دسته: توانبخشی بزرگسالان

کلینیک توانبخشی برای ام اس در تهران

با توجه به سیر پیشرونده بیماری ام اس و نیاز مداوم این بیماران به درمان توانبخشی ،مرکز توانبخشی ام اس دکتر صابر به صورت کاملا تخصصی به درمان بیماران ام اس می پردازد. جناب آقای دکتر صابر مدرس دانشگاه شهید بهشتی با سابقه بالا در زمینه توانبخشی ام اس به بررسی علائم و مشکلات این بیماران پرداخته و روند توانبخشی مبتنی بر استقلال را برای این بیماران برنامه ریزی می کنند. کلینیک توانبخشی بیماران ام اس در تهران در دو شعبه غرب و شرق تهران به ارائه خدمات کاردرمانی جسمی، تعادلی، گفتار درمانی، ماساژ درمانی و آب درمانی می پردازد. از دیگر خدمات مرکز ،توانبخشی در منزل برای بیماران ام اس می باشد که در برای بیماران ام اس در سراسر تهران ارائه می گردد

 جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

مداخلات توانبخشی در بیماران ام اس

توانبخشی آتاکسی:

برنامه تمرینی برای درمان آتاکسی غالباً بر فعالیت‌های تحمل وزن تمرکز دارد که باعث ثبات دیستال و بهبود کنترل پروگزیمال می شود. برای مثال تمرینات وضعیت چهار دست و پا، با ثبات مفاصل دیستال به درمانگر کمک می‌کند که گروه‌های عضلانی پروگزیمال را مورد هدف قرار داده و تقویت کند. تمرینات دیگر جهت تقویت پروگزیمال اندام فوقانی مانند ایستادن با ثبات دست ها روی دیوار، نشستن با بازوی کشیده روی میز، ایستادن روی زانو با ثابت کردن بازوها روی توپ درمانی یا ایستادن پهلوانی با ثابت کردن بازو ها بر دیوار می باشد. ثبات و کنترل پروگزیمال برای پیشرفت هماهنگی دیستال مورد نیاز است اما در بیماران آتاکسیک کنترل پروگزیمال باید با ثبات دیستال ترکیب شود. بنابراین تمرینات زنجیره بسته که در بالا مطرح شد، ثباتی فراهم می‌کند که به تعدیل حرکات آتاکسیک کمک می‌کند و برای توانبخشی بیماران ام اس آتاکسیا در تنه و اندام‌ها مفید ترین روش هستند. تمرینات زنجیره باز که در آنها دست یا پا در دیستال ثابت نشده اند معمولاً منجر به بدتر شدن ترمور شده و منجر به نتایج ضعیف و نا امیدی بیمار می‌شود.

وزن اندازی در توانبخشی بیماری ام اس

وزن اندازی مبتنی بر توازن تورسو تکنیکی است که از جلیقه وزنه دار،برای فراهم کردن ثبات بیشتر تنه و بهبود ثبات راه رفتن استفاده می کند. وزنه ها داخل جلیقه قرار می‌گیرند و مانع از دست رفتن تعادل بیمار می‌شوند. وزنه ها غالباً خیلی سبک هستند و کمتر از یک و نیم درصد وزن بیمار و در خلاف جهت مسیر از دست رفتن تعادل بیمار قرار می‌گیرند.تحقیقات نشان داده‌اند که بیماران فاقد تعادل با استفاده از این تکنیک بهبودی فوری در سرعت راه رفتن و تحرک در حالت ایستاده نشان داده‌اند.

توانبخشی ترمور در بیماری ام اس

برای هماهنگی اندام‌فوقانی تمرینات تقویتی در حفظ قدرت و ممانعت از ضعف ناشی از عدم استفاده بسیار مفیدند اما ترمور را کاهش نمی دهد. بالینی ترین رویکرد جسمی، اعمال چندین پوند وزن بر اندام فوقانی است که این افزایش جرم منجر به کاهش لرزش ایجاد شده می شود. ضعف عضلانی می‌تواند مانع از استفاده از وزنه ها بخصوص طی حرکات تکراری شود، بنابراین می‌توان از اشیای سنگین مثل وسایل سنگین آشپزخانه، خودکار یا لیوان سنگین برای ترمور خفیف استفاده نمود. در ترمور های شدید، اندام فوقانی باید از دیستال ثابت شود تا میزان ترمور کاهش یابد. هنگام انجام تکالیف عملکردی در توانبخشی بیماران ام اس می توان از ولکرو یا دایسم برای ثبات اندام فوقانی از ناحیه مچ استفاده کرد. در توانبخشی ام اس برای غذا خوردن، مچ دست از دیستال روی میز و یا روی دسته صندلی قرار می‌گیرد که این امر باعث ثبات و کاهش تاثیر شدت ترمور می‌شود. همچنین کاف مچ یا استراحت دهنده مچ هنگام استفاده از کامپیوتر ثبات دیستال ایجاد می کند. برای ثبات دادن به اشیای ناپایدار مثل صندلی بادی، از گیره یا مکش فنجانی شکل استفاده می‌شود. برای استفاده از رایانه نیز به منظور کاهش تاثیر ترمور می‌توان از کلید چسبنده استفاده کرد که کمک می کند فرد در یک زمان تنها یک کلید را فشار دهد. کم کردن حساسیت موس کامپیوتر نیز برای استفاده از رایانه تاثیرات ناشی از ترمور را کاهش می دهد.

برای عدم هماهنگی در اندام تحتانی تکنیک‌های توانبخشی در ام اس کمی پیشنهاد شده است. وسایل کمکی برای جابجایی مثل عصا و واکر برای افزایش سطح اتکا می‌توانند کمک کننده باشد.

ارتباط بین سیستم آکولوموتور و سیستم حرکتی نشان می‌دهد که نقص در حرکات چشمی می تواند منجر به ترمور وابسته به فعالیت در بیماران ام اس شود. استفاده از تکنیکهای ثبات چشم در توانبخشی ام اس می‌تواند باعث کاهش تاثیر ترمور اندام فوقانی و راه رفتن آتاکسیک شود.

مطالعات نشان داده‌اند که ثابت کردن چشم بی‌ثبات بیماران مبتلا به ام اس ۲۴ ترمور هنگامی که بیمار در حال حرکت باشد، بر شدت ترمور زمان فعالیت (در هنگام انجام تکالیف نیازمند هماهنگی چشم و دست) تاثیر مثبت دارد. این مطالعات نشان می‌دهند برای دستیابی به هدف کاهش تاثیر ترمور بر عملکرد بیمار،لزوماً به همراهی تمرینات چشمی با برنامه توانبخشی نیازمندیم.

تحرک در مرکز توانبخشی ام اس

بر اساس طبقه بندی بین المللی عملکرد،ناتوانی و سلامت ( ICF ) تحرک،توان حرکت فرد پیرامون محیط با استفاده از تغییر وضعیت بدنی یا مکانی و جابجایی از یک مکان به مکان دیگر،حمل کردن،حرکت دادن یا دستکاری وسایل، راه رفتن، دویدن یا بالا رفتن و استفاده از انواع وسایل حمل و نقل تعریف شده است. بیشتر از آنچه مردم در زندگی روزمره انجام می‌دهند به یک یا چند حالت تحرک وابسته است: بلند شدن و لباس پوشیدن در صبح، رفتن سر کار یا مدرسه، درگیری در فعالیت های روزمره (خرید،تمیز کردن خانه،والدگری،ورزش کردن). دامنه گسترده‌ای از مشکلات مرتبط با ام اس مانند اسپاستیسیتی، تعادل، خستگی و ضعف می تواند با محدودیت تحرک مرتبط باشد.

مرکز توانبخشی بیماران ام اس

ارزیابی محدودیت‌های تحرک و اجزای  اختصاصی آن

درمانگران توانبخشی ام اس باید توانمندی‌های افراد و چگونگی تغییر در این توانمندی‌ها را بفهمند و بدانند این عوامل چگونه بر امنیت،استقلال و مشارکت افراد تاثیر می گذارد. تغییرات در ساختار بدنی و عملکرد آنها (علائم) نیز باید شناخته شود تا بهترین برنامه درمانی برای مراجعین را مشخص کند.علائم ام اس که بیشترین محدودیت برای امنیت و استقلال را به علت نقص در تحرک ایجاد می‌کنند عبارتند از ضعف، اسپاستیسیتی، اختلال تعادل، آتاکسیا، درد، مشکلات شناختی و خستگی. این نقایص برای درک ارتباطاتشان با محدودیت‌های تحرک نیاز به ارزیابی دارند.

مروری بر ارزیابی عملکرد تحرک در ام اس

اگرچه ( EDSS ) برای شرح تحرک افراد مبتلا به ام اس به صورت رایج استفاده می‌شود، اما این ابزار بیشتر از هر مهارت تحرکی به راه رفتن تمرکز دارد. نمره ۶ در مقیاس ( EDSS ) نمایانگر تغییرات اساسی در توانایی راه رفتن است و نشان می‌دهد که فرد نیازمند یک ابزار کمکی یک طرفه است و مسافت راه رفتنش محدود شده است. نمره ۵ در ( EDSS )  نشان می دهد که فرد در فعالیتهای روزمره هاش به طور کلی دچار نقایصی است و مسافت راه رفتنش به کمتر از ۲۰۰ متر بدون کمک رسیده است. البته با علت عدم استفاده از وسایل کمکی در ( EDSS ) سطح ۵،فرد ممکن است از دید بعضی از متخصصین حیطه سلامت محدودیتی از نظر تحرک نداشته باشد.

کلینیک توانبخشی ام اس

تحرک در خانه،اجتماع،جابجایی بین دو حالت مختلف و غلت زدن در تختخواب از جمله فعالیت‌هایی است که کاردرمانگران مورد بررسی قرار می‌دهند. اگر فردی در هر یک از این فعالیت‌ها محدودیتی داشته باشد،لازم است درمانگر با ذکر میزان نیاز فرد به کمک،برای او وسیله کمکی مورد نیاز را تجویز کند. جدول زیر شامل تعاریف استاندارد برای سطح کمک جهت انجام یک فعالیت بر اساس آزمون استقلال عملکردی ( FIM ) است.

سطح کمک تعریف
مستقل کاملاً مستقل است و نیاز به کمک ندارد.
استقلال با اصطلاحات نیاز به یک وسیله کمکی دارد اما نیاز به کمک فیزیکی ندارد،ممکن است بیش از زمان معمول وقت برای فعالیت ها صرف کند.
نظارت نیازمند نظارت یا کمک کلامی است.
کمک حداقل 75 درصد فعالیت را خودش می تواند انجام دهد.
کمک متوسط قادر به انجام ۵۰ تا ۷۵ درصد فعالیت است.
کمک حداکثر کمتر از نیمی از فعالیت را می‌تواند انجام دهد (۲۵-۴۹ درصد)
کمک کامل کمتر از ۲۵ درصد کار را می‌تواند انجام دهد،یا نیازمند کمک دو نفر است.

 

بر اساس تجربه بالینی،در طی توانبخشی ام اس هنگامی که در شروع توانبخشی کمک حداکثری توسط مراجع دریافت شود (نیاز به بیش از ۷۵ درصد کمک برای تکمیل فعالیت)،دستیابی به استقلال کامل (بدون کمک) ممکن  نمی باشد. استفاده از تجهیزات تطابقی در چنین شرایطی مطلوب تر است.

تغییر پوزیشن بدنی یا مکانی و جابجایی

ابزار متعددی با شیوه استاندارد می تواند برای ارزیابی توانایی فرد مبتلا به ام اس برای تغییر پوزیشن بدن، مکان یا امنیت انتقالات بین سطوح مختلف مورد استفاده قرار گیرند. این فعالیت ها به شدت وابسته به توانایی حفظ تعادل هستند و ارزیابی های تعادلی مهمترین جزء ارزیابی این جنبه از تحرک است. مقیاس تعادل برگ ( BBS ) و تست برابری تعادل شامل آیتم هایی ویژه برای تغییر پوزیشن بدن هستند،برای مثال شامل نشسته به ایستاده،خم شدن و برداشتن چیزی از روی زمین،چرخیدن،بالا رفتن و پایین آمدن از پله می‌شوند.ارزیابی های عملکردی عمومی فرصت های بیشتری برای ارزیابی تغییر پوزیشن و جابجایی را میسر می سازند،مقیاس بارتل و ( FIM )  از این دسته اند.

حمل،حرکت یا دستکاری وسایل در توانبخشی ام اس

ابزارهای متعددی برای ارزیابی فعالیت‌های تحرکی اندام فوقانی وجود دارند، اما هیچ یک از همه جنبه‌های تعریف شده در (ICF ) را ندارند. تست پگ نه سوراخ (NHPT )  یکی از سه جزء عملکردی ام اس است. از مراجع خواسته میشود یکی یکی پگ ها او را برداشته و در سوراخ ها جایگذاری و سپس آنها را در جایشان بازگرداند. نمره (NHPT ) بر اساس میانگین زمانی دو تلاش (در چند ثانیه) بیان می‌شود.

برای پژوهش و نیز کار بالینی ام اس، (NHPT ) رایج ترین تست عملکردی اندام فوقانی است که در واقع به صورت اولیه یک آزمون زبردستی است. در کنار این محدودیت،تست می تواند آثار تمرین را نشان دهد،به همین علت بهتر است که در کنار سایر ابزارها استفاده شود.

توانبخشی راه رفتن در بیماران ام اس

تعداد ابزار برای ارزیابی راه رفتن وجود دارد که معمولاً توسط کاردرمانگر و فیزیوتراپیست استفاده می شوند، اما سایر متخصصین بخش سلامت که بر پروتکل استاندارد را دنبال می‌کنند نیز می‌توانند از آن استفاده کنند. بیشتر این ابزارها باید به صورت بالینی استفاده شوند، اما ابزار خود گزارشی هم در این زمینه موجود است. رایج ترین این ابزارها،ابزار زمان راه رفتن در ۲۵ فوت ( TW25 ) این است که بخشی از ( MSFC ) می‌باشد. یک محدودیت این ابزار تنوعی است که می‌تواند در نتایج رخ بدهد (مثلاً فرد ممکن است با تندترین سرعتی که می تواند راه برود یا با سرعتی که راحت است برود). در این تست زمان راه رفتن و مسافت ثبت می‌شود،لذا سرعت راه رفتن قابل محاسبه است.اگر چه تاثیرات تنوع انحرافات راه رفتن یا خستگی بر تحرک ممکن است در این مسیر کوتاه دیده نشود. همچنین ( TW25 ) توانایی تطابق راه رفتن در چرخش ها را ارزیابی نمی‌کند و خطر افتادن را تشخیص نمی‌دهد.

در سال ۲۰۰۷ مرکز ام اس کنفرانسی درباره ارزیابی‌های راه رفتن و خستگی برگزار کرد. نتیجه آن بود که ( TW25 ) ،شاخص راه رفتن پویا )  DGI  ) ،زمان بلند شدن و رفتن ( TUG ) ،مقیاس ۱۲ آیتمی مالتیپل اسکلروزیس ( MSWS-12 ) و تست ۶ دقیقه راه رفتن تست های مناسب برای ارزیابی راه رفتن در ام اس هستند. دو ابزار خودگزارشی مفید برای راه رفتن ( MSWS-12 )  و شناسایی گام‌های مشکل‌ دار فرد ( PDDS ) هستند. ( MSWS-12 )  برای بیمارستان و نیز جامعه قابل استفاده است و می‌تواند تغییرات را در طول زمان ثبت کند.

راه رفتن در جامعه یک پروسه پیچیده است که شامل توانایی راه رفتن در مسیرهای ناهموار، سالن ها، مراکز خرید و سایر معابر عمومی است. شاموی کوک و پالتا هشت بعد از محیط را که بر تحرک در جامعه تاثیر می گذارد ذکر کردند. آنها به شرایط محیطی  (روشنایی و آب و هوا)، ویژگی های زمین (به عنوان مثال،زمین ناهموار،تطابق،اصطحکاک)، بار خارجی فیزیکی (وسیله ای که فرد حمل می‌کند)، میزان توجه (حرف زدن حین راه رفتن)، جابجایی‌های پوسچرال (شروع،توقف،تغییر مسیر)، سطح ترافیک، زمان و مسافت راه رفتن توجه کرده اند. این ابعاد بر فعالیت و مشارکت تمرکز می کنند و تاکید شان بر تعداد فعالیت ها نیست، بلکه بر بافتار محیطی است که فعالیت ها در آن می توانند به صورت موفق انجام شوند. برای افرادی که ( EDDS ) شان 8 است مشارکت در جریانات اجتماعی در اجتماع و به ویژه در روز های برفی و یخبندان امکان پذیر است.

توانبخشی ام اس

استفاده از انواع وسایل حمل و نقل برای بیمار ام اس

اگرچه تعداد زیادی از وسایل حمل و نقل برای فرد مبتلا به ام اس قابل استفاده است اما بیشتر ارزیابی های موجود، متمرکز بر توانایی استفاده از یک وسیله حرکتی مثل اتومبیل است. رانندگی یک فعالیت پیچیده است که نیازمند توانایی های مرتبط با تحرک مثل شناخت، درک و بینایی است. همه درمانگران توانبخشی باید پتانسیل مشکلات مرتبط با رانندگی را غربال کنند. هدف غربالگری تشخیص افرادی است که نیازمند ارزیابی بیشتر هستند.

در جوامع پیشرفته هنگامی که حیطه‌های مشکل تشخیص داده شد،درمانگران یک مسئولیت اخلاقی در قبال ارجاع فرد به ارزیابی کامل رانندگی که ارزیابی جامع رانندگی ( CDE ) نامیده می شود، دارند. اجرا و تفسیر ( CDE ) نیازمند آموزش تخصصی و مدرک (متخصص توانبخشی) است.

 

نتیجه‌گیری:

توانبخشی در بیماران مبتلا به ام‌اس نقش حیاتی در حفظ و بهبود کیفیت زندگی ایفا می‌کند. با بهره‌گیری از روش‌های تخصصی مانند تمرینات تحمل وزن، استفاده از جلیقه‌های وزنه‌دار و تمرینات زنجیره بسته، می‌توان تعادل، هماهنگی و قدرت عضلانی بیماران را تقویت کرد. مداخلات توانبخشی باید متناسب با نیازهای فردی هر بیمار طراحی و اجرا شوند تا اثربخشی بیشتری داشته باشند. تداوم در پیگیری برنامه‌های توانبخشی و همکاری نزدیک با تیم درمانی، کلید موفقیت در مدیریت علائم ام‌اس است. با رویکردی جامع و تخصصی، می‌توان به بیماران کمک کرد تا استقلال و فعالیت‌های روزمره خود را حفظ کنند.

 

سوالات متداول:

1-چگونه می‌توان از خستگی مزمن در ام‌اس جلوگیری کرد؟
با برنامه‌ریزی مناسب فعالیت‌ها، استراحت کافی، تمرینات منظم و مدیریت استرس می‌توان خستگی مزمن را کاهش داد.

2-آیا توانبخشی در منزل برای بیماران ام‌اس امکان‌پذیر است؟
بله، بسیاری از خدمات توانبخشی می‌توانند در منزل ارائه شوند، که این امر به راحتی و استمرار درمان کمک می‌کند.

برچسب‌ها:

بهترین مرکز کاردرمانی برای سکته مغزی در تهران

کاردرمانی در سکته مغزی یکی از درمان های موثر در توانبخشی بیماران سکته مغزی می باشد. مرکز توانبخشی برای سکته مغزی دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران به ارائه خدمات کاردرمانی در بیماران سکته مغزی می پردازد. کلینیک کاردرمانی برای سکته مغزی با در اختیار داشتن 58 نیروی متخصص توانبخشی شامل گفتاردرمان و کاردرمان به صورت کاملا حرفه ای در زمینه درمان بیماران سکته مغزی مشغول به فعالیت می باشد، خدمات کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی موجب بهبود عملکردهای حرکتی این بیماران در راه رفتن ، نشستن و استفاده از دست ها می شود که توانایی های حرکت مستقل و استقلال فردی و اجتماعی بیمار را تقویت نموده و بیمار را در در جهت بازگشت به زندگی عادی یاری می دهد . همچنین در این خدمات کاردرمانی در منزل سکته  مغزی و گفتاردرمانی در منزل برای این بیماران ارائه می گردد.

 مرکز توانبخشی در سکته مغزی

ارزیابی نیاز به این دارد که کاردرمان اطلاعات تئوریکی (مدل‌های مفهومی و چارچوب مرجع) و تجارب بالینی خوبی داشته باشد. تا قضاوت بالینی خوبی راجع به چیزی که ارزیابی می شود و نحوه ارزیابی داشته باشد. ارزیابی بیمار سکته مغزی نیاز به مهارت های آنالیز وضعیت و مشاهدات بالینی متبحرانه دارد. ارزیابی شامل تنوعی از مقیاس های استاندارد و غیر استاندارد می‌شود که کاردرمانگر را از میزان آسیب، محدودیت های فعالیت و مشارکت با در نظر گرفتن زمینه های محیطی و اجتماعی آگاه کند و به اولویت بندی اهداف کمک می‌کند. در این مرحله ارتباط بیمار سکته مغزی/مراقب نسبت به نیازهای فرهنگی و سبک زندگی اهمیت دارد. ارتباط با خانواده و دوستان و سایر حرفه‌های درگیر در درمان بیمار سکته مغزی به ایجاد یک تصویر گسترده از بیمار و مراقبت بر حسب نیاز ها و خواسته هایشان کمک می کند.

سکته مغزی خفیف و شدید

سکته مغزی را می توان به سه دسته گذرا، ایسکمیک و هموراژیک تقسیم کرد. سکته مغزی گذرا یا خفیف به علت انسداد موقت عروق مغزی بروز می کند.علائم سکته خفیف بین چند ساعت تا 24 ساعت از بین می رود و عوارض پایداری برای بیمار ایجاد نمی کند. سکته مغزی شدید در مواردی که خونریزی در مغز وجود دارد یا خونرسانی به علت وجود لخته قطع شده است بروز می کند. عوارض وارده به بیمار بسته به وسعت آسیب به بافت مغز و محل آسیب دیده متفاوت می باشد و باید خدمات توانبخشی در اولین فرصت ممکن برای بیمار سکته مغزی آغاز شود.

کاردرمانی سکته مغزی خفیف

سکته مغزی سمت راست بدن و سمت چپ بدن

سکته مغزی بسته به محل آسیب در مغز ممکن است سمت راست یا سمت چپ بدن را درگیر کند. آسیب نیمکره چپ موجب اختلال در حرکات سمت راست بدن و آسیب های گفتاری در بیمار سکته مغزی می شود . دیفاژی از عوارض آسیب نیمره چپ می باشد. در صورت بروز آسیب در نیمکره راست مغز بیمار در حرکات سمت چپ بدن دچار مشکل بوده و اختلال حافظه، مشکلات درکی در بیماران سکته مغزی دیده می شود.

اهداف کاردرمانی

تنظیم اهداف ( Goal setting ) یک فرایند همکارانه بین کاردرمانگر،بیمار و خانواده‌اش و شامل آموزش و مذاکره می باشد. در ابتدا، کاردرمان باید اهداف بلند مدت را برای بیمار سکته مغزی و خانواده‌اش تعیین کند. اهداف بلند مدت به صورت آرزو می باشند و به بیمار امید و انگیزه درگیر شدن در فرایند درمانی را می‌دهند. اگر اهداف بلند مدت به وسیله واقعیت‌گر ها جریحه دار شوند بیمار ممکن است تمام امید خود را از دست بدهد و نتواند به هیچ وجه در زندگی و درمان درگیر شود. این اهداف می توانند بیانگر ماهیت کاری حاضر بیمار سکته مغزی باشند و می توانند به مرور زمان تغییر کنند. برعکس،اهداف کوتاه مدت باید بیمار محور و همکارانه،خاص،قابل اندازه گیری،قابل دسترسی و واقع گرایانه و به موقع ( SMART )   باشند.اهداف کوتاه مدت گام‌های مورد نظر برای رسیدن به اهداف بلند مدت را شکل می‌دهند. اهداف کوتاه مدت در درمان بیمار سکته مغزی می توانند برای اندازه‌گیری نتایج استفاده شوند. برای مثال: ( Attainment Scale (GAS) Goal ) می تواند استفاده شود. به علاوه این اهداف به بیمار و تیم درمانی اجازه می‌دهند تا هدفشان را حفظ کنند،انگیزه داشته باشند،پیشرفت را کنترل کنند و به این بینش برسند که چطور اهداف بلند مدت قابل دسترسی اند یا این که آیا اهداف بلند مدت نیاز به تطابق دارند،بنابراین به بیمار اجازه می دهد تا ماهیت کاری خود را بر حسب تصویر واقع گرایانه از خود تبدیل کند.

تاثیر کاردرمانی برای سکته مغزی

مداخلات کاردرمانی به بیمار سکته مغزی  کمک می کنند،به اهدافشان برسند و سرانجام به کاهش محدودیت‌های فعالیت و مشارکت کمک می‌کند. توانبخشی  سکته مغزی به این صورت تعریف می‌شود: یک فرآیند آموزشی و حل مسئله است که هدفش افزایش بهبودی با استفاده از رویکردهای بازآموزی برای کاهش آسیب ها و نقایص و رویکردهای تطابقی برای کاهش تبدیل شدن آسیب ها و نقایص به محدودیت های فعالیت و مشارکت می باشد.

با تمرکز ذاتی بر روی کار، رویکرد های بازآموزی ممکن است در ابتدا کاهش گرا ( reductionist ) در نظر گرفته شوند و به راحتی برای اکثر کاردرمانگران مناسب نیست، هرچند به ویژه استفاده از این رویکردها در شش ماه اول برای رسیدن به حداکثر بهبودی نوروپلاستیک اهمیت دارد. بعلاوه،این رویکردها هنوز با فلسفه کاردرمانی متناسب هستند به اندازه‌ای که آنها واضحاً با اهداف کاری مرتبط می شوند. رویکردهای تطابقی (جبرانی/عملکردی) می‌توانند آنالیز و تطابق کار،فعالیت و وظایف و یا آنالیز و تطابق محیط فیزیکی/اجتماعی را شامل شوند تا عملکرد کاری ارتقا پیدا کند.

درمان توانبخشی برای بیماران سکته مغزی

در مرکز کاردرمانی تهران رویکرد ها بر اساس مدل های مفهومی و چارچوب مرجعی که به نظر کاردرمانگر مناسب می آیند و نیز بر اساس تشخیص بیماری،فاز توانبخشی،قابلیت کاهش آسیب و صدمات،نتیجه بر روی فعالیت و مشارکت،و گاهی خود کاردرمان انتخاب می‌شوند. کاردرمان باید با توجه به رویکرد انتخاب شده به شواهد موجود توجه کند.

کاردرمان باید بیشترین درمان ممکن را برای برآورد کردن نیازهای بیماران فراهم کنند،تا جایی که بیماران مشتاق باشند و بتوانند درمان را تحمل کنند. حداقل ۴۵ دقیقه برای فاز حاد سفارش شده که با فرصت هایی برای تکرار تمرینات و تعمیم نیز همراه است. در هر دو رویکرد بازآموزی و تطابق کاردرمان بیمار سکته مغزی را به وسیله کار به عنوان هدف ( Occupation as End ) توانمند می سازد. هرچند کاردرمانی که با سکته مغزی کار می کنند تمایلی برای از دست دادن دیدگاه کار به عنوان وظیفه ( Occupation as Means ) ندارند. اگرچه، به هیچ وسیله‌ای به صورت دو طرفه جامع و فراگیر نیستند. هر کدام می توانند دیگری را متاثر کنند و کاربرد هر کدام از این ها می تواند به وسیله مرکز مربوطه تحت تاثیر قرار گیرد.

هرکدام از مداخلات که به کار برده شده باشد ضروری است. عبور از یک مرحله کاملاً توافقی است و رفتن به مرحله بعد برنامه ریزی شده و قابل درک است. ارزیابی میزان تاثیر کاردرمانی یک ضرورت حرفه‌ای و اخلاقی است. در سطح بیمار، ارزیابی جاری باعث می‌شود که مناسب بودن درمان کنترل شود و فرصت‌هایی را برای تطابق فراهم سازد. ارزیابی نتایج درمانی نشان می‌دهد که آیا درمان موفقیت آمیز بوده است یا نه،چه اهداف توافقی برآورده شده باشند و چه بیماران در محیط ارضاء شده باشند. درست است درمان ارزیابی باید به طور مناسب و هدفمند باشد: نقایص و آسیب‌ها، فعالیت، مشارکت. در سطح درمانگر،مسئولیت حرفه ای برای ارزیابی نتایج درمان های خود بر اساس اصول استاندارد خاص سکته مغزی و خاص حرفه‌ای دارد. در سطح خدمات، درمانگر ارزیابی خدمات را از طریق ارزیابی بالینی، سازمانی و فیدبک های پرسنل و بیماران انجام می‌دهند.

کاردرمانی در منزل بیماران سکته مغزی

توانبخشی و بیمه درمانی

در انتقال بین تیم‌های مختلف باید این اطمینان داده شود که اطلاعات به صورت دقیق و مناسب انجام گرفته شده‌اند تا از تکرار های غیرضروری خدمات جلوگیری شود. برای تسهیل آسان انتقال،باید مجموعه‌ای از اصطلاح شناسی،ابزارهای ارزیابی،مقیاسهای ارزیابی و سند سازی توافقی انجام بگیرد. بیمار باید،با توجه به انتقال مراقبت در تصمیم گیری دخیل باشد و پیشنهاد می شود یک کپی از روی سند انتقال انجام بگیرد.در ( UK ) ارتباط هماهنگ با این خدمات شامل موارد زیر می باشد. کلینیک های نرواسکولار،بخشهای بستری و حاد سکته مغزی (حاد و تحت حاد)، تیم های مراقبتی ترخیص زودهنگام، تیم‌های توانبخشی اجتماعی (شامل خانه های پرستاری و خدمات مراقبتی)، کاردرمانگرهای خصوصی، خدمات اجتماعی و تیم کنترل و پیگیری ( follow up ) مانند تیم های متخصصان اجتماعی، هنگامی که یک کاردرمانگ تصمیم به توقف توانبخشی می‌کند باید:

  • در مورد دلیل این کار با بیمار صحبت کند.
  • اطمینان دهد که تمام حمایت‌های مورد نیاز برای حفظ یا بهبود سلامتی انجام شده است. این حمایت ها شامل این موارد است: تمرینات،یکپارچه شدن با برنامه‌های اجتماعی عمومی،اطلاعات در مورد هزینه و خرید تجهیزات،بروشورهای اطلاعات،اطلاعات دوباره حمایت های سکته مغزی (گروهها،وب سایتها).
  • به بیمار و در صورت نیاز به خانواده و مراقبش آموزش داده شود که چطور عملکردی کاری،سلامت و رفاه اش حفظ کند.
  • دستورالعمل های واضح در مورد تماس های بعدی برای ارزیابی های مجدد داده شود و همچنین این که با به وجود آمدن چه وقایعی تماس های بعدی ضروری می شود.

پیگیری در روند توانبخشی

تمام بیماران با نقایص باقیمانده بعد از توانبخشی اولیه باید هر ۶ ماه یک بار بررسی شوند تا این که اگر بیمار مشکل جدیدی را تجربه کرده باشد و یا اینکه شرایطش برای مداخلات درمانی تغییر کرده باشد، ارجاع مناسب صورت گیرد،این کار به وسیله تیم چند رشته‌ای شامل پزشک عمومی،و… با توجه به علائم باقی مانده و شدت سکته مغزی صورت می گیرد. در ملاقات‌های ( follow up ) تمرکز بر روی نواحی زیر می باشد: تغییرات در نقایص (مانند شناختی)، فعالیت (مانند فعالیت های روزمره زندگی)، مشارکت (مانند خستگی)، محیطی و فردی (مانند خلق،استرس،ساپورت اجتماعی و کیفیت زندگی) با توجه به زمان ترخیص نتایج باید با نتایج به دست آمده در زمان ترخیص هم مقایسه شوند تا تعیین کنند که آیا ارجاع برای درمان و سرویس‌های دیگر نیاز است یا نه؟

درک و فهمیدن تفکری که درمان را هدایت می‌کند بسیار مشکل است. تمام اشکال استدلال بالینی-علمی، روایتی، عملی، اخلاقی، تعاملی و استدلال شرطی-بدون توجه به مرکزی که کاردرمان با بیماران سکته مغزی کار می‌کند بر روی فرایند کاردرمانی موثرند. هرچند،بعضی الگوهای شایع از ارزش استدلال بالینی عملی نشان دهنده وابسته بودن آن به مراکز مختلف است که می تواند باعث ایجاد یک راهنمای جدید درمانی برای کار با بیماران سکته مغزی ایجاد کند. باید توجه شود که این روشهای کلی تعریف واحدی ندارند و معمولاً به وسیله استدلال ساختاری در مورد نمود تشخیص و شرایط متاثر می‌شوند.

کلینیک های نروواسکولار و کاردرمانی برای سکته مغزی

در پاسخ به اصول ملی ( national guideline )، تعدادی از کلینیکهای با دسترسی سریع نرواسکولار برای بیماران حمله ایسکمی گذرا ( TIA ) و سکته های مغزی خفیف راه افتادند. هرچند،هیچ نقشی برای کاردرمانگر در این کلینیک ها با توجه به اصول ملی سکته مغزی در نظر گرفته نشده است. با وجود این، این بحث وجود دارد که کاردرمانان یک نقش مهم در کشف مشکلات عملکردی دارند و بیشتر این کار با مشاوره با فردی که از نظر پزشکی بر روی بیمار تمرکز کرده انجام می‌گیرد. بنابراین باید توجه شود که با استفاده از سیستم‌های نمره بندی ( FAST ) و ( ABCD ) می توان فردی که احتمال بروز سکته مغزی وجود دارد را شناسایی کرد و به واحدهای تخصصی ارجاع داد تا ارزیابی هایی بین رشته ای انجام گیرد، نشانه های شناختی و روانی-اجتماعی خفیف در نتیجه آسیب های فرونتال که به وسیله تصویر برداری مشخص نمی‌شود ولی می‌توانند تاثیر عظیمی بر روی کیفیت زندگی و سلامتی بیمار بگذارند مشخص می‌شوند.

