برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی CBT از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جناب آقای صابر در حیطه رفتاردرمانی شناختی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. تشخیص به موقع اختلال اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، و درمان کودکان اوتیسم به صورت تخصصی در مرکز اوتیسم دکتر صابر انجام می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رفتاردرمانی شناختی اوتیسم CBT
برخی افراد اوتیسمی با عملکرد بالا نیاز به حمایت روانشناختی برای مواجهه با مشکلات زندگی روزانهشان، بعلاوه روابطشان با دیگران و خودشان دارند. کودکان و نوجوانان اوتیسمی با عملکرد بالا تنهایی (با فقط 8 درصد دوستی متقابل)، ترسهای ویژه (۴۴ درصد)، علائم افسردگی مختلف (27-17 درصد) بعلاوه ویژگیهای بی نظمی در غذا خوردن را گزارش میکنند. درمان رفتاری- شناختی از دو نوع موثر روان درمانی ترکیب میشود: شناختی و رفتاری. درمان رفتاری- شناختی به افرادی که روابط ضعیفی دارند و بین شرایط مشکلساز و واکنش معمولیشان مثل ترس، افسردگی، عصبانیت، خودکشی و شکست وجود دارد، کمک میکند. به افراد اجازه میدهد تا الگوهای رفتاری معین که باعث علایم ناخواسته میشود را درک کنند و در آنها احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت بدون دلیل ظاهری ایجاد میکند یا او را به اشتباه میاندازد.
درمان رفتاری- شناختی با ارزیابی ماهیت و مقدار اختلال احساسی، با استفاده از خودسنجی و مصاحبههای کلینکی شروع میشود. مرحله بعدی آموزش احساسی با مباحث و تمرینهایی برای درک ارتباط بین شناخت، احساس، رفتار و راهی که مردم احساسشان را درک میکنند و موقعیتهای مختلف را میسازند، است. مرحله نهایی بازسازی شناختی، مدیریت استرس، خودبازتابی و برنامه فعالیت فردی برای آموزش مهارتهای شناختی جدید است. بازسازی شناختی، ادراکات مفهومی تحریف شده و اعتقادات ناکارآمد را تصحیح میکند. افراد تشویق میشوند تا مدارکی را تعیین و آزمایش کنند که موافق یا مخالف افکارشان است و درک جدید برای رویدادهای معین را میسازد. مدیریت استرس برای ارتقاء واکنشها استفاده میشود که با استرس یا عصبانیت منافات دارد. فعالیتهای شناخت خود به افراد در شناسایی حالت درونیشان کمک میکند، افکارشان مشاهده و بررسی میشود و خود تصویری جدید را میسازد. یک برنامه فعالیت فردی درجهبندی شده است که به فرد اجازه میدهد تا مهارتهای جدیدی را که توسط درمانگر پیشنهاد و مورد مشاهده قرار میگیرد، تمرین کند.
رفتار درمانی شناختی یک مداخله است که معمولاً برای درمان اختلالات اضطرابی و افسردگی استفاده می شود. فرض اصلی رفتار درمانی شناختی روابط متقابل بین نحوه تفکر، عمل و احساس یک فرد است و این که افکار و سبک های تفکر ناکار آمد و رفتار های مرتبط با آن ها می توانند احساسات منفی را تداوم بخشند. رفتار درمانی شناختی در مراحل خاصی از درمان ساختار یافته است. با این حال، این درمان برای نقاط قوت و ضعف بیماران نیز شخصی سازی می شود. تحقیقات نشان می دهد که این درمان به افراد مبتلا به برخی از انواع اوتیسم در مقابله با اضطراب کمک می کند. همچنین می تواند به برخی از افراد مبتلا به اوتیسم در کنار آمدن با موقعیت های اجتماعی و تشخیص بهتر احساسات کمک کند. در طول جلسات رفتاردرمانی شناختی، درمانگر، فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و یا والدین، اهداف مشخصی را برای دوره درمان تعیین می کنند. در طول جلسات، فرد مبتلا به اوتیسم یاد می گیرد که افکاری را که منجر به احساسات یا رفتار های مشکل ساز در موقعیت های خاص می شوند، شناسایی و تغییر دهد. مداخله رفتار درمانی شناختی به افراد کمک می کند تا افکار ناکار آمد در مورد محرک های ناراحت کننده را شناسایی کرده و راه های جایگزینی برای تفکر و پاسخ به آن ها ایجاد کنند. کاربرد رفتار درمانی شناختی برای کودکان در طیف اوتیسم بر اساس یافته هایی است که نشان می دهد اختلالات اضطرابی و افسردگی به طور معمول در این جمعیت مشاهده می شود. استفاده از رفتار درمانی شناختی ممکن است منجر به بهبود های گسترده در اختلالات خلقی شود و ویژگی های گسترده تر اوتیسم را که ممکن است تحت تأثیر این اختلالات باشند، بهبود بخشد، مانند کاهش روال ها یا رفتار های نگران کننده ناکار آمد و افزایش رفتار های اجتماعی. رفتاردرمانی شناختی ممکن است شامل انواع مختلفی از اجزای مداخله باشد، اما هنگامی که با کودکان و بزرگسالان در طیف اوتیسم استفاده می شود، این مداخله معمولاً شامل موارد زیر است:
-توضیح علت اضطراب
-بحث در مورد تأثیر اضطراب بر زندگی روزمره
-شناسایی موقعیت هایی که اضطراب را القا می کنند و مرتب سازی آن ها
مطالعات نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با گروه های کنترل بهبود بخشیده است. رفتاردرمانی شناختی به توسعه مهارت های مقابله ای مرتبط با: شناسایی و تمایز احساسات، شناسایی و مدیریت تنش از طریق تمرینات آرامش بخش، شناسایی و به چالش کشیدن افکار خود و حل مسئله به روشی سیستماتیک کمک می کند.
اوتیسم و درمان رفتار- شناختی
اختلال طیف اوتیسم اغلب با علایم افسردگی و استرس مخصوصاً در مدت نوجوانی و بزرگسالی همراه است. این مشکلات معمولا با روشی بیان میشود که افراد اوتیستیک وقتی مشکلات را تجربه میکنند واکنش نشان میدهند. آنها ممکن است مشکلی مربوط به تردید، کنترل رفتارشان و احساسشان داشته باشند و آنها ممکن است مسایلی با مصرف دارو یا الکل داشته باشند. درمانگرهای رفتاری- شناختی عقیده دارند که اگر یک فرد راه به تفکر درباره خودش و دیگران را تغییر دهد (و آنچه در گذشته اتفاق افتاده یا آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد)، پس قادر خواهد بود در زندگی روزانهاش بهتر عمل کند. افراد مبتلا به اوتیسم، درست مثل بقیه افراد، به راهی فکر میکنند که آنها را در موقعیتهای روزانه متوقف میکند، که به عنوان انحراف شناختی تعریف میشود. نمونههای انحرافات شناختی عبارتند از:
1. نوعی تفکر “همه یا هیچ چیز” (برای مثال، من باید همیشه بدون هیچ انتظاری احساس خوبی داشته باشم).
2. افکار دو قطبی (برای مثل، مردم هم بهترین دوست من یا بدترین دشمن من هستند).
3. افکار جبری (برای مثال، کارها بدتر خواهد شد مهم نیست من چکار میکنم).
4. نسبت نادرست (برای مثال، شخص دیگری همیشه مسئول مشکلات من است).
5. بیاهمیت دادن دلیل، وقتی چیزی درباره خودش تایید نمیشود (برای مثال، معلمام بد بود. من پاسخ به سوالات ریاضی بعد از همه را مدیریت میکنم).
کودکان و بزرگسالان اوتیسمی با عملکرد بالا مستعد گسترش اختلال احساسی ثانوی هستند. این مسئله با سطح آگاهی درباره مشکلات مرتبط میشود که آنها در مشارکت جامعهشان، بعلاوه شناسایی و مدیریت احساسشان با آن مواجه هستند. درمان شناختی- رفتاری میتواند راهی که یک فرد اوتیسمی با عملکرد بالا فکر و با احساس مثل عصبانیت، غمگینی یا استرس عمل میکند، تغییر دهد. درمان نقص شناختی، نابالغی، پیچیدگی و عدم تاثیرپذیری افکار و انحراف شناختی، افکار عملکرد ناقص و فرضیههای نادرست را مورد بررسی قرار میدهد.
آموزش عاطفی
فرد اوتیستیک میآموزد که احساسات در طول طیف شدت، تجربه و بیان شخصی تجربه میشود. بعد او برای یادگیری تشخیص درجه احساساش برای خودش و دیگران از علائم بیولوژیکی از طریق رفتارها راهنمایی میشود. این بعد درمانی خیلی برای افراد اوتیسمی که در تجربه طیف و استمرار تجارب احساسی و حالات مشکل دارند با ارزش است. یک برنامه آموزشی طراحی شده است که مستقیما روی یک احساس مثبت یا بعدی که زندگی روزانه را تحت تاثیر قرار می دهد تاکید دارد. درمانگران باید تعیین کنند که او و افراد اتیستیک هر لغت که استفاده شده است را درک میکنند تا موقعیت احساسی ویژه را با همان روش توصیف کنند. درمانگران میتوانند درجه احساس را استفاده کنند، جاییکه افراد اتیستیک میتوانند گزارش کنند که او لغت یا کامنتی را قرار میدهد. افراد اتیسمی ممکن است عبارات زیادی را بکار ببرند. بطور مثال من میخواهم خودم را بکشم تا سطح متوسطی از احساس بد را بیان کند. آموزش مهارتهای حس مشترک، کدهای رفتارهای اجتماعی، مهارتهای دوستی و حل مشکل آموزشی است.
سوال بحث
نوجوانان اتیستیک احتمالاً احساس یاس دارند چون نمیتوانند رابطه دوستی را شکل دهند. چگونه میتوانید درجه احساس را استفاده کنید تا به او کمک کند تا مشکلاتی را بشناسد که در ایجاد و حفظ دوستی حقیقی مواجه است؟ چه موارد دیگری کار خواهید کرد تا توانائیاش برای ایجاد دوستی را بهبود دهید؟
بازسازی شناختی
بازسازی شناختی به افراد اوتیسمی با عملکرد بالا امکان میدهد تا اشتباهات، درک و عقاید ناکارآمد و تحریفیشان را اصلاح کنند. این شیوه شامل چالشها و سوالات افکارشان با اثبات منطقی و عقلانی احساسات میشود. اولین مرحله اثبات ایجاد میشود. افراد اوتیسمی میتوانند فرضیههای نادرستی درباره موقعیت و نتایج بعلاوه اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی اهداف دیگران ایجاد کنند. آنها تمایل دارند تا موقعیتها را لفظی تعبیر کنند و میتوانند از یک توصیه عادی تفسیر بد برداشت کنند. به طور مثال دختر نوجوان اوتیسمی که در مدرسه شنیده است برخی همسالان میگویند دختر باید لاغر باشد تا محبوب شود بعد او گرسنگی میکشد تا مقدار زیادی از وزناش را از دست بدهد و این تلاشی برای پذیرش از طرف همسالاناش است. درمانگران باید افراد اوتیسمی را تشویق کنند تا افکار قابل انعطافتری بدست آورند و با استفاده از نظرات نجات بخش مثل شوخی میکنی؟ یا من نمیفهمم منظورت چیست توضیحی بخواهند. نظرات مشابه میتواند ایجاد شود تا افراد اتیسمی که به صورت نادرستی به یک نظر واکنش نشان میدهند را حفظ کنند (برای مثال، متاسفم که شما رو اذیت کردم یا ببخشید، چکار باید بکنم؟). خیلی از افراد اتیستیک مشکلاتی با اختیار دارند، چون آنها ممکن است فقط دیگران را سرزنش کنند و نقش خودشان در یک رویداد را قبول ندارند. آنها برخی افراد را انتخاب میکنند که مسئول هر چیز که اتفاق میافتد در نظر بگیرند. آنها درک سختی از زمان دارند و همچنین در واقع گرایی هر رویداد مشارکت میکنند. از طرف دیگر، آنها میتوانند خودشان را در نظر بگیرند تا مسئول هر چیزی باشند و عزت نفس پایین، نگرانی و گناه را تجربه کنند. همچنین درمانگر میتواند به آنها کمک کند تا مجموعه واکنشهای فیزیکی و گفتاری را توسعه دهند.
تکنیکهای آرامش کلاسیک میتواند استفاده شود تا به کودکان در مدیریت استرس کمک کند. بزرگترین منبع استرس معمولا اجتماعی شدن است و درمانگر باید با کمک کودک موقعیتهای اجتماعی را که فکر میکند آسیب پذیر است، مشخص کند. منبع رایج استرس در زمان استراحت است، جاییکه کودک ممکن است به کتابخانه پناه ببرد تا نقاشی کند یا در فعالیتی مشارکت کند که او را خوشحال میکند و اجتماعی شدناش را بهبود نمیدهد. کودکان اوتیسمی زمان بیشتری برای توضیحات فرایند شناختی و استراتژیهای جدید نیاز دارند. آنها یک شیوه ساختاری واضح کوتاهتر اما تکرر درمان و جلسات آموزشی نیاز دارند. توصیه میشود نکات اصلی چاپ شده یا کتبی برای کودک ایجاد شود که بتواند ببیند، تمرین کند و در شروع هر جلسه جدید بررسی شود. درمانگر باید در تماس منظم با کودک باشد تا درستی و اعتبار توصیه رویدادها و استراتژیهایی که به کار برده است را تضمین کند.
هار (1997) گزارش کردکه فرد اتیستیک 26 ساله که افسردگی شدید و رفتار خودآزاری داشت در 15 جلسه درمانی شرکت کرد. بعد از پایان درمان آنها کاهش سطح افسردگی و خودزنی را مشاهده کردند. هر چند، مشخص نیست که ابعاد مداخله منجر به بهبود مشاهده شده، گردیده است. ریون و هپبورن (2003) VBT را برای یک دختر 7ساله اوتیسمی اعمال کردند که علایم وسواس فکری عملی داشت و شش ماه بعد از پایان درمان بهبود چشمگیری پیدا کرد. یافتههای مشابهی برای دختر 12 ساله اوتیستیک و اختلال وسواس فکری عملی (OCD) گزارش شده است. تقریبا دو سوم گروه کودکان اتیستیک و اختلالات اضطرابی در یک برنامه CBT خانوادده محور شرکت کردند و معیارهای تشخیص اختلال اضطراب بعد از سه ماه در آنها دیده نشد. کاهش سطح اضطراب بعد از CBT هم توسط ریوان و وود گزارش شده است. تغییرات در توانائی رفتارهای ویژه اجتماعی کودکان اتیستیک برای مثال، به اشتراکگذاری (و مهارتهای اجتماعی) برای مثال، مشارکت گروهی (را بروز میدهد که بعد از CBT ثبت شده است).
TEACCH در برنامهاش با CBT ترکیب و ادغام میشود، چون لکنت زبان ناگهانی کودکان در ارتباط با اختلالات احساسی خیلی موثر در نظر گرفته میشود وقتی با آموزش درست و درمانگران حساس اجرا شود.
منابع:
nichd.nih.gov
autismcrc.com.au
سوالات متداول:
1-چگونه CBT اضطراب اجتماعی در نوجوانان اوتیسم را درمان میکند؟
با استفاده از نقشآفرینی، تمرین مهارتهای اجتماعی در محیط امن و به چالش کشیدن افکار منفی درباره موقعیتهای اجتماعی. درمانگر به تدریج مواجهههای کنترل شده با موقعیتهای اجتماعی را ترتیب میدهد.
2-آیا میتوان CBT را با روشهای دیگر مانند ABA ترکیب کرد؟
بله، ترکیب این دو روش بسیار مؤثر است. ABA برای آموزش مهارتهای پایه و CBT برای کار بر روی افکار و احساسات پیچیدهتر استفاده میشود. این ترکیب به ویژه برای نوجوانان اوتیسم مفید است.
