مرکز اوتیسم تهران در زمینه ارائه خدمات گفتاردرمانی اوتیسم و کاردرمانی اوتیسم به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. پس از تشخیص اوتیسم در کودکان توسط دکتر اوتیسم روند درمان کودکان اوتیسم توسط تیم تخصصی دکتر صابر طراحی می گردد. درمان های مختلف شامل سنسوری روم، تقویت مهارت های شنیداری، تقویت دقت بینایی، ماساژ درمانی و گفتاردرمانی تخصصی اوتیسم می باشد که به صورت تیمی جهت درمان این کودکان ارائه می شود. یکی از تکنیک های مورد استفاده در گفتاردرمانی اوتیسم، گفتاردرمانی اوتیسم پیشرفته می باشد که با استفاده از روش داستان گویی و بر پایه تئوری ذهن طراحی و اجرا می گردد. این روش موجب بهبهود مهارت های ارتباطی در کنار مهارت های گفتار و زبان در کودکان می شود.
قصه گویی در گفتاردرمانی اوتیسم پیشرفته یا های فانکشن
متخصصین گفتاردرمانی بیان می کنند که داستانگویی برای کودکان اوتیسمی با عملکرد بالا و همچنین ناتوانیهای یادگیری دیگر مناسبتر هستند. گفتاردرمانان و کاردرمانان داستانهای اجتماعی را به کار بردند تا مهارت راهحلهای تعارض میان فردی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری را افزایش دهند . آنها را برای بهبود رفتارهای مربوط به وظایف کودکان اختلال زبانی استفاده کردند. در چهارچوب TEACCH، همچنین آنها را برای کودکان اوتیسمی با عملکرد پایین هم استفاده کردند. اسکاتن و همکاران استدلال کردند افرادی که داستانهای اجتماعی را میتوانند به بهترین روش به کار برند هنوز به صورت کامل مشخص نشدهاند. هرچند، استفاده از تصاویر به کودکان اتیستیک کمک میکند که به صورت مثبت به نشانههای بصری واکنش نشان دهند.
گری (۱۹۹۴) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی میتوانند برای تکمیل اهداف زیر استفاده شوند:
توصیف یک موقعیت با ایجاد نشانههای واضح همزمان برای رفتار مناسب کودک و واکنش با روشی دوستانه؛
شخصی سازی و فردی سازی آموزش مهارتهای اجتماعی؛
آموزش امور عادی انطباقی به کودک و حمایت از تلاش او برای تغییر رفتارهای معین؛
آموزش رفتارهای معین در یک محیط اجتماعی واقعی طوری که کودک به راحتی بتواند آنها را تعمیم دهد؛
کمک به کودکی که با رفتارهای مشکلساز گوناگون مواجه است، مثل تجاوز، وسواس در حفظ امور عادی، استرس و خشم.
تونی اتوود (1۹۹۸) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی در کمک به کودک اتیستیک خیلی موثر هستند برای اینکه درک کند چگونه باید به موقعیتهای معین واکنش نشان دهد و مشخص کند از چه رفتارهایی باید پرهیز کند.
روی (۱۹۹۹) تاثیر داستانهای اجتماعی روی کودک کودک سه ساله اتیسمی با عملکرد بالا را مطالعه کرد که با مشکلات زیادی در تعامل و ارتباطات اجتماعی مواجه بود. محرکهای بصری او را مضطرب میکند، در حالیکه او با تنفر به صداهای خاص واکنش نشان میدهد و اطلاع میدهد که محرکهای شنیداری معین باعث درد در گوشهایش میشود. روی (۱۹۹۹) این شیوه را دنبال کرد تا اطلاعاتی درباره کودکان مورد بحث جمعآوری کند: او موقعیت اجتماعی را شناسایی و مشکلی را مطرح میکرد و از کارکنان در حال آموزش میخواست تا شرایط را که کودک احساس نگرانی میکند و به درستی عمل نمیکند؛ تعریف کنند؛ برای مثال او از رفتن به کافه تریا و غذا خوردن با دوستاناش امتناع میکند.
1. او با کارکنان مصاحبه کرد تا ماهیت مشکل، پاسخ دقیق کودک و فراوانی با واکنشاش را کشف و بررسی کنند. او دریافت که کودک فریاد میزند برای آنکه همسالاناش منزجر کننده و شلوغ بودند و با همکاری که سعی میکرده او را به کافه تریا ببرد درگیر شد. همه کودکان تحت تاثیر این رفتار قرار گرفتند و این همکار میخواست او را ساکت کند.
2. مرحله بعدی باید از معلمان میخواست استراتژیهایشان را که در گذشته اجرا میکردند تا این مسئله را حل کنند را خلاصه کنند.
3. بعد او رفتار کودک اتیستیک را مشاهده کرد و از جزئیات رویداد که در مدت وقت ناهار روی داده یادداشت برداری کرد.
4. در پایان، از کودک خواست توضیح دهد وقت ناهار چه احساسی داشته است. پرسیدن عقیده و نظر کودک خیلی مهم است، اگر او قادر به ارتباط به طور موثری باشد. اگر او نتواند صحبت کند، پس میتوان از او خواست موقعیت مشکل ساز را نقاشی کند.
