اختلال حسی به مشکلات در پردازش حواس نظیر اختلال در حس بینایی، شنیداری و لامسه گفته می شود. اختلالات حسی در کودکان موجب بدخلقی و بی قراری کودک می گردد. مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر در حیطه اختلالات حسی و یکپارچگی حسی فعالیت می نماید. تیم تخصصی مرکز در کنار تجهیزات پیشرفته مرکز نظیر ماساژ درمانی، اتاق تعدیل حسی و… در درمان اختلالات حسی پیشرو می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اختلال حسی
گرفتن ناخن و زدن موی بدن
انگشتان دست و پا تعداد بسیار زیادی پایانهی عصبی دارند که جای تعجبی باقی نمیگذارند که چرا بسیاری از کودکان از گرفتن ناخنهایشان متنفرند. برخی راهکارها:
مشابه کوتاه کردن موی سر، در مورد کودکان که تفکر عینی دارند، به جای کلمهی «بریدن» از کلماتی
مانند «اصلاح، آرایش، کوتاه کردن، و گرفتن» استفاده کنید.
به والدین بیاموزید که با ماساژ دادن دستان کودک، پوست را حساسیتزدایی کنند. همچنین با اعمال
ورودی حسی بیشتر به نوک انگشتان با وارد کردن فشار ملایم روی هر یک از ناخنها در حالی که ناخن، بین انگشت شست و اشارهی والد قرار دارد.
به کودک یک جلیقهی وزنهدار، پد وزنهدار، یا پتو بپوشانید و حواس او را با یک آهنگ یا ویدئو پرت کنید.
ناخنها را بعد از حمام کردن بگیرید که نرمترند. هرگاه هم که میخواهید آلودگی زیر ناخن را تمیز کنید، از همین تکنیک استفاده کنید. خیلی از ته نگیرید که ممکن است بسیار دردناک باشد. بهتر است با قرار دادن دست در یک کاسهی آب صابون، بگذارید آلودگی خودش خارج شود تا اینکه شما خارجش کنید.
به جای ناخنگیر از سوهان ناخن برای کوتاه کردن ناخن استفاده کنید. به کودکان حساس به محض اینکه توانستند بیاموزید که خودشان ناخنهایشان را کوتاه کنند، به این ترتیب روی خودشان کنترل خواهند داشت.
برخی دخترها گرفتن ناخن را، اگر در سالن زیبایی یا مانیکور انجام شود، بهتر تحمل میکنند.
اگر کودک شما لاک ناخن استفاده میکند، به خاطر داشته باشید که بیشتر لاکها دارای مواد شیمیایی سمی هستند. سه تای اصلی فرمالدهید (نگهدارنده، ضد عفونی کننده، و مایع ضد فساد)، دی بوتیل فتالات (برای انعطافپذیری در پلاستیک)، تولوئن (برای اینکه لاک را روانتر و نازکتر کند، و اثرگذار روی سیستم عصبی) هستند. طبق EWG، برخی لاکهای ایمنتر توسط OPI, Wet N Wildو Sally Hansen ساخته میشوند.
مسواک زدن
از دوست یا همکارتان بخواهید دندانهایتان را مسواک بزند تا به آسانی ببینید مسواک زدن چقدر زننده است. تعجبی ندارد که فرو کردن یک میلهی خارجی به داخل دهان کودکتان ناراحت کننده، عجیب غریب، واقعاً ترسناک باشد. مشکلات لمسی لبها، زبان، لثهها، و گونهها را هم اضافه کنید و خواهید فهمید مسواک زدن و به دندانپزشکی رفتن میتواند برای برخی خانوادهها چه میدان جنگی شود. در ادامه تعدادی راهکار برای والدین آورده شده است:
اجازه دهید کودک مقداری کنترل روی ابزار، جنس و طعم داشته باشد. بگذارید کودک یک مسواک نرم کوچک کودک به رنگ دلخواه خودش انتخاب کند؛ هم چنین طعمهای مورد علاقهاش برای انتخاب خمیر دندان را در نظر بگیرید چندین طعم خمیردندان را بیازماید. کودکی که نمیتواند طعم نعنا را تحمل کند ممکن است خمیردندان شکلاتی یا توت فرنگی را بپذیرد. کودکان و حتی بزرگسالان دارای مشکلات حسی ممکن است به کفی که در حین مسواک زدن ایجاد میشود واکنش منفی نشان دهند. میتوانید از خمیردندانهای بدون کف استفاده کنید.
بسیاری از کودکان و بزرگسالان، مسواکهای لرزشی را ترجیح میدهند و با آنها کاملتر مسواک میزنند. مسواکهای چرخشی یک جایگزین مناسب ارزان قیمتتر هستند.
کودکان عاشق زمانسنج و موسیقی هستند. زمان ایدهآل مسواک زدن ۲ دقیقه است. والدین میتوانند یک زمانسنج تنظیم کنند، یک موسیقی ۲ دقیقهای پخش کنند، یا از یک نرم افزار موبایل استفاده کنند. برخی انواع مسواکهای لرزشی، یک نمایشگر دارند که نشان میدهد چقدر وقت باقی مانده است.
برای مسواک زدن یک روند همیشگی قابل پیشبینی ایجاد کنید و اگر لازم میبینید این روند در قالب تصاویر شمارهدار تهیه کنید. مثلاً، کودک همیشه میتواند با دندانهای بالایی شروع کند، از راست به چپ پیش برود، و سپس به سراغ دندانهای پایینی برود و از چپ به راست پیش برود. این به کودک شما کمک میکند که این کار مهارتی را مرحلهبندی کند و پیشبینی کند که کی و کجا مسواک را در دهانش حس خواهد کرد.
همزمان، با مسواک کردن دندانهای خودتان برای کودک مدل شوید تا هم لذتبخش باشد و هم یک تجربهی دو نفره.
ایدههای دیگر برای بهبود عملکرد حسی دهانی – حرکتی:
روی مهارتهای دهانی کار کنید مثل مکیدن مایعات از طریق نی، یا از داخل قمقمههای ورزشی که نوک کوچک دارند؛ جویدن و خرد کردن غذا مثل جویدن آدامس، چوب شور، و هویج؛ گاز گرفتن و کشیدن آبنبات کشیهای طنابی و لواشک و لیسیدن آبنبات چوبی و بستنی میوهای.
آگاهی دهانی را افزایش دهید و آستانهی حساسیت را تعدیل کنید (تا دهان نه بیش حس و نه کم حس باشد). برای کودکان کوچکتر، والدین میتوانند لثهها را ماساژ دهند. یک درمانگر میتواند به والدین یا کودک بزرگ نشان دهد که چطور از لرزانندههای دهانی استفاده کنند.
صداهای خندهدار ایجاد کنید (ترتر کردن، بوسهای صدا دار، پاپس، تیک تیک کردن) و برای هم چهرههایتان را خندهدار کنید.
بازی با مزهها انجام دهید. شیرینی توسط گیرندههای جلوی زبان، شوری در کنارههای نوک زبان، ترشی، تندی در اطراف وسط زبان، و تلخی و دودی در انتهای زبان حس میشوند.
دندان لق
افتادن دندان میتواند برای کودکانی که تدافع دهانی دارند بسیار خطرناک باشد، که ممکن است از داشتن
دندان لق یا از تصور کشیدن آن هم به همان اندازه وحشتزده شوند. اگر دندان نیاز به كشيدن دارد و اگر کودک میتواند سرما را تحمل کند، یک بستنی یخی به او بدهید تا میک بزند تا آن ناحیه بیحس شود.
در این زمینه به وفور کتاب وجود دارد که میتوانید با هم بخوانید مثل My Wobbly Tooth Must
Ever Never Fall Out به قلم Lauren Child. والدین بسیاری از اولین دندان کودکشان در YouTube فيلم گذاشتهاند. والدین میتوانند ویدیویی از یک بچه با سن مشابه فرزند خودشان بیایند و با هم ببینند. البته والدین از قبل باید آن را بازبینی کنند تا مطمئن شوند که مناسب فرزندشان هست.
استفاده از توالت
یاد گرفتن استفاده از توالت میتواند برای کودکی که دوست ندارد کثیف شود، در حکم یک ضربهی کوبنده باشد. بعضیها تقریباً خودشان توالت رفتن را یاد میگیرند. برخی دیگر به کمک نیاز دارند، خصوصاً آنهایی که زمان پر شدن مثانه یا رودهشان را درست حس نمیکنند، هنگامی که خودشان را کثیف میکنند متوجه نمیشوند، یا واقعاً از حس خیس شدن یا مدفوعی شدن خوششان میآید.
به خاطر داشته باشید که به موقع به توالت رفتن نیازمند بلوغ عصبی و تکامل احشایی است (جهت ایجاد هوشیاری نسبت به حواس مثانه و روده). کودکان در زمانهای متفاوتی به وضعیت آمادگی – توالت میرسند که اغلب برای کودکی که سایر مراحل تکاملی را هم دیر کسب کرده، دیر به دست میآید. چندین کتاب عالی در این زمینه وجود دارند، مثلاً آموزش توالت به کودکان اوتیسم یا سایر انتشارات رشدی به قلم ماریا ویلر.
در ادامه تعدادی پیشنهاد حسی برای موقعی که کودک علائمی از آمادگی برای آموزش توالت رفتن نشان میدهد آورده شده است:
شورتهایی که با فشار روی مثانه را میگیرند ممکن است در روند احساس پر بودن مثانه، اختلال ایجاد کنند. شرتهای بوکسوری آزاد انتخاب کنید که هم برای دختران و هم برای پسران وجود دارد.
اگر کودک نمیتواند تشخیص دهد که خودش را کثیف کرده، او را با فواصل زمانی منظم به توالت ببرید. به حالتی بدون واکنش مثبت یا منفی بیان کنید که او خشک است یا کثیف و باز بدون هیچ واکنش مثبت یا منفی برایش توضیح دهید که قضیه چیست و چرا به توالت آمده: یا کودک خشک است و بعداً مجدد به توالت خواهید آمد و یا اینکه اوه! کودک به جای اینکه در توالت کارش را بکند، به خودش مدفوع یا ادرار کرده و اینکه دفعهی بعد سعی خواهید کرد به موقع به توالت بیایید.
بهترین تجربه نشستن را فراهم آورید. ممکن است یک کودک کوچک از نشستن روی یک توالت کوچک پلاستیکی لذت ببرد در حالی که دیگری ممکن است از نشستن روی یک توالت بزرگتر که برای کودك تطابق یافته است و عکس «پو»(تصویر کارتونی) روی آن است خوشحال شود. در هر دو صورت مطمئن شوید که کودک زیر پایش تکیه گاه دارد، مثلاً کف پایش روی زمین است یا روی یک چهارپایه. این مسئله خصوصاً در مورد کودکی که تون عضلانی پایین و کنترل وضعیتی ضعیف دارد مهم است.
بسته نشدن لوله عصبی در طی رشد جنین به علت نقص مادرزادی قوس مهره و ستون فقرات را اسپاینابیفیدا گویند. این نقص میتواند به صورت جزئی یا کیستیک باشد. درمان های جراحی و توانبخشی از درمان های شایع در این بیماری می باشد. مرکز کاردرمانی جسمی دکتر صابر در حیطه توانبخشی به صورت تخصصی در زمینه کاردرمانی اسپاینابیفیدا فعالیت می نماید. تیم تخصصی کاردرمانی حرکتی و تجهیزات مرکز نظیر مکانو تراپی، آب درمانی، کاردرمانی حسی و… بهترین نتیجه درمانی را برای این بیماران حاصل می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اسپاینابیفیدا
اسپینا بیفیدا وضعیتی است که در آن ستون فقرات و نخاع به درستی شکل نمی گیرند. این یک نوع نقص لوله عصبی است. لوله عصبی، ساختاری در جنین در حال رشد است که بعدها به مغز و نخاع نوزاد و بافت های پوشاننده آن ها تبدیل می شود. معمولاً لوله عصبی در اوایل بارداری تشکیل می شود و تا روز 28 پس از لقاح بسته می شود. در نوزادان مبتلا به اسپینا بیفیدا، بخشی از لوله عصبی به طور کامل بسته نمی شود. این امر بر نخاع و استخوان های ستون فقرات تأثیر می گذارد. اسپینا بیفیدا می تواند از خفیف تا ایجاد ناتوانی های جدی متغیر باشد. علائم بستگی به محل قرارگیری و اندازه بازشدگی در ستون فقرات دارد. این می تواند منجر به علائمی مانند بی اختیاری، از دست دادن حس و فلج پا شود. برخی از نوزادان پس از تولد نیاز به جراحی دارند و برخی دیگر ممکن است به مراقبت و حمایت مداوم نیاز داشته باشند. علائم همچنین بستگی به این دارد که آیا نخاع و اعصاب درگیر هستند یا خیر. در صورت لزوم، درمان زود هنگام اسپینا بیفیدا شامل جراحی است. با این حال، جراحی همیشه عملکرد از دست رفته را به طور کامل باز نمی گرداند. علائم اسپینا بیفیدا بسته به نوع و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. سه نوع اصلی اسپینا بیفیدا وجود دارد:
-مننگوسل: یک کیسه پر از مایع در دهانه شکاف ستون فقرات تشکیل می شود. این کمترین نوع شایع است.
-میلومننگوسل: یک کیسه پر از مایع که حاوی بخشی از نخاع و اعصاب است، در دهانه شکاف ستون فقرات تشکیل می شود. این جدی ترین نوع است.
-اسپینا بیفیدا اوکولتا: یک شکاف کوچک در ستون فقرات وجود دارد، اما باعث تشکیل کیسه پر از مایع نمی شود. اسپینا بیفیدا اوکولتا شایع ترین نوع است.