از طریق یک رویکرد کل نگرانه،کاردرمانان به صورت ماهرانه می‌توانند مشکلات عملکردی سکته‌های مغزی خفیف را غربالگری کنند (برای مثال مشکلات برخاسته از: همی آنوپسی، خستگی، اضطراب/افسردگی، آسیب های حرکتی سطح بالا و آسیب های حرکتی سطح پایین). حتی در افراد ( TIA )، کاردرمانگران می‌توانند نقش مهمی را در ارتقاء بیماران از طریق (عملکردی/جبرانی) تجویز وسایل کمکی و جلوگیری از کناره‌گیری اجتماعی (که به صورت معمول در افراد سالمند دیده می‌شود) بازی کنند. این همچنین کاردرمانگران را قادر می‌سازد تا به پزشک متخصص در ارجاع بیمار به سرویس‌های مناسب کمک کند. فواید و کم هزینه بودن این روش در کاردرمانی زیاد مورد مطالعه قرار نگرفته و نیاز به مطالعات زیادی دارد. در این میان، درمانگران تلاش می کنند تا نقش کاردرمانگران را در کلینیکهای نروواسکولار افزایش دهند و برای مثال،درمانگران می‌توانند به صورت رو در رو با بیماران مذاکره کنند و یا اینکه می‌توانند از غربالگری و اطلاعات به دست آمده توسط پزشک متخصص که شامل نقایص یا آسیب ها،فعالیت،مشارکت و فاکتورهای شخصی و محیطی می باشد،استفاده کنند. برای حمایت از مشاهدات در زمینه نقش و کارایی کاردرمانگران در کلینیک‌های نروواسکولار،بررسی و انتشار نتایج از طریق انتشارات،کنفرانس ها و روزنامه ها بسیار سفارش می شود یک مثال از نقش کاردرمانگر در کلینیک نروواسکولار در زیر آورده شده است:

مراجعین: ( TIA ) ها و سکته‌های خفیفی که حدود ۰ الی ۷ روز از سکته مغزی آنها گذشته باشد.

هدف: غربالگری مشکلات عملکردی به علت سکته های مغزی خفیف و توجه به نیازهای ارتقای سلامتی در جمعیت در معرض خطر تا اینکه راهنمایی و ارجاع مناسب صورت گیرد.

ارزیابی: با در نظر گرفتن علائم اولیه و عوارض احتمالی با آگاهی از آناتومی عملکردی زمانی که بیمار در محیط خانه است می توان تغییرات عملکردی زیادی را نسبت به آنهایی که در بیمارستان بستری اند،مشاهده کرد.

بنابراین،باید تغییرات برای موارد زیر غربالگری شود: فعالیت های عملکردی مانند ( ADL ) های سطح بالا مثل تحرک خارج خانه، پله ها، حمام رفتن، تمرکز، خواندن، حافظه، مدیریت مالی، خستگی، خلق (اضطراب/افسردگی/تحریک پذیری)، نقش کاری، حفظ علایق کاری و اوقات فراغت مانند خرید.

کاردرمانی در بخش های حاد سکته ی مغزی ( Hyper acute care )

هنگامی که بیماران در مراکز تخصصی سکته ی مغزی پذیرش می‌شوند کاردرمانگران باید در غربالگری تمام بیماران درگیر شوند.این بحث وجود دارد که به همان دلایلی که کاردرمانگران بیماران را در مراکز نرواسکولار غربالگری می‌کردند، کاردرمانان سکته مغزی باید همچنین بیماران ( TIA ) پذیرفته شده در بخش های حاد سکته مغزی را غربالگری کنند. اگرچه با توجه به اصول ملی ارزیابی کاردرمانی باید در چهار روز بعد از پذیرش انجام شود، یک روش مناسب برای غربالگری به منظور اولویت بندی بیماران که به زودی ترخیص می‌شوند و عملکرد خوبی دارند لازم است.

اصول اولویت بندی کلی بیماران بعد از پذیرش:

  • نتایج تصویر برداری ( MRI, CT )
  • کنترل تشخیص های خون شناسی (سرطان)، برنامه های درمانی جراحی اعصاب.
  • ارجاع به سایر تیم ها برای درمان های غیر مرتبط با سکته مغزی و برنامه ترخیص.
  • آیا غذا خوردن تثبیت شده است؟(ارزیابی بلع/استقلال در تغذیه).
  • تحرک/ترانسفر/توانایی نشستن بیش از ۱۲ دقیقه به صورت نشستن نرمال/حمایت شده.
  • سطح هوشیاری بیماران
  • پیگیری
  • نشانه های درکی/شناختی
  • ارتباطات

بیماران با اولویت بالا برای مداخلات کاردرمانی

آنهایی که نیاز به ارزیابی دارند تا در اولویت قرار گیرند،برای مثال با ارتباط با تیم ملاحظات پزشکی بررسی می شود. این قضیه ممکن است به این خاطر باشد که بیمار در روزهای آخر کاری که در این بخش پذیرش شده باشد. نتایج الویت بندی باید به صورت واضح در گزارش پرونده بیمار ذکر شود تا وضعیت اولویت بندی بررسی و مرور شود.

  • آنهایی که ارزیابی درکی شناختی ضروری است به ویژه هنگامی که بیمار توانایی فیزیکی خوبی دارد و ترخیص ممکن است خیلی سریع اتفاق بیفتد.
  • هنگامی که مداخلات اورژانسی کاردرمانی برای حفظ عملکرد و جلوگیری از تخریب نیاز است برای مثال پوسچر وضعیت دهی

ارزیابی توانبخشی بیماران سکته مغزی

ارزیابی غربالگری به وسیله نتایج تصویربرداری و تجارب کلینیکی باید انجام شود.

  • مصاحبه اولیه شامل، وضعیت خانوادگی و تاریخچه عملکرد کاری اجتماعی و پزشکی گذشته (شامل مراقبت شخصی، فعالیت های خانگی، انواع روش های آماده کردن صبحانه، ناهار و شام، استفاده از داروها، مدیریت مالی، باغبانی، رانندگی، علایق، نقشه های کاری و سازندگی). برای ارزیابی بالا و پایین رفتن از پله و قدم برداشتن باید با کاردرمان ارتباط برقرار کرد.
  • ترانسفر های عملکردی شامل تخت، صندلی (با یا بدون دسته) توالت (حدوداً با ارتفاع ۴۳ سانتی متر) حمام (اگر لازم باشد باید به کاردرمانگران خدمات اجتماعی ارجاع شود) و همچنین اگر بیمار در تحرک خود در بخش مشکل دارد باید اطلاعاتی در مورد ارتفاع و نحوه چیدمان مبلمان نیز گرفته شود.

غربالگری حسی_حرکتی اندام فوقانی در کاردرمانی سکته مغزی

  • شامل حداقل دامنه حرکتی، هماهنگی و حس عملکردی. اگر نقایص واضح هستند ارزیابی‌های کاردرمانی بیشتر لازم است. توانایی پوشیدن و درآوردن کفش، رساندن دست به پشت، رساندن هر دو دست به بالای سر برای پوشیدن پلیور و توانایی بستن دکمه ها و کمربند به منظور کشف استقلال فیزیکی.
  • پردازش بینایی شامل حدت بینایی، میدان بینایی، بی توجهی (بینایی/لمسی)، مهارتهای بینایی حرکتی (ارزیابی آخر به خصوص زمانی که بیمار از دوبینی،از دست دادن میدان بینایی و یا صدمات اکسیپیتال /مخچه ای/تنه مغزی شکایت می کند.

غربالگری درکی-شناختی در کاردرمانی سکته مغزی

  • اگر بیمار از قبل در فعالیت اجتماعی و خانگی کمک لازم داشته و علایق اوقات فراغت ندارد.ارزیابی بیشتر لازم نیست.
  • اگر بیمار به تنهایی زندگی می‌کند و قبلاً در فعالیت های خانگی و اجتماعی و رانندگی استقلال داشته و علایقی دارد که شامل سطوح بالای شناختی است برای مثال یک ارزیابی که شامل برنامه ریزی/سازماندهی/اولویت بندی/حل مسئله است را کامل می کند. اگر بیمار سالمند است سطوح بالای شناختی،کارکرد اجرایی و پردازش اطلاعات باید ارزیابی شوند و با داده های نرمال مقایسه شوند. اگر آسیب های درکی شناختی یا نقایص فرونتال /پارتیال/ تمپورال گزارش شده‌اند غربارگری درکی شناختی بیشتری انجام می شود.
  • ارزیابی های بجا و مناسب عملکردی برای بررسی بیماران و آشکار ساختن مشکلات بالقوه طراحی شده اند برای مثال شامل انجام چندین تکلیف،انطباق در محیط های داینامیک.ارزیابی حداقل وضعیت عملکردی معنی دار لازم برای حل مسئله و انجام چندین وظیفه برای مثال ارزیابی آشپزخانه نوشیدنی گرم+صبحانه/اسنک در یک آشپزخانه ناآشنا.
  • ارزیابی های هدفمند بیشتر با آگاهی از نتایج تصویربرداری، علائم اولیه و غربالگری.
  • ارزیابی مراقبت های شخصی در محیط مشابه سازی شده با خانه.
  • ارزیابی منزل خرید (به خصوص برای بیمارانی که از قبل مستقل بودند،به تنهایی زندگی می کنند و مشکلات درکی/شناختی که در ارزیابی آشپزخانه بخش دیده می‌شود ممکن است در مراقبت شخصی دیده نشوند مانند آپراکسیا.
  • ترخیص با نظارت ۲۴ ساعته (نظارت به وسیله خانواده با آگاهی که کار درمانگر می دهد) به ویژه برای مشکلات درکی/شناختی سطح بالا،برای مثال آپراکسی،آسیب لوب فرونتال.

ارجاعات در نظر گرفته شود:

  • شماره تلفن برای پیشگیری کاردرمانی+درمانگران اجتماعی سکته مغزی.
  • پیگیری کاردرمانی اجتماعی (شامل ارجاع به جهت کندشدن خفیف پردازشی افکار/آسیب های سطح بالای توجه.)
  • کاردرمانگر خدمات اجتماعی برای تطابقات،تجهیزات حمام و ریل ها.

مرکز کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی

بخش‌های توانبخشی بستری برای بیماران سکته مغزی

توانبخشی بستری بیماران تحت حاد تمرکز اصلی این بخش را تشکیل می‌دهند. توجه ویژه‌ای به افراد جوان مبتلا به سکته مغزی باید شود.

یک مثال از روش‌های مورد توجه برای کاردرمانی که در بخشهای بستری حاد کار می‌کند در زیر آورده شده است:

مراجعین: بیماران سکته مغزی که 1 تا 26 هفته از سکته ی انها گذشته باشد.

هدف:استفاده از رویکردهای بازآموزی و جبرانی برای تسهیل بهبودی به وسیله بهبود ظرفیت عملکردی (کاهش نقایص و محدودیت ها)

ارزیابی: بر اساس ارزیابی غربالگری،ارزیابی های عمیق نیاز است.

مداخله: رویکردهای بازآموزی و جبرانی. بیماران حاد باید مناسب ترین درمان ممکن را دریافت کنند چون که آنها انگیزه دارند و می توانند در مراحل اولیه درمان را تحمل کنند و در این مراحل بیمار باید حداقل روزانه ۴۵ دقیقه هر درمانی که لازم است را دریافت کند.

ترخیص: برای شخصی که محدودیت هایی بر روی هر جنبه ای از فعالیت‌های شخصی که در اثر سکته و یا غیره کسب کرده باشد باید ارجاعات زیر در نظر گرفته شوند:

  • درمانگر ارتباطات اجتماعی+تلفنهای پیگیری کاردرمانی.
  • برنامه های حمایتی از ترخیص زودهنگام در دسترس و خارج دسترس.
  • پیگیری کاردرمانی اجتماعی
  • کاردرمانگر  برای تجهیزات حمام/تطابقات و ریل ها.
  • گروه های حمایتی سکته مغزی

ترخیص زودهنگام حمایت شده در بیماران سکته مغزی

در زمان ترخیص از بیمارستان در اثر سکته مغزی سبک زندگی به طور قابل توجهی تغییر کرده است. هر فردی باید در محیط های حمایتی تقویت شود. منابع و امکانات و تسهیلات از یک ناحیه به ناحیه دیگر تفاوت دارد. هرچند،هر نوع ارتقا در ارتباط بین خدمات بیمارستانی و اجتماعی می‌تواند فقط انتقال این مشکلات را ساده تر کند.

یکی از روشها برای کاردرمانگری که در ترخیص زودهنگام حمایت شده کار می‌کند در زیر آورده شده است:

مراجعین: بیماران تحت حاد (۱ تا ۲۶ هفته)

هدف: تسهیل انتقال از مراکز بستری به محیط خانه با استفاده از رویکردهای بازآموزی و جبرانی.

ارزیابی: توجه به نقایص و سطوح فعالیت

مداخله توانبخشی در بیماران سکته مغزی حاد

توانبخشی اجتماعی و ( Resettlement )

با فشارهای موجود برای کاهش مدت زمان بستری و موفقیت تیم ترخیص زودهنگام حمایتی،دامنه توانبخشی اجتماعی با استفاده از رویکردهای بازآموزی (کاهش نقایص) به همراه رویکردهای جبرانی (با تمرکز بر کاهش محدودیت فعالیت و مشارکت) در حال رشد است. در نتیجه تیم های اجتماعی باید مهارت بالایی داشته باشند و تیم های اجتماعی تخصصی برای مراقبت سکته مغزی توصیه می‌شوند.

روش‌های مورد توجه برای کاردرمانی که در تیمهای توانبخشی اجتماعی کار میکند در زیر آورده شده است:

مراجعین: سکته مغزی تحت حاد.

هدف:فراهم کردن مداخلات کاردرمانی بازآموزی و جبرانی با هدف کاهش نقایص و محدودیت‌های فعالیت و مشارکت با توجه به متاثر شدن فاکتور های شخصی و محیطی.

ارزیابی: توجه به تمام سطوح ارزیابی به طور مناسب_به ویژه فاکتور های شخصی و مشارکت در فعالیت.

مداخله

ماهیت و عملکردی کاری_ تمرکز بر روی کاهش نقایص (تحت حاد)،کاهش محدودیت های فعالیت و مشارکت،بررسی فاکتورهای شخصی و محیطی_برگرداندن کنترل امور_شامل کار و اوقات فراغت.

گروه های ایجاد اعتماد به نفس.

تطابق با ناتوانی باقیمانده و تسهیل برگشت به زندگی معنی دار.

یکپارچه سازی به سازمان‌های اجتماعی و داوطلبانه.

ارتقاء سلامتی با کاردرمانی سکته مغزی

با توجه به ارتباط بین کار و سلامتی، نقش کاردرمانگر در ارتقاء سلامتی اولیه (جلوگیری از بیماری)، ثانویه (گروه در معرض خطر) و ثالثیه (افزایش پتانسیل زندگی سالم) و قرار گرفتن آن در بالاترین سطح برنامه کار کاردرمانی تعجب‌آور نیست. مطالعات طولانی مدت ( Follow – up ) نشان دادند که افراد دچار سکته مغزی بعد از ترخیص تخریب را تجربه می‌کنند و نشانه‌های افسردگی را نشان می‌دهند. ارتقاء سلامتی بعد از سکته مغزی می تواند شامل موارد زیر شود: تمرین، تغذیه، رفتارهای سلامتی و جلوگیری از سکته مجدد. ثابت شده است که مداخلات کاردرمانی در خانه های پرستاری در کاهش تخریب عملکرد بیمار موثر است.

وظایف حرفه ای کاردرمانی

کاردرمانگر به کسی گفته می شود که قانون از او حمایت کند برای کسانی استفاده می‌شود که دارای مدرک کاردرمانی هستند. پرسنل کاردرمانی برای کار درمانگران شامل مدیران آموزش دهنده ها و محققان،دانشجویان و مددکاران اطلاق می شود. .

کاردرمانی در منزل برای سکته مغزی

موارد فعالیت شامل موارد زیر است:

  • استقلال و رفاه بیمار
  • خدمات برای بیماران
  • یکپارچگی حرفه ای و فردی
  • استانداردها و کارایی های حرفه ای
  • ارزیابی و شناسایی نیازهای مراقبتی و سلامتی
  • آگاهی یا فهمیدن و مهارت ها.

 

سوالات متداول:

1.زمان آغاز کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی بستری چه زمانی است؟

خدمات کاردرمانی برای بیماران بستری یک هفته پس از سکته می تواند آغاز شود.

2.چه مداخلات کاردرمانی در بخش های حاد سکته مغزی انجام می شود؟

وضعیت دهی بیمار جهت جلوگیری از دفورمیتی، ارزیابی های درکی شناختی جهت شناسایی مشکلات درکی بیماران

برچسب‌ها:

بهترین کاردرمانی برای بزرگسالان در تهران

تاثیر آسیب های حرکتی بر روی بیمار می تواند مخرب باشد و نقش کاردرمانگر بزرگسالان در درمان این مشکلات حیاتی می باشد.در اینجا بر روی فاز توانبخشی بزرگسالان و درمان مشکلات حرکتی متمرکز می شویم و یک موردی از کارهای انجام شده در مراکز کلینیکی را ارائه می‌دهیم، مرکز کاردرمانی بزرگسال دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران در زمینه کاردرمانی برای بیماران بزرگسال فعالیت می نماید. تیم توانبخشی بزرگسال 38 نفره دکتر صابر شامل کادرمانی بزرگسال، گفتار درمانی بزرگسال و روانشناسی با تجربه در حیطه اختلالات نورولوژیک و ارتوپدیک و سالمندی به ارائه خدمات توانبخشی تخصصی می پردازند. همچنین کلینیک دکتر صابر به ارائه خدمات کاردرمانی در منزل و گفتار درمانی در منزل مشغول می باشد.

کاردرمانی بزرگسالان شامل:

کاردرمانی بیماران پارکینسون

کاردرمانی بیماران ام اس

کاردرمانی بیماران ضایعه نخاعی

کاردرمانی بیماران ضربه مغزی و سکته مغزی

کاردرمانی بیماران تومور مغزی، نخاعی

کاردرمانی بیماران دمانس و آلزایمر

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

گفتاردرمانی و کاردرمانی برای بزرگسالان

ابعاد اصلی مداخلات توانبخشی به منظور مجهز نمودن کاردرمانگران با این ایده که به ارزیابی و مداخله آسیب های حرکتی آشنا شوند، بیان شده است. این نکته مهم است که بدانیم هیچ رویکردی به عنوان موثرترین رویکرد در بازیابی کنترل حرکتی پس از سکته اثبات نشده است. با این حال مداخلات مشخص شده در گروه خاصی از بیماران مبتلا به سکته مغزی در اینجا آورده شده است و دو چالش کلینیکی مهم را که معمولاً مشاهده می‌شوند تحت پوشش قرار داده است، در پایان راه های پرهیز از عوارض ثانویه را که ممکن است اتفاق بیفتد بررسی می‌کنیم.

ارزیابی در توانبخشی بزرگسالان

ارزیابی و آنالیز مشکلات بیمار برای مداخله ضروری می باشد. هیچ روش ارزیابی توانبخشی رسمی وجود ندارد. یک ایده،ساختن یک تصویر از بیمار بزرگسال به عنوان انسانی کامل و نحوه حرکت او می باشد. این کار از طریق مشاهده و هندلینگ دست یافتنی است. ارزیابی توانبخشی بزرگسالان،اطلاعاتی را به عنوان پایه برای مداخله و برای تنظیم اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در کنار اعضای دیگر تیم ها فراهم می آورد.ارزیابی کاردرمانی جسمی بزرگسالان از آسیب های حرکتی به منظور درک اثر آسیب بر روی وظایف عملکردی و برای تعیین یک طرح مداخله ای مناسب و مبتنی بر شواهد ضروری می باشد. به منظور پرهیز از ارزیابی های چندگانه و برای ارتقاء کار تیمی در جهت اهداف مشترک ارزیابی همراه با یک فیزیوتراپ انجام می شود. این روشی معمول در تعدادی از واحدها و تیم های اجتماعی می باشد.

کاردرمانی در بزرگسالان

رویکردی که در ادامه برای ارزیابی کاردرمانی آمده است، بیشتر در بیمارستان و در فاز حاد توانبخشی انجام میشود، اما این اصول می تواند برای بیماران در هر شرایطی به کار رود. در مراحل حاد توانبخشی،بیمار ممکن است در هنگام اولین ارزیابی بر روی تخت باشد که این می تواند یک نقطه شروع خوب برای مشاهده بیمار از طریق همه وضعیت های پایه ی درازکشیدن،نشستن،ایستادن،جابجایی و راه رفتن باشد. کاردرمانگر می‌تواند اثرات ناشی از مشکلات حرکتی را در محدوده فعالیت های دیگر روزمره زندگی از قبیل شستن و لباس پوشیدن نیز ارزیابی کند. این همچنین به کاردرمانگر کمک می‌کند تا ایمن ترین روش هندلینگ را ارزیابی کند.

این بخش بر روی ارزیابی های عملی که وابسته به مهارت‌های مشاهده‌ای ( استفاده از  ارزیابی های استاندارد) ، متمرکز می‌شود. در طول ارزیابی سوالات زیر باید پرسیده شود،و نتایج مشاهدات باید به طور مناسب ثبت شود.

بیمار بزرگسال چطور حرکت می کند؟

  • آیا بیمار با زحمت و تلاش حرکت می کند؟
  • آیا حرکات از هم گسیخته و یا روان هستند؟
  • آیا واکنش های همراه ( Associated reaction ) وجود دارند؟
  • آیا بیمار اصلاً می تواند حرکت کند؟
  • حرکات با حالت طبیعی چه تفاوتی دارند؟
  • فرایند سالمندی و پوسچرهای ناراحت کننده را مورد توجه قرار دهید.

در کاردرمانی بزرگسال چرا بیمار با این روش خاص حرکت می‌کند؟

  • آیا به علت مشکلات تون می باشد؟بالا،پایین،نوسان دار
  • آیا به علت واکنش های همراه می باشد؟اندام فوقانی و اندام تحتانی.
  • آیا مشکلات مرتبط با مکانیسم اساسی تعادل می باشد؟
  • آیا مشکلات حسی منجر به فیدبک ضعیف شده است؟ (فقدان حسی عمقی،فقدان آگاهی لمسی)
  • آیا فقدان حرکات فعال و انتخابی وجود دارد؟
  • آیا مشکلات/ درکی وجود دارد؟(آپرکسیا، غفلت/ بی توجهی)

تحرک در تخت ( Bed mobility )

قبل از شروع، بعضی اصول کاربردی و کلی را در نظر بگیرید. با پرستار بررسی کنید که آیا بیمار برای ارزیابی مناسب می باشد و قادر است تا به طور فعال در جلسه ارزیابی شرکت کند؟ آیا میتوان رضایت بیمار را جلب کرد؟ آیا بیمار میتواند دستورالعمل ها را دنبال کند؟ بیماران را از خطر های اطراف تخت مثل گیره ها یا لوله های غذا آگاه کنید.

ارزیابی را با بررسی کردن بیمار بر روی تخت در وضعیت ( Supine ) آغاز کنید: (خوابیده به پشت)

  • آیا بیمار میتواند سرش را به راحتی از یک طرف به طرف دیگر حرکت دهد؟
  • آیا سر بیمار به یک سمت نسبت به سمت دیگر بیش از حد چرخیده است؟(چه سمتی)
  • آیا بیمار بر روی تخت صاف است یا به حالت خم شده قرار دارد و آیا یک سمت بدن در مقایسه با سمت دیگر خیلی فعال است؟
  • آیا بازوی ضعیف تر در یک وضعیت راحت نگه داشته می‌شود و یا آن در زیر بدن گیر کرده است؟
  • زمانی که شما می‌خواهید بیمار بازو یا پای ضعیف‌تر را حرکت دهد آیا در اینجا حرکتی وجود دارد یا نه؟
  • اگر در اینجا فقط کمی حرکت یا اصلا حرکتی وجود ندارد،با رضایت بیمار به آرامی بازو و پا را جابه جا کنید.آیا تون عضلانی را سفت،نرم،پایین و یا بالا احساس می کنید؟یا آیا وقتی که مفاصل را حرکت می دهید مقاومتی را احساس می کنید طوری که این مقاومت ارادی نباشد؟(یعنی تون بالا) . اکثر بیماران مبتلا به سکته مغزی در مراحل اولیه تون پایین دارند که می‌تواند به سرعت تغییر کند.

در ادامه مشاهدات اولیه از بیمار بخواهید که از یک سمت به سمت دیگری غلت بزند. اگر بیمار برای غلتیدن نیاز به کمک دارد همیشه این اطمینان را بدهید که فرد دیگری برای کمک وجود دارد. اگر بیمار نیاز به کمک قابل توجهی دارد به جز در مواردی که بیمار می تواند از تکنیکهای هندلینگ درمانی بهره ببرد، غلتیدن را ادامه ندهید و صفحه های لغزنده ( Sliding Sheets ) را به منظور وضعیت دهی بیمارستان بر روی یک سمت استفاده کنید.

توانبخشی در بزرگسالان

نشستن ( Sitting )

در این مرحله کاردرمانگر باید اطلاعات کافی را در مورد تصمیم گیری راجع به نشستن بیمار بر روی لبه تخت داشته باشد. ارزیابی اولیه نشستن می تواند با قرار گرفتن بیمار روی یک ( Plinth ) انجام شود. اطمینان بدهید که افراد کافی برای تامین امنیت بیمار وجود دارد.

  • توانایی بیمار را برای نشستن بدون حمایت در یک وضعیت استاتیک با حفظ تعادل مشاهده کنید.
  • تعادل داینامیک نشستن را بررسی کنید: بیمار می تواند به سمت جلو و پهلو ( Reach ) کند؟
  • مشاهده کنید آیا بیمار بر روی یک باسن بیشتر از باسن دیگر نشسته است؟
  • آیا تنه متقارن است؟
  • آیا اسکاپولاهای دو سمت هم راستا میباشند؟
  • شانه سمت درگیر را ازنظر نیمه دررفتگی بررسی کنید.
  • در این پوزیشن مشاهده کنید،آیا تغییری در تون دست یا پای درگیر وجود دارد؟

آیا بیمار با سمت سالم خود بیش از حد فعالیت می کند؟ آیا بیمار به نظر می‌رسد خودش را بر روی سمت درگیر (Pushing)   کرده است؟ اگر اینگونه است بخش سندروم پوشه را در ادامه ببینید.

به خاطر داشته باشید که اگر بیمار بر روی یک ( Plinth ) نشسته و ارزیابی شده است باید همچنین در حالت نشسته بر روی لبه تخت خود نیز ارزیابی شود. بیماران در بیمارستان ممکن است به منظور تسکین فشار، تشک های جریان هوا را بر روی تخت خود داشته باشند که این می تواند نشستن را برای بیماران سخت کند. با این حال،حتی یک تشک منظم نیز می‌تواند تعادل در نشستن را در مقایسه با استحکام ( Plinth ) تحت تاثیر قرار دهد.

جابجایی ( Transfers )

ارزیابی جابجایی شامل ارزیابی حرکت بیمار از ( Supine ) به ( Sitting ) ،تخت به صندلی و صندلی به کمد یا توالت است.ارزیابی انجام می‌شود تا مشخص شود که بیمار چطور از یک سطح به سطح دیگر حرکت می کند (با چه میزان کارایی و ایمنی).این نکته نیز مهم می باشد که بیمار برای انجام کار به چه میزان کمکی نیاز دارد.همچنین درمانگر باید میزان توانایی بیماران را در هنگام تسهیل جابجایی بداند. اگر ارزیابی جابجایی برای فردی انجام می شود که نیاز آشکارا به کمک دارد،ضروری است که فرد دیگر و ترجیحاً یک درمانگر با تجربه نیز حضور داشته باشد. در هنگام ارزیابی جابجایی موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • کمترین سطح کمک مورد نیاز به بیمار تا اینکه بتواند جابجایی را به طور عمل انجام دهد چه می باشد؟
  • آیا بیمار می‌تواند به هر دو سمت سالم و درگیر جابه‌جا شود؟

بیمار باید در شرایط گوناگون ارزیابی شود،جابجایی از یک ویلچر به یک ( Plinth ) یک ارزیابی رضایت بخش نیست. مطمئن شوید که جابجایی ها در محیط مورد نیاز بیمار که در زندگی روزمره با آن سر و کار دارد ارزیابی می شوند. ارزیابی جابجایی ها و تعادل در نشستن می تواند توصیه ها و اطلاعاتی را که ممکن است برای درمان گر در رابطه با هندلینگ بیمار مورد نیاز باشد،فراهم آورد. به عنوان مثال،این ارزیابی‌ها تعیین می کند که آیا برای بیمار یک ( Stand hoist ) به جای ( Full hoist ) مناسب است یا نه؟

همچنین ارزیابی ها مشخص می کنند که آیا بیماران می‌توانند به طور عمل به یک توالت به جای کمد جا به جا شوند. بعضی از بیماران می‌توانند به طور امن با کمک یک شخص دیگر جابجا شوند اما نمی توانند تعادل در نشستن را به طور ایمن بر روی توالت حفظ کنند و بنابراین ممکن است نیاز به جابه جایی با یک کمک داشته باشند. همچنین ارزیابی ها تعیین می کند که آیا بیمار می تواند در هنگام استفاده از توالت به تنهایی و به طور ایمن بلند شود.

ایستادن ( Standing )

ارزیابی می کند که بیمار برای ایستادن در سطوح گوناگون به چه مقدار تسهیلات نیاز دارد و راستای بیمار را در هنگام ایستادن مشاهده می کند.

کاردرمانی در منزل برای بزرگسالان

موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • آیا بیمار روی پای درگیر نیز ایستاده یا فقط بر روی پای سالم ایستاده است؟
  • آیا بیمار می‌تواند به طور ایمن در یک پوزیشن استاتیک بایستد؟
  • بیمار چگونه در حالت ایستاده ( Reach ) می کند و در همان حال تعادل و ایمنی را حفظ می‌کند؟
  • چه مدت بیمار می تواند بایستد؟

راه رفتن ( Walking )

اگر بیمار قادر به راه رفتن است:

  • بیمار چه مسافتی را میتواند راه برود؟
  • بیمار با ایمنی راه میرود؟

اگر بیمار برای راه رفتن نیاز به کمک دارند،با یک متخصص توانبخشی بر روی مناسب‌ترین روش کمک رسانی به بیمار به توافق برسید. ارزیابی راه رفتن باید در محیط های گوناگون که با بیمار مرتبط می باشد انجام شود. مثلاً در محیط های باز،اتاق های پر سر و صدا و سطوح یکنواخت و غیر یکنواخت. در اجتماع، ارزیابی راه رفتن باید شامل  رفتن به فروشگاه،اداره پست،رستوران و… باشد.

فعالیت های روزمره زندگی ( ADL ) در توانبخشی در منزل

اگرچه ارزیابی در پوسچرهای مختلف مهم می باشد، مرسوم ترین ارزیابی مشکلات حرکتی از دیدگاه کاردرمانی در منزل بیشتر در حوزه تکالیف فانکشنال می باشد. در مراحل اولیه بهبودی این تکالیف می‌توانند شامل شستن،لباس پوشیدن، آرایش کردن، غذا خوردن و یا فعالیت های ساده آشپزی باشد. در مراحل بعد تر بهبودی، می تواند شامل خرید کردن و رفتن به سر کار باشد.

در پایان ارزیابی،کاردرمانگر باید قادر باشد تا آسیب های کنترل حرکتی را شناسایی کند و بتواند این آسیب ها را به سطح استقلال بیمار در فعالیت های روزمره زندگی ارتباط دهد.

ارزیابی های استاندارد شده در کاردرمانی در بزرگسال

ارزیابی های استاندارد شده در کارهای کلینیکی به منظور شناسایی و تعیین میزان مشکلات استفاده می‌شوند. همچنین این ارزیابی‌ها می‌توانند به عنوان معیار بازدهی نیز استفاده شوند.

توصیه می‌کند که همه بیماران باید برای آسیب های حرکتی ارزیابی شوند و یک رویکرد استاندارد شده به منظور تعیین میزان آسیب استفاده شود. ارزیابی های استاندارد گوناگونی موجود می باشد.بحث بلند مدتی در رابطه با اینکه چه ارزیابی بهتر است وجود داشته است،وجود دارد و اغلب ارزیابی انتخاب شده وابسته به سلیقه و اولویت درمانگر است. در هنگام استفاده از یک ارزیابی استاندارد،فهمیدن آن چیزی که باید ارزیابی شود خیلی مهم است. نتایج چنین ارزیابی هایی باید برای طرح ریزی مداخلات و تنظیم اهداف مفید باشد. دو نوع تست وجود دارد که معمولاً انتخاب می‌شوند: فعالیت های عمومی روزمره زندگی و تست های عملکردی حرکتی خاص. ( Barthel Index ) را به عنوان یک فعالیت عمومی روزمره زندگی و ( peg test ) را به عنوان تست های عملکردی حرکتی خاص پیشنهاد می‌کند.تعداد دیگری از تستها نیز موجود می‌باشد که در  ارزیابی فهرست شده‌اند.

کاردرمانی بزرگسالان در منزل

مدیریت اصول و مداخلات کاردرمانی در بزرگسالی

پس از انجام ارزیابی اولیه،کاردرمانگر نیاز به ترکیب کردن مشکلات شناسایی شده به یک طرح درمان دارد. اگرچه کاردرمانگران در هنگام طرح ‌ریزی مداخله در کار کلینیکی همه بخش های دارای مشکل را در نظر می گیرند، مسئله شناخت و درک.

درمانگر باید تمام شواهد را در هنگام طرح ریزی درمان در نظر بگیرد. شواهد موجود را بازنگری کرده است و پیشنهاداتی را که مرتبط با آسیب های حرکتی و تاثیرگذار بر روی کار کاردرمانی با میباشد.در بخش ۶.۴۶  بیان کرده است، هر فردی که در هر بخشی از فعالیت‌های شخصی است محدودیتی دارد،باید از کاردرمانگر ای که راهنمایی می دهد و عضو یک تیم تخصصی می باشد،مداخله ای را برای مشکلات شناسایی شده دریافت کند.

 

مداخلات خاصی که باید پیشنهاد شود (بر اساس نیاز) شامل:

  • فرصت برای عملی کردن فعالیتها در طبیعی ترین مراکز ممکن (شبیه خانه)
  • ارزیابی،تهیه و آموزش تست استفاده از تجهیزات و تطابق آتی که استقلال با ایمنی را افزایش می‌دهد.
  • آموزش خانواده و مراقبان در کمک به بیمار.