روی (۱۹۹۹) یک داستان اجتماعی با عنوان وقت ناهار نوشت تا به کودک در مقابله با این موقعیت کمک کند. کارکنان آموزشی داستان را برای او قبل از اینکه برای ناهار برود میخوانند. اولین تغییر در رفتارش درست بعد از بخش معرفی مشاهده میشود زمانی که او بسته ناهارش را میگیرد، به سمت کافه تریا قدم بر میدارد، کنار میز مینشیند و ناهارش را میخورد. او تحت نظارت دائمی به مدت تقریباً ۱۲ هفته در زمان ناهار بود و همه نظرات مثبتی درباره بهبود رفتارش دادند. گری (۱۹۹۴) عقیده داشت که داستانهای اجتماعی موفق هستند چون آنها بصری هستند، اطلاعات دقیقی ارائه میکنند، رفتارهای مورد انتظار را توصیف میکنند و اهمیت اجتماع را به منظور حداکثر یادگیری از بین میبرند.
داستان اجتماعی طرحهای شناختی را ساده و کاربردی میکند و کودک را برای هر موقعیت اجتماعی راهنمایی میکند و بر اساس اطلاعات موجودش است. داستان سعی در گسترش این پایه اطلاعات میکند طوری که کودک میتواند با طرحهای شناختی بیشتری موسوم به راههای جدید واکنش سازگار شود. همچنین شما میتوانید داستان اجتماعی را به منظور ایجاد یک طرح شناختی جدید بکار برید، طوری که کودک بفهمد چگونه در موقعیت جدید واکنش نشان دهد.
سیمسون (۱۹۹۳) ذکر کرد که داستانهای اجتماعی به صورت موفقیت آمیزی استفاده شدند تا تغییرات و امور عادی جدید در خانه و مدرسه را ایجاد کنند، دلایل رفتارهای افراد دیگر را توضیح دهند یا مهارتهای اجتماعی و تحصیلی جدید را آموزش دهند. اگر چه، برخی کودکان فورا سناریوها را دنبال میکنند، بقیه کودکان فقط بعد از مقدمه امتیازات انگیزههای اضافی واکنش نشان میدهند. داستانهای اجتماعی میتوانند به کودکان آموزش دهند چگونه تن صدایشان را کنترل کنند در حالیکه با هم و بچههای دیگر آواز میخوانند؛ اسباب بازیاش را به دیگران بدهد؛ امور عادی جدید را یاد بگیرد و بصورت مناسبی به تغییرات امور عادیشان واکنش نشان دهد؛ مهارتهای بازیاش را گسترش دهد؛ بر مشکلات رفتارهای هنگام خواب غلبه کند؛ مهارتهای ارتباطی را بهبود دهد؛ رفتارهای مثبت را افزایش و رفتارهای منفی را در کلاس یا مدرسه کاهش دهد؛ و رفتارهای مستقل در رویداد های جدید را گسترش دهد. بعلاوه، اسمیت (۲۰۰۱) نشان داد که داستانهای اجتماعی میتوانند برای آموزش مدیریت رفتار جنسی نامناسب و همچنین رفتار پرخطر استفاده شوند و عدم فعالیت بدنی را بررسی کنند. تیمن و گلدشتاین (۲۰۰۱) تاثیرات متن کتبی و نشانههای بصری روی تعاملات اجتماعی پنج کودک اوتیسمی و نارساییهای اجتماعی بین سنین ۶ تا ۱۲ سال را مطالعه کردند. آنها همچنین دو همسال در حال رشد معمولی را به عنوان شریک اجتماعی هر دو کودک اوتیستیک در نظر گرفتند تا پنج مثلث را شکل دهند. اقدام درمانی دو بار در هفته انجام میشد و ۱۰ دقیقه آموزش سیستماتیک با استفاده از محرکهای بصری، 10 دقیقه تعاملات اجتماعی و ۱۰ دقیقه بازخورد از طریق ویدئو میشد. آنها دریافتند که مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسمی افزایش پیدا کرد و به محیطهای دیگر تعمیم داده شد. بنابراین، مقتضی است دستورات بصری برای راهنمایی رشد زبان اجتماعی کودکان اوتیسمی استفاده شود که با همسالان در حال رشد معمولی برای مثال در یک محیط فراگیر تعامل دارند، در نهایت برونل (۲۰۰۲) تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی را بررسی کرد که به عنوان غزلیات آوازی استفاده شده است و با موسیقی همراه شده و نتیجهگیری میکند که آنها به اندازه داستانهای اجتماعی موثر هستند و باید شکل کتاب بگیرند. این مسئله میتواند با مشاهداتی توضیح داده شود که کودکان اتیستیک به صورت مثبت به موسیقی پاسخ میدهند.
بیشتر مطالعات که تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی را بررسی کردهاند تغییرات مثبتی در رفتار را ثبت کردهاند. کالین (۲۰۰۲) گزارش کرد که داستانهای اجتماعی در کاهش شدت بدخلقی و سطح نگرانی تجربه شده توسط شرکای مطالعهاش موثر بوده است. برای رسیدن به نتایج دلخواه، داستانی برای هر کودک نوشته شد و دوبار در روز به مدت دو هفته خوانده شد.
