در ابتدای سال تحصیلی والدین با چالش های مختلفی روبه رو هستند. در این میان کودکان با نیاز های خاص مشکلات بیشتری را با مدرسه رفتن تجربه می کنند. محیط ناآشنای مدرسه، استفاده از سرویس بهداشتی یا تحمل صدای بلندگوی مدرسه برای کودکان با نیاز های خاص دشوار می باشد. کاردرمانان در این میان می توانند کمک بسزایی به کودک و والدین در بهبود شرایط و تطابق کودک ایفا نمایند. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در حیطه کاردرمانی حرکتی، کاردرمانی دست، کاردرمانی حسی، جهت بهبود مهارت های حرکتی و تطابق حسی کودکان و رفتاردرمانی ، بازی درمانی گروهی جهت بهبود ارتباط اجتماعی و آموزش صحیح نحوه ارتباط با دیگران ، درمان پرخاشگری یا گوشه گیری کودکان فعالیت می نماید. تجهیزات پیشرفته مرکز در کنار تجربه بالای درمانگران و مشاوره اصولی به والدین بهترین نتیجه درمانی را در کوتاه ترین زمان ممکن برای کودکان رقم می زند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
نمونه ای از مشکلات کودکان در مدرسه
-گابریل به مدرسه میرود
گابریل از این که صبحها بیدار شود و به مدرسه برود بیزار است. مادرش تلاش میکند او را به آرامی بیدار کند اما پس از مدتی کلنجار رفتن صبر خود را از دست میدهد. گابریل از اینکه صورتش خیس شود خوشش نمیآید، اما مادر او را مجبور میکند که صورتش را بشوید و دندانهای خود را با خمیردندان چندش آور نعنایی مسواک بزند. تنها بوی صبحانه حال او را بهم میزند، اما اندکی از کیک صبحانه میخورد. او به اتوبوس مدرسه میرود و گوشهای خود را میگیرد. او از خود میپرسد :چرا بچهها هر صبح فریاد میزنند؟ چرا راه اتوبوس انقدر پر چاله و برآمدگی است و چرا اتوبوس بوی گازولین میدهد؟ در نهایت، او همراه چند صد دانش آموز دیگر به مدرسه میرسد.در راهروی مدرسهی هرج و مرج صبحگاهی است. او بالاخره به کلاس درس خود میرسد. کودکان اسباببازی و لگوها را از قفسهها بیرون میآورند. گابریل یک کتاب مصور پیدا میکند و در گوشهای مینشیند. او به بالا نگاه میکند و معلم را میبیند که فعالیت روزانه را آماده میکند که نقاشی است. او آهی میکشد. قرار است امروز یک روز طولانی دیگر در پیش دبستانی باشد.
-زمان نهار جسی
جسی روز خیلی خوبی را در مدرسه میگذراند. او امتحانهای ریاضی و ادبیات خود را خیلی خوب داده است. او هنگام ظهر بسیار گرسنه است اما برای همکلاسی هایش صبر میکند تا اول غذایشان را بگیرند. خیلی سخت است که سینی کافه تریا را که پر از غذا است را متعادل نگه دارد. اما حداقل یاد گرفته است که کتابی روی صندلی نزدیک به صف غذا بگذارد تا مجبور نباشد با سینی مسافت طولانی را طی کند. او به سرعت غذای خود را قورت میدهد تا بتواند برای زنگ استراحت آماده باشد. در حالی که بچههای کلاس او به بیرون میروند، یکی از هم کلاسیهایش دوباره او را جسی شلخته صدا میزند. او به دستشویی میدود و میبیند که صورتش پر از خرده نان است، او متوجه میشود که پیراهنش را دوباره برعکس پوشیده. او با خود میگوید: خدایا، اصلا چه کسی اهمیت میدهد؟ و از خود میپرسد که آیا پسرهای دیگر امروز او را در بازی بسکتبال راه میدهند یا نه.
-کلاس تربیت بدنی پیت
پیت با خود فکر میکند: خدارا شکر، حداقل میتوانم از این صندلی سخت بیرون بروم و در کلاس تربیت بدنی حرکت کنم. کی میدانست دبیرستان تا این قدر نشستن و نوشتن دارد؟ اما معلم تربیت بدنی امسال یک مشکل خواهد شد. او خیلی سختگیر است. همان لحظه که پیت وارد باشگاه میشود، باید بنشیند و ساکت باشد. واقعا که! سپس معلم شروع میکند به حرفهای بیهوده زدن و آن زمین چوبی برای نشستن خیلی سفت است و آنجا طنابهای خیلی جالبی برای بالا رفتن وجود دارد. او خیلی میل دارد بلند شود و خود را کشش دهد. خداوندا! توپهای جدید آوردهاند. معلم تربیت بدنی به او میگوید که باز روی زمین بنشیند. و معلم به حرف زدن ادامه میدهد. پیت باز هم میایستد. کمر او درد میکند و معلم او را به دفتر مدیر میفرستد. منصفانه نیست!
راه حلهای کاردرمانی برای مدرسه رفتن کودکان
اگر کودک یا نوجوان در مدرسه کاردرمانی دریافت میکنند، باید توسط کاردرمان مشاهده و برای پیشرفت در هر زمینه یاری شود. اگر کودکی در خارج مدرسه با یک کاردرمان کار میکند، باید در وظایف متفاوت مدرسه یاری شود. بقیه این بخش به متخصص کمک میکند بسیاری از مشکلات پروسهی حسی شایع در مدرسه و راه حل آنها را درک کند.
راهکارهای مدرسه
بسیاری از مدارس زمانهای برنامه ریزی شده برای سرویسهای رفت و برگشت دارند تا از هرج و مرج ناشی از رسیدن کودکان به مدرسه و هنگام رفتن به خانه بکاهند. این میتواند لطف بزرگی برای دانش آموزی باشد که در بین حرکات شلوغ و پر سر و صدای گروه های بزرگ ادمها غرق میشود.
اگر ممکن باشد، مدرسه میتواند برای یک کودک حساس طوری برنامه ریزی کند که چند دقیقه قبل از بقیه به مدرسه برسد تا بتواند به راحتی به کلاسش برود و به درستی آماده شود. گزینه ی دیگر، این است که دانش آموز به یک مکان خاص مانند دفتر یا اتاق درمانگر برده شود تا بقیه کودکان در کلاسها قرار گیرند.
دیگر گزینه هایی که با والدین بحث میشوند شامل فراهم کردن رژیم حسی برای دانش آموز قبل از مدرسه و همینطور محافظت گوش و یک برنامه ی عملکردی است.
فعالیتهای رژیم حسی قبل از مدرسه میتواند شامل یک ماساژ سفت یا بغل کردن های محکم در حالی که کودک هنوز در تخت است، پخش موسیقی مورد علاقه به عنوان نظم بیدار شدن، پریدن روی یک تختهی پرش کوچک، چرخیدن روی یک صفحه ، از پلهها رفتن بجای استفاده از آسانسور، با دیگر فعالیتهای حرکتی که به بیدار شدن بدن و ذهن کمک میکنند و شروع خوبی برای یک روز خوب در مدرسه ایجاد میکنند باشد.
کربوهیدرات برای صبحانه، مخصوصاً کربوهیدراتهای شکردار، از ارزش تغذیهای پایینی برخوردار هستند. حتی تبلیغاتهای تلوزیونی نیز اعلام میکنند که غلات صبحانهای تنها بخشی از یک صبحانهی دارای ارزش غذایی هستند. یک کاسه از غلات صبحانه با شیر به کودک انرژی فوری میدهد، اما برای او ارزش غذایی کافی برای نگه داشتن کودک در طی صبح نمیدهد. نوعی پروتئین برای تغذیهی دستگاه عصبی قبل از مدرسه برای کودک مفید است. لازم نیست صبحانهی سنتی باشد. اگر کودک از ناگت مرغ با پنیر خوشش میآید ، خوب است. یک آبمیوه ی صاف شده ، شاید هم با کمی پودر جو اضافه شده، یک نوشیدنی فوق العادهی صبحانه است.
هنگام سوار شدن در اتوبوس مدرسه، مترو یا وارد شدن به راه روی شلوغ مدرسه هنگام رسیدن همه، کودک میتواند از محافظهای گوش کاهش دهنده ی صدا استفاده کند؛ مانند محافظه ای شنوایی که شبيه هدفون هستند و از ورود صدا با پوشاندن خارج کانال گوش جلوگیری میکنند؛ یا گوشگیرهای سادهی کاهش دهنده ی صدا که از داروخانهها یا آنلاین تهیه میشوند. کودک میتواند در خانه یا در راه مدرسه یا خانه از طریق هدفون به موسیقی مورد علاقه ی خود گوش دهد. کودک میتواند با نگه داشتن عروسک دستی مورد علاقه یا وسیله ی دیگری مثل توپ فشاری قادر به خود-تنظیمی باشد. همینطور پوشیدن جليقه ی وزندار میتواند در این زمانها نظم دهنده و آرامش بخش بانشد.
برای درمان لجبازی کودکان از مشاوره رایگان ما کمک بگیرید.
سوالات متداول:
1-چگونه تفاوت بین لجبازی معمولی و مدرسه هراسی (School Phobia) را تشخیص دهیم؟
لجبازی موقت است و با قاطعیت والدین بهبود مییابد، اما در مدرسههراسی کودک نشانههای وحشتزدگی (لرزش، تنفس سریع، گریههای کنترلنشده) نشان میدهد و غیبتها بیش از ۲ هفته طول میکشند. امتناع از خوابیدن در اتاق جداگانه نیز نشانهای هشداردهنده است.
2-نقش والدین در درمان مدرسه نرفتن کودکان چگونه باید باشد؟
والدین باید از “تسلیم شدن در برابر گریه” یا “تهدید/تنبیه شدید” پرهیز کنند. حفظ آرامش، همکاری با تیم درمان، ایجاد روال ثابت صبحگاهی و استفاده از سیستم پاداش غیرمادی (مثل پارک پس از مدرسه) موثرترین راهکارها هستند.
مرکز تخصص توانبخشی اوتیسم در حیطه گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید از دیگر خدمات مرکز بازی درمانی اوتیسم دکتر صابر و رفتاردرمانی اوتیسم می باشد که توسط متخصصین مجرب مرکز ارائه می گردد. بازی درمانی گروهی در کنار بازی های حسی، درکی و شناختی موجب تسریع روند درمان کودکان اوتیسم می گردد. بخش تخصصی بازی درمانی مرکز اوتیسم با استفاده از ابزارهای ویژه ای نظیر سویچ صوتی، پگ بورد نوری، تخته وایت برد نوری و تخته تعادل مکانیکی اوتیسم و بازی های گروهی به درمان اختلالات حسی و رفتاری کودکان اوتیسم کمک می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
بازی های گروهی
گروههای بازی یکپارچه، به کودکان اوتیسم امکان مشارکت در بازی با همسالان عادی در حال رشد تواناتر در محیط طبیعی مثل خانه، مدرسه، بخشهای تفریحی یا پارکهای مجاور را ارائه میکند. هر گروه شامل سه تا پنج کودکی است که مهارتهای اجتماعی شان پیشرفت کرده است (خواهر یا برادر یا همسالان) و بازیکنانی که تجربه دارند. و کودکان اوتیسمی که بازیکن تازه هستند. کودکان اوتیسم در بازی گروه ی کوچک سازماندهی شده درباره یک بازی با فعالیت مشارکت میکنند که با سطح رشدی شان مطابقت دارد و توسط بزرگسالی نظارت میشود.اوتیسم و بازی گروهی- بازی درمانی اوتیسم
(متخصص یا والدین) که آموزش دیده اند تا بازیهای متقابل با همسالان را بسازند؛ این تعاملات ناخواسته هستند و روی کودک اوتیسمی تأکید دارند. افرادی با خصوصیات رشدی یکسان هماهنگ میشوند و بعد آنها باهم جفتی یا گروهی قرار میگیرند تا به یادگیری همدیگر کمک کنند، که این کار منجر به رشد تعلق خاطر خیلی قوی میشود.