علت اسپینا بیفیدا ناشناخته است. تصور می شود که ترکیبی از عوامل خطر ژنتیکی، تغذیه ای و محیطی باعث این بیماری می شود. این شامل داشتن سابقه خانوادگی نقص لوله عصبی و دریافت فولات بسیار کم، که به عنوان ویتامین B-9 نیز شناخته می شود، در دوران بارداری است. با پزشک خود صحبت کنید تا در مورد این که آیا در معرض خطر داشتن فرزندی با این بیماری هستید یا خیر، اطلاعات بیشتری کسب کنید. همچنین به این نکته مهم توجه کنید که خطر ابتلای فرزند شما به این بیماری نیز افزایش می یابد اگر خودتان این بیماری را دارید یا قبلاً فرزندی با نقص لوله عصبی داشته اید (ژنتیک).
انواع اسپاینابیفیدا چیست؟
1.اسپاینا بیفیدا مخفی: نقص جزئی بدون ناهنجاری در نخاع.
۲. اسپاینا بیفیدا کیستیک: شامل یک دهانه گسترده ستون فقرات و یک کیسه باز ساخته شده از مایع مغزی نخاعی و مننژها.
الف. مننگوسل: شیوع کمتر، فتق مننژ به دلیل نقص قوس مهرهای. فاقد بافت عصبی بودن کیسه تکال یا
دورال ساک (ترکیبی از سخت شامه و عنکبوتیه) به بیرون رانده شده (عدم فتق نخاع یا ریشههای آن).
تجمع مایع در فضای ساب آراکنوئید و برجستگی روی پوست بیمار.
ب. میلومننگوسل: شایعتر از مننگوسل، باز بودن قسمت خلفی مهرهها و بیرون زدن مجموعهای از نخاع و مایع مغزی نخاعی به شکل یک کیسه.
هیدروسفالی: افزایش فشار داخل جمجمه و بزرگ شدن بطنها به دلیل اختلال در تخلیه مایع مغزی نخاعی
و غالبا همراه با میلومننگوسل. بستگی داشتن میزان اختلال به میزان و درجه درگیری نخاع.
علت
رخ دادن نقص در هفته چهارم بارداری
امکان شناسایی با آمنيوسنتز
نقش داشتن عوامل محیطی و ژنتیکی
شامل بودن وراثت و کمبود اسید فولیک در اکثر موارد
توصیف اسپاینابیفیدا
مشاهده اختلالات حسی و حرکتی در زیر سطح ضایعه غالباً با ضایعات (غالبا نیاز به جوشکاری).
بیشتر ضایعات در ستون فقرات قفسه سینه یا کمر و فلج بودناندام تحتانی
مشاهده اختلال پردازش حسی و مشکلات ادراکی (و مشکلات حرکتی ریز مربوط به مربوط به مسائل ادراکی) در کودکان با هیدروسفالی و یا نقص قابل توجهی حرکتی
ناتوانیهای ذهنی و تشنج
منجر شدن به سندرم مهمانی كوكتيل (گفتار زیاد، زبان بیانگر پیشرفتهتر از گیرنده)
امکان مشاهده مشکلات ارتوپدی مانند اسکولیوز، کلاپ فوت، آرتروگریپوز یا دررفتگی ران
دچار شدن به مشکلاتی در هماهنگی چشم و دست (درکی-حرکتی)، توجه، بیش فعالی، مشکلات یادگیری، حافظه، سازماندهی، توالی، استدلال و حل مسئله و انگیزه
رایج بودن آلرژی لاتکس (به دلیل حساسیتهای ایجاد شده توسط جراحیها).
اسپاینابیفیدا
درمان اسپاینابیفیدا چگونه است؟
درمان و توانبخشی مبتنی بر تیم یکی از مؤثرترین رویکردها در مراقبت از بیماران دچار مشکلات نورولوژیک، سکته مغزی و سایر اختلالات جسمی و حرکتی است. در این روش، تیمی از متخصصان با یکدیگر همکاری میکنند تا یک برنامه جامع و شخصیسازیشده برای بیمار تدوین کنند. این تیم معمولاً شامل پزشک متخصص، فیزیوتراپیست، کاردرمانگر، گفتاردرمانگر، روانشناس، پرستار، و در صورت لزوم مددکار اجتماعی است. هر یک از این اعضا، نقش خاص و مکملی را در روند درمان ایفا میکنند. در مرکز تخصصی توانبخشی دکتر صابر، درمان مبتنی بر تیم نهتنها یک شعار، بلکه یک رویکرد عملی و دقیق است که با هدف بهبود همهجانبه عملکرد بیماران دنبال میشود. دکتر صابر با سالها تجربه در زمینه توانبخشی بیماران سکته مغزی، پارکینسون، آسیبهای نخاعی و بیماریهای حرکتی، معتقد است که بدون هماهنگی میان تخصصهای مختلف، نمیتوان به نتایج پایدار و مؤثر دست یافت.
یکی از مزیتهای مهم درمان تیمی این است که هر بیمار بهصورت چندبعدی مورد ارزیابی قرار میگیرد. بهعنوان مثال، اگر بیماری دچار مشکلات حرکتی و گفتاری باشد، فیزیوتراپیست و گفتاردرمانگر همزمان و هماهنگ روی بهبود وضعیت او کار میکنند. همچنین روانشناس میتواند بر جنبههای روانی بیماری مانند اضطراب، افسردگی یا کاهش انگیزه تمرکز داشته باشد. این هماهنگی سبب میشود که روند درمان با سرعت و کیفیت بهتری پیش رود و از اتلاف وقت و هزینه جلوگیری شود.
دکتر صابر در جلسات تیمی هفتگی با تمامی اعضای تیم درمانی، وضعیت هر بیمار را بررسی میکند و در صورت نیاز برنامه درمانی را بازنگری و بهروزرسانی مینماید. این جلسات فرصت مناسبی برای همفکری، تبادل نظر و تصمیمگیری دقیقتر در خصوص روند توانبخشی بیماران است.
درمان و توانبخشی مبتنی بر تیم، بهویژه در بیماران دچار اختلالات مزمن و پیچیده، یک انتخاب هوشمندانه و علمی است که در مرکز دکتر صابر بهخوبی پیادهسازی میشود و نتایج قابل توجهی در بهبود کیفیت زندگی بیماران به همراه داشته است.
ارزیابی کاردرمانی اسپپاینابیفیدا
حیطهها
ADL
IADL
مهارتهای بازی
حرکت ظریف مانند دستخط (به علت اختلال ادراکی بینایی، دیس پراکسیا)
بینایی و ادراک
برنامهریزی حرکتی
حس (هیچ حسی در زیر سطح ضایعه وجود ندارد، امکان تحریکپذیری بالا یا پایین)
کنترل روده و مثانه
شناخت
مشکلات روانی اجتماعی (خودپنداره، سازگاری)
ابزار ارزیابی
استاندارد:
مقیاس رشد نوزاد Bayley
VMI (یکپارچگی دیداری حرکتی، ۳-۱۸ سالگی)
TVPS (ادراک بینایی، ۴-۱۲ سالگی)
مقیاسهای رفتاری Vineland (مراقبت از خود، مهارتهای زندگی کردن مستقل)
WeeFIM (مراقبت از خود، مهارتهای زندگی کردن مستقل، ۶ ماهگی تا ۷ سالگی)
پروفایل حسی (۳-۱۰ سالگی)
علائم، آسیبها و تشخیص اسپینا بیفیدا
علائم اسپینا بیفیدا بسته به نوع و محل نقص متفاوت است. در اکولتا، ممکن است تنها اختلال جزئی حس یا یک ناحیه پرمویی در کمر دیده شود. ولی در میلومننگوسل، نوزاد با کیسهای برجسته در ستون فقرات متولد میشود، ممکن است تورم، بیحسی، اختلال کنترل مثانه و روده، فلج یا کجی ستون فقرات را تجربه کند.تشخیص قبل از تولد از طریق آزمایش AFP در هفته ۱۶–۱۸ بارداری و سونوگرافی آنومالی رایج است؛ در صورت شک، آمنیوسنتز و MRI نیز انجام میشود
مداخله توانبخشی اسپاینابیفیدا
تجويز ارتودیک، جلوگیری از شکستگیها
تجویز ویلچیر
لزوم کنترل فشار به دلیل کاهش حساسیت تحرک و بیاختیاری
تجویز وسایل کمکی
مراقبت از خود: روتینهای روده و مثانه، مراقبت از پوست (جلوگیری از درد)
IADL ها، یکپارچگی جامعه و ایمنی
مدرسه و دستخط
جابجایی
پیشگیری و اهمیت اسیدفولیک در دوران بارداری
کمبود اسیدفولیک قبل از بارداری تا سه ماهه اول، بهطور قابلتوجهی خطر اسپینا بیفیدا را افزایش میدهد. توصیه میشود تمام زنان در سن باروری روزانه حداقل ۴۰۰ میکروگرم اسیدفولیک مصرف کنند تا احتمال نقص لوله عصبی کاهش یابد.سایر عوامل مؤثر شامل ژنتیک، مصرف داروهای ضدتشنج، دیابت کنترلنشده، چاقی، تب بالا و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی هستند . زوجهایی با سابقه خانوادگی نقص لوله عصبی میتوانند با مشاوره ژنتیک و غربالگری دقیق ریسک بارداری سالم را بالا ببرند.
منابع:
mayoclinic.org
my.clevelandclinic.org
سوالات متداول:
1-آیا اسپینا بیفیدا روی هوش اثر دارد؟
تأثیر سختافزاری ندارد؛ اکثر افراد دارای هوش طبیعی هستند، اگرچه در برخی موارد خفیف مشکلات یادگیری گزارش شدهاند.
2-مصرف اسیدفولیک چه زمانی مؤثر است؟
حداقل یک ماه قبل از بارداری و تا پایان سه ماهه اول، مصرف روزانه ۴۰۰ میکروگرم اسیدفولیک بهطور قابلتوجهی خطر را کاهش میدهد.
اختلال تکاملی کودکان به دسته ای از اختلالات گفته می شود که کودک در یک یا چند زمینه رشدی دچار مشکل می باشد. کودکانی دچار تاخیر تکاملی هستند که یا از ابتدا با مشکلات رشدی روبه رو بوده مثلا وزنشان زیر صدک سوم یا پنجم برای سنشان است یا سرعت رشدشان کاهش یافته. یعنی به میزانی که انتظار میرود در رشد تکاملی پیشرفت نمی کنند یا این که ابتدا رشدشان طبیعی است ولی بعد به میزان 2 صدک یا بیشتر در منحنی رشد سقوط می کنند و وزن شان کمتر از 80% وزن ایده آل میباشد. مرکز کاردرمانی در اختلال تکاملی در زمینه تشخیص علت اختلال تکاملی و درمان تاخبر رشدی به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی و گفتاردرمانی مرکز دکتر صابر با استفاده از تکنیک های درمانی روز دنیا و تجهیزات پیشرفته مرکز به درمان تاخیر تکاملی در کودکان کمک می نماید.
اختلالات تکاملی چیست؟
اختلالات تکاملی گروهی از شرایط هستند که به دلیل اختلال در زمینه های فیزیکی، یادگیری، زبان یا رفتار ایجاد می شوند. این شرایط در طول دوره رشد کودک آغاز می شوند، ممکن است بر عملکرد روزمره تأثیر بگذارند و معمولاً در طول زندگی فرد ادامه دارند. بیشتر اختلالات تکاملی قبل از تولد نوزاد شروع می شوند، اما برخی از آن ها می توانند پس از تولد به دلیل آسیب، عفونت یا عوامل دیگر رخ دهند. تصور می شود که بیشتر اختلالات رشدی ناشی از ترکیبی پیچیده از عوامل هستند. این عوامل شامل ژنتیک، سلامت و رفتارهای والدین (مانند سیگار کشیدن و نوشیدن الکل) در دوران بارداری، عوارض حین تولد، عفونت هایی که مادر ممکن است در دوران بارداری داشته باشد یا نوزاد ممکن است در اوایل زندگی داشته باشد، و قرار گرفتن مادر یا کودک در معرض سطوح بالای سموم محیطی، مانند سرب، هستند. برای برخی از اختلالات رشدی، مانند سندرم الکل جنینی که ناشی از نوشیدن الکل در دوران بارداری است، علت را می دانیم. اما برای بیشتر آن ها، نمی دانیم. اختلالات تکاملی در میان تمام گروه های نژادی، قومی و اجتماعی – اقتصادی رخ می دهند. برآوردهای اخیر در این حیطه نشان می دهد که حدود 1 از 6، یا حدود 17%، از کودکان 3 تا 17 ساله یک یا چند اختلال رشدی دارند، مانند: اختلال طیف اوتیسم، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، فلج مغزی، کم شنوایی، سندرم X شکننده و سندرم تورت. اختلالات رشدی بر رشد فیزیکی، شناختی، زبانی یا رفتاری کودک تأثیر می گذارند. اختلالات رشدی می توانند بر توانایی های فیزیکی، مانند بینایی، و توانایی های ذهنی، مانند یادگیری، تأثیر بگذارند. بسیاری از این شرایط بر چندین قسمت یا سیستم بدن تأثیر می گذارند. اختلالات رشدی می توانند بر رشد فیزیکی، فکری و عاطفی فرد تأثیر بگذارند. اگر کودکی اختلال رشدی دارد، مهم است که در اسرع وقت کمک دریافت کند. تشخیص و درمان زود هنگام می تواند تأثیر قابل توجهی بر توانایی کودک در یادگیری مهارت های جدید داشته باشد. با این که تأخیر رشد عموماً قابل درمان نیست، اما می توان از پیشرفت آن جلوگیری کرد. برنامه های درمانی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
-کاردرمانی
-گفتاردرمانی
-فیزیوتراپی
-رفتار درمانی
-بازی درمانی
-داروها
رشد و نمو توسط والدین و متخصص کودک پیگیری می شود. متخصص کودک، کودک را برای تأخیرها یا مشکلات رشدی ارزیابی کرده و به هرگونه نگرانی رسیدگی خواهد کرد. این کار نظارت رشدی نامیده می شود. هر مشکلی که در طول نظارت رشد مشاهده شود، باید با غربالگری رشد پیگیری و درمان شود.