گفتاردرمانی پیشرفته برای کودکان اوتیسم
فینبرگ (۲۰۰۲) ادعا کرد که داستانهای اجتماعی چهار رفتار اجتماعی دلخواه را افزایش میدهند: رفتارهای احوالپرسی؛ درخواست مشارکت در فعالیتهای بازی؛ درخواست اولویت بازی بچه دیگر و انتخاب بچه دیگر به عنوان شریک بازی.
دیگر محققان مطالعهای با هدف کاهش خلق و خوی بد اجرا کردند که یک دختر اتیسمی تجربه کرده بود رفتار این دختر صبح و در مورد ناهار مورد مطالعه قرار گرفت. این بدخلقی با عبارات کلامی نامناسب و دراز کشیدن روی زمین همراه بود. رفتار کودک بهبود پیدا کرد و بعد از پایان اقدام درمانی مثبتتر باقی ماند. مخصوصاً، به گفته نوریز و داتیلو (۱۹۹۹)، دختربچه کنترل نشد و در هنگام خوردن رفتارش بهبود پیدا نکرد، اما رفتار منفیاش ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد. حقیقتی که او آواز خواندن با صدای بلند یا صحبت کردن با خودش را متوقف کرد شاید او را یک همبازی جذابتر کرده است.
برخلاف نتایج دلگرمکننده، من باید خاطر نشان کنم که بیشتر مطالعات تاثیرپذیری داستانهای اجتماعی، محدودیتهای روش شناختی دارند یا ساختار داستانی نادرست را بکار میبرند.
سیمسون و ریگان (۱۹۹۸) و رناوت و کارتر (۲۰۰۶) به این حقیقت توجه کردند مطالعاتی که داستانهای اجتماعی را ارزیابی کردند دقیقا آزمایش نیستند و داستانهای اجتماعی با مداخلات دیگر ترکیب میکنند. مطالعات معمولاً به طور غیر رسمی در محیط مدرسه انجام میشوند و معلم پسند هستند، طوری که آنها میتوانند تغییرات دلخواه را ایجاد کنند که به شرکت کنندگان کمک خواهد کرد به نتایج موفقیتآمیزی برسند. متخصصین تجربی میتوانند به آسانی آموزش ببینند و داستانهای اجتماعی را برای کودکان اتیستیک بنویسند و اجرا کنند.
سوالات متداول:
1-آیا کودکان غیرکلامی با اوتیسم پیشرفته میتوانند خواندن و نوشتن یاد بگیرند؟
بله! بسیاری از این کودکان با روشهای ویژه (مثل آموزش از طریق تصاویر یا تبلت) میتوانند سواد پایه را کسب کنند. این روند نیاز به صبر و برنامهریزی بلندمدت دارد.
2-آیا تحریک الکتریکی یا مگنت تراپی میتواند به بهبود گفتار در اوتیسم پیشرفته کمک کند؟
در حال حاضر شواهد علمی کافی برای تأیید اثربخشی این روشها وجود ندارد. برخی کلینیکها از tDCS (تحریک جریان مستقیم جمجمه) استفاده میکنند، اما مطالعات نشان دادهاند اثرات آن موقتی و غیراختصاصی است. انجمن گفتاردرمانی آمریکا (ASHA) هنوز این روشها را به عنوان خط اول توصیه نمیکند و تأکید بر مداخلات رفتاری-شناختی استاندارد دارد.
مشکلات زبانی، ارتباط و مهارتهای اجتماعی هسته اصلی مشکلات ذکر شده در معیار تشخیصی اختلالات طیف اوتیسم میباشد. گفتار درمانی اوتیسم با توجه به این مشکلات و اختلالات حسی این کودکان به ارائه برنامه درمانی موثر و همه جانبه در جهت بهبهود مهارت های کلامی و ارتباطی کودکان اوتیسم می پردازد. مرکز توانبخشی اوتیسم دکتر صابر با در اختیار داشتن گفتاردرمان اوتیسم و کاردرمانان مجرب و متخصص در زمینه اوتیسم به صورت تخصصی به درمان کودکان اوتیسم می پردازند. بهترین گفتاردرمانی برای کودکان اوتیسم با همکاری تیم کاردرمانی اوتیسم می تواند روند بهبود مهارت های گفتاری و ارتباطی کودکان اوتیسم را به صورت چشمگیری تسریع بخشیده و کودک را در جهت ایجاد یک زندگی طبیعی سوق نماید.
معیارهای تشخیصی دیگر برای اوتیسم عبارتند از یکپارچهسازی، پردازش و تفاوتهای تعدیلسازی حسی، از جمله واکنش بیش از حد یا کمتر از حد به ورودی حسی افراد دارای این تفاوتها به سختی تلاش میکنند تا به جهانی که نمیتوانند آن را پیشبینی کنند نظم ببخشند یا به طور موثر پاسخ داده و معنا ببخشند. رویکرد همسو بین آسیبشناس گفتار و زبان (SLP) و کاردرمانگر (OT) استراتژی درمانی بسیار موثری است چرا که ترکیب دو رویکرد درمانی به گفتاردرمان اوتیسم اجازه میدهد تا هسته اصلی مشکلات و نواقص مربوط به اختلالات طیف اوتیسم را مورد توجه قرار دهند.
