برچسب: کاردرمانی

کاردرمانی و کار تیمی| مرکز کاردرمانی کودکان| کاردرمانی پاسداران| کاردرمانی سعادت آباد

کاردرمانگران به دنبال دستیابی به بهترین نتیجه ممکن، برنامه‌های خود را براساس تئوری، شواهد عقاید و اصول حرفه‌ای و به صورت کاردرمانی و کار تیمی انجام می‌دهند. آسیب‌های مغزی اغلب باعث نقایص شناختی می‌شود که کاملاً برطرف نمی‌شوند و کاردرمانگر در کل برای کاهش این نقایص بر اساس فرد، عملکرد کاری، نقش‌ها و زندگی، فعالیت می‌کند. شواهد برای اثر بخشی مداخلات خاص،بحث برانگیز است. کاردرمانگران از استدلال بالینی حرفه‌ای در انتخاب و اعمال مداخلات، با توجه به نظریه‌ها و شواهدی که مداخلات بر اساس آنها هستند، استفاده می‌کنند. از آنجا که، ارزیابی، یک مرحله‌ی ضروری از طرح درمان می‌باشد، بنابراین سنجش پیامدها هم برای ارزیابی تأثیر مداخلات و هم قادر ساختن عملکرد حرفه‌ای برای تحول و، توسعه مهم می‌باشد. مرکز کاردرمانی کودکان تهران با کادری مجرب و متخصص و تحت نظر دکتر صابر، کودکان مبتلا به اختلالات مختلف را با متد های متنوع، تخصصی و به روز دنیا، درمان می کند.  کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با سابقه بالا در زمینه ارزیابی دقیق و درمان صحیح کودکان، در غرب و شریق تهران مشغول به فعالیت می باشد. خدمات مرکز شامل گفتاردرمانی، کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، کاردرمانی دست، ماساژ درمانی، بازی درمانی، سنسوری روم، اتاق توجه شنیداری، اتاق تاریک بینایی و… می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

کار تیمی کاردرمانی

فاکتورهایی که روند کاردرمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهند:

هدف کلی مرکز کاردرمانی دکتر صابر، تصمیم مشترک با سایر اعضای تیم چند متخصصه می باشد. کار تیمی از مراقبان حرفه‌ای اجتماعی و سلامت و مخصوصاً مراجعان و افراد دیگر مربوطه تشکیل شده است. البته این تیم می‌تواند بنا به نیاز مرجع و موقعیت، موجود به پرسنل حمایتی،  آسایشگاه‌ها و داوطلبان یا کارفرمایان،گسترش یابد توانبخشی و مدیریت تأثیر گذار، نیازمند توانایی تنظیم یک برنامه درمانی واضح و پیروی از آن می‌باشد. در سراسر روند توانبخشی، و انجام مشاوره در تیم، این برنامه درمانی باید بازبینی و بر پیشرفت بیمار نیز، نظارت گردد. تصمیم در مورد تمرکز مداخلات، یک روش با بیشترین تاثیرگذاری برای بکارگیری، شدت و تعداد دفعات درمان و این که چه زمان مداخلات تعدیل شوند، همگی تحت تأثیر این است که نظرات تیم و نیازهای افراد مرتبط با بیمار چه باشد، توانبخشی شناختی می‌تواند یک روند طولانی مدت داشته باشد و اعضای تیم در طول زمان با توجه به تغییر نیازهای مراجع تغییر خواهند کرد.

سلامت و امنیت در کاردرمانی

در زمان بررسی مداخلات، سلامت و امنیت یک نگرانی اولیه می‌باشد. قابل اجرا بودن مداخلات، صرف نظر از فواید و پتانسیل درمانی یا اولویت آکوپیشنال، تحت تأثیر میزان امنیت آن است. تمام حرفه‌های مراقبت از سلامت، نگرانی‌های ایمنی خود را در کدهای اخلاقی و حرفه‌ای – رفتاری خود کدگذاری کرده‌اند. راهنمایی برای آمادگی ارزیابی اولیه در فصل دو ارائه شد، به طور یکسان در فصول مداخله و درمان، با تاکید بر امنیت مراجع و درمانگر اعمال می‌شود. برای افراد با نقایص شناختی، محیط می‌تواند چالش‌های دائمی داشته باشد. عدم آگاهی ناشی از حافظه مختل شده یا مشکلات توجهی وابسته به آن می‌تواند در محیط‌هایی که به نظر می‌رسد کم خطر باشند، ایجاد خطرکند. عدم بینش نسبت به توانایی و سلامت خود می‌تواند باعث شود که مراجع فعالیت‌هایی بالاتر از ظرفیت خود را متحمل شود (برای مثال، یک مراجع ممکن است سعی کند بدون کمک از تخت بیرون آید اگرچه فقط می‌تواند روی یک پای خود تحمل وزن کند).

بینش و خود آگاهی

زمانی که ساختارها و عملکردهای بدن آسیب می‌بینند و ناتوان می‌شوند، درمان بهبودی و کاردرمانی نیاز به همکاری و مشارکت فعال افراد دارد. این مسئله یکی از پایه‌های فکری بنیادی کاردرمانی است و بقیه توانایی فرد برای درک و درگیر شدن در درمان می‌باشد. این توانایی از فاکتورهای درون فردی بسیاری منشاء می‌گیرد دو فاکتور در این مورد، درجه بینش فرد از شرایط خود و درجه خود آگاهی فرد، می‌باشند، برخلاف، آسیب به سیستم‌های دیگر بدن، وقتی که مغز صدمه می‌بیند این عملکردها مستقیماً آسیب می‌بینند.

فراشناخت واژه‌ای است که شامل عملکرد و روند خودآگاهی و بینش می‌شود و هر دو آنها از عملکرد اجرایی مؤثر نشات می‌گیرند. نقص فراشناخت ممکن است باعث:

  • کمبود آگاهی از نقایص
  • مشکل در درک ثاثیر نقایص بر عملکرد و توانایی
  • ناتوانی در جهت دهی و تنظیم مؤثر افکار و رفتارها برای حل مسائل یا ایجاد درک واقع بینانه از موقعیت این چنین نقص‌هایی،تأثیر زیادی در اثرگذاری توانبخشی خواهند داشت و در انتخاب رویکرد درمانی و روش‌های احتمالی که استفاده خواهند شد، تأثیر خواهند گذاشت.

زمانی که یک مراجع از نقایص خود کاملاً آگاه باشد، این موضوع می‌تواند توانایی او در مشارکت در درمان را، تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، ناتوانی در به‌خاطر سپردن مسیر یک مکان به مکان دیگر یا در بازشناسایی چهره افراد خانواده می‌تواند باعث استرس و نا امیدی و خجالت شود. اضطرابی که از این موقعیت‌ها ایجاد می‌شود می‌تواند ترکیبی از مشکلات برای مراجع ایجاد کند و عملکرد را، بدتر کرده و انگیزه را پایین بیاورد. علاوه بر آن می‌تواند قضاوت را مختل کند و باعت تصمیم گیری ضعیف شود. آماده سازی دقیق، جهت یابی مراجع و توجه به امنیت وراحتی او باعث ایجاد یک حس اعتماد و امنیت و حمایت توانایی‌های وی در مشارکت با مداخلات می‌گردد.

 

کاردرمانی سعادت آباد

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی چیست؟| اهداف کاردرمانی| رویکرد کاردرمانی در کوکان| مرکز کاردمانی غرب تهران

عملکرد آکوپیشنال یا کاردرمانی نیازمند استفاده مؤثّر از مهارت­های عملکردی است که به شکل الگوی عملکردی سازمان یافته در حوزه­ های کاردرمانی انجام می­گیرد. این الگو­ها شامل عادات، روتین­ها و نقش­ها می­ باشد. یک برنامه تأثیر­گذار مداخله شامل اهداف شناختی برای رسیدن به الگوهای تأثیرگذاری است که اهداف کاردرمانی موفقیّت در عملکرد را پایه­ ریزی می­کند. اهداف کاردرمانی باید شامل مشخصات قابل مشاهده و اندازه­ گیری از هر الگوی عملکردی باشد تا پیشرفت رو به جلوی آنها قابل اندازه­ گیری و نظارت باشد. اهداف کاردرمانی، پیشرفت مراجع را مشخص خواهند کرد و یک چهارچوب برای برنامه مداخله می­ سازند. هر مرحله از عملکرد (عادات، روتین، نقش و یا مسائل معنوی) بر اساس وضعیت قبلی ساخته می­ شود و با هر مرحله موفقیّت­ آمیز، پیچیدگی تقاضا بر اساس شناخت افزایش می­یابد. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز کاردرمانی در تهران، با در نظر گرفتن خدمات متنوع کاردرمانی از جمله کاردرمانی در منزل، کاردرمانی کودکان و بزرگسالان، کاردرمانی اوتیسم و… در زمینه درمان مشکلات توانبخشی به صورت اختصاصی و مناسب با هر مراجع رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

عملکرد عادتی بر اساس رفتارهای خودکار مشخص می­شوند. روتین­ها به ترکیبی از رفتارهای خودکار با قابلیت جابه­جایی نیاز دارند. عملکرد نقش نیاز به توانایی اعمال دامنه­­ای از راهبردها در محیط­های گوناگون با دامنه­ای از نیازها دارد. هر مرحله، نیازهایش بر اساس حل مسأله و سایر عملکردهای اجرایی افزایش می­یابد. مداخله باید شامل سطح عملکردی که فرد مشکلش را در آن نشان می­دهد، باشد. برای مثال، مداخله برای عملکردهای روتین در حالی که عادات ایجاد نشده باشند، نیازهایی بیش از توان فرد تحمیل می­کنند.

