حس بینایی در رشد آنتوزنیک( مسیر تکامل مورد انتظار از کودک) و فیلوژنیک( مسیر تکامل انسان در طول زمان) یکی از حواس پایه است. با تکامل و پیچیدگی سیستم عصبی عملکرد بینایی نیز یچیده تر خواهد شد. همانطور که سیستم بینایی در حفاظت و بقای حیوانات نقش بسزایی دارد در انسان نیز هنگام تجربه استرس یا صدمه، به آگاهی اولیه و عملکرد حفظ حیات کمک خواهد کرد.
در حالیکه در انسان بینایی با سایر حس ها، هیجان و حافظه نیز در ارتباط است و نهایتا به ادراک می انجامد. مناطق مغزی مربوط به بینایی برای تکامل به تجربه مناسب نیازمند هستند. «حس بینایی» به توانایی دیدن و درک جهان از طریق بینایی اشاره دارد. این حس شامل کل فرآیند دریافت و تفسیر اطلاعات بصری از محیط ما، از جمله نور، رنگ و حرکت است. این حس برای مسیریابی در محیط اطراف، تشخیص اشیاء و تعامل با دیگران بسیار مهم است.
در اینجا یک تفکیک دقیقتر ارائه شده است:
بینایی: توانایی اساسی برای تشخیص نور و تشکیل تصاویر.
ادراک بینایی: فرآیند تفسیر و درک آنچه میبینیم.
حالت بصری: راهی برای اشاره به حس بینایی به عنوان یکی از پنج حس ما
ادراک بینایی توانایی مغز برای تفسیر و درک اطلاعات بصری دریافت شده از طریق چشمها است. این فقط در مورد دیدن واضح (تیزبینایی) نیست، بلکه در مورد درک آنچه دیده میشود، از جمله تشخیص اشیاء، تفسیر روابط فضایی و درک حرکت است. این فرآیند پیچیده هم چشمها و هم مغز را درگیر میکند، به طوری که چشمها به عنوان پنجرههایی به جهان عمل میکنند و مغز اطلاعات بصری را برای ایجاد یک تصویر معنیدار تفسیر میکند.
برای درک ارتباط حس بینایی با تجربه های بدنی مانند ارتعاش، حرکت، بو، لمس، موارد زیر را تصور کنید:
مخمل
خز خرگوش
شربت چسبناک
راه رفتن در گل
پرش از روی بام
سر خوردن روی روغن
آیا موارد فوق را لمس کرده اید یا با لمس آنها دست را پس کشیدید؟ آیا هیجانات در واکنش شما دخیل بودند؟
اهمیت حس بینایی
تصور اجسام و موقعیت های تجربه شده بسیار آسان تر از مواردی است که هرگز آنها را تجربه نکرده اید. در سال های ابتدایی زندگی، یادگیری از طریق حس بینایی صورت می گیرد و ادراک بینایی از بدو تولد نوزاد پایه گذاری می شود.
درک مفاهیم بالا، پایین، زاویه، افقی، عمودی، بسته، دور، سخت، زبر، سرد و گرم بودن اشیاء ابتدا با لمس تجربه می شوند سپس با تفسیر بینایی یکپارچه می شوند.
همچنین چگونگی حرکت نوزاد توسط مراقبین (در آغوش گرفتن، حمل با کریر یا کوله) بر درک نوزاد از جهت یابی و جاذبه موثر بوده و در تکامل بینایی نقش خواهد داشت.
با استقلال در تعادل و حرکت کودک می تواند آزادانه به کشف محیط بپردازد و ارتباط بهتری بین تجربه های حس لامسه و درک فضایی شکل بدهد. در اغلب کودکان، تکامل بینایی مطابق مراحل شناخته شده شکل می گیرد.
تکامل حس بینایی در نوزادان
جنین به مدت 9 ماه ، در محیطی پر از آب ، گرم، ایمن و آسوده زندگی می کند و در محیط رحم ارتعاش، صدای ضربان قلب قوی و نور بسیار اندک را تجربه می کند. بنابر این حس های شنوایی و لامسه زودتر از حس بینایی تکامل می یابند.
از بدو تولد تا 7 هفتگی کودک مجذوب نور و الگو ها می شود و بینایی با نور پرورش می یابد.تشخیص الگوی چهره مراقبین در فاصله حدود یک اینچ از صورت نوزاد واضح است و در فاصله بیش از این تار دیده می شود. نوزاد به حرکت اجسام بیش از شکل آنها آگاه است. کودک برای دریافت حس امنیت به لمس، در آغوش گرفته شدن توسط مراقبین نیاز دارد.
از 2 ماهگی تا 4 ماهگی درک عمق و هماهنگی چشم و دست شروع به شکل گیری می کند.کودک از تکان دادن جغجغه و جستجوی اشیاء لذت می برد.اسباب بازی ها را در دست نگه می دارد و به دهان می برد.
در 5 تا 8 ماهگی کنترل عضلانی کلی بدن شکل می گیرد
تقریبا در 8 ماهگی کودک با چهار دست و پا رفتن محیط را کشف می کند. میدان دید کودک از 10 اینچ به 24 اینچ گسترش می یابد. با کامل شدن مهارت های ظریف دست کودک امکان جستجو و کشف اشیاء کوچکتر را پیدا می کند. با بدست آوردن کنترل عضلات چشم در این دوره انحرافات اولیه چشم نوزاد( لوچی) از بین می رود.
در 9 تا 18 ماهگی کودک می تواند تا فاصله 4 فوت را ببیند. کودک مهارت راه رفتن را کسب می کند و انواع مختلفی از شکل ها و بافت ها را جستجو می کند، با اشیاء برج می سازد ، آنها را در محفظه می اندازد و خط خطی می کند.
تا 13 ماهگی میدان دید کودک تا 10 فوت گسترش می یابد و آگاهی پیرامونی به تدریج وسیع تر می شود.توانایی دویدن پریدن و شوت کردن و گرفتن را بدست می آورد و مهارت های ظریف مانند باز کردن در بطری ، چیدن پازل های ساده،تقلید گرفتن مداد و لباس پوشیدن را کسب می کند.
در 3 سالگی کودک می تواند 10 تا 16 فوت دورتر را ببیند.
یک کودک 4 ساله می تواند فاصله 16 تا 20 فوتی را ببیند.
در 5 سالگی دید پیرامونی وسیع تر شده و درک عمق به 20 فوت می رسد.
در اغلب موارد یک کودک 5 ساله توانایی قیچی کردن، تا کردن کاغذ، گره زدن ، بستن دکمه و رنگ کردن بین خطوط را دارد.
رشد و تکامل حس بینایی در بلوغ کودک و آمادگی برای مهارت های مربوط به مدرسه حیاتی است و باعث تکامل مهارت های بینایی حرکتی، درک روابط فضایی، شکل گیری استقلال و توانایی مراقبت از خود در کودک می شود.
تمرینات کاردرمانی در حیطه اتاق تاریک کمک بسزایی در تسهیل رشد مهارت های بینایی در کودکان می کند.
سوالات متداول:
1. آیا نوزاد از بدو تولد قدرت دیدن اطرافش را دارد؟
خیر، از بدو تولد تا 7 هفتگی کودک مجذوب نور و الگو ها می شود و بینایی با نور پرورش می یابد.تشخیص الگوی چهره مراقبین در فاصله حدود یک اینچ از صورت نوزاد واضح است و در فاصله بیش از این تار دیده می شود.
2. آیا حس بینایی همان ادراک بینایی است؟
خیر، ادراک بینایی توانایی مغز برای تفسیر و درک اطلاعات بصری دریافت شده از طریق چشمها است. این فقط در مورد دیدن واضح (تیزبینایی) نیست، بلکه در مورد درک آنچه دیده میشود، از جمله تشخیص اشیاء، تفسیر روابط فضایی و درک حرکت است. این فرآیند پیچیده هم چشمها و هم مغز را درگیر میکند، به طوری که چشمها به عنوان پنجرههایی به جهان عمل میکنند و مغز اطلاعات بصری را برای ایجاد یک تصویر معنیدار تفسیر میکند.
دیس آرتری یا دیز آرتری چیست؟ دیزآرتری به نوعی از اختلال گفتاری اطلاق می گردد که ناشی از آسیب عصبی-عضلانی باشد. در این اختلال چهارجانبه اصلی گفتار یعنی تولید، آوا سازی، تنفس، تشدید دچار آسیب می شود. در اغلب انواع دیزآرتری سرعت بیان گفتار دچار اختلال می گردد و فرد مبتلا قادر نیست که کلمات را با سرعت و دقت بالا بیان کند. در این اختلال، گفتار فرد از روانی کافی و طبیعی برخوردار نیست و جریان گفتار از شکل عادی خارج میشود. گفتاردرمانی دیزآرتری یکی از درمان های مهم در دیس آرتری می باشد. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه گفتاردرمانی دیز آرتری به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. استفاده از تکنیک های مختلف درمانی و بهرگیری از امکانات و ابزار روز دنیا به درمان این بیماران کمک بسزایی می نماید. خدمات گفتاردرمان در منزل نیز از دیگر خدمات مفید این مرکز می باشد.
دیز آرتری و مکانیسم گفتاردرمانی
گفتار یک فعالیت حرکتی است که ما انسان ها به وسیله آن افکار و احساساتمان را در پاسخ به محیط و کنترل آن بیان می کنیم.
فرایندهای عصب شناسی بیان گفتار طبیعی نیازمند هماهنگی تعدادی از متغیر های زیر است:
فرایندهای زبانی – شناختی: افکار، احساسات و عواطف برای برقراری ارتباط به شکل یک نیت یا قصد در میآیند و بر اساس قواعد زبان به گفتار تبدیل میشوند.
برنامه ریزی حرکتی گفتار: پیام کلامی که نیت بیان آن را داریم باید برای اجرای عصبی عضلانی برنامه ریزی و سازماندهی شود.