اختلال تاخیر حرکتی در نوزادان نارس
بدکارکردی های کوچک اعصاب مرکزی میتواند ناشی از تولد نارس باشد. بین تولد نوزاد زودرس یا نارس و اختلال هماهنگی رشدی ارتباطی بسیار قوی وجود دارد،به طوری که با کاهش یک هفته از زمان تولد ۱۹ درصد احتمال ابتلا به اختلال هماهنگی رشدی افزایش مییابد. 5 / 12 تا 50 درصد از کودکان با تولد نارس دچار اختلالات هماهنگی رشدی میشوند.
بین کاهش وزن زمان تولد و ابتلا به اختلال تاخیر تکاملی ارتباط معنی داری وجود دارد. سن مادر در دوران بارداری،احتمال خطر سقط، استرس های شغلی در دوران بارداری،اختلالات مزمن ریوی بدو تولد و میزان زردی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در دوران بارداری،حین تولد و دوران نوزادی در ابتلا به اختلال هماهنگی رشد حرکتی می باشند.
گیلگر معتقد است عدم رشد نرمال اعصاب باعث ایجاد اختلال تاخیر حرکتی می گردد و به علت اینکه اختلالات رشدی (مانند اختلالات یادگیری،هماهنگی و توجه) دارای ماهیت علتی یکسانی هستند.
کاپلان پیشنهاد می کند احتمالاً بیش از یک نقطه در اعصاب مرکزی کودکان اختلال تاخیر تکاملی آسیب می بیند و به همین دلیل است که این کودکان معمولاً اختلالات توجه،یادگیری و زبانی نیز دارند میزان اختلالات همراه با اختلال هماهنگی رشدی به میزان و وسعت ضایعات رشدی مغز بستگی دارد.
دو فرضیه در مورد نقش مخچه در ایجاد اختلال تاخیر تکاملی وجود دارد.فاوست و نیکولسون یک فرضیه به نام فرضیه اختلال اتوماسیون را معرفی می کنند،کاگرر، ویلیام و ویلسون فرضیه دیگری به نام مدلسازی داخلی مخچه را معرفی میکنند. در فرضیه اتوماسیون کودکان با اختلال هماهنگی رشدی در تولید مهارت های حرکتی به صورت اتوماتیک (یعنی بدون فکر کردن و با استفاده از برنامه های حرکتی که گذشته در ذهن خود ذخیره کرده است) مشکل دارند،انسان پس از دریافت محرک های یادگیری (مانند دیدن و شنیدن) در مورد یک فعالیت حرکتی یک برنامه حرکتی در مغز خود طراحی می کند آن را اجرا میکند و پس از به نتیجه رسیدن آن را ویرایش و در مغز خود ذخیره می کند که به این عمل برنامه حرکتی یا پراکسیا می گویند و این کودکان در این مهارت ضعف دارند و نمیتوانند برنامههای حرکتی را به راحتی ذخیره و از آن بدون فکر کردن و توجه کردن استفاده نمایند که این امر خود دلیل درگیری مخچه در اختلال تاخیر تکاملی می باشد.معمولاً بچههای اختلال هماهنگی رشدی با این ضایعه دچار اختلال نارساخوانی ( دیس لکسیا) نیز می باشند.
فرضیه مدلسازی داخلی مخچه بدین صورت می باشد که زمانی که یک دستور حرکتی از قشر مغز صادر می گردد، مخچه دستور حرکتی را دریافت کرده و پیش بینی می کند آیا این دستور حرکتی به نتیجه مطلوب خواهد رسید یا خیر،و چنانچه به نتیجه مطلوب نرسد دستور حرکتی را ویرایش کرده و خطاهای حرکتی (از نظر سرعت حرکت اندام ها،میزان دامنه حرکتی مفاصل،زمان توقف اندام ها و غیره) را به صورت یک سیگنال به قشر مخ بازخورد میدهد تا اصطلاح حرکتی صورت گیرد در این فرضیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی در پیشبینی خطاهای حرکتی و بازخورد آن به قشر مغز مشکل دارند در واقع در این فرضیه (مدلسازی داخلی) کودکان اختلال هماهنگی رشد حرکتی در تصویرسازی حرکتی،برنامه ریزی حرکتی و کنترل سریع و همزمان حرکت مشکل دارند و این مشکل به خصوص در تصویرسازی ذهنی و برنامه ریزی حرکتی حتی در فعالیت های حرکتی ساده در مقایسه با کودکان عادی به صورت معناداری مشهود میباشد.در برنامهریزی حرکتی کودکان با تاخیر حرکتی بیشتر در برنامهریزی جهت آسان شدن انجام فعالیت مشکل دارند و هر چه فعالیت دقت بیشتری بطلبد ضعف کودکان با اختلال هماهنگی رشدی نمایان تر می شود و ضعف این کودکان در برنامهریزی حرکتی را نمیتوان با اختلال حس وضعی در این کودکان توجیه کرد زیرا تفاوت خاصی بین این کودکان و کودکان عادی در وضعیت مفاصل در یک عمل ساده وجود ندارد.
نقش ماده سفید مغز در اختلال تاخیر کلی رشد
یکی دیگر از بخش های موثر در علت شناسی اختلال تاخیر حرکتی تغییرات عملکردی (نه ساختاری) ماده یا بخش سفید مغز میباشد بررسیها با تصویر برداری دیفیوژن تانسور بر روی بزرگسالانی که احتمالاً اختلال هماهنگی رشدی داشته اند نسبت به بزرگسالان عادی نشان میدهد فرکشنال آنیزوتروپی راه قشری نخاعی و کلاف طرفی فوقانی به صورت معناداری کاهش یافته و در کلاف طرفی تحتانی و جسم پینه ای تا حدودی نسبت به بزرگسالان عادی کاهش یافته است که نشاندهنده کاهش یکپارچگی ماده سفید دربخش های پریوفرونتال و راه کورتیکواسپاینال و قاعدتاً افزایش جبرانی یکپارچگی ماده سفید در شبکه ی اکسیپیتال جلویی و در طول مسیر بینایی شکمی دیده میشود این تغییرات راه های ماده سفید در کودکان دارای اختلال تاخیر تکاملی نیز دیده میشود و یکی از علل اختلال تاخیر تکاملی کودکان در یادگیری حرکتی، شناخت است.
فعالیت های جسمی و بازی و علت اختلال هماهنگی رشدی
برجن وی بیان کرد بازی در رشد فیزیکی، شناختی زبانی و اجتماعی کودکان بسیار موثر است. راکیسون معتقد است انجام فعالیتهای فیزیکی و بازی در طول دوران رشد،از بدو تولد بر رشد و تقویت اعصاب مرکزی و مهارت حرکتی بسیار تاثیر دارد در گذشته تصور میشد مشکل حرکتی نوزاد متولد شده تماما غیر ارادی و رفلکسی است و تاثیری در رشد آینده نوزاد ندارد،ولی مطالعات اخیر نشان میدهد نوزاد از همان بدو تولد درگیر فعالیت های حرکتی میشود و این فعالیتها در رشد حرکتی نوزاد در آینده بسیار تاثیرگذار است. بازی های جسمی نوزادان 6 ماهه در رشد مهارت های حرکتی اساسی بسیار موثر است به عنوان مثال نوزاد از حدود ۶ ماهگی توانایی گرفتن اشیا را دارد و انجام این فعالیت ها در بهبود اختلال حرکتی نوزاد بسیار تاثیر دارد. و از حدود 10 ماهگی توانایی دستکاری کردن اشیا را در انگشتان به دست می آورد و انجام این فعالیت ها در این سنین،پایه و اساس انجام مهارت های کنترل اشیا نظیر پرتاب اشیا،مهارت های نوشتاری و پیش دبستانی،در سنین بالاتر می باشد.
رشد حرکتی در برخی دوره های مهم رشد نظیر نشستن،چهاردست و پا رفتن،راه رفتن نیز در رشد مهارتهای حرکتی کودکان بسیار تاثیرگذار است،و هر چه نوزاد این مهارت ها را زودتر به دست آورد و تجربه و تکرار حرکتی بهتری داشته باشد مهارت حرکتی بهتری به دست می آورد و منجر می شود کودک در بازی ها و فعالیت های حرکتی خانه و مدرسه موفق تر باشد.
به نظر میرسد عدم انجام فعالیت های حرکتی و تجربه حرکتی ناکافی مناسب از بدو تولد در عدم رشد مهارت های حرکتی و ایجاد اختلال هماهنگی رشدی موثر می باشد و همین موضوع اهمیت فعالیت های جسمی-حرکتی را پس از تولد مشخص میکند.
تصویربرداری از اعصاب مرکزی کودکان با اختلال تاخیر حرکتی
مطالعات اخیر نشان میدهد که مغز این کودکان از نظر نحوه فعالیت با کودکان بدون اختلال تاخیر تکاملی اختلافاتی دارد. کویرنه نشان داد که شبکه توجه مغز کودکان با مشکل حرکتی بد کار کردی های را نشان می دهد. وی با استفاده از ام آر آی فلورسانت نشان داد که میزان فعالیت این منطقه واقع در بخش پشتی- طرفی قشر پره فرونتال(جلو پیشانی) نسبت به کودکان سالم ( گروه کنترل) در فعالیتهای دستوری از قبیل برو و نرو کمتر می باشد.
کاشی واگی نشان داد که میزان فعالیت قسمت های بالایی و پایینی لوب آهیانه چپ به صورت معنی داری در فعالیت هایی که احتیاج به تعقیب بینایی و حرکتی دارند در مشکل حرکتی کودکان نسبت به کودکان سالم کمتر می باشد. که دلالت بر این امر دارد که لوب آهیانه (پریتال) در بدکارکردی های هماهنگی رشدی نقش دارد.
زیکر بیان کرد لوب های پیشانی،گیجگاهی و آهیانه در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی در فعالیت های ظریف و تعقیب حرکتی،فعالیت بسیاری را از خود نشان می دهند در حالیکه در کودکان عادی (در انجام همین فعالیت ها) بیشتر منطقه ی پره کانوس و مناطقی که در یادگیری حرکتی و کنترل حرکتی و ویرایش خطاهای حرکتی نقش دارند فعالیت می کنند.
جدا از تمایز مناطق فعال شده در مغز بین دو گروه کودکان عادی و کودکان اختلال هماهنگی رشدی میزان این فعال شدن نیز فرق دارد به طوری که در کودکان مشکل هماهنگی رشدی بیشتر مناطق مغز دو برابر بیشتر نسبت به کودکان عادی فعالیت می کنند و این خود نشان دهنده و توجیه کننده این امر است که کودکان با اختلال تاخیر تکاملی کار ها را با تلاش بیشتری انجام می دهند. هنگام بررسی این کودکان در مشاهدات بالینی دیده می شود این کودکان در فعالیت های حرکتی درگیری بیشتری دارند. و به همین دلیل معمولا هنگام انجام مهارت های حرکتی به علت تلاش خیلی زیاد توجه و تمرکز شان از سایر قسمتهای بدن برداشته می شود. علیرغم اینکه مغز کودکان اختلال حرکتی فعالیت بیشتری دارد ولی مشاهده می شود که فعالیت مغز کودکان با مشکلات حرکتی در مناطقی که مربوط به یادگیری حرکتی است نسبت به کودکان عادی کمتر از حد نرمال میباشد. زیکر و همکارانش سه بار در سه روز متوالی آزمایشات تصویربرداری خود را بر روی عملکرد مغز کودکان اختلال هماهنگی رشدی بر روی حرکات ظریف و تعقیب حرکتی نسبت به کودکان عادی (گروه شاهد) سنجیدند و در هر سه روز اختلاف های معنی داری در فعالیت مغز دو گروه مشاهده شد و تمایز ها بیشتر مربوط به مناطقی بود که مربوط به یادگیری حرکتی بوده به انضمام مناطقی در قسمت های تحتانی لوب آهیانه در دو طرف،ناحیه طرفی-پشتی قشر پرفرونتال مغز سمت راست و مخچه نیز تفاوت هایی را نشان می دادند.
فعالیت کم مغز در مناطقی که مربوط به یادگیری و کنترل حرکتی است در واقع توجیه کننده این مطلب است که کودکان با اختلال تکاملی نسبت به کودکان عادی یادگیری حرکتی ضعیفتری دارند.
تفاوت ساختار در مغز کودکان تاخیرحرکتی
یکی دیگر از قسمت های اعصاب مرکزی که در ایجاد اختلال هماهنگی رشدی نقش دارد نحوه عملکرد و فعالیت راه های حسی-حرکتی نخاع است که به مغز وارد و یا از آن خارج میشوند. زیکر و همکارانش در ارزیابی های شان از نخاع با دی تی آی مشکل حرکتی کودکان نشان دادند که میزان فعالیت در راه های کورتیکو اسپاینال خلفی و تالامیک خلفی به صورت معنیداری کمتر از کودکان عادی (شاهد) می باشد و به این میزان این کاهش فعالیت در راه های ذکر شده و کاهش نمره تست های توانایی حرکتی ارتباط مستقیمی وجود دارد که احتمالاً در دوران رشد راه های حسی و حرکتی ضایعات بسیار کوچک میکروسکوپی ساختمانی در کودکان اختلال تاخیر حرکتی پیدا می کنند.
لازم به یادآوری است که تمام تغییراتی که در مغز و نخاع کودکان با تاخیر تکاملی نسبت به کودکان سالم مشاهده می شود مربوط به میزان فعالیت آنها می باشد و این تغییرات فقط با استفاده از ( FMRI و DTI ) (این دستگاهها میزان فعالیت اندام ها و وضعیت فیزیولوژیک را نشان می دهند) قابل مشاهده می باشند. این اعضا از لحاظ ساختمانی و آناتومی تفاوتی ندارند و چنانچه آسیب هم وجود داشته باشد چنان میکروسکوپی بوده که در ام آر آی و سی تی اسکن مشاهده نمی شود و مغز این کودکان از نظر ظاهر با کودکان سالم هیچگونه فرقی ندارد.