نظریه پشت یکپارچهسازی حسی این است که این نظریه پایه برای تمامی رفتارهای انسانی میباشد. همانگونه که دکتر آیرسسال ۱۹۹۵ اطلاعرسانی کرد یکپارچهسازی حسی “فرآیند سازماندهی ورودیهای حسی است که متعاقب آن، مغز پاسخ بدنی مفید و همچنین ادراکات، احساسات و افکار مفید را تولید میکند. یکپارچهسازی حسی مرتب میکند، دستور میدهد و نهایتاً تمام ورودیهای حسی را برای کل کارکرد مغز کنار یکدیگر قرار میدهد هنگامی که کارکرد مغز کلی و متعادل است حرکات بدن سازگاری بالایی دارد، یادگیری آسان میشود و نتیجه طبیعی آن یک رفتار خوب است.
بنابراین اگر ورودی حسی یک فرد هدفمند و مفید یکپارچهسازی نشود، فرد قادر نیست پاسخ ثابت و سازگارانه بدهد. این مساله مربوط به توانایی کودک برای برقراری ارتباط موفق با استفاده از اطلاعات زمینهای غیر کلامی و کلامی است. فردی که نمیتواند آنچه را که میبیند و میشنود با سایر ورودیهای حسی که با ورودیهای بینایی و شنوایی رقابت میکنند- یکپارچه کند قادر به تولید پاسخ سازگارانه که پایه ارتباط است نخواهد بود. در نتیجه، افرادی که به اندازه کافی ورودی حسی دریافت نمیکنند یا به آنها پاسخ نمیدهند حساسیتهای حسی یا رفتارهای جستجوگر حسی، رفتارها و صداسازیهای کلیشهای، آگاهی بدنی یا حرکات غیرطبیعی و/ یا الگوها و صداهای گفتاری غیرطبیعی ایجاد میکنند. به منظور درمان این تفاوتها گفتاردرمانگران و کاردرمانگرها ممکن است درمان کارآمدی را پیدا کنند که در زمینه یکپارچهسازی ورودیهای حسی برای استراتژیهای مبتنی بر شواهد و ارتباط قرار بگیرد. این درمان به فرد اجازه میدهد تا برانگیختگی را حفظ کند، توجه مطلوب را نگه دارد با هیجان مورد انتظار واکنش دهد و به صورت هدفمند به یک عمل پاسخ دهد.
این چهار مورد هسته تئوری یکپارچه سازی حسی با توجه به تعدیلسازی هستند (تحریک، توجه، احساسات و عمل) بدون اینها مداخلات موفق به سختی قابل دستیابی هستند.
گفتاردرمانی خوب برای اوتیسم چه می کند؟
ارزیابی مهارتهای حرکتی دهانی در گفتاردرمانی اوتیسم اغلب موارد هنگام ارزیابی نیازهای درمانی و دانش آموزان دارای اوتیسم نادیده گرفته میشود. اغلب برنامههای مشوق رشد زبان بیانی بر توانایی کودک در پردازش حسی تمرکز نمیکنند.
نتیجه این عملکرد سیستمی است که نمیتواند حرکات مورد نیاز برای تقلید کلام یا حتی تولید صدا یا هجا را تولید کند. برای مثال اگر کودکی به هر ورودی حسی در دهانش بیش از حد حساس باشد قادر نخواهد بود صدای /d/ یا /t/ را تولید کند چرا که این صداها نیازمند برخورد زبان با کام است. کودکان دارای اوتیسم اغلب توانایی ثبت و تعدیل اطلاعات حسی در یک یا چندین سیستم حسی را ندارند. ناتوانی در ثبت و تعدیلسازی اطلاعات حسی در رشد مهارت های حرکت دهانی دخالت دارد که به نوبت خود در مهارتهای خوردن تولید گفتار و ارتباط ایجاد مزاحمت میکند.
گفتار ارتباط صوتی در نظر گرفته میشود و مرکب از صداهای زبان است. ارتباط از زمان تولد پیش از رشد گفتار شروع میشود نوزادان میآموزند با استفاده از حسها ارتباط برقرار کنند. آنها از طریق توجه که میشنوند، میبینند لمس و حس میکنند. از طریق حرکاتشان و تعاملاتشان با دنیای اطرافشان ارتباط برقرار میکنند.
پژوهشها تاکید کردند که نوزادان به چهره انسان بیشتر از سایر محرکات، به گفتار بیش از سایر صداهای محیطی، به صدای زنانه بیش از سایر صداها، به صدای مادرشان بیش از صدای سایر زنان توجه نشان میدهند. آنها قادرند از سیستمهای حسیشان برای تسهیل و مشارکت مرتبط ترین چیز و برای مهار کردن یا نادیده گرفتن آن چیزی که ارتباط بسیار کمی دارد، استفاده کنند برای برقراری ارتباط موثر افراد باید قادر به تبادل اطلاعات باشند.