اجرای عصبی عضلانی: دستگاه های عصبی و محیطی و مرکز باید برای دستگاه ها و اندام های مختلف تنفسی (ریه ها) آواسازی (حنجره) تشدید (حفرات و مسیر هوایی دهان و بینی( و تولیدی (لبها ،زبان و فک) رشتههایی از اعصاب را بفرستد تا این اندامها در دستگاهها بتوانند حرکات لازم برای ایجاد گفتار را اجرا کنند.
این شیوه عصب رسانی به اندام های گفتاری همانند سیم کشی برق یک ساختمان است که با ایجاد اختلال یا قطعی در یکی از مسیرهای رشته سیم ها (عصب ها ) ممکن است باعث ایجاد اختلال در دریافت کننده نهایی (اندامهای هدف شود.)
انواع دیز آرتری چیست؟
دیز آرتری یک اسم کلی برای یک سری از اختلالات گفتاری است که ناشی از آشفتگی در کنترل عضلانی مکانیسم گفتار است که به علت آسیب به سیستم عصبی محیطی و مرکزی ایجاد شده است. پس میتوان از این تعریف نتیجه گرفت که منشاء اختلال دیز آرتری آسیب سیستم عصبی است و چون اجرای عصبی عضلانی دچار اختلال میشود پس یک اختلال حرکتی است و ممکن است روی صحت، دقت، سرعت و زمان بندی دامنه و قدرت عضلات درگیر در گفتار تاثیر بگذارد.
انواع دیزآرتری:
دیز آرتری شل (Flaccid)
دیز آرتری سفت (Spastic)
دیز آرتری عدم تعادل ( Ataxic)
دیز آرتری کم جنبشی (Hyporkinctic)
دیز آرتری بیش جنبشی (Hyperkinetic)
دیز ارتری نورون محرکه فوقانی یک طرفه(UUMN)
دیز آرتری ترکیبی
راهنمایی های لازم: مراجعین محترم و والدین دقت نمایند که تمریناتی که درمانگر ارائه می نماید را با دقت دنبال و اجرا کنند. برای درمان نقص های حرکتی و یا آبریزش های دهانی (Drooling ) باید تمرینات را به صورت منظم و با برنامه پیگیری نمایید. تمرینات بستگی به اینکه کدام ناحیه درگیر باشد با هم متفاوت است. ممکن است تمرینات بیشتر روی سیستم تنفسی یا اینکه روی سیستم آواسازی (حنجره) و یا روی سیستم های تشدید و تولید صدا های گفتاری (زبان و لب و فک) و یا روی ترکیب دو یا همه ی سیستم ها تاکید کند.
گفتاردرمانی دیزآرتری نقش بسزایی در درمان دیز آرتری اختلالات ایفا می کند. گفتاردرمانان با تجربه مرکز ما با استفاده از امکانات و تکنیک های درمانی مختلف و به روز دنیا سعی در حل مشکلات این کودکان دارند. در این مرکز تیم درمانی به صورت گروهی در زمینه کاردرمانی، گفتاردرمانی و روانشناسی مشغول به ارائه خدمات درمانی می باشند. نکته قابل توجه این است که کلینیک کاردرمانی دکتر مهدی صابر نظارت کامل بر تمام حیطه های درمانی داشته و سعی در انجام کار گروهی بین اعضای تیم درمانی دارند. برای مطالعه درباره مشکل بیرون آمدن زبان و شلی زبان بر روی لینک کلیک کنید.
گزارش موردی از بیمار دیزآرتری
«ب» پسری هشت ساله است. مادر در دوران بارداری مشکلی نداشته و کودک به طور طبیعی به دنیا آمده است، چهار روز پس از زایمان نوزاد تب بالایی داشته و هنگام انتقال به بیمارستان دچار تشنج و خروج کف از دهان و کبودی شده است که به کمک دستگاه شوک به وضع طبیعی برگشته است.
کودک مهارت های حرکتی و گفتار و زبان را با تاخیر کسب کرده است و مبتلا به دیس آرتری می باشد. «ب» در حرکت دادن زبان به طرفین، بالا و پایین ناتوان است و در حرکت دادن سریع و متوالی اندام های گویایی مشکل دارد و سرعت و دقت کافی را ندارد. وضوح گفتار کودک پایین است. همچنین در انجام حرکات ظریف (الگوی مداد گرفتن،بستن دکمه ها) و حرکات درشت (راه رفتن و ایستادن) چطور درست و دقیق مشکل دارد. حجم تنفسی کودک محدود است و در حین صحبت کردن با کمبود هوا مواجه میشود. الگوی تنفس او نیز نادرست و ناکارآمد است (الگوی تنفس شانه ای).
جلسه گفتاردرمانی در دیزآرتری با بررسی نمونه گفتار کودک آغاز می شود. نمونه گفتار آوانگاری شده این کودک در حین توصیف تصویر به همراه متن اصلی و ( دیادو) در زیر آمده است (عکس ها با خطوط تیره نشان داده شده است).
متن هدف: پسر از نردبان بالا رفته،میخواهد گلابی بکند_زنبور بینی گربه را نیش زده است_دختر سبد سیب را بلند کرده و بالای سر برده است_باغبان بیل می زند.
ویژگیهای نمونه صوتی بیمار دیز آرتری و گفتاردرمانی دیزآرتری
مقطع مقطع بودن گفتار
اشکال در تولید صدای «ر» و صدای « پ»
تولید کند و بی مهارت
عبارات کوتاه و حجم تنفسی کاهش یافته
آهنگ گفتار بهم ریخته و تکیه گذاری های نادرست
ناروانی ناشی از ضعف عضلانی
کم بودن سرعت گفتار
کودک به دلیل آسیب عصبی در اجرای دقیق حرکات ناتوان است و از آنجایی که گفتار پیوسته به اجرای دقیق، منظم و متوالی برنامه ریزی های انجام شده در مغز نیاز دارد، آسیب به آن، منجر به علائمی مثل منقطع بودن گفتار، تولید کند و غیر ماهرانه می گردد که در گفتار این کودک شنیده می شود.
از آنجایی که کودک در اجرای حرکات متوالی مشکل دارد در تولید صدای «ر» نیازمند زنش های متوالی و پشت سر هم زبان به سقف دهان است، ناتوان می شود.
همچنین ضعف عضلانی موجود در اندامهای گویای کودک باعث می شود کودک در انسداد مورد نیاز برای صداهای انسدادی مثل «د» و «پ» ناتوان باشد و منجر به بروز ناروانی در گفتار و یا تولید های اشتباه شود.
گفتاردرمانی در دیزآرتری، در زمینه افزایش حجم تنفسی کودک ، آموزش برنامه ریزی برای گفتار و تقویت عضلات دهان و زبان و آموزش حرکات مجزای زبان فعالیت می کند و تلاش می کند با بهبود روانی گفتار احساس بهتری را در طول گفتار در کودک بوجود آورد. گفتاردرمانی در منزل نیز از دیگر خدمات مرکز می باشد که در درمان دیزآرتری موثر است.
سوالات متداول:
علت دیز آرتری چیست؟
دیزآرتری به نوعی از اختلالات گفتار اطلاق می گردد که ناشی از آسیب عصبی-عضلانی باشد. که به علت آسیب به سیستم عصبی محیطی و مرکزی ایجاد شده است. پس میتوان از این نتیجه گرفت که منشاء اختلال دیزارتری آسیب سیستم عصبی است و چون اجرای عصبی عضلانی دچار اختلال میشود پس یک اختلال حرکتی است.
2. دیز آرتری چه مشکلی در گفتار به وجود می آورد؟
این بیماری ممکن است روی صحت، دقت، سرعت و زمان بندی دامنه و قدرت عضلات درگیر در گفتار تاثیر بگذارد . جنبه های مختلف گفتار نظیر تولید، آوا سازی، تنفس، تشدید دچار آسیب شود. گفتاردرمانی دیزآرتری می تواند در بهبود روانی گفتار و تقویت تولید گفتار موثر باشد
درمان های مبتنی بر جنبه های اجتماعی(داستان های اجتماعی درمان کودکان اوتیسم)
داستان اجتماعی، داستان کوتاهی است که موقعیت، مفهوم یا یک مهارت اجتماعی را در قالبی قابل فهم برای کودک دارای اوتیسم توصیف میکند. استفاده از داستان های اجتماعی یکی از روش های درمان کودکان اوتیسم در زمینه اجتماعی می باشد که در مرکز درمان اوتیسم دکتر صابر و در بخش گفتار درمانی کودکان اوتیسم مورد توجه قرار گرفته است.همچنین داستان های اجتماعی در زمینه ایجاد رفتار های مثبت و کاهش علایم اوتیسم نظیر رفتار های تکراری در بخش کاردرمانی کودکان اوتیسم نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
داستان اجتماعی چیست؟- گفتاردرمانی اوتیسم
داستان اجتماعی روایتی از رفتار کودک است که از زبان اول شخص نوشته میشود یعنی از منظر خود کودک توصیف میشود. رویکرد همه افراد داستان در آن ذکر میشود طی داستان شخصیت اصلی که (خود کودک اوتیسم است) در موقعیتهایی وارد مونولوگ هایی میشود (ام… اینجا باید چیکار کنم؟ حالا چیکار کنم؟). استفاده از داستان های اجتماعی در ایجاد گفتار خود انگیخته در گفتار درمانی کودکان اوتیسم کاربرد دارد. داستانهای اجتماعی با این هدف نوشته میشود که از طریق تکرار و حافظه، جزء خصوصیات کودک اوتیسم شود و ابزاری برای فهم کودکان اوتیسم از وقایع شود و به کودک کمک کند که در موقعیت های مشابه چه بکند.
