اختلالات یادگیری در کودکان از سنین 7 تا 10 سالگی توسط معلمین و کادر مدرسه شناسایی می شود، والدین در این دوره با چالش های فراوانی از قبیل یافتن روش درمان صحیح، جلوگیری از پس رفت تحصیلی کودک و…. مواجه می شوند. در زمینه درمان اختلال یادگیری روش های متعدد مطرح شده است، یکی از این روش ها بر پایه مهارت های درکی حرکتی کودکان استوار است. مرکز توانبخشی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی درکی حرکتی در کودکان اختلال یادگیری فعالیت می نماید. کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیشرفت روز دنیا به برطرف کردن مشکلات ادراکی کودکان اختلال یادگیری و درمان اختلالات یادگیری چه در زمینه اختلال خواندن و چه در زمینه اختلال دیکته کمک می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مقیاس زمانی در کودکان اختلال یادگیری
بسیاری از کودکان ناتوان در یادگیری، به همان نحو که در بعد مکان با اختلالاتی مواجه هستند، در مورد زمان نیز دچار عدم ثبات میباشند. مثالی در بارهی همزمانی در فعالیتهای حرکتی، تغییر جهت در هنگام دویدن میباشد که کودکان اختلال یادگیری در آن دچار مشکل هستند.
کپارت در زمینه اختلال یادگیری سه جنبه اهمیت زمان در یادگیری را به این شرح بیان نموده است:
۱) همزمانی یا مفهوم توامانی: منظور از آن پدیدههایی است که باهم در یکزمان اتفاق میافتند.
۲) ریتم یا فاصلههای زمانی مساوی.
۳) توالی یا ترتیب امور در مقیاس زمانی.
از طریق ریتم رشد، یک مقیاس زمانی از جهان حاصل میشود. فعالیتهایی نظیر دویدن، قدمزدن، پریدن، و سخنگفتن مستلزم احساس ریتم است. کارکرد دیگر مقیاس زمانی، مربوط به آگاهی از واحدهای زمان است. برخی از کودکان نمیتوانند زمان را تخمین بزنند و یا نمیتوانند ساعت و دقیقه را از هم تمیز دهند. کودکانی که در ریتم یا فاصلههای زمانی مساوی دچار اختلال هستند نمیتوانند الگوهای حرکتی غیر موزون را تقلید کنند.
توالی سومین جنبه زمان است. کودک میآموزد که رویدادها دارای ترتّب زمانی هستند. او یاد میگیرد که در انجام فعالیتها، باید یک سلسله حرکات معین بدنی به دنبال هم صورت گیرد. برای مثال در یک نوع بازی کودک بلافاصله پس از زدن توپ باید فرار کند و وقتی که مورد تعقیب گروه رقیب قرار گرفت باید بتواند خود را از مسیر توپ پرتابی آنها کنار بکشد و وارد محوطه بی خطر شود. همچنین کودکی که ترتیب اصوات و حروف را در تکلم به هم میریزد و مثلاً به جای مسابقه میگوید مساقبه احتمالاً در توالی زمانی دچار اختلال میباشد.
مفهوم زمان نیز، مثل مفهوم مکان، از طریق یادگیری ادراکی – حرکتی تثبیت و تحکیم میگردد. موزون بودن کلام، زمانبندی حرکات، توالی زمانی مراحل یک فعالیت همهوهمه ابعاد مختلف زمان در یادگیری ادراکی – حرکتی است.
مشکلات ادراکی حرکتی در اختلال یادگیری
ناتوانیهای ادراکی شامل نقایص موجود در هماهنگی بینایی – حرکتی، انحرافات بینایی، شنوایی و لامسه، ارتباطات فضایی و سایر متعلقات ادراکی میباشد. نظریههای ادراکی – حرکتی بیشترین تأکید در زمینهی ناتوانیهای یادگیری روی فعالیتهای ادراکی – حرکتی بوده است. ادراک به عملیات روانشناختی برای کشف معنی یک احساس اطلاق میشود. ادراک، حرکات شنوایی، بینایی لامسه را سازماندهی، دارای ساختار و تعبیر و تفسیر میکند. کودکانی که ناتوانی ادراکی دارند معمولاً برای تعبیر و تفسیر و پیداکردن معنی محرکهای محیطشان دچار مشکل میشوند. ازآنجاکه اصطلاح “حرکت” به جابهجایی بدن اطلاق میشود وجود ناتوانی در تحول حرکتی میتواند باعث بروز مشکلات در یادگیری تکالیفی گردد که نیازمند مهارتهای حرکتی ظریف، هماهنگی دست – چشم و تعادل هستند. این مشکلات میتوانند حرکات را ضعیف کرده و روی استفاده و کنترل ماهیچهها اثر منفی بگذارند و یا حتی میتوانند باعث ضعیف در هماهنگی عملکرد حرکتی و ادراکی وی شوند.
