اختلال خواندن چیست؟یکی از بحث های مهیج در مورد اینکه کودکان چگونه یاد می گیرند که بخوانند بر دو نگرش متباین استوار است: 1) آموزش کلی زبان و 2 ) آموزش صریح رمزگذاری. از آنجا که دانشآموزان دچار اختلال یادگیری خواندن یا دیسلکسیا اغلب بیش از هر چیزی با مشکلاتی در خواندن اولیه و در مهارتهای پیشرفته خواندن مواجه می شوند،لازم است بدانیم راه های درمان اختلال خواندن چگونه بر این دانش آموزان اثر می گذارد. در زمینه درمان اختلال یادگیری خواندن در کودکان مرکز درمان اختلال خواندن دکتر صابر با ارائه روش های درمانی روز دنیا پیشرو می باشد. استفاده از مدالیته های الکترونیکی و دیجیتالی جهت پرورش مهارت های مورد نیاز برای خواند در درمان اختلال خواندن در کودکان بسیار موثر می باشد. اتاق تاریک، اتاق تقویت توجه شنیداری، سنسوری روم ، آموزش ویژه اختلالات یادگیری از راه های درمان اختلال خواندن یا دیسلکسیا در مرکز اختلال یادگیری ما می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
آموزش کلی زبان در درمان اختلال خواندن
آموزش زبان به منزله یک کل از دیرباز بر حیطه خواندن نفوذ داشته است. بسیاری از معلم ها در سراسر کشور با علاقه به خواست های نگرش کلی زبان و آموزش کلی زبان، که در برنامه درسی خواندن در مدارس آمریکا شکل گرفته است، پاسخ داده اند. اخیراً طی مطالعه ای درباره معلم های برجسته معلوم شده است که تقریباً تمامی معلم های آموزش و پرورش همگانی و ۸۰ درصد معلم های آموزش و پرورش ویژه جز معلم هایی هستند که خود را معلم کلی زبان می دانند.
زبان در کل نگرشی است درباره اختلال یادگیری خواندن و کاربرد زبان که بر کلیه شکل های زبان یکپارچه (زبان شفاهی، خواندن و نوشتن) تاکید می کند. ویژگی های دیدگاه زبان در کل را در مورد یادگیری خواندن کنت گودمان، پیشگام نهضت زبان درکل توصیف کرده است:
نگرش کلی زبان به یادگیری کل زبان در تمام موقعیت ها در مورد همه یادگیرندگان می پردازد.
یادگیری کلی زبان توجه به زبان، به یادگیرنده و به معلم را مد نظر قرار میدهد.
آموزش کلی زبان در گفتار صحیح و جریان سوادآموزی بر معنی زبان و نه بر خود زبان تاکید می ورزد.
آموزش کلی زبان یادگیرندگان را ترغیب به خطر کردن و دعوت به کاربرد زبان می کند.
در کلاس درس مبتنی بر آموزش کلی زبان همه کنش ها و شکل های گوناگون زبان شفاهی و کتبی تاکید و تشویق می شود.
بعضی از درمانگران از تمامی شیوه های توصیه شده آموزش کلی زبان در اختلال یادگیری تبعیت می کنند، بعضی از میان آموزش کلی زبان شیوه هایی را که به نظرشان مفید است انتخاب می کنند و آن را با آموزش مهارت ها و مطالب سنتی تر در هم می آمیزند. طبق نظر پرسلی و رانکین در مدارسی که همه معلم ها اجباراً باید فقط از روش های آموزش کلی زبان تبعیت کنند، بعضی از معلم ها مخفیانه در کلاس های درس خود از روش های آوایی نیز استفاده می کنند.
راه های درمان برای دانش آموزان با اختلال خواندن
تمرین های مورد نظر نگرش کلی زبان همراه با تلویحات آن برای دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن در زیر بررسی می شود. بسیاری از نظریات روش های آموزش کلی زبان جدید نیست، بلکه بازتاب تمرین هایی آموزشی است که سالیان متمادی از آنها استفاده شده است.
فلسفه زبان به منزله یک کل: خواندن بخشی از نظام به هم پیوسته زبان است که ارتباط نزدیکی با اشکال شفاهی و کتبی زبان دارد. به عبارت دیگر این نگرش به هنگام تدریس به این معناست که تجربه های فعال در زبان نوشتاری و شفاهی باعث تقویت خواندن کودک میشود. ایجاد آگاهی از روابط درونی زبان شفاهی و کتبی سوادآموزی نامیده می شود. بنابراین کودکان در دوره اول کودکی نوشتن را به محض ورود به کودکستان در کلاسهای درس کلی زبان حتی قبل از خواندن آغاز می کنند.
تلویحاتی برای دانش آموزان دچار اختلال یادگیری: مربیان اختلال یادگیری در این نکته توافق دارند که در زیر بنای صحبت کردن،خواندن و نوشتن هسته واحدی از زبان قرار دارد. در بیشتر روش های تدریس به کودکان اختلال خواندن در رشته اختلالات یادگیری بر ارتباط مستحکم بین نظام های زبان شفاهی، خواندن و نوشتن تاکید می شود. ارتباط بین اختلالات زبان شفاهی و مشکلات خواندن مشهود است: آنجا که کودک از عهده ساختارهای پیچیده ترکیبی (ساخت جمله) و واجی زبان گفتاری برنمیآید و نیز در یادگیری خواندن دچار مشکل میشود.
کودکانی که مشکلاتی در زبان زیربنایی یا دشواری های حرکتی دارند، احتمالاً در کلاس اول در مقایسه با همکلاسی های خود با مشکلاتی در نوشتن مواجه می شوند و بنابراین برای نوشتن داستان در کلاس های ابتدایی به کمک های مستقیم تری نیاز دارند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: هم زبان شفاهی و هم زبان نوشتاری را می توان با به کارگیری طبیعی آن یاد گرفت. مربیان پیرو این نگرش خاطرنشان میکنند که کودکان حرف زدن را بدون ورزش یا تمرین های خاص یاد میگیرند. همچنین می توان تصور کرد که کودکان مهارتهای خواندن را به طور طبیعی از طریق مواجهه با سواد و غوطه وری در زبان و کتابها از نوپایی فرا می گیرند.
خواندن برای دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری:
در این مورد توافقی جمعی وجود ندارد. سوالی که در مورد دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری مطرح می شود این است که آیا دانش آموزان خواندن را همانند حرف زدن یاد می گیرند؟پاسخ این است که خواندن، بر خلاف حرف زدن، فطری و طبیعی یا رشدی نیست. پیشتر گفته شد که زبان نوشتاری از ابداعات جدید تمدن است. همه جوامع بشری به گونهای زبان شفاهی دارند ولی تاریخ نشان میدهد که بسیاری از تمدن ها نظام زبان نوشتاری نداشتهاند. حتی امروزه هم برخی از جوامع نظام زبان نوشتاری ندارند. می دانیم عدهای از افراد که سخنوران قابلی هم هستند هرگز از زبان نوشتاری استفاده نکردهاند. لیبرمن مشاهده کردند که یادگیری صحبت کردن مثل یادگیری خزیدن، راه رفتن یا گرفتن اشیاست، در حالی که یادگیری خواندن بیشتر شبیه ریاضیات یا شطرنج است. برای یادگیری خواندن بیشتر کودکان نیاز به تدریس مستقیم و مداخله فشرده قبل از فهم قوانین و رموز نوشتن دارند. به علاوه، برخی از کودکان دچار اختلالات زبان و اختلالات یادگیری اشکالشان در یادگیری حرف زدن است و اختلالات زیربنایی در زبان شفاهی دارند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: استفاده از نوشته های درست و معتبر فرصتهای زیادی برای سواد بیانی-یا نوشتن-فراهم می آورد. مربیان پیرو زبان به منزله یک کل تاکید می کنند که کودکان باید مهارتهای خواندن را از طریق مواجهه با ادبیات کسب کنند و تجربه های زیادی درباره زبان از طریق کتاب های بزرگ، داستان ها، اشعار و کتاب های کودکان به دست آورند.
تلویحاتی برای دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری: همه متفق القولند که دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری نیاز به مواجهه زیاد با زبان، کتاب ها و داستان ها دارند. چنین دانش آموزانی از خواندن کتاب ها و گوش دادن به داستان ها استفاده زیاد می کنند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: از تدریس جداگانه بخشهای بدون معنای زبان یا کاربرده جداگانه تمرین ها و تکالیف اجتناب کنید. مربیان طرفدار آموزش کلی زبان معتقدند که روش های سنتی خواندن «از طریق تجزیه زبان کلی (طبیعی) به قسمت های کوچک و انتزاع بخش های کوچک» یادگیری خواندن را دشوار می سازد. طبق گفته گودمان سنت مدرسه این بود که «زبان را به واژه ها، هجاها و صداهای مجزا تقسیم کنند» نگرش کلی زبان عقیده دارد که هنگام آموزش فقط باید از مطالب معنیدار خواندنی استفاده شود و اینکه وقتی کودکان خواندن و نوشتن متن های کلی معنادار را یاد بگیرند چون صداها روابط نمادین زبان چاپی ( آوایی) است، به طور طبیعی و ضمنی بر صداها و آوازهای نظام زبانشناختی مسلط می شوند. پیش فرض این است که مهارتهای رمزگشایی به طور مجزا یاد گرفته نمی شود؛بلکه به طور طبیعی از طریق خواندن کسب میشود.
تلویحاتی برای دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری: این نکته بحث انگیزترین قسمت این نگرش محسوب می شود. بسیاری از مربیان اختلال یادگیری خواندن نگرانند که مبادا مولفه های کار آمد آموزش سنتی از دست برود. بیشتر کودکان دچار اختلال خواندن نمیتوانند پیش خود الفبا را یاد بگیرند و نیاز به آموزش مستقیم رمز های الفبا (حروف و صداهای معرفی آن ها) دارند. این مهارت ها زمانی به بهترین وجه یاد گرفته می شود که درس ها سازمان یافته باشد و مهارت ها به طور مستقیم تدریس شود. قبلاً گفته شد که بیشتر دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن مشکلشان آگاهی واجی (توانایی درک صدای واژه های زبان) است و قبل از یادگیری خواندن نیاز به آموزش مستقیم از طریق شنیدن صدا ها و ایجاد دانش واجی دارند.
آموزش رمزگذاری در اختلال خواندن کودکان( دیسلکسیا)
دومین دیدگاه یادگیری خواندن بر تدریس واضح مهارت های رمزگذاری تاکید می ورزد. معمولاً علائم و رمز های حروف الفبا را باید به صورت نظام مند و مستقیم به کودکان دچار اختلال یادگیری تدریس کرد. پژوهش ها همگی حاکی از آن است که تاکید اولیه بر مهارتهای رمزگشایی به گرفتن نمره های بالاتری در آزمون های پیشرفته خواندن منتهی می شود.
آموزش مستقیم برای رمزگذاری الفبا ( آواها) آموزش اولیه خواندن را تسهیل میکند. خواندن خوب، روان خواندن است و خوانندگان برای اینکه بتوانند روان بخوانند باید یاد بگیرند واژهها را راحت و سریع تشخیص دهند. تشخیص واژه باید فرایندی خودکار باشد و نیاز به کوششهای هوشیارانه و دقیق نداشته باشد. اگر خوانندگان تمام تمرکز خود را صرف تشخیص کلمه کنند دیگر نمی توانند بر معنا متمرکز شوند. پیشتر گفته شد که مسئله مهم این است که خوانندگان به گونهای به رمزگشایی بپردازند که بتوانند به سرعت و راحت واژه ها را تشخیص دهند.
در کودکان با اختلال یادگیری خواندن، در نوشتن الفبای زبان نظیر زبان انگلیسی رمزها نظامی از علائم یا نمادهایی است که حروف و صداها را به هم ربط میدهد. وقتی کودک این علائم را یاد گرفت رمز ها گشوده میشود و میتواند با کاربرد این دانش واژه های چاپی را بلافاصله تشخیص دهد و تلفظ کند.
موفقیت اولیه در کودکان اختلال یادگیری در مهارت رمز گذاری بسیار مهم است زیرا مهارت اولیه می تواند شاخص دقیقی برای پیش بینی مهارت بعدی یعنی درک مطلب باشد. کودکانی که در همان ابتدا کند پیش می روند به ندرت ممکن است خوانندگانی ماهر شوند. یادگیری رمز منتهی به کسب عادت های خواندن زیاد و گسترده در داخل مدرسه و خارج از آن میشود. مطالعه گسترده نیز به سهم خود امکان رشد مفاهیم واژگانی را فراهم می کند و دانش لازم برای نوشتن متن را به دست میدهد. کودکانی که رمزگشایی را یاد نمی گیرند از این وسیله رشدی محروم می مانند.
استنویچ تاثیر کمبود تجربه های خواندن را « تاثیر متیو» می ماند. گاسپل متیو می گوید: «از زمین و آسمان هم بر او می بارد، اما کسی که چیزی ندارد حتی از همان نداشته هایش هم مرتباً کاسته می شود.» تعبیر استنویچ در یک جمله این است: ثروتمند،ثروتمندتر می شود. در خواندن نیز همین اتفاق میافتد. کودکانی که آغاز خوبی در خواندن دارند بیشتر می خوانند و روز به روز خوانندگان بهتری می شوند. در مقابل، کودکانی که شروع ضعیفی درخواندن دارند نمی توانند زیاد بخوانند و روز به روز هم ضعیف تر می شوند. کودکان با اختلال خواندن از خواندن لذت نمی برند،کمی خواند و با تقویت نشدن تجربههای خواندنشان به دور باطل میافتند.
کودکان دچار اختلالات یادگیری و خواندن برای تشخیص واژه ها، رمزگشایی و آواشناسی برای ربط دادن حروف چاپی و صراحت صدا ها نیاز به آموزش مستقیم دارند. از طریق فراهم کردن پایه برای به خاطر سپردن یا تنظیم نشانه های حروف الفبا و معنا دادن به واژه های چاپی می توان به یادگیری کودکان با اختلال خواندن کمک کرد.
ترکیب آموزش زبان با آموزش رمزگذاری در کاردرمانی برای اختلال خواندن
نگرش کلی به زبان و آموزش صریح رمز گذاری هر دو از ارزش های زیادی برخوردارند. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری به روش هایی بسیار متنوع در آموزش از قبیل روش های متوازن حاصل از ادغام زبان به منزله یک کل و آموزش رمزگذاری نیاز دارند.
از مکتب زبان به منزله یک کل چیزهای بسیار زیادی آموختهایم. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری از محیطی ذهنی که مملو از کتاب های داستان های مصور،کلاسهای درس مجهز به کتابخانه و نمایشگاههای آثار دانش آموزان باشد بسیار منتفع می شوند. اگر معلم ها خود به خواندن عشق بورزند، از هر موضوعی برای سازماندهی خواندن و نوشتن استفاده کنند و از کتاب های قافیه دار و آهنگین سود جویند دانشآموزان آنها را سرمشق قرار میدهند. معلم ها باید برای دانش آموزان داستان هایی بخوانند و از دانشآموزان بخواهند همراه آنها با صدای بلند بخوانند. آنها باید دانش زمینه را در دانش آموزان قبل از خواندن داستان ها به وجود آورند و دانش آموزان را به نوشتن داستان و جمع کردن مجله ها ترغیب نمایند.
همچنین می دانیم که دانش آموزان دچار اختلال یادگیری برای یادگیری علائم الفبا، آموزش چگونگی ربط دادن صداها به حروف، آموزش واژه های جدید نامحدود و آواشناسی علت نظام مند نیاز به آموزش صریح دارند. مدر خاطر نشان می کند که آموزش کلی زبان در صورتی میتواند برای کودکان دچار اختلال یادگیری خواندن مفید باشد که تدریس اضافی مناسبی همراه داشته باشد، فنون متعدد آموزشی به کار گرفته شود و فشردگی و طول مدت آموزش با نیازهای فردی منطبق گردد.
خوشبختانه معلم ها مجبور نیستند صرفاً یکی از رویکردهای تدریس خواندن را انتخاب کنند. بیشتر کاردرمانان ویژه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن رویکردهای گوناگون را به نحوی کارآمد با یکدیگر ترکیب می کنند. هیمزفلد می گوید که زبان نوشتاری شبیه گاوصندوق است و برای باز شدن به بیشتر از یک کلید نیاز دارد. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری به همه کلید هایی که می توانیم به آنها بدهیم نیاز دارند. در مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر به تشخیص اختلالات یادگیری و درمان همه جانبه آن پرداخته می شود.
سوالات متداول:
1-یا اختلال خواندن با بزرگشدن کودک خودبهخود بهبود پیدا میکنه؟
بدون مداخله هدفمند، ۷۰% کودکان در نوجوانی مشکلات جدیتر خواهند داشت. تاخیر در درمان منجر به کاهش اعتمادبهنفس، افت تحصیلی و اجتناب از مطالعه میشود. مداخله قبل از ۸ سالگی موثرترین نتیجه را دارد.
2-آیا استفاده از نرمافزارهای کمکی مثل متن-به-صوت باعث تنبلی کودک نمیشه؟
برعکس! این ابزارها با کاهش فشار خواندن، تمرکز کودک را بر درک مطلب معطوف میکنند. مطالعات دانشگاه تهران نشان داده کودکان با دسترسی به این فناوری ۴۰% بیشتر به مطالعه مستقل تمایل پیدا میکنند. البته باید به عنوان مکمل (نه جایگزین) آموزش استفاده شود.
اختلال دیکته نویسی در دوره ابتدایی یا مشکل املا در کلاس اول دبستان از مشکلات مهم والدین با کودکان است. در درمان اختلال دیکته نویسی در دوره ابتدایی ابتدا باید ریشه مشکلات املا نویسی کلاس اول را مورد بررسی قرار داد. اختلالات ادراک بینایی، مشکلات تمییز شنیداری و اختلالات هماهنگی حرکتی در حرکات ظریف از مواردیست که در اختلال املا نویسی باید مورد نظر قرار گیرد. بهترین مرکز درمان اختلال یادگیری در تهران زیر نظر دکتر صابر به تشخیص و درمان اختلال دیکته نویسی در کودکان به صورت کاملا تخصصی مشغول می باشد. اتاق پردازش شنیداری، اتاق تاریک بینایی، بخش آموزش دبستان، سنسوری روم از بخش های پیشرفته این مرکز می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مراحل رشد یادگیری املا و مشکلات کودکان ناتوانی یادگیری
کودکان چند مرحله متمایز را پشت سر می گذارند تا به پیشرفتی عمومی در املا برسند.
