ارگوتراپیست مهدی صابر

رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT

رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT چیست| درمان رفتاری شناختی | مرکز اوتیسم تهران دکتر صابر|

سر فصل مطالب

برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روان‌شناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانه‌شان، بعلاوه روابط‌شان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترس‌های ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگی‌های بی نظمی در غذا خوردن را گزارش می‌کنند. درمان رفتاری- شناختی CBT از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب می‌شود: شناختی و رفتاری. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در حیطه رفتاردرمانی شناختی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. تشخیص به موقع اختلال اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، و درمان کودکان اوتیسم به صورت تخصصی در مرکز اوتیسم دکتر صابر انجام می شود.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT

رفتاردرمانی کودکان اوتیسم

برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روان‌شناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانه‌شان، بعلاوه روابط‌شان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترس‌های ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگی‌های بی نظمی در غذا خوردن را گزارش می‌کنند. درمان رفتاری- شناختی از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب می‌شود: شناختی و رفتاری. درمان رفتاری- شناختی به افرادی که روابط ضعیفی دارند و بین شرایط مشکل‌ساز و واکنش معمولی‌شان مثل ترس، افسردگی، عصبانیت، خودکشی و شکست وجود دارد، کمک می‌کند. به افراد اجازه می‌دهد تا الگوهای رفتاری معین که باعث علایم ناخواسته می‌شود را درک کنند و در آنها احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت بدون دلیل ظاهری ایجاد می‌کند یا او را به اشتباه می‌اندازد.
درمان رفتاری- شناختی با ارزیابی ماهیت و مقدار اختلال احساسی، با استفاده از خودسنجی و مصاحبه‌های کلینکی شروع می‌شود. مرحله بعدی آموزش احساسی با مباحث و تمرین‌هایی برای درک ارتباط بین شناخت، احساس، رفتار و راهی که مردم احساس‌شان را درک می‌کنند و موقعیت‌های مختلف را می‌سازند، است. مرحله نهایی بازسازی شناختی، مدیریت استرس، خودبازتابی و برنامه فعالیت فردی برای آموزش مهارت‌های شناختی جدید است. بازسازی شناختی، ادراکات مفهومی تحریف شده و اعتقادات ناکارآمد را تصحیح می‌کند. افراد تشویق می‌شوند تا مدارکی را تعیین و آزمایش کنند که موافق یا مخالف افکارشان است و درک جدید برای رویدادهای معین را می‌سازد. مدیریت استرس برای ارتقاء واکنش‌ها استفاده می‌شود که با استرس یا عصبانیت منافات دارد. فعالیت‌های شناخت خود به افراد در شناسایی حالت درونی‌شان کمک می‌کند، افکارشان مشاهده و بررسی می‌شود و خود تصویری جدید را می‌سازد. یک برنامه فعالیت فردی درجه‌‌بندی شده است که به فرد اجازه می‌دهد تا مهارت‌های جدیدی را که توسط درمانگر پیشنهاد و مورد مشاهده قرار می‌گیرد، تمرین کند.

اوتیسم و درمان رفتار- شناختی

اختلال طیف اوتیسم اغلب با علایم افسردگی و استرس مخصوصاً در مدت نوجوانی و بزرگسالی همراه است. این مشکلات معمولا با روشی بیان می‌شود که افراد اوتیستیک وقتی مشکلات را تجربه می‌کنند واکنش نشان می‌دهند. آنها ممکن است مشکلی مربوط به تردید، کنترل رفتارشان و احساس‌شان داشته باشند و آنها ممکن است مسایلی با مصرف دارو یا الکل داشته باشند. درمان‌گرهای رفتاری- شناختی عقیده دارند که اگر یک فرد راه به تفکر درباره خودش و دیگران را تغییر دهد (و آنچه در گذشته اتفاق افتاده یا آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد)، پس قادر خواهد بود در زندگی روزانه‌اش بهتر عمل کند. افراد مبتلا به اوتیسم، درست مثل بقیه افراد، به راهی فکر می‌کنند که آنها را در موقعیت‌های روزانه متوقف می‌کند، که به عنوان انحراف شناختی تعریف می‌شود. نمونه‌های انحرافات شناختی عبارتند از:
1. نوعی تفکر “همه یا هیچ چیز” (برای مثال، من باید همیشه بدون هیچ انتظاری احساس خوبی داشته باشم).
2. افکار دو قطبی (برای مثل، مردم هم بهترین دوست من یا بدترین دشمن من هستند).
3. افکار جبری (برای مثال، کارها بدتر خواهد شد مهم نیست من چکار می‌کنم).
4. نسبت نادرست (برای مثال، شخص دیگری همیشه مسئول مشکلات من است).
5. بی‌اهمیت دادن دلیل، وقتی چیزی درباره خودش تایید نمی‌شود (برای مثال، معلم‌ام بد بود. من پاسخ به سوالات ریاضی بعد از همه را مدیریت می‌کنم).
کودکان و بزرگسالان اوتیسمی با عملکرد بالا مستعد گسترش اختلال احساسی ثانوی هستند. این مسئله با سطح آگاهی درباره مشکلات مرتبط می‌شود که آنها در مشارکت جامعه‌شان، بعلاوه شناسایی و مدیریت احساس‌شان با آن مواجه هستند. درمان شناختی- رفتاری می‌تواند راهی که یک فرد اوتیسمی با عملکرد بالا فکر و با احساس مثل عصبانیت، غمگینی یا استرس عمل می‌کند، تغییر دهد. درمان نقص شناختی، نابالغی، پیچیدگی و عدم تاثیرپذیری افکار و انحراف شناختی، افکار عملکرد ناقص و فرضیه‌های نادرست را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

