یکی از مشکلاتی که والدین با آن دست و پنجه نرم می کنند مشکلات بد غذایی کودکان است. اختلال حسی یکی از علل مهم در اختلال غذایی کودک است. مشکل در حس چشایی از اختلال پردازش حسیمی باشد که توسط گفتاردرمانی حسی قابل درمان است. بیش حسی و کم حسی در حس چشایی و اختلال یکپارچگی حسی در دهان کودک به صورت تخصصی با تکنیک های حساسیت زدایی حسی بهبود می یابد. مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر به صورت تخصصی در این زمینه فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
شمار بسیار زیادی از خانواده های امروزی بیش از اندازه دارای مشغله هستند. ما بین ساعات طولانی کاری والدین، فعالیتهای پرشمار بعد- از – مدرسه، و تکالیف بیش از پیش، به نظر میرسد هرگز زمان کافی وجود نخواهد داشت. این مساله خصوصا موقعی سخت تر میشود که تمرین فوتبال یک کودک بیش تر به طول میانجامد، یا وقتی کودکی جلسه ی تدریس خصوصی بعد از ظهر دارد، و وقتی یکی از والدین مجبور است اضافه تر از وقت مقرر کار کند. نهایتا کودکان و والدین نوبتی غذا می خورند و همه آسیب می بینند.
برنامه های سرعتی و اتفاقی غذا خوردن مخصوصا در مورد کودکانی که دچار بیش حسی هستند، سخت است چرا که موجودات ذاتا پیرو عادات هستند. سعی کنید غذاها را هر روز سر ساعت مقرری میل کنید تا یک برنامه ی روزمره ایجاد گردد و این نیز سبب ایجاد چرخهی سیری- گرسنگی منظم شود. تا جایی که امکانش وجود دارد همهی افراد خانواده با هم سر غذا بنشینید- حداقل برای چند شب در طول هفته. ممکن است به نظر برخی خانوادههای پر مشغله، قدیمی و از مد افتاده به نظر برسد اما به طور سنتی میز شام جایی است که خانوادهها با هم روابط اجتماعی برقرار کردهاند و کودکان آداب و عادات غذا خوردن را یاد گرفته اند.
در ادامه تعدادی راهکار آورده شده است که نشستن سر میز غذا را ساده تر میکند:
ملاحضاتی در بهبود مشکل بد غذایی کودکان
برخی والدین شکایت میکنند که کودک با مشکل بد غذایی، حین غذا در وضعیت نشسته باقی نمی ماند یا اینکه کودک لم می دهد، از روی صندلی میفتند، یا بقیه را با پاهایش فشار میدهد، یا از زیر میز به دیگران لگد میزند. این رفتارها میتوانند هنگامی که خانواده سعی دارند یک شام راحت کنار یکدیگر داشته باشند کاملا آزار دهنده و واقعا مشکل ساز باشند.
نشستن پشت میز برای یک کودک دچار مشکلات حس چشایی، میتواند واقعا دشوار باشد. اگر او توان عضلانی نامناسبی در قسمت لگن و کمر داشته باشد، عضلاتش نمیتوانند برای مدت طولانی با جاذبه مقابله کنند. حتی اگر او ابتدا، صاف بنشیند، معمولا نمیتواند این وضع را ادامه دهد و به زودی مثل یک ماکارونی خیس سر میخورد و در حالی که در لگن به جلو منحرف شده و ستون فقرات به وضعیت C شکل رفته و اغلب با پاهای صاف پایین میرود. او ممکن است کاملا از روی صندلی به بیرون سر بخورد یا اینکه در همین « وضع نامطلوب» باقی بماند که مانع نفس کشیدن، بلعیدن، و توجه دیداری میگردد. برای جبران، او ممکن است بدنش را روی میز ولو کند، آرنج هایش را روی میز حایل کند تا سر و بالا تنه اش را حمایت کنند، و یا دائما حرکت کند تا عضلات تنه اش را فعال نگه دارد. کودکی که درک بدنی مناسبی ندارد و درست نمیفهمد که اعضای بدنش کجا هستند نیز ممکن است در صاف و ثابت نشستن مشکل داشته باشد. برای افزایش ورودی حس عمقی به پاها و تنهاش، ممکن است با پاهایش به پایه های صندلی، پای خواهرش (برادرش)، یا پای والدش فشار وارد کند. کودکی که بیش – برانگیخته است ممکن است در رسیدن به یک حالت آرام و درست و در حفظ وضعیت نشسته و ثابت مشکل داشته باشد، در عوض برای دریافت ورودی حرکتی، وول بخورد، بی قراری کند، و از جایش بلند شود.
راهکارهای نشستن در وقت غذا و سایر فعالیت های پشت میزی
قبل از نشستن، کودک را در فعالیتهای حسی درگیر کنید که سبب آرامش و سامان دهی میشوند. این فعالیتها میتوانند شامل پریدن روی یک تخته پرش کوچک، پروانه زدن، بالا رفتن از تعدادی پله، استفاده از لرزانندهی دهانی، بپر بپر روی یک توپ درمانی، یا کمی سکوت قبل از شروع غذا.
مطمئن شوید که میز و صندلی اندازهی مناسبی دارند. وقتی کودک تون عضلانی پایین، آگاهی بدنی اندک و قدرت عضلانی پایین دارد، بسیار مهم است که میز و صندلیای داشته باشید که با ویژگیهای بدنی او سازگار باشند. در وضعیت نشسته سطح میز باید به سمت کودک به پایین شیب داشته باشد (کودک نیاز به بالا آوردن دستها برای رساندن به سطح میز نداشته باشد)، و ساعدها باید بتوانند به راحتی روی سطح میز در حالت استراحت قرار بگیرند؛ مفاصل لگن باید کم و بیش در زاویهی ۹۰ درجه (زاویهی راست) قرار بگیرند؛ و پاها باید در حالت استراحت و به صورت صاف روی زمین قرار بگیرند.
صندلی مناسب میتواند تفاوت بارزی ایجاد کند. به جای استفاده از صندلی کمکی برای نشاندن کودکی کوچک روی صندلی بزرگسالان، والدین باید جدا به فکر استفاده از صندلیهای مناسب باشند، مثل صندلی متحرک (تهیه به صورت آنلاین و یا در فروشگاههای لوازم کودک). این صندلی همراه با رشد کودک قابل تنظیم است اذا او همیشه در ارتفاعی مناسب و به همراه یک جاپایی مناسب مینشیند. صندلیهای مخصوص پدال دار دارای تکیه گاه دست هستند؛ آنها همچنین دارای وسیله حمایت کننده و وضعیت دهندههای پا هستند که حسب نیاز قابل نصب و جداسازیاند. این صندلیها این قابلیت را به کودکانی که دارای تون عضلانی پایین یا بالا هستند میدهند که به راحتی و برای زمانهای طولانیتری در وضعیت نشسته بمانند. صندلیهای پشت میزی ارکونومیک برای کودکان مثل DuoRest Student Desk Cair صندلی دانش آموزی حمایت پشت مناسبی فراهم میآورند، دارای تکیه گاه دست و جاپایی قابل جداسازی هستند که میتوانند به یک کودک بزرگتر کمک کنند که برای مدتی طولانی بنشیند و راحتتر تکالیفش را انجام دهد. سایر تطابقات نشستن را میتوان به سادگی در سایتهایی مثل com به صورت آنلاین پیدا کرد.
پاها همواره اساس حمایت سایر قسمتهای بدن را فراهم میآورند. اگر پاهای کودک نتوانند به زمین برسند، که اغلب به سبب نشستن روی وسایل با سایز بزرگسال همین طور است، نیاز به اضافه کردن یک جاپایی هست، مثلا:
یک جعبه با اندازهی مناسب به همراه زیرانداز ضد لغزش زیر آن.
جاپایی با پایهی لاستیکی مشابه جاپاییهای صندلی گهوارهای.
یک زیر پایی عاجدار یک بالشتک زیرپایی پفدار که در کاتالوگهای ورزشی و درمانی موجود است. یک انتخاب واقعا مناسب برای کودکی که همیشه به چیزی یا کسی فشار میدهد، چرا که میتواند کوسن را فشار دهد تا دریافت حسی که میخواهد را فراهم کند، بدون اینکه کسی را اذیت کند.
آنهایی که لگد میزنند ممکن است با بستن یک باند کشی که به پایههای جلویی صندلی بسته شده است، راضی شوند به شرطی که در خطر گیر کردن به آن و زمین خوردن نباشند.
آجرهای فومی آماده (از کاتالوگهای درمانی تهیه کنید و یا خودتان با فوم متراکم بسازید).
آجرهای یوگا
لگن و باسن باید در وضعیتی طبیعی قرار بگیرند تا سبب صاف ماندن ستون فقرات شوند تا قفسه سینه نه به داخل قوس داشته باشد نه به بیرون زده باشد. اضافه کردن یک بالشتک زیر باسنی و شاید یک حمایت کنندهی پشت، بتوانند راستای وضعیتی فرد را ارتقا داده و راحتی را در وضعیت نشسته افزایش دهند. از جمله موارد زیر:
بالشتکهای زیر باسنی Movin’ Sit که بالشتکی متورم و شیبدار است. هنگامی که قسمت عریضتر این بالشتک به سمت پشتی صندلی باشد، لگنی که به عقب منحرف شده است (ولو شدن) را به وضعیت طبیعی نزدیک میکند، حالتی صاف برای بدن فراهم میآورد و سطح نشستنی ایجاد میکند که عضلات را فعال نگه میدارد.
سایر بالشتکهای شکلدار.
بالشتکهای آرام سازی و بالشهای نیمه سفت.
از آنجایی که جاهای نشستن بزرگسالان معمولا برای یک کودک آن قدر عمیقاند که تا در آنها فرو نرود نمیتواند حمایتی برای پشتش فراهم آورد، والدین میتوانند با بالا آوردن پشتی صندلی، اندکی حمایت به آن اضافه کنند. یک بالش نیمه سفت. بالشتکهای افزودنی مثل بالشتکهای پشتی بنددار یا نگهدارنده کمر هم خوب جواب میدهند.
با ثبات کردن ساعدها روی سطح میز سبب فراهم آوردن ثبات بهتر بالا تنه و اسفادهی بهتر از دستها میگردد. کودک هرگز نباید شانههایش یا بازوهایش را برای رسیدن به چیزی روی میز، زیاد بالا بیاورد. میتوان برای بالا آوردن کودک از یک بالشتک زیر باسنی استفاده کرد. اگر لازم باشد باید زیر پایی نیز اضافه گردد.
اگر کودک نا امنی ثقلی دارد، نشستن روی صندلی بلند بزرگسالان سبب میشود احساس کند در فضا رها شده است. این کودک احتمالا باید از موارد زیر سود ببرد:
نشستن کنار دیوار
نشستن روی صندلی دارای تکیه گاه دست، در صورت امکان همراه با بالش یا حولهی لوله شده در طرفین بدنتا احساس امنیت کند.
نشستن روی صندلی دارای کمربند ایمنی مثل صندلی متحرک
حمایت شدن پاها
از وسایل حسی استفاده کنید تا کودک را در حالت نشسته نگه دارید. برای برخی کودکان، یک چیز پوشیدنی سنگین مثل پد وزنه دار، جلیقه سنگین، یا بند شانهای، به اندازهی کافی ورودی حس عمقی آرامش بخش وارد میآورند تا کودک را نشسته نگه دارند. یک ابزار مشغول کننده دهانی مثل اسباب بازیهای دهانی یا بازیچههای دستی مثل توپهای فشردنی کوچک، مکعب روبیک نیز میتوانند کمک کننده که یک کودک بی قرار، حتی در مواردی که در حال خوردن غذا نیست، همراه خانوادهاش آرام بنشیند یک محرک دیداری مثل زمان سنج میتواند به کودکان بی قرار کمک کند تا بفهمند قرار است چقدر بنشینند.
ارتفاع میز مناسب کودک باشد ،شانهها باید راحت باشند و آرنجها همسطح میز قرار گیرند. اگر کودک کوتاه است، استفاده از صندلی بوستر مناسب است. اگر میز بیش از حد پایین است، صندلی کوچکتر برای کودک در نظر بگیرید، در غیر این صورت ممکن است کودک قوز کند.
اگر کودک تمایل به قوز کردن دارد یا حفظ وضعیت نشسته برایش سخت است، بالش گوهای شکل برای کمی شیب دادن مناسب است. مطمئن شوید که کودک روی صندلی دارای پشتی نشسته است .
قبل از شروع غذا، انتظارات خود را بیان کنید: «امروز شام را سر میز میخوریم. وقتی از میز بلند میشوی، به من نشان میدهی که کارت تمام شده است.» حتی اگر کودک شما هنوز به طور کامل حرف نمیزند، مهم است که از همینجا شروع کنید.
اگر کودک تمایل به تکان خوردن یا بیقراری دارد، میتوانید از بالش حرکتی یا بالشتک نوسانی، کش ورزشی در جلوی پایههای صندلی استفاده کنید یا اجازه دهید به طور منظم استراحت و حرکت کند.
1-چه عواملی باعث ایجاد بدغذایی میشوند؟
دلایل متعددی وجود دارد: حساسیت به بو و طعم، اضطراب غذایی، تأخیر در معرفی غذاهای جامد، فشار والدین، الگوهای نامناسب غذایی خانواده یا حساسیت حسی دهانی.
2-والدین چطور باید ر با کودکان بد غذا فتار کنند؟
اجبار، سرزنش و فشار برای خوردن نتیجه معکوس دارد. بهتر است از الگوهای مثبت، دعوت به شرکت در آمادهسازی غذا و تکرار معرفی تدریجی غذاها استفاده شود.
سندرم تونل کارپال یک بیماری شایع که در اثر فشار زیاد بر روی عصب مدین ایجاد می شود، زیرا از یک تونل باریکی در مچ دست همراه استخوان و رباط (لیگامان کارپال عرضی) عبور می کند. عصب مدیان به همراه ۹ تاندون از این تونل عبور می کند و وقتی عصب فشرده می شود علائمی شامل بی حسی، سوزن شدن، کاهش حرکت در دست و مچ و درد در بازو و انگشتان بروز می کند. هنگامی که علائم درد و سوزن سوزن سوزن شدن ظاهر می شود، شرایط اغلب بدتر می شود و ممکن است آسیب دائمی ایجاد شود. درد و بی حسی می تواند در هر نقطه یا هر زمان دیگری رخ دهد، اما بیشتر علائم در شب آغاز می شود. مرکز کاردرمانی دست دکتر صابر به صورت تخصصی در حیطه درمان اختلالات دست فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
سندرم تونل کارپال
توزیع عصب مدین باعث ایجاد احساس در کف انگشت شست، انگشت اشاره، انگشت بلند و سمت میانی انگشت حلقه و همچنین کنترل حرکتی در عضلات اطراف انگشت شست می شود. بنابراین آسیب، در توانایی دست در گرفتن وسایل بزرگ و کوچک تاثیر می گذارد. موارد بسیار شدید سندرم تونل کارپ، ممکن است احساس دائمی از بین برود و ماهیچه های پایه انگشت شست به آرامی منقبض شوند (آتروفی تنار) اما در صورت تشخیص زودرس سندرم تونل کارپال قابل درمان است. سندرم تونل کارپال ممکن است در اثر فعالیت های مکرر، گرفتگی شدید یا مشت کردن ایجاد شود که باعث انقباض شدید عضلات در دست ها و انگشتان، خم شدن دست به سمت بالا / پایین / پهلو، لرزش، حالتهای نامناسب و ضربه (استفاده از ابزارهای سنگین تر) می شود.
× تاریخچه مفصلی از جمله شرایط پزشکی، چگونه دست ها مورد استفاده قرار گرفته است و اینکه آیا آن ها صدمات دست قبلی بوده است.
× تست فالن: به مدت ۶۰ ثانیه مچ دست خود را در حالت خمیده نگه دارید، آیا دست آن ها قبل از انجام آزمایش احساس متفاوتی داشته است و اگر چنین است، آن را برای شما شرح دهد.
× تست تينل: بر روی عصب در مچ دست دق می کنید و همان سؤالاتی را که در تست فالن پرسیدید، را انجام دهید.
× تست ورمسر : از بیمار می خواهیم که مچ را با دست دیگرش در وضعیت باز کردن قرار دهد که ظاهر شدن علائم ضایعه قبل از یک دقیقه نشانه مثبت بودن تست است.
× تست کامپرشن: تحت فشار قرار دادن عصب در ناحیه مچ دست علائم را تشدید می کند.
× تست باز کردن مقاومتی شست دست: در صورت وجود ضعف عضلانی، بیمار قادر به انجام این حرکت با مقاومت نخواهد بود.
درمان کارپال تونل سندرم
علائم را می توان توسط کاردرمانی ارتوپدی دست بدون جراحی تسکین داد، به فرد می توان یاد داد که الگوی استفاده از دست را تغییر دهد، یا یک اسپلینت cock up مچ دست تجویز شود، این اسپلینت، مچ را در حالت خنثی نگه می دارد و می تواند در حالی که فرد در شب یا در روز می خوابد، پوشیده شود که علائم شخص ایجاد می شود. هنگامی که علائم شدید است، توسط جراحی، رباطی را که در سقف تونل کارپ در قسمت کف دست است، قطع می کنند.