سرعت پیشرفت در میان کودکان اختلال یادگیری بستگی به توانایی هجی کردن آنها دارد و با هم متفاوت است، اما تمام کودکان این مرحل را به ترتیب معینی طی میکنند.
غلط های املایی کودکان بازتاب مرحله ای از تحول است که در آن قرار دارند. کودکان طی دوره سنی معینی هر یک از مراحل هجی کردن را پشت سر میگذارند.
مراحل و نیز دوره سنی و ویژه های ملازم با آنها در زیر ذکر می شود:
مرحله اول : نوشتن پیش آوایی (۱ تا ۷ سالگی) کودکان در این مرحله خط خطی می کنند، تصویر ها را تشخیص می دهند، نقاشی می کنند، از نوشته ها تقلید می کنند و یاد می گیرند حروف را بازند.
مرحله ۲ : به کار بردن نام حروف آغاز راهبردهای آوایی (۵ تا ۹ سالگی) کودکان سعی می کنند از تصاویر واجی استفاده کنند، اما دانش آنها در این زمینه محدود است. آنها املایی ابداعی با حروف می سازند (به عنوان مثال میخام به جای میخواهم، میرم به جای می روم یا خاهر به جای خواهر کودکان در این مرحله شاید بتوانند املای واژه های دیداری را درست بنویسند.
مرحله ۳: کارکرد الگوهای نوشتاری کلمه(۶تا۱۲سالگی)تلاشهای نوشتاری در این مرحله قابل خواندن، قابل تلفظ، قابل تشخیص و تشبیه نوشته های مرسوم است. هر چند دقیق نیست (به طور مثال ادار به جای اداره یا زرف به جای ظرف). بیشتر کلمات دیکته ابداعی کودک از قواعد شاخصهای حروف صدادار کوتاه و بلند تبعیت میکند.
مرحله ۴ : کاربرد درنگ های هجایی و واژه های چند هجایی (۱۸ تا ۱۸ سالگی) دانش آموزان در نوشتن واژه های چند هجایی خطاهایی میشوند. غلط های دیکته ابداعی در درنگ های هجایی، علامت شوا و قواعد هنجار گریز (به طور مثال پرندگان به جای پرنده گان) دیده میشود. اصطلاح شوا به هجاهای بدون تکیه دارد و خطاهای رایج املا نظیر cottin به جای cotton را منعکس می کند.) شکل واژه های دیداری چند هجایی هنگام نوشتن املا ممکن است به خاطر بیاید یا نیاید.
مرحله ۵ : پرورش چشم اندازه پخته به املا (۱۰ سالگی تا بزرگسالی) در این مرحله املاء ابداعی از دید کودک غلط است. مشکلات املایی بسیاری از افراد، حتی اگر از قواعد پیروی کنند، در این مرحله نیز ادامه مییابد زیرا با استثناهایی که در زبان انگلیسی وجود دارد، افراد باید یاد بگیرند که از منابع پشتیبان نظیر واژهنامهها، بررسی کردن املا نوشته با رایانه و حجی کننده های الکترونیکی استفاده کنند. (آموزش دهنده املا فرانکلین از منابع یادگیری فرانکلین نمونه ای از حجی کننده های الکترونیکی است.
راهبردهای خودپرسشگری برای اختلال املا نویسی
راهبردهای یادگیری شناختی در مورد نوشتن املا فعالیتهایی نظیر خود پرسشگر خود هدایتگری است. وانگ گزارش میکند که خود پرسشگری به دانش آموز دچار اختلال یادگیری کمک میکند. راهبردهای نوشتن حفظی کلمات را یاد بگیرند. در این راهبرد به دانش آموزان یاد داده میشود سؤال هایی را که روی کارتهای ویژۀ یادآوری نوشته شده است از خودشان بپرسند:
مثال موردی: شنیدن حقیقتی هولناک در مورد نوشتن
برخی از کودکانی که از املای ابداعی سود میجویند وقتی بفهمند قواعد خشک درسته نویسی را زیر پا گذاشته اند به شدت ضربه میخورند. کارلا بعد از دوهفته که از نیم سال اول سال تحصیلی درکلاس سوم میگذشت از مادرش خواست او را به کلاس دیگری منتقل کند. دلیل کارلا این بود که معلم فعلی او معلم خیلی خوبی نیست. موقعی که مادرش از او توضیح بیشتری خواست، کارلا گفت که معلم کلاس سوم فعلی او فکر میکند. یک کلمه را فقط به یک صورت میتوان نوشت.
آیا این کلمه را بلدم؟
در این کلمه جند بخش شنیدم؟( تعدادشان را بنویس).
من باید این کلمه را حفظ بنویسم.
آیا تعداد بخشها را درست شمردم.
الف) اگر تعداد بخشها را درست شمرده باشم به املای کدام بخش شک دارم؟ باید زیر آن بخش را خط بکشم و سعی کنم دوباره کلمه را بنویسم. خب، حالا یعنی این کلمه از نظز من درست نوشته شده است؟ اگر درست است دیگر نباید به آن دست بزنم. اگر هنوز به نظر درست نمیسد، باید زیر آن بخشی را که به آن مطمئن نیستم خط بکشم و سعی کنم آن را دوباره بنویسم.
5 –ب) اگر تعداد بخشهای کلمه را درست ننوشته باشم، باید دوباره این کلمه را در ذهنم تکرار کنم. بخش جاافتاده را پیدا کنم. بعد دوباره به مرحلۀ 2 برگردم.
وقتی دیکته را تمام کردم به خودم میگویم که دانشآموز خوبی هستم. تلاش زیادی کردم و املای کلمه را نوشتم.
اختلال دیکته نویسی و درمان آن
در اینجا راهبردهایی برای درمان مشکل املا نویسی ارائه می شود:
درک و حفظ شنیداری صدای حروف: امکان تمرین در زمینه ادراک شنیداری صدا های حروف را برای کودک با اختلال یادگیری فراهم آورید،دانش آوایی و تحلیل ساختاری آنها را تقویت کنید و مهارت های تعمیم دهی آواها را گسترش دهید.
درک و حفظ دیداری حروف: با آموزش تجسم دیداری واژه به کودکان با مشکلات املا نویسی کلاس اول برای تحکیم ادراک و حافظه دیداری در اختلال یادگیری کمک کنید. مطالب بهتر است روشن و مختصر باشد و به دانش آموز با اختلال دیکته کمک کند تا بر آن فعالیت متمرکز شود. برای افزایش سرعت و تقویت حافظه از نرم افزار رایانه ای هجی کردن نیز می توان سود جست.
روشهای چند حسی در املا نویسی: وقتی به دانش آموزان با اختلال دیکته نویسی گفته می شود که برای نوشتن دیکته به مطالعه بپردازند،غالباً نمیدانند چه کارهایی باید بکنند. در اینجا رویکردهایی چند حسی با استفاده از حس های دیداری،شنیداری،حرکتی و بساوایی ارائه می شود.
معنی کردن و تلفظ: از دانش آموزان اختلال دیکته نویسی بخواهید به کلمه نگاه کنند،آن را تلفظ کنند و در جمله ای به کار ببرند.
تصویر سازی: از کودکان با مشکل املا نویسی بخواهید کلمه را ببینند و آن را بیان کنند. از آنها بخواهید هر یک از هجا های آن کلمه را به زبان آورند،آن کلمه را هجا به هجا بیان کنند،آن کلمه را به طور شفاهی هجی کنند و سپس با انگشت آن کلمه را ردگیری کنند یا با انگشت در هوا آن کلمه را بنویسند.
یادآوری: در درمان اختلال دیکته نویسی از دانش آموزان بخواهید به کلمه نگاه کنند و سپس چشم هایشان را ببندند و آن را در ذهن خود مجسم کنند. از آنها بخواهید آن کلمه را به طور شفاهی هجی کنند. سپس چشم های خود را باز کنند و به آن کلمه نگاه کنند و ببینند آن را درست تجسم کرده اند یا نه. (اگر اشتباه کرده باشند باید این فرآیند را تکرار کنند.)
نوشتن کلمه: در درمان مشکل املا از دانش آموزان بخواهید کلمه را از حفظ بنویسند، آن را با منبع یا کتاب مقایسه کنند. و سپس بررسی کنند تا مطمئن شوند که هر حرف را خوانا نوشته اند.
تسلط: از دانش آموزان با اختلال املا نویسی بخواهید روی کلمه را بپوشانند و آن را بنویسند. اگر درست نوشتند مجدداً روی آن را بپوشانند و دو دفعه دیگر نیز آن را بنویسند.
روش فرنالد درمان اختلالات دیکته نویسی در دوره ابتدایی
این روش رویکردی چند حسی است و برای تدریس خواندن و نوشتن و همچنین املا از آن استفاده می شود. این روش به طور خیلی خلاصه شامل مراحل زیر است:
به دانش آموزان اختلال دیکته نویسی گفته می شود که قرار است واژه ها را به روش جدیدی که موفقیت آن ثابت شده است یاد بگیرند. ضمن اینکه معلم کلمه ای را روی قطعه کاغذی به ابعاد ( 25* 10 ) سانتی متر می نویسد. دانش آموزان با مشکل املا آن را تماشا می کنند و معلم کلمه را تلفظ می کند.
دانش آموزان اختلال دیکته با انگشت آن کلمه را ردگیری می کنند،چند بار آن را می خوانند و سپس ضمن تکرار آن را روی قطعه کاغذی دیگر می نویسند. دانش آموزان با مشکلات املا نویسی کلاس اول، آن کلمه را از حفظ بدون اینکه به نسخه اصلی نگاه کنند مینویسند. هرکس کلمه را غلط نوشت مرحله ج را تکرار میکند. هر کلمه را درست نوشت آن را در جعبه بایگانی قرار می دهد. از واژه هایی که در جعبه بایگانی قرار می گیرند بعداً برای نوشتن داستان ها استفاده می شود.
این روش ردگیری پرزحمت در مراحل بعدی برای یادگیری واژه ها مورد نیاز نیست. وقتی معلم کلمه را می نویسد،دانش آموزان اختلال دیکته نویسی با نگاه کردن به او آن کلمه را یاد می گیرند،آن را می گویند و می نویسند. سپس در مرحله بعد،دانش آموزان با مشکلات املا می توانند فقط از طریق نگاه کردن به کلمه آن را بنویسند. سرانجام آنها فقط با نگاه کردن به کلمه آن را یاد می گیرند.
روشهای « آزمون- مطالعه- آزمون» در مقابل « مطالعه-آزمون» در مشکل املا کلاس اول
دو رویکرد رایج برای تدریس دیکته نویسی در کلاس درس وجود دارد: «آزمون-مطالعه- آزمون» و « مطالعه- آزمون» در روش آزمون – مطالعه- آزمون معمولاً در آغاز هفته پیش آزمونی از دانش آموزان با مشکل املا گرفته می شود. بعد دانش آموزان فقط واژه هایی را که در پیش آزمون غلط نوشتهاند مطالعه میکنند. اجرای این روش در مورد دانش آموزان اختلال دیکته، بزرگتری که توانایی های املایی نسبتاً خوبی دارند مفیدتر است، زیرا آن ها نیازی ندارند که واژه هایی را که بلدند مطالعه کنند. روش مطالعه- آزمون برای دانشآموزان خردسالتر و کسانی خوب است که در املا ضعیف اند و در پیش آزمون تعداد زیادی از واژهها را غلط نوشته اند. روش مطالعه- آزمون به آنها امکان می دهد قبل از امتحان به مطالعه تعداد معدودی واژه برگزیده بپردازند.
نوارها و مراکز شنیداری: درس های املا را میتوان به راحتی روی نوارهای سنتی ضبط کرد. بعد از رسیدن دانش آموزان اختلال دیکته نویسی به سطحی که بتوانند خودشان مستقلاً کار کنند ، آنها میتوانند درسهای املای خود را در آزمایشگاه ویژه گوش کردن تکمیل کنند. گوشی امکان آموزش انفرادی را فراهم می آورد با قطع محرک های شنیداری از پرت شدن حواس دانشآموزان جلوگیری می کنند.
املای برنامه ریزی شده: املای برنامهریزی شده با ارائه مطالب در چندین مرحله کوچک برای فراهم کردن امکان تقویت فوری و رسیدن به مرحله خود آموزی طراحی شده است.
فرهنگ های با غلط های املایی رایج: این فرهنگ ویژه کسانی است که در املا ضعیف اند. در این فرهنگ واژه ها با غلط های املایی رایج به ترتیب الفبا مرتب شده اند.
فرهنگ های تندنویسی: بزرگسالان دچار نارساخوانی متوجه شده اند که فرهنگ های ویژه منشی های تندنویس ابزار مفیدی هنگام نوشتن املا هستند. این فرهنگ ها برخلاف بیشتر فرهنگ های معمول واژه را با کلیه پسوند هایی که امکان دارد با املای اشتباه نوشته شود، ارائه می کند.
هجی کنندگان الکترونیکی و کنترل رایانه ای املا : دانش آموزان باید یاد بگیرند چگونه از این وسایل کمکی هنگام نوشتن سود جویند.
رویکردهای چند حسی در املا نویسی
استفاده از چند حسی به یادگیری نوشتن واژه ها از حفظ کمک میکند. در یادگیری چند حسی از حس های بینایی، شنوایی، حرکتی و بساوایی در یادگیری استفاده میشود. دو رویکرد چند حسی در مورد اختلال املا نویسی عبارت است از روش چندحسی و روش فرنالد که در بخش راهبردهای تدریس املا در همین فصل به آنها پرداخته میشود.
دو نظریه دربارۀ انتخاب کلمه در تدریس املا
برای انتخاب واژه هنگام تدریس املا دو رویکرد مختلف وجود دارد: رویکرد زبانشناختی و رویکرد بسامد واژه.
رویکرد زبان شناختی برای املا نویسی : رویکرد زبانشناختی چنین استدلال میکند که چون املای انگلیسی امریکایی کاملاً قاعده مند است پس برای آموزش دیکته نویسی باید از روشی سود جست که در آن قواعد آواشناختی، صرفی و نحوی یا الگوی واژه ها تأکید میشود. این رویکرد را همچنین میتوان رویکرد آوایی یا رویکرد خانواده- واژه به املا نامید، زیرا کلمه هایی را برای تدریس تعمیم دهی های آوایی، تحلیل ساختاری و الگوهای زبان شناختی انتخاب میکند.
رویکرد زبان شناختی در تدریس املا نویسی برقواعد زیربنایی بین عناصر آوا شناختی و صرفی دارد. تحلیلی اساسی در مورد هفده هزار واژه صورت گرفته و نشان داده است که وقتی بر واقعیتهای آوایی جایگاه حروف در هجاها، تکیۀ هجاها و مقیدکننده های درونی موجود در رسمالخط توجه کافی مبذول شود در 90 درصد دفعات صدای واجها از الگوهای املایی پیشبینی پذیر پیروی میکنند.(هانا، هاجز و هانا، 1971).
معلمها برای آموزش دیکته نویسی میتوانند از الگوهای زبانشناختی استفاده کنند و یا انتخاب واژه ها به دانش آموزان کمک کنند تا الگوهای زیربنایی زبان شناختی را کشف کنند. برای نمونه، به هنگام تدریس الگوی دیکتۀ واج« اوی»، معلم باید با انتخاب واژه هایی نظیر موی، روی، خوی و کوی به یادگیرندگان کمک کند تا به تعمیم دهی آواها بپردازند. تدریس املا نویسی را میتوان با آموزش آواها همراه کرد تا آواها و مهارتهای تحلیل واژه در خلال درس املا تمرین شوند.
رویکرد بسامد واژه در اختلال دیکته نویسی
در رویکرد بسامد واژه از واژه هایی در تدریس املا استفاده میشود که بیشتر از سایر الگوهای آواشناختی کاربرد دارند. ضابطۀ انتخاب کلمه بسامد کاربرد آن، استمرار و چندکاره بودن آن است. مجموعۀ واژه های پرکاربرد املایی از طریق بررسی های گستردۀ نوشته های کودکان و بزرگسالان مشخص و انتخاب شده است
( فیترجرالد، 1951). درواقع تعداد نسبتاً کمی واژه کاربرد زیاد دارند. ( رینزلند 1945) برآورد زیر را از واژه های املایی مورد نیاز ارائه داده است:
بیش از 60 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدائی از 100 واژه تشکیل میشود.
بیش از 82 درصد نوشته های کوددکان دورۀ ابتدایی از 500 واژه تشکیل میشود.
بیش از 89 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدایی ازاژ 1000 واژه تشکیل میشود.
بیش از 95 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدایی از 2000 واژه تشکیل میشود.
در زبان انگلیسی تعدادی از واژه ها به مراتب بیشتر از واژه های دیگر کاربرد دارند. درواقع، 265 واژه مشتقات تکراری آنها حدود 95 درصد نوشته های کودکان مدارس ابتدایی تشکیل میدهد. 3500 واژۀ پایه نیازهای کودکان دورۀ ابتدایی را رفع میکند. فیتزجرالد، 1955) ، 60 درصد نوشته های ما از یکصد واژهای تشکیل میشود که در یک جدول آمده است.
رویکرد بسامد واژه در مورد اختلال دیکته نویسی براین نظر استوار است که استثناهای موجود در قواعد املایی آنقدر زیاد است که در پربسامدترین واژه ها نیز دیده میشود و این امر یادگیری الگوها و قواعد املایی را برای یادگیرندگان مبتدی دشوار میسازد. نمونه هایی از رابطۀ بیقاعده بین واجها( صداهای گفتاری) و نویسه ها( نمادهای نوشتاری) را به آسانی میتوان ذکر کرد. جورج برنارد شاو، یکی از طرفداران اصلاح خط، گفته است که واژۀ fish را به صورت ghoti هم میتوان نوشت: gh همان صدای ف در کلمۀ o, cough صدای ای در کلمۀ women وit صدای ش در کلمۀ nation است.
