پارکینسون یک بیماری پیشرونده می باشد اما این بدان معنا نیست که بیمار پارکینسون روز به روز وضعیت بدتری را تحمل می کند. درمان های توانبخشی مناسب و به موقع موجب کندی روند پیشرفت بیماری و بهبود مشکلات حرکتی بیماران می گردد. یک برنامه توانبخشی صحیح موجب می گردد بیمار توانایی های از دست رفته خود را بازیافته و زندگی مستقلی را ادامه دهد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان بیماران پارکینسون فعالیت می نماید. بررسی علایم پارکینسون توسط دکتر پارکینسون و تعیین علت پارکینسون و درمان های کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون زیر نظر دکتر صابر در کاهش علائم پارکینسون همچنین بهبود مهارت های حرکتی آنان موثر می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
عاقبت بیماری پارکینسون
اگرچه بیماری پارکینسون پیشرونده است، اما به خودی خود یک وضعیت ترمینال و فاز تسکینی پارکینسون ممکن است به مدت دو سال یا بیشتر، طول بکشد. با این حال، با مدیریت خوب و نگرش و فعال، افراد با بیماری پارکینسون ممکن است قبل از اینکه پارکینسون به پیشرفته ترین مرحله خود برسد، برای یک، دو یا چند دهه زندگی فعال داشته باشند. فاز تسکینی پارکینسون زمانی آغاز میشود که داروهای ضد پارکینسون موفق به از بین بردن کافی علائم یا عوارض جانبی نشده و یا باعث عوارض غیر قابل تحمل میگردد، و منجر به مرحلهای میشود که در آن تأکید بر شیفت مراقبت از ارائه «مداخلات درمانی دارویی» متمرکز بر اقداماتی است که منجر به افزایش راحتی و عزت و کیفیت زندگی میشود. کاهش استفاده از داروهای ضد پارکینسون در این مرحله به منظور کاهش عوارض جانبی ناراحتیکننده مانند جنون یا دیسکینزی شدید و … در تحرک، ممکن است مطلوب باشد.
پارکینسون هر فرد را به گونه ای متفاوت تحت تأثیر قرار می دهد. علائمی که تجربه می کنید، ترتیب ظاهر شدن آن ها و نحوه پیشرفت آن ها برای شما شخصی خواهد بود. هیچ دو مسیر با پارکینسون یکسان نیستند. نحوه تأثیر پارکینسون بر یک فرد می تواند روز به روز و حتی ساعت به ساعت تغییر کند. علائمی که ممکن است یک روز قابل توجه باشند، ممکن است روز بعد مشکلی ایجاد نکنند. اگرچه متوقف کردن پیشرفت علائم شما امکان پذیر نیست، اما راه های زیادی برای مدیریت علائم و زندگی خوب با این بیماری وجود دارد. متخصص پارکینسون میتواند با شما همکاری کند تا اطمینان حاصل شود که داروی شما به گونه ای تنظیم شده است که بهترین نتایج را با کمترین عوارض جانبی به شما بدهد. درمان هایی از جمله گفتاردرمانی، کاردرمانی و فیزیوتراپی می توانند تفاوت بزرگی در کمک به شما برای فعال و مستقل ماندن ایجاد کنند. فعالیت بدنی و ورزش منظم برای مدیریت علائم شما مهم است و می تواند زندگی با پارکینسون را آسان تر کند. نکته کلیدی این است که چیزی را پیدا کنید که از آن لذت می برید، خواه پیاده روی، رقص، شنا یا هر چیز دیگری که شما را در حرکت نگه می دارد. گام های عملی زیادی نیز وجود دارد که می توانید خودتان بردارید. سایت ما پر از نکات مفید، داستان های واقعی و پرسش و پاسخ برای راهنمایی، الهام بخشیدن و کمک به شما برای درک بهتر وضعیت تان است. عوارض مرتبط با پارکینسون که میت واند خطرناک باشد، عبارت اند از:
– پنومونی آسپیراسیون (عفونتی که در اثر تنفس غذا یا مایعات و عدم توانایی در سرفه کردن آن ایجاد می شود).
– زمین خوردن و شکستگی استخوان.
– عفونت های قفسه سینه، از جمله ذات الریه.
– کاهش وزن
دریافت حمایت مناسب برای کمک به شما در مدیریت علائم بسیار مهم است. این می تواند به شما کمک کند تا خطر ابتلا به یکی از این عوارض را کاهش دهید یا در صورت ابتلا به آن، به شما در بهبودی کمک کند. در حالی که لازم نیست فوراً به همه کسانی که می شناسید بگویید، سعی کنید از میل به پنهان کردن کامل تشخیص خود اجتناب کنید. برای رفاه طولانی مدت شما مهم است که با دوستان، همکاران و عزیزان خود صحبت کنید. ما می دانیم که این اطلاعات ممکن است ناراحت کننده یا طاقت فرسا باشد، اما لطفاً به یاد داشته باشید که تنها نیستید. ما اینجا هستیم تا در هر مرحله از راه از شما حمایت کنیم.
کاردرمانی در پارکینسون
استراتژی مراقبت از پایان زندگی (وزارت بهداشت 2008) با هدف بهبود ارائه خدمات به تمام بزرگسالانی که به پایان زندگی خود نزدیکند، منتشر شد. این استراتژی اذعان دارد که در گذشته مشخصات مراقبت پایان زندگی در NHSو خدمات تأمین اجتماعی نسبتاً پایین بوده است و کیفیت مراقبت دریافت شده بسیار متغیر بوده است. امید است که اجرای استراتژی، دسترسی به مراقبتهای با کیفیت بالا را برای همه مردمی که نزدیک به پایان زندگی هستند، بهبود بخشند. علاوه بر این، استراتژی میگوید که مراقبت با کیفیت بالا باید در هر کجا که فرد ممکن است، حضور داشته باشند، در دسترس باشد- در خانه، در یک خانه مراقت، در بیمارستان، در یک آسایشگاه، و یا هر کجای دیگر.
هرچند شواهد کمی نشانگر اثر کاردرمانی در تسکین یا مرحله پایانی زندگی برای افراد مبتلا به پارکینسون وجود دارد، اما کاردرمانگران سهم با ارزشی در زمینه مراقبت پایان زندگی دارند.
به قولی، مداخله کاردرمانی در این مرحله نیازمند تمرکز بر بهبود کیفیت زندگی از طریق کاهش بار و رنج درک شده از هر دو فرد مبتلا به پارکینسون و خانواده و/ یا مراقبتکنندگان است. این را میتوان با ترویج فرصت برای لذت بردن از وقت آزاد (به عنوان مثال، از طریق دسترسی به موسیقی، رادیو، صرف زمان خارج از منزل، و غیره) و از طریق پیشبینی و جلوگیری از عوارضی که عدم تحرک به ارمغان میآورد، مانند تضمین موقعیت مناسب و مراقبت فشار بهدست آورد. همچنین این مسئله از طریق ارزیابی کمککننده است و مدیریت خطرات با افزایش وابستگی فیزیکی مرتبط میباشد و مراقبت از پایان زندگی فردی که دیگر نمیتواند به صورت امن در منزل خود باشد از طریق ارائه اطلاعات، پشتیبانی و مشاوره برای کاهش ناراحتیها و ارائه انتخابهای واقعبینانه انجام میگیرد.
یک روش 24 ساعته برای وضعیت، موقعیت و مراقبت فشار
تحقیقات نشان میدهد که تغییرات منظم در موقعیت بیش از یک دوره 24- ساعته برای حفظ طول عضله و جلوگیری از تشکیل عضلات در افراد مبتلا به اختلالات عمیق و پیشرونده عصبی ضروری است. خطر فشار باید اندازهگیری شود و مراقبت فشار نیز فعالانه در طی یک دوره 24- ساعته (NICE 2005) مدیریت شود.
دستورالعملها
برای کاردرمانگرانی با هدف رسیدگی تسکینی یا مراقبت از پایان زندگی افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه میشود که:
یک بررسی جامع از پوسچر و پوزیشن در یک دوره 24 ساعته باید صورت بگیرد.
یک رژیم پوزریشندهی 24 ساعته باید اجرا شود، از جمله مشاوره در مدیریت پوزیشندهی:
در تخت خواب
در یک صندلی راحتی
در یک صندلی چرخدار (به عنوان مربوط)
هنگام نشستن در یک ماشین
باید به زمان صرف شده در حالت ایستاده برای کمک به حفظ طول بافت و جلوگیری از شکلگیری کانترکچر ( Lockleyو بوکانان 2006) توجه شود.
یک بررسی از مناسب بودن صندلی چرخدار باید اجرا گردد، با گزینهی شیب در فضا و محل استقرار اصلاح شده برای آن دسته از افرادی که قادر به نشستن به راحتی و یا به صورت امن نیستند. (پاپ 2007)
مناسب بودن صندلی فرد باید بررسی شود، با در نظر گرفتن یک صندلی قابل تنظیم برای رفع نیازهای فرد در طول چندین ساعت میتواند اصلاح شود، برای مثال با یک مکانیسم شیب و خم شدن، ارتفاع قابل تنظیم صندلی حمایتهای جانبی ساخته شده و محل استراحت سر، و غیره.
باید به استفاده از T- روالها و Wedgeها به عنوان یک مکمل در پوزیشندهی دقت شود.
خطر ابتلا به زخم فشاری باید با استفاده از یک مقیاس درجهبندی خطر فشار معتبر و قابل اعتماد (NICE 2005) ارزیابی شده و با یک تاریخچهگیری دقیق و روشن ضبط شود.
محصولات مراقب فشار مانند بالشتک فشار (که ممکن است در یک صندلی چرخدار، صندلی راحتی و یا صندلی ماشین استفاده شود) باید در نظر گرفته شده و تشک فشار بدون تأخیر ارائه شود.
بیماری پارکینسون یک اختلال پیشرونده می باشد، اما متاسفانه هیچ درمان قطعی برای بیماری پارکینسون وجود ندارد. اما درمان های توانبخشی کمک کننده هستند.
2. عاقبت بیماران پارکینسون چگونه است؟
با توجه به این نکته که بیماری پارکینسون یک بیماری پیشرونده است اما مدیریت خوب و نگرش فعال درمانگران و بیمار، با بیماری پارکینسون موجب حفظ استقلال فرد و بهبود مهارت های حرکتی او می گردد.
مدل تجـارب یادگیـری و برنامـه جایگزیـن از برنامه نوین و کاربردی در حیطه درمان کودکان اوتیسم می باشد. مدل LEAP در جهت توانمند سازی کودکان اوتیسم و امکان حضور این کودکان در کنار کودکان عادی در محیط های آموزشی طراحی و ارائه شده است. کودکان اوتیستیک در محیطی مناسب می توانند بسیاری از مهارت ها را از همسالان خود فرا بگیرند. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در زمینه درمان کودکان اوتیسم توسط خدمات کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم به صورت تخصصی فعالیت می نماید و تمام تلاش خود را دارد تا با تشخیص به موقع دکتر اوتیسم و درمان همه جانبه کودکان اوتیسم زمینه حضور این کودکان در جامعه را فراهم نماید.
هویسون و همکاران تاثیرات برنامه LEAP را توصیف کردند که توسط دولت امریکا ابداع شده است و کودکان اوتیستیک و کودکان با رشد معمولی سن 2-5 سال را هدف قرار داده است. وقتی این برنامه بوجود آمد یکی از اولین برنامه های فراگیر موجود برای کودکان اوتیسمی و خانواده هایشان بود.
کوهلر و همکاران پنج اصل پایه را ارائه کردند که برنامه LEAP را شکل میداد: همه کودکان میتوانستند بیشتر از محیط فراگیر یکپارچه سود ببرند؛ فواید اقدام درمانی وقتی در خانه، مدرسه و در جامعه اجرا میشد به حداکثر خود میرسید؛ اقدام درمانی وقتی والدین و متخصصین با هم همکاری میکنند موثرتر است؛ کودکان کم سن اوتیسمی میتوانند مهارتهای مهم زیادی از همسالان عادی در حال رشدشان یاد بگیرند؛ و کودکان ناتوان یا توانا از فعالیتهایی سود میبرند که به سطح رشدیشان مربوط میشود.
برنامه LEAP یا تجارب یادگیری و برنامه جایگزین
برنامه LEAP شامل چهار رکن پایه میشود:
(1) محیط یکپارچه پیش دبستانی با سه کلاس که شامل 13 کودک در هر یک میباشد (10 کودک در حال رشد معمولی و سه کودک اتیسمی)،
(2) یک برنامه آموزشی با تکنیکهای مدیریت رفتار با تاکید بر والدین که شامل استراتژیهای موثر بر آموزش کودکان اوتیسمی کم سن میشود،
(3) آغاز آموزش بخشهای پایه رشد در سطح بینالمللی (برای مثال، اینجا برنامههای آموزشی فردی، مدیریت رفتار، آموزش مهارتهای اجتماعی، برنامه ریزی انتقال از یک سطح آموزشی به بعدی)
(4) تحقیقات مستمر درباره شیوههای آموزشی.
تحقیقات کافی درباره تاثیرپذیری برنامه LEAP وجود ندارد. برخی از این ارکان مثل اقدام درمانی با مشارکت همسالان در حال رشد معمولی، حمایت تجربی مطالعات موردی را دریافت میکند که قبل از ایجاد LEAP صورت گرفته است. همچنین مدارکی وجود دارد که همکاری والدین- معلم عملکرد تحصیلی کودکان را ارتقا میدهد. در ابتدا، به او در آویزان کردن فنجانها و نگه داشتن دستش کمک کرد تا زمانی که او توانست مستقلا این کار را بکند. بعد درمانگر مرحلهای از کودک دور میشود، طوری که او باید ابتدا فنجان را بگیرد بعد به سمت آئیز برود و آن را آویزان کند. در مرحله نهایی، کودک یاد میگیرد این فعالیت را انجام دهد و فنجانها با شکلها و رنگهای مختلف از جاهای مختلف و افراد مختلف بگیرد. این یادگیری که با کمک حداقل یکی از والدین صورت میگیرد، کودک را قادر به اجرای فعالیتهای مشابه در مدرسه، خانه و در محیطهای دیگر میکند.
کج خلقی اغلب به عنوان شکست یا ناتوانی کودک بررسی میشود و با افراد یا اشیاء پیرامون ارتباط دارد و آنها از کودک به کودک دیگر فرق دارد. کودک ممکن است احساس ضرر را تجربه کند چون معلم از او دور میشود. صرف نظر از دلیل، کج خلقی با گذاشتن کودک در انزوا بررسی نمیشود، اما تلاشی وجود دارد تا نیاز ابراز شده از طریق رفتارهای رسمی را انجام دهد تا به او در ساختن خودش کمک کند. حتی اگر این تلاشها به نتیجه نرسید، بزرگسال کودک را نگه میدارد و با آرامش با او درباره کار که باید در این محیط ویژه انجام دهد صحبت میکند.
طبق روش میلر، گفتار از طریق قعالیتهای مستقیم با اشیا یا رویدادها توسعه پیدا میکند و وقتی کودکان در سکوی بالاتر قرار میگیرند از بدنشان آگاهتر میشوند، بهتر تمرکز میکنند و میتوانند با هر مانع یا تقاضا ارتباط برقرار کنند. درمانگرانی که این روش را به کار میبرند میگویند که بسیاری از کودکان هنگامی که در سطوح پایین هستند قادر نیستند از دستورات پیروی کنند ولی وقتی پیشرفت کردند میتوانند آن را انجام دهند.
وقتی آنها موانع را بر سر راه کودکان قرار میدهند و روایت میکنند کودکان چه میکنند وقتی آنها از موانع بالا میروند یا بر موانع غلبه میکنند، پس کودکان مجموعهای از پیامها را گسترش میدهند که میتواند به آسانی به زمین منتقل شود. چون روایتها با اشارات و لغاتی که با فعالیتهایشان در ارتباطاند همراه میشود، کودکان با اشارات و لغات از طریق فعالیتهایی راهنمایی میشوند که باید آنها را اجرا کنند.
برنامه LEAP (تجربیات یادگیری و برنامه جایگزین برای کودکان پیش دبستانی و والدین آن ها) برنامه ای است که در آن کودکان از روز اول در کلاس های پیش دبستانی با هم سالان خود که به طور معمول در حال رشد هستند، حضور می یابند. به هم سالان کودک آموزش داده می شود تا رفتار های اجتماعی و ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را تسهیل کنند. به خانواده ها نیز آموزش داده می شود تا هنگام تعامل با فرزند خود که در طیف اوتیسم قرار دارد، از راهبرد های رفتاری استفاده کنند. روش هایی که آن ها به کار می برند شامل مداخلات با واسطه همسالان، یادگیری بدون خطا، تأخیر زمانی، آموزش اتفاقی، آموزش پاسخ محوری و سیستم ارتباطی تبادل تصویر است. LEAP و TEACCH دو مدل درمانی جامع را نشان می دهند که در طول چندین دهه به طور گسترده برای آموزش کودکان خردسال مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم استفاده شده اند. تا به امروز تحقیقات کمی برای مقایسه این مدل های آموزشی خاص با یکدیگر یا با رویکرد غیر مدل خاص مورد استفاده در اکثر کلاس های آموزش ویژه انجام شده است.LEAP یک برنامه چند وجهی برای کودکان خردسال در طیف اوتیسم است. این برنامه ترکیبی از استراتژی های مختلف از جمله تحلیل رفتار کاربردی یا همان رفتار درمانی، آموزش با واسطه همسالان، آموزش اتفاقی، آموزش خود مدیریتی، استراتژی های راهنمایی و آموزش سیستماتیک والدین را در بر می گیرد. LEAP شامل اجزای یک برنامه پیش دبستانی یکپارچه و یک برنامه آموزش مهارت های رفتاری برای والدین است. خدمات شامل مشارکت و آموزش والدین می شود. این برنامه مداخله یک به یک را ارائه نمی دهد؛ در عوض، خدمات شامل 15 ساعت در هفته آموزش کلاسی است که توسط یک معلم و یک دستیار ارائه می شود که برنامه را با 10 کودک با رشد طبیعی و 3 تا 4 کودک مبتلا به اوتیسم اجرا می کنند. یک گفتار درمانگر تمام وقت و کاردرمانگران و فیزیوتراپیست های قراردادی نیز با کودکان در کلاس های درسی که به طور خاص برای حمایت از بازی کودک محور طراحی شده اند، کار می کنند. اهداف اصلی برنامه درسی، قرار دادن کودکان مبتلا به اوتیسم در معرض فعالیت های پیش دبستانی معمول و تطبیق برنامه درسی معمول برای کودکان مبتلا به اوتیسم تنها در صورت لزوم است. مهارت های بازی مستقل با استفاده از مدل های همسالان و با راهنمایی، محو کردن و تقویت رفتار های هدف تسهیل می شود.