آموزش عاطفی

فرد اوتیستیک می‌آموزد که احساسات در طول طیف شدت، تجربه و بیان شخصی تجربه می‌شود. بعد او برای یادگیری تشخیص درجه احساس‌اش برای خودش و دیگران از علائم بیولوژیکی از طریق رفتارها راهنمایی می‌شود. این بعد درمانی خیلی برای افراد اوتیسمی که در تجربه طیف و استمرار تجارب احساسی و حالات مشکل دارند با ارزش است. یک برنامه آموزشی طراحی شده است که مستقیما روی یک احساس مثبت یا بعدی که زندگی روزانه را تحت تاثیر قرار می دهد تاکید دارد. درمان‌گران باید تعیین کنند که او و افراد اتیستیک هر لغت که استفاده شده است را درک می‌کنند تا موقعیت احساسی ویژه را با همان روش توصیف کنند. درمان‌گران می‌توانند درجه احساس را استفاده کنند، جاییکه افراد اتیستیک می‌توانند گزارش کنند که او لغت یا کامنتی را قرار می‌دهد. افراد اتیسمی ممکن است عبارات زیادی را بکار ببرند. بطور مثال من می‌خواهم خودم را بکشم تا سطح متوسطی از احساس بد را بیان کند. آموزش مهارت‌های حس مشترک، کدهای رفتارهای اجتماعی، مهارت‌های دوستی و حل مشکل آموزشی است.

رفتاردرمانی شناختی اوتیسم cbt

سوال بحث
نوجوانان اتیستیک احتمالاً احساس یاس دارند چون نمی‌توانند رابطه دوستی را شکل دهند. چگونه می‌توانید درجه احساس را استفاده کنید تا به او کمک کند تا مشکلاتی را بشناسد که در ایجاد و حفظ دوستی حقیقی مواجه است؟ چه موارد دیگری کار خواهید کرد تا توانائی‌اش برای ایجاد دوستی را بهبود دهید؟