تناقض های زیادی در املای زبان انگلیسی وجود دارد. به طور مثال در تعمیم دهی آوایی واژۀ natural را میتوان به صورت pnatchurile نوشت.
معلمی متوجه این نکته شد که دانش آموزان املای واژۀ awful را به شکلهای غیر offle,offel,awfull, offul می نویسند. هریک از این نوشته ها از نظر رونویسی آوایی صداهای شفاهی واژۀ درست است.
اهمیت دستخط در املا نویسی
در مدارس معمولاً نوشتن به سه روش مختلف آموزش داده می شود: 1) نوشتن کتابی( نوع چاپی)، 2) شکسته نویسی( گاهی خط تحریری هم گفته می شود) و 3) صفحه کلیدی( یا تایپ کردن). اگرچه کاربرد رایانه در مدارس امریکا روز به روز رایج تر می شود، نوشتن با دست را همیشه و همه جا مهارتی ضروری می دانند. معلم ها هنوز برای بررسی مطالبی که دانش آموزان یادگرفته اند از روی دست نوشتۀ کودکان قضاوت می کنند. در موقعیت های زیادی در زندگی بزرگسالان پیش می آید که نوشتن با دست ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می شود. دست نوشته از عینی ترین مهارت های ارتباطی است. می توان آن را مستقیماً مشاهده، ارزشیابی و نگهداری کرد و امکان حفظ همیشگی آن را فراهم آورد. فرایند نوشتن با دست فرایندی است پیچیده و به مهارت ها و توانایی های زیادی وابسته است. نوشتن به ادراک صحیح الگو های نمادی ترسیمی نیاز دارد. عمل نوشتن مستلزم مهارت های دیداری و حرکتی صحیح الگو های نمادی ترسیمی نیاز دارد. عمل نوشتن مستلزم مهارت های دیداری و حرکتی بسیار زیادی است که به دیدن با چشم، هماهنگی حرکات چشم، هماهنگی حرکات ظریف چشم و دست و مهار عضلات بازو، دست و انگشتان نیاز دارد. نوشتن هم چنین مستلزم داشتن حافظۀ دقیق دیداری و حرکتی از حروف و واژه های نوشتاری است. دستخط بی نهایت بد را گاهی نارسانویسی در اختلال دیکته نویسی می نامند. این عارضه ممکن است منعکس کنندۀ اشکالات زیربنایی دیگری باشد. دستخط بد ممکن است بازتابی از مشکلات حرکتی ظریف باشد؛ یعنی کودک قادر نباشد جنبش های حرکتی لازم برای نوشتن یا رونویسی کردن از روی حروف یا شکل های نوشتاری را به نحوی مؤثر انجام برای نوشتن یا رونویسی کردن از حروف یا شکل های نوشتاری را به نحوی مؤثر انجام دهد. دانش آموز ممکن است قادر نباشد درون داد اطلاعات دیداری را به برونداد جنبش های ظریف حرکتی تبدیل کند؛ یا ممکن است در فعالیت هایی که مستلزم داوری هایی حرکتی و فضایی است، مشکل داشته باشد. مشکلات نارسانویسی در برخی از دانش آموزان وقتی نمایان می شود که نمی توانند تکلیف دیداری فاصلۀ دور، یعنی حرف یا واژه ای را از روی تخته سیاه، به تکلیف دیداری فاصلۀ نزدیک، یعنی نوشتن آن روی کاغذ، تبدیل کنند. برخی دیگر دچار کمبود هایی زیربنایی هستند که در کارآمدی نوشتن آن ها اختلال ایجاد می کند. این کمبود ها ممکن است مربوط به ضعف مهارت های حرکتی، نقص ادراک دیداری حروف و واژه ها و اشکال در به خاطر سپاری نقش های دیداری باشد. آموزش ضعیف نیز ممکن است به بدخط نوشتن منتهی شود.
نوشتن با خط کتابی در املا نویسی
آموزش نوشتن در کودکستان، که معمولاً کودکان نوشتن حروف الفبا را در آنجا آغاز می کنند، یا خط کتابی شروع می شود، نوشتن با خط کتابی در کلاس اول، دوم و سوم نیز معمولاً ادامه می یابد. نوشتن با خط کتابی محاسن خاصی دارد: یادگیری آن راحت است زیرا فقط از خطوط دایره ای و مستقیم تشکیل می شود و از طرف دیگر شکل حروف به اشکال حروف متونی که از روی آن ها خوانده می شود، نزدیک تر است. بعضی از مربیان معتقدند تا زمانی که خط کتابی مجاز و خواناست ضرورتی ندارد که صرفاً برای سریع نوشتن دانش آموز به نوشتن با خط شکسته متوسل شد. برای بسیاری از کودکانِ دچار ناتوانی های یادگیری نوشتن با خط کتابی راحت تر از شکسته نویسی است.
شکسته نویسی در املا نویسی
در شکسته نویسی در زبان انگلیسی حروف به یکدیگر متصل می شوند. با آنکه تدریس شکسته نویسی را در مدارس تا کلاس پنجم به تعویق می اندازند ولی تبدیل خط کتابی به شکسته مشخصاً از کلاس سوم شروع می شود. در دوره های گذشته به هنگام آموزش نوشتن بر تزئینات نگارشی تأکید می شد اما امروزه هدف تدریس دست نوشته عملکردی است. شکسته نویسی محاسن خاصی دارد: مشکلات داوری فضایی دانش آموزان را به حداقل می رساند و کلیت و پیوستگی موزونی دارد که خط کتابی فاقد آن است. افزون براین، خطا های وارونه نویسی در شکسته نویسی( خط شکسته) واقعا از بین می رود. به هرحال بسیاری از دانش آموزانِ دچار ناتوانی های یادگیری پس ازفراگیری خط کتابی مشکلی می توانند آن را خط شکسته تبدیل کنند. شکل دیگری از دست نوشته نظام نوشتاری دی نیلیان است. این نظام به دانش آموزان کمک می کند تا شکسته نویسی را راحت تر یاد بگیرند. نظام دی نیلیان شیوه ای ساده شده از خط شکسته است که در آن اشکال حروف خط کتابی همان اشکال پایه ی حروف خط شکسته را دارند. بیشتر حروف خط کتابی در این نظام با چرخشی دنباله دار نوشته می شود که نوعی خط متصل کتابی را ایجاد می کند و دانش آموز مجبور نیست مداد خود را از روی کاغذ بلند کند. دانش آموزانِ دچار ناتوانی های نوشتن می توانند خط کتابی را با این شکل تعدیل یافته به آسانی به خط شکسته تبدیل کنند.
1-چطور اختلال دیکتهنویسی را از بیدقتی تشخیص دهیم؟
اشتباهات مکرر در نوشتن کلمات مشابه و بدون توجه به آموزش نشاندهنده اختلال است.
2-از چه سنی میتوان اختلال دیکتهنویسی را تشخیص داد؟
از پایان کلاس اول ابتدایی به بعد تشخیص دقیقتری ممکن است.
کودکان اختلال یادگیری، کودکانی هستند که با وجود هوش طبیعی مشکلات فراوانی در یادگیری دارند. این مشکلات ممکن است به علت اختلالات توجه، حافظه ،مشکلات پردازش اطلاعات و پردازش حسی به وجود آید. مرکز درمان اختلالات یادگیری دکتر صابر در تهران با در اختیار داشتن امکانات روز دنیا در زمینه تشخیص علل اختلال یادگیری و درمان موثر آن فعالیت می نماید. تیم توانبخشی مرکز شامل گفتار درمانان، کاردرمانان و روانشناسان کودک به صورت تخصصی در کودکان اختلال یادگیری فعالیت می نمایند.
کودکانی که اختلال یادگیری دارند ولی استعداد خوبی دارند، افزایش مشکلات تحصیلی را دارند. برای یک کودک اختلال یادگیری یا کودکی که تاخیر رشد دارد، پردازش بینایی ضعیف ممکن است رسیدن و حفظ جایگاه مطلوب و هیجانات لازم برای گوش دادن و خواندن و پیشرفت کردن را سخت کند. ضمناً کسانی که هوش خیلی عمیق و بالایی دارند استعداد داشتن تشخیص حساسیت بالا، که به صورت ارثی است و حساسیت سیستم عصبی سایکولوژیکال را دارا هستند. یک مطالعه در زمینه اختلال پردازش حسی نشان داده است که افرادی که هوش بالایی دارند،در واقع حساسیت بالاتری را نسبت به محیط شان دارند و واکنشهای آنها به صورت پاسخ های رفتاری و هیجانی بالاتری نسبت به کودکانی است که دارای هوش متوسط هستند. این حساسیت سیستم عصبی با حساسیت زیاد به هوش و خلاقیت آنها کمک میکند و آن را به عنوان مشکل طرح نشده نشان میدهد مگر اینکه توانایی های کودک برای درگیر شدن در فعالیت ها و کارهایی که برای خانواده کودک بامعنی است را تحت تأثیر قرار دهد.
مشکلات پردازش بینایی در کودکان اختلال یادگیری
کودکان اختلال یادگیری مشکلات بسیاری در زمینه درک بینایی و پردازش محرک های بینایی دارند. برای مثال اختلالات پردازش بینایی در زمینه جهت یابی فضایی، وضعیت در فضا، تشخیص شکل از زمینه و… دچار مشکل هستند. این مشکلات باعث اختلال در یادگیری حروف، دیکته نویسی و جا اندازی حروف، معکوس نویسی و جا اندازی نقطه در رو نویسی می شود. همچنین در کودکان با اختلال ریاضی مشکلاتی مانند معکوس نویسی اعداد، جا به جا نویسی اعداد و اختلال در درک اشکال فضایی دیده می شود.
کاردرمانی در اختلال یادگیری در زمینه حرکتی مشابه همان فعالیت هایی است که در برنامه های تربیت بدنی متعارف یا انطباقی استفاده می شود. فعالیت های حرکتی بخشی مفید در برنامه درمانی دوره اول کودکی در اختلالات یادگیری است. کاردرمان حرکتی جزء اعضای ارزشمند گروه است و مسئولیت برنامه رشد حرکتی کودکان دچار اختلالات یادگیری را به عهده دارد. راهبرد های درمانی در این بخش به سه قلمرو تقسیم می شود: مهارت های حرکتی درشت، رشد آگاهی و تصویر بدنی و مهارت های حرکتی ظریف. مشکلات حرکتی کودکان اختلال یادگیری در مرکز کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از ابزار های پیشرفته روز دنیا و تکنیک های تخصصی کاردرمانان و گفتار درمانان کلینیک اختلال دکتر صابر مورد ارزیابی دقیق و درمان قرار می گیرد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
فعالیت هایی برای کمک به مشکلات حرکتی در کودکان اختلال یادگیری
فعالیت های حرکتی درشت با توانایی حرکت دادن بخش های مختلف بدن ارتباط دارد. مقصود از این فعالیت ها نرم تر و کاراتر کردن حرکات بدنی و افزایش حس جهت یابی فضایی و هشیاری بدنی در کودک است. فعالیت هایی مثل راه رفتن، پرتاب کردن و گرفتن و سایر فعالیت های حرکتی مشابه جزو فعالیت های حرکتی درشت محسوب می شوند.
فعالیت های مربوط به اختلال حرکتی کودکان
راه رفتن به جلو، به عقب و به طرفین: دانش آموزان روی مسیری مستقیم یا منحنی، که روی زمین مشخص شده است، برای رسیدن به مقصدی مشخص راه می روند. مسیر ممکن است پهن یا باریک باشد، اما مسیر باریک تر تکلیف دشوارتری است. راه رفتن روی مسیر باریک به صورتی که همواره پاشنه پا جلو پنجه پای دیگر قرار گیرد مشکل تر از راه رفتن در فضایی پهن است. آهسته گام برداشتن دشوارتر از دویدن است. راه رفتن بدون کفش و جوراب مشکل تر از راه رفتن با کفش است. کودک اختلال یادگیری همزمان همه با هم به عقب و به طرفین راه می روند.
انوع گوناگون: کودکان اختلال یادگیری با دست های بالا گرفته در حالت های مختلف راه می روند، ضمن راه رفتن چیزهایی را تحمل می کنند، اشیایی نظیر توپ را در طول مسیر در سبدهایی می اندازند یا چشم ها را به بخش های مختلف اتاق می دوزند.
راه رفتن مثل حیوانات: کودکان اختلال یادگیری راه رفتن حیوانات مختلف را تقلید می کنند: راه رفتن فیلی ( از کمر به طرف جلو خم می شوند و دست ها را به طرف پایین آویزان می کنند و درحال نوسان از یک سمت به سمت دیگر گام های بزرگ بر می دارند)، جهش خرگوشی ( دست ها را روی زمین قرار می دهند، پاها را از زانو خم می کنند و با حرکتی جهشی هر دو پا را با هم بین دست ها قرار می دهند)، راه رفتن خرچنگی ( خزیدن به جلو و به عقب، درحالی که شکم رو به هواست)، راه رفتن اردکی ( با زانوهای خم و دست ها روی زانو راه می روند)، و راه رفتن کرمی ( با دست ها و پاها روی زمین قدم های کوچک بر می دارند، اول با پاها، سپس با دستها).
جاپاها: با گذاشتن اشیایی روی زمین مشخص می کنیم که قرار است پای راست و پای چپ را کجا بگذاریم. می توان از رنگ ها یا حروفی مثل ( ر) و (چ) برای این کار استفاده کرد. دانش آموز با گذاشتن پا در هر جا پای مشخص شده مسیر را طی می کند.
بازی با جعبه: دو جعبه ( به اندازه جعبه کفش) یکی در پشت و یکی در جلو کودک با اختلال یادگیری قرار داده می شود. کودک با هر دو پا وارد جعبه جلویی می شود، جعبه عقبی را به جلو خود منتقل می کند و قدم در آن می گذارد. کودک اختلال یادگیری می تواند برای حرکت دادن جعبه ها هم از دست و هم از پاهای خود به طور متناوب استفاده کند.کودک باید به همین ترتیب مسیر را تا خط تعیین شده طی کند.
راه رفتن روی خط: روی زمین خطوطی رنگی رسم می شود. خط ها ممکن است منحنی، زاویه دار یا حلزونی باشد. می توان طنابی روی زمین به شکل های مختلف قرار داد تا کودک اختلال یادگیری از کنار طناب راه بروند.
راه رفتن روی نردبان: نردبانی را بصورت خوابیده روی زمین قرار می دهند. کودکان اختلال یادگیری بین پله های نردبان به جلو و به عقب راه می روند و سپس با جستن از میان پله ها مسیر را طی می کنند.
فعالیت های پرتاب کردن و گرفتن
پرتاب کردن: از بادکنک، اسفنج مرطوب، بالشتک نرم، توپ های پنبه ای یا پشمی و توپ لاستیکی در اندازه های مختلف می توان برای پرتاب اشیاء به طرف نشانه ها، کاردرمان یا افراد دیگر سود جست.
گرفتن: کسب مهارت در گرفتن مشکل تر از پرتاب کردن است. برای تمرین گرفتن کودک اختلال یادگیری می تواند اشیای فوق ، را که کاردرمان به سویش پرتاب می کند، بگیرد.
توپ بازی: انواع بازی های با توپ به رشد هماهنگی حرکتی کمک می کند. والیبال با بادکنک، بازی های همراه با غلتاندن توپ، توپ زدن روی زمین و توپ زدن روی دیوار نمونه هایی از این بازی هاست.
بازی با تیوپ: از تویی لاستیک های کهنه می توان برای بازی های غلتاندن و گرفتن استفاده کرد.
توپ پارچه ای: اگر برای کودکان اختلال یادگیری پرتاب کردن و گرفتن توپ لاستیکی خیلی دشوار باشد، می توان از توپ پارچه ای استفاده کرد. توپ های پارچه ای را می توان با استفاده از تکه های لباس یا لباس های زیر و جوراب های نایلونی غیر قابل استفاده درست کرد.
فعالیت های حرکتی درشت در درمان مشکلات حرکتی در اختلال یادگیری
فعالیت های چوب تعادل: در برنامه آموزشی کودکان اختلال یادگیری معمولا از چوب تعادل استفاده می شود. چوب تعادل تخته مسطحی است که می توان از الوارهای دو در چهار برید. عرض ان را می توان متفاوت گرفت، در عرض باریک تر فعالیت مشکل تر است. می توان از تخته ای 5/2 تا 5/3 متری که عرض یک طرف آن 61 سانتی متر و طرف دیگر 122 سانتی متر باشد استفاده کرد. دو انتهای این تخته را با استفاده از بست هایی می توان داخل پایه های دیوار محکم کرد تا از واژگون شدن تخته جلو گیری به عمل آید. تخته را می توان از سطح پهن یا باریک آن تنظیم کرد و از آن استفاده نمود.
کودکان از یک طرف به طرف دیگر تخته با گام های طبیعی یا قدم های پشت سر هم ( پاشنه یک پا جلو و پنجه پای قبلی) راه می روند. با پاهای برهنه تکلیف دشوارتر از زمانی است که کفش به پا باشد. افزون بر این کودکان می توانند ضمن حفظ تعادل عقب عقب بروند، یا از پهلو از یک طرف به طرف دیگر تخته بروند.
تغییرات پیچیده تر را می توان با افزون فعالیت هایی نظیر چرخیدن، برداشتن اشیای روی تخته، با زانو راه رفتن، انداختن اشیایی نظیر توپ و بالشتک در سبدهایی ضمن حرکت از یک طرف به طرف دیگر تخته، تکرار دستور العمل هایی یا نوشتن آنها ضمن عبور از روی تخته، یا راه رفتن با چشم های بسته یا با چشم دوختن به یک شی ایجاد کرد.
تخته اسکیت: کودک اختلال یادگیری در حال خوابیده روی شکم، زانو می زنند و ایستاده اسکیت می کنند، سطح زمین را می توان صاف یا همراه با پستی و بلندی در نظر گرفت.
