حسهای دیگری علاوه بر آنچه ما در مورد آنها فکر میکنیم، وجود دارند. حس بویایی، لامسه، چشایی، بینایی و شنوایی مهم هستند اما دریافتهای مهم دیگری نیز وجود دارند. مثلا دانستن اینکه شما از نظر فضایی در کجا هستید. حس حرکت و درک آهسته یا تند بودن آن، آگاهی از وضعیت بدن مثلا در حالت نشسته آیا صاف نشسته اید یا به جلو خم هستید. اطلاعات فقط از طریق حواس پنجگانه دریافت نمیشوند بلکه از طریق سایر حواس که اطلاعات زیادی ایجاد میکنند نیز دریافت میشوند. این حواس در جهت یابی اینکه کجا میخواهیم برویم چطور حرکت کنیم و… به ما کمک میکنند. کودکان با اختلالات طیف اوتیسم غالبا به تجربیات حسی متفاوت و کاردرمانی حسی اوتیسم برای درک و شناخت دنیا احتیاج دارند. آنها ممکن است به تجربیات حسی بیشتر یا کمتر از همسن و سالان خود احتیاج داشته باشند. مرکز درمان اوتیسم دکتر صابر، بهترین مرکر اوتیسم تهران، با استفاده از متد های تخصصی و به روز دنیا و هم چنین کاردرمانی حسی در منزل، برای درمان کودکان اوتیسم در حال فعالیت می باشد. توانبخشی اوتیسم شامل کاردرمانی اوتیسم و گفتاردرمانی اوتیسم و خدمات ماساژ درمانی و سنسوری روم در کنار توانبخشی در منزل موجب بهبود مشکلات حسی کودکان و تسریع تطابق انان با محیط می گردد.
این دنیا پر از تجربیات حسی است که ما را احاطه کرده اند و برای درمان کودکان اوتیسم مفید هستند. کامپیوتر، بوی غذا، لرزشهای ماشین نمونه هایی از این تجربیات حسی هستند که در طول روز با آنها مواجه میشویم. البته در زمان ارائه کاردرمانی حسی اوتیسم باید به وضعیت کودک توجه شود و چنانچه علائمی مثل بی قراری، تعریق، قرمزی صورت گردن و گوشها مشاهده شد فعالیت متوقف شود. متخصصین کاردرمانی حسی در انتخاب و ارائه محرک های حسی جهت درمان کودکان با اختلالات حسی تبحر دارند.
کاردرمانی حسی اوتیسم در کودکان
صاف بنشین، به جلو نگاه کن، اسم خودت را در گوشه چپ و بالای کاغذ بنویس. این موارد از درخواستهای معقول یک معلم است اما اگر کودک درکی از آنها نداشته باشد چه خواهد شد؟ اگر کودک حرکت طبیعی داشته و حسهایش به طور معمولی رشد کرده باشند در انجام این درخواست ها مشکل نخواهد داشت. در صورت تاخیر یا رشد ناکامل این حسها کودک در اجرای درخواستهای این چنینی مشکل خواهد داشت. حتی اگر معانی آنها را بداند در اجرای آنها با مشکل مواجه خواهد شد. درک وضعیت بدن در فضا یک مهارت قلم / کاغذ نیست. برای یادگیری این حس کودک باید با چالش مواجه شود تا بتواند راستای بدن و تعادل خود را حفظ کند. در اینجا به معرفی روشهای سرگرم کننده برای کمک به کودک در یادگیری وضعیت بدن در فضا و اینکه چطور در خانه، پارک یا مکانهای دیگر از طریق ابزارهای در دسترس تحرک داشته باشد خواهیم پرداخت.
تاب سواری یک روش ساده و موثر برای آموزش حس وضعیت در کودک و انجام کاردرمانی حسی اوتیسم است. بعضی از کودکان با اختلالات طیف اتیسم علاقه ای به تاب سواری ندارند و حس ناخوشایندی در اوایل زندگی به آن نشان میدهند. بنابراین والدین از انجام این فعالیت دوری میکنند. اگر کودک برای اجرای این فعالیت بی میل است ابتدا با سرعت آهسته شروع کنید و به هر نحوی که شده این فعالیت را انجام دهید.
روش های کاردرمانی حسی اوتیسم برای درمان کودکان اوتیسم
شما می توانید از انواعی از روش ها برای کاردرمانی حسی اوتیسم به منظور درمان کودکان اوتیسم استفاده کنید، از جمله:
شما میتوانید کودک را روی تاب نگه دارید یا در یک وضعیت صورت به صورت کود پای خود را به دور شما حلقه کند و یا کودک را روی پای خود نشانده و با یک بازو آن را نگه دارید.
2. تاب دادن به عقب و جلو به صورت آهسته و اطمینان از امنیت کودک ( نگه داشتن کودک) نزدیک خود در وی احساس امنیت ایجاد میکند.
تاب سواری را بعد از ۲ تا ۳ دقیقه متوقف کنید.
این فعالیت را روزانه انجام دهید و به طور تدریجی زمان را افزایش دهید تا وقتیکه حس راحتی و آرامش را در کودک مشاهده میکنید . با افزایش زمان میزان حمایت را کاهش دهید و کودک را تشویق کنید تا خودش بدنش را کنترل کند. در نهایت کودک را به سمت خود چرخانده (صورت به صورت) و از وی بخواهید تا بدن خود را کنترل و نگه دارد.
زمانیکه کودک توانست به تنهایی روی تاب بنشیند اجازه بدهید این فعالیت را خودش انجام دهد.
بعد از نشست مستقل روی تاب در هر زمانیکه از شما خواست او را هل دهید.
به کودک آموزش دهید به طور مستقل تاب سواری را با حرکت دست و پای خود انجام دهد.
هر چقدر کودک بتواند تاب را بیشتر حرکت دهد علاقه بیشتری به ادامه فعالیت خواهد داشت و این مسئله در او احساس کنترل و توانمندی ایجاد خواهد کرد.
نمونه هایی از فعالیت کاردرمانی حسی
این فعالیت یک سرگرمی عالی برای کودکان سنین پایین است.
روی صندلی نشسته و اجازه بدهید کودک روی زانوی شما بنشیند (پای کودک را بین پاهای خود قرار دهد).
کودک را از ران و کمر حمایت کنید و بررسی کنید که آیا کودک عضلات پشت خود را فعال کرده و میتواند در یک وضعیت صاف قرار بگیرد؟
زانوی خود را در حد تحمل کودک بالا و پایین ببرید.
– بازی با توپ تمرین (توپ بادی بزرگ)
این توپها قابل باد کردن و بزرگ بوده و با قیمت مناسب در بازار موجود میباشد اگر شما یکی از این توپها را در منزل دارید میتوانید از آن برای یادگیری موقعیت در فضا به کودک استفاده کنید.
کودک را در حالیکه صورتش به سمت شماست روی توپ بنشانید.
ران، لگن و یا کمر کودک را حمایت کنید. این حمایت به اندازهای باشد که در او احساس امنیت ایجاد کند اما اطمینان کامل نداشته باشد.
اگر کودک نمیتواند با حمایت ران را در حالت صاف نگهدارد. از لگن یا کمر وی را نگهدارید.
به کودک اجازه دهید تا برای اینکه حواسش پرت شود، اسباب بازی یا شی مورد علاقهاش را در دستانش نگهدارد. این بازی در ایجاد تعادل و فعال شدن عضلات برای حفظ راستای تنه مفید است. از طرفی اسباب بازی به عنوان یک وسیله برای حواس پرتی است که منجر به ریلکس شدن میشود و اجازه فعالیت به بدن خواهد داد این کار برای کاهش استرس، کاهش درگیری ذهنی و کاهش سفتی عضلانی نیز مفید است.
آرام و ملایم توپ را به سمت جلو عقب و طرفین حرکت دهید. وقتی توپ حرکت میکند، تغییر وضعیت و حفظ راستای بدن کودک را مشاهده کنید. او این تطابقات را بدون اینکه به آن فکر کند ایجاد خواهد کرد.
همیشه به وضعیت شروع یا وضعیت مرکزی برگردید.
بین وضعیت شروع و حرکت به جهات مختلف زمان استراحت در نظر بگیرید.
روش هایی برای درمان کودکان اوتیسم
اطلاع از حرکت جهت و سرعت آن حس دیگری است که ممکن است در کودکان با اختلالات طیف اتیسم رشد نکند. آنها ممکن است در مورد حرکت خیلی حساس باشند یا اصلا آن را پردازش نکنند. درک فطری اینکه بدن چطور حرکت میکند از طریق تجربه حاصل میشود. هر چقدر کودک حرکات متنوعتری انجام دهد توانایی درک حرکت در فضا بیشتر خواهد شد. حرکت یک سیستم پیچیده است که چشمها، گوش داخلی و مغز را درگیر میکند.
یک روش برای افزایش آگاهی کودک و درمان کودکان اوتیسم با کاردرمانی حسی اوتیسم، ایجاد سرگرمی ای است که برای انجام این فعالیت به یک اسباب بازی کوچک و نرم مثل عروسک یا توپ نیاز است. این وسیله تقریبا ۵ اینچ (۱۳ سانتیمتر) قطر داشته باشد. ابتدا کودک توپ را در حالیکه بالای سرش نگهداشته به شما میدهد و سپس این کار را در حالیکه توپ بین دو زانو قرار دارد انجام میدهد. شما توپ را برعکس به کودک برگردانید. یعنی اگر توپ بالای سر کودک باشد بین زانوهای کودک قرار دهید. این فعالیت اگر با دوستان انجام شود سرگرم کنندهتر و آسانتر خواهد بود. وقتی توپ به انتهای خط رسید کودک در حالیکه توپ در پشتش قرار دارد به سمت جلو دویده و مجددا این فعالیت را از اول خط آغاز میکند.
روش دیگر انتقال توپ بین کودکان از یک طرف به طرف دیگر است. یعنی همچنانکه توپ به پشت خط منتقل میشود از سمت چپ به راست و راست به چپ جابجا میشود.
بازی اولین و مهم ترین راه برای درمان توجه و تمرکز کودکان و آموزش کودکان است. اما متاسفانه بسیاری از پدر و مادر ها به دلایل مختلف از این مورد غافل شده و کودک خود را به حال خود رها می کنند و به کودک در درمان عدم تمرکز در درس خواندن کمک نمی کنند. بازی های بسیاری از جمله شمارش برعکس، سکه بازی، بازی تشخیص تفاوت ها، رنگ آمیزی، شمارش کلمات و… می تواند به درمان توجه و تمرکز کودکان و هم چنین درمان عدم تمرکز در درس خواندن کمک کنند. مطالعات اولیه در مورد پردازش توجه، مدل ظرفیت را با پردازشگر مرکزی ظرفیت محدود شرح داده که انعطافپذیری توجه را موازی با فعالیت ها تأید میکند. ظرفیت کل پردازشگر مرکزی توسط سطح برانگیختگی تحت تأثیر قرار میگیرد. مشکلات زمانی رخ میدهند که نیاز کلی تکالیف بالاتر از ظرفیت توجه باشد. Styles در سال 1997 تئوری ظرفیت را در یک خانه با ظرفیت محدود گاز مورد مقایسه قرار داده است. اکنون اجاق گاز زمانی که سیستم گرمایش مرکزی فعال است روشن شود، شدت شعله های آن کم خواهد بود. نیاز دو ابزار با هم مقدار گاز در دسترس برای اجاق گاز را کاهش میدهد. افزایش فشار گاز در خانه مشکل اجاق گاز را حل خواهد کرد، به همان شیوه که افزایش برانگیختگی روی ظرفیت کلی توجه مؤثر خواهد بود. کلینیک بیش فعالی کودکاندکتر صابر با انجام کاردرمانی و تمرینات درمانی بیش فعالی به درمان توجه و تمرکز کودکان و درمان عدم تمرکز درس خواندن کودکان بیش فعال کمک می کند.
تلاش ذهنی- تکالیف جدید و پیچیده نیاز به تقسیم ظرفیت کلی توجه دارند.
مهارت- اکتساب مهارت در یک تکلیف، بعنوان نتیجه یک تمرین در نظر گرفته میشود که نیازهای توجه را کاهش میدهد. تکالیف روتین که آشنا هستند، ظرفیت بیشتری را برای تکالیف دیگر باقی میگذارند.
انگیزه و برانگیختگی- سطوح بالاتر ظرفیت کلی در دسترس را برای توزیع افزایش میدهند، عملکرد نیز با برانگیختگی تا یک سطح مناسب افزایش مییابد.
همانطور که قبلا شرح داده شد، مدل ظرفیت برای محدودیت توجه تقسیم شده بین دو فعالیت کافی نمیباشد، همانطور که این محدودیت ها توسط نواحی آناتومیکی شبکه های درگیر تحت تأثیر قرار میگیرند. توسعهی این مدل، جایگزین پردازشگر منفرد توسط منابع توجهی چندگانه که مخصوص تکلیف میباشد شده است. مدل ظرفیت میتواند تأثیر ضربهی مغزی را زمانی که ظرفیت کلی توجه کاهش مییابد توضیح دهد. تکالیفی که نیاز به تلاش ذهنی بالایی دارند بسیار دشوار میشوند و تکالیف آشنا نیاز به تلاش بیشتری پیدا میکنند، برانگیختگی عمومی ممکن است کاهش یابد بنابراین عملکرد آهسته شده و تمرکز در همه ی فعالیت ها مورد نیاز میباشد. در این مورد، نیازهای محیطی برای سطح مناسب عملکرد در یک تکلیف کنترل میشود. برعکس، وجود پردازشگرهای چندگانه میتواند مشاهده گردد که به موجب آن برخی ظرفیت های شناختی میتوانند حفظ گردند در حالی که سایر ظرفیت ها میتوانند آسیب جدی ببینند. با انجام کاردرمانی بیش فعالی و نقص توجه می توان به درمان ظرفیت های شناختی و درمان توجه و تمرکز کودکان کمک کرد.
