برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی CBT از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در حیطه رفتاردرمانی شناختی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. تشخیص به موقع اختلال اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، و درمان کودکان اوتیسم به صورت تخصصی در مرکز اوتیسم دکتر صابر انجام می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT
برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. درمان رفتاری- شناختی به افرادی که روابط ضعیفی دارند و بین شرایط مشکلساز و واکنش معمولیشان مثل ترس، افسردگی، عصبانیت، خودکشی و شکست وجود دارد، کمک میکند. به افراد اجازه میدهد تا الگوهای رفتاری معین که باعث علایم ناخواسته میشود را درک کنند و در آنها احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت بدون دلیل ظاهری ایجاد میکند یا او را به اشتباه میاندازد.
درمان رفتاری- شناختی با ارزیابی ماهیت و مقدار اختلال احساسی، با استفاده از خودسنجی و مصاحبههای کلینکی شروع میشود. مرحله بعدی آموزش احساسی با مباحث و تمرینهایی برای درک ارتباط بین شناخت، احساس، رفتار و راهی که مردم احساسشان را درک میکنند و موقعیتهای مختلف را میسازند، است. مرحله نهایی بازسازی شناختی، مدیریت استرس، خودبازتابی و برنامه فعالیت فردی برای آموزش مهارتهای شناختی جدید است. بازسازی شناختی، ادراکات مفهومی تحریف شده و اعتقادات ناکارآمد را تصحیح میکند. افراد تشویق میشوند تا مدارکی را تعیین و آزمایش کنند که موافق یا مخالف افکارشان است و درک جدید برای رویدادهای معین را میسازد. مدیریت استرس برای ارتقاء واکنشها استفاده میشود که با استرس یا عصبانیت منافات دارد. فعالیتهای شناخت خود به افراد در شناسایی حالت درونیشان کمک میکند، افکارشان مشاهده و بررسی میشود و خود تصویری جدید را میسازد. یک برنامه فعالیت فردی درجهبندی شده است که به فرد اجازه میدهد تا مهارتهای جدیدی را که توسط درمانگر پیشنهاد و مورد مشاهده قرار میگیرد، تمرین کند.
اوتیسم و درمان رفتار- شناختی
اختلال طیف اوتیسم اغلب با علایم افسردگی و استرس مخصوصاً در مدت نوجوانی و بزرگسالی همراه است. این مشکلات معمولا با روشی بیان میشود که افراد اوتیستیک وقتی مشکلات را تجربه میکنند واکنش نشان میدهند. آنها ممکن است مشکلی مربوط به تردید، کنترل رفتارشان و احساسشان داشته باشند و آنها ممکن است مسایلی با مصرف دارو یا الکل داشته باشند. درمانگرهای رفتاری- شناختی عقیده دارند که اگر یک فرد راه به تفکر درباره خودش و دیگران را تغییر دهد (و آنچه در گذشته اتفاق افتاده یا آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد)، پس قادر خواهد بود در زندگی روزانهاش بهتر عمل کند. افراد مبتلا به اوتیسم، درست مثل بقیه افراد، به راهی فکر میکنند که آنها را در موقعیتهای روزانه متوقف میکند، که به عنوان انحراف شناختی تعریف میشود. نمونههای انحرافات شناختی عبارتند از:
1. نوعی تفکر “همه یا هیچ چیز” (برای مثال، من باید همیشه بدون هیچ انتظاری احساس خوبی داشته باشم).
2. افکار دو قطبی (برای مثل، مردم هم بهترین دوست من یا بدترین دشمن من هستند).
3. افکار جبری (برای مثال، کارها بدتر خواهد شد مهم نیست من چکار میکنم).
4. نسبت نادرست (برای مثال، شخص دیگری همیشه مسئول مشکلات من است).
5. بیاهمیت دادن دلیل، وقتی چیزی درباره خودش تایید نمیشود (برای مثال، معلمام بد بود. من پاسخ به سوالات ریاضی بعد از همه را مدیریت میکنم).
کودکان و بزرگسالان اوتیسمی با عملکرد بالا مستعد گسترش اختلال احساسی ثانوی هستند. این مسئله با سطح آگاهی درباره مشکلات مرتبط میشود که آنها در مشارکت جامعهشان، بعلاوه شناسایی و مدیریت احساسشان با آن مواجه هستند. درمان شناختی- رفتاری میتواند راهی که یک فرد اوتیسمی با عملکرد بالا فکر و با احساس مثل عصبانیت، غمگینی یا استرس عمل میکند، تغییر دهد. درمان نقص شناختی، نابالغی، پیچیدگی و عدم تاثیرپذیری افکار و انحراف شناختی، افکار عملکرد ناقص و فرضیههای نادرست را مورد بررسی قرار میدهد.
آموزش عاطفی
فرد اوتیستیک میآموزد که احساسات در طول طیف شدت، تجربه و بیان شخصی تجربه میشود. بعد او برای یادگیری تشخیص درجه احساساش برای خودش و دیگران از علائم بیولوژیکی از طریق رفتارها راهنمایی میشود. این بعد درمانی خیلی برای افراد اوتیسمی که در تجربه طیف و استمرار تجارب احساسی و حالات مشکل دارند با ارزش است. یک برنامه آموزشی طراحی شده است که مستقیما روی یک احساس مثبت یا بعدی که زندگی روزانه را تحت تاثیر قرار می دهد تاکید دارد. درمانگران باید تعیین کنند که او و افراد اتیستیک هر لغت که استفاده شده است را درک میکنند تا موقعیت احساسی ویژه را با همان روش توصیف کنند. درمانگران میتوانند درجه احساس را استفاده کنند، جاییکه افراد اتیستیک میتوانند گزارش کنند که او لغت یا کامنتی را قرار میدهد. افراد اتیسمی ممکن است عبارات زیادی را بکار ببرند. بطور مثال من میخواهم خودم را بکشم تا سطح متوسطی از احساس بد را بیان کند. آموزش مهارتهای حس مشترک، کدهای رفتارهای اجتماعی، مهارتهای دوستی و حل مشکل آموزشی است.
سوال بحث
نوجوانان اتیستیک احتمالاً احساس یاس دارند چون نمیتوانند رابطه دوستی را شکل دهند. چگونه میتوانید درجه احساس را استفاده کنید تا به او کمک کند تا مشکلاتی را بشناسد که در ایجاد و حفظ دوستی حقیقی مواجه است؟ چه موارد دیگری کار خواهید کرد تا توانائیاش برای ایجاد دوستی را بهبود دهید؟
بازسازی شناختی
بازسازی شناختی به افراد اوتیسمی با عملکرد بالا امکان میدهد تا اشتباهات، درک و عقاید ناکارآمد و تحریفیشان را اصلاح کنند. این شیوه شامل چالشها و سوالات افکارشان با اثبات منطقی و عقلانی احساسات میشود. اولین مرحله اثبات ایجاد میشود. افراد اوتیسمی میتوانند فرضیههای نادرستی درباره موقعیت و نتایج بعلاوه اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی تعبیر کنند و میتوانند از یک توصیه عادی تفسیر بد برداشت کنند. به طور مثال دختر نوجوان اوتیسمی که در مدرسه شنیده است برخی همسالان میگویند دختر باید لاغر باشد تا محبوب شود بعد او گرسنگی میکشد تا مقدار زیادی از وزناش را از دست بدهد و این تلاشی برای پذیرش از طرف همسالاناش است. درمانگران باید افراد اوتیسمی را تشویق کنند تا افکار قابل انعطافتری بدست آورند و با استفاده از نظرات نجات بخش مثل شوخی میکنی؟ یا من نمیفهمم منظورت چیست توضیحی بخواهند. نظرات مشابه میتواند ایجاد شود تا افراد اتیسمی که به صورت نادرستی به یک نظر واکنش نشان میدهند را حفظ کنند (برای مثال، متاسفم که شما رو اذیت کردم یا ببخشید، چکار باید بکنم؟). خیلی از افراد اتیستیک مشکلاتی با اختیار دارند، چون آنها ممکن است فقط دیگران را سرزنش کنند و نقش خودشان در یک رویداد را قبول ندارند. آنها برخی افراد را انتخاب میکنند که مسئول هر چیز که اتفاق میافتد در نظر بگیرند. آنها درک سختی از زمان دارند و همچنین در واقع گرایی هر رویداد مشارکت میکنند. از طرف دیگر، آنها میتوانند خودشان را در نظر بگیرند تا مسئول هر چیزی باشند و عزت نفس پایین، نگرانی و گناه را تجربه کنند. همچنین درمانگر میتواند به آنها کمک کند تا مجموعه واکنشهای فیزیکی و گفتاری را توسعه دهند.
تکنیکهای آرامش کلاسیک میتواند استفاده شود تا به کودکان در مدیریت استرس کمک کند. بزرگترین منبع استرس معمولا اجتماعی شدن است و درمانگر باید با کمک کودک موقعیتهای اجتماعی را که فکر میکند آسیب پذیر است، مشخص کند. منبع رایج استرس در زمان استراحت است، جاییکه کودک ممکن است به کتابخانه پناه ببرد تا نقاشی کند یا در فعالیتی مشارکت کند که او را خوشحال میکند و اجتماعی شدناش را بهبود نمیدهد. کودکان اوتیسمی زمان بیشتری برای توضیحات فرایند شناختی و استراتژیهای جدید نیاز دارند. آنها یک شیوه ساختاری واضح کوتاهتر اما تکرر درمان و جلسات آموزشی نیاز دارند. توصیه میشود نکات اصلی چاپ شده یا کتبی برای کودک ایجاد شود که بتواند ببیند، تمرین کند و در شروع هر جلسه جدید بررسی شود. درمانگر باید در تماس منظم با کودک باشد تا درستی و اعتبار توصیه رویدادها و استراتژیهایی که به کار برده است را تضمین کند.
هار (1997) گزارش کردکه فرد اتیستیک 26 ساله که افسردگی شدید و رفتار خودآزاری داشت در 15 جلسه درمانی شرکت کرد. بعد از پایان درمان آنها کاهش سطح افسردگی و خودزنی را مشاهده کردند. هر چند، مشخص نیست که ابعاد مداخله منجر به بهبود مشاهده شده، گردیده است. ریون و هپبورن (2003) VBT را برای یک دختر 7ساله اوتیسمی اعمال کردند که علایم وسواس فکری عملی داشت و شش ماه بعد از پایان درمان بهبود چشمگیری پیدا کرد. یافتههای مشابهی برای دختر 12 ساله اوتیستیک و اختلال وسواس فکری عملی (OCD) گزارش شده است. تقریبا دو سوم گروه کودکان اتیستیک و اختلالات اضطرابی در یک برنامه CBT خانوادده محور شرکت کردند و معیارهای تشخیص اختلال اضطراب بعد از سه ماه در آنها دیده نشد. کاهش سطح اضطراب بعد از CBT هم توسط ریوان و وود گزارش شده است. تغییرات در توانائی رفتارهای ویژه اجتماعی کودکان اتیستیک برای مثال، به اشتراکگذاری (و مهارتهای اجتماعی) برای مثال، مشارکت گروهی (را بروز میدهد که بعد از CBT ثبت شده است).
TEACCH در برنامهاش با CBT ترکیب و ادغام میشود، چون لکنت زبان ناگهانی کودکان در ارتباط با اختلالات احساسی خیلی موثر در نظر گرفته میشود وقتی با آموزش درست و درمانگران حساس اجرا شود.
سوالات متداول:
1-چگونه CBT اضطراب اجتماعی در نوجوانان اوتیسم را درمان میکند؟
با استفاده از نقشآفرینی، تمرین مهارتهای اجتماعی در محیط امن و به چالش کشیدن افکار منفی درباره موقعیتهای اجتماعی. درمانگر به تدریج مواجهههای کنترل شده با موقعیتهای اجتماعی را ترتیب میدهد.
2-آیا میتوان CBT را با روشهای دیگر مانند ABA ترکیب کرد؟
بله، ترکیب این دو روش بسیار مؤثر است. ABA برای آموزش مهارتهای پایه و CBT برای کار بر روی افکار و احساسات پیچیدهتر استفاده میشود. این ترکیب به ویژه برای نوجوانان اوتیسم مفید است.
مدل تجـارب یادگیـری و برنامـه جایگزیـن از برنامه نوین و کاربردی در حیطه درمان کودکان اوتیسم می باشد. مدل LEAP در جهت توانمند سازی کودکان اوتیسم و امکان حضور این کودکان در کنار کودکان عادی در محیط های آموزشی طراحی و ارائه شده است. کودکان اوتیستیک در محیطی مناسب می توانند بسیاری از مهارت ها را از همسالان خود فرا بگیرند. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در زمینه درمان کودکان اوتیسم توسط خدمات کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم به صورت تخصصی فعالیت می نماید و تمام تلاش خود را دارد تا با تشخیص به موقع دکتر اوتیسم و درمان همه جانبه کودکان اوتیسم زمینه حضور این کودکان در جامعه را فراهم نماید.
هویسون و همکاران تاثیرات برنامه LEAP را توصیف کردند که توسط دولت امریکا ابداع شده است و کودکان اوتیستیک و کودکان با رشد معمولی سن 2-5 سال را هدف قرار داده است. وقتی این برنامه بوجود آمد یکی از اولین برنامه های فراگیر موجود برای کودکان اوتیسمی و خانواده هایشان بود.
کوهلر و همکاران پنج اصل پایه را ارائه کردند که برنامه LEAP را شکل میداد: همه کودکان میتوانستند بیشتر از محیط فراگیر یکپارچه سود ببرند؛ فواید اقدام درمانی وقتی در خانه، مدرسه و در جامعه اجرا میشد به حداکثر خود میرسید؛ اقدام درمانی وقتی والدین و متخصصین با هم همکاری میکنند موثرتر است؛ کودکان کم سن اوتیسمی میتوانند مهارتهای مهم زیادی از همسالان عادی در حال رشدشان یاد بگیرند؛ و کودکان ناتوان یا توانا از فعالیتهایی سود میبرند که به سطح رشدیشان مربوط میشود.