بخش ۶.۴۷ در ارتباط با بسط دادن فعالیت های روزمره زندگی است. بخش مرتبط دیگر برای درمان حرکتی،بخش ۶.۱۶ می باشد که مربوط به آموزش دادن خاص تکلیف می باشد و بیان می کند:

باید به منظور بهبود فعالیت های روزمره زندگی و تحرک استفاده شود:

  • بلند شدن و نشستن
  • سرعت و تحمل راه رفتن

این راهنمایی ها نشان می دهد که طرح درمان باید شامل تکالیف کاری و به ویژه تکالیف مراقبت شخصی باشد،با این حال این راهنمایی‌ها در مورد جزئیات و نحوه چگونگی این کار اشاره‌ای نمی‌کند. اصل ارزیابی در سطح آسیب،برای درک کردن اینکه چه جز عملکردی یک تکلیف درگیر است،می باشد. بنابراین می‌توان توضیح داد چرا بیماران برای کامل کردن یک تکلیف عملکردی ناتوان هستند مثلاً تون  پایین بازوی درگیر بیمار، لباس پوشیدن بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد.

اهداف درمانی مداخلات کاردرمانی در منزل

اهداف اصلی مداخلات کاردرمانی در منزل با توجه به مشکلات حرکتی شامل موارد زیر است:

  • ارتقاء بهبود حرکتی در طبیعی ترین یا موثر ترین راه به منظور افزایش استقلال عملکردی به وسیله فعالیت های درجه بندی شده کاری روزمره زندگی با استفاده از یک رویکرد باز آموزی (درمانی).
  • پیشگیری از عوارض ثانویه مثل درد شانه یا تورم در دست.
  • به حداکثر رساندن استقلال بیمار در فعالیت‌های روزمره زندگی به وسیله استفاده از یک رویکرد تطابقی (جبرانی/عملکردی)،در هنگامی که احساس می شود رویکرد بازآموزی (درمانی) عملی یا دست یافتنی نمیباشد.
  • آموزش دادن تکنیک های ایمن به مراقبان برای هندلینگ و انجام ارزیابی ها بر پایه سطح عملکردی بیماران و نیاز به تجهیزات،به منظور آماده سازی برای ترخیص یا به عنوان توانبخشی مستمر در اجتماع.

 

سوالات متداول:

1- آیا کاردرمانی در بزرگسالان در درمان سکته مغزی مؤثر است؟
بله. تمرینات شناختی، حرکتی و مهارتی در کاردرمانی می‌توانند به بازآموزی مسیرهای مغزی، بازیابی عملکرد اندام آسیب‌دیده و بهبود گفتار و بلع پس از سکته کمک کنند.

2- فرایند کاردرمانی برای بزرگسالان چگونه آغاز می‌شود؟
ابتدا ارزیابی جامع انجام می‌شود؛ شامل بررسی حرکتی، شناختی، روانی و اجتماعی. سپس بر اساس نتایج، برنامه درمانی شخصی‌سازی شده طراحی می‌شود که به‌صورت منظم در جلسات اجرا می‌گردد.

برچسب‌ها:,

اوتیسم در بزرگسالی

مشکلات کودکان اوتیسم با افزایش سن و شروع دوران نوجوانی و بزرگسالی رنگ دیگری به خود میگیرد.از علائم اوتیسم در بزرگسالی (آسپرگر)می توان به گوشه گیری ، عدم توانایی در ایجاد ارتباط مناسب با افراد و مشکلات تطابقی اشاره کرد. علائم اوتیسم در بزرگسالان موجب عدم توانایی فرد در یافت شغل مناسب و مشکلاتی در زمینه برقراری ارتباط عاطفی صحیح می باشد. تشخیص اوتیسم در بزرگسالی و درمان علایم اوتیسم می تواند کمک بسزایی در بهبود روند زندگی این افراد نماید. مرکز درمان اوتیسم دکتر صابر به ارائه خدمات کاردرمانی اوتیسم، گفتار درمانی اوتیسم و روانشناسی در زمینه کودکان اوتیسم و بزرگسالان مشغول به فعالیت می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

علائم اوتیسم در بزرگسالی

از علائم و نشانه های اوتیسم در بزرگسالی که توسط دکتر اوتیسم تشخیص داده می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مشکلات حسی و اختلالات پردازش حسی در بزرگسالی
  2. عدم توانایی در برقراری ارتباط چشمی مناسب با افراد
  3. مشکل در ایجاد روابط عاطفی و عاشقانه
  4. دشواری در استمرار رابطه و دوست یابی
  5. مشکل در ابراز احساسات و بیان نیازهایش
  6. دایره علایق محدود و کلیشه ای
  7. عدم انعطاف پذیری و رفتار های وسواس گونه
  8. تکرار یک برنامه ثابت روزمره
  9. اختلالات اضطرابی و اختلال خواب در افراد اوتیسم در بزرگسالی شایع است

درمان اوتیسم در بزرگسالی

درمان اوتیسم در بزرگسالان

درمان های اوتیسم در بزرگسالی شامل کاهش رفتار های غیر عادی و افزایش ارتباط اجتماعی در فرد اوتیسم است که توسط درمان های زیر صورت می گیرد:

  1. دارو درمانی در جهت کاهش اختلالات خلقی، اضطراب و مشکلات خواب در فرد مبتلا به اوتیسم
  2. درمان مهارت های کلامی توسط گفتار درمانی و گروه درمانی
  3. اصلاح رفتار توسط تکنیک های رفتاردرمانی
  4. درمان مهارت های ارتباطی توسط آموزش های ویژه روابط اجتماعی

مشکلات اوتیسم در بزرگسالان از زبان خودشان

اودل شپرد می گویند ، حقیقتا خاطره انسان همانی است که به دست فراموشی سپرده می‌شود. دوران دبیرستان من مصداق این ضرب المثل است. شاید این پرده از نمایشنامه زندگیم بسیار غمگین باشد، و همین امر باعث شده است تا تنها قسمت‌های ناچیزی از آن را به خاطر بیاورم. به محض سرک کشیدن به صندوقچه خاطراتم، هجوم بی امان احساسات منفی آغاز می‌شود و حس انزوا و غربت تمام وجودم را در بر می‌گیرد. دهان به سرعت خشک می‌شود و بی اختیار به دنیای درون پناه میبرم. آنجا ماوای امنی است که دیگر از راهروهای شلوغ مملو از دانش‌آموزانی که مرا برآشفته می‌کنند، خبری نیست و احساس ناهنجار طرد شدن و واکنش های ناخوشایند آموزگارانم مرا نمی آزارد. مانند همه آنهایی که مبتلا به اوتیسم هستند، من هم قابلیت پذیرش تغییرات در کمال آرامش و صبر را نداشتنم.

پس از اتمام دوره در مدرسه، قدم به کلاس هفتم در مدرسه دخترانه ، گذاشتم که مدرسه خصوصی بزرگی مملو از دختران طبقه مرفه جامعه بود. این محیط متفاوت بسیاری با مدرسه ابتدایی ام داشت که تنها سیزده دانش‌آموز در یک کلاس بودیم و یک آموزگار مسئول تمام دروس بود. همچنین دست اندرکاران این مدرسه با والدینم ارتباط تنگاتنگی داشتند. قدم گذاشتن به این مدرسه که بین ۳۰ تا ۴۰ نفر در یک کلاس بودند و هر مبحثی معلم خاص خود را داشت، برایم تجربه گیج کننده و ناگوار بود. من گیج و سردرگم در میان ازدحام و سر و صدای دانش آموزان بودم و ناتوان از عملکرد قابل قبول در دروسی مانند ریاضی و انگلیسی که قابل یادگیری به صورت تصویری نبودند. آنها مفاهیم انتزاعی بودند و قابل بیان در چارچوب شی یا شکل نبودند. تنها موردی که از کلاس ریاضی به خاطر می‌آورم نمایش علمی از معنای عدد (پی) عدد ثابتی که برای محاسبه محیط دایره در نظر گرفته شده است. به یاد دارم که معلم یک دایره مقوایی را برداشت و نخی را پیرامون او پیچید و به کلاس نشان داد که اندازه آن سه برابر قطر و اندکی بیشتر می‌شود که معادل ۱۴/۳ است. این برایم به مثابه واقعیت بود. من آن را دیدم و فهمیدم. زیست‌ شناسی هم بسیار برایم مطلوب و مفهوم بود، چون یادگیری تصوری بود نه تربیتی و استنتاجی. در دبیرستان نیز در دروسی مانند جواهرسازی و کاردستی بسیار موفق بودم. ما با نقره حقیقی کار می‌کردیم و من در طراحی جواهرات خاص بسیار ماهر بودم. اما در اینجا نیز مثل دبستان اگر مبحثی را درک نمی کردم، بی حوصله می شدم و این بی حوصلگی منجر به شیطنت می شد. وقتی به گذشته فکر می کنم، دو دلیل را برای رفتارهای ناپسند خود پیدا می کنم.

 

اولین دلیل آن خستگی و کلافگی بود ولی دلیل دوم این بود که می خواستم عکس‌العمل همکلاسی هایم را پس از انجام آن عمل ببینم، یا واکنش همگان را به صورت باز شدن مچم مشاهده کنم. مثال بارز آن کلاس ورزش بود که صبر می‌کردم تا دخترها وارد سالن شوند، سپس لباس‌های فرم شان را قایم می کردم و پس از اتمام کلاس دقایق زیادی را با خود می خندیدم و از این ور و آن ور دویدن دخترها برای یافتن لباس‌هایشان لذت می ‌بردم. آنها اغلب مجبور بودند که لباس ورزش خود را برای حضور در کلاس بعدی به تن کنند و همیشه لباس خودم را هم پنهان می‌کردم تا به من شک نکنند. یکی از کارهای دیگری که مورد علاقه ام بود گره زدن نخ های کره به کشوی میز همکلاسی هایم بود که به محض باز کردن کشوی میز کرکره ها پایین می افتادند و هیاهو جارو جنجال زیادی در کلاس برپا می‌شد. حرکاتی از این قبیل باعث سرگرمی و بیرون آوردن کلاس از آن جو کسل کننده می شد. البته مدرسه گزارش عملکرد ضعیف درسی و رفتاری مرا به مادرم می داد. مادر در تماس تلفنی با روانپزشکم دکتر استین نگرانی های خود را عنوان کرد. او از دوستان مدیر مدرسه چری هیلز بود. دکتر استین در نامه ای خطاب به ایشان نوشت :

خانم گرندین در تماسی تلفنی اظهار نگرانی کرد که شاید در میان معلمان مدرسه تان سوءتفاهمی در مورد تمپل پدید آمده باشد. این خانواده را از جولای ۱۹۵۶ می شناسم، اما کاردرمانی خود را با تمپل از دسامبر ۱۹۵۸ تا ژوئن ۱۹۵۹ ادامه داده‌ام.

تمپل از آن دسته بچه های غیر معمولی است که کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است.و اشتباهاً در زمره معلولان مغزی قرار گرفته است. آزمایش های فیزیولوژیکی بسیار دقیق در ۱۹۵۶ و مجددا ۱۹۵۹ و همچنین مشاهدات طولانی مدت من دلایل محکمی بر رد این ادعا هستند. همانطور که مستحضرید، تست های فیزیولوژیکی بیانگر اختلالات ارگانیک اند. تمپل در ۱۹۵۶ امتیازی معادل ۱۲۰ را در تست هوش کسب کرد و مجددا ۱۹۵۹ این امتیاز به ۱۳۷ رسید. اما عملکرد او در حد این هوش فوق العاده نبود و ضعیف ‌تر است. اجازه دهید که نظر خود را به عنوان یک روانشناس مختصرا برای شما عنوان کنم : خلاصه کلام این است که تمپل دختری است با ضریب هوشی بسیار بالا که ضعف ها و مشکلاتش فرصت ابراز و استفاده خلاقانه از این هوش را به او نمی‌دهد. اگر این موضوع را از دیدگاه نه چندان بدبینانه بررسی کنیم، با صاف و سادگی مواجه می‌شویم که کمی بیشتر از حد معمول است، و تحت فشارهای جدی در برخورد با واقعیت ضعیف است، و خصلت مبتنی بر امیال آنی او مناسب یک نوجوان ۱۱ ساله نیست. از دیدگاه خوش بینانه تر هیچ مورد عجیبی در او دیده نمی شود، نیروی عقلانی او کاملا فعال و تحت کنترل است، هوش کاربردی و قابلیت روبه رو شدن با واقعیت های جدید در او مقابل مشاهده است. البته تمام این موارد نیاز به تلاش بیش از اندازه او دارد. تمپل یک  بیمار روانی یا حتی در موقعیتی نزدیک و آن هم نیست. شاید بتوان او را بچه ای عصبی یا روان رنجور نامید، شخصیت او شکل یافته و کامل است و توان حفظ این هماهنگی شخصیتی را به جز در موارد فشارهای عصبی حاد کاملاً دارد. در حال حاضر او روی جنبه ‌های سالم ‌تر و پربارتر شخصیت خود کار می‌کند، و افت و خیزهایی هم که در او دیده می‌شود جزئی از روند رشد اوست. از ملاقات آخرمان تا به حال تفاوت زیادی در او دیده می شود. به عقیده من تمپل دارای توانایی های خارق العاده‌ای است و بسیار خلاق است، اما بعضی از حرکات عجیبش باعث انگشت ‌نما شدنش میشود. او قدم به دنیای بلوغ گذاشته است و در حال ترک مدرسه ای است که کارکنان آن در بدترین وضعیت او را به شاگردی قبول کرده اند، و در عین حال نهایت حمایت را از او کرده اند، و پیشرفت او نیز برایشان بسیار مطلوب بوده است. لطفاً در صورت نیاز به هر گونه همکاری و یا توضیح بیشتر، مرا در جریان بگذارید. و از اینکه طی دو سال گذشته موفق به دیدار یکدیگر نشده ایم، بسیار متاسفم.

علائم اوتیسم در بزرگسالان

درمان اوتیسم در بزرگسالی

نظر دکتر استین در مورد پیشرفت من کاملا درست بود. من سعی زیادی در هماهنگ شدن با محیط اطراف و عدم ایجاد تنش می کردم و سند موجهی برای اثبات این ادعا دارم و آن انتخاب شدنم در کمیسیون مجمع عمومی بود که افتخار بزرگی محسوب می‌شد. هر هفته یک بار دانش آموزان برای شرکت در این تجمع صف می کشیدند و من نقش پلیس را در این مجموعه اجرا می‌کردم. اگر کسی صحبت می‌کرد یا ادای خاصی را در می آورد، به او نمره منفی می دادم. آنجا که علاقه بسیاری به شرکت در این گردهمایی داشتم حداکثر تلاش خود را برای پرهیز از شوخی های بی مورد از جمله پنهان کردن لباس‌های ورزشی همکلاسی هایم می کردم. موارد دیگری هم برای اثبات پیشرفت من وجود دارد. من سریال تلویزیونی فلق را در تلویزیون دنبال می کردم، از خواندن کتاب های علمی تخیلی لذت می بردم، و علاقه و کنجکاوی هر زیادی در طراحی ماکت هواپیما از خود نشان می‌دادم. طرح های نو و عجیبی را در ساختن آنها به کار می بردم تا شاید موفق به بلند کردن آنها از زمین شوم اشیا پرنده همیشه مورد علاقه من بوده اند. در کودکی یک بادبادک کاغذی درست کردم تا پشت سه چرخه ام پرواز کند. در آن روزها به این نتیجه رسیده بودم که اگر بالهای بادبادک را صاف تخت و انتهای آن ها را به بالا خم کنم، بهترین نتیجه را خواهم گرفت، ولی از دوام بادبادک به مقدار اندکی کاسته خواهد شد و با شیب زیادی در هوا پرواز خواهد کرد. سال‌ها بعد در وال استریت جورنال اعلامیه ای را درباره ساخت نوع جدیدی از جت خواندم که دو بالچه کوچک در انتهای بال های اصلی آن کار گذاشته بودند ،و این درست مانند آن بادبادکی بود که سال‌های پیش ساخته بودم‌ این علاقه شدید به مهندسی را بدون شک از پدربزرگ مهندسم به ارث برده‌ام. او و یکی از همکارانش اصلی ترین قسمت دستگاه هوانوردی اتوماتیک را طراحی و الگوسازی کردند. نام این قطعه سوپاپ شار است. و حرکات باله ‌های هواپیما را از طریق میدان مغناطیسی زمین حس می‌کند. این اختراع عظیم امروزه نیز در جت ‌های مسافربری استفاده می‌شود. پدربزرگم رفتاری آرام و صبورانه داشت و هیچ کدام از سال هایم را بی پاسخ نمی گذاشت. (چرا آسمون آبیه؟) یا (چی باعث جزر و مد میشه؟) بی‌وقفه سوال می کردم و او هم پی‌درپی جواب های علمی و صحیح اما در حد درک و فهم من می داد. اما علیرغم این استعداد خلاق در ارتباط با مردم بسیار ضعیف بودم. مردم از رفتار غیر معمول،  نحوه سخن گفتن، ایده های عجیب، لطیفه ها و شوخی‌هایم هیچ استقبالی نمی کردند، و از همه بدتر نمرات درسی ام بسیار پایین و تاسف بار بود. اما آنچه که باعث اخراج من از مدرسه دخترانه چری هلیز پس از دو سال و نیم شد، نه نمرات پایین من بود و نه شوخی ها و شیطنت هایم، بلکه قشقرق ها و خشونت ها و عدم کنترل رفتارم بود. همکلاسی هایم را آزار می دادند و من هم در عوض آنها را کتک می‌زدم. بارها به دلیل ناپسند بودن رفتارم اخطار گرفته بودم. روزی یکی از همکلاسی هایم ماری لوری، در راهروی مدرسه از کنارم گذشت تا به کلاس موسیقی برود. او با پوزخندی دماغ خود را بالا کشید و به سمت من چرخید و گفت : عقب افتاده! تو بیشتر از یک موجود عقب افتاده نیستی! خشم با سرعت و حرارت فراوان تمام وجودم را فراگرفت و کتاب تاریخی را که در دست داشتم، به عقب بردم و با شدت به سمت او پرتاب کردم و کتاب نیز مثل یک موشک  هدفمند به چشم های ماری اصابت کرد.

 

تشخیص اوتیسم در بزگسالی

او فریاد زد و من هم بدون آنکه حتی زحمت برداشتن کتاب تاریخ را به خودم بدهم، صحنه را ترک کردم. آن شب در منزل بودیم که زنگ تلفن به صدا در آمد. به محض برداشتن گوشی، صدای مدیر مدرسه آقای هارلو به گوشم رسید. او بدون اینکه سراغی از والدینم بگیرد، خطاب به من گفت، از فردا زحمت مدرسه آمدن را به خودت نده. تو اصلاح شدنی نیستی. مادر لوری خیلی ناراحت است و تو باید این کارت ممکن بود باعث کور شدن او بشوی، و تمام اینها به دلیل رفتار غیر قابل کنترل و زشت توست. گوشی را سر جایش گذاشتم. خشم و بی قراری درونم فوران می‌کرد و در حالی که می لرزیدم، حالت تهوع شدیدی را احساس کردم. آقای هارلو حتی حاضر نشد که ماجرا را از زبان من بشنود. او مطمئن بود که چون من متفاوت هستم، حتما گناهکار هم هستم. تمپل تلفن کی بود؟ کسی با من کار داره؟ این صدای مادرم بود (نه) در حالی که نفس عمیقی کشیدم، وارد اتاق نشیمن شدم جایی که مادرم مشغول کتاب خواندن برای خواهر ها و برادرم بود. پدرم هم روزنامه عصر را مرور می‌کرد.

آقای هارلو بود، مدیر مدرسه ام. سپس هر آنچه را که او گفته بود برای آنها بازگو کردم. مادرم در حالی که کتاب را زمین می گذاشت، به سمت من دوید و گفت اخراج! خدای من تمپل! چه اتفاقی افتاده؟

من تمام ماجرا را برای او توضیح دادم، و او هم مثل همیشه با دقت به حرفهایم گوش داد و از من حمایت کرد. پس از به خواب رفتن بچه های کوچکتر و بیرون رفتن پدرم برای پیاده روی  ما دو نفر مشغول برنامه‌ ریزی های جدید شدیم. چند هفته ای به دنبال مدرسه جدید میگشتیم .در نهایت مدرسه ای را که مادرم سال گذشته ارتباط تنگاتنگی با آن داشت، انتخاب کردیم. مادرم برای برنامه های مستند تلویزیونی فیلمنامه می‌نوشت و یکی از فعالیت‌های او مربوط به کودکان عقب مانده بود. فیلمنامه او جایزه ایالت اوهایو را برای بهترین مستند سال دریافت کرده بود. کار دیگر او برای شبکه  PBS در مورد کودکانی بود که از لحاظ احساسی مشکلات فراوانی داشتند. تحقیقات او بیشتر در مدرسه مانتین کانتی در ورمونت صورت گرفته بود. پس از بررسی تمام مدارس، این مدرسه را به عنوان بهترین گزینه انتخاب کردیم. این مجموعه نیز مانند دبستانم مدرسه ای کوچک بود و تنها ۳۲ دانش‌آموز داشت، و این خود باعث رسیدگی بیشتر به تک تک دانش آموزان می شد. در آنجا مرا به عنوان تمپل قبول کرده بودند، نه دختری که با باقی دانش آموزان مدرسه چری هیلز متفاوت است. حضور در  یک مدرسه کوچکتر که توجه ویژه ای به هر دانش‌آموز می‌شد، دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتم را برایم آسان تر کرد. ولی همواره در گوشه‌ای از مغزم رویای ساخت دستگاه خارق العاده ای را می پروراندم که هیجان ها و تفاوت هایم را با دیگران کاهش دهد.

 

سوالات متداول:

1-آیا بزرگسالان اوتیستیک واقعاً به روابط اجتماعی علاقه‌ای ندارند؟
برخلاف تصور عامه، بسیاری از بزرگسالان اوتیستیک تمایل به برقراری روابط دارند، اما روش‌های متفاوتی برای تعامل ترجیح می‌دهند. مشکل اصلی در فهم قواعد پیچیده اجتماعی و خستگی ناشی از تلاش برای “نرمال به نظر رسیدن” (پدیده‌ای به نام ماسک‌زنی) است.

2- چرا بسیاری از بزرگسالان اوتیستیک از تماس فیزیکی اجتناب می‌کنند؟
این مسئله می‌تواند ناشی از ترکیبی از عوامل باشد: پردازش متفاوت حس لامسه (هایپر یا هایپو حساسیت)، مشکل در پیش‌بینی و کنترل محرک‌های لمسی، و اضطراب ناشی از نقص در تفسیر قصد و نیت دیگران از تماس فیزیکی.

برچسب‌ها:,

بهترین مرکز توانبخشی و کاردرمانی ضایعه نخاعی در تهران

آسیب نخاعی یا ضایعات نخاعی،صدمه یا ضربه به طناب نخاعی است که منجر به فقدان عملکرد،حرکت و حس در زیر سطحی که طناب نخاعی آسیب دیده می گردد. این اختلال بر اساس میزان آسیب در عملکرد و حس و همچنین ناتوانی در ایستادن و راه رفتن طبقه‌بندی می‌شود. شیوع آسیب نخاعی در میان کشورها متغیر است. برای مثال هر ساله ۱۲.۷ نفر در فرانسه و ۵۹ نفر در ایالت متحده آمریکا در هر یک میلیون جمعیت افراد با ضایعه نخاعی وجود دارد. آسیب نخاعی ممکن است در اثر ضربه (مخصوصاً تصادف با وسایل نقلیه)،آسیب های نافذ یا بیماری ها ایجاد شود. در نتیجه این ناتوانی،بیشتر افراد ضایعه نخاعی برای تحرک شان به ویلچر تکیه می‌کنند. توانبخشی برای ضایعه نخاعی از اساسی ترین درمان ها می باشد که شامل کاردرمانی آسیب نخاعی و گفتاردرمانی می باشد. در درمان ضایعات نخاعی کاردرمانی آسیب نخاعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مرکز کاردرمانی ضایعه نخاعی در تهران زیر نظر بهترین دکتر ضایعه نخاعی، دکتر صابر به درمان بیماران ضایعه نخاعی می پردازد.

تعریف آسیب نخاعی-ضایعه نخاعی چیست؟

شیوع سالیانه آسیب نخاعی در هر کشور متفاوت است،به طوری که هر ساله بین  ۱۲.۷ (فرانسه) و ۵۹ (آمریکا) نفر در هر یک میلیون نفر جمعیت متغیر است. در کانادا میزان شیوع بین 37.2 تا46.2 متغیر است. در مقابل، میزان شیوع در کشورهای تایوان، ترکیه، فرانسه و استرالیا به ترتیب ۴۰.۲ ، ۱۸ ، ۱۲.۷ ،۱۹.۴ نفر در هر یک میلیون نفر است. بر اساس مطالعات سرکین شیوع ضایعات نخاعی در آمریکا ۵۹ نفر در هر یک میلیون نفر است. اگرچه ویندل شیوع ضلیعه نخاعی را در آمریکای شمالی ۵۱ نفر در هر یک میلیون نفر ذکر کرده است. بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات ویندل ، شیوع آسیب نخاعی در اروپا ، ۱۹.۴ ، استرالیا ، ۱۶.۸ ، آسیا، ۲۳.۹ و در انگلیس ،14 نفر در هر یک میلیون نفر می باشد.

تخمین زده می شود که در آمریکا 183000 تا 230000  فرد مبتلا به آسیب نخاعی زندگی می کند.  این آمار شیوع از مطالعات مختلفی که توسط محققان صورت گرفته تخمین زده شده است و به طور مستقیم از پایگاه داده ملی آسیب نخاعی استنتاج نشده است. کل جمعیت بیماران مبتلا به آسیب نخاعی در انگلیس در حدود 40000 نفر است. از سال ۱۹۹۲ هر ساله 900 تا 1000 بیمار جدید به جمعیت افراد مبتلا به ضایعات نخاعی در انگلستان اضافه می‌شود که نشان‌دهنده شیوع رو به افزایش این جمعیت است. در سال ۱۹۸۵ در استرالیا و آسیب نخاعی از 8096 به 9614  تغییر یافته است. اگر چه در استرالیا جمعیت افراد مبتلا به آسیب نخاعی در سال ۱۹۹۷ نزدیک به 10000 نفر بود.

اکثر بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی،جوان و در بازه سنی بین ۲۰ تا ۴۰ سال هستند. ( ۱۰, ۱۳, ۱۸) ،بیشتر افراد آسیب نخاعی در انگلستان،مرد  (۸۷  درصد ) و جوان هستند (به ترتیب ۲۴ درصد ، ۵۸ درصد و ۷۲ درصد نوجوان ، زیر سی سال و زیر 40 سال هستند.) (۱۱, ۱۴ ) در آمریکا ۸۲ درصد این بیماران مرد هستند. نسبت مرد به زن در بیماران با ضایعه نخاعی ۵  به ۱ است، اگرچه این نسبت در مناطق روستایی ۲.۵ به ۱ و در استانبول ۵.۸ به ۱ است.

توانبخشی آسیب نخاعی

علت ضایعات نخاعی

علت اصلی آسیب نخاعی،ضربه به خصوص تصادفات جاده‌ای است. همچنین افتادن،حوادث ناشی از کار و آسیب های ورزشی از علل دیگر این ضایعه است.اکونر علت ۵۰ درصد از ضایعات نخاعی،تصادفات وسایل نقلیه موتوری،۳۷%،افتادن،۲ درصد حوادث ناشی از کار،۹ درصد آسیب های ورزشی و دو درصد به دلیل علل پزشکی در ایرلند است. همچنین اکونر در پژوهش‌ خود بالاترین شیوع آسیب نخاعی را از اردیبهشت تا مهر ذکر کرده است.

انواع ضایعات نخاعی- انواع آسیب نخاعی

سطوح مختلفی برای آسیب نخاعی وجود دارد که بر اساس اختلال عملکرد به عنوان ضایعه کامل و ناکامل و همچنین بر اساس سطح ضایعه نخاعی به عنوان پاراپلژی نامگذاری شده است. بر اساس مطالعات ماهاراج  ( ۲۱ درصد ) ضایعات نخاعی کامل در فیجی 52 درصد است و نزدیک به 69 درصد آنها پاراپلژی هستند. درمقابل کاراکان بیان می کند که نزدیک به ۵۷ درصد افراد با آسیب نخاعی در ترکیه آسیب ناکامل داشته و ۵۴ درصد آن ها پاراپلژی هستند.

علائم ضایعه نخاعی و مشکلات عصب شناختی همراه

مشکلات عصب شناختی در بیماران دارای ضایعه نخاعی رخ می دهد. مشکل در قسمت کوچک از ستون نخاعی،تغییرات حسی و حرکتی عمیقی را ایجاد می‌کند. در آسیب نخاعی کامل تمام عملکرد،حسی و حرکتی در زیر سطح ضایعه از دست می‌رود. ولی در ضایعات ناکامل برخی عملکردهای حسی و حرکتی زیر سطح آسیب نخاعی دیده وجود دارد.

پاراپلژی یکی از اختلالات عصب شناختی مرتبط با ضایعه نخاعی است که به هر گونه نقص یا فقدان عملکرد حسی و حرکتی در سگمان های سینه ای، کمری یا خاجی طناب نخاعی اشاره دارد. علائم ضایعه نخاعی،عملکرد اندام فوقانی را تحت تاثیر قرار نمی دهد،با این حال عملکرد تنه،پاها و لگن،بسته به سطح آسیب نخاعی،ممکن است درگیر شود.

تتراپلژی یا کوادروپلژی اختلال عصب شناختی دیگری است که به هر گونه نقص یا فقدان عملکرد حسی و حرکتی اشاره دارد که در نتیجه آسیب به عناصر عصبی طناب نخاعی در ناحیه گردنی ایجاد می شود. در نتیجه، علائم ضایعه نخاعی مانند فقدان عملکرد علاوه بر تنه، اندام تحتانی و لگن در اندام فوقانی نیز وجود دارد.

۵ سندروم بالینی مشخص با آسیب ناکامل مرتبط است. سندروم اول،سندروم طناب مرکزی نامگذاری شده است.این سندروم یک آسیب ناکامل بسیار شایع است که با فقدان بیشتر عملکرد اندام فوقانی در مقایسه با اندام تحتانی همراه است.

سندروم دوم،سندروم براون سکارد نامیده شده است که منجر به آسیب یک طرفه طناب نخاعی می گردد. این سندروم بیشتر با فقدان عملکرد و حس عمقی همان سمت و فقدان حس درد و حرارت سمت مقابل مشخص میشود.

سندروم طناب قدامی با میزان متغیری از فقدان حرکت و حس درد و حرارت بدون تاثیر بر حس عمقی تعریف می شود،این ضایعه در نتیجه آسیب به دو سوم قدامی طناب نخاعی رخ می دهد. در حالی که قسمت خلفی ستون نخاعی سالم است.

سندروم مخروط انتهایی در نتیجه آسیب به طناب خاجی و ریشه‌های عصبی کمری در داخل طناب نخاعی ایجاد میشود. در این سندروم ممکن است رفلکسهای خاجی حفظ شوند.

سندروم دم اسبی در نتیجه هر نوع آسیب به ریشه های عصبی کمری خاجی ایجاد می‌شود که منجر به از دست دادن رفلکس ها در کنترل ادرار و مدفوع و اندام تحتانی میشود.

طبقه‌بندی استاندارد آسیب نخاعی در مرکز درمان ضایعه نخاعی

معمولاً برای توصیف این ضایعه در مرکز درمان ضایعات نخاعی از سیستم طبقه بندی آسیب نخاعی فرانکل بر مبنای انواع نقص استفاده می‌شود. سیستم فرانکل در سطوح زیر تعریف می شود.

درجه (A) : اختلال عملکرد حسی و حرکتی کامل

درجه (B) : اختلال عملکرد حرکتی کامل و حسی نا کامل

درجه (C) : اختلال عملکرد حرکتی و حسی ناکامل

درجه (D) : عملکرد حرکتی کارامد با یا بدون وسایل کمکی

درجه (E) : فقدان اختلال عملکرد حسی و حرکتی

مقیاس دیگری برای درجه بندی میزان نقص افراد آسیب نخاعی وجود دارد که در واقع اصلاح شده سیستم فرانکل است. این مقیاس به عنوان سیستم ( ASIA )  (انجمن آسیب نخاعی آمریکا) شناخته شده است و یک درجه بندی برای آسیب کامل و سه درجه بندی برای نوع ناکامل آن دارد.در این مقیاس از قدرت عضلات کلیدی اندام تحتانی به عنوان یک عامل برای تعیین میزان آسیب استفاده می‌شود. متخصصین بالینی قدرت عضلات را با استفاده از یک مقیاس پنج نمره ای می سنجند،سفر برای فلج کامل ۵ برای فعالیت در برابر مقاومت کامل در نظر گرفته می‌شود. این سیستم بر اساس سطوح زیر تعریف می شود:

درجه (A) (کامل ) : در غیاب هرگونه عملکرد حسی و حرکتی در سگمان خاجی ( S5 ) – ( S4 )   تعریف می شود.

درجه (B)  (ناکامل) : حس سالم است اما عملکرد حرکتی در زیر سطح عصبی و همچنین سگمای خاجی ( S4 ) و ( S5 ) وجود ندارد.

درجه (C) (ناکامل ) : بیش از نیمی از عضلات زیر سطح ضایعه درجه کمتر از سه دارند.

درجه (E) (ناکامل) : عملکرد حرکتی زیر سطح ضایعه سالم است و نیمی از عضلات کلیدی درجه ۳ یا بیشتر را دارند.

کاردرمانی ضایعه نخاعی

 

محدودیت های فیزیکی بیماران آسیب نخاعی در انجام فعالیت های روزمره بسته به سطح ضایعه نخاعی متغیر است. بهبود برخی فعالیت ها مانند بهداشت شخصی ( حمام کردن،دوش گرفتن و عملکردهای روده و مستانه به طوری که از نظر اجتماعی قابل قبول باشد)،نقل و انتقالات ( از ویلچر به رختخواب و برعکس)،لباس پوشیدن و غذا خوردن می‌تواند با استفاده از روش های درمانی ضایعه نخاعی به دست آید.

طی سال‌های اخیر،در کاردرمانی برای ضایعات نخاعی مقیاس های مختلفی برای اندازه گیری ناتوانی مطرح شده‌اند، با این حال اندازه گیری استقلال عملکردی متداول تر است است. همچنین ( ASIA ) این مقیاس را در ارزیابی عملکردی کارکردی بیماران آسیب نخاعی ارزیابی نموده و تطابق جهانی آن  را در سال ۱۹۹۴ توصیه کرده است.