نقص ارتباطی برای تشخیص اختلالات طیف اوتیسم مهم است. با این حال نواقص فقط زبانی نیستند، این نواقص بدون در نظر گرفتن مدالیته اساساً ارتباطی است. در اقلیتی حدود ۲۰ – ۳۰ ٪ کودکان دارای اوتیسم از زبان گفتاری به عنوان ابزار اصلی ارتباط استفاده نمیکنند. آنها همچنین برای جبران فقدان و گفتار از جستچر یا سایر ابزار ارتباطی استفاده نمیکنند و برخی افراد دارای طیف اوتیسم ممکن است قادر به تکرار صدا و گفتار باشند که اغلب به عنوان آکولالیا شناخته میشود، اما ممکن است قادر به تولید گفتار و معنادار و خودانگیخته و مورد نیاز برای ارتباط نباشند. سایر افراد قادرند به ارتباط برقرار کنند اما لازم است استفاده از روشهای افزوده و جایگزین برقراری ارتباط برای جبران فقدان نه صداهای گفتاری قابل درک به آنها آموزش داده شود. اغلب اوقات افراد برای تلاش برای برقراری ارتباط با استفاده از رفتارها، متوسل میشوند.
همکاری گفتاردرمان اوتیسم با کاردرمانگر
با توجه به یکپارچهسازی توانایی حسی و حرکتی برای رشد مهارتهای گفتار و زبان یک ارتباط همکاری طبیعی بین کاردرمانگر و گفتار درمانی اوتیسم وجود دارد کاردرمانگر و گفتاردرمانگر اوتیسم تمرینات پایهای مشترکی دارند. هر دو رشته در زمینه بهداشت و سلامت همگانی آموزش میبینند و پیش نیازها و کارآموزی های اصلی مشترک زیادی دارند. هر دو متخصص هدفشان عملکردهای روزانه است و در زمینه آناتومی، فیزیولوژی، نورولوژی، بیماریشناسی و مدیریت پزشکی اختلالات به منظور درمان جامعه آموزش میبینند. کاردرمانگران اغلب تمرینهای خود مراقبتی، کار، بازی، کارکردهای روانی- اجتماعی، مهارتهای حرکتی یکپارچه سازی حسی و مشکلات کارکردی مرتبطی را اولویتبندی میکنند که بر مشارکت در فعالیتهای روزانه تاثیر میگذارند.
بهترین گفتاردرمانی برای اوتیسم، کارکردهای گفتاری، ارتباط، توانایی شناختی و مهارتهای حرکتی دهان فرد را قادر می سازد تا در فعالیتهای روزانه مشارکت کند، اولویتبندی میکنند. ارتباط پایه بین دو تخصص تاثیر سیستمهای حسی و حرکتی در زندگی روزانه است. چنانچه فرد نتواند اطلاعات حسی را در محیط اطرافاش یکپارچه سازد در تولید ارتباط موثر، گفتار یا پاسخ حرکتی در آن محیط مشکل خواهد بود. هر دو رشته تلاش در شناسایی ریشهای مشکلات حاضر و تشخیص افتراقی، نواقص یا مشکلات مهارتی موجود دارند و سپس از پروسه تحلیل تکالیف برای ایجاد برنامه یا رویکرد درمانی موثر استفاده میکنند هردو تخصص متعهد به تسهیل رشد حداکثری پتانسیل کارکرد فرد جهت کسب استقلال و موفقیت در مهارتهای مورد نیاز زندگی روزانه همچون خودمراقبتی، تحرک و ارتباط هستند. به طور خاص در جمعیت کودکان، اغلب پیشرفتهای رو به رشد کسب مهارت وجود دارد.
برای مثال به منظور موفقیت در غذا خوردن مستقل، که یک فعالیت روزانه زندگی و در زمینه کاری کاردرمانگر است، فرد باید بتواند مهارتهای حرکتی دهانی برای باز کردن و بستن دهان استفاده کند و از دهان، زبان و مکانیسم بلع برای خوردن موفقیتآمیز استفاده کند که در حیطه کاری گفتاردرمانگر است. این همپوشانی در یک فعالیت روزانه نمونهای از چگونگی وجود همپوشانی طبیعی درمانی که منجر به یک متد توزیع میشود که اغلب اشاره به درمان مشترک دارد. در جلسه درمان مشترک مهارتهای چندگانه را میتوان به صورت یکپارچه با فعالیت یا هدف یکسان مورد توجه قرارداد.
همکاری بین گفتاردرمان اوتیسم و کاردرمانگر به پزشکان اجازه میهد تا به طور همزمان مهارتها و توزیع درمان را برای افزایش تاثیر درمان مورد هدف قرار دهند. اگر فرد قادر به بهبود فرایند حسی تعدیل سازی و پاسخ حرکتی باشد، در ایجاد پاسخ سازگار، موثر و با ثبات به محرک موفقتر است.
جلسه همکاری بین دو رشته یا درمان مشترک هر دو درمانگر را قادر میسازد تا از مهارتهای تخصصیشان برای آمادهسازی افراد جهت شرکت در جلسه درمانی استفاده کنند و جزئیات تکمیلی رشد مهارت را نشان دهند. همکاری موفق این امکان را برای افراد فراهم میکند تا مهارتهای آموخته شده در جلسات درمانی را به خانه، کلاس درس یا زندگی روزانه تعمیم دهند. در زمان جلسه همکاری یا درمان مشترک بیشتر احتمال دارد فرد (یا گروه) با استفاده از استراتژیهای حسی، وارد درمان شود، پس از آن روی یک صندلی مناسب یا نقطهای در اتاق، بر خلاف صندلیهای سنتی خواهد نشست و درس سیستمهای حرکتی و حسی چندگانه برای یادگیری شرکت خواهد کرد.
