دسته: گفتار درمانی

توانبخشی سالمندان

سالمندان مانند هر جمعیت سنی دیگر نیاز به تمرینات فیزیکی مناسب و توانبخشی دارند. چکونگی انجام این فعالیت ها از اهمیت بالایی برخوردار است. باید توجه کرد که سالمند مورد نظر دچار بیماری خاصی است. با این که در حال حاضر بیماری مشخصی ندارد، می بایست برای انجام تمرینات چه به صورت نشسته و چه به صورت ایستاده ارزیابی تعادلی انجام داد. علاوه بر این لازم است تا توان انجام فعالیت در فرد مورد اندازه گیری قرار گیرد و به شرایط فیزیکی محل مداخلات هم توجه کرد. توانبخشی سالمندان یک فعالیت فیزیکی برای بازیابی توانایی فرد سالمند است که باید توسط متخصص انجام شود. خدمات توانبخشی سالمندان از جمله کاردرمانی سالمندان یا گفتاردرمانی سالمندان می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی فرد سالمند شده و انرزی از دست رفته آن ها را جبران کند. کلینیک تخصصی توانبخشی دکتر صابر با انجام خدمات متنوع توانبخشی سالمندان و از جمله توانبخشی سالمندان در منزل، به بهبود وضعیت این افراد کمک شایانی می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

محل مناسب توانبخشی سالمندان

محل مناسب برای انجام تمرینات فیزیکی می بایست از نور کافی برخوردار باشد، به دور از صدا و آلودگی های محیطی قرار داشته باشد، ایمنی کافی را داشته باشد و به اندازه کافی بزرگ باشد. اندازه محل تمرین از این رو مهم است که برای انجام تمرینات فیزیکی نیاز به اکسیژن کافی وجود دارد. در صورتی که فضا به اندازه کافی بزرگ نباشد و به فرد در حین تمرینات فیزیکی به قدر کافی نتواند از اکسیژن بهره مند گردد، نه تنها تمرینات مفید واقع نخواهد شد، بلکه ضرر هم خواهد داشت. البته مشکل فضاهای کوچک تر را می توان با تهویه مناسب حل نمود. در سالمندی حدت بینایی و توانایی تمییز اشیا کاهش پیدا می کند، بنابراین می بایست توجه کرد که فضایی که تمرینات در آن صورت می گیرند از نور کافی برخوردار باشند. نور مناسب می تواند خطرات محیطی را کاهش دهد و به روند تمرینات کمک نماید.

نکات انجام فعالیت های توانبخشی سالمندان در منزل

یکی از مسائل دیگری که سالمندان را درگیر می کند، مسائل مربوط به شنوایی است. کاهش شنوایی می تواند ارتباط را محدود کرده و به انزوای سالمند بیانجامد. می بایست توجه کنید که دستورات کلامی شمرده و با صدای بلند بیان شوند تا برای سالمند قابل فهم باشند. بسیار پیش می آید که سالمند متوجه کلام شما نشود. در این مواقع تلاش کنید با صبر و حوصله جملات خود را تکرار کرده و از کلمات ساده تر استفاده کنید. یکی از روش های خوب در دستورات کلامی برای انجام یک فعالیت استفاده از جهت های دیداری و ساده است. برای مثال ممکن است سالمند منظور شما را از این که “پایت را به سمت راست حرکت بده، یا این که پایت را به سمت خارج حرکت بده” متوجه نشود. در این مواقع می توانید از جهت های دیداری استفاده کنید. برای مثال فرض می کنیم که در سمت راست سالمند یک دیوار وجود دارد. به او می گوییم “پایت را به سمت دیوار بیاور”. این روش در برخی سالمندان به خوبی جواب می دهد. البته ممکن است سالمند باز هم منظور شما را متوجه نشود، در این صورت می توانید حرکت را به سادگی به وی نشان دهید. نشان دادن حرکت روش بسیار خوبی است. البته در صورتی که حرکت مدنظر شما، حرکتی پیچیده و چند مرحله ای است، تلاش کنید تا حرکت را به قسمت های گوناگون بشکنید تا درک آن ساده تر شود. در صورتی که باز هم حرکت مد نظرتان انجام نشد، اندام سالمند را با اجازه وی گرفته و آن را به صورت غیر فعال چند بار در میر حرکتی مد نظر خود حرکت دهید. سپس از سالمند بخواهید تا با شما در انجام حرکات همراهی کند. وقتی که نوع حرکت و جزئیات آن را به اندازه کافی درک نمود، اجازه دهید که خودش حرکت را انجام دهد. یکی دیگر از مسائل بسیار مهم در تمرینات فیزیکی توجه به نوع بیماری، شکستگی، اسپستیسیتی، درد، آسیب بافتی و سوختگی است. درک حرکات مناسب برای هر بیماری و مواقعی که به دلایل ذکر شده در بالا حرکات را نمی بایست انجام داد نیاز به دانش عمیق از آناتومی بدن و بیماری های گوناگون دارد. در صورتی که در زمینه های توانبخشی سالمندان تخصص ندارید، از انجام تمرینات برای سالمند بپرهیزید.

توانبخشی سالمندان در منزل

انواع تمرینات کاردرمانی سالمندان و نکات ایمنی

بالا و پایین آوردن پا به صورت نشسته

مفاصل هدف: هیپ، زانو

1.وضعیت استقرار مناسب

2.دست ها در یک موقعیت راحت قرار دارند.

3.یک پا را از زمین بلند کند (فلکشن هیپ و زانو، دورسی فلکشن مچ پا).

4.سس آن را به جای خود برگرداند.

5.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 بار تکرار کند.

نکات تمرین و ایمنی

پا ها را تا آن جا که در توانش هست، نگه دارد. پوزیشن صاف را حفظ نماید.

افرادی که دچار شکستگی یا تعویض مفاصل ران هستند، باید از بلند کردن پا بالاتر از زاویه 90 درجه در مفصل ران در حالت نشسته یا ایستاده خودداری کنند.

گزینه های تغییر و بهبود

اسان تر: با بلند کردن پا ها کمی شروع کند و انگشتان پا را روی زمین نگه دارد. به آرامی فعالیت را پیچیده تر کنید.

سخت تر: پا ها را در حین حرکت بالا و پایین کند یا این که به پا ها ویت کاف ببندید.

حالت ایستاده: شامل یک لحظه ایستادن بر روی یک پا هم می شود.

حرکت پا ها به سمت داخل و خارج به صورت نشسته

مفاصل هدف: هیپ

1.وضعیت استقرار مناسب

2.دست ها در یک موقعیت راحت قرار دارند.

3.یک پا را به سمت خارج ابداکت کند.

4.سپس آن را به جای خود ابداکت کند.

5.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 بار تکرار کند.

نکات تمرین و ایمنی

مفصل هیپ را از نظر محدودیت در حرکت ابداکشن چک کنید.

افرادی که دچار شکستگی یا تعویض مفصل ران هستند، باید از بلند کردن پا بالا تر از زاویه 90 درجه در مفصل ران در حالت نشسته یا ایستاده خودداری کنند.

گزینه های تغییر و بهبود

آسان تر: فرد می تواند به جای بلند کردن کامل پا ها، آنان را روی زمین لیز دهد.

سخت تر: در جهت حرکت به کناره ها فاصله کمتری را بپیمایند. مثلا به جای دامنه حرکتی 30 درجه ای ابداکشن فرد پا ها را 10 درجه ابداکت کند.

حالت ایستاده: شامل یک لحظه ایستادن بر روی یک پا هم می شود.

حرکت چرخش هیپ به صورت نشسته

مفاصل هدف: هیپ

1.وضعیت استقرار مناسب

2.دست ها در یک موقعیت راحت قرار دارند.

3.پا ها را 2،3 سانتی متر اط سطح زمین بلند کند.

4.یک پا را از مفصل هیپ روتیشن دهد.

5.سپس آن را به پوزیشن اولیه برگرداند.

6.در جهت مخالف روتیشن دهد.

7.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 بار تکرار کند.

نکات تمرین و ایمنی

مفصل هیپ را از نظر محدودیت در حرکت روتیشن چک کنید.

افرادی که دچار شکستگی یا تعویض مفصل ران هستند باید از بلند کردن پا بالاتر از زاویه 90 درجه در مفصل ران در حالت نشسته یا ایستاده خودداری کنید.

این حرکت نیاز به حفظ مفصل هیپ در حالت فلکشن برای مدت زمان روتیشن دارد. به توانایی بدنی بیمار توجه داشته باشید.

گزینه های تغییر و بهبود

آسان تر: فرد می تواند پای در حال روتیشن را با یک یا هر دو دست حمایت کند.

آسان تر: فرد می تواند نوک انگشت شستش را در حین حرکت روتیتوری بر روی زمین نگه دارد.

سخت تر: مرحله پنجم را انجام ندهد و شروع به روتیشن در جهت مخالف کند.

سخت تر: پا ها را به جای 2،3 سانتی متر، 10 سانتی متر فلکس کند.

سخت تر: دامنه روتیشن را افزایش دهد. مثلا به جای این که در دایره ای به شعاع 1 سانتی متر روتیت کند، شعاع دایره را به 5 سانتی متر افزایش دهد.

حالت ایستاده: شامل ایستادن طولانی مدت بر روی یک پا می شود؛ بنابراین بیمار می بایست از تعادل خوبی برخوردار باشد و مفاصل ابداکتور هیپ سمت نگه دارنده وزن از قدرت کافی برخوردار باشند. در این حالت هیپ به جای صفحه فرونتال در صفحه هوریزنتال روتیت می شود.

جلو و عقب کردن پا به صورت نشسته

1.وضعیت استقرار مناسب

2.دست ها در یک موقعیت راحت قرار دارند.

3.یک پا را از زانو به سمت جلو فلکس کند.

4.سپس آن را با اکستنشن به جای خود برگرداند.

5.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 بار تکرار کند.

نکات تمرین و ایمنی

در صورتی که در پایین صندلی لبه وجود داشته باشد و نگذارد که پا زیر صندلی برود، پا را تا جایی که می تواند فلکس کند.

گزینه های تغییر و بهبود

تغییر: وقتی که پا ها را جلو و عقب می برد، نوک پا یا پاشنه پا را به سمت جلو و عقب بزند.

حالت ایستاده: شامل یک لحظه ایستادن بر روی یک پا هم می شود و به دلیل حمایت بیشتر نسبت به تمرینات قبلی برای افراد با مشکلات تعادل مناسب تر است.

پلانتار و دورسی فلکشن در حالت نشسته

مفاصل هدف: مچ پا

1.وضعیت استقرار مناسب

2.دست ها در یک موقعیت راحت قرار دارند.

3.پا ها را از یکدیگر کمی فاصله دهد.

4.یک پا را از زمین بلند کند و دورسی فلکس کند.

5.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 باز تکرار کند.

نکات تمرین و ایمنی

در صورتی که فعالیت را ایستاده انجام می دهد، دستش را به یک مکان ثابت بگیرد.

حرکات پلانتار و دورسی فلکشن مچ پا را بررسی کنید و در صورت وجود اسپستیسیتی در عضلات پلانتار فلکسور تکنیک های کاهش تن را انجام دهید.

گزینه های تغییر و بهبود

آسان تر: در حین انجام پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن پاشنه پا روی زمین باشد.

سخت تر: پا ها را برای انجام حرکت 10،12 سانتی متر از زمین بلند کند.

حالت ایستاده: شامل یک لحظه ایستادن بر روی یک پا هم می شود.

نوسان بازو به صورت نشسته

مفاصل هدف: شانه

1.وضعیت نشسته خوب

2.صندلی را با یک طرف دست بگیرد.

3.کمی به طرف مخالف خم شود.

4.دست آزاد را در فضا نگه دارد.

5.دست را به جلو و عقب نوسان دهد.

6.این حرکت را برای هر پا بین 3 تا 8 بار تکرار کند.

7.سپس این حرکت را برای طرف مقابل انجام دهد.

نکات تمرین و ایمنی

در حین نوسان دادن دست از پیچش تنه خودداری کند (کمر ثابت باشد).

در صورتی که دست دچار سفتی یا اسپستیسیتی است، کمی دست را تکان دهید یا از تکنیک های کاهش تن استفاده کنید.

گزینه های تغییر و بهبود

آسان تر: به سمت تکان دادن دست خم نشود، صاف بنشیند.

پوزیشن انگشتان: در حین حرکت می تواند دستش را مشت کند و سفت بگیرد یا انگشتان را آزاد بگذارد.

سخت تر: در صورتی که فرد از تعادل کافی برخوردار است و توانایی مناسبی دارد می تواند دستش را به لبه صندلی نگیرد. این کار می تواند عضلات تنه را تقویت کند.

 

ارزیابی در کاردرمانی سالمندان

مزایای یک رویکرد کاردرمانی یا «بالا به پایین» که می‌تواند شامل:  تجربه‌ی مراجع از ارزیابی معنادار می‌باشد و ارتباط مستقیمی با نیازهای آکوپیشنال دارد.  ارتباط بین ارزیابی و مداخله واضح است.  یک ارزش پیش‌بینی دارد که می‌تواند ترخیص را شکل داده و برنامه‌ریزی تصمیم‌گیری‌های آینده را روشن سازد.  تمرکز آکوپیشنال انگیزه‌ی مراجع و مشارکت فعال را تشویق می‌کند.  ابزارهای ارزیابی نیز به‌عنوان ابزارهای اندازه‌گیری پیامد مفید هستند به خاطر این‌که محتوای عملکردی و توجه به بافتار نیز مدنظر قرار می‌گیرد. ارزیابی بر اساس اکوپیشن در جستجوی درک ماهیت و وسعت مشکلات مراجع از دیدگاه خودش، گرفتن تاریخچه‌ی کاری، نقش فرد و مسئولیت‌های وی در خانواده و جامعه فعالیت‌هایی که ضروری و مناسب برای زندگی روزمره‌اند، و این‌که چه چیزی برای وی معنادار، موردنیاز و خواسته‌ی او می‌باشد تا به عملکرد کاری مناسب دست پیدا کند، است. ارزیابی اکوپیشنال اجزای کیفی و کمی، شنیدن روایت مراجع، ارزش‌ها و نگرانی‌ها، و مشاهده و اندازه‌گیری توانایی‌های عملکردی در طول فعالیت را یکپارچه می‌کند. طراحی مداخلات مناسب بدون در نظر گرفتن آگاهی از فعالیت‌ها و آکوپیشنهایی موردنیاز و خواسته‌ی مراجع، بافتار وی یا دانش و توانایی‌های پایه‌ی شناختی موردنیاز انجام فعالیت‌ها، موردبحث است. ارزیابی‌هایی که بر پایه‌ی آکوپیشن هستند تشخیص اهداف کلی را آسان‌تر کرده و حوزه‌های عملکردی را که در اولویت هستند نشان می‌دهند، که به معنی استقلال در فعالیت‌های خودمراقبتی توانایی اداره خانه، اکتساب دوباره‌ی مهارت‌های کاری یا بهبود مهارت‌های تکلیف می‌باشد. ارزیابی‌های سطح آسیب نقش ضروری و مهمی در توان‌بخشی شناختی دارند. کاردرمانگران ممکن است همیشه فرآیند ارزیابی را از دیدگاه آکوپیشنال شروع نکنند، که همیشه ممکن نمی‌باشد، یا ممکن است نیازهای سلامتی و اولویت‌های فرد موردتوجه قرار نگیرد. در عمل درمانگران از ترکیب روش‌های «بالا به پایین» و «پایین به بالا» بر طبق نیازهای مراجع و انواع مختلف اطلاعاتی که برای درمانگر موردنیاز است استفاده می‌کنند. مزایای کلیدی ارزیابی‌های «پایین به بالا» یا بر اساس سطح آسیب شامل:  آشکارسازی نقایص شناختی خاص و شدت آن‌ها.  مورداستفاده برای مراجعی که شرایط هوشیاری پایینی دارد و عملکرد کاری بشدت محدود شده است.  کنترل تغییرات در طول زمان و در نقایص خاص (تأثیرات درمان بهبودی خود به خودی یا بدتر شدن).  مراجع معنا را در فهم ماهیت و وسعت آسیب می‌یابد. تصمیماتی برای تغییر رویکردهای درمانی از درمان به تطبیق یا جبران می‌تواند توسط شواهدی از ارزیابی‌های «پایین به بالا» حمایت شود. برای مثال، تکرار یک ارزیابی روی میزی برای بی‌توجهی بینایی ممکن است هیچ‌گونه بهبودی‌ای در این آسیب نشان ندهد، و تصمیم می‌تواند آموزش مراجع جهت اسکن بینایی برای فعالیت‌ها باشد، تا این مشکل جبران گردد. ارزیابی فعالیت‌های روزانه‌ی زندگی (ADL) ممکن است بهبودی آکوپیشنال را نشان دهد.

