در کاردرمانی کودکان، تمرینات تقویت مهارت حرکتی کودکان کاربردهای فراوانی دارد. درمانگران مرکز کاردرمانی اختلالات هماهنگی حرکتی در تهران دکتر صابر در قالب بازی برای تقویت عضلات ، مهارت های هماهنگی حرکتی و بهبود مهارت های حسی حرکتی از تمرینات مهارت های حرکتی استفاده می نمایند. تعدادی از این تمرینات در حالت خوابیده اجرا می شوند این تمرینات جنبه عمومی دارند و تمام افراد سالم و افراد دارای اختلالات ذهنی یا جسمی و به خصوص بیمارانی که نمی توانند در حالت ایستاده تمرینات هماهنگی را انجام دهند، میتوانند از آنها استفاده کرده و مهارت حرکتی خود را افزایش دهند،یکی از محاسن این تمرینات این است که میتواند برای کودکانی که توانایی راه رفتن ندارند یا تعادل مناسبی ندارد مورد استفاده قرار گیرد این تمرینات به خصوص برای افرادی که در اثر آسیب مغزی دچار آپراکسی حرکتی شده اند نیز مفید می باشند. بخش کاردرمانی جسمیمرکز کاردرمانی تهران دکتر صابر با ارائه تمرینات حرکتی در قالب بازی برای تقویت مهارت حرکتی به کودکان در جهت بهبود تعادل، قدرت عضلات و هماهنگی حرکتی کمک می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تمرینات تقویت مهارت حرکتی کودکان
این تمرینات در وضعیت خوابیده انجام می گیرد. می توان در وضعیت ایستاده نیز انجام شود:
از کودک بخواهید پاها را به صورت یکی یکی داخل شکم خم کند.
با خم شدن هر پا دست روی پای مخالف می خورد.
با خم کردن هر پا دست همان طرف را روی پای خم شده می زند.
با خم کردن هر پا دست ها یکی یکی بالای سر می روند.
مراجعه کننده می خوابد پاها را از بغل باز و بسته میکند.
دستها نیز از پهلو باز و بسته می شوند.
با باز و بسته کردن پاها دست ها یکی یکی از کنار تنه بالای سر می روند که این تمرین بسیار سخت می باشد.
پاها را باز میکند و با هر بار بازکردن،دست ها را به بغل ران میزند.
کودک یک پا را داخل شکم خم میکند و همزمان پای دیگر را از پهلو باز میکند بعد از چند بار انجام دادن حرکت را برعکس میکند.
در تمرین شماره ۹ در حالیکه دست ها از پهلو باز هستند که جلوی صورت دست میزند این تمرین بسیار سخت است.
در حالت خوابیده پاها را یکی یکی داخل شکم خم میکند و با آرنج به زانوی پای مخالف می زند.
از کودک بخواهید دوچرخه بزنند (یکی در میان پاها را داخل شکم خم کند) در دوچرخه پاها کاملاً صاف نمیشوند و پاشنه کاملاً در هوا می باشد.
کاملا خوابیده دستها کنار بدن می باشند با باز شدن هر پا دست همان طرف تا عرض شانه باز میشود سپس به سمت دیگر باز می شود.
کودک میخوابد هر دو پا را داخل شکم خم میکند و با دستها سر زانوها را گرفته و به سمت چپ و راست میچرخد.
در تمرین ۱۴ دست ها در راستای عرض شانه باز می شوند و همزمان دستها از آرنج به صورت متناوب خم می شوند.
در تمرین ۱۵ دست ها در جلوی سینه با آرنج صاف می شوند و همزمان بر عکس حرکت پا ها حرکت می کنند.
کودک شبیه صلیب میخوابد با خم کردن حرکت پا داخل شکم (پاشنه باید روی زمین باشد) یک دست به کنار ران پای خم شده میخورد و این حرکت در طرف دیگر نیز تکرار می شود.
کودک میخوابد هر دو پا را مقداری داخل شکم خم میکند (حدود ۴۵ درجه) دستها از شانه ۴۵ درجه و از آرنج ۹۰ درجه خم می کند سپس یک پای راست را کمی خم می کند و همزمان ران را به طرف داخل می چرخاند تا قوزک پای راست بیرون بدن قرار گیرد،سپس کف دست راست به قوزک پای راست ضربه میزند و بعد از آن پای راست صاف شده و حرکت را به همین صورت برای پای چپ انجام می دهد.
تمرین ۱۸ را به صورت همزمان با هر دو دست و پا انجام دهد.
کودک به پهلو میخوابد دست را از پهلو روی ران می گذارد و همزمان هر دو با هم باز می شوند.
کودک به پهلو میخوابد پاها صاف و کشیده و دست ها بالای سر قرار می گیرند هم زمان که پا داخل شکم خم میشود دست به سمت پهلوی شکم حرکت می کند.
کودک روی شکم می خوابد پاها را یکی در میان از زانو روی باسن خم میکند.
در وضعیت تمرین فوق دست ها را یکی یکی به قوزک بیرونی پای خم شده میزند.
در حین انجام تمرین ۲۲ دستها جلوی صورت باشد و یکی یکی از آرنج به سمت صورت خم و باز شوند. در صورتی که نتواند تمرین فوق را همزمان با دستها انجام دهد میتوان با طناب مچ پاها را بسته سر طناب را به دست مراجعهکننده داد و همزمان مراجعه کننده با صاف کردن دست ها و پاها را نیز از زانو خم کند.
کودک می نشیند پاها را با زاویه ۴۵ درجه خم می کند (پاشنه روی زمین است)کف دست ها را روی انگشتان پا گذاشته سپس زانوها را به اندازه عرض شانه باز و بسته میکند،باز و بسته شدن زانو ها از زیر آرنج دست ها صورت میگیرد.
کودک می نشیند پاها را به صورت کشیده کنار هم می گذارد،دستها را روی زانو گذاشته و همزمان هم پاها را به سمت شکم خم میکند و دستها را تا عرض شانه باز میکند.
در وضعیت تمرین ۲۵ دستها به جای زانو روی قوزک های داخلی پاها قرار می گیرند و طبیعتاً پاها بیشتر باز میشوند.
به پهلو میخوابد و ران ها را یکی یکی از زانو به سمت باسن خم میکند این تمرین جهت افرادی که ضعف عضلانی شدید در عضلات همسترینگ دارند به علت حذف جاذبه بسیار مفید است.
بازی برای تقویت عضلات با وسایل
تمرینات با وسایل به دو بخش کلی تمرینات با وسایل حرکات درشت و ظریف تقسیم شده است. این دسته از تمرینات حداقل احتیاج به یک وسیله کمکی دارند پا فرد تمرین کننده بتواند تمرینات مهارت های حرکتی را انجام دهد، والدین و درمانگران محترم می توانند وسایل را تهیه نموده و یا با خلاقیت خود وسیله مشابه دیگری را جایگزین کنند.
در کل بهتر است بدانید بازی با هر وسیلهای که احتیاج به دقت و تمرکز به همراه حرکات بدنی داشته باشد و منجر شود فرد بازی کننده از یک برنامه یا طرحواره حرکتی خاصی استفاده کند در واقع یک تمرین هماهنگی حرکتی می باشد که با توجه به نحوه درگیر کردن گروههای عضلانی و عضو تمرین کننده می توان آنرا به تمرین هماهنگی جهت عضلات ظریف و درشت تقسیم کرد، بنابراین شما با دقت در محیط اطراف می توانید به تعداد تمرینات فرد تمرین کننده بیفزایید. در این بخش ما مجموعه ای کامل از تمرینات را ارائه می دهیم که تمام گروه های عضلانی را تحت تاثیر قرار داده و می توان گفت به انجام تمرینات این بخش تقریباً تمام گروه های عضلانی ظریف و درشت درگیر بوده و باعث بهبود هماهنگی حرکتی آنها می گردد.
نکته دیگر که لازم به ذکر می باشد این است که معمولاً کودکانی که اختلال هماهنگی حرکتی ظریف دارند معمولاً از انجام این تمرینات یا بازی های هماهنگی خود داری کرده و از نزدیک شدن به آنها اجتناب می کنند لذا این کودکان یا افراد،مانند سایر افراد سالم این تمرینات یا بازیها را انجام نمی دهند و هماهنگی لازم را کسب نمی کنند این تمرینات فرصت و راهنمای مناسبی هستند تا شما با انجام آن ها کودکان را تشویق به انجام فعالیتها نمایید و باعث بهبود وضعیت هماهنگی آنها گردید.
استفاده از یک رقیب یا همبازی در بازی برای تقویت عضله مناسب می باشد و باعث افزایش انگیزه فرد تمرین کننده میگردد ولی باید مراقب باشید که رقابت به نحوی نشود که حالت یک مسابقه جدی به خود بگیرد و کم به برد و باخت به خود بگیرد زیرا در این حالت فرد تمرین کننده به علت توانایی کمتر ممکن است شکست خورده و دچار سرخوردگی گردد، در واقع حضور هم بازی باید به نحوی باشد که منجر به شادمانی و تفریح تمرینات گردد و هیچ گونه رقابت جدی صورت نگیرد. تمرینات با وسایل به دو بخش کلی تمرینات با وسایل حرکات درشت و ظریف تقسیم شده است.
سوالات متداول:
1-آیا تمرینات مهارتی باید بهصورت روزانه انجام شوند؟
بله. تمرینات روزانه حتی به مدت کوتاه (۱۵ تا ۳۰ دقیقه) بسیار مؤثرتر از جلسات پراکنده هستند. استمرار در تمرین باعث تقویت سریعتر مسیرهای عصبی میشود.
2-اگر کودکی در بستن بند کفش مشکل دارد، چه تمرینهایی مفید هستند؟
-تمرین باز و بستهکردن زیپ و دکمه.
-بستن بند با نخ ضخیم و سوراخهای بزرگ.
-استفاده از کفشهایی با بندهای رنگی برای آموزش بهتر گرهزدن.
-بازیهایی که قدرت انگشتان را تقویت میکنند مثل خمیر بازی یا گِل بازی.
شتابان گویی مانند لکنت یک اختلال روانی گفتار است؛ اما دو اختلال جداگانه هستند. شتابان گویی شامل وقفه های بیش از اندازه در جریان طبیعی گفتار است که به نظر میرسد از برنامهریزی گفتاری سازماندهی نشده، حرف زدن بسیار سریع و جهش های ناگهانی گفتار و شاید نامطمئن بودن از چیزی که یک شخص می خواهد بگوید ناشی می شود. در مقابل شخصی که لکنت می کند معمولاً چیزی که میخواهد بگوید را میداند اما به صورت موقت قادر به بیان صحیح آن نیست. از آنجایی که شتابان گویی به خوبی شناخته شده نیست و اکثر افرادی که به این مشکل دچار هستند و اغلب به عنوان یک فرد دچار لکنت قلمداد میشوند. گفتاردرمانی در شتابان گویی تلاش می کند درمان مناسبی برای تند حرف زدن کودکان پیدا کند. درمان سریع حرف زدن کودک در افزایش اعتماد به نفس او و نحوه ارتباط کودک موثر می باشید. مرکز گفتاردرمانی تهران دکترصابر در زمینه درمان تند حرف زدن کودکان به صورت تخصصی توسط تکنیک های گفتاردرمانی در شتابان گویی فعالیت می نماید.
چگونه می دانید که شما یا فردی دیگر مشکل شتابان گویی دارد؟
تعریف شتابان گویی بر طبق اتحادیه اختلالات گفتار انجمن گفتار- زبان و شنوایی آمریکا به این صورت است: شتابان گویی یک اختلال روانی گفتار است که با سرعت گفتار زیاد و یا غیر طبیعی، ناروانی های زیاد و اغلب همراه علائم دیگر زبان یا خطاهای واجشناسی و نقص توجه همراه هست.گفتاردرمانی کودکان در این زمینه فعالیت می کند
برای تشخیص شتابان گویی باید توسط گفتاردرمانی شتابان گویی به گفتار کودک گوش دهید.
زمانی که گوینده چیزی را که میخواهد بگوید واضح نباشد
داشتن تعداد بسیار زیاد «ناروانی های طبیعی» مانند وقفه و بازبینی
داشتن تلاش و تقلای جسمی کم یا نامحسوس در هنگام سریع صحبت کردن
نداشتن و یا داشتن رفتار های ثانویه ( فرعی) بسیار کم
سریع حرف زدن کودک ممکن است باعث بروز موارد زیر در فرد شود:
حرف زدن بسیار سریع بر اساس برداشت کلی و محاسبه نسبت تعداد هجا در دقیقه
صدا های نامنظم
مکث ها یا بسیار کوتاه هستند یا بسیار بلند و یا در جاهایی نامناسب
ناروانی گفتار و سریع حرف زدن علائم اصلی شتابان گویی هستند. تعدادی علامت دیگر که ممکن است در شخص ظاهر شوند برای تشخیص بهترین که کودک شتابان گویی دارد در ادامه همین موضوع ذکر شده اند.
وجود موارد زیر احتمال اختلال شتابان گویی و تند حرف زدن کودک را افزایش می دهد
مهارتهای ارتباطی یا زبان آشفته و بدون سازماندهی.
آگاهی محدود از روانی یا مشکلات سرعت گفتار خود
بهبود موقت هنگامی که از کودک خواسته می شود آهسته تر یا به گفتار توجه کن ( و یا زمانی که صدا ضبط می شود)
بد تلفظ کردن، از قلم انداختن صداها یا حذف هجاهای بدون استرس در کلمات طولانی
گفتار ناواضح است.
داشتن افرادی دارای لکنت با شتابان گویی در خانواده و اقوام
مشکلات اجتماعی ناشی از شتابان گویی
داشتن ناتوانی های یادگیری غیر مربوط به هوش زیر هنجار
دستخط درهم و برهم
حواس پرتی، بیش فعالی و یا دامنه توجهی محدود همراه با تند حرف زدن
مشکلات ادراک شنیداری
شتابان گویی توسط گفتاردرمانی شتابان گویی تشخیص داده میشود
فردی که مشکوک به داشتن شتابان گویی است باید قبل از دریافت خدمات درمانی به صورت صحیح توسط دکتر گفتاردرمانی تشخیص داده شود. برای اطمینان از تشخیص می توان با یک آسیب شناس گفتار و زبان مشورت کرد. فرایند ارزیابی طولانی نیست و امکان دارد یک یا دو جلسه طول بکشد. ارزیابی در گفتاردرمانی شتابان گویی ممکن است نیاز به گزارش هایی از طرف معلم کلاس، معلم خصوصی، روانشناس و یا احتمالاً عصب-روانشناس نیاز داشته باشد. ارزیابی بهتر شامل توجه به روانی گفتار و همچنین مشکلات دهانی-حرکتی، زبانی، تلفظ، یادگیری و یا مشکلات اجتماعی باشد. بررسی موفقیت تحصیلی و هوش فرد ممکن است ایده خوبی باشد. امکان دارد لکنت و سریع حرف زدن کودک همراه هم دیگر باشند. گاهی تا زمانی که لکنت کاهش پیدا نکند،شتابان گویی ظاهر نمی شود.
