با توجه به سیر پیشرونده بیماری ام اس و نیاز مداوم این بیماران به درمان توانبخشی ،مرکز توانبخشی ام اس دکتر صابر به صورت کاملا تخصصی به درمان بیماران ام اس می پردازد. جناب آقای دکتر صابر، بهترین دکتر توانبخشی ام اس، مدرس دانشگاه شهید بهشتی با سابقه بالا در زمینه توانبخشی ام اس به بررسی علائم و مشکلات این بیماران پرداخته و روند توانبخشی مبتنی بر استقلال را برای این بیماران برنامه ریزی می کنند. کلینیک توانبخشی بیماران ام اس در تهران در دو شعبه غرب و شرق تهران به ارائه خدمات کاردرمانی جسمی، تعادلی، گفتار درمانی، ماساژ درمانی و آب درمانی می پردازد. از دیگر خدمات مرکز ،توانبخشی در منزل برای بیماران ام اس می باشد که در برای بیماران ام اس در سراسر تهران ارائه می گردد
انواع روش های توانبخشی ام اس
برای بسیاری از افراد مبتلا به بیماری ام اس، تنها درمان دارویی برای رفع کافی علائم یا در برخی موارد، پیشرفت بیماری کافی نیست. توانبخشی جزء مدیریت جامع ام اس است که بر عملکرد تمرکز دارد و راهبردهای غیر دارویی را برای مراقبت از فرد اضافه می کند. هدف توانبخشی بهبود و حفظ عملکرد شماست. این برنامه با هدف تشویق استقلال و بهبود کیفیت زندگی از طریق برنامه های هدفمند که فرد مبتلا به ام اس را در تصمیم گیری در مورد اولویت های درمانی مشارکت می دهد. به عنوان مثال، یک فرد ممکن است برای حرکت، به خاطر سپردن بهتر چیزها یا احساس خستگی کمتر به کمک نیاز داشته باشد. توانبخشی طیف وسیعی از رویکردها و درمان ها را برای بهبود بخش های مختلف عملکرد یک فرد پوشش می دهد. این موارد شامل:
-گفتاردرمانی: برخی از افراد مبتلا به ام اس ممکن است بسته به محل ضایعات در سیستم عصبی مرکزی خود، مشکلات گفتاری و بلع داشته باشند. یک گفتاردرمانگر ارزیابی کاملی از نواحی لب ها، گلو، زبان و حنجره انجام می دهد تا مشکلات اصلی را شناسایی کند. سپس آن ها از راهبردهایی برای کمک به اصلاح مشکلات استفاده می کنند.
-کاردرمانی: این نوع درمان بر مهارت هایی تمرکز دارد که برای ادامه فعالیت های روزمره زندگی مهم هستند، به عنوان مثال، شستشو، لباس پوشیدن، آشپزی، راه رفتن، نوشتن، رفتن به سر کار یا شرکت در فعالیت های اجتماعی یا تفریحی. کاردرمانگر هر فرد را ارزیابی می کند و سپس با او کار می کند تا به بازگرداندن عملکرد کمک کند.
-توانبخشی حرفه ای: این توانبخشی خدمات، پشتیبانی و آموزش را برای توانمند سازی افراد مبتلا به ام اس برای به دست آوردن، حفظ و پیشرفت در شغل خود ارائه می دهد. به عنوان مثال، درمانگران می توانند با فردی کار کنند تا تغییرات محل کار را شناسایی و به اجرای آن ها کمک کنند که به آن ها کمک می کند در شغل خود بمانند، مانند تغییرات در روز کاری یا وسایل کمکی حافظه.
درمان های توانبخشی می توانند به افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس کمک کنند تا در محل کار، خانه و جامعه بهتر عمل کنند. متخصصان توانبخشی از زمان تشخیص می توانند آموزش و راهبردهایی را برای ارتقای سلامتی، بهبود وضعیت کلی و کاهش خستگی ارائه دهند. آن ها همچنین می توانند مشکلات گفتار و بلع، و همچنین مشکلات تفکر و حافظه را ارزیابی و درمان کنند.
توانبخشی ام اس به تیمی از متخصصان در این زمینه های مراقبتی نیاز دارد.
مداخلات توانبخشی در بیماران ام اس
توانبخشی آتاکسی:
برنامه تمرینی برای درمان آتاکسی غالباً بر فعالیتهای تحمل وزن تمرکز دارد که باعث ثبات دیستال و بهبود کنترل پروگزیمال می شود. برای مثال تمرینات وضعیت چهار دست و پا، با ثبات مفاصل دیستال به درمانگر کمک میکند که گروههای عضلانی پروگزیمال را مورد هدف قرار داده و تقویت کند. تمرینات دیگر جهت تقویت پروگزیمال اندام فوقانی مانند ایستادن با ثبات دست ها روی دیوار، نشستن با بازوی کشیده روی میز، ایستادن روی زانو با ثابت کردن بازوها روی توپ درمانی یا ایستادن پهلوانی با ثابت کردن بازو ها بر دیوار می باشد. ثبات و کنترل پروگزیمال برای پیشرفت هماهنگی دیستال مورد نیاز است اما در بیماران آتاکسیک کنترل پروگزیمال باید با ثبات دیستال ترکیب شود. بنابراین تمرینات زنجیره بسته که در بالا مطرح شد، ثباتی فراهم میکند که به تعدیل حرکات آتاکسیک کمک میکند و برای توانبخشی بیماران ام اس آتاکسیا در تنه و اندامها مفید ترین روش هستند. تمرینات زنجیره باز که در آنها دست یا پا در دیستال ثابت نشده اند معمولاً منجر به بدتر شدن ترمور شده و منجر به نتایج ضعیف و نا امیدی بیمار میشود.
وزن اندازی در توانبخشی بیماری ام اس
وزن اندازی مبتنی بر توازن تورسو تکنیکی است که از جلیقه وزنه دار،برای فراهم کردن ثبات بیشتر تنه و بهبود ثبات راه رفتن استفاده می کند. وزنه ها داخل جلیقه قرار میگیرند و مانع از دست رفتن تعادل بیمار میشوند. وزنه ها غالباً خیلی سبک هستند و کمتر از یک و نیم درصد وزن بیمار و در خلاف جهت مسیر از دست رفتن تعادل بیمار قرار میگیرند.تحقیقات نشان دادهاند که بیماران فاقد تعادل با استفاده از این تکنیک بهبودی فوری در سرعت راه رفتن و تحرک در حالت ایستاده نشان دادهاند.
توانبخشی ترمور در بیماری ام اس
برای هماهنگی اندامفوقانی تمرینات تقویتی در حفظ قدرت و ممانعت از ضعف ناشی از عدم استفاده بسیار مفیدند اما ترمور را کاهش نمی دهد. بالینی ترین رویکرد جسمی، اعمال چندین پوند وزن بر اندام فوقانی است که این افزایش جرم منجر به کاهش لرزش ایجاد شده می شود. ضعف عضلانی میتواند مانع از استفاده از وزنه ها بخصوص طی حرکات تکراری شود، بنابراین میتوان از اشیای سنگین مثل وسایل سنگین آشپزخانه، خودکار یا لیوان سنگین برای ترمور خفیف استفاده نمود. در ترمور های شدید، اندام فوقانی باید از دیستال ثابت شود تا میزان ترمور کاهش یابد. هنگام انجام تکالیف عملکردی در توانبخشی بیماران ام اس می توان از ولکرو یا دایسم برای ثبات اندام فوقانی از ناحیه مچ استفاده کرد. در توانبخشی ام اس برای غذا خوردن، مچ دست از دیستال روی میز و یا روی دسته صندلی قرار میگیرد که این امر باعث ثبات و کاهش تاثیر شدت ترمور میشود. همچنین کاف مچ یا استراحت دهنده مچ هنگام استفاده از کامپیوتر ثبات دیستال ایجاد می کند. برای ثبات دادن به اشیای ناپایدار مثل صندلی بادی، از گیره یا مکش فنجانی شکل استفاده میشود. برای استفاده از رایانه نیز به منظور کاهش تاثیر ترمور میتوان از کلید چسبنده استفاده کرد که کمک می کند فرد در یک زمان تنها یک کلید را فشار دهد. کم کردن حساسیت موس کامپیوتر نیز برای استفاده از رایانه تاثیرات ناشی از ترمور را کاهش می دهد.
برای عدم هماهنگی در اندام تحتانی تکنیکهای توانبخشی در ام اس کمی پیشنهاد شده است. وسایل کمکی برای جابجایی مثل عصا و واکر برای افزایش سطح اتکا میتوانند کمک کننده باشد.
ارتباط بین سیستم آکولوموتور و سیستم حرکتی نشان میدهد که نقص در حرکات چشمی می تواند منجر به ترمور وابسته به فعالیت در بیماران ام اس شود. استفاده از تکنیکهای ثبات چشم در توانبخشی ام اس میتواند باعث کاهش تاثیر ترمور اندام فوقانی و راه رفتن آتاکسیک شود.
مطالعات نشان دادهاند که ثابت کردن چشم بیثبات بیماران مبتلا به ام اس ۲۴ ترمور هنگامی که بیمار در حال حرکت باشد، بر شدت ترمور زمان فعالیت (در هنگام انجام تکالیف نیازمند هماهنگی چشم و دست) تاثیر مثبت دارد. این مطالعات نشان میدهند برای دستیابی به هدف کاهش تاثیر ترمور بر عملکرد بیمار،لزوماً به همراهی تمرینات چشمی با برنامه توانبخشی نیازمندیم.
تحرک در مرکز توانبخشی ام اس
بر اساس طبقه بندی بین المللی عملکرد،ناتوانی و سلامت ( ICF ) تحرک،توان حرکت فرد پیرامون محیط با استفاده از تغییر وضعیت بدنی یا مکانی و جابجایی از یک مکان به مکان دیگر،حمل کردن،حرکت دادن یا دستکاری وسایل، راه رفتن، دویدن یا بالا رفتن و استفاده از انواع وسایل حمل و نقل تعریف شده است. بیشتر از آنچه مردم در زندگی روزمره انجام میدهند به یک یا چند حالت تحرک وابسته است: بلند شدن و لباس پوشیدن در صبح، رفتن سر کار یا مدرسه، درگیری در فعالیت های روزمره (خرید،تمیز کردن خانه،والدگری،ورزش کردن). دامنه گستردهای از مشکلات مرتبط با ام اس مانند اسپاستیسیتی، تعادل، خستگی و ضعف می تواند با محدودیت تحرک مرتبط باشد.
ارزیابی محدودیتهای تحرک و اجزای اختصاصی آن
درمانگران توانبخشی ام اس باید توانمندیهای افراد و چگونگی تغییر در این توانمندیها را بفهمند و بدانند این عوامل چگونه بر امنیت،استقلال و مشارکت افراد تاثیر می گذارد. تغییرات در ساختار بدنی و عملکرد آنها (علائم) نیز باید شناخته شود تا بهترین برنامه درمانی برای مراجعین را مشخص کند.علائم ام اس که بیشترین محدودیت برای امنیت و استقلال را به علت نقص در تحرک ایجاد میکنند عبارتند از ضعف، اسپاستیسیتی، اختلال تعادل، آتاکسیا، درد، مشکلات شناختی و خستگی. این نقایص برای درک ارتباطاتشان با محدودیتهای تحرک نیاز به ارزیابی دارند.
مروری بر ارزیابی عملکرد تحرک در ام اس
اگرچه ( EDSS ) برای شرح تحرک افراد مبتلا به ام اس به صورت رایج استفاده میشود، اما این ابزار بیشتر از هر مهارت تحرکی به راه رفتن تمرکز دارد. نمره ۶ در مقیاس ( EDSS ) نمایانگر تغییرات اساسی در توانایی راه رفتن است و نشان میدهد که فرد نیازمند یک ابزار کمکی یک طرفه است و مسافت راه رفتنش محدود شده است. نمره ۵ در ( EDSS ) نشان می دهد که فرد در فعالیتهای روزمره هاش به طور کلی دچار نقایصی است و مسافت راه رفتنش به کمتر از ۲۰۰ متر بدون کمک رسیده است. البته با علت عدم استفاده از وسایل کمکی در ( EDSS ) سطح ۵،فرد ممکن است از دید بعضی از متخصصین حیطه سلامت محدودیتی از نظر تحرک نداشته باشد.
تحرک در خانه،اجتماع،جابجایی بین دو حالت مختلف و غلت زدن در تختخواب از جمله فعالیتهایی است که کاردرمانگران مورد بررسی قرار میدهند. اگر فردی در هر یک از این فعالیتها محدودیتی داشته باشد،لازم است درمانگر با ذکر میزان نیاز فرد به کمک،برای او وسیله کمکی مورد نیاز را تجویز کند. جدول زیر شامل تعاریف استاندارد برای سطح کمک جهت انجام یک فعالیت بر اساس آزمون استقلال عملکردی ( FIM ) است.
سطح کمک
تعریف
مستقل
کاملاً مستقل است و نیاز به کمک ندارد.
استقلال با اصطلاحات
نیاز به یک وسیله کمکی دارد اما نیاز به کمک فیزیکی ندارد،ممکن است بیش از زمان معمول وقت برای فعالیت ها صرف کند.
نظارت
نیازمند نظارت یا کمک کلامی است.
کمک حداقل
75 درصد فعالیت را خودش می تواند انجام دهد.
کمک متوسط
قادر به انجام ۵۰ تا ۷۵ درصد فعالیت است.
کمک حداکثر
کمتر از نیمی از فعالیت را میتواند انجام دهد (۲۵-۴۹ درصد)
کمک کامل
کمتر از ۲۵ درصد کار را میتواند انجام دهد،یا نیازمند کمک دو نفر است.
بر اساس تجربه بالینی،در طی توانبخشی ام اس هنگامی که در شروع توانبخشی کمک حداکثری توسط مراجع دریافت شود (نیاز به بیش از ۷۵ درصد کمک برای تکمیل فعالیت)،دستیابی به استقلال کامل (بدون کمک) ممکن نمی باشد. استفاده از تجهیزات تطابقی در چنین شرایطی مطلوب تر است.
تغییر پوزیشن بدنی یا مکانی و جابجایی
ابزار متعددی با شیوه استاندارد می تواند برای ارزیابی توانایی فرد مبتلا به ام اس برای تغییر پوزیشن بدن، مکان یا امنیت انتقالات بین سطوح مختلف مورد استفاده قرار گیرند. این فعالیت ها به شدت وابسته به توانایی حفظ تعادل هستند و ارزیابی های تعادلی مهمترین جزء ارزیابی این جنبه از تحرک است. مقیاس تعادل برگ ( BBS ) و تست برابری تعادل شامل آیتم هایی ویژه برای تغییر پوزیشن بدن هستند،برای مثال شامل نشسته به ایستاده،خم شدن و برداشتن چیزی از روی زمین،چرخیدن،بالا رفتن و پایین آمدن از پله میشوند.ارزیابی های عملکردی عمومی فرصت های بیشتری برای ارزیابی تغییر پوزیشن و جابجایی را میسر می سازند،مقیاس بارتل و ( FIM ) از این دسته اند.
حمل،حرکت یا دستکاری وسایل در توانبخشی ام اس
ابزارهای متعددی برای ارزیابی فعالیتهای تحرکی اندام فوقانی وجود دارند، اما هیچ یک از همه جنبههای تعریف شده در (ICF ) را ندارند. تست پگ نه سوراخ (NHPT ) یکی از سه جزء عملکردی ام اس است. از مراجع خواسته میشود یکی یکی پگ ها او را برداشته و در سوراخ ها جایگذاری و سپس آنها را در جایشان بازگرداند. نمره (NHPT ) بر اساس میانگین زمانی دو تلاش (در چند ثانیه) بیان میشود.
برای پژوهش و نیز کار بالینی ام اس، (NHPT ) رایج ترین تست عملکردی اندام فوقانی است که در واقع به صورت اولیه یک آزمون زبردستی است. در کنار این محدودیت،تست می تواند آثار تمرین را نشان دهد،به همین علت بهتر است که در کنار سایر ابزارها استفاده شود.
توانبخشی راه رفتن در بیماران ام اس
تعداد ابزار برای ارزیابی راه رفتن وجود دارد که معمولاً توسط کاردرمانگر و فیزیوتراپیست استفاده می شوند، اما سایر متخصصین بخش سلامت که بر پروتکل استاندارد را دنبال میکنند نیز میتوانند از آن استفاده کنند. بیشتر این ابزارها باید به صورت بالینی استفاده شوند، اما ابزار خود گزارشی هم در این زمینه موجود است. رایج ترین این ابزارها،ابزار زمان راه رفتن در ۲۵ فوت ( TW25 ) این است که بخشی از ( MSFC ) میباشد. یک محدودیت این ابزار تنوعی است که میتواند در نتایج رخ بدهد (مثلاً فرد ممکن است با تندترین سرعتی که می تواند راه برود یا با سرعتی که راحت است برود). در این تست زمان راه رفتن و مسافت ثبت میشود،لذا سرعت راه رفتن قابل محاسبه است.اگر چه تاثیرات تنوع انحرافات راه رفتن یا خستگی بر تحرک ممکن است در این مسیر کوتاه دیده نشود. همچنین ( TW25 ) توانایی تطابق راه رفتن در چرخش ها را ارزیابی نمیکند و خطر افتادن را تشخیص نمیدهد.
در سال ۲۰۰۷ مرکز ام اس کنفرانسی درباره ارزیابیهای راه رفتن و خستگی برگزار کرد. نتیجه آن بود که ( TW25 ) ،شاخص راه رفتن پویا ) DGI ) ،زمان بلند شدن و رفتن ( TUG ) ،مقیاس ۱۲ آیتمی مالتیپل اسکلروزیس ( MSWS-12 ) و تست ۶ دقیقه راه رفتن تست های مناسب برای ارزیابی راه رفتن در ام اس هستند. دو ابزار خودگزارشی مفید برای راه رفتن ( MSWS-12 ) و شناسایی گامهای مشکل دار فرد ( PDDS ) هستند. ( MSWS-12 ) برای بیمارستان و نیز جامعه قابل استفاده است و میتواند تغییرات را در طول زمان ثبت کند.
راه رفتن در جامعه یک پروسه پیچیده است که شامل توانایی راه رفتن در مسیرهای ناهموار، سالن ها، مراکز خرید و سایر معابر عمومی است. شاموی کوک و پالتا هشت بعد از محیط را که بر تحرک در جامعه تاثیر می گذارد ذکر کردند. آنها به شرایط محیطی (روشنایی و آب و هوا)، ویژگی های زمین (به عنوان مثال،زمین ناهموار،تطابق،اصطحکاک)، بار خارجی فیزیکی (وسیله ای که فرد حمل میکند)، میزان توجه (حرف زدن حین راه رفتن)، جابجاییهای پوسچرال (شروع،توقف،تغییر مسیر)، سطح ترافیک، زمان و مسافت راه رفتن توجه کرده اند. این ابعاد بر فعالیت و مشارکت تمرکز می کنند و تاکید شان بر تعداد فعالیت ها نیست، بلکه بر بافتار محیطی است که فعالیت ها در آن می توانند به صورت موفق انجام شوند. برای افرادی که ( EDDS ) شان 8 است مشارکت در جریانات اجتماعی در اجتماع و به ویژه در روز های برفی و یخبندان امکان پذیر است.