نمونه جلسه درمانی گفتار درمانی برای اوتیسم
جلسات درمانی معمولا به عنوان زمانی برای ارائه خدمت مستقیم متخصص گفتاردرمانی به فرد یا گروه خاصی در نظر گرفته میشوند. اغلب این طور پذیرفته میشود که جلسه وقتی شروع میشود که فرد دریافتکننده درمان روی صندلی مینشیند، آن طرف میز گفتاردرمانگر مینشیند و کار مهارتی را شروع میکند. این در حالی است که اثربخشی جلسات درمانی در واقع هنگام انتقال از کلاس درس به اتاق درمان یا از فعالیتی به فعالیت دیگر شروع میشود به ویژه در یک محیط آموزشی فرا گیرد.
در حقیقت به لطف تکنولوژی مانند آیپد یا تبلت، جدول برنامه روزانه را میتوان از طریق اپلیکیشنها یا برنامههای مبتنی بر تقویم مورد استفاده قرار داد میدهد تا تواناییاش را جهت نیل به انجام و مستقل تکالیف، ارتقا دهد با استفاده از تکنولوژی برای این برنامههای روزانه، دیگر گزینهها و ویژگیهای سازماندهی هم ممکن میشود مانند یادآورهای تکالیف پاپ آپ با آلارمهای انتخابی، از اپلیکیشنهای مشابه یا برنامههای مبتنی بر تقویم میتوان برای ایجاد لیستی از تکالیف یا برنامههای جزئی استفاده کرد. از برنامههای جزئی میتوان برای نشان دادن اتفاقات جلسه درمانی به فرد استفاده کرد. برقراری ارتباط با اصول اولیه تیچ (به عنوان TEACCHing ساختار یافته شناخته میشود به فرد این آگاهی را میدهد که چه کاری میکند، چه قدر کار میکند، چه زمانی کار او تمام شده است و کار بعدی چیست به این ترتیب قابلیت پیشبینی را بیشتر میکند. بیشتر TEACCHing ساختار یافته اضطراب جنبههای ناشناخته جلسه درمانی را کاهش میدهد. علاوه بر این، تایمر دیجیتالی نیز ممکن است از طریق عملکرد ساعت روی یک دستگاه یا از طریق کاربرد اپلیکیشنی بر روی آیپد یا تبلت استفاده شود تایمر را میتوان به صورت اختیاری برای شمارش معکوس تکالیف جهت انتقال و یا برای ارتباط بینایی جهت آگاهی از مدت مورد انتظار برای هر فعالیت تنظیم کرد. تایمرها برای افرادی مفید هستند که با یادآورهای بینایی دچار اضطراب نمیشوند چنانچه کاربرد تایمرها باعث حواسپرتی یا افزایش اضطراب میشوند، آنها را میتوان بدون دیده شدن طی انجام یک تکلیف تنظیم کرد.
با توجه به ماهیت طبیعی همکاری جلسه درمانی با گفتاردرمانگر و کاردرمانگر، مهارتهای مورد هدف می تواند شامل حرکات درشت و ظریف، حرکات دهانی، حرکات حسی، رشد زبان و تولید گفتار، فعالیتهای روزمره زندگی، نوشتن و کاربرد ابزار، بازی- تفریحی و فعالیتهای مهارت اجتماعی باشد استفاده از زبان طی فعالیتهای کارکردی، تعمیم مهارتها را افزایش میدهد و چهارچوبی از درک فعالیتهای اجرا شده ارائه میدهد.
در یک جلسه معمولی درمان مشترک، درمانگران و عموماً با یک تا پنج نفر در هر جلسه بسته به اهداف درمان کار خواهند کرد. هنگام دیدن افراد در جلسه درمانی مشترک، همپوشانی نواحی مورد توجه با اولویت های درمانی طبق اهداف درمان یا تشخیصهای مربوطه با هم گروهبندی میشوند. برای مثال هنگام کار با دو فرد دارای اوتیسم با مشکلات حرکتی ظریف، زبان و تولید گفتار برنامه یک جلسه درمانی معمولی ممکن است به شرح زیر باشد:
پس از بررسی اپلیکیشن برنامه بینایی روزانه، عکاسی از اتاق یا محل درمان، یا مختصه برنامه مبتنی بر تقویم، دو نفر برای انتقال به اتاق درمان مشاهده میشوند. هنگام رفتن به سمت اتاق درمان دستگاههای مشابه برای احوالپرسی یا برای پشتیبانی بینایی جهت یادآوری احوالپرسی از یکدیگر استفاده خواهد شد. با استفاده از خروجی صدا، افراد قادر با بزرگسالان یا همتایان خود طی انتقال احوالپرسی کنند. به هر فرد پشتیبانی و حمایت خاص که لازم است داده میشود بنابراین اگر فردی فقط پشتیبانی بینایی لازم دارد سریعاً ارائه میشود. اگر فرد دیگر خروجی صدا لازم دارد، تکنولوژی امکان را به او میدهد تا با موفقیت با بزرگسالان یا همتایاناش احوالپرسی کند.