تأثیر برنامه LEAP بر رشد گفتار و ارتباط در کودکان اوتیسم
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) اغلب با تأخیر در گفتار و مشکلات ارتباطی مواجه هستند. برنامه LEAP (Learning Experiences: An Alternative Program for Preschoolers and Parents) یکی از روشهای مؤثر در بهبود مهارتهای کلامی و غیرکلامی این کودکان است. اما آیا واقعاً میتواند سرعت رشد گفتار را افزایش دهد؟
چگونه LEAP به بهبود گفتار کمک میکند؟
-تمرکز بر تعاملات اجتماعی:
LEAP از محیطهای طبیعی مانند بازی و فعالیتهای گروهی برای تشویق ارتباط استفاده میکند.
کودکان در تعامل با همسالان عادی، الگوهای گفتاری صحیح را یاد میگیرند.
-استفاده از تقویت مثبت:
رفتارهای ارتباطی موفق (مانند درخواست کلامی یا اشارهای) بلافاصله تشویق میشوند.
این روش انگیزه کودک برای تکرار و گسترش مهارتهای گفتاری را افزایش میدهد.
-مشارکت والدین:
والدین آموزش میبینند تا از تکنیکهای تقویت گفتار در خانه استفاده کنند.
تکرار این روشها در محیطهای مختلف، یادگیری را تسریع میکند.
آیا LEAP سریعتر از سایر روشها عمل میکند؟
مطالعات نشان دادهاند که ادغام LEAP با گفتاردرمانی نتایج بهتری دارد. بهبود گفتار بستگی به سطح شدت اوتیسم، سن کودک و تداوم درمان دارد. برخی کودکان در ۶ ماه اول پیشرفت محسوسی نشان میدهند، درحالی که برخی دیگر نیاز به زمان بیشتری دارند.
تأثیر برنامه LEAP روی رفتارهای تکراری اوتیسم
رفتارهای تکراری مانند تکان دادن دستها، اصرار بر یکنواختی و تکرار کلمات، از علائم شایع اوتیسم هستند. برنامه LEAP با رویکردی یکپارچه، به کاهش این رفتارها کمک میکند.
چگونه LEAP رفتارهای تکراری را مدیریت میکند؟
-جایگزینی با فعالیتهای هدفمند:
به جای سرکوب رفتارها، فعالیتهای جایگزین (مثل بازیهای ساختاریافته) آموزش داده میشود. مثلاً اگر کودک دستهایش را تکان میدهد، به او یاد داده میشود تا با اسباببازیها تعامل کند.
-تقویت تعاملات اجتماعی:
بسیاری از رفتارهای تکراری ناشی از کمبود مهارتهای ارتباطی است. LEAP با افزایش تعاملات، نیاز کودک به خودتحریکی را کاهش میدهد.
-ایجاد محیط قابل پیشبینی:
کودکان اوتیسم به روالهای ثابت نیاز دارند. LEAP با برنامهریزی واضح، اضطراب را کم کرده و از بروز رفتارهای تکراری میکاهد.
آیا LEAP این رفتارها را کاملاً حذف میکند؟
خیر، اما تکرار و شدت آنها را کاهش میدهد. در برخی کودکان، رفتارهای تکراری به مکانیزم آرامشبخش تبدیل شده و حذف کامل آنها ممکن نیست. در حالی که برنامه LEAP میتواند به طور معناداری رفتارهای تکراری را بهبود بخشد، حذف کامل این رفتارها نه هدف واقعبینانهای است و نه لزوماً مفید. تمرکز اصلی باید بر افزایش کیفیت زندگی، بهبود عملکرد و تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی باشد. بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که خانوادهها با شناخت کافی از ماهیت اوتیسم، همراه با تیم درمانی همکاری کنند و انتظارات خود را با تواناییهای واقعی کودک هماهنگ نمایند.
منابع:
asatonline.org
pubmed.ncbi.nlm.nih.gov
newhopetreatment.com
autism-help.org
سوالات متداول:
1-آیا برنامه LEAP برای همه کودکان اوتیسم مناسب است؟
بله، اما بیشتر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی طراحی شده است. اثربخشی آن به شدت اوتیسم، همراهی خانواده و کیفیت اجرای برنامه بستگی دارد.
2-تفاوت LEAP و ABA چیست؟
ABA (تحلیل رفتار کاربردی) روی تکرار و پاداش رفتارها تمرکز دارد، درحالی که LEAP ترکیبی از رفتاردرمانی و رشد طبیعی در محیطهای اجتماعی است و خانوادهمحورتر عمل میکند.
لکنت زبان یک اختلال شایع در سنین 4 تا 7 سال در کودکان می باشد که موجب اضطراب و آشفتگی والدین و کودک می گردد. بسیاری از والدین در ابتدا به دنبال یافتن دلیل لکنت زبان در کودک خود هستند و آن را به اتفاقاتت مختلف نسب می دهند. نکته مهم در این میان درمان صحیح و به موقع لکنت می باشد. با ارجاع به دکتر لکنت و بررسی وضعیت لکنت زبان در کودک و تعیین شدت و علت آن می توان برنامه صحیح و کاربردی را در زمینه گفتاردرمانی لکنت و کاردرمانی لکنت زبان طراحی نمود. مرکز تخصصی گفتاردرمانی لکنت زبان دکتر صابر در زمینه درمان کودکان با لکنت زبان و بهبود روند گفتار کودک، افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب ناشی از لکنت در کودکان به صورت حرفه ای و تیمی فعالیت می نمایند . متخصصان این مرکز شما را تا رسیدن به بهترین نتیجه درمانی برای فرزندانتان همراهی می نمایند. خدمات گفتاردرمانی در منزل نیز موجب تسهیل روند درمان کودکان می گردد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
دلایل لکنت زبان
هنگامیکه محققان درباره دلایل لکنت جستجو میکردند، مشکلات نشان دادن روابط علت و معلولی مانع کار آنها میشد. به ویژه، تفاوتهای مغز که در بخش قبلی توضیح داده شد، میتواند دلیل اختلال یا نتیجه چگونگی پاسخ مغز به سالهای لکنت باشد (به احتمال زیاد برخی از آنها درگیر میشوند). علاوه بر این، ممکن است فعالیت مغز در حین لکنت نیز، به طور غیرمستقیم با رفتار لكنت مرتبط باشد؛ برای مثال ، ممکن است برخی فعالیتهای نیم کره راست نشاندهنده ترسها و نگرانیهای افراد لکنتی در مورد لکنت باشند. در مرحله اول این ترسها ممکن نیست دلیل لکنت باشد اما ممکن است آنها لکنت را بدتر کنند.
در برخی اختلالات گفتاری، که اساس فیزیکی واضحتری دارند، علت و معلول میتواند به طور مستقیمی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین ممکن است حتی مدلهای حیوانی اختلال برای کارکردن وجود داشته باشد. در اختلالی که میتواند در حیوانات رخ دهد، عواملی که به نظر میرسد دلیل اختلال باشند، میتوانند دستکاری شوند و تأثیرات آنها ارزیابی شود. برای مثال، مداخله در ژنها یا رشد جنینی سگها، گربهها، یا خرگوشها میتواند باعث ایجاد شکاف یا سفتی عضلانی (انقباض عضلانی) شود که به ترتیب مشابه شکاف کام یا فلج مغزی مشاهده شده در انسانها است. بنابراین، دانشمندان میتوانند استنتاج کنند که انتقال وراثتی، رشد جنینی یا آسیب مغزی چگونه میتوانند موجب این اختلالات شوند. هر چند برقراری ارتباط از طریق زبان بیانی در حیوانات اتفاق نمیافتد بنابراین احتمال این را کاهش میدهد که مدلهای حیوانات بتوانند برای بررسی دلیل اختلالاتی هم چون لکنت مورد استفاده قرار گیرند و مشخصاً برخورد انتخابی یا جراحی به منظور ایجاد لکنت به عنوان یک گزینه در انسانها مطرح نیست. بنابراین محققان به سمت روشهای غیر مستقیم یا توصیفی به جای روشهای تجربی روی آوردند. آنها گروههای لکنتیها و غیرلکنتیها را در تکالیفی که معتقد بودند مرتبط با روانی گفتاراند، مقایسه کردند. اگر آنها به طور مکرر دریابند که دو گروه در تکالیف مشخصی اجرای متفاوتی دارند، ممکن است سرنخی در مورد اختلال داشته باشند.
چنین تحقیق غیرمستقیمی پیچیده میباشد زیرا تفاوتهایی که یافت میشوند ممکن است ناشی از لکنت باشند نه علت آن. برای مثال، مطالعات زمان واکنش از این که افراد مورد بررسی چقدر سریع میتوانند کلمهای را که بر روی یک صفحه ظاهر میشود را بگویند، ممکن است نشان دهد افراد مورد بررسی که لکنت میکنند از افراد مورد بررسی که لکنت نمیکنند کندتر هستند. هر چند ممکن است این تفاوت نتیجه آرامتر گفتن کلمات افراد مورد بررسی که لکنت میکنند برای جلوگیری از لکنت باشد. حتی اگر این تفاوت نتیجه تلاش برای جلوگیری از لکنت نباشد، به احتمال زیاد تنها عامل مرتبطی است که هیچ رابطه علی یا علیتی با لکنت ندارد. حتی اگر گروههای لکنتیها کندتر پاسخ دهند، احتمالاً زمانهای واکنش کندتر به تنهایی باعث لکنت نمیشوند. اگر این چنین بود، افراد هنگامیکه بزرگتر میشدند یا پس از این که مقداری آبجو مینوشیدند، شروع به لکنت میکردند. فهمیدن چیزی که به طور هم زمان با چیز دیگری اتفاق میافتد اما موجب آن نمیشود مانند فهمیدن این است که اغلب بازیکنان بسکتبال اندازه کفش بزرگتری نسبت به اغلب ژیمناستها دارند. اندازه کفش به تنهایی مشخص نمیکند که چه کسی برای این ورزشها مناسبتر است، اما ممکن است قد یک عامل تعیینکننده باشد. اندازه کفش و قد هر دو مربوط به اندازه استخوان فرد هستند که به صورت ژنتیکی تعیین میشوند، بنابراین آنها منجر به تفاوت در ژیمناستها و بازیکنان بسکتبال میشوند، اما اندازه کفش به تنهایی یک بازیکن بسکتبال یا ژیمناست خوب ایجاد نمیکند.
مشکل دیگری که مطالعات توصیفی نسبت به روشهای تجربی برای مطالعه ماهیت لکنت دارند این است که هنگام مقایسه گروههای افرادی که لکنت میکنند و نمیکنند، هم پوشانی زیادی در عملکرد دو گروه وجود دارد حتی ممکن است میانگینهای آنها از نقطه نظر آماری متفاوت باشد. برای مثال، برخی از افرادی که لکنت میکنند معمولاً هماهنگی خوبی هم چون یک فرد عادی در گروه افراد غیرلکنتی در یک تست نمونه از هماهنگی حرکتی نشان خواهند داد و برخی از افرادی که لکنت نمیکنند همان سطح از هماهنگی که یک فرد عادی از گروه لکنتی دارد، را نشان خواهند داد. این هم پوشانیها به ما یادآوری میکنند که ما معمولاً عواملی را که برای ایجاد لکنت ضروری و کافی هستند را مطالعه نمیکنیم. هر چند که چنین تفاوتهای مهمی بین افرادی که لکنت میکنند و افرادی که لکنت نمیکنند ممکن است سرنخهایی برای ما ایجاد کنند و با داشتن این سرنخها ممکن است دقیقتر به برخی از تواناییها، عملکردهای مغز و جایگاههای نوروآناتومیک نگاه کنیم تا ببینیم آیا واقعاً آنها چیزهایی هستند که تمامی لکنتیها را از غیرلکنتیها متمایز میکنند. در صورت عدم موفقیت برای یافتن آنها، بررسی خواهیم کرد که آیا زیر گروههایی از لکنتیها وجود دارند که برخی از آنها در یک روش و برخی در روشی دیگر از غیرلکنتیها متفاوت باشند. این موضوع ممکن است بعدها به ما برای کشف مسیرهای دیگری که منجر به درک بهتر لکنت میشوند کمک کند.
هنگامی که دانشمندان تلاش میکنند تا آزمایشات سایرین را برای تأیید نتایجشان تکرار کنند، یافتههای تحقیقی بی ثبات شایع میشوند. یک مطالعه تفاوتی را مییابد؛ مطالعه دیگری گزارش میکند که چنین تفاوتی وجود ندارد. تفاوتها در یافتههای دو مطالعه ممکن است به دلیل تفاوت افراد مورد بررسی باشد که در مطالعه شرکت کردهاند یا به دلیل تفاوتهای اندکی باشد که در روش مطالعات انجام شده، وجود داشته است. برای مثال، ممکن است یک مطالعه از صدای 1000-Hz به عنوان یک محرک استفاده کند و مطالعه دیگر ممکن است از صدای ضبط شده کلمه «برو» استفاده کند. با وجود بی ثباتی در بسیاری از نتایج، نقاط مشترک یا روندهایی وجود دارند که بسیاری از مطالعات آنها را مییابند. همانطور که مطالعه میکنید، سعی کنید تا برای خودتان مشخص کنید کدام مناطق راهنماییهای محکمی به ما میدهد. من در خلاصههایم، تفسیرهای خودم از این مناطق همپوشانی را در اختیار قرار خواهم داد.
عوامل حسی حرکتی
عوامل حسی و حرکتی که بر لکنت تأثیر میگذارند از ساختار و عملکرد مغز یک فرد مشخص شده اند. آنها بر شروع و پیشرفت لکنت تأثیر میگذارند زیرا کیفیتی که فرد میتواند گفتار سریع و روان را تولید کند، محدود میکنند. برای مثال، پیشتر یافتههایی را توضیح دادیم که پیشنهاد میدادند مسیرهای فیبری که عملکردهای حسی، طرح ریزی و حرکتی را برای گفتار ترکیب میکنند، به نظر میرسد در افراد لکنتی به طور قابل ملاحظه ای کم تراکمتر هستند . ممکن است این بدان معنا باشد که تکالیف حسی – حرکتی مانند گفتن «آه» بعد از شنیدن صدای زنگ ، در لکنتیها آهسته تر خواهد بود.
یافتههای خلاصه شده در این مطلب، با استفاده از آزمایشات گوناگون، عملکردهای حسی و حسی – حرکتی گویندگان لکنتی و غیرلکنتی را مقایسه میکند. در نظر داشته باشید که هدف از این مقایسهها، یادگیری بیشتر درباره نقایص افرادی است که لکنت میکنند. هنگامیکه عملکردهای حسی و حسی – حرکتی در لکنتیها ضعیفتر هستند، فرض بر این است که یک تفاوت ساختاری با عملکردی مغز را منعکس میکند که ممکن است به طور اتفاقی به لکنت مربوط باشد.
پردازش حسی و کاردرمانی لکنت زبان
ممکن است شما تعجب کنید که چرا بر روی توانایی افراد لکنتی برای پردازش اطلاعات حسی همچون سیگنالهای شنیداری، بینایی و لامسه تحقیق انجام شده است. از آن جا که به نظر میرسد لکنت یک مشکل حرکتی است تا این که یک مشکل حسی باشد. پاسخ دو بخشی است. نخست، همانطور که بیماران با آسیبها و بیماریهای گوناگون به ما آموختند، گفتار طبیعی وابسته به بازخورد سالم شنیداری در کنار بازخورد حس عمقی (احساس موقعیت و حرکت) و لامسه (احساس لمس) میباشد. محققان مشتاق هستند بدانند، آیا ممکن است گفتار غیرطبیعی لکنتیها نتیجه برخی اختلالات بازخورد باشد. دوم این که، آزمایشاتی که پردازش حسی را تغییر میدهند، مانند بازخورد شنیداری تأخیریافته (بلک، ۱۹۵۱الی، ۱۹۵۱) تکرارها، کشیدهگوییها و قفلهایی را در گویندگان روان ایجاد میکنند، به دانشمندان یادآوری میکند که تحقیق کنند آیا این موضوع میتواند دلیل لکنت باشد یا خیر.
یافتههایی که قصد مرور آنها را دارم ممکن است مرتبط با نتایج مطالعات تصویربرداری مغز که پیش تر توضیح داده شد، باشند. به یاد داشته باشید بسیاری از مطالعات یافته اند که مناطق قشر شنیداری در حین لکنت فعالیت کمتری دارند در حالی که سایر مطالعات ناهنجاریهای ساختاری را در قشر شنیداری یافته اند. با این وجود تحقیق دیگری كاهش تراکم را در فیبرهای ماده سفید لکنتیها یافته است که از یکپارچگی حسی – حرکتی در تولید گفتار حمایت میکند. در این صورت، تعجب آور نیست اگر ناهنجاریها در این مناطق هم بر روانی تولید گفتار و هم بر دقت درک گفتار تأثیر بگذارد. برای مثال، نشان داده شده است جایروس گیجگاهی فوقانی شامل سیستمهایی است که در طرحریزی واجی گفتهها و درک گفتار مهم هستند (هیکاک، ۲۰۰۱). علاوه بر این، احتمالاً کارکرد مؤثر قشر شنیداری برای تولید گفتار روان ضروری میباشد، زیرا بازخورد شنیداری در گفتار طبیعی نقش حیاتی دارد و بر روانی حاصل از بازخورد شنیداری با تأخیر، تأثیرات مخربی دارد. باتوجه به یافته ها فوق مشخص می گردد تمرینات کاردرمانی حسی حرکتی در کودکان با لکنت می تواند به کاهش میزان لکنت و تسهیل روند گفتار آنان موثر باشد.
سوالات متداول:
1-آیا کاردرمانی لکنت را کاملاً رفع میکند؟
در موارد خفیف، لکنت به طور چشمگیر کاهش می یابد، اما هدف اصلی بهبود کیفیت زندگی و کنترل گفتار است. برای درمان لکنت زبان به صورت کامل به یک درمان چند جانبه نیاز است در مرکز دکتر صابر بر درمان های تیمی تاکید دارد.
2-تمرینات خانگی در کاردرمانی لکنت چه اهمیتی دارند؟
تمرینات روزانه (مانند تنفس دیافراگمی یا بازیهای تقویت تمرکز) اثر درمان را پایدار میکنند. مرکز دکتر صابر برنامههای تمرینی شخصیسازیشده به بیماران ارائه میدهد.
بازی درمانی یکی از روش های اصلی درمان در حیطه کودکان می باشد. بازی درمانی کوتاه مدت ساختاری و گروه درمانی از روش های مختلف بازی درمانی می باشد که در مرکز تخصصی بازی درمانی دکتر صابر انجام می شود. نقش بازی در بهبود مارت های رشدی کودکان بسیار پررنگ می باشد. والدین با استفاده از تکنیک های بازی درمانی در منزل می توانند در جهت تسریع مهارت های حرکتی و ذهنی کودکان خود کوشا باشند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در این زمینه با ارائه خدمات بازی درمانی در منزل به شما والدین عزیز کمک میکند.