اولین تلاش برای اندازه گیری عملکرد افراد ضایعه نخاعی هنگام انجام فعالیت های روزمره بر مبنای سطوح آسیب دیده نورولوژیکال توسط لانگ و لاوتو در سال ۱۹۹۵ انجام گردید و نتایج آن کماکان به عنوان راهنما امروزه در کاردرمانی آسیب نخاعی مورد استفاده قرار می گیرد.

ضایعات نخاعی سطوح بالای ( C5 ) در کاردرمانی

بیماران با ضایعه نخاعی بالای سطح ( C5 ) مشکلات قابل توجهی در حرکت و همچنین در نفس کشیدن دارند. برخی  عضلات مانند پکتورالیس کاژور، لاتیسموس دورسی و سراتوس انتریور در این بیماران غیر فعال است. این افراد در حل دادن ویلچر ناتوانند و تحمل شان به میزان قابل توجهی کم است. این افراد کاملاً به دیگران وابسته هستند. تمرینات کاردرمانی در ضایعه نخاعی در این سطح با حرکات پسیو رنج آف موشن آغاز می شود.

افراد با ضایعه سطوح ( C3 )- ( C1 ) در عضلات اندام فوقانی و تحتانی حرکت ندارند و تنها حرکت سر و گردن و بالا آوردن شانه را دارند. این افراد تقریباً در تمامی تحرک ها و همچنین برای مراقبت از خود وابسته به کمک دیگران هستند. ممکن است قادر به استفاده از ویلچر های قدرتی همراه با کنترل چانه و تنه باشند.در کاردرمانی آسیب نخاعی این امکان وجود دارد که بیماران وسایل کمکی گوناگونی را که سیگنال ها را با استفاده از امواج رادیویی و امواج مادون قرمز برای کنترل محیط منتقل می‌کند،مورد استفاده قرار دهند. ممکن است به منظور کمک در غذا خوردن و نظافت از ویلچر های قدرتی دارای بازوی متحرک استفاده نمایند.

افراد آسیب نخاعی سطح ( C4 ) ،عصب گیری از دیافراگم را دارند،بنابراین ممکن است نیازی به استفاده از وسایل کمک تنفسی نداشته باشند. با این حال،آنهایی که آسیب دیدگی بین سطوح ( C3 )- C1) ) دارند،باید از وسایل کمک تنفسی مکانیکی بلند مدت به دلیل اینکه عصب گیری دیافراگم را ندارند، استفاده نمایند.

کاردرمانی در ضایعات نخاعی در سطوح زیر ( C5 )

بیمارانی که دارای ضایعه در سطح زیر ( C5 ) هستند،عصب گیری کامل عضلات تراپزیوس، استرنوکلوییدوماستویید و عضلات پارااسپینال گردنی فوقانی را دارند. برخی عضلات مانند آن هایی که چرخاننده و ثبات دهنده گردن هستند در این بیماران سالم اند. رومبوئید ها ، دلتویید و همه عضلات بزرگ گرداننده شانه تا حدی عصب دهی دارند. این بیماران ادداکشن اسکاپولا، ابداکشن و چرخش به خارج و داخل شانه را دارند. فعالیت فلکسور و اکستانسورهای شانه و فلکسور آرنج در این بیماران تا حدی حفظ شده است. کاردرمانی ضایعه نخاعی در جهت حفظ دامنه حرکتی و تقویت قدرت عضلات کمربند شانه ای انجام می گیرد.

برای بیمارانی که تتراپلژی سطح ( C5 ) هستند ، ویلچر قدرتی با کنترل دست ها می تواند برای بسیاری از نیازهای تحرک آنها مفید واقع شود. این افراد در استفاده از ویلچر های دستی در نتیجه کاهش ظرفیت تنفسی شان مشکل دارند. آنها برای بیشتر فعالیت‌های مربوط به مراقبت از خود،نقل و انتقال،تحرک با ویلچر دستی و همچنین کارکرد روده و مستانه مورد قبول از نظر اجتماعی نیاز به کمک دارند.

کاردرمانی ضایعات نخاعی سطوح ( C6 )

عضلات گرداننده شانه به طور کامل عصب رسانی می شوند با این حال عضلات سراتوس انتریور، لاتیسموس درسی و پکتورالیس ماژور عصب دهی جزئی دارند.اکستانسور کارپی رادیالیس و فلکسور کارپی  رادیالیس در مچ سالم هستند. گرفتن فعال در این بیماران بدون استفاده از وسایل کمکی امکان پذیر نیست. با وجود ظرفیتی تنفسی پایین،بیماران می توانند خودشان ویلچر را روی سطح صاف حرکت دهند.این افراد در فعالیت های روزمره به خصوص برای انتقال از رختخواب به ویلچر و برعکس نیاز به کمک دارند،در حالی که برای برخی دیگر از فعالیت های روزمره مانند غذا خوردن و نوشتن به کمک نیاز ندارند. در این افراد کاردرمانی ضایعات نخاعی در بهبود عملکرد و فعالیت های روزمره بیمار نقش مهمی ایفا می کند.

کارکردی ضایعات نخاعی سطوح ( C7 ) و ( C8 )

در این سطح،بیمار در عضلات ترایسپس، اکستانسور مشترک انگشتان و فلکسور بلند انگشتان قدرت دارد. همچنین می‌توانند ویلچر را به طور مستقل بر روی سطح صاف حرکت دهند. این افراد می توانند از تخت به ویلچر جابه جا شوند و در پوزیشن نشسته حرکت کنند. با استفاده از آرتروز های مناسب با ثابت کردن مفاصل فلج شده می توانند تا حدی حرکت کنند.

ضایعه نخاعی سطوح ( T6 ) – ( T1 )

بیماران دارای ضایعه در این سطح،عصب رسانی کامل همه عضلات اندام فوقانی را دارند. نیروی گرفتن آن ها برای انجام فعالیت های شان به طور مستقل در تخت کافی است. این افراد می توانند استقلال عملکردی را در فعالیت های مراقبت از خود و کارکرد روده و مثانه به دست آورند. این افراد به دریافت آموزش پیشرفته به منظور استفاده از ویلچر توسط کاردرمانی آسیب نخاعی برای حرکت روی سطوح ناهموار نیاز دارند. این بیماران ثبات تنه ندارند و همچنین به کمک برای پوشیدن و در آوردن ارتز نیازمندند. همچنین ممکن است قادر به استفاده از ارتز مانند ( HGO ) همراه با واکر و یا کراچ برای ایستادن و جابجایی باشند.

ضایعات نخاعی سطوح ( T12 ) – ( T6 )

بیماران دارای ضایعه در این سطح عضلات اندام فوقانی قوی و قدرتمندی دارند. عضلات  بلند فوقانی پشت عصب رسانی خوبی دارند و عضلات بین دنده ای فعال هستند، بنابراین کارکرد و تحمل تنفسی خوبی دارند.این افراد می‌توانند کارکرد روده و مثانه خود را به طور مستقل پس از آموزش مناسب کنترل نمایند. در حیطه کاردرمانی برای ضایعه نخاعی در این سطح بیمار می تواند از ارتز دوطرفه زانو مچ پا یا ( HGO )همراه با واکر یا کراچ برای ایستادن و جابجایی استفاده کند. این افراد نسبت به بیماران با آسیب های بالاتر کنترل تنه بهتری دارند،بنابراین ممکن است قادر به راه رفتن مستقل همراه با ارتز باشند. راه رفتن مستقل نیازمند انرژی و زمان است،از این رو استفاده از ویلچر را معمولاً برای تحرک ترجیح می‌دهند.

آسیب نخاعی سطوح ( L4 ) – ( T12 )

بیماران دارای آسیب نخاعی سطوح ( T12 ) ،عصب دهی کامل به عضلات راست شکمی،عضلات مایل شکمی،عرضی شکمی،و همه عضلات سینه ای دارند . بلند کننده مفصل لگن ( کوادراتوس لومباروم ) فعال نمی باشد،با این حال برخی از عضلات مانند عضلات داخلی و خارجی شکم و لاتیسموس دورسی برای بلند کردن مفصل لگن در حین راه رفتن با ارتز فعال هستند. این بیماران می‌توانند برای بالا و پایین رفتن از پله ها از این ارتز کمک بگیرند. راه رفتن با ارتز نیازمند انرژی قابل توجهی است.

برای بیماران با آسیب ( L4 ) – ( L1 ) در ابتدا کارکرد روده،مثانه و جابجایی مختل شده است. با درمان،کارکرد روده و مثانه می ‌تواند به طور مستقل کنترل شود. همچنین با کاردرمانی ضایعه نخاعی افراد می‌توانند در کارهای مرتبط با خانه و جابجایی در جامعه عمل کردی مستقل داشته باشند. ارتزهایی مانند ( AFO ) و ( KAFO ) می‌تواند برای این بیماران به منظور کمک به ایستادن و راه رفتن تجویز شود.

کاردرمانی ضایعات نخاعی سطوح ( L4 ) – ( S2 )

بیماران سطح ( L4 ) کارکرد عضلانی خوبی در اطراف مفصل زانو برای ایجاد ثبات در حین راه رفتن دارند. برخی  عضلات مانند کوادراتوس لومباروم ، راست کننده تحتانی ستون مهره ها و فلکسور های اولیه لگن و کوادریسپس سالم هستند،با اینحال ثبات دهنده بزرگ مفصل لگن وجود ندارد و مچ پا سست باقی می ماند.اکستانسورهای مفصل زانو سالم هستند، بنابراین بریس بلند پا لازم نیست. مفصل مچ پا سست است و بیمار برای کمک کاردرمانی در منزل نیاز به یک ( AFO ) مناسب دارد. فقدان عضلات همسترینگ و گلوتئوس ماگزیموس بروز هایپراکستنشن مفصل زانو را در این بیماران افزایش می‌دهد. این افراد می توانند با استفاده از یک جفت ارتز ( AFO ) به ایستند و راه بروند. بیمار ( L4 )  در همه فازهای مراقبت از خود و جابه جایی کاملا مستقل است.

مرکز درمان آسیب نخاعی

عوارض ضایعه نخاعی که در مرکز ضایعه نخاعی بررسی می شود

شایع‌ترین عارضه ضایعه طناب نخاعی،فقدان تحرک عملکردی و حس در زیر سطح آسیب است. اگرچه ممکن است فلج جزئی یا کامل منجر به پیشرفت عوارض در سایر نواحی بدن شود. عوارض زیر در فرد با ضایعه طناب نخاعی می تواند رخ دهد.

اختلال تنفسی: این عارضه می تواند در اثر عفونت در شش ها یا فروپاشی همه یا قسمتی از شش ها در افراد ضایعه طناب نخاعی رخ دهد. در بیماران با آسیب در قسمت فوقانی گردنی (بالای ( C6 ) الگوی تنفس تغییر می کند و بیماران تنفس سختی دارند بنابراین به تجهیزات تنفسی نیاز دارند.

اختلالات معدی روده ای : خونریزی معدی روده ای به واسطه زخم معده،که به افزایش استرس پس از ضایعه طناب نخاعی مربوط است،موجب می‌شود.

اختلالات قلبی عروقی: بیماران با ضایعه نخاعی مشکلاتی در ارتباط با نوسان فشار خون دارند. افزایش ناگهانی فشار خون به واسطه انبساط زیاد روده و مثانه اتفاق می‌افتد و کاهش فشار خون زمانی رخ می دهد که فرد تلاش می کند بایستد یا حرکت کند. در این بیماران رگ های خونی قادر به تطابق با تغییر سریع در پوسچر و حفظ فشار خون مناسب نیستند. التهاب وریدی که در پی تشکیل لخته های خون ایجاد می شود،می تواند منجر به بیماری های عروقی در برخی افراد شود که توسط دکتر ضایعه نخاعی بررسی می گردد.

مشکلات پوستی: شایع ترین مشکل پوستی مشاهده شده در بیماران با ضایعه نخاعی ،شکنندگی پوست است که معمولاً به عنوان زخم های فشاری یا زخم بستر شناخته می شوند که در نتیجه فشار ممتد روی زوائد استخوانی به علت فقدان درک درد و ناتوانی این بیماران برای بلند کردن وزن یا پوسچرشان رخ می دهد. بافت های نرم روی زوائد استخوانی از جمله تروکانتر بزرگ ، ساکروم ، اپی کوندیل های مفصل زانو و قوزک مچ پا می توانند مستعد زخم های فشاری باشند.

مشکلات اسکلتی عضلانی: اگر کاردرمانگر یا فرد دیگری به طور روزانه مفاصل را حرکت ندهد،دامنه حرکتی این مفاصل کاهش می‌یابد. فقدان حرکت می‌تواند منجر به کانترکچر مفصل شود که در اثر قرار گرفتن مفصل در یک حالت دائمی  روی می‌دهد. بسته به سطح ضایعه،ستون فقرات ممکن است بی ثبات شود و اسکولیوز ایجاد گردد.

در کاردرمانی در ضایعات نخاعی در افراد استحکام استخوان از طریق فعالیت عضلانی منظم و یا از طریق اعمال وزن بدن روی آنها حفظ می شود. هنگامی که فعالیت عضلانی یا نیروی اعمال شده روی استخوان کاهش می یابد،استخوان ها شروع به از دست دادن کلسیم و فسفر می کنند و ضعیف و شکننده می‌شوند. شکستگی استخوان های بلند ثانویه به پوکی استخوان یکی از شایع‌ترین عوارض همراه ضایعه طناب نخاعی است.

مشکلات عصبی: ممکن است احساس دردناک غیر طبیعی زیر سطح ضایعه وجود داشته باشد. عرق شدید و اسپاستی سیتی ،دیگر مشکلات عصب شناختی هستند که می‌تواند پس از ضایعه طناب نخاعی دیده شود.

اختلالات روان شناختی: سایر عوامل از جمله درد،کمبود خواب،احساس درماندگی،بستری شدن مکرر،مشکلات مراقبت از خود و حمل و نقل خطر اختلالات روانشناختی را افزایش می دهد که باید توسط دکتر ضایعه نخاعی بررسی شود

ارتزها

ارتزهای متنوعی برای اینکه افراد آسیب نخاعی بتوانند دوباره بایستند و راه بروند،طراحی شده است اما هیچ کدام از آنها بدون مشکل نیستند. نکته مهم این است که ارتز مناسب باید مطابق سطح ضایعه و همچنین توانایی فرد برای راه رفتن توسط بهترین دکتر درمان ضایعه نخاعی انتخاب شود. بعضی از روش ها هستند که عملکرد افراد آسیب نخاعی را طی ایستادن و راه رفتن با ارتزهای مختلف ارزیابی می کنند. طبق اظهارات استالرد و مازور فاکتورهای اصلی برای ارزیابی ارتز شامل موارد زیر است:

  • استقلال بیماران در استفاده از ارتز
  • میزان مصرف انرژی طی راه رفتن با ارتز
  • زیبایی
  • قابلیت اطمینان مکانیکی
  • هزینه ارتز

برای ارزیابی،پارامتر هایی مانند سبک راه رفتن و میزانی که ارتز از زیر لباس دیده می شود در نظر گرفته می شود.پارامترهای دیگری که برای ارزیابی ارتز استفاده می شوند شامل:

  • کارایی ارتز طی راه رفتن
  • سهولت استفاده از ارتز
  • نیاز به وسیله کمکی برای راه رفتن
  • زیبایی راه رفتن و ارتز

کارایی ارتز به عنوان میزان مصرف انرژی طی راه رفتن با ارتز تعریف می شود.ویتل و همکاران پارامترهای دیگری را هم برای مقایسه عملکرد ۲۲ بیمار پاراپلژی که با ارتزهای ( HGO ) و ( RGO ) راه می رفتند،در نظر گرفتند. آنها به برخی فاکتورها از جمله راحتی و زمان مورد نیاز برای ساخت ارتز،زمان مورد نیاز برای آموزش افراد،پارامترهای راه رفتن،زیبایی و هزینه نهایی ارتز و هزینه آموزش،توجه داشتند. پارامترهای راه رفتن که توسط محققان کاردرمانی برای مقایسه عملکرد ارتز ها انتخاب شدند عبارتند از:

  • آهنگ،طول قدم،سرعت راه رفتن،درصد فاز ایستایش در مقایسه با کل زمان راه رفتن
  • الگوی حرکت
  • دامنه حرکتی مفصل لگن در صفحات ساجیتال و کرونال
  • زاویه حرکت و انتقال لگن

ثبات افراد هنگام ایستادن ساکن و انجام تکالیف دستی پارامتر دیگری بود که توسط کاردرمانان ضایعات نخاعی انتخاب شد. پارامتر هایی مانند وزن ارتز،فاکتورهای مهمی برای جابجایی بیماران دارای ارتز نیست، چرا که هنگام راه رفتن متقابل نیازی نیست بیمار به طور کامل ارتز را از زمین بلند کند. پژوهش دیگری برای حمایت از این عقیده که وزن ارتز تاثیری بر عملکرد افراد تی راه رفتن ندارد،توسط کور کوران و همکاران انجام شد.

بنابراین برای سنجش ارتز تازه طراحی شده در کلینک کاردرمانی،پارامتر هایی مانند ثبات ایستادن هنگام ایستادن ساکن و انجام کارکرد های دستی مختلف،میزان مصرف انرژی حین راه رفتن و پارامترهای راه رفتن باید اندازه گیری شوند. همچنین سایر پارامترها مانند زیبایی ارتز و سبک راه رفتن،اعتبار مکانیکی ارتز،مورد توجه افرادی است که از ارتز استفاده می کنند.

مرکز کاردرمانی ضایعه نخاعی

کاردرمانی برای ایستادن

ثبات هنگام ایستادن از طریق فرایند پیچیده‌ای که شامل هماهنگی فعالیت های حسی چندگانه،اجزای حرکتی و بیومکانیکی است فراهم می شود. در افراد نرمال،ثبات از طریق حرکاتی که در مفاصل زانو،لگن،و مچ اتفاق می‌افتد،برقرار می‌شود. نقش عضلات اطراف این مفاصل بسیار مهم است و بر حفظ ثبات حین ایستادن موثر است. برای حفظ تعادل،مرکز ثقل بدن باید داخل سطح اتکا باشد. هنگام ایستادن نرمال،برخی استراتژی ها از جمله استراتژی های حرکت سر و استراتژی های تنه،لگن و مچ برای حفظ ثبات مورد استفاده قرار می گیرند. در حالی که در افراد آسیب نخاعی این استراتژی ها نمی توانند مورد استفاده قرار گیرند و میزان ثبات آنها به حمایت خارجی که با ارتز فراهم می شود،بستگی دارد. سختی ساختاری ارتز فاکتور مهمی است که میزان ثبات افراد پاراپلژی را هنگام ایستادن افزایش می دهد.

دو روش ارزیابی متفاوت در کاردرمانی جسمی وجود دارد که برای بررسی میزان ثبات ایستادن استفاده می‌شوند. روش اول توسط رومبرگ در اوایل قرن نوزدهم بر اساس میزان نوسان بدن تحت شرایطی که چشمها بسته و باز می باشد،ایجاد گردید. تفاوت بین نوسان بدن طی ایستادن با چشم های باز و بسته  عملکرد کارکردی سیستم حسی پیکری که ثبات بدن را کنترل میکند،نشان می‌دهد. با استفاده از تکنولوژی صفحه نیرو محققان بیشتر قادر هستند،نوسان پوسچرال را برای تجزیه و تحلیل ثبات در وضعیت های مختلف اندازه گیری کنند. روش دوم برای بررسی میزان ثبات هنگامی است که نیرو به صورت غیر منتظره روی بدن اعمال می شود.

اگرچه استفاده از ویلچر توانایی تحرک را برای این بیمار ضایعه نخاعی فراهم می‌کند اما مشکلاتی به همراه دارد. مشکل اصلی،محدودیت حرکتی ناشی از ویژگی‌های معماری و همچنین به خطر افتادن سلامت بیماران آسیب نخاعی به دنبال نشستن طولانی مدت است. زخم بستر،پوکی استخوان،بدشکلی های مفصلی مخصوصاً ادداکشن کانتر کچر مفصل لگن می تواند نتیجه استفاده طولانی مدت از ویلچر باشد.افراد آسیب نخاعی اغلب تحت برنامه‌های توانبخشی ضایعه نخاعی مختلفی برای راه رفتن و تمرین کردن قرار می‌گیرند. همانطور که انتظار می‌رود راه رفتن تمرین مناسبی برای حفظ سلامت، کاهش عفونت های مجاری ادراری،بهبود عملکرد دستگاه های قلبی عروقی و گوارشی و بهبود سلامت روانی بیماران پاراپلژی است.

چندین نوع ارتز جهت توانمند ساختن بیماران آسیب نخاعی برای راه رفتن طراحی شده است. با این وجود این افراد در کاردرمانی ضایعه نخاعی مشکلاتی را از قبیل موارد زیر تجربه می کنند:

  • پوشیدن و درآوردن مستقل ارتز سخت است.
  • انتقال ارتز از مکانی به مکان دیگر مشکل است.
  • سرعت راه رفتن بیماران در مقایسه با افراد نرمال کاهش می یابد.
  • زیبایی ارتز نامرغوب است و سبک راه رفتن بیماران ناهنجار است.
  • سرعت راه رفتن بیماران ضایعه نخاعی که از ارتز استفاده می‌کنند،به میزان قابل توجهی کمتر از افراد دارای بدن توانمند است و همچنین مصرف انرژی این افراد حین راه رفتن بسیار بیشتر می باشد.

توانبخشی ضایعه نخاعی

 

استفاده مستقل و راحت از ارتز به منظور استفاده منظم آن در کاردرمانی ضایعه نخاعی،حائز اهمیت است. بنابراین ایجاد جنبه های عملکردی از جمله سهولت در ایستادن و نشستن، پوشیدن و درآوردن، سهولت در دسترسی و نگهداری از ارتزها اهمیت دارد که اغلب در طراحی به این موارد توجه نمی گردد.

استفاده از ارتز در توانبخشی برای بیماران ضایعه نخاعی

ارتز های متعددی برای بیماران آسیب نخاعی طراحی شده است که همچون کاردرمانی ضایعه نخاعی به این افراد امکان راه رفتن می دهد،با این حال مشکلاتی از قبیل کاهش سرعت راه رفتن،مصرف بالای انرژی و فقدان استقلال هنگام پوشیدن و درآوردن ارتز موضوعات قابل تعمیم تاملی هستند. علاوه بر این،زیبایی ارتزهای در دسترس نامرغوب است و سختی ساختاری به منظور مقاومت در برابر نیروی اعمال شده روی ارتز بدون ایجاد بدشکلی های ساختاری جدی، به قدر کافی زیاد نمی باشد.

گاهی اوقات قابلیت اطمینان مکانیکی ارتز ضعیف است،از این رو نیاز به بررسی منظم ارتز توسط کاردرمان آسیب نخاعی ضروری به نظر می‌رسد. این موضوع به خصوص برای بیمارانی که دور از مراکز توانبخشی ضایعات نخاعی زندگی می‌کنند،مشکل بزرگی محسوب می شود.

جراحی مفصل یا کاردرمانی آسیب نخاعی؟

بیشتر بیماران آسیب نخاعی بعد از دریافت درمان توانبخشی کافی به منظور اصلاح بدشکلی های که در مفاصل زانو و لگن در نتیجه نشستن طولانی مدت روی ویلچر داشتند،شروع به راه رفتن با ارتز کرده‌اند. متاسفانه برخی از بیماران ضایعه نخاعی، فلکشن کانتر کچر بیشتر از ۱۰ درجه و یا هایپراکستنشن زانو دارند. از آنجایی که نمی‌توان برای بیماران آسیب نخاعی با فلکشن کانتر کچر بیشتر از ۱۰ درجه در مفصل زانو از ارتز استفاده نمود. برخی بیماران ضایعه نخاعی درمان های جراحی خاصی را برای اصلاح بدشکلی ها انجام می دهند که این نوع درمان زمان زیادی را از بیمار گرفته روند ایجاد پوکی استخوان را تسریع می‌کند.

یکی از ارتز هایی که به طور خاص برای این بیماران طراحی شده، ( LSU RGO ) است. ایده اولیه این ارتز توسط ماتلوچ در سال ۱۹۶۷ در مرکز کودکان انتاریو کریپلد در تورنتو شکل گرفت. ارتز اولیه از یک جفت ( KAFO ) و یک جلیقه پلاستیکی ساخته شده که از طریق مجموعه‌ای با مکانیسم چرخ دنده ای به یکدیگر متصل شده است. اعتبار مکانیکال این ارتز ضعیف است. این ارتز توسط داگلاس در شرکت کاراتون فیلاور اصلاح و پیشرفته تر شد. نسل جدید این ارتزها نسبت به ارتز های موجود از نظر زیبایی در درجه بالاتری قرار دارد،اگرچه اسکلت ساختاری ارتز به منظور جلوگیری از بدشکل شدن آن حین راه رفتن به خصوص در بیماران سنگین وزن با آسیب نخاعی سطوح بالا کافی نیست. این مسئله،کارآمدی ارتز را حین راه رفتن کاهش داده و بار عمودی اعمال شده بر اندام فوقانی را افزایش می‌دهد. عملکرد افراد هنگام استفاده از این ارتز به خوبی سایر ارتزها نیست،با این حال بسیاری از بیماران استفاده از این ارتز را به دلیل زیبایی آن ترجیح می‌دهند.

ارتز دیگری که برای افراد آسیب نخاعی پاراپلژی طراحی شده، ( HGO ) است که در مرکز تحقیقات ارتز و با واحد ارزیابی حرکتی شهر اسوستری طراحی شده است. این ارتز سه قسمت اصلی دارد که شامل مفصل لگن،کالیپر با صفحه کفشی و مفصل زانو و یک قسمت بدنه می باشد. طراحی کالیپر مشابه ارتزهای ( KAFO ) قدیمی ساخته شده از فولاد ضد زنگ به همراه تسمه های چرمی زانو است. بر اساس نتایج،سختی خارجی این ارتز در میان سایر ارتزهای موجود بالا است و بدشکلی ساختاری آن حین راه رفتن زیاد نیست. در مقایسه با ارتزهای شناخته‌شده دیگر،عملکرد ارتز ( HGO ) با این حال بسیاری از افراد استفاده از ارتزهای دیگر همچون ( LSU RGO ) را به جای این ارتز ترجیح می دهند چرا که بیماران به استفاده از ارتز هایی که متناسب با بدن شان است و از لحاظ زیبایی در درجه بالاتری قرار دارد،تمایل بیشتری نشان می‌دهند. برخی پژوهشگران سعی در طراحی ارتزی داشته‌اند که سختی ساختاری مشابه ارتز ( HGO ) داشته باشد و به لحاظ زیبایی نیز مشابه ارتز ( RGO ) باشد.

مکانیسم هایی که این پژوهشگران به کار بردند شامل موارد زیر است:

  • استفاده از رابط داخلی به همراه یک جفت ( KAFO )
  • به کارگیری مکانیزم های خاصی که استفاده همزمان هر دو پا روی زمین را برای افراد ممکن می سازد و به حرکت پای جلویی در حال نوسان کمک می کند.
  • استفاده از سیلندر هیدرولیک برای انتقال حرکت از یک سمت به سمت دیگر
  • استفاده از عضلات تنفسی که به حرکت رو به جلوی پای در حال نوسان کمک می‌کنند. در سایر ارتز ها از جمله ( WBC )مکانیسم کنترل خاصی مورد استفاده قرار گرفته است که این مکانیسم عملکرد ارتز را حین راه رفتن کنترل میکند.
توانبخشی در ضایعه نخاعی
توانبخشی در ضایعه نخاعی

یک مکانیسم قدرت حرکتی به مفصل لگن ارتز ( RGO ) توسط آتا و همکاران به منظور افزایش سرعت راه رفتن متصل گردید. نتایج پژوهش‌های مختلف نشان داده است که استفاده از ارتزهای ذکر شده،توانایی بیماران ضایعه نخاعی را در راه رفتن با ارتز بهبود نمی بخشد. علاوه بر این محققان نشان دادند که ارتز ( HGO ) بهترین ارتز موجود برای افراد پاراپلژی است. اگرچه بسیاری از بیماران آسیب نخاعی ترجیح می‌دهند از هیچ ارتزی استفاده نکنند یا ارتز هایی را انتخاب کنند که به لحاظ زیبایی جایگزین ( HGO ) باشد.بنابراین طراحی ارتزی که سختی ساختاری بهتری دارد یا مشابه ارتز ( HGO )  و به زیبایی ارتز ( RGO ) باشد، بسیار مهم است. طراحی ارتزی که نیازمندی های ذکر شده را برآورده کند نه تنها عملکرد افراد را بهبود می بخشد بلکه همچنین تمایل آنها به استفاده از ارتز را افزایش می دهد. طراحی جدید ارتز نیازمند برآورده کردن نیازمندی های زیر می باشد:

  1. دارای اعتبار مکانیکی بالایی باشد.
  2. سختی ساختاری خوبی داشته باشد.
  3. به لحاظ زیبایی مشابه یا بهتر از ارتز ( RGO ) باشد.
  4. وزن ارتز کمتر از سایر ارزهای موجود باشد.
  5. پوشیدن و درآوردن ارتز برای افراد به منظور استفاده منظم و مستقل راحت باشد.
  6. بیماران با فلکشن کانترکچر زانو بیشتر از ۱۰ درجه قادر به استفاده از این ارتز باشند.

فواید ایستادن و راه رفتن در کاردرمانی بیماران ضایعات نخاعی

تجربه بالینی نشان داده است که استفاده کنندگان ویلچر اغلب عوارض ثانویه به آسیب و همچنین به علت نشستن طولانی مدت دارند. ایستادن و راه رفتن فوایدی برای بیماران ضایعه نخاعی از جمله کاهش پوکی استخوان،جلوگیری از زخم های فشاری و بهبود عملکرد سیستم گوارشی که عملکرد آنها را طی فعالیت های روزمره را افزایش می دهد،را به همراه دارد. توانبخشی برای ضایعات نخاعی شامل کاردرمانی آسیب نخاعی این امر را امکان پذیر می کند.

پوکی استخوان در بیماران آسیب نخاعی

اندکی پس از ضایعه نخاعی در اثر اینکه بدن میزان زیادی کلسیم و سایر مواد معدنی را به ادرار می فرستد،سوخت و ساز تغییر می کند که مستقل از وزن،سن و جنسیت فرد اتفاق می افتد. میزان از دست رفتن کلسیم و مواد معدنی در طول 6- 16 ماه نخست پس از آسیب  نخاعی بالا است. پوکی استخوان همچنین به علت کاهش وزن بدن اعمال شده روی استخوان ها اتفاق می‌افتد. علت آسیب طناب نخاعی این بیماران نمی توانند بایستند و به استخوان های اندام تحتانی نیرو اعمال کنند، استخوانها ضعیف‌تر و بنابراین شکننده تر می شوند. در مقایسه با اندام های تحتانی نیروی بیشتر ممکن است روی اندام های فوقانی و ستون فقرات وارد شود در نتیجه درصد پوکی استخوان در اندام فوقانی و ستون فقرات به طور قابل توجهی کمتر از استخوان های اندام تحتانی است.

در پژوهش انجام شده توسط سابو و همکارانش تراکم مواد معدنی استخوان در قسمت‌های ابتدایی و انتهایی ران و ستون فقرات کمری،46 مرد با ضایعه طناب نخاعی با میانگین سنی 32 سال به طور منظم نظارت شد. آنها پی بردند که بین میزان تراکم مواد معدنی استخوان ران بین افراد پاراپلژی کامل و ناکامل،ولی نه در ستون فقرات کمری،تفاوت قابل توجهی وجود دارد. درسته تراکم مواد معدنی استخوان ران تفاوت معناداری بین شرکت کنندگان متحرک و غیر متحرک نشان نداد. آنها نتیجه گرفتند که درمان توانبخشی ضایعه نخاعی به منظور داشتن تاثیر قابل توجه روی سطح تراکم مواد معدنی باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشد.

در پژوهش دیگری که توسط روزنستین انجام گرفت،تراکم مواد معدنی اندامهای فوقانی و تحتانی ۸۰ بیمار میلومننگوسل با سطوح مختلفی از ضایعه اندازه گیری شد.نتایج این مطالعه نشان داد که تاثیر سطح ضایعه روی تراکم استخوان در اندام تحتانی بیشتر از اندام فوقانی بود. آنها نتیجه گرفتند که متحرک بودن یک عامل موثر برای کاهش پوکی استخوان است.

اوجیلوی و همکارانش به منظور ارزیابی تأثیر تحرک با ارتز روی تراکم استخوان پژوهش انجام دادند. گروهی از افراد ضایعه نخاعی پاراپلژی که برای یک دوره ۲۴ ماهه با ارتز راه رفتند،مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهشگران دریافتند که تراکم مواد معدنی گردن فمور در حین این دور بهبود یافت یا هیچ تغییری نداشت. ایستادن با یک ارتز یا در یک چارچوب میتواند تراکم مواد معدنی را در استخوان های اندام تحتانی افزایش دهد و پوکی استخوان را که در افراد با ضایعه نخاعی رخ می دهد،کاهش دهد. اگرچه به نظر می‌رسد که تفاوتی بین ایستادن با ارتز و یا در یک چهارچوب وجود ندارد،نتایج پژوهشی که توسط جومار انجام گرفت،نشان داد افرادی که با ارتز ایستادند در مقابل آنهایی که در یک چارچوب ایستادند،تراکم مواد معدنی بیشتری در پروگزیمال فمور داشتند. ۵۳ بیمار آسیب نخاعی پاراپلژی با آسیب کامل در این مطالعه شرکت کردند. نتایج همچنین نشان داد که تراکم مواد معدنی بیماران پاراپلژی در افرادی که ایستادند در مقابل افراد بدون تحرک بهتر حفظ شده بود.

می‌توان نتیجه گرفت که راه رفتن و ایستادن در کاردرمانی ضایعه نخاعی،تراکم مواد معدنی افراد با ضایعه نخاعی را افزایش می‌دهد. تاثیرات ایستادن و راه رفتن در اندام تحتانی و ستون فقرات نسبت به اندام فوقانی بیشتر مشهود است. علاوه بر این ایستادن با ارتز نسبت به ایستادن در یک چهارچوب،اثر بهتری روی تراکم مواد معدنی دارد.