سایر افراد ممکن است صرفاً قبل از انتقال یادآورهای بینایی لازم داشته باشند. برخی نیز فعالیتهای بینایی و یا گفتاری و جستچرهای بیشتر برای مشارکت نیاز دارند. هنگام ورود به اتاق درمان هر دو نفر با حمایتهای بینایی و کلامی به اتاق درمان هدایت میشوند. برنامه ساخته شده روزمره به فرد اجازه میدهد تا به کمک سرنخها و حمایتهای بینایی اتفاقات را و اینکه چه تغییراتی به طور سیستماتیک گنجانده میشود پیشبینی کند. بسته به تنظیمات درمان، کاردرمانگر ممکن است به طور انتخابی جلسه درمان را با فعالیتهای حسی و حرکتی ظریف متکی به تکنولوژیهای پیشرفته یا سطح پایین متنوعی، مثلاً اسپینرهای دستی یا با فعالیت حسی حرکتی درشت؛ مثل استفاده از نرمشهای درمانی با توپ برای آمادهسازی جسمانی در جلسه شروع کند. پس از آمادهسازی مراجعین، ممکن است جداگانه توسط هر کدام از درمانگران دیده شوند و سپس درمانگران یا مراجعین پس از زمان مشخص جای خود را تغییر دهند. گفتار درمانگر از گزینههای متنوع تکنولوژی سطح بالا و پایین مانند اپلیکیشنی که مهارتهای تولید را تمرین میکند استفاده میکند، در حالی که کاردرمانگر همزمان با فرد دیگر با استفاده از وسیله مشابه مانند آیپد و تبلت کار میکند، اما ممکن است روی مهارت متفاوتی مانند فعالیتهای حرکتی بینایی یا ظریف، در حال کار باشد.
استفاده از تکنولوژی در گفتاردرمانی اوتیسم
استفاده از فناوری به درمانگران اجازه میدهد تا بر روی گسترهای از مهارتها بدون نیاز به تغییر یا مدیریت میزان زیادی از لوازم فیزیکی کار کنند. برای مثال گفتار درمانگر میتواند برای مهارتهای تولیدی که در گذشته از فلش کارتها، کتابها و برگهها استفاده میشد کار کند و کاردرمانگر میتواند روی فعالیتهای حرکتی بینایی و ظریف نیازمند دسترسی به پازل، قطعات، برگهها، مداد و مداد رنگی بود، کار کند. از طریق استفاده از تبلت یا آیپد اهداف درمانی مشابهی را میتوان برطرف کرد و فعالیتها را میتوان به آسانی تغییر داد یا سازگار کرد. کاردرمانگر میتوانند ابزارهایی مانند قلم نوری را برای مهارتهای دست خط بگنجاند.
جمعآوری دادهها
جمعآوری دادهها با استفاده از برنامههای چند منظوره تشکیل شده است. کار درمانگر و گفتاردرمانگر میتوانند انتخاب کنند که از یک برنامه مشابه و نوشتن سریع و سپس ضبط صدای جلسه شخص استفاده کنند و دادهها را بر اساس پاسخهای دانشآموز طی همان جلسه جمع کنند. این فعالیت کامل شده روی اپلیکیشن کامل و ذخیره میشود تا دادهها را بر اساس اهداف چندگانه درمان مربوط به برنامه فرد جمعآوری کند. کاردرمانگر بعداً میتواند نمونه نوشتاری دانشآموز را از طریق دستیابی به اپلیکیشن یا گرفتن اسکرین شات سریع از نمونه نوشتاری مرور کند و آن را ایمیل کنند یا در یک فایل دیجیتالی ذخیره نماید پس از تکمیل هر فعالیت مراجعه می توانند جابجا شوند یا به صورت همکاری تیمی با درمانگران ادامه میدهند مجدد هم گفتار درمانگر هر کار درمانگر قادر خواهند بود دادههای مربوط به اهداف مشترک یا مستقل شان را جمعآوری کنند و نمونه کار افراد را ذخیره کنند.
ایدههای حسی برای گفتاردرمانی برای اوتیسم بصورت مشترک
فضاها
درمانگران درمان مشترک میتوانند فضاهای آرام را با لوازم نرم، نور کم و محیطهای بسته در حوزههای درمانی ایجاد کنند که کوک اوتیسم زمانی که غرق کار هستند وقت سازماندهی سیستمهایشان را داشته باشند. آنها همچنین میتواند به معلمان کلاس درس و کارمندان در مورد چگونگی ترکیب این استراتژی در تمام محیط آموزشی مشاوره بدهند. در فضای درمانی، درمانگران همچنین میتوانند فرصتهایی را برای حرکاتی که سازماندهی میکنند مانند تکان دادن صندلی گهوارهای یا نشستن روی توپ درمان طی جلسات درمانی فراهم کنند. درمانگران درمان مشترک باید حرکات را با یادگیری همراه کنند.