درمان تند حرف زدن کودک
معمولا درمان سریع حرف زدن کودک قبل از تمرکز مستقیم بر روانی گفتار ابتدا بر مشکلات همراه تمرکز می کند. معمولا یکی از اولین اهداف درمانی در شتابان گویی،کاهش سرعت گفتار است. بعضی از افراد دارای شتابان گویی به زمان بندی گفتاری به وسیله نرم افزار بازخورد شنیداری تاخیر یافته ( DAF ) به خوبی پاسخ می دهند. بعضی از روشهای دیگر مثل استفاده از سرعت سنج هنگام حرف زدن و هشدار دادن دستگاه هنگامی که سرعت گفتار از میزان هنجار بیشتر شود میتواند برای کودکان با مشکلات تند حرف زدن مفید باشد. اغلب به کودکان دارای شتابان گویی باید استفاده از مکثهای عمدی را آموزش داد.
درمان سریع حرف زدن کودکان
برای فردی که از قرارگیری محل دقیق مکث ها نا آگاه است ممکن است نوشتن جملات ناواضح (با استفاده از ضبط صدا) که کودک دارای شتابان گویی می گوید ابتدا بدون فاصله بین کلمات و سپس با مکث های طبیعی مفید باشد. مشاهده تفاوت ها می تواند در یادگیری محل دقیق مکث ها کمک کند. مشکلات تلفظ و زبانی اغلب در صورتی که فرد بتواند به سرعت کمتری دست پیدا کند کاهش پیدا می کنند.
یکی از اولین تمرین ها در درمان تند حرف زدن کودک استفاده از گفته های ساختار دار است ( مانند سلام. اسم من محمد است. من در شهرک نور زندگی می کنم. من در داروخانه اصلی مرکز شهر زندگی می کنم.) و سپس استفاده از گفته های عادی (مانند سلام. من محمدم. خونه ما شهرک نوره. توی داروخانه اصلی مشغول کارم.)
همچنین استفاده از تکیه مبالغه آمیز روی هنجارهای کلمات طولانی می تواند به افراد دارای شتابان گویی کمک کند (مانند تلویزیون= ت+ل+ویز+یون ،کتابخانه= ک+تاب+خا+نه).
در درمان شتابان گویی می توانند از دو روش بیان چه چیزی؟( محتوای کلام) و بیان چگونه؟( میزان کلام) استفاده کنند.
چه چیزی؟ مانند ماشین روشن نمی شود. بنزین ریختم .کاربراتور خراب است.
چگونه؟مانند: ماشین معمولاً بعد از چند دقیقه ایستادن روشن نمی شود. قبل از روشن کردن میزان بنزین داخل باک را بررسی کردم. اغلب کاربراتور خراب میشود.
بسیاری از افراد دارای شتابان گویی، لکنت هم دارند یعنی اغلب، شتابان گویی با لکنت همپوشانی دارد بعضی از افراد دارای شتابان گویی لکنت را کنترل می کنند و یا کمتر لکنت می کنند. در هر صورت هر نوع روش درمانی درمان اختلال روانی گفتار مانند شروع راحت، تماس نرم یا اصطلاح تنفس که استفاده میشود میتواند در کاهش علائم و درمان شتابان گویی افراد دارای شتابان گویی که لکنت هم میکنند موثر باشد.
توجه: پیش بینی اینکه آیا کودکان دارای شتابان گویی از گفتار درمانی شتابان گویی نتیجه خواهند گرفت یا نه دشوار است (زیرا از مشکل خود آگاهی ندارند). بسیاری از این کودکانی که از روشهای درمانی نتیجه میگیرند اغلب توسط والدین، دوستان، خانواده و یا همکاران قانع می شوند که دارای مشکلات گفتاری چشمگیری هستند. همچنین داشتن انگیزه عنصری کلیدی است. انگیزش منجر به تلاش برای تغییر می شود. کسانی که در مورد مشکل شان مطمئن نیستند و یا نسبتاً نامطمئن هستند که تمایلی به بهبود ندارند. گفتاردرمانی در منزل برای این افراد مناسب تر می باشد.
یکی از سوالات و دقدقه های مهم والدین این مطلب است که چگونه کودک مسئولیت پذیر تربیت کنیم؟ نحوه تربیت درست کودک و ارتباط مناسب با کودک چیست؟ نکته اساسی در تربیت مسئولیت پذیری فرزند می باشد. تکنیک های تربیت کودک نظیر آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، آموزش صبر به کودکان از چالش های بزرگ والدین است. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در کنار مشاوره به والدین در حیطه مسائل رفتاری کودک در بخش بازی درمانی و رفتار درمانی خود با درگیر ساختن کودکان در موقعیت های مختلف مهارت ها و آموزش مسئولیت پذیری به فرزندان را به صورت عملی تمرین می کند. مرکز توانبخشی کودکان دکتر صابر با سابقه 17 ساله در حیطه روانشناسی، رفتاردرمانی و بازی درمانی، آموزش پیش دبستانی، سنجش ورود به مدرسه و تست های هوش، کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان فعالیت می نماید. والدین می توانند با خاطری آسوده روش های مختلف تربیتی را در جلسات گروه درمانی تمرین و بیاموزند.
زمان آموزش مسئولیت پذیری به کودکان
بسیاری از مشکلات مختلف به این دلیل رخ می دهد که مردم وظایف و مسئولیت های خود را درک نمی کنند. آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، مانند انجام کارهای روزمره، تمیز کردن اسباب بازی ها پس از بازی، و کمک به کار های خانه، بسیار مهم است. درک مسئولیت، اساس کار گروهی است. این برای جامعه ما مهم است. مشکلات اجتماعی به این دلیل رخ می دهد که مردم وظایف و مسئولیت های خود را درک نمی کنند. والدین باید از سنین پایین به کودکان مسئولیت پذیری را آموزش دهند تا آن ها مسئولیت های خود را در قبال خود، خانواده و جامعه خود بدانند. وقتی آن ها به مدرسه می روند، مسئولیت های خود را به عنوان یک دانش آموز می دانند، مانند توجه کردن، کمک به معلمان و هم کلاسی ها، به اشتراک گذاشتن و…؛ این بخش مهمی از رشد و توسعه آن هاست. برخی از والدین ممکن است باور داشته باشند که کودکان شان برای پذیرش مسئولیت ها خیلی کوچک هستند، اما لزوماً اینطور نیست:
-یک سالگی: کودکان می توانند از حدود یک سالگی کار های روزمره را شروع کنند، مانند بالا بردن دست هایشان برای مادر هنگام پوشاندن پیراهن یا فقط کمک به پوشیدن پیراهن، درآوردن شلوار و باز کردن دکمه ها. همچنین به کودکان آموزش دهید که پس از بازی اسباب بازی ها را تمیز کنند. کودکان قادر به درک و پیروی از دستورالعمل های ساده هستند. آن ها یاد می گیرند که افراد اطراف خود را درک کنند. آن ها شروع به ایجاد حس خود می کنند و باید مسئولیت های اساسی را بدانند؛ زمان آموزش اکنون است.
-دو تا سه سالگی: کودکان در این سن شروع به تعاملات اجتماعی و مسئولیت ها می کنند، مانند کار های روزمره، از جمله غذا خوردن، مسواک زدن، استفاده از توالت، کمک به والدین در آوردن وسایل ساده، انجام کارهای ساده خانه و… . در این سن کودکان شروع به ایجاد دوستی می کنند، بنابراین باید نقش ها و مسئولیت های خود را درک کنند، مانند یادگیری به اشتراک گذاشتن و نوبت گرفتن در بازی. این شکلی از مسئولیت اجتماعی است. کودکان در این گروه سنی مسئولیت های اجتماعی در داخل و خارج از خانه خود دارند.
افراد زمانی که مهارت های مسئولیت پذیری قوی را دارا هستند و تمرین می کنند، می توانند به دستاورد های بیشتری برسند. برای رسیدن به اهداف، باید اقدامات همسو انجام دهید چرا که بدون اقدام نمی توانید خود را بسازید.
چگونه کودکان مسئولیت پذیر تربیت کنیم؟
احساس مسئولیت را باید به تدریج در کودک ایجاد کرد و پرورش داد. مسئولیت پذیری به مرور و طی سالها و با تمرین زیاد در کودک ایجاد میشود. آموزش مسئولیت پذیری به کودک را میتوان از سنین اولیه آغاز کرد. در محیط خانه،با توجه به توانمندی های کودک، میتوانیم انجام وظایفی را به او محول کنیم. مثل آب دادن به گلدان، گردگیری سطوح، جمع کردن اسباب بازی ها، پر کردن ظرف آب و… همچنین اجازه دهیم کارهای کوچک مربوط به خودش را انجام دهد،مثلاً پوشیدن کفش ها،بستن زیپ و دکمه لباس ها و…
در مورد کودکان بزرگتر، از طریق پرداخت پول تو جیبی و آموزش نحوه استفاده از آن، می توانیم حق انتخاب و مسئولیت پذیری را به او یاد دهیم. اگر کودک قدرت مدیریت و بودجه بندی پول را ندارد، میتوان آن را در چند نوبت در اختیار او قرار داد. نباید از پول تو جیبی به عنوان ابزاری برای تنبیه کودک استفاده کرد و با عدم پرداخت آن کودک را جریمه کرد یا تحت فشار قرار داد. برای آموزش بهتر در این حیطه می توانید از مشاوره روانشناسان با تجربه مرکز تخصصی دکتر صابر استفاده نمایید.
به کودک نمونه ای نشان دهیم و او را در انتخاب فعالیت جایگزین راهنمایی کنیم
برخی از کودکان نمی توانند کاری را که در حال انجام آن هستند، متوقف کنند. زیرا نمی دانند پس از آن باید به چه کاری مشغول شوند. این والدین هستند که باید در این شرایط به یاری آنها بیایند و پیشنهادهایی در این زمینه به آنها بدهند و گاهی نیز به آنها کمک کنند تا آن کار را انجام دهند. برای مثال اگر فرزندتان کودکی را میزند بگویند: «آرام باش» سپس دست او را گرفته و به حالت نوازش روی سر آن کودک بکشند. گاهی لازم است این کار بارها و بارها تکرار شود تا این امر در کودک، به یک عادت تبدیل شود.
گاهی نیز اعمال کودکان به دلیل شخصیت فعال و پرتحرک آنهاست. بعضی از کودکان فعالیت بدنی بیشتری دارند، مثلاً هنگامی که کودکی روی صندلی نشسته و دائماً صندلی را تکان می دهد،این کودکان ممکن است در دسته کودکان بیش فعال جای بگیرند. والدین باید به او بگویند: «به پاهایت بگو حرکت نکنند» و با این حرف او را نسبت به عمل آگاه کنند در مورد کودکانی که فعالیت بدنی زیادی دارند، باید در کلاس درس و منزل مسئولیت های بیشتری به آنها بدهیم که نیازمند حرکت باشد. این کودکان ممکن است حتی از زمان فعالیت بدنی راحت تر مطالب آموزشی را یاد بگیرند.
در آموزش مسئولیت پذیری همه مشکلات کودک را برایش حل نکنیم
به کودک فرصت بدهیم تا خودش به دنبال راهحل بگردد. به کودکان اجازه دهیم راه حل های متفاوت را امتحان کنند. با این کار کودکان شیوه های حل مسئله را می آموزند، همچنین اعتماد به نفس بهتر و بیشتری کسب می کنند. بنابراین زمانی که مشکل کوچکی برای کودک ایجاد میشود، با عجله برای حل مشکل اقدام نکنید و واکنش هیجانی شدید نشان ندهید. بلکه با حفظ آرامش، اجازه دهید او بداند خودش توانایی برطرف کردن مشکلات زندگی را دارد و می تواند به تنهایی با آن مشکل مقابله کند. کودک را در جهت پیدا کردن راه حل هدایت کنید تا مسئولیت پذیری در کودک شکل بگیرد.
حس استقلال را در کودک خود تقویت کنیم
بچهها باید مستقل زندگی کردن را بیاموزند. پس هرگاه که توانستند به تنهایی کارهای خود را انجام دهند، به آنها اجازه دهید خودشان کارها را به پایان برسانند. مثلاً وقتی کودک خودش توانایی لباس پوشیدن را دارند یا هنگامی که می تواند غذایش را خودش بخورد، این فرصت را در اختیارش قرار دهید تا مستقل بودن را تجربه کند.هیچ زمان فراموش نکنید مسئولیت دادن به کودک، برای تقویت اعتماد به نفس وی موثر و مفید است.
به کودک اجازه دهیم زیر نظر ما انتخاب هایی داشته باشد. به ویژه در مورد فعالیت هایی که کودک تمایل زیادی به انجام آنها ندارد، داشتن حق انتخاب در این موارد، معمولاً از بیمیلی کودک خواهد کاست. مثال: دوست داری با اتوبوس برویم دندانپزشکی یا خودمان ماشین ببریم؟
بچهها باید مستقل زندگی کردن را بیاموزند. پس هر گاه قادر به تنهایی کاری را انجام دهند،به آنها اجازه دهید خودشان آنها را به پایان برسانند.
مثال: امروز دوست داری، لباس آبی را بپوشی یا قرمز؟
دلت میخواهد شیر را در لیوان معمولی بخوری یا در لیوان عروسکی؟
از جمله تمرینهایی که قدرت انتخاب و تصمیم گیری را در کودک تقویت میکند، تمرین در فروشگاه است. به کودک اجازه میدهیم خودش ۳ تا ۵ خوراکی انتخاب کند، میتواند خوراکی ها را عوض کند، اما نباید به تعداد آنها اضافه کند. در چنین شرایطی، ضمن اینکه به کودک اجازه تصمیم گیری می دهیم، اولویت بندی خواستههایش را همراه با آموزش می دهیم.