مرکز کاردرمانی دکتر صابر در حیطه درمان انواع اختلالات کودکان و نوزادان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. خدمات گسترده این مرکز شامل کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، گفتاردرمانی، سنسوری روم، اتاق تاریک بینایی، اتاق مهارت های شنیداری، بازی درمانی، رفتاردرمانی میباشد. از دیگر خدمات مرکز کاردرمانی در منزل و گفتاردرمانی در منزل است که موجب تسهیل در روند درمان این کودکان می گردد. مرکز توانبخشی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی در منزل در غرب و شرق تهران با استفاده از نیروهای تخصصی خود به درمان بیماران می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
یکی از نشانههای تکامل اجتماعی- هیجانی زود هنگام: وابستگی کودک به مراقبت اولیه است.
نوزاد در 2 تا 4 ماهگی به سمت بزرگسال جهت گیری و تمایل دارند، برای آنها reaching و grasp میکنند، به آنها لبخند میزند.
پس از 3 ماهگی جهتگیری و تمایل نوزاد به اشخاص آشنا افزایش مییابد.
نوزاد از 3 تا 6 ماهگی به طور خاصی به دنبال مراقب آشنای منحصر به فرد هستند و از آنها به عنوان یک پایه ایمن برای اکتشاف استفاده میکنند.
پاسخهای اجتماعی کودک برای افراد آشنا بیشتر و مثبتتر است، مخصوصاً برای مراقبان اولیه خود.
نوزاد در 6 ماهگی مراقبان اولیه خود را که به آنها وابستگی پیدا کرده ترجیح میدهد و در وی اضطراب جدایی تکامل پیدا میکند و این نشاندهنده این است که در روابطش وابستگی شدیدی ایجاد شده است.
هنگامی که کودک حرکت میکند (1 تا 2 سالگی) برای نزدیکی به والدین، که به آنها وابسته است، رفتارهای وابستگی را نشان میدهد.
در سن 3 سالگی کودک درباره این عبارت والدین که به کودک خود میگویند «زود پیش تو برمیگردیم» فهم بیشتری دارند. در این سن رابطهی منعطفتری با والد وابسته شده دارند.
پنج الگوی وابستگی در نوزادان:
الگوی ایمن – در صورتی که والدین به صورت حساس پاسخگوی سیگنالهای نوزاد باشد و با دقت و به درستی به آن پاسخ دهد این الگو در نوزاد ایجاد میشود.
الگوی مضطرب – در صورتی که والدین بیش از اندازه مراقب باشند، مشخصه این الگو وابستگی و نیاز اطمینان مداوم است.
الگوی ناامنی– اجتناب (insecure- avoidance)- در صورتی که والدین در قبال فرزند خود مسئولیتپذیری کمی داشته باشند و به میزان کمی عواطف خود را ابراز دهند این الگو را نشان میدهد.
الگوی سازماننیافته (disorganized)- نتیجه والدینی این است که بیش از حد مداخلهگر باشند (overinvolved) و در پاسخ به فرزند خود غفلتگر و ناپایدار باشند.
الگوی ناامنی- متضاد (insecure- ambivalent)- در صورتی که والدین مزاحم و گوشهگیر، سلبکننده و سو استفادهگر باشند این الگو در نوزاد ایجاد میگردد.
پاسخهای حساس دقیق والدین (به خصوص مادر) میتواند احساسات کودک را بالا ببرد و احسات منفی را مهار کند.
تکامل هویت و خود مختاری
هویت و انگیزه
بر اساس نظر اریکسون اولین مرحله نوزادی (تولد تا 1 سالگی) رشد اعتماد است. اعتماد بر اساس قابل اعتماد بودن و مسئولیتپذیری مراقب در سال اول زندگی بهدست میآید.
اگر اعتماد کودک رشد کند، احساس امن و در امان بودن دارد و اگر این اعتماد ایجاد نگردد، ترس و ناامنی ایجاد میشود.
مراحل روانی اجتماعی اریکسون- 0 الی 12 سالگی
نام مرحله
سن تقریبی
نتیجه
مثالهای مربوط به فعالیتهای کلیدی مراحل رشدی
اعتماد اولیه در مقابل بیاعتمادی (Basic Trust vs. Mistrust)
تولد تا 2 سالگی
– اعتماد نوزاد رشد میکند، اعتقاد پیدا میکند که جهان قابل اعتماد است
– هنگامی که والدین حساس یا پاسخگو نباشند نوزاد احساس ناامنی میکند اعتمادش کاهش مییابد و از سایرین کناره میگیرد
– بطور منظم به کودک غذا داده میشود
– والدین هنگام گریه کودک به او پاسخ میدهند
– والدین هنگام ناامنی کودک را آرام میکنند
خودمختاری در مقابل خجالت و شک (Autonomy vs. shame &Doubt)
2 تا 4 سالگی
– اراده و خودمختاری کودک تکامل مییابد
– برای چالشهای جدید تلاش میکند
– بیشتر از دیگران بینیاز میشود (افزایش استقلال)
– اگر والدین در این سن محدودکننده باشند، کودک احساس شک میکند و برای چالشهای جدید تلاش نمیکند
– به تنهایی (مستقل) غذا میخورد
– تنهایی لباس پوشیدن را آغاز میکند
– توالت رفتن را میآموزد
– به سمت محیط حرکت میکند
– والدین عملکرد کودک را حمایت میکنند و اجازه بعضی انتخابها را میدهند
ابتکار در مقابل احساس گناه (Initiative vs. Guilt)
4 تا 5 سالگی
– ابتکار و خلاقیت در کودک آغاز میشود، فعالیتها را برنامهریزی میکند، وظایف را انجام میدهد
– هنگامی که والدین کودک را دست کم بگیرد ممکن است احساس خجالت کند یا بیش از حد وابسته باشد
– کودک بازی خود را هدایت میکند
– آغاز تلاش برای کنترل کردن سایرین
– بازیهای تخیلی (imaginative) و نمایشی (dramatic) را نشان میدهد
ماهر بودن در مقابل مادون بودن (industry vs. inferiority)
5 تا 12 سالگی
– شروع حس غرور در دستاوردهای در کودک
– کودک تلاش میکند که در مهارتهای جدید ماهر شود
– هنگامی که مورد تشویق قرار میگیرد یک حس صلاحیت و اعتماد به نفس در کودک ایجاد میشود و هنگامی که تشویق نمیشود مهارتهایش را باور نمیکند و نسبت به موفقیت خود شک پیدا میکند
– کودک حس پایین بودن میکند
– کودک در مدرسه در فعالیتها شرکت میکند
– بازیهای اجتماعی و ورزشها مهم میشوند
– بازیها، ورزشها و کارهای مدرسه به کودک فرصت انجام دادن و نشان دادن صلاحیتش را میدهد
نیازهای سلسله مراتبی هرم مازلو به قرار زیر است:
نیازهای فیزیولوژیکی- نیازهای پایه فرد هستند، مثل آب، خواب، استراحت، هوا و گرما
نیاز به امنیت- نیازهایی که هم امنیت جسمی را تأمین میکند و هم امنیت روانی
نیاز به دوست داشته شدن و تعلق داشتن- که تقویت حس مؤثر بودن فرد، حمایت عاطفی و وابستگی گروهی است
نیاز به داشتن حس عزت نفس- نشانه رشد فردی است. توانایی توجه به خود به عنوان یک جز ارزشمند برای اجتماع
نیاز به خودآموزی (self- actualization)- در طول رسیدن به اهداف شخصی به دست میآید
کاردرمانی در منزل چه نقشی در کارآمدی کودک دارد
در طی رشد، ابتدا بایدنیازهای فیزیولوژیک و اگوسنتریک (خود som- محور) فرد مرتفع شوند تا بتوانند به خوبی در روابط اجتماعی مشارکت داشته باشد، در واقع تا نیازهای اولیه انسان برطرف نشوند انگیزه برای نیل به سمت نیازهای سطح بالاتر خود نخواهد داشت (به عنوان مثال اگر کودک احساس گرسنگی کند (نیاز فیزیولوژیک) نمیتواند در همان حال بر تکالیف مدرسه خود تمرکز کند)
هنگامی که کودک در یک task موفق میشود، خودکارآمدی مثبت در وی تقویت میگردد و برای سایر چالشها تلاش میکند (در واقع خودکارآمدی به معنای باور فرد به تواناییهای درونی خود جهت رسیدن به اهداف است و هرچه در فعالیتها موفق شود به تواناییهایش باور بیشتری پیدا میکند و به انجام فعالیتها تمایل بیشتری پیدا خواهد کرد) و هنگامی که کودک در فعالیتها موفق نمیشود، در خطر تضعیف خودکارآمدی قرار میگیرد و برای چالش جدید تلاش نمیکند.
خودکارآمدی با یادگیری و تکامل آکوپیشن بسیار مرتبط است، زیرا بر سطوح انگیزه، ابتکار عمل و تکرار عمل اثر میگذارد.
تئوری خودکارآمدی (توسط ryan و deci مطرح شد): مؤلفههای کلیدیself- determination شامل شایستگی، خودمختاری و وابستگی میباشد.
زمانی که کودک احساس شایستگی (competence) داشته باشد، باور دارد که اگر در انجام فعالیتها اصرار ورزد در آن موفق میشود.
کودکی که انگیزه درونی و خودمختاری بالایی دارد، خود محورتر1 است.
هنگامی که به کودک به صورت خارجی فشار وارد میشود که شروع به انجام کاری کند (یعنی انگیزه بیرونی در انجام کار دخیل باشد)، ابتکار عمل را از دست میدهد و یادگیری با تأثیر کم صورت میگیرد.
شایستگی (competence) موجب افزایش انگیزه نمیشود، مگر اینکه با حس خود مختاری (autonomy) همراه شود.
بنابراین دو عامل شایستگی (competence) و خود مختاری (autonomy) در انگیزه درونی نقش دارند.
خویشاوندی (relatedness) سومین عامل تأثیرگذار در انگیزه درونی است، زیرا کودک در حضور والد انگیزه و احساس شایستگی بیشتری برای یادگیری جدید دارد.
مرکز کاردرمانی غرب و کاردرمانی شرق تهران آماده ارائه خدمات کاردرمانی در منزل توسط متخصصین مجرب مرکز برای کودکان وبزرگسالان می باشد.
شانه زدن مو برای کودکانی که در پوست سر حسایت دارند میتواند بسیار دشوار باشد. خصوصاً دختران دارای موهای بلند که به راحتی گره میخورند. کوتاهی مو چالشهای بیشتری فراهم میآورد، از جمله صدای قیچی یا ماشین سلمانی، بوی موادهای شیمیایی که در سالنهای آرایشی به مو میزنند، و الی آخر. کاردرمانی حسی کودکان در حیطه درمان یکپارچگی حسی فعالیت می نماید. مرکز یکپارچگی حسی دکتر صابر با استفاده از تکنیک های مختلف یکپارچگی حسی و استفاده از ابزارهای روز دنیا در زمینه کاردرمانی حسیبه درمان اختلال حسی در کودکان می پردازد. در ادامه تعدادی پیشنهاد آورده شده است:
قبل از شانه زدن یا کوتاه کردن موها، یکی از والدین میتواند با ماساژ عمقی با فشار دستها به سمت پایین و داخل در حالی که سر را در گودی کف دو دست گرفته، پوست سر کودک را حساسیتزدایی کند. در این جا هم برس موی لرزان میتواند کمککننده باشد.
کودک میتواند با یک جلیقه وزنهدار، پد وزنهدار بپوشد یا اگر کمککننده است یک پتوی سنگین رویش بیندازد.
با پخش موسیقی مورد علاقه کودک یا تماشای یک ویدئو، تجربه خوشایندی در کودک ایجاد کنید.
یک حالتدهندهی مالشی با کیفیت یا اسپری برطرفکنندهی گره مو، کوتیکول مو را نرم کرده و گره مو را کاهش میدهد.
برای جلوگیری از شکننده شدن موها، ابتدا با انگشتان گرهها را باز کنید، سپس در حالی که تودههای مو را با دست نزدیک پوست سر نگه داشتهاید، برس یا شانه کردن را از انتهای موها شروع کنید.
از یک برس یا شانه ی مخصوص استفاده کنید.
تمرینات یکپارچگی حسی در آرایشگاه یا سالن زیبایی:
اگر موهای کودک مستعد گره خوردن است، موها را کوتاهتر کنید یا حداقل حجم موها را کمتر کنید. از محلولهای کراتینهی مو که موهای فرفری را صاف میکنند با احتیاط استفاده کنید چرا که برخی از فرمولها مقداراندکی فرمالدهید دارا هستند. بخاطر بخارهای سمی فرمالدهید، اصلاً نباید از Blowouts Brazilian استفاده شود.
برخی کودکان با مشکل یکپارچگی حسی با یک پیراهن نرم خوش- پوش که از خانه آوردهاید و یک حولهی نرم برای اطراف گردن راحتتر هستند تا با پیشبند آرایشگاه یا سالن، مخصوصاً اگر یک چسب ولکرودی آزاردهنده پشت گردن داشته باشد.
حواستان باشد که برخی سالنهای آرایش مخصوص کودکان میتواند بیش از اندازه محرک باشد. صندلیهایی که شبیه ماشین هستند، تعداد زیادی بادکنک، یک دیوار که ویدئو پخش میکند، و تعداد زیادی اسباب بازی میتواند برخی کودکان را به وضعیت افزایش تحریکات حسی ببرد، مخصوصاً اینکه یک نفر دارد با قیچی به آنها نزدیک میشود.
یک کودک کوچک ممکن است هنگام نشستن در بغل والد احساس امنیت بیشتری کند تا روی صندلی بلند آرایشگاه.
برای کودکانی که لغات را تحتالفضی میفهمند، به جای قیچی کردن از کلمات اصلاح، آرایش، کوتاه کردن استفاده کنید. کلمه قیچی کردن به اندازه کافی ترسناک هست.
با وجود اینکه یک کودک جستجوگر حس ممکن است از صدا و لرزش ماشین اصلاح شگفتزده شود، این مسئله ممکن است یک کودک بیش حس را با بحران مواجه سازد. در چنین مواردی آرایشگر میتواند فقط از قیچی استفاده کند یا اگر لازم است حداقل در گوشهای کودک گوشگیر قرار دهید، بگذارید ماشین اصلاح را از نزدیک بررسی کند- موقعی که روی کسی دیگری استفادهاش میکنند مشاهده کند. خودش خاموش و روشنش کند، و یاد بگیرد که با وجود اینکه عجیب غریب است اما لذت بخش است.
آرایش کردن مو، بوی بدی میدهد، اگر به یک سالن آرایش بزرگسال میروید، وقتتان را موقعی تنظیم کنید که هیچ رنگ کردن مو، فر و مش، یا صاف کردن مو در حال انجام نباشد.
نهایتاً اینکه، اصلاح کردن موهای کودک در خانه را هم در نظر داشته باشید. حتی میتوانید هنگامی که خواب است این کار را بکنید.
بنشیند. یک محرک دیداری مثل زمان سنج میتواند به کودکان بیقرار کمک کند تا بفهمد قرار است چقدر بنشیند
کاردرمانی حسی در بهبود اختلالات حس لامسه در کودکان مفید می باشد برای بهبود مشکل شانه کردن موی سر یا شستن مو ها در کودکان با اختلال پردازش حس لامسه می توان از تمرینات یکپارچگی حسی در کاردرمانی و همچنین ماساژهای عمقی و لامسه در سطح سر استفاده نمود. بخش ماساژ درمانی در کلینیک دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه آموزش ماساژ های تکنیکی به والدین و انجام آنها همچنین استفاده از مدالیته های حسی مانند گرما و سرما جهت تعدیل حس لامسه کودکان فعالیت می نماید و می تواند در درمان این مشکل کمک کننده باشد.
یکپارچگی حسی، که به عنوان پردازش حسی نیز شناخته میشود، فرآیند عصبی است که از طریق آن مغز اطلاعات حسی را از بدن و محیط دریافت، سازماندهی و تفسیر میکند. این فرآیند به ما امکان میدهد تا ورودیهای حسی را درک کرده و به طور مناسب به آنها پاسخ دهیم و به ما اجازه میدهد تا به طور مؤثر با جهان تعامل داشته باشیم. این شامل یکپارچگی حواس مختلف، از جمله لامسه، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، و همچنین حواس دهلیزی (تعادل) و حس عمقی (آگاهی از بدن) است. در مرکز کاردرمانی دکتر صابر تمرینات یکپارچگی حسی موجب بهبود و تعدیل حس لامسه در کودکان می گردد.