توانبخشی سالمندان در منزل و کلینیک

OTPF آکوپیشنها را طبقه‌بندی کرده و ارتباط بین اجزای عملکرد انسان را با عملکرد فعالیت‌ها و آکوپیشنها را شرح می‌دهد. ممکن است که رویکردهای ارزیابی را در داخل این چهارچوب بگنجانیم.  ارزیابی‌های سطح آسیب، عملکرد را در سطح عوامل مراجع و مهارت‌های عملکردی مدنظر قرار می‌دهد.  ارزیابی‌های آکوپیشن و سطح فعالیت عملکرد فعالیت را در حوزه‌ی آکوپیشن مدنظر قرار می‌دهد. ماهیت و محتوای هرکدام از ابزارهای ارزیابی می‌تواند برای قرار دادن آن در چهارچوب مورداستفاده قرار گیرد، که به معین کردن ارزش و تناسب فرایند ارزیابی، و ارتباط آن با دیگر ارزیابی‌ها کمک می‌کند. برای مثال، (RPAB) یک تست مورداستفاده برای افراد مبتلابه سکته مغزی که جهت نقایص درکی با استفاده از تکالیف روی میزی غربالگری می‌شوند است. آن از فعالیت‌های آشنای روزمره استفاده نمی‌کند، و به روش استاندارد برای هر مراجع تهیه شده است. این ابزار عملکرد فعالیت‌های روزمره‌ی زندگی، توانایی مراجع برای تعامل با محیط را اندازه‌گیری نمی‌کند. PRAB یک ارزیابی مبتنی بر سطح آسیب است. در فرآیند ارزیابی کاردرمانی، این ابزار اطلاعات تشخیصی باارزشی را برای وجود نقایص درکی می‌دهد، و نشان می‌دهد که چرا یک فعالیت روزمره ممکن است مشکلاتی را برای مراجع ایجاد کند. نتایج می‌توانند انتخاب راهکارهای تطابقی را که ممکن است به تسلط بر این مشکلات کمک کنند، تسهیل سازند. ارزیابی نمی‌تواند یک اندازه‌گیری از توانایی آکوپیشنال فرد را فراهم سازد و عملکرد مراجع را در فعالیت‌های آشنا و محیط آشنا پیش‌بینی کند. بنابراین، بهتر است که در سطح عوامل مراجع (ساختار و عملکرد بدن) و مهارت‌های عملکردی انتخاب‌شده، نقایصی را که ممکن است نیاز به بررسی بیشتر داشته باشند، غربالگری کنیم، یا بهبودی‌های خود به خودی را پیگیری نماییم. این مسئله نمی‌تواند واقعاً عملکرد کاری را پیش‌بینی کند. مطالعات کمی PRAB را به‌عنوان یک ابزار پیش‌بینی کننده در ارتباط با عملکرد بیان کرده‌اند. برای مثال، مطالعه‌ی Donnelly در سال ۲۰۰۲ بیان کرد که PRAB می‌تواند عملکرد کاری را در ترخیص زمانی که همراه با FIM استفاده می‌شود پیش‌بینی کند. بااین‌حال، همان مطالعه بیان کرد که سن مراجع قدرت پیش‌بینی کنندگی قوی‌تری دارد. همه‌ی ارزیابی‌ها با اجزای چهارچوب خاص سازگار نمی‌باشند. برخی ابزارهای غربالگری استاندارد از می‌کنند، بنابراین دو هدف دنبال می‌شود؛ اندازه‌گیری عملکرد فعالیت و همچنین تشخیص آسیب‌ها، structure observational test of function و Assessment of motor and process skills هر دو عملکرد فعالیت‌ها و مهارت‌های عملکردی را ارزیابی می‌کنند. همین‌طور، آن‌ها می‌توانند اندازه‌گیری عملکرد کاری و همین‌طور تشخیص و اندازه‌گیری آسیب‌ها را انجام دهند. این نوع ارزیابی ممکن است به کاهش تعداد کلی ارزیابی‌هایی که یک مراجع نیاز دارد و زمان موردنیاز برای فعالیت‌ها برای ارزیابی نقایص شناختی استفاده ارزیابی کمک کند. بااین‌حال، استفاده کلینیکی از یک ارزیابی توسط عوامل مثل هزینه، قابلیت دسترسی و نیازهای آموزشی تحت تأثیر قرار می‌گیرد، و این‌ها ممکن است مانع استفاده از این ابزار در برخی شرایط و محیط‌ها شود. فرآیند ارزیابی جامع شناختی با دامنه‌ای از روش‌ها و ابزارهایی که شامل همه سطوح: عملکرد کاری، فعالیت و عملکرد تکلیف، مهارت‌های عملکرد شناختی و عوامل مربوط به مراجع، نیازهای آکوپیشنال مربوط به مراجع می‌باشد، انجام می‌گیرند. از طریق فرآیند ارزیابی، ضروری است که درمانگر از استدلال بالینی برای انتخاب کردن بیشتر ابزارهای مناسب استفاده کند.

 

اهمیت توانبخشی سالمندان در منزل

ما انتخاب بین ارزیابی‌های آکوپیشن محور و آسیب محور را در توانبخشی سالمندادن مدنظر قرار داده‌ایم. این انتخاب ضرورتاً سؤالاتی راجع به روایی و اولویت‌های حرفه‌ای برای درمانگر و مراجع را نشان می‌دهد. آیا شما نیازهایی را که باید ارزیابی شود را به روش مناسب مورد ارزیابی قرار داده‌اید؟ کدام‌ها اطلاعات مفیدی را برای توان‌بخشی فراهم خواهد کرد؟ مورد دیگر توجه به استفاده از ابزارهای استاندارد و غیراستاندارد است؟ این نمونه توجه زیادی را در ستون توان‌بخشی در طول دوره‌ای از زمان به خود اختصاص داده است. Clive – Lowe در سال ۱۹۹۶ اهمیت ارزیابی استاندارد را برای کار درمانگران مدنظر قرار دارد، نه‌فقط اطمینان از ارزیابی دقیق مراجع بلکه شواهدی برای بالین، که خدمات مقرون‌به‌صرفه را افزایش داده و نقد کلینیکی دقیق را میسر می‌کند. Hobart در سال ۱۹۹۶ و Wade در سال ۲۰۰۴ روی اهمیت استانداردسازی برای کار بالینی خوب تأکید کردند، و معنای خصوصیاتی مثل، روایی، پایایی، حساسیت و پاسخ‌دهی را موردبحث و بررسی قراردادند. Salter انتخاب مسائلی را در ارتباط با ابزارهای اندازه‌گیری نتایج در سکته مغزی، وابسته به اجزای عملکرد بدنی (ارزیابی آسیب) (۲۰۰۵)، محدودیت در فعالیت (۲۰۰۵b) و محدودیت در مشارکت (۲۰۰۵c)، مدنظر قرار داده گزارش تحقیقات در ابزارهای ارزیابی و تمرینات به‌طور منظم شامل بحث درباره‌ی استفاده از ابزارهای استاندارد در برابر غیراستاندارد می‌باشد. این مقالات یک دید جامع از عوامل مهم در انتخاب ابزارهای اندازه‌گیری را مطرح می‌کنند، که قابل کاربرد در توان‌بخشی شناختی و همچنین توان‌بخشی عصبی می‌باشند.

 

سوالات متداول:

1- چه نقشی محیط منزل در کاردرمانی دارد؟
محیطی با نور، ایمنی، فضای کافی و راهنمایی تصویری باعث موفقیت تمرین و کاهش خطر حوادث می‌شود.

2- هدف اصلی کاردرمانی سالمندان چیست؟
افزایش کیفیت زندگی سالمندان از طریق حفظ توانایی‌های عملکردی، کاهش وابستگی و رفع موانع محیطی.

برچسب‌ها:, ,

متخصص گفتاردرمانی ارتباط| گفتاردرمانی کودکان| گفتاردرمانی پاسداران

هدف گفتاردرمانی ارتباط، بهبود مهارت های ارتباطی و هئایت تاخیر ها و اختلالات مربوط به درک زبان است. گفتاردرمانی ارتباط می تواند فواید بسیار زیادی برای کودکان و بزرگسالان همچون بزرگسالان مبتلا به اسکلروز متعدد داشته باشند. متخصص گفتاردرمانی ارتباط به بهبود ارتباطات فرد، بهبود کیفیت کلمات، افزایش اعتماد به نفس، آمادا سازی کودکان برای مدرسه رفتن و… کمک می کند. گفتاردرمانی کودکان و حتی گفتاردرمانی بزرگ سالان مبتلا به اسکلروز متعدد در بهبود مهارت های ارتباطی، شنیدن، بیان افکار و… تاثیر گذار است. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران واقع در پاسداران و سعادت آباد، با انجام خدمات متنوع گفتاردرمانی برای کمک به مبتلایان به اوتیسم، بیش فعالی، اختلال یادگیری، لکنت زبان و اختلالات عصبی در بزرگسالی نظیر سکته و ام اس… تحت نظر بهترین متخصصان گفتاردرمانی ارتباط به درمان این افراد کمک می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

حوزه های کاری متخصص گفتاردرمانی ارتباط

یکی از حوزه ­های کاری آسیب شناسان گفتار و زبان، آسیب­ های شناختی ارتباطی می­ باشد.

شناخت: به فرایند های ذهنی مرتبط با ادراک کسب اطلاعات از جهان پیرامون، سازمان بندی و ذخیره سازی اطلاعات، درک مفاهیم، یادگیری، تفکر استدلال و حل مسئله شناخت می­ گویند.

ارتباط: به هر وسیله­ ای که بتوان از طریق آن خواسته­ ها، نیازها، افکار، احساسات، دانش و تجربیات خود را به دیگران منتقل کرد، زبان می­ گویند. زبان به اشکال مختلف شامل گفتار، زبان اشاره، ایما و اشاره، بیانات چهره ­ای و نوشتن تظاهر می ­یابد.

زبان: زبان یک سیستم قراردادی یا کد مشترک در اجتماع است که مفاهیم را از طریق مجموعه ­ای از نماد های قراردادی و قوانین حاکم بر آن­ ها منتقل می­ کند.

زبان و شناخت رابطه متقابل دارند به گونه­ ای که رشد هر کدام به رشد دیگری کمک می­ کند. در عین حال به طور پیچیده ­ای به یکدیگر گره خورده ­اند و به سختی می ­توان این دو را از هم تفکیک کرد. در جدول ۳-۱ زبان و شناخت را از یکدیگر تمیز داده شده ­اند.

 

جدول ۳-۱ زبان و شناخت

زبان شناخت
واج شناسی توجه
صرف حافظه
واژگان جهت یابی
نحو سازمان بندی
معناشناسی برنامه ریزی
  استدلال
  حل مسئله

ارتباط بین زبان و شناخت

برای اولین بار در سال ۱۷۹۱ ارتباط بین زبان و شناخت توسط کمپلن مطرح شد. او ارتباط و یکپارچگی لازم بین سیستم­ های تنفسی آواسازی و تولیدی را کشف کرد و برای نشان دادن تعامل بین این سیستم ­ها یک مدل مکانیکی طرح ریزی کرد. بسیاری از آسیب­ های نورولوژیکی باعث بروز نقایص شناختی و به دنبال آن آسیب ­های ارتباطی می­ شوند که به آن اختلال شناختی ارتباطی می گویند. اختلال شناختی ارتباطی به معنی مشکل در کنش ارتباطی مهارت­ های شنیدن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، محاوره و تعامل اجتماعی است که در اثر یک آسیب شناختی (توجه، حافظه، سازمان بندی، پردازش اطلاعات، حل مسئله و عملکرد های اجرایی) به وجود می­ آید. حال که تعریف اختلالات شناختی ارتباطی را می­ دانیم دوباره به بیماری اسکلروز متعدد باز می ­گردیم. ابتدا تاثیر این بیماری را بر عملکرد های شناختی ارتباطی شرح می ­دهیم و سپس روش­ های غربالگری ارزیابی و درمان این اختلالات را مورد بحث قرار می ­دهیم.

تاثیر اسکلروز متعدد بر عملکرد های ارتباطی

سال­ ها اعتقاد بر این بود که بیماری اسکلروز متعدد به ندرت باعث ایجاد تغییر در عملکرد های شناختی و زبانی بیماران می­ شود. هم چنین تصور می­ شد که اگر هم مشکلاتی در این زمینه ایجاد شود، این مشکلات خود را در آخرین مراحل بیماری نشان می­ دهند. با این وجود، بر اساس تحقیقاتی که از اوایل دهه ۱۹۸۰ انجام شد، امروزه روشن است که آسیب­ های شناختی یکی از علائم شایع بیماری اسکلروز متعدد است. نتیجه چندین مطالعه کنترل شده که در مقیاس بزرگ انجام شده نشان می ­دهد که تقریباً بیش از نیمی از بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد (۴۵ تا ۶۵ درصد) تغییراتی را در عملکرد های شناختی خود تجربه می ­کنند. از آن جایی که در این بیماری دستگاه ایمنی بدن به مغز حمله می ­کند و علاوه بر صدمه زدن به میلین، تا حدودی سلول­ های عصبی را نیز در گیر می­ کند. نقایص شناختی در این بیماران نسبتاً شیوع بالایی دارد. جای تعجب نیست که اختلالات شناختی تاثیر عمیقی بر توانایی شخص برای انجام فعالیت­ های روزمره و مهم در زمینه شغل، ارتباطات اجتماعی، رانندگی، درست کردن غذا و حتی توانایی مراقبت از خود داشته باشند. از آن جایی که بیماری اسکلروز متعدد به چندین ناحیه مغز آسیب وارد می­ کند و مناطق آسیب دیده در بیماران مختلف، متفاوت است، مدل نقص شناختی و علائم ایجاد شده نیز بسیار متغیر است. در برخی از بیماران، تغییرات شناختی جزء علائم اولیه بیماری است، در حالی که ممکن است در برخی دیگر که سال­ ها از این بیماری رنج می ­برند، مشکلات شناختی اصلا دیده نشود. بر اساس مطالعات انجام شده و تجارب بالینی، نقص در حافظه شایع ­ترین مشکل شناختی در اسکلروز متعدد است با این حال غالبا تغییراتی در پردازش اطلاعات و عملکرد های اجرایی نیز دیده می­ شود نقایص بینایی فضایی (مانند مشکل در ادراک بینایی و توانایی­ های ساختمانی) به نسبت دیگر نقایص شناختی شیوع کمتری دارند. مشکل در محاسبه نسبتاً نادر است اما ممکن است فرد در انجام دادن فعالیت­ هایی که نیاز به محاسبه دارند (مانند تنظیم کردن حساب­ ها) دچار مشکل شود که البته این مسئله به دلیل نقص در پردازش اطلاعات حل مسئله، یا سازماندهی ایجاد می­ شود.

مشکلات گفتاری و متخصص گفتاردرمانی ارتباط

مشکلات ارتباطی نیز در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد دیده می­ شود. مشکل در توجه سرعت و ظرفیت پردازش اطلاعات برنامه ریزی، منطق و کنترل خود، باعث ایجاد تغییراتی در توانایی فرد برای درک و بیان مهارت­ های زبانی سطح بالا می­ شود. برای مثال یکی از مهارت­ های زبانی سطح بالا که در پژوهش­ های بسیاری روی بیماران مبتلا به ام اس مورد بررسی قرار گرفته است، روانی گفتار نام دارد. آزمون روانی، گفتار آزمونی است کوتاه و مختصر که نقص در توانایی تولید کلمات، پردازش های ذهنی آگاهانه و به طور کلی قابلیت برقراری ارتباط شفاهی را بررسی کرده و توانایی تولید محتوای زبان را تجزیه و تحلیل می­ کند. در پژوهشی که در سال ۱۹۸۸ توسط بیتی و همکارانش انجام شد عملکرد ۳۸ بیمار مبتلا به اسکلروز متعدد مزمن پیش رونده با ۲۶ فرد طبیعی مقایسه شد. نتایج نشان داد که نمره عملکرد روانی گفتار افراد مبتلا به اسکلروز متعدد نوع عود کننده بهبود یابنده ۶۱% پایین ­تر از دهمین صدک می­ باشد. او و همکارانش یک سال بعد پژوهش دیگری را با هدف بررسی بد عملکردی لوب پیشانی و اختلال حافظه در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد مزمن پیش رونده انجام دادند که نشان داد عملکرد این بیماران در حوزه روانی گفتار ضعیف می ­باشد. بر اساس این یافته­ ها آزمون روانی گفتار در شناسایی اختلالات شناختی در اسکلروز متعدد با دقت و صحت بیشتری عمل می­ کند. هر چه معلولیت عصب شناختی بیشتر باشد و بیماری از نوع پیش رونده مزمن باشد، مشکلات بیمار در آزمون ­های روانی واجی و روانی معنایی بیشتر خواهد بود. این نتایج نشان دادند که می­ توان از طریق این آزمون، نحوه پیشرفت بیماری را نیز مشخص کرد. علاوه بر شمارش تعداد واژه­ های تولید شده در مدت ۶۰ ثانیه، می ­توان نتایج آزمون روانی گفتار را به گونه ­ای دیگر نیز مورد بررسی قرار داد که به آن تجزیه و تحلیل کمی می­ گویند. در تجزیه و تحلیل کمی از دو شاخص خوشه بندی و انتقال استفاده می ­شود.

آزمون روانی گفتار در بیماران اسکلروز متعدد

تنها دو پژوهش تا به امروز عملکرد روانی گفتار را به همراه توانایی خوشه بندی و انتقال در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد بررسی کرده و نتایج را با افراد طبیعی مقایسه کرده است. اولین پژوهش در این زمینه توسط تراستر و همکاران در سال ۱۹۹۸ صورت گرفت که نشان داد بیماران مبتلا به ام اس به طور کلی واژه های کمتری را نسبت به افراد طبیعی تولید می ­کنند و تعداد انتقال­ ها در این بیماران کاهش می ­یابد در حالی که تفاوت معنی داری در اندازه خوشه رخ نمی ­دهد. دومین پژوهش در این زمینه در ایران توسط ابراهیمی پور و همکاران در سال ۱۳۸۷ انجام شد. در این پژوهش عملکرد روانی معنایی و روانی و اجی ۳۰ بیمار مبتلا به اسکلروز متعدد با ۳۰ فرد سالم که از لحاظ سن جنس و میزان تحصیلات با گروه قبل مطابقت داشتند، مورد تجزیه و تحلیل کمی و کیفی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عملکرد های روانی معنایی و روانی واجی و به طور کلی عملکرد روانی گفتار در بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد دچار آسیب می­ باشد. این آسیب خود را به صورت کاهش تعداد واژه­ های صحیح تولید شده و کاهش فرایند انتقال از یک زیر مجموعه معنایی یا واجی به یک زیر مجموعه معنایی یا واجی دیگر نشان می ­دهد. علاوه بر موارد فوق از توانایی خوشه بندی بیمار در تکالیف روانی معنایی نیز کاسته شده که این کاهش باعث ایجاد تفاوت معنادار در میانگین اندازه خوشه، در دو گروه مورد بررسی می­ گردد.