انواع ناتوانیهای ادراکی:
– ناتوانیهای افتراقی (بینایی، شنوایی، لامسه، جنبشی، حس پوستی و شکل – پسزمینه)
– مشکلات بندش (شنوایی، بینایی و ترکیب صداها)
– ناتوانیهای بینایی – حرکتی (غلبه طرفی، جهتیابی، آگاهی از چپ راست، هماهنگی بینایی – حرکتی)
– مشکلات سرعت ادراکی (بینایی – شنوایی)
– ناتوانیهای زنجیرهسازی
– مشکلاتی در مورد وجوه ادراکی
– در جاماندگیناتوانیهای افتراقی:
افتراق، فرایندی است که بهوسیله آن، انسان به شباهتها و تفاوتهای میان محرکهای مربوط به هم واقف میشود. بازشناسی تفاوتها میان چیزهای دیده شده نظیر حروف یا ترتیبات زنجیرهای، میان تفاوتهای آوایی در لغات یا بین اشکالی که به فعالیتها معنی میدهند، در یادگیری برای فهم و استفاده از کلام شفاهی، خواندن، نوشتن، محاسبه ریاضی، هجی کردن و یا تحویل مهارتهای حرکتی، کودکان باید قادر باشند تفاوتهای بین آنچه دیدهاند، شنیدهاند لمس کردهاند یا چشیده و احساس کردهاند را تمیز دهند. ناتوانیها افتراقی میتوانند به شش گروه اصلی طبقهبندی شوند:
1)ناتوانیهای افتراقی بینایی: برای درک تفاوتها بین دو یا چند محرک بینایی نظیر حروف
(آوب) یا (میخ و سیخ) ناتوان است.
2)ناتوانیهای افتراق شنوایی: در کشف تفاوتها یا مشابهتهای بین اصوات صدادار و بیصدا
و پایین سیلابها یا لغات و در نتیجه فهم زبانشناسی و زبان بیانی و خواندن دچار مشکل هستند.
3) ناتوانیهای افتراق لمسی: برای انجام تکالیفی که نیازمند حساسیت لامسه هستند دچار مشکل میشوند تکالیفی مثل (بستن دکمه، نوشتن، استفاده از کارد، چنگال و قاشق).
۴) ناتوانیهای افتراق حس جنبشی: اختلالات موجود در افتراق جنبشی باعث اختلال در بازخورد حسی بدن میشود که نتیجه آن پیدا شدن مشکل یادگیری الگوهای حرکتی و بهطورکلی در کنترل حرکات بدن خواهد شد. افتراق حسی جنبشی برای یادگیری مهارتهای پیشرفته نظیر نوشتن، رقصیدن، دوچرخهسواری و سایر فعالیت ورزشی بسیار مهم است.
۵) ناتوانیهای افتراق بساوشی: افتراقی بساوشی به درون داد تحریکات لمس و حرکت اطلاق میشود. کودکانی که ناتوانیهای لمس و حرکت دارند مشکلات بزرگی برای اجرا و انجام تکالیف حرکتی ظریفی نظیر نوشتن، دستکاری کردن ابزار و وسایل و یادگیری مهارتهای انجام حرکت خواهند داشت.
۶) ناتوانیهای افتراق شکل – پسزمینه: کودک برای تمرکز پیداکردن روی یک محرک یا انتخاب محرکات بینایی، شنوایی و بساوشی (شکل) در حضور یک محرک رقیب (پسزمینه) مشکل دارد. برای مثال: در مورد گوشکردن به صدا و درس معلم (شکل) وقتی که در کلاس یا زمینبازی مدرسه سروصدا هست (پسزمینه مشکل خواهد داشت.)