حافظه ضعیف در کودکان زمانی اتفاق می افتد که کودکان نمی توانند چیز هایی را که مدت ها قبل شنیده بودند یا آموزش دیده بودند، به خاطر بیاورند، یا نمی توانند به یادآوری جزئیات مسائلی که کمی پیش تر شنیده یا دیده بودند، بپردازند. درمان حافظه ضعیف کودک به این بستگی دارد که ریشه مشکل در کجاست و مشکل چقدر جدی است. دکتر صابر، بهترین دکتر هوش و حافظه و پزشک متخصص حافظه در تهران، با در نظر گرفتن روش های نوین و تست هوش تخصصی به درمان حافظه ضعیف کودکان می پردازد.
معاینه دکتر هوش و حافظه
توصیف مفصل عملکرد روانی فعلی کودک از طریق مشاهده و پرسش های اختصاصی انجام می شود. دکتر حافظه باید به قد و قواره کودک، آراستگی، وضعیت تغذیه، وجود خونمردگی، ابعاد سر، علائم جسمی اضطراب، حالات چهره و ادا و اطوار کودک توجه کرده و آن ها را یادداشت کند.معاینه کننده می تواند در اتاق انتظار و پیش از شروع مصاحبه و نیز در جریان جلسه خانوادگی تعاملات موجود بین والدین و کودک را مشاهده کند. نحوه مکالمه والدین و کودک و حالت هیجانی آن ها حائز اهمیت است.
دکتر هوش و حافظه باید به نحوه واکنش کودک به جدا شدن از پدر یا مادر برای مصاحبه انفرادی و رفتار او هنگام پیوستن دوباره توجه کند. فقدان عاطفه موقع جداشدن یا پیوستن دوباره و یا ناراحتی شدید موقع جداشدن یا پیوستن دوباره ممکن است حاکی از وجود مشکلاتی در روابط والد- کودک یا حافظه ضعیف باشد که توسط متخصص حافظه قابل شناسایی است.
جدول ارزیابی روانی در کودکان
مشخصات کلی
مشخصات بیمار و اعضای خانواده
منبع ارجاع
منبع اطلاعات
شرح حال (تاریخچه)
شکایت عمده
سابقة بیماری فعلی
سوابق رشدی و نقاط عطف رشد
سابقه روان پزشکی
سابقه طبی، از جمله واکسیناسیون
سابقه اجتماعی خانواده و وضعیت زناشویی والدین
سابقه تحصیلی (هوش و حافظه) و عملکرد فعلی در مدرسه
سابقه روابط با همسالان
عملکرد فعلی خانواده
سوابق طبی و روان پزشکی اعضای خانواده
معاینه جسمی فعلی
معاینه وضعیت روانی
معاینه عصبی روان پزشکی (در صورت لزوم)
آزمون رشدی، روانشناختی و تحصیلی
فرمول بندی و خلاصه
تشخیص DSM-5
توصیه ها و طرح درمانی حافظه ضعیف
معاینه کودکان توسط دکتر هوش
ظاهر جسمانی
تعامل والد- کودک
جدایی و پیوستن دوباره
وقوف به زمان، مکان و اشخاص
تکلم و زبان
خلق
عاطفه
فرآیند و محتوای تفکر
میزان وابستگی اجتماعی
رفتار حرکتی
شناخت
هوش و حافظه
قضاوت و بینش حافظه ضعیف
اختلال موقعیت سنجی کودکان کم حافظه
اختلال در موقعیت سنجی (orientation) ممکن است بازتاب آسیب عضوی، حافظه ضعیف یا اختلال تفکر باشد. با این حال سن کودک باید در نظر گرفته شود زیرا انتظار نمی رود بچه های خیلی کوچک تاریخ، سایر اطلاعات زمانی یا نام مکان مصاحبه را بدانند. متخصص حافظه باید به وجود سطحی از تکلم و فراگیری زبان، متناسب با سن کودک در بررسی وضعیت حافظه کودکان دبستانی توجه کند. تفاوت مشهود بین کاربرد زبان بیانی و زبان دریافتی باید مورد توجه قرار گیرد.
دکتر هوش و حافظه همچنین باید به سرعت تکلم، ریتم، تأخیر در پاسخ دادن، خود انگیزی در تکلم، آهنگ کلام، تلفظ کلمات و آهنگ گفتار (prosody) توجه کند. پژواک کلام، عبارات قالبی تکراری و زبان دستوری غیر معمول یافته های روان پزشکی مهمی هستند. کودکانی که تا سن ۱۸ ماهگی از به کار بردن کلمات ناتوان هستند و آن هایی که تا سن 5/2 تا 3 سالگی نمی توانند عبارت به کار ببرند اما سابقه غان و غون کردن طبیعی و پاسخ دهی مناسب به اشارات غیر کلامی دارند، احتمالاً رشد طبیعی دارند. معاینه کننده باید نقش احتمالی نقصان شنوایی را در اختلال زبان و تکلم در نظر بگیرد.
تغییرات خلق و حافظه ضعیف
چهره غمگین کودک با حافظه ضعیف، فقدان لبخند متناسب، گریه، اضطراب، سرخوشی و خشم و نیز بیان کلامی احساسات، شاخص های معتبر خلق هستند. حرکات پایدار در بازی و تخیل نیز بازتاب خلق کودک است. دکتر هوش و حافظه باید به طیف بیان هیجانی، تناسب عاطفه با محتوای تفکر، توان عبور آرام از یک عاطفه به عاطفه ای دیگر و تغییرات ناگهانی و بی ثبات هیجانی توجه کند. در ارزیابی دکتر هوش و حافظه، متخصص حافظه همواره باید آنچه را که از نظر رشد با توجه به سن کودک انتظار می رود و آنچه برای هر گروه سنی انحراف تلقی می شود در نظر بگیرد.
در ارزیابی شکل تفکر به شل شدن تداعی ها، تفکر سحر آمیز افراطی، در جاماندگی (perseveration)، پژواک کلام، توانایی کودک برای تفکیک واقعیت و تخیل، انسجام جمله و توانایی استدلال منطقی توجه می شود. در ارزیابی محتوای تفکر هذیان ها، وسواس های ذهنی، مایه های ذهنی، ترس ها، آرزو ها، اشتغالات ذهنی و علایق کودک در نظر گرفته می شود.
در کودکان که قادر به درک مفهوم خودکشی بوده و از نظر رشد کلامی بتوانند سؤالات مربوط به آن را بفهمند، افکار انتحاری همواره بخشی از بررسی وضعیت روانی است. کودکان ۴ ساله به بالا که از هوش متوسطی برخوردارند فهمی نسبی از آنچه واقعی است و آنچه خیالیاست، دارند و می توان از آن ها در مورد افکار خودکشی سؤال کرد، هر چند مفهوم جدی پایداری مرگ ممکن است تا سال ها وجود نداشته باشد. افکار پرخاشگرانه و عقاید دیگرکشی در اینجا ارزیابی می شود.
اختلالات ادراکی نظیر توهمات نیز مورد ارزیابی واقع می شود. بچه های خیلی کوچک معمولاً گستره توجه کوتاهی دارند و ممکن است بی آن که پرش افکار علامتدار داشته باشند موضوع صحبت را بطور ناگهانی تغییر دهند. در بچه های خیلی کوچک توهمات گذرای بینایی و شنوایی لزوماً به معانی بیماری های روان پریشی عمده نیست ولی بررسی های بیشتر را ایجاب می کند.
ارزیابی هوش و حافظه کودک
دکتر هوش و حافظه متناسب بودن واکنش کودک نسبت به مصاحبه گر، میزان کلی مهارت های اجتماعی، تماس چشمی، میزان انس یا پس کشیدن در فرآیند مصاحبه را ارزیابی می کند. رفتار بسیار دوستانه و مأنوس ممکن است به همان اندازه واکنش های انزوایی و پس کشیدن مسأله ساز باشد.
متخصص حافظه، عزت نفس کودک، زمینه های اعتماد کلی و اختصاصی و موفقیت در روابط با خانواده و همسالان را ارزیابی می کند. این بخش از معاینه وضعیت روانی شامل مشاهده میزان فعالیت کودک، توانایی توجه به تکالیف مناسب سطح رشد و انجام آن ها، هماهنگی حرکتی، حرکات غیرارادی، لرزش ها، تحرک بیش از حد و هر نوع عدم تقارن موضعی حرکت عضلانی است. معاینه کننده عملکرد هوشی، توانایی های حل مسئله و حافظه کودک را ارزیابی می کند. سطح تقریبی هوش کودک را می توان باتوجه به اطلاعات عمومی واژگان و فهم او برآورد کرد.
برای ارزیابی اختصاصی توانایی های شناختی کودک، معاینه کننده می تواند از یک آزمون استاندارد استفاده کند. کودکان سنین مدرسه باید بتوانند اسم سه شیء را پس از ۵ دقیقه به خاطر آورند و ۵ رقم با ردیف به طرف جلو و ۳ رقم با ردیف برگشتی را تکرار کنند. اضطراب ممکن است در عملکرد کودک تداخل کند ولی ناتوانی آشکار در تکرار ارقام یا جمع اعداد ساده ممکن است نشانگر آسیب مغزی، کم توانی ذهنی یا ناتوانی های یادگیری یا حافظه ضعیف باشد. قضاوت و بینش. نظر کودک در مورد مسائل، واکنش او نسبت به آن ها و راه حل های بالقوه پیشنهادی او می تواند نمای خوبی از قضاوت و بینش کودک به بالینگر عرضه کند. به علاوه فهم کودک از آنچه واقعاً می تواند برای کمک به حل مسئله انجام دهد و آنچه بالینگر می تواند انجام دهد به ارزیابی قضاوت کودک کمک می کند.
هوش یک مهارت و یک سازه ذهنی بوده و قابلیت های متفاوتی از جمله توانایی استدلال، برنامه ریزی، حل مسائل، تفکر انتزاعی، استفاده صحیح از زبان، سازگاری با شرایط و یادگیری را شامل می شود. امروزه مراکز روانشناسی گوناگونی برای انجام تست هوش کودکان و نوجوانان در تهران وجود دارند و به خوبی هوش کودکان را اندازه گیری می کنند. تست های معتبر هوش، تست های معدودی هستند که اعتبار بسیار بالایی دارند و تحت تاثیر شرایط متفاوت نتایج گوناکونی نمی دهند. دکتر صابر، دکتر هوش کودکان، در بهترین مرکز تست هوش کودکان با کمترین هزینه تست هوش کودکان را انجام داده و هوش کودک را تعیین می کند.
هدف از انجام تست هوش کودکان توسط دکتر هوش کودکان، ایجاد یک دیدگاه مختصر و کلی از حوزه های مختلفی است که به طور کلی با ارزیابی عصب روانشناختی قابل بررسی است. این حوزه شامل مؤلفه های کلی ارزیابی بالینی مانند هوش، پیشرفت، عملکرد عاطفی و اجتماعی هستند. علاوه بر این حوزه هایی از جمله توجه، عملکرد اجرایی، مهارت حرکتی ظریف و توانایی های دیداری – ادراکی در حیطه ارزیابی عصب روانشناسی قرار می گیرند. ابزار های معروف اندازه گیری هوش شامل موارد زیر است:
مجموعه آزمون های وودکوک جانسون
مقیاس هوش و کسلر برای کودکان
مقیاس توانایی افتراقی
مقیاس ارزیابی کافمن برای کودکان
مقیاس نیسی
تست هوش وودکوک – جانسون
آزمون توانایی هوشی وودکوک جانسون توسط وودکوک و جانسون در سال ۱۹۷۷ طراحی شد و در سال های ۱۹۸۹ و ۲۰۰۱ مورد تجدید نظر قرار گرفت. این مقیاس که براساس مدل هوش سیال فلواید است ساخته شده است، هوش، استعداد های تحصیلی و دستاورد های آن را ارزیابی می کند و به دکتر هوش کودکان در تشخیص تست هوش کودکان کمک می کند. کشف هوش کلامی – ادراکی در مقیاس وکسلر دشوار است ولی مقیاس وود کوک – جانسون چارچوب مفهومی مناسبی از هوش کلامی را برای اختلالات دوران کودکی به ویژه ناتوانی یادگیری ارائه می دهد. ویرایش سوم مقیاس وود کوک – جانسون حاوی گویه های بسیار قوی جهت سنجش هوش است و جهت اندازه گیری توانایی پردازش بینایی و شنوایی و توانایی استدلال در کودکان و نوجوانان پیشنهاد می شود.