در بخش نتیجه داستان، حساسیت افراد دیگر نیز به رفتار شخصیت داستان مورد توجه قرار گرفته و شخصیت داستان رفتارش را اصلاح میکند. بخشی از رفتارهای تکراری کودکی دارای اوتیسم و چسبیدن آنها به یک موقعیت، ناشی از آن نیست که آن عادت ذاتا تکراری است بلکه ناشی از آن است که کودک نمیداند در گام بعدی چه کند! داستان های اجتماعی به این موضوع در درمان کودکان اوتیسم کمک می کند.
یک داستان اجتماعی پیش از رفتن به مطب دکتر
بعضی چیزها سنگین اند و بعضی چیزها سبک . یک کتاب بزرگ سنگین است و یک پر سبک ! وزن اشیا به ما میگوید که سبک یا سنگین دکتر من باید بدانیم که وزن من چقدر است. این کار به دکترم کمک می کند تا بهتر از من مراقبت کند. برای دانستن وزن من دکتر از من خواهد خواست که روی تراز بروم. ترازوی یک چیز مربعی شکل سیاه است که روی زمین قرار دارد وقتی من روی ترازو برویم کمی تکان خواهد خورد چیزی نیست ! من از روی آن نخواهم سعی خواهم کرد آرام روی تراز بایستم تا دکتر وزنم را بفهمد. خیلی طول نمیکشد. دکتر از اینکه وزن من را بفهمد خوشحال خواهد شد. من اینطوری می توانم به دکتر کمک کنم تا بهتر از من مراقبت کند.
داستان های اجتماعی خیلی خوشبینانه است. پیش فرض آن این است که علت رفتارهای کودکاوتیسم نقص در دانش است و اگر ما نسبت به جبران آن اقدام کنیم، رفتار کودک بهتر خواهد شد. بنابراین در کاردرمانی کودکان اوتیسم، راه حل مشکلات کودک دارای اوتیسم آن نیست که با پاداش و تقویت رفتار را اصلاح کنیم و بلکه باید به کودک کمک کرد یک تصویر کلی از موقعیت کسب نمایند تا با کسب درک بهتری از رفتارهایش نسبت به تغییر آن اقدام نماید.
به عبارت دیگر داستانهای اجتماعی به جای اینکه به کودک بگویید چه کار باید بکند با ایجاد یک درک کلی و نوع بصیرت تلاش میکند به کودک میگوید چرا باید آن کار را بکند. این کار را بیشتر با تکیه بر اینکه چگونه رفتار کودک باعث تغییر در احساسات دیگران می شود انجام میدهد یا بر اساس توصیف قوانین نانوشته اجتماعی.
نویسنده داستان های اجتماعی باید قادر به درک دیدگاه کودک دارای اوتیسم باشد لذا نویسنده داستان اجتماعی باید از دنیای کودکی که داستان برای او نوشته می شود آگاه باشد. مشکل اینجاست که نویسنده باید بفهمد چه چیزهایی باید در داستان اجتماعی قید شود. مثل این است که شما جواب را بدانید و بخواهید برای آن سال بسازید. جواب در اینجا رفتار معیوب کودک است.
سوال این است که کودک چه نکات اجتماعی را کسب نکرده است که اینطور رفتار می کند ؟ ما مشکلات رفتاری کودک دارای اوتیسم را می بینیم اما نمی دانیم که در ذهن کودک چه می گذرد و چه چیزی باعث بروز مشکلات رفتاری او میشود. نویسنده باید از خود بپرسد چه اطلاعات یا قواعد اجتماعی را کودکان نمی داند که اینطور رفتار می کند؟ داستان های اجتماعی بسته به سن و سطح رشدی کودک اوتیسم از چند جمله تا یک صفحه یا بیشتر، متغیر است و میتواند عناوینی مثل زیر داشته باشد :
چرا مردم مسواک می زنند؟
چرا باید به دیگران نگاه کرد؟
چرا سگها پارس می کنند؟
استفاده از داستان های اجتماعیدر کاردرمانی اوتیسم
به خاطر سپردن کارهای خوبی که انجام داده است.
کودک دارای اوتیسم در به خاطر سپردن دستاوردها و موفقیتهایش ضعف دارد این امر ناشی از ضعف در جامعیت مرکزی آنهاست. برای کودک دارای اوتیسم نه تنها شکل دادن یک تصویر کلی از محیط بیرون دشوار است، بلکه شکل دادن یک تصویر کلی از خود و تجربیات خود نیز دشوار است.
شما می توانید با جمع آوری تجارب اجتماعی کودک در قالب داستان های اجتماعی در یک کلاسور برای وی یک دانشنامه اجتماعی تهیه نمایید و به این ترتیب به کودک کمک نمایید تا شرح حالی از خود شکل دهد. بازخوانی این خاطره با هم اوقات خوشی را برای شما و کودک فراهم خواهد نمود و به کودک نیز فرصت خواهد داد تا با استفاده از این ایده ها موقعیت های اجتماعی را به صورت کلامی بازآفرینی کند. امری که معمولا برای کودک دارایی اوتیسم دشوار است.
آماده کردن کودک اوتیسم برای موقعیت های جدید.
در صورتی که یک مسافرت، مهمانی، مدرسه جدید، ویزیت پزشک یا موارد مشابه را در پیش روی دارید، آماده سازی کودک اضطراب او از این موقعیت یا تجربه جدیدی را کاهش خواهد داد. شما میتوانید هر رویداد را به اپیزود های کوچکی تقسیم نموده و آن را برای کودک توصیف نمایید. این کار نه تنها برای کودک دارای اوتیسم مفید است بلکه برای کودکان دارای رشد هنجار نیز مفید می باشد.
برای مثال اگر می خواهید به یک سفر هوایی بروی آن را به چند داستان تقسیم کنید: چطور به آنجا خواهید رسید؟ کجا ساکن خواهیم شد (هتل کجاست؟) چه کسانی را خواهید دید؟ و مواردی از این دست. حتی خود این اپیزودها هم می تواند خرد شود: انتظار در گیت، داخل هواپیما، دستشویی رفتن در هواپیما و…. توصیف این مراحل، سفر را برای کودک رازگشایی خواهد کرد. با ارائه دانش به کودک اوتیسم وی را قادر می سازید که وقایع ناخوشایند پیش رو را پیش بینی نماید.
داستان های اجتماعی دارای یک قالب استاندارد به شرح ذیل می باشد :
جملات توصیفی: جملات درباره اینکه واقعه در مورد کی، چی، کی و کجا رخ داده است.
جملات دیدگاهی: افکار و احساسات درونی دیگر افراد دخیل در داستان (وقتی…… مامان خوشحال میشه! / بابا دوست داره که ….) کودکان دارای اوتیسم اغلب در درک نیت و قصد دیگران با مشکل مواجه اند داستان های اجتماعی سعی دارد این امر را به صورت واضح برای کودک ایجاد نماید و آن را به رفتار کودک در قالب داستان پیوند بزند.
جملات رهنمودی: رفتار مطلوب یا آنچه که دوست داریم کودک انجام دهد. به دنبال جملات رهنمودی معمولاً یک یا چند جمله دیدگاهی می آید تا نشان دهد چگونه رفتار کودک بر احساس دیگران اثر میگذارد.
جملات تصدیقی: باعث اطمینان بخشی به کودک میشود یا برخی چیزها را برای کودک برجسته می سازد:《 مهمه که من…..》《 خوب خواهد شد که من……》
جملات همکاری: جملاتی که نشان می دهد چگونه افراد دخیل در موقعیت به کمک کودک میشتابند (معلم میتواند با….. به من کمک کند.) فقدان یا ضعف در ذهن خوانی باعث می شود که کودک نتواند تشخیص بدهد دیگران قادر به درک مشکل او هستند و به کمک او خواهند شتافت.
داستان های اجتماعی غالباً موضوعی عمومی دارند موضوعاتی مثل توالت کردن، شستن دست ها و…. اما ممکن است شما بخواهید داستانی ویژه موقعیتی خاص برای کودکتان بنویسید. توجه داشته باشید که بهتر است داستان اجتماعی را پیش از بروز موقعیت مورد نظر برای کودک توصیف کنید تا کودک قادر به پیشبینی و هضم آن باشد، نه در درون موقعیتی که کودک دچار اضطراب از آن را برایش تعریف کنید.
تئوری ذهن یکی از درمان های مرتبط با جنبه های اجتماعی در کودکان اوتیسم می باشد. در کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای صابر از تکنیک های مختلف تئوری ذهن و داستان های اجتماعی جهت درمان کودکان اتیسم استفاده می شود.
توجه یک فرآیند شناختی است که شامل تلاش متمرکز ذهن روی یک محرک، رویداد یا امر ذهنی خاص است. توجه یکی از مهمترین فرآیندهای شناختی است که به ما امکان میدهد بر روی اطلاعات یا محرکهای خاصی تمرکز کنیم و دیگر محرکهای محیطی را نادیده بگیریم. به عبارت ساده، توجه مانند یک فیلتر عمل میکند که به مغز کمک میکند تا از میان حجم انبوه اطلاعات، تنها آنچه را که مهم است انتخاب کند. این فرآیند نقش کلیدی در یادگیری، تصمیمگیری، حل مسئله و حتی تعاملات اجتماعی ایفا میکند. اهمیت توجه در زندگی روزمره غیرقابل انکار است. برای مثال، هنگام رانندگی، توجه به ما کمک میکند تا بر جاده و علائم راهنمایی تمرکز کنیم و از حوادث جلوگیری کنیم. در محیط کار، توجه باعث افزایش بهرهوری و کاهش خطاها میشود. حتی در روابط شخصی، توجه به صحبتهای دیگران نشاندهنده احترام و علاقه است. توجه و تمرکز در کودکان نقش حیاتی در رشد شناختی و یادگیری آنها دارد. کودکان با توانایی توجه بهتر، میتوانند در مدرسه عملکرد بهتری داشته باشند و مهارتهای جدید را سریعتر بیاموزند. این موضوع به ویژه در سالهای اولیه زندگی بسیار مهم است، زیرا پایههای یادگیری و رشد شخصیتی کودکان در این دوران شکل میگیرد.