مزایای بازیدرمانی در منزل برای رشد کودک
بازیدرمانی در منزل یکی از روشهای ساده اما بسیار مؤثر در حمایت از رشد همهجانبه کودکان است. انجام این روش در محیط آشنا و امن خانه باعث میشود کودک احساس راحتی بیشتری داشته باشد و بدون ترس یا اضطراب با والدین وارد تعامل شود. از جمله مزایای اصلی بازیدرمانی در منزل میتوان به تقویت ارتباط عاطفی بین والد و کودک، افزایش اعتمادبهنفس، کاهش اضطراب و رشد مهارتهای اجتماعی اشاره کرد. کودک در جریان بازی یاد میگیرد احساساتش را بیان کند، با چالشها مواجه شود و راهکارهای حل مسئله پیدا کند. در عین حال، والدین نیز میتوانند رفتارها و نیازهای فرزند خود را بهتر بشناسند و در مدیریت آنها نقش فعالتری ایفا کنند. نکته مهم این است که بازیدرمانی در منزل میتواند به عنوان مکمل جلسات کاردرمانی و گفتاردرمانی عمل کند و پیشرفت کودک را تسریع نماید.
بازی درمانی برای کودکان همان چیزی است که مشاوره برای بزرگسالان است. بازی درمانی از بازی، که ابزار طبیعی بیان کودکان است، استفاده می کند تا به آن ها کمک کند احساسات خود را به راحتی از طریق اسباب بازی ها به جای کلمات بیان کنند. انجمن بازی درمانی، بازی درمانی را این گونه تعریف می کند: استفاده سیستماتیک از یک مدل نظری برای ایجاد یک فرآیند بین فردی که در آن درمانگران آموزش دیده از قدرت های درمانی بازی برای کمک به مراجعین برای پیشگیری یا حل مشکلات روانی – اجتماعی و دستیابی به رشد و توسعه بهینه استفاده می کنند. توضیح بازی درمانی به کودکان باید با زبانی مناسب برای سطح رشد آن ها انجام شود. بازی درمانی نوعی روان درمانی است که عمدتاً برای کودکان که با مسائل عاطفی و روانی دست و پنجه نرم می کنند، استفاده می شود. این روش به کودکان کمک می کند تا خود را بیان کنند و از طریق علاقه طبیعی خود به بازی، در مورد جهان بیاموزند. یک بازی درمانگر کودک را در یک محیط راحت و امن مانند منزل با استفاده از فعالیت های بازی مانند نقاشی، رقص و بازی های رومیزی از طریق بازی درمانی راهنمایی می کند. بازی درمانگران گاهی اوقات از سایر اعضای خانواده یا والدین می خواهند که در فعالیت های زمان بازی شرکت کنند. تکنیک های مختلفی را می توان در طول بازی درمانی به کار برد. تکنیک مورد استفاده در طول یک جلسه درمانی تا حد زیادی به نیازهای کودک شما و ابزارهای بازی که او با استفاده از آن ها احساس راحتی بیشتری می کند، بستگی دارد. یک جلسه بازی درمانی معمولاً بین 30 تا 45 دقیقه طول می کشد. درمانگر تعاملات کودک با اسباب بازی های ارائه شده را مشاهده خواهد کرد. کودکانی که مورد آزار قرار گرفته اند یا رویداد های بسیار آسیب زا یا استرس زا را تجربه کرده اند، ممکن است از بازی درمانی برای بازگرداندن حس عادی بودن در زندگی خود بهره مند شوند. کودکانی که دارای اختلالات خاصی هستند که بیان عاطفی و اجتماعی آن ها را مختل می کند، معمولاً از بازی درمانی بسیار سود می برند. مردم اغلب بازی درمانی و مزایای آن را نادیده می گیرند. والدین نگران اغلب در درک این که فرزندان شان از “فقط بازی کردن” چه مزایایی به دست می آورند، مشکل دارند. با این حال، واقعیت این است که با یا بدون راهنمایی یک درمانگر، کودکان دوست دارند از طریق بازی ارتباط برقرار کنند، چه شما متوجه آن شده باشید و چه نشده باشید.
وسایل و ابزار ساده برای بازیدرمانی در خانه
برای شروع بازیدرمانی در منزل نیاز به وسایل پیچیده یا گرانقیمت نیست. والدین میتوانند با استفاده از ابزارهای ساده مانند لگو، خمیر بازی، عروسک، توپ، پازل یا حتی وسایل روزمره خانه، شرایط بازیدرمانی را فراهم کنند. این وسایل علاوه بر سرگرمکنندگی، امکان تقویت مهارتهای حرکتی، شناختی و اجتماعی کودک را ایجاد میکنند. مثلاً خمیر بازی به تقویت عضلات ظریف دست کمک میکند، پازل باعث افزایش دقت و تمرکز میشود و بازی با توپ مهارتهای حرکتی درشت را بهبود میبخشد. همچنین بازیهای نقشآفرینی با عروسک یا داستانسازی با اسباببازیها، به رشد مهارتهای زبانی و ارتباطی کمک میکند. نکته مهم آن است که والدین باید وسایل بازی را متناسب با سن و علاقه کودک انتخاب کنند تا انگیزه و مشارکت او بیشتر شود.
معیارهای انتخاب اسباببازیها و مواد بازی
انتخاب اسباببازی در فرایند رشد و درمان کودکان نقشی کلیدی دارد. هر اسباببازی باید با هدف و آگاهی انتخاب شود تا علاوه بر سرگرمی، به رشد هیجانی، شناختی و اجتماعی کودک نیز کمک کند.
اسباببازیهای مناسب باید:
-زمینه تجربه موقعیتهای واقعی زندگی را فراهم کنند؛ از جمله بازتاب ارزشها، سنتها و نقشهای فرهنگی.
-علاقه و توجه کودک را جلب کنند و راهی برای برقراری ارتباط مؤثر میان او و درمانگر یا والدین باشند.
-امکان آزمودن واقعیت و درک حدود رفتارها را در فضایی ایمن فراهم آورند.
-فرصتی برای تمرین خودکنترلی و مدیریت هیجانات در اختیار کودک بگذارند.
-کودک را به کاوش در خود و دیگران ترغیب کنند تا شناخت بهتری از احساسات و روابط بهدست آورد.
-به کودک اجازه دهند احساسات و نیازهای خود را بهصورت نمادین و غیرکلامی بیان کند.
-امکان بروز طیف گستردهای از احساسات مانند شادی، خشم، ترس یا غم را فراهم سازند.
-زمینهای برای رشد بینش و خودشناسی در کودک ایجاد کنند.
-فرصت خلاقیت و تخیل آزاد را در اختیار کودک قرار دهند تا بتواند ایدههایش را به شکل دلخواه بیان کند.
همچنین، اسباببازیها باید بادوام، ساده، ایمن، آسان برای استفاده، موفقیتآفرین و لذتبخش باشند.
وسایل پیشنهادی
-لگو: لگو فراتر از یک اسباببازی ساده است؛ کودکان هنگام ساختن با لگو مهارتهای حل مسئله، برنامهریزی و تفکر منطقی خود را تقویت میکنند. همچنین این وسیله فرصتی فراهم میکند تا کودکان احساسات و تجربیات خود را بهصورت غیرکلامی بازآفرینی کنند، تعامل اجتماعی و همکاری با دیگران را تمرین کنند و مهارتهای خلاقانهی خود را توسعه دهند.
-مدادشمعیهای رنگی: نقاشی و رنگآمیزی ابزاری ساده اما قدرتمند برای بیان هیجانات کودک است. استفاده از مدادشمعیهای با کیفیت، باعث میشود کودکان بتوانند خلاقیت خود را بدون محدودیت اجرا کنند و احساسات پیچیدهای مانند شادی، اضطراب یا خشم را به تصویر بکشند. این فعالیت همچنین مهارتهای حرکتی ظریف دست و تمرکز را تقویت میکند.
-خمیر بازی: خمیر بازی یک ابزار چندکاره برای بازیدرمانی است. کودکان میتوانند با آن خلاقیت خود را نشان دهند، استرس و اضطراب را تخلیه کنند و همزمان مهارتهای خودکنترلی و هماهنگی حرکتی دستها و انگشتان را تقویت کنند. استفاده از بستههای جداگانه برای هر کودک به رعایت بهداشت کمک میکند و امکان تجربهی شخصی و خلاقانهی هر کودک را فراهم میآورد.
-خانهی عروسکی و آدمکهای متنوع: این وسیله به کودکان اجازه میدهد تا روابط خانوادگی، نقشها، قدرت و تجربههای اجتماعی خود را بهصورت نمادین بازسازی کنند. وجود آدمکهای متنوع از نظر نژادی و فرهنگی باعث میشود همهی کودکان احساس تعلق داشته باشند و بتوانند داستانها و تعاملات زندگی واقعی خود را در فضایی امن تجربه کنند.
-عروسکهای نمایشی: عروسکها ابزاری برای بیان احساسات و تجربهی نقشآفرینی غیرمستقیم هستند. کودکان از طریق عروسکها میتوانند احساسات خود را بیان کنند، تجربههای دشوار را مرور کنند و مهارتهای اجتماعی و حل مسئله را تمرین کنند. عروسکها به ویژه برای کودکانی که در بیان کلامی احساسات مشکل دارند، بسیار مفید هستند.
-توپها در اندازههای مختلف: توپها ابزار ایدهآل برای بازیهای حرکتی و تعامل جسمانی هستند. بازی با توپ باعث تقویت مهارتهای حرکتی درشت، هماهنگی چشم و دست، تمرین قوانین و نوبتدهی و همچنین تخلیهی انرژی و هیجان میشود. توپها به کودکان کمک میکنند از طریق بازی، هیجانات خود را به شکل سالمی مدیریت کنند و ارتباط عاطفی با درمانگر برقرار کنند.
روشهای کاربردی بازیدرمانی در منزل
برای اجرای موفق بازیدرمانی در منزل، والدین باید از روشهای متنوع و کاربردی استفاده کنند. یکی از روشهای مؤثر، بازیهای نقشآفرینی است که کودک را در موقعیتهای مختلف قرار میدهد و مهارتهای اجتماعی و زبانی او را تقویت میکند. روش دیگر استفاده از بازیهای حرکتی مانند پریدن، راه رفتن روی خط یا پرتاب توپ است که هماهنگی بدن را افزایش میدهد. همچنین بازیهای خلاقانه مانند نقاشی یا ساخت کاردستی به کودک کمک میکند احساسات خود را بیان کند. ترکیب بازیهای آموزشی با سرگرمی (مثل بازی با کارتهای تصویری یا بازیهای شمارشی) نیز به تقویت تواناییهای شناختی میانجامد. مهمترین نکته این است که بازیها باید هدفمند و متناسب با نیازهای رشدی کودک انتخاب شوند تا بیشترین اثر را داشته باشند.
بازی درمانی در منزل برای کودکان 2 تا 5 ساله
در اوایل کودکی (۲ تا ۵ سال) ۳ نوع بازی غالب میشود:
بازی وانمودی یا سمبولیک (symbolic & pretend play )
بازی ساختاری (Constructive play)
بازی فیزیکی یا خشن و بینظم (Physical / Rough- &- tumble play)
بازیهای کودک پیش از ۲ سالگی که توالی کوتاه داشت، پس از ۲ سالگی به نمایشنامههای طولانی تبدیل میشوند و شامل بازیگران و داستان میگردد.
بازی کودکان پیش دبستانی به سمت بازی با همسالان جهت میگیرد، به گونهای که یک یا دو تا از هم سن و سالان کودک در یک داستان قرار دارند و نقشهای گوناگون بازی کنند. هنگامیکه کودکان در سن پیش دبستانی با همسالان خود بازی میکنند، تعامل کردن و برقراری ارتباط با دیگران به اندازه هدف آن فعالیت مهم میشود.
در ۵ سالگی تمام بازیهای کودک جنبه اجتماعی پیدا میکند و عموماً شامل گروه کوچکی از همسالان است.
در شروع ۲ سالگی، بازی کودک سمبولیک و تخیلی است. کودک وانمود میکند که عروسک و حیوانات واقعی هستند. کودک ممکن است کارهای والدین، معلمان و همسالان خود را تقلید کند.
ویژگیهای بازی در سن ۳ الي ۴ سالگی:
بازی وانمودی کودک بیشتر انتزاعی میشود و اشیاء نشاندهنده چیز دیگری هستند (یعنی از بلوک به عنوان ماشین بازی یا تفنگ بازی استفاده میکند)
بازیهای وانمودی شامل مراحلهای بیشتری میشود که مراحل آن به یکدیگر مربوط میشوند. کودکان نمایشنامه و داستانها را اساس بازی قرار میدهد(مثلاً یکی مادر میشود و یکی پدر) که این نمایشنامهها بر اساس زندگی واقعی است.
هنگامیکه کودک در گروههای کوچک قرار میگیرد تعامل با سایر هم سن و سالان مهمتر از هدف خود بازی میشود. به راحتی میتوانند با پیشنهاد یکی از اعضای گروه بازی را تغییر بدهند.
بازی وانمودی در ۴ سالگی حول علایق کودک میباشد.
ویژگیهای بازی در سن 5 سالگی:
بازی تخیلی به طور غالب اجتماعی میشود، شامل گروه کوچک ۲ الی ۳ نفره که در آن همکاری وجود دارد میشود.
در این سن کودک یک سوم وقت خود را صرف بازی وانمودی میکند.
بازی وانمودی در این سن با تکیه بر زندگی واقعی و لباس پوشیدن برای رفتن به درون نقشهای جدی رخ میدهد( مانند پلیس،آتشنشان و غیره)
در این سن تعدادی از نقشهای بزرگسالان را درک میکند اما به اشتباه فرض میکند که این نقشها تنها یک بعد دارند(مثلاً آتشنشان تنها یک نقش دارد و آن خاموشکردن آتش است و ممکن نیست یک آتشنشان، پدر نیز باشد)
کودک طی وانمود کردن، خلاقیت، حل مسئله و فهمیدن دیدگاه دیگران را ارتقا میدهد.
کودک در ۴ سالگی میتواند نقشهای برای ساختن برج طراحی کرده و آن را با بلوک بسازد و سپس مراحل تکمیل پروژه را انجام دهد.
کودک در ۵ سالگی میتواند با استفاده از دستورالعملها یک مدل پروژه ساده هنری طراحی کند و یا یک طرح سهبعدی خلق کند.
در ۵ سالگی۱۰ قطعه پازل را میتواند کنار هم بچیند.
محصول نهایی فعالیت در 5 سالگی مهم میشود.
برنامه ریزی و طراحی که در بازی برجسازی وجود دارد باعث تقویت مهارت ادراک فضایی و روابط بین اشیاء میشود. این فعالیتها پایهای برای عملکرد آکادمی کودک در مدرسه میگردند.
در سن ۲ تا ۵ سالگی کودک بسیار فعال میشود و اغلب تمایل به درگیری در بازیهای پرجست و خیز دارد، از حرکاتی که دروندادهای حسی قوی را فراهم کنند لذت میبرند.
بازی Rough & Thumble(خشن و پرجست و خیز) غیررقابتی است و به ندرت سازماندهی شده است و کودک در این نیز از حرکات ساده و خود به خودی لذت میبرد.
کودک در بازی فیزیکی مشارکتی معمولاً از بودن در کنار سایر کودکان بیشتر لذت میبرد تا هدف خود بازی.
بازی درمانی کودکان در زمینه بازی درمانی بیش فعالی و بازی درمانی اوتیسم به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کودکان با اختلالاتی نظیر پرخاشگری، اضطراب، بیش قعالی و دیگر اختلالات از خدمات بازی درمانی کودکان استفاده می نمایند.
1.چه وسایلی برای بازیدرمانی خانگی لازم است؟ لگو، توپ، عروسک، پازل، خمیر بازی، کتابهای تصویری و حتی وسایل ساده خانه میتوانند بهعنوان ابزار بازیدرمانی استفاده شوند.
2.چطور بفهمیم بازیدرمانی در منزل مؤثر بوده است؟ با مشاهده تغییر در رفتار، افزایش اعتمادبهنفس، بهبود تعامل اجتماعی و کاهش اضطراب میتوان میزان اثربخشی را سنجید.
یکی از اختلالات حسی در کودکان بیش حسی و کم حسی می باشد. بیش حسی ممکن است در یک حس یا چندین حس کودک خود را نشان دهد. کودکی که در مکان های شلوغ و پر سرو صدا به سادگی پریشان می شود به بیش حسی شنیداری مبتلاست. کودک دیگری می تواند نسبت به در آغوش گرفته شدن و لمس شدن واکنش نشان دهد و اظهار ناراحتی نماید. زمانی که کودکی توسط تجارب حسی احساس پریشانی جسمی یا عاطفی میکند، نمیتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.مرکز درمان اختلالات حسی دکتر صابر با تجهیزات و امکانات روز دنیا نظیر اتاق ماساژ درمانی، سنسوری روم، بازی درمانی، کاردرمانی حسی، اتاق تعدیل شنیداری، اتاق تاریک بینایی در زمینه درمان اختلالات حسی کودکان فعالیت می نماید.
کودک با مشکلات بیش حسی ممکن است در موقعیت های عادی احساس درد یا ناراحتی شدید کند. اگر کودکی واقعا احساس ناراحتی و درد میکند، بهترین حالت این است که سه نکته را در ذهن داشته باشید. شما از او میخواهید که نهایتاً بتواند همه انواع تجربهها را تحمل کند، شما میخواهید از موقعیتهایی که هنوز نمیتواند به سادگی تحمل کند اجتناب کند و همچنین ایده خوبی است که حساسیتهای او را تطابق دهید به گونه ای که او همین اکنون بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
علایم بیش حسی
حساسیت بیش از اندازه به محرک های لمسی حرکتی، بینایی و صدا در رفتار هایی نظیر بی قراری
پس کشیدن خود در هنگام لمس شدن
پرهیز از بعضی پارچه و یا لباس ها، غذاها
نشان دادن واکنش حاکی از ترس شدید در هنگام انجام فعالیت های معمولی حرکتی که اغلب بچه ها در هنگام بازی کردن از خود نشان می دهند.
بر خلاف حساسیت شدیدی که ممکن است دستهای از این کودکان از خود نشان دهند گروه دیگر ممکن است در برابر محرکات حسی اصلا حساسیتی از خود نشان ندهند و به دنبال تحریکات حسی شدید مانند برخورد با اشیا و یا ضربه به آنها باشند. این بچه ها معمولاً نسبت به درد و یا وضعیت اندام های خود بی توجه هستند. گروهی از کودکان هستند که بین وضعیت تحریک پذیری و تحریک ناپذیری شدید در نوسان هستند.