استفاده از انواع وسایل حمل و نقل برای بیمار ام اس
اگرچه تعداد زیادی از وسایل حمل و نقل برای فرد مبتلا به ام اس قابل استفاده است اما بیشتر ارزیابی های موجود، متمرکز بر توانایی استفاده از یک وسیله حرکتی مثل اتومبیل است. رانندگی یک فعالیت پیچیده است که نیازمند توانایی های مرتبط با تحرک مثل شناخت، درک و بینایی است. همه درمانگران توانبخشی باید پتانسیل مشکلات مرتبط با رانندگی را غربال کنند. هدف غربالگری تشخیص افرادی است که نیازمند ارزیابی بیشتر هستند.
در جوامع پیشرفته هنگامی که حیطههای مشکل تشخیص داده شد،درمانگران یک مسئولیت اخلاقی در قبال ارجاع فرد به ارزیابی کامل رانندگی که ارزیابی جامع رانندگی ( CDE ) نامیده می شود، دارند. اجرا و تفسیر ( CDE ) نیازمند آموزش تخصصی و مدرک (متخصص توانبخشی) است.
نتیجهگیری:
توانبخشی در بیماران مبتلا به اماس نقش حیاتی در حفظ و بهبود کیفیت زندگی ایفا میکند. با بهرهگیری از روشهای تخصصی مانند تمرینات تحمل وزن، استفاده از جلیقههای وزنهدار و تمرینات زنجیره بسته، میتوان تعادل، هماهنگی و قدرت عضلانی بیماران را تقویت کرد. مداخلات توانبخشی باید متناسب با نیازهای فردی هر بیمار طراحی و اجرا شوند تا اثربخشی بیشتری داشته باشند. تداوم در پیگیری برنامههای توانبخشی و همکاری نزدیک با تیم درمانی، کلید موفقیت در مدیریت علائم اماس است. با رویکردی جامع و تخصصی، میتوان به بیماران کمک کرد تا استقلال و فعالیتهای روزمره خود را حفظ کنند.
منابع:
msif.org
nationalmssociety.org
سوالات متداول:
1-چگونه میتوان از خستگی مزمن در اماس جلوگیری کرد؟
با برنامهریزی مناسب فعالیتها، استراحت کافی، تمرینات منظم و مدیریت استرس میتوان خستگی مزمن را کاهش داد.
2-آیا توانبخشی در منزل برای بیماران اماس امکانپذیر است؟
بله، بسیاری از خدمات توانبخشی میتوانند در منزل ارائه شوند، که این امر به راحتی و استمرار درمان کمک میکند.
تاخیر رشدی چیزی بیش از یک «کندی رشدی»یا «عقب افتادن رشدی»است. تاخیر رشدی یا تاخیر حرکتی به این معنا است که کودک شما دائما در رشد و ایجاد مهارت هایی که کودکان هم سن او دارند،عقب است. به عنوان مثال،کودکی که تا ۴ ماهگی غلت نمیزند،ممکن است فقط کمی در همین مهارت عقب باشد. اما اگر همین کودک در کنترل سر نیز مشکل داشته و یا قادر نباشد زمانی که روی شکم خوابیده، خودش را روی دستانش به بالا بکشد، در بیش از یک مهارت حرکتی تاخیر داشته است. مجموعه این علائم نشان دهنده تاخیر رشدی است. اگر شما متوجه این وضعیت در کودک خود شده اید،بدانید که روش های مختلفی برای کمک به او وجود دارد. مرکز کاردرمانی اختلال رشدی و گفتار درمانی دکتر صابر با در اختیار داشتن امکانات روز دنیا به درمان تاخیر رشدی کودکان می پردازد. امکانات پیشرفته مرکز دکتر صابر در حیطه بهبود مهارت های حرکتی و ذهنی کودکان با تاخیر حرکتی بسیار موثر می باشد.
تاخیر رشدی به چه معناست؟
اگر فرزند شما تاخیر رشدی دارد، به این معنی است که مهارت های لازم را کسب نکرده یا به نقاط عطفی که متخصصان از کودکان همسن او انتظار دارند، نرسیده است. با خدمات مداخله زود هنگام، فرزند شما باید بتواند به همسالان خود برسد و به پتانسیل کامل خود دست یابد. کودکان در بازی، یادگیری، صحبت کردن، رفتار و حرکت به نقاط عطف می رسند. آن ها با سرعت های متفاوتی رشد می کنند و به این نقاط عطف می رسند. جدول زمانی دقیقی وجود ندارد. بنابراین اگر فرزند شما کمی عقب تر است، به این معنی نیست که تاخیر رشدی دارد. تاخیر رشدی به این معنی است که فرزند شما به طور مداوم در توسعه مهارت های مورد انتظار در سن خاصی عقب است. تاخیر رشدی می تواند مجزا باشد، به این معنی که تاخیر فقط یک حوزه از رشد را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر تاخیر قابل توجهی در دو یا چند مورد از این حوزه های رشدی رخ دهد، فرزند شما ممکن است دچار چیزی باشد که ارائه دهندگان آن را تاخیر رشدی جهانی می نامند. علائم تاخیرهای رشدی بسته به نوع آن متفاوت است. علائم ممکن است شامل:
-تاخیر در غلت زدن، نشستن، خزیدن و راه رفتن.
-مشکل در مهارت های حرکتی ظریف.
-مشکل در درک آنچه دیگران می گویند.
-مشکل در حل مسئله.
-مشکلات در مهارت های اجتماعی.
-مشکل در صحبت کردن یا دیر صحبت کردن.
-مشکل در به خاطر سپردن چیزها.
-ناتوانی در ارتباط دادن اعمال با پیامدها.
محققان علت بسیاری از تاخیرهای رشدی را نمی دانند. با این حال، برخی از تاخیرهای رشدی در نتیجه عوامل ژنتیکی، مانند سندرم داون یا سندرم X شکننده، رخ می دهند. متخصصان از غربالگری رشدی برای تشخیص این که آیا کودکان مهارت های اساسی را در زمان مناسب یاد می گیرند یا ممکن است مشکلاتی داشته باشند، استفاده می کنند. متخصص فرزند شما ممکن است از شما سوالاتی بپرسد یا در طول معاینه با فرزند شما صحبت کند و بازی کند. این نشان می دهد که فرزند شما چگونه یاد می گیرد، صحبت می کند، رفتار می کند و حرکت می کند. متخصص درمانی فرزند شما ممکن است از شما سؤالاتی بپرسد یا پرسشنامه ای برای پر کردن به شما بدهد. غربالگری رشدی ابزاری است برای اینکه بفهمیم آیا فرزند شما در مسیر درست رشد قرار دارد یا به ارزیابی ها یا درمان های بیشتری نیاز دارد. با این حال، آزمایش هایی برای سندرم ها و اختلالات خاص دیگری که باعث تأخیر در رشد می شوند، وجود دارد.
اختلالات تکاملی چیست؟
مهارت های حرکتی کودکان طبق جدول زمان بندی دقیق و از پیش تعیین شده رشد نمی کند. به عنوان مثال، بعضی از کودکان در 9 ماهگی شروع به راه رفتن می کنند. این در حالی است که کودکان دیگر ممکن است تا 15 ماهگی قدم از قدم برنداشته و بعد شروع به راه رفتن کنند. اما باید گفت که هر دو دسته این کودکان در دامنه رشد طبیعی قرار دارند. بنابراین تفاوت های کوچک در زمان شروع به انجام یک مهارت توسط کودک، معمولاً عامل نگران کننده نیستند.
تفاوت بین تاخیر رشدی کودکان و ناتوانی رشدی
گاهی اوقات پزشکان و کاردرمانگران این دو اصطلاح را به جای یکدیگر به کار میبرند. اولاً این دو اصطلاح معادل هم نیستند. ثانیاً گاهی اوقات تشخیص تاخیر رشدی کودک،ناتوانی رشدی و دلایل شکلگیری آنها مشکل است. ناتوانی های رشدی به مواردی اطلاق میشود که کودک علیرغم این که می تواند پیشرفت بکند، از یک حدی بزرگتر نشده و رشد نمی کند. این شکل از ناتوانایی ها شبیه ناتوانایی های یادگیری نبوده اما می توانند در یادگیری کودک تاثیر منفی بگذارند. بعضی از بیماری هایی که می توانند موجب ناتوانایی رشدی شوند عبارتند از: سندروم داون، سندروم انگلمن، اوتیسم، طیف اختلالات جنین الکلی و آسیب مغزی.
تاخیر رشدی کودک به دنبال علل کوتاه مدت ایجاد میشود،مانند تحقیر گفتاری به دنبال فقدان شنوایی ناشی از عفونتهای گوش و یا تأخیر جسمی در اثر بستری شدن طولانی مدت. تاخیر رشدی کودکان همچنین می تواند ناشی از علائم اولیه مشکل در یادگیری یا توجه باشد. با وجود اینکه همیشه علت به وجود آورنده تاخیر رشدی کودک مشکل نیست، اما با مداخله زودهنگام غالباً کودکان دارای تاخیر به رشد مطلوب خود میرسند. بعضی از این کودکان زمانی که به سن مدرسه میرسند، هنوز هم در مهارتهای خاصی دچار تاخیر هستند. در این گونه مواقع، این کودکان واجد شرایط دریافت خدمات آموزش استثنایی میشوند.
اگر کودک با سرعتی که مورد انتظار کاردرمانگر است پیشرفت نکرد، درمانگر مجدداً او را مورد ارزیابی قرار میدهد تا درک بهتری از شرایط پیش آمده به دست آورد. پس از ارزیابیهای به عمل آمده، درمانگر نوع و میزان مداخله لازم برای رفع مشکل تاخیر تکاملی پیش آمده را ممکن است تغییر دهد.
5 حوزه رشد مهارت و شایع ترین تاخیر تکاملی
تاخیر رشدی کودک میتواند در یک یا چند حوزه رخ دهد. تاخیر عمومی، زمانی رخ می دهد که کودک حداقل در دو حوزه زیر دچار تاخیر گردد. مهارت های کودک در ۵ حوزه رشد میکنند:
مهارت های شناختی (تفکر): این مهارت موجب تفکر،یادگیری و توانایی حل مسئله در کودک می شود. در نوزادان،رشدی مهارت با میزان کنجکاوی او سنجیده میشود. اینکه کودک چطور دنیای اطراف خود را با چشم ها،گوش ها و دستان خویش را کشف میکند. در کودکان نوپا، این مهارت شامل یادگیری شمردن،نام رنگ ها و یادگیری واژگان جدید است.
مهارت های اجتماعی و هیجانی:این مهارت ها موجب می شوند که کودک از توانایی برقراری ارتباط با دیگر افراد برخوردار شود. این مهارت ها شامل توانایی بیان و کنترل احساسات نیز می شود. در نوزادان، لبخند زدن به دیگران و صدا درآوردن برای برقراری ارتباط از مصادیق این مهارت است. در کودکان نوپا و پیشدبستانی، این مهارت به صورت کمک گرفتن از دیگران، نشان دادن احساسات و بیان آن،و نیز مشارکت کردن با دیگران خود را نشان میدهد.
مهارت های گفتار و زبان: این مهارت در قالب توانایی استفاده و فهم زبان خود را نشان میدهد. در نوزادان به صورت غان و غون بروز پیدا می کند. در کودکان بزرگتر، این مهارت خود را در قالب فهم زبان و ادای درست و صحیح کلمات (به نحوی که قابل فهم برای دیگران باشد) بروز می دهد.
مهارت های حرکتی ظریف و درشت:این مهارت ها به توانایی استفاده از عضلات کوچک دست برای انجام دادن حرکات ظریف انگشتان دست و عضلات بزرگ بدن برای انجام دادن حرکت درشت و بزرگ دست،پا و تنه اطلاق می شوند. نوزادان معمولاً از مهارت های حرکتی ظریف برای گرفتن اشیای کوچک استفاده میکنند.کودکان نوپا و پیشدبستانی از مهارت های حرکتی ظریف برای گرفتن لوازم و اسباب مورد نیاز،کار با اشیای کوچک و نقاشی بهره میگیرند. نوزادان مهارت های حرکتی درشت را در قالب نشستن،غلت زدن و راه افتادن بروز می دهند. مهارت های حرکتی درشت کودکان بزرگتر شامل پریدن،دویدن و بالا رفتن از پله است.
فعالیت های روزمره زندگی: توانایی انجام کارها و تکالیف روزانه مربوط به این دسته از مهارتها است. در کودکان این مهارت ها شامل غذا خوردن،لباس پوشیدن،شستشوی خود و حمام کردن است.
عوامل ایجاد کننده تاخیر رشدی در کودکان
علت مشخصی برای تاخیر رشدی وجود ندارد اما بعضی از عوامل،خطر ابتلای به آن را افزایش می دهند:
مشکلات حین تولد: تولد نارس (پیش از موعد)،وزن کم زمان تولد،و نرسیدن اکسیژن کافی در هنگام تولد.
عوامل محیطی: سمیت با فلزات سنگین مثل سرب،تغذیه ناکافی و نادرست،مصرف الکل و دارو پیش از تولد،مشکلات خانوادگی و تروما(مثلاً ضربه به سر نوزاد)
دیگر مشکلات پزشکی: عفونت مزمن گوش،مشکلات بینایی،و بیماری،عوارض و آسیب هایی که اثرات عمیق و طولانی مدت روی فعالیتهای روزمره کودک می گذارد.
گاهی اوقات، والدین نگران این موضوع می شوند ( و گاها به اشتباه خود را ملامت می کنند) که ناخواسته در ایجاد تاخیر رشدی در کودک خود سهیم بودهاند. این کار اصلاً صحیح نبوده و کمکی به حل مشکل نمی کند. به عنوان مثال،آموزش بیش از یک زبان به کودک موجب مشکل گفتاری نمیشود. حال اگر یک مادر این عامل را سبب تاخیر گفتاری کودک خود دانست،بهتر است درمانگر موضوع را برای او توضیح داده و روی روشهای درمانی و مداخلهای خود تمرکز کند.
درمان تاخیر رشدی و مشکلات یادگیری و توجه
در بچه های کوچکتر، هر گونه تاخیر در رشد می تواند به عنوان اولین علامت اختلال در یادگیری و توجه کودک تلقی شود. به عنوان مثال،تاخیر گفتار و زبان ممکن است نشاندهنده مشکل یادگیری یا اختلال ارتباطی در کودک باشد. البته تا زمانی که کودک به مدرسه نرود، نمیتوان همیشه به سادگی به این تاخیر رشدی کودک و مسائل توجه و یادگیری او ارتباط منطقی پیدا کرد. در مدرسه معلم این عملکرد کودک را در دروس ریاضی،خواندن و دیکته ارزیابی میکنند. آنها همچنین می توانند درباره توجه و تمرکز کودک در سر کلاس قضاوت کنند. در مدرسه نقاط ضعف و قوت کودک با آزمون های رسمی مشخص میشود.با انجام این آزمون ها میتوان مهارت کودک را با همکلاسی هایش مقایسه نمود. در این مقایسه ها،تفکر و توانایی حل مسئله کودک آشکار میگردد. در نهایت تمام این کارها مشخص می کند که کودک در یادگیری و توجه اختلال دارد یا خیر.
تاخیر تکاملی- تاخیر در گفتار
تاخیر تکاملی در گفتار یکی از موارد تاخیر رشدی است که باید به صورت تخصصی تشخیص و مورد بررسی قرار گیرد. کودکان در سن دو تا دو و نیم سالگی توانایی بیان کلمات را پیدا کرده و جملات دو کلمه ای بیان می کنند. اگر کودک در سن سه سالگی هنوز توانایی بیان درخواست هایش را ندارد به نام خود عکس العمل نشان نمی دهد یا دستورات کلامی شما را متوجه نمی شود حتما باید مورد بررسی دقیق گفتاردرمانی قرار گرفته و درمان به موقع برای این کودکان آغاز گردد. درمان توانبخشی شامل کاردرمانی و گفتردرمانی در اختلالات تکاملی موجب بهبود توانایی های کودک و تسریع روند رشد گفتار و حرکتی در کودکان می گردد.
در پایان این که اگر در مورد رشد کودک خود نگران هستید،حتماً با پزشک تاخیر رشدی (فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان) یا کاردرمانگر مجرب مشورت کنید تا کودک را با تست تشخیصی ارزیابی کرده و در صورت لزوم مداخله زودهنگام را شروع نماید.
منابع:
my.clevelandclinic.org
سوالات متداول:
1.چه مهارت هایی در کودکان با تاخیر رشدی دچار مشکل می شود؟
پنج حوزه رشد که کودکان می توانند تاخیر رشدی را در خود نشان دهند شامل مهارت های شناختی، اجتماعی، حرکتی درشت و ظریف، زبان و گفتار می باشد.
2.چه درمان هایی برای کودکان با تاخیر رشدی وجود دارد؟
بهترین درمان برای کودکان با تاخیر رشدی درمان های توانبخشی، شامل کاردرمانی، گفتاردرمانی و روانشناسی می باشد که به کودک کمک می نماید مراحل رشد را به صورت مناسب طی کند و تاخیر حرکتی و ذهنی خود را جبران نماید.
لکنت زبان یکی از اختلالات شایع در کودکان 3تا 5 سال می باشد. مرکز درمان لکنت زبان دکتر صابر با در اختیار داشتن تجهیزات پیشرفته درمان لکنت همچنین متخصصان گفتار درمانی لکنت زبان در زمینه درمان لکنت زبان در کودکان پیشرو می باشد. دکتر صابر مدرس دانشگاه شهید بهشتی با سابقه بالا در زمینه لکنت زبان کودکان در حیطه تشخیص علت لکنت و درمان لکنت زبان بدون بازگشت فعالیت می نماید. از خدمات مهم مرکز لکنت زبان گفتار درمانی در منزل برای لکنت زبان می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
بازگشت لکنت زبان کودکان و نوجوانان
بازگشت لکنت،یعنی برگشت دوباره رفتار و یا واکنشی که قبلا کاهش پیدا کرده و یا حذف شده است. متاسفانه،بازگشت لکنت زبان یکی از معمول ترین مشکلاتی است که افراد دارای لکنت با آن مواجه می شوند. و این مشکل در برنامه های درمانی که بر روی روانی کامل گفتار،متمرکز هستند،شیوع بیشتری دارد.