علل و عوامل خطر ساز تونل کارپال
بروز سندرم تونل کارپال ناشی از فشار بر عصب مدیان است؛ دلایل مختلف شامل فعالیتهای تکراری (نوشتن، تایپ، استفاده از ابزارهای سنگین یا لرزان)، آسیب مستقیم به مچ دست مثل شکستگی یا رگبهرگ شدن، و بیماریهای زمینهای مثل دیابت، روماتیسم مفصلی یا کمکاری تیروئید هستند .
علاوه بر این، شرایط فیزیولوژیک مانند چاقی، بارداری و یائسگی—که منجر به احتباس مایع میشوند—میتوانند فشار داخل تونل را افزایش دهند. زمینه ژنتیکی نیز نقش دارد؛ برخی افراد حجم تونل کارپ کمتر دارد یا ساختار آن مستعد فشار است. شناسایی این عوامل در پیشگیری و مدیریت بیماری مؤثر است.
گزینههای درمانی؛ از محافظ تا جراحی
در مراحل خفیف تا متوسط، درمان غیرجراحی شامل استفاده از اسپلینت شبانه برای صاف نگه داشتن مچ است. این کار با کاهش فشار بر عصب مدیان علائم را تسکین میدهد. ورزشهایی مانند حرکات لغزشی عصب و اصلاح Ergonomics به کاهش درد و التهاب کمک میکندDoctorit
در موارد پیشرفتهتر، داروهای ضدالتهاب غیر استروئیدی مانند ایبوپروفن توصیه میشود. تزریق کورتون مستقیم به تونل کارپال نیز در برخی موارد مؤثر است اما اغلب اثرات موقتی دارد
اگر درمانهای غیرجراحی کارساز نباشد یا آسیب عصبی شدید باشد، جراحی آزادسازی تونل—باز یا آندوسکوپیک—انجام میشود تا فشار از روی عصب برداشته شود. دوره نقاهت ممکن است از چند هفته تا یک سال ادامه یابد و نیاز به فیزیوتراپی پس از جراحی دارد.
نقش سبک زندگی و فعالیتهای روزمره در بروز CTS
سبک زندگی و نوع فعالیتهای روزانه نقش بسیار مهمی در ایجاد یا تشدید سندرم تونل کارپال دارند. امروزه بسیاری از مشاغل، چه اداری و چه صنعتی، شامل حرکات تکراری مچ و انگشتان هستند. تایپ کردن مداوم روی کیبورد، استفاده طولانی از ماوس، نواختن سازهای خاص، خیاطی، نجاری، نقاشی، یا حتی انجام کارهای خانه مانند شستن ظروف، همه از فعالیتهایی هستند که در صورت انجام ناصحیح یا بدون استراحت کافی، میتوانند به تدریج فشار بر تونل کارپال وارد کنند و باعث بروز علائم این سندرم شوند.
در سبک زندگی امروزی که تکنولوژی بخش بزرگی از کار و تفریح ما را درگیر خود کرده، حتی کار با گوشی موبایل و نوشتن پیامهای طولانی نیز بهعنوان یک عامل خطر در نظر گرفته میشود. استفاده از وضعیتهای نامناسب، مانند خم بودن مچ در هنگام کار با لپتاپ یا خوابیدن روی دست، به افزایش فشار بر عصب مدیان کمک میکند.
از طرفی، کمتحرکی و نداشتن ورزش منظم نیز از عوامل زمینهساز بیماریهای متابولیک مانند دیابت و چاقی است که هر دو به عنوان عوامل خطر برای CTS شناخته شدهاند. بنابراین انتخاب سبک زندگی سالم و پویا، اهمیت بسیار زیادی در پیشگیری از ابتلا دارد. انجام تمرینات کششی روزانه برای دستها، حفظ وضعیت ارگونومیک مناسب در محل کار، استفاده از صفحهکلید و ماوس استاندارد، و همچنین استراحت دادن منظم به مچ در بین کارها از راهکارهای ساده اما مؤثر در کاهش خطر ابتلا به این سندرم هستند.
لازم است افرادی که در معرض خطر بیشتری قرار دارند، به صورت دورهای وضعیت دست و مچ خود را ارزیابی کرده و در صورت مشاهده علائم اولیه مانند گزگز، بیحسی یا ضعف در دستها، سریعاً برای درمان اقدام کنند. اصلاح سبک زندگی، نهتنها از بروز این بیماری جلوگیری میکند، بلکه در درمان و بازتوانی آن نیز نقش مؤثری دارد.
سوالات متداول:
1-چه کسانی بیشتر درگیر سندرم تونل کارپال میشوند؟
زنان، افراد بالای ۴۰ سال، تایپیستها، نجارها، دیابتیها و افراد چاق بیشتر در معرض خطر هستند.
2-علائم سندرم تونل کارپال چه زمانی شروع میشود؟
معمولاً با گزگز و بیحسی شبانه شروع شده و در صورت بیتوجهی شدیدتر میشود.
مرکز درمان پارکینسون در حیطه تشخیص علایم بیماری پارکینسون و درمان های توانبخشی مناسب فعالیت می نماید. گفتار درمانی پارکینسون در زمینه آموزش راهکارهای مختلف برای تسهیل فعالیت های روزمره بیماران پارکینسون و همچنین سرعت دادن به گفتار بیماران پارکینسون نقش مهمی را ایفا می کند. خدمات گفتاردرمانی در منزل برای بیماران پارکینسون و کاردرمانی پارکینسون که توسط مرکز توانبخشی دکتر صابر ارائه می شود می تواند به صورت چشمگیری روند درمان را بهبود ببخشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
گفتاردرمانی پارکینسون و ارتباطات
متغییرها در ارتباط حرکتی (پویا) رایج هستند. این تغییرات در افرادی که مبتلا به پارکینسون هستند میتوانند در هر سطحی از شرایط اتفاق بیفتد. این تغییرات معمولا پیش میروند، تغییرها ممکن است بر روی دو عامل کند. جنسی و ارتباط طولانی با شریکها، به علاوه ارتباطات با هم نژادها، بچه ها و دوستان تاثیر بگذارد.
این مسئله میتواند شخص را پرخاشگر کرده و شخص احساس کمبود و ضعف کند. از دست دادن نقش به عنوان متکلف هم چنین ممکن است ایجاد کشش (تنش) و خطاهای مالی، به علاوه کمبود خودبینی و احساس ارزشهای خود، برای فرد مبتلا به پارکینسون کند.
سختی های ارتباط، افسردگی، و نوسانات خلق، همه ی اینها میتواند مانع از رسیدن به یک زندگی نرمال شوند. خستگی، خواب پریشان و کمبود علاقه به رابطه ی جنسی نیز سبب بر هم زدن تعادل زندگی میگردند. فهمیدن اطلاعات در مورد شرایط و پیشرفت بیماری باید توسط فرد و خانواده انجام شود.
اگرچه تمام تیم یک نقش را در جهت برقراری و حفظ ارتباطات انجام میدهند، اما کاردرمانگر با حضور در جلسات درمانی در منزل، به فرد و سایر اعضای خانواده بصیرت لازم در راستای حفظ ارتباطات را میدهد.
راهکارهای گفتاردرمانی در پارکینسون
کارت های نشانه ای ( Cue cards)
نوشته های مختصر دستوری برای یک فعالیت حاضر می توانند به عنوان یک سرعت دهنده حرکات استفاده شوند. متن به صورت استاندارد یا شخصی شده ممکن است استفاده شود. بسته به نياز با توالی مناسب کلید واژهها برای سرعت حرکات مورد نیاز مناسب است. در زیر مثالی از یک پوشیدن لباس ساده با کارت نشانهای (بدون نمره) آمده است.
برای بستن دکمه ها: بنشینید و به خودتان بگویید …..
دکمه را بگیر … سوراخ را پیدا کن … دكمه را درون سوراخ فشار بده …. و …. بکش ..
نشانه های شنوایی
همانطور که در بخش قبل به نشانه های ذاتی اشاره شد، صدای خود شخص مبتلا به پارکینسون میتواند استفاده شود تا آغازگر و حفظ كننده اجرای فعالیت های حرکتی و یا توالی حرکات باشد. این شکل از نشانه ها گاهی اوقات در مراحل انتهایی بیماری تاثیرگذارتر از صداهای کوتاه یا صحبت کردن با خود است. نشانه های تولید شده درونی به وسیله راه های شنوایی به مغز رله می شوند .نشانه های شنوایی ممکن است به دیگر شکل ها مانند مثال های زیر نیز فراهم شوند.
دستورات کلامی: آموزش مختصر صحبت بوسیله یک فرد دیگر (مراقب و تراپیست و غیره) ممکن است برای نشانه گذاری و راه اندازی اولیه توالی مهارت های حرکتی استفاده شود. صحبت کردن با لحن محاوره یا خیلی با کیفیت، اثر خیلی پایینتری دارد و باید از آن اجتناب شود. نتایج می تواند برای افرادی که به این شکل از نشانههای شنوایی پاسخ می دهند. فوری باشد. ازمایشات فردی نشان می دهد که نشانه های شنوایی پیش نیاز شروع یک توالی حرکتی است و اگر لازم باشد این نشانه ها را در طول فعالیت باید تکرار کنیم (مخصوصا هنگام رفتن). دستوراتی مثل یک، دو – یک، دو / چپ، راست / یا گام های بلند می تواند تکرار شود تا طول گام افزایش یابد و راه رفتن اشتباه کاهش یابد. بلند شدن از حالت نشسته، بصورت یکبار آماده و مهیا اغلب در شروع برای افراد مبتلا به پارکینسون سخت است. در این مراجعین دستورات بانی مثل 1 و 2 و 3 و … می تواند بعنوان یک نشانه مقدماتی عمل کند و فرد را برای برخاستن آماده کند. دیگر دستورات زبانی هم می تواند با توجه به نیازهای شخصی انجام شود. همیشه دستورات را بصورت روشن، مختصر و همراه با توالی درست حفظ کنید. با یک آموزش کوچک و تمرین، خانواده و مراقبین ممکن است توانا شوند تا بجای دادن کمک های فیزیکی برای جابجایی ها و راه رفتن از دستورات زبانی سریع به تنهایی استفاده کنند.
مترونوم (یک ابزار تمرینی)
مطالع های که روی استفاده از مترونوم ها انجام شده است، نشان می دهد که این ابزار برای غلبه بر آغاز – تردید یا انجماد و بلاک حرکتی در طول حرکات استفاده می شود. این مطالعات نشان می دهد که پاسخ های تشویقی به صدای مترونوم در این شکل از محرک ها بصورت حسی است. در مجموع، مترونوم یک ابزار تمرینی- تجاری در دسترس است که می تواند بصورت یک کمربند توسط بیمار پارکینسون پوشیده شود. یک گوشی کوچک صدا با انعطاف پذیری خوب گاهی با یک استراتژی های خاص برای شروع و ادامه حرکات در مترونوم وصل می شود. گوشی های کوچک ارزان مترونوم در حال حاضر نیز موجود است. در بعضی از مراجعین بهترین سرعت تنظیم شده 120 – 110 ضربان قلب برای زنان و 115- 105 ضربان در هر دقیقه برای مردان است که متناظر با اهنگ سرعت عادی برای بالغین نرمال است. برای فائق آمدن بر آغاز – تردید، راه رفتن موثر بوسیله چرخیدن روی مترونوم و تمرکز به زمان برای ضربان قلب و نبض باید باشد. یکی از راه رفتن های تسهیل سازی شده، مترونوم خاموش است (منجر به حواس پرتی می شود که می تواند مانع پیشرفت شود.). مترونوم ممکن است از تامین کننده های ابزار موسیقی و تجهیزات جانبی تهیه گردد.
موسیقی و ریتم
اثرات سودمند موسیقی و ریتم برای کمک به آماده سازی و حفظ جریان حركات انتخابی، مورد توجه بعضی از فیزیوتراپیستهاست که شامل رقص همراه با موسیقی در پایان کلاس های تمرین گروهی افراد مبتلا به پارکینسون است. استفاده از این شکل محرک های شنوایی ممکن است منجر به محبوبیت بیشتر در آینده شود. شواهد اخیر از فواید رقص تانگو روی بهبود تحرک و کیفیت زندگی افراد مبتلا به پارکینسون حمایت می کند. آموزش Conductive نیز برای تسهیل ریتم و استفاده از آن بوسیله بعضی از افراد مبتلا برای مدیریت حركات و فعالیت های مشکل بکار گرفته می شود.
دستورالعملهای کاربردی در گفتار درمانی در منزل پارکینسون
برای کمک به کاردرمانگرهاست تا توانایی های عملکردی را در افراد مبتلا به پارکینسون افزایش دهند. سفارش
شده است که:
از تکنیک های موثر و نشانه های بیرونی در افراد مبتلا که باید آزمایش شود دریک محیط تطابقی استفاده کنید و باید با همه افرادی که کمک می کنند تمرین شود.
هنگامی که زمان آموزش مفهوم نشانه ها و تکنیک هایی که بطور خلاصه در بالا آورده شده باشد، کاردرمانگر باید کمک کند تا تمرکز و توجه پایدار درهنگام فعالیت درگیر شود.
مفهوم را از طریق آموزش درباره عملکردهای پایهای سخت افزایش دهید.
طیف کوچکی از تکنیک های متناوب فراهم کنید (به خود فرد مبتلا و خانواده و یا مراقبان مورد آزمایش) تا مشکلات عملکردی خاص نمود پیدا کند.
استراتژی های حرکتی را تثبیت کنید تا یک چهارچوب بینایی فراهم شود.
در پروسه یادگیری تا حد امکان چند حس را درگیر کنید.
از بازخوردهای حمایتی و صادقانه برای اینکه انگیزه دهد و اعتماد بنفس را بالا ببرد استفاده کنید.
فرصت های فراوان برای تمرین فراهم کنید تا یادگیری را تقویت کند.
از کمک های یاد آوری کننده استفاده کنید (کارت های یادآوری صفحات آماده و نوشته های کوتاه یادآور)، ولی از استفاده زیاد این ها جلوگیری شود.
تفکیک مراحل پیچیده به قسمتهای کوچکتر و ساده تر
برای مراجع، افزایش دامنه توجه و تمرکز را از طریق محرک های زبانی و بینایی انجام دهید وقتی فرد مبتلا می خواهد میان کارها یکی را برگزیند او را تشویق کنید تا زمان کافی را به آن کار اختصاص دهد و از محرک ها استفاده کند.
فاکتورهای موثر روی درگیر شدن، انگیزه، یادگیری و مراقبت بهتر:
تقریبا %۷۵ افراد مبتلا به پارکینسون درجاتی از نقایص شناختی یا هیجانی را در طول مدت بیماری خود تجربه کرده اند. افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به پارکینسون معمول است. NICE (۲۰۰۶) بیان کرد: در بیماری پارکینسون اثرات افسردگی در ۵۰- ۴۰ % افراد مبتلا است. تغییرات خلق در افراد مبتلا ممکن است نتیجه بهم خوردن تعادل عصبی – شیمیایی باشد و نیز پاسخی که به عنوان علامت این بیماری می باشد. تفاوت های متابولیکی در بعضی از زیرساختارهای سیستم لیمبیک (مغز هیجانی که بین هسته های قاعدهای و قشر مغز واقع شده) وجود دارد که محققان گزارش کردهاند و اخيرا از روی تصاویر ثبت مغزی که پایه فیزیکی افسردگی را در افراد مبتلا نشان می دهد به این نتایج دست یافته اند.
سوالات متداول:
1-چه مشکلاتی در پارکینسون با گفتاردرمانی بهبود مییابد؟
مشکلاتی مانند کاهش بلندی صدا، وضوح گفتار، اختلال در بلع و ارتباطات اجتماعی.
2-چه مدت زمانی برای مشاهده بهبود نیاز است؟
مدت زمان بهبود بستگی به شدت علائم و میزان تمرین دارد، اما معمولاً پس از چند هفته تمرین منظم، پیشرفت مشاهده میشود.
ASD تنها اختلالی است که با روشهای فراوانی تشخیص داده میشود و بنابراین تلاشهای متعددی صورتگرفته تا آن را بررسی کنند. آنالیز رفتار کاربردی بر اساس تفسیر درست رابطهای است که بین رویدادها یا موقعیتهای معین (محرک) و نتایجی که آنها روی کودک مبتلا به اوتیسم (واکنش) دارد، وجود دارد. درمان های متعددی برای کودکان اوتیسم مطرح شده است که بیشتر آنها باهدف تغییر رفتار کودک و آموزش مهارتهای جدید برنامه ریزی شده اند. مرکز اوتیسم دکتر صابر در حیطه مداخلات درمانی کودکان اوتیسم با استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا و تجهیزات پیشرفته مرکز پیشرو می باشد. کاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و بازی درمانی کودکان اوتیسم، ماساژ درمانی و درمان های حسی از جمله تکنیک های مورد استفاده در این مرکز می باشد. در زیر به توضیحاتی در زمینه رفتاردرمانی اوتیسم می پردازیم.