مدل گروههای بازی یکپارچه براساس تئوری فرهنگی اجتماعی و بر اساس اصول “راهنمایی مشاركت” است. کودکان فعالانه با راهنمایی، تأیید و دعوت همسالانشان شرکت میکنند که با توجه به شرایط مهارتهایشان و وضعیت اجتماعی فرق دارند. تغییرات رشدی در ابتدا در زمینه تعاملات اجتماعی با بزرگسالان و همسالان تواناتر دیگر اظهار شده است، که میتوانند کمکشان را برای تسهیل و آموزش بازیکنان تازه کار و بی تجربه تر سازگار کنند. مسلماً کودکان اتیستیک به امور عادی و ساختاری خوب پاسخ میدهند، این گروه بطور منظم دو یا سه دفعه در هفته به مدت ۳۰ دقیقه تا یک ساعت تشکیل میشود. برنامههای بصری فردی یا روزانه وجود دارد که به بازیکنان کمک میکند تا جلسه بعدی بازی را پیش بینی کنند. آدابی باید برای شروع و اتمام هر جلسه برای نمونه یک خلاصه یا برنامه کوتاه از رویدادها یا آهنگ وجود داشته باشد. اسباب بازیها و فضا باید به روشی سازماندهی شوند که قابل دسترس و قابل دید باشند و طبق فعالیتها یا عناوین طبقه بندی شوند. برای سازماندهی و تعریف فعالیتها که توسط گروه انجام خواهد شد، ابتدا بزرگسالان باید مهارتهای کودک اتیستیک را به تنهایی یا با بچههای دیگر ارزیابی کنند.
استراتژیهایی که برای راهنمایی بازی بکار گرفته میشود از آشنایی (مشاهده همسالان و فعالیتها) تا معکوس کردن (تقلید فعالیتهای همسالان) ، بازی موازی (بازی بعد از کودک دیگر با استفاده از همان فضا و مواد مشابه) و در نهایت تا توجه مشترک (اشتراک گذاری و نوبت در فعالیت)، فعالیت مشترک و بازی ایفای نقش متغیر هستند.
ولفبرگ و شولر (۱۹۹۹) تاثیر این مدل روی ابعاد شناختی و اجتماعی بازی سه کودک اوتیسم را ارزیابی کردند. آنها کاهشی در بازی کلیشه ای و انفرادی و افزایش در بازی دوتائی را مشخص کردند. تغییرات مثبت در نگرشها، عقاید و اطلاعات همسالان عادی در حال رشد در نتیجه مشارکت شان در یک گروه بازی یکپارچه مشاهده شد. در ابتدا، آنها خودشان را به عنوان کمک کننده ای بررسی کردند که با کودکان با نیازهای آموزشی ویژه کار میکنند، در حالی که بعد آنها لذت از نقش شان را شروع کردند. آنها روابط دو سویه و متعادل تری و دوستیهایی را گسترش دادند که در مدرسه، خانه و در جامعه بسط پیدا کرد. بوچر و لویس (۱۹۹۰)، چارمن و بارون کوهن (۱۹۹۷) و جارولد و همکاران (۱۹۹۶) گزارش کردند که کودکان اتیستیک میتوانند در بازی سمبلیک مشارکت و آن را درک کنند وقتی به آنها زیر ساختهای حمایتی اضافی داده میشود؛ اما وقتی این حمایت از محیط برداشته میشود آیا آنها میتوانند مهارتهای کسب کرده و عملکردها را بطور مؤثر تعمیم دهند؟ اگر اینطور نیست، پس کودکان به طور اساسی مستقل نیستند و آنها یاد نگرفته اند بازی کنند و از بازی لذت ببرند. همچنین باید خاطر نشان کرد که اصول این اقدام درمانی با TEACCH سازگاری دارد.
بازی درمانی اوتیسم
همه اقدامات درمانی که اینجا ارائه شده برای مدتی اجرا شده و تا حدودی رضایت بخش آزمایش شده است. در بعضی موارد، اقدام درمانی به صورت رسمی ارزیابی شده است و نویسندگان به صورت گسترده به منافع شان، همچنین به محدودیتهایشان اشاره کرده اند. اقدامات درمانی براساس بازی کاملاً جذاب، موفق و امیدبخش هستند، اما آنها گسترده و بکار گرفته نمیشوند. همچنین شما باید بررسی کنید تا چه حدودی منفعت شان میتواند تعمیم داده شود و به تغییر در کودک یا اصلاح در محیط نسبت داده میشود. برای این-که بتوانید به این سوالات پاسخ دهید، باید در نظر داشته باشید که:
1. شما باید بازی که نقش آموزشی دارد را درک کنید و فقط نباید بهانه ای باشد که استراحت کند یا به کودکی راهی برای وقت گذارنی بدهد.
2. باید یک هدف هر دفعه برای هر فعالیت تنظیم کنید و کودک باید تبحر داشته باشد.
3. نباید از بازی کودکان اتیستیک با عملکرد پایین با کودکان لال مستثنی باشد.
4. در ابتدا، حداقل باید سعی کنید تا علایق کودک را در نظر بگیرید.
5. باید بازی اجتماعی، تقلیدی و نمایشی را گسترش دهید.
6. باید به کودک آموزش دهید چگونه با عروسک و عروسک نمایشی بازی کند.
7. باید به کودک آموزش دهید چگونه از دستوری پیروی کند، ارکان جدید را به تدریج اضافه کند و در نهایت دستور خودش را بسازد.
8. باید به تدریج افراد بیشتری را به بازی دعوت کند (ترجیحاً خواهر یا برادر یا همسالان)، که قبلاً آموزش دیده اند چگونه به کودک اوتیسمی نزدیک شوند و چه انتظاری از او داشته باشند (لطفا به خاطر داشته باشید همانطور که رویرز (۱۹۹۶)، نشان داد با توجه به تعمیم پذیری موفق تر خواهد بود اگر همسالان بیشتر کمک شوند تا آموزش ببینند).
9. باید مطمئن باشید که کودک میتواند خلاقانه خودش بازی کند و بازی اش را به اشیا، افراد و محیط دیگر تعمیم دهد.
اقدامات درمانی که بازی اجتماعی را تعلیم میدهند اینجا آنالیز شده اند و تنها بازی نیستند، اما تعداد کمی هستند که مطالعه شده اند. یک مشاهده کلی این است که تنها مهارتی که به نظر میرسد رشد داشته است مهارت تعامل اجتماعی است و زبان یا اصول پایه ارتباطات رشد نداشته است. درک این که بازی باید در همه برنامههای اموزشی یا درمانی شرکت داشته باشد مهمترین قسمت است و به عنوان یک فعالیت ساده که چیزی ارائه نمیدهد بررسی نشود. خیلی از درمانگران بازی را بکار میبرند تا فقط کودک را سرگرم کنند در حالی که استراحت میکنند یا مواد برای کار بعدی شان را آماده میکنند. بازی کودکان اتیستیک نباید به تکرار کلیشه ی محدود باشد، اما باید یک فرصت پرفایده برای یادگیری و اجتماعی شدن باشد.
گفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی در زمینه بهبود گفتار و زبان کودکان فعالیت می نماید. حیطه های مختلف گفتاردرمانی کودکان موجب گسترش تکنیک های درمانی در این رشته گردیده است. کودکان با مشکلات گفتار نظیر اختلالات تلفظی، مشکلات بلع، لکنت زبان ، تاخیر کلامی و… می توانند از خدمات گفتاردرمانی بهرمند شوند. هر کودک به صورت طبیعی یک رشد گفتاری را طی می کند. در مسیر رشد کلامی کودکان ممکن است به دلایل مختلفی اختلال ایجاد گردد. بهبود مهارت های گفتای کودکان نیازمند تکنیک های گفتاردرمانی می باشد که باید توسط یک گفتاردرمان مجرب در حیطه کودکان انجام گیرد. نحوه ارتباط با کودک، تون صدا و شیوه اجرای تکنیک های درمانی برای کودکان بسیار حائز اهمیت می باشد. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه گفتاردمانی کودکان فعالیت می نماید. تجهیزات پیشرفته مرکز نظیر سویچ صوتی، اتاق شنیداری و… در کنار تجربه بالای گفتاردرمانان موجب گردیده بهترین نتیجه درمانی را در کوتاه ترین زمان ممکن حاصل نماییم. گفتاردرمانی در منزل از دیگر خدمات این مرکز می باشد که روند بهبود گفتار کودکان را تسریع می بخشد. والدین می توانند در کنار درمانگر در محیط منزل در روند درمان کودک شریک بوده و کودکان در محیط آشنای خانه با اضطراب کمتری در جلسات درمانی مشارکت می نمایند.
نکات قابل توجه در گفتاردرمانی کودکان چیست
ظاهراً، ویژگیهای شخصیتی گفتاردرمان ها همانند ویژگیهای شخصیتی سایر افراد جامعه است: برخی گفتاردرمان ها پرجنب و جوش، فعال، و علاقمند هستند، درحالی که برخی دیگر آرام، ساکت و از نظر عواطف و احساسات محتاط هستند. عواطف و احساسات عبارت است از احساسات ، عواطف، و خلق و خوی وابسته به یک اندیشه. اگرچه برخی از گفتاردرمانان ذاتاً شخصیت فعال و پرجنب و جوشی دارند، ولی هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که از قبل بگوییم، شخصیت فعال و پر و جنب جوش گفتاردرمان در تعاملات بین فردی ضروری برای درمان گفتار و زبان هم به همانگونه است. عشق و علاقه عبارت است از نوعی برانگیختگی قوی یا احساس برای چیزی: یک شور و اشتیاق یا یک شور و شوق برای چیزی. عشق و علاقه غالباً در حرکات بدنی، تغییراتی در بلندی و زیر و بمی صدا، و یا ویژگیهای کلی تحرک و نشاط تجلی پیدا میکند. وبستر (۱۹۹۶) تحرک و نشاط را به عنوان حالتی تعریف کرده است که، با شور و نشاط، جنب و جوش، شور و اشتیاق، و شور و حرارت ارتباط دارد. برخی از گفتاردرمان ها اذعان میکنند که آنها به نشان دادن عشق و علاقه ی توصیه شده برای کار با بیماران کم سن و سال علاقه ای ندارند، گرچه برخی از همین گفتاردرمانها خودشان را به عنوان افراد آکنده از شور و اشتیاق توصیف میکنند. بنابراین ، سرپرستان بالینی باید دانشجویان گفتاردرمان را از نظر کفایت ابراز عشق و علاقه و نشاط و تحرک برای تأثیر درمان گفتار و زبان، مورد بررسی قرار دهند. چنانچه این سطح از عشق و علاقه در دانشجویان وجود نداشته باشد، باید به آنها آموزش داده شود. این همان جایی است که مفهوم زمان اجرا اهمیت پیدا میکند.
گفتاردرمانی کودکان در منزل نیازمند استفاده از تکنیک های مختلفی نظیر بازی درمانی و رفتاردرمانی در کنار تکنیک های گفتاردرمانی می باشد. نحوه ارتباط با کودک و ایجاد علاقه و نشاط در کودکان در روند درمان بسیار موثر است.
زمان اجرا ، به عنوان مفهومی به کار گرفته شده است تا به گفتاردرمانهای کودک کمک کند که معنای درمانی را که برای بیماران تدارک میبینند، بدانند. اهمیت درمان مقدم بر میل و سلیقه ی شخصی گفتاردرمانها برای ابراز عواطف، احساسات، و عشق و علاقه است. اگرچه نه تنها ویژگی شخصیتی – یا حتی میل و سلیقه به عنوان یک ویژگی شخصیتی فردی – شور، نشاط، ایفای نقش، بلکه از این که بگذریم، ایجاد تغییراتی در بلندی و زیر و بمی صدا، ورای حالت طبیعی، ممکن است برای گفتاردرمانان ضروری باشد تا سطحی از شور و اشتیاق را به بیمار نشان دهند که بیمار را به اندازه ی کافی به درمان علاقمند كند و در او انگیزه ایجاد نماید تا در تمامی جنبه های درمان به نحو شایسته ای کار کند. پژوهشگران متعددی پی بردهاند که، دانشجویان با افزایش توجه و پویایی کار، گفتار سرشار از نیرو، گفتار شاد و سرزنده، ایجاد تغییرات گسترده در دامنه ی زیر و بمی صدا، و افزایش بلندی و زیر و بمی صدا، واکنش نشان دادند.