در برنامه درمانی لکنت زبان که در مطالب قبل توضیح داده شد، هیچگاه به دنبال روانی کامل نیستیم. زمانی که بر روی حساسیت زدایی و پذیرش لکنت زبان کار می کنیم،کودک/نوجوان یاد میگیرد که امکان وجود نوسانات لکنت زبان در طی زمان و موقعیت های مختلف طبیعی است. و مهمتر از همه،مراجع یاد می گیرد که بعضی از دورههای زمانی که با مشکلات بیشتری مواجه میشود به دلیل این نیست که لزوماً کار اشتباهی انجام داده است. این دوره ها ممکن است فقط بخشی از طبیعت نوسانی لکنت زبان باشد.
مسلماً زمانهایی ممکن است نیاز باشد تا کودک/نوجوان با لکنت زبان مجدداً برای مدیریت گفتار و یا نگرش های خود برای حفظ ارتباط موثر تر تلاش کند. اگر مراجع ای انجام تمریناتش را متوقف کند و یا در موقعیت های جدید در مورد گفتارش نگرانی بیشتری داشته باشد، ممکن است کاهش توانمندی در حفظ و روانی گفتار و یا نگرش های سالم را تجربه کند. این دورههای زمانی بیشتر از آن که برچسب بازگشت بگیرند،به عنوان جزر و مد ها و یا نوسانات موقعیتی لکنت در نظر گرفته می شوند. در طول زندگی فرد چنین موقعیت هایی را مرتب تجربه می کند و به مرور تطابق بهتری پیدا می کند. نکته مهم در درمان لکنت زبان بدون بازگشت تکمیل پروسه درمان و درمان همه جانبه اختلال لکنت می باشد.
درمان لکنت بدون بازگشت
ما میتوانیم برای کودک/نوجوان با لکنت زبان و یا والدین این گونه توضیح دهیم هر زمان تجربه افت روانی گفتار و افزایش ترس از لکنت را داشتی، فرصتی است برای بازبینی مجدد و تقویت مهارتهای مدیریت لکنت و هر چه قدر این مسئله برای تو تکرار شود،مهارت تطابق تو با این مشکل بهتر میشود راحتتر میتوانی مشکل را کنترل کنی. و در آینده برای تو مفیدتر است. یکی از این روش ها روش مشارکت اجتماعی در درمان لکنت زبان است.
درمان قطعی لکنت زبان با کمک به کودک خود درمانگر
در نهایت، بهترین راه برای انتقال و حفظ طولانی مدت دستاوردهای درمان لکنت زبان ،کمک به کودک/نوجوان در مجهز شدن به ابزارهایی است که در آینده بتواند به صورت مستقل با مشکلات مواجه شود. بنابراین ما از مراجعمان می خواهیم که:
نیازهایش را برای بهبود توانایی های ارتباطی، در مورد ارزیابی قرار دهد
بروندادی که دوست دارد به آن برسد را شناسایی کند.
از بین شیوه های مختلف برای رسیدن به آن نیاز ها و رسیدن به برون داده های مورد نظرش انتخاب درستی را انجام دهد.
شیوه هایی را که انتخاب کرده با موفقیت اجرا نماید.
به عبارت دیگر،ما از کودک/نوجوان میخواهیم که گفتار درمانگر خود شود. ابزارهایی که کودک/نوجوان نیاز دارد تا به اهداف خود برسد در اینجا توضیح داده شده است.شامل:
مشاهده موقعیت فعلی (تاریخچه گیری و ارزیابی)
انتخاب شیوه هایی برای بهبود گفتار و کاهش لکنت زبان
توجه به باورها و احساسات مربوط به لکنت زبان
بهبود نگرش های ارتباطی
استفاده از سلسله مراتب و حساسیت زدایی برای دستیابی به اهداف سخت
آموزش افرادی که در محیط قرار گرفتهاند و هماهنگ کردن آنها با درمان لکنت زبان
تمرین مهارت ها و احترام به ارزش تمرین کردن
بهبود مهارتهای مشاهده خود و خود-تشویقی
حل مسئله خلاقانه در هنگام مواجه شدن با مشکلات در مسیر درمان
همه این مفاهیم،که به صورت مناسبی در درمان قرار داده شوند، به مراجع کمک میکند تا درمانگر خود شود و بازگشت لکنت زبان را کنترل کند. زمانی میتوان گفت انتقال و تثبیت به خوبی انجام شده است که کودک/نوجوان یاد بگیرد از خودش هم آن سوالاتی که ما از او می پرسیم را بپرسد و سپس از شیوه های حل مسئله در زمان مواجه شدن با موقعیت های جدید-که شاید در درمان به صورت مستقیم روی آنها کار نشده-استفاده کند.
تثبیت فقط یک دوره نیست،بلکه یک فرآیند مداوم است که از ابتدای درمان باید به آن پرداخته شود.
هدف از فرآیند تثبیت،حفظ دستاوردهای درمان در ابعاد مختلف و انتقال مهارتهای حل مسئله از درمانگر به مراجع است.
برای رسیدن به این هدف،درمانگر از همان ابتدای درمان،به این موارد توجه میکند. در مرکز گفتار درمانی دکتر صابر با انجام تکنیک های همراه جهت حفظ دستاورد های درمان لکنت به کودک کمک می شود به درمان قطعی لکنت زبان در خود نزدیک گردد.
نقش اختلالات اضطرابی پنهان در بازگشت لکنت زبان کودکان
یکی از عوامل کمتر شناختهشده در بازگشت لکنت زبان کودکان، وجود اختلالات اضطرابی پنهان است که اغلب توسط والدین نادیده گرفته میشود. تحقیقات نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد کودکانی که پس از بهبودی نسبی لکنت، دچار عود این مشکل میشوند، از اضطرابهای نهفته رنج میبرند. این اضطرابها میتواند شامل ترس از جدایی والدین، فوبیای اجتماعی، یا حتی اضطراب عملکرد در موقعیتهایی مانند خواندن شعر در کلاس باشد. وقتی کودک در محیطی استرسزا قرار میگیرد، مغز او بهطور ناخودآگاه به حالت «جنگ یا گریز» رفته و هماهنگی بین سیستم تنفسی، تارهای صوتی و عضلات گفتاری مختل میشود. این اختلال، زمینهساز تکرار هجاها، قفل شدن روی کلمات و بازگشت لکنت است.
والدین باید به نشانههای غیرکلامی اضطراب در کودکان توجه کنند:
علائم فیزیکی: تعریق کف دست، تپش قلب، سردردهای بدون دلیل قبل از موقعیتهای اجتماعی.
رفتارهای اجتنابی: امتناع از حضور در جمع همسالان، ترس از پاسخ دادن به تلفن یا صحبت با غریبهها.
اختلالات خواب: کابوسهای مکرر یا صحبت کردن در خواب درباره مدرسه یا موقعیتهای ترسآور.
برای پیشگیری از بازگشت لکنت ناشی از اضطراب، این راهکارها را جدی بگیرید:
۱. فضای امن عاطفی ایجاد کنید: هرگز کودک را به خاطر لکنت یا اضطرابش سرزنش نکنید. جملاتی مانند «آروم باش، عجله نکن!» میتواند استرس او را افزایش دهد.
۲. از روشهای بازیمحور استفاده کنید: بازیهای نقشآفرینی مانند «مصاحبه تلویزیونی» یا «صحبت با عروسکها» میتواند اضطراب عملکرد را کاهش دهد.
۳. حساسیتزدایی تدریجی: کودک را بهطور غیرمستقیم در موقعیتهای کماسترس قرار دهید. مثلاً ابتدا از او بخواهید برای اعضای خانواده شعر بخواند، سپس در جمع کوچک دوستان.
۴. درمان چندوجهی: ترکیب گفتاردرمانی با رواندرمانیِ شناختی-رفتاری (CBT) تحت نظر متخصص، تا ۴۰ درصد احتمال عود لکنت را کاهش میدهد.
اضطراب کودکان همیشه با گریه کردن یا جیغ زدن همراه نیست! بسیاری از آنها اضطراب را درونی کرده و تنها در قالب نشانههایی مانند لکنت یا مکثهای طولانی بروز میدهند. اگر فرزندتان پس از دوره بهبودی لکنت، ناگهان دچار مشکل گفتاری شده است، احتمالاً یک عامل استرسزای جدید (مانند تولد فرزند دوم، تغییر مدرسه یا مشاجرات خانوادگی) باعث فعالسازی چرخه معیوب اضطراب-لکنت شده است. در این شرایط، همکاری با یک روانشناس کودک و اصلاح محیط خانوادگی، اولین قدم برای شکستن این چرخه است.
سوالات متداول:
1-نقش آلرژیهای فصلی در عود لکنت چگونه است؟
التهاب سینوسها و گرفتگی بینی ناشی از آلرژی، الگوی تنفسی حین صحبت را مختل کرده و با ایجاد مکثهای غیرطبیعی، لکنت را تحریک میکند.
2-چگونه تفاوت بین لکنت موقت و بازگشت واقعی را تشخیص دهیم؟
لکنت موقت اغلب کمتر از ۶ ماه طول میکشد و با تنش عضلانی همراه نیست، اما در بازگشت واقعی، کودک علائمی مثل قفل شدن فک، پلک زدن سریع حین صحبت و اجتناب از کلمات خاص را نشان میدهد.
تحقیقات بسیاری در مورد نقش جیوه در علت اوتیسم انجام شده است که به بررسی رابطه مصرف جیوه و اوتیسم پرداخته است. اما هنوز هیچ تحقیق قابل اعتمادی بر اثر جیوه بر اوتیسم وجود ندارد. تاثیر جیوه در بروز اوتیسم نیاز به بررسی های بیشتر و تحقیقات دقیق تری دارد. اما سازمان نظارت بر غذا و دارو در مورد در معرض جیوه قرار گرفتن کودکان هشدار می دهند. دکتر صابر مدرس دانشگاه شهید بهشتی به گرد آوری تحقیقات انجام شده در این مقاله پرداخته است. با توجه به ناشناخته بودن علت اوتیسم درمان دقیق و تخصصی آن نیاز به تجربه و دقت بالا دارد. مرکز اوتیسم دکتر صابر در زمینه درمان اختلالات طیف اوتیسم به کاردرمانی اوتیسم و گفتار درمانی اوتیسم، همچنین خدمات روانشناسی می پردازد.
تاثیر جیوه بر اوتیسم
آنان می گویند متیل جیوه که ماده سمی در تیمروزال است، ممکن است بچهها را تحت تاثیر قرار دهد. سازمان نظارت بر غذا و دارو نیز والدین در مورد در معرض جیوه قرار گرفتن کودکان هشدار داده است. این سازمان توصیه میکند که خانمهای باردار به کسانی که زمان زایمان آنها فرارسیده است، در دوران بارداری مقدار مصرف غذاهای دریایی را محدود کنند. افزون بر آن، برخی پزشکان اظهار میکنند که علائم مسمومیت با متیل جیوه مشابه اوتیسم است، اما متخصصان دیگر مخالف این عقیدهاند.
مقالهای در سال ۲۰۰۴ در مجله مادر جونز چاپ شد که ارتباط میان متیل جیوه و اوتیسم را توجیه کرد و احتمالا گام دیگری در توضیح این رابطه برداشت. از طرف دیگر صرفاً با وارد شدن جیوه به سیستم بدن کودک یک زنجیره ای تکاملی از اتفاقات ایجاد می شود. جیوه در واکسن ها برای آن کودکانی که از قبیل مشکوک دفع ماده از بدن را داشتهاند، مصداق ضرب المثل (زین حصیری کمرشتر را شکست) بوده است. دانشمندانی که به این نظریه، معتقدند میگویند تعدادی از کودکان که مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شدند، جیوه زیادی در خونشان داشتند و مقداری از این جیوه ممکن است با واکسن وارد بدن آنان شده باشد. آنها نمیتوانستند آن را مثل اکثر کودکان دفع کنند و در نتیجه اوتیسم ایجاد شده است.
تحقیقاتی که رابطه بین جیوه و اختلال طیف اوتیسم را بررسی می کنند، گسترده است. یکی از اهداف این بررسی ها، گردآوری و سازماندهی انبوه مطالعات است تا بررسی و تفسیر شواهد برای محققان آسان تر شود. علت شناسی این موضوع کاملاً مشخص نیست، اما هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در توسعه و سیر آن نقش دارند و بر آن تأثیر می گذارند. افزایش تعداد موارد اوتیسم در سال های اخیر به شدت با افزایش مواجهه با فلزات سنگین مرتبط بوده است. جیوه به دلیل حضور خود به عنوان یک آلاینده شهری و سمیت عصبی شناخته شده اش، در ادبیات علمی برجسته شده است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که جیوه در ناهمگونی علت شناسی اوتیسم نقش دارد، عمدتاً زمانی که مواجهه در دوره پس از تولد رخ می دهد. بر اساس مطالعات اخیر انتخاب شده در این بررسی، افزایش سطح جیوه در خون، مو و ادرار کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم که در معرض محیطی با سطوح بالای آلودگی هوا و آب با جیوه قرار گرفته بودند، مشاهده شد. علاوه بر این، مصرف خوراکی و بیش از اندازه آنتی بیوتیک ها منجر به تغییراتی در فلور روده می شود که مسئول تبدیل Hg به MeHg است، متابولیتی که قادر به غلبه بر موانع بدن و ایجاد آسیب به رشد جنین و همچنین استرس اکسیداتیو مغزی و آسیب عصبی است و به فنوتیپ اوتیسم کمک می کند. گرد آوری شواهد نشان می دهد که کودکان مبتلا به اوتیسم نسبت به کودکان با رشد طبیعی، بیشتر در برابر جیوه آسیب پذیر هستند و این در نشانگر های زیستی نشان دهنده جیوه، در مغز، خون، ادرار، دندان های شیری، مو و ناخن ها منعکس شده است. علاوه بر این، بسیاری از مطالعات در این حیطه دریافته اند که جیوه یا نشانگر های زیستی نشان دهنده جیوه، با شدت علائم همبستگی دارد به طوری که هر چه سطح جیوه بالاتر باشد، شدت علائم اوتیسم بدتر است. اکثر تحقیقات اپیدمیولوژیک نیز از این فرضیه حمایت می کنند که جیوه یک عامل خطر برای اختلال اوتیسم است. بر اساس غلبه شواهد، قرار گرفتن در معرض جیوه در اوتیسم علت و یا عامل کمک کننده است. بنابراین، تحقیقات پیش بالینی با استفاده از مدل های حیوانی اوتیسم می تواند تأثیر جیوه را در دوره پیش از تولد و پس از تولد روشن کند و مکانیسم های مولکولی که تغییرات مغزی در اختلال اوتیسم را در بر می گیرد، توضیح دهد.
جیوه و علت اوتیسم
با توجه به اینکه هیچ تحقیق قابل اطمینان و طولانی مدتی که رابطه مستقیم میان اوتیسم و جیوه را اثبات کند وجود ندارد، پذیرفتن قاطع این فرضیه مشکل است. به عبارت دیگر، این فرضیه فقط برای شمار اندکی از کودکان اتیستیک در خور توجه است (همه کودکان اوتیستیک مشکل تجمع جیوه خارج از گردش خون را ندارند.) افزون بر این، در طی سالهای اخیر مقدار تیمروزال در واکسن ها از سوی سازندگان آنان به صفر رسیده و یا کمتر شده است، ولی میزان اوتیسم همچنان در حال افزایش است! متیل جیوه همچنین در غذاهای دریایی نیز یافت شده و گفته شده است آنچه که یک کودک خاص را تحت تاثیر قرار می دهد، مصرف ماهی یا صدف در دوران بارداری توسط ما مادر، یا توکسین های مملو از جیوه که زن یا بعدها فرزندش ممکن است ناآگاهانه در معرض آن قرارگیرند، نیست، بلکه واکسن تیمروزال لاسه است. حوادث دیگری نیز می تواند در شروع اوتیسم موثر باشد. تمرکز روی این موضوع که چه موقع کودک واکسینه می شود، بسیار آسان تر از دنبال کردن غذایی است که کودک خورده و یا اسباب بازی است که دست کاری کرده است. بررسی دوباره گام های موفقیت آمیز است، زیرا خطر می تواند هر جایی در کمین باشد. البته شاید هم هیچ خطر محیطی وجود نداشته باشد! بسیاری از والدین معتقدند که مشکلات کودکشان به فاصله کوتاهی پس از واکسیناسیون ایجاد شده است. آنها می گویند پیش از آنکه کودک نوپای آنها به قرارملاقات های منظم با متخصص اطفال و دریافت موجی از تزریقات عادت کند، کودکی عادی، هوشیار و کنجکاو نسبت به دنیای اطرافش بوده است، اگرچه احتمال کمی وجود دارد که ارتباطی بین این دو وجود داشته باشد. درست است که علائم اوتیسم در همان دوره زمانی که کودکان بخش عمدهای از تزریق را دریافت میکنند، ظاهر میشود و پیامدهای نامطلوبی، از جمله بی اشتهایی و تب احتمال دارد ناشی از واکسیناسیون باشد اما هرگز اثبات نشده است که واکسیناسیون باعث توقف یادگیری و زبان کودکان میشود، و کودکی که در گذشته فردی اجتماعی بوده، ناگهان دچار عدم توانایی در برقراری ارتباط با دیگران شود و یا اینکه باعث تقویت رفتارهای وسواس گونهای که در کودکان اوتیستیک شایع است، می شود و یا این واکسنها عامل اوتیسم هستند. ارزش واکسن ها خیلی مهمتر از گمانی اثبات نشده در خصوص آنهاست. دهها سال متمادی و حی قرنها بیماریهای مرگبار یا مسری مثل فلج اطفال یا دیفتری بسیاری از کودکان را می کشت و کشف واکسن ها به توقف انتشار آنها کمک کرد و زندگی بسیاری را نجات داد، اما اگر هرکسی بشنود که واکسن ها خطرناک هستند و آنها اجتناب کند، بیماریهایی که تقریباً با واکسن از بین می روند، دوباره میتوانند جایگاهی پیدا کنند و سلامت عمومی جامعه را به خطر بیندازند.
منابع:
onlinelibrary.wiley.com
sciencedirect.com
سوالات متداول:
1-آیا پر کردن دندانهای آمالگام (حاوی جیوه) برای کودکان اوتیستیک خطرناک است؟
پاسخ: سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) پرکردگیهای آمالگام را برای کودکان بیخطر میداند. مقدار جیوه آزاد شده از این پرکردگیها بسیار ناچیز است و هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط آن با اوتیسم وجود ندارد.
2-آیا آزمایش جیوه برای کودکان اوتیستیک لازم است؟
پاسخ: مگر در موارد خاصی که قرار گرفتن در معرض جیوه به مقدار زیاد محرز باشد (مثل نشست جیوه در خانه)، این آزمایشها معمولاً ضرورتی ندارند و ممکن است منجر به درمانهای غیرضروری شوند.