ایستادن: کودکان مبتلا به اختلال یادگیری دو زانو روی زمین می نشینند. به آنها گفته می شود برخیزند و دوباره بنشینند. این ورزش را می توان به شیوه های متفاوتی اجرا کرد. به طور مثال با یا بدون استفاده از دست ها، با چشم های بسته و با چشم های باز.
عروسک خیمه شب بازی: کودکان در حالی که دست ها را بالای سر گرفته اند و دست می زنند و می پرند، پاها را به فاصله زیاد از یکدیگر باز می گذارند. برای ایجاد تنوع در این فعالیت، کودکان اختلال یادگیری می توانند ربع دور و یک دور کامل بچرخند، یا به طرف چپ، راست، شمال یا جنوب بپرند.
لی لی کردن: کودکان اختلال یادگیری یک بار جداگانه با هر یک از پاها لی لی می کنند. می توان الگوهای موزونی نظیر: چپ، چپ، راست، راست، یا چپ، چپ، راست، یا راست، راست، چپ را بکار برد.
بالا و پایین پریدن: دانش اموزان روی تور آکروبات، تخت خواب فنری یا یک تیوپ بزرگ لاستیک کامیون بالا و پایین می پرند.
پریدن: یکی از کار های دشوار برای کودکان اختلال یادگیری که از نظر هماهنگی حرکتی ضعیف اند، پریدن توام با توازن، تعادل، حرکت بدن و هماهنگی است. بسیاری از کودکان برای یادگیری پریدن نیاز یه کمک دارند.
بازی با حلقه: از حلقه هایی در اندازه های مختلف، مثل هولاهوپ، می توان برای رشد مهارت های حرکتی سود جست. به کودکان گفته می شود حلقه را دور بازی ها، ساق ها و کمر بچرخانند، توپ را در داخل حلقه بالا و پایین بزنند، بالشتک ها را به داخل حلقه پرتاب کنند، با به داخل حلقه ها وارد و از انها خارج شوند.
طناب بازی: از یک طناب بلند می توان برای رزش های مختلفی سود جست. به کودک اختلال یادگیری گفته می شود طناب را دور اعضایی مشخص از بدن ( نظیر زانو، قوزک و ران) خود قرار دهد تا تصویری بدنی از خود را بیاموزد. همچنین می توان از دانش آموز خواست که طبق درخواست طناب را در اطراف صندلی ها، زیر میز، یا کنار آباژور بگذارد، از روی آن به عقب و جلو یا طرفین بپرد، یا با طناب شکل ها، حروف و اعدادی بسازد.
کلینیک گفتار درمانی و کاردرمانی در اختلالات یادگیری دکتر صابر با سابقه بالغ بر 15 سال در زمینه درمان کودکان اختلال یادگیری به بررسی دقیق مشکلات گفتاری در اختلال یادگیری و درمان مشکلات کلامی کودکان اختلال یادگیری در کنار کاردرمانی توجهی و ذهنی کودکان اختلال یادگیری می پردازد. بهترین مرکز درمان اختلالات گفتاری در کودکان اختلال یادگیری در دو شعبه غرب و شرق تهران به صورت تخصصی به گفتاردرمانیاختلال یادگیری و کاردرمانی اختلال یادگیری توسط گفتار درمانان مرکز درمان مشکلات گفتاری کودکان می پردازد. از دیگر امکانات مرکز گفتار درمانی در منزل می باشد.
مشکلات گفتاری در اختلال یادگیری- اختلال کلامی کودکان
کم بودن واژگان بیانی در کودکان اختلال یادگیری به میزان قابل توجهی زیر هنجارهای رشدی قابل انتظار برای کودکان عادی ۲ تا ۵ سال.
وجود مشکل دائمی و قابل توجه در درک ساختار های اصلی نحوی در حین مکالمه در گفتار کودکان اختلال یادگیری
وجود مشکل دائمی و قابل توجه در تولید ساختار های اصلی نحوی در مکالمات گفتاری کودکان با اختلالات یادگیری
وجود نقص مشخص اختلالات گفتار در کودکان اختلال یادگیری در درک ویژگی های صرفی.
وجود نقص مشخص در تولید ویژگی های صرفی گفتار کودکان اختلال یادگیری
وجود مشکلات کلامی اختلال یادگیری و دائمی در کاربرد عملکرد های ارتباطی زبان .
وجود نقایص زبانی که به میزان قابل توجه در برقراری ارتباط کودک اختلال یادگیری در خانه،پیش دبستان و جامعه تاثیر سوء بگذارد.
اهداف گفتار درمانی در اختلالات یادگیری- درمان مشکلات گفتاری کودکان
ایجاد و افزایش مجموعه واژگان دریافتی و بیانی توسط گفتار درمانی اختلال یادگیری متناسب با سن،لهجه و انتظارات فرهنگی در بافت های ارتباطی گوناگون.
ایجاد و افزایش درک و بیان ساختار های نحوی اصلی متناسب با سن لهجه (گویش) و انتظارات فرهنگی در درمان اختلال یادگیری
ایجاد و افزایش درک و بیان ساختار های صرفی متناسب با سن،گویش (لهجه) و انتظارات فرهنگی در مکالمات.
استفاده از مهارت های کاربردی زبان متناسب با سن،گویش و انتظارات فرهنگی در زمینه های ارتباطی مختلف در درمان مشکلات گفتاری کودکان.
تثبیت انتظارات منطقی والدین نسبت به مهارت های زبانی کودک و مشکلات کلامی کودکان اختلال یادگیری.
موارد قابل توجه در درمان مشکلات کلامی کودکان اختلال یادگیری
آزمون های زبانی هنجار را جهت تعیین نقاط قوت و ضعف زبان دریافتی و بیانی کودکان اختلال یادگیری به کار ببرید. و رشد زبانی او را نسبت به هنجارهای تکاملی،فرهنگی و گویشی بسنجید.
آزمون های معیار-کودک اختلال یادگیری را به کار بگیرید،مشکلات گفتاری کودکان اختلال یادگیری را که به عنوان نقاط ضعف در آزمون های زبانی هنجار مشخص شدهاند تعیین نمایید و به این وسیله اهداف ویژه کوتاه مدت و بلند مدت را برای درمان اختلالات یادگیری مشخص نمایید.
درحال بازی و تعامل کودک با اختلالات یادگیری با اسباب بازی هایش یک نمونه زبانی که تولید محاوره ای وی را نشان می دهد به صورت ویدیویی یا صوتی ضبط نمایید و نوار را با هدف بررسی مهارت های زبانی و تحلیل نمایید.
یک حد پایه قابل اندازه گیری و مشکلات کلامی کودک اختلال یادگیری را قبل از شروع درمان ایجاد نمایید.
مهارت های دهانی-حرکتی کودکان اختلال یادگیری را از طریق مشاهده اولیه ساختار های قابل دید صورت،لب ها،دندان ها،زبان،سخت کام و نرم کام او ارزیابی کنید و سپس چگونگی بکار بردن ساختار های خاص را که برای تولید گفتار و زبان لازم هستند ارزیابی کنید (برای مثال, حرکت،قدرت و بسته شدن لبها،قدرت،جلو آمدن،عقب رفتن و حرکت به طرفین زبان،یا حرکت نرم کام زمانیکه واج ( a ) تولید می شود).
یک آزمون غربالگری شنوایی تون خالص در فرکانسهای 500،1000، 2000 ،4000 هرتز را در شدت ۲۰ دسی بل برای درمان کودکان اختلال یادگیری اجرا کنید.
در صورتی که نتایج غربالگری شنیداری کودکان با اختلالات یادگیری نیاز به ارزیابی بیشتر را نشان دهد کودک اختلالات یادگیری را به یک شنوایی شناس ارجاع دهید تا ارزیابی کاملی روی او انجام شود.
از والدین بخواهید که اطلاعاتی را در زمینه شاخصهای رشدی و مشکلات گفتاری کودک اختلال یادگیری،وضعیت فعلی پزشکی و تاریخچه آن،مداخلات تخصصی قبلی،تلاش های ارتباطی در موقعیت های مختلف،و ملاحظات خانوادگی و اجتماعی مرتبط جمعآوری کنند .
والدین یک ارزیابی پزشکی برای کودک اختلال یادگیری در نظر بگیرند که توسط متخصص اطفال یا گوش،حلق و بینی انجام شود تا هر علت جسمانی برای اختلالات گفتاری در کودکان وجود دارد مشخص شود.
والدین یک ارزیابی شناختی را برای کودک اختلال یادگیری در سال های ابتدایی در نظر بگیرند که توسط روانشناس آموزشی جهت تعیین تاخیر رشد شناختی انجام شود.
جهت تعیین اختلال گفتاری کودکان اختلالات یادگیری برای دریافت خدمات و نیز ایجاد و افزایش راهکارهای مداخله ای مشارکتی با والدین ملاقات نمایید.
بر حسب نیازهای فردی کودک اختلال یادگیری،مناسب ترین شیوه های عمومی درمانی را برای وی تعیین نمایید (درمانگر محور،کودک اختلالات یادگیری محور،والدین محور،یا مجموعهای از این موارد).
بر اساس سن کودکان اختلالات یادگیری،مهارت های واجی،وضوح گفتار،گویش و یا نیازهای ارتباطی آموزشی و اجتماعی کودکان اختلالات یادگیری،واژگان خاص،ساختارهای جمله/کلمه و یا موقعیت های کاربردی ارتباط را به عنوان اهدافی برای درمان مشکلات کلامی کودکان اختلال یادگیری انتخاب نمایید.
برای والدین کودکان اختلالات یادگیری ارتباط بین رشد و تکامل زبان و سن،رشد گفتار،وضعیت شناختی و جسمانی را توسط گفتار درمانی در اختلال یادگیری شرح دهید.
منابع و مطالب مفیدی در مورد رشد زبان و اختلالات گفتاری در کودکان برای والدین تهیه نمایید.
به منظور حمایت غیر رسمی از والدین یا تسهیل حضور ایشان در یک گروه حمایت محلی،ایشان را به سایر خانواده های کودکان مبتلا به اختلالات گفتاری معرفی کنید،والدین را به گروه حمایتی ارجاع دهید.
با والدین کودکان اختلال یادگیری موارد مهمی را که ممکن است به تقویت تلاش های موفقیت آمیز ارتباطی کودک بیانجامد کشف کنید (برای مثال،تقویت کنندههای برونی،مانند غذا و ژتونهای خریدنی،یا تشویق کلامی و تقویت کننده های درونی،مثل دریافت یک پاسخ فوری به درخواست کلامی که کودک اختلال یادگیری به صورت واضح ادا کرده است.)
در درمان اختلال گفتاری کودکان روی کاربرد گفتههای دو کلمه ای توسط کودک اختلالات یادگیری متمرکز شوید (برای مثال در مواردی نظیر فاعل-فعل،فعل- مفعول، فاعل-مفعول،یا عبارت ملکی) و این کار را از طریق انتخاب یک اسباب بازی که کودک اختلال یادگیری خیلی به آن علاقهمند است انجام دهید (برای مثال،یک بازی ماهیگیری که جایزه آن یک ماهی باشد یا مایع حباب ساز) در ابتدا ساختارهایی را الگو بدهید که ارتباطات معنایی با دو کلمه ای ها را نشان میدهد (برای مثال ماهی بگیر, ماهی بیشتر, یا حباب بزرگ) سپس از کودک بخواهید که الگوی شما را تقلید کند و در نهایت،منتظر بمانید تا کودک ادامه عمل را از طریق گفتن عبارت دو کلمه ای درخواست کند (برای مثال, بخواهید که کودک قبل از فوت کردن برای حباب های بیشتر عبارت حباب بیشتر را بگوید).
یکی دیگر از روش های درمان مشکلات گفتاری کودکان اختلال یادگیری، آموزش تشخیص تصاویر اسامی را که می شنود در یک کتابچه تصویری ساده یا روی یک تخته که دارای کلمات هدف است،نشان بدهد و آنها را نام ببرد.
بعد از درست کردن کتابچه تصویری مربوط به اشیای روزانه کودک اختلال یادگیری نظیر تخت خوابش،صندلی اش،اسباب بازی هایش،کتابهایش، ظرف غذایش،وان حمامش،از او سوالاتی بپرسید که برای پاسخگویی به آنها از فعل استفاده کند (برای مثال،تختخواب تو برای چیست؟ ،من در آن می خوابم).
در درمان اختلال یادگیری روی واژگان مربوط به مفاهیم پایه با تمرکز روی کلمات مکانی ( مثل رو، پایین، زیر، بالا) کلمات اشاره (نظیر این و آن) و کلمات زمانی (مثل بعد، قبل) تمرین کنید،به این صورت که از کودک اختلال یادگیری بخواهید زمانی که با یک خانه اسباب بازی و اثاثیه و افراد داخل آن یا دیگر اسباب بازی های مشابه که قابل دستکاری هستند،بازی میکند،عباراتی نظیر (توی خانه) ، ( بیرون خانه) ، (روی تاپ) یا (دور صندلی) را تقلید کند.
در حالی که اشیای مختلف را بر اساس رنگ،شکل و جنس طبقه بندی می کنید،به کودک اختلال یادگیری آموزش دهید که واژگان توصیفی را جهت درمان مشکلات کلامی کودکان ادا کند ( برای مثال،این ها قرمز هستند، گرد است، یا نرم است).
به کودک اختلال یادگیری آموزش دهید از میان تصاویر مربوط به جفت واژگان کمینه نظیر سر و در یا سبز و سبزی (که در آنها تکواژ ه های وابسته خاصی برجسته شده اند) تصویر کلمه شنیده شده را انتخاب نمایند.
برای نشان دادن صحیح یا نادرست بودن کاربرد تکواژهای وابسته از کودک اختلال یادگیری بخواهید در گقتاردرمانی اختلال یادگیری که دستش را بالا ببرد،صورت خندان یا ناراحت را نشان دهد،یا مکعب ها را داخل کاسه بیندازد.
فعالیت تکمیل جمله را به کار ببرید تا به کودک اختلال یادگیری بیاموزید که کلمات را با تکواژ های وابسته مناسب تولید کند و این کار را با استفاده از بازی با اشیا یا نگاه کردن به تصاویری که به درستی تکواژ های وابسته را نشان میدهند با ۸۰ درصد صحت انجام دهد. این روش در مرکز درمان اختلال گفتاری کودکان انجام می شود.
گفته های طولانی تر را الگو بدهید،به این صورت که هنگام اشتغال به فعالیت های خلاق نظیر بازی با اسباب بازی های مورد علاقه،بیسکویت درست کردن،یا خواندن کتاب و بلافاصله بعد از اینکه او گفته کوتاه را به کار میبرد،گفته او را با افزودن دو تا سه کلمه مناسب تکرار نمایید و در جلسات مرکز درمان اختلال یادگیری از او بخواهید که از این گفته طولانیتر تقلید نماید.
به کودک اختلال یادگیری بیاموزید که تصویر صحیح را بعد از گوش کردن به جملاتی که ضمایر صحیح را در حالت مفعولی و فاعلی در تقابل قرار می دهند،نشان بدهد (برای مثال،او بعد از آنها آمد.)
به کودکان اختلالات یادگیری بیاموزید چه ضمایر را به نسبت ۸ مورد از ۱۰ مورد درست ادا کنند و این کار را زمانی انجام بدهند که روی عکس های خانوادگی به وابستگان یا دوستان در جلسات گفتار درمانی در اختلال یادگیری اشاره می کنند (برای مثال،او خواهر من است،او همسایه من است).
از کودک اختلال یادگیری پرسش هایی در مورد اعمال مربوط به فعالیتهای روزمره آشنا بپرسید (مثلاً آیا الان داری می پری؟) این پرسش ها شامل خطاهای تعمدی نیز باشد(برای مثال زمانی که در حال پریدن است،بپرسید آیا داری می دوی؟).
از کودک با اختلالات یادگیری بخواهید که در مورد اعمالش در طی فعالیت های روزمره آشنا توضیح بدهد (برای مثال خوردن پفک،بازی با مکعب ها،ماشین ها،سایر اسباب بازی ها یا مشغول شدن به سایر فعالیتهایی از این نوع.)
تصاویر یا اجرای واقعی افعال را به کار ببرید. از کودک با مشکلات کلامی اختلال یادگیری بخواهید که آن عمل را انجام بدهد و سپس از او بپرسید که در حال حاضر چه میکند،قبل از آن چه کرده است یا بعد از آن چه خواهد کرد تا کودک با اختلالات یادگیری از زمان افعال به صورت گذشته،حال و آینده استفاده نماید.
از کودک اختلال یادگیری بخواهید که تصویر درستی را که نشان دهنده یک عبارت دارای حرف اضافه،عبارتی منفی یا گفت های پیچیده است انتخاب کند.
در درمان اختلال گفتاری کودکان ،از کودک اختلال یادگیری بخواهید که به دقت نگاه کند و سپس عبارات دارای حروف اضافه مختلف را که عمل شما را شرح می دهد تولید کند (برای مثال،گذاشتن یک عروسک در تخت خواب،رانندگی کردن با یک ماشین دور یک مسیر،یا انداختن توپ در سبد بسکتبال.)
از کودک اختلال یادگیری بخواهید که عبارات را تکرار کرده و کامل کند (برای مثال،من به رستوران رفتم و… دیدم،من به باغ وحش رفتم و… دیدم،من به پارک رفتم و… دیدم، یا من به باغ رفتم و… دیدم)و سپس در نوبتهای بعدی درمان مشکلات گفتاری، عبارات تکمیلی بیشتری به آن بیفزایید ( برای مثال،من به باغ وحش رفتم و میمون ها و شیرها و ببر ها را دیدم.) تا کودک اختلال یادگیری به استفاده از جملات پیچیده با عبارات موصولی ترغیب شود .
به کودکان اختلالات یادگیری بیاموزید که از دیگران درمورد احساساتشان یا اعمالشان سوال کنند. و این کار را از طریق کمک رسانی،او انجام بدهید.(برای مثال از مریم بپرس چی دوست دارد؟ یا چرا از محمد نمی پرسی که چه کار می کند؟ .)
