دسته: توانبخشی بزرگسالان

مشکلات سالمندان| کاردرمانی سالمندان| گفتاردرمانی سالمندان| توانبخشی سالمندان غرب و شرق تهران

فرایندهای توانبخشی همچون کاردرمانی و گفتاردرمانی برای تمامی سنین از کودک و نوزاد گرفته تا فرد کهن سال و مسن مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی درباره سالمندان می توان گفت که اگر سالمندان در استقلال عملکرد های شان با مشکل رو به رو شده یا به کمک نیازمند اند، توانبخشی سالمندان می تواند گزینه بسیار خوبی برای از بین بردن مشکلات سالمندان باشد. ضعیف بودن معمولاً به ترکیبی از شرایط مربوط می‌ شود که در آن فرد قادر به انجام فعالیت‌ های عادی زندگی روزمره به صورت مستقل نیست. برخی از افرادی که سالخورده هستند ممکن است از نظر جسمی ضعیف به نظر برسند اما این‌طور نیست. ظاهر می‌ تواند فریب‌ دهنده باشد. عملکرد چیزی است که ضعیف بودن یا نبودن را تعیین می‌ کند. این احتمال که ما ممکن است بر اساس ظاهر در مورد سطح فعالیت بدنی و توانایی یک سالمند نظر دهیم، می‌ تواند فریبنده باشد. کلینیک تخصصی توانبخشی دکتر صابر، بهترین مرکز درمان سکته مغزی در تهران، با انجام خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان به این افراد کمک های شایانی می نماید. این کلینیک شامل دو مرکز تخصصی در غرب و شرق تهران می باشد و با امکانات مختلفی نظیر مکانوتراپی و کاردرمانی جسمی در جهت بهبود وضعیت تعادلی و قدرت عضلانی سالمندان فعالیت می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

ضعف و مشکلات سالمندان

باید بدانید که همه‌ی ضعف‌ ها مزمن یا طولانی‌ مدت نیست. برخی از افراد به دلیل جراحی یا بیماری خود را در وضعیتی ضعیف می‌ بینند. هنگام بهبودی، ضعف ممکن است کاهش یابد یا ناپدید شود. همچنین ممکن است افراد با افزایش فعالیت بدنی، ضعف را کاهش دهند. تحقیقات تأکید کرده‌ اند که فعالیت بدنی باعث تقویت قدرت، تعادل، هماهنگی و آمادگی قلبی عروقی حتی در افراد ضعیف و مسن‌ تر می‌ شود. به ویژه مشخص شده است که تمرینات مقاومتی به افراد دچار ضعف بدنی (در شرایط جسمی ضعیف یا متوسط ناشی از سبک زندگی بی‌تحرک) کمک می‌ کند. ضعف عضلات اسکلتی فرد را بیشتر در معرض خطر افتادن قرار می‌ دهد. این افتادن می‌ تواند منجر به شکستگی استخوان‌ ها و بستری شدن در بیمارستان شود. تمرینات تقویتی و کششی (به خصوص تمرین‌های تعادل ویژه) به حفظ تعادل و دامنه حرکت کمک می‌ کند و در بسیاری از مطالعات برای پیشگیری از افتادن توصیه می‌ شود. خستگی حوزه دیگری است که ممکن است در درک شخص به عنوان ضعف نقش داشته باشد. بزرگسالان مسن اغلب به ما می‌ گویند که دچار خستگی می‌ شوند و انرژی لازم برای ورزش یا انجام فعالیت‌ های خاص زندگی روزانه را ندارند. در ارزیابی یک فرد، باید تمام این عوامل را در نظر بگیرید. بسیاری از اختلالات شایع می‌ توانند بر انرژی تأثیر بگذارد و احساس خستگی ایجاد کنند. با انجام خدمات کاردرمانی سالمندان و گفتاردرمانی سالمندان یا به طور کلی توانبخشی سالمندان در منزل، می توان از شدت ضغف آن ها کم کرد.

دلایل مشکلات سالمندان

ضعیف اصطلاحی است که می‌تواند هر کسی را از جوان و پیر توصیف کند. دلایل ضعف در افراد متفاوت است. دلایل ضعیف که معمولاً موارد زیر را شامل می‌شود:

  • وضعیت پزشکی
  • از دست دادن یک یا چند حس
  • یک اختلال مزمن
  • یک اختلال مزمن به همراه یک بیماری جدید
  • تشخیص پزشکی
  • تغییرات نامطلوب در سیستم اسکلتی عضلانی
  • مسائل روان‌شناختی
  • سارکوپنی (از دست دادن توده عضلانی)
  • سن بالا
  • عدم تعادل تغذیه‌ای
  • معلولیت‌های شناختی
  • عدم تحرک بدنی

نقش انگیزه در کاردرمانی سالمندان

انگیزه نقش مهمی در انجام فعالیت‌ های گوناگون دارد. صرف توصیه به انجام فعالیت‌ های فیزیکی نمی‌ تواند منجر به بهبود و افزایش میزان فعالیت‌ های فیزیکی و مشارکت در جامعه شود. خود انگیزه یک عامل ایستای مشخص و یک ویژگی شخصیتی فردی نیست. انگیزه خود از عوامل گوناگونی تشکیل شده است. برخی از پژوهشگران فرمولی را برای انگیزه توصیه کرده‌اند. این فرمول از چهار قسمت تشکیل شده است که همه‌ی چهار قسمت به وسیله‌ی آموزش، تجربه و هدایت مؤثر قابل تغییرند. به وسیله‌ی مشخص کردن عوامل خطر و تغییر این عوامل می‌ توانید میزان ترک جلسات درمان و پیگیری نکردن جلسات درمان را کاهش دهید. وجود روحیه و انگیزه کافی در سالمندان، علاوه بر فعالیت های توانبخشی سالمندان، به آن ها در درمان سریع تر کمک می کند.

نیازهای ویژه و مشکلات سالمندان

یک شرکت کننده ممکن است یک یا چند نیاز ویژه داشته باشد که هنگام ترکیب، وضعیتی ضعیف ایجاد می‌ کنند. به عنوان مثال،‌ ممکن است یک شرکت‌کننده به دلیل سن 98 سالگی و وضعیت جسمی نامساعد، ضعیف باشد. هر کسی، جوان یا پیر بتواند نیاز های ویژه‌ ای داشته باشد. یک نیاز خاص می‌ تواند موقت یا دائمی باشد. اصطلاح خاص نشان می‌ دهد که درمانگر قبل از شروع برنامه‌ی مداخله‌ ای برای آن شخص باید بداند که اختلال یا محدودیت فرد چیست. برخی نیاز های ویژه به شرح زیرند:

  • اختلال پزشکی
  • اختلالات حسی (از دست دادن بینایی، از دست دادن شنوایی، از دست دادن حس لمس)
  • مشکلات ارتباطی از جمله آفازی (از بین رفتن یا کاهش توانایی صحبت کردن، درک، خواندن یا نوشتن) و موانع زبانی
  • اختلالات شناختی
  • سبک زندگی بی‌ تحرک
  • سارکوپنی

یک نیاز ویژه می‌ تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تجهیزات پزشکی خاص (به عنوان مثال: اکسیژن، IV)
  • حمایت عاطفی ناشی از مسائل بهداشت روان (مانند افسردگی)
  • داروهای خاص
  • تجهیزات خاص یا
  • کمک‌های بدنی با حرکت

همان‌ طور که یک جلسه کاردرمانی جسمی یا کاردرمانی ذهنی را اداره می‌ کنید، حتماً این نیازها و ترکیب آن‌ ها را در خاطر داشته باشید. به عنوان مثال: بیماری که مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه است، ممکن است در صورت شروع به احساس کلاستروفوبیک نیاز به فضایی داشته باشد که در آن اکسیژن در دسترس باشد. یا یک فرد که دچار سکته‌ی مغزی شده و مبتلا به آفازی است باید در نزدیکی شما قرار گیرد تا بتوانید به راحتی با نشانه‌ های دیداری و کلامی ارتباط برقرار کنید. برای کم کردن میزان نیاز های ویژه سالمندان و از بین بردن ضعف آن ها می توان از خدمات کاردرمانی سالمندان یا گفتاردرمانی سالمندان در منزل و… بهره برد.

تأثیر داروها و توانبخشی سالمندان 

همه‌ی داروها عوارض جانبی دارند که می‌ تواند بر توانایی شرکت‌ کنندگان در مشارکت کامل یا ایمن در فعالیت فیزیکی تأثیر بگذارد. مطالبی وجود دارد که باید در موارد داروها،‌ سالمندان بیمار و بزرگسالان دارای نیاز های ویژه بدانید. افراد مسن و سالمندان بیمار نسبت به سایر گروه‌ های سنی دارو های بیشتری مصرف می‌ کنند. بسیاری از آن‌ها 6 تا 8 دارو مصرف می‌ کنند. اگرچه ویتامین‌ ها دارو نیستند، اما در برخی دسته‌ بندی‌ ها ممکن است به عنوان دارو حساب شوند، بنابراین تعداد دارو ها می‌ تواند به روزانه 10 تا 12 عدد برسد. برخی از دارو ها مانند آنتی‌ بیوتیک‌ ها به صورت کوتاه‌ مدت مصرف می‌ شوند؛ اما سایر دارو ها ممکن است به صورت طولانی‌ مدت و برای اختلالات مزمن مانند دیابت، آرتروز، سکته‌ی مغزی و مشکلات قلبی مصرف شوند. همه‌ی دارو ها پتانسیل عوارض جانبی دارند و مصرف چندین داروی روزانه در کنار هم می‌ تواند فرد را در معرض خطر بیشتری برای بروز عوارض جانبی قرار دهد. افراد مسن و سالمندان ضعیف، متابولیسم کندتری دارند، بنابراین دارو ها برای مدت زمان طولانی‌ تری در سیستم بدنی‌ آن‌ ها باقی می‌ مانند. علاوه بر این، درصد زیادی از دارو ها دارای عوارض جانبی مانند سرگیجه و سردرگمی هستند. این دارو ها و عوارض جانبی بر توانایی سالمند در فعالیت، تعادل،‌ پیاده‌ روی ایمن و در بعضی مواقع، درک جهت‌ ها تأثیر می‌ گذارند. درمانگر باید بداند که یک شرکت‌ کننده چه نوع دارو هایی مصرف می‌ کند. به عنوان مثال: دسته دارو های روان (داروهای ذهنی،‌ خلقی و رفتاری) دارای عوارض جانبی قابل توجهی هستند که باید از نزدیک مورد بررسی قرار گیرند. چهار نوع داروی روان وجود دارد:

  • داروهای ضد افسردگی
  • ضد روان‌پریشی
  • ضد اضطراب
  • آرام‌بخش‌ها

وقتی فرد بیش از یکی از این دارو های مربوط به روان را مصرف ‌کند، خطر افتادن بیشتر می‌ شود.

تاثیر فعالیت بدنی منظم بر مشکلات سالمندان

شواهد رو به رشدی مبنی بر این‌که فعالیت بدنی منظم خطر ابتلا به بیماری‌ ها و بیماری‌ های مزمن متعدد از جمله بیماری‌ های قلبی عروقی،‌ فشار خون بالا، دیابت نوع 2، پوکی استخوان،‌ چاقی، سرطان روده بزرگ، سرطان پستان، اختلال شناختی، اضطراب و افسردگی و سکته‌ی مغزی را کاهش می‌دهد، وجود دارد. قبل از شروع نگاه دقیق‌تر به 14 حوزه‌ی بیماری‌ های گوناگون، به یاد داشته باشید که ممکن است برخی بیماران دارای اختلالات پزشکی و نیاز های خاص باشند. بسیاری از این موارد، مواردی هستند که ما آن را اختلالات نامرئی می‌ نامیم مانند: پوکی استخوان، مشکلات قلبی، دیابت، افسردگی، تعویض مفصل ران یا زانو، فشار خون بالا و غیره. این به آن معنی است که برخی از افراد دچار چندین نوع بیماری هستند. به عنوان مثال سالمندی که دچار سکته‌ی مغزی است، ممکن است به پوکی استخوان هم دچار باشد. یکی از راه‌ حل‌ های مناسب برای این مسئله بررسی کامل و با جزئیات پرونده‌ی پزشکی بیمار و پرسش از وی و خانواده‌اش در مورد عوامل و بیماری‌ های زمینه‌ ای است. در کنار توانبخشی سالمندان می توان از فعالیت های بدنی منظم و روزمره برای پیشرفت هر چه بهتر و سریع تر این افراد، بهره برد.