تاخیر ذهنی و اختلال تکاملی زبان
از علائم تاخیر تکاملی در کودکان می توان به تاخیر در مهارت های ذهنی و شناخت کودکان اشاره نمود برای مثال کودکان در سن دو سالگی اشیا آشنا را می شناسد و تشخیص می دهد، می تواند خواسته های خود را با اشاره و بیان بعضی کلمات بیان کند. نحوه بازی با اسباب بازی هایش را میشناسد . در تاخیر تکاملی کودک نمی تواند متناسب با سنش نسبت به محیط واکنش نشان دهد. همچنین ممکن است در زمینه رشد زبان دچار اختلال و تاخیر گردد. بسیاری از والدین با تصور غلطی که کودک تاخیر کلام دارد و به گفته اطرافیان خود به خود برطرف می شود، درمان را به تاخیر می اندارند که این امر خود موجب تاخیر در روند رشد کودک می گردد. توانبخشی در زمینه کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان موجب تسریع روند رشد کودکان با اختلالات تکاملی می گردد.
کودکان دارای اختلال تاخیر حرکتی ، طیف وسیعی از اختلالات زبانی شامل اختلالات تلفظی،درکی،بیانی،تاخیر رشد زبانی،اختلالات درکی رشدی زبانی،تاخیر درک زبانی،و اختلالات سیلابی را تجربه میکنند و ارتباط بین این موارد و اختلال هماهنگی رشدی بسیار بالاست.
یکی از مشکلات درک گفتار در کودکان اختلال تاخیر حرکتی ضعف در درک و پردازش افعال دستوری یا افعال کاری است،همین امر یکی از علل تاخیر آنها در پاسخ به افعال کاری است این کودکان این تاخیر در پردازش و درک افعال کاری را حتی در موارد تکراری و مشابه بر خلاف کودکان رشد طبیعی نشان می دهند این مشکل نشان میدهد عواملی که با ایجاد اختلال هماهنگی رشدی در مغز شدهاند احتمالاً مراکز درک و پردازش افعال کاری در مغز را نیز تحت تاثیر قرار داده اند.
مشکلات گفتاری و بلع کودک تاخیری
سه اختلال یا مشکل عمده زیر باعث بروز انواع اختلالات مربوط به حوزه گفتار و بلع در این کودکان می گردند که عبارتند از:
عدم هماهنگی حرکتی و دیس پراکسیا در عضلات صورت و دهان،حدود ۳۶ درصد
عدم غلبه طرفی مناسب در مغز
دیس پراکسیا بیانی حدود ۲۶ درصد
مشکلات فوق باعث می شوند این کودکان نتوانند حالت های هیجانی را به خوبی در صورت نشان دهند (بیش از حد یا کمتر از حالت عادی) و تا حدودی صورتی عروسکی داشته باشند،بلع مناسبی نداشته و به همراه عدم هماهنگی حرکتی از جملات تاثیر گذار،آبریزش دهانی داشته باشند،جدیدن و خوردن مناسبی نداشته باشند و همواره مقداری غذا از گوشه لبها بیرون ریزد،انواع مشکلات صوت را تجربه کنند و اکثراً نتوانند کلمات و جملات مناسب با سن خود به کار ببرند.
ناراحتی های قلبی در کودکان تاخیری
بین علائم کودک تاخیری و ظرفیت قلبی و تنفسی پایین ارتباط معنی داری وجود دارد. حدود ۷۰ درصد از پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی،ظرفیت قلبی و تنفسی پایینی دارند. که احتمالا ناشی از بی حرکتی و بی انگیزگی این کودکان در شرکت جستن در فعالیت ها و بازی های حرکتی می باشد.همچنین کودکان با اختلال تاخیر حرکتی که علت مبتلا شدن آنها تولد زودرس و کم وزنی است غالباً مشکلات آریتمی دارند.
تاخیر حرکتی در کودکان و چاقی
بین چاقی و تاخیر حرکتی کودکان ارتباط مستقیمی وجود دارد،به علت کاهش تحرک میزان چربی و اضافه وزن در کودکان مبتلا به تاخیر حرکتی نسبت به کودکان عادی بیشتر است و چاقی احتمال مبتلا شدن به اختلالات هماهنگی رشدی شدید را افزایش می دهد.پزشکان معتقد است ممکن است چاقی باعث ایجاد اختلال نگردد ولی در ایجاد افزایش شدت آن تاثیرگذار است به گونهای که بین افزایش چاقی و علائم کودکان تاخیری ارتباط مستقیم وجود دارد و جلوگیری از چاقی در سنین پایین احتمالاً باعث جلوگیری از اختلال هماهنگی رشدی شدید میشود.
جنسیت نیز در این ارتباط موثر است. تاثیر چاقی در پسرها بیشتر است.افزایش سن تاثیر منفی بر میزان شاخص توده بدنی و دور کمر کودکان تاخیر حرکتی دارد به نحوی که این کودکان با افزایش سن نسبت به کودکان عادی بیشتر چاق می شوند و شاخص توده بدنی و دور کمر آنها بیشتر افزایش می یابد و بی تحرکی عامل اصلی این افزایش وزن است،جنسیت نیز تاثیر گذار بوده و در طول زمان روی افزایش شاخص توده بدنی و دور کمر (افزایش وزن) پسرها تأثیرگذارتر است.همچنین عدم رشد مناسب مهارتها و تواناییهای حرکتی باعث افزایش اضافه وزن و چاقی در انتهای دوره دبستان میگردد و این چاقی و اضافه وزن باعث کاهش تناسب قلبی ریوی تا ۶ برابر نسبت به کودکان عادی می گردد در واقع بین چاقی و اختلال هماهنگی رشدی یک رابطه دو طرفه وجود دارد.
ارزیابی اختلال تکاملی در کودک
زیر مجموعه های اختلال رشدی شامل:
اختلال رشد ارگانیک
اختلال در جذب یا متابولیسم مواد مغذی و افزایش نیاز به انرژی دریافتی به دلیل افت رشد به دلیل وجود یک بیماری حاد یا مزمن(مثل عفونت).
ناشی از یک وضعیت جسمی قابل تشخیص (اختلالات در سیستم های اصلی بدن؛ اختلالاتی مانند سندرم داون، سیستیک فیبروز، دیابت، پرکاری تیروئید، برگشت اسید معده به مری، شکاف کام)
2- اختلال رشد غیرارگانیک
عدم رشد به دلیل غفلت محیطی (به عنوان مثال، کمبود مواد غذایی) یا محرومیت
همراه بودن با عوامل روانی اجتماعی (خلق و خوی و رفتار نوزاد، افسردگی ثانویه) یا عوامل محیطی (به عنوان مثال اختلالات در تعامل والدین و فرزند، مراقبت نامناسب، مشکلات مالی در خانواده، تأمین ناکافی شیر مادر)
3- مختلط
هم پوشانی فاکتورهای اختلال رشدی ارگانیک و غیر ارگانیک
ارزیابی اختلال تکاملی کودکان نیاز به یک رویکرد تیمی هماهنگ برای ارزیابی اطلاعات از نمودار رشد، سابقه رژیم غذایی کودک، ارزیابی الگوی از بین بردن بیماری کودک، تاریخچه پزشکی، تاریخچه خانوادگی و اجتماعی برای تشخیص.
به طور ویژه نقش کار درمانی ارزیابی حیطه های زیر است:
ارزیابی جامع رشدی
مهارت های حرکتی ظریف و درشت
هماهنگی دوطرفه
پوسچر
رفلکس ها
مهارت های ارتباطی
مهارت های تعامل اجتماعی
ارزیابی تغذیه
ارزیابی حرکتی دهان و جویدن
ارزیابی رفتارهای تغذیه ای
ارزیابی محیطی
ارزیابی تعاملات نوزاد با مراقبت و دیگران هنگام بازی
مداخله درمانی در تاخیر تکاملی چیست
چارچوب نظری در تاخیر تکاملی شامل:
درمان اختلال تکاملی با استفاده از مدل های عصبی رشدی و پردازش حسی
شناسایی علت اصلی اختلال در شد توسط کاردرمانگران
پیش بردن جلسات درمانی به منظور کاهش تأثیر این علت.
با توجه به اینکه یکپارچگی حسی به معنی دریافت و پردازش اطلاعات از هفت حس (حس وستیبولار، لمس، عمق، بینایی، شنوایی، چشایی و بویایی) میباشد، در کودکان با اختلال پردازش حسی ممکن است اطلاعات حسی بادقت و به طور کافی پردازش نشود. این به نوبه خود بر کارایی عملکرد مغز تاثیر میگذارد چراکه عملکرد مناسب مغز به یکپارچگی خوب حواس بستگی دارد بنابراین با هماهنگ کردن چشم و دست و کنترل حرکتی و ادراک فضایی و بصری و مسائل تعادلی لمسی و توانایی بصری-حرکتی، و توانایی جهتگیری میتوان گروهی از تواناییهای نوشتن خواندن و هجی کردن و اختلالات ریاضی را درمان کرد. مرکز درمان اختلال یکپارچگی حسی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی اختلال پردازش حسی، کاردرمانی حسی و… فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
درمان اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
هماهنگی حرکتی ظریف، مستقیماً به رشد و تکامل عضلات ظریف دست مربوط میشود که در انجام تکالیفی نظیر نوشتن، نخ کردن، سوار کردن مهرهها و پیچها و قیچی کردن، به کار برده میشود. انجام موفقیتآمیز همه ی این تکالیف در درمان اختلال یکپارچگی حسی موجب موفقیت در تحصیل و درمان اختلالات یادگیری میشود. به نظر میرسد هرچه کودکان در زمینه دریافت و پرداخت محرکهای ورودی، کارآمدتر شوند، در فهم و درک محیط و درنتیجه در بیان و توصیف خود تواناتر خواهند بود.
محیط درمان برای اختلال یکپارچگی حسی
به همه جای محیطی که در آن، جلسه کاردرمانی کودک برگزار میشود نگاه کنید، تعداد زیادی از تجهیزات و وسایل بازی را مشاهده میکنید. درمانگر از وسایل اتاق به منظور بهبود پردازش حسی کودک استفاده میکند. او ممکن است روی حس لامسه، حس عمقی وستیبولار تمرکز کند اما سایر حواس را نیز در جلسه درمانی خود مورد توجه قرار میدهد. والدین باید محدودیتها و نقاط قوت کودکشان را با درمانگر در میان بگذارند تا درمانگر آنها را در جلسهی درمانی خود لحاظ کند.
وسایل تاب خوردن
با استفاده از طنابی که به وسیلهی قلاب سقف آویزان است، میتوان فعالیتهای زیادی را برای کودک ایجاد نمود قلابی که به سر دیگر طناب وصل میشود، میتواند به وسایل نوسانی قابل جایگزینی متصل گردد و تجارب مختلفی برای کودک فراهم آورد (تصویر 43-3) . وسایلی که میتوان از طناب اتاق و یا از پایه فلزی آویزان کرد شامل موارد زیر میباشد:
– سکوی مسطح
– لاستیک ماشین
– قلاب پارچهای
– تور
– بالش
– نردبان
– میله بارفیکس
– کیسه پارچهای
– صفحه دایرهای به اندازهای که جای نشستن داشته باشد.
کودک میتواند روی هر کدام از این وسایل، درحالیکه نشسته، ایستاده، یا روی شکم خوابیده است، تاب بخورد. او همچنین میتواند درحالیکه بازی میکند، یک توپ را میگیرد یا به سؤالات جواب میدهد نیز این کار را انجام دهد.
تاب دادن کودک میتواند شدید یا آرام باشد. درمانگر این فعالیت را بر اساس نیاز حسی و شرایط کودک تنظیم میکند. براساس اهداف درمانی مختلف، درمانگر میتواند در طول جلسه یک وسیله را از قلاب درآورده و دیگری را جایگزین کند.
تقویتکنندههای تعادل در اختلال پردازش حسی
تاب تنها وسیله در اتاق بازی نیست که تعادل را بهبود میبخشد. سایر وسایلی که دادههای حسی مناسب را بر سیستم وستیبولار اعمال میکنند، باعث تقویت تعادل شده که در زیر تعدادی از آنها عنوان میشوند:
-تخته موازنه (بالانس بیم) : میتواند باریک یا پهن باشد، از زمین فاصله زیاد یا کم داشته باشد و یا این که از چوب یا فوم ساخته شود (تصویر 44-3).
الاکلنگ: درحالیکه درمانگر یا کودک دیگری در یک طرف الاکلنگ نشسته، میتوان کودک با اختلال یکپارچگی حسی را در طرف دیگر آن نشاند، و یا اینکه کودک مورد نظر روی آن راه برود تا حفظ تعادل روی صفحهای انتقالی را تمرین کند (تصویر 45-3) .
– تخته تعادل: یک تخته مسطح میباشد که بر روی پایه منحنی قرار گرفته است و کودک روی آن به سمت جلو و عقب نوسان میکند (تصویر 46-3) . براساس سطح هماهنگی و ترس کودک، تخت میتواند کوچک باشد به طوریکه فقط بتوان روی آن ایستاد، و یا اینکه بزرگ باشد به طوری که کودک بتواند روی آن بنشیند، در حالت چهاردست و پا قرار بگیرد و یا این که روی آن راه برود.
تخته تعادل
– صندلی T شکل: همانطور که از نام آن پیداست این نوع صندلی شامل یک جایی نشستم و یک پایه میباشد (تصویر 3-43) . کودک با نشستن بر روی این صندلی مجبور میشود تا به طور مداوم وضعیت بدن خود را برای حفظ تعادل تنظیم کند.
– تخته چرخان : کودک میتواند درحالیکه روی این صفحه گرد نشسته یا ایستاده است، با چرخش بدن خود آن را بچرخاند. مدلهای نشسته آن میتوانند دست داشته باشند، همچنین مدل ایستاده آن میتواند به صورت یک بازی که در آن کودک توپی را به اطراف حرکت میدهد، به کودک ارائه شود.