سیستم های توجهی و درمان توجه و تمرکز
یک تئوری دیگر شامل سه شبکه ی مستقل میباشد که به هم وابسته هستند که شامل سیستم های هوشیاری، آگاهی و اجرایی توجه هستند. شبکه های هوشیاری و جهت دهی از اجزای اولیه تشکیل شده اند: سیستم هوشیاری که توجه مداوم را مشخص میکند، گوش به زنگی یا هوشیار بودن، و به آمادگی پاسخ دهی و مهیا شدن برای محرکهای قریب الوقوع اطلاق میشود. این سیستم ممکن است تا زمان بزرگسالی توسعه یابد که با نواحی فرونتال و پاریتال نیمکرهی راست مرتبط است. شبکه ی آگاهی که به دقت برنامه ریزی شده، شامل انتخاب اطلاعات خاص از محرکات حسی چندگانه میباشد و تمرکز ارگان های حسی را به اشیای مورد نظر نگه میدارد. این شبکه با نواحی مغزی خلفی، شامل لوب پریتال فوقانی علاوه بر مناطق فرونتالی چشمی مرتبط میباشد، و اعتقاد بر این است که تا 4 سالگی توسعه مییابد. سیستم اجرایی پیچیده کنترل اختیاری را تعدیل میکند که نیازمند بازبینی و حل معضلات بین نیازهای توجهی رقیب میباشد، مثل تصمیم گیری یا برنامه ریزی، که شامل فرایندهای خودتنظیمی مثل کنترل مهاری، که با سینگولیت قدامی و کرتکس پریفرونتال خارجی در ارتباط میباشند. کاردرمانی و دیگر روش های درمانی نقص توجه می تواند به درمان سیستم های توجهی کودک و هم چنین درمان عدم تمرکز در درس خواندن کمک کننده باشد.
توجه برانگیخته شده و کاردرمانی نقص توجه
توضیحات Peterson و Posner بعدها توسعه یافته و توسط Corbetta و Shulman گسترش یافته است که مباحث زیر را شرح داده اند:
یک سیستم برانگیخته شده با محرک؛ که محرک های معنادار را در محیط تشخیص داده و به صورت اتوماتیک توجه را به سمت آنها هدایت میکنند. این سیستم «پایین به بالا» زمانی که یک محرک مهم و غیرمنتظره ظاهر میشود، فعال میگردد. آسیب به این سیستم میتواند چگونگی بی توجهی یکطرفه یا عدم توجه به محرک های سمت چپ، و همینطور توجه داوطلبانه به آن سمت را توضیح دهد. یک سیستم هدفدار که توسط تمایلات شخص کنترل میشود، در زمانی که توجه بر اطلاعات حسی خاص که وارد مغز میشوند، متمرکز میشود. این سیستم «بالا و پایین» توسط انتظارات، آگاهی و اهداف تحت تأثیر قرار میگیرد. این سیستم بر سیستم برانگیخته شده با محرک خودکار در حضور اجزای گیجکننده و رقابتی در محیط غلبه میکند. آسیب به این سیستم منجر به حواس پرتی میشود. تصویربرداری مغز، آناتومی کاربردی سیستم توجهی را معرفی کرده و محققان بسیاری در حال حاضر آن را بعنوان یک سیستم پردازش متوالی با استفاده از شبکه های مغزی مختلف در نظر میگیرند.
آگنوزی بینایی هنگامی بروز پیدا می کند که در امتداد مسیر هایی که لوب پس سری مغز را به لوب جداری متصل می کنند، آسیب سیستم اجرایی مغزی ایجاد گردد. آگنوزی بینایی نوعی اختلال عصبی است که غالبا در نتیجه آسیب به نقاط خاصی از مغز، توانایی تشخیص چهره ها، صدا ها و مکان ها از دست می رود. آگنوزی بینایی، ناتوانی در شناخت اشیاء آشنا توسط چشم در غیاب آسیب آشکار بینایی یا هوشی است. آگنوزی به معنای واقعی کلمه «عدم آگاهی» معنی می دهد. آگنوزی خالص در بالین به ندرت دیده می شود اما بسیاری از موارد خاص آگنوزی بینایی اشیاء در نوروسایکولوژی شناختی گزارش شده است. از دیدگاه متخصصان در بهترین حالت اگر آگنوزی بینایی تنها بر یک مسیر اطلاعاتی مغز اثر گذار باشد، احتمال دارد بیمار بتواند همچنان فکر کند، حرف بزند یا ارتباط برقرار کند. از جمله روش های درمانی آگنوزی بینایی، کاردرمانی است. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام نوین ترین روش های درمانی از جمله تمرینات اتاق تاریک بینایی و کاردرمانی در منزل و… به درمان آگنوزی بینایی کمک می کند.
تعریف آگنوزی بینایی
آگنوزی بینایی وضعیتی است که بر نحوه پردازش آنچه می بینید توسط مغز تأثیر می گذارد. بینایی شما به درستی کار می کند، اما مغز شما کار نمی کند. این بر نحوه تشخیص اشیاء، افراد، مکان ها و موارد دیگر تأثیر می گذارد. این مشکل معمولاً به دلیل آسیب ها یا بیماری های مغزی رخ می دهد. اغلب دائمی است، اما درمان می تواند به افراد کمک کند تا با این وضعیت سازگار شوند. آگنوزی بینایی وضعیتی است که توانایی مغز شما را در پردازش و درک آنچه با چشمان خود می بینید، مختل می کند. چندین شکل مختلف از آگنوزی بینایی وجود دارد که طیف وسیعی از تأثیرات را بر توانایی در دیدن دنیای اطراف دارد. آگنوزی بینایی زمانی است که بینایی به درستی کار می کند، اما بخش هایی از مغز که اطلاعات را از چشمان شما پردازش می کنند، آنطور که باید کار نمی کنند. آگنوزی بینایی می تواند در افراد در هر سنی رخ دهد، اما در شرایط خاص سلامتی شایع تر است. بسیاری – اما نه همه – از این شرایط با افزایش سن شما بیشتر اتفاق می افتند. علائم آگنوزی های بینایی به شکل و نوع آگنوزی ها بستگی دارد. آسیب مغزی که منجر به آگنوزی بینایی می شود ممکن است ناشی از تعدادی از مسائل باشد، مانند:
-تومور های مغزی
-زوال عقل، مانند بیماری آلزایمر
-اختلالات رشدی
-آسیب های سر
-عفونت ها
-کمبود اکسیژن (هیپوکسی)
-سکته مغزی
قرار گرفتن در معرض سموم مانند مونوکسید کربن یا جیوه
همه کسانی که یکی از این شرایط یا آسیب ها را دارند، به آگنوزی بینایی مبتلا نمی شوند، اما برخی از بیماران ممکن است به این اختلال دچار شوند. درمان آگنوزی بینایی معمولاً شامل استفاده از تمرینات کاردرمانی و توانبخشی است. این به فرد کمک می کند تا کارهای روزمره را یاد بگیرد یا دوباره یاد بگیرد. بیمار همچنین ممکن است نیاز به درمان برای هر بیماری زمینه ای، مانند تومور مغزی، که باعث آگنوزی بینایی می شود، داشته باشد. مراحل زیر ممکن است بخشی از فرآیند تشخیص آگنوزی بینایی باشد:
-مصاحبه با بیمار در مورد سابقه و چالش های او در زندگی روزمره
-نشان دادن اشیاء ساده مثلا سیب به بیمار و درخواست از او برای شناسایی اشیاء با دید
-انجام معاینات کامل فیزیکی، چشمی و عصبی و جستجوی مشکلات بینایی (مانند حدت بینایی)
-انجام آزمایشات استاندارد برای رد مشکلات حافظه و شناخت
-سفارش آزمایشات تصویربرداری مغز مانند سی تی اسکن یا ام آر آی
انواع آگنوزی بینایی
آگنوزی بینایی اشیاء ابتدا توسطLissauer در سال 1900 به دو نوع عمده تقسیم شد که این دو نوع عبارت اند از:
آگنوزی وابسته به ادراک: ناتوانی در شکل دادن بازنمود درکی ثابت از اشیا. مشکلات شناسایی بر پایه ی آسیب در ادراک بینایی می باشند. بیمار نمی تواند اشکال یا اشیاء را تطبیق دهد یا کپی کند و همچنین قادر به شناسایی و نامگذاری اشیاء از طریق لمس یا صدا هستند.
آگنوزی ارتباطی (معنایی): عدم توانایی در شناخت اشیاء آشنا وقتی که ادراک بینایی سالم است می باشد. بیمار می تواند اشیاء و اشکال را کپی کرده و رسم کند. آنها می توانند اشیا را با توصیفات کلامی از ساختارشان نامگذاری کنند اما نمی توانند عملکرد آن را توصیف کنند. یک بازنمود ذهنی می تواند شکل بگیرد اما نمی تواند با دانش های ذخیره شده از اشیاء و موارد استفاده آنها، ارتباط برقرار کند.
آگنوزی وابسته به ادراک معمولا در ضایعات نیمکره ی راست و آکنوزی ارتباطی در ضایعات نیمکره ی چپ، به خصوص لوب تمپورال چپ، اتفاق می افتد. آگنوزی ارتباطی می تواند به عنوان قطع ارتباط از مسیر «چه» تعریف شود. به وسیله روش های درمانی کاردرمانی از جمله کاردرمانی در منزل می توان به درمان انواع آنوزی بینایی کمک کرد.
تست های آگنوزی بینایی
در سال 1980 تست های پیچیده ی بیشتری برای آگنوزی بینایی ایجاد شد، برای مثال، ارائه ی اشیاء در یک موقعیت غیرمعمول با کمترین ویژگی ها در شکل های شبح و سوار. تست عملکرد اشیاء شامل تطبیق دادن یکی از موارد تست (چتر بسته شده) با یک شیء یا همان عملکرد (چترباز) یا یک شیء مشابه از نظر بینایی با عملکرد متفاوت (عصای راه رفتن). این مطالعه تفاوت های بین دو نوع آگنوزی بینایی اشیاء را با دو دسته ی عمده پیدا کرد. تبیینی از آگنوزی شیء توسط فرح در 1991 ایجاد شد که تمرکز بر کل محور یا جزء محو بودن پردازش برای شناسایی داشت. فرح پیشنهاد کرد که شناخت اشیاء که هر دو نوع پردازش جزء و کل محور را درگیر می کند، در وسط زنجیره ای بین شناخت صورت (پردازش کل محور) و شناخت کلمات (پردازش جزءمحور) جای گرفته است. این فرضیه بر اساس بازبینی تمام موارد منتشر شده در نوشته ها می باشد. مردم با آگنوزی اشیاء اغلب آگنوزی صورت (or alexia) هم دارند، اما دو شرایط دیگر معمولا به تنهایی اتفاق می افتد. تست های کاردرمانی آکنوزی بینایی در انتخاب بهترین روش درمانی این اختلال بسیار کمک کننده می باشد.
آگنوزی بینایی و تشخیص دیگران
برخی افراد با آگنوزی بینایی میتوانند برخی اشیاء را بهتر از دیگران تشخیص دهند. فرح و دیگر نویسندگان افرادی با آگنوزی را گزارش داده اند که می توانند نقاشی ها و موجودات زنده را نام ببرند ولی نمی توانند موجودات غیرزنده را نام ببرند. این مطالعات که توسط مطالعات PET scan حمایت می شوند، اشاره می کنند. پردازش متفاوت یا قسمت های متفاوت از مغز در شناخت موجودات زنده با غیرزنده، درگیر هستند. این مشاهده به عنوان آسیب خاص دسته بندی، شناخته می شود. تاکنون هیچ گزارشی از تفکیک دوجانبه داده نشده است. فردی که می تواند موجودات غیرزنده را بشناسد ولی نمی تواند موجودات زنده را نام ببرد. تحقیقات بسیار جدیدتر به استفاده از خطوط نقاشی برای محرکات در این تست به عنوان منبع ویژگی دسته آشکار، اشاره دارد. موجودات زنده مواردی هستند که از طریق کلمات بسیار آشناتر از تصاویر هستند، و نقاشی کردن از آن ها بسیار پیچیده تر از موجودات غیرزنده می باشد. در آگنوزی بینایی، توانایی تشخیص چهره ها از دست می رود که با کمک کاردرمانی می توان به بهبود آن کمک کرد.
ارتباط آگنوزی بینایی و کارهای روزمره
تصور مشکلاتی که افراد با آگنوزی با آن ها روبرو هستند، سخت است، افرادی که با محیط بینایی سردرگم کننده مجاور هستند. برای برخی هیچ چیز به نظر آشنا نمی آید و شکل های پایه به سوی سردرگمی می روند. برای دیگران جزئیات اشیاء شکل طرح کلی را مبهم می کند. این همانند این است که از طریق یک تلسکوپ نگاه کنی و سعی کنی که دید را در جهت های مختلف به یاد آوری. برخی افراد یک بهبودی در ماه های اولیه ی بعد از شروع نشان می دهند. برای دیگران مشکل در طول زندگی باقی می ماند. موارد مورد علاقه می توانند در هامفری و ریدوک 1987 و ساکس 1985 خوانده شوند. ارتباط بین تقص ادراک بینایی با عملکرد در کارهای روزمره زندگی در بیماران سکته ای بررسی شده است. ماهیت و تعداد تست های استفاده شده در هر مطالعه، متفاوت بوده است اما نتایج پیش بینی می کند که حضور نقص بینایی- درکی در ضایعه های نیمکره ی راست و چپ باعث تأثیر منفی روی عملکرد مهارت های روزمره زندگی فرد می شود. در خصوص بهبود انجام کار های روزمره زندگی در اثر به وجود امدن آگنوزی، روش های کاردرمانی بسیار کمک کننده و اثرگذار است.
آگنوزی بینایی و عدم شناخت چهره
توانایی شناسایی چهره در راه عملکرد زندگی هر روزه ی ما بسیار برجسته است. شناخت چهره، پایه ی تمام تعاملات ما با دیگران می باشد. یک چهره اطلاعات بسیار بیشتری از صورت را ارائه می دهد. مشترک با اشیاء یک چهره می تواند به عنوان یک ساختار بینایی، پردازش و وقتی از زاویه های متفاوت دیده شود، به عنوان یک چهره شناخته شود. جزئیات شکل و اندازه ی چشم ها، بینی و دهان و بافتار پوست هر چهره را یکتا و مشابه می سازد. در یک چهره، ما با بیان احساسات و عواطف و حرکات لب ها در گفتار روبرو هستیم. در اوایل رشد، یک نوزاد حرکات سر و چشم ها را برای تعقیب صورت فردی که در دیدش هست، تکان می دهد و می تواند بیانات چهره ای آن ها را کپی کند. ما می توانیم یک عضو فامیل، یک دوست یا همکار را از طریق صدای او، نگاهی گذرا یا از حالت چهره ای خاص او بشناسیم. شناخت یک فرد از طریق یکپارچگی اطلاعات در مورد فرد حمایت می شود. برای مثال: سن، جنسیت، کار و رفتار. دلایل مختلفی برای شکست در شناخت یک فرد وجود دارد اما قبل از اینکه اسم او را به یاد آوریم باید بدانیم که آن فرد کیست. مطالعات نوروسایکولوژی روی این سوال تمرکز دارند: «آیا شناخت چهره، خاص و متفاوت از اشیاء میباشد؟» برخی حمایت ها برای پردازش متمایز چهره، مطالعات وارونگی چهره را ارائه می کنند. برای درمان بهتر عدم شناخت چهره ها یا همان آگنوزی بینایی بهتر از روش های گوناگون کاردرمانی استفاده شود.