این قبیل ویژگی های صدا یعنی : پویایی، گفتار شاد و سرزنده، گستردگی دامنه ی زیر و بمی، و بالا بودن بلندی و زیر و بمی صدا، که به عنوان سبکهای صدا توصیف میشوند، توسط آموزگاران متبحر به کار گرفته شد، و دانش آموزان آنها ۱۶٪ بیش از دانش آموزانی که آموزگاران آنها عواطف و احساسات را در گفتار خود کاهش داده بودند، به پرسشهای درس علوم پاسخ دادند. ریس لند ، شفرد (۲۰۰۰) پی بردند، وقتی که مادر نوزاد ارتفاع صدای خود را بالا میبرد ، نوزاد به مادر خود زل میزد. ۷۷٪ کودکان ۱۰-۷ ساله، بلندی صدای خود را با بلندی صدای گویندگان شاد و خوشحال هماهنگ میکردند، یعنی هرچه بلندی صدای گویندهی شاد و خوشحال بالا میرفت، کودکان هم در واکنش، بلندی صدای خود را بالا میبردند، و هر چه بلندی صدای گوینده کاهش پیدا میکرد، کودکان هم در واكنش، بلندی صدای خود را کاهش میدادند. این بررسی ها گویای این هستند که، شور و اشتیاق، که با دخل و تصرف در بلندی صدا و زیر و بمی آن نشان داده میشود، روی توجه کودکان کم سن و سال ، مشارکت آنان در آموزش، و تمرکز روی گوینده، تأثیر مثبت دارد. با وجود این، محدوده ی سنی تعمیم این تأثیرات معلوم نیست.
برای مثال، بیشتر پژوهشهای مربوط به تأثیر زیر و بمی صدا، تحرک و نشاط، و دخل و تصرف در بلندی صدا، روی کودکان ۱۰ ساله و کم سن و سالتر انجام شده بود. بنابراین، مطمئن نیستیم که آیا صدای آكنده از شور و اشتیاق روی کودکان سنین بالاتر و افراد بزرگسال هم تأثیر دارد یا نه. از این رو، گفتاردرمانان باید از نظر بالینی قضاوت کند که ، متناسب با سن، سطح عملکرد، و هدفهای درمان، برای هر بیمار به چه مقدار شور و اشتیاق نیاز داریم.
برای این که نوزادان برقراری ارتباط اجتماعی با مادرشان را درک کنند، احساسات و عواطف غیرکلامی مهم میباشند. در واقع امر، پژوهشگران متعددی پی بردند که متناسب با حالت چهره ی فرد بزرگسال، نوزادان محرک را خوشایند یا ناخوشایند تلقی میکنند. به همین قیاس، برای گفتاردرمانها ، برقراری ارتباط غیرکلامی، نظیر برقراری ارتباط چشمی، حالت چهره ،زبان بدنی، و حتی احساس صمیمیت و نزدیکی با بیمار، از عوامل مهم برقراری ارتباط با شور و اشتیاق و تحرک و نشاط در خلال درمان گفتار و زبان به حساب میآیند. برای مثال، یکی از نشانه های شایع ابراز شور و هیجان و عشق و علاقهی غیرکلامی، دست تکان دادن است.
گفتاردرمانها را تشویق میکنیم تا در تدارک برنامه ی درمان گفتار و زبان، هم روی دخل و تصرف و کنترل محرکهای کلامی (زیر و بمی صدا و بلندی آن) و هم غیرکلامی(حالت چهره) کار کنند.
توانایی نشستن در کودکان موجب تغییر نقطه نگاه انان و رشد مهارت های چشم و دست همچنین مهارت های ذهنی کودکان می گردد. به صورت طبیعی یک کودک در سنین 6 تا 7 ماهگی می آموزد که با کمک بنشیند. بیشتر کودکان در سن 8 تا 9 ماهگی می توانند چند دقیقه بدون کمک و تکیه بنشینند. تاخیر در روند رشد کودک به هر دلیلی باید به سرعت مورد بررسی قرار گرفته و در صورت نیاز درمان های لازم در اولین فرصت آغاز گردد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی جسمی در منزل و ذهنی در کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. تیم حرفه ای کاردرمانی جسمی مرکز بالغ بر 32 نفر با تجربه بالا در حیطه کودکان و استفاده از ابزار های پیشرفته به تسریع روند رشدی کودکان کمک می گردد. کاردرمانی جسمی و ذهنی در منزل از دیگر خدمات مرکز می باشد که موجب تسریع روند درمان در کودکان می گردد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تقویت عضلات سر و گردن در کودکان موجب بهبود کنترل سر و آمادگی کودک برای نشستن گردد. تقویت عضلات لگن و تنه همچنین در دستیابی کودک به وضعیت نشته موثر می باشد. یکی از وضعیت های مهم در تقویت عضلات سر و گردن همچنین دست ها پوزیشن دمر می باشد که کودک را وادار می کند سر را ار زمین بلند کرده و نگه دارد.
چرا برخی نوزادان دیر مینشینند؟
نشستن نوزاد یکی از مهمترین مراحل رشدی است که معمولاً بین ۶ تا ۹ ماهگی اتفاق میافتد. با این حال، برخی نوزادان با تأخیر در این مهارت مواجه میشوند. علتهای احتمالی این تأخیر ممکن است شامل ضعف عضلات تنه، مشکلات عصبی-عضلانی مانند هیپوتونی، مشکلات بینایی یا شنوایی، زایمان زودرس، و کمتحرکی نوزاد به دلیل خواب زیاد یا استفاده زیاد از کریر و کالسکه باشد. گاهی هم این تأخیر هیچ علت جدی ندارد و فقط روند رشد نوزاد کندتر است. آگاهی از این دلایل کمک میکند والدین نگرانیهای غیرضروری نداشته باشند و در صورت لزوم، سریعتر به متخصص کاردرمانی مراجعه کنند. ارزیابی بهموقع، از بروز مشکلات حرکتی یا اسکلتی بعدی جلوگیری میکند.
نکاتی در مورد کاردرمانی نشستن کودکان و نوزادان
کاردرمانی نقش کلیدی در توانبخشی نوزادانی دارد که در نشستن تأخیر دارند. در این روش، کاردرمانگر با ارزیابی دقیق وضعیت عضلات، تعادل، و الگوهای حرکتی کودک، تمریناتی هدفمند طراحی میکند. این تمرینها شامل تقویت عضلات مرکزی، تحریک حس عمقی (پروپریوسپشن)، بهبود هماهنگی حرکتی، و تقویت تعادل نشسته است. جلسات کاردرمانی معمولاً به صورت بازیمحور انجام میشود تا کودک بدون مقاومت، با تمرینها همراه شود. تکنیکهای خاصی مانند استفاده از توپ درمانی، قرارگیری در وضعیتهای نشسته ایمن، و تحریک حرکات فعال نوزاد نیز در روند درمان استفاده میشود. با تداوم جلسات و همکاری والدین، بسیاری از نوزادان به سطح رشدی مناسب بازمیگردند.
در جلسات کاردرمانی، تمرکز ویژهای بر بهبود حس عمقی و تعادل صورت میگیرد. تمرینهایی مثل نشستن روی توپ درمانی، قرار گرفتن در موقعیتهای ناپایدار کنترلشده، و بازیهای حس عمقی مثل لمس اشیای مختلف یا ضربههای آرام به بدن کودک، باعث تحریک عصبهای عمقی و بهبود پاسخدهی عضلات میشود. همچنین تمرین با استفاده از اسباببازیهای خاص که نیاز به کنترل تنه و تعادل دارند، کمک میکند کودک بهتدریج توانایی نشستن پایدار را کسب کند.
کاردرمانی کودکان در زمینه کاردرمانی جسمی و کاردرمانی ذهنی ، ماساژ درمانی و کاردرمانی حسی به کودکان و نوزادان در جهت تسریع روند رشد نوزادان و بهبود تون عضلانی و تقویت عضلات ، نشستن نوزاد و راه افتادن کودک فعالیت می نماید.
برای استفاده مطلوب از دست حین نشستن، صندلی باید حمایت خوبی برای شانه، لگن و ران ایجاد کند.
صندلی یا میزهایی که fit کودک هستند باعث ایجاد ثبات پروگزیمال شده و از این طریق مهارتهای دستکاری کودک مطلوبتر میشود: زیرا پروگزیمال ثبات دارد و تمام تمرکز کودک بر دیستال مهارتهای دستکاری میرود.
در صورتی که حین نشستن تنهی کودک ۰-۱۵ درجه به جلو خم شود: اندام فوقانی مطلوبترین عملکرد خود را دارند.
در وضعیت نشسته کودک باید بتواند:
در جهات قدامی- خلفی و طرفی بتواند انتقال وزن کند.
تنه اش روی pelvis قرار گیرد یا مقداری رو به جلو خم باشد.
شانه و لگن با ثباتی داشته باشد.
– سایر مواردی که به عملکرد مطلوب اندام فوقانی کمک میکند:
pelvis strap
foot rest
cutout tray
wheelchair tray:
برای بهبود فعالیتهای حرکتی ظریف در کودکان مبتلا به اختلالات عصبی حرکتی مفید است.
ارتفاع مطلوب: کمی بالاتر از ارتفاع مفصل آرنج : در کودکی که دچار ضعف عضلانی است موجب reach و carry مؤثرتر میشود. (باعث افزایش کنترل دستکاری اشیا میشود).
اگر ارتفاع کمتر باشد، موجب فلکشن تنه میشود.
اگر ارتفاع بیشتر باشد، موجب Abd و introt شانه میشود.
Elevated / stanted table
موجب تسهیل مهارتهای ظریف و نوشتن میشود.
اگر زاویه ۲۰-۳۰ میز درجه باشد: موجب تسهیل اکستنشن مچ و افزایش کنترل فلکشن انگشتان در grasp میشود.
تمرینات خانگی برای کمک به نشستن نوزاد
کاردرمانی محدود به کلینیک نیست. والدین نقش حیاتی در تمرینات خانگی دارند. تمرینهایی مثل قرار دادن کودک روی بالش نرم برای تمرین تعادل، نشاندن کودک با حمایت در مقابل آینه یا اسباببازی محرک، استفاده از توپ بزرگ برای تقویت عضلات تنه و کنترل گردن، و تمرینهایی که حس عمقی را تقویت میکنند، میتوانند روند نشستن را تسریع کنند. آموزش صحیح والدین از سوی کاردرمانگر الزامی است تا از تمرینهای خطرناک یا غیراصولی پرهیز شود. تکرار و استمرار تمرینات خانگی، کلید پیشرفت سریع کودک است.
بهترین سن شروع کاردرمانی برای نشستن کودک چه زمانی است؟
اغلب والدین نمیدانند چه زمانی باید برای تأخیر در نشستن کودک نگران شوند. اگر نوزاد تا پایان ۸ ماهگی نشستن مستقل را یاد نگرفته باشد، مراجعه به کاردرمانگر توصیه میشود. هرچه مداخله زودتر انجام شود، احتمال موفقیت درمان بالاتر است. در سنین پایینتر، مغز کودک انعطافپذیری بیشتری دارد و میتوان با تمرینهای ساده و تحریک حسی، مسیر یادگیری را فعال کرد. منتظر ماندن تا یکسالگی، ممکن است فرصت طلایی مداخله را از بین ببرد. بنابراین، حتی اگر تنها شک جزئی در مورد تأخیر حرکتی دارید، ارزیابی اولیه توسط متخصص کاردرمانی میتواند بسیار سودمند باشد.
سوالات متداول:
1- آیا همه نوزادانی که دیر مینشینند نیاز به کاردرمانی دارند؟
نه الزاماً. برخی فقط روند رشد آهستهتری دارند. اما ارزیابی کاردرمانی بهتر است انجام شود.
2- آیا دیر نشستن نشانه اوتیسم است؟
بهتنهایی خیر، اما اگر همراه با علائم ارتباطی دیگر باشد باید بررسی شود.