کاردرمانی سالمندان

 

برچسب‌ها:, ,

سالمندی چیست؟| کاردرمانی سالمندان در منزل| گفتاردرمانی سالمندان در منزل|توانبخشی شهرک غرب

در تعریف این سوال که سالمندی چیست باید گفت سالمندی یعنی تغییرات جسمی، روحی و روانی فیزیولوژیک، خود به خودی و پیش رونده و غیر قابل برگشت. سالمندی بخش پایانی چرخه حیات انسان می باشد. پیر شدن یک پدیده‌ی جهانی است. با این حال، ایده‌ هایی در مورد آن‌چه سن پیری را تشکیل می‌ دهد، این‌ که سالمندی چیست، نحوه‌ی برخورد با افراد سالمند و این‌ که چه کسی در صورت نیاز به مراقبت از آن‌ ها مراقبت می‌ کند. همه‌ی این‌ ها در جوامع متفاوت و در طول زمان متفاوت بوده است. سالخوردگی به سنین نزدیک یا فراتر از امید به زندگی انسان‌ها می‌ گویند و بنابراین پایان چرخه‌ی زندگی انسان است. افراد سالمند قدرت تجدید قوای شان محدود است اما خوشبختانه به کمک روش های کاردرمانی سالمندان در منزل یا گفتاردرمانی سالمندان در منزل، می توان از مقدار کسالت آن ها کم کرد. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با در نظر گرفتن خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و هم چنین گفتاردرمانی سالمندان در منزل به منظور آسایش و رفاه این افراد، به درمان مشکلات سالمندان کمک می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

سالمندی چیست؟

اصطلاحات و واژه‌ های گوناگونی برای این شرایط استفاده می‌ شود که شامل افراد مسن، سالمندان (استفاده در سراسر جهان)، OAP (استفاده‌ی انگلیسی از Old English Pensioner)، سالمندان (استفاده‌ی آمریکایی)، شهروندان سالمند (استفاده‌ی آمریکایی)، افراد مسن (در علوم اجتماعی) و بزرگان (در بسیاری از فرهنگ‌ها از جمله فرهنگ‌های شرقی) می‌ شوند. افراد مسن اغلب توانایی بهبود محدودی دارند و نسبت به بزرگسالان مستعد ابتلا به بیماری، سندروم، صدمات و بیماری هستند. سالمندان همچنین با سایر مسائل اجتماعی در مورد بازنشستگی و تنهایی نیز روبرو هستند. سن پیری یک مرحله‌ی مشخص زیست‌شناختی نیست، زیرا دوره‌ی زمانی که با عنوان پیری مشخص می‌ شود از نظر فرهنگی و تاریخی متفاوت است.

فعالیت بدنی و کاردرمانی سالمندان

با افزایش نسبت سالمندان در جوامع گوناگون، امید به زندگی آن‌ ها نیز افزایش می‌ یابد. با این‌ که فعالیت بدنی روزمره (فعالیت‌ های بدون ساختار در زندگی روزمره) و مشارکت در فعالیت‌ های بدنی ساختارمند (فعالیت‌های ساختاری و برنامه‌ریزی شده) دارای مزایای سلامتی زیادی هستند، سطح فعالیت بدنی روزمره و مشارکت در فعالیت‌ های بدنی ساختارمند با افزایش سن کاهش می‌ یابد. افزایش سن با کاهش توانایی جسمی مرتبط است و می‌ تواند منجر به کاهش انجام فعالیت‌ های روزانه شود که در نهایت می‌ تواند به کاهش فعالیت بدنی روزمره و فعالیت‌ های بدنی ساختارمند ختم شود. این روند نگران‌ کننده‌ ای است که می‌ توان با حفظ فعالیت بدنی در پیری از آن پیشگیری کرد. در کنار کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان در منزل، استفاده از یک فعالیت بدنی منظم و روزانه به سالمندان کمک کرده تا امید به زندگی بیشتری داشته باشند.

اصطلاح سالمندی چیست؟

چه سنی برای شما پیر است؟ ما هر کدام با توجه به تجربه خودمان با اعضای خانواده و افراد مسن و روشی که خودمان را از نظر جسمی می‌ بینیم به این سؤال پاسخ می‌ دهیم. ممکن است یک مرد 40 ساله در دهه 1800 پیر شمرده می‌ شده است. امروزه ممکن است یک مرد 80 ساله اسکی روی آب کند و از نظر جسمی نیز فعال باشد. بسیاری از ما احتمالاً تا دهه‌ی 70، 80، 90 یا 100 عمر خود زندگی خواهیم کرد. در سال 2008، حدود 39 میلیون نفر (13 درصد از جمعیت) در سن 65 سالگی و بالاتر بودند. تا سال 2030، 20 درصد از آمریکایی‌ها و در حدود 72 میلیون نفر، 65 سالگی خود را پشت سر می‌ گذارند. سریع‌ ترین رشد جمعیت در سالخورده افراد 85 ساله و مسن‌ تر خواهد بود.

آیا تاکنون اصطلاح خیلی پیر را شنیده‌اید؟ این اصطلاح برای تمایز بین افراد پیر و پیرتر ایجاد شده است. ما به این تمایز احتیاج داریم زیرا مردم بسیار طولانی‌ تر از گذشته زندگی می‌ کنند. اگر یک 65 ساله پیر است، پس کسی که 80 ساله است را چه بنامیم؟ فرتوت به بخش مسن‌ تر نسل قدیمی اشاره دارد، اما این تعاریف بیشتر به خود افراد بستگی دارد. امروزه بسیاری از افراد 80 ساله دوچرخه یا تنیس‌ بازی می‌ کنند یا درگیر فعالیت‌ های دیگری هستند. بسیاری از آن‌ ها هنوز هم بسیار فعال هستند. بنابراین، آن‌ چه مهم است این است که چگونه در سنین بالا احساس می‌ کنیم و چقدر خوب می‌ توانیم از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی عملکردی داشته باشیم (به آن وضعیت عملکردی گفته می‌شود). معمولاً بین وضعیت عملکردی فرد، سلامتی و کیفیت زندگی رابطه مستقیمی برقرار می‌ شود. با این حال، سازمان بهداشت جهانی (WHO 2013) سلامتی را به صورت وضعیت بهزیستی کامل ذهنی، جسمی و اجتماعی و نه صرفاً فقدان بیماری یا ضعف تعریف می‌ کند. این تعریف بسیار مهم است زیرا این واقعیت را مورد توجه قرار می‌ دهد که حتی در هنگام زندگی با اختلالات مزمن و سایر مشکلات بهداشتی، سلامتی و بهزیستی را می‌ توان تجربه کرد. در نهایت باید گفت که وضعیت عملکردی فرد تعیین کننده‌ی اصلی پیری موفقیت‌ آمیز است. استفاده از خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان درمنزل برای درمان ضعف ها و مشکلات سالمندان کمک کننده است.

کاردرمانی سالمندان در منزل

برچسب‌ها:, ,

غلبه طرفی در کودکان| نیمکره غالب چگونه رشد می کند| کاردرمانی کودکان| کاردرمانی در منزل

آیا تا به حال ورزشکارانی را دیده‌اید که بیشتر با یک سمت خود می‌توانند ورزش را بهتر انجام دهند؟ این پدیده غلبه طرفی نام دارد که نقش شایانی در عملکرد ورزشکاران دارد. با این حال، می‌تواند نقطه ضعفی برای ورزشکاران در برخی رشته‌های ورزشی باشد. خصوصا هنگامی که ورزشکار نتواند به سمت مخالف دریبل کند یا در زدن ضربه پنالتی به یک سمت خاص تمایل بیشتری داشته باشد. در فعالیت ریختن آب از پارچ عملکردهای دستیابی ،گرفتن، بلند کردن ،ریختن پایین آوردن و رها کردن به صورت سری اجرا میشود. پردازش متوالی موجود در زبان، شماره ها و حرکات بدین معنی است که به نیمکره ی چپ “آنالیز کننده” گفته شود. نیمکره ی راست مغلوب، ظرفیت بیشتری برای پردازش اطلاعات بینایی و فضایی دارد. شناخت اشیاء محیط در پوزیشن قسمتهای مختلف بدن در حین انجام حرکات و ارتباط فضایی بین اشیاء و نقاط در محیط در ارتباط با نیمکره ی راست هستند. کلینیک تخصصی کاردرمانی دکتر صابر با در نظر گرفتن خدمات متنوع و تخصصی در حیطه درمان غلبه طرفی در کودکان، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

نیمکره غالب و مغلوب و غلبه طرفی

نیمکره ی غالب نسبت به نیمکره مغلوب ، معمولا چپ گرایش به بزرگتر و سنگینتر بودن دارد. ورودی ها به دو سمت از حواس و از سایر نواحی مغز و طناب نخاعی عمدتا یکسان هستند و تفاوت در بین دو سمت در ظرفیت آن دو برای پردازش اطلاعات مختلف نهفته است. نیمکره ی چپ غالب در اغلب افراد در عملکردهای زبانی(خواندن، نوشتن، ادراک و تولید زبان) غالب است. این عملکردها پردازش مراحل، لغت به لغت، و کلمه به کلمه را درگیر می کنند. نیمکره چپ همچنین با پردازش مراحل عملکردها که پایه ی اغلب حرکات عملکردی ما هستند ارتباط دارد. نیمکره ی راست با کل به جای جزء سر و کار دارد و “سنتزکننده” نام گرفته است. تفاوت در پردازش عاطفی دو نیمکره باعث شده است که نیمکره راست “مغز عاطفی” خوانده شود. نیمکره راست اطلاعات عاطفی را در گفتار و حالت چهره، پردازش می کند. افراد با آسیب نیمکره ی راست ممکن است ناتوان بودنشان را انکار کنند یا نسبت به آن بی تفاوت باشند. آنهایی که به علت آسیب نیمکره چپ مشکلات زبانی دارند، معمولا احساس اضطراب و افسردگی کرده اما ممکن است عاطفه را از راه های غیر زبانی مثل بیان چهره ای ، بفهمند و ابراز کنند. ارتباط متقابل قوی بین نواحی قشر مغز به این معنی است که هر لوب از نیمکره غالب و نیمکره مغلوب به صورت انفرادی کار نمی کند. ارتباط بین نواحی حسی و حرکتی قشر نواحی قشری به زیر قشری، ساقه مغز و طناب نخاعی و بین نیمکره راست و چپ اتفاق میافتد به علاوه هر جزء از شناخت میتواند شبکه هایی را که اجزائشان در نواحی مختلف چندگانه ی قشر هستند را درگیر کند. افراد با مشکل در قسمت یکسانی از مغز میتوانند نتایج متفاوتی بر اساس گستردگی آسیب مخ و نواحی دیگر مغز که درگیر است داشته باشند. به عنوان مثال اگر غلبه طرفی در کودکان به صورت تمایل به راست بدن باشد، ولی کودکان از چشم چپ خود به عنوان چشم غالب استفاده کنند، این موضوع می‌تواند سبب بروز اختلالاتی در خواندن و نوشتن آن ها شود.

آسیب های مغزی

 اصطلاح های hemiplegia” و “hemiparesis در ارتباط با کمبود حس و حرکت در نتیجه ی آسیب سیستم اجرایی مغز در یک سمت مغز میباشد. در سازماندهی سیستم عصبی مرکزی اغلب مسیرهای فیبرهای عصبی بین مغز و طناب نخاعی به سمت مقابل، تقاطع می کنند. این بدان معنی است که آسیب در نیمکره راست مغز باعث فلج سمت چپ بدن و آسیب نیمکره چپ یاعث فلج سمت راست بدن خواهد شد. در مورد آسیب مغزی، مکان آسیب به جای سمت فلج توضیح داده می شود. باید تاکید شود که نقایص شناختی در نتیجه آسیب سیستم اجرایی مغز میتوانند با یا بدون نقص حسی و حرکتی باشند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام خدمات درمانی در حوزه درمان آسیب مغزی در غرب و شرق تهران مشغول به فعالیت می باشد.

سیستم شناختی 

 سیستم پیچیده شناختی به صورت یک کل با همکاری متقابل زیر مجموعه هایش در سطوح مختلف از پردازش عمل می کند. به منظور بهره مندی و فهم شناخت، سیستم میتواند به اجزائش تجزیه شود هر مهارت اساسی شناختی عملکرد موثر را حمایت میکند و اسیب در هر زیر سیستم بر روی کل سیستم تاثیر میگذارد چهارچوب کاری کاردرمانی برای کار بالینی فاکتورهای مراجع را که ممکن است در عملکرد حیطه های کاری مختلف تاثیر بگذارد طبقه بندی می کند. در چهار چوب OTPF عملکردهای عمومی و خاص دهنی به این صورت خلاصه میشود:

-عملکردهای ذهنی کلی شامل: هوشیاری، جهت یابی ،شخصیت، انگیزه و آمادگی

-عملکردهای اختصاصی ذهنی شامل: توجه ،حافظه، درک، شناخت، ایجاد مفهوم، برنامه ریزی حرکتی، پاسخهای روانی – حرکتی ،عاطفه، آگاهی بدنی، اعتماد به نفس، زبان و اعمال ریاضی

البته باید به این نکته توجه داشت که اگر عملکرد های ذهنی کودک دچار مشکل شود، همچون غلبه طرفی در کودکان، می توان با انجام درمان های متفاوت از جمله کاردرمانی ذهنی به حل این مشکل کمک نمود.