جملاتی که در آموزش استقلال به کودک کمک می کند
هنگامی که می خواهیم به خواستههای منطقی کودک، پاسخ مثبت بدهیم، می توانیم از جملاتی استفاده کنیم که قدرت انتخاب را به کودک می دهند.
«خودت می توانی انتخاب کنی»
«اگر دوست داری،می توانی بخری»
«هر تصمیمی بگیری،من هم با تو موافقم»
«امروز انتخاب با توست»
«اگر دلت میخواهد می توانی انجام دهی»
در آموزش مسئولیت پذیری به جای کودک به سوال ها پاسخ ندهیم
معمولاً زمانی که در حضور والدین از کودک سوالی پرسیده میشود، پدر و مادر قبل از کودک پاسخ می دهند. این عمل حس استقلال را از کودک می گیرد. این کودکان زمانی که پدر و مادر حضور ندارند،قدرت تصمیم گیری و ابراز وجود ندارد.
زمانی که کودک تصمیم به انجام یک کار جدید می گیرد،با تشویق و اصرار بیش از حد،او را مجبور به انجام آن کار نکنیم. بهترین حالت این است که فقط او را حمایت کنیم.مثال: وقتی کودک تصمیم گرفته است برای اولین بار یک شعر یا داستان را در حضور جمع بخواند،اما نگران است،بهتر است بگوییم: هر زمانی که دوست داشتی و آماده بودی می توانی شروع کنی.
مثال: زمانی که تصمیم گرفته اسباب بازی جدیدی را در پارک امتحان کند،بهتر است بگوییم: هر وقت آماده بودی می توانیم برویم داخل صف بایستیم.
به این ترتیب فقط و فقط حمایت خود را از رفتار کودک نشان میدهیم و کودک را برای انجام آن فعالیت،تحت فشار قرار نمی دهیم.
منابع:
samitivejhospitals.com
theresponsivecounselor.com
سوالات متداول:
از چه سنی میتوان مسئولیتپذیری را آموزش داد؟
کودک از حدود ۲–۳ سالگی با وظایف ساده مثل جمع کردن اسباببازی آشنا میشود. هرچه سن بالاتر میرود، وظایف پیچیدهتر به او سپرده شود.
چرا مسئولیت به رشد اعتمادبهنفس کمک میکند؟
انجام وظایف با موفقیت، احساس کفایت و من توانستم را در کودک ایجاد میکند. این حس پایه اعتمادبهنفس و انگیزه میشود.
با توجه به اهمیت شناسایی اختلال یادگیری در مقطع پیش دبستانی و در سنجش ورود به مدرسه، میتوان عنوان نمود که نیم رخ پراکنده به عنوان اصطلاحی که آقای روید، سازنده نسخه پنجم مقیاس های هوشی استانفورد-بینه مطرح کرده است، از طریق بررسی دقیق نوسان نیمرخ هوشی صورت می گیرد. نوسان یا پراکنش در نیمرخ هوشی بهعنوان سرنخی دقیق برای شناسایی کودکان با اختلال یادگیری در سنجش کلاس اول مطرح شده است و موجبات اهمیت گذاری به ترسیم و تفسیر تست های هوش را فراهم می سازد. امروزه نسخه نوین تست هوش تهران-استنفورد- بینه به محاسبه ۸ هوشبهر پرداخته و عملکرد آزمودنی را در دو حیطه با 10خرده آزمون هوش کودک به تصویر می کشد تا بتوان نقاط ضعف و قوت کنش های شناختی مرتبط با سازه هوش آزمودنی را دریافت. در سوالات سنجش ورود به مدرسه از آیتم های این آزمون استفاده شده است. از طریق مدل سلسله مراتب توانایی های شناختی در تست هوش کودکان می توان اطلاعات مرتبط با غربالگری اختلال یادگیری را در سوالات سنجش ورودی کلاس اول به دست آورد. در مرکز تست هوش کودکان دکتر صابر متناسب با سوالات سنجش ورود به مدرسه و هوش کودکان آمادگی های لازم جهت پذیرش کودک در آزمون ورود به مدرسه انجام می شود و در صورت نیاز به آموزش های تکمیلی به بهخش آموزش پیش دبستانی کودکان ارجاع می گردد.
دکتر هورن هوش را متشکل از عواملی مانند پردازش دیداری، پردازش شنیداری، پردازش کمی، سرعت پردازش، سهولت در خواندن و نگارش، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت می داند. او اعتقاد دارد که حافظه کوتاه مدت، پردازش شنیداری و پردازش دیداری، به عنوان توانمندیهای آسیب پذیری هستند که بعد از ۴۰ سالگی کاهش می یابد، ولی پردازش کمی، سرعت پردازش، توانایی خواندن و نگارش و حافظه بلند مدت، به عنوان توانمندیهای اکتسابی مطرح میشوند و تحت تاثیر سن قرار نمیگیرند.
این توانمندی ها در محیط آموزشی توسعه می یابند و از آنها به عنوان توانمندی های محیطی یا اکتسابی یاد می شوند. بنابراین، هوش متبلور از دیدگاه کتل و هوش اکتسابی از دیدگاه هورن، به عنوان ابعادی از هوش شناخته می شوند که باید در محیط آموزشی توسط تست ورود به مدرسه شناسایی شده و بررسی و ارزیابی شوند تا بتوان آنها را از طریق برنامه درسی مناسب توسعه داد.
این دیدگاه در زمینه هوش، توسط معلمان، مدیران و دیگر متخصصین آموزش و پرورش مورد حمایت قرار گرفته است و امروزه به عنوان یکی از مهمترین دیدگاه های هوش برای متخصصین تعلیم و تربیت شناخته می شود. دیدگاهی که از آن به عنوان نهضت سنجش روانی- آموزشی هوش یاد میگردد.و پایه طراحی سوالات سنجش ورودی کلاس اول است. در این دیدگاه که به عنوان مبانی نظری مرتبط با نیاز سنجی شناخته می شود، اطلاعات فراگیر پیرامون کنش های شناختی آزمودنی ارائه می شود و می تواند معیار معتبر و دقیق را برای برنامه ریزی های آموزشی در حیطه سنجش ورود به مدرسه فراهم سازد.
آزمون هوش و سوالات سنجش ورود به مدرسه
در حیطه جنبش روانی-آموزشی هوش،کارول نظریه سه لایه تواناییهای شناختی را در سال ۱۹۸۴،ارائه داد و تا سال ۱۹۹۷ از طریق روش تحلیل عامل تاییدی، به توسعه نظریه خویش پرداخت. دیدگاه کارول در انجمن روانشناسان آمریکا در سال ۱۹۸۴ و پس از آن در سال ۱۹۹۳،مطرح و به عنوان مقبول ترین و جامع ترین دیدگاه مرتبط با سنجش هوش شناخته شد.
دیدگاه کارول در تدوین آخرین نسخه آزمون استانفورد- بینه که توسط روید و همکارانش ساختارسازی، رواسازی، اعتباریابی و هنجاریابی شده است، بسیار تاثیرگذار بود و از آن میتوان به عنوان مدل نظریه هوش و یا روایی سازه در نسخه پنجم مقیاس های هوشی استنفورد- بینه ،یاد کرد که این نسخه ویرایش گردید و در سال ۲۰۰۵، مقیاس های هوشی استنفورد- بینه خورد سال، توسط گروه مزبور تدوین شد. این تست در سنجش تکمیلی ورود به مدرسه استفاده می شود.
به راحتی میتوان دیدگاه کتل در زمینه هوش سیال و متبلور را در نظر گرفت و مباحث کاربردی را پیرامون تلفیق این دو رویکرد با عقاید هورن و کارول مطرح ساخت. هر سه نظریه پرداز، دیدگاه های نزدیک به هم را ارائه کرده و تلاش کردند تا مبانی نظری را پیرامون دیدگاه مرتبط با سلسله مراتب هوش عنوان سازند.
در سال ۱۹۹۷، کارول نظریه خویش را با تاکید بر دیدگاه زمین شناسی بازنگری کرد و اعتقاد داشت که هوش از سه لایه متفاوت شکل گرفته است. دوبی در این سال، نظریه خویش را به عنوان مدل سلسله مراتبی مطرح ساخت و به صورت اصلاح نگر بیان کرد که باید هوش را به عنوان یک سازنده سه لایه ای در نظر گرفت. از این رو، میتوان دیدگاه کارول در سال ۱۹۹۷ را با دیدگاه ورنون در چهل سال پیش مترادف در نظر گرفت و شباهت فزاینده بین بانیان نهضت روانی- آموزشی هوش را با دیدگاه ورنون مورد توجه قرار داد و تاثیر دیدگاه هوش عمومی اسپیرمن و عوامل هفتگانه ترستون را در مباحث نظری هوش مشاهده کرد.
مدل کارول، جمع بندی و تلفیق دیدگاه بینه، اسپیرمن، ترستون، ورنون، کتل و حتی هاوارت گاردنر و اشترنبرگ است؛ زیرا وی تلاش کرد تا بتواند فهرستی دقیق از توانمندی های انسان طراحی کند و تصویری جامع را از توانمندی شناختی یا هوش،به صحنه نمایش بگذارد. از این دیدگاه در طراحی سوالات سنجش برای ورود به مدرسه استفاده شده است.
کارول در سال ۱۹۹۷،از هوش عمومی یا عامل به عنوان بالاترین عامل یا سطح یاد می کند و آن را برترین لایه در نظر می گیرد. در لایه دوم، از استدلال سیال، استدلال کمی، دانش متبلور، حافظه کوتاه مدت و پردازش دیداری یاد میکند. علاوه بر آن،در لایه سوم، از توانایی نگارش و خواندن، پردازش شنوایی، بازیابی بلندمدت، سرعت پردازش، زمان واکنش سرعت و تصمیم گیری صحبت به میان میآورد.
مطرح نمودن دیدگاه کارول در سال ۱۹۸۴ و پس از آن بازنگری عمیق نظریه وی در سال ۱۹۹۷،باعث شد تا سازندگان این نسخه پنجم مقیاس های هوشی استانفورد-بینه، از رویکرد کارول به عنوان مناسب ترین نظریه برای ساختارسازی مقیاس های خویش استفاده کنند. این افراد اعتقاد دارند که پنج عامل بنیادی با تاکید بر جنبه های غیر کلامی و کلامی در نسخه پنجم مقیاس های هوشی استانفورد- بینه، بر اساس دیدگاه تلفیقی کتل ( C ) هورن ( H ) و سپس کارول ( C ) یا مدل ترکیبی هوش ( CHC ) عنوان شده است.
لازم به ذکر است، رویکرد کتل با هورن و کارول مشاهده کرد. همگرایی خاصی را بین مدل نظری کتل، هورن و کارول، به عنوان مدل نظریه نسخه پنجم مقیاس هوشی استانفورد- بینه مقیاس های هوشی استانفورد- بینه خردسال و نسخه نوین هوش آزمایی تهران- استانفورد-بینه، عنوان میشود.
مدل سلسله مراتب تواناییهای شناختی به عنوان یکی از کامل ترین مدل های آموزشی-درمانی در حیطه سنجش کودکان جهت ورود به مدرسه و سنجش پیش دبستانی محسوب می شود که بازدهی مطلوبی را در گروههای استثنایی به نمایش گذاشته است. با استناد به مدل سلسله مراتب تواناییهای شناختی،نسخه پنجم مقیاس های هوشی استانفورد-بینه طراحی و تدوین شده است تا از این طریق شکاف بین سنجش کودکان برای ورود به کلاس اول و مداخلات روانشناختی کاهش یابد.
ام اس یک بیماری دژنرتیو عصبی می باشد که ممکن است هر عضو از بدن را درگیر کنند. عاقب بیماری ام اس بسته به محل درگیری عصبی متفاوت می باشد. عوارض ام اس از مشکلات بینایی، گفتار تا اختلالات حرکتی متفاوت است. مشکلات حرکتی از مهمترین عواقب بیماری ام اس می باشد که بسیاری از بیماران را درگیر می کند. مرکز تشخیص و درمان ام اس دکتر صابر با در اختیار داشتن امکانات کامل توانبخشی بیماران ام اس شامل کاردرمانی ام اس و گفتاردرمانی ام اس به درمان عوارض و عواقب ام اس در بیماران می پردازد.
از عواقب مهم ام اس که توسط دکتر ام اس مورد ارزیابی و درمان قرار می گیرد مشکلات حرکتی، اختلال در راه رفتن و مشکلات تعادلی بیمار می باشد که موجب افت استقلال فرد و خانه نشینی بیمار می گردد. این امر به مرور بیمار ام اس را از ادامه فعالیت های شغلی بازمیدارد و باعث افسردگی و گوشه گیری آنان می شوند.
عواقب بیماری ام اس (عواقب حرکتی، تعداد افتادن، مشکلات حرکتی)
اختلالات حرکت: محققان طی مطالعه ای اثر ام اس را بر حرکت بیش از ۱۸۰۰ نفر مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که افراد با انواع ام اس به طور متوسط بعد از 33.1 و 13.4 سال باید از ویلچر استفاده کنند. در مطالعه دیگر که با تمرکز بر اختلالات حرکتی بر ۷۰۳ فرد مبتلا به ام اس انجام شد نشان داد که 52.2 درصد از این افراد عصا 63.4 درصد ویلچر دستی، 36.7 درصد ویلچر برقی و 32.2 درصد اسکوتر استفاده میکردند.
تعداد افتادن: مطالعات نشان دادهاند که مبتلایان به ام اس در مقایسه با افراد سالمند و همچنین نسبت به کسانی که دچار سکته شدهاند، به میزان بیشتری افتادند را تجربه میکنند (حدود 1.3 تا 1.4 تجربه یک افتادن در طول یک ماه در مقایسه با افرادی با سایر بیماریهای نورولوژی کال) .همچنین پژوهش ها حاکی از آن است که افراد نسبت به مراجعان دچار پارکینسون به میزان کمتری دچار افتادن میشوند.