اختلال پردازش حسی یکی از اختلالات کودکان می باشد که خود را با اختلال در حواس مختلف نظیر مشکلات حس عمقی، حس لامسه، اختلالات وستیبولار و … نشان می دهد. بی قراری، لجبازی و کج خلقی کودکان به علت مشکلات حسی خانواده را در محیط هایی نظیر مهمانی پارک یا مراکز خرید مستاصل می نماید. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در حیطه کاردرمانی حسی و کاردرمانی si( یکپارچگی حسی) همچنین ماساژ درمانی به صورت تخصصی فعالیت می نماید. درمان یکپارچگی حسی یکی از درمان های مفید در حیطه اختلال پردازش حسی می باشد که با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا نظیر سنسوری روم در مرکز توانبخشی مورد استفاده قرار می گیرد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علائم اختلال حسی و مشکلات حس عمقی
حس عمقی: اطلاعات از عضلات و مفاصل درباره موقعیت بخشهای بدن به مغز میرساند.
کودکانی که نمیتوانند اطلاعات لازم را درباره وضعیت بدن دریافت کنند (یعنی حس عمقی ضعیف دارند) اغلب دست و پا چلفتی و حواس پرت بنظر میآیند.
اغلب کسانیکه حس عمقیشان دچار مشکل شده به سرنخهای بینایی یا سایر استراتژیهای شناختی تکیه میکنند (مانند بیان شفاهی)
سایر علائم کسی که مشکل حس عمقی دارد:
به کار بردن نیروی بسیار کم یا بسیار زیاد برای نوشتن، دست زدن، راه رفتن و تایپ کردن
خراب کردن و پرت کردن اسباب بازیها / زدن دیگران / دربارهی فضای بدن خود قضاوت نادرست دارند
مشکلات حس عمقی اغلب در کودکان ASD دیده میشود، و مشکلات پراکسی این کودکان هم ناشی از همین حس است.
اغلب کودکانی که حس عمقیشان دچار مشکل شده است نیاز دارند که به پوستشان فشار زیادی وارد شود و کامپرشن و ترکشن مفاصل با فشار زیادی انجام شود. کودکی که این رفتارها را نشان میدهد رفتارش اشتباهاً به عنوان کودک آشوبگر تلقی میشود. کودک این رفتارهای حس طلبانه را انجام میدهد تا فیدبک اضافی در مورد وضعیت بدنش بدست آورد.
مشکلات ادراک بینایی
درک بینایی فاکتور مهمی برای فعالیتهای حرکتی ظریف و بازیهای ساختاری است.
کودکانی که مشکلات ادراک بینایی دارند: اغلب ادراک ضعیف لامسه و دیس پراکسيا دارند.
کودکان ASD توانایی دیدن جزییات زیاد اشیا را دارند. بنابراین در مشاهده ویژگیهای کلی و مشاهده محرک متحرک دیداری مشکل دارند (یعنی شیای که در حال حرکت است)
سایر مشکلات ادراکی
در کاردرمانی حسی به بررسی مشکلات ادراکی کودکان پرداخته می شود.
درک حرکت در فضا نیازمند یکپارچگی اطلاعات وستیبولار، بینایی و عمقی است.
کسانی که مشکل وستیبولار دارند، حس عمقیشان هم تحت تأثیر قرار میگیرد.
*مهم: مشکل ادراک شنیداری اگر به تنهایی وجود داشته باشد جز مشکلات یکپارچگی حسی نیست، اما اگر مشکل شنیداری با اختلالات زبان همراه باشد نشانهای از مشکلات SI است.
مشکلات حس وستیبولار
به مشکل در عملکردهایی که به طور نزدیکی همراه سیستم وستیبولار هستند.
واژههایی که برای این مشکل تعریف شده است:
Postural & bilateral integration
Vestibular bilateral integration (VBI)
Bilateral integration & sequencing (BIS)
Vestibular bilateral integration and sequencing (VBIS)
تستهای رسمی و غیررسمی برای ارزیابی مشکلات دوطرفه وستیبولار
– یک الگوی حرکتی رفلکسی جلو و عقب چشمها است که به دنبال محرک چرخشی وستیبولار ایجاد میشود.
– PRN همراه با سایر علائم اختلالات وستیبولار است که شامل محدودیت در توالی حرکات دوطرفه است.
– تست PRN در نوزادان نیز قابل انجام است.
نیستاگموس پس از چرخش
(Postrotary nystagmus-PRN)
تستهای رسمی
ارزیابی ایستادن، راه رفتن، تعادل و هماهنگی دوطرفهی حرکتی است
تست یکپارچگی حسی و پراکسی (SIPT)
۱- کنترل سر و تنه
۲- تعادل و هماهنگی دوطرفه
٣- عملکردهای Vestibular-ocular
۴- حفظ وضعیت سوپرمن (prone extension)
مشاهدات کلینیکی
تستهای غیررسمی
– مشکلات دوطرفه اغلب همراه با تاخیر در تکامل مهارتهای خط وسط بدن است. مانند عملکرد دست، گذشتن دست از خط وسط بدن، تمیز چپ و راست
– کودکانی که تنها مشکل دوطرفه وستیبولار دارند معمولاً ناتوانیشان آشکار نمیشود و به علت مشکل در فعالیتهای ورزشی یا دست و پا چلفتی بودن و ناهماهنگی برای ارزیابی ارجاع داده میشوند.
– در کودکان ASD کنترل وضعیت به تکامل نرسیده است و تاخير Head lag دیده میشود. تأخير Head lag پیشبینی کننده تشخیص ASD در ۳۹ ماهگی است.
PRT یا آموزش پاسخ محور یکی از روش های درمانی مفید در زمینه ایجاد ارتیاط و تولید گفتار درکودکان اوتیسم می باشد. که در مرکز اوتیسم دکتر صابربه صورت تخصصی مورد استفاده قرار می گیرد. کلینیک دکتر صابر با تجهیزات کامل در حیطه گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم در زمینه درمان کودکان اوتیسم فعالیت می نماید.رفتاردرمانی شناختی اوتیسم در کنار استفاده از تکنیک های مختلف درمانی نظیر PRT موجب بهبود روند رشد گفتار و ایجاد ارتباط صحیح در کودکان اوتیسم می گردد. مرکز تخصصی اوتیسم با استفاده از تیم درمانی بالغ بر48 نفر و استفاده از ابزارهای روز دنیا در زمینه درمان کودکان اوتیسم کوشا می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
آموزش پاسخ محور
آموزش پاسخ محور اقدام درمانی طراحی شده برای افرادی است که با بچهها و نوجوانان اتیستیک به عنوان درمانگر، معلم، والدین، خواهر یا برادر و همسالان زندگی یا کار میکنند. اقدام درمانی میتواند در یک محیط متنوع مثل مدرسه، خانه یا جامعه بزرگتر اجرا شود. از رفتار محوری استفاده میکند تا رفتار دیگر را تغییر دهد.
رفتار محوری میتواند در خیلی از بخشهای رشد موثر باشد (برای مثال، تعاملات اجتماعی و رفتاری) محققان بسیاری استفاده از آموزش محوری را برای افزایش زبان (برای مثال، استفاده از لغات) و شروع تعاملات در زمينه بازی توسعه دادند تا مقدار زمانی که کودک اتیستیک برای افزایش مهارتهای توجه مشترک بازی میکند را افزایش دهند. مقدار زمانی که کودکان در تعاملات اجتماعی مثبت صرف میکنند به دلیل بازی نمایشی و اجتماعی که از طریق آموزش محوری تعلیم داده شده افزایش پیدا میکند. استامر (۱۹۹۵) ذکر کرد که بعد از اجرای آموزش محوری، کودکان اوتیسمی بطور قابل توجه تری در بازی سمبلیک تر مشارکت کردند.
کودکان عادی در حال رشد باید آموزش داده شوند تا آموزش پاسخهای محوری را از طریق بازی ایفای نقش، مدلهای نقش و دستورات استفاده کنند. بعد این همسالان استراتژیهایی را بکار میبرند که به آنها در یک محیط با کودک اوتیسمی یاد داده شده جایی که معلمان میتوانند کل فرایند را کنترل کنند و نظرات سازنده درباره استفاده از این استراتژیها بدهند. آموزش مدتی که برای کودک عادی در حال رشد لازم به نظر میرسد طول میکشد تا در موثرترین استراتژیهای تعاملی تبحر پیدا کند.
بعد از آموزش، همسالان هم قادر خواهند بود اقدام درمانی را در محیط کلاس پیاده کنند. استامر (۱۹۹۵) آموزش واکنش محوری را برای تعلیم مهارتهای بازی سمبلیک متقابل برای کودکان اتیستیک بکار برد و فهمید که معلم باید محیطی را ارائه کند که آنها را تحریک به مشارکت در بازی سمبلیک بکند. در ابتدا معلم اگر میخواهد تشخیص دهد که چگونه او را تحریک کند باید کودک اتیستیک را مشاهده کند. بعد معلم قادر خواهد بود تا فعالیتها و موادی که کودک ترجیح میدهد، کودکان و بزرگسالانی که اغلب اوقات کودک به آنها نزدیک میشود، بعلاوه انواع پاداش / تقویت که در کودک تاثیرگذار هستند را تعیین کند. تأکید روی رفتار محوری در مدت دستورات فعالیتهای معین تمایل کودک را برای مشارکت و یادگیری مهارت جدید افزایش میدهد.
PRT چیست؟
آموزش پاسخ محوری یاPRT ، یک درمان رفتاری برای اختلال طیف اوتیسم است. این درمان مبتنی بر بازی و با ابتکار کودک است. PRT بر اساس اصول تحلیل رفتار کاربردی (ABA) یا همان رفتار درمانی است. اهداف این رویکرد شامل موارد زیر است:
توسعه مهارت های ارتباطی و زبانی، افزایش رفتار های اجتماعی مثبت، رهایی از رفتار های خود تحریکی مخرب. درمانگر PRT به جای کار بر روی یک رفتار خاص، مناطق محوری رشد کودک را هدف قرار می دهد. با تمرکز بر مناطق محوری، آموزش پاسخ محور بهبود هایی را در سایر زمینه های مهارت های اجتماعی، ارتباطات، رفتار و یادگیری ایجاد می کند. از آنجایی که PRT از فرصت های یادگیری طبیعی استفاده می کند، احتمال تعمیم مهارت ها بیشتر است. این بدان معناست که کودکان یاد می گیرند انواع مختلف یک مورد را شناسایی کنند و یاد می گیرند در محیط های مختلف و با افراد مختلف پاسخ دهند. با DTT ، یادگیری معمولاً در یک میز اتفاق می افتد که درمانگر کنترل دارد و ساختار بیشتری وجود دارد. با این حال، باPRT ، درمانگران از انگیزه کودک استفاده می کنند، به این معنی که یادگیری می تواند در حین بازی و انجام کار های روزمره کودک اتفاق بیفتد. این روش برگرفته از روش رفتاردرمانی است که اثر بخشی آن در درمان کودکان مبتلا به اوتیسم در چندین مطالعه نشان داده شده و عزت نفس و خود اتکایی کودک را ایجاد می کند. این روش بسیار ملایم و در عین حال مؤثر است. برخلاف روش های کلاسیک رفتاردرمانی، آموزش مبتنی بر برنامه از پیش برای کودک و درمانگر تنظیم نشده است تا دنبال شود. در این جا کودک آنقدر آزادی عمل دارد که می توان گفت این کودک است که برنامه را هدایت می کند. نقش مربی این است که از شرایطی که کودک تجربه می کند، یک موقعیت آموزشی ایجاد کند. در واقع، در این روش، مربی باید ابتکار عمل را به دست گیرد و از هر موقعیتی یک بازی بسازد یا راهی به دور از خشونت و آزار و اذیت به کودک بیاموزد. این به هر کودک فرصتی منحصر به فرد می دهد تا اهداف فردی خود را در یک محیط سرگرم کننده هدف قرار دهد. مطاعات نشان می دهد که تحقیقات بین رشته ای با استفاده از تکنیک های تصویربرداری عصبی و معیارهای رفتاری کیفی می تواند به توصیف بهتر مسیرهای ناهمگن تغییر در سطوح مختلف، از رفتارها تا سطح مناطق و مدارهای مغزی، کمک کند که می تواند معنی دار باشد.