گفتاردرمانی کودکان

برچسب‌ها:,

رشد کودک پیش از تولد

رشد کودک پیش از تولد به سه بخش تقسیم می شود: دوره نوجنینی (از زمان لقاح تا لانه گزینی که حدودا 14 روز است)، دوره نوجنینی (از هفته دوم تا هفته هشتم بعد از لقاح) و دوره رویانی (از هفته هشتم تا پایان بارداری). رشد کودک پیش از تولد در انسان از زمان لقاح آغاز شده و انسان زندگی خود را با نفوذ اسپرم ها به دیواره تخمک ایجاد می شود. از این مرحله است که رشد کودک پیش از تولد تا پایان دوران بارداری به سه مرحله کلی که نام بردیم، تقسیم می شود که هر کدام از این مراحل، تعدادی مراحل جزئی را شامل می شود. رشد کودک پیش از تولد زمان تغییراتی است که زمینه ساز پیشرفت روان شناختی در آینده کودک است. آسیب هایی که هنگام رشد جنین و پیش از تولد کودک به مغز وارد می شود، موجب بروز عقب ماندگی های ذهنی و بعضی بیماری ها و اختلالات دیگر می شود. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین کلینیک کاردرمانی در شهرک غرب و پاسداران و همچنین بهترین کلینیک گفتاردرمانی، با انجام خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی به کودکان مبتلا به اختلالات رشدی که در دوران رشد کودک پیش از تولد اتفاق می افتد، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

دوره های رشد کودک پیش از تولد

رشد پیش از تولد در سه دوره صورت می‌ پذیرد:

1- دوره نوجنینی (Germinal): از زمان لقاح تا لانه گزینی و حدود ۱۴ روز طول می‌ کشد.

2- دوره رویانی (Embryonic): از هفته سوم تا هشتم پس از لقاح.

3- دوره جنینی (Fetal): از هفته نهم تا زمان تولد.

دوره نوجنینی

تخمک بارور شده توسط اسپرم که اکنون سلول تخم نامیده می‌ شود، به کمک مژک‌ ها در طول لوله فالوپ پیش می‌ رود. حدود ۳۰ ساعت پس از باروری، فرایند تقسیم سلولی آغاز می‌ شود. یک سلول به دو سلول، ۲ به ۴، ۴ به ۸ و به همین ترتیب تقسیم ادامه می‌ یابد تا مجموعه این سلول‌ها (۱۶ تایی) توده مورولا (واژه­ی لاتین به معنی توت) را تشکیل دهند. هر بار که سلول‌ها تقسیم می‌ شوند، کوچکتر شده تا عبور کل توده را که اکنون بلاستولا نامیده می‌ شود، از لوله فلوپ امکان‌ پذیر نمایند. نتیجه این تقسیمات سلولی مکرر، رانده شدن توده سلول‌ های داخلی به یک قطب بلاستولا و تشکیل یک بخش درونی توخالی حاوی مایع است. در این حالت بلاستولا (که اکنون بلاستوسیت نامیده می‌ شود) دارای یک توده سلولی داخلی یا امبریوپلاست است که بعداً بافت‌ های جنینی را ساخته و یک دیواره خارجی یا تروفوبلاسم می‌ باشد که بعداً جفت را خواهد ساخت. ۳ تا ۴ روز پس از بارور شدن، بلاستولای تازه تشکیل شده وارد رحم می‌ شود و برای ۳ تا ۴ روز دیگر در آن شناور می‌ ماند تا بلاستوسیت طی فرایند لانه گزینی چسبیدن به لایه داخلی رحم را آغاز کند. فرایند لانه گزینی ظرف ۱۰ روز از زمان ورود بلاستولا به داخل رحم کامل می‌ شود.

 

کاردرمانی در شهرک غرب

دوره ­رویانی

بیشتر اعضای اصلی بدن در طی این دوره تشکیل می‌ شوند، از این رو این دوره از زندگی را تحت عنوان دوره عضو سازی (period of organogenesis) می‌ نامند. در این دوره ممکن است بیشترین نقایص ساختمانی نیز ایجاد شود، زیرا ممکن است مادر در این دوره بحرانی متوجه بارداری خود نبوده و به دلیل عدم وجود مراقبت‌ های لازم، جنین آسیب پذیر (خصوصا در هفته‌ های سوم و چهارم) در معرض آسیب قرار بگیرد. همانطور که قبلاً اشاره شد، بلاستوسیت از طریق تروفوبلاست (لایه خارجی بلاستوسیت) ظرف ۱۴ روز اول پس از لقاح در دیواره رحم لانه می‌ گزیند. دوره رویانی از پایان هفته دوم آغاز می‌ شود رویان از امبریوبلاست (لایه سلول داخلی بلاستوسیت) بوجود می­آید. این بخش خود به سه لایه­ ی دیگر به نام­ های اکتودرم (لایه­ ی خارجی)، مزودرم (لایه­ ی میانی) و اندودرم (لایه­ ی داخلی) تقسیم می‌ شود (در واقع مشخص‌ترین واقعه هفته سوم گاسترولاسیون است که لایه‌ های زایا در رویان تشکیل می‌ شوند). در روز هجدهم، اندازه رویان حدود 0625/0 اینچ است. در این مرحله رویان انسان بسیار شبیه رویان سایر جانوران مهره‌ دار است. پس از این مرحله از هر یک از لایه‌ ها به ترتیب دستگاه‌ های اصلی بدن شروع به تشکیل و تمایز می‌ کنند:

لایه­ ی اکتودرم بافت‌ هایی را می‌ سازد که با محیط خارج در ارتباط خواهند بود. دستگاه‌ های عصبی مرکزی و محیطی؛ اپیتلیوم حسی گوش، بینی و چشم؛ بخش خارجی پوست، مو و ناخن؛ غدد هیپوفیز، پستانی و عرق؛ و مینای دندان از این لایه ساخته می‌ شوند.

از لایه­ ی مزودرم دستگاه اسکلتی (عضلات، استخوان‌ ها و غضروف ها) خون و سیستم عروقی، دستگاه دفع مواد زائد، بخش داخلی پوست، و سیستم اوروژنیتال تشکیل خواهد شد.

لایه­ ی اندودرم نیز دستگاه گوارش، تنفس و اندام‌ های داخلی دیگر (مانند پوشش اپی تریال اندام‌ های داخلی) را می‌سازد.

دوره­ جنینی

وجه مشخصه­ ی این دوره، رشد سریع (قد و وزن) و تکامل ارگان‌ های تشکیل شده در مرحله قبل می‌ باشد. در پایان دوره رویانی نخستین ساختار های استخوانی، اندام‌ ها و انگشتان مجزا که وجه تمایز انسانی است، در جنین به وجود می‌ آید؛ عروق اصلی خونی تشکیل می‌ شوند، و شکل‌ گیری اندام‌ های داخلی پیشرفت می‌ کند. در پایان سه ماهه­ ی اول بارداری، جنین حدود ۳ اینچ طول دارد و اکثر اندام‌ های اصلی وجود دارند، سر بزرگ و صورت جنین به خوبی شکل گرفته و ضربان قلب توسط گوشی قابل شنیدن است. از چشم گیر ترین تغییرات دوره جنینی، کاهش رشد سر نسبت به سایر قسمت‌ های بدن است؛ بنابراین با گذشت زمان رشد بدن سرعت می‌ یابد اما رشد سر کندتر می‌ شود. در طول ماه سوم صورت جنین بیشتر شبیه انسان می‌ شود و چشم‌ ها و گوش‌ ها نزدیک محل واقعی خود قرار می‌ گیرند. در انتهای ماه سوم، در جنین‌ های سقط شده، می‌ توان رفلکس‌ های عصبی را به وجود آورد که این امر فعالیت عضلانی در آن ها را نشان می‌ دهد. در پایان ماه چهارم در طول ماه پنجم مادر معمولا حرکات جنین را احساس می‌ کند. پوست جنین از کرک‌ های ظریفی پوشیده شده است که معمولاً پیش از تولد می‌ ریزند. در پایان ماه پنجم جنین حدود ۱۲ اینچ طول دارد، می‌ خوابد، بیدار می‌ شود، می‌ مکد و جای خود را تغییر می‌ دهد. در پایان ماه ششم چشم‌ ها، پلک‌ ها و مژه‌ ها شکل می‌ گیرند. چشم‌ ها به نور حساس شده، صدا های خارج رحم را می‌ شنود و به ارتعاش و تحریک صوتی پاسخ می‌ دهد. جنین نارسی که در ماه ششم متولد می‌ شود به سختی می‌ تواند به زندگی خود ادامه دهد زیرا، برخلاف سایر دستگاه‌ های بدن، تمایز سیستم اعصاب مرکزی و دستگاه تنفسی به اندازه کافی نیست و هماهنگی لازم بین این دو دستگاه وجود ندارد. در طول سه ماهه سوم سر و بدن جنین متناسب‌ تر و لایه‌ های چربی زیر پوست تشکیل می‌ شود. در پایان ماه هشتم جنین حدود ۱۸ اینچ طول دارد. در پایان ماه نهم ناخن‌ ها در انتهای انگشتان دست و پا می‌ رویند، پوست صاف‌ تر شده و با ماده مومی شکل به نام ورنیکس کازئوز پوشیده می‌ شود. اکنون جنین آماده تولد است.

 

سوالات متداول:

1- در دوران رویانی (هفته‌های ۳ تا ۸) چه تحولات مهمی رخ می‌دهد؟
در این مرحله بنیاد ساخت اعضای حیاتی شکل می‌گیرد: قلب شروع به تپیدن می‌کند، مغز و نخاع ساخته می‌شوند، جوانه‌های اندام‌ها، چشم‌ها، گوش‌ها و سیستم گوارشی رشد اولیه خود را آغاز می‌کنند. این دوره حساس‌ترین مرحله برای آسیب‌های محیطی و سقط جنین است

2- چه عوامل پیش از تولد می‌توانند بر رشد جنین تأثیر منفی بگذارند؟
بیماری‌های مادر مانند سرخجه، آبله‌مرغان، مسمومیت حاملگی، دیابت یا پره‌اکلامپسی، مصرف داروها، سن والدین، تغذیه نامناسب، تنش روانی شدید یا ضربه جسمانی می‌توانند زمینه‌ساز ناهنجاری‌های رشدی و حتی تولد نوزاد با نقص جسمی یا ذهنی باشند

برچسب‌ها:, ,

گفتاردرمانی و تفاوت های فرهنگی| اختلال گفتاری در کودکان| گفتاردرمانی کودکان در شهرک غرب

گفتاردرمانی که با هدف به کار گیری حداکثر توانایی های گفتاری فرد، به درمان اختلال گفتاری در کودکان می پردازد. در حقیقت گفتاردرمانی یکی از شاخه های توانبخشی است که به آسیب شناسی اختلال گفتاری در کودکان و هم چنین بزرگسالان می پردازد. جهت درمان صحیح اختلالات زبان باید به نکات مختلفی توجه نمود.یکی از این موارد تفاوت های فرهنگی می باشد. گفتاردرمانی با توجه به تفاوت های فرهنگی در فرد می تواند با مدلها و روش متفاوتی اراه شود. برای مثال: خانم ترک زبانی که مشکل روانی گفتار در زبان فارسی دارد متفاوت با یک فارس زبان با اختلال روانی گفتار درمان می شود. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با سابقه بالا در زمینه درمان اختلال گفتاری در کودکان و بزرگسالان، با استفاده از متد های پیشرفته و روز دنیا، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

مدل های مختلف در گفتاردرمانی

یک مدل به طور ساده نشان دهنده تفکر ما درباره این موضوع است که چیز ها چگونه کار می‌ کنند؟ مدل نیز مانند یک برچسب، معمولاً بعضی از عقاید و ذهنیات ما را درباره چیزی که ارائه می‌ شود، مجسم می‌ کند. روشی که مدل را از طریق آن مفهوم سازی می‌ کنیم، بر انتخاب ما درباره این که با آن چه کاری می‌ توان انجام داد، تاثیر می‌ گذارد. برای مثال اگر معتقد باشیم که اختلالات زبان ناشی از عملکرد عصب شناختی معیوب است، آن ها را بسیار متفاوت‌ تر از وقتی که اختلالات زبان را ناشی از درون داد نامناسب محیط بدانیم، درمان می‌ کنیم. بنابراین وقتی در مورد یک اختلال زبانی بحث می‌ کنیم، آگاه شدن از مدلی که استفاده می‌ شود مهم است. بسیار امکان دارد که متخصصین درباره اینکه چه مدلی برای ارائه پدیده اختلال زبان بهترین است، توافق نداشته باشند و این نشان دهنده گفتاردرمانی و تفاوت های فرهنگی می باشد. در حقیقت هیچ مدلی در این زمینه وجود ندارد که هر متخصصی آن را تایید کند. اما بحث در مورد چگونگی تاثیر این تفاوت‌ ها در کار بالینی ممکن نیست مگر اینکه مدل‌ ها و فرضیات در ذهن ما روشن باشند. اجازه دهید با بعضی از مدل‌هایی آشنا شویم که برای بحث در مورد اختلالات زبان در کودکان استفاده شده‌ اند.

تفاوت های فرهنگی در گفتاردرمانی

در نظر گرفتن یک اختلال زبان از دیدگاه فرهنگی بدان معناست که ما گمان نمی‌ کنیم همه مشکلات ارتباطی در کودک هستند، بلکه بیشتر در رابطه‌ ای که بین گویندگان برقرار است، وجود دارند. این دیدگاه می‌ رساند که همه راه حل‌ ها تغییر دادن کودک نیست، بلکه بعضی از آن ها شامل ایجاد تغییر در محیط نیز می‌ شوند (نلسون). اگرچه در نگاه اول به نظر نمی‌ رسد که این مدل مربوط به آسیب شناس گفتار و زبان باشد، با این حال کاربرد هایی دارد که در وسعت بخشیدن به تفکر ما درباره اختلالات زبان در کودکان مهم هستند؛ به ویژه تفکر ما در مورد چگونگی غلبه یافتن بر معلولیت­ های یک کودک که قبلاً آن ها را تعریف کردیم.

راهکارهای درمان اختلال گفتاری در کودکان

اولاً این مدل برای تصمیم گیری در مورد آنچه که یک اختلال زبان را تشکیل می‌ دهد و مخالف با یک اختلاف زبانی است، مهم می‌ باشد. اگر کودکی با لهجه متفاوت با آنچه که توسط معلم یا دیگر همکلاسی‌ هایش استفاده می‌ شود، صحبت کند، ممکن است به عنوان دارنده یک مشکل یا اختلال در نظر گرفته شود. در حقیقت اختلال ممکن است، به هر حال به دلیل عدم تناسب بین سبک گفتاری کودک با آنچه در مدرسه ویژه یا مرکز مراقبت روزانه به کار می‌ رود، باشد. در نظر گرفتن اینکه کودک دچار اختلال است، نشان می‌ دهد که کودک نیازمند «درمان» است یا باید تحت آموزش زبان یا لهجه قالب قرار گیرد. در عوض توجه به این مشکل به عنوان عدم تناسب میان مراجع و بافت، به این معناست که ممکن است نیاز باشد در کودک تغییراتی ایجاد شود، اما ممکن است تغییر در محیط ارتباطی نیز لازم شود. شاید واقعاً لازم باشد که افراد دور و بر کودک از تغییرات گویشی موجود در محیط آگاه شوند یا شاید معلم لازم بداند در مورد مفهوم تغییر در دانگ صدا با آموزش بحث کند. معلم می‌ تواند با دانش آموز برای شناسایی بافت‌ های مناسب ساخت‌ های زبانی متفاوت، کمک کند، تا اندازه‌ای که کودک بتواند بفهمد که می‌ تواند و گاهی اوقات بهتر است که در خانه و مدرسه متفاوت صحبت کند. در هر مورد، به مشکل، بیشتر به عنوان نوعی تعامل نگاه می‌ شود تا اینکه تنها در مراجع وجود داشته باشد. زیرا پیشنهاد یک مدل نظام ­مند این است که محیط تعاملی، باید مرکز تغییر باشد؛ این مدل هنگام تصمیم گیری درباره یک راهبرد مدیریتی برای مراجعی با تفاوت فرهنگی نیز مفید است. در این مورد، ممکن است مشکل برقراری ارتباط، در خود مراجع، به اندازه واکنشی که از دیگران دریافت می‌ کند، بزرگ نباشد. یک دیدگاه نظام مند به ما اجازه می‌ دهد که برای ایجاد تعامل موثرتر، هم با مراجع و هم با شرکای ارتباطی، کار کنیم.

