشکلات درک اجتماعی، نوبت گیری را چالش برانگیز می یابند. نوبت گیری یک مهارت اجتماعی اساسی است که برای همه کودکان، به ویژه برای کودکان در طیف اوتیسم، حیاتی است. این مهارت با ترویج گوش دادن فعال و همدلی، ارتباط مؤثر را تقویت می کند. کودکان یاد می گیرند که به نوبت دیگران احترام بگذارند، که نه تنها تجربیات اجتماعی آن ها را غنی می کند بلکه مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی آن ها را نیز افزایش می دهد. تمرین نوبت گیری فقط در مورد ارتباطات نیست؛ برای تنظیم هیجانی و ادغام اجتماعی حیاتی است. این مهارت به کودکان صبر می آموزد و به آن ها کمک می کند تا تکانشگری را مدیریت کنند، که برای تعاملات آرام و سازنده ضروری است. علاوه بر این، با ماهرتر شدن کودکان در نوبت گیری، از طریق همکاری و کار گروهی دوستی هایی ایجاد می کنند. مداخلات اولیه که شامل والدین می شود، می تواند این نتایج را افزایش دهد و به طور مثبتی بر پویایی خانواده و رشد اجتماعی – عاطفی کودک تأثیر بگذارد. در نهایت، تسلط بر نوبت گیری به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا موقعیت های اجتماعی را به طور مؤثرتری مدیریت کنند و راه را برای روابط عمیق تر و تعاملات موفق هموار می سازد. استراتژی های مؤثر برای آموزش نوبت گیری به کودکان مبتلا به اوتیسم شامل انواع رویکرد های ساختاریافته است. اولاً، اجرای بازی های ساختاریافته که بر مفهوم نوبت گیری تأکید دارند، می تواند به ویژه مفید باشد. بازی هایی که به عناصری مانند انداختن تاس یا استفاده از کارت نیاز دارند، به کودکان کمک می کنند تا مکانیک انتظار برای نوبت خود را یاد بگیرند. برای کودکان کوچک تر یا آن هایی که چالش های رشدی قابل توجهی دارند، ایجاد یک محیط غیر کلامی می تواند به ساده سازی فرآیند یادگیری کمک کند. این به آن ها اجازه می دهد تا بدون فشار اضافی دستور العمل های کلامی، به طور کامل تری با فعالیت درگیر شوند. در مقابل، کودکان بزرگ تر اغلب از توضیحات کلامی صریح در مورد اهمیت نوبت گیری در مکالمه بهره مند میشوند.
چرا کودک اوتیسم من نمیتواند نوبت را رعایت کند؟
کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب با مفهوم نوبت گرفتن و رعایت آن دچار مشکل میشوند. این چالش تنها یک رفتار لجبازانه نیست، بلکه ریشه در تفاوتهای عصبی و شناختی دارد که در این کودکان مشاهده میشود. برای درک بهتر این موضوع، لازم است به بررسی علمی این تفاوتها بپردازیم. یکی از مهمترین دلایل این مشکل، تفاوت در پردازش اجتماعی است. کودکان اوتیسم در درک قوانین اجتماعی مانند نوبتگیری با دشواری روبرو هستند. تحقیقات نشان دادهاند که این مسئله به دلیل تفاوت در عملکرد مغز، به ویژه در مناطقی که مربوط به حافظه کاری و کنترل تکانه هستند، ایجاد میشود. حافظه کاری ضعیف باعث میشود کودک دستورالعملهای مربوط به نوبت را به راحتی فراموش کند. همچنین، کنترل تکانه در این کودکان ممکن است دچار مشکل باشد، به این معنی که مقاومت در برابر تمایل به انجام فوری فعالیتها برایشان دشوار است.
مسئله دیگر، مشکلات درک مفاهیم انتزاعی است. مفهوم نوبت یک قاعده اجتماعی انتزاعی محسوب میشود که نیازمند درک دیدگاه دیگران است. کودکان اوتیسم در تئوری ذهن که همان توانایی درک افکار و احساسات دیگران است، ضعف دارند. این موضوع باعث میشود نتوانند به خوبی بفهمند که چرا باید صبر کنند و نوبت دیگران را رعایت کنند.
علاوه بر این، حساسیتهای حسی و اضطراب نیز نقش مهمی در این مشکل ایفا میکنند. بسیاری از کودکان اوتیسم به دلیل اضطراب ناشی از تغییر یا حساسیت به انتظار کشیدن، در رعایت نوبت مقاومت نشان میدهند. برای مثال، وقتی فعالیت مورد علاقهشان در جریان است، ممکن است تحمل نوبت دیگران برایشان بسیار سخت باشد. محیطهای شلوغ مانند مدرسه یا مهدکودک میتوانند این چالش را تشدید کنند.
