مرکز کاردرمانی درکی حرکتی به صورت تخصصی در زمینه مهارت های حسی حرکتی کودکان فعالیت می نماید. تمرینات ادراکی حرکتی در کودکان موجب بهبود مهارت های هماهنگی حرکتی و هماهنگی چشم و دست کودکان می گردد. توانبخشی دکتر صابر با تجربه بالا در زمینه کاردرمانی جسمی و کاردرمانی تاخیر حرکتی کودکان با تاخیر حرکتی و مشکلات یکپارچگی حسی با طرح برنامه درمانی مناسب و استفاده از تجهیزات پیشرفته روز دنیا را مورد درمان قرار می دهد. سنسوری روم، کاردرمانی حسی حرکتی، مکانوتراپی از ابزارهای موثر این مرکز می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
کاردرمانی درکی حرکتی
– یکپارچگی بینایی- حرکتی: تعامل بین مهارتهای دیداری، مهارتهای ادراکی – دیداری و مهارتهای حرکتی است.
– عملکرد دست شامل:
Reach: Ext به دور از بدن برای گرفتن یا گذاشتن
Grasp: دستیابی به اشیا با دست / نگه داشتن اشیا با دست
Carry: انتقال اشیای قابل حمل با دست از مکانی به مکانی دیگر
Voluntary release (رها کردن ارادی): Ext کردن انگشتان جهت رها کردن اشیای قابل حمل در زمان و مکان مشخص
In-hand manipulation (دستکاری اشیا در دست): تطابق / حرکت اشیا با دست
Bimanual skills (مهارتهای دو دستی): استفاده هماهنگ از دو دست به طور متوالی یا همزمان به منظور انجام فعالیت
کاردرمانی درکی حرکتی و تکامل عملکرد دست
عوامل فرهنگی – اجتماعی
– این عوامل اگرچه در رشد مهارتهای پایه ای دست تاثیر ندارند اما در مهارتهای دستکاری پیچیده نقش دارند. (مانند کودکی که فقیر است و از مداد استفاده نمیکند و مهارت استفاده از آن را نمیآموزد.)
– کودکان با فرهنگ کشورهای شرقی قدرت دست کمتر اما مهارتهای ظریف بیشتر نسبت به کودکان کشورهای غربی دارند.
– با بالغ شدن عملکرد دست در الگوهای گرفتن و رها کردن: هماهنگی چشم و دست، رشد پراکسی و سپس هماهنگی مهارتهای برنامهریزی حرکتی و ادراکی – دیداری رخ میدهد.
عملکردهای حسی – پیکری
– عملکردهای حسی- پیکری در حرکات مجزای شست و انگشتان حیاتی است (در حرکات دقیق و ماهرانه دست و انگشتان مهم است).
– ادراک لامسه در 6 ماهگی پدیدار میشود: در این سن مهارت گرفتن و رها کردن نابالغ است.
– ادراک لامسه شامل: درک بافت، درک شکل، درک سختی اشیا از طریق لمس فعال است و تا سن 5 و 6 سالگی بالغ نمیشود.
– پیش نیاز ادراک لامسه، دستکاری اشیا در دست است.
– کودک در 6 ساله توانایی شناسایی اشیای 3 بعدی متداول را به همراه تمام ویژگی های اشیا فقط با لمس فعال را دارد (یعنی بدون کمک بینایی و سایر حواس).
– در صورتی که کنترل حرکت انگشتان آسیب ببیند؛ دریافت و استفاده از اطلاعات مختل میشود و فرد در رها کردن و گرفتن دچار مشکل میشود. به عبارتی چون اطلاعات لامسه به خوبی دریافت نمیشود عملکردهای حسی پیکری هم مختل میشود.
– ارزیابی عملکرد حسی پیکری در کودکان زیر 4 سال و کودکان بیمار مشکل است.
– هر چقدر فرد دستکاری کمتری داشته باشد، عملکرد حسی پیکریاش ضعیفتر میشود و مشکلاتی در هماهنگی، زمان و سرعت پاسخ و وارد کردن نیروی بیش از حد یا نیروی کم حین نگه داشتن اشیا به وجود میآید.
– مشکل در عملکرد حسی پیکری در CP و DCD (اختلال هماهنگی رشد) شایع است.
ادراک دیداری و شناخت
یک کاردرمان با بررسی روند رشد کودک به درمان حرکتی می پردازد.
– کودک در 4 ماهگی از بینایی به عنوان حس غالب برای جهتدهی بازو و حرکاتش استفاده میکند.
– رشد دیداری- حرکتی نیازمند بالغ شدن reach دقیق است که در حدود 6 ماهگی رخ میدهد.
– استفاده از ادراک بینایی و لامسه برای هدایت reach و حمل اشیا و قرار دادن اشیا در 6 ماه اول رخ میدهد.
در 9 ماهگی کودک با استفاده از یکپارچگی دیداری- حسی پیکری حرکت دستش را هدایت میکند. یعنی کودک با ترکیب این حواس حرکات بازو و دستش را پیشبینی میکند.
– رفتار اکتشاف دستی زودهنگام در رشد مهارتهای دیداری- فضایی مهم است.
– دستکاری اشیا در سنین 6 تا 12 ماهگی موجب درک روابط فضایی میشود، یعنی در 9 الی 10 ماهگی کودک موقعیت دست خود را مطابق با افقی یا عمودی بودن اشیا تنظیم میکند و دست خود را بر حسب محدب و مقعر بودن اشیا شکل میدهد.
– طی سال دوم کودک یک اشیا را به اشیای دیگر به طور دقیقتر و هدفمندتر ربط میدهد.
– قبل 18 ماهگی کودک با پیشبینی وزن اشیا حرکت خود را تطابق میدهد.
– در نیمهی دوم سال اول حرکات دستش را بر حسب ویژگیهای اشیا (اندازه، شکل و جنس اشیا) انطباق میدهد.
– با افزایش کنترل توجه و رشد استراتژیهای حل مسئله: کنترل دو اشیا به طور همزمان کودک بهبود مییابد:
در 15 ماهگی با یک دست اشیا را نگه داشته و با دست دیگر آن را دستکاری میکند.
در 18 الی 20 ماهگی دو تا چند اشیا را با هم دستکاری میکند.
با افزایش مهارتهای توجه و برنامهریزی: استفاده از دو دست برای دستکاری اشیا بیشتر میشود.
یکپارچگی اسکلتی – عضلانی در کاردرمانی
– عملکرد موثر دست به حرکت مناسب گروه عضلات دیستالی که قوس پالمار را کنترل میکنند بستگی دارد
– قدرت کافی عضلانی برای شروع تمام انواع grasp و حفظ آنها حین بلند کردن و حمل کردن ضروری است. این قدرت در سراسر سنین پیش از مدرسه و نوجوانی به طور تدریجی رشد میکند.
– کودکان با ضعف عضلانی در فعالیتهای manipulation عملکرد بهتری نسبت به مهارتهای درشت، جابجایی اشیا و … دارند.
– ناکافی بودن قدرت کودکان به صورت موارد ذیل بروز میکنند:
ناتوانی در EXT انگشتان یا حرکت آپوزیشن شست
ناتوانی در flex انگشتان
ناتوانی عضلات اینترنسیک
ناتوانی در MP flex و IP EXT
– کودکی که دارای قدرت Fair (امتیاز 3 در MMT) است الگوی grasp را دارد اما جسم را بر خلاف جاذبه نمیتواند بلند کند.
– تاثیر ناهنجاریهای تون عضلانی در عملکرد دست:
تون بالا: محدودیت ROM و کنترل ضعیف
تون پایین: ROM بیش از حد و کاهش ثبات
تون متغیر: کودک ROM کامل دارد و ثبات مفصلی تنها در انتهای دامنه حرکتی (در full flex و ful Ext) وجود دارد و کنترل حرکت کاهش مییابد.
کاردرمانی درکی-حرکتی، با تمرکز بر تقویت ارتباط میان ادراک حسی و عملکرد حرکتی، نقش بسیار مهمی در توسعه مهارتهای جسمی و شناختی کودک ایفا میکند. همانطور که ما مشاهده کردیم، این نوع درمان با ابزارهایی نظیر توپ، تخته تعادل، بازیهای فضایی-زمانی و تمرینات پیچیده چشم–دست، به بهبود تعادل، هماهنگی عضلانی، توجه، حافظه و حتی مهارتهای نوشتاری و خواندن کمک شایانی میکند.این فرآیند، از طریق جذب و پردازش مؤثر اطلاعات حسی توسط مغز، باعث شکلگیری اتصالات نورونی جدید و تقویت سیناپسها میشود که بهنوعی زیرساخت یادگیری و توانمندیهای حرکتی کودک را فراهم میآورد
بدون شک، مداخله در زمان مناسب، شخصیسازی فرآیند درمان و ترکیب تمرینات خانگی با جلسات تخصصی در کلینیک—مانند آنچه در مرکز دکتر صابر ارائه میشود—میتواند تأثیرگذاری درمان را دوچندان نماید.در نهایت، هدف نهایی این رویکرد، ارتقای کیفیت زندگی، تسهیل یادگیری مدرسهای و افزایش اعتماد به نفس کودک است. با توجه به اهمیت کاردرمانی درکی-حرکتی، والدین و متخصصان نباید نسبت به آغاز برنامه درمانی مناسب غفلت کنند و باید مسیر منظم، هدفمند و همراه با پایش منظم را پیگیری نمایند.
سوالات متداول:
1- کاردرمانی درکی حرکتی برای چه کودکانی توصیه میشود؟
مناسب کودکانی با اختلالات پردازش حسی، اوتیسم، بیشفعالی، اختلال یادگیری، دیسپراگزی و فلج مغزی است، چرا که در هماهنگی حسی-حرکتی اختلال دارند
2- اهداف اصلی کاردرمانی درکی حرکتی چه هستند؟
افزایش تعادل، هماهنگی بینایی-حرکتی، مهارتهای ظریف، تقویت حافظه حرکتی و واکنش سریع به محرکها
بیماری پارکینسون یک اختلال حرکت پیشرونده عصبی است. که خود را با لرزش اندام ها، مشکلات حرکتی و سفتی عضلات نشان می دهد. مشکلات تعادلی، کندی در شروع حرکات و راه رفتن از دیگر علائم پارکینسون می باشد. علت بیماری پارکینسون هنوز شناخته نشده است. درگیری در دهه 50 زندگی شناسایی می شود. تحقیقات وسیعی در حیطه تشخیص علت پارکینسون انجام شده است. عوامل محیطی مانند تغذیه ،استرس و مصرف سیگار در کنار علل ژنتیک موجب بروز علایم پارکینسون در بیمار می گردد. دکتر پارکینسون با ارزیابی علائم بیمار به طرح برنامه درمانی مناسب می پردازد. مرکز کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات توانبخشی به بیماران پارکینسون و کنترل روند بیماری همچنین توانبخشی در منزل جهت حفظ استقلال فردی بیمار فعالیت می نماید. در این مطلب به توضیح این موضوع که علت پارکینسون چیست؟ و چه نشانه هایی دارد پرداخته می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
4 ویژگی اصلی بیماری پارکینسون
1) لرزش (لرزش در حال استراحت) : غالباً با فعالیت کاهش می یابد، اما برای برخی افراد همچنان ادامه خواهد داشت. معمولاً یک طرفه شروع می شود و سپس به سمت دو طرفه پیش می رود.
2) سفتی: سفتی در عضلات که مانع از نرمی و روانی حرکت می شود. برای هر صفحه حرکتی در هر دو امتداد در یک مفصل خاص.
3) اختلال حرکتی داوطلبانه:
برادیکینزیا: کندی در حفظ حرکت
آکینزیا: کندی در شروع حرکت؛ پدیده ای به نام ” انجماد” تجربه می شود، فرد هنگام تلاش برای شروع، حفظ یا تغییر الگوی حرکتی ( به عنوان مثال هنگام نزدیک شدن به پله ها، گوشه چرخاندن، راه رفتن از طریق درگاه) از آن دست می کشد.
4) ایستادن نا مناسب: از بین رفتن تعادل و حالت خمیده
نشانه های بیماری پارکینسون
– اختلالات در راه رفتن (کاهش نوسان بازو) ، میکروگرافیا (یعنی دست خط کوچک می شود و حروف در هم پیچیده می شوند) چهره ماسکه با کاهش بیان چهره، اختلال در درک بینایی و فضایی، افسردگی، اختلالات شناختی با مرتبه بالاتر (تغییر توجه سخت و سختی در پردازش محرک های همزمان)، مشکل در بلع و گفتار (صدای آرام و دیسارتریا)
– دو جنبه زیر از بیماری پارکینسون اغلب (( آزاد دهنده )) از ماهیت غیرقابل پیش بینی خود:
– تغییرات پوشیدنی: کاهش استقلال و کاهش سهولت فعالیت های عملکردی
– تغییرات خاموش و روشن: تغییرات غیر قابل پیش بینی مستقل و حالت های وابسته (این جنبه اغلب به دوز داروها مربوط می شود (لاودوپا- داروهای متداول برای بیماران پارکینسون)
مسیرهای عصبی درگیر در بیماری پارکینسون
مسیر اول: مسیر مستقیم: نورونها از ورودیها وارد خروجی میشود.
از استراتوم (ورودی) به پالیدال خارجی (خروجی)
از استراتوم (ورودی) به پارس رتیناکولار (خروجی)
مسیر غیرمستقیم: از استراتوم به پالیدال خارجی و از آنجا به ساب تالاموس و از آنجا به پارس رتیناکولار و هم چنین پالیدال خارجی
این دو Output به تالاموس میروند. از تالاموس اطلاعات به کورتکس مغزی رفته که یک مدار به نام بیزال گانگلیا و کورتیکال تشکیل میدهند.
برای هر عملکرد یک مدار اختصاصی وجود دارد. مثل نشستن، خم کردن دست و … . در مورد هر موضوعی که طرح میگردد یک مدار ایجاد میشود، مثلا برای Dual task دو مدار ایجاد میگردد.
این مدارها به چهار گروه اصلی تقسیم میشود:
الف) Skeletomotor
ب) oculomotor
ج) Associated and executive
در هنگام کار با مراجع پارکینسون سعی میشود برنامها ی برای بیمار مد نظر قرار گرفته شود که هر چهار مورد الف تا د را شامل شود یا حداقل 2 یا 3 مورد با هم را درگیر کند.
مدار اول:
الف) از کورتکس مغز (از ناحیه حرکت اولیه + ناحیه پری موتور + ناحیه سابلیمنتوری موتور و ناحیه سینگولیت موتور). از 4 بخش ذکر شده در استراتوم وارد پوتامن میشود و سپس چه از طریق غیر مستقیم و چه مستقیم وارد بخشهای خروجی میشود. {پوتامن داخلی، پارس رتینوکولار} و سپس وارد هستههای VENTROLATRAL میشود و مجددا از تالاموس وارد 4 بخش ذکر شده میشود.
تمام حرکات مربوطه به upper extremity و lower extremity و trunk در این مدار شکل میگیرند.