برنامه LEAP یا تجارب یادگیری و برنامه جایگزین
برنامه LEAP شامل چهار رکن پایه میشود:
(1) محیط یکپارچه پیش دبستانی با سه کلاس که شامل 13 کودک در هر یک میباشد (10 کودک در حال رشد معمولی و سه کودک اتیسمی)،
(2) یک برنامه آموزشی با تکنیکهای مدیریت رفتار با تاکید بر والدین که شامل استراتژیهای موثر بر آموزش کودکان اوتیسمی کم سن میشود،
(3) آغاز آموزش بخشهای پایه رشد در سطح بینالمللی (برای مثال، اینجا برنامههای آموزشی فردی، مدیریت رفتار، آموزش مهارتهای اجتماعی، برنامه ریزی انتقال از یک سطح آموزشی به بعدی)
(4) تحقیقات مستمر درباره شیوههای آموزشی.
تحقیقات کافی درباره تاثیرپذیری برنامه LEAP وجود ندارد. برخی از این ارکان مثل اقدام درمانی با مشارکت همسالان در حال رشد معمولی، حمایت تجربی مطالعات موردی را دریافت میکند که قبل از ایجاد LEAP صورت گرفته است. همچنین مدارکی وجود دارد که همکاری والدین- معلم عملکرد تحصیلی کودکان را ارتقا میدهد. در ابتدا، به او در آویزان کردن فنجانها و نگه داشتن دستش کمک کرد تا زمانی که او توانست مستقلا این کار را بکند. بعد درمانگر مرحلهای از کودک دور میشود، طوری که او باید ابتدا فنجان را بگیرد بعد به سمت آئیز برود و آن را آویزان کند. در مرحله نهایی، کودک یاد میگیرد این فعالیت را انجام دهد و فنجانها با شکلها و رنگهای مختلف از جاهای مختلف و افراد مختلف بگیرد. این یادگیری که با کمک حداقل یکی از والدین صورت میگیرد، کودک را قادر به اجرای فعالیتهای مشابه در مدرسه، خانه و در محیطهای دیگر میکند.
کج خلقی اغلب به عنوان شکست یا ناتوانی کودک بررسی میشود و با افراد یا اشیاء پیرامون ارتباط دارد و آنها از کودک به کودک دیگر فرق دارد. کودک ممکن است احساس ضرر را تجربه کند چون معلم از او دور میشود. صرف نظر از دلیل، کج خلقی با گذاشتن کودک در انزوا بررسی نمیشود، اما تلاشی وجود دارد تا نیاز ابراز شده از طریق رفتارهای رسمی را انجام دهد تا به او در ساختن خودش کمک کند. حتی اگر این تلاشها به نتیجه نرسید، بزرگسال کودک را نگه میدارد و با آرامش با او درباره کار که باید در این محیط ویژه انجام دهد صحبت میکند.
طبق روش میلر، گفتار از طریق قعالیتهای مستقیم با اشیا یا رویدادها توسعه پیدا میکند و وقتی کودکان در سکوی بالاتر قرار میگیرند از بدنشان آگاهتر میشوند، بهتر تمرکز میکنند و میتوانند با هر مانع یا تقاضا ارتباط برقرار کنند. درمانگرانی که این روش را به کار میبرند میگویند که بسیاری از کودکان هنگامی که در سطوح پایین هستند قادر نیستند از دستورات پیروی کنند ولی وقتی پیشرفت کردند میتوانند آن را انجام دهند.
وقتی آنها موانع را بر سر راه کودکان قرار میدهند و روایت میکنند کودکان چه میکنند وقتی آنها از موانع بالا میروند یا بر موانع غلبه میکنند، پس کودکان مجموعهای از پیامها را گسترش میدهند که میتواند به آسانی به زمین منتقل شود. چون روایتها با اشارات و لغاتی که با فعالیتهایشان در ارتباطاند همراه میشود، کودکان با اشارات و لغات از طریق فعالیتهایی راهنمایی میشوند که باید آنها را اجرا کنند.
تأثیر برنامه LEAP بر رشد گفتار و ارتباط در کودکان اوتیسم
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) اغلب با تأخیر در گفتار و مشکلات ارتباطی مواجه هستند. برنامه LEAP (Learning Experiences: An Alternative Program for Preschoolers and Parents) یکی از روشهای مؤثر در بهبود مهارتهای کلامی و غیرکلامی این کودکان است. اما آیا واقعاً میتواند سرعت رشد گفتار را افزایش دهد؟
چگونه LEAP به بهبود گفتار کمک میکند؟
-تمرکز بر تعاملات اجتماعی:
LEAP از محیطهای طبیعی مانند بازی و فعالیتهای گروهی برای تشویق ارتباط استفاده میکند.
کودکان در تعامل با همسالان عادی، الگوهای گفتاری صحیح را یاد میگیرند.
-استفاده از تقویت مثبت:
رفتارهای ارتباطی موفق (مانند درخواست کلامی یا اشارهای) بلافاصله تشویق میشوند.
این روش انگیزه کودک برای تکرار و گسترش مهارتهای گفتاری را افزایش میدهد.
-مشارکت والدین:
والدین آموزش میبینند تا از تکنیکهای تقویت گفتار در خانه استفاده کنند.
تکرار این روشها در محیطهای مختلف، یادگیری را تسریع میکند.
آیا LEAP سریعتر از سایر روشها عمل میکند؟
مطالعات نشان دادهاند که ادغام LEAP با گفتاردرمانی نتایج بهتری دارد. بهبود گفتار بستگی به سطح شدت اوتیسم، سن کودک و تداوم درمان دارد. برخی کودکان در ۶ ماه اول پیشرفت محسوسی نشان میدهند، درحالی که برخی دیگر نیاز به زمان بیشتری دارند.
تأثیر برنامه LEAP روی رفتارهای تکراری اوتیسم
رفتارهای تکراری مانند تکان دادن دستها، اصرار بر یکنواختی و تکرار کلمات، از علائم شایع اوتیسم هستند. برنامه LEAP با رویکردی یکپارچه، به کاهش این رفتارها کمک میکند.
چگونه LEAP رفتارهای تکراری را مدیریت میکند؟
-جایگزینی با فعالیتهای هدفمند:
به جای سرکوب رفتارها، فعالیتهای جایگزین (مثل بازیهای ساختاریافته) آموزش داده میشود. مثلاً اگر کودک دستهایش را تکان میدهد، به او یاد داده میشود تا با اسباببازیها تعامل کند.
-تقویت تعاملات اجتماعی:
بسیاری از رفتارهای تکراری ناشی از کمبود مهارتهای ارتباطی است. LEAP با افزایش تعاملات، نیاز کودک به خودتحریکی را کاهش میدهد.
-ایجاد محیط قابل پیشبینی:
کودکان اوتیسم به روالهای ثابت نیاز دارند. LEAP با برنامهریزی واضح، اضطراب را کم کرده و از بروز رفتارهای تکراری میکاهد.
آیا LEAP این رفتارها را کاملاً حذف میکند؟
خیر، اما تکرار و شدت آنها را کاهش میدهد. در برخی کودکان، رفتارهای تکراری به مکانیزم آرامشبخش تبدیل شده و حذف کامل آنها ممکن نیست. در حالی که برنامه LEAP میتواند به طور معناداری رفتارهای تکراری را بهبود بخشد، حذف کامل این رفتارها نه هدف واقعبینانهای است و نه لزوماً مفید. تمرکز اصلی باید بر افزایش کیفیت زندگی، بهبود عملکرد و تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی باشد. بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که خانوادهها با شناخت کافی از ماهیت اوتیسم، همراه با تیم درمانی همکاری کنند و انتظارات خود را با تواناییهای واقعی کودک هماهنگ نمایند.
سوالات متداول:
1-آیا برنامه LEAP برای همه کودکان اوتیسم مناسب است؟
بله، اما بیشتر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی طراحی شده است. اثربخشی آن به شدت اوتیسم، همراهی خانواده و کیفیت اجرای برنامه بستگی دارد.
2-تفاوت LEAP و ABA چیست؟
ABA (تحلیل رفتار کاربردی) روی تکرار و پاداش رفتارها تمرکز دارد، درحالی که LEAP ترکیبی از رفتاردرمانی و رشد طبیعی در محیطهای اجتماعی است و خانوادهمحورتر عمل میکند.
مرکز اوتیسم تهران در زمینه انواع درمان کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. از خدمات مهم این مرکز تشخیص دقیق و تخصصی کودکان اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و بازی درمانی کودکان اوتیسم، سنسوری روم، اتاق تاریک، اتاق تقویت مهارت های شنیداری،ماساژ درمانی و… می باشد. مرکز توانبخشی کودکان اوتیسم زیر نظر دکتر صابر به کودکان اوتیسم کمک می کند تا از حداکثر توان خود در تطبیق با محیط و ایجاد ارتباط اجتماعی استفاده نمایند. روش فلورتایم یکی از روشهای موثر رفتاردرمانی در کودکان اوتیسم است که در این مرکز انجام می شود. در زیر به توضیح این روش پرداخته می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
20 سال پیش، دکتر استنلی گرین سپن و همکاراش مقالات متعددی درباره تئوریهای رشد کودکان منتشر کردند. گرین سپن و وایدر (2000) با کودکان 1-10 ساله کار کردند که چندین اختلال داشتند و یک شیوه رشدی برای اقدام درمانی اولیه ایجاد کردند، که اصلا توسط محققان مستقل مطالعه نشده بود.
روش فلورتایم در درمان اوتیسم
روش فلورتایم براساس شش مرحله مهم عملکردی بود که پیش نیاز موفقیت در یادگیری و رشد هستند:
1. توانائی دو گانه کودک برای ابراز علاقه به مناظر، صداها و احساس به دنیا تا خودش را آرام کند.
2. توانائی ارتباط احساسی با افراد دیگر را داشته باشد.
3. توانائی ارتباط دوگانه با اشارات را داشته باشد.
4. توانائی ایجاد اشارات پیچیده و ترکیب یک سری کارهای عمدی برای حل مشکل داشته باشد.
5. توانائی ایدهپردازی را داشته باشد.
6. توانائی ارائه ایدههای واقعی و منطقی را داشته باشد.
در روش گرین سپن تجارب تعاملی نقش داشتند، که کودک را هدف قرار داده بودند و در محیطی با محرکهای کمی به مدت دو تا پنج ساعت هر روز صورت گرفت. مشارکت با همسالان در محیط پیش دبستانی را هم مورد بررسی قرار دادند.
گرین سپن نوشت که بازی تعاملی جایی که بزرگسال از رهبری کودک پیروی میکند، کودک را تشویق به ارتباط با دنیای بیرون میکند. برنامه درمانی باید تا حد ممکن زود شروع شود، طوری که کودکان و والدینشان بتوانند در تعاملات احساسی که بروز پیدا میکنند اما کاملاً رشد پیدا نکردهاند مثل مهارتهای ارتباطی کودکان شرکت کنند (در ابتدا اغلب علایم بیشتر زبانی لست). کودکان زمان بیشتری بدون برقراری ارتباط سپری میکنند و زمان کمتری والدین برای پیوند با کودکانشان صرف میکنند، بعداً بیشتر جدا میشوند و رفتارهای خود تحریکی از بین میرود.
اقدام درمانی باید بی علاقگی را به تعاملات تبدیل کند، طوری که کودک بتواند هدفی را بدست آورد و تقلید علایم، صداها و بازیها را یاد بگیرد. گرین سپن خودش گزارش کرد که با بسیاری از کودکان اوتیسمی بین سن 18 تا 30 ماهه کار کرده است که حالا میتوانند کاملا با استفاده از جملات پیچیده ارتباط برقرار کنند و خلاق، خونگرم، حساس و شاد هستند. سولومون و همکاران استدلال کردند که فلورتایم یک اقدام درمانی مقرون به صرفه برای کودکان اتیستیک کم سن است. هر چند، تحقیقات علمی مستقلتری لازم است تا تاثیرپذیری درمان را تایید کند.
تحقیقات زیادی در زمینه اوتیسم اتفاق افتاده است و راههای درمان اوتیسم در سالهای اخیر بسیار پیشرفت کرده اند. تکنیک های مختلف کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم و رفتاردرمانی در کنار هم توانسته اند طیف وسیعی از علائم اوتیسم را درمان نمایند و در صورت تشخیص به موقع کودکان توسط دکتر اوتیسم می توان کودکان بسیاری را از طیف اختلالات اوتیسم خارج نمود و یک زندگی نرمال را به آنان هدیه داد. مرکز اوتیسم تهران دکتر صابر در حیطه درمان اختلالات اوتیسم با تجهیزات مختلفی نظیر بازی درمانی، رفتاردرمانی، سنسوری روم، ماساژ درمانی، اتاق شنیداری، اتاق تاریک بینایی و… در تهران فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمان، گفتاردرمان و روانشناس این مرکز با تجربه بالا در حیطه اوتیسم از تکنیک های روز دنیا در بهره میگیرند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
محققان بسیاری اهمیت آموزش در پنج حوزه مهارت پایه را در درمان کودکان اوتیسم بیان کردند:
توجه انتخابی به برخی اشیاء در محیط (برای مثال حالات صورت، اشارات)
تقلید حرکتی و گفتاری؛
زبان درکی و بیانی؛
بازی مناسب با اشياء؛
مهارتهای اجتماعی.
تاکیدی که روی هر مهارت میشود طبق برنامه متغیر است، اما همه مهارتها را در نظر میگیرد (انتخاب مهارتهای طبق برنامه پیش میرود).
برنامههای ویژه با قابلیت پیش بینی و روتین مشخص میشوند. آنها خیلی ساختاری هستند و شامل مجموعهای از فعالیتهای عادی بر مبنای روزانه هستند. روشهای درمان اوتیسم براساس شیوه عملکرد رفتارهای مشکل ساز هستند. آنها تکنیکهایی مثل انتخاب و استفاده از فعالیتهای مطلوب کودکان را بکار میبرند. اگر تکنیکهای بالا مؤثر نباشند، پس درمان گران یک ارزیابی عملکردی و آنالیز رفتاری را پیاده میکنند که روی عملکردشان یا دلایلی مثل توجه اجتماعی، دستیابی به تقویت کننده و تقویت کننده خودکار یا حسی تاکید دارد.