انتخاب و به ­کارگیری رویکردهای کاردرمانی

طبقه­بندی حرفه­ای کاردرمانی می­تواند گیج­کننده باشد. برخی واژگان می­توانند در مقاله­های منتشر شده به جای هم استفاده شوند. برای مثال، به ICF ، به عنوان یک چهارچوب اشاره شده است، که توسط انجمن کانادایی کاردرمانی به عنوان مدل و چهارچوب و توسط برخی نویسندگان به عنوان مدل اشاره شده است. در زمینه­ی توانبخشی شناختی واژه­های «رویکرد» و «مدل» به جای هم استفاده می­شوند. به طور خلاصه، مدل­ها و چهارچوب­ها پایه­ای برای سازمان­بندی و اولویت­بندی اطلاعات مراجع و شناسایی اهداف کاردرمانی فراهم می­کنند. واژه­ی رویکرد نشان می­دهد که یک مدل یا چهارچوب چگونه وارد اجرای یک مداخله می­شود. یک رویکرد کاردرمانی معمولاً از یک یا چند تئوری مرتبط نشأت گرفته و نشان می­دهد که چگونه به درمان مشکلات (آسیب­ها و نقایص عملکردی) بپردازیم. اغلب کاردرمانگر به علّت پرداختن به دامنه­ای از مشکلات یا مواجهه با نیازهایی که در طول زمان تغییر می­کنند، چندین رویکرد را برای مراجع انتخاب و استفاده خواهد کرد.

با توانبخشی شناختی، رویکردها برای مداخله به صورت سنّتی در یکی از این دو دسته­بندی قرار می­گیرند: درمانی و جبرانی. کاردرمانگران از هر دو بهره می­برند ولی توانایی بیمار برای عملکرد در زندگی خودش و شرایط محیط را درنظر می­گیرند که منجر به طرح سوّمین رویکرد یعنی «رویکرد عملکردی کاردرمانی» می­شود.

رویکرد کاردرمانی چیست

رویکرد کاردرمانی با هدف بازگرداندن و بهبودی بخشیدن به نقایص عملکردی با حمایت و تسهیل ظرفیت مغزی برای بازیابی و انعطاف­پذیری مغز می­باشد. این رویکرد از تئوری­های بهبودی آسیب­های مغزی نشأت گرفته است. که به عنوان یک ظرفیت برای بازیابی عملکرد درنظر گرفته می­شود، مانند روند جوانه­زنی آکسونی، شکل­پذیری سیناپسی و سازماندهی دوباره­ی عملکرد در نواحی از مغز که آسیب ندیده­اند تا نواحی آسیب دیده را پوشش دهند. روش­های درمانی به هدف بهبودی آسیب­های خاص (مانند آموزش حافظه، تمرینات رومیزی درکی) هستند تا با بهبودی این اجزاء باعث بهبودی در عملکرد شوند.

این رویکرد تأکید می­کند که نقایص شناختی به ایجاد تغییرات در پی آسیب مغزی، مقاومت نشان می­دهند، و بر اساس این فرض است که بهبودی در سیستم عصبی مرکزی محدود می­باشد. تمرکز روی عملکردهای بهینه­ی باقی مانده و استفاده از ظرفیت­های باقیمانده­ی فرد برای یادگیری استراتژی­ها و تکنیک­ها، جهت غلبه بر مشکلات می­باشد و همچنین با دستکاری محیط جهت برآوردن نیازهای فرد هماهنگ می­باشد. بهبودی در توانایی­های عملکردی از طریق استفاده از راهبردها و تکنیک­ها برای جبران نقایص، ایجاد می­گردد. روش­های درمانی از تئوری­های یادگیری بهره می­برند و می­تواند شامل انطباق فعالیت­ها یا محیط برای جبران محدودیت­های دائمی و به حداکثر رساندن استقلال باشد. در مورد فردی با نقایص مداوم در تمایز شکل از زمینه استفاده از رنگ­های روشن برای تفاوت قائل شدن کاسه­های سفالی در یک آشپزخانه شلوغ، به پیدا کردن و شناسایی ظروف کمک می­کند.

هدف اصلی کاردرمانی

این یک وظیفه­ی اخلاقی همه­ی خدمات سلامت است که بهترین نتیجه را برای هر مراجع بخواهند. هدف اصلی همه مداخلات توانمند ساختن مراجع برای رسیدن به سطح بهینه­ی استقلال عملکردی در همه حیطه­های زندگی با بهترین شرایط سلامت ممکن می­باشد. درمان معمولاً اوّلین رویکرد همگرا با هدف بازیابی و جبران ساختارها و عملکردهای بدنی آسیب دیده می­باشد.

تطابق می­تواند به عنوان قسمتی از یک برنامه­ی کلی کاردرمانی و یا اگر که مراجع به یک سطح ثابتی از بهبودی درونی برسد و دیگر هیچ نشانه­ای از پیشرفت بیشتر در او دیده نشود به عنوان یک رویکرد غالب استفاده گردد. برای یک فرد، تطابق یک فعالیت برای کاهش نیازهای شناختی آن در مراحل اوّلیه توانبخشی می­تواند بسیار مهم باشد. هر چقدر که عملکرد بیمار بهبود بیابد، تطابقات برای افزایش چالش فعالیت­ها و نزدیک کردن عملکرد مراجع به پارامترهای طبیعی حذف می­شوند. در این راه، تطابق به عنوان یک تکنیک برای درجه­بندی مداخله، با یک رویکرد درمانی استفاده می­شد.

تطابق به عنوان یک رویکرد می­تواند باعث تطابق محیط مراجع برای آماده­سازی برگشتن او به خانه و یا آموزش استفاده از تجهیزات برای جبران آسیب­های دائمی باشد. برای مثال، در مورد آسیب حافظه، مراجع می­تواند از یک جدول زمانی نوشته شده یا یادآورنده برای حمایت او در کارهای روزمره­اش استفاده کند.

رویکرد عملکردی کاردرمانی

درحقیقت یک درمانگر به ندرت از یک رویکرد برای نادیده گرفتن کامل رویکردهای دیگر، استفاده خواهد کرد. ترکیب رویکردها و تکنیک­ها که با یک برنامه توانبخشی به کار گرفته می­شوند، از ارزیابی و آنالیز قدرت و مشکلات مراجع و حقیقت پاتولوژی یا آسیب، نشأت می­گیرد.

لی و همکارانش یک مدل عملکردی از توانبخشی شناختی را ارائه دادند و این گونه استدلال کردند که مداخلات کاردرمانی تعادلی بین رویکردهای درمانی و جبرانی هست. تمایز بین درجه پلاستیسیتی و پتانسیل برای درمان با سیستم عصبی مرکزی هر شخصی، غیرممکن است. به جای تلاش برای طبقه­بندی که آیا یک مراجع در هر مرحله­ای از روند توانبخشی، پتانسیل برای درمان دارد یا نه، مدل عملکردی، دیدگاه مراجع محور را حمایت می­کند که عملکرد نتیجه تعامل بین فاکتورهای محیطی خارجی با فاکتورهای مربوط به مراجع می­باشد. همچنین، هر فعالیتی که در یک محیط انجام می­شود، ویژگی­های هر دو رویکرد درمانی و تطابقی را خواهد داشت. تعادل بین دو رویکرد درمانی و تطابقی از به رسمیت شناختن و استفاده از هر موقعیت با هدف درمانی تا آن جایی که ممکن باشد و ارزیابی دقیق عملکردها و پیشرفت مراجع، به وجود می­آید.

فاکتورهای محیطی، عملکرد را تسهیل می­کنند و یا باز می­دارند. شواهدی برای این موضوع از تحقیقاتی که در حوزه­ی حافظه و یادآوری به دست می­آید، حاصل می­شود. بسیاری از کاردرمانگران این را در ارزیابی بیماران دمانس می­بینند، فردی که نمی­تواند در یک آشپزخانه ناآشنا اشیاء را مکان­یابی کند یا وظایف را به صورت متوالی انجام دهد، می­تواند همان وظایف را در خانه خود بدون هیچ مشکلی انجام دهد. ما به صورت دائمی راهنمایی­هایی را از محیط به منظور عملکرد مناسب و مؤثّر، می­گیریم. وقتی که راهنماها تغییر کرده یا غائب باشند، نیازهای شناختی بیشتری، برای حل مشکلات، مکان­یابی، شناسایی و یادگیری استفاده از اشیاء ناآشنا، یا اعمال دانسته­های قبلی بر یک موقعیت جدید (انتقال مهارت­ها) بر ما قرار داده می­شود.

دانش در مورد نقش بافتار در عملکرد، کاردرمانگران را قادر می­سازد که محیط و فعالیت را برای درمان با تطابق، دستکاری کنند. رویکرد عملکردی کاردرمانی تشخیص می­دهد که روند پایه­ای شناختی در هر فعالیت یا موقعیتی درگیر می­شود، بنابراین، آیا به دنبال درمان یا تطابق نیازها بر اساس شناخت برای یادگیری و انتقال یادگیری به یک یا چند موقعیت ساخته می­شوند؟ بدون توجّه به رویکرد، تمام مداخلات درمانی نیازمند یادگیری مراجع هستند، حال آن که، یک مراجع نیازمند یادگیری دوباره­ی فعالیت­ها و مهارت­های قبلی است یا یادگیری راه­های تازه برای جبران توانایی­های از دست رفته و یا یادگیری مهارت­های جدید برای اوّلین بار. برای بیشتر خواندن درمورد عمومی کردن درمان به مراجعه شود.

 

 

اهداف کاردرمانی

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی شناختی و ICF چیست؟

کاردرمانی شناختی بر جنبه مهمی از مشکلات بیمارانی نظیر افراد با آسیب مغزی، سکته و یا آلزایمر همچنین کودکان با اختلالات ذهنی موثر است. ICF یا چارچوب طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت از چشم‌انداز توانبخشی، همه اجزا زندگی فرد را که می‌تواند بر سلامتی مؤثر باشد را طبقه‌بندی و کدگذاری کرده است. در مورد افراد دارای اختلالات عملکردی شناختی، این طبقه‌بندی ارزیابی و طراحی مداخلات جهت محدودیت در فعالیت و مشارکت را تسهیل می‌کند. همچنین این سیستم کشف تسهیل‌کننده‌ها و موانع محیطی فرد را در بافتار مخصوص وی ایجاد می‌کند. نشان‌داده‌شده است که تیم چند متخصصه سکته مغزی نیز تفکر همه‌جانبه جهت شفاف‌سازی ارتباطات اعضا تیم و نقش آنها را افزایش می‌دهد؛ بنابراین چهارچوبی برای استفاده و افزایش آگاهی از ماهیت و تأثیر اختلالات شناختی خاص در تیم چند متخصصه در اختیار قرار می‌دهد. البته چهارچوب ICF محدودیت‌هایی نیز دارد، از جمله جزء عوامل شخصی که طبقه‌بندی نشده و در مدل‌های کاردرمانی مطرح و به همراه این چهارچوب باید استفاده شود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی پیشرفته با استفاده از چهار چوب ها و تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران می پردازد. در این مطلب به توضیح چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی پرداخته می شود.