سوالات متداول:
1.برای کوتاه کردن موی کودکان اوتیسم چکار باید کرد؟
اختلالات حسی در کودکان اوتیسم موجب بی قراری و پرخاشگری کودک در هنگام شانه کردن و کوتاه کردن موی سرشان می شود. راهکارهای زیر می تواند در کاهش این به همریختگی موثر باشد.قبل از شانه زدن یا کوتاه کردن موها، یکی از والدین میتواند با ماساژ عمقی با فشار دستها به سمت پایین و داخل در حالی که سر را در گودی کف دو دست گرفته، پوست سر کودک را حساسیتزدایی کند. در این جا هم برس موی لرزان میتواند کمککننده باشد.کودک میتواند با یک جلیقه وزنهدار، پد وزنهدار بپوشد یا اگر کمککننده است یک پتوی سنگین رویش بیندازد.با پخش موسیقی مورد علاقه کودک یا تماشای یک ویدئو، تجربه خوشایندی در کودک ایجاد کنید و از برس های خاص استفاده کنید.
2. علت ترس کودک از کوتاه کردن مو چیست؟
در بعضی کودکان اصلاح سر یا حتی شانه کردن مو ها برای والدین یک چالش بزرگ می باشد که به علت اختلال پردازش حسی در کودکان به وجود می آید. اختلال پردازش حس شنوایی یا لامسه کودک را در هنگام اصلاح موهای سرش دچار به هم ریختگی و بی قراری می نماید.
شنوایی یکی از حواس پنج گانه است. شنوایی به ما توانایی شنیدن صداهای اطراف مانند صدای مردم، پرندگان، ماشین ها را می دهد. در مواردی که کودک با آسیب شنوایی روبه رو شود نیاز به خدمات گفتاردرمانی کودکان در آسیب شنوایی است. گفتاردرمان با سنجش مهارت های گفتاری کودک موجب بهبود و پیشرفت گفتار و درک کلامی در کودکان می گردد. آسیب دیدگی شنوایی، نوعی ضعف در شنوایی است که ممکن است همیشگی باشد و یا نوسان داشته باشد. این اختلال به طور نامطلوبی روی عملکرد آموزشی کودک تأثیر میگذارد، ولی این اختلال به معنی ناشنوایی نیست. گفتاردرمانی آسیب شنوایی بر روی مهارت های گفتار کودکان با اختلال شنوایی فعالیت می نماید. مرکز گفتاردرمانی کودکان و کاردرمانی دکتر صابر در حیطه اختلالات گفتار و زبان با استفاده از ابزارهای تخصصی مانند اتاق مهارت های شنیداری در بهبود مهارت های گفتاری کودکان کم شنوا و آسیب شنوایی فعالیت می نماید. گفتاردرمانی در منزل از دیگر خدمات موثر این مرکز می باشد.
تعریف ( IDEA ) از آسیب شنوایی:
آسیب شنوایی ( Hearing Impairment ): آسیبی در شنوایی که پایدار بودن یا نوسان آن باعث تاثیر بر عملکردهای تحصیلی کودک شود.
ناشنوایی: آسیب شدید در شنوایی است که کودک در فرآیند اطلاعات زبانی هنگام شنیدن با مشکل مواجه میشود و این آسیب با یا بدون تقویت کننده تغییری نخواهد کرد.
زمانی که شنوایی کودکی از دست میرود نیاز به توجه فوری گفتاردرمانی کم شنوایی و ناشنوایی دارد زیرا در دوران کودکی مخصوصاً قبل از ۳ سالگی زبان و مهارت های ارتباطی بسیار سریع پیشرفت میکنند.درصورتی که شنوایی از دست رفته شناسایی نشود کودک در رشد زبان و مهارت های ارتباطی تاخیر خواهد داشت.اهمیت کشف و تأخیر زبانی باعث می شود که هر نوزادی قبل از ترخیص از بیمارستان مورد معاینه قرار بگیرد. شناسایی به هنگام مشکل شنوایی در بدو تولد به این معنی است که درمان به هنگام می تواند سریع آغاز شود و به رشد مهارت های ارتباطی و زبانی کودک که در سرتاسر زندگی به آنها نیاز دارد کمک کند.
از ویژگی آسیب دیدگی شنوایی، فقدان قابل توجه شنوایی یا ناشنوایی است (بر اساس مؤسسهی استانداردهای ملی آمریکا، معمولاً میانگین صدای خالص، بدون استفاده از تقویتکننده، 30 تا 65 دسی بل است)، آنچنانکه روی توانایی برقراری ارتباط فرد مبتلا به طور نامطلوبی تأثیر میگذارد. با این همه، دانشآموز مبتلا به آسیب دیدگی شنوایی، برای برقراری ارتباط، به حس شنوایی به عنوان مهمترین حس دریافتکننده محرک وابسته است. چنین دانشآموزی ممکن است به حمایت آموزشی و یا سازوکارهای محیطی نیاز داشته باشد (تر جیحاً در محل مناسبی در کلاس درس بنشیند، وسایل کمک دیداری داشته باشد، و غیره) اسمیت و همکاران، چند ویژگی خاص کودکان مبتلا به آسیب دیدگی شنوایی را در جنبههای روانی، ارتباطی، اجتماعی- عاطفی، و آموزشی، یادآوری کردهاند. این ویژگیها عباراتند از:
1) تواناییهای ذهنی آنها همانند تواناییهای ذهنی همسن و سالای دارای شنوایی طبیعی است.
2) در مورد برخی از مفهومسازیها با مشکل روبهرو میشوند.
3) ضعف در گفتار (نامفهوم بودن گفتار).
4) مشکلات احتمالی در کیفیت صدا.
5) پایین بودن بلوغ اجتماعی
6) ممکن است در استفاده از وسایل کمکی (شنیداری و یا دیداری) خشمگین شوند.
7) ممکن است بیش از اندازه یه آموزگار وابسته شوند.
8) در هجی کردن، مشکلاتی دارند
انواع آسیب شنوایی
طبقه بندی بر اساس میزان آسیب شنوایی و از طریق حساسیت شخص به بلندی ( شدت صوت با واحد دسی بل) و بسامد ( زیر و بمی صوت با واحد هرتز) انواع خفیف، ملایم، متوسط، شدید، عمیق و ناشنوا تقسیم میشود. آسیب شنوایی ممکن است در یک و یا هر دو تا گوش بروز کند.
در گفتاردرمانی ناشنوایان چهار نوع آسیب شنوایی وجود دارد:
انتقالی: این نوع آسیب شنوایی توسط انسداد یا بیماری در گوش بیرونی یا میانی ( مسیر رسیدن صدا به کوه داخلی) ایجاد میشود. برای جبران شنوایی می توانند از سمعک استفاده کنند و یا میتوانند از دارو یا جراحی استفاده کنند.
حسی- عصبی: این نوع آسیب شنوایی ناشی از آسیب به سلولهای حسی شنوایی داخل گوش داخلی و یا عصب شنوایی (عصب شماره ۸) است. ممکن است شدت آسیب از متوسط تا عمیق باشد.یک شخص با این نوع آسیب شنوایی حتی با استفاده از تقویت کننده برای تقویت صدا ها ممکن است صداها را به صورت آشفته دریافت کند پس از استفاده از سمعک غیر ممکن می شود.
آمیخته: ترکیبی است از دو نوع آسیب شنوایی انتقالی و حسی- عصبی که در گوش خارجی و میانی و داخلی رخ می دهد.
مرکزی: آسیب در عصبی که به مغز می رود یا سیستم عصبی مرکزی( مغز) رخ می دهد.
علائم آسیب شنوایی یا ناشنوایی
کودک به محرکات صوتی و یا صدا زدن اسمش پاسخ نمی دهد.
هنگام درخواست تکرار چیزی که به کودک گفته می شود پاسخ نمی دهد.
در رشد گفتار تاخیر دارد.
بالا بردن صدای تلویزیون و وسایل دیگر
علت های آسیب شنوایی و ناشنوایی
اکتسابی( بعد از سن زبان آموزی):
در معرض صدای بلند قرار گرفته
فشار مایع پست پرده گوش ( عفونت گوش میانی)
بیماری های دوران کودکی مانند یرقان، سرخک، آبله مرغان
ضربه مغزی
مادرزادی(قبل از سن زبان آموزی):
تاریخچه خانوادگی آسیب شنوایی یا ناشنوایی
عفونت های هنگام بارداری( مانند سرخجه)
شکایت های دوران بارداری ( مانند عامل خون، دیابت مادرزادی، مسمومیت و …)
آسیب شنوایی یا ناشنوایی ممکن است ناشی از سندروم های داون،آشر،تریچر کولین، کروزن و آلپورت باشد.
گفتاردرمانی آسیب شنوایی
آسیب دیدگی شنوایی، هر چند خفیف هم که باشد، تا اندازهی زیادی روی تواناییهای زبانی تأثیر میگذارد. گفتاردرمانها را تشویق میکنیم تا هنگام کار کردن با کودکان دچار آسیب دیدگی شنوایی، رهنمودهای انجمن شنوایی، گفتار، و زبان آمریکا (ASHA) را دربارهی نقشهای آسیبشناسان گفتار و زبان و آموزگاران افراد دچار ناشنوایی و سخت شنوا، در بسط و گسترش توانایی زبانی و برقراری ارتباط را مطالعه کنند. بعلاوه، اسمیت و همکاران، راهکارهای کاربردی گوناگونی را جهت کمک به کودکان دچار آسیبدیدگی شنوایی پیشنهاد نمودهاند:
1) اطمینان حاصل نمایید که برای لبخوانی و یا درک گفتار دیگران، نور کافی در محیط وجود داشته باشد.
2) اطمینان حاصل نمایید که دانشآموزان به شما توجه میکنند.
3) دستورات باید واضح و کوتاه باشند.
4) در خلال تعاملات ارتباطی با دانشآموزان، چهرهی آموزگار باید قابل دید باشد.
5) در موقع صحبت کردن، از حرکات سر و دست و تحرک چهره استفاده شود.
6) چنانچه دانشآموز، راهنما (مترجم) داشته باشد، ارتباط چشمی با دانشآموز را حفظ نماید، و نه با راهنما
7) گفتههای دیگران را برای دانش آموز مبتلا به آسیب دیدگی شنوایی تکرار نمایید.
نمونه ای از مداخلات گفتاردرمانی در کودکان کم شنوا:
مداخله اولیه: بعد از شناسایی باید برای انجام ارزیابیهای بیشتر و مداخلات درمانی به کلینیک های شنوایی و گفتار درمانی مراجعه کرد.
آموزش خاص و خدمات دیگر:برای دریافت خدمات آموزشی و توجه بیشتر به نیازهای کودک باید با سیستم آموزشی در ارتباط باشید.
نیازهای آموزشی:
آسیب شنوایی و ناشنوایی روی ظرفیت هوشی و توانایی یادگیری فرد تاثیر نمیگذارد اگرچه این کودکان برای ادامه تحصیل نیاز به خدمات آموزشی خاص دارند. موارد زیر مثالی از این سرویس هاست:
تمرین گفتار،زبان و شنوایی تحت نظر متخصص
سیستم تقویت کننده صدا
استفاده از یک مترجم برای کسانی که از زبان اشاره استفاده می کنند.
نشستن در جای مناسب کلاس برای تسهیل در لب خوانی
زیرنویس فیلم ها
کسی برای دانش آموز با آسیب شنوایی یادداشت برداری کند
دستورالعمل ها گفتاردرمانی و مشاوره هایی برای معلم و همکلاسی ها
یادگیری واژگان، دستور زبان، ترتیب کلمات در جمله، بیان اصطلاحات و ضرب المثل ها و دیگر جنبه های ارتباط کلامی برای کودکان با آسیب شنوایی و ناشنوایی به نسبت کودکان عادی دشوارتر است. استفاده زودهنگام، مداوم و هوشیارانه از وسایل ارتباطی (مانند زبان اشاره، هجی کردن انگشتی،گفتار سرنخی)، تقویت کننده (سمعک) و یا تمرین دهانی یا شنیداری میتواند در کاهش تاخیر زبانی تاثیر گذار باشد.
تقریبا سنین ۶ تا ۷ سال وارد مدرسه میشوند و در آنجا مهارتهای ارتباطی و زبانی کودکان با مشکلات شنوایی باید تحت آموزش ویژه قرار گیرد. برای تدوین یک برنامه آموزشی انفرادی که شامل نیازهای ویژه کودک و خدمات و حمایت هایی برای برطرف کردن نیازها است،والدین باید با مدرسه همکاری کنند. معلمان و شنوایی سنج ها برای حداکثر استفاده کودک از باقیمانده شنوایش باید با همدیگر همکاری کنند.
مرکز اوتیسم تهران یکی از مراکز جامع در زمینه درمان کودکان اوتیسم می باشد. این مرکز در حیطه تشخیص اوتیسم توسط دکتر اوتیسم، خدمات کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم همچنین رفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. یکی از شیوه های موثر درمان در کودکان اوتیسم رفتاردرمانی است که موجب بهبود ارتباط کودکان اوتیسم با همسالانشان و حضور کودکان در محیط های مختلف می شود. از دیگر خدمات مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی در منزل می باشد که موجب پیشرفت کودکان در روند درمان می باشد.
اوتیسم و ارتباط همسالان
یکی از شیوههایی که برای پیشرفت بسیاری از کودکان با مشکلات احساسی و رفتاری در جریان مدرسه بکار گرفته میشود حلقه دوستان است. یک شیوه سیستماتیک است که قدرت گروه همسالان و در نتیجه فرهنگ شاگردی، مثبت بودن و بعلاوه تاثیر محدود و شدید روی رفتار فردی را شناسایی میکند. تاثیر بسیار زیاد حلقه دوستان ثابت شده است، زمانی که شبکه حمایتی در محیط کودکان ایجاد میشود تجربه موفقیت و دریافت بازخورد مثبت از همسالان هم شروع میشود.
ممکن است روی بعد خاصی از مهارتهای اجتماعی تاکید شود که کودک در آن تبحر ندارد یا کودک فرصت تمرین آن را نداشته باشد. مشارکت همسالان در حلقه آموزش داده شده که چگونه رفتارهای نامناسبی که از کودک اوتیستیک سر زده است را به کار برند. این دلیل اصلی است که چرا این روش به صورت گسترده برای کودکانی بکار میرود که مشکلات رفتاری و احساسی را بروز میدهند. برای مثال، به صورت موفقیت آمیزی بکار گرفته شده است تا تحکم در محیط مدرسه را با کودکی 5 ساله کاهش دهد که در خطر اخراج از مهد به دلیل مشکلاتی که در شکلدهی و حفظ روابط با دوستان دارد، قرار گرفته است.
هدف حلقه موارد زیر هستند:
1. ایجاد محیطی که کودک بتواند ارتباط عادی با همسالان اجتماعیتر برقرار کند و حمایتشان را داشته باشد.
2. چارچوبی را ایجاد کند که معلم امکان تاکید روی نقصهای تعاملات اجتماعی کودک را داشته باشد.
3. به همسالان عادی در حال رشد برای شناسایی اختلالات اجتماعی کودکان اتیستیک که دارای مشکلات اساسی و گستردهای هستند کمک کند.
4. مشکلات معینی را برای معرفی مفهوم خلاقیت اعضای حلقه بررسی کند و درک فرهنگ همسالان در محیط آموزشی معین را گسترش دهد.
الیون و باس (1۹۹۱) پذیرفتند که این اقدام درمانی میتواند به تعمیمپذیری برخی مهارتها کمک کند که کودکان اتیستیک قبلاً آن را داشتهاند. هرچند، همانطور که آنها تایید کردند، این مسئله میتواند از طریق آموزش رفتارهایی بدست آید که خیلی مناسب محیطهای روزانه است، ایجاد آموزش بین مردم و محیطهایی که توجه کودک را جلب میکند و بیشترین زمانش را در آن میگذارند، تشویق برای رخ دادن طبیعی رفتارهای هدف، تقویت تمرین و کاربرد مهارتهای یاد گرفته شده در محیط جدید و مناسب و نیز شامل همسالان در فرآیند آموزشی است.
کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب هنگام تلاش برای ایجاد روابط با همسالان با موانع قابل توجهی روبرو می شوند. یک مشکل اصلی، دشواری آن ها در ارتباطات و تعاملات اجتماعی است. این کودکان ممکن است در تفسیر نشانه های اجتماعی مختلف، از جمله حالات چهره و حرکات، مشکل داشته باشند که این امر پاسخگویی مناسب آن ها را در موقعیت های اجتماعی چالش برانگیز می کند. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است از تماس چشمی یا لمس فیزیکی اجتناب کنند که منجر به سوءتفاهم های احتمالی و احساس طرد شدن در میان همسالان شان می شود. سبک های ارتباطی آن ها، که ممکن است شامل اکولالیا یا دشواری در شروع و حفظ مکالمات باشد، می تواند شکل گیری دوستی ها را بیشتر پیچیده کند. بدون حمایت کافی و مداخله فعال، این مشکلات اجتماعی می تواند کودکان مبتلا به اوتیسم را منزوی کند و آن ها را در برابر احساس تنهایی یا اضطراب آسیب پذیر سازد. بنابراین، درک و رسیدگی به این چالش ها بسیار مهم است. مربیان و همسالان باید در مورد اوتیسم بیاموزند تا فرهنگ همدلی و فراگیری را در محیط های اجتماعی تقویت کنند. متخصصان اوتیسم خاطر نشان می کنند که مهمترین چیز برای کودکان مبتلا به اوتیسم این است که اطمینان حاصل شود که آن ها در جامعه ای که در آن زندگی می کنند، گنجانده شده اند و بر اهمیت آموزش تاکید می کنند. به گفته پروفسور دکتر نیلگون سارپ، کودکان مبتلا به اوتیسم که با همسالان خود هستند، افراد اطراف خود را مشاهده می کنند، از رفتارهای آن ها الگو برداری می کنند، یاد می گیرند و توانایی خود را برای سازگاری با محیط افزایش می دهند. با ایجاد فضاهای حمایتی و تسهیل آموزش مهارت های اجتماعی، می توانیم تعاملات معناداری را بین کودکان مبتلا به اوتیسم و همسالان شان تشویق کنیم. برای تشویق کودکان به تعامل با همسالان، بزرگسالان می توانند چندین استراتژی را اجرا کنند:
-بازی مشارکتی: سازماندهی فعالیت هایی که کودکان با هم کار می کنند می تواند به ایجاد روحیه تیمی و رفاقت کمک کند.
-آموزش همدلی: مربیان می توانند درس هایی را ارائه دهند که دانش آموزان را در مورد اوتیسم آموزش می دهد و به آن ها کمک می کند تا چالش هایی را که همسالان مبتلا به اوتیسم ممکن است با آن روبرو شوند، درک کنند. این همدلی باعث فراگیری می شود.
-مهارت های ارتباطی: بزرگسالان باید ارتباط موثر را ترویج کنند که در آن کودکان یاد می گیرند چگونه خود را بیان کنند و فعالانه به دیگران گوش دهند.
حلقه دوستان و اوتیسم
ارتباط با همسالان برای کودکان اوتیسمی موثر است، چون شبکههای اجتماعی را بکار میبرد که در مدارس اجرا میشود تا محیطی برای حمایت از کودک آسیبپذیر ایجاد کند. به کودکان اوتیسمی که با اختلالات اجتماعی در ارتباط هستند کمک میکند تا مانع فراگیری کاملشان بشود. گاس (۲۰۰0) به صورت موفقیتآمیزی حلقه دوستان را اجرا کرد تا ماهیت اختلال را برای همسالان کودک اوتیسمی توضیح دهد و ویتاکر و همکاران (۱۹۹۸) افزایش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را در کودکان عادی در حال رشد که در حلقه دوستان شرکت کردند؛ گزارش کردند.
هر بخش با یک فعالیت مهیج شروع میشود که در طول کل مداخله ثابت نگه داشته میشود تا همواره نشاندهنده آغاز باشد. این تشریفات به کودکان اوتیستیک فرصتی را ارائه میکند که احساس امنیت کند، همانطور که موقعیت تحت کنترل است. هر یک از ۱۲ جلسه، (یک جلسه هر هفته) مدت ۳۰ دقیقه طول میکشد و معمولا بعد از پایان روز آموزش صورت میگیرد، بنابراین کودکانی که در این حلقه مشارکت خواهند کرد، وقت آزاد و اتاق دارند. از معلم خواسته میشود تا کودکان عادی در حال رشد را که برای مشارکت در حلقه مناسب خواهند بود را مشخص کند. معیاری که آنها برای این انتخاب بکار میبرند حساسیت این کودکان، رابطهای که آنها با کودکان اتیستیک دارند، همچنین موافقت والدینشان است. معلم به کودکان عادی در حال رشد درباره هدف حلقه و راهی که آنها میتوانند به کودکان اوتیسمی کمک کنند تا با آنها تعامل داشته باشد خلاصهای ارائه میدهد. معمولا معلم کنترل کننده حلقه دوستان است و دستوراتی را به بقیه اعضا میدهد. ویتاکر و همکاران (۱۹۹۸) ذکر کردند که معلمانی که فعالانه در حلقه شرکت کردند گزارش کردند که آنها احساس توانائی بیشتری برای مواجه با کودک اوتیستیک یا حل یک مشکل داشتند.
کالیوا و اورمدیس (۲۰۰۵) حلقه دوستان را برای مهد کودکان اوتیستیک برای یک دوره سه ماه با کمک یک معلم مهد و چهار کودک عادی در حال رشد از هر مدرسه اجرا کردند. تاثیرات اقدام درمانی به صورت سیستماتیک با برنامه مشاهدات بررسی شد که تعداد پاسخها و تلاشهای اولیه چه موفقیت آمیز و چه ناموفق از همه کودکان شرکتکننده اتیستیک در مدت شروع و بعد از اقدام درمانی و در 2 ماه پیگیری را ثبت کرده بود. این یافتهها مشخص کردند که کودکان گروه آزمایش بطور قابل توجهای پاسخهای ناموفق کمتر و سرعتهای آغازین بهتر بعد از مداخله و پیگیری پس از آن نسبت به کودکان گروه کنترل داشتند. معتقدم که افزایش رفتارها صرفنظر از سطح اهمیت آماریاش ارزش عملی زیادی دارد. در بخش نیازهای ویژه، حتی جزئیترین بهبود میتواند تغییرات جالبی در زندگی روزانه هم برای کودکان اوتیستیک و هم خانوادهاش ایجاد کند. برای حفظ این تغییرات، حلقه دوستان میتواند در خانه اجرا شود. یکی از والدین میتواند به عنوان رهبر و برادر یا خواهر، دوستان و همکلاسیها میتوانند اعضای حلقه باشند.
باید خاطر نشان کنیم که چرخه زمانی فعالیتی است که قسمتی از برنامه آموزشی مهد است و بنابراین معلم مهد با آن آشنا است. این مسئله اهمیت زیاد حلقه دوستان را بوجود میآورد، زمانی که کودک اتیستیک یاد میگیرد در فعالیتی شرکت کند که بعد از پایان اقدام درمانی متوقف نمیشود. به او فرصت تمرین داده میشود، رفتارهایی را تعمیم دهد و در آنها تبحر پیدا کند که از طریق حلقه دوستان تقویت میشود. این مسئله همچنین توسط فوکس و مک یوی بیان شده است، که ادعا کردند رفتارهایی که حفظ میشوند و قسمتی از مجموعه رفتاری کودک میشوند آنهایی هستند که اغلب در این محیطها اتفاق میافتند.
کودکان در یک حلقه مینشینند و یک سری اشیاء مشابه در جلوی خودشان دارند، که آنها برای شرکت در بعضی فعالیتها باید استفاده کنند. متناوبا، آنها در بازیهای شفاهی شرکت میکنند. بهتر خواهد بود که معلم یا همکار دیگری در کلاس داشته باشیم که نزدیک کودک اتیستیک بنشیند و در موردی که خیلی جدی اتفاق میافتد دخالت کند (برای مثال، وقتی کودک رفتار کلیشهای را بروز میدهد و به فعالیت حلقه توجهای ندارد). کودکان معمولی در حال رشد که اعضای حلقه هستند به صورت شفاهی برای مشارکتشان در اقدام درمانی تشویق شوند. زمانی که هدف حلقه دوستان آموزش یا تمرین زبان نیست اما مهارتهای تعاملات اجتماعی بهبود پیدا میکند، کودکان اتیستیک صحبت نمیکنند هم میتوانند از آن سود ببرند. در این مورد، فعالیتهای حلقه باید روی اشیا در دسترس اطراف یا اجرای فعالیتهای حرکتی تاکید کند.
برخی کودکان اوتیسم به دلیل اضطراب اجتماعی یا مشکلات حسی ترجیح میدهند تنها بمانند، اما بسیاری از آنها تمایل به ارتباط دارند و فقط نیاز به حمایت دارند.
2-تاثیر بازیهای دیجیتال بر روابط اجتماعی کودکان اوتیسم چیست؟
بازیهای دیجیتال میتوانند هم مفید باشند (تقویت تعامل مجازی) و هم مضر (کاهش ارتباط چهره به چهره)، بنابراین باید به صورت کنترلشده استفاده شوند.
در افراد طبیعی رشد سیستم عصبی به تدریج ادامه مییابد و دارای نظم قابل پیشبینی است. اگر به دلایلی، مراحلی از مراحل پیچیده رشد سیستم عصبی دچار وقفه شود، این تأخیر در مراحل بعدی رشد عصبی با فقدان فعالیت در مرحله رشد نیافته مشخص میگردد. روش دلاکاتو بر پایه همین مطلب در زمینه درمان اختلالات یادگیری طراحی شده است. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر با استفاده از تکنیک های روز دنیا و تجهیزات پیشرفته ای نظیر اتاق تاریک بینایی، اتاق تقویت مهارت های شنیداری، سنسوری روم و غیره به درمان اختلال یادگیری در کودکان می پردازد. یکی از این تکنیک ها روش دلاکاتو می باشد که در کنار دیگر روش های درمانی می تواند در درمان کودکان با اختلال یادگیری مفید باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
روش دومن دلاکاتو و درمان اختلال یادگیری
نوع روش سازماندهی مجدد اعصاب مرکزی میباشد. این روش توسط دلاکاتو برای ترمیم و اصلاح نارساییهای کودکان با نارساییهای یادگیری پیشنهاد شده است. وی معتقد است با این روشی که مبتنی بر شناخت و سپس اصلاح فعالیتهای حاصل از مغز و اعصاب میباشد میتوان مشکل کودکان با نارسایی یادگیری را که اغلب از نامنظمی سیستم اعصاب مرکزی ناشی میشود مرتفع میساخت.
در افراد طبیعی رشد سیستم عصبی به تدریج ادامه مییابد و دارای نظم قابل پیشبینی است. در انسان، این رشد از مرحله پایین که از مشخصات حیوانات پستتر است شروع میشود و تا مراحل بالاتر که صرفاً متخصص انسان است ادامه مییابد. اگر به دلایلی، مراحلی از مراحل پیچیده رشد سیستم عصبی دچار وقفه شود، این تأخیر در مراحل بعدی رشد عصبی با فقدان فعالیت در مرحله رشد نیافته مشخص میگردد و ممکن است به صورتهایی همچون تأخیر در تکلم، لکنت زبان، نارساخوانی و … بروز نماید. روشهای ترمیمی دلاکاتو شامل تمرینات مختلف بر تأکید بر خزیدن، چهار دست و پار فتن و حرکات تقاطعی دست و پا میباشد. وی معتقد است با برقراری نظم مجدد در سیستم اعصاب مرکزی و جبران مرحله رشد نیافته در آن، علائم مرضی نارساییهای ویژه در یادگیری نیز از میان میرود و یادگیری فرایند طبیعی خود را باز مییابد.
مرحله اول درمان دلاکاتو در اختلال یادگیری:
1- خزیدن یک طرف 5 دقیقه (حدود 80 بار)
از کودک بخواهید سینهخیز رفتن را تمرین کند به این صورت که روی که سطح صاف بر روی شکم بخوابد و دست و پایش را به عقب و جلو بکشد تا بتوانند روی زمین ساییده شده و جلو برود. شمارش در منظم و یکنواخت کردن حرکت، به او کمک خواهد کرد، به او یادآور شوید که وقتی دست و پای چپ را به جلو میبرد، دست راست و پای راست را باید عقب بکشد.
2- الگوی مناسب خواب برای کودکان راست و چپ دست
هر شب یک بار خوابیدن کودک را به شکل صحیح فرم دهید. اول او را روی شکم بخوابانید و برای این کار هنگام خوابیدن صبر کنید تا هر طورکه دلش میخواهد و راحتتر است بخوابد، سپس هر شب یک بار او را به روی شکم برگردانید. وقتی او را عادت دادید که به طور طبیعی روی شکم بخوابد، وضعیت بدن و دست و پای او را در الگوی صحیح قرار دهید. این تمرینات را هر شب یکبار انجام دهید.
3- تمرین شنوایی
کودک را وادار کنید که با دست راست گوش راستش را ببندد به طوری که نتواند با گوش راست بشنود. اکنون با او به گونهای حرف بزنید که مجبور به پاسخ دادن باشد. سپس از او بخواهید که با دست چپ، گوش چپش را بنندد، به طوری که هنگام گفتگو با او، گوش چپش نشنود. این تمرین را برای هر گوش یک دقیقه و چهار بار در روز انجام دهید.
4- تمرین تعقیب بینایی
از کودک بخواهید که با دست چپ چشم چپش را ببندد یک چراغ قوع کوچک و یا شی جالب توجه دیگری را در دست راستش بگیرد و در حالی زاویه آرنج باز است از او بخواهید که دستش را در جهات مختلف بالا، پایین، دایرهوار، طرفین و با زوایای مختلف حرکت دهد و همزمان با حرکت دستش، با چشم راستش نور را تعقیب کند. او باید نور چراغ قوهای را که در دستش دارد با چشم راست پیگیری کند و با تمرین یاد بگیرد که به طور موزون و یکنواخت حرکت دست و چشمش را هماهنگ نماید. همین کار را برای چشم راستش انجام دهد.
این تمرین را روزی چهار بار و هر بار برای هر چشم یک دقیقه انجام دهید. کل زمان برای انجام تمرین در هر روز 8 دقیقه میباشد.
مرحله دوم درمان و بازپروری دلاکاتو
1- چهار دست و پا رفتن با الگوی تقاطعی
ابتدا خود، چهار دست و پا فتن صحیح را به او نشان دهید. سپس از او بخواهید تا مانند شما عمل کند. دقت نمایید کودک باید دست و زانوی مخالف آن را تقریباً همزمان با زمین نزدیک کند. یعنی کف دست راست همزمان با زانوی پای چپ و بالعکس عمل نماید. به او بیاموزید که هنگام چهار دست و پا رفتن به دست جلوی خود نگاه کرده و سر را به آن طرف برگرداند. کف دستها صاف و انگشتان به سمت جلو باشد. زانوها به هم برخورد نکرده و به صورت موازی پیش برود. این تمرین روزی سه بار و در دورههای 10 دقیقهای جداگانهای هر روز انجام شود فاصله زمانی هریک از سه دور تمرین باید حداقل یک ساعت باشد. کل زمان برای انجام این تمرین 30 دقیقه میباشد.
2- تمرین شنوایی
از فرزندتان بخواهید که روی یک صندلی تقریباً وسط اتاق بنشینید شما باید در حالی که آرام آرام در اطراف اتاق میگردید با او گفتگو کنید بطوری که در یک بخش از گفتگو، شما را ببیند و در بخش دیگر که حدوداً در پشت سر او قرار میگیرید، نتواند شما را ببینید این تمرین چهار دقیقه در روز انجام دهید.
در صورت امکان هر روز 15 دقیقه با صدای بلند برایش کتاب بخوانید زمانی در سمت راست و زمانی در سمت چپ و گاهی رو در روی او نشسته و بخوانید.