در این مطلب هوشیاری و عملکردهای اختصاصی ذهنی را در نوروسایکولوژی مطرح میکنیم. اکتساب مهارتهای زبانی و عملکردهای ریاضی را شامل نخواهد شد. همکاری با گفتار درمانگران زمانی که در مهارتهای زبانی و حافظه آسیب وجود دارد ضروری است. موضوعات تحقیقها در نوروسایکولوژی شامل درک ،توجه ،حافظه، طرح ریزی و حل مساله میباشد. یک چالش توسط نورمن (۱۹۸۰) برای روانشناسان شناختی مطرح شد تا فرهنگ ،آگاهی، عواطف و سیستم عقاید را وارد تحقیقات شناختی خود بکنند از آن زمان عاطفه، به عنوان یک موضوع تحقیق در علوم شناختی قرار گرفت (گازانیگا و همکاران ،۲۰۰۲ فصل ۱۳) و راهی که توجه میتواند در هر دو سطح آگاهی و عدم آگاهی اعمال ،شود یک حیطه ضروری از تحقیقات میباشد. سازماندهی این مطلب برای بازتاب دادن تواناییهای شناختی طراحی شده است که موضوع اصلی تمرینات بالینی کاردرمانی میباشد اجزاء شناخت در گروه سرفصلهای زیر گروه بندی میشوند:

  • ادراک دیداری: شناخت چهره واشیاء
  • تواناییهای فضایی: مهارتهای ساخت و ساز آگاهی بدنی و جهت یابی جغرافیایی
  • توجه: حفظ شده، انتخابی و چندگانه
  • حافظه: حافظه اجرایی، بلند مدت و حافظه روزمره
  • حرکات :هدفمند مدل برنامه ریزی برنامه ریزی حرکتی و هدفمند
  • عملکرد اجرایی: رفتارها و اعمال روتین و غیر روتین و خود آگاهی

نیمکره غالب چگونه رشد می کند

 

 

برچسب‌ها:,

آیا کاردرمانی تاثیر دارد| بازخورد کاردرمانی|راهکار های کاردرمانی| کاردرمانی در پاسداران

بازخورد کاردرمانی و آگاهی از نتایج برای یادگیری و اینکه آیا کاردرمانی تاثیر دارد ضروری است. ما از بازخورد درونی، اطلاعاتی که از احساسات ما نشأت می­گیرد، در اجرای تمام تمرینات و فعالیت­ها استفاده می­کنیم. ما از آگاهی از نتایج اعمال خود برای ارزیابی تأثیرشان و بازخورد از سیستم حسی خود برای تنظیم و بهبود بخشیدن به عملکردمان استفاده می­کنیم. بازخورد خارجی همانی است که توسط دیگران ارائه می­شود، و به عنوان ابزاری برای آگاهی دادن از نتایج و یا برای نظارت بر عملکردی که پیشرفت می­کند. یک جزء مهمّ از بارخورد و آگاهی از نتایج، اجزاء عاطفی آن می­­باشد. نوع بازخوردی که ما از دیگران یا از آگاهی از نتایج دریافت می­کنیم می­تواند رضایت، پاداش و انگیزه یا نارضایتی و عدم علاقه را نشان دهد. بنابراین بازخورد کاردرمانی یک ابزار درمانی و یادگیری مهمّ و یک ویژگی برجسته از روش رفتاری می­باشد. بازخورد کاردرمانی می­تواند مثبت یا منفی باشد، فوری یا با تأخیر در فواصل زمانی در طول یک فرآیند یا به عنوان چکیده در پایان کار ارائه شود. شاید آن در خطاهای بارز، باعث توجّه به جنبه­ های عملکرد، تقویت عملکرد صحیح و پررنگ کردن رابطه بین اعمال و نتایج آنها استفاده شود. دکتر صابر در کلینیک توانبخشی غرب تهران با انجام تخصصی ترین خدمات کاردرمانی، بهترین بازخورد کاردرمانی را به مراجعین می دهد. رضایت همیشگی مراجعان به کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، تجربه همیشگی ما را در ارائه بهترین راهکار های کاردرمانی می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

بازخورد کاردرمانی

این که یک فرد چگونه به طور مؤثّر می­آموزد، می­تواند با نوع و الگوی بازخوردی که دریافت کرده هم در رابطه با ماهیت تمرین و هم در رابطه با شخصیت خود فرد و نقص شناختی که تجربه کرده است، تعیین شود. بازخورد مثبت کاردرمانی زمانی که مکرّراً داده شود می­تواند توجّه و انگیزه را حفظ کند، امّا اگر در طول زمان ادامه پیدا کند ممکن است منجر به این شود که فرد به جای سیستم داخلی خود به آن وابسته شود. این ممکن است مانع یادگیری شود. بازخورد کاردرمانی که حین تمرین داده شود ممکن است باعث حواس پرتی شده و مانع عملکرد برای شخصی با نقص توجّه شود. بازخورد کاردرمانی که فقط در آخر فعالیت تکمیل شده داده شود ممکن است در افراد با نقص در حافظه کوتاه­مدّت ارزش محدودی داشته باشد. دوباره، این نکات در مورد بازخورد به عنوان یک ابزار دیگر برای درجه­بندی مداخله می­باشد. هر چه که یک مراجع پیشرفت کند، بازخورد می­تواند برای تشویق تثبیت یادگیری، اتکاء بر مکانیسم­های بازخورد داخلی و بر قضاوت فردی، کم­رنگ شود. روش دیگر بازخورد مثبت کاردرمانی موقّت می­تواند یک استراتژی برای به چالش کشیدن توجّه و ارزیابی حواس پرتی باشد.

بازخورد مثبت کاردرمانی

درجه­ بندی یک ابزار مهمّ برای ارزیابی کاردرمانی است. روش­های رفتاری، یادگیری و آموزشی خواص ذاتی دارند که به درجه­بندی امکان عمل می­دهند. «چگونه»، «کی» و «چرا» در درجه­بندی کاملاً به نیازها و پیشرفت خود مراجع بستگی دارد بنابراین هیچ مجموعه فرمول و نسخه­ای وجود ندارد. علاوه بر جنبه­های خاص مداخله که در بالا بحث شد، اجزای گسترده­تر یک برنامه یا زمان­بندی باید به عنوان یک ابزار برای تغییر نیازها برای فرد، یا تنظیم تمرین و فعالیت­ها به نیازها و ظرفیت­هایشان درنظر گرفته شوند، این­ها هستند:

  • زمان ـ فراوانی و طول مدّت جلسات و فعالیت­ها می­توانند برای تطبیق یا به چالش کشیدن سطح انرژی، تحمّل و مقاومت در برابر خستگی فرد، افزایش یا کاهش یابند.
  • پیچیدگی ـ تداخل بافتار، نیازهای محیطی و ماهیت تمرین­ها و فعالیت­ها تمام خواسته­های مختلف بر توانایی­های شناختی اعمال می­شود و می­تواند برای کاهش یا افزایش نیازهای عملکردی، دستکاری شود.
  • استفاده درمانی از خود ـ مهارت­های ارتباطی و اجتماعی درمانگرها بدان معنی است که در کنار تکنیک­های خاص مانند راهنمایی کردن و بازخورد، استفاده از رفتارهای زبانی و غیرزبانی می­تواند برای تنوّع رابطه درمانی مانند یک برنامه مداخله پیشرفت، استفاده شود. این می­تواند به معنی تنظیم یک نقش خانوادگی برای یک مشارکت متعادل در روند توانبخشی یا انتقال تصمیم­گیری از درمانگر به مراجع هر چه که قضاوت و بینش بهبود یابد. توانمندسازی، مسئولیت­پذیری شخصی، احترام و انتخاب حقوق پایه­ای انسان هستند. آسیب مغزی که باعث نقص می­شود و دائماً بر این جنبه بنیادی از وجود انسان را تأکید می­کند و بازگرداندن آن بسیار مهمّ می­باشد، اگرچه به ندرت جزء اهداف توانبخشی تعیین می­شوند.

آیا کاردرمانی تاثیر دارد؟

آموزش راهکار کاردرمانی شامل توانمندسازی مراجع در شناسایی مشکلات آکوپیشنال خود، و سپس حل مسائل، اجرا و ارزیابی راهکارهای شناختی تکلیفی و بررسی بازخورد کاردرمانی جهت برطرف کردن آنها می­باشد. تأثیرات این روش بر این اندیشه استوار است که تکالیف فردی، به وسیله­ی کار با مراجع برای به کار بردن یک تکنیک و بهبود توانایی او با شماری از فعالیت­ها که برای وی مشکل است ارتقاء می­یابد. سایر تکنیک­های رفتاری به وسیله­ی بهبود عملکرد کاری با یک تکلیف محدود می­شود، برای مثال نوشیدن از یک فنجان بزرگ. این روش در فصل 9 مورد بحث قرار خواهد گرفت. این مسئله همچنین در چهارچوب مرجع عصبی رشدی، و در رویکردهای مداخله­ای مثل CO-OP (جهت­یابی شناختی برای عملکرد کاری) برای کودکان دچار اختلالات رشدی موجود است.

محوریت کاردرمانی

محوریت کاردرمانی و کاردرمانگران در سلامت و رفاه انسان زیربنای کار بالینی را در بررسی بازخورد کاردرمانی می­باشد که می­تواند در مورد این که هدف هر مداخله­ای تسهیل توانایی زندگی در محیط خانه به صورت امن و مستقل، ادامه نقش­های قبلی یا کسب نقش­های جدید زندگی و فعالیت­ها، و مشارکت به عنوان یک عضو ارزشمند در جامعه به صورتی که برای فرد در بافتار خود معنادار باشد، مورد بحث قرار گیرد. بنابراین با وجود این هدف جامع و گسترده کاردرمانی یک تجربه متفاوت برای افراد متفاوت می­باشد، و تمرینات آن در مراکز خدماتی مختلف متفاوت است. یکی از مشکلات رویکرد آکوپیشنال یا «بالا به پائین» این است که می­تواند منجر به اشتباه سهوی و کم­تر از حدّ برآورد کردن مهارت­های عملکردی مهمّ و عملکردهای بدنی مربوطه گردد.

برعکس، تمرکز زیاد روی عملکردهای اجزاء یا عملکرد تکلیف به طور مجزا، ممکن است سبب شود تا نتوانیم مداخلات مورد نظر را مطابق اولویت­های فردی و نیازهای خاص فرد مشخص کنیم.

و همان طور، انتخاب نگرش جبرانی علی­رغم وجود پتانسیل بهبودی با کمک نگرش بهبود نقایص، یا تأکید بر بهبود نقایص به جای کسب استقلال با کمک مداخلات جبرانی، خطراتی هستند که درمانگران باید از آن­ها آگاه بوده، و دلایل زمینه­ساز کار بالینی را بشناسند. فصل پیش رو این مسئله را در بحثی پیرامون ابزارهای ارزیابی و تمرین­های «بالا به پائین» و «پائین به بالا» مدّنظر قرار می­دهد. این فصل مسائل مربوط به مداخله را مورد بحث و بررسی قرار می­دهد.

همانند ارزیابی، مداخلات باید یک توجّه عادلانه به موارد زیر داشته باشند:

  • ساختار و عملکرد بدن، مهارت­های عملکردی، اجرای فعالیت، نیازهای مشارکت و نقش محیط (فیزیکی، اجتماعی و نگرشی). نقص در آگاهی و فهم این اجزاء که ارتباط متقابل دارند، و اهمیّت آن­ها برای هر فرد، اثرات درمان را با مشکل مواجه خواهد کرد. این مسئله ممکن است در یک رویکرد «دیکته شده» برای نگرش توانبخشی مطرح شود، با وجود این که خط سیر مراقبت و روش­های استاندارد تأکید بر زمان­بندی و مداخلات اختصاصی دارند. در حالی که وجود استاندارد و خط سیر مشخص در کار بالینی ارزشمند است، امّا می­تواند خطری برای قدرت استدلال و تصمیم­گیری درمانگران باشد و حتّی در برخی موارد پاسخگوی نیازهای بعضی مراجعین نباشد.

کاردرمانگر باید مداخلاتی را مورد استفاده قرار دهد که:

1- بر پایه­ ی آگاهی از همه­ ی سطوح عملکرد، ساختار بدن، آکوپیشن و مشارکت، و بافتاری که فرد در آن زندگی می­کند باشد.

2- از آنالیز و ارزیابی شواهد منتشر شده، که ممکن است از یافته­های مطالعات کارآزمایی بالینی نشأت گرفته باشد استفاده کند.

با وجود این که رویکرد چه «بالا به پائین»، «پائین به بالا»، درمانی، جبرانی یا مخلوطی از همه­ی آن­ها باشد، باید بر پایه­ی نیازهای مراجع و شواهد بنا گردد و با ترجیحات درمانگر و روتین­های عادتی همراه نگردد.

 

بازخورد مثبت کاردرمانی

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی و ارزیابی| توانبخشی شناختی|OTPF چیست؟

ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع می‌باشد،  و معمولاً نقطه‌ی آغاز مداخلات درمانی است. دکتر مهدی صابر، با ارزیابی و معاینات بالینی دقیق به بررسی و درمان اختلالات و مشکلات در کودکان و بزرگسالان می پردازد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی تهران مجهز به بخش های تخصصی ماساژ درمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، بازی درمانی، رفتاردرمانی و… می باشد. کاردرمانی در منزل از جمله امکانات دیگر کلینیک کاردرمانی دکتر صابر می باشد که در پیشبرد اهداف درمانی به بیماران کمک بسزایی می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

در این مطلب به ماهیت توانبخشی شناختی و نقش چهارچوب تئوریکی برای هدایت و ساختاردهی کار بالینی را مورد توجه قرار می‌دهد. دو چهارچوب معرفی شده ، با تئوری‌ها و مدل‌های آکوپیشن در یک راستا قرار گرفته اند، بگونه ای که به کار بردن آنها متمرکز بر آکوپیشن است. مراحل و اجزای ارزیابی، عوامل مؤثر بر عملکرد مراجع و انواع اندازه گیری‌ها شرح داده خواهد شد. هدف ایجاد یک رویکرد عملگر است، که بر پایه‌ی تئوری‌ها و ارزیابی‌ها باشد. OTPF یک ساختار است که پیشنهاد می‌شود که درمانگران را برای تصمیم‌گیری و ارزیابی‌های مناسب هدایت می‌کند.