اگر شما از هر نوع اختلال جسمی همچون عوارض ناشی از جراحی یا سایر مشکلات حرکتی رنج می برید، می توانید به مرکز کاردرمانی دکتر صابر در غرب و شرق تهران جهت بررسی وضعیت مشکلات خود یا انجام کاردرمانی در منزل مراجعه نمایید. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با جمعی از متخصصین کاردرمانی شناختی، جسمی، ذهنی،گفتاردرمانی مجرب، حرفه ای ترین خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی را در تهران ارائه می دهد.

چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی

در چهارچوب ICF ، همه‌ی مدل های درمانی، تکالیف و نقش‌هایی که در حوزه‌ی توجه کاردرمانگران قرار دارد، انجام می شود. کالج کاردرمانی انگلستان خاطرنشان کرد که ICF به‌خوبی “مفهوم سلامت و ناتوانی را بجای تشخیص و علت پزشکی بر مشکلات افراد در بافتارشان منتقل کرده است”.

در حمایت از این ادعا می‌توان طبقه‌بندی‌های استفاده شده توسط ICF را مشاهده کرد که در موازات با مفاهیم کاردرمانی شناختی و تعریف انسان به‌عنوان موجود، آکوپیشنال، قرار دارند. چهارچوب مورداستفاده توسط کار درمانگران شباهت‌های معنی‌داری با قسمت اعظمی از ICF ،دارد که ترجمان اطلاعات تخصصی حرفه کاردرمانی را به شکل شناخته شده بین‌المللی و چند متخصصه ممکن می‌سازد. اما ICF به علت ماهیت چند هدفی و حرفه‌ای بودن نمی‌تواند همه تغییرات در طبقه‌بندی وضعیت انسان را توصیف کند؛ بنابراین هر حرفه بهداشتی به تمرکز و تخصصی‌شدن در جنبه‌های مختلف مطابق زبان و مفاهیم حرفه خود نیاز دارد. به طور خلاصه، ICF از طبقه‌بندی هر کاری که انجام می‌دهیم عاجز است. OTPF بنا به نیاز کار درمانگران جهت تحلیل فعالیت‌ها بنا به خصوصیاتشان، نیازها و توانایی‌های فرد برای اجرای فعالیت اختصاصی شده است؛ بنابراین مهارت‌ها و الگوهای اجرایی و نیازهای فعالیت مواردی است که به‌دقت در ICF ذکر نگردیده‌اند. لذا استفاده از ICF باید در تیم چند متخصصه و با چهارچوب‌های حرفه‌ای همراه شوند.

ICF و OTPF برای کسب اطلاعات درباره نقش و عملکردهای کاردرمانی شناختی در توانبخشی شناختی استفاده می‌شوند. سایر چهارچوب‌ها مانند چهارچوب مفهومی اروپایی برای کار درمانگران نیز می‌توانند استفاده شوند. توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

 کاردرمانی شناختی

بسیاری از دانشجویان کاردرمانی شناختی از مدل‌های تئوریکی و چهارچوب‌های مختلفی برای مشخص‌کردن، سازماندهی و درک نیازها و مشکلات آکوپیشنال افراد و گروه‌هایی که با آنها سروکار دارند، استفاده می‌کنند. این دو چهارچوب ما را برای سازماندهی اطلاعات بزرگ و گسسته به شیوه سیستماتیک و تعیین ارتباط آنها یاری می‌دهند.

آن چه را که این چهارچوب‌ها ارائه نمی‌دهند، تئوری‌ها یا توضیحاتی درباره چگونگی ایجاد یک پدیده یا ارتباطات آن و همچنین عدم معرفی ابزار، شیوه یا تکنیکی جهت بررسی نیازها و مشکلات اکوپیشنال فرد است. البته مورد آخر توسط تئوری‌های شناختی،  توانبخشی و پایه‌های حرفه‌ی کاردرمانی معرفی می‌شود.

نمونه مراجع: آقای ب ۳۵ساله که به علت تصادف دو چرخه‌اش با یک اتومبیل دچار ضربه‌مغزی شده است. وی دچار برخی آسیب‌های بافت نرم (بریدگی و کبودی) شده است اما این آسیب‌ها به سرعت رفع شده‌اند. او در یک رستوران مشغول به کار و با والدینش زندگی می‌کرده است. او بعد از ۲ هفته بستری شدن در بیمارستان مرخص گردیده و به تیم توانبخشی که شامل کاردرمانی بود، ارجاع داده شده. است در مصاحبه‌ی ابتدایی مشکلاتی در حافظه وی شناسایی شده است والدین او تغییراتی را در رفتارش مانند عدم اقدام به انجام مهارت‌های خود مراقبتی و روزمره فراموشی و حواس‌پرتی را گزارش دادند. ارزیابی‌های بعدی مشکلاتی را در بازیابی و بازشناسی، حل مسئله، تفکر انتزاعی و محاسبه نشان دادند. سایر جنبه‌های شناخت برای مثال، حافظه کوتاه مدت، توالی و مهارت‌های ساده ریاضی در محدوده‌ی طبیعی بودند.

با استفاده از چهارچوب ICF این نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را مشخص کنید. توجه کنید که چگونه با استفاده از این چهارچوب می‌توان ارتباط ناتوانی، عملکرد و عوامل زمینهای این فرد را مشخص کرد.

استفاده از چهار چوب ICF

این مثال موردی استفاده از چهارچوب ICF را نشان و یک روش سیستماتیک برای ایجاد تغییر در شرایط سلامتی که بر عملکرد کاری آقای ب اثر، گذاشته معرفی می‌کند مهارت‌های خاص ا و دانش کاردرمان برای اکتشاف، درک و تشخیص تعاملات این اجزا ضروری می‌باشد. علاوه بر این، اجزا و تعاریف چهارچوب، پایه ICF دو جز فعالیت و مشارکت هر فرد که توانایی وی را مشخص می‌کنند، تعریف می‌کند که تحت عنوان واژه‌های ظرفیت و عملکرد نامیده می‌شوند.

“ظرفیت” یک توصیف کننده است که به قابلیت و توانایی فرد اشاره و بالاترین سطح عملکرد فرد در محیط استاندارد می‌باشد (برای مثال در یک آزمایشگاه یا آشپزخانه بخش توانبخشی).

“عملکرد” به عملکرد واقعی فرد در بافتار و محیط طبیعی (برای مثال در مرکز خرید محله یا آشپزخانه خود فرد) اشاره می‌کند. در مورد آقای ب،  وی ممکن است تا بتواند در یک محیط آشنا یک وعده‌ی غذایی را به علت سرنخ‌های بینایی و زمینهای که وجود دارند آماده سازد، اما ممکن است برای انجام همین کار در آشپزخانه بخش توانبخشی که ناآشنا می‌باشد،  ناتوان. باشد. این مسئله اهمیت ارزیابی اجزای توانایی‌های فرد و همچنین ظرفیت محدود برای یک فعالیت خاص را می‌نمایاند که ضرورتاً عملکرد محدود فرد را،  پیش بینی نمی‌کند. در مقابل،  عملکرد موفق در یک فعالیت نمی‌تواند نمایانگر یک ظرفیت طبیعی باشد بکارگیری این مسئله در بالین، با استفاده از تست نوروسایکولوژی” بازشناسی شی”  است که محدودیت پردازش شناختی را شناسایی می‌کند. بررسی‌های بیشتر در محیط عادی فرد و بافتار وی جهت تشخیص وسعت مشکلات در زندگی روزمره، نیز توصیه می‌شود.

 

کاردرمانی شناختی

سوالات متداول:

1. چهارچوب ICF در کاردرمانی شناختی چه نقشی دارد؟

با استفاده از چهارچوب ICF می توان نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را در خصوص مشکلات بیمار مشخص نمود تا روند درمان را تسهیل کنیم.

2. آیا بر پایه چهارچوب ICF می توان همه اهداف درمانی را در کاردرمانی کودکان برآرده نمود؟

خیر، توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل های دیگر کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

برچسب‌ها:, , ,

کاردرمانی و رویکرد motor learning| بهترین کاردرمانی در تهران| کاردرمانی شرق و غرب

رویکرد motor learning  از رویکردهای کاردرمانی می باشد که از فعالیت های ساختاریافته جهت درمان مشکلات حرکتی استفاده می نماید. این رویکرد کمک می­کند که کودک با استفاده از ۱- حل مسئله ۲- ارائه ­ی تقویت کننده حین تمرین ۳- فعالیت­های whole task  ، اصلاح مهارت در فعالیت­های روزمره، اهداف حرکتی مورد نیاز را بدست آورند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در حیطه مشکلات حرکتی کودکان با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی فعالیت می نماید. خدمات گسترده مرکز شامل کاردرمانی جسمی، کاردرمانی حرکتی، کاردرمانی حسی، سنسوری روم، اتاق شنیداری، اتاق تاریک بینایی ، بازی درمانی و رفتاردرمانی می باشد که به صورت کاملا تخصصی در مرکز ارائه می شود. کاردرمانی در منزل و گفتاردرمانی در منزل از دیگر خدمات مفید این مرکز می باشد.

 جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

رویکرد motor learning در کاردرمانی

– در رویکرد motor learning در کاردرمانی از فعالیت­های ساختار یافته استفاده می­شود.