سوال بحث
اگر از شما خواسته شود همسالی را برای آموزش انتخاب کنید، چه معیارهایی را استفاده میکنید؟ چگونه از پذیرش همسال و والدین اش مطلع خواهید شد؟ چگونه انتخاب تان را برای همسال منتخب شده و همسالان دیگر توضیح میدهید؟
تراپ و همکاران اش (۱۹۹۵) استدلال کردند که بازی نمایشی – اجتماعی میتواند از طریق آموزش پاسخ محوری تعلیم داده شود، که میتواند توسط یک معلم با یک والد اصلاح و سازگار شود تا آن را در کلاس یا در گروه بازی پیاده کند. مراحل پرورش بازی نمایشی – اجتماعی عبارتند از:
1. بزرگسال اسباب بازی به کودک میدهد که طبق علاقه اش انتخاب میکند.
2. بزرگسال منتظر میماند و به نوبت با اسباب بازی، بازی میکند و بازی نمایشی – اجتماعی مناسب را گسترش میدهد. تا زمانی که کودک واکنش نشان دهد این کار تکرار میشود.
3. بزرگسال باید پاسخهای درست را تقویت کند و سعی کند به درستی پاسخ دهد.
4. بزرگسال باید فعالانه کودک را تشویق کند تا به عنوان مدل نقشی عمل کند تا بازی نمایشی – اجتماعی مناسب را تقویت کند و طرحهای نمایشی اجتماعی را توسعه دهد.
کودکان اوتیسمی که در برنامههای آموزشی پاسخ محوری شرکت میکنند قادر به مشارکت در سطوح بالای تعامل در بازیهای متنوع با اشیاء و در مکالمات بعد از پایان اقدام درمانی هستند، در حالی که مهارت شان به زمینههای مختلف، محرکها و همسالان تعمیم داده میشود. تعاملاتی که جزء لاینفک آموزش پاسخ-محوری را شکل میدهند تعاملات والدین – کودک طبیعی تری را نشان می دهند و برای والدین لذت بخش تر است. تروپ و همکاران (۱۹۹۵) آموزش واکنش محوری را برای کمک به شرکایشان بکار بردند تا نقشهای اجتماعی و رویدادهای اجتماعی را بهتر مفهوم سازی کنند آموزش پاسخ محوری روی افزایش انگیزه یادگیری تأکید دارد، به کودکان اوتیسمی امکان انتخاب میدهد، تلاشهایی که به درستی پاسخ داده اند را تقویت میکند، از مدلهای نقشی کافی استفاده میکند و نتایج طبیعی تر را پیشنهاد میکند.
تغییرات مثبت در بازی مهارتهای اجتماعی و زبانی گزارش شده است. در حالی که تعمیم پذیری محدودی به افراد دیگر و محیطهای دیگر دارد. این بهبود میتواند تا حدودی به علت حساسیت به محیط با نیازهای کودکان باشد و زیاد به افزایش رفتارهای مثبت مربوط نیست. همچنین باید در نظر گرفته شود که خیلی از کودکان اوتیسمی به تغییر واکنش نشان میدهند و دخالت شخص سوم که بازی شان را قطع خواهد کرد و سعی در اصلاح آن دارد را نمیپسندند.
مزایای آموزش پاسخ محور (PRT) برای یادگیری مؤثر
آموزش پاسخ محور یا PRT (Response-Based Training) یک روش نوین یادگیری است که بر اساس تعامل مستقیم و بازخورد فوری طراحی شده است. این متد آموزشی به جای روشهای سنتی سخنرانی و حفظکردن، بر مشارکت فعال یادگیرنده تأکید دارد و به همین دلیل، امروزه در سیستمهای آموزشی پیشرفته و حتی آموزش آنلاین بهطور گسترده استفاده میشود. اما چرا PRT برای یادگیری مؤثرتر است؟ در این مقاله، به مزایای کلیدی آموزش پاسخ محور میپردازیم.
1. افزایش تعامل و مشارکت فعال یادگیرنده
برخلاف روشهای سنتی که در آن یادگیرنده منفعل است، PRT با طرح سؤالات، چالشها و تمرینهای تعاملی، ذهن فرد را درگیر میکند. این تعامل باعث میشود مطالب بهتر در حافظه بلندمدت ثبت شود و یادگیری عمیقتر صورت گیرد.
2. بازخورد فوری و اصلاح خطاها در لحظه
یکی از مهمترین مزایای آموزش پاسخ محور، ارائه بازخورد سریع است. وقتی یادگیرنده پاسخ میدهد، بلافاصله تحلیل میشود و اگر خطایی وجود داشته باشد، اصلاح میشود. این ویژگی در یادگیری زبان، مهارتهای فنی و حتی آموزشهای سازمانی بسیار مؤثر است.
3. شخصیسازی آموزش بر اساس نیاز فرد
PRT با استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای تطبیقی، محتوا را بر اساس سطح و سرعت یادگیری هر فرد تنظیم میکند. این یعنی اگر در مبحثی ضعف داشته باشید، سیستم تمرینهای بیشتری برای شما در نظر میگیرد و از اتلاف وقت جلوگیری میکند.
4. تقویت حافظه بلندمدت با تکرار فضایی
تحقیقات نشان دادهاند که یادگیری مبتنی بر پاسخ، بهویژه با تکنیکهایی مانند تکرار فاصلهدار (Spaced Repetition)، به تثبیت بهتر اطلاعات در حافظه کمک میکند. این روش در آموزش زبان، پزشکی و مهندسی بسیار کاربردی است.
5. کاهش خستگی و افزایش انگیزه یادگیری
از آنجا که PRT یادگیری را به صورت گامبهگام و تعاملی پیش میبرد، از یکنواختی و خستگی جلوگیری میکند. همچنین، سیستمهای پاداشمحور در برخی پلتفرمهای PRT، انگیزه یادگیرنده را افزایش میدهند.
1-تفاوت اصلی PRT با آموزش سنتی چیست؟
در آموزش سنتی، معلم محور اصلی است و یادگیرنده منفعلانه مطالب را دریافت میکند. اما در PRT، یادگیرنده با تعامل مستقیم، آزمونهای کوتاه و اصلاح خطاها در لحظه، یادگیری عمیقتری تجربه میکن
2-مزیت اصلی PRT نسبت به دیگر روشها چیست؟
بزرگترین مزیت PRT، بازخورد فوری است که به یادگیرنده کمک میکند اشتباهاتش را بلافاصله اصلاح کند. همچنین، این روش حافظه بلندمدت را تقویت میکند.
افراد متخصص متعددی نظیر گفتاردرمانی فلج مغزی و کاردرمانی فلج مغزی در کنار متخصصین مغز و اعصاب و ارتوپد کودکان در حیطه کودکان فلج مغزی و خانواده آنها مشغول فعالیت بوده و به اصطلاح صاحب نظر هستن. بسته به نیاز، بعضی از این کودکان فلج مغزی توسط همه این متخصصین میبایست ویزیت شوند و بعضی دیگر توسط یک یا دو نفر آنها. از طرفی، نکته بسیار مهمی که درمانگران باید با دقت و وسواس زیاد برای والدین توضیح بدهند آن است که افراد مختلفی در مراحل گوناگون رشد کودک تأثیرگذار هستند که هریک باید به نوبه خود نقش خویش را در فرآیند درمان این کودکان ایفا کنند. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی کودکان فلج مغزی فعالیت می نماید. متخصیین کاردرمانی مرکز با استفاده از تکنیک های درمانی مختلف در تسریع روند درمان کودکان فلج مغزی کوشا می باشند. امکانات پیشرفته مرکز دکتر صابر شامل کاردرمانی حسی، کاردرمانی جسمی، ماساژ درمانی، گفتاردرمانی، آب درمانی، سنسوری روم و…. به صورت تیمی در زمینه توانبخشی کودکان فعالیت می نمایند.
گفتاردرمانی فلج مغزی
اختلالات گفتاری در میان افراد مبتلا به فلج مغزی شایع است. در واقع، یک مطالعه در سال 2012 که توسط محققان سوئدی انجام شد، نشان داد که مشکلات گفتاری بیش از نیمی از کودکان مبتلا به فلج مغزی را تحت تأثیر قرار می دهد. برخی از کودکان مبتلا به فلج مغزی در کنترل عضلات صورت، گلو، گردن و سر خود مشکل دارند. این می تواند منجر به مشکل در صحبت کردن، جویدن و بلع شود. همچنین می تواند باعث آبریزش دهان شده و بر توانایی کلی آن ها برای تعامل و یادگیری تأثیر بگذارد. کسانی که در شنیدن نیز مشکل دارند، ممکن است در درک زبان گفتاری دچار مشکل شوند. گفتاردرمانی به دنبال بهبود گفتار و ارتباط کودک با تقویت عضلات مورد استفاده برای گفتار، افزایش مهارت های حرکتی دهانی و بهبود درک آن ها از گفتار و زبان است. همچنین می تواند به اختلالات بلع، مانند دیسفاژی، کمک کند. کودکان مبتلا به فلج مغزی که در خوردن، جویدن و بلع مشکل دارند، ممکن است در رشد طبیعی و حفظ وزن سالم نیز مشکل داشته باشند. گفتاردرمانی می تواند به این مسائل کمک کند و دریافت تغذیه و آب کافی را برای کودک آسان تر کند. این می تواند کیفیت کلی زندگی آن ها را بهبود بخشد و استقلال آن ها را افزایش دهد. مزایای گفتاردرمانی فراتر از بهبود توانایی کودک در درک و استفاده از زبان است. ارتباط برای سایر زمینه های رشد، مانند رشد شناختی و رشد اجتماعی و عاطفی، بسیار مهم است. همانطور که کودک یاد می گیرد بهتر خود را بیان کند، مزایای آن در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی و رشد او دیده می شود. گفتاردرمانی فلج مغزی مفید است زیرا می تواند به موارد زیر کمک کند:
-تشویق یادگیری و آموزش
-بهبود توانایی حل مسئله
-افزایش استقلال
-بهبود توانایی بیان افکار و ایده ها
-بهبود اجتماعی شدن
-افزایش عزت نفس
-کاهش خجالت
-بهبود کیفیت زندگی
-بهبود عملکرد و ایمنی بلع
با بزرگ تر شدن کودک یا بهبود توانایی های او، برنامه درمانی گفتاردرمانی او باید بر این اساس تغییر کند. سه سال اول زندگی کودک فلج مغزی برای کسب مهارت های گفتار و زبان بسیار مهم است زیرا مغز او در حال رشد و بلوغ است و به او اجازه می دهد این اطلاعات را به راحتی جذب کند. بنابراین مداخله زود هنگام بهترین فرصت را برای کودک فلج مغزی فراهم می کند تا با تمام پتانسیل خود رشد کرده و یاد بگیرد.
معرفی تیم درمان فلج مغزی
افرادی که در تیم درمان فلج مغزی می توانند کمک کننده باشند، عبارتند از:
والدین. از میان افرادی که با کودک فلج مغزی سر و کار دارند، والدین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند چراکه آنها بیشتر از هرکسی از شرایط فرزند خود اطلاع داشته و نکات زیادی راجع به فرزند خود میدانند. همه کودکان نیازمند عشق و امنیتی هستند که والدین برایشان به ارمغان میآورند. از طرفی، والدین بهترین مجری توصیهها و دستورالعمل های درمانی درمانگران بوده و آنها را به خوبی در زندگی روزمره کودک اجرا میکنند. والدین بیشترین زمان را برای درمان کودکان در اختیار دارند که با آموزش مناسب می توانند از ایجاد بسیاری از مشکلات همراه نظیر بدفورمی های عضلانی یا مشکل گوارشی در کودکان جلوگیری نمایند و روند درمان را سریعتر کنند.
متخصص اطفال. متخصص پزشکی اطفال بوده که در حیطه سلامت و رشد کودکان تخصص دارد. این متخصص در صورت تشخیص اولیه هرگونه اختلال حرکتی و رشدی در کودک، او را تحت نظر گرفته و در موقع لزوم به پزشکان فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال یا اورتوپدی اطفال و یا متخصصین توانبخشی (کاردرمانی فیزیوتراپی و گفتاردرمانی) ارجاع میدهد. برسی دوره ای کودکان توسط متخصص اطفال از مواردیست که نقش مهمی در تشخیص زودهنگام کودکان فلج مغزی دارد.