– توپ تناسب : این توپها در انواع اندازهها و رنگها موجودند و بزرگ و قابل باد شدن میباشند. کودک میتواند روی آنها بنشینند و یا دراز بکشد. این توپها میتوانند به عنوان یک صندلی برای میز کار استفاده شوند و یا اینکه کودک میتواند بر روی شکم روی آنها دراز کشیده و درمانگر توپ را به عقب و جلو حرکت دهد.
کار درمانگر همچنین میتواند کودک را در فعالیتهای تعادلی مثل لیلی کردن، بالا و پایین پریدن، طناب زدن یا ایستادن روی یک پا درگیر کند. گاهی اوقات، این فعالیتها میتواند با استفاده از جا پاها یا مسیرهای خاصی که روی زمین قرار داده میشوند، تسهیل شوند. برای انجام این تمرینات میتواند مسیری باریک روی زمین طراحی نمود تا کودک از روی آن طی مسیر کند. همچنین میتوان از جای پاها و کفیهای کفش استفاده کرد تا کودک از روی آنها راه برود.
این فعالیتها همچنین میتوانند در قالب بازیهایی مثل بازی “سیمون میگوید” اجرا شوند (تصویر 3-۴۸) . راههای زیادی وجود دارد تا کودک به سمت فعالیتهای جذب شود که اگر در موقعیتهای دیگر از او خواسته میشد آن فعالیتها را انجام نمیداد. به این صورت، تعادل کودک بدون آنکه استرس یا ناراحتی در او پدید آید بهبود مییابد.
بازی “سیمون میگوید“
بازی (simon says) بازی کودکانهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتر کودک شرکت میکنند. در این بازی، یکی از کودکان نقش سیمون را برعهده میگیرد و به کودکان دیگر دستوراتی که اکثراً شامل فعالیتهای فیزیکی میباشند ارائه میدهد (مثلاً دور خودت بچرخ، زبونتو بیرون بیار و…) در صورتی که در ابتدای دستورات عبارت “سیمون میگوید” آورده شود کودکان شرکتکننده در بازی باید از آن اطاعت کرده و آن را انجام دهند، اما درصورتیکه ابتدای دستورات این عبارت به کار برده نشود، اگر کودکان دستورات را اجرا کنند از بازی اخراج خواهند شد.
اعمال مقاومت به بدن
چهاردست و پا رفتن فشردن چیزهایی که به کودک مقاومت وارد میکنند، میتوانند باعث تقویت حس وضعیت بدن و توان عضلانی او شوند. تجهیزاتی که در راستای این اهداف میتوانند برای کودک مناسب باشند در زیر آورده شدهاند:
– کیسه بدن : کودک میتواند وارد این کیسه پارچهای ارتجاعی شده و آن را ببندد، سپس راه برود، بپرد، به اطراف بغلتد، چیزها را فشار دهد یا بکشد، یا فعالیتهایی که درمانگر میگوید را انجام دهد.
این کشها، با اعمال مقاومت به بدن کودکان میتوانند درون دادهای حسی لازم را به بدن او وارد نموده و به این صورت کودک میتواند نیازهای حسی خود را پاسخ بگوید. زمانیکه تصویر بدنی مناسبی در ذهن کودک ایجاد گردد، کودک میتواند با چالشهای مربوط به یادگیری بهتر مقابله کند و عملکردهای یادگیری و تحصیلی و بهبود مییابد.
– باندهای کششی: این نوارهای رنگی کشی میتوانند توسط کودک کشیده و یا فشرده شوند و یا در اطراف بدن او قرار گیرند (تصویر 3-۴۹) و انبوهی از درونداد های حس وضعیت بدن و همچنین فعالیت عضلهای مناسب را برای او فراهم بیاورند
سایر فعالیتهایی که فشار عمیق، تحمل وزن و مقاومت را برای کودک فراهم میکنند شامل:
حمله توپها، بلوکها، و بالشهای سنگین در عرض اتاق
پیچاندن کودک در پتو و غلتاندن او
قرار دادن توپ یا بالش بر روی کودک و اعمال فشار عمیق، به صورتی که کودک لذت ببرد و او نیز به سمت آن فشار وارد کند.
فشار دادن دستها یا پاهای کودک در مقابل دست و پاهای درمانگر.
حفظ لمس
عمده فعالیتهای برنامه درمانی یکپارچگی حسی، حس لامسه را درگیر میکند. بسیاری از فعالیتهایی که قبلاً ذکر شدند مثل استخر توپ یا تونل مقاومت، شامل این حس نیز میشوند. در زیر فعالیتهای دیگری در خصوص مؤلفه مهم یکپارچگی حسی عنوان میشود:
– نقاشی با انگشت: اگر کودک حساسیت زیادی به لمس دارد، ممکن است نقاشی با انگشت احساس خوبی به او ندهد، اما درمانگر این فعالیت را با او انجام میدهد تا تحمل او را افزایش داده و توانایی او برای لذت بردن از کار با مواد لزج و لیز را بهبود ببخشد (تصویر-50-30) .
– حبابهای پلاستیکی: ترکاندن این حبابها، درون دادهای لمسی مناسب در اختیار کودک قرار داده و علاوهبراین، مقداری تحریکات شنیداری نیز به همراه دارند (تاثیر 51-3) . همچنین راه رفتن روی این حبابها، تحریکات حسی را به کف پای کودک وارد میکند.
دیستروفی عضلانی یک بیماری ژنتیک پیشرونده است که خود را با ضعف در قدرت عضلانی و کاهش توده عضلات نشان می دهد. این بیماری به علت نقص در تولید پروتین های مورذ نیاز برای ساخت عضلات ایجاد می گردد. تشخيص دیستروفي های عضلانی دوشن و بکر بر اساس تاریخچه خانوادگی ، یافته های بالینی ، آزمایش های آنزیمی سرم، روش های تشخيص الکتریکی ، نمونه برداری از ماهيچه و روش های مولکولی انجام می گیرد. مرکز دیستروفی عضلانی تهران زیر نظر دکتر صابر در زمینه درمان دیستروفی عضلانی به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کاردرمانی در دیستروفی عضلانی بکر و دوشن با استفاده از تجهیزات مکانوتراپی، آب درمانی، ماساژ درمانی و تخصص و تجربه متخصصان کاردرمانی مرکز موجب تسهیل بهبودی و کند شدن روند پیشرفت بیماری می گردد.
روش های تشخیص دیستروفی عضلانی دوشن و بکر
تاریخچه خانوادگی دیستروفی عضلانی دوشن و بکر:
در مورد شیوع دیستروفی اگر خانواده ای با درگیری دیستروفی عضلانی توارث وابسته به کروموزوم X را نشان دهند ، تشخيص DMD و BMD ساده تر خواهد بود . احتمال مشاهده این الگوی وراثتی در خانواده های BMD بیشتر است زیرا مردان مبتلا ازدواج می کنند و دارای فرزند هستند در حالی که نسبت بزرگی از خانواده های DMD نتيجه جهش های جدید می باشند و تشخیص الگوی وراثتی در آنها مشکل است . تشخيص الگوی وراثتی در خانواده هایی که پسران و دختران مبتلا دارند نیز مشکل است زیرا ممکن است بیماری آنها یک اختلال عصبی – عضلانی با توارث اتوزومی مغلوب باشد بنابراین افتراق دیستروفی عضلانی دوشن و بکر از دیگر اختلالات عصبی – عضلانی بر اساس تاریخچه خانوادگی کار چندان آسانی نخواهد بود) .
یافته های بالینی دیستروفی دوشن و بکر:
یافته های بالینی نمی تواند در تشخیص نهایی دیستروفی دوشن و بکر راهگشا باشد چرا که علائمی مانند هیپرتروفی کاذب عضلات ساق پا ، کتف بالی ، علامت گاورس ، الگوی ضعف عضلانی تنها محدود به این دو بیماری نمی باشند بلکه دیستروفی شبه دو شن که توارث غیر جنسی مغلوب (AR) دارد نیز این علائم را نشان می دهد و فقط سیر پیشرفت بیماری آهسته تر است . دیستروفی کمربند اندامی نیز بعضی از این علائم را نشان می دهد . بنابراین تنها با توجه به نشانه های بالینی نمی توان به یک تشخیص افتراقی دقیق دست یافت ، هم چنین تشخیص افتراقی دوشن از بکر در سنین قبل از ۱۲ سالگی آسان نیست.
آنزيم های سرمی:
میزان آنزیم های سرمی در دیستروفی های عضلانی مانند هر بیماری عضلانی تغییر می کند . این آنزیم ها شامل آمینوترانسفراز ، آلدولاز (۳) ، لاكتات دهیدروژناز و کراتین کیناز می باشند . این آنزیم ها از رشته های عضلانی آسیب دیده آزاد می شوند که می توان میزان آنها را در سرم اندازه گیری کرد . حساسترین این آنزیم ها در تشخيص دوشن آنزیم کراتین فسفوكيناز( ck یا cpk ) می باشد که فقط در عضلات اسکلتی ، عضله قلب و مغز یافت می شود . در افراد مبتلا به دوشن سطح سرمی این آنزیم ۵۰ تا ۱۰۰ برابر میزان طبیعی افزایش می یابد . سطح سرمی کراتین کیناز در حالت طبیعی ۲۵ تا ۲۰۰ واحد است که در بیماران مبتلا به دوشن به ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ واحد می رسد . در بیماران مبتلا به بکر نیز مقدار این آنزیم در خون بالا می رود.
روش های آزمایشگاهی تشخیص دیستروفی بکر
علائم دیستروفی عضلانی بکر می توانند در اوایل کودکی، حتی از 5 سالگی، یا تا 60 سالگی ظاهر شوند. تشخیص دیستروفی عضلانی بکر ممکن است بسیار متفاوت و پیچیده باشد. در واقع، برخی از این بیماران به نقاط عطف رشدی خود نمی رسند و برخی متوجه می شوند که نمی توانند در کلاس های تربیت بدنی یا در طول آموزش نظامی همگام شوند. همانند تشخیص هر نوع دیگری از دیستروفی عضلانی، متخصص معمولاً با گرفتن سابقه بیمار و خانواده اش شروع می کند و سپس یک معاینه فیزیکی جامع انجام می دهد. سابقه و معاینه فیزیکی می تواند تا حد زیادی به تشخیص کمک کند، حتی قبل از انجام هرگونه آزمایش تشخیصی پیچیده. متخصص می خواهد تعیین کند که آیا ضعف بیمار ناشی از مشکلی در خود عضلات است یا در اعصابی که آن ها را کنترل می کنند. مشکلات در اعصاب کنترل کننده عضلات یا در نورون های حرکتی (که از نخاع و مغز منشأ می گیرند و به تمام عضلات بدن می رسند) می توانند ضعفی ایجاد کنند که شبیه یک مشکل عضلانی به نظر می رسد. بیماری های دیگری نیز برخی از علائم مشابه دیستروفی بکر را دارند. دیستروفی عضلانی بکر گاهی اوقات به اشتباه به عنوان دیستروفی عضلانی دوشن یا دیستروفی عضلانی کمربند اندام تشخیص داده شده است. به همین دلیل، انجام یک فرآیند تشخیصی دقیق، که معمولاً شامل آزمایش ژنتیکی (DNA) است، اهمیت دارد. در اوایل فرآیند تشخیصی، پزشکان اغلب یک آزمایش خون خاص به نام سطح CK را تجویز میکنند. CK مخفف کراتین کیناز است، آنزیمی که از عضلات آسیب دیده نشت می کند. هنگامی که سطوح بالای CK در نمونه خون یافت می شود، معمولاً به این معنی است که عضله توسط یک فرآیند غیر طبیعی، مانند دیستروفی عضلانی یا التهاب، در حال تخریب است. بنابراین، سطح بالای CK نشان می دهد که خود عضلات علت احتمالی ضعف هستند، اما دقیقاً نمی گوید که اختلال عضلانی چه می تواند باشد. آزمایش DNA برای تشخیص دیستروفی بکر اکنون به طور گسترده در دسترس است و معمولاً از نمونه خون انجام می شود. در بسیاری از موارد، آزمایش DNA به تنهایی می تواند با درجه بالایی از قطعیت به خانواده ها و پزشکان بگوید که مسیر بیماری به احتمال زیاد دیستروفی عضلانی بکر است یا دوشن. به طور خلاصه، تشخیص دستروفی دوشن و بکر پیچیده است. این شامل تظاهرات بالینی، یافته های آزمایشگاهی، آزمایش ژنتیکی، آزمایش های ابزاری و بیوپسی عضلانی است. اکثر تکنیک های تشخیصی به طور گسترده در دسترس و قابل انجام هستند.
روش های تشخيص الكتریكی دیستروفی عضلانی
برای تشخیص افتراقی بیماری عضلانی ناشی از اختلال عضله و یا اختلال عصب از دو روش الکترومیوگرافی و اندازه گیری سرعت هدایت عصبی استفاده می شود.
با اندازه گیری NCV می توان اختلالات عصبی را از بیماری های ماهیچه ای تفکیک روش الكتروفیزیولوژی و با به کار بردن الکترودهای سطحی می توان هدایت عصبی حرکتی و حسی را اندازه گیری کرد . با تحریک عصبی که عضله را در نقاط مختلف عصب دهی می کند می توان سرعت هدایت را از روی زمان لازم برای انتقال تحریک از هر نقطه تا ایجاد پاسخ عضلانی ، اندازه گیری کرد . سرعت هدایت بستگی به قطر و عمق ميلينه بودن عصب دارد . هرگاه سرعت هدایت عصبی کاهش یابد نشانگر وجود نوروپاتی های مختلف است در حالی که در بیماری های عضلانی ، سرعت هدایت عصبی طبیعی است . سرعت هدایت عصبی در نوزادان تازه متولد شده نصف میزان بچه های 3.۵ سال میباشد .
در روش EMG برای ثبت فعالیت الکتریکی عضله ، پتانسیل های الکتریکی را در وضعیت های مختلف انقباضی با فرو بردن یك الكترود سوزنی در داخل عضله ثبت می نمایند . عضله طبیعی در حال استراحت خاموش است ولی غشاهای عضلانی که عصب آنها قطع شده باشد یا بیمار باشند خودبه خود تحریک می شوند و ایجاد پتانسیل های فیبریلاسیون می کنند . یافته های الکترومیوگرافی در بیماری های اولیه عضله مشخص است و ضمن انقباض ارادی عضله ، می توان واحدهای حرکتی کوچک بسیاری را شناسائی نمود که دامنه پتانسیل آنها کاهش یافته است.