درمان آگنوزی بینایی و کاردرمانی
وقتی عکس هایی از افراد مشهور در جهت معمولی و برعکس به افراد سالم ارائه شد، شناخت برای موقعیت مستقیم، سریع و برای موقعیت برعکس، آهسته تر است. این تأثیر واژگونی در اشیاء خیلی کمرنگ تر می باشد. نتایج مطالعات تصویربرداری در افراد سالم مناطق متفاوتی از لوب تمپورال را که وقتی چهره های مستقیم شناسایی می شوند، که در مقایسه با نوع وارونه، فعال هستند، نشان می دهد. این مشاهدات اشاره دارد که الگوها ازچهره مستقیم و وارونه در حافظه جدا از هم ذخیره می شوند. مطالعات اولیه از مراحل پردازش در نروسایکوژی شناختی، بر اساس مطالعه ی افراد سالم و افراد با مشکل در شناخت چهره های آشنا، که به یک مدل از شناخت چهره که توسط بروس و یونگ در 1986 توصیف شده، تکیه می کنند. تحقیقات جدیدتر بر جزئیات پردازش موازی از اطلاعات بیوگرافی، تمرکز دارند. مدلی که گفتیم، بر پایه ی مدل بوس و یونگ می باشد. که این مراحل عبارت اند از:
آنالیز ادراک بینایی، موارد بینایی یک چهره اعم از چشم، بینی، دهان و … را متمایز می کند. اختلال در این مرحله اولیه به معنی ناتوانی در تمایز قائل شدن بین ویژگی های پایه ای چهره می باشد وبه احتمال زیاد منجر به مشکلات عدیده ی ادراکی می شود.
تمایز توصیف ساختار بینایی یک چهره از اشیاء و سایر موارد، با توانایی تطبیق چهره ها نشان داده می شود. پردازش موازی در مدل ها برای آنالیز بیانات و حرکات چهره ای (لبخوانی) در این مرحله اتفاق می افتند.
واحدهای شناخت چهره شامل اطلاعات ساختاری در مورد شناخت چهره ها هستند که اجازه می دهد یک چهره خاص شناسایی شود نه یک شخص خاص. این چهره ای است که آشنا به نظر می رسد؟
گره هویت شخص، اطلاعات ذخیره شده ی افراد شناخته شده خاص می باشد. آیا این اشخاص را می شناسم؟
نتایج پردازش بیانات چهره ای و زبان صورت با یکدیگر و با اطلاعات بیوگرافی از سن، فرهنگ و کار و … این سطح توسط سیستم معنایی و حافظه، دسترسی پیدا می کند (برچسب سیستم شناختی).
بازیابی اسم مرحله ای برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده ی اسم افراد آشنا می باشد. من این فرد را می شناسم. اسم او چیست؟ اختلال در این مرحله به معنی این است که فرد می تواند شناسایی کند ولی نمی تواند نام ببرد.
مدل نشان می دهد که تولید اسم می تواند فقط از گره شناسایی شخص که به نوبه خود اطلاعات بیوگرافی در مورد فرد را ذخیره می کند، در دسترس باشد. این بدین معنی است که ما نمی توانیم بدون اینکه اطلاعات دیگری مثل کار یا رابطه از فرد را داشته باشیم یکی اسم را به یک چهره بدهیم. با مطالعه ای تأیید شد که از مردم می خواست که یک دفتر خاطرات روزانه از مشکلات خود در شناخت چهره نگه دارند (یونگ و همکاران- 1985) هیچ موردی گزارش نداد که اسم یک فرد را دانسته است بدون اینکه همزمان اطلاعاتی در مورد او داشته باشد. فقط تعداد کمی توانستند اطلاعاتی را در مورد افراد به یاد آورند اما نه اسم آن ها. یکی از بهترین گزینه های درمانی آگنوزی بینایی و آپراکسی و این گونه موارد، کاردرمانی می باشد.
کاردرمانی اتاق تاریک به افرادی که دچار اختلالات حسی هستند کمک می کند و هم چنین به بکارگیری حواس مختلف آن ها کمک می کند. کاردرمانی اتاق تاریک و تمرینات اتاق تاریک می تواند زندگی یک کودک یا حتی فرد بزرگسال را تغییر دهد. تجربه های حسی که از تمرینات اتاق تاریک می تواند به عنوان راهکاری باری درمان افرادی که در برقراری ارتباط و تعامل با دیگر افراد مشکل دارند، استفاده شود. در سال 1920 روانشناسان گشتالت، پیشنهاد دادند که درک برای تولید «شکل خوب» سازماندهی شده است. آنها واژه ی “Figure ground” را معرفی کردند. در دنیای بصری، ما کل اشیاء را در یک پس زمینه میبینیم. تمامی موارد و اشیاء که ما استفاده میکنیم باید از سطحی که سایر اشیاء روی آن هستند و یا همپوشانی دارند، جدا شود. ادراک بینایی محیط را به زمینه و پس زمینه تقسیم میکند. گروهبندی رنگ، شکل و عمق هم است که زمینه را تشکیل میدهند و آن را از پس زمینه جدا میکند. بسیاری از توهمات بینایی عکسهایی هستند که در آن زمینه و پس زمینه میتوانند با هم عوض شوند. یک فرد با آسیب در شکل و زمینه در برداشتن اشیاء وقتی که در مجاورت اشیاء دیگر هستند، مشکل دارند، برای مثال، یک چنگال در یک کشوی کارد و چنگال. فرد نمیتواند اشیاء را پیدا کند. برای مثال، صابون در حمام، یک شانه در کشو و یا یک فنجان در جافنجانی. کلینیک کاردرمانی تخصصی دکتر صابر با در اختیار داشتن متخصصین کاردرمانی اتاق تاریک و انجام بهترین تمرینات اتاق تاریک به درمان مشکلات حسی کودکان و هم چنین اختلالات پردازش حسی می پردازد.
بهبود درک عمق با کاردرمانی اتاق تاریک
درک عمق تا حدودی از تفاوت در تصویری است که از شیء از طریق شبکیه ی هر چشم به مغز میرسد، اگرچه راهنماهای دیگری نیز در زمینهی بینایی وجود دارد که اطلاعات را در مورد عمق، بهبود میبخشد اگر یک شیء تا حدودی یکی دیگر را مبهم میکند، شیء کامل به نزدیکتر درک میشود. وقتی که اشیاء مشابه به نظر در اندازه متفاوت باشند، آن شی که بزرگتر است، نزدیکتر درک میشود و شی کوچکتر دورتر. خطوط موازی به نظر همگرا و بافتها در دور، بهتر هستند. ادراک عمق، پایه ی توانایی ساخت و ساز و یافتن مسیر اطرافمان هست. حرکات در محیط راهنماهایی در مورد عمق به ما میدهند. وقتی که در یک ماشین در حال حرکت هستید، ویژگی های نزدیک صحنه ی بصری مانند قطبهای تلگراف، به نظر سریع حرکت میکنند، در حالی که درختهای دور به نظر آرام حرکت میکنند. به کمک روش های موثر کاردرمانی اتاق تاریک یا به کارگیری تمرینات اتاق تاریک توسط متخصص می توان به بهبود درک عمق کمک کرد.
ثبات ادراکی و تمرینات اتاق تاریک
ثبات ادراکی یکی از ویژگی های ادراک بینایی است که به ما اجازه میدهد که اشکال و اشیاء را زمانی که در شرایط مختلفی ارائه میشوند، شناسایی کنیم. تمییز اندازه، قسمتی از ثبات شکل میباشد. ما میتوانیم یک شیء را در اندازه های مختلف از اشیاء و اشکال دیگر تمییز بدهیم. میز من وقتی که در یک متری ایستاده ام یا در شش متری اتاق هستم، همان اندازه به نظر میرسد. وقتی که نسبت به اتاق حرکت میکنم، اگرچه تصویر میز روی شبکیهی من تغییر میکند اما من حرکتی در میز نمیبینم. اگر سرم را به یک سمت بچرخانم، تصویر شبکیه باز هم تغییر میکند، اما میز همانطوری به نظر میرسد. وقتی ما یک شیء را در اندازهها، جهات و روشناییهای مختلف میبینیم. شکل شبکیه ای متفاوت است، اما ما شیء را یکسان شناسایی میکنیم. اگر یک شیء ناآشنا ببینیم وقتی که آن را از پایین و بالا یا زوایه های مختلف ببینیم باز هم می توانیم آن را همان شکلی شناسایی کنیم. این به عنوان ثبات ادراکی شناخته میشود و بدون آن دنیای بینایی بسیار گیج کننده خواهد بود. ادراک بینایی شاید با اطلاعات اضافی که در پسزمینه هستند، تعریف شود. توهمات بینایی وقتی ایجاد میشود که محیط، اطلاعات ثباتی ادراکی ناواضحی را تحریک میکند. افراد با نقص در ثبات ادراکی در شناسایی اشیاء یا اجسام آشنا وقتی که در یک جهت غیرمعمول یا بدون پسزمینه باشند، مشکل دارند. آنها ممکن است مشکلاتی در وظایف آشپزخانه و انتخاب موارد مناسب و استفاده صحیح از آنها داشته باشند. در لباس پوشیدن، یک لباس وقتی وارونه یا پشت و رو باشد میتواند شناسایی نشود. به کمک کاردرمانی اتاق تاریک و با استفاده از بهترین تمرینات اتاق تاریک می توان به درمان نقص در ثبات ادراکی و تقویت توجه پرداخت.
رابطه حرکت و تمرینات اتاق تاریک
ادراک بینایی شامل تفسیر حرکاتی که در محیط اتفاق میافتد، است. حرکت، موارد را در زمینه خودشان از هم جدا میکند که شناسایی یک فرد در حال حرکت در میان سایر افراد راحتتر است. ما جهت باد را از حرکت درخت ها میبینیم. جهت حرکت یک اتوبوس را از توالی تصاویر ارسالی به شبکیه میشناسیم. میتوانیم سرعت عبور و مرور را از حرکت ماشین ها در طول جاده تخمین بزنیم. پردازش ادراکی حرکت یک بخش مهم از تمامیت ادراک بینایی ما میباشد. موارد شدید مشابه، گزارش نشده است اما دیده شده است که TMS روی کرتکس بینایی میتواند توانایی قضاوت برای حرکت محرک به راست یا چپ را تحت تأثیر قرار دهد. این شرایط «اکینتوپسیا» فقط میتواند در ضایعات دوطرفه اتفاق بیافتد. مطالعات موردی آسیب های ادراک رنگ بدون از دست دادن ادراک حرکتی گزارش شده است. بنابراین مطالعه موردی که در بالا ارائه شد، تفکیک دوگانه و شواهد برای پردازش جداگانه ی رنگ و حرکت را حمایت میکند. به طور خلاصه، ادراک رنگ، شکل، عمقِ، حرکت، شکل از زمینه و ثبات ادراک، پردازش اولیهی «پایین به بالا» را شکل میدهند که با پردازش «بالا به پایین» برای بازشناخت از محیط، تعامل دارد و با تمرینات اتاق تاریک و کاردرمانی اتاق تاریک می توان به بهود پردازش کمک کرد.
کاربرد اتاق تاریک در بهبود توجه دیداری و شنیداری
در کودکان با نقص توجه یا اختلال یادگیری، اتاق تاریک یک محیط ایدهآل برای تمرکز بر محرکهای دیداری یا شنیداری خاص است. وقتی نور محیط کاهش یابد، ذهن کمتر درگیر حواسپرتیهای محیطی میشود. مثلاً اگر یک منبع صوتی خاص مثل صدای زنگ یا ابزار موسیقی آرام در اتاق تاریک پخش شود، کودک بهتر میتواند آن را دنبال کرده و مهارت تفکیک شنیداری را تمرین کند. همچنین تمرین با چراغقوه برای دنبال کردن مسیر نور یا تمرین تشخیص اشیاء نورانی باعث تقویت توجه دیداری و هماهنگی حرکتی میشود. این تمرینها، پایهی یادگیریهای پیچیدهتر مانند خواندن و نوشتن را تقویت میکنند. در واقع، اتاق تاریک کمک میکند تمرکز کودک روی یک حس خاص افزایش یابد.
سوالات متداول:
1- چه کودکانی به کاردرمانی در اتاق تاریک نیاز دارند؟
کودکان با اوتیسم، تأخیر رشدی، مشکلات توجه، بیشتحریکی یا کمتحریکی حسی و اختلالات بینایی، از این روش بهرهمند میشوند.
2- کاردرمانی در اتاق تاریک چه تأثیری بر کودکان بیشفعال دارد؟
با کاهش ورودیهای اضافی، مغز آرامتر میشود و کودک راحتتر تمرکز میکند. همچنین به کاهش رفتارهای تکانشی و افزایش توجه کمک میکند.
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، برای به دست آوردن توجه دیداری و شنوایی و هم چنین تقویت توجه به آموزش های ویژه ای نیاز دارند. کاردرمانی یکی از فرایند های مهم در درمان کودکانی است که به تقئیت توجه احتیاج دارند. توجه دیداری در پردازش و فیلتر کردن اطلاعات وابسته در حضور محرکات نامربوط دخیل میباشد. مغز توسط اطلاعاتی از تمام بدن و محیط بمباران میگردد. اگر همه ی آنها پردازش شوند، ظرفیت مغز بزودی پر خواهد شد. توجه دیداری و شنوایی در کودکان این اجازه را میدهد تا کودک آن چه را که مهم است در نظر گرفته و بقیه را نادیده بگیرد. این مسئله منجر به ایجاد یک سوال میگردد چگونه ما ویژگی های موجودیت را انتخاب میکنیم و چه اتفاقی برای سایر داده ها میافتد؟ مغز انسان به صورت برنامه ریزی شده بسیاری از محرک های محیطی را حذف می کند تا بتواند به محرک اصلی یا همان محرک انتخابی توجه نماید. تقویت توجه در کودکان توسط تکنیک های مختلف کاردرمانی و گفتاردرمانی انجام می گیرد و به کودکان با مشکلات نقص توجه و بیش فعالی کمک می کند توجه خود را روی محرک های مناسب نگه دارند. مرکز درمان بیش فعالی و نقص توجه دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیش رفته مرکز نظیر اتاق توجه بینایی، اتاق توجه شنیداری و سنسوری روم در تقویت توجه کودکان بیش فعال به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه بهبود تقویت توجه کودکان و هم چنین توجه دیداری و شنوایی کودکان در دو منطقه غرب و شرق تهران مشغول به فعالیت می باشد.