آنها توجه زیادی به انتقال از پیش دبستانی به ابتدائی دارند و مهارتهای لازم مثل پیروی از دستورات معلم، درخواست دستیابی به فعالیتهای معین، کار در شرایط تقویت تاخیری و غیره را آموزش میدهند مشارکت خانواده در فرایند درمانی مفید است. برای مثال، والدین اغلب به عنوان همکار درمان¬گر نقش دارند و نقش مهمی در آموزش کودکانشان بازی میکنند. در برخی برنامهها این آموزش در خانه، مدرسه یا هر دو محیط روی میدهد.
هر دوی شیوهها که در بررسی علایماوتیسم مؤثر به نظر میرسند فواید و مضراتی بعلاوه نقاط همگرا و واگرا دارند. این دلیلی است که چرا من (نویسنده) مفهوم شیوه انتخابی را پذیرفتهام، یعنی من نقاط قوتی از این شیوهها جمع آوری کردهام و نتیجه گیری کردم که اقدام درمانی مؤثر باید خصوصیات زیر را داشته باشد:
1. نه تنها روی مهارتهای شناختی تاکید کند، بلکه همچنین روی مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودکان اوتیسمی هم تاکید دارد.
2. مدالهای رفتاری قابل قبول دیگر را آموزش و ایجاد میکنند که کودکان اوتیسمی بتوانند دنبال کنند.
3. از کمکهای بصری استفاده میکنند که به نظر موثرتر از کمکهای کلامی در راهنمایی یا آموزش کودکان اوتیسمی به نظر میرسد.
4. تضمین میکند که فرایند آموزشی قابل پیش بینی است تا احساس امنیت و ایمنی در کودکان اوتیسمی ایجاد شود.
5. اهمیت بازی در رشد شناختی، مهارتهای اجتماعی و احساسی کودکان اوتیسمی را تاکید و یادآوری میکند.
6. تضمین میکند مهارتهایی که کودکان اوتیسمی در بخشهای مختلف رشد بدست میآورند میتوانند در محیط و با افراد دیگر تعمیم داده و حفظ شوند.
7. والدین را تشویق به مشارکت در فعالیت درمان آموزشی یا درمانی علایم کودکانشان میکند تا نقششان را موثرتر و جامعتر تکمیل کنند.
8. مفهوم و کاربرد آموزش فردی و آموزش گروهی در واحدهای مدریه کودکان اوتیسمی را ارتقاء دهد.
روش های درمان اوتیسم باید چگونه باشد
در این مرحله و با تاکید بر نیاز برنامههای آموزشی فردی (IEPs) برای کودکان اوتیستیک، به طور خلاصه قوانین و محتوی برنامههای آموزشی فردی را که در محیط مدرسه اجرا میشود؛ ارائه میکنم. برنامه آموزشی فردی یک سند رسمی است که روش تحلیلی آموزش و تعلیم کودکان اتیستیک را نشان میدهد. همانطور که از نامش پیداست، برنامه آموزشی باید با نیازها و خصوصیات هر دانش آموز مطابقت داشته باشد تا حداکثر فایده آموزشی را ایجاد کند. کلید واژه “شخصی سازی” است. یک برنامه که با یک کودک اتیستیک کار میکند ممکن است برای دیگری مناسب نباشد. برنامههای آموزشی فردی اهداف آموزشی برای سال تحصیلی و خدماتی که کودک برای رسیدن به این اهداف و روش ارزیابی پیشرفت دانش آموز نیاز دارد را تعیین میکند.
این فقط یک طرح نظری نیست، بلکه مبنایی برای آموزشهایی است که کودک دنبال خواهد کرد. افرادی که معمولاً فراخوانده میشوند تا درباره برنامه آموزشی فردی تصمیم بگیرند عبارتند از: یک یا هر دوی والدین؛ مربی که به کودک آموزش داده یا خواهد داد؛ یک نماینده خدمات عمومی که مسئول ارائه، نظارت و ارزیابی خدمات ویژهای است که کودک دريافت میکند؛ خود کودک- اگر قادر به شرکت در جلسات باشد؛ و افراد دیگر توسط والدین یا کارشناسان دعوت میشوند (برای، یک دکتر، یک وکیل یا عضو دیگر خانواده)
البته بهتر است، تاکید کنم که همه کشورها زیربنای مورد نیاز برای مشارکت همه این گروهها در تشکیل آموزشی فردی را ندارند.
مرکز اوتیسم دکتر صابر در حیطه نحوه درمان کودکان اوتیسم با استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا و تجهیزات پیشرفته مرکز پیشرو می باشد. کاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و بازی درمانی کودکان اوتیسم، ماساژ درمانی و درمان های حسی از جمله تکنیک های مورد استفاده در این مرکز می باشد. با استفاده از تکنیک های روز دنیا در زمینه درمان اوتیسم و بهره گیری از تجربه بالای متخصصین مرکز در قالب یک تیم درمانی منظم به بهترین نتیجه درمانی دست می یابد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تکنیک هایی در زمینه نحوه درمان اوتیسم
1. بزرگسال میتواند فعالیت سرگرم کننده و لذت بخش را برای کودک شروع کند که چندین بار تکرار خواهد شد. بعد اجرای آن را متوقف میکند و منتظر میشود تا کودک آن را شروع کند، زمانی که کودک بخواهد از فعالیتهای مورد علاقه خود لذت ببرد، او تلاش خواهد کرد راهی برای انگیزش بزرگسالان برای انجام کاری که او میخواهد پیدا کند؛ بنابراین یک پیش نیار اولیه برای برقراری ارتباط، یعنی تمایل، ایجاد میشود.
2. بزرگسال به کودک اجازه نمیدهند تا به وسایلی که میخواهد یا برای انجام فعالیت دلخواه لازم دارد نزدیک شود. همانطور که کودک سعی میکند آنچه را که میخواهد انجام دهد، سعی خواهد کرد که درخواست خود را بگويد.
3. بزرگسال مشکلات/ موقعیتهای مصنوعی ایجاد میکند که نیاز به حل شدن دارند. برای مثال، اشیائی را که کودک میخواهد بازی کند در بالاترین جای ممکن میگذارد، بنابراین او باید راهی برای رسیدن به آن با کمک بزرگسال پیدا کند.
4. بزرگسال موقعیتی که کودک اوتیسم آشفته است را مشاهده میکند و به او یاد میدهد تا احساس اش را بروز دهد و از او بخواهد انجام فعالیت ناخوشایند را متوقف کند. بزرگسال باید به هر قیمی از استرس یا ترس زیاد کودک جلوگیری کند، چون میتواند منجر به رفتارهای مخربتری شود. زمانی که نتوانید احساسات را بطور موثری با راههای مصنوعی و صرفاً با استفاده از کارت یا تصاویر یاد دهید، باید آنها را در موقعیتهای روزانه آموزش دهید، طوری که کودک بتواند آنها را شناسایی کند.
5. بزرگسال باید مطمئن شود که همه اشياء دلخواه اش در محيط ساده هر زمان ممکن در کل روز هستند. بنابراین اگر کودک بخواهد چیزی بگیرد، احتمال دارد از بزرگسال کمک یا اجازه برای گرفتن آن بگیرد. اگر شما نتوانید همه اشیا دلخواه اش را در مکانهای قابل دید داشته باشید، پس میتوانید آنها را در جعبهها یا کشوها بگذارید و روی آنها برچسب تصویری بزنید.
پروتکل های درمانی، لزوم آماده سازی کودکان مبتلا به اوتیسم را برای پیوستن و عملکرد موفقیت آمیز در جامعه تشخیص میدهد، مسلماً آنها همه حقوق یکسانی برای آموزش دارند. کودکانی که در یک محیط ویژه قرار میگیرند باید قادر باشند از آن سود ببرند و به درستی عمل کنند. فعالیتهای پیشنهادی باید براساس ارزیابی فردی مهارت و توانائیهای کودک باشد و توسط متخصصین آموزش دیده که میخواهند همکاری کنند انجام شود. کودکان مبتلا به اوتیسم که پتانسیل بالایی دارند باید بطور کامل در برنامه قرار بگیرند، در غیر اینصورت از بخشی از برنامه استفاده میکنند. کلاسهای ویژه و مدارس ويژه باید فقط به کودکان مبتلا به اتیستیک ارائه شود که نمیتوانند از شرکت در محیط عادی سود ببرند.
نحوه درمان اوتیسم در مدرسه
کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا اغلب در مقابله با نیازهای احساسی کلاس شکست میخورند. معلمان باید هوشیار باشند تا هر تغییری در رفتار را تشخیص دهند که میتواند علایمی از افسردگی، سطح بالای آشفتگی، انزوا، خستگی مزمن و یا حتی صحبت درباره تمایل به خودکشی باشند. کودکانی که با مشکلات احساسی زیادی روبرو میشوند باید در یک محیط آموزشی خیلی ساختاری قرار گیرند جایی که آنها بتوانند دستورات فردی را دریافت کنند، طوری که آنها بتوانند موفقیت و بهره وری را تجربه کنند. محققین توصیههای زیر را به والدین کودکان اوتیسم با عملکرد بالا کردهاند؛
1. افراد مبتلا به اوتیسم صرف نظر از هوش یا سن در مهارتهای سازماندهی نقص دارند، حتی یک دانش آموز برتر که حافظه تصویری دارد يادآوري آوردن خودکار به کلاس یا یاداوری آخرین مهلت تحویل پروژه مشکل دارد. کمکی که برای آنها ایجاد شده نباید ناخواسته باشد (برای مثال شما میتوانید تصویر خودکار را روی جلد کتاب اش بچسبانید یا لیستی با همه ملتهای کارهایش را ایجاد کنید که باید در دسترس باشد). نباید به او در این باره تذکر بدهید، چون مسئله را بدتر خواهد کرد. این دانشآموزان گاه مرتبترین یا شلوغ-ترین میزها را در کل مدرسه دارند. در مورد دومی، آنها باید یاد بگیرند وسایلشان را با مراحل کوچک ویژه سازماندهی کنند.
2. در افراد مبتلا به اوتيسم ممکن است تفکر انتزاعی آسیب دیده باشد، که میتواند با راهنماییهای بصری مثل نقاشی یا اطلاعات نوشتاری پشتیبانی شود. هرچند، شما باید از سؤالات کلامی، انتزاعی یا بی انتها اجتناب کنید و باید به وضوح در بخشهای مربوط و از طریق آموزش شفاف تعلیم داده شود.
3. افزایش رفتارهای چالش برانگیز و غیرمعمول میتواند منجر به افزایش سطح اضطراب کودک شود که باعث از دست دادن کنترل میشود. این اضطراب وقتی دانش آموز از رویدادها و موقعیتهای استرس زا دور نگه داشته میشود کاهش پیدا خواهد کرد. در این مورد، سازماندهی یک برنامه که به دانشآموزان برای برگشتن به حالت عادی کمک میکند و با موقعیت استرس زا ارتباط دارد توصیه میشود. یک مکان امن و یا فرد مطمئن میتواند بسیار مفید باشد. حتی خیلی مطلوبتر خواهد بود که کودکی تربیت کنیم تا احساس استرس-اش را ابراز کند، بنابراین شما میتوانید توصیههایی به او برای غلبه بر این مشکل بکنید.
4. نباید رفتار نامطلوب (کودک) را شخصاً، تعبیر کنید؛ چون معمولاً به خاطر تلاش کودک برای مقابله با تجارب اش هست که باعث، گیجی، آشفتگی با ترس میشود و آنها در درک عکس العمل های دیگران مشکل دارند.
5. افراد اتیستیک از گفتار تحت اللفظی استفاده و تعبیر میکنند، بنابراین شما باید سعی کنید از تشبيه، عبارات مبهم، طعنه آمیز، اسم مستعار و تخلص پرهیز کنید. هرچند، این به معنایی نیست که شما نباید این موارد را به او آموزش دهید.
6. وقتی دانش آموزان در یادگیری کار جدید مشکل دارند، شما باید آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید با آن را با راههای مختلفی نشان دهید.
7. شما باید از جملات کوتاه و واضح استفاده کنید وقتی می دانید که دانش آموزان بعضی مطالب را در ک نمیکنند.
8. بايد برنامه روزانه فردی تصویری یا نوشتاری آماده کنید که به دانشآموزان کمک خواهد کرد با چالشهای روزانه مواجه شوند.
9. مدیریت رفتار مؤثر است، اما اگر به درستی اجرا نشود میتواند رفتار مکانیکی را تشویق کند، باعث تغییر رفتار کوتاه مدت شود یا منجر به برخی از شکلهای پرخاشگری گردد.
10. وقتی دانش آموز اتیستیک با عملکرد بالا از استدلالهای شفاهی، عبارات یا سؤالات تکراری استفاده میکنند، شما باید او را قبل از این رفتار متوقف کنید و به شیوه خودتان برگردانید. میتوانید این کار با خواستن از او که سوال اش یا نظرش را بنویسد انجام دهید و آن را در پایان کلاس به معلم نشان دهد. چون معمولاً دانش آموز در واقع علاقمند به محتوای سؤال نیست، شما باید از او بخواهید ابتدا بنویسد و بعد کتباً جواب دهد. این مسئله ممکن است به دانش آموز کمک کند آرام شود و بعد رفتار کلیشهای را متوقف کند. اگر این کار مؤثر نبود، از او بخواهید سعی کند یک جواب منطقی به سؤال اش بدهد تا توجه او را از این مسئله منحرف کنید و ناامیدی و ناکامیاش را با روشی بهتر بیان کند.
11. برخی از دانش آموزان ممکن است قسمتهای مهم اطلاعات را یادداشت نکنند و فراموش کنند آن را به والدینشان بدهند، باید به آنها به صورت سیستماتیک در متون اقدام درمانی آموزش دهید.
12. وقتی مهارتهای دانش آموزان را ارزیابی میکنید، فرض نکنید آنها دقیقاً همان مهارتها را در بخش رشدی دارند. برای مثال، کودک اتیستیک ممکن است در جبر و ریاضی خیلی خوب باشد، اما قادر به محاسبه موقع خرید نباشد. مهارتهای متغیر علامت اوتیسم هستند و باید به صورت سیستماتیک بررسی شوند.