تعدیل سازی و تحریک
هنگام برنامهریزی فعالیت در یک جلسه درمانی، توجه به سطح برانگیختگی مهم است. سطح برانگیختگی بر عملکرد فرد تاثیر میگذارد. اگر سطح برانگیختگی بسیار زیاد باشد عملکرد، به دلیل ناتوانی در حفظ توجه به افزایش اضطراب نسبت به سایر فاکتورها، کاهش مییابد. چنانچه سطح برانگیختگی بسیار پایین باشد عملکرد به دلیل ناتوانی در مشارکت هدفمند و پایداری توجه یا انگیزه، در جهت تکلیف ارائه شده کاهش مییابد. برای افزایش برانگیختگی فعالیتهای هشداردهنده ترکیبی را امتحان کنید مانند ایستادن طی برخی فعالیتها، نوشتن روی سطح عمودی، استفاده از صندلیهای جایگزین و از طریق گنجاندن وقفههای کوتاه حرکتی. درمانگر میتواند از حرکات تغییریافته مانند حرکات حیوانات یا رباتها و … برای کاهش دانشآموزان بزرگتر استفاده کند. برای ایجاد درونداد سازماندهی شده، از دانشآموزان بزرگتر بخواهید وسایل درمان را با خود به جلسه بیاورد. افراد را وارد عمل کنید. مانند پاک کردن تخته قبل از شروع جلسه، حرکت دهانی و ورودی لمسی در ابتدای جلسه می تواند ورودیهای حسی لازم برای سازماندهی و مشارکت دانشآموزان را فراهم کند. هنگامی که فرد برانگیختگی مطلوب دارد توجه پایدار میشود و پاسخ یا عمل هدفمند نتیجه این اقدام است.
دفاع حسی
برای برخی افراد ورودی حسی ممکن است باعث پریشانی شود. برای گفتاردرمانگر و کاردرمانگر در رفع مشکلات حرکت ظریف یا حرکات دهان هنگام مواجهه با دفاع شخصی به خصوص حساسیتهای شنیداری، دهانی یا لامسه چالشبرانگیز است. افراد دارای دفاع شخصی بساوایی، مشکلاتی در تحمل لمس شدن، بافتهای لباس، شانه زدن و فعالیتهای خودمراقبتی دارند. تامین ورودیای که باعث افزایش اضطراب نشود و فراهم کردن فرصتهایی برای فرد جهت کشف ورودی حسی با روشی به سیستمهایشان اجازه میدهد تا تجربه حسی را برای پردازش و یکپارچه کنند و پاسخ کاربردی و سازگار تولید کنند.
برای حساسیتزدایی بساوایی و حس دهانی درمانگران باید، هنگام فشار آوردن به هر ورودی حسی، جانب احتیاط را نگه دارند. مهم است که به فضای خصوصی اشخاص احترام بگذاریم و تعادل بین ملایم بودن و محکم بودن هنگام نزدیک شدن به حساسیتها پیدا کنیم. به هم ریختگی یا علائم اضطراب و ترس توانایی فرد را برای پاسخگویی و سازگاری کاهش میدهد. درمانگران باید از مهارتهای بالینی و قضاوت هنگام انتقال به ورودی قویتر استفاده کنند و سریعاً تشخیص دهند آیا فرد توانایی تحمل ورودیهای داده شده را دارد یا خیر. استفاده از ورودیهای مهاری مانند ورودیهای حس عمقی، به درمانگران اجازه رفع تدافع میدهد. نمونهای از این کار استفاده از الیاف مصنوعی کشسان برای ایجاد فشار عمیق استفاده از دندانگیر و لثهگیرها، تمرینات فوت کردن، یا انواع اسنکهای خوردنی مثل چوب شور و … در طی روز میباشد.
پراکسس کلامی و دهانی
وقتی که افراد اوتیسم با مشکلات عملکرد دهانی مواجه میشوند ممکن است با حرکات زبان، کنترل لب، قورت دادن، مکیدن و خوردن نیز مشکل داشته باشند. آنها ممکن است در تقلید حرکات دهانی مشکل داشته باشند. چنانچه تفاوتهایی در پراکسی کلامی دارند احتمالاً برای تولید گفتار و برنامه ریزی و اجرای مکالمه (جمله) تقلا میکنند. باز هم تلفیق برنامههای سرگرمکننده و فعالیتهای تعاملی و بازیها برای بهبود ایدهپردازی، آگاهی و برنامهریزی مهارتهای حرکتی در حالی به درمانگر امکان میدهد مشکلات پروکسی دهانی را در یک جلسه درمان برطرف کند. فعالیتهایی را بگنجانید که نیازمند تقلید صورت، زبان، لب و گونه میباشد و محرک حرکات مستقل باشد.
سوالات متداول:
1-آیا گفتاردرمانی در اوتیسم نیاز به مشارکت خانواده دارد؟
بله، مشارکت خانواده در روند گفتاردرمانی کودکان مبتلا به اوتیسم بسیار حیاتی است. گفتاردرمانگران معمولاً به خانوادهها آموزش میدهند که چگونه در خانه از تکنیکهای گفتاردرمانی استفاده کنند و محیطی حمایتی برای بهبود ارتباط کودک فراهم کنند. این مشارکت باعث میشود پیشرفت کودک سریعتر و پایدارتر باشد.
2-آیا گفتاردرمانی برای کودکان غیرکلامی مبتلا به اوتیسم هم موثر است؟
بله، گفتاردرمانی برای کودکان غیرکلامی نیز بسیار موثر است. در این موارد، گفتاردرمانگران از روشهای ارتباطی جایگزین و تقویتی (AAC) مانند استفاده از تصاویر، تابلوهای ارتباطی یا نرمافزارهای ویژه کمک میگیرند. هدف اصلی، ایجاد یک سیستم ارتباطی است که کودک بتواند نیازها، خواستهها و احساسات خود را بیان کند.