دیگر پزشکان متخصص. اغلب کودکان فلج مغزی میبایست تحت نظر یک فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال و یک فوق تخصص اورتوپدی اطفال باشند. فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال درباره عوارض و بیماریهایی که کودکان فلج مغزی را مبتلا ساخته (به عنوان مثال تشنج) اظهارنظر نموده و توصیه های لازم را ارائه میدهد. از طرف دیگر، پزشک فوق تخصص ارتوپدی اطفال به صورت دورهای کودکان را معاینه کرده و به درمان و مدیریت عوارض عضلانی اسکلتی فلج مغزی میپردازد. او همچنین قادر است تا در صورت نیاز به منظور مدیریت اسپاستیسیتی عضلانی، به تزریق داروی بوتاکس به داخل عضلات درگیر اقدام ورزد هر دوی این متخصصین با تمام افرادیکه در حوزه توانبخشی کودکان فلج مغزی فعالیت میکنند، از نزدیک کار کرده و در مواقع لزوم آنها را به این متخصصین ارجاع میدهند. بعضی اوقات لازم است کودک بوسیله دیگر متخصصین از جمله فوق تخصص گوارش، غدد و تنفس اطفال نیز ویزیت شود.
تیم توانبخشی. درمانگران تیم توانبخشی در ارزیابی، مشاوره و درمان کودکان فلج مغزی از تخصص و تحصیلات دانشگاهی مرتبط و مهارت کافی برخوردار هستند. آنها بسته به موقعیت و شرایط ممکن است با کودکان و والدین آنها به صورت انفرادی یا در قالب گروههای کوچک کار کنند. شایعترین درمانگرانی که با کودکان فلج مغزی سر و کار دارند، کاردرمانگران، فیزیوتراپیستها و گفتار درمانگران هستند. شاید نیاز نباشد که همه کودکان فلج مغزی به همه این درمانگران مراجعه داشته باشند. به عنوان مثال، در کودکانی که مشکلات عدیده ای دارند، هر سه گروه درمانگر برای برنامه ریزی و ارائه خدمات درمانی با یکدیگر مشارکت دارند. ولی در بعضی از این کودکان مراجعه به کاردرمانگر، فیزیوتراپیست و یا گفتاردرمانگر به تنهایی کفایت میکند. هدف درمانگران آموزش به والدین است تا به بهترین شکل ممکن در یادگیری حرکت، کسب مهارتهای عملی مورد نیاز برای زندگی و رسیدن به عملکرد مطلوب به کودکان خویش کمک کنند. بازی در تمام کودکان کم سن و سال نقش مهمی در یاددهی و یادگیری دارد. بنابراین زمانی که به والدین برای پیشبرد و تقویت هرچه بهتر مراحل رشدی کودک مشاوره داده میشود، این نکته نیز به آنها گوشزد میگردد. در ادامه راجع به هر یک از درمانگران متخصص کار با کودک توضیح مختصری ارائه میشود.
تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی که شامل کاردرمانگران و گفتاردرمانگران با همکاری روانشناسان کودک و فیزیوتراپیست و متخصصین تجهیزات کمکی می باشد کاردرمانان در زمینه تقویت مهارت های حرکتی کودکان و بهبود توانایی های حرکتی و تعادلی کودکان فلج مغزی و بهبود استقلال کودکان ، تقویت مهارت های درکی و شناختی در کودکان فلج مغزی، بهبود مهارت های شنوایی با کمک اتق شنیداری، ماساژ جهت کاهش سفتی عضلات و همچنین بهبود مهارت های هماهنگی بینایی حرکتی در این کودکان کمک می نماید. گفتاردرمانان در زمینه تقویت بلع،بهبود مهارت های تنفسی و کاهش اسپاستیسیتی، بهبود مهارت های تغذیه ای و گفتار قابل فهم در کودکان فعالیت می نماید.
جهت جلوگیری از ایجاد دفورمیتی های اسکلتی و آسیب به مفاصل استفاده از ابزارهای کمکی و ارتوزهای محافظتی می تواند موثر باشد. استفاده از کفش های طبی جهت بهبود مهارت های ایستادن و راه رفتن، استفاده از واکر جهت بهبود تعادل در حرکت و بهبود استقلال کودک، استفاده از آتل های شبانه جهت حفظ دامنه حرکتی دست هاو جلوگیری تز سفتی مفاصل می تواند مفید باشد.
منابع:
cerebralpalsyguidance.com
سوالات متداول:
1. چه متخصصینی در تیم درمان کودکان فلج مغزی وجود دارد؟
متخصص مغز و اعصاب کودکان، متخصص ارتوپد کودکان، گفتاردرمانی، کاردرمانی، متخصص اطفال از جمله متخصصین تیم توانبخشی هستند.
2. تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی چه کارهایی برای این کودکان انجام می دهند؟
تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی در حیطه بهبود مهارت های حرکتی کودکان ، تقویت مهارت های ایستادن و راه رفتن، بهبود مهارت های گفتاری و آموزش گفتار قابل فهم، تقویت مهارت های بلع غذا فعالیت می نمایند. جلوگیری از ایجاد بدفورمی های اسکلتی عضلانی در کودکان اوتیسم و کاهش سفتی عضلات از جمله مواردیست که توسط تیم توانبخشی برای کودکان فلج مغزی انجام می شود.
مرکز تخصصی کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در حیطه کاردرمانی حسی و گفتاردرمانی به صورت تخصصی فعالیت می نماید. یکی از مشکلات کودکان با لکنت زبان اختلال در پردازش حس شنیداری می باشد. سرعت پردازش پایین در سیگنال های شنیداری از مشکلات کودکان با لکنت زبان می باشد که با استفاده از تکنیک ها و تجهیزات یکپارچگی حسیمورد درمان قرار می گیرد. مرکز تخصصی توانبخشی حسی به درمان یکپارچگی حسیکودکان و بهبود مهارت های گفتاری کودکان با لکنت زبان کمک بسزایی می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تعدادی از مطالعات (تست زبان و توجه شنوایی) انجام شده است برای بررسی این که افراد لکنتی در مقایسه با غیر لکنتی ها با چه دقت و سرعتی میتوانند مدت سیگنالهای شنیداری را مشخص کنند یا قضاوت کنند. عمده ترین یافته ها این بوده است که لکنتی ها در پردازش سیگنالهای شنیداری ضعیفتر هستند. آنها دقت کمتری در تشخیص کلمات و جملات در موقعیتهای پر سر و صدا دارند و آن ها در قضاوت در مورد مدت زمان صداها ضعیفتر هستند. محققان همچنین به طرز جالبی دریافته اند غیرلکنتیهایی که ناروانتر هستند، در تستها عملکرد ضعیفتری نسبت به غیر لکنتیهایی که روانتر هستند، دارند. آیا یافته ها در مورد این که افراد لکنتی نقایص یا ناهنجاریهایی در نواحی پردازش شنیداری مغز دارند را به یاد دارید؟ به نظر میرسد که احتمالا این نقایص مسبب پدید آمدن نمرات ضعیفتر در تستهای پردازش شنیداری مرکزی هستند.
هنگامی که آزمون گران، موجهای مغزی مرتبط با گوش دادن به محرک شنیداری را بررسی میکنند، یافتههای متناقضی بدست میآید، اما به نظر میرسد زیر گروهی از لکنتیها وجود دارند که پاسخهای ناهنجاری دارند. این زیرگروه، تأخیرهای طولانیتری بین محرک و پاسخهای موج مغزی و همچنین امواج مغزی کوتاهتری را نشان دادند. ممکن است این یافته منعکسکننده نتایجی در مطالعات آناتومی مغز باشد که زیر گروهی با ناهنجاریهایی در قشر شنیداری را مشخص کردند که برای افزایش روانی نسبت به سایرین استفاده بیشتری از بازخورد شنیداری تأخیر یافته میکردند. این یافتهها و سایر یافتهها در فصل 3 بیشتر توضیح داده خواهند شد.
آزمونهای شنیداری دوگوشی
در اوایل دهه 1960 روشی جهت ارزیابی غالب بودن نیمکرهای برای گفتار و زبان به وسیله سنجش این که کدام گوش در شنیدن صداهای گفتاری دقیقتر بوده، ایجاد شد. کیمورا (1961)، یک روانشناس کانادایی، آزمون شنیداری دو گوشی را اختراع کرد که به طور همزمان دو هجای متفاوت (مانند «با» و «دا») به صورت دوگوشی ارائه میکرد. یک هجای متفاوت برای هر گوش شنوندگان گزارش میداند که چه سیلابی را شنیدهاند. اعصاب شنوایی که گوشها را به نیمکرههای مغزی متصل میکنند بیشتر اطلاعات را به نیمکره سمت مقابل نسبت به نیمکره همان سمت میبرند. نتایج گویندگان طبیعی نشان داد که هجاهای ارائه شده به گوش راست (سمت مقابل نیمکره چپ که برای گفتار و زبان غالب است) غالباً گزارش شنیده شدنشان بود که به آن مزیت گوش راست برای گفتار گفته میشد.
این روش برای ارزیابی تفاوتهای برتری طرفی بین گروههای لکنتی و غیرلکنتی استفاده میشد. هرچند یافتههای متناقض دیگری نیز موجود میباشد، اما اغلب آزمونهای دوگوشی که از محرکهای زبانی مانند کلمات و جملات استفاده کردهاند. دریافتهاند افرادی که لکنت میکنند غالب بودن نیمکرهایشان برای درک گفتار به صورت برعکس میباشد. به این صورت که، غیر لکنتیها تمایل به غالب بودن نیمکره چپ دارند و لکنتیها بیشتر غالب بودن نیمکره راست را دارند. همانند سایر مطالعات پردازش شنیداری، محققان شروع به گمانهزنی در این زمینه کردند که همه لکنتیها در این موضوع مشابه نیستند؛ ممکن است زیرگروهی از آنها وجود داشته باشد که پردازش شنیداری ناهنجاری دارند.
بازخورد شنیداری و یکپارچگی حسی شنیداری
از زمانی که دموستنس، لکنتی یونان باستان گفتارش را با سخن گفتن بر فراز عرش دریای مدیترانه بهبود بخشید، مشاهده شد که تغییرات در بازخورد شنیداری میتواند روانی موقتی در افراد لکنتی ایجاد کند (برای مرور تا آن تاریخ، ون راپیر، 1982، را ببینید). از سوی دیگر، بازخورد شنیداری تأخیریافته میتواند لکنت مصنوعیای را در گویندگان طبیعی ایجاد کند (بلک، 1951؛ لی، 1951). توضیحات متنوعی در مورد تأثیرات بازخورد تغییر یافته بر روی افراد لکنتی پیشنهاد شده است که شامل (1) حواسپرتی، (2) تغییر چگونگی صحبت کردن لکنتیها (برای مثال بلندتر صحبت کردن)، و (3) جبران نقص در کنترل شنیداری گفتار لکنتیها. (بلاداستین، 1995؛ گاربر و مارتین، 1977).
سایر بازخوردهای حسی
یافتههای مرور شده در چند بخش اخیر مربوط به سیستم شنیداری بودند اما سایر سیستمهای حسی برای کنترل گفتار مهم هستند به خصوص لمس و حرکت. تعدادی از مطالعات این تفاوتها را نیافتند. شاید به دلیل این است که افزایش در بازخورد حسی که برای درکان استفاده میشود (برای مثال، گفتار آسان) برای برخی از افرادی که لکنت میکنند مؤثر است و برای برخی
هوا، صداسازی و تولید را به صورت هماهنگ ایجاد کنند و به این ترتیب صداهای گفتاری به راحتی با ترتیبی خاص و سرعتی مناسب تولید میشوند. بنابراین، گفتار لکنتی میباست نتیجه برخی اختلالات در انقباضات راحت و متوالی عضلانی باشد که برای حرکتهای ساختاری هماهنگ ضروری هستند. ون راپیر این موضوع را به عنوان «اختلال زمانی در برنامهریزی همزمان و موفق حرکات عضلانی» توضیح داده است (ون راپیر، 1971، صفحه 404، 1982، صفحه 415).