OTPF چیست؟

ارتباط مدل‌های مفهومی و چهارچوب‌ها برای هدایت کار بالینی، OTPF یک چهارچوب با ساختار طراحی شده جهت توضیح و هدایت فعالیت‌هایی که در بالین، کاردرمانی و ارزیابی را شکل می‌دهند، می‌باشد. این چهار چوب با رویکرد مفهومی و طبقه‌بندی ICF ،که یک چهارچوب قابل کاربرد و در برگیرنده همه‌ی حوزه‌های مربوط به سلامتی می‌باشد ارتباط دارد. OTPF همچنین مفاهیم و تئوری‌های چندین مدل کاردرمانی را به کار می‌گیرد، برای مثال ‘PEOP و CMOP–E که در سال ۲۰۱۱ توسط Sumsion مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هر دو مدل‌ها ویژگی‌های رویکرد مراجع محور و یک مفهوم سیستم تعاملی انسان‌ها بعنوان موجودات آکوپیشنال را در بردارند. عملکرد آکوپیشنهای معنادار اولین موضوع مورد توجه هر دو مدل می‌باشد.

OTPF می‌تواند بعنوان یک راهنما برای توانبخشی شناختی در نظر گرفته شود، که درمانگر را برای توضیح و آنالیز عملکرد، کاری تشخیص نقاط قوت و نقاط ضعف حمایت می‌کند. همینطور این چهارچوب در ارتباط دادن مدل‌های مربوطه، که رویکردها، روش‌ها و تکنیک‌های ارزیابی را هدایت می‌کنند، نیز نقش دارد. این چهار چوب با ICF ارتباط دارد، به گونه‌ای که به درمانگر کمک می‌کند تا پایبندی به حرفه، اصول کلی و ارزش‌های کاری را حفظ کند.

ارزیابی کاردمانی چگونه انجام می شود؟

ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع می‌باشد،  و معمولاً نقطه‌ی آغاز مداخلات درمانی است. این چهارچوب شامل جمع آوری اطلاعات،  تشخیص نقاط قوت، مشکلات و اندازه گیری میزان تأثیر روی فرد در بافتار خاص زندگی او می‌باشد. که راه مؤثری برای برنامه ریزی هدف می‌باشد. ارزیابی،  و ارزیابی مجدد در داخل فرآیند کاردرمانی جای می‌گیرند و برای تشخیص تغییرات در عملکرد مراجع در هر زمانی استفاده می‌شوند.

OTPF طبقه بندی‌های اطلاعات را به اولویت‌ها و مسائل حرفهای گره می‌زند،  و درمانگر را هدایت می‌کند تا ارتباط بین مهارت‌های عملکردی و تکالیف،  فعالیت‌ها و آکوپیشن‌ها را مدنظر قرار دهد،  همینطور درمانگر را راجع به این که چه اطلاعاتی ممکن است از طریق ارتباط کلامی برگزیده شود( تاریخچه کاری،  نیازها و …) ،  و این که چه چیزی از طریق مشاهده و اندازه گیری بدست می‌آید( عملکرد کاری و مهارت‌های (عملکردی )راهنمایی می‌کند.ICF ، یک چهارچوب کلی می‌باشد، که یک مجموعه کامل از حوزه‌های فعالیت را فراهم می‌کند اما بین واژه‌های معنایی آکوپیشنال تفاوت قائل نشده یا ارزیابی آنها را نشان نمی‌دهند.

در این مبحث ما مراحل و اجزای فرآیند ارزیابی را مدنظر قرار خواهیم داد و عواملی را که باید کار درمانگران به منظور ارزیابی مناسب و به موقع برای برنامه ریزی مداخلات جهت برطرف کردن نیازهای سلامتی و آکوپیشنال افراد دچار آسیب‌های شناختی را مد نظر داشته باشند، مطرح خواهیم کرد.

اصول ارزیابی

اصول ذیل که جزیی از ارزیابی و کاردرمانی مناسب می‌باشد، باید در همه‌ی ارزیابی‌ها و اندازه گیری‌ها مدنظر باشد. این نکات همراه با جزئیات در این فصل مطرح می‌گردند.

به عوامل پیش نیاز یا همراه که می‌تواند مراجع را از ارزیابی انتخابی حذف کند. توجه نمایید، برای مثال صرع یا تاریخچه‌ی پرخاشگری، یا وجود هر گونه کانتراندیکاسیون. آیا مراجع می‌تواند با نیازهای عملکردی و نیازهای روند ارزیابی تطابق حاصل کند؟ آیا هیچ گونه مشکل ارتباطی، محدودیت‌های فیزیکی یا آسیب‌های حسی که روی ظرفیت و عملکرد مؤثراند وجود ندارد؟

آماده سازی مراجع و محیط

همراه با هر فرایند ارزیابی، مهم است تا مراجع، خودمان و محیط (شامل خطرات ارزیابی) را آماده کنیم، و در شروع، معرفی و توضیحاتی از هدف جلسه فراهم کنیم. این مسئله در بخش بعدی با جزئیات بیشتری مطرح

می‌گردد.

انتخاب روش یا ابزار ارزیابی کاردرمانی

مهم است تا تعیین کنیم که آیا مراجع با معیارهای یک ارزیابی خاص که برای جمعیت کلینیکی/ گروه سنی/  یا فرهنگی خاص اعتبار دارد تناسب دارد یا نه؟ برای مثال برخی ارزیابی‌ها ممکن است آسیب‌های شناختی را مورد ارزیابی قرار دهند اما تنها در افراد مبتلا به سکته مغزی قابل استفاده باشند، و برخی گروه‌های سنی از ارزیابی خارج گردند.

درمانگر باید با ساختار و ویژگی‌های تعدادی از ارزیابی‌های که بر روی آکوپیشن تمرکز کرده‌اند آشنا باشد، که در انتخاب ابزارهای مناسب به او کمک می‌کنند.

ابزارهای ارزیابی که بر پایه‌ی یک چهارچوب سلامتی مثل ICF هستند باید تا جای ممکن مورد استفاده قرار گیرند، که این مسئله کار بین رشته‌ای مؤثر و ارتباطات را تسهیل کرده، و واژه‌ها و تعریف‌ها را به طور واضح نشان می‌دهد. استفاده از مفاهیم یکپارچه ممکن است نیاز به تکرار سؤالات یا روندهای پایه‌ای که درمانگران اغلب انجام می‌دهند را کم کند.

صلاحیت در استفاده از ابزار/ روش انتخاب شده

آموزش ممکن است برای اجرای روا و پایای یک ارزیابی مورد نیاز باشد. اگر تنها استفاده از یک زیر مجموعه‌ی ارزیابی مورد نیاز باشد، این مسئله را که آیا روی روایی و پایایی تأثیر دارد مدنظر داشته باشید.

اگر یک مراجع در یک ارزیابی به مرور زمان بهبودی نشان دهد، وی می‌تواند یاد بگیرد که چگونه این ارزیابی را انجام دهد، آیا مهارت‌های عملکرد شناختی وی نیز واقعاً بهبود می‌یابد؟ ویژگی‌های ارزیابی و آن چه را که ممکن است مورد توجه قرار دهید فرد کمکی ندهد.

 

توانبخشی شناختی

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی شناختی و ICF چیست؟

کاردرمانی شناختی بر جنبه مهمی از مشکلات بیمارانی نظیر افراد با آسیب مغزی، سکته و یا آلزایمر همچنین کودکان با اختلالات ذهنی موثر است. ICF یا چارچوب طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت از چشم‌انداز توانبخشی، همه اجزا زندگی فرد را که می‌تواند بر سلامتی مؤثر باشد را طبقه‌بندی و کدگذاری کرده است. در مورد افراد دارای اختلالات عملکردی شناختی، این طبقه‌بندی ارزیابی و طراحی مداخلات جهت محدودیت در فعالیت و مشارکت را تسهیل می‌کند. همچنین این سیستم کشف تسهیل‌کننده‌ها و موانع محیطی فرد را در بافتار مخصوص وی ایجاد می‌کند. نشان‌داده‌شده است که تیم چند متخصصه سکته مغزی نیز تفکر همه‌جانبه جهت شفاف‌سازی ارتباطات اعضا تیم و نقش آنها را افزایش می‌دهد؛ بنابراین چهارچوبی برای استفاده و افزایش آگاهی از ماهیت و تأثیر اختلالات شناختی خاص در تیم چند متخصصه در اختیار قرار می‌دهد. البته چهارچوب ICF محدودیت‌هایی نیز دارد، از جمله جزء عوامل شخصی که طبقه‌بندی نشده و در مدل‌های کاردرمانی مطرح و به همراه این چهارچوب باید استفاده شود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی پیشرفته با استفاده از چهار چوب ها و تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران می پردازد. در این مطلب به توضیح چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی پرداخته می شود.

اگر شما از هر نوع اختلال جسمی همچون عوارض ناشی از جراحی یا سایر مشکلات حرکتی رنج می برید، می توانید به مرکز کاردرمانی دکتر صابر در غرب و شرق تهران جهت بررسی وضعیت مشکلات خود یا انجام کاردرمانی در منزل مراجعه نمایید. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با جمعی از متخصصین کاردرمانی شناختی، جسمی، ذهنی،گفتاردرمانی مجرب، حرفه ای ترین خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی را در تهران ارائه می دهد.

چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی

در چهارچوب ICF ، همه‌ی مدل های درمانی، تکالیف و نقش‌هایی که در حوزه‌ی توجه کاردرمانگران قرار دارد، انجام می شود. کالج کاردرمانی انگلستان خاطرنشان کرد که ICF به‌خوبی “مفهوم سلامت و ناتوانی را بجای تشخیص و علت پزشکی بر مشکلات افراد در بافتارشان منتقل کرده است”.

در حمایت از این ادعا می‌توان طبقه‌بندی‌های استفاده شده توسط ICF را مشاهده کرد که در موازات با مفاهیم کاردرمانی شناختی و تعریف انسان به‌عنوان موجود، آکوپیشنال، قرار دارند. چهارچوب مورداستفاده توسط کار درمانگران شباهت‌های معنی‌داری با قسمت اعظمی از ICF ،دارد که ترجمان اطلاعات تخصصی حرفه کاردرمانی را به شکل شناخته شده بین‌المللی و چند متخصصه ممکن می‌سازد. اما ICF به علت ماهیت چند هدفی و حرفه‌ای بودن نمی‌تواند همه تغییرات در طبقه‌بندی وضعیت انسان را توصیف کند؛ بنابراین هر حرفه بهداشتی به تمرکز و تخصصی‌شدن در جنبه‌های مختلف مطابق زبان و مفاهیم حرفه خود نیاز دارد. به طور خلاصه، ICF از طبقه‌بندی هر کاری که انجام می‌دهیم عاجز است. OTPF بنا به نیاز کار درمانگران جهت تحلیل فعالیت‌ها بنا به خصوصیاتشان، نیازها و توانایی‌های فرد برای اجرای فعالیت اختصاصی شده است؛ بنابراین مهارت‌ها و الگوهای اجرایی و نیازهای فعالیت مواردی است که به‌دقت در ICF ذکر نگردیده‌اند. لذا استفاده از ICF باید در تیم چند متخصصه و با چهارچوب‌های حرفه‌ای همراه شوند.

ICF و OTPF برای کسب اطلاعات درباره نقش و عملکردهای کاردرمانی شناختی در توانبخشی شناختی استفاده می‌شوند. سایر چهارچوب‌ها مانند چهارچوب مفهومی اروپایی برای کار درمانگران نیز می‌توانند استفاده شوند. توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

 کاردرمانی شناختی

بسیاری از دانشجویان کاردرمانی شناختی از مدل‌های تئوریکی و چهارچوب‌های مختلفی برای مشخص‌کردن، سازماندهی و درک نیازها و مشکلات آکوپیشنال افراد و گروه‌هایی که با آنها سروکار دارند، استفاده می‌کنند. این دو چهارچوب ما را برای سازماندهی اطلاعات بزرگ و گسسته به شیوه سیستماتیک و تعیین ارتباط آنها یاری می‌دهند.

آن چه را که این چهارچوب‌ها ارائه نمی‌دهند، تئوری‌ها یا توضیحاتی درباره چگونگی ایجاد یک پدیده یا ارتباطات آن و همچنین عدم معرفی ابزار، شیوه یا تکنیکی جهت بررسی نیازها و مشکلات اکوپیشنال فرد است. البته مورد آخر توسط تئوری‌های شناختی،  توانبخشی و پایه‌های حرفه‌ی کاردرمانی معرفی می‌شود.

نمونه مراجع: آقای ب ۳۵ساله که به علت تصادف دو چرخه‌اش با یک اتومبیل دچار ضربه‌مغزی شده است. وی دچار برخی آسیب‌های بافت نرم (بریدگی و کبودی) شده است اما این آسیب‌ها به سرعت رفع شده‌اند. او در یک رستوران مشغول به کار و با والدینش زندگی می‌کرده است. او بعد از ۲ هفته بستری شدن در بیمارستان مرخص گردیده و به تیم توانبخشی که شامل کاردرمانی بود، ارجاع داده شده. است در مصاحبه‌ی ابتدایی مشکلاتی در حافظه وی شناسایی شده است والدین او تغییراتی را در رفتارش مانند عدم اقدام به انجام مهارت‌های خود مراقبتی و روزمره فراموشی و حواس‌پرتی را گزارش دادند. ارزیابی‌های بعدی مشکلاتی را در بازیابی و بازشناسی، حل مسئله، تفکر انتزاعی و محاسبه نشان دادند. سایر جنبه‌های شناخت برای مثال، حافظه کوتاه مدت، توالی و مهارت‌های ساده ریاضی در محدوده‌ی طبیعی بودند.