کودکانی که از رویکرد motor learning بهره می‌برند:

۱- به طور کلی در کودکی که توان پیروی از دستورالعمل­ها، درگیری در فعالیت­های تکراری، فهم تقویت کننده­ی خاص و توصیفی را داشته باشند.

۲- برای نوزادان مناسب نیست.

۳- در کودکان DCD و cp و بزرگسالان با آسیب مغزی مفید است.

تئوری‌های یادگیری حرکت در رویکرد motor learning
تئوری­ها تعریف
تئوری schema -توصیف می‌کند که چگونه کودک حرکات جدید را بر اساس الگوهای حرکتی قبلی می‌آموزد. یعنی فرد برای انجام حرکات اتوماتیک‌تر، الگوهای حرکتی ساده را به طور تکراری انجام می‌دهد.
تئوری سیستم دینامیک – چگونگی تأثیر متغیرهای چندگانه در کودک، فعالیت و محیط بر روی عملکرد وی. یعنی با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف کودک، منابع و محدودیت­ها محیط و demandهای فعالیت، موجب بهبود یادگیری جدید ورشد مهارت می‌شود.
مراحل یادگیری کودک – شناختی:

کودک به شدت توجه­اش به فعالیت معطوف است./ می‌آموزد آن را انجام دهد. اغلب با استفاده از آزمون و خطا استراتژی رسیدن به هدف فعالیت را بهبود می‌بخشد.

-Associative:

در این مرحله حرکات کمتر متغیر هستند و کودک حرکات خود را برای دسترسی به هدف اصلاح می‌کند.

– اتوماتیک:

کودک مهارت خود را با تلاش شناختی کمتری انجام می­دهد و توجه کمتری نیاز دارد/ این مرحله به کودک کمک می‌کند که اهداف معنادار را دنبال کند.

 

– مراحل یادگیری نشان می­دهد که پروسه یادگیری در طول زمان ادامه دارد و یادگیری نیازمند تکرار در محیط­های مختلف است.

کاردرمانی حرکتی کودکان

تکنیک­ها و اصول motor learning

-یادگیری کل حرکت برانگیزاننده­ تر از یادگیری جزیی از حرکت است، زیرا به کودک هدف معنی‌دارتری از فعالیت را ارائه می­دهد و توجه بیشتری را جلب می­کند و زمینه­ای برای تکرار آن می­شود.

– فعالیت انتخاب شده باید مورد علاقه کودک باشد.

– برای یادگیری مهارت­های جدید تمرین و تکرار لازم است تا به مرحله یادگیری اتوماتیک برسد.

-تمرین یک فعالیت باید متغیر و در طول زمان­های مختلفی ارائه شوند.

– باید حین تمرین به کودک تقویت کنده ساختار یافته، که شامل فیدبک خاص در خصوص عملکرد کودک است. ارائه شود.

– فیدبک و تقویت کننده باید مکرر و به طور ثابت ارائه شود.

– کودکان ASD و DCD در سطوح بالای عملکرد دست یعنی دستکاری در دست و هماهنگی دو دستی مشکل دارند.

بنابراین در مداخلات آنها باید مهارت­های دستکاری در دست لحاظ شود.

– حرکات بدنی جزو مولفه­ های اولیه بهبود تعادل در کودکان یا DCD محسوب می­شود.

فعالیت­های دستکاری در دست که در استفاده از رویکرد motor learning می‌توان از آنها استفاده کرد­
آماده‌سازی – فعالیت­هایی باعث آگاه­سازی لامسه می­شوند.

– فعالیت­هایی که درونداد عمقی به کودک می­دهند

– فعالیت­هایی که فشار را تنظیم می­کنند

– فعالیت­هایی که شامل تمایز لامسه هستند

فعالیت­های ویژه – فعالیت­هایی که شامل انتقال finger – to – palm می­شوند.

– فعالیت­هایی که شامل انتقال palm – to – finger می­شوند.

– فعالیت­های  shifting

– فعالیت­هایی که شامل complex/simple rotation هستند

 

– تمرین­های فشرده  handwriting موثرتر از تمرین­های حسی – حرکتی موجب بهبود خوانانویسی کودک می­شوند.

– مداخلات در کودکانی که تاخیر خفیف در عملکرد دست دارند (محدودیت در مهارت دستکاری در دست دارند):

1- این کودکان اگر یک دستشان روی سطح با ثبات باشد موفقیت بیشتری را نشان می­دهد.

2- فعالیت­هایی که نیازمند حرکات مجزای انگشتان، انتقال اشیا به داخل و خارج دست، چرخش اشیا در درون دست است.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی با توپ | کاردرمانی یکپارچگی حسی| تقویت مهارت های دو دستی| کاردرمانی پاسداران

برای بیشتر کودکان کاردرمانی یکپارچگی حسی، برنامه ای خلاقانه و جذاب می باشد. در مرکز کاردرمانی دکتر صابر پس از ارزیابی دقیق مشکلات کودک، برنامه درمانی مناسب بر پایه یکپارچگی حسی طراحی می شود. تمرینات یکپارچگی حسی موجب بهبود هماهنگی حرکتی در کودکان، تسهیل رشد مهارت های دو ستی و تقویت عضلات می شود. از ابزار های مورد استفاده در کاردرمانی یکپارچگی حسی می توان به توپ، ترامپولینگ، تخته تعادل و… اشاره نمود. کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از ابزارهای مختلف درمانی و طراحی برنامه یکپارچگی حسی محیطی را برای کودک فراهم می نماید که در قالب بازی مهارت های مورد نیاز را تمرین کرده و تجربیات موفقیت آمیز کسب نماید.

 جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

رشد مهارت های دست در کودکان

-ابتدا نوزاد از تولد تا سه ماهگی حرکات دستش به صورت غیر قرینه است.

– در ۳ الی ۱۰ ماهگی:

  • زمانی که grasp و رهاسازی و به دهن زدن دستان جزو حرکات اصلی کودک می­شوند، حرکات قرینه غالب می­شوند. کنترل این حرکات از پروگزیمال به دیستال و از شانه آغاز می­شود و باعث می­شود کودک در خط وسط فعالیت کند.

– در ۹ الی ۱۰ ماهگی:

  • نگه داشتن اشیا در هر دست و کوبیدن آنها به هم برای رشد مهارت­های دو دستی آینده ضروری است.
  • در ۱۰ ماهنگی : با یک دست اشیا را می­گیرد و با دست دیگر آن را دستکاری می­کند.

– در 17-18 ماهگی:

  • کودک غالباً‌ از استراتژی role – differentiated استفاده می­کند: یعنی با یک دست نگه می­دارد و با دست دیگر دستکاری می­کند. برای این استراتژی کودک باید بتواند دو سمت بدن را افتراق دهد و از هر دو دست به طور همزمان برای فعالیت­های مختلف استفاده کند. برای نگه داشتن و ثبات بخشیدن به اشیا نیاز به ثبات شانه، آرنج و مچ است.

– طی ۱۸ الی ۲۴ ماهگی:

  • دستکاری همزمان و دودستی رشد می­کند.

– استفاده از دو دست در جهت متضاد مانند استفاده از قیچی، در 2.5 سالگی ایجاد می­شود. که در سن مدرسه بالغ می­شود.

کاردرمانی یکپارچگی حسی

کاردرمانی یکپارچگی حسی و مهارت پرتاپ توپ

– مهارت پرتاب توپ نشانه­ ی قدرت و کنترل شانه است. کاردرمانی با استفاده از توپ به تقویت این عضلات می پردازد.

– در ۲ سالگی :

  • کودک می­تواند توپ را به سمت جلو پرتاب کند بدون اینکه بدنش به سمت جلو حرکت کند.
  • در این سن کودک arm ext را دارد اما flex پایدار شانه ندارد. کودک حرکت مجزا تنه و بازو را دارد اما حرکت بازو و ساعد مجزا نیستند.

– در 2.5 سالگی:

  • کودک توپ را ۳ فوت به سمت هدف پرتاب می­کند.
  • آرنج در لحظه رهاسازی توپ روبروی شانه قرار می­گیرد.
  • شانه ثبات بیشتری دارد و می­تواند امکان حرکت کنترل شده آرنج و انگشت را بدهد.

– در 3.5 سالگی:

  • کودک توپ را 5-7 فوت به سمت هدف با مقداری انحراف از خط صاف پرتاب می­کند.
  • کودک پیش از رهاسازی توپ، آرنج خود را روبروی شانه قرار می­دهد.

– در ۵ سالگی:

  • کودک از پرتاب توپ از بالای شانه برای هدف ۵ فوتی استفاده می­کند.
  • کنترل scapulohumeral افزایش می­یابد (نیازمند حفظ هومروس بالاتر از شانه است).

– در ۶-۷ سالگی:

  • پرتاب توپ از بالای دست به سمت هدف ۱۲ فوتی

– کودک از ۵ سالگی به بعد پرتاب از پایین برای زدن به هدف را بدست می­آورد. این پرتاب نیازمند flex حین حفظ ext rot  کامل است.

– معمولا در سن ۲ سالگی به منظور بازی کردن و غذا خوردن استفاده از ابزار ظاهر می­شود، زیرا در دو سالگی کودک در grasp، رهاسازی، reach و دستکاری ماهر می­شود.

– دانستن نحوه استفاده از ابزار و هدف استفاده از آن به سطح شناختی کودک بستگی دارد.

استفاده از ابزار و مهارت های دو دستی

۱- استفاده از قاشق در ۱۸ ماهگی، چنگال در 2.5 سالگی و چاقو در ۶ سالگی صورت می‌گیرد.

۲ – در 17-23 ماهگی کودک الگوی grasp مناسبی در خوردن نشان می­دهد و با دست بشقاب را فیکس می­کند.

3- در 11-23 ماهگی از الگوی متفاوت استفاده می­کند که شایع­ترین آن­ها transverse palmar grasp است، در این الگو همراه با flex چهار انگشت دور دسته­ی قاشق را می­گیرد.