 

پیشگیری از بروز زخم های فشاری با کاردرمانی آسیب نخاعی

ایستادن و راه رفتن با ارتز میزان بروز شکنندگی پوست در بیماران با ضایعه طناب نخاعی را کاهش می‌دهد. تاثیرات تحرک زودهنگام با ارتز روی سلامت عمومی ۳۶ بیمار  ضایعه نخاعی توسط مازور ارزیابی شد. این بیمارانی که با ارتز حرکت می کردند،زخم های فشاری کمتری داشتند و زمان بستری شدن آنها کمتر از کسانی بود که تنها از ویلچر استفاده می نمودند. همچنین افرادی که در پژوهش دان و همکاران شرکت کردند،77 درصد پاراپلژی و 33 درصد کوادروپلژی،اظهار داشتند که ایستادن در یک چهارچوب یا یک ارتز،دفعات بروز زخم بستر را کاهش می دهد و استقلال آنها را بهبود می بخشد.

بهبود عملکرد تنفسی در توانبخشی بیماران آسیب نخاعی

گفته شده است که در حالت ایستاده نسبت به حالت نشسته،لگن تمایل به انحراف بیشتری به سمت قدام دارد،چرا که این وضعیت قوس کمری را افزایش می دهد و راستای بهتری از ستون فقرات در یک حالت باز شده برقرار می‌کند. در این حالت نیروی اعمال شده روی اعضای داخلی کاهش می یابد و در نتیجه عملکرد اعضای تنفسی افزایش می یابد. هنگام ایستادن،اعضای شکمی به پایین و جلو می افتد زیرا عملکرد عضله شکمی به منظور افزایش ثبات قدامی دیواره های شکمی وجود ندارد. در نتیجه نیروی اعمال شده روی دیافراگم کاهش می یابد و عملکرد تنفسی افزایش می‌یابد. اگرچه نتایج تحقیق انجام گرفته توسط اوجیلوی نشان داد که پس از ۲۴ ماه استفاده از ارتز کاربرد ارتز و تحرک و تاثیر بر عملکرد تنفسی شرکت‌کنندگان ندارد.

پیشگیری از بدشکلی مفصل

هنگام ایستادن،وزن بدن به صورت عمودی رو به پایین و به صورت متقارن روی دو پا اعمال می شود. به عقیده دوگلاز و همکاران استفاده بلند مدت از ارتز و تحرک زود هنگام پس از آسیب،خطر بد شکلی مفاصل اندام تحتانی را کاهش می‌دهد،چرا که انحرافات ناشی از حالت گرانشی مفاصل خمیده را کاهش میدهد. در کاری که توسط کانکل روی گروهی از افراد با ضایعه نخاعی انجام گرفت،تشخیص داده شد که ایستادن در یک چارچوب تاثیر قابل توجهی روی کاهش اسپاستی سیتی عضلانی و افزایش دامنه حرکتی مفصل ندارد.

میدلتون و همکاران، 25 بیمار با ضایعه نخاعی را برای راه رفتن با ارتز ( Walk about ) تجهیز کردند،آموزش دادند و برای دو سال پیشگیری شدند. ۶۰% از همه شرکت کنندگان به استفاده از ارتز هنگام زندگی ادامه دادند. حفظ دامنه حرکتی و پیشگیری از بد شکلی مفصل دو پیامد بسیار مهم بود که توسط محققان ذکر شده است.

بهبود کارکردهای روده و مثانه و کاهش عفونت های مجرای ادراری

کاهش عفونت های مجرای ادراری و بهبود عملکردهای دستگاه های روده و مثانه از دیگر فواید حاصل از تحرک در کاردرمانی ضایعه نخاعی هستند. در کار انجام گرفته توسط دان و همکارانش روی گروهی از افراد آسیب نخاعی پاراپلژی و کوادروپلژی پی بردند کی ایستادن در یک چهارچوب یا یک ارتز عفونت های مجرای ادراری را در شرکت کنندگان کاهش داده و استقلال آنها را جهت کنترل کارکرد روده و مثانه بهبود می‌بخشد.

بهبود عملکرد گوارشی با کاردرمانی برای آسیب نخاعی

فایده دیگر ایستادن و راه رفتن در توانبخشی برای بیماران ضایعه نخاعی که در مطالعات اشاره شده است. تاثیر بر عملکرد دستگاه گوارشی است. انگ و همکاران اظهار کردند که ایستادن با یک ارتز یا یک چارچوب می تواند عملکرد دستگاه گوارشی را تعدیل کرده و بهبود بخشد. تقریباً ۳۰ درصد گزارش کردند که ارتزها یا چارچوب هایشان را به صورت منظم برای ایستادن طولانی،به طور متوسط ۴۰ دقیقه در یک جلسه کاردرمانی برای ضایعه نخاعی و برای ۳ تا ۴ بار در هفته،استفاده کردند. آنها پی بردند که ایستادن نه تنها عملکرد دستگاه گوارشی بلکه همچنین سلامت عمومی را بهبود می بخشد.

کاهش اسپاسم عضلانی با توانبخشی بیمار ضایعه نخاعی

ایستادن با یک ارتز یا در یک چارچوب،مفاصل لگن و زانو را باز میکند عضلات مجاور را کشش می‌دهد. ادین و ناتسون نشان دادند که توانبخشی آسیب نخاعی ایستادن و اعمال وزن بدن روی پاها به صورت کارآمدتری نسبت به کشش عضلات تنها در حالت طاق باز اسپاسم عضلانی را کاهش میدهد.

بهبود زندگی مستقل توسط کاردرمانی آسیب نخاعی

درجه استقلال هنگام عملکرد فعالیت های روزمره بستگی به سطح آسیب دارد. نتایج پژوهشی که توسط روز و همکاران انجام گرفت،نشان داد که سطح استقلال افراد با ضایعه نخاعی پس از ایستادن و تحرک با کاردرمانی ضایعه نخاعی بهبود یافت. در یک پژوهش انجام گرفته توسط سیک و همکارانش عملکردهای کارکردی ۸۵ بیمار آسیب نخاعی که با ارتز راه رفتن متقابل ( RGO ) مجهز شده بودند،بین سالهای ۱۹۸۶ و ۱۹۹۳ ارزیابی شد. آنها به تفاوت معناداری بین استفاده کنندگان و عدم استفاده کنندگان از خدمات کاردرمانی آسیب نخاعی به لحاظ کمکی که جهت انجام عملکردهای روزمره نیاز داشتند،پی بردند. مرکز توانبخشی ضایعات نخاعی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی در منزل فعالیت گسترده ای را به بیماران ارائه می دهد.

بهبود سلامت روان شناختی

برخی عوامل از جمله کمبود خواب، مشکلات حمل و نقل، درد و سایر بیماری های همراه با ضایعه طناب نخاعی،شیوع بیماری سلامت روانشناختی را افزایش می‌دهند.انگ و همکارانش نشان دادند که در پژوهش آنها الگوی خواب و سلامت عمومی شرکت‌کنندگان، 125 بزرگسال با ضایعه طناب نخاعی ،با ایستادن بهبود یافت.

در پژوهش دیگری که توسط کانکل و همکاران انجام گرفت، 67 درصد شرکت کنندگان موافق بودند که ایستادن در یک چهار چوب تاثیر روانشناختی مثبتی روی آنها دارد. اوجیلوی در تحقیق خود اشاره کرد که تقریباً ۳۰ درصد شرکت کنندگان با استفاده از ارتز شاد بودند و سلامت عمومی بهتری را به عنوان یکی از پیامدهای استفاده از ارتز گزارش کردند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر در جهت ارائه خدمات روان درمانی با متخصصین این رشته در ارتباط می باشد

بهبود عملکرد دستگاه قلبی عروقی

بهبود عملکرد دستگاه قلبی عروقی،فایده دیگری است که در مطالعات مربوط به تحرک در جلسات توانبخشی بیماران ضایعه نخاعی اشاره شده است،اگرچه شواهدی برای حمایت از این دیدگاه در مطالعات وجود ندارد.

مشکلات مرتبط با استفاده از ارتز ها برای بیمار ضایعه نخاعی

مشکل اصلی استفاده از ارتزها نیاز به مصرف انرژی بالا هنگامی که فرد با آن جابجا میشود،است. سرعت راه رفتن بیمار آسیب نخاعی با ارتز بسیار کمتر از راه رفتن یک فرد نرمال و حتی تحرک با ویلچر است. افراد آسیب نخاعی با ارتز در مقایسه با ویلچر بسیار آهسته تر و با کارآمدی کمتر راه می روند.

انرژی مصرفی افزایش یافته در حین جابجایی با ارتز ممکن است تاثیر منفی بر عملکرد کارکردی افراد آسیب نخاعی حین مشارکت در فعالیت های اجتماعی آنها بگذارد. کودکان آسیب نخاعی در نتیجه میلومننگوسل می‌توانند در فعالیت‌های جامعه یا مدرسه با ویلچر مشارکت کنند، در حالی که با ارتز این امر برای آنها امکان پذیر نمی باشد.

کاردرمانی در آسیب نخاعی

از آنجایی که این افراد توانایی ایستادن و راه رفتن نرمال را از دست داده‌اند،بایستی از روش‌های مختلف انتقال استفاده نمایند. دو نوع اصلی انتقال که توسط بیماران آسیب نخاعی انتخاب شده است،استفاده از ویلچر و ارتزها می‌باشد.

اگر چه افرادی که از ویلچر استفاده می کنند،میزان مصرف انرژی و سرعت راه رفتن مشابه افراد نرمال را دارا می باشند اما هنگام استفاده از ویلچر مشکلاتی را تجربه می کنند که از جمله می توان به مواردی چون محدودیت حرکتی از منظر ویژگی های ساختمانی و همچنین مسائل مرتبط با سلامت ناشی از استفاده از ویلچر اشاره نمود. برخی مسائل مربوط به سلامت پوکی استخوان،بدشکلی های مفصلی،درد شانه و درد در ناحیه مچ از مهمترین عوارض مرتبط با استفاده از ویلچر هستند.

برخلاف تحرک با ویلچر،راه رفتن با ارتز فوایدی را برای بیماران آسیب نخاعی به همراه دارد. جلوگیری از شکستگی استخوان، بهبود عملکرد دستگاه های قلبی عروقی و گوارشی،جلوگیری از بروز بدشکلی های مفصلی و بهبود سلامت روانی از فواید راه رفتن با ارتزها هستند.

ارتز های گوناگونی برای افراد آسیب نخاعی که قادر به ایستادن و راه رفتن مجدد هستند،طراحی شده است که این ارتزها مکانیسم های مختلفی را برای ثبات مفاصل فلج شده و حرکت رو به جلو حین راه رفتن به کار می‌گیرند. منابع مختلف قدرت از جمله پمپ های هوایی و هیدرولیکی، نیروی عضلانی ایجاد شده در نتیجه تحریک الکتریکی و موتورهای الکتریکی برای راه رفتن این افراد مورد استفاده قرار می گیرد. اگرچه نتایج پژوهش‌های مختلف نشان داده است که عملکرد بیماران آسیب نخاعی حین راه رفتن با ارتز های مکانیکی بهتر از سایر انواع ارتزها می‌باشد.

انواع مختلفی از ارتزهای مکانیکی برای کمک به راه رفتن و ایستادن این افراد در دسترس است اگرچه دو ارتز رایج مورد استفاده، ارتزهای ( HGO ) و ( RGO ) می باشند. عملکرد بیماران آسیب نخاعی پاراپلژی هنگام استفاده از این ارتز ها از طریق آنالیز راه رفتن،تستهای میزان مصرف انرژی و آنالیز میزان ثبات حین ایستادن و انجام عملکردهای دستی ارزیابی شده است. بر اساس نتایج پژوهش‌های انجام شده،عملکرد افراد آسیب نخاعی هنگام راه رفتن با ارتز ( HGO ) بهتر از سایر ارتزهای موجود است. علت اصلی این موضوع،سختی جانبی بیشتر این ارتباط نسبت به سایر ارتزهای مکانیکی می باشد.

گرچه راه رفتن با ارتز فواید زیادی در بر دارد اما بیماران،ویلچر را به عنوان اصلی ترین روش جابجایی خود ترجیح می‌دهند. بسیاری از افراد آسیب نخاعی پس از دریافت ارتز از استفاده از آن صرف نظر کرده‌اند.استفاده از ارتزها برای بیماران مشکلاتی از قبیل نیاز به صرف انرژی و عملکرد مکانیکی هنگام راه رفتن،زیبایی نامرغوب ارتزها به ویژه ارتز ( HGO ) ،نیاز به کمک و صرف زمان زیاد برای پوشیدن و درآوردن ارتز و همچنین مشکلات مرتبط با ترس از افتادن را به همراه دارد.

به منظور بهبود عملکرد افراد آسیب نخاعی حین راه رفتن و افزایش رضایت آنها هنگام استفاده از این ارتزها،مشکلات مذبور نیاز به حل شدن دارند.طراحی یک ارتز جدید با امکان پوشیدن و درآوردن راحت ارتز توسط فرد،ثبات کافی حین راه رفتن و ایستادن،قابلیت تغییر در راستای ارتز به منظور تطبیق با نیاز بیماران،اندازه ساختاری مناسب،سختی جانبی زیاد،زیبایی،میزان مصرف انرژی کم حین راه رفتن و اعمال حداقل نیروی ممکن بر روی ساختار های عضلانی اندام فوقانی را فراهم آورد.

سوالات متداول:

1.چه وسایل کمکی برای کمک به بیماران ضایعه نخاعی وجود دارد؟

بیماران ضایعه نخاعی توانایی ایستادن خود را از دست می دهند و برای حرکت به انواع ارتوز ها و یا ویلچر نیازمند هستند.

2. کاردرمانی ضایعه نخاعی برای این بیماران چه می کند؟

یک کاردرمان با بررسی وضعیت فیزیکی بیمار در مرحله اول از ایجاد دفورمیتی های مفصلی جلوگیری می نماید و با انجام تمرینات حرکتی مختلف در حفظ دامنه حرکتی ، کاهش اسپاستیسیتی و بازگشت حرکت بیمار در موارد پارگی پارشیال نخاع کمک کننده می باشد.

برچسب‌ها:,

بهترین مرکز گفتاردرمانی برای ضربه مغزی در تهران

یکی از مشکلات بیماران ضربه مغزی و آسیب مغزی مشکلات گفتار درمانی است. علائم ضربه مغزی بر گفتار تاثیر مهمی در اعتماد به نفس بیمار و توانایی ارتباط و استقلال بیمار دارد. گفتار درمانی ضربه مغزی از موارد مهم در درمان بیماران ضربه مغزی می باشد. تشخیص ضربه مغزی و محل خونریزی مغزی و میزان آسیب مغزی که بیمار با آن مواجه می باشد در روند گفتار درمانی برای ضربه مغزی موثر است. بهترین مرکز گفتار درمانی برای ضربه مغزی در تهران زیر نظر دکتر صابر به ارائه خدمات گفتاردرمانی در زمینه مشکلات بلع، روانی گفتار، کاهش حساسیت های حسی داخل دهانی و… توسط گفتار درمانان متخصص ضربه مغزی می پردازد. خدمات گفتاردرمانی ضربه مغزی در منزل در کنار امکانات پشرفته مرکز برای تکمیل روند درمان بیماران موثر می باشد.

علائم ضربه مغزی

  1. مدارک مستند حاکی از آسیب مغزی.
  2. اشکال در حفظ آگاهی و یا توجه از علائم ضربه مغزی می باشد.
  3. از دیگر علائم ضربه مغزی،اشکال در کارکردهای اجرایی رفتار سازمان یافته و هدفمند.
  4. وجود نام پریشی.
  5. فقدان وضوح گفتار مرتبط با نقایص تنفسی،تولیدی و یا تشدیدی.
  6. مقایسه درک شنیداری و خواندن (زبان پریشی درکی).
  7. نقایص بیان کلامی و نوشتاری ( زبان پریشی بیانی).
  8. از دیگر علائم ضربه مغزی اشکال در بلع.
  9. تحریک پذیری و قضاوت ضعیف در موقعیت‌های اجتماعی.

اهداف گفتار درمانی برای ضربه مغزی و آسیب مغزی

  1. آگاهی از محرکات حسی و فراگیری توجه به آنها.
  2. ایجاد و افزایش راهبردهای غلبه بر نقایص حافظه بلند مدت و کوتاه مدت توسط گفتار درمانی ضربه مغزی.
  3. ایجاد و افزایش گفتار واضح و قابل فهم در مکالمه با تکنیک های گفتار درمانی در ضربه مغزی.
  4. بهبود بازیابی کلمه در مکالمه.
  5. کمک به شرکت در مکالمات پرمحتوا و پیوسته توسط گفتار درمانی ضربه مغزی.
  6. گفتار درمانی برای ضربه مغزی به ایجاد و افزایش راهبردهای سازمان بندی و استفاده از اطلاعات برای حل مشکلات روزمره کمک می کند.
  7. ایجاد و افزایش بینش واقع بینانه نسبت به نقاط ضعف و قوت خود.
  8. ساختن محیط زندگی مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان توسط والدین و مراقبین،به گونه‌ای که مهارت های جهت یابی و حافظه وی حفظ شود.
  9. واقعی شدن انتظارات والدین و مراقبین درباره مهارت های شناختی-ارتباطی افراد ضربه مغزی و همکاری با گفتاردرمانی ضربه مغزی و سایر متخصصین جهت ایجاد و افزایش راهبردهای درمانی موثر.

گفتار درمانی در آسیب مغزی

فعالیت های مرکز گفتار درمانی در آسیب مغزی

  1. با تیم پزشکی درباره تشخیص بیماری،تاریخچه پزشکی،درمان های قبلی و ظرفیت توانبخشی مراجعه آسیب مغزی در بزرگسالان گفت و گو کنید.
  2. ارزیابی گفتار و زبان توسط گفتاردرمان ضربه مغزی را با تمرکز بر زمینه‌های دچار نقص مرتبط با ضربه وارده به سر (مثل توجه،جهت یابی،حافظه،مهارت های کلامی،تصمیم گیری های اجرایی و مهارت های حل مسئله) انجام دهید.
  3. به طور دوره ای،همزمان با پیشرفت افراد ضربه مغزی،مهارت های ارتباطی آنها را با استفاده از شیوه های ارزیابی غیر رسمی مانند مشاهده نیازهای ارتباطی آنها در موقعیتهای مختلف توسط گفتار درمانی ضربه مغزی،مستند کنید و آزمون های مشارکتی را در فعالیت های روزانه با همکاری افراد ضربه مغزی،خانواده و مراقبین او را هدایت کنید تا نقاط ضعف و قوت شناختی-ارتباطی آنها و مشکلات گفتاری ضربه مغزی مشخص گردد.
  4. ابتدا با مشاهده ساختار قابل رویت صورت، لب ها،دندان ها،زبان،سخت کام و نر مکان افراد ضربه مغزی و سپس ارزیابی چگونگی استفاده از ساختارهای ویژه و مهم برای تولید گفتار و زبان (مثلاً حرکت،قدرت و بسته شدن لب ها ، قدرت،جلو آوردن ،عقب و به طرفین بردن زبان،یا حرکت نرمک آن در زمان تولید واج ( a ) عملکرد دهانی- حرکتی آنها را در گفتار درمانی آسیب مغزی ارزیابی کنید.
  5. غربالگری شنوایی تون خالص افراد ضربه مغزی را در فرکانس‌های  500 ، 1000، 2000 و 4000 هرتز و شدت 20 دسی بل هدایت کنید.
  6. در صورتی که نتایج غربالگری شنوایی نیاز به ارزیابی بیشتر را نشان دهد،مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان را برای ارزیابی کامل به شنوایی شناس ارجاع دهید.
  7. برای طراحی برنامه گفتار درمانی منطبق با نیازهای ارتباطی افراد ضربه مغزی،اطلاعات مربوط به سطح آموزشی،شغل و پیچیدگی ارتباط کلی وی را از اعضای خانواده و در صورت اقتضا ،از خود افراد ضربه مغزی جویا شوید.
  8. همزمان با پیشرفت افراد ضربه مغزی،جلسات منظمی را با حضور خانواده،مراقبین وی و سایر متخصصین مرتبط برای گسترش و بهبود راهبردهای درمانی مشارکتی برای مشکلات گفتاری ضربه مغزی برگزار کنید.
  9. بر مبنای نیاز ارتباطی شناختی،زبانی،شغلی و اجتماعی افراد ضربه مغزی،موقعیتهای ارتباطی ویژه را به عنوان هدف جهت مداخله گفتار درمانی انتخاب کنید.
  10. در مرکز گفتاردرمانی در تهران برای آسیب مغزی با قرار دادن محرک در حوزه بینایی افراد ضربه مغزی و حرکت دادن سر او با دست و ارائه راهنمای کلامی (نگاه کن) برای تلاقی نگاه مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان با محرک،به وی بیاموزید که توجه خود را متمرکز کند،به تدریج راهنمای فیزیکی را حذف کنید تا زمانی که افراد ضربه مغزی بتوانند فقط با راهنمای کلامی یا حرکات بیانگر به آن فعالیت نگاه کنند.                                                                                                                                                                                         گفتار درمانی برای آسیب مغزی
  11. با قرار دادن یک زمان سنج که در فواصل مشخص بین یک فعالیت زنگ بزند و با آموزش افراد ضربه مغزی برای حفظ توجه‌اش در فواصل زمانی در مرکز گفتار درمانی ضربه مغزی،به او کمک کنید که توجه اش را به مدت طولانی تری حفظ کند،چنانچه مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان علائم حواس‌پرتی را نشان داد،مجدداً توجه او را به سمت محرک جلب کنید.
  12. در گفتار درمانی در منزل استفاده از راهبردهای خود کنترلی را برای تداوم انجام یک فعالیت به مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان آموزش دهید (مثل تمرین پرسش های خود هدایت گر) تا مجدداً توجه افراد ضربه مغزی به آن فعالیت جلب شود (مثلاً من چه کار کنم؟ بی هدف هستم؟چه کار باید بکنم؟)
  13. عکس اعضای خانواده افراد ضربه مغزی و اطرافیان نزدیک او،از جمله کارکنان مرکز گفتار درمانی ضربه مغزی،را تهیه کنید،نام فرد مورد نظر و نسبت با افراد ضربه مغزی را بنویسید،عکس ها و نوشته ها را در دفتری به صورت طبقه بندی شده بچسبانید (مثلا اعضای خانواده ، دوستان، کارکنان ) و زمانی که راجع به این افراد با وی صحبت می کنید، به عکسها اشاره کنید.
  14. از مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بخواهید زمانی که با افراد مختلف روبرو می شود،نوع آنها را بیان کند،برای سهولت تشخیص او را راهنمایی کنید(مثلاً پرستار تو اینجاست،اسمش چیه؟)
  15. با اطمینان از اینکه افراد ضربه مغزی دارای ساعت مچی و ساعت (دیواری) با شماره های بزرگ (درشت) در اتاقش هست،برای تشویق او به درک صحیح زمان،او را به استفاده خود انگیخته از ساعت ترغیب کنید،در طول جلسه از او بخواهید به زمان توجه داشته باشد و در صورت عدم درک صحیح زمان،او را تشویق کنید.
  16. برای اتاق افراد ضربه مغزی یک تقویم دیواری و یک تقویم جیبی قابل حمل هم برای خود او تهیه کنید،از وی بخواهید که هر روز،روی تاریخ روز قبل خط بکشد و تاریخ فعلی را به او یادآوری کنید ‌(دیروز چهارشنبه دهم بود. امروز پنجشنبه یازدهم است.) به افراد ضربه مغزی آموزش دهید برای بخاطر آوردن روزها،در فواصل مختلف به تقویم رجوع کند.
  17. برای کمک به درک صحیح روزهای هفته،رویدادهای مهمی را که به طور ثابت در طول هفته برای افراد ضربه مغزی اتفاق می‌افتند،انتخاب کرده و آنها به عنوان شاخص روزهای مورد نظر استفاده کنید (مثلاً دیروز به استخر رفتیم. رفتن استخر روز سه شنبه بود. پس امروز باید چهارشنبه باشد.)
  18. همراه با مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان،برنامه‌ای از فعالیت‌های روزانه تهیه کنید که زمان،مکان و افراد مورد نظر را در بر بگیرد،برنامه گفتار درمانی را با افراد ضربه مغزی تمرین کنید و در صورت لزوم او را راهنمایی کنید. به تدریج تعداد راهنمایی ها را کم کرده تا او قادر به استفاده خود به خودی از برنامه با حداقل راهنمایی گردد.
  19. راهبردهای جبرانی حافظه کوتاه مدت (نظیر تهیه فهرست باید ها،نگهداری پرونده اسامی مهم،نصب نشانه در مکان های مشخص،در دسترس قرار دادن اشیا محیطی مورد نیاز به طور ثابت و قابل تشخیص) را به افراد ضربه مغزی آموزش دهید.
  20. از دیگر مشاوره های مرکز گفتار درمانی ضربه مغزی، از طریق رفت و آمدهای مکرر به نقاط مختلف،افراد ضربه مغزی را با محیط محل اقامت آشنا کنید تا محله های مهم (مانند ایستگاه پرستاری،سالن تلویزیون،اتاق غذاخوری) را برای تقویت حافظه نشانه گذاری کند.
  21. نقشه ای از طبقات برای مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان تهیه کنید تا در دفتری جیبی خود قرار دهد. زمانی که آشنایی افراد ضربه مغزی با محیط زندگی خودش افزایش یافت،از او بخواهید مسیر قسمت یا بخش خاصی را با استفاده از نشانه گذاری قبلی و نقشه طبقات نشان دهد تا او را به قسمت مورد نظر هدایت کند.
  22. با الگو دهی و متناسب با سطح توانایی افراد ضربه مغزی در پردازش اطلاعات،از او بخواهید دستورات شما را اجرا کند،از دستورات یک مرحله ای آغاز کنید و به تدریج،زمانی که موفقیت او به 90 درصد رسید،دستورات دو مرحله ای را ارائه دهید.
  23. در جلسات گفتار درمانی برای آسیب مغزی تعداد مراحل دستورات را افزایش دهید و به تدریج الگودهی را حذف کنید تا زمانی که افراد ضربه مغزی بتوانند دستورات چند مرحله ای را فقط با محرک کلامی انجام دهند،تلاش و موفقیت آنها را تقویت کنید.
  24. تکالیف نوشتاری که فعالیت چند مرحله ای را شامل می شود به مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بدهید (مثلاً درختکاری در باغ یا به هم زدن تخم مرغ) به طوری که مراحل آن بدون ترتیب باشد،از او بخواهید که این مراحل را به طور صحیح مرتب کند.
  25. فعالیتی از زندگی روزمره ترتیب دهید که افراد ضربه مغزی مراحل آنرا با نظم صحیح انجام دهد (مثلاً اصلاح کردن صورت یا آماده کردن عصرانه)،در صورت نیاز او را راهنمایی کنید (اول چه کار باید بکنی؟،بعداً چی میشه؟) ،به محض پیشرفت افراد ضربه مغزی،راهنما ها را حذف کنید.
  26. از طریق اجرای فعالیتهای نامیدن در پاسخ و ارائه تصویر همراه با جمله سوالی باز- انتها ( تو می نویسی با …؟) به افراد ضربه مغزی کمک کنید تا مهارت‌های واژه یابی خود را بهبود ببخشد،از او پاسخ تک کلمه ای بخواهید.
  27. با نشان دادن تصویر به مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان و پرسیدن (این چیه؟) فعالیتهای نامیدن در مواجهه را اجرا کنید،در صورت لزوم،تصویر را توصیف کرده و یا واجب اول آن را به عنوان راهنما بیان کنید.
  28. یک طبقه کلامی وسیع (مثل حیوانات) را به افراد ضربه مغزی ارائه کنید و از او بخواهید هر چقدر می‌تواند از آن طبقه نام ببرد.
  29. در گفتار درمانی آسیب مغزی، اجزا تشکیل دهنده یک طبقه کلامی را به افراد ضربه مغزی عرضه کنید و از او بخواهید نام آن طبقه را بیان کند (مثلاً برگ، شاخه و پوسته مربوط به چی هستند؟ « درخت» .
  30. با مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بر روی علامت دست گفتار درمان توافق کنید (مثلاً بالا بردن دست برای نشان دادن،توقف صحبت) که به وی نشان دهید گفتار او نامربوط است،زمانی که گفتاردرمان علامت می دهد،افراد ضربه مغزی گفتار خود را قطع کرده منتظر دستور مجدد می مانند.                                                                                                                                                                                            مرکز گفتاردرمانی در ضربه مغزی
  31. به مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان اجازه دهید که به نمونه ضبط شده گفتار خود انگیخته اش گوش کند و با این کار آگاهی او از فقدان تمرکز بر روی گفتارش را افزایش دهید،در ثبت موارد انحراف از موضوع اصلی به افراد ضربه مغزی کمک کنید.
  32. با استفاده از بازی های صفحه ای (تخته ای) ،پرسش و پاسخ را تمرین کنید،نوبت گیری موفق افراد ضربه مغزی در مکالمه را تقویت کنید و در صورت ناتوانی در نوبت گیری،او را مجددا راهنمایی کنید.
  33. مصاحبه هایی نمایشی ترتیب دهید که در آن،افراد ضربه مغزی از گفتار درمان درباره کار،علائم و خانواده‌اش سئوال می کند،نقشه ها را عوض کنید،افراد ضربه مغزی را راهنمایی کنید که از تبادل اطلاعات محاوره‌ای در گفتار درمانی آسیب مغزی به طور مناسب استفاده کند.
  34. کاربرد بیانات کلیشه‌ای در مکالمه را به افراد ضربه مغزی آموزش دهید تا در حفظ موضوع به او کمک کند (مثلاً متوجه شدی چی گفتم؟ ،گفتی…؟ ،«درسته؟»
  35. ترتیب ملاقات مراجعه آسیب مغزی در بزرگسالان با سایر مراجعین آسیب مغزی ناشی از ضربه یا دیدن نوار ویدیویی آنها را بدهید،درباره مشکلات گفتاری سایر بیماران ضربه مغزی بحث کنید،توجه افراد ضربه مغزی را به رفتارهای هدف جلب کنید تا زمانی که او بتواند آنها را به طور صحیح مشخص کند.
  36. از افراد ضربه مغزی بخواهید با مشاهده نوار ویدیویی خودش،هر گونه تشابه بین مشکلات خود و دیگر افراد ضربه مغزی را ثبت کند،هنگام مشاهده مجدد نوار،توجه وی را به مشکلات و نقاط قوت ارتباطی جلب کنید.
  37. از مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بخواهید فهرستی از نقاط قوت و ضعف ارتباطی خود تهیه کند،با او در جلسات گفتار درمانی برای ضربه مغزی درستی موارد ثبت شده به عنوان شاخص خوداگاهی بحث کنید.
  38. موقعیت های دشوار زندگی روزمره را نقش بازی کنید،افراد ضربه مغزی را از طریق فرایند کسب و سازماندهی اطلاعات مرتبط،تشخیص و ارزش گذاری گزینه ها،و ایجاد و اجرای طرح،در حل مسئله راهنمایی کنید.
  39. از مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بخواهید شرح دهد که چگونه یک مسئله روزمره (مثلاً شستن ظروف) را از آغاز تا پایان حل می‌کند،فهرست مراحل انجام فعالیت فوق را بنویسید (مثلاً برداشتن ظروف کثیف از روی میز و بردن به ظرفشویی،خیس کردن ظروف و قراردادن آنها در ماشین ظرفشویی (یا شستن آنها با دست)،قرار دادن ظروف تمیز و خشک در کابینت)،برای شروع و تکمیل موثر تکلیف،او را تشویق کنید.
  40. به افراد ضربه مغزی آموزش دهید پس از خواندن متن با صدای بلند برای گفتار درمان،منظور اصلی و ثانویه آن را بیان کند،از او بخواهید که زیر این موارد خط بکشد یا آنها را برجسته کند.
  41. پس از آن که مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان متن فوق را برای خودش خواند،از او بخواهید با استفاده از راهنماهای برجسته موجود در متن،اطلاعات مهم آن را بازگو کند.
  42. استفاده از جدول برای ثبت ماهیت گردش،اشخاص همراه و زمان آن را برای کمک به افراد ضربه مغزی در بازگویی ملاقات‌ها و گردش هایش در مرکز گفتار درمانی ضربه مغزی به او آموزش دهید،در گردش ها با‌ افراد ضربه مغزی همراه شوید و نحوه به کارگیری جدول را تا زمانی که به طور مستقل بتواند از آن استفاده کند،توضیح دهید.                                                                                                                                                            گفتاردرمانی در ضربه مغزی
  43. از مراجع آسیب مغزی در بزرگسالان بخواهید با استفاده از جدول راهنما،یکی از گردش های اخیرش را بازگو کند (مثلاً رفتن به مرکز خرید یا یک ملاقات خانگی) در صورت موفقیت،او را تشویق کنید و در صورت ناتوانی،مجدداً او را راهنمایی کنید.
  44. به مراجع آسیب مغزی در مرکز گفتار درمانی برای آسیب مغزی آموزش دهید با استفاده از موارد ثبت شده در جدول،اهداف اصلی و ثانویه گردش خود را تعیین کند،از افراد ضربه مغزی بخواهید داستانی حداکثر با ۵ جمله بنویسد،سازماندهی و با بستگی مناسب اهداف را در نوشته وی نقد کنید.
  45. برنامه انتقال به خانه را طوری طراحی کنید که شامل راهبرد های تسهیل کننده و روش های جبرانی موثر در تداوم مهارتهای ارتباطی،جهت یابی و حافظه افراد ضربه مغزی باشد،نحوه اجرای برنامه را به خانواده و مراقب این افراد ضربه مغزی آموزش دهید.
  46. در صورت لزوم،راهبرد های درمانی اختلال بلع را به افراد ضربه مغزی و مراقبین وی در مرکز گفتار درمانی ضربه مغزی آموزش دهید.