وقتی صحبت از گزینه های درمانی اولیه اختلال طیف اوتیسم می شود، تنوع سرگیجه آوری از درمان ها و رویکرد ها وجود دارد. برخی از درمان های اختلال اوتیسم بر کاهش رفتار های مشکل ساز و ایجاد مهارت های ارتباطی و اجتماعی تمرکز دارند، در حالی که برخی دیگر به درمان مشکلات یکپارچگی حسی، مهارت های حرکتی، مسائل عاطفی و حساسیت های غذایی می پردازند. شایع ترین درمان رشدی برای افراد مبتلا به اختلال اوتیسم، گفتاردرمانی است. گفتاردرمانی به بهبود درک و استفاده کودک از گفتار و زبان کمک می کند. برخی از افراد مبتلا به اوتیسم به صورت کلامی می توانند ارتباط برقرار کنند. برخی دیگر ممکن است از طریق استفاده از علائم، حرکات، تصاویر، یا اشاره ارتباط برقرار کنند. هیچ درمان واحد و قطعی برای اوتیسم وجود ندارد. مؤثر ترین رویکرد به کودک، نوع اختلال اوتیسم او، شدت علائم و… بستگی دارد. انواع رایج درمان برای اختلال طیف اوتیسم که اغلب می توانند نتایج مثبت و مطلوبی به همراه داشته باشند، عبارت اند از:
– رفتار درمانی: رویکردی برای درمان اختلال اوتیسم در کودکان است که بر توسعه و بهبود مهارت های اجتماعی، تقویت رفتار های خوب و بهبود توانایی زبانی از طریق تقویت مثبت، تمرکز دارد. این روش برای مدیریت رفتار و بهبود ارتباط فوق العاده موثر است.
– گفتاردرمانی: ارتباط کلامی، غیر کلامی و اجتماعی را تقویت می کند. با بهبود مهارت های ارتباطی کودک، آن ها می توانند بر انزوای اجتماعی غلبه کنند و گوشه گیری را کاهش دهند. تکنیک های مورد استفاده توسط یک آسیب شناس گفتار و زبان یا همان گفتاردرمانگر، در گفتاردرمانی برای کودکان مبتلا به اوتیسم شامل ارتباط تقویتی جایگزین (AAC) و مهارت های زبان اجتماعی است.
– کاردرمانی: این روش به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا مراقبت از خود را تقویت کرده و مهارت های روزمره مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن و حمام کردن را برای زندگی مستقل تر و بهبود سلامت روان خود بیاموزند. برخی از تکنیک هایی که کاردرمانگران در طول درمان اوتیسم برای کودکان به کار می برند شامل توسعه مهارت های حرکتی و تمرینات پردازش حسی است. کاردرمانی مهارت هایی را آموزش می دهد که به کودک کمک می کند تا حد امکان مستقل زندگی کند. این مهارت ها ممکن است شامل کفش پوشیدن، خوراکی خوردن، دستشویی رفتن و ارتباط با مردم باشد.
– فیزیوتراپی: این نوع درمان نیز می تواند به بهبود مهارت های فیزیکی مانند حرکات ظریف انگشتان یا حرکات بزرگ تر تنه و بدن کمک کند.
رفتاردرمانی اوتیسم
این شیوه موافقان و مخالفان زیادی دارد. برخی افراد معتقدند که تکنیک ABA تنها راه نجات کودکان مبتلا به اوتیسم و خانوادهشان است، درحالیکه بقیه آن را دارای چهارچوب در نظر میگیرند. من معتقدم که این شیوه وقتی مؤثر است که بهدرستی اجرا شود. این روش با نیازها و ویژگیهای خاص کودکان مبتلا به ASD سازگار است – اما گاهی اوقات کاستیهایی در آن دیده میشود. هرچند، ABA از یک شیوه درمانی کلی اوتیسم تشکیل نشده است، ازاینرو نمیتواند بهصورت مؤثری با همه رفتارهای خصوصیتی اوتیسم مربوط باشد.
معروفترین برنامه ABA توسط ایوار لواس در سال ۱۹۷۰ آغاز شده است. این روش در بهبود بخشیدن کودکان مبتلا به اوتیسم، از بین برنامههای رفتاری زیادی که توسط اشخاص مختلف اجرا شده بود؛ کمککنندهتر بود. در پایان سالهای ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ لواس (۱۹۷۷) با کودکان مبتلا به ASD که در مؤسسات نگهداری میشدند؛ کارکرد، او تلاش میکرد که از طریق تکنیکهای ABA ارتباط زبانی آنها را بهبود بخشد در آن زمان توسط بسیاری از همکاران اش که طرفدار شیوههای روانپریشی و دیگر رویکردها بودند، مورد انتقاد قرار گرفت، چون بیشتر این کودکان پس از توقف برنامه و برگشت به زندگی در مؤسسه مهارتهای زبانی که کسب کرده بودند را از دست دادند؛ اما کودکانی که بعد از برنامه به خانوادههایشان برگشتند خیلی بیشتر پیشرفت کردند زیرا خانواده آن کودکان علاقهمند بودند که در منزل برنامه را اجرا کرده و به فرزندشان کمک کنند، بنابراین او اهمیت حیاتی همکاری و کمک والدین در فرایند آموزشی را دریافت.
سپس، لواس کار با کودکان کوچکتر بین 2-4 سال را در خانههایشان و با مشارکت فعال والدینشان آغاز کرد تا از حفظ مهارتهای جدید بهدستآمده مطمئن شود. اولین قدم برنامه درمانی افزایش توجه، تقلید حرکتی و کلامی است. به دنبال آن مهارتهای اصلی زبانی و خودیاری و سپس آموزش مهارتهای تقلیدی کلامی و غیرکلامی و کار با اسباببازیها است. او بهمحض مواجهه با مهارتهای پایه کودک، به مرحله دوم رفت؛ جایی که یاد گرفت خودش را ابراز کند (هم شفاهی از طریق کارت و تصاویر، طبق سطح اش) و بهصورت تعاملی با همسالانش بازی کند. همیشه اولین جلسه در همان محیط صورت میگیرد، چون کودکان مبتلا به اوتیسم با تعمیمپذیری مشکل دارند، اما باگذشت زمان آنها میتوانند هم در خانه هم در مدرسه آموزش ببینند.
اصلاح رفتار مبنی بر این فرض است که پاداش دادن شانس تکرار یک رفتار مثبت را افزایش و امتیاز ندادن شانس ظهور یک رفتار نامناسب و منفی را کاهش خواهد داد. در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آنالیز رفتاری تکنیکهای ناخوشایند را در تلاشی بکار بردند تا کودک را از چیزهایی بترساند که بهصورت بالقوه هم برای او یا برای دیگران مضر هستند (برای مثال، آنها به ناخن کودک لایک تلخ زدند تا او آنها را به دهان نبرد). اصلاحات رفتاری بهشدت مورد انتقاد قرار گرفتند چون یک خلاف جدی از حقوق و شأن انسانی کودکان محسوب میشد. در ابتدا لواس استفاده از تکنیک ناخوشایند در مواردی که کودک تشویق به خودآزاری یا رفتارهای خود تحریکی میشد دفاع کرد و او ادعا کرد این تکنیکها فقط ۱ درصد از انواع مداخلات او را تشکیل میدهد و بعد از هفتههای اول زیاد استفاده نمیشود مدل لواس (۱۹۹۳) از تکنیک ناخوشایند استفاده نکرد و تاکید بیشتری روی فرایندهای تقویت رفتارهای مثبت داشت. هرچند، هنوز درمان گرانی وجود دارند که به تکنیک ناخوشایند متوسل میشوند و آنها برای رفتارهای ناخواسته یا نامناسب از تنبیه استفاده میکنند.
لواس و همکارانش ادعا کردند که با اینکه برخی از بچههای مبتلا به اوتیسم هرگز به عملکرد معمولی نمیرسند، معمولاً آنها رفتارهای نامناسب را کاهش میدهند و در اکتساب زبان پایه تسریع عملکرد دارند.
همانطور که بعداً خواهید دید، برخی از این ادعاها اغراقآمیز و بر اساس دادههای مبهم هستند. فایده روش لواس بعد از انتشار کتاب ” اجازه بده صدایت را بشنوم” توسط کاترین موریس (۱۹۹۳) دوباره مورد پذیرش قرار گرفته، جایی که او درباره استفاده از شیوه لواس با دو کودکش صحبت میکرد. این کتابفروش زیادی داشت و والدینی که آن را خواندند سعی کردند که تمرینها و توصیهها را بدون انتظار از کسب نتیجه در خیلی موارد بادقت اجرا کنند. هدف برنامه این بود که ساعات زیادی از روز اجرا شود (چیزی که میتواند از نظر جسمی روانی یا مالی غیرقابلتحمل باشد) و خانواده را سخت درگیر کند و بعد به جامعه و محیط مدرسه، بسط داده میشود. هرچند، با وجودی که مسیرهای اجرا این برنامهها کاملاً واضح هستند، درباره شیوهها در مدرسه و در جامعه بزرگتر توصیهها ناکافی است.
لواس اولین مطالعهاش را در سال ۱۹۸۷ منتشر کرد جایی که او نتایج اقدام درمانیاش به مدت بیشتر از 4۰ ساعت در هر هفته را حداقل برای دو سال با ۱۹ کودک مبتلا به اوتیسم نشان داد. در این تحقیقات دو گروه گواه شرکت داشتند. – یک گروه ۱۹ کودکی که حداکثر ۱۰ ساعت در هفته درمان دریافت میکردند ویک گروه 2۱ کودکی که در هیچ اقدام درمانی شرکت نداشتند. بهمنظور اندازهگیری پیشرفت شرکتکنندگان، تصمیم گرفتند تا دو متغیر را بکار برند: بهره هوشی کودکان (IQ) که قبل و بعد از اقدام درمانی اندازهگیری شد و حضور در مدرسه (آیا کودک در جریان اصلی با ویژه مدرسه شرکت داشته است). هرچند، شوپلر و همکاران (1989) مشاهده کردهاند که اقداماتی که بهمنظور بررسی دستاوردها مورداستفاده قرار گرفت، ممکن است تغییرات قابلتوجه و کلی را در سطح عملکرد منعکس نکنند. برای مثال، افزایش بهره هوشی میتواند افزایش انطباق و آشنایی با ارزیابی فرایندها منعکس کند ولی نمیتواند منعکسکننده تغییرات واضحی در سطح شناختی باشد. علاوه بر این، تغییر در محیط مدرسه ممکن است از تلاشهای والدین یا تغییرات در قوانین ناشی شود و از بهبود عملکرد آکادمیک نباشد. همچنین، کودکانی که برای شرکت در گروه آزمایشی انتخاب شدند عملکرد کاملاً بالایی داشتند و پیشبینی خوبی از بیماری داشتند و نماینده جمعیت زیادی از کودکان مبتلا به اوتیسم نبودند. همچنین آنها ذکر کردند که طرح این مطالعه کاملاً آزمایشی نبود، ازاینرو انتخاب بچهها برای گروههای گواه و آزمایشی تصادفی نبود؛ بنابراین شوپلر و همکاران (۱۹۸۹) نتیجهگیری کردند که تعیین اثرات اقدام درمانی خاص بر اساس مطالعه لواس غیرممکن است.
مداخلات درمانی اوتیسم: راهنمای جامع برای خانوادهها و درمانگران
اختلال طیف اوتیسم نیازمند مداخلات درمانی هدفمند و زودهنگام است. این راهنما به بررسی موثرترین روشهای مبتنی بر شواهد میپردازد که هم برای خانوادهها و هم درمانگران کاربردی است. مداخلات رفتاری مانند ABA (تحلیل رفتار کاربردی) و مداخلات ارتباطی مانند گفتاردرمانی از پایهایترین روشها هستند. بازیدرمانی و کاردرمانی نیز به بهبود مهارتهای حسی-حرکتی کمک میکنند.
برای کودکان کوچکتر، مداخلات زودهنگام مانند DENVER مدل نتایج چشمگیری داشته است. خانوادهها میتوانند با آموزش تکنیکهای ساده در خانه به تقویت این مداخلات کمک کنند. انتخاب روش مناسب باید بر اساس ارزیابی تخصصی و متناسب با نیازهای فردی کودک باشد. این راهنما شما را با گامبهگام اجرای هر روش آشنا میسازد.
به خاطر داشته باشید که تداوم و همکاری بین خانواده و درمانگران کلید موفقیت در مداخلات درمانی اوتیسم است. با پیگیری منظم و صبر میتوان به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت.
برخلاف مشکلات جدی در روش انجام مطالعه، لواس گزارش کرد که نتایج مشاهده شده جالب بودند. همچنین او بیان کرد که بعد از دو سال اقدام درمانی تقریباً نیمی از بچهها در گروه آزمایشی بهره هوشی عادی داشتند و به طور موثری در جریان مدرسه بدون هیچگونه حمایت اضافی رفتار کردند. هرچند، این کودکان بهره هوشی عادی داشتند و به طور موثری در جریان مدرسه بدون هیچگونه حمایت اضافی رفتار کردند. هر چند، این کودکان، بهره هوشی عادی حتی قبل از شروع اقدام درمانی داشتند و عملکرد رضایت بخششان در مدرسه میتواند با پتانسیلشان توضیح داده شود. بعلاوه، شناسایی و تفکیک اثرات تکامل دشوار است مخصوصاً وقتی که کودکان گروه کنترل با کودکان آزمایشی همتا نباشند. لواس (۱۹۸۷) در حقیقت ادعا کرد که کودکان در گروه آزمایش از اوتیسم بهبود مییابد اما معالجه نمیشود، اغراقآمیز است.
لواس سعی کرد به انتقادات وارده بر کارش پاسخ دهد و ثابت کند که یافتههای مطالعه سال ۱۹۸۷ واقعی بودند و این کار را با اجرای یک مطالعه تکمیلی در سال ۱۹۹۲ با همکاری معاونش مک اچین و اسمیت انجام داد. آنها پس از هفت سال شرکتکنندگان مشابه را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که تفاوتهای IQ همچنان ادامه دارد. هشت نفر از نه کودک با بهترین عملکرد هنوز در کلاسهای اصلی بودند؛ اما این قابلانتظار است، چون کودکانی که دارای IQ عادی بودند و به روند اصلی مدرسه توجه داشتند، دانش خود را از محیط خود به دست آوردند و با همسالانشان همکاری میکردند. بااینوجود ثابت نمیشود که این رفتارها لزوماً به ABA تعلق دارند.
گرشام و مک میلان (۱۹۹۸) محدودیتها را پذیرفتند و انتقاداتی که توسط شوپلر و همکاران اش بیان شده، ذکر کرده است که مطالعات لواس (۱۹۸۷) و مک چین و همکاران (۱۹۹۳) باید بادقت تعبیر و تفسیر شوند مسیبو (۱۹۹۳) گزارش کرد که لواس برخی رفتارها و مهارتها را که مستقیماً مربوط به اوتیسم میباشد مثل تعاملات اجتماعی و مهارتهای حسی و هوشی را ارزیابی نکرده است. بهعلاوه، ماندی (۱۹۹۳) بیان کرد که خیلی از کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا، بهره هوشی عادی دارند – حتی با حداقل اقدامات درمانی – و افزایش بهره هوشی که گاهگاهی توسط دانشمندانی مثل برین بار و لیچ (۱۹۹۳)، شینسکوف و سیگل (۱۹۹۸)، آندرسون و همکاران (۱۹۸۷)؛ فنسی و همکاران (۱۹۸۵) و هریس و همکاران (۱۹۹۱) گزارش شده است به دلیل توانائی کودک در تعامل مؤثرتر با محیط است؛ بنابراین، میتوان استدلال کرد که این شیوه ویژه امیدوارکننده و مؤثر است، چون به کودک مبتلا به اوتیسم راه درست تعامل با محیط اش را یاد میدهد و به دلیل افزایش ناگهانی بهره هوشی و ازبینرفتن اوتیسم نیست.