توجه شنوایی
آزمایشات انجام گرفته در ۱۹۵۰ با بررسی پدیده ی Cocktail party پاسخ میدهد. آزمودنی ها با دو جریان متفاوت گفتاری مواجه شدند هر کدام با یک گوش، بوسیله هدفون از آزمودنی ها خواسته شد تا فقط به یک کانال از طریق تکرار کردن آن چه می شنوند گوش فرا دهند. زمانی که از نظر فیزیکی بین صداها تفاوت وجود داشت برای مثال جنسیت گوینده یا شدت صدا آزمودنی ها، قادر بودند تا به پیام شنیداری انتخاب شده گوش فرا دهند و آن چه را که شنیده اند تکرار کنند. زمانی که هر دو جریان صداهای یکسانی داشت سخت بود تا معنای دو پیام را از هم افتراق دهند. این آزمایشات اولیه پیشنهاد داده است که انتخاب بعد از ذخیره ی موقت و قبل از پردازش معنایی صورت میگیرد. آزمایشات بعدی برخی از یادآوری ها را از کانالی که مورد توجه قرار نگرفت توضیح داده اند در واقع این اطلاعات فیلتر نشده اند اما به آنها توجه شده است. زمانی که بار درکی پایین است، ظرفیت توجه انتخابی بیشتری در دسترس است.
توجه انتخابی چیست؟
توجه انتخابی در جهان بینایی مکانیسمی است که نظر کردن به “دیدن ” تبدیل میکند. توجه انتخابی به دو دسته توجه دیداری و توجه شنیداری تبدیل می شود. یک مثال از این مسئله، اسکن کردن قفسه سوپر مارکت برای پیدا کردن یک پاکت مخصوص حبوبات است که ما آنهایی را که شبیه نمی باشند نادیده میگیریم و میتوانیم به طور انتخابی به پاکتی که میخواهیم بخریم توجه کرده و آن را تفسیر کنیم مفسرهای مختلف از این که توجه به علت محدودیت های بسیار در ظرفیت مان جهت پردازش اطلاعات بینایی انتخابی میباشد، حمایت کرده اند که منجر به مفهوم رقابت محرک ها برای منابع محدود می شوند شواهدی در انسانها برای رقابت عصبی با استفاده از FMRI یافت شده است که محرکهای مختلف بینایی هم بطور متوالی و هم همزمان وجود دارند. مطالعات مختلف نشان داد که بازنمودهای همزمان، پاسخ های ضعیفی را نسبت به بازنمودهای متوالی تحریک میکنند که علت آن رقابت بین آنها میباشد.
توجه دیداری
تحقیقات اولیه، توجه دیداری را کشف کرده است که با استفاده از تکالیف جستجوی بینایی بدست آمده اند. در یکی از آنها از آزمودنی ها خواسته شد تا یک محرک هدف را در آرایشی تشکیل شده از ۳۰ محرکهای مزاحم پیدا کنند و زمان پاسخ به محرک هدف ثبت گردد. ویژگی های بینایی هدف، برای مثال شکل یا رنگ و تعداد عوامل مزاحم در آزمایش های مختلف متفاوت بود. زمانی که هدف و عوامل مزاحم بوسیله یک بعد از هم متمایز میشوند پاسخ زمانی به هدف سریع خواهد بود و توسط تعداد محرکهای مزاحم تاثیر نمی پذیرد که یک فرایند انتخابی موازی سریع را پیشنهاد میدهد در شرایط دوم هدف توسط ترکیب ویژگی ها تعریف میشود. برای مثال رنگ و شکل و یکی از این ویژگی ها با تعدادی از عوامل مزاحم تقسیم میشود. در این جریان زمان پاسخ به محرک هدف طولانی میشود و به تعداد محرکها در آرایش وابسته خواهد بود که این مسئله پیشنهاد میکند که پردازش توجه در یک جستجوی سریالی، در یک زمان، تا زمانی که محرک هدف پیدا شود انجام میشود. پارادایم جستجوی بینایی میتواند با جستجوی یک دوست در یک ایستگاه قطار شلوغ مقایسه گردد یک جستجوی موازی سریع زمانی اتفاق میافتد که دوست مورد نظر با ژاکت سبز، در میان تعداد زیادی از افراد که لباس طوسی پوشیده اند قرار دارد اگر شلوغی ناهمگون باشد، ویژگیهای اضافی مثل نوع آرایش مو قد و وزن در جستجوی سریالی برای پیدا کردن دوست اضافه خواهند شد و اگر محیط خیلی شلوغ باشد زمان زیادی خواهد برد. توجه بینایی glue را فراهم میکند که به ما اجازه میدهد تا یک شی را در مجموعه ای از ویژگیهای بی معنی ببینیم.
توجه دیداری و شنوایی
دو شکل از پردازش در توجه دیداری وجود دارد که به بازشناسی اشیا کمک میکند: پردازش موازی سریع از خصوصیات واحد، برای مثال رنگ جعبه ی حبوبات در قفسه، یا پردازش سریالی آهسته تر تمام اشیاء برای مثال جستجوی کل جعبه اخیرا رشد، تئوری ها پیشنهاد کرده است که انتخاب میتواند در سطوح مختلفی عمل کند و جستجوی بینایی تنها موازی یا سریالی نمیباشد. مطالعات نشان داده است که جستجو می تواند توسط نادیده گرفتن محرکاتی که ویژگیهای مشترکی با هدف ندارند، انجام گردد. این مسئله نشان دهنده ی این است که در جهان واقعی محرکها بسیار گوناگون هستند. برای این دیدگاه حمایتی وجود دارد که مهمترین عامل در تکالیف جستجوی بینایی درجه ای میباشد که محرک هدف میتواند از سایر محرک ها متمایز گردد. توجه انتخابی بینایی، زمانی نیاز می باشد که تمایز بین محرک هدف و سایر محرک ها دشوار باشد. زمانی که تمایز محرک هدف آسان می باشد برای مثال یک ماشین اسپورت قرمز در یک پارکینگ، جستجوی سریالی ماشین به ماشین برای پیدا کردن آن نیاز نمیباشد. مطالعات بیشتری در مورد توجه انتخابی بینایی و شنوایی نقش پردازش بالا به پایین را مدنظر قرار می دهند. Dumcan, desimone در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد میکنند که پردازش بالا به پایین در توجه انتخابی ما را برای دریافت اطلاعاتی که از نظر رفتاری به سایر دادهها مربوط اند آماده میکند که این مسئله میتواند توسط تعدادی از مطالعات FMRI که نشان میدهند توجه فضایی کرتکس بینایی اولیه را که قبلاً فقط به عنوان ناحیه حسی مورد نظر بود تحت تاثیر قرار میدهند حمایت شود بنابراین یک ارتباط مستقیم بین سیستم های حسی و شناختی در یک سطح ذاتی وجود دارد.
چگونگی تعیین توجه دیداری و شنوایی
تئوری های رقیب بسیاری راجع به این که توجه دیداری و شنوایی چگونه تعیین میگردد وجود دارند: تجربیات گذشته تشخیص محرکهای اولویت دار را زمانی که اطلاعات غیر مربوط مهار شده اند هدایت می کند. مثالی از این مسئله یک والد است که با صدای ترافیک در شب میخوابد اما همیشه به صدای گریه ی فرزندش پاسخ میدهد، بصورت ژنتیک مشخص می شوند. نکته ی بعدی این است که سیستمهای توجهی ما به میزان زیادی با اهمیت بقا در ارتباط هستند. بنابراین به ما به اطلاعاتی توجه میکنیم که بعنوان یک تغییر در محیط باز نمود پیدا می کند. با این حال این مسئله عنوان یک توضیح غیر موثر است، به خاطر این که ما تورش های توجهی آموخته شده را از طریق تجربه کسب میکنیم. برای مثال حرفه ای شدن در مورد این که چگونه حروف کلمات معنادار را بخوانیم تا این که تنها به عنوان شکل به آنها توجه کنیم. به طور خلاصه توجه انتخابی ما را قادر میسازد تا عملکرد یک سیستم را با ظرفیت محدود مناسب سازی کنیم، در حالی که به تاثیر از سطوح بالاتر جهت تمایز بین ارتباط محرک های رقیب اجازه میدهیم از نظر کلینیکی به خاطر این که توجه انتخابی برای کد گذاری اطلاعات در حافظه، بازیابی و دستکاری اطلاعات در حافظه کاری و اجرای موفقیت امیز رفتار هدفمند ضروری میباشد. نقص در توجه دیداری و شنوایی میتواند منجر به عدم تفسیر یا یکی از نقایص شناختی مشاهده شده در اسیبهای نورولوژیک گردد.
چگونه توجه دیداری و شنوایی تقویت میشوند؟
توجه دیداری و شنوایی از طریق تمرینهای هدفمند و فعالیتهای ساختاریافته تقویت میشوند. برای بهبود توجه دیداری، از بازیهایی مانند پازل، پیدا کردن تفاوتها در تصاویر و دنبال کردن اشیا در حال حرکت استفاده میشود. برای تقویت توجه شنوایی، فعالیتهایی مانند گوش دادن به داستانها و پاسخ به سوالات، تشخیص صداهای مختلف و انجام دستورالعملهای شفاهی مفید هستند. این تمرینها به مرور زمان باعث افزایش تمرکز، بهبود پردازش اطلاعات و تقویت مهارتهای شناختی میشوند.
سوالات متداول:
1-آیا بازیهای کامپیوتری میتوانند به تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کنند؟
برخی بازیهای کامپیوتری آموزشی که به طور خاص برای بهبود توجه و تمرکز طراحی شدهاند، میتوانند مفید باشند. با این حال، استفاده از این بازیها باید محدود و تحت نظارت باشد.
2-آیا تغذیه میتواند بر توجه دیداری و شنوایی تاثیر بگذارد؟
بله، تغذیه مناسب مانند مصرف غذاهای غنی از امگا-۳، ویتامینها و مواد معدنی میتواند به بهبود عملکرد مغز و تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کند.
آیا تا به حال ورزشکارانی را دیدهاید که بیشتر با یک سمت خود میتوانند ورزش را بهتر انجام دهند؟ این پدیده غلبه طرفی نام دارد که نقش شایانی در عملکرد ورزشکاران دارد. با این حال، میتواند نقطه ضعفی برای ورزشکاران در برخی رشتههای ورزشی باشد. خصوصا هنگامی که ورزشکار نتواند به سمت مخالف دریبل کند یا در زدن ضربه پنالتی به یک سمت خاص تمایل بیشتری داشته باشد. در فعالیت ریختن آب از پارچ عملکردهای دستیابی ،گرفتن، بلند کردن ،ریختن پایین آوردن و رها کردن به صورت سری اجرا میشود. پردازش متوالی موجود در زبان، شماره ها و حرکات بدین معنی است که به نیمکره ی چپ “آنالیز کننده” گفته شود. نیمکره ی راست مغلوب، ظرفیت بیشتری برای پردازش اطلاعات بینایی و فضایی دارد. شناخت اشیاء محیط در پوزیشن قسمتهای مختلف بدن در حین انجام حرکات و ارتباط فضایی بین اشیاء و نقاط در محیط در ارتباط با نیمکره ی راست هستند. کلینیک تخصصی کاردرمانی دکتر صابر با در نظر گرفتن خدمات متنوع و تخصصی در حیطه درمان غلبه طرفی در کودکان، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
نیمکره غالب و مغلوب و غلبه طرفی
نیمکره ی غالب نسبت به نیمکره مغلوب ، معمولا چپ گرایش به بزرگتر و سنگینتر بودن دارد. ورودی ها به دو سمت از حواس و از سایر نواحی مغز و طناب نخاعی عمدتا یکسان هستند و تفاوت در بین دو سمت در ظرفیت آن دو برای پردازش اطلاعات مختلف نهفته است. نیمکره ی چپ غالب در اغلب افراد در عملکردهای زبانی(خواندن، نوشتن، ادراک و تولید زبان) غالب است. این عملکردها پردازش مراحل، لغت به لغت، و کلمه به کلمه را درگیر می کنند. نیمکره چپ همچنین با پردازش مراحل عملکردها که پایه ی اغلب حرکات عملکردی ما هستند ارتباط دارد. نیمکره ی راست با کل به جای جزء سر و کار دارد و “سنتزکننده” نام گرفته است. تفاوت در پردازش عاطفی دو نیمکره باعث شده است که نیمکره راست “مغز عاطفی” خوانده شود. نیمکره راست اطلاعات عاطفی را در گفتار و حالت چهره، پردازش می کند. افراد با آسیب نیمکره ی راست ممکن است ناتوان بودنشان را انکار کنند یا نسبت به آن بی تفاوت باشند. آنهایی که به علت آسیب نیمکره چپ مشکلات زبانی دارند، معمولا احساس اضطراب و افسردگی کرده اما ممکن است عاطفه را از راه های غیر زبانی مثل بیان چهره ای ، بفهمند و ابراز کنند. ارتباط متقابل قوی بین نواحی قشر مغز به این معنی است که هر لوب از نیمکره غالب و نیمکره مغلوب به صورت انفرادی کار نمی کند. ارتباط بین نواحی حسی و حرکتی قشر نواحی قشری به زیر قشری، ساقه مغز و طناب نخاعی و بین نیمکره راست و چپ اتفاق میافتد به علاوه هر جزء از شناخت میتواند شبکه هایی را که اجزائشان در نواحی مختلف چندگانه ی قشر هستند را درگیر کند. افراد با مشکل در قسمت یکسانی از مغز میتوانند نتایج متفاوتی بر اساس گستردگی آسیب مخ و نواحی دیگر مغز که درگیر است داشته باشند. به عنوان مثال اگر غلبه طرفی در کودکان به صورت تمایل به راست بدن باشد، ولی کودکان از چشم چپ خود به عنوان چشم غالب استفاده کنند، این موضوع میتواند سبب بروز اختلالاتی در خواندن و نوشتن آن ها شود.