فاکتورهای خطر: فاکتور خطر در واقع ویژگی،شرایط یا محیطی است که احتمال افتادن شخص مبتلا به ام اس را افزایش می دهد.افرادی که در مورد اختلال تعادل و تجارب حرکتی خود نگران هستند،بیشتر افتادن را تجربه میکنند. ماهیت افتادن غیر یکنواخت است و با علائم شناختی،اختلال عملکرد مثانه، بدتر شدن علائم در طول سال گذشته و مذکر بودن،افزایش می یابد. ارزیابی تعادل از طریق تست های تعادلی برگ، ( TUG ) و مقیاس 12 آیتمی راه رفتن ام اس سنجیده می شود. فاکتور های خطر دیگری که مرتبط با افتادن هستند عبارتند از سابقه افتادن ،استفاده از وسیله کمکی،نمره ( EDSS ) و اختلالات حس عمقی. در بعضی مطالعات به این نتیجه رسیدند که ۲۵ درصد از تجربههای افتادن در آشپزخانه یا حین فعالیت های تمیز کردن و ۴۳ درصد بعد از ظهر ها اتفاق می افتند. شکستگی هیپ اندام تحتانی آسیبهای بسیار شایع ناشی از افتادن مبتلایان به ام اس هستند ( 52 درصد از کل شکستگی ها) که معمولاً با آسیب بافت نرم (کشیدگی،دررفتگی و ورم کردن) همراهند.
ترس از افتادن و اعتماد در تعادل: اختلالات تعادلی منجر به ترس از افتادن،کاهش اعتماد فرد به تعادل،تمایل به ساکن و بی حرکت بودن،کاهش سطح فعالیت جسمانی و کاهش خودکارآمدی در طول فعالیت های ضروری روزمره می شود. در ام اس ترس از افتادن با افتادن مرتبط میباشد. اعتماد به تعادل با استفاده از چند ابزار مورد ارزیابی قرار می گیرد. مقیاس ( ABC ) در چندین مطالعه برای ارزیابی اعتماد به تعادل استفاده شده است. در مقیاس ( ABC ) از شرکت کنندگان واسطه می شود تا به ۱۶ آیتم پاسخ دهند که به وسیله مقیاس نمره دهی از صفر تا صد درصد امتیاز داده می شود. سوال تکراری در کنار هر آیتم این است که چگونه تعادل تان را از دست میدهید یا بی ثبات می شوید. مثالهایی از آیتم ها شامل راه رفتن پیرامون خانه،بالا و پایین رفتن از پله ها،کم شدن و برداشتن کفشش از روی زمین،ایستادن روی صندلی و دسترسی به اشیا اطراف،قدم گذاشتن و خارج شدن از پله برقی می باشد.
عاقبت ام اس و مشکلات تعادلی
شیوه ارزیابی سیستم تعادلی بر اساس سه جزء می باشد:
تاریخچه کلی
اولین جزء ارزیابی تعادل،جمع آوری اطلاعات در مورد توانایی شخص در انجام فعالیتهای روزمره زندگی است. این اطلاعات هم از شخص و هم از مراقب با توجه به زمینه اجتماعی، سایکولوژیکال و محیطی گرفته میشود که ممکن است با اختلالات تعادل مرتبط بوده یا تداخل داشته باشد. جمع آوری اطلاعات در مورد شرایط، مکان و زمان هر افتادنی که گزارش میشود، نیازمند توجه می باشد. آنچه که شخص در هنگام افتادن انجام میدهند و تجربه هر علامتی مثل سرگیجه یا لرزش باید ثبت شود. مقیاس های زیر برای افراد سالمند به کار رفته اما در مطالعات مربوط به ام اس نیز استفاده میشود.
مقیاس ( FES ) درجه اعتماد فرد در انجام چندین فعالیت روزمره بدون افتادن را ارزیابی می کند که شامل ۱۶ آیتم راه رفتن بر سطح شیب دار،ملاقات دوستان یا اقوام،رفتن به محیط اجتماعی یا رفتن به یک مکان شلوغ می باشد.نمره های بالا بازتاب کننده اعتماد بیشتر در توانایی انجام فعالیتها بدون افتادن است. در بین سالمندان نمره پایین تر از ۷۰ در مقیاس ( FES ) نشان دهنده ترس زیاد از افتادن خواهد بود.
در مقیاس ( ABC ) سطح اعتماد به تعادل در حین انجام شش و فعالیت روزمره ارزیابی می شود. مقیاس هم فعالیت های درون منزل و هم بیرون منزل را ارزیابی نمره کامل 100 است که نشان دهنده سطح اعتماد بالا میباشد. روایی آزمون – باز آزمون مقیاس ( ABC ) در افراد مبتلا به ام اس 0.93 گزارش شده و مرتبط با تست های مختلف و تعادل استاتیک و داینامیک نمره کل پایینتر از ۷۵ در افراد سنین 7.6+- 65.6 غیر نرمال تلقی میگردد.
پزشکان علاقهمند به درک سطح توانایی فرد و عواقب بیماری ام اس، از ( DHI ) که یک مقیاس چند بعدی خود اجرایی است،استفاده میکنند. این مقیاس سطح ناتوانی جسمانی، احساسی و عملکردی را کمی سازی می کند. دامنه نمرات از صفر تا صد به معنای سطح بالای ناتوانی و نقص می باشد. اعتبار آزمون-باز آزمون این مقیاس در مبتلایان به ام اس 0.90 بود و ارتباط ضعیف آن با تستهای تعادل استاتیک و داینامیک گزارش شده است.
دو مقیاس نهایی برای درک توانایی افراد برای اجتناب از افتادن و مقابله با آن در صورت اتفاق،مفید است. مقیاس ( FCS ) نیازمند این است که شخص حس کنترل خود را برای پیشگیری از افتادن بسنجد،که شامل چهار آیتم در یک مقیاس پنج نمره ای است که یک نشان دهنده کاملاً مخالف و ۵ کاملا موافق است. کسب نمرات بالا نشان دهنده حس کنترل بیشتر برای پیشگیری از افتادن است. نمرات بالاتر نشان دهنده اعتماد فرد به خودش در مدیریت خطر افتادن خواهد بود.
ارزیابی مهارت های عملکرد و عاقبت ام اس
جزء دوم ارزیابی بر مهارت های عاقبت بیماری ام اس تمرکز دارد. اختلالات تعادل می توانند در انجام تکالیف در طول فعالیت های روزمره مشکل ایجاد کنند. برای مثال مشکل رفتن به خرید می تواند به دلیل مشکل در حرکت از ویلچر به ماشین یا در راه رفتن و چرخش سر برای دیدن اطراف باشد. تست های مبتنی بر عملکرد میتوانند به درمانگر کمک کنند تا با مهارت های فردی مرتبط با کنترل تعادل را ارزیابی کند. مشاهدات بالینی اطلاعات بیشتری را فراهم می کند. در کل افراد با اختلالات تعادل در وضعیت ایستاده یک سطح حمایتی وسیعتر، فلکسیون در سطح هیپ، مچ و زانو و تنه اغلب به سمت جلو خم میشود. الگوی راه رفتن به وسیله چهار فاکتور زیر مشخص میشود:
افزایش فلکسیون هیپ و پلانتار فلکسیون مچ پا در تماس پاشنه برای کاهش فاصله بین مرکز ثقل و زمین.
کاهش سرعت،گام های کوتاه،افزایش زمان حمایت دو پا روی زمین در هنگام افزایش سرعت.
انقباض عضلات آگونیست و آنتاگونیست برای افزایش سفتی مفصلی.
کاهش حرکات سر و تنه به صورت کلی،اگرچه بعضی از شرکتکنندگان آتاکسی محوری نشان میدهند.
علاوه بر مشاهده، از مقیاس هایی که اجازه استانداردسازی ارزیابی و احتمال نمره دهی و مقایسه عملکرد مشخص در طول زمان را میدهند، میتوان استفاده نمود. برای مثال ( Equiscal )، ( six step spot) برای ارزیابی اختلالات تعادل در مبتلایان به ام اس طراحی شده اند. ابزارهای ( BBS ) و ( Dynamic ) ( Gait index ) برای سنجش عملکرد در تکالیف تعادلی استاتیک و داینامیک استفاده می شوند. هر دو مقیاس فراهم کننده نمره کلی هستند، اما آنالیز هر آیتم میتواند برای کاربرد آن در برنامه درمان و کمک به مشکل تعادل مفید باشد. مقیاس ( BBS ) یک ابزار روا و پایا برای مبتلایان به ام اس بوده آیا قادرند حداقل ۳۰ ثانیه بدون حمایت بایستند یا خیر. مراجعان ام اس در آیتم هایی که نیازمند تعادل ایستاده بر سطح حمایت کوچک و در طول انتقال وزن در سطوح داخلی و خارجی هستند، عملکرد ضعیف تر از خود نشان میدهند. آسیب های حسی و وستیبولار به وسیله عملکرد ضعیف در تکالیفی که سر درگیر است و در تکالیف نیازمند چرخش کل بدن مشخص می شود. ۸ تکلیف این مقیاس شامل راه رفتن با چرخش سر،راه رفتن با حمل اشیا،راه رفتن پیرامون اشیا و بالا رفتن از پله می باشد. عملکرد توسط یک مقیاس ۴ نمره های سنجیده میشود. بر طبق مطالعات عاقبت ام اس انجام شده، آسیب کنترل سر و تنه باعث می شود که هنگام به چالش کشیده شدن اطلاعات بینایی و وستیبولار به وسیله حرکت سر،حفظ تعادل دچار مشکل شود.
ارزیابی استراتژی های حسی-حرکتی استفاده شده در انجام تکالیف
سیستم های آنالیز حرکت و صفحات استابلیومتریک برای ارزیابی مهارت های تعادلی در طول تکالیف استاتیک و راه رفتن، حالت ایستاده و استاتیک استفاده می شوند. صفحات استابلیومتریک برای درک عملکرد تعادل،استراتژی های حسی،حرکتی و تعریف آسیب های حسی،حرکتی استفاده می شوند. برای ارزیابی تعادل استاتیک معمولاً افراد می بایست بدون حرکت برای 20-60 ثانیه بایستند. این وسیله وضعیت فشار مرکزی ( COP ) در ایستادن آرام را ارزیابی میکند که نشان دهنده وضعیت وزنی فرد در سطح حمایتی او می باشد. لرزش سر می تواند منجر به مشکلاتی در جمع آوری اطلاعات بینایی-وستیبولار معتبر شود. اگر نوسان ( COP ) در جهت جلو-عقب نسبت به محور داخلی-خارجی بالاتر باشد،بیانگر افزایش بی ثباتی در صفحه ساژیتال است. حرکات ( COP ) فراهم کننده اطلاعات مهمی برای استراتژی های استفاده شده برای کنترل تعادل است. برای مثال،ضعف اندام تحتانی چپ نشاندهنده تمایل به سمت راست می باشد.
یافته های علم رفتاردرمانی، در زمینه های مختلف در خدمت بشر بوده است. زمینه هایی مانند آموزش در معنی بسیار عام آن و برای تمام افراد انسان، کسب و کار و تجارت، پزشکی و ورزش. پس از آنکه کاربرد علم رفتاردرمانی برای کودکان اوتیسم مشخص شد، هزاران مقاله در مورد کاربرد این علم در زمینه اوتیسم ارائه و این حجم از اطلاعات باعث شد که تاکنون تنها روش علمی و معتبر برای افراد دارای اوتیسم رفتار درمانی کودکان اوتیسم در نظر گرفته شود. مرکز رفتاردرمانی کودکان دکتر صابر در زمینه استفاده از تکنیک های رفتاردرمانی مانند روش ABA در رفتاردرمانی اوتیسم و… در زمینه اصلاح رفتار و آموزش مهارت های مختلف به کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. کادر درمانی مجرب و متخصص در زمینه کاردرمانی، گفتار درمانی و روانشناسی کودک مرکز رفتاردرمانی کودک دکتر صابر را به عنوان یکی از کاملترین مراکز درمان کودکان اوتیسم تبدیل نموده است.
اختلالات رفتاری اوتیسم
یکی از مشکلات عمده کودکان اوتیسم اختلالات رفتاری این کودکان است که با علائمی نظیر، پرخاشگری، بی قراری، رفتارهای کلیشه ای و عدم ارتباط مناسب با محیط خود را نشان می دهد. این اختلالات موجب کاهش ارتباط موثر کودک اوتیسم با همسالان و والدین می گردد. کودک توانایی برقراری ارتباط اجتماعی متناسب را نداشته و نمی تواند خواسته های خود را از راه های صحیح مطرح کند همین امر موجب اضطراب و ناتوانی والدین در پیگیری تکنیک های درمانی می گردد. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر با مشاوره دقیق با والدین وآموزش روش های رفتاردرمانی و تکنیک های آرامسازی کودکان اوتیسم روند درمان را تسهیل نموده و بهترین نتیجه درمانی را حاصل مکند.
تنها روش های علمی و یافته های حاصل از آنها باید برای آموزش و مداخله با افراد دارای اوتیسم مورد استفاده قرار گیرند. علت این امر تفاوت میان افراد دارای اوتیسم است و علم تحلیل رفتار به ما این امکان را می دهد تا با استفاده از روش های نشان دهنده میزان کارایی شیوه های آموزشی مورد استفاده، توان بالقوه هر فرد دارای اوتیسم را به حداکثر برسانیم.
تحلیل رفتار کاربردی در گروه افراد دارای اتیسم با روش لوواس” آغاز گردید و بعدها به مداخلات جامع اولیه و رفتاری برای افراد دارای اوتیسم و سایر شرایط مرتبط با آن تغییر پیدا کرد. مدل های مختلفی از روش رفتار درمانی ایجاد شده است و برنامه های تکمیلی مختلف سعی کرده اند که ایرادهای گوناگون و وارد شده به این روش را رفع کنند. از جمله این ایرادها که در برنامه های جدیدتر برگرفته از روش تحلیل رفتار کاربردی رفع شده اند، حذف کودک از محیط طبیعی زندگی و ارائه برنامه در محیطی جداسازی شده است و مورد دیگر کنار گذاشتن والدین و کم توجهی نسبت به آنها است. در مدل های نوین این روش، برنامه ها تعديل شده تر و منعطف تر هستند و والدین نیز در اجرای برنامه نقش دارند.
همان طور که ذکر شد، تغییر رفتار کاربردی از روش آموزشی انفرادی (یک به یک) استفاده کرده و تقویت به عنوان یکی از عناصر بسیار مهم این برنامه رفتاری در نظر گرفته می شود. شواهد پژوهشی کافی در ارتباط با اثربخشی این روش برای آموزش مهارت های اساسی به افراد دارای اختلالات طیف اوتیسم وجود دارد. به عنوان مثال در نشریه بهداشت روانی گزارشی در ارتباط با اثربخشی این روش این گونه بیان شده است “سی سال بررسی و تحقیق نشان داده است که روش تحلیل رفتار کاربردی در کاهش رفتارهای ناخواسته و افزایش سطح ارتباط، یادگیری و رفتار مناسب اجتماعی کاملا مؤثر بوده است” آموزش در روش تحلیل رفتار کاربردی، با افراد دارای اوتیسم به صورت انفرادی و به دو شیوه در کنار هم و یا رو به رو انجام می شود.
