دیستروفی عضلانی یک بیماری ژنتیک پیشرونده است که خود را با ضعف در قدرت عضلانی و کاهش توده عضلات نشان می دهد. این بیماری به علت نقص در تولید پروتین های مورذ نیاز برای ساخت عضلات ایجاد می گردد. تشخيص دیستروفي های عضلانی دوشن و بکر بر اساس تاریخچه خانوادگی ، یافته های بالینی ، آزمایش های آنزیمی سرم، روش های تشخيص الکتریکی ، نمونه برداری از ماهيچه و روش های مولکولی انجام می گیرد. مرکز دیستروفی عضلانی تهران زیر نظر دکتر صابر در زمینه درمان دیستروفی عضلانی به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کاردرمانی در دیستروفی عضلانی بکر و دوشن با استفاده از تجهیزات مکانوتراپی، آب درمانی، ماساژ درمانی و تخصص و تجربه متخصصان کاردرمانی مرکز موجب تسهیل بهبودی و کند شدن روند پیشرفت بیماری می گردد.
روش های تشخیص دیستروفی عضلانی دوشن و بکر
تاریخچه خانوادگی دیستروفی عضلانی دوشن و بکر :
در مورد شیوع دیستروفی اگر خانواده ای با درگیری دیستروفی عضلانی توارث وابسته به کروموزوم X را نشان دهند ، تشخيص DMD و BMD ساده تر خواهد بود . احتمال مشاهده این الگوی وراثتی در خانواده های BMD بیشتر است زیرا مردان مبتلا ازدواج می کنند و دارای فرزند هستند در حالی که نسبت بزرگی از خانواده های DMD نتيجه جهش های جدید می باشند و تشخیص الگوی وراثتی در آنها مشکل است . تشخيص الگوی وراثتی در خانواده هایی که پسران و دختران مبتلا دارند نیز مشکل است زیرا ممکن است بیماری آنها یک اختلال عصبی – عضلانی با توارث اتوزومی مغلوب باشد بنابراین افتراق دیستروفی عضلانی دوشن و بکر از دیگر اختلالات عصبی – عضلانی بر اساس تاریخچه خانوادگی کار چندان آسانی نخواهد بود) .
یافته های بالینی دیستروفی دوشن و بکر :
یافته های بالینی نمی تواند در تشخیص نهایی دیستروفی دوشن و بکر راهگشا باشد چرا که علائمی مانند هیپرتروفی کاذب عضلات ساق پا ، کتف بالی ، علامت گاورس ، الگوی ضعف عضلانی تنها محدود به این دو بیماری نمی باشند بلکه دیستروفی شبه دو شن که توارث غیر جنسی مغلوب (AR) دارد نیز این علائم را نشان می دهد و فقط سیر پیشرفت بیماری آهسته تر است . دیستروفی کمربند اندامی نیز بعضی از این علائم را نشان می دهد . بنابراین تنها با توجه به نشانه های بالینی نمی توان به یک تشخیص افتراقی دقیق دست یافت ، هم چنین تشخیص افتراقی دوشن از بکر در سنین قبل از ۱۲ سالگی آسان نیست.
آنزيم های سرمی :
میزان آنزیم های سرمی در دیستروفی های عضلانی مانند هر بیماری عضلانی تغییر می کند . این آنزیم ها شامل آمینوترانسفراز ، آلدولاز (۳) ، لاكتات دهیدروژناز و کراتین کیناز می باشند . این آنزیم ها از رشته های عضلانی آسیب دیده آزاد می شوند که می توان میزان آنها را در سرم اندازه گیری کرد . حساسترین این آنزیم ها در تشخيص دوشن آنزیم کراتین فسفوكيناز( ck یا cpk ) می باشد که فقط در عضلات اسکلتی ، عضله قلب و مغز یافت می شود . در افراد مبتلا به دوشن سطح سرمی این آنزیم ۵۰ تا ۱۰۰ برابر میزان طبیعی افزایش می یابد . سطح سرمی کراتین کیناز در حالت طبیعی ۲۵ تا ۲۰۰ واحد است که در بیماران مبتلا به دوشن به ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ واحد می رسد . در بیماران مبتلا به بکر نیز مقدار این آنزیم در خون بالا می رود.
روشهای تشخيص الكتریكی دیستروفی عضلانی:
برای تشخیص افتراقی بیماری عضلانی ناشی از اختلال عضله و یا اختلال عصب از دو روش الکترومیوگرافی و اندازه گیری سرعت هدایت عصبی استفاده می شود.
با اندازه گیری NCV می توان اختلالات عصبی را از بیماری های ماهیچه ای تفکیک روش الكتروفیزیولوژی و با به کار بردن الکترودهای سطحی می توان هدایت عصبی حرکتی و حسی را اندازه گیری کرد . با تحریک عصبی که عضله را در نقاط مختلف عصب دهی می کند می توان سرعت هدایت را از روی زمان لازم برای انتقال تحریک از هر نقطه تا ایجاد پاسخ عضلانی ، اندازه گیری کرد . سرعت هدایت بستگی به قطر و عمق ميلينه بودن عصب دارد . هرگاه سرعت هدایت عصبی کاهش یابد نشانگر وجود نوروپاتی های مختلف است در حالی که در بیماری های عضلانی ، سرعت هدایت عصبی طبیعی است . سرعت هدایت عصبی در نوزادان تازه متولد شده نصف میزان بچه های 3.۵ سال میباشد .
در روش EMG برای ثبت فعالیت الکتریکی عضله ، پتانسیل های الکتریکی را در وضعیت های مختلف انقباضی با فرو بردن یك الكترود سوزنی در داخل عضله ثبت می نمایند . عضله طبیعی در حال استراحت خاموش است ولی غشاهای عضلانی که عصب آنها قطع شده باشد یا بیمار باشند خودبه خود تحریک می شوند و ایجاد پتانسیل های فیبریلاسیون می کنند . یافته های الکترومیوگرافی در بیماری های اولیه عضله مشخص است و ضمن انقباض ارادی عضله ، می توان واحدهای حرکتی کوچک بسیاری را شناسائی نمود که دامنه پتانسیل آنها کاهش یافته است.
فیبریلاسیون و امواج تيز مثبت نیز در بیماران عضلانی ممکن است مشاهده شود . در بیماران مبتلا به دوشن الكترومیوگرام الگوی میوپاتیک دارد و از الگوی مربوط به بیماری های عصبی قابل تفکیک است (۲) در حالی که سرعت هدایت عصبی طبیعی می باشد.
نمونه برداری از عضله جهت تشخیص دیستروفی عضلانی بکر و دوشن :
اختصاصی ترین روش تشخیص در بیماری های عضله قبل از ژنتیک مولکولی نمونه برداری یا بیوپسی عضلانی است . تغییرات بافتی بستگی به مرحله بیماری دارد . با نمونه برداری می توان نوع میوپاتی و میزان پیشرفت بیماری را مشخص کرد.
عضله ای که بیوپسی روی آن انجام می گیرد باید مبتلا باشد اما آسیب وارده به خیلی شدید نباشد . عضله نباید محل تزريق اخیر یا مطالعات EMG با سوزن بوده با و بیشتر مواقع عضله چهار سررانی یا عضله گاستروکنمیوس واقع در ساق پا می باشد . ساختمان بافت ماهیچه ای در دیستروفی های عضلانی و هم چنین در دوشن تغییراتی شامل اختلاف در اندازه رشته های عضلانی ، تخریب رشته ها با فاگوسیتوز و جایگزینی بافت عضلانی توسط بافت همبندی و چربی را نشان می دهد . در برخی رشته های عضلانی ، هسته ها در مرکز قرار گرفته اند و وجود بازوفیلی در فیبرها و فعالیت بازسازی قابل مشاهده است . اصطلاح دیستروفیک که در مورد نمونه بافت شد (۵) عضلانی استفاده می شود به معنای مجموع تغییرات گوناگونی است که از آن ها نام برده شد.
درجه تغييرات متفاوت از بیماری به بیمار دیگر همیشه با نمای بالینی ارتباط نزدیکی ندارد . تشخیص افتراقی دوشن از نوع بکر یا کمربند شانه ای بر مبنای بیوپسی مشکل است و باید شدت بیماری و سن بیمار حتما در نظر گرفته شود .
روش ایمونوهسیتوشیمی يا لكه گذاری ایمنی (۷) راه مناسبی برای تشخیص DMD/BMD با انجام بیوپسی عضلات می باشد . با به کارگیری یک آنتی بادی اختصاصی علیه دیستروفین ، می توان به محل قرار گرفتن دیستروفین در غشا سلول های عضله طبیعی ، کاهش مقدار دیستروفین در عضله مبتلا BMD و فقدان کامل آن در عضله مبتلا به DMD پی برد . در روش لكه گذاری ایمنی فقدان دیستروفین به طور وضوح مشخص است در حالی که تغييرات دیستروفین در BMD با پراکندگی رنگ به طور ناهمگون یا کاهش رنگ آمیزی همراه است . بنابراین روش لکه گذاری ایمنی که قابلیت تشخیص تغييرات دیستروفین از نظر اندازه و هم چنین قابلیت تشخیص تغييرات و آن را دارد برای شناسائی BMD روش مفیدتری است . بیماران BMD در ۸۶٪ موارد تغییر در اندازه دیستروفین دارند در حالی که فقط ۹٪ آنها کاهش در مقدار دیستروفین را نشان میدهند.
سوالات متداول:
1.آیا برای تشخیص دیستروفی عضلانی نیاز به آزمایش است؟
بله، تشخیص دیستروفی عضلانی در مرحله اول با مشاهده علائم توسط پزشک و کسب تاریخچه خانوادگی آغاز می گردد، سپس برای تایید تشخیص آزمایش خون و نمونه برداری از بافت عضلات انجام می گیرد.
2.برای تشخیص افتراقی دیستروفی عضلانی دوشن و بکر چکار باید کرد؟
اختصاصی ترین روش تشخیص در بیماری های عضله قبل از ژنتیک مولکولی نمونه برداری یا بیوپسی عضلانی است . تغییرات بافتی بستگی به مرحله بیماری دارد . با نمونه برداری می توان نوع میوپاتی و میزان پیشرفت بیماری را مشخص کرد.
بیماری عصبی به تدریج پیشرفت می کند که به غلاف میلین در سیستم اعصاب مرکزی اسیب می رساند . ام اس در بیمار باعث التهاب می شود و غالبا میلین را از بین می برد .شروع معمولا بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی می باشد ؛ شیوع : ۶۰-۱۰۰ نفر در ۱۰۰۰۰ ؛ زنان تقریبا دو برابر بیشتر از مردان است. تست های تشخیص ام اس شامل معاینه متخصص و ام آر ای می باشد که شرایط بیمار را مشخص می کنند. در مرحله بعد یک متخصص کاردرمان با انجام تست خانگی ام اس، وضعیت جسمی بیمار را بررسی می کند و برنامه درمانی مناسب را ارائه می کند. مرکز تشخیص و درمان ام اس دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان ام اس با تیم مجرب و تخصصی خود به ارائه خدمات توانبخشی در کلینیک و انجام تست ام اس در خانه و کاردرمانی ام اس در منزل برای مراجعینی که توانایی حضور در مرکز را ندارند می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی و رفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علت ام اس خاص ناشناخته است . احتمال می رود ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی دخیل باشد . اکثر محققان معتقدند که ام اس یک بیماری خود ایمنی است (نقص سیستم ایمنی بدن و حمله به میلین اعصاب) . شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ممکن است ام اس توسط ویروس ایجاد شده باشد و افراد خاصی به دلیل عوامل ژنتیک مستعدتر هستند .