منبع: https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/traumatic-brain-injury/symptoms-causes/syc-20378557

برچسب‌ها:,

بهترین دکتر تشخیص پارکینسون در تهران

در حال حاضر اسکن قطعی یا آزمایش بیوشیمیایی در دسترس برای تشخیص پارکینسون نیست. از این رو تشخیص پارکینسون بر اساس ارزیابی های کلینیکی توسط دکتر پارکینسون از طریق گرفتن تاریخچه گیری دقیق و معاینات فیزیکی با هم به دست می آید. علائم سه گانه حرکتی کلاسیک در پارکینسون دیده می شود که طیف وسیعی را مربوط می شود. اما از اختلالات پارکینسونی متمایز است که برخی از آنها پیش آگهی کاملاً متفاوت داشته و نیاز به رویکردهای مختلف مدیریت دکتر برای تشخیص پارکینسون دارد. در انجمن مغزی بیماری پارکینسون انگلستان علائم پارکینسون و شاخص هایی برای تشخیص آن توصیه شده که به تشخیص افتراقی پارکینسون توسط دکتر متخصص پارکینسون کمک می کند. این علائم پارکینسون و شاخص‌ها به طور معمول در بسیاری از کشورهای جهان مورد استفاده است. بیماری پارکینسون یک بیماری بسیار پیچیده،خاص،متناقض و متنوع است. که در مرحله اول باید توسط دکتر فوق تخصص پارکینسون تشخیص داده شده و سپس در مرکز کاردرمانی پارکینسون تهران به صورت تخصصی مورد درمان قرار گیرد. مرکز تشخیص پارکینسون دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران به تشخیص علایم بیماری پارکینسون توسط بهترین دکتر پارکینسون در تهران و گفتار درمانی در پارکینسون و کاردرمانی می پردازد. کار درمانی در منزل و گفتاردرمانی در منزل از دیگر خدمات مرکز درمان پارکینسون است.

ارزیابی علائم پارکینسون

ابزارهای مختلف ارزشیابی وجود دارد که مختص پارکینسون است و به فعالیت های روزمره زندگی می پردازد و با این حال ، بسیاری از این ابزارها برای استفاده در مراحل پیشرفته تر بیماری که مرحله ای است که اغلب با کاردرمانی انجام می شود مناسب نیستند. هم چنین ، این ابزارها نقص عملکرد کاری (OP) را از منظر بیمار در نظر نمی گیرند (گودت 2002). برای ارزیابی جامع کاردرمانی، گودت توصیه می کند که کاردرمانگران هنگام کار با بیماران داری پارکینسون، از ارزیابی های زیر استفاده کنند:

 

1) مقیاس عملکرد کاری کانادایی

– اندازه درک، زمینه خاص عملکرد کاری

– ابزاری معتبر و قابل اتکا

– مزیت معتبر بودن برای انجام در هر دو وضعیت روشن (وضعیت استقلال نسبی و تحرک ناشی از جایگزینی دوپامین) و خاموش ( کاهش استقلال و مراحل بعدی بیماری) ( مشخص شده OPI را می توان به طور جداگانه برای هر دو حالت روشن و خاموش نمره بندی کرد) .

2) مقیاس رتبه بندی بیماری پارکینسون

– وسیله ای برای شناسایی و توصیف مؤلفه های عملکرد (جسمی، عاطفی و شناختی) مربوط به بیماری

– استاندارد طلایی برای اندازه گیری علائم و نشانه های بیماری پارکینسون

– ابزاری معتبر و قابل اتکا

– 5 بخش، میانگین زمان اجرا 17 دقیقه (اما می تواند 40 دقیقه طول بکشد)

3) پرسش نامه بیماری پارکینسون

– مقیاس کیفیت زندگی مختص پارکینسون

– 39 آیتم، 8 متغیر ( بهزیستی عاطفی، حمایت اجتماعی، اختلال شناختی، ارتباطات، ناراحتی بدن).

نمرات از 0-100 مقیاس بندی می شوند (نمران پایین نشان دهنده ی کیفیت بهتر درک زندگی)

– زمان انجام = 15 دقیقه

– ارزیابی های دیگر ممکن است شامل موارد زیر باشند :

1) ارزیابی مهارت های حرکتی و فرآیندی (AMPS)

2) مهارت های روزمره زندگی

3) تاریخچه شغلی

4) چک لیست علائق

5) تست دستی عضله، دینامومتر، پینچ متر

6) گونیامتری

7) نمونه دست خط

8) حرکات زمان بندی شده با ساعت (یعنی نشستن به ایستادن)

9) مهارت های حرکتی دهانی

10) حس عمقی

دکتر تشخیص پارکینسون

مداخله توانبخشی در پارکینسون

مداخلات معمولی کار درمانی پارکینسون شامل ارائه راهکارهای جبرانی، آموزش بیمار و خانواده، اصلاحات محیطی و وظایف و مشارکت در جامعه می باشد.

1- مراحل اولیه

– کمک به توسعه و اجرای برنامه های روزمره و ورزش کوتاه مدت (5-10 دقیقه) با تمرکز کامل بر دامنه حرکتی، به خصوص تنه برای ارتقاء انعطاف پذیری وضعیت خمیده

– معرفی استراتژی های جبرانی و محیطی و همچنین اصلاح وظایف. در حالی که بیمار هنوز هم می تواند بسیاری از کارهای روزانه را انجام دهد، معرفی زودهنگام این مداخلات ممکن است به کاهش صرف انرژِ کمک کند و سهولت اصلاح (برای بیمار و اعضای خانواده) را با پیشرفت بیماری فراهم می کند.

– نمونه ها: دستگیره هایی که برای ظروف غذاخوری و نوشتن ساخته شده است. برداشتن فرش های شلوغ و ترتیب مجدد مبلمان، گرفتن میله در حمام ، صندلی توالت بلند با دسته

آموزش: تکنیک های حفظ انرژی بسیار ضروری است، زیرا اغلب بیماران خستگی را به عنوان مانعی برای عملکرد کاری معرفی می کنند.

– ارائه اطلاعات در مورد منابع جامعه ( یعنی حمل و نقل، کمک به خانه، پشتیبانی از مراقب شهصی) و

گروه های پشتیبانی

2- مرحله میانی

گنجاندن ورزش / فعالیت مثل رقصیدن در برنامه روزانه که می تواند راه رفتن را بهبود ببخشد. تحریک شنوایی ریتمیک ( موسیقی یا ضرب اولیه قوی) نشان داده شده است که طول و سرعت گام را بهبود می بخشد.

– آموزش بیمار: از حرکات تکانه ای برای کمک به شروع حرکن استفاده کنید

– تمرین های حرکتی دهانی را تشویق کنید : در مورد انتخاب مواد غذایی و نحوه ی تغییر قوام مواد غذایی

– پیشنهادات خود را ارائه دهید؛ انواع مختلفی از راهنمایی ها ( یعنی علائم دیداری، پیام های کلامی، تمرین حرکات) برای کمک به بیمار در انجام فعالیت هایی که نیاز به حرکات پی در پی دارند

– تدارک ویلچر

3) مرحله نهایی

– اصلاح بیشتر در محیط خانه برای دسترسی و کنترل

– واحدهای کنترل محیطی مانند کنترل تلویزیون، رادیو، روشنایی اتاق و کنترل رایانه، تغییر واحد ها فقط برای فعال سازی نیاز به لمس اندک و حداقل عملکرد حرکتی داشته باشند. این نوع واحد نسبت به واحدهای دارای صدای فعال یا صوتی ترجیح داده می شود؛ زیرا افراد پارکینسون اغلب دچار کاهش حجم صدا و کنترل صدا می شوند.

علایم پارکینسون حرکتی- غیر حرکتی

علائم حرکتی پارکینسون

آکاینزیا: از علایم پاکینسون نبود حرکات، برادیکاینزیا: کندی حرکت، هیپو کاینزیا: کاهش گرید حرکات، موثر بر بسیاری از فعالیت های حرکتی که شامل تعادل،هماهنگی،گفتار،بلع،دست نویس و حالات چهره‌ای است.

ریجیدیتی ( سختی) : بالا رفتن و ماندن در تون عضلانی بالا و سفتی که ممکن ابتدا به صورت نامتقارن باشد یا به گروه عضلانی خاصی محدود شود از دیگر علائم پارکینسون است

لرزش در حالت استراحت: حرکات ریز غیر ارادی که معمولاً در یک دست یا پا شروع می شود. این علائم تنها در حدود ۷۰% افراد مبتلا به بیماری پارکینسون وجود دارد.

و نیز در نهایت بی ثباتی پوسچر: مشکلات تعادل و راه رفتن که با پیشرفت بیماری پارکینسون در طول زمان بیشتر می شود. بعد از گذشت ۱۰ سال یا بیشتر،بیش از ۴۰ علامت غیر حرکتی نیز در ترکیب با علائم حرکتی معمول و شناخته شده پارکینسون ممکن است بروز پیدا کند و به دست آورده اند که توجه و شناخت در حال رشد هم در علائم پارکینسون تحت تأثیر قرار می‌گیرد.استرس با کاهش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب به عنوان تجربه علائم غیر حرکتی است که نسبت به مشکلات مربوط به علائم حرکتی به صورت بارزتر به دکتر متخصص پارکینسون گزارش شده است. بنابراین وجود،تاثیر و مدیریت علائم غیر حرکتی پارکینسون،در کنار پرداختن به علائم حرکتی بارز آن مهم و حیاتی به نظر می‌رسد. این پیچیدگی های زیادی که در علایم پارکینسون وجود دارد نشانگر این است که به یک رویکرد چند رشته ای برای مدیریت افراد مبتلا به بیماری پارکینسون و حمایت مراقبین آنها زیر نظر مرکز تشخیص پارکینسون نیاز است. یک جفت از ابزارهای غربالگری ساده و مفید ساخته شده‌اند تا کمک به شناسایی علائم غیر حرکتی پارکینسون کند. پرسشنامه علائم پارکینسون که طراحی شده به وسیله خود فرد مبتلا به بیماری پارکینسون یا افراد خانواده یا مراقبین قبل از بررسی های پزشکی پرستاری و یا درمان توسط دکتر پارکینسون پر می شود.

اختلال در حرکت ارادی ( Vouluntary movement disorder ) در بیماری پارکینسون

در این بیماران فقر حرکتی ( hypokinesia ) ، اشکال در شروع حرکت ( Akinesia ) و یا کندی حرکتی ( bradykinesia )  به عنوان یک علامت بارز پارکینسون و شایع دیده می شود. تاخیر در الگوهای شروع در حرکت و کاهش در اجرای حرکت به کارکردهای معمول زندگی فرد مانند دوختن،خوردن و رانندگی آسیب جدی می زند.گاها علائم پارکینسون (Akinesia   ) و یا ( Restless Leg Syndrom ) در بیماران پارکینسونی ظاهر می گردد که بایستی درمان گردد.

علائم اصلی پارکینسون شامل،ترمور،ریجیدیتی، برادی کاینستزیا و همچنین اختلال در راه رفتن،پاسخ های پوسچرال و چهره ماسکه و کاهش بیانات چهره‌ای و افسردگی است.

تشخیص علایم پارکینسون

توضیح علایم پارکینسون توسط دکتر متخصص پارکینسون

اختلال در وضعیت ( GAIT ) : در ابتدا ممکن است راه رفتن بیمار پارکینسون کاملا طبیعی باشد،اما وقتی پیشرفت می کند تغییر در طول گام ها و سرعت ( Gait ) رخ می‌دهد. اختلال در وضعیت در سرتاسر دوره بیماری دیده می‌شود. نوع راه رفتن در بیمار پارکینسون به فرم ( Festinating Gait ) می باشد. خصوصیات آن عبارتند از:

  • در حین راه رفتن طول گامها کاسته میشود.
  • در حین راه رفتن سرعت اندکی افزایش می یابد.
  • کاهش حرکات نوسانی بازوها در طی راه رفتن قابل توجه است. فقدان ( Reciprocal Movement )
  • عدم حرکات چرخشی در تنه
  • اختلال دیگر حرکتی مرتبط با ( Gait ) پدیده ( Freezing ) است.
  • مشکل در شروع راه رفتن

واکنش های عکس العمل پوسچرال : پوسچر این بیماران عمدتاً پوسچر خمیده ( Flexed posture ) است که اختلالات پوسچرال در این بیماران تمام بدن را درگیر می‌کند،تمایل بیمار پارکینسون به ایستادن در حالت خمیده ( Flex ) بر روی زانو و هیپ، سر و تنه جلو خم،پشت حالت کیفوتیک می شود،دستها در جلو بدن و آرنج و هیپ و زانوها خم می گردد. علاوه بر آن ممکن است بدشکلی ها (دفورمیتی ها ) در دست‌ها و پاها ظاهر گردد. بدشکلی ها در دستها ( Striatal hand ) است که شامل انحراف دست ها به سمت اولنار با دورسی فلکسیون شست می باشد که ( Stratal ) نامیده می شود.

علاوه بر وضعیت خمیده،عکس العمل های تعادلی هم آسیب می بینند. عکس العمل های تعادلی و ایستایی به طور موثر کاهش می یابد و بیمار پارکینسون ممکن است افتادن های متوالی را تجربه کند. در از بین  رفتن رفلکس های پوسچرال بیمار تمایل به سقوط دارد و ایستادن بدون کمک مشکل می شود. جهت ارزیابی رفلکس پوسچرال می‌توان از ( Pull test ) توسط دکتر تشخیص پارکینسون استفاده کرد. به این ترتیب که معاینه کننده در پشت بیمار پارکینسون قرار می گیرد و سپس بیمار را به طور ناگهانی به جلو هل می دهد و سپس میزان ( Retropulasion ) را چک میکند.البته در انجام این تست در بیماران پارکینسونی بایستی احتیاط کرد،چون این عمل ممکن است باعث سقوط بیمار شود. به علت پارکینسون کندی حرکت در واکنشهای ایستادن ( Righting ) بیماران پارکینسون قادر به ( postural fixation )  نبوده و اگر در وضعیت ۲۰ تا ۳۰ درجه فلکشن تنه قرار گیرند، پس از یک دقیقه دیگر قادر به حفظ وضعیت فوق نبوده و کاملاً خم شده و تنه موازی با زمین قرار می گیرد. به علت پارکینسون ثبات مکانیزم پوسچرال و نقص واکنش های تعادلی و حفاظتی معمولاً وضعیت سر ( Drooping )  (خم شدن سر و گردن) است،که از علائم پارکینسون محسوب می شود و باز آموزی صحیح ایستادن و راه رفتن همراه با نگه‌داشتن پوسچر مستقیم سر و گردن و عقب بردن شانه ها را ضروری می‌سازد.

( Freezing Phenomenon  ) یا ( Motor Block ) : بنا به تعریف این پدیده،به عدم توانایی در انجام حرکات و فعالیت ها به طور گذرا اطلاق می‌شود که گاهاً در بیماران پارکینسونی مشاهده میگردد. این حالت در پاها در هنگام راه رفتن ظاهر می شود، به طوری که بیمار به مدت چند لحظه قادر به ادامه نیست مانند این که به زمین چسبیده باشد. این حالت می تواند در پلک ها به صورت ناتوانی در باز کردن پلک ها و یا مهار عضله لواتور پلک ها  ظاهر گردد. این علائم پارکینسون حتی در هنگام سخن گفتن به صورت ( Palilalia )  دیده می شود.حالت( freezing ) به طور ناگهانی اتفاق می افتد و گذرا است و معمولاً پیش از چند ثانیه طول نمی کشد. ( freezing )  وقتی رخ می دهد،فرد از حرکت باز می ایستد الگوی حرکتی را  تغییر می‌دهد. ( Freezing gait ) می تواند در تلاش بیمار برای تغییر یا نزدیک شدن به یک راهرو یا یک نردبان دیده می شود. در طی کارهای حرکتی چون نوشتن،مسواک زدن، و صحبت کردن نیز رخ می دهد.

علت آن،ترکیبی از اختلالات رفلکسی پوسچرال و فنومن ( freezing )  در بیماران پارکینسون بسیار ناتوان کننده است،به طوری که وقتی این بیماران به طور ناگهانی در هنگام راه رفتن متوقف می شوند،ممکن است سقوط نمایند و موجب شکستگی استخوان لگن و یا حتی ضربه به سر و هماتوم ساب دورال شوند.

افسردگی: به گزارش دکتر متخصص پارکینسون تقریباً نیمی از بیماران پارکینسون افسردگی را نشان میدهند . که منحصراً واکنش بشدت علایم پارکینسون یا ماهیت مزمن  بیماری نیست و بایستی بطور مجزا درمان گردند. افسردگی در پارکینسون به نظر می رسد به نقص ( Serotonergic ) مرتبط شود که مشابه با بیماران افسرده بدون پارکینسون است. خصوصیت پیچیده افسردگی کاهش در بیانات چهره‌ایی صورت است که به دلیل ( akinesia ) است. اختلالات روانپزشکی دیگر شامل سایکوز، توهمات متعدد است که علائم بیانی را بدتر می کند و باید در مرکز پارکینسون تهران درمان گردد..

ماسکه شدن صورت و کاهش بیانات چهره ای: کاهش ( expression ) و ( depression )   صورت ،صورت ماسکه و کاهش در بیان خود به خودی صوت از علایم پارکینسون است. ابتدا کاهش در حرکات صورت یک طرفه است. اما با پیشرفت بیماری،این علامت در هر دو طرف صورت مشاهده میگردد. کاهش تعداد پلک زدن در دقیقه و صورت ماسکه می‌تواند به عنوان علایم اولیه پارکینسون جلب توجه کند. این بیماران به دلیل خجالت از ماسکه بودن صورت و کاهش بیانات چهره‌ای حضور اجتماعی خود را محدود می کنند. علاوه بر علائم اصلی یا کاردینال ،علائم دیگری نیز در درمان پارکینسون بررسی می‌شود که می‌تواند در تشخیص پارکینسون کمک کننده باشد.

وضعیت ذهنی و اختلالات شناختی: توانایی های ذهنی و شناختی تقریباً در طی مراحل اولیه پارکینسون طبیعی است، اما درک بینایی فضایی اغلب دچار اختلال می گردد. آسیب های شناختی به عنوان اختلالی شایع بیشتر شامل مهارت های سطوح بالاتر است که توسط فوق تخصص پارکینسون در مرکز پارکینسون بررسی می شود،به طوری که بیمار قادر به انتقال توجه به محرکات مختلف نمی باشد. و کارهایی که نیاز به پروسه متوالی دارد تا حدودی اجرایشان آسان تر است. از علایم دیگر پارکینسون زوال عقل با دمانس است،که در ۱۵ تا ۲۰ درصد بیماران به وجود می آید،و شیوع آن در بیماری پارکینسون ۱۰ برابر بیشتر از گروه همسالان است. گرچه طبق نظر دکتر پارکینسون در بیمارانی که شروع بیماری در آنها زودتر بوده مشاهده نمی شود،اما در یک سوم بیماران بالای ۷۰ سال گزارش شده است.

دیس آرتری: حجم گفتار اغلب کاهش، گفتار ( monotonic ) ،پیوستگی غیردقیق به نظر می رسد که نجوا ( Whlspring ) می کنند . اختلالات تکلم به فرم مونوتن یا ( Rigid dysatheria ) می باشد.

دیسفاژی: دیسفاژی در مراحل آخر بیماری پارکینسون ظاهر می‌شود. افراد ممکن است در معرض خطر خفگی و پنومونی تنفسی ناشی از ( dysphasia ) قرار بگیرند.

اختلالات اتونومیک : اختلال در فشار خون ارتواستاتیک ( orthstatic hypotension ) در این بیماران وجود دارد ولی سنکوپ (به دلیل ارتباط دژنرسانس سلولی در گانگلیون های سمپاتیک) نادر است. اغلب دچار دوره‌هایی از تعریق زیاد و تحمل غیرطبیعی به گرما و سرما،پوست چرب،احتباس مدفوع،ادم اندام های تحتانی و بی اشتهایی می گردد.

اختلالات ادرار و مدفوع: این بیماران اغلب دچار یبوست و تکرار در ادرار هستند. یکی از علایم پارکینسون داروهای حاوی دوپامین،یبوست است که درمان سنتی در این رابطه موثر می باشد.

( Kinesia Paeadoxia ) : پدیده جالب دیگری که در بیماران پارکینسون است که در این حالت بیمار علی رغم برادی کاینستزیا و بی حرکتی شدید،برای زمانی کوتاه به طور ناگهانی بلند می‌شود و به طور طبیعی حرکت می کند که باعث تعجب اطرافیان میشود.

بیماران عمدتاً علائم پیرامیدال ندارند،رفلکس های تاندونی معمولا طبیعی است. ظهور بعضی از رفلکس های اولیه مثل رفلکس گالابلا یا ( Myerson sing ) نیز وجود دارد.

حرکات دیس تونیک و کره اتتوز: عمدتاً در بیماران پارکینسونی دیده می شود که عمدتاً ناشی از عوارض داروهای آنتی بیوتیک است.

نکته: حداقل دو تا از این علائم پارکینسون که یکی از آن ها بایستی ترمور با برادی کاینستزیا باشد،باید وجود داشته باشد تا بتوان تشخیص بیماری پارکینسون را داد.

تشخیص علایم پارکینسون

علایم غیر حرکتی پارکینسون

علایم غیر حرکتی اغلب هم راستا و گاهی اوقات قبل از علائم حرکتی پارکینسون زیاد می ‌شوند علائم غیر حرکتی اغلب به صورت جداگانه و همراه با نوسان تجربه می شود.

زیر مجموعه ای از علایم پارکینسون شامل: اختلال در سیستم خودمختار: برای مثال احساس گرمی و سردی زیاد یا افت فشار خون وضعیتی (افت ناگهانی فشار خون در بلند شدن یا نشستن و در نتیجه فاکتور خطر برای افتادن).

مشکلات خویشتن داری: که در ارتباط با اختلال کنترل اتفاق می‌افتد و شامل یبوست،بی اختیاری ادرار و یا زیاد ادرار کردن،تاخیر در پاسخ اسفنگتری هنگامی که تلاش برای استفاده از توالت میشود،تخلیه ناقص مثانه (که خطر عفونت مثانه افزایش می یابد) ،شب ادراری (بی اختیاری ادرار در شب) ،وریتم معکوس روزانه مثانه (ادرار بیشتر در شب به جای روز) ،همه به طور معمول تجربه می شوند. مشکلات سلامت جنسی: برای مثال اختلال در نعوظ و کاهش شهوت جنسی. تمایلات جنسی بیش از حد نیاز ممکن است به عنوان عارضه جانبی داروهای ضد پارکینسون ای مطرح شود.

خستگی زودرس بعد از شروع دوره نسبتاً کوتاه از فعالیت و یا استفاده پایدار از یک گروه عضلانی خاص یا اندام وجود دارد. بعضی از مبتلایان همچنین احساس خستگی عمومی و ذهنی را در علایم تشخیص پارکینسون گزارش می کنند.

دردی که نمی تواند به غیر از پارکینسون مربوط به دیگر مسائل باشد نیز نسبت ممکن است نسبت داده شود. درد ممکن است شدید و طولانی مدت و مربوط به سفتی عضلانی باشد و ممکن است شامل گرفتگی دیستونیک بر بخشی از بدن مثل پا،کمر،یا یک سمت گردن (دیستونی گردنی) باشد. درد بیماری پارکینسون در هر قسمتی از بدن،به طور خاص در اواخر شب اتفاق می‌افتد که ممکن است مرتبط به مرحله خاموشی ( off ) داروهای ضد پارکینسون می باشد و از این رو داروهای ضد پارکینسونی همراه مسکن تجویز می شوند.

مشکلات خواب و شب: برای مثال بی خوابی،خواب پریدگی،رویاهای واضح یا نگران کننده،رم (حرکات سریع چشم) اختلال خواب،و نیز به عنوان اختلال رفتاری خواب ( RBD ) شناخته شده اند که باعث عملی شدن رویاها از نظر فیزیکی می‌شود که در نتیجه آن آسیب به خود شخص بیمار و یا دیگر مراقبان نزدیک او غیر معمول نیست. ( RBD ) در نتیجه تغییراتی در ساقه مغز اتفاق می افتد و چرخه خواب نرمال نیز مختل می شود که در طول رویا اتفاق می افتد. بیقراری و شب ادراری هم معمول است. عدم تحرک در شب ممکن است مشکلاتی را در داخل و بیرون تخت به همراه داشته باشد و توانایی برای چرخیدن حرکت در تخت کاهش یابد.

تغییرات شناختی ممکن است شامل مشکلات از نوع اجرایی مثل مشکلات حل مسئله،برنامه ریزی،سازماندهی و تصمیم‌گیری باشد. تمرکز ضعیف،مشکلات نگهداری ذهنی و رفتن از یک موضوع به دیگر موضوعات،معمول است. به علاوه خواندن ساعت نیز به علت اختلال در حافظه ( Visuspatial ) نیز وجود دارد. این علایم پارکینسون در بهترین مرکز پارکینسون تهران مورد بررسی و درمان قرار می گیرند. احساس وجود کسی یا چیزی پشت سر خود نیز گاهی اوقات گزارش می شود. تغییرات شناختی به نظر میرسد تقریباً در ۷۵ درصد افراد مبتلا در زمان تشخیص پارکینسون وجود داشته باشد. اختلالات بینایی فضایی،شامل مشکلاتی در درک عمق و پهنا نیز گاهی اتفاق می افتد.

مشکلات هیجانی و روانپزشکی: برای مثال اضطراب،افسردگی،کج خلقی،بی علاقگی و عدم انگیزه و نوسانات خلقی،به همراه احساس اضطراب در طول مرحله خاموش وجود دارد. توهمات بینایی ممکن است خوش خیم یا بدخیم و یا بدون باورهای هذیانی سایکوتیک اتفاق بیفتد. توهمات، معمول بینایی اندو ممکن است مربوط به خود بیماری پارکینسون یا عوارض جانبی داروهای ضد پارکینسونی  باشد.

تشخیص پارکینسون

دمانس : دیگر مشکل عصبی-روانپزشکی که ممکن است دیده شود اختلال در حافظه کوتاه مدت و مشکلات به یاد آوردن نام هاست،به طور عمومی دمانس از خفیف به سمت متوسط است و تنها در مراحل انتهایی بیماری پارکینسون اتفاق می افتد.

با در نظر گرفتن ماهیت بسیار پیچیده علائیم پارکینسون و علت پارکینسون،یک رویکرد چند رشته ای که سودمند است در نظر گرفته می شود تا هم افراد مبتلا و هم مراقبان آنها کیفیت زندگی مطلوبی را داشته باشند،علائم را مدیریت کنند و عدم تأثیر درمانی این بیماری بسیار پیچیده را به حداقل برساند.

واژه های استفاده شده توسط دکتر متخصص پارکینسون

بیماری پارکینسون (پارکینسونیسم): علائم اصلی پارکینسون می تواند علائم دیگر اختلالات نیز باشد.بیماری هایی که این علائم را تولید می کنند به صورت کلی با عنوان بیماری پارکینسون شکل گرفته و سایر موارد هم هست ولی کمتر رایج می باشد. بیماری هایی مثل دمانس ( lewybody ) ، آتروفی چند سیستمی ( MSA ) و فلج سوپرانوکلئار پیشرونده.

بیماری ایدیوپاتیک پارکینسون: بیماری پارکینسون بیشتر از پارکینسونیسم معمول است و گاهی اوقات بیماری ایدیوپاتیک پارکینسون هم گفته می‌شود. ( IPD ) که به معنی ناشناخته بودن علت پارکینسون است. بیماری پارکینسون همچنین به صورت ( Parkinson,s )   هم گفته می‌شود،پس باید از تصور غلط مسری بودن آن اجتناب شود.

سندروم روشن /خاموش: واژه ( on ) و ( off ) برای توصیف تغییرات ناگهانی در تحرک افراد مبتلا به مدت طولانی  داروی لوودوپا مصرف می کنند استفاده می شود. سندروم روشن/خاموش می‌تواند بهترین توصیف برای یک تغییر غیر قابل پیش بینی از سلامتی و تحرک باشد. برای ناتوانی ناگهانی در حرکت،رفتن از روشنی به خاموشی بیان می شود. اگر چه خاموش به روشن می تواند به صورت ناگهانی اتفاق بیفتد و سرعت این تغییر می تواند بسیار سریع باشد که در بعضی از افراد پارکینسون آن را شبیه روشن و خاموش شدن لامپ تشبیه کرده اند. با این حال سندروم روشن/خاموش فقط حرکت افراد را تحت تاثیر قرار نمی دهد و اغلب همراه با تغییرات در دیگر علائم پارکینسون مثل افزایش اضطراب،مشکلات بینایی،تعریق یا گاهی اوقات درد است. در بعضی از افراد نوسانات بسیار مخربی می تواند یافت شود،وقتی که به طور ناگهانی و غیر قابل انتظار اتفاق می افتد،بهتر است مراقبان این وضعیت را یاد بگیرند تا در مورد اتفاقاتی که رخ می دهد پیش از زمان اتفاق افتادن آن قضاوت کنند.

شروع تردید و انجماد: شروع تردید نیز یک علامت پارکینسون است که به معنی بلاک حرکتی است که در شروع یک عمل اتفاق می‌افتد. برای مثال هنگامی که بیمار پارکینسون شروع به صحبت یا شروع به راه رفتن می ‌کند. انجماد واژه‌ای است که برای توصیف تجربه طبقه ناگهانی و بدون قصد در حین اجرای عمل توسط دکتر پارکینسون  استفاده می شود که ممکن است به طور معمول در هنگام راه رفتن اتفاق بیفتد. هر دو منجر به ناتوانی در پردازش برای چند ثانیه یا دقیقه می شوند. انجماد راه رفتن به صورت احساسی مثل یخ زدن پا یا گیر کردن پا به زمین گزارش می‌شود،در حالی که اغلب نیمه بالایی بدن هنوز توانایی برای ادامه حرکت رو به جلو را دارد (اگر این اتفاق بیفتد منجر به خطر افتادن میشود) در حالی که تمایل به انجماد تنها برای چند ثانیه آخر است،نوسانات روشن/خاموش می تواند برای چند دقیقه یا حتی چند ساعت ادامه یابد. فرض بر این است که پردازش های مختلفی در مغز برای هر پدیده،درگیر است.

دیسکنزیا

علت دقیق آن ناشناخته است ولی نظرات رایجی توسط دکتر متخصص پارکینسون پیشنهاد شده که ممکن است به وسیله تحریکات دوپامینرژیک ضربانی که به دلیل استفاده طولانی مدت از داروهای متنوع ضد پارکینسونی است ایجاد شده باشد.

دیسکنزیا یک واژه پزشکی برای حرکات غیر عادی به غیر لرزش است که به وسیله شخص مضطرب انجام میشود. این حرکات غیر ارادی که گاهی اوقات بی‌قرارانه  است،ممکن است شامل پرش چشم،حرکات تند و سریع،پیچش یا حرکات نوشتن یا یک بی قراری ساده باشد.دیسکنزیا ممکن است با شکل ها و فرکانس ها و زمان های متفاوتی از شخصی به شخص دیگر ظاهر شود. بعضی از بیماران پارکینسون ممکن است دیسکنزیا را برای مدت زیادی از روز داشته باشند اما برای دیگران ممکن است تنها بعد از مصرف قرص ضد پارکینسونی یا فقط قبل از هر علامتی ظاهر شود. بعضی از بیماران پارکینسون ممکن است به سختی به دیسکنزیای خود پی ببرند در حالی که برای دیگران شاید منبعی از یک نگرانی بزرگ باشد. اغلب حرکات غیر ارادی می تواند بیشتر ناراحت کننده برای یک مشاهده گر باشد نسبت به شخصی که واقعاً آن را تجربه می‌کند.

علائم پارکینسون پیشرفته

مرکز توانبخشی پارکینسون

مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی پارکینسون با استفاده از متخصصین با تجربه در حیطه بیماری های نورولوژیک بزرگسالان( بیش از 47 نیروی کاردرمان  و گفتار درمان) به درمان تکنیکی و پیوسته بیماران پارکینسون می پردازد. کلینیک توانبخشی پارکینسون دکتر صابر تلاش دارد با ارائه خدمات کاردرمانی جسمی و گفتار درمانی در کنار تمرینات ذهنی و مشاوره روانشناسی بهترین سطح زندگی ممکن را برای بیماران پارکینسون فراهم نماید. کاردرمانی و گفتار درمانی در منزل به بیماران کمک می کند در کنار تمرینات داخل کلینیک مداخلات لازم در منزل را دریافت نموده و با محیط تطابق پیدا کنند. بررسی و ارزیابی های دوره ای دقیق توسط جناب آقای دکتر صابر موجب تسهیل در پیشبرد اهداف درمانی و بهبود روند درمان بیمار می گردد. در صورت نیاز به وسایل کمکی بیماران به متخصص ارتوپد فنی مرکز ارجاع و زیر نظر دکتر صابر ارتوز های کمکی لازم را دریافت می نمایند و در صورت نیاز به متخصصین دیگر جهت درمان های جراحی ارجاعات مختلف توسط کلینیک انجام می پذیرد. لازم به ذکر است در صورت مشکلات تغذیه ای به علت اختلالات بلع، بیمار به متخصص تغذیه مرکز جهت دریافت رژیم های تغذیه ای مناسب با شرایط خود پیشنهاد داده می شود. مشاوران مرکز توانبخشی دکتر صابر به صورت تمام وقت از ساعت 9 صبح تا 10 شب پاسخگوی مشکلات و سوالات بیماران عزیز می باشند.

سوالات متداول:

1.برای تشخیص پارکینسون به اسکن یا آزمایش خاصی نیاز است؟

در حال حاضر اسکن قطعی یا آزمایش بیوشیمیایی در دسترس برای تشخیص پارکینسون نیست. از این رو تشخیص پارکینسون بر اساس ارزیابی های کلینیکی توسط دکتر پارکینسون از طریق گرفتن تاریخچه دقیق و معاینات فیزیکی با هم به دست می آید.

2.چه درمان هایی برای بیمار پارکینسون انجام می شود؟

درمان های موثر شامل دارو درمانی در کنار توانبخشی می باشد که موجب کاهش علائم و حفظ توانایی های بیمار می گردد.

برچسب‌ها:

مرکز گفتاردرمانی پارکینسون تهران

مرکز گفتار درمانی پارکینسون دکتر صابر در دو شعبه غرب و شرق تهران(گفتار درمانی پاسداران) در زمینه مشکلات گفتار بیماران پارکینسون از قبیل اختلال بلع، مشکلات حجم تنفسی و آبریزش دهان فعالیت می کند. گفتار درمانی خوب برای پارکینسون در منزل یکی دیگر از خدمات بهترین مرکز گفتار درمانی برای پارکینسون می باشد که به درمان پارکینسون می پردازد. دکتر گفتار درمانی برای پارکینسون به بررسی اختلالات گفتار و زبان در بیمار پارکینسون پرداخته و پس از بررسی های دقیق به طرح درمان توسط گفتار درمان خوب برای پارکینسون می پردازد.