سطح عملکردی غیر عادی حسی بالاتر و یا پایین تر
کودک ممکن است که دائم در حال حرکت و فعالیت باشد و یا اینکه بی حرکت و به طور غیر عادی آرام باشد و یا بسیار زودتر از معمول خسته شود. حتی ممکن است هر دو حالت فوق را با هم داشته باشد. مشکلات حرکتی می تواند در انجام حرکات ظریف و یا درشت رخ دهد. گروهی از این کودکان ممکن است دارای مشکل تعادل باشند و گروهی دیگر ممکن است در انجام فعالیت های جدیدی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارد دچار اشکال باشند.
تاخیر در تکلم، زبان، مهارت های حرکتی و اکتسابات آموزشی نیز ممکن است از نشانگان وجود اختلال در اختلال در انسجام حسی کودکان پیش دبستانی باشد. اما در کودکان دبستانی ممکن است بدون اینکه مشکلات هوشی موجود باشد، کودک با مشکلات درسی روبه رو شود.
کودک ممکن است به صورت تکانشی عمل کند و یا تحریک پذیر باشد و برای انجام تقابل با محیط پیرامون خود فعالیتهای برنامه ریزی شده ای را دنبال نکند. بعضی از کودکان در تطابق با وضعیت ها و شرایط جدید دچارمشکل هستند و عمده ای دیگر در هنگام شکست در انجام امور از خود خستگی ، عصبانیت و پرخاشگری نشان می دهند.
گاهی کودکی که تجارب ناخوشایند ذکر شده در موارد قبلی را از سر گذرانده است، احساس خوبی ندارد. کودکی که از هوش بالاتر برخوردار است ممکن است متوجه شود که در مقایسه با دیگر کودکان انجام بعضی از فعالیت ها برای وی دشوارتر است، اما علت این تفاوت را نمی داند.
این کودک ممکن است به نظر تنبل، خسته، یا بی انگیزه باشد. بعضی از این گروه از کودکان یاد میگیرند از انجام اموری که باعث احساس شکست و یا خجالت آنها شود طفره بروند و شانه خالی کنند. در این صورت کودکان به نظر لجباز و پر دردسر می آیند. در صورتی که کودک و والدین به این مشکلات و علل آن نایل نشوند ممکن است خود را سرزنش نمایند و باعث ایجاد تنش و مشکلات خانوادگی، فقدان اعتماد بنفس، و نا امیدی شوند. کودک دارای اختلال در انسجام حسی عموما یکی از مشکلات ذکر شده فوق را دارد و اغلب این موارد در افراد دارای اختلال طیف اوتیسم مشاهده می شود.
ارزشیابی در اختلال پردازش حسی
در اختلال پردازش حسی سیستم عصبی به طور صحیح پردازش حسی را انجام نمی دهد در نتیجه جهان را متفاوت از آنچه توسط افراد دیگر درک می شود، درک میکنند. سپس سیستم عصبی به بدن می گوید که چگونه در برابر اطلاعات غلط واکنش نشان دهد. بنابراین رفتارهای نامتناسب با موقعیت خواهد بود. به خاطر مشکل در پردازش اطلاعات حسی، اختلال پردازش حسی نامیده می شود.
مداخله توانبخشی یکپارچگی حسی با ارزیابی و مشخص کردن اهداف مداخلهای شروع می شود. این ارزیابی با استفاده از تعیین جنبههای مختلف اختلال یکپارچگی حسی که حیطه های اجرایی فعالیت ها را تحت تاثیر قرار داده و از نظر والدین / مراقبان و کودکان مهم است، صورت میپذیرد.
در اختلال پردازش حسی اغلب مداخله با مشخص کردن مشکلات تلفیق حسی مانند تدافع لمسی و شنوایی شروع می شود و با مشخص کردن مشکلات تمیز حسی ادامه می یابد.
رشد کنترل وضعیتی، ثبات و طرح واره بدنی بر روی شالودههای تمیز حسی قرار میگیرد و در راستای ارتقاء سطح ادراک حسی ادامه مییابد. اگر فرد نتواند به اطلاعاتی که از حس های مختلف می رسد اطمینان کند دنیایی بسیار گیج کننده و غیرقابل پیش بینی خواهد داشت. امکان دارد که فرد به طور متفاوتی نسبت به مردم پیرامونش واکنش نشان دهد و دیگران هم تصور می کنند که رفتارهای او فاقد یکپارچگی حسی و نسبتاً عجیب و غریب است.
به دلیل سوء برداشت از فعالیتها، واکنش های شدید و پرخاشگری نیز ایجاد میشود که در افراد دارای اوتیسم به عنوان رفتارهای نامناسب و یا مشکلات رفتاری شناخته شده است.
عدم وجود یک نظام یکپارچگی حسی می تواند بر روی سطوح هوشیاری فرد تاثیر بگذارد. سطح هوشیاری فرد ممکن است یا بالا باشد که منجر به گوش به زنگی و نشان دادن عکس العمل های هوشیارانه و به موقع شود و یا برعکس ممکن است بسیار پایین باشد که منجر به بی حالی زیاد و کندی در نشان دادن عکس العمل است.
این اختلال به طور معمول با فعالیت های حرکتی و بازی گونه و انجام مهارت های مربوط به زندگی روزمره در طی دوره های مختلف و با توجه به سطوح رشد کودک مورد مداخله قرار می گیرد و با توجه به نیازهای حسی مخصوص هر فرد برنامهای برای وی تهیه می شود که رژیم حسی وی را مورد توجه قرار میدهد. درمان کودکان اوتیسم رژیم حسی شامل فعالیتهای خاصی است که به مغز می آموزد و مسیرهای مغزی و عصبی را توسعه می بخشد. این فعالیت ها سیستم عصبی را تنظیم می کند. بعضی فعالیت ها که برای افراد دارای هوشیاری زیاد مناسب هستند تمرینات آرام هستند و فعالیت های مناسب برای افراد دارای واکنش های حسی کند، و اغلب هوشیار کننده هستند.
تدوین برنامه مداخلهای بر اساس روش انسجام حسی با استفاده از ارزیابی انجام میشود. ارزیابی اغلب توسط یک کاردرمانگر و یا متخصص توانبخشی دارای تجربه و با استفاده از چک لیست های رشدی مختلف انجام میشود. ارزیابی انجام شده می تواند وجود و یا عدم وجود مشکل انسجام حسی را نشان دهد به علاوه این ارزیابی می تواند پرونده ای از اطلاعات مربوط به پردازش حسی کودک را در زمینههای مختلف ایجاد نماید.
ارزیابی می تواند شامل کاربرد آزمون های استاندارد و مشاهده عکس العمل های کودک به تحریک حسی ، تعادل وضعیت بدن، هماهنگی، و حرکات چشم باشد. کاردرمانگر و فیزیوتراپ در ضمن ارزیابی می توانند فعالیت های خود به خود و عمومی کودک مانند بازی کردن را مورد مشاهده قرار دهند و یا ممکن است سوالاتی در مورد رشد کودک مراحل آن و الگوهای رفتاری کودک از والدین به بپرسند.
فرآیند ارزیابی معمولاً بین ۱ و ۱/۵ تا ۳ ساعت طول میکشد. پس از انجام ارزیابی نتایج آزمون مشخص خواهد شد و پس از آن نوبت تفسیر این نمرات و امتیازات است. برای ارزیابی اغلب کودکان کمسن آزمونهای انسجام حسی و پراکسی (عملکردهای ارادی) (اس،آی،پی،تی) و یا ویرایش اولیه آزمون انسجام حسی کالیفرنیای جنوبی( اس، سی،اس،آی،تی) مورد استفاده قرار میگیرند. این آزمونها عملکرد کودک در حیطه های زیر را مورد ارزیابی قرار میدهند.
ادراک بینایی، پردازش حسی بدنی (حس لمس و وضعیت بدن) پردازش سیستم وستیبولار، هماهنگی بین چشم و دست برنامه ریزی حرکتی و یا حرکت ارادی در صورتی که درمانگر از آزمونهای استانداردی مانند (اس، آی، پی، تی) و یا (اس،سی،اس،آی،تی) استفاده می کند، باید دورههای خاصی در ارتباط با چگونگی اجرای آنها را طی کرده باشد و گواهی مربوط به اجرای آزمون را داشته باشد.
پس از تحلیل دقیق نتایج آزمون و سایر اطلاعات مربوط به ارزیابی و ترکیب آن با سایر اطلاعات کسب شده از سایر متخصصین و والدین، درمانگر اقدام به تدوین برنامه مداخله ای میکند و در این مداخلات دیدگاه انسجام حسی را به کار خواهد برد. مداخلات بر اساس درجه، ماهیت و میزان درگیر کودک و مشکلات رشدی وی تغییر خواهند کرد. مناسب ترین شیوه مداخلهای بر اساس تحقیقات انجام شده و در پاسخ به نیازهای کودک و نوع مشکل وی انتخاب میشود.
برای کودکان دارای اوتیسم که نقصی آشکار در سیستم انسجام حسی خود دارند توصیه هایی در مورد مداخلات توانبخشی با استفاده از دیدگاه انسجام حسی انجام می شود. در مورد کودکانی که در احتمال خطر مشکلات مربوط به انسجام حسی قرار دارند اما شواهد برای تشخیص قطعی وجود ندارد توصیه می شود که دوره های آزمایشی برای مشخص شدن نوع واکنش آنها به مداخلات به شیوه انسجام حسی در نظر گرفته شود.
اختلال پردازش حسی در مدرسه
اغلب مدارس بر یادگیری سمعی و بصری تأکید دارند و به دانشآموزانی که بهتر یاد میگیرند از طریق روشهای حسی پاداش میدهند. کودکی که به خواندن، گوشدادن به معلم، صحبتکردن در مقابل کلاس و بهتنهایی کارکردن روی پروژهها علاقه دارد، در یک محیط آموزشی ساکت و ساختاری که از دانشآموزان انتظارات خاصی میرود پیشرفت خواهد کرد. کودکی که یادگیری بهصورت فعالیت فیزیکی را ترجیح میدهد، در ساکت نشستن و تمرکز با چشمها و گوشهایش مشکل خواهد داشت. او احتمالاً در یک کلاس با نظم ساختاری کمتر که مشارکت فعال بیشتر، کار در گروهها، و فرصتهای بسیاری برای کاوش فیزیکی را شامل میشود عملکرد بهتری را خواهد داشت.
حتی اگر کودک آنقدر خوششانس باشد که در یک کلاس قرار گیرد که با نیازهای او سازگار است، رفتن به مدرسه میتواند هر مشکل حسی را چندبرابر کند. تمام آن تغییرات حسی که والدین در خانه با آنها سازگار شدهاند میتواند هنگام رفتن کودک به مدرسه تبدیل به مشکل شوند. تفاوت بزرگی بین مناظر، صداها، بوها و دیگر ورودیهای حسی آشنای تجربه شده در خانه و هرجومرج غیرقابلپیشبینی موجود در یک محیط آموزشی با بزرگسالان و کودکان ناآشنای بسیار و نیازهای بیشتر برای رفتار خوب و موفقیتهای آموزشی وجود دارد.
در اولین جلسهی اولیا – معلمان، یک والد ممکن است حیرتزده شود وقتی بشنود که کودکی که در خانه خوشاخلاق و آرام است، بچههای دیگر را هل میدهد، در صف نمیایستد و در وقت تمیزکردن کمک نمیکند، و بهجای شرکت در فعالیتها با دیگران ترجیح میدهد در گوشهی اتاق به کتابهای مصور نگاه کند.
البته، بعضی کودکان دارای چالشهای حسی یاد میگیرند که خود را جمعوجور کنند و تمام انرژی جسمی و روانی خود را جمع کنند تا در طول روز در مدرسه دوام بیاورند. ممکن است این کودکان هر روز که به خانه میآیند بسیار خسته و ازپاافتاده باشند. توانایی مدیریت چالشهای حسی در مدارس از کودک به کودک کلاس به کلاس و بعضی مواقع لحظهبهلحظه تفاوت دارد. خوشبختانه روشهای حسی بسیاری وجود دارد که درمانگرها، معلمها و والدین میتوانند استفاده کنند تا مدرسه را از لحاظ حسی بیشتر قابلتحمل کنند. بسیاری از آنها را میتوان به طور غیررسمی با یک معلم به طور رسمی از طریق یک برنامهی ۵۰۴ یا یک IEP اجرا کرد (در صفحات بعدی توضیح داده شده است). اغلب، روشهای حسی توسط کار درمان مدرسه و یا کار درمان شخصی خانواده توصیه میشوند. یک پزشک سلامت روانی میتواند نقش کلیدی داشته باشد، آنطور که یک کودک تأیید کند یا اگر یک کار درمان در دسترس نبود شخصاً آن را اجرا کند.
تمرینات یکپارچگی حسی در کودکان
بسیاری از مواقع، روشهای حسی را با یک معلم فهمیده یا یک معلم کمکی اجرا کرد. او ممکن است درک کند چگونه استراحتهای کوتاه دادن در طول روز میتواند به برخی دانشآموزان کمک کند تا بر روی تکلیف تمرکز کنند یا بسیار خوشحال میشود اگر به یک کودک یک صندلی که دوست دارد را بدهند که به بهتر گوشدادن او کمک میکند. او ممکن است از این ایده بسیار خوشش بیاید که در زمان کارهای گروهی به بچهها اسباببازی دستی بدهد و یا نور را کمتر کند یا موسیقی سبک پخش کند تا این که صدایش را بلند کند تا آنها را ساکت کند.
روزهای جلسههای اولیا انجمن زمان بسیار خوبی برای آموزشدادن به معلمها دربارهی مشکلات پروسهی حسی و چگونگی تطابق با تنوع وسیعی از نیازهای حسی در کلاس است. توصیهها برای یک دانشآموز باید شخصیسازی شود، اگرچه هیچ کودکی نباید برای درمان مخصوص جداسازی شود. اگر سالی برای صاف نشستن در کلاس از یک بالش بادی سود میبرد، بهسادگی میتوان برای او یک بالش بادی فراهم کرد. به طور ایدهآل، در کلاس چندین بالش بادی قرار داده میشود.
در تدارکات غیررسمی، مدرسه موظف به خرید تجهیزات خاصی برای یک دانشآموز با اجرای یک روس حسی نیست. برای اینکه یک قطعه تجهیزات – یک بالش نشستن، صندلی یا میز نوشتافزار مخصوص و غیره یا هر ایجاد تغییر در محیط مدرسه یا فعالیتها اجباری باشد، باید در یک سند قانونی – یک برنامهی
۵۰۴ یا IEP- ثبت شده باشد.
برنامههای 504
یک برنامهی ۵۰4 سند قانونی است که الزامات مدرسه را برای تطبیق دادن یک دانشآموز با نیازهای خاص مشخص میکند. یک برنامهی ۵۰۴ در واقع بر اساس بخش ۵۰۴ تصویبنامهی توانبخشی ۱۹۷۳ که از دانشآموزانی که اختلالات جسمی یا روانی دارند و شامل تعلیم اختصاصی نمیشوند اما هنوز نیاز به کمک دارند، دفاع میکند.
یک برنامهی ۵۰۴ ممکن است شامل تطبیقهایی چون مسائل دارویی، تطبیق در تست و تکلیفها مانند زمان اضافی، جای نشستن مناسب مانند بالش باد شدنی یا صندلی مخصوص، تطبیق در محیط مانند اجازه
داشتن برای غذا خوردن در محیطی بهجز سلف، و غیره. بهطورکلی، یک والد با برنامه 504 کند، و کار درمانها، روانشناسان مدرسه، فیزیولوژیستهای اعصاب و دیگر پزشکان که ممکن است به والدین پیشنهاد شوند این کار را بکنند.
کودکی که هرگونه خدمت آموزشی خاص را دریافت میکند باید یک برنامهی آموزشی انفرادی (IEP)
داشته باشد، نه یک ۵۰۴.
IEPS
IEP یک سند قانونی است که توسط تصویبنامهی افراد دارای ناتوانیهای آموزشی (IDEA) یک قانون تصویب شده در سال ۱۹۷۵ مدارس عمومی را موظف میکند برای کودکان دچار مشکلات حسی خدمتهای خاص آموزش فراهم آورند. این به این معناست که کودکان باید در کلاس عادی یاد بگیرند تا در کلاسهای مخصوص آموزشی.
تحت IDEA، لازم است حوزهی مدرسه آموزش مناسب و عمومی ارائه دهد، نه لزوماً بهترین برنامه آموزشی برای هر کودک را. ممکن است والدین و مدارس تعریف متفاوتی از ”مناسب“ داشته باشند و گاهی اوقات بین آن چه توسط مدرسه بهعنوان تجهیزات آموزشی و کمک درمانی ارائه میشود و آن چه پدر و باور دارند اختلاف میباشد. این مخصوصاً میتواند برای دانشآموزی با مشکلات پردازش حسی درست باشد که بعضی مسئولین مدارس تابهحال در باره آن نشنیدهاند.
ممکن است نیاز باشد یک والد توضیح دهد که مشکلات حسی چه هستند و چگونه عملکرد دانشآموز را در مدرسه تحتتأثیر قرار میدهند. توجه داشته باشید که مشکلات در خانه، مانند مقاومت در برابر دوش گرفتن، کوتاهکردن موها، لباس پوشیدن و رفتن به مهمانی باعث گرفتن خدمات مخصوص مدرسه برای کودک شما نمیشود. مشکل در تحمل محیطهای پرسروصدا مانند کافه تریا به دلیل حساسیت بالای شنوایی، کمبود فعالیت دهلیزی که نیاز به استراحتهای کوتاه و مکرر دارد، و مکان نشستن مناسب به دلیل تن عضلانی و آگاهی بدنی ضعیف تنها چند نمونه از چگونگی تأثیرگذاشتن مشکلات حسی کودک بر عملکرد در مدرسه هستند. وقتی تأثیر مشکلات حسی بر توانایی کودک در دسترسی به برنامهی تحصیلی کاملاً مشخص شد، سپس خانواده و مدرسه برای ایجاد یک برنامه برای رفع آن نیازها آماده هستند.
IED سندی است که بهعنوان نقشهای برای انجام این عمل میکند. برای کودکی که خدمات آموزشی و دریافت میکند، IEP باید مشخصههایی چون تطبیقهای مدرسه (محل نشستن بهتر، فعالیتهای رژیم و حسی، و دیگر)، تکنولوژی کمکی، هدفهای درمانی و آموزشی و الزامات در خدمات مربوطه مانند کاردرمانی، گفتاردرمانی و فیزیوتراپی باشد.