کاردرمانی در سکته مغزی یکی از درمان های موثر در توانبخشی بیماران سکته مغزی می باشد. مرکز توانبخشی برای سکته مغزی دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران به ارائه خدمات کاردرمانی در بیماران سکته مغزی می پردازد. کلینیک کاردرمانی برای سکته مغزی با در اختیار داشتن 58 نیروی متخصص توانبخشی شامل گفتاردرمان و کاردرمان به صورت کاملا حرفه ای در زمینه درمان بیماران سکته مغزی مشغول به فعالیت می باشد، خدمات کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی موجب بهبود عملکردهای حرکتی این بیماران در راه رفتن ، نشستن و استفاده از دست ها می شود که توانایی های حرکت مستقل و استقلال فردی و اجتماعی بیمار را تقویت نموده و بیمار را در در جهت بازگشت به زندگی عادی یاری می دهد . همچنین در این خدمات کاردرمانی در منزل سکته مغزی و گفتاردرمانی در منزل برای این بیماران ارائه می گردد.
مرکز توانبخشی در سکته مغزی
ارزیابی نیاز به این دارد که کاردرمان اطلاعات تئوریکی (مدلهای مفهومی و چارچوب مرجع) و تجارب بالینی خوبی داشته باشد. تا قضاوت بالینی خوبی راجع به چیزی که ارزیابی می شود و نحوه ارزیابی داشته باشد. ارزیابی بیمار سکته مغزی نیاز به مهارت های آنالیز وضعیت و مشاهدات بالینی متبحرانه دارد. ارزیابی شامل تنوعی از مقیاس های استاندارد و غیر استاندارد میشود که کاردرمانگر را از میزان آسیب، محدودیت های فعالیت و مشارکت با در نظر گرفتن زمینه های محیطی و اجتماعی آگاه کند و به اولویت بندی اهداف کمک میکند. در این مرحله ارتباط بیمار سکته مغزی/مراقب نسبت به نیازهای فرهنگی و سبک زندگی اهمیت دارد. ارتباط با خانواده و دوستان و سایر حرفههای درگیر در درمان بیمار سکته مغزی به ایجاد یک تصویر گسترده از بیمار و مراقبت بر حسب نیاز ها و خواسته هایشان کمک می کند.
سکته مغزی خفیف و شدید
سکته مغزی را می توان به سه دسته گذرا، ایسکمیک و هموراژیک تقسیم کرد. سکته مغزی گذرا یا خفیف به علت انسداد موقت عروق مغزی بروز می کند.علائم سکته خفیف بین چند ساعت تا 24 ساعت از بین می رود و عوارض پایداری برای بیمار ایجاد نمی کند. سکته مغزی شدید در مواردی که خونریزی در مغز وجود دارد یا خونرسانی به علت وجود لخته قطع شده است بروز می کند. عوارض وارده به بیمار بسته به وسعت آسیب به بافت مغز و محل آسیب دیده متفاوت می باشد و باید خدمات توانبخشی در اولین فرصت ممکن برای بیمار سکته مغزی آغاز شود.
سکته مغزی سمت راست بدن و سمت چپ بدن
سکته مغزی بسته به محل آسیب در مغز ممکن است سمت راست یا سمت چپ بدن را درگیر کند. آسیب نیمکره چپ موجب اختلال در حرکات سمت راست بدن و آسیب های گفتاری در بیمار سکته مغزی می شود . دیفاژی از عوارض آسیب نیمره چپ می باشد. در صورت بروز آسیب در نیمکره راست مغز بیمار در حرکات سمت چپ بدن دچار مشکل بوده و اختلال حافظه، مشکلات درکی در بیماران سکته مغزی دیده می شود.
اهداف کاردرمانی سکته مغزی
تنظیم اهداف ( Goal setting ) یک فرایند همکارانه بین کاردرمانگر،بیمار و خانوادهاش و شامل آموزش و مذاکره می باشد. در ابتدا، کاردرمان باید اهداف بلند مدت را برای بیمار سکته مغزی و خانوادهاش تعیین کند. اهداف بلند مدت به صورت آرزو می باشند و به بیمار امید و انگیزه درگیر شدن در فرایند درمانی را میدهند. اگر اهداف بلند مدت به وسیله واقعیتگر ها جریحه دار شوند بیمار ممکن است تمام امید خود را از دست بدهد و نتواند به هیچ وجه در زندگی و درمان درگیر شود. این اهداف می توانند بیانگر ماهیت کاری حاضر بیمار سکته مغزی باشند و می توانند به مرور زمان تغییر کنند. برعکس،اهداف کوتاه مدت باید بیمار محور و همکارانه،خاص،قابل اندازه گیری،قابل دسترسی و واقع گرایانه و به موقع ( SMART ) باشند.اهداف کوتاه مدت گامهای مورد نظر برای رسیدن به اهداف بلند مدت را شکل میدهند. اهداف کوتاه مدت در درمان بیمار سکته مغزی می توانند برای اندازهگیری نتایج استفاده شوند. برای مثال: ( Attainment Scale (GAS) Goal ) می تواند استفاده شود. به علاوه این اهداف به بیمار و تیم درمانی اجازه میدهند تا هدفشان را حفظ کنند،انگیزه داشته باشند،پیشرفت را کنترل کنند و به این بینش برسند که چطور اهداف بلند مدت قابل دسترسی اند یا این که آیا اهداف بلند مدت نیاز به تطابق دارند،بنابراین به بیمار اجازه می دهد تا ماهیت کاری خود را بر حسب تصویر واقع گرایانه از خود تبدیل کند.
تاثیر کاردرمانی برای سکته مغزی
مداخلات کاردرمانی به بیمار سکته مغزی کمک می کنند،به اهدافشان برسند و سرانجام به کاهش محدودیتهای فعالیت و مشارکت کمک میکند. توانبخشی سکته مغزی به این صورت تعریف میشود: یک فرآیند آموزشی و حل مسئله است که هدفش افزایش بهبودی با استفاده از رویکردهای بازآموزی برای کاهش آسیب ها و نقایص و رویکردهای تطابقی برای کاهش تبدیل شدن آسیب ها و نقایص به محدودیت های فعالیت و مشارکت می باشد.
با تمرکز ذاتی بر روی کار، رویکرد های بازآموزی ممکن است در ابتدا کاهش گرا ( reductionist ) در نظر گرفته شوند و به راحتی برای اکثر کاردرمانگران مناسب نیست، هرچند به ویژه استفاده از این رویکردها در شش ماه اول برای رسیدن به حداکثر بهبودی نوروپلاستیک اهمیت دارد. بعلاوه،این رویکردها هنوز با فلسفه کاردرمانی متناسب هستند به اندازهای که آنها واضحاً با اهداف کاری مرتبط می شوند. رویکردهای تطابقی (جبرانی/عملکردی) میتوانند آنالیز و تطابق کار،فعالیت و وظایف و یا آنالیز و تطابق محیط فیزیکی/اجتماعی را شامل شوند تا عملکرد کاری ارتقا پیدا کند.
درمان توانبخشی برای بیماران سکته مغزی
در مرکز کاردرمانی تهران رویکرد ها بر اساس مدل های مفهومی و چارچوب مرجعی که به نظر کاردرمانگر مناسب می آیند و نیز بر اساس تشخیص بیماری،فاز توانبخشی،قابلیت کاهش آسیب و صدمات،نتیجه بر روی فعالیت و مشارکت،و گاهی خود کاردرمان انتخاب میشوند. کاردرمان باید با توجه به رویکرد انتخاب شده به شواهد موجود توجه کند.
کاردرمان باید بیشترین درمان ممکن را برای برآورد کردن نیازهای بیماران فراهم کنند،تا جایی که بیماران مشتاق باشند و بتوانند درمان را تحمل کنند. حداقل ۴۵ دقیقه برای فاز حاد سفارش شده که با فرصت هایی برای تکرار تمرینات و تعمیم نیز همراه است. در هر دو رویکرد بازآموزی و تطابق کاردرمان بیمار سکته مغزی را به وسیله کار به عنوان هدف ( Occupation as End ) توانمند می سازد. هرچند کاردرمانی که با سکته مغزی کار می کنند تمایلی برای از دست دادن دیدگاه کار به عنوان وظیفه ( Occupation as Means ) ندارند. اگرچه، به هیچ وسیلهای به صورت دو طرفه جامع و فراگیر نیستند. هر کدام می توانند دیگری را متاثر کنند و کاربرد هر کدام از این ها می تواند به وسیله مرکز مربوطه تحت تاثیر قرار گیرد.
هرکدام از مداخلات که به کار برده شده باشد ضروری است. عبور از یک مرحله کاملاً توافقی است و رفتن به مرحله بعد برنامه ریزی شده و قابل درک است. ارزیابی میزان تاثیر کاردرمانی یک ضرورت حرفهای و اخلاقی است. در سطح بیمار، ارزیابی جاری باعث میشود که مناسب بودن درمان کنترل شود و فرصتهایی را برای تطابق فراهم سازد. ارزیابی نتایج درمانی نشان میدهد که آیا درمان موفقیت آمیز بوده است یا نه،چه اهداف توافقی برآورده شده باشند و چه بیماران در محیط ارضاء شده باشند. درست است درمان ارزیابی باید به طور مناسب و هدفمند باشد: نقایص و آسیبها، فعالیت، مشارکت. در سطح درمانگر،مسئولیت حرفه ای برای ارزیابی نتایج درمان های خود بر اساس اصول استاندارد خاص سکته مغزی و خاص حرفهای دارد. در سطح خدمات، درمانگر ارزیابی خدمات را از طریق ارزیابی بالینی، سازمانی و فیدبک های پرسنل و بیماران انجام میدهند.
چشم انداز برای افرادی که امروزه دچار سکته مغزی شده اند، به دلیل پیشرفت ها در درمان و توانبخشی سکته مغزی، امیدوار کننده تر از همیشه است. توانبخشی سکته مغزی زمانی بهترین عملکرد را دارد که بیمار، خانواده و کارکنان توانبخشی به عنوان یک تیم با هم کار کنند. اعضای خانواده باید در مورد تغییرات جسمی و روحی ناشی از سکته مغزی و نحوه کمک به بیمار برای بازگشت به عملکرد طبیعی اطلاعات کسب کنند. رویکردهای زیادی برای کمک به افراد برای بهبودی از سکته مغزی وجود دارد. اما به طور کلی، توانبخشی حول محور اقدامات خاص و تکراری متمرکز است. این شامل تمرین مکرر یک چیز است. برنامه توانبخشی شما به قسمت بدن یا نوع توانایی تحت تأثیر سکته مغزی شما بستگی دارد. توانبخشی سکته مغزی یا بازتوانی به شما کمک می کند تا حد امکان استقلال و کیفیت زندگی خود را بازیابید. توانبخشی می تواند پس از سکته مغزی از نظر جسمی، عاطفی، اجتماعی و روحی به شما کمک کند. این به شما کمک می کند تا به سلامت، عملکرد و رفاه مطلوب بازگردید. توانبخشی سکته مغزی می تواند به شما کمک کند تا از اثرات سکته مغزی بهبود یابید، مهارت ها را دوباره بیاموزید و راه های جدیدی برای انجام کارها ایجاد کنید. نوع و میزان اهداف توانبخشی به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله: علت، محل و شدت سکته مغزی، نوع و درجه هرگونه اختلال و ناتوانی ناشی از سکته مغزی، سلامت کلی بیمار، حمایت خانواده و جامعه. توانبخشی سکته مغزی برنامه ای از درمان های مختلف است که برای کمک به شما در یادگیری مجدد مهارت های از دست رفته پس از سکته مغزی طراحی شده است. روش های توانبخشی می تواند به قسمت هایی از مغز شما که تحت تأثیر سکته مغزی قرار گرفته اند، بستگی داشته باشد. توانبخشی می تواند به حرکت، گفتار، قدرت و مهارت های زندگی روزمره کمک کند. توانبخشی سکته مغزی می تواند به شما کمک کند تا استقلال خود را بازیابید و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید. طیف وسیعی از عوارض ناشی از سکته مغزی وجود دارد. همچنین طیف وسیعی در میزان بهبودی هر فرد پس از آن وجود دارد. محققان دریافته اند که افرادی که در یک برنامه توانبخشی متمرکز سکته مغزی شرکت می کنند، عملکرد بهتری نسبت به اکثر افرادی که توانبخشی سکته مغزی ندارند، دارند. بنابراین، توانبخشی سکته مغزی برای همه افراد مبتلا به سکته مغزی توصیه می شود. این تیم به تعیین اهداف درمانی کوتاه مدت و بلند مدت برای بهبودی کمک می کند و از بسیاری از متخصصان ماهر تشکیل شده است.
توانبخشی و بیمه درمانی
در انتقال بین تیمهای مختلف باید این اطمینان داده شود که اطلاعات به صورت دقیق و مناسب انجام گرفته شدهاند تا از تکرار های غیرضروری خدمات جلوگیری شود. برای تسهیل آسان انتقال،باید مجموعهای از اصطلاح شناسی،ابزارهای ارزیابی،مقیاسهای ارزیابی و سند سازی توافقی انجام بگیرد. بیمار باید،با توجه به انتقال مراقبت در تصمیم گیری دخیل باشد و پیشنهاد می شود یک کپی از روی سند انتقال انجام بگیرد.در ( UK ) ارتباط هماهنگ با این خدمات شامل موارد زیر می باشد. کلینیک های نرواسکولار،بخشهای بستری و حاد سکته مغزی (حاد و تحت حاد)، تیم های مراقبتی ترخیص زودهنگام، تیمهای توانبخشی اجتماعی (شامل خانه های پرستاری و خدمات مراقبتی)، کاردرمانگرهای خصوصی، خدمات اجتماعی و تیم کنترل و پیگیری ( follow up ) مانند تیم های متخصصان اجتماعی، هنگامی که یک کاردرمانگ تصمیم به توقف توانبخشی میکند باید:
در مورد دلیل این کار با بیمار صحبت کند.
اطمینان دهد که تمام حمایتهای مورد نیاز برای حفظ یا بهبود سلامتی انجام شده است. این حمایت ها شامل این موارد است: تمرینات،یکپارچه شدن با برنامههای اجتماعی عمومی،اطلاعات در مورد هزینه و خرید تجهیزات،بروشورهای اطلاعات،اطلاعات دوباره حمایت های سکته مغزی (گروهها،وب سایتها).
به بیمار و در صورت نیاز به خانواده و مراقبش آموزش داده شود که چطور عملکردی کاری،سلامت و رفاه اش حفظ کند.
دستورالعمل های واضح در مورد تماس های بعدی برای ارزیابی های مجدد داده شود و همچنین این که با به وجود آمدن چه وقایعی تماس های بعدی ضروری می شود.
پیگیری در روند توانبخشی
تمام بیماران با نقایص باقیمانده بعد از توانبخشی اولیه باید هر ۶ ماه یک بار بررسی شوند تا این که اگر بیمار مشکل جدیدی را تجربه کرده باشد و یا اینکه شرایطش برای مداخلات درمانی تغییر کرده باشد، ارجاع مناسب صورت گیرد،این کار به وسیله تیم چند رشتهای شامل پزشک عمومی،و… با توجه به علائم باقی مانده و شدت سکته مغزی صورت می گیرد. در ملاقاتهای ( follow up ) تمرکز بر روی نواحی زیر می باشد: تغییرات در نقایص (مانند شناختی)، فعالیت (مانند فعالیت های روزمره زندگی)، مشارکت (مانند خستگی)، محیطی و فردی (مانند خلق،استرس،ساپورت اجتماعی و کیفیت زندگی) با توجه به زمان ترخیص نتایج باید با نتایج به دست آمده در زمان ترخیص هم مقایسه شوند تا تعیین کنند که آیا ارجاع برای درمان و سرویسهای دیگر نیاز است یا نه؟
درک و فهمیدن تفکری که درمان را هدایت میکند بسیار مشکل است. تمام اشکال استدلال بالینی-علمی، روایتی، عملی، اخلاقی، تعاملی و استدلال شرطی-بدون توجه به مرکزی که کاردرمان با بیماران سکته مغزی کار میکند بر روی فرایند کاردرمانی موثرند. هرچند،بعضی الگوهای شایع از ارزش استدلال بالینی عملی نشان دهنده وابسته بودن آن به مراکز مختلف است که می تواند باعث ایجاد یک راهنمای جدید درمانی برای کار با بیماران سکته مغزی ایجاد کند. باید توجه شود که این روشهای کلی تعریف واحدی ندارند و معمولاً به وسیله استدلال ساختاری در مورد نمود تشخیص و شرایط متاثر میشوند.
کلینیک های نروواسکولار و کاردرمانی برای سکته مغزی
در پاسخ به اصول ملی ( national guideline )، تعدادی از کلینیکهای با دسترسی سریع نرواسکولار برای بیماران حمله ایسکمی گذرا ( TIA ) و سکته های مغزی خفیف راه افتادند. هرچند،هیچ نقشی برای کاردرمانگر در این کلینیک ها با توجه به اصول ملی سکته مغزی در نظر گرفته نشده است. با وجود این، این بحث وجود دارد که کاردرمانان یک نقش مهم در کشف مشکلات عملکردی دارند و بیشتر این کار با مشاوره با فردی که از نظر پزشکی بر روی بیمار تمرکز کرده انجام میگیرد. بنابراین باید توجه شود که با استفاده از سیستمهای نمره بندی ( FAST ) و ( ABCD ) می توان فردی که احتمال بروز سکته مغزی وجود دارد را شناسایی کرد و به واحدهای تخصصی ارجاع داد تا ارزیابی هایی بین رشته ای انجام گیرد، نشانه های شناختی و روانی-اجتماعی خفیف در نتیجه آسیب های فرونتال که به وسیله تصویر برداری مشخص نمیشود ولی میتوانند تاثیر عظیمی بر روی کیفیت زندگی و سلامتی بیمار بگذارند مشخص میشوند.
از طریق یک رویکرد کل نگرانه،کاردرمانان به صورت ماهرانه میتوانند مشکلات عملکردی سکتههای مغزی خفیف را غربالگری کنند (برای مثال مشکلات برخاسته از: همی آنوپسی، خستگی، اضطراب/افسردگی، آسیب های حرکتی سطح بالا و آسیب های حرکتی سطح پایین). حتی در افراد ( TIA )، کاردرمانگران میتوانند نقش مهمی را در ارتقاء بیماران از طریق (عملکردی/جبرانی) تجویز وسایل کمکی و جلوگیری از کنارهگیری اجتماعی (که به صورت معمول در افراد سالمند دیده میشود) بازی کنند. این همچنین کاردرمانگران را قادر میسازد تا به پزشک متخصص در ارجاع بیمار به سرویسهای مناسب کمک کند. فواید و کم هزینه بودن این روش در کاردرمانی زیاد مورد مطالعه قرار نگرفته و نیاز به مطالعات زیادی دارد. در این میان، درمانگران تلاش می کنند تا نقش کاردرمانگران را در کلینیکهای نروواسکولار افزایش دهند و برای مثال،درمانگران میتوانند به صورت رو در رو با بیماران مذاکره کنند و یا اینکه میتوانند از غربالگری و اطلاعات به دست آمده توسط پزشک متخصص که شامل نقایص یا آسیب ها،فعالیت،مشارکت و فاکتورهای شخصی و محیطی می باشد،استفاده کنند. برای حمایت از مشاهدات در زمینه نقش و کارایی کاردرمانگران در کلینیکهای نروواسکولار،بررسی و انتشار نتایج از طریق انتشارات،کنفرانس ها و روزنامه ها بسیار سفارش می شود یک مثال از نقش کاردرمانگر در کلینیک نروواسکولار در زیر آورده شده است:
مراجعین: ( TIA ) ها و سکتههای خفیفی که حدود ۰ الی ۷ روز از سکته مغزی آنها گذشته باشد.