تست هوش وکسلر
استفاده از تست هوش وکسلر برای کودکان و نوجوانان، سابقه ای بسیار طولانی دارد. ویرایش چهارم علاوه بر گویه های مقیاس پیشین، چهار شاخص درک کلامی، استدلال، حافظه کاری و سرعت پردازش را مورد سنجش قرار می دهد که به دکتر هوش کودکان کمک می کند. این مقیاس اگرچه به عنوان معیار سنجش عملکرد مغز مورد استفاده قرار نمی گیرد، ولیکن امروزه مقیاس وکسلر معمولاً برای ارزیابی عصب روانشناسی به کار می رود. حال سؤال مطرح این است که مقیاس وود کوک – جانسون ویرایش سوم بهتر است یا وکسلر کودکان ویرایش چهارم؟
تست هوش وکسلر یا وودکوک جانسون؟
تصمیم گیری در مورد استفاده از ابزار برای ارزیابی هوش دشوار است؛ با این وجود تست هوش کودکان وکسلر در موارد زیر پیشنهاد می شود:
زمانی که تأثیر جراحت یا بیماری سیستم عصبی مرکزی بر روی هوش کودک مورد ارزیابی قرار می گیرد.
هنگامی که توانایی های هوشی فرد در یک بازه زمانی طولانی مورد تردید قرار می گیرد.
زمانی که شناسایی عوارض ناشی از آسیب موضعی مورد توجه قرار می گیرد. به عنوان مثال، نقص ادراک کلامی در آسیب قطعه گیجگاهی و یا توانایی ادراکی ضعیف ناشی از صدمه به قطعه پس سری.
مقياس وود -کوک جانسون برای موارد زیر توسط دکتر هوش کودکان توصیه می شود:
زمانی که پردازش ادراکی و عملکرد حافظه مورد مطالعه قرار می گیرد. به عنوان مثال، عملکرد نادرست کلامی.
زمانی که نقص در شکل گیری مفاهیم و استدلال انتزاعی مورد توجه قرار دارد. به عنوان مثال، صدمه به قطعه پیشانی.
زمانی که نشانه هایی از ادراک پریشی، نقص در تکلم و یا افت عملکرد در یادگیری زبان و مهارت های ریاضی وجود دارد. به عنوان مثال، ناتوانی در خواندن و نوشتن.
زمانی که مقیاس وکسلر و یا دیگر ابزار های اندازه گیری شناختی در انعکاس توانایی های کودک به عنوان سطوح رفتار انطباقی، مناسب نیستند.
با این وجود تحقیقات تکمیلی برای بررسی سهم مربوط به آزمون وکسلر کودکان و آزمون وود کوک – جانسون در ارزیابی عصب روانشناسی مورد نیاز است.
توانایی افتراق تفاوت
مقیاس توانایی افتراق تفاوت یک مقیاس تست هوش کودکان و موفقیت برای کودکان و نوجوانان بین سنین دو سال و نیم تا ۱۷ سال است. این تست هوش شامل ۲۰ قسمت برای کودکان سنین مدرسه و پیش دبستانی دارد. در مورد کودکان پیش دبستانی، توانایی های مفهومی مورد ارزیابی قرار می گیرد که شامل الگو های ساخت و درک واژگان است. بازشناسی تصاویر مشابه و نامگذاری واژگان برای کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال یا ۳ تا ۵ سال مورد استفاده قرار می گیرد. توانایی های مفهومی در دو بخش کلامی و غیر کلامی برای کودکان بین سنین سه تا شش سال یا پنج تا یازده سال مورد استفاده قرار می گیرد. برای کودکان بین سنین تولد تا ۶ سال و ۱۱ تا ۱۷ سال توانایی های مفهومی شامل توانایی های کلامی و استدلال های غیر کلامی است. علاوه بر آن، برای کودکان دوزبانه ای که زبان آزمون را به عنوان زبان دوم یاد می گیرند و یا آنانی که در شنوایی دچار مشکل هستند، مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده عمده از این مقیاس در اختلال های یادگیری است. مطالعات انجام شده روی این مقیاس، نشان دهنده استفاده از این ابزار برای توصیف زیرگروه های اختلال یادگیری و اختلال نقص توجه – بیشفعالی است.
مجموعه تست هوش کافمن برای کودکان
مجموعه آزمون های کافمن (دکتر هوش کودکان) به عنوان یک ابزار تست هوش کودکان پردازش همزمان محرک ها قرار می گیرد. آزمون های کافمن برای کودکان با هدف اندازه گیری نحوه پردازش استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال چگونه پردازش کلی در نیمکره راست و پردازش ترتیبی و تحلیلی در نیمکره چپ انجام می شود. این آزمون دارای ۵ مقیاس همگانی است: توالی، همزمانی، برنامه ریزی یادگیری و معلومات عمومی. آزمون های کافمن یک مجموعه آزمون عصب روانشناسی است که برای کودکان بین سنین ۳ تا ۱۶ سال مورد استفاده قرار می گیرد. این آزمون به زمانی حدود ۴۵ دقیقه برای ارزیابی کلی و ۹۰ دقیقه برای ارزیابی کامل در کودکان پیش دبستانی و همچنین ۲ تا ۳ ساعت در کودکان بزرگتر نیاز دارد. با در نظر گرفتن سن کودکان شش حوزۀ اصلی با ۳۲ آزمون جنبی وجود دارد. شش حوزۀ اصلی شامل موارد زیر است:
– توجه و عملکرد اجرایی
– زبان
– حافظه و یادگیری
– عملکرد حسی و حرکتی
– ادراک اجتماعی
– پردازش بینایی – فضایی
در مقایسه با نسخه پیشین آزمون های کافمن برای کودکان، اندازه گیری هایی برای تئوری ذهن به آن اضافه شده است. از جمله شناخت مؤثر طبقه بندی جانوران، جورچین و تصاویر هندسی. محمدزاده و خسروی آزمون کافمن را برای کودکان ۷ الی ۱۱ ساله شهر ایلام هنجار نموده اند. در این مطالعه همبستگی معنی داری بین آزمون وکسلر و کافمن گزارش شده است.
تفاوت آزمون وکسلر و وود کوک
آزمون پیشرفت وود کوک جانسون شامل مقیاس های خواندن، ریاضیات، زبان نوشتاری، زبان گفتاری و معلومات عمومی است که به دکتر هوش کودکان برای تعیین تست هوش کودکان کمک می کند. این آزمون دارای محتویات تکنیکی بسیار قوی و همبستگی بالا با آزمون های عصب روانشناسی دیگر است. آزمون وود کوک جانسون ویرایش سوم مقیاسی برای اندازه گیری، حافظه کلامی و نامیدن است که در زیر آزمون های متفاوت ارائه می شود. اما داشتن این موارد در یک ابزار واحد به متخصص بالینی کمک شایانی خواهد کرد. آزمون اکتساب فردی و کسلر از آزمون و کسلر کودکان – ویرایش چهارم مشتق شده است. این آزمون توانایی / مهارت های خواندن، ریاضیات، زبان شفاهی و زبان کتبی را اندازه گیری می کند و این آزمون برای تشخیص کودکان و بزرگسالان دارای اختلال مفید است و برای افراد موفق به دلیل ایجاد اثر سقفی ناکارآمد است. اثر سقفی بدین معنی است که افراد می توانند به راحتی به همۀ سؤالات آزمون پاسخ دهند و سقف نمره را کسب نمایند.
ارزیابی عملکرد اجرایی در کودکان اخیرا به صورت گستره مورد توجه درمانگران، مربیان و پژوهشگران قرار گرفته است. این موضوع نشان دهنده پیشرفت در پژوهش هاست و حاکی از آن است که عملکرد های اجرایی از همان اوایل کودکی نقش مهمی را در رشد هوش ایفا می کنند و حاوی مفاهیمی برای تنظیم عاطفی، رشد اجتماعی و دستاورد های آکادمیک و استدلال و سنجش هوش کودکان است. سیستم عملکرد های اجرایی مسئول اطمینان حاصل کردن از این موضوع است که دیگر سیستم های شناختی به روشی مناسب،موثر و هماهنگ با هم عمل می کنند. مجموعه ای از اختلالات رفتاری، رشدی و ذهنی همچون اوتیسم و اختلال کم توجهی / بیش فعالی نقص در عملکرد های اجرایی را تجربه می کنند. از این رو ارزیابی رشد نرمال و غیر نرمال عملکرد های اجرایی کودکان و سنجش هوش کودکان به مفاهیم بالینی و نظری بسیار مهمی منجر خواهد شد. دکتر صابر در بهترین مرکز تست هوش کودکان در تهران با انجام تست های سنجش هوش کودکان و ارزیابی هوش کودکان و آموزش انجام تست هوش کودکان در منزل به والدین، سن عقلی و درجه هوش کودکان را تعیین کرده و نقاط ضعف و قوت آن ها را پیدا می کند. خدمات متنوع کاردرمانی ذهنی، اتاق شنیداری، اتاق تقویت توجه بینایی، سنسوری روم و دیگر خدمات مرکز در بهبود مهارت های هوشی کودکان برنامه ریزی شده اند.
اگرچه هم اکنون هیچ تعریف پذیرفته شده جهانی از عملکرد های اجرایی وجود ندارد، اما این اجماع نظر هست که عملکرد های اجرایی توانایی های رده بالای شناختی هستند که وقتی ما برنامه ریزی با سازمان دهی می کنیم، ضربه ها را کنترل می کنیم، و با محیط جدید سازگار می شویم، یا می خواهیم سنجش هوش کودکان را در نظر بگیریم از آن استفاده می کنیم. عملکرد های اجرایی به صورت سلسله مراتبی سازمان دهی شده است که عامل کلی و اصلی آن در نقطهی بالایی و زیر مجموعه های مجزا اما مرتبط آن در سطوح پایین تری قرار گرفته اند. این مولفه ها عبارت اند از : برنامه ریزی، مهار واکنش، انعطاف پذیری شناختی / تغییر موضع و حافظه کاری. تا حدود ۲۰ سال پیش پژوهش های انگشت شماری درباره سنجش هوش کودکان و عملکرد های اجرایی در کودکان کوچک تر وجود داشت، زیرا باورها بر این بود که این توانایی های شناختی بعد ها و در دوره جوانی رشد پیدا می کنند. اما این ایده با جمع آوری مدارکی دال بر اینکه زیربنا های عصبی عملکرد های اجرایی، که به ویژه در قشر لب پیشانی مغز قرار گرفته اند، از زمان تواند فعال و در حال رشد هستند، رد شد. علاوه بر این، توانایی توجه و تنظیم عواطف، حتی در نوزادان، بعد ها با رشد عملکرد های اجرایی قابل پیش بینی شد. از این رو به نظر می رسد که عملکرد های اجرایی از اوایل دوران کودکی زیربنایی را برای اجرا پایه ریزی می کند.
مدل های مختلف عملکرد اجرایی
با توجه به این که رویه های ارزیابی و تفسیر نتایج تست های هوش به مدل عملکرد های اجرایی که فرد در نظر گرفته، مرتبط است، می بایست مدل مختلف رشد را مد نظر قرار داد. مفهوم سازی عملکرد های اجرایی به لحاظ تاریخی در دو رویکرد گسترده قرار می گیرد: دیدگاه واحد که بر فرآیند های مشترک میان سنجش های مختلف عملکرد های اجرایی تمرکز دارد و دیدگاه مدولار یا مولفه ای که تمرکز خود را بر فرآیند های تفکیک پذیر عملکرد های اجرایی و الگو های رشدی مختلف برای هر کدام، گذاشته است. مدارک و شواهد قابل توجهی حمایت از دیدگاه واحد وجود دارد، برخی مطالعات تحلیلی عاملی از عملکرد های اجرایی در کودکان پیش دبستانی متوجه شده اند که عملکرد های اجرایی به عنوان یک توانایی شناختی بهترین عملکرد را دارد. پیچیدگی شناختی و تئوری کنترل که توسط زلازو و همکارانش ارائه شد، نمونه خوبی از تئوری رشد کنونی عملکرد های اجرایی است. این تئوری اظهار می دارد که تغییرات وابسته به سن عملکرد های اجرایی که از افزایش پیچیدگی سلسله مراتبی قوانینی که کودکان می توانند فرمول بندی کنند، نشات می گیرد، در عملکرد حافظه کاری نیز باقی می ماند و سپس افراد از آن برای حل مسئله استفاده می کنند. در مقابل، در حالی که شناسایی کردیم که همپوشانی هایی در عملکرد میان تکالیف عملکرد های اجرایی وجود دارد، اما برخی محققین و نظریه پردازان در مهارت های تفکیک پذیر عملکرد های اجرایی تمرکز دارند. این دیدگاه مدولار که عمدتا بر مینای مطالعات بر روی بزرگسالان و آن هایی که آسیب های مغزی دارند می باشد، فرض را بر این گذاشته است که عملکرد های اجرایی می تواند به شیوه ای قابل اطمینان به مدول هایی نسبتا مستقل و به لحاظ عملکردی مجزا تقسیم شود. از این رو آزمایش های عصبی روانی عمدتا شامل چندین آزمایش می شود که برای اندازه گیری جنبه های خاص توانایی های اجرایی طراحی شده اند. اگرچه دیدگاه فرآیند واحد یا فرآیند مشترک عملکرد های اجرایی هر کدام مدارک پشتیبانی برای خود به عنوان مدلی برای کودکان هستند، اما همچنین مدارکی وجود دارد دال بر این که مولفه های خاصی قابل تفکیک و جداسازی هستند. به عنوان مثال، نشان داده شده است که حافظه کاری بازداری و انعطاف پذیر یشناختی، هر کدام از مسیر های رشدی مختلفی تبعیت می کنند.