محدودیتهای روششناسی که ذکر شده است تا کنون مانعی برای تعمیمپذیری یافتهها به گروه کلی کودکان مبتلا به اوتیسم بوده است، شرای من (۲۰۰۰) استدلال کرد که محققان نباید از این محدودیتها در مطالعاتشان چشمپوشی کنند، بلکه باید از آنها مطلع باشند و سعی در بهبود آنها داشته باشند. همچنین او ذکر کرد که وقتی کودکان مبتلا به اوتیسم در سنین پایینتر هستند و در مداخله رفتاری اولیه شرکت میکنند فرصت بیشتری برای بهبود اساسی در خیلی از بخشهای رشدی و افزایش سطح عملکردشان دارند، این بهبود میتواند با این حقیقت توضیح داده شود که آنها مداخله را تقریباً بر مبنای روزانه دریافت میکنند ویک فرد بزرگسال صرفاً با آنها زمان را میگذراند. آنالیز رفتار کاربردی بر اساس تئوریهای یادگیری طرحریزیشده است که در آغاز قرن بیستم بهتفصیل بیان شده است و ارزش روشهای علمی در ارزیابی تأثیرپذیری را بیان میکند؟
بسیاری از روانشناسان بررسی جامعی از مطالعات رفتاری را انجام دادهاند که در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم به ارزهای رفتارهای نامناسب، مهارتهای اجتماعی، کلامی و زبان، مهارتهای خود کمکی و مهارت آکادمیک میپردازد. آنها نتیجهگیری کردند که ABA به تکنیکهای عملی رشدی برای درمان مشکلات مربوط به اوتیسم نسبت داده میشود. همچنین هال (۱۹۹۷) بررسی بیشتری از تحقیق رفتاری درباره اوتیسم را منتشر کرد و ادعا کرد سه دهه تحقیقات نشان داده است که آنالیز رفتار کاربردی طیف استراتژیهایی را پیشنهاد میکند که برای افراد مبتلا به اوتیسم تأثیر ثابت شده دارند چون آنها رفتارهای کلیشهای را کاهش میدهند و زبان و مهارتهای تقلیدی و تعاملات اجتماعی را افزایش میدهند. هرچند نمیتوان تعیین کرد که تا چه حدودی بلوغ کودکانی که در این مطالعات شرکت کردند به بهبود برخی از رفتارهایشان نسبت داده میشود.
گرین اقدامات درمانی رفتاری که برای کودکان مبتلا به اوتیسم با سن بیشتر از ۵ سال در خانههایشان، در مدارس یا در محیط آموزشی بکار گرفته میشود را بررسی کرده است. او نتیجهگیری کرد که اقدام درمانی اولیه بر اساس ABA میتواند باعث بهبود قابلتوجه، طولانیمدت، جامع و مهم در دامنه رشدی قابلتوجه برای بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم گردد. همچنین او گزارش کرد که اقدام درمانی رفتاری برای این بچهها که فاقد اقدام درمانی یا اقدامات درمانی دیگرند مؤثرتر است و این نتایج برای کودکانی که برنامه را قبل از سن ۲ یا ۳ سالگی شروع کردند بهتر هستند. هرچند، انتظار میرود کودکی که از اقدام درمانی پیروی میکند تغییرات بیشتری در رفتارش به نسبت کودکی که پیروی نمیکند داشته باشد. به همان اندازه منطقی است تصور کنیم که کودکی که هر درمانی را قبل سن ۲ سالگی شروع میکند بهبودی بهتری از کودکی که همان درمان را در سن ۷ سالگی شروع میکند دارد. علاوه بر این مشخص نیست درمان چه مدت باید طول بکشد و چه وقت باید قطع شود. روشهای ABA برای حمایت افراد مبتلا به اوتیسم حداقل با شش روش بکار میروند؛
افزایش رفتارهای مطلوب (برای مثال، پاداش، رفتارهای مطلوب در تعاملات اجتماعی را افزایش میدهد)؛
آموزش مهارتهای جدید (برای مثال، شیوههای آموزش سیستماتیک و پاداش برای آموزش مهارتهای جدید زندگی و ارتباطی و همچنین مهارتهای اجتماعی)؛
حفظ رفتارهای تسلط یافته (برای مثال، خودکنترلی میتواند به حفظ و تعمیم مهارتهای کاری کمک کند)؛
تعمیمپذیری و تغییر رفتار از یک موقعیت یا شرایط به دیگری (برای مثال، مطالعه در خانه و مطالعه در مدرسه)؛
محدودیت و اگر ممکن است حذف شرایط و موقعیتهایی که رفتارهای مخرب را بروز میدهند (برای مثال تغییرات محیط یادگیری)؛
کاهش رفتارهای مخرب (برای مثال، رفتارهای خودآزاری یا کلیشهای).
هینگن و برایسون (۱۹۷۲) بیش از ۴۰۰ مقاله تحقیقاتی درباره افراد مبتلا به اوتیسم را بررسی کردهاند که بین ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ منتشر شده است و به این نتیجه رسیدند که اقدام درمانی بر اساس رفتارگرایی پایدارترین تأثیرات را دارد. بااینوجود، آنها مشخص نکردند که مداخلات دیگر چه بوده و بر این باور بودند که رویکرد رفتاری نسبت به دیگر روشها برتر است. یافتههای مشابه توسط دی مایلر و همکاران (۱۹۸۱) گزارش شده است که بیش از ۱۱۰۰ مطالعه را آنالیز کردهاند و در دهه ۱۹۷۰ نتیجهگیری کردهاند، با گلیو و همکاران (۱۹۹۶) ۲۵۱ مطالعه را از ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ بررسی کردند و درباره تأثیرپذیری ABA در درمان اوتیسم نکاتی را ذکر کردهاند. آنها بیان داشتند که اقدام درمانی رفتاری منجر به نتایج مثبتی میشود. آنها بخشهایی از رفتار غیرعادی، زبان، مهارتهای زندگی، ثبات ارتباطی، عملکرد آکادمیک و مهارتهای اجتماعی را مطالعه کردند برخلاف این حقیقت که تعدادی از مطالعاتی که نتیجهگیری و بررسی شدند مؤثر بودند، شما باید در نظر دانسته باشید که همه آنها بهدرستی طراحی نشدهاند.
1-مداخلات زودهنگام (قبل از 3 سالگی) چقدر مؤثرتر هستند؟
بسیار مؤثرتر! مغز کودکان در این سن انعطافپذیری بالایی دارد و مداخلات زودهنگام میتوانند مسیر رشد را تغییر دهند.
2-تفاوت مداخلات فردی و گروهی در اوتیسم چیست؟
مداخلات فردی (مثل ABA) شخصیسازی شده هستند، در حالی که مداخلات گروهی (مثل کلاسهای مهارت اجتماعی) تعامل با دیگران را تقویت میکنند.
روش های متعددی برای درمان اختلال یادگیری مطرح شده اند که هر یک بر حیطه خاصی از مشکلات کودکان تاکید دارد. شناسایی و تشخیص صحیح بهتریثن روش درمانی در درمان کودکان با اختلال یادگیری نیازمند تخصص و ارزیابی دقیق کودک توسط دکتر اختلال یادگیری می باشد. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در زمینه درمان اختلالات یادگیری نظیر اختلال نوشتن، اختلال خواندن و ریاضیات به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. امکانات پیشرفته مرکز کاردرمانی اختلال یادگیری شامل اتاق تاریک بینایی، اتاق شنیداری، سنسوری روم و … موجب پیشرفت کودکان با اختلالات یادگیری و بهبود روند یادگیری آنان می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
راه های درمانی زیادی برای اختلال یادگیری وجود دارد. با توجه به ارزیابی های انجام شده، می توان مشکل زمینهای کودک را شناسایی نمود و متناسب با آن راهکارهای درمانی مناسب را اتخاذ نمود. در کتاب حاضر چندین راهکار درمانی ارائه شده است:
در روش چند حسی فرنالد، به کودکان داستان های خاصی که ویژه هر کدام از آنهاست گفته شده و آنقدر تکرار می شود که آن را خوب یاد بگیرند. بنابراین، دانش آموز دارای یک خزانه لغات انتخابی خواهد بود. در این روش کودکان لغت را می گویند. لغت نوشته شده را میبینند، روی آن با انگشت دست می کشند و آنرا ردیابی
می کنند، لغت را با استفاده از حافظه خود می نویسند، دوباره لغت را می بینند و آن را با صدای بلند برای معلم خود می خوانند. این روش، چهار مرحله را در یادگیری ایجاد می کند.
در روش درمان اختلال یادگیری ادراکی حرکتی، موضوع اصلی بر این نظر استوار است که رشد بهنجار ادراکی – حرکتی به کودک کمک می کند تا مفهوم با ثبات و قابل اعتمادی از جهانی که در آن به سر می برد به دست آورد. کودک بهنجار قادر است دنیای ادراکی – حرکتی استوارتری را در هنگام مواجهه با تکالیف درسی در سن ۶ سالگی ایجاد کند. در مقایسه با آن ها، کودکان دچار ناتوانی های یادگیری، دنیای ادراکی – حرکتی متزلزل و غیر قابل اتکایی دارند. این کودکان وقتی با امور نمادین روبرو می شوند به دلیل سوگیری ناقص به آنچه که کپارت آن را واقعیات جهان اطرافشان مینامد، به ویژه ابعاد مکان و زمان، با موانعی درگیر میشوند. برای فهم امور نمادین، کودک باید یاد بگیرد که مشاهدات دقیق تری را در مورد مکان و زمان انجام بدهد و آنها را با اشیاء و رخدادها مرتبط سازد. کودکان ناتوان در یادگیری، در سازماندهی کامل نظام های آمایش اطلاعاتی خود، در حدی که بتوانند از برنامه های تحصیلی استفاده کنند، ناتوان هستند و در نتیجه از نقطه نظر قوای حرکتی، ادراکی شناختی با اشکالاتی در سازماندهی مواجه می شوند. ناتوانی های ادراکی شامل نقایص موجود در هماهنگی بینایی – حرکتی، انحرافات بینایی، شنوایی و لامسه، ارتباطات فضایی و سایر متعلقات ادراکی می باشد. نظریه های ادراکی۔ حرکتی بیشترین تأکید در زمینه ی ناتوانی های یادگیری روی فعالیت های ادراکی- حرکتی بوده است. ادراک به عملیات روانشناختی برای کشف معنی یک احساس اطلاق می شود. ادراک، حرکات شنوایی، بینایی لامسه را سازماندهی، دارای ساختار و تعبیر و تفسیر می کند کودکانی که ناتوانی ادراکی دارند معمولاً برای تعبیر و تفسیر و پیدا کردن معنی محرکهای محیطشان دچار مشکل می شوند. از آنجا که اصطلاح «حرکت» به جابهجایی بدن اطلاق می شود، وجود ناتوانی در تحول حرکتی، می تواند باعث بروز مشکلات در یادگیری تکالیفی که به مهارت های حرکتی ظریف، هماهنگی دست – چشم و تعادل نیازمند هستند، گردد. این مشکلات می توانند حرکات را ضعیف کرده روی استفاده و کنترل ماهیچه ها اثر منفی بگذارند و یا توانند باعث ضعیف در هماهنگی عملکرد حرکتی و ادراکی شوند. انواع ناتوانی های ادراکی شامل موارد زیر می باشند که تمرینات هر دسته به تفصیل در کتاب حاضر مورد بررسی قرار گرفته اند:
– ناتوانی های افتراقی (بینایی، شنوایی، لامسه، جنبشی، حس پوستی و شکل – پس زمینه)
– مشکلات بندش (شنوایی، بینایی و ترکیب صداها)
– ناتوانی های بینایی- حرکتی (غلبه طرفی، جهت یابی، آگاهی از چپ – راست، هماهنگی بینایی- حرکتی)
– مشکلات سرعت ادراکی (بینایی – شنوایی)
– ناتوانیهای زنجیره سازی
– مشکلاتی در مورد وجوه ادراکی
– در جا ماندگی
در روش یکپارچگی حسی، این گونه بیان میشود که در این کودکان ممکن است اطلاعات حسی با دقت و به طور کافی پردازش نشود. این به نوبه خود بر کارایی عملکرد مغز تاثیر می گذارد چرا که عملکرد مناسب مغز به یکپارچگی خوب حواس بستگی دارد. بنابراین با هماهنگ کردن چشم و دست و کنترل حرکتی و ادراک بصری و فضایی و مسائل تعادلی المسی و توانایی بصری- حرکتی، و توانایی جهت گیری می توان گروهی از ناتوانی های نوشتن خواندن، هجی کردن، و اختلالات ریاضی را درمان کرد. هماهنگی حرکتی ظریف، مستقیماً به رشد و تکامل عضلات ظریف دست مربوط می شود که در انجام تکالیفی نظیر نوشتن، نخ کردن، سوار کردن مهره ها و پیچ ها و قیچی کردن، به کار برده می شود. انجام موفقیت آمیز همه ی این تکالیف موجب موفقیت در تحصیل و درمان اختلالات یادگیری میشود. به نظر میرسد هر چه کودکان در زمینه در یافت و پرداخت محرک های ورودی، کار آمدتر شوند در فهم و درک محیط و در نتیجه در بیان و توصیف خود تواناتر خواهند بود. در کتاب حاضر روش های درمانی براساس روش یکپاچگی حسی، به تفصیل مورد بحث قرار گرفتهاند.
روش اخری که در درمان اختلال یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است روش دومن دلاكاتو است که نوعی روش سازماندهی مجدد اعصاب مرکزی می باشد. این روش توسط دلاكاتو برای ترمیم و اصلاح نارسایی های کودکان با نارسایی های یادگیری پیشنهاد شده است . وی معتقد است با این روش که مبتنی بر شناخت و سپس اصلاح فعالیت های حاصل از مغز و اعصاب می باشد می توان مشکل کودکان با نارسایی های یادگیری را که اغلب از نامنظمی سیستم اعصاب مرکزی ناشی می شود، مرتفع ساخت. رشد سیستم عصبی در افراد طبیعی که به تدریج ادامه می یابد، دارای نظم قابل پیش بینی است. در انسان، این رشد از مراحل پایین که از مشخصات حیوانات پستتر است شروع می شود و تا مراحل بالاتر که صرفاً مختص انسان است ادامه می یابد. اگر به دلایلی، مرحلهای از مراحل پیچیده رشد سیستم عصبی دچار وقفه شود، این تاخیر در مراحل بعدی رشد عصبی با فقدان فعالیت در مرحله رشد نیافته مشخص می گردد و ممکن است به صورت هایی همچون تأخیر در تکلم، لکنت زبان، نارساخوانی و … بروز نماید. روش های ترمیمی دلاكاتو در درمان اختلال یادگیری شامل تمرینات مختلف با تأکید بر خزیدن، چهار دست و پا رفتن، حركات تقاطعی دست و پا می باشد. وی معتقد است با برقراری نظم مجدد در سیستم اعصاب مرکزی و جبران مرحله رشد نیافته در آن، علائم مرضی نارسایی های ویژه در یادگیری نیز از میان
میرود و یادگیری فرایند طبیعی خود را باز می یابد.
مراحل درمان اختلال یادگیری به روش دومن دلاكاتو شامل موارد زیر می باشد:
مرحله اول درمان دلاكاتو:
۱) خزیدن یک طرف ۵ دقیقه (حدود ۸۰ بار)
۲) الگوی مناسب خواب برای کودکان راست و چپ دست
۳) تمرین شنوایی
۴) تمرین بینایی
مرحله دوم درمان و بازپروری دلاكاتو:
1) چهار دست و پا رفتن با الگوی تقاطعی
۲) تمرین شنوایی
۳) تمرین بینایی
مرحله سوم درمان و بازپروری دلاکاتو:
۱) راه رفتن با الگوی تقاطعی
۲) تمرین شنوایی
۳) ترتیب بینایی
۴) هماهنگی عمومی
۵) جهت یابی
مرحله چهارم: شامل باز پروری دلاکتو که درمان این مرحله شامل:
بسیاری از کودکان نوپا و آنهایی که پستانک استفاده میکنند ، تعداد و انواع غذاهایی که قصد خوردن آن را دارند کاهش میدهند چراکه جوانه های چشایی آنها نمونه هایی کمتری را مورد آزمایش قرار میدهد. اگرچه ، کودک با مزه کردن و دیگر حساسیت ها تمایل فوق العاده ای برای مکیدن پستانک ، خوردن بینهایت انواع غذاها که ناشی از مشکلاتی که همراه با چشایی ، بافتی ، دمایی ، بویایی و قدرت عضلات فک و دیگر فاکتورها میشوند را دارا هستند . مشکلات بد غذایی کودکان و اختلال بلع بعضی از کودکان ناشی از مشکل در حس چشایی می باشد که توسط تکنیک های گفتاردرمانی حسی برطرف می شود. بیش حسی و کم حسی چشایی موجب اختلالات تغذیه در کودک شده و باید به سرعت درمان گردد. مرکز درمان گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر با استفاده از تکنیک های پیشرفته درمانی نظیر سنسوری روم و گفتاردرمانی حسی در درمان اختلال پردازش حسی و بهبود مشکلات حسی کودکان اوتیسم موثر می باشد. علاوه بر درمان های حسی در کودکان با مشکلات بلع، تکنیک های گفتاردرمانی بلع کودکان و وضعیت دهی مناسب به همراه تقویت عضلات دهان و رفلکس بلعیدن به کودکان کمک می نماید مهارت های بلعیدن و جویدن را بهبود بخشند و تغذیه کودک را آسان تر می کند.مرکز درمان اختلال بلع کودکان دکتر صابر در این زمینه با ارائه خدمات گفتاردرمانی در کلینیک و منزل به شما کمک می نماید.