به منظور ارائه توصیفی جامعتر از برنامه درمانی، مثالی از برنامه درمانی که برای آموزش فعالیتهای فیزیکی کودکان اوتیستیک میباشد را مطرح میکنم. آنها یک برنامه موفقیت آمیز از فعالیتهای فیزیکی برای کودکان اوتیستیک اجرا کردند که بر دو بخش تاکید میکرد: توان بدنی و مهارتهای حرکتی، برنامه تفریحی ساختاری شامل ارکان زیر میشود: وضع فیزیکی، برنامه روزانه فردی و سیستمهای سازمانی فردی، هر عنصر اصلاح شده تا با محیط فیزیکی آموزش ترکیب شود و ویژگیهای منحصر به فرد و اولویتهای کودکان اتیستیک را شامل میشود.
موقع بحث آموزش کودکان اوتیستیک، لازم است به یاد داشته باشید که آموزش جسمانی در تعریف آموزش نیازهای ویژه وجود دارد. هرچند، برنامههای فعالیت فیزیکی خیلی کمی وجود دارد که مخصوص کودکان اوتیستیک طراحی شده باشد، از این رو رفتار منحصر به فرد آنها میتواند چالشهای جدی را برای معلمان تربیت بدنی بوجود آورد. یکی از اصول اصلی پروتکل های اصلاح و طراحی مجدد یک برنامه به منظور تركيب خصوصیات منحصر به فرد اوتیسم است.
شیوه های درمانی بر اساس فلسفه درمان و آموزش در خود ماندگی و برنامه ارتباطات مربوط به کودکان معلول مورد استفاده قرار می گیرد و در خیلی از کشورهای سراسر دنیا استفاده میشود . یک برنامه جامع که با تشخیص، درمان و آموزش تخصصی و زندگی افراد مبتلا به اوتیسم در ارتباط است می تواند بهترین نتیجه درمانی را داشته باشد. مرکز تخصصی اوتیسم دکتر صابر به صورت حرفه ای و با در اختیار داشتن تجهیزات درمانی مختلف به درمان همه جانبه بر اساس پروتکل درمان اوتیسم زیر نظر دکتر متخصص اوتیسم می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
پروتکلهای درمانی اوتیسم
اساس پروتکل درمان اوتیسم آموزش ساختاری است که به صورت سيستماتیک بکار میرود تا محیط را قابل پیش بینی کند، به کودک در درک محيط کمک کنید و با احساس امنيت در آن محیط عمل کند تا این مهارتها را بکار برد و آنها را تمرین کند. با اینحال همان طور که در قبلا ذکر شده است، اوتیسم با فاکتورهای عصبی و بیولوژیکی ارتباط دارد، شرایط محیطی توانائی کودک را گسترش میدهد تا سطح عملکردش را بهبود دهد.
پروتکل های درمان اوتیسم، برخی اصول رفتاری در میان کودکان مبتلا به اتیسم را با هم ترکیب میکند و با ABA در برخی جنبههای بنیادی فرق دارد. برجستهترین تفاوت این روش درمان که روی افزایش مهارتهای کودکان با استفاده از توانائیهایشان به جای درمان اوتیسم تاکید دارد. این برنامه طراحی شده است تا محیط را ساختارمند کند تا کودک اوتیستیک بتواند مهارتهایش را توسعه دهد. معلمها فضای کاری خاصی را سازماندهی میکنند، تا جایی که هر کودک میتواند فعالیتهای مختلفی را اجرا کند. آنها راهنمایی بینایی پیشنهاد میکنند تا نقض کودکان مبتلا به اوتیسم را در پیشرفت اطلاعات شنیداری متعادل کنند.پروتکل جامع درمان اوتیسم ،همکاری بین والدین و کارکنان آموزشی را افزایش میدهد در حالی که والدین تشویق به ایجاد امور عادی در خانه مثل مدرسه میشوند.
معلم باید کلاس را با روشی سازماندهی کند که او را قادر خواهد کرد به صورت مونوتوی کودک مبتلا به اوتیسم را آموزش دهد. حتی چیدمان مبلمان در کلاس میتواند عملکرد مستقل کودک و نیز توانائیاش را در شناسایی و اطاعت از قوانین، تقویت یا تضعیف کند. خیلی از بچهها نمیدانند کجا باید بروند و چگونه سریعتر (به سر جایشان) برسند، محیط ساختاری یک حس ایمنی را به همراه نشانههای بینایی ارائه میدهد که به کودک کمک میکند تا عملکرد آنان را درک کند. اگر معلم اجازه داشته باشد تا کلاس را انتخاب کند، او باید مسایلی مثل اندازه، کلاسهای مجاور، تعداد و مقدار قابلیت دسترسی به پریز برقی، فاصله تا نزدیکترین سرویس بهداشتی، روشنایی بعلاوه اگر مبلمانی وجود دارد که نمیتواند به آسانی تکان داده شود را در نظر بگیرد. برای مثال، بهتر است یک کلاس آرام انتخاب کنیم.
چون برخی کودکان باید محدود باشند تا عملکرد موثرتری را داشته باشند، معلم میتواند به صورت مصنوعی آنها را با استفاده از قالی، قفسه، پارتیشن، نوار روی زمین یا میز محدود کند. هدف این نیست که تحرک یا استقلال کودک را محدود کنیم، بلکه هدف این است کودک بتواند خیلی سریع به محلی که باید در آن جا فعالیت را تکمیل کند، برود. متغیر دیگری که معلم باید موقع سازماندهی کلاس در نظر بگیرد نیازهای ویژه هر کودک خاص است تا یک برنامه روزانه خاص و یک برنامه روزانه گروهی ایجاد کند. برنامه روزانه از دستورالعملهای شفاهی، عکس ها تصاویر یا اشیاء (طبق سطح درک کودکان) تشکیل شده است که یکی بعد از دیگری قرار می گيرد تا مفهوم نظم و ترتیب را ایجاد کند. به کودک تعلیم داده شده است عملکرد برنامه روزانه را درک کند و یاد بگیرد به ترتیبی که فعالیت ها ارائه شده اند آنها را دنبال کند. ترتیب فعالیت ها در آموزش ساختاری نقش دارند و وظایف جدید و با الویت کمتر بعد از وظایف مطلوب قرار می گیرد، که بعد به عنوان تقویت کننده کارهای اولیه بکار می رود. برای مثال، برنامه روزانه یک فرد می تواند شامل عکسهای زیر باشد:
نقاشی، شکلات، خواندن، موسیقی، ریاضیات و استراحت. جایزه باید با علاقه و اولویتهای کودک سازگار باشد، باید متغیر و شامل تقویت کننده های ثانوی مهمی باشد (برای مثال تحسین شفاهی یا لبخند). فعالیت هایی که در برنامه روزانه فرد قرار می گیرد طبق سطح عملکرد و درک کودک متغیر هستند و باید وقتی موقعیت و نیازهای کودک تغییر می کند کنترل و اصلاح شوند. به شما یادآوری می کنم کودکی که برنامه روزانه فردی را اولین بار می بیند به صورت خودکار نمی داند چکار باید بکند، اما به صورت سیستماتیک آموزش می بیند نا آن را درک کند و بکار گیرد.
مسلم است که خصوصیت اصلی پروتکل درمان بر برنامه آموزشی فردی است و هر کلاس نیاز به سطوح مختلف ساختاری دارد. دانش آموزان با عملکرد ضعیف در مقایسه دانش آموزان با عملکرد بالا به ساختار و دستورات و محدودیت های بیشتری نیاز خواهند داشت. کلاسی که برای دانش آموزان کم سن تدارک دیده شده است باید جدا از سایر بخش های آموزشی شامل برخی قسمت های آموزشی ویژه برای بازی، غذا خوردن و رشد مهارت های خود یاری باشد. همچنین بخشی برای فعالیت های گروهی وجود دارد ( با هدف تعاملات در حال رشد و اجتماعی شدن بین بچه ها) کلاس دانش آموزان بزرگتر باید، جدای از بخشهای آموزش انفرادی باشد، بخشی برای سرگرمی و تفریح و بخشی شبیه آزمایشگاه ( جایی که کودک می تواند یاد بگیرد برای مثال : کلاس کار کند) بخشی برای تمرین مهارت های خانگی و در نهایت بخشی برای مهارت های خودیاری و اورایی داشته باشد. همه کلاس ها باید فضاهایی داشته باشند که دانش آموزان بتوانند وسایل شخصی شان نگهداری کنند ( برای مثال، کمد، کشو یا جعبه های مخصوص) . میز معلم باید به وضوح تعریف شود. من کلاس با توجه به مهارت ها و توانائیهای دانش آموزانی که حضور دارند انجام می شود. به محض اس اموزان وارد کلاس می شوند، آنها به برنامه روزانه گروه نگاه می کنند که رویدادهای روزانه را نشان میدهد و در یک نقطه قابل دید قرار گرفته به صورتی که همه دانش آموزان میتوانند هر زمان آن را ببینند.
سپس دانش آموز به بخش کار میرود جایی که میتواند برنامه روزانه فردیاش را ببیند و معمولاً با عکس با نام اش همراه است. در بخش کاری یک میز، صندلی، وسایلی که کودک نیاز دارد تا فعالیت اش را انجام دهد و جعبهای که تكاليف اش را در آن قرار میدهد تا نشان دهد کارش تمام شده است، وجود دارد. اگر کودک نداند کجا وسایل شخصیاش را پیدا کند، چگونه شروع کند یا چگونه فعالیت را تکمیل کند، یا وقتی تمام کرد چکار کند. پس برای او تکمیل فعالیت و دنبال کردن برنامه روزانه شخصی سخت خواهد بود. میزها طوری قرار گرفتهاند
که دانشآموزان به دیوار و برنامه روزانه شخصی نگاه میکنند و به دانشآموزان دیگر یا پنجره نگاه نمیکنند. این مسئله به آنها کمک میکند تمرکز کنند. دانش آموزان با نقص توجه جدی فقط دیوار سفيد را میبینند، بنابراین گیچ نمیشوند. معلم باید جایی بنشیند که امکان نظارت بر همه بخشها را داشته باشد- مخصوصاً اگر همکاری در کلاس ندارد و نیاز به کنترل دارد که دانش آموز کدام قسمت برنامه روزانه را انجام میدهد. نكته عملی دیگر که حائز اهمیت است درباره چیدمان کلاس بیان کنم این است که بهتر است مطمئن شویم بخشهای تفریحی نزدیک در خروجی قرار نگیرند تا اگر حواس معلم پرت شد دانش آموزان نتوانند بیرون بروند. البته، این طرح در یک کلاس درس اصلی قابل اجرا نیست، اما در کلاسهای ویژه و خاص در زمینه آموزش به کودکان دارای معلولیتهای شدید امکان پذیر است.
پروتکل درمان اوتیسم ، برای تعلیم و آموزش به کودکان مبتلا به اتیسم و اختلالات دیگر طراحی شده است و اصول پایهاش میتواند مانند زیر خلاصه شود:
1. هدف بهبود سازگاری کودکان با محیط اجتماعی پیرامون¬اش است. این کار از طریق پیاده سازی دو استراتژی انجام میشود که میتواند مهارتهای کودکان را بهبود دهد (به طور خاص، آموزش و اصلاح محیط)، بلکه همچنین از طریق آموزش مهارتهای جدید که میتواند این نقصها را جبران کنند و دو بخش شناختی و اجتماعی دارد.
2. یک رابطه همکاری بین متخصصین یا معلمان و والدین ایجاد میکند. والدین آموزش دیدهاند تا به عنوان همکار درمان¬گران کودکانشان کار کنند، بهطوری که آنها میتوانند اجرای تکنیکها را در خانه ادامه دهند.
3. مهارتهای کودک را بطور کامل ارزیابی مینمایند تا یک برنامه آموزشی فردی ایجاد کند که همه نیازهای اجتماعی و علمی وی را برآورده سازد.
4. مفهوم آموزش ساختاری را ترویج میدهد. کودکان مبتلا به اتیسم بیشتر از محیط آموزشی ساختاری سود میبرند، چون آنها نیاز به پیش¬بینی¬پذیری دارند و این پیش¬بینی احساس امنیت را ایجاد میکند.
5. قصد بهبود مهارتهای کودک را دارد. ارزیابی مهارتهای کودک را در راستای بهبود آنها و تطبيق آنها با عملکرد و اجتماعی قابل قبول، شناسایی میکند، همین منطق برای آموزش والدین و کارکنان بکار گرفته میشود؛ یعنی مهارتهایشان ارزیابی میشود و از طریق آموزش بهبود پیدا میکند تا مربیان بهتر و موثرتری بشوند.
6. این روش به عنوان اساس و پایه درمان رفتاری- شناختی قابل استفاده است. فرآیندهای آموزشی توسط تئوریهای شناختی و رفتاری هدایت میشوند که پیشنهاد میکنند که مشکلات رفتاری از مشکلات درونی و فردی در درک و آگاهی و پردازش ناشی میشود. زمانی که این مشکلات چیده شدند، بنابراین کودک میتواند رفتارهای مشکل ساز را با رفتارهای عملکردی و پسندیدهتر جایگزین کند.
7. به متخصصین آموزش میدهد تا از عهده طیف رفتارها برآیند. آنها آموزش میبینند تا تمام جنبههای رفتار کودک را درک کنند و آنها را به عنوان روانشناسان، گفتار درمانگران و… به صورت اختصاصی مجزا نمیکند.
سوالات متداول:
1-پروتکل Denver Model (ESDM) چه تفاوتی با سایر پروتکل های درمانی دارد؟
این پروتکل به طور خاص برای کودکان 12-48 ماه طراحی شده و بر تعاملات طبیعی و بازی های مشترک تأکید دارد.
2-مدت زمان اجرای یک پروتکل درمانی معمولاً چقدر است؟
حداقل 6 ماه تا 2 سال بسته به پروتکل و پیشرفت فرد، اما معمولاً نیاز به ادامه دار بودن دارد.