ارزیابی هوش و عملکرد های اجرایی
چارچوب های یکپارچه، مانند همانی که در یک بررسی کلی توسط گارون، بریسون و اسمیت پیشنهاد شد، یک مفهوم سازی تجربی و عملی که ابزار بسیار کارآمد و واضحی برای ارزیابی بود، ارائه داد. این مدل بر اساس یک بررسی سیستماتیک از ادبیات مربوط به عملکرد های اجرایی در کودکان کوچک و با استفاده از مدل پیشنهادی میاکی و همکاران برای عملکرد های اجرایی در بزرگسالان می باشد. در این مدل، عملکرد های اجرایی به عنوان یک ساخت واحد با مولفه هایی نسبتا قابل تفکیک در نظر گرفته می شود، مثل حافظه کاری مهار واکنش، و تغییر موضع. آن ها پیشنهاد دادند که تغییرات در رشد سیستم توجه (تمرکز) می تواند زیربنای ظهور مولفه های عملکرد های اجرایی و سنجش هوش کودکان در طی دوران پیش از مدرسه شود، و این ها با هم ترکیب شده و منجر به پیچیده شدن تدریجی توانایی های عملکرد های اجرایی در طی رشد می شود. از این رو، در ارزیابی عملکرد های اجرایی می بایست هر دو سنجش را مد نظر قرار داد تا به درک بهتری از این موضوع برسیم که مهارت های زیربنایی عملکرد های اجرایی در هم تنیده و به هم وابسته هستند. علاوه بر این، باید در نظر داشت که مولفه های عملکرد های اجرایی به صورت سلسله مراتبی رشد می کنند و مهارت های پایه ای برای آن مولفه های عملکرد های اجرایی در دوران پیش از مدرسه ظاهر می شوند. در این بخش، ما درباره عملکرد های اجرایی به عنوان یک اصطلاح فراگیر و همه جانبه بحث خواهیم کرد و بر چهار مولفه ای که برای درک بهتر عملکرد های اجرایی در کودکان بسیار مهم است، به ویژه در حوزهی ارزیابی و تصمیم گیری درمان، تمرکز خواهیم داشت. این مولفه ها شامل حافظه کاری، تغییر موضع، بازداری و برنامه ریزی می باشد. حافظه کاری به توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن و دست کاری کردن آن اطلاق می شود. تغییر موضع یعنی توانایی تغییر منعطف بین تمرینات ذهنی و یا کارهایی که در واکنش به نیاز های محیطی انجام می دهیم. مهار واکنش با بازداری به معنی توانایی سرکوب یک واکنشی که از قبل یاد گرفته ایم در موقعیت های جدید می باشد. در نهایت، برنامه ریزی به توانایی برنامه ریزی حرکتی در فعالیت های هدفمند، اشاره دارد.
با این حال که تست های تخصصی هوش ای کیو را اندازه گیری می کنند، باید توجه کرد که مغز انعطاف پذیری بالایی هم دارد. مغز دارای انعطاف پذیری عصبی است، به این معنا که به صورت دائم اطلاعات، تجربیات و تغییرات جدید را در طول زندگی ادغام می کند. هرچه بیشتر با کودک خود گفتگو کنید، باهوش تر می شود. حافظه کودک تان را به چالش بکشید. از کم خوابی کودک خود جلوگیری کنید. بازی کردن با کودکان را جدی بگیرید. اگر می خواهید عزت نفس کودک تان را بهبود دهید و به تقویت هوش کودکان و افزایش هوش کمک کنید، آن ها را باور داشته باشید. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر برای تقویت هوش کودکان، با انجام تست آی کیو کودکان و بررسی آن به شما در تشخیص نقاط ضعف و قوت آنان و روش های افزایش هوش کودک کمک می کند.
عملکرد تحصیلی کودکان و سازگاری مدرسه مستلزم توانمندی های شناختی همانند توجه، حافظه و هوش است. توجه و مهارت های خود تنظیمی کلید آمادگی برای مدرسه و افزایش هوش و تقویت هوش کودکان تلقی می شوند. این سازه های شناختی قدرت پیش بینی پیشرفت تحصیلی در مدرسه و سایر حوزه های زندگی را دارند. سن، مرحله تحولی و آمادگی، خلق و ژنها، منابع بین فردی مهمی هستند که در بهینه سازی یادگیری و سازگاری در مدرسه باید مورد توجه قرار گیرند. شواهد پژوهشی قابل ملاحظه ای توجه را به عنوان یک مؤلفه جدایی ناپذیر در موفقیت تحصیلی کودکان در نظر می گیرد. تغییرپذیری در میزان توجه و خود تنظیمی در کشف تفاوت های فردی مشاهده شده در یادگیری و کفایت اجتماعی هیجانی مشاهده شده در کلاس درس نقش دارند. به علاوه ،شواهدی وجود دارند که نشان می دهند نشان گرهای عصبی توجه اجرایی در پیش بینی نمرات کودکان در ریاضیات نقش دارند. این شواهد حاکی از اهمیت بهبود ظرفیت های شناختی کودکان به عنوان بخشی از برنامه درسی آموزشی هستند.
توانبخشی جبرانی مدرسه محور برای تقویت هوش
میزان سودمندی ابزارهای تقویتی برای تحصیل، بسته به این که تحول آن ها تا چه اندازه ای مبتنی بر شواهد باشد و با اصول علمی همخوانی داشته باشد، افزایش می یابد. از این رو، طراحی برنامه های آموزشی باید با فرایندهای شناخته شده تحول شناختی و یادگیری کودکان هماهنگ باشد. پیشینه مطالعاتی نشان می دهد کودکان زمانی بهترین یادگیری را دارند که به لحاظ شناختی فعال و درگیر باشند، تجارب یادگیری معنادار باشد، به لحاظ اجتماعی تعاملی باشند و یادگیری هدف خاصی را دنبال کند. با دانستن این مسائل روان شناسان و آموزگاران می توانند رویکردی فعال نسبت به تحول و ارزیابی ابزارهای مداخلاتی با هدف افزایش هوش و تقویت هوش کودکان برای یادگیری و بازده هیجانی- اجتماعی موفق اتخاذ کنند. دانش آموزانی که از برنامه توانبخشی شناختی جبرانی مدرسه محور استفاده می کنند، نمرات انعطاف پذیری شناختی بالاتر دارند، هدفمندتر هستند، پشتکار بیشتری دارند و بیشتر تلاش می کنند. این دانش آموزان انعطاف پذیرتر همچنین از راهبردهای بیشتری در کار مدرسه استفاده می کنند و مرتب تر و منظم تر هستند. توانبخشی شناختی جبرانی مدرسه محور به صورت برنامه کلاسی، فعالیت های ترکیب شده با برنامه درسی مدرسه یا فعالیت های فوق برنامه، در بافت مدرسه مورد بررسی قرار گرفته است.
مثالی از توانبخشی جبرانی برای افزایش هوش
مثالی از این مورد یک برنامه درسی مدرسه ای است که تمرین های مبتنی بر افزایش کارکرد های اجرایی را در برنامه ای به نام ابزارهایی برای ذهن ارائه کرده است. این برنامه مبتنی بر بینش ویگوتسکی نسبت به تحول کارکرد های شناختی سطح بالا قرار دارد و بر تقویت هوش کودکان و افزایش هوش از طریق تعاملات اجتماعی کلاس درس تأکید می کند. اثرات این برنامه در کارکرد های اجرایی کودکان در سال دوم ابتدایی در مقایسه با سایر برنامه های درسی که همان محتوای درسی را بدون تأکید بر کارکردهای اجرایی ارائه می کردند، مورد بررسی قرار گرفته است. داده های این مطالعات نشان دهنده عملکرد بهتر کودکان شرکت کننده در گروه مداخله در تکالیف کنترل اجرایی بوده و این اثر زمانی که تکلیف نیازمند کار کرد اجرایی بالاتر است بیشتر است.
پیشرفت تحصیلی و تقویت هوش کودکان
هرمیدا و همکاران به معلمان آموزش دادند که تکلیف تقویت هوش کودکان و افزایش هوش، حافظه کاری، توجه، کنترل بازداری و برنامه ریزی را در کلاس درس بگنجانند و اثرات انتقال دور و نزدیک این مداخله را به ترتیب در آزمون های رفتاری، کارکرد اجرایی و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار دادند. هرچند نتایج این مطالعه ها تفاوت معناداری در کار کرد اجرایی کودکان گروه آزمایش و کنترل نشان ندادند، اما تفاوت معناداری در چهار مورد از حوزه های زبان و ریاضیات، زیست شناسی، رفتار اجتماعی با همسالان و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. به همین ترتیب در پژوهش دیگری در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده روی ۶۵ کودک پیش دبستانی، اثر بازی های بهبود حافظه کاری توجه و کنترل بازداری در حیاط مدرسه مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهشگران نشان دادند شناسایی حروف – کلمه در گروه آزمایشی افزایش معناداری از خود نشان داد، اما بهبود مهارت های تنظیم رفتار تنها در کودکانی مشاهده شد که نمرات اولیه پایینی در این مهارتها داشتند.
نتیجه
فرایند توانبخشی شناختی ساز و کارهای ارزیابی و برنامه های توانبخشی شناختی است. توانبخشی شناختی دو رویکرد راهبرد محور (جبرانی) و تکلیف محور (ترمیمی) دارد. در روش جبرانی راهبرد هایی به فرد آموزش داده می شود که نقص شناختی موجود را مدیریت نماید و در روش ترمیمی نقایص شناختی با تکالیف متنوع و پیش رونده ترمیم می شوند. هر دو رویکرد براساس ارزیابی شناختی و مبتنی بر کارکرد های شناختی نارسا است. این دو رویکرد می توانند با یکدیگر و یا با برنامه های آموزشی دیگر ترکیب شوند.
کاردرمانی ذهنی نوعی از کاردرمانی است که با هدف افزایش توانایی های ذهنی و تقویت رشد مغز در کودک انجام می گیرد. کاردرمانی ذهنی همچنین با در نظر گرفتن مهارت ها و وضعیت جسمانی و ذهنی کودکانی که به اختلالات ذهنی و بیماری های خاص دچار هستند، کمک می کند و سبب تقویت ارتباطات مغز و ذهن آن ها می شود. روش های مختلفی برای تقویت رشد مغر در کودکان وجود دارد که می تواند در منزل توسط والدین انجام شود. با آشنایی با روش کارکرد مغز و فعالیت های مغزی می توانید به راحتی تمریناتی را در منزل طراحی کنید که موجب رشد بهتر مغز در کودکان شود. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز تست هوش کودکان، با ارزیابی ای کیو و انجام خدماتی از جمله کاردرمانی ذهنی و تمرینات تقویت رشد مغز در کودک به درمان مشکلات مغزی کودک کمک می کند.