انواع ام اس
انواع اصلی با الگوهای ام اس موارد زیر هستند (۳ نوع اول معمول تر هستند):
1 . عود کننده : مشخص شدن با حملات کاملا مشخص (عود) و به دنبال آن بهبودی جزئی یا کامل . شایع ترین نوع (۷۰٪ در زمان تشخیص)
2 . ام اس پیشرونده اولیه : نسبتا نادر (۱۰ تا ۱۵٪ در زمان تشخیص) ، مبتلایان به این نوع بیماری ام اس از ابتداء بدتر شدن و وخیم شدن بیماری با عود نامشخص
3 . ثانویه – پیشرفت کننده : 2/1 از مبتلایان به نوع عود کننده ، در طی ۱۰ سال تشخیص ، بدتر شدن با افزایش سطح ناتوانی
4 . عود پیشرونده : نسبتا نادر ، حملات با ترکیب وخیم شدن ثابت و عود و بدون بهبودی
5 . ام اس خوش خیم : تعداد حمله کم با دوره طولانی بهبودی و کمی ناتوانی بعد از ۱۵ سال . حدود ۲۰ – ۲۵٪ افرادی که در ابتدا مبتلا به ام اس عود کننده تشخیص داده می شوند دارای این نوع هستند.( ام اس خفیف)
6 . ام اس بدخیم : در طول ۵ سال از تشخیص ناتوانی به سرعت در حال پیشرفت است ؛ بسیار نادر
علائم تشخیص ام اس
علائم و نشانه ها به قسمت یا قسمتهایی از سیستم اعصاب مرکزی که تحت تأثیر قرار می گیرند بستگی دارد . قسمت های آسیب دیده میلین اغلب ضایعات” یا “پلاک” نامیده می شوند . نتیجه ممکن است طیف گسترده ای از علائم ام اس را نشان دهد و شامل ۳ دسته می باشد :
1 . اولية (مستقیم با دمیلیناسیون) : خستگی زودگذر ، دوبینی ، نوریت اوپتیک ، پارستزی ، ضعف حرکتی ، آتاکسی ، راه رفتن ناپایدار ، اختلال عملکرد روده و مثانه ، درد ، کاهش شناخت ، اسپاسم ، نورالژی دیسارتری ، دیسفاژی
نمونه هایی از ارزیابی های استاندارد برای استفاده : MMSE , FIM , COPM ؛ قدرت گریپ دست ، Qual – OT (ابزار ارزیابی کیفیت زندگی) ؛ مقياس تأثیر خستگی ؛ مقیاس اصلاح شدهAshworth (تون عضلانی) ؛ آزمون تعادل برگ ؛ ارزیابی ادراکی OSOT ؛ تست درک بصری مستقل از حرکتی
درمان توانبخشی ام اس پس از تست تشخیصی
مدل های درمانی شامل : درمانی ، جبرانی ، نگهداری ، پیشگیری و سازگاری با محیط است.
جسمی : کلید ، فعال بودن است . استفاده از یک برنامه ورزشی و آموزش در مورد مکانیک بدن خور بهبود قدرت و شرایط کلی بدنی . آموزش تکنیکهای مختلف برای کمک به مدیریت ضعف اندام فوقانی و یا هماهنگی . آموزش مهارت های مدیریت خستگی (به عنوان مثال ، قدم زدن ، ساده سازی کار) برای کر حفظ انرژی و در نتیجه لذت بردن از فعالیتها . اسپلینت ، کشش و دامنه حرکتی برای جلوگیری از انقباضات ارائه تجهیزات سازگار به عنوان تکنیک جبرانی در افراد دارای مشکل در انجام فعالیت های روزمره زندگی . ارائه دستورالعمل در مورد جابجایی های ایمن . مداخلات نشستن و پوزیشن دهی مناسب.
شناختی : استفاده از تکنیکهای درمانی و جبرانی برای درمان اختلالات شناختی .
– درمان
استفاده از برنامه های رایانه ای و یا کارهای کاغذی برای افزایش توجه ، حافظه و غیره . به عنوان مثال ، تکنیک های جبرانی ؛ نوشتن یا استفاده از تایمر برای کمک به افراد در به یادآوری اطلاعات . برای افراد دارای اختلال شناختی شدید ، دریافت آموزش های لازم توسط خانواده در مورد اختلالات و سازگاری در خانه و یا حفظ امنیت فرد . سایر زمینه های آموزش عبارتند از : مهارتهای مدیریت زمان ، برنامه ریزی ، ایمنی و غیره .
عاطفی : استفاده از تغییرات نقش ، فعالیتهای ایجاد اعتماد به نفس و مهارتهای مقابله ای برای کمک به افراد در تنظیم فرایند این بیماری و تغییر شرایط ؛ مفید بودن تعامل گروهی برای یادگیری از یکدیگر . زمینه های دیگر عبارتند از : آموزش مدیریت استرس ، تعیین اهداف ، افزایش احساس کنترل در زندگی فرد ، ا تشویق همکاری و پشتیبانی خانواده و غیره
محیط : توصیه هایی برای افزایش ایمنی و حفظ انرژی ، آموزش برای بیمار ام اس و خانواده در مورد بیماری ام اس و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد آموزش پشتیبانی در اجتماع و جستجوی خدماتی مانند حمل و نقل عمومی (در صورت عدم امکان ادامه رانندگی) . آموزش مدیریت خستگی و عملکرد دستگاه های کمکی و غیره
در تعریف کامل ، افسردگی بالینی خود را به عنوان یک اختلال افسردگی عمده با دوره اپیزودیک و درجات مختلفی از تظاهرات پایدار بین اپیزودها نشان میدهد . معیارهای تشخیص اختلال افسردگی اساسی در DSMIV تعریف شده است . اختلال افسردگی اساسی با خلق و خوی افسرده یا از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیتهای روزانه مشخص می شود ، حداقل برای یک دوره ۲ هفته ای ادامه دارد.یکی از روش های موثر در درمان افسردگی، کاردرمانی در بیماری افسردگی است که به بیمار کمک می کند به صورت تدریجی وارد محیط شده و توانایی های شغلی و فعالیت های شخصی خود را از سر بگیرد. کاردرمانی کودکان و کاردرمانی بزرگسالان دکتر صابر در جهت مشاوره به بیماران افسرده و افسردگی در کودکان فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی و رفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اختلال افسردگی اساسی نشان دهنده تغییر از روحیه نرمال فرد است و می تواند بر الگوهای خواب (هایپرسومنیا و هایپوسومنیا) ، وزن (افزایش یا کاهش اشتها) ، تمرکز تصمیم گیری و مهارتهای حل مسئله تأثیر بگذارد . فرد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ممکن است احساس بی ارزشی یا گناه کند و ممکن است افکار خودکشی داشته باشد . عملکرد در برخی با بسیاری از زمینه های مراقبت از خود ، بهره وری ، اوقات فراغت و نقش های اجتماعی مختل می شود .
توجه : انواع دیگر افسردگی شامل اختلال دیستیمیک ، افسردگی آتیپیکال و افسردگی با ویژگیهای روانی است.
شیوع
تخمین زده می شود که بالای ۲۵٪ از زنان و ۱۰٪ از مردان در طول عمر خود افسردگی را تجربه می کنند.
علت افسردگی چیست
هنوز علت دقیق اختلال افسردگی اساسی مشخص نشده است . ترکیبی از عوامل ژنتیکی ، روانی- اجتماعی و محیطی در توسعه آن نقش دارد . نظریه ها و تحقیقات مختلف نشان می دهد که اختلال در تنظیم انتقال دهنده های عصبی در مغز (از جمله سروتونین ، دوپامین و نوراپی نفرین) مسئول علائم افسردگی است . درمان فارماکولوژیک براساس این فرض و تحقیق است.
دوره افسردگی
در ۵۰% بیماران شروع اختلال افسردگی اساسی قبل از ۴۰ سالگی رخ می دهد (اگرچه ممکن است در هر سنی رخ دهد) . یک اپیزود درمان نشده افسردگی تقریبا شش تا سیزده ماه طول می کشد ، در حالی که یک قسمت تحت درمان ممکن است در سه ماه اول فروکش کند . از آنجا که بیماران اپیزودهای افسردگی متری را تجربه کنند ، زمان بین اپیزودها کاهش می یابد و شدت اپیزود به احتمال زیاد افزایش می یابد . میانگین تعداد اپیزودهای اختلال افسردگی اساسی ، به ازای هر بیمار ، در طی یک دوره ۲۰ ساله ۵ یا ۶ است.
ارزیابی کاردرمانی افسردگی
1 . بستری – حاد
تمرکز ارزیابی کاردرمانی افسردگی روی شغل و بهبودی
مراقبت از خود : فعالیت های روزمره زندگی و توانایی عملکرد مستقل ، چرخه خواب و بیداری ، تغذیه
بهره وری و اوقات فراغت : وظایف ، علایق و ارزش ها.
مؤلفه ها : توجه ، تصمیم گیری ، حل مسئله ، خودباوری ، بی قراری ، آشفتگی ، سطح تحمل پایین ، ناامیدی ، عدم
انگیزه ، افکار خودکشی .
ابزارها : مقیاس عملکرد کاری کانادایی ، چک لیست علاقه ، لیست چک وظایف ، ليست لذتها ، مشاهده (یعنی ، عملکرد اجتماعی و غیره) . اگر بیمار مشکلات شناختی یا سایر مشکلات قابل توجهی که بر عملکرد مستقل تأثیر می گذارد داشته باشد ، ممکن است از KELS, BaFPE یا ارزیابی عملکردی دیگری برای اهداف تخلیه استفاده شود .
2 . سرپایی – کمتر حاد تا مزمن
تمرکز ارزیابی کاردرمانی بیشتر بر عملکرد مستقل در جامعه و تعیین اهداف و رسیدن به اهداف .
مراقبت از خود : فعالیت های روزمره زندگی ، چرخه خواب و بیداری ، تغذیه
بهره وری – فعالیت معنی دار : فرصت های شغلی ، آموزشی ، داوطلبانه . درک نقش ، مهارت ها ، توانایی ها ، امتیازات ، اهداف ، ارزش ها.
اوقات فراغت : تعریف علایق
مؤلفه ها : همان موارد فوق + احساس ناکافی در وظایف زندگی
درمان های دارویی ، روانی – اجتماعی و کاردرمانی همه در مقالات به کاهش علائم افسردگی مرتبط بوده اند . همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ترکیبی از درمان دارویی و درمان روانی اجتماعی / کار درمانی افسردگی را نسبت به یک روش درمانی مؤثرتر است.