به طور کلی، توجه نه تنها بر عملکردهای فردی ما تأثیر میگذارد، بلکه کیفیت زندگی ما را نیز بهبود میبخشد. درک این فرآیند و تقویت آن میتواند به ما کمک کند تا در دنیای پر از محرکهای امروزی، بهتر عمل کنیم و به اهداف خود برسیم.
انواع توجه
به طور کلی دو نوع توجه وجود دارد:
1.توجه غیر ارادی
در توجه غیر ارادی یک محرک قوی به صورت ناگهانی و بدون خواست فرد نظر او را جلب میکند. در این ارتباط می توان به ترکیدن لاستیک ماشین که صدای شدید را به دنبال دارد یا پیچ خوردگی ناگهانی و غیر قابل پیش بینی مچ پا که باعث به هم خوردن تعادل فرد میگردد اشاره کرد. در توجه به اراده، خواست و اراده فرد دخالت داشته و میزان با شدت توجه به نوع تکلیف یا عمل وابسته است. نکته ای که باید توجه داشته باشیم این است که در دنیای واقعی معمولاً توجه ارادی و غیرارادی (خودکار) با یکدیگر ترکیب می گردند و در تعامل با هم هستند.
2.توجه ارادی
توجه ارادی به 5 نوع متفاوت تقسیم می شود.
1. توجه انتخابی یا گزینشی
نوعی از توجه است که فرد به محرک خاصی دقت می کند ولی محرک های دیگر را نادیده میگیرد. بنابراین در توجه انتخابی شخص به تمرکز بر روی فعالیتی خاص در میان بسیاری از فعالیت های دیگر می پردازد. به عنوان مثال میتوان به تماشای یک مسابقه مهم ورزشی از تلویزیون یا مطالعه یک کتاب درسی خاص که با نادیده گرفتن محرک های دیگری محیطی همراه است اشاره کرد. همچنین زمانی که به سخنان معلم یا استاد تان در یک زمینه درسی به دقت گوش می دهید ولی به محرک های دیگر از داخل یا بیرون کلاس توجه نمی کنید. نمونه دیگری از توجه انتخابی است.
مثال: وقتی در یک مهمانی شلوغ در حال صحبت با یک نفر هستید، میتوانید صدای او را از میان صدای دیگران تشخیص دهید و بر صحبتهای او تمرکز کنید.
2. توجه به متغیر یا متناوب
توجه متغیر یعنی توانایی انجام از یک تکلیف به تکلیف دیگر برخلاف توجه پخش شده توزیع شده که تکالیف به طور همزمان انجام میشوند. در توجه متغیر تکالیف به صورت متوالی و به نوبت انجام می گیرند.
توجه متناوب به توانایی فرد برای تغییر تمرکز بین دو یا چند کار یا محرک مختلف اشاره دارد. این نوع توجه نیازمند انعطافپذیری شناختی است تا فرد بتواند به سرعت بین وظایف مختلف جابهجا شود.
مثال: وقتی در حال آشپزی هستید و همزمان به تلفن پاسخ میدهید، باید توجه خود را بین این دو کار تقسیم کنید.
کاربرد: این نوع توجه در موقعیتهای چندوظیفگی (Multitasking) مانند مدیریت پروژههای مختلف یا پاسخگویی به درخواستهای همزمان در محیط کار، ضروری است.
چالش: تغییر مکرر توجه میتواند باعث خستگی ذهنی شود و کاهش عملکرد را در پی داشته باشد.
3. جستجوی بینایی یا دیداری
جستجوی بینایی به توانایی فرد برای یافتن یک شیء یا محرک خاص در میان مجموعهای از محرکهای بصری اشاره دارد. این نوع توجه نیازمند اسکن محیط و تشخیص سریع هدف است.
مثال: وقتی در یک قفسه کتاب به دنبال کتاب خاصی میگردید، از جستجوی بینایی استفاده میکنید.
کاربرد: این نوع توجه در موقعیتهایی مانند یافتن یک دوست در میان جمعیت، جستجوی اطلاعات در یک صفحه وب، یا تشخیص علائم راهنمایی و رانندگی مهم است.
عوامل مؤثر: سرعت و دقت جستجوی بینایی به عواملی مانند تعداد محرکها، شباهت بین محرکها، و موقعیت هدف بستگی دارد.
4. توجه پخش شده یا تقسیم شده و یا توجه توزیع شده
توجه تقسیم شده عبارت است از توانایی فرد در انجام بیش از یک فعالیت یا تکلیف به طور همزمان مثلا فردی که در حال دوچرخه سواری است همزمان جهت رفع تشنگی از آب آشامیدنی بطری شده استفاده میکند.
مثال: وقتی در حال رانندگی هستید و همزمان به صحبتهای مسافر خود گوش میدهید، از توجه تقسیم شده استفاده میکنید.
کاربرد: این نوع توجه در موقعیتهای چندوظیفگی مانند رانندگی، مدیریت پروژهها، یا شرکت در جلسات همزمان با انجام کارهای دیگر، ضروری است.
محدودیت: توجه تقسیم شده میتواند باعث کاهش عملکرد در هر یک از کارها شود، زیرا منابع شناختی بین چندین فعالیت پخش میشوند.
5. توجه مستمر یا گوش به زنگی
توجه مستمر عبارت است از نوعی از توجه که فرد در یک مدت زمان طولانی جهت یک تکلیف ویژه با هدف احتمال وقوع نشانه یا علامتی از یک محرک خاص منتظر می ماند. هدف نهایی در این نوع از توجه، اقدام مناسب وسریع پس از دریافت علامتی خاص است. به عنوان مثال افراد مسئول کنترل ترافیک هوایی یا فرماندهان نظامی که منتظر دستور از مافوق خود جهت عملیات نظامی علیه دشمن هستند در موقعیت گوش به زنگی یا توجه مستمر به سر می برند تا بلافاصله پس از دریافت علامتی خاص به وظیفه ای که از آن انتظار می رود عمل کنند. بنابراین درک مکانیسم های توجه مستمر (گوش بزنگی) از جمله وجود تفاوت های فردی دارای کاربردهای واضح است.
مثال: وقتی برای چند ساعت به مطالعه یک کتاب میپردازید، از توجه مستمر استفاده میکنید.
کاربرد: این نوع توجه در فعالیتهایی که نیاز به تمرکز طولانیمدت دارند، مانند مطالعه، رانندگی طولانی، یا انجام کارهای دقیق و حساس، بسیار مهم است.
عوامل مؤثر: عواملی مانند انگیزه، علاقه به کار، و محیط بدون حواسپرتی میتوانند بر کیفیت توجه مستمر تأثیر بگذارند.
طی سال های پیش دبستانی کودکان با موقعیت های متنوع تری مواجه می شوند در عین حال باید در وقایعی شرکت داشته باشند که غیر جذاب و خسته کننده اند، در این شرایط سطوح بالاتری از توجه پایدار را نیاز دارند. در این سن، توانایی برنامه ریزی و درگیر شدن در فعالیت های پیچیده گسترش می یابد. هنگامی که تقاضا های محیط بیرون از کودک بیشتر می شود، توجه پایدار بیشتری نیاز است، در طول سال های دبستان نیز این فرایند ادامه یافته و باعث تحول و گسترش توجه پایدار می شود .
یک آزمون بسیار معتبر در سنجش کارکرد توجه پایدار آزمون عملکرد مداوم است. این آزمون در سال ۱۹۵۶ توسط رازولد و همکاران طراحی شد. این آزمون نیازمند مهار پاسخ های ناخواسته و پایش مداوم پاسخ های هدف است. در این آزمون فرد باید به محرک هدف در یک رشته محرک های ارائه شدۀ هدف و غیر هدف، پاسخ دهد. خروجی های این آزمون عبارتند از؛ میانگین زمان پاسخ های صحیح، پاسخ غلط به محرک غیرهدف (خطای ارتکاب)، عدم پاسخ به محرک هدف (خطای در جاماندگی).
بر اساس مطالعه ترنر و استنفورد میانگین زمان واکنش در آزمون عملکرد مداوم بین 12-5 سال بهبود می یابد. کمترین عملکرد بین سنین ۵ و ۷ سال و عملکرد بهینه در سال های میانی کودکی گزارش شده است. گرینبرگ و کراسبی گزارش کردند که میزان خطاها و زمان واکنش برای گروه 4-5 ساله بالا است. بعد از ۵ سالگی میزان خطا و زمان واکنش با توجه به سن تا سال های میانی نوجوانی کاهش یافته و پس از آن تقریباً در سال های اولیه جوانی ثابت می ماند.
مطالعات نشان می دهند که تأثیرات سن بر آزمون عملکرد مداوم گنبدی شکل است. از کودکی تا نوجوانی عملکرد بهتر و بعد از ۴۵ سالگی عملکرد مقدار کمی کاهش یافته و در واقع زمان واکنش افزایش می یابد. بر اساس مطالعه پیگیری ترنر و استنفورد در نتیجه افزایش سن، بعد از بزرگسالی میانگین زمان واکنش و خطای حذف و خطای ارتکاب افزایش می یابد. این کاهش در عملکرد توسط سایر مطالعات نیز گزارش شده است .
دو مطالعه که با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون ثبت توجه به بررسی سیر تحولی عملکرد توجه پایدار در دانش آموزان دبستانی ایرانی پرداخته اند نشان دادند که با افزایش سن، عملکرد توجه پایدار بهبود می یابد. این بهبود در زمان واکنش و خطای حذف معنی دار است و در خطای ارتکاب معنی دار نیست.
1- آیا توجه تقسیمشده همیشه مفید است؟
توجه تقسیمشده میتواند در برخی موقعیتها مفید باشد، اما ممکن است کیفیت انجام هر کار را کاهش دهد. بهتر است برای کارهای مهم و پیچیده، از توجه متمرکز استفاده کنید تا بهترین نتایج را به دست آورید.
