اختلال طیف اوتیسم، موقعیتی است که رفتارهای فرد، روابط اجتماعی و تعامل او با سایرین را تحت تاثیر قرار می دهد. این شرایط شامل بیماری های مختلف از جمله سندرم آسپرگر است. باید گفت که هیچ درمان قطعی برای بیماری اوتیسم وجود ندارد، اما چندین روش می تواند به بهبود عملکرد اجتماعی، یادگیری و کیفیت زندگی کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم کمک کند. به یاد داشته باشید که اوتیسم، یک شرایط طیف محور است. برخی از افراد ممکن است نیاز به درمان کمی داشته باشند یا نیاز به درمان کمتری داشته باشند در حالی که سایرین ممکن است حتی نیاز به درمانهای تهاجمی داشته باشند. یک درمان اساسی و مهم در طیف اوتیسم کاردرمانی ، گفتار درمانی کودکان اوتیسم می باشد که موجب بهبود شرایط زندگی این کودکان می شود. مرکز توانبخشی اوتیسمدر زمینه تشخیص و درمان اوتیسم فعالیت می نماید. دکتر صابر با فراهم آوردن امکانات پیشرفته و مفید در مجموعه توانبخشی اوتیسم به بهبود مهارت های ارتباطی کودکان اوتیسم و پیشرفت روند یادگیری کودکان کمک می کنند.
همچنین جالب است بدانیم که تعداد زیادی از پژوهش ها در مورد درمان اوتیسم، روی کودکان تمرکز دارند. این بدین علت است که تحقیقات پیشنهاد کرده اند که درمان زمانی که قبل از سه سالگی آغاز شود، موثرتر خواهد بود. تا امروز، بسیاری از درمان هایی که برای کودکان طراحی شده اند می توانند به بزرگسالان نیز کمک کنند. یکی از بهترین مراکز درمان اوتیسم در تهران، مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر می باشد.
درمان اوتیسم در خانه
محققان سه دسته گسترده از درمانها را در نظر داشتهاند. مداخلات شامل برنامههایی است که سعی دارد گرایشات مبتلا به اوتیسم را در کودکان با سن زیر 2سال، مورد بررسی قرار دهد. بهطور کلی، این مطالعات که از بازیدرمانی مبتنی بر تشویق به زبان و مهارتهای اجتماعی استفاده میکند.
بهترین زمان درمان اوتیسم
تحقیقات بسیاری نشان میدهند که تشخیص و مداخلهی زودهنگام برای اوتیسم میتواند اثر قابل توجهی بر رفع علائم و ایجاد مهارتها در کودک داشته باشند. اختلالات طیف اوتیسم بعضاً قبل از سن 2 سالگی در کودک تشخیص داده میشوند. کودکانی که روند رشد آنها تا 2 سالگی طبیعی است نیز ممکن است از این سن به بعد علائم اوتیسم را نشان دهند.
مداخلات زودهنگام قبل از سن مهدکودک و در ۲ تا ۳ سالگی شروع میشوند. در این دوره مغز کودک هنوز در حال شکل گیری بوده و با داشتن انعطاف پذیری بیشتر نسبت به سنین بالا، به شکل بهتری میتوان آن را تغییر داد. به دلیل همین انعطاف پذیری، تأثیر عمیق تر و طولانی مدت درمان در سنین پایینتر بیشتر خواهد بود. مداخلات زودهنگام نه تنها شروع خوبی برای کودک خواهند بود، بلکه به او کمک میکنند تا به حداکثر تواناییهای بالقوهی خود دسترسی پیدا کند. این ثابت شده است که هر چقدر کودک زودتر تحت درمان قرار بگیرد، شانس او برای پیشرفت و یادگیری بیشتر خواهد بود. در واقع توصیه میشود که مداخلات رشد و رفتار به محض تشخیص اوتیسم و یا در زمانی که شک زیادی برای اوتیسم وجود دارد آغاز شوند.
آیا اوتیسم درمان دارد
همانند سایر انواع اختلالات عصبی روانشناختی، اوتیسم نیز درمان خود را دارد که شامل موارد زیر است:
رفتاردرمانی( دادن پاداش برای آموزش رفتارهای مناسب)
بازی یا توسعه درمانی( استفاده از فعالیت های مبتنی بر بازی برای ایجاد ارتباطات احساسی و ارتباطی)
دارودرمانی( گاهی از اوقات برخی از داروها را می توان برای درمان نشانه هایی همچون اضطراب و اختلال خلق و خوی مرتبط با اوتیسم به کار برد)
گفتاردرمانی( با اوتیسم خفیف، گفتاردرمانی معمولا مرتبط با مهارت های گفتاری و زبان بدن است)
کار درمانی( اغلب برای مشکلات حسی و حرکتی مفید است)
درمان فیزیکی( بیشتر کودکان اوتیسمی ممکن است تن عضلانی کمی داشته باشند)
جدیدترین درمان برای اوتیسم
یکی از جدیدترین درمان های شناخته شده برای بهبود وضعیت کودکان اوتیستیک روش درمانی(ΑΒΜ) می باشد.
روش آنت بنیل رویکردی علمی مبتنی بر یادگیری است، با تمرکز بر مغز کودک و توانایی های قابل توجه مغز که می تواند منجر به یادگیری، تغییر و رشد در تمامی کودکان شود، هرچند که آنها دارای نیازهای خاص باشند. این درمان توضیح روش درمانی است برای بیدار شدن مغز کودک و رشد آن و تبدیل محدودیت ها به قدرت و توانایی. در واقع از طریق آگاهی کودک از تمامی حرکات بدن و محیط اطراف و داده های حسی از محیط، اطلاعات لازم برای شکل گیری ارتباطات عصبی جدید و نهایتاً رشد مغز را ایجاد می کنند. آنت بنیل به واسطه ملزومات خود و دیدگاه حرکت عصبی(حرکات آرام و ملایم همراه با آگاهی )روش خود را تدوین نمود. روش آنت بنیل استفاده از حرکات ساده، آرام است. تازه ترین پژوهش های مغز نیز از این روش حمایت می کنند.
بهترین کشور برای درمان اوتیسم
در خصوص انتخاب بهترین کشور برای درمان اوتیسم ، یکی از ابهامات اینجاست که بیمه های خدمات درمانی تا چه اندازه نیاز این بیماران را تحت پوشش قرار می دهد و اساسا چنین بیمه ای در ایران وجود دارد؟! پاسخ به صراحت منفی است و متاسفانه خانواده های بیماران زیادی درگیر هزینه های بسیار سنگین درمانی و مشکل نبود بیمه هستند! اما آیا در کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، آلمان و… وضعیت به همین گونه است؟
براساس روزنامه واشنگتون پست، از هر 45 آمریکایی یک نفر به اوتیسم مبتلا است و بالغ بر 6 میلیون نفر در این کشور مبتلا به اوتیسم و بیماری های مشابه جسمی و حرکتی هستند.
همچنین هزینه یک فرد با بیماری ASD بدون داشتن معلولیت فکری 1.4 میلیون دلار در ایالات متحده و 0.92 میلیون پوند (1.4 میلیون دلار) در انگلیس بود. باید توجه داشت که هزینه های درمانی برای بزرگسالان بسیار بیشتر از کودکان است.
اما بنابر پاسخ های دریافتی از مراکز خدمات درمانی اوتیسم در آمریکا، نتایج درمانی این کودکان در بخش دولتی آنچنان چشمگیر نمی باشد.همچنین در انگلستان هم انجمن ملی اوتیسم، امکانات و خدماتی را به شکل مجانی برای بیماران فراهم می آورد. اما این کودکان به صورت تخصصی از امکانات درمانی کافی بهرمند نمی گردند.
هزینه های جاری طیف اوتیسم بیش از دو برابر هزینه های سکته قلبی و فشار خون بالا است و با هزینه های دیابت برابری می کند. هرچند که سازمان بهزیستی در سالهای اخیر تلاشهای جدی برای تقبل بیشتر هزینه های درمانی نموده ولی همچنان به علت تحت پوشش بیمه نبودن هزینه های درمانی این کودکان از جمله کاردرمانی، گفتاردرمانی، بازی درمانی، رفتار درمانی و…. بار سنگینی بر دوش والدین است.
سوالات متداول:
1-آیا اوتیسم با افزایش سن بدتر می شود؟
خیر، اوتیسم یک بیماری پیشرونده نیست. با مداخلات مناسب، بسیاری از افراد بهبود عملکردی پیدا می کنند
2-آیا موسیقی درمانی در اوتیسم واقعاً تأثیر دارد؟
بله، موسیقی درمانی می تواند در بهبود ارتباطات، بیان احساسات و کاهش اضطراب بسیار مؤثر با
اوتیسم با مشکلات ارتباطی مشخص شده است که مبادله پیام بین افراد، اظهار نیازها، اشتراک گذاری ایدهها، افکار و احساسات را دربرمیگیرد. معمولاً ارتباطات از طریق زبان نوشتاری یا گفتاری ابراز میشوند. افراد ارتباطات را در زمینههای اجتماعی استفاده میکنند و لذت از گفتگوی دو طرفه ناشی میشود، کودکان اتیسمی در کشف قدرت و لذت ارتباطات اجتماعی مشکلاتی دارند، در حالی که آنها تمایل به یادگیری از طریق ابزارهای بصری دارند که به آنها در درک و استفاده از فرایند ارتباطات کمک میکند. مرکز کاردرمانی ، گفتار درمانی کودکان اوتیسم در حیطه تشخیص و درمان اوتیسم فعالیت می نماید. مرکز توانبخشی اوتیسمدکتر صابر به بهبود مهارت های ارتباطی کودکان اوتیسم و پیشرفت روند یادگیری کودکان کمک می کنند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تمپل گرندین توضیح میدهد که فرد اتیستیک از طریق تصاویر فکر میکند و لغات از نظر او یک زبان خارجی به نظر میرسند افرادی که بصری فکر میکنند با حمایت بصری کمک میشوند و TEACCH تشویق به استفاده از ساختار بصری برای کاهش استرس و پیشرفت یادگیری تعبیر محیط قابل درکتر برای افراد اتیسمی میکند، محرکهای بصری میتواند به افراد اوتیسمی در درک دنیا و افراد دیگر به علاوه برخی ابعاد فرایند ارتباطی کمک کند.
ابزارهای بصری میتوانند برای همراهی یا تسهیل گفتار استفاده شوند و به کودک اوتیسمی در درک اطلاعات کلامی کمک میکنند. همچنین آنها میتوانند به کودک بیکلام کمک کنند تا یاد بگیرد چگونه نیازهایش را با خواستن چیزی که میخواهد اظهار کند. ابزارهای بصری انتخاب شده، با نیازهای هر فرد تعیین میشود، اشیا، تصاویر، سمبلهای بصری و لغات نوشتاری هستند. سادهترین ابزار بصری رشد، خود اشیا هستند که سه بعدی میباشند؛ اما چون گاهی برای کودک غیرممکن است تا همه اشیایی را که میخواهد یا نیاز دارد، با خود حمل کند، بعضی وقتها ممکن است او تصاویر، سمبلها و لغات را به کار ببرد. چون افراد اوتیسمی توجه بیشتری به جزئیات به نسبت کل میکنند با تعمیم پذیری مشکل دارند، آنها اگر تصویری که به کار میبرند به وضوح شی واقعی را به تصویر نکشد ممکن است گیج شوند. بنابراین بهتر خواهد بود تا تصاویری استفاده شود که اشیا واقعی را که در محیط کودک پیدا میشود ترسیم کنند (برای مثال ماشین خانواده نه تصویر هر ماشینی). علاوه بر این شما میتوانید برچسبها یا بستههایی از اشیا را به جای استفاده از تصاویر به کار ببرید که کودک دوست دارد (برای مثال بستهبندی بیسکویت یا شکلات).
استفاده از تصاویر در آموزش اوتیسم در کودکان
باید بیان کنم زمانی که برخی کودکان اوتیسمی میتوانند کلمات نوشتاری را سادهتر از لغات گفتاری تشخیص دهند، استفاده از سمبلهای بصری با همراهی لغات نوشتاری چاپ شده با حروف کوچک توصیه می شود. این کار میتواند هم به کودک اوتیسمی و هم به بقیه افراد کمک کند تا سمبل را درک کنند. ضروری است که همه شما از لغت یکسان وقتی به یک شی اشاره میکنید استفاده کنید تا کودکی که هنوز تعمیم پذیری دانشاش را یاد نگرفته گیج نشود (برای مثال، «گربه» نباید «بچه گربه» نامیده شود). بیشتر افراد میتوانند به آسانی سمبلهای بصری را در مقابل علایم مشاهده و درک کنند (مخصوصاً اگر آنها با توضیحات نوشتاری همراه باشند) که به طور مؤثری فقط توسط آنهایی که زبان اشاره را آموزش دیدهاند استفاده میشود.
در ابتدا، باید کودک اوتیسمی سمبل بصری را به شی نشان داده شده از طریق فرایند نام گذاری مرتبط کند: ارتباط سمبل به یک شی یا مکان که نشان داده شده است (مثلاً شکلات یا توالت). به محضی که کودک توانست سمبل را به شی واقعی (یا مکان) ربط دهد، شی مشابهی میتواند در یک فاصله کوتاه از شی واقعی نشان داده شود، طوری که والد یا مراقب میتواند سمبل را نشان دهد و در همان زمان به او بگوید برو و بیاور یا کجا میروی. بنابراین، این سمبل میتواند جدایی از شی واقعی که نشان داده شده به کار رود. سرعتی که سمبلهای جدید معرفی میشوند از فردی به فرد دیگر متغیر است، اما مهم است که ابتدا اشیایی را به کار ببرید که دارای انگیزه برای کودک اوتیسمی باشد و برای درک علایم معین قبل از این که شما سمبل جدید را ارائه کنید منتظر بمانید. اگر شما سمبلهای زیادی همزمان معرفی کنید، ممکن است باعث افزایش حجم شده و کودک ممکن است گیج شود و قادر نباشد به درستی از آنها استفاده کند.