گفتاردرمانی برای اختلال بلع کودک
تغذیه و بلع فرآیندهای اساسی هستند که اکثر ما آن ها را بدیهی می دانیم، اما برای بقا ضروری هستند. تغذیه و بلع شامل کل فرآیند وارد کردن غذا یا مایعات به دهان، دستکاری آن ها با زبان، دندان ها و فک، و سپس انتقال ایمن آن ها به گلو است. از آنجا، به مری و سپس به معده شما می رود. این اعمال به ظاهر ساده نیازمند هماهنگی دقیق عضلات، اعصاب و رفلکس ها هستند که همگی در هماهنگی کامل کار می کنند. در کودکان، فرآیند تغذیه و بلع به ویژه حیاتی است. آن ها نه تنها برای تغذیه، بلکه برای رشد و نمو نیز ضروری هستند. از لحظه ای که کودک شما اولین جرعه شیر یا لقمه غذا را می خورد، توانایی های تغذیه و بلع او شروع به رشد می کند. با پیشرفت آن ها از نوزادی به نوپایی، این مهارت ها به طور فزاینده ای دقیق تر می شوند. گفتاردرمانی به عنوان یک راه نجات برای کودکانی که با اختلالات تغذیه و بلع دست و پنجه نرم می کنند، ظاهر می شود. گفتاردرمانگران از طریق ارزیابی تخصصی، مشکلات خاصی را که کودک شما در طول وعده های غذایی با آن ها روبرو است، شناسایی می کنند. سپس، آن ها مداخلات و استراتژی های متناسبی را برای هدف قرار دادن مستقیم آن مشکلات طراحی می کنند. گفتاردرمانی بر تقویت مهارت های حرکتی دهانی تمرکز دارد و به کودک شما کمک می کند تا قدرت و هماهنگی لازم برای جویدن، بلعیدن و مدیریت ایمن غذا در دهان خود را توسعه دهد. تکنیک هایی مانند یکپارچگی حسی و حساسیت زدایی می توانند به بیزاری از بافت های خاص رسیدگی کنند و به کودک شما امکان می دهند طیف وسیع تری از غذاها را کشف کند. گفتاردرمانگران همچنین از نزدیک با خانواده شما همکاری می کنند تا یک محیط حمایتی برای زمان غذا خوردن ایجاد کنند. این شامل ارائه راهنمایی در مورد وسایل تطبیقی، موقعیت دهی و روال هایی است که می تواند غذا خوردن را قابل کنترل تر کند. گفتاردرمانی نه تنها به جنبه های فیزیکی تغذیه و بلع می پردازد، بلکه ارتباط و تعامل اجتماعی بهبود یافته را نیز تقویت می کند. گفتاردرمانی نه تنها خطر آسپیراسیون (ورود غذا یا مایعات به ریهها) را کاهش می دهد، بلکه تجربه غذا خوردن را برای کودک شما ایمن تر و لذت بخش تر می کند. از طریق گفتاردرمانی، کودک شما می تواند تکنیک های بلع ایمن را بیاموزد و به او اجازه می دهد طیف وسیع تری از غذاها و مایعات را مصرف کند و تغذیه و آبرسانی بهتری را ترویج دهد. اهداف خاص گفتاردرمانی برای بلع بسته به نیازهای فردی کودک شما متفاوت خواهد بود. با این حال، برخی از اهداف رایج عبارتند از:
– بهبود مهارت های حرکتی دهانی
– تقویت عضلات زبان و لب
– دستیابی به تکنیک های بلع ایمن
وضعیت قرارگیری و مرحله بلع دهانی
وضعیت غیر نرمال دهان ممکن است در تلاش برای ایجاد ثبات استفاده شود. پیدایش انقباض زبان، مهارت حسی حرکتی دهانی غیر نرمال برجسته در طول تغذیه فرد با مشکل فلج مغزی ممکن است با وضعیت غیر نرمال و ضعف تونوس ماهیچه ای ارتباط مستقیم داشته باشد. بیمار با مشکلات بلع ممکن است از الگوی کشش شدید و غیر نرمال گردن و عقب رفتن زبان به عنوان مبنای غیر نرمال ثبات در بالا بردن و چرخش سر و باز کردن دهان استفاده کند. فرد با مشکل CP یا ضربه مغزی همچنین ممکن است از انبساط شانه ای یا انقباض کتف برای نگه داشتن بدن استفاده کند. این حالت جبران های ناهنجار، ضعف زبان، فک، گونه و تحریک لب را بیشتر می کند. اختلال بلع در مایعات در این افراد مشاهده می شود.
وضعیت قرارگیری و مرحله ی بلع حلقی در مشکلات بلع غذا
کشش بیش از حد گردن روی ساختمان مسیر حلقی تاثیر می گذارد و کودک و بزرگسال با مشکلات بلع را در خطر مشکلات تنفسی در طول تغذیه قرار می دهد. کنترل وضعی همچنین به هماهنگی بین تنفس و بلع در طی تغذیه وابسته است. کودک باید استواری در سر تا سر ستون فقرات و حرکت دنده ها در قفسه سینه را در تنفس کارآمد نشان دهد. این ارتباط بین حرکت و استوار بودن در طی هماهنگی پیچیده تنفسی و بلع که در طی تغذیه ی دهانی اتفاق می افتد تعیین کننده است.
وضعیت قرارگیری و مرحله ی بلع مروی در مشکلات بلع
EERD/GERD ممکن است از وضعیت بدن تاثیر بگیرد.Whitington Orenstein اظهار کردندوضعیت طاق باز(به پشت خوابیده) برای نوزادان ممکن است EERD/GERD را افزایش دهد. انجمن علمی بیماری کودکان آمریکا (2000) توصیه کرده که نوزادان سالم برای خوابیدن در حالت طاقباز قرار داده شوند، شامل نوزادان با EERD/GERD. هیچگونه افزایشی در مرگ های نسبت داده شده به تنفس با تغییر وضعیت خواب از حالت دمر به طاقباز برای نوزادان انگلستان گزارش نشده است. Fleming ،Meyers،Herbst توصیه کردند نوزان را در وضعیت دمر همراه با سر 30 درجه بالاتر برای 1 تا 2 ساعت بعد از تغذیه قرار داده شوند. Orenstein 100 نوزاد زیر 6 ماه را مورد مطالعه قرار داد، درجه PH مری آنها در وضعیت دمر با 30 درجه چرخش سر افزایش می یافت، این پژوهش جلوگیری از رفلاکس برای نوزادان زیر 6 ماه بوده است. وضعیت سر بالاتر ممکن است برای نوزادان زیر 10 روز مفید باشد ولی نه برای نوزادان بزرگتر.
گفتاردرمانی حسی در مشکلات بلع
در گفتاردرمانی در منزل کودکی با حساسیت بیش ازحد نسبت به مزه ها پافشاری بسیاری بر رژیمهای بی مزه دارد که شام وی شامل انواع پاستا ، ماکارونی و پنیر و ناگت مرغ میشود. اگر یکبار کودکی که دارای حساسیت مزه است نوعی غذار ا بیابد که مزه ی آن باب میلش باشد ، ممکن است همیشه وعده های غذایی مشابه با آن را درخواست کند و هنگامی که غذایی که ترجیح داده در دسترس نباشد یا ازطریق دیگری آماده شده باشد ، بسیار ناراحت و غمگین میشود.
کودک با حساسیت حس پایین ممکن است به شدت خواستار غذاهایی با بوی زیاد باشد ، غذاهایی مثل ریختن آبلیمو برروی گوشت ماهی ، ریختن سس زیاد برروی همبرگر ، و چاشیدن نمک و فلفل بیش ازحد بر روی سیب زمینی فرانسوی.
روش جایگزین در چشایی (وبویایی) میتواند نشانه ای از کمبود روی باشد . کمبود بیش ازحد روی میتواند به طورکل اشتها را کاهش دهد ، و بعدها به بی اشتهایی کمک کند. در فردی که غذایی را بیش از حد طلب میکند و بیزاری زیادی از سایر غذاها دارد ، سطح روی آنها باید توسط دکتر یا متخصص تغذیه از طریق آزمایش خون مورد ارزیابی قرار گیرد به جای اینکه این مورد را به طور 100درصد به ذائقه غذایی ربط دهیم.
الگوها و قالبهای بسیار گسترده ایی وجود دارند که برکودکان ، نوجوانان و بزرگسالان با تنوع زیادی از تشخیص ها اثرگذار است و همچنین آنهایی که با شاخص تشخیص های دیگری مواجه نمیشوند . در مواردی که کودکان تشخیصهای همزمانی چون اوتیسم ، بیشفعالی یا اضطراب را دارند ، هرگونه چالش در پردازش حسی میتواند به طور چشمگیری صفات واضح و قابل رؤیت در آنها را جهت تشخیص کاهش دهد.
منابع:
thevozinstitute.com
kutestkids.com
سوالات متداول:
1.متخصص گفتاردرمانی بلع چکار می کند؟
متخصص گفتاردرمانی بلع کودکان در زمینه مشکلات قورت دادن غذا و حساسیت های چشایی در کودکان فعالیت می نماید.
2.مشکلات بد غذایی کودکان مربوط به چیست؟
مشکلات بد غذایی کودکان و اختلال بلع بعضی از کودکان ناشی از اختلال حس چشایی می باشد که توسط تکنیک های گفتاردرمانی حسی برطرف می شود. بیش حسی و کم حسی چشایی موجب اختلالات تغذیه در کودک شده و باید به سرعت درمان گردد.
از واژه لکنت زبان برای توصیف رفتارهای گفتاری اصلی لکنت یعنی علائم لکنت زبان مانند تکرار، کشیده گویی و قفل؛ استفاده می کرد. به نظر می رسد این رفتارها در فرد لکنتی، بطور غیرارادی رخ می دهند؛ انگار که خارج از کنترل وی باشند. علائم لکنت زبان مانند تکرار، پربسامدترین رفتار اصلی در کودکانی است که به تازگی شروع به لکنت کرده اند و اصولاً متشکل از یک صدا، هجا یا کلمه تک هجایی است که چندین مرتبه تکرار می شود. گوینده به وضوح بر روی آن صدا گیر میکند و تا زمانی که صدای بعدی بتواند تولید شود، به تکرار آن ادامه می دهد. مرکز گفتاردرمانی لکنت زبان دکتر صابر در زمینه بررسی دقیق علایم لکنت کودکان و علت لکنت زبان در کودکان و درمان لکنت به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. گفتاردرمانان با تجربه مرکز با استفاده ار تکنیک های روز دنیا و تجهیزات پیشرفته مرکز نظیر سنسوری روم، سویچ صوتی و… به تسریع بهبودی در کودکان کمک می نمایند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علائم اولیه لکنت زبان در کودک
در کودکانی که مدت زیادی از شروع لکنت آنها نمی گذرد، تکرار کلمات تک هجایی و تکرارهای بخشی از کلمه از تکرارهای کلمات چندهجایی بسیار شایعتر هستند. علاوه بر این، کودکانی که لکنت می کنند معمولاً در هر موقعیت تکرار، یک کلمه یا هجا را بیش از ۲ بار تکرار می کنند؛ ما – ما – ما – مانند این
به گفته دکتر متخصص لکنت کشیده گویی صداهای واکدار یا بیواک نیز در گفتار کودکانی که تازه شروع به لکنت کردهاند، طاهر می شوند. این رفتار، معمولاً تا اندازهای دیرتر از تکرار ظاهر میشوند. هرچند که هم جانسون و همکاران (۱۹۵۹) و هم پائیری (۱۹۹۷ a) گزارش دادند که کشیده گوییها- همانند تکرارها ممکن است از ابتدا وجود داشته باشند. من از اصطلاح کشیده گویی به منظور اشاره به آن دسته از لکنت هایی که در آنها صدا یا جریان هوا ادامه می یابد اما حرکت تولیدکنندههای گفتاری متوقف می شود، استفاده می کنم. کشیده گویی، حتی به کوتاهی نیم ثانیه، ممکن است غیر طبیعی به نظر برسد؛ اما در مواردی نادر ممکن است به اندازه چند دقیقه نیز به طول انجامد. بر خلاف استفاده من از این اصطلاح، نویسندگان قدیمیتر، لکنتهایی که صدا یا جریان هوا نداشتند را به همراه لکنتهایی که حرکت تولیدکننده های گفتاری در آنها متوقف شدهاند را در تعاریفشان از کشیده گویی گنجانده اند
تکرار و کشیده گویی صدا، معمولاً هم بخشی از رفتارهای اصلی لکنتی های پیشرفته هستند و هم در کودکانی که تازه شروع به لکنت کردهاند، به چشم می خورند. شیهان (۱۹۷۴) دریافت که لکنت از نوع تکرار، در تمام نمونههای گفتاری ۲۰ بزرگسالی که لکنت می کردند، اتفاق می افتاد. در واقع ۶۶ درصد از لکنت های آنها از نوع تکرار بودند. اگرچه بسیاری از لکنت های آن ها، مطابق تعريف بالا، از نوع کشیده گویی بودند، اما اینکه دقیقاً چه تعداد کشیده گویی در این نمونه ها وجود داشته، مشخص نیست.
قفل شدن از دیگر نشانه های لکنت زبان
قفل شدن از علایم لکنت کودکان می باشد، معمولاً آخرین رفتار اصلی است که ظاهر می شود. هرچند، همانند کشیده گویی، برخی محققین آن را در گفتار کودکان، در ابتدا یا اوایل شروع به لکنت کردن نیز، مشاهده کرده اند. علایم لکنت مانند قفل زمانی اتفاق می افتد که فردی به طور نامناسب جریان هوا یا صوت را متوقف می کند و اغلب حرکت تولیدکننده های گفتاریاش نیز به همین صورت متوقف شوند. قفل میتواند هر سطحی از مکانیسم توليد گفتار را درگیر کند: تنفسی، حنجرهای با تولیدی. برخی شواهد و بیشتر از آن، نظریه پردازی هایی وجود دارد که مطابق آن ها، فعالیت عضلانی نامناسب در سطح حنجره ای، مشخصه بیشتر قفلها است.
با ادامه دار شدن لکنت، اغلب قفل ها طولانیتر و منقبض تر می شوند و ممکن است لرزش نیز آشکار شود. این نوسانات سریع که اغلب به راحتی در لب ها و فک قابل مشاهده هستند، زمانی اتفاق می افتند که فردی روی یک کلمه یا صدا قفل کرده است. در این علایم لکنت 3.فرد جریان هوا را مسدود می کند، فشار هوا پشت محل انسداد را افزایش
میدهد و به طور فوق العاده شدیدی عضلاتش را منقبض می کند (ون رایپر ۱۹۸۲). شما می توانید این لرزش ها را در تلاش برای گفتن کلمه «با» در حالی که لبهایتان را به شدت روی هم می فشارید و فشار هوا را در پشت آن افزایش می دهید، همانندسازی کنید. تصور کنید زمانی که می خواهید صحبت کنید، به صورت غیرمنتظرهای این اتفاق برای شما بیافتد.
اشخاصی که لکنت می کنند در بسامد وقوع علائم لکنت زبان و دیرش رفتارهای اصلی با یکدیگر تفاوت دارند. تحقیقات نشان می دهد که یک فرد مبتلا به لکنت، زمانی که با صدای بلند نوشتهای را می خواند، به طور میانگین بر روی حدود ۱۰ درصد از کلمات لکنت می کند، هرچند که تفاوت بین فردی بسیاری وجود دارد.بسیاری از افرادی که به طور خفيف لکنت میکنند، در حین خواندن مطلب یا صحبت کردن، بر روی کمتر از ۵ درصد کلمات، لکنت میکنند و تعداد کمی که لکنت شدید دارند بر روی بیش از ۵۰ درصد کلمات لکنت میکنند. دیرش رفتارهای اصلی از گوناگونی بسیار کمتری برخوردار است، به این صورت که، طور میانگین، حدود یک ثانیه و به ندرت بیشتر از پنج ثانیه هستند.
علائم ثانویه لکنت
علائم لکنت زبان نظیر تکرار واج ها و کشیده گویی در فرد لکنت زبان دیده می شود. اشخاصی که لکنت میکنند از لکنت کردن خود لذت نمی برند. آنها اگر نتوانند از تکرارها، کشیده گویی ها و قفلهایشان به کلی اجتناب کنند، با تلاش برای پایان دادن سریع آن ها، به این رفتارها واکنش نشان می دهند. ممکن است این واکنش ها در آغاز تنها یک تلاش تصادفی باشند، اما خیلی تبدیل به الگوهایی می شوند که به خوبی یاد گرفته شده اند. من رفتارهای ثانویه را به دو گروه کلی تقسیم می کنم: رفتارهای رهایی و رفتارهای اجتنابی. بجای پیروی از رویکرد سنتی در مورد رفتارهای ثانویه، برای مثال، [تقسیم آن ها به] «آغازگرها» یا «به تعویق اندازی ها»، این تقسیم بندی را به وجود آوردم چراکه فعالیتهای درمانی من بر اصولی متمرکز هستند که به وسیله آنها رفتارهای ثانویه یاد گرفته می شوند.