2- چگونه میتوانم توجه تقسیمشده خود را بهبود بخشم؟
برای بهبود توجه تقسیمشده، میتوانید از تمریناتی مانند انجام چند کار ساده همزمان (مانند گوش دادن به موسیقی در حال انجام کارهای خانه) استفاده کنید. با این حال، بهتر است برای کارهای مهم، از توجه متمرکز استفاده کنید.
گفتار از تجلیات و کنش های زبان است. رشد طبیعی گفتار و زبان نیازمند توانایی های ذهنی و اندام های گویایی و شنوایی سالم است. روانی گفتار تابع عوامل همچون سرعت، استمرار، سهولت در بیان و ریتم گفتار است. هرگونه تداخل در روانی گفتار، ناروانی گفتار نام دارد. علت ناروانی طبیعی گفتار نارسایی و ناکامل بودن رشد سیستم عصبی عضلانی مربوط به مهارت های گفتاری کودک در حالی که رشد و فراگیری مهارت های گفتاری و زبانی است پس ممکن است هنگام یادگیری دچار خطا هایی همچون تکرار کلمات و هجاها شود. اما زمانی که این ناروانی ادامه یابد، حتما باید مورد بررسی و درمان قرار گیرد. گفتاردرمانان با تجربه مرکز گفتادرمانی دکتر صابر با ارزیابی دقیق وضعیت گفتار کودک مشکلات ناروانی گفتار را شناسایی و درمان های می نماید.
میزان یا درصد ناروانی گفتار در ۲ جنس کودکان: شیوع ناروانی گفتار در پسران بیشتر از دختران است.
نکاتی که والدین در زمینه ناروانی گفتار باید رعایت کنند:
والدین بهتر است هنگام مشاهده گفتار غیر عادی کودک از هر گونه اظهار نظر خودداری کنند.
والدین بهتر است از سرزنش کردن، تحقیق کردن، نشان دادن واکنش در مقابل نارواننی گفتار کودک پرهیز کنند.
والدین بهتر است به جای توجه زیاد به چگونگی حرف زدن کودک به محتوای کلام کودک و پیامی که می خواهد ارائه کند توجه کنند.
والدین و مخاطبین ارتباطی کودک بهتر است یک شنونده دقیق، صبور و مهربان باشند.
والدین بهتر است فعالیتها و بازیهای لذت بخشی برای کودک فراهم کنند تا کودک بتواند به راحتی و بدون احساس نگرانی با آنها صحبت کند.
محیط خانه بهتر است برای کودک محیطی امن عاطفی و شاداب باشد.
والدین بهتر است به جای توجه به چگونگی گفتار کودک زیر ذره بین قرار دادن آن، روی توانایی های کودک متمرکز شوند حساسیت زیاد و نگرانی والدین به بهبود ناروانی گفتار کودک کمکی میکند.
فعالیت های مانند خواندن شعر و ترانه برای کودکان لذت بخش است و میتواند به اجرای ریتم و گفتاری کمک کند.
والدین بهتر است ترجیحا تا مدتی کودک را در شرایط اضطراب آور و هیجانی قرار ندهند.
والدین بهتر است زمانی که کودک صحبت می کند با تمامی حواس به وی گوش کنند.
والدین بهتر است الگوی مناسب گفتاری برای کودک باشند باید آرام و شمرده حرف بزنند.
وقتی کودک سوال می پرسد بهتر است والدین سعی کنند قبل از دادن جواب حدود ۳ ثانیه صبر کنند و سپس جواب دهند. برخورد پذیرای والدین و میزان پذیرش کودک خود باعث تغییر در میزان ناروانی گفتار کودک میشود.
هیچ وقت گفتار کودک را قطع نکنید تا این که گفتارش به پایان برسد.
والدین باید متناسب با ظرفیت ها و توانایی ها به کودک مسئولیت بدهند.
والدین از مقایسه کردن گفتار کودک با دیگران خودداری کنند.
والدین به هیچ وجه در مقابل کودک در مورد نحوه حرف زدنش صحبت نکنند.
والدین نباید کودک را در استرس زمانی قرار بدهند و نباید بگویند “زود باش حرفتو بزن” .بهتر است سرعت و میزان سریع بودن فعالیت های زندگی و کلام پایین بیاید.
بازی های کامپیوتری هیجانی را از زندگی کودک حذف کنید.
والدین نباید در هیچ شرایطی کودک را مجبور به حرف زدن کنند.
والدین می توانند در طول روز و در زمانهای خاص که وسایل و موارد حواس پرت کن وجود ندارد با کودک بازی کنند.
از کلمات و جملات متناسب با سطح گفتار کودک استفاده کنید جملات نباید بسیار پیچیده و طولانی باشند.
کودکان به اتفاقاتی همچون جای به جایی منزل، تولد فرزند دوم بیماری والدین و بی نظمی ها حساس اند.
کودک را در مقابل سوالات زیاد و پی در پی قرار ندهند.
گفتار درمانی می تواند در رفع به هنگام مشکلات روانی گفتار موثر باشد همچنین، با درمان به موقع گفتار درمانی شما می توانید از بروز مشکلات اضطرابی، افسردگی دوران کودکی و اختلالات رفتاری ناشی از عدم روانی گفتار در کودکان جلوگیری کنید. کلینیک گفتاردرمانی و کاردرمانی جناب آقای صابر تلاش در رفع مشکلات گفتاری کودکان در کمترین زمان ممکن دارد. یکی از موارد ناروانی گفتار در کودکان لکنت زبان است که در سنین 2 تا 4 سال ممکن است شایع باشد. بسیاری از موارد ناروانی گفتار با رشد ساختار گفتاری کودک بهبود می یابند اما شناسایی و درمان مواردی که به علت اختلال ایجاد شده اند نیاز به بررسی گفتاردرمانی دارند. از این رو در صورت مشاهده ناروانی گفتار در کودک خود بهترین تصمیم مراجعه به یک گفتاردرمان متخصص جهت ارزیابی روند گفتار کودکان می باشد.
اگر این مطلب برایتان مفید بود از مطلب زیر هم دیدن فرمایید : لکنت زبان در کودکان
دیوید وکسلر (۱۸۹۶ – ۱۹۸۱ ) روانشناس آمریکایی در سال ۱۹۳۹ مقیاس هوش بزرگسالان وکسلر را ایجاد کرد و پس از مدتی آزمون هوش کودکان را ساخت که بنام مقیاس هوش وکسلر برای کودکان شناخته می شود. آزمون وکسلر چندین بار مورد تجدید نظر قرار گرفتند و در طول سال ها تدوین و ویرایش شده است و نسخه های متفاوتی از آن در دسترس می باشد. مقیاس هوش وکسلر ویرایش پنجم آخرین نسخه از مقیاس وکسلر کودکان است. این آزمون در 10 خرده آزمون اصلی و 5 خرده آزمون فرعی یا جایگزین طراحی شده است و برای کودکان 6 تا 16 سال قابل اجرا می باشد. برای اجرای این آزمون نیازمند دفترچه راهنما، دفترچه آزمون، مداد، ابزارهای جانبی آزمون ، مکعب های کهس و.. می باشد که توسط روانسنج های متخصص در هر مرحله آزمون برای کودک استفاده می گردد. زمان تقریبی اجرای آزمون بین 45 دقیقه تا یک ساعت است که ممکن است بسته به نیاز کودک این زمان طولانی تر شود. نتایج در انتهای هر خرده آزمون توسط روانسنج در دفترچه نمره دهی ثبت می گردد و در انتهای آزمون نمره گذاری تکمیل می شود.
نمرات آزمون های هوش وکسلر شامل:
نمره مقیاس کلامی
نمره مقیاس عملی یا عملکردی
نمره کلی (مجموع نمرات کلامی و عملی)
نمرات کلامی وکسلر شامل موارد زیر است:
اطلاعات عمومی
درک مطلب
حساب کردن (محاسبه)
واژگان
فراخنای ارقام (تکرار یک سری از ارقام به صورتی که ارائه می شود یا به طور معکوس تکرار گردد)
شباهتها
نمرات عملی (عملکردی) مقیاس وکسلر شامل موارد زیر است:
تکمیل تصویر (پاسخ به این سؤال که کدام قسمت از تصویر مقابل حذف شده است)
چیدن یا مرتب کردن تصاویر (تنظیم یک سری از تصاویر ارائه شده و درهم با هدف ایجاد داستانی معنادار و دارای ترتیب زمانی)
طراحی با مکعبها
الحاق قطعات (ترکیب قطعات با هدف ایجاد یک شیء خاص یا شیء کامل)
نماد ارقام یا اعداد (در این ارتباط باید با توجه به نمونه ارائه شده شکلها و ارقام، شکل های متوالی ایجاد شده در سؤال به اعداد مربوطه خود نسبت داده شوند)
مازها (پیدا کردن رد خروج از مازها به وسیله مداد)
تست وکسلر یکی از تست های معتبر در تشخیص هوشبهر کودکان می باشد که از روایی و پایایی خوبی برخوردار است و در تشخیص اختلالات یادگیری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. مرکز جامع کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای صابر در بخش انجام آزمون های روانی این تست را توسط متخصصین مجرب مرکز برای کودکان انجام و تفسیر می نماید. استفاده از تست های تشخیصی معتبر در تشخیص نقاط قوت و ضعف کودکان جهت طراحی برنامه درمانی مناسب بسیار حائز اهمیت است. نحوه اجرای صحیح تست توسط تستر آموزش دیده در صحت نتایج بدست آمده از آن قابل توجه و مهم می باشد.
نمونه از خرده آزمون های تست هوش وکسلر
خرده آزمون خط زنی، در این خرده آزمون از آزمودنی خواسته می شود به تصاویری که به شیوه ی تصادفی و منظم ارائه شده اند، نگاه کند و تصویر هدف را در یک محدوده ی زمانی خاص خط بزند.
اصول کلی آزمون
هر دو صفحه تصاویر، چه تصاویر منظم و چه تصادفی را اجرا کنید.