شارلوپ – کریستی و همکاران (2002) تأثیر روش های رفتاردرمانی را روی سه پسر اوتیسمی بین سن 3 – 12 سال مطالعه کردند و کاراییاش در رشد کلامی در مدت بازی و در زمینههای تحصیلی را آزمایش کردند. هر سه پسر تواناییشان برای صحبت بهبود یافت، در حالی که رفتارهای ارتباطیشان افزایش و رفتارهای مشکلسازشان کاهش پیدا کرد. کراویتز و همکاران (2002) نقش این روش را در افزایش مهارتهای ارتباطی خود به خود یک دختر 6 ساله اوتیسمی در خانه و مدرسه مطالعه کردند. او وقتی روش های رفتاردرمانی را به کار برد شروع به رشد گفتار خودانگیخته کرد و تلاشهایش برای تعامل اجتماعی افزایش پیدا کرد. لیدل عنوان کرد که با 21 کودک اوتیسمی آزمایش شده است که پیشرفتهایی در توانایی ارتباطیشان نشان داده شده است. مطالعات اخیر دیگر گزارش کردند که کودکان اوتیسمی که با استفاده از رفتاردرمانی آموزش دیدند بهبود را نه تنها در زبان بلکه در بازی و در شروع ارتباطات و تعاملات دوتایی بین دانش آموزان و کارکنان آموزشی نشان دادند. یوکویاما و همکاران استدلال کردند که با آموزش رفتاردرمانی کودکان بیکلام اتیستیک شیوه ارتباطی قبلی خود شامل قاپیدن، گریه کردن و رسیدن را با رفتار مناسب مبادله عکس، جایگزین کردند.
یکی از مشکلات والدین و کودکان اوتیسم در محیط مدرسه ایجاد ارتباط مناسب با همسالان خود می باشد. ذکر این مسئله قابل اهمیت است که کودکان عادی در حال رشد به نظر از تعامل با کودکان اوتیسم و کودکانی که با اختلالات دیگر سود میبرند، از این رو آنها یاد میگیرند تا آنها را بپذیرند و حمایت کنند. کودکان طبیعی می فهمند که کودکان اتیستیک معمولاً مسئول رفتارهای نادرستشان که به نظر خارج از کنترلشان میرسد نیستند. چگونگی برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی کودکان اوتیسم نکته ایست که باید در روند درمان کودکان اوتیسم در جلسات گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم آموزش داده شود. رفتار درمانی و بازی درمانی به صورت گروهی این کودکان را برای ورود به مدرسه و تعامل اجتماعی صحیح آماده می نماید. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر دکتر صابر با ارائه خدمات توانبخشی اوتیسم به صورت تخصصی در زمینه رفتاردرمانی اجتماعی و بازی درمانی می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مشکلی که میتوان مشاهده کرد این است که خیلی از کودکان عادی در حال رشد که در حلقه مشارکت نمیکنند ممکن است عدم رضایتشان را ابراز کنند و بپرسند چرا آنها نمیتوانند اعضای فعال گروه باشند. برخی از آنها ممکن است احساس عدم پذیرش را ابراز کنند و مصراً بخواهند در کلاس بمانند و جلسه را مشاهده کنند. این مشکل میتواند با ایجاد یک حلقه موازی که در طی ساعات مدرسه بدون ورود کودک اوتیستیک، حل شود؛ یا شما میتوانید کودکان طبیعی را که اعضای حلقه هستند را به نوبت مشارکت دهید طوری که همه آنها بتوانند فرصت شناخت کودکان اتیستیک را داشته باشند. همچنین، بهبود رفتار محرک کودک اتیستیک مسئولیت گروه کوچکی از همسالان نیست بلکه مسئولیت کل کلاس است. هر چند، مهم است که با کودکان اتیستیک که به صورت منفی به تغیییرات واکنش نشان میدهند خیلی دقیق و محتاط باشیم و نمیتوانیم آنها را به آسانی قضاوت کنیم.
ذکر این مسئله قابل اهمیت است که کودکان عادی در حال رشد به نظر از تعامل با کودکان اتیستیک و کودکانی که با اختلالات دیگر سود میبرند، از این رو آنها یاد میگیرند تا آنها را بپذیرند و حمایت کنند. کودکان طبیعی فهمیدند که کودکان اتیستیک معمولاً مسئول رفتارهای نادرستشان که به نظر خارج از کنترلشان میرسد نیستند. فردریکسون و تورنر (2003) ادعا کردند که حلقه دوستان وقتی به درستی اجرا شود، توجه را از کودک اوتیسمی دور میکند، بنابراین خطر بدنامی و نگرانی که توسط شوتون (1998) بیان شده، کاهش پیدا میکند.
همچنین این نکته قابل تأکید است که موفقیت این مداخله و نیز بیشتر شیوههایی که در این کتاب ارائه شده است به خاطر علاقه و فداکاری معلمان و کودکان در حال رشد شکل گرفته است. بهتر است پسران و دخترانی برای عضویت در حلقه انتخاب شوند که تواناییهای مختلفی دارند، طوری که کودک اتیستیک برجسته نباشد.
علاوه بر این، کودکان اتیستیک وقتی آنها در فعالیتهایی مشارکت میکنند که با آن آشنا هستند و به توجه کمتری نیاز دارد بهتر ارتباط برقرار میکنند. بنابراین، زمانی که هدف این حلقه آموزش مهارتهای جدید نیست بلکه تمرین ارتباط با همسالان است لازم است تا فعالیتهایی پیشنهاد شود که برای کودک اتیستیک آشنا است. این مسئله چالش خیلی مهمی برای معلم است، که به صورت گسترده پذیرفته شده است که کودکان اتیستیک به آسانی تحریک نمیشوند و نمیتوانند توجهشان را برای یک مدت طولانی حفظ کنند. بنابراین، بهتر است کودک اوتیسمی تشویق به انتخاب اسباب بازیهایی بشود که استفاده خواهد کرد یا فعالیتهایی که در مدت اقدام درمانی انجام خواهد داد. این مسئله تا حدی حالت مثبتشان و مشارکت فعالشان در حلقه را تضمین خواهد کرد.
فواید تعاملات اجتماعی کودک اوتیسم
کالابرس و همکاران (2007) با معیارهای کیفی فواید حلقه دوستان برای مشارکت اجتماعی دانش آموزان ناتوان را بررسی کردند و از والدین و متخصصین جستجو کردند و فهمیدند که:
(1) از خود بیگانگی و ناهمبستگی بین والدین کودکان ناتوان کاهش یافته بود؛
(2) شرکت کنندگان گزارش کردند که مشارکت افزایش پیدا کرده که در تجربه قابل تغییر طبقهبندی شد؛
(3) اقدام درمانی شرایط اکولوژیکی برای مشارکت اجتماعی دانش آموزان ناتوان ایجاد کرد؛
(4) منابع اضافی حلقه دوستان ممکن است واقعاً کنترل شود تا قدرت نفوذ را افزایش دهد.
مسئلهای که توجه خاصی را طلب میکند این موضوع است که کودکان اتیستیک اغلب ارتباط با همسالان را آغاز نمیکنند، حتی وقتی آنها عملکرد بالا دارند و میتوانند به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند. آنها برای نزدیک شدن به همسالان و حفظ تعامل مشکل دارند. بنابراین احتمال دارد که حلقه دوستان برای این کودکان چارچوبی را نشان دهد که آنها برای آغاز و ارتباط با فرد دیگر به آن نیاز دارند. ساختار حلقه ممکن است امنیت و محیط قابل پیشبینی را نشان دهد، جایی که به کودکان اتیستیک فرصتی داده میشود تا مشاهده کنند و رفتار همسالانشان را تقلید کنند و به عنوان مدلهای رفتاری عمل کنند. هر چند، ضروری است مطمئن شویم که مهارتهای مورد نیاز به افراد و محیطهای دیگر تعمیم داده میشود.
همچنین این نگرانی توسط سمپون – شوین و همکاران (1998) بیان شده است، که بیان میکنند تکنیکهایی مثل حلقه دوستان به اندازه کافی نقصهای اجتماعی کودکان اتیستیک را بررسی نکرده است. رابطههایی که ایجاد میشوند متقابل نیستند، از این رو کودکان اتیستیک حمایت دائمی و کمک از طرف همسالانشان دریافت میکنند، بنابراین توجه کافی به چارچوب کلی آموزشی نمیشود. همچنین شما نیاز به بررسی دارید که آیا همسالانشان در حال رشد معمولی که قسمتی از حلقه هستند یاد گرفتهاند به صورت مؤثری با کودکان اوتیسم تعامل برقرار کنند؛ همسالان دیگر هنوز نمیدانند چگونه رفتار کنند.
پارامتر مهم دیگر که باید بیان کنم این است که توجه کودکان اتیستیک ممکن است بهم بریزد اگر حلقه همان طور که ناگهان شروع شده متوقف شود. آنها ممکن است احساس کنند که به خاطر کار اشتباهی که انجام دادهاند تنبیه شدهاند و همه دوستانی که به تازگی پیدا کردهاند را از دست دادهاند. بنابراین، معلم یا درمانگر که مسئول اقدام درمانی است باید به کودک توضیح دهد که چرا حلقه باید متوقف شود و دوباره به او اطمینان بدهد که او فرصت خواهد داست با دوستاناش در محیطهای دیگر برای مثال در مدت زمان حلقه یا در مدت تفریح تعامل برقرار کند. وقفه ناگهانی و غیرقابل توضیح یک کار روتین ممکن است برای کودکان اتیسمی که وابسته به پیشبینی محیط پیرامون هستند خیلی مشکلساز باشد.
فردریکسون و همکاران (2003) گزارش کردند که ضرر حلقه دوستان این است که زمان کافی برای آموزش مهارتهای شناختی و تحصیلی اختصاص نمیدهد. هر چند، این برنامه آموزشی باید تأکید بیشتری روی بعد اجتماعی رشد داشته باشد، که به همان اندازه مهم است. کودکان اتیستیک توانایی دارند تا مهارتهای اجتماعی را یاد بگیرند و تمرین کنند که به آنها کمک خواهد کرد محبوبتر و اجتماعیتر، آرامتر شوند. بنابراین، ضروری است که برنامههای مهارتهای آموزشی در پیش دبستانی و آموزش ابتدایی گنجانده شود.
حلقه دوستان اقدام درمانی است که با هدف ایجاد رابطه دوستانه برخلاف نام گمراه کنندهاش نیست، اما مهارتهای ارتباطی کودکان اتیستیک را توسعه و بهبود میدهد که ممکن است برای به دست آوردن دوستانی رشد کنند. جیمز و لیدن (2008) نوشتند که حلقه دوستان به کودک محصور و منوزوی و یا جدا میتواند کمک کند تا تعاملات اجتماعی با همسالان را آغاز و مشارکت کند. این مطالعات ویتاکر و همکاران (1998) و کالیوا و اورامیدیس (2005) تأثیرپدیری اقدام درمانی در بهبود مهارتهای اجتماعی کودکان اتیستیک که در حلقه دوستان شرکت میکنند را نشان میدهند. هر چند، بارت و رندال (2004) گفتند که مطالعات بیشتری برای کشف این تأثیرپذیری لازم است. مطالعات بعدی باید شامل شرکت کنندگان بیشتر و تعمیم مهارتهای اجتماعی به دست آمده در همه محیطها باشد. برای مثال، فردریکسون و همکاران (2005) تأثیرات اقدام درمانی در محیطهای دیگر را بعد از پایان ارزیابی کردند.
همچنین شما باید بدانید که هدف اصلی حلقه دوستان کمک به همسالان است تا مشکلات اجتماعی را که کودک اوتیسمی تجربه میکند درک کنند؛ اگر شما این محیط را اصلاح کنید، کودکان قادر خواهند بود به این نیازها برسند. هر چند، شما باید همزمان مهارتهای اجتماعی کودکان اتیستیک را تقویت کنید، به طوری که آنها حتی در محیطهایی که مردم به شرایطشان حساس نیستند بتوانند نقش داشته باشند. از این رو اطلاع و آمادهسازی محیط برای پذیرش کودکان اتیستیک همیشه ممکن نیست، شما باید کودک را با مهارتهای پایه که برای مقابله با چالشهای اجتماعی با آنها روبهرو میشود، تجهیز کنید. در نهایت، باید بیان کند که چرخه دوستان باید هم قبل یا دقیقاً بعد از مشارکت کودک اتیستیک در مدرسه به کار گرفته شود، طوری که او احساس منفی را تجربه نکند و توسط همسالانش تحقیر نشود. پیشگیری بهتر ار درمان است. در دهه گذشته، مطالعات محدودی درباره چرخه دوستان در مقایسه با داستانهای اجتماعی وجود داشته است. این مسئله ممکن است به دلیل این حقیقت باشد که اقدامات درمانی مشابهای وجود دارد که نام متفاوتی را به کار میبرند برای مثال کارتر و همکاران (2004) آن را کلوب دوستی نامیدند.