الف ) درمان دارویی
ثابت شده است که درمان با دارو کاهش علائم افسردگی مؤثر است . برای درمان افسردگي حاد استفاده می شود و همچنین می تواند برای کاهش تعداد و شدت اپیزودهای تجربه شده توسط بیماری به عنوان پیشگیری کننده مورد استفاده قرار گیرد . انواع مختلفی از دارو وجود دارد که برای درمان اختلال افسردگی اساسی استفاده می شود.
ضد افسردگی های سه حلقه ای : افزایش دهنده در دسترس بودن نوراپی نفرین و سروتونین . این ها قدیمی ترین انواع داروی ضد افسردگی هستند که هنوز در حال استفاده است . مانند Elavail Tofranil .
مهار کننده های انتخابی جذب سروتونین : از برداشت مجدد آن جلوگیری می کند . مانند Celexa, Luvox, Paxil , Zoloft , Prozac
مهار کننده های مونوآمین اکسیداز : متوقف کردن فرایند از بین بردن نوراپی نفرین ، دوپامین و سروتونین توسط مونوآمین ها . در مواردی که بیماران به انواع دیگر داروهای ضد افسردگی پاسخ نمی دهند ، مورد استفاده قرار می گیرد . مانند Nardil, Parnate, Eldepryl
ب) درمان روانی – اجتماعی
با آموزش تخصصی ، کاردرمانی می تواند این نوع درمان را انجام دهد.
درمانی رفتاری شناختی : برای تغییر خود به خود در تفکر و رفتار منفی به سمت افکار مثبت متمرکز شوید.
درمان بین فردی : تمرکز خود را بر بررسی روابط بین فردی و پشتیبانی های اجتماعی و ایجاد شبکه های پشتیبانی اجتماعی با بیمار قرار دهید.
کاردرمانی در بیماری افسردگی (بستری و سرپایی)
کمک به مراجع برای ایجاد اميد و اهداف بسیار مهم است . واقع بین باشید بدون اینکه قضاوت کنید . افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی اساسی هستند ، توانایی بهبودی ، مدیریت طولانی مدت بیماری و عملکرد مستقل دارند.
برخی رویکردهای کاردرمانی افسردگی چیست
متمرکز شدن برای کمک به مراجع در کاهش تعداد و شدت عوامل استرس زا در زندگی اش
برقرار کردن برنامه های معمول را از طریق برنامه ریزی در آینده
تشویق مشارکت در فعالیت که توسط بیمار انتخاب و تعریف شده است .
اصلاح محیط را برای ارتقاء سلامتی
جستجو گزینه های بهره وری کار ، آموزش ، داوطلبی
افزایش انرژی و انگیزه را از طریق فعالیت ورزش و تفریحی
تعیین اهداف واقع بینانه ؛ کوتاه مدت و بلند مدت بر اساس خواسته های بیمار
فراهم کردن فرصت هایی برای موفقیت ؛ یعنی اهداف کوتاه مدت را تحقق بخشید
شناسایی و تمرین کردن مهارتهای مقابله مثبت را برای استفاده در مواقع استرس
آموزش تکنیک های کاهش استرس و آرامش
تشویق کردن به تعامل با همسالان و خانواد (توسعه شبکه های پشتیبان)
آموزش مهارتهای ارتباطی مانند قدرت اطمینان
اموزش در مورد نقش شغل معنی دار و محیط در ارتقاء و حفظ سلامت
سکته مغزی بر اثر آسیب به بافت مغز ایجاد می شود که به انواع ایسکمیک و هموراژی تقسیم می شود. این بیماری با توجه به ناحیه مغزی درگیر شده علائم متفاوت جسمی، ذهنی و گفتاری به همراه دارد. عوارض سکته مغزی در زمینه گفتاری شامل اختلالات بلع، مشکلات تولید کلام، در حیطه جسمی معمولا با آسیب های یکطرفه ،عدم توانایی در راه رفتن مستقل و استفاده از دست مبتلا مشخص می گردد. در مورد عوارض جسمی سکته مغزی توضیحات فراوانی داده شده است اما کمتر توجهی به عوارض سکته مغزی بر روی مهارت های ذهنی بیمار شده است. این عوارض می توانند بر روی توانایی های زندگی مستقل فرد و بازگشت به شغل تاثیر بسزایی داشته باشد. در این مطلب به بررسی این علائم می پردازیم. مرکز درمان سکته مغزی دکتر صابر به صورت تخصصی به ارزیابی عوارض سکته مغزی خفیف و شدید چه در زمینه جسمی و چه در زمینه ذهنی و کاردرمانی سکته مغزی و گفتاردرمانی سکته می پردازد.
توانبخشی در منزل سکته مغزی از دیگر خدمات مرکز می باشد که به بیماران با آسیب مغزی کمک می نماید بدون نیاز به مراجعه به کلینیک های توانبخشی و مشکلات جا به جایی برای همراهان بیمار، از خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی تخصصی در محیط منزل بهرمند گردند و روند درمان خود را تسهیل نمایند.
عوارض ذهنی سکته مغزی
عوارض سکته مغزی بر مهارت های ذهنی بیماران شامل مواردی نظیر درک، حافظه، توانایی ادراک بینایی، قدرت تحلیل، آگنوزی و مشکلات پرداشی می باشد در زیر توضیح به تعدادی از این مشکلات می پردازیم.
سادهترین تعریف درک، هوشیار و آگاه شدن توسط یکی از حواس میباشد که این حواس بینایی، شنوایی، لامسه ، چشایی یا بویایی هستند. اینکه چگونه محیط را تفسیر میکنیم از مرحله دریافت ما شروع میشود. سیستم بینایی اطلاعات بیشتری را نسبت به دیگر سیستم های آوران، به مغز منتقل میکند.
قشر اولیه بینایی در لوب اکسی پیتال قرار گرفته است و بیشتر اطلاعات بینایی در پنج ناحیه پردازشگر، پردازش میشود که این نواحی تکالیف بینایی متنوعی را انجام میدهند.
ناحيه به حرکت، رنگ و وضعیت پاسخ میدهد
ناحیه به سوگیری، جهتیابی و رنگ پاسخ میدهد
ناحیه به جهت یابی اطلاعات پاسخ می دهد
ناحیه به رنگ و انواع وسیع پاسخ میدهد
ناحیه به حرکات بدون جهت پاسخ میدهد
ناحیه های بینایی
ادراک بینایی به تمام اطلاعات ورودی به چشمان ما معنا میبخشد. برای توضیح پیچیدگی پردازش این اطلاعات مثالی از نگاه کردن به اطراف یک اتاق ارائه کردند. هر شی از پسزمینه آن و از اشیا اطراف آن مجزاست. اشیا میتوانند بدون توجه به زاویه و فاصله آنها نسبت به ما تشخیص داده شوند. مثلل 8-2 راههای بینایی درون قشر مغز را توضیح میدهد که ما را قادر به پردازش همه اطلاعاتی که در درون چشمان ما قرار گرفته اند میکنند.
نحوه دریافت ما از تصاویر از فرد به فرد تفاوت دارد اما این موضوع مشکل ادراکی ایجاد نمیکند. مثالها شامل تصاویر ترسیم شده سفید و سیاهی هستند که اگر شما جلوی تصویر را سیاه ببینید، یک تصویر را خواهید دید. اما اگر جلوی تصویر را سفید ببینید تصویر دیگری را نیز میببینید.
نواحی مغزی مرتبط با ادراک
نیم کره راست نقش بزرگتری در پردازش اطلاعات بینایی و فضایی نسبت به نیم کره چپ دارد. آسیب به نواحی مختلف مغز، ممکن است باعث نقایص مختلف شود.
لوب اکسی پیتال:
تمایز شکل، سایز و عمق
آگنوزی اشیا
Prosopagnosia
نواحی اکسیپیتوپاریتال:
ارتباطات فضایی
لوب پاریتال سمت راست:
تمایز شکل
آگنوزی وابسته به احساس
Anosognosia
عدم جهتیابی جغرافیایی
ارتباط فضایی
غفلت
لوپ پاریتال سمت چپ:
آگنوزی ارتباطی
آگنوزی جسمی
لوب تمپورال:
Prosopagnosia
عدم سوگیری جغرافیایی
آسیب در ادراک و شناخت بیمار
به افراد ماهیت پیچیده تواناییهای بینایی و فضایی- بینایی را تا زمانیکه این تواناییها مختل نشدهاند ساده فرض می کنند. هنگامیکه آسیب مغزی رخ میدهد مثلا سکته مغزی، اختلالات میتواند باعث مشکل در انجام کارهای روزمره ساده شوند. نقایص درکی میتواند به موارد زیر طبقه بندی شود:
طرح واره بدنی
۲. تمایز بینایی
٣. آگنوزی
طرح واره بدنی
اختلال طرح واره بدنی عدم فهم اجزای بدن و ارتباطات بین آنها میباشد.
اتوپاگنوزی(Autopagnosia): عدم هوشیاری نسبت به ساختارها و ارتباطات بدنی است، که باعث عدم تشخیص اجزای بدن و دو سمت بدن میشود.
غفلت یکطرفه: فراموشی سمت درگیر بدن و یا محیط همان سمت میباشد، به طور مثال فراموشی یک سمت بدن هنگام لباس پوشیدن یا فراموشی غذای یک سمت بشقاب.
انوسوگنوری(Anosognosia): عدم بازشناسی وجود فلجی در بدن یا شدت آن و یا عدم پذیرش کامل بیماری
اختلال در تماير چپ- راست: مشکل در درک مفهوم چپ و راست است.
اگنوزی انگشتان: اختلال در تشخیص آن است که کدام انگشت لمس شده است در حالیکه فقدان حسی وجود نداشته باشد.
تمایز بینایی
تمایز بینایی توانایی تفکیک یک شئ از دیگر اشیا است. این اشیا میتوانند توسط رنگ، سایز، شکل، الگو، پیش زمینه و پسزمینه تفکیک شوند.
اختلال تمایز شکل: مشکل در پرداختن به جزئیات شکل میباشد مثلا تمایز بین لیوان، بطری آب و گلدان.
اختلال درک عمق: مشکل در قضاوت فاصله ها و عمق، مثلا مشکل در جهت یابی پله ها و موانع مانند دیوارها یا درها یا مشکل در دانستن اینکه یک لیوان چه موقع پر از آب و چه موقع خالی از آن است.
اختلال درک شکل از زمینه: مشکل در تشخیص پیش زمینه از پسزمینه، مثلا مشکل در یافتن زیرپوش یا حوله سفید از روی صفحه ای سفید یا از روی قسمتی از لباس های قفسه.
اختلال در ارتباطات فضائی: مشکل در درک موقعیت دو یا چند شئ نسبت به هم یا نسبت به اشیاء دیگر مشکل در قرار دادن غذا در قاشق و سپس در دهان یا مشکل در قرار دادن درب قوری. همچنین ممکن است به صورت مشکل در درک مفاهیم داخل/خارج، جلو/عقب، بالا/پائین دیده شود، مثلا مشکل در یافتن فنجان از پشت کتری یا وارونه پوشیدن پیراهن
اختلال در جهت یابی جغرافیایی: مشکل در فهم و یادآوری ارتباطات مکان های مختلف نسبت به هم است برای مثال مشکل در یافتن مسیر.