3-تمرین بینایی
چراغ قوه یا شیء کوچکی را در دستی که کودک با آن مینویسد قرار دهید. از او بخواهید درحالی که دستش کشیده و آرنجش صاف است آن را به هر سو حرکت داده و به آن نگاه کند. گاهی شیء یا چراغ قوه را نزدیک بینی خود آورده و با دو چشم به آن نگاه کند به تدریج از فاصله دست و صورت کاسته، تا جایی بتواند به نرمی و مورونی هر چه بیشتر نور را با هر دو چشمش در فاصله 30 سانتیمتری صورتش حرکت دهد و با آن چشم آن را تعقیب کند. این تمرین را باید روزی چهار بار و هر بار یک دقیقه انجام دهید.
مرحله سوم درمان و بازپروری دلاکاتو
1-راه رفتن با الگوی تقاطعی
نخست خودتان به طرز صحیح راه بروید (مانند رژه سربازان). سپس از کودک بخواهید راه برود و به او یاد بدهید که با پای چپ یک گام برداشته و دست راست به آن اشاره کند و برعکس از او بخواهید تا پنجههایش را اندکی به سمت خارج هدایت کند. پاها نباید به هم برخورد کنند. سرعت حرکت را به تدریج کم کرده سپس به سرعت طبیعی برگردید. تمرین را با پای برهنه یا جوراب انجام دهید. این تمرین را روزی 20 دقیقه در دورههای 10 دقیقهای برای حداقل 3 هفته انجام دهید.
2- تمرین شنوایی
الف- تمرین با چشم بسته: چشمان کودک را بسته و او را روی صندلی وسط اتاق بنشانید. سپس در حالی که در اطراف او قدم میزنید، با او صبحت کنید. از او بخواهید تا به جایی که تصور میکند که شما هستید اشاره نماید.
ب- تمرین با چشم باز: کودک با چشمان روی صندلی نشسته و شما پشت سر او قرار گرفته و از او بخواهید آن چه را میشنوید تکرار کند و بگوید آیا با هم متفاوتند یا یکسان- تمرین با کلمات متفاوت شروع کرده و با کلمات مشابه به هم ادامه میدهیم. هر بار چهار دقیقه در روز انجام دهید.
3- ترتیب بینایی
یک چراغ قوه کوچک یا یک وسیله را در دست خودتان بگیرید و در حالی که آن را در فضا به هر سوی میچرخانید به کودگ بگویید تا با هر دو چشم به آن نگاه کند. گاهی در تمرین دست خودرا نزدیک چشم کودک ببرید.
این تمرین را چهار بار، هر بار یک دقیقه در هر روز انجام دهید.
4- هماهنگی عمومی
سعی کنید در خارج از خانه با کودک بازی کنید. بازیهایی که او را وادار به دویدن و یا پریدن میکند. بهتر است از او بخواهید که مردم را در حالت دویدن و راه رفتن تماشا کند. الگوی تقاطعی راه رفتن را به او نشان دهید. باید سعی کند مثل مردم با این شیوه تقاطعی راه برود و یا بدود. دویدن، پریدن و دوچرخه سواری برای رسیدن به هماهنگی عمومی بسیار عالی است.
5- جهتیابی
وقتی کودک با الگوی تقاطعی راه میرود و یا میدود به او بگویید: «به راست، راست» و یا «به سمت چپ، چپ» شما طوری رفتار کنید که انگار قصد فریب دادن و گول زدن او را دارید و او باید سعی کند که هوشیاری خود را برای شنیدن فرمان شما حفظ کند. این تمرین را روزانه ده دقیقه انجام دهید.
مرحله چهارم: بازپروری دلاکتو
تذکرات:
این مرحله با حذف موسیقی آغاز میشود.
صدای تلویزیون را تا جایی که امکان دارد کم کنید.
آواز خوانی، زمزمه کردن و سوت زدن نباید انجام گیرد.
کودک در فعالیتش از جمله ورزش از یک طرف بدنش استفاده کند
مدت لازم برای تمرینات مرحله چهارم نباید کمتر از 6 هفته و بیش از 10 دقیقه باشد.
درمان در این مرحله:
1- برتری دست: کودک باید تمریناتی مانند خوردن، نوشیدن، مسواک زدن، برداشتن اشیا، تشخیص حس لامسه، را فقط با دستی که میخواهید برتر شود، انجام دهد. بیاد داشته باشید که باید دست راست یا چپ برتر پرورش یابد. مصلحت بر این است که دستی را که خود بخود برای نوشتن بکار برده میشود به عنوان دست برتر او بپذیریم.
2- نوشتن: این تمرین با نوشتن بر روی تخته سیاه و یا نوشتن بر روی کاغذ با کلمات درشتتر از 2 سانت شروع میشود و به تدریج به نوشتن با کاغذ و مداد و به اندازه کوچک تبدیل میشود. هر جلسه تمرین نوشتن حدود 10 دقیقه انجام شود.
3- پرتاب کردن: از کودک بخواهید یک توپ لاستیکی کوچک را با دست راستش گرفته و از پایین به سوی شما پرتاب کند. سپس پای راستش را جلو بیاورد. وقتی که آموخت چگونه هنگام پرتاب پای راست را جلو بگذارد از او بخواهید که توپ را پرتاب کند. به او نشان دهید که هنگام پرتاب پای چپ، باید یک قدم به جلو برود. در صورت لزوم روزی 10 دقیقه انجام شود.
4- برتری پا- برتری گوش- برتری چشم: برای این موارد نیز میتوان مانند قسمت برتری دست تمرینهای مشابه را انجام داد تا پا، گوش و چشم برتر پرورش یابد.
سایر تمرینهای درمانی در اختلالات یادگیری:
تمرین یافتن شباهتها و تفاوتها
تمرینات تشخیص شکل از زمینه
تمرینات توجه و تمرکز
تمرینات دیداری حرکتی
در تمرینات یافت شباهتها، اشکال متفاوتی در اختیار کودک قرار گرفته و از او خواسته میشود شباهت موجود میان آنها را پیدا کند. به عنوان مثال تصاویری از اشکال مختلف به کودک نشان داده میشود که در میان آنها، دو شکل مشابه هستند و کودک باید آن دو شکل مشابه را از میان مجموعه تصاویر بیاید.
در تمرینات یافتن تفاوتها نیز مجموعهای از اشکال به ظاهر مشابه در اختیار کودک قرار داده میشوند و از او خواسته میشود تاشکلی را که با سایر تصویر موجود در ردیف اشکال، اختلافات جزئی دارد پیدا کند.
در تمرینات تشخیص شکل از زمینه، اشکال مختلفی در زمینهای از اشکال درهم به کودک نشان داده میشود. تصویر زمینه میتواند شامل اشکال هندسی و یا تصاویر مختلفی مانند ماشین بازی و یا چهره حیوانات باشد. سپس از کودک خواسته میشود در میان آن مجموعه اشکال، شیء خاصی را پیدا کند. به عنوان مثال در میان مجموعهای از حیوانات، کرگدن را پیدا کند و یا در میان مجموعهای از اشکال هندسی، دور دایرهها یا مربعها خط بکشد و آنها را پیدا کند.
نتیجهگیری:
مقاله بررسی روش دلاکاتو برای درمان اختلال یادگیری بر پایه بازسازی رشد عصبی مرکزی است. این روش با تمرینات فیزیکی مانند خزیدن، چهار دست و پا رفتن، حرکات تقاطعی و تقویت شنیداری و بینایی، تلاش دارد نارساییهای رشد مغزی کودکان را جبران و مهارتهای خواندن، درک مطلب و توجهشان را بهبود بخشد. مطالعات مختلف نشان دادهاند که پس از حدود ۴ تا ۱۰ هفته مداوم، پیشرفت چشمگیری در سرعت و دقت خواندن بهویژه در گروههایی با نارساخوانی حاصل شده است
سوالات متداول:
1-بچهها پس از درمان با روش دالاکتو چه پیشرفتی دارند؟
مطالعات نشان دادهاند که سرعت و دقت خواندن و درک مطلب بهصورت معنیداری افزایش مییابد.
2-چراروش دالاکتو برای اختلال یادگیری مؤثر است؟
چون رشد عصبی منظم باعث تقویت مسیرهای عصبی مرتبط با خواندن، توجه و حافظه میشود.
کودکان به دلایل مختلفی ممکن است غذا نخورند. یکی از دلایل غذا نخوردن کودکان مشکلات حسی آنان می باشد. کودکان ممکن است به انواع ابزار غذا خوری از لحاظ اندازه، شکل، و جنس دسته یا سطح دهانی حساس باشند. برخی ممکن است در گرفتن چنگال، چاقو یا قاشق مشکل داشته باشند. مرکز یکپارچگی حسی دکتر صابر در زمینه برطرف کردن مشکلات حسی کودکان و بهبود اختلالات حسی و تغذیه آنان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کاردرمانی حسی و گفتاردرمانی حسی از خدمات ویژه مرکز توانبخشی دکتر صابر می باشد.
خوشبختانه طیف وسیع و متنوعی از ابزار غذا خوری موجود است:
برای کودکانی که تحمل فلز داخل دهانش را ندارند، یا آنهایی که به صدای خوردن فلز به بشقاب واکنش بدی نشان میدهند، والدین میتواند از ظروف و ابزار پلاستکی استفاده کنند، به شرط اینکه حواسشان به لبههای تیز آنها باشد. حتی بهتر از آن، جهت خودداری از پلاستیک، والدین میتوانند چاقوها، چنگالها و قاشقهای بامبوی دوستدار محیط زیست با نام بامبوی کودکان را نیز امتحان کنند (com). همچنین خانه بامبو، ارائهدهندهی ترکیب قاشق و چنگالهای جالبی نیز هست که کودکان ممکن است خوششان آید.
برخی کودکان ممکن است ترجیح دهند با استفاده از قاشقهای چوبی (چوبهای چینی) یا لاکی غذا بخورند در بسیاری از اسباب بازی فروشیها یا کاتولوگهای درمانی موجوداند.
به دنبال قاشقهایی بگردید که خیلی برای دهان کودک بزرگ نیستند. برداشتن غذا با قاشقهایی که گودترند، برای کودک راحتتر است و غذا از لبههای قاشق بیرون نمیریزد. چنگالهای نوک تیز که در واقع مثل نیزه وارد غذا میشوند نسبت به چنگالهای نوک گرد، مؤثرتر و امنترند. اگر مشکل در گرفتن است، به دنبال دستههای گرد و طرحدار بگردید که نگه داشتن را آسانتر میسازد. کاردها و چنگالهای با طراحی ارگونومیکی و با سطح دهانی فلزی و دسته ی پددار راحت جهت گرفتن و استفادهی آسان. شرکت ساسی نیز وسایل پلاستیکی طرح داربا نمکی تولید میکند. شرکت OT ابزارهای غذا خوری با استفادهی آسان برای نوجوانان و بزرگسالانی که به سبب آرتریت، فلج مغزی، همیپلژی، و سایر اختلالات فیزیکی، در گرفتن مشکل دارند طراحی کرده است.
وسایل غذاخوری سنگین در کاتالوگهای درمانی، ورود حس عمقی اضافهای فراهم میآورند که میتوانند به برخی دستها کمک کنند. وسایل غذاخوری سنگین شبیه وسایل غذاخوری معمولی هستند، که احتمالاً برای یک نوجوان یا بزرگسال بسیار ایدهآلاند. این در حالی است که وسایل غذاخوری سنگین یا روکشدار کودکان و بزرگسالان، دستههای بزرگی دارند که به آنها اضافه شدهاند. (com) (Therapro) طیف خوبی از ابزارهای غذاخوری متنوع را داراست.
ممکن است کودکان هنگامی که سعی میکنند غذا را از طرف بردارند اما از ظرف سر میخورد، ناامید شوند. برای این مسئله از یک زیر بشقابی ضد سر خوردن استفاده نمایید. به دنبال کاسهای بگردید که پایهاش دارای مکنده است و بشقابی که دارای لبههای بلند است تا غذاها از لبهها بیرون نریزد. مطمئن شوید کاسه یا بشقابتان دارای لبهی بردیده نباشد که برداشتن غذا را دشوار خواهد کرد.
استفاده از نیهای باحال میتواند نوشیدن هر مایعی را خوشایند ترکند. نوشیدن مایعهای غلیظ با نی، مثل دوغ، ورودی حسی خوشایندی برای کودک فراهم میکنند.
فنجانهای متفرقهی زیادی وجود دارند که میتواند نوشیدن را خوشایندتر کند، مثل لیوانهایی که در یک سمت آن بردیگی دارد که موقع نوشیدن، لبهی لیوان به بینی گیر نکند.
اگر کودک در استفادهی از ابزار غذاخوری و فنجان مشکل دارد، با یک کاردرمانگر مشورت کنید. ابزارهای غذاخوری، فنجانها، و بشقابهای تطابقیافته فراوانی در کاتالوگهای درمانی وجود دارد.
اختلالات حسی و راه حل غذا نخوردن کودک
کودکانی که به عوامل محیطی حساسیاند مثلاً به نور، تهویه، بوها، و صدا است ممکن است فقط در محیطهای خاصی به درستی غذا نخورند.
در خانه والدین میتوانند اقداماتی کنند که محیط را برای کودک دچار مشکلات حسی، آسان کنند. اگر امکانپذیر است نور مهتابی را تعویض کنید، اگر نه، از نور طبیعی استفاده کنید، مثل لامپ تمام- طیف یا لامپ رشتهای، یا لامپ سفید گرم. کودک را در جایی دور از منبع بو مثل محل پخت و پز، آشغال، و پوشکهای کثیف بنشانید. تماشای تلویزیون یا ویدیو حین غذا توصیه نمیشود، البته برخی والدین این کار را تنها راه نشاندن کودک پای غذا میدانند. گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ارجحیت دارد.
در مدرسه. ناهار خوردن در کافه تریای مدرسه برای دانشآموزان دارای مشکلات حسی میتوانند ناخوشایند باشد آن هم به علت ترجیحات خاص و خجالتآوری که کودک دارد، و همچنین بو، حساسیت شنیداری، و سایر مسائل. برای راهکارهای ناهار در مدرسه به فصل 7 مراجعه نمایید.
در رستوران. بیرون غذا خوردن برای کودک حساس، چالشهای جدیدی فراهم میآورد، از جمله آنها بوها و غذاهای ناآشنا، هیاهوی آشپزخانه، سر و صدای سایر مشتریها و موسیقی محیط، صندلیها، رمیزی، ابزار غذاهای متفاوت و مسائل بسیار دیگر. برای کودکان جستجوگر حس، بیرون غذا خوردن میتواند آن قدر وسوسهانگیز باشد که با وجود اینکه ترجیحات غذایی دارند دوست دارند این چیز جدید را امتحان کنند. کودک ممکن است از اینکه بالاخره به رستوران زنجیرهای که در تبلیغات تلویزیونی دیده میرود، آن قدر هیجان زده باشد که راضی است میگو- نارگیل مورد علاقهاش را حتی اگر هم جعفری داشته باشید یا تندتر از مزاجش باشد، بخورد.
رستورانها میتوانند برای کودکان بد رفتارتر، خیلی دشوار باشند. والدین ممکن است از رفتن به رستوران ناامید شوند. موقعی که در رستوران محلی، همبرگر و سیبزمنی سرخ کرده سفارش میدهند که کودک عاشق آن است و آخر سر متوجه میشوند که کودک آن را نمیخورد چون طعم همبرگر دقیقاً مثل همیشه نیست و سیبزمینیهایش مربعی برش نخوردهاند. همچنین سطح نور و سر و صدای محیط، خوردن غذاهای آشنا را دشوار میسازد.
در ادامه برای والدی که میداند بیرون غذا خوردن، میتواند مشکلساز شود، پیشنهاداتی آورده شده است:
غذایی که کودک میتواند بخورد با خود ببرد حتی اگر یک ساندویچ یا یک شکلات پروتئینی است. گارسون این مسئله را بهتر میپذیرد تا اینکه کودک به حال بحرانی برسد.