بیش از 20 مطالعه در حیطه اوتیسم نشان داده اند که درمان فشرده و طولانی مدت با استفاده از اصول رفتاردرمانی نتایج را برای بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم، اما نه همه آن ها، بهبود می بخشد. این مطالعات بهبود هایی را در عملکرد فکری، رشد زبان، مهارت های زندگی روزمره و عملکرد اجتماعی نشان می دهند. مطالعاتی که با استفاده از اصول رفتاردرمانی بر روی بزرگسالان انجام شده اند، اگرچه تعداد شان کمتر است، اما مزایای مشابهی را نشان می دهند. رفتار درمانی تلاش می کند تا رفتار های مطلوب را تقویت کرده و رفتار های ناخواسته را کاهش دهد. همچنین پیشنهاد می کند که مراقبان قبل، حین، بعد و بین دوره های رفتار های مشکل ساز چه کارهایی می توانند انجام دهند. انواع مختلف رفتار درمانی که معمولاً برای درمان اختلال طیف اوتیسم استفاده می شوند، عبارت اند از:
-حمایت و رفتار مثبت :با هدف کشف دلیل رفتار مشکل ساز خاص یک کودک، انجام می شود. این روش برای تغییر محیط، آموزش مهارت ها و ایجاد تغییرات دیگری کار می کند که رفتار صحیح را برای کودک مثبت تر می کند. این امر کودک را تشویق می کند تا به طور مناسب تری رفتار کند.
-آموزش پاسخ محوری : در محیط روزمره کودک انجام می شود. هدف آن بهبود چند مهارت محوری مانند انگیزه و ابتکار عمل برای برقراری ارتباط است. این مهارت ها به کودک کمک می کنند تا بسیاری از مهارت های دیگر را بیاموزد و با موقعیت های زیادی کنار بیاید.
-مداخله رفتاری فشرده اولیه: آموزش رفتاری فردی را به کودکان بسیار خردسال مبتلا به اختلال اوتیسم ارائه می دهد. این روش نیاز به تعهد زمانی زیادی دارد و آموزش یک به یک یا گروهی کوچک را فراهم می کند.
-آموزش آزمایشی گسسته :مهارت ها را به روشی کنترل شده و گام به گام آموزش می دهد. درمانگر از بازخورد مثبت برای تشویق کودک به استفاده از مهارت های جدید استفاده می کند.
به طور کلی، برنامه های درمانی رفتار درمانی می توانند به افزایش مهارت های زبان و ارتباط، بهبود توجه، تمرکز، مهارت های اجتماعی، حافظه و تحصیلات، خود مراقبتی، افزایش مهارت های حرکتی و کاهش رفتارهای مشکل ساز کمک کنند. روش های رفتار درمانی برای دهه ها مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته اند. آن ها به بسیاری از انواع یاد گیرندگان کمک کرده اند تا مهارت های مختلفی را کسب کنند، از سبک زندگی سالم تر تا یادگیری یک زبان جدید.
سیستم ژتونی در رفتاردرمانی اوتیسم
همان طور که توضیح داده شد. بر اساس دیدگاه رفتاردرمانی پیامدهای رفتار تعیین کننده میزان تکرار آن رفتار در شرایط مشابه است. به دلیل اینکه ارائه تقویت کننده ها در هر زمان و مکان ممکن نبوده و گاه مقرون به صرفه نیز می باشد. نظام ژتونی می تواند جایگزین مناسبی باشد، در این روش فرد ژتون هایی را که قابل تعویض با محرکها و یا فعالیت های خوشایند و تقویت کننده ای هستند، دریافت می کند و برای رسیدن به فعالیت مورد نظر تعداد مشخصی از این ژتون ها را جمع می کند. این ژتون ها همانند پول هستند و قابل تعویض با فعالیت های دلخواه فرد می باشند. پیش از آغاز این برنامه، کودک اوتیسم باید در برنامه تقویتی قرار گیرد و ارتباط بین دریافت تقویت و عملکردهای خود را درک کرده باشد. پس از آن می توان از سیستم اقتصاد تونی استفاده کرد. زمانی که کودک اوتیسم توانایی درک جمع آوری امتیاز، ژئون و یا سایر اقلام فاقد ارزش و تعویض آنها را با تقویت کننده های مورد نظر خود می داند، استفاده از روش ژتونی می تواند بسیار مناسب باشد و برای مدت زمان مشخصی کودک را فعال نگهدارد تا امتیازات لازم برای کسب تقویت کننده موردنظر خود را جمع آوری کند. این روش کودک را در مسیر کسب تفويت نگه خواهد داشت و به وی یادآوری خواهد کرد که تقویت کننده نهایی چیست .
سیستم ژتونی در رفتار درمانی اوتیسم می تواند به اشکال گوناگونی ارائه شود، برای یک کودک خاص باید سیستم ژتونی خاص کودک ، به شکل انفرادی تدوین شود و در طی دوره فرد به طور مرتب به آن ارجاع داده شود. گام نخست برنامه مشخص کردن نوع ژتون است، یعنی باید مشخص شود کودک اوتیسم چه چیزی به عنوان ژتون دریافت خواهد کرد، سکه، ستاره برچسب و یا شیء دیگر. گام دوم تعیین این مورد است که برای دریافت تقویت کننده چند ژتون باید کسب شود. در زمانی که فرد تازه وارد برنامه شده است تعداد ژتون های مورد نیاز برای دریافت تقویت کننده را کم در نظر بگیرید (مثلا 1 ژتون برای دریافت تقویت کننده نهایی). این کار باعث می شود کودک رابطه بین ژتون و دریافت تقویت کننده را به خوبی درک کند.
پازل تصویری در درمان مشکلات رفتاری کودکان اوتیسم
استفاده از پازل های تصویری یکی از روش های بسیار عینی است که دو دسته آگاهی مهم و قابل توجه را به کودک اوتیسم ارائه می کند، نخست به وی نشان خواهد داد که تقویت کننده چیست و دوم اینکه برای دریافت تقویت کننده چه میزان کوشش باقی مانده است. برای این کار تصویر تقویت کننده مورد نظر کودک اوتیسم را (مثلا یک مجله ورزشی و با تصویر بیسکویت) بر روی یک مقوا بچسبانید و سپس آن را مانند پازل به چهار و با پنج تکه تقسیم کنید. پس از آن ملاک های مورد نظر برای دریافت هر تکه از پازل را به کودک بگویید یا نشان دهید (مثلا انجام یک تکلیف و یا حل یک معادله ریاضی)، در پایان هر فعالیت، کودک یک تکه از پازل را دریافت خواهد کرد و وقتی که پازل تکمیل شد کودک تقویت کننده مورد نظر را به دست خواهد آورد.
درمان رفتاری اوتیسم
اهداف رفتاری از طریق تحليل آموزشی توسط دکتر اوتیسم مشخص می شود. در تعریف تحلیل آموزشی می توان گفت: فرایندی است که در جریان آن، هدف کلی آموزش، به وظایف و اعمالی که فرد باید انجام دهد تجزیه می شود. این فعالیت به بیانی دقیق و مشخص انتظاری را که رفتار درمان از فرد دارد بیان می کند. چنین هدفی، هدف رفتاری خوانده می شود. همان طور که می توان پیش بینی کرد این دسته از اهداف بر اساس عملکرد و با رفتار فرد یاد گیرنده بیان می شود، و منظور رفتار درمان از آموزش بخش های مختلف یک موضوع درسی را نشان می دهند. قابلیت مشاهده و اندازه گیری از مهم ترین ویژگی هایی هستند که یک هدفی رفتاری باید داشته باشد. اما چه نیازی به این کار وجود دارد و نوشتن این اهداف چه کمکی به آموزش خواهد کرد؟ در پاسخ می توان گفت که اهداف رفتاری
وظیفه ای را که باید یاد گرفته شود، محدود ساخته و تمام ابهامات و مشکلات ناشی از تعبیر و تفسیر آن را بر طرف می کند.
امکان اندازه گیری و سنجش را فراهم می آورد و به این ترتیب می توان کیفیت و اثر بخشی فعالیت های یادگیری را تعیین کند
رفتار درمان و کودک را قادر می سازد که بتوانند وجود تفاوت های بین سطوح مختلف رفتار را تشخیص بدهند
خلاصه ای کامل و گويا از درس را فراهم می کند و به منزله یک ساخت مفهومی با پیش سازمان دهنده برای یادگیری به کار می رود
تعیین اهداف رفتار درمانی در کودکان اوتیسم
برای تعیین اهداف رفتار درمان باید سئوال هایی از خود بپرسد :
فرد باید چه کاری انجام دهد یا چه قابلیتی از خود نشان دهد که مشخص کند هدف را یاد گرفته است؟
آیا فرد می تواند بدون انجام این فعالیت به هدف کلی نایل شود؟ اگر پاسخ بله باشد بهتر است این فعالیت حذف شود و فعالیت دیگری جایگزین شود.
هرچند برای طبقه بندی اهداف رفتاری روش های مختلف رفتاردرمانی اوتیسم وجود دارد، مثلا طبقه بندی گانيه که بر اساس آن اهداف رفتاری را در طبقه های مختلفی می توان قرار داد. هدف های رفتاری بر اساس طبقه بندی بلوم در سه طبقه یا حیطه قرار می گیرند: حیطه شناختی؛ حيطه عاطفی و حیطه روانی حرکتی.
لازم به ذکر است که معمولا جداسازی این حیطه ها از یکدیگر ممکن نیست و تنها برای سهولت در توضیح فعالیت های غالب در یک هدف اقدام به جداسازی و طبقه بندی می کنند. بنابراین چنین جداسازی هایی در اصل مجازی هستند و تنها برای سهولت در کار با کودک اوتیسم انجام می شوند درجه بندی اهداف رفتاری با جزیی از لحاظ دشواری به این صورت است که ساده ترین هدف در ابتدا و دشوار ترین هدف در انتها قرار می گیرند. قبل از آنکه آموزش شروع شود یادگیرندگان بایستی دارای توانایی هایی باشند که به عنوان پیش نیاز در نظر گرفته می شوند، و این پیش نیاز ها همانند پایه هایی هستند که ساختار شناختی فرد پسروی آنها بنا خواهد شد و به فرد کمک می کند که بتواند با موفقیت به هدف های رفتاری (جزئی) دست یابد. این بخش پیش نیاز های شناختی نامیده می شود.
مثال : برای یادگیری ضرب اعداد یک رقمی در یک رقمی، کودک باید مهارت جمع و تفریق دو رقمی را بلد باشد، بنابراین تسلط بر مهارت های مربوط به جمع و تفریق اعداد یک رقمی، از پیش نیاز های ضرب اعداد یک رقمی در یک رقمی است. بارها تجربه کرده اید که عنوان فیلمی برایتان جذاب بوده و باعث شده که آن را انتخاب کنید و با علاقه ببینید، اما پس از چند دقیقه خسته می شوید و مشاهده آن را قطع می کنید و به فکر کاری دیگر می افتید. اغلب علت این است که مقدمات و پیش نیاز های مربوط به موضوع فیلم را ندارید و اطلاعات پایه ای برای درک موضوع مطرح شده در فیلم ضروری است .
شاید تجربه کرده باشید که پس از خواندن چند صفحه از یک کتاب با عنوانی نه چندان جذاب، متوجه می شوید که بر عکس تصور اوليه شما، مطالب جذاب و جالب و قابل درک هستند و بنابراین با علاقه به خواندن ادامه می دهید، زیرا که موضوع را به خوبی درک می کنید و با دانسته های پیشین شما در ارتباط است و پیش نیاز های مربوط به آن را دارید. در جلسه درمان کودک اوتیسم هم چنین اتفاقی می افتد، اگر رفتار درمان از فرایند های شناختی شکل گرفته قبلی کودک اوتیسم، اطلاع نداشته باشد، ممکن است که مطالب آموزشی خود را بدون توجه به قابلیت های آنان انتخاب کند، و در نتیجه مطالب بغرنج و غیر قابل فهم به نظر می آیند. این کار باعث می شود که اهداف آموزشی تحقق نیابند و باعث دلسردی رفتار درمان و کوکد اوتیسم شود. گذشته از آن اگر مطالب آموزشی پیش دانسته های دانش آموزان را منعکس کند، باعث کاهش میزان توجه می شود و مطالب دیگر جذابیتی برای کودک اوتیسم نخواهد داشت .
ارزیابی قبل از درمان مشکلات رفتاری کودکان اوتیسم
در نخستین مرحله، ارزشیابی کودک اوتیسم شروع می شود. این شیوه از ارزیابی، ارزشیابی تشخیصی خوانده می شود و برای سنجش پیش نیاز های شناختی مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این باید میزان اطلاع کودک اوتیسم از اهداف رفتاری مشخص شود. بنابراین، پیش آزمون با اهداف رفتاری در ارتباط است و آنها را می سنجد و ارزیابی تشخیصی پیش نیاز های شناختی مورد نیاز برای آموزش را بررسی می کند. اگر کودک اوتیسم اطلاعات مربوط به هدف رفتاری خاصی را داشته باشند می توان آن هدف را حذف کرد و با زمان بسیار اندکی را برای مرور آن در نظر گرفت. به هر حال ایده آل آن است که فرد علاوه بر اینکه پیش نیاز های شناختی مربوط به موضوع را داشته باشد اما از پیش آزمون نمره صفر بگیرد، و اطلاعاتی که رفتار درمان به عنوان اهداف رفتاری در نظر گرفته است را بلد نباشید و در اثر آموزش وی این اطلاعات در وی ایجاد شود.