به منظور کشف رابطه میان عملکرد های اجرایی و رشد مغز، لازم است که کل شبکه مناطق عصبی مغز که در عملکرد های اجرایی دخیل هستند را مورد بررسی قرار دهیم. شبکه ای از مناطق مغزی وجود دارند که در خدمت عملکرد های اجرایی هستند. این شبکه از قشر سینگولیت قدامی، منطقه حرکتی پیش تکمیلی، DLPEC، محل اتصال پیشانی پایینی، قشر اینسولار قدامی، قشر پیش حرکتی خلفی و قشر جداری خلفی تشکیل شده است. در طی انجام تکالیات عملکرد های اجرایی تقویت رشد مغز در کودک، این مناطق در تعامل با یکدیگر هستند و پیوستگی های بالایی با یکدیگر و نه با دیگر قشر های مغز از خود نشان می دهند. تعامل این مناطق با یکدیگر است که به ما اجازه می دهد تکالیف عملکرد های اجرایی را با موفقیت انجام دهیم. فعالیت این مناطق عملکرد های اجرایی که شتری در طی انجام تکلیف بلکه در زمان استراحت هم دیده می شود. بررسی پیوستگی های میان فعالیت در مناطق مغزی در حالت استراحت تبدیل به روشی متداول برای بررسی شبکه های قشری در کودکان شده است و به آن MRI اتصال عملکردی حالت استراحت می گویند. جمع آوری اطلاعات از rs-feMRI در کودکان ساده است : این کار کمتر از ۱۰ دقیقه زمان می برد و به هیچ دستورالعمل تمرینی پیچیده ای نیاز نیست. زمان مورد نیاز کوتاه برای جمع آوری اطلاعات rs-fcMRI مشکلات مربوط به حرکت را که در جمع آوری داده با استفاده از شیوه استاندارد fMRI وجود داشت، کاهش می دهد. داده های حالت استراحت توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است زیرا چه فرد در حالت استراحت باشد و یا در یک تمرین فعالیت داشته باشد، مغز نوسانات وابسته به سطح اکسیژن خون بسیار کندی از خود نشان می دهد (BOLD) که در محدوده بین Hz0.1–0.01 قرار دارد. این نوسانات در مناطق مغز با هم در ارتباط هستند و به لحاظ عملکردی به هم پیوسته هستند و چنین فکر می شود که بیانگر تاریخچه فعالیت همزمان میان مناطق مغز و تقویت رشد مغز در کودک است.
بررسی تقویت رشد مغز در کودک
مشاهده و بررسی این شبکه، عملکرد های اجرایی حقایقی را راجع به رابطه میان رشد مغز و رشد عملکرد های اجرایی روشن می سازد. در راستای تغییرات ساختاری مغز مرتبط با سن، تغییراتی نیز در شبکه های عملکردی در طی دوران رشد رخ می دهد. یکی از یافته های ثابت در مطالعات مربوط بهrs – fcMRI رشدی این است که شبکه های مغز در کودکان به وسیله نزدیکی آناتومیک، با پیوستگی های عملکردی کوتاه برد قدرتمند، سازمان دهی می شود، در حالی که در بزرگسالان این شبکه ها به روشی توزیع شده تر در میان مغز سازماندهی می شود که نشان دهنده افزایش و گستردگی پیوند های دور – برد است. رشد این شبکه ها از یک دوره زمانی بلند مدت تبعیت می کند، که میزان این الگو های پیوستگی در جوانان چیزی بین دوران کودکی و بزرگسالی است. این الگوی رشد تغییر پیوستگی مغز آن قدر قابل اطمینان است که از داده های حاصل از rs – fcMRI می توان برای پیش بینی میزان بلوغ مغزی یک فرد استفاده کرد. به طور کلی به نظر می رسد شبکه های مغز در طی رشد تغییر پیدا می کنند، اما آیا تغییرات رشدی خاصی در شبکه عملکرد های اجرایی وجود دارد؟ به منظور بررسی این سوال، از rs – fcMRI برای مطالعه تغییرات در میزان پیوستگی بین تنها آن دسته از مناطق مغزی که در عملکرد تمرینات تقویت رشد مغز در کودک و کنترل شناختی دخیل هستند، استفاده می شود. چنین کنترلی در بزرگسالان به وسیله دو شبکه مغزی انجام می پذیرد : شبکه لب پیشانی، که برای کنترل سازگاری مهم است؛ و شبکه cingulo – opercular که عمل حفظ و نگه داری تمرین –مجموعه را انجام می دهد. زمانی که آن مناطقی از مغز که در کنترل شناختی دخیل هستند، مورد بررسی قرار می گیرند،تغییرات رشدی در هر دوی این شبکه ها دیده می شود. در طی دوران رشد، اتصال و پیوستگی های میان مناطق پیشانی و جانبی قدرتمند تر می شوند، و در نهایت منجر به شبکه کنترل لب پیشانی در بزرگسالی می شود. شبکه cingulo – opcrcular در دوران کودکی نسبتا ناکامل ( ناقص ) است یعنی بسیاری از اتصالات و پیوستگی ها در آن وجود ندارد و به تدریج و با افزایش سن ظاهر می شود. به طور کلی، الگوی دوران رشد شامل افزایش در اتصالات دور برد و یکپارچگی بین مناطق و کاهش اتصالات کوتاه برد با افزایش سن می شود که به آن اصطلاحا “تفکیک ” (Segregation) می گویند. رشد شبکه های کنترلی بزرگسالان بر این دو اصل تفکیک و یکپارچگی متکی است و این موضوع به توضیح روند طولانی مدت عملکرد رشدی در تکالیف عملکرد های اجرایی کمک می کند.
افزایش یکپارچگی در مغز
افزایش یکپارچگی با افزایش سن احتمالاً در میلین سازی آکسون های بلند دخیل است و این امکان را می دهد که اطلاعات از نورون های دور با سرعت بیشتری انتقال پیدا کنند. رشد میلین سازی ماده سفید زمانی طولانی را به خود اختصاص می دهد و این تنها در دهه دوم زندگی است که این اتصالات دوربرد در مغز نهادینه می شوند. هرس کردن سیناپس می تواند در عملیات تفکیک نقش داشته باشد و با افزایش سن رخ می دهد، و در این حین اتصالات کوتاه بردی که مزیت چندانی ندارند، از بین می روند. واضح است که قشر پیش پیشانی جانبی به تنهایی مسئول اجرای تمرین های عملکرد های اجرایی و تقویت رشد مغز در کودک نیست. در عوض، یک شبکه از مناطق مغزی با هم در تعامل هستند تا به صورت موفقیت آمیزی این تمرینات را انجام دهند. این شبکه های عملکردی در طی دوره رشد تغییرات چشمگیری خواهند داشت. بدین ترتیب، مهم است که ما تنها بر روی رشد یک منطقه مهم در عملکرد های اجرایی تمرکز نکنیم، بلکه تمرکز خود را بر روی رشد شبکه ای از مناطق که در شکل گیری عملکرد های اجرایی دخیل هستند، بگذاریم.
عملکرد های اجرایی مغز
عملکرد های اجرایی یک پروسه طولانی مدت است که در طی جوانی و کودکی رشد بیشتری دارد. درست همین پروسه زمانی برای رشد قشر پیش پیشانی نیز لازم است. تغییراتی در سیناپس، چگالی ماده خاکستری و ماده سفید با افزایش سن در مغز رخ می دهد، اما قشر پیش پیشانی آخرین منطقه مغزی است که به بلوغ می رسد. بلوغ ساختاری در این منطقه مغز تا رسیدن به دوره جوانی رخ نمی دهد، درست در همان زمانی که توانایی های عملکر دهای اجرایی به رشد کامل می رسد. مدارک حاصل از ضایعه مغزی،fMRI، و مطالعات TMS همگی به طور هماهنگ نشان دهنده اهمیت قشر پیش پیشانی جانبی در کامل شدن موفقیت آمیز تمرین های عملکرد های اجرایی و تمرین های تقویت رشد مغز در کودک است. پژوهش هایی که به بررسی تاثیر رشد قشر پیش پیشانی بر رشد توانایی های عملکرد های اجرایی پرداخته اند، بررسی تغییرات رشدی در دیگر مناطق مغز که در عملکرد های اجرایی دخیل هستند را نادیده گرفته اند. بررسی شبکه های عملکرد های اجرایی و کاردرمانی ذهنی نشان داده اند که آن ها متحمل تغییرات رشدی گسترده ای می شوند، که نشان دهنده افزایش در اتصالات دوربرد و کاهش اتصالات کوتاه برد با افزایش سن است. این احتمال وجود دارد که این تغییرات در معماری شبکه ها در رشد توانایی های ما در تمرین های عملکرد های اجرایی مشارکت دارد. اگرچه هنوز راه های پژوهشی بسیاری وجود دارد که می تواند مناطق رشدی عملکرد های اجرایی را بیشتر توضیح داده و آشکار کنند، اما مطالعه شبکه های مغز می تواند مسیر موثر و مفیدی برای بیان کمیت رابطه میان رشد مغز و بلوغ عملکرد اجرایی و رشد مغز در اختیار ما قرار دهد.
بهبود هوش کودک یکی چالش های بزرگ پدر و مادر ها می باشد و همان طور که هم اکنون شما به دنبال راه هایی برای افزایش هوش کودک خود هستید، آن ها نیز به دنبال همچین نکاتی هستند که بتوانند با استفاده از آن ها کودک خود را روز به روز باهوش تر کنند. برای افزایش هوش کودک، راه های بسیار زیادی وجود دارد که اگر بخواهیم به طور کامل آن ها را بیان کنیم، باید چند کتاب مفصل و مجزا بنویسیم! راه های افزایش هوش کودک عبارت اند از: ورزش کردن با کودک، استعداد یابی کردن کودک، استفاده از بازی همراه با موسیقی و… . کلینیک تخصصی تست هوش دکتر صابر، بهترین مرکز تست هوش کودکان در تهران، با در انجام تست های تخصصی توسط دکتر خوب برای تمرکز کودکان و همچنین ارائه تکنیک های مختلف به والدین جهت بهبود توجه و تمرکز کودکان و بررسی دوره ای پیشرفت کودک توسط بهترین دکتر برای افزایش هوش کودک در حوزه تقویت هوش کودکان فعالیت می نماید.
عملکرد اجرایی به مجموعه ای از فرایند های رده بالای شناختی برای افزایش هوش کودک گفته می شود که با بسیاری از فعالیت های روزمره انسان همچون برنامهریزی، بازداری، تفکر منعطف، و توجه متمرکز درآمیخته است. مطالعات بالینی و پژوهش های حاصل از تصویربرداری مغز نشان می دهند که این توانایی های شناختی رده بالا تا اندازه ای به وسیلهی قشر پیش پیشانی مغز حمایت می شود، یک منطقهی بزرگ از مغز که به سرعت در طی 3 تا 5 میلیون سال تکامل یافته است و در طول زمان رشدی مداوم دارد. در ادامه رابطهی نزدیک رشد PFC و تغییرات در عملکرد شناختی رده بالاتر را که در اوایل کودکی اتفاق می افتد مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد یافته های نوینی که بیان می دارند PFC بخشی از یک شبکهی عملکردی اجرایی بزرگتر است، بحث می کنیم.
روش های افزایش هوش کودک
عملکرد های اجرایی که برای افزایش هوش کودک می باشند تا اوایل بزرگسالی رشد می کنند اما تغییرات ویژه و آشکارش را در نوزادی و کودکی نشان می دهند. این تغییرات را می توان به راحتی و زمانی که نوزادان تلاش می کنند مسائل ساده ای را حل کنند که به برنامه ریزی، بازدارندگی، و تفکر منعطف نیاز دارد، مشاهده کرد. به عنوان مثال، در تمرین A و نه B، نوزادان ۸ تا ۱۲ ماه یاد می گیرند که اسباب بازی که در محلی نزدیک مخفی شده است را پیدا کنند که به آن تمرین A می گویند. سپس همان اسباب بازی در محلی به نام B مخفی می شود. حتی اگر نوزادان متوجه شوند که اسباب بازی در محل B قرار دارد، بیشتر تلاش می کنند که در محل A به دنبال آن بگردند. این رفتار قابل توجه اولین بار توسط پیاژه مشاهده شد، که آن را منعکس کنندهی یک درک شکننده از اشیاء به عنوان چیزهایی که مستقل از کنش های خود فرد عمل می کنند، دانست. تجربیات دقیق تر در این زمینه نشان می دهد که نوزدان در محل A به دنبال اسباب بازی می گردند علی رغم این که در حافظه شان این موضوع وجود دارد که آن شی در محل B مخفی شده است، که نشان دهندهی بازدارندگی دشوار در دست بودن به محل A است. کودکانی که در مرحلهی پیش از دبستان قرار دارند رفتارهایی شبیه به این از خود نشان داده اند. به عنوان مثال، در طبقه بندی کارت ها بر مبنای تغییرات ابعادی (DCCS)، کودکان سه ساله اشکال رنگی را، به یک روش طبقه بندی می کنند ( بر اساس شکل ) و سپس از آن ها خواسته می شود که روش خود را تغییر داده و کارت ها را به نوعی دیگر طبقه بندی کنند (مثلا بر اساس رنگ ). اگر چه کودکان در این سن می توانند به سوالات پایه ای دربارهی قوانین جدید، پاسخ دهند ( مثلا، کارت های قرمز در بازی رنگ به کدام قسمت باید بروند؟ ) اما بیشتر آن ها هنوز بر این موضوع اصرار دارند که به روش قدیمی خود کارت ها را طبقه بندی کنند. همان طور که در تمرین A نه B صدق می کند. به نظر می رسد که کودکان دارای دانش لازم برای موفقیت هستند، اما نمی توانند به صورت داوطلبانه تغییری در رفتار خود به وجود آورند.