آگنوزی
اگنوزی بینایی: ناتوانی در تشخیص محرک بینایی با وجود عملکرد مناسب اولیه بینایی است. (حدت بینایی حرکت چشمی و میدان های بینایی سالم هستند).
اگنوزی بینایی اشیاء: مشکل در شناخت اشیاء است اگر چه حدت بینایی و میدان بینایی سالم هستند برای مثال یک بیمار ممکن است اقوام خود را نشناسد.
پروزویاگنوزی(Prosopagnosia): اختلال در تشخیص تفاوت ها در صورت است.
Simultagnosia: مشکل در درک بیش از یک بخش از کل یک تصویر، برای مثال بیماری ممکن است قادر باشد یک تک حرف را بفهمد اما قادر به خواندن کل کلمه نیست.
آگنوزی رنگ: مشکل در تشخیص رنگ ها است به طور مثال رنگ میوه ها و سبزیجات.
متامورفوزیا(Metamorphosia): مشکل در تشخیص ابعاد اصلی اشیا است.
آگنوزی فضائی- بینایی: مشکل در درک ارتباطات فضایی بین اشیاء یا بین اشیاء و خود فرد می باشد مستقل از آگنوزی بینایی اشیاء از آگنوزی بینایی
آگنوزی لمسی (همچنین آستروگنوزی نامیده میشود): مشکل در شناسایی اشیاء توسط لامسه است درحالیکه عملکرد های عمقی و حرارتی بدن سالم بوده اند.
اگنوزی شنوایی: مشکل در تشخیص تفاوت های اصوات شامل اصوات با و بدون کلمه میباشد برای مثال یک بیمار ممکن است قادر نباشد بین صدای موتور ماشین و صدای جاروبرقی تفکیک قائل شود.
Apractognosia: اصطلاحی است که به مجموعه ای از اختلالات برمی گردد که ممکن است شامل مشکلات طرح واره بدنی، اپراكسيا و آگنوزی باشد.
سوالات متداول:
1.سکته مغزی چه عوارضی را بر روی درک بیمار می گذارد؟
مشکلات ادراک بینایی، آگنوزی و اختلال در طرحواره بدنی از جمله مشکلات بیماران پس از سکته مغزی می باشد.
2.عوارض سکته مغزی در بیماران چیست؟
عوارض سکته مغزی در زمینه گفتاری شامل اختلالات بلع، مشکلات تولید کلام، در حیطه جسمی معمولا با آسیب های یکطرفه ،عدم توانایی در راه رفتن مستقل و استفاده از دست مبتلا مشخص می گردد همچنین مشکلا ذهنی مانند اختلال در حافظه و ادراک در آنان دیده می شود.
دیده شده است که پس از سکته مغزی نیمکره چپ و راست مشکلات ادراکی رایج میباشد. مشکلات ادراکی پاسخ به توانبخشی بیماران و توانایی های انجام فعالیت های روزمره آنها را تحت تاثیر قرار میدهد که در صورت امکان باید این موارد درمان شود. کاردرمانی ذهنی بزرگسالان در جهت بهبود مهارت های شناختی، درکی، آگاهی فضایی و … فعالیت می نماید. مرکز کاردرمانی بزرگسالان دکتر صابر به ارائه خدمات کاردرمانی ذهنی بزرگسال در منزل و کلینیک برای بیماران با اختلالات ذهنی و همچنین بیماران اوتیسم در بزرگسالی می پردازد و فرد را در ادامه روند زندگی عادی خود پس از آسیب مغزی کمک می رساند.
چرا توانایی های ادراکی را ارزیابی میکنیم؟
هدف از ارزیابی توانایی ادراکی، شناسایی علت ناتوانی بیماران در انجام برخی فعالیت ها و یا تاثیر بر روی فعالیت ها در آینده میباشد، که در نتیجه درمان لازم برای هر بیمار را ارائه و هدایت میکند. ارزیابی درکی روشن خواهد کرد که بیماران به چه اختلالات ادراکی و با چه شدتی دچارند. با شفاف سازی اختلال درمانگران میتوانند به بیمار (و خانواده و مراقبین آنها) در مورد اثرات احتمالی این اختلال ها بر روی فعالیت های روزمره بیمار توضیح دهند.
چه زمانی توانایی ادراکی را ارزیابی میکنیم؟
ارزیابی توانایی ادراکی باید هر چه زودتر پس از سکته بیمار انجام شود، اما ممکن است هنگامی که بیمار فعالیت های دیگری را طی مراحل بهبودی به عهده میگیرد شفاف سازی اختلالات نیاز باشد. غربالگری ادراکی باید طی چند روز اول به عنوان بخشی از ارزیابی اولیه درمانگر انجام شود. این مطلب به درمانگر و بیمار، حیطههای احتمالی مشکلات عملکردی را نشان میدهد. اگر بر اساس ارزیابی غربالگری یا مشکلات عملکردی لازم دیده شد. یعنی ارزیابی ادراکی دقیق تر انجام شود. این مطلب مؤید پیشنهادات موسسه ملی دستورالعملهای کلینیکی در زمینه سکته مغزی است، که بیان میکند:
اختلالات شناختی-کلی
الف: غربالگری رایج باید جهت تعیین دامنه اختلالات شناختی که ممکن است بیافتد، انجام شود.
ب: هر بیماری که پیشرفت مورد انتظار در توانبخشی را ندارد باید ارزیابی شناختی جزئی تری داشته باشیم تا تعیین کنیم که آیا نقایص شناختی باعث ایجاد مشکلات خاص یا تاخیر در پیشرفت میشوند؟
ج: وضعیت شناختی بیمار باید توسط همه اعضای تیم در زمان برنامه ریزی و ارائه درمان مد نظر قراربگیرد. د: برنامه ریزی برای ترخیص از بیمارستان باید شامل ارزیابی هر نوع خطر ایمنی ناشی از اختلالات شناختی برجای مانده باشد.
ه: افرادی که در انجام کارهایی که نیازمند شناخت است، باز میمانند (مانند رانندگی)، باید شناخت آنها پیش از بازگشت به فعالیت به طور رسمی ارزیابی شود.
آگاهی فضائی (غفلت)
الف: هر بیمار سکته مغزی که نیمکره سمت راستش درگیر شده باشد باید احتمال کاهش آگاهی از سمت چپ را در نظر گرفت و باید در صورت بروز شک کلینیکی به طور رسمی ارزیابی شود.
ب: باید پروفایل اختلالات و توانایی های بر جای مانده در هر بیمار دارای اختلال اگاهی فضائی و یا مشکوک به آن، توسط یک ارزیابی استاندارد شده مانند آزمون رفتاری عدم توجه سنجیده شود. تشخیص نباید بر اساس آزمون کنار گذاشته شود.
آگنوزی درکی- بینایی
الف: هر فردی که به ظاهر مشکل در شناخت افراد یا اشیاء داشته باشد باید رسما به منظور آگنوزی بینایی ارزیابی شود.
مهارت درکی در کاردرمانی ذهنی بزرگسالان
مهارت درکی به صورت بالقوه میتواند به صورت عملکردی یا با استفاده از ابزارهای استاندارد شده ارزیابی شود.
ارزیابی غربالگری عملکردی
ارزیابی عملکردی فعالیت های روزمره زندگی، مانند فعالیت های شخصی یا خانگی، بسته به نوع بیمار اثرات تلفیق اختلالات شناختی و جسمی را نشان خواهد داد. ارزیابی اولیه مانند ارزیابی مهارت های حرکتی، هنگامی که کاردرمانگر وارد اتاق بیمار میشود آغاز میشود. کاردرمانگر باید مشاهده کند که چگونه بیمار در تختخواب یا صندلی / ویلچر وضعیت دهی میشود
مشاهدات باید شامل موارد زیر باشد:
آیا سر آنها به یک سمت چرخیده است یا نه؟ (این میتواند نشانه ای از غفلت باشد)
آیا بیمار دست یا پای خود را کاملا صاف میکند؟ و خود را به سمت مبتلا میکشاند؟ (این میتواند نشانه ای از کاهش آگاهی در خط وسط باشد).
در زمان تکمیل ارزیابی اولیه مهم است یادداشت کنیم که چگونه بیمار به سوالات درمانگر پاسخ میدهد. این مطلب میتواند نشان دهد که آیا اختلالات ادراکی وجود دارند، هر چند که جواب قطعی از اینکه کدام مشکل باعث این اختلال شده است، به دست نمیآید. برای مثال بیماری که ظاهرا دچار غفلت از همه اجزاء سمت چپ بدنش است، حین انجام ارزیابی لباس پوشیدن و شستن، درمانگر ممکن است نتواند تشخیص دهد که این مشکل ناشی از اختلال بینایی، نیمه نابینایی، مشکل لمسی کاهش حس یا غفلت یکطرفه میباشد.
ارزیابی استاندارد غربالگری:
زمانی که سابقه پزشکی بیمار مشخص شده است و ارزیابی های عملکردی به عمل آمده است، ارزیابی های استاندارد شده برای غربالگری سریع وجود اختلالات درکی باید انجام شود مثال ها شامل:
ازمون نصف کردن خط بر گرفته از آزمون رفتاری عدم توجه
کنسل کردن یا خط زدن ستاره/حرف برگرفته از آزمون رفتاری عدم توجه
ازمون کپی کردن شکل
تکمیل این سه ازمون که بر مبنای قلم و کاغذ هستند همراه با ارزیابی پایه ای، اختلالات ادراکی را نشان خواهد داد. اگر اختلالات ادراکی در ارزیابی های غربالگری نشان داده شد باید ارزیابی های ادراکی دقیق تری به عمل بیاید.
ارزیابی پایه
ارزیابی بیماران در انواع مختلف فعالیت های روزمره زندگی، مهم میباشد. این مورد باید به دنبال ارزیابی های غربالگری که نشان دهنده اختلالات احتمالی منجر به بی کفایتی و مشکلات عملکرد میشود دنبال گردد. این موضوع به هدف قرار دادن سطح صحیح پیچیدگی کمک میکند، ارزیابی سطح دقیق و صحیح پیچیدگی به این دلیل اهمیت دارد که اختلالات موثر بر اجرای وظایف را تاکید میکند، اختلالات خفیف در سطح وظایف ساده ظاهر نمیشود، بنابراین یک بیمار ممکن است قادر به تهیه ساندویچ باشد، اگر چه در هنگام تهیه غذایی پیچیده اختلالات ادراکی و شناختی ممکن است باعث بی کفایتی در انجام وظیفه بشود و بنابراین باعث تاخیر در کامل کردن وظیفه میگردد. ارزیابی ممکن است هنگام انجام هر گونه فعالیت روزمره زندگی مانند وعده های غذایی یا اصلاح صورت اتفاق بیافتد. هنگام ارزیابی عملکرد توجه به موارد زیر اهمیت دارد:
آیا بیمار قادر بود که تمام موارد را به صورت مفید و موثر استفاده کند؟
چگونه بیمار همه موارد را بر عهده گرفت و آیا از وضعیت های نا متناسب استفاده کرد؟
آیا بیمار قادر بود که همه چیز را ببیند؟
آیا بیمار هنگام برداشتن اشیاء بیش از حد دستش را دراز میکرد؟
آیا بیمار تاخیری در یافتن اشیاء داشت؟
آیا بیمار میتوانست اشیاء را در محیط های شلوغ مثل یخچال یا میز آرایش پیدا کند؟
آیا بیمار اشیاء را به تنهایی با استفاده از لمس پیدا میکرد؟
آیا بیمار قادر به تشخیص تفاوت بین اشياء شبیه به هم بود؟
مثال هایی از ارزیابی های ادراکی استانداردشده
بسیاری از ارزیابی های ادراکی استاندارد شده وجود دارد، برخی از آنان برای اختلالات خاص و برخی کلی تر می باشند، این ارزیابی ها میتواند به سه بخش کلی تقسیم شوند و در زیر مثال هایی از آنها آمده است:
غفلت
فضائی
ارزیابی های چند گانه
کاردرمانی ذهنی بزرگسال در منزل
از خدمات مهم مرکز کاردرمانی دکتر صابر، کاردرمانی ذهنی در منزل می باشد که برای بیماران با آسیب مغزی، و اختلالات ذهنی اراه می گردد. متخصص کاردرمانی ذهنی بزرگسالان به بیمار کمک می کند تا از حداکثر توانایی های ذهنی خود برای بهبود مهارت های آسیب دیده و انجام فعالیت های زندگی استفاده نمایند.