یک خانه اسباب بازی و عروسک هایی که سنین مختلفی را نشان میدهند در درمان اختلال گفتاری کودکان به کار بگیرید. در حالی که نقش های مختلف را در بازی درمانی اجرا می کنید،شیوه های مناسب و غیر مناسب را برای مطرح کردن درخواست و پاسخ دادن به آن نشان بدهید،از کودکان اختلال یادگیری بخواهید که پاسخ ها و درخواست های مناسب را تکرار کنند.
موضوعی را که بسیار مورد علاقه کودک با اختلالات یادگیری باشد انتخاب کرده و متناسب با سنش را تشویق کنید تا مکالمه را برای ۳ تا ۵ نوبت ادامه بدهد،سخن رساندن او به صورت منفی و مثبت را فراهم سازید تا به او بیاموزید که روی همان موضوع بماند.
از عروسک های دستی (پاپت) یا معمولی در درمان مشکلات گفتاری کودکان اختلال یادگیری استفاده کنید. فعالیت های روزمره ارتباطی آشنا را که برای کودک اختلال یادگیری واقعی هستند،به صورت نقش ایفا کنید و نشان دهید که چه طور به طور مناسب درخواست میکنند،نظر میدهند،اعتراض،مخالفت و تهدید میکنند و سپس نقش را به او برگردانید و از کودک با اختلالات یادگیری بخواهید که اعمال گفتاری مختلف را به طور شایسته به صورت نقش ایفا کند.
در زمان انجام فعالیت های روزمره یا تکالیف درمان مشکلات کلامی که نیازمند دستورات خاص می باشد،زیر لب یا با صدای بسیار آهسته صحبت کنید،سپس با استفاده از سخن رساندن به او ( مثل عبارت،از من بپرس چی گفتم ) کودک اختلال یادگیری را ترغیب نمایید که وضوح بیشتر گفتار را درخواست نماید تا به این وسیله به او عبارات خاصی که برای درخواست وضوح از دیگران به کار می رود و متناسب با سن اوست را بیاموزید (برای مثال،چی گفتی؟) .
در زمان انجام فعالیت هادر مرکز درمان اختلال گفتاری کودکان،خطاهای آشکار و تعمدی ایجاد کنید (برای مثال،قرار دادن قطعات یک پازل چوبی به صورتی اشتباه)و سپس به کودک اختلال یادگیری بیاموزید که سوالاتی متناسب با سن جهت وضوح خطاهای محتوایی بپرسد.
حوادث و اعمال زندگی واقعی نظیر جشن تولد یا رفتن به رستوران را در گفتار درمانی اختلال یادگیری نمایش دهید و سپس از کودک اختلال یادگیری بخواهید که به طور صحیح آنچه را که انجام داده است در دو تا سه عبارت پشت سر هم ادا کند.
تصاویر یا عکس هایی را که دو تا سه مورد را به صورت متوالی نشان بدهد و مربوط به وقایع آشنا باشد،به کار ببرید و از کودکان اختلالات یادگیری بخواهید که آنها را در یک توالی مناسب قرار بدهند و سپس داستانش را بگویند.
از کتابهای مصور داستانی متناسب با سن کودک استفاده کنید،از کودک اختلال یادگیری بخواهید که شخصیت ها و وقایع داستان را خلاصه گویی،پیش بینی یا بررسی نماید.
سوالات متداول:
1.گفتاردرمانی چه کمکی به کودکان با اختلال یادگیری می کند؟
بهبود تعدا واژگان بیانی در کودکان ، بهبود در درک ساختار های اصلی نحوی در حین مکالمه در گفتار کودکان اختلال یادگیری و درک ویژگی های صرفی. بهبود مهارت های کاربردی عملکرد های ارتباطی زبان .
2. اختلال یادگیری درمان می شود؟
کودکان با مشکلات اختلال یادگیری به جز آموزش های رایج تحصیلی نیازمند درمان های پایه ای تری نظر کاردرمانی و گفتاردرمانی هستند تا مهارت های اجرایی مغز آنان نظیر حافظه، توجه، درک مطلب، سرعت پردازش، ادراک بینایی و… در آنها پیشرفت کرده و در صورت درمان صحیح بهبودی در این کودکان حاصل می شود.
جناب آقای دکتر صابر به عنوان دکتر تشخیص اختلال یادگیری با توجه به علایم کودک به ارزیابی اختلالات یادگیری در کودک می پردازد و مشکلات کودکان اختلال یادگیری را مشخص می کند. سپس طرح درمان اختلالات یادگیری در مرکز تشخیص اختلال یادگیری در تهران برنامه ریزی شده و نارساخوانی، اختلال نوشتن و اختلال یادگیری در ریاضی به صورت کاملا تخصصی مورد درمان قرار می گیرد. آزمون های تشخیص اختلالات یادگیری، پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری در کنار ارزیابی دقیق دکتر خوب برای اختلال یادگیری می تواند در تشخیص اختلال یادگیری موثر باشد. برای اطلاع از این مطلب که چگونه اختلال یادگیری را تشخیص دهیم مقاله زیر را مطالعه نمایید.
درک ما از ژنتیک و ماهیت ارثی اختلالات یادگیری و نارساخوانی در دهه گذشته افزایش چشمگیری یافته است. مطالعات خانواده و مطالعات دوقلو ها ۲ نوع از مطالعات ژنتیکی هستند. مطالعات خانواده با مطالعه در اسکاندیناویا آغاز شد که نشان داد نارساخوانی در خانواده ها دیده می شود. از آن پس،شواهد قوی حاصل از مطالعات گسترده تر در مورد خانواده همچنان حاکی از ارثی بودن گرایش به اختلالات خواندن شدید و وجود پایه ژنتیکی برای آن است.
مطالعه دوقلوها شواهد بیشتری از نقش مهم ژنها در نارساخوانی ارائه میکند. دوقلوها حتی اگر جدا از هم بزرگ شده باشند خصوصیات مشابهی از نظر اختلالات خواندن دارند.
دکتر اختلال یادگیری در تهران
تشخیص دقیق و سریع اختلال یادگیری و مشخص نمودن نوع اختلال( اختلال خواندن، اختلال نوشتن، اختلال ریاضی) در کودکان اختلال یادگیری بسیار حائز اهمیت است. مرکز اختلال یادگیری تهران زیر نظر بهترین دکتر اختلال یادگیری دکتر صابر در حیطه تشخیص کودکان اختلال یادگیری و انجام تست های تشخیصی خاص به صورت تخصصی فعالیت می نماید. همچنین درمان های خاص مانند سنسوری روم، اتاق بینایی، اتاق تقویت مهارت های شنیداری و بخش کاردرمانی یکپارچگی حسی در مرکز درمان اختلال یادگیری تهران ارائه می گردد. روانشناسان، گفتاردرمانان و کاردرمانان با تجربه مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر با انجام درمان های مختلف و یکپارچه در حیطه مهارت های کارکرد اجرایی به درمان این کودکان کمک می نماید. تکنیک های دیگر درمانی مانند بازی درمانی و گروه درمانی به کودکان با اختلالات یادگیری کمک می نماید اختلالات همراه مانند افسردگی، گوشه گیری و … را در محیط بازی ابراز و به کمک درمانگران مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر درمان نمایند.
روانشناسی اعصاب در تشخیص اختلال یادگیری
روانشناسی اعصاب (نوروپسیکولوژی) شاخهای از روانشناسی است که از ترکیب روانشناسی و عصب شناسی به وجود آمده است. روانشناسان اعصاب رشد و انسجام دستگاه عصبی مرکزی فرد را ارزیابی می کنند.بخش عمده پژوهشها در روانشناسی اعصاب در مورد رفتار بزرگسالان دچار آسیب مغزی انجام شده است. اما تحقیقات اخیر در این رشته تخصصی به سمت پژوهش و کاربردها در حوزه تشخیص اختلالات یادگیری هدایت شده است.
معاینه روانشناختی اعصاب به ویژه برای کمک به دکتر اختلال یادگیری کودک طرح ریزی می شود تا بتواند اشکالات خفیف یا آشکار عصبی رفتاری،که فرآیند بهنجار تحصیلی کودک اختلال یادگیری را با مشکل مواجه میکند،تشخیص دهد. چند زمینه گسترده که کارکرد آنها در معاینه های روانشناختی اعصاب ارزیابی می شود شامل هوشی،توجهی، حافظه،یادگیری، زبان،حسی-حرکتی، اجرایی پیشانی، اجتماعی- هیجانی، است. همچنین با ارزیابی های روان شناختی اعصاب می توان به تحلیل تفاوت های بین دو نیمکره، یعنی تفاوت های بین کارکردهای نیمکره چپ و راست مغز پرداخت.
مجموعه آزمونهای روانشناختی اعصاب که کارکردهای مغز کودکان اختلال یادگیری را ارزیابی می کنند شامل مجموعه آزمون عصبی-روانشناسی هاستد-رایتان (برای کودکان سنین ۹ تا ۱۴ سال) و مجموعه آزمون عصبی-روانشناسی رایتان-ایندیانا (برای کودکان سنین ۵ تا ۸ سال) است. کاربرد این آزمون ها مستلزم گذراندن دوره های آموزشی در روانشناسی اعصاب و اجرای آزمون هاست. یکی از آزمون های مربوط به کارکردهای اجرایی، آزمون پردازش شناختی سوان سون پیوست ج است.
معاینه عصب شناختی- ارزیابی اختلال یادگیری در کودک
معاینه های عصب شناختی اختلالات یادگیری را هر یک از چند متخصص پزشکی-پزشک خانواده، متخصص کودکان، متخصص رشد کودکان،دکتر متخصص توانبخشی کودکان یا روانپزشک کودک می تواند انجام دهد. معاینه عصب شناختی هر کودک اختلال یادگیری یا نوجوان مشکوک به اختلالات یادگیری دارای دو مولفه مجزاست: ارزیابی اختلال یادگیری در زمینه عصب شناختی متعارف و معاینه علائم خفیف عصب شناختی،یعنی انحرافهای حداقل یا ظریف عصب شناختی نظیر مشکلات هماهنگی در فعالیت های دیداری-حرکتی،حرکتی ظریف یا حرکتی درشت.
اگرچه ارزیابی عصب شناختی کودکان اختلال یادگیری با اجرای دقیق و تفسیر سنجیده پاسخگویی همه سوالات نیست ،به فهم وضعیت کارکردی کودک دچار اختلالات یادگیری کمک می کند. اما لوین هشدار می دهد که والدین و مدارس نباید انتظارات غیر واقع بینانه از نتایج معاینه های عصب شناختی داشته باشند. معاینه عصب شناختی متعارف بسیاری از علائم خفیف را نشان میدهد و احتمالا در پیدا کردن هرگونه نابهنجاری در بیمارانی که شکایت اولیه آنها از اختلال در یادگیری است،کارایی ندارد. افزون بر این،چند مشکل در تفسیر یافته های عصب شناختی ارزیابی اختلال یادگیری وجود دارد که عبارتند از:
حتی در دانش آموزانی که یادگیری رضایت بخشی دارند،دامنه گستردهای از علائم خفیف حاکی از حداقل اختلال کارکرد عصب شناختی دیده می شود.
چون دستگاه عصبی دانشآموز اختلال یادگیری هنوز کامل نیست و پیوسته در حال تغییر است،غالباً تمیز دادن تاخیر رشد از اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی بسیار دشوار است.
بیشتر آزمون های تشخیص علائم خفیف،آزمون های روان شناختی یا رفتاری هستند تا عصب شناختی.
آزمون نهایی کارکرد سالم عصبی یادگیری موثر است. توانایی منحصر به فرد انسان برای یادگیری نتیجه سازمان بسیار پیچیده مغز و دستگاه عصبی است. در ادامه ارزیابی اختلالات یادگیری درحیطه عصب شناختی متعارف و معاینه عصب شناختی برای علائم خفیف به طور مختصر مرور میشود.
ارزیابی متعارف عصب شناختی توسط متخصص اختلال یادگیری
در معاینه عصب شناختی متعارف،دکتر خوب برای تشخیص اختلال یادگیری ابتدا سوابق پزشکی دقیق و مشروحی را جمع آوری می کند. این اطلاعات شامل سوابق خانوادگی (برای نشانه هایی از ماهیت ژنتیکی)،جزئیات بارداری مادر،فرایند تولد و رشد دوران نوزادی،و سابقه رشد کودک اختلال یادگیری است. دکتر اختلالات یادگیری اطلاعاتی درباره تمام بیماری ها،آسیب دیدگی ها و عفونت هایی که کودک داشته است کسب می کند. سابقه رشد شامل اطلاعاتی درباره رفتار حرکتی (سن خزیدن ایستادن و راه رفتن) و مهارتهای زبانی است. اطلاعات دیگری نیز در مورد وضعیت شنوایی،بینایی،تغذیه،خواب،آموزش استفاده از توالت،و تجربه های اجتماعی و تحصیلی دانش آموز با اختلالات یادگیری جمع آوری می شود.
بررسی اعصاب جمجمه ای اطلاعات مربوط به بینایی،شنوایی،چشایی،و کارکرد دهلیزی (احساس تعادل)،به علاوه ویژگی هایی نظیر حالت چهره،جویدن،بلع و توانایی صحبت کردن را به دست می دهد. برای ارزیابی کار کرد گوناگون اعصاب کنش های جمجمه ای،پاسخ های کودک اختلال یادگیری به محرک های معین،وضعیت اندام های مختلف و توانایی کودک در انجام دادن تکالیف معین ثبت میشود.
افزون بر این،با بررسی متعارف عصب شناختی نیز مهار کارکرد ارزیابی می شود. بازتاب های کودک آزمایش میشود و اعصاب حسی با آزمون های ادراکی یا تحریک لمسی ارزیابی می گردد.
شیوه های طبی خاص دیگری که ممکن است به کار گرفته شوند شامل برق نگاری مغز ( EEG ) برای اندازه گیری فعالیت الکتریکی مغز،عکس برداری با پرتو ایکس از جمجمه و رگهای خونی مغز،مطالعات بیوشیمیایی،مطالعات غدد درون ریز یا بررسیهای ژنتیکی است.
بررسی علائم خفیف عصب شناختی در مرکز اختلالات یادگیری
علائم خفیف عصب شناختی را می توان از طریق بررسی عصب شناختی فراتر از بررسی متعارف کشف کرد. همانگونه که پیشتر ذکر شده،نابهنجاری های عصب شناختی که بیشتر در افراد دچار اختلالات یادگیری مشاهده میشود انحرافهای فاحش نیستند بلکه علائم ظریف،جزئی و فرعی اند. این علائم خفیف شامل مشکلات جزئی در هماهنگی،لرزش بسیار کم،ناشیگری حرکتی،آشفتگی های دیداری – حرکتی،نقایص یا تاخیر غیر عادی در رشد زبانی و مشکلات خواندن و مهارتهای محاسبهای است. علامت خفیف دیگر فزون کنشی است که مشخصه اختلال های نقص توجه نیز شناخته می شود.
عصب شناسان، با استفاده از تعدادی آزمون،علائم خفیف اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی را کشف میکند. معلم ها نیز می توانند از برخی از این آزمون ها به منزله آزمون های حرکتی غیر رسمی استفاده کنند. بسیاری از آزمونهایی که برای کشف علائم خفیف عصب شناختی در کودکان اختلال یادگیری به کار گرفته میشوند از شیوه های ارزیابی روانشناختی وام گرفته یا اقتباس شدهاند. در ادامه،به آزمون های دیداری-حرکتی،حرکتی درشت و حرکتی ظریف می پردازیم:
آزمون های تشخیص اختلالات یادگیری
1) آزمون دیداری-حرکتی
تعدادی از آزمون های دیداری-حرکتی برای ارزیابی توانایی کودک اختلال یادگیری در کپی کردن شکلهای مختلف هندسی کاربرد دارند. کودکان می توانند از شکل های هندسی در سنین زیر کپی کنند:
شکل سن
دایره 3
علامت به اضافه 4
مربع 4
مثلث 5
لوزی 6
دو آزمون دیداری-حرکتی دیگر عبارتند از آزمون طرح های بندر،که در آن از بیمار خواسته میشود نحوه شکل هندسی را کپی کند،آزمون نقاشی گودیناف-هریس،که بیمار در آن باید تصویری از یک انسان را نقاشی کند. نمره آزمون گودیناف-هریس به میزان ترسیم جزئیات بدن بستگی دارد.
2)آزمون های حرکتی درشت
آزمون های حرکتی درشت در ارزیابی مهارت های وضعیتی،حرکت و تعادل کاربرد دارند. گام برداشتن کودک هنگام راه رفتن نیز مشاهده میشود. کودکان میتوانند به طور طبیعی تکالیف زیر را در سنین مشخص شده انجام دهند:
تکلیف سن
لی لی کردن با هر یک از پاها: از کودک خواسته می شود 5
روی پای راست و سپس روی پای چپ لی لی کند.
ایستادن روی یک پا: از کودک خواسته می شود روی 6
یک پا بایستد اول راست، سپس چپ و تعادل خود را
حفظ کند.
راه رفتن بدون فاصله بین پاها پاشنه جلو پنجه:از کودک 9
می خواهند با قرار دادن پاشنه یک پا درست جلو پنجه
پای دیگر راه برود.
آزمون تقاطعی نیز در وسط اجرای حرکت ها داده می شود:
لمس کردن بینی و گوش چپ و سپس بینی و گوش راست. در این آزمون،توجه مشاهدهگر معطوف به سرعت ایجاد کنترل خودکار بر اعمال حرکتی است.
آزمون انگشت-بینی. از کودک اختلال یادگیری خواسته میشود چندین بار پی در پی با یک انگشت بینی خود و سپس انگشت آزمایشگر را لمس کند. هدف مشاهده آمادگی بیمار در انجام دادن حرکت های متناوب است.
3) آزمون های حرکتی ظریف در تشخیص اختلالات یادگیری
در آزمون اگنوزیای انگشتان،توانایی کودک اختلال یادگیری در استفاده از حس بساوایی غالبا با چشمهای بسته،برای تشخیص اینکه آزمایشگر کدام انگشت او را لمس می کند ارزیابی می شود.