مباحثی درباره هوش
البته مباحث بسیار فعالی دربارهی این که دقیقا چه جنبه ای از عملکرد های اجرایی در این دوره تغییر می کند و چطور این تغییرات با جنبه های رشد پیوند خورده است تا باعث افزایش هوش کودک شود، وجود دارد. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که نوزادان و کودکان تنها خاطرهی بسیار مبهمی از آنچه که قبلا به آن ها نشان داده شده یا گفته شده دارند، بنابراین زمانی که این خاطره ها در رقابت با واکنش های عادتی و روتین قوی تری قرار می گیرد، از بین خواهند رفت. از سوی دیگر، نوزادان و کودکان ممکن است دقیقا آنچه که به آن ها نشانداده شده با گفته شده را به خاطر آورند، اما این خاطره، به دلیل توتایی نابالغ آن ها برای جلوگیری و مهار رفتار های ناصحیح، از بین می رود. در نهایت، کودکان ممکن است بتوانند به خاطر بیاورند اما نتوانند آنچه را که می دانند بازتاب و نمایش دهند. فارغ از اینها، اجماع نظری وجود دارد مبنی بر این که توانایی برای برنامه ریزی، مهار رفتارهای ناصحیح، و تمرکز بر روی آنچه که در دست است، همگی جنبه هایی از عمکرد شناختی هستند که از یک دورهی زمانی رشدی طولانی تبعیت می کنند. در این صورت، سوال غالب و اساسی اینجا این است که چرا چنین توانایی هایی با روندی کند رشد می کنند؟
رشد قشر پیش پیشانی مغزو ارتباط آن با هوش کودک
یکی از مهم ترین و برجسته ترین فرضیه هایی که راجع به آن استدلال هایی شده است این است که مهم ترین محدودیت در رشد توانایی های عملکرد های اجرایی و افزایش هوش کودک، بلوغ قشر پیش پیشانی مغز (PEC) است. قشر پیش پیشانی مغز کاملا برای انجام تمرین های کنترل شناختی طراحی شده است، برای اجرای تمرین های عملکرد های اجرایی در بزرگسالان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دورهی رشد طولانی تری را نسبت به دیگر مناطق مغزی، طی می کند. هم مطالعات مربوط به ضایعات مغزی و هم تصویر برداری رزونانس مغناطیس عملکردی (MRI) نشان می دهد که رشد قشر پیش پیشانی مغز نقشی حیاتی در دستیابی به توانایی عملکرد های اجرایی با افزایش سن ایفا می کند. قشر پیش پیشانی مغز جانبی در ناحیهی جلوی سولکوس مرکزی قرار گرفته است و یک سوم از قشر مغز را تشکیل می دهد. این منطقه بیشترین قسمت مغز را در انسان نسبت به دیگر حیوانات به خود اختصاص داده است، و حاکی از آن است که در انجام رفتارهایی که ما را به عنوان انسان متمایز می سازد، نقش دارد؛ مثل عملکرد های اجرایی. قشر بیش پیشانی مغز، به واسطهی گستردگی وسیعی که در پیوند های آناتومیکی دارد قادر است اطلاعات حاصل از آرایه های گستردهی ساختارهای مغزی را با هم ترکیب کرده و آن را برای اجرای مناسب عملکرد های اجرایی آماده سازی کند.
انجام موفقیت آمیز عملکرد اجرایی
برای انجام موفقیت آمیز تکالیف عملکرد های اجرایی که به منظور افزایش هوش کودک انجام می شود، به یک قشر پیش پیشانی سالم نیاز است. بیمارانی که ضایعاتی در قشر پیش پیشانی خود دارند در تکالیفی مانند استروپ، برو– نرو،و آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین، نسبت به گروه کنترل دشواری های بیشتری دارند و این موضوع در مورد بیمارانی که ضایعاتی در دیگر نواحی مغز دارند نیز صادق است. بیمارانی که مبتلا به ضایعه در قسمت قشر خلفی جانبی پیش پیشانی (DLPFC) هستند، برای تغییر از یک معیار طبقه بندی به معیار دیگر، همان طور که در تغییر قانون در زمان انجام آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین لازم است، با مشکل روبرو هستند. به طور مشابه، زمانی که ضایعه ای مجازی به صورت در قسمت قشر پیش پیشانی جانبی ایجاد می شود، عملکرد فرد در تکالیفی همچون تغییر موضع، بازدارندگی و حافظهی کاری دچار اختلال می شود. این ضایعات مجازی با استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای (TMS) صورت می گیرد. این تحریک شامل عبور پالس های جریان برق از طریق سیمی است که در سرتاسر سر قرار گرفته و یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند. تحریک مغناطیسی قسمت خاصی از مغز، همچون قشر بیش پیشانی جانبی، هر نوع پردازشی که در آن ناحیه رخ می دهد را دچار اختلال می کند. در نهایت اهمیت قشر پیش پیشانی جانبی برای عملکرد های اجرایی نیز با استفاده از fMRI نشان داده شده است. در طی عملکرد حافظه کاری، تغییر تمرین و تمرین های بازدارندگی شاهد افزایش فعالیت در ناحیهی قشر پیش پیشانی هستیم. این روش های واگرا همگی بیان می دارند که قشر پیش پیشانی جانبی نقشی حیاتی در عملکرد های اجرایی در بزرگسالی ایفا می کند.
قشر پیش پیشانی مغز
اگر چه واضح است که قشر پیش پیشانی در عملکرد های اجرایی افزایش هوش کودک نقش مهمی ایفا می کند، اما موضوع جالب توجه اینجاست که آیا بلوغ این قسمت از مغز یا تاثیر آن بر رشد عملکرد های اجرایی هم زمان است یا خیر. شواهد و مدارک همگرایِ حاصل از مطالعات صورت گرفته بر روی تغییرات رشدی در سیتاپتوژنز و مادهی خاکستری و سفید مغز اظهار می دارد که این موضوع، موضوع اصلی ماست. سیناینوژنز شامل فرآیند تشکیل و نگه داری سینایی است و برای ایجاد ارتباط موثر بین نورون ها بسیار ضروری است. پس از تولد مرحله ای شامل تولید سریع سیناپس وجود دارد که در طی اولین سال زندگی چگالی سیناپس رشد چشمگیری خواهد داشت. سپس فرآیند هَرَس سیناپس آغاز میشود که در آن سیناپسهای غیر ضروری از بین میرود و در نهایت کاهش چشمگیری در میزان چگالی سینایس در دوران کودکی و بزرگسالی خواهیم داشت. این روند بلوغ در قشر های مختلف مغز متفاوت است. در نواحی حسی اصلی، سیناپتوژنز خیلی زود و با حداکثر میزان سیناپسِ موجود بین 3 تا ۶ ماهگی رخ می دهد. سپس از بین بردن سیناپس در سال اول زندگی آغاز شده و سطح بلوغ سینایی در این نواحی در سن ۱۲ سالگی رخ می دهد. قشر پیش پیشانی سیناپس ها را در میزانبسیار کمتری دریافت می کند، که اوج چگالی سینایسی در این ناحیه بین ۲ تا ۳ سالگی است. تا سن ۷ سالگی، از بین رفتن سیناپس در این ناحیه اتفاق نمی افتد و این چگالی سینایسی تا رسیدن به میانسالی ادامه پیدا می کند. این روند رشدی طولانی سیناپتوژنز در قشر پیش پیشانی به خوبی با رشد توانایی های عملکرد های اجرایی مطابقت دارد و نشان می دهد که احتمالا سیناپتوژنز عاملی دخیل در بلوغ مهارت های عملکرد های اجرایی است.
تغییرات رشدی هوش کودک
هماهنگ با این تغییرات رشدی در چگالی سیناپسی، تغییراتی نیز در ضخامت مادهی خاکستری مغز در طی این رشد صورت می گیرد. میزان چشمگیری از چگالی مادهی خاکستری مغز بین دوران جوانی و بزرگسالی از بین می رود و از ۷ تا ۶۰ سالگی تقریبا % 32 کاهش پیدا می کند. چگالی مادهی خاکستری مغز از یک الگوی غیر خطی با افزایش سن و نسبت به سیناپتوژنز تبعیت می کند. در بیشتر مناطق قشر مغز، حجم مادهی خاکستری در سنین پایین افزایش پیدا می کند، و با آغاز دوران بلوغ شروع به کاهش گذاشته و ضخامت قشر مغزی در دوران بزرگسالی به یک حالت ثابت می رسد. نازک شدن مادهی خاکستری مغز بیانگر به بلوغ رسیدن قشر مغز برای عملکرد تمرین های شناختی بسیار مفید و موثر است. کودکانی که نازک شدگی قشری بیشتری در نواحی لب های پیشانی خلفی چپ و جانبی دارند، عملکرد بهتری در سنجش های مربوط به افزایش هوش گفتاری از خود نشان می دهند. درست همانند سیناپتوژنز، از دست رفتن مادهی خاکستری نیز در مناطق مختلف قشر مغز مسیر متفاوتی را طی می کند. کاهش در چگالی مادهی خاکستری در قشرهای جانبی در اوایل دوران کودکی بین ۴تا ۸ ماهگی رخ می دهد با ادامهی رشد کودک، این کاهشها به مناطق مربوط به زمان گسترش پیدا می کند و در نهایت به قشر پیش پیشانی خلفی تا دوران جوانی می رسد. لوب پیشانی، منطقه ای از مغز که در پردازش های و ده بالاتر همچون عملکرد های اجرایی شرکت دارد، آخرین قسمتی است که به بلوغ می رسد. در مقابل، مناطقی از مغز که با عملکرد های پایه ای همچون مناطق حسی و حرکتی اولیه مرتبط است، بلوغ خود را خیلی زودتر آغاز می کنند. همزمان با تغییرات رشدی در مادهی خاکستری مغز، تغییرات رشدی در ریزساختارهای مادهی سفید نیز رخ خواهد داد. در مقابل الگوی غیر خطی دیده شده در رشد سیناپسی و چگالی مادهی خاکستری، رشد مادهی سفید مغز از یک الگوی خطی تبعیت می کند. حجم مادهی سفید مغز با افزایش سن و با 4 / 12 درصد درست بین ۴ تا ۲۲ سالگی افزایش پیدا می کند. بلوغ مادهی سفید به خوبی تا دههی دوم زندگی ادامه پیدا می کند. این ماهیت طولانی بلوغ مادهی سفید بیانگر این موضوع است که میلین سازی نیز نقش مهمی در رشد توانایی های شناختی دارد که پروسهی رشد طولانی را سپری می کند.
بلوغ مغز و هوش
واضح است که بلوغ مغز در یک دورهی زمانی رشدی طولانی تبعیت می کند که در آن لب های پیشانی طولانی ترین زمان برای رسیدن به بلوغ را دارا هستند. هم ماده سفید و هم مادهی خاکستری در قشر پیش پیشانی تا زمان رسیدن به دورهی جوانی به طور کامل رشد نمی کنند. به طور مشابه، عملکرد تمرینات عملکرد های اجرایی همچنان ادامه پیدا می کند تا در نهایت به دههی دوم زندگی و به حالت ثبات برسد. وجود این تشابه در روند رشدی منجر به انجام پژوهش های بیشماری شده است که تمرکز خود را بر روی این رابطه به صورتی عمیقتر گذاشته اند. مطالعاتی که به بررسی تفاوت های مربوط به سن در عملکرد مغز در طی تمرینات عملکرد های اجرایی صورت گرفته است، حاکی از آن است که به نظر می رسد این دو فرآیند رشدی پیوند بسیار سفت و سختی به یکدیگر دارند. از fMRI برای روشن سازی چنین تغییرات عملکردی استفاده می شود. fMRI با ردگیری تغییرات در روند اکسیداسیون خون، ابزاری برای تصویربرداری عملکرد مغز در داخل بدن ارائه می دهد. این تکنیک، تکنیکی ایمن و غیر تهاجمی است و بنابراین از آن برای مطالعهی عملکرد مغز در نوزادان و کودکان استفاده می شود.