واژه های «رهایی» و «اجتناب» از متون یادگیری رفتاری قرض گرفته شدهاند. به طور خلاصه، رفتارهای رهایی زمانی اتفاق می افتند که گویندهای لکنت می کند و تلاش می کند تا لکنت را پایان دهد و کلمه را تمام کند. مثالهای شایع رفتارهای رهایی، پلک زدن، تکان دادن سر و به میان اندازی صداهای اضافه مانند «آه»، است که اغلب با پایان لکنت همراه هستند و بنابراین تقویت میشوند. از سوی دیگر، رفتارهای اجتنابی، زمانی که فرد وقوع لکنت را پیشبینی می کند و تجارب منفیای که هنگام لکنت کردن داشته است را به یاد می آورد، یاد گرفته میشوند. برای جلوگیری از لکنت و تجارب منفی همراه آن، فرد لکنتی اغلب به رفتارهایی متوسل
میشود که پیش از این برای رهایی از لحظات الكنت استفاده کرده است – برای مثال پلک زدن یا «آه». یا ممکن است او چیز متفاوتی را امتحان کند، مانند تغییر کلمهای که تصمیم داشته است بگوید.
در بسیاری از موارد، بخصوص در آغاز، ممکن است رفتاهای اجتنابی از وقوع لکنت پیشگیری کنند و ترس فزاینده از اینکه لکنت رخ می دهد را تسکین می دهند که این از لحاظ هیجانی بسیار با ارزش است. خیلی زود این رفتارهای اجتنابی تبدیل به عادتهای قوی میشوند که نسبت به تغییر مقاوم هستند. انواع زیر مجموعههای اجتناب در فصل ۷ شرح داده می شوند (برای مثال؛ به تعویق اندازی ها، آغازگرها، جانشینی ها و ابزارهای زمانبندی مانند حرکات دست هنگام گفتن کلمه).
هنگامی که برای مشخص کردن اینکه یک رفتار ثانویه، رهایی یا اجتناب است. تلاش می کنید به یاد داشته باشید که رفتار رهایی تنها پس از اینکه لحظه لكنت کردن شروع شده است، اتفاق می افتد و رفتار اجتنابی قبل از اینکه لحظه لکنت کردن آغاز شود، اتفاق می افتد.
احساسات و نگرشها
احساسات یک فرد به همان اندازه می تواند بخشی از اختلال لكنت باشد که رفتارهای گفتاریاش هستند. ممکن است احساسات، لكنت را تشدید کنند دقیقا همانطور که ممکن است دفعات وقوع لکنت، احساسات را خلق کنند. در آغاز، احساسات مثبت ناشی از هیجان یک کودک یا احساس منفی ترس ممکن است به کرات باعث ایجاد لکنت شوند که او ندرتا به آنها توجه می کند. سپس هنگامی که بسامد لکنت بیشتر می شود، ممکن است نا امید یا خجالت زده شود چرا که نمی تواند آنچه که می خواهد را – حتی نام خودش – را به راحتی و با سرعتی همانند دیگران بگوید. این احساسات، صحبت کردن را سختتر می کنند همانطور که نا امیدی و خجالت، تلاش و کوشش را افزایش می دهند و مانع گفتار روان می شوند. احساساتی که در نتیجه لكنت حاصل می شوند ممکن است نه تنها شامل نا امیدی و خجالت، بلکه همچنین ترس از لکنت دوباره، احساس گناه درباره ناتوانی برای کمک به فردی دیگر و خصومت در مقابل شنوندگان را شامل می شوند.
نگرش ها، احساساتی هستند که تبدیل به بخش نافذی از باورهای یک فرد می شوند. برای مثال، همانطور که یک فرد مبتلا به لکنت، بیش تر و بیش تر لکنت می کند؛ این باور در او ایجاد می شود که فردی است که معمولا برای صحبت کردن مشکل دارد. همانطور که شما ممکن است باور کنید که اتومبیل تان به درد نخور است اگر مشکلتان با آن ادامه پیدا کند. نوجوانان و بزرگسالانی که لکنت می کنند معمولا نگرش های منفی بسیاری در مورد خودشان دارند که نتیجه سال ها تجارب لكنت زبان می باشند
فردی که لکنت می کند اغلب نگرش هایش را در مورد شنوندگان طرح ریزی می کند با این باور که آنها فکر می کنند او احمق یا نگران است. هر چند گاهی اوقات ممکن است شنوندگان دقت نگرش های فرد همکاری کنند.
تحقیقات نشان داده است که بیش تر مردم حتی معلمان و آسیب شناسان گفتار و زبان، افراد لكنتی را اشخاصی عصبی، دلواپس و وحشت زده تلقی می کنند. رفتارهای این چنینی شنوندگان میتواند نگاه افراد لکنتی به خودشان را تحت تاثیر قرار دهد و تغییر نگرشهای منفی مراجع درباره خودش می تواند تمرکز اصلی برنامه درمانی باشد.
اوتیسم چیست؟ اوتیسم یک اختلال رشدی فراگیر همراه با مشکلات اصلی در مهارتهای ارتباطی، مشکلات کاهش توجه، شناخت، حساسیت، تحرک و فرایند عاطفی است. اوتیسم بهعنوان یک اختلال نادر مطرح نمیشود چون شایعتر از سندرم داون، فیبروز کیستیک و شکلهای گوناگون سرطان در کودکان است. مرکز اوتیسم دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان کودکان اوتیسم فعالیت می نماید. خدمات تخصصی مرکز شامل کاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم، رفتاردرمانی و باری درمانی اوتیسم، ماساژ درمانی و آب درمانی می باشد که توسط متخصصین مجرب مرکز ارائه می گردد. همچنین خدمات توانبخشی اوتیسم در منزل از دیگر امکانات این مرکز می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اختلال اوتیسم
به علت شیوع این بیماری دانشمندان حقایق اختلال طیف اوتیسم را بررسی کردند و ۳۷۰۰ مقاله بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴ منتشر کردند. کودکان مبتلا به اوتیسم رفتار وابستگی نسبت به افراد مهم مثل والدینشان را بروز نمیدهند. هرچند، شاخصترین رفتار که توسط والدین مشاهده میشود و برای تشخیص اوتیسم به کارشناسان مراجعه میکنند فقدان علاقه به مردم و سایر افراد است. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم تأخیر در مهارتهای ارتباط (برای مثال، آنها معنا و اهمیت فرایند ارتباطی را درک نمیکنند) و مهارتهای اجتماعی (برای مثال، آنها ارتباط پایدار با دیگران را ایجاد نمیکنند) را تجربه میکنند. بعلاوه، تخمین زده شده است که ۷۵ درصد کودکان مبتلا به اوتیسم کلاسیک عملکرد کمی دارند.
اوتیسم اغلب در دوران طفولیت تشخیص داده میشود و باعث پریشانی قابلتوجه والدین کودکان مبتلا و خانوادهشان میشود، درحالیکه سندرم اسپرگر و شکلهای غیرمتعارفتر از طیف اوتیسم که معمولاً تا اوایل و یا حتی اواخر کودکی تشخیص داده نمیشود ولی به همین اندازه نگرانکننده است. خیلی از والدین گزارش کردند که در ابتدا آنها احساس آرامش کردند چون بالاخره توانستند نامی برای رفتار غیرقابلپیشبینی فرزندانشان پیدا کنند؛ هرچند پس از آن والدین با تدابیر خودشان و با حداقل حمایت و راهنمایی رها شدهاند البته، در همهجا به این صورت نیست، اما در بسیاری از کشورها هیچ پشتیبانی بعد از تشخیص اختلال، از والدین صورت نمیگرفت؛ بنابراین، والدین با مجموعهای از درمانها مواجه شدند که تضمین میکنند نتیجهبخش هستند و معمولاً آنها میخواهند تا هرگونه درمان امیدبخشی را انجام دهند تا به کودکانشان در غلبه کردن به اوتیسم کمک کنند. والدین بعد از درمان کودکی را میبینند که کاملاً نرمال به نظر میرسد و معتقدند یک کودک عادی جایی پنهان است (مترجم … والدین تصور میکنند کودک پس از درمان میتواند به سطح یک کودک طبیعی دست پیدا کند) و منتظرند تا ظاهر شود؛ بنابراین، والدین به دنبال خیلی از درمانهای امیدوارکننده بهبود کامل اوتیسم هستند، هرچند، اغلب متخصصینی که با کودکان مبتلا به اوتیسم کارکردهاند میدانند هیچ درمانی وجود ندارد (هیچ درمان علمی شناخته نشده است، مترجم)؛ پزشکانی که امید به درمان قطعی دارند یا فاقد سابقه علمی هستند یا در تأثیرپذیری درمان مربوط به خصوصیات اوتیسم اغراق میکنند.
اکثر محققین با این موضوع موافق هستند که معیارها و محدودیتهایی که قرار است علوم محض را از شبه علم تمییز دهند همواره صریح و کاربردی نیستند، چون تفاوتها بیشتر کیفی هستند تا اینکه کمی باشند. درمانهایی که بر اساس اشتباهات علمی هستند اغلب توسط افراد با سازمانهایی ترویج داده میشوند که سود امالی مستقیم و ثابتی از موفقیت تجاریشان دارند. این درمانها بر اساس مدارک داستانگونه والدینی است که قادر نیستند به طور واقعی آنچه اتفاق میافتد را ارزیابی کنند. بعلاوه، بعضی از والدین ممکن است در تأثیرات مثبتی که درمان معینی روی بچههایشان داشته است اغراق کنند چون حتی جزئیترین بهبود برای آنها مهم است. برخی از درمانگران بادقت بسیار زیادی اطلاعاتی که والدین بیان میکنند و روش درمانی را که به آنها ارائه شده است؛ بر میگزینند، درحالیکه در نهایت هرگونه شواهد متضاد و انتقادی را رد میکنند؛ بنابراین با تبلیغات دهانبهدهان یا از طریق صفحات وب در اینترنت یا کتاب و اسناد چاپ شده گسترش پیدا میکنند که غیرقابلکنترل هستند و باید بادقت زیادی بررسی شوند. برخی از درمانهای بیاثر بر اساس تئوریهای بیاساس علتشناسی اوتیسم هستند برای مثال عفونت موکوس، حوادث تصادفی که با بروز اوتیسم همزمان شده است برای مثال واکسنهای دوران کودکی با تئوریهای منسوخ شده مثلاً مادرهای بی محبت از طرف دیگر دلگرمکننده است که خیلی از برنامههای مناسب برای بررسی خصوصیات رفتاری اوتیسم گسترش پیدا کردهاند و یک حالت خوشبینانه به آن اضافه شده است. این رویکردها با استفاده از روشهای تحقیقاتی علمی قابلقبول در مقابل محدودیتهای روششناسی ارزیابی شدهاند و وقتی بهدرستی اجرا شوند تأثیر آن ثابت میشود. هرچند، هیچ رویکردی بهتنهایی نمیتواند همه خصوصیات رفتاری اوتیسم را با موفقیت بررسی کند و بنابراین لازم است مؤثرترین درمانها با هم ترکیب شوند تا برای نیازهای هر فرد مبتلا به اوتیسم بهمنظور رسیدن به نتایج دلخواه سازگار شود. این روش پیشنهاد کمیته علمی و عملی انجمن روانشناسان آمریکائی است.
تمام اطلاعات معاصر و علمی اثربخشی روشهایی که در درمان ASD استفاده میشوند و در مذاکرات علمی با مجلههای علمی منتشر شدهاند را ثابت میکنند، بنابراین، احتمال دارد بسیاری از والدین و متخصصینی که با کودکان مبتلا به اوتیسم و خانوادههایشان کار میکنند به منابع اطلاعات معتبر دسترسی نداشته باشند علاوه بر این، هر فرد مبتلا به اوتیسم ممکن است علایم گوناگونی را بروز دهد که برای تشخیص مناسبترین روش درمان خیلی چالشبرانگیز است. برای مثال تغییرپذیری زیادی در واکنش به درمان پزشکی وجود دارد چنان که داروهای روانگردان در مورد یک اختلال ممکن است علایم یک فرد را تشدید کند و علایم فرد دیگر را کاهش دهد. کودکان بزرگ میشوند و تکامل مییابند و جداسازی اثرات تکامل از تأثیرات درمان سخت است؛ بنابراین اکثر والدین و معلمان وقتی که یک درمان نتیجه عکس میدهد بسیار تعجب میکنند درحالیکه آن درمان قبلاً امتحان شده است و اثربخش بوده است. به والدین و متخصصین پیشنهاد میکنم که آنها باید کاملاً از فواید و مضرات هر نوع مداخلهای که میپذیرند آگاه باشند. هر درمان، جدا از هزینه روانشناسی و مالی هزینه خودش را دارد؛ کودکان زمان با ارزششان را در درمانهای بیاساس از دست میدهند. در نهایت باید احتمال صدمه فیزیکی جدی را هم که بارها درگذشته به دلیل تجویز داروها روی داده است را هم در نظر بگیریم و سرانجام اثرات جانبی جدی را هم مدنظر داشته باشیم.
اختلال طیف اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم یک وضعیت عصبی مرتبط با رشد مغز است که بر نحوه دیدن دیگران و معاشرت با آن ها تأثیر می گذارد. این اختلال باعث ایجاد مشکلاتی در ارتباط و کنار آمدن با دیگران از نظر اجتماعی می شود. این وضعیت همچنین شامل الگو های رفتاری محدود و تکراری است. اغلب کودکان علائم اختلال اوتیسم را در سال اول زندگی نشان می دهند. تعداد کمی از کودکان مبتلا به این اختلال به نظر می رسد در سال اول به طور عادی رشد می کنند. سپس بین 18 تا 24 ماهگی، ممکن است برخی از مهارت ها را از دست بدهند و علائم اختلال طیف اوتیسم را نشان دهند. برخی دیگر از کودکان در اوایل نوزادی علائم اختلال طیف اوتیسم را نشان می دهند، مانند تماس چشمی کمتر، عدم پاسخ به نام خود یا عدم علاقه به والدین. کودکان دیگر ممکن است در چند ماه یا سال اول زندگی به طور عادی رشد نکنند. سپس ناگهان گوشه گیر یا پرخاشگر می شوند یا مهارت های زبانی را که قبلاً داشتند، از دست می دهند. هر کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم احتمالاً الگوی رفتاری منحصر به فردی خواهد داشت که بستگی به خفیف، متوسط یا شدید بودن علائم دارد. برخی از افراد در محدوده خفیف طیف اوتیسم ممکن است علائم بیشتری داشته باشند که در اوایل متوجه آن ها نمی شوند. ممکن است تا اواسط یا اواخر کودکی، زمانی که نیاز بیشتری به برقراری ارتباط و اجتماعی بودن وجود دارد، تشخیص داده نشوند. گاهی اوقات تشخیص برای اولین بار در بزرگسالی انجام می شود، اگرچه علائم احتمالاً در دوران کودکی وجود داشته است. برخی از کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در یادگیری مشکل دارند و برخی علائم هوش پایین تر از حد معمول را نشان می دهند. کودکان دیگر مبتلا به این اختلال هوش عادی تا بالا دارند. این کودکان به سرعت یاد می گیرند اما در برقراری ارتباط، به کار بردن آنچه می دانند در زندگی روزمره و سازگاری با موقعیت های اجتماعی مشکل دارند. از آنجایی که هر کودک می تواند ترکیبی منحصر به فرد از علائم داشته باشد، اصولا تشخیص شدت این اختلال دشوار است. این معمولاً بر اساس شدت علائم و میزان تأثیر آن علائم بر توانایی کودک در عملکرد است. در ضمن این نکته را به یاد داشته باشید که ابتلا به اوتیسم به این معنی نیست که کودک شما بیماری دارد، بلکه به این معنی است که مغز کودک شما به روشی متفاوت از دیگران کار می کند.
تفاوت اوتیسم خفیف و شدید در کودکان
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) در سطوح مختلفی از عملکرد قرار میگیرند که معمولاً به دو دسته خفیف و شدید تقسیم میشوند. درک این تفاوتها به والدین و مربیان کمک میکند تا حمایتهای مناسب را ارائه دهند.
1. مهارتهای ارتباطی
خفیف: ممکن است کودک بتواند صحبت کند، اما در مکالمات دوطرفه مشکل دارد یا از زبان به صورت غیرمعمول استفاده میکند.
شدید: اغلب غیرکلامی هستند یا فقط از چند کلمه محدود استفاده میکنند. ارتباط چشمی و اشاره بسیار کم است.
2. تعاملات اجتماعی
خفیف: تمایل به برقراری ارتباط دارند، اما ممکن است در فهم نشانههای اجتماعی مشکل داشته باشند.
شدید: معمولاً تماس اجتماعی بسیار محدودی دارند و ممکن است به نظر برسد که در دنیای خودشان هستند.
3. رفتارهای تکراری و علایق محدود
خفیف: ممکن است رفتارهای تکراری داشته باشند اما انعطافپذیرتر هستند.