سوالات متداول:
1.در کاردرمانی ذهنی بزرگسالان چکار می کنند؟
کاردرمانی ذهنی در بزرگسالان به تقویت مهارت های شناختی آسیب دیده در بیماران همچنین تقویت حافظه و مهارت های ادراکی آسیب دیده می پردازد.
2.آیا امکان انجام کاردرمانی ذهنی در منزل وجود دارد؟
مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی در منزل به صورت تخصصی فعالیت می نماید و در صورت نیاز بیماران متخصصین کاردرمانی ذهنی را به منزل بیماران ارجاع می دهند.
قدرت عضلانی، تون عضلات و هماهنگی مهم ترین فاکتورها در انجام حرکات ارادی و عملکرد هستند. آسیب این موارد درمان را سخت تر میکند. کاردرمانی قدرت عضلانی از خدمات مهم مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر می باشد که توسط کاردرمانان جسمی با تجربه مرکز انجام می شود. کاردرمانی قدرت عضلات در تاخیر حرکتی کودکان، مشکلات نورولوژیک مانند فلج مغزی و آسیب های نورولژیک بزرگسالان مانند ضایعات نخاعی و یا بیماری هایی نظیر ام اس کاربرد دارد. هدف از توضیح مطلب کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات، تعریف ابزارهای سنجش برای اندازه گیری قدرت و تون عضلانی در بیمار و توصیف مداخلات متنوعی است که توانایی بیمار را در اجرای تکالیف روزانه به حداکثر میرساند یا کاردرمانی کودکان جهت ایجاد روند رشد حرکتی متناسب با سن را ممکن می کند . این مداخلات شامل دارو درمانی، رویکردهای تمرینی، ارتزها و وسایل متنوعی است که برای جبران نقص در قدرت عضلات و تون عضلانی کاربرد دارند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تون عضلانی
طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت (ICF) عملکرد تون عضلانی را این گونه تعریف میکند: تون عضلانی در عضلات در حال استراحت وجود داشته و مقاومتی است که هنگام تلاش برای حرکت پسیو در عضلات ایجاد می شود.
با توجه به ماهیت ناهمگن و غیرقابل پیش بینی بیماری های نورولوژیک و خود ایمنی شاهد شرایط متنوع تون عضلانی در این بیماری هستیم. هایپونی (ناشی از نقص عملکرد مخچهای) هایپرتونی خارج هرمی (با مشخصه ریجیدیتی و چرخ دنده ای) و دیس تونی (شامل انقباض متناوب یا پایدار ابنورمال همراه با حرکات پیچ و تابی و پوسچر نابهنجار) از انواع غیر رایج آن هستند. هایپرتونی اسپاستیک یکی از بیماریهای رایج تون عضلانی در بیماران است که توسط کاردرمانی تعدیل می گردد.
افزایش وابسته به سرعت رفلکس کششی به عنوان اسپاستیسیتی تعریف میشود. اسپاستیسیتی در دامنه وسیعی از بیماریهای سیستم عصبی مرکزی دیده میشود و به نظر میرسد که ناشی از کاهش درونداد مهاری از مراکز بالای نخاعی (سوپرا اسپاینال) باشد. دو نوع اسپاستیسیتی وجود دارد: اسپاستیسیتی با منشا نخاعی (که با افزایش قابلیت تحریک مسیرهای چند سیناپسی، تحریک آهسته، اسپاسم فلکسوری و اکستانسوری مشخص میشود) و اسپاستیسیتی با منشا مغزی (با افزایش تحریک پذیری مسیرهای تک سیناپسی، تحریک سریع، پوسچرهای کلیشه ای با مشارکت گروه های عضلانی ضد جاذبه مشخص میشود).
اسپاستیسیتی با منشا نخاعی عبارتند از: پاسخ محرک آوران (مثل لمس پوست یا کشش عضله) که منجر به پاسخ (افزایش تون، اسپاسم) در بخشی دورتر از اندام درگیر میشود. عضلات فلکسور قوی، درگیر اسپاسم میشوند اما این تحریک قابل انتشار به عضلات اکستانسور نیز هست. اسپاستیسیتی با منشا مغزی منجر به پوسچر همی پلژیک (اداکسیون شانه، فلکسیون آرنج و مچ و انگشتان، اداکسیون لگن، اکستانسیون زانو، و پلانتار فلکسیون مچ پا) می شود. اسپاستیسیتی مرتبط با ام اس معمولا از نوع نخاعی است اما ویژگیهای اسپاستیسیتی مغزی نیز گاهی دیده میشود بخصوص وقتی ضایعه از طریق نوراکسیز اتفاق بیفتد.
کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات
اسپاستیسیتی عضلات در بیماران مختلف متفاوت است که رایج ترین شکل آن در اندام فوقانی در عضلات اداکتور شانه، فلکسور / اکستانسور آرنج، پروناتورها، فلکسور مچ دست، فلکسور انگشتان اتفاق میافتد. در اندام تحتانی نیز فلکسور و اداکتور لگن، فلکسور / اکستانسور زانو، پلانتار فلکشورهای مچ پا معمولا درگیر میشوند. البته اسپاستیسیتی در عضلات تنه نیز اتفاق میافتد.
کاردرمانی با ابزار های پیشرفته و تخصصی به تقویت قدرت عضلانی در بیماران نورولوژیک و خود ایمنی و تعدیل تون پوسچرال در آنان می پردازد. تقویت عضلات تنه و ستون فقرات در حفظ وضعیت ایستای فرد و جلوگیری از ایجاد دفورمیتی های پوسچرال قابل توجه است. همچنین تقویت عضلات اندام تحتانی در حفظ استقلال بیمار در حرکت و بازتوانی فرد نقش بسزایی دارد. کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات اندام فوقانی موجب بهبود مهارت های فردی و خود مراقبتی در بیمار و حفظ استقلال فردی او میگردد. به صورت کلی خدمات کاردرمانی در زمینه تقویت عضلات چه با استفاده از تمرینات کاردرمانی در منزل و چه بوسیله ابزار های تخصصی دز کلینیک کاردرمانی در جهت بهبود مهارت های حرکتی بیمار و حفظ حداکثر استقلال فرد ارائه می گردند.
نقش روانشناس در تیم توانبخشی ام اس، ارزیابی و سپس کمک به مراجعان برای مقابله با مشکلات روانی بیماران ام اس است. در حالت ایده آل، روانشناس تیم توان بخشی ام اس در روانشناسی ام اس و توانبخشی با تجربه است و در ارزیابی روانشناسی و روان درمانی دارای تخصص میباشد. مرکز تشخیص و درمان ام اس دکتر صابر در زمینه کاردرمانی بیماران ام اس،گفتاردرمانی و روانشناسی ام اس زیر نظر بهترین دکتر ام اس در تهران فعالیت می نماید. دو شعبه فعال مرکز با استفاده از تجربه بالای متخصصین و امکانات پیشرفته در حیطه توانبخشی ام اس پیشرو می باشند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
روانشناسی ام اس
روانشناس تیم ام اس، با توجه به شرایط، نقشهای متفاوتی بر عهده دارد. این نقشها ممکن است شامل حمایت از کار دیگر اعضای تیم (مانند ارائه آموزش و رویکردهای روانشناختی برای اطمینان از این که سبکهای روانی و نیازهای مراجع در روند توان بخشی در نظر گرفته میشوند؛ کمک به مدیریت رفتارهای دردسر ساز مراجع)، ارائه خدمات بالینی مستقیم به مراجعان از جمله ارزیابی سلامت روانی، تطابق، مسائل ارتباطی و ارائه مداخلات درمانی جهت رسیدگی به هر گونه مشکل شناسایی شده می باشد. ارزیابی روانشناس با یک مصاحبه اولیه آغاز میشود که شامل مرور تاریخچه روانی فرد، غربالگری مسائل سلامت روانی (تطابق اولیه، افسردگی و اختلالات اضطرابی) و شناسایی مسائلی است که نیاز به مداخله روان درمانی دارند.
حیطه های معمول تمرکز مداخله روانشناسی بیماران ام اس
کنار آمدن فرد با تشخیص پزشک و سازگاری با سطوح ناتوانی.
مدیریت اضطراب ناشی از زندگی کردن با ماهیت غیرقابل پیش بینی بیماری و احتمال کم تطابق با ناتوانی در کنترل روند بیماری.
مقابله با غمگین شدن مراجع (مثلا تواناییهای جسمانی، تغییر نقشها و روابط).
غلبه بر ترسهای درونی فرد (از جمله خجالت، طرد شدن و غیره) که ممکن است ناشی از آشکار شدن تشخیص بیماری برای دیگران یا ناشی از افزایش ناتوانی باشد.
بهبود برقراری ارتباط در روابط (به عنوان مثال صریح و رک بودن در واقع مورد نیاز درباره آرزوها، صحبت با عزیزان در خصوص موضوعات حساس).
رفع نگرانیهای مربوط به تمایلات و عملکرد جنسی.
استفاده از استراتژیهای روانی برای کاهش درد.
ارائه درمان شناختی- رفتاری برای اختلالات اضطرابی که این اختلال با خود- مدیریتی مراجع مقابله می کند (مانند از بین بردن ترسی که مانع بهره بردن از درمان میشود) یا منجر به اجتناب از فعالیتهایی میشود که میتوانید کیفیت زندگی را بهبود بخشد (مثلا ترس از خروج از خانه).
استفاده از رویکرد درمانی شناختی- رفتاری در باورها افکار و رفتارهایی که در خلق افسرده مراجع نقش بسزایی دارند.