استدلال در کودکان یک موضوع بسیار مهم است که به آن ها کمک می کند در تفکرات منطقی و تحلیل مسئله های پیچیده پیشرفت کنند. استدلال در کودکان به طور معمول به عنوان یک فرایند تفکری یاد داده می شود که در آن کودکان می توانند به شیوه ای ساختارمند و معقولانه به نتیجه گیری بپردازند. استدلال در کودکان توانایی های ذهنی و هوشی آن ها را بهبود بخشیده و آن ها را قادر می سازد تا بتوانند در برابر مسائل پیچیده فکر کنند و به صورت منطقی به آن ها پاسخ مناسب دهند. مرکز تست هوش دکتر صابر، بهترین مرکز برای سنجش هوش کودکان، با در نظر گرفتن تست های مختلف هوش و بررسی استدلال در کودکان، به درمان مشکلات ذهنی و هوشی کودکان کمک می کند. پرورش مهارت های استدلال سیال به کودک این توانایی را می دهد که قدرت حل مسئله خود را بهبود بخشیده و در موقعیت های جدید درست تصمیم بگیرد.
به طور کلی، یک تست “خوب” هوش تستی است که از تمریناتی استفاده می کند که برای کودک جدید هستند و به استدلال سیال نیاز دارند. این تمرین های استدلال در کودکان پیچیده هستند و در آن ها کودک میبایست منابع مختلف اطلاعاتی را به منظور کامل کردن تمرین، با هم ترکیب کند. هر جنبه از عملکرد های اجرایی، توجه و تمرکز زیادی بر یکی از جنبه های خاص شناخت دارد. به عنوان مثال، تمرین های مربوط به حافظه کاری به بروزرسانی اطلاعات نیاز دارد. به عبارت دیگر، کودکان می بایست بتوانند اطلاعات را در ذهن خود نگه دارند و به هنگام حل یک مسئله و یا انجام یک تمرین پیچیده آن را دستکاری کنند. تمرین هایی که تغییر موضع را ارزیابی می کنند حاوی دو مولفه هستند : اول این که، کودک باید به هنگام انجام یک فعالیت قانون را یاد بگیرد. دوم، کودک باید یک قانون جدید یاد بگیرد و حالا از این قانون جدید برای کامل کردن فعالیت استفاده کند. در تمرینات مربوط به کنترل بازدارندگی، کودک باید یک واکنش غالب را مهار کند ( از آن جلوگیری کند ). این کار می تواند یا به وسیله توقف واکنش قبل از آن که شروع شود، و یا توقف واکنش در فعالیتی که در حال انجام است، صورت گیرد. در تمرینات مربوط به برنامه ریزی، کودک باید به دنبال رسیدن به یک هدف نهایی باشد. تمرینات استدلال در کودکان معمولا به وسیله این که کودک چه تعداد خطا و اشتباه انجام داده است و در چه بازه زمانی هدف را کامل کرده است، امتیاز دهی می شود. تمامی انواع تمرینات عملکرد های اجرایی به اندازه گیری کارایی پردازش برای کامل کردن تمرین نیاز دارد، نه به کامل کردن خود تمرین. این معمولا همان چیزی است که تکالیف عملکرد های اجرایی را از دیگر آزمایش های عصبی روانی متمایز می سازد. به عنوان مثال، در تکالیف تغییر موضع، پزشکان علاقه ای به نتیجه آزمایش ندارند، بلکه به این که کودک چطور آن را انجام داده است، چه تعداد اشتباه توسط کودک صورت گرفته است و آیا این که کودک واقعا می تواند از یک واکنش به واکنشی دیگر تغییر موضع بدهد علاقه نشان می دهند.
سنجش های استدلال در کودکان
ما در اینجا به تست های هوش و معتبر تجاری که شامل هنجارهایی برای کودکان است، اشاره کرده ایم. این فهرست یک فهرست جامع نیست بلکه ما آزمون هایی را نشان داده ایم که دارای سودمندی و کارایی بالینی برای ارزیابی استدلال در کودکان است. از برخی از سنجش های عالی و برجسته عملکرد های اجرایی در پژوهش های رشدی و بالینی مربوط به استدلال در کودکان استفاده شده است، اما، با توجه به نبود هنجارها و نرم های استاندارد، این سنجش ها در جدول زیر گنجانده نشده اند. به عنوان مثال،تمرینات مربوط به توقف – سیگنال به صورت گسترده ای به عنوان سنجش های بازدارندگی مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما نسخه های قانونی و هنجاری کمی از این تمرینات رفتاری وجود دارد. در نتیجه، یک نسخه استاندارد تجاری از این تمرین معرفی خواهد شد.
عملکرد های اجرایی و استدلال در کودکان
گنجاندن عملکرد های اجرایی به عنوان یک حوزه قابل ارزیابی برای فهم چالش های کودکان در مدرسه و محیط زندگی خود امری مفید در خدمات کاردرمانی است. این موضوع همچنین می تواند پایه ای برای بازخوردها و پیشنهادات تحصیلی و رفتاری کودکان باشد. گنجاندن هر دو تمرینات عملکردی و رتبه بندی و توصیف گر های کیفی از افرادی که کودک را به خوبی در موقعیت های مختلف می شناسند ( رتبه بندی های والدین و معلمین، بررسی کارت های گزارش )، ازاهمیت ویژه ای برخوردار است. در اینجا استفاده از آزمون های استاندارد که شامل نرم ها و هنجار های مناسب هستند و از اعتبار پیش بینی خوبی برخوردارند، توصیه می شود. بنابراین، لازم است تا نیازهای تمرینی هر ابزار ارزیابی را به هنگام تفسیر عملکرد کودک، با دقت مورد بررسی قرار دهیم. به طور مشابه، لازم است به خاطر داشته باشیم که تمامی تمرین های ارزیابی به مهارت ها و توانایی های مختلفی نیاز دارد بنابراین ما توصیه می کنیم که از چندین سنجش استفاده شود و این که تجزیه و تحلیل دقیقی از نیازهای تمرین در تفسیر نتایج به کار گرفته شود. پژوهش های رشدی اخیر به سنجش های هیجان انگیز جدیدی از عملکرد های اجرایی دست پیدا کرده اند که می توان از آن برای همه کودکان استفاده کرد. ارزیابی های آینده عملکرد های اجرایی استدلال در کودکان از گسترش این تمرین ها بهره می برند تا تمامی مشخصه های اطمینان سنجی و اعتبار سنجی را برای کاربرد بالینی در آزمایشات خود بگنجانند. علاوه بر این، اهمیت ارزیابی عملکرد های اجرایی در زندگی روزمره به پذیرشی گسترده و جهانی رسیده است. سنجش های عملکردی آینده و تست هوش که بر اعتبار و اطمینان زیست محیطی تمرکز دارند، مورد استقبال ابزار های فعلی مقیاس های رتبه بندی و تمرین های عملکردی قرار خواهد گرفت.
ادراک دیداری فضایی نوعی از توجه دیداری بوده که به معنای جلب توجه به یک جسم در یک مکان می باشد. به عبارت دیگر ادراک دیداری فضایی به معنی تصور کردن این است که یک جسم از یک دیدگاه چه تفاوتی با همان جسم از دیدگاه دیگر دارد. گرفتن عکس از اجسام از زاویه های مختلف می تواند جز تمرینات ادراک دیداری فضایی برای کودک بوده و آن را بهبود ببخشد. ادراک دیداری فضایی به تمام اطلاعاتی که وارد چشم می شوند معنا می بخشد. بینایی یک نقش برجسته در ادارک کلی از محیط دارد و مغز یک منطقه ی بزرگتری از کرتکس را به پردازش بینایی نسبت به سایر حواس اختصاص داده است. در تغییرات دائمی محیط بینایی، ما اجسام، مردم و نقاط کلیدی را یکسان درک می کنیم، هرچه که موقعیت و دید و فاصله شان از ما باشد. کلینیک تخصصی کاردرمانی دکتر صابر با داشتن کادری مجرب در حیطه درمان مشکلات ادراک دیداری فضایی و همچنین متخصصین کارآزموده برای بازی برای تقویت هوش فضایی کودکان و یکپارچگی حسی در دو کلینیک در غرب و شرق تهران مشغول می باشد.
توانایی تطابق در ادراک دیداری به صورت دراماتیک در یک آزمایش زمانی که افراد عینک با لنز همگرا می زنند، نشان داده شده است. بعد از چندین روز فرد نسبت به دید بالا و پایین از جهان انطباق پیدا می کنند. آن ها می توانند به طور طبیعی حرکت کنند و تمام فعالیت های روزانه زندگی خود را انجام دهند. توانایی ما برای بازشناخت دائمی ویژگی های محیط بینایی، در نگاه اول بسیار ساده می آید که نشان دادن اینکه چه تعداد فرایند پیچیده درگیر می باشد، دشوار است. برای به یاد آوردن یک صحنه برای نقاشی یا رنگآمیزی ما باید در مورد اندازه، عمق، فاصله، نور و سایه فکر کنیم. بزرگترین نقاشان منظره در اوایل قرن نوزده، پیشگامان ارائه ی این ویژگی ها روی یک بوم تخت بودند. نقاشان نقاشی های احساسی قادر شدند که صحنه های سه بعدی را با استفاده از مقاطع تخت از رنگ ها خلق کنند. با نگاه به اطراف یک اتاق، هر شیء از پسزمینه اش و از هر شیء مجاور خود جدا شده است. اگر ما به بیرون از پنجره نگاه می کنیم می توانیم تصمیم بگیریم که خانه کجا تمام و درخت کجا شروع می شود، اگز که این دو، روی هم، همپوشانی داشته باشند. هنگامی که ما حرکت می کنیم نقاط کلیدی بازشناسی شده و از موانع اجتناب می شود. بازشناسی اشیاء در ارتباط با معنی و عملکرد برای استفاده از آن هاست. در تعاملات اجتماعی ما چهره ها را شناسایی می کنیم و آن را با اسم افرادی که می شناسیم مرتبط می سازیم. فرایند پیچیده ی شناختی برای تبدیل تصویر شبکه ای به ادراک سه بعدی جهان درگیر است.
نقص ادراک دیداری فضایی
فردی با نقص عملکردی ادراک بینایی زیر سطح مورد انتظار است اما اغلب از سایر مشکلات ناآگاه است. وقتی که اشیاء ناکامل یا از یک زاویهی غیرمعمول دیده میشوند، بازشناسایی آنها مشکل است. شناخت ضعیف اشیاء باعث مشکلاتی در انجام کارهای روزمره زندگی میشوند بویژه وقتی چندین شیء استفاده میشوند. در موارد یکسان، شناخت اشیاء از طریق لمس یا توصیف زبانی ممکن است. مشکل تشخیص چهره، توانایی ارتباط با دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث مشکل در استقلال و تنهایی فرد میگردد. عملکردهای پایهای بینایی از حدت بینایی و هماهنگی حرکات چشمها مانند یک نقص در ادراک بینایی، میتواند یک عامل زمینهای نقص هر قسمت از شناخت باشد.
ادراک دیداری پایه و تمرینات ادراک فضایی
پردازش عمق، جهت یابی، و حرکت، پایه ی ادراک بینایی– فضایی را شکل می دهند. این موارد باید توسط عملکرد های بینایی پایه حمایت گردند:
حدت بینایی
میدان بینایی
کنترل حرکات چشم
Richard و Cate در سال 2000 بر اهمیت این عملکردها در یک رویکرد «پایین به بالا» برای ارزیابی مهارت های بینایی- فضایی سطح بالا تأکید کردند. Send در سال 2013 تأثیر اختلالات عملکردهای بینایی پایه را روی بهبودی استقلال به دنبال سکته مغزی، تشخیص نقش اساسی آن ها و اهمیت شناسایی و مورد توجه قرار دادن نقایص در توانبخشی توصیف کرد.
حدت بینایی و تناسب آن با ادراک دیداری فضایی
حدّت بینایی توانایی دیدن جزئیات کوچک در همه ی فواصل با چشم ها می باشد، که با استفاده از چارت حروف با کنتراست بالا اندازه گیری می شود. حدّت همچنین روی حساسیت به کنتراست، که توانایی شناسایی حاشیه های اشیاء در مقابل زمینه ی آن ها می باشد، تأثیر دارد. فقدان حساسیت به کنتراست، خواندن کلمات روی یک صفحه را دشوار می سازد، که در سالمندی اتفاق می افتد و با افزایش روشنایی محیط بهبود می یابد. نقص حدّت بینایی در افراد سالمند شایع است و ممکن است تأثیر سایر آسیب ها را چند برابر سازد، برای مثال بیثباتی پوسچرال منجر به افزایش خط افتادن یا اختلالات نورولوژیک مانند سکته مغزی می شود که به آسیب های ادراک دیداری فضایی نسبت داده می شود. اغلب، افراد ممکن است آزمایشات منظم چشمی نداشته باشند، و عینک هایی با لنزهای تجویز شده قدیمی داشته باشند. دریک مطالعه 77 فرد سالمند در یک بیمارستان برای توانبخشی به دنبال سکته مغزی پذیرفته شدند، Lotery در سال 2000 دریافت که 25 درصد عینک ندارند و 23 درصد عینک هایی غیرقابل قبول، خشدار، کثیف و صدمه دیده دارند. 11 بیمار زمانی که عینک های جدید استفاده کردند، حدّت بینایی شان بهبود پیدا کرد.