کیفهای اسباب بازی مناسب سن کودک با خود ببرید. برای کودک کوچک این کیف میتواند شامل مداد شمعی و دفتر نقاشی، کتاب تصاویر، خمیر بازی، و یک عروسک توپر باشد. برای ساماندهی به رفتار یک کودک بزرگتر میتوان او را به نقاشی کردن مشغول کرد، انجام یک بازی ویدیویی دستی، یا گوش دادن به موسیقی با هدفون. درست است که خیلی اجتماعی به نظر نمیرسد، اما بهتر از بحرانی شدن رفتار کودک در وسط یک رستوران است.
اگر لازم است، ابزار غذاخوری و تطابقات نشستن را با خود ببرید. کودکی که میتواند با یک قاشق که دستهی تطابق یافته دارد، به راحتی غذا بخورد، باید قاشق را همراه خود داشته باشد. از آن جایی که صندلی اغلب رستوانها در اندازه نامناسبی برای کودکان است، هرجور وسایل تطابق نشستنی که دارید با خود ببرید مثلاً بالشک زیر باسنی پفدار یا زیر پایی که کودک به استفاده از آن عادت دارد.
از نظر مشکلات حسی، تفاوت بزرگی بین رستوانهای مختلف وجود دارد. اگر امکانش وجود داشته باشد، از قبل رستوران را بررسی کنید تا ببینید صندلیها چقدر نزدیک به هم قرار داده شدهاند، میزان سر و صدای مردم و موسیقی، شدت نور و الی آخر. میزی درخواست کنید که در ساکتترین نقطهی ممکن قرار دارد، و بیدرنگ از مدیر بخواهید تا صدای موسیقی را کم کند.
در کل، غذا نخوردن در کودکان با مشکلات حسی اغلب ریشه در اختلال پردازش حسی دارد که باعث بیزاری از بافت، بو و مزه انواع غذاها میشود. با درمانهای تخصصی مثل گفتاردرمانی حسی، رژیم حسی و مواجهه تدریجی، میتوان دایره غذایی کودک را گسترش داد و کیفیت تغذیه را بهبود داد. ایجاد محیط غذایی مناسب، تنظیم نور و صدا، و استفاده از ابزار غذاخوری تطابقیافته، نقش مؤثری در کاهش اضطراب و مقاومت کودک دارد. بهبود تغذیه در این گروه از کودکان، نیازمند رویکردی چندرشتهای شامل همکاری والدین و متخصصان است. با صبر، برنامهریزی و تمرینهای حسی، تغذیهای متنوع و متعادل برای کودک قابل دستیابی است.
سوالات متداول:
1-چه ابزارهایی میتواند به بهبود تجربه غذا خوردن کمک کند؟
استفاده از ظروف سبک یا سنگین، نیهای جذاب، زیر بشقابی ضد لغزش، ظروف بامبو یا پلاستیکی بدون صدا، میتواند به کاهش تحریک حسی و افزایش رضایت کودک حین غذا خوردن کمک کند
2-چگونه تشخیص داده میشود که مشکل کودک ناشی از SPD است؟
ارزیابی تخصصی توسط گفتاردرمانگر، کاردرمانگر یا رواندرمانگر صورت میگیرد. بررسی واکنش کودک به محرکهای طعم، بافت، بو و لمس، و پیگیری الگوهای غذایی میتواند معیار تشخیص باشد و از سایر علل تمایز دهد
مرکز اوتیسم تهران زیر نظر جاب آقای صابر در زمینه کاردرمانی اوتیسم ،گفتاردرمانی اوتیسم فعالیت می نماید. استفاده از تکنیک های مختلف درمانی و تجهیزات پیشرفته مرکز در کنار تشخیص دقیق کودکان توسط دکتر اوتیسم موجب بهبود روند درمان این کودکان می گردد. داستان های اجتماعی و قصه گویی در درمان کودکان اوتیسم از جمله موارد درمان کودکان اوتیسم می باشد که در بخش بازی درمانی مرکز مورد استفاده قرار می گیرد. از دیگر خدمات این مرکز رفتاردرمانی، ماساژ درمانی، سنسوری روم، اتاق تاریک بینایی، اتاق شنیداری، کاردرمانی جسمی، کاردرمانی ذهنی، گفتاردرمانی و… می باشد.
پنج فاکتور اصلی موفقیت درمان میلر را روی کودک اوتیسم تعیین میکند:
1. سن کودک (هر چه کودک کوچکتر بهتر).
2. شرایط عصب شناختی (کودکانی که از مشکلات صرع و عصب شناختی رنج نمیبرند بهتر رشد خواهند کرد).
3. رابطه کودک با والدیناش (کودکانی که پیوند نزدیکی با حداقل یکی از والدین دارند بهتر از بقیه بچهها پاسخ میدهند).
4. خصوصیات بچهها (برخی کودکان سریعتر از بقیه پیشرفت میکنند).
5. تعادل عرضه و تقاضا (والدینی که حمایت زیادی از تقاضای زیاد کودکان دارند سریعتر نسبت به والدین با حمایت کم و تقاضای کم پیشرفت میکنند).
کوک (1998) تنها کسی که ارزیابی این روش را با مشارکت سه کودک اوتیسم انجام داد که در خیلی بخشهای مربوط به عملکرد روزانه بهبود پیدا کردند. مهارتهایشان به محیطهای دیگر تعمیم داده میشد و مشارکت والدین به صورت مثبت در پیشرفتهای کودکانشان نقش داشت. فقدان مطالعات دیگر درباره این روش از نمونه بزرگتر و معیارهای دقیقتر ارزیابی بطور بهتر با محققان بیرونی استفاده شد و ارزیابی تاثیرپذیریاش را محدود کرد.
اوتیسم و رفتاردرمانی
رفتاردرمانی شیوهای موسوم به داستانهای اجتماعی را به منظور بررسی مشکلات اجتماعی و ارتباطی کودکان اوتیستیک بعلاوه مشکلاتشان با تئوری ذهن را گردآوری کرده است. یک داستان اجتماعی یک موقعیت اجتماعی را توصیف میکند که ممکن است برای کودک مبتلا به اوتیسم مشکلساز باشد، در حالیکه بطور همزمان نشانهها و دستورالعملهای واضحی برای ظهور پاسخهای اجتماعی درست ایجاد میکند. یک سناریو اجتماعی پیشنهاد میکند که کودک اوتیسم میتواند مطالعه کند تا یاد بگیرد چگونه در یک موقعیت که باعث استرس، نا امنی یا پرخاشگری میشود واکنش نشان بدهد. به طور ویژه: داستان اجتماعی نوشته شده است تا اطلاعاتی درباره آنچه مردم در یک موقعیت معین انجام میدهند، فکر یا احساس میکنند، ترتیب رویدادها، شناسایی نشانههای اجتماعی مهم و معنایشان و دستوراتی که چه بگویند یا انجام دهند؛ به عبارگ دیگر، چه چیز، چه وقت، چه کسی و چرایی ابعاد موقعیتهای اجتماعی را گردآوری کند.
چون مشکلاتی که هر کودک با آن مواجهه است منحصر هستند، منطقی است فرض کنیم که هر داستانی فردی است و با نیازهای کودکان و سطح شناختی مطالبقت دارد. هر چند، لیوانیس و همکاران استدلال کردند که داستانهای اجتماعی همچنین میتوانند به عنوان درمان گروهی برای نوجوانان اتیستیک با عملکرد بالا در مدارس بکار روند. معمولا داستان از دو تا پنج جمله تشکیل شده است که شامل:
جملات توصیفی که توضیح میدهند داستان کجا روی داده است و چه کسانی شخصیتهای اصلی هستند.
جملات امری که پاسخ رفتاری درست را ایجاد میکنند (این دستورالعملها باید خیلی واضح، درست و ثابت باشند).
جملات تجسمی که احساس و پاسخها به افراد دیگر در یک موقعیت ویژه را توصیف میکند (تا همدلی کودکان اتیسمی را گسترش دهد طوری که آنها درک کنند فعالیتهایشان و کلماتشان احساس افراد دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد).
جملات تاییدی که عقایدی را بیان میکند که با سابقه فرهنگی کودک مشترک هستند گری (2000، 2004) دو نوع جمله دیگر را هم مطرح کرد:
جملات کنترلی که فعالیتهای مشابه و پاسخها را بدون استفاده از شخصیت انسانی توصیف میکند. برای مثال، لاک پشت به آهستگی از یک مکان به مکان دیگری حرکت میکند (داستانی که از حیوانات به عنوان بازیگر استفاده میکند ممکن است کمتر تهدیدکننده باشد و بیشتر برای کودکان آشنا باشد، اما همه آنها توانائی درک سمبلها را ندارند.)
جملات مشارکتی که اطلاعاتی درباره اینکه چه کسی در مواقع نیاز به او کمک خواهد کرد و راه کمک به او را، فراهم میکند؛ تا او احساسی امنتر و نقطه مرجع معتبری داشته باشد.
درمان اوتیسم با قصه گویی
قصه گویی در هسته تجربه انسانی قرار دارد. داستان های شخصی چیزی هستند که ما را به زمین می نشانند؛ آن ها به ما حس هدف و هویت می دهند. قصه گویی به کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم کمک می کند تا مهارت های زبانی را فرا بگیرند، مهارت های شنیداری را بهبود بخشند، دامنه توجه را افزایش دهند، کنجکاوی و خلاقیت را توسعه دهند و ارتباطات غیر کلامی را بهتر درک کنند. قصه گویی با بهبود زبان، ارتباطات و مهارت های اجتماعی از طریق روایت های جذاب و سفارشی، به درمان اوتیسم کمک می کند. این روش که می تواند شامل ایجاد “داستان های اجتماعی” شخصی سازی شده باشد، به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا مهارت ها را در یک محیط سرگرم کننده تمرین کنند که منجر به افزایش درک احساسات، بهبود دامنه توجه و تعاملات اجتماعی بهتر می شود. قصه گویی همچنین می تواند عناصر حسی، کمک های بصری و فعالیت های تعاملی را برای افزایش بیشتر مشارکت و یادگیری برای کودکان مبتلا به اوتیسم در بر گیرد. قصه گویی یکی از مهم ترین ابزارهای هر مربی یا والد کودکی با اوتیسم است. این به کودکان مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا مهارت های زبانی را فرا بگیرند، دامنه توجه را افزایش دهند و تعاملات اجتماعی را بسازند. کودکان می توانند با تکرار عبارات خاص یا با ایفای بخشی از داستان درگیر شوند. وقتی آن ها با داستان آشنا شدند، می توانند شروع به تمرکز بر نشانه های غیر کلامی، مانند حالات چهره و لحن صدا کنند. یکی از اولین مکان هایی که کودکان با داستان ها روبرو می شوند، خانواده هایشان است. قصه های خانوادگی که والدین برای فرزندان شان تعریف می کنند، تداوم خانواده را شکل می دهند. بسیاری از قصه های خانوادگی، تکراری درباره چیزهای کوچک هستند. کودکان مبتلا به اوتیسم تمایل دارند به راحتی حواس شان پرت شود. یکی از بهترین راه ها برای حفظ درگیری آن ها، دعوت از آن ها برای مشارکت با تکرار عبارات خاص یا انجام حرکات خاص است. مشارکت به شنوندگان حس می دهد که مهم هستند. در داستان های کودکان، فضایی برای بزرگ تر کردن حرکات و تجسم بیشتر شخصیت ها وجود دارد. کودکان تمایل دارند به قصه گویانی که از تمام بدن خود استفاده می کنند، بهتر پاسخ دهند. قصه گو نباید هنگام گفتن داستان ها، یک شخصیت بی روح را به خود بگیرد، زیرا این عدم مشارکت قطعا مخاطب را از دست خواهد داد.
درمان اوتیسم با داستان های اجتماعی
داستان اجتماعی ممکن است شکل یک کتاب با جلد را داشته باشد. هر صفحه معمولا شامل یک یا دو جمله و تصویر یا عکس متناظر میشود، اما تصاویر برای کودکانی که زبان نوشتاری را درک میکنند لازم نیست. با این حال درمانگر تمایل دارد همه انواع جملات را استفاده کند، گری (1994) پیشنهاد کرد که بعضی وقتها شما ممکن است جملات دستوری را حذف کنید، چون کودک اتیستیک میتواند مطابق با موقعیت و راهنمایی سه نوع دیگر از جملات پاسخ دهد. هاگیوارا و مایلز (1999) تلاشی برای ارائه یک داستان اجتماعی با کمک کامپیوتر کردند. همچنین آنها این ارائه را با تصاویر و تاثیرات بصری یا شنیداری پربار میکنند. وجود کامپیوتر در مدارس، آموزش کودکان اتیستیک را تسهیل میکند تا از داستانهای اجتماعی کامپیوتری استفاده کنند، که میتواند مقدار ارتباطات اجتماعی را با دسترسی مناسب به تقویتهای اجتماعی بهبود دهد. در غیر این صورت، شما ارکان اجتماعی را از داستان اجتماعی بدست خواهید آورد. فرایند خواندن یک داستان که فرصتی برای تعامل بین کودک اتیستیک و یک بزرگسال است هم اهمیت دارد (برای مثال مادر)، که اگر فقط از کامپیوتر استفاده کنید این تعامل را از دست میدهید. بنابراین بهتر است از نسخه کامپیوتری تنها وقتی استفاده کنید که نمیتوانید زمان برای آموزش هر کودک به صورت فردی اختصاص دهید. نمونه مشابهی درباره داستانهایی گرفتم که هم از طریق تجهیزات رادیویی یا نوار ویدیوئی ارائه شده است.
ساخت داستان اجتماعی که میتواند تغییر قابل توجهی در رفتار اجتماعی کودک ایجاد کند کار فوقالعاده چالش برانگیزی است. بنابراین گری (1994) و گری و گراند (1993) راهنماییهایی برای طراحی و اجرای داستانهای اجتماعی موفق پیشنهاد کردند:
1. تشخیص رفتار یا موقعیت مشکلساز که میخواهید آن را تغییر دهید و همکاری با والدین یا بزرگسالان دیگر و صرف زمان بیشتر با کودکان اتیستیک تا بفهمند کجا کودک اوتیسمی با مشکلات ویژه مواجه میشود. بعد رفتار اجتماعی را تشخی دهید که به منظور افزایش تعاملات اجتماعی مثبت کودکان و ایجاد یک محیط اجتماعی امن و ایجاد فرصتهای اضافی برای یادگیری اجتماعی باید تغییر دهید. تضمین این مسئله مهم است که شما شخصیت کودک را درک کنید، طوری که بتوانید داستان اجتماعی برای شخصیت ویژهاش یا صفاتاش را تنظیم کنید.
2. اطلاعاتی درباره رفتاری که میخواهید تغییر دهید در طول یک دوره گسترده زمانی جمعآوری کنید، طوری که اگر این رفتار در موقعیت ویژهای روی داد آن را مشاهده کنید. شما باید بدانید چه کسی نقش دارد، چه مدت موقعیت اجتماعی طول خواهد کشید و چه حوادثی شروع و پایاناش را مشخص میکند. معمولا جمعآوری داده بین سه تا پنج روز یا بیشتر طول میکشد اگر لازم باشد (بسته به تکرار رفتار). از والدین یا افرادی که کودک را میشناسند، اطلاعاتشان را با شما به اشتراک بگذارند.