خود مدیریتی یکی از راههای درمان روانی بیماریهای مزمن و به معنای شناخت و کنترل هیجانها و عواطف فردی است. به طور کلی روان درمانی با هدف به حداکثر رساندن تطابق روحی و روانی مراجع برای زندگی با ام اس انجام میشود تا مراجع بتوانند به طور فعال در مدیریت خود، پذیرفتن و پیدا کردن ارزشهای زندگی و درگیر شدن در نقشها، فعالیتها و روابط معنی دار و رضایت بخش درگیر شود. افسردگی در مراجعان ام اس امری رایج است و به دلیل تاثیر منفی آن بر کیفیت زندگی و خطر خودکشی، مقابله با آن و درمان افسردگی (در صورتی که وجود داشته باشد) ضروری است.
عصب- روانشناس (نوروسایکولوژیست):
نوروسایکولوژیست میتواند عضو اصلی تیم توان بخشی یا مشاور تیم باشد. عصب- روانشناسی یکی از رشته های پزشکی است که به ارزیابی و درمان مسائل شناختی و روانی میپردازد. یک روانشناس بالینی بر مسائل مربوط به سلامت روان تمرکز میکند در حالی که متخصص عصب- روانشناسی بر مسائل شناختی تمرکز دارد.
متخصص نوروسایکولوژی کسی است که در خصوص رابطه بین عملکرد مغز و تواناییهایی مانند حافظه، توجه، زبان و استدلال به طور تخصصی آموزش دیده است. برخی از اختلالات شناختی (مانند مشکلات یادگیری مسائل جدید، حافظه کاری، سرعت پردازش شناختی، تواناییهای تصویری/ فضایی و عملکرد اجرایی) در افراد مبتلا به ام اس شایع بوده و میزان شیوع آن تا 70 درصد تخمین زده میشود. در شرایطی که تغییرات عملکرد شناختی در فرد مبتلا به ام اس مشهود است، ممکن است تیم مراقبتهای بهداشتی، از تغییرات مثبت مراجع غافل شده و این تغییرات توسط خانواده یا کارفرمای مراجع، اشتباه تفسیر شوند. اختلالات شناختی میتواند تاثیرات مضر و حتی خطرناکی بر توانایی فرد در نقش والدگری، شغل و حرفه و عملکرد اجتماعی او داشته باشد و کیفیت زندگی او را کاهش دهد. نوروسایکولوژیستها با استفاده از مصاحبه و آزمایشات استاندارد، حیطههای قدرت و ضعف شناختی را تعیین میکنند. نتایج این آزمایشات برای اطلاع رسانی مراجع، خانواده و دیگر اعضای تیم توانبخشی در مورد ماهیت و اثرات تغییرات شناختی ناشی از ام اس بر عملکرد روزانه مراجع مورد استفاده قرار می گیرد.
یکی از مشکلات شایع بیماران ام اس خستگی در طول روز می باشد. این خستگی موجب تحلیل توانایی بیمار در انجام فعالیت های روزمره می گردد و بیمار را به مرور به سمت افسردگی پیش می برد، تغییر در خلق و خوی بیماران ام اس موجب عدم توانانیی فرد در ادامه فعالیت های روزمره اش می شود. رویکردهای بهبود حالات روحی و مشکلات روانی ام اس شامل مدیتیشن، آموزش مراجع و مدیریت خود، ورزش، تنظیم دما و استراتژیهایی برای ارتقاء کیفیت خواب می باشد. هر کدام از این استراتژی ها و شواهد حمایت بیمار در زیر آمده اند. مرکز توانبخشی ام اس دکتر صابر در زمینه بررسی عاقبت ام اس و مشکلات همراه آن همچنین درمان هایی نظیر کاردرمانی و گفتاردرمانی ام اس فعالیت می نمایند. مرکز تشخیص و درمان ام اس بارویکردی متفاوت در حیطه روانشناسی بیماران ام اس به مشاوره خوانواده در جهت آموزش این نکته که مشکلات ام اس چیست و نحوه کمک رسانی به این بیماران چگونه صورت می گیرد، می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
درمان خستگی در ام اس
رویکردهای دارویی: فرض پایه در رویکرد دارویی برای مدیریت خستگی در ام اس این است که خستگی یک مشکل بیوشیمیایی است که دارو می تواند آن را به طور کامل یا ناقص درمان کند. معمولاً تنها پزشکان،کمک پزشکان،پرستاران و داروساز ها میتوانند به طور مستقیم در انتخاب و تجویز داروها نقش داشته باشند. به هر حال همه متخصصین توانبخشی باید اطلاعاتی در زمینه ی داروها داشته باشند. اصلی ترین داروها برای مبارزه با خستگی عبارتند از آمانتادین، پمولین،مسدود کنندگان کانال پتاسیم ( آمینوپیریدین) ، ضد افسردگی ها و مودافینیل. تاثیر این داروها کاملاً ثابت شده نیست.
رویکردهای غیر دارویی: به طور کلی این رویکردها را می توان به سه دسته تمرینات جسمانی،تمرینات روانشناختی و تمرینات مختلط جسمانی و روانشناختی تقسیم کرد. در ادامه به مطالعه تمرینات روانشناختی می پردازیم.
تمرینات کنترل حالات روحی و مشکلات روانی ام اس
آموزش مراجعه و مدیریت خود: فرضیه آموزش مراجع و مدیریت خود برای مشکلات روانشناسی ام اس این است که با ارائه اطلاعات به مراجع، به او انتخاب بیشتری داده می شود و درگیر رفتارهایی می شود که منجر به درک کمتر خستگی و کاهش آثار خستگی شود. آموزش مراجع برای دامنه ای از رفتارهای موثر بر خستگی صورت می پذیرد، مثلاً فعالیت بدنی و ورزش، تنظیمات حرارتی، مدیریت استرس، عادات تغذیه ای و اصول مدیریت انرژی (حفظ انرژی). از میان متخصصین توانبخشی کاردرمانگران، فیزیوتراپیست ها، پرستاران، فیزیولوژیست ها، دستیاران پزشک و… میتوانند در اجرای این برنامهها دخیل باشند.
به علت آموزشها و تخصص های متفاوت، هر یک از این افراد دیدگاهی منحصر به فرد در مدیریت مشکلات روانشناسی ام اس دارند. مدل های نظری که معمولا رشد این آموزش را سبب میشوند شامل مدل باور سلامت، نظریه عملکرد مستدل، مدل چند نظریه ای تغییر رفتار و تئوری شناخت اجتماعی هستند. هر کدام از این تئوری ها جنبه های منحصر به فرد خود را دارند و در عین حال همه بر این نکته تاکید دارند که ماندگاری تغییرات رفتاری تحت تاثیر عوامل داخلی (مثل باور داشتن به مفید بودن تغییر،اعتماد به توانمندی ها و کنترل فردی) و عوامل خارجی (مثل موانع اجتماعی و فرهنگی برای تغییر و بافتار محیطی) است. مشکل در شناخت این عوامل در روند مداخلات ایجاد خواهد کرد. از بین موتور علمی موجود در باره مداخلاتی که تاثیر رویکردهای آموزشی را بر بهبود مدیریت خستگی می سنجند،بیشترین تمرکز بر آموزش افراد مبتلا به ام اس برای انتخاب و اجرای اصول مدیریت انرژی بوده است. بیشتر این اعمال در برنامه مدیریت خستگی به صورت شش هفته حفظ انرژی بوده است. برنامه مدیریت خستگی ممکن است به صورت تله کنفرانس،مطالعه شخصی،استفاده از اینترنت و… وارد زندگی روزمره افراد شود. به علاوه این برنامه با برنامه مراقبت سلامت مرتبط می باشد که مهارت خود مدیریتی را در افراد مبتلا به بیماری های مزمن می افزاید. بر خلاف رویکردهای سنتی آموزش مراجع،رویکرد خود مدیریتی به مراجع به عنوان یک متخصص نسبت به امور خودش نگاه میکند و بر توانمندسازی او تمرکز دارد.
مهارت های خود مدیریتی شامل حل مسئله، تصمیم گیری، یافتن و استفاده از منابع، برقراری ارتباط موثر با افراد، تعیین هدف و خودآموزی (استراتژی ها و رفتارهای متناسب با سبک زندگی شخصی) میشود. در مداخلات روانشناسی ام اس، استفاده از رویکرد خود مدیریتی به افراد مبتلا به ام اس اجازه می دهد که اعتماد به نفس خود را در توانایی مدیریت خستگی شان افزایش دهند و در نتیجه، تغییرات رفتاری داشته باشند که کاهش تاثیر و شدت خستگی و نیز افزایش کیفیت زندگی را موجب می شود به نظر میرسد در دستیابی به این اهداف در گروه درمانی تا حد زیادی ممکن است. متاسفانه رویکرد گروه درمانی با وجود اینکه مزایای بسیار زیادی در بهبود روحیه، عقاید، باور و حرکت مبتلایان به ام اس دارد، هنوز در برنامه های توانبخشی ایران مورد استفاده متخصصین توانبخشی قرار نمی گیرد. متخصصان توانبخشی باید گسترهای از استراتژیهای مدیریت انرژی را به مراجعین شان پیشنهاد دهند، چراکه همه استراتژیها توسط همه افراد مورد پذیرش یا موثر نیستند. از دیگر تکنیک های مورد استفاده در مبحث روانشناسی ام اس درمانهای شناختی رفتاری هستند که موثر به نظر می رسند. در ادامه به بررسی تکنیک های جسمانی خستگی می پردازیم.
بخش دیگری از مداخلات خستگی را مداخلات مختلط روانشناسی-جسمانی در بر می گیرند که در ادامه به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:
تکنیک های روانشناسی بیماران ام اس- جسم و خستگی
تکنیک ( FACET ) : این تکنیک در واقع مخفف عبارت «به کارگیری تکنیک های شناختی-رفتاری و انرژی موثر در زندگی»است. این رویکرد شامل ۶ هفته جلسات مدیریت روانشناسی ام اس است که با رویکردهای حفظ انرژی و شناختی-رفتاری مخلوط است. این رویکرد توسط کاردرمانگران، فیزیوتراپیست ها و پرستاران آموزش دیده ام اس استفاده می شود. در جلسه اول گروه به معرفی خستگی ام اس می پردازند و تکلیف فرد نوشتن گزارش روزانه فعالیت هایش است. در جلسه دوم افراد میزان مصرفی انرژی برای خود را مشخص می کنند. در هفته سوم مصرف متعادل این انرژی را به همراه هدف نویسی یاد میگیرند و در جلسه چهارم به مباحث استرس و مدل شناختی-رفتاری پرداخته می شود. در این هفته مراجعان و افکارشان را ثبت می کنند و در هفته پنجم افکار غیر مفید به چالش کشیده میشوند. نهایتاً در هفته ششم جمع بندی صورت می گیرد و افراد تشویق به ادامه دادن این برنامه می شوند. این رویکرد بسیار مفید است و در انگلستان به صورت رسمی برای استفاده از آن آموزش می بینند.