برای کمک به این کودکان، راهکارهای عملی مختلفی وجود دارد. استفاده از زمانسنجهای بصری مانند ساعتهای شنی یا تایمرهای دیجیتال میتواند به کودک کمک کند تا مدت زمان انتظار را بهتر درک کند. تمرین با بازیهای ساده مانند نوبتی انداختن توپ یا ساخت برج با مکعبها نیز روش مؤثری است. تقویت مثبت رفتارهای مناسب، مانند تحسین کلامی یا دادن جایزههای کوچک پس از هر بار رعایت نوبت، میتواند به تثبیت این مهارت کمک کند.
درک ریشههای عصبی و شناختی این چالش به والدین و مربیان کمک میکند تا با صبر و به کارگیری روشهای سازگار با شرایط کودک، به او در یادگیری مهارت نوبتگیری یاری رسانند. این رویکرد نه تنها باعث کاهش تنشها میشود، بلکه به کودک کمک میکند تا به تدریج این مهارت اجتماعی مهم را کسب کند.
نوبت گرفتن را تصویری آموزش دهیم! طراحی برنامههای مصور برای درک بهتر
کودکان اوتیسم معمولاً یادگیرندگان بصری هستند، به این معنی که اطلاعات را از طریق تصاویر بهتر پردازش و درک میکنند. این ویژگی باعث میشود استفاده از ابزارهای تصویری برای آموزش مفهوم نوبت به این کودکان بسیار مؤثر باشد. طراحی برنامههای مصور میتواند درک این مفهوم اجتماعی را برای کودکان اوتیسم تسهیل کند. اثربخشی ابزارهای بصری در آموزش نوبت به چند دلیل است. اولاً، این ابزارها باعث کاهش اضطراب میشوند، زیرا به کودک کمک میکنند تا پیشبینی بهتری از رویدادها داشته باشد. ثانیاً، درک مفاهیم از طریق تصاویر برای این کودکان واضحتر و ملموستر از دستورات شفاهی است. بسیاری از کودکان اوتیسم در پردازش دستورات کلامی مشکل دارند، اما تصاویر را به راحتی درک میکنند.
انواع مختلفی از ابزارهای بصری برای آموزش نوبت وجود دارد. داستانهای اجتماعی یکی از این ابزارها هستند که شامل یک داستان کوتاه با تصاویر میشوند و مراحل نوبتگیری را به صورت گام به گام توضیح میدهند. برای مثال، در یک داستان اجتماعی ممکن است نوشته شود: “وقتی دوستم با ماشین بازی میکند، من صبر میکنم. بعد نوبت من میشود.” این داستانها با تصاویر همراه هستند تا کودک بهتر بتواند مفهوم را درک کند.
برنامههای تصویری یا ویژوال اسکدولز نوع دیگری از ابزارهای بصری هستند. این برنامهها شامل یک سری عکس میشوند که ترتیب نوبت را نشان میدهند. برای مثال، ممکن است اولین تصویر نشان دهنده کودک اول باشد که با اسباببازی بازی میکند، تصویر بعدی یک ساعت یا تایمر را نمایش میدهد که مدت زمان انتظار را مشخص میکند، و تصویر سوم کودک دوم را نشان میدهد که نوبت اوست.
کارتهای نوبت نیز ابزار ساده اما مؤثری هستند. این کارتها معمولاً شامل تصاویر یا نوشتههایی مانند “نوبت تو” و “نوبت دوستت” هستند که بین کودکان رد و بدل میشوند. این روش به کودک کمک میکند تا به صورت عینی و ملموس درک کند که چه زمانی نوبت اوست و چه زمانی باید منتظر بماند.
برای طراحی یک برنامه تصویری مؤثر، چند نکته مهم وجود دارد. بهتر است از علایق کودک در طراحی تصاویر استفاده شود. اگر کودک به ماشینها علاقه دارد، استفاده از تصاویر ماشین برای نمایش نوبت میتواند بسیار مؤثر باشد. برنامه باید کوتاه و ساده باشد و معمولاً بیش از سه یا چهار مرحله نداشته باشد تا کودک بتواند آن را به راحتی دنبال کند. استفاده از عکسهای واقعی کودک یا اسباببازیهایش معمولاً تأثیر بهتری نسبت به تصاویر کلیشهای دارد.
یک مثال عملی از این روش، آموزش نوبت در بازی با توپ است. در این روش، تصویر اول کودک اول را با توپ نشان میدهد که همراه با یک تایمر دو دقیقهای است. تصویر دوم کودک دوم را با توپ و تایمر دو دقیقهای نمایش میدهد. پس از هر بار رعایت نوبت، کودک میتواند یک پاداش کوچک مانند یک برچسب یا فعالیت مورد علاقهاش را دریافت کند.
برنامههای مصور یکی از مؤثرترین روشها برای آموزش نوبت به کودکان اوتیسم محسوب میشوند. با طراحی مناسب و تمرین مداوم، این روش میتواند به کودکان کمک کند تا این مهارت اجتماعی مهم را به تدریج کسب کنند. استفاده از تصاویر و ابزارهای بصری نه تنها یادگیری را تسهیل میکند، بلکه باعث کاهش اضطراب و افزایش مشارکت کودک در فعالیتهای گروهی میشود.
منابع:
mastermindbehavior.com
سوالات متداول:
1-اگر کودک هنگام انتظار برای نوبت خود دچار اضطراب میشود چه کنیم؟
اضطراب ناشی از انتظار برای نوبت را میتوان با چند راهکار مدیریت کرد. ابتدا مدت زمان انتظار را به حداقل برسانید و به تدریج افزایش دهید. استفاده از تایمر بصری که گذشت زمان را نشان میدهد بسیار کمککننده است، زیرا به کودک درک بهتری از مدت زمان باقی مانده میدهد. فعالیتهای جایگزین برای دوره انتظار در نظر بگیرید، مثلاً یک اسباببازی کوچک یا فعالیت حسی که در زمان انتظار با آن مشغول شود. تکنیکهای آرامسازی مانند تنفس عمیق یا فشار عمیق (مانند در آغوش گرفتن محکم) میتواند کمک کند. همچنین میتوانید از سیستمهای پاداش استفاده کنید که پس از تحمل موفقیتآمیز دوره انتظار ارائه میشوند. مهم است که در ابتدا انتظارات را بسیار پایین در نظر بگیرید و به تدریج افزایش دهید.
2-اگر کودک اصرار دارد همیشه اول باشد یا نوبت دیگران را رعایت نکند چه واکنشی نشان دهیم؟
در این موقعیتها مهم است خونسردی خود را حفظ کنید و با قاطعیت اما آرام واکنش نشان دهید. از جملات کوتاه و واضح استفاده کنید، مثلاً “الان نوبت برادرته، بعد نوبت تو میشه”. اگر کودک مقاومت کرد، میتوانید از تکنیک “انتخاب محدود” استفاده کنید: “میتونی صبر کنی تا نوبت تو بشه، یا میتونیم یک بازی دیگه انجام بدیم که زودتر نوبت تو بشه”. از ابزارهای بصری مانند تایمر یا کارت نوبت استفاده کنید تا موضوع عینیتر شود. اگر کودک رفتار مناسبی نشان داد، بلافاصله تقویت مثبت ارائه دهید. در مواردی که کودک اصرار به اول بودن دارد، میتوانید گاهی از سیستم چرخشی استفاده کنید (“دیروز تو اول بودی، امروز نوبت دوستته”). مهم است که در اجرای این قوانین ثابتقدم باشید.
مرکز رفتاردرمانی کودک دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه رفتاردرمانی کودک 3 ساله تا 5 ساله فعالیت می نماید. متخصصین رفتاردرمانی کودکان با مشاوره به والدین کودکان 3 و 4 ساله تلاش می کنند روش های تربیتی مناسب را جایگزین روش های غلط کرده و رفتارهای مناسب را با رفتارهای نامناسب جایگزین کنند. نکته بسیار مهم و حائز اهمیت در مورد رفتاردرمانی کودک 3 ساله این است که: تنبیه و محرومیت همیشه در کنار تشویق معنا پیدا میکند. در رفتاردرمانی کودکان تنبیه با حالتی خنثی و صرفاً برای تثبیت قوانین انجام می شود. منظور از تنبیه، ارائه یک محرک ناخوشایند است و نه تنبیه بدنی. متخصصین رفتاردرمانی مرکز با تلاش فراوان در زمینه اصلاح رفتار کودکان در مرکز تخصصی روانشناسی کودک فعالیت می نمایند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اصول رفتاردرمانی کودک 3 ساله و 4 ساله
اصول مهمی که در مورد رفتاردرمانی کودکان باید رعایت شود:
رفتار نادرست را شناسایی کنید.
با بیان یک یا دو جمله، نتیجه رفتار ناشایست و نامناسب را به کودک توضیح دهید.
حتماً یک یا دو راهکار مناسب، به عنوان یک رفتار جایگزین به کودک پیشنهاد کنید.
با بیان جمله ای واضح، آنچه را به عنوان تنبیه در نظر گرفتهاید،شرح دهید.
هرگاه فرزندتان را تنبیه می کنید، سعی کنید تمام موارد فوق را در نظر داشته باشید. یک نکته مهم در تنبیه این است که،با حالت هیجانی شدید همراه نباشد،بلکه بدون بروز هیچ گونه احساسی صورت گیرد.
نمونه ای از تنبیه مناسب در رفتاردرمانی کودک 5 ساله زیر ارائه شده است:
به کودک خود گفتهاید که روی دیوار نقاشی نکشد، اما میبینید که باز هم این کار را انجام می دهد. می توانید چنین جمله ای به او بگویید: «از تو خواسته بودم که روی دیوار نقاشی نکشی «شناسایی». پاک کردن مداد رنگی از روی دیوار بسیار مشکل است «نتیجه» وقتی میخواهی نقاشی کنی،لطفاً توی دفتر نقاشی خود است یا روی کاغذ این کار را انجام بده «رفتار جایگزین». مداد رنگی هایت را به من بده،اجازه نداری تا یک هفته از آن ها استفاده کنی« تنبیه» . میدانم این بار فراموش کردی، اما دفعه بعد حتما یادت باشد « انتظار».
وقتی کودک به درستی از اسباب بازی خود استفاده نمی کند، پرخاشگری می کند ،مصادره آن،راه خوبی برای تاکید بر قانون است.
هنگام بد رفتاری کودک، به سرعت مداخله کنید. گاهی والدین برای مداخله،آنقدر صبر میکنند که بد رفتاری کودک شدید شود و معمولاً منجر به تنبیه شدید او می شود.
چگونه از روش « محروم سازی موقت» استفاده کنیم؟
در این روش کودک را به طور موقت از موقعیتی که در آن به سر میبرد،دور میکنیم. استفاده از این روش، به مراتب بهتر از ابزار عصبانیت و پرخاشگری یا حتی تنبیه کودک است. مدت زمان محروم کردن کودک ۲ تا ۳ دقیقه است و باید بلافاصله بعد از رفتار نامناسب کودک اجرا شود. در این روش کودک باید در مکان دیگری که تقویت مثبتی برای او در آنجا وجود ندارد،از قبیل اتاق، راهرو، یک صندلی در گوشه اتاق و… قرار گیرد. در به کار بردن این روش،هدف گرفتن توجهی از کودک است،نه ترساندن وی. اتاق تاریک به عنوان اتاق خلوت،گزینه مناسبی نیست. مکان مورد نظر باید کاملاً امن و دارای نور کافی و جریان مناسب هوا باشد. به طور کلی محلی را انتخاب کنید که روشن باشد تا موجب ترس و وحشت کودک نگردد.
در چنین موقعیتی نباید سر کودک فریاد بزنیم، یا او را کتک بزنیم و… عصبانیت ما در چنین شرایطی پرخاشگری کودک را تشدید می کند. باید با آرامش فقط دست او را بگیریم و به سمت مکان مورد نظر هدایت کنیم طی آن نباید هیچ نوع ارتباط کلامی و غیرکلامی با وی برقرار نکنیم.حتی اگر گله و شکایت کرد و دور و بر شما پلکید،باز هم نباید مورد توجه قرار گیرد.اگر قبل از پایان یافتن زمان مورد نظر از جایش بلند شد،با جدیت به او بگویید سر جای خود برگردد و یا حتی دست او را بگیرید و دوباره او را سرجایش برگردانید.
البته از قبل باید به کودک این آگاهی را بدهیم که چنانچه رفتار نادرست را انجام دهد،مجبور است مدت زمانی را در این محل بماند. مکانی که برای محرومیت موقت کودک در نظر میگیریم باید حتی الامکان خالی از محرک باشد، یعنی محیطی خلوت و کسل کننده باشد و جذابیتی برای کودک نداشته باشد. اتاق خوابی که پر از اسباب بازی های مختلف است،مکان مناسبی نیست. چون کودک با اسباب بازی ها سرگرم می شود. وقتی هم که خارج از منزل هستید، از مکانهایی مانند ماشین و ایستادن در کنار صندلی پارکی که شما روی آن نشسته اید، برای محرومیت موقتی استفاده کنید.
تاثیر روش محرومیت در رفتاردرمانی کودک 5 ساله:
والدین تصمیم بگیرند چه زمانی کودک از آن مکان خارج شود،نه اینکه کودک برای ترک مکان تصمیم گیرنده باشد. بعد از اینکه مدت محرومیت کودک پایان یافت،کودک باید همان کاری را که به خاطر انجام ندادنش محروم شده،تمام کند. رفتار نامناسب او را به رخش نکشید.در جستجوی راه هایی باشید که رفتارهای مناسب او را مورد تقویت و پاداش قرار دهید.
اگر به طور منظم و مستمر از این روش استفاده کنیم،نتیجه مثبت میگیریم. یعنی کودک بداند که هر بار عمل خطا را انجام دهد،حتماً با محرومیت مواجه می شود.
کودک زمانی محل مورد نظر را ترک کند که آرام شده است. وقتی کودک هنوز در حال گریه و قشقرقی یا چانه زدن است و ما به او اجازه ترک اتاق یا مکان مورد نظر را میدهیم،در واقع به او آموزش می دهیم که داد و فریاد قشقرق به پا کردن به او کمک میکند که زودتر محل تنبیه را ترک کند. بنابراین ابتدا صبر میکنیم تا کودک آرام شود و بعد مدت زمان محرومیت کودک را محاسبه می کنیم. معمولاً این زمان را متناسب با سن و سال کودک تعیین میکنیم. مثلاً کودکچهارساله ۴ دقیقه بعد از این که آرام شد،باید در محل در نظر گرفته شده بماند و کودک ۶ ساله،۶ دقیقه و…. زمان کلی بین ۳ تا ۱۲ دقیقه است .این روش را برای کودکان ۳ سال و بزرگتر استفاده میکنند،زیرا کودکان قبل از سن سه سالگی با مفاهیمی مثل ساکت ماندن،انتظار کشیدن و صبر کردن،آشنایی ندارند.
نکته مهم این است که محرومیت باید در کنار تقویت کننده استفاده شود و کودک در مقابل رفتار های مثبت تقویت شود.
رفتاردرمانی کودک 4 ساله و استفاده از روش محرومیت موقت؟
این روش در مورد رفتارهایی مثل نافرمانی و پرخاشگری مورد استفاده قرار میگیرد. اما در مورد رفتارهای منفعلانه کودک و آن دسته از رفتارهای منفی که با بی توجهی اصلاح می شود و یا رفتارهایی مثل خجالت کشیدن،اخم کردن،ترسیدن از چیزی،غذا نخوردن و… از این روش استفاده نمی کنیم. توجه داشته باشید که محروم سازی را برای یک یا دو رفتار کودک در نظر میگیریم. اگر در مورد همه رفتارهای منفی کودک همین یک روش را اجرا کنیم،تاثیر مثبتی نخواهد داشت.
به یاد داشته باشیم:
تنبیه بدنی،کم اثرترین وسیله یادگیری و اصلاح رفتار است.
تنبیه بدنی،در کاهش رفتار نامطلوب به طور موقت موثر است،اما بسیاری از اوقات موجب از بین رفتن رفتار نامطلوب نمی شود فقط احساسهای منفی در کودک ایجاد می کند.
تنبیه بدنی،کودک را ترسو بار میآورد.کتک زدن شخصیت کودک را در هم شکسته و تعادل روانی او را برهم میزند.
تنبیه بدنی،باعث واکنشهای روانی و عاطفی،مانند: اضطراب،ترس،دلهره و…می شود.
والدینی که تنبیه های شدیدی اعمال می کنند،فرزندانی پرخاشگر بار می آورند.
تنبیه بدنی،خشن ترین،کم اثر ترین و نامطلوب ترین روش تغییر رفتار است.
سوالات متداول:
چه مشکلات رفتاری در سن ۳ تا ۵ سال معمول است؟
در این سن، کودکان ممکن است رفتارهایی مانند لجبازی، پرخاشگری، دروغگویی، اضطراب جدایی یا مشکلات در تعامل با همسالان داشته باشند. رفتاردرمانی با استفاده از بازیدرمانی، تقویت مثبت و آموزش مهارتهای اجتماعی، این رفتارها را بهبود میبخشد.
رفتاردرمانی چگونه با بازیدرمانی ترکیب میشود؟
بازیدرمانی یکی از مهمترین ابزارهای رفتاردرمانی برای کودکان پیشدبستانی است. کودکان از طریق بازی مهارتهایی مانند حل مسئله، همکاری، کنترل خشم و بیان احساسات را یاد میگیرند و رفتارهای مثبت به صورت طبیعی تقویت میشود.