شدید: رفتارهای کلیشهای شدید (مثل تکان دادن دستها، چرخیدن) و مقاومت شدید در برابر تغییرات کوچک.
4. نیاز به حمایت
خفیف: با کمک مناسب میتوانند در مدرسه عادی شرکت کنند و مهارتهای روزمره را یاد بگیرند.
شدید: نیاز به حمایت تماموقت در انجام فعالیتهای ساده مانند لباس پوشیدن یا غذا خوردن دارند.
5. حساسیتهای حسی
خفیف: ممکن است نسبت به صداها یا نورها حساسیت نشان دهند، اما معمولاً قابل مدیریت است.
شدید: واکنشهای شدید به محرکهای حسی که میتواند منجر به طغیانهای هیجانی شود.
منابع:
mayoclinic.org
www.nhs.uk
autismspeaks.org
سوالات متداول:
1-آیا کودکان اوتیسم میتوانند به مدرسه عادی بروند؟
بسیاری از کودکان با عملکرد بالاتر میتوانند با حمایت مناسب در مدارس عادی تحصیل کنند. برخی ممکن است نیاز به محیطهای آموزشی ویژه داشته باشند.
2-علت اصلی ابتلا به اوتیسم چیست؟
ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی مطرح است. تحقیقات نشان میدهد برخی ژنها و عوامل دوران بارداری مانند سن بالای والدین ممکن است در بروز آن نقش داشته باشند.
رشد گفتار عبارت است از روند پیشرفت طبیعی عملكرد از یک مرحله ی ابتدایی و پایین، به مرحله ای پیچیده تر و همانند عملکرد افراد بزرگسال. گفتاردرمانی تاخیر کلامی باید نسبت به حوزه های مراحل مختلف رشد که می توانند روی پیشرفت مورد انتظار گفتار و زبان، در درمان تاثیر بگذارند، آگاهی داشته باشند. کودکان با تاخیر کلامی پس از مراجعه به گفتار درمانی باید توسط دکتر متخصص مورد ارزیابی دقیق قرار گرفته و علت تاخخیر کلامی در آنان مشخص گردد. سپس برنامه درمانی مناسب توسط متخصص گفتاردرمان ارائه می گردد. مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر در زمینه گفتاردرمانی تاخیر کلامی در کودکان فعالیت می نماید. گفتاردرمانی کودکان در منزل از خدمات پیشرفته این مرکز می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علل مختلفی موجب اختلال در گفتار و تاخیر کلامی می شود.اختلال حرکتی کل بدن، به دلیل ایجاد اشکال در اجرای فعالیت های حرکتی کاملاً ظریف زبان، لبها، وكام برای تولید درست واج ها، می تواند روی تولید نیز تاثیر بگذارد. به همین قیاس، بیمار مبتلا به نقص در عملکرد شناخت نیز ممکن است در درک و حفظ و نگهداری مفاهیم مربوط به معناشناسی، صرف، نحو، واجشناسی، و اجرای عملی مهارت ها با مشکل مواجه شود. به همین دلیل، عقیده بر این است که، اطلاعات درباره ی پنج حوزه از رشد، در ارتباط با تأثیرات آن ها روی درمان گفتار و زبان کودک در حال رشد مهم می باشد، و بیشتر این حوزه ها روی عملکرد فرد بزرگسال نیز تأثیر می گذارند. این پنج حوزه از رشد عبارتند از : برقراری ارتباط، شناخت، حرکت، خودیاری / دارای توانایی تطبیق، و حوزه های اجتماعی- عاطفی.
گفتاردرمانی در تاخیر رشد کلامی
عقیده بر این است که، چنانچه گفتاردرمانی تاخیر گفتار آگاهی کاملی درباره ی رشد جنبه های مختلف عملکرد داشته باشد، به نفع بیمار خواهد بود. بنابراین، به جای پیشنهاد این که گفتاردرمان هر جنبه از حوزه های مختلف رشد را بیاموزد، توصیه میکنیم که، گفتاردرمانی تولید گفتار با مراحل رشد، وابسته به حوزه های مختلف رشد آشنا شود. مراحل رشد، آن دسته از «شاخص ها» یا مهارت هایی هستند که، سطح عملکرد بیمار را در مقایسه با سطح سن مورد نظر در حوزه های عملکرد نشان می دهند. مراحل رشد، مخصوص مهارت های حرکتی، شناخت، توانایی تطبيق / خودیاری، برقراری ارتباط، و مهارت های اجتماعی- عاطفی است. به عنوان مثال، اگر از بیمار انتظار داشته باشیم که در سن ۶ ماهگی غان و غون انجام داده باشد، ولی در مقابل، او در سن ۲ ماهگی غان و غون کرده باشد، گفتاردرمانی«شاخصی» درباره ی این مهارت (غان و غون کردن) دارد که نشان می دهد، این کودک در ارتباط با رشد مورد نظر، مهارت غان و غون را ۴ ماه زودتر از سن مورد نظر انجام داده است. این نمونهای از کودکی است که، مهارتی را بالاتر از سطح سن مورد نظر در این حوزه از عملکرد نشان داده است. بالاتر از سطح سن مورد نظر به این معنی است که، این کودک زودتر از مرحلهی رشد مورد نظر، به این مرحله رسیده است. یعنی پیش از آنچه که انتظار داشتیم. این وضعیت گویای این است که، این کودک در این حوزه، در سطح عملکردی بالاتری از میانگین قرار دارد. در مثالی دیگر، اگر از بیماری انتظار داشته باشیم که در سن ۶ ماهگی مستقلاً بنشیند، ولی او در سن ۱۲ ماهگی مستقلاً بنشيند گفتاردرمانی شاخصی درباره ی مهارت نشستن دارد که نشان می دهد، این کودک در ارتباط با رشد مورد نظر، مهارت نشستن را ۶ ماه دیرتر از سن مورد نظر انجام داده است. این کودک، در این حوزه از عملکرد، در سطح پایینتری از سن مورد نظر قرار دارد، یعنی دیرتر از آنچه که انتظار داشتیم. این وضعیت گویای این است که، این کودک در این حوزه، در سطح عملکردی پایینتری از میانگین قرار دارد. نباید فراموش کنیم که، مهارت های پیش از هنگام در یک حوزه، به عنوان مثال، غان و غون کردن پیش از موعد در مثال پیشین، الزاماً بیان کنندهی این نیست که کودک در سایر حوزه های عملکردی هم مهارت های پیشرفتهای داشته باشد. به همین قیاس، پایین بودن مهارت های یک بیمار از سطح سنی مورد نظر در یک حوزه از عملكرد، الزاماً به این معنی نیست که سایر مهارت های بیمار نیز پایینتر از سطح سنی مورد نظر هستند. به عنوان مثال، چنانچه کودکی دیرتر از سن مورد انتظار بنشیند، ممكن است مهارت های گفتار و زبان او متناسب با سن او ظاهر شوند.
گفتاردرمان اختلال تاخیر کلامی شخص متخصصی است که مسئول ارزیابی و تشخیص مهارت های گفتار و زبان میباشد. از این رو، از او انتظار می رود تا درباره ی مراحل رشد برقراری ارتباط، از تبحر و مهارت برخوردار باشد. با این وصف، از گفتاردرمان انتظار نداریم تا در سایر حوزه های (شناخت، حرکت، خودیاری / توانایی تطبیق، و حوزه های اجتماعی- عاطفی) از تبحّر و تخصص برخوردار باشد. در حقیقت، هنگامی که مهارت های بیمار در حوزه هایی غیر از گفتار و زبان، پایینتر از سطح مورد انتظار باشد، گفتاردرمان باید به طور مناسب، بیمار را برای ارزیابی به متخصص دیگری معرفی نماید. در مورد بیمارانی که در چندین حوزه با استعداد به نظر می رسند، ولی در حوزه های دیگر در سطح پایینتری قرار دارند نیز ممکن است لازم باشد که بیمار در مورد حوزه های اخیر، به متخصص مربوطه معرفی شود. اگرچه از گفتاردرمان ها انتظار نداریم تا در تمامی حوزه های رشد از تبحر برخوردار باشند، ولی به منظور افزایش کارآیی در ارائه ی خدمات گفتار و زبان به بیماران، گفتاردرمان ها را تشویق
میکنیم تا علاوه بر تبحر در آسیب شناسی گفتار و زبان، دربارهی عملکرد شناخت، حرکت، خودیاری / توانایی تطبیق، و مهارت های اجتماعی- عاطفی، اطلاعات جامعی کسب کنند. در بخش های زیر ، هر یک از این پنج حوزه ی رشد به طور مختصر شرح داده می شوند.
علائم هشداردهنده تأخیر کلامی
تأخیر کلامی یکی از اختلالات رشدی شایع در کودکان است که میتواند نشاندهنده وجود مشکلاتی در رشد زبانی، شناختی یا حتی شنوایی کودک باشد. تشخیص بهموقع این تأخیرها اهمیت بالایی دارد، زیرا هرچه مداخله درمانی زودتر آغاز شود، احتمال جبران عقبماندگیهای زبانی بیشتر خواهد بود. والدین به عنوان نزدیکترین افراد به کودک، نقش اساسی در شناسایی علائم هشداردهنده دارند. یکی از نشانههای اصلی تأخیر کلامی، عدم شروع به گفتن کلمات معنیدار تا سن ۱۸ ماهگی است. اگر کودکی در این سن هنوز قادر به بیان حداقل چند کلمه ساده مانند “مامان” یا “بابا” نیست، این میتواند یک زنگ خطر باشد. همچنین، اگر کودک در دو سالگی نتواند جملات دو کلمهای ساده بسازد یا از زبان برای بیان خواستهها و احساسات خود استفاده نکند، باید مورد ارزیابی گفتاردرمانی قرار گیرد.
از دیگر علائم هشداردهنده میتوان به درک ضعیف زبان، ناتوانی در دنبال کردن دستورات ساده، نداشتن تماس چشمی مؤثر هنگام صحبت کردن، و بیتفاوتی نسبت به صداها یا کلمات اطراف اشاره کرد. گاهی کودک صداهایی نامفهوم تولید میکند، اما این صداها ثبات ندارند و به گفتار منسجم تبدیل نمیشوند. این حالت نیز میتواند یکی از نشانههای تأخیر کلامی باشد.
گاهی والدین تصور میکنند که کودکشان فقط دیر زبان باز کرده و نیازی به نگرانی نیست، در حالی که برخی از اختلالات جدی مانند اوتیسم، اختلالات شنوایی یا اختلالات رشدی عصبی نیز با تأخیر کلامی خود را نشان میدهند. بنابراین، در صورت مشاهده هر یک از این علائم، بهتر است کودک توسط متخصص گفتاردرمانی یا پزشک اطفال ارزیابی شود.
در مجموع، توجه به روند رشد زبانی کودک، مقایسه آن با جدولهای رشد استاندارد و همکاری با متخصصان حوزه گفتار و زبان میتواند به شناسایی بهموقع اختلال و آغاز درمان کمک کند. گفتاردرمانی زودهنگام در اغلب موارد میتواند به کودک کمک کند تا به روند طبیعی رشد کلامی بازگردد و از بروز مشکلات جدیتر در آینده جلوگیری شود.
سوالات متداول:
1-چگونه گفتاردرمانگر تأخیر کلامی را تشخیص میدهد؟
گفتاردرمانگر با استفاده از آزمونهای استاندارد رشد زبانی، ارزیابی تعاملات گفتاری و بررسی سابقه پزشکی و خانوادگی کودک، وضعیت گفتاری او را ارزیابی میکند.
2-آیا تمرین در خانه هم بخشی از گفتاردرمانی است؟
بله، والدین نقش بسیار مهمی در موفقیت درمان دارند. گفتاردرمانگر معمولاً تمرینهایی را برای انجام در منزل به والدین آموزش میدهد تا فرآیند درمان تسریع شود.
مرکز درمان اختلالات حسی کودکان در زمینه درمان اختلال یکپارچگی حسی فعالیت می نماید. مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر با استفاده از ابزارهای مختلف درمانی نظیر سنسوری روم، اتاق حسی، ماساژ درمانی و … به درمان حسی کودکان می پردازد. متخصصین مرکز دکتر صابر در حیطه یکپارچگی حسی و کاردرمانی اختلال پردازش حسی تخصص داشته و روند درمان کودکان را تسهیل می بخشد. کودکان پرخاشگر، بیقرار و کم تحمل ممکن است با مشکلات پردازش حسی روبه رو بوده و این اختلال موجب سردرگمی والدین در رفتار با کودکان می شود. بهبود مشکلات حسی کودک کمک شایانی به تسهیل رشد ذهنی و پیشرفت مهارت های ادراکی کودکان میکند. مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر در این زمینه به صورت تخصصی به والدین محترم کمک می نماید.
روش های درمان اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
شکستن فعالیت به اجزاء کوچکتر
برنامه های طولانی یا پیچیده باید به واحدهای معنی دار شکسته شود. انجام دادن تکالیف الزامی است اما والدین می توانند به کودک کمک کنند تا تکالیف های مختلف و طولانی را با تفکیک کردن آن ها به بخش های منطقی مدیریت کند مثل انجام تکالیف ریاضی، خوردن میان وعده، خواندن علوم، سپس شام و مطالعه بعد از خوردن دسر. کودک ممکن است در مورد تمیز کردن اتاقش بیشتر همکاری کند اگر والدین به او بگویند که تمام لباس هایش را در داخل سبد و همه کتاب ها را روی قفسه بگذارد به جای اصرار کردن به او که این به هم ریختگی را همین الان تمیز کن.
تامین ورودی های حسی مورد نیاز
برای کودکی با مشکلات حسی، گرسنه و مشتاق بودن برای تحریکات حسی میتواند مصیبت بار باشد.
فعالیتهای حسی که به کودک کمک می کنند تا احساس و عملکرد خوبی داشته باشد ضروری است. کودکانی که برانگیختگی بالایی دارند از فعالیت های آرام بخش و تسکین دهنده مثل دادن ماساژ سریع یا مالیدن پشت، بازی با خمیرهای کودکانه، پوشیدن جلیقه های وزنی، یا نشستن ساکت در یک اتاق آرام و روشن سود خواهند برد. کودکانی که برانگیختگی پایینی دارند از فعالیت های پر جنب و جوش مثل پریدن روی ترامپولین کوچک، رقصیدن با موسیقی پر شور و … بهره خواهند برد. برای اطلاعات بیشتر در مورد فعالیت های رژیم حسی فصل ۵ را مشاهده کنید.
وقت استراحت
به عنوان یک فرهنگ، ما همیشه به فکر این هستیم نتیجهای به بار بیاوریم. یک تمایل وجود دارد که فکر کنیم که در هر زمانی باید کاری را انجام دهیم. ما باید سخت کار کنیم و سخت بازی کنیم. گاهی اوقات فقط نیاز داریم که باشیم. نیاز داریم که به فعالیتی، مطالعه کتابی، استفاه از اینترنت، چک کردن ایمیل، تمیز کردن، شستن لباس، و هر چیز دیگری در گیر و مشغول نشویم، اغلب در این زمان های آرام و خیالی است که آرامش درونی را پیدا می کنیم. چه نوازش کردن یک گربه باشد و یا نگاه کردن به ابرهای در حال گذر. استراحت کردن اغلب کودکان و بزرگسالان را قادر می سازد تا خودشان را آرام کنند و در بهترین حالت باشند.
مشکلات حسی یا مشکلات رفتاری
بسیاری از والدین، معلمان و حتی درمانگران در گفتن تفاوت های آنچه که به علت مشکل حسی ایجاد می شود و آنچه که علتش رفتاری است مشکل دارند. جواب این سوال خیلی آسان نیست و همیشه نیاز به تفکرات خود شما در مورد رفتار و همچنین بعضی کارهای تشخیصی دارد.
اینکه به رفتارهایی فکر کنید که به آسانی توسط علائم قابل مشاهده هستند می تواند کمک کننده باشد. اگر شما می دانید که کودک مشکل حسی دارد، بهترین ریسک این است که فرض کنید که واکنش های کودک به علت ناتوانی در کنار آمدن با نیازهای پردازش حسی است تا رفتاری اجتنابی، بی پروایی و جلب توجه کردن کودک مگر اینکه یک دلیل قانع کننده وجود داشته باشد تا به طریق دیگری فکر شود. سپس شما نیاز دارید که علت های مشکل حسی، و موقعیت هایی که باعث بروز واکنش های منفی رفتاری می شود را شناسایی کنید. در آخر نتیجه نهایی رفتاری است، اما رفتاری که به علت مشکل اساسی حسی ایجاد شده است.
چهار سوال اساسی که باید پرسیده شود
ابزار غربالگری حسی در فصل ۲ طراحی شده است تا به والدین و سایرین کمک کند تا در نظر بگیرند که چه تجربه هایی، موقعیت هایی، و فعالیت های به خصوصی برای کودک دشوار هستند. سوالات زیر به آنها کمک خواهد کرد تا مشاهدات خود را روشن کنند:
چه موقع واکنش شروع می شود؟ آیا رفتار مسئله ای است که کودک برای مدت طولانی انجام می دهد مثل کوبیدن سرش هر زمان که شما داخل فروشگاه می روید؟ یا یک مسئلهی تازه است مثل ضربه زدن ناگهانی به گوش هایش زمانی که صدای زیادی در اطراف باشد؟ (که ممکن است نشان دهندهی عفونت گوش باشد).