هدف: غربالگری مشکلات عملکردی به علت سکته های مغزی خفیف و توجه به نیازهای ارتقای سلامتی در جمعیت در معرض خطر تا اینکه راهنمایی و ارجاع مناسب صورت گیرد.
ارزیابی: با در نظر گرفتن علائم اولیه و عوارض احتمالی با آگاهی از آناتومی عملکردی زمانی که بیمار در محیط خانه است می توان تغییرات عملکردی زیادی را نسبت به آنهایی که در بیمارستان بستری اند،مشاهده کرد.
بنابراین،باید تغییرات برای موارد زیر غربالگری شود: فعالیت های عملکردی مانند ( ADL ) های سطح بالا مثل تحرک خارج خانه، پله ها، حمام رفتن، تمرکز، خواندن، حافظه، مدیریت مالی، خستگی، خلق (اضطراب/افسردگی/تحریک پذیری)، نقش کاری، حفظ علایق کاری و اوقات فراغت مانند خرید.
کاردرمانی در بخش های حاد سکته ی مغزی ( Hyper acute care )
هنگامی که بیماران در مراکز تخصصی سکته ی مغزی پذیرش میشوند کاردرمانگران باید در غربالگری تمام بیماران درگیر شوند.این بحث وجود دارد که به همان دلایلی که کاردرمانگران بیماران را در مراکز نرواسکولار غربالگری میکردند، کاردرمانان سکته مغزی باید همچنین بیماران ( TIA ) پذیرفته شده در بخش های حاد سکته مغزی را غربالگری کنند. اگرچه با توجه به اصول ملی ارزیابی کاردرمانی باید در چهار روز بعد از پذیرش انجام شود، یک روش مناسب برای غربالگری به منظور اولویت بندی بیماران که به زودی ترخیص میشوند و عملکرد خوبی دارند لازم است.
اصول اولویت بندی کلی بیماران بعد از پذیرش:
نتایج تصویر برداری ( MRI, CT )
کنترل تشخیص های خون شناسی (سرطان)، برنامه های درمانی جراحی اعصاب.
ارجاع به سایر تیم ها برای درمان های غیر مرتبط با سکته مغزی و برنامه ترخیص.
آیا غذا خوردن تثبیت شده است؟(ارزیابی بلع/استقلال در تغذیه).
تحرک/ترانسفر/توانایی نشستن بیش از ۱۲ دقیقه به صورت نشستن نرمال/حمایت شده.
سطح هوشیاری بیماران
پیگیری
نشانه های درکی/شناختی
ارتباطات
بیماران با اولویت بالا برای مداخلات کاردرمانی
آنهایی که نیاز به ارزیابی دارند تا در اولویت قرار گیرند،برای مثال با ارتباط با تیم ملاحظات پزشکی بررسی می شود. این قضیه ممکن است به این خاطر باشد که بیمار در روزهای آخر کاری که در این بخش پذیرش شده باشد. نتایج الویت بندی باید به صورت واضح در گزارش پرونده بیمار ذکر شود تا وضعیت اولویت بندی بررسی و مرور شود.
آنهایی که ارزیابی درکی شناختی ضروری است به ویژه هنگامی که بیمار توانایی فیزیکی خوبی دارد و ترخیص ممکن است خیلی سریع اتفاق بیفتد.
هنگامی که مداخلات اورژانسی کاردرمانی برای حفظ عملکرد و جلوگیری از تخریب نیاز است برای مثال پوسچر وضعیت دهی
ارزیابی توانبخشی بیماران سکته مغزی
ارزیابی غربالگری به وسیله نتایج تصویربرداری و تجارب کلینیکی باید انجام شود.
مصاحبه اولیه شامل، وضعیت خانوادگی و تاریخچه عملکرد کاری اجتماعی و پزشکی گذشته (شامل مراقبت شخصی، فعالیت های خانگی، انواع روش های آماده کردن صبحانه، ناهار و شام، استفاده از داروها، مدیریت مالی، باغبانی، رانندگی، علایق، نقشه های کاری و سازندگی). برای ارزیابی بالا و پایین رفتن از پله و قدم برداشتن باید با کاردرمان ارتباط برقرار کرد.
ترانسفر های عملکردی شامل تخت، صندلی (با یا بدون دسته) توالت (حدوداً با ارتفاع ۴۳ سانتی متر) حمام (اگر لازم باشد باید به کاردرمانگران خدمات اجتماعی ارجاع شود) و همچنین اگر بیمار در تحرک خود در بخش مشکل دارد باید اطلاعاتی در مورد ارتفاع و نحوه چیدمان مبلمان نیز گرفته شود.
غربالگری حسی_حرکتی اندام فوقانی در کاردرمانی سکته مغزی
شامل حداقل دامنه حرکتی، هماهنگی و حس عملکردی. اگر نقایص واضح هستند ارزیابیهای کاردرمانی بیشتر لازم است. توانایی پوشیدن و درآوردن کفش، رساندن دست به پشت، رساندن هر دو دست به بالای سر برای پوشیدن پلیور و توانایی بستن دکمه ها و کمربند به منظور کشف استقلال فیزیکی.
پردازش بینایی شامل حدت بینایی، میدان بینایی، بی توجهی (بینایی/لمسی)، مهارتهای بینایی حرکتی (ارزیابی آخر به خصوص زمانی که بیمار از دوبینی،از دست دادن میدان بینایی و یا صدمات اکسیپیتال /مخچه ای/تنه مغزی شکایت می کند.
غربالگری درکی-شناختی در کاردرمانی سکته مغزی
اگر بیمار از قبل در فعالیت اجتماعی و خانگی کمک لازم داشته و علایق اوقات فراغت ندارد.ارزیابی بیشتر لازم نیست.
اگر بیمار به تنهایی زندگی میکند و قبلاً در فعالیت های خانگی و اجتماعی و رانندگی استقلال داشته و علایقی دارد که شامل سطوح بالای شناختی است برای مثال یک ارزیابی که شامل برنامه ریزی/سازماندهی/اولویت بندی/حل مسئله است را کامل می کند. اگر بیمار سالمند است سطوح بالای شناختی،کارکرد اجرایی و پردازش اطلاعات باید ارزیابی شوند و با داده های نرمال مقایسه شوند. اگر آسیب های درکی شناختی یا نقایص فرونتال /پارتیال/ تمپورال گزارش شدهاند غربارگری درکی شناختی بیشتری انجام می شود.
ارزیابی های بجا و مناسب عملکردی برای بررسی بیماران و آشکار ساختن مشکلات بالقوه طراحی شده اند برای مثال شامل انجام چندین تکلیف،انطباق در محیط های داینامیک.ارزیابی حداقل وضعیت عملکردی معنی دار لازم برای حل مسئله و انجام چندین وظیفه برای مثال ارزیابی آشپزخانه نوشیدنی گرم+صبحانه/اسنک در یک آشپزخانه ناآشنا.
ارزیابی های هدفمند بیشتر با آگاهی از نتایج تصویربرداری، علائم اولیه و غربالگری.
ارزیابی مراقبت های شخصی در محیط مشابه سازی شده با خانه.
ارزیابی منزل خرید (به خصوص برای بیمارانی که از قبل مستقل بودند،به تنهایی زندگی می کنند و مشکلات درکی/شناختی که در ارزیابی آشپزخانه بخش دیده میشود ممکن است در مراقبت شخصی دیده نشوند مانند آپراکسیا.
ترخیص با نظارت ۲۴ ساعته (نظارت به وسیله خانواده با آگاهی که کار درمانگر می دهد) به ویژه برای مشکلات درکی/شناختی سطح بالا،برای مثال آپراکسی،آسیب لوب فرونتال.
ارجاعات در نظر گرفته شود:
شماره تلفن برای پیشگیری کاردرمانی+درمانگران اجتماعی سکته مغزی.
پیگیری کاردرمانی اجتماعی (شامل ارجاع به جهت کندشدن خفیف پردازشی افکار/آسیب های سطح بالای توجه.)
کاردرمانگر خدمات اجتماعی برای تطابقات،تجهیزات حمام و ریل ها.
بخشهای توانبخشی بستری برای بیماران سکته مغزی
توانبخشی بستری بیماران تحت حاد تمرکز اصلی این بخش را تشکیل میدهند. توجه ویژهای به افراد جوان مبتلا به سکته مغزی باید شود.
یک مثال از روشهای مورد توجه برای کاردرمانی که در بخشهای بستری حاد کار میکند در زیر آورده شده است:
مراجعین: بیماران سکته مغزی که 1 تا 26 هفته از سکته ی انها گذشته باشد.
هدف:استفاده از رویکردهای بازآموزی و جبرانی برای تسهیل بهبودی به وسیله بهبود ظرفیت عملکردی (کاهش نقایص و محدودیت ها)
ارزیابی: بر اساس ارزیابی غربالگری،ارزیابی های عمیق نیاز است.
مداخله: رویکردهای بازآموزی و جبرانی. بیماران حاد باید مناسب ترین درمان ممکن را دریافت کنند چون که آنها انگیزه دارند و می توانند در مراحل اولیه درمان را تحمل کنند و در این مراحل بیمار باید حداقل روزانه ۴۵ دقیقه هر درمانی که لازم است را دریافت کند.
ترخیص: برای شخصی که محدودیت هایی بر روی هر جنبه ای از فعالیتهای شخصی که در اثر سکته و یا غیره کسب کرده باشد باید ارجاعات زیر در نظر گرفته شوند:
برنامه های حمایتی از ترخیص زودهنگام در دسترس و خارج دسترس.
پیگیری کاردرمانی اجتماعی
کاردرمانگر برای تجهیزات حمام/تطابقات و ریل ها.
گروه های حمایتی سکته مغزی
ترخیص زودهنگام حمایت شده در بیماران سکته مغزی
در زمان ترخیص از بیمارستان در اثر سکته مغزی سبک زندگی به طور قابل توجهی تغییر کرده است. هر فردی باید در محیط های حمایتی تقویت شود. منابع و امکانات و تسهیلات از یک ناحیه به ناحیه دیگر تفاوت دارد. هرچند،هر نوع ارتقا در ارتباط بین خدمات بیمارستانی و اجتماعی میتواند فقط انتقال این مشکلات را ساده تر کند.
یکی از روشها برای کاردرمانگری که در ترخیص زودهنگام حمایت شده کار میکند در زیر آورده شده است:
مراجعین: بیماران تحت حاد (۱ تا ۲۶ هفته)
هدف: تسهیل انتقال از مراکز بستری به محیط خانه با استفاده از رویکردهای بازآموزی و جبرانی.
ارزیابی: توجه به نقایص و سطوح فعالیت
مداخله توانبخشی در بیماران سکته مغزی حاد
توانبخشی اجتماعی ( Resettlement )
با فشارهای موجود برای کاهش مدت زمان بستری و موفقیت تیم ترخیص زودهنگام حمایتی،دامنه توانبخشی اجتماعی با استفاده از رویکردهای بازآموزی (کاهش نقایص) به همراه رویکردهای جبرانی (با تمرکز بر کاهش محدودیت فعالیت و مشارکت) در حال رشد است. در نتیجه تیم های اجتماعی باید مهارت بالایی داشته باشند و تیم های اجتماعی تخصصی برای مراقبت سکته مغزی توصیه میشوند.
روشهای مورد توجه برای کاردرمانی که در تیمهای توانبخشی اجتماعی کار میکند در زیر آورده شده است:
مراجعین: سکته مغزی تحت حاد.
هدف:فراهم کردن مداخلات کاردرمانی بازآموزی و جبرانی با هدف کاهش نقایص و محدودیتهای فعالیت و مشارکت با توجه به متاثر شدن فاکتور های شخصی و محیطی.
ارزیابی: توجه به تمام سطوح ارزیابی به طور مناسب_به ویژه فاکتور های شخصی و مشارکت در فعالیت.
مداخله
ماهیت و عملکردی کاری_ تمرکز بر روی کاهش نقایص (تحت حاد)،کاهش محدودیت های فعالیت و مشارکت،بررسی فاکتورهای شخصی و محیطی_برگرداندن کنترل امور_شامل کار و اوقات فراغت.
گروه های ایجاد اعتماد به نفس.
تطابق با ناتوانی باقیمانده و تسهیل برگشت به زندگی معنی دار.
یکپارچه سازی به سازمانهای اجتماعی و داوطلبانه.
ارتقاء سلامتی با کاردرمانی سکته مغزی
با توجه به ارتباط بین کار و سلامتی، نقش کاردرمانگر در ارتقاء سلامتی اولیه (جلوگیری از بیماری)، ثانویه (گروه در معرض خطر) و ثالثیه (افزایش پتانسیل زندگی سالم) و قرار گرفتن آن در بالاترین سطح برنامه کار کاردرمانی تعجبآور نیست. مطالعات طولانی مدت ( Follow – up ) نشان دادند که افراد دچار سکته مغزی بعد از ترخیص تخریب را تجربه میکنند و نشانههای افسردگی را نشان میدهند. ارتقاء سلامتی بعد از سکته مغزی می تواند شامل موارد زیر شود: تمرین، تغذیه، رفتارهای سلامتی و جلوگیری از سکته مجدد. ثابت شده است که مداخلات کاردرمانی در خانه های پرستاری در کاهش تخریب عملکرد بیمار موثر است.
وظایف حرفه ای کاردرمانی
کاردرمانگر به کسی گفته می شود که قانون از او حمایت کند برای کسانی استفاده میشود که دارای مدرک کاردرمانی هستند. پرسنل کاردرمانی برای کار درمانگران شامل مدیران آموزش دهنده ها و محققان،دانشجویان و مددکاران اطلاق می شود. .
موارد فعالیت شامل موارد زیر است:
استقلال و رفاه بیمار
خدمات برای بیماران
یکپارچگی حرفه ای و فردی
استانداردها و کارایی های حرفه ای
ارزیابی و شناسایی نیازهای مراقبتی و سلامتی
آگاهی یا فهمیدن و مهارت ها.
منابع:
mayoclinic.org
hopkinsmedicine.org
سوالات متداول:
1.زمان آغاز کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی بستری چه زمانی است؟
خدمات کاردرمانی برای بیماران بستری یک هفته پس از سکته می تواند آغاز شود.
2.چه مداخلات کاردرمانی در بخش های حاد سکته مغزی انجام می شود؟
وضعیت دهی بیمار جهت جلوگیری از دفورمیتی، ارزیابی های درکی شناختی جهت شناسایی مشکلات درکی بیماران
در مورد علل اوتیسم هیچکس دقیقا نمی داند. بحث در مورد علت های ممکن بسیار مشکل است، زیرا نظریه های بسیاری وجود دارد. محققان برای قابل درک کردن علت عمده اوتیسم، بسیار کوشیده ند و پیشرفتهایی هم به سمت شناسایی و مشخص کردن علت ژنتیکی اوتیسم داشته اند برای مثال تست ژنتیک اوتیسم، اما تعیین یک علت یا مجموعه ای از علل برای اوتیسم هنوز ممکن نیست. مرکز اوتیسم دکتر صابر در زمینه تشخیص علت اوتیسم و درمان های توانبخشی نظیر کاردرمانی اوتیسم و گفتار درمانی اوتیسم و روانشناسی اوتیسم می پردازد.
علت عمده بروز اختلال اوتیسم-علت اوتیسم چیست
البته این موضوع تعجب برانگیز نیست، زیرا اوتیسم بر خلاف بسیاری از اختلالات دیگر دوران کودکی، بیماری مبهم و رمز آلودی است. اوتیسم اشکال بسیار متنوع دارد و هر فرد مبتلا ممکن است طیفی از علائم و رفتار ما را بروز دهد که در افراد دیگر معمولا دیده نمیشود. به علاوه، هیچ راهی برای پیشگیری از آن (قبل از تولد کودک یا بعد از آن) وجود ندارد و این کودکان در درجه اول میان مشاهدات تشخیص داده میشوند.
فقدان اطلاعات در خصوص علت اوتیسم ناراحت کننده است، ولی با وجود بسیاری از والدین و سازمانهایی که برای یافتن پاسخ اصرار میکنند، به دست آوردن راه حل چندان دور از ذهن نیست. متاسفانه بسیاری از متخصصان خودخواه مدعی شده اند که علت اصلی بروز اوتیسم و مداخله آن را یافته اند. اگرچه باور کردن آنها وسوسه برانگیز است، ولی بسیار مهم است که در هنگام نسخه نویسی برای فرضیه های مختلف احتیاط کنیم، زیرا چیزهایی که آنها بدان توجه کردهاند، تنها حدس و گمان و فرضیاتی است که تحقیقات مربوط به اختلال طیف اوتیسم، هنوز آن را به طور کامل اثبات نکرده است.
بسیاری از علل محیطی، ژنتیکی و بیولوژیکی شناخته شده اوتیسم وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد که عوامل ژنتیکی عمدتاً به بروز اوتیسم کمک می کنند. وراثت پذیری اوتیسم پیچیده است و بسیاری از تعاملات ژنتیکی درگیر ناشناخته هستند. در موارد نادر، اوتیسم با عواملی که باعث نقص های مادرزادی می شوند، مرتبط بوده است. بسیاری از ژن های خطر اوتیسم بر شبکه های دیگر ژن ها تأثیر می گذارند و بیان آن ها را افزایش یا کاهش می دهند. برخی به نظر می رسد بر نحوه ارتباط سلول های عصبی مغز یا نورون ها با یکدیگر تأثیر می گذارند. برخی دیگر به نظر می رسد بر نحوه ارتباط کل مناطق مغز با یکدیگر تأثیر می گذارند. این عوامل به نظر می رسد که خطر اوتیسم را افزایش می دهند و نوع اوتیسمی را که یک کودک به آن مبتلا خواهد شد، شکل می دهند. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشیم که افزایش خطر با علت یکسان نیست. به عنوان مثال، برخی تغییرات ژنی مرتبط با اوتیسم را می توان در افرادی که این اختلال را ندارند نیز یافت. به همین ترتیب، همه کسانی که در معرض یک عامل خطر محیطی برای اوتیسم قرار می گیرند، به این اختلال مبتلا نخواهند شد. بر اساس موسسه ملی علوم بهداشت محیط، برخی تأثیرات محیطی ممکن است خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش دهند: سن بالای والدین، قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا یا برخی آفت کش ها در دوران بارداری، چاقی مادر، دیابت یا اختلالات سیستم ایمنی، نارسایی شدید یا وزن بسیار کم هنگام تولد، عوارض زایمان منجر به دوره های محرومیت اکسیژن به مغز نوزاد. تحقیقات به ما می گوید که اوتیسم تمایل به ارثی بودن در خانواده ها دارد و یک متاآنالیز از 7 مطالعه دوقلو ادعا می کند که 60 تا 90 درصد خطر اوتیسم از ژنوم شما ناشی می شود. اگر فرزندی با اوتیسم دارید، احتمال بیشتری دارد که فرزند اوتیستیک دیگری داشته باشید. سایر اعضای خانواده شما نیز احتمال بیشتری دارند که فرزندی با اختلال طیف اوتیسم داشته باشند. تغییرات در ژن های خاص یا ژنوم شما خطر ابتلای کودک به اوتیسم را افزایش می دهد. اگر والدین یک یا چند مورد از این تغییرات ژنی را حمل کنند، ممکن است به کودک منتقل شوند (حتی اگر والدین اوتیسم نداشته باشند). اکثر این تغییرات DNA به تنهایی باعث اوتیسم نمی شوند، بلکه در کنار بسیاری از ژن ها و عوامل محیطی دیگر برای ایجاد اوتیسم عمل می کنند. اگر شما یا فرزندتان ASD دارید، توصیه میکنیم آزمایش ژنتیک را بررسی کنید.