با استفاده از چهارچوب ICF این نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را مشخص کنید. توجه کنید که چگونه با استفاده از این چهارچوب می‌توان ارتباط ناتوانی، عملکرد و عوامل زمینهای این فرد را مشخص کرد.

استفاده از چهار چوب ICF

این مثال موردی استفاده از چهارچوب ICF را نشان و یک روش سیستماتیک برای ایجاد تغییر در شرایط سلامتی که بر عملکرد کاری آقای ب اثر، گذاشته معرفی می‌کند مهارت‌های خاص ا و دانش کاردرمان برای اکتشاف، درک و تشخیص تعاملات این اجزا ضروری می‌باشد. علاوه بر این، اجزا و تعاریف چهارچوب، پایه ICF دو جز فعالیت و مشارکت هر فرد که توانایی وی را مشخص می‌کنند، تعریف می‌کند که تحت عنوان واژه‌های ظرفیت و عملکرد نامیده می‌شوند.

“ظرفیت” یک توصیف کننده است که به قابلیت و توانایی فرد اشاره و بالاترین سطح عملکرد فرد در محیط استاندارد می‌باشد (برای مثال در یک آزمایشگاه یا آشپزخانه بخش توانبخشی).

“عملکرد” به عملکرد واقعی فرد در بافتار و محیط طبیعی (برای مثال در مرکز خرید محله یا آشپزخانه خود فرد) اشاره می‌کند. در مورد آقای ب،  وی ممکن است تا بتواند در یک محیط آشنا یک وعده‌ی غذایی را به علت سرنخ‌های بینایی و زمینهای که وجود دارند آماده سازد، اما ممکن است برای انجام همین کار در آشپزخانه بخش توانبخشی که ناآشنا می‌باشد،  ناتوان. باشد. این مسئله اهمیت ارزیابی اجزای توانایی‌های فرد و همچنین ظرفیت محدود برای یک فعالیت خاص را می‌نمایاند که ضرورتاً عملکرد محدود فرد را،  پیش بینی نمی‌کند. در مقابل،  عملکرد موفق در یک فعالیت نمی‌تواند نمایانگر یک ظرفیت طبیعی باشد بکارگیری این مسئله در بالین، با استفاده از تست نوروسایکولوژی” بازشناسی شی”  است که محدودیت پردازش شناختی را شناسایی می‌کند. بررسی‌های بیشتر در محیط عادی فرد و بافتار وی جهت تشخیص وسعت مشکلات در زندگی روزمره، نیز توصیه می‌شود.

 

کاردرمانی شناختی

سوالات متداول:

1. چهارچوب ICF در کاردرمانی شناختی چه نقشی دارد؟

با استفاده از چهارچوب ICF می توان نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را در خصوص مشکلات بیمار مشخص نمود تا روند درمان را تسهیل کنیم.

2. آیا بر پایه چهارچوب ICF می توان همه اهداف درمانی را در کاردرمانی کودکان برآرده نمود؟

خیر، توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل های دیگر کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

برچسب‌ها:, , ,

کاردرمانی سالمندان در منزل| توانبخشی سالمندان در منزل| کاردرمانی در منزل برای سالمندان

کاردرمانی و توانبخشی از خدمات موثر در حیطه سالمندان می باشند که در مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر ارائه می گردد. کاردرمانی جسمی در سالمندان با اختلالات تعادلی، پارکینسون و دمانس یا بیماران سکته مغزی به سالمندان کمک می کند حداکثر استقلال فردی را بازیابند و زندگی مستقل خود را ادامه دهند. کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی در حیطه مشکلات تکلمی سالمندان، آلزایمر و مشکلات استدلالی فعالت می نماید. توانبخشی سالمندان در منزل از دیگر خدمات کاردرمانی می باشد که به تناسب محیط منزل با توانایی های سالمند و استفاده از وسایل کمکی جهت تطابق فرد با ناتوانی هایش می پردازد. متخصصین توانبخشی سالمندان تلاش می کنند که سالمندان در محیطی ایمن در منزل به فعالیت های روزانه خود بپردازند.  

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

تصمیماتی راجع به ارزیابی مراجع بر پایه‌ی ارتباط بین عملکرد کاری، عوامل محیطی (بافتار) و اجزای عملکردی (مهارت‌های عملکردی، ساختار و عملکرد بدن) می‌باشد مسائل مربوطه مورد توجه قرار دادن این‌که ارزیابی باید «بالا به پایین » یا «پایین به بالا » باشد است. این مسائل توسط hocking در سال ۲۰۰۱ مطرح‌شده و توسط Douglas در سال ۲۰۰۷ در مطالعه‌ای راجع به رویکردهای ارزیابی شناختی و کاردرمانگران کانادایی که با سالمندان کار می‌کنند موردبحث قرار گرفته است. ارزیابی «بالا به پایین» فرض می‌کند که عملکرد کاری اندازه‌گیری اولیه‌ی توانایی فرد برای عملکرد موفق در محیط می‌باشد. همه‌ی اجزا، هم خارجی و هم داخلی (نقش‌ها، ارتباطات سلامتی، هویت کاری، نیازهای فردی و اولویت‌ها، محیط) منجر به عملکرد کاری می‌شوند. ارزیابی بر اساس آکوپیشن می‌باشد، که همه اجزا را با هم یکپارچه می‌سازد. ارزیابی «پایین به بالا» بر اساس این است که اجزای عملکردی، کلید عملکرد کاری موفق می‌باشد. ارزیابی و درمان آسیب‌ها منجر به اصلاح نقایص عملکرد کاری می‌شود و یک ارتباط مستقیم بین آسیب و عملکرد وجود دارد ارزیابی بر پایه‌ی آسیب صورت می‌گیرد. توافق حرفه‌ای آشکار ساخته است که ارزیابی‌های «بالا به پایین» یا بر پایه‌ی اکوپیشن مناسب‌تر بوده و از اهداف کاردرمانی می‌باشند. بااین‌حال، همان‌طور که محققان بیان کرده‌اند، چالش‌های فراوانی راجع به این دیدگاه وجود دارد. آن‌ها راجع به نیازهای مراجع که باید در انتخاب رویکرد هم در ارزیابی و هم در درمان دخیل باشد، بحث کرده‌اند. و مثال‌هایی را راجع به این‌که یک یا چند رویکرد ممکن است برای ماهیت شرایط سلامتی مراجع نامناسب باشد را مطرح کرده‌اند. شواهد در حمایت از این دیدگاه که آسیب‌های ساختار یا عملکرد بدن همیشه با درجه نقص عملکرد کاری در ارتباط نمی‌باشد افزایش پیدا کرده‌اند و ارزیابی‌های سطح آسیب نمی‌تواند به‌تنهایی برای پیش‌بینی مشکلات عملکردی مطرح شوند. Douglas در سال ۲۰۰۷ نمونه‌ی کاردرمانگران کانادایی که از ابزارهای ارزیابی «بالا به پایین» یا «پایین به بالا» استفاده می‌کنند را نشان داد. برای ابزارهای «پایین به بالا» مزایایی مانند قابلیت دسترسی اجرای آسان، حساسیت و ویژگی برای اهداف غربالگری وجود دارد. برای ابزارهای «بالا به پایین» دلایلی مانند تشخیص نقایص عملکردی و پیش‌بینی امنیت یا نیاز به خدمات وجود دارد. بااین‌حال ارزیابی‌های «بالا به پایین» اغلب غیراستاندارد بوده که مسائلی از قبیل روایی و پایایی پدید می‌آید.

ارزیابی در کاردرمانی سالمندان

مزایای یک رویکرد کاردرمانی یا «بالا به پایین» که می‌تواند شامل:  تجربه‌ی مراجع از ارزیابی معنادار می‌باشد و ارتباط مستقیمی با نیازهای آکوپیشنال دارد.  ارتباط بین ارزیابی و مداخله واضح است.  یک ارزش پیش‌بینی دارد که می‌تواند ترخیص را شکل داده و برنامه‌ریزی تصمیم‌گیری‌های آینده را روشن سازد.  تمرکز آکوپیشنال انگیزه‌ی مراجع و مشارکت فعال را تشویق می‌کند.  ابزارهای ارزیابی نیز به‌عنوان ابزارهای اندازه‌گیری پیامد مفید هستند به خاطر این‌که محتوای عملکردی و توجه به بافتار نیز مدنظر قرار می‌گیرد. ارزیابی بر اساس اکوپیشن در جستجوی درک ماهیت و وسعت مشکلات مراجع از دیدگاه خودش، گرفتن تاریخچه‌ی کاری، نقش فرد و مسئولیت‌های وی در خانواده و جامعه فعالیت‌هایی که ضروری و مناسب برای زندگی روزمره‌اند، و این‌که چه چیزی برای وی معنادار، موردنیاز و خواسته‌ی او می‌باشد تا به عملکرد کاری مناسب دست پیدا کند، است. ارزیابی اکوپیشنال اجزای کیفی و کمی، شنیدن روایت مراجع، ارزش‌ها و نگرانی‌ها، و مشاهده و اندازه‌گیری توانایی‌های عملکردی در طول فعالیت را یکپارچه می‌کند. طراحی مداخلات مناسب بدون در نظر گرفتن آگاهی از فعالیت‌ها و آکوپیشنهایی موردنیاز و خواسته‌ی مراجع، بافتار وی یا دانش و توانایی‌های پایه‌ی شناختی موردنیاز انجام فعالیت‌ها، موردبحث است. ارزیابی‌هایی که بر پایه‌ی آکوپیشن هستند تشخیص اهداف کلی را آسان‌تر کرده و حوزه‌های عملکردی را که در اولویت هستند نشان می‌دهند، که به معنی استقلال در فعالیت‌های خودمراقبتی توانایی اداره خانه، اکتساب دوباره‌ی مهارت‌های کاری یا بهبود مهارت‌های تکلیف می‌باشد. ارزیابی‌های سطح آسیب نقش ضروری و مهمی در توان‌بخشی شناختی دارند. کاردرمانگران ممکن است همیشه فرآیند ارزیابی را از دیدگاه آکوپیشنال شروع نکنند، که همیشه ممکن نمی‌باشد، یا ممکن است نیازهای سلامتی و اولویت‌های فرد موردتوجه قرار نگیرد. در عمل درمانگران از ترکیب روش‌های «بالا به پایین» و «پایین به بالا» بر طبق نیازهای مراجع و انواع مختلف اطلاعاتی که برای درمانگر موردنیاز است استفاده می‌کنند. مزایای کلیدی ارزیابی‌های «پایین به بالا» یا بر اساس سطح آسیب شامل:  آشکارسازی نقایص شناختی خاص و شدت آن‌ها.  مورداستفاده برای مراجعی که شرایط هوشیاری پایینی دارد و عملکرد کاری بشدت محدود شده است.  کنترل تغییرات در طول زمان و در نقایص خاص (تأثیرات درمان بهبودی خود به خودی یا بدتر شدن).  مراجع معنا را در فهم ماهیت و وسعت آسیب می‌یابد. تصمیماتی برای تغییر رویکردهای درمانی از درمان به تطبیق یا جبران می‌تواند توسط شواهدی از ارزیابی‌های «پایین به بالا» حمایت شود. برای مثال، تکرار یک ارزیابی روی میزی برای بی‌توجهی بینایی ممکن است هیچ‌گونه بهبودی‌ای در این آسیب نشان ندهد، و تصمیم می‌تواند آموزش مراجع جهت اسکن بینایی برای فعالیت‌ها باشد، تا این مشکل جبران گردد. ارزیابی فعالیت‌های روزانه‌ی زندگی (ADL) ممکن است بهبودی آکوپیشنال را نشان دهد.