میدان بینایی و ادراک دیداری
میدان بینایی بخشی از دنیای بیرون می باشد که توسط دو چشم، بدون حرکت سر دیده می شود. میدان بینایی شبیه یک پنجره به جهان بینایی می باشد. دیدن از طریق پنجره می تواند توسط حرکات چشم اسکن شود. حرکات سر پنجره را به سوی موقعیت های مختلف قرار می دهد که این ناحیه ای را که می تواند اسکن شود را افزایش می دهد. میدان بینایی برای چشم های راست و چپ در خط وسط همپوشانی دارند، بنابراین مقداری از نورها از هر میدان بینایی به رتینای هر دو چشم می رسد. مسیر بینایی از نیمه ی میدان بینایی برای هر چشم به لوب اکسیبیتال سمت مقابل می رسد.
تمرینات ادراک فضایی و دیداری
فعالیت های زیر توضیح می دهد که چگونه ناحیه ی میدان بینایی سالم می تواند به آسانی تخمین زده شده و فقدان یک بخش از میدان بینایی در هر دو چشم تجربه شود:
فقدان نیمه ی میدان بینایی بعنوان همیآنوپیا شناخته می شود. اگر ضایعه به یک بخش از شیار کالکارین در V1 محدود شود، فقدان بینایی در یک چهارم میدان بینایی می باشد، که بعنوان کوآدرانتانوپیا شناخته می شود. آسیب در قسمت بالای شیار کالکارین منجر به یک ناحیه ی کور در یک چهارمپایین می شود، در حالیکه آسیب به پایین شیار کالکارین منجر به یک ناحیه کور در یک چهارم بالایی میدان بینایی می شود. نواحی کوچک نکروز سلولی یا آسیب در کرتکس بینایی اولیه در V1 حوالی شیار کالکارین، نواحی کوچکی به نام نواحی کور در میدان بینایی ایجاد می کند. این اسکوتوما اغلب در آسیب تروماتیک مغز اتفاق می افتد. برخی افراد که دچار اسکوتوما هستند، اگر ادراک بینایی در نواحی کور قرار گرفته باشد، مشکل خودآگاهی ندارند. نقص ناحیه ی مرکزی میدان بینایی، وابسته به از بین رفتن میلین در عصب بینایی، در مالتپل اسکلروزیس رخ می دهد. دوبینی توانایی تمیز شکل را کاهش می دهد. همه این تغییرات در عملکرد پایه ی بینایی، ادراک فضایی را تحت تأثیر قرار می دهد.
یک فرد دچار نقص در میدان بینایی اشیاء را به طور واضح نمی بیند. بسیاری از افراد راهکارهایی برای غلبه بر نقص جزئی بینایی اتخاذ می کنند اما حتی با وجود راهکارهای جبرانی، خواندن اغلب بعنوان یک مشکل باقی می ماند. در اسکن کردن صفحه از چپ به راست، افراد دچار نقص میدان بینایی راست نمی توانند متن را بعد از خواندن اولین کلمات بفهمند. فردی که نقص میدان بینایی چپ دارد نمی تواند شروع به خواندن کند، یا در دیدن خط بعدی در حالی که چشم ها به چپ می چرخند مشکل دارد. افراد دچار بی توجهی یک طرفه مشکلات مشابهی در خواندن دارند اما آن ها در خواندن کلمات زمانی که سر راه می چرخانند توانمند هستند.
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، برای به دست آوردن توجه دیداری و شنوایی و هم چنین تقویت توجه به آموزش های ویژه ای نیاز دارند. کاردرمانی یکی از فرایند های مهم در درمان کودکانی است که به تقئیت توجه احتیاج دارند. توجه دیداری در پردازش و فیلتر کردن اطلاعات وابسته در حضور محرکات نامربوط دخیل میباشد. مغز توسط اطلاعاتی از تمام بدن و محیط بمباران میگردد. اگر همه ی آنها پردازش شوند، ظرفیت مغز بزودی پر خواهد شد. توجه دیداری و شنوایی در کودکان این اجازه را میدهد تا کودک آن چه را که مهم است در نظر گرفته و بقیه را نادیده بگیرد. این مسئله منجر به ایجاد یک سوال میگردد چگونه ما ویژگی های موجودیت را انتخاب میکنیم و چه اتفاقی برای سایر داده ها میافتد؟ مغز انسان به صورت برنامه ریزی شده بسیاری از محرک های محیطی را حذف می کند تا بتواند به محرک اصلی یا همان محرک انتخابی توجه نماید. تقویت توجه در کودکان توسط تکنیک های مختلف کاردرمانی و گفتاردرمانی انجام می گیرد و به کودکان با مشکلات نقص توجه و بیش فعالی کمک می کند توجه خود را روی محرک های مناسب نگه دارند. مرکز درمان بیش فعالی و نقص توجه دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیش رفته مرکز نظیر اتاق توجه بینایی، اتاق توجه شنیداری و سنسوری روم در تقویت توجه کودکان بیش فعال به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه بهبود تقویت توجه کودکان و هم چنین توجه دیداری و شنوایی کودکان در دو منطقه غرب و شرق تهران مشغول به فعالیت می باشد.
توجه شنوایی
آزمایشات انجام گرفته در ۱۹۵۰ با بررسی پدیده ی Cocktail party پاسخ میدهد. آزمودنی ها با دو جریان متفاوت گفتاری مواجه شدند هر کدام با یک گوش، بوسیله هدفون از آزمودنی ها خواسته شد تا فقط به یک کانال از طریق تکرار کردن آن چه می شنوند گوش فرا دهند. زمانی که از نظر فیزیکی بین صداها تفاوت وجود داشت برای مثال جنسیت گوینده یا شدت صدا آزمودنی ها، قادر بودند تا به پیام شنیداری انتخاب شده گوش فرا دهند و آن چه را که شنیده اند تکرار کنند. زمانی که هر دو جریان صداهای یکسانی داشت سخت بود تا معنای دو پیام را از هم افتراق دهند. این آزمایشات اولیه پیشنهاد داده است که انتخاب بعد از ذخیره ی موقت و قبل از پردازش معنایی صورت میگیرد. آزمایشات بعدی برخی از یادآوری ها را از کانالی که مورد توجه قرار نگرفت توضیح داده اند در واقع این اطلاعات فیلتر نشده اند اما به آنها توجه شده است. زمانی که بار درکی پایین است، ظرفیت توجه انتخابی بیشتری در دسترس است.
توجه انتخابی چیست؟
توجه انتخابی در جهان بینایی مکانیسمی است که نظر کردن به “دیدن ” تبدیل میکند. توجه انتخابی به دو دسته توجه دیداری و توجه شنیداری تبدیل می شود. یک مثال از این مسئله، اسکن کردن قفسه سوپر مارکت برای پیدا کردن یک پاکت مخصوص حبوبات است که ما آنهایی را که شبیه نمی باشند نادیده میگیریم و میتوانیم به طور انتخابی به پاکتی که میخواهیم بخریم توجه کرده و آن را تفسیر کنیم مفسرهای مختلف از این که توجه به علت محدودیت های بسیار در ظرفیت مان جهت پردازش اطلاعات بینایی انتخابی میباشد، حمایت کرده اند که منجر به مفهوم رقابت محرک ها برای منابع محدود می شوند شواهدی در انسانها برای رقابت عصبی با استفاده از FMRI یافت شده است که محرکهای مختلف بینایی هم بطور متوالی و هم همزمان وجود دارند. مطالعات مختلف نشان داد که بازنمودهای همزمان، پاسخ های ضعیفی را نسبت به بازنمودهای متوالی تحریک میکنند که علت آن رقابت بین آنها میباشد.
توجه دیداری
تحقیقات اولیه، توجه دیداری را کشف کرده است که با استفاده از تکالیف جستجوی بینایی بدست آمده اند. در یکی از آنها از آزمودنی ها خواسته شد تا یک محرک هدف را در آرایشی تشکیل شده از ۳۰ محرکهای مزاحم پیدا کنند و زمان پاسخ به محرک هدف ثبت گردد. ویژگی های بینایی هدف، برای مثال شکل یا رنگ و تعداد عوامل مزاحم در آزمایش های مختلف متفاوت بود. زمانی که هدف و عوامل مزاحم بوسیله یک بعد از هم متمایز میشوند پاسخ زمانی به هدف سریع خواهد بود و توسط تعداد محرکهای مزاحم تاثیر نمی پذیرد که یک فرایند انتخابی موازی سریع را پیشنهاد میدهد در شرایط دوم هدف توسط ترکیب ویژگی ها تعریف میشود. برای مثال رنگ و شکل و یکی از این ویژگی ها با تعدادی از عوامل مزاحم تقسیم میشود. در این جریان زمان پاسخ به محرک هدف طولانی میشود و به تعداد محرکها در آرایش وابسته خواهد بود که این مسئله پیشنهاد میکند که پردازش توجه در یک جستجوی سریالی، در یک زمان، تا زمانی که محرک هدف پیدا شود انجام میشود. پارادایم جستجوی بینایی میتواند با جستجوی یک دوست در یک ایستگاه قطار شلوغ مقایسه گردد یک جستجوی موازی سریع زمانی اتفاق میافتد که دوست مورد نظر با ژاکت سبز، در میان تعداد زیادی از افراد که لباس طوسی پوشیده اند قرار دارد اگر شلوغی ناهمگون باشد، ویژگیهای اضافی مثل نوع آرایش مو قد و وزن در جستجوی سریالی برای پیدا کردن دوست اضافه خواهند شد و اگر محیط خیلی شلوغ باشد زمان زیادی خواهد برد. توجه بینایی glue را فراهم میکند که به ما اجازه میدهد تا یک شی را در مجموعه ای از ویژگیهای بی معنی ببینیم.
توجه دیداری و شنوایی
دو شکل از پردازش در توجه دیداری وجود دارد که به بازشناسی اشیا کمک میکند: پردازش موازی سریع از خصوصیات واحد، برای مثال رنگ جعبه ی حبوبات در قفسه، یا پردازش سریالی آهسته تر تمام اشیاء برای مثال جستجوی کل جعبه اخیرا رشد، تئوری ها پیشنهاد کرده است که انتخاب میتواند در سطوح مختلفی عمل کند و جستجوی بینایی تنها موازی یا سریالی نمیباشد. مطالعات نشان داده است که جستجو می تواند توسط نادیده گرفتن محرکاتی که ویژگیهای مشترکی با هدف ندارند، انجام گردد. این مسئله نشان دهنده ی این است که در جهان واقعی محرکها بسیار گوناگون هستند. برای این دیدگاه حمایتی وجود دارد که مهمترین عامل در تکالیف جستجوی بینایی درجه ای میباشد که محرک هدف میتواند از سایر محرک ها متمایز گردد. توجه انتخابی بینایی، زمانی نیاز می باشد که تمایز بین محرک هدف و سایر محرک ها دشوار باشد. زمانی که تمایز محرک هدف آسان می باشد برای مثال یک ماشین اسپورت قرمز در یک پارکینگ، جستجوی سریالی ماشین به ماشین برای پیدا کردن آن نیاز نمیباشد. مطالعات بیشتری در مورد توجه انتخابی بینایی و شنوایی نقش پردازش بالا به پایین را مدنظر قرار می دهند. Dumcan, desimone در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد میکنند که پردازش بالا به پایین در توجه انتخابی ما را برای دریافت اطلاعاتی که از نظر رفتاری به سایر دادهها مربوط اند آماده میکند که این مسئله میتواند توسط تعدادی از مطالعات FMRI که نشان میدهند توجه فضایی کرتکس بینایی اولیه را که قبلاً فقط به عنوان ناحیه حسی مورد نظر بود تحت تاثیر قرار میدهند حمایت شود بنابراین یک ارتباط مستقیم بین سیستم های حسی و شناختی در یک سطح ذاتی وجود دارد.