تفاوت های فرهنگی و روش های برقراری ارتباط

تفاوت‌ های گویشی و فرهنگی، تنها مضامینی نیستند که یک مدل نظام مند می‌ تواند برای آن ها مفید باشد. وقتی با مراجعانی کار می‌ کنیم که ناتوانی‌ های شدید دارند، این مدل اغلب کمک می‌ کند که بیشتر در مورد چگونگی تغییر محیط برای تسهیل برقراری ارتباط یا کاهش موقعیت‌ های ایجاد کننده معلولیت فکر کنیم نه اینکه صرفاً روی آنچه برای برقراری ارتباط نیاز است یاد بگیرد، متمرکز شویم. مثلاً ممکن است یک مراجع مبتلا به اوتیسم بدون کلام، چون نمی‌ تواند به مردم بفهماند که خواسته‌ اش چیست، از یک برنامه تلویزیونی خاص محروم شود و این محرومیت باعث پرخاشگری یا رفتار خودآزاری می‌ شود. اگرچه این مطلب درست است که مشکل عدم توانایی انتقال پیام «در» خود شخص مبتلا به اوتیسم است ولی ممکن است محیط بتواند به اندازه‌ ای تغییر داده شود که کودک بتواند ارتباط برقرار کند، از وسایل در دسترس خود استفاده کند و دور چرخه محرومیت و پرخاشگری را کوتاه کند. احتمالاً عوض کردن برقراری ارتباط کلامی با عکس‌ هایی که برای برچسب گذاری کانال‌ های مختلف استفاده می‌ شوند و می‌ توان آن ها را به تلویزیون چسباند، به گونه‌ ای که کودک بتواند خودش عمل کند، نیاز او به کمک را رفع می‌ کند. احتمالاً بزرگسالانی که در اطراف کودک هستند می‌ توانند یاد بگیرند که علامت کودک برای کمک را شناسایی کرده و قبل از اینکه او به سطح محرومیت و در نهایت رفتار ناسازگار برسد، به او پاسخ دهند. این روش، عدم تناسب بین مشکل برقراری ارتباط کودک و علائمی که از سوی محیط انتظار می‌ رود را از بین خواهد برد.

دیدگاه نظام مند در گفتاردرمانی

یک مفهوم مهم دیدگاه نظام ­مند آن است که در این مدل لازم نیست سطوح استاندارد یا طبیعی کاربرد زبان هدف قرار گیرند. هنگامی که در حال فکر کردن برای مداخله در مورد مراجعاتی هستیم که ناتوانی‌ های عمیق یا شدید دارند و موقعی که مهارت‌ های زبانی مناسب با سن تقویمی هدف نیستند و زمانی که ما درگیر یافتن راه حلی برای ارسال و دریافت پیام از سوی مراجع برای افراد مهم زندگی خودش هستیم، این مدل اغلب رویکرد کاملاً معقولی است. مهم آن است که به خاطر داشته باشیم، که محیط باید علاقه مند به برقراری ارتباط باشد تا برای هر مراجع، پاداش دهنده باشد. حتی اگر ما معتقد باشیم که اختلال درون مراجع است، همیشه می‌ توانیم سوال کنیم که محیط چگونه می‌ تواند مفیدتر و پرمعنی‌ تر با کودکان ارتباط برقرار کند تا بهترین تلاش‌ های آن ها را تشویق کرده و معلولیت آن ها را در هر موقعیت کاهش دهد. در این راه، دیدگاه نظام­ مند و خدمات مناسب گفتاردرمانی می‌ تواند یاری دهنده سودمند برای تفکر ما در مورد هر نوع اختلال زبانی و اختلال گفتاری در کودکان باشد.

اختلال گفتاری در کودکان

برچسب‌ها:, ,

گفتاردرمانی دیزارتری

دیزارتری نوعی اختلال حرکتی در تکلم بوده که به علت آسیب به سلول های عصبی ایجاد می شود و انواع مختلفى دارد. دیزارتری صحبت کردن را برای فرد مبتلا به این اختلال مشکل می کند. هنگامی که عضلات درگیر در صحبت کردن ضعیف باشند، صحبت کردن سخت شده و دیزارتری اتفاق می افتد که ناشی از آسیب مغز است. دیزارتری نوعی اختلال حرکتی گفتار می باشد که می تواند طیف خفیف تا شدیدی داشته باشد. دیزارتری احتمال دارد در بدو تولد یا بعد از بیماری یا جراحی اتفاق بیفتد. به طور کلی هر چیزی که موجب بروز آسیب سیستم اجرایی مغزی شود، می تواند باعث بروز دیزارتری نیز بشود. افراد مبتلا به اختلال دیزارتری باید برای ارزیابی‌ و درمان این اختلال به متخصص گفتاردرمانی دیزآرتری مراجعه کنند. گفتاردرمان متخصص با ارزیابی دیزارتری بررسی می کند که به کدام نوع دیزارتری مبتلا هستید تا درمان دقیق تری برای شما انتخاب کند. گفتاردرمانی و ارزیابی دیزارتری که به طور صحیح و دقیق انجام شود، به درمان این اختلال کمک فراوانی می کند. مرکز تخصصی گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با سابقه بالا در زمینه درمان اختلالات گفتاری از جمله لکنت زبان، دیزارتری اختلالات بلع و تکلمی وابسته به سکته و… با استفاده از درمان های تخصصی و به روز، به ارائه خدمات گفتاردرمانی در منزل و در محیط کلینیک در دو منطقه شمال غرب و شرق تهران مشغول می باشد.

تمام بیماران مبتلا به دیزارتری کاندیدای مناسب برای شروع درمان نیستند و صرفاً داشتن مشکل در گفتار و صوت نمی‌ تواند دلیل خوبی برای شروع درمان باشد، پیش ­آگهی میزان بهبودی بر اساس این موارد صورت می‌گیرد: شدت و سرعت پیشرفت، پاسخ به مداخلات دارویی، نوع و تعداد سیستم‌ های گفتاری درگیر و علائم حرکتی – شناختی – رفتاری، حمایت شرکای ارتباطی و محیط ارتباطی و انگیزه و امکان اجرای درمان. بعد از ارزیابی رسمی توسط آسیب شناس گفتار و زبان یا همان گفتاردرمانی و درمان آزمایشی (در صورت امکان) اهداف بلند مدت درمانی مشخص می‌شوند. افراد مبتلا به دیزارتری گاهی اوقات با بیماری دیگری متولد می شوند که منجر به آن می شود، یا ممکن است آسیب یا بیماری ای را تجربه کنند که بعداً باعث آن می شود. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با استفاده از درمان های تخصصی و حرفه ای به درمان اختلالات گفتاری کودکان و بزرگ سالان همچون گفتاردرمانی لکنت زبان، گفتاردرمانی دیزارتری، اختلالات بلع و… می پردازد و هم چنین خدمات گفتاردرمانی انلاین،و گفتاردرمانی در منزل را نیز دارا می باشد.

انواع رویکردهای گفتاردرمانی دیزارتری

رویکردهای درمانی مختلفی در درمان دیزارتری مطرح شده‌اند که بستگی به مشکلات خاص بیمار و نتایج مورد انتظار دارند. در این میان، تکنیک‌ های توانبخشی بسیاری مطرح شده است که این موارد را هدف قرار می‌ دهد:

وضعیت مناسب قرار گرفتن بدن، ثبات، تمرینات دهانی، تنفس دیافراگمی، تمرینات تولید و صوت، خود کنترلی فعال، استفاده از تکنیک‌ های جبرانی رفتاری، پروتز و وسایل الکتریکی کمک کننده، حذف رفتار هایی که در انتقال پیام تداخل ایجاد می‌کنند، ارتقاء مهارت‌ های ارتباطی بین بیمار مبتلا به دیزارتری و شریک ارتباطی وی، انتقال مهارت‌ های جدید در درمان‌ های گروهی و جامعه، آموزش ماهیت اختلال و مناسب بودن استراتژی‌ های درمانی به اطرافیان بیمار در مدرسه، محل کار و خانواده و ابزارهای ارتباطی مکمل. انتخاب رویکرد های درمانی مناسب و تصمیم گیری درباره زمان شروع درمان با در نظر گرفتن ویژگی‌ های اختلال گفتاری و تاثیر آن ­ها بر قابلیت فهم و طبیعی بودن گفتار صورت می‌ گیرد.

دیزارتری نوعی اختلال گفتاری بوده که به دلیل ضعف عضلات ایجاد می شود.  برای درمان دیزارتری،

روش های ارزیابی دیزارتری

ارزیابی دیزارتری و دیسفونی به صورت رسمی و غیر رسمی صورت می گیرد. ارزیابی استاندارد شامل موارد زیر می شود:

١) گرفتن اطلاعات زمینه ای

2) بررسی ساختار و عملکرد مکانیزم دهانی لب ها ،دندان ها ،زبان فک پایین، سخت کام و نرم کام.

۳) ارزیابی حمایت تنفسی از طریق ثبت مقدار زمان کشش “آ” یا “ای” توسط بیمار در حالت طبیعی باید بیش از ۲۰ ثانیه باشد.

۴) توصیف عملکرد حنجره از طریق تجزیه و تحلیل کیفیت صداسازی: ممتد، نرم، غیر عادی، با ترمور ،خشن، نفس آلود.

۵) تعیین سرعت و هماهنگی اندام های تولیدی سرعت دیادو کوکنتیک هنگام تولید مکرر و سریع پا تا کا در حالت طبیعی باید ۱۲-۱۰ بار در مدت ۵ ثانیه تولید شود.

6) طبقه بندی اختلالات موجود در تنفس ،آواسازی تولید تشدید و نوای گفتار حین محاوره خود بخودی.

ارزیابی دیزارتری از نوع رسمی

1) آزمون های تولیدی این آزمون ها اختلالات تولیدی خاص را از اختلالات تولیدی عمومی تمییز می دهد، عملکرد فرد را روی واجه ای خاص تعیین می کند و نوع جایگاه و بافت خطا را بررسی می کند. برنتال و بنکسون آزمون های تولیدی مختلف را به طور تفصیلی مرور کردند. اما به دلیل شکست های غیر عادی تولید در اختلالات عصب شناختی عمومی نظیر ام اس غالباً آزمون های رسمی تولیدی کمک کننده نیستند.

2) درجه بندی قابلیت فهم در جملات و واژه ها به این صورت که نمونه گفتار ضبط شده توسط فردی که با موضوع آشنا نیست مورد قضاوت قرار می گیرد. ارزیابی قابلیت فهـم گفتار در دیزار تـری (يوركستون و همکاران).

3) بررسی خواندن شفاهی این آزمون با استفاده از متنی صورت می گیرد که از لحاظ آواشناختی استاندارد شده است و می تواند سرعت خواندن متن را بر حسب تعداد کلمات در دقیقه و نوای گفتار را (مانند) عبارت بندی و طبیعی بودن جریان گفتار مورد بررسی قرار دهد (متر).

4) آوانویسی سه دقیقه نمونه گفتار خود بخودی ضبط شده و تجزیه و تحلیل آن. برای مثال بیمار شغلش را به طور مفصل توصیف می کند و گفتار وی ضبط می شود. این ارزیابی اطلاعاتی درباره این موارد را فراهم می آورد: سرعت گفتار، کنترل و حمایت تنفسی، تعداد کلمات گفته شده در واحد تنفسی، دقت تولیدی، قابلیت فهم گفتار، تعداد کلمات درک شده تقسیم بر تعداد کل کلمات گفته شده و تکیه آهنگ و روان بودن گفتار محاوره ای.

گفتاردرمانی دیزارتری

درمان دیزارتری 

در زیر لیستی از رویکرد های مختلف برای درمان اختلالات بلندی صدا، کیفیت صوت، تولید و نوای گفتار در گفتاردرمانی دیزارتری آمده است:

-وضعیت مناسب نشستن، حمایت سر و تنه

-یادگیری تکنیک‌ های تنفس دیافراگمی

-استفاده از اسپیرومتر برای کنترل دم لازم و کافی برای گفتار

-تمرین روی عبارت بندی (حداکثر تعداد واژه‌ ها در هر واحد تنفسی) هنگام خواندن با صدای بلند و سپس هنگام محاوره

-بلندی یکنواخت ضبط صدا هنگام خواندن از روی متونی که در آن­ ها زیر کلمات خاصی خط کشیده شده است (خواننده باید این کلمات را با صدای بلندتر بیان کند زیرا اهمیت معنایی دارند)

-تمرین جهت بهبودی سیستم تنفس برای گفتار

-تمرینات نرم کامی برای بهبودی کفایت کامی – حلقی

-افزایش حمایت تنفسی برای گفتار

-تمرین تولیدی روی همخوان‌ های انفجاری و همخوان‌ های خیشومی هم جایگاه (یعنی تمرین روی تولید «ب، م» و «د، ن» با کمک لیستی از واژه‌ های جفت کمینه)

-ضبط صوت و استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری گفتار جهت کنترل شکست‌های آوازسازی و تشخیص کیفیت صوتی مطلوب

-تمرین روی مهارت‌های جدید هنگام خواندن با صدای بلند و هنگام محاوره

-تمرینات دهانی روی لب‌ها، زبان، نرمکام و فک پایین جهت بهبود دامنه حرکت، قدرت، سرعت و هماهنگی

-استفاده از ضبط صوت یا نرم‌افزار کامپیوتری گفتار برای کنترل دقت تولیدی

-تمرین روی مهارت جدید هنگام خواندن با صدای بلند و محاورات گروهی با تاکید بر وضوح، قابلیت فهم و طبیعی به نظر رسیدن گفتار

-مقابله با الگو های غیر طبیعی یکنواختی گفتار و تمرین روی تغییرات طبیعی در بلندی، کشش و زیر و بمی واژه‌ های کلیدی در عبارات و جملات

-تمرین روی تاکید کردن روی واژه‌های مهم هنگام سوال و جواب: «مریم کجا رفت؟» … «مریم به خانه رفت.»

-خط کشیدن زیر کلمات کلیدی معنادار و تاکید روی آن­ ها هنگام خواندن متن

-استفاده از ضبط صوت جهت کمک به بیمار در تشخیص پارامتر های تکیه طبیعی صوت هنگام تغییر بلندی، کشش یا زیر و بمی صوت (ارزیابی موارد فوق به صورت جداگانه یا در ترکیب با یکدیگر صورت می‌ گیرد)

-استفاده از نرم‌افزار های کامپیوتری گفتار جهت کمک به اعمال تغییرات مورد نظر در فرکانس پایه و شدت

-زیر و بمی یکنواخت

-شناسایی و تمرین روی تغییرات یا الگو های طبیعی آهنگین گفتار در واحد های تنفسی

-تمرین روی آهنگ افتان هنگام بیان جملات خبری و آهنگ خیزان هنگام بیان جملات پرسشی

-کنترل سرعت گفتار از طریق مکث کردن در مکان‌ های مناسب و منطقی جهت بهبود تولید و هماهنگی سیستم‌ ها، واحد های تنفسی و تسهیل درک توسط شنونده

-استفاده از ابزار های کنترل سرعت نظیر تخته سرعت سنج بازخورد تاخیری شنیداری یا تخته حروف الفبا؛ انتقال توانایی کنترل سرعت در موقعیت‌ های مختلف بدون استفاده از دستگاه

غربال گری وضعیت شناختی، شنوایی و بینایی نیز در برنامه ریزی گفتاردرمانی دیزارتری اهمیت دارد. آموزش فعالانه گوش کردن و خود کنترلی که به مهارت های تمییز و صحت شنیداری نیاز دارد، در حوزه کاری گفتار درمانگر قرار می گیرد. مستیلو گزارش داد که نتایج شنوایی سنجی با تون خالص در بیشتر بیماران مبتلا به ام اس طبیعی است. شنوایی محیطی طبیعی است؛ اما نقایص شنیداری مرکزی که توسط پاسخ های برانگیخته شده شنیداری در ساقه مغز مورد ارزیابی قرار می گیرند، در ۸۰-۶۲ درصد از بیماران دچار نقص بوده است. در نتیجه تمییز آوا های گفتاری در محیط های پر سر و صدا، پردازش اطلاعات به صورت دو گوشی، کنترل بلندی و پیدا کردن جهت صدا صدمه می بیند. علائم بینایی نظیر التهاب عصب بینایی، نیستاگموس، دوبینی و تقطیع بینایی غالباً در بیماران مبتلا به ام اس دیده می شود و روی تصمیمات ارجاعی، محرک بینایی مورد استفاده در درمان و مناسب بودن دستگاه های ارتباطی جایگزین تاثیر می گذارد. رائو و همکاران متوجه شدند که شیوع نقایص شناختی در بیماری ام اس بالا است (۶۰-۴۰) اما معمولاً به صورت خفیف بروز می کند. ارزیابی رسمی شناخت می تواند اختلالات شناختی ناشی از ام اس نظیر مشکل در توجه، سرعت و ظرفیت پردازش اطلاعات حافظه و روانی گفتار را شناسایی کند. رائو یک آزمون غربال گری عصبی – روان شناختی برای بیماران مبتلا به ام اس طراحی کرد که در مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه قابل انجام است. این آزمون اختلالات شناختی در حوزه های خاص را مورد ارزیابی قرار می دهد. اطلاعات کاملی که از وضعیت شناختی بیمار به دست می آید، به تصمیم گیری درباره استراتژی های مورد استفاده برای یادگیری جدید و حافظه کمک کرده و در درمان دیزارتری به روش گفتاردرمانی کار می رود و نتایج مورد انتظار را پیش بینی می کند.