4- در ۱۷ ماهگی کودک با flex انگشتان به قاشق جهت می­دهد. این الگو در سال دوم اصلاح می­شود.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی انحراف چشم| کاردرمانی اتاق تاریک| درمان انحراف چشم| تمرینات اتاق تاریک

انحراف چشم یا استرابیسم نوعی مشكل بینایی است كه در آن چشم ها وضعیت ناهمگونی داشته و نگاه دو چشم به جهات مختلف است. این ناهمگونی در چشم ممكن است واضح بوده و یا آنكه صرفاً بعضی اوقات وجود داشته باشد. در نمای بیرونی یك چشم مستقیماً به سمت جلو نگاه می كند اما چشم دیگر به یک سمت چرخیده است. کاردرمانی انحراف چشم یکی از درمان های موثر در حیطه درمان انحراف چشم می باشد. کاردرمانی با ارائه تمرینات توانبخشی عضلات چشم در غالب برنامه های کامپیوتری طبقه بندی شده در اتاق تاریک بینایی به تقویت عضلات چشم و بهبود مهارت های همگرایی در چشم ها می پردازد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیشرفته بینایی نظیر اتاق تاریک، فلشر، تخته هایلایت و پگ برد نوری در درمان استرابیسم فعالیت می کند.  جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید. شیوع انحراف چشم در کودکان زیاد است و حدود 4 درصد کودکان مشکلات انحراف چشم را تجربه می کنند. این اختلال در بین جنس دختر و پسر شیوع یکسان داشته و تا حدودی زمینه فامیلی دارد.

کاردرمانی اتاق تاریک

حرکات چشم توانایی اسکن کردن فضای اطرافمان به کنترل حرکات چشم توسط سیستم اکولوموتور در ساقه مغز، همراه با حرکات سر بستگی دارد. سایر اعمال اکولوموتور دید دوچشمی را حفظ کرده و روی یک هدف تثبیت می‌کند، اهداف در حال حرکت را پیگیری کرده و یک دید ثابت را درحالی‌که سر حرکت می‌کند ایجاد می‌کند. عضلات خارج چشمی، که حرکات چشم را انجام می‌دهند توسط سه عصب کرانیال که از ساقه مغز نشأت می‌گیرند عصب دهی می‌شوند. انشعاباتی از کرتکس فرونتال و اکسیپیتال به هسته‌های این اعصاب در ساقه مغز از یک سیستم برای کنترل حرکات چشم نشأت می‌گیرند. یک نگاه باثبات توسط داده‌هایی از سیستم وستیبولار که به حرکات سر پاسخ می‌دهند حفظ می‌گردد. دو نوع مختلف از حرکات چشم در دنبال کردن تصویر متحرک و در اسکن کردن یک صفحه‌ی ثابت رخ می‌دهد.

  • حرکت تعقیبی چشم حرکت آهسته چشم‌ها در سرعت ثابت برای دنبال کردن یک تصویر در قسمت مرکزی رتینا می‌باشد. این حرکات زمانی رخ می‌دهند که چشم یک هدف متحرک را دنبال می‌کند. حرکات تعقیبی چشم‌ها از لوب اکسیپیتال منشأ می‌گیرند.
  • حرکت ساکادیک چشم در اسکن کردن یک صفحه‌ی ثابت رخ می‌دهند، و زمانی استفاده می‌شود که به‌سرعت نگاه به یک شیء موردنظر هدایت می‌شود چشم‌ها روی. یک مورد ثابت می‌شوند، برای مثال یک گروه از کلمات روی یک صفحه و سپس یک حرکت سریع چشم یا ساکاد به سمت آیتم بعدی رخ می‌دهد. در اسکن کردن یک ناحیه‌ی بزرگ‌تر مثل یک تصویر، چشم‌ها ابتدا ساکادهای بلند از مرکز به محیط انجام می‌دهند که توسط ساکادهای کوتاه برای ثابت کردن روی جزئیات تصویر دنبال می‌شود. حرکات ساکادیک چشم‌ها از ناحیه حرکتی مکمل لوب فرونتال منشأ می‌گیرد. این ناحیه هسته‌های ساقه مغز عضلات خارج چشمی را فعال کرده تا حرکت سریع چشم‌ها در سمت مقابل ایجاد گردد.

کاردرمانی اتاق تاریک

تمرینات کاردرمانی انحراف چشم

۱- از یک فرد بخواهید تا روی نوک یک مداد درحالی‌که شما آن را از چپ به راست حرکت می‌دهید، نگاه خود را ثابت کنید. مشاهده کنید که چگونه چشم‌ها به‌آرامی حرکت می‌کنند درحالی‌که آن‌ها هدف را دنبال می‌کنند. این یک حرکت تعقیبی چشم می‌باشد. ۲- از یک فرد بخواهید تا چشم‌هایش را در یک خط مستقیم از چپ به راست حرکت دهد. شما ثابت شدن متناوب و حرکات ساکادیک سریع را درحالی‌که آن‌ها مسیر را از چپ به راست اسکن می‌کنند خواهید دید. 3- از یک توپ رنگی کوچک در انتهای یک چوب سیاه استفاده کنید. از یک فرد بخواهید که:

  • توپ را درحالی‌که شما آن را به آهستگی در مسیرهای مختلف حرکت می‌دهید دنبال کند – بالا و پایین.
  • روی توپ درحالی‌که در یک موقعیت نگه‌داشته‌اید تمرکز کند.

یک فرد با مشکلاتی در اسکن کردن نمی‌تواند نگاه خود را روی توپ حفظ کند.

تعقیب چشمی در درمان انحراف چشم

حرکات تعقیبی چشم برای دنبال کردن اشیاء در زمانی که ما چشم‌ها را در فعالیت‌های عملکردی حرکت می‌دهیم و مسیر یک وسیله‌ی نقلیه در حال حرکت در جاده را دنبال می‌کنیم استفاده می‌شوند. این حرکات چشم در دنبال کردن فعالیت‌های ورزشی و در بازی‌های کامپیوتری درحالی‌که چشم‌ها باید یک توپ یا یک را همان‌طور که به سمت هدف حرکت می‌کنند دنبال کنند، استفاده می‌شوند. حرکات ساکادیک چشم هنگام خواندن کلمات در یک صفحه نگاه کردن به تابلوها هنگام سفر در اتوبوس یا قطار ایجاد می‌شوند. توانایی حفظ یک نگاه ثابت زمانی که کل بدن در فضا حرکت می‌کند مهم است. در راه رفتن، سر با هر قدم حرکت می‌کند اما چشم‌ها یک نگاه با ثبات به سمت جلو را حفظ می‌کنند. پردازش اولیه بینایی شبکیه‌ی هر چشم یک عکس دوبعدی از میدان بینایی دریافت می‌کند نقش ادراک بینایی تبدیل این عکس دائماً در حال تغییر به یک شیء سه‌بعدی یا صحنه‌ای که معنادار می‌باشد، است. ویژگی‌هایی که آنالیز ادراکی محیط را تشکیل می‌دهند شامل رنگ، شکل، اندازه، عمق پس‌زمینه و حرکت می‌باشند. غربالگری اولیه برای شکل و رنگ می‌تواند توسط یک تخته فرم انجام شود. از فردی که آسیب مغزی دیده خواسته می‌شود که شکل‌های مختلف چوبی رنگی را با مکان مناسبش روی تخته تطبیق دهند. اطلاعات حسی در مورد سطح، بافت و جهت خطوط و لبه‌ها نیز در پردازش ادراک بینایی مشارکت دارند. خطوط نقاط کلیدی از پس‌زمینه‌شان جدا هستند درک اشیاء هنوز ثابت است حتی وقتی در نمای متفاوتی دیده شوند.   رنگ‌ها رنگ‌ها به محیط بینایی معانی اضافه‌شده‌ای می‌دهند. ادراک، رنگ‌ها با کوررنگی که یک نقص شبکیه‌ای است، متفاوت است. در رشد کودک، نوزاد یاد می‌گیرد که رنگ و شکل اشیاء با عملکردشان مرتبط باشد. حتی در شرایط نوری متفاوت، اشیاء آشنا رنگشان تغییر نمی‌کند. آیتم‌های مشابه می‌توانند در رنگ‌های مختلف ارائه شوند، برای مثال، سکه‌ها و غذا در شیشه‌ها بر اساس تشخیص رنگ برای شناسایی وقتی‌که ادراک رنگ وجود نداشته باشد دنیا مانند سایه‌های سیاه دیده می‌شود و بینایی گزارش نا واضح می‌دهد حتی اگر حدت بینایی طبیعی باشد. از دست رفتن رنگ می‌تواند فقط در یک‌نیمه‌ی میدان دید اتفاق بیافتد یک عکس از یک دسته‌گل که یک سمت آن رنگی دیده‌شده و نیمه‌ی دیگر سفید است. آسیب انتخابی رنگ و شکل در برخی افراد با آسیب مغزی توصیف می‌شود. که اشاره می‌کند، در پردازش اولیه‌ی بینایی، رنگ جدا از شکل پردازش می‌شود. ناتوانی در تشخیص رنگ، در غیاب آسیب شبکیه به: «آکروماتوپسیا» یا آگنوزیای رنگ شناخته می‌شود. فردی با آگنوزیای رنگ نمی‌تواند رنگ‌ها را تطبیق دهد یا سایه‌های مختلف یک رنگ را طبقه‌بندی کند. در حالت شدید که در آسیب دوطرفه‌ی پس‌سری هست، محیط بینایی سیاه، سفید یا خاکستری دیده می‌شود، بعضی از مشکلات شناسایی رنگ‌ها در طیف آبی بوده و آسیب مغزی رایج می‌باشد. یک نقص ادراک رنگ ظاهری در افراد همی پلژی بسیار محتمل‌تر است که در باعث مشکل نامیدن رنگ‌ها شود. اگر ادراک رنگ آسیب ببیند چهره‌ها و اشیاء رایج معمولاً می‌توانند از سایر ویژگی‌هایشان تشخیص داده شوند اما مشکل در استفاده از سکه‌ها پدیدار می‌شود که سکه‌ی نقره‌ای و برنز مانند هم دیده می‌شوند. در مرتب کردن لباس‌ها فرد بر راهنماهای لمسی تکیه دارد و نمی‌تواند رنگ‌ها را تطبیق دهد یا موارد جداگانه را هماهنگ کند. مشکلی در تمایز دادن غذاها در شیشه‌ها و در انتخاب موارد وجود دارد، مانند قوطی سوپ یا لوبیا از یک قفسه در سوپرمارکت. اشتباهات اغلب بر اساس بوییدن یا چشیدن غذا وقتی‌که قوطی باز است، تحقق می‌یابند.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی و توانبخشی | کاردرمانی کودکان| کاردرمانی بزرگسالان| توانبخشی کودکان و بزرگسالان