رفتارهای خودانگیزشی مثل تکان دستها (شبیه پر و بال زدن)، چرخش به جلو و عقب و زل زدن به اجسام چرخنده، فعالیتهای تکراری هستند که غالباً مرتبط با اوتیسماند، اما در تشخیصهای دیگر نیز به چشم میخورند. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. تشخیص علت حرکات کلیشه ای در کودک اوتیسم( بال بال زدن اوتیسم) توسط دکتر اوتیسم انجام میگیرد و روند درمان کودکان اوتیسم بسته به شدت علائم و مشکلات آنان طراحی می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رفتارهای خودانگیزشی مثل تکان دستها (شبیه پر و بال زدن)، چرخش به جلو و عقب و زل زدن به اجسام چرخنده، فعالیتهای تکراری هستند که غالباً مرتبط با اوتیسماند، اما در تشخیصهای دیگر نیز به چشم میخورند. همانطور که تمپل گرندین موکدا به آن اشاره کرده است، همه رفتارهای تکراری، انگیزشی نیستند، پس این نکته بسیار حائز اهمیت است که منبع و منشأیی که در پشت رفتارهاست را تشخیص دهیم:
رفتارهای انگیزشی: این رفتارها راهی جهت تسکین یافتن کودک توسط خودش است و مسبب ایجاد تعادل دوباره احساس در کودک میشود. متأسفانه، اگر به کودک در تمام طول روز اجازه انجام فعالیتهای انگیزشی داده شود، دیگر یادگیری اتفاق نخواهد افتاد چرا که ورودیهای مغز کودک برای گرفتن ارتباط و اطلاعات خارج بسته میشود.
حرکات غیر اداری: این حرکات میتوانند مشابه حرکات انگیزشی باشند اما ممکن است به دلیل سندروم تورت یا ترادیو و یا به دلیل داروهای آنتیسایکوتیک مثل ریسپریدون، سروکوئل یا ابیلفای ایجاد شده باشند. آسیب عصبی (گاهی دائمی) از این داروها سبب رفتارهای تکراری میشود.
بحران ناشی از اضافه بار حسی: هنگامی که این اتفاق میافتد، کودک رفتارهای ناگهانی و تکراری مثل ضربهزدن یا دستزدن را نشان میدهد. بهترین رویکرد آن است که کودک را در مکان ساکت نگه داریم و اجازه دهیم آرامش خود را به دست آورد.
رفتارهای تکراری ناشی از تاردیو دیسکاینزیا هر گونه تلاطم در تکامل بحران حسی است که بیشتر به صورت غیرارادی است. در حقیقت، انگیرشها ارادیاند، هرچند همین انگیزشها ممکن است آگاهانه نباشند. جدای از غیرارادی بودن به عنوان یک ویژگی بارز، انگیزشها چندین عملکرد بسیار مفید دیگر با خود دارند، به فرد کمک میکنند تا:
از ورودیهای حسی قریب به اتفاق جلوگیری میکنند (مثل زمزمه کردن برای جلوگیری از عدم ایجاد صدای بلند در اتاق) یا حسهای دردناک (مثل کوبیدن سر به دلیل دندان درد) و همه اینها با فعالیتهای تکراری تقلیل مییابند.
ارتباط مورد نیاز با دیگران در هنگام غمگین بودن، گرسنه بودن، خسته بودن یا بیحال بودم.
مدیریت احساسات منفی و مثبت، دستزدن در هنگام هیجان و پرتاب اشیاء در هنگام ناراحتی با عصبانیت.
تنظیم عملکرد سیستم عصبی ضعیف با بالا بردن آن (مثل بریدن یا گاز گرفتن خود) یا آرام کردن آن (مثل تکان دادن یا صدا کردن).
ایجاد کنترل حس تسلط بر احساس هنگامی که برای مدیریت محیط استفاده میشود. (مثل پوشاندن اسباببازیها).
مدیریت احساس لذت یا بیحسی تا زمانی که رفتارهای انگیزشی این استدلال را به وجود آوردند تا بنا اندورفین تولید کنند و بدن خود به خود مسکن گردد.
حقیقت این است، ما به مقدار کمی انگیزش برای انواع چنین دلایلی داریم. شما ممکن است هنگامی که شی تیزی در دست شما فرو میرود دست خود را نیشگون بگیرید، چک کردن ایمیل بیش از اندازه و ضربه زدن با انگشتان به میز در مقابل دیگران، که به صورت غیر کلامی نشان میدهد شما حوصلهتان سر رفته است. برای پریدن خواب ظهر به پیادهروی اطراف بروید، هنگامی که در افکارتان غرق شدهاید اشیاء رو میزتان را مرتب کنید یا تلاش کنید که اداره کاریتان را بالا ببرید. مانند بسیاری از نشانهها، کلید این است که چگونه محدودیتهای رفتاری یا آسیبهایش هر روز عمل میکند. کودکی که هر روز برای ساعتها درگیر رفتار خود-تحریکی است، زمان مورد نیاز برای آموختن، بازی کردم و اجتماعی شدن را از دست میدهد. فردی که درگیر رفتار مدیریت اندورفین است میخواهد تکرار کند تا احساس خوبی کند، بنابراین رفتارها اعتیاد آور میشوند. اگر بخواهیم با دور کردن اشیاء از کودک یا جلوگیری از انگیزش او، او را متوقف کنیم، معمولاً بیتأثیر است چرا که رفتار چندین دلیل دارد. ماشین را از کودک در حالی که کودک به چرخیدن چرخهای ماشین علاقه دارد بگیرد، او مداد شمعیهایش را روی میز میچرخاند. کودک را به خاطر زمزمه کردن تنبیه کنید و او روی یک سطح دیگر ضربه خواهد زد.
حالتهای آرامشدهنده را از کودک دور کنید و کودک شاید دیگر نتواند در حالت منظم بماند و کنار بکشد و بیشتر در خود فرو برود یا از در فعالیتهایش کاری کند که دیگران را بیشتر ناراحت کند و با آنها غریبگی کند. رویکردهای مؤثر بیشتری وجود دارد که رفتارهای کودک را تجزیه و تحلیل کنیم و بدانیم چه چیزهایی را باید حذف کنیم حواسش را پرت کنیم تا رفتار را کاهش دهیم یا آن را عملکردی نماییم.
تجزیه و تحلیل شما شاید این سنجشها را انجام دهد:
آیا علت پزشکی دارد؟ از برخی چیزها باید آگاه باشیم، بخصوص هنگامی که تحریم به صورت ناگهانی رخ میدهد؛ برای مثال کودکی که ناگهان روی گوشهای خود میکشد یا به سرش ضربه میزند ممکن است عفونت گوش یا سر درد داشته باشد. فشار دادن دندانها بر روی هم به صورت ناگهانی ممکن است به دلیل درد دندان، درد آروارهها یا درد معده یا سر درد باشد.
در کدام موقعیتها و تحت کدام شرایط کودک تحریک میشود. در کجا تغییرات غیرقابل انتظار بیشتر میشود؟ کجا تغییر شدید سطح فعالیت دیده میشود؟ آیا او از تحریک بیش از حد خود از طریق نیازهای حسی، اجتماعی یا تحصیلی در محیط جلوگیری میکند آیا این اتفاق با فرد ویژهی دیگری نیز رخ میدهد؟ در موقعیتهای ویژهی دیگر چطور؟
چه شخصی او را از این مشکل خلاص میکند. آیا این میتواند به او کمک کند تا انرژی سرکوب شده خود را آزاد کند؟ آیا میتواند کمکش کند تا آرام شود؟ آیا او به دیگران میگوید که عقب بایستید؟ آیا نیاز به وقفه کوتاه دارد؟ آیا توجهاش را متمرکز میکند؟
سیستم حسی بر چه چیزهایی تأثیرگذار است؟
لامسه، مثل نوازش، ضربهزدن، حرکات کششی، لمسکردن، دست بردن در موها، به دهان بردن اشیاء یا اجزای بدن، یا کوبیدن سر؟
شنیداری، مانند زمزمهکردن، صداهای عجیب و غریب، مشکلات کلامی، تکرار صدا، آوازخواندن، ضربهزدن به گوش، گوشدادن به برخی از آهنگها به صورت مکرر، خندههای نامناسب و بیش از اندازه؟
بینایی، مثل تکان دادن انگشتان در جلوی صورت، حرکات تکان دادن و خم و راست کردن سر، خیره شدن به نور و اشیا نورانی، بازکردن یا بستن دربها یا کشوها، یا اشیاء چرخشی؟
تعادلی و حس عمقی، مانند تکان دادن، چرخیدن، معلق شدن، پریدن، دویدن، قدم زدن، رقصیدن؟
بویایی و چشایی، مثل استشمام، لیسیدن یا گاز زدن اشیاء بدون خوردن آنها، بو کشیدن مردم و اسباببازیها، به دنبال بوهای قوی و زننده رفتن.
تحریک در همین حال و از این پس چیز بزرگی نیست، اما در کودکی که زمان زیادی را صرف تحریک خود میکند، نیاز دارد در فعالیتهایی که به وی در رشد اجتماعی، احساسی و رشد عصبی کمک میکند، درگیر شود.
اگر متوجه شدید که کودک به چه علت تحریک میشود، شما میتوانید برنامهایی بریزید که با رعایت آن بفهمید که چه کارهایی میتوانید انجام دهید. بعضی از این تکنیکها اینها هستند:
تلاش برای تغییر مسیر رفتار با دادن برخی چیزهای جذاب به او. اگر او میپرد، او را بر روی یک تخته پرش کوچک کوچک ببرید و تعداد پرشها او را محاسبه کنید، یا بر روی یک توپ درمانی بنشانید و تکانهای او را محاسبه کنید، اغلب اوقات او را نگه دارید. اگر از اشیاء لیسیدنی خوشش میآید به او یخمک یا لیسک بدهید. کار درمانگر به طور ویژه رفتارهای تحریکی را ارزیابی میکند و فعالیتها را بسته به نیازهای حسی بسته به زمان و بستر، برای آنها در نظر میگیرد.
برقراری ارتباط. اگر کودک اوتیسم پشت هر ماشین را به عقب و جلو برمیگرداند، او را به بازی با ماشین دیگر مشغول کنید و به او چهارچوب چگونه بازی کردن با آن مثل بازیهای انتزاعی، تصادف کردن با آن مسابقهدادن، ساختن جاده و مانند اینها را آموزش دهید. برای کودکی که به شدت جذب زمزمه میشود، فرد دیگری را با زمزمه در کنارش بیاورید به جای آن که به او اصرار کنید که زمزمه کردن را تمام کند در این صورت ممکن است کودک از این کار شما هیجان زده شود. به او زمزمه کردن را آموزش دهید و یاد دهید که چگونه پیانو یا سنتور بنوازد. رویکرد Stanley Greenspan Floortime ، بر این فرض است که افراد بزرگسال میتوانند به کودکان کمک کنند که دایره ارتباطشان با افزایش سطح رشدی و تأکید بر تحمل آنها بهبود بخشند این رویکرد بر پایه متون علمی است.
جدول محدوده زمانی، موقعیت ویژه محرکها، قسمتی از روتیهای روزانه کودک است. برای مثال، او باید 10 دقیقه بعد از مدرسه روی میز حسی خود بنشیند و شن و ماسهها را با انگشتانش در حالی که صندلی تکان میخورد، جابهجا کند. از زمان سنج که در فصل 6 در مورد آن بحث شده استفاده کنید.
عوامل تنشزا بیرونی و درونی را کاهش دهید، البته اگر مطمئن هستید که در تحریکها دخالت دارند. آیا اتاق خیلی روشن است؟ آیا خیلی پر سر و صدا است؟ آیا کودک گزسته است؟ آیا نیاز به چرت زدن یا استراحت و آرامش دارد؟
سوالات متداول:
1-چرا کودک من برخی از حرکات را تکرار میکند؟
این حرکات اغلب راهی برای تنظیم حسی، کاهش اضطراب یا ابراز خستگی هستند. برخی کودکان نیز از این طریق با محیط اطراف تعامل برقرار میکنند.
2-آیا میتوان این حرکات را کاملاً متوقف کرد؟
هدف معمولاً حذف کامل نیست، بلکه کاهش تا حدی است که زندگی روزمره را مختل نکند. برخی حرکات ممکن است به عنوان مکانیسم آرامبخش باقی بمانند.
مرکز اوتیسم تهران در زمینه ارائه خدمات گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. پس از تشخیص اوتیسم در کودکان توسط دکتر اوتیسم روند درمان کودکان اوتیسم توسط تیم تخصصی دکتر صابر طراحی می گردد. درمان های مختلف شامل سنسوری روم، تقویت مهارت های شنیداری، تقویت دقت بینایی، ماساژ درمانی و گفتاردرمانی تخصصی اوتیسم می باشد که به صورت تیمی جهت درمان این کودکان ارائه می شود. یکی از تکنیک های مورد استفاده در گفتاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم پیشرفته می باشد که با استفاده از روش داستان گویی و بر پایه تئوری ذهن طراحی و اجرا می گردد. این روش موجب بهبهود مهارت های ارتباطی در کنار مهارت های گفتار و زبان در کودکان می شود.
قصه گویی در گفتاردرمانی اوتیسم پیشرفته یا های فانکشن
متخصصین گفتاردرمانی بیان می کنند که داستانگویی برای کودکان اوتیسمی با عملکرد بالا و همچنین ناتوانیهای یادگیری دیگر مناسبتر هستند. گفتاردرمانان و کاردرمانان داستانهای اجتماعی را به کار بردند تا مهارت راهحلهای تعارض میان فردی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری را افزایش دهند . آنها را برای بهبود رفتارهای مربوط به وظایف کودکان اختلال زبانی استفاده کردند. در چهارچوب TEACCH، همچنین آنها را برای کودکان اوتیسمی با عملکرد پایین هم استفاده کردند. اسکاتن و همکاران استدلال کردند افرادی که داستانهای اجتماعی را میتوانند به بهترین روش به کار برند هنوز به صورت کامل مشخص نشدهاند. هرچند، استفاده از تصاویر به کودکان اتیستیک کمک میکند که به صورت مثبت به نشانههای بصری واکنش نشان دهند.