بازسازی شناختی

بازسازی شناختی به افراد اوتیسمی با عملکرد بالا امکان می‌دهد تا اشتباهات، درک و عقاید ناکارآمد و تحریفی‌شان را اصلاح کنند. این شیوه شامل چالش‌ها و سوالات افکارشان با اثبات منطقی و عقلانی احساسات می‌شود. اولین مرحله اثبات ایجاد می‌شود. افراد اوتیسمی می‌توانند فرضیه‌های نادرستی درباره موقعیت و نتایج بعلاوه اهداف دیگران ایجاد کنند. آن‌ها تمایل دارند تا موقعیت‌ها را لفظی اهداف دیگران ایجاد کنند. آن‌ها تمایل دارند تا موقعیت‌ها را لفظی تعبیر کنند و می‌توانند از یک توصیه عادی تفسیر بد برداشت کنند. به طور مثال دختر نوجوان اوتیسمی که در مدرسه شنیده است برخی همسالان می‌گویند دختر باید لاغر باشد تا محبوب شود بعد او گرسنگی می‌کشد تا مقدار زیادی از وزن‌اش را از دست بدهد و این تلاشی برای پذیرش از طرف همسالان‌اش است. درمان‌گران باید افراد اوتیسمی را تشویق کنند تا افکار قابل انعطاف‌تری بدست آورند و با استفاده از نظرات نجات بخش مثل شوخی می‌کنی؟ یا من نمی‌فهمم منظورت چیست توضیحی بخواهند. نظرات مشابه می‌تواند ایجاد شود تا افراد اتیسمی که به صورت نادرستی به یک نظر واکنش نشان می‌دهند را حفظ کنند (برای مثال، متاسفم که شما رو اذیت کردم یا ببخشید، چکار باید بکنم؟). خیلی از افراد اتیستیک مشکلاتی با اختیار دارند، چون آنها ممکن است فقط دیگران را سرزنش کنند و نقش خودشان در یک رویداد را قبول ندارند. آن‌ها برخی افراد را انتخاب می‌کنند که مسئول هر چیز که اتفاق می‌افتد در نظر بگیرند. آن‌ها درک سختی از زمان دارند و همچنین در واقع گرایی هر رویداد مشارکت می‌کنند. از طرف دیگر، آن‌ها می‌توانند خودشان را در نظر بگیرند تا مسئول هر چیزی باشند و عزت نفس پایین، نگرانی و گناه را تجربه کنند. همچنین درمان‌گر می‌تواند به آنها کمک کند تا مجموعه واکنش‌های فیزیکی و گفتاری را توسعه دهند.
تکنیک‌های آرامش کلاسیک می‌تواند استفاده شود تا به کودکان در مدیریت استرس کمک کند. بزرگ‌ترین منبع استرس معمولا اجتماعی شدن است و درمان‌گر باید با کمک کودک موقعیت‌های اجتماعی را که فکر می‌کند آسیب پذیر است، مشخص کند. منبع رایج استرس در زمان استراحت است، جاییکه کودک ممکن است به کتابخانه پناه ببرد تا نقاشی کند یا در فعالیتی مشارکت کند که او را خوشحال می‌کند و اجتماعی شدن‌اش را بهبود نمی‌دهد. کودکان اوتیسمی زمان بیشتری برای توضیحات فرایند شناختی و استراتژی‌های جدید نیاز دارند. آنها یک شیوه ساختاری واضح کوتاه‌تر اما تکرر درمان و جلسات آموزشی نیاز دارند. توصیه می‌شود نکات اصلی چاپ شده یا کتبی برای کودک ایجاد شود که بتواند ببیند، تمرین کند و در شروع هر جلسه جدید بررسی شود. درمان‌گر باید در تماس منظم با کودک باشد تا درستی و اعتبار توصیه رویدادها و استراتژی‌هایی که به کار برده است را تضمین کند.
هار (1997) گزارش کردکه فرد اتیستیک 26 ساله که افسردگی شدید و رفتار خودآزاری داشت در 15 جلسه درمانی شرکت کرد. بعد از پایان درمان آنها کاهش سطح افسردگی و خودزنی را مشاهده کردند. هر چند، مشخص نیست که ابعاد مداخله منجر به بهبود مشاهده شده، گردیده است. ریون و هپبورن (2003) VBT را برای یک دختر 7ساله اوتیسمی اعمال کردند که علایم وسواس فکری عملی داشت و شش ماه بعد از پایان درمان بهبود چشمگیری پیدا کرد. یافته‌های مشابهی برای دختر 12 ساله اوتیستیک و اختلال وسواس فکری عملی (OCD) گزارش شده است. تقریبا دو سوم گروه کودکان اتیستیک و اختلالات اضطرابی در یک برنامه CBT خانوادده محور شرکت کردند و معیارهای تشخیص اختلال اضطراب بعد از سه ماه در آنها دیده نشد. کاهش سطح اضطراب بعد از CBT هم توسط ریوان و وود گزارش شده است. تغییرات در توانائی رفتارهای ویژه اجتماعی کودکان اتیستیک برای مثال، به اشتراک‌گذاری (و مهارت‌های اجتماعی) برای مثال، مشارکت گروهی (را بروز می‌دهد که بعد از CBT ثبت شده است).
TEACCH در برنامه‌اش با CBT ترکیب و ادغام می‌شود، چون لکنت زبان ناگهانی کودکان در ارتباط با اختلالات احساسی خیلی موثر در نظر گرفته می‌شود وقتی با آموزش درست و درمان‌گران حساس اجرا شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.