واکسن سه گانه و اوتیسم
در حالی که برخی محققان ادعا می کنند واکسن ها باعث افزایش میزان اوتیسم میشوند بیشتر متخصصان این طور فکر نمی کنند. تحقیقی در ژورنال داروسازی انگلستان به نام The lancet به چاپ رسید که توسط دکتر اندرو ویک فیلد انجام شده بود و نشان داد که واکسن سهگانه MMR (سرخک ، اوریون ، سرخجه) امکان صدمه زدن را دارد. این نتیجه گیری غیر قابل اعتماد بوده است و بسیاری از متخصصان که روی این موضوع کار کرده بودند بسیاری از خطاها را در یافته هایشان پذیرفتند.
طبق گزارش های دکتر نیل هالسی از مرکز تامین واکسن دانشگاه جان هاپکینز، مدرسه سلامت عمومی بولومبرگ، کسی که در زمینه سوال های مربوط به واکسن در رادیو نشنال پابلیک در برنامه (صحبت از ملت) در سال ۲۰۰۳ به طور کامل شرح داد که در روش مطالعه Lancet نقایص زیادی وجود داشته است. در حقیقت مطالعهای که پس از آن در ژورنال داروسازی New England به چاپ رسیده، اطلاعات مشابهی را مرور کرده و مدارک ناقصی از هرگونه رابطه مستقیم بین واکسن و اوتیسم را به دست آورده بود. دانشمندان دانمارکی در تحقیقات خود تقریبا ۴۰۰ هزار کودک را که واکسن MMR دریافت کرده بودند، بررسی کرده و با مقایسه آنها با چند هزار کودک دیگر که این واکسن را دریافت کرده بودند، تفاوت بسیار کوچکی را در میان این دو گروه از لحاظ میزان اوتیسم مشاهده کردند. عده ی دیگری از گروه مخالف، از واکسن تیمروزال که ماده نگهدارنده در برخی واکسن هاست را به عنوان عامل ایجاد اوتیسم یاد کردهاند اما جالب اینجاست که به واکسن MMR مشکوک نیستند.
همچنین بعضی متخصصان اطفال نسبت به واکسینه کردن کودکان در زمانی که ناخوش است یا تب دارد و یا مثلا مبتلا به آنفولانزا است، هشدار میدهند در هنگام تب کودکان نباید واکسینه شوند، زیرا در هنگام بیماری سیستم ایمنی بدن ضعیف شده است و واکنش های نامطلوب مثل تحریک پذیری و تب درجه پایین باقی میماند. پس بهتر است قرار ملاقات برای واکسیناسیون به زمان دیگری واگذار شود تا کودک کاملا خوب شود، و اگر تردید وجود دارد که کودک در اثر واکسن به این حالت دچار شده است، والدین باید به برنامههای دولتی مراجعه کنند که برای فرزندشان برنامه واکسن متعادلی ارائه میکند.
تست ژنتیک اوتیسم
امروز دانشمندان بر این باورند که یک جزء ژنتیکی قوی باعث اختلال تکاملی می شود اما به جای اینکه یک ژن مسئول اختلال تکاملی باشد احتمالاً شمار معدودی از آنها در این بیماری شرکت دارند برای درک دقیق اینکه در ژن ها اتفاقی و در چه زمانی رخ می دهد به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است با اینها هنوز هم علم ژنتیک به تنهایی از توسعه علت بروز اوتیسم عاجز است؟ بسیاری از خانوادههای با بیش از یک فرزند خواهر و برادرها به بیماری دچار آن میشوند یا در نمودار تاریخچه زندگی هیچ ستونی از شجره نامه کودکانی نداشته است که تشخیص داده شده باشند یا علائم آن را داشت نشان دهند که بتوان اختلال را به آن نسبت داد از این رو اکثر محققان معتقدند که نیروهای خارجی هم مقصر هستند اما اینکه این نیروها به طور دقیق در چه هستند هنوز مورد بحث و بررسی است.
آیا اوتیسم ارثی است- اوتیسم از مادر به ارث می رسد؟
هر مشکلی که برای کودکان پیش بیاید، مهم این است که والدین همه تقصیرها را به گردن خود نیندازند. وقتی کودکی به اوتیسم مبتلا می شود طبیعی است که والدین به خودشان به عنوان یک فرد مسئول نگاه کنند آیا اوتیسم از مادر به ارث می رسد؟ از سوالات شایع والدین است. اگرچه خوشایند نیست چون آنها به خودشان اجازه میدهند چیزی را که ضرورتا یک وضعیت غیر قابل کنترل است تا اندازهای تحت کنترل در بیاورند. این موضوع به آنها اجازه میدهد که اختلال را درک کنند و باعث ایجاد سلول های زیاد و پاسخ های محدودی در ذهنشان شوند، به ویژه این طبیعی است که عقایدی سراغ والدین بیایند که ادعا می کنند آنها در بروز اوتیسم در فرزندشان مقصر بوده اند. اما هنوز بسیاری از این نظریه ها به اعمالی که آنها به عنوان والدین انجام میدهند اشاره میکنند مثلا خواب ناکافی در دوران بارداری و در پی آن، امکان زایمان زود هنگام یا موافقت با پیشنهاد پزشک برای واکسیناسیون. آنها تصور میکنند اگر این کارها انجام نمیشد، کودکشان به اوتیسم مبتلا نمی شد، این نظریه تفاوت زیادی با نظریات بعضی از پزشکان قدیمی در مورد مادران یخچالی ندارد. نتیجه این نظریه آن است که اگر مادری با کودک خود که در شکم دارد، ارتباط بهتری برقرار کند، میتواند از بروز اوتیسم جلوگیری کند. اما امروزه میدانیم که دیگر رابطه مادر و کودک، تاثیری در ابتلای کودک به اوتیسم ندارد و دانش معاصر از نظریه هایی که ادعا میکنند علت اوتیسم را توضیح میدهند حمایت نمیکند. شرایط روی همه کودکان بدون توجه به نژاد ثروت یا تحصیلات اثر می گذارد. بنابراین، والدین هیچ کاری انجام نداده اند که باعث اوتیسم شود.
منابع:
autismspeaks.org
en.wikipedia.org
سوالات متداول:
1-تأثیر عوامل محیطی بر علت عمده بروز اوتیسم چیست؟
عوامل محیطی بهتنهایی نمیتوانند علت اصلی اوتیسم باشند، اما در ترکیب با استعداد ژنتیکی ممکن است خطر ابتلا را افزایش دهند. برخی از این عوامل شامل قرار گرفتن مادر در معرض آلایندههای هوا (مانند ذرات ریز)، عفونتهای دوران بارداری (مثل سرخجه)، مصرف داروهای خاص (مانند والپروات در درمان صرع)، یا کمبود مواد مغذی (مانند اسید فولیک) هستند. مطالعات همچنین نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مختلکننده غدد درونریز (EDCs) ممکن است بر رشد عصبی جنین تأثیر بگذارد. با این حال، ارتباط این عوامل با اوتیسم اغلب غیرمستقیم است و نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
2-تفاوتهای ساختاری مغز چگونه در علت عمده بروز اوتیسم تأثیر میگذارند؟
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان دادهاند که در برخی افراد مبتلا به اوتیسم، نواحی خاصی از مغز مانند آمیگدال، قشر پیشپیشانی، و مخچه ممکن است از نظر اندازه یا فعالیت متفاوت باشند. برای مثال، افزایش حجم مغز در سالهای اولیه زندگی یا اتصالات غیرطبیعی بین نورونها (همبارزی بیش از حد یا کمبود ارتباط) میتواند در بروز علائمی مانند مشکلات اجتماعی یا رفتارهای تکراری نقش داشته باشد. این تفاوتها احتمالاً ناشی از اختلال در مراحل رشد عصبی در دوره جنینی یا اوایل کودکی هستند که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی شکل میگیرند.
تاثیر آسیب های حرکتی بر روی بیمار می تواند مخرب باشد و نقش کاردرمانگر بزرگسالان در درمان این مشکلات حیاتی می باشد.در اینجا بر روی فاز توانبخشی بزرگسالان و درمان مشکلات حرکتی متمرکز می شویم و یک موردی از کارهای انجام شده در مراکز کلینیکی را ارائه میدهیم، مرکز کاردرمانی بزرگسال دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران در زمینه کاردرمانی برای بیماران بزرگسال فعالیت می نماید. تیم توانبخشی بزرگسال 38 نفره دکتر صابر شامل کادرمانی بزرگسال، گفتار درمانی بزرگسال و روانشناسی با تجربه در حیطه اختلالات نورولوژیک و ارتوپدیک و سالمندی به ارائه خدمات توانبخشی تخصصی می پردازند. همچنین کلینیک دکتر صابر به ارائه خدمات کاردرمانی در منزل و گفتار درمانی در منزل مشغول می باشد.
کاردرمانی بزرگسالان شامل:
کاردرمانی بیماران پارکینسون
کاردرمانی بیماران ام اس
کاردرمانی بیماران ضایعه نخاعی
کاردرمانی بیماران ضربه مغزی و سکته مغزی
کاردرمانی بیماران تومور مغزی، نخاعی
کاردرمانی بیماران دمانس و آلزایمر
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
گفتاردرمانی و کاردرمانی برای بزرگسالان
ابعاد اصلی مداخلات توانبخشی به منظور مجهز نمودن کاردرمانگران با این ایده که به ارزیابی و مداخله آسیب های حرکتی آشنا شوند، بیان شده است. این نکته مهم است که بدانیم هیچ رویکردی به عنوان موثرترین رویکرد در بازیابی کنترل حرکتی پس از سکته اثبات نشده است. با این حال مداخلات مشخص شده در گروه خاصی از بیماران مبتلا به سکته مغزی در اینجا آورده شده است و دو چالش کلینیکی مهم را که معمولاً مشاهده میشوند تحت پوشش قرار داده است، در پایان راه های پرهیز از عوارض ثانویه را که ممکن است اتفاق بیفتد بررسی میکنیم.
ارزیابی در توانبخشی بزرگسالان
ارزیابی و آنالیز مشکلات بیمار برای مداخله ضروری می باشد. هیچ روش ارزیابی توانبخشی رسمی وجود ندارد. یک ایده،ساختن یک تصویر از بیمار بزرگسال به عنوان انسانی کامل و نحوه حرکت او می باشد. این کار از طریق مشاهده و هندلینگ دست یافتنی است. ارزیابی توانبخشی بزرگسالان،اطلاعاتی را به عنوان پایه برای مداخله و برای تنظیم اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در کنار اعضای دیگر تیم ها فراهم می آورد.ارزیابی کاردرمانی جسمی بزرگسالان از آسیب های حرکتی به منظور درک اثر آسیب بر روی وظایف عملکردی و برای تعیین یک طرح مداخله ای مناسب و مبتنی بر شواهد ضروری می باشد. به منظور پرهیز از ارزیابی های چندگانه و برای ارتقاء کار تیمی در جهت اهداف مشترک ارزیابی همراه با یک فیزیوتراپ انجام می شود. این روشی معمول در تعدادی از واحدها و تیم های اجتماعی می باشد.
رویکردی که در ادامه برای ارزیابی کاردرمانی آمده است، بیشتر در بیمارستان و در فاز حاد توانبخشی انجام میشود، اما این اصول می تواند برای بیماران در هر شرایطی به کار رود. در مراحل حاد توانبخشی،بیمار ممکن است در هنگام اولین ارزیابی بر روی تخت باشد که این می تواند یک نقطه شروع خوب برای مشاهده بیمار از طریق همه وضعیت های پایه ی درازکشیدن،نشستن،ایستادن،جابجایی و راه رفتن باشد. کاردرمانگر میتواند اثرات ناشی از مشکلات حرکتی را در محدوده فعالیت های دیگر روزمره زندگی از قبیل شستن و لباس پوشیدن نیز ارزیابی کند. این همچنین به کاردرمانگر کمک میکند تا ایمن ترین روش هندلینگ را ارزیابی کند.
این بخش بر روی ارزیابی های عملی که وابسته به مهارتهای مشاهدهای ( استفاده از ارزیابی های استاندارد) ، متمرکز میشود. در طول ارزیابی سوالات زیر باید پرسیده شود،و نتایج مشاهدات باید به طور مناسب ثبت شود.
بیمار بزرگسال چطور حرکت می کند؟
آیا بیمار با زحمت و تلاش حرکت می کند؟
آیا حرکات از هم گسیخته و یا روان هستند؟
آیا واکنش های همراه ( Associated reaction ) وجود دارند؟
آیا بیمار اصلاً می تواند حرکت کند؟
حرکات با حالت طبیعی چه تفاوتی دارند؟
فرایند سالمندی و پوسچرهای ناراحت کننده را مورد توجه قرار دهید.
در کاردرمانی بزرگسال چرا بیمار با این روش خاص حرکت میکند؟
آیا به علت مشکلات تون می باشد؟بالا،پایین،نوسان دار
آیا به علت واکنش های همراه می باشد؟اندام فوقانی و اندام تحتانی.
آیا مشکلات مرتبط با مکانیسم اساسی تعادل می باشد؟
آیا مشکلات حسی منجر به فیدبک ضعیف شده است؟ (فقدان حسی عمقی،فقدان آگاهی لمسی)
آیا فقدان حرکات فعال و انتخابی وجود دارد؟
آیا مشکلات/ درکی وجود دارد؟(آپرکسیا، غفلت/ بی توجهی)
تحرک در تخت ( Bed mobility )
قبل از شروع، بعضی اصول کاربردی و کلی را در نظر بگیرید. با پرستار بررسی کنید که آیا بیمار برای ارزیابی مناسب می باشد و قادر است تا به طور فعال در جلسه ارزیابی شرکت کند؟ آیا میتوان رضایت بیمار را جلب کرد؟ آیا بیمار میتواند دستورالعمل ها را دنبال کند؟ بیماران را از خطر های اطراف تخت مثل گیره ها یا لوله های غذا آگاه کنید.
ارزیابی را با بررسی کردن بیمار بر روی تخت در وضعیت ( Supine ) آغاز کنید: (خوابیده به پشت)
آیا بیمار میتواند سرش را به راحتی از یک طرف به طرف دیگر حرکت دهد؟
آیا سر بیمار به یک سمت نسبت به سمت دیگر بیش از حد چرخیده است؟(چه سمتی)
آیا بیمار بر روی تخت صاف است یا به حالت خم شده قرار دارد و آیا یک سمت بدن در مقایسه با سمت دیگر خیلی فعال است؟
آیا بازوی ضعیف تر در یک وضعیت راحت نگه داشته میشود و یا آن در زیر بدن گیر کرده است؟
زمانی که شما میخواهید بیمار بازو یا پای ضعیفتر را حرکت دهد آیا در اینجا حرکتی وجود دارد یا نه؟
اگر در اینجا فقط کمی حرکت یا اصلا حرکتی وجود ندارد،با رضایت بیمار به آرامی بازو و پا را جابه جا کنید.آیا تون عضلانی را سفت،نرم،پایین و یا بالا احساس می کنید؟یا آیا وقتی که مفاصل را حرکت می دهید مقاومتی را احساس می کنید طوری که این مقاومت ارادی نباشد؟(یعنی تون بالا) . اکثر بیماران مبتلا به سکته مغزی در مراحل اولیه تون پایین دارند که میتواند به سرعت تغییر کند.
در ادامه مشاهدات اولیه از بیمار بخواهید که از یک سمت به سمت دیگری غلت بزند. اگر بیمار برای غلتیدن نیاز به کمک دارد همیشه این اطمینان را بدهید که فرد دیگری برای کمک وجود دارد. اگر بیمار نیاز به کمک قابل توجهی دارد به جز در مواردی که بیمار می تواند از تکنیکهای هندلینگ درمانی بهره ببرد، غلتیدن را ادامه ندهید و صفحه های لغزنده ( Sliding Sheets ) را به منظور وضعیت دهی بیمارستان بر روی یک سمت استفاده کنید.
نشستن ( Sitting )
در این مرحله کاردرمانگر باید اطلاعات کافی را در مورد تصمیم گیری راجع به نشستن بیمار بر روی لبه تخت داشته باشد. ارزیابی اولیه نشستن می تواند با قرار گرفتن بیمار روی یک ( Plinth ) انجام شود. اطمینان بدهید که افراد کافی برای تامین امنیت بیمار وجود دارد.
توانایی بیمار را برای نشستن بدون حمایت در یک وضعیت استاتیک با حفظ تعادل مشاهده کنید.
تعادل داینامیک نشستن را بررسی کنید: بیمار می تواند به سمت جلو و پهلو ( Reach ) کند؟
مشاهده کنید آیا بیمار بر روی یک باسن بیشتر از باسن دیگر نشسته است؟
آیا تنه متقارن است؟
آیا اسکاپولاهای دو سمت هم راستا میباشند؟
شانه سمت درگیر را ازنظر نیمه دررفتگی بررسی کنید.
در این پوزیشن مشاهده کنید،آیا تغییری در تون دست یا پای درگیر وجود دارد؟
آیا بیمار با سمت سالم خود بیش از حد فعالیت می کند؟ آیا بیمار به نظر میرسد خودش را بر روی سمت درگیر (Pushing) کرده است؟ اگر اینگونه است بخش سندروم پوشه را در ادامه ببینید.
به خاطر داشته باشید که اگر بیمار بر روی یک ( Plinth ) نشسته و ارزیابی شده است باید همچنین در حالت نشسته بر روی لبه تخت خود نیز ارزیابی شود. بیماران در بیمارستان ممکن است به منظور تسکین فشار، تشک های جریان هوا را بر روی تخت خود داشته باشند که این می تواند نشستن را برای بیماران سخت کند. با این حال،حتی یک تشک منظم نیز میتواند تعادل در نشستن را در مقایسه با استحکام ( Plinth ) تحت تاثیر قرار دهد.