گری (۱۹۹۴) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی میتوانند برای تکمیل اهداف زیر استفاده شوند:
توصیف یک موقعیت با ایجاد نشانههای واضح همزمان برای رفتار مناسب کودک و واکنش با روشی دوستانه؛
شخصی سازی و فردی سازی آموزش مهارتهای اجتماعی؛
آموزش امور عادی انطباقی به کودک و حمایت از تلاش او برای تغییر رفتارهای معین؛
آموزش رفتارهای معین در یک محیط اجتماعی واقعی طوری که کودک به راحتی بتواند آنها را تعمیم دهد؛
کمک به کودکی که با رفتارهای مشکلساز گوناگون مواجه است، مثل تجاوز، وسواس در حفظ امور عادی، استرس و خشم.
تونی اتوود (1۹۹۸) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی در کمک به کودک اتیستیک خیلی موثر هستند برای اینکه درک کند چگونه باید به موقعیتهای معین واکنش نشان دهد و مشخص کند از چه رفتارهایی باید پرهیز کند.
روی (۱۹۹۹) تاثیر داستانهای اجتماعی روی کودک کودک سه ساله اتیسمی با عملکرد بالا را مطالعه کرد که با مشکلات زیادی در تعامل و ارتباطات اجتماعی مواجه بود. محرکهای بصری او را مضطرب میکند، در حالیکه او با تنفر به صداهای خاص واکنش نشان میدهد و اطلاع میدهد که محرکهای شنیداری معین باعث درد در گوشهایش میشود. روی (۱۹۹۹) این شیوه را دنبال کرد تا اطلاعاتی درباره کودکان مورد بحث جمعآوری کند: او موقعیت اجتماعی را شناسایی و مشکلی را مطرح میکرد و از کارکنان در حال آموزش میخواست تا شرایط را که کودک احساس نگرانی میکند و به درستی عمل نمیکند؛ تعریف کنند؛ برای مثال او از رفتن به کافه تریا و غذا خوردن با دوستاناش امتناع میکند.
1. او با کارکنان مصاحبه کرد تا ماهیت مشکل، پاسخ دقیق کودک و فراوانی با واکنشاش را کشف و بررسی کنند. او دریافت که کودک فریاد میزند برای آنکه همسالاناش منزجر کننده و شلوغ بودند و با همکاری که سعی میکرده او را به کافه تریا ببرد درگیر شد. همه کودکان تحت تاثیر این رفتار قرار گرفتند و این همکار میخواست او را ساکت کند.
2. مرحله بعدی باید از معلمان میخواست استراتژیهایشان را که در گذشته اجرا میکردند تا این مسئله را حل کنند را خلاصه کنند.
3. بعد او رفتار کودک اتیستیک را مشاهده کرد و از جزئیات رویداد که در مدت وقت ناهار روی داده یادداشت برداری کرد.
4. در پایان، از کودک خواست توضیح دهد وقت ناهار چه احساسی داشته است. پرسیدن عقیده و نظر کودک خیلی مهم است، اگر او قادر به ارتباط به طور موثری باشد. اگر او نتواند صحبت کند، پس میتوان از او خواست موقعیت مشکل ساز را نقاشی کند.
روی (۱۹۹۹) یک داستان اجتماعی با عنوان وقت ناهار نوشت تا به کودک در مقابله با این موقعیت کمک کند. کارکنان آموزشی داستان را برای او قبل از اینکه برای ناهار برود میخوانند. اولین تغییر در رفتارش درست بعد از بخش معرفی مشاهده میشود زمانی که او بسته ناهارش را میگیرد، به سمت کافه تریا قدم بر میدارد، کنار میز مینشیند و ناهارش را میخورد. او تحت نظارت دائمی به مدت تقریباً ۱۲ هفته در زمان ناهار بود و همه نظرات مثبتی درباره بهبود رفتارش دادند. گری (۱۹۹۴) عقیده داشت که داستانهای اجتماعی موفق هستند چون آنها بصری هستند، اطلاعات دقیقی ارائه میکنند، رفتارهای مورد انتظار را توصیف میکنند و اهمیت اجتماع را به منظور حداکثر یادگیری از بین میبرند.
داستان اجتماعی طرحهای شناختی را ساده و کاربردی میکند و کودک را برای هر موقعیت اجتماعی راهنمایی میکند و بر اساس اطلاعات موجودش است. داستان سعی در گسترش این پایه اطلاعات میکند طوری که کودک میتواند با طرحهای شناختی بیشتری موسوم به راههای جدید واکنش سازگار شود. همچنین شما میتوانید داستان اجتماعی را به منظور ایجاد یک طرح شناختی جدید بکار برید، طوری که کودک بفهمد چگونه در موقعیت جدید واکنش نشان دهد.
سیمسون (۱۹۹۳) ذکر کرد که داستانهای اجتماعی به صورت موفقیت آمیزی استفاده شدند تا تغییرات و امور عادی جدید در خانه و مدرسه را ایجاد کنند، دلایل رفتارهای افراد دیگر را توضیح دهند یا مهارتهای اجتماعی و تحصیلی جدید را آموزش دهند. اگر چه، برخی کودکان فورا سناریوها را دنبال میکنند، بقیه کودکان فقط بعد از مقدمه امتیازات انگیزههای اضافی واکنش نشان میدهند. داستانهای اجتماعی میتوانند به کودکان آموزش دهند چگونه تن صدایشان را کنترل کنند در حالیکه با هم و بچههای دیگر آواز میخوانند؛ اسباب بازیاش را به دیگران بدهد؛ امور عادی جدید را یاد بگیرد و بصورت مناسبی به تغییرات امور عادیشان واکنش نشان دهد؛ مهارتهای بازیاش را گسترش دهد؛ بر مشکلات رفتارهای هنگام خواب غلبه کند؛ مهارتهای ارتباطی را بهبود دهد؛ رفتارهای مثبت را افزایش و رفتارهای منفی را در کلاس یا مدرسه کاهش دهد؛ و رفتارهای مستقل در رویداد های جدید را گسترش دهد. بعلاوه، اسمیت (۲۰۰۱) نشان داد که داستانهای اجتماعی میتوانند برای آموزش مدیریت رفتار جنسی نامناسب و همچنین رفتار پرخطر استفاده شوند و عدم فعالیت بدنی را بررسی کنند. تیمن و گلدشتاین (۲۰۰۱) تاثیرات متن کتبی و نشانههای بصری روی تعاملات اجتماعی پنج کودک اوتیسمی و نارساییهای اجتماعی بین سنین ۶ تا ۱۲ سال را مطالعه کردند. آنها همچنین دو همسال در حال رشد معمولی را به عنوان شریک اجتماعی هر دو کودک اوتیستیک در نظر گرفتند تا پنج مثلث را شکل دهند. اقدام درمانی دو بار در هفته انجام میشد و ۱۰ دقیقه آموزش سیستماتیک با استفاده از محرکهای بصری، 10 دقیقه تعاملات اجتماعی و ۱۰ دقیقه بازخورد از طریق ویدئو میشد. آنها دریافتند که مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسمی افزایش پیدا کرد و به محیطهای دیگر تعمیم داده شد. بنابراین، مقتضی است دستورات بصری برای راهنمایی رشد زبان اجتماعی کودکان اوتیسمی استفاده شود که با همسالان در حال رشد معمولی برای مثال در یک محیط فراگیر تعامل دارند، در نهایت برونل (۲۰۰۲) تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی را بررسی کرد که به عنوان غزلیات آوازی استفاده شده است و با موسیقی همراه شده و نتیجهگیری میکند که آنها به اندازه داستانهای اجتماعی موثر هستند و باید شکل کتاب بگیرند. این مسئله میتواند با مشاهداتی توضیح داده شود که کودکان اتیستیک به صورت مثبت به موسیقی پاسخ میدهند.
بیشتر مطالعات که تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی را بررسی کردهاند تغییرات مثبتی در رفتار را ثبت کردهاند. کالین (۲۰۰۲) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی در کاهش شدت بدخلقی و سطح نگرانی تجربه شده توسط شرکای مطالعهاش موثر بوده است. برای رسیدن به نتایج دلخواه، داستانی برای هر کودک نوشته شد و دوبار در روز به مدت دو هفته خوانده شد.
گفتاردرمانی پیشرفته برای کودکان اوتیسم
فینبرگ (۲۰۰۲) ادعا کرد که داستانهای اجتماعی چهار رفتار اجتماعی دلخواه را افزایش میدهند: رفتارهای احوالپرسی؛ درخواست مشارکت در فعالیتهای بازی؛ درخواست اولویت بازی بچه دیگر و انتخاب بچه دیگر به عنوان شریک بازی.
دیگر محققان مطالعهای با هدف کاهش خلق و خوی بد اجرا کردند که یک دختر اتیسمی تجربه کرده بود رفتار این دختر صبح و در مورد ناهار مورد مطالعه قرار گرفت. این بدخلقی با عبارات کلامی نامناسب و دراز کشیدن روی زمین همراه بود. رفتار کودک بهبود پیدا کرد و بعد از پایان اقدام درمانی مثبتتر باقی ماند. مخصوصاً، به گفته نوریز و داتیلو (۱۹۹۹)، دختربچه کنترل نشد و در هنگام خوردن رفتارش بهبود پیدا نکرد، اما رفتار منفیاش ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد. حقیقتی که او آواز خواندن با صدای بلند یا صحبت کردن با خودش را متوقف کرد شاید او را یک همبازی جذابتر کرده است.
برخلاف نتایج دلگرمکننده، من باید خاطر نشان کنم که بیشتر مطالعات تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی، محدودیتهای روش شناختی دارند یا ساختار داستانی نادرست را بکار میبرند.
سیمسون و ریگان (۱۹۹۸) و رناوت و کارتر (۲۰۰۶) به این حقیقت توجه کردند مطالعاتی که داستانهای اجتماعی را ارزیابی کردند دقیقا آزمایش نیستند و داستانهای اجتماعی با مداخلات دیگر ترکیب میکنند. مطالعات معمولاً به طور غیر رسمی در محیط مدرسه انجام میشوند و معلم پسند هستند، طوری که آنها میتوانند تغییرات دلخواه را ایجاد کنند که به شرکت کنندگان کمک خواهد کرد به نتایج موفقیتآمیزی برسند. متخصصین تجربی میتوانند به آسانی آموزش ببینند و داستانهای اجتماعی را برای کودکان اتیستیک بنویسند و اجرا کنند.
سوالات متداول:
1-آیا کودکان غیرکلامی با اوتیسم پیشرفته میتوانند خواندن و نوشتن یاد بگیرند؟
بله! بسیاری از این کودکان با روشهای ویژه (مثل آموزش از طریق تصاویر یا تبلت) میتوانند سواد پایه را کسب کنند. این روند نیاز به صبر و برنامهریزی بلندمدت دارد.
2-آیا تحریک الکتریکی یا مگنت تراپی میتواند به بهبود گفتار در اوتیسم پیشرفته کمک کند؟
در حال حاضر شواهد علمی کافی برای تأیید اثربخشی این روشها وجود ندارد. برخی کلینیکها از tDCS (تحریک جریان مستقیم جمجمه) استفاده میکنند، اما مطالعات نشان دادهاند اثرات آن موقتی و غیراختصاصی است. انجمن گفتاردرمانی آمریکا (ASHA) هنوز این روشها را به عنوان خط اول توصیه نمیکند و تأکید بر مداخلات رفتاری-شناختی استاندارد دارد.
برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی CBT از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در حیطه رفتاردرمانی شناختی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. تشخیص به موقع اختلال اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، و درمان کودکان اوتیسم به صورت تخصصی در مرکز اوتیسم دکتر صابر انجام می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT
برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. درمان رفتاری- شناختی به افرادی که روابط ضعیفی دارند و بین شرایط مشکلساز و واکنش معمولیشان مثل ترس، افسردگی، عصبانیت، خودکشی و شکست وجود دارد، کمک میکند. به افراد اجازه میدهد تا الگوهای رفتاری معین که باعث علایم ناخواسته میشود را درک کنند و در آنها احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت بدون دلیل ظاهری ایجاد میکند یا او را به اشتباه میاندازد.
درمان رفتاری- شناختی با ارزیابی ماهیت و مقدار اختلال احساسی، با استفاده از خودسنجی و مصاحبههای کلینکی شروع میشود. مرحله بعدی آموزش احساسی با مباحث و تمرینهایی برای درک ارتباط بین شناخت، احساس، رفتار و راهی که مردم احساسشان را درک میکنند و موقعیتهای مختلف را میسازند، است. مرحله نهایی بازسازی شناختی، مدیریت استرس، خودبازتابی و برنامه فعالیت فردی برای آموزش مهارتهای شناختی جدید است. بازسازی شناختی، ادراکات مفهومی تحریف شده و اعتقادات ناکارآمد را تصحیح میکند. افراد تشویق میشوند تا مدارکی را تعیین و آزمایش کنند که موافق یا مخالف افکارشان است و درک جدید برای رویدادهای معین را میسازد. مدیریت استرس برای ارتقاء واکنشها استفاده میشود که با استرس یا عصبانیت منافات دارد. فعالیتهای شناخت خود به افراد در شناسایی حالت درونیشان کمک میکند، افکارشان مشاهده و بررسی میشود و خود تصویری جدید را میسازد. یک برنامه فعالیت فردی درجهبندی شده است که به فرد اجازه میدهد تا مهارتهای جدیدی را که توسط درمانگر پیشنهاد و مورد مشاهده قرار میگیرد، تمرین کند.