بسیاری از والدین گمان میکنند که اگر کودکشان در مدرسه خدمات کاردرمانی دریافت کند، دشواریهای پروسهی حسی کودک را برطرف میکند. البته، کاردرمانی در مدرسه همانند رفتن به یک کلینیک کاردرمانی یا باشگاه مخصوص امور حسی نیست. مهم است که بهخاطر داشته باشیم خدمات مدرسه محور مانند کاردرمانی فیزیوتراپی و گفتاردرمانی بهسادگی برای حمایت کودک در رسیدن به اهداف IEP در نظر گرفته شدهاند.
اهداف IEP باید توسط یک تیم متشکل از آموزگاران و درمانگران برای شناسایی فعالیتها و رفتارهایی که دانشآموز برای بهدستآوردن موفقیت در برنامهی آموزشی نیاز دارد ایجاد شود. رژیم حسی و تکنیکهای خود – تنظیمی مداخلههایی هستند که میتوان آنها را برای بهدستآوردن اهداف آموزشی به کاربرد.
به دنبال مشارکت فعال و حرفهای هر خدمتدهندهی مربوط که با دانشآموزان کار میکند باشید. برای مثال، اگر کودک هنگام تغییر کلاسها بدرفتاری کند، فیزیوتراپیست باید روی مسائل مربوط به حرکت کودک و بالارفتن از پلهها بررسی انجام دهد، کار درمان ممکن است تطبیقهایی را بر اساس تواناییهای پروسه بینایی مربوط به میزان نور و چالشهای حس عمقی توصیه کند، و گفتار درمان میتواند به دانشآموز کمک کند در مورد ناراحتی خود ارتباط برقرار کند و از خود حمایت کند.
مطمئن شوید اهداف IEP کودک مشخص، قابلاندازهگیری، واقعبینانه، و زمانبندیشده باشند تا بتوان پیشرفتها را دنبال کرد. تفاوت بزرگی بین «نوآه مهارتهای خود تنظیمی خود را بهتر خواهد کرد.» و «به دنبال کار سنگین و تمرینات تنفسی، نوآه بر تکالیف روی میز برای ده دقیقه با یک فیدبک زبانی از طرف والد تمرکز خواهد کرد.» وجود دارد.
علائم مشکلات حسی
کودکان دارای اختلال پردازش حسی هنگامی که به سبب تجربیات حسی هدایت شده توسط خودشان احساس خوبی داشته باشند، روز خوبی را سپری می کنند، اما هنگامی که وقایع حسی تحمل ناپذیری داشته باشند، روز بدی را تجربه خواهند کرد. با این وجود،سیکل و چرخه خلق که در افراد دو قطبی دیده می شود، مثل اختلال پردازش حسی نیست، اگر چه کودک ممکن است هر دو علائم را با هم داشته باشد. کودکانی که احساس می کنند که دنیا مکانی غیر قابل پیش بینی با کلی محرک های بینایی و غیر قابل کنترل و صداها و بوهاست، برای غلبه کردن بر آن ها رفتارهای سخت و متعصبانه تری نشان می دهند و کودکی ممکن است پافشاری کند تا یک اتاق خواب فوق ساختار یافته با کتاب هایی در اندازه های دلخواه در طاقچه ها داشته باشد یا اصرار کند که دست هایش را همان لحظه که کثیف شده اند بشوید. تلاش می کند برای غلبه بر هر حسی که برای او تحمل ناپذیر است محرک بینایی تحت کنترل خود را داشته باشد، حس هایی مثل کثیف بودن دستان ، که از وسواس جداست، یا از بد گمانی، انگیزه ها و تصوراتی که منجر به حرکات تکراری یا عمل های روانی می شود و یا از هر چیزی که نشانگر اختلال وسواس جبری باشد، جداست. کودک اختلال حسی که واکنش بالا به محرک دارد و رفتارهای خارج از حد و مرز نشان می دهد، وقتی که بخواهد از یک موقعیت تحمل ناپذیر دور شود ممکن است کارهایی انجام دهد تا به شدت از آن رهایی یابد و یا بر آن غلبه کند ( فشار حسی) . شدت عکس العمل های رفتاری ممکن است مثل علائم اختلال سوءظن باشد ولی ممکن است چنانچه محرک حسی تحملناپذیر از رفتار جدا شده باشد، این علائم اختصاصی نباشد.
علائم سندروم ایکس شکننده طیفی از اختلالات یادگیری خفیف تا ناتوانی هوشی با عکسالعمل بالا نسبت به محرک های حسی، عملکرد بالا، اضطراب و خلق و خوی ناپایدار و دیگر علائم است. تشخیص این بیماری از طریق آزمایشگاه ژنتیک است و ایکس شکننده بیشتر در پسر ها موجب ناتوانی هوشی می شود و در دخترها به صورت عمومی خفیف تر است. هرگاه علائم روان پزشکی به صورت روشن مشخص شد، بسیار ضروری است تا ارزیابی برای مشکلات حسی انجام شود چرا که ممکن است علائم را بدتر کند. مشکلات حسی در اختلالات متنوعی مثل سندروم تورت مورد ملاحظه هستند. کسانی که سندروم توره دارند پیدرپی در حس لامسه و پردازش شنوایی،تعادل و هماهنگی و… ظرف و مشکل دارند. شخصی با سندروم تورت که توانایی لازم برای فرونشاندن تیک های صوتی و حرکتی دارد، در بیشتر اوقات ممکن است بر انجام تقاضاهای حسی که از او طلب می شود، ناتوان باشد.
در سالهای اخیر نقش عملکرد های حسی در اسکیزوفرنیا پررنگ شده است، که این موارد شامل از بین رفتن تجربیات حسی در افرادی است که علائم اولیه اسکیزوفرنیا را دارند. تحقیقات در مورد رها شدن از علائم حسی اسکیزوفرنیا نشان داده که در افراد اسکیزوفرن دارای عملکرد بالا، ورزش و رژیم غذایی سالم، پرهیز از الکل، خواب کافی و کنترل داده های حسی کلید استراتژی های درمانی هستند. برای بسیاری، این نیازها دادههای حسی را کم میکند، مثل مکان زندگی که دیوارهای آن از محرک ها کم باشد و ندیدن تلویزیون و موسیقی ملایم یا استفاده از مدالیته های حسی تا به خود تنظیمی برسند.و یا بازی های مخرب و یا موسیقی بلندتر نسبت به سایر صداها را تحت تاثیر قرار دهد.
اختلال حسی
گرفتن ناخن و زدن موی بدن
انگشتان دست و پا تعداد بسیار زیادی پایانهی عصبی دارند که جای تعجبی باقی نمیگذارند که چرا بسیاری از کودکان از گرفتن ناخنهایشان متنفرند. برخی راهکارها:
مشابه کوتاه کردن موی سر، در مورد کودکان که تفکر عینی دارند، به جای کلمهی «بریدن» از کلماتی
مانند «اصلاح، آرایش، کوتاه کردن، و گرفتن» استفاده کنید.
به والدین بیاموزید که با ماساژ دادن دستان کودک، پوست را حساسیتزدایی کنند. همچنین با اعمال
ورودی حسی بیشتر به نوک انگشتان با وارد کردن فشار ملایم روی هر یک از ناخنها در حالی که ناخن، بین انگشت شست و اشارهی والد قرار دارد.
به کودک یک جلیقهی وزنهدار، پد وزنهدار، یا پتو بپوشانید و حواس او را با یک آهنگ یا ویدئو پرت کنید.
ناخنها را بعد از حمام کردن بگیرید که نرمترند. هرگاه هم که میخواهید آلودگی زیر ناخن را تمیز کنید، از همین تکنیک استفاده کنید. خیلی از ته نگیرید که ممکن است بسیار دردناک باشد. بهتر است با قرار دادن دست در یک کاسهی آب صابون، بگذارید آلودگی خودش خارج شود تا اینکه شما خارجش کنید.
به جای ناخنگیر از سوهان ناخن برای کوتاه کردن ناخن استفاده کنید. به کودکان حساس به محض اینکه توانستند بیاموزید که خودشان ناخنهایشان را کوتاه کنند، به این ترتیب روی خودشان کنترل خواهند داشت.
برخی دخترها گرفتن ناخن را، اگر در سالن زیبایی یا مانیکور انجام شود، بهتر تحمل میکنند.
اگر کودک شما لاک ناخن استفاده میکند، به خاطر داشته باشید که بیشتر لاکها دارای مواد شیمیایی سمی هستند. سه تای اصلی فرمالدهید (نگهدارنده، ضد عفونی کننده، و مایع ضد فساد)، دی بوتیل فتالات (برای انعطافپذیری در پلاستیک)، تولوئن (برای اینکه لاک را روانتر و نازکتر کند، و اثرگذار روی سیستم عصبی) هستند. طبق EWG، برخی لاکهای ایمنتر توسط OPI, Wet N Wildو Sally Hansen ساخته میشوند.
مسواک زدن
از دوست یا همکارتان بخواهید دندانهایتان را مسواک بزند تا به آسانی ببینید مسواک زدن چقدر زننده است. تعجبی ندارد که فرو کردن یک میلهی خارجی به داخل دهان کودکتان ناراحت کننده، عجیب غریب، واقعاً ترسناک باشد. مشکلات لمسی لبها، زبان، لثهها، و گونهها را هم اضافه کنید و خواهید فهمید مسواک زدن و به دندانپزشکی رفتن میتواند برای برخی خانوادهها چه میدان جنگی شود. در ادامه تعدادی راهکار برای والدین آورده شده است:
اجازه دهید کودک مقداری کنترل روی ابزار، جنس و طعم داشته باشد. بگذارید کودک یک مسواک نرم کوچک کودک به رنگ دلخواه خودش انتخاب کند؛ هم چنین طعمهای مورد علاقهاش برای انتخاب خمیر دندان را در نظر بگیرید چندین طعم خمیردندان را بیازماید. کودکی که نمیتواند طعم نعنا را تحمل کند ممکن است خمیردندان شکلاتی یا توت فرنگی را بپذیرد. کودکان و حتی بزرگسالان دارای مشکلات حسی ممکن است به کفی که در حین مسواک زدن ایجاد میشود واکنش منفی نشان دهند. میتوانید از خمیردندانهای بدون کف استفاده کنید.
بسیاری از کودکان و بزرگسالان، مسواکهای لرزشی را ترجیح میدهند و با آنها کاملتر مسواک میزنند. مسواکهای چرخشی یک جایگزین مناسب ارزان قیمتتر هستند.
کودکان عاشق زمانسنج و موسیقی هستند. زمان ایدهآل مسواک زدن ۲ دقیقه است. والدین میتوانند یک زمانسنج تنظیم کنند، یک موسیقی ۲ دقیقهای پخش کنند، یا از یک نرم افزار موبایل استفاده کنند. برخی انواع مسواکهای لرزشی، یک نمایشگر دارند که نشان میدهد چقدر وقت باقی مانده است.
برای مسواک زدن یک روند همیشگی قابل پیشبینی ایجاد کنید و اگر لازم میبینید این روند در قالب تصاویر شمارهدار تهیه کنید. مثلاً، کودک همیشه میتواند با دندانهای بالایی شروع کند، از راست به چپ پیش برود، و سپس به سراغ دندانهای پایینی برود و از چپ به راست پیش برود. این به کودک شما کمک میکند که این کار مهارتی را مرحلهبندی کند و پیشبینی کند که کی و کجا مسواک را در دهانش حس خواهد کرد.
همزمان، با مسواک کردن دندانهای خودتان برای کودک مدل شوید تا هم لذتبخش باشد و هم یک تجربهی دو نفره.
ایدههای دیگر برای بهبود عملکرد حسی دهانی – حرکتی:
روی مهارتهای دهانی کار کنید مثل مکیدن مایعات از طریق نی، یا از داخل قمقمههای ورزشی که نوک کوچک دارند؛ جویدن و خرد کردن غذا مثل جویدن آدامس، چوب شور، و هویج؛ گاز گرفتن و کشیدن آبنبات کشیهای طنابی و لواشک و لیسیدن آبنبات چوبی و بستنی میوهای.
آگاهی دهانی را افزایش دهید و آستانهی حساسیت را تعدیل کنید (تا دهان نه بیش حس و نه کم حس باشد). برای کودکان کوچکتر، والدین میتوانند لثهها را ماساژ دهند. یک درمانگر میتواند به والدین یا کودک بزرگ نشان دهد که چطور از لرزانندههای دهانی استفاده کنند.
صداهای خندهدار ایجاد کنید (ترتر کردن، بوسهای صدا دار، پاپس، تیک تیک کردن) و برای هم چهرههایتان را خندهدار کنید.
بازی با مزهها انجام دهید. شیرینی توسط گیرندههای جلوی زبان، شوری در کنارههای نوک زبان، ترشی، تندی در اطراف وسط زبان، و تلخی و دودی در انتهای زبان حس میشوند.
دندان لق
افتادن دندان میتواند برای کودکانی که تدافع دهانی دارند بسیار خطرناک باشد، که ممکن است از داشتن
دندان لق یا از تصور کشیدن آن هم به همان اندازه وحشتزده شوند. اگر دندان نیاز به كشيدن دارد و اگر کودک میتواند سرما را تحمل کند، یک بستنی یخی به او بدهید تا میک بزند تا آن ناحیه بیحس شود.
در این زمینه به وفور کتاب وجود دارد که میتوانید با هم بخوانید مثل My Wobbly Tooth Must
Ever Never Fall Out به قلم Lauren Child. والدین بسیاری از اولین دندان کودکشان در YouTube فيلم گذاشتهاند. والدین میتوانند ویدیویی از یک بچه با سن مشابه فرزند خودشان بیایند و با هم ببینند. البته والدین از قبل باید آن را بازبینی کنند تا مطمئن شوند که مناسب فرزندشان هست.
استفاده از توالت
یاد گرفتن استفاده از توالت میتواند برای کودکی که دوست ندارد کثیف شود، در حکم یک ضربهی کوبنده باشد. بعضیها تقریباً خودشان توالت رفتن را یاد میگیرند. برخی دیگر به کمک نیاز دارند، خصوصاً آنهایی که زمان پر شدن مثانه یا رودهشان را درست حس نمیکنند، هنگامی که خودشان را کثیف میکنند متوجه نمیشوند، یا واقعاً از حس خیس شدن یا مدفوعی شدن خوششان میآید.
به خاطر داشته باشید که به موقع به توالت رفتن نیازمند بلوغ عصبی و تکامل احشایی است (جهت ایجاد هوشیاری نسبت به حواس مثانه و روده). کودکان در زمانهای متفاوتی به وضعیت آمادگی – توالت میرسند که اغلب برای کودکی که سایر مراحل تکاملی را هم دیر کسب کرده، دیر به دست میآید. چندین کتاب عالی در این زمینه وجود دارند، مثلاً آموزش توالت به کودکان اوتیسم یا سایر انتشارات رشدی به قلم ماریا ویلر.
در ادامه تعدادی پیشنهاد حسی برای موقعی که کودک علائمی از آمادگی برای آموزش توالت رفتن نشان میدهد آورده شده است:
شورتهایی که با فشار روی مثانه را میگیرند ممکن است در روند احساس پر بودن مثانه، اختلال ایجاد کنند. شرتهای بوکسوری آزاد انتخاب کنید که هم برای دختران و هم برای پسران وجود دارد.
اگر کودک نمیتواند تشخیص دهد که خودش را کثیف کرده، او را با فواصل زمانی منظم به توالت ببرید. به حالتی بدون واکنش مثبت یا منفی بیان کنید که او خشک است یا کثیف و باز بدون هیچ واکنش مثبت یا منفی برایش توضیح دهید که قضیه چیست و چرا به توالت آمده: یا کودک خشک است و بعداً مجدد به توالت خواهید آمد و یا اینکه اوه! کودک به جای اینکه در توالت کارش را بکند، به خودش مدفوع یا ادرار کرده و اینکه دفعهی بعد سعی خواهید کرد به موقع به توالت بیایید.
دیر رسیدن همیشگی به کلاس
رفتاری: علی دانشآموز خوبی است اما همیشه ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او با دوستهایش پیاده به کلاسشان میرود و میفهمد که دفترچه اش را در کمدش جا گذاشته است، بنابراین مجبور است که دوباره به آنجا برود. ریاضی و علوم برایش کسل کننده است و به ندرت تکالیفش را انجام میدهد. اگر او دیر به کلاس برود، او را به اتاق مدیر میفرستند تا با او برخورد شود. او امروز تکالیفش را انجام نداده است و نمیخواهد که انجام بدهد به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
حسی: پیمان دانشآموز خوبی است، اما مدام حداقل ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او تنها نمیتواند با هرج و مرجهای بین کلاسها کنار بیاید. او خیلی آرامتر از همکلاسیهایش راه میرود و اگر دیگران او را هل بدهند ناراحت میشود. او قبل از اینکه به کلاس بعدی برود همیشه به محوطه دستشویی میرود و منتظر میماند تا راهرو خالی شود و به کلاس بعدی برود. وقتی به او گفته شد باید نسبت به کلاسهایش وقتشناس باشد؛ او گفت که نمیتواند. به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش، اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
داشتن مشکلات حسی این اجازه را به کودک نمیدهد تا بدرفتاری کند اما برای تعیین این مسئله ضروری است که والدین، معلم و یا دیگران کودک را به خاطر رفتاری تنبیه میکنند که نمیتواند آن را کنترل کند. والدین، معلمین و دیگران و کودک زمانی که بالغ شد، نیاز دارند تا نسبت به پیشبینی موقعیتهای دشوار، تشخيص علایم هشدار دهنده اولیه نسبت به بحران در حال وقوع هوشیار باشند و همچنین داشتن ترفندهایی برای رفع مشکل، و داشتن یک نقشه مثبت عملی برای زمانی که کودک دچار از هم گسستگی میشود.
کاردرمانی در بیش حسی کودکان
بسیاری از والدین و درمانگران بالینی مکرراً از خودشان میپرسند: باید چه زمانی این کودک را به سمت استفاده از تجارب حسی روزانه هدایت کنم؟ (بردن او به سوپرمارکت به این امید که در معرض قراردادن تکراری او را حساسیت زدایی خواهد کرد). باید چه زمانی کاملا از او محافظت کنم؟ ( مثلاهرگز به سوپرمارکت نرویم). باید تا چه حد حساسیتهای اورا تطبيق بدهم (رفتن به سوپر مارکت در فواصل زمانی مختلف برای یک گردش سریع، اجازه دادن به او جهت پوشیدن هدفونهای که صدا را حذف میکنند). این یک معمای ساده نیست که کاملاً حل شود، و یکی از بزرگترین چالشهای بزرگ کردن یک کودک با مشکلات حسی است، و اشاره ای ندارد به کسی که ممکن است چالشهای تکاملی مختلف دیگری را نیز داشته باشد.