تکلیف سن
تشخیص انگشت شست 4
تشخیص انگشت اشاره 5-6
سایر آزمون های ادراک بساوایی شامل تشخیص اشیا با لمس کردن آنها،تشخیص دو تماس همزمان وقتی که آزمایشگر دو قسمت از بدن کودک را لمس می کند (نظیر صورت و دست)،تشخیص حروف یا اعداد با لمس کردن آنها،تشخیص حروف یا اعداد نوشته شده بر کف دست،و آسان حرکت دادن زبان (به طور عمودی و افقی است.)
در آزمون چالاکی انگشتان،کودک اختلال یادگیری باید با هر انگشت به نوبت انگشت شست خود را لمس کند. آزمون هر یک از دست ها جداگانه انجام می شود.
روش های کسب اطلاعات مربوط به ارزیابی کودک دارای اختلالات یادگیری
برای کسب اطلاعات میتوان از چهار منبع اصلی اطلاعات را به دست آورد:
1) شرح حال یا مصاحبه
2) مشاهده
3) روش های ارزیابی اختلال یادگیری غیر رسمی
4) آزمون های تشخیص اختلال یادگیری مرسوم هنجار گزینی شده . غالباً چند نوع اطلاعات در یک زمان جمع آوری می شود یا یک روش ارزیابی ممکن است به روش های دیگر منتهی شود. برای مثال،ممکن است است با مشاهده دانش آموز ضرورت اجرای آزمون تشخیصی خاصی مطرح شود. یا تلفظ غیر صحیح کلمات هنگام سخن گفتن،همراه با اشتباه مکرر در فهم صحبت های آزمونگر،می تواند حاکی از وجود مشکل شنیداری باشد و به تصمیم برای اجرای آزمونهای رسمی تیزهوشی و تمیز شنیداری صداها در کودک اختلال یادگیری منتهی شود.
1- شرح حال کودک اختلال یادگیری
اطلاعات حاصل از شرح حال،شناخت و سرنخ هایی از پیشینه و چگونگی رشد دانش آموز مبتلا به اختلالات یادگیری به دست می دهد. درخلال مصاحبه با والدین،اطلاعاتی درباره پیشینه قبل از تولد،شرایط تولد،و رشد در دوره نوزادی،سن رسیدن به نقاط عطف رشد (نشستن،راه رفتن،کنترل ادرار و مدفوع و صحبت کردن)،سوابق بهداشتی کودک اختلال یادگیری (شامل بیماریها و حوادث)،و مشکلات یادگیری دیگر اعضای خانواده به دست می آید. سوابق تحصیلی دانش آموز را می توان از والدین،بایگانی مدرسه و کارکنان مدرسه (معلم ها،پرستاران،مشاوران راهنما و کارکنان دیگر) کسب کرد.
تلاش مصاحبهگر باید معطوف به ایجاد اعتماد دوجانبه باشد و مراقب باشد سوالاتی نپرسد که والدین کودک اختلال یاگیری را مضطرب کند یا،با تایید نکردن اعمالشان،آنان را در موضع دفاعی قرار دهد. مصاحبه گر باید از خود روحیه همکاری،پذیرش و همدلی،در عین حفظ درجه ای از بی طرفی و واقع بینی-تخصصی،نشان دهد تا در دام درگیری مفرط هیجانی با مسئله و ناکارایی حاصل از آن نیفتد.
دکتر اختلال یادگیری ماهر قادرند اطلاعات بسیار مفیدی از شرح حال به دست آورند. آنان با استفاده از لحن ملایم و محاورهای و با فراتر رفتن از سوالات معمول به جمع آوری اطلاعات می پردازند و اطلاعات و برداشت هایی بیش از پاسخ صرف سوالات به دست میآورند. اطلاعات و برداشت های حاصل از شرح حال با دانش منتج از مشاهده بالینی،آزمون های مرسوم و روش های دیگر ارزیابی تلفیق می شوند.
فرم های مصاحبه برای تهیه شرح حال. فرم های متعددی برای مصاحبه به منظور تهیه شرح حال وجود دارد.همچون پاره ای از آنها بسیار طولانی و کامل هستند و با استفاده از آنها می توان در قلمرو های متعددی اطلاعات فراهم کرد. در این زمینه،اغلب از مقیاس های رفتار سازشی، که سوالات آن در مورد میزان سازش افراد با انتظارات طبیعت و جامعه است،استفاده میشود.در خلال مصاحبه،فردی مطلع از کودک اختلال یادگیری معمولا مادر اطلاعات را در اختیار می گذارد. فهرست مقیاس های رفتار سازشی که معمولا کاربرد دارند در زیر آمده است.
مقیاسهای رفتار سازشی واین بند:
از این مقیاس ها سه نسخه متفاوت وجود دارد: نسخه مصاحبه،فرم زمینه یابی،نسخه مصاحبه،فرم گسترش یافته،و نسخه کلاس درس. همه آنها قلمرو های ارتباطی،مهارت های روزانه زندگی،اجتماعی شدن و کنش های حرکتی را،از تولد تا ۱۹ سالگی ارزیابی میکنند.
پرسشنامه رفتار سازشی:
با استفاده از این پرسش نامه و مصاحبه با یک فرد مطلع،می توان اطلاعات مربوط به مهارتهای خودیاری،مهارت های ارتباطی،مهارت های اجتماعی،مهارت های تحصیلی و مهارتهای سرگرمی را،از سن ۶ تا ۹ سالگی به دست آورد.
مقیاس های درجه بندی معلم کانرز،مقیاسهای درجهبندی والدین کانرز. چند نسخه از این آزمون برای سنین ۳ تا ۱۹ سالگی وجود دارد. با استفاده از آنها میتوان اطلاعاتی درباره اختلال های رفتاری،اضطراب،بی قراری،رفتارهای نشان دهنده وسواس فکری/عملی و رفتارهای ضد اجتماعی،فزون کنشی و ناپخته جمعآوری کرد.
اطلاعات هویتی:
دانش آموز: نام،نشانی،تلفن،تاریخ تولد،مدرسه،کلاس
والدین: نام و شغل پدر،نام و شغل مادر
خانواده: نام و سن خواهرها و برادرها و سایر افراد خانه
مرکز درمانی: تاریخ مصاحبه،منبع ارجاع دهنده،نام آزمایشگر
تاریخچه تولد:
بارداری: طول دوره بارداری،وضعیت مادر،عوامل غیر عادی
شرایط تولد: رسیدگی یا نارسی نوزاد،طول مدت زایمان،وزن،شرایط غیر عادی
شرایط پس از تولد: طبیعی،نیازمند مراقبت ویژه
داده های جسمانی رشدی
سوابق بهداشتی: حادثه ها،تب های شدید،سایر بیماری ها
وضع فعلی جسمانی: عادت های مربوط به خواب و خوراک،سطح توان و فعالیت
سوابق رشد: سن نشستن،راه رفتن،نخستین واژه ها،نخستین جمله ها،مشکلات زبان،مشکلات حرکتی
عوامل اجتماعی و شخصی در کودکان اختلال یادگیری
دوستان،روابط با خواهر و برادرها، سرگرمی ها، علائق ،فعالیت های تفریحی، نگرش های افراد خانه و والدین پذیرش مسئولیت ، نگرش به مشکل یادگیری
عوامل تحصیلی کودکان اختلال یادگیری
تجربه های مدرسه: کلاسهای جهشی یا تکراری،تغییر مدرسه،تغییر معلم ها
آموزش پیش دبستانی: مهد کودک،کودکستان
دریافت قبلی کمک ویژه
گزارش های معلم ها
نگرش دانش آموز به مدرسه
2-مشاهده
به گفته یوگی برا : گاه فقط با دیدن می توان چیزهای بسیاری دریافت. مشاهده دانش آموز اختلال یادگیری بخشی ضروری در ارزیابی اختلالات یادگیری است و اطلاعات حاصل از آن میتواند سهم ارزنده ای در ارزیابی و تشخیص اختلال یادگیری داشته باشد. از آنجا که بسیاری از ویژگی های دانش آموز اختلال یادگیری از طریق آزمون یا مصاحبه های مطالعه موردی آنطور که باید و شاید تشخیص داده نمی شود،مشاهده گر ماهر غالباً میتواند ویژگی ها و رفتار های مهم کودک را در محیط درس کشف کند.
مشاهده رفتار دانش آموز اختلال یادگیری اغلب یافته های حاصل از مقیاس های دیگر ارزیابی را تایید می کند. برای مثال،یک دکتر تشخیص اختلال یادگیری ماهر میتواند دریابد که آیا کودک متوجه درس است یا مشغول کارهای دیگری است. استنباط های مشاهده گران زیرک در مورد مشکلات دانش آموزان اغلب با آزمون تایید می شود.
همچنین مشاهده برای روشن ساختن میزان سازگاری شخصی کلی دانش آموز اختلال یادگیری سودمند است. دانش آموز نسبت به موقعیت ها و مردم چه واکنشی نشان می دهد؟نگرش دانش آموز به مشکل یادگیری چیست؟آیا مشکل تحصیلی دانش آموز در زندگی اجتماعی و خانوادگی او تاثیر گذاشته است؟آیا این مشکل نیروی دانشآموز را تحلیل برده است؟آیا نگرش کودک اختلال یادگیری حاکی از علاقه است یا بی اعتنایی در یک جلسه امتحان،معلم به مشاهده سه نفر از بچه های کلاس به نام های ریکی،پت و داستر پرداخت. وقتی نوبت به سوالات مشکل رسید،ریکی کاملا از پاسخ دادن ناامید شد و فقط با هر جوابی که به ذهنش رسید جاهای خالی را پر کرد. پت عصبی و مضطرب شد و از ادامه کار امتناع ورزید. داستر از حدس زدن خودداری میکرد و می ترسید که مبادا اشتباه کند،چنانکه تمام وقت امتحان را صرف تلاش برای پاسخگویی به یک سوال کرد.این مشاهدات اطلاعات ارزشمندی درباره هر یک از دانش آموزان در اختیار معلم گذاشت.
رشد و هماهنگی حرکتی را می توان با مشاهده حرکات و راه رفتن دانش آموز اختلال یادگیری ارزیابی کرد. آیا کودک اختلال یادگیری می تواند لی لی کند،بپرد یا توپ را پرتاب کند و بگیرد؟چگونه تکلیف نوشتنی را انجام می دهد؟آیا هنگام نوشتن بدنش را کج میکند؟شکل کلی دستخط دانش آموز چگونه است؟چگونه مداد را در دست میگیرد؟آیا ناگزیر است برای آنکه دستخط خود را قابل قبول سازد کوشش فوقالعادهای به خرج دهد؟
3- ارزیابی اختلال یادگیری توسط گفتاردرمانگر
کاربرد زبان را در کودک اختلال یادگیری به سهولت می توان با مشاهده ارزیابی کرد. آیا شواهدی دال بر وجود مشکلات تلفظی یا الگوهای کودکانه در گفتار دانش آموز وجود دارد؟آیا پیدا کردن واژه برای کودک اختلال یادگیری دشوار است؟آیا تعداد واژه های خزانه لغات دانش آموز کافی است؟آیا به راحتی صحبت می کند یا با مِن و مِن ،و آیا پرگویی می کند؟نکته دیگر در ارزیابی کودکان اختلال یادگیری این است که آیا دانش آموز از جمله های کامل استفاده می کند یا از واژه های منفرد و عبارت های کوتاه و ناقص؟آیا توالی صداها در کلمه ها درست است برای مثال،سوکس به جای سوسک نمی گوید؟از آنجایی که امروزه توجه به زبان بومی دانش آموز،با عنایت به تنوع فرهنگی دانش آموزان مدارس،اهمیت دارد،باید سوال کرد که زبان مادری دانش آموز چیست؟و توانایی او در زبان انگلیسی چقدر است؟
بازی ها و اسباب بازی ها امکان فعالیت هایی را فراهم می سازد که می توان در آن ها به مشاهده کودک پرداخت و خود نیز وسیله ای برای ایجاد ارتباط نزدیک با کودک اختلال یادگیری به شمار می آیند. به عنوان مثال،میتوان توانایی دانش آموز را در بستن و باز کردن زیپ،گره زدن بند کفش،بستن دکمه لباس یا استفاده از کلید برای باز کردن و بستن قفل مشاهده و هماهنگی مطلوب حرکتی و ارتباط مناسب چشم و دست را ارزیابی کرد. بازی درمانی و بازی های صوتی و آوایی سرنخ هایی درباره توانایی های آوا شناختی و مهارت های شنیداری کودک اختلال یادگیری به دست می دهد.
مشاهدات روزانه رفتار دانش آموز در کلاس اطلاعات بسیار معتبری فراهم می آورد. برای مثال،واکنش دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری در مواجهه با واژه نا آشنا هنگام خواندن چگونه است؟آیا مکث می کند و برای کمک گرفتن به معلم نگاه می کند،به حرف بی صدای اول نگاه میکند و سپس الله بختگی حدس میزند،سعی میکند کلمه را به سیلابهای بکشند،یا تلاش می کند با توجه به بافت جمله کلمه را بخواند؟
-مقیاس های درجه بندی
در مقیاسهای درجه بندی رفتار،معلم ها یا والدین باید مشاهدات و برداشت های خود را در مورد دانش آموزان به شیوه های قابل اندازه گیری ثبت کنند. معلم ها ۲۴ رفتار را بر اساس یک مقیاس ۵ امتیازی درجه بندی می کنند (نمره 1 بر رفتار ضعیف،5 بر رفتار خوب و 3 بر رفتار متوسط دلالت دارد.) بالاترین نمره ممکن ۰۲۱ ( ۴۲×۵ ) است. در یک مطالعه،متوسط نمره کودکان بهنجار ۸۱ ، و نمره کودکان دچار اختلالات یادگیری ۶۱ بود.
قضاوت های معلم ها درباره ویژگی های رفتاری دانش آموزان برای تشخیص دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری مفید است و مقیاسهای درجه بندی به این فرآیند کمک می کند. دو مقیاس،یکی مقیاس درجه بندی دانش آموز( با تجدید نظر): جداسازی موارد اختلالات یادگیری و دیگر مقیاس دوراکس برای درجه بندی رفتار در مدرسه ابتدایی.
مقیاس های درجه بندی برای ارزیابی اختلال نقص توجه فزون کنشی را اغلب معلم ها و والدین تکمیل می کنند.
-مقیاس های غیر رسمی
مقیاس های غیر رسمی ارزیابی نیز مفید و از سایر روش های عملی ارزیابی هستند که در آنها مواد درسی متداول و فعالیت های معمول دانش آموزان در کلاس درس مبنای بررسی دانشآموزان است.یکی از مزایای عمده استفاده از مواد درسی کلاسی در آزمون های غیر رسمی این است که ارزیابی حتی المقدور به رفتارهای مورد انتظار نزدیک است. افزون بر این،معلم در اجرا و تفسیر آزمون های غیر رسمی آزادی عمل دارد. برای مثال،معلم می تواند،در خلال ارزیابی،دانش آموز را تشویق کند یا بهوقت بیشتری برای کامل کردن آزمون بدهد. چنین سازگاری هایی به دانش آموزان آرامش می دهد و معلم نیز اطمینان می یابد آنان نهایت تلاش خود را به عمل میآورند. همچنین مقیاس های غیر رسمی را،در مقایسه با آزمون های رسمی،می توان بیشتر به کار برد و،به جای یک جلسه،آنها را در یک دوره زمانی به اجرا در آورد. افزون بر این،در مقیاس های غیر رسمی،از انواع مواد درسی و روش ها استفاده می شود،میتوان آنها را در خلال دوره های معمول آموزشی به کار گرفت و دیگر اینکه هزینه اجرای آنها کمتر از آزمون های رسمی است.
از روشهای دیگر ارزیابی،ارزیابی مجموعه کار،ارزیابی پویا و ارزیابی کارآمدی است.
مقیاس درجه بندی رفتار دانش آموز در تشخیص اختلالات یادگیری:
درک شنیداری
توانایی درک و دنبال کردن دستورات شفاهی
درک بحث های کلاسی
توانایی به خاطر سپردن اطلاعات شنیداری
درک معنی کلمه
زبان گفتاری
بیان کامل و درست
توانایی واژگانی
توانایی به یاد آوردن کلمه ها
توانایی باز گو کردن تجربه ها
توانایی بیان افکار
جهت یابی
سرعت عمل
جهتیابی فضایی
قدرت تشخیص رابطه ها
یادگیری جهت ها
رفتار
همکاری
توجه
توانایی سازمان دادن
توانایی کنار آمدن با موقعیت های جدید
مقبولیت اجتماعی
پذیرش مسئولیت
تکمیل تکالیف درسی
تدبیر و سنجیدگی
حرکت
هماهنگی عمومی
تعادل
توانایی کاربرد ماهرانه ابزار و وسایل
با ارزیابی دقیق و کامل و تشخیص اختلال یادگیری توسط دکتر متخصص اختلال یادگیری نقاص ضعف کودک به وضوح روشن می شود و روند درمان کودکان اختلال یادگیری تسهیل می شود. جهت آگاهی از درمان های پیشرفته در اختلالات یادگیری به لینک های زیر مراجعه کنید.
سوالات متداول:
1-آیا روانشناس مدرسه میتواند اختلال یادگیری را تشخیص دهد؟
خیر. روانشناسان مدرسه معمولاً صلاحیت تشخیص رسمی اختلال یادگیری را ندارند. نقش آنها غربالگری اولیه، مشاهده رفتار کودک در محیط آموزشی، و ارجاع به متخصصان خارج از مدرسه است. تشخیص نهایی باید در کلینیکهای تخصصی با انجام آزمونهای استاندارد چندبُعدی صورت بگیرد.