اوتیسم و درمان رفتار- شناختی
اختلال طیف اوتیسم اغلب با علایم افسردگی و استرس مخصوصاً در مدت نوجوانی و بزرگسالی همراه است. این مشکلات معمولا با روشی بیان میشود که افراد اوتیستیک وقتی مشکلات را تجربه میکنند واکنش نشان میدهند. آنها ممکن است مشکلی مربوط به تردید، کنترل رفتارشان و احساسشان داشته باشند و آنها ممکن است مسایلی با مصرف دارو یا الکل داشته باشند. درمانگرهای رفتاری- شناختی عقیده دارند که اگر یک فرد راه به تفکر درباره خودش و دیگران را تغییر دهد (و آنچه در گذشته اتفاق افتاده یا آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد)، پس قادر خواهد بود در زندگی روزانهاش بهتر عمل کند. افراد مبتلا به اوتیسم، درست مثل بقیه افراد، به راهی فکر میکنند که آنها را در موقعیتهای روزانه متوقف میکند، که به عنوان انحراف شناختی تعریف میشود. نمونههای انحرافات شناختی عبارتند از:
1. نوعی تفکر “همه یا هیچ چیز” (برای مثال، من باید همیشه بدون هیچ انتظاری احساس خوبی داشته باشم).
2. افکار دو قطبی (برای مثل، مردم هم بهترین دوست من یا بدترین دشمن من هستند).
3. افکار جبری (برای مثال، کارها بدتر خواهد شد مهم نیست من چکار میکنم).
4. نسبت نادرست (برای مثال، شخص دیگری همیشه مسئول مشکلات من است).
5. بیاهمیت دادن دلیل، وقتی چیزی درباره خودش تایید نمیشود (برای مثال، معلمام بد بود. من پاسخ به سوالات ریاضی بعد از همه را مدیریت میکنم).
کودکان و بزرگسالان اوتیسمی با عملکرد بالا مستعد گسترش اختلال احساسی ثانوی هستند. این مسئله با سطح آگاهی درباره مشکلات مرتبط میشود که آنها در مشارکت جامعهشان، بعلاوه شناسایی و مدیریت احساسشان با آن مواجه هستند. درمان شناختی- رفتاری میتواند راهی که یک فرد اوتیسمی با عملکرد بالا فکر و با احساس مثل عصبانیت، غمگینی یا استرس عمل میکند، تغییر دهد. درمان نقص شناختی، نابالغی، پیچیدگی و عدم تاثیرپذیری افکار و انحراف شناختی، افکار عملکرد ناقص و فرضیههای نادرست را مورد بررسی قرار میدهد.
آموزش عاطفی
فرد اوتیستیک میآموزد که احساسات در طول طیف شدت، تجربه و بیان شخصی تجربه میشود. بعد او برای یادگیری تشخیص درجه احساساش برای خودش و دیگران از علائم بیولوژیکی از طریق رفتارها راهنمایی میشود. این بعد درمانی خیلی برای افراد اوتیسمی که در تجربه طیف و استمرار تجارب احساسی و حالات مشکل دارند با ارزش است. یک برنامه آموزشی طراحی شده است که مستقیما روی یک احساس مثبت یا بعدی که زندگی روزانه را تحت تاثیر قرار می دهد تاکید دارد. درمانگران باید تعیین کنند که او و افراد اتیستیک هر لغت که استفاده شده است را درک میکنند تا موقعیت احساسی ویژه را با همان روش توصیف کنند. درمانگران میتوانند درجه احساس را استفاده کنند، جاییکه افراد اتیستیک میتوانند گزارش کنند که او لغت یا کامنتی را قرار میدهد. افراد اتیسمی ممکن است عبارات زیادی را بکار ببرند. بطور مثال من میخواهم خودم را بکشم تا سطح متوسطی از احساس بد را بیان کند. آموزش مهارتهای حس مشترک، کدهای رفتارهای اجتماعی، مهارتهای دوستی و حل مشکل آموزشی است.
سوال بحث
نوجوانان اتیستیک احتمالاً احساس یاس دارند چون نمیتوانند رابطه دوستی را شکل دهند. چگونه میتوانید درجه احساس را استفاده کنید تا به او کمک کند تا مشکلاتی را بشناسد که در ایجاد و حفظ دوستی حقیقی مواجه است؟ چه موارد دیگری کار خواهید کرد تا توانائیاش برای ایجاد دوستی را بهبود دهید؟
بازسازی شناختی
بازسازی شناختی به افراد اوتیسمی با عملکرد بالا امکان میدهد تا اشتباهات، درک و عقاید ناکارآمد و تحریفیشان را اصلاح کنند. این شیوه شامل چالشها و سوالات افکارشان با اثبات منطقی و عقلانی احساسات میشود. اولین مرحله اثبات ایجاد میشود. افراد اوتیسمی میتوانند فرضیههای نادرستی درباره موقعیت و نتایج بعلاوه اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی تعبیر کنند و میتوانند از یک توصیه عادی تفسیر بد برداشت کنند. به طور مثال دختر نوجوان اوتیسمی که در مدرسه شنیده است برخی همسالان میگویند دختر باید لاغر باشد تا محبوب شود بعد او گرسنگی میکشد تا مقدار زیادی از وزناش را از دست بدهد و این تلاشی برای پذیرش از طرف همسالاناش است. درمانگران باید افراد اوتیسمی را تشویق کنند تا افکار قابل انعطافتری بدست آورند و با استفاده از نظرات نجات بخش مثل شوخی میکنی؟ یا من نمیفهمم منظورت چیست توضیحی بخواهند. نظرات مشابه میتواند ایجاد شود تا افراد اتیسمی که به صورت نادرستی به یک نظر واکنش نشان میدهند را حفظ کنند (برای مثال، متاسفم که شما رو اذیت کردم یا ببخشید، چکار باید بکنم؟). خیلی از افراد اتیستیک مشکلاتی با اختیار دارند، چون آنها ممکن است فقط دیگران را سرزنش کنند و نقش خودشان در یک رویداد را قبول ندارند. آنها برخی افراد را انتخاب میکنند که مسئول هر چیز که اتفاق میافتد در نظر بگیرند. آنها درک سختی از زمان دارند و همچنین در واقع گرایی هر رویداد مشارکت میکنند. از طرف دیگر، آنها میتوانند خودشان را در نظر بگیرند تا مسئول هر چیزی باشند و عزت نفس پایین، نگرانی و گناه را تجربه کنند. همچنین درمانگر میتواند به آنها کمک کند تا مجموعه واکنشهای فیزیکی و گفتاری را توسعه دهند.
تکنیکهای آرامش کلاسیک میتواند استفاده شود تا به کودکان در مدیریت استرس کمک کند. بزرگترین منبع استرس معمولا اجتماعی شدن است و درمانگر باید با کمک کودک موقعیتهای اجتماعی را که فکر میکند آسیب پذیر است، مشخص کند. منبع رایج استرس در زمان استراحت است، جاییکه کودک ممکن است به کتابخانه پناه ببرد تا نقاشی کند یا در فعالیتی مشارکت کند که او را خوشحال میکند و اجتماعی شدناش را بهبود نمیدهد. کودکان اوتیسمی زمان بیشتری برای توضیحات فرایند شناختی و استراتژیهای جدید نیاز دارند. آنها یک شیوه ساختاری واضح کوتاهتر اما تکرر درمان و جلسات آموزشی نیاز دارند. توصیه میشود نکات اصلی چاپ شده یا کتبی برای کودک ایجاد شود که بتواند ببیند، تمرین کند و در شروع هر جلسه جدید بررسی شود. درمانگر باید در تماس منظم با کودک باشد تا درستی و اعتبار توصیه رویدادها و استراتژیهایی که به کار برده است را تضمین کند.
هار (1997) گزارش کردکه فرد اتیستیک 26 ساله که افسردگی شدید و رفتار خودآزاری داشت در 15 جلسه درمانی شرکت کرد. بعد از پایان درمان آنها کاهش سطح افسردگی و خودزنی را مشاهده کردند. هر چند، مشخص نیست که ابعاد مداخله منجر به بهبود مشاهده شده، گردیده است. ریون و هپبورن (2003) VBT را برای یک دختر 7ساله اوتیسمی اعمال کردند که علایم وسواس فکری عملی داشت و شش ماه بعد از پایان درمان بهبود چشمگیری پیدا کرد. یافتههای مشابهی برای دختر 12 ساله اوتیستیک و اختلال وسواس فکری عملی (OCD) گزارش شده است. تقریبا دو سوم گروه کودکان اتیستیک و اختلالات اضطرابی در یک برنامه CBT خانوادده محور شرکت کردند و معیارهای تشخیص اختلال اضطراب بعد از سه ماه در آنها دیده نشد. کاهش سطح اضطراب بعد از CBT هم توسط ریوان و وود گزارش شده است. تغییرات در توانائی رفتارهای ویژه اجتماعی کودکان اتیستیک برای مثال، به اشتراکگذاری (و مهارتهای اجتماعی) برای مثال، مشارکت گروهی (را بروز میدهد که بعد از CBT ثبت شده است).
TEACCH در برنامهاش با CBT ترکیب و ادغام میشود، چون لکنت زبان ناگهانی کودکان در ارتباط با اختلالات احساسی خیلی موثر در نظر گرفته میشود وقتی با آموزش درست و درمانگران حساس اجرا شود.
سوالات متداول:
1-چگونه CBT اضطراب اجتماعی در نوجوانان اوتیسم را درمان میکند؟
با استفاده از نقشآفرینی، تمرین مهارتهای اجتماعی در محیط امن و به چالش کشیدن افکار منفی درباره موقعیتهای اجتماعی. درمانگر به تدریج مواجهههای کنترل شده با موقعیتهای اجتماعی را ترتیب میدهد.
2-آیا میتوان CBT را با روشهای دیگر مانند ABA ترکیب کرد؟
بله، ترکیب این دو روش بسیار مؤثر است. ABA برای آموزش مهارتهای پایه و CBT برای کار بر روی افکار و احساسات پیچیدهتر استفاده میشود. این ترکیب به ویژه برای نوجوانان اوتیسم مفید است.
مرکز اوتیسم تهران یکی از مراکز جامع در زمینه درمان کودکان اوتیسم می باشد. این مرکز در حیطه تشخیص اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، خدمات کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم همچنین رفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. یکی از شیوه های موثر درمان در کودکان اوتیسم رفتاردرمانی است که موجب بهبود ارتباط کودکان اوتیسم با همسالانشان و حضور کودکان در محیط های مختلف می شود. از دیگر خدمات مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی در منزل می باشد که موجب پیشرفت کودکان در روند درمان می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اوتیسم و ارتباط همسالان
یکی از شیوههایی که برای پیشرفت بسیاری از کودکان با مشکلات احساسی و رفتاری در جریان مدرسه بکار گرفته میشود حلقه دوستان است. یک شیوه سیستماتیک است که قدرت گروه همسالان و در نتیجه فرهنگ شاگردی، مثبت بودن و بعلاوه تاثیر محدود و شدید روی رفتار فردی را شناسایی میکند. تاثیر بسیار زیاد حلقه دوستان ثابت شده است، زمانی که شبکه حمایتی در محیط کودکان ایجاد میشود تجربه موفقیت و دریافت بازخورد مثبت از همسالان هم شروع میشود.
ممکن است روی بعد خاصی از مهارتهای اجتماعی تاکید شود که کودک در آن تبحر ندارد یا کودک فرصت تمرین آن را نداشته باشد. مشارکت همسالان در حلقه آموزش داده شده که چگونه رفتارهای نامناسبی که از کودک اوتیستیک سر زده است را به کار برند. این دلیل اصلی است که چرا این روش به صورت گسترده برای کودکانی بکار میرود که مشکلات رفتاری و احساسی را بروز میدهند. برای مثال، به صورت موفقیت آمیزی بکار گرفته شده است تا تحکم در محیط مدرسه را با کودکی 5 ساله کاهش دهد که در خطر اخراج از مهد به دلیل مشکلاتی که در شکلدهی و حفظ روابط با دوستان دارد، قرار گرفته است.
هدف حلقه موارد زیر هستند:
1. ایجاد محیطی که کودک بتواند ارتباط عادی با همسالان اجتماعیتر برقرار کند و حمایتشان را داشته باشد.
2. چارچوبی را ایجاد کند که معلم امکان تاکید روی نقصهای تعاملات اجتماعی کودک را داشته باشد.
3. به همسالان عادی در حال رشد برای شناسایی اختلالات اجتماعی کودکان اتیستیک که دارای مشکلات اساسی و گستردهای هستند کمک کند.
4. مشکلات معینی را برای معرفی مفهوم خلاقیت اعضای حلقه بررسی کند و درک فرهنگ همسالان در محیط آموزشی معین را گسترش دهد.
الیون و باس (1۹۹۱) پذیرفتند که این اقدام درمانی میتواند به تعمیمپذیری برخی مهارتها کمک کند که کودکان اتیستیک قبلاً آن را داشتهاند. هرچند، همانطور که آنها تایید کردند، این مسئله میتواند از طریق آموزش رفتارهایی بدست آید که خیلی مناسب محیطهای روزانه است، ایجاد آموزش بین مردم و محیطهایی که توجه کودک را جلب میکند و بیشترین زمانش را در آن میگذارند، تشویق برای رخ دادن طبیعی رفتارهای هدف، تقویت تمرین و کاربرد مهارتهای یاد گرفته شده در محیط جدید و مناسب و نیز شامل همسالان در فرآیند آموزشی است.