آسیب های مغزی
اصطلاح های hemiplegia” و “hemiparesis در ارتباط با کمبود حس و حرکت در نتیجه ی آسیب سیستم اجرایی مغز در یک سمت مغز میباشد. در سازماندهی سیستم عصبی مرکزی اغلب مسیرهای فیبرهای عصبی بین مغز و طناب نخاعی به سمت مقابل، تقاطع می کنند. این بدان معنی است که آسیب در نیمکره راست مغز باعث فلج سمت چپ بدن و آسیب نیمکره چپ یاعث فلج سمت راست بدن خواهد شد. در مورد آسیب مغزی، مکان آسیب به جای سمت فلج توضیح داده می شود. باید تاکید شود که نقایص شناختی در نتیجه آسیب سیستم اجرایی مغز میتوانند با یا بدون نقص حسی و حرکتی باشند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام خدمات درمانی در حوزه درمان آسیب مغزی در غرب و شرق تهران مشغول به فعالیت می باشد.
سیستم شناختی
سیستم پیچیده شناختی به صورت یک کل با همکاری متقابل زیر مجموعه هایش در سطوح مختلف از پردازش عمل می کند. به منظور بهره مندی و فهم شناخت، سیستم میتواند به اجزائش تجزیه شود هر مهارت اساسی شناختی عملکرد موثر را حمایت میکند و اسیب در هر زیر سیستم بر روی کل سیستم تاثیر میگذارد چهارچوب کاری کاردرمانی برای کار بالینی فاکتورهای مراجع را که ممکن است در عملکرد حیطه های کاری مختلف تاثیر بگذارد طبقه بندی می کند. در چهار چوب OTPF عملکردهای عمومی و خاص دهنی به این صورت خلاصه میشود:
-عملکردهای ذهنی کلی شامل: هوشیاری، جهت یابی ،شخصیت، انگیزه و آمادگی
-عملکردهای اختصاصی ذهنی شامل: توجه ،حافظه، درک، شناخت، ایجاد مفهوم، برنامه ریزی حرکتی، پاسخهای روانی – حرکتی ،عاطفه، آگاهی بدنی، اعتماد به نفس، زبان و اعمال ریاضی
البته باید به این نکته توجه داشت که اگر عملکرد های ذهنی کودک دچار مشکل شود، همچون غلبه طرفی در کودکان، می توان با انجام درمان های متفاوت از جمله کاردرمانی ذهنی به حل این مشکل کمک نمود.
در این مطلب هوشیاری و عملکردهای اختصاصی ذهنی را در نوروسایکولوژی مطرح میکنیم. اکتساب مهارتهای زبانی و عملکردهای ریاضی را شامل نخواهد شد. همکاری با گفتار درمانگران زمانی که در مهارتهای زبانی و حافظه آسیب وجود دارد ضروری است. موضوعات تحقیقها در نوروسایکولوژی شامل درک ،توجه ،حافظه، طرح ریزی و حل مساله میباشد. یک چالش توسط نورمن (۱۹۸۰) برای روانشناسان شناختی مطرح شد تا فرهنگ ،آگاهی، عواطف و سیستم عقاید را وارد تحقیقات شناختی خود بکنند از آن زمان عاطفه، به عنوان یک موضوع تحقیق در علوم شناختی قرار گرفت (گازانیگا و همکاران ،۲۰۰۲ فصل ۱۳) و راهی که توجه میتواند در هر دو سطح آگاهی و عدم آگاهی اعمال ،شود یک حیطه ضروری از تحقیقات میباشد. سازماندهی این مطلب برای بازتاب دادن تواناییهای شناختی طراحی شده است که موضوع اصلی تمرینات بالینی کاردرمانی میباشد اجزاء شناخت در گروه سرفصلهای زیر گروه بندی میشوند:
ادراک دیداری: شناخت چهره واشیاء
تواناییهای فضایی: مهارتهای ساخت و ساز آگاهی بدنی و جهت یابی جغرافیایی
توجه: حفظ شده، انتخابی و چندگانه
حافظه: حافظه اجرایی، بلند مدت و حافظه روزمره
حرکات :هدفمند مدل برنامه ریزی برنامه ریزی حرکتی و هدفمند
عملکرد اجرایی: رفتارها و اعمال روتین و غیر روتین و خود آگاهی
سوالات متداول:
1- غلبه طرفی در چه سنی شکل میگیرد؟
غلبه طرفی عموماً بین ۲ تا ۵ سالگی شکل میگیرد و تا حدود ۴–۵ سالگی تثبیت میشود. اگر کودک بعد از این سن همچنان غلبه قطعی نداشته باشد، ممکن است در هماهنگی حرکتی و یادگیری اختلالاتی ایجاد شود
2- چه تمرینهایی برای تثبیت غلبه طرفی توصیه میشود؟
تمرینهایی مثل شوتکردن توپ، ماهیگیری پلاستیکی، تیراندازی نرم با اسباببازی، بازی بولینگ، کجبازی با توپ چسبناک، پوشیدن وزنه یا چسباندن کاغذ رنگی روی عینک برای چشم هدف. این تمرینها باید روزانه ۱۵–۲۰ دقیقه و برای چند هفته اجرا شوند
بهترین راه برای درمان بهم ریختگی کودکان اوتیسم و نحوه آرام کردن کودکان اوتیسم، فعال بودن است. این تکنیک هم برای کودکان با اختلالات طیف اتیسم و هم برای کسانی که از آنها مراقبت میکنند، صادق است. یادگیری در محیط آرام اتفاق میافتد. آماده بودن باعث صرفهجویی در زمان و نیز جلوگیری از ناامیدی در همهی افرادی که درگیر فرآیند یادگیری هستند، میشود. یک برههی پراسترس، زمان مناسبی برای تمرین تکنیکهای آرامسازی نیست. اگر کودک قبلاً یک تکنیک آرامسازی را یاد گرفته است؛ همان برههی پراسترس، زمان مناسبی برای یادآوری به وی جهت استفاده از آموختههایش است. مرکز درمانی اوتیسم دکتر صابر با سابقه بالا در زمینه درمان بهم ریختگی کودکان اوتیسم و ارائه روش های متفاوت جهت نحوه آرام کردن کودکان اوتیسم، هم چنین کاردرمانی و گفتاردرمانی اوتیسم، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.
مهارت درمان بهم ریختگی کودکان اوتیسم
مهارتها زمانی به جزئی از انتخابهای فرد از رفتار تبدیل میشوند که تلاشهای انجام شده در جهت پیشرفت آن مهارتها مورد تشویق و پاداش قرار گرفته باشند. پاداشهای درونی، پاداشهایی هستند که بیشترین اثر را دارند و ماندگارترند. زمانیکه کودک راه رفتن را یاد میگیرد تنها عمل ایستادن و رفتن به هر جایی که دلش میخواهد، بدون اینکه بیافتد، برای ادامهی یادگیری تقویت کننده است. هیچ کسی برای او، به خاطر برداشتن چند قدم برچسب {تشویقی} نمیدهد اما کودک به دلیل اینکه از انجام این کار احساس خوبی را تجربه میکند، به تلاش خود در این باره ادامه میدهد. انگیزهی درونی برای اغلب مهارتها خصوصاً خود آرامسازی، صادق است. وقتی که پاداش از خود فعالیت منشا میگیرد، احتمال بیشتری دارد که کودک زمانی که نیاز به احساس آرام بودن دارد، فعالیت را انجام دهد. او به این دلیل احساس خوبی دارد که میتواند فعالیتی انجام دهد و آن را تکرار خواهد کرد.
مهارت بیشتر با تکرار به دست میآید. در حین یادگیری کودک به حمایت در قالب زمان برای تمرین مهارتها نیاز دارد. وی همچنین نیازمند حمایت در استفاده از مهارتها در زمان مناسب میباشد. گاهی یک یادآوری جزئی میتواند تنها حمایت مورد نیاز باشد تا کودک کارش را به خوبی انجام دهد. والدین و مراقبان باید کاملاً متوازن عمل نمایند و تنها در زمان لازم به کودک جهت آرام کردن کودکان اوتیسم کمک نمایند. به عبارت دیگر از یک طرف والدین نگذارند که کودک خیلی ناراحت شود و یا اوقات تلخی بکند و از طرف دیگر کودک باید یاد بگیرد که حس ناراحتی را تجربه کند و خودش را آرام کند، قبل از این که مسئله بغرنج شود. محافظت مکرر کودک در مقابل شرایط نامطلوب، به او اجازهی آموختن نحوهی کنار آمدن با شرایط را نخواهد داد.
نحوه آرام کردن کودکان اوتیسم در خانه
در رابطه با مهیا کردن یک روال قابل پیشبینی و برنامه زمانبندی شده بحث کردیم. این کار یک راه اساسی برای آرام نگه داشتن شما و کودک است. اگر برنامه تصویری روزانه برای خانوادهی شما کارایی ندارد راههای زیاد دیگری برای آماده کردن و تنظیم برنامه روزانه وجود دارد. میتوانید از یک ساعت استفاده کنید و زمانهای خاصی را برای فعالیتهای مشخص تعیین کنید. روش دیگر استفاده از یک مسیر مشخص برای انجام کارها بدون محدودیت زمانی و دنبال کردن توالی کارها است. فرد فعالیتها را به ترتیب انجام میدهد و توجهی به چهارچوب زمانی وجود ندارد. به عنوان مثال در شب بعد از نوبت حمام، ممکن است شما همیشه برای کودکتان داستان بخوانید. این توالی فعالیتها ممکن است حوالی ساعات ۷ یا ۸ بعد از ظهر انجام بگیرد، ولی همیشه باید در یک ترتیب ثابت انجام گیرد.
چه در سن ۳ سالگی و چه در سن ۹۳ سالگی، همهی ما نیاز داریم که زمانی راحت و در آرامش باشیم. اجازه دهید کودک بفهمد که شما نیاز او به تفریحهای کودکانهای مانند بال زدن و یا خیره شدن به ذرات گردو غبار در نوری که از پنجره به داخل میتابد را، درک میکنید. شما همیشه نمیخواهید که او را از انجام کاری که از آن لذت میبرد، منع کنید. این امر بسیار مهم است و باعث میشود کودک یاد بگیرد که برای هر چیزی زمان و مکانی وجود دارد. آموزش کودکان برای شرکت در فعالیتهای لذت بخش در شرایط امن و مناسب، اهمیت دارد. اجازه دادن به کودک و مهیا کردن فرصت برای او، برای شرکت در این فعالیتهای مورد در اتاق خودش میتواند بسیار کمک کننده باشد. اما شما شاید در نظر داشته باشید که کودکتان مدتی در اتومبیل، قبل از ورود به مدرسه یا منزل اقوام تنها باشد.
روش های درمان بهم ریختگی کودکان اوتیسم
برای کودکان با اختلالات طیف اتیسم، یک صندلی مورد علاقه یا یک اتاق معمولی میتواند به عنوان یک مخفیگاه تلقی شود. شاید کودک یک پتوی مورد علاقه دارد و یا یک پتو را با خودش همه جا حمل میکند. این شی باعث میشود که کودک احساس امنیت کند چون برای او آشناست و مایهی تسلی وی و اهمیت ندارد که کجاست و چه کار دارد میکند. اگر کودک چنین وسیلهای دارد، اجازه دهید که آن را نگه دارد و از این وسیله به عنوان ابزار خود آرامسازی استفاده کند؛ وی دارد مهارت مهم مراقبت از خویش را میآموزد.
یک تکنیک درمان بهم ریختگی کودکان اوتیسم در همهی زمانها و موقعیتها، برای کودک کارساز نخواهد بود. توجه به خواستههای معین در هر موقعیت کمک بزرگی برای ادامه در مسیر یادگیری، برای شما و کودکتان خواهد بود. گاهی از اوقات قطعهای از اسباب و اثاثیه، میتواند بسیار آرام بخش باشد. برای مثال یک صندلی راحتی بزرگ به شکل کیسههای بزرگ لوبیا. هنگامی که کودک در این صندلی بزرگ و نرم مینشیند و اطراف کودک با کوسنها در بر گرفته میشود؛ او ممکن است احساسی مانند در آغوش گرفته شدن کل بدنش داشته باشد. این حس فشار عمیق میتواند آرامش بخش باشد. ممکن است شما زمان مطالعهی او را در این چنین صندلیای تنظیم کنید در این صورت کودک آرام خواهد بود و میتواند بیشتر روی تصاویر و لغات در کتابهایش تمرکز کند. آموزش به کودک برای داشتن احساس آرامش، او را به یک ابزار بینظیر مجهز میکند. او هر چقدر توانایی کنترل استرس و نگرانیهایش را بیشتر کسب نماید، به همان اندازه نیز خواهد توانست در وضعیتهای دشوار زندگی موفق باشد.
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب نیاز های حسی بسیار بیشتری نسبت به یک فرد نوروتیپیکال معمولی دارند. تحریک فشار عمیق مانند فشارهای ملایم سر یا شانه می تواند به کودکان کمک کند احساس امنیت کنند و سیستم عصبی خود را به سیستم عصبی پاراسمپاتیک، که استراحت و هضم نیز نامیده می شود، منتقل کنند. هنگامی که ما در سیستم عصبی پاراسمپاتیک هستیم، بدن ما احساس امنیت و آرامش می کند که به نوبه خود ذهن ما را آرام می کند. علاوه بر این، یاد بگیرید که چه اشیاء یا اسباب بازی هایی برای فرزندتان آرامش بخش هستند و آن ها را در دسترس داشته باشید. به عنوان مثال یک کیسه از اشیاء حسی را با فرزندتان نگه دارید که بتوانند در مواقعی که احساس غرق شدن می کنند از آن ها استفاده کنند. اسپینرهای فیجت، پتوها، اسباب بازی های نرم یا اسباب بازی های جویدنی می توانند به یک سیستم عصبی بیش از حد تحریک شده آرامش ببخشند. درمان بی قراری در کودکان اوتیسمی شامل استراتژی هایی مانند اجرای روال های ثابت، ایجاد یک محیط خواب آرامش بخش و ارائه ورودی حسی از طریق ابزارهایی مانند پتو های سنگین یا اسباب بازی های فیجت است. مداخلات رفتاری، مانند آموزش تکنیک های خود آرام سازی یا استفاده از کمک های بصری، نیز می تواند مؤثر باشد. درمان بی نظمی در کودکان اوتیسمی شامل کاردرمانی، رفتاردرمانی و ایجاد محیط های ساختار یافته با کمک های بصری و روال های ثابت است. کاردرمانی به مهارت های زندگی روزمره کمک می کند، در حالی که رفتاردرمانی مهارت های سازماندهی را از طریق تقویت مثبت آموزش می دهد. برای محیط ها، می توانید از استراتژی هایی مانند برنامه های بصری، سیستم های سازماندهی واضح و روال های قابل پیش بینی استفاده کنید تا به فرزندتان کمک کنید وظایف و مواد را به طور مؤثر مدیریت کند. برای آرام کردن یک کودک اوتیسمی، خودتان آرام و همدل بمانید، محرک ها را با ایجاد یک روال قابل پیش بینی و ارائه ابزار های حسی مانند هدفون یا پتو های سنگین شناسایی و به حداقل برسانید، وسایل آرامش بخش ارائه دهید، یک فضای آرامش بخش حسی ایجاد کنید، استراتژی های مقابله ای مانند تنفس عمیق را آموزش دهید و از کمک های بصری مانند داستان های اجتماعی برای بهبود ارتباط و کاهش اضطراب استفاده کنید. همیشه نمی توان از فروپاشی ها جلوگیری کرد، اما کارهایی وجود دارد که می توانید در مراحل اولیه انجام دهید که ممکن است کمک کند. این کارها را باید تحت نظر متخصص انجام دهید.