ارزیابی حرکتی گفتار در گفتاردرمانی دیزارتری

در ارزیابی حرکتی گفتار و صوت یا همان دیزارتری می توان از فرم ۲-۱ استفاده کرد.

ارزیابی حرکتی گفتار و صوت

نام بیمار:                                                   پزشک ارجاع دهنده:

تاریخ تولد:                                                تشخیص پزشکی:

شغل:                                                     تاریخ شروع بیماری:

شرکای اصلی ارتباطی:

داروهای مورد استفاده:

(الف) اطلاعات زمینه ای:

توصیف مشکل گفتار / صوت

تغییرات بیماری تا به امروز:

نیازهای ارتباطی:

آسیب های دیگر خستگی بینایی شنوایی شناخت حرکتی

درمآن های قبلی:

ب) ارزیابی دهانی

لب ها:

زبان:

نر مکام:

دندآن ها:

سخت کام:

فک پایین:

پ) ارزیابی پردازش های حرکتی گفتار و صوت

۱) تنفس

پوسچر : تعادل هنگام نشستن    کنترل تنه     کنترل سر

الگوی تنفسی:   ترقوه ای           سینه ای            شکمی

– نتیجه آزمون عملکرد ریوی:

– اندازه گیری تلاش دمی: با استفاده از اسپیرومتر

کنترل تنفسی :گفتار کشیدن “آ” …………… ثانیه           کشیدن ای ……………… ثانیه هنجار: (۲۳-۲۰ ثانیه)

شمردن از ۱ تا ۵۰ در یک نفس هنجار: ۱۷ ثانيه ……………………..

دم عمیق در ۵ ثانیه و بازدم طولانی (۱۰) ثانیه ………………………

کشیدن “س ” —– .ثانیه کشیدن “ز” …………… ثانیه هنجار نسبت (۱:۱ ، ۲۰-۱۸ ثانيه)

(۲) آواسازی

بلندی در محدوده طبیعی کاهش یافته یکنواخت کاهش تدریجی بیش از حد متغير شکست آواسازی

افزایش تدریجی بلندی شمارش از ۱ تا ۱۵ نجوا، ۵ (فریاد)

زیر و بمی: در محدوده طبیعی بالا پایین یکنواخت شکست زیر و بمی

کنترل زیر و بمی: با صدای بلند بخوانید دو ،ر ،می ،فا ،سو ،لا تی دو

مناسب ترین زیر و بمی برای بهترین کیفیت صوت ——– زیر و بمی عادتی

– کیفیت: در محدوده طبیعی / خشن پرفشار نفس آلود گرفته ترمور صوتى عرعر چاکنایی

۳) تولید

در محدوده طبیعی تولید غیر دقیق همخوآن ها خرابگویی واکه ها شکستهای تولیدی غیر طبیعی جانشینی یا حذف واجها کاهش سرعت دیادو کو کنتیک در ۵ ثانیه

/p/—/t/—/k/—- هنجار = ۲۸-۲۶ بار در ۵ ثانیه

pataka —- هنجار = ۱۲-۱۰ بار در ۵ ثانیه

قابليت فهم گفتار: – در واژه ها — در جملات — در محاوره

(۴) تشدید

در محدوده طبیعی بیش خیشومی کم خیشومی فرار هوا از بینی

(۵) نوای گفتار

در محدوده طبیعی سرعت آهسته تا سرعت زیاد، سرعت متغیر، فواصل طولانی بین واژه ها، سکوت های نامناسب بین واژه ها، کاهش تکیه تکیه مساوی و بیش از حد گفتار مقطع، بلندی بیش از حد و متغیر

ت) تشخیص افتراقی دیزارتری دیزارتری اسپاستیک

بلندى يکنواخت و کاهش یافته

بیش خیشومی و صوت خشن

توليد غير دقيق

دیزارتری آتاکسیک بلندی متغیر و بیش از حد اختلال در کنترل بلندی صوت خشن یا لرزش صوتی اختلال در کیفیت صوت شکست های غیر عادی تولیدی اختلال تولیدی

دیزار تری مختلط

زیر و بمی یکنواخت و کاهش تکیه تکیه مساوی و بیش از حد

اختلال در زیر و بمی و تاکید

کاهش سرعت عبارات کوتاه

سرعت متغیر فواصل طولانی

اختلال در سرعت و نوای گفتار

نوع و شدت دیزارتری

پیش آگهی

ت) توصیه ها

گفتاردرمانی دیزآرتری

برچسب‌ها:, ,

آلزایمر چیست

مهم ترین عامل برای تمرین و مداخله به افراد سالخورده و بزرگسالان با نیاز های ویژه یا بیماری های گوناگون، شناخت مخاطبان است. هر گروه از سالمندان و بزرگسالانی که دچار بیماری های گوناگون هستند، نیاز های مخصوص به خود را دارند. به منظور کمک به بهتر و شناخت علائم و ضعف و سایر نیاز های ویژه شایع از جمله بیماری آلزایمر و زوال عقل مرتبط با آن، آرتروز، آسیب مغزی و عروق مغزی، سکته (مغزی)، بیماری انسداد مزمن ریوی، بیماری عروق کرونر، دیابت، لگن یا تعویض یا تعویض مفصل ران و تعویض مفصل زانو، فشارخون بالا، ضایعات مچ پا، پوکی استخوان، بیماری پارکینسون، ضایعات حسی حسی و آسیب دیدگی مغزی ایجاد شده است. تمرکز اصلی مداخلات ایمن و کارآمد برای سالمندان ضعیف و بزرگسالانی است که نیاز های ویژه ای دارند. اما بحث اصلی ما بیماری آلزایمر است. بیماری آلزایمر هنگامی اتفاق می افتد که تعدادی پلاک در مغز شکل گرفته و سلاول ها را تحت تاثیر قرار می دهند. پلاک ها هم چنین باعث مختل شدن عملکرد مغز و کاهش ناقلین عصبی می شود. بیماری آلزایمر به کندی آغاز می شود و به تدریج بدتر می شود. شایع ترین علامت این بیماری، اختلال در حافظه کوتاه مدت و اختلال در یادآوری اتفاقات است. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با در نظر داشتن تکنیک های مناسب برای درمان بیماری آلزایمر از جمله کاردرمانی آلزایمر، گفتاردرمانی در منزل برای آلزایمر، توانبخشی بیماران در منزل توسط متخصصین با تجربه مرکز و… در غرب و شرق تهران فعالیت می کند. تلاش تیم توانبخشی دکتر صابر رساندن بیمار به حداکثر استقلال و حفظ توانایی های فیزیکی و ذهنی اوست.

بیماری آلزایمر و درمان آلزایمر

دمانس یا زوال عقل نوعی اختلال عصبی است که پیش رونده است. تعریف مشترک دمانس، از بین رفتن تدریجی عملکرد است. دمانس به خودی خود بیماری نیست بلکه خوشه ای از علائم است. بیماری آلزایمر یکی از بزرگ ترین طبقه بندی زوال عقل است. این بیماری با علامت از دست دادن حافظه آغاز می شود که به تدریج افزایش می یابد و بدتر می شود. علاوه بر کاهش حافظه ممکن است فرد مبتلا به آلزایمر اضطراب را تجربه کند زیرا توانایی عملکرد مستقل در زندگی روزمره را از دست می دهد. افسردگی به دلیل عمیق تر شدن مشکلات شناختی بیشتر بروز می یابد. ترکیبی از این مشکلات روانی، ناشی از عدم توانایی در بیان خود یا درک دیگران غالباً دلیل رفتار های مشکل ساز همراه با زوال عقل است. برخی از رفتار های متداول که ممکن است در بزرگسالان مبتلابه آلزایمر مشاهده شود، شامل بی قراری، سرگردانی ،گریه، پرخاشگری و بی تفاوتی است. این رفتار ها همگی نوعی بیان مشکل برای فرد فاقد زبان کلامی برای به اشتراک گذاشتن احساسات و نگرانی های خود است. تمام تلاش خود را برای برقراری ارتباط واضح، صبورانه و دلسوزانه با افرادی که به بیماری آلزایمر و زوال عقل هستند، به کار ببندید، سعی کنید فراتر از رفتار ها و محدودیت ها و موارد دیگر به شخص نگاه کنید.

بیماری آلزایمر و دمانس های مرتبط، نکات تمرین

-از دست دادن حافظه: از تمرین هایی استفاده کنید که مهارت ها و استعداد های فعلی را تقویت می کنند.

انتظار نداشته باشید که فرد مهارت های آمخته شده را تا جلسه بعدی به یاد داشته باشد.

-بازه توجهی کوتاه: تکرار به یادگیری و حفظ کمک می کند.

جهت ها را به صورت شفاهی و بصری تکرار کنید.

وقتی یک جهت را تکرار می کنید، دقیقا از همان جمله و کلمات به عنوان اولین مجموعه دستورالعمل استفاده کنید.

شمارش یا کف زدن با تمرین باعث افزایش توجه می شود.

-واکنش بیش از حد: صدا و رفتار خود را ارام و اطمینان بخش نگه دارید.

از تلاش بیش از حد برای توضیح وضعیت خودداری کنید. در عوض، حواس فرد را پرت کنید و اطمینان دهید.

یک لبخند گرم به کاهش اضطراب و استرس کمک می کند.

-متوجه مطالب نشدن: از تحریک بیش از حد شرکت کننده خودداری کنید.

دستورالعمل های آسان و پاسخ های مثبت بدهید.

موسیقی بیش از حد یا سر و صدا و بسیاری از جهت ها و حواس پرتی ها می توانند اضطراب را افزایش دهد.

فعالیت را ساده نگه دارید.

-سختی ارتباط: همیشه تماس چشمی برقرار کنید.

به زبان بدن بیشتر از کلمات گفتاری تکیه کنید.

هر روز یک تمرین را با نشانه های دیداری و کلامی معرفی کنید.

از زبان واضح و ساده استفاده کنید. سوالات ساده ای بپرسید که نیاز به پاسخ مثبت یا خیر دارند. وقتی فرد را بهتر بشناسید، می توانید از یک سبک ارتباطی متفاوت استفاده کنید.

-اضطراب و افسردگی: روی توانایی ها و نقاط قوت متمرکز شوید که هنوز آسیب ندیده اند.

به شرکت کننده کمک کنید تا کار هایی که در انجام دادن آن ها بهتر است را انجام دهد.

اگر شرکت کننده دمعتقد باشد که رفتار شما دوستانه است، بهتر به تمرینات پاسخ خواهد داد.

فعالیت بدنی به کاهش بی قراری و اضطراب کمک می کند.

-مشکلات فضایی و درکی: محیط را بدون سر و صدا نگه دارید زیرا این بیماری درک عمق و توانایی قضاوت در مسافت را تغییر می دهد.

از وسایل رنگی روشن و لباس تمرین استفاده کنید.

روبان های رنگارنگ، روسری، توپ، بادکنک، بازی های چتر بازی و بازی های گرفتن Velcro برای این بیماران جذاب تر است.

-آپراکسی: تحرک برای ثبات عملکردی بسیار مهم است. از تمریناتی بر اساس حرکات روزمره مانند جارو کردن کف و گرفتن اشیا استفاده کنید. این فعالیت ها به حافظه بلند مدت وابسته اند که هنوز هم در بسیاری ار افراد مبتلا به زوال عقل آسیب ندیده اند.

-نیاز به محرک های بینایی و حسی: افراد مبتلا به زوال عقل به سادگی به تحریکات بدنی و لمس پاسخ می دهند (به عنوان مثال وقتی که برای انجام فعالیت، دست فرد را می گیرید). به یاد داشته باشید که قبل از تماس با یک شرکت کننده، از او اجازه بگیرید.

-مشکلات تعادلی: قدرت مناسب عضلانی خطر افتادن را کاهش می دهد.

به آرامی از یک موقعیت به موقعیت دیگر حرکت کنید.

سرعت حرکت خود را دقیقا همان طور که دوست دارید فرد انجام دهد، تنظیم کنید.

آرتریت، نکات تمرین

-درد مفصل: از خستگی عضلات شرکت کنندگان خودداری کنید، زیرا این مسئله باعث افزایش درد مفاصل می شود.

تمرینات ایزومتریک خفیف می تواند به تقویت عضلات و کاهش استرس در مفاصل کمک کند، اما این نوع تمرینات باید فقط با تایید پزشک انجام شود زیرا باعث افزایش فشار خون می شود. توصیه بر این است که تمرینات ایزومتریک در صورت انجام به صورت گروهی، فقط در گروه های کوچک ترانجام شود تا درمانگر اطمینان یابد که هیچ کس نفسش را نگه نداشته، یا فشار زیادی را تحمل نمی کند.

به شرکت کنندگان یادآوری کنید که حدود 1 ساعت قبل از فعالیت، تسکین دهنده درد خود را مصرف کنند.

هر فعالیتی که باعث درد مفاصل شود و درد بیشتر از 2 ساعت بعد از مداخله طول بکشد، باید تغییر کرده یا با یک فعالیت دیگر جایگزین شود.

به شرکت کنندگان یادآوری کنید که هنگام استراحت در خانه یک بالش را در زیر مفصل آسیب دیده قرار دهند تا درد مفاصل کاهش یابد.

-اسیب و بی ثباتی مفصل: با کاهش وزن بدن، یک شرکت کننده می تواند فشار روی مفاصل را کاهش دهد.

از موقعیت هایی که می تواند منجر به ناهنجاری مفصل شود، خودداری کنید (به عنوان مثال، گرفتن یک دمبل یا نوار جانبی برای مدت زمان طولانی و به صورت خیلی محکم).

شرکت کنندگان مبتلا به آرتروز باید از کشیدن بیش از حد خودداری کنند، زیرا که می تواند به رباط های حمایتی آسیب برساند.

-سفتی: همیشه به آرامی گرم کنید و در هنگامی که مفاصل سرد و سفت هستند از انجام فعالیت فیزیکی خودداری شود.

شرکت کنندگان باید سعی کنند مفاصل را بیش از حد طولانی در یک حالت نگه ندارند، زیرا که می تواند صاف کردن کامل بدون درد آن ها دشوار شود.

-کاهش دامنه حرکت: به شرکت کنندگان یادآوری کنید که فقط در محدوده بدون فشار و بدون درد حرکت کنند. شرکت کنندگان باید زیر آستانه درد خود بمانند.

اگر شرکت کنندگان دردی را تجربه کردند، باید فعالیت را متوقف کنند.

تمرینات دامنه حرکتی قبل از خواب می تواند سفتی صبحگاهی را کاهش دهند.

-خستگی و کاهش توانایی بدنی: جلسات کوتاه و مکرر بهتر تحمل می شوند.

تمرین هوازی و مقاومتی را در روز های مختلف هفته متفاوت کنید.

در ساعات مختلف روز، مداخلات را انجام دهید. افراد مختلف در ساعات مختلف روز احساس انعطاف پذیری و انرژی بیشتری دارند. استقامت برای ساختن زمان لازم دارد. هر شرکت کننده باید با سرعت خودش حرکت کند.

-ضعف عضلانی: در هنگام فعالیت با مکث های کوتاه اجازه دهید تا از التهاب مفاصل جلوگیری کنید.

فعالیت فیزیکی می تواند باعث تقویت مفاصل و حمایت از عضلات، تاندون ها و رباط ها شود.

-درد حاد در روماتوئید آرتریت: در حین اپیزود های حاد از انجام تمرینات مفاصل آسیب دیده خودداری کنید.

تمرینات دامنه حرکتی در مرحله حاد در صورتی توصیه می شوند که انجام شان ممکن باشد.

برخی از شرکت کنندگان مبتلا به آرتریت روماتوئید ممکن است هرگز نتوانند تمرینات مقاومتی را تحمل کنند، اما ممکن است تمرینات مربوط به وزن بدن را بتوانند انجام دهند.

-کاهش انرژی و بد خلقی: تمرینات می تواند روحیه را بالا ببرد و به کاهش افسردگی کمک کند.

تمرینات همچنین باعث افزایش انرژی می شود که با افسردگی و اضطراب مقابله می کند.

-کمر درد: بسیاری از افراد مبتلا به آرتروز یا فیبرومیالژیا درد کمر را تجربه می کنند.

حرکات آهسته و تمرینات پشت را که با احتیاط انجام می شوند، تشویق کنید.

-بی ثباتی پوسچرال: برای تقویت عملکرد مفصل حین تمرین، تمرینات پوسچرال را آموزش دهید.

وضعیت نامناسب بدن و پوسچر نامناسب بدن بر راه رفتن و گیت تاثیر می گذارد، پتانسیل افتادن را افزایش می دهد و فرد را به راحتی خسته می کند. تمرینات مناسب با این اثرات منفی مبارزه می کند.

در حالت ایستاده و نشسته تمرینات ثبات دهنده را آموزش دهید.

کاردرمانی آلزایمر

 

سوالات متدتول:

1-تفاوت آلزایمر با زوال عقل چیست؟
زوال عقل یک اصطلاح کلی برای کاهش توانایی‌های شناختی است؛ آلزایمر شایع‌ترین نوع زوال عقل محسوب می‌شود.

2-چگونه از فرد مبتلا به آلزایمر مراقبت کنیم؟
ایجاد محیطی امن، داشتن برنامه روزمره، حمایت عاطفی، تغذیه مناسب و مشاوره گرفتن از کاردرمانگر و روانشناس می‌تواند مفید باشد.