حلقه دوستان و اوتیسم
ارتباط با همسالان برای کودکان اوتیسمی موثر است، چون شبکههای اجتماعی را بکار میبرد که در مدارس اجرا میشود تا محیطی برای حمایت از کودک آسیبپذیر ایجاد کند. به کودکان اوتیسمی که با اختلالات اجتماعی در ارتباط هستند کمک میکند تا مانع فراگیری کاملشان بشود. گاس (۲۰۰0) به صورت موفقیتآمیزی حلقه دوستان را اجرا کرد تا ماهیت اختلال را برای همسالان کودک اوتیسمی توضیح دهد و ویتاکر و همکاران (۱۹۹۸) افزایش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را در کودکان عادی در حال رشد که در حلقه دوستان شرکت کردند؛ گزارش کردند.
هر بخش با یک فعالیت مهیج شروع میشود که در طول کل مداخله ثابت نگه داشته میشود تا همواره نشاندهنده آغاز باشد. این تشریفات به کودکان اوتیستیک فرصتی را ارائه میکند که احساس امنیت کند، همانطور که موقعیت تحت کنترل است. هر یک از ۱۲ جلسه، (یک جلسه هر هفته) مدت ۳۰ دقیقه طول میکشد و معمولا بعد از پایان روز آموزش صورت میگیرد، بنابراین کودکانی که در این حلقه مشارکت خواهند کرد، وقت آزاد و اتاق دارند. از معلم خواسته میشود تا کودکان عادی در حال رشد را که برای مشارکت در حلقه مناسب خواهند بود را مشخص کند. معیاری که آنها برای این انتخاب بکار میبرند حساسیت این کودکان، رابطهای که آنها با کودکان اتیستیک دارند، همچنین موافقت والدینشان است. معلم به کودکان عادی در حال رشد درباره هدف حلقه و راهی که آنها میتوانند به کودکان اوتیسمی کمک کنند تا با آنها تعامل داشته باشد خلاصهای ارائه میدهد. معمولا معلم کنترل کننده حلقه دوستان است و دستوراتی را به بقیه اعضا میدهد. ویتاکر و همکاران (۱۹۹۸) ذکر کردند که معلمانی که فعالانه در حلقه شرکت کردند گزارش کردند که آنها احساس توانائی بیشتری برای مواجه با کودک اوتیستیک یا حل یک مشکل داشتند.
کالیوا و اورمدیس (۲۰۰۵) حلقه دوستان را برای مهد کودکان اوتیستیک برای یک دوره سه ماه با کمک یک معلم مهد و چهار کودک عادی در حال رشد از هر مدرسه اجرا کردند. تاثیرات اقدام درمانی به صورت سیستماتیک با برنامه مشاهدات بررسی شد که تعداد پاسخها و تلاشهای اولیه چه موفقیت آمیز و چه ناموفق از همه کودکان شرکتکننده اتیستیک در مدت شروع و بعد از اقدام درمانی و در 2 ماه پیگیری را ثبت کرده بود. این یافتهها مشخص کردند که کودکان گروه آزمایش بطور قابل توجهای پاسخهای ناموفق کمتر و سرعتهای آغازین بهتر بعد از مداخله و پیگیری پس از آن نسبت به کودکان گروه کنترل داشتند. معتقدم که افزایش رفتارها صرفنظر از سطح اهمیت آماریاش ارزش عملی زیادی دارد. در بخش نیازهای ویژه، حتی جزئیترین بهبود میتواند تغییرات جالبی در زندگی روزانه هم برای کودکان اوتیستیک و هم خانوادهاش ایجاد کند. برای حفظ این تغییرات، حلقه دوستان میتواند در خانه اجرا شود. یکی از والدین میتواند به عنوان رهبر و برادر یا خواهر، دوستان و همکلاسیها میتوانند اعضای حلقه باشند.
باید خاطر نشان کنیم که چرخه زمانی فعالیتی است که قسمتی از برنامه آموزشی مهد است و بنابراین معلم مهد با آن آشنا است. این مسئله اهمیت زیاد حلقه دوستان را بوجود میآورد، زمانی که کودک اتیستیک یاد میگیرد در فعالیتی شرکت کند که بعد از پایان اقدام درمانی متوقف نمیشود. به او فرصت تمرین داده میشود، رفتارهایی را تعمیم دهد و در آنها تبحر پیدا کند که از طریق حلقه دوستان تقویت میشود. این مسئله همچنین توسط فوکس و مک یوی بیان شده است، که ادعا کردند رفتارهایی که حفظ میشوند و قسمتی از مجموعه رفتاری کودک میشوند آنهایی هستند که اغلب در این محیطها اتفاق میافتند.
کودکان در یک حلقه مینشینند و یک سری اشیاء مشابه در جلوی خودشان دارند، که آنها برای شرکت در بعضی فعالیتها باید استفاده کنند. متناوبا، آنها در بازیهای شفاهی شرکت میکنند. بهتر خواهد بود که معلم یا همکار دیگری در کلاس داشته باشیم که نزدیک کودک اتیستیک بنشیند و در موردی که خیلی جدی اتفاق میافتد دخالت کند (برای مثال، وقتی کودک رفتار کلیشهای را بروز میدهد و به فعالیت حلقه توجهای ندارد). کودکان معمولی در حال رشد که اعضای حلقه هستند به صورت شفاهی برای مشارکتشان در اقدام درمانی تشویق شوند. زمانی که هدف حلقه دوستان آموزش یا تمرین زبان نیست اما مهارتهای تعاملات اجتماعی بهبود پیدا میکند، کودکان اتیستیک صحبت نمیکنند هم میتوانند از آن سود ببرند. در این مورد، فعالیتهای حلقه باید روی اشیا در دسترس اطراف یا اجرای فعالیتهای حرکتی تاکید کند.
سوالات متداول:
1-آیا کودکان اوتیسم ترجیح میدهند تنها باشند؟
برخی کودکان اوتیسم به دلیل اضطراب اجتماعی یا مشکلات حسی ترجیح میدهند تنها بمانند، اما بسیاری از آنها تمایل به ارتباط دارند و فقط نیاز به حمایت دارند.
2-تاثیر بازیهای دیجیتال بر روابط اجتماعی کودکان اوتیسم چیست؟
بازیهای دیجیتال میتوانند هم مفید باشند (تقویت تعامل مجازی) و هم مضر (کاهش ارتباط چهره به چهره)، بنابراین باید به صورت کنترلشده استفاده شوند.
مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جاب آقای صابر در زمینه کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. استفاده از تکنیک های مختلف درمانی و تجهیزات پیشرفته مرکز در کنار تشخیص دقیق کودکان توسط دکتر اوتیسم موجب بهبود روند درمان این کودکان می گردد. داستان های اجتماعی و قصه گویی در درمان کودکان اوتیسم از جمله موارد درمان کودکان اوتیسم می باشد که در بخش بازی درمانی مرکز مورد استفاده قرار می گیرد. از دیگر خدمات این مرکز رفتاردرمانی، ماساژ درمانی، سنسوری روم، اتاق تاریک بینایی، اتاق شنیداری، کاردرمانی جسمی، کاردرمانی ذهنی، گفتاردرمانی و… می باشد.
پنج فاکتور اصلی موفقیت درمان میلر را روی کودک اوتیسم تعیین میکند:
1. سن کودک (هر چه کودک کوچکتر بهتر).
2. شرایط عصب شناختی (کودکانی که از مشکلات صرع و عصب شناختی رنج نمیبرند بهتر رشد خواهند کرد).
3. رابطه کودک با والدیناش (کودکانی که پیوند نزدیکی با حداقل یکی از والدین دارند بهتر از بقیه بچهها پاسخ میدهند).
4. خصوصیات بچهها (برخی کودکان سریعتر از بقیه پیشرفت میکنند).
5. تعادل عرضه و تقاضا (والدینی که حمایت زیادی از تقاضای زیاد کودکان دارند سریعتر نسبت به والدین با حمایت کم و تقاضای کم پیشرفت میکنند).
کوک (1998) تنها کسی که ارزیابی این روش را با مشارکت سه کودک اوتیسم انجام داد که در خیلی بخشهای مربوط به عملکرد روزانه بهبود پیدا کردند. مهارتهایشان به محیطهای دیگر تعمیم داده میشد و مشارکت والدین به صورت مثبت در پیشرفتهای کودکانشان نقش داشت. فقدان مطالعات دیگر درباره این روش از نمونه بزرگتر و معیارهای دقیقتر ارزیابی بطور بهتر با محققان بیرونی استفاده شد و ارزیابی تاثیرپذیریاش را محدود کرد.
اوتیسم و رفتاردرمانی
رفتاردرمانی شیوهای موسوم به داستانهای اجتماعی را به منظور بررسی مشکلات اجتماعی و ارتباطی کودکان اوتیستیک بعلاوه مشکلاتشان با تئوری ذهن را گردآوری کرده است. یک داستان اجتماعی یک موقعیت اجتماعی را توصیف میکند که ممکن است برای کودک مبتلا به اوتیسم مشکلساز باشد، در حالیکه بطور همزمان نشانهها و دستورالعملهای واضحی برای ظهور پاسخهای اجتماعی درست ایجاد میکند. یک سناریو اجتماعی پیشنهاد میکند که کودک اوتیسم میتواند مطالعه کند تا یاد بگیرد چگونه در یک موقعیت که باعث استرس، نا امنی یا پرخاشگری میشود واکنش نشان بدهد. به طور ویژه: داستان اجتماعی نوشته شده است تا اطلاعاتی درباره آنچه مردم در یک موقعیت معین انجام میدهند، فکر یا احساس میکنند، ترتیب رویدادها، شناسایی نشانههای اجتماعی مهم و معنایشان و دستوراتی که چه بگویند یا انجام دهند؛ به عبارگ دیگر، چه چیز، چه وقت، چه کسی و چرایی ابعاد موقعیتهای اجتماعی را گردآوری کند.
چون مشکلاتی که هر کودک با آن مواجهه است منحصر هستند، منطقی است فرض کنیم که هر داستانی فردی است و با نیازهای کودکان و سطح شناختی مطالبقت دارد. هر چند، لیوانیس و همکاران استدلال کردند که داستانهای اجتماعی همچنین میتوانند به عنوان درمان گروهی برای نوجوانان اتیستیک با عملکرد بالا در مدارس بکار روند. معمولا داستان از دو تا پنج جمله تشکیل شده است که شامل:
جملات توصیفی که توضیح میدهند داستان کجا روی داده است و چه کسانی شخصیتهای اصلی هستند.
جملات امری که پاسخ رفتاری درست را ایجاد میکنند (این دستورالعملها باید خیلی واضح، درست و ثابت باشند).
جملات تجسمی که احساس و پاسخها به افراد دیگر در یک موقعیت ویژه را توصیف میکند (تا همدلی کودکان اتیسمی را گسترش دهد طوری که آنها درک کنند فعالیتهایشان و کلماتشان احساس افراد دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد).
جملات تاییدی که عقایدی را بیان میکند که با سابقه فرهنگی کودک مشترک هستند گری (2000، 2004) دو نوع جمله دیگر را هم مطرح کرد:
جملات کنترلی که فعالیتهای مشابه و پاسخها را بدون استفاده از شخصیت انسانی توصیف میکند. برای مثال، لاک پشت به آهستگی از یک مکان به مکان دیگری حرکت میکند (داستانی که از حیوانات به عنوان بازیگر استفاده میکند ممکن است کمتر تهدیدکننده باشد و بیشتر برای کودکان آشنا باشد، اما همه آنها توانائی درک سمبلها را ندارند.)
جملات مشارکتی که اطلاعاتی درباره اینکه چه کسی در مواقع نیاز به او کمک خواهد کرد و راه کمک به او را، فراهم میکند؛ تا او احساسی امنتر و نقطه مرجع معتبری داشته باشد.
درمان اوتیسم با قصه گویی
داستان اجتماعی ممکن است شکل یک کتاب با جلد را داشته باشد. هر صفحه معمولا شامل یک یا دو جمله و تصویر یا عکس متناظر میشود، اما تصاویر برای کودکانی که زبان نوشتاری را درک میکنند لازم نیست. با این حال درمانگر تمایل دارد همه انواع جملات را استفاده کند، گری (1994) پیشنهاد کرد که بعضی وقتها شما ممکن است جملات دستوری را حذف کنید، چون کودک اتیستیک میتواند مطابق با موقعیت و راهنمایی سه نوع دیگر از جملات پاسخ دهد. هاگیوارا و مایلز (1999) تلاشی برای ارائه یک داستان اجتماعی با کمک کامپیوتر کردند. همچنین آنها این ارائه را با تصاویر و تاثیرات بصری یا شنیداری پربار میکنند. وجود کامپیوتر در مدارس، آموزش کودکان اتیستیک را تسهیل میکند تا از داستانهای اجتماعی کامپیوتری استفاده کنند، که میتواند مقدار ارتباطات اجتماعی را با دسترسی مناسب به تقویتهای اجتماعی بهبود دهد. در غیر این صورت، شما ارکان اجتماعی را از داستان اجتماعی بدست خواهید آورد. فرایند خواندن یک داستان که فرصتی برای تعامل بین کودک اتیستیک و یک بزرگسال است هم اهمیت دارد (برای مثال مادر)، که اگر فقط از کامپیوتر استفاده کنید این تعامل را از دست میدهید. بنابراین بهتر است از نسخه کامپیوتری تنها وقتی استفاده کنید که نمیتوانید زمان برای آموزش هر کودک به صورت فردی اختصاص دهید. نمونه مشابهی درباره داستانهایی گرفتم که هم از طریق تجهیزات رادیویی یا نوار ویدیوئی ارائه شده است.
ساخت داستان اجتماعی که میتواند تغییر قابل توجهی در رفتار اجتماعی کودک ایجاد کند کار فوقالعاده چالش برانگیزی است. بنابراین گری (1994) و گری و گراند (1993) راهنماییهایی برای طراحی و اجرای داستانهای اجتماعی موفق پیشنهاد کردند:
1. تشخیص رفتار یا موقعیت مشکلساز که میخواهید آن را تغییر دهید و همکاری با والدین یا بزرگسالان دیگر و صرف زمان بیشتر با کودکان اتیستیک تا بفهمند کجا کودک اوتیسمی با مشکلات ویژه مواجه میشود. بعد رفتار اجتماعی را تشخی دهید که به منظور افزایش تعاملات اجتماعی مثبت کودکان و ایجاد یک محیط اجتماعی امن و ایجاد فرصتهای اضافی برای یادگیری اجتماعی باید تغییر دهید. تضمین این مسئله مهم است که شما شخصیت کودک را درک کنید، طوری که بتوانید داستان اجتماعی برای شخصیت ویژهاش یا صفاتاش را تنظیم کنید.
2. اطلاعاتی درباره رفتاری که میخواهید تغییر دهید در طول یک دوره گسترده زمانی جمعآوری کنید، طوری که اگر این رفتار در موقعیت ویژهای روی داد آن را مشاهده کنید. شما باید بدانید چه کسی نقش دارد، چه مدت موقعیت اجتماعی طول خواهد کشید و چه حوادثی شروع و پایاناش را مشخص میکند. معمولا جمعآوری داده بین سه تا پنج روز یا بیشتر طول میکشد اگر لازم باشد (بسته به تکرار رفتار). از والدین یا افرادی که کودک را میشناسند، اطلاعاتشان را با شما به اشتراک بگذارند.
3. داستان اجتماعی با استفاده از جملات توصیفی و امری بنویسید که دورنما و احساس امنیت را ارائه کند. یک راهنمای خوب برای نوشتن یک داستان اجتماعی موثر ایجاد دو تا پنج جمله توصیفی، فکری یا مثبت برای هر جکله امری یعنی نسبت اصلی داستان اجتماعی است. گری (1995، 2000) همچنین نسبت کامل داستان اجتماعی را توصیه کرده ایت که شبیه نسبت پایه است، اما همچنین شامل جملات مشارکتی و کنترلی هم میشود. مهم نیست کدام نسبت داستان اجتماعی پذیرفته شده باشد، هدف داستان توصیف یک موقعیت اجتماعی است نه اینکه فعالیتهای کودک اتیستیک را کنترل و هدایت کند. این داستانها طبق سطح شناختی کودک متغیر خواهند بود و سبک نوشتن، لغت و محتوی داستان را دیکته میکند. این داستانها باید اول شخص و در زمان حال (برای توصیف موقعیتی که روی میدهد) یا زمان آینده (به منظور پیشبینی چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد) نوشته شود. شامل یک تا سه جمله در هر صفحه باشد. یک جمله برای هر صفحه ایدهآل است، طوری که کودک بتواند روی لغات و پردازش معناییشان تمرکز کند. اگر جملات بیشتری در هر صفحه باشد، کودک ممکن است با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود و بخشی را درک نکند. انتخابتان را طبق سطح درک کودک انجام دهید. گری (1994) پیشنهاد کرد که شما عکس و طراحی یا تصاویر چاپ شده را بکار ببرید، چون نشانهختی بصری ممکن است یک موقیع را به اندازه کافی یا به درستی توصیف نکند. برای مثال، ترسیم بصری ممکن است به درک کودک و رفتار کودک بهتر کمک کند. هر چند، نشانههای تصویری ممکن است یک موقعیت را به اندازه کافی یا به درستی توصیف نکند. برای مثال، ترسیم بصری ابراز احساس مشکل است که وضع بدنی یا ابراز با حالات صورت را منعکس میکند.
4. بعد از نوشتن داستان، محتویاش را با والدین یا مربیان کودک اتیسمی مد نظر چک کنید. سپس داستان را برای کودک بخوانید و به او رفتار دلخواه را نشان دهید؛ متناوبا، اجازه دهید خودش داستان را بخواند. میتوانید او را تشویق کنید داستان را برای خانواده و همسالاناش تعریف کند، بنابراین آنها همه درک مشترکی از رفتار مناسب دارند و میتواند به او در تحمل جریان کمک کند. کودک نباید وقتی او داستان را میخواند مخصوصاً بار اول گیج بشود. ایده خوبی است که چند سوال توصیفی از او بپرسیم تا مطمئن شویم که او داستان را به درستی درک کرده است. گری و گراند (۱۹۹۳) پیشنهاد کردند که شما میتوانید از کودک بخواهید موقعیت اجتماعی را نقش بازی کند تا درک داستاناش را ارزیابی کنید.
5. به منظور بررسی اینکه آیا داستان اجتماعی تغییرات مورد انتظار را داشته است، رفتار کودک را مشاهده کنید و واکنشاش را ثبت کنید. برای اطمینان از تغییر دلخواه، داستان را برای کودک به صورت روزانه بخوانید و هر دفعه بطور مناسب به او که رفتار درست را بروز داد، پاداش بدهید. اگر تغییر دلخواه در رفتار بعد از دو هفته مشاهده نشد، پس باید داستان اجتماعی را بازبینی و اصلاح کنید و فقط یک بعد را هر دفعه تغییر دهید. همچنین تعیین کنید کدام قسمت داستان ناکارآمد است، آن را تغییر دهید و دوباره سعی کنید داستان اجتماعی اصلاح شده را به کار ببرید. وقتی شما رفتار دلخواه را تغییر دادید، نیاز به ایجاد یک برنامه به منظور حفظ و تعمیم آن دارید. در حالیکه به تدریج داستان اجتماعی را حذف میکنید. در نهایت، اگر فهمیدید کودک میتواند به صورت موثر ارتباط برقرار کند، پس از او را تشویق کنید تا هدف اجتماعی که میخواهد تغییر دهد را تشخیص دهد و به او کمک کنید خودش داستان اجتماعی را بسازد.
سوالات متداول:
1-آیا قصهگویی برای کودکان غیرکلامی هم مفید است؟
بله، حتی کودکان غیرکلامی هم از شنیدن قصه سود میبرند. میتوانید از تصاویر، تابلوهای ارتباطی یا حرکات بدنی برای درگیر کردن آنها در داستان استفاده کنید.
2-اگر کودکم به قصه گوش ندهد چه کار کنم؟
زمان قصه را کوتاه کنید (2-3 دقیقه). از علایق کودک در داستان استفاده نمایید. همراه با قصه از اسباببازیهای مورد علاقهاش بهره ببرید و به تدریج مدت را افزایش دهید.
مدل تجـارب یادگیـری و برنامـه جایگزیـن از برنامه نوین و کاربردی در حیطه درمان کودکان اوتیسم می باشد. مدل LEAP در جهت توانمند سازی کودکان اوتیسم و امکان حضور این کودکان در کنار کودکان عادی در محیط های آموزشی طراحی و ارائه شده است. کودکان اوتیستیک در محیطی مناسب می توانند بسیاری از مهارت ها را از همسالان خود فرا بگیرند. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در زمینه درمان کودکان اوتیسم توسط خدمات کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم به صورت تخصصی فعالیت می نماید و تمام تلاش خود را دارد تا با تشخیص به موقع دکتر اوتیسم و درمان همه جانبه کودکان اوتیسم زمینه حضور این کودکان در جامعه را فراهم نماید.
هویسون و همکاران تاثیرات برنامه LEAP را توصیف کردند که توسط دولت امریکا ابداع شده است و کودکان اوتیستیک و کودکان با رشد معمولی سن 2-5 سال را هدف قرار داده است. وقتی این برنامه بوجود آمد یکی از اولین برنامه های فراگیر موجود برای کودکان اوتیسمی و خانواده هایشان بود.
کوهلر و همکاران پنج اصل پایه را ارائه کردند که برنامه LEAP را شکل میداد: همه کودکان میتوانستند بیشتر از محیط فراگیر یکپارچه سود ببرند؛ فواید اقدام درمانی وقتی در خانه، مدرسه و در جامعه اجرا میشد به حداکثر خود میرسید؛ اقدام درمانی وقتی والدین و متخصصین با هم همکاری میکنند موثرتر است؛ کودکان کم سن اوتیسمی میتوانند مهارتهای مهم زیادی از همسالان عادی در حال رشدشان یاد بگیرند؛ و کودکان ناتوان یا توانا از فعالیتهایی سود میبرند که به سطح رشدیشان مربوط میشود.
برنامه LEAP یا تجارب یادگیری و برنامه جایگزین
برنامه LEAP شامل چهار رکن پایه میشود:
(1) محیط یکپارچه پیش دبستانی با سه کلاس که شامل 13 کودک در هر یک میباشد (10 کودک در حال رشد معمولی و سه کودک اتیسمی)،
(2) یک برنامه آموزشی با تکنیکهای مدیریت رفتار با تاکید بر والدین که شامل استراتژیهای موثر بر آموزش کودکان اوتیسمی کم سن میشود،
(3) آغاز آموزش بخشهای پایه رشد در سطح بینالمللی (برای مثال، اینجا برنامههای آموزشی فردی، مدیریت رفتار، آموزش مهارتهای اجتماعی، برنامه ریزی انتقال از یک سطح آموزشی به بعدی)
(4) تحقیقات مستمر درباره شیوههای آموزشی.
تحقیقات کافی درباره تاثیرپذیری برنامه LEAP وجود ندارد. برخی از این ارکان مثل اقدام درمانی با مشارکت همسالان در حال رشد معمولی، حمایت تجربی مطالعات موردی را دریافت میکند که قبل از ایجاد LEAP صورت گرفته است. همچنین مدارکی وجود دارد که همکاری والدین- معلم عملکرد تحصیلی کودکان را ارتقا میدهد. در ابتدا، به او در آویزان کردن فنجانها و نگه داشتن دستش کمک کرد تا زمانی که او توانست مستقلا این کار را بکند. بعد درمانگر مرحلهای از کودک دور میشود، طوری که او باید ابتدا فنجان را بگیرد بعد به سمت آئیز برود و آن را آویزان کند. در مرحله نهایی، کودک یاد میگیرد این فعالیت را انجام دهد و فنجانها با شکلها و رنگهای مختلف از جاهای مختلف و افراد مختلف بگیرد. این یادگیری که با کمک حداقل یکی از والدین صورت میگیرد، کودک را قادر به اجرای فعالیتهای مشابه در مدرسه، خانه و در محیطهای دیگر میکند.
کج خلقی اغلب به عنوان شکست یا ناتوانی کودک بررسی میشود و با افراد یا اشیاء پیرامون ارتباط دارد و آنها از کودک به کودک دیگر فرق دارد. کودک ممکن است احساس ضرر را تجربه کند چون معلم از او دور میشود. صرف نظر از دلیل، کج خلقی با گذاشتن کودک در انزوا بررسی نمیشود، اما تلاشی وجود دارد تا نیاز ابراز شده از طریق رفتارهای رسمی را انجام دهد تا به او در ساختن خودش کمک کند. حتی اگر این تلاشها به نتیجه نرسید، بزرگسال کودک را نگه میدارد و با آرامش با او درباره کار که باید در این محیط ویژه انجام دهد صحبت میکند.
طبق روش میلر، گفتار از طریق قعالیتهای مستقیم با اشیا یا رویدادها توسعه پیدا میکند و وقتی کودکان در سکوی بالاتر قرار میگیرند از بدنشان آگاهتر میشوند، بهتر تمرکز میکنند و میتوانند با هر مانع یا تقاضا ارتباط برقرار کنند. درمانگرانی که این روش را به کار میبرند میگویند که بسیاری از کودکان هنگامی که در سطوح پایین هستند قادر نیستند از دستورات پیروی کنند ولی وقتی پیشرفت کردند میتوانند آن را انجام دهند.
وقتی آنها موانع را بر سر راه کودکان قرار میدهند و روایت میکنند کودکان چه میکنند وقتی آنها از موانع بالا میروند یا بر موانع غلبه میکنند، پس کودکان مجموعهای از پیامها را گسترش میدهند که میتواند به آسانی به زمین منتقل شود. چون روایتها با اشارات و لغاتی که با فعالیتهایشان در ارتباطاند همراه میشود، کودکان با اشارات و لغات از طریق فعالیتهایی راهنمایی میشوند که باید آنها را اجرا کنند.
تأثیر برنامه LEAP بر رشد گفتار و ارتباط در کودکان اوتیسم
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) اغلب با تأخیر در گفتار و مشکلات ارتباطی مواجه هستند. برنامه LEAP (Learning Experiences: An Alternative Program for Preschoolers and Parents) یکی از روشهای مؤثر در بهبود مهارتهای کلامی و غیرکلامی این کودکان است. اما آیا واقعاً میتواند سرعت رشد گفتار را افزایش دهد؟
چگونه LEAP به بهبود گفتار کمک میکند؟
-تمرکز بر تعاملات اجتماعی:
LEAP از محیطهای طبیعی مانند بازی و فعالیتهای گروهی برای تشویق ارتباط استفاده میکند.
کودکان در تعامل با همسالان عادی، الگوهای گفتاری صحیح را یاد میگیرند.
-استفاده از تقویت مثبت:
رفتارهای ارتباطی موفق (مانند درخواست کلامی یا اشارهای) بلافاصله تشویق میشوند.
این روش انگیزه کودک برای تکرار و گسترش مهارتهای گفتاری را افزایش میدهد.
-مشارکت والدین:
والدین آموزش میبینند تا از تکنیکهای تقویت گفتار در خانه استفاده کنند.
تکرار این روشها در محیطهای مختلف، یادگیری را تسریع میکند.
آیا LEAP سریعتر از سایر روشها عمل میکند؟
مطالعات نشان دادهاند که ادغام LEAP با گفتاردرمانی نتایج بهتری دارد. بهبود گفتار بستگی به سطح شدت اوتیسم، سن کودک و تداوم درمان دارد. برخی کودکان در ۶ ماه اول پیشرفت محسوسی نشان میدهند، درحالی که برخی دیگر نیاز به زمان بیشتری دارند.