از نمونه برای توضیح شیوه ی کار خرده آزمون استفاده کنید، بعد به آزمودنی اجازه دهید قسمت تمرین را انجام دهد. اگر آزمودنی دستور العمل را متوجه نشد، مجددا دستورالعمل را توضیح دهید. سپس از تمرین استفاده کنید. فقط زمانی آزمون اصلی را شروع کنید که مطمن باشید آزمودنی دستورالعمل را فهمیده است.
به آزمودنی پاک کن ندهید، اگر او تقاضا کرد، بگویید: خوب است، هر چه سریع تر ادامه بده.
نمره گذاری
اگر آزمودنی زودتر از 45 ثانیه کارش را تمام کرد زمان دقیق را یادداشت کنید، این زمان در اضافه کردن امتیاز به نمره آزمودنی موثر است.
تعداد پاسخ های غلط را از تعداد پاسخ های صحیح کم کنید تا نمره آزمودنی به دست آید. اگر تفاوت دو نمره از 60 کمتر است آن را به عنوان نمره ی فرد محسوب کنید ولی اگر این تفاوت 60 یا بیشتر است از جدول نمرات برای دادن امتیاز اضافه به آزمودنی استفاده کنید.
نمره کل آزمودنی در این خرده آزمون، مجموع نمرات خام دو صفحه اشکال منظم و تصادفی است
اگر نمره کل کمتر از صفر یا مساوی صفر باشد، برای آزمودنی نمره ی صفر منظور می شود.
برای تمرین به کودک یک مداد قرمز بدون پاک کن بدهید و به تمرین اشاره کنید و بگویید: روی حیوانات خط بکش و روی چیز دیگری خط نکش.
نتیجه گیری:
انجام تست وکسلر نیازمند تجربه و مهارت ویژه ای دارد که توسط روانسنج های با تجربه مرکز انجام می گیرد. پس از تکمیل فرایند انجام تست، نتایج توسط روانسنج بررسی و نمرات تست کلامی، عملی و نمره کل بهره هوشی کودک محاسبه می گردد. علاوه بر تعیین نمره هوش بهر نکات مهم دیگری از تفسیر هر یک از خرده آزمون های تست وکسلر حاصل می گردد که بر روی تشخیص و روند درمان اختلالات کودکان تاثیر مهم و ارزشمندی دارد. تفسیر نتایج تست وکسلر توسط دکتر هوش کودکان می تواند کمک بسزایی در درمان کودکان داشته باشد. مرکز تست هوش دکتر صابر علاوه بر انجام تست وکسلر کودکان به صورت تخصصی و استاندارد، در اجرای آزمون های دیگر توجه و حافظه در کودکان فعال می باشد و با انجام آزمون های استاندارد مختلف می تواند ارزیابی دقیق و کاملی از شدت و نوع اختلال در کودکان به عمل آورد، همچنین ارزیابی های دوره ای صورت گرفته در این مرکز روند بهبودی کودک را به صورت دقیق مورد بررسی قرار می دهد تا نتایج درمانی بهتری را حاصل نماید.
سوالات متداول:
1.آزمون هوش وکسلر برای چه سنی مناسب است؟
مقیاس هوش وکسلر یک تست استاندارد و مناسب برای سنجش بهره هوشی کودکان بین 6 تا 16 سال می باشد، آزمون هوش وکسلر پیش دبستانی نیز یک ورژن دیگر از این تست می باشد که مناسب برای کودکان 3 تا 7 سال است و در تشخیص زودهنگام اختلالات توجه و بیش فعالی، اختلالات یادگیری کودکان نقش مهمی دارد.
2. مقیاس هوش وکسلر از چند خرده آزمون تشکیل شده است؟
مقیاس هوش وکسلر نمونه ای از یک تست هوش چند جانبه می باشد که در 10 خرده آزمون توانایی سنجش هوش کلامی و عملی را در کودکان دارا می باشد و می تواند اختلالات مختلفی را در کودک غربالگری نماید.
در تمامی حیطه های کاردرمانی، باید کار درمانگر کودک با مشکل رشدی را با دیگر کودکان سالم مورد مشاهده و مقایسه قرار داده تا رشد مهارت های دستی این کودکان را بررسی کند.
مهارت دستیابی و حمل کردن
دستیابی به معنی حرکت دادن دقیق و صحیح دست به سوی هدف مشخص است. به عبارت دیگر مهارت دستیابی جابجایی دست با حفظ کنترل، سرعت مناسب به سمت شی و آماده کردن آن برای گرفتن تعریف میشود. در چند روز اول زندگی نوزاد برای دستیابی به شی نیاز به توجه بینایی دارد و بعد از چند ماه بازوها شروع به فعالیت بیشتری کرده و نوزاد با دور کردن بازو اقدام به گرفتن اشیا نموده و در نهایت بین ۱۹_ ۱۲ ماهگی دستیابی با باز کردن بازو تکمیل میشود. به تدریج با رشد مهارتهای دستی به توجه کمتری نیاز خواهد بود.
در ابتدا دست ها در کنار بدن قرار دارد و با افزایش توجه بینایی روی دست از ثبات بیشتر پروگزیمال بازو کودکان دست ها را در فاصله دورتر از دیدشان نگه می دارند. در ابتدا الگوی گرفتن دو طرفه به صورت قرینه است که معمولاً ابتدا در حالت خوابیده به پشت و سپس در وضعیت نشسته رخ می دهد. در این مرحله از رشد مهارت های دستی کودک دستیابی را با دور کردن بازو چرخش داخلی شانه پرونیشن ساعد و با باز کردن کامل انگشتان انجام میدهد.
زمانی که کودک حرکت مجزای دو طرفه بدن را کسب کرد دستیابی یک طرفه شروع می شود و دور کردن، چرخش داخلی شان نسبت به حالت اولیه کاهش مییابد و دست برای گرفتن اشیا باز شده که معمولاً بیش از اندازه واقعی شی است. هنگامی که کنترل کتف و ثبات تنه تکامل یافت، کودک دستیابی را با کمی خم کردن شانه باز کردن کامل آرنج سوپینیشن ساعد و با باز کردن مچ انجام می دهد و دستیابی تکامل یافته معمولاً، با راستا مناسب تنه به همراه کمی چرخش آن به طرف شی همراه می باشد.
بنابراین کودک در رشد مهارت های دستی در سالهای اولیه زندگی، الگوی دستیابی یک طرفه را تصحیح می کند تحرک مناسب بازو را افزایش داده و باز کردن انگشتان را متناسب با اندازه اشیا تنظیم میکند تکامل دستیابی به همراه گرفتند تا سن ۱۲ سالگی ادامه مییابد.
کودک در این مدت دست را متناسب با اندازه اشیا باز می کند و بدون توجه بینایی آن را در دست می گیرد اگرچه قبل از این سن برای باز کردن دست و حرکت آن به سمت اشیا نیاز به توجه بینایی داشت.
حمل کردن به معنی بلند کردن شی و حرکت دادن آن است و شامل ترکیب حرکات بدن به همراه حفظ ثبات اشیا در دست می باشد هنگام برداشت شی دامنه حرکتی مفاصل متناسب با نوع فعالیت مورد نظر تنظیم می گردد، که این امر مستلزم هماهنگ صحیح بین مفاصل دیستال دست و مچ بوده و کودک باید بتواند ساعد را در هر درجه ای که چرخش آن ثابت نگه دارد و وضعیت ساعد و مچ را در طول حمل اشیا به طور مناسب حفظ کند و برای وضعیت دهی مناسب اشیا حرکات چرخشی شانه را با خم کردن و دور کردن مناسب آن همراه سازد.
همه ما راجع به پنج حس اصلی شنیدهایم: لامسه، بینایی، چشایی، شنیداری و بویایی، این حسها تمامی پیام های حسی را با جزئیات بسیاری از محیط دریافت می کنند. علاوه بر این آنها اطلاعات درون بدن ما را نیز دریافت میکنند. حس های درونی (حس عمقی، وستیبولار و درونی) نقش موثری در مورد اطلاعاتی که ما چه کسی هستیم چگونه هستیم را به خودمان می دهد. همکاری این حس ها با هم و یکپارچگی حسیبه ما میگوید که چه اتفاقی در اطراف ما میافتد و چه کاری باید در زمان خاص انجام دهیم و چه کاری درست است. حس لامسه اولین حسی است که در بدن به سرعت رشد می یابد، گیرنده های حس لامسه در تمام بدن وجود دارند حتی در دهان سیستم گوارشی و…. این گیرنده ها اطلاعات حسی مهمی را به مغز مخابره می کنند. سیستم لامسه سیستم پیچیده ای می باشد که توانایی درک محبت، عشق و ارتباط با دنیا را به فرد می دهد. اختلال حس لامسه می تواند خود را به صورت بیش حسی لامسه یا جستجو گری حس لامسه خود را نشان دهد. این اختلال مشکلات فراوانی را برای کودک به وجود می آورد که با کاردرمانی حسی و تکنیک های رفتاردرمانی قابل درمان می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
حواس پنچگانه در مورد حس های مربوط به خود و مکان هایی از دنیا که در آن حضور داریم، اطلاعات به ما می دهند. این گونه است که هیچ دو نفری شبیه به هم نیستند، هر کس درک و رودی حسی متفاوتی با سایرین دارد. ممکن است یک نفر به شدت از رانندگی لذت ببرد اما دیگری از آن به بترسد، مشکلات یکپارچگی حسی از علل این مشکلات است. یک نفر ممکن است یک فیلم سریع با صحنههای پر هیجان دوست داشته باشد، دیگری ممکن است مایل به دیدن صحنه های رنگی و گوش کردن موسیقی های کوبنده و تند برای چرخاندن سرش باشد. این تفاوت ها در یکپارچگی حسی است که سبب می شود هر کدام شخصیت های مخصوص به خودمان را داشته باشیم.