 

دکتر گفتار درمانی در بیماران پارکینسون

افراد دارای پارکینسون معمولا اذعان دارند که در خوردن و آشامیدن بسیار کثیف شده و آهسته غذا می خورند،که نیازمند تلاشی بیشتر برای آنها است. این امر می تواند در بیماران پارکینسون سبب کاهش علاقه به غذا و عقب نشینی از خانواده گردد که موجب عقب نشینی کردن بیماران پارکینسون از محیط خانواده یا عقب نشینی از فعالیت های اجتماعی که خوردن و آشامیدن در آنها باشد نقش داشت شود.

 

مرکز گفتار درمانی پارکینسون

 

هنگامی که مشکلات بلع یا سرفه در هنگام خوردن قرص،غذا و نوشیدنی در بیمار پارکینسون گزارش می شود،ارجاع به گفتار درمانی بایستی در نظر گرفته شود. ساخته شدن بزاق اضافی در دهان برخی از افراد دارای پارکینسون،ممکن است سبب یک خجالت اجتماعی در آنها گردد. این موقعیت به دلیل کاهش توالی عمل خودکار بلعیدن است که در نتیجه به جای آن ترشح بزاق افزایش می یابد. بهبود وضعیت تا حدی کمک خواهد کرد،به این ترتیب که هنگامی که فرد دارای پارکینسون این احساس را داشت که ترشح بزاق افزایش یافته،عمل بلع خود را چند بار در همان زمان مخصوص انجام دهد.

اگر مشکلات صرف غذا رخ دهد،وضعیت نشستن مناسب،نور کافی و حذف عوامل حواس پرتی،توصیه می شود. علاوه بر این،ارزیابی برای اینکه آیا وسایل اصلاح شده خوردن و آشامیدن سبب کاهش مشکلات میشود یانه نیز بایستی انجام شود. گاهی اوقات کارد و چنگال سنگین به تعدیل لرزشی که در طول حرکت وجود دارد،کمک می‌کند اما بایستی توجه کرد این وزن سبب خستگی فرد نشود.

اگر مشکلات در شروع بلع وجود داشته باشد،استفاده از کارت نشانه ممکن است مفید باشد. بیمار پارکینسون باید کارتن شانه را در سکوت بخواند و هدف،آغاز بلع در خواندن کلمه (بلع) است.

دستور العمل های گفتار درمانی در منزل برای پارکینسون

برای کادر درمانی که بر روی بهبود عملکرد توانایی های خوردن و آشامیدن بیمار پارکینسون کار می کنند،توصیه می شود:

  1. اگر سرفه در غذا و نوشیدنی گزارش شده است،بدون تاخیر یک ارجاع به گفتار درمان متخصص پارکینسون انجام گردد.
  2. اگر تولید بزاق به عنوان مشکل تلقی شود،کاردرمانگر بایستی بیمار را به دادن وضعیت نشستن مناسب و بلع ارادی و مکرر تشویق کند.
  3. اگر مشکلات بلع وجود داشت،گفتاردرمان خوب برای پارکینسون بایستی استفاده از خود تحریکی را آزمایش کند.
  4. مراجع را به وضعیت نشستن خوب،نور کافی،کاهش عوامل حواس پرتی بایستی تشویق کرد.
  5. تجهیزات تطابقی خوردن و آشامیدن بایستی توسط گفتار درمانی در منزل پارکینسون ارزیابی شود و در صورت نیاز بلافاصله تجویز گردد برای مثال:
  • بشقاب های دارای ( mat ) ،بشقاب های دارای لب و تیزی برای جلوگیری از ریختن مواد غذایی.
  • نی خم شو ممکن است مناسب باشد،به خصوص اگر ضعف یا لرزش در نگه داشتن فنجان وجود داشت.
  • ممکن است هنگامی که در استفاده از نی های عادی به مشکل برخورد ازنی شیرتک راه استفاده کرد. ( one- way valve straws )
  • استفاده از لیوان دارای برش دور آن برای فرد پارکینسونی که در حرکات گردن دچار محدودیت است می تواند مفید باشد.
  • استفاده از وسیله چاقو-چنگال اگر چنانچه بیمار پارکینسون در هماهنگی چاقو چنگال مشکل داشته باشد،می تواند مفید واقع گردد.
  • اگر غذا در راه دهان تا پشت قاب میل به افتادن داشته باشد استفاده از قاشق-چنگال می تواند مفید باشد.
  • کارد و چنگال بزرگ ممکن است برای بیمار پارکینسونی که در توانایی و قدرت چنگ انداختن خود مشکل دارند،مفید باشد.
  • کارد و چنگال سنگین ممکن است برای بیمار پارکینسون که در حین حرکت دادن وسایل دچار لرزش هستند مفید باشد ( اما شرایط افراد مختلف با یکدیگر متفاوت است.)
  • گرم کننده های بشقاب نیز می تواند مفید باشد

 

مرکز گفتار درمانی پارکینسون

دیسفاژی(اختلال بلع) و آبریزش از دهان و گفتار درمانی پارکینسون

همان طور که پیشتر اشاره گردید،نقش گفتار درمانی برای پارکینسون به کارگیری از استراتژی های جبرانی و بازآموزی و آموزش انتخاب انواع غذا بیمار و خانواده او می باشد. بلعیدن و جویدن کند و مشکل گردیده و ممکن است با خوردن لقمه های بزرگ در معرض خفگی قرار گیرد. نوع و غلظت غذا،برای بهبود توانایی بیمار در خوردن تغییر کند.

خوردن غذا در این بیماران پارکینسون بسیار آرام،خروج دهان از دهان،ناتوانی در نشستن،ناتوانی در لقمه گرفتن غذا،ناتوانی در خوردن لقمه های بزرگ می باشد. در درمان اختلال بلع در پارکینسون،بهتر است غذا گرم،تکه های کوچک و بریده شده،کاملا پرکالری و پر پروتئین باشد تا در دراز مدت دچار سوء تغذیه نشوند. جهت کاهش ترمور بستن ( Weighted cuff )  دور مچ،به کارگیری از وسایل کمکی،نگهدارنده بشقاب روی میز یا لیوان های دو دسته استفاده می کنند. تمرینات داخل دهانی در گفتار درمانی مشکلات بلع در پارکینسون بسیار مفید می باشد.

 

سوالات متداول:

1- آیا گفتار درمانی برای بیماران پارکینسون در مراحل پیشرفته بیماری نیز مؤثر است؟
بله، حتی در مراحل پیشرفته پارکینسون، گفتار درمانی می‌تواند به بیماران کمک کند تا ارتباطات خود را حفظ کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. هرچند ممکن است پیشرفت کندتر باشد، اما همچنان مفید است.

2-چه مدت طول می‌کشد تا بهبودی در گفتار بیمار پارکینسون مشاهده شود؟
مدت زمان بهبودی بستگی به شدت علائم و همکاری بیمار دارد. برخی بیماران پس از چند هفته پیشرفت قابل توجهی نشان می‌دهند، در حالی که دیگران ممکن است به جلسات بیشتری نیاز داشته باشند.

برچسب‌ها:,

بهترین مرکز کاردرمانی برای پارکینسون در تهران

بهترین مرکز کاردرمانی برای پارکینسون زیر نظر دکتر صابر، دکتر توانبخشی پارکینسون به درمان توانبخشی بیماران می پردازد. کلینیک کاردرمانی در بیماران پارکینسون در تهران با در اختیار داشتن نیرو های متخصص در زمینه توانبخشی پارکینسون به درمان بیماران پارکینسون می پردازد، کاردرمانی جسمی در پارکینسون، کاردرمانی دست در پارکینسون و کاردرمانی تعادلی پارکینسون از بخش های مرتبط با درمان پارکینسون می باشد. از دیگر خدمات مرکز کاردرمانی پارکینسون کاردرمانی در منزل برای بیماران پارکینسون، مرکز درمان پارکینسون دکتر صابر به ارائه خدمات گفتار درمانی پارکینسون در منزل نیز می پردازد.

 

مرکز درمان پارکینسون

پارکینسون درمان دارد؟

یکی از سوالات رایج بیماران پارکینسون از پزشک متخصص این نکته می باشد که آیا پارکینسون درمان دارد؟ در جواب به این پرسش باید بیان کرد درمان های مختلفی برای بیماری پارکینسون مطرح شده است که هر یک در زمان و میزان مناسب خود تاثیر پذیر می باشند. اما با توجه به سیر پیشرونده بیماری پارکینسون هنوز درمان قطعی برای آن وجود ندارد. در مورد درمان های پارکینسون می توان به استفاده از داروهای مشابه دوپامین برای جبران کاهش این ماده شیمیایی در مغز بیمار اشاره کرد که تاثیر خوبی بر کاهش علائم بیماران مخصوصا میزان لرزش بیمار دارند. در این میان می توان به الدوپا اشاره کرد که سطح دوپامین را در مغز تعدیل می کند. درمان های دیگر که در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند درمان جراحی می باشد که به تشخیص پزشک انجام می شود. یک درمان موثر و مهم برای بیماران پارکینسون که بهتر است از همان زمان های ابتدایی بروز علائم آغاز شود تا بتوان روند بیماری را کند نموده و عوارض آن را کاهش دهد، درمان توانبخشی می باشد. توانبخشی بیماران پارکینسون شامل کاردرمانی و گفتاردرمانی تخصصی می باشد. تمرینات کاردرمانی جسمی تعادلی و ذهنی برای بهبود روند تفکر و حافظه بیمار در کنار گفتار درمانی در حیطه بلع و گفتار، به بیماران کمک می کند تا با حداکثر توانایی های خود روند زندگی عادی خود را طی کنند.

مشکلات بیماران پارکینسون

مشکلات اصلی راه رفتن و تعادل که در بیمار مبتلا به پارکینسون تجربه شده شامل:

  • درنگ در هنگام شروع که منجر به مشکل بودن مرحله ابتدایی برای شروع راه رفتن است.
  • کشیدن پا بیمار پارکینسون هنگام راه رفتن که طول گام را کوتاه می کند.
  • کندی، به همراه کاهش قابل توجه سرعت هنگام راه رفتن.
  • شتابزدگی، که بالا رفتن سرعت در طول زمان منجر به توقف سخت و مشکل می شود.
  • مشکلات بیمار پارکینسون هنگام تغییر مسیر و چرخش.
  • انجماد، هنگام گام برداشتن پا.
  • بی ثباتی پوسچرال، نقص در تعادل و کاهش تحمل در واکنش به افزایش خطر افتادن.
  • دیسکنزیا، نوشتن غیر ارادی به دلیل عوارض جانبی ناخواسته داروها
  • ترمور لرزش، نقص در کیفیت و روان بودن حرکات در حالت استراحت و شروع حرکات، اغلب دست ها را بیشتر از پاها درگیر می کند.

تحقیقات گسترده ای در حمایت از اثر کاردرمانی پارکینسون روی بهبود مشکلات تحرک و راه رفتن در افراد مبتلا به پارکینسون انجام شده است.

کاردرمانی پارکینسون

کاردرمانی برای بیماران پارکینسون

همه مهارت‌های حرکتی که توسط فرد به خوبی یاد گرفته شده‌اند ممکن است زمانی که بیان یک توانایی خاص مورد نیاز باشد، دچار توقف شود. هسته‌های قاعده‌ایی (که سوخت آن‌ها از دوپامین تامین می‌شود) همراه با سایر مناطق مغزی، کنترل انتخاب مهارت حرکتی مورد نیاز و فعال‌سازی آن از طریق یک فرآیند مضاعف را برای مجوز دادن به مهارت عملکردی مطلوب، توالی حرکتی و انجام فعالیت در اختیار دارند.

برای مثال، به یک جابه‌جایی کوچک در منزلتان فکر کنید. که شامل اراده برای انجام حرکاتی چون بلند شدن از حالت نشسته، راه رفتن مستقیم به جلو، چرخیدن به گوشه‌ها و پایین و بالا رفتن از پله‌ها می‌شود. هر یک از این اعمال توسط طرح حرکتی مجزا اداره می‌شوند. پردازش به کار‌انداختن این فعالیت‌ها و تغییر هموار از یک طرح یا مهارت حرکتی به طرح و مهارتی دیگر نیاز به عملکرد کلید مانند دوپامین دارد. آماده‌سازی شروع، تعیین توالی و زمان درست برای شروع فعالیت‌هایی که به خوبی توسط فرد آموزش دیده شده، همه و همه توسط هسته‌های قاعده‌ایی سازماندهی می‌شود. هسته‌های قاعده‌ایی است که اجازه می‌دهد توجهی آگاهانه بر روی ” کاری که مشغول انجام دادن آن هستیم ” داشته باشیم و شناخت مناسبی را از حرکات خود داشته باشیم؛ برای مثال، راه رفتن یا چرخیدن در داخل رخت‌خواب یا انجام فعالتی خودکار بدون تكيه اساسي بر روی توجه فعال.

برای افراد سالم انجام همزمان پنج فعالیت یا بیشتر بدون تکیه بر توجه آگاهانه، امری دور از ذهن نیست. در مغزهای طبیعی، یک فاز کوتاه پیش از شروع فعالیت حرکتی وجود دارد ( به مدت 200/1 ثانیه) که در طی آن فعالیت از پیش آموخته شده ویژه آن یا توالی حرکتی مورد نیاز برای انجام صحیح آن قبل از اقدام  کردن به آن‌ها، آماده‌سازی می‌شود. این اتفاق به طور عمده در گروهی از ساختارهای مغزی رخ می‌دهد که به طور عمده به منطقه هسته‌های قاعده‌ایی مرتبط است، از جمله مرحله پیش از شروع حرکت، حسی حرکتی و نواحی مکمل حرکتی که در قشر مغز جای گرفته‌اند. مجموعه‌ایی از مدارهای عصبی شکل تحریک مهاری یا “شتاب دهنده” و “ترمز مانند”، مکانیزم‌های بازخورد، وجود دارد که با سرعت و در سطح ناخودآگاه عمل می‌کند. مرحله‌ی پیش عملیاتی عملکرد روان و هموار را تضمین می‌کند، به همراه آن تنظیم مناسب و قابل قبول درجه‌بندی فعالیت یا کاری را که اکنون به صورت یک فعالیت آموخته شده محسوب می‌شود، صورت می‌دهد. بسته به نیروی مورد نیاز و شرایط انجام عمل، انتخاب مخصوص یک دوک عضلانی به همراه گروه عضلانی ویژه‌ای ممکن است برای مشارکت کردن در یک عملکرد مورد استفاده قرار گیرد. این مورد اجازه می‌دهد تا به درجات مختلفی از نیرو در طول عملکرد نیمه خودکار مهارت‌های حرکتی یا در طی فعالیت دسترسی داشته باشیم.

در بیماری پارکینسون، عملکرد نادرست هسته‌های قاعده‌ایی مربوط به عدم دسترسی به هسته‌های قاعده‌ایی است که سبب مشکلاتی سازمان یافته، همراه با کاهش توانایی انتخاب خودکار، برنامه‌ریزی، آماده‌سازی، توالی و اجرا صحیح عملکرد مورد نظر، توالی مهارت‌های حرکتی و حرکت می‌شود.

تغییرات عصبی شیمیایی در بیماری پارکینسون به نظر می‌رسد که سبب کاهش توانایی یادگیری شود و همچنین دریافت مفاهیم جدید و فرآیندهای جدید با پیشرفت بیماری پارکینسون مشکل می‌شود. اختلال در فرآیندهای اساسی که در بالا شرح داده شد می‌تواند شبیه “شکست خلبان خودکار هواپیما” تلقی شود. آنچه که در بیماران پارکینسون نمایان است، کاهش بیان فکر و حرکت، افزایش خطاها ( میزان آن‌ها) و قواعد تخریب شده‌ای در انجام حرکات ارادی، که منجر به کاهش جریان‌های حرکتی ساخته شده در طول انجام فعالیت‌های حرکتی توسط بیماران پارکینسون می‌شود.

اصول درمان برای بیماران پارکینسون

دانش کنونی درباره‌ی نقش هسته‌های قاعده‌ای و عدم عملکرد صحیح آن‌ها که در بیماران پارکینسون دیده می‌شود، بنیاد و اساسی را برای بکارگیری از راهبردهای درمانی شناختی و حسی در بیماریهای خاص فراهم می‌کند. افزایش دانش در مورد مغز و ماهیت بیماری پارکینسون از این مداخلات حمایت می‌کند و اقدامات  بیشتر و برای تولیدات کاربردی و سطح بالایی از مستندات همچنان در جریان است.

برای داشتن یک کاردرمانی پارکینسون صحیح با افراد دارای پارکینسون بایستی سه کلید اصولی درک شود و در تمام طول مراحل درمان تا حد امکان گنجانده شود:

 

  1. توجه آگاهانه برای انجام مهارت‌های حرکتی آموخته شده و توالی حرکتی انجام شده خودکار قبل ازشروع حمله پارکینسون مورد نیاز است. با استفاده از سطح بالایی از منابع توجه، بایستی در حین انجام یک فعالیت جدید استفاده شود که این مورد باعث می‌شود فعالیت‌های فیزیکی  توسط مکانیزم‌های کنترل شده اداره شوند، که به طور موثر سبب دخالت کمتر مغز می‌شوند. استفاده از توجه متمرکز به نظر می‌رسد برای کاهش وابستگی به سیستم‌های غیرکارامد موثر باشد، و افراد دارای بیماری پارکینسون را قادر می‌سازد تا کنترل مستقیم‌تری بر روی عملکردهای حرکتی داشته باشند.
  2. نسبت به ارزش تمرین‌های چندگانه به جای یک کار چندگانه آگاهی داشته باشید. فعالیت‌های چندگانه اجازه می‌دهد تا برنامه‌های حرکتی که به خوبی آموزش دیده شده به بهترین نحو اجرا شوند. این امر در واقع بسیار پیچیده است و بسیار وابسته به عملکرد صحیح هسته‌های قاعده‌ای در سیستم خلبان خودکار مغز است. یکی از مشخصه‌های متضاد پارکینسون قابل انعطاف بودن در برابر اثرات بسیاری از فعالیت‌هایی است که خواهان کم‌ترین وابستگی به توجه و خاصیت خودکار بودن فعالیت است. برای مثال، در حالت ایستاده و حرف زدن، تعادل را تحت تاثیر قرار دهید یا حالت و وضعیت وی را بهم بزنید. مشکلات بلع قرص، خوردن و نوشیدن بهتر است به دلیل خطر افتادن یا مشکلات بلع، در حالت نشسته انجام شود.

آزمایش کوچکی توسط کانین و همکاران انجام شد که تمرینات چندگانه و همزمان را دارای ارزش علمی و پایدار برای بیماران سطح خفیف تا متوسط قلمداد می‌کند و این تمارين را پیشنهاد می‌دهد.احتی و حسی رها شدن از این نشانه ها به

٣. او را به استفاده از نشانه‌های شناختی و حسی رها شدن از این نشانه‌ها به وسیله‌ی عملکرد حرکتی و ایده‌های موجود، تشویق کنید. نشانه‌ها در زمان واقعی اتفاق می‌افتد و عملکرد یک مکانیسم جبرانی است که با استفاده از مدارهای سطح بالاتر مغزی، دسترسی با وجود کمبود دوپامین عمل می‌کند. در طی دوره‌ای از زمان (چندین سال در بسیاری از موارد) اثر روش انتخاب شده ممکن است کاهش پیدا کند. اگر چنان چه این اتفاق افتاد، فاز دیگری از آزمایش مورد نیاز خواهد بود و معمولاً از * مختلفی از تحریکات و نشانه‌ها استفاده می‌گردد.

راهبردهای شناختی و تجربه حسی به نظر می‌رسد از مسیرهای جایگزین برای رسیدن به یک هدف استفاده کند. مکانیسم دقیقی که هنگام استفاده از روش جایگزین استفاده می‌کنیم همچنان ناشناخته باقی مانده است. اعتقاد بر این است که هدایت پیام‌های عصبی از مناطق غیر پاتولوژیک مغزی هدایت می‌شود که همه آن‌ها با هم ممکن است از هسته‌های قاعده‌ای عبور نکنند و از مدارهای عصبی از سطوح بالاتری از مغز استفاده شود مانند مسیرهایی که برای پاسخ‌های حفظ بقا و پاسخ‌هایی در سطح واکنش خودکار وجود دارد. تجارب بالینی و سطح بالایی از اصول دانش این نظر را دارند که استفاده از راهبردهای شناختی و توجه حسی می‌تواند بسیار مفید باشد و می‌توانید بسیار ارزان و ساده از آن استفاده کنید. از اینرو این موارد منابع مداخله‌ای بسیار ارزشمندی را برای کاردرمانگران فراهم می‌کنند که طی آن می‌توانند افرادی با بیماری پارکینسون را مدیریت کنند همچنین گاهی اوقات ممکن است راهکارهایی یافت شود که بسیار برای افرادی که با فردی دارای پارکینسون سر و کار دارند، مفید است.

راهبردهای شناختی و تجربه حسی به نظر استفاده کند. مکانیسم دقیقی که هنگام این مانده است. اعتقاد بر این است که هدایت به حسی به نظر می رسد از مسیرهای جایگزین برای رسیدن به یک هدف که هنگام استفاده از روش جایگزین استفاده می کنیم همچنان ناشناخته باقی که هدایت پیام‌های عصبی از مناطق غیر پاتولوژیک مغزی هدایت می‌شود که همه آنها با هم ممکن است از هسته‌های قاع استفاده شود مانند مسیر‌هایی که برای پاسخهایمان هسته‌های قاعده ایی عبور نکنند و از مدارهای عصبی از سطوح بالاتری از مغز تجارب بالینی و سطح بالایی از اصول دانش این نظرهایی که برای پاسخهای حفظ بقا و پاسخ‌هایی در سطح واکنش خودکار وجود دارد.

و بالاتر از اصول دانش این نظر را دارند که استفاده از راهبردهای شناختی و توجه حسی می‌تواند بسیار مفید باشد و می توانید بسیار ارزان و ساده از آن استفاده کنید. از آن.. . . و بسیار ارزشمندی را برای کاردرمانگران فراهم می‌کنند که طی آن می توانند افرادی با بیماری پارکینسون با مدیریت کنند همچنین گاهی اوقات ممکن است راهکار‌هایی یافت شود که بسیار برای افرادی که با فردی دارای پارکینسون سر و کار دارند، مفید است.

در این قسمت مطالبی به کاردرمانگران توصیه شده است تا تحرک را در بیمار پارکینسون افزایش دهند:

  • ترکیبی از تکنیک های نشانی ای درونی و بیرونی را باید در محیط فرد مبتلا امتحان کنید.
  • تکنیک های نشانی ای مناسب که شناسایی شده، باید با خانواده و یا مراقبان در محیط شخص مبتلا تمرین شود و در موردش تبادل نظر شود.

کاردرمانگر ها باید فرد مبتلا به پارکینسون را تشویق کنند تا:

  1. تمرکز روی راه رفتن را تمرین کند از هر صحبت غیر ضروری در طول حرکت اجتناب کند.
  2. وقتی صحبت می کند توقف کند و چیز جامدی را بگیرد مثل یک دیوار یا چراغ برق، به منظور کمک به تعادل در حال صحبت کردن و ایستادن.
  3. روی گام پایش هنگام  رفتن به گوشه یا چرخش برای نشستن تمرکز کند.
  4. قبل از تغییر جهت توقف کند، اگر این کار مشکل است. برای مثال رفتن از راهرو به داخل اتاق.
  5. راه رفتن در قوسی که تغییر جهت در یک ناحیه وسیع اتفاق بیفتد. این امن تر از یک چرخش ناگهانی است.
  6. بهینه سازی ثبات به صورت ایستادن با پاهایی که به اندازه عرض شانه باز شده و یک پا کمی از پای دیگر هنگام راه رفتن و بالا رفتن جلوتر باشد.

ملاحظات کاردرمانی در پارکینسون

  1. استفاده از کمکهای راه رفتن را بازنگری مانیتور کنند تا از شایستگی آنها مطمئن شوند و از افزایش خطر افتادن جلوگیری کنند.
  2. نیاز به ریل های نرده اضافی، ریلهای مارپیچی برای گوشه پله ها و ریل های (grab   )، در پله ها یا در توالت را ارزیابی کند و اگر در مورد نیاز است،نصب آنها را بدون تاخیر ترتیب دهد.
  3. استفاده از ریل پایین راهرو ها برای عمل به عنوان یک نشانه بینایی و افزایش اثر در نظر داشته باشند (حتی اگر بی ‌ثباتی یک مشکل نباشد.)
  4. نیاز به روشنایی اضافه را ارزیابی کنند، برای مثال چراغ شب خودکار، نور لمسی در تخت، و یا روشنایی خوب روی پله ها.
  5. بهبود جریان راه رفتن به وسیله کاهش تعدادی از موانع، شامل قالیچه ها و پادری ها، چینش دوباره مبلمان، و اگر امکان دارد به حداقل رساندن رنگ ها و بافت های متضاد روی کف.
  6. نیاز به نصب بالابر به جای پله ارزیابی شود (ازطریق ارزیابی ناتوانی و استطاعت مالی)،یا استفاده از آسانسور باید تحرک و جابجایی وخیم تر باشد.

 کاردرمانی تعادلی در پارکینسون

سقوط برای بیماران پارکینسون عادی است، و بیشتر در مراحل انتهایی پیشرفت بیماری پارکینسون اتفاق می‌افتد. نقایص اصلی که به افتادن کمک می‌کنند شامل پوسچر بی ثبات، نقص در تعادل و کاهش واکنش ها نسبت به افتادن میباشند، اختلال در درک بینایی فضایی نیز ممکن است در بعضی از مراجعان موثر باشد. وقفه یا اختلال هنگام راه رفتن نیز می‌تواند منجر به افتادن شود. تمرکز روی فعالیت راه رفتن امن به طور خاص برای بیماران پارکینسون اهمیت دارد.در کاردرمانی تعادلی برای پارکینسون استفاده از ابزارهای جابجایی هرچند سبب راه رفتن میشود اما ادامه داشتن تعادل را مختل می کند. در کاردرمانی تعادلی پارکینسون به بیمار توصیه می شود این کارها را معمولا در پوزیشن ایستاده انجام دهند، مخصوصاً اگر از یک دست برای کمک به حفظ تعادل در هنگام راه رفتن استفاده کنند، مثلا هنگام شستن چیزی،چهارپایه های قابل نشستن ممکن است مفید باشد و خطر افتادن را در طول اجرای فعالیت کاهش دهد. داروی القا کننده دیسکنزیا می تواند مخصوصاً روی امنیت حرکات در طول فاز روشن اثر بگذارد.

کاردرمانی پارکینسون

دیسکینتیک ممکن است توسط رسم نمودار پیش بینی شود بدین منظور باید مدت زمان و با دوز داروی ضد پارکینسونی برای چند روز تا حداکثر دوز را به طور منظم تعیین کنند، یا الگوهای دوفازی که پدیدار می شود را رسم کنند. برنامه ریزی برای مقابله با  دیسکینتیک، توجه به پوزیشن‌های مفید مثل نشسته یا خوابیده، یا انجام فعالیت هایی مثل رقص یا راه رفتن است. همچنین، اجتناب از حرکت شدید شناخته شده تا حد امکان مورد توجه قرار گیرد. اگر افتادن اجتناب ناپذیر باشد،داشتن یک برنامه ریزی فعال برای واکنش به افتادن و ابزاری برای کمک می‌تواند سختی و زمان سپری شده در کف زمین را کاهش دهد. در کاردرمانی جسمی پارکینسون استفاده از یک وسیله هشدار دهنده مناسب مثل یک سوت، زنگ هشدار دهنده افتادن، تلفن همراه، یا سیستم هشدار هم در طول روز و هم شبانه باید تشویق شود. تجهیزات بررسی دستی، مثل بالابر متحرک یا بالا برنده مناسب به منظور بالا بردن کسی از کف زمین نیز ممکن است توسط کاردرمانی جسمی در پارکینسون فراهم شده باشد. در محل آموزش و تمرین همراه با افتادن و برخاستن از کف زمین استفاده از تکنیک های نشانه ای یا کارت های نشانه ای باید لزوما داده شود.

کاردرمانی تعادلی در بیماران پارکینسون

کمکی برای کار درمانگر  تعادلی است تا خطر افتادن را در افراد مبتلا به پارکینسون کاهش دهند و توصیه شده است که:

  1. تمام توجه و تمرکز را روی راه رفتن باید بگذارد.
  2. هنگام انجام آیتم ها، استراتژی های تناوبی و یا تجهیزات باید شناسایی شود، مثل استفاده از جیب، کیف شانه ای مورب، کمربند های بدنی، یا کیف های خاص در هنگام راه رفتن.
  3. استفاده از چهارپایه و صندلی امن باید به عنوان ملزومات توسط کاردرمان تعادلی پارکینسون در نظر گرفته شود تا از ایستادن در طول فعالیت ها جلوگیری کند.
  4. استفاده از ریل های برقی باید به صورت آزمایشی و با دقت باشد، ( trolley ) های کوتاه ممکن است باعث تشدید خم شدن شود. ( trolley ) هایی  با سبک سکوی بلند ممکن است مفید باشند، ولی ممکن است تمایل به افزایش سرعت راه رفتن تا جایی که باعث شتاب زدگی شود را تشدید کنند.
  5. زمان فاز دیسکینتیک مربوط به استفاده از داروها است و حرکات، کارها یا پوزیشن هایی که کمک به کاهش یا تشدید می کنند، حرکات غیر ارادی شناسایی شده همگی باید ثبت شود.
  6. توصیه کنید که باید روتین های تطابقی فعالیت های قراردادی در طول فاز دیسکینتیک فراهم شود.
  7. با یک افزایش سرعت اندک و همراه با ضربان منظم قلب راه بروید هنگامی که ممکن است دیسکینتیک راه رفتن را بهبود بخشد و احتمال افتادن کاهش یابد.
  8. وسایل مناسب بالابرنده هشدار دهنده در هنگام افتادن باید شناسایی شده باشد و بدون تاخیر فراهم شود.
  9. یک راه مناسب و امن برای بلند شدن از کف باید شناسایی شود و توسط کاردرمانی جسمی پارکینسون تمرین شود و در مکانی آزمایش شود و هر وسیله مورد نیاز بدون تاخیر فراهم شود.

جابجایی ها در کاردرمانی پارکینسون

مرکز توانبخشی پارکینسون

جا به جایی از حالت نشسته به ایستاده از صندلی، توالت و کنار تخت معمولا در بیماران پارکینسون سخت است و اغلب نیاز به کمک فیزیکی در هنگام برخاستن است. به طور عمومی، المنتهای اختصاصی حرکت نیاز به بلند شدن از حالت نشسته برای اجرا است، ولی این سفارش اشتباه، گاهی اوقات منجر به افتادن های متوالی می شود. قبل از اینکه بیمار پارکینسون برخاستن را کاملا مدیریت کنند. استفاده از نشانه های زبانی با کلمات مناسب ممکن است سودمند باشد. خانواده مراقبان ممکن است احساس فقدان سرعت در هنگام انجام جابجایی ها کنند و ممکن است بخواهند تا کمک فیزیکی به مراجع کنند. آنها باید توسط متخصص توانبخشی پارکینسون دوباره توصیه شوند و به طور مناسب آموزش ببینند. استفاده از این رویکرد، ممکن است مراقب آن را برای دادن نشانه های زبانی به جای کمک فیزیکی توانا کند. به طور متناوب یا به علاوه استفاده از یک کارت نشانه می تواند خیلی سریع به کمک استراتژی حرکتی بیاید اگر به طور منظم یک فضای بینایی برای نشستن وجود داشته باشد. در پایین مثالی از یک کارت نشانه ای برای خواندن آرام یا حذف صدا به وسیله بیماران به پارکینسون یا صدای کم به وسیله مراقبان، برای کمک به بلند شدن از حالت نشسته آورده شده است. روشی برای برخاستن از یک صندلی دسته دار:

  1. اندام تحتانی خود را به جلوی صندلی حرکت دهید.
  2. کف پا را روی زمین قرار دهید، نزدیک به صندلی کنید و کمی از هم جدا کنید.
  3. دست ها در پوزیشن آماده فشار روی دسته صندلی قرار دهید.
  4. به جلو خم شوید، بینی جلوتر از انگشتان پا باشد و…
  5. پاها و دستها را به پایین فشار دهید….1و2 و 3 بلند شوید.

اگر شروع یک فعالیت مشکل باشد، تمرین ذهنی انجام عمل بدون اشکال و درگیر شدن چند حس ممکن درطول تصور متعاقباً به اجرای فعالیت کمک می کند. برای مثال یادآوری دقیق خاطره بلند شدن آسان از صندلی، از مدارهای عصبی اولیه یکسانی برای اجرای فعال آن فعالیت خاص استفاده خواهد کرد. در زیر مثالی از کارت نشانه همراه با دستورالعمل برای مراقبان آورده شده که با صدای بلند خوانده تا به شخص مبتلا به پارکینسون کمک کند از حالت نشسته بلند شود.

هنگامی که حس درگیر است، چگونه از یک صندلی ه دسته دار بلند شود:

  • ابتدا، حرکت به سمت جلوی صندلی را تصور کنید.
  • سپس، پاهایی که نزدیک به صندلی قرار گرفته و به آرامی از هم جدا می شود راتصورکنید.
  • دست ها آماده برای فشار به دسته صندلی باشد.
  • سپس احساس به پایین فشار دادن پاها و دست ها، و بلند شدن آسان و به پوزیشن ایستاده درآمدن  را تصور کنید.

بعد از داشتن اجرای مختصر ازطریق عمل در ذهنتان… حالا آماده شوید برای عمل واقعی و 1 و 2 و 3 و بلند شوید ( یا از دیگر عبارات مناسب استفاده کنید.)

نیاز به تجهیزات برای جابجایی ها باید به طور شخصی توسط دکتر پارکینسون ارزیابی شوند و اگر مورد نیاز است در طول زمان، مورد آزمایش قرار گیرند. حذف کمک برای انجام، چالش بیشتری را در جابجایی ها می طلبد، برای مثال به وسیله تهیه بالابر صندلی یا دسته صندلی بالابر تاشو، یا به وسیله جایگزینی حمام با دوش در دسترس، باید برای اطمینان از امنیت جابجایی و کاهش فشار بر روی مراقبان یا مراقب مورد بررسی قرار گیرند.