مرکز اوتیسم دکتر صابر در زمینه درمان کودکان اوتیسم با استفاده از تکنیک های روز دنیا فعالیت می نماید. تجهیزات و محیط های درمانی مناسب با نیاز های کودکان اوتیسم از نکات مهم در روند درمان کودکان اوتیسم می باشد. اتاق تاریک بینایی، اتاق تقویت مهارت های شنیداری، سنسوری روم ، ماساژ درمانی، استخر آب درمانی، کاردرمانی اوتیسم از جمله محیط درمان اوتیسم می باشند که در مرکز اوتیسم تهران دکتر صابر زیر نظر متخصصین مجرب برای کودکان اوتیسم مورد استفاده قرار می گیرد. اوتیسم چه با ریشه ژنتیک چه اوتیسم محیطی نیاز به روشهای درمان تخصصی و در زمان مناسب داردند که باید توسظ متخصص اوتیسم انجام گیرد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
TEACCH تاکید میکند که استفاده از محدودیتهای فیزیکی میتواند به بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم کمک کند تا استقلال خود را افزایش دهند. همانطور که هنگامی که تحریکات بینایی محدودتر میشود و مکان مناسب برای فعالیت تعریف میشود، کودکان اوتیسیک در سازماندهی و تکمیل کارهایشان تواناتر هستند. آنها به خاطر اینکه کمکهای ضروری برای سازماندهی فضا و فعالیتهایشان را در اختیار دارند؛ موفقتر عمل میکنند. وقتی کودکان با محیط اطراف آشنا هستند، مستقلتر میشوند و فعالیتهای خاصی را با مناطق خاص مرتبط میکنند. بنابراین، آنها میتوانند با موفقیت از دستورالعملهای معلمان و یا تذکرات شفاهی کمتر پیروی کنند.
اوتیسم و محیط درمان
به نظر میرسد محدودیتهای محیط باعث افزایش امنیت کودکان اوتیسم میشود. برخی پیشنهادات که ممکن است برای طرح اتاق کمک کننده باشد عبارت است از:
موانعی را که ممکن است توجه را از بین ببرند حذف کنید؛
چهار تا پنج بخش فعالیت ایجاد کنید؛
از صندلی انتظار استفاده کنید طوری که کودک بیخود سرگردان نماند؛
پردهها را بکشید یا پنجرهها را با کاغذ بپوشانید تا عوامل حواس پرتی بصری بیرون را جدا کنید؛
از استراحت وسط كلاس پرهیز کنید چون انسجام دوره آموزشی را از بین میبرد.
برنامه روزانه فردی نشان دهنده فعالیتهایی است که برای هر دانش آموز اختصاص داده شده و شامل ترتیبی از برنامههایی است که آنها باید در مدت کلاس اجرا شوند، طوری که احساس شکست نکنند. این برنامهها طراحی شدهاند تا مشکلاتی را بررسی کنند که هر دانش¬آموز با آن مواجه است و به او در مفهوم¬سازی اصطلاحات “چه”، “کجا” و “چه وقت” کمک میکند.
شوپلر و مسیبو (۱۹۹۵) استدلالی برای وجود و استفاده از برنامه روزانه فردی ارائه کردهاند؛
آنها مشکلاتی که به دلیل نقصهای حفظ توجه اتفاق می افتد را به حداقل میرسانند.
آنها زمان مورد نیاز برای تکمیل فعالیت را به حداقل میرسانند و با مشکلات سازمانی مربوط هستند.
آنها مشکلات درک زبانی را بررسی میکنند.
دانش آموزان را مستقلتر میکنند.
آنها انگیزه دانش آموزان برای یادگیری را افزایش میدهند.
شرل بیان کرده است که وقتی کودکان اوتیستیک فعالیت فیزیکی را اجرا میکنند، باید تشویق شوند که بفهمند از طریق تصاویر یا لغات در موقعیتهای مختلف چه کاری را انجام دهند. سیستم عملکردی میتواند از ابزارهای بصری مانند اشیاء، عکسها، روزنامهها، برچسبها یا لیستها برای کاهش رفتار ناخوشایند استفاده کند. اگر كودک سرگردانی بی هدف یا تنبلی را متوقف کند، او یاد میگیرد که زمان اش را برای انجام تکالیفی که به او اختصاص داده شده صرف کند و برنامه آموزشی فیزیکیاش را سریعتر تکمیل کند. فهرست فعالیتهایی که باید تکمیل شونده بر روی یک صفحه نمایش بزرگ یا با استفاده از یک سری کارت فعالیتهای چسب با نوار چسبنده قرار داده میشود.
این برنامه روزانه فردی هر کودک طراحی شده است تا نیازهایش را که شامل تصاویر و نامش هست را پوشش دهد. وقتی به محل تمرین میرود، یاد میگیرد تابلو اعلانات را ببیند و برنامه فردیاش را چک کند، به او آموزش داده میشود که کارت فعالیتش را نگاه کند و کاری را باید انجام دهد را به خاطر سپرده و تمرین جسمیاش را تمرین کند. سپس به برنامه روزانه برمی گردد و به همان شیوه که قبلاً توضیح داده شد، پیروی میکند، معلم کنار کودک میرود تا مطمئن شود که او رفتارهای مناسب را انجام داده است و برای اثربخشی برنامه این موارد را رعایت میکند؛
استفاده از تابلو اعلانات بزرگ که کنار ورودی گذاشته میشود طوری که کودک قبل از سرگردانی آن را ببیند.
آموزش به کودک با برنامه روزانهاش را بخواند و ترتیب درست فعالیتها را دنبال کند.
مطمئن شوید تصویر یا نام کودک روی برنامه است.
از لغات، تصاویر، رنگها یا سمبلها برای هر بخش فعالیت تخصصی استفاده شود.
مکانی درست کنیم تا کودک بتواند کارتها را بعد از تمام کردن فعالیت در آنجا قرار دهد.
استفاده از سمبلهایی که با سطح رشدی کودک هماهنگ باشد.
سازماندهی وظایف تا کودک را قادر به درک و اجرای آنها طبق برنامه بکند. این سازمان برای استفاده از اشیاء، تصاویر، رنگها، ارقام و/یا لغات تشکیل شده است.
ارائه برنامه به کودک از قبل تا او با مفاهیم آشنا شود.
استفاده از زمان¬سنج تا به درک کودک کمک کند چه وقت فعالیتی را تکمیل کند، مگر اینکه به صدا حساس باشد، که در این مورد معلم میتواند از ساعت استفاده کند و با دست آن را حرکت بدهد.
قرار دادن تجهیزات لازم در اتاق قبل از اینکه کودک برسد، طوری که بتواند هر چیزی را پیدا کند و گیج نشود. اگر کودک ماهرتر باشد، پس معلم میتواند به او آموزش دهد تا تجهیزات را خودش بیاورد و وقتی فعالیت تکمیل شد بازگرداند، تلاشی برای مستقلتر و مسئولیت پذیر شدن است.
صرفاً وسایلی که هر دفعه برای فعالیت لازم است در اختیار کودک قرار دهید تا موجب حواس پرتی نشود و باعث فراموشی نیز نگردد.
مقدار دقیق وسایل مورد نیاز برای تکمیل هر فعالیت را مشخص کند.
صندلیهایی فردی در پایان و آخر كلاس بگذارد (به صورت گرد با تصاویر کودک و یا نام).
نشانههای بصری و شفاهی برای هر فعالیت را ایجاد کند که به کودک دوباره یادآوری خواهد کرد چه کاری باید انجام دهد.
از حروف تصویری رنگی چاپ شده که به کف زمین چسبیده¬اند استفاده کند. به این ترتیب مسير تکمیل فعاليت یا هدف بعدی را، نشان میدهند. همچنین این مسئله میتواند به توسعه و تمرین تعادل کودک کمک کند.
محیط درمانی اوتیسم
حالا که شما با دقت مراحل مورد نیاز را بررسی میکنید تا از موفقیت فعالیت ساختاری مطمئن شوید، درباره چیزی که دوست دارید به کودکان اوتیسمی آموزش دهید فکر کنید. چگونه شما درباره برنامه ریزی فعالیت فکر میکنید؟ چه مراحلی را در نظر میگیرید؟ چگونه با رویدادهای غیرمنتظره ارتباط برقرار می کنید.
اگرچه اینها در مراحل اولیه هم هستند، بعد کودک نیاز به یادگیری دارد تا آنجا برای خودش لازم است را انتخاب کند.
همانطور که مشاهده میکنید در روش TEACCH، عنصر اصلی موفقیت یادآوری مداوم این مطلب است که: هر کودک منحصر به فرد است و بنابراین این برنامه باید با نیازهایش سازگار باشد. هدف اصلی روش در مدت آموزش فیزیکی ارائه فرصتهایی برای توسعه مهارتهایی است که برای کودک برای بازی کردن و شرکت در فعالیتها با همسالان خود ضروری است. هدف نهایی این برنامه باید آزاد کردن کودک از یادآوریها باشد و او را قادر به انجام فعالیتهای مناسب بدون نیاز به هماهنگ شدن با برنامه در تمام طول زمان سازد و بعلاوه نتایج مطلوب را به محیطهای دیگر تعمیم دهد تا کودک مستقل گردد.
سوالات متداول:
1-آیا محیط خانه میتواند به محیط درمانی تبدیل شود؟
بله! با ایجاد مناطق اختصاصی (مثل میز کار)، استفاده از برنامههای بصری و کاهش عوامل حواسپرتی.
2-آیا رنگهای دیوار در محیط درمان اوتیسم مؤثرند؟
بله باید از رنگهای خنثی و آرامشبخش: آبی کمرنگ، سبز ملایم یا بژ استفاده شود و پرهیز از رنگهای تند مثل قرمز و نارنجی که ممکن است اضطراب را افزایش دهند، ضروری است.
مرکز توانبخشی اوتیسم دکتر صابر در حیطه کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. تجهیزات و امکانات پیشرفته مرکز نظیر رفتاردرمانی اوتیسم، بازی درمانی و… توسط مربی اوتیسم مرکز ارائه می شود. مربی اوتیسم در حیطه aba و تمرینات حسی به کودکان اوتیسم کمک می کند. بخش های فعال مرکز شامل سنسوری روم، اتاق تاریک جهت تمرینات توجه بینایی، اتاق توجه شنیداری، کاردرمانی حسی، کاردرمانی ذهنی و کاردرمانی جسمی، ماساژ درمانی، بازی درمانی و… می باشد. در این مطلب به توضیحاتی در زمینه فعالیت مربی aba اوتیسم پرداخته می شود.
تمرینات ABA
ABA در اواخر قرن بیستم تمایل داشت تا صورت انحصاری برای بچههای مبتلا به اوتیسم بکار گرفته شود. وزارت بهداشت نیویورک (۱۹۹۹، در سایت ذکر شده) راهنماییهایی برای درمان کلینیکی اوتیسم منتشر کرده است که در این وبسایت این درمان مورد تأیید قرار گرفته است. نکته مهمی است که بین اجرای یک برنامه کامل رفتاری و سایر مداخلاتی که برای درمان برخی مشکلات مرتبط با اوتیسم و سایر اختلالات رشدی مانند آسیب به خود استفاده میشود، تمایز قائل شویم حتی اگر مطالعه اصلی لواس (۱۹۸۷) محدودیتهای روانشناختی نداشته باشد، حمایت از این استدلال کافی نیست که ABA میتواند اوتیسم را درمان کند. همچنین مجدداً تاکید میشود کودکانی که ABA را دریافت میکنند با مشکل اساسی در تعمیمپذیری مهارتها، توانائیها و اطلاعات مواجه هستند.
مطالعات متعددی ارائه شده است که به تأثیرپذیری ABA مربوط میشود، در اینجا نکاتی درباره این درمان جامع ذکر خواهیم کرد تا نتایج مطلوبی به دست آید:
١. شما باید تاکید زیادی روی رشد رفتارهای مطلوب داشته باشید. همانطور که قبلاً ذکر کردهام، این مسئله میتواند با تقویت رفتارهای مناسب و پاداشهای مناسب به دست آید.
۲. خانواده باید فعالانه در درمان شرکت کند. بدون مشارکت خانواده، دستاوردهایی که در محیطهای حرفهای مشاهده میشوند مانند برنامههای آموزشی ویژه، درمانگاهها و بیمارستانها بهندرت به دلیل عدم توانایی تعمیمدادن؛ به عملکرد بهتر در خانه منجر میشود. در حقیقت، هاستینگ (۲۰۰۳) گزارش کرد که ABA هم میتواند برای تسهیل عملکرد کودکان مبتلا به اوتیسم بکار رود.
٣. نسبت درمان گر – کودک یک به یک است. برای شش ماه اول درمان، آموزش باید انفرادی باشد و در سطح گروهی نباشد، چون کودکان در ابتدای کار به شیوه فردی بهتر واکنش نشان میدهند، درمان نهتنها توسط متخصصین میتواند اجرا شود بلکه توسط دانشجویان با اعضای خانوادهای که آموزش مناسب دریافت کردهاند هم صورت میگیرد
۴. کودک مبتلا به اوتیسم باید وارد جامعه شود. هنگامی که یک کودک قادر به تبدیلشدن به بخشی از یک گروه باشد، ترکیب گروه باید تاحدامکان متعادل باشد. عملکرد کودکان مبتلا به اوتیسم وقتی در محیطی با کودکان عادی قرار میگیرند به نسبت برخورد با کودکان ناتوان رشدی، خیلی بهتر است. هرچند، لازم نیست که کودکان مبتلا به اوتیسم بهسادگی با کودکان عادی درحالرشد با هم زندگی کنند؛ کودکان اوتیسمی نیاز به آموزش رسمی با تسهیلکنندههای آموزشدیده دارند تا به طور مؤثری با همسالانشان تعامل داشته باشند، همانطور که بعداً خواهید خواند.
5. کودک مبتلا به اوتیسم باید ارتباطات را درک کند، چون این کودکان رفتارهای مناسب کمتری بروز میدهند، رفتارهای جدید باید یکبهیک آموزش داده شوند. این اتفاق میافتد، زیرا رفتار آموزش شده بهندرت منجر به ظهور رفتارهای مرتبط دیگری میشود که آموزش داده نشده است. مثال، آموزش مهارتهای زبانی – مستقیماً منجر به ظهور مهارتهای زبانی دیگر باانگیزه برای ارتباطات نمیشود.
۶ . شما باید مدت و شدت درمان را تعیین کنید. اجرای موفق نیاز به ۴۰ ساعت هر هفته دارد؛ ۱۰ یا 20 ساعت کافی نیست. بزرگترین قسمت از ۴۰ ساعت شش ماه اول باید به توانبخشی زبانی و کلامی اختصاص داده شود. وقتی کودک نمیتواند شفاهی ارتباط برقرار کند باید یاد بگیرد به شکلهای دیگر ارتباط برقرار کند. بعدها جلسات بین یکپارچگی همسالان و بهبود نقص شناختی و ارتباطی تقسیم میشود. هرچند، تازهترین دادهها نشان میدهد که ۴۰ ساعت برنامه در هر هفته کاملاً اختیاری و ۱۵ ساعت در هر هفته کافی است.
وظیفه مربی ABA اوتیسم
تاکنون مطالعات متعددی ارائه کردهام که در آن شرح داده است ABA میتواند به طور مؤثری با برخی از علایم کودکان مبتلا به اوتیسم موقعی که در ترکیب با شیوههای مؤثر دیگر بکار میرود مربوط شود. هرچند، به این معنا نیست که نقاط ضعفی که توسط محققان تعریف شده است نادیده انگاشته گردد. اگر از این نقاط ضعف مطلع شوید و بر آنها غلبه کنید، پس شما بهبود اقدام درمانی را کنترل خواهید کرد. به طور خاص، سؤالاتی وجود دارد که هواداران ABA باید در حل آن کار کنند:
١. مناسبترین و مؤثرترین شکلهای ABA کدامیک هستند؟ مطالعات بیشتری نیاز است تا ABA با اقدامات درمانی دیگر بهمنظور آزمایش تأثیرپذیریشان مقایسه شده. تا زمانی که تحقیقات بیشتری اجرا شود، توصیه میشود ادعا نکنید که منافع ABA منحصر است و با اقدامات درمانی دیگر نمیتواند به دست آید.
2. انتظارات منطقی برای پیشرفت کودکانی که ABA را دریافت میکنند چیست؟ پیشنیاز انتظارات واقعی؛ شناسایی و تحقق فواید و مضرات روش و همچنین سؤالاتی پیرامون خصوصیات درمانی، میباشد.
3. آیا ABA وقتی جدا یا در ترکیب با استراتژیهای مؤثر دیگر اجرا میشود مؤثرتر است؟ هیچ اقدام درمانی تکی وجود ندارد که همه مشکلات و سختیهای کودکان مبتلا به اوتیسم را حل کند. مؤثرترین برنامهها آنهایی هستند که شیوههای مختلف را بکار میبرند و بهصورت سیستماتیک و مستمر همه اقدامات درمانی و روشهایی که آنها بکار بردهاند را ارزیابی میکنند.
۴. چه افرادی برای اجرای مؤثر ABA نیاز هستند؟ متخصصینی که بچههای مبتلا به اوتیسم را آموزش میدهند باید اطلاعات و مهارتهای لازم برای طراحی، اجرا و ارزیابی برنامههای ABA را داشته باشند ازاینرو نقش درمانگر خیلی مهم است، ایجاد حمایت مناسب برای آنها مهم است تا خودکارآمدیشان را افزایش دهند و احتمال کار زیاد به دلیل فرسودگی را کاهش دهند. بحثهایی در خصوص استفاده از معلمین برای هماهنگی این برنامهها وجود دارد. ثابت شده است که نسبت مطلوب درمان گر – کودک یکبهیک است، اما این در صورتی است که متخصص بهدرستی آموزشدیده باشد؛ در غیر این صورت نتایج ممکن است برای کودک مخرب باشد. بعلاوه حفظ این نسبت در محیط مدرسه جایی که معمولاً یک یا دو معلم برای کل کلاس هستند دشوار میباشد. حتی در کلاسهای ورودی، از یک معلم خواسته میشود تا به کودکان زیادی درس بدهد که اغلب نیازهای آموزشی ویژه گوناگونی دارند.
5 . مطالعات در مورد اثربخشی ABA گسترده هستند و به طور قابلتوجهی به توسعه بسیاری از تکنیکهای آموزشی که برای کودکان اوتیستیک در خانه و یا در مدرسه مورداستفاده قرار میگرفته است کمک کرده است، مهمترین نکته این شیوه واقعیتی است که اگر کودکی اقدام درمانی را زودتر شروع میکند، فرصت بیشتری برای پوشش شکافهای رشدی دارد تا به خانواده، مدرسه یا محیطهای اجتماعی بپیوندد. مسئلهای که خیلی از درمان گران و خانوادهها باید به آن توجه داشته باشند این مورد میباشد که چقدر زمان لازم است تا به کودک مبتلا به اوتیسم داده شود تا حداکثر فایده لازم را از آموزشها ببرد. در بسیاری از مطالعات ساعات درمان از ۱۵ تا ۴۰ یا بیشتر در هر هفته متغیر هستند تنها مطالعهای که تأثیرپذیری میزان زمان اقدام درمانی را مقایسه کرده است مطالعه لواس (۱۹۸۷) بود که به نتیجهگیری ناموجهی رسید که ۴۰ ساعت در هفته برای موفقیت درمان کودکان مبتلا به اوتیسم ضروری است.
هرچند، ساعات توصیه شده درمان همیشه ممکن نیستند چون چنین اقدام درمانی میتواند از نظر را برای خیلی از خانوادهها که هیچ پولی دریافت نمیکنند و باید از ذخیره خودشان پرداخت کنند، غیرقابلتحمل باشد. بعلاوه، بعضی از کودکان ممکن است توانائی شرکت در یک برنامه ساختاری برای چنین دوره طولانی را نداشته باشند. همچنین شما ممکن است تعجب کنید که آیا برای کودکان واقعی و قابلقبول است که همهوقت خود را در محیط ساختمند داخل خانه صرف کنند درحالیکه آنها باید در بیرون بازی کنند و جهان پیرامونشان را کشف کنند. بااینحال، مشکل این است که بسیاری از آنها هیچ کاری انجام نمیدهند و یا وقتی تنها هستند، رفتارهای نامطلوب را انجام نمیدهند.
یک پارامتر مهمتر که باید در ملاحظات جدی در نظر داشته باشید این است که اگر کودکان همه زمانشان را با درمان گر صرف کنند، تعامل مؤثر با اعضای خانوادهشان را یاد نمیگیرند – مگر اینکه که درمان گران و خانواده با هم کار کنند؛ بنابراین شما گاهگاهی مشاهده میکنید والدینی که کودکانشان در مداخله رفتاری شرکت میکنند نسبت به مهارتهای فرزندپروری احساس ناامنی میکنند، آنها فکر میکنند که بدون کمک یک متخصص نمیتوانند رفتار فرزندشان را کنترل کنند و بنابراین گاهی اوقات حتی در آخر هفته نیز جلسات درمانی را برگزار میکنند، زیرا میخواهند مدت زمانی را که مجبورند با کودکشان “تنها” باشند، محدود کنند. این مسئله یک فاکتور اساسی است که شما باید در نظر داشته باشید وقتی تصمیم میگیرید آیا والدین باید فعالانه در درمان کودکانشان شرکت کنند. والدین باید درک کنند که درمان گران نباید آنها را جایگزین کنند، بلکه به آنها یاد میدهند چگونه به طور مؤثر و معنادار با کودکانشان تعامل برقرار کنند؛ بنابراین برخی استدلال کردند که والدین باید بهعنوان درمان گر کودکانشان آموزش ببینند تا احساس توانایی بیشتری برای ارتباط با آنها یا کنترل رفتارهای نامطلوب یا حتی خطرناک داشته باشند. هرچند، برخی والدین هستند که نیرو و توانائی کار با کودکانشان را ندارند و محدودیتهایی دارند که باید مهارتهای جدید را به آنها آموزش داد. در این مورد بهتر است که از والدین خواسته نشود وظایف جدید را کاهش دهند بلکه روی حفظ و تعمیمپذیری مهارتهایی که کودکانشان تبحر دارند، تاکید کنند، بنابراین، چالش درمان گران برنامهریزی برخی فعالیتها است که کل خانواده میتوانند مشارکت کنند تا رابطه بین آنها را تقویت کنند و والدین را قوی کنند. چنین وظایفی اگر به طور قابلتوجه ای محدود شود ممکن است زندگی اجتماعی خیلی از خانوادهها را بهتر کند چون آنها میترسند یا خجالت میکشند خانههایشان را ترک کنند.
بسیاری از والدین با نتایج مهیج که لواس و همکاران اش امیدوار بودند متحیر شدند و ABA را پذیرفتند اما بعد از اجرای برنامه پیشرفتهایی که انتظارش را داشتند ندیدند. این مسئله میتواند با خصوصیات مختلف کودکانی که در مطالعات شرکت کردند، مدت و تکرار درمان، سن شروع، سطح مشارکت خانواده یا درستی نحوه اجرا توضیح داده شود.
ازاینرو مدارک کافی وجود ندارد تا توجیه کند چرا برخی کودکان پیشرفت قابلتوجه ای داشتند و برخی نداشتند، شما باید خیلی دقیق باشید که تعمیمپذیری بیش از حد ایجاد نکنید. بهعلاوه، شما باید در نظر داشته باشید که بیشتر کودکان در پروژه اوتیسم جوان ضعیف عمل کردند نه خوب. شایانذکر است که برخی نتایج حتی اگر مثبت باشند مثل کاهش رفتارهای ناخواسته، اگر تدارک مناسبی وجود نداشته باشد مدت طولانی دوام ندارد و تعمیم نمییابند؛ بنابراین هدف مداخله نهتنها تغییر رفتار کودک بلکه تغییر محیط نیز است. برخی از نقاط دیگر برنامه که توجه بیشتری را به خود جلب میکند این است که ABA ممکن است بهشدت مورداستفاده قرار گیرد و به نیازهای فردی هر کودک پاسخگو نباشد. کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است خیلی وابسته به پاداشها و تقویتها شوند و از خود فعالیت لذتی نبرند، بلکه فقط از نتایج مثبتش لذت ببرند. تاکید بر توسعه شناختی است که با مشارکت مدرسه ارتباط دارد، درحالیکه باید بیشتر توجه به مهارتهای اجتماعی و بازی و نیز مشکلات احساسی و روانی که عمدتاً ناشناخته باقی میمانند، اختصاص یابد. هرچند، برخلاف نقایصی که ذکر شد، اقدامات درمانی ABA که بهدرستی طراحی و اجرا شده است بهصورت ابزاری در بهبود رفتار و مهارتهای کودکان مبتلا به اوتیسم در سراسر دنیا ثابت شده است.
سوالات متداول:
1-مربی ABA چگونه میتواند به بهبود مهارتهای گفتاری کودک کمک کند؟
اگرچه مربی ABA گفتاردرمانگر نیست، اما از تکنیکهای تقویت ارتباط (مثل PECS یا تقویت تلاشهای کلامی) استفاده میکند. بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که مربی ABA با گفتاردرمانگر همکاری نزدیک داشته باشد.
2-آیا مربی ABA باید در جلسات اولیه ارزیابی خاصی انجام دهد؟
بله، یک مربی حرفهای قبل از شروع درمان، باید ارزیابی جامعی از مهارتها، چالشها و علایق کودک انجام دهد. این ارزیابی شامل مشاهده رفتار، مصاحبه با والدین و احتمالاً استفاده از ابزارهای استاندارد سنجش است. بدون این مرحله، برنامهریزی مؤثر ممکن نیست.
ASD تنها اختلالی است که با روشهای فراوانی تشخیص داده میشود و بنابراین تلاشهای متعددی صورتگرفته تا آن را بررسی کنند. آنالیز رفتار کاربردی بر اساس تفسیر درست رابطهای است که بین رویدادها یا موقعیتهای معین (محرک) و نتایجی که آنها روی کودک مبتلا به اوتیسم (واکنش) دارد، وجود دارد. درمان های متعددی برای کودکان اوتیسم مطرح شده است که بیشتر آنها باهدف تغییر رفتار کودک و آموزش مهارتهای جدید برنامه ریزی شده اند. مرکز اوتیسم دکتر صابر در حیطه مداخلات درمانی کودکان اوتیسم با استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا و تجهیزات پیشرفته مرکز پیشرو می باشد. کاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و بازی درمانی کودکان اوتیسم، ماساژ درمانی و درمان های حسی از جمله تکنیک های مورد استفاده در این مرکز می باشد. در زیر به توضیحاتی در زمینه رفتاردرمانی اوتیسم می پردازیم.
رفتاردرمانی اوتیسم
این شیوه موافقان و مخالفان زیادی دارد. برخی افراد معتقدند که تکنیک ABA تنها راه نجات کودکان مبتلا به اوتیسم و خانوادهشان است، درحالیکه بقیه آن را دارای چهارچوب در نظر میگیرند. من معتقدم که این شیوه وقتی مؤثر است که بهدرستی اجرا شود. این روش با نیازها و ویژگیهای خاص کودکان مبتلا به ASD سازگار است – اما گاهی اوقات کاستیهایی در آن دیده میشود. هرچند، ABA از یک شیوه درمانی کلی اوتیسم تشکیل نشده است، ازاینرو نمیتواند بهصورت مؤثری با همه رفتارهای خصوصیتی اوتیسم مربوط باشد.
معروفترین برنامه ABA توسط ایوار لواس در سال ۱۹۷۰ آغاز شده است. این روش در بهبود بخشیدن کودکان مبتلا به اوتیسم، از بین برنامههای رفتاری زیادی که توسط اشخاص مختلف اجرا شده بود؛ کمککنندهتر بود. در پایان سالهای ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ لواس (۱۹۷۷) با کودکان مبتلا به ASD که در مؤسسات نگهداری میشدند؛ کارکرد، او تلاش میکرد که از طریق تکنیکهای ABA ارتباط زبانی آنها را بهبود بخشد در آن زمان توسط بسیاری از همکاران اش که طرفدار شیوههای روانپریشی و دیگر رویکردها بودند، مورد انتقاد قرار گرفت، چون بیشتر این کودکان پس از توقف برنامه و برگشت به زندگی در مؤسسه مهارتهای زبانی که کسب کرده بودند را از دست دادند؛ اما کودکانی که بعد از برنامه به خانوادههایشان برگشتند خیلی بیشتر پیشرفت کردند زیرا خانواده آن کودکان علاقهمند بودند که در منزل برنامه را اجرا کرده و به فرزندشان کمک کنند، بنابراین او اهمیت حیاتی همکاری و کمک والدین در فرایند آموزشی را دریافت.