رفتاردرمانی اوتیسم در منزل
درباره رفتاری فکر کنید که دوست دارید به کودک مبتلا به اوتیسم یاد بدهید. چگونه از این مراحل برای اجرای هدفتان استفاده میکنید؟ چگونه از تقویت/ پاداش استفاده میکنید؟ با چه مشکلاتی مواجهة میشوید و چگونه با آنها برخورد میکنید؟
نیو سام و رینکاور (۱۹۸۹) توضیح دادند که یادگیری آموزشی گسسته میتواند برای تعلیم مهارتهای پایه مثل تاکید و حفظ توجه و خیلی از مهارتهای اجتماعی و شفاهی مفصلتر که برای عملکرد مستقل مهم هستند، بکار رود. این درمان با دو هدف مقدماتی شروع میشود: (الف) دستور یادگیری مهارتهای آمادگی مثل توانایی نشستن روی صندلی و توجه به چیزهایی که در محیط روی میدهد و (ب) کاهش رفتارهایی که مانع یادگیری میشود مثل عدم اطاعت، بداخلاقی و پرخاشگری، همچنین یادگیری آموزشی گسسته مبنایی برای شرکت و رسیدن به مهارتهای مشارکت اجتماعی است. بهمحض اینکه کودک یاد گرفت آرام بنشیند و توجه کند، میتواند مهارتهای پیچیدهتری مثل رفتارهای اجتماعی و ارتباطی را آموزش ببیند. آموزش مهارتهای اجتماعی با ارتباط چشمی آغاز میشود (که باید معنادار باشد) و با تقلید، یادگیری از طریق مشاهده، ابراز احساس و بازی اجتماعی ادامه مییابد. معمولاً شما مهارتهای اجتماعی را ابتدا با کمک به کودک برای درک شیوه نامگذاری اشیاء آموزش میدهید (برای مثال، درک اینکه چیزهای کرد که روی زمین قل میخورند توپ هستند)، نامگذاری اشیاء توسط خودش (برای مثال نشاندادن توپ و گفتن توپ) با استفاده از جملات کامل (برای مثال این یک توپ قرمز است) و در نهایت، به دنبال ارتباطات خودانگیخته (برای مثال نزدیک شدن به مادر و صدا زدن مامان، توپ را به من میدهی؟) اما این امر با دو شرط انجام میشود:
۱) بدون سؤال پرسیدن از کودک
۲) اگر کودک خواهان بازی با توپ است. اگر کودک نمیتواند صحبت کند پس او میتواند از شکلهای دیگر ارتباطی استفاده کند تا مهارت اجتماعی او افزایش یابد به محضی که کودک در مهارتهای اجتماعی تبحر یافت، یاد میگیرد خودش چیزهایی که میخواهد را ابراز کند، یعنی برای بروز رفتار مناسب پاداش بگیرد. بعد، کودک باید توانائی ارتباط با دیگران غیر از مادرش و در محیطهای دیگر غیر از خانه را تعمیم دهد. ازاینرو کودکان مبتلا به اوتیسم معمولاً بیاختیار از محیط یاد نمیگیرند، شما باید تقریباً هر چیزی را که آنها باید انجام دهند به آنها یاد دهید، حتی اگر معتقدید بدیهی است.
منابع:
nichd.nih.gov
autismspeaks.org
سوالات متداول:
1-آیا رفتاردرمانی میتواند به کودک در مدرسه کمک کند؟
بله، رفتاردرمانی مهارتهای لازم برای محیط مدرسه مانند توجه، پیروی از دستورات و تعامل با همسالان را بهبود میبخشد. بسیاری از مدارس برای کودکان اوتیسم برنامههای رفتاردرمانی ارائه میدهند. همکاری بین درمانگران و معلمان میتواند نتایج آموزشی را بهبود بخشد.
2-والدین چگونه میتوانند در رفتاردرمانی مشارکت کنند؟
والدین میتوانند با یادگیری تکنیکهای ساده رفتاردرمانی، این روشها را در خانه اجرا کنند. هماهنگی بین درمانگر و والدین و ثبات در اجرای برنامهها بسیار مهم است. درمانگران کلینیک دکتر صابر جلسات آموزشی ویژهای برای والدین برگزار میکنند.
اختلال نقص توجه و بیش فعالی ( ADHD ) یک اختلال پیشرونده عصبی است که با علائم 3 گانه زیر مشخص میشود: 1.دامنه توجه به پایین و یا توجه گسسته 2.رفتار تکانشی 2.بیش فعالی . کودکان بیش فعال به علت نقص توجه و اختلالات کارکرد مغزی با مشکلاتی نظیر تاخیر کلامی و لکنت زبان رو به رو هستند. مرکز گفتاردرمانی کودکان بیش فعال و کاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان کودکان بیش فعالی و نقص توجه فعالیت می نماید. تجهیزات پیشرفته مرکز درمان بیش فعالی نظیر اتاق تاریک، سنسوری روم و اتاق شنیداری موجب پیشرفت کودکان در حیطه کنترل خود و بهبود مهارتهای کلامی در کودکان می گردد.
حدود ( 7-3 ) درصد کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه هستند و نسبت به شیوع مذکر به مونث ۲ به ۱ است.
کودکان مبتلا به ADHD ممکن است دچار تأخیر در گفتار و زبان شوند، به ویژه در مهارتهای اجتماعی و کاربرد زبان. مشکلات توجه و کنترل تکانشی باعث میشود بیان افکار، دنبال کردن گفتگو و فهم نشانههای غیرکلامی برای آنها دشوار شود. والدین میتوانند با شناسایی علائم اولیه مانند لکنت، مکثهای مکرر و دشواری در درک دستورات، به مداخله زودهنگام کمک کنند.
گفتاردرمانی نقش کلیدی در تقویت مهارتهای گفتاری، شنیداری و ارتباطی دارد. استفاده از بازیهای تعاملی، فعالیتهای چندحسی، روالهای منظم، ابزارهای بصری و تقسیم دستورالعملها به مراحل کوچک، یادگیری زبان و تمرکز کودک را بهبود میبخشد. همکاری تیمی شامل والدین، معلمان، گفتاردرمانگر و پزشک، برنامهای جامع برای رفع نیازهای زبانی و رفتاری کودک ایجاد میکند.
داروهای ADHD میتوانند تمرکز و مشارکت کودک در جلسات درمانی را افزایش دهند، اما درمان گفتاری و استراتژیهای رفتاری برای مهارتهای زبانی ضروری هستند. محیطهای خانگی و مدرسهای با ساختار مناسب و فرصتهای تمرین مهارتهای زبانی، رشد ارتباطی کودک را تقویت میکنند. همچنین، والدین میتوانند از منابع آموزشی، گروههای حمایتی و اپلیکیشنهای آموزشی برای حمایت از یادگیری زبان استفاده کنند.
در مجموع، ترکیب گفتاردرمانی، رفتاردرمانی، دارو (در صورت نیاز) و حمایت فعال والدین، بهترین روش برای بهبود تواناییهای گفتاری و اعتمادبهنفس کودکان ADHD است و مسیر رشد زبانی و اجتماعی آنها را هموار میکند.
انواع بیش فعالی
بیش فعالی از نوع مشکل توجهی
بیش فعالی از نوع تکانشی-بیش فعالی
بیش فعالی ترکیبی
والدین این کودکان به این نتیجه رسیدند که کودک همواره در زمینه های زیر مشکل دارد:
توجه کردن هنگام انجام دستورالعمل ها مخصوصاً هنگام انجام تکالیف عادی
بازگشت به تکلیف بعد از پرت شدن حواس
توجه کردن به جزئیات و تکمیل کردن تکلیف
توجه کردن به گزینههای مختلف و نتایج آن قبل از فعالیت
حرکات اضافی،بیقراری و جیغ کشیدن
حرف زدن بیش از حد بدون این که شنونده بخواهد
کنترل رفتار پرخاشگرانه یا مخالفانه
طبق معیار تشخیصی،علائم بیش فعالی توسط دکتر بیش فعالی باید قبل از سن ۷ سالگی مشاهده شوند که اغلب تا سه سالگی میتوان علائم را مشاهده کرد. همچنین علائم بیش فعالی کودک باید حداقل در دو محیط ( 1- خانه 2- مدرسه 3- محیط دیگر) مشاهده شود.
این علائم در طول زندگی به مشکلات تحصیلی، اجتماعی و فعالیت های روزمره تبدیل می شوند. کودک بیش فعالی مشکلات شدیدی در زمینه های مدرسه، تعاملات اجتماعی، کشمکش برای تکمیل کردن تکالیف مدرسه یا خانه و مخالفت و درگیری با والدین و بزرگترها می تواند داشته باشد.
توجه: بیش فعالی ناشی از اختلالات ذهنی مانند اختلالات یادگیری، اختلالات رشدی، حواس پرتی و افسردگی نیست بلکه ممکن است با این اختلالات همراه باشد.
درمان علائم بیش فعالی- گفتار درمانی کودکان بیش فعال
روش های درمانی بیش فعالی با پشتوانه علمی قوی از درمان با داروهای محرک ( ریتالین،آدرال،دکسدرین) حمایت می کنند. این داروها در (80-70 ) موارد تأثیرگذار بوده است.
تحقیقات اخیر نشان داده است که استفاده از داروهای محرک ممکن است لکنت را افزایش دهد. در نتیجه زمانی که بیش فعالی همراه با لکنت زبان است روش غیر محرک های دارویی ( Strattera ) استفاده می شود. نتایج نشان میدهد که این روش در کنار گفتار درمانی کودکان بیش فعال میتواند لکنت را کاهش دهد.
هر چند روش غیر محرک های دارویی در کنترل کردن علائم اولیه بیش فعالی به اندازه روش محرک های دارویی نمیتواند تاثیر گذار باشد. والدین و درمانگران توجه داشته باشند که این گزارش ها بر اساس مطالعه تعداد محدودی نمونه است و هنوز نتیجه گیری راجع به روش های درمانی دارویی و غیردارویی و بسامد لکنت زبان مشکل است و باید تحقیقات علمی دقیقی انجام گیرد. والدین همواره این یافته ها را به درمانگران اطلاع میدهند و برای انتخاب روش درمانی مناسب تر جستجو می کنند.
ویژگی های گفتار و زبان افراد بیش فعال
تخمین زده شده است که ۴۵ درصد کودکان بیش فعال مشکلات گفتار و زبان مشابهی دارند. معمولاً مشکلات زیر را دارند:
مشکل در مهارت های اجتماعی، کاهش توانایی حل مسئله، مشکلات پردازش شنیداری، مشکل در استخراج جزئیات اطلاعات و سرگرم شدن با موضوعات خاص. بسیاری از اختلالات دیگر همراه با بیش فعالی هستند در توانایی سازماندهی فکر و باورهای شخص می توانند تاثیر چشمگیری داشته باشند. این اختلالات عبارتند از اختلالات حواس پرتی، افسردگی کلی، اختلالات سلوک و اختلالات یادگیری. اختلالات یادگیری در ۶۰ درصد افراد بیش فعال بروز می کند، بنابراین رویکرد درمانی باید علائم بیش فعالی را در محیطهای اجتماعی و مدرسه هدف قرار دهد.
لکنت زبان و بیش فعالی
اگر شیوع بیش فعالی در کودکان مدرسهای (6-3 ) باشد، شیوع بیش فعالی در کودکان مبتلا به لکنت زبان چقدر است؟شیوع بیش فعالی در کودکان مدرسهای مبتلا به لکنت زبان (26-4) است. بر طبق یافتههای بالینی مشکلات توجه به رفتارهای تکانشی بر بازده درمانی لکنت زبان تاثیر گذار هستند.
رهنمودهایی برای گفتار درمانی کودکان بیش فعال
با کمک کودک فعالیت های ساختار دار با یک برنامه منظم و سازمان بندی شده طراحی کنید. در حالی که کودک از برنامه آگاه است این موارد را در جلسه درمانی استفاده کنید.
با اهمیت دادن به علاقه مندی های کودک بیش فعال درمان را جذاب کنید.
دستورالعمل های ساده، واضح و روشن را انتخاب کنید. دستورالعمل ها را چند دفعه ارائه دهید و کودک بیش فعال باید قبل از این که پاسخ دهد آنها را تکرار کند. این کار موجب تقویت حافظه و افزایش یادگیری میشود.
برای کمک به درک کردن کودک از سرنخهای بینایی، مثال های عینی و یا نقاشی کشیدن استفاده کنید. برای مثال با لمس ناحیه گردن و لب ها می توانید نحوه جریان هوا و گفتار در مسیر تنفسی را به کودک بیاموزید.
از جایزه استفاده کنید و یک سیستم جایزه تعیین کنید که به وسیله آن کودک با انگیزه و علاقه مند باشد. کودکان مبتلا به بیش فعالی محیطهای مثبت و حمایتگر را دوست دارند.
مهارت های خود تنظیمی کودک و آگاهی از تاثیر رفتار بر تعاملات با دیگران را افزایش دهید. به توانایی ارزیابی صحیح کودک از گفتار خود در محیط های مختلف دقت کنید. سپس برای تغییر رفتارهای اشتباه مهارتهای حل مسئله را به کودک آموزش دهید.
مهارت های کلی ارتباطی را آموزش دهید. و الگودهی مهارت هایی مانند ارتباط چشمی، میزان صدا، سرعت و گوش دادن صحیح اعتماد به نفس کودک را افزایش دهید.
نتیجهگیری:
گفتاردرمانی یکی از روشهای موثر و غیردارویی برای کمک به کودکان مبتلا به بیشفعالی و نقص توجه (ADHD) است. این روش نه تنها به بهبود مهارتهای زبانی و ارتباطی کودکان کمک میکند، بلکه میتواند در افزایش تمرکز، کاهش رفتارهای تکانشی و تقویت تعاملات اجتماعی نیز موثر باشد. دکتر صابر، با سالها تجربه در زمینه درمان اختلالات عصبی-رشدی، از گفتاردرمانی به عنوان بخشی از برنامه درمانی جامع خود استفاده میکند. او تاکید دارد که گفتاردرمانی باید متناسب با نیازهای هر کودک طراحی شود تا بهترین نتایج حاصل گردد.
در این مقاله، به بررسی فواید گفتاردرمانی برای کودکان بیشفعال پرداخته شد. از جمله این فواید میتوان به بهبود مهارتهای کلامی، افزایش توانایی در بیان احساسات، تقویت تعاملات اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری اشاره کرد. دکتر صابر معتقد است که ترکیب گفتاردرمانی با سایر روشهای درمانی مانند بازی درمانی، رفتاردرمانی و تغییرات رژیم غذایی میتواند به بهبود کیفیت زندگی کودکان مبتلا به ADHD و خانوادههای آنها کمک کند.
1آیا گفتار درمانی میتواند به بهبود عملکرد تحصیلی کودکان بیشفعال کمک کند؟
بله، بهبود مهارتهای گفتاری و ارتباطی میتواند به طور مستقیم بر عملکرد تحصیلی کودک تأثیر بگذارد. کودکان با مهارتهای گفتاری بهتر میتوانند در کلاس درس مشارکت فعالتری داشته باشند و درک بهتری از مطالب آموزشی پیدا کنند.