چگونگی تعیین توجه دیداری و شنوایی
تئوری های رقیب بسیاری راجع به این که توجه دیداری و شنوایی چگونه تعیین میگردد وجود دارند: تجربیات گذشته تشخیص محرکهای اولویت دار را زمانی که اطلاعات غیر مربوط مهار شده اند هدایت می کند. مثالی از این مسئله یک والد است که با صدای ترافیک در شب میخوابد اما همیشه به صدای گریه ی فرزندش پاسخ میدهد، بصورت ژنتیک مشخص می شوند. نکته ی بعدی این است که سیستمهای توجهی ما به میزان زیادی با اهمیت بقا در ارتباط هستند. بنابراین به ما به اطلاعاتی توجه میکنیم که بعنوان یک تغییر در محیط باز نمود پیدا می کند. با این حال این مسئله عنوان یک توضیح غیر موثر است، به خاطر این که ما تورش های توجهی آموخته شده را از طریق تجربه کسب میکنیم. برای مثال حرفه ای شدن در مورد این که چگونه حروف کلمات معنادار را بخوانیم تا این که تنها به عنوان شکل به آنها توجه کنیم. به طور خلاصه توجه انتخابی ما را قادر میسازد تا عملکرد یک سیستم را با ظرفیت محدود مناسب سازی کنیم، در حالی که به تاثیر از سطوح بالاتر جهت تمایز بین ارتباط محرک های رقیب اجازه میدهیم از نظر کلینیکی به خاطر این که توجه انتخابی برای کد گذاری اطلاعات در حافظه، بازیابی و دستکاری اطلاعات در حافظه کاری و اجرای موفقیت امیز رفتار هدفمند ضروری میباشد. نقص در توجه دیداری و شنوایی میتواند منجر به عدم تفسیر یا یکی از نقایص شناختی مشاهده شده در اسیبهای نورولوژیک گردد.
چگونه توجه دیداری و شنوایی تقویت میشوند؟
توجه دیداری و شنوایی از طریق تمرینهای هدفمند و فعالیتهای ساختاریافته تقویت میشوند. برای بهبود توجه دیداری، از بازیهایی مانند پازل، پیدا کردن تفاوتها در تصاویر و دنبال کردن اشیا در حال حرکت استفاده میشود. برای تقویت توجه شنوایی، فعالیتهایی مانند گوش دادن به داستانها و پاسخ به سوالات، تشخیص صداهای مختلف و انجام دستورالعملهای شفاهی مفید هستند. این تمرینها به مرور زمان باعث افزایش تمرکز، بهبود پردازش اطلاعات و تقویت مهارتهای شناختی میشوند.
سوالات متداول:
1-آیا بازیهای کامپیوتری میتوانند به تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کنند؟
برخی بازیهای کامپیوتری آموزشی که به طور خاص برای بهبود توجه و تمرکز طراحی شدهاند، میتوانند مفید باشند. با این حال، استفاده از این بازیها باید محدود و تحت نظارت باشد.
2-آیا تغذیه میتواند بر توجه دیداری و شنوایی تاثیر بگذارد؟
بله، تغذیه مناسب مانند مصرف غذاهای غنی از امگا-۳، ویتامینها و مواد معدنی میتواند به بهبود عملکرد مغز و تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کند.
تقویت مغز به کودکان اجاز نگه داری و به یادآوری اطلاعات را در تمام حوزه ها از جمله درس خواندن را می دهد. تقویت مغز برای درس خواندن به منظور توجه کردن به دروس و انتخاب آن چیزی که در مغز ذخیره شده است، برای کودکان ضروری می باشد. با پیدایش تصویر برداری از مغز برای تشخیص و تحقیق در علوم پزشکی، دانش آناتومی اعصاب مغز برای ارتباط بین کاردرمانگران، نورولوژیست ها و روانشناسان بالینی بسیار مهم تر شده است. جمجمه شناسان در اوایل قرن نوزدهم برای اولین بار پیشنهاد کردند که مغز به بخش ها یا قوه های ذهنی با عملکردهای هوشی و هیجانی مانند عزت نفس، امید و احتیاط تقسیم میشود. Gall و همکاران او معتقدند که یک قوه ی ذهنی پیشرفته مربوط به ناحیه مرتبطش در قشر مغز وجود دارد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه تقویت مغز برای درس خواندن و بهبود مهارت های درس خواندن برای کودکان فعالیت می نماید.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تقویت مغز برای درس خواندن
بعدها در همان قرن آزمایشات پس از مرگ در بیمارانی که نقایصی در آنها شناسایی شده بود، جهت نامیدن نواحی از نیمکره های مغز که در ارتباط با تولید گفتار ناحیه (بروکا و جنبه ی دریافتی زبان و گفتار (ناحیه ورنیکه) بودند، را امکان پذیر ساخت. این اکتشافات اولین بار برای مکان یابی عملکرد زبان در نیمکره چپ بود. در شروع قرن بیستم نورولوژیست ها گروهی از علائم را توصیف کردند که به عنوان “سندرم” شناخته شده و بر پایه اطلاعاتی است که با مشاهده دقیق رفتار افراد با آسیب سیستم اجرایی مغز دیده می شود. سندرم لوب فرونتال توسط لوریا توصیف شده، کسی که پیشنهاد داد که لوب فرونتال اعمال و رفتارها را نظارت و تنظیم می کند. مناطق حسی و حرکتی اولیه ی مغز توسط متخصصان نوروفیزیولوژیست در آزمایشات حیوانی و، سطوح مغز افراد صرعی برای یافتن مرکز تشنج توسط جراحان اعصاب شناسایی شدند. یک سیستم دقیق برای نقشه برداری نواحی قشر مغز توسط برودمن در 1909 معرفی شد. برودمن نزدیک به 52 ناحیه را شناسایی کرد. این نواحی شمرده با تفاوت در ساختار سلولی و ارتباطش با قسمت های مختلف قشر مغز تعریف می شود. شماره گذاری سیستماتیک نیست و احتمالا مربوط به ترتیبی است که برودمن قشر مغز را کاوش کرده است. سیستم شماره گذاری برودمن امروزه در مطالعات تصویربرداری عصبی از عملکرد مغز برای اختصاص مکان مشخص مورد استفاده قرار میگیرد.
نیمکره های مغز و تاثیر آن ها در درس خواندن
توصیف آناتومیکی، مغز را به مغز ،پیشین مغز میانی و مغز پسین تقسیم می کند. بزرگترین بخش، مغز پیشین یا سربروم می باشد، که پس از رشد اطراف مغز میانی و قسمتهایی از مغز پسین توسعه می یابد به نیمکره های مغز و هر کدام با لایه ای از ماده ی خاکستری پوشیده شده است و به عنوان قشر مغز شناخته می شود در عمق قشر مغز ماده ی سفید نورون های قشر را به قسمت های دیگر مغز متصل می کنند. نیمکره های مغز توسط کورپوس کالوزوم به هم متصل میشوند که یک بدنه ی بزرگ با فیبرهای نورونی عرضی می باشد این اتصال فقط ارتباط بین نیمکره های مغز نیست زیرا در افرادی که کورپوس کالوزوم برای کاهش تشنج مقاوم به درمان، قطع شد قادر به انجام فعالیت های دو طرفه بعد از جراحی بودند. هر کدام از نیمکره های مغز به چهار لوب تقسیم می شوند که براساس استخوانی از جمجمه که آن قسمت را احاطه می کند نامگذاری می شوند. لوب های فرونتال ،پاریتال اکسیپیتال و تمپورال را در سه دید مختلف نشان می دهد.
لوب های دو نیمکره مغز
لوب فرونتال: لوب فرونتال در جلوی شیار مرکزی قرار دارد ناحیه حرکتی اصلی را در پشتش و ناحیه پری فرونتال را در جلو دارد: ناحیه حرکتی شامل ناحیه حرکتی اولیه است که ورودی را از قسمتهای حسی و حرکتی مغز دریافت میکند و دستورات حرکتی را برای حرکات ارادی ایجاد میکند. تقویت این ناحیه به وسیله کاردرمانی جسمی موجب بهبود مهارت کودکان در نوشتن می شود. ناحیه پیش حرکتی برای حرکاتی که دقیقا از تغییر محیط منشا میگیرد بسیار مهم است ناحیه حرکتی مکمل نقشی در شروع حرکاتی که به صورت درونی تولید میشوند دارد. ناحیه ی پری فرونتال برای اهداف توصیفی به پشتی خارجی و شکمی داخلی تقسیم می شود در سطح داخلی لوب پری فرونتال شامل قسمت قدامی شکنج سینگولیت می باشد نواحی پری فرونتال با فرایندهای سطح بالای شناختی برای طرح ریزی نظارت و تنظیم عملکرد و رفتار در ارتباط است. ناحیه پری فرونتال همچنین نقش مهمی در حافظه دارد.
لوب پاریتال: لوب پاریتال در پشت لوب فرونتال قرار دارد ناحیه حسی حرکتی بلافاصله پشت شیار مرکزی قرار گرفته که اطلاعات حس ،لمس دما و عمقی را از تمام قسمتذهای بدن دریافت می کند. تقویت مهارت های حسی حرکتی کودک از راه کاردرمانی موجب بهبود عملکرد درسی می شود. خروجی برای پردازش اطلاعات در مورد نحوه قرارگیری اشیاء در فضا از ناحیه حسی حرکتی به قشر پاریتال پشتی میرود یک مسیر از ناحیه ی بینایی لوب اکسیپیتال به لوب پاریتال فرستاده می شود که مسیر چرا را برای شناسایی اشیاء تشکیل میدهد. لوب پاریتال در پردازش فضایی نواحی مختلف فضا و بعضی جنبه های حافظه کوتاه مشارکت دارد .
لوب اکسیپیتال: ناحیه بینایی اولیه (V1) ورودی های سرچشمه گرفته از رتینای چشم ها را دریافت می کند که در قطب خلفی لوب اکسیپیتال در سطح داخلی دور شیار ،کالکارین قرار دارد. این ناحیه همچنین به خاطر ظاهر خط دار آن به عنوان قشر شیاردار شناخته می شود. تقویت مغز در ناحیه بینایی هم موجب بهبود خواندن و نوشتن کودک و در نتیجه تقویت درس خواندن او می شود. اطراف قشر شیاردار یک ناحیه بزرگ مخطط اضافی است که رنگ ها را آنالیز می کند، و رنگ شکل مکان و حرکت اطلاعات بینایی را آنالیز می کند.
لوب تمپورال: قشر شنوایی (A1) که در قسمت فوقانی لوب تمپورال قرار دارد توسط شیار خارجی با نواحی ارتباطی شنوایی اطراف آن عمیق شده است. تقویت این ناحیه نیز از طریق انجام کاردرمانی موجب بهبود درس خواندن می شود. لوب تمپورال ویژگی های بینایی اشیاء را با انتقال از V1 در لوب اکسیپیتال پردازش می کند. این به عنوان مسیر چه در شناخت اشیاء شناخته می شود. هر لوب تمپورال شامل یک شکنج عمیق است که به عنوان هیپوکامپ شناخته میشود و همانند سر یک اسب می باشد. هیپوکامپ نقش مهمی در جهت یابی بدن برای یافتن مسیر دارد ناحیه ی اتصال پاریتال – تمپورال – اکسیپیتال در سمت چپ تحت عنوان ناحیه “ورنیکه ” شناخته میشود که نقش مهمی در پردازش زبانی به خصوص در متون معنی دار گفتار دارد.
نتیجهگیری:
این مقاله با ترکیب دانش علوم اعصاب و روشهای عملی، راهکارهای مؤثری برای تقویت حافظه در حفظ قرآن ارائه میدهد. تمرکز اصلی بر فعالسازی مغز از طریق تکنیکهایی مانند تصویرسازی، تکرار فضایی و تمرین چندحسی است، نه صرفاً تکرار طوطیوار. نویسنده تأکید میکند که به کارگیری اصول علمی یادگیری (مانند مرور زمانبندی شده) میتواند فرآیند حفظ را از یک تکلیف سخت به تجربهای لذتبخش و ماندگار تبدیل کند. در نهایت، این روشها نهتنها برای حافظه قرآن، بلکه برای هر نوع یادگیری عمیق کاربرد دارند.
سوالات متداول:
1-نقش علوم اعصاب در تقویت حافظه چیست؟
علوم اعصاب با شناخت مکانیسمهای مغز (مثل نوروپلاستیسیته)، روشهایی برای رمزگذاری قویتر اطلاعات در حافظه بلندمدت ارائه میدهد.
2-تکنیک «تکرار فضایی» چیست و چرا مؤثر است؟
روشی است که مرور مطالب را در بازههای زمانی فزاینده (مثلاً ۱ روز، ۳ روز، ۱ هفته) تنظیم میکند تا فراموشی را به حداقل برساند.