3. داستان اجتماعی با استفاده از جملات توصیفی و امری بنویسید که دورنما و احساس امنیت را ارائه کند. یک راهنمای خوب برای نوشتن یک داستان اجتماعی موثر ایجاد دو تا پنج جمله توصیفی، فکری یا مثبت برای هر جکله امری یعنی نسبت اصلی داستان اجتماعی است. گری (1995، 2000) همچنین نسبت کامل داستان اجتماعی را توصیه کرده ایت که شبیه نسبت پایه است، اما همچنین شامل جملات مشارکتی و کنترلی هم میشود. مهم نیست کدام نسبت داستان اجتماعی پذیرفته شده باشد، هدف داستان توصیف یک موقعیت اجتماعی است نه اینکه فعالیتهای کودک اتیستیک را کنترل و هدایت کند. این داستانها طبق سطح شناختی کودک متغیر خواهند بود و سبک نوشتن، لغت و محتوی داستان را دیکته میکند. این داستانها باید اول شخص و در زمان حال (برای توصیف موقعیتی که روی میدهد) یا زمان آینده (به منظور پیشبینی چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد) نوشته شود. شامل یک تا سه جمله در هر صفحه باشد. یک جمله برای هر صفحه ایدهآل است، طوری که کودک بتواند روی لغات و پردازش معناییشان تمرکز کند. اگر جملات بیشتری در هر صفحه باشد، کودک ممکن است با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود و بخشی را درک نکند. انتخابتان را طبق سطح درک کودک انجام دهید. گری (1994) پیشنهاد کرد که شما عکس و طراحی یا تصاویر چاپ شده را بکار ببرید، چون نشانهختی بصری ممکن است یک موقیع را به اندازه کافی یا به درستی توصیف نکند. برای مثال، ترسیم بصری ممکن است به درک کودک و رفتار کودک بهتر کمک کند. هر چند، نشانههای تصویری ممکن است یک موقعیت را به اندازه کافی یا به درستی توصیف نکند. برای مثال، ترسیم بصری ابراز احساس مشکل است که وضع بدنی یا ابراز با حالات صورت را منعکس میکند.
4. بعد از نوشتن داستان، محتویاش را با والدین یا مربیان کودک اتیسمی مد نظر چک کنید. سپس داستان را برای کودک بخوانید و به او رفتار دلخواه را نشان دهید؛ متناوبا، اجازه دهید خودش داستان را بخواند. میتوانید او را تشویق کنید داستان را برای خانواده و همسالاناش تعریف کند، بنابراین آنها همه درک مشترکی از رفتار مناسب دارند و میتواند به او در تحمل جریان کمک کند. کودک نباید وقتی او داستان را میخواند مخصوصاً بار اول گیج بشود. ایده خوبی است که چند سوال توصیفی از او بپرسیم تا مطمئن شویم که او داستان را به درستی درک کرده است. گری و گراند (۱۹۹۳) پیشنهاد کردند که شما میتوانید از کودک بخواهید موقعیت اجتماعی را نقش بازی کند تا درک داستاناش را ارزیابی کنید.
5. به منظور بررسی اینکه آیا داستان اجتماعی تغییرات مورد انتظار را داشته است، رفتار کودک را مشاهده کنید و واکنشاش را ثبت کنید. برای اطمینان از تغییر دلخواه، داستان را برای کودک به صورت روزانه بخوانید و هر دفعه بطور مناسب به او که رفتار درست را بروز داد، پاداش بدهید. اگر تغییر دلخواه در رفتار بعد از دو هفته مشاهده نشد، پس باید داستان اجتماعی را بازبینی و اصلاح کنید و فقط یک بعد را هر دفعه تغییر دهید. همچنین تعیین کنید کدام قسمت داستان ناکارآمد است، آن را تغییر دهید و دوباره سعی کنید داستان اجتماعی اصلاح شده را به کار ببرید. وقتی شما رفتار دلخواه را تغییر دادید، نیاز به ایجاد یک برنامه به منظور حفظ و تعمیم آن دارید. در حالیکه به تدریج داستان اجتماعی را حذف میکنید. در نهایت، اگر فهمیدید کودک میتواند به صورت موثر ارتباط برقرار کند، پس از او را تشویق کنید تا هدف اجتماعی که میخواهد تغییر دهد را تشخیص دهد و به او کمک کنید خودش داستان اجتماعی را بسازد.
منابع:
autismparentmagazine.com
سوالات متداول:
1-آیا قصهگویی برای کودکان غیرکلامی هم مفید است؟
بله، حتی کودکان غیرکلامی هم از شنیدن قصه سود میبرند. میتوانید از تصاویر، تابلوهای ارتباطی یا حرکات بدنی برای درگیر کردن آنها در داستان استفاده کنید.
2-اگر کودکم به قصه گوش ندهد چه کار کنم؟
زمان قصه را کوتاه کنید (2-3 دقیقه). از علایق کودک در داستان استفاده نمایید. همراه با قصه از اسباببازیهای مورد علاقهاش بهره ببرید و به تدریج مدت را افزایش دهید.
والدین معمولاً بلافاصله پس از اینکه متوجه میشوند نوزادشان به فلج مغزی مبتلا گردیده این سؤال را به دفعات میپرسند که آیا کودک من میتواند راه برود یا خیر؟ در وهله اول، پاسخ قطعی و با اطمینان به این سؤال در مورد عوارض فلج مغزی در نوزادان غالباً غیرممکن است چرا که کودک باید در یک دوره زمانی توسط پزشک متخصص و کاردرمانگر ویزیت شود تا با اطمینان بتواند در مورد شدت عارضه، مشکلات همراه و همینطور توانمندی سیستم عصبی و عضلانی- اسکلتی کودک برای کسب مهارتهای حرکتی و در صدر آنها راه رفتن اظهار نظر نمود. مرکز درمان کودکان فلج مغزیدکتر صابر در زمینه توانبخشی کودکان فلج مغزی کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزیبه صورت تخصصی فعالیت می نماید. تیم تخصصی این مرکز تلاش دارند بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان رقم بزنند.
فلج مغزی در کودکان نوپا و نوزادان
فلج مغزی که با نام CP نیز شناخته می شود، اصطلاحی است که برای توصیف گروهی از بیماری های مزمن (طولانی مدت) که بر حرکت بدن، وضعیت بدنی و هماهنگی عضلات تأثیر می گذارند، استفاده می شود. این می تواند باعث محدودیت فعالیت یا ناتوانی شود. در دوران نوزادی، شما و یا متخصص اطفال ممکن است متوجه برخی رفلکس های غیر طبیعی، ضعف عضلانی، تحریک پذیری، مشکل در مکیدن یا بلعیدن یا مشت های گره کرده شوید. در اواخر دوران نوزادی و در سال های نوپایی، ممکن است متوجه شوید که کودک شما در راه رفتن مشکل دارد، یا کودک شما متفاوت از سایر کودکان هم سن راه می رود یا می دود. بر اساس گزارش مؤسسه ملی سلامت کودک و توسعه انسانی یونیس کندی شرایور، علائم زیر قبل از شش ماهگی می توانند نشان دهنده فلج مغزی در نوزاد باشد:
-نوزاد سفت یا شل به نظر می رسد
-نوزاد نمی تواند سر خود را به طور مستقل بالا نگه دارد
-پاهای نوزاد ممکن است هنگام بلند شدن از هم عبور کنند یا سفت شوند
-پشت و گردن بیش از حد کشیده شده
-ضعف عضلانی
برای تشخیص و تعیین این که آیا نوزاد شما فلج مغزی دارد یا خیر، به متخصص نیاز دارید. برخی از نوزادان علائم فلج مغزی را نشان می دهند اما این اختلال را ندارند؛ چرا که علائم فلج مغزی شبیه سایر مشکلات سلامتی مانند بیماری های عصبی و آسیب های نخاعی است. مهم است که اجازه دهید متخصص، نوزادتان را آزمایش و تشخیص دهد، نه تنها برای تعیین این که آیا نوزادتان فلج مغزی دارد، بلکه برای رد سایر مشکلات پزشکی نیز. آکادمی اطفال آمریکا پیشنهاد می کند که نوزادان در نه ماهگی غربالگری های رشدی را انجام دهند. با این حال، به عنوان والدین، اگر مشکوک هستید که مشکلی در نوزاد تازه متولد شده شما وجود دارد، می توانید در هر سنی درخواست غربالگری سلامت کنید. بسیاری از نوزادان با فلج مغزی متولد می شوند. این به عنوان فلج مغزی مادرزادی شناخته میشود. شایع ترین دلایل فلج مغزی مادرزادی عبارت اند از:
-کمبود اکسیژن
-سکته مغزی جنین یا خونریزی مغزی
-مننژیت یا آنسفالیت
-آسیب های سر
-بیماری سلول داسی شکل
-ناهنجاری ها در رشد مغز
-عفونت های مادر در دوران بارداری
-وزن کم هنگام تولد
-عوارض زایمان
-چندقلویی (دوقلو، سه قلو)
-آسیب ماده سفید مغز
-تولد زودرس
-نقص های قلبی
-مشکلات جریان خون
-قصور پزشکی در حالی که نوزاد در بخش مراقبت های ویژه نوزادان است
سؤالات رایج والدین نوزادان مبتلا به فلج مغزی
آیا کودک من راه میافتد؟
شایان ذکر است که یک کودک سالم بین 12 تا 18 ماه طول میکشد تا به مرحله راه رفتن برسد. حال فرض کنید در کودکی سیستم عصبیاش آسیب دیده و متعاقباً سیستم حرکتیاش دچار اختلال گردیده، این زمان چقدر میتواند افزایش پیدا کند؟ در این بین، عوامل زیادی از قبیل تشخیص به موقع توسط پزشک، شدت آسیب وارده (فلج مغزی خفیف، متوسط و شدید) و عوارض آن، مراجعه زود هنگام به کلینیک کار درمانی و سایر خدمات توانبخشی و پیگیری مستمر درمان کودک در کلینیک و بویژه در منزل توسط خود والدین، بسیار زیاد میتواند در کسب مهارتهای حرکتی کودک از جمله راه رفتن تأثیر بگذارد
آیا کودک من خوب میشود؟
این سؤالی است که والدین کودک فلج مغزی همیشه از کار درمانگر کودک خود میپرسند. در پاسخ به این سؤال باید دوباره بر این نکته تأکید کرد که فلج مغزی به دنبال آسیب دائمی که به مغز کودک وارد میشود، ایجاد میگردد. میزان آسیب اولیه مغزی ثابت بوده و تغییر نمیکند. اما مشکلات ناشی از این آسیب (از قبیل ضعف یا سفتی عضلات و یا حرکات ناخواسته و اضافی) در سرتاسر زندگی فرد ممکن است باقی بماند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که درمانگران و والدین با آموزش به موقع و صحیح به کودک یاد میدهند تا بر شرایط و عوارض پیش آمده چیره شود. از طرفی درمانهای موجود ممکن است در بعضی مراجعین به طور کامل شفابخش نباشند، اما میتوانند موجب اصلاح و بهبود بعضی از عوارض و مشکلات همراه فلج مغزی شده و موجب گردند شخص مبتلا، به حداکثر استقلال ممکن خود که هدف نهایی کار درمانی است، برسد.
در رابطه با مشکل فرزندم چه چیزی باید به دوستان و آشنایان خود بگویم؟
گاهی اوقات یافتن کلمات و جملات مناسب برای توضیح مشکل کودک خود به دوستان و خویشاوندان کار بسیار مشلی است. غالبا یک توضیح ساده همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید: «کودک من در کنترل عضلاتش مشکل دارد» یا اینکه «پیشرفت او نسبت به کودکان هم سنش در بعضی از زمینهها کندتر است».
به بقیه اعضای خانواده چطور؟
گاهی اوقات قراردادن همه تکالیف و توصیههای درمانگر در برنامه روزانه و انجام دادن آنها برای کودک در یک روز غیرممکن به نظر میرسد. در اینگونه مواقع ممکن است احساس گناه به والدین دست داده و فکر کنند که چرا وقت کافی برای انجام برنامه درمانی کودکشان نگذاشتند. همه والدین با چنین مشکلی مواجه هستند. نکته مهم در این رابطه این است که والدین باید وقت کافی برای یکدیگر و برای دیگر فرزندان نیز در نظر بگیرند. آنها نباید اجازه دهند که نیازهای ویژه دیگر خواهران و برادران کودک فلج مغزی نادیده گرفته شود. این موضوع قابل درک است که آنها ممکن است گاهی اوقات دچار حس حسادت نسبت به خواهر یا برادر معلول خود شده و یا ممکن است احساس کنند از طرف والدینشان به کلی نادیده گرفته میشوند. دلیل این حالات توجه بیش از حد والدین به کودک معلول است.
حرفهای نیشدار و کنایهآمیز مشکلی است که هم برای نوزاد فلج مغزی مطرح است و هم برای برادر و خواهر و هم برای دیگر اعضای خانواده خانواده او. از دیدگاه آنها واژههای فلج مغزی، اسپاستیک، … ناگوار بوده چرا که آنها را به شکل ناخوشایندی ادا میکنند. اما از دیدگاه پزشکان و درمانگران این واژهها به سادگی به معنای «کودک دارای مشکل حرکتی با عضلات سفت و کوتاه» است. به هر حال روشهای متعددی برای غلبه بر سخنان نیشدار و کاهش اثرات آن است که شاید از مشاوران روانشناسی بتوان به عنوان بهترین آنها یاد کرد. گاهی اوقات مشکلاتی که خانواده با آنها دست و پنجه نرم میکند، بسیار سخت و طاقتفرسا است. در اینگونه مواقع به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. افراد فهمیمی دور بر شما هستند که در دسترس بوده و میتوانید روی کمک آنها حساب کنید: والدین باتجربه، والدینی که گروههای حمایتی تشکیل داده و مدیریت میکنند، و درمانگرانی که با کودک شما سروکار دارند. روی کمک و همفکری تک تک این افرا د حساب کنید!
آیا وضعیت کودک من بدتر میشود؟
یکی از سؤالات شایع والدین نوزادان فلج مغزی همین سؤال بوده و پاسخ آن «خیر» است. بار دیگر بر این نکته تأکید کرد آسیبی که که در اوایل زندگی به مغز کودک وارد آمده و منجر به فلج مغزی شده، بدتر نشده و پیشرفت نخواهد کرد. با این وجود، بعضی اوقات اینطور به نظر میرسد که وضعیت فلج مغزی نوزاد رو به زوال بوده و به اصطلاح «درحال بدتر شدن» است. برای توجیه این وضعیت دلایل متعددی وجود دارد:
همانطور که کودکان بزرگ میشوند، انتظارات نابجا از آنها بیشتر میشود، به عنوان مثال، در کودک فلج مغزی، یادگیری و کسب مهارتهایی مانند لباس پوشیدن و مستقل غذا خوردن نسبت به کودکان عادی همسن خود زمان بیشتری میطلبد. همین تأخیر در رشد طبیعی، ممکن است از منظر بعضی از اطرافیان کودک، از جمله والدین، به بدتر شدن وضعیت او تعبیر گردد، در صورتیکه این موضوع صحت ندارد.
همانطور که کودک بزرگتر میشود و از عضلات خود برای انجام حرکات با الگوی غلط، بیشتر و بیشتر استفاده میکند، ممکن است سفتی عضلات در او تشدید شود. از طرفی، در بعضی از زمانها که رشد کودک با سرعت بیشتری رخ میدهد، ممکن است رشد استخوانها از رشد عضلات بیشتر باشد. این حالت نیز سفتی عضلات را افزایش داه و متعاقباً مشکلات عضلانی- اسکلتی (مانند راه رفتن روی پنجه پا) در کودک ظاهر میشوند. در چنین شرایطی، والدین غالباً فکر میکنند که وضعیت کودکشان بدتر شده است. از دلایل مهم سفتی عضلاتی میتوان به اسپاستیسیتی عضلات (افزایش قوام عضلات) کوتاهی آنها و یا ترکیبی از این دوحالت اشاره کرد. تشریح تفاوت بین این دو (اسپاستیسیتی و کوتاهی) اغلب مشکل است ولی باید درمانگر باید قادر باشد ما بین این دو حالت تفاوت قائل شود چرا که برای رفع هر کدام، تکنیکهای درمانی خاصی وجود دارد.
هرگونه ناخوشی و امراض کودکان، مانند عفونت گوش و گلو، میتواند برای دورهای، باعث کاهش یا توقف پیشرفت رشد کودک در جلسات درمانی کلینیک یا در منزل شود.
استرس هیجانی. زمانی که کودک احساس کند برای کسب مهارت از طرف درمانگر یا والدین تحت فشار قرار گرفته است ممکن است وارد لجبازی شده و یا از ادامه همکاری سرباز زند. در کودک فلج مغزی، این شرایط قطعاً موجب عدم پیشرفت میشود اما این به آن معنی نیست که اوضاع او رو به وخامت گذاشته است.