مدار دوم:
ب) هر حرکتی که حرکت چشم در آن وجود داشته باشد مدار Oculomotor میشود. ترکیبی از حرکات چشم و سر در مدار Oculomotor وجود دارد.
نواحی بخش ب شامل ناحیه Subliminally Eye field و Frontal Eye field میباشد. (در جلو چری موتور یک نقطه قرار دارد که Subliminally & Frontal Eye field را داریم.)
از این دو ناحیه شروع و وارد استراتوم و وارد هسته های کادیت میشود. از هستههای کادیت به خروجیها یعنی پالیدال داخلی و پارس رتینکولا خارجی میرود و سپس وارد هسته های mediodorsal, ventral atral, ventrodorsal میشود و پس از اینها وارد ناحیه شروع شده یعنی S.E.F و F.E.F میگردد.
دستورالعمل مسیر دوم در هنگام کار با بیمار: در حالی که سر را میچرخانیم به آن نگاه کن / شی را بدون حرکت سر دنبال کن / بالا و پایین آوردن سر و نگاه کردن / حرکات سر با نگاه به اشیا به سمت بالا و پایین
مدار سوم:
ج) از DORSOLATRAL PRIFRONTAL CORTEX و LATRAL ORBITO FRONTAL CORTEX شروع میشود. (از F.Eye.F و S.Eye.F را به پایین، ناحیه pri Frontal میگویند و Latral orbito frontal در زیر پری فرونتال در محل قرار گرفتن دو چشم است.) به استراتوم وارد و وارد هستهی کادیت میشود. از هسته کادیت به خروجیها یعنی گلوپوس پالیدوس داخلی و پارس رتیناکولار میشود. و سپس وارد هستههای تالاموس (mediodorsal, ventrolatral, ventrodorsal) شده و سپس به دو بخش اولیه خود باز میگردند.
مدار چهارم:
د) از medial orbito frontal cortex و Anterior Singolair area شروع میشود و در ناحیه داخل latral orbito frontal cortex و medial orbito frontal قرار میگیرد و ناحیه قدامی سیتوگیت در جلو سینوگیت قرار دارد. به ورودی Basal Ganglia یعنی استراتوم وارد و سپس وارد ventral striatum میشود. از ventral srtinam به خروجیها یعنی گلوپوس پالیال خارجی و پارس رتینوکولار و سپس به بخشهای mediodorsal, ventrolatral, ventrodorsal و سپس به جایگاه خود باز میگردند. بقیه بخشهای متداول اطلاعات مربوط به حس را دریافت و وارد فرونتال شده و سپس وارد این Loop میکنند.
نوروفیزیولوژی مسیرها
نورونها از pars.compact شروع و به استراتوم میروند. Pars C نورونهایی از کورتکس مغزی، bran stem، تالاموس دریافت میکند. نورونهایی که از کورتکس وارد P.C میشوند تشکیل مسیری به نام hyper direct را میدهند.
از مسیر hyper direct یک سری نورونها به صورت غیر مستقیم به ساب تالاموس وارد میشوند و نامگذاری آنها hyper direct است. اثر این مسیر روی ساب تالاموس است.
مثال: نورونهایی که از pc شروع و وارد استراتوم میشوند جنس آنها دوپامینرژیک گویند (در داخل آنها دوپامین ترشح و در انتهای آنها دوپامین خارج میشود.)
در داخل p.c در اثر ساخت دوپامین رنگدانههایی به رنگ سیاه آزاد و به خاطر همین به آن جسم سیاه گویند که در اثر افزایش عمر بر مقدار آنها افزوده میشود.
به تعداد مدارهایی که ذکر شد (4 مدار) مسیرهایی از p.c استراتوم داریم. (به تعداد عملکردهایی که نورون از p.c استراتوم داریم)
نورونهایی که از استراتوم به پالیدال خارجی میروند گاباینرژیکاند (تولید GAOA)
نورونهایی که از استراتوم به پارس رتیکولاتا میروند گاباینرژیکاند.
نورونهایی که از استریاتوم به پالیدال خارجی میروند هم گاباینرژیکاند.
نورونهایی که از استریاتوم به ساب تالاموس میروند هم گاباینژیکاند.
تمامی outputها گاباژنیکاند.
دوپامین وارد استریاتوم شده و روی مسیر مستقیم روی گیرندههای d 1 مینشینند و آنها را فعال میکنند و نورونهایی گاباینرژیک مسیر مستقیم را فعال میکنند. فعالیت این نورونها (GABA) باعث مهار output میگردد و از آنجایی که output گابایژیکاند و نقش مهاری دارد بنابراین با مهار output مهار از روی تالاموس آزاد شده و عملکرد یا رفتار آغاز میگردد.
دوپامین در داخل استریاتوم روی نورونهای گاباینژیک از استریاتوم به پالیدال خارجی میرفتند (در مسیر غیر مستقیم) اثر گذاشته و باعث مهار نورونهای گاباژریک میشود. (از طریق مهار بر روی گیرندههای D2 در استریاتوم) در نتیجه تولید GABA و ریزش آن به داخل پالیدال خارجی کاهش پیدا کرده بنابراین مهار از روی مسیر پالیدال خارجی به ساب تالاموس برداشته میشود و به خاطر این فعالیت نورونهای گاباژنریک که از پالیدال خارجی به ساب تالاموس میروند افزایش مییابد. و به خاطر این مسئله تولید GABA و ریزش آن به ساب تالاموس افزایش مییابد. بنابراین این GABA باعث مهار مسیر گلوتامرژیک میشود که این مسیر جز ساب تالاموس به outputهای B.G یعنی پالیدال داخلی و پارس رتیناکولا میرود. با مهار مسیر گلوتامینرژیک تولید گلوتامات کاهش پیدا میکند و چون گلوتامات نقش تحریکی دارد با کاهش آن نقش تحریکی آن روی مسیر outputها که از داخل پالیدال داخلی و pars compacta به تالاموس میرود کاهش پیدا میکند بنابراین این مسئله باعث کاهش فعالیت outputها شده و تولید و ریزش GABA را در تالاموس کم میکند و در نتیجه تالاموس آزاد میشود.
پس با کاهش دوپامین که در بیماری پارکینسون اتفاق میافتد تالاموس قفل و در نتیجه باعث کندی حرکتی میشود.
علل اصلی بروز پارکینسون
بیماری پارکینسون یک اختلال حرکتی در سیستم عصبی است که با گذشت زمان بدتر می شود. سیستم عصبی شبکه ای از سلول های عصبی است که بسیاری از قسمت های بدن، از جمله حرکت را کنترل می کند. علائم به آرامی شروع می شوند. بسیاری از علائم بیماری پارکینسون ناشی از از دست دادن نورون هایی است که یک پیام رسان شیمیایی در مغز تولید می کنند. این پیام رسان دوپامین نامیده می شود. کاهش دوپامین منجر به فعالیت نامنظم مغز می شود. این باعث مشکلات حرکتی و سایر علائم بیماری پارکینسون می شود. افراد مبتلا به بیماری پارکینسون همچنین یک پیام رسان شیمیایی به نام نوراپینفرین را از دست می دهند که بسیاری از عملکردهای بدن، مانند فشار خون را کنترل می کند. علت بیماری پارکینسون ناشناخته است، اما به نظر می رسد چندین عامل نقش دارند، از جمله:
-ژن ها: تغییرات ژنتیکی خاصی با بیماری پارکینسون مرتبط هستند. اما این موارد نادر هستند مگر اینکه بسیاری از اعضای خانواده به بیماری پارکینسون مبتلا شده باشند.
-عوامل محیطی: قرار گرفتن در معرض سموم خاص یا سایر عوامل محیطی ممکن است خطر ابتلا به پارکینسون را در آینده افزایش دهد
تغییرات زیادی در مغز افراد مبتلا به بیماری پارکینسون رخ می دهد. محققان در حال بررسی این هستند که چرا این تغییرات رخ می دهند و چه نقشی دارند. این تغییرات شامل موارد زیر است:
-وجود اجسام لویی: توده هایی از پروتئین ها در مغز با بیماری پارکینسون مرتبط هستند. این ها اجسام لویی نامیده می شوند و محققان معتقدند که این پروتئین ها سرنخ مهمی برای علت بیماری پارکینسون دارند.
-آلفا-سینوکلئین یافت شده در اجسام لویی: آلفا-سینوکلئین پروتئینی است که در تمام اجسام لویی یافت می شود. این پروتئین به شکل توده ای است که سلول ها نمی توانند آن را تجزیه کنند. آلفا-سینوکلئین در مایع نخاعی افرادی که بعداً به بیماری پارکینسون مبتلا می شوند، یافت شده است.
-میتوکندری تغییر یافته: میتوکندری ها محفظه های نیروگاهی در داخل سلول ها هستند که بیشتر انرژی بدن را تولید می کنند. تغییرات در میتوکندری می تواند باعث آسیب سلولی شود. این تغییرات در مغز افراد مبتلا به بیماری پارکینسون یافت شده است.
-سن: خطر ابتلا به بیماری پارکینسون با افزایش سن افزایش می یابد. معمولاً در حدود 50 سالگی یا بیشتر شروع می شود. میانگین سن شروع حدود 70 سالگی است. بیماری پارکینسون می تواند در بزرگسالان جوان تر نیز رخ دهد، اما نادر است. هنگامی که افراد زیر 50 سال به این بیماری مبتلا می شوند، به عنوان بیماری پارکینسون با شروع زود هنگام شناخته می شود.
– ویژگی اصلی آسیب شناختی بیماری پارکینسون از بین رفتن مسیر nigrostriatal دوپامینرژیک است و به دلیل مرگ سلول ها در ناحیه مغز به نام substra nigra است. به طور خاص، سلول هایی که می میرند سلول هایی هستند که حاوی دوپامین (نورون های دوپامینرژیک) می باشند؛ انتقال دهنده عصبی که به سلول های عصبی اجازه می دهد تا پیام ها را بین یکدیگر و سپس به عضلات منتقل کنند تا حرکت عادی را تسهیل کنند.
– دوره بیماری و میزان پیشرفت در افراد مختلف متفاوت خواهد بود.
– تشخیص معمولاً از 55 سالگی داده می شود. ممکن است فرد 20 تا 30 سال پس از تشخیص زندگی کند.
پیشرفت علائم در بیماری پارکینسون
مرحله 1
لرزش دست ( یک طرفه)/ میکروگرافی/ گرفتگی عضلات
مرحله 2
اختلالات حرکتی دوطرفه/ حالت خمیده/ شاخص W/ حرکت و در فعالیت های روزمره زندگی/ 1-2 سال بعد از تشخیص دیده می شود
مرحله 3
تأخیر در پاسخ و تعادل / اختلال در تعادل/ مشکل در انجام کارهای روزمره که نیاز به ایستادن دارند (یعنی آماده سازی وعده غذایی، حمام کردن)
مرحله 4
هنوز قادر به حرکت است / کنترل حرکتی به شدت با مشکل مواجه شده و انجام کارهای روزانه را بسیار دشوار کرده است.
مرحله 5
معمولاً بیمار از ویلچر استفاده می کند/ نیاز به حداکثر کمک از دیگران برای انجام امور و مراقبت از خود را دارد.
پیامدهای کنترل حرکتی و یادگیری بر روی استراتژِ های مداخله: نقض کنترل حرکتی مشاهده شده در پارکینسون می تواند تأثیر عمیقی بر توانایی درگیری در شغل داشته باشد. به نظر می رسد با مصرف دارو، لرزش و گرفتگی کاهش می یابد اما مشکلات حرکتی همچنان ادامه دارد. این نشان می دهد که مشکل برنامه حرکتی ممکن است عامل محدود کننده در شغل باشد. رویکردهای مداخله سنتی مانند رود و بوبت به طور کلی برای افراد دارای پارکینسون برای تقویت آموزش عملکردی پیشنهاد می شود. با این حال، این ها پشتیبانی قابل توجهی از تحقیقات دریافت نکرده اند. اصول یادگیری حرکتی در حال حاضر مورد حمایت قرار می گیرد که در عملکرد کاردرمانی برای اختلال عملکرد عصبی گنجانیده می شوند. به عنوان مثال، فیدبک دادن (یک اصل یادگیری) یکی از مهم ترین متغیرهای ارتقاء یادگیری است، به ویژه برای افرادی که اختلال عملکرد عصبی و اختلا در بازخورد ذاتی (حسی) دارند. (1998, Tse & Spalding)
علت محیطی:
کار کردن در کارخانه جات دارای منگنز
مصرف شیشه
استرس بیش از اندازه
مصرف بیش از حد گوشت قرمز
مصرف بیش از اندازه سیگار در طولانی مدت
شغل پر استرس
علت ژنتیکی:
اختلال در ژن پارکین
در کل اختلال ژنتیکی + اختلال محیطی باعث علت بیماری میشود و در کل تولید رادیکالهای آزاد در Pars compactum افزایش مییابد.
نمونه ای از تولید رادیکال آزاد
مثل هیدروژن پراکسید که از سوخت و ساز داخلی سلولی که برای تولید ATP لازم است (هر 3 ATP = تولید یک پراکسید هیدروژن) و چون سمی است یا باید دفع شود یا تبدیل به آب شود و برای تبدیل به آب شدن نیاز به فاکتورهای رشدی مثل نورتروفینها داریم. فاکتورهای رشد در داخل خود سلولهایی دارند که در آنها سوخت و ساز انجام میگیرد. سپس وقتی فکتورهای رشد کم میشوند رادیکالها افزایش یافته و باعث باز شدن کانال یون کلسیم میشوند و کلسیم حمله به داخل سلول میکند و باعث خفگی سلول و مرگ آن میشود. (مرگ سلولی به معنای نکروز است)
منابع:
mayoclinic.org
parkinson.org
سوالات متداول:
1.علت پارکینسون چیست؟
علت اصلی پارکینسون هنوز شناخته نشده است اما علل محیطی نظیر قرار گرفتن در معرض مواد شسمیایی مانند منگنز و علل ژنتیکی در بیماری پارکینسون مطرح است.
2. علل ایجاد لرزش در بیمار پارکینسون چیست؟
با از بین رفتن مسیر nigrostriatal دوپامینرژیک،سلول هایی که می میرند سلول هایی هستند که حاوی دوپامین (نورون های دوپامینرژیک) می باشند، انتقال دهنده عصبی که به سلول های عصبی اجازه می دهد تا پیام ها را بین یکدیگر و سپس به عضلات منتقل کنند تا حرکت عادی را تسهیل کنند.
تکنیک های متفاوتی در زمینه گفتاردرمانی کودکان اوتیسم مطرح می باشد که هر یک بر پایه یکی از سیستم های ارتباطی طراحی شده اند. استفاده صحیح و به موقع از هر تکنیک برای هر کودک اوتیسم متفاوت می باشد. مرکز کاردرمانی اوتیسم ، گفتار درمانی کودکان اوتیسم با استفاده از تجهیزات و تکنیک های درمانی در حیطه گفتاردرمانی کودکان فعالیت می نماید. مرکز توانبخشی اوتیسم با تشخیص اوتیسم و مشکلات همراه آن به ارائه بهترین طرح درمانی نظیر اتاق شنیداری، سنسوری روم، اتاق تاریک روش های ارتباطی پکس تیچ و ای بی ای می پردازد. ادقام این تکنیک ها با هم و استفاده درست از هر تکنیک می تواند بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان اوتیسم داشته باشد.
روش پکس در درمان اوتیسم
پکس به کودکان با توانایی های ارتباطی کم یا بدون توانایی ارتباطی اجازه می دهد تا با استفاده از تصاویر ارتباط برقرار کنند. به کودکانی که از پکس استفاده می کنند آموزش داده می شود که به شخص دیگری نزدیک شوند و در ازای دریافت یک شیء مورد نظر، تصویری از آن شیء را به او بدهند. با این کار، کودک قادر به آغاز ارتباط می شود. یک کودک یا بزرگسال مبتلا به اوتیسم می تواند از PECS برای بیان یک درخواست، یک فکر، یا هر چیزی که به طور منطقی می تواند روی یک کارت تصویری نمایش داده یا نمادین شود، استفاده کند. پکس در خانه یا در کلاس درس به خوبی کار می کند. نتایج نشان داده است که به طور کلی، روش آموزشی پکس در درمان علائم نقص توجه و مشکلات رفتاری کودکان اوتیسم موفق بوده است. همچنین، این مداخله بر مؤلفه های مشکلات رفتاری از جمله انزوا، افسردگی، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه و رفتار پرخاشگرانه نیز مؤثر بوده است. بنابراین، نتیجه گیری می شود که روش درمانی آموزشی پکس به طور مؤثری علائم نقص توجه و مشکلات رفتاری کودکان اوتیسم را کاهش می دهد. در یک تحقیق در اثر انجام روش آموزشی پکس، همه کودکان در ارتباطات هدایت شده به همسالان بهبود یافتند. برای هر کودک مبتلا به اوتیسم، رفتار ارتباطی اولیه، آغاز ارتباط با نماد های تصویری برای درخواست بود؛ ارتباط اولیه همسالان، پاسخ دادن بود. دو کودک عملکرد های ارتباطی را برای اظهار نظر و به اشتراک گذاشتن افزایش دادند و کودکان دیگر مشارکت اجتماعی بهبود یافته ای را نشان دادند. تمام همسالان ارتباط خود را با کودکان اوتیسم افزایش دادند. این یافته ها به تحقیقات محدود در مورد مزایای آموزش همسالان با رشد طبیعی برای شنوندگان پاسخگو به کودکان پیش دبستانی مبتلا به اوتیسم با یادگیری استفاده از پکس اضافه می کنند. این نتایج دانشمندان را به بررسی بیشتر آموزش همسالان در مورد سایر رویکرد های ارتباطی افزایشی و چگونگی افزایش ارتباط کودکان با همسالان برای اهداف مختلف دعوت می کند. از مزایای روش پکس می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– تطابق ساده، ارتباط اولیه را آسان تر می کند.
– شروع با پکس می تواند به جلوگیری از ایجاد یک سابقه عاطفی منفی مرتبط با گفتار کمک کند.
– پکس یک مداخله زبانی نسبتاً ارزان و کم فناوری است.
– احتمال موفقیت بالایی وجود دارد.
– شنونده نیازی به آموزش خاص ندارد زیرا تصاویر به راحتی قابل درک هستند و اغلب برچسب گذاری شده اند.
گفتاردرمانی اوتیسم و روش پکس
سیستم ارتباطی مبادله تصویر (PECS) در سال 1994 توسط باندی و فورست به عنوان بسته ویژه آموزشی توسعه پیدا کرده است تا ارتباطات دیگر را تقویت کنند و کودکان اوتیسمی و بزرگسالان یا افرادی که مهارتهای غیرزبانی یا عدم ارتباطات دیگر را دارند مورد بررسی قرار دهد و آنها را قادر به شروع ارتباط بکنند. برای مربیان، معلمان یا والدین کودک اوتیسمی طراحی شده است، طوری که میتواند در زمینههای خیلی متفاوتی به کار گرفته شود. هدف نهایی سیستم ارتباطی مبادله تصویر برای کودکان است تا یاد بگیرند نکات یا جواب سؤالات را مستقیماً بدهند. کتابی توسط فروست و اندرو باندی همه اطلاعات لازم اجرای مؤثر PECS را گردآوری کرده است؛ به خوانندگان شش مرحله آموزشی و صفحات برای ثبت دادهها و پیشرفتهای کودکان ارائه میدهد. این سیستم برای آموزش به افراد جوان نابینای اتیسمی استفاده می شود تا با استفاده از علایم درست درخواست کنند.
سیستم ارتباطی مبادله تصویر اساساً به کودک یاد میدهد که چگونه تصویر شی دلخواه را با افراد بزرگتر مبادله کند که مستقیماً به این تقاضا پاسخ دهد. از این رو جزئیات عکسها ممکن است گیج کنند باشند، بعضی وقتها سمبلها بهتر هستند. کاراکترهای کلامی استفاده نمیشوند، بنابراین شروع تعامل میتواند فوری و مستقل باشد. بعد، کودک یاد میگیرد تا بین سمبلهای مختلف فرق قائل شود و آنها را کنار هم بگذارد تا جملات ساده را بسازد. همچنین به او یاد داده شده تا نظراتی بدهد یا مستقیماً آنچه میخواهد را بگیرد. مشخص نیست چگونه بزرگسال میتواند فقط با نگاه کردن به تصویر تجسم کند آیا کودک چیزی را میخواهد یا آیا فقط میخواهد نظری بدهد. مؤسس این برنامه بیان میکند که خیلی از پیشدبستانیها که PECS را به کار میبرند در نهایت گفتارشان رشد میکند، اما آنها مدارک علمی کافی گردآوری نمیکنند تا ادعایشان را تأیید کنند. همچنین احتمال دارد که گفتار بچههای خاصی رشد پیدا کند چون آنها بزرگ شدند (م: بر اساس سن طبیعی رشد مهارتی را کسب نمودهاند) که به دلیل این که آنها یک سیستم ارتباطی دیگر را به کار میبرند. بوندی و فورست (1994) بیان کردند که PECS اگر با ارکان ABA ترکیب شود میتواند مؤثرتر واقع گردد. سیستم ارتباطی مبادله تصویر عمدتاً در ترکیب با اقدامات درمانی دیگر مثل TEACCH استفاده میشود که تصاویر را برای سالها استفاده کردند تا به کودکان لال کمک کنند که در حقیقت اساس رشد PECS را تشکیل میدهند.
سیستم ارتباطی مبادله تصویر مهارتهای ارتباطی پایه را آموزش میدهد تا نیازهای اصلی فردی را مثل درخواست غذا را بررسی کند. یکی از اصول پایه، ادغام ابعاد تئوریکی و عملی ABA و آسیب شناسی زبانی و کلامی است. بزرگسالی که میخواهند PECS را اجرا کنند باید ابتدا تقویت کنندههای مناسب را پیدا کنند که کودک را برای ارتباط تحریک خواهند کرد. خیلی مهم است تضمین کنیم کودک یاد میگیرد تا بیاختیار به شریک ارتباطیاش از شروع جلسه نزدیک شود.
آموزش در ارتباطات مسائل اساسی را مطرح میکند که به ماهیت اتیسم خیلی مربوط است، بنابراین برای درک ارتباطات ابتدا تعریف و تشخیص آن از فعالیتهای دیگر مهم است. برای مثال، دختری وارد اتاق نشیمن میشود، تلویزیون را روشن و نگاه میکند. در این مورد خاص، هیچ شکلی از ارتباطات وجود ندارد، فقط دختر در محیطاش کاری میکند و به نتایج دلخواه از طریق فعالیت خودش میرسد. تواناییتان برای تغییر فعالیتاش ماهیتشان را تغییر نمیدهد. متناوباً، دختر میتواند پیش مادرش برود و بگوید تلویزیون و بعد مادرش احتمالاً تلویزیون را روشن میکند و دختر میتواند نگاه کند. در این حالت مدارک اختیاری برای ارتباط وجود دارد چون دختر به سمت مادرش رفته تا این که به سمت تلویزیون برود. نقش مادر شناسایی و رضایت تقاضای دخترش است.
یک نوع دیگر از ارتباطات پایه وقتی روی میدهد که دختر در حال تماشای تلویزیون فریاد میزند: سگ، سگ! او ممکن است تکرار این کلمه را ادامه دهد تا زمانی که مادرش بگوید: «بله راست میگویی. سگ را میتوانم ببنیم.» در این مورد، او از مادرش نخواسته سگ را به او بدهد. او به خاطر نیاز به توجه مادر ارتباط برقرار کرده است. بنابراین، وقتی ارتباطات عملکردی را به کودکان اوتیسمی آموزش میدهیم، بررسی این که آنها ممکن است به پاداشهای گوناگون یا تقویت کنندهها پاسخ دهند حایز اهمیت است.
یکی از تعیین کنندهترین ابعاد ارتباط مؤثر، سابقهای است که یک لغت (یا یک تصویر، مفهوم یا سمبل) استفاده شده است نه خود لغت. برای نمونه، پسری ممکن است لغت شیر را بگوید چون:
(1) او مادرش را که کنار بطری شیر ایستاده را دیده و شیر خواسته، تعامل ارتباطی خود به خود شروع شده است؛
(2) به سؤال مادرش که آیا چیزی میخواهد پاسخ داده است، به کاراکتر معینی واکنش نشان داده (این سؤال)؛ یا
(3) بازتاب پیشنهاد مادرش و ارائه آن بوده است.
لغت در سه حالت یکسان است، اما نیت ارتباط خیلی با هم فرق دارند. حتی یک مرحله مهمتر آموزش به کودک است تا دنبال مادرش برود و از او شیر بخواهد وقتی شیر کنار او نیست. این کار ارتباط واقعی را شکل میدهد، چون در مثال:
(1) بطری شیر به کودک یادآوری میکند که شیر میخواهد. بنابراین میتواند موردی باشد که ارتباط برقرار نمیشود، اما فقط چیزی را میخواهد که در محیط دیده است که در حقیقت ممکن است حتی آن را نخواهد.
گفتاردرمانی و مشارکت کودک اوتیسم
میتوانید درباره راههای مشارکت کودک اوتیسمی در ارتباط مؤثر فکر کنید؟ استفاده از علاقه / رفتارشان به عنوان اصول تعامل را بررسی کنید؟ چه تصمیمی میگیرید که اقدام ارتباطی موفق باشد؟
باندی و فراست (1994) بیان کردند که اولین درس باید روی آموزش کودک اتیسمی تأکید کند که چگونه خودانگیخته وسایل و فعالیتهای معینی را بخواهد. بنابراین، مرحله اول شناخت چیزی که کودک میخواهد است. هیچ گونه آمورشی برای پذیرش یا امادگی لازم نیست. کافی است بفهمید چه پاداشی محرک قویتری است. از این رو هدف اصلی آموزش به کودک است که چگونه بیاختیار (خودانگیخته) باشد، بزرگسالان باید از استفاده کاراکتر کلامی اجتناب کنند مثلا «چه کار میکنی؟ چه میخواهی؟ عکس رو به من بده». حضور دو بزرگسال مؤثرترین راه برای شروع آموزش است. اولین بزرگسال کودک را با پاداش دلخواه وسوسه میکند، در حالی که بزرگسال دوم پشت کودک نشسته است و منتظر حرکت به سمت پاداش است و به صورت فیزیکی به کودک کمک میکند تا عکس را بگیرد و به بزرگسالی بدهد که پاداش را بردارد. کاراکتر فیزیکی باید برداشته شود و تا حد ممکن زود از بین برود. وقتی بزرگسال عکس را میگیرد، مستقیم به کودک پاداش میدهد و توصیه مناسب در مورد شی را میکند (مثلاً نام آن را میگوید). وقتی کودک بتواند تصاویر را به صورت مؤثر مبادله کند، آموزش میتواند به صورت خود به خود، مداوم و تعمیم پذیر پیشرفت کند. به کودک آموزش داده میشود فاصله طولانیتری راه برود تا به شریکاش یا تصویر دلخواه برسد و دنبال پاداشهای مختلف در محیطهای مختلف با افراد مختلف بگردد (برای نمونه اتاقها و زمینههای مختلف). در مدت اولین مرحله، انتظار نمیرود کودک بین تصاویر مختلف تفاوتی قائل شود. چنین آموزشی زمانی شروع میشود که تمایل به ارتباط ایجاد شده باشد. همچنین کودکان عادی در حال رشد ابتدا یاد میگیرند تا به والدینشان نزدیک بشوند، دنبال آنها بروند و با علایم اشاره کنند و چیزی را که میخواهند قبل از صحبت کردن میگیرند.
در مرحله سوم آموزش تصمیمگیری با توجه به سمبلها نقش دارد. برخی کودکان در تمایز بصری خیلی خوب هستند (آنها میتوانند اشیا یا سمبلها را هماهنگ کنند)، در حالی که دیگر کودکان ممکن است به آموزش زیادی نیاز داشته باشند. سیلورمن (1995) استدلال کرد که حتی کودکانی که با تشخیص بین چند سمبل مشکل دارند قادر به استفاده آنها در یک زمینه ارتباطی ساختاری هستند؛ اما با این حال، این بدان معنا نیست که آنها یاد گرفتهاند بیاختیار ارتباط برقرار کنند و تعاملات متقابل معنادار را شروع کنند. برای نمونه، کار و همکاران (2009) مطالعه کردند آیا آموزش PECS میتواند در خانه و مدرسه تعمیم داده شود و نتیجهگیری کردند که حتی وقتی آموزش PECS برای افزایش تعمیمپذیری طراحی شده است و حتی اگر همیشه اجرا میشود، نتیجه به سختی حاصل میگردد.
زمانی که کودکان بتوانند بین سمبلها تفاوت قائل شوند، به آنها آموزش داده میشود تا جمله بسازند. کودکان خیلی کوچک طبیعی در حال رشد در فرایند تحصیل زبانی از آهنگ صدا و ابزارهای دیگر استفاده میکنند تا به بزرگسالان در درک این که آیا لغت «توپ» تقاضا یا نظر است کمک میکنند. بنابراین، بزرگسالان باید به کودکان اتیسمی یاد بدهند تا شرح دهند آیا عکسی را که نشان میدهند تقاضا است یا میخواهند حرف یا نظری بدهند. وقتی کودکان چیزی میخواهند، آنها باید یک جمله ساده به کار برند که شامل یک تصویر «من میخواهم» و یک تصویر از شی دلخواه را نشان دهند. آنها هر دو تصویر را به ترتیب قرار میدهند و آنها را به فرد که خواستهشان را برآورده خواهد کرد میدهند. این آموزش به کودکان کمک میکند تا به سؤال ساده پاسخ بدهند چه میخواهی؟ باندی و فراست (1994) بیان کردند که بزرگسالان باید کودکان را تحریک کنند تا بیاختیار اشیا دلخواه را بخواهند، در غیر این صورت آنها فقط یاد میگیرند چگونه به صورت مکانیکی چیزی را بخواهند تا آنچه را که میخواهند بدون درک معنای ارتباطات بگیرند.
بعد کودک یاد میگیرد چگونه جملات پیچیدهتری بسازد. برای نمونه کودکی که همیشه لباس ورزشی قرمز را ترجیح میدهد میتواند آموزش ببیند تا آنها را با استفاده از صفت مناسب بخواهد (برای مثال من لباس ورزشی قرمز را میخواهم). در این مرحله از آموزش، تعاریف بیشتری هم میتواند اضافه شود مثلاً اندازه، مقدار، موقعیت، مکان محدودی و غیره. در عوض از کودک بخواهیم به چیزی دست بزند یا چیزی را نشان بدهد. برای مثال جعبه بزرگ را به من نشان بده، بزرگسال میتواند او را تحریک کند تا چیزی را که میخواهد نشان دهد، برای مثال من تکه بزرگ شکلات را میخواهم، به شرطی که در مورد آخر پاداش مستقیم باشد. آموزش ارتباطات وقتی کلام کودک کمی پیچیدهتر میشود شروع میشود. بزرگسال در جلوی او شی میگذارد که جالب و جذاب است و از او میخواهد بگوید چه میبیند. بزرگسال در کتاب PRCS یک تصویر اضافه میکند که فعل دیدن را نشان میدهد و به کودک یاد میدهد تا این جمله را بسازد «من یک بیسکویت میبینم». در این مرحله، بزرگسال واکنشاش را تغییر میدهد به جای این که به کودک بیسکویت بدهد، جملهای مثل این میسازد «من هم یک بیسکویت میبینم». بعد، آموزش تعمیم پذیری شروع میشود، طوری که کودک الگوهای ایجاد شده اشیا را که درباره آن نظر داده را گسترش نمیدهد. از این رو هدف برای کودک رشد کلام خودانگیخته است، بزرگسالان نیاز دارند به تدریج سؤال یا کاراکترهای غیرمستقیم دیگر را تجسم کنند چه میبینی؟ (برای مثال، اوه نگاه کن). حواس دیگر(مثلاً شنیدن، احساس کردن، بوییدن (در ترکیب با جملات دیگر) برای مثال، «حوله نرم است») هم استفاده میشود.
حتی اگر کودک یاد بگیرد یک شی را خود انگیخته تفسیر کند که به سختی به دست میآید، نظرات اساساً محدود به اشیایی هستند که او را وسوسه میکنند نه ایده، افکار یا احساس. علاوه بر این، همان طور که طرفداران PECS بیان کردهاند احتمال دارد که کودک درباره یک شی نظر بدهد چون میخواهد آنرا بگیرد نه این که بخواهد ارتباط برقرار کند؛ بنابراین، هر «گفتگو» خاص، «ساختار یافته» و دور از سطح تفکر انتزاعی است همان طور که توسط پیاژه (1948) مورد بحث قرار گرفته است.
مرکز تخصصی درمان اوتیسم با روش PECS | بهبود ارتباط در کودکان اتیسم
مرکز ما با بهرهگیری از روش پکس در درمان کودکان اتیسم (Picture Exchange Communication System)، به کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند. PECS یک سیستم ارتباطی تصویری است که به کودکان آموزش میدهد چگونه از طریق تصاویر، نیازها و خواستههای خود را بیان کنند. این روش به ویژه برای کودکانی که با چالشهای گفتاری روبرو هستند، بسیار مؤثر است.
در مرکز درمان اوتیسم به روش PECS، متخصصان ما با طراحی برنامههای شخصیسازی شده، به کودکان کمک میکنند تا گامبهگام مهارتهای ارتباطی را فرا بگیرند. اگر به دنبال روشی علمی و کاربردی برای بهبود ارتباط فرزند خود هستید، روش پکس در درمان کودکان اتیسم میتواند یکی از بهترین گزینهها باشد. برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید.
منابع:
journals.kmanpub.com
nationalautismresources.com
jpe.atu.ac.ir
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
سوالات متداول:
1-آیا این روش برای تمام کودکان اتیسم مناسب است؟
بله، اما میزان موفقیت بستگی به سطح شناختی کودک دارد. در جلسات ارزیابی اولیه، مناسببودن این روش را برای فرزندتان تعیین میکنیم.
2-آیا این روش برای کودکان بیشفعال هم مفید است؟
برای کودکان اتیسم با همراهی بیشفعالی، بله بسیار مفید است. اما برای کودکان صرفاً بیشفعال بدون اتیسم، معمولاً روشهای دیگری را پیشنهاد میکنیم.
یکپارچگی حسی روشی برای بررسی نحوه سازماندهی اطلاعات حسی در نورونها و ایجاد رفتار عملکردی می باشد.به زبان ساده تر یکپارچگی حسی سازماندهی کردن حواس به منظور استفاده کردن از آنها است. کاردرمانی حسی در زمینه درمان یکپارچگی حسیدر کودکان و بهبود عملکرد فرد فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی مرکز توانبخشی دکتر صابر با استفاده از ابزارهای ویژه حسی به بهبود یکپارچگی حسی می پردازند. سنسوری روم و اتاق SI از امکانات ویژه این مرکز می باشد که جهت بهبود عملکرد کودکان با اختلالات پردازش حسی و بیش فعالی، همچنین کودکان اوتیسم مورد استفاده قرار می گیرد. تخته تعادل برقی، برج گردان ، وایت برد نوری ، سوند سویچ و… از ابزار های مفید این بخش می باشد. کودکان با اختلالات پردازش حسی می توانند از امکانات این مرکز جهت بهبود مهارت های حرکتی و یکپارچگی حسی استفاده نمایند.
یکپارچگی حسی در کودکان
یکپارچگی حسی دارای دو معنای رفتار زیستی و بالینی است:
معنای رفتارزیستی: روشی برای بررسی نحوه سازماندهی اطلاعات حسی در نورونها و ایجاد رفتار عملکردی
معنای بالینی: به اصول تئوریها، روشهای ارزیابی و استراتژیهای مداخله اشاره دارد.
مقدمه ای بر تئوری یکپارچگی حسی
– آیرز (پایه گذار تئوری یکپارچگی حسی) از عبارات یکپارچگی حسی، پاسخ تطابقی و پراکسیا برای نشان دادن نظر خود در مورد یکپارچگی حسی استفاده مینمود.
– تعریف آیرز از عبارت یکپارچگی حسی: «Organization of Sensation for Use» (سازماندهی کردن حواس به منظور استفاده کردن از آنها). عبارت “For use” نماد آیرز است، زیرا پردازش حسی را به فعالیتهای فرد مرتبط میسازد.
مفاهیم زیستی –عصب شناختی
نقش تجربیات حسی در رشد و عملکرد مغز
– درونداد حسی برای عملکرد مطلوب مغز ضروری است. مغز طوری طراحی شده که به طور مداوم اطلاعات حسی دریافت کند و اگر این اتفاق رخ ندهد عملکرد مغز دچار مشکل میگردد.
– آزمایشهای اولیه در سالهای 1950 الی 1960 نشان دادند که اگر مغز به قدر کافی اطلاعات حسی دریافت نکند، به طور خودکار دروندادهایی خودانگیخته به شکل توهمات ایجاد کرده و محرک حسی تحریف شدهای را از محیط ادراک میکند.
– اگر کودک در دوره های طلائی رشد از تجربیات حسی محروم باشد، ارتباط های مغز و نورونها دچار ناهنجاری میگردند و این امر بر رفتار کودک تاثیر گذاشته و عملکرد او را محدود میکند.
– آیرز دروندادهای حسی را «تغذیه حسی» برای مغز نامید، مانند غذا برای بدن.
– ویلبارگر یک برنامه مداخله ای به نام «رژیم حسی» طراحی کرد، بدین معنا که کودک در طول روز با تجربیات و فعالیتهای حسی مواجه میشود که با چالشهای یکپارچگی حسی نیز همراه هست.
– اگر مغز بیش از حد درونداد حسی دریافت کند، باعث ایجاد استرس در کودک میگردد.
یکپارچگی حسی و پاسخهای تطابقی
– مغز کودک به طور غیرفعال اطلاعات حسی را از محیط دریافت نمیکند، بلکه به طور فعال مفیدترین این اطلاعات را از محیط انتخاب کرده و از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. این امر نیازمند پردازشهای مغزی در یکپارچگی حسی است. زمانی که این پردازشها به خوبی صورت بگیرند کودک میتواند در محیط یک عمل موفق و هدف- محور انجام دهد، که این همان پاسخ تطابقی است.
– زمانی کودک پاسخ تطابقی ایجاد میکند که به خوبی از پس چالشهای محیط بربیاید. در واقع زمانی که مغز کودک به طور موثر بتواند اطلاعات حسی محیط را سازماندهی کند، پاسخ تطابقی ایجاد میشود.
– یکپارچگی حسی منجر به ایجاد پاسخ تطابقی میشود و پاسخ تطابقی ظرفیت مغز را برای یکپارچگی بیشتر، افزایش میدهد. آیرز آموخته دوچرخه سواری را به عنوان یک مثال برای نشان دادن این پروسه مطرح کرد. کودک باید برای یادگیری چگونگی حفظ تعادل خود در دوچرخهسواری، حواس مختلف بخصوص حواس وستیبولار و عمقی را با یکدیگر یکپارچه کند. زمانی که کودک در معرض افتادن قرار میگیرد باید به سرعت حواس دیداری، وستیبولار و عمقی خود را به کار بگیرد و آنها را با یکدیگر یکپارچه کند تا بتواند پاسخ حرکتی مناسبی در جهت جلوگیری از افتادن ایجاد کند. در پی افتادنهای مکرر، کودک حواس خود را به تدریج یکپارچه میکند تا در نهایت موفق میشود به نحوی وزن خود را در دو طرف دوچرخه انتقال دهد تا تعادلش به خوبی حفظ شود. این پاسخ تطابقی باعث میشود کودک به خوبی تعادل دوچرخه را حفظ کند و آن را براند.
– در ایجاد پاسخ تطابقی، کودک یک عامل فعال است نه غیر فعال و این پاسخ از درون کودک سرچشمه میگیرد و هیچ چیز نمیتواند کودک را مجبور به دادن این پاسخ کند. تنها میتوان محیط را طوری طراحی کرد که احتمال ایجاد پاسخ تطابقی در کودک بالاتر برود.
– آیرز «تمایل کودکان به تکامل یکپارچگی حسی از طریق پاسخ تطابقی» را سائق درونی نامید ومنشا آن را سیستم لیمبیک بیان کرد. (سیستم لیمبیک نقش مهمی در انگیزش و حافظه دارد).
پلاستی سیته نورونی
– پاسخ تطابقی باعث ایجاد تغییراتی در سیناپسها و مدارهای عصبی میشود که این تغییرات، همان عملکرد پلاستی سیته مغز است.
– تعریف نوروپلاستی سیته: تغییرات بخصوص در ساختار و عملکرد نورونها که بیش از چند ثانیه باقی بمانند و مختص دوره زمانی معینی نباشند. عادت کردن، یادگیریهای تجربه محور، حافظه و ترمیم سلولها پس از آسیب همگی مثالهایی از نوروپلاستی سیته هستند.
کاردرمانی حسی در کودکان با استفاده از قدرت نوروپلاستی سیته مغز کودکان و بهره گیری از روش های درمانی یکپارچگی حسی به بهبود مشکلات حسی کودکان کمک می نماید. خدماتی مانند سنسوری روم، اتاق بهبود مهارت های شنیداری و اتاق تاریک بینایی از جمله خدمات مفید مرکز اختلالات حسی کودکان دکتر صابر می باشد. یکپارچگی حسی همچنین از درمانهایی مانند فشار عمیق، برسکشی، جلیقههای وزنی و تاببازی استفاده میکند. به نظر میرسد این درمانها گاهی اوقات میتوانند یک کودک مضطرب را آرام کنند. علاوه بر این، اعتقاد بر این است که درمان یکپارچگی حسی آستانه تحمل کودک را برای محیطهای غنی از حس افزایش میدهد، انتقالها را کمتر آزاردهنده میکند و رفتارهای مثبت را تقویت مینماید.
سوالات متداول:
1.رژیم حسی در درمان اختلالات پردازش حسی چیست؟
«رژیم حسی» بدین معنا است که کودک در طول روز با تجربیات و فعالیتهای حسی مواجه میشود که با چالشهای یکپارچگی حسی نیز همراه هست و به این ترتیب اختلالات حسی او تعدیل می شود.
2. چرا کودک دچار مشکلات یکپارچگی حسی می شود؟
اگر کودک در دوره های طلائی رشد از تجربیات حسی محروم باشد، ارتباط های مغز و نورونها دچار ناهنجاری میگردند و این امر بر رفتار کودک تاثیر گذاشته و عملکرد او را محدود میکند و اختلال پردازش حسی ایجاد می کند.
مرکز کاردرمانی دکتر صابر در بخش کاردرمانی دست به صورت تخصصی در حیطه مهارت های مداد دست گرفتن کودکان و دست ورزی کودکان فعالیت می نماید. تمرینات مهارت های دستی میتوانند به وضوح به دانش آموزان درباره قسمتهای مختلف دست و انگشتان و این که آنها چه استفاده هایی دارند کمک کند. این کودکان ممکن است به تمایز بین فضای بین انگشتان و نوک انگشتان نیاز داشته باشند. در کاردرمانی دست میتوانید به کودکان برای آگاهی بیشتر در مورد کار انگشتان و دستانشان کمک کنید و به آنها تفکیک ساعد، مچ، کف دست و انگشتان را آموزش دهید که این آموزشها شامل فشار ملایم نوک انگشتان و بستر ناخنها و ماساژ قسمت فضای بین انگشت شصت و انگشت اشاره میشود، که میتواند سفت و دردناک باشد. کاردرمانان میتوانند به کودکان آموزش بدهند که چگونه این کارها را در روز مدرسه انجام دهند، به خصوص قبل از نوشتن. همچنین میتوانید به آنها مالیدن دستان به یکدیگر را آموزش دهید تا گیرنده های لامسه را فعال کنیم و آنها را گرم کنیم. همه این فعالیتها قبل از نوشتن با دست یا هر فعالیت ظریف دیگری انجام میشود که به بهبود سرعت نوشتن در کودکان کمک می کند. کاردرمانی دست در منزل از دیگر خدمات کاردرمانی دست می باشد که به رشد مهارت های حرکتی و تقویت مهارت های حرکتی ظریف در کودکان کمک بسزایی می کنند. در این مطلب شما را با نحوه آموزش مداد گرفتن در کاردرمانی دست برای نوشتن آشنا می کنیم.
بهبود مهارت نوشتن در کودکان
برخی از کودکان نیاز دارند یاد بگیرند که چگونه قلم را به دست بگیرند. برخی از آنهایی که قلم، ماژیک، یا مداد شمعی را به دست میگیرند، نیاز دارند بتوانند با نوک انگشتان پاککن را بگیرند، کنترل انجام این فعالیتها بسیار مشکل است. مداد شمعیها و ماژیکهای کودکان، معمولا نوارهای نگهدارنده دارند که کودک میتواند یاد بگیرد که نوک انگشتان کجا قرار بگیرند. شما میتوانید به آنها برای درست کردن یک O بزرگ از طریق فضای بین شست و انگشت اشاره در هنگام به دست گرفتن وسیله نوشتن کمک شایانی کنید.
شما میتوانید یک نوار باریک و با رنگ روشن الکتریکی که از مغازه های سخت افزار طبق رنگ مورد علاقه کودک خریداری شده و تقریبا 5/2 سانتیمتر اندازه دارد و بالای نوک مداد قرار میگیرد به آن اضافه کنید و به کودک یاد میدهد که نوکهای انگشت خود را کجا بگذارد. به او آموزش دهید که این نوار را قبل از تراشیدن مداد بردارد و بعد از آن نقطه ای مشابه بر روی آن بگذارد. این باعث دردسر است که یک نقطه نگه دارنده تا این حد تقویت کننده است.
استفاده از مداد گیر در کاردرمانی مداد دست گرفتن
مداد گیرها برای حمایت از کاربردی ترین و کارآمد ترین گرفتن مداد که یک کودک می تواند به دست آورد، طراحی شده اند. انواع مختلف مداد گیرها به غلبه بر ریشه گرفتن ناکارآمد کمک نمی کنند، زیرا این مسائل باید همزمان با استفاده از مداد گیر مورد توجه قرار گیرند. برای برآوردن نیازهای دانش آموز، ممکن است یک مداد گیر به عنوان ابزاری برای حمایت از آن نیازهای فردی ارائه شود. این بر اساس عوامل بسیاری از جمله سطح مهارت فعلی آن ها، انگیزه، و درک این است که گرفتن مداد باید کارآمد و مؤثر باشد، اما نه کامل. گرفتن های کاربردی چند جزء اساسی دارند، که شامل: فضای باز بین انگشت شست و اشاره، انگشتان ماهر که مداد را نگه می دارند (شست، اشاره و میانی)، و ثبات (که با خم شدن محکم انگشتان حلقه و کوچک در کف دست به دست می آید). این منجر به یک گرفتن سه پایه کارآمد و کاربردی برای بیشترین موفقیت در دست خط، نقاشی و رنگ آمیزی می شود. گرفتن های ناکارآمد زمانی است که کودک سعی می کند کمبود ثبات، قدرت انگشتان ماهر و استقامت را جبران کند. با این گرفتن ناکارآمد، خستگی، درد، فشار بر مفاصل، کاهش سرعت نوشتن و خوانایی کلی به وجود می آید. مداد گیرها به عنوان ابزاری مکمل هستند که به کودک کمک می کنند تا به کار خود در ساخت مهارت های دست و انگشت مورد نیاز برای دست یابی به یک گرفتن مستقل و کارآمد ادامه دهد. یک مداد گیر ممکن است ابزاری باشد که برای حمایت از گرفتن مداد کاربردی، بسته به نیازهای دانش آموز، ارائه می شود. کاردرمانگران تلاش می کنند تا مشخص کنند که آیا گرفتن مداد ناکارآمد است، آیا مداخله لازم است، و چه زمینه های خاصی بر توسعه گرفتن کاربردی تأثیر می گذارند. کاردرمانگران هم در کلینیک ها و هم در منزل می توانند روی مهارت های حرکتی ظریف کار کنند و به کودک شما کمک کنند تا گرفتن مناسب مداد را توسعه دهد. در جلسات کاردرمانی، کاردرمانگر در تلاش است تا مؤثر ترین و کاربردی ترین گرفتن مداد را برای هر فرد به دست آورد. یک کاردرمانگر ممکن است 40، 50 یا حتی 70 دانش آموز در لیست مراجعین کاردرمانی خود داشته باشد و هر دانش آموز از نظر الگو های گرفتن، فشار مداد، موقعیت انگشتان، ترجیحات، حرکات تشکیل حروف، مهارت های عملکرد اجرایی، خو دتنظیمی، مهارت های حرکتی دیداری، ترجیحات حسی و ملاحظات دستخ ط کاملاً متفاوت خواهد بود. پس کاردرمانی مداد دست گرفتن هر دانش آموز باید برای او شخصی سازی شده باشد.
کاردرمانی مداد دست گرفتن کودکان
در کاردرمانی دست ابزار متنوعی جهت گرفتن صحیح مداد ی ماژیکهای باریک که به طرز قابل توجهی گرفتن را بهبود میبخشند و از نظر حسی برای دانش آموزان خوشایند هستند وجود دارد. بهتر است کودکان از این ابزارها در مهد کودکها و پیش دبستانی ها استفاده نمایند چرا که تغییر الگوی گرفتن آنها در بزرگسالی به سختی ممکن است.
تعدادی از ابزار گرفتن مداد به شرح زیراند:
وسیله گرفتن مداد که طراحی آن قبل اصول ارگونومی است و دارای سه سطح جهت گرفتن است. همچنین دارای سطح تماس نرمی میباشد که نگه داشتن مداد یا خودکار موجب ناراحتی دست دانشآموزان نشود. برای افراد راست دست با قرار دادن انگشت شست بر روی سطحی که با R (راست) نشانهگذاری شده و برای افراد چپ دست با قرار دادن انگشت شست بر روی سطحی که با L (چپ) نشانهگذاری شده است قابل استفاده است. همچنین این ابزار برای بزرگسالان که دست بزرگ دارند و یا افراد دچار آرتروز مناسب هستند.
نمونه ای از وسیله های کمکی برای مداد گرفتن
شرکت سازنده از همان طراحی بالا به اضافه بالهایی که مانع از عبور متقاطع انگشتان دستها از روی هم میشود استفاده کرده است. دانش آموزان انگشت شست خود را زیر یک سطح و انگشت اشاره و میانی را در طرف دیگر آن قرار میدهند.
گراتو گریپ که سختتر میباشد و نسبت به عبور متقاطع کمتر انعطافپذیر است و نوکهای انگشتی بزرگتری در زیر بال خود دارد. بسیاری از دانشآموزان ترجیح میدهند این مورد که سخت تر هست را نسبت به عبور متقاطع انتخاب نمایند.
ابیلیتشن اگ: گرفتن با یک فوم لاستیکی و یا گرفتن های تخم مرغ شکل که فضای کف دست کودک را میگیرد و سبب میشود وضعیت انگشتان جهت نوشتن بهتر گردد. اینها برای کودکان با مشکلات عصبی عضلانی و ارتوپدیک مناسب هستند.
نمونه ای از ابیلیتشن اگ
یک راه جذب برای آموزش صحیح مداد گرفتن در دست برای دانش آموزان میباشد. مداد از وسط دست عبور کرده و برای نوک های شست، انگشت اشاره و میانی 3 فرورفتگی لاستیکی شکل دارد.
تطابقات دیگری نیز برای گرفتن مداد در دست مانند شکلهای زیر وجود دارد.
ابزار، کاغذ و سطوح
مداد یا خودکار میتوانند تفاوت ایجاد کنند. این موارد را در نظر بگیرید:
مدادهای ضخیم و مدادهای مثلثی شکل برای دانشآموزان راحتتر در دست گرفته میشوند.
مدادها و خودکارهای سنگین شده فیدبک حس عمقی بیشتری را برای دانشآموزان با مشکلات حسی ایجاد میکنند. همچنین این وسایل برای دانشآموزانی که لرزش دست دارند هم مناسب میباشد.
خودکارهایی با طراحی خاص مانند و خودکارهای ارگونومی EVO که به طور کامل طریقه گرفتن خودکار به دست را تغییر میدهند.
خودکارهای دارای سیستم لرزشی که عضلات دست و دامنه توجه را فعال میکنند. این خودکارها که بسیار سرگرمکنندهاند اما کنترل آنها مشکل است. نمونه دیگر این خودکارها میباشد که به عنوان وسیلهای برای ویبراسیون حرکتی دهان شناخته میشود. این خودکار شامل یک کیت مداد میباشد که نوکهای آنها جویدنی است. خودکار یا مداد نیز ویبراسیون سبک را ایجاد میکند.
استفاده از میزهای صاف، نوشتن دانش آموز را سخت تر میکند چرا که ممکن است دانش آموز مجبور شود تا گردن خود را برای دیدن کاری که انجام میدهد، دراز کند یا مچ خود را برای نوشتن خم کند. دانش آموز ممکن است هنگام افتادن وسیله اش از میز و خم شدن برای یافتن آن به سختی به وضعیت قبل برگردد.
استفاده از صفحه های کج بر روی میز سبب میشود که ابزار نوشتن دانش آموز به صورت وی نزدیکتر شود و نیاز نباشد تا کودک به سمت جلو خم شود. قرار دادن ابزارها در شیب به سمت بالا از خم شدگی بیش از حد مچ دست و وضعیت خمیده جلوگیری میکند و منجر به حفظ راستای طبیعی یا مقدار جزئی صاف شدگی ستون فقرات میگردد که برای دانش آموز بسیار راحت و دلپذیر است.
دانش آموزانی که در حالت ایستاده از، تخته سیاه قابل نصب بر روی دیوار، تخته های ماژیکی تخته های دیواری یا کاغذهای نصب شده روی دیوار استفاده میکنند علاوه بر داشتن سرگرمی و جذابیت برای آنها، بدنشان را قویتر کرده و سبب میشود که دانش آموزان بیشتر درگیر فعالیت شوند.
میزهای تحریر از مواد سخت و با دوام ساخته شده که براحتی ابزارهای تحریر روی آنها لغزش دارند. شما میتوانید با اضافه کردن یک سرعتگیر مانند پد یا صفحات پلی استر ترمز گیر به سطح روی میز سرعت نوشتن وی را کاهش دهید. صفحات سرعتگیر که در زیر سینی قرار داده میشود و مانع از حرکت آنها میشود. وقتی که کودکی به نور حساس است، باید نوری که از روی میز تحریر براق وی به چشمهایش منعکس میشود را در نظر گرفت. شما میتوانید از ورقه های پلاستیکی یا یک بلاتر میز قدیمی برای کاهش تشعشع میز تحریر استفاده کنید.
ورقه های مورد استفاده برای نوشتن نیز باید در نظر گرفته شوند. ورقه کرم رنگ یا قدیمی کاهی رنگ با خطهای آبی، قرمز و نقطه چین میتواند برای بعضی دانش آموزان مخصوصا آنهایی که مشکلات بینایی دارند گیج کننده باشد. برای کودکانی که مشکل لامسه دارند به جای استفاده از ورقه های تمیز، از ورقه هایی که خطهای آنها بزرگ و برجسته شده استفاده میگردد.
منابع:
theottoolbox.com
valuedvoices.com
سوالات متداول:
1.از چه وسایلی برای بهترشدن مداد گرفتن کودکان می توان استفاده کرد؟
از انواع مدادگیر ها، وزنه های مچی و مدادهای ضخیم در جهت بهبود مهارت های مداد گرفتن در کودکان می توان استفاده نمود.
2.کاردرمانی دست برای نوشتن بر روی چه مهارت هایی کار می کند؟
کاردرمانی دست در بهبود قدرت عضلات انگشتان جهت گرفتن صحیح مداد و بهبود سرعت حرکت انگشتان برای تسریع در نوشتن می تواند کمک کننده باشد.
یافته های علمی جدید در مورد لکنت پیشنهاد میدهند افرادی که لکنت میکنند ساختار و عملکرد مغزشان نسبت به گویندگان روان تا حدودی متفاوت است. به نظر میرسد مغز افرادی که لکنت میکنند به دلیل انتقال مورثی یا احتمالا آسیب زود هنگام در گردآوری تمام عناصر زبان بیانی – مثلا از چه کلماتی استفاده شود و چگونه آنها کنار هم در یک جمله قرار داده شوند، در زمان مناسب و سرعت کافی برای گفتار سریع و روان، تا حدودی کارایی کمتری دارد. لکنت زبان از اختلالات شایع در کودکان 2و3 ساله می باشد. مرکز گفتاردرمانی لکنت در زمینه تشخیص لکنت و روش های اصلاح آنهمچنین گفتاردرمانی لکنت زبانفعالیت می نماید.دکتر لکنت زبان با تشخیص علائم لکنت به طرح بهترین برنامه درمانی برای کودکان می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اگر شما با فردی که لکنت میکند یا والدین کودکی که لکنت میکند صحبت کنید، ممکن است شما بخواهید عقیده کنونی در مورد دلایل لکنت را خلاصه کنید. فکر میکنم گفتن چیزی شبیه این میتواند کمک کننده باشد:
البته، این موضوع همیشه اتفاق نمیافتد. اما هنگامی که فردی موضوع پیچیدهای را میگوید یا عجله دارد یا واقعا هیجانزده یا ناراحت است، روان بودن در آن هنگام تا حدودی دشوارتر است.»
علل لکنت در کودکان 2ساله و 3ساله
به نظر میرسد لکنت در بسیاری از افراد اساس ژنتیکی دارد. اگرچه مطالعات دوقلوها و به فرزندخواندگی تایید کردند که ژنها باید با عوامل محیطی تعامل داشته باشند تا لکنت ظاهر شود.
تحقیقات جدید مشخص کرد در برخی افراد برخی ژنها مربوط به لکنت هستند.
ممکن است سببشناسی لکنت برای برخی لکنتیها عوامل مادرزادی باشد. این موارد ممکن است شامل ضربه فیزیکی در هنگام تولد یا رحم، فلج مغزی، عقبماندگی و موقعیتهای پر استرس احساسی باشد.
پسران تا حدودی بیش از دختران شروع به لکنت کردن میکنند، اما احتمال بهبودی دختران بیشتر است، بنابراین در سن مدرسه و پس از آن، پسرانی که لکنت میکنند بسیار بیشتر از دختران هستند.
لکنت ابتدای دوران کودکی ممکن است موقت باشد که در آن کودک به طور طبیعی بدون درمان یا با حداقل درمان، طی 18 ماه بهبود مییابد و یا ممکن است با ثبات باشد که اگر در آن کودک درمان نشود، سه سال یا بیشتر لکنت خواهد کرد.
به نظر میرسد لکنت موقت و با ثبات نتیجه یک عامل ژنتیک شایع باشد (یک ژن تنها یا چندین ژن) اما احتمالا حالت با ثبات لکنت عوامل ژنتیکی اضافهای دارد که از بهبودی جلوگیری میکند.
به نظر میرسد بهبودی طبیعی از لکنت با عوامل زیر مرتبط باشد: (a) نمرات خوب در آزمونهای واجشناختی، زبان و مهارتهای غیر کلامی؛ (b) نداشتن سابقه خانوادگی لکنت یا اعضای خانواده که بهبودی طبیعی از لکنت را داشته باشند، (c) سن کم شروع لکنت و (d) دختر بودن.