کنترل حرکات روان گفتار تا حدودی به درون داد حسی و همچنین تا حدودی به برون داد حرکتی بستگی دارد. در واقع، بخشی از کنترل هر حرکت پیچیدهای از اطلاعات حسیای استفاده میکند که این اطلاعات درباره جایی که ساختار هم اکنون قرار دارد و جایی که به منظور تولید میزان دقیق انقباض، تمام عضلات درگیر باید باشند. هنگامی که مغز حرکات لازم برای تولید صداها را برنامهریزی میکند از حافظههای ذخیره شده مربوط به حرکات گذشته و نتایج آنها در طرحریزی استفاده میکند. از حافظههای ذخیره شده مربوط به حرکات گذشته و نتایج آنها در طرحریزی استفاده میکند، این که چه چیز باید حرکت کند و همچنین این که چه زمانی و چگونه نتایج آکوستیکی و درکی مطلوب انجام شود- صداهای گفتاری. این بخش چندین قسمت از تحقیق را مرور میکند که به کنترل حرکتی تکالیف گفتار و غیرگفتاری لکنتیها توجه کرده است. مهم است به یاد داشته باشیم که حتی اگر توسط محققان به وضوح توضیح داده نشده باشد، بررسیهای مهارتهای حرکتی در واقع بررسیهای مهارتهای حسی – حرکتی میباشند.
زمان واکنش
به شرکت کننده گفته میشود که صفحه کامپیوتر را تماشا کند تا تصویری از یک شی بیاید و او به محض ظاهر شدن، نام آن شی را بگوید. زمان واکنش اوست. همان طور که نشان داده شد، زمان واکنش شامل آنالیز حسی، طرحریزی پاسخ و اجرای پاشخ میباشد. بنابراین اگر تصور شود که نقض اصلی، تأخیر در برخی جنبههای پردازش حسی، طرحریزی یا اجرای حرکتی است، این یک سیستم اندازهگیری مفید و بالقوه در تحقیقات لکنت میباشد. از سال 1976، آزمایشگرها نشان دادند که افرادی که لکنت میکنند (شامل کودکان) اغلی زمانهای واکنش کندتری نسبت به افرادی که لکنت نمیکنند دارند. این موضوع هم با محرک شنیداری و بینایی و هم با پاسخهایی شامل شروع کردن و پایان دادن یک واکه، فشردن لبها به یکدیگر و ایجاد حرکات تنفسی، مشاهده شده است. تفاوتها معمولاً زمانی بیشتر یافته شد که محرک معنادار زبانی برای آزمون زمان واکنش استفاده شد. این تفاوتها احتمالاً شواهد مربوط به تصویربرداری مغز را منعکس میکنند که پیشتر در این فثل توضیح داده شد و این بود که افرادی که لکنت میکنند ناهنجاریهایی در نواحی مغزی مرتبط با یکپارچگی حسی – حرکتی دارند
سوالات متداول:
1-چه علائمی در کودک مبتلا به APD شایع است؟
علائمی مانند درک نادرست گفتار، عدم تمییز صداهای مشابه، نیاز مکرر به تکرار، ضعف تمرکز در محیط پرسروصدا، و احتمال اشتباه در اجرای دستورهای شفاهی مشاهده میشوند
2-ارتباط APD با طیف اتیسم چیست؟
بسیاری از افراد با ASD نیز دچار اختلال پردازش شنیداری هستند که شامل حساسیت بیش از حد به صدا یا مشکل در تفسیر گفتار است؛ توجه ویژه به این حوزه در برنامه درمانی آنها ضروریست
مرکز توانبخشی اوتیسمدر حیطه درمان کودکان اوتیسم با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی فعالیت می نماید. گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم از درمان های مهم در زمینه کودکان اوتیسم می باشد. کلینیک اوتیسم دکتر صابر با تجربه ای بالغ بر 18 سال فعالیت در حیطه اوتیسم و تجهیز مرکز اوتیسم تهران در همه حیطه های درمانی نظیر بازی درمانی، گروه درمانی، ماساژ درمانی، کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی حسی، اتاق تاریک، سنسوری روم، اتاق شنیداری، گفتاردرمانی تخصصی ورفتاردرمانی شناختی اوتیسمجزو شناخته شده ترین مراکز درمان اوتیسم می باشد. از دیگر خدمات این مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی در منزل می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
بازی غیردستوری جهت افزایش رشد تعاملات اجتماعی و درک و بیان زبانی به کار برده میشود. نقش درمانگر یا والدین پیروی از علاقه کودک است. بازی غیردستوری در یک سطح سیستماتیک کار میکند و روی مهارتهای فردی هر کودک توجه دارد و بر رشد زبانی و ارتباطی تأکید میکند. با هدف تجهیز کودک با تجارب زبانی و استراتژیهای ارتباطی است که پویا و موثر هستند، طوری که او میتواند آنها را در هر زمینه ممکن بکار برد. اصل آموزشی پایه بازی غیر دستوری چیدمان محیط است که باید انگیزه و فرصتهای کودک برای پاسخ به محرکهای محیطی گوناگون را افزایش دهد.
در این تکنیک بازی با کودک در یک محیط نقش دارد که میتواند توسط والدین، معلمان با درمانگر ساختاربندی شود. کودک در فعالیتی مشارکت میکند، در حالی که بزرگسال بعد از او بازی میکند، کارش را تقلید میکند و گفته ای تولید میکند که با سطح کلامی کودک یا سطح زمینه تناسب دارد. اگر کودک بخواهد مؤثرتر بازی کند، او باید قادر به ارتباط باشد، مرحله توجه مشترک یا نقطه عطف مشترک را تعیین کند تا در امور عادی بازی درگیر شود و به تناسب زبانی پاسخ دهد. اینها ارکان پایه بازی غیردستوری هستند:
1. بزرگسال با پیروی از مثال کودک به نقطه توجه مشترکی میرسد.
2. بزرگسال کمی در سطح یادگیری کودک چالش ایجاد میکند، در ابتدا با تقلید از رفتار یا فعالیت اش و بعد به او راهی را برای تغییر یا گسترش آنها نشان میدهد.
3. بزرگسال بطور موافق و سازگار به تلاش کودک برای ارتباط واکنش نشان میدهد.
4. بزرگسال زمینه و فرصتهایی برای کودک ایجاد میکند تا بازی اش رشد پیدا کند.
5. بزرگسال درباره فعالیت یا اشیایی که کودک شرکت میکند یا به آنها علاقه دارد نظراتی میدهد.
سوال بحث
بسیاری از کودکان اتیستیک در رفتارهای بازی کلیشه ای شرکت میکنند (مثل اجسام در حال چرخش) چگونه شما میتوانید در این نوع فعالیت شرکت کنید و آن را گسترش دهید؟ فکر میکنید کودک چگونه واکنش نشان میدهد؟
هریس (۱۹۹۲) ذکر کرد که ضروری است مطمئن شویم نظرات با فعالیت کودک همگام و مرتبط هستند. تیگمن و پریماورا (۱۹۸۷) نشان دادند که تقلید منجر به درصد بالاتری از بازی اکتشافی میشود، در حالي که داوسون و ادام (۱۹۸۴) کشف کردند که تقلید منجر به الگوهای بازی گوناگون ترک میشود. خیلی از کودکان اتیستیک فاقد ایدههای بازی خود به خودی هستند که باید به آنها آموزش داده شود.
بازی غیردستوری میتواند در هر مرحله ارزیابی و اقدام درمانی با کودکان اتیستیک و مشکلات ارتباطی مختلف بکار گرفته شود. میتواند بصورت فردی و هم بصورت گروهی و در مکانهای عمومی یا در خانه با سطح شدتی کمتر یا بیشتر اجرا شود. بزرگسال محیط امنی برای کودک با اسباب بازی ایجاد میکند که تصادفی یا عمداً انتخاب کرده است. در مدت جلسه، بزرگسال زمان زیادی کنار کودک صرف میکند و هر دفعه که او فعالیتی را اجرا میکند، بزرگسال آن را تقلید میکند و یا یک نظر مناسب می دهد. اندربای و امرسون (1995) بیان کردند که این تکنیک به اندازه کافی تحقیق نشده است، اما مطالعاتی وجود دارد که منافع شخصی را در بر میگیرد. برای نمونه کنی و وینسک (۲۰۰۰) درمان بازی غیردستوری را برای یک دختر ۱۱ ساله اتیستیک بکار بردند که افزایش رفتار اجتماعی و سازگاری در خانه را گزارش کرده بود بعلاوه تحریک پذیری و کج خلقی کاهش پیدا کرده بود. همچنین، باید تأکید کنم که برخلاف این حقیقت که یکی از اهداف اقدام درمانی افزایش زبان است، مدرکی برای این مسئله وجود ندارد. به نظر میرسد بهبودی در توانائی کودک بخاطر تعامل با همسالان بوده است.
یکی از نکات قابل توجه در آموزش گفتار در کودکان پی بردن به شیوه یادگیری کودک و استفاده از حداکثر توانایی های او برای آموزش می باشد. مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر با استفاده از تجربه درمانگران این رشته در کنار تجهیزات پیشرفته مرکز نظیر اتاق حسی، اتاق شنیداری و تکنیک های یکپارچگی حسیدر زمینه درمان یکپارچگی حسیو گفتار کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کاردرمانی حسی و گفتاردرمانی حسی به صورت هم زمان می تواند بهبودی گفتار را در کودکان تسریع بخشد.
گفتاردرمانی اختلال پردازش حسی
این مسئله مهم است که گفتار درمانگران بدانند مشکل حسی چگونه مراجعین آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. کودکی که بیش حسی لمسی در دهان دارد ممکن است به حساسیت زدایی لامسه در ناحیه ی دهان با استفاده از وسایلی همچون برس های دهانی و ویبراتورهای دهانی در داخل دهان و اطراف آن نیاز داشته باشد. اگر کودک تون پایینی در عضلات دهان دارد و حس های دهانی را خوب پردازش نمی کند ممکن است از وسایل بالا برنده حس دهانی مثل بستنی یخی، طعم های ترش یا تند استفاده کند. افزایش آگاهی حسی دهانی به کودک کمک خواهد کرد که بسیاری از عضلات دهان را هماهنگ کند و هنگام آبریزش دهان بتواند پردازش کند، در داخل گونه هایش غذا قرار بدهد و…
البته گفتاردرمانگر حسی نیاز دارد که بداند که کودک مشکل شنوایی دارد. چون این مسئله مستقیما در چگونگی ارائه خدمات گفتار درمانی تاثیر خواهد گذاشت. گفتار درمانگر حسی ممکن است نیاز باشد برای یک مراجع با کم حسی و آگاهی پایین از تون صدای رسا و با زیر و بم کمتر را برای مراجعی که بیش حساس است مورد استفاده قرار دهد. برای کودکی با مشکل پردازش حسی، کارکردن در یک گروه و روی مشکلات گفتار و زبان در مدرسه ممکن است مغایرت داشته باشد.
توصیه گفتار درمانی در پردازش حسی و شنوایی شناسی
شنوایی شناسی که در خصوص اختلال حسی آگاهی دارد می داند که یک کودک ممکن است یک تست استاندارد شنوایی را با نمرات عالی قبول شود ولی هنوز مشکلات شنوایی داشته باشد. مشکلات با بیش حساسیتی شنوایی یا کم حساسیتی نسبت به فرکانس صداهای خاص تمایز بین صداهای مناسب و صداهای اضافی محیطی و سایر مشکلات پردازش شنوایی ممکن است شنیدن را در بسیاری از محیط ها دچار مشکل کند. شنوایی شناس ممکن است مداخلات و روش های شنیداری را توصیه کند مثل نشستن دانش آموز نزدیک معلم، فراهم کردن جهت های نوشتاری برای جایگزین کردن دستور العمل های شنیداری و استفاده از ( FM unit ) در مدرسه و یا محل کار. این وسیله شامل یک بخش انتقال دهنده که گوینده آن را می پوشد یا نزدیک او قرار می گیرد ( معمولا معلم) و یک بخش گیرنده که گیرنده آن را می پوشد یا نزدیک وی قرار می گیرد، که صدای گوینده را به بالاتر از صداهای محیط افزایش می دهد.