برچسب‌ها:, ,

تست گفتار کودک

در سن تقویمی کودک، سن کودک را بر اساس تاریخ تاریخ تولدش در نظر می گیرند و بر اساس سال هایی که زندگی کرده، سن کودک را تخمین می زنند اما سن عقلی متفاوت است و تحت تاثیر عواملی همچون ژنتیک، خانواده، محیط جغرافیایی و تربیتی و… قرار می گیرد. سن عقلی بر اساس آزمون های تعیین شده مشخص می شود. این آزمون ها به کودک کمک می کنند تا بسیاری از ناتوانی ها را شناسایی کرده و در استعداد یابی های کودک نیز کمک می کند. یک راه برای توصیف کودکان دچار ناتوانی های تکاملی، آن است که بگوییم سطح رشدی آن ها به طور معنی داری کمتر از سن تقویمی آن هاست. این توصیف به هیچ وجه کامل نیست، شرایط دیگری لازم اند تا مثلاً کودکی به عنوان عقب مانده ذهنی تشخیص داده شود. سن عقلى، شاخصی از سطح تکاملی و یک نمره معادل سنّی ۴ است که از یک اندازه گیری استاندارد از توانمندی شناختی به دست آمده است. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با استفاده از متد های تخصصی و تست گفتار کودک، گفتاردرمانی کودکان، گفتاردرمانی در منزل و… به گفتاردرمانی کودکان مبتلا به اختلالات زبان و گفتار می پردازد.

سن عقلی و سن حرف زدن کودک

در استفاده از سنّ عقلی برای تشخیص اختلالات زبان، سعی ما بر این است که از آزمون های شناختی استفاده کنیم که تولید یا درک گفتار را در بر نمی گیرند یا حتی الامکان بسیار کم در بر می گیرند. ما قصد نداریم توانایی شناختی کودکان مبتلا به آسیب های زبانی را بر اساس توانایی های زبانی آن ها ارزیابی کنیم. حالا دیگر می دانیم که مهارت های زبانی این کودکان خیلی خوب نیستند یا در اولین قدم به این دلیل ارجاع داده نمی شوند. اکثر تست های گفتاری و آزمون های هوش فاکتورهای زبانی پایه را به طور وسیعی به کار می برند زیرا در رشد طبیعی زبان و سطح ذهنی عمومی ارتباط بسیار بالایی باهم دارند اما بعضی از آزمون های مهارت شناختی که برای ارزیابی جنبه های تفکر و حل مسأله طراحی می شوند، مداخله زبان را به حداقل می رسانند.

تست اختلال زبان کودک

چرا ما می خواهیم از سن عقلی بیشتر از سن تقویمی به عنوان مَرجعی جهت تصمیم گیری در مورد وجود یا عدم اختلال زبان در کودک استفاده کنیم؟ اولاً به علت این که ما معمولاً توقع نداریم مهارت های زبانی کودک بهتر از سطح عمومی رشد او باشد. آیا انتظار براین است که کودک در سن ۳ سالگی مهارت های زبانی را متناسب با سن عقلی ۸ سالگی کسب کند؟ بسیاری از درمانگران و به خصوص میلر  اظهار می کنند که به طور کلی برای فراگیری زبان به ویژه در اکثر اشخاص عقب مانده سن عقلی غیر کلامی پیش قدم می شود. تحقیق میلر بیان می کند که در افراد مبتلا به تأخیر رشد، ندرتاً سطح زبان بر سطح شناخت غیر کلامی برتری می یابد. با وجود این که در رشد طبیعی رابطه بین زبان و شناخت پیچیده تر و متغیرتر است، کراسوسکی و پلانت میلر و چپمن برانستون و ریچل؛ نوتاری کول ومیلز  DSM-IV نیز در تشخیص اختلالات زبان، سن عقلی غیر کلامی را به عنوان نماینده مهارت های زبانی می پذیرد.

تست گفتار کودک و اختلالات زبان

دومین دلیلی که مقیاس بر پایه اختلاف برای تشخیص اختلالات زبان بیان کرده است، احتیاجات محققانی را بازگو می کند که مشکلات زبانی در کودکان را مطالعه می کنند. استارک و تلال کاربرد وسیع یک رویکرد بر پایه اختلاف را در تحقیق، به عنوان یک مرحله در نظر گرفتند. آن ها تعریف آسیب های ویژه زبانی (SLI) را بر طبق مجموعه معیار هایی پیشنهاد کردند که در آن ها بهره هوشی در محدوده طبیعی و نمرات سن زبانی حداقل ۶ تا ۱۲ ماه کمتر از سن عقلی بدست آمده از آزمون هوش گزارش می شود. آن ها این روش را برای انجام دو هدف انتخاب کردند: (۱) محدود کردن مطالعه SLI به کودکان دارای هوش طبیعی، (۲) ابداع روشی استاندارد جهت انتخاب کودکان مبتلا به SLI. بنابراین مطالعه روی این گروه از کودکان از لحاظ توصیف ویژگی های شخصی آن ها، در بین محققین مختلف ثابت خواهد بود. این رویکرد برای محققان اختلالات زبانی کودکان به عنوان استاندارد در نظر گرفته شد و از آنجا که هیچ جایگزین اختیاری برای آن وجود ندارد، طبیعتاً بیشتر جهت استفاده در شرایط بالینی به کار می رود.

کاربرد سن عقلی غیر کلامی

آیا در مورد کاربرد معیار سن عقلی غیر کلامی به جای اندازه گیری مهارت زبانی، توافق جهانی وجود دارد؟ شاید حدس بزنید که این طور نیست. الاهی احتمالاً نخستین کسی بود که علیه مراجعه به سن عقلی، موضع گرفت. او نشان داد که اندازه گیری سن عقلی با مشکلات روان سنجی زیادی روبرو است. اولاً از نظر روان سنجی قابل قبول نیست که نمره های سنی استنتاج شده ازتست های گفتار و زبانی و شناختی مختلف را که از نظر ساختاری قابل مقایسه نیستند و شاید خطاهای استاندارد یا دامنه تغییرات مشابهی در اندازه گیری نداشته باشند، با هم مقایسه کنیم. ثانیا در استفاده از نمره های معادل ستی برای مشخص کردن این که آیا نمره کودک خارج از محدوده طبیعی می افتد یا نه، مشکلات اساسی وجود دارد. الاهی هم چنین بر مشکلات نظری ارزیابی شناخت غیر کلامی تأکید کرد که مرکزیت بحث او در توجیه تصمیم گیری در مورد این موضوع است که کدام جنبه از جنبه های بسیار زیاد ممکن در شناخت غیر زبانی باید در مقایسه استاندارد باشند. به این دلایل الاهی اظهار داشت که سن تقویمی پایا ترین مقیاس و مدرکی معتبر است برای این که مهارت زبانی را در برابر آن بسنجیم و اختلالات زبانی را تشخیص دهیم.

ارزیابی سطح شناختی و سن عقلی

کول، میلز و کلی هم چنین بر علیه استفاده از سطح شناختی جهت تصمیم گیری درباره نیاز به ارائه خدمات مربوط به زبان بحث کردند. تحقیق آن ها نشان داد که میان نیمرخ های مربوط به روابط شناختی زبانی بسته به این که چه نوع آزمون هایی استفاده شوند، یک عدم توافق اساسی وجود دارد. در نتیجه کودکان از نظر نیم رخ های زبانی و شناختی و نهایتاً از نظر شایسته بودن برای مداخله زبانی فقط بر اساس مقیاس های مورد استفاده در ارزیابی از هم متمایز می شوند. فرانسیس، فلچر، شیوتیز، شیوتیز و رورک هم بحث مشابهی را در مورد دشواری استفاده از مقیاس اختلاف بهره هوشی برای شناسایی کودکان مبتلا به ناتوانی درخواندن مطرح کردند. کول، شوارتز نوتاری دیل و میلز هم نشان دادند که کودکان دارای نیم رخ های SLI در مقایسه با کودکان دارای IQ پائین که از نظر سطوح زبانی با آن ها جور شده بودند، از نظر کنش ازمون زبانی، تفاوت قابل توجهی نداشتند. لئونارد بحث دیگری را مطرح کرد. او اشاره کرد که در مواردی ،نادر مهارت های زبان شناختی در کودکان عقب مانده بر سطوح شناختی آن ها پیشی گرفته اند. این مطلب را ،بلوگی مارکز بیرل و سابو و کرامر نیز شرح داده اند. بنابراین حداقل از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که زبان رشد شناخت را رهبری کند. بنابراین اگر برای همه افراد دچار ناتوانی های تکاملی، مداخله زبانی پیشنهاد شود، بعضی از آن ها ممکن است در نتیجه بهبود ایجاد شده در پیشرفت مهارت های زبانی تا حدی در عملکرد شناختی پیشرفت نمایند. بسیاری از درمانگران این مطلب را فقط به این دلیل می پذیرند که این وضعیت به همه کودکان عقب مانده امکان کاندید شدن برای استفاده از خدمات گفتار و زبان را می دهد. حتی اگر مهارت های زبانی آن ها نسبت به دیگر جنبه های عملکردی کمتر رشد کرده باشند. جمی را به خاطر دارید؟ دو درمانگری که با او سروکار داشتند، مشخصاً در این باره با هم اختلاف نظر داشتند. با این که هنوز این بحث داغ است به نظر می رسد حداقل در میان محققان بالینی در طی سال های نه چندان دور آثار یک توافق عمومی در این مورد در حال ظاهر شدن است ،کول ،شوارتز ،نوتاری دیل و میلز فرانسیس و همکاران کراسووسکی و پلانت؛ پلانت. این نویسندگان بر علیه استفاده از مقیاس عقلی جهت تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان، هم بحث ها و هم مدارکی ارائه کرده اند که اساساً برپایه مشکلات روان سنجی موجود در مقیاس بر پایه اختلاف است که در مورد آن صحبت کردیم.

اختلال زبان کودک و تست گفتاردرمانی

اما حتی اگر ما مقیاس بر پایه اختلاف – سن عقلی را برای تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان استفاده نکنیم، باز هم سن عقلی همراه با بعضی اصول راهنما، در تعیین اهداف مداخله به ما کمک می کند. از طریق دستیابی به ایده ای عمومی در مورد سطح تکاملی کودک با استفاده از آزمون های استاندارد همراه با ابزارهای مخصوص اندازه گیری رفتار سازشی می توانیم رفتارهای هدف را به طور مستدل در برنامه درمانی مشخص کنیم. مثلاً انتظار نداریم کودکی عقب مانده در اهداف زبانی، متناسب با سن تقویمی خود عمل کند. حتی اگر آن سن به عنوان مرجعی برای شناسایی نیاز به مداخله زبانی به کار رفته باشد. در عوض قصد ما براین است که سطح عملکردی متداول کودک و رفتارهای زبانی هدف را که به سطح رشد همه جانبه او نزدیکتر ،هستند ارزیابی کنیم. با استفاده ازتست گفتار کودک که نیم رخ سازی درون زبانی نامیده است. می توانیم مهارت های کودک را در گستره حیطه هایی شامل معناشناسی نحو، سن عقلی غیر کلامی و مهارت حرکتی، ترسیم کنیم. بنابراین ما می توانیم این اجزای زبانی را با مهارت های زبانی هدف که به تازگی و به شدت تنزل یافته اند مقایسه کرده و برای راه انداختن آن ها متناسب با سطح رشد کلّی کودک تلاش کنیم. هم چنان که دیدیم، ممکن است همه آسیب شناسان گفتار و زبان با کاربرد سن عقلی غیر کلامی به عنوان مرجعی برای تعریف اختلالات زبان موافق نباشند. با این حال امروزه همه آسیب شناسان در مورد ایجاد بعضی از این مقیاس ها توافق دارند. اما این مطلب همیشه به این صورت نبوده است. تنها مدت کوتاهی است که به کودکان مبتلا به محدوده وسیعی از اختلالات زبان ناشی از انواع وضعیت های فیزیولوژیکی از این نظر توجه می شود که به استفاده از خدمات تخصصی در زمینه زبان و اختلالات آن نیاز دارند. از جمله این خدمات تخصصی می توان به خدمات گفتاردرمانی در کلینیک های تخصصی توانبخشی اشاره کرد.

سن حرف زدن کودک

برچسب‌ها:, ,

اختلال زبان در کودکان چیست

*+-کودکان مبتلا به اختلال زبان در بیان آنچه می خواهند بگویند، دچار مشکل می شوند. اختلال گفتاری کودکان یکی از اختلالات زبانی شایع در کودکان می باشد. اختلال گفتاری کودکان اغلب در همان سنین ابتدایی کودک مشاهده می شود. تعاريف مطرح شده برای اختلالات زبان در کودکان انجمن گفتار – زبان شنوایی آمریکا (ASHA)، تعریف اختلال زبان را بدین گونه بیان نموده است: آسیبی در درک و یا به کار بردن یک سیستم نمادین گفتاری، نوشتاری و یا یک سیستم نمادین دیگر. این اختلال ممکن است اجزای زیر را با هر ترکیبی درگیر کند. تعریف فوق از این نظر که کاملاً جامع است و نه تنها زبان بیانی بلکه زبان نوشتاری را نیز در بر می گیرد، مفید می باشد. به هر حال این تعریف به درمانگر کمک نمی کند که تصمیم بگیرد دقیقا چه چیزی باعث آسیب در فراگیری زبان می شود. بعضی از تعاریف از قبیل تعریف فی بر نظریه ای تأکید دارد که در آن عملکرد کودک را با توجه به یک استاندارد اندازه گیری می کند. به نظر فی یک اختلال زبانی، نقصی واضح در سطح رشد کودک از لحاظ – شکل، محتوا یا کاربرد زبان است اما بازهم یک گفتاردرمانگر باید معلوم کند که نقص واضح چیست و به چه چیزی مربوط می شود. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی شهرک غرب، با سابقه بالا و دارا بودن کاردی مجرب و کارآزموده در زمینه گفتاردرمانی اختلال زبان و اختلال گفتاری کودکان، به گفتاردرمانی کودکان در غرب و شرق تهران مشغول می باشد.

تعریف اختلال گفتاری

این تعریف تا حدودی اختلال بارز زبان را به انتظارات محیطی مربوط می داند. در خرد جمعی نقص، به اختلالی اطلاق می شود که آن قدر بزرگ هست که توجه مردم معمولی مانند والدین و معلمان – و نه فقط متخصصان رشد زبان – را جلب کند و چیزی است که چگونگی عملکرد های کودک را در جهانی که زندگی می کند، از لحاظ اجتماعی یا تحصیلی تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر، نقص زبانی نهایتاً منجر به نقایصی در سازگاری می شود. فی این مطلب را به عنوان یک وضعیت هنجاری بیان می کند. برای درمان نقایص زبانی یا همان اختلال زبان در کودکان می توان از روش های گفتاردرمانی کودکان بهره برد.

اختلال زبان در کودکان

تعریف فوق یک گام فراتر می رود و بیان می کند که نقص زبانی باید با انتظارات هنجار – مرجع نیز مربوط باشد. این بدان معناست که کودک مبتلا به اختلال زبان علاوه بر این که باید از نظر توانایی استفاده از ساخت ها و معانی زبان، در برقراری ارتباط در زندگی روزمره دچار معلولیت باشد؛ مشخصاً در بعضی از آزمون های هنجار مرجع یا استاندارد نیز باید پائین تر از حد انتظار عمل کند. فی از این استاندارد به عنوان یک وضعیت بی طرفانه نام می برد. چاپ چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی روانپزشکی آمریکا DSM-IV ۱۹۹۴ و جدول بین المللی بیماری ها (۱۰-ICD) سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۲) که سیستم هایی را برای طبقه بندی اختلالات در اختیار متخصصان بهداشت روان و پزشکی در سرتاسر جهان قرار داده است – هر دو معیار یعنی معیار هنجاری یا بد عملکردی در سازگاری و معیار بی طرفانه یا استاندارد را برای تشخیص اختلالات زبان در کودکان در نظر گرفته اند. هم نمره کودک باید در هر دو معیار به طور معنی داری پایین تر از نمره استاندارد باشد و هم به اذعان والدین یا معلم در برقراری ارتباط مشکل داشته باشد تا برچسب اختلال در زبان بر او اطلاق شود. تشخیص زود هنگام اختلال زبان در کودکان یا اختلال گفتاری آن ها و گفتاردرمانی به موقع، می تواند به کودکان در درمان سریع تر با نتایج بهتر کمک کند.

تقویت ­گفتار کودک با تقویت مثبت: 

گفتاردرمان ها، تقویت کننده ­های مثبت را اینگونه تعریف کرده ­اند: هر چیزی که پس از ارایه­ یک پاسخ، باعث افزایش تعداد دفعات وقوع آن پاسخ گردد، اعم از اشیای بیرونی، مثل جایزه، چیزهای خوردنی، پول، و یا رفتارهای اجتماعی، مثل تشویق را، تقویت کننده­ های مثبت می­گویند. سپس، تقویت کننده­ های مثبت ممکن است همراه با گفتار توأم با هیجان درمانگر به کار گرفته شوند. «کار تو عالی بود!» یا «این کار را چه راحت انجام دادی!» برای برخی بیماران، رفتارهایی از قبیل بالا بردن دست یا سایر رفتارهای هیجانی مثل دست زدن، ممکن است به عنوان یک تقویت کننده ­ی مثبت به حساب آید. برای برخی دیگر، آهنگ گفتار مثل، «کار تو کاملاً درست بود» و یا این که «زبانت را دقیقاً در محل درستی قرار دادی»، کفایت می­کند. گفتاردرمانها را تشویق می­کنیم تا در به کارگیری تشویق کلامی به عنوان تقویت کننده­ ی مثبت مهارت کسب کنند، و حتی الامکان از به کارگیری چیزهای خوردنی به عنوان تقویت­ کننده ­ی مثبت در خلال درمان پرهیز کنند و یا هرگز آنها را استفاده نکنند.