مرکز درمان سکته مغزی دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه کاردرمانی سکته مغزی و گفتاردرمانی سکته مغزی فعالیت می نماید. در توضیح این موضوع که سکته مغزی چیست ابتدا باید به بررسی علائم سکته مغزی در بیماران پرداخت. بررسی علایم سکته مغزی توسط یک ارزیابی دقیق و کامل بیمار در جلسه اول مراجعه بیمار به مرکز توانبخشی سکته مغزی صورت می گیرد. در مواردی که بیمار توانایی مراجعه به مرکز را ندارد متخصص توانبخشی سکته مغزی در منزل به انجام مراحل ارزیابی بیمار می پردازد. پس از مشخص نمودن علائم سکته و شدت آن برنامه درمانی مختص هر بیمار توسط دکتر صابر آماده و ارائه می گردد. که شامل ماساژ درمانی، تحریکات حسی مناسب، حرکت درمانی و کاردرمانی تعادلی، کاردرمانی دست، گفتاردرمانی در اختلالات بلع، گفتاردرمانی تلفظ و کاردرمانی در زمینه اختلالات شناختی و ذهنی بیمار سکته مغزی می باشد. بیماران در دوره های دو ماهه مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و روند درمان و پیشرفت آنان بررسی می گردد.
مصاحبه اولیه در سکته مغزی
مصاحبه اولیه ممکن است اولین زمانی باشد که کاردرمانگر واقعاً بیمار را میبیند، مشاهدات ساختار یافته به وسیله کاردرمانگر بسیار اهمیت دارد و فرایند کاردرمانی را شکل می دهد. برای مثال، هنگام مشاهده بیمار در بخش به تعامل بیمار با دیگران توجه شود توجه به پوسچر شامل این است که آیا بیمار دارای نشانه هایی از عدم توجه یا فراموشی یک عضو است. مشاهدات بالینی اندیکاتورهای نقایص و مشکلات عملکردی را فراهم می کند. هنگامی که کاردرمانگر با بیمار کار میکند بیمار ممکن است در طول جلسه درمانی در یک سطح بالا عمل کند ولی نتواند این سطح بالای عملکرد را در سراسر روز حفظ کند. بنابراین مصاحبه اولیه میتواند ساختار یافته و در محیط مناسب باشد تا بیمار قادر به مشارکت کامل باشد.
دقت در اطلاعات به دست آمده از علائم بیمار سکته مغزی میتواند به وسیله فاکتور های شناختی مانند حافظه و توجه متاثر شود. ارتباط (آفازی) می تواند باعث به وجود آمدن اختلال در دقیق بودن اطلاعات شود. هر ناحیه ای که امکان مشکل وجود دارد باید به دقت بررسی شود.
در مصاحبه اولیه باید سعی شود تا سطح عملکردی پیشین و محیط های فیزیکی و اجتماعی بیمار شناسایی شوند. این ضروری است به خاطر اینکه سطوح قبلی مشارکت فرد و با پتانسیل برگشت به آن را ارزیابی میکند. رویکرد کاردرمانی برای توانبخشی سکته مغزی و مطلوب کردن توانایی های عملکردی با ( ICF ) مطابقت دارد.
نقش های کلیدی و وظایفی که بر عهده بیمار هستند می توانند اطلاعات ضروری را برای درمانگر فراهم کنند که کاردرمانگر میتواند پایه ارزیابی علائم سکته را بر اساس آن بگذارد.
بر عهده گرفتن کار های هدفمند و معنی دار در فرایند کاردرمانی و برای مشارکت و انگیزه بیمار ضروری است. استاندارد های کاردرمانی برای سکته مغزی می گوید که در مصاحبه اولیه سطوح پیش این عملکرد در نواحی مراقبت از خود، سازندگی و کار اوقات فراغت مورد بحث قرار میگیرند. برای بررسی این استانداردها( Profession specific stroke audit occupational therapy clinical audit ) بررسی می کند که آیا اجزای زیر در مصاحبه اولیه قرار میگیرند؟
الف) وضعیت خانه ( محیط فیزیکی)؟
ب) وضعیت خانه ( فرهنگی اجتماعی) ؟
ج) سطح خود مراقبتی قبل از سکته؟
د) سطح کار قبل از سکته؟
ر) مسئولیتهای خانوادگی قبل از سکته؟
ح) فعالیت های اوقات فراغت قبل از سکته؟
چ) وضعیت رانندگی قبل از سکته؟
ه) نگرانی های افراد سکته ی؟
ارزیابی علائم اولیه سکته مغزی
استانداردهای کاردرمانی برای علایم سکته مغزی موارد زیر را برای ارزیابی اولیه کاردرمانی ذکر میکند:
توصیه های مناسب برای توقف سیگار کشیدن، تمرینات منظم، تغذیه، کاهش جذب نمک، اجتناب از استعمال الکل.
نیاز های بیماران سکته ی مغزی جوان
ارزیابی توانایی های عملکردی حرکتی و شناختی
غربالگری درکی شناختی
غربالگری درک شناختی یکی از نقشهای کلیدی کاردرمانگر در مراقبت سکته مغزی است، غربالگری بدنی به این منظور انجام میشود که قبل از انجام یک ارزیابی عمیق اطلاعات زیادی در مورد عملکرد بیمار جمع آوری شود. غربالگری به بیمار فرصتی را برای انجام مشاهدات و به دست آوردن ایده از نقایص بیمار می دهد. غربالگری به ویژه برای بیماران ( Walking wounded ) ضروری است. چون که آنها در طول مشاهده بسیار کوچک و ریز به نظر می رسند، ولی با چند سوال یا تکلیف هدفمند نقایص آشکارتر می شوند.
هدف
برای غربالگری ظرفیت شناختی و درکی بیمار جهت تعیین نیاز به ارزیابی کاملتر
فراهم کردن یک اندیکاسیون از توجه، حافظه، ایمنی، قضاوت، پراکسی و نقایص دیگر شناختی که میتوانند روی سایر مداخلات و ارزیابی های کاردرمانی اثر گذارند.
فراهم کردن یک اندیکاسیون از توجه بینایی، ارتباطات فضایی، بازشناسی بینایی و نقایص درکی دیگر که میتوانند روی سایر مداخلات و ارزیابی های کاردرمانی اثر گذارند.
اغلب علائم آسیب های درکی و سطح بالای شناختی در طی وظایف روزمره در یک محیط روتین و کنترل شده مانند بخش بیمارستانی آشکار نیستند. بنابر این غربالگری میتواند نگرانیهایی که در محیط های دیگر ممکن است به وجود آید را بازشناسی کند.
سطح هوشیاری
آیا بیمار در مصاحبه یا وظایف روزمره درگیر می شود و یا مشارکت میکند؟
آیا سطح هوشیاری بیمار در طی زمان نوسان می کند؟
جهت یابی
آیا بیمار میتواند زمان، مکان و شخص را شناسایی کند؟
آیا بیمار از محیط اطراف و چیزهایی که اتفاق می افتد آگاهی دارد؟
توجه
آیا بیمار در طول مصاحبه توجه خود را نگه می دارد؟
آیا حواس بیمار به راحتی پرت میشود؟
آیا بیمار میتواند توجه خود را تغییر داده و ماههای سال را از آخر به اول بگویند؟
ارتباط ( Communication )
آیا بیمار دستورات یک و دو و یا سه مرحلهای را دنبال می کند؟
آیا بیمار قادر به پاسخ دادن به سوالات به طور مناسب است؟
حافظه
آیا بیمار در طول مصاحبه میتواند اطلاعات را بهدقت بازشناسی کند؟
آیا بیمار به طور واضح می تواند شما و چیزهایی که در روزهای اخیر اتفاق افتاده را یادآوری کند؟
آیا بیمار میتواند زمان جلسه بعدی کاردرمانی را به خاطر آورد؟
حل مسئله
آیا بیمار نیاز به کمک برای دنبال کردن تکلیف های ساده دارد؟
آیا بیمار تکلیف را شروع می کند و یا به صورت فعال در محیط درگیر میشود؟
پراکسی
آیا بیمار می تواند حرکات را کپی کند؟
آیا بیمار سکته مغزی با توجه به نیاز و حرکات را انجام می دهد؟
آیا بیمار می تواند استفاده از اشیای معین را تقلید کند؟
مشاهدات در طول ارزیابی عملکردی می تواند نشانگر نقایص و نیاز به ارزیابی بیشتر باشد.
توجه
آیا بیمار سکته مغزی در سراسر طول انجام تکلیف تمرکز دارد؟
آیا بیمار می تواند بدون حواس پرتی و عجله از یک جنبه تکلیف به جنبه دیگر تغییر توجه دهد؟
آیا بیمار سکته مغزی قادر به صحبت کردن و درگیر شدن در تکلیف یا کامل کردن دو جنبه از فعالیت به صورت همزمان می باشد؟
پردازش اطلاعات
آیا بیمار سکته مغزی با یک سرعت مناسب در یک تکلیف درگیر می شود؟
آیا با افزایش پیچیدگی و یا روبرو شدن با اطلاعات جدید انجام تکلیف متوقف میشود؟
حافظه
آیا بیمار سکته مغزی می تواند به خاطر بیاورد که در چه تکلیفی باید درگیر شود؟
آیا بیمار می تواند آیتم های مناسب مورد نیاز برای یک تکلیف را به خاطر آورد؟
کارکردهای اجرایی
آیا بیمار قادر به شروع،توالی و سازماندهی تکلیف به طور مناسب می باشد؟
آیا بیمار سکته مغزی علائمی نظیر نقص در قضاوت،حل مسئله و ایمنی مناسب نشان می دهد؟
پراکسی
آیا بیمار می داند که چه کار باید بکند ولی در حرکات نامناسب و غیر موثر برای انجام آن تکلیف استفاده می کند؟
آیا بیمار سکته از اشیای مناسب برای انجام وظیفه استفاده می کند؟
چک لیست پایه برای مهارتهای درک بینایی میدان بینایی ( همی آنوپسی یا کوادر آنوپسی)
تست ( Confrontation ): چشم ها در مرکز فیکس شده اند،یک بیمار با مشکل همی آنوپسی یا کوادرآنوپسی قادر به تشخیص حرکت انگشت در ربع آسیب دیده از میدان بینایی اش نیست.
( Scanning task ) : یک بیمار با مشکل همی آنوپسی اغلب یک الگوی خلاصه اسکن را نشان می دهد و بعضی آیتم ها را در میدان بینایی آسیب دیده از دست می دهد.
کپی کردن یک دیاگرام (بیمار باید یک دیاگرام را کپی کند و نگوید چه کاری می کند) بیماران با مشکل میدان بینایی اغلب نصف دیاگرام را کپی می کنند مگر اینکه بتوانند آن را بازشناسی کنند.
توجه بینایی
تست ( Extinction ) : دو شی در هر سمت میدان بینایی فرد قرار داده میشود،چپ و راست و یا هر دو-بیمار با مشکل توجه بینایی اشیا را در نواحی با کاهش توجه وقتی که اشیا به طور همزمان ارائه می شوند نمی تواند تشخیص دهد.
( Scanning task ):یک بیمار با اختلال توجه بینایی یک الگوی اسکن خلاصه دارد ولی اغلب به صورت آسیب دیده است و الگوی اسکن تصادفی دارد (برعکس بیماران با مشکل همی آنوپسی که خوب سازمان یافته اند).
کپی کردن یک دیاگرام: یک بیمار با مشکل توجه فقط نصف یک تصویر را کپی می کند.