توانبخشی سالمندان در منزل و کلینیک

OTPF آکوپیشنها را طبقه‌بندی کرده و ارتباط بین اجزای عملکرد انسان را با عملکرد فعالیت‌ها و آکوپیشنها را شرح می‌دهد. ممکن است که رویکردهای ارزیابی را در داخل این چهارچوب بگنجانیم.  ارزیابی‌های سطح آسیب، عملکرد را در سطح عوامل مراجع و مهارت‌های عملکردی مدنظر قرار می‌دهد.  ارزیابی‌های آکوپیشن و سطح فعالیت عملکرد فعالیت را در حوزه‌ی آکوپیشن مدنظر قرار می‌دهد. ماهیت و محتوای هرکدام از ابزارهای ارزیابی می‌تواند برای قرار دادن آن در چهارچوب مورداستفاده قرار گیرد، که به معین کردن ارزش و تناسب فرایند ارزیابی، و ارتباط آن با دیگر ارزیابی‌ها کمک می‌کند. برای مثال، (RPAB) یک تست مورداستفاده برای افراد مبتلابه سکته مغزی که جهت نقایص درکی با استفاده از تکالیف روی میزی غربالگری می‌شوند است. آن از فعالیت‌های آشنای روزمره استفاده نمی‌کند، و به روش استاندارد برای هر مراجع تهیه شده است. این ابزار عملکرد فعالیت‌های روزمره‌ی زندگی، توانایی مراجع برای تعامل با محیط را اندازه‌گیری نمی‌کند. PRAB یک ارزیابی مبتنی بر سطح آسیب است. در فرآیند ارزیابی کاردرمانی، این ابزار اطلاعات تشخیصی باارزشی را برای وجود نقایص درکی می‌دهد، و نشان می‌دهد که چرا یک فعالیت روزمره ممکن است مشکلاتی را برای مراجع ایجاد کند. نتایج می‌توانند انتخاب راهکارهای تطابقی را که ممکن است به تسلط بر این مشکلات کمک کنند، تسهیل سازند. ارزیابی نمی‌تواند یک اندازه‌گیری از توانایی آکوپیشنال فرد را فراهم سازد و عملکرد مراجع را در فعالیت‌های آشنا و محیط آشنا پیش‌بینی کند. بنابراین، بهتر است که در سطح عوامل مراجع (ساختار و عملکرد بدن) و مهارت‌های عملکردی انتخاب‌شده، نقایصی را که ممکن است نیاز به بررسی بیشتر داشته باشند، غربالگری کنیم، یا بهبودی‌های خود به خودی را پیگیری نماییم. این مسئله نمی‌تواند واقعاً عملکرد کاری را پیش‌بینی کند. مطالعات کمی PRAB را به‌عنوان یک ابزار پیش‌بینی کننده در ارتباط با عملکرد بیان کرده‌اند. برای مثال، مطالعه‌ی Donnelly در سال ۲۰۰۲ بیان کرد که PRAB می‌تواند عملکرد کاری را در ترخیص زمانی که همراه با FIM استفاده می‌شود پیش‌بینی کند. بااین‌حال، همان مطالعه بیان کرد که سن مراجع قدرت پیش‌بینی کنندگی قوی‌تری دارد. همه‌ی ارزیابی‌ها با اجزای چهارچوب خاص سازگار نمی‌باشند. برخی ابزارهای غربالگری استاندارد از می‌کنند، بنابراین دو هدف دنبال می‌شود؛ اندازه‌گیری عملکرد فعالیت و همچنین تشخیص آسیب‌ها، structure observational test of function و Assessment of motor and process skills هر دو عملکرد فعالیت‌ها و مهارت‌های عملکردی را ارزیابی می‌کنند. همین‌طور، آن‌ها می‌توانند اندازه‌گیری عملکرد کاری و همین‌طور تشخیص و اندازه‌گیری آسیب‌ها را انجام دهند. این نوع ارزیابی ممکن است به کاهش تعداد کلی ارزیابی‌هایی که یک مراجع نیاز دارد و زمان موردنیاز برای فعالیت‌ها برای ارزیابی نقایص شناختی استفاده ارزیابی کمک کند. بااین‌حال، استفاده کلینیکی از یک ارزیابی توسط عوامل مثل هزینه، قابلیت دسترسی و نیازهای آموزشی تحت تأثیر قرار می‌گیرد، و این‌ها ممکن است مانع استفاده از این ابزار در برخی شرایط و محیط‌ها شود. فرآیند ارزیابی جامع شناختی با دامنه‌ای از روش‌ها و ابزارهایی که شامل همه سطوح: عملکرد کاری، فعالیت و عملکرد تکلیف، مهارت‌های عملکرد شناختی و عوامل مربوط به مراجع، نیازهای آکوپیشنال مربوط به مراجع می‌باشد، انجام می‌گیرند. از طریق فرآیند ارزیابی، ضروری است که درمانگر از استدلال بالینی برای انتخاب کردن بیشتر ابزارهای مناسب استفاده کند.

اهمیت توانبخشی سالمندان در منزل

ما انتخاب بین ارزیابی‌های آکوپیشن محور و آسیب محور را در توانبخشی سالمندادن مدنظر قرار داده‌ایم. این انتخاب ضرورتاً سؤالاتی راجع به روایی و اولویت‌های حرفه‌ای برای درمانگر و مراجع را نشان می‌دهد. آیا شما نیازهایی را که باید ارزیابی شود را به روش مناسب مورد ارزیابی قرار داده‌اید؟ کدام‌ها اطلاعات مفیدی را برای توان‌بخشی فراهم خواهد کرد؟ مورد دیگر توجه به استفاده از ابزارهای استاندارد و غیراستاندارد است؟ این نمونه توجه زیادی را در ستون توان‌بخشی در طول دوره‌ای از زمان به خود اختصاص داده است. Clive – Lowe در سال ۱۹۹۶ اهمیت ارزیابی استاندارد را برای کار درمانگران مدنظر قرار دارد، نه‌فقط اطمینان از ارزیابی دقیق مراجع بلکه شواهدی برای بالین، که خدمات مقرون‌به‌صرفه را افزایش داده و نقد کلینیکی دقیق را میسر می‌کند. Hobart در سال ۱۹۹۶ و Wade در سال ۲۰۰۴ روی اهمیت استانداردسازی برای کار بالینی خوب تأکید کردند، و معنای خصوصیاتی مثل، روایی، پایایی، حساسیت و پاسخ‌دهی را موردبحث و بررسی قراردادند. Salter انتخاب مسائلی را در ارتباط با ابزارهای اندازه‌گیری نتایج در سکته مغزی، وابسته به اجزای عملکرد بدنی (ارزیابی آسیب) (۲۰۰۵)، محدودیت در فعالیت (۲۰۰۵b) و محدودیت در مشارکت (۲۰۰۵c)، مدنظر قرار داده گزارش تحقیقات در ابزارهای ارزیابی و تمرینات به‌طور منظم شامل بحث درباره‌ی استفاده از ابزارهای استاندارد در برابر غیراستاندارد می‌باشد. این مقالات یک دید جامع از عوامل مهم در انتخاب ابزارهای اندازه‌گیری را مطرح می‌کنند، که قابل کاربرد در توان‌بخشی شناختی و همچنین توان‌بخشی عصبی می‌باشند.

برچسب‌ها:,

علت پاریکینسون چیست؟

بیماری پارکینسون یک اختلال حرکت پیشرونده عصبی است. که خود را با لرزش اندام ها، مشکلات حرکتی و سفتی عضلات نشان می دهد. مشکلات تعادلی، کندی در شروع حرکات و راه رفتن از دیگر علائم پارکینسون می باشد. علت بیماری پارکینسون هنوز شناخته نشده است. درگیری در دهه 50 زندگی شناسایی می شود. تحقیقات وسیعی در حیطه تشخیص علت پارکینسون انجام شده است. عوامل محیطی مانند تغذیه ،استرس و مصرف سیگار در کنار علل ژنتیک موجب بروز  علایم پارکینسون در بیمار می گردد. دکتر پارکینسون با ارزیابی علائم بیمار به طرح برنامه درمانی مناسب  می پردازد. مرکز   کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات توانبخشی به بیماران پارکینسون و کنترل روند بیماری همچنین توانبخشی در منزل جهت حفظ استقلال فردی بیمار فعالیت می نماید. در این مطلب به توضیح این موضوع که علت پارکینسون چیست؟ و چه نشانه هایی دارد پرداخته می شود.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

4 ویژگی اصلی بیماری پارکینسون عبارت اند از:

1) لرزش (لرزش در حال استراحت) : غالباً با فعالیت کاهش می یابد، اما برای برخی افراد همچنان ادامه خواهد داشت. معمولاً یک طرفه شروع می شود و سپس به سمت دو طرفه پیش می رود.

2) سفتی: سفتی در عضلات که مانع از نرمی و روانی حرکت می شود. برای هر صفحه حرکتی در هر دو امتداد در یک مفصل خاص.

3) اختلال حرکتی داوطلبانه:

برادیکینزیا: کندی در حفظ حرکت

آکینزیا: کندی در شروع حرکت؛ پدیده ای به نام ” انجماد” تجربه می شود، فرد هنگام تلاش برای شروع، حفظ یا تغییر الگوی حرکتی ( به عنوان مثال هنگام نزدیک شدن به پله ها، گوشه چرخاندن، راه رفتن از طریق درگاه) از آن دست می کشد.

4) ایستادن نا مناسب: از بین رفتن تعادل و حالت خمیده

نشانه های بیماری پارکینسون

– اختلالات در راه رفتن (کاهش نوسان بازو) ، میکروگرافیا (یعنی دست خط کوچک می شود و حروف در هم پیچیده می شوند) چهره ماسکه با کاهش بیان چهره، اختلال در درک بینایی و فضایی، افسردگی، اختلالات شناختی با مرتبه بالاتر (تغییر توجه سخت و سختی در پردازش محرک های همزمان)، مشکل در بلع و گفتار (صدای آرام و دیسارتریا)

– دو جنبه زیر از بیماری پارکینسون اغلب (( آزاد دهنده )) از ماهیت غیرقابل پیش بینی خود:

– تغییرات پوشیدنی: کاهش استقلال و کاهش سهولت فعالیت های عملکردی

– تغییرات خاموش و روشن: تغییرات غیر قابل پیش بینی مستقل و حالت های وابسته (این جنبه اغلب به دوز داروها مربوط می شود (لاودوپا- داروهای متداول برای بیماران پارکینسون)

مسیرهای عصبی درگیر در بیماری پارکینسون

مسیر اول: مسیر مستقیم: نورون­ها از ورودی­ها وارد خروجی می­شود.

  • از استراتوم (ورودی) به پالیدال خارجی (خروجی)
  • از استراتوم (ورودی) به پارس رتیناکولار (خروجی)

مسیر غیرمستقیم: از استراتوم به پالیدال خارجی و از آنجا به ساب تالاموس و از آنجا به پارس رتیناکولار و هم چنین پالیدال خارجی

این دو Output به تالاموس می­روند. از تالاموس اطلاعات به کورتکس مغزی رفته که یک مدار به نام بیزال گانگلیا و کورتیکال تشکیل می­دهند.

برای هر عملکرد یک مدار اختصاصی وجود دارد. مثل نشستن، خم کردن دست و … . در مورد هر موضوعی که طرح می­گردد یک مدار ایجاد می­شود، مثلا برای Dual task دو مدار ایجاد می­گردد.

این مدارها به چهار گروه اصلی تقسیم می­شود:

الف) Skeletomotor

ب) oculomotor

ج) Associated and executive

در هنگام کار با مراجع پارکینسون سعی می­شود برنامه­ا ی برای بیمار مد نظر قرار گرفته شود که هر چهار مورد الف تا د را شامل شود یا حداقل 2 یا 3 مورد با هم را درگیر کند.

کاردرمانی پارکینسون

 

مدار اول:

الف) از کورتکس مغز (از ناحیه حرکت اولیه + ناحیه پری موتور + ناحیه سابلیمنتوری موتور و ناحیه سینگولیت موتور). از 4 بخش ذکر شده در استراتوم وارد پوتامن می­شود و سپس چه از طریق غیر مستقیم و چه مستقیم وارد بخش­های خروجی می­شود. {پوتامن داخلی، پارس رتینوکولار} و سپس وارد هسته­های VENTROLATRAL می­شود و مجددا از تالاموس وارد 4 بخش ذکر شده می­شود.

تمام حرکات مربوطه به upper extremity و lower extremity و trunk در این مدار شکل می­گیرند.

مدار دوم:

ب) هر حرکتی که حرکت چشم در آن وجود داشته باشد مدار Oculomotor می­شود. ترکیبی از حرکات چشم و سر در مدار Oculomotor وجود دارد.

نواحی بخش ب شامل ناحیه Subliminally Eye field و Frontal Eye field می­باشد. (در جلو چری موتور یک نقطه قرار دارد که Subliminally & Frontal Eye field را داریم.)

از این دو ناحیه شروع و وارد استراتوم و وارد هسته­ های کادیت می­شود. از هسته­های کادیت به خروجی­ها یعنی پالیدال داخلی و پارس رتینکولا خارجی می­رود و سپس وارد هسته­ های mediodorsal, ventral atral, ventrodorsal می­شود و پس از این­ها وارد ناحیه شروع شده یعنی S.E.F و F.E.F می­گردد.

دستورالعمل مسیر دوم در هنگام کار با بیمار: در حالی که سر را می­چرخانیم به آن نگاه کن / شی را بدون حرکت سر دنبال کن / بالا و پایین آوردن سر و نگاه کردن / حرکات سر با نگاه به اشیا به سمت بالا و پایین

مدار سوم:

ج) از DORSOLATRAL PRIFRONTAL CORTEX و LATRAL ORBITO FRONTAL CORTEX شروع می­شود. (از F.Eye.F و S.Eye.F را به پایین، ناحیه pri Frontal می­گویند و Latral orbito frontal در زیر پری فرونتال در محل قرار گرفتن دو چشم است.) به استراتوم وارد و وارد هسته­ی کادیت می­شود. از هسته کادیت به خروجی­ها یعنی گلوپوس پالیدوس داخلی و پارس رتیناکولار می­شود. و سپس وارد هسته­های تالاموس (mediodorsal, ventrolatral, ventrodorsal) شده و سپس به دو بخش اولیه خود باز می­گردند.