دیگر روش های آرام سازی کودکان اوتیسم
ممکن است کودک با اختلال طیف اوتیسم اغلب در حال حرکت و لمس دیوارها، اشخاص و یا وسایل دیگران باشد. کوسنهای با بافت و جنسهای متفاوت زیادی برای کودکان موجود است که کودک میتواند در زمان نیاز به تغییر در وضعیت بدنش، آنها را لمس و حس کند و به این ترتیب حالت نشسته خود را حفظ نماید. اگر این تنها چیزیست که کودک میخواهد؛ بنابرین میتوان با تدارک آن موجب بهبود در نشستن کودک در پشت میز ناهارخوری و یا صندلیهای مدرسه گردید. برخی بافتها (اجناس) حس خوبی میدهند در حالیکه بقیه منجر به واکنشهای منفی میشوند. بیشتر الیاف طبیعی معمولاً نرمتر از پارچههای مصنوعی هستند- آنها به هوا اجازهی تهویه به داخل و خارج را میدهند و معمولاً خنکتر هستند. وقتی شما به خوبی کودک را بشناسید، خواهید دانست که کودک از چه نوع الیاف و لباسی لذت میبرد. کودک اگر لباسش از نوعی از پارچه تهیه شده باشد، از آن بیشتر لذت خواهد برد؛ سعی کنید لباسها را از جنسی انتخاب کنید که چنین حسی را به کودک القا کند. ایدهی خوبیست که کودک روز خود را با لباسی که از پوشیدن آن احساس آرامش میکند، آغاز کند.
منابع:
www.nhs.uk
thehealinghaven.net
سوالات متداول:
1-آیا بهم ریختگی وسایل در اوتیسم با اختلالات دیگر تفاوت دارد؟
بله، در اوتیسم این رفتار اغلب تکراری و بدون هدف خاص است، در حالی که در ADHD ممکن است ناشی از بیدقتی باشد. در اوتیسم، بهم ریختگی ممکن است بخشی از رفتارهای کلیشهای باشد.
2-چگونه به کودک آموزش دهیم بعد از بازی وسایل را جمع کند؟
1) از تصاویر راهنما استفاده کنید
2) هر بار یک دستور بدهید (مثلاً “ماشین رو بذار تو سبد”)
3) با همکاری جمع کنید
4) پاداش فوری بدهید.
وجود عوامل مشکلزا، پیشرفت درمان کودکان داراي لکنت را تحت تأثیر قرار می دهد. اگر در جلسه اول ارزیابی، عامل مشکلزا شناسایی گردد، می بایست طرح درمان بر اساس آن پایه ریزي شود. اما گاهی مشکلات حین درمان یا حتی در مراحل پایانی درمان لکنت زبان ظاهر می شوند، که در این صورت وظیفه درمانگر ارزیابی تأثیر این عوامل بر پیشرفت و نتیجه درمان است. مرکز درمان لکنت زبان در زمینه ارزیابی دقیق شدت و علت لکنت و طرح برنامه درمانی مناسب برای هر فرد به صورت تخصصی فعالیت می نماید. یک نکته مهم در درمان لکنت همکاری والدین و درمان خانگی لکنت زبان در کنار تمرینات کلینیک گفتاردرمانی لکنت می باشد. اما در روند این درمان ها ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. در ذیل مشکلاتی که ممکن است در اجراي برنامه گفتاردرمانی لکنت در منزل با آن ها مواجه شد، مورد بحث قرار گرفته است. مرکز گفتاردرمانی لکنت زبان با دراختیار داشتن امکانات و متخصصین مجرب به درمان این اختلال در کودکان می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
درمان لکنت زبان
بدون شک اولین درمان ها برای کودکان زیر شش سال، توسط والدین انجام می گیرد. در برهه ای از مراحل رشد گفتار و زبان، کودکانی که مستعد لكنت هستند، لکنت کردن را آغاز می کنند. در این میان برخی از والدین شروع به اصلاح و برخی با استفاده از گفتار آرام شروع به آرام کردن آن می کنند. بنابراین بحث اینکه کدام روش درمانی برای کودکان دارای لکنت مفیدتر است، مطرح می شود.
مروری بر درمان های انجام شده برای کودکان دارای لکنت نشان می دهد که در گذشته از چهار رویکرد مختلف برای درمان استفاده می شده است. یکی از این رویکردها که تقریباً یک قرن قدمت دارد حاکی از آن است که والد و درمانگر نباید توجه کودک را به لکنتش جلب نمایند. حامیان این رویکرد از روش های غیرمستقیم برای درمان استفاده می کنند و سعی در کاهش تنش های ارتباطی و فشارهای زندگی دارند. رویکرد دیگر، یک درمان غیررسمی مستقیم است که توسط والدین اجرا می شود. در این رویکرد والدین به طور خودانگیخته و یا با توصیه متخصص از کودک می خواهند تا گفتار خود را متوقف سازد و بدون لكنت صحبت کند. در رویکرد سوم که توسط ون رایپر مطرح شد، لکنت کودک به طور مستقیم تحت درمان قرار می گیرد. در این رویکرد گفتار روان بازخورد مثبت و گفتار ناروان بازخورد منفی می گیرد.
برای ایجاد گفتار روان، والد علاوه بر این که در لحظه وقوع لکنت، با تکرار روان کلمات لکنت شده کودک را تحریک می کند، باید محیط کودک را نیز دست خوش تغییراتی کند. اما حامیان این رویکرد نیز به والدین جهت آگاه شدن کودک هشدار می دهند. استدلال آنها این است که “در صورت عدم آگاهی، کودک واکنش های مقاومتی و انزواجویانه بروز نمی دهد”. رویکرد چهارم که از رویکرد ون رایپر مستقیم تر است، استفاده ساختمند از پاداش و تنبیه را پیشنهاد می کند. طرفداران این رویکرد، برنامه لید کامب را طراحی نموده اند.
رویکردهای غیرمستقیم
رویکردهای مورد پذیرش در قرن بیستم رویکردهای غیرمستقیم بودند. در این رویکردها برای دستیابی به
گفتار روان، باید محیط کودک را “بدون آگاه کردن وی از لکنتش” تغییر داد.
نظریه تشخیص زاد
جانسون معتقد بود که لکنت در نتیجه برچسب زدن ناروانی های طبیعی کودک به عنوان لکنت، به یک
مشکل ماندگار تبدیل می گردد. به عبارت دیگر این دیدگاه معتقد بود که تنها عامل ایجاد لکنت، برچسب
زدن غلط لکنت روی ناروانی های طبیعی کودک و تصحیح آن ها از سوی والدین می باشد.
مدل ظرفیت و تقاضا
پس از به دست آمدن شواهدی دال بر نقص در مهارت های حرکتی، تولیدی و زبانی در افراد لکنتی،
پژوهشگران فرضیاتی مبنی بر ارتباط این نقایص و لکنت مطرح نمودند. مدل ظرفیت و تقاضا معتقد است
که افراد لکنتی در برخی ظرفیت های عصب شناختی خود دارای محدودیت هستند. به عبارت دیگر؛ ابتلا به
لكنت به ظرفیت های عصب شناختی فرد و تقاضاهایی که از سوی تکالیف گفتاری بر وی تحمیل می شود،
وابسته است. انجام درمان براساس این مدل تلاش می کند تا تقاضاهای محیطی را کاهش داده و به این
شکل ظرفیت ها و توانمندی های فرد و خانواده را در مواجهه با لکنت افزایش دهد.
مشکلاتی که به طور مستقیم با برنامه لیدکامب ، مرتبط است
سنجشهاي گفتار در صورتی که درمانگر اهمیت سنجشهاي گفتار را به خوبی براي والدین توضیح نداده باشد، یا آموزش کافی
کافی ارائه نداده باشد، ممکن است برخی والدین SR هارا اصلاً جمع آوري نکنند یا به ندرت این کار را انجام دهند.
براي رفع چنین مشکلی پیشنهاد می شود که در هفته هاي آغازین درمان خانگی لکنت زبان، درمانگر و والد SR نمونه هاي گفتار کودك (جمع آوري شده در جلسه درمان) را مورد مقایسه قرار دهند. این کار امکان ارزیابی نحوه استفاده والد از معیار SR را فراهم میکند ما و همچنین نشان میدهد که والد تا چه حد قادر به شناسایی صحیح گفتار داراي لکنت کودك می باشد.
اگر در طول چندین هفته در SR کاهشی مشاهده نشود، این لزوماً دال بر وجود مشکل نیست. گفتاردرمانگر می تواند نحوه پیشبرد درمان توسط والدین را در گفتگوهاي ساختمند مورد مشاهده قرار دهد، اگر فراوانی پاسخهاي بدون لکنت بیشتر و طول گفته هاي وي نیز در حال افزایش بود، می توان گفت که کودك در حال پیشرفت است.
نظر والد را در مورد دلیل عدم کاهش لکنت جویا شوید. براي مثال ممکن است والد از کاهش لکنت کودك آگاه باشد، اما این وضعیت را در SR گزارش نکرده باشد. احتمالاً این موضوع زمانی رخ می دهد که در کودك هر دو لکنت شدید، و لکنت بسیار خفیف مشاهده می گردد. در این جا علاوه بر بحث و علتیابی درباره عدم تغییر SR ،این امکان براي درمانگر و والد فراهم می شود تا پیرامون درمان و پیشرفت کودك با یکدیگر مشورت نمایند.
تغییر ساختار درمان در مرحله اول در اوایل مرحله اول که معمولاً میزان SR کودك بالاست، از گفتگوهاي ساختمند به منظور به صفر یا به حداقل رساندن لکنت استفاده می شود. هنگامی که کودکان در مرحله اول پیشرفت می نمایند، میزان SR آن ها
کاهش می یابد، و درمان در گفتگوهاي کمتر ساختمند دنبال می شود. بنابراین با افزایش فراوانی و دیرش پاسخهاي بدون لکنت، ساختار درمان را براي کودك مناسب می سازند. مواردي همچون طولانی شدن استفاده از درمان ساختمند، و استفاده زود هنگام و درمان غیر ساختمند در مرحله اول نمونه هاي معمول نامناسب بودن ساختار درمان براي کودك هستند.
در هفته هاي آغازین گفتاردرمانی در منزل لکنت، براي اطمینان از بالا بودن میزان گفتار بدون لکنت، و اطمینان از مهارت والد در اجراي برنامه، از درمان در گفتگوهاي ساختن استفاده می شود. پیشنهاد می شود زمانی درمان به گفتگوي غیر ساختمند زندگی روزمره وارد شود که درمانگر از این دو مورد اطمینان یابد. در این هنگام والدین می توانند در مواجهه با گفتار داراي لکنت و گفتار بدون لکنت کودك در گفتگوها و موقعیت هاي مختلف، بازخوردهاي کلامی را مکرراً و در طول روز به کار گیرند. اگر چه بازخوردهاي کلامی والدین کمتر میشود اما بازخوردهاي مذکور همچنان باید به با نسبت پنج به یک ارائه شوند.
بازخورد کلامی در درمان خانگی لکنت با کمک گفتاردرمان
بازخوردهاي کلامی براي گفتار بدون لکنت یکی از مشکلات، ارائه ناکافی بازخوردهاي والدین به گفتار بدون لکنت کودك است. براي مثال بازخورد به گفتار بدون لکنت یا به ندرت ارائه می شود، یا میزان آن برابر با بازخوردهاي ارائه شده براي گفتار داراي لکنت است. دیگر مشکل مربوط به بازخوردهاي گفتار بدون لکنت، این است که تنها در گفتگوهاي ساختمند ارائه می شوند و در گفتگوهاي غیر ساختمند خبري از آن ها نیست. این امر باعث عدم تمایل کودك به مشارکت در درمان می شود. همان طور که پیش تر ذکر شد، توصیه می شود که بازخوردهاي کلامی براي گفتار بدون لکنت حداقل پنج برابر بازخوردها براي گفتار داراي لکنت باشد. بازخوردهاي کلامی مربوط به گفتار داراي لکنت در صورتی که والدین براي لکنت از بازخوردهاي فراوان استفاده کنند، یا بازخوردها را به شیوه اي نادرست ارائه نمایند، درمان بی تأثیر خواهد بود. زیرا ممکن است کودك نسبت به بازخوردها بی توجه شود و با واکنش منفی نسبت به آن ها نشان دهد.
گاهی اوقات ممکن است کودك نسبت به روش والدین براي درخواست خود اصلاحی حساس شوند. در این موارد باید بازخوردها را قابل پذیرش ساخت. براي مثال، والدین از صداي آرام جهت درخواست خود اصلاحی استفاده نمایند و به محض دریافت پاسخ از کودك گفتگو را ادامه دهند.
بسامد درمان لکنت زبان
کم بودن بسامد درمان در گفتگوهاي ساختمند و غیر ساختمند باعث عدم پیشرفت درمان می شود. از عوامل کم بسامد بودن درمان؛ منحصر شدن درمان به جلسات کلینیکی، و یا انجام درمان ساختمند توسط والدین تنها یک یا دو بار در هفته است. توصیه می شود که درمان ساختمند، به طور روزانه (حداقل روزي یک مرتبه)، و درمان غیر ساختمند به طور روزانه و در چندین گفتگوي مجزا انجام شود.