سپس، لواس کار با کودکان کوچکتر بین 2-4 سال را در خانههایشان و با مشارکت فعال والدینشان آغاز کرد تا از حفظ مهارتهای جدید بهدستآمده مطمئن شود. اولین قدم برنامه درمانی افزایش توجه، تقلید حرکتی و کلامی است. به دنبال آن مهارتهای اصلی زبانی و خودیاری و سپس آموزش مهارتهای تقلیدی کلامی و غیرکلامی و کار با اسباببازیها است. او بهمحض مواجهه با مهارتهای پایه کودک، به مرحله دوم رفت؛ جایی که یاد گرفت خودش را ابراز کند (هم شفاهی از طریق کارت و تصاویر، طبق سطح اش) و بهصورت تعاملی با همسالانش بازی کند. همیشه اولین جلسه در همان محیط صورت میگیرد، چون کودکان مبتلا به اوتیسم با تعمیمپذیری مشکل دارند، اما باگذشت زمان آنها میتوانند هم در خانه هم در مدرسه آموزش ببینند.
اصلاح رفتار مبنی بر این فرض است که پاداش دادن شانس تکرار یک رفتار مثبت را افزایش و امتیاز ندادن شانس ظهور یک رفتار نامناسب و منفی را کاهش خواهد داد. در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آنالیز رفتاری تکنیکهای ناخوشایند را در تلاشی بکار بردند تا کودک را از چیزهایی بترساند که بهصورت بالقوه هم برای او یا برای دیگران مضر هستند (برای مثال، آنها به ناخن کودک لایک تلخ زدند تا او آنها را به دهان نبرد). اصلاحات رفتاری بهشدت مورد انتقاد قرار گرفتند چون یک خلاف جدی از حقوق و شأن انسانی کودکان محسوب میشد. در ابتدا لواس استفاده از تکنیک ناخوشایند در مواردی که کودک تشویق به خودآزاری یا رفتارهای خود تحریکی میشد دفاع کرد و او ادعا کرد این تکنیکها فقط ۱ درصد از انواع مداخلات او را تشکیل میدهد و بعد از هفتههای اول زیاد استفاده نمیشود مدل لواس (۱۹۹۳) از تکنیک ناخوشایند استفاده نکرد و تاکید بیشتری روی فرایندهای تقویت رفتارهای مثبت داشت. هرچند، هنوز درمان گرانی وجود دارند که به تکنیک ناخوشایند متوسل میشوند و آنها برای رفتارهای ناخواسته یا نامناسب از تنبیه استفاده میکنند.
لواس و همکارانش ادعا کردند که با اینکه برخی از بچههای مبتلا به اوتیسم هرگز به عملکرد معمولی نمیرسند، معمولاً آنها رفتارهای نامناسب را کاهش میدهند و در اکتساب زبان پایه تسریع عملکرد دارند.
همانطور که بعداً خواهید دید، برخی از این ادعاها اغراقآمیز و بر اساس دادههای مبهم هستند. فایده روش لواس بعد از انتشار کتاب ” اجازه بده صدایت را بشنوم” توسط کاترین موریس (۱۹۹۳) دوباره مورد پذیرش قرار گرفته، جایی که او درباره استفاده از شیوه لواس با دو کودکش صحبت میکرد. این کتابفروش زیادی داشت و والدینی که آن را خواندند سعی کردند که تمرینها و توصیهها را بدون انتظار از کسب نتیجه در خیلی موارد بادقت اجرا کنند. هدف برنامه این بود که ساعات زیادی از روز اجرا شود (چیزی که میتواند از نظر جسمی روانی یا مالی غیرقابلتحمل باشد) و خانواده را سخت درگیر کند و بعد به جامعه و محیط مدرسه، بسط داده میشود. هرچند، با وجودی که مسیرهای اجرا این برنامهها کاملاً واضح هستند، درباره شیوهها در مدرسه و در جامعه بزرگتر توصیهها ناکافی است.
لواس اولین مطالعهاش را در سال ۱۹۸۷ منتشر کرد جایی که او نتایج اقدام درمانیاش به مدت بیشتر از 4۰ ساعت در هر هفته را حداقل برای دو سال با ۱۹ کودک مبتلا به اوتیسم نشان داد. در این تحقیقات دو گروه گواه شرکت داشتند. – یک گروه ۱۹ کودکی که حداکثر ۱۰ ساعت در هفته درمان دریافت میکردند ویک گروه 2۱ کودکی که در هیچ اقدام درمانی شرکت نداشتند. بهمنظور اندازهگیری پیشرفت شرکتکنندگان، تصمیم گرفتند تا دو متغیر را بکار برند: بهره هوشی کودکان (IQ) که قبل و بعد از اقدام درمانی اندازهگیری شد و حضور در مدرسه (آیا کودک در جریان اصلی با ویژه مدرسه شرکت داشته است). هرچند، شوپلر و همکاران (1989) مشاهده کردهاند که اقداماتی که بهمنظور بررسی دستاوردها مورداستفاده قرار گرفت، ممکن است تغییرات قابلتوجه و کلی را در سطح عملکرد منعکس نکنند. برای مثال، افزایش بهره هوشی میتواند افزایش انطباق و آشنایی با ارزیابی فرایندها منعکس کند ولی نمیتواند منعکسکننده تغییرات واضحی در سطح شناختی باشد. علاوه بر این، تغییر در محیط مدرسه ممکن است از تلاشهای والدین یا تغییرات در قوانین ناشی شود و از بهبود عملکرد آکادمیک نباشد. همچنین، کودکانی که برای شرکت در گروه آزمایشی انتخاب شدند عملکرد کاملاً بالایی داشتند و پیشبینی خوبی از بیماری داشتند و نماینده جمعیت زیادی از کودکان مبتلا به اوتیسم نبودند. همچنین آنها ذکر کردند که طرح این مطالعه کاملاً آزمایشی نبود، ازاینرو انتخاب بچهها برای گروههای گواه و آزمایشی تصادفی نبود؛ بنابراین شوپلر و همکاران (۱۹۸۹) نتیجهگیری کردند که تعیین اثرات اقدام درمانی خاص بر اساس مطالعه لواس غیرممکن است.
مداخلات درمانی اوتیسم: راهنمای جامع برای خانوادهها و درمانگران
اختلال طیف اوتیسم نیازمند مداخلات درمانی هدفمند و زودهنگام است. این راهنما به بررسی موثرترین روشهای مبتنی بر شواهد میپردازد که هم برای خانوادهها و هم درمانگران کاربردی است. مداخلات رفتاری مانند ABA (تحلیل رفتار کاربردی) و مداخلات ارتباطی مانند گفتاردرمانی از پایهایترین روشها هستند. بازیدرمانی و کاردرمانی نیز به بهبود مهارتهای حسی-حرکتی کمک میکنند.
برای کودکان کوچکتر، مداخلات زودهنگام مانند DENVER مدل نتایج چشمگیری داشته است. خانوادهها میتوانند با آموزش تکنیکهای ساده در خانه به تقویت این مداخلات کمک کنند. انتخاب روش مناسب باید بر اساس ارزیابی تخصصی و متناسب با نیازهای فردی کودک باشد. این راهنما شما را با گامبهگام اجرای هر روش آشنا میسازد.
به خاطر داشته باشید که تداوم و همکاری بین خانواده و درمانگران کلید موفقیت در مداخلات درمانی اوتیسم است. با پیگیری منظم و صبر میتوان به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت.
برخلاف مشکلات جدی در روش انجام مطالعه، لواس گزارش کرد که نتایج مشاهده شده جالب بودند. همچنین او بیان کرد که بعد از دو سال اقدام درمانی تقریباً نیمی از بچهها در گروه آزمایشی بهره هوشی عادی داشتند و به طور موثری در جریان مدرسه بدون هیچگونه حمایت اضافی رفتار کردند. هرچند، این کودکان بهره هوشی عادی داشتند و به طور موثری در جریان مدرسه بدون هیچگونه حمایت اضافی رفتار کردند. هر چند، این کودکان، بهره هوشی عادی حتی قبل از شروع اقدام درمانی داشتند و عملکرد رضایت بخششان در مدرسه میتواند با پتانسیلشان توضیح داده شود. بعلاوه، شناسایی و تفکیک اثرات تکامل دشوار است مخصوصاً وقتی که کودکان گروه کنترل با کودکان آزمایشی همتا نباشند. لواس (۱۹۸۷) در حقیقت ادعا کرد که کودکان در گروه آزمایش از اوتیسم بهبود مییابد اما معالجه نمیشود، اغراقآمیز است.
لواس سعی کرد به انتقادات وارده بر کارش پاسخ دهد و ثابت کند که یافتههای مطالعه سال ۱۹۸۷ واقعی بودند و این کار را با اجرای یک مطالعه تکمیلی در سال ۱۹۹۲ با همکاری معاونش مک اچین و اسمیت انجام داد. آنها پس از هفت سال شرکتکنندگان مشابه را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که تفاوتهای IQ همچنان ادامه دارد. هشت نفر از نه کودک با بهترین عملکرد هنوز در کلاسهای اصلی بودند؛ اما این قابلانتظار است، چون کودکانی که دارای IQ عادی بودند و به روند اصلی مدرسه توجه داشتند، دانش خود را از محیط خود به دست آوردند و با همسالانشان همکاری میکردند. بااینوجود ثابت نمیشود که این رفتارها لزوماً به ABA تعلق دارند.
گرشام و مک میلان (۱۹۹۸) محدودیتها را پذیرفتند و انتقاداتی که توسط شوپلر و همکاران اش بیان شده، ذکر کرده است که مطالعات لواس (۱۹۸۷) و مک چین و همکاران (۱۹۹۳) باید بادقت تعبیر و تفسیر شوند مسیبو (۱۹۹۳) گزارش کرد که لواس برخی رفتارها و مهارتها را که مستقیماً مربوط به اوتیسم میباشد مثل تعاملات اجتماعی و مهارتهای حسی و هوشی را ارزیابی نکرده است. بهعلاوه، ماندی (۱۹۹۳) بیان کرد که خیلی از کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا، بهره هوشی عادی دارند – حتی با حداقل اقدامات درمانی – و افزایش بهره هوشی که گاهگاهی توسط دانشمندانی مثل برین بار و لیچ (۱۹۹۳)، شینسکوف و سیگل (۱۹۹۸)، آندرسون و همکاران (۱۹۸۷)؛ فنسی و همکاران (۱۹۸۵) و هریس و همکاران (۱۹۹۱) گزارش شده است به دلیل توانائی کودک در تعامل مؤثرتر با محیط است؛ بنابراین، میتوان استدلال کرد که این شیوه ویژه امیدوارکننده و مؤثر است، چون به کودک مبتلا به اوتیسم راه درست تعامل با محیط اش را یاد میدهد و به دلیل افزایش ناگهانی بهره هوشی و ازبینرفتن اوتیسم نیست.
محدودیتهای روششناسی که ذکر شده است تا کنون مانعی برای تعمیمپذیری یافتهها به گروه کلی کودکان مبتلا به اوتیسم بوده است، شرای من (۲۰۰۰) استدلال کرد که محققان نباید از این محدودیتها در مطالعاتشان چشمپوشی کنند، بلکه باید از آنها مطلع باشند و سعی در بهبود آنها داشته باشند. همچنین او ذکر کرد که وقتی کودکان مبتلا به اوتیسم در سنین پایینتر هستند و در مداخله رفتاری اولیه شرکت میکنند فرصت بیشتری برای بهبود اساسی در خیلی از بخشهای رشدی و افزایش سطح عملکردشان دارند، این بهبود میتواند با این حقیقت توضیح داده شود که آنها مداخله را تقریباً بر مبنای روزانه دریافت میکنند ویک فرد بزرگسال صرفاً با آنها زمان را میگذراند. آنالیز رفتار کاربردی بر اساس تئوریهای یادگیری طرحریزیشده است که در آغاز قرن بیستم بهتفصیل بیان شده است و ارزش روشهای علمی در ارزیابی تأثیرپذیری را بیان میکند؟
بسیاری از روانشناسان بررسی جامعی از مطالعات رفتاری را انجام دادهاند که در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم به ارزهای رفتارهای نامناسب، مهارتهای اجتماعی، کلامی و زبان، مهارتهای خود کمکی و مهارت آکادمیک میپردازد. آنها نتیجهگیری کردند که ABA به تکنیکهای عملی رشدی برای درمان مشکلات مربوط به اوتیسم نسبت داده میشود. همچنین هال (۱۹۹۷) بررسی بیشتری از تحقیق رفتاری درباره اوتیسم را منتشر کرد و ادعا کرد سه دهه تحقیقات نشان داده است که آنالیز رفتار کاربردی طیف استراتژیهایی را پیشنهاد میکند که برای افراد مبتلا به اوتیسم تأثیر ثابت شده دارند چون آنها رفتارهای کلیشهای را کاهش میدهند و زبان و مهارتهای تقلیدی و تعاملات اجتماعی را افزایش میدهند. هرچند نمیتوان تعیین کرد که تا چه حدودی بلوغ کودکانی که در این مطالعات شرکت کردند به بهبود برخی از رفتارهایشان نسبت داده میشود.