کشیدن یک ساعت شامل شماره ها:یک فرد با مشکل بی توجه ای بینایی تمام شماره ها را در یک سمت ساعت میگذارد و یا اینکه فقط یک سمت ساعت را کامل می کند (یک فرد همی آنوپسی،ساعت را فقط در سمت سالم خواهد کشید).
سایر مشکلات درکی بینایی
کپی کردن یک دیاگرام و کشیدن ساعت: آیا فاصلهگذاری مناسب است؟آیا دیاگرام متناسب با تکلیف است؟
آیا بیمار وقتی از او پرسیده می شود می تواند اشیا را شناسایی کند؟آیا می تواند بر اساس رنگ،شکل،اندازه و کاربرد طبقه بندی کند؟آیا می تواند آب را داخل لیوان بریزد؟
مشاهدات در طول وظایف عملکردی ممکن است نشان دهنده مشکلات درکی و نیاز به ارزیابی های بیشتر در آینده باشد.
میدان بینایی
آیا بیمار قادر به یافتن تمام موارد مورد نیاز برای انجام تکلیف است؟
آیا بیمار سکته مغزی به اشیا برخورد می کند و اطلاعات سمت مبتلا را نادیده میگیرد؟
آیا بیمار می تواند علائم و کتابها را بخواند؟
آیا بیمار میتواند تمام اطلاعات را در فرم پر کند؟
بیتوجهی بینایی
آیا بیمار سکته مغزی برای جستجوی محیط نیاز به کمک کلامی دارد؟
آیا در چرخیدن به سمت مبتلا،نگاه کردن و جستجوی سمت مبتلا مشکل دارد؟
آیا بیمار به اشیا برخورد میکند و در تطابق با موانع در محیطش مشکل دارد؟
آیا بیمار سکته مغزی در روبرو شدن با ساعت،تلویزیون،خواندن،تلفن و در تمرکز کردن بر روی کسی که با او صحبت می کند مشکل پیدا می کند؟
سایر علائم درکی در سکته مغزی
آیا بیمار عمق و فاصله را اشتباهت می زند؟
آیا بیمار در لباس پوشیدن و سازماندهی فضایی محیطش مشکل دارد؟
آیا در هر کدام از زمینههای بالا مشکل تشخیص داده شد ارزیابیهای درکی استاندارد ضروری اند.
غربالگری روانی اجتماعی
به عنوان بخشی از تیم چند رشته ای، آگاه بودن از غربالگری مشکلات روانی اجتماعی شامل علائم خلق و خستگی دارای اهمیت زیادی می باشند.
هدف
برای شناسایی و تشخیص مسائل روانی اجتماعی تا ارجاع مناسب به تیم های چند رشته ای به منظور مداخلات و ارزیابی های بیشتر انجام گیرد.
برای آگاه شدن از وضعیت روانی اجتماعی و اثر آن بر روی مداخلات و ارزیابی های کاردرمانی.
مشاهده
وضعیت هیجانی بیمار چگونه است؟
آیا بیمار بیانگیزه به نظر میرسد؟
واکنش بیمار به درمان و نحوه درگیر شدن آن در درمان چگونه است؟
انواعی از غربالگری های خلق در دسترس هستند.
اگر در هر کدام از این نواحی مشکل دیده شد ارزیابی با عمق بیشتر لازم به توصیه می شود که پزشک متخصص و تیم چند رشته آگاه شوند. ارجاع به روانشناس ممکن است لازم شود.
غربالگری علائم نورو فیزیکال در سکته مغزی
برای انجام این ارزیابی بیمار سکته مغزی باید لباس مناسب پوشیده باشد چون که برای مشاهده قسمت هایی از بدن مانند تنه و اسکاپولا باید لباسهای بیمار را در بیاوریم.
دراوردن لباس میتواند به عنوان قسمتی از ارزیابی باشد. بهتر است در هر پوزیشنی که در ابتدا بودند،ارزیابی شوند.می تواند در جمع آوری اطلاعات در مورد حرکات بیمار و غیره قبل از شروع ارزیابی و غربالگری مفید واقع شود.
توجه شود که هندلینگ و مشاهده نقاط کلیدی برای ارزیابی دقیق ضروری هستند.
هدف
ایجاد چشم اندازی برای ارزیابی و مداخلات بیشتر در آینده
ایجاد تصویر از بیمار به عنوان یک کل و نحوه حرکت او
فراهم آوردن اطلاعات برای تنظیم اهداف در ارتباط با بیمار و سایر اعضای تیم
فراهم کردن اطلاعاتی که به وسیله آن ها یک پایه برای مداخلات می تواند شکل بگیرد.
برای شناسایی نحوه حرکت بیمار،تلاش بیمار و جنبههای ابنورمال حرکت.
سوالات متداول:
1.در توانبخشی بیماران سکته مغزی چه مواردی باید ارزیابی شود؟
در ارزیابی بیماران سکته مغزی به جز توجه به مشکلات حرکتی و گفتاری بیمار موارد شناختی نیر باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد، مواردی مانند حافظه، کارکردهای اجرایی مغز، توجه بینایی و قدرت پردازش اطلاعات باید ارزیابی شود.
2. برای درمان علائم سکته مغزی در بیمار به چه درمان هایی نیاز است؟
به جز درمان های دارویی برای جلوگیری از بروز سکته مجدد بیمار نیازمند خدمات توانبخشی شامل کاردرمانی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی و درمان های شناختی جهت بهبود علائم می باشد.
یکی از مشکلات شایع این بیماران در کنار مشکلات حرکتی ام اس، خستگی در طول روز و عدم توانایی در ادامه فعالیت های روزمره است. از نکاتی که دکتر ام اس به بیماران توصیه می کند استراحت در طول روز و ورزش روزانه را داشته باشند. مرکز درمان ام اس دکتر صابر با متخصصین با تجربه در حیطه کاردرمانی ام اس و گفتاردرمانی ام اس در زمینه ارائه تمرینات مناسب و توانبخشی بیماران ام اس در جهت کاهش خستگی ناشی از ام اس فعالیت می نمایند.
پیشنهاداتی جهت تغییرات سبک زندگی برای کاهش خستگی در ام اس
قبل از خسته شدن استراحت کنید
وسط دوره های کار،استراحت داشته باشید.
از ابزار و تکنولوژی های موجود برای جلوگیری از کاهش انرژی استفاده کنید.
اولویت ها را با توجه به منابع در دسترس خود تعیین کنید.
ارتفاع میز کارتان را برای به حداقل رساندن انرژی مصرفی را تغییر دهید.
محیط کارتان را سازماندهی کنید.
از مکانیزم های بدنی مناسب برای کم کردن انرژی مصرفی استفاده کنید.
در صورت امکان چند مرحله از فعالیت ها را کم کنید.
درخواست کمک کنید.
بخشی از فعالیت یا همه آن را به فرد دیگری محول کنید.
تکرار در فعالیتها را کم کنید.
فعالیت ها را به طوری برنامهریزی کنید که در اوقاتی که انرژی بیشتری دارید به سراغ فعالیت هایی با سطح انرژی بالا تر بروید.
تکنیک های جسمانی درمان خستگی در ام اس
ورزش: میان افراد مبتلا به ام اس مشکلات مرتبط با کم تحرکی شایع است. مزایای ورزش برای افراد مبتلا به ام اس شامل بهبود قدرت عضلانی و عملکرد عضله،افزایش فعالیتهای مرتبط با تحرک و کیفیت زندگی بهتر است. ورزش بر خستگی ام اس تاثیر مثبت می گذارد. علیرغم مزایای شناخته شده ورزش، بسیاری از افراد مبتلا به ام اس نیازمند راهنمایی برای موفقیت در این حیطه هستند و به ویژه به علت مشکلات شان نیاز به یک برنامه ورزشی دارند. هنگامی که برنامه های ورزشی را تجویز می کنیم، فاکتورهای زیادی باید مورد توجه قرار گیرند و از روشهای تغییر رفتار هم میتوان استفاده نمود. تمرکز این بخش بر اطلاعات ورزشی مختص خستگی است.
بیشتر این نوع فعالیت بدنی که برای افراد مبتلا به ام اس توصیه میشود، تمرینات تحمل و قدرت عضلانی است که میتوانند برخی از خستگی هم تاثیر بگذارند. هرچند معمولاً تبعات خستگی ام اس به عنوان یک عامل ثانویه مطالعه شده به علاوه یافته های گزارش شده چند گانه هستند و از آنجایی که تقریباً هیچ مطالعه ای انواع مداخلات ورزشی را مقایسه نکرده است اینکه کدام روش موثر تر خواهد بود،نامشخص به نظر می رسد.
تمرینات تحمل
تمرینات تحمل در بیماران ام اس که نقایص خفیف و متوسط دارند توسط دوچرخه و راه رفتن روی تردمیل انجام می شود. به طور کلی مطالعات تاثیر مثبت ورزش را بر خستگی نشان دادهاند. بر اساس شواهد موجود، توصیه برای بهبود تحمل در افراد مبتلا به ام اس خفیف تا شدید در یک مطالعه این گونه بوده است: شروع 3-2 جلسه در هفته و شدت ضعیف تا متوسط ( 50-70 درصد از مصرف حداکثری اکسیژن یا 70-60 درصد از حداکثر ضربان قلب) طی 40-10 دقیقه انجام شده است. بعد از 6-2 ماه همراه ورزش با شدت کم تا متوسط،به تدریج شدت بیشتری در صورت تحمل فرد امتحان می شود.
ورزش های مقاومتی
تحقیقات نشان داده اند که بین بیماران ام اسی که نقایص خفیف تا متوسط ام اس دارند، ورزش های مقاومتی پیشرونده به خوبی تحمل می شوند و قدرت عضلانی را بهبود می بخشند. به علاوه این مطالعات نشان دادهاند تمرینات مقاومتی پیشرونده از شدت خستگی در ام اس طبق مقیاس ( FSS و MFIS ) و میکاهند و همچنین خود افراد مبتلا هم به صورت کیفی کاهش خستگی خود را گزارش میکنند. مطالعه با ترکیب مقاومت و تحمل در تمرینات، آثار مثبتی را بر سرعت راه رفتن و ظرافت هوازی گزارش کرد، اما تغییری در خستگی بیمار ام اس با مقیاس ( FSS ) مشاهده نکرد. این قبیل یافته ها نشان می دهند چه پژوهشی بیشتری برای فهم بهتر این مداخلات ورزشی برای خستگی بین افراد مبتلا به ام اس نیاز است.
بر اساس یافتههای پایه ای،توصیه می شود که افراد مبتلا به ام اس خفیف تا متوسط، 3-2 بار در هفته تمرینات مقاومتی پیشرونده انجام دهند. برنامه ورزشی 8-4 تمرین در3-1 مجموعه با ۱۵ مرتبه حداکثر تکرار ( RM ) انجام می شود. دوره های استراحت در دامنه 4-2 دقیقه بین هر مجموعه و ورزش پیشنهاد میشود. برنامه باید شامل ورزش هایی برای کل بدن باشد. ورزش گروه عضلات بزرگتر باید عضلات کوچکتر را هم درگیر کند.