کاردرمانی یکی از زیرشاخه های مهم در علم توانبخشی است که در سال های اخیر با رشد چشم گیری از نظر تکنیکی و عملکردی روبرو بوده است. کاردرمانی هم در زمینه توانبخشی مشکلات جسمی در بزرگسالان نظیر اختلالات ارتوپدیک، شکستگی و آسیب های مفصلی، همچنین در حیطه مشکلات نورولوژیک مانند آسیب مغزی، ضربه مغزی، سکته مغزی، آسیب های نخاعی ناشی از تصادفات و بیماری هایی نظیر پارکینسون، ام اس، آلزایمر و دمانس به صورت تخصصی عمل کرده و موجب بهبود کیفیت زندگی در بیماران می گردد. گرایش دیگری از کاردرمانی در زمینه مشکلات روان در بزرگسالان فعال می باشد و در مراکز نگهداری روزانه بیماران فعالیت می نمایند. قسمت مهمی از فعالیت های کاردرمانی در توانبخشی کودکان ارائه می گردد. که شامل کاردرمانی اختلالات تکاملی کودکان، کاردرمانی در کودکان فلج مغزی و مشکلات حرکتی، کاردرمانی ذهنی کودکان با اختلالات ذهنی و کاردرمانی در کودکان اوتیسم، بیش فعالی و اختلالات یادگیری می باشد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر به صورت تخصصی در حیطه توانبخشی کودکان فعالیت می نماید.

 جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

کاردرمانی و توانبخشی

بخش های مختلف کاردرمانی و توانبخشی دکتر صابر شامل، کاردرمانی ذهنی، کاردمانی جسمی، کاردرمانی حسی،کاردرمانی یکپارچگی حسی(SI  )، ماساژ درمانی، سنسوری روم، توانبخشی بینایی در اتاق تاریک، توانبخشی مهارت های شنیداری، رفتاردرمانی، بازی درمانی و بخش تست های هوش و امادگی برای سنجش و… که در کنار گفتاردرمانی تخصصی کودکان به بهبود هر چه سریعتر کودکان با نیازهای خاص کمک می نماید.

یک چهارچوب کاردرمانی برای توان‌بخشی مؤثر مفید است

ICF ظرفیت و عملکرد را به‌عنوان ابعاد انجام فعالیت و مشارکت در نظر می‌گیرد. همچنین آگاهی در مورد تأثیر بافتار بر شرایط فرد ( برای مثال محیط فیزیکی یا شرایط اقتصادی) و تشخیص اینکه اینها می‌توانند به‌عنوان تسهیل‌کننده یا موانع برای توانایی فرد در نظر گرفته شوند نیز مهم است.

گذشته از تعاریف ظرفیت و عملکرد، ICF هیچ چهارچوبی را برای آنالیز توانایی‌های فرد پیشنهاد نداده و معیارهای اندازه‌گیری را برای تعیین و درجه‌بندی سطوح، آسیب محدودیت در فعالیت و مشارکت ارائه می‌کند؛ اما این معیارها کلی هستند و اجازه توصیف یک مشکل را نمی‌دهند؛ بنابراین کار درمانگران به‌منظور برنامه‌ریزی مؤثر جهت درمان یا مداخلات به یک چهارچوب کاردرمانی برای تشخیص بهتر مشکلات و توانمندی‌های فرد نیاز دارند. OTPF ساختاری را پیشنهاد می‌کند که در ادامه آمده است:

  • × عوامل شخصی مانند ارزش‌ها ، عقاید و عملکردهای بدنی بیشتر توضیح داده شده است.
  • × جنبه‌های محیطی و بافتاری به طور کامل آنالیز می‌شوند.
  • × مهارت‌ها و الگوهای عملکردی که نیاز به انجام دارند مورد تجزیه‌وتحلیل قرار می‌گیرند

بدون چنین دانشی، تعیین تأثیر هر آسیب (در ساختار یا عملکرد بدن) بر عملکرد آکوپیشنال یک فرد مشکل است. برای شرح این مسئله ، مثالی در مورد رانندگی معرفی می‌شود. بیشتر بزرگسالان درک کلی از چگونگی راندن یک خودرو و مهارت‌های موردنیاز آن دارند بیشتر افراد می‌دانند که رانندگی نیاز به توانایی‌هایی همچون

  • × هماهنگی اندام‌های فوقانی و تحتانی
  • × قابلیت دید واضح
  • × آگاهی و به‌کارگیری قوانین جاده
  • × کارکردن و کنترل خودرو

مهارت های عملکردی در کاردرمانی

به‌ هرحال آن چه که کمتر آشکار است ” نیازهای فعالیت “در فرد که به معنای “مهارت‌های عملکردی” می‌باشد و این که چگونه بافتار می‌تواند بر این موارد تأثیر بگذارد.

مهارت‌های عملکردی می‌توانند شامل توانایی:

  • × حفظ انرژی و زمان‌بندی مؤثر عملکرد
  • × حفظ توجه و انتخاب اطلاعات مهم بینایی شنوایی و لامسه
  • × استفاده از دانش استفاده از حافظه کوتاه‌مدت، توپوگرافیک و رویه‌ای) برای رسیدن به هدف موردنظر (رسیدن به مقصد به طور ایمن)
  • × سازماندهی خود و محیط برای عملکرد مؤثر خودرو
  • × شروع ، توالی وپایان رساندن تکلیف موجود در رانندگی به طور مناسب
  • × حفظ پوزیشن وایجاد توالی هماهنگ از حرکات، کارکردن به‌صورت دوطرفه و یک‌طرفه برای کنترل‌کردن
  • × مشاهده پاسخ و تنظیم شرایط تغییریافته و حوادث غیرقابل‌پیش‌بینی

گسترش مهارت‌های عملکردی برای استفاده در طول رانندگی بر حسب شرایط، جاده موقعیت جغرافیایی و عملکرد کسانی که از جاده عبور می‌کنند تغییر می‌یابد.

OTPF مهارت‌ها و الگوهای عملکردی و نیازهای فعالیت را به‌عنوان ابعاد در حال انجام شناسایی کرده است و نه‌تنها بر تمایلات فردی (ساختار و عملکرد بدن) تأکید می‌کند، بلکه بر محیط و ویژگی‌های فعالیت و نقش خود فرد نیز اشاره دارد.

کاردرمانی و توانبخشی کودکان
توانبخشی کودکان
  1. کاردرمانی بر عملکرد بیشتر از ظرفیت تأکید دارد که این توانایی فرد برای ” انجام‌دادن” یا عمل در محیط و بافتار طبیعی می‌باشد.
  2. کار درمانگران هویت، محتوا و زمینه‌ی یک فعالیت را که بر چگونگی انجام تأثیر می‌گذارد، تشخیص و بنابراین روی نیازهای فرد اثر می‌گذارند.
  3. زمانی که برای حل مشکلات آکوپیشنال فرد تلاش می‌شود نه‌تنها بر سلامتی و توانایی‌های خود فرد بلکه بر جنبه‌های بافتاری عملکرد (تسهیل‌کننده و مانع ) ، نیز تمرکز می‌شود.

بنابراین ، ترکیب دو چهارچوب یک مکانیسم سیستماتیک فراهم می‌کند که کاردرمانگر می‌تواند:

  • × ویژگی‌ها و نیازهای تکلیف ، فعالیت یا آکوپیشن را تجزیه‌وتحلیل کند.
  • × نقایص فرد، محدودیت در فعالیت و مشارکت را برای بررسی و ارزیابی‌های بیشتر مشخص کند.
  • × عملکردهای بدنی سالم که می‌تواند در فرایند درمانی جهت به حداکثر رساندن عملکرد آکوپیشنال استفاده شود را تعیین می‌کند.
  • × تأثیرات مثبت و منفی محیط، فیزیکی اجتماعی و نگرشی را تحلیل می‌کند.

چرا شناخت برای تجزیه تحلیل کارها، تکالیف و فعالیت‌ها نیاز است؟

فرایندهای ذهنی فرد که شناخت را تشکیل می‌دهند شامل مکانیسم‌های عصبی پیچیده می‌باشد (مانند درک یا حافظه) و همیشه در داخل مجموعه‌ی پیچیده ، یکپارچه و مرتبط عمل می‌کنند. درک ، نیاز به حافظه دارد چرا که بدون حافظه نمی‌توان اشیا را بازشناسی کرد. در مقابل ، حافظه هم نیاز به درک دارد، و بدون فرایند درکی نمی‌توانیم به تجربیات معنی دهیم.

درباره رانندگی در یک خیابان شلوغ فکرکنید. راننده به یک نقشه‌ی ذهنی از راه نیاز خواهد داشت. این کار نیازمند حافظه، و توانایی حفظ مداوم منظره و چشم‌انداز اطراف و مقایسه آن با نقشه‌ی ذهنی می‌باشد . به‌عبارت‌دیگر وی باید قادر باشد تا اطلاعات بینایی را دریافت کرده، و آن را با دانش ذخیره شده از قبل مقایسه کند ، و برای برنامه‌ریزی و اعمال آینده مورداستفاده قرار دهد. به‌علاوه، وی باید توجه خود به فعالیت را در همه حال، حفظ کند، و از کنترل و چک‌کردن سرعت و موقعیت در جاده استفاده کند. وی باید حوادث پیرامون، سایر وسایل نقلیه ترافیک و علائم را مورد بازبینی قرار دهد. همچنین، ممکن است به طور خودبه‌خود با یک مسافر صحبت کند یا به رادیو گوش دهد.