تشخیص علایم بیش حسی در کودکان
زمانی که کودک تحت فشار مرحله ی حساس قرار گرفت، تقریباً غیرممکن است که به عقب برگردد. به همین دلیل تشخیص علائمیکه از مشکل خبر میدهند خیلی مهم است. علائمی که نیاز به توجه دارند. آیا کودک شروع به آرام شدن کرده است؟ خیلی سریعتر صحبت میکند؟ آیا کودک شروع به پس زدنهای فیزیکی کرده است؟ آیا شروع به درگیر شدن در رفتارهای خود تحریکی شده است؟ آیا بی رنگ یا قرمز شده است؟ آیا تنفس او سریع و یا افزایش ضربان قلب دارد؟
کاردرمانی حسی
با فراهم کردن تحریکات حسی منظم در لحظات کلیدی در طول روز- قبل از مدرسه، قبل از صرف غذا، ایستادن در صف، منتظر ماندن در مطب دکتر، حین انجام تکالیف – شما این امکان را فراهم کردهاید که سیستم عصبی کودک در مقابل نیازهای ناگزیر زندگی روزمره بتواند مقاومت کند. ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. فقط داشتن یک استراحت میتواند از موقعیتهای مشکلزا جلوگیری کند. داشتن استراحتهای مختلف در طول ساعات مختلف انجام تکالیف، داشتن میان وعده قبل و بعد از فعالیتهای مدرسه، انجام کمی جست و خیز و دویدن دور بلوكها قبل از دیدن مادربزرگ، یا جویدن آدامس قبل از نشستن برای صرف شام میتواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند. اگر میدانید که حرکت کودک شما را سازماندهی میکند، به او حق انتخاب فعالیتهای حرکتی مختلفی را بدهید که میدانسد از آن لذت میبرد.
اگر میدانید که کودک شما در صورتی خوب عمل خواهد کرد که فعالیتی را با دستانش انجام بدهد کیسه ای پر از توپهای فشاری، مدادرنگیها و دفترچه یادداشت را برای او فراهم کنید.
دختر 5/4 ساله من مشکلات حسی زیادی دارد. او اکنون به مدت بیشتر از یک سال است که آموزشهای رفتن به توالت را دیده است، اما در مدرسه شروع به خیس کردن خودش کرده است جون از استفاده کردن از توالت امتناع میکند. ما فکر کردیم که به این دلیل است که شاید او اضطراب جدایی داشته باشد و حتی مدرسه در خصوص احتمال وجود اختلال نافرمانی مقابله ای صحبت کردند. سرانجام خودم در مورد موضوع با او صحبت کردم. مشکل این بود که او از دستمالهای توالت تنفر داشت و میدانست که اگر از آن دستمالها استفاده کند مجبور است که دستهایش را بشوید و دوباره با آن دستمالها پاک کند. من دستمالهای مرطوب را از خانه فرستادم و او در مدرسه شروع به استفاده از توالت کرد. ( مادر یک کودک پیش دبستانی)
آرام کردن یک موقعیت تنشزا
زمانی که کودکی بیش حسی دارد، نکته کلیدی حفظ وضعیت ظاهر و ایمنی است. معمولاً تلاش برای آرام کردن کودک از راه منطق زمانی که او در وسط بحران است نتیجه معکوس میدهد. در عوض نیاز دارند تا موقعیت را آرام کنند.
به والدین آموزش دهید که اگر امکان دارد کودک را به یک مکان با سطح تحریکات حسی قابل ترجیح ببرند؛ یک موقعیت کاملاً آرام با نور کم و نبود هیچگونه رفت و آمد. کودک میتواند با هدفون به موسیقی آرامی گوش بدهد، شیء نرمی را نگه دارد، کمی آب بنوشد، و یا فقط نفس بکشد. بعضی از فشارهای محکم مثل مالیدن پشت و یا بغل کردن ممکن است در این راستا باشد ولی فقط زمانی که کودک از آن خوشش میآید. به یاد داشته باشید که یک کنارهگیری حسی مناسب کاملاً با تنبیه و طردکردن متفاوت است. این یک فرصت است که کودک احساسات بد را تخلیه کند به این ترتیب او میتواند بهتر احساس و عمل كند.
قطعاً والدین میتوانند در مورد آنچه که اتفاق افتاده صحبت کنند. بعضی مواقع به طور ساده مثلاً ” من دیدم که واقعاً زمان سختی داشتی. فکر میکنی چه چیزی باعث آن شده است؟ فکر میکنی که خیلی شلوغ، پر سر و صدا و یا بد بو بود و یا چیزی اینجا وجود دارد؟ آیا در مورد اینکه اگر دوباره در چنین موقعیتی قرار گرفتیم چه کاری میتوانیم انجام بدهیم ایدهای داری؟” اگر والدین پی ببرند که او میتواند خودش را به طریق متفاوتی کنترل کند میتوانند که معذرت خواهی بکنند” میدانم که رفتن به مرکز خرید برای تو دشوار است. تو کار بزرگی انجام دادی تا زمانی که من تو را مجبور کردم به مغازههای زیادی برویم. من معذرت میخواهم. من باید به خاطر داشته باشم که تو نیاز به استراحت داری و یا اینکه باید یک روز دیگری مراجعه میکردیم. ما دفعه بعدی بهتر میتوانیم از آنچه که اتفاق افتاد جلوگیری کنیم”.
زمانی که والدین تلاش میکنند تمام کارهای روزمرهشان را انجام دهند ولی باید مدام با یک کودک با مشکلات حسی سر و کله بزنند میتواند خیلی خستهکننده باشد، خصوصاً زمانی که کودکان دیگر نیز نیاز به توجه دارند. اگر والدین آرامش خود را از دست بدهند و شروع به فریاد زدن بکنند او باید صبر کند تا همه چیز آرام شود و بعد در مورد آن صحبت کند. کتک زدن هرگز وسیلهای قابل قبولی برای نظم و انضباط نمیباشد. اولاً، به کودک یاد میدهد که برای ارتباطات از دستهایش استفاده کند که مسئله خوبی نیست. دوماً، ممکن است حس را بزرگ جلوه دهد، یک کودک بیش حس ممکن است که یک ضربه خفیف را یک حمله ترسناک درک کند در حالی که کودکی که دچار کم حسی است آن را فوقالعاده تصور کند.
مانند هر چیز دیگری آگاهی و دانش یک قدرت است. چنان که والدین در پیشبینی اینکه کدام موقعیتها برای کودک مشکلساز خواهد بود بیشتر ماهر شدند، و همه افراد نسبت به استفاده از روشهای حسی که در وهلهی اول از مشکلات جلوگیری میکند عادت کردند، زندگی با کودک دارای مشکلات حسی کمتر چالش برانگیز خواهد بود.
سوالات متداول:
1- آیا کودکی که از برچسب لباس یا جوراب بدش میآید، دچار SPD است؟
ممکن است بله. اگر کودک بهطور افراطی نسبت به بافتهای خاص، صداها، نور، یا حتی بو واکنش نشان دهد و این موضوع عملکرد روزانهاش را مختل کند، احتمال وجود اختلال پردازش حسی وجود دارد و نیاز به ارزیابی توسط متخصص کاردرمانی دارد.
2-چه عواملی باعث اختلال پردازش حسی میشوند؟
علت دقیق SPD هنوز مشخص نیست اما ژنتیک، تولد زودرس، آسیبهای مغزی، یا تأخیر در رشد عصبی میتوانند از عوامل تأثیرگذار باشند. عوامل محیطی مانند نبود تجربههای حسی متنوع نیز میتواند در ایجاد آن نقش داشته باشد.
مرکز اوتیسم تهران در زمینه انواع درمان کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. از خدمات مهم این مرکز تشخیص دقیق و تخصصی کودکان اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و بازی درمانی کودکان اوتیسم، سنسوری روم، اتاق تاریک، اتاق تقویت مهارت های شنیداری،ماساژ درمانی و… می باشد. مرکز توانبخشی کودکان اوتیسم زیر نظر دکتر صابر به کودکان اوتیسم کمک می کند تا از حداکثر توان خود در تطبیق با محیط و ایجاد ارتباط اجتماعی استفاده نمایند. روش فلورتایم یکی از روشهای موثر رفتاردرمانی در کودکان اوتیسم است که در این مرکز انجام می شود. در زیر به توضیح این روش پرداخته می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
20 سال پیش، دکتر استنلی گرین سپن و همکاراش مقالات متعددی درباره تئوریهای رشد کودکان منتشر کردند. گرین سپن و وایدر (2000) با کودکان 1-10 ساله کار کردند که چندین اختلال داشتند و یک شیوه رشدی برای اقدام درمانی اولیه ایجاد کردند، که اصلا توسط محققان مستقل مطالعه نشده بود.
روش فلورتایم در درمان اوتیسم
روش فلورتایم براساس شش مرحله مهم عملکردی بود که پیش نیاز موفقیت در یادگیری و رشد هستند:
1. توانائی دو گانه کودک برای ابراز علاقه به مناظر، صداها و احساس به دنیا تا خودش را آرام کند.
2. توانائی ارتباط احساسی با افراد دیگر را داشته باشد.
3. توانائی ارتباط دوگانه با اشارات را داشته باشد.
4. توانائی ایجاد اشارات پیچیده و ترکیب یک سری کارهای عمدی برای حل مشکل داشته باشد.
5. توانائی ایدهپردازی را داشته باشد.
6. توانائی ارائه ایدههای واقعی و منطقی را داشته باشد.
در روش گرین سپن تجارب تعاملی نقش داشتند، که کودک را هدف قرار داده بودند و در محیطی با محرکهای کمی به مدت دو تا پنج ساعت هر روز صورت گرفت. مشارکت با همسالان در محیط پیش دبستانی را هم مورد بررسی قرار دادند.
گرین سپن نوشت که بازی تعاملی جایی که بزرگسال از رهبری کودک پیروی میکند، کودک را تشویق به ارتباط با دنیای بیرون میکند. برنامه درمانی باید تا حد ممکن زود شروع شود، طوری که کودکان و والدینشان بتوانند در تعاملات احساسی که بروز پیدا میکنند اما کاملاً رشد پیدا نکردهاند مثل مهارتهای ارتباطی کودکان شرکت کنند (در ابتدا اغلب علایم بیشتر زبانی لست). کودکان زمان بیشتری بدون برقراری ارتباط سپری میکنند و زمان کمتری والدین برای پیوند با کودکانشان صرف میکنند، بعداً بیشتر جدا میشوند و رفتارهای خود تحریکی از بین میرود.
اقدام درمانی باید بی علاقگی را به تعاملات تبدیل کند، طوری که کودک بتواند هدفی را بدست آورد و تقلید علایم، صداها و بازیها را یاد بگیرد. گرین سپن خودش گزارش کرد که با بسیاری از کودکان اوتیسمی بین سن 18 تا 30 ماهه کار کرده است که حالا میتوانند کاملا با استفاده از جملات پیچیده ارتباط برقرار کنند و خلاق، خونگرم، حساس و شاد هستند. سولومون و همکاران استدلال کردند که فلورتایم یک اقدام درمانی مقرون به صرفه برای کودکان اتیستیک کم سن است. هر چند، تحقیقات علمی مستقلتری لازم است تا تاثیرپذیری درمان را تایید کند.
نظریههای یادگیری،کاربرد گسترده ای در علوم مختلف دارند، که یکی از این علوم، آسیب شناسی گفتار و زبان است. ولی، مطالعه ی نظریههای یادگیری، به ندرت به عنوان بخش اصلی آموزش بالینی گفتاردرمانی و یادگیری در نظر گرفته میشود. بر پایه ی پژوهش مربوط به نظریههای یادگیری و تجربه، گفتاردرمانی که با یک کودک در حال رشد و یا یک فرد بزرگسال در حال بهبودی از سكته کار میکند، باید با عوامل سرعت دهنده و یا باز دارنده ی درمان که روی پیشرفت بیمار تأثیر میگذارند، آشنا باشد. به عنوان مثال ،گفتاردرمان باید اشکالاتی چون تكرار و طولانی ادا کردن صداها را که فرد مبتلا به ناروانی گفتار از آن رنج میبرد، مورد توجه قرار دهد. اگر گفتاردرمانی و یادگیری گفتار نه فقط مفاهیم بنیادی مربوط به روانی گفتار، بلکه مفاهیم مربوط به یادگیری را در ارتباط با تواناییهای کلی بیمار نیز بداند، و آنها را در درمان گفتار و زبان بیمار مد نظر قرار دهد، مهارتهای او برای کارکردن با بیمار دچار ناتوانی گفتار افزایش پیدا میکنند. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در حیطه درمان اختلالات گفتاردرمانی کودکان و بزرگسالان با استفاده از پروتکل های گفتاردرمانی و یادگیری پیشرو می باشد. تجهیزات و علم روز دنیا در کلینیک دکتر صابر موجب پیشرفت روزافزون مراجعین و درمان اختلالات زبان و گفتار آنان می گردد. همچنین خدمات گفتاردرمانی در منزل به تسریع روند درمان کمک می کند.
هر چند ضرورت ندارد که گفتاردرمان ها ساعتها وقت خود را صرف یادگیری و تكرار طوطی وار مقایسه و تقابل بین نظریههای یادگیری نمایند، ولی برای گفتاردرمانی مفید است تا با مفاهیم بنیادی مربوط به یادگیری و نظریههای یادگیری در ارتباط با موفقیتهای بیمار آشنایی داشته باشند.
تعریف یادگیری
پژوهشگران متعددی ، بخشهای عظیمی از کارشان را به یادگیری و نظریههای یادگیری اختصاص داده اند (برونر ۱۹۶۰ ، دوی ۱۹۱۰، پیاژه ۱۹۵۴، اسكينر ۱۹۵3، ویگوتسکی 1978)، و هر یک از آنها، تعریف نسبتاً متفاوتی از یادگیری ارایه داده اند. در سالهای اخیر، اُكس و اليپتون (۲۰۰۳) یادگیری را اینگونه تعریف کردهاند: «به مجموعه ای از فرآیندها و سازمانبندیهای ذهنی که اشخاص تجربیات را با یکدیگر ادغام میکنند و آنها را به معانی جدیدی تبدیل مینمایند، یادگیری میگویند.» (ص ۴۴). اگرچه دیدگاهها، توضیحات، و نظریههای زیادی دربارهی یادگیری وجود دارند (میری ام، كافارلا ۱۹۹۱) ، ولی به دلیل کاربرد گستردهی این نظریهها در حرفهی آسیبشناسی گفتار و زبان، چهار دیدگاه مربوط به یادگیری در اینجا شرح داده میشوند:
دیدگاه رفتاری درباره ی یادگیری.
دیدگاه شناخت درباره ی یادگیری
دیدگاه انسانی / تجربی درباره ی یادگیری.
دیدگاه اجتماعی درباره ی یادگیری
اگرچه در توضیح هر یک از این موارد دیده میشود که این دیدگاهها با یکدیگر همپوشی دارند و هیچ مرز مشخصی بین این دیدگاهها وجود ندارد، و هر دیدگاه، فرایند یادگیری را از جنبه ی متفاوتی بررسی نموده است، ولی گفتاردرمانی را ترغیب میکنیم تا دیدگاههای مختلف یادگیری را در ارتباط با نیازهای بیمار مورد توجه قرار دهند و از علم گفتاردرمانی و یادگیری در کنار هم استفاده نماید .
دیدگاه رفتاری در یادگیری و استفاده گفتاردرمانی از آن
در دیدگاه رفتاری درباره ی یادگیری، بررسی رفتارهای آشکاری که میتوان آنها را مشاهده نمود و اندازهگیری کرد، مورد توجه قرار میگیرند (گود، بروفی 1990). ایوان پاولف، روانشناس روسی که به خاطر آزمایش او در شرطی کردن یک سگ از طریق به صدا در آوردن یک زنگ و ترشح بزاق سگ، کاملاً شناخته شده است، مفهوم شرطی کردن کلاسیکی را ابداع نمود، که به موجب آن، یک محرک خنثی باعث یک واکنش شرطی شده گرديد (پاولف ۱۹۲۶). قابل توجه است که، پاولف از غذا استفاده نمود، یعنی یک محرک غیرشرطی، و همراه با آن زنگی را به صدا درآورد، یعنی یک محرک خنثی، تا باعث بروز یک واکنش شرطی شده گردد، یعنی ترشح بزاق در سگ. همچنین ، پاولف مفاهیم شرطی سازی تعميم محرک، خاموشی، و تشخیص و تمیز را در ارتباط با شرطیشدگی کلاسیکی معرفی نمود که بعدها منجر به اصولی گردید که به نام رفتارگرایی معروف است.
رفتارگرایی به عنوان نوعی طرحریزی روانشناختی، توسط جان .ب. واتسون مطرح گردید که مقالهای به نام «روانشناسی یعنی همان چیزی که یک رفتارنگر آن را مشاهده میکند» نوشته است (واتسون ۱۹۱۳). واتسون نخستین روانشناس آمریکایی بود که از کار پاولف استقبال کرد،و اعتقاد داشت که تمرین کردن، یادگیری را تقویت میکند. از دیگر آمریکایی رفتارگرا، ب. اف. اسکینر است که، گفته است: ذهن را میتوان همانند «جعبهی سیاه هواپیما» در نظر گرفت، به این معنی که، بدون در نظرگرفتن فرآیندهای فکری که در ذهن رخ میدهند، به دلیل روابط موجود بین محرک و پاسخ، میتوان پاسخ فرد را نسبت به یک محرک به طور کمی مشاهده نمود(اسكينر ۱۹۵۳). اسكينر به خاطر این مفهوم «جعبهی سیاه» در رفتارگرایی بسیار معروف شد. بیشتر مفاهیم رفتاری برجسته ی اسکینر برای گفتاردمانی، کار او در زمینه ی شرطیسازی ارادی است، و شرطیسازی ارادی روشی برای تغییر رفتار است که در آن، پس از آن که آزمودنی پاسخ مورد نظر را ارایه داد، بی درنگ یک پاداش و یا همان تقویتکننده به او داده میشود (نيكولوسی، هاریمن، کرشک ۲۰۰۴).
اسکینر بر این باور است که، فردی به نحوی «کاری را انجام میدهد و یا رفتاری را از خود نشان میدهد و به خاطر این کار یا رفتار، پاداشی دریافت میکند، و سرانجام بین این کار یا رفتار و پاداش، پیوند ایجاد میشود. به عنوان مثال، در درمان گفتار و زبان، بیمار به محرک ارایه شده از سوی درمانگر واکنش نشان میدهد و مثلاً صدای /S/ را درست تولید میکند، و درمانگر پاداش (کلامییا غیرکلامی) به بیمار میدهد، و از بيمار انتظار دارد تا برای دریافت پاداش، این رفتار (تولید صحیح صدای /s/ ) را به درستی انجام دهد. بنابراین با گذشت زمان، از بیمار انتظار میرود تا بدون دریافت هرگونه پاداشی، این رفتار (تولید صدا/s/) را به درستی انجام دهد. همچنین، اسكينر مفاهیم، تقویت مثبت، تقويت منفی، تنبیه، شکل بخشیدن به رفتار و برنامهی تقویت را به عنوان مفاهیم رفتاری مهم، ارایه کرده است.