فیبریلاسیون و امواج تيز مثبت نیز در بیماران عضلانی ممکن است مشاهده شود . در بیماران مبتلا به دوشن الكترومیوگرام الگوی میوپاتیک دارد و از الگوی مربوط به بیماری های عصبی قابل تفکیک است (۲) در حالی که سرعت هدایت عصبی طبیعی می باشد.
نمونه برداری از عضله جهت تشخیص دیستروفی عضلانی بکر و دوشن :
اختصاصی ترین روش تشخیص در بیماری های عضله قبل از ژنتیک مولکولی نمونه برداری یا بیوپسی عضلانی است . تغییرات بافتی بستگی به مرحله بیماری دارد . با نمونه برداری می توان نوع میوپاتی و میزان پیشرفت بیماری را مشخص کرد.
عضله ای که بیوپسی روی آن انجام می گیرد باید مبتلا باشد اما آسیب وارده به خیلی شدید نباشد . عضله نباید محل تزريق اخیر یا مطالعات EMG با سوزن بوده با و بیشتر مواقع عضله چهار سررانی یا عضله گاستروکنمیوس واقع در ساق پا می باشد . ساختمان بافت ماهیچه ای در دیستروفی های عضلانی و هم چنین در دوشن تغییراتی شامل اختلاف در اندازه رشته های عضلانی ، تخریب رشته ها با فاگوسیتوز و جایگزینی بافت عضلانی توسط بافت همبندی و چربی را نشان می دهد . در برخی رشته های عضلانی ، هسته ها در مرکز قرار گرفته اند و وجود بازوفیلی در فیبرها و فعالیت بازسازی قابل مشاهده است . اصطلاح دیستروفیک که در مورد نمونه بافت شد (۵) عضلانی استفاده می شود به معنای مجموع تغییرات گوناگونی است که از آن ها نام برده شد. درجه تغييرات متفاوت از بیماری به بیمار دیگر همیشه با نمای بالینی ارتباط نزدیکی ندارد . تشخیص افتراقی دوشن از نوع بکر یا کمربند شانه ای بر مبنای بیوپسی مشکل است و باید شدت بیماری و سن بیمار حتما در نظر گرفته شود .
روش ایمونوهسیتوشیمی يا لكه گذاری ایمنی (۷) راه مناسبی برای تشخیص DMD/BMD با انجام بیوپسی عضلات می باشد . با به کارگیری یک آنتی بادی اختصاصی علیه دیستروفین ، می توان به محل قرار گرفتن دیستروفین در غشا سلول های عضله طبیعی ، کاهش مقدار دیستروفین در عضله مبتلا BMD و فقدان کامل آن در عضله مبتلا به DMD پی برد . در روش لكه گذاری ایمنی فقدان دیستروفین به طور وضوح مشخص است در حالی که تغييرات دیستروفین در BMD با پراکندگی رنگ به طور ناهمگون یا کاهش رنگ آمیزی همراه است . بنابراین روش لکه گذاری ایمنی که قابلیت تشخیص تغييرات دیستروفین از نظر اندازه و هم چنین قابلیت تشخیص تغييرات و آن را دارد برای شناسائی BMD روش مفیدتری است . بیماران BMD در ۸۶٪ موارد تغییر در اندازه دیستروفین دارند در حالی که فقط ۹٪ آنها کاهش در مقدار دیستروفین را نشان میدهند.
1.آیا برای تشخیص دیستروفی عضلانی نیاز به آزمایش است؟
بله، تشخیص دیستروفی عضلانی در مرحله اول با مشاهده علائم توسط پزشک و کسب تاریخچه خانوادگی آغاز می گردد، سپس برای تایید تشخیص آزمایش خون و نمونه برداری از بافت عضلات انجام می گیرد.
2.برای تشخیص افتراقی دیستروفی عضلانی دوشن و بکر چکار باید کرد؟
اختصاصی ترین روش تشخیص در بیماری های عضله قبل از ژنتیک مولکولی نمونه برداری یا بیوپسی عضلانی است . تغییرات بافتی بستگی به مرحله بیماری دارد . با نمونه برداری می توان نوع میوپاتی و میزان پیشرفت بیماری را مشخص کرد.
بیماری دیستروفی عضلانی دوشن وبکر از جمله بیماری های وابسته به ارث با شیوع پایین می باشد که خود را در دوران کودکی و نوجوانی بروز می دهد. به علت درگیری وراثتی دیستروفی عضلانی دوشن و بکر، تشخیص و درمان دیستروفی عضلانی بسیار مهم می باشد. شیوع دیستروفی دوشن ۱ در ۳۵۰۰ فرزند پسر متولد شده میباشد. دیستروفی عضلانی بکر (BMD) نادرتر است و شیوع دیستروفی بکر ۱ از هر ۱۸۵۰۰ پسر متولد شده یک نفر مبتلا میباشد. فراوانی زنان حامل در حدود یک در ۲۵۰۰ فرزند دختر است. مرکز درمان دیستروفی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان دیستروفی با بهره گیری از تخصص و تجربه متخصص توانبخشی دکتر صابر و همکاران مجرب مرکز در تهران پیشرو می باشند. درمان های توانبخشی کودکان دیستروفی شامل کاردرمانی در زمینه حفظ دامنه حرکتی و قدرت عضلانی و جلوگیری از دفورمیتی مفصلی می باشد، گفتاردرمانی در این کودکا به بهبود تنفس و حجم تنفس بیمار کمک می کند.
شیوع دیستروفی دوشن
در بیماری های کشنده وابسته به X مانند DMD فقط مادر حامل، ژن مبتلا را که به نسل بعدی منتقل مینماید چون مردان مبتلا به سن تولید مثل نمیرسند بنابراین در هر نسل یک سوم از نتیجه های چنین ژن جهش یافته ای از بین میروند اما این کاهش با جهش های جدید جایگزین میشود و میزان بروز فنوتیپ یا فراوانی بیماری ثابت میماند
احتمال داشتن فرزند مبتلا توسط مادران حامل ۲۵ درصد میباشد ولی این احتمال برای زنانی که فرزند مبتلا دارند اما حامل نیستند بسیار پایین میباشد و در حد یک جهش جديد است.
میزان جهش برای دوشن را در حدود 6-۱۰×۱۰۰-۸۰ ژن در هر نسل تخمين زدداند. نسبت بالای جهش در ژن DMD را میتوان به بزرگ بودن ژن آن نسبت داد. از آن جا که مردان مبتلا به BMD از نظر تولید مثلی سالم میباشند و میتوانند این ژن را به دختران خود منتقل سازند، بنابراین نسبت بالایی از موارد BMD ارثی میباشند و تنها حدود %۱۵ – ۱۰% جهش های جدیدی را نشان میدهند.
در مورد منشا جهش های جدید و نسبت جنسی آنها در دیستروفی عضلانی دوشن و بكر پژوهش های زیادی انجام شده است. اختلافی بین دو جنس از نظر جهش در ژن DMD وجود ندارد. اسن در سال ۱۹۹۲ نشان داد که نسبت جهشهای جدید پدری به مادری ۲۲ به ۴۹ میباشد. باربوجانی به نقش احتمالی رده سلولهای جنسی در زنان معتقد است و ٪۱۵- ۵٪ موارد خودبهخودی را وابسته موزائیسم رده جنسی میداند. نتایج پژوهشهای گریم نشان داد که اغلب حذفهای ژنی در مرحله تخمکسازی و اغلب جهشهای نقطهای در مرحله اسپرمسازی صورت میگیرد و حذفهای ژنی در مردان فقط ۳۰٪ میزان آن در زنان است، در عوض جهشهای نقطهای در مردان ۲ برابر میزان آن در زنان میباشد. بنابراین با درنظر گرفتن أنواع جهشها میتوان گفت که نسبت جهشهای جدید در مردان و زنان تقريباً برابر است.
دیستروفی های عضلانی گروهی از بیماری های ژنتیکی هستند که با ضعف پیشرونده و تحلیل رفتن (آتروفی) عضلات مشخص می شوند. انواع دوشن و بکر، دیستروفی عضلانی دو بیماری مرتبط هستند که عمدتاً عضلات اسکلتی، که برای حرکت استفاده می شوند، و عضله قلب (کاردیال) را تحت تأثیر قرار می دهند. این اشکال دیستروفی عضلانی تقریباً منحصراً در مردان رخ می دهد. دیستروفی های عضلانی دوشن و بکر علائم و نشانه های مشابهی دارند و ناشی از جهش های مختلف در یک ژن هستند. این دو بیماری در شدت، سن شروع و سرعت پیشرفت متفاوت هستند. در پسران مبتلا به دیستروفی عضلانی دوشن، ضعف عضلانی معمولاً در اوایل کودکی ظاهر می شود و به سرعت بدتر می شود. کودکان مبتلا ممکن است تأخیر در مهارت های حرکتی مانند نشستن، ایستادن و راه رفتن داشته باشند. آن ها معمولاً تا دوران نوجوانی به ویلچر وابسته می شوند. علائم و نشانه های دیستروفی عضلانی بکر معمولاً خفیف تر و متنوع تر هستند. در بیشتر موارد، ضعف عضلانی در اواخر کودکی یا نوجوانی آشکار می شود و با سرعت بسیار کندتری بدتر می شود. هر دو نوع دیستروفی عضلانی دوشن و بکر با یک بیماری قلبی به نام کاردیومیوپاتی مرتبط هستند. این شکل از بیماری قلبی عضله قلب را ضعیف می کند و از پمپاژ مؤثر خون توسط قلب جلوگیری می کند. علائم و نشانه های کاردیومیوپاتی اتساعی می تواند شامل ضربان قلب نا منظم (آریتمی)، تنگی نفس، خستگی شدید و تورم پاها باشد. این مشکلات قلبی به سرعت بدتر می شوند و در بیشتر موارد تهدید کننده زندگی هستند. مردان مبتلا به دیستروفی عضلانی دوشن معمولاً تا دهه بیست زندگی خود زنده می مانند، در حالی که مردان مبتلا به دیستروفی عضلانی بکر می توانند تا دهه چهل زندگی خود یا بیشتر زنده بمانند. این اختلال تقریباً 20 به 100000 تولد زنده پسر را تحت تأثیر قرار می دهد و معمولاً بین 2 تا 3 سالگی ظاهر می شود. در مقایسه با دیستروفی دوشن، دیستروفی بکر کمتر از 8 به 100000 تولد زنده پسر را تحت تأثیر قرار می دهد، معمولاً بسیار دیرتر علامت دار می شود و خفیف تر است. دانستن شیوع دقیق یک اختلال ژنتیکی به پیشبینی دقیق تر احتمال جلوگیری از وقوع آن در خانواده ها کمک می کند. شیوع جهانی دوشن و بکر بسیار بالا بود که نشان دهنده نیاز فوری به توجه بیشتر به غربالگری قبل از تولد و مشاوره ژنتیک برای خانواده هایی با سابقه مثبت است.
ژنتیک دیستروفی عضلانی دوشن و بکر
گاورس متوجه شد که بیماری دوشن محدود به پسران است و از طریق مادران ظاهرا سالم ولی حامل، منتقل میگردد یعنی تبعیت بیماری از همان الگویی که وراثت مغلوب وابسته به X نامیده میشود.
الگوی وراثتی دیستروفی عضلانی دوشن و بكر
دیستروفی عضلانی دوشن (DMD) و بكر (BMD) از بیماریهای ارثی وابسته به کروموزوم X مغلوب میباشند. مردان برای ژن های وابسته به X همی زیگوس میباشند در حالی که زنان ممكن است برای دو آلل، هموزیگوس یا هتروزیگوس باشند. بنابراین، یک جهش وابسته به X در تمام مردانی که آن را دریافت میکنند به صورت فنوتیپ بروز میکند اما فقط در زنانی که برای جهش هموزیگوس باشند امكان بروز مییابد. در نتیجه، اختلالات مغلوب وابسته به X معمولا محدود به مردان است و به ندرت در زنان دیده میشود. در الگوی وراثتی مردها یا سالم هستند و یا مبتلا ولی زنان میتوانند سالم یا حامل باشند.
بیماری توسط زنان حاملی که خودشان علائم بالینی ندارند انتقال مییابد ولی پسران مبتلا به دوشن چون قبل از سن باروری میمیرند قادر به انتقال بیماری به نسل بعد نیستند. در دو سوم موارد، در بیماری دوشن سابقه فامیلی وجود دارد و یک سوم آن نتیجه جهش های جدید میباشند، مردان مبتلا به BMD در صورت بچه دار شدن، پسر مبتلا نخواهند داشت ولی تمام دختران آنها حامل هستند.
کلینیک تخصصی توانبخشی دکتر صابر
مرکز تخصصی دکتر صابر در حیطه درمان های تخصصی توانبخشی مانند کاردرمانی جسمی، تقویت عضلانی و حفظ مهارت های حرکتی بیمار نظیر ایستادن و راه رفتن، بهبود تعادل، استفاده از ارتوز های تخصصی، گفتاردرمانی جهت بهبود حجم تنفسی بیماران فعالیت می نماید. همچنین خدمات توانبخشی در منزل توسط متخصصین با تجربه مرکز برای بیمارانی که توانایی مراجعه به کلینیک را ندارند می تواند روند درمان را آسانتر نماید.
منابع:
meadlineplus.gov
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
pubmed.ncbi.nlm.nih.gov
سوالات متداول:
1.آیا دیستروفی دوشن ژنتیکی است؟
بله ، دیستروفی دوشن از مادران به ظاهر سالم و ناقل ژن منتقل می شود. یعنی بیماری الگوی وراثت مغلوب وابسته به X نامیده میشود.