2-آیا ممکن است کودک همزمان هم اختلال یادگیری داشته باشد هم بیشفعالی؟
بله، تا ۵۰% کودکان مبتلا به اختلال یادگیری (مثل دیسلکسیا) همزمان ADHD نیز دارند. یک متخصص خوب باید بتواند این همبودی را شناسایی کند، زیرا درمان این دو شرایط متفاوت است. به همین دلیل است که ارزیابیهای تشخیصی باید هم کارکردهای شناختی و هم ویژگیهای رفتاری را پوشش دهند.
مرکز کاردرمانی و گفتار درمانی در اختلال یادگیری- درمان اختلالات یادگیری
مرکز درمان اختلالات یادگیری دکتر صابر با سابقه بالا در زمینه کاردرمانی و گفتار درمانی در اختلالات یادگیری نگاهی ویژه و تخصصی به همه جنبه های درمان کودکان اختلالات یادگیری نظیر گفتار درمانی در اختلال یادگیری، کاردرمانی ذهنی در اختلالات یادگیری، کاردرمانی در زمینه مشکلات حرکتی کودکان اختلال یادگیری و یادگیری حرکتی کودکان، تقویت مهارت های توجه بینایی و مهارت های دقت شنیداری در کودک اختلال یادگیری همچنین استفاده از تکنیک های یکپارچگی حسی در اتاق سنسوری مرکز کاردرمانی در اختلالات یادگیری برای درمان اختلالات یادگیری در کودکان می پردازد. مرکز اختلال یادگیری تهران با در اختیار داشتن تمام تجهیزات روز دنیا در زمینه آموزش کودکان اختلال یادگیری با تیم درمانی مجرب در زمینه کاردمانی، گفتار درمانی و روانشناسی آماده خدمت رسانی به کودکان اختلال یادگیری در دو شعبه غرب و شرق تهران می باشد.
نقش کاردرمانی در درمان اختلالات یادگیری در کودکان
والدین، معلمان، پزشکان و سایر متخصصان غالباً کودک دچار اختلالات یادگیری را دست و پا چلفتی یا بی هوش و حواس می نامند. والدین به وفور در کند بودن کودک اختلال یادگیری خود در مهارتهای حرکتی نظیر استفاده از وسایل غذاخوری، پوشیدن لباس، بستن دکمه های لباس، گرفتن توپ یا دوچرخه سواری صحبت میکنند. بسیاری از کودکان دچار اختلالات یادگیری در ظاهر هیچ مشکل حرکتی ندارند و مهارت های حرکتی شان واقعاً خوب است. تعدادی از کودکان اختلال یادگیری هماهنگی حرکتی ندارند و در رشد حرکتی شان تأخیرهای زیاد مشاهده میشود. این کودکان اختلال یادگیری برای بهبود مهارت ها و عملکردهای حرکتی خود نیاز به مداخله کاردرمانی دارند.
قانون فدرال تربیت بدنی را جزء خدمات ضروری آموزش و پرورش ویژه برای برخی از کودکان دچار اختلال یادگیری شناخته است. برنامه شبکه آموزش انفرادی ( IEP ) کودک ممکن است تربیت بدنی انطباقی، کاردرمانی یا تن درمانی را جز خدمات مورد نیاز تشخیص دهد. متخصصان کاردرمانی در اختلالات یادگیری ( OT ) و تن درمانی ( PT ) پزشکان آموزش دیده ای هستند که به درمان انواع اختلال های حرکتی و جسمی می پردازند. فعالیت های حرکتی مشخصاً جزئی از برنامه درسی آموزش ویژه در دوره اول کودکی در اختلالات یادگیری است. معلم تربیت بدنی انطباقی گاه در مقطع دبستان فعالیتهای حرکتی را به کودکان خردسال آموزش می دهد. البته غالباً معلم آموزش ویژه یا خود معلم کلاس مسئولیت تدریس فعالیتهای حرکتی کودکان اختلال یادگیری را نیز به عهده دارد.
توجه تاریخی به مشکلات حرکتی کودکان و یادگیری حرکتی
فلاسفه و مربیان در سرتاسر تاریخ درباره ارتباط تنگاتنگ رشد حرکتی و یادگیری حرکتی مطالبی نوشته اند. افلاطون ژیمناستیک را در نخستین مقطع آموزشی برای تربیت فیلسوف-پادشاه قرار می دهد. ارسطو نوشته است که تن و روان هر دو مشخص کننده روحیه فردند. اسپینوزا توصیه می کند به جسم خود بیاموزید که خیلی کارها را انجام دهد، این امر به شما کمک می کند به بهترین وجه ممکن ذهن را به کمال برسانید و به تفکر هوشمندانه نایل آیید. پیاژه تاکید می کند که یادگیری حسی- حرکتی اولیه رشد ادراکی و شناختی پیچیدهتر بعدی را پایه گذاری می کند. هب یادگیری حرکتی اولیه را به منزله جزء مکمل سازنده مجموعه سلول های مغز می داند و بر اهمیت آن تاکید می ورزد. لوریا روانشناس روسی ارتباط حیاتی یادگیری حرکتی و رشد شناختی را تشخیص داد. در واقع، آنچه در سرتاسر تاریخ آموزش ویژه تکرار می شود مربوط به یادگیری حرکتی است. در قانون آموزش و پرورش افراد دچار اختلالات یادگیری نیز بر نیاز به تربیت جسم و یادگیری حرکتی دانش آموزان استثنایی تاکید شده است.
مشکلات هماهنگی حرکتی در کودکان اختلال یادگیری
مثال موردی:
جیم نمونه ای از دانش آموزان دچار مشکل یادگیری تحصیلی است که علائمی از رشد نایافتگی حرکتی و برتری جانبی مغشوش دارد و آگاهی اش از بدن خود ناچیز است. جیم در ۱۲ سالگی به علت ضعف تحصیلی و اختلال یادگیری، به ویژه در خواندن و ریاضیات، برای ارزیابی به درمانگاه اختلالات یادگیری آورده شد. با اجرای آزمون انفرادی هوش مشخص شد که هوش جیم بالاتر از متوسط است. آزمون تیز گوشی و تیزبینی نیز هیچگونه نابهنجاری نشان نداد. مهارت های زبان شفاهی متناسب با سنش به نظر میرسید. در وهله نخست، وضع جسمانی جیم هنگام ایستادن و راه رفتن به طرزی غیر معمول مستقیم تقریباً مثل ارتشیها به نظر می رسید.
به هر حال، در خلال اجرای آزمون های حرکتی این نکته معلوم شد که این مستقیم بودن بیش از معمول بدن او به علت خشکی بدن است. وقتی حرکتی مستلزم تغییر در وضعیت تعادل بود، جیم نمی توانست بدنش را متناسب با جاذبه زمین در وضعیت درستی قرار دهد. در نتیجه تعادلش را از دست می داد. وقتی سعی می کرد در یک خط مستقیم روی زمین راه برود می افتاد. وقتی توپی به طرف او پرتاب میشد تعادلش را از دست میداد و نمی توانست آن را بگیرد. تلاش جیم برای گرفتن توپ شبیه کودک 4، 5 ساله بود. او گاهی از دست چپ و گاهی از دست راست برای انجام دادن کارهایش استفاده می کرد، هنوز برتری دستی در او شکل نگرفته بود. اگرچه چندین جلسه به کلاس شنا رفته بود، ولی هنوز قادر نبود شنا کند. کودکان محله آنها همگی بعد از تعطیل شدن مدرسه و نیز در تعطیلات آخر هفته بیس بال بازی می کردند، اما جیم نمیتوانست با پسر بچه های هم سن خود در این ورزش شرکت کند. نتیجه اینکه جیم هیچ دوستی نداشت و معلمش او را پسری گوشه گیر می دانست. علائم مشکلات مهارتهای حرکتی و ضعف در یادگیری حرکتی در بسیاری از فعالیتهای تحصیلی نیز ظاهر می شد. به طور مثال، خطش، می شود گفت ، ناخوانا بود، که اختلال کارکرد ادراکی-حرکتی وی را منعکس میکرد. پدر جیم، که ورزشکار برجسته ای بود و در چند مسابقه ورزشی در دبیرستان و دانشگاه برنده شده بود، حوصله کار کردن یا بازی کردن با این پسر را نداشت چون او نمی توانست توپ را به سرعت بگیرد.
در واقع پدر او به علت شکست های بیش از حد جیم در ورزش، متقاعد شده بود که پسرش دچار عقب ماندگی ذهنی است و بچه ای طبیعی نیست. بدین ترتیب، خواندن فقط جزئی از مشکلی بود که جیم در زندگی با آن درگیر بود. طی ارزیابی جامعی باید به مهارتهای حرکتی او، که رشد کمی داشتند، توجه می شد و برنامه یادگیری حرکتی انفرادی باید به جیم در اکتساب تجربه های حرکتی کمک میکرد تا بتواند به آگاهی حرکتی در جهان پیرامونی دست یابد.
مشکلات حرکتی کودکان اختلال یادگیری و تاثیر آن بر یادگیری
مربیان دوره اول کودکی، رشد مهارت حرکتی را پایه بررسی رشد کودک میدانند. رشد حرکتی کودکان به طور معمول در برنامه تحصیلی عادی کودکان پیش دبستانی گنجانده می شود. راهبردهای مداخلاتی در مورد کودکان پیش دبستانی دچار اختلالات یادگیری که از نظر هماهنگی، تعادل و موزونی حرکات یا تصویر بدنی کمبود هایی دارند، باید شامل روش هایی باشد که به ایجاد مهارت های حرکتی، آگاهی فضایی و برنامه ریزی حرکتی بیانجامد.
نظریههای پیشگام اختلالات یادگیری بر یادگیری حسی-حرکتی و ادراکی-حرکتی متمرکز بود. امروزه توجه به نقش روی رشد حرکتی کمتر است. دلیل این کم توجهی مربوط به پژوهشی است که در دهه ۱۹۷۰ انجام شد و این نتیجه را عنوان کرد که مهارت های تحصیلی کودکان اختلال یادگیری بزرگتر پس از تمرین های آموزشی حرکتی بهبود نمی یابد. با بررسی عصر گذشته به سادگی این نکته آشکار می شود که آموزش مهارت های حرکتی درصورتی به بهبود پیشرفته تحصیلی می انجامد که همراه با آموزش مهارت های تحصیلی نباشد. البته، نقش آموزش حرکتی در خواندن چیزی بیش از تغییر عدسی عینک کودک نیست و نمی تواند فوراً کودکی کتاب نخوان را به کودکی بسیار علاقه مند به کتاب تبدیل کند.
طنز قضیه اینجاست که رشد حرکتی در برنامههای اختلالات یادگیری نادیده گرفته می شود، آن وقت تناسب جسمانی، ورزش و فعالیت های حرکتی در دیگر حیطه های زندگی مولفه هایی اساسی برای تامین سلامت عمومی و بهبود وضع زندگی و کار افراد محسوب می گردد. امروزه بر نقش حیاتی ورزش در حفظ بهداشت و آسایش عمومی درحد گستردهای تاکید میشود. در حقیقت، مداخله کاردرمانی از طریق فعالیت های حرکتی می تواند پیشرفت های بسیار غیر منتظره و بی شماری را برای درمان کودکان اختلال یادگیری به ارمغان آورد. چنین مداخلهای میتواند به کودک کمک کند شادتر، مطمئن تر به خود و حاضر و آماده تر برای یادگیری شود. افزون بر این میتواند روابط اجتماعی را تقویت کند. هنگامی که آموزش حرکتی مستلزم عبور کودک از زیر، بالا، بین و اطراف موانع باشد، کودک علاوه بر موارد فوق مهارت های شناختی و زبانی مهمی را نیز فرا می گیرد. در یک برنامه گردش علمی تابستانی دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری، کارکنان متوجه شدند شرکت کنندگان آن در اردو وقتی به یادگیری شنا می پردازند، در خواندن نیز پیشرفت زیادی نشان می دهند.
کاردرمانی در اختلالات یادگیری
تجربه های جنبشی و حرکتی در رشد انسان بسیار حیاتی است. بیشتر نظریه های مربوط به رشد انسان بر اهمیت چنین تجربههایی در رشد کودک تاکید کردهاند. برای بسیاری از کودکان اختلالات یادگیری، دشواری های مربوط به هماهنگی حرکتی مشکلی جدی ایجاد میکند. مشکلات حرکتی عده ای از کودکان اختلال یادگیری شبیه کودکان خیلی کوچکتر از خودشان است. حرکتهای هم جنبشی (موقعی که کودک با دست راست حرکتی را انجام میدهد دست چپ به طور غیر عادی حرکتی سایه ای انجام می دهد)، هماهنگی ضعیف فعالیت های حرکتی زمخت، دشواری در هماهنگی حرکتی ظریف، تصویر بدنی ضعیف و نداشتن جهت یابی از نمونههای چنین رفتارهایی است. کاردرمانی در اختلالات یادگیری در بهبود مهارت های حرکتی در کودکان اختلال یادگیری بسیار موثر می باشد. کودکان اختلال یادگیری از نظر فعالیت های تربیت بدنی نسبت به سنشان آنقدر ضعیف اند که آنها را خیلی آسان می توان در کلاس ژیمناستیک شناسایی کرد. کودکان اختلال یادگیری دائماً در کلاس درس بر اثر تصادم با اشیا، افتادن از صندلی، انداختن مداد ها و کتاب ها و دست و پا چلفتی بودن باعث ناراحتی دیگران می شوند.
در کاردرمانی کودکان اختلال یادگیری براین نکته اشاره می شود که رفتار ادراکی- حرکتی به انسجام درون داد ادراکی و برون داد حرکتی اشاره دارد .که انسان برای دریافت داده های خام از جهان پیرامونی ۶ دستگاه ادراکی دارد. دیداری (منظره)، شنیداری (صدا)، بساوایی (لمس)، حرکتی (احساس عضلانی)، بویایی (بو) ،و چشایی (مزه). ما در آموزش حرکتی و پرورش در کاردرمانی کودکان اختلال یادگیری بر دستگاههای دیداری، شنیداری، حرکتی و بساوایی تاکید می کنیم که عملی ترین راه های ورودی در آموزش محسوب می شوند.در فرایند یادگیری حرکتی چند مجرای حسی یا ادراکی درون داد به یکدیگر می پیوندند و فعالیتی حرکتی را به اجرا در می آورند که این حرکت به سهم خود پسخوراند اطلاعاتی برای تصحیح ادراکات فراهم می کند. بنابراین، در اجرای فعالیتی حرکتی نظیر پشتک یادگیرنده سطح زمین را احساس میکند، از فضا، تغییر حالت بدن و تعادل آگاهی جسمانی پیدا میکند، زمین و سایر اشیا را با توجه به تغییر وضعیت بدن می بیند، برخورد محکم بدن را به زمین تحمل می کند، و به شیوه ای معین حرکت می کند.
در کاردرمانی نظریه های مربوط به رشد حرکتی و یادگیری حرکتی بر این باور استوار است که سایر انواع یادگیری بر پایه یادگیری حرکتی قرار دارد. سه مفهوم زیر بنایی درباره یادگیری حرکتی کودکان اختلال یادگیری در زیر ارائه می شود:
یادگیری انسان با یادگیری حرکتی آغاز میشود. کودکان ضمن حرکت کردن یاد میگیرند. درک فعالیت یادگیری مستلزم درگیر شدن با درکی از حرکت و رشد حرکتی است.
مراحل رشد حرکتی از یک توالی طبیعی برخوردار است. کسب مهارت های حرکتی در هر مرحله از این زنجیره پایه یادگیری مرحله بعدی را فراهم می کند.
کارآمدی تحصیلی و شناختی در بسیاری از حیطه ها بر پایه تجربه های حرکتی موفق استوار است. عدهای از کودکان به تجربه های بیشتری در زمینه فعالیتهای هماهنگی حرکتی زمخت و ظریف نیاز دارند.
کاردرمانی در اختلالات یادگیری بر پایه همین سه اصل تاکید دارد برای بهبود مهارت های یادگیری در کودکان اختلالیادگیری باید بر پایه های مشکلات حرکتی کودکان اختلال یادگیری توجه ویژه ای شود و با انجام کاردرمانی کودکان تخصصی در اختلالات یادگیری به درمان مشکلات حرکتی و یادگیری کودکان اختلال یادگیری پرداخت.
حتما تا حالا تارهای به هم تافته عنکبوت را دیده اید، اگر تعداد تار ها یکی دوتا یا ده بیست تا باشد قادر به شکار حشره نخواهد بود. اما چنان چه صدها و هزارها تار را در هم تنیده باشد میتواند حشره را در داخل آن گرفتار کند. مغز انسان پوسته ای خاکستری دارد که به آن قشر مخ یا مغزنو یا کرتکس میگویند. که از میلیاردها یاخته عصبی تشکیل شده است و مرکز توانمندی های ذهنی آدمی است. از قبیل دیدن، شنیدن، یاد گرفتن، یاد آوری تصویرها، صداها و امثال آن، اما زمانی این توانمندیها بروز می کنند که عملکرد و ارتباط بین سلول ها برقرار باشد. هر ارتباطی یک تغییر الکتروشیمیایی است. حالا می توانید شبکههای این ارتباطات را با تارهای به هم پیوسته عنکبوت مقایسه کنید، هر اندازه تعداد این ارتباط ها بیشتر شود، مغز از قدرت بیشتری برای تشکیل فرآیندهای ذهنی برخوردار خواهد بود. تعداد این ارتباطات نیز می تواند به میلیاردها برسد. وقتی می بینیم، می شنویم، فکر می کنیم به حل مسئله و اختراع و اکتشاف میپردازیم، این ارتباطات شکل میگیرند. هر چقدر ذهن ما با جهان بیرون بیشتر درگیر میشود، توانمندیهای مغز افزایش مییابد، این که کدام بخش مغز درگیر میشود، تعیین میکند که در کدام فرایند ذهنی نتایج بهتری به دست بیاوریم. هر قدر تعداد این بخش ها بیشتر باشد باز هم به توانمندیهای ذهن ما افزوده خواهد شد، به ویژه زمانی که فرد فعالیت های مختلف را با ذوق و شوق و لذت انجام میدهد، یادگیری ها سریع تر و ساده تر خواهد بود.