برای فهم کامل اینکه چگونه مردم در قبال ورودیهای حسی پاسخ های متفاوتی می دهند. بهتر است نگاه دقیق تری به هر کدام از این سیستم های حسی داشته باشیم. حس لامسه: حس لامسه اولین سیستم حسی است که تکامل می یابد و در یکپارچگی حسی اهمیت دارد ما معمولاً ابتدایی ترین معانی ساده را از آن در می یابیم بزرگترین سیستم حسی بدن لامسه است. چندین نوع دریافت کننده لامسه در لایههای مختلف پوستی وجود دارد، همچنین لایه پوشاننده دهان، گلو، سیستم گوارشی، گوش ها، دهانههای دستگاههای تناسلی و دیگر قسمتهای بدن گیرنده لامسه دارند.
از طریق لمس کودک می فهمد که پس از پوست پوشاننده اش، بدن او خاتمه می یابد و بعد از پوست است که جهان خارج شروع می شود می فهمد که در امنیت از طریق نوازش، بوسه و لمس کردن، عشق را دریافت میکند و اطراف او از اسباب بازی ها و اشیای بی خطر احاطه شده است.
تجربه لذت کودک از ورودیهای لامسه هنگامی که پارچه های زمخت می پوشد و یا با سطوح سخت در تماس است کاهش پیدا میکند او درک خود را از این موضوع بهبود می بخشد که احساسات لذت بخش است و از کدام حس ها بایستی پرهیز کند لامسه فراتر از حس نوازش حیوانات خزدار و لباس خانه معمولی است.
سیستم لامسه شامل چندین نوع تجربه است:
لمس های خفیف با حرکات مو و قسمت بیرونی پوست حس میشوند لمس های خفیف شامل لحظه هایی چون در معرض باد قرار گرفتن پوست، تماس های معمولی فرد، داشتن موهای پریشان و به هم ریخته، حس کردن حرکات ناشی از لباس هایی با اندازه بزرگتر، احساس پخش شدن آب بر روی بدن یا حس کردن شن و ماسه روی نیمکت ها و تماس آن با بدن احساس کردن چمن هنگامی که با پای برهنه روی آن راه می رویم و امثال این هاست. تجربیات حس های خفیف از بروز پاسخ های خطرناک و جدی و مواردی که انتظار آن را نداریم جلوگیری، می کند. برای مثال هنگامی که که پشه روی بدن شما می نشیند شما آن را با مگس کش دور می کنید و امید دارید که پشه شما را نگزیده باشد
فشار های عمقی توسط لایه های زیرین پوست هنگامی که پوست تحت فشار قرار میگیرد حس میشود و فشار عمقی در زمان هایی که شما وزن سنگینی را حمل می کنید چیزی را هل می دهید، هنگام ماساژ و مانند اینها حس می شود فشار عمقی سبب میشود که فشار روی بدن به طور مساوی بر روی قسمت های بزرگی از بدن ما که پوست ضخیم و ماهیچه دارند پخش شود. برای مثال ماساژ فشار عمقی بر روی تخت موجب احساس قدرت و پایداری در قسمتهای شانه و پشت بیماران سکته مغزی می شود به خصوص هنگامی که احساس وحشتناکی از سیخ زدن در نزدیکی دندانها وجود دارد.
لرزش شامل ورودی های موزون لامسه میشود و معمولاً بسیار دلپذیر است. تجربیات لرزش شامل استفاده از برس لرزشی، نشستن روی صندلی های ماساژ در سالنهای کاشت ناخن و علاقه به تکیه بر ماشینهای شست و شو می شود برای برخی افراد لرزش تنها راه موثر تسکین درد است. برای مثال برای افرادی که با رانندگی در بزرگراه ها فورا به خواب می روند برای افرادی که به لرزش علاقه ای ندارند خوابیدن در هواپیما به طور قطع غیر ممکن است.
دما توسط گیرنده های دمایی که بر روی پوست، ماهیچه های اسکلتی و سایر مناطق بدن وجود دارد دریافت میشود دما برترین ویژگی اجسام است. بدن یک نفر ممکن است همیشه سرد باشد، لباس های گرم را در تابستان برتن کند. از سوی دیگر فرد ممکن است نتواند زیر پتو بخوابم چرا که بدن او دائما گرم است
حس در گیرنده های ویژه ای بر روی پوست ماهیچه ها، مفاصل و بر روی احشاء قرار دارد که گیرنده های درد نامیده میشوند و به مغز هنگام آسیب های فیزیکی هشدار می دهند. گیرنده های درد، در مواردی مانند برش خورده به وسیله کاغذ و برش سطحی شدت درد کمتری را نسبت به دردهایی مانند برخی سردرد ها یا شکستگی استخوان بروز میدهند. تحمل درد متفاوت است. برخی افراد با کوچکترین دردی تسلیم میشوند در حالی که سایر و می توانند مقدار زیادی از درد را پیش از این که پریشانشان کند تحمل کنند. ورودی های لامسه در دو گروه دسته بندی می شوند (محافظت کننده و تمایز دهنده) و هر کدام از ورودی های لامسه از طریق راه های عصبی متفاوتی به مغز منتقل میشوند.
حس هایی مثل دما، درد و لمس خفیف از طریق راه عصبی محافظتی به مغز منتقل میشوند که بدن را از آسیبهای جدی محافظت می کنند. زمانی که در جای خود نشسته اید بسیار گرم تان است قبل از اینکه دچار آفتاب سوختگی شوید به زیر چتر و یا به داخل فضایی بسته می روید. اگر سردتان باشد، ژاکت به تن می کنید و یا وسایل گرمایشی را روشن می کنید تا دمای بدنتان تنظیم گردد. اگر آسیبی ببینید سعی دور کردن خود از منبع درد کرده و یا از وسیلهای برای تسکین خود استفاده میکنید و یا حتی ممکن است درخواست کمک کنید.
حس لامسه متمایز دهنده در طول مسیر عصبی متمایزی در جهت درک تفاوت اشیا بدون دیدن آنها به ما میدهد لامسه متمایزی این اجازه را می دهد که شما دستتان را به درون کوله پشتی ببرید و خودکار یا مدادی را بدون دیدن آن انتخاب کنید. همچنین تمییز حسی لامسه این کمک را به شما می کند که تجارب لامسه خود را دنبال کنید، بنابراین شما پس از نیش پشه به دقت می توانید محل ورم کرده را نشان دهید بیشتر مردم خیلی سریع با ورودی های حسی لامسه منطبق می شوند. خودتان را در صبح با لباس پوشیده تصور کنید اگر به شما لایه هایی از لباس اضافه شود شما فورا آن را از یاد می برید دیگری ممکن است در تمام روز از درزها و برچسب های لباسش آگاه باشد. به همین ترتیب فردی ممکن است چند روز و یا هفته ها زمان برای تطابق با تغییرات آب و هوایی نیاز داشته باشد. فرض کنید در زمستان از شیکاگو به کاراتیپ پروازی داشته باشید. در آن موقع برخی افراد بسیار با شور و شوق از تعداد لباس های خود کم می کنند و با شادی در آب اقیانوس شنا میکنند. اما سایرین ممکن است ساعت ها یا روزها با هوای گرم و مرطوب در کشمکش باشند بنابراین اگر دارید بر روی مهارت پردازش مراجعه خود کار می کنید، از عادات و تجارب او مانند عوامل زیر آگاه باشید.
ارتباط جسمی همراه با عشق او از طرف آشنایان به صورت تصادفی و غریبه ها
میزان تطابق او با لباس پوشیدن، کفش پوشیدن، لباس خواب و به رختخواب رفتن
فعالیتهای خود مراقبتی او مانند شستن صورت و مو ها مسواک زده و ناخن گرفتن
بافتهایی مانند لوسیون، چسب، و یا رنگ ها، همچنین غذایی که لغزنده، ترد، سخت، خمیر مانند و امثال آنها باشند
توانایی تطابق با تغییر دمای داخل اتاق و بیرون به خصوص هنگام تغییر فصل ها
توانایی کنار آمدن با انواع درد حاصل از سردرد، قاعدگی، شکستگی استخوان و سایر مشکلات پزشکی
سوالات متداول:
1.اختلال حس لامسه در کودکان چه علائمی دارد؟
اختلال در حس لامسه ممکن است با بیش حسی یا جستجو گری حسی همراه باشد در بیش حسی کودک از لمس شدن ، بغل شدن و بافت لباس های مختلف اجتناب می کند، ممکن است کودک تمام روز از درزها و برچسب های لباسش آگاه باشد. به همین ترتیب فردی ممکن است چند روز و یا هفته ها زمان برای تطابق با تغییرات آب و هوایی در سفر نیاز داشته باشد و موجب بی قراری او شود. بالعکس، در جستجوی حسی کودک متوجه آسیب به پوستش نمی شود، یا مرتب در حال گاز گرفتن دست هایش است، ممکن است اجسام مختلف را به بدن بمالد یا درجه حرارت اجسام را متوجه نشده و به خود آسیب برساند.
2.برای درمان اختلال حس لامسه چه کارهایی می توان کرد؟
بیش حسی و کم حسی هر دو ممکن است برای کودک آزاردهنده و آسیب رسان باشد، ماساژ درمانی با روغن، کاردرمانی حسی و سنسوری روم از جمله درمان های متداول در این زمینه می باشد که در مرکز تخصصی کاردرمانی حسی دکتر صابر ارائه می گردد.