در صورتی که درمانگر در جلسات کلینیکی به تنهایی نقش مجري درمان را بر عهده بگیرد و والدین تنها یک مشاهده گر منفعل باشند، ممکن است چنین مشکلی روي دهد. اگر چنین مشکلی وجود داشته باشد، چندین هفته زمان می برد تا والدین مجدد نسبت به نقش خود در ارائه درمان، جمع آوري روزانه SR ،و مشورت با درمانگر در جلسات کلینیک آگاه گردند.
مشکلات مربوط به مرحله دوم
زمانی که کودك هنوز شاخص گفتار مورد نظر برنامه را کسب نکرده باشد و وارد مرحله دوم شود، به دلیل کاهش بازخوردهاي کلامی میزان وي افزایش می یابد. البته گاهی کودك به شاخص گفتاري لازم براي ورود به مرحله دوم دست یافت، اما چون بازخوردهاي کلامی والدین کاملاً متفاوت شده، میزان SR افزایش می یابد. توصیه می شود تا در جلسات اولیه مرحله دوم بر لزوم کنارگذاري تدریجی بازخوردهاي کلامی تأکید شود. با افزایش فاصله میان جلسات کلینیک، والدین می توانند ارزیابی مستمر گفتار کودك را کنار بگذارند و در صورت افزایش لکنت فوراً پاسخ مناسب را ارائه دهند.
درمان لکنت زبان در منزل
گفتاردرمان لکنت باید از ارائه صحیح بازخوردهای مذکور توسط والدین اطمینان حاصل نماید. برای دستیابی به این اطمینان باید درمان قبل از انجام روی گفتگوهای زندگی روزمره (غیرساختمند)، در بافتهای ساختمند اجرا شود. منظور از بافت ساختمند فراهم کردن یک موقیت ساده و بدون استرس است که کودک بتواند در آن موقعیت به بهترین شکل بر روی فعالیت موردنظر متمرکز شده و کمترین میزان لکنت را نشان دهد. موقعیتهای غیر ساختمند شامل تمام موقعیتهای زندگی میگردد و زمانی انجام میشود که کودک در موقعیتهای ساختمند، گفتار روان و بدن لکنت داشته و موفق بوده باشد.
درمان در گفتگوهای ساختمند در منزل
درمانگران لیدکامب حین انجام درمان در گفتگوهای ساختمند از کودک و والد میخواهند روی یک میز بنشینند و با هم به فعالیتهایی نظیر خانهسازی، خواندن کتاب داستان و یا چیزی شبیه آن بپردازند.
هنگام آموزش گفتگوهای ساختمند به والد، در ابتدا باید موارد مثبت آموزش داده شود. تجربه نشان داده که شروع آموزش با روشهای آگاهسازی و تحسین گفتار بدون لکنت بسیار مفید است. پس از آن میتوان در همان جلسه و یا جلسه بعد، آگاهسازی از لکنت را به والدین آموزش داد. در آخر درمانگر درخواست خوداصلاحی در بافت ساختمند را به والدین آموزش میدهد. هدف گفتگوهای ساختمند آن است که میزان لکنت کودک به پایینترین سطح برسد. به منظور دستیابی به این هدف، درمانگر باید یک سلسلهمرتب ساده به سخت را ترتیب دهد. برای مثال والد از طریق کارت تصاویر کودک را تحریک به تولید یک کلمه میکند، و سپس گفتار بدون لکنت وی را مورد تحسین قرار میدهد. در برخی موارد نیز از آگاهسازی نسبت به لکنت و درخواست برای خوداصلاحی استفاده میکند. در شرایطی که لکنت کودک شدید نیست، والد میتواند پس از برانگیختن یک عبارت یا گفته، کودک را تحسین کند. والدین باید بدانند که همزمان با بهبود کودک در طول گفتگو (که همیشه اتفاق میافتد) میبایست دشواری تکلیف تغییر نماید. پیشنهاد میشود که جلسات یک یا دوبار در روز به مدت 10 تا 15 دقیقه انجام شود. زمانی که هنوز تمرکز درمان روی کاربرد بازخوردهای کلامی برنامه لیدکامب برای گفتگوهای ساختمند است، والد تحسین، آگاهسازی و درخواست اصلاح لکنت در برخی موقعیتهای غیرساختمند را آغاز مینماید.
تصمیم گیری در مورد اتمام درمان ساختمند زمانی انجام میشود که درمانگر از دستیابی به چهار هدف مشخص اطمینان یابد؛ والد بازخوردهای کلامی را صحیح ارائه مینماید، این روش تجربهای مثبت برای کودک تلقی میشود، کودک با روشهای اصلی برنامه لیدکامب آشنا شده است، کودک به موفقیتهایی دست یافته است. لازم به ذکر است حتی در صورت کسب این چهار هدف، در صورت تمایل والدین یا در صورت نیاز، استفاده مجدد از این بخش درمانی مجاز است.
درمان لکنت زبان در گفتگوهای غیرساختمند
زمانی که کودک نسبت به انواع بازخوردهای کلامی والدین احساس راحتی داشت، حین درخواست خوداصلاحی از سوی والدین میدانست که چهکاری باید انجام دهد، و نگش مثبت به درمان پیدا کرده بود، زمان آغاز درمان گفتگوهای غیرساختمند است. بر این اساس بازخوردهای کلامی برای گفتگوهای ساختمند به گفتگوهای زندگی روزمره منتقل میشوند. در این مرحله والد به تحسین، آگاهسازی کودک از پاسخهایش و درخواست خوداصلاحی لکنت در گفتگوهای خودانگیخته و طبیعی زندگی روزمره میپردازد. البته در برههای از زمان، درمان در گفتگوهای ساختمند و غیرساختمند به طور همزمان انجام میگیرد. اگرچه در گفتگوهای ساختمند بهتر است تنها یکی از والدین به ارائه درمان بپردازد، در گفتگوهای غیرساختمند مشارکت هر دو والد مؤثرتر خواهد بود. این بخش از درمان نسبت به زمانی که طیف گستردهای از بازخوردهای کلامی والدین در گفتگوهای ساختمند ارائه میشود از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا در این بخش درمان به محیط زندگی روزمره انتقال مییابد. بنابراین کاملاً منطقی است که درمان از تحسین و آگاهسازی گفتار بدون لکنت در موقعیتهای گفتاری روزمره آغاز گردد، و سپس به آگاهسازی از وقوع لکنت و درخواست اصلاح آن توسط کودک پرداخته شود. بازخوردهای کلامی والدین در زندگی روزمره اغلب کمتر از بازخوردهای ارائه شده در گفتگوهای ساختمند میباشد. درمان در گفتگوهای غیرساختمند تنها حاصل توسعه درمان در گفتگوهای ساختمند نیست، زیرا اگر این گونه باشد درمان جنبه تهاجمی، شدید و یکنواخت پیدا میکند و در صورت حاکم شدن چنین وضعیتی مشکلات بالینی به وجود خواهد آمد. در واقع کودک نباید چنین احساس کند که زندگیاش پر از پاسخهای والدین به گفتار وی است. در آخر باید گفت که درمان نباید جنبه تهاجمی داشته باشد و ارتباط روزمره کودک با خانواده را مختل سازد .
همانطور که والدین در امر ارائه بازخوردها در گفتگوهای ساختمند به آموزش نیاز دارند، در زمینه ارائه آنها در گفتگوهای غیرساختمند نیز نیازمند یادگیری هستند. به همین دلیل درمانگر ابتدا یک روش را برای والد توضیح میدهد و سپس از وی میخواهد تا آن را مورد استفاده قرار دهد. سپس درمانگر در مورد اجرای صحیح یا غلط این روش به والد بازتاب میدهد. طرحریزی موقعیتهای روزمرهای که درمان باید در آنها انجام شود و همچنین تعیین روشهای به کارگیری بازخوردهای کلامی تسوط والدین، برعهده درمانگر است.
موردی که نباید فراموش شود آن است که آموزش درباره زمان، شیوه و میزان آگاهسازی کودک از پاسخها، تحسین از گفتار بدون لکنت و درخواست خوداصلاحی برای لکنت باید درحالی صورت گیرد که هر سه نفر خارج از اتاق درمان، مشغول قدم زدن باشند. درمانگر در چنین موقعیت آموزشی بیشتر میتواند نحوه ارائه بازخوردها توسط والدین را (که ممکن است در کلینیک قابل مشاهده نباشد) مورد توجه قرار دهد. اما اگر خروج از کلینیک امکانپذیر نمیباشد، راه مؤثر دیگر آن است که از والد بخواهیم تا بازخوردهای کلامی ارائه شده در گفتگوهای غیرساختمند را ضبط نموده و با خود به کلینیک بیاورد.
دو قانون ثابت برای هفتههای اول ارائه درمان در گفتگوهای غیرساختمند وجود دارد. قانون اول این است که آگاهسازی و تحسین از گفتار بدون لکنت کودک باید پنج برابر درخواست برای خوداصلاحی باشد. دوم اینکه سنجشهای کلینیکی گفتار باید علائمی از بهبودی را در پنج هفته اول درمان نشان دهند. چنانچه بهبودی در این بازه زمانی رخ ندهد، به احتمال زیاد مشکلی وجود دارد، و درمانگر باید علت عدم تأثیر درمان را به سرعت جستجو کند.
سوالات متداول:
1- نقش بازیهای رایانهای در درمان لکنت زبان کودکان چگونه است؟
بازیهای تعاملی که نیاز به هماهنگی گفتار و حرکت دارند (مثل خواندن ریتمیک یا داستانگویی همراه با انیمیشن)، میتوانند گفتار کودک را در محیطی لذتبخش بهبود بخشند. این بازیها زیرنظر گفتاردرمانگر و با هدف افزایش توجه به الگوی تنفسی و سرعت گفتار طراحی میشوند.
2-آیا استفاده از آینه در تمرینات خانگی تأثیری دارد؟
بله، صحبت کردن مقابل آینه به فرد کمک میکند تا حرکات لبها، زبان و صورت خود را کنترل کند. این روش بهویژه برای هماهنگی بین تنفس و گفتار مؤثر است و اعتمادبهنفس را در بیان کلمات افزایش میدهد.
تقویت مغز به کودکان اجاز نگه داری و به یادآوری اطلاعات را در تمام حوزه ها از جمله درس خواندن را می دهد. تقویت مغز برای درس خواندن به منظور توجه کردن به دروس و انتخاب آن چیزی که در مغز ذخیره شده است، برای کودکان ضروری می باشد. با پیدایش تصویر برداری از مغز برای تشخیص و تحقیق در علوم پزشکی، دانش آناتومی اعصاب مغز برای ارتباط بین کاردرمانگران، نورولوژیست ها و روانشناسان بالینی بسیار مهم تر شده است. جمجمه شناسان در اوایل قرن نوزدهم برای اولین بار پیشنهاد کردند که مغز به بخش ها یا قوه های ذهنی با عملکردهای هوشی و هیجانی مانند عزت نفس، امید و احتیاط تقسیم میشود. Gall و همکاران او معتقدند که یک قوه ی ذهنی پیشرفته مربوط به ناحیه مرتبطش در قشر مغز وجود دارد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه تقویت مغز برای درس خواندن و بهبود مهارت های درس خواندن برای کودکان فعالیت می نماید.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تقویت مغز برای درس خواندن
بعدها در همان قرن آزمایشات پس از مرگ در بیمارانی که نقایصی در آنها شناسایی شده بود، جهت نامیدن نواحی از نیمکره های مغز که در ارتباط با تولید گفتار ناحیه (بروکا و جنبه ی دریافتی زبان و گفتار (ناحیه ورنیکه) بودند، را امکان پذیر ساخت. این اکتشافات اولین بار برای مکان یابی عملکرد زبان در نیمکره چپ بود. در شروع قرن بیستم نورولوژیست ها گروهی از علائم را توصیف کردند که به عنوان “سندرم” شناخته شده و بر پایه اطلاعاتی است که با مشاهده دقیق رفتار افراد با آسیب سیستم اجرایی مغز دیده می شود. سندرم لوب فرونتال توسط لوریا توصیف شده، کسی که پیشنهاد داد که لوب فرونتال اعمال و رفتارها را نظارت و تنظیم می کند. مناطق حسی و حرکتی اولیه ی مغز توسط متخصصان نوروفیزیولوژیست در آزمایشات حیوانی و، سطوح مغز افراد صرعی برای یافتن مرکز تشنج توسط جراحان اعصاب شناسایی شدند. یک سیستم دقیق برای نقشه برداری نواحی قشر مغز توسط برودمن در 1909 معرفی شد. برودمن نزدیک به 52 ناحیه را شناسایی کرد. این نواحی شمرده با تفاوت در ساختار سلولی و ارتباطش با قسمت های مختلف قشر مغز تعریف می شود. شماره گذاری سیستماتیک نیست و احتمالا مربوط به ترتیبی است که برودمن قشر مغز را کاوش کرده است. سیستم شماره گذاری برودمن امروزه در مطالعات تصویربرداری عصبی از عملکرد مغز برای اختصاص مکان مشخص مورد استفاده قرار میگیرد.
نیمکره های مغز و تاثیر آن ها در درس خواندن
توصیف آناتومیکی، مغز را به مغز ،پیشین مغز میانی و مغز پسین تقسیم می کند. بزرگترین بخش، مغز پیشین یا سربروم می باشد، که پس از رشد اطراف مغز میانی و قسمتهایی از مغز پسین توسعه می یابد به نیمکره های مغز و هر کدام با لایه ای از ماده ی خاکستری پوشیده شده است و به عنوان قشر مغز شناخته می شود در عمق قشر مغز ماده ی سفید نورون های قشر را به قسمت های دیگر مغز متصل می کنند. نیمکره های مغز توسط کورپوس کالوزوم به هم متصل میشوند که یک بدنه ی بزرگ با فیبرهای نورونی عرضی می باشد این اتصال فقط ارتباط بین نیمکره های مغز نیست زیرا در افرادی که کورپوس کالوزوم برای کاهش تشنج مقاوم به درمان، قطع شد قادر به انجام فعالیت های دو طرفه بعد از جراحی بودند. هر کدام از نیمکره های مغز به چهار لوب تقسیم می شوند که براساس استخوانی از جمجمه که آن قسمت را احاطه می کند نامگذاری می شوند. لوب های فرونتال ،پاریتال اکسیپیتال و تمپورال را در سه دید مختلف نشان می دهد.