برای به‌دست‌آوردن همه اینها راننده باید دارای موارد زیر باشد:

  • × توجه – پیوسته انتخابی و انتقالی
  • × درک – بینایی – فضایی، شنوایی و لامسه
  • × استفاده از حافظه کوتاه‌مدت توپوگرافیک و رویه‌ای
  • × برنامه‌ریزی حرکتی و اجرای حرکات مهارتی
  • × اعمال اجرایی: حل مسئله و تصمیم‌گیری سریع

آنالیز رانندگی اهمیت فرایندهای شناختی، یکپارچگی و تعامل آنها را نشان می‌دهد. مثال‌های ابتدایی از آقای ب نیز اهمیت عملکرد شناختی فردی در مهارت‌های زندگی روزمره را نشان می‌دهند، خصوصاً زمانی که نقص یک عملکرد مانند حساب‌کردن می‌تواند منجر به ناتوانی در حفظ شغل گردد.

چرا آگاهی از آسیب مهم است؟

آگاهی از فرایندهای شناختی برای تجزیه‌ وتحلیل عملکرد و تشخیص مشکلات آکوپیشنال (محدودیت در فعالیت و مشارکت) مهم است. همچنین این آگاهی برای کار درمانگر جهت تفاوت قائل‌شدن بین نقایص شناختی نیز اهمیت دارد.

در مورد آقای ب، مشکل وی در تکمیل تکالیف پیچیده می‌تواند چندین عامل داشته باشد :

۱. مشکلات موجود در بازیابی می‌تواند وی را از یادآوری دستورالعمل‌ها بازدارد.

  1. نقایص حل مسئله ممکن است سبب ناتوانی در به‌کارگیری نقش‌ها در مسائل جدید شود.
  2. فقدان سائق می‌تواند موجب ناامیدی وی از تلاش در امور سخت شود.

آگاهی از منابع احتمالی مشکلات، درمانگر را برای تشخیص اینکه کدام جنبه از شناخت نیاز به ارزیابی دارد، و اینکه چگونه بهترین درمان انتخاب شود یاری می‌دهد اگر مشکل آقای ب  برخواسته از بازیابی ضعیف وی  باشد، آماده‌کردن دستورالعمل‌های نوشتاری به موفقیت او کمک می‌کند؛ اما اگر مشکل وی در حل مسئله، باشد نیاز است تا فرد را قادر سازیم که قواعد را یاد بگیرد و آنها را در برنامه‌ی تکالیف درجه‌بندی‌شده تمرین کند.

بنابراین ، محدودیت فعالیت می‌تواند چندین دلیل احتمالی داشته باشد، و نیاز است که بنا به علت‌های مطرحه رویکرد درمانی متفاوت بکارگرفته شود انتخاب مداخله بدون آگاهی از شناخت، آنالیز آکوپیشنال دقیق و ارزیابی آسیب‌ها می‌تواند نتایج ناموفقی داشته باشد.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی درکی| کاردرمانی کودکان | کاردرمانی ذهنی| کاردرمانی در منزل|کاردرمانی شهرک غرب

مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی درکی، شناختی و کاردرمانی ذهنی و جمسی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. بررسی دقیق روند رشد ذهنی کودکان و تشخیص نقاط ضعف و تاخیر رشدی کودکان در مرکز کادرمانی و گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر به صورت تخصصی انجام می گیرد و بسته به اختلال تشخیص داده شده، از خدمات کاردرمانی درکی، کاردرمانی یکپارچگی حسی و … جهت درمان استفاده می شود. در این متن به بررسی نکاتی در زمینه رشد درکی شناختی کودکان پرداخته می شود.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

کاردرمانی درکی و موارد شناختی در نوزادان

کاردرمانان به صورت دقیق روند رشد کودکان را مشاهده و ارزیابی می کنند.

– در ۶ ماه اول زندگی، کودک در مورد بدن خود می‌آموزد و اثر آن را بر محیط متوجه می­شود. یادگیری نوزاد از طریق حواس اولیه (نگاه کردن، چشیدن، لمس‌کردن، بوییدن، شنیدن و حرکت دادن) صورت می‌گیرد. بازی بر عملی که روی اشیا اجرا می‌شود و متمرکز است (مانند به دهان گذاشتن یا تکان دادن آن) به جای اینکه روی (کاربرد) اشیا متمرکز باشد.

– در ۸ الی ۹ ماهگی گستره توجه نوزادان به ۲ الی ۳ دقیقه است. در این سن بقای اشیا را می‌آموزد (یعنی حتی اگر اشیاء در دامنه بینایی نوزاد نباشد و آن را نبیند می‌داند همچنان وجود دارد) می‌تواند منبع صدا را پیدا کند و به صورت فعال به دنبال صدای جدید می‌گردد.

– موارد شناختی مهم در ۱۲ ماهگی:

* درک کاربرد اشیاء افزایش می­یابد – بازی به طور پیشرونده بر اساس اسباب بازی­ای که استفاده می­شود تعیین می‌گردد و کودک مطابق عملکرد و کاربرد اسباب­بازی با آن بازی می­کند (به عنوان مثال با ماشین، ماشین­بازی می­کند و تفنگ بازی نمی­کند)

* کودک رفتار هدف محور بیشتری نشان می­دهد، یعنی رفتارهای مشخصی برای رسیدن به اداف مشخص انجام می­دهد.

* ابزار در این سن مم می­شوند، زیرا کودک به منظور اینکه بهفمد ابزار چگونه کار می­کنند (مثلا دکمه چگونه باز می­شود) با ابزارهای منزل بازی می­کند (مانند چکش و بیلچه)

– در سال دوم کودک می­تواند چندین توالی پشت هم بچیند، به عنوان مثال عروسک­ها را درون ماشین اسباب­بازی قرار دهد و سپس ماشین را حرکت دهد. انجام فعالیت­های متوالی نشان دهنده افزایش حافظه و گسترش توجه می­باشد.

– توانایی شناختی کودک در سن 5/1 سالگی:

  • بازی اجتماعی
  • تقلید از بزرگسالان
  • انجام اعمال متوالی
  • رعایت نوبت
  • درک بقای شی

اجتماعی

– هدف ابتدایی سیستم بدنی نوزاد تازه متولد شده، حفظ کارکرد بدن است (یعنی سیستم‌های قلبی عروقی، تنفسی و گوارشی) اما با بزرگتر شدن کودک هدف این سیستم افزایش تعامل با محیط می‌شود. حس اعتماد یا عدم اعتماد اولیه به ارتباط نوزاد با مراقبان اولیه­اش بستگی دارد.

کاردرمانی درکی

– بر اساس گفته اریکسن : اولین نشانه اعتماد اجتماعی به راحتی غذا خوردن و به راحتی خوابیدن است.

– کودک از بدو تولد گریه کردن را بلد است و در ۲ ماهگی بروز سایر احساسات را شروع می‌کند (مانند خنده و لبخند).

– از ۵ الی ۶ ماهگی نوزاد به رفتن جلوی آینه علاقه نشان می­دهد، نشان دهنده شروع شناختن خودش است.

– از ۴ الی ۵ ماهگی صدا سازی می­کند و رضایت­مندی یا نارضایتی­اش را نشان ددهد.

– در سال دوم کودک تمایل دارد جلوی دید پدر و مادرش باشد و احساساتش را با بغل کردن و بوسیدن آنها ابراز می­کند، همچنان به والدین وابسته است و در نبود آنها دچار ترس می­شود.

-کودک در سن ۲ سالگی از بودن کنار کودکان دیگر لذت می‌برد، اما بیشتر تمایل دارد آنها را نگاه کند تا با آنها تعامل کلامی یا فیزیکی داشته باشد.

– در ۲ سالگی با سای کودکان در یک اتاق کنار هم بازی­های تقلیدی می‌کنند و تعامل کلامی کمی با یکدیگر دارند.

 

تکامل تنظیم هیجانی و رفتارهای اجتماعی مربوطه
سن تنظیم هیجانی رفتار اجتماعی مربوطه
0-12 ماهگی – خودش را آرام می‌کند.

– می‌آموزد که واکنش­پذیری (reactivity) خود را تنظیم کند.

– توجه خود را تنظیم می‌کند (یعنی به چیز خاصی معطوف می‌کند)

– در مواقع استرس زا به مراقب خود تکیه می‌کند.

– تشخیص بیانات چهره­ی دیگران

– پاسخ­های مشخصی به محرک می­دهد.

– بیان چهره­ای متفاوتی را نشان می­دهد.

12-30 ماهگی – افزایش خودآگاهی (Self awareness)

– به خاطر محدودیت­هایی که هنگام کشف کردن شی دلخواه به او اعمال می‌گردد عصبانی می‌شود.

– کودک self – consciousness نشان می‌دهد.

– شرمساری و غرور را نشان می‌دهد.

– زبان و احساسات بیشتری را می‌فهمد.

– حالات عاطفی‌اش را بیان می‌کند.

 

بافتار نوزاد و کاردرمانی کودکان

بافتارهای فرهنگی

– نژاد و قومیت بر چگونگی توجه والدین به کودک و اینکه چند وقت یکبار یک یا بار بچه را بغل می‌کنند و اینکه چقدر پاسخگوی گریه بچه هستند تأثیرگذار است.

 

بافتار فیزیکی

– محیط کودک در سال اول زندگی شامل خانه، تخت، صندلی و گهواره است.

– بازی زود هنگام در بغل پدر و مادر رخ می‌دهد. اولین بازی­های اکتشافی و آکوپیشن­های مربوط به وابستگی کودک در بغل و دامن پدر و مادر رخ می‌دهد.