مدار چهارم:

د) از medial orbito frontal cortex و Anterior Singolair area شروع می­شود و در ناحیه داخل latral orbito frontal cortex و medial orbito frontal قرار می­گیرد و ناحیه قدامی سیتوگیت در جلو سینوگیت قرار دارد. به ورودی Basal Ganglia یعنی استراتوم وارد و سپس وارد ventral striatum می­شود. از ventral srtinam به خروجی­ها یعنی گلوپوس پالیال خارجی و پارس رتینوکولار و سپس به بخش­های mediodorsal, ventrolatral, ventrodorsal و سپس به جایگاه خود باز می­گردند. بقیه بخش­های متداول اطلاعات مربوط به حس را دریافت و وارد فرونتال شده و سپس وارد این Loop می­کنند.

نوروفیزیولوژی مسیرها

نورون­ها از pars.compact شروع و به استراتوم می­روند. Pars C نورون­هایی از کورتکس مغزی، bran stem، تالاموس دریافت می­کند. نورون­هایی که از کورتکس وارد P.C می­شوند تشکیل مسیری به نام hyper direct را می­دهند.

از مسیر hyper direct یک سری نورون­ها به صورت غیر مستقیم به ساب تالاموس وارد می­شوند و نام­گذاری آن­ها hyper direct است. اثر این مسیر روی ساب تالاموس است.

مثال: نورون­هایی که از pc شروع و وارد استراتوم می­شوند جنس آن­ها دوپامینرژیک گویند (در داخل آن­ها دوپامین ترشح و در انتهای آن­ها دوپامین خارج می­شود.)

در داخل p.c در اثر ساخت دوپامین رنگدانه­هایی به رنگ سیاه آزاد و به خاطر همین به آن جسم سیاه گویند که در اثر افزایش عمر بر مقدار آن­ها افزوده می­شود.

به تعداد مدارهایی که ذکر شد (4 مدار) مسیرهایی از p.c استراتوم داریم. (به تعداد عملکردهایی که نورون از p.c استراتوم داریم)

نورون­هایی که از استراتوم به پالیدال خارجی می­روند گاباینرژیک­اند (تولید GAOA)

نورون­هایی که از استراتوم به پارس رتیکولاتا می­روند گاباینرژیک­اند.

نورون­هایی که از استریاتوم به پالیدال خارجی می­روند هم گاباینرژیک­اند.

نورون­هایی که از استریاتوم به ساب تالاموس می­روند هم گاباینژیک­اند.

تمامی outputها گاباژنیک­اند.

دوپامین وارد استریاتوم شده و روی مسیر مستقیم روی گیرنده­های d 1 می­نشینند و آن­ها را فعال می­کنند و نورون­هایی گاباینرژیک مسیر مستقیم را فعال می­کنند. فعالیت این نورون­ها (GABA) باعث مهار output می­گردد و از آنجایی که output گابایژیک­اند و نقش مهاری دارد بنابراین با مهار output مهار از روی تالاموس آزاد شده و عملکرد یا رفتار آغاز می­گردد.

دوپامین در داخل استریاتوم روی نورون­های گاباینژیک از استریاتوم به پالیدال خارجی می­رفتند (در مسیر غیر مستقیم) اثر گذاشته و باعث مهار نورون­های گاباژریک می­شود. (از طریق مهار بر روی گیرنده­های D2 در استریاتوم) در نتیجه تولید GABA و ریزش آن به داخل پالیدال خارجی کاهش پیدا کرده بنابراین مهار از روی مسیر پالیدال خارجی به ساب تالاموس برداشته می­شود و به خاطر این فعالیت نورون­های گاباژنریک که از پالیدال خارجی به ساب تالاموس می­روند افزایش می­یابد. و به خاطر این مسئله تولید GABA و ریزش آن به ساب تالاموس افزایش می­یابد. بنابراین این GABA باعث مهار مسیر گلوتامرژیک می­شود که این مسیر جز ساب تالاموس به outputهای B.G یعنی پالیدال داخلی و پارس رتیناکولا می­رود. با مهار مسیر گلوتامینرژیک تولید گلوتامات کاهش پیدا می­کند و چون گلوتامات نقش تحریکی دارد با کاهش آن نقش تحریکی آن روی مسیر outputها که از داخل پالیدال داخلی و pars compacta به تالاموس می­رود کاهش پیدا می­کند بنابراین این مسئله باعث کاهش فعالیت outputها شده و تولید و ریزش GABA را در تالاموس کم می­کند و در نتیجه تالاموس آزاد می­شود.

پس با کاهش دوپامین که در بیماری پارکینسون اتفاق می­افتد تالاموس قفل و در نتیجه باعث کندی حرکتی می­شود.

 

علت بیماری پارکینسون

اتیولوژی: علت اصلی پارکینسون هنوز شناخته نشده است.

پاتوفیزیولوژی

– ویژگی  اصلی آسیب شناختی بیماری پارکینسون از بین رفتن مسیر nigrostriatal دوپامینرژیک است و به دلیل مرگ سلول ها در ناحیه مغز به نام substra nigra است. به طور خاص، سلول هایی که می میرند سلول هایی هستند که حاوی دوپامین (نورون های دوپامینرژیک) می باشند؛ انتقال دهنده عصبی که به سلول های عصبی اجازه می دهد تا پیام ها را بین یکدیگر و سپس به عضلات منتقل کنند تا حرکت عادی را تسهیل کنند.

– دوره بیماری و میزان پیشرفت در افراد مختلف متفاوت خواهد بود.

– تشخیص معمولاً از 55 سالگی داده می شود. ممکن است فرد 20 تا 30 سال پس از تشخیص زندگی کند.

پیشرفت علائم در بیماری پارکینسون

مرحله 1  لرزش دست ( یک طرفه)/ میکروگرافی/ گرفتگی عضلات
مرحله 2 اختلالات حرکتی دوطرفه/ حالت خمیده/ شاخص W/ حرکت و در فعالیت های روزمره زندگی/ 1-2 سال بعد از تشخیص دیده می شود
مرحله 3 تأخیر در پاسخ و تعادل / اختلال در تعادل/ مشکل در انجام کارهای روزمره که نیاز به ایستادن دارند (یعنی آماده سازی وعده غذایی، حمام کردن)
مرحله 4 هنوز قادر به حرکت است / کنترل حرکتی به شدت با مشکل مواجه شده و انجام کارهای روزانه را بسیار دشوار کرده است.
مرحله 5 معمولاً بیمار از ویلچر استفاده می کند/ نیاز به حداکثر کمک از دیگران برای انجام امور و مراقبت از خود را دارد.

پیامدهای کنترل حرکتی و یادگیری بر روی استراتژِ های مداخله: نقض کنترل حرکتی مشاهده شده در پارکینسون می تواند تأثیر عمیقی بر توانایی درگیری در شغل داشته باشد. به نظر می رسد با مصرف دارو، لرزش و گرفتگی کاهش می یابد اما مشکلات حرکتی همچنان ادامه دارد. این نشان می دهد که مشکل برنامه حرکتی ممکن است عامل محدود کننده در شغل باشد. رویکردهای مداخله سنتی مانند رود و بوبت به طور کلی برای افراد دارای پارکینسون برای تقویت آموزش عملکردی پیشنهاد می شود. با این حال، این ها پشتیبانی قابل توجهی از تحقیقات دریافت نکرده اند. اصول یادگیری حرکتی در حال حاضر مورد حمایت قرار می گیرد که در عملکرد کاردرمانی برای اختلال عملکرد عصبی گنجانیده می شوند. به عنوان مثال، فیدبک دادن (یک اصل یادگیری) یکی از مهم ترین متغیرهای ارتقاء یادگیری است، به ویژه برای افرادی که اختلال عملکرد عصبی و اختلا در بازخورد ذاتی (حسی) دارند. (1998, Tse & Spalding)

علت پارکینسون چیست؟

علت محیطی:

  1. کار کردن در کارخانه­ جات دارای منگنز
  2. مصرف شیشه
  3. استرس بیش از اندازه
  4. مصرف بیش از حد گوشت قرمز
  5. مصرف بیش از اندازه سیگار در طولانی مدت
  6. شغل پر استرس

علت ژنتیکی:

اختلال در ژن پارکین

در کل اختلال ژنتیکی + اختلال محیطی باعث علت بیماری می­شود و در کل تولید رادیکال­های آزاد در Pars compactum افزایش می­یابد.

نمونه­ ای از تولید رادیکال آزاد

مثل هیدروژن پراکسید که از سوخت و ساز داخلی سلولی که برای تولید ATP لازم است (هر 3 ATP = تولید یک پراکسید هیدروژن) و چون سمی است یا باید دفع شود یا تبدیل به آب شود و برای تبدیل به آب شدن نیاز به فاکتورهای رشدی مثل نورتروفین­ها داریم. فاکتورهای رشد در داخل خود سلول­هایی دارند که در آن­ها سوخت و ساز انجام می­گیرد. سپس وقتی فکتورهای رشد کم می­شوند رادیکال­ها افزایش یافته و باعث باز شدن کانال یون کلسیم می­شوند و کلسیم حمله به داخل سلول می­کند و باعث خفگی سلول و مرگ آن می­شود. (مرگ سلولی به معنای نکروز است)

سوالات متداول:

1.علت پاکینسون چیست؟

علت اصلی پارکینسون هنوز شناخته نشده است اما علل محیطی نظیر قرار گرفتن در معرض مواد شسمیایی مانند منگنز و علل ژنتیکی در بیماری پارکینسون مطرح است.

2. علل ایجاد لرزش در بیمار پارکینسون چیست؟

با از بین رفتن مسیر nigrostriatal دوپامینرژیک،سلول هایی که می میرند سلول هایی هستند که حاوی دوپامین (نورون های دوپامینرژیک) می باشند، انتقال دهنده عصبی که به سلول های عصبی اجازه می دهد تا پیام ها را بین یکدیگر و سپس به عضلات منتقل کنند تا حرکت عادی را تسهیل کنند.

برچسب‌ها:,

درمان پارکینسون و مدیریت خستگی

بیماری پارکینسون یک بیماری پیشرونده می باشد که با پیشرفت بیماری فعالیت های بیمار را محدود می نماید. افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب از خستگی زودهنگام زیر دوره نسبتا کوتاه (محدود) فعالیت بدنی شکایت می­کنند. یکی از علایم پارکینسون  که توسط  دکتر پارکینسون مورد بررسی قرار می گیرد خستگی می باشد. یک منبع موثق وجود دارد که نشان می دهد که برنامه­ های مدیریت خستگی در پارکینسون که توسط کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون ارائه می گردد ممکن است اثر مثبتی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات عصبی پیشرونده داشته باشد. مرکز توانبخشی دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات توانبخشی و کنترل خستگی بیماران و درمان علائم پارکینسون به صورت تخصصی فعالیت می نماید.

مدیریت خستگی در بیماران پارکینسون

افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب از خستگی زودهنگام زیر دوره نسبتا کوتاه (محدود) فعالیت بدنی شکایت می­کنند. این مسئله ممکن است به دلیل تلاش برای ایستادن به صورت قائم برخلاف گرانش زمین و استراتژی­ های حرکتی ناکارآمد باشد. بنابر گفته­ ی افراد مبتلا به پارکینسون اغلب از خستگی ذهنی- درصورتی که در یک محیط اجتماعی و یا شلوغ باشند- شکایت می­کنند. شدت خستگی می تواند به طور رسمی با استفاده از مقیاس شدت خستگی (وایتهد ۲۰۰۹) اندازه گیری شود و تا زمانی که تحریک شود، مجددا اندازه گیری شود. بهینه سازی مدیریت داروی ضد پارکینسون، عملکرد و مدیریت شخص در تمام زمینه های زندگی روزمره را بهبود خواهد بخشید؛ مانند، کمک به حداقل رساندن خستگی. اگر حافظه، چابکی و یا مهارت­های فیزیکی دچار اختلال است؛ باید به رژیم داروی روزمره و اینکه چه کسی می­تواند به مدیریت دارو کمک کند، توجه شود. بررسی روتین­ های زندگی روزمره­ ی فرد، اولویت بندی وظایف، بازسازی فعالیت با توجه به سطوح انرژی، و تعیین دوره­های استراحت منظم، از جمله بهداشت خواب خوب، همه به مدیریت خستگی کمک می­کند. (جهانشاهی و مارسدن ۱۹۹۸).

 

دستورالعمل­ها

برای کاردرمانگران با هدف ارتقاء خود مدیریتی خستگی در افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه می­شود که:

تاثیر خستگی بر عملکرد در تمام فعالیت­های روزمره زندگی باید ارزیابی شده و / یا به طور رسمی اندازه گیری شود.

یک برنامه­ی مدیریت خستگی ساختارمند باید معرفی شود، با استفاده از تکنیک­هایی مانند:

  • یک دفتر یادداشت (خاطره) برای ثبت وظایفی که باعث افزایش خستگی شده و یا زمان­های خاصی از روز که خستگی بیشتر مشکل ساز است، تهیه گردد.
  • شناسایی اولویت­ها و چگونگی استفاده­ی بهینه از ذخایر محدود انرژی.
  • شناسایی راه­های صرفه جویی و فرصت­های حفظ انرژی، از جمله استفاده از اسکوتر خارج از منزل، به جای تلاش برای راه رفتن.
  • حذف برخی از وظایف برای بهینه سازی استفاده از زمان و انرژی.
  • برنامه ریزی و فعالیت گام به گام از طریق متعادل سازی دوره های فعالیت، از جمله ورزش ملایم، و استراحت فعال در طول روز.
  • تنظیم زمان بهبودی، به حداقل رساندن بخش­هایی از خستگی شدید که استراحت برای مدت زمان طولانی به تعویق افتاده است.