جابجایی ( Transfers )
ارزیابی جابجایی شامل ارزیابی حرکت بیمار از ( Supine ) به ( Sitting ) ،تخت به صندلی و صندلی به کمد یا توالت است.ارزیابی انجام میشود تا مشخص شود که بیمار چطور از یک سطح به سطح دیگر حرکت می کند (با چه میزان کارایی و ایمنی).این نکته نیز مهم می باشد که بیمار برای انجام کار به چه میزان کمکی نیاز دارد.همچنین درمانگر باید میزان توانایی بیماران را در هنگام تسهیل جابجایی بداند. اگر ارزیابی جابجایی برای فردی انجام می شود که نیاز آشکارا به کمک دارد،ضروری است که فرد دیگر و ترجیحاً یک درمانگر با تجربه نیز حضور داشته باشد. در هنگام ارزیابی جابجایی موارد زیر را در نظر بگیرید:
کمترین سطح کمک مورد نیاز به بیمار تا اینکه بتواند جابجایی را به طور عمل انجام دهد چه می باشد؟
آیا بیمار میتواند به هر دو سمت سالم و درگیر جابهجا شود؟
بیمار باید در شرایط گوناگون ارزیابی شود،جابجایی از یک ویلچر به یک ( Plinth ) یک ارزیابی رضایت بخش نیست. مطمئن شوید که جابجایی ها در محیط مورد نیاز بیمار که در زندگی روزمره با آن سر و کار دارد ارزیابی می شوند. ارزیابی جابجایی ها و تعادل در نشستن می تواند توصیه ها و اطلاعاتی را که ممکن است برای درمان گر در رابطه با هندلینگ بیمار مورد نیاز باشد،فراهم آورد. به عنوان مثال،این ارزیابیها تعیین می کند که آیا برای بیمار یک ( Stand hoist ) به جای ( Full hoist ) مناسب است یا نه؟
همچنین ارزیابی ها مشخص می کنند که آیا بیماران میتوانند به طور عمل به یک توالت به جای کمد جا به جا شوند. بعضی از بیماران میتوانند به طور امن با کمک یک شخص دیگر جابجا شوند اما نمی توانند تعادل در نشستن را به طور ایمن بر روی توالت حفظ کنند و بنابراین ممکن است نیاز به جابه جایی با یک کمک داشته باشند. همچنین ارزیابی ها تعیین می کند که آیا بیمار می تواند در هنگام استفاده از توالت به تنهایی و به طور ایمن بلند شود.
ایستادن ( Standing )
ارزیابی می کند که بیمار برای ایستادن در سطوح گوناگون به چه مقدار تسهیلات نیاز دارد و راستای بیمار را در هنگام ایستادن مشاهده می کند.
موارد زیر را در نظر بگیرید:
آیا بیمار روی پای درگیر نیز ایستاده یا فقط بر روی پای سالم ایستاده است؟
آیا بیمار میتواند به طور ایمن در یک پوزیشن استاتیک بایستد؟
بیمار چگونه در حالت ایستاده ( Reach ) می کند و در همان حال تعادل و ایمنی را حفظ میکند؟
چه مدت بیمار می تواند بایستد؟
راه رفتن ( Walking )
اگر بیمار قادر به راه رفتن است:
بیمار چه مسافتی را میتواند راه برود؟
بیمار با ایمنی راه میرود؟
اگر بیمار برای راه رفتن نیاز به کمک دارند،با یک متخصص توانبخشی بر روی مناسبترین روش کمک رسانی به بیمار به توافق برسید. ارزیابی راه رفتن باید در محیط های گوناگون که با بیمار مرتبط می باشد انجام شود. مثلاً در محیط های باز،اتاق های پر سر و صدا و سطوح یکنواخت و غیر یکنواخت. در اجتماع، ارزیابی راه رفتن باید شامل رفتن به فروشگاه،اداره پست،رستوران و… باشد.
فعالیت های روزمره زندگی ( ADL ) در توانبخشی در منزل
اگرچه ارزیابی در پوسچرهای مختلف مهم می باشد، مرسوم ترین ارزیابی مشکلات حرکتی از دیدگاه کاردرمانی در منزل بیشتر در حوزه تکالیف فانکشنال می باشد. در مراحل اولیه بهبودی این تکالیف میتوانند شامل شستن،لباس پوشیدن، آرایش کردن، غذا خوردن و یا فعالیت های ساده آشپزی باشد. در مراحل بعد تر بهبودی، می تواند شامل خرید کردن و رفتن به سر کار باشد.
در پایان ارزیابی،کاردرمانگر باید قادر باشد تا آسیب های کنترل حرکتی را شناسایی کند و بتواند این آسیب ها را به سطح استقلال بیمار در فعالیت های روزمره زندگی ارتباط دهد.
ارزیابی های استاندارد شده در کاردرمانی در بزرگسال
ارزیابی های استاندارد شده در کارهای کلینیکی به منظور شناسایی و تعیین میزان مشکلات استفاده میشوند. همچنین این ارزیابیها میتوانند به عنوان معیار بازدهی نیز استفاده شوند.
توصیه میکند که همه بیماران باید برای آسیب های حرکتی ارزیابی شوند و یک رویکرد استاندارد شده به منظور تعیین میزان آسیب استفاده شود. ارزیابی های استاندارد گوناگونی موجود می باشد.بحث بلند مدتی در رابطه با اینکه چه ارزیابی بهتر است وجود داشته است،وجود دارد و اغلب ارزیابی انتخاب شده وابسته به سلیقه و اولویت درمانگر است. در هنگام استفاده از یک ارزیابی استاندارد،فهمیدن آن چیزی که باید ارزیابی شود خیلی مهم است. نتایج چنین ارزیابی هایی باید برای طرح ریزی مداخلات و تنظیم اهداف مفید باشد. دو نوع تست وجود دارد که معمولاً انتخاب میشوند: فعالیت های عمومی روزمره زندگی و تست های عملکردی حرکتی خاص. ( Barthel Index ) را به عنوان یک فعالیت عمومی روزمره زندگی و ( peg test ) را به عنوان تست های عملکردی حرکتی خاص پیشنهاد میکند.تعداد دیگری از تستها نیز موجود میباشد که در ارزیابی فهرست شدهاند.
مدیریت اصول و مداخلات کاردرمانی در بزرگسالی
پس از انجام ارزیابی اولیه،کاردرمانگر نیاز به ترکیب کردن مشکلات شناسایی شده به یک طرح درمان دارد. اگرچه کاردرمانگران در هنگام طرح ریزی مداخله در کار کلینیکی همه بخش های دارای مشکل را در نظر می گیرند، مسئله شناخت و درک.
درمانگر باید تمام شواهد را در هنگام طرح ریزی درمان در نظر بگیرد. شواهد موجود را بازنگری کرده است و پیشنهاداتی را که مرتبط با آسیب های حرکتی و تاثیرگذار بر روی کار کاردرمانی با میباشد.در بخش ۶.۴۶ بیان کرده است، هر فردی که در هر بخشی از فعالیتهای شخصی است محدودیتی دارد،باید از کاردرمانگر ای که راهنمایی می دهد و عضو یک تیم تخصصی می باشد،مداخله ای را برای مشکلات شناسایی شده دریافت کند.
مداخلات خاصی که باید پیشنهاد شود (بر اساس نیاز) شامل:
فرصت برای عملی کردن فعالیتها در طبیعی ترین مراکز ممکن (شبیه خانه)
ارزیابی،تهیه و آموزش تست استفاده از تجهیزات و تطابق آتی که استقلال با ایمنی را افزایش میدهد.
آموزش خانواده و مراقبان در کمک به بیمار.
بخش ۶.۴۷ در ارتباط با بسط دادن فعالیت های روزمره زندگی است. بخش مرتبط دیگر برای درمان حرکتی،بخش ۶.۱۶ می باشد که مربوط به آموزش دادن خاص تکلیف می باشد و بیان می کند:
باید به منظور بهبود فعالیت های روزمره زندگی و تحرک استفاده شود:
بلند شدن و نشستن
سرعت و تحمل راه رفتن
این راهنمایی ها نشان می دهد که طرح درمان باید شامل تکالیف کاری و به ویژه تکالیف مراقبت شخصی باشد،با این حال این راهنماییها در مورد جزئیات و نحوه چگونگی این کار اشارهای نمیکند. اصل ارزیابی در سطح آسیب،برای درک کردن اینکه چه جز عملکردی یک تکلیف درگیر است،می باشد. بنابراین میتوان توضیح داد چرا بیماران برای کامل کردن یک تکلیف عملکردی ناتوان هستند مثلاً تون پایین بازوی درگیر بیمار، لباس پوشیدن بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد.
اهداف درمانی مداخلات کاردرمانی در منزل
اهداف اصلی مداخلات کاردرمانی در منزل با توجه به مشکلات حرکتی شامل موارد زیر است:
ارتقاء بهبود حرکتی در طبیعی ترین یا موثر ترین راه به منظور افزایش استقلال عملکردی به وسیله فعالیت های درجه بندی شده کاری روزمره زندگی با استفاده از یک رویکرد باز آموزی (درمانی).
پیشگیری از عوارض ثانویه مثل درد شانه یا تورم در دست.
به حداکثر رساندن استقلال بیمار در فعالیتهای روزمره زندگی به وسیله استفاده از یک رویکرد تطابقی (جبرانی/عملکردی)،در هنگامی که احساس می شود رویکرد بازآموزی (درمانی) عملی یا دست یافتنی نمیباشد.
آموزش دادن تکنیک های ایمن به مراقبان برای هندلینگ و انجام ارزیابی ها بر پایه سطح عملکردی بیماران و نیاز به تجهیزات،به منظور آماده سازی برای ترخیص یا به عنوان توانبخشی مستمر در اجتماع.
سوالات متداول:
1- آیا کاردرمانی در بزرگسالان در درمان سکته مغزی مؤثر است؟
بله. تمرینات شناختی، حرکتی و مهارتی در کاردرمانی میتوانند به بازآموزی مسیرهای مغزی، بازیابی عملکرد اندام آسیبدیده و بهبود گفتار و بلع پس از سکته کمک کنند.
2- فرایند کاردرمانی برای بزرگسالان چگونه آغاز میشود؟
ابتدا ارزیابی جامع انجام میشود؛ شامل بررسی حرکتی، شناختی، روانی و اجتماعی. سپس بر اساس نتایج، برنامه درمانی شخصیسازی شده طراحی میشود که بهصورت منظم در جلسات اجرا میگردد.
در مورد علت اوتیسم در کودکان موارد زیادی، از تاثیر نوزاد نارس و اوتیسم تا مصرف اسید فولیک و اوتیسم مطرح است. علت اوتیسم در طب سنتی بررسی شده است اما هنوز به صورت علمی علت واحدی برای اوتیسم مشخص نشده است. مرکز اوتیسم دکتر صابر به صورت کاملا تخصصی در زمینه درمان اختلال اوتیسم فعالیت می نماید. کلینیک دکتر صابر با در اختیار داشتن 46 نیروی متخصص کاردرمان و گفتار درمان و روانشناس به فعالیت مشغول می باشد و تمام امکانات روز دنیا در زمینه درمان کودکان اوتیسم را در دو شعبه فعال خود در تهران گرد آوری کرده است.
نوزاد نارس و اوتیسم
کودکان نارس، چون خیلی زودتر از موعد طبیعی متولد می شوند، احتمالا بسیاری از سیستم های بدن آنان به خوبی نوزادانی که تمام دوره را طی میکنند، تکامل نیافته اند و مستعد ابتلا به بسیاری از تاخیرها و نگرانیهای سلامتی هستند. در حقیقت هرگاه نوزادانی چند هفته زودتر متولد می شوند، متخصصان اطفال، به همان مقدار انتظار عقب افتادن رشد و تکامل آنها را دارند. طی ماههای آخر بارداری، جنین با سرعت حیرت انگیزی رشد میکند و ریههای او تکامل می یابند. قلب و مغز او رشد میکنند و برای خارج شدن از رحم شروع به ذخیره کردن چربی میکند. وقتی فرآیندهای داخلی بدن کامل نیستند، روند تکامل نیز کوتاه میشود. نوزادان نارسی که با مشکلات عصبی متولد می شوند، توانایی کنترل دمای بدنشان را ندارند یا حتی اولین تنفس آنها با کمک دستگاه انجام میشود. گفتن اینکه، آیا تولد زودهنگام سبب اوتیسم میشود، سخت است. اگر چه ممکن است بعضی از ناهنجاریهای عصبی آنها باعث زود به دنیا آمدن شود، ولی در بسیاری از کودکان که در چهل هفته کامل بارداری رشد یافتهاند نیز احتمال مشاهده ی اختلال وجود دارد. تا کنون ارتباط مستقیمی بین اوتیسم و تولد زودرس اثبات نشده است، هرچند می توان دید که چگونه یک اثر نامطلوب روی توانایی کودک باعث میشود که دیرتر به مهارتهای به خصوصی در زندگی دست یابد.
علت اوتیسم در طب سنتی
در زمینه تشخیص علت اوتیسم طب سنتی به بررسی تاثیر داروهای گیاهی مختلف بر کاهش علائم اوتیسم پرداخته است. در تحقیقات انجام شده تاثیر 32 دارو گیاهی چینی بررسی شده. با وجود موثر بودن بعضی از این داروها در کاهش علائم اوتیسم هنوز تحقیقاتی دال بر موثر بودن درمان های سنتی بر بروز اوتیسم وجود ندارد.
با وجود اینکه بسیاری از پزشکان متخصص، عقیده ندارند که علت اوتیسم، آلرژی غذایی است، هنوز هم بعضی از آنها بر این اعتقاد اصرار دارند. آنان می گویند افراد اوتیستیک و حساسیت جدی که سیستم ایمنی شان را تضعیف کرده است، نمیتوانند قارچها و باکتریها و پروتئینهای خاص در محصولات غذایی ویژه را هضم کنند، اما مطالعات ذکر کردند که تقویت این شرایط واقعا رابطه روشنی را اثبات نمیکند. اکثر آنها نشان دادند که معمولاً شماری از کودکان اوتیستیک از آلرژی غذایی رنج میبرند. در بعضی مردم آلرژی غذایی می تواند باعث ناتوانی بدن در سوزاندن مواد خاصی شود، اما هیچ تحقیقی به طور صد درصد اثبات نکرده که آلرژی میتواند باعث اوتیسم در کودکان شود. از این تحقیقات پرسشهای زیادی مطرح می شود.
برای مثال : اگر حساسیت غذایی باعث اوتیسم میشود، چرا خیلی از بچه های این گروه به هرگونه غذایی که میخورند، هیچ حساسیتی نشان میدهند؟ اگر آلرژی غذایی مقصر است، چرا تمام کودکان با آلرژی غذایی شدید به اوتیسم مبتلا نیستند؟ بسیاری از کودکان اوتیستیک از آلرژی شدید به محصولات غذایی خاصی رنج میبرند، اما این شبیه اختلالی که به آن ها نسبت داده می شود، نیست به احتمال بیشتر این دو حالت با هم وجود دارند و یکی دیگر را تشدید می کند. وقتی آلرژی فردی توسعه می یابد بدن نسبت به مواد خاصی عکس العمل نشان میدهد که آلرژن نامیده می شود. آلرژن سلول ها را تحریک می کند و سپس آنتی هیستامین آزاد میکند و سپس منجر به بروز التهاب میشود. اگر فرد یک ناسازگاری برای مثال نسبت به مواد چسبنده داشته باشد و با بی توجهی این مواد را بخورد، سیستم گوارشی او معذب میشود و ممکن است احساس درد در ناحیه شکم، نفخ و کلا احساس ضعف و بیماری داشته باشد. این فرد هنوز اوتیستیک است و احساس خوبی ندارد و احساس میشود که بعضی رفتارهای او که معمولا با اختلال رشدی اش همراه هستند، تشدید میشود. اگر او به طور طبیعی دست هایش را تکان می دهد و صداهای های بلند می ترسد. اگر آلرژی او را اذیت میکند و وقتی با صدایی که دوست ندارد، مواجه میشود، ممکن است با شدت بیشتری با واکنش نشان دهد. اگر دوست دارد برای کنترل بیشتر روی محیط اطرافش بدون توقف دور خودش بچرخد، وقتی احساس خوبی ندارد، احتمالا این کار را با قدرت بیشتری انجام میدهد اما این حالت حتی در اشخاص غیر اوتیستیک هم درست است. هنگامی که ما بیمار هستیم، معمولا مثل همیشه فعالین نمی کنیم، تحریک پذیر میشویم و نگرانی به آسانی درما گسترش مییابد. همه ما میخواهیم احساس بهتری داشته باشیم.
اسید فولیک و اوتیسم
برخی ها بر این که اوتیسم میتواند با میزان پذیرش اسید فولیک زنان پی جویی شود، پا فشاری میکنند. اسید فولیک ماده ای طبیعی است و در بدن به ویتامین b به نام (فولات) تبدیل میشود. (مخصوصاً در دوران بارداری) و چندین دهه بود که مادران باردار اسید فولیک کافی نمی خوردند و به همین علت، هزاران کودک با نقایص مادرزادی متولد می شدند. ولی امروزه این مواد غذایی در دسترس است : در بسیاری از نان های غنی شده، غلات و سبزیجاتی که توسط سازمان نظارت بر غذا و دارو توصیه شده است، وجود دارد. علی رغم این منتقدان معتقدند، زنان باردار امروزه بیش از حد این ماده را در رژیم غذایی شان دارند ولی با این حال باز هم کودکان اوتیستیک متولد می شوند. اگرچه این نظریه جالب است (مانند بسیاری از فرضیه هایی که در مورد علت اوتیسم مطرح شده است) ولی هیچ ارتباط مستقیمی بین اسیدفولیک و اوتیسم تا بهحال اثبات نشده و تا امروز هیچ تحقیقی وجود نداشته است که این تئوری را تایید کند. دانشمند با این موضوع موافق اند ولی سازمان نظارت بر غذا و دارو موافق نیست، زیرا این سازمان مدعی است که در تحقیقات خود بسیار سخت کوش است و هیچ دلیلی برای تغییر توصیه های مربوط به اسید فولیک نمی بیند. در واقع این ماده غذایی به عنوان سلاح قدرتمندی در پیشگیری از ضایعات نخاعی آنسفالیت در کودکان اثبات شده است. به علاوه، برخی متخصص اوتیسم معتقدند که تجویز دوز بالایی از اسید فولیک روشی عملی برای مداخله کودکان اوتیستیک است، اما به هر حال این موضوع در مطالعات کنترل شده اثبات نشده است. بنابراین بسیاری از متخصصان در پیروی از این مداخله هوشیارانه عمل می کنند.