مطالعات تصویربرداری مغز بزرگسالانی که لکنت میکنند ناهنجاریهای مختلفی در حین صحبت کردن و به خصوص در حین لکنت را نشان داده است. یک ناهنجاری فعالیت بیش از حد نواحی سمت راست مغز که با ساختارهای گفتار و زبان نیم کره چپ همولوگ هستند و معمولا توسط غیر لکنتیها استفاده میشود. یک ناهنجاری دیگر عدم فعالیت در قشر شنیداری چپ است.
تفاوتهای نوروآناتومیک مشاهده شده با تصویربرداری مغز شامل (a) ناهنجاریها در پلانوم تمپورال (مربوط به پردازش شنیداری) و در جایروس (نواحی بالا آمده روی سطح مغز) در نواحی گفتار و زبان و (b) مسیرهای کم تراکم فیبر متصلکننده نواحی درک، تصمیمگیری و اجرای گفتاری میباشد.
به دست آوردن روانی کوتاه و بلندمدت در لکنتیها همراه با کاهش در فعالیتهای نیم کره راست و افزایش در فعالیت مناطق گفتار، زبان و شنیداری نیم کره چپ میباشد.
در تکالیف پردازش حسی، لکنتیها پردازش با دقت کمتر و کندتر دارند. به خصوص برای محرک شنیداری و عدم غالب بودن نیم کره چپ برای پردازش.
بزرگترین نقصهای عملکرد هنگامی که محرک پیچیده زبانی استفاده میشود، رخ میدهد.
پوشاندن گوش و دیگر تغییرات در بازخورد شنیداری روانی موقت ایجاد میکند که این موضوع پیشنهاد میدهد که نابهنجاریها، نقصها یا تاخیرها در بازخورد شنیداری ممکن است به لکنت مربوط باشد.
در تکالیف کنترل حسی- حرکتی، لکنتیها زمانهای واکنش کندتری را نشان میدهند به خصوص هنگامی که محرک از لحاظ زبانی پیچیده است. لکنتیها هنگامی که تکالیف حرکتی متوالی و تکالیف شنیداری- حرکتی را انجام میدهند، کندتر و کم دقتتر هستند و غالب بودن نیم کره چپشان کمتر است.
هنگامی که بار زبانی بیشتر است سیستم حرکتی گفتار لکنتیها تغییرپذیرتر است؛ بار زبانی بیشتر هم چنین با لکنت بیشتر در ارتباط است.
به نظر نمیرسد لکنتیها از غیر لکنتیها عصبیتر باشند اما شواهدی وجود دارد که هنگام بالا بودن سطح تحریک خودکار آنها، احتمال رخ دادن لکنت بیشتر است.
به نظر میرسد که لکنتیهای کودک و بزرگسال به عنوان یک گروه، طبع حساستری دارند. ممکن است این حساسیت با فشار فیزیکی بیشتر در عضلات گفتاری برای برخی افراد همراه باشد.
مرکز اوتیسم دکتر صابر در حیطه توانبخشی کودکان فعالیت می نماید. کاردرمانی اوتیسم ، گفتار درمانی کودکان اوتیسم از جمله امکانات مهم این مرکز است که موجب بهبود شرایط زندگی این کودکان می شود. مرکز توانبخشی اوتیسمدر زمینه تشخیص و درمان اوتیسم با استفاده از امکانات پیشرفته این مرکز نظیر اتاق شنیداری، سنسوری روم، اتاق تاریک به صورت تخصصی فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) با شماره 09029133536 تماس حاصل فرمایید.
برای کودکان اتیستیک این سخت است که درک کنند؛ ارتباط چگونه عمل میکند. این مسئله سختترین چیزی است که شما باید به کودک اوتیسمی یاد دهید و شما نمیتوانید صرفاً با استفاده از تصاویر و سمبلها به آن دست یابید. برای مثال، گانز و همکاران (2008) گزارش کردند که کودکان اوتیسمی که در PECS تبحر پیدا کردهاند ایجاد لغات قابل فهم را کنترل و مدیریت نمیکنند. سیستم ارتباطی مبادله تصویر به آسانی استفاده میشود و نیاز به تجهیزات یا اموزش گران ندارد.
بعضی وقتها ممکن است کودکانی را ببینید که کتاب مصورشان را با خودشان در مکانهای عمومی همراه دارند تا خواسته و نیازهایشان را بیان و برآورده کنند اما لازم نیست کاملاً ارتباط برقرار کنند.
شما میتوانید از PECS برای معرفی مفهوم انتخاب استفاده کنید – برای نمونه با غذا. وقتی شما درک ارتباط با سمبلها تا غذا را ایجاد کردید، پس میتوانید آنها را برای نشان دادن انتخابهای موجود به کار ببرید و کودک اوتیسمی را تشویق به ارتباط برای انتخاب دلخواه بکنید. شما میتوانید جدولی از انتخابها برای بازی یا فعالیت تفریحی به کار برید و میتوانید کودک را تشویق نمایید که فعالیت موجود را انتخاب نمایید (به جای آن که صرفاً در یک فعالیت واحد، کم تأثیر و متداوم قرار بگیرد). با این روش شما به کودک نشان میدهید که او میتواند مقداری تأثیر و کنترل روی محیط داشته باشد، بنابراین احساس اعتماد به نفس و امنیت را در او افزایش میدهید. زمانی که یاد میدهید چگونه انتخاب کند در درک مفاهیم رد یا تأیید مفید است که باید در مراحل اولیه رشد تبحر پیدا کند.
کودکان اوتیسمی چه زبانی یا غیرزبانی ممکن است از سمبلهای بصری در برنامههای فردی که ترتیب امور روتین روزانه را ترسیم میکنند سود ببرند. در این روش، شما میتوانید از کج خلقی پرهیز کنید. به علاوه تکمیل مستقل فعالیتهای معین مثل لباس پوشیدن را تشویق کنید. میتوانید نمودارهایی برای استفاده آنها در خانه، مدرسه یا محل کار یا در مکان زندگی مستقل درست کنید. سمبلهای بصری دنیا را مرتب و قابل پیشبینی میسازند و رفتار دلخواه را تشویق میکنند. همچنین میتوانید درک را تقویت کنید که بعضی فعالیتها تمام میشود و رفتن به فعالیت بعدی اهمیت دارد. زمانی که کودک اوتیسمی فعالیتی که انتخاب کرده است را تکمیل میکند، پس میتواند یاد بگیرد تا سمبلهای مربوطه را در یک جعبه قرار دهد و با فعالیت بعدی ادامه دهد در این مرحله باید ذکر شود که بیشتر این ارکان از TEACCH گرفته شدهاند.
پاندی و فراست (1994) اعلام کردند که 60 درصد کودکان با حداکثر سن 5 سال که PECS را به مدت بیشتر از یک سال به کار بردند در نهایت رشد کلامی پیدا کردند. درصد پیشدبستانیهایی که رشد کلامی مستقلی داشتند قبل از تکمیل اولین سال استفاده از PECS به طور قابل توجهای کمتر بودند (تقریباً 10 درصد). به علاوه، آنها اعلام کردند که در ابتدا برخی از کودکان کلام را فقط در ترکیب با PECS به کار بردند. گانز و سیمسون (2004) ذکر کردند که PECS به کودکان اوتیسمی کمک میکند تا تعداد لغاتی را که با ساختاری گرامری پیچیدهتری به کار میبرند افزایش دهند.
برخی کودکان دیگر کلامشان هم در تعداد کلمات و پیچیدگی ارتباطی از طریق PECS بهبود پیدا کرد. باندی و فراست (1994) توصیه کردند که PECS به عنوان یک ابزار ارتباطی حمایتی حفظ میشود تا زمانی که کودک قادر باشد به همان اندازه مؤثر بدون آن ارتباط برقرار کند. پیشرفتهای کودک این تصمیم را تعیین خواهد کرد که آیا PECS مورد استفاده قرار گیرد یا خیر؟
این ادعا کاملاً خودسرانه است، چون مشخص نیست آیا زبان کودکان اوتیسمی به دلیل PECS رشد پیدا کرده یا به دلیل برنامههای آموزشی دیگر که همزمان شرکت میکردند یا به دلیل این که آنها بزرگ شدهاند و ارتباط مؤثرتری را شروع کردهاند. کار و فلچی (a2007) گزارش کردند که کودکان در گروه PECS رشد پیوستهای در شروع یا واکنش به ارتباطات کارکنان بعد از آموزش فشرده نشان دادند، در حالی که فقط یک کودک در گروه کنترل افزایش حداقل مشابهی را اثبات کرد.
گفتاردرمانی اوتیسم
کامینگز و ویلیامز (2000) پنج پسر بین 3 – 5 سال اوتیسمی را مطالعه کردند که درمان رفتاری روزانه را در خانه دریافت کردند. به همه آنها یاد داده شد چگونه اشیا را با اشیا، اشیا را با تصاویر و در نهایت تصویر را با تصویر هماهنگ کنند. سپس چهار تا از این کودکان یاد گرفتند به درستی به PECS واکنش نشان دهند و آنها زود شروع به تقلید صداهای ساده کردند. در این مورد، محققان خیلی سریع این بهبود در یادگیری را به PECS نسبت دادند، در حالی که نقش ABA که ارکان مشترک زیادی با PECS داشت، کاملاً شناسایی نشده است. علاوه بر این، مشخص نیست آیا این کودکان در نهایت ارتباط گفتاری را به دست آوردند یا آیا به استفاده از تصاویر کفایت کردند، در نتیجه، تقلید کردند و صداهایی به جای تولید لغات و جملات کامل ایجاد کردند. نگرانیهای زیادی در مورد استفاده از PECS (یا سایر سیستمهای ارتباطی دیداری) و همچنین در مورد پیامدهای آن در توسعه و استفاده از گفتار وجود دارد. اعتماد بر ابزارهای غیرکلامی ارتباطی ممکن است تلاشهای کودک اتیستیک و خانوادهاش برای رشد گفتار را به خطر بیاندازد. همچنین مشخص نیست که کودکان ASD تا چه حد میتوانند به طور کافی قوانین ارتباط را درک کنند تا از PECS به طور آگاهانه و مؤثر استفاده کنند، چرا که این روش اساساً یک سیستم ارتباطی است. هاولین و همکاران (2007) یک مطالعه کارآزمایی بالینی را انجام دادند و نتیجه گرفتند که هیچ گونه افزایشی در رتبه بندی ADOS-G، فراوانی گفتار یا نمرات آزمون زبانی پیدا نشد. هر گونه بهبودی، زمانی که اقدام درمانی کنار گذاشته شد مشاهده نگردید.
به طور خلاصه، اگر شما از PECS به صورت حمایتی استفاده کنید، میتوانید به کودک اوتیسمی یاد دهید تا مهارتهای ارتباطی خاصی را که اعلب نیازهای پایهاش را برآورده میکند را توسعه دهد. میتوانید به او یاد بدهید که شی را که میخواهد بگیرد یا یک فعالیت را انجام دهد، اما توضیح این که چگونه او میتواند ایده، احساس، افکار یا تجارباش را به اشتراک بگذارد سخت است. علاوه بر این، ایجاد نیاز به ارتباط با محیط اطراف او حتی دشوارتر است. این ممکن است به این دلیل باشد که حتی آن دسته از کودکان مبتلا به ASD که به طور مؤثری استفاده از PECS را آموختهاند، معمولاً به طور خود به خود تعامل با شخص دیگری را آغاز نمیکنند و آنها به میزان زیادی به نشانههای دیگران در محیط خود وابستهاند. نشان دادن کارتهای ارتباطی به گیرنده مورد نظر بدون اطمینان از این که آیا او به کارتها توجه کرده است، منجر به ناامیدی میگردد. کودکان همه آنچه که نیاز دارند را انجام میدهند، اما نتایج دلخواه را نمیگیرند. هر چند، باید خاطر نشان شود که PECS ممکن است اساساً به والدین کودکان اتیستیک بدون کلام کمک کند تا حداقل نیازهای پایهشان را شناسایی کنند. در نتیجه کودکان اتیستیک بد اخلاقی و ناامیدی کمتری بروز خواهند داد و والدینشان اعتماد و تأثیر بیشتری در مهارتهای فرزندانشان احساس خواهند کرد. به طور کلی، شما باید به خاطر داشته باشید که PECS جایگزین درمانی قطعی برای اوتیسم نیست، اما وقتی به طور مناسب و در ترکیب با TEACCH، ABA یا شیوههای مؤثر دیگر استفاده شود، میتواند بیان نیازهای پایه را افزایش دهد.
همزمان با بلوغ چالشهای جدیدی را برای کودکان دارای مشکلات حسی و خانوادههای آنها ایجاد میشود. فشار وارد شده از دیگران، میل به همرنگ شدن با بقیه، و تغییرات فیزیکی که به همراه بزرگ شدن پیش میآیند میتوانند دشوار باشند. نصیحت پدر و مادر ممکن است مؤثر نباشد و مورد قبول قرار نگیرد، و همسالان دارای تأثیر بیشتر باشند. مرکز کاردرمانی حسی در زمینه درمان یکپارچگی حسیو بهبود عملکرد فرد فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی با استفاده از ابزارهای ویژه حسی به بهبود یکپارچگی حسیدر فرد و ارتقای سطح عملکرد کمک بسزایی می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
برای بعضی افراد با اختلال پردازش حسی مهم نیست که با جماعت یکرنگ شوند یا نه و تفاوتهای خود را با افتخار نمایش میدهند، اما بیشتر کودکان مایلند با همسالان خود یکجور شوند. نوجوانی که هرگز شلوار گرمکنهای خود را در مدرسهی ابتدایی در نیاورد ممکن است در یافتن شلوار جینی که بتواند تحمل کند دچار مشکل شود. دختری که از موسیقی بلند دوری میکرد ممکن است تلاش کند که حداقل وانمود کند از آهنگهای جدید خوشش میآید، در حالی که ممکن است گوش گیرهایی را پشت موهای بلندش پنهان کند. موارد زیر تنها تعدادی موانع شایع و راهحل آنها برای نوجوانان است:
مشکلات فرد با اختلال پردازش حسی در بزرگسالی
بوی بدن
به دلیل تفاوتها در حساسیت بویایی، یک نوجوان یا جوان دچار اختلال حسی ممکن است همیشه در مورد بوی خوب دادن بسیار دقیق باشد یا، برعکس، ممکن است به جورابها و زیربغلهای دارای بوی بد بیتوجه باشد. فردی که مایل باشد دیگران از او دوری کنند ممکن است از بوی بد خود برای این کار استفاده کند. به هر حال بوی مناسب دادن یک قانون اجتماعی است. تجمع باکتریها یک مشکل بهداشتی است و از این رو قابل بحث نیست.
ممکن است برای فردی حس یا بوی اسپری دئودورانت زننده باشد. ممکن است فردی نیاز به انجام صبورانهی آزمایشها داشته باشد تا دئودورانت یا رول آن یا اسپریای که قابل قبول است را بیابد. محصولات بدون بو معمولاً بهترین انتخاب هستند. با توجه حساسیت فرد، دنبال دئودورانتی باشید که دارای حداقل مواد شیمیایی، مخصوصاً بدون آلومینیوم کلروهیدرات، نمکی که یکی از شایعترین ترکیبات بین ضد عرقهای تجاری است، باشد. بسیاری از تحقیقات به ارتباط بین سمی بودن آلومینیوم و بیماری آلزایمر و سرطان پستان پرداختهاند. با این که ارتباط واضحی یافت نشد، مطمئنتر است اگر به طور روزانه از آلومینیوم روی بدن استفاده نکنیم یا حداقل در پایان روز آن را بشوریم.
محصولات سالمتر زیادی در بازار وجود دارند همچنین Tom’s Maine، که در بیشتر مغازههای بهداشتی موجود است، که ممکن است از لحاظ بو و ترکیب قابل قبولتر باشند. کلید کار در جستجو است.
اصلاح
مردان جوانی که اصلاح را یاد میگیرند نیاز به یاد گرفتن ترکیب درست تیغ و کرم اصلاح دارند تا پوست صورت حساس را اصلاح کنند. دخترانی که میخواهند پاها و زیربغل رخود را اصلاح کنند نیز نیاز به کمی تمرین دارند. اینها چند ایده هستند:
گرفتن دوش آب گرم در ابتدا پوست را نرم میکند، و آن را برای اصلاح آسانتر میسازد.
تیغهای ارزان و قابل بازیافت احتمال بیشتری برای آسیب به پوست دارند. بهتر است از یک تیغ دارای کیفیت بالا استفاده شود.
بعضیها ممکن است ریش تراشهای الکتریکی را ترجیح دهند. بعضی دیگر آنها را بیشتر آسیبزا میدانند.
برای بعضیها، ممکن است درست کردن کف و مالیدن آن بر روی پوست با یک برس دارای کیفیت بالا آرامبخش باشد.
با استفاده از صابون اصلاح گرد و یک برس میتوان اصلاح کرد بدون اینکه مستقیم به کرم اصلاح دست بزنید.
عادت ماهیانه
یک خانم جوان که در مورد دورهی ماهیانه آگاهی دارد در دورهی ماهیانهی خود دارای اعتماد به نفس بالاتری است. این که از پد تا تمپون استفاده کند بستگی به ترجیح خود شخص دارد. یک پد در در روزهای که خونریزی کمتر است ارجحیت دارد. قرار دادن تمپون، میتوان از یک کرم واژن استفاده کرد.
اگر خانم جوان گرفتگیهای قاعدگی دارد، رفع درد مهم است. مانند داروهای ضدالتهابی ادویل و آلیو میتوانند بسیار مفید باشند. مخصوصاً اگر در ابتداری گرفتگیها استفاده شوند. اگر گرفتگی شدید باشد و خونریزی زیاد باشد، میتوان از قرصهای ضدبارداری استفاده کرد. این آگاهی توسط متخصص زنان و یا یک متخصص کودکان که دخترهای سن بالاتر را درمان میکند صورت میگیرد. والدین باید متوجه باشند که با نوزادان و کودکان در یک اتاق انتظار بودن میتوان برای یک نوجوان شرماور باشد. پدهای گرمایشی نیز میتوانند کمک کنند در مدرسه، یک دختر جوان میتواند از یک کمربند گرمایی استفاده کند که به طور مکانیکی گرم میشود و برای 6 تا 8 ساعت گرم میماند.
دختران در چند دههی گذشته بسیار زودتر شروع به قاعده شدن کردهاند. و این میتواند به خاطر چاقی و در معرض مواد شیمیایی مختل کنندهی اندوکرین همانند حشره کشها، پلاستیک و هورمونهای موجود در محصولات غذایی و آرایشی باشد. یک مطالعهای بر روی بیش از 17000 دختر صورت گرفت که نتایج نشان داد دختران سیاهوست، به طور میانگین، اولین نشانههای بلوغ را بین سنین 8 تا 9 سالگی تجربه میکنند و دختران سفید پوست این تغییرات را در 10 سالگی تجربه میکنند. این دو سال زودتر برای دختران سیاه پوست و یک سال زودتر برای دختران سفید پوست نسبت به مطالعات قبلی بود. از این رو بلوغ زودرس را در دختران سیاه پوست قبل از 7 سالگی و در دختران سفید پوست قبل از 8 سالگی و در پسران قبل از 9 سالگی تعریف میکنند.
در حالی که در نهایت طبیعت باید مسیر خود را طی کند، قابل توصیه است شروع بلوغ را برای دخترانی که بین سنین 3 تا 6 سال هستند و احتمال بین 6 تا 8 سال -یا دخترانی که واقعا هنوز آمادگی برای روبرو شدن با چالشهای جسمی و روحی بلوغ و قاعدگی به دلیل چالشهای ذهنی و رفتاری را ندارند-0به تعویق انداخت.
لوپرون یک داروی سرکوب کنندهی هورمون است که به طور ماهیانه تزریق میشود و میتوان تا سن طبیعی بلوغ استفاده شود (8 تا 13 سالگی برای دختران و 9 تا 14 سالگی برای پسران). عوارض جانبی لوپرون شامل کاهش چگالی استخوانی، و تغییرات در حالت روانی میوشند و باید توسط یک متخصص دارویی تجویز شود. لوپرون درمانی برای درمان اختصاصی اوتیسم پیشنهاد نمیشود و کاملاً فاقد اعتبار است.
استفاده از لوازم آرایشی
ممکن است پدر و مادرها شگفت زده شوند وقتی ببینند که دخترشان که در کودکی وقتی به او کرم ضدآفتاب زدند گریه کرد، ناگهان به استفاده از محصولات آرایشی علاقهمند میشود چون بقیه دختران نیز همینطور هستند. یافتن کرمها و لوازم آرایشی قابل قبول نیاز به قدری آزمون و خطا دارد. اینها بعضی نکات مفید هستند:
مغازههای غذایی سلامتی مکانی خوب برای پیدا کردن مرطوبکنندهها و لوازم آرایشی بدون بو و مواد شیمیایی و لاک ناخن بدون تولوئن هستند.
با استفاده از مواد کاملاً طبیعی از روشهای زیبایی خانگی استفاده کنید: روغن نارگیل طبیعی برای حالت دادن به مو و نرم کردن ناخنها؛ ماسکهای صورت پر کنندهی منافذ با استفاده از سفیدهی تخممرغ؛ ماسکهای تهیه شده از خیار له شده برای کاهش پف صورت، و ماسک صورت عسل برای مرطوب کردن. این درمانهای زیبایی جالب، کمهزینه، و بسیار مفید برای مسائل حسی هستند میتوانید دستورهای بسیاری را به طور آنلاین بیابید.
دختران باید با لوازم آرایشی بازی کنند اگر به استفاده از آنها علاقهمند هستند. تفاوتهای حسی بزرگی وجود دارد، مثلاً بین یک برق لب و یک ماتیک و یا پایهی پودری یا مایع داشتن، به آنها آموزش دهید که ساده و در حد کم استفاده کنند، اما به سلیقههای شخصی احترام بگذارند.
به دختران یادآوری کنید که باید همیشه قبل از خواب هرگونه مواد آرایشی را پاک کنند تا صورتشان را تمیز و سالم نگه دارند. آنها باید کرم و مایع پاککنندهی آرایش چشم را امتحان کنند تا موردی که قابل قبول است را بیابند.
اگر دختران و پسران نوجوان تمایل به زدودن جوش صورت داشته باشند، به آنها آموزش دهید صورت خود را با مراقبت تمیز کنند و حداقل یک بار در هفته به آرامی پوست صورت را لایه بردرای کنند. درمانهای لایه برداری با گرانولهای کوچکتر معمولاً بهتر تحمل میشوند. استفاده از ماسک مخصوص برای خشک کردن پوست چرب در معرض جوش مفید است. درمانهای شیمیایی مانند پاک کنندهی طبیعی میتوانند مفید باشند، اما باعث تحریک پوست میشوند. اگر ممکن و قابل تحمل باشد، نوجوانان میتوانند از مراقبتهای صورت برای باز نگه داشتن منافذ استفاده کنند.
نتیجهگیری:
اختلال پردازش حسی در بزرگسالان میتواند بر کیفیت زندگی، روابط اجتماعی، و عملکرد شغلی آنها تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از این افراد سالها بدون تشخیص صحیح زندگی میکنند و علائم خود را ناشی از استرس یا اضطراب میدانند. تشخیص دقیق و استفاده از مداخلات کاردرمانی حسی، امکان بهبود و سازگاری بیشتر با محرکهای محیطی را فراهم میکند. مراجعه به کاردرمانگر حرفهای، بهویژه کسی مانند دکتر صابر که در این حوزه تخصص دارد، میتواند مسیر درمانی مؤثری برای این افراد ایجاد کند.
سوالات متداول:
1-آیا اختلال پردازش حسی باعث اضطراب یا افسردگی میشود؟
بله، ناتوانی در پردازش مناسب محرکها میتواند باعث تحریکپذیری، خستگی روانی، اضطراب و حتی افسردگی شود، بهخصوص اگر فرد از علت اصلی علائم خود مطلع نباشد.
2-چه افرادی بیشتر در معرض این اختلال هستند؟
افرادی با سابقه اوتیسم، ADHD، اضطراب مزمن، یا سابقه مشکلات حسی در کودکی بیشتر در معرض ابتلا به اختلال پردازش حسی در بزرگسالی قرار دارند.
اختلال عاطفی نوعی بیماری است که، در طول یک دورهی طولانی، با یک یا چند ویژگی نظیر ناتوانی در ایجاد ارتباط، افسردگی، رفتارهای نامناسب و… ظاهر میشود. این اختلال موجب اضطراب، گوشه گیری و بدخلقی کودکان می گردد. گفتاردرمانی اختلالات زبان در کودکان اضطابی با چالش های مختلفی روبرو می باشند. از این رو یک گفتاردرمان کودکان اضطابی باید آموزش های لازم را در زمینه رفتاردرمانی کودکان دیده باشد تا بتواند بهترین نتیجه درمانی را برای کودک رقم بزند. مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر با استفاده از گفتاردرمانان مجرب در حیطه گفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. خدمات گفتاردرمانی در منزل از دیگر امکانات این مرکز در حیطه گفتاردرمانی کودکان است که موجب تسهیل روند درمان ارتباط زودهنگام کودک با درمانگران می شود.
اختلال عاطفی
اختلال عاطفی نوعی بیماری است که، در طول یک دورهی طولانی، با یک یا چند ویژگی زیر ظاهر میشود، و آن چنان چشمگیر است که عملکرد آموزشی کودک را به طور نامطلوبی تحت تاثیر قرار میدهد:
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
1) ناتوانی در یادگیری، که نمیتوان این ناتوانی را به عوامل ذهنی، حسّی، و یا جسمی نسبت داد.
2) ناتوانی در ایجاد و یا حفظ و تداوم روابط بین فردی رضایتبخش با همسن و سالان و آموزگاران.
3) انواع مختلف رفتارها و احساسات نادرست در شرایط طبیعی زندگی.
4) نوعی خُلق و خوی دلواپسی، و یا افسردگی معمولاً فراگیر.
5) تمایل به بروز علایم جسمی یا ترس در ارتباط با مسایل شخصی و یا مسایل مدرسه.
اصطلاح اختلال عاطفی، اسکیزوفرنیا را هم شامل میشود. این اصطلاح درباره ی کودکان ناسازگار به کار گرفته نمیشود، مگر این که مشخص شود که به اختلال عاطفی مبتلا هستند (دفتر ثبت فدرال، مأخذ آنلاین).
ویژگیهای اختلال عاطفی باید در سه جنبه ی کلی مورد ارزیابی قرار گیرد: تداوم (دیرش)، تعداد دفعات، و شدت وقوع ویژگیهای خاص این ناتوانی.
ویژگیهای تداوم اختلال عاطفی
1) مدت زمان تداوم رفتار متغیر است.
2) متخصصان بر این باورند که، مدت زمان تداوم رفتار در ارتباط با شرایط میتواند ناپایدار باشد، مثلاً بیماری و یا مرگ یکی از اعضای خانواده.
ویژگیهای تعداد دفعات اختلال عاطفی
1) تعداد دفعات وقوع رفتار متغیر است.
2) متخصصان بر این باورند که، تعداد دفعات وقوع رفتار در ارتباط با شرایط میتواند ناپایدار باشد. مثلاً: جدایی و یا طلاق پدر و مادر از یکدیگر.
ویژگیهای شدت اختلال عاطفی
1) شدت اختلال رفتار متغیر است.
2) متخصصان بر این باورند که، شدت اختلال رفتار در ارتباط با شرایط میتواند ناپایدار باشد، مثلاً: نداشتن مسکن، و یا تعداد دفعات نَقلِ مکان خانواده.
هنگامی که تداوم، تعداد دفعات، و شدت اختلال، موضوع مورد بحثی باشد، طبق تشخیص متخصصان مربوطه، پیش از تکمیل دقیق شیوههای روند درمان، میتوان دانشآموز را تحت خدمات حمایتی خاص (بحران) قرار داد.
نتیجه گیری برای گفتاردرمانی کودکان مضطرب
کودک مبتلا به اختلال عاطفی، با کودکان مبتلا به سایر ناتوانیها، یعنی کودکانی که احتمالاً ادا درمیآورند، باعث ناآرامی در کلاس به ویژه در برنامه های آموزش عمومی میشوند، تفاوت دارد (اسمیت و همکاران 1998).
برای اینکه گفتاردرمانها بتوانند برنامه ی درمان گفتار و زبان کودک مبتلا به اختلال عاطفی را به طور موفقیت آمیزی اجرا کنند، باید در رفتار درمانی مهارت داشته باشند. قوانین نظم و ترتیب و رفتار در جلسه ی درمانی، هم برای برنامه های عمومی، و هم برای برنامه های اختصاصی سودمندند. هدف نهایی برای گفتاردرمانی کودکان اضطرابی این است که، با پیش بردن رفتار درمانی، درمان را پشتیبانی نماید. بخشی از ملاحظات برای ایجاد و تداوم رفتار مناسب، توسط زابِل و زابِل بررسی شده است. آنها اهمیت محیط فیزیکی را در ایجاد نظم و ترتیب شرح دادهاند. به عنوان مثال، این پژوهشگران بیان داشته اند که، توجه به چیدمان مناسب صندلی ها، یکی از روشهای سودمند برای ایجاد رفتار مناسب است. به علاوه گزارش شده است که، برنامه های پیشگیری کننده دربارهی بالا بودن انتظارات قوانین، تقویت کننده های مثبت، و نظم و ترتیب در برنامه، برای ایجاد و حفظ رفتار مناسب در کلاس مهم میباشند. گفتاردرمانها را تشویق میکنیم تا به منظور کمک به ایجاد و حفظ رفتارهای مناسب در کودکان مبتلا به اختلال عاطفی، به کارگیری قواعد کلاس درس، چیدمانهای مناسب محیط فیزیکی، و راهکارهای بازدارندهی رفتار را با یکدیگر ادغام نمایند. البته، گفتاردرمانی باید با آموزگار کلاس درس همکاری کند تا به منظور کمک به برنامه های رفتار درمانی کاربردی برای کودکی که در برنامه ی کلاس درس شرکت میکند، و همچنین برای کودکی که در برنامهی درمان گفتار و زبان شرکت مینماید، به ثبات دست یابند و مورد حمایت قرار گیرند.
گفتاردرمانی کودکان مضطرب در مدرسه
به عنوان یک گفتاردرمانگر که سالها با کودکان مضطرب کار کردهام، میدانم که مدرسه میتواند همزمان هم چالشبرانگیزترین و هم transformativeترین محیط برای این عزیزان باشد. اضطراب در کودکان مضطرب اغلب خود را در قالب اجتناب از صحبت کردن، لکنت هیجانی، یا حتی سکوت انتخابی نشان میدهد. اینجا دقیقاً همان جایی است که همکاری مثلثی بین گفتاردرمانگر، معلمان و والدین نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت مطلق است.
چرا مدرسه چنین نقشی حیاتی دارد؟
کودک مضطرب در کلاس درس با سه چالش روبروست:
۱. اضطراب عملکردی: ترس از قضاوت شدن هنگام خواندن یا پاسخدهی
۲. اضطراب اجتماعی: فشار همسالان و محیط گروهی
۳. بار حسی: سروصدای محیط، نورها و شلوغی که پردازش گفتار را دشوار میکند.
راهکارهای عملی برای ایجاد محیط حمایتگر:
الف) نقش معلمان (پیشنیازهای کلیدی):
ایجاد “قوانین گوش دادن” در کلاس: مثلاً “وقتی کسی حرف میزند، چشمهایمان به اوست”
استفاده از سیستم همراهی (Buddy System): معرفی دوست حمایتگری که کودک در فعالیتهای گروهی کنار او باشد
دادن انتخاب زمان پاسخگویی: “دوست داری الان جواب بدی یا بعد از زنگ تفریح؟”
ب) مداخلات گفتاردرمانی در مدرسه:
اجرای جلسات کوتاه ۱۵ دقیقهای در محیط آشنا (کتابخانه یا اتاق مشاوره) به جای کلینیک
آموزش تکنیکهای تنفسی دیافراگمی همراه با حرکات فیزیکی (مثل فشردن توپ استرس هنگام بازدم)
استفاده از ابزارهای ارتباطی جایگزین (AAC) موقت مانند کارتهای تصویری تا زمان کاهش اضطراب
پ) نقش والدین (پل ارتباطی خانه و مدرسه):
ساخت “کتابچه گفتگو” با عکس محیط مدرسه: پیشبینی موقعیتهای گفتاری (پرسش از معلم، بازی با همکلاسی)
تمرین بازیهای نقشآفرینی در خانه: ایفای نقش معلم یا همکلاسی در شرایط کماسترس
استفاده از زبان توصیفی غیرمستقیم: به جای “امروز بلندخوانی کردی؟” بگویید: “امروز کتاب قشنگی درباره فضا دیدم!”
سوالات متداول:
1-چگونه تماشای بیشازحد صفحهنمایش (Screen Time) میتواند اضطراب گفتاری کودکان را تشدید کند؟
نور آبی صفحات دیجیتال با اختلال در ترشح ملاتونین، کیفیت خواب را کاهش میدهد که خود محرک افزایش اضطراب است. از سوی دیگر، محتوای سریع و هیجانانگیز رسانهها، “تحمل انتظار” را در مکالمات روزمره پایین آورده و باعث میشود کودک در گفتوگوهای واقعی با قطع کلام دیگران یا فرار از موقعیتهای چالشبرانگیز واکنش نشان دهد. گفتاردرمانگران توصیه میکنند حداکثر ۱ ساعت استفاده کنترلشده از صفحهنمایش با فاصله ۲ ساعته قبل از خواب همراه با جایگزینی بازیهای فیزیکی تعاملی صورت پذیرد.
2-کودکم هنگام اضطراب نوک زبانش میگیرد! آیا این طبیعی است؟
نه، این حالت (tongue thrust) اغلب نشاندهنده اضطراب زیاد است که گفتاردرمانگر با تمرینات سادهای مثل “بازی لیوان پر بادکنک” آن را درمان میکند.
بیماری پارکینسون یک بیماری پیشرونده می باشد که با پیشرفت بیماری فعالیت های بیمار را محدود می نماید. افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب از خستگی زودهنگام زیر دوره نسبتا کوتاه (محدود) فعالیت بدنی شکایت میکنند. یکی از علایم پارکینسون که توسط دکتر پارکینسون مورد بررسی قرار می گیرد خستگی می باشد. یک منبع موثق وجود دارد که نشان می دهد که برنامه های مدیریت خستگی در پارکینسون که توسط کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون ارائه می گردد ممکن است اثر مثبتی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات عصبی پیشرونده داشته باشد. مرکز توانبخشی دکتر صابر در زمینه ارائه خدمات توانبخشی و کنترل خستگی بیماران و درمان علائم پارکینسون به صورت تخصصی فعالیت می نماید.
مدیریت خستگی در بیماران پارکینسون
افراد مبتلا به بیماری پارکینسون اغلب از خستگی زودهنگام زیر دوره نسبتا کوتاه (محدود) فعالیت بدنی شکایت میکنند. این مسئله ممکن است به دلیل تلاش برای ایستادن به صورت قائم برخلاف گرانش زمین و استراتژی های حرکتی ناکارآمد باشد. بنابر گفته ی افراد مبتلا به پارکینسون اغلب از خستگی ذهنی- درصورتی که در یک محیط اجتماعی و یا شلوغ باشند- شکایت میکنند. شدت خستگی می تواند به طور رسمی با استفاده از مقیاس شدت خستگی (وایتهد ۲۰۰۹) اندازه گیری شود و تا زمانی که تحریک شود، مجددا اندازه گیری شود. بهینه سازی مدیریت داروی ضد پارکینسون، عملکرد و مدیریت شخص در تمام زمینه های زندگی روزمره را بهبود خواهد بخشید؛ مانند، کمک به حداقل رساندن خستگی. اگر حافظه، چابکی و یا مهارتهای فیزیکی دچار اختلال است؛ باید به رژیم داروی روزمره و اینکه چه کسی میتواند به مدیریت دارو کمک کند، توجه شود. بررسی روتین های زندگی روزمره ی فرد، اولویت بندی وظایف، بازسازی فعالیت با توجه به سطوح انرژی، و تعیین دورههای استراحت منظم، از جمله بهداشت خواب خوب، همه به مدیریت خستگی کمک میکند. (جهانشاهی و مارسدن ۱۹۹۸).
دستورالعملها
برای کاردرمانگران با هدف ارتقاء خود مدیریتی خستگی در افراد مبتلا به پارکینسون، توصیه میشود که:
تاثیر خستگی بر عملکرد در تمام فعالیتهای روزمره زندگی باید ارزیابی شده و / یا به طور رسمی اندازه گیری شود.
یک برنامهی مدیریت خستگی ساختارمند باید معرفی شود، با استفاده از تکنیکهایی مانند:
یک دفتر یادداشت (خاطره) برای ثبت وظایفی که باعث افزایش خستگی شده و یا زمانهای خاصی از روز که خستگی بیشتر مشکل ساز است، تهیه گردد.
شناسایی اولویتها و چگونگی استفادهی بهینه از ذخایر محدود انرژی.
شناسایی راههای صرفه جویی و فرصتهای حفظ انرژی، از جمله استفاده از اسکوتر خارج از منزل، به جای تلاش برای راه رفتن.
حذف برخی از وظایف برای بهینه سازی استفاده از زمان و انرژی.
برنامه ریزی و فعالیت گام به گام از طریق متعادل سازی دوره های فعالیت، از جمله ورزش ملایم، و استراحت فعال در طول روز.
تنظیم زمان بهبودی، به حداقل رساندن بخشهایی از خستگی شدید که استراحت برای مدت زمان طولانی به تعویق افتاده است.
انطباق رژیم تجویز شده ی دارو ضد پارکینسون باید با استفاده ی مناسب از جعبه دارو و / یا یادآوری الکترونیکی و / یا کمک افراد دیگر بهینه سازی شود.
روال بهداشت خواب خوب باید ترویج داده شود؛ برای مثال باید از خوابیدن روی صندلی در طول روز و چرت زدن در اوایل شب اجتناب شود. یک چرت ۴۰ دقیقهای در بعد از ظهر میتواند از خستگی اوایل شب جلوگیری کند، اما این چرت زدن باید در بستر انجام شود، بیش از ۴۰ دقیقه طول نکشد و به یک روتین منظم تبدیل شود.
درمان خستگی در افرد پارکینسون
تقریباً نیمی از افراد مبتلا به پارکینسون، خستگی را تجربه می کنند. با این حال، خستگی مرتبط با بیماری پارکینسون کاملاً شبیه به احساس خستگی شما پس از یک روز کاری طولانی یا مراقبت از فرزندان تان، یا حتی شبیه خستگی پس از چند شب بی خوابی نیست. خستگی مرتبط با بیماری پارکینسون اغلب به عنوان نوعی فرسودگی توصیف می شود که حرکت را غیر ممکن می کند، گویی فرد هیچ انرژی ندارد. بیماران از یک خستگی جسمی عمیق گزارش می دهند که با خواب آلودگی متفاوت است. ممکن است احساس کنید که حتی کار های ساده روزمره از جمله تهیه صبحانه، پاسخ دادن به تلفن، نوشتن لیست خرید و… شما را خسته می کند. گاهی اوقات بیماران ممکن است برای ارزیابی به متخصص خواب ارجاع داده شوند. این می تواند به شناسایی علل خستگی، مانند آپنه خواب کمک کند. اگر شما و پزشک تان به این نتیجه رسیده اید که مشکلات سلامتی، پزشکی یا رفتاری دیگری که باعث خستگی شما می شوند، ندارید و آنچه احساس می کنید واقعاً یک علامت از وضعیت شماست، کارهایی وجود دارد که می توانید برای مبارزه با خستگی و احساس بهتر انجام دهید. در این جا چند پیشنهاد آورده شده است:
– یک چرت روزانه بزنید؛ برخی افراد چرت زدن را بسیار ترمیم کننده می دانند؛ برخی دیگر هرگز به طور کامل نمی توانند آن را در برنامه روزانه خود بگنجانند بدون این که خواب شبانه یا فعالیت های روزانه را مختل کنند.
– فعالیت بدنی برای افراد مبتلا به پارکینسون خوب است.
– یک استراحت می تواند به سادگی درست کردن یک فنجان چای، گپ زدن با یک همکار، یا چند لحظه نشستن با چشمان بسته باشد.
– هر کاری که می توانید برای مدیریت سطح استرس خود انجام دهید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر خستگی شما خواهد داشت.
– کافئین بنوشید (اما از نوشیدن الکل خودداری کنید).
– ورزش کنید؛ ممکن است ورزش کردن در زمانی که احساس سستی می کنید، غیر منطقی به نظر برسد، اما بسیاری از بیماران پارکینسون متوجه می شوند که شروع روز با ورزش، مانند پیاده روی سریع یا کلاس یوگا، انرژی را در طول روز افزایش می دهد.
– دارو های خود را ارزیابی کنید؛ دارو های پارکینسون تولید دوپامین را در مغز افزایش می دهند و سطح آن ها – و سطح دوپامین – می تواند متفاوت باشد. اگر دوز شما خیلی کم باشد، ممکن است وارد مرحله کمبود دوپامین شوید که می تواند شما را خسته کند.
مشارکت حمایتی در درمان پارکینسون
علائم پارکینسون معمولا به آرامی در طول چندین سال به وجود می آیند و باعث زوال فیزیکی و شناختی میشوند که تاثیر قابل ملاحظه ای بر زندگی فرد میگذارد.
هرچند که پارکینسون معمولا در افراد مسن رخ میدهد ولی در بریتانیا هرساله ۱۰۰۰۰ هزار نفر با پارکینسون تشخیص داده میشوند که یک نفر از هر ۲۰ تای آنها جوان بوده و زیر چهل سال دارد. افراد جوان چون در مرحلای از زندگی هستند که همه جنبههای زندگی عالی به نظر میرسد، زمانی که تشخیص پاریکینسون در آنها دیده میشود چالشهای خاصی را در مقابله با آن شرایط دارند. این چالشهای خاص میتوانند شامل برنامه حمایتی از کودکان و نوجوانانی که نیاز به اطلاعات دربارهی کار و پول و آینده خود دارند و همچنین حمایت در مقابله با اثرات عاطفی تشخیص این بیماری در سنین جوانی، باشد.
افرادی که مبتلا به بیماریهایی با معلولیتهای حرکتی مثل پارکینسون هستند نه تنها مشکلات مربوط به فیزیک بدنی و محدودیتهای آن را دارند بلکه مشکلات روانی حاصل از این معلولیت که احساس میکنند بدن آنها تحت کنترل خودشان نیست نیز اذیتشان میکند. این مشکلات میتوانند فاکتورهای دیگر مثل موارد و زیر را نیز تشدید کنند.
کاهش حالات صورت و رفتارهای ارتباطات غیر کلامی
کاهش رسایی و شفافیت گفتار
احساس خجالت، استرس و فرسودگی در انجام آرام کارها
استرس حاصل از مقابله با زندگی روزانه یا کار
برداشتهای اجتماعی میتواند باعث سو برداشت و در نتیجه گوشه گیری فرد و در پاسخ به این مشکلات اجتماعی شود.
برنامه جدیدی برای پارکینسون توسط سازمان تعاملات درمانی و پارگیستون بریتانیا برای بهبود شرایط و افزایش مهارت این افراد توسعه داده شده است. هدف این برنامه فراهم کردن گفت و گوهای علمی نفر به نفر برای برنامههای خودیاری به افراد پارکینسونی و مراقبین آنها میباشد. این برنامه از سال ۲۰۱۰ در گروه های کوچکی آغاز شده و امید می رود جامعه به شرایطی برسد که در مواقع تشخیص پارکینسون فرد توصیه شود در این گروه ها شرکت کند و این برنامه در شرایط استرسی و معمولا تنها پشتیبانی کنار خود احساس کند.
منابع:
hopkinsmedicine.org
parkinsons.org.uk
سوالات متداول:
1.بیماری پارکینسون در چه سنی شروع می شود؟
بیماری پارکینسون معمولا در افراد مسن رخ میدهد و میانگین سنی شروع پارکینسون بالای 55 سال می باشد. ولی در بریتانیا هرساله ۱۰۰۰۰ هزار نفر با پارکینسون تشخیص داده میشوند که یک نفر از هر ۲۰ تای آنها جوان بوده و زیر چهل سال دارد.
2. برای کاهش خستگی در بیماران پارکینسون چکار باید کرد؟
مصرف داروهای ضد پارکینسون و برنامه های مدیریت خستگی که توسط کاردرمانی پارکینسون و گفتاردرمانی پارکینسون ارائه می گردد، اثر مثبتی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به پارکینسون دارد.