تشویق کلامی در گفتاردرمانی

گفتاردرمانی کودکان تشویق کلامی را نوعی از تشویق توصیف کرده است که، در آن بیمار به دلیل درست پاسخ دادن و یا به دلیل تقلید درست از الگوی ارایه شده، مورد تشویق قرار می­گیرد. هِگد درباره­ی استفاده از تشویق کلامی به عنوان نوعی تقویت کننده­ی مثبت، پیشنهادهای زیر را ارایه داده است:

  • بیمار را به دلیل تولید درست و یا تقلید درست، بی­درنگ تشویق کنید.
  • از جمله­ هایی چون «عالی بود!»، «خوشم آمد!»، «کار تو درست بود!»، «خوب بود!»، و نظایر این­ها استفاده کنید. از عبارت­های متناسب با سن بیمار و پیشینه­ی آموزشی و فرهنگی او استفاده کنید.
  • تشویق کلامی را به شیوه­ی طبیعی بیان نمایید، یعنی با عواطف و احساسات و لحن مناسب.
  • تعداد دفعات پاسخ را به درستی ضبط کنید تا اطمینان حاصل نمایید که نتایج تشویق کلامی به واقع به عنوان تقویت کننده عمل می­کند (مثلاً، سرعت پاسخ­گویی افزایش پیدا کرده است).
  • چنانچه تشویق کلامی مؤثر واقع نشود، از سایر انواع تقویت­کننده­ها استفاده کنید (مثلاً جایزه یا تقویت­کننده­ی اولیه (ص 548-547).

گفتاردرمانها را تشویق می­کنیم تا در استفاده از تشویق کلامی به عنوان نوعی تقویت کننده، مهارت کسب کنند. با وجود این، هنگامی که ثابت شود تشویق کلامی بی­اثر است، می­توان تقویت کننده­ های دیگری را جستجو نمود.

گفتاردرمانی کودکان

جایزه ­ها

جایزه­ ها چیزهایی هستند که ذاتاً ارزش چندانی ندارند (ژتون­ها، برچسب­ها، ستاره­ها، خط­های روی برگه­ی امتیازات، و نظایر این­ها)، ولی ممکن است به عنوان یک نوع تقویت کننده­ی موقتی داده شوند، تا بعداً با یک تقویت کننده­ی کمکی یعنی چیزی که برای بیمار ارزش دارد، معاوضه شوند (مانند: ماژیک، کتاب، پول). بعداً نوعی شیوه ­ی تغییر رفتار را زیر عنوان اقتصاد جایزه­ای شرح می­دهیم. با این وصف، در مورد هدف­های این بخش، هِگد (2001) خاطر نشان ساخته است که، گفتاردرمان ها در مراحل آغازین استفاده از جایزه به عنوان نوعی تقویت کننده باید قانون نسبت را اجرا کنند (برای مثال، نسبت یک به یک که در آن یک جایزه با یک تقویت کننده­ی کمکی معاوضه می­شود)، و سپس به تدریج تعداد جایزه­های مورد نیاز برای دستیابی به تقویت کننده­ی موردنظر را افزایش دهند. تقویت کننده­های کمکی ممکن است محسوس و یا نامحسوس باشند. تقویت کننده­های محسوس چیزهای خوردنی نیستند که باعث تقویت می­شوند، بلکه چیزهایی هستند که هراز گاهی به منظور تنوّع در تشویق­ها به کار گرفته می­شوند تا تأثیر تقویت کننده­ی کلامی (اجتماعی) کاهش پیدا نکند (کِر، نلسون، 2002). برای مثال، متخصصان بالینی غالباً از برچسب­ها به عنوان پاداش­های محسوس استفاده می­کنند. تقویت­ کننده­ های نامحسوس تقویت کننده ­هایی هستند که اغلب از اَعمال یا فعالیت­هایی به عنوان پاداش استفاده می­شود که ممکن است باعث تنوّع در تقویت نیز بشودو. برای مثال، دختر نوجوان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط با مُد لباس و آرایش برانگیخته می­شد. او برای این که در آزمایشگاه عکاسی دانشگاه مُدل شود و از او عکس بگیرند، با سعی و جدّیت در کلینیک کار می­کرد. البته، این تقویت­کننده­ی نامحسوس یعنی مُدل شدن برای عکاسی، سرانجام به عنوان یک تقویت کننده ­ی محسوس به حساب آمد، یعنی آن وقت که به او اجازه داده شد تا به عنوان پاداش عکس بگیرد و آن را به منزل ببرد. تقویت کننده­ های کمکی باید چیزهایی باشند که به سهولت قابل دسترسی باشند، توسط بیمار انتخاب شده باشند، و در معاوضه با یک نسبت از پیش تعیین شده، داده شوند.

تقویت کننده ­های اولیه در گفتاردرمانی

تقویت کننده ­های اولیه تقویت کننده­ هایی هستند که به یادگیری قبلی وابسته نیستند و اساساً یک نیاز زیستی (بیولوژیکی) را رفع می­کنند (مانند: رفع گرسنگی یا رفع تشنگی). هِگد (2001) استفاده از تقویت­ کننده­ های اولیه را برای بیمارانی پیشنهاد کرده است که به تقویت کننده­ های اجتماعی مثل تشویق کلامی، واکنش خوبی نشان نمی­دهند. هِگد می­ افزاید، تقویت کننده ­ی اولیه را با تقویت کننده ­ی اجتماعی همراه نمایید و تقویت کننده­ ی اولیه را به تدریج کنار بگذارید. برای گفتاردرمان ها، تقویت کننده­ های اولیه غالباً تقویت کننده­ های خوردنی هستند. به منظور افزایش بسامد پاسخ مطلوب، از غذا به عنوان تقویت کننده­ ی مثبت استفاده می­شود. اگرچه بیمارانی وجود دارند که تقویت کننده ­ی اولیه برای آنها بسیار مناسب است (مانند: بیماران کم سن و سالِ بدون گفتار و دارای عملکرد ذهنی پایین)، کِر، نِلسون (2002) درباره ­ی استفاده از تقویت کننده­ های خوردنی با دانش­ آموزانی که نسبت به تقویت کننده­ های اجتماعی واکنش خوبی نشان نمی­ دهند، چهار مشکل را شناسایی کرده ­اند:

  • دانش ­آموز باید گرسنه باشد تا خوردنی مؤثر واقع شود.
  • به دلیل علاقه­ ی دانش ­آموزان به غذاهای خاص، هر غذایی به عنوان تقویت کننده ­ی مثبت عمل نمی­کند.
  • جنبه ­های سلامتی، مثل انواع حساسیت­ های غذایی، و غذاهایی که پدر و مادر دانش ­آموز مناسب بدانند، باید مدّنظر قرار گیرد.
  • بسیاری از مدارس، استفاده از خوردنی در کلاس درس را مانع می­شوند.

بعلاوه، به دلیل عدم تشخیص احتمالی اختلالات بلع، گفتاردرمان ها باید در مورد استفاده از غذا به عنوان تقویت کننده، محتاط باشند، و حتی الامکان از غذا به عنوان تقویت کننده استفاده نکنند، زیرا در بسیاری از موارد، مسئولیت و حادثه ­ی ناگوار ناشی از دادن غذا به بمیار بسیار زیاد است. کِر و نِلسون (2002) می­ افزایند، «خوشبختانه، فناوری تحلیل رفتار تا آنجا پیشرفت کرده است که، آموزگاران به نُدرت فقط به تقویت کننده­ ی خوردنی وابسته­ اند» (ص 140).

صرف نظر از این که آیا تقویت کننده­ های مثبت، محسوس و یا نامحسوس هستند، یک برنامه­ ی تقویتی یعنی این که چند وقت به چند وقت متخصص بالینی پس از واکنش­های بیمار او را تشویق کند، باید در خلال مداخله­ ی درمانی مدّنظر قرار گیرد. در حرفه­ ی آسیب شناسی گفتار و زبان، دو برنامه­ ی تقویتی ویژه قویاً مورد استفاده قرار می­گیرند: برنامه­ی تقویتی پیاپی، و برنامه­ی تقویتی ناپیاپی. در برنامه­ی تقویتی پیاپی، بیمار پس از هر پاسخ، یک تقویت کننده دریافت می­کند. در برنامه­ی تقویتی ناپیاپی، بیمار فقط پس از چندین پاسخ از پیش تعیین شده، یک تقویت کننده دریافت می­کند، مثلاً پس از 3، 5 و یا حتی 10 پاسخ. برنامه­ی تقویتی پیاپی غالباً در مراحل اولیه­ی درمان بسیار سودمند است، در حالی که برنامه­ی تقویتی ناپیاپی معمولاً برای مراحل درمانی بینابینی و پیشرفته در نظر گرفته می­شود (هِگد 2001).

به طور خلاصه، از گفتاردرمان ها می­خواهیم تا به منظور پرهیز از به کارگیری غذا به عنوان تقویت کننده­ی اولیه، حتی الامکان از فناوری جدید استفاده کنند، و در به کارگیری تشویق کلامی، جایزه و تقویت کننده­های اولیه مهارت کسب کنند.

آزمون های اختلال گفتاری کودکان

علیرغم این که خوانندگان زیادی این گفته را می پذیرند، دلایل مشخصی برای مخالفت با این مطلب وجود دارد. یک دلیل کاملاً قانع کننده این است که آزمون های استاندارد شده و دارای ویژگی های روان سنجی  مناسب – مانند اعتبار ۲۰، خطاهای استاندارد در اندازه گیری و طرح های انجام شده بر روی نمونه های وسیع و طبیعی همیشه برای تست کردن همه سطوح سنی از کودک نوپا گرفته تا دوره نوجوانی و یا همه جنبه های زبانی از واج شناسی گرفته تا کاربرد زبان که قصد اندازه گیری آن ها را داریم، در دسترس نیستند. بسیاری از آزمون های زبانی آن طور که باید، ساختار خوبی ندارند و اندازه گیری های استاندارد، بسیاری از سطوح سنی و اجزای زبانی را به طور پراکنده در برگرفته و یا اصلادر نظر نگرفته اند. این مسأله باعث شده است که بعضی از افراد از به کارگیری ۲ ارزیابی های غیر رسمی یا طبیعی طرفداری کنند مانند (دان . فلاکس اسلیوینسکی و آرام؛ لاند و دوشان) چون دارای اعتبار بوم شناختی بیشتری هستند. هم خوانی با جهان واقعی و محیط اطراف می تواند جنبه های مربوط به کاربرد زبان را به شکلی یک پارچه و پویا ارزیابی کند. هنگام بحث در مورد اصول راهنمایی روند ارزیابی نشان داده می شود که چنین سنجش پویا و معتبری برای توصیف عملکرد زبان در هر کودکی شدیداً لازم است. همان گونه که تامبلین رکوردز و ژانگ اظهار می کند بر سر راه ایجاد پایایی برای این ارزیابی های طبیعی و غیر رسمی، مشکلاتی وجود دارد. به علاوه محدودیت در کار شناسایی عملکرد زبان در کودکی که عمدتاً کمتر از همتایان خود عمل می کند، به اندازه محدودیت در تعیین جزئی آن اختلال نیست. گاهی اوقات این کار محدود را می توان با استفاده از آزمون هنجار – مرجع به طور مؤثرتری انجام داد.

گفتاردرمانی کودکان مبتلا به اختلال زبان

در نهایت بیشتر مراکز آموزشی مجبور هستند برای هر کودک از بعضی از انواع معیار های هنجار – مرجع به تناوب استفاده کنند تا تعیین کنند چگونه باید از خدمات گفتاردرمانی برای او استفاده شود. با در نظر گرفتن این دلایل اکثر گفتاردرمانگران در می یابند که حداقل در اولین مرحله از یک ارزیابی به ارزیابی های استاندارد به عنوان تکیه گاه احتیاج دارند. مسلّماً هنوز هم در استفاده از آزمون های استاندارد مشکلات واقعی وجود دارد، به خصوص اگر کودک از نظر رشدی خیلی کوچک و عمده ناتوانی او در حیطه ای مانند کاربردشناسی باشد که آزمون های بسیار کمی درباره آن وجود دارد یا کودکی باشد که دارای زمینه فرهنگی متفاوتی است. راه حل گفته شده در این متن آن است که گفتاردرمانگر برای ساختن یک آزمون بدون سوگیری لازم است با ویژگی های روان سنجی آشنا باشد. داشتن سطح بالایی از اعتبار و پایایی بی طرفانه بودن یک آزمون را نشان می دهد. بنابراین مسئولیت درمانگر بررسی بی طرفانه بودن و دقت آزمون های در دسترس و انتخاب آزمون هایی است که نزدیک ترین حالت را به معیار مورد نظر دارند. هر چه آزمون هایی که برای شناسایی اختلال زبان استفاده می شوند به این استانداردها نزدیک تر باشند، به همان میزان کمتر به ارزیابی های اضافی دیگر برای تشخیص اختلال نیاز پیدا می شود. بر عکس هر چه خصوصیات و امکانات آزمون ضعیف تر باشد، نیاز بیشتری به تایید نتایج و نمرات آن از سوی سایر آزمون ها یا اندازه گیری های هنجار – مرجع یا غیر رسمی دارد. تشخیص دقیق نوع اختلال گفتاری توسط فرد متخصص و گفتاردرمانی کودکان در روند درمان اختلال زبانی کودکان بسیار موثر می باشد.

اختلال گفتاری کودکان

برچسب‌ها:, ,

مشکلات سالمندان| کاردرمانی سالمندان| گفتاردرمانی سالمندان| توانبخشی سالمندان غرب و شرق تهران

فرایندهای توانبخشی همچون کاردرمانی و گفتاردرمانی برای تمامی سنین از کودک و نوزاد گرفته تا فرد کهن سال و مسن مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی درباره سالمندان می توان گفت که اگر سالمندان در استقلال عملکرد های شان با مشکل رو به رو شده یا به کمک نیازمند اند، توانبخشی سالمندان می تواند گزینه بسیار خوبی برای از بین بردن مشکلات سالمندان باشد. ضعیف بودن معمولاً به ترکیبی از شرایط مربوط می‌ شود که در آن فرد قادر به انجام فعالیت‌ های عادی زندگی روزمره به صورت مستقل نیست. برخی از افرادی که سالخورده هستند ممکن است از نظر جسمی ضعیف به نظر برسند اما این‌طور نیست. ظاهر می‌ تواند فریب‌ دهنده باشد. عملکرد چیزی است که ضعیف بودن یا نبودن را تعیین می‌ کند. این احتمال که ما ممکن است بر اساس ظاهر در مورد سطح فعالیت بدنی و توانایی یک سالمند نظر دهیم، می‌ تواند فریبنده باشد. کلینیک تخصصی توانبخشی دکتر صابر، بهترین مرکز درمان سکته مغزی در تهران، با انجام خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان به این افراد کمک های شایانی می نماید. این کلینیک شامل دو مرکز تخصصی در غرب و شرق تهران می باشد و با امکانات مختلفی نظیر مکانوتراپی و کاردرمانی جسمی در جهت بهبود وضعیت تعادلی و قدرت عضلانی سالمندان فعالیت می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

ضعف و مشکلات سالمندان

باید بدانید که همه‌ی ضعف‌ ها مزمن یا طولانی‌ مدت نیست. برخی از افراد به دلیل جراحی یا بیماری خود را در وضعیتی ضعیف می‌ بینند. هنگام بهبودی، ضعف ممکن است کاهش یابد یا ناپدید شود. همچنین ممکن است افراد با افزایش فعالیت بدنی، ضعف را کاهش دهند. تحقیقات تأکید کرده‌ اند که فعالیت بدنی باعث تقویت قدرت، تعادل، هماهنگی و آمادگی قلبی عروقی حتی در افراد ضعیف و مسن‌ تر می‌ شود. به ویژه مشخص شده است که تمرینات مقاومتی به افراد دچار ضعف بدنی (در شرایط جسمی ضعیف یا متوسط ناشی از سبک زندگی بی‌تحرک) کمک می‌ کند. ضعف عضلات اسکلتی فرد را بیشتر در معرض خطر افتادن قرار می‌ دهد. این افتادن می‌ تواند منجر به شکستگی استخوان‌ ها و بستری شدن در بیمارستان شود. تمرینات تقویتی و کششی (به خصوص تمرین‌های تعادل ویژه) به حفظ تعادل و دامنه حرکت کمک می‌ کند و در بسیاری از مطالعات برای پیشگیری از افتادن توصیه می‌ شود. خستگی حوزه دیگری است که ممکن است در درک شخص به عنوان ضعف نقش داشته باشد. بزرگسالان مسن اغلب به ما می‌ گویند که دچار خستگی می‌ شوند و انرژی لازم برای ورزش یا انجام فعالیت‌ های خاص زندگی روزانه را ندارند. در ارزیابی یک فرد، باید تمام این عوامل را در نظر بگیرید. بسیاری از اختلالات شایع می‌ توانند بر انرژی تأثیر بگذارد و احساس خستگی ایجاد کنند. با انجام خدمات کاردرمانی سالمندان و گفتاردرمانی سالمندان یا به طور کلی توانبخشی سالمندان در منزل، می توان از شدت ضغف آن ها کم کرد.