2- آیا کودکان بیشفعال با تاخیر کلامی نیاز به درمانهای دیگری نیز دارند؟
در برخی موارد، کودکان بیشفعال با تاخیر کلامی ممکن است نیاز به درمانهای دیگری مانند کاردرمانی، رفتار درمانی یا دارو درمانی داشته باشند. این درمانها باید توسط متخصصان مربوطه تجویز و نظارت شوند.
تشخیص به موقع اختلالات یادگیری در کودکان خردسال یا تشخیص به موقع این مسئله که آنها در معرض اختلالات یادگیری هستند و مداخله ی زودرس فواید زیادی دارد. با جانبداری قانون ملی و ایالتی از تدارک خدمات اولیه برای کودکان دچار اختلالات یادگیری، مدارس به موسسه های آموزشی خدمات خود را در مورد این کودکان گسترش دادهاند. اختلال یادگیری کودکان در کلاس اول نمایان می شود و موجب مشکلاتی نظیر اضطراب در کودک می گردد. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در زمینه درمان اختلالات یادگیری در کودکان ابتدایی و تشخیص زودهنگام علائم اختلال یادگیری پیش از دبستان فعالیت می نماید. امکانات پیشرفته مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر نظیر اتاق تاریک، اتاق پرورش توانایی های شنیداری، بازی درمانی، بخش آموزش دبستان، سنسوری روم و… موجب گردیده این مرکز به یکی از مهم ترین مراکز درمان اختلال یادگیری تبدیل شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تشخیص اختلالات یادگیری کودکان پیش دبستانی
دوره اول کودکی برای همه کودکان سالهای سرنوشتساز است، اما برای کودکی که از نظر ذهنی، فیزیکی، رفتاری، رشدی و خصوصیات یادگیری انحراف هایی از هنجار دارد، این سال ها تعیین کننده تر و حساس تر است. یافتههای پژوهشی رشته های متعددی مشاهدات مربیان دوره اول کودکی را تاکید میکند و آن اینکه در سالهای اولیه زندگی زیربنای یادگیری در سراسر زندگی است. اگر در خلال این سالهای سرنوشتساز فرصتی برای رشد ذهنی و هیجانی کودکان فراهم نشود، زمان گرانبهای یادگیری برای همیشه از دست می رود.
کودکان از 6 سالگی، که به طور رسمی وارد مدرسه میشوند، آغاز به یاد گیری نمی کنند، در خلال 6 سال اول زندگی خود را با سرعت تمام یاد میگیرند و از لحظه تولد خواهان یادگیری مستمر و شدیدند. آنها باید تا زمانی که به سن مدرسه می رسند، در انواع زیادی از یادگیری ها مهارت کسب کنند. والدین و کسانی که با کودکان سرکار دارند باید فعالانه اقداماتی صورت دهند که موجب ارتقای یادگیری کودکان در خلال سال های پیش دبستانی شود، در غیر این صورت توانایی های ذهنی کودک شان در خلال این سالهای سرنوشتساز به رشد مطلوب نمی رسد. این کودکان مدرسه را با تاخیر آغاز می کنند، ممکن است هرگز نتواند عقب ماندگی خود را جبران کنند و ادامه تحصیل دهند یا از تمامی کوشش هایی که در مدرسه برای کمک به آنها انجام میشود استفاده کنند.
مزایای مداخله زودرس در اختلال یادگیری کودکان کلاس اول
گزارش های مربوط به برنامه های ویژه کودکان اختلال یادگیری یا کودکانی که در معرض چنین مشکلاتی هستند، امروزه شاید امیدبخش ترین داستانهای حاکی از موفقیت در آموزش باشند. فرضیه زیربنایی آموزش ویژه در دوره اول کودکی این است که مداخله زودرس در رشد و تحول کودک تغییرات مهم ایجاد میکند. اگر مشکلات کودک زود تشخیص داده شود، میتوان در حد وسیعی جلوی شکستهای تحصیلی را در کودکان کلاس اول گرفت یا میزان آن را کاهش داد.
برنامه های آموزش ویژه دوره اول کودکی، نخست خردسالانی را_از بدو تولد تا پنج سالگی_نیاز های ویژه ای دارند و احتمال دارد در یادگیری تحصیلی با مشکلاتی مواجه شوند شناسایی می کند و سپس برنامه مداخله فوری اولیه، جهت رفع مشکلات گفتاری اختلال یادگیری برای آنها تدارک می بیند. پژوهشها نشان میدهد که تشخیص به موقع و مداخله فشرده هم برای کودکان اختلال یادگیری ،هم برای خانواده های آنها و هم برای جامعه مزایایی در بر دارد.
مداخله زودرس به کودکان دچار ناتوانی کمک می کند. مداخله زودرس به رشد شناختی و اجتماعی سرعت میبخشد و مشکلات رفتاری را کاهش میدهد. با مداخله زودرس می توان بسیاری از عارضه ها را تخفیف داد، بر بعضی از اختلال ها تا حد وسیعی غلبه کرد و پارهای از مشکلات را تا چنان مهار نمود که کودک بتواند بهتر زندگی کند. با مداخله زودرس می توان از وقوع مشکلات ثانویه که با مشکل اصلی در هم می آمیزد، پیشگیری کرد.
مداخله زودرس برای خانواده کودک خردسالی که نیازهای خاص دارد، مفید است. در رویکرد مداخله خانواده محور، به کودک به منزله ی جزئی از نظام خانواده نگریسته می شود. زمانی که به والدین اختیار داده می شود تا بخش مکمل فرآیند مداخله باشند، خانواده به عنصری ضروری در فرآیند آموزش کودک و بهبود و تعامل های کودک_بزرگسال تبدیل میشود.
مداخله زودرس واجد مزایایی برای جامعه است. برنامه های مداخله زودرس با کاستن از تعداد کودکان نیازمند به خدمات آموزش ویژه در آینده پول هنگفتی را برای جامعه پس انداز میکند.
خلاصه این که مداخله زودرس در اختلال یادگیری مزایای زیر را در بر دارد:
هوش تعدادی از کودکان را افزایش میدهد.
در تمامی زمینههای رشد (جسمانی،شناختی،زبان و گفتار،روانی اجتماعی و خود یاری) پیشرفتهای چشمگیر ایجاد می کند.
از ناتوانی های ثانویه جلوگیری میکند.
تنش خانواده را کاهش می دهد.
وابستگی و موسسه زدگی را کاهش می دهد.
از نیاز به خدمات آموزش ویژه در سن مدرسه میکاهد.
در هزینه های بنیادی بهداشت و آموزش ملی و اجتماعی صرفه جویی می کند.
اختلال یادگیری در کودکان ابتدایی
گزارش موردی از کودک اختلال یادگیری:
در خلال برنامه گزینش کودکان پیش دبستانی در اختلال یادگیری مدرسه محلی ناحیه معلوم شد که لوریندا شدیداً در معرض خطر قرار دارد و باید ارزیابی بیشتری از او به عمل آید. لوریندا در آزمونهای مهارتهای گفتاری و نیز در مقیاس های اجتماعی عملکرد ضعیفی داشت. هنگام این آزمونها او ۳ سال و ۹ ماه داشت.
طی مصاحبه با مادر لوریندا اطلاعات بیشتری به دست شش هفته زودتر به دنیا آمده بود و موقع تولد نارس وشش هفته زودتر به دنیا آمده بود و موقع تولد نارس و وزنش از دو کیلو کمتر بود،همچنین مشکل تنفسی داشت. در خلال دو سال اول زندگی بارها سرما خورد و بین دو تا سه سالگی حداقل ۸ بار به عفونت های جدی گوش مبتلا شده بود. رشد حرکتی لوریندا طبیعی به نظر می رسید: او در همان سن برادران و خواهرانش نشسته بود،چهار دست و پا راه رفته بود و به راه افتاده بود. اما رشد زبانی او از آنها کندتر بود. اگرچه به نظر می رسید وقتی با او صحبت می کنند می فهمد،خودش نمی توانست خواسته هایش را بیان کند. تا ۲ سالگی کلمه بر زبان نیاورد حتی در هنگام این آزمونها نیز فقط از جمله های خیلی کوتاهی نظیر«به من پیتزا می خوام» یا «او را فنجان شکست» استفاده میکند. واژه ها را اغلب غلط به کار میبرد یا وقتی چیزی میخواهد فقط به آن اشاره می کند. هنوز نحسی می کند، که به نظر میرسد علت آن اختلال در گفتن نیازهایش باشد.
مادرش او را در مقایسه با کودکان دیگر کودکی « بیش فعال» او میداند که خانه را به هم میریزد، ظرف غذایش را میشکند و تمام اسباب بازیهایش را پخش و پلا میکند. او هرگز نمی نشیند، به جز مواقعی که تلویزیون تماشا می کند، که معمولاً فقط چند دقیقه طول می کشد. موقعی که لوریندا سه ساله شد، مادرش اقدام به ثبتنام در مهدکودکی کوچک کرد، اما بعد از چند روز مدیر مهد گفت که نمی تواند او را نگه دارد زیرا فوق العاده فزون کنش است. بدون هیچ دلیلی از بازی ها را از دست سایر کودکان می قاپد، همکلاسی هایش را کتک میزند یا چنگ میاندازد.
مادر لوریندا درباره متفاوت بودن لوریندا به شک افتاده بود، اما همه به او میگفتند که نگران نباشد. وقتی لوریندا بزرگتر شود رفتارش خوب میشود. مادرش از این که دخترش به برنامههای پیش دبستانی ویژه دعوت شده بود اظهار رضایت میکرد. حداقل، شخص دیگری هم مشکل لوریندا را تشخیص میدهد و برای کمک به او کار میکند. ساعاتی که لوریندا در مدرسه اصل مادرش برای اولین بار پس از تولد او نفس راحت می کشد، او در ضمن به دنبال این است که مدرسه در مورد اداره رفتار لوریندا در خانه به او کمک کند.
درصد کودکان اختلال یادگیری دریافت کننده خدمات
در حال حاضر بیش از 4 درصد کودکان پیش دبستانی ۳ تا ۵ ساله خدمات اولیه آموزش ویژه را در مدارس دریافت می کنند. درصد این کودکان در ایالت های گوناگون متفاوت است و از حداقل 1/3 درصد تا حداکثر 8/16 درصد می رسد. ۴۶ درصد این کودکان، 5 ساله، 34 درصد چهار ساله و 20 درصد 3 ساله هستند. حدود 3/1 خدمات آموزش ویژه نیز مربوط به نوزادان و نوپایان (از بدو تولد تا دو سالگی) و خانواده های آن ها ست.
نوزادان و کودکان نوپا: از بدو تولد تا دو سالگی
ارائه خدمات به کودکان و نوپاهای دچار ناتوانی اجباری نیست، اما کمک مالی به ایالات را از طریق کمک های ایالتی تصویب می کند. همکاری مالی برای توسعه و تکمیل برنامه مداخله زودرس که گسترده، جامع، هماهنگ، چند رشتهای، میان آموزشگاهی و نیز برای ارائه خدمات به نوزادان و کودکان نوپای دچار اختلال از بدو تولد تا دو سالگی و خانواده های آنها در نظر گرفته شده باشد. نظام خانواده برای رشد کودک بسیار حیاتی شمرده میشود. گروهها باید از برنامه خدمات انفرادی خانواده ( IFSP ) استفاده کنند، این برنامه به همان اندازه که برنامه هایی برای کودک دارد شامل برنامه هایی نیز برای خانواده هاست.
تعداد نوزادان و کودکان نوپای دچار اختلالی رو به افزایش است. با پیشرفت های اخیر در فناوری پزشکی نوزادانی که وزن شان هنگام تولد خیلی کم است یا دچار مشکلات اساسی تنفسی هستند، زنده می مانند. ممکن است کودکان مشکلات دیگری هم داشته باشند. به طور مثال، سالانه 375000 کودک که به نوعی در معرض دارو یا مواد مخدر بودهاند و نیز 2000 کودک مبتلا به ویروس ایدز ( HIV ) به دنیا می آیند. این کودکان ضعیف و شکننده معمولا به مراقبت های پزشکی تخصصی بسیار بالا نیاز دارند، آنها و خانواده هایشان معمولا به خدماتی نیاز دارند که از عهده متخصصان پزشکی برنمیآید. در بخش مراقبت ویژه نوزادان و در مراکز مراقبت کودک متخصصان اطفال و هماهنگ کنندگان خدمات به کودکان (یا مشاوران موردی)، اعضای اصلی گروه میان رشته ای هستند.
سوالات متداول:
1-آیا اختلال یادگیری با تنبلی فرق دارد؟
بله. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری معمولاً تلاش میکنند، اما مغزشان در پردازش اطلاعات دچار مشکل است.
2-اختلال یادگیری در دانشآموزان ابتدایی چیست؟
اختلال یادگیری نوعی ناتوانی عصبی است که باعث میشود کودک در یادگیری مهارتهایی مانند خواندن، نوشتن یا ریاضی با مشکل روبهرو شود، با وجود داشتن هوش طبیعی یا بالا.
برای توضیح این نکته که چگونه صبر را به کودک خود بیاموزیم باید چند نکته را در روانشناسی کودک خاطر نشان کنیم. در روانشناسی کودک برای انجام وظایف مشخص،ضروری است که اطلاعات دقیقی در اختیار کودک قرار دهیم و مدیریت زمان داشته باشیم. به این منظور لازم است کودک خود را با مفهوم قانون آشنا کنیم. کودک باید قوانین موجود در خانه را بشناسد و آنها را رعایت کند. تعداد قوانینی که در یک بازه زمانی به کودکان آموزش میدهیم، نباید خیلی زیاد باشد،به ویژه در ابتدا، آموزش را با تعداد قوانین محدودی شروع می کنیم و بعد از گذشت مدت زمانی، مثلا بین ۲۱ روز تا یک ماه که کودک رفتار مورد نظر ما را آموخت، قوانین دیگر را به قوانین قبلی اضافه می کنیم. بعد از اینکه کودک قوانین را کاملاً آموخت، دیگر نیازی به تقویت مداوم نیست. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در زمینه آموزش صبر به کودکان و مشاوره والدین فعالیت می نماید. روانشناس کودک به صورت تخصصی به والدین راهنمایی می کند که چگونه صبر را به کودک بیاموزیم و در جلسات رفتاردرمانی و بازی درمانی به صورت عملی آن را تمرین می کنند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
آموزش مدیریت زمان- آموزش صبر و تحمل به کودکان
در آموزش مدیریت زمان در روانشناسی کودک مثلاً به کودک میگوییم برای انجام تکالیف از ساعت ۳ تا ساعت ۶ و وقت داری ( مفهوم زمان را میتوان با چسباندن برچسب بر روی اعداد ساعت و تعیین بازه زمانی،به کودک آموخت. یادمان باشد در اوایل کار هر بار که قوانین از جانب کودک درست اجرا شدند، پاداش و تشویق را فراموش نکنیم.