واکنش چه مقدار قابل پیش بینی است؟ آیا موقعیت های خاصی وجود دارد که همواره مشکل ساز هستند؟ آخرین دفعه ای که اتفاق افتاد چه زمانی بود؟ آیا کودک در تمام فروشگاه ها رفتار کج خلقی دارد یا فقط در فروشگاه اسباب بازی و فقط زمانی که به چیزی که خواسته است نرسیده است؟ آیا کودک برای تمام کلاس های درسی تاخیر دارد؟ آیا همیشه از چیزی که نمی تواند آن را کنترل کند اجتناب می کند؟
٣. چه چیزی و چه کسانی باعث بروز رفتار می شوند؟ آیا مشکل همیشه در اطراف افراد خاصی رخ می دهد؟ آیا کودک همیشه در نزد درمانگر و یا معلم خاصی بد رفتاری می کند؟ آیا یکی از اقوام خاص به نظر می رسد که کودک را آشفته می کند؟ آیا کلاس درس خاصی همیشه برای کودک مشکل ساز است مثل هنر یا موسیقی؟
۴. نیازهای پنهان اساسی حسی کدامند؟ چالش هایی را که برای هر سیستم حسی وجود دارد بررسی کنید. برای مثال حمام کردن تحریکات لمسی فراوانی در قالب فشار آب و حرارت روی پوست، دمای اتاق، بافت حوله، جنس شامپو و صابون، بوی وسایل حمام، صدای آب روی وان که به علت جذب کمترین مقدار در اتاق پخش می شود، نور فلورسنت معمولی و نیاز به بستن چشم ها موقع شامپو زدن، مشکل تعادل هنگام ایستادن برای دوش گرفتن و یا نشستن در وان به ویژه با چشمان بسته و غیره. هرگونه ناراحتی با یکی از تجارب حسی
میتواند تجربهی حمام کردن را با مشکل زیادی مواجه سازد.
درمان مشکلات حسی کودکان اوتیسم و تکنولوژی
کاردرمانگرها اغلب در برنامهریزی فعالیتهای حسی و استراتژیهایی درگیر هستند که به خودتنظیمی، تمرکز و فرایند یادگیری فرد دارای طیف اوتیسم کمک میکند و این ممکن است به شکل سازگاریهایی با تکنولوژی سطح بالا یا پایین باشد. مثالی از این دست، استفاده از سازگاری بینایی در نور، رنگ یا کنتراست هنگام استفاده از دستگاهها برای بهبود درک یا توجه بینایی میباشد. استفاده ازپروژکتورها، دوربینهای مستند و برنامههای دستگاه یک به یک در مدارس به فرد امکان دسترسی بینایی به اطلاعات ارائه شده را میدهد.
فناوری جایگذاری مبتنی بر حس لمس، باعث کاهش ناامیدی هنگام انجام تکالیفی مثل نوشتن میشود. برخی افراد دارای اوتیسم و با تفاوتهای رشدی مرتبط فکر میکنند، صدا و احساس نوشتن روی کاغذ خجالتآور است و استفاده از صفحه لمسی و کیبورد را برای بیان، ترجیح میدهند. استفاده از قلمهای لمسی اصطکاک را کاهش میدهد و به فرد اجازه میدهد بدون درون داد حسی ناخوشایند بنویسد. افراد همچنین گزینههای متفاوت دیگری دارند، مانند استفاده از کیبوردهای سنتی، داخل – صفحهای یا سازگار شده برای نوشتن اطلاعات. آنها گزینه استفاده از دیکته یا مختصه تبدیل گفتار به متن برای کاهش ورودی لمسی هنگام کار روی فعالیتهای نوشتاری دارند. برنامههایی مانند mac speech dictate یا dragong naturally speaking را میتوان نصب کرد تا افراد بتوانند از صدایشان برای تولید متن استفاده کنند. برخی از این برنامهها همچنین به فرد اجازه میدهد با استفاده از گفتار درون سیستم عامل یا دستگاهشان حرکت و جستجو کنند. برای افراد دارای مشکلات لمسی و اختلالات ارتباطی، استفاده از نرمافزار خروجی صدا که بر روی یک پد لمسی تعبیه میشود، تسهیل هر دو مشکل فرد را به طور همزمان ممکن میکند. فناوری، توانایی کاهش یا افزایش محرکهای شنیداری را فراهم میکند. پژوهشها نشان دادند صداهای خارجی بر یادگیری تأثیر میگذارد. در حقیقت، برخی مطالعات به نواقص خاصی در سلامت کلی و حتی رشد شناختی مربوط به صداهای خارجی (محیطی) اشاره کردهاند؛ مانند سر و صدای هواپیما و ترافیک خارج از مدرسه. برای کاهش صداهای حواس پرت کن، فناوری از طریق موسیقی یا سر و صدای سفید از طریق هدفون، آیپد، آیفون یا کامپیوتر به تمرکز برخی افراد کمک میکند. برای بعضی دانشآموزان، ناتوانی در تعدیل و فیلتر صدای پس زمینه و غیر ضروری میتواند بر توجه، حافظه و شناخت به طور کلی اثر بگذارد.
درمان اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
برای کمک به والدین جهت کسب اطلاعات بیشتر نسبت به موقعیت های مشکل ساز و رفتارهای ناخواسته، داشتن یک بروشور رفتاری برای روشن ساختن هر آنچه که اتفاق می افتد، کمک کننده خواهد بود. ممکن است بعضی از رفتارهای عجیب و غریب و گیج کننده عملا در الگوهای نسبتاً قابل پیش بینی رخ بدهند.
ممکن است داشتن یک بروشور رفتاری به والدین یک کودک بزرگتر کمک کند تا ارتباط بین افزایش
واکنشهای حسی با زمانی که تحریک زیادی وجود دارد (یا تحریک کمی وجود دارد) در قالب برنامه ریزی زیاد (یا وقت اضافه زیاد)، یا مشکلاتی مثل خسته شدن، گرسنگی، بیماری و یا عوامل اجتماعی و عاطفی را تشخیص دهند.
بعضی از مشکلات حسی کودکان در هر بهار و پاییز به علت آلرژی های فصلی بدتر می شوند. بعضی ها به نظر می رسد که دوره ماهیانه در ارتباط با دوره قاعدگی دارند. بعضی دیگر از رفتارهای حسی با وقت امتحانات خاموش می شوند. بعضی از رفتارهای دیگر زمانی که کودک میوه های اسپری شده و یا زمانی که منزل توسط مواد شیمیایی تند تمیز شده، بدتر می شوند.
به موارد زیر در بروشوری که برای بزرگسالان و نوجوانان تهیه شده توجه داشته باشید:
× تاریخ، روز هفته، و زمان بروز مشکل رفتاری.
× رفتار مشاهده شده، هرآنچه که دقیقا اتفاق می افتد را توصیف کنید.
× زمینه رفتار: در کجا و به همراه چه کسی رخ می دهد و همچنین چه اتفاقی منجر به بروز رفتار شده است. × تمام محصولات غذایی و آشامیدنی – هرچیزی که داخل دهان می رود (به رنگ ها و افزودنی های خوراکی توجه کنید که آیا طبیعی هستند برای رد کردن آفت کش های احتمالی)
× فعالیت های اجتماعی (مهمانی ها، تعطیلات، قرار ملاقات)
× مدرسه و فعالیت های بعد مدرسه: انجمن ها، رخدادهای ویژه، ورزش ها
× امتحان ها و نیازهای تحصیلی
× استفاده از پاک کننده های منزل
× زمان های قاعدگی شامل گرفتگی های عضلانی و نفخ شکم
× عادت های خواب – زمان خواب و بیداری، کیفیت خواب، تعداد بیدار شدن ها، چرت ها
× عادت های ادرار و مدفوع
ایده آل این است که بروشور رفتاری به منظور گرفتن اطلاعات بیشتر برای مدت یک ماه یا دو یا چهار هفته برای هر فصل سال تهیه نماییم. اگرچه داشتن یک بروشور رفتاری حقیقتا کار پر مشغلهای است ولی حتی برای یک هفته هم می تواند نگرش های ارزشمندی را آشکار کند و در نتیجه روش های موثری را در پی داشته باشد.
کوین کودک 14 سالهای با مشکلات حسی خفیف و مشکلات یادگیری، عموما خوب رفتار می کرد و خونسرد بود، اما هر یک هفته یا دو هفته یک بار تمام تواناییش دچار مشکل می شد و تحملش را از دست می داد و کاملا نسبت به همکلاسی هایش، خواهر کوچکش، و حتی سگی که دوستش داشت، بی قرار و بی صبر می شد. اگرچه او همیشه نسبت به صدا و لمس بیش حساس بود.
خانواده، روانشناس مدرسه، و کاردرمانگر نگران این مسئله بودند که او ممکن است علائمی از اختلال دو قطبی را نشان دهد.
به آنها گفته شد که هر چیزی را ثبت کنند. تیم درمانی به زودی متوجه شدند که هر زمان که فشار هوا کاهش می یافت رفتارهای مشکل دار کوین نیز آشکار می شود. مشکل با تمام شدن آب و هوا فروکش می کرد. همچنین به نظر می رسید که غذاهای با شکر خالص مثل دونات، بیسکویت ها، کیک، و آب نبات که هرگز برای أو مشکل آفرین نبودند در این مدت برای او مشکل ساز می شدند. اگرچه آنها نمی توانند فشار هوا را کنترل کنند ولی یاد گرفتند که نیازهای حسی موجود را کاهش دهند و به او کمک کنند تا نسبت به اینکه چه چیزی باعث این رفتار شده است آگاهی کسب کنند، مسئلهای که او در مورد آن احساس وحشت می کرد.
اكنون کوین یک فشار سنج در اتاقش و در مدرسه نیز روی کامپیوترش یک برنامه آب و هوایی دارد، بنابراین او می تواند تغییرات آب و هوایی را به تیم درمان اعلام کند و کارهای مثبتی را برای جلوگیری از شدیدتر شدن علایم به کار بگیرد. او وقت های اضافهای را به دست می آورد و فعالیت های حسی را دو برابر می کند تا بیشتر بتواند رفتارهایش را کنترل و سازماندهی کند، و مراقب است تا از میان وعده های دارای شکر در طول این مدت پرهیز کند. او اکنون خیلی بیشتر تحت کنترل خودش است.
تقویتکنندههای تعادل در اختلال پردازش حسی
تاب تنها وسیله در اتاق بازی نیست که تعادل را بهبود میبخشد. سایر وسایلی که دادههای حسی مناسب را بر سیستم وستیبولار اعمال میکنند، باعث تقویت تعادل شده که در زیر تعدادی از آنها عنوان میشوند:
-تخته موازنه (بالانس بیم) : میتواند باریک یا پهن باشد، از زمین فاصله زیاد یا کم داشته باشد و یا این که از چوب یا فوم ساخته شود (تصویر 44-3).
الاکلنگ: درحالیکه درمانگر یا کودک دیگری در یک طرف الاکلنگ نشسته، میتوان کودک با اختلال یکپارچگی حسی را در طرف دیگر آن نشاند، و یا اینکه کودک مورد نظر روی آن راه برود تا حفظ تعادل روی صفحهای انتقالی را تمرین کند (تصویر 45-3) .
– تخته تعادل: یک تخته مسطح میباشد که بر روی پایه منحنی قرار گرفته است و کودک روی آن به سمت جلو و عقب نوسان میکند (تصویر 46-3) . براساس سطح هماهنگی و ترس کودک، تخت میتواند کوچک باشد به طوریکه فقط بتوان روی آن ایستاد، و یا اینکه بزرگ باشد به طوری که کودک بتواند روی آن بنشیند، در حالت چهاردست و پا قرار بگیرد و یا این که روی آن راه برود.
– صندلی T شکل: همانطور که از نام آن پیداست این نوع صندلی شامل یک جایی نشستم و یک پایه میباشد (تصویر 3-43) . کودک با نشستن بر روی این صندلی مجبور میشود تا به طور مداوم وضعیت بدن خود را برای حفظ تعادل تنظیم کند.
– تخته چرخان : کودک میتواند درحالیکه روی این صفحه گرد نشسته یا ایستاده است، با چرخش بدن خود آن را بچرخاند. مدلهای نشسته آن میتوانند دست داشته باشند، همچنین مدل ایستاده آن میتواند به صورت یک بازی که در آن کودک توپی را به اطراف حرکت میدهد، به کودک ارائه شود.
– توپ تناسب : این توپها در انواع اندازهها و رنگها موجودند و بزرگ و قابل باد شدن میباشند. کودک میتواند روی آنها بنشینند و یا دراز بکشد. این توپها میتوانند به عنوان یک صندلی برای میز کار استفاده شوند و یا اینکه کودک میتواند بر روی شکم روی آنها دراز کشیده و درمانگر توپ را به عقب و جلو حرکت دهد.
کار درمانگر همچنین میتواند کودک را در فعالیتهای تعادلی مثل لیلی کردن، بالا و پایین پریدن، طناب زدن یا ایستادن روی یک پا درگیر کند. گاهی اوقات، این فعالیتها میتواند با استفاده از جا پاها یا مسیرهای خاصی که روی زمین قرار داده میشوند، تسهیل شوند. برای انجام این تمرینات میتواند مسیری باریک روی زمین طراحی نمود تا کودک از روی آن طی مسیر کند. همچنین میتوان از جای پاها و کفیهای کفش استفاده کرد تا کودک از روی آنها راه برود.
این فعالیتها همچنین میتوانند در قالب بازیهایی مثل بازی “سیمون میگوید” اجرا شوند (تصویر 3-۴۸) . راههای زیادی وجود دارد تا کودک به سمت فعالیتهای جذب شود که اگر در موقعیتهای دیگر از او خواسته میشد آن فعالیتها را انجام نمیداد. به این صورت، تعادل کودک بدون آنکه استرس یا ناراحتی در او پدید آید بهبود مییابد.
بازی “سیمون میگوید“
بازی (simon says) بازی کودکانهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتر کودک شرکت میکنند. در این بازی، یکی از کودکان نقش سیمون را برعهده میگیرد و به کودکان دیگر دستوراتی که اکثراً شامل فعالیتهای فیزیکی میباشند ارائه میدهد (مثلاً دور خودت بچرخ، زبونتو بیرون بیار و…) در صورتی که در ابتدای دستورات عبارت “سیمون میگوید” آورده شود کودکان شرکتکننده در بازی باید از آن اطاعت کرده و آن را انجام دهند، اما درصورتیکه ابتدای دستورات این عبارت به کار برده نشود، اگر کودکان دستورات را اجرا کنند از بازی اخراج خواهند شد.
اعمال مقاومت به بدن
چهاردست و پا رفتن فشردن چیزهایی که به کودک مقاومت وارد میکنند، میتوانند باعث تقویت حس وضعیت بدن و توان عضلانی او شوند. تجهیزاتی که در راستای این اهداف میتوانند برای کودک مناسب باشند در زیر آورده شدهاند:
– کیسه بدن : کودک میتواند وارد این کیسه پارچهای ارتجاعی شده و آن را ببندد، سپس راه برود، بپرد، به اطراف بغلتد، چیزها را فشار دهد یا بکشد، یا فعالیتهایی که درمانگر میگوید را انجام دهد.
این کشها، با اعمال مقاومت به بدن کودکان میتوانند درون دادهای حسی لازم را به بدن او وارد نموده و به این صورت کودک میتواند نیازهای حسی خود را پاسخ بگوید. زمانیکه تصویر بدنی مناسبی در ذهن کودک ایجاد گردد، کودک میتواند با چالشهای مربوط به یادگیری بهتر مقابله کند و عملکردهای یادگیری و تحصیلی و بهبود مییابد.
– باندهای کششی: این نوارهای رنگی کشی میتوانند توسط کودک کشیده و یا فشرده شوند و یا در اطراف بدن او قرار گیرند (تصویر 3-۴۹) و انبوهی از درونداد های حس وضعیت بدن و همچنین فعالیت عضلهای مناسب را برای او فراهم بیاورند
سوالات متداول:
1-چطور میتوانم کودکم را به انجام تمرینات حسی تشویق کنم؟
تمرینات را به شکل بازی درآورید و از علایق کودک استفاده کنید. سیستم پاداش کوچک ایجاد کنید و فشار بیش از حد وارد نکنید. صبور باشید و پیشرفتهای کوچک را تشویق کنید.
2-چگونه معلمین میتوانند به کودک مبتلا به این اختلال کمک کنند؟
با ایجاد محیط کلاس مناسب (مثلاً کاهش نور و صداهای مزاحم)، دادن استراحتهای حسی و استفاده از ابزارهای کمکآموزشی. همکاری با کاردرمانگر کودک بسیار مهم است.