خستگی در پارکینسون

انطباق رژیم تجویز شده­ ی دارو ضد پارکینسون باید با استفاده ی مناسب از جعبه دارو و / یا یادآوری الکترونیکی و / یا کمک افراد دیگر بهینه سازی شود.

روال بهداشت خواب خوب باید ترویج داده شود؛ برای مثال باید از خوابیدن روی صندلی در طول روز و چرت زدن در اوایل شب اجتناب شود. یک چرت ۴۰ دقیقه­ای در بعد از ظهر می­تواند از خستگی اوایل شب جلوگیری کند، اما این چرت زدن باید در بستر انجام شود، بیش از ۴۰ دقیقه طول نکشد و به یک روتین منظم تبدیل شود.

مشارکت حمایتی در درمان پارکینسون

علائم پارکینسون معمولا به آرامی در طول چندین سال به وجود می آیند و باعث زوال فیزیکی و شناختی می­شوند که تاثیر قابل ملاحظه ­ای بر زندگی فرد می­گذارد.

هرچند که پارکینسون معمولا در افراد مسن رخ می­دهد ولی در بریتانیا هرساله ۱۰۰۰۰ هزار نفر با پارکینسون تشخیص داده می­شوند که یک نفر از هر ۲۰ تای آن­ها جوان بوده و زیر چهل سال دارد. افراد جوان چون در مرحل­ای از زندگی هستند که همه جنبه­های زندگی عالی به نظر می­رسد، زمانی که تشخیص پاریکینسون در آنها دیده می­شود چالش­های خاصی را در مقابله با آن شرایط دارند. این چالش­های خاص می­توانند شامل برنامه حمایتی از کودکان و نوجوانانی که نیاز به اطلاعات درباره­ی کار و پول و آینده خود دارند و همچنین حمایت در مقابله با اثرات عاطفی تشخیص این بیماری در سنین جوانی، باشد.

افرادی که مبتلا به بیماری­هایی با معلولیت­های حرکتی مثل پارکینسون هستند نه تنها مشکلات مربوط به فیزیک بدنی و محدودیتهای آن را دارند بلکه مشکلات روانی حاصل از این معلولیت که احساس می­کنند بدن آن­ها تحت کنترل خودشان نیست نیز اذیتشان می­کند. این مشکلات می­توانند فاکتورهای دیگر مثل موارد و زیر را نیز تشدید کنند.

  • کاهش حالات صورت و رفتارهای ارتباطات غیر کلامی
  • کاهش رسایی و شفافیت گفتار
  • احساس خجالت، استرس و فرسودگی در انجام آرام کارها
  • استرس حاصل از مقابله با زندگی روزانه یا کار

برداشت­های اجتماعی می­تواند باعث سو برداشت و در نتیجه گوشه گیری فرد و در پاسخ به این مشکلات اجتماعی شود.

برنامه جدیدی برای پارکینسون توسط سازمان تعاملات درمانی و پارگیستون بریتانیا برای بهبود شرایط و افزایش مهارت این افراد توسعه داده شده است. هدف این برنامه فراهم کردن گفت و گوهای علمی نفر به نفر برای برنامه­های خودیاری به افراد پارکینسونی و مراقبین آنها می­باشد. این برنامه از سال ۲۰۱۰ در گروه ­های کوچکی آغاز شده و امید می رود جامعه به شرایطی برسد که در مواقع تشخیص پارکینسون فرد توصیه شود در این گروه ­ها شرکت کند و این برنامه در شرایط استرسی و معمولا تنها پشتیبانی کنار خود احساس کند.

سوالات متداول:

1.بیماری پارکینسون در چه سنی شروع می شود؟

بیماری پارکینسون معمولا در افراد مسن رخ می­دهد و میانگین سنی شروع پارکینسون بالای 55 سال می باشد. ولی در بریتانیا هرساله ۱۰۰۰۰ هزار نفر با پارکینسون تشخیص داده می­شوند که یک نفر از هر ۲۰ تای آن­ها جوان بوده و زیر چهل سال دارد.

2. برای کاهش خستگی در بیماران پارکینسون چکار باید کرد؟

مصرف داروهای ضد پارکینسون و برنامه­ های مدیریت خستگی که توسط کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون ارائه می گردد، اثر مثبتی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به پارکینسون دارد.

برچسب‌ها:

ورزش در بیماران پارکینسون

پارکینسون یک بیمازی پیشرونده مخرب می باشد که دستگاه عصبی مرکز را درگیر می نماید. علائم بیماری به مرور و آرام آرام بیشتر می شود و توانایی های حرکتی و استقلال فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. متاسفانه هیچ درمان قطعی در مورد بیماری پارکینسون وجود ندارد اما شواهدی که به تازگی منتشر شده نشان می­دهد که ورزش جسمی و روانی برای افراد مبتلا به پارکینسون فوایدی دارد. مزایای مشابه نیز برای افراد مبتلا به سایر اختلالات نوروپاتولوژی مانند بیماری آلزایمر نیز وجود دارد. علاوه بر این، به نظر می­رسد که برخی از اشکال ورزش بیشتر یا کمتر موثر می­باشند. این امر توسط  دکتر پارکینسون  تعیین می گردد. مرکز کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون در زمینه ارائه تمرینات درمانی و ورزشی با توجه به علایم پارکینسون در بیمار به صورت تخصصی فعالیت می نماید. تمرین درمانی در کنار تقویت عضلات بیمار موجب بهبود روحیه و حفظ توانایی فرد در انجام فعالیت های روزمره به صورت مستقل می گردد.

فعالیت­های اجتماعی، تفریحی و اوقات فراغت در بیماران پارکینسون

سلامت جسمی و روانی، هر دو از فواید تعامل اجتماعی و فعالیت بدنی به خوبی بهره­مند می­شوند. کاردرمانی برای افراد مبتلا به بیماری پارکینسون باید برای به تسهیل بزرگترین حس ممکن از رضایت، احساس موفقیت و لذت بردن از زندگی روزمره دست یابد، چراکه افراد مبتلا به پارکینسون می­توانند به لحاظ اجتماعی، منزوی گردند.

Stallibrass و همکاران (۲۰۰۲) فواید قابل اندازه گیری و پایدار در یک مطالعه کنترل شده تصادفی از الکساندر تکنیک را برای افراد مبتلا به پارکینسون ایدئوپاتیک، منتشر کردند.

مطالعات متعددی به ما در مورد کیفیت زندگی، افزایش اثرات محافظت نورونی ورزش و مداخلات فعالیت محور برای افراد مبتلا به پارکینسون، اطلاع می­دهد. (کریزل و نیوهاوس ۲۰۰۶، دیبل و همکاران ۲۰۰۹، فیشر و همکاران ۲۰۰۸، هاکنی و همکاران ۲۰۰۷، هاکنی و ارهارت ۲۰۰۹)

ورزش و فعالیت­ های جسمی و ذهنی به نظر می­رسد باعث افزایش جریان خون و راندن تولید فاکتورهای رشد مغزی، مانندBDNF  – یک عامل نوروتروفیک که در مکان­ های مانند هیپوکامپ یافت می­شود – می­گردد. BDNF نقش مهمی در حافظه­ ی دراز مدت، یادگیری و تفکر برتر دارد. نوروتروفین­ ها به تحریک و کنترل نورون یا ایجاد سلول­ های عصبی جدید در طول زندگی بزرگسالی، کمک می­کنند. این عوامل رشد مغزی و همچنین زوال شناختی کند همراه با سن را نشان داده­اند.

ورزش در بیماران پارکینسون

ورزشی که به لحاظ شناختی پیچیده است ثابت کرده مفیدتر از یک جنبش معادل صرف و ماهیت تکراری و بدون چالش است. عنصر شناختی ورزش در پارکینسون به نظر می­رسد منجر به افزایش حافظه از طریق آماده کردن منظم تصمیم گیری در طول یادگیری جدید می­شود. همچنین بیان شده است که ورزش به نظر میرسد منجر به بهبود سرعت یادگیری نیز می­گردد.

هنگام در نظر گرفتن فواید محافظت نورونی و تنظیم یک سبک زندگی فعال، افراد با بیماری پارکینسون باید به انجام ورزش روزانه که از لحاظ ذهنی به جذابیت فعالیت فیزیکی است، تشویق شوند. فعالیت مانند یک پیاده روی روزانه، و یا فراهم کردن هرگونه لذت از طبیعت فیزیکی و روانی، فرصتی ضمنی برای شرایط فیزیکی، لذت، تجربه جدید و یادگیری جدید مهیا می­کند.

تمرینات کاردرمانی برای پارکینسون

توسعه تغییر در شیوه زندگی شامل تفکر، برنامه ریزی و سرانجام اقدام می­شود. تشویق برای شروع، حفظ و راه اندازی مجدد فعالیت جسمی و روانی یا ورزش یک پیام ساده است، اما اهمیت آن نباید توسط کاردرمانگران نادیده گرفته شود.

این را توجه داشته باشید که یک فرد مبتلا به پارکینسون ضعیف تر است. بنابراین به نظر می­رسد که هرگز برای انجام شکل جدیدی از فعالیت لذت بخش و جذاب دیر نشده است.

پارکینسون UK (بریتانیا پارکینسون/که یک موسسه خیریه ثبت شده است) می­تواند مشاوره و اطلاعات برای ترویج مشارکت، ثبت نام، خدمات محلی، ارائه فعالیت و فرصت­های مناسب تفریح برای افراد مبتلا به و پارکینسون را ارائه دهد. بریتانیا پارکینسون همچنین می تواند پشتیبانی، آموزش و پرورش و دیگر برنامه های کمک به خود را ارائه دهد. اطلاعات در مورد بریتانیا پارکینسون باید به فرد مبتلا به پارکینسون ارائه شده و با حمایت مداوم، آنها را قادر به انتخاب در مورد استفاده از خدمات در زمان خود نماید.

دستورالعمل­ها برای کاردرمانان پارکینسون

برای کاردرمانگران با هدف ارتقاء فعالیتهای اجتماعی، تفریحی و اوقات فراغت افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه می­شود:

اولویت­های اجتماعی، تفریحی و اوقات فراغت باید به عنوان بخشی از یک بررسی جامع ارزیابی کاردرمانی انجام شود. اهداف پس از آن می­توانند از طریق استفاده از ابزار ارزیابی مراجع محور مانند COPM، تعیین شوند.

برای ترویج سلامت جسمی و روانی، یک فرد مبتلا به پارکینسون باید به استفاده ازبرخی از انرژی­های محدودشده خود برای شرکت در سرگرمی­های لذت بخش، و جنبه­های اجتماعی و تفریحی زندگی روزمره تشویق شود. برای ممکن کردن این مسئله، ممکن است نیاز به شروع یک ارزیابی جامع از نیاز برای کمک به روتین مراقبت­های شخصی و یا انجام وظایف خانگی باشد.

رویکرد «تک وظیفه (وظیفه­ی منفرد)» موثر می­باشد، که ممکن است منجر به کسب موفقیت بیشتر در وظایف و در نهایت رضایت در دستاوردها گردد. برای مثال، نشستن بر روی یک نیمکت درهنگام باغبانی کردن را به جای خم شدن و رساندن خود از وضعیت ایستاده، در نظر بگیرید.

تکنیک­های اشارات فردی و مدیریت خستگی باید در اوقات فراغت انتخابی با تمرین حمایت شده در محیطی که در آن وظیفه انجام خواهد شد، گنجانده شود. به عنوان مثال، تمرین بالا رفتن از پله­های تئاتر؛ تمرین داخل و خارج شدن از نیمکت کلیسا یا صندلی سینما؛ یا تمرین استراحت فعال در طول خریدکردن، و غیره.

باید به استفاده از کامپیوتر و تکنولوژی­های کمکی دیگر به عنوان یک فرم جایگزین یا مکمل تفریح، اوقات فراغت و تعامل و ارتباطات، توجه کرد.

دسترسی به تسهیلات یا امکانات محلی برای افراد مبتلا به پارکینسون باید همراه با حضور در گروه­های محلی پارکینسون بریتانیا و یا فعالیت­های ارتقاء یافته اعلان شود.

سوالات متداول:

1.ورزش در بیماران پارکینسون چه تاثیری دارد؟

ورزش جسمی و روانی برای افراد مبتلا به پارکینسون فوایدی دارد. مزایای مشابه نیز برای افراد مبتلا به سایر اختلالات نوروپاتولوژی مانند بیماری آلزایمر نیز وجود دارد.تمرین درمانی در کنار تقویت عضلات بیمار موجب بهبود روحیه و حفظ توانایی فرد در انجام فعالیت های روزمره به صورت مستقل می گردد.

2.آیا ورزش بر روی مهارت های ذهنی بیماران پارکینسون نیز تاثیر می گذارد؟

ورزش و فعالیت­ های جسمی و ذهنی به نظر می­رسد باعث افزایش جریان خون و راندن تولید فاکتورهای رشد مغزی، مانندBDNF  – یک عامل نوروتروفیک که در مکان­ های مانند هیپوکامپ یافت می­شود – می­گردد. BDNF نقش مهمی در حافظه­ ی دراز مدت، یادگیری و تفکر برتر دارد.

برچسب‌ها:,