رفتارگرایان براین باورند که، «محیط مدرسه باید کاملاً منظم و مرتب، و برنامهها آموزشی براساس هدفهای رفتاری باشد، و معتقدند که، آموزش را از طریق رفتارهای قابل مشاهده، بهتر میتوان ارایه نمود (جانسون، موسیال، هال، كل نیک، دوپوایس ۲۰۰۵ ص ۳۴۵).
دیدگاه رفتاری دربارهی یادگیری، منجر به مفاهیم و شگردهای گوناگونی از جمله: تقليد، شكل بخشیدن (نزدیک سازیهای پی در پی)، ارایهی سرنخ، و تشویق گردیده است که، همواره توسط گفتاردرمان در خلال درمان گفتار و زبان مورد استفاده قرار میگیرند. بیشترین کاربرد دیدگاه رفتاری برای درمان گفتار و زبان به این صورت است که: ۱) گفتاردرمانی هدفهای خود را بیان نمایند و آنها را متوالیاً به اجزای کوچکتری تقسیم کنند. ۲) سرنخها و تشویقهایی تدارک ببینند تا بیماران را به هدف مورد نظر هدایت کنند. ۳) از تشویقها (مثلاً برچسبها) یا پیامد برقراری ارتباط طبیعی (مثلاً درک گفتار بیمار توسط شنوندهها) استفاده نمایند تا هدف مورد نظر را استحکام بخشند.
مرکز توانبخشی پارکینسون دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان بیماران پارکینسون به صورت تخصصی فعالیت می نماید. تشخیص علایم پارکینسون توسط دکتر پارکینسون و مشخص نمودن علت پارکینسون قدم ابتدایی در درمان آن می باشد. بیماری پارکینسون یک بیماری خود ایمنی و پیشرونده است که توانایی های حرکتی بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد. مشکلات حرکتی، اختلال در تعادل، مشکلات بینایی و اختلال در گفتار از علائم بیماران در مراحل انتهایی بیماری می باشد که نیازمند کمک های توانبخشی دارد. کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون زیر نظر دکتر صابر در کاهش علائم پارکینسون پیشرفته و شدید، همچنین بهبود مهارت های حرکتی آنان موثر می باشد.
پارکینسون پیشرفته چیست؟
هیچ تعریف واحدی برای بیماری پارکینسون (PD) “پیشرفته” وجود ندارد. مرحله پیشرفته به زمانی گفته می شود که علائم پارکینسون پیچیده تر شده و ممکن است تأثیر بیشتری بر زندگی روزمره شما داشته باشد. در حالی که بیماری در افراد مختلف به طور متفاوتی پیشرفت می کند، چندین مقیاس وجود دارد که متخصصان برای اندازه گیری بیماری و پیشرفت آن استفاده می کنند. به طور کلی، زمانی که فردی مبتلا به پارکینسون دیگر از نظر جسمی مستقل نباشد، بیماری پیشرفته تلقی می شود. این بدان معناست که فرد در حرکت مشکل دارد و نمی تواند فعالیت های روزمره زندگی را بدون کمک انجام دهد. تغییرات شناختی، به ویژه زوال عقل، نیز از ویژگی های بارز پارکینسون پیشرفته است. ممکن است متوجه شوید که دیگر نمی توانید کارهایی مانند شستشو و لباس پوشیدن را بدون کمک شخص دیگری، شاید یک مراقب یا فرزند، انجام دهید. ممکن است مفید باشد که از قبل برنامه ریزی کنید و بفهمید که با پارکینسون پیشرفته چه انتظاراتی باید داشته باشید. ممکن است زمانی باشد که داروهای پارکینسون در کنترل علائم شما کمتر مؤثر باشند، یا عوارض جانبی آن ها بیشتر از فواید شان باشد. برخی افراد نیز متوجه می شوند که تغییراتی در نحوه عملکرد ذهن شان تجربه می کنند. این ممکن است یک عارضه جانبی برخی داروهای پارکینسون باشد و می تواند شامل مشکلاتی در حافظه، توهم، اضطراب و افسردگی باشد. شما، یا شخصی که از او مراقبت می کنید، ممکن است در حال حاضر علائم پیشرفته را تجربه نکنید. اما ممکن است بخواهید اکنون در مورد پارکینسون پیشرفته بخوانید، تا بتوانید برای زمانی که مسائل پیش می آید آماده باشید و با هر تصمیم دشواری که باید گرفته شود، کنار بیایید. با پیشرفت پارکینسون، عزیز شما احتمالاً به کمک عملی بیشتری نیاز خواهد داشت. با پزشک متخصص پارکینسون صحبت کنید تا برای ارجاع به یک فیزیوتراپیست اقدام کنید. فیزیوتراپیست ها می توانند ارزیابی انجام دهند و راه های ایمن و مؤثر برای کمک ایمن به شما را آموزش دهند و از آسیب جلوگیری کنند. اطمینان حاصل کنید که عزیز شما به طور منظم ورزش می کند. ورزش به افراد مبتلا به پارکینسون کمک می کند تا قوی و انعطاف پذیر بمانند، گردش خون را بهبود می بخشد و به حفظ توانایی انجام کارهای روزمره کمک می کند. کلاس های آنلاین و کلاس های ورزشی صندلی حضوری می توانند ارزش بررسی داشته باشند. از یک متخصص بپرسید. با یک فیزیوتراپیست یا کاردرمانگر همکاری کنید تا یک برنامه ورزشی متناسب با نیازها و چالش های خاص عزیزتان طراحی کنید.
مراقبت از بیمار پارکینسون پیشرفته
پارکینسون یک بیماری پیشرونده می باشد و با وجود همه درمان های دارویی و توانبخشی توانایی های بیمار به مرور کاهش می یابد و استقلال بیمار نیز کمتر می شود. برنامه های توانبخشی و مراقبتی بسته به وضعیت بیمار در طول روند درمان تغییر می کنند و اهداف درمانی نیز با پیشرفت بیمار تغییر می یابند. یکی از نکات مهم در فاز های انتهایی بیماری جا به جایی ایمن بیمار می باشد.
مسئله حمل و نقل دستی در افراد با تجربه ی پارکینسون در مرحله تسکینی از وضعیت، مسئله ای قابل توجه است. این نه تنها آنها را در معرض خطر قرار میدهد، بلکه بر روی مراقبان آنان نیز، که ممکن است خودشان ضعیف یا مسن باشند، تأثیر میگذارد. ارزیابی، آموزش و ارزیابی مجدد / بررسی باید یک فرایند پویا و در حال انجام باشد و با برنامههای حمل و نقل امن تر ،روشن، مختصر و قابل اجرا در تمام زمانها در نظر گرفته شود. آموزش شرایط های خاص و آموزش خانواده و یا مراقبت کنندگان ممکن است مفید باشد در توضیح اینکه چرا فرد با بیماری پارکینسون ممکن است در طول روز تحرک(Mobility) داشته باشد، اما در عصر و شب نیازمند بالابردن عملکرد برای انتقال در تخت باشند.
دستورالعملها
برای کاردرمانگران با هدف رسیدگی به حمل دستی و به حداقل رساندن خطر آن در افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه میشود که:
یک بررسی از تمام نقل و انتقالات و حالات حمل دستی در طول یک دوره ۲۴ ساعته باید صورت بگیرد.
خطرات حمل دستی با هر تکنیک نقل و انتقال یا فعالیتی که شامل یک حرکت و شاخص حملی که باید همراه با مدارک بررسی شده و واضح. ارزیابی و ضبط شود، همراه شود.
سطح ورودی مراقب باید در راستای نظریه حمل دستی، بررسی گردد.
بار فیزیکی و صلاحیت فرد یا افراد برای انجام حمل دستی باید در نظر گرفته و به طور منظم بررسی شود.
هرگونه تجهیزات حمل و نقل دستی مناسب باید بدون تأخیر ارائه و مناسب بودن آن بصورت آزمایشی در مکان مورد نظر منتشر گردد.
یک برنامه آموزشی باید برای اطمیناندهی(ضمانت)به کسی میخواهد از تجهیزات استفاده کند ارائه و ثبت بشود.
یک نوشتهی واضح و روشن و / یا اطلاعات مرجع تصویری در مورد تجهیزات باید ارائه شود و یک نقطه تماس در صورت بروز هر گونه مشکلی، به کيس (مراجع) داده شود.
لوازم تطابقی بزرگ مانند آسانسور پله، سقف بالابر (stair lifts, ceiling track hoists) و غیره، در صورت نیازباید در نظر گرفته شود، همراه با تمهیدات لازم برای تعمیر و نگهداری / بررسی تجهیزات ارائه شده در محل.
توانبخشی تمهیدات زندگی جایگزین برای بیماران پارکینسون
برنامه ریزی برای پایان زندگی، در رابطه با خدمات مراقبت تسکینی، ممکن است به حفظ آسایش، عزت و کیفیت زندگی فرد مبتلا به پارکینسون کمک کند و به آنان اجازه میدهد در خانه ی خود بمانند، درصورتیکه آرزو داشته باشند تا روزهای انتهایی زندگی را در آنجا سپری کنند. اگر زندگی به طور مستقل تبدیل به یک مبارزه بیش از حد شود، و یا اگر مراقب دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای یک فرد مبتلا به پارکینسون با حمایتهای موجود در خانه نباشد؛ برنامه ریزی مراقبت فعال، پشتیبانی خانوادههای اضافی و ترویج انتخاب در مورد جایی که در آن فرد بهترین مراقبت را دریافت میکند میتواند از شکست ماندن در خانه، نیاز به بستری در بیمارستانهای اضطراری، یا مکانهای اضطراری جلوگیری کند.
دستورالعملها
برای کاردرمانگران با هدف رسیدگی به تمهیدات زندگی جایگزین در افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه میشود که:
خطرات حمل دستی و مسئولیت مراقبت باید بررسی شود (حداقل) به صورت ماهیانه.
مسئولیت مراقبت باید با استفاده از یک ابزار اندازهگیری معتبر و قابل اعتماد اندازهگیری شود.
نگرانیها در مورد سلامت و رفاه خانواده را (از جمله کودکان) بدون تأخیر بیان کند، برای مثال، مراجعه به یک متخصص حمایت خانواده، و یا مشاور.
این تیم باید با فرد مبتلا به پارکینسون و خانواده او و / یا مراقبتکنندگان دیدار کرده و به بحث پیرامون نگرانیها در مورد خطر، سلامت و تندرستی و بالا بردن گزینه پشتیبانی بیشتر خارجی، مراقبتهای موقت و مسکن جایگزین بپردازد.
اطلاعات باید در راه حساس و قابل فهم ارائه شود، با اطلاعات نوشته شده، اجازه تصمیمگیری در یک سرعت مناسب، مهیا میشود.
حمایت عاطفی و عملی باید جهت کمک به اعضای خانواده برای رسیدن به تصمیمگیریهای خود در مورد تغییرات ترتیبات زندگی مانند قرار دادن در محل اقامت، یک مراقبت در منزل و یا آسایشگاه باشد. ایجاد ظرفیت ذهنی باید در صورت نیاز ایجاد گردد.
ارزیابی مجدد از فرد مبتلا به پارکینسون به صورت روتین ۲۴ ساعته باید انجام شود. شاید یک باره آنها جایی دیگر زندگی کنند و تجهیزات مورد نیاز باید بدون تأخیر ارائه شود.
منابع:
parkinsons.org.uk
parkinson.org
سوالات متداول:
1.خدمات توانبخشی برای بیماران پارکینسون چیست؟
برنامه ریزی برای مراحل پیشرفته بیماری پارکینسون، در رابطه با خدمات مراقبت تسکینی، ممکن است به حفظ آسایش، عزت و کیفیت زندگی فرد مبتلا به پارکینسون کمک کند و به آنان اجازه میدهد در خانه ی خود بمانند.
2. چه درمان هایی در زمان درگیری بیماران پارکینسون کمک کننده است؟
در کنار دارو درمانی خدمات توانبخشی شامل کاردرمانی در جهت بهبود حرکت و تعادل بیمار و گفتاردرمانی در جهت بهبود مهارت های کلامی و بلع بیماران کمک می نماید.
کاردرمانی ذهنی از بخش های اصلی مرکز کاردرمانی دکتر صابر می باشد که در زمینه بهبود مهارت های ذهنی کودکان نظیر ادراک، مهارت های استدلالی، توجه و حافظه ، شناخت و مهارت های پیشرفته مانند قضاوت و تحلیل فعالیت می نماید. تمرینات کاردرمانی ذهنی به کودکان با اختلال اوتیسم، بیش فعالی و نقص توجه ، اختلالات یادگیری و مشکلات پردازش حسی کمک می کند تا بتوانند از حد اکثر توان خود در زمینه درک استفاده نموده و مهارت های خود را بهبود بخشند. مرکز دکتر صابر با در اختیار داشتن تیم تخصصی و با تجربه کاردرمانان و گفتاردرمانان این کودکان را یاری می کند. در این بخش به ارائه نمونه ای از تمرینات کاردرمانی ذهنی در منزل اشاره می شود.
کاردرمانی ذهنی
سلامت روان برای همه بسیار مهم است و نیاز در این زمینه در سطح جهانی بالاست. اگرچه این صفحه عمدتاً بر کاردرمانی (OT) برای افراد مبتلا به اختلالات روانی متمرکز است، اما کاردرمانگران نقش مهمی در پیشگیری از بیماری های روانی و همچنین بهبودی از اختلالات روانی دارند. آن ها می توانند به همه افراد با یا بدون مشکلات سلامت روان یا رفتاری خدمات ارائه دهند تا با تسهیل مشارکت و درگیری در فعالیت ها و کارهای معنادار و ضروری زندگی روزمره، سلامت روان مثبت را توسعه و حفظ کنند. کاردرمانی ذهنی به بهبودی موارد زیر کمک می کند:
-تسهیل اشتغال
-دستیابی به تحصیلات بالاتر
-بهبود علائم روانپزشکی
-کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی
کاردرمانی چیزی فراتر از توانبخشی فیزیکی است. این رشته به نیازهای شناختی و عاطفی می پردازد و به افراد کمک می کند تا با چالش ها سازگار شوند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. چه کسی که در حال بهبودی از آسیب مغزی باشد، چه در حال مدیریت یک بیماری عصبی، یا به دنبال تقویت وضوح ذهنی باشد، کاردرمانی ذهنی تکنیک های مبتنی بر شواهد را برای افزایش عملکردهای شناختی و سلامت روان کلی ارائه می دهد. یکی از مؤثرترین روش ها برای تقویت عملکردهای ذهنی از طریق کاردرمانی، آموزش شناختی شخصی سازی شده است. درمانگران نیازهای خاص فرد را ارزیابی می کنند و تمریناتی را طراحی می کنند که حوزه هایی مانند حافظه، توجه و عملکرد اجرایی را هدف قرار می دهند. این فعالیت ها برای تحریک مغز، بهبود تمرکز و افزایش توانایی های حل مسئله طراحی شده اند. کاردرمانگران به بیماران کمک می کنند تا محرک های هیجانی را شناسایی کرده و مکانیسم های مقابله ای برای مدیریت استرس، اضطراب و افسردگی ایجاد کنند. تکنیک هایی مانند ذهن آگاهی، تمرینات آرامش بخش و برنامه های روتین ساختار یافته نقش حیاتی در افزایش عملکردهای ذهنی ایفا می کنند. وظایف روزمره می توانند برای افرادی که با اختلالات شناختی دست و پنجه نرم می کنند، طاقت فرسا شوند. کاردرمانی بر تطبیق فعالیت های روزانه تمرکز دارد تا آن ها را قابل مدیریت تر کند. این ممکن است شامل تقسیم وظایف به مراحل کوچکتر، استفاده از کمک های حافظه یا پیاده سازی ابزارهای سازمانی برای بهبود کارایی و کاهش بار شناختی باشد. با پرداختن به چالش های شناختی، افراد می توانند اعتماد به نفس خود را در توانایی هایشان بازیابند و به طور کامل تری در فعالیت های روزانه خود مشارکت کنند. این منجر به بهبود کلی در رفاه و رضایت می شود.
انواع تمرین کاردرمانی ذهنی و سطوح آن
:Blocked/Massed Practice
تمرین کاردرمانی ذهنی است که زمان انجام فعالیت بیشتر از زمان استراحت مابین آن است
این نوع تمرین بیشترین کاربرد را در مرحله شناختی دارد، که مراجع یادگیری حرکت را آغاز کرده
:Distributed Practice
تمرینی است که زمان استراحت بیشتر از زمان انجام فعالیت است
بیشترین تأثیر را در مرحله Associative دارد
حین انجام فعالیت روی مهارتی خاص و در زمان استراحت روی مهارت خاص دیگری تمرکز میشود.
:Variable/RandomPractice
در این نوع تمرین فرد باید الگوهای مشابه را تکرار کند و در صورت نیاز کمی تغییر در آنها ایجاد نماید
بیشترین تأثیر را در مرحله Autonomous دارد
کاربرد: باعث افزایش تعمیمدهی و تطابق میگردد
کودکان با سندرم داون با این نوع تمرین در عمل simple reach بهبود پیدا میکنند
در این نوع تمرین، تمرینهای کوتاه با تکرار زیاد بر تمرینهای بلند با تکرار کم غلبه دارد.
:MentalPractice
در این تمرین کودک یک مهارت را به طور ذهنی و بدون انجام عملی، آن را انجام میدهد
شامل: role playing، تصور کردن و مشاهده ویدئو است
بیشترین تأثیر را در مرحله اول و آخر یادگیری دارد
این تمرین در کودکان middle school با مشكل خفيف ذهنی موجب بهبود عملکرد در peg board میشود
در کودکان ADHD و DCD موثر است
اگر درمانگر به مدت طولانی از این تمرین استفاده کند باعث از بین رفتن انگیزه کودک میشود.
تمرینات کاردرمانی ذهنی و یادگیری خطا-محور
– در این نوع یادگیری درمانگر به کودک این فرصت را میدهد که در اجرای یک الگوی حرکتی یا فعالیت اشتباه کند، آنها را اصلاح کند و از اشتباه خود تجربه کسب کند.
– باعث میشود کودک مشکلاتش را حل کند و یادگیری مهارتهای حرکتیاش تسهیل شوند.
فیدبک
انواع:
فیدبک داخلی:
باعث self-correct میشود
بهترین نوع فیدبک در حفظ عملکرد حرکتی است
این نوع فیدبک باید جزو اهداف جلسات درمانی باشد
فیدبک خارجی:
در مراحل اولیه رشد مهارتهای حرکتی نیاز است
شامل cue کلامی و راهنمایی فیزیکی میباشد
فیدبک demonstrative :
شامل تقلید حرکات است
در مراحل اولیه کسب مهارت و پیش از انجام حرکت بیشترین تأثیر را دارد
باید بدون cue کلامی ارائه شود، زیرا توجه کودک را مختل میکند.
آگاهی از عملکرد
– knowledge of performance یا آگاهی از عملکرد برای اصلاح و تطابق مهارتهای حرکتی موثر است، بنابراین زمانی که کودک مهارتهای پایه را آموخت از این فیدبک استفاده میشود.
آگاهی از پیامد
– Knowledge of results یا آگاهی از پیامدها موجب افزایش انگیزه و تشویق به ادامه یادگیری در کودک میشود و بیشترین تأثیر را در یادگیری مهارتهای حرکتی جدید دارد.
فیدبک کلامی
– باید بلافاصله پس از تکمیل فعالیت ارائه گردد، کوتاه و شامل ۱ الى 3 كلمه باشد.
حال که با انواع تمرینات کاردرمانی ذهنی آشنا شدیم، به معرفی چند نمونه از تمرینات کاردرمانی ذهنی در زمینه توجه و حافظه می پردازیم.
تمرینات توجه و تمرکز:
از کودک خواسته می شود اعداد را به صورت دوتا در میان بشمارد
از بین کارت های میوه و حیوان چیده شده روی میز فقط بر روی حیوانات ضربه بزند
درمانگر شروع به گفتن کلمات می نماید و از کودک خواسته می شود وقتی اسم حیوان خاصی را شنید دست بزند
از بین تصاویر کشیده شده مشابه ها را پیدا کند
مسیر مازها را با انگشت دنبال کند
از کودک خواسته می شود با توجه به فلش های کشیده شده روی زمین حرکت کند
از کودک خواسته می شود روی دایره هایی بارنگ خاصی بپرد
تمرینات حافظه:
کلماتی را که می شنود با همان ترتیبی که شنیده تکرار کند
تصاویری را که به او نشان داده ایم را از انتها به ابتدا بگوید
نام حیوان و میوه ها را یکی در میان پشت سر هم بگوید
به صورت یکی در میان اسم دختر و پسر را نام ببرد.
الگو های حرکتی اجرا شده توسط درمانگر را بعد از او با همان ترتیب انجام دهد.
بتواند دستورات 3 یا 4 مرحله ای را انجام دهد.
از بین کارت های روی میز فقط آنهایی را که شنیده است بردارد.
اعدادی که برای او گفته می شود را به ترتیب از بزرگ به کوچک بیان کند
تمرینات شناختی:
اعضای بدن خود را بشناسد
میوه ها و حیوانات آشنا را بشناسد و از هر کدام 5تا را نام ببرد
اشیا را دسته بندی و طبقه بندی کند
رنگ ها را بشناسد
اشکال هندسی را بشناسد( دایره، مربع، مثلث)
مشاغل و وسایل مورد نیاز برای هر شغل را بشناسد
مفاهیم ابتدایی مربوط به اندازه مانند بلند، کوتاه، دراز، بزرگ، کوچک را تشخیص دهد.
مفاهیم متضاد مانند کثیف و تمیز، روشن و خاموش، باز و بسته را بشناسد
جهات را بشناسد و تشخیص دهد بالا پایین، جلو و پشت، چپ و راست
شمارش اعداد تا 10 را داشته باشد و مفهوم عدد را درک کند
اعضای فامیل را بشناسد و روابط فامیلی را متوجه شود برای مثال خاله کیه؟ خواهر مامان
اطلاعات مربوط به خود مانند اسم پدر و مادر، تعداد خواهر و برادرش، آدرس منزل و… را بداند
منابع:
physio-pedia.com
kineticptgreenville.com
سوالات متداول:
1.آیا همه تمرینات ذهنی را می توان برای کودک انجام داد؟
خیر هر مهارت و مفاهیم ذهنی سن مخصوص به خود را دارد و متخصص کاردرمانی ذهنی بسته به سن و نیاز کودک تمرینات مناسب را برای او انتخاب می نماید برای مثال شناخت رنگ در سن 3 سالگی اتفاق می افتد.
2.تمرینات کاردرمانی ذهنی برای چه کودکانی مفید است؟
تمرینات کاردرمانی ذهنی به بهبود مهارت های ذهنی کودکان با اختلالاتی نظیر بیش فعالی و نقص توجه، اوتیسم، اختلالات یادگیری، اختلال در پردازش حسی، سندروم های ژنتیکی، مشکلات ذهنی و درکی و کودکان با نیاز های خاص کاربرد دارد.
یکی از نگرانی های اصلی والدین کودکان اوتیسم تشخیص بهترین روش درمان کودکان اوتیسم می باشد. در بین راه های درمان مختلف موجود برای کودکان اوتیسم، نگرانی والدین در انتخاب بهترین و کامل ترین روش درمانی قابل درک است. مرکز اوتیسم تهران دکتر صابر در زمینه تشخیص کودکان اوتیسم توسط دکتر اوتیسم و ارائه خدمات کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. تیم تخصصی مرکز با تجربه بالا در زمینه درمان اوتیسم و استفاده از امکانات روز دنیا بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان رقم می زنند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رایج ترین نگرانی های والدین کودکان اوتیسم
چه به این موضوع مشکوک باشید که فرزندتان اوتیسم دارد یا به تازگی تشخیص آن را دریافت کرده باشید، تنها نیستید. احتمالاً نگرانی هایی هم در مورد سلامت فرزندتان، رفتارهای او و رشدش دارید. در عین حال، می خواهید بهترین کار را برای فرزندتان انجام دهید. چه فرزندتان رفتارهایی داشته باشد که مدیریت آن ها دشوار است، مانند عصبانیت یا پرخاشگری، یا نگرانی های شما در مورد اوتیسم مربوط به تأخیرهای رشدی یا سایر زمینه های عملکردی باشد، ما نکاتی مؤثر را برای کمک به فرزندتان در مورد این نگرانی های رایج والدین با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. بسیاری از والدین کودکان مبتلا به اوتیسم با نحوه برخورد با رفتارهای چالش برانگیز فرزندشان دست و پنجه نرم می کنند. آن ها می خواهند بهترین کار را برای فرزندشان انجام دهند و به او کمک کنند تا بر این رفتارها غلبه کند، اما همچنین احساس می کنند که می خواهند نیازهای فرزندشان را بشناسند و او را شاد و راحت کنند. یکی از رفتارهای چالش برانگیزی که معمولاً در کودکان مبتلا به اوتیسم دیده می شود، ایجاد اذیت برای دیگران در محیط اطراف شان است. این بدان معناست که بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است تأثیر منفی بر افراد اطراف خود بگذارند. این به معنای سرزنش کودک یا هیچ کس دیگری نیست و مهم است که توجه داشته باشیم که همه کودکان اوتیسم رفتار مخرب نخواهند داشت؛ اما، وقتی فرزند شما برای شما یا شخص دیگری اذیت ایجاد می کند، احتمالاً می خواهید فرزندتان را بهتر درک کنید و بدانید چگونه با این موضوع کنار بیایید. اگر شما والد یک کودک اوتیسم هستید، ممکن است زمانی که فرزندتان نوعی رفتار چالش برانگیز از خود نشان می دهد، احساس سردرگمی یا حتی استرس کنید. یکی از رایج ترین نگرانی ها برای والدین کودک اوتیسم، مشکلات گفتاری یا ارتباطی است. در واقع، یک مطالعه نشان داد که 78.6% از والدینی که مورد بررسی قرار گرفتند، حتی قبل از اینکه فرزندشان تشخیص رسمی اوتیسم را دریافت کند، نگران گفتار و ارتباط فرزندشان بودند. یکی دیگر از نگرانی های رایج ارتباطی که والدین ممکن است در مورد فرزند اوتیسم خود داشته باشند، اکولالیا است که تکرار چیزهایی است که کودک می شنود. والدین همچنین ممکن است متوجه شوند که فرزندشان در استفاده یا درک ارتباطات غیر کلامی، مانند مشکل در خواندن حالات چهره، مشکل دارد. حتماً با پزشک فرزندتان در مورد هر چیزی که در رفتارهای فرزندتان یا رشد او مشاهده می کنید، از چیزهایی که در تعاملات اجتماعی او مشاهده می کنید تا نحوه ارتباط او و هرگونه نگرانی حسی که فکر می کنید برای فرزندتان وجود دارد، صادق باشید.
راهکارهایی جهت کاهش نگرانی والدین کودکان اوتیسم
والدین باید در هر گروهی که درباره دوره آموزشی کودکان اوتیستیک شان تصمیم گرفته میشود، حضور داشته باشند. این جلسات باید حداقل سالی یکبار تشکیل شوند و اگر نیاز بیشتری احساس شود، تکرار شود. با این حال معلمان و کارکنان آموزشی ممکن است با پیشنهاداتی برای اهداف و برنامههای آموزشی در این جلسات شرکت کنند، این جلسات بلاخره بعد از مباحث گستردهای که صورت میگیرد پایان مییابد و همه گروههای درگیر اسناد را امضا میکنند. والدین حق شرکت در این جلسات را به اندازه افرادی که ارائه کننده پیشنهاد و ایده درباره آموزش کودکانشان هستند را دارند. این جلسات باید در زمان و مکانی تشکیل شود که برای والدین و کارکنان آموزشی مناسب باشد. به منظور همکاری موفقیت آمیز، همه گروههای درگیر باید آزادانه اطلاعات و دانششان را بیان کنند والدین میتوانند پیشنهادات و طرحهایی را در بخشهای زیر بدهند.
1. آینده کودکشان برای بلند مدت و سال تحصیلی جاری چیست؟
2. نقاط قوت، نیازها و علایق کودکشان مخصوصاً وقتی قادر نیست احساس خودش را بیان کند چیست؟
3. نگرانیهای اصلیشان با توجه به آموزش کودکانشان چیست؟
4. آموزشی که کودکشان دریافت میکند تأثیرپذیری را ثابت کرده یا نه؟ و چرا؟ (اگر آنها این اطلاعات را داشته باشند).
5. آیا ارزیابی کارشناسی درباره مهارتهای کودکشان با تصورشان درباره کودکشان سازگاری دارد؟
6. چه تکنیکهایی در خانه استفاده میشود و به کودکشان کمک میکند؟
برنامه آموزشی فردی باید همه این بخشها که کودک نیاز به کمک دارد را مورد بررسی قرار دهد و میتواند هم تحصیلی به غیرتحصیلی مثل مهارتهای عملکردی (برای مثال، لباس پوشیدن، عبور از خیابان)، مهارتهای اجتماعی و خدمات مربوط دیگر (برای مثال، گفتار درمانی، کار درمانی و فیزیوتراپی) باشد. برنامه آموزشی فردی باید لیستی از موارد مختلف را در بر گیرد، جایی که هر خدمت ایجاد شده است، بعلاوه لیستی از متخصصینی که این خدمات را ایجاد میکنند، اینها محتوای برنامههای آموزشی فردی است:
گزارش سطح عملکرد آموزشی فعلی کودک.
بیان اهداف سالانه که کودک میتواند به صورت منطقی در 12 ماه بعدی با یک سری مراحل مستقیم و قابل اندازه گیری بدست آورد. این مسئله به والدین و معلمان کمک خواهد کرد بفهمند کودک پیشرفت کرده و از آموزش¬اش سود برده است. توسعه اهداف معین و ویژه برای ایجاد آموزش مناسب برای کودکان، مهم و ضروری است.
معیارهای واقعی مناسب، شیوههای ارزیابی و برنامه زمانی که تعیین می ند آیا کودک به اهداف تنظیم شده با IEPS دست یافته است.
توصیف همه خدمات نیازهای ویژه و خدمات نظارتی مربوط که کودک نیاز دارد بعلاوه زمان واقعی که او به هر فعالیت یا موضوع اختصاص خواهد داد.
اگر کودک 16 ساله یا بیشتر باشد، برنامه آموزشی فردی باید توصیفی از خدمات موجود برای انتقال از مدرسه به فعالیتهای مربوط به برنامه فوق العاده را در بر میگیرد.کودک اوتیستیک باید هرگونه خدمات مرتبط که منافع درمانی را به حداکثر میرساند دریافت کند، که بر مبنای فردی تعیین شده و منحصراً به ناتوانی یا اختلال وابسته نیست. نمونههای چنین خدماتی شامل مشاوره، مراقبت بهداشتی، گفتار درمانی، کار درمانی یا موسیقی درمانی هستند. با این حال اهداف برنامههای آموزشی فردی باید کودک محور باشد، این اسناد باید شامل اطلاعاتی باشد که برای آموزش معلمان بی تجربه که از آنها خواسته میشود مواد آموزشی بیشتر را مطالعه کنند یا در سمیناری شرکت کنند مفید است. اهدافی که تنظیم شدند میتوانند هم گسترده (برای مثال، کودک درک و ارتباط زبانی¬اش را افزایش خواهد داد) یا ویژهتر (برای مثال، کودک یاد خواهد گرفت تا موثرتر با همسالانش در محیط غیرتحصیلی مثل زنگ تفریح یا وقت ناهار ارتباط برقرار کند) باشند. آنها فرآیندهایی را توصیف میکنند که کودک نیاز دارد برای رسیدن به اهداف¬اش دنبال کند و والدین و معلمان نیاز به کنترل پیشرفتهای کودک دارند.
برای مثال، اگر هدف نهایی برای کودک افزایش پاسخهای شفاهی¬اش یا سوالاتی در مدت سال تحصیلی است و اهداف کوتاه مدت او باید در گفتار درمانی حداقل چهار بار در هر هفته به مدت یک ساعت و نیم با کارشناسی در مدرسه شرکت کند، در نتیجه کودک باید گفتاری با 85 درصد صحت پاسخ داشته باشد. گفتار درمان¬گر هفتگی گزارشاتی به والدین و معلمها میفرستد.
این اهداف بیان میکند که:
خدماتی باید ایجاد شود (گفتار درمانی)
متخصصیتی که خدمات را ارائه میدهند (گفتار درمانهای متخصص)؛
زمینه خدمات ایجاد شده (کلاس فراگیر)؛
تعداد خدمات تدارک دیده (چهار بار هر هفته)؛
مدت خدمات ایجاد شده (30 دقیقه هر فصل از 1 سپتامبر تا 30 ژوئن).
برای ارزیابی که آیا کودک به هدف¬اش رسیده است، گفتار درمان¬گر باید تعیین کند آیا کودک اوتیسم به هدف 85 درصد درستی رسیده است و گزارشات هفتگی به والدین و معلمها فرستاده میشود. روشهای دیگر ارزیابی مشارکت در تست، تهیه نوار ویدئوی، گزارشات همسالان، خاطرات روزانه و کاربرگ ها هستند. اگر والدین با برنامه آموزشی فردی موافق نباشند، پس آنها حق مذاکره درباره اسناد با گروههای دیگر را دارند تا زمانی که به توافق برسند. موقع مذاکره در نظر داشته باشید که اهداف برنامه آموزشی فردی در بررسی نیازهای کودکان شان و نه خودشان مهم هستند.
چالشهای نگهداری از کودک اوتیستیک در سن بلوغ
بلوغ برای هر کودکی دورهای پرچالش است، اما برای کودکان اوتیستیک و خانوادههایشان، این مرحله میتواند به میدان مینی از مسائل پیشبینینشده تبدیل شود. در حالی که بیشتر مقالات بر چالشهای کودکان اوتیستیک تمرکز میکنند، کمتر کسی از دشواریهای بلوغ در اوتیسم سخن میگوید. تغییرات هورمونی نهتنها تحولات جسمانی، بلکه تحریکپذیری حسی، تشدید رفتارهای تکراری و افزایش نوسانات خلقی را به همراه دارد. بسیاری از والدین گزارش میدهند که کودکشان که پیشازاین با برنامههای روزانه سازگار بود، ناگهان در برابر کوچکترین تغییرات مقاومت شدید نشان میدهد یا حتی رفتارهای پرخاشگرانه جدیدی از خود بروز میدهد.
یکی از حساسترین موضوعات، مدیریت بلوغ جنسی در کودکان اوتیستیک است. آموزش مسائل بهداشتی، درک حریم خصوصی و کنترل رفتارهای اجتماعی نامناسب به کودکانی که درک انتزاعی ضعیفی دارند، نیازمند صبر و خلاقیت فراوان است. برخی والدین به اشتباه تصور میکنند که کودکشان “هنوز کوچک است” و این موضوعات را به تأخیر میاندازند، اما واقعیت این است که آموزش باید از پیش از بلوغ آغاز شود. از طرفی، سیستمهای حمایتی معمولاً بر کودکان متمرکزند و نوجوانان اوتیستیک اغلب در “خلأ خدمات” قرار میگیرند.
اما مهمترین چالش شاید افزایش نگرانی والدین درباره آینده باشد. وقتی کودک به نوجوانی قدکشیده تبدیل میشود، این سؤال بیشتر ذهن را میخورد: “اگر روزی نباشم، چه خواهد شد؟” اینجاست که برنامهریزی برای استقلال تدریجی، آموزش مهارتهای خودمراقبتی و حتی بررسی گزینههای زندگی حمایتشده در آینده به موضوعی حیاتی تبدیل میشود. نکته امیدوارکننده این است که بسیاری از نوجوانان اوتیستیک با حمایت صحیح، میتوانند از این مرحله عبور کنند و حتی پیشرفتهای چشمگیری داشته باشند. کلید موفقیت، درک این واقعیت است که بلوغ در اوتیسم یک فرآیند متفاوت است، نه یک بحران غیرقابلمدیریت.
منابع:
behavioral-innovations.com
سوالات متداول:
1-چرا برنامههای درمانی پس از مدتی اثر خود را از دست میدهند؟
این اتفاق طبیعی است و به آن “فلات درمانی” میگویند. کودکان اوتیستیک نیاز به برنامههای درمانی پویا دارند که متناسب با رشد آنها تغییر کند. هر 6 ماه یکبار برنامه درمانی را با تیم متخصصان بازبینی کنید. گاهی یک تغییر کوچک در روشها میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
2-آیا داروهای تجویزی واقعاً به کودک من کمک میکنند یا فقط او را آرام نگه میدارند؟
داروها برای اوتیسم تجویز نمیشوند، اما ممکن است برای مدیریت علائم همراه مانند بیشفعالی، اضطراب یا پرخاشگری استفاده شوند. اثر دارو در هر کودک متفاوت است و باید تحت نظارت دقیق پزشک و با ترکیب سایر روشهای درمانی باشد. هیچ داروی “معجزهآسایی” وجود ندارد، اما برخی داروها میتوانند کیفیت زندگی کودک و خانواده را بهبود بخشند.