برای کمک به درمانگر ها است تا جابجایی ها را در بیماران مبتلا به پارکینسون افزایش دهند. توصیه شده که:

  1. استراتژی های نشانه ای مناسب که شناخته شده‌اند، تمرین شود و به طور مداوم به وسیله همه افراد خانواده یا مراقبان که کمک کننده جابجایی ها هستند، استفاده شود.
  2. استراتژی های نشانه ای مختلف استفاده شود که برای جابجایی های مختلف در محیط های مختلف مورد نیاز است.
  3. آماده سازی برای فعالیت به وسیله استفاده از تمرین ذهنی یا تصور حرکتی مورد توجه قرار گیرد که ممکن است در افرادی که مشکلات شروع عمل از حالت نشسته به ایستاده را دارند، مفید باشد.
  4. برای اطمینان از مناسب بودن ارتفاع سطح جابجایی، تجهیزات لازم توسط کاردرمان باید فراهم شود.
  5. هنگام بلند شدن از صندلی بدون دست ها ، چرخش 90 درجه به سمت جلو مد نظر است و باید به یک دست اجازه داده شود که در پشت صندلی قرار گیرد و حمایت ارائه دهد و کمک به بلند شدن کند.
  6. از توالت به شکل ایستاده باید اجتناب شود چون می‌تواند مشکلات را تشدید کنند. به همراه نشانه های حرکتی، شکل هایی که به کف یا کشو یا به دیوار ثابت شده‌اند، ممکن است به صورت تناوبی استفاده شود.
  7. نیاز برای ثابت کردن ریل های ( grab ) به وسیله توالت و حمام / دوش باید مورد ارزیابی قرار گیرد و تجهیزات مورد نیاز بدون تاخیر نصب شود.
  8. اگر حمام یا دوش در سقف حمام واقع است، تجهیزات برای جلوگیری از افتادن به پایین حمام مثل یک تخته دوش پهن یا استحمام کننده گرداننده، باید مورد ارزیابی قرار گیرد و اگر مورد نیاز است بدون تاخیر فراهم شود.
  9. بالا برنده های مکانیکی حمام باید برای کسی که ارجح است یا به آن برای حمام نیاز دارد مورد توجه قرار گیرد.
  10. اگر یک دوش زاویه دار همراه با یک سینی مورد استفاده قرار گرفته، نظارت در حالی که پله ای بر لب دوش قرار دارد باید در نظر گرفته شود، به علاوه ریل های به  دیوار چسبیده و صندلی دوش امن برای امنیت و بهینه سازی باید در نظر گرفته شود.
  11. اگر وان به دوش جایگزین شده، سطح دسترسی دوش با صندلی امن در یک ارتفاع مناسب (شاید به همراه دسته صندلی که ضمیمه شده)، و ریل های دستی، باید در صورت نیاز فراهم شود. در صورت لزوم درهایی با نیمه ارتفاع حمام، مراقب آن را برای کمک به شخصی که در حمام است، توانا می کند. این می تواند مبتنی بر ارزیابی ناتوانی و امکانات مالی فراهم شود.

جابه جایی در تخت با کمک توانبخشی در پارکینسون

تحرک داخل تخت اغلب در بیماران پارکینسون ناقص است و ممکن است گاهی اوقات قبل از تشخیص پارکینسون تجربه شود. دفعات زیاد ادرار در شب (شب ادراری) یا به هم ریختن ریتم مثانه، علت نیاز مکرر برای تخلیه مثانه در طول شب است که معمولا در بیماران مبتلا به پارکینسون این تجربه شده است. برای کسانی که به تنهایی زندگی می کنند، مشکلات تحرک داخل تخت شدیدی ممکن است پیش بیاید تا یک جابجایی داخل تخت داشته باشند، زیاد داریم در حالی که برای افرادی که با نیاز مکرر به کمک در شب هستند ممکن است علت استرس غیرقابل تحمل روی پدر و مادر یا مراقبان، همین موضوع باشد. افراد مبتلا به پارکینسون تمایل به رفتن به سراسر تشک در هنگام چرخش در داخل تخت دارند و در نتیجه ممکن است نیاز به فضای بیشتر از حد معمول داشته باشند. اگرچه یک تخت خواب عمود شونده یا بالابر تشک می تواند گاهی اوقات مفید باشد، مشکلات تحرک در داخل تخت باعث سختی و سفتی تنه و متعاقباً مشکلات غلت زدن گردد. مشکلاتی از این قبیل اغلب در توانبخشی پارکینسون در ادامه استفاده از این تجهیزات پدید می آید. افراد اغلب یافته اند که توجه به کشوی پایین تخت، یک تشک با افزایش ارتفاع تنها برای سر هایشان است و کمکی به آنها هنگام تلاش برای نشستن نمی کند. تکنیک هایی برای حرکت رو به جلوی سر در تخت، مثل پل زدن، باید در نظر گرفته شود. تجهیزات کلیدی انتخابی، و شکستن فعالیت های متحرک در تخت به چند مرحله، ممکن است تحرک شب را افزایش دهد.

 

دکتر پارکینسون

کمکی برای کار درمانگر ها است تا تحرک و جابجایی های داخل تخت را در افراد مبتلا به پارکینسون افزایش دهند. توصیه شده است که آنها :

  1. روشهای حرکتی برای چرخش کلی را  آموزش دهند برای تنظیم وضعیت در تخت، و برای خارج شدن از تخت برای مثال آموزش یک توالی حرکتی ارگونومیکی که برای افراد مبتلا به کمر درد خفیف استفاده شود. برنامه تحرک داخل تخت: زانو را خم کنید ، سر را بچرخانید، وقتی رسیدید بچرخید، و سپس از تخت خارج شوید. برای نشستن پاها را روی لبه تخت رها کنید و فشار دهید. پل زدن را آموزش دهید. هنگامی که به پشت خوابیده، زانوها خم شده و ران ها از تشک بالا می آید، سپس فاصله کوتاهی را قبل از پایین آمدن دوباره رانها به صورت یک طرفه حرکت می کند، در توانبخشی پارکینسون به شخص مبتلا به پارکینسون چگونگی استفاده تناوبی از حرکت 3  بخش اصلی بدن را آموزش دهید. برای حرکت در سرتاسر تشک، در هر زمان از یک طرف بدن استفاده کنید (از سر و شانه های یک طرف شروع شده، به ران و پای طرف مقابل ختم می شود.) این فرد را برای پوزیشن دوباره آسان تری دور از لبه تخت توانمند خواهد کرد یا صاف کردن اگر در همه زوایای تشک خوابیده باشد.
  2. رفتن به داخل تخت خواب به وسیله نشستن در کنار تخت و نزدیک به بالشت تا حد امکان، کشیدن ناحیه کمر تا انتها و بلند کردن پا ها به روی تخت، قبل از دراز کشیدن را توصیه و تشویق کنید.
  3. به همراه مراقبت کمک های قابل تنظیم تخت را ارزیابی کنید. برای مثال بالابرنده های تشک به عنوان جز حرکتی این آیتم ها ممکن است انجماد ایجاد کند. تجهیزات باید به طور شخصی ارزیابی شوند و مورد آزمایش کنترل شده در طول زمان قرار گیرند و اگر مورد نیاز است بدون تاخیر سازماندهی شود.
  4. استفاده از ریل های گرب کنار تخت را ارزیابی کنید. چرخش را تمرین کنید و بلند شدن از کنار تخت مورد آزمایش قرار گرفته شود. اطمینان حاصل کنید که ریل در سطح شانه از فرد مورد نظر در تخت نصب شده باشد تا گرفتن راحتی را فراهم کند.
  5. نیاز برای اتاق خواب همراه با امکانات توالت را برای استفاده در طول شب ارزیابی کنید و اگر مورد نیاز است بدون تاخیر ارائه شود.
  6. استفاده از روشنایی شب را هنگام برخاستن در طول شب تشویق کنید.
  7. استفاده از لباس شب راحت، (ساتن) یا یک ورق نیم طول ساتن روی تخت، برای کمک به حرکت در داخل تخت به وسیله کاهش اصطحکاک را توصیه کنید. هر دو را با هم انجام ندهید، چون ممکن است سبب افتادن از تخت باشد.

پوسچر و محل استقرار

بیماران پارکینسون بطور معمول یک پوسچر خمیده دارند و نیز گرایش به خم شدن به یک طرف، به‌طور خاص در زمان خاموش دوره داروها در آنها وجود دارد. در نتیجه، شکایت از درد کمر و گردن شایع است. آگاهی کاهش یافته در مورد وضعیت بدن در فضا ممکن است در سقوط افراد مبتلا به پارکینسون نقش داشته باشد. تکنیک الکساندر ممکن است برای بهبود روز به روز حرکات مفید باشد. شواهدی وجود دارد که درس های موجود در تکنیک الکساندر احتمال دارد تا منجر به فایده همیشگی برای افراد مبتلا شود.

دیگر روش ها برای بهبود پوسچر ضعیف شامل :

  • تشویق به بهبود آگاهی نسبت به پوسچر ضعیف به همراه محرکهای زبانی مستقیم برای بیماران پارکینسون تا در فواصل منظم به تنهایی، پوسچر آنها چک شود.
  • استفاده از صندلی با پشتی بالا تا تحریک فیزیکی به سر برسد.
  • تغییر وضعیت برای تلویزیون که به طور مستقیم در جلوی شخص باشد، نه در کنار، برای مقابله با اثرات جاذبه، حفظ طول لیگامان ها و جلوگیری از پیشرفت کوتاهی ها، استراتژی‌های مقابل در روتین های روزانه می سازد. برای مثال زمان سپری شده در پوزیشن ایستاده با( back up against a wall ) برای دوره های کوتاه، آرامی تا ۲ دقیقه و دو بار در روز انجام شود.
  • زمان سپری شده در وضعیت خوابیده به شکم یا پشت.
  • استفاده از کمربند ایمنی در ماشین توصیه می شود، اگر مسافر تمایل به تکیه به سمت راننده را در هنگام حرکت ماشین دارد. صندلی موزون مخصوصاً مربوط به افراد مبتلا به اختلالات حرکتی است و تجهیزات مناسب صندلی دسته دار باید معرفی شود. بالابر صندلی و صندلی‌های از نوع تاشو ممکن است برای بعضی از افراد مبتلا به پارکینسون مناسب باشد. کاربران صندلی‌های تاشو تمایل به برخاستن غیر مسلح دارند هنگامی که احساس توانایی در بلند کردن اجسام سنگین را به ضرورت انجام دهند. اگر دیسکنزیا در هنگام نشستن در صندلی دسته دار اتفاق بیفتد، ممکن است خطر افتادن به سمت جلو وجود داشته باشد و ممکن است سقوط از صندلی اتفاق بیفتد. برای دیسکنزیای خفیف تا متوسط، یک راه ، استفاده از صفحات لغزنده یا شبکه‌های لاتکس که روی پشتی صندلی قرار داده شده‌اند ممکن است کافی باشد تا مقاومت اضافی را برای لغزش به سمت جلو دهد. برای دیسکنزیای شدیدتر، یک فشار عمقی کمکی در کف پشتی صندلی همراه با یک نگهدارنده (ضخیم‌تر) در لبه جلویی،که با مواد بدون لغزش امن شده است،ممکن است مفید باشد تا در پشتی صندلی قرار گیرد. هنگامی که نگرانی در مورد امنیت در حالت نشسته وجود دارد،استفاده از یک صندلی دسته دار با مکانیسم فضای شیب دار باید در نظر گرفته شود. اگر شخصی، دیگر قادر به حفظ تعادل در وضعیت عمودی و حتی برای زمان کوتاهی در حالت نشسته بدون حمایت نیست، حمایت پوسچرال، مثل حمایت‌های جانبی در یک صندلی دسته دار یا ویلچر باید در نظر گرفته شود و یک بازنگری کامل روی پوسچر و مراقبت از فشار برای دوره بالای ۲۴ ساعته انجام شود و همانطور که خواسته شده بازنگری شود.

دستورالعمل ها

برای کمک به کاردرمانگر ها است تا بهبود در پوسچر و راحت نشستن را در بیماران پارکینسون افزایش دهد. توصیه شده که:

  1. برای رفع مشکلات پوسچر افزایش آگاهی و خود اصلاحی باید انجام شود.
  2. استراتژی های متقابل، مثل ایستادن پشت یک دیوار و خوابیدن به پشت و یا شکم باید برای افراد مبتلا ساخته شود.
  3. پوسچر و پوزیشن در هنگام  رفتن به داخل ماشین باید مورد بازبینی قرار گیرد و به علاوه بندهای چرمی حمایت کننده اگر مورد نیاز است بدون تاخیر فراهم شود.
  4. وضعیت و راحتی یک صندلی دسته دار در طول زمان باید مورد بازبینی قرار گیرد.
  5. ارزیابی های شخصی مناسب برای فالو کردن باید انجام شود:
  • بالابرهای صندلی، برای بالا بردن ارتفاع نشیمنگاه
  • یک صندلی به همراه مکانیسم بلند شونده
  • یک صندلی با پشتی متحرک و یا مکانیسم فضای شیب دار

اینها باید به طور کامل در طول زمان ارزیابی شود و مورد آزمایش قرار گیرند. از وسایل مکانیکی با احتیاط استفاده کنید زیرا حرکت ممکن است انجماد ایجاد کند یا وسیله ممکن است هنگام خاموشی ( off ) به سختی ثابت گردد.

توانبخشی پارکینسون

  1. اگر دیسکنزیا تجربه شده باشد، امنیت در صندلی باید مورد بازبینی قرار گیرد. وقتی شخصی دیسکینتیک است، باید راه حل مناسب آزمایش شود. برای مثال از صفحات لغزنده یا شبکه‌های لاتکس روی پشتی صندلی به ‌طور امن استفاده کنید. از پشتی که با فشار عمقی نگه داشته شده و همراه با قسمت ضخیمی در جلوی صندلی است به طور امن استفاده کنید. از مکانیسم شیب در فضا استفاده کنید.
  2. حمایت پوسچرال هم در صندلی دسته دار هم در ویلچر باید برای کسی که نمی‌تواند بدون حمایت در طول زمان معمول بنشیند فراهم شود.

یک بازنگری مناسب از ویلچر، همراه با انتخاب فضای شیب دار باید انجام شود، و اصلاح نشیمنگاه صندلی برای افرادی که در نشستن راحت یا امن ناتوان هستند در نظر گرفته شود.

چگونه سفتی حرکتی و کندی بیمار پارکینسون را کاهش دهیم؟

به طور کلی افزایش ریتم، هماهنگی و سرعت حرکات به کاهش و بهبود کندی حرکتی و درمان رژیدیتی کمک می کند و بهتر است با الگوهای روتاسیون تنه، ( Relaxation ) (مثل ( Gentle rocking ) توام گردد. استفاده از بازی ها و ورزش های ریتمیک همراه موسیقی برای تشویق بیشتر و ایجاد فیدبک حرکتی بسیار مناسب است. پس از انجام تکنیک های ( Relaxation ) حرکات به صورت اکتیو در دامنه وسیع از دیستال شروع و به پروگزیمال و تنه پیش می رود.  تکنیک ( Rhythmic Stabilization ) با مقاومت کم مفید است. حرکات اتوماتیک از حرکات کورتیکال تاثیر بیشتری دارد و در حین تمرینات همواره می توان از محرکات متنوع بینایی و شنوایی استفاده نمود. الگوی ( PNF ) هم به جهت ایجاد روتاسیون در تنه بسیار قابل استفاده است.

وضعیت ( supine ) معمولا موجب تشدید رژیدیتی شده، پس از این پوزیشن در زمان های طولانی باید اجتناب نمود و روزانه زمان هایی در ( Prone ) بخوابد و همچنین برای انجام تمرینات از وضعیت ( Sitting ) استفاده نماید.

به دلیل ناتوانی در حرکات متقابل ( Reciprocal ) ، بهتر  است در ابتدا از تمرینات مناسب مقابل آینه به صورت ( bilateral ) و متقارن استفاده شود و در مراحل پیشرفته تر از حرکات متقابل و متضاد استفاده شود. حرکات آسان و تکراری باشد.

اهداف  دکتر پارکینسون در کاردرمانی

  1. اهداف ( Skeletomotor )
  2. اهداف ( oculomotor )
  3. اهداف ( associated and executive ,  emotional and motivation )
  1. اهداف ( Skeletomotor )

شامل پوسچرال حرکتی، موبیلیتی و ( Upper Extremity ) است. از اهداف ( Skeletomotor ) ، تمرینات     ( core Stabilization ) است.

( COS ): به تمریناتی گفته می شود که با هدف افزایش قدرت و هماهنگی در ناحیه ( Iumbopelvic hip ) باعث حفظ ثبات تنه روی اندام تحتانی می شود.

این تمرینات به ۴ سطح تقسیم بندی می شود:

  1. ( Stabilization ) : به تحریکاتی گفته می شود که در آن هدف حفظ ثبات در بخش ( I.p.h ) است. در این قسمت حفظ ثبات مرد نظر است. (حفظ وضعیت)
  2. ( Stabilization and strength ) : که در آن هدف علاوه بر حفظ ثبات، افزایش قدرت هم هست.
  3. ( integrated stabilization strength ) :این تمرینات، به تمریناتی گفته می‌شود که در آن استفاده از مدت زمان مناسب در هر لحظه از حفظ ثبات است.
  4. ( expolsive stabilization ) : به تمرینات انفجاری گفته می شود که فرد در حین حفظ قدرت و هماهنگی به صورت انفجاری یک فعالیت را انجام دهد.

شرط انتخاب تمرین برای بیماران پارکینسون

  1. ایجاد چالش در مراجع
  2. ایمنی
  3. تا آنجا که ممکن است حس عمقی تحریک شود (استفاده از وزنه و پرش)
  4. همراه با فعالیت لذت بخش بوده و برای مراجع معنی دار باشد.

این تمرینات برای بیماران پارکینسون به سه دسته تقسیم می شود:

  1. تمرینات ضروری روزانه مثل ( core stabilization )
  2. تمرینات غیر ضروری مثل تمرینات پوسچرال کنترل که باید هفتگی انجام شود.
  3. تمرینات حاشیه ایی که دو هفته یا ماهیانه انجام می شود ۲ ساعت در ماه تمرینات سطح مهارتی بالا، ( PNF )

هر یک از این تمرینات یا مدار جدیدی تولید یا آن مدار را تقویت می کند و از طریق تولید فاکتورهای رشد سبب جمع کردن یا تجزیه رادیکال های آزاد می شود.

تئوری های آموزش تکالیف مختلف حرکتی برای بیماران پارکینسون

  1.  ( Task integration theory  )
  2.  ( Task Automatism Theory )

 

  1. وقتی که چند تکلیف یا عملکرد همزمان انجام می شود با تقسیم توجه به هر دو تکلیف مهارت فرد در انجام تالیف چند گاه افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال حرکات راه رفتن عمقی با کار شناختی. مثل راه رفتن و کم کردن از 100 به صورت ۷ تا ۷ تا یا حرکت ( UE ) با ( LE )  یکی انجام شود… مثل ورق زدن کتاب حین راه رفتن

مثلا چند عدد را بگو و بعد راه برود و چند عدد را برعکس بگو

  1. تئوری اتومانسیون هر فعالیت را به صورت اختصاصی و جداگانه برای بیمار آموزش می دهیم. این آموزش اختصاصی باعث اتوماتیک کردن حرکت، افزایش قدرت و مهارت فرد می شود.

مثال از بین این عکس‌ها عکس برادرت را پیدا کن

روی سطح شیبدار بالا و پایین برو

علاوه بر بهبود عملکرد های چندگانه، عملکرد های منفرد را هم بهبود می بخشد.

نکته :می توان تمرینات ( core stabilization )  را با تمرینات شناختی با هم درگیر کرد.

  1. اهداف ( oculomotor )

تست های آن شامل: 1- تست حرکت ( saccade )  2- تست حرکت ( persuit ) چشم می باشد.

تمرینات

الف ) شامل حرکات چشم ها بیمار نشسته یا ایستاده و حرکات ( saccade ) و ( persuit ) را در جهات افقی، عمودی و اریب انجام می دهد.

ب ) حرکاتی که حرکات چشم همزمان با حرکت سر است.

ج ) حرکاتی که حرکات چشم همراه با حرکات تنه است.

  1. اهداف ( associated and executive ,  emotional and motivation )

بازی های هیجانی و متناسب با فرهنگ مراجع در این دسته قرار می‌گیرند. موسیقی همراه با ورزش های ریتمیک، دور هم نشینی و مهمانی ها، رقص های دسته جمعی، فعالیت های گروهی، تصمیم گیری برای امور داخل و خارج از خانه، مهارت های بین فردی و اجتماعی در این گروه از اهداف می باشند.

کاردرمانی دست در بیماران پارکینسون

میکروگرافیا (Micrographia) یا کاهش اندازه دست خط، اغلب در افراد مبتلا به پارکینسون دیده می­شود. علاوه بر کاهش اندازه نوشتن، دست خط اغلب به جای حرکت در یک راستا در سراسر صفحه، با یک شیب به سمت کناره­ها حرکت می­کند، و بیشتر مدل «شبه تار عنکبوت» یا «خرچنگ قورباغه نوشتن» ممکن است آشکار باشد.

الیویرا و همکاران (۱۹۹۷) مزایای استفاده از نشانه­های بصری و یا شنوایی با افراد مبتلا به پارکینسون و میکروگرافیا را نشان دادند. تشویق افراد به نوشتن با ابزار اتوماتیک (استفاده از سخت افزار نوشتن)، منجر به بهبودی در اندازه و وضوح دست خط شد.

دستورالعمل­ها

برای کاردرمانگران با هدف ارتقاء توانایی­های دست خط افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه می­شود که:

در هنگام نوشتن، افراد مبتلا به پارکینسون باید به راحتی و در یک موقعیت قائم نسبت به میز با نور خوب بنشیند.

به منظور بهبود اندازه دست خط افراد مبتلا به پارکینسون، کاردرمانگران باید پیشنهاد دهند:

  • امتحان کردن خودکار با نوک فیبر و یا یک قلم با جوهر ژلی، چراکه این جریان­ها روان تر هستند.
  • استفاده از یک گیره نگه دارنده­ی قلم (pen grip)، قلم پهن و یا یک قلم (built-in grip) قلمی که جای گرفتن روی آن مشخص است) برای ایجاد راحتی و آرامش بیشتر و سفتی کمتر در نگه داشتن خودکار.
  • استفاده از کاغذ خط دار، و یا یک ورق سنگین خط دار زیر صفحه ساده (که اغلب به عنوان یک مانع در صفحه­ی نوشتن یافت می­شود)
  • از عوامل حواس پرتی مانند تلویزیون، رادیو، موسیقی پس زمینه، و غیره اجتناب کنید.
  • تمرکز کنید و از عجله در هنگام نوشتن پرهیز نمایید.
  • اغلب در هنگام نوشتن، «بزرگ» فکر کنید.
  • به تشکیل هر حرف هنگام نوشتن، توجه ویژه نمایید.
  • خط روی کاغذ را برای هدایت نوشتن در امتداد خط مستقیم، دنبال کنید.

اگر سبک نوشتن سریع است، سرنخ «بزرگ و آهسته فکر کن» ممکن است باعث کمک به توجه متمرکز بر روی نوشتن خودکار و نهایتا واضح بیش­تر می­گردد.

اگر نوشته­ ها شبیه «تار عنکبوت» یا مدل «خرچنگ قورباغه» است، فکر کردن به کلمات «صاف» یا «آهسته و صاف» ممکن است مفید باشد.

اگر نوشته به طور قابل توجه متغیر و یا ناخوانا است، مشاوره در خصوص تماس با بانک­ها، گرفتن یک مهر امضای ساخته شده، و یا استفاده از ابزار جایگزین ارتباطات نوشتاری مانند تکنولوژی کامپیوتر ارائه شود.

همه رانندگان مبتلا به بیماری پارکینسون باید از تعهدات خود نسبت به اطلاع رسانی از وضعیت خود در زمان تشخیص بیماری به «آژانس صدور مجوز راننده و وسیله نقلیه» (DVLA) و شرکت بیمه خودرو خود، مطلع گردند .

دلایل متعددی برای اینکه چرا یک فرد مبتلا به پارکینسون ممکن است در طول زمان مستلزم ارزیابی آمادگی خود گردد، وجود دارد از جمله: کاهش سرعت پاسخ دهی، سفتی مانورهای مهار ایمن، خواب آلودگی بیش از حد در طول روز، اختلالات بینایی، تاثیر نامطلوب و غیر قابل پیش بینی دارو و غیره. مسئولیت ایجاد صلاحیت فرد برای رانندگی برعهده­ی DVLA است. هنگامی که ارزیابی انجام شد، اگر اجازه ادامه رانندگی داده شود، این مجوز به طور کلی بین یک تا سه سال داده خواهد شد.

مهارت های دست در پارکینسون

کاردرمانگران خود را مشمول مسئولیت قانونی برای اطلاع به DVLA بابت هر گونه نگرانی در مورد توانایی فرد مبتلا به پارکینسون برای رانندگی نمی­دانند. در عوض، آن­ها باید هر گونه نگرانی را به طور مستقیم با فرد مبتلا به پارکینسون در میان بگذارند و مکررا به آن­ها بگویند که این تعهد شما تحت قانون برای اطلاع از وضعیت خودتان به DVLA است، نه کاردرمانی، و به ارجاع دهنده / پزشک مسئول (به عنوان مثال GP و یا مشاور بیمارستان) نسبت به هرگونه نگرانی، تذکر دهند.

مراقبت های شخصی در افراد مبتلا به پارکینسون

توانایی­های عملکردی یکباره با دوز اولیه داروی ضد پارکینسونی که جذب بدن شده ­اند، بهبود خواهد یافت. بنابراین به شروع عادتهای روزانه مراقبت شخصی صبح بعد از مصرف دوز اول روز کمک می­کند. افراد مبتلا به پارکینسون گزارش عادت­های روزانه مراقبت شخصی را به این صورت دارند که بطور کل آهسته و با خستگی، تعادل ضعیف و خطر بالای سقوط در وضعیت ایستاده، فعالیت­های خود را از سر می­گیرند. بعضی از افراد اذعان دارند که پوشیدن لباس می­تواند از ۳۰ دقیقه تا ۲ ساعت یا بیشتر در طول روز از وقتشان بگیرد. رویکرد مراجع محوری هنگام ارزیابی مراقبت شخصی باید گرفته شود تا مصرف بهینه انرژی هنگام پوشیدن لباس به صورت مستقل را داشته باشد که ممکن است در یک فرد مبتلا به پارکینسون که برای انجام سایر امورات معنادار روزانه بسیار خسته است و دارای اختلال تعادل و کاهش کیفیت زندگی است، نتیجه بخش باشد. برخی از افراد مبتلا به پارکینسون، با این وجود، ممکن است خواستار برقراری استقلال خود با وجود هزینه زمانی بسیار، باشند. دیگران ممکن است یک بسته مراقبت را که به آنها در شست و شو و لباس پوشیدن کمک خواهد کرد را ترجیح دهند چراکه آنها را خسته نمیکند و مانع از دسترسی آنها به فعالیت­های کار و اوقات فراغت در جامعه نمی­شود. یا به سادگی آنهارا توانمند می­سازد تا عادتهای روزانه را در منزل ادامه دهند. معرفی وسایل کمکی لباس پوشیدن ممکن است سرخوردگی را تشدید کند. با این وجود، افراد مبتلا به پارکینسون دریافتند که استفاده از فرآیندها و ابزار جدید منجر به گیجی می­شود. به تطابقات لباس باید توجه شود. مثل جایگزینی دکمه با بند چسبی، همچنین توصیه عمومی درمورد لباس مناسب که پوشیدن و درآوردن و بستن آن آسان و به راحتی قابل اجراست. برای آنهایی که خواستار حفظ استقلال خود هستند ولی خواهان راحتی هرچه بیشتر در پوشیدن لباس­هایشان هستند، تمرین عادتهای روزانه لباس پوشیدن، با رفع عوامل حواس پرتی، ممکن است سودمند باشد.

مراقبت های شخصی در کاردرمانی پارکینسون

کاردرمانگرها برای بهبود عادت­های روزانه مراقبت شخصی در افراد مبتلا به پارکینسون توصیه می کنند که:

  • زمان دوز اول داروی ضد پارکینسونی مشخص شده باشد. چون در نوع عملکرد مهم است. معمولا بعد از شستشو و لباس پوشیدن استعمال شود، که بستگی به تجویز دارو دارد بایستی توجه کرد ممکن است دوز اول قبل شست­وشو و پوشیدن لباس داده شود.
  • اگر عادت­های روزانه مراقبت شخصی طولانی یا خسته کننده باشد، یا اگر شخص مبتلا به پارکینسون ترجیح دهد، کمک در صبح و یا عصرمنعی ندارد.
  • استفاده از جایگاه دفع مدفوع باید ارزیابی شود و اگر نیاز است سریعا فراهم شود.

اگر خواسته شخص است تا لباسش را به طور مستقل بپوشد، روش­ های مفید زیرباید تمرین شود:

  • جمع آوری تمامی لباس­ها و قرار دادن آن­ها در مکانی صحیح
  • نشستن روی یک صندلی یا تخت نزدیک به لباس
  • تمرکز بر روی لباس پوشیدن، اجتناب از عوامل حواس پرتی، صداها و مکالمات
  • قبل از پوشیدن هر بخش از لباس، از فرد دارای پارکینسون بخواهید تا بصورت ذهنی مراحل انجام آن را تمرین کند.
  • هر حرکت از بدن را به طور جداگانه پیش ببرید (به عنوان مثال دست راست را در این آستین قرار بدهد و بالا بکشد.)
  • برای بالا کشیدن شلوار یا زیر شلواری خود بایستد، اطمینان حاصل کنید که تعادل خود را حفظ می­کند.
  • برای بستن دکمه و زیپ خود بنشیند.
  • تاکید کردن بر این مهم که فردی دارای بیماری پارکینسون می­تواند از عهده کاری در زمان مناسب برآید، تا بتواند کامل روی فعالیت تمرکز کند و هر مرحله برای انجام دادن کامل آن را شرح دهد. (اقتباس از موریس و همکاران ۱۹۹۶)
  • ابزار کمکی لباس پوشیدن مانند قلاب دکمه (button hooks) ممکن است به سردرگمی منجر شود و تنها باید به عنوان انتخابی پس از اینکه فرد را آزمایش کردیم، به آن نگاه کنیم.

کاردرمانی در پارکینسون

مهارت­های خانگی (Domestic life)

در تمام مراحل پارکینسون، عملکرد وظایف داخلی مانند آماده سازی غذا، کارهای خانه و خرید ممکن است تحت تاثیر مهارت و چابکی ضعیف، اختلال تعادل، کاهش توانایی برای انجام چندین کار (وظایف چندکاره) و افزایش سطح خستگی قرار گیرد. تغییرات شناختی احتمالی مربوط به مهارت­های برنامه ریزی، سازماندهی و تصمیم گیری نیز ممکن است در توانایی­های مدیریت خانه داری و مدیریت پول تاثیرگذار باشد.

برای برخی افراد توانمندی در ادامه دادن به عنوان خانه­دار اصلی ممکن است مرکزیتی برای نقش آن­ها در میان (اعضای) خانواده و کلید ادامه (پایداری) عزت نفس آن­ها باشد. علاوه برآن اقلام کوچک تجهیزات ممکن است باعث بهبود سهولت و ایمنی کار در آشپزخانه گردد. باید به اصلاح ماهیت آن کار توجه شود، به عنوان مثال توجه به خرید سبزیجات یا وعده های غذایی از پیش آماده شده. (و/یا) برای اینکه آن فرد نیازی به انجام آن وظیفه نداشته باشد. برای مثال با خرید مواد غذایی در اینترنت، و یا با استخدام یک نظافت چی. اگر فرد مبتلا به پارکینسون مایل به ادامه فعالیتهای مربوط به آشپزخانه، باشد، سازماندهی مجدد صورت می­گیرد، بطوریکه موارد (آیتم­ها) قابل استفاده­ی رایج با دستیابی آسان، باعث بهبود دسترسی و کاهش خستگی می­گردد.

برای کاردرمانگران با هدف ترویج مهارت­های داخلی و توانایی­های افراد مبتلا به بیماری پارکینسون، توصیه می­شود که:

اقلام کوچک تجهیزات باید ارزیابی شده و بدون تاخیر ارائه گردند. برای مثال:

  • لاتکس لغزش گیر یا matting می­تواند منجر به تسهیل بازکردن درب شیشه­ها شود.
  • صافی فلزی یا توری می­تواند در هنگام آب کشی ظرف سبزیجات کمک کند.
  • یک دستگاه حلقه کش (ring – puller) می­تواند دشواری باز کردن درب حلقوی قوطیهای مواد غذایی را تسهیل کند.
  • اهرم شیرآب یا گرداننده شیر (tap turners) می­تواند منجر به تسهیل استفاده از شیرهای آب گردد.

استفاده از یک چهارپایه (جایگاه قرارگیری) باید در طول انجام برخی وظایف، مانند آماده سازی غذا یا اتو کردن در نظر گرفته شود.

استفاده از چرخ دستی باید به دقت و بصورت آزمایش شده استفاده گردد: چرخ دستی کوتاه ممکن است منجر به تشدید خم شدن شود و هرچند چرخ دستی­های بلند سبک پلت فرم ممکن است مفید باشد، اما آن­ها نیز ممکن است منجر به افزایش تمایل به سرعت راه رفتن که ناشی از عجله کردن است بشود.

پیمودن مسیر آماده سازی وعده های غذایی باید به عنوان یک راه برای از بین بردن (کاهش) خستگی باشد. برای مثال انجام برخی از آماده سازی های زودهنگام در روز (مفهوم: منجر به کاهش مسیر و زمان انجام به واقع پخت و پز غذا می­گردد.)

به تقسیم بندی (شکستن) کارهای خانگی به اجزای عمل (اعمال جزء به جزء) برای حضور موفق در برخی از جنبه­های فعالیت توجه شود.

به معرفی غذاهای راحتی و محل فروش اینترنتی آن توجه شود.

 

 

سوالات متداول:

1.کاردرمانی برای بهبود بیماران پارکینسون چه کمکی می تواند انجام دهد؟

کاردرمانی در جهت بهبود پوسچر و حرکات، تقویت تعادل، بهبود مهارت های هماهنگی حرکتی و کنترل انرژی ، بهبود حرکات چشمی و بهبود مهارت های کلامی و بلع کمک می نماید.

2. آیا دارو درمانی به تنهایی می تواند برای بیماران پارکینسون مفید باشد؟

داروهای پارکینسون با کاهش علائم به بیمار کمک می کنند فعالیت های روزانه را از سر گیرد، اما کنترل لرزش ها و خستگی ناشی از فعالیت به زودی بازمیگرد و نیاز به تقویت عضلانی و بهبود مهارت های حرکتی دارد که توسط تمرینات کاردرمانی ایجاد می گردد.

برچسب‌ها: