مرکز تخصصی توانبخشی اوتیسمیکی از مراکز تخصصی در زمینه تشخیص و درمان کودکان در تهران می باشد که با تجربه بالغ بر 18 سال در زمینه گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم و رفتاردرمانی اوتیسم به بسیاری از کودکان اوتیسم در جهت استقلال و بهبود شرایط زندگی کمک نموده است. مرکز اوتیسم دکتر صابر با تشخیص اوتیسم و درمان به موقع و همه جانبه آن با استفاده از تجهیزات و تبحر متخصصین این مرکز در تهران شناخته شده می باشد. کاردرمانی حسی، شکل گیری آگاهی بدنی در کودکان اوتیسم، کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی از درمان های مفید در حیطه کودکان اوتیسم می باشد که توسط متخصصین مرکز در کلینیک و همچنین در محیط منزل به کودکان ارائه می گردد.
کاردرمانی حسی اوتیسم و شکل گیری آگاهی بدنی
شکل گیری آگاهی بدنی و آگاهی از خود در کودکان اوتیسم از مواردیست که نیازمند کمک و تجربه کاردرمانگران مرکز می باشد. شناخت اندام ها و درک صحیح از تصویر بدن در کودک اوتیسم توسط تمرینات مختلفی شکل می گیرد. در زیر به ارائه قسمتی از آن می پردازیم.
فعالیتهای روی میزی از مهارتهای حرکتی ظریف استفاده میکند و منجر به رشد توالی و استفاده از ابزار می گردد. این کار دستی میتواند در چند جلسه انجام شود.
1- از کودک بخواهید دستش را روی برگة کاغذ بگذارد در حالی که انگشتانش را کاملاً از هم باز کرده است.
2- کودک جای دست خود را روی کاغذ بکشد. همزمان با کشیدن دست کودک، برای ایجاد درونداد لمسی بیشتر، فضای میان هر یک از انگشتان را لمس کنید. به کودک کمک کنید تا یکی از دستانش را روی کاغذ نگه دارد و با دست غالب خود، آن دست را بکشد. بعد از بلند کردن دست از روی کاغذ و دیدن جای دست او بگویید «این دست تو است»
3- کودک جای دست خود را بِبُرد که راهی مفید برای رشد مهارتهای دستی دو طرفه است. این کار میتواند برای سمت دیگر بدن نیز تکرار شود و تا کامل کردن بدن یک فرد انجام شود.
4- از کودک بخواهید روی زمین دراز بکشد و دور بدن او را مشخص نمایید. اگر کودک قادر به گفتن قسمتهای مختلف بدنش باشد، بعد از شما او میخواهد این کار را انجام دهد. بخشی از بدن کودک را که هدف شما برای آموزش و کشیدن است، لمس نمایید.
5- از کودک بخواهید تکههای بریده شده کاغذ را رنگ یا تزئین نماید تا زمانی که تمام بخشها کامل گردد.
6- این «من کاغذی» را نشان دهید و در طول یادگیری بخشهای بدن به آن اشاره کنید. اگر کودک در قسمتی از بدنش دچار مشکل است، استفاده از این کاردستی به کودک کمک میکند تا با شما ارتباط برقرار کرده و شما را از وضعیت خود مطلع سازد.
کودکان معمولاً زمانی که بزرگترها م به نوبت کاری را با آنها انجام میدهند، لذت بیشتری میبرند. دست خود را روی برگه کاغذ قرار دهید و از کودک بخواهید کنارههای انگشتان شمار ا مشخص و دنبال نماید، کودک ممکن است فقط روی کاغذ خط خطی کند و هر بار رد یک یا دو انگشت را مشخص نماید. به کودک اجازه دهید که هر بار با میل خودش پیش برود، خواه دست شما روی کاغذ باشد یا دست خودش. پس از آنکه کشیدن هر پنج انگشت شما را به اتمام رساند، دست خود را از روی کاغذ بردارید تا نتیجه کار خود را ببیند. اشتیاق خودتان را با برداشتن و گذاشتن دستتان روی نتیجة کار کودک، با او در میان بگذارید. کودک را تشویق کنید تا همان کار را روی دست خودش دوباره انجام دهد. او را با اشاره به دستش و سپس اشاره به برگه سر شوق بیاورید. هر بار به او زمانی برای واکنش دادن بدهید (30 ثانیه و گاهی بیشتر). این رفتاری تکراری به کودک یاد میدهد که او میتواند دستش را بکشد و تصویر روی برگه، دارای معنا میشود. او سپس یاد میگیرد که میتواند با هر بار برداشتن دستش از روی کاغذ، نتیجة کار خود را ببیند و این کار اگاهی کودک از دستش را افزایش خواهد داد.
کاردرمانی اوتیسم و افزایش آگاهی بدنی
کاردرمانی با فعالیت هایی که گیرنده های حس عمقی را در ماهیچه ها و مفاصل تحریک می کنند، با هدف افزایش آگاهی بدن انجام می شود. به عنوان مثال، کودکان ممکن است از فعالیت های مقاومتی مانند حمل اشیاء سنگین، فشارهای عمیق، یا انجام حرکات حیوانی (مانند راه رفتن خرس، راه رفتن خرچنگ) بهره مند شوند. این فعالیت ها به تنظیم سیستم های حسی و بهبود حس موقعیت بدن کودک مبتلا به اختلال اوتیسم کمک می کنند. کودکان مبتلا به اوتیسم که با آگاهی بدن مشکل دارند، اغلب علائمی مانند دست و پا چلفتی بودن، برخورد مکرر با اشیاء یا افراد و دشواری در یادگیری مهارت های حرکتی جدید را نشان می دهند. آن ها ممکن است به شدت به نشانه های بصری برای هدایت حرکات خود متکی باشند و در تخمین دقیق نیروی مورد نیاز برای فعالیت هایی مانند گرفتن یا هل دادن مشکل داشته باشند. این کودکان ممکن است زیاد زمین بخورند، سقوط کنند یا ناهماهنگ به نظر برسند. علائم ضعف در جهت گیری فضایی شامل دشواری در درک موقعیت اعضای بدن نسبت به یکدیگر و محیط است. آن ها ممکن است در انجام کارهایی که نیاز به حرکت دقیق دارند، مانند بستن بند کفش یا استفاده از ظروف نیز مشکل داشته باشند. کاردرمانگران این علائم را ارزیابی کرده و فعالیت های هدفمند را برای تقویت حس عمقی (یک سیستم حسی که به تشخیص موقعیت و حرکت بدن کمک می کند) اجرا می کنند. مداخلات شامل فعالیت هایی مانند پریدن روی ترامپولین، بالا رفتن، تمرینات مقاومتی و کارهای سنگین مانند هل دادن یا کشیدن اشیاء سنگین است. این فعالیت ها ورودی حس عمقی را فراهم می کنند که به مغز کمک می کند تا موقعیت بدن را بهتر درک کرده و هماهنگی را بهبود بخشد. تمرینات تعادلی، مانند ایستادن روی یک پا یا راه رفتن پاشنه به پنجه، آگاهی حرکتی را تقویت می کنند. انجام بازی هایی که شامل شناسایی و اشاره به اعضای بدن، استفاده از آینه ها برای تقلید حالات، یا شرکت در بازی های تقلیدی است، آگاهی داخلی بدن را تقویت می کند. گنجاندن فعالیت های حسی از جمله هل دادن اشیاء سنگین، در آغوش گرفتن خرس وار یا پریدن، گیرنده های حس عمقی را فعال می کند و طرح واره داخلی بدن را تقویت می نماید. گنجاندن این تمرینات در برنامه روزانه کودک مبتلا به اوتیسم می تواند هماهنگی، تنظیم هیجانی و آگاهی کلی بدن را بهبود بخشد و از سلامت جسمی و روانی حمایت کند. به طور کلی، کاردرمانی ترکیبی از این فعالیت ها را برای ارتقاء حرکت دقیق، هماهنگی و خود تنظیمی، به ویژه برای کودکان دارای تاخیرهای رشدی مثل اوتیسم یا چالش های پردازش حسی به کار می گیرد.
توجه اشتراکی در اوتیسم و آگاهی از خود
آگاه بودن و نگاه کردن به چیزی که یک فرد دیگر هم به آن نگاه میکند، توجه اشتراکی نامیده میشود. توجه اشتراکی رفتاری است که معمولاً در کودکان با اختلالات طیف اوتیسم، وجود ندارد و یا با تأخیر شکل میگیرد. به اشتراک گذاشتن تجربیاتی که در بالا ذکر شد به کودکان اجازة تجربة توجه اشتراکی را میدهد. افزایش چنین تجربیاتی اجازة بهبود مهارتهای ارتباطی و آگاهی از خود و دیگران را به کودک خواهد داد. شاید بخواهید همراه با کودک اوتیسم به برگه نگاه کنید اما تمام تلاشتان را بکنید تا به چهرة کودک نگاه کنید. شاید کودک اوتیسم فقط برای لحظهای به شما نگاه کند اما نباید آن تماس چشمی گرانبها را از دست بدهید. یک راه جذاب دیگر برای کمک به کودک جهت رشد خودآگاهی استفاده از آینه است. به کودک اجازه دهید به آینه نگاه کند و شما پشت سر او قرار بگیرید تا شما را نیز در آینه ببیند. از مقابل آینه کنار بروید طوری که فقط تصویر کودک در آن باشد. این کار را تکرار کندی تا کودک به تفاوت تصویرها توجه کند. کودکان دارای رشد عادی معمولاً با خودشان در آینه صحبت میکنند و سعی میکنند تا تصویر را با دستشان بگیرند. کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم ممکن است با تصویر دورن آینه مشابه سایر تصویرها برخورد کنند. آنها در حالی که همچنان به آینه نگاه میکنند دستشان را حرکت میدهد یا صورت خود را لمس میکنند. با انجام این کار در واقع شما لمس و حرکت را به صتویر بینایی اضافه کردهاید و کودک چند راه مختلف برای درک تصاویر در آینه دارد.
استفاده از فعالیتهای معمول نیز یک راه دیگر برای افزایش درک کودک از تصویر است. کودک را مقابل آینه بنشانید، در حالی که موهای او را شانه میزنید و یا در حال مسواک کردن دندانهایش میباشید. در این مواقع کودک همزمان با اینکه لمس شدم موها و دندانهایش را احساس میکند، میتواند آن را نیز در آینه ببیند. این کار میتواند برای لباس پوشیدن، نقاشی روی صورت یا هر فعالیت دیگری که مربوط به سرگرمی یا مراقبت باشد، انجام گردد.
منابع:
heartwisesupport.org
سوالات متداول:
1-آگاهی از خود در کودکان اوتیسم چه اهمیتی دارد؟
آگاهی از خود (Self-Awareness) به کودک کمک میکند تا بدن، احساسات و نیازهای خود را بهتر درک کند. این مهارت پایهای برای یادگیری خودتنظیمی، ارتباط مؤثر و استقلال است. کودکان اوتیسم اغلب در پردازش اطلاعات حسی و شناختی مربوط به خود مشکل دارند، بنابراین کاردرمانی با تقویت این آگاهی، به آنها در کنترل رفتارها و بهبود تعاملات اجتماعی کمک میکند.
2-تفاوت آگاهی از خود در کودکان اوتیسم با کودکان عادی چیست؟
کودکان عادی بهطور طبیعی آگاهی از خود را توسعه میدهند، اما کودکان اوتیسم نیاز به آموزش مستقیم دارند. تفاوت اصلی در مشکل آنها در ارتباط برقرار کردن بین احساسات جسمی و هیجانی، تمرکز بیشحد بر جزئیات به جای تصویر کلی، و اختلال در درک مالکیت بدن است. این چالشها باعث میشود درک خود و نیازهایشان برایشان دشوارتر باشد.
هدف گیری مشکل بیمار، به معنی بررسی ذهنی پایدار است که به موجب آن ،گفتاردرمان همواره درصدد دستیابی به علت مشکل پیشرفت بیمار در درمان است. غالبـاً، هرچـه کـه جلسـه ی درمانی به پیش می رود، گفتاردرمان نمی تواند درباره ی سطح مقبولیت جنبـه هـای مختلف درمـان قضاوت تخصصی درستی داشته باشد. در بیشتر مواقع، این ناتوانی در هدف گیری مشکل بیمار، در دو حوزه ی گسترده رٌخ می دهد: مشکلاتی که از درمانگر نشأت گرفته اند، و مشکلاتی که از بیمار نشأت گرفته اند. بدون در نظر گرفتن علت این مشکلات در درمان، نتیجـه يكسـان است: عدم پیشرفت مناسب بیمار در درمان. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان مشکلات گفتاری کودکان وبزرگسالان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. متخصصین مجرب مرکز با استفاده از تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران پرداخته و تلاش می نمایند بهترین نتیجه درمانی را در کوتاه ترین زمان ممکن حاصل نمایند. از دیگر خدمات مرکز گفتاردرمانی تهران گفتاردرمانی در منزل می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مشکلات گفتاردرمانی در طول درمان
در حکم یک قانون کلّی ،گفتاردرمانها را تشویق می کنیم تا به عنوان نقطه ی آغـاز هـدف گیری مشکل، رفتارهای خودشان را درحین درمان ارزیابی کنند. مشکلاتی که از درمانگر نشـأت گرفته است، مشکلاتی هستند که ،گفتاردرمان در درمان با آن روبرو می شود که باعث می شوند تا درمان مؤثر واقع نشود و بیمار پیشرفت نکند.
مشکلات گفتاردرمانها در درمان غالبـاً بـه شـرح زیر است: a) بی نتیجه بودن مهارت های برقرار ارتباط بین فردی . b) بی نتیجه بودن مهـارت هـای ویژه ی درمان c) فقدان اطلاعات و مهارت های لازم در برنامه های مداخله ای ویژه برای هدف قرار دادن نیازهای بیمار.SLP ها باید برای تعیین این که آیا اشکال در درمان به علت ناکافی بودن تبحّر آنها در یک یا چند مهارت بالینی در روند درمان است یا نه، همواره کار خود را مورد بررسی قرار دهند. برای مثال، هدف گیری مشکل بیمار به SLP کمک می کند تا مشکل مهارت در درمان را که ناشی از ضعف آمادگی و سازمان بندی است شناسایی کند، و یا این که به او کمک می کند تا مشکلات مربوط به الگو دادن یا ارایـه ی راهنمایی را بررسی کند. بررسی کردن یعنی این که، درباره ی مهارت های بالینی و عملکردها پرسش درست پرسیدن .
نمونه هایی از پرسش هایی که به گفتاردرمان
کمک می کند تا تعیین کند آیا اشکال در درمان به دلیل راه و روشی است که او در پیش گرفته است، در زیر آمده است:
۱) آیا مهارت های برقراری ارتباط شخصی و بین فردی من برای کار کردن با این بیمار مناسب است؟
۲) آیا هدف های درستی را برای این بیمار پایه ریزی کرده ام؟
۳) آیا سطح هدف های پایه ریزی شده درست است؟ برای مثال، متناسب با سطح عملکرد این
بیمار، آیا دست یافتن به هدف ها بسیار دشوار و یا بسیار ساده است؟
۴) آیا هدف ها و انتظاراتم را به نحو درستی با بیمار در میان گذاشته ام؟
۵) آیا برای تشویق بیمار به پیشرفت، شور وعلاقه ی درست و مناسبی نشان می دهم؟
۶) آیا اجزای ویژه ی برنامه ی درمانی ای را که اجرا میکنم، می دانم؟
۷) آیا هر بخش از برنامه ی درمان بیمارم ( درمان لکنت، صدا، زبان ، تولید، بلع، و …) را به نحو درستی اجرا می کنم؟
۸) آیا داده های مربوط به عملکرد بیمارم را به دقت نگهداری می کنم؟
۹) آیا از عملکردهای بیمار برپایه ی یک اصل منطقی، تجزیه و تحلیل درستی انجام می دهم؟
۱۰) آیا بر پایه ی عملکردهای بیمار در درمان، برنامه ها وتغییرات را به درستی انجام می دهم؟
هنگامی که درمان مطابق انتظار پیش نرود، مجموعه ی پرسـش هـای دوم بایـد مـدّ نـظـر قـرار گیرد. این پرسش ها به مشکلات نشأت گرفته از بیمار ارتباط دارد. مشکلات نشأت گرفته از بیمار مشکلاتی هستند که در اثر رفتارهای بیمار که به طور منفی روی پیشرفت در درمان تأثیر می گذارند، ناشی می شوند. برای مثال، ممکن است بیمار به نحو درستی ترغیب نشـده باشد تا تلاش کافی در درمان به خرج دهد، در نتیجه، باعـث عـدم پیشرفت کافی می گردد. معمولاً، اشکالات رفتاری نشأت گرفته از بیمار چندان زیاد نیستند، زیرا اساساً ،SLP بایـد برخی از اشکلات رفتاری بیمار را به عهده بگیرد. برای مثال، بیماری که انگیزه ی کافی برای درمان ندارد، یقیناً مسئول برخی از مشکلات، خود بیمار است. با وجود این، از آنجایی که اصولاً متخصص بالینی مسئول پیشرفت بیمار است، متخصص بالینی را هم باید شریک نبود انگیزه در بیمار دانست. نمونه هایی از پرسش هایی که ،SLP باید هنگام تعیین مشکلات نشأت گرفته از بیمار بپرسد، در زیر آمده است:
۱) آیا بیمار برای موفقیت در درمان ، از انگیزه برخوردار است و شور و علاقه ی کافی نشـان می دهد؟
۲) آیا دلایل پنهان یا ذاتی در بیمار وجود دارند که درمان را خنثی و یا بی اثر کنند؟ برای مثال، آیا بیمار در درمان مشارکت می کند؟ با این کار، آیا دور نمای بهبود برقراری ارتباط یا مهارتهای بلع ناخوشاینداند؟
۳) آیا بیمار برای پیشرفت در درمان،خانواده و یا پشتیبان مناسبی دارد؟ صرف نظر از این که نتایج هدف گیری مشکل بیمار نشان بدهد که مشکل یا از درمانگر نشأت گرفته است و یا از بیمار، گفتاردرمان باید مهارت های خود را در هدف گیری مشکل بیمـار گسترش دهد و اقدامات درمانی درستی در پیش گیرد تا اطمینان حاصل کند که بیمار به اندازه ی کافی در درمان پیشرفت می کند.
سوالات متداول:
1-آیا مشکلات گفتاری میتواند نشانهای از اختلالات دیگر باشد؟
بله، مشکلات گفتار و زبان گاهی میتواند یکی از اولین یا همراه نشانههای اختلالات دیگر باشد. این موارد شامل کمشنوایی، اختلالات طیف اوتیسم، ناتوانیهای ذهنی، اختلالات یادگیری خاص، فلج مغزی، آسیبهای مغزی اکتسابی، یا برخی سندرمهای ژنتیکی است. گفتاردرمانگر با ارزیابی دقیق، میتواند به شناسایی این احتمالات کمک کند و در صورت نیاز، فرد را برای ارزیابیهای تخصصیتر (مثل شنواییسنجی، بررسی عصبی، ژنتیک یا روانشناسی) ارجاع دهد.
2-آیا مشکلات تولید صداها در کودکان جدی است و حتماً نیاز به درمان دارد؟
برخی خطاهای تلفظی در مراحل رشد طبیعی گفتار رخ میدهند و بهمرور زمان اصلاح میشوند. اما اگر خطاها فراتر از سن مورد انتظار ادامه یابند (مثلاً جایگزینی /س/ با /ث/ بعد از ۴.۵ سالگی)، گفتار کودک برای دیگران نامفهوم باشد، یا خطاهای غیرمعمول (مثل صدای خیشومی) وجود داشته باشد، میتواند نشانه اختلال تولید صدا باشد. این مشکلات اگر درمان نشوند ممکن است بر خواندن، نوشتن و اعتمادبهنفس کودک تأثیر بگذارند. ارزیابی گفتاردرمانگر تعیین میکند که آیا مداخله لازم است یا خیر.
مرکز لکنت زبان دکتر صابر در حیطه درمان اختلالات گفتار و زبان کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. گفتاردرمانی لکنت زبان از مهم ترین درمان های لکنت می باشد که توسط درمانگران مجرب مرکز به کودکان ارائه می گردد. استفاده از رویکردهای مختلف گفتاری در کنار رفتاردرمانی و بازی درمانی موجب تسریع روند بهبودی در کودکان می گردد. یک گفتاردرمان لکنت با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی و تجهیزات پیشرفته مرکز درمان لکنت زبان دکتر صابر نظیر اتاق شنیداری، سویچ صوتی و… بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان رقم می زنند.
بدون شک اولین درمان ها برای کودکان زیر شش سال، توسط والدین انجام می گیرد. در برهه ای از مراحل رشد گفتار و زبان، کودکانی که مستعد لكنت هستند، لکنت کردن را آغاز می کنند. در این میان برخی از والدین شروع به اصلاح و برخی با استفاده از گفتار آرام شروع به آرام کردن آن می کنند. بنابراین بحث اینکه کدام روش درمانی برای کودکان دارای لکنت مفیدتر است، مطرح می شود.
مروری بر درمان های انجام شده برای کودکان دارای لکنت نشان می دهد که در گذشته از چهار رویکرد مختلف برای درمان استفاده می شده است. یکی از این رویکردها که تقریباً یک قرن قدمت دارد حاکی از آن است که والد و درمانگر نباید توجه کودک را به لکنتش جلب نمایند. حامیان این رویکرد از روش های غیرمستقیم برای درمان استفاده می کنند و سعی در کاهش تنش های ارتباطی و فشارهای زندگی دارند. رویکرد دیگر، یک درمان غیررسمی مستقیم است که توسط والدین اجرا می شود. در این رویکرد والدین به طور خودانگیخته و یا با توصیه متخصص از کودک می خواهند تا گفتار خود را متوقف سازد و بدون لكنت صحبت کند. در رویکرد سوم که توسط ون رایپر مطرح شد، لکنت کودک به طور مستقیم تحت درمان قرار می گیرد. در این رویکرد گفتار روان بازخورد مثبت و گفتار ناروان بازخورد منفی می گیرد.
برای ایجاد گفتار روان، والد علاوه بر این که در لحظه وقوع لکنت، با تکرار روان کلمات لکنت شده کودک را تحریک می کند، باید محیط کودک را نیز دست خوش تغییراتی کند. اما حامیان این رویکرد نیز به والدین جهت آگاه شدن کودک هشدار می دهند. استدلال آنها این است که “در صورت عدم آگاهی، کودک واکنش های مقاومتی و انزواجویانه بروز نمی دهد”. رویکرد چهارم که از رویکرد ون رایپر مستقیم تر است، استفاده ساختمند از پاداش و تنبیه را پیشنهاد می کند. طرفداران این رویکرد، برنامه لید کامب را طراحی نموده اند.
رویکردهای غیرمستقیم
رویکردهای مورد پذیرش در قرن بیستم رویکردهای غیرمستقیم بودند. در این رویکردها برای دستیابی به
گفتار روان، باید محیط کودک را “بدون آگاه کردن وی از لکنتش” تغییر داد.
نظریه تشخیص زاد
جانسون معتقد بود که لکنت در نتیجه برچسب زدن ناروانی های طبیعی کودک به عنوان لکنت، به یک
مشکل ماندگار تبدیل می گردد. به عبارت دیگر این دیدگاه معتقد بود که تنها عامل ایجاد لکنت، برچسب
زدن غلط لکنت روی ناروانی های طبیعی کودک و تصحیح آن ها از سوی والدین می باشد.
مدل ظرفیت و تقاضا
پس از به دست آمدن شواهدی دال بر نقص در مهارت های حرکتی، تولیدی و زبانی در افراد لکنتی،
پژوهشگران فرضیاتی مبنی بر ارتباط این نقایص و لکنت مطرح نمودند. مدل ظرفیت و تقاضا معتقد است
که افراد لکنتی در برخی ظرفیت های عصب شناختی خود دارای محدودیت هستند. به عبارت دیگر؛ ابتلا به
لكنت به ظرفیت های عصب شناختی فرد و تقاضاهایی که از سوی تکالیف گفتاری بر وی تحمیل می شود،
وابسته است. انجام درمان براساس این مدل تلاش می کند تا تقاضاهای محیطی را کاهش داده و به این
شکل ظرفیت ها و توانمندی های فرد و خانواده را در مواجهه با لکنت افزایش دهد.
درمان لکنت زبان چیست
اصلاح لكنت توسط والدين
در اوایل قرن گذشته برخی از نویسندگان، والدین را تشویق می کردند تا به اصلاح لکنت کودکشان بپردازند.به والدین توصیه می شود تا از گوش کردن به گفتار دارای لکنت کودکشان اجتناب ورزند و از آنها بخواهند فقط زمانی که می توانند گفتار روانی داشته باشند، شروع به صحبت کنند. این نظر، نقطه مقابل باوری بود که بی توجهی والد به لکنت را مطرح می کرد. شواهد نشان می دهد که اصلاح لكنت توسط والدین غالباً موفق بوده و یا حداقل از بروز بهبودی خودبخودی ممانعت نکرده است. کسانی که از اصلاح لكنت توسط والدین حمایت می کردند، معمولاً این کار را به شیوه ای ملایم توصیه می کردند. به عنوان مثال آلبرایت و راف پیشنهاد می کنند از توصیه هایی که مفهوم خوبی دارند و با آرامش و محبت فرد گوینده همراه هستند (نظیر صبر کن و در مورد چیزی که می خواهی بگویی، فکر کن؛ آرام تر صحبت کن، قبل از صحبت کردن یک نفس عمیق بکش) استفاده شود. این رویکرد مستقیم که توسط والدین و به شیوه ای نامنظم انجام می گیرد، هرگز به طور دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. از طرفی چون کودکان تحت این رویکرد بدون درمان رسمی به بهبودی دست می یابند، باید پیامدهای مثبت آن را با احتیاط مورد توجه قرار داد.
رویکرد مستقیم ون رایپر
درمانگری که این رویکرد را به کار می برد می تواند به طور مستقیم روی روانی گفتار کار کند و سخن گفتن را برای کودک خوشایند کند. درمانگر با مدل هایی که برای کودک قابل دسترسی است به تحریک وی می پردازد و از این طریق روانی کودک را افزایش می دهد. ون رایپر در توصیف رویکرد خویش به بحث در مورد شیوه توجه به کودک و تحسین وی به خاطر ارائه گفتار روان پرداخته است. وی همچنین پیرامون بازی هایی که عبارات روان کودک را با استفاده از غذا یا پاداش مورد تقویت قرار می دهند و نیز ایجاد فعالیت هایی که کودک را وادار به گفتار روان می سازند به تفصیل بحث نموده است. در این رویکرد والدین و درمانگران هنگام مواجهه با لکنت شدید در کودک باید به شیوه ای روان و بدون جلب توجه کودک به تکرار عبارت وی بپردازند. به طور خلاصه می توان گفت که ون رایپر از فرایند شرطی سازی عامل حمایت کرده، و به والدین پیشنهاد می کند تا از این روش برای افزایش روانی و کاهش لکنت استفاده کنند. البته باید ذکر شود که این شرطی سازی به دلیل ممانعت از آگاه شدن کودک نسبت به آنچه مورد تقویت قرار می گیرد، باید به شیوه ای نامنظم انجام گیرد.
شرطی سازی عامل
در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به کارگیری تقویت ها، اصلاحات و سایر تنبیه ها ساختمندتر شدند. کاربرد آزمایشی رویکرد شرطی سازی عامل برای کودکان لکنتی توسط ریکارد و ماندی و لیچ آغاز شد. در سال ۱۹۷۱ نیز رایان برنامه ای شامل تقویت روانی گفتار و تنبيه لكنت برای کودکان شش ساله تهیه کرد . این برنامه در شرایط گفتاری که به صورت سلسله مراتبی پیچیده تر می شد، انجام می گرفت و در نهایت به تعمیم و تثبیت روانی منجر می گردید. رایان شرح دقیق و با ارزشی درباره به کارگیری شرطی سازی عامل برای کودکان دبستانی جهت حفظ روانی در محیط های طبیعی ارائه داد.
علی رغم موفقیت استفاده از تنبیه و تقویت برای بزرگ سالان و کودکان دبستانی، هیچ گونه مطالعه منتشر شده ای در دهه ۶۰ برای کودکان پیش دبستانی لکنتی یافت نمی شود. گلاسنر و روزنتال نشان دادند که بسیاری از والدین در اصلاح لکنت کودکشان موفق بوده اند. طبق گزارش آنها از میان ۱۰۱ کودک پیش دبستانی که توسط والدینشان مورد تصحیح قرار گرفتند، تنها ۳۶ کودک همچنان دارای لکنت بودند،در ۴۸ کودک لکنت به طور کامل از بین رفته بود و در ۱۷ کودک لکنت گاهاً ظاهر می شد.
در مطالعه ای کاستلو درمان های شرطی سازی عامل را برای مراجعانی با سطوح سنی مختلف به کار برد. او براساس تجربه بالینی خود، پیشنهاد کرد که کودکان دو ساله را می توان با ارائه ژتون ها و تشویق هایی برای عبارات روان و اصلاحات کلامی در لحظات لكنت، به طور موفقیت آمیزی درمان نمود.
کاستلو برنامه های خود را براساس افزایش تدریجی طول عبارات در کودک طراحی نمود. بنابراین چون در ابتدا معمولاً عبارات روان توسط کودک تولید می شد، تنبیه به ندرت مورد نیاز بود. طبق گزارش وی تعمیم به طور خودبخودی رخ می داد. ولی چنانچه لازم می دید، بخشی از مراحل درمان را به والدین آموزش می داد تا در منزل انجام دهند و به روند تعمیم کمک کنند. وی خاطر نشان کرد که هیچ گاه از والدین نمی خواهد که به اصلاح لكنت کودک بپردازند، زیرا بیم داشت که والدین به نحو نامناسبی از آن استفاده نمایند .
کودکانی که دچار تاخیر در حرکت هستند در رشد مراحل حرکتی نظیر غلت زدن، خزیدن، نشستن و چها دست و پا رفتن دچار مشکل می شوند. اولین حرکت مستقل نوزاد غلت زدن است که باید مورد توجه والدین قرار گیرد. غلت زدن به نوزاد کمک می کند در وضعیت به شکم خوابیده قرار گرفته و محیط اطراف را به صورت متفاوتی بنگرد. تلاش برای برداشتن اشیا و دست ورزی آنها در وضعیت به شکم خوابیده موجب پیشرفت توانایی های حرکتی کودک در دست ها می شود. هرگونه تاخیر حرکتی در کودکان باید توسط توانبخشی کودکان مورد بررسی و درمان قرار گیرد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی مرکز با تجربه بالا در حیطه توانبخشی به این کودکان کمک بسزایی می نماید. کاردرمانی در منزل نیز از خدمات تخصصی این مرکز است که موجب بهبود کودک می گردد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اهمیت غلت زدن در رشد حرکتی نوزادان
غلت زدن یکی از ابتداییترین و مهمترین مراحل رشد حرکتی در نوزادان است که پایهگذار تواناییهای حرکتی پیچیدهتر مانند نشستن، خزیدن و در نهایت راه رفتن محسوب میشود. این مهارت ساده به ظاهر، در حقیقت فرآیندی پیچیده از تعامل بین سیستمهای عصبی، عضلانی و حسی کودک است. وقتی نوزادی قادر به غلت زدن میشود، یعنی مغز او توانسته سیگنالهای لازم را برای حرکت هماهنگ اندامها و عضلات بدن ارسال کند. همچنین غلت زدن باعث تقویت عضلات شکم، کمر، گردن و شانهها میشود که در تثبیت تعادل کودک در مراحل بعدی بسیار نقش دارد. اگر نوزاد به موقع غلت نزند، این احتمال وجود دارد که در مراحل بعدی رشدی نیز با تأخیر مواجه شود، به همین دلیل بررسی دقیق عملکرد حرکتی نوزادان توسط کاردرمانگران الزامی است.
سن طبیعی شروع غلت زدن نوزاد
زمانبندی رشد حرکتی در نوزادان دارای یک بازه طبیعی است که البته میتواند کمی متفاوت باشد. اغلب نوزادان بین ۳ تا ۶ ماهگی اولین تلاشهای خود برای غلت زدن را آغاز میکنند. ابتدا ممکن است از پهلو به پشت یا از شکم به پهلو بچرخند، و با تقویت بیشتر عضلات خود، در حدود ۵ تا ۶ ماهگی به صورت کامل از پشت به شکم یا بالعکس غلت بزنند. باید توجه داشت که بعضی از نوزادان ممکن است زودتر یا دیرتر از این بازه، این مهارت را بهدست آورند. آنچه مهم است، پیوستگی روند رشدی کودک و هماهنگی بین حرکات بدن اوست. در صورتی که نوزاد حتی پس از ۶ ماهگی هیچ تلاشی برای چرخیدن انجام ندهد، بهتر است با یک متخصص رشد کودک یا کاردرمانگر مشورت شود تا بررسی دقیقتری انجام گردد.
چه زمانی باید نگران عدم غلت زدن نوزاد باشیم؟
اگر نوزاد تا ۶ ماهگی هیچ تلاشی برای چرخیدن و غلت زدن انجام ندهد یا اگر در مقایسه با همسالان خود حرکات بسیار محدودی داشته باشد، این میتواند نشانهای از تاخیر رشد حرکتی باشد. همچنین اگر کودک توانایی کنترل سر را هنوز بهدست نیاورده یا علائمی مانند بیحالی مفرط، عدم واکنش به محرکها یا سفتی یا شلی زیاد عضلات دارد، حتماً باید به متخصص کاردرمانی یا پزشک اطفال مراجعه شود. تشخیص زودهنگام اختلالات حرکتی، بهویژه در سال اول زندگی، تأثیر بسیار زیادی در روند درمان و بهبود مهارتهای حرکتی دارد.
تکنیک های کاردرمانی برای غلت زدن نوزاد
کاردرمانی بهعنوان یکی از مؤثرترین روشهای توانبخشی حرکتی برای نوزادان با تاخیر رشدی شناخته میشود. در فرآیند کاردرمانی، ابتدا یک ارزیابی جامع از وضعیت حرکتی، تون عضلانی، تعادل و هماهنگی نوزاد انجام میگیرد. سپس کاردرمانگر برنامهای اختصاصی و هدفمند طراحی میکند که شامل تمریناتی برای تقویت عضلات گردن، شکم، پشت و اندامها است. همچنین تمریناتی برای بهبود کنترل سر و هماهنگی بین اندامها در نظر گرفته میشود تا نوزاد بتواند بهصورت ایمن و مستقل غلت بزند. در برخی موارد، تحریک حس عمقی و حس وستیبولار (تعادلی) نیز در کنار تمرینات حرکتی استفاده میشود تا مغز کودک بهتر بتواند پیامهای حرکتی را دریافت و اجرا کند. جلسات کاردرمانی میتواند شامل آموزش والدین نیز باشد تا آنها بتوانند تمرینات ساده اما مؤثر را در خانه اجرا کنند.
تمرینات کاردرمانی طراحی شده برای کمک به غلت زدن نوزاد معمولاً بهگونهای هستند که سیستم عصبی-عضلانی کودک را فعال و تقویت میکنند. از جمله این تمرینات میتوان به خواباندن نوزاد روی شکم (Tummy Time) برای افزایش قدرت عضلات گردن و تنه اشاره کرد. قرار دادن اسباببازیهای جذاب در سمت مقابل نیز باعث تشویق کودک به چرخیدن و حرکت به سمت آن میشود. همچنین تمریناتی برای تحریک حس تعادل مانند حرکات ملایم روی توپ درمانی (therapy ball) میتواند کمککننده باشد. تمرینات کششی و فشاری ملایم هم برای تحریک حس عمقی به کار میروند. همه این تمرینات باید تحت نظر کاردرمانگر یا با راهنمایی او انجام شود تا از بروز آسیب احتمالی جلوگیری شود و تأثیر درمان بیشتر گردد.
رویکردهای بیومکانیک و NDT
– رویکرد bottom-up هستند که بر روی سیستم اسکلتی – عضلانی متمرکز می باشند.
– تمرکز ارزیابی و مداخله: بر افزایش ROM، قدرت و تعادل است.
مدل بالینی بیومکانیک
کودکانی که از این رویکرد بهره می برند
۱- کودکان مبتلا به اختلالات عصبی-حرکتی و اسکلتی-عضلانی مربوط به آسیب CNS مادرزادی
۲- کودکان اسپاستیک کوادرپلژی دارای رفلکس اولیه مانند ATNR + کودکانی که الگوهای پرونیشن و فلکشن انگشتان و مچ و آرنج حین آوردن دست به سمت دهان را دارند.
۳- الگوهای غالب Add و int.rot در اندام تحتانی
استراتژی ها و اصول مدل بیومکانیک
– پازیشن های مطلوب برای مهارت های حرکتی ظریف:
1- side lying
2- prone
3- sitting/standing
– وضعیت side lying:
در نوزاد که دجار ضعف یا اسپاسیتی است تنها وضعیتی است که کودک می تواند reach را داشته باشد یا دستش را به خط وسط نزدیک کند.
باعث کاهش اثر جاذبه بر وضعیت کل بدن و آسانتر باز شدن دست ها می شود.
باعث محدود شدن اکثر عملکردهای دست می شود.
– وضعیت supine:
برای کودکان زیر ۱۲ ماه موثر است و موجب کنترل مقدماتی حرکات شانه و نگاه کردن دست ها و تقویت حرکات خط وسط و ضد جاذبه می شود.
– وضعیت prone:
اگر همراه باWB روی ساعد باشد:
باعث تقویت ثبات شانه
افزایش co-contraction
تفکیک دو سمت بدن با WB روی یک دست و دستکاری با دست دیگر
دستکاری دو طرفه اشیا
با قرار دادن porne روی wedge:
کاهش اثر جاذبه + افزایش ext تنه
باعث افزایش دید به دست می شود اما دیدن محیط را می کاهد
وضعیت prone باعث خسته شدن می شود به همین دلیل باید کودک را به مدت محدود در وضعیت prone گذاشت
سوالات متداول:
1- غلت زدن یکطرفه نوزاد طبیعی است؟
در ابتدا ممکن است طبیعی باشد، ولی در صورت ادامهیافتن باید بررسی تخصصی شود.
2- آیا نوزادان نارس دیرتر غلت میزنند؟
بله، معمولاً نوزادان نارس دیرتر به مهارتهای حرکتی میرسند و باید بر اساس سن اصلاحشدهشان ارزیابی شوند.
یکی از مهمترین درمان های شناخته شده در حیطه کودکان اوتیسم خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی اوتیسم می باشد. متخصصین حیطه گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم با استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا به درمان اختلالات حسی، بی قراری، مشکلات رفتاری و اختلالات گفتاری کودکان اوتیسم می پردازند. مرکز تخصص توانبخشی اوتیسم دکتر صابر در زمینه توانبخشی کودکان اوتیسم با بیش از 18 سال تجربه در تهران فعالیت می نماید از دیگر خدمات مرکز اوتیسم دکتر صابر در حیطه تشخیص اوتیسم و درمان آن، بازی درمانی و رفتاردرمانی اوتیسم می باشد که توسط متخصصین این مرکز ارائه می گردد. درمانگران مجرب مرکز در کنار درمان های داخل مرکز به درمان کودکان در منزل نیز پرداخته و روند بهبودی را تسهیل می نمایند.
نکاتی در حیطه کاردرمانی کودکان اوتیسم
برای اینکه کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم، فعالیتهای حرکتی و ذهنی را بهتر متوجه شوند، همراه با دستورات کلامی و یادآورها آن فعالیت را به او نشان نیز بدهید. تا جای ممکن در کاردرمانی اوتیسم از کلمات کمتری برای توضیح کارهایی که انجام میدهید استفاده کنید و بیشتر از نشان دادن فعالیت استفاده کنید. احتمال اینکه کودک دستورالعملهای فیزیکی را متوجه شود و بتواند از آنها تقلید کند، بیشتر از دستورات کلامی است. این فرض حتی زمانی که کودک گفتار خوبی نیز دارد و با کارهایی مثل تکان دادن سر نشان میدهد گفتهها را متوجه میشود، نیز صدق میکند.
هماهنگی چشم و دست یکی از مهارتهای اولیه ای است که کودک کسب میکند و یکی از مهارت بینایی حرکتی محسوب میگردد. وقتی یک کودک با رشد طبیعی دستانش را مقابل صورتش میگیرد، در حال یادگیری نشان دادن دستها به خودش و نحوة حرکت آنها میباشد. به مرور که کودک بزرگتر میشود و شروع به برداشتن اسباب بازی میکند با حرکت دادن آن به خودش نشان میدهد که قادر به انجام این کار است. در ابتدا یادگیری به صورت اتفاقی و سپس در جهت تعامل هدفمند با محیط است که فرصت رشد هماهنگی چشم و دست در قالب بازی را فراهم میآورد. کودکان با اختلالات طیف اوتیسم اغلب دستها و اسباب بازیهایشان را به خودشان نشان نمیدهند. از این رو ما باید در ایجاد رشد مشابه، برای این کودکان در حیطه کاردرمانی اوتیسم خلاق باشیم و به آنها در این راستا کمک نماییم. هدف این فعالیتها مجبور کردن کودک برای نگاه کردن به شیء متحرک است. اینکه میگوییم شیء متحرک باشد به این دلیل است که کودک اوتیسم آن را حرکت میدهد و خودش نیز آن را با چشمهایش تعقیب میکند. وقتی کودکان با اختلالات طیف اوتیسم بزرگتر میشوند لازم است که از اشیاء برای اهداف خود استفاده کنند و نشان دهند که آن هدف را متوجه شدهاند.
کودکان در طیف اوتیسم اغلب با مشکلات یا حساسیت های تعدیل حسی مواجه هستند، به این معنی که ممکن است در پردازش بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی، بویایی، وضعیت بدن و تعادل چالش هایی داشته باشند. این امر بر توانایی کودک در انجام فعالیت های روزمره، مانند مسواک زدن، تعامل با خانواده در زمان غذا خوردن، یا شرکت در زنگ تفریح در مدرسه تأثیر می گذارد. یک کار ساده مانند مسواک زدن برای بسیاری از افراد عادی به نظر می رسد، اما برای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، این کارهای پیش پا افتاده به دلیل چالش های حسی شان می تواند طاقت فرسا باشد. با استفاده از انواع استراتژی ها و تکنیک ها، از جمله رویکرد مبتنی بر یکپارچگی حسی، کاردرمانگران به کودک و خانواده کمک می کنند تا چالش ها را شناسایی کرده و از روش های متناسب با سن استفاده کنند که تنظیم و کسب مهارت را آموزش می دهد و به آن ها کمک می کند تا در تکمیل موفق باشند. برای کودکان مبتلا به اوتیسم، یک کاردرمانگر برای توسعه مهارت های دست خط، مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های زندگی روزمره کار می کند. با این حال، ضروری ترین نقش نیز ارزیابی و هدف قرار دادن تفاوت های پردازش حسی کودک است. این امر برای از بین بردن موانع یادگیری و کمک به آرامش و تمرکز بیشتر کودکان مفید است. کاردرمانی یک درمان جامع و فردی است که به هر فرد کمک می کند تا به پتانسیل کامل خود برای داشتن یک زندگی شاد و موفق دست یابد و آن را حفظ کند. در ارزیابی کاردرمانی، اهداف بر اساس کودک خاص تعیین می شوند. درک این که چه چالش ها و محدودیت هایی بر فعالیت های کودک تأثیر می گذارد و چگونه می توان به آن ها در مشارکت موفق در زندگی روزمره کمک کرد، بسیار مهم است. هدف یک کاردرمانگر این است که ابزارهای لازم را برای موفقیت در همه محیط ها در اختیار کودک و خانواده قرار دهد. کاردرمانی برای اوتیسم، سطوح رشدی فعلی کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را ارزیابی می کند و هدف آن بهبود توانایی آن ها در تنظیم هیجانات و مشارکت در تعاملات اجتماعی است. از طریق مداخلات، یک کاردرمانگر برای اوتیسم می تواند به افراد در ساختن قدرت و غلبه بر محدودیت ها کمک کند. در نهایت کاردرمانی به افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم کمک می کند تا با یافتن راه هایی برای کار در چارچوب نیازهایشان و استفاده حداکثری از آن ها، کارهای روزمره را انجام دهند.
تکنیک های کاردرمانی اوتیسم
نوزادان: از تولد تا دو سالگی
توجه کودک را با صداهایی مانند نام او یا هر صدای دیگری که کودک به آن توجه میکند، جلب نمایید. یک شیء با تضاد رفنگی بالا را در معرض دید او قرار دهید و هر زمان که کودک به آن نگاه کرد، بلافاصله پاداش مثبت داده و او را تشویق نمایید. اسباب بازیهای سیاه و سفید برخلاف آنهایی که رنگ ملایمی دارند از تضاد رنگی بالایی برخوردارند. پاداش میتواند گفتن کلمهای مثل خیلی خوب یا حرکت دادن و یا لمس کردن به گونهای باشد که میدانید کودک لذت میبرد. سپس شیء را در دست کودک قرار دهید. اگر اسباب بازی به کشی وصل باشد بهتر است چرا که کودک تجربة نگه داشتن شیء را به طور مستقل به دست خواهد آورد. مشارکت فعال برای احساس کنترل زودهنگام و استقلال و نیز آگاهی از داشتن اثر بر دنیای پیرامون بسیار مهم است. وقتی کودک به شیء نگاه میکند، حرکت دادن آن را ادامه دهید. وقتی شیء خیلی آرام به مچ کودک وصل است میتواند آن را حرکت دهد اما زمانی که متوجه شدید کودک دیگر به شیء نگاه نمیکند، آن را از مچش جدا کرده و مراحل بالا را دوباره انجام دهید. این کار را 5 بار و هر بار 3 الی 4 مرتبه در روز انجام دهید. وقتی کودک شروع به نگاه کردن به شیء که در دستش است، کرد دیگر نیاز به اتصال کش نخواهد بود. برای ایجاد تنوع حداقل از سه نوع متفاوت اسباب بازی استفاده کنید.
نوپایان: دو تا 5 سالگی
نگاه کردن کودک به صورت فعالانه در جهتی که شما میخواهید شیء را با چشمانش دنبال کند، اهمیت زیادی دارد. در کودکان با رشد طبیعی لمس اتفاقی یک شیء از طریق حرکت، خواه تلاش برای گرفتن و خواه برای راندن شیء دیده می شود. کودک آگاهی از محیط را با تصدیق این که چیزی را لمس میکند، نشان میدهد. این تصویق کردن میتوند به صورت تولید صدای شاد یا تلاش برای حرکت دادن یا لمس کردن دوبارة شیء باشد. وقتی کودک بزرگتر می شود از اشیا به ورت هدفمند استفاده خواهد کرد. او ممکن است از تراشیدن ریش و یا شانه کردن موی پدرش تقلید کند. کودک درک میکند که اشیای اطراف باید استفاده شوند و او قدرت استفاده از آنها را دارد. کودکان با اختلالات طیف اوتیسم الزاماً اگاهی خود از لمس اشیاء را نشان نمیدهند و بنابراین تمرین مهارتةای حرکتی ظریف لرا که لازمة دستکاری کردن اشیایم محیط است، انجم نخواهند داد. وقتی کودک بزرگتر میشود تأخیر در هماهنگی چشم و دست او هم ادامه مییابد چرا که به صورت فعالانه در جستجوی اسباب بازی و یا سایر اشیاء برای استفادة معنادار نخواهد بود. این نبود استفاده از دست بر دستکاری اشیا منجر به تأخیر حرکات ظریف خواهد شد و کودک از دست هایش تنها به یک صورت و بدون تنوع در حرمات استفاده خواهد کرد. یک بازی که کودک را به استفاده از دتهایش به شکلهای گوناگون تشویق میکند، جمعآوری اشیای مختلف و قرار دادن آنها در یک کیف یا قفسه است. مطمئن باشید که اشیاء جنس و شکلهای مختلفی دارند. زمانی که اشیا را در کیف میگذارید به کودک نشان دهید و نامشان را بگویید. اشیا باید در راستای دید کودک باشند. از کودک بخواهید دستش را به سمت کیف ببرد و یکی از وسایل را بردارد. در ابتدا ممکن است او نیاز به کمک داشته باشد. وقتی شیء را برداشت باید آن را به شما و خودش نشان دهد. همزمان با این مراحل همه چیز را به او بگویید و به او نشان دهید که چگونه با وسیلهای که برداشته است، کار کند. در نهایت به او اجازه دهید به صورت مستقل شیء را حرکت دهد و لمس کند. اشیایی که کودکان درد این سن میتوانند داشته باشند شامل توپ، فنرهای بازی، مجموعه ای از کلیدها، قاشق، اسباب بازی کوکی و مجموعه حیوانات کوچک است. این بازی کودک را به تصویرسازی ذهنی ترغیب میکند و به رشد مهارت بقای اشیا در او کمک میکند. علاوه بر این دستکاری اشیای گوناگون به استفاده و تقویت عضلات مختلف دست منجر میشود. از اسباب بازیهای که با باطری کار میکنند و یا با فشردن یک دکمه راه میافتند تا جای ممکم استفاده نکنید. هدف این است که کودک روی محیط پیرامونش تأثیر بگذارد که اسباب بازیهای باطریدا کمکی نمیکند. شنا کردن یک فعالیت خارقالعاده برای بسیای از مهارتهای است. در این حالن کودک همزمان با نگاه به اطرافش حرکت میکند. این حرکت کردن تمرینی مناسب برای چشمها است چرا که کودک دائماً نیاز دارد بر توجه بیناییاش تمرکز نماید.
کاردرمانی اوتیسم و مدرسه
کودکان با رشد طبیعی تا این سن غلبة طرفی را در دست خود پیدا کردهاند و مشخص شده است که راست یا چپ دست هستند. آنها از دست غالب و گرفتن انبری برای نگه داشتن مداد یا مداد شمعی استفاده می کنند و یا خط نسبتاً خوانایی مینویسند. کودک در این سن میتواند به صورت هدفمند بنویسد و زمانی که بزرگتر میشود از فضای موجود برای نوشتن آنچه نیاز است، استفاده نماید. در کنار نوشتن، در سالهای مدرسه کودکان بازیهای ورزشی و نواختن ابزارهای موسیقی را یاد میگیرند و به کارهای دستی خاصی که نیاز به استفاده از ابزار و مهارت دست دارد، علاقه نشان میدهند.
حرکت ظریف یا مهارتهای هماهنگی چشم و دست ضعیف در کودک میتواند منجر به ناامیدی بزرگی گردد. کودکان نیز برای شرکت در فعالیتهایی که باعث ناامیدی و حتی ناراحتی آنها شود، علاقه ای ندارند. این امر میتوند آغاز یک سراشیبی باشد. وقتی کودک برای استفاده از دست هایش مقاومت میکند در واقع تمرینهای روزمره و طبیعی زندگی که میتوانستند این مهارتها را بهبود بخشند، مورد غفلت واقع میشوند. از این رو مهارتهای دست کودک رشد نخواهد یافت و مهارتهای کارکردی او رفته رفته بدتر خواهد شد. باید حواسمان باشد که اگرچه کودکان با اختلالات طیف اوتیسم روند رشد کودکان با رشد عادی را طی نمیکنند اما به احتمال زیاد میتوانند به نتایج مشابهی برسند و قادر خواهند بود تکالیف را به طور مستقل کامل نمایند.
ردیابی بینایی دنبال کردن یک شیء متحرک با چشمها است. سر یا بدن حرکت نمیکند و تنها چشمها هستند که شیء یا فرد متحرک را دنبال میکنند. ردیابی بینایی برای کودکان با اختلالات طیف اوتیسم دشوار است. این کودکان اغلب در نگاه کردن به دیگران اکراه دارند اما به چیزهایی که دوست دارند، نگاه میکنند. چیزی را که کودک دوست دارد در دستان بگیرد و ببیند که کودک به سمت آن دست دراز میکند یا فقط زمانی که آن را بالا / پایین و طرفین حرکت میدهید، به آن نگاه میکند. اگر کودک درک میکند از او بخواهید ت افقط با چشمهایش نگاه کند بدون اینکه سرش را بچرخانید. فعالیتهای دیگر که هماهنگی چشم و دست را ترغیب میکند شامل جور کردن اشکال و حرکت دادن توپ با یک ماشین یا کامیون در یک مسیر جاده مانند است. وقتی کودک یک اسباب بازی متحرک را با چشمش دنبال میکند در حال تمرین دادن سیستم بینایی خود است. ار کودک یک ماشین یا قطار مورد علاقه دارد آن را حرکت دهید. وقتی با کودک بر روی زمین بازی میکند آن قطار را در مسیر دایرهای یا در الگوی هشت انگلیسی حرکت دهید. کودک وقتی بازی کردن شما را ببیند، در حال تمرین دادن عضلات چشمش است. قل دادن توپ به سمت کودک برای او سرگرمی بسیار خوبی است. کودک از اینکه توپ روی یک مسیر مستقیم به سمتش قل میخورد و شما نیز توپ را میگیرید، احساس رضایت میکند. برای ایجاد یک تجربة موفقیتآمیز نزدیک به کودک بنشینید و توپ را در دو جهت قل دهید تا کودک منظور شما را متوجه شود.
شکل هشت انگلیسی (8) از اشکال مورد علاقه درمانگران است. این شکل به کودک امکان عبور از خط وسط یا خط مرکزی بدن را میدهد و موجب میشود هر دو سمت مغز با هم در ارتباط باشند. بازی کردن با ماشین ها و کامیونها و حرکت دادن آنها در این الگو یک راه عالی برای رشد مهارت هماهنگی چشم و دست است. با این حال چنانچه استفاده از این بازی منجر به احساس بی معنی و معمولی بودن اسباب بازی را در کودک تقویت کند و کمکی به درک هدف اسباب بازی در محیط نکند، زمان کمتری به آن اختصاص دهید. خوب است که بدانیم همه ما به ویژه افراد دچار اختلالات طیف اوتیسم در زمانهایی احساس بیحوصلگی میکنیم، بنابراین پس از چند دقیقه حرکت دادن کامیون مورد علاقه در الگوی هشت انگلیسی، به کودک اجازه دهید این کار را با بقیه ماشینهایش نیز انجام دهد. بازیهای رایانهای جوابگوی چالشهای هماهنگی چشم و دست نیستند چرا که بسیاری از کودکان در بازیهای مختلف مهارت پیدا میکنند و در استفاده از دکمهها برای حرکت دادن تصاویر ماهر میشوند اما این مهارتها به حوزههای کارکردی منتقل نمیشود. زمانی که کودک در دیدن تصاویر از فاصلة صندلی تا صفحة تلویزیون قویتر میشود، این قدرت به فاصلههای دیگر قابل تعمیم نخواهد بود. کودک نیاز دارد مهارتهای بینایی را در فاصلههای دورتر و نزدیکتر برای مواقعی مانند تکمیل پازل و گرفتن توپ نیز ایجاد نماید. بازیهای رایانهای به کودک در کارهایی مانند استفاده از خمیردندان برای مسواک زدن ک مک نخواهد کرد چرا که فاصله نزدیک تر است. از سوی دیگر ماندن به مدت طولانی در وضعیت راکد اجازة افزایش قدرت در عضلات مرکزی بدن را نمیدهد. این عضلات برای وضعیت دادن به بدن، تنفس و به طور کلی داشتن سلامت مناسب، از اهمیت زیادی برخوردارند. وقتی کودکی عضلات مرکزی ضعیفی دارد ممکن است درد در پشت، خستگی کلی، مهارتهای ظریف و درشت ضعیف و کاهش حس رفاه را تجربه نماید. توپ بازی کردن با یک دوست یکی از راههای مناسب برای ایجاد هماهنگی چشم و دست است. ضربه زدن به یک بالون در هوا یا بازی کردن با فرد دیگری یک سرگرمی مفید است. این بازی در هر سنی میتواند انجام شود و ماهیت بده و بستانی بازی، اجتماعی شدن کودک را تقویت میکند. سایر ورزشها مانند تنیس و پینگ پنگ نیز میتوند این مهارت را تقویت نماید.
تکنیکهای نوین کاردرمانی در بهبود علائم اوتیسم
کاردرمانی به عنوان یکی از مؤثرترین روشهای توانبخشی برای کودکان مبتلا به اوتیسم شناخته میشود. امروزه با پیشرفت علوم اعصاب و روانشناسی، تکنیکهای نوین کاردرمانی تحول بزرگی در بهبود علائم اوتیسم ایجاد کردهاند. این روشها نهتنها بر مهارتهای حرکتی، بلکه بر تقویت تعاملات اجتماعی، پردازش حسی و خودمراقبتی نیز تمرکز دارند.
1. یکپارچگی حسی (Sensory Integration)
یکی از روشهای پیشرفته، درمان یکپارچگی حسی است که به کودک کمک میکند تا محرکهای محیطی را بهتر پردازش کند. کاردرمانگران از ابزارهایی مانند سنسوری روم، توپهای تعادلی و وسایل لمسی استفاده میکنند تا واکنشهای حسی کودک را تنظیم کنند.
2. بازیدرمانی هدفمند
بازیهای ساختارمند، ابزاری قدرتمند در کاردرمانی اوتیسم هستند. تکنیکهایی مانند بازیهای تقلیدی، نقشآفرینی و استفاده از اسباببازیهای آموزشی به کودکان کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی و شناختی خود را تقویت کنند.
3. روشهای مبتنی بر فناوری
امروزه از رباتهای اجتماعی، واقعیت مجازی (VR) و اپلیکیشنهای تعاملی برای جذب توجه کودکان اوتیسم استفاده میشود. این ابزارها به ویژه در بهبود تماس چشمی، توجه و یادگیری مؤثرند.
4. کاردرمانی اوتیسم در منزل
برخی خانوادهها ترجیح میدهند جلسات کاردرمانی را در محیط آشنا برای کودک برگزار کنند. در این روش، درمانگر از وسایل خانگی و فعالیتهای روزمره برای تقویت مهارتها استفاده میکند.
5. برنامههای ABA و TEACCH
تکنیکهای تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و برنامهریزی ساختاریافته (TEACCH) نیز در کاردرمانی کاربرد دارند. این روشها با ایجاد روال منظم، به کودک کمک میکنند تا استقلال و انعطافپذیری بیشتری کسب کند.
با ترکیب این تکنیکها، کاردرمانی میتواند کیفیت زندگی کودکان اوتیسم را بهطور چشمگیری بهبود بخشد. برای دریافت بهترین نتیجه، مشاوره با متخصصان کاردرمانی توصیه میشود.
1-نقش والدین در کاردرمانی اوتیسم چیست؟
والدین نقش کلیدی در موفقیت کاردرمانی دارند. آنها میتوانند با یادگیری تکنیکهای ساده، تمرینات را در خانه ادامه دهند، محیط مناسبی برای کودک فراهم کنند و با کاردرمانگر همکاری نزدیکی داشته باشند. مشارکت فعال والدین میتواند روند پیشرفت را تسریع کند.
2-آیا کاردرمانی میتواند به مهارتهای ارتباطی کودکان اوتیسم کمک کند؟
بله، کاردرمانی میتواند به طور غیرمستقیم مهارتهای ارتباطی را بهبود بخشد. از طریق تقویت تماس چشمی، زبان بدن، بیان احساسات و استفاده از ابزارهای ارتباطی جایگزین، کاردرمانی به کودک کمک میکند تا بهتر با دیگران تعامل داشته باشد.
بسیاری از کودکان از بازی در زمان های آزاد لذت می برند، و به سمت اسباب بازی و فعالیت های مورد علاقه کشیده می شوند، چه ساختن یک ساختمان با لگو باشد، یا انجام بازی های تخیلی با دوستان، بازی با شن و یا کشیدن با گچ و ماژیک. بسیاری از دانش آموزان دچار مشکلات حسی توسط تمام منظره ها، صداها و حرکات سردرگم وغرق می شوند و در کشف هدف دار اسباب بازی ها و تجهیزات کلاس دچار مشکل می شوند. بازی درمانی حسی با استفاده از بازی های حسی حرکتی مناسب و به صورت هدفمند به درمان مشکلات حسی کودکان کمک می کند. مرکز بازی درمانی دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیشرفته نظیر سنسوری روم و تجربه بالای متخصصین مرکز با برنامه ریزی حرفه ای در درمان کودکان پیشرو می باشد. خدمات بازی درمانی در منزل در کنار خدمات کلینیک موجب تسریع در روند درمان می گردد.
بازی حسی چیست
کودکانی که به محرک ها بسیار حساسند، به تنهایی بازی کردن در گوشه ای از اتاق روی می آورند. آن ها ممکن است همان عروسک یا اسباب بازی همیشگی را بردارند و همان بازی ها را در نقطه ی ساکت اتاق انجام دهند. آن ها ممکن است در اتاق بگردند و به کارهای دیگران برای یک یا دو دقیقه نگاه کنند ، یا بطور کاملا بی هدف در محیط اتاق پرسه بزنند. آن ها ممکن است در وقت مرتب کردن اتاق از همکاری خودداری کنند چون نمی توانند جایی که این همه هرج و مرج است را تحمل کنند.
کودکانی که حساسیت کمتری به محرک ها دارند به تجسس برای حرکات و ورودی فشار عمقی روی می آورند، اجرهای اسباب بازی را برداشته و آن ها را جمع می کنند، به دیگر کودکان برخورد می کنند و اسباب بازی هارا به زمین می کوبند. ممکن است آن ها به اخطار مکرر نیاز داشته باشند که آرام باشند، دستانشان را کنترل کنند و به جایی که می روند توجه نمایند.آن ها ممکن است برای یک دقیقه با یک اسباب بازی بازی کنند و بعد به سراغ دیگری بروند. هنگام مرتب کردن اتاق، ممکن است در پیروی از دستورها مشکل داشته باشند و زیادی تحریک و هیجان زده شوند. باید کمی نظم و سازماندهی برای کودکی که نمی داند با خود در دوره های آزاد چه کار کند اعمال کرد. یک والد یا معلم می تواند به کودکی که در زمان های انتخابی “در فضا گم شده” کمک کند که کاری را که می خواهد انجام بدهد را انتخاب کند. کودک می تواند از یک لیست از فعالیت های نوشته شده سود ببرد، شاید با یک نقاشی یا عکسی از لوازمی که استفاده خواهد کرد. معلم می تواند هر مورد که استفاده شد را از لیست خط بزند. هدف این است که کودک را تا جای ممکن در فعالیت های کلاسی شرکت دهیم، نه اینکه تمام لیست را تکمیل کنیم. اگر کودک در حال لذت بردن از کاردستی درست کردن یا بازی کردن با یک ماشین اسباب بازی است، مأموریت انجام شده است. لیست تنها برای پشتیبانی و برای زمانی است که کودک تمرکزش را از دست داده است.
بازی های حسی حرکتی برای کودکان
برای کودکی که به دنبال ورودی های حسی است، لیست بازی های کوتاه مدت باید شامل چندین فعالیت نظم دهنده و تعدیل کننده باشد که اشتیاق کودک برای ورودی حس را ارضا کند تا بتواند در بازی های گروهی به طور هماهنگ نقش داشته باشد. این می تواند شامل انجام حرکات شدید و فعالیت های هوشیاری بدنی مانند پریدن روی تخته پرش یا حرکت پروانه رفتن، شنا رفتن روی زمین یا دیوار، کشش های یوگا با موضوع حیوانات باشد.
استفاده از زمان سنج ها
به خاطر داشته باشید که کودکان حس ضعیفی از زمان دارند. برای کودکانی که در حال شرکت در بازی های جذاب و آزاد هستند، زمان می تواند به سرعت بگذرد. برای کودکی که با یک بازی آزاد مشکل دارد، زمان می تواند بسیار زیاد طول بکشد. یک زمان سنج می تواند به کودک بگوید چه مقدار دیگر باید بازی کند- یا بودن در یک وضعیت خسته کننده را تحمل کند. یک زمان سنج تصویری می تواند به کودک کم سن تر کمک کند که گذر زمان را اندازه بگیرد، مانند زمان سنج که بسیار خوب برای کودکانی که هنوز نمی توانند اعداد ساعت رابخوانند و به یک تصویر سریع از زمان باقی مانده نیاز دارند کار می کند.
داشتن درکی از زمان و درک اینکه چگونه هر دقیقه اهمیت دارد می تواند به دانش آموزان بسیار کمک کند. کودک پر مشغله ای که با شروع یک تکلیف آموزشی مشکل دارد می تواند آن را با تراشیدن مداد خود، به دستشویی رفتن، نوشیدن یک لیوان آب و سپس شروع به کار کردن به تعویق بیندازد و سپس گلایه کند که وقت کافی برای اتمام کارش را نداشته است. یک زمان سنج مناسب قادر است تصویری مناسب از زمان را که وقتی در حال گذر است و دارد تمام می شود را فراهم کند، که می تواند برای امتحان دادن، نوشتن انشا درون کلاس، ارائه ی کلامی، زمان انتخابی و بیشتر بسیار مناسب باشد.
زمان سنج انتخابی عالی برای مدارس، در چندین شکل ارائه می شود: ساعت مچی برای دانش آموزان سن بالا تر، یک زمان سنج ۷ سانتی متری برای استفاده ی شخصی، یک زمان سنج ۳۵ سانتی متری که بیشتر افراد می توانند آن را در طول اتاق ببینند، برنامه ی آی پد،آی فون یا اندروید ، و نرم افزار کامپیوتر. وقتی تا یک ساعت کار گذاشته شود( یا در برنامه و نرم افزار برای مدت دلخواه بیشتر)، دیسک قرمز مخصوص زمان سنج با گذر زمان شروع به ناپدید شدن می کند و به همه کمک می کند ببینند چقدر از زمان باقی مانده است. بیشتر مدل ها زنگ هشدار صوتی نیز دارند.
یک زمان سنج بصری مناسب دیگر ،زمان سنج یاد گیری است، که شبیه یک چراغ راهنما عمل می کند و در یک نگاه به کودکان می گوید که زمان زیادی دارند( نور سبز)، باید کم کم کار خود را تمام کنند(چراغ زرد)، و یا باید توقف کنند (چراغ قرمز). برای هر نور صداهای همراه نیز وجود دارد. اگر کودکان از زنگ های هشدار ناگهانی وحشت زده نمی شوند، هشدارها بر روی آیفون ها و دیگردستگاه های گوشی می توانند با صداهای جذاب مانند صدای گیتار یا اردک یا موتورسیکلت نصب شوند.
سوالات متداول:
1.بازی های حسی چگونه هستند؟
شامل چندین فعالیت نظم دهنده و تعدیل کننده باشد که اشتیاق کودک برای ورودی حس را ارضا کند. این می تواند شامل انجام حرکات شدید و فعالیت های هوشیاری بدنی مانند پریدن روی تخته پرش یا حرکت پروانه رفتن، شنا رفتن روی زمین یا دیوار، کشش های یوگا با موضوع حیوانات باشد و همراه آن استفاده از محرکهای حس لمس و شنوایی و رنگ ها و محرک های بینایی باعث تحریک حواس کودک می گردند.
2.بازی حسی چه فایده ای دارد؟
بازی های حسی موجب بهبود یگپارچگی حسی در کودکان ، بهبود هماهنگی حرکتی و ارتقاع مهارت های حرکتی کودکان می گردد. همچنین در جهت بهبود تعاملات اجتماعی و کاهش اضطراب در کودکان مفید می باشد.
دیس گرافی یک نوع اختلال در یادگیری می باشد که خود را با مشکلات نوشتن نظیر املای غلط کلمات ، بد خط نویسی و ناتوانی در انتخاب صحیح کلمات نشان می دهد. این اختلال در کودکان و گاها بزرگسالان پس از تروما یا سکته مغزی ایجاد میشود. دیس گرافیا در سنین مختلف علام متفاوتی دارد. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان اختلالات یادگیری با استفاده از ابزارها و تکنیک های روز دنیا به صورت تخصصی فعالیت می نماید. اتاق تاریک، اتاق مهارت های شنیداری، سنسوری روم و… از تجهیزات مفید در حیطه بهبود مهارت های یادگیری در کودکان می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
انواع دیسگرافی یا اختلال نوشتن
دیسگرافی نارساخوانی
در این نوع اختلال فرد توانایی هجی کردن کلمات را ندارد اما توانایی کپی کردن کلمات را دارا می باشد.
دیسگرافی حرکتی
در این نوع اختلال فرد در مهارت های حرکتی ظریف دچار اختلال است. کپی کردن و مهارت های نقاشی کودک دچار مشکل می باشد.اما در هجی کردن عملکرد طبیعی دارد.
دیسگرافی فضایی
در این نوع اختلال کودک در درک فضایی دچار مشکل می باشد. رعایت خطوط و فاصله ها برای این افراد مشکل می باشد. دستخط ناخوانا و بد خط نویسی از مشکلات این کودکان می باشد.
علائم دیسگرافیا شامل موارد زیر است:
مدرسه
ناتوانی در کپی کردن از روی تخته سیاه
مشکل در ریاضیات
خودداری از تکمیل کردن تکلیف
عملکرد کلی ضعیف در مدرسه
نوشتار
مشکل در هجی کردن صحیح کلمات و اختلال دیکته نویسی
باز بینی مکرر حروف و شماره ها
فاصله نامناسب بین حروف و کلمات
اندازه و شکل غیر معمول حروف و کلمات
فاصله نامناسب نوشته از حاشیه
شیوه اشتباه گرفتن قلم
صحبت کردن با خود هنگام نوشتن
گفتار
تاخیر در گفتار
مشکل در جستجوی (بازیابی) کلمات صحیح برای ساختن جمله
حافظه
مشکل در نامیدن افراد یا پدیده های آشنا
مشکل در یادآوری
تمرکز پایین
ناتوانی در گفتن الفبا به ترتیب
ناتوانی در دنبال کردن جهت های مختلف
نشانههای کمترشناخته دیسگرافیا
شناخت دیسگرافیا فراتر از تشخیص دستخط بد است. بسیاری از نشانههای این اختلال در پس رفتارهای روزمره پنهان میشوند و به اشتباه به تنبلی یا بیعلاقگی تعبیر میشوند. یکی از نشانههای کلیدی تفاوت فاحش بین بیان شفاهی و نوشتاری است. کودکی که میتواند داستانی پیچیده را با جزئیات تعریف کند، اما هنگام نوشتن همان داستان تنها چند جمله ساده و پراشکال مینویسد، احتمالاً با دیسگرافیا دستوپنجه نرم میکند.
اجتناب از فعالیتهای ظریف هنری نیز سرنخ مهمی است. این کودکان اغلب از نقاشی، کاردستی یا هر فعالیتی که نیاز به هماهنگی دست دارد طفره میروند. حتی ممکن است مداد را بهگونهای غیرعادی در مشت بگیرند یا فشار زیادی به کاغذ وارد کنند. جالب آنکه برخی از آنان در تایپ کردن مشکلی ندارند، چرا که این مهارت نیاز به هماهنگی حرکتی ظریف ندارد.
نشانه دیگر خستگی سریع هنگام نوشتن است. پس از چند دقیقه نوشتن ممکن است شکایت از درد دست، سردرد یا بیقراری کنند. این واکنش فیزیولوژیک بهدلیل تلاش مغز برای جبران ناکارآمدی مسیرهای عصبی است. همچنین به نوسان کیفیت نوشته توجه کنید: ممکن است در یک خط حروف خوانا و در خط بعدی کاملاً ناخوانا باشند. این بیثباتی از ویژگیهای عصبی دیسگرافیا است.
یک نشانه غافلگیرکننده مشکل در کپیکردن از تخته سیاه است. کودک بهظاهر متن را میخواند، اما هنگام انتقال به دفتر، حروف جا میافتد یا کلمات را ناقص مینویسد. این چالش ناشی از اختلال در حافظه کاری دیداری-فضایی است که برای نگهداری موقت اطلاعات ضروری است. شناسایی این نشانههای پنهان اولین قدم برای مداخله معنادار است.
تأثیر دیسگرافیا بر یادگیری ریاضی
دیسگرافیا تنها به مشکلات دستخط محدود نمیشود. این اختلال عصبی-رشدی میتواند یادگیری ریاضی را به چالشی عمیق تبدیل کند، حتی زمانی که کودک مفاهیم عددی را بهخوبی درک میکند. مشکل اصلی در هماهنگی دیداری-حرکتی و سازماندهی فضایی نهفته است. دانشآموز مبتلا ممکن است قادر به حل مسائل ذهنی باشد، اما هنگام انتقال محاسبات به کاغذ با موانع جدی روبرو شود.
یکی از بارزترین مشکلات، نوشتن نادرست ارقام است. کودک ممکن است عدد “۶” را به شکل “۹” بنویسد یا جایگاه اعداد در عملیات جمع و تفریق را بهدرستی رعایت نکند. این خطاهای ظاهری اغلب به اشتباه به عنوان “بیدقتی” تفسیر میشوند، درحالی که منشا عصبی دارند. همچنین، ترازبندی ستونها در تقسیم طولانی یا ضرب چندرقمی برای این کودکان کابوسی واقعی است. فضای محدود کاغذ و نیاز به حفظ نظم هندسی، انرژی شناختی آنها را تخلیه میکند.
جنبه کمترشناختهتر، مشکل در نمایش مراحل حل مسئله است. بسیاری از معلمان برای نمرهدهی، نوشتن راهحل را الزامی میدانند. کودک مبتلا به دیسگرافیا اگرچه ممکن است پاسخ نهایی را بداند، اما بهدلیل دشواری در نوشتن سریع و منسجم، قادر به نمایش فرآیند ذهنی خود نیست. این موضوع منجر به از دست دادن نمره میشود. تأثیر روانی این وضعیت ویرانگر است: کودکانی که از نظر درک مفاهیم ریاضی توانمندند، خود را “کندذهن” میپندارند.
راهکار کلیدی؟ تطبیقهای هدفمند. استفاده از کاغذهای شطرنجی برای ترازبندی، اجازه استفاده از ماشینحساب برای محاسبات ساده، یا پاسخدهی شفاهی به جای نوشتن راهحل میتواند بازی را تغییر دهد. هدف باید تمرکز بر سواد ریاضی به جای مهارت نوشتاری باشد.
دیسگرافیا چه تاثیری بر اعتماد به نفس کودک داره؟
دیسگرافیا میتواند اعتمادبهنفس کودک را مانند موجی خزنده و بیصدا تحلیل ببرد، نه از طریق یک رویداد فاجعهبار، بلکه با خُرد کردن روزانه عزتنفس در سنگزیرین تجربیات کوچک و مکرر. هر بار که معلم برگهاش را با قرمزی خطخطی میکند، هر بار که همکلاسیها هنگام خواندن دستنوشتهاش میخندند، و هر بار که والدین ناخواسته با جملههایی مانند «بیشتر تلاش کن» یا «دقتت را بالا ببر» ناتوانی عصبی او را به تنبلی نسبت میدهند، لایهای از شرم و تردید به وجودش میچسبد. مشکل اینجاست که کودک میداند چه میخواهد بنویسد، مغزش ایدهها را پردازش میکند، اما دستانش مانند پلی قطعشده میان ذهن و کاغذ عمل میکنند. این گسست به اشتباه به عنوان کمهوشی یا بیمسئولیتی تفسیر میشود، حتی زمانی که همان کودک در گفتگو یا حل مسئله بهوضوح باهوش و خلاق است. تأثیر این ناسازگاری بر هویت تحصیلی ویرانگر است. کودکی که در کلاس درس مدام میشنود «نوشتهات نامرتب است»، «کلمات را نصفه رها کردهای»، یا «چرا مثل بقیه سریع نمینویسی؟» بهتدریج باور میکند که ناتوان است. این باور به حوزههای دیگر زندگی نشت میکند: او از مشارکت در فعالیتهای گروهی که نیاز به نوشتن دارد اجتناب میکند، سوال پرسیدن در کلاس را متوقف میکند (از ترس اینکه مبادا مجبور به نوشتن پاسخ شود)، و حتی استعدادهای واقعی خود در هنر یا علوم را پنهان میکند زیرا کلیت «دانشآموز بودن» برایش مترادف با شکست شده است. نشانههای اضطراب همیشه آشکار نیستند: شاید شبها دیرتر بخوابد تا تکالیفش را پنهان کند، شاید دلدردهای صبحگاهی قبل از مدرسه پیدا کند، یا شاید دفترش را مملو از پاککنهای سوراخسوراخ شده کند از بس میخواهد «بیعیب» به نظر برسد. راه نجات در بازتعریف موفقیت نهفته است. وقتی والدین و معلمان به جای تمرکز بر چگونگی نوشتن (سرعت، نظم ظاهری) بر محتوای فکری تأکید کنند («چه ایده جالبی! بیا آن را ضبط کنیم تا بعداً تایپش کنیم»)، وقتی به کودک اجازه داده شود با ابزارهای جایگزین (صدابرداری، نرمافزار تبدیل گفتار به متن، پاسخهای شفاهی) دانش خود را ثابت کند، و وقتی اشتباهات نوشتاری نه به عنوان «بیدقتی» بلکه به عنوان نشانهای از تفاوت عصبی طبیعیسازی شود، آنگاه کودک میآموزد که دیسگرافیا بخشی از وجود اوست، نه تعریفکننده تمام هویت او. این تغییر نگرش، بار سنگین شرم را از دوشش برمیدارد و فضایی میسازد تا اعتمادبهنفسِ زخمی، دوباره جوانه بزند.
نهایتاً، حمایت عاطفی پایدار مهمتر از هر مداخله آموزشی است. گفتن جملاتی مانند: «میدانم چقدر سخت است، و تو شجاعی که هر روز تلاش میکنی» یا «مغز تو به شکل منحصربهفردی کار میکند و این زیباست» به کودک میفهماند که ارزش او وابسته به توانایی نگارشش نیست. این پذیرش بیقیدوشرط، کلید تبدیل آسیبپذیری به تابآوری است.
سوالات متداول:
1-نقش ژنتیک در بروز دیسگرافیا چقدر است؟
۴۵-۶۰% موارد ریشه ارثی دارند و جهش در ژنهای مرتبط با رشد عصبی (مثل DYX1C1) موثر است.
2-آیا دیسگرافیا با اختلال پردازش حسی (SPD) مرتبط است؟
بله؛ ۳۵% مبتلایان مشکلات یکپارچگی حسی (مانند حساسیت لمسی یا ضعف آگاهی بدن) دارند.
استفاده از ابزارها و اسباب بازی برای کودکان اوتیسم باید با دقت و تخصص خاصی انجام گیرد . نظر به اینکه کودک هرچه تجربیات بیشتر و بهتری داشته باشد به همان اندازه اطلاعات بیشتری را از محیط کسب خواهد کرد و به دنبال آن چیزهای بیشتری یاد خواهد گرفت. اسباب بازیها رنگها و جنسهای گوناگونی دارند و با لمس صداهایی را تولید میکنند، یک متخصص کاردرمانی می تواند والدین را در انتخاب بهترین وسایل و ابزار نظیر اسباب بازی حسی برای پیشرفت کودک اوتیسم در منزل یاری رساند. مرکز گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم دکتر صابر با بهرگیری از تجهیزات و ابزار های روز دنیا و تخصص درمانگران مجرب مرکز به صورت تیمی در حیطه تشخیص و درمان کودکان اوتیسم و رفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. مرکز تخصص توانبخشی اوتیسمهمچنان در زمینه گفتاردرمانی و کاردرمانی در منزل به این کودکان خدمات ارائه می دهد.
اسباببازی حسی برای کودکان اوتیسم
وقتی برای کودکی که احتمال میدهید مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم است، اسباببازی تهیه میکنید از ویژگیهای آن اسباب بازی به خوبی مطلع باشید. اسباب بازیها رنگها و جنسهای گوناگونی دارند و با لمس صداهایی را تولید میکنند. به واکنش کودک نسبت به هر وسیله توجه کنید چرا که بسیاری از کودکان با اختلالات طیف اوتیسم به ویژگیهای مختلف یا اطلاعاتی که به طور همزمان برای آنها فراهم میشود، حساس هستند. اسباب بازیهای اول کودک باید سفید و سیاه باشند و حداکثر تضاد رنگی را داشته باشند. وقتی متوجه شدید که کودک از این فعالیت لذت میبرد، ببینید افزودن یک اسباب بازی با یک رنگ و صدای مشابه مثل یک جغجغه، میتواند واکنش کودک راتغییر دهد.
اگر کودک اوتیسم از صدای جغجغه آشفته و ناراحت شد، میتوان گفت او در حال دریافت اطلاعات بیش از اندازه میباشد. جغجغه را حذف کنید و به او اجازه دهید تا همچنان با وسایل کم صدا تر بازی کند. زمانی که کودک بزرگتر میشود، ممکن است از اسباب بازیهای صدادار لذت ببرد. چنین کاری را برای جنس یا بافتهای مختلف اسباب بازیها نیز انجام دهید. اغلب اسباب بازیهای کودکان نرم و مخملی و برخی سفت و نیز در جنسهای مختلف هستند. باید توجه کرد که کودک از کدام بافتها لذت بیشتری میبرد و راحتتر بازی میکند. اگر کودک اسباب بازی را بیشتر بگیرد و نگه دارد و با در دهانش بگذارد می توان گفت که آن را بیشتر دوست دارد. به یاد داشته باشید که کودک هرچه تجربیات بیشتر و بهتری داشته باشد به همان اندازه اطلاعات بیشتری را از محیط کسب خواهد کرد و به دنبال آن چیزهای بیشتری یاد خواهد گرفت. یادگیری به دست آمده از این تجربیات به این شکل خواهد بود که کودک متوجه خواهد شد از دنیای پیرامون خودش جدا است. اگر چه باید میان فراهم آوردن اطلاعات بیش از حد و اطلاعات کافی و مناسب توازن مناسبی وجود داشته باشد تا کودک بتواند یاد بگیرد و به چالش کشیده شود. به یاد داشته باشید که چیزی که ممکن است در یک روز برای کودک جذاب باشد و فرصتی مناسب برای یادگیری او فراهم نماید، در روز دیگر میتواند کسل کننده باشد. همانند کودکان با رشد عادی، کودکان با اختلالات طیف اوتیسم نیز روز خوب و بد دارند و از چیزهایی خوششان یا بدشان میآید که بر اساس سلیقه شخصی آنها است.
شما بهترین متخصص برای فرزندتان هستید و بهتر از همه او را میشناسید. زمانی که مشاهده کردید ککودک از اسباب بازی، جنس یا صدای خاصی ناراحت میشود، آن را از دسترس او خارج کنید. کودک ممکن است پس از مدتی با همان محرک احساس راحتی کند. زمانی که کودک (بزرگسال و هر فردی در هر سنی) استرس داشته باشد، یادگیری اتفاق نخواهد افتاد. به عبارت دیگر، زمانی که کودک به خاطر چیزی ناراحت باشد، نمیتواند از موقعیت ایجاد شده برای یادگیری بهره بگیرد. در واقع کودک با پاسخ منفی ناشی از چیزی که برای او ناراحت کننده یا آزار دهنده است، تحت تأثیر قرار میگیرد. تمام انسانها دارای ساز و کارهای پایهای برای بقا هستند که در زمان ناراحتی فعال میشوند. اگر چیزی استرسزا باشد، کلیه سیستم بدن فرد به سمتی میرود که بر آن غلبه نماید. در چنین شرایطی است که عضلات سفت می شوند و تنفس و فشار خون افزایش مییابد. واکنش جنگ و گریز اشاره به واکنشی دارد که ناشی از ترس یا استرس باشد. آدرنالین وارد عمل میشود و خشم یا آمادگی برای فرار و گریختن به وجود میآید.
بهترین اسباب بازی های حسی برای اوتیسم
اسباب بازی های حسی نقش اساسی در زندگی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم دارند. این اسباب بازی ها که به طور خاص برای تحریک یک یا چند حس طراحی شده اند، برای کودکان اوتیسم جذاب هستند زیرا تجربیات حسی مورد نظر آن ها را فراهم می کنند. علاوه بر این، اسباب بازی های حسی برای کودکان اوتیسم به طور هدفمند برای تحریک پنج حس کودک: بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی ساخته شده اند. از طریق بازی، این اسباب بازی ها به کودکان کمک می کنند تا حواس خود را در یک محیط امن و طبیعی توسعه دهند. اسباب بازی های حسی با کمک به تمرکز، توجه و کاهش استرس و اضطراب، به کودکان طیف اوتیسم کمک می کنند و در نهایت آرامش، تمرکز و خونسردی را تقویت می کنند. این تأثیر مثبت توسط والدین و درمانگران به رسمیت شناخته شده است که منجر به افزایش محبوبیت اسباب بازی های حسی نوزاد برای اوتیسم شده است. انتخاب اسباب بازی های حسی مناسب برای کودکان اوتیسم بسیار مهم است. این اسباب بازی ها می توانند به کودکان کمک کنند تا حواس پنج گانه را در یک محیط امن و طبیعی از طریق بازی توسعه دهند. هنگام انتخاب اسباب بازی های حسی نوزاد اوتیسم، مهم است که نیازها و ترجیحات حسی خاص کودک را در نظر بگیرید. هر کودک در طیف اوتیسم منحصر به فرد است و ممکن است به تجربیات حسی مختلف واکنش متفاوتی نشان دهد. برخی از کودکان ممکن است به دنبال تجربیات حسی خاصی باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است از آن ها اجتناب کنند. اسباب بازی های حسی می توانند به کودکان اوتیسم کمک کنند تا تمرکز کنند، آرامش یابند و آرام شوند. آن ها می توانند به ویژه در پرت کردن حواس کودکان یا آرام کردن سریع آن ها از احساساتی مانند عصبانیت، فروپاشی یا ناراحتی مفید باشند. علاوه بر در نظر گرفتن نیاز های حسی کودک، مهم است که سن، سطح رشد و علایق کودک را نیز در نظر بگیرید. جنبه های عملی اسباب بازی ها را نیز در نظر بگیرید. برخی از اسباب بازی های حسی برای استفاده در حین حرکت طراحی شده اند که می توانند برای آرام کردن کودکان در محیط های مختلف مفید باشد. برای استفاده در خانه، اقلام بزرگ مانند پتو های سنگین یا تشک های حسی می توانند تجربیات حسی جامع تری را فراهم کنند. بهترین اسباب بازی های حسی برای اوتیسم آن هایی هستند که کودک از آن ها لذت ببرد و برای استفاده از آن ها انگیزه داشته باشد.
استفاده از اسباب بازی حسی در یادگیری اوتیسم
تصور کنید کودکی در حال گریه کردن است. او مشتهایش را گره میکند و دست و پاهایش را خم کرده و صورتش نیز قرمز میشود. هر فردی که او را ببیند به سادگی متوجه خواهد شد که او در شرایط نامطلوبی است. در چنین شرایط هیچ یادگیری رخ نخواهد داد. کودکان با اختلالات طیف اوتیسم گاهی نمی توانند در زمانی که تحت استرس قرار دارند، آن را نشان دهند اما برخی علائم را نشان میدهند. برای مثال گاهی تمام چهره آنها قرمز نمیشود و تنها گوشهایشان تغییر رنگ میدهد. این حالت میتواند برای نوزادان و کودکان با سن بیشتر رخ دهد. برخی اوقات با وجود اینکه کودک شرایط خوبی ندارد و اذیت میشود، ممکن است هیچ حرکتی نکند و در مقابل گوشای او به رنگ قرمز دربیایند. این کودکان گاهی کلمهای برای برقراری ارتباط ندارند و لذا حمایت از آنها میتواند بسیار مفید باشد. گفتن جملاتی مانند «اگر تو از رفتن به درون سالن تاریک تئاتر میترسی مشکلی نیست ما مجبور نیستیم به آنجا برویم.» میتواند اثر بسیار خوبی بر کودک داشته باشد. چرا که در یان شرایط اولا اینکه شما با او ارتباط برقرار میکنید و نشان میدهید که از شرایط او اطلاع دارید و ثانیاً در واقع به و کمک میکنید دلیل ناراحتیاش را بداند و برای رفتار مناسب با آن، یعنی داخل نشدن را اتخاذ نماید. چنین اقداماتی موجب میشود که کودک تواناتر شده و در ضمن متوجه باشد که برای هر چیزی که موجب آزار او میشود، راه حلی وجود دارد. در روند این فرایند در واقع شما به کودک کمک میکنید تا آگاهی از خویش را افزایش داده و از خود رفتار متناسب نشان دهد. در فصلهای آتی روشهای دیگری آورده شده است که به کودک کمک میکنند تا یاد بگیرد چگونه در شرایط استرسزا و دشوار خود را آرام سازد.
کشف راههای مختلف یادگیری، میتواند یک ماجراجویی هیجانانگیز و جذاب باشد. کار درمانگران از رویکرد چند حسی استفاده میکنند و در واقع اطلاعات مشابه را به شیوههای گوناگونی ارائه میدهند تا مشخص نمایند که کدام روش برای کودک جذابتر است و کودک کدام روش را بیشتر متوجه میشود. اطلاعات میتواند در قالب حرکت، صدا و یا از طریق بینایی به کودک ارائه شود. لامسه برای افزایش آگاهی بدن در کودکان با سن بسیار کم، مفیدتر است. بغل کردن کودک با فشار نسبتاًزیاد نه تنها احساس خوبی در فردی که کودک را بغل کرده است، ایجاد میکند بلکه به سیستم عصبی کودک اطلاعاتی میدهد که میگوید «کودک وجود دارد.» برخی کودکان لمس قوی را ترجیح میدهند در حالی که عده دیگری لامس سبک و آرام را دوسن دارند. شما کودک خود را بهتر میشناسید و میتوانید علاقه اورا تشخیص دهید. در واقع این توصیهها کلی هستند. باید بر اساس نیاز هر کودک تنظیم گردند.
منابع:
bluespringautism.com
goldenstepsaba.com
سوالات متداول:
1-بهترین اسباب بازی های حسی برای کودکان اوتیسم کدامند؟
برخی از بهترین گزینه ها شامل توپ های بافت دار، پتوهای سنگین، خمیر بازی حسی، تخته های لمسی، مهره های جویدنی، اسباب بازی های صدادار ملایم و وسایل ویبره دار هستند. انتخاب باید بر اساس نیازهای خاص کودک انجام شود.
2-چگونه اسباب بازی حسی مناسب برای کودکم انتخاب کنم؟
ابتدا نیازهای حسی کودک را شناسایی کنید (آیا به تحریک بیشتر نیاز دارد یا کمتر؟). سپس اسباب بازی هایی را انتخاب کنید که واکنش مثبت نشان می دهد. بهتر است با یک کاردرمانگر مشورت کنید.
پراکسی توانایی درک، برنامه ریزی و اجرای یک عمل حرکتی غیرعادتی است. مشکلات در پراکسی تحت عنوان دیس پراکسیا یا اختلال در برنامه ریزی حرکتی شناخته میشود. اختلال در یکپارچگی حرکتی و حسی در کودکان موجب عدم توانایی کودک در برنامه ریزی حرکتی و به اصطلاح دست و پا چلفتی به نظر رسیدن کودک می گردد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با بهره گیری از تجربه 18 ساله خود در حیطه درمان کودکان به تشخیص دقیق دیس پراکسیا و طرح درمان آن می پردازد. امکانات مرکز نظیر کاردرمانی حسی حرکتی، سنسوری روم، بازی درمانی، اتاق تاریک و… به درمان تخصصی و همه جانبه این اختلال کمک بسزایی می کنند. خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی در منزل در کنار درمان های توانبخشی در کلینیک کاردرمانی کودکان و گفتاردرمانی تهران موجب تسریع روند درمان کودکان می گردد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
دیس پراکسی یعنی چه؟
ایرز ارتباط ادراک لامسه و پراکسی را بکار برد و اظهار کرد که ادراک لامسه خوب باعث رشد طرحواره بدنی میشود که طرحواره بدنی برای برنامه ریزی فعالیت جدید لازم است.
– ایرز از واژه ی Somatodyspraxis برای انواعی از مشکلات پراکسی استفاده کرد که شامل : اختلال در SI پراکسی ضعیف، اختلال در پردازش حس لامسه و عمقی میباشد.
اختلال دیس پراکسیا در کودکان توسط متخصصین مختلفی ارزیابی و تشخیص داده می شود. کاردرمانگران، متخصصین اطفال و روانشناسان کودک ممکن است علائم را در کودک تشخیص دهند.
دیس پراکسیا که به عنوان اختلال هماهنگی رشدی نیز شناخته می شود، یک وضعیت عصبی – رشدی است که در دوران کودکی آغاز می شود و انجام مهارت های حرکتی را دشوار می کند. همچنین باعث ایجاد مشکلاتی در هماهنگی می شود. دیس پراکسی که به عنوان اختلال هماهنگی رشدی نیز شناخته می شود، یک وضعیت مزمن است که در دوران کودکی آغاز می شود و باعث بروز مشکلاتی در مهارت های حرکتی (حرکت) و هماهنگی های گفتاری می شود. برخی از این مشکلات ممکن است در سنین پایین قابل توجه باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تنها با بزرگ تر شدن فرزند تان آشکار شوند. دیس پراکسی می تواند بر مهارت های هماهنگی فرزند شما تأثیر بگذارد که می تواند کارهایی از جمله دوچرخه سواری یا ورزش کردن را دشوار کند. همچنین می تواند بر مهارت های حرکتی ظریف آن ها مانند نوشتن یا بستن دکمه ها، تأثیر بگذارد. اولین نشانه های دیس پراکسی (اختلال هماهنگی رشدی) در دوران کودکی و در دوره رشد آغاز می شود. از آن جایی که یک وضعیت مزمن است، دیس پراکسی می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد، اگر که درمان نشود. اگر فرزند شما شرایط زیر را داشته باشد، احتمال ابتلا به دیس پراکسیا در او بیشتر است:
– نارس و قبل از هفته 37 بارداری به دنیا آمده باشد، به خصوص اگر قبل از هفته 32 بارداری به دنیا آمده باشد.
– با وزن بسیار کم هنگام تولد به دنیا آمده باشد.
– سابقه خانوادگی اختلال هماهنگی رشدی داشته باشد.
در حالی که بیشتر افراد مبتلا به دیس پراکسی تا زمان شروع مدرسه، علائم این اختلال را نشان می دهند، برخی افراد اشکال خفیفی از این اختلال را دارند که تشخیص آن ها دشوارتر است. هیچ آزمایش پزشکی وجود ندارد که بتواند دیس پراکسی را به طور قطعی تشخیص دهد. در عوض، دکتر صابر در کلینیک توانبخشی غرب تهران، سوالات دقیقی در مورد سابقه پزشکی، رشد و علائم کودک شما خواهد پرسید. سپس مهارت های حرکتی درشت و ظریف، هماهنگی و تعادل کودک شما را ارزیابی خواهد کرد. همچنین توانایی ذهنی کودک شما را ارزیابی خواهد کرد تا ببیند آیا در محدوده مورد انتظار برای سن او قرار دارد یا خیر. در حالی که درمانی برای این اختلال وجود ندارد، کاردرمانی می تواند به کودکان مبتلا به دیس پراکسیا کمک زیادی کند تا راه هایی برای غلبه بر این چالش ها بیاموزند. انواع مختلفی از درمان ها مانند کاردرمانی، فیزیوتراپی و گفتاردرمانی می توانند به کودکان و بزرگسالان مبتلا به دیس پراکسی کمک کنند تا مهارت های حرکتی و هماهنگی خود را بهبود بخشند. گفتاردرمانی نیز مشاوره و پشتیبانی را برای افراد، خانواده، دوستان و سایر متخصصان درگیر در مراقبت از این افراد فراهم می کند. این درمان به فرد مبتلا کمک می کند تا در همه محیط ها از جمله خانه، مدرسه، محل کار و محیط های اجتماعی به بهترین شکل ممکن ارتباط برقرار کنند.
دیس پراکسیا و کاردرمانی
– دیس پراکسی رشدی مشکلی در دوران رشد دوران اولیه کودکی است.
– تعریف Somatodyspraxis : ادراک ضعيف لامسه به همراه نشانه هایی از برنامه ریزی حرکتی ضعیف میباشد.
– مشخصات کودکی که Somatodyspraxis دارد:
دست و پا چلفتی به نظر رسیدن
مشکل در انجام فعالیتهای جدید حرکتی
مشکل در تغییر پازیشن بدن به پازیشن دیگر
مشکل در انجام کارهای توالیدار و زماندار
عدم توانایی تقلید
ضعف در جهت یابی
آپراکسی دهانی: مهارتهای خوردن و صحبت کردن نیز دچار مشکل میشود
– برخی کودکان دیس پراکسیا مشکل ایده سازی دارند. مشکلات ایده سازی به قرار زیر است:
مشکل در تعمیم دادن ایده، نمیدانند در یک موقعیت جدید چکار کنند. توانایی بازی با اشیای ناآشنا و اسباب بازی ناآشنا را ندارند.
هنگامیکه از کودک یک بازی ساده بدون جهت گیری خاصی را بخواهیم، نمیتواند شروع کند و کارهای محدود و بیهدف انجام میدهد.
به صورت مکرر به اشیا دست میزند و یا کودک رفتار دیگران را مشاهده میکند و سپس بجای فعالیت جدید از آنها تقلید میکند.
– May-Benson نقش زبان و محیط اجتماعی را در تکامل ایدهسازی مهم میداند.
– مشکل نگران کننده ی کودکان ASD دیس پراکسیا است، که با حرکات کلیشهای و تکراریشان در ارتباط است.
– نحوه ارزیابی پراکسی در کودکان:
تست SIPT : در تشخیص انواع پراکسی (پراکسی پاسچرال، پراکسی توالیدار، پراکسی دهانی، پراکسی ساختاری و کپی کردن طرح ) بسیار حساس است . جنبههای برنامهریزی حرکتی Somatopraxis و Visuopraxis را نیز اندازه میگیرد. (موارد زیر در ارزیابی آپراکسی ایدهسازی ضروری هستند)
مصاحبه با والدین
پرسشنامه
مشاهدات غیر رسمی
Test Of Ideational Praxis
رفتارهای حس طلبانه
رفتارهای حس طلبانه هم در کودکان اوتیسم کم حس و هم در کودکان بیش حس دیده میشود.
علت بروز رفتار حس طلبانه: تولید ورودیهای حسی اضافی به منظور جبران پردازش ضعیف سیستم حسی
نقش کاردرمانگر: فراهم کردن تحریکات حسی سطح بالا به این کودکان
رفتار حس طلبانه به تنهایی نشان دهندهی مشکلات SI نیست و اگر کودک مشکلات یکپارچگی حسی دیگری بجز حس طلبی نداشته باشند مداخلات SI مؤثر نخواهد بود.
تأثیر روی مشارکت
شدت مشکلات حسی و جنبه های مشارکت باهم رابطه دارند. کودکانی که بیش حسی دارند مشکلات اجتماعی بیشتری نیز دارند.
مشکلات یکپارچگی حسی باعث تأثیر غیرمستقیم بر رشد و تکامل مهارت های کودک میشود.
فقدان تجربه و توانایی کم برای شرکت در فعالیت های مختلف از تأثیرات مستقیم مشکلات SI است.
کودکی که تدافع لامسه یا دیس پراکسیا دارد نه تنها بسیاری از تجربیات حسی را از دست داده بلکه تجربیاتی که باعث تمايز لامسه، تقویت و چالاکی دست، ثبات شانه، تعادل، هماهنگی چشم و دست، هماهنگی دوطرفه بدن، ایده سازی و برنامه ریزی حرکتی است را نیز از دست میدهد. در واقع از لحاظ مهارت های حسی – حرکتی نسبت به همسالان خود تفاوت چشمگیری دارد.
مشکلات حسی – حرکتی در پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس تأثیر دارد. و این موضوع باعث میشود که میل و تلاش کودک برای شرکت در فعالیت های چالشی کم میشود (کاهش سائق درونی). این کودکان به مشکلات خود آگاه هستند بنابراین ناامیدی در آنها ایجاد میشود.
منابع:
my.clevelandclinic.org
asdclinic.co.uk
سوالات متداول:
1.چه درمان هایی برای دیس پراکسیا مفید است؟
انواع مختلفی از درمان ها مانند کاردرمانی، فیزیوتراپی و گفتاردرمانی می توانند به کودکان و بزرگسالان مبتلا به دیس پراکسی کمک کنند تا مهارت های حرکتی و هماهنگی خود را بهبود بخشند.
2.دیس پراکسیا چیست؟
دیس پراکسیا که به عنوان اختلال هماهنگی رشدی نیز شناخته می شود، یک وضعیت عصبی – رشدی است که در دوران کودکی آغاز می شود و انجام مهارت های حرکتی را دشوار می کند.
یکی از چالش های مهم والدین در زمینه کودکان با اختلالات حسی، حضور کودک در محیط های جدید و مشکلات رفتاری آنان در این محیط ها می باشد. میهمانی های تولد، تعطیلات خانوادگی و سایر تجمعات گروهی میتوانند برای کودکان حساس، دشوار باشند. به علایق و تنفرات کودک در خانه عادت کرده است ممکن است در یک تولد پیش چشمان خودش تکه تکه شدن فرزند خود را ببیند، هنگامیکه همه با شادی در حال خواندن «تولدت مبارک» هستند.رفتاردرمانی کودکان یکی از را راهکارهای مهم و اساسی در درمان یکپارچگی حسی می باشد که به والدین کودکان با اختلال پردازش حسی کمک می کند تکنیک های رفتاردرمانی اختلالات حسی را در محیط های مختلف آموزش دیده و اجرا نمایند. مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر در حیطه رفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید.
رفتاردرمانی حسی، که اغلب به عنوان حسدرمانی یکپارچه شناخته میشود، یک رویکرد درمانی است که عمدتاً برای کمک به افراد، به ویژه کودکان دارای اختلالات رشدی و رفتاری، برای پردازش و پاسخ بهتر به ورودیهای حسی از محیطشان استفاده میشود. این روش شامل فعالیتهای ساختاریافتهای است که برای تحریک و سازماندهی حواس (مانند لامسه، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، دهلیزی [تعادل و حرکت] و حس عمقی [آگاهی از بدن]) طراحی شدهاند تا پاسخها به محرکهای روزمره را بهبود بخشند.
جنبههای کلیدی رفتاردرمانی حسی:
ورودی حسی: این درمان از فعالیتهای متنوعی برای ارائه انواع مختلف ورودی حسی استفاده میکند، از جمله تحریک دهلیزی (تاب خوردن، چرخیدن)، ورودی حس عمقی (فشار عمیق از پتوهای وزنی یا فشردن)، تحریک لامسه (مسواک زدن، بازی با بافتهای مختلف) و موارد دیگر.
پاسخهای تطبیقی:
هدف این است که به افراد کمک شود تا پاسخهای تطبیقیتری به ورودی حسی ایجاد کنند، واکنشهای بیش از حد یا کمتر از حد را کاهش دهند و توانایی خود را برای شرکت در فعالیتهای زندگی روزمره بهبود بخشند.
کاردرمانی حسی: حسدرمانی یکپارچه اغلب توسط کاردرمانگران انجام میشود، که برای ارزیابی و رفع مشکلات پردازش حسی و توسعه برنامههای درمانی فردی آموزش دیدهاند.
درمان فردی:
فعالیتهای خاص و شدت ورودی حسی متناسب با نیازها و پروفایل حسی فرد تنظیم میشود و با پیشرفت او، تنظیمات لازم انجام میگیرد.
این درمان میتواند به طور بالقوه طیف وسیعی از چالشها را بهبود بخشد، از جمله مشکلات توجه، رفتار، تعامل اجتماعی و مشارکت در روالها و فعالیتهای روزمره.
در اصل، حسدرمانی رفتاری با هدف بهبود نحوه پردازش اطلاعات حسی توسط مغز، منجر به تنظیم بهتر احساسات، رفتار و عملکرد کلی میشود.
تجمعات با آشنایان میتواند مسائل حسی کودک را آشکار سازد، به این خاطر که رفتارهای حس- محور، و راهکارهایی که والدین برای جبران اتخاذ میکنند، موضوع بحث خواهد شد.
تقريباً والدین هر بچه ای که مسائل حسی دارد، جملاتی مشابه موارد زیر را شنیده اند:
یک هفته به خانه ی من بیاورش تا درستش کنم.
باید یاد بگیرد از پسش برآید. لیلی به لالایش نگذار.
اصلا میتوانی نه بگویی؟
اگر در این شرایط کودک بخواهد حرف گوش ندهد و بدرفتاری کند، قابل درک است که والد ممکن است به خاطر رفتار او مضطرب گردد. تا جایی که ممکن است به والدین مشاوره دهید که سعی کنند به خاطر تأمین نیازهای مغز و بدن کودکشان شرمنده نباشند و عذاب وجدان نگیرند. این شرایط مناسبترین موقع توضیح دادن نیازهای حسی کودک است و توضیح اینکه شما چطور او را توانمند میسازید تا بر آنها غلبه کند. اگر کودک در مناسبترین حد توانمندیاش رفتار کرد، تشویق و جایزه همیشه خوب است. جشن گرفتن موفقیت، هرگز کودک را لوس نمیکند.
نکاتی برای بهبود رفتار کودکان با اختلال حسی
رفتاردرمانان توصیه می کنند قبل هرگونه میهمانی یا اجتماع، والدین میتوانند به کودک بگویند قرار است چه اتفاقی رخ دهد. اگر مهمانی در خانه ی خود کودک است، والدین باید مرور کنند که قرار است چه کسی بیاید و در مورد موضوعی خاص آن فرد صحبت کنند. مثلاً ممکن است در مورد این صحبت کنید که عمه ریتا به تازگی یک خودروی جدید خریده است یا اینکه دختر عمه استلا گربه ای دارد که پیاده روی با قلاده و زنجیر را دوست دارد. اگر قرار است جای دیگری باشد، از میزبان بپرسید چه کسانی آن جا خواهند بود و برنامهی میهمانی چیست.
انتظارات اجتماعی را به کودک یادآوری کنید. مسلماً او باید با همه ی میهمانان احوالپرسی کند اما الزاماً نباید با همه رو بوسی کند. به جای آن میتواند سلام بدهد و دستش را برای دست دادن دراز کند. به او بیاموزید که به اندازه ی یک دست با هر فرد فاصله بگیرد تا به حریم خصوصی افراد تجاوز نکند. ممکن است لازم باشد والدین به کودک دفاع از خود را بیاموزند تا در مقابل اشنایان از خود راضیای که او را بغل یا بوس ابدار میکنند استفاده کند.
اگر احتمال دارد که کودک در چنین شرایطی، بیش از اندازه بار حسی دریافت کند، راهکارهای فرار را به او بیاموزید. به کودک یادآوری کنید که اگر احساس بیش حسی میکند – و شاید ترس، خستگی، ناامیدی، یا حتی گیجی – میتواند برای کمک به والدش مراجعه کند. قبل از رخداد چنین حادثه ای، محلی در نظر بگیرید که اگر کودک حالش بد شد به آنجا برود و بداند باید چه کند. دور شدن از گروه برای مدتی کوتاه، برای کودک خیلی بهتر است تا اینکه احساس کند در موقعیتی به دام افتاده است که به سمت ایجاد بحران حسی پیش میرود. اگر میهمانی در خانه است، به او بیاموزید که اشکالی ندارد که برای سر و سامان دادن به حالش به اتاقش برود. اگر میهمانی خارج از خانه است، مکانی تدبیر ببینید که کودک بتواند به آن جا پناه ببرد، مثل یک اتاق خواب، یک راهرو، یا جایی مشابه اینها.
بچهها مسلماً باید اجازه داشته باشند که یک فعالیت یا اسباب بازی مورد علاقه شان را با خود بردارند، مثل وسایل رنگ آمیزی، کتاب، هدفون و آهنگ، اسباب بازیهای دستی یا هر چیز دیگری که بدون آزردن دیگران قابل استفاده است. به تعداد زیاد بردارید تا کودکان دیگر هم بتوانند وسایل را به راحتی با هم به اشتراک بگذارند، مثلاً یک جعبه ی مداد شمعی اضافی، قوطی اضافه ی خمیر بازی، و غیره. اگر کودک بازی با آی پد یا هرجور وسیله ی دستی دیگری را دوست دارد، باید به او اجازه داده شود که آن را با خود بیاورد ولی به مدت معقول از آن استفاده کند. اگر از آن به عنوان وسیله ای برای ارتباط استفاده میکند، مسلماً همیشه باید در دسترسش باشد.
به هیچ وجه ارزش ندارد که کودکان را مجبور به پوشیدن لباسهای میهمانی کرد که به نظرشان آزاردهنده است. خطوط دوخت خارش آور، پاچه یا آستین کشی، و یقه های خفه کننده و کراواتها ممکن است شدیداً غيرقابل تحمل باشند. لباسهای زیبای بسیار زیادی برای دختران وجود دارد که از نظر حسی هم قابل تحملند. کودکی که در انتخاب لباس خیلی حساس است، و لازم است لباس رسمی بپوشد، میتواند خودش تی شرت مورد علاقه اش را انتخاب کند که زیر لباس رسمی بپوشد. هر جور لباس مخصوصی که کودک قرار است بپوشد را چندید بار قبل از مراسم امتحان کنید، و به والدین بگویید که یک دست لباس اضافه هم بردارند تا در صورت نیاز، لباسهای آزاردهنده را عوض کنند.
به کودک بگویید که چه غذاهایی قرار است سرو شود، و اینکه به یاد داشته باشید که وقتی کس دیگری غذایی درست میکند، ممکن است ظاهر، بو یا مزهی متفاوتی داشته باشد – و از این رو برای کودک مشکل پسند قابل قبول نخواهد بود. والدین باید بدانند که به خاطر این که یک غذا، غذای سنتی مراسمی است، نباید کودک را مجبور به خوردن چیزی کنند که فکر میکند «زمخت» است. آنها به جای سیر کردن کودک با خوراکیهای پراز کربوهیدرات، باید یک غذای مغذی که میدانند کودک آن را خواهد خورد با خود بردارند. هر چند یک تجمع گروهی ممکن است جایی باشد که او بالاخره غذای جدیدی را امتحان خواهد کرد، مخصوصاً اگر یکی از دوستان یا آشنایان مورد تحسین از خوردن آن غذا لذت ببرد.
اگر والدین از اینکه به نیازهای غذایی کودک تن میدهند، احساس زیر سؤال رفتن و نقد شدن میکنند، میتوانند توضیح دهند که جنگ بر سر غذا اثر منفی دارد، و این که آنها دارند روی گسترده کردن مجموعه ی غذایی کودک کار میکنند اما تعطیلات جای مناسبی برای این کار نیست چرا که نکته ی اصلی، لذت بردن از با هم بودن است. اجازه ندهید کسی به شما زور بگوید. آرامش خود را حفظ کنید، و همکاری نمایید،حتی اگر عصبانی باشید( که امید است نشوید). عصبانیت همیشه نتیجه ی عکس به همراه خواهد داشت. تکنیکهای تنفس و آرامسازی را قبل از جلسه انجام دهید.
منابع:
https://publications.aap.org
سوالات متداول:
1.رفتاردرمانی حسی چیست و چه فایده ای دارد؟
رفتاردرمانی حسی یک رویکرد درمانی می باشد که در درمان کودکان با اختلال پردازش حسی کاربرد دارد. در این روش توضیح داده می شود که رفتارهای فرد، یک نوع واکنش به محرک های حسی و تحت تأثیر پردازش حسی است.هدف از رفتاردرمانی حسی، کمک به فرد برای تنظیم و مدیریت بهتر ورودیهای حسی و در نتیجه بهبود عملکرد و کیفیت زندگی اوست.
2.رفتاردرمانی حسی برای چه کودکانی مناسب است؟
رفتاردرمانی حسی در درمان کودکان با اختلال پردازش حسی، کودکان اوتیسم و کودکان با بیش فعالی و نقص توجه همچنین کودکان اضطرابی و وسواس کودکان کاربرد دارد.