گرین اقدامات درمانی رفتاری که برای کودکان مبتلا به اوتیسم با سن بیشتر از ۵ سال در خانههایشان، در مدارس یا در محیط آموزشی بکار گرفته میشود را بررسی کرده است. او نتیجهگیری کرد که اقدام درمانی اولیه بر اساس ABA میتواند باعث بهبود قابلتوجه، طولانیمدت، جامع و مهم در دامنه رشدی قابلتوجه برای بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم گردد. همچنین او گزارش کرد که اقدام درمانی رفتاری برای این بچهها که فاقد اقدام درمانی یا اقدامات درمانی دیگرند مؤثرتر است و این نتایج برای کودکانی که برنامه را قبل از سن ۲ یا ۳ سالگی شروع کردند بهتر هستند. هرچند، انتظار میرود کودکی که از اقدام درمانی پیروی میکند تغییرات بیشتری در رفتارش به نسبت کودکی که پیروی نمیکند داشته باشد. به همان اندازه منطقی است تصور کنیم که کودکی که هر درمانی را قبل سن ۲ سالگی شروع میکند بهبودی بهتری از کودکی که همان درمان را در سن ۷ سالگی شروع میکند دارد. علاوه بر این مشخص نیست درمان چه مدت باید طول بکشد و چه وقت باید قطع شود. روشهای ABA برای حمایت افراد مبتلا به اوتیسم حداقل با شش روش بکار میروند؛
افزایش رفتارهای مطلوب (برای مثال، پاداش، رفتارهای مطلوب در تعاملات اجتماعی را افزایش میدهد)؛
آموزش مهارتهای جدید (برای مثال، شیوههای آموزش سیستماتیک و پاداش برای آموزش مهارتهای جدید زندگی و ارتباطی و همچنین مهارتهای اجتماعی)؛
حفظ رفتارهای تسلط یافته (برای مثال، خودکنترلی میتواند به حفظ و تعمیم مهارتهای کاری کمک کند)؛
تعمیمپذیری و تغییر رفتار از یک موقعیت یا شرایط به دیگری (برای مثال، مطالعه در خانه و مطالعه در مدرسه)؛
محدودیت و اگر ممکن است حذف شرایط و موقعیتهایی که رفتارهای مخرب را بروز میدهند (برای مثال تغییرات محیط یادگیری)؛
کاهش رفتارهای مخرب (برای مثال، رفتارهای خودآزاری یا کلیشهای).
هینگن و برایسون (۱۹۷۲) بیش از ۴۰۰ مقاله تحقیقاتی درباره افراد مبتلا به اوتیسم را بررسی کردهاند که بین ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ منتشر شده است و به این نتیجه رسیدند که اقدام درمانی بر اساس رفتارگرایی پایدارترین تأثیرات را دارد. بااینوجود، آنها مشخص نکردند که مداخلات دیگر چه بوده و بر این باور بودند که رویکرد رفتاری نسبت به دیگر روشها برتر است. یافتههای مشابه توسط دی مایلر و همکاران (۱۹۸۱) گزارش شده است که بیش از ۱۱۰۰ مطالعه را آنالیز کردهاند و در دهه ۱۹۷۰ نتیجهگیری کردهاند، با گلیو و همکاران (۱۹۹۶) ۲۵۱ مطالعه را از ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ بررسی کردند و درباره تأثیرپذیری ABA در درمان اوتیسم نکاتی را ذکر کردهاند. آنها بیان داشتند که اقدام درمانی رفتاری منجر به نتایج مثبتی میشود. آنها بخشهایی از رفتار غیرعادی، زبان، مهارتهای زندگی، ثبات ارتباطی، عملکرد آکادمیک و مهارتهای اجتماعی را مطالعه کردند برخلاف این حقیقت که تعدادی از مطالعاتی که نتیجهگیری و بررسی شدند مؤثر بودند، شما باید در نظر دانسته باشید که همه آنها بهدرستی طراحی نشدهاند.
سوالات متداول:
1-مداخلات زودهنگام (قبل از 3 سالگی) چقدر مؤثرتر هستند؟
بسیار مؤثرتر! مغز کودکان در این سن انعطافپذیری بالایی دارد و مداخلات زودهنگام میتوانند مسیر رشد را تغییر دهند.
2-تفاوت مداخلات فردی و گروهی در اوتیسم چیست؟
مداخلات فردی (مثل ABA) شخصیسازی شده هستند، در حالی که مداخلات گروهی (مثل کلاسهای مهارت اجتماعی) تعامل با دیگران را تقویت میکنند.
اوتیسم چیست؟ اوتیسم یک اختلال رشدی فراگیر همراه با مشکلات اصلی در مهارتهای ارتباطی، مشکلات کاهش توجه، شناخت، حساسیت، تحرک و فرایند عاطفی است. اوتیسم بهعنوان یک اختلال نادر مطرح نمیشود چون شایعتر از سندرم داون، فیبروز کیستیک و شکلهای گوناگون سرطان در کودکان است. مرکز اوتیسم دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. خدمات تخصصی مرکز شامل کاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و باری درمانی اوتیسم، ماساژ درمانی و آب درمانی می باشد که توسط متخصصین مجرب مرکز ارائه می گردد. همچنین خدمات توانبخشی اوتیسم در منزل از دیگر امکانات این مرکز می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اختلال اوتیسم
به علت شیوع این بیماری دانشمندان حقایق اختلال طیف اوتیسم را بررسی کردند و ۳۷۰۰ مقاله بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴ منتشر کردند. کودکان مبتلا به اوتیسم رفتار وابستگی نسبت به افراد مهم مثل والدینشان را بروز نمیدهند. هرچند، شاخصترین رفتار که توسط والدین مشاهده میشود و برای تشخیص اوتیسم به کارشناسان مراجعه میکنند فقدان علاقه به مردم و سایر افراد است. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم تأخیر در مهارتهای ارتباط (برای مثال، آنها معنا و اهمیت فرایند ارتباطی را درک نمیکنند) و مهارتهای اجتماعی (برای مثال، آنها ارتباط پایدار با دیگران را ایجاد نمیکنند) را تجربه میکنند. بعلاوه، تخمین زده شده است که ۷۵ درصد کودکان مبتلا به اوتیسم کلاسیک عملکرد کمی دارند.
اوتیسم اغلب در دوران طفولیت تشخیص داده میشود و باعث پریشانی قابلتوجه والدین کودکان مبتلا و خانوادهشان میشود، درحالیکه سندرم اسپرگر و شکلهای غیرمتعارفتر از طیف اوتیسم که معمولاً تا اوایل و یا حتی اواخر کودکی تشخیص داده نمیشود ولی به همین اندازه نگرانکننده است. خیلی از والدین گزارش کردند که در ابتدا آنها احساس آرامش کردند چون بالاخره توانستند نامی برای رفتار غیرقابلپیشبینی فرزندانشان پیدا کنند؛ هرچند پس از آن والدین با تدابیر خودشان و با حداقل حمایت و راهنمایی رها شدهاند البته، در همهجا به این صورت نیست، اما در بسیاری از کشورها هیچ پشتیبانی بعد از تشخیص اختلال، از والدین صورت نمیگرفت؛ بنابراین، والدین با مجموعهای از درمانها مواجه شدند که تضمین میکنند نتیجهبخش هستند و معمولاً آنها میخواهند تا هرگونه درمان امیدبخشی را انجام دهند تا به کودکانشان در غلبه کردن به اوتیسم کمک کنند. والدین بعد از درمان کودکی را میبینند که کاملاً نرمال به نظر میرسد و معتقدند یک کودک عادی جایی پنهان است (مترجم … والدین تصور میکنند کودک پس از درمان میتواند به سطح یک کودک طبیعی دست پیدا کند) و منتظرند تا ظاهر شود؛ بنابراین، والدین به دنبال خیلی از درمانهای امیدوارکننده بهبود کامل اوتیسم هستند، هرچند، اغلب متخصصینی که با کودکان مبتلا به اوتیسم کارکردهاند میدانند هیچ درمانی وجود ندارد (هیچ درمان علمی شناخته نشده است، مترجم)؛ پزشکانی که امید به درمان قطعی دارند یا فاقد سابقه علمی هستند یا در تأثیرپذیری درمان مربوط به خصوصیات اوتیسم اغراق میکنند.
اکثر محققین با این موضوع موافق هستند که معیارها و محدودیتهایی که قرار است علوم محض را از شبه علم تمییز دهند همواره صریح و کاربردی نیستند، چون تفاوتها بیشتر کیفی هستند تا اینکه کمی باشند. درمانهایی که بر اساس اشتباهات علمی هستند اغلب توسط افراد با سازمانهایی ترویج داده میشوند که سود امالی مستقیم و ثابتی از موفقیت تجاریشان دارند. این درمانها بر اساس مدارک داستانگونه والدینی است که قادر نیستند به طور واقعی آنچه اتفاق میافتد را ارزیابی کنند. بعلاوه، بعضی از والدین ممکن است در تأثیرات مثبتی که درمان معینی روی بچههایشان داشته است اغراق کنند چون حتی جزئیترین بهبود برای آنها مهم است. برخی از درمانگران بادقت بسیار زیادی اطلاعاتی که والدین بیان میکنند و روش درمانی را که به آنها ارائه شده است؛ بر میگزینند، درحالیکه در نهایت هرگونه شواهد متضاد و انتقادی را رد میکنند؛ بنابراین با تبلیغات دهانبهدهان یا از طریق صفحات وب در اینترنت یا کتاب و اسناد چاپ شده گسترش پیدا میکنند که غیرقابلکنترل هستند و باید بادقت زیادی بررسی شوند. برخی از درمانهای بیاثر بر اساس تئوریهای بیاساس علتشناسی اوتیسم هستند برای مثال عفونت موکوس، حوادث تصادفی که با بروز اوتیسم همزمان شده است برای مثال واکسنهای دوران کودکی با تئوریهای منسوخ شده مثلاً مادرهای بی محبت از طرف دیگر دلگرمکننده است که خیلی از برنامههای مناسب برای بررسی خصوصیات رفتاری اوتیسم گسترش پیدا کردهاند و یک حالت خوشبینانه به آن اضافه شده است. این رویکردها با استفاده از روشهای تحقیقاتی علمی قابلقبول در مقابل محدودیتهای روششناسی ارزیابی شدهاند و وقتی بهدرستی اجرا شوند تأثیر آن ثابت میشود. هرچند، هیچ رویکردی بهتنهایی نمیتواند همه خصوصیات رفتاری اوتیسم را با موفقیت بررسی کند و بنابراین لازم است مؤثرترین درمانها با هم ترکیب شوند تا برای نیازهای هر فرد مبتلا به اوتیسم بهمنظور رسیدن به نتایج دلخواه سازگار شود. این روش پیشنهاد کمیته علمی و عملی انجمن روانشناسان آمریکائی است.
تمام اطلاعات معاصر و علمی اثربخشی روشهایی که در درمان ASD استفاده میشوند و در مذاکرات علمی با مجلههای علمی منتشر شدهاند را ثابت میکنند، بنابراین، احتمال دارد بسیاری از والدین و متخصصینی که با کودکان مبتلا به اوتیسم و خانوادههایشان کار میکنند به منابع اطلاعات معتبر دسترسی نداشته باشند علاوه بر این، هر فرد مبتلا به اوتیسم ممکن است علایم گوناگونی را بروز دهد که برای تشخیص مناسبترین روش درمان خیلی چالشبرانگیز است. برای مثال تغییرپذیری زیادی در واکنش به درمان پزشکی وجود دارد چنان که داروهای روانگردان در مورد یک اختلال ممکن است علایم یک فرد را تشدید کند و علایم فرد دیگر را کاهش دهد. کودکان بزرگ میشوند و تکامل مییابند و جداسازی اثرات تکامل از تأثیرات درمان سخت است؛ بنابراین اکثر والدین و معلمان وقتی که یک درمان نتیجه عکس میدهد بسیار تعجب میکنند درحالیکه آن درمان قبلاً امتحان شده است و اثربخش بوده است. به والدین و متخصصین پیشنهاد میکنم که آنها باید کاملاً از فواید و مضرات هر نوع مداخلهای که میپذیرند آگاه باشند. هر درمان، جدا از هزینه روانشناسی و مالی هزینه خودش را دارد؛ کودکان زمان با ارزششان را در درمانهای بیاساس از دست میدهند. در نهایت باید احتمال صدمه فیزیکی جدی را هم که بارها درگذشته به دلیل تجویز داروها روی داده است را هم در نظر بگیریم و سرانجام اثرات جانبی جدی را هم مدنظر داشته باشیم.
تفاوت اوتیسم خفیف و شدید در کودکان
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) در سطوح مختلفی از عملکرد قرار میگیرند که معمولاً به دو دسته خفیف و شدید تقسیم میشوند. درک این تفاوتها به والدین و مربیان کمک میکند تا حمایتهای مناسب را ارائه دهند.
1. مهارتهای ارتباطی
خفیف: ممکن است کودک بتواند صحبت کند، اما در مکالمات دوطرفه مشکل دارد یا از زبان به صورت غیرمعمول استفاده میکند.
شدید: اغلب غیرکلامی هستند یا فقط از چند کلمه محدود استفاده میکنند. ارتباط چشمی و اشاره بسیار کم است.
2. تعاملات اجتماعی
خفیف: تمایل به برقراری ارتباط دارند، اما ممکن است در فهم نشانههای اجتماعی مشکل داشته باشند.
شدید: معمولاً تماس اجتماعی بسیار محدودی دارند و ممکن است به نظر برسد که در دنیای خودشان هستند.
3. رفتارهای تکراری و علایق محدود
خفیف: ممکن است رفتارهای تکراری داشته باشند اما انعطافپذیرتر هستند.
شدید: رفتارهای کلیشهای شدید (مثل تکان دادن دستها، چرخیدن) و مقاومت شدید در برابر تغییرات کوچک.
4. نیاز به حمایت
خفیف: با کمک مناسب میتوانند در مدرسه عادی شرکت کنند و مهارتهای روزمره را یاد بگیرند.
شدید: نیاز به حمایت تماموقت در انجام فعالیتهای ساده مانند لباس پوشیدن یا غذا خوردن دارند.
5. حساسیتهای حسی
خفیف: ممکن است نسبت به صداها یا نورها حساسیت نشان دهند، اما معمولاً قابل مدیریت است.
شدید: واکنشهای شدید به محرکهای حسی که میتواند منجر به طغیانهای هیجانی شود.
سوالات متداول:
1-آیا کودکان اوتیسم میتوانند به مدرسه عادی بروند؟
بسیاری از کودکان با عملکرد بالاتر میتوانند با حمایت مناسب در مدارس عادی تحصیل کنند. برخی ممکن است نیاز به محیطهای آموزشی ویژه داشته باشند.
2-علت اصلی ابتلا به اوتیسم چیست؟
ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی مطرح است. تحقیقات نشان میدهد برخی ژنها و عوامل دوران بارداری مانند سن بالای والدین ممکن است در بروز آن نقش داشته باشند.