در مورد قوانینی که تعیین میکنیم، گاهی می توانیم استثنا قائل شویم. به خصوص در مورد کودکان کوچک تر، میتوان با توجه به شرایط، زمان را کوتاهتر تعیین کرد. مثل شب قبل از تعطیلی، میتوانیم به کودک اجازه دهیم، دیر تر از همیشه بخوابد.
برای اینکه قوانین رسمیت بیشتری داشته باشند، می توانیم آنها را مکتوب کنیم، سپس آنها را به صورت یادداشت هایی در قسمت های مختلف خانه نصب کنیم. حتی اگر کودک خواندن و نوشتن نمی داند، این کار را می تواند مفید باشد. حتی می توانیم پیام خود را برای نقاشی کنیم. بچه ها معمولاً از اینکه یادداشت دریافت کنند، خوشحال میشود.
به کودک حق انتخاب محدود بدهیم
کودک میتواند تحت نظارت والدین، انتخاب هایی داشته باشد، اما نمیتواند به جای پدر و مادر تصمیم بگیرد. مثال: میخواهی در حمام با اردک بازی کنی یا با قایق؟
وقتی به فروشگاه رفتیم، می توانی چهارتا خوراکی انتخاب کنی!
وقتی به پارک رفتیم، میخواهی دوچرخه سواری کنی یا اسکیت بازی؟
چگونه « صبر کردن» را به کودک آموزش دهیم؟
آموزش صبر به کودکان، نقش مهمی در زندگی آینده آن ها دارد. آموختن صبر به کودک کمک می کند تا بتواند رسیدن به یک خواسته و یا لذت را به تعویق بیاندازد. بین سنین ۳ تا ۶ سالگی میتوان این موضوع را به کودک آموزش داد. باید به کودکان آموخت که با صبر، پاداش بهتری فرا می رسد. باید به آنان بیاموزیم که با صبر کردن، حق آنها مورد غفلت قرار نگرفته و ضایع نمی شود.
در دنیای امروز، انتظار کشیدن می تواند واقعاً سخت باشد – به خصوص وقتی بسیاری از چیزها فوراً اتفاق می افتند. اسباب بازی ها با فشار یک دکمه روشن می شوند و حرکت می کنند، و برنامه های مورد علاقه به محض این که روی صفحه ضربه می زنید، شروع می شوند. یادگیری انتظار کشیدن یک مهارت مهم است. صبر به کودکان کمک می کند تا احساسات بزرگ را مدیریت کنند، نوبت خود را با دوستان رعایت کنند، و حتی زمانی که چیزی دشوار به نظر می رسد، به تلاش ادامه دهند. این مانند یک ابرقدرت است که به آن ها کمک می کند قوی تر، مهربان تر و با اعتماد به نفس تر شوند. صبر چیزی فراتر از یک ویژگی ستودنی است – این یک مهارت اساسی است که بر توانایی کودک در تمرکز، حل مسئله و ایجاد روابط قوی تأثیر می گذارد. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که توانایی به تأخیر انداختن رضایت را توسعه می دهند، تمایل دارند عملکرد تحصیلی بهتری داشته باشند، تنظیم هیجانی قوی تری از خود نشان دهند و استقامت بیشتری در مواجهه با چالش ها از خود بروز دهند. در مقابل، عدم صبر می تواند منجر به نا امیدی، تکانشگری و مشکلات در تعاملات اجتماعی شود. کودکانی که با انتظار کشیدن مشکل دارند، ممکن است مکالمات را قطع کنند، به راحتی از انجام وظایف دست بکشند، یا در مواجهه با پاداش های تأخیری اضطراب بیشتری را تجربه کنند. پرورش صبر در کلاس درس، دانش آموزان را به تاب آوری برای غلبه بر چالش ها و ایجاد روابط معنا دار مجهز می کند. اگرچه برخی از کودکان ممکن است به طور طبیعی صبر بیشتری نسبت به دیگران از خود نشان دهند، اما در نهایت این یک مهارتی است که می توان آن را از طریق تمرین پرورش داد. یاد گیرندگان جوان هنوز در حال توسعه توانایی مدیریت احساسات و تنظیم تکانه های خود هستند. صبر عمیقاً با تنظیم هیجانی – توانایی تشخیص و مدیریت احساسات فرد – مرتبط است. وقتی کودکان یاد می گیرند قبل از واکنش مکث کنند، توانایی خود را در تفکر انتقادی، حل مسئله و پایداری در برابر چالش ها تقویت می کنند. بسیاری از کودکان با صبر مشکل دارند. بسیاری از بزرگسالان نیز همینطور! شما قطعاً در مسیر درستی برای آموزش صبر به فرزند تان هستید. این قطعاً یک فضیلت بسیار مهم برای توسعه است. در حالی که به فرزندتان صبر را آموزش می دهید، شاید توانایی شما برای صبور بودن نیز همزمان رشد کند!
از چه سنی می توانیم «صبر» را به کودک آموزش دهیم؟
از تولد تا 14 ماهگی: همه احتیاجات کودک را بلافاصله و آنی پاسخگو باشید، تا کودک احساس اطمینان و امنیت کند.
14 ماهگی تا 2 سالگی: نیازهای ضروری کودک باید بلافاصله تامین شود،اما نیازهای غیر ضروری او را میتوان چند ثانیه و یا چند دقیقه ای به تاخیر انداخت. البته بعد از گذشت زمان مورد نظر، حتما باید به قول داده شده عمل شود.
2 تا 3 سالگی: می توانیم در بیشتر موارد از کودک درخواست کنیم یکی دو دقیقه تحمل کرده و منتظر بماند. در ضمن با کودک صحبت میکنیم و به او اطمینان میدهیم که خواسته اش را برآورده می کنیم،جانم فقط انجام آن کمی طول می کشد.
از 3 سالگی به بعد: می توان برخی از نیازهای کودک را از ثانیه تا دقیقه،ساعت و حتی چند روز،بسته به ضروریت نیاز،با تاخیر در اجابت کرد.
آموزش صبر به کودکان:
کودکان بزرگتر را بهتر است گاهی به مکانهایی ببریم که نیازمند صبر و حوصله است. مانند موزه،نمایشگاه و …
ساعت و یا موبایلی را تنظیم کنید و از کودک بخواهید تا زمان اتمام کار و زنگ خوردن، در یک مکان مشخص بماند و آن محل را ترک نکند. همچنین می توانیم ساعت را برای مدت زمان کوتاهی تنظیم کنیم و با او قرار بگذاریم تا زمانی که زنگ ساعت به صدا در نیامده، صحبت نکند. کارهایی مانند کشیدن نقاشی،بازی با قطعات خانه سازی و… برای این منظور مناسبند. در مورد کودک سه ساله، می توانید مدت صبر را از ۴ دقیقه تا نهایت ۹ دقیقه در نظر بگیرید.
میتوانیم با کودک به مکان هایی برویم که باید در صفهای انتظار منتظر نوبت ماند، مانند: نانوایی، مترو، مطب دکتر و… در چنین موقعیتهایی، والدین نیز باید صبور باشند و با آرامش در انتظار نوبت خود بمانند. والدینی که در چنین مواقعی نق می زنند و آرامش خود را از دست میدهند، در واقع به کودک خود آموزش میدهند که انتظار کشیدن و صبور بودن کار خوبی نیست.
بعد از خوردن غذا بلافاصله میز یا سفره را ترک نکنید و کمی صبر کنید، با کودک صحبت کنید یا ماجرایی را برای او تعریف کنید. کودک نباید احساس کند که با صبر کردن پاداش خود را از دست میدهد، بلکه باید بفهمد که با صبر کردن پاداش بهتری به دست میآورد. این آموزش را باید در عمل به کودک داد.
بهترین راه برای آموزش «صبر» به کودک این است که خودتان صبور باشید. به یاد داشته باشید که فرزندانتان رفتارها و واکنش های شما را با دقت می بیند، اگر شما به صورت مکرر صبر و تحمل خود را از دست بدهید، در واقع یک رفتار منفی را تقویت می کنید. تنفس عمیق را تمرین کنید و در شرایط دشوار آرام باشید.
نکته: برخی از والدین عادت دارند در اکثر مواقع کودک خود را منتظر بگذارند. اگر قرار باشد کودک را همیشه در انتظار نگه داریم و یا مدت انتظارش بیش از حد طولانی باشد، در واقع آن شور و هیجان و لذتی را که در لحظه ی کشف چیزی به کودک دست میدهد از او می گیریم و ممکن است کودک دیگر اشتیاقی برای در میان گذاشتن آن موضوع با ما نداشته باشد.
منابع:
edutopia.org
connectedfamilies.org
سوالات متداول:
1.چطور صبر را در موقعیتهای واقعی تقویت کنیم؟ مثلاً در فروشگاه، بازی کنید که چه چیزی در انتظار است، یا در زمان پخت غذا، با هم شمارش کنید تا زمان گذر کند.
2.آیا آموزش صبر باعث کاهش اضطراب کودک میشود؟ بله. کودک یاد میگیرد تاخیر را نگرانکننده نداند و آرامتر وضعیت را تحمل کند. به مرور صبر بر اضطراب غلبه میکند.
یکی از مشکلات والدین کودکان اوتیسم و مربیان آنها یافتن مناسب ترین روش آموزش کودکان اوتیسم است که بتواند در عین سادگی بهترین نتیجه آموزشی را داشته باشد. از وظایف مهم مربیان کودکان اوتیسم آموزش والدین کودکان اوتیسم می باشد که در جلسات مشاوره با متخصصین کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم انجام می شود. نحوه صحیح آموزش مفاهیم به کودکان اوتیسم و بکارگیری راهکارهایی برای آموزش کودکان اوتیسم موجب پیشرفت روند درمان اوتیسم و تسریع در بهبودی می گردد. از این رو مرکز توانبخشی اوتیسم زیر نظر دکتر صابر برنامه های مدونی را در جهت آموزش مفاهیم، مهارت ها و نحوه ارتباط کودکان تهیه نموده است و توسط روانشناسان، مشاوران و رفتاردرمانان مرکز در جلسات درمانی تخصصی اجرا و آموزش میدهد.
1. آموزش کودکان اوتیسم انفرادی است، حتی اگر در گروه های کوچک دو با سه نفری حضور داشته باشند. توضیحات بیشتری در این ارتباط در ادامه این بخش ارائه شده است)
٢. به تصیه دکتر اوتیسم در مورد اختلالات طیف اوتیسم بیشتر یاد بگیرید و سعی کنید برنامه های آموزش کودکان اوتیسم خود را با توجه به تعاریف و طبقه بندی های نوین هماهنگ کنید.
3. عواملی را که باعث برانگیخته شدن فرد دارای اوتیسم می شود شناسایی کرده و از آنها پرهیز کنید. این علائم اغلب جنبه حسی دارند و به دلیل ناتوانی این افراد در پردازش حسی دقیق محرکها ایجاد می شوند.
۴ .در روش آموزش کودکان اوتیسم از قانون ده ثانيه ” پیروی کنید. این قانون توصیه می کند که بین هر دستورالعمل و با پیام آموزشی، مکثی ده ثانیه ای به عنوان فرصتی برای پردازش پیام دریافت شده لازم است.
۵ . از راهکارهای آموزش کودک اوتیسم می توان به نکات زیر اشاره کرد.کوتاه و ساده با فرد دارای اوتیسم صحبت کنید. دلیل این امر دشوار بودن پردازش دستورات شفاهی برای افراد دارای اوتیسم است. استفاده از روش هایی که پیام های شفاهی را به محرکهای عینی تبدیل می کنند توصیه می شود.
۶. به فرد بگویید چه کار کند نه اینکه چه کاری نکند”. حق انتخاب دادن به فرد و استفاده از گفتار مثبت در تمامی روش ها در اولویت قرار دارد .
حمایت بصری و علایق فرد در روش آموزش کودکان اوتیسم
حمایت های بصری را با کلام خود همراه کنید. این حمایت ها در گستره وسیعی قرار دارند و با استفاده از شی، واقعی آغاز می شود و به استفاده از نوشته می رسد.
علائق فرد را در مسیر صحیح مورد استفاده قرار دهید. یعنی به جای حذف رفتار سعی در جهت دهی و اصلاح آن در اولویت برنامه های آموزشی کودکان اوتیسم قرار دارد.
در هر محیطی سعی کنید مهارتی نو به فرد آموزش دهید، محدود نکردن برنامه های آموزشی کودکان اوتیسم به یک محیط و توسعه آن به محیط های گوناگون به فرد کمک می کند تا یافته های خود را تعمیم دهد.
فرد دارای اوتیسم نسبت به قواعد واکنش مثبت نشان می دهد، بنابراین بهتر است آموزش ها قاعده مند و دارای ساختار مشخص و یکسانی باشد.
فرد را برای حوادث زندگی آماده کنید (ناتوانی پیش بینی این افراد را مورد توجه قرار دهید ) تغییرات را از قبل به این افراد اطلاع دهید و آنان را به یکباره با تغییرات ایجاد شده در محیط، افراد و محتواهای آموزشی روبه رو نکنید.
نحوه سازگاری با تغییرات را به فرد آموزش دهید. این کار یکی از دشواری های آموزش افراد دارای اوتیسم است زیرا که قاعده مندی و میل به عدم تغییر از ویژگی های آنان است. برای افزایش توانایی سازگاری با تغییرات باید از ترکیب چند اصل قبلی استفاده کرد.
شی، مورد علاقه فرد دارای اوتیسم را همیشه در دسترس داشته باشید تا بتوان از آن در مواقع مناسب استفاده کرد و آرامش را به وی باز گرداند.
برنامه آموزش انفرادی کودک اوتیسم را به طور دوره ای مورد بررسی قرار دهید، و سعی کنید که از روش های آموزش کودکان اوتیسم مختلف را برای آموزش یک هدف استفاده کنید.