2. آیا دیستروفی عضلانی از مادر به همه کودکان منتقل می شود؟
دیستروفی عضلانی از مادران ناقل فقط به پسران منتقل می شود. اما دختران این مادران ناقل ژن می باشند.
شاخهای از روانشناسی که بهطور اختصاصی به موضوعات شناخت میپردازد روانشناسی شناختی نام دارد. مرکز توانبخشی شناختی دکتر صابر در زمینه روانشناسی شناختی کودک و علوم اعصاب شناختی مشغول می باشند. در روانشناسی شناختی علاوه بر بررسی و تحلیل عقلانی، تجربه و مشاهده نیز جهت دستیابی به دانش دارای اهمیت است. روانشناسی کودک در زمینه ادراک، حافظه، توجه، استدلال و هوشیاری کودکان با اختلالات شناختی و ذهنی به صورت تخصصی در کنار کاردرمانان و گفتاردرمانان با تجربه مرکز فعالیت می نمایند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
روانشناسی شناختی چیست؟
روانشناسی شناختی شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه فرایندهای ذهنی انسان مانند ادراک، تفکر، حافظه، زبان، حل مسئله و یادگیری میپردازد.این حوزه به بررسی چگونگی پردازش اطلاعات در مغز و تأثیر آن بر رفتار و شناخت انسان میپردازد.روانشناسان شناختی معتقدند که انسانها بهعنوان پردازشگران فعال اطلاعات، با استفاده از تجارب گذشته و دانش موجود، به تحلیل و تفسیر محیط پیرامون خود میپردازند
فرایندهای شناختی اصلی
۱. ادراک
ادراک فرایندی است که از طریق آن انسانها اطلاعات حسی را دریافت و تفسیر میکنند.این فرایند به ما امکان میدهد تا محیط اطراف خود را بشناسیم و به آن واکنش نشان دهیم.ادراک شامل شنوایی، بینایی، بویایی، چشایی و لامسه است که با همکاری یکدیگر، تصویری جامع از دنیای بیرونی در ذهن ما ایجاد میکنند.
۲. توجه
توجه به توانایی متمرکز کردن ذهن بر روی یک محرک خاص اطلاق میشود.این فرایند به ما کمک میکند تا اطلاعات مهم را از میان حجم وسیعی از دادهها انتخاب کرده و پردازش کنیم.توجه میتواند انتخابی، تقسیمشده یا متمرکز باشد و نقش اساسی در یادگیری و حافظه ایفا میکند.
۳. حافظه
حافظه به توانایی ذخیرهسازی، نگهداری و بازیابی اطلاعات اطلاق میشود.این فرایند به ما امکان میدهد تا تجربیات گذشته را به یاد آورده و از آنها در تصمیمگیریهای آینده استفاده کنیم.حافظه به سه نوع کوتاهمدت، بلندمدت و کاری تقسیم میشود که هرکدام ویژگیها و عملکرد خاص خود را دارند.
۴. زبان
زبان ابزار اصلی ارتباط انسانهاست و شامل تولید و درک کلمات، جملات و مفاهیم میشود.فرایندهای زبانی مانند تلفظ، دستور زبان، معناشناسی و کاربردشناسی در این حوزه بررسی میشوند.زبان نهتنها وسیلهای برای ارتباط است، بلکه تفکر و شناخت ما را نیز شکل میدهد.
۵. حل مسئله و تصمیمگیری
حل مسئله فرایندی است که از طریق آن انسانها به شناسایی و رفع موانع میپردازند.این فرایند شامل شناسایی مسئله، جستوجوی راهحلها، ارزیابی گزینهها و انتخاب بهترین راهحل است.تصمیمگیری نیز به انتخاب یک گزینه از میان چندین گزینه ممکن اطلاق میشود که بر اساس اطلاعات موجود و اهداف فردی انجام میشود.
کاربردهای روانشناسی شناختی
روانشناسی شناختی در حوزههای مختلفی کاربرد دارد:
آموزش و یادگیری: با استفاده از اصول روانشناسی شناختی، میتوان روشهای مؤثری برای تدریس و یادگیری طراحی کرد که به بهبود فرآیندهای آموزشی کمک میکند.
درمان اختلالات روانی: درمانهای مبتنی بر شناخت مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به شناسایی و اصلاح الگوهای فکری منفی کمک میکنند و در درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب مؤثر هستند.
طراحی رابط کاربری: در طراحی سیستمهای نرمافزاری و وبسایتها، با درک فرایندهای شناختی کاربران، میتوان تجربه کاربری بهتری ایجاد کرد.
بازاریابی و تبلیغات: با شناخت نحوه پردازش اطلاعات و تصمیمگیری مصرفکنندگان، میتوان استراتژیهای تبلیغاتی مؤثرتری طراحی کرد.
روانشناسی شناختی کودک
بسیاری از مباحث و موضوعات مهم در روانشناسی شناختی عبارتاند از:
ادراک
هوشیاری
توجه
حافظه
یادگیری
حل مسئله
خلاقیت
زبان
استدلال
تصمیمگیری
قضاوت
بازنمایی ذهنی یا نمود ذهنی
هوش انسان
هوش مصنوعی
تغییرات رشد شناختی در طول عمر
فراشناخت یا شناخت دربارة شناخت
اگرچه میتوان به بررسی هریک از موضوعات روانشناسی شناختی به طور مجزا یا جداگانه پرداخت ولی باید در نظر داشت که فرآیندهای ذهنی (شناختی) چون ادراک، توجه، حافظه، یادگیری، زبان، خلاقیت، حل مسئله و… در تعامل با یکدیگر هستند. به عنوان مثال یادگیری یک مطلب علمی یا حتی یک عمل حرکتی ظریف معمولاً در ارتباط با ادراک و توجه است. فرآیند حل مسئله به فرآیندهای توجه و حافظه وابسته است. همچنین برخی از مباحث روانشناسی همانند انگیزش و هیجان میتوانند به عنوان موضوعات روانشناسی شناختی مورد مطالعه قرار گیرند. برای نمونه، انگیزش بالا یک عامل مهم در جهت ایجاد خلاقیت افراد محسوب میشود. تثبیت و تقویت اطلاعات ذخیره شده در حافظه علاوه بر تکرار تحت تأثیر عوامل دیگری چون انگیزش و هیجان است.
دو حوزة مطالعاتی در روانشناسی شناختی کودک شامل:
روانشناسی شناختی تجربی
روانشناسی شناختی رشدی
از مباحث مهم در روانشناسی شناختی تجربی جهت درک فرآیندهای ذهنی انسان، وجود یک سیستم پردازش اطلاعات در مغز انسان همانند ماشینهای رایانهای است. بنابراین از منظر روانشناسی شناختی تجربی، اصول و قواعد پردازش اطلاعات در ماشینهای رایانهای با اصول و قواعد پردازشگری در سیستم شناختی انسانها مشابه است.
حوزة روانشناسی شناختی رشدی که ژان پیاژه (1980- 1896) در ایجاد آن نقش بسیار مهمی داشته است به مطالعه تحول و تغییر سیستمشناختی (فرآیندهای ذهنی) انسان میپردازد. از نظر پیاژه، رشد شناختی تحت تأثیر دو عامل رسش و تجربههای مناسب است و کودکان مشارکتکنندگانی فعال در فرآیند رشد در نظر گرفته میشوند.
روانشناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی
علوم اعصابشناختی به بررسی و مطالعة موضوعات شناختی، ذهن و فرآیندهای عالی ذهنی میپردازد و در این مسیر به دنبال تغیین محل یا جایگاه عملکردهای شناختی در مغز است. بنابراین از نظر علم اعصاب شناختی به جای پیدا کردن ذهن در بدن باید در پی یافتن محل فعالیتهای شناختی مختلف در بخشی از سیستم عصبی مرکزی به نام مغز بود. این علم با علومی دیگر به ویژه علوم اعصاب و روانشناسی شناختی کودک در تعامل است.
روانشناسی شناختی کودکان به بررسی و مطالعة فرآیندهای ذهنی (شناختی) مانند ادراک، توجه، حافظه، هوش، تغییرات رشد شناختی در طول حیات، استدلال، حل مسئله، تصمیمگیری، زبان و… مستقل از فعالیت مغز میپردازد.
علوم اعصاب به مطالعة علمی سیستم عصبی (مرکزی و محیطی) علاقهمند بوده و به دنبال توجیه و تفسیر رفتارهای انسان بر پایة فعالیت و عملکرد مغز است. علوم اعصاب شناختی که خود در ارتباط با علوم اعصاب و روانشناسی شناختی کودک است به بررسی فرآیندهای ذهنی (شناختی) همانند ادراک، توجه، زبان، حافظه، تفکر، یادگیری، تصمیمگیری، عملکرد اجرایی و… به عنوان اعمال و فعالیتهای مغزی میپردازد.
سوالات متداول:
چگونه میتوان فرایندهای شناختی را بهبود بخشید؟
با استفاده از تمرینات ذهنی، یادگیری مداوم، تغذیه مناسب و خواب کافی میتوان فرایندهای شناختی را تقویت کرد.
آیا روانشناسی شناختی با هوش مصنوعی ارتباط دارد؟
بله، روانشناسی شناختی به مدلسازی فرایندهای شناختی انسان کمک میکند و هوش مصنوعی از این مدلها برای طراحی سیستمهای هوشمند استفاده میکند.
عدم درمان اسپاستیسیتی شدید نتایج مخربی بر سلامت و کیفیت زندگی کودک دارد. بنابراین تشخیص و درمان این مشکل از اهمیت بسزایی برخوردار است. کاردرمانی کودکان اسپاستیک به درمان اسپاسم کودکان می پردازد. مرکز کاردرمانی جسمی دکتر صابر با تجهیزاتی نظیر مکانوتراپی، آب درمانی تخصصی، ماساژ درمانی کودکان، در زمینه درمان اسپاستیسیتی فعالیت می کند. پیش از طراحی برنامه درمان، تعیین اهداف و انتظارات واقع گرایانه باید انجام گیرد. ارزیابی دقیق دکتر صابر در حیطه تون عضلانی و قدرت عضلات کودک و طراحی برنامه دقیق درمانی موجب کاهش اسپاسم کودک و پیشرفت حرکت کودک می شود. کاردرمانی تاخیر حرکتی و کاردرمانی جسمی نوزادان در حیطه درمان کودکان اسپاستیک و بهبود حرکت آنان موثر می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اسپاستیسیتی(سفتی اندام) چیست؟
سفتی و کوتاهی در اندام های فرد را که می تواند به علل مختلف ایجاد شود اسپاستیسیتی می گویند. علائم رایج همراه اسپاستیسیتی شامل سفتی و کوتاهی عضلات،اسپاسم،کلنوس،درد و سختی حرکت اندام مبتلا است. مرکز توانبخشی دکتر صابر با دو شعبه فعال در غرب و شرق تهران در زمینه تشخیص و درمان اختلالات نورولوژیک در تهران مشغول به فعالیت می باشد. بخش کاردرمانی جسمی مرکز با تجهیزات ویژه مکانو تراپی و تجربه بالای کاردرمانان مرکز در کنار بخش ماساژ درمانی و آب درمانی در کاهش اسپاستیسیتی و سفتی اندام ها در بیماران بسیار موثر عمل می کنند. درمان کودکان فلج مغزی و کودکان با اختلالات نورولوژیک به صورت تخصصی زیر نظر دکتر صابر صورت می گیرد.
یافته های بالینی شامل پوسچر ابنورمال،کاهش دامنه حرکتی پسیو، هایپر رفلکسی،مقاومت غیر ارادی به حرکت با یا بدون پدیده چاقوی ضامن دار (رها شدن به دنبال کشیدگی)،اسپاسم، کلنوس و الگوی حرکتی ابنورمال( سینرژی ها،هم انقباضی عضلات آگونیست و آنتاگونیست، دیس تونی اسپاستیک) می باشد. برای سنجش اسپاستیسیتی با اهداف تحقیقاتی،از ارزیابی های الکترودیاگنوز ( مثل اچ رفلکس و شاخص مهار لرزش) و آزمون پاندول استفاده می شود که گاهی با ارزیابی بالینی همسو نیست. بیشتر آزمون های کمی و توالی آنها بالینی هستند. برای مثال تصویر دفورمیتی اندام، تصویر پوسچر نشسته اندام، فیلم راه رفتن بیمار یا فیلم اجرای تکالیف ساده به جمع آوری نتایج توانبخشی و اثربخشی وسایل کمکی کمک می کند. تصاویر نسبت به ابزارهای آنالیزگر،دید ترکیبی تری ایجاد میکنند و یک ابزار ارتباطی مهم با بیمار،خانواده و مراقب می باشند.
دامنه حرکتی فعال و غیرفعال باید بررسی شوند. مقیاس آشورث و ورژن اصلاح شده آن و مقیاس تاردیو،مقاومت نسبت به حرکت پسیو را می سنجند. مقیاس آشورث به طور گسترده مورد استفاده بوده و روایی آن بررسی شده است. دامنه نمره دهی آن از صفر ( تون عضلانی هنجار) تا 4 (اندام آسیب دیده در فلکسیون یا اکستانسیون سفت بوده) است و نمرات میانی نشان دهنده افزایش درجه مقاومت نسبت به حرکت پسیو اندام می باشد.
کاردرمانی کودکان اسپاستیک
چهار هدف برای درمان اسپاستیسیتی در نظر گرفته می شود:
بهبود پوسچر؛ نتایج مثبت شامل کاهش خطر زخم های فشاری، تسهیل پوزیشن دهی در ویلچر یا رخت خواب و کاهش مسئولیت مراقبت است. کسب هدف نیازمند توانبخشی است.
بهبود حرکات پسیو (بهبود دامنه حرکتی و کاهش دفورمیتی برای کم کردن مقاومت به حرکت پسیو). کسب این هدف نیاز به کشش روزانه و استفاده از ارتزها توسط کاردرمانی کودکان اسپاستیک دارد.