تست شنوایی باید شامل موارد زیر باشد:
ارزیابی برای حساسیت به طیف گسترده ای از فرکانس های مختلف.
کمترین سطح ممکن شنیداری، شروع با میزان سطحی که معمولا توسط گوش انسان تشخیص داده نمی شود مثل 15 دسی بل منفی.
تیمپانو گرام برای بررسی مایع در گوش ها.
مهارت هایی تمییز گفتاری
مورد دیگر در گفتاردرمانی یکپارچگی حسی آگاهی از حس لمس و حرکت در کوکان است. حسهای لمس و حرکت، در واقع دو وسیلهی یادگیری برای شیوهی پردازش اطلاعات میباشند:
حس لمس: یعنی آگاه شدن از حرکت نشأت گرفته از اندامهای پایانهی حسی در عضلات، تاندونها، مفاصل و گاهی وقتها مجرای شنوایی گوشها (نیکولوسی و همکاران 2004).
حس حرکت: یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت ترجیح میدهند تا از طریق لمس کردن با دستها، چیزی بیاموزند، فرصت داشته باشند تا بایستند و کاری را انجام دهند، قدم بزنند، و یا در برخی موارد، کارکرد چیزی را با روشهای حرکتی تجربه کنند. به عنوان مثال، اگر به یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، رنگها را آموزش میدهند، آنها از کارکردن با تکههای بزرگ پارچه با رنگهای مختلف، تکان دادن پارچهها در حین حرکتشان در اتاق، صحبت کردن دربارهی تجربهی حس حاصل از تکان دادن پارچهها و تظایر اینها لذت میبرند.
گفتاردرمانی و یکپارچگی حسی
عناوین مربوط به کارکردن با بیماران با استفاده از حس لمس و حس حرکت
1)یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، ترجیح میدهند تا مواد مربوط به آنچه را که قرار است یاد بگیرند، دست بزنید. به عنوان مثال، اگر مفهوم میوه را آموزش میدهید، به بیمار اجازه بدهید تا در خلال ارایهی اطلاعات مربوط به آن میوه، میوهای را (خواه میوهی مصنوعی) در دست بگیرد و آن را لمس کند.
2)یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، از نقاشی کردن، ترسیم کردن، سر هم کردن و ساختن اشیاء لذت میبرند. فعالیتهای هنری برای یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، سودمند است. به هر روی، در این مورد SLP باید در خلال جلسههای درمان احتیاط به خرج دهد، زیرا این قبیل فعالیتها، مقدار وقت پرداختن به کار خاص، به منظور رسیدن به هدفهای درمان را کاهش میدهند. به عنوان مثال، فعالیتهایی چون بریدن، رنگکردن و چسباندن، وقت زیادی میگیرند، و فقط باید زمانی روی آنها کار شود که هدف ما مستقیماً پرداختن به این نوع فعالیتها باشد.
3) یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، معمولاً با لمس کردن به عنوان سرنخ و ابزار کمکی در درمان، بهتر یاد میگیرند. بنابراین، SLPها باید برای آن گروه از بیمارانی که از لمس شدن ناراحت نمیشوند، در خلال درمان، لمس کردن مناطق قابل قبول برای برقراری ارتباط را به منظور ارایهی سرنخ و کمک به بیمار در نظر بگیرند، در روند درمان، صورت، چانه، گلو، شانه، بالای بازو و قسمت بالای پشت، به عنوان مناطق قابل قبول برای لمس به منظور ارایهی سرنخ و کمک به بیمار در نظر گرفته میشوند. گهگاهی، وقتی که از شستن دایرهوار برای کودکان کم سن و سال استفاده میشود (نشستن گروهها به صورت نیمدایره که در آن زانوهای درمانگر نزدیک زانوهای بیمار باشد، خواه با نشستن روی صندلی و خواه با نشستن روی کف اتاق و بدون وجود هرگونه میز بین درمانگر و بیماران)، لمس کردن زانوی بیمار به منظور ارایهی سرنخ و کمک به او به عنوان لمس قابل قبول برای درمان محسوب میشود. به علاوه، گفتاردرمانها را تشویق میکنیم تا وضعیت بیمارانی را که به هر دلیلی دوست ندارند که در خلال درمان از طرف درمانگر لمس شوند، مراعات کنند، و روشهای جایگزینی دیگری به منظور ارایهی سرنخ و کمک به بیمار پیدا کنند، مثلاً اسم او را صدا بزنند و یا از راهنماییهای دیداری استفاده کنند.
4)گفتاردرمانها باید پیوسته بیماران را زیر نظر داشته باشند، حتی بیمارانی را که به عنوان یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت به حساب میآیند، احتمالاً به دلیل «تحریک حسی زیاد» و باز خورد بیش از اندازهی دستگاه حس لمس و حس حرکت در جریان فعالیتهای درمانی به عنوان مثال، در کلاسهای درس پیش از آمادگی و آمادگی بچهها اغلب تشویق میشوند تا حروف را روی شن، روی کاغذ سمباده و یا روی سایر مواد بسیار حساس ترسیم کنند. این کار ممکن است برای بسیاری از بچهها مشکلی ایجاد نکند، ولی برای برخی از بچهها، بازخورد حاصله از نوک انگشتان بسیار قوی است و کودک در اثر این کار، بیش از اندازه تحت تأثیر تحریک حسی قرار میگیرد. برای یک کودک کم سن و سال، نتیجهی حاصله از این نوع تحریک حسّی زیاد، اغلب حالت تهوّع و حتی شاید استفراغ است.
درصد تعداد اشخاصی که به عنوان ترجیح دهندگان استفاده از حس ویژهای برای یادگیری طبقهبندی شدهاند، متفاوت است. با وجود این، دان از جملهی نخستین پژوهشگرانی بودهاند که، یافتههای خود را در این حوزه گزارش کردهاند.
آنها پی بردند که، تقریباً 30% دانشآموزان به عنوان یادگیرندگان از طریق حس شنیداری 40% به عنوان یادگیرندگان از طریق حس بینایی، و 30، به عنوان یادگیرندگان از طریق حس لمس و حس حرکت، طبقهبندی میشوند. دان،نشان دادهاند که، بیشتر دانشآموزان دارای یک حس یادگیری غالب و برتر، و یک حس یادگیری ثانویه میباشند. به عنوان مثال، یک دانشآموز ممکن است از حس بینایی به عنوان حس اصلی برای دریافت اطلاعات، و از حس لمس و حس حرکت به عنوان حس ثانویه برای دریافت اطلاعات استفاده نماید. اگر دانشآموزان نتوانند از طریق حس برتر اطلاعات را دریافت نمایند، اطلاعات از بین میروند، مگر این که حس ثانویه بتواند فقدان تحریک حس اصلی را جبران کند. صرفنظر از حس یادگیری برتر دانشآموزان، پژوهش نشان میدهد که، اگر دانشآموزان از طریق حس یادگیری اصلی آموزش ببینند، سریعتر و آسانتر یاد میگیرند. (دان، مک کارتی 1987).
بزرگترین مشکل برای تضمین این که برای یادگیری دانشآموزان، از طریق حس اصلی آنها به آنان آموزش داده میشود این حقیقت است که، گفتاردرمانان بدون توجه به متنوع بودن حس یادگیری دانشآموزان، غالباً از همان حس یادگیری برتر خودشان برای تدریس استفاده میکنند (باربی، میلون 1981). در یک پژوهش جدیدتر، والاس (1995) پی برد که، در فیلیپین، آموزگاران اکثراً از طریق تحریک حس شنیداری به تدریس میپردازند، زیرا آموزگاران خودشان حس شنیداری را ترجیح میدادند، در حالی که، در واقع امر، برای دانشآموزان آنها، حس شنیداری برای یادگیری، حس ثانویه به حساب میآمد. دان، دان (1987) نشان دادهاند که، حسی که در بیشتر مواقع عموماً در کلاس درس مورد بیتوجهی قرار میگیرد، حس لمس و حس حرکت است، به ویژه بعد از کلاس سوم، برای دانشآموزان بزرگسال، اگرچه پژوهشی وجود ندارد تا تعداد SLPهایی را که موافق یادگیری از طریق حس ویژهای هستند نشان بدهد، ولی پژوهش نشان داده است که، مربیان آموزش نگهداری مواد غذایی، حس بینایی را برای یادگیری اطلاعات جدید ترجیح میدهند. (اسلوآن، دانه، گیس 2004). جالب این که، طبق پژوهش دان (2000)، سبک یادگیری ترجیحی غالباً با رشد شخص ارتباط دارد، و با گذشت زمان و بالا رفتن سن فرد ممکن است تغییر کند.
یادگیرندگان بزرگسال اغلب پی میبرند که، چنانچه با استفاده از حس خاصی اطلاعات را دریافت کنند، راحتتر میتوانند آن را فرا گیرند و به یاد بیاورند (میک لر، زیپرت 1987). یادگیرندگان بزرگسال اغلب فرصتهایی را برای یادگیری جستجو میکنند که با حس یادگیری ترجیحی آنان سازگاری داشته باشند، و از آن دسته از فرصتهای یادگیری که با حس یادگیری ترجیحی آنان تناقض داشته باشند، پرهیز میکنند، با این همه، کودکان به ویژه کودکان کم سن و سال، غالباً پی نمیبرند که از طریق حس بهتر از حسهای دیگر یاد میگیرند، حتی اگر هم پی ببرند که از طریق حس خاصی بهتر یاد میگیرند، اغلب این توانایی را ندارند تا اطلاعاتی را که در زمینهی یادگیری به آنها ارایه میشوند، کنترل نمایند. لمایر (2001) نشان داده است که، یادگیرندگان کمابیش به طور متعادل و به صورت یک سوم تمایز برای یادگیری قرار دارند، یعنی: یک سوم از طریق بینایی، یک سوم از طریق شنیداری، و یک سوم از طریق حس لمس و حس حرکت. لمایر گفته است که، آموزگاران با ایجاد تعادل بین این حواس، برنامههای آموزشی خود را طراحی میکنند. به همین دلیل، آموزگاران اغلب راهکارهایی طراحی میکنند تا به آنها کمک کند که، برای هر مفهومی که میخواهند آموزش دهند، برنامههای درسی را با عناصری از تحریک شنیداری (کلامی، دستورالعمل، سخنرانی)، تحریک بینایی (جدولها، نمودارها، دستنوشتهها، استفاده از رنگها)، و تحریک حس لمس و حس حرکت (الگوها، خلاقیتهای هنری یا علیم) عرضه کنند. به همین قیاس، SLPها را تشویق میکنیم تا در هنگام درمان بیماران، جنبههای شنیداری، بینایی، حس لمس و حس حرکت مربوط به اطلاعات و ارایهی محرک را مدّنظر داشته باشند
سوالات متداول:
1-چگونه فعالیتهای یکپارچگی حسی میتوانند به درمان لکنت زبان کمک کنند؟
استرس و اضطراب ناشی از اختلال پردازش حسی میتواند لکنت را تشدید کند. فعالیتهای تنظیمکننده سیستم عصبی مانند تابخوردن ریتمیک، فشار عمیق مفاصل، یا تمرینات تنفسی دیافراگمی، با کاهش اضطراب و افزایش خودتنظیمی، به بهبود روانی گفتار منجر میشوند.
2-نشانههای هشداردهنده اختلال یکپارچگی حسی که بر گفتار اثر میگذارد کدامند؟
واکنشهای افراطی یا تفریطی به صداها (مثل پوشاندن گوش در محیطهای شلوغ)، اجتناب از غذاهای با بافت خاص، مشکل در تماس چشمی، حرکات تکراری بدن، حساسیت بیشازحد به لمس صورت یا دهان، و عدم تحمل فعالیتهای حرکتی مانند تاب خوردن. این نشانهها میتوانند مهارتهای زبانی و تولید صدا را مختل کنند.