اما در پایان نکتهای که والدین باید به آن توجه داشته باشند این است که هرگاه کودک مهارتهایی را که قبلاً آموخته از دست داد، حتماً با پزشک متخصص یا درمانگر خود در این خصوص مشورت کند!
1.چگونه می توانیم به راه رفتن کودک فلج مغزی کمک کرد؟
برای بهبود توانایی های جسمی کودکان فلج مغزی باید از خدمات توانبخشی شامل کاردرمانی جسمی و کاردرمانی تعادلی و… استفاده نمود. استفاده از ارتز های کمکی برای حفظ تعادل کودک در راه رفتن می تواند کمک کننده باشد.
2.آیا کودک فلج مغزی خوب می شود؟
فلج مغزی به دنبال آسیب دائمی که به مغز کودک وارد میشود، ایجاد میگردد. میزان آسیب اولیه مغزی ثابت بوده، اما عوارض این آسیب با مراجعه زود هنگام به کلینیک کار درمانی و سایر خدمات توانبخشی و پیگیری مستمر درمان کودک در کلینیک و بویژه در منزل توسط خود والدین، بسیار زیاد میتواند در کسب مهارتهای حرکتی کودک از جمله راه رفتن تأثیر بگذارد.
ادراک توانایی درک محرکهای حسی است که شامل آگاهی شناختی و حسی میباشد.در کاردرمانی حسی حرکتی از مدالیته های حسی برای مداخله درمانی استفاده می شود. حرکت از تعامل چندین سیستم (مانند حرکات ظریف، هماهنگی دیداری – حرکتی، لامسه، کاینستزیا و …) ناشی میشود و تئوری سیستمهای داینامیک با این امر موافق است. به عبارتی حرکت از تعامل بین سیستمهای تطابق پذیر و انعطاف پذیر ایجاد میشود. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان یکپارچگی حسی و اختلالات پردازش حسی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید.کاردرمانی حسی با استفاده از تجهیزات پیشرفته مرکز مانند سنسوری روم در شکل گیری یکپارچگی حسی و درمان اختلال حسی کودکان پیشرو می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
حس ها شامل:
دیداری
شنیداری
وستیبولار: باعث میشود فرد تغییر در پازیشنها و حرکات را احساس کند.
کاینستزیا: باعث میشود فرد حرکت عضوهای بدنش را احساس کند.
حس عمقی: موقعیت عضله و مفاصل را به مغز مخابره میکند.
در صورت مختل شدن فرد نمیتواند تشخیص دهد اندامش در چه موقعیتی از فضا قرار دارد و بدن چه پازیشنی دارد.
لامسه: اولین حسی است که کودک از طریق آن اطلاعات محیط را دریافت میکند.
کاردرمانی حسی حرکتی
– در رویکرد کنترل حرکتی، از حس لامسه به عنوان مداخله فعال در نظر گرفته میشود.
ادراک
تعریف: توانایی درک محرکهای حسی است که شامل آگاهی شناختی و حسی میباشد.
ادراک دیداری شامل درک شکل صحیح حروف (visual closure وfigure-ground)، شناسایی حروف (بازشناسی شکل) میباشد.
تمایز دیداری شامل:Closure ،Recognition و Categorization
اگر بخشی از یک نوشته پنهان شده باشد و کودک نتواند کل آن نوشته را شناسایی کند، مشکل در visual closure است.
تکامل درک فیزیکی فرد از خودش دست کم در گرو سه مولفه است: body awareness ،body scheme و body image.
:body scheme
در حین تولد وجود دارد و همچنان با رشد و تکامل کودک و تجربیات حسی حرکتی و فیدبکهای دریافت شده از محیط باعث تعدیل هومونوکولوس در مناطق حسی و حرکتی مغز میشود.
پایهای نورونی برای body awareness محسوب میشود.
:body awareness
تعریف: توانایی تمایز و شناسایی ابعاد فیزیکی و حرکتی بدن به صورت دیداری است (به عبارتی درک موقعیت اندامها در فضا)
دارای جنبههای داخلی و خارجی است، که رشد جنبههای داخلی آن در گرو تکامل جنبههای خارجی هستند.
جنبههای خارجی با آگاهی از روابط (فضایی) بدن با محیط در ارتباط است.
ضعیف بودن body awareness باعث:
برخورد کردن با اشیا
عدم آگاهی از موقعیت اندامها در فضا
نزدیک افراد دیگر ایستادن
عدم تشخیص چپ و راست
:body image –
تعریف: تصویری است که فرد از مشخصههای فیزیکی بدن خود (مانند چاق و لاغری یا بلندی و کوتاهی) و مشخصههای عملکردی خود (مانند قدرت بلند کردن یک اشیا یا سرعت دویدن) دارد.
عوامل هیجانی- اجتماعی
هیجان یک حالت روانشناختی است که بر عملکرد حرکتی تأثیر میگذارد. به عنوان مثال در موقعیتهای ترس و استرسزا سیستم سمپاتیک کودک فعال شده و مهارت حرکتی جدید را به سختی میآموزد.
Task
مشخصههای یک task شامل ماهیت، ویژگیهای اشیا، اهداف و قوانین است.
ماهیت فعالیت:
فعالیت ساده: به حداقل توجه و پاسخ حرکتی ساده نیاز دارد
فعالیت پیچیده: به حداکثر توجه و دقت نیاز دارد
فعالیتهای حرکتی پیچیده، فعالیتهای نورونی بیشتری ایجاد میکنند.
بافتارهای محیطی
تست environmental supportiveness: تأثیر محیط را بر بازی کودک میسنجد و حین آنالیز محیط بازی کودک به درمانگر ساختار میبخشد.
عملکرد حرکتی از تعامل بین سیستمهای منعطف و تطابق پذیر ناشی میشود
حرکت از تعامل چندین سیستم (مانند حرکات ظریف، هماهنگی دیداری – حرکتی، لامسه، کاینستزیا و …) ناشی میشود و تئوری سیستمهای داینامیک با این امر موافق است. به عبارتی حرکت از تعامل بین سیستمهای تطابق پذیر و انعطاف پذیر ایجاد میشود.
نقص عملکرد زمانی رخ میدهد که حرکت تطابق کافی با فعالیت و موانع محیطی نداشته باشد
کودکی که دچار نقص حرکتی یا پردازشی است، دارای حرکات کلیشهای و محدود میباشد و تنوع اندکی در حركات دارد. به عنوان مثال کودک 3 سالهای که در برنامهریزی حرکتی مشکل دارد، تنها یک الگو برای سوار شدن بر روی سهچرخه خود میآموزد و نمیتواند از زاویههای دیگری سوار سهچرخه شود زیرا در حرکات خود از تنوع کمی بهره میبرد. تنوع اصل مهمی در حرکت بصورت موثر است.
کاردرمانگر فعالیت را به نحوی اصلاح میکند که کودک بتواند آن را انجام دهد
بر اساس تئوری سیستمهای داینامیک، مشکل در برنامه ریزی و اجرای حرکات را میتوان تغییر داد: با تغییر دادن درجه آزادی مورد نیاز
تعریف درجه آزادی: یعنی صفحههای حرکتیای که مفصل در آنها امکان حرکت را دارد
بر اساس تئوری سیستمهای داینامیک، با قرار دادن کودک در پازیشنی که درجه آزادیاش را محدود کند، میزان کنترل وی روی پاسچرش کاهش مییابد بنابراین موفقیت بیشتری در مهارتهای دست کسب میکند، زیرا نیاز کمتری دارد تا با اندام فوقانی پاسچرش را کنترل کند.
پازیشنهایی که کنترل پاسچر را محدود و موفقیت مهارتهای دستی را افزایش میدهند:
Supported sitting
Prone
– با محدود کردن برخی از درجات آزادی، یادگیری الگوهای حرکتی دقیق و پیچیده تسهیل میگردند.
:attractor state –
تعریف: تمایل بر حفظ الگویی است که نیاز به کمترین درجه آزادی دارد – به عنوان مثال ممکن است کودک تمایل به نشستن در حالتی را داشته باشد که تیلت خلفی لگن ایجاد میکند. این الگو همان attractor state است که ممکن است پاسچر موثری نیز نباشد و مانع رسیدن کودک به سایر مایل استونهای رشدی (مانند به سادگی reach کردن) شود.
وظیفه درمانگر این است که atractor state را بیابد و اگر عملکرد کودک را محدود میکند آن را به گونهای تغییر دهد که درگیر شدن در آکوپیشن را تسهیل سازد – این امر perturbation نام دارد.
انواع perturbation:
سایکولوژیک: انگیزهدادن به کودک جهت تغییر فعالیت یا محیط
فیزیکی: کودک حس میکند بدنش توازن درستی ندارد و باید آن را اصلاح کند.
کمی حس و بیش حسی در کودکان
کاردرمانی حسی در تشخیص کم حسی و بیش حسی در کودکان با اختلال پردازش حسی فعالیت می نماید .پس از تشخیص کم حسی و بیش حسی در کودکان توسط متخصص کاردرمانی حسی برنامه کاردرمانی حسی برای کودکان مشخص می گردد. با استفاده از امکانات پیشرفته مرکز دکتر صابر نظیر اتاق تاریک بینایی، اتاق تعدیل شنیداری، اتاق تعدیل حسی، سنسوری روم و ماساژ درمانی به درمان اختلال حسی در کودکان می پردازد. تمرینات تعدیل حسی مانند استفاده از گل رس، ماساژ با بافت های مختلف پارچه، ارائه محرک های شنوایی در فرکانس های کختلف و تنظیم شده، تحریکات بینایی در اتاق تاریک جهت بهبود حساسیت بینایی، توجه بینایی و … می تواند به کودک با بیش حسی و کم حسی کمک نماید تا یکپارچگی حسی را در داده های حسی به وجود آورده و بی قراری های آن را کاهش دهد.
اختلال حس عمقی
اختلال حس عمقی یکی از اختلالاتی است که در کاردرمانی حسی حرکتی درمان می گردد. مشکلات حس عمقی شامل اختلال در تعادل و عدم توانایی کودک در انجام مهارت هایی که نیاز به حرکت و حفظ تعادل دارد می گردد. کودک در بالا و پایین رفتن از پله ها، رد شدن از روی موانع و عبور از روی پل یا پریدن دچار مشکل می گردد. تمرینات کاردرمانی یکپارچگی حسی موجب بهبود مشکلات حس عمقی در کودک و تقویت مهارت های حرکتی او می گردد.
مدلهای بالینی که از تئوری سیستمهای داینامیک پیروی میکنند
این مدلها شامل: MOHO ، COPM ، Task- specific training، Occupation، environment، Person، performance capacity، Activity-focused motor intervention، Framework for occupational grading
Activity-focused motor intervention –:
بر تمرین و تکرار فعالیتهای حرکتی هدفمند تأکید دارد
طبق این رویکرد کنترل حرکتی و هماهنگی در بطن فعالیتهای عملکردی ظهور پیدا میکند
درمانگر با استفاده از این رویکرد حرکاتی را فراهم میکند که یادگیری حرکتی را طی روتین روزانه بهبود میبخشد.
Framework for occupational grading –:
کاربرد : در افرادی که اختلال CNS مطابق با تئوری سیستمهای داینامیک دارند بکار میرود
این چهارچوب نشان میدهد که چگونه درمانگر رویکردهای سیستمهای داینامیک و strength training را با هم ترکیب میکند
این رویکرد بر حسب strength training و تمرین فعالیتهای معنادار میباشد.
اصول تئوری سیستمهای داینامیک در کاردرمانی حسی حرکتی
Whole Learning
یادگیری کل فعالیت باعث میشود که کودک فعالیت را هماهنگتر، طولانی تر (از لحاظ زمانی) و با انگیزه بیشتری نسبت به یادگیری جزئی از حرکت انجام دهد.
حرکت فعال مناطق بیشتری از مغز را در مقایسه با حرکت غیرفعال و تحریکات لامسه ایجاد میکند.
نشانهی مهم یک حرکت عملکردی توانایی پاسخ دادن به طریق مختلف است. بنابراین یکی از اهداف مداخله کاردرمانی یکپارچگی حسی در کودکان با اختلال هماهنگی رشد (DCD) افزایش تنوع و انعطاف پذیری در حرکات است.
Variability
طبق تئوری سیستمهای داینامیک حرکت باید با تغییرات بین سیستمهای بدن قابلیت انعطاف داشته باشد
هدف مداخلات motor control : رسیدن به حرکات عملکردی است و برای داشتن حرکت عملکردی فرد باید مهارتهای حرکتی متنوعی در اختیار داشته باشد (یعنی variability داشته باشد). بنابراین در مداخلات motor control به جای اینکه کودک یک الگوی حرکتی را چندین بار تکرار کند، باید یک عمل را به طریق مختلف انجام دهد. به عنوان مثال: به جای اینکه در جلسه درمانی کودک روی صندلی بنشیند و مکعبها را از یک نقطه بردارد و درون ظرف قرار دهد، بهتر است مهرههایی که در نقاط پراکنده قرار دارند را بردارد و درون ظرف قرار دهد.
برای اینکه کودک فعالیتی را بتواند به چندین طریق انجام دهد باید توانایی حل مسئله وself-correct داشته باشد.
Problem solving
زمانی که کودک حین انجام فعالیت به طور درونی از حل مسئله استفاده میکند، بهتر از حالتی که به طور خارجی به وی فیدبک داده میشود مهارتهای حرکتی را میآموزد.
کودک فعالیتهای حرکتی جدید را در فعالیتهایی که نیاز به درگیری اجتماعی دارند و هدفمند هستند بهتر میآموزند.
Self-Correcting: باعث میشود که کودک بر cueهای داخلی تکیه کند و حرکاتش را در محیطهای مختلف تطابق دهد.
درمانگر برای بهبود اجرای حرکت موقعیتهای زیاد برای حل مسئله در کودک فراهم کند به جای اینکه بخشی از فعالیت را چندین بار تکرار کند.
Meaning
در صورتی که کودک فعالیتی را مهم و معنیدار بپردارد و باور داشته باشد که در آن موفق خواهد شد، در مهارتهای حرکتی دشوار به احتمال بیشتری درگیر میشود.
در صورتی که فعالیت برای کودک معنادار باشد، به مدت طولانیتر با کیفیتتر و با تکرار بیشتری آن را انجام میدهد.
meaning را میتوان با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته در کودک مشخص کرد.
دو تست زیر ارزیابی مشاهدهای از علایق، انگیزه و میزان نزدیکی کودک به سمت بازی است:
Pediatric volitional questionnaire
Test of playfulness
تست COSA) Child Occupational Self-Assessment):
به کودک کمک میکند فعالیتهایی که علاقه دارد و در آنها درگیر شود را شناسایی میکند
در این ارزیابی باید شرایط زیر فراهم باشد:
محیط آرام و راحت
درگیر کردن کودک در مکالمه غیررسمی(informal)
مصاحبه با سوالهای انتها باز شروع میشود و با سوالات توضیحی ادامه پیدا میکند
به cueهای غیرکلامی باید توجه کند
در چندین جلسه انجام میشود
هدف: بدست آوردن اطلاعات در خصوص کودک
درمانگر از مدلCO-OP برای درگیر کردن کودک در اهداف و حل مسئله استفاده میکند. این مدل با تئوری سیستمهای داینامیک تطابق دارد و برای بهبود حرکت در کودک با اختلال هماهنگی رشد (DCD) مؤثر است.
سوالات متداول:
1-مزایای اصلی کاردرمانی حسی–حرکتی کدامند؟
این روش باعث بهبود مهارتهای حرکتی ظریف و درشت، هماهنگی بینایی–حرکتی، نظم رفتاری، توجه و تمرکز، تنظیم هیجانات و خودتنظیمی میشود و به مشارکت مستقل در فعالیتهای روزمره کمک میکند
2-جلسات چگونه برگزار میشوند و چه ابزارهایی استفاده میشود؟
جلسات معمولاً در اتاقهای مخصوص (اتاق حسی یا سنسوریروم) با تجهیزات تخصصی مانند تاب، تختهبالانس، استخر توپ، فوم و ابزار لمسی برگزار میشود. همچنین ممکن است در منزل تمرینهایی ساده همراه با خانواده انجام شود