دلایل مشکلات سالمندان

ضعیف اصطلاحی است که می‌تواند هر کسی را از جوان و پیر توصیف کند. دلایل ضعف در افراد متفاوت است. دلایل ضعیف که معمولاً موارد زیر را شامل می‌شود:

  • وضعیت پزشکی
  • از دست دادن یک یا چند حس
  • یک اختلال مزمن
  • یک اختلال مزمن به همراه یک بیماری جدید
  • تشخیص پزشکی
  • تغییرات نامطلوب در سیستم اسکلتی عضلانی
  • مسائل روان‌شناختی
  • سارکوپنی (از دست دادن توده عضلانی)
  • سن بالا
  • عدم تعادل تغذیه‌ای
  • معلولیت‌های شناختی
  • عدم تحرک بدنی

نقش انگیزه در کاردرمانی سالمندان

انگیزه نقش مهمی در انجام فعالیت‌ های گوناگون دارد. صرف توصیه به انجام فعالیت‌ های فیزیکی نمی‌ تواند منجر به بهبود و افزایش میزان فعالیت‌ های فیزیکی و مشارکت در جامعه شود. خود انگیزه یک عامل ایستای مشخص و یک ویژگی شخصیتی فردی نیست. انگیزه خود از عوامل گوناگونی تشکیل شده است. برخی از پژوهشگران فرمولی را برای انگیزه توصیه کرده‌اند. این فرمول از چهار قسمت تشکیل شده است که همه‌ی چهار قسمت به وسیله‌ی آموزش، تجربه و هدایت مؤثر قابل تغییرند. به وسیله‌ی مشخص کردن عوامل خطر و تغییر این عوامل می‌ توانید میزان ترک جلسات درمان و پیگیری نکردن جلسات درمان را کاهش دهید. وجود روحیه و انگیزه کافی در سالمندان، علاوه بر فعالیت های توانبخشی سالمندان، به آن ها در درمان سریع تر کمک می کند.

نیازهای ویژه و مشکلات سالمندان

یک شرکت کننده ممکن است یک یا چند نیاز ویژه داشته باشد که هنگام ترکیب، وضعیتی ضعیف ایجاد می‌ کنند. به عنوان مثال،‌ ممکن است یک شرکت‌کننده به دلیل سن 98 سالگی و وضعیت جسمی نامساعد، ضعیف باشد. هر کسی، جوان یا پیر بتواند نیاز های ویژه‌ ای داشته باشد. یک نیاز خاص می‌ تواند موقت یا دائمی باشد. اصطلاح خاص نشان می‌ دهد که درمانگر قبل از شروع برنامه‌ی مداخله‌ ای برای آن شخص باید بداند که اختلال یا محدودیت فرد چیست. برخی نیاز های ویژه به شرح زیرند:

  • اختلال پزشکی
  • اختلالات حسی (از دست دادن بینایی، از دست دادن شنوایی، از دست دادن حس لمس)
  • مشکلات ارتباطی از جمله آفازی (از بین رفتن یا کاهش توانایی صحبت کردن، درک، خواندن یا نوشتن) و موانع زبانی
  • اختلالات شناختی
  • سبک زندگی بی‌ تحرک
  • سارکوپنی

یک نیاز ویژه می‌ تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تجهیزات پزشکی خاص (به عنوان مثال: اکسیژن، IV)
  • حمایت عاطفی ناشی از مسائل بهداشت روان (مانند افسردگی)
  • داروهای خاص
  • تجهیزات خاص یا
  • کمک‌های بدنی با حرکت

همان‌ طور که یک جلسه کاردرمانی جسمی یا کاردرمانی ذهنی را اداره می‌ کنید، حتماً این نیازها و ترکیب آن‌ ها را در خاطر داشته باشید. به عنوان مثال: بیماری که مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه است، ممکن است در صورت شروع به احساس کلاستروفوبیک نیاز به فضایی داشته باشد که در آن اکسیژن در دسترس باشد. یا یک فرد که دچار سکته‌ی مغزی شده و مبتلا به آفازی است باید در نزدیکی شما قرار گیرد تا بتوانید به راحتی با نشانه‌ های دیداری و کلامی ارتباط برقرار کنید. برای کم کردن میزان نیاز های ویژه سالمندان و از بین بردن ضعف آن ها می توان از خدمات کاردرمانی سالمندان یا گفتاردرمانی سالمندان در منزل و… بهره برد.

تأثیر داروها و توانبخشی سالمندان 

همه‌ی داروها عوارض جانبی دارند که می‌ تواند بر توانایی شرکت‌ کنندگان در مشارکت کامل یا ایمن در فعالیت فیزیکی تأثیر بگذارد. مطالبی وجود دارد که باید در موارد داروها،‌ سالمندان بیمار و بزرگسالان دارای نیاز های ویژه بدانید. افراد مسن و سالمندان بیمار نسبت به سایر گروه‌ های سنی دارو های بیشتری مصرف می‌ کنند. بسیاری از آن‌ها 6 تا 8 دارو مصرف می‌ کنند. اگرچه ویتامین‌ ها دارو نیستند، اما در برخی دسته‌ بندی‌ ها ممکن است به عنوان دارو حساب شوند، بنابراین تعداد دارو ها می‌ تواند به روزانه 10 تا 12 عدد برسد. برخی از دارو ها مانند آنتی‌ بیوتیک‌ ها به صورت کوتاه‌ مدت مصرف می‌ شوند؛ اما سایر دارو ها ممکن است به صورت طولانی‌ مدت و برای اختلالات مزمن مانند دیابت، آرتروز، سکته‌ی مغزی و مشکلات قلبی مصرف شوند. همه‌ی دارو ها پتانسیل عوارض جانبی دارند و مصرف چندین داروی روزانه در کنار هم می‌ تواند فرد را در معرض خطر بیشتری برای بروز عوارض جانبی قرار دهد. افراد مسن و سالمندان ضعیف، متابولیسم کندتری دارند، بنابراین دارو ها برای مدت زمان طولانی‌ تری در سیستم بدنی‌ آن‌ ها باقی می‌ مانند. علاوه بر این، درصد زیادی از دارو ها دارای عوارض جانبی مانند سرگیجه و سردرگمی هستند. این دارو ها و عوارض جانبی بر توانایی سالمند در فعالیت، تعادل،‌ پیاده‌ روی ایمن و در بعضی مواقع، درک جهت‌ ها تأثیر می‌ گذارند. درمانگر باید بداند که یک شرکت‌ کننده چه نوع دارو هایی مصرف می‌ کند. به عنوان مثال: دسته دارو های روان (داروهای ذهنی،‌ خلقی و رفتاری) دارای عوارض جانبی قابل توجهی هستند که باید از نزدیک مورد بررسی قرار گیرند. چهار نوع داروی روان وجود دارد:

  • داروهای ضد افسردگی
  • ضد روان‌پریشی
  • ضد اضطراب
  • آرام‌بخش‌ها

وقتی فرد بیش از یکی از این دارو های مربوط به روان را مصرف ‌کند، خطر افتادن بیشتر می‌ شود.

تاثیر فعالیت بدنی منظم بر مشکلات سالمندان

شواهد رو به رشدی مبنی بر این‌که فعالیت بدنی منظم خطر ابتلا به بیماری‌ ها و بیماری‌ های مزمن متعدد از جمله بیماری‌ های قلبی عروقی،‌ فشار خون بالا، دیابت نوع 2، پوکی استخوان،‌ چاقی، سرطان روده بزرگ، سرطان پستان، اختلال شناختی، اضطراب و افسردگی و سکته‌ی مغزی را کاهش می‌دهد، وجود دارد. قبل از شروع نگاه دقیق‌تر به 14 حوزه‌ی بیماری‌ های گوناگون، به یاد داشته باشید که ممکن است برخی بیماران دارای اختلالات پزشکی و نیاز های خاص باشند. بسیاری از این موارد، مواردی هستند که ما آن را اختلالات نامرئی می‌ نامیم مانند: پوکی استخوان، مشکلات قلبی، دیابت، افسردگی، تعویض مفصل ران یا زانو، فشار خون بالا و غیره. این به آن معنی است که برخی از افراد دچار چندین نوع بیماری هستند. به عنوان مثال سالمندی که دچار سکته‌ی مغزی است، ممکن است به پوکی استخوان هم دچار باشد. یکی از راه‌ حل‌ های مناسب برای این مسئله بررسی کامل و با جزئیات پرونده‌ی پزشکی بیمار و پرسش از وی و خانواده‌اش در مورد عوامل و بیماری‌ های زمینه‌ ای است. در کنار توانبخشی سالمندان می توان از فعالیت های بدنی منظم و روزمره برای پیشرفت هر چه بهتر و سریع تر این افراد، بهره برد.

کاردرمانی سالمندان

 

برچسب‌ها:, ,

سالمندی چیست؟

در تعریف این سوال که سالمندی چیست باید گفت سالمندی یعنی تغییرات جسمی، روحی و روانی فیزیولوژیک، خود به خودی و پیش رونده و غیر قابل برگشت. سالمندی بخش پایانی چرخه حیات انسان می باشد. پیر شدن یک پدیده‌ی جهانی است. با این حال، ایده‌ هایی در مورد آن‌چه سن پیری را تشکیل می‌ دهد، این‌ که سالمندی چیست، نحوه‌ی برخورد با افراد سالمند و این‌ که چه کسی در صورت نیاز به مراقبت از آن‌ ها مراقبت می‌ کند. همه‌ی این‌ ها در جوامع متفاوت و در طول زمان متفاوت بوده است. سالخوردگی به سنین نزدیک یا فراتر از امید به زندگی انسان‌ها می‌ گویند و بنابراین پایان چرخه‌ی زندگی انسان است. افراد سالمند قدرت تجدید قوای شان محدود است اما خوشبختانه به کمک روش های کاردرمانی سالمندان در منزل یا گفتاردرمانی سالمندان در منزل، می توان از مقدار کسالت آن ها کم کرد. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با در نظر گرفتن خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و هم چنین گفتاردرمانی سالمندان در منزل به منظور آسایش و رفاه این افراد، به درمان مشکلات سالمندان کمک می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

سالمندی چیست؟

اصطلاحات و واژه‌ های گوناگونی برای این شرایط استفاده می‌ شود که شامل افراد مسن، سالمندان (استفاده در سراسر جهان)، OAP (استفاده‌ی انگلیسی از Old English Pensioner)، سالمندان (استفاده‌ی آمریکایی)، شهروندان سالمند (استفاده‌ی آمریکایی)، افراد مسن (در علوم اجتماعی) و بزرگان (در بسیاری از فرهنگ‌ها از جمله فرهنگ‌های شرقی) می‌ شوند. افراد مسن اغلب توانایی بهبود محدودی دارند و نسبت به بزرگسالان مستعد ابتلا به بیماری، سندروم، صدمات و بیماری هستند. سالمندان همچنین با سایر مسائل اجتماعی در مورد بازنشستگی و تنهایی نیز روبرو هستند. سن پیری یک مرحله‌ی مشخص زیست‌شناختی نیست، زیرا دوره‌ی زمانی که با عنوان پیری مشخص می‌ شود از نظر فرهنگی و تاریخی متفاوت است.

اصطلاح سالمندی چیست؟

چه سنی برای شما پیر است؟ ما هر کدام با توجه به تجربه خودمان با اعضای خانواده و افراد مسن و روشی که خودمان را از نظر جسمی می‌ بینیم به این سؤال پاسخ می‌ دهیم. ممکن است یک مرد 40 ساله در دهه 1800 پیر شمرده می‌ شده است. امروزه ممکن است یک مرد 80 ساله اسکی روی آب کند و از نظر جسمی نیز فعال باشد. بسیاری از ما احتمالاً تا دهه‌ی 70، 80، 90 یا 100 عمر خود زندگی خواهیم کرد. در سال 2008، حدود 39 میلیون نفر (13 درصد از جمعیت) در سن 65 سالگی و بالاتر بودند. تا سال 2030، 20 درصد از آمریکایی‌ها و در حدود 72 میلیون نفر، 65 سالگی خود را پشت سر می‌ گذارند. سریع‌ ترین رشد جمعیت در سالخورده افراد 85 ساله و مسن‌ تر خواهد بود.

آیا تاکنون اصطلاح خیلی پیر را شنیده‌اید؟ این اصطلاح برای تمایز بین افراد پیر و پیرتر ایجاد شده است. ما به این تمایز احتیاج داریم زیرا مردم بسیار طولانی‌ تر از گذشته زندگی می‌ کنند. اگر یک 65 ساله پیر است، پس کسی که 80 ساله است را چه بنامیم؟ فرتوت به بخش مسن‌ تر نسل قدیمی اشاره دارد، اما این تعاریف بیشتر به خود افراد بستگی دارد. امروزه بسیاری از افراد 80 ساله دوچرخه یا تنیس‌ بازی می‌ کنند یا درگیر فعالیت‌ های دیگری هستند. بسیاری از آن‌ ها هنوز هم بسیار فعال هستند. بنابراین، آن‌ چه مهم است این است که چگونه در سنین بالا احساس می‌ کنیم و چقدر خوب می‌ توانیم از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی عملکردی داشته باشیم (به آن وضعیت عملکردی گفته می‌شود). معمولاً بین وضعیت عملکردی فرد، سلامتی و کیفیت زندگی رابطه مستقیمی برقرار می‌ شود. با این حال، سازمان بهداشت جهانی (WHO 2013) سلامتی را به صورت وضعیت بهزیستی کامل ذهنی، جسمی و اجتماعی و نه صرفاً فقدان بیماری یا ضعف تعریف می‌ کند. این تعریف بسیار مهم است زیرا این واقعیت را مورد توجه قرار می‌ دهد که حتی در هنگام زندگی با اختلالات مزمن و سایر مشکلات بهداشتی، سلامتی و بهزیستی را می‌ توان تجربه کرد. در نهایت باید گفت که وضعیت عملکردی فرد تعیین کننده‌ی اصلی پیری موفقیت‌ آمیز است. استفاده از خدمات کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان درمنزل برای درمان ضعف ها و مشکلات سالمندان کمک کننده است.

 

کاردرمانی سالمندان در منزل

اهمیت کاردرمانی در حفظ استقلال سالمندان

کاردرمانی سالمندان نقش کلیدی در ارتقاء کیفیت زندگی افراد مسن دارد. با افزایش سن، توانایی انجام فعالیت‌های روزمره مثل لباس پوشیدن، آشپزی یا حمام کردن کاهش می‌یابد. کاردرمانگران با ارزیابی عملکردی، تدوین برنامه تمرینی و ارائه تجهیزات کمکی (مثل دستگیره‌ها و صندلی‌های مخصوص) کمک می‌کنند تا سالمندان بتوانند بخش بزرگی از فعالیت‌ها را مستقل انجام دهند. مطالعات نشان می‌دهد کاهش استقلال منجر به افسردگی و انزوا می‌شود؛ بنابراین کاردرمانی با تقویت مهارت‌های جسمی و شناختی، اعتماد به نفس را افزایش می‌دهد و وابستگی به دیگران را کم می‌کند. این روند توانسته خطر سقوط را نیز کاهش دهد

فعالیت بدنی و کاردرمانی سالمندان

با افزایش نسبت سالمندان در جوامع گوناگون، امید به زندگی آن‌ ها نیز افزایش می‌ یابد. با این‌ که فعالیت بدنی روزمره (فعالیت‌ های بدون ساختار در زندگی روزمره) و مشارکت در فعالیت‌ های بدنی ساختارمند (فعالیت‌های ساختاری و برنامه‌ریزی شده) دارای مزایای سلامتی زیادی هستند، سطح فعالیت بدنی روزمره و مشارکت در فعالیت‌ های بدنی ساختارمند با افزایش سن کاهش می‌ یابد. افزایش سن با کاهش توانایی جسمی مرتبط است و می‌ تواند منجر به کاهش انجام فعالیت‌ های روزانه شود که در نهایت می‌ تواند به کاهش فعالیت بدنی روزمره و فعالیت‌ های بدنی ساختارمند ختم شود. این روند نگران‌ کننده‌ ای است که می‌ توان با حفظ فعالیت بدنی در پیری از آن پیشگیری کرد. در کنار کاردرمانی سالمندان در منزل و گفتاردرمانی سالمندان در منزل، استفاده از یک فعالیت بدنی منظم و روزانه به سالمندان کمک کرده تا امید به زندگی بیشتری داشته باشند.

 

اصول محیط امن برای کاردرمانی سالمندان در منزل

محیط مناسب شرط لازم برای انجام صحیح تمرینات است. نور کافی، تهویه مناسب، عدم صدا و موانع، از فواید آن هستند . همچنین توضیحات دستوری باید ساده، شمرده و همراه با نمایش عملی باشد؛ برای مثال، اگر سالمندی متوجه دستور «پایت را سمت راست بیاور» نشد، باید از اشاره استفاده شود یا حرکت توسط درمانگر نمایش داده شود. توجه به مشکلات شنوایی و بینایی از اهمیت بالایی برخوردار است. محیطی روشن، مرتب و ایمن باعث آرامش ذهنی و مشارکت مؤثرتر فرد سالمند در فرایند درمان می‌شود.

 

سوالات متداول:

1-چه کسانی نیاز به کاردرمانی سالمندان دارند؟
افرادی با مشکلات تعادلی، ضعف عضلانی، دمانس، پارکینسون یا پس از سکته مغزی که استقلال آن‌ها کاهش یافته یا خطر سقوط دارند.

2-چه تمرین‌هایی در کاردرمانی سالمندان انجام می‌شود؟
تمرینات تعادلی (ایستادن روی یک پا)، مقاومتی (با کش یا وزنه سبک)، کششی و فعالیت‌های هماهنگی ذهن و بدن.

برچسب‌ها:, ,