تأثیر برنامه LEAP روی رفتارهای تکراری اوتیسم
رفتارهای تکراری مانند تکان دادن دستها، اصرار بر یکنواختی و تکرار کلمات، از علائم شایع اوتیسم هستند. برنامه LEAP با رویکردی یکپارچه، به کاهش این رفتارها کمک میکند.
چگونه LEAP رفتارهای تکراری را مدیریت میکند؟
-جایگزینی با فعالیتهای هدفمند:
به جای سرکوب رفتارها، فعالیتهای جایگزین (مثل بازیهای ساختاریافته) آموزش داده میشود. مثلاً اگر کودک دستهایش را تکان میدهد، به او یاد داده میشود تا با اسباببازیها تعامل کند.
-تقویت تعاملات اجتماعی:
بسیاری از رفتارهای تکراری ناشی از کمبود مهارتهای ارتباطی است. LEAP با افزایش تعاملات، نیاز کودک به خودتحریکی را کاهش میدهد.
-ایجاد محیط قابل پیشبینی:
کودکان اوتیسم به روالهای ثابت نیاز دارند. LEAP با برنامهریزی واضح، اضطراب را کم کرده و از بروز رفتارهای تکراری میکاهد.
آیا LEAP این رفتارها را کاملاً حذف میکند؟
خیر، اما تکرار و شدت آنها را کاهش میدهد. در برخی کودکان، رفتارهای تکراری به مکانیزم آرامشبخش تبدیل شده و حذف کامل آنها ممکن نیست. در حالی که برنامه LEAP میتواند به طور معناداری رفتارهای تکراری را بهبود بخشد، حذف کامل این رفتارها نه هدف واقعبینانهای است و نه لزوماً مفید. تمرکز اصلی باید بر افزایش کیفیت زندگی، بهبود عملکرد و تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی باشد. بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که خانوادهها با شناخت کافی از ماهیت اوتیسم، همراه با تیم درمانی همکاری کنند و انتظارات خود را با تواناییهای واقعی کودک هماهنگ نمایند.
سوالات متداول:
1-آیا برنامه LEAP برای همه کودکان اوتیسم مناسب است؟
بله، اما بیشتر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی طراحی شده است. اثربخشی آن به شدت اوتیسم، همراهی خانواده و کیفیت اجرای برنامه بستگی دارد.
2-تفاوت LEAP و ABA چیست؟
ABA (تحلیل رفتار کاربردی) روی تکرار و پاداش رفتارها تمرکز دارد، درحالی که LEAP ترکیبی از رفتاردرمانی و رشد طبیعی در محیطهای اجتماعی است و خانوادهمحورتر عمل میکند.
TEACH یک برنامه آموزشی برای کودکان در حال رشد طبیعی با توجه به گوناگونی و همدردی با کودکان اوتیستیک تبیین کرده است. این برنامه برای درمان کودکان اوتیسم طراحی شده است. مرکز اوتیسم تهران دکتر صابر در حیطه تشخیص علائم اوتیسم توسط دکتر اوتیسم و درمان های مختلف آن نظیر گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید.گفتاردرمانان این مرکز با تجربه بالا در حیطه درمان کودکان اوتیسم و استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا نظیر روش تیچ به تسهیل شکلگیری گفتار در کودکان اوتیسم کمک می کنند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
در روش تیچ ،برنامه مقدماتی با توجیه درباره کلاسهای ویژه و عمومی و کودکانی که در آن شرکت میکنند شروع میشود. در غیاب کودک اوتیسم نیز بحث گستردهای در رابطه با کودک هدف با گفتاردرمان وجود دارد. معلم باید موافقت و اجازهی والدین و نیز خود کودکان اوتیستیک را جلب کند، البته اگر او بتواند رضایت بگیرد تا این برنامه را اجرا نماید.
پانرای و همکاران گزارش کردند که بسیاری از مطالعات تأثیر پذیری TEACCH برای کودکان اوتیسمی را شرح دادهاند و امتیازاتی برای کاهش رفتارهای خود ایذایی کودکان اوتیسمی با عملکرد بالا و افرادی که وارد نیروی کار از طریق برنامههای حمایتی میشدند را بکار میبرند. پاتری و همکاران تأثیرپذیریTEACCH و اقدام درمانی که برخی از کودکان اوتیسمی در مدرسه دریافت میکردند را مقایسه کردند. آنها نتیجه گیری کردند که مشارکت در TEACCI بطور قابل توجه ای مهارتهای حرکتی ظریف و همکاری چشم و دست را بهبود میدهد. هیچ تغییری در رفتار ناسازگار آنها مشاهده نشد، اما محققان اطلاعات کافی برای مداخلات دیگر که در مدرسه اجرا شده بود؛ به منظور کسب نتیجه¬گیری معتبرتر، به دست نیاوردند. نوجوانان و جوانان اوتیسمی که هیچگونه اقدام درمانی یا مشارکت آموزشی درTEACCH دریافت نکردند، کاهش قابل توجه ای در رفتارهای چالشیشان بود و توانائیهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی عملیشان افزایش داشت.
شوپلر و همکاران اطلاعاتی از 348 خانواده جمع کردند که در برنامه استفاده از پرسشنامههایی مشارکت کردند. افراد اوتیسمی که در مطالعه شرکت کردند بین سن 2 -6 سال و بهره هوشیشان بطور قابل توجه ای متغیر بود. بیشتر والدین گزارش کردند که این برنامه جزء به جزء مفید بود. فقط ۷ درصد افرادی که TEACCH را تمرین کردند، در مقایسه با ۳۹ و ۷۵ درصد از جمعيت كل افراد اوتیسمی، آموزشگاه را به پایان و رساندند. هر چند این مطالعه ویژه چند ضعف روش شناختی منحصر دارد: نمونهها کاملاً ناهمگن بودند؛ شرایط کنترلی ساختاری اصلاً وجود نداشت؛ معیارهای ارزیابی مستقل و استانداردی وجود نداشت؛ و دادههای نهادینه شده گمراه کننده بود، از آنجایی که برخی از دولتها در طول زمان سیاست خود را در مورد نهادینه سازی تغییر دادهاند، این امر منجر به کاهش گزارش شده است. بعلاوه، این نتیجه گیری اساساً براساس عقايد والدين بود که ممکن است فاکتورهای ذهنی متعدد آن را تحت تأثیر قرار دهد و تقریباً ۳۰ سال پیش بیان شده است.
اوزونوف و کت کاد تأثیرپذیری آموزش بچههای اوتیسمی در خانه را با استفاده از روش TEACCH آزمایش کردند. به والدین اقدام درمانی کودکان اتیسمی پیش دبستانی آموزش داده شد که روی بخشهای شناختی و مهارتهای آکادمیک که با موفقیت در مدرسه ارتباط داشت تاکید شده بود. گروه اقدام درمانی شامل 11 کودک دبستانی که TEACCH را به مدت چهار ماه در خانه دنبال کردند میشد و با PEP- R ارزیابی شدند. گروه گواه TEACCH را دنبال نکردند و با همان معیارها ارزیابی شدند. کودکان گروه اقدام درمانی در بخش تقلید، مهارتهای حرکتی ظریف و درشت و مهارتهای درک بهبود داشتند.
اگر چه این مطالعه مدارکی را ارائه کرد که تأثیرپذیری TEACCH را تأیید میکند، دوباره ملاحظات روان شناختی وجود دارد (فقدان شرایط کنترل تصادفی و فقدان ارزیابی قابلیت اعتبار معیارها). مشخص است که والدینی که بکارگیری درست TEACCH را یاد گرفتند میتوانند رفتار کودکانشان را موثرتر کنترل کنند و این موارد برای اعتماد به نفس و عملکرد خانواده قابل استفاده است.
پرسون هفت مرد اوتیسمی با عملکرد پایین بین سن ۲۰ تا ۵۰ سال که هرگز روش THACCH را بکار نبردند را آزمایش کرد، او دید آنها بعد از شرکت در برنامه، مستقلتر شدند و برخی مهارتها و کیفیت کلی زندگیشان بهبود پیدا کرد. وقتی اقدام درمانی کامل شد، مشکلات رفتاری که آنها بروز داده بودند محدود شد در این حالت طبیعی نیست که انتظارات چشمگیر داشته باشیم با توجه به اینکه شرکت کنندگان بزرگسال هستند و اهمیت مداخله زودهنگام ثابت شده است. ون بورگوندین و همکاران ذکر کردند که کاربرد TEACH با کاهش تدریجی مشکلات رفتاری ارتباط دارد، در حالی که هیچ تفاوتی در کسب مهارتهای جدید مشاهده نشد. هرچند، آنها اطلاعات کافی درباره اینکه چگونه به این نتیجه رسیدند را گردآوری نکردند.
شوپلر ذکر کرد که با بیش از ۲۵۰ مطالعه روی TEACCH یا در رابطه با TEACCHI با توجه به ماهيت اوتيسم، آموزش ساختاری، همکاری با خانوادههای ارزیابی، گفتار و ارتباطات، استقلال، مهارتهای تخصصی، مهارتهای اجتماعی و تفریحی، بعلاوه مدیریت رفتار نتیجه گیری کرده است. غیرعادیترین نتایج در بین کودکان مشاهده شد که قبل از مداخله، زبان توسعه یافته نداشتند. هر چند، برخی از مطالعاتی که انجام شده است توسط محققانی صورت گرفت که یا استفاده از روش TEACCH را تمرین نکردهاند یا آموزش ندیده باشند. دکتر گری و میسيو عنوان کرد TEACCH یک برنامه بزرگ و پیچیده است و تأیید اثربخش بودن آن دشوار است. این مسئله به خاطر ماهیت اوتیسم و تاکید روش TEACCH بر تطابق محیط است و خیلی دشوار است که برای یک درمان خاص یک اتاق اختصاص داده شود. تحقیقات صورت گرفته بر پایه TEACCH و برخی گزارشات درباره TEACCH که نتایج امیدوار کنندهای را ارائه میکرد، اما اثربخشی درمان توسط یک مطالعه مستقل انجام نشده است.
شش اصل وجود دارد که شیوه تحقیقی و کلینیکی TEACCH را هدایت میکند :
1. هدف نهایی مداخله بهبود مهارتهای کودکان و گسترش پذیرش محیط برای نقصهای مربوط به اوتیسم است.
2. ارزیابیهای رسمی و غیررسمی در گسترش برنامه آموزشی فردی با استفاده از مقیاس درجه بندی اوتیسم دوران کودکی و نسخه تجدیدنظر شده مشخصات روان شناختی وجود دارد که به نوجوانان و جوانان تعمیم داده میشود.
3. اولویت به درمان شناختی و رفتاری داده شده است که برای ایجاد یک استراتژی درمانی موفق بررسی شده است.
4. بهبود در مهارتها و توانائیهای کودکان اوتیسمی مشاهده شده است.
5. استفاده از علائم و نشانههای بصری معرفی شده است تا آموزش بهینه برای پذیرش و درمان نقصهای پردازش شنیداری با امکان فرایندهای بصری را تضمین کند.
6. شيوه كل نگر اجرا شده است که آموزش چند بعدی و استفاده از سمبلها را گسترش میدهد.
برخی انتقادها بیان میکند که TEACCH دخالت افراد در جامعه را گسترش نمیدهد، اما به صورت شناختی او را از محيط جدا میکند و بنابراین، پذیرش اجتماعی را کاهش میدهد. این روش بی¬نهایت روی سرنخها و برنامههای روزانه فرد تاکید دارد و بنابراین کودکانی که آن را دنبال میکنند بین همسالانشان وجهه خوبی ندارند.
هرچند، برنامههایTEACCH مشارکت کودکان اوتیسمی در محیط مدرسه را هدف قرار میدهد – حقیقتی که یک مرحله مهم نسبت به دخالت کل جامعه را تشکیل میدهد. بطور خاص، نگرش TEACCH، نسبت به مشارکت کودکان اوتیسمی در اصول زیر منعکس شده است :
همه کودکان اتیستی باید آموزش داده شوند تا بطور موثری با حداقل محدودیتهای ممکن عمل کنند.
هیچ کودک مبتلا به اوتیسمی فرصت مشارکت در محیط آموزشی مناسب را رد نمیکند.
فعالیتهایی که ارائه میشود باید براساس ارزیابی فرد درباره مهارتهای کودکان و توانائی عملکرد و مشارکت در محیط خاص باشد.
مشارکت کامل در برنامه برای دانش آموزانی مطلوب است که میتوانند به نیازهای برنامه دست یابند، در حالی که بقیه دانش¬آموزان جزئی از برنامه را دریافت میکنند. مدارس خاص فقط باید برای دانش آموزانی انتخاب شوند که بتوانند از آموزش معمول مدرسه سود ببرند.
ترین بیان کرد که TEACCH یک شیوه یا روش ساده نیست، اما یک برنامه رسمی است که سعی در بررسی نیازهای کودکان اوتیسمی با استفاده از قابل دسترس¬ترین شیوهها یا روشها دارد. هدف TEACCH درمان اوتیسم نیست، بلکه کمک به کودکان برای حداکثر استقلالشان از طریق افزایش مهارتهای اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارتهای تصمیم¬گیری مستقل است. لورد و شوپلر گزارش کردند که اهداف اولیه روش TEACCH طراحی محیطهای حمایتی است که به کودکان کمک میکند از مهارتهایی که قبلاً داشتند استفاده کنند، بجای اینکه کودکان به سمت رشد طبیعی و نرمال سوق دهد. مرحله بعدی تشویق و پرورش استقلال کودکان اتیستیک است طوری که آنها بتوانند بطور موثری در محیط اجتماعی عمل کنند.