– نوزاد در ۶ ماه دوم زندگی نیاز به حمایت کمتری در بازی دارد و نقش عمده والدین محافظت از کودک در برابر آسیب است. هر چه تحرک نوزاد بیشتر می‌شود هدف اصلی او معطوف به اکتشاف محیط می‌گردد.

-در دومین سال زندگی،‌ محیط کودک به حیاط خانه، خانه همسایه و نقاط اکتشاف نشده درون خانه بسط پیدا می‌کند. بازی کردن در فضای باز فرصت یکپارچه شدن حواس را می‌دهد اما از لحاظ امنیت نگران کننده است.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی برای غلت زدن نوزاد| کاردرمانی کودکان| کاردرمانی برای نشستن| کاردرمانی دکتر صابر

کودکانی که دچار تاخیر در حرکت هستند در رشد مراحل حرکتی نظیر غلت زدن، خزیدن، نشستن و چها دست و پا رفتن دچار مشکل می شوند. اولین حرکت مستقل نوزاد غلت زدن است که باید مورد توجه والدین قرار گیرد. غلت زدن به نوزاد کمک می کند در وضعیت به شکم خوابیده قرار گرفته و محیط اطراف را به صورت متفاوتی بنگرد. تلاش برای برداشتن اشیا و دست ورزی آنها در وضعیت به شکم خوابیده موجب پیشرفت توانایی های حرکتی کودک در دست ها می شود. هرگونه تاخیر حرکتی در کودکان باید توسط توانبخشی کودکان مورد بررسی و درمان قرار گیرد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی مرکز با تجربه بالا در حیطه توانبخشی به این کودکان کمک بسزایی می نماید. کاردرمانی در منزل نیز از خدمات تخصصی این مرکز است که موجب بهبود کودک می گردد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید. 

تکنیک های کاردرمانی برای غلت زدن نوزاد

 رویکردهای بیومکانیک و NDT

– رویکرد bottom-up هستند که بر روی سیستم اسکلتی – عضلانی متمرکز می باشند.

– تمرکز ارزیابی و مداخله: بر افزایش ROM، قدرت و تعادل است.

مدل بالینی بیومکانیک

کودکانی که از این رویکرد بهره می برند

۱- کودکان مبتلا به اختلالات عصبی-حرکتی و اسکلتی-عضلانی مربوط به آسیب CNS مادرزادی

۲- کودکان اسپاستیک کوادرپلژی دارای رفلکس اولیه مانند ATNR + کودکانی که الگوهای پرونیشن و فلکشن انگشتان و مچ و آرنج حین آوردن دست به سمت دهان را دارند.

۳- الگوهای غالب Add و int.rot در اندام تحتانی

استراتژی ها و اصول مدل بیومکانیک

– پازیشن های مطلوب برای مهارت های حرکتی ظریف:

1- side lying

2- prone

3- sitting/standing

غلت زدن نوزاد

– وضعیت side lying:

  • در نوزاد که دجار ضعف یا اسپاسیتی است تنها وضعیتی است که کودک می تواند reach را داشته باشد یا دستش را به خط وسط نزدیک کند.
  • باعث کاهش اثر جاذبه بر وضعیت کل بدن و آسانتر باز شدن دست ها می شود.
  • باعث محدود شدن اکثر عملکردهای دست می شود.

– وضعیت supine:

  • برای کودکان زیر ۱۲ ماه موثر است و موجب کنترل مقدماتی حرکات شانه و نگاه کردن دست ها و تقویت حرکات خط وسط و ضد جاذبه می شود.

– وضعیت prone:

  • اگر همراه با WB روی ساعد باشد:
  • باعث تقویت ثبات شانه
  • افزایش co-contraction
  • تفکیک دو سمت بدن با WB روی یک دست و دستکاری با دست دیگر
  • دستکاری دو طرفه اشیا
  • با قرار دادن porne روی wedge:
  • کاهش اثر جاذبه + افزایش ext تنه
  • باعث افزایش دید به دست می شود اما دیدن محیط را می کاهد
  • وضعیت prone باعث خسته شدن می شود به همین دلیل باید کودک را به مدت محدود در وضعیت prone گذاشت
برچسب‌ها:,

کاردرمانی حسی در منزل| کاردرمانی یکپارچگی حسی|مرکز درمان اختلال پردازش حسی دکتر صابر

مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی حسی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کاردرمانی حسی با استفاده از تکنیک های حسی و ابزارهای تخصصی به درمان یکپارچگی حسی در کودکان می پردازد. یکپارچگی حسی  از مهم ترین موارد جهت بهبود عملکرد کودک و توانایی های رشدی کودک می گردد. کاردرمانی  دکتر صابر مجهز به اتاق سنسوری روم، ماساژ درمانی و کاردرمانی حسی حرکتی در کودکان می باشد که موجب پیشرفت کودک در جهت رشد حرکتی و اجتماعی کودکان می شود.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

روند رشد کودک در کاردرمانی حسی در منزل

شش ماه اول زندگی

  • شروع کنترل پاسچرال بدن با تکامل ارتباطات بین سیستم‌های عمقی و بینایی و وستیبولار ایجاد می‌شود (در 6 ماهگی کنترل گردن به طور کامل ایجاد می‌شود که پایه‌ی با ثباتی برای کنترل عضلات چشم خواهد بود و نشان دهنده یکپارچه شدن حواس بینایی، عمقی و وستیبولار است).
  • در 6 ماه اول زندگی سائق درونی رشد می‌کند – کودک انگیزه زیادی جهت آوردن بدن خود به طرف بالا و برخلاف جاذبه دارد.
  • وضعیت متداول و غالب کودک برای بازی در این سن prone است که نشان‌دهنده‎ی تکامل مسیر latera vestibulospinal است.
  • در این سن تکامل حسی – پیکری در دست‌های کودک رخ می‌دهد. کودک در Grasp اولیه‌ی اشیاء از حواس لامسه و عمقی استفاده می‌کند. هنگامی که کودک reach را انجام می‌دهد و اشیاء را تکان می‌دهد اطلاعات بینایی ولامسه با یکدیگر یکپارچه می‌شوند.
  • کودک به علت سائق درونی قوی قادر است دستش را در خط وسط بدن بیاورد و اشیاء را بگیرد و بازی کند که ارتباطات بین سیستم‌های بینایی و لامسه در این کار باعث هماهنگی چشم و دست در مراحل بعدی می‌شود.
  • بازی در خط وسط مرحله مهمی در یکپارچگی حواس دو سمت بدن است.
  • در این سن دیگر رفلکس‌های ماه اول نوزاد وجود ندارند و کودک میتواند آگاهانه حین بازی بر حرکات اندام خود کنترل داشته باشد.

شش تا دوازده ماهگی:

  • مهارت‌های locomotor در اثر یکپارچگی حواس وستیبولار، بینایی و حس پیکری ایجاد می‌شود.
  • یکپارچگی حواس پیچیده‌تر مانند ادراک فضایی و طرحواره بدنی با جست و جوی بیشتر کودک در محیط رخ می‌دهد.
  • در این سن ادراک لمس بیشتر صورت می‌گیرد و نقش حیاتی در رشد مهارتهای دستی کودک دارد.
  • برای تکامل fine pincer grasp به فیدبک ظریف لامسه نیاز است.
  • اطلاعات حس عمقی در تکامل مهارت‌های دستکاری (manipulation) اهمیت دارد.
  • پاسخ‌های تطابقی حسی پیکری منجر به رشد توانایی برنامه‌ریزی حرکتی می‌شود.
  • پردازش شنیداری در طول سال اول نقش مهمی در آگاهی کودک از محیط (مخصوصا محیط اجتماعی) دارد.
  • در حین صداسازی کودک اطلاعات شنیداری با حس لمس و حس عمقی در داخل و اطراف دهان یکپارچه می‌شوند.
  • در این دوره استقلال در غذا خوردن آغاز می‌شود.
  • استقلال در غذا خوردن نیازمند یکپارچی حسی – پیکری و پرداطش حسی – پیکری از لب‌ها، فک و داخل دهان است تا حرکات دهان بخوبی ایجاد شوند. حواس بویایی و چشایی نیز در روند غذاخوردن مستقل نقش دارند.
  • نکته: غذاخوردن مستقل تنها شامل حرکات دهان نمی‌باشد. تمامی مراحل یکپارچگی حسی که منجر به هماهنگی چشم و دست می‌شوند نیز مهم هستند.

کاردرمانی حسی

دوسالگی:

  • ارتباطات بین حواس وستیبولار و عمقی و بینایی که قبلاً تشکیل شده بود بیشتر پالایش می‌شود که منجر به بهبودی تعادل و کنترل پاسچرال داینامیک می‌گردد.
  • تمایز حس لامسه و کان‌یابی حس لامسه دقیق‌تر شده که منجر به بهبود مهارت‌های حرکتی ظریف می‌شود.
  • پردازش پیچیده حسی – پیکری افزایش می‌یابد و منجر به تکامل طرحواره بدن می‌گردد، هرچه طرحواره بدن پیچیده‌تر شود توانایی برنامه‌ریزی حرکتی پیچیده‌تر نیز افزایش می‌یابد و هرچه برنامه‌ریزی حرکتی پیچیده‌تر شود جنبه‌ی دیگر پراکسی یعنی ایده‌سازی کردن ظهور پیدا می‌کند (ایده‌سازی: توانایی تصور آنچه باید در یک موقعیتی انجام دهیم)
  • در اواخر دو سالگی کودک می‌تواند چندین رفتار وانمودی را در توالی‌های بازی استفاده کند.
  • تقویت توانایی‌های پراکسی نقش مهمی در تکامل self-concept دارد.

سه تا هفت سالگی:

  • در طی این سال‌ها یکپارچگی حسی به بلوغ می‌رسد.
  • آیرز این دوره سنی را برای SI مهم تلقی کرد.
  • در مهارت‌های حرکتی ظریف اطلاعات بینایی و حسی پیکری با هم یکپارچه می‌شوند و حرکات دست و چشم با دقت و با حفظ وضعیت با ثبات صورت می‌گیرد.
برچسب‌ها:,