روی بیست یا سی کارت مقوایی یک کلمه بنویس چشمانت را ببند و به طور اتفاقی ۴ کارت را بردار، چشمانت را باز کن و به آن ۴ کارت با دقت نگاه کن و به خاطر بسپار دوباره چشمانت را ببند و بگو چه کلمه هایی روی آن ۴ کارت نوشته شده بود.
همان بازی بالا را انجام بده با این تفاوت که کلمه هایی را که روی آن چهار کارت بوده روی کاغذ بنویس به تدریج می توانید پنج یا شش کارت را برداری
روی ۱۰ کارتن مقوایی کلمه بنویس و بعد به آن ها نگاه کن و آن ها را به خاطر بسپار سپس آنها را پشت و رو کرده و حدس بزن پشت هر کارت چه کلمه ای نوشته شده.
با احتیاط و با کمک فردی شمعی را روشن کن و به طور عمودی روی بشقاب قرار بده سپس شعله ی شمع را طوری فوت کن که خاموش نشود و فقط کمی حرکت کند.
چراغ قوه کوچیکی را روشن کن و نور آن را روی دیوار روبه رویت بینداز سپس آهسته چراغ قوه را به جهت های مختلف حرکت بده بدون آنکه سرت حرکت کند با چشمانت نور چراغ قوه را دنبال کن. می توانی از فرد دیگری کمک بگیری تا او چراغ قوه را حرکت دهد و خودت فقط نور آن را دنبال کن.
به شکل های زیر و عدد های داخل آن نگاه کن و به خاطر بسپار.
حالا دستت را روی آنها بگذارد تا دیده نشوند بگو عددهای فرد داخل کدام شکل ها بود ؟ عدد های زوج داخل کدام شکل ها بود؟
به شکل های زیر و عدد های داخل آن ها نگاه کن و به خاطر بسپار.
حالا یک کاغذ روی شکل ها بگذار تا دیده نشوند و در شکل های پایین عدد مربوط به هر کدام را بنویس.
به کلمه هایی که داخل مربع نوشته شده نگاه کن آن ها را به خاطر بسپار حالا چشمانت را ببند و به سوالات زیر جواب بده.
کدام کلمه ها دو حرف دارند؟
چند کلمه حرف اولشان (م) است؟ آنها را نام ببر.
چند کلمه فقط سه حرف داشتند؟ آنها را بنویس.
با دقت به مدت ۳۰ ثانیه به شکل زیر نگاه کن :
حالا یک کاغذ روی شکل بالا بگذار تا نتوانیم آن را ببینی شکل زیر را مانند شکل بالا کامل کن.
به شکل های زیر نگاه کن و عدد های داخل آن ها را به خاطر بسپار.
حالا چشمانت را ببند و بگو :
اگر از سمت چپ مثلث ومربع را کنار هم بگذاری چه عددی ساخته می شود؟
اگر دایره و ستاره کنار هم باشند چه عددی درست میشود؟
اگرمربع و مثلث کنار هم قرار گیرند چه عددی ساخته می شود؟
به شکل زیر با دقت نگاه کن
حالا روی شکل بالا را با دستت بپوشان و شکل زیر را مانند شکل بالا کامل کن.
برآورده های مربوط به میزان شیوع ناتوانی یادگیری فاصله زیادی با یکدیگر دارند – از ۱ درصد تا ۳۰ درصد دانشآموزان را شامل میشوند. تعداد کودکان و نوجوانانی که ناتوانی های یادگیری در آنان تشخیص داده میشود تا حد زیادی به معیارهای تعیین واجد شرایط بودن دانش آموز برای دریافت خدمات بستگی دارد.
هرچه معیارهای تشخیصی دقیق تر باشد رقم میزان شیوع پایین تر است. اگر تنها موارد حاد ناتوانی های یادگیری در برنامه پذیرفته شوند درصد کمی از دانش آموزان مدرسه دچار اختلال تشخیص داده خواهند شد.
بر عکس، هر چه معیارها نرمش بیشتری داشته باشند، رقم میزان شیوع بالاتر خواهد بود. چنانچه ناتوانی های یادگیری خفیف نیز مانند موارد شدید از خدمات بهره مند شوند، میزان شیوع بیشتر میشود.
قبل از تصویب قانون عمومی در سال ۱۹۷۵ برآورده های مربوط به تعداد کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری فقط شامل دانش آموزانی بود که در مدارس خدمات می گرفتند.
با تصویب این قانون و در قالب برنامه مکتوب آموزش و پرورش انفرادی IEP که برای تمام دانش آموزان مشمول آموزش و پرورش خاص نوشته شده بود کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در سرتاسر کشور سرشماری شدند.
اطلاعات مربوط به این سرشماری حاکی از آن است که تعداد دانش آموزانی که دچار ناتوانی های یادگیری تشخیص داده شدهاند پیوسته افزایش یافته است.
در نخستین سال اجرای قانون کمتر از۸۰۰,۰۰۰ کودک (یا ۸/۱ درصد کودکان ثبت نام شده در مدارس ) در طبقه ناتوانی های یادگیری قرار گرفتند و در سال ۱۹۷۷ خدمات دریافت کردند.
در سال تحصیلی ۱۹۹۴ – ۱۹۹۳ درصد دانشآموزان به ۲۷/۵ درصد یا به بیش از۴/۲ میلیون دانش آموز، افزایش مداوم درصد دانشآموزان را که دچار ناتوانیهای یادگیری تشخیص داده شده اند در سالهای تحصیلی نشان میدهد.
چرا مقوله ناتوانی های یادگیری چنین گسترش سریعی داشته است؟ این موضوع را می توان به چند طریق تبیین کرد.
ارتقاء سطح آگاهی نسبت به ناتوانیهای یادگیری : آگاهی عمومی نسبت به عارضه ناتوانی های یادگیری افزایش یافته است. در نتیجه والدین، مربیان و دانش آموزان بر مدارس فشار بیشتری وارد میآورند تا خدمات کافی به دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری ارائه دهند.
پیشرفت روشهای تشخیص و ارزیابی یادگیری : با پیشرفت فنون سنجش و ارزیابی، بسیاری از کودکان شناسایی نشده دچار عارضه مشخص شدهاند.
پذیرش اجتماعی و رجحان طبقه بندی ناتوانی های یادگیری : بسیاری از والدین و طبقه بندی مقوله ناتوانی های یادگیری را به سبب اینکه بدنامی سایر موارد ناتوانی را ندارند ترجیح می دهند. برخی از دانش آموزانی که قبلاً در زمره افراد عقب مانده ذهنی یا دچار اختلال های رفتاری طبقه بندی می شدند به طور فزاینده ای ذیل عنوان ناتوانی های یادگیری دسته بندی می شوند. برای مثال، همانگونه که در قسمت ۵ همین مبحث خاطرنشان می شود، تعداد کودکانی که جزو افراد عقب مانده ذهنی طبقه بندی می شوند به طور معنی داری کاهش یافته است.
کاهش سایر برنامه ها و فقدان راههای دیگر در آموزش و پرورش همگانی برای کودکانی که در کلاس های عادی مشکلاتی را تجربه می کنند : در سراسر این دوره کاهش بودجه بسیاری از برنامه ها که برنامه های ترمیمی در آموزش و پرورش عادی هستند و دولت فدرال بودجه آنها را تامین میکند و فقدان برنامه های ترمیمی کافی، نظیر خواندن ترمیمی، به چشم میخورد.
احکام دادگاه : در تعدادی از تصمیمات دادگاهها طبقه بندی اقلیت کودکان را زیر عنوان عقب مانده ذهنی تبعیضآمیز تشخیص دادند. برخی از این کودکان ممکن است در طبقه ناتوانی های یادگیری قرار گیرند نه عقب ماندگی ذهنی برخلاف افزایش تعداد کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری، تعداد و نسبت کودکان و جوانانی که عقب مانده ذهنی تشخیص داده شدهاند در دراز مدت کاهش یافته است.
همکاری : نقش جدید معلمان ناتوانی های یادگیری
با حرکت ادغام سازی و قرار دادن تعداد بیشتری از دانش آموزان دچار ناتوانی های یادگیری در کلاس های آموزش عمومی متخصص ناتوانی های یادگیری باید مهارت بیشتری برای همکاری کسب کند.
این نقش اکنون شامل وظایفی چون هماهنگ کردن کوششهای سایر متخصصان نظیر گفتاردرمانی و کاردرمانی و روانشناسی، ایجاد همکاری میان رشتهای در قالب گروهی که اعضای آن با یکدیگر کارمی کنند، کمک به معلم های کلاس ها و اشتغال فعال به تدریس در بسیاری زمینه ها، از جمله آموزش و پرورش عمومی است.
متخصص ناتوانی های یادگیری باید آمادگی لازم را برای همکاری و تشریک مساعی بسیار ماهرانه با دیگران داشته باشد. بدون تلاش هماهنگ هر یک از متخصصان ممکن است دانش آموز دچار ناتوانی های یادگیری را ازمنظر دید خود بنگرد نظیر افسانه دانشمند نابینا هندی که چطور فیل را دیدند.
در این داستان مشهور آمده است که یکی از دانشمندان خرطوم فیل را لمس کرد و نتیجه گرفت که مار است دیگری پای فیل را لمس کرد و گفت که مانند تنه درخت است سومین با لمس دم فیلم مطمئن شد که طناب است دانشمند چهارم به گوش فیل دست کشید و فکر کرد که با بادبزن است، نفر پنجم عاج فیل را لمس کرد و آن را به نیزه تشبیه کرد و آخری به تنه فیل دست کشید و گفت شبیه دیوار است.
بر همین مقیاس، چون هر متخصص فقط بخشی از مشکل دانش آموز دچار ناتوانی یادگیری را میبیند این خطر وجود دارد که هر یک به واسطه احاطه نیافتن بر سایر جنبهها نتواند به شناخت واقعی از دانش آموز برسد و به تفسیر غلطی دست یابد. یکی از وظایف مهم متخصص ناتوانی های یادگیری وحدت بخشیدن به خدمات گوناگون تخصصی به منظور فهم کل جنبههای وجودی دانش آموز است.
در حال حاضر بیش از ۴ درصد کودکان پیش دبستانی ۳ تا ۵ ساله خدمات اولیه آموزش ویژه را از مدارس دریافت میکنند. درصد این کودکان در ایالات های گوناگون متفاوت است و از حداقل ۳/۱ درصد تا حداکثر۱۶/۸ درصد می رسد.
۴۶ درصد این کودکان ۵ ساله، ۳۴ درصد ۴ ساله و ۲۰ درصد ۳ ساله هستند. حدود ۳/۱ خدمات آموزش ویژه نیز مربوط به نوزادان و نوپایان از (بدو تولد تا ۲ سالگی) و خانوادههای آنهاست.
درصد خردسالان دریافت کننده خدمات
اطلاع از اینکه چه تعداد از کودکان ۳ تا ۵ ساله ای که خدمات آموزش ویژه دریافت می کنند دچار ناتوانی های یادگیری هستند، دشوار است.
در قانون فعلی، کودکان پیش دبستانی دچار ناتوانی از این پس در طبقه بندی ناتوانی( نظیر ناتوانی های یادگیری) قرار نمیگیرند.
اداره آموزش و پرورش ایالات متحد کلیه کودکان پیش دبستانی دچار ناتوانی را گروهی عادی به حساب میآورد.
بر اساس اطلاعات مربوط به طبقه بندی دانش آموزان بزرگتر، می توان تخمین زد که حداقل ۵۰ درصد کودکان پیش دبستانی، که خدمات آموزش ویژه دریافت میکنند دچار ناتوانیهای یادگیری هستند.
پیش درآمد های شکست تحصیلی
اگرچه کودکان پیش دبستانی دچار ناتوانیهای یادگیری هنوز درگیر تکالیف یادگیری تحصیلی نشدهاند، اما غالباً پیش درآمدهای شکست تحصیلی را میتوان در آنها مشاهده کرد.
خردسالان دچار ناتوانیهای یادگیری غالباً از نظر آواشناسی، توانایی تحلیل و ترکیب صداها، مهارت های نامگذاری سریع، یادگیری نام و صدا های الفبا، انطباق دیداری – ادراکی و انسجام دیداری – حرکتی کمبودها و نواقصی دارند.
اگر این کودکان طی سال های اول زندگیشان، قبل از مواجه شدن با شکست تحصیلی، شناسایی شوند، می توان مداخله زودرس لازم را در اختیار آنها قرار داد. مداخله باید به موقع، قبل از اینکه کودک در زبان، خواندن یا ریاضیات دچار افت تحصیلی شود، در اختیار او قرار گیرد.
اینکه منتظر بمانیم و پس از مشاهده شکست تحصیلی کودک آموزش ویژه را به او ارائه دهیم روش پرهزینه ای است.
پژوهش ها نشان میدهد که ۷۴ درصد دانش آموزانی که در کلاس سوم در روخوانی ناموفق بوده اند، در کلاس نهم نیز نمی توانند خوب بخوانند.
برنامههای ثمربخش مداخله زودرس در کودکستان و کلاس اول دبستان برنامههایی جامع و فشرده است.
اجزای برنامه آموزشی مداخله زودرس
کودکان پیش دبستانی دچار ناتوانی های یادگیری به برنامه درسی جامعی نیاز دارند که برانگیزاننده باشد و تمرین در زمینههای زیادی را برای آنها تدارک ببیند.
بسیاری از اجزای برنامه آموزشی در قلمرو های یادگیری رشدی یا پیش تحصیلی است.
برخی از مولفان معتقدند خردسالانی که به علت ناتوانی های رشدی نتوانسته باشند مهارتهای پیش تحصیلی یا آمادگی را کسب کنند، در سالهای بعد که به مدرسه میروند دچار ناتوانیهای یادگیری تحصیلی می شوند.
با مداخله زودرس مهارتهای پیش تحصیلی یا آمادگی به کودک آموزش داده می شود تا کودک برای یادگیری های تحصیلی بعدی نظیر خواندن ، نوشتن و ریاضیات آماده شود.
مداخله ها و راهبردهای تدریس برای بسیاری از این قلمرو های پیش تحصیلی، به ترتیب در زیر مشخص شده است:
مهارتهای خودیاری و خودپنداشت : کودکان باید یاد بگیرند از طریق فعالیت هایی نظیر لباس پوشیدن، غذا خوردن و رعایت بهداشت شخصی از خودشان مراقبت کنند. یادگیری مهارتهای خودیاری باعث تسریع رشد خودپنداشت مثبت و احساس استقلال می شود.
فعالیت های حرکتی درشت : در مهارتهای حرکتی درشت از عضلات بزرگ برای حرکت بازوها ، ساق و ران، تنه، دست ها و پاها استفاده میشود. فعالیت هایی که به رشد مهارت های حرکتی درشت در کودکان کمک میکند شامل راه رفتن، خزیدن ، بالا رفتن ، پریدن ، پرتاب کردن و غلتیدن است.
فعالیت های حرکتی ظریف : در فعالیت های حرکتی ظریف مثل حرکت انگشت ها و مچ ها و همچنین هماهنگی چشم و دست و هماهنگی دو دست، از عضلات کوچک استفاده میشود. فعالیتهایی که باعث پیشرفت در توانایی های حرکتی ظریف می شوند عبارت است از معماها ، بازی های دستی ، بریدن و چسباندن ، نقاشی کردن ، بستن دگمه و ملیله دوزی.
فعالیت های شنیداری و گاهی به آواشناسی : از مهارتهای مهم پیش از خواندن، آگاهی به صداهای موجود در واژه ها (آگاهی به آواشناسی) است. فعالیت هایی که به کودکان کمک میکند تا قدرت تشخیص شنیداری صداها و حافظه شنیداری خود را تقویت کنند بازی با واژه ها، بازی با اشعار قافیه دار و بازی هایی است که در آنها از بر کردن واژه مهم است.
فعالیت های دیداری : از جمله بازی هایی که به رشد تشخیص دیداری ، حافظه دیداری و انسجام دیداری – حرکتی (مثل هماهنگی چشم و دست) کودکان کمک میکند تشخیص تفاوت ها و شباهت ها در تصویر شکل ها و حروف است.
فعالیت های ارتباطی و زبانی : توانایی استفاده از زبان برای ایجاد ارتباط بین افکار خود محور یادگیری است. این توانایی هم شامل گوش دادن است و هم صحبت کردن زبان. زبان شامل توانایی فهم زبان دیگران ، پاسخ دادن به توصیه ها ، مبادرت به ارتباط گیری، توضیح دادن و درگیر شدن در گفت و گو هاست.
فعالیت های شناختی : بسیاری از بازی ها به تمرین مهارت های فکری ، یادگیری رابطه ها و تفاوت ها، طبقه بندی، مقایسه و سنجش عقاید و حل مسائل کودکان کمک میکند.
فعالیت های اجتماعی : فعالیت هایی است که به رشد مهارت های اجتماعی کودک کمک می کند. این فعالیت ها شامل تعامل و سازگاری با دیگران است که از طریق ایجاد رابطه های متناسب با سن خود با سایر کودکان و با بزرگسالان از طریق یادگیری بازی های گروهی صورت می پذیرد.
کودکان پیش دبستانی 3 تا 5 ساله
کودکان پیش دبستانی ۳ تا ۵ ساله دچار ناتوانی از تمامی حقوقی که قانون برای کودکان بزرگتر در نظر گرفته است به طور کامل برخوردارند. این شرایط در قسمت B قانون مشخص است کودکان پیش دبستانی ممکن است در یک یا چند زمینه رشدی تأخیر داشته باشند :
رشد جسمانی
رشد شناختی
رشد ارتباطی
رشد اجتماعی یا هیجانی
رشد انطباقی
کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی غرب تهران و کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی پایا دو شعبه فعال مراکز کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای صابر آماده ارائه خدمات تخصصی در زمینه کودکان اختلال یادگیری می باشد. خدمات مرکز در زمینه ناتوانی های یادگیری شامل تقویت مهارت های ادراک بینایی،بخش سنسوری روم، تقویت شنیداری، بخش آموزش، گفتاردرمانی و ….. است که به درمان کودکان اختلال یادگیری کمک بسزایی می کند.