اختلال طیف اوتیسم گروهی از اختلالات عصبی – تکاملی را تعریف می کند که معمولاً در اوایل کودکی تشخیص داده می شوند. در طول دو دهه گذشته، افزایش فزاینده ای در شیوع ASD مشاهده شده است. صدها مطالعه انجام شده است، با این حال، هنوز مشخص نیست که چرا شیوع اوتیسم در دهه 1990 به سرعت افزایش یافت و در دهه 2000 همچنان در حال افزایش است. در مورد تجویز دوز های بالای اسید فولیک در دوره پیش از بارداری، نتیجه گیری می شود که تحقیقات بیشتری با طرح های مطالعاتی استاندارد شده و با روش شناسی مناسب قبل از هرگونه نتیجه گیری قطعی مورد نیاز است. نتایج مطالعات بالینی اخیر، اگرچه کم و غیر قطعی هستند، سؤالاتی را در مورد دوز های مناسب یا استفاده هدفمند تر از اسید فولیک مطرح می کنند که نیاز به بررسی دارند. استفاده از مکمل های اسید فولیک قبل از تولد در حوالی زمان لقاح با خطر کمتر اختلال اوتیسم مرتبط بود. اگر چه این یافته ها نمی توانند علیت را اثبات کنند، اما از مکمل اسید فولیک قبل از تولد حمایت می کنند. مصرف مکمل اسید فولیک در حوالی زمان لقاح، خطر نقص لوله عصبی در کودکان را کاهش می دهد. همچنین شواهدی وجود دارد که مکمل اسید فولیک مادر در دوران بارداری ممکن است با کاهش خطر سایر اختلالات عصبی – تکاملی در کودکان مرتبط باشد. اسید فولیک در دوره پیش از بارداری ممکن است خطر ASD را در افرادی که متابولیسم فولات ناکارآمدی دارند، کاهش دهد. تکرار این یافته ها و بررسی مکانیسم های درگیر ضروری است. اگرچه ملاحظات اخلاقی مانع از انجام آزمایشات تصادفی کنترل شده با پلاسبو می شوند که اسید فولیک را حذف می کنند، مطالعات مشاهده ای بر روی مادرانی که از مکمل ها استفاده می کنند و نمی کنند ممکن است آموزنده باشد. در مطالعه گروه مادر و کودک نروژی نشان داد که مصرف مکمل های اسید فولیک توسط مادر از 4 هفته قبل تا 8 هفته پس از شروع بارداری با خطر کمتر تأخیر شدید زبانی در سن 3 سالگی مرتبط بود. یک مطالعه مورد-شاهدی از کالیفرنیا در مورد اختلالات طیف اوتیسم نشان داد که مصرف اسید فولیک و ویتامین های قبل از تولد توسط مادر در 3 ماه قبل از بارداری و ماه اول بارداری با خطر کمتر ASD در فرزندان مرتبط بود. به طور کلی توصیه می شود که زنانی که قصد بارداری دارند، روزانه یک مکمل اسید فولیک را از 1 ماه قبل از لقاح مصرف کنند.
منابع:
rsdjournal.org
jamanetwork.com
ajcn.nutrition.org
سوالات متداول:
آیا طب سنتی میتواند اوتیسم را درمان کند؟
طب سنتی ادعا نمیکند که میتواند اوتیسم را کاملاً درمان کند، اما برخی روشهای آن مانند اصلاح تغذیه، گیاهان دارویی و حجامت ممکن است به بهبود برخی علائم کمک کنند. این روشها باید همراه با درمانهای علمی و تحت نظر متخصص استفاده شوند.
2-آیا گیاهان دارویی میتوانند به کودکان اوتیسم کمک کنند؟
برخی گیاهان مانند اسطوخودوس، گل گاوزبان و زعفران در طب سنتی برای آرامش و بهبود تمرکز پیشنهاد میشوند، اما اثربخشی علمی آنها نیاز به تحقیقات بیشتر دارد و باید با احتیاط مصرف شوند.
کاردرمانی در اختلال یادگیری در زمینه حرکتی مشابه همان فعالیت هایی است که در برنامه های تربیت بدنی متعارف یا انطباقی استفاده می شود. فعالیت های حرکتی بخشی مفید در برنامه درمانی دوره اول کودکی در اختلالات یادگیری است. کاردرمان حرکتی جزء اعضای ارزشمند گروه است و مسئولیت برنامه رشد حرکتی کودکان دچار اختلالات یادگیری را به عهده دارد. راهبرد های درمانی در این بخش به سه قلمرو تقسیم می شود: مهارت های حرکتی درشت، رشد آگاهی و تصویر بدنی و مهارت های حرکتی ظریف. مشکلات حرکتی کودکان اختلال یادگیری در مرکز کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از ابزار های پیشرفته روز دنیا و تکنیک های تخصصی کاردرمانان و گفتار درمانان کلینیک اختلال دکتر صابر مورد ارزیابی دقیق و درمان قرار می گیرد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
فعالیت هایی برای کمک به مشکلات حرکتی در کودکان اختلال یادگیری
فعالیت های حرکتی درشت با توانایی حرکت دادن بخش های مختلف بدن ارتباط دارد. مقصود از این فعالیت ها نرم تر و کاراتر کردن حرکات بدنی و افزایش حس جهت یابی فضایی و هشیاری بدنی در کودک است. فعالیت هایی مثل راه رفتن، پرتاب کردن و گرفتن و سایر فعالیت های حرکتی مشابه جزو فعالیت های حرکتی درشت محسوب می شوند.
فعالیت های مربوط به اختلال حرکتی کودکان
راه رفتن به جلو، به عقب و به طرفین: دانش آموزان روی مسیری مستقیم یا منحنی، که روی زمین مشخص شده است، برای رسیدن به مقصدی مشخص راه می روند. مسیر ممکن است پهن یا باریک باشد، اما مسیر باریک تر تکلیف دشوارتری است. راه رفتن روی مسیر باریک به صورتی که همواره پاشنه پا جلو پنجه پای دیگر قرار گیرد مشکل تر از راه رفتن در فضایی پهن است. آهسته گام برداشتن دشوارتر از دویدن است. راه رفتن بدون کفش و جوراب مشکل تر از راه رفتن با کفش است. کودک اختلال یادگیری همزمان همه با هم به عقب و به طرفین راه می روند.
انوع گوناگون: کودکان اختلال یادگیری با دست های بالا گرفته در حالت های مختلف راه می روند، ضمن راه رفتن چیزهایی را تحمل می کنند، اشیایی نظیر توپ را در طول مسیر در سبدهایی می اندازند یا چشم ها را به بخش های مختلف اتاق می دوزند.
راه رفتن مثل حیوانات: کودکان اختلال یادگیری راه رفتن حیوانات مختلف را تقلید می کنند: راه رفتن فیلی ( از کمر به طرف جلو خم می شوند و دست ها را به طرف پایین آویزان می کنند و درحال نوسان از یک سمت به سمت دیگر گام های بزرگ بر می دارند)، جهش خرگوشی ( دست ها را روی زمین قرار می دهند، پاها را از زانو خم می کنند و با حرکتی جهشی هر دو پا را با هم بین دست ها قرار می دهند)، راه رفتن خرچنگی ( خزیدن به جلو و به عقب، درحالی که شکم رو به هواست)، راه رفتن اردکی ( با زانوهای خم و دست ها روی زانو راه می روند)، و راه رفتن کرمی ( با دست ها و پاها روی زمین قدم های کوچک بر می دارند، اول با پاها، سپس با دستها).
جاپاها: با گذاشتن اشیایی روی زمین مشخص می کنیم که قرار است پای راست و پای چپ را کجا بگذاریم. می توان از رنگ ها یا حروفی مثل ( ر) و (چ) برای این کار استفاده کرد. دانش آموز با گذاشتن پا در هر جا پای مشخص شده مسیر را طی می کند.
بازی با جعبه: دو جعبه ( به اندازه جعبه کفش) یکی در پشت و یکی در جلو کودک با اختلال یادگیری قرار داده می شود. کودک با هر دو پا وارد جعبه جلویی می شود، جعبه عقبی را به جلو خود منتقل می کند و قدم در آن می گذارد. کودک اختلال یادگیری می تواند برای حرکت دادن جعبه ها هم از دست و هم از پاهای خود به طور متناوب استفاده کند.کودک باید به همین ترتیب مسیر را تا خط تعیین شده طی کند.
راه رفتن روی خط: روی زمین خطوطی رنگی رسم می شود. خط ها ممکن است منحنی، زاویه دار یا حلزونی باشد. می توان طنابی روی زمین به شکل های مختلف قرار داد تا کودک اختلال یادگیری از کنار طناب راه بروند.
راه رفتن روی نردبان: نردبانی را بصورت خوابیده روی زمین قرار می دهند. کودکان اختلال یادگیری بین پله های نردبان به جلو و به عقب راه می روند و سپس با جستن از میان پله ها مسیر را طی می کنند.
فعالیت های پرتاب کردن و گرفتن
پرتاب کردن: از بادکنک، اسفنج مرطوب، بالشتک نرم، توپ های پنبه ای یا پشمی و توپ لاستیکی در اندازه های مختلف می توان برای پرتاب اشیاء به طرف نشانه ها، کاردرمان یا افراد دیگر سود جست.
گرفتن: کسب مهارت در گرفتن مشکل تر از پرتاب کردن است. برای تمرین گرفتن کودک اختلال یادگیری می تواند اشیای فوق ، را که کاردرمان به سویش پرتاب می کند، بگیرد.
توپ بازی: انواع بازی های با توپ به رشد هماهنگی حرکتی کمک می کند. والیبال با بادکنک، بازی های همراه با غلتاندن توپ، توپ زدن روی زمین و توپ زدن روی دیوار نمونه هایی از این بازی هاست.
بازی با تیوپ: از تویی لاستیک های کهنه می توان برای بازی های غلتاندن و گرفتن استفاده کرد.
توپ پارچه ای: اگر برای کودکان اختلال یادگیری پرتاب کردن و گرفتن توپ لاستیکی خیلی دشوار باشد، می توان از توپ پارچه ای استفاده کرد. توپ های پارچه ای را می توان با استفاده از تکه های لباس یا لباس های زیر و جوراب های نایلونی غیر قابل استفاده درست کرد.
فعالیت های حرکتی درشت در درمان مشکلات حرکتی در اختلال یادگیری
فعالیت های چوب تعادل: در برنامه آموزشی کودکان اختلال یادگیری معمولا از چوب تعادل استفاده می شود. چوب تعادل تخته مسطحی است که می توان از الوارهای دو در چهار برید. عرض ان را می توان متفاوت گرفت، در عرض باریک تر فعالیت مشکل تر است. می توان از تخته ای 5/2 تا 5/3 متری که عرض یک طرف آن 61 سانتی متر و طرف دیگر 122 سانتی متر باشد استفاده کرد. دو انتهای این تخته را با استفاده از بست هایی می توان داخل پایه های دیوار محکم کرد تا از واژگون شدن تخته جلو گیری به عمل آید. تخته را می توان از سطح پهن یا باریک آن تنظیم کرد و از آن استفاده نمود.
کودکان از یک طرف به طرف دیگر تخته با گام های طبیعی یا قدم های پشت سر هم ( پاشنه یک پا جلو و پنجه پای قبلی) راه می روند. با پاهای برهنه تکلیف دشوارتر از زمانی است که کفش به پا باشد. افزون بر این کودکان می توانند ضمن حفظ تعادل عقب عقب بروند، یا از پهلو از یک طرف به طرف دیگر تخته بروند.
تغییرات پیچیده تر را می توان با افزون فعالیت هایی نظیر چرخیدن، برداشتن اشیای روی تخته، با زانو راه رفتن، انداختن اشیایی نظیر توپ و بالشتک در سبدهایی ضمن حرکت از یک طرف به طرف دیگر تخته، تکرار دستور العمل هایی یا نوشتن آنها ضمن عبور از روی تخته، یا راه رفتن با چشم های بسته یا با چشم دوختن به یک شی ایجاد کرد.
تخته اسکیت: کودک اختلال یادگیری در حال خوابیده روی شکم، زانو می زنند و ایستاده اسکیت می کنند، سطح زمین را می توان صاف یا همراه با پستی و بلندی در نظر گرفت.
ایستادن: کودکان مبتلا به اختلال یادگیری دو زانو روی زمین می نشینند. به آنها گفته می شود برخیزند و دوباره بنشینند. این ورزش را می توان به شیوه های متفاوتی اجرا کرد. به طور مثال با یا بدون استفاده از دست ها، با چشم های بسته و با چشم های باز.
عروسک خیمه شب بازی: کودکان در حالی که دست ها را بالای سر گرفته اند و دست می زنند و می پرند، پاها را به فاصله زیاد از یکدیگر باز می گذارند. برای ایجاد تنوع در این فعالیت، کودکان اختلال یادگیری می توانند ربع دور و یک دور کامل بچرخند، یا به طرف چپ، راست، شمال یا جنوب بپرند.
لی لی کردن: کودکان اختلال یادگیری یک بار جداگانه با هر یک از پاها لی لی می کنند. می توان الگوهای موزونی نظیر: چپ، چپ، راست، راست، یا چپ، چپ، راست، یا راست، راست، چپ را بکار برد.
بالا و پایین پریدن: دانش اموزان روی تور آکروبات، تخت خواب فنری یا یک تیوپ بزرگ لاستیک کامیون بالا و پایین می پرند.
پریدن: یکی از کار های دشوار برای کودکان اختلال یادگیری که از نظر هماهنگی حرکتی ضعیف اند، پریدن توام با توازن، تعادل، حرکت بدن و هماهنگی است. بسیاری از کودکان برای یادگیری پریدن نیاز یه کمک دارند.
بازی با حلقه: از حلقه هایی در اندازه های مختلف، مثل هولاهوپ، می توان برای رشد مهارت های حرکتی سود جست. به کودکان گفته می شود حلقه را دور بازی ها، ساق ها و کمر بچرخانند، توپ را در داخل حلقه بالا و پایین بزنند، بالشتک ها را به داخل حلقه پرتاب کنند، با به داخل حلقه ها وارد و از انها خارج شوند.
طناب بازی: از یک طناب بلند می توان برای رزش های مختلفی سود جست. به کودک اختلال یادگیری گفته می شود طناب را دور اعضایی مشخص از بدن ( نظیر زانو، قوزک و ران) خود قرار دهد تا تصویری بدنی از خود را بیاموزد. همچنین می توان از دانش آموز خواست که طبق درخواست طناب را در اطراف صندلی ها، زیر میز، یا کنار آباژور بگذارد، از روی آن به عقب و جلو یا طرفین بپرد، یا با طناب شکل ها، حروف و اعدادی بسازد.
مرکز اوتیسم دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران آماده ارائه خدمات توانبخشی به کودکان اوتیسم می باشد. دکتر صابر مدرس دانشگاه شهید بهشتی با سابقه بالا در زمینه تشخیص و درمان اختلالات طیف اوتیسم به گرد آوری متخصصان با تجربه در حیطه کاردرمانی اوتیسم، گفتار درمانی اوتیسم و روانشناس کودک پرداخته و با بهره برداری از امکانات درمانی روز دنیا نظیر سنسوری روم، ماساژ درمانی، اتاق تقویت مهارت های شنیداری، اتاق تاریک، بازی درمانی، رفتار درانی کاردرمانی حسی و… به صورت کاملا حرفه ای در زمینه اوتیسم فعالیت می کند. با توجه به افزایش شیوع اوتیسم در دهه های اخیر نیاز به تشخیص و درمان به موقع در این کودکان بسیار حائز اهمیت است.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
شیوع اوتیسم در کودکان جهان
شیوع اوتیسم بسیار بیشتر از آن چیزیست که تصور می شود. طبق آمار مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها، در همه جا از هر 48 نفر یک نفر با این اختلال تشخیص داده شده اند. آمار انجمن اوتیسم آمریکا گویای وجود یک نفر مبتلا به اوتیسم در هر 59 نفر است، که آمار بسیار بالایی می باشد. این سازمان برآورده کرده است که هر روز ۵۰ خانواده در آمریکا متوجه میشوند که فرزندشان دچار اوتیسم است و البته هزاران نفر هم از این مشکل رنج میبرند و هنوز منتظرند تا تشخیص داده شوند!
شیوع اوتیسم در ایران
با توجه به این نکته که هنوز آمار دقیقی از کودکان اوتیسم در ایران وجود ندارد. اما انجمن اوتیسم ایران اعلام کرده است که به ازای هر 150 تولد در کشور یک کودک مبتلا به اوتیسم تشخیص داده می شود.
متخصصان هنوز در این مورد که آیا اوتیسم یک بیماری همه گیر است یا خیر به قطعیت نرسیده اند. برخی متخصصان می گویند شمار مبتلایان که هر ساله به طور هشدار دهنده ای رو به افزایش است گویا یک مشکل در حال رشد است، ولی هنوز نمی توان این وضعیت را اپیدمیک و هم گیر دانست. عده ی کمتری از متخصصان پا را از این هم فراتر نهاده و آن را اپیدمیک دانسته اند. ریشه این تفاوتها در این است که افراد مختلف چگونه آن را تفسیر می کنند. با این حال همه معتقدند که اوتیسم در حال گسترش است ولی هنوز کسی نمیتواند بگوید چرا. کسانی که هنوز برای اعلائم شیوع اوتیسم تردید دارند، میگویند به علت اینکه هم اکنون اطلاعات زیادی در مورد این اختلال داریم، پزشکان با دقت بیشتری می توانند این مشکل را در کودکان تشخیص دهند، از این رو تعداد زیادی از کودکان به نظر میرسد که دچار این اختلال باشند. آنها همچنین به تعداد رو به کاهش کودکانی که با انواع متفاوت عقب ماندگی ذهنی تشخیص داده شدند، اشاره میکنند که در واقع بسیاری از این کودکان به اشتباه برچسب اوتیسم میخورند.
همچنین متخصصان اطفال بیشتر در تشخیص اختلال اوتیسم مهارت یافته اند. به طور کلی، این متخصصان اوتیسم معتقدند که کودکان از یک تشخیص به تشخیص دیگر جا به جا میشوند، ولی دیگران، معتقدند چنین تعریفی تا حدی میتواند مسئول افزایش شیوع اوتیسم باشد و بر آنند که بیماری در حال گسترش است و به همین جهت، بسیار ضروری است که مراکز بهداشتی و همه پزشکان برای یافتن علل و مداخله های موثر تلاش نمایند. آنچه که میتوان درباره مشکلات روز افزون اوتیسم شرح داد، طبق مصاحبه رادیویی نشنال پابلیک با دکتر سوزان فلستین، هماهنگ کننده مرکز تحقیقات ژنتیکی اوتیسم هنوز هیچ ارقام صحیحی در مورد نسبت های تشخیص اوتیسم در دهههای گذشته وجود ندارد. به همین علت مقایسه ارقام و اعداد گذشته و حال مشکل است. میتوان چنین شرح داد که آنچه در این راستا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این است که بی شک اوتیسم به کمیابی گذشته نیست و در حقیقت، امروزه یکی از سریعترین اختلالات رشدی است که در کودکان دیده میشود.