لوب های دو نیمکره مغز
لوب فرونتال: لوب فرونتال در جلوی شیار مرکزی قرار دارد ناحیه حرکتی اصلی را در پشتش و ناحیه پری فرونتال را در جلو دارد: ناحیه حرکتی شامل ناحیه حرکتی اولیه است که ورودی را از قسمتهای حسی و حرکتی مغز دریافت میکند و دستورات حرکتی را برای حرکات ارادی ایجاد میکند. تقویت این ناحیه به وسیله کاردرمانی جسمی موجب بهبود مهارت کودکان در نوشتن می شود. ناحیه پیش حرکتی برای حرکاتی که دقیقا از تغییر محیط منشا میگیرد بسیار مهم است ناحیه حرکتی مکمل نقشی در شروع حرکاتی که به صورت درونی تولید میشوند دارد. ناحیه ی پری فرونتال برای اهداف توصیفی به پشتی خارجی و شکمی داخلی تقسیم می شود در سطح داخلی لوب پری فرونتال شامل قسمت قدامی شکنج سینگولیت می باشد نواحی پری فرونتال با فرایندهای سطح بالای شناختی برای طرح ریزی نظارت و تنظیم عملکرد و رفتار در ارتباط است. ناحیه پری فرونتال همچنین نقش مهمی در حافظه دارد.
لوب پاریتال: لوب پاریتال در پشت لوب فرونتال قرار دارد ناحیه حسی حرکتی بلافاصله پشت شیار مرکزی قرار گرفته که اطلاعات حس ،لمس دما و عمقی را از تمام قسمتذهای بدن دریافت می کند. تقویت مهارت های حسی حرکتی کودک از راه کاردرمانی موجب بهبود عملکرد درسی می شود. خروجی برای پردازش اطلاعات در مورد نحوه قرارگیری اشیاء در فضا از ناحیه حسی حرکتی به قشر پاریتال پشتی میرود یک مسیر از ناحیه ی بینایی لوب اکسیپیتال به لوب پاریتال فرستاده می شود که مسیر چرا را برای شناسایی اشیاء تشکیل میدهد. لوب پاریتال در پردازش فضایی نواحی مختلف فضا و بعضی جنبه های حافظه کوتاه مشارکت دارد .
لوب اکسیپیتال: ناحیه بینایی اولیه (V1) ورودی های سرچشمه گرفته از رتینای چشم ها را دریافت می کند که در قطب خلفی لوب اکسیپیتال در سطح داخلی دور شیار ،کالکارین قرار دارد. این ناحیه همچنین به خاطر ظاهر خط دار آن به عنوان قشر شیاردار شناخته می شود. تقویت مغز در ناحیه بینایی هم موجب بهبود خواندن و نوشتن کودک و در نتیجه تقویت درس خواندن او می شود. اطراف قشر شیاردار یک ناحیه بزرگ مخطط اضافی است که رنگ ها را آنالیز می کند، و رنگ شکل مکان و حرکت اطلاعات بینایی را آنالیز می کند.
لوب تمپورال: قشر شنوایی (A1) که در قسمت فوقانی لوب تمپورال قرار دارد توسط شیار خارجی با نواحی ارتباطی شنوایی اطراف آن عمیق شده است. تقویت این ناحیه نیز از طریق انجام کاردرمانی موجب بهبود درس خواندن می شود. لوب تمپورال ویژگی های بینایی اشیاء را با انتقال از V1 در لوب اکسیپیتال پردازش می کند. این به عنوان مسیر چه در شناخت اشیاء شناخته می شود. هر لوب تمپورال شامل یک شکنج عمیق است که به عنوان هیپوکامپ شناخته میشود و همانند سر یک اسب می باشد. هیپوکامپ نقش مهمی در جهت یابی بدن برای یافتن مسیر دارد ناحیه ی اتصال پاریتال – تمپورال – اکسیپیتال در سمت چپ تحت عنوان ناحیه “ورنیکه ” شناخته میشود که نقش مهمی در پردازش زبانی به خصوص در متون معنی دار گفتار دارد.
نتیجهگیری:
این مقاله با ترکیب دانش علوم اعصاب و روشهای عملی، راهکارهای مؤثری برای تقویت حافظه در حفظ قرآن ارائه میدهد. تمرکز اصلی بر فعالسازی مغز از طریق تکنیکهایی مانند تصویرسازی، تکرار فضایی و تمرین چندحسی است، نه صرفاً تکرار طوطیوار. نویسنده تأکید میکند که به کارگیری اصول علمی یادگیری (مانند مرور زمانبندی شده) میتواند فرآیند حفظ را از یک تکلیف سخت به تجربهای لذتبخش و ماندگار تبدیل کند. در نهایت، این روشها نهتنها برای حافظه قرآن، بلکه برای هر نوع یادگیری عمیق کاربرد دارند.
سوالات متداول:
1-نقش علوم اعصاب در تقویت حافظه چیست؟
علوم اعصاب با شناخت مکانیسمهای مغز (مثل نوروپلاستیسیته)، روشهایی برای رمزگذاری قویتر اطلاعات در حافظه بلندمدت ارائه میدهد.
2-تکنیک «تکرار فضایی» چیست و چرا مؤثر است؟
روشی است که مرور مطالب را در بازههای زمانی فزاینده (مثلاً ۱ روز، ۳ روز، ۱ هفته) تنظیم میکند تا فراموشی را به حداقل برساند.
فلج مغزی یا CP از اختلالات عصبی می باشد که در مغز در حال رشد اتفاق میافتد. به صورت میانگین از هر ۱۰۰۰ کودکی که متولد میشود ۲ تا ۳ کودک در جهان دچار فلج مغزی هستند. تشخیص زودهنگام و دقیق نوع فلج مغزی در روند درمان این کودکان بسیار حائز اهمیت است. فناوریهای تصویربرداری مغز میتواند قسمتهای آسیبدیده مغز و یا قسمتهایی از مغز که به صورت طبیعی رشد نکردهاند را مشخص نماید و در تشخیص فلج مغزی مفید می باشد. تصویر برداری مغزی یا اسکن مغزی برای کودکان چند نوع مختلف دارد. با استفاده از روش های تصویر برداری مغز می توان برنامه درمانی مناسب جهت کاردرمانی و گفتاردرمانی کوکان فلج مغزی را تدوین نمود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه خدمات کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزی به صورت تخصصی فعالیت می نماید و به کمک تیم مجرب توانبخشی خود کودکان فلج مغزی را در استفاده از حداکثر توان خود یاری می نماید.
تشخیص فلج مغزی با تصویر برداری مغزی
سازماندهی ساختاری و عملکردی مغز امروزه میتواند با تکنیک های کیفیت بالا که در ۲۰ سال اخیر گسترش یافته اند عکس برداری شود. این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است. توموگرافی کامپیوتری (CT Scan) از یک پرتو اشعه ایکس فن شکل که یک برش از مغز را میبیند استفاده می کند. لوله ی اشعه ایکس دور سر میچرخد، بنابراین مغز از تمام زوایا دیده می شود. یک کامپیوتر تمام زوایا را ترکیب کرده و تغییر در بافت نرم در بخش آسیب دیده یکجا در یک عکس نشان داده میشود.
تشخیص فلج مغزی در نوزادان شامل تشخیص تاخیرهای رشدی اولیه و انجام ارزیابی های پزشکی تخصصی است. متخصصان در طول معاینات روتین، رشد، مهارت های حرکتی و تون عضلانی نوزاد را پایش می کنند. این ها 3 نشانه اولیه فلج مغزی در نوزادان تازه متولد شده هستند: عضلات سفت یا شل، مشکلات در حرکت، تاخیر در نقاط عطف رشدی. اگر کودک شما علائم فلج مغزی را نشان می دهد، مهم است که در اسرع وقت با یک متخصص پزشکی مشورت کنید. تشخیص زود هنگام فلج مغزی به شروع سریع درمان کمک می کند، که می تواند رشد و کیفیت زندگی کودک شما را بهبود بخشد. اگر تاخیرهایی را مشاهده کردید، به پزشک کودک خود اطلاع دهید. آن ها ممکن است ارزیابی بیشتر یا ارجاع به یک متخصص برای آزمایش های اضافی را توصیه کنند. برخی از آزمایش های فلج مغزی می توانند ناهنجاری های مغزی مرتبط با این بیماری را شناسایی کرده و به تشخیص کمک کنند. MRI تصاویر سه بعدی دقیقی از مغز ایجاد می کند و به پزشکان کمک می کند تا بی نظمی های مرتبط با مشکلات عملکرد حرکتی در نوزادان و کودکان را تشخیص دهند. این اسکن مغزی فلج مغزی ایمن و بدون درد اغلب زمانی استفاده می شود که علائم اولیه ظاهر می شوند. در طول MRI کودک روی میزی دراز می کشد که به داخل یک اسکنر تونل شکل می لغزد. دستگاه از یک آهنربای قوی و امواج رادیویی برای گرفتن تصاویر سیاه و سفید از مغز استفاده می کند. این فرآیند می تواند تا یک ساعت طول بکشد، و کودکان خردسال ممکن است برای بی حرکت ماندن برای نتایج دقیق نیاز به آرامب خش داشته باشند. آزمایش های MRI می توانند به تعیین علت اصلی CP، مانند آسیب مغزی یا رشد غیر طبیعی، کمک کنند. تصویربرداری زود هنگام نقش مهمی در هدایت تشخیص فلج مغزی و تعیین گزینه های درمانی ایفا می کند. سی تی اسکن تصاویر مقطعی از مغز کودک ایجاد می کند و اغلب برای ارزیابی شرایطی که ممکن است شبیه فلج مغزی باشند، استفاده می شود. این روش حدود 20 دقیقه طول می کشد و تصاویری شبیه به اشعه ایکس تولید می کند که نماهایی از زوایای مختلف را برای بررسی دقیق ساختارهای مغزی ارائه می دهد. سی تی اسکن نمی تواند مستقیماً تشخیص فلج مغزی را تأیید کند. با این حال، می تواند مشکلاتی مانند آسیب های سر و خونریزی های مغزی، از جمله خونریزی داخل جمجمه ای یا داخل بطنی را تشخیص دهد.
انواع روش های تصویربرداری از مغز
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دارد: توموگرافی کامپیوتری فعالیت عملکردی را در مغز نشان نمی دهد اما اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات ساختاری فراهم می کند امروزه به صورت عمده از آن در تشخیص بیماریهای نورولوژیک به کار برده می شوند. توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) بعد از ۱۹۸۰ میلادی بطور فراوان برای نشان دادن نواحی از مغز که فعالیت زیادی دارند با حساسیت به میزان گردش جریان خون، استفاده شده است. فرد بصورت تزریقی یک محلول حاوی اشعه رادیو اکتیو ایزوتوپ پوزیترون را دریافت می کند که تجمع در مغز با نسبت مستقیم جریان خون موضعی مشخص می شود. نتیجه، نشان دادن عکسی از مغز است که نقاط شفاف تر نشان دهنده سطح بالاتری از فعالیت مغزی است طول زمان در دسترس برای استفاده تحقیقاتی از PET محدود است زیرا عکس ها با گذر زمان به سرعت محو می شوند. روش تفریق برای شناسایی قسمت هایی از مغز که در یک فعالیت شناختی خاص نقش دارند بصورت تقلید حرکتی مطرح می شود. عمل فعال:A از فرد خواسته میشود حرکات خاصی از دست که توسط آزمونگر انجام میشود را تقلید کند این کار یک اسکن از فعالیت حسی – حرکتی و شناختی مورد نظر را ایجاد می کند. عمل پایه :B از فرد خواسته می شود تا حرکات از پیش تعیین شده دست را در حال تماشای آزمونگر که حرکات مشابه دست در مرحله قبل را انجام می دهد باشد، اما این بار فرد آنها را تقلید نکند. اسکن تفریقی ، A منهای B ، منطقه ای از مغز را که مخصوص تقلید می باشد، شناسایی می کند.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) در اصل برای شناسایی بافت نرم در بدن بسیار واضح تر از X-RAY استفاده می شود. که در اوایل ۱۹۹۰ به Functional MRI گسترش یافت که مانند PET scanning گردش خون منطقه ای را در نواحی مختلف مغز بدون مداخله آسیب رسان از رادیوایزوتوپ ها در بدن ثبت می کند. در این تکنیک افزایش در جریان خون در یک منطقه فعال مغز توسط افزایش سطح گردش خون اکسیژنه نشان داده می شود. FMRI وضوح فضایی بهتری از PET دارد و می تواند در زمان طولانی تری ادامه داشته باشد. تحریک مغناطیسی مغز (TMS) با استفاده از یک سیم سیم پیچ محکم در روکشی از غلاف عایق پیچیده شده است یک جریان الکتریکی بزرگ از سیم می گذرد که یک میدان مغناطیسی که از پوست و جمجمه برای تحریک نورون ها در آن ناحیه عبور می کند. اثر TMS کوتاه است و فقط می تواند در کشف نواحی قشری در سطح مغز استفاده شود.
محدودیت های تکنیک تصویربرداری
محدودیت هایی در استفاده از تکنیک تصویربرداری وجود دارد. یک اسکن میتواند نواحی فعال در مغز را در حین انجام یک فعالیت شناسایی کند اما اعمال حیاتی میتواند همکاری هایی با سایر نقاط مغز داشته باشد. همچنین مورد باید در درون یک اسکنر دراز بکشد که انواع تحقیقات را که میتوان انجام داد را محدود میکند و زمان آزمایش نیز محدود است این تکنیک های جدید تصویربرداری دانش فعالیت مربوط به عملکردهای خاص شناختی را وسیع تر می کند. آنها برای ایجاد فرضیه های جدید مفید هستند و میتوانند با استفاده از سایر روش شناختی مورد سنجش قرار گیرند.
منابع:
cerebralpalsyguide.com
سوالات متداول:
1.برای تشخیص فلج مغزی از چه آزمایشی باید استفاده نمود؟
برای تشخیص فلج مغزی در ابتدا نیاز به معاینه کودک توسط متخصص مغز و اعصاب می باشد. پس از بررسی علائم جهت تشخیص میزان آسیب و نوع فلج مغزی از تصویر برداری مغزی استفاده می شود.
2. چه نوع تصویر برداری برای تشخیص فلج مغزی انجام می شود؟
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دار .این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است، بسته به درخواست پزشک متخصص می توان از هر یک از این موارد استفاده نمود.