تئوری ذهن در کودکان اتیسم(اوتیسم) توضیح می دهد چرا کودک متوجه منظور دیگران نمی شود؟
ما میدانیم که دیگران دارای افکار و احساساتی متمایز از ما هستند. بسیاری از ما هنگام تعامل با دیگران به راحتی می فهمیم که دارای چه احساسی هستند و به چه چیزی فکر میکنند. آیا لبخند می زند یا اخم کرده است؟ آیا در تایید ما سرش را تکان میدهد یا دست به سینه ایستاده و پایش را تکان میدهد؟ این مهارت ها مربوط به تئوری ذهن می باشد. ما از همه این سیگنالها برای رمزگشایی تعامل با دیگران استفاده میکنیم. تشخیص اینکه دیگران افکار و احساسات خودشان را دارند در کنار توانایی حدس این که مخاطب مان به چه فکر میکند یا چه احساسی دارد را تئوری ذهن می نامند. در درمان کودکان اوتیسم، بسیاری از مشکلات افراد دارای اتیسم(اوتیسم) در تعاملات اجتماعی را با نقص در تئوری ذهن در کودکان اوتیسم می توان توجیه کرد. در نوزادی، آنها در تشخیص سرنخ های اجتماعی و هیجانی مثل حالت چهره، زبان بدن و نوای صدا با مشکل مواجه اند. و بعد ها نیز کودک اتیسم ممکن است وقتی دوستش زمین میخورد به جای همدلی با او بخندد، یا تشخیص ندهد که چه چیزی دیگر را از عصبانی میکند. در مدرسه نیز کودک اوتیسم به علت عدم شکل گیری تئوری ذهن اغلب تفسیر غلط سرنخ های اجتماعی او را به این باور اشتباه می رساند که فلانی دوست صمیمی من است و فلانی از من متنفر است.
در حالی که هیچ یک از آن دو نفر هیچ ارتباطی با او ندارند. درد ناک تر از همه آن است که کودک اوتیسم به علت عدم شکل گیری تئوری ذهن چون متوجه تأثیر رفتار خود بر دیگران نیست، از تجاربش چیزی یاد نمیگیرد. دوست یابی، جذب جنس مخالف، و حفظ شغل در کودکان اوتیسم همه به تئوری ذهن وابسته است.
تئوری ذهنی و گفتاردرمانی کودکان اوتیسم
نقایص تئوری ذهن بر مهارت های زبانی کودک دارای اتیسم(اوتیسم) نیز اثر گذار است. ما هنگام صحبت با مخاطب، آگاهانه یا ناآگاهانه، نحوه دریافت مخاطب از گفتههای مان را رصد میکنیم و در تمام طول تعامل این فرایند را تجدید می کنیم.
بر اساس سرنخهای موجود توسط تئوری ذهن، میزان جذابیت یا ملال آور بودن موضوع و صحبت های ما را برای مخاطب بررسی میکنیم. اما کودکان اوتیسم نسبت به مسائل فوق کمتر حساس هستند و اغلب به نظر می رسد که خطاب به دیگران حرف میزنند نه با دیگران! آنها به جای اینکه یک کلمه دوسویه و یا بده – بستان های کلامی شکل دهند یک مونولوگ یک سویه راجع به موضوعات مورد علاقه خود را در گفتار شکل میدهند.
کودکاناوتیسم نه تنها در رعایت نوبت مشکل دارند بلکه، زبان آنها نیز تحت اللفظی و عینی است. در شرایط طبیعی، وانمود های کلامی، شوخیهای کلامی و دروغ همه حدود ۳ سالگی ظاهر می شود. همه این حوزه ها وابسته به تئوری ذهن می باشد. وانمود سازی کلامی به توانایی کودک در بازی های ایفای نقش( من دزد میشود و تو هم پلیس باش) یا شخصیت دادن به اشیا بی جان (حیوانات با هم حرف می زنند یا ماشین ها حرف می زنند) اشاره دارد.
یکی از مواردی که در گفتار درمانی کودکان اوتیسم باید مورد توجه قرار گیرد، درمان تئوری ذهن در کودکان اوتیسم می باشد. این امر موجب بهبود مهارت های گفتار و زبان در کودکان می شود.
تأثیر تئوری ذهنی بر درمان کودکان اوتیسم
کودکان اتیسم(اوتیسم) به دلیل اینکه به سختی می فهمند که دیگران دارای افکار و احساسات خاص خود هستند.بازیهای مختلف برایش سخت است. در درمان کودکان اوتیسم، تئوری ذهن علاوه بر اینکه ما را قادر می سازد که احساس دیگران را بفهمیم، توان فهم نیت دیگران را هم برای مان مهیا میکند.
به کمک تئوری ذهن ما می توانیم دلیل انجام رفتار دیگران را بفهمیم و گام بعدی آن را پیشبینی کنیم. برای کودک اوتیسم، بدون تئوری ذهن، رفتار دیگران تصادفی به نظر میرسد. تصور کنید حضور در یک موقعیت اجتماعی که قادر به پیش بینی رفتار بعدی مخاطب نباشید، چه قدر اضطراب آور است.
تئوری ذهن و توانایی خواندن نیت دیگران نیز یک معیار کسب اطمینان است. بدون این توانمندی ما قادر نخواهیم بود بفهمیم کی کسی سعی میکند از ما کولی بگیرد. وقتی افراد دارای اتیسم (اوتیسم) به نوجوانی و جوانی میرسند، شکارهای خوبی برای سوء استفاده هستند.
اختلالات هيجاني-رفتاري در کودکان اختلال یادگیری به شرايطي اطلاق ميشود كه در آن پاسخهاي هيجاني و رفتاري در مدرسه با هنجارهاي فرهنگي، سني و قومي تفاوت داشته باشد بطوريكه بر عملكرد تحصيلي کودک با اختلال یادگیری، مراقبت از خود، روابط اجتماعي، سازگاري فردي، رفتار در كلاس و سازگاري در محيط كار نيز تاثير منفي بگذارد. اغلب كودكان و نوجوانان با اختلالات رفتاري، احساسات منفي دارند و با ديگران بدرفتاريميكنند. در بيشترموارد، معلمان و همكلاسيها آنان را طرد ميكنند و در نتيجه فرصتهاي آموزشي آنان، كاهش مي يابد.
کودکان اختلال یادگیری در یک يا چند مورد از تواناييهاي تحصيلي مانند خواندن، نوشتن و رياضيات مشكلات جدي دارند و اين مشكلات ناشي از بهره هوشي پايين، نارساييهاي حسي، آموزش ناكافي و كمبودهاي فرهنگي آنها نيست. با وجود مشكلات بسياري كه کودکان دارای اختلال رفتاری دارند، بيشتر آنان تا سالها پس از ورود به مدرسه شناسايي نمي شوند و تحت آموزش ويژه قرار نمي گيرند، مگر اينكه اختلال رفتاري و مشكلات تحصيلي آنان شديد شود. تاكنون طبقه بندي هاي مختلفي براي اختلالات رفتاري صورت گرفته است. بعضي از پژوهشگران اختلالات رفتاري را به دو دسته بزرگ تقسيم کرده اند .اختلالات رفتاري دروني سازي كه شامل مواردي مانند افسردگي و اضطراب هستند كه با دنياي دروني فرد سروكار دارند كه با تعارضهاي رواني و هيجاني همراه است و اختلالات رفتار بروني سازي که شامل مواردي است كه به مشكلات فرد با ديگران ارتباط دارد. غالب كودكان اختلال يادگيري دارای مشکلات رفتاری متعلق به خانواده هايي هستند كه در دوران رشد خود پيوندهاي عاطفي لازم با والدين خود نداشته اند. به عبارت ديگر اين كودكان از نظر ارتباطات عاطفي ـ رواني با والدينشان، خاطرات و تجارب خوشايندي ندارند. آنها در بسياري موارد از سوي والدين مورد سرزنش، تحقير، تهديد و احيانا تنبيه بدني واقع شده اند.
دانش آموزان مبتلا به نارساييهاي ويژه يادگيري در مقايسه با همسالان طبيعي شان از محبوبيت كمتري برخوردارند و به همين دليل در معرض مشكلات اجتماعي قرار دارند. علاوه بر اين، معلمان كشف كرده اند كه آنها مشکلات رفتاري بيشتري از خود نشان مي دهند و نمي توانند خود را با دستورالعملهاي موجود در كلاس عادي تطبيق دهند.
اين اعتقاد وجود دارد كه مداخله براي تنظيم برنامه هاي درماني براي كودكان داراي ناتواني يادگيري و مشكلات رفتاري ممكن است در دوران پيش از دبستان و دوران دبستان ارزشمند است. اگر بتوانيم كودكان را در دوران دبستان درمان كنيم يعني قبل از اينكه مشكلات يادگيري سبب عوامل شكست در مدرسه شود(براي مثال عزت نفس پايين، مشكل در روابط دوستانه و غيره) و موجب تغيير نگرشهاي بزرگسالان و بدتر شدن تعاملهاي كودك با والدين گردد، ميتوانيم يك مداخله ابتدايي موثر انجام دهيم.
محققان معتقدند خودپنداره پايين در كودكان داراي ناتوانيهاي يادگيري بر روي ادراك اجتماعي شان تاثير مي گذارد و مايه شكست اين كودكان در ارتباط با ديگران ميشود. تحقيقات ذكر شده نشان ميدهد كه درصد بالاي مشكلات رفتاري در دانش آموزان ابتدايي داراي اختلال يادگيري وجود دارد كه نيازمند طراحي برنامه هاي آموزشي و مداخلات روان شناختي است. يكي از روشهاي مورد استفاده در بهبود اختلالات رفتاريكودكان، بازي درماني است. بازي افكار دروني كودك را با دنياي خارجي او ارتباط مي دهد و باعث مي شود كه كودك بتواند اشياي خارجي را تحت كنترل خود درآورد. بازي به كودك اجازه ميدهد تا تجربيات، افكار،احساسات و تمايلاتي را كه براي او تهديد كننده هستند نشان دهند. بازي يك روش صحيح و درست براي درمان كودك است، زيرا كودكان اغلب در بيان شفاهي احساساتشان با مشكل روبرو هستند. از طريق بازي، كودكان مي توانند موانع را كاهش دهند و احساساتشان را بهتر نشان دهند. از طريق بازي درماني كودك مي تواند مهارتهاي كنترل خود را بهتر فراگيرد.