بهبود عملکرد فعال، کنترل اسپاسم و کاهش هم انقباضی عضلات آنتاگونیست در حرکت یا عملکرد دلخواه مثل کاهش تون عضلات فلکسور انگشتان برای تسهیل رها سازی اشیاء. به دلیل فقدان قدرت حرکتی قابل ملاحظه (تحت عنوان اسپاستیسیتی) و بسیاری نقایص دیگر که میتوانند با فقدان عملکرد مرتبط باشد، کسب این هدف چالش برانگیزترین بخش کار است.
بسته به کشور و سیستم مراقبت سلامت، گزینه های مختلف درمان دارویی برای مدیریت اسپاستیسیتی مورد استفاده قرار میگیرند. درمان اسپاستیسیتی برای مدت زمان طولانی استفاده میشود و برای بیشتر آنان شواهد اثر بخشی دیده شده است. به یاد داشته باشید که اسپاستیسیتی گاهی می تواند کمک کننده باشد (مثلا اسپاستیسیتی اندام تحتانی در عضلات اکستانسور میتواند به حفظ توانایی بیمار در ایستادن با وجود ضعف عمیق کمک کند). گزارش هایی هم وجود دارد که حاکی از آن است که با کاهش تون، افزایش شدت آتاکسی اتفاق میافتد. این گمان هم وجود دارد که اسپاستیسیتی به پیشگیری از ترومبوز وریدی عمقی و به کم کردن فشار بر ساختارهای استخوانی کمک میکند. همیشه دیگر اجزای کنترل حرکتی (مثل قدرت و هماهنگی) و عملکرد کاری با اسپانتیسیتی را نیز مورد سنجش قرار دهید. وقتی مساله اصلی اسپاستیسیتی باشد، جمع آوری اطلاعات با جزئیات کافی در مورد نتایج متناقض اسپاستیسیتی (مثل اسپاسم دردناک شدید در بازوها یا پاها که خواب فرد را به هم میریزد یا خشکی شدید در دست که مانع انجام بهداشت شخصی میشود و با حرکت پسیو درد ایجاد میکند) از اهمیت بسزایی برخوردار است. این کار تنظیم اهداف و برنامه ریزی درمانی را تسهیل میکند.
درمان اسپاستیسیتی
مدیریت موفق اسپاستیسیتی معمولا از طریق هر دو برنامه توانبخشی و دارودرمانی انجام میشود. به عنوان یک قانون کلی، برنامه کششی روزانه برای همه بیماران پیشنهاد میشد (جز در موارد کانتراندیکاسیون پزشکی). مداخلات پیشرفته و گران نمیتواند جای برنامه کششی را بگیرد. اگر بیمار توانایی اجرای تمرینات کششی را ندارد، می توان به مراقب وی آموزش داد. مداخلات عنوان شده در جدول 5-2 انحصاری نیستند، بلکه باید ترکیب شوند تا اهداف تعیین شده کسب شوند. برای مثال اگر بهبود عملکرد هدف مورد نظر است، توانبخشی باید با درمان دارویی برای کاهش تون ترکیب شود.
برای اسپاستیسیتی داروهای خوراکی در ترکیب با برنامه کششی اولین خط مداخله است. به دلیل احتمال زیاد عوارض جانبی، این داروها باید با دوز کم شروع شوند و به آهستگی به حد مناسب برده شوند (بخصوص مسکنها ضعف را افزایش میدهد و عدم تعادل و احتمال افتادن را زیاد میکند). به دلیل احتمال وجود مشکلات شناختی نحوه مصرف مقدار مناسب دارو باید به صورت نوشتاری به فرد آموزش داده شود. به نظر می آید دارو با یک هدف درمانی آغاز شده ولی اهداف دیگری راهم دنبال میکند. مثلا داروهای مسکن مربوط به خواب برای کنترل اسپاسم و تسهیل خواب به کار میروند، در حالی که دارویی با تسکین کمتر در طول روز قابل استفاده است. زمانی که بیمار بیشترین دوز مورد تحمل از یک دارو را دریافت می کند ولی کاهش اسپاستیسیتی به طور کامل کسب نمی شود، داروی دوم اضافه میشود.
هنگامی که اسپاستیسیتی ناحیه ای است یا در یک ناحیه مزاحمت بیشتری ایجاد میکند، داروهای خوراکی بهترین انتخاب نیستند. مداخلات توانبخشی متمرکز مثل ارتز یا درمان دارویی منطقه ای مثل تزریق بوتولینم توکسین و فنول، به مدیریت مشکل با کمترین خطر افت تون عمومی و عوارض جانبی سیستمیک کمک میکنند. اما عوارض جانبی مثل درد، تورم، فیبروز و بی حسی نیز وجود دارد.
وقتی اسپاستیسیتی شدید و منتشر است و به دیگر گزینه های درمانی مثل توانبخشی و دارو مقاوم باشد، جراحی یا ITB قابل استفاده است. جراحی شامل افزایش طول تاندون یا انتقال تاندون است و برای حفظ بهداشت مناسب یا جلوگیری و اصلاح کانتر کچرها و در نتیجه حفظ عملکرد استفاده می شود. از آن جایی که درمان ITB کاشت پمپ یا تیوب به صورت جراحی انجام میشود، نیازمند ویزیت برای تنظیم و تعویض پمپ بوده و عوارض بالقوهای دارد، لذا داوطلب این روشها باید با دقت ارزیابی شود (مثل آزمون تزریق ITB ) و به طور دقیق درباره خطرات و فواید این گزینه درمان آموزش داده شود. استفاده از پمپ عوارض جانبی دارو را در مقایسه با مصرف خوراکی آن کاهش میدهد. عود مجدد علائم در مصرف خوراکی دارو نسبت به پمپ احتمال بیشتری دارد و افرادی که از پمپ استفاده میکنند، سطح بالاتری از رضایتمندی اسپاستیسیتی و اسپاسم های دردناک کمتری را گزارش می دهند. ریزوتومی انتخابی پشتی جایگزین ممکن برای ITB در بیماران با اسپاستیسیتی شدید و منتشر است، ولی در درمان استفاده نادری دارد.
گزینه های درمانی برای دامنه حرکتی کاهش یافته (مثل کانتر کچر فیکس شده) شامل تمرینات کششی، اسپیلنت و بریس (مثل اسپیلنت های قابل تطبیق)، گچ گیری سریال که توسط کاردرمانی کودکان اسپاستیک انجام می گیرد، جراحی های ارتوپدی (بخصوص آزاد سازی تاندون) میباشد. برای اجرای این استراتژی ها هایپرتونی اسپاستیک و اسپاسم باید تا حد ممکن کنترل شوند چون عضلات اسپاستیک تمایل به مقاومت دارند و میتوانند منجر به ناراحتی، افزایش خطر زخم های فشاری و بازگشت کانترکچر شود.
مداخلات جهت کاهش اسپاستیسیتی
درمان
اجزاء
پیشنهادات
توانبخشی/ تمرین
کشش
دامنه حرکتی
گچ گیری سریال
اسپیلنت گیری
فشار ملایم
انجام استروکینگ
بیوفیدبک
ارتز همراه با آموزش راه رفتن
تحمل وزن
ویبریشن
وسایل پوزیشن دهی
پوزیشن دهی در تخت
تحریک الکتریکی
تنس
آموزش
سرد کردن
توانبخشی در طیف اسپاستیسیتی شدید مفید است.
داروی خوراکی
باکلوفن
تیزلنیدین
دانترولن سدیم
بنزودیازپینها
سایر (گاباپنتین، لوتیراستام، کلونیدین)
عوارض جانبی شامل بی حسی و ضعف است.
داروها در دوز پایین آغاز می شود.
داروها قابل ترکیب هستند، البته با توجه دقیق به ترکیب عوارض جانبی آنها
درمان موضعی
تزریق بوتولینم توکسین، تزریق فنول/ الکل
معمولا برای اسپاستیسیتی ناحیهای تجویز میشود یا برای هدف گیری مشکل موضعی ناشی از اسپاستیسیتی کاربرد دارد.
جراحی ارتوپدی
آزاد کردن تاندون
استئوتومی
در بهینه سازی کنترل اسپاستیسیتی پیش از جراحی ارتوپدی اهمیت دارد.
تعدیل عصبی
درمان باکلوفن درون کپسولی
برای اسپاستیسیتی شدید منتشر و مقاوم به دارو درمانی استفاده میشود.
جراحی عصبی
نوروتومی
ریزوتومی انتخابی پشتی
بسیار معدود در ام اس استفاده میشود.
نکات کلیدی درباره درمان اسپاسم کودک
به ندرت اسپاستیسیتی به تنهایی اتفاق میافتد و اغلب با دیگر اجزای سندروم نورون محرکه فوقانی (بخصوص ضعف و فقدان زبردستی)، دیگر نقایص نورولوژیک (مثل بینایی، حسی و شناختی) و نقایص اسکلتی- عضلانی همراه است.
اسپاستیسیتی می تواند کمک کننده باشد. اسپاسم و هایپرتونی می تواند به حفظ عملکرد از طریق جبران نقایص کنترل حرکتی کمک کند.
به دلیل ناهماهنگی تظاهرات بالینی و علایم نوسانی که ام اس را مشخص میکنند، ارزیابی نتایج اسپاستیسیتی و پیش بینی نتایج درمان دشوار است.
تعریف شفاف اهداف و انتظارات و ترکیب مداخله با استفاده از قوانین مختلف شانس دستیابی به نتایج مثبت را افزایش میدهد.
سوالات متداول:
1- اهداف اصلی کاردرمانی در کودکان اسپاستیک چیست؟
بهبود پوسچر: کاهش خطر زخم فشاری، تسهیل جایگیری در ویلچر یا رختخواب.
بهبود حرکات پسیو: افزایش دامنه حرکتی و جلوگیری از دفورمیتی با تمرینات کششی و ارتز.
بهبود عملکرد فعال: کنترل اسپاسم، کاهش همانقباض عضلات آنتاگونیست، تسهیل انجام فعالیتهای هدفمند
2- چه روشهایی در مرکز دکتر صابر برای درمان اسپاستیسیتی استفاده میشود؟
این مرکز از روشهایی مانند مکانوتراپی، آبدرمانی تخصصی، ماساژ درمانی کودک، کاردرمانی جسمی و ذهنی، SI (یکپارچگی حسی)، بازیدرمانی و ارائه ارتز استفاده میکند
یکپارچگی حسی چیست توانایی تولید ، سازماندهی و پردازش اطلاعات حسی دریافت شده از بدن و محیط برای تولید پاسخهای هدفمند. در یکپارچگی حسی باید تک تک حواس از حس عمقی، لامسه، بینایی و شنوایی در یک قالب کلی قرار گیرند. مرکز اختلال پردازش حسی دکتر صابر در زمینه درمان اختلال حسی کودکان مجهز به اتاق تعدیل حسی، سنسوری روم، ماساژ درمانی و کاردرمانی یکپارچگی حسی و… می باشد. متخصصین کاردرمانی حسی با استفاده از تجربه و تجهیزات پیشرفته مرکز و تکنیک های درمانی روز دنیا به بهترین نتیجه درمانی در اختلال حسی کودکان دست یافته اند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اختلال عدم عملکرد یکپارچگی حسی در کودکان:
اختلال حسی کودکان یک اختلال رشدی است که در آن فرد با پردازش ورودی مشکل دارد.
انواع مختلفی از اختلال عدم عملکرد یکپارچگی حسی وجود دارد :
اختلالات مدولاسیون حسی
تدافع حسی ( بیش پاسخ دهی، بیش فعالی )
تدافع لمسی
ناامنی جاذبهای
مشکلات ثبت حسی ( کم پاسخ دهی ، کم فعالی )
اختلالات پاسخهای حرکتی تطابقی
اختلال پردازش و ستیبولار
دیس پراکسیا
اختلالات درک و تمایز حسی
تمایز لمسی
درک عمقی
ادراک بینایی
سایر حسها
علت : منشاء اختلال عدم عملکرد یکپارچگی حسی در مراکز پردازش سیستم عصبی مرکزی فرض میشود. اگرچه علت دقیق آن ناشناختهاست.
ارزیابی یکپارچگی حسی چیست
ازریابی اختلال عدم عملکرد یکپارچگی حسی
اختلال یکپارچگی حسی
حیطههای ارزیابی
ابزار ارزیابی
اختلال مدولاسیون حسی
لمسی/ شنوایی/ جاذبه/ وستیبولار
جابجایی/ دهانی/ بویایی
نیستاگموس/ حساسیت به حرکت
حساسیت عمقی/ سطح عاطفی
پروفایل حسی، تست یکپارچگی حسی و پراکسی ،
مقیاسهای رشد کودک Bayley
تست یکپارچگی دیداری حرکتی Berry- buktenica
تست برونسکی- اوزرتسکی برای مهارت حرکتی
مقیاس رشدی Peabody
تدافع لمسی
تمایز دو نقطه/ مکانیابی تحریک
استرگنوریز/گرافزستیزیا/ مهارتهای اجتماعی
خودمراقبتی : حوردن ، حمامرفتن ،
مهارتهای بازی
تست یگپارچگی حسی و پراکسی ،
چک لیست حساسیت حسی پاسخهای رفتاری، فهرست لمس برای کودکان پیشدبستانی و ابتدایی
ناامنی جاذبه
پاسخ به حرکتها در فضا که توسط دیگران یا اشیا ایجاد شدهاست/ واکنشهای احساسی/
پوسچر مرتبط با جاذبه / تعادل/ تون عضلانی
تستهای یکپارچگی حسی و پراکسی
پاسخهای حرکتی تطابقی :
اختلال پردازش وستیبولار
رفلکسها و واکنشها : تعادل ،
پاسخهای مرتبط به پوسچر در زمین و هوا، یکپارچگی دو طرفه
سینهخیز رفتن/ بالا رفتن از پلهها
حرکت غیرمتقارن
تست یکپارچگی حسی Degangi-berk
ارزیابی Miller برای پیش دبستانیها
تستهای یکپارچگی حسی و پراکسی
تست عملکردهای حسی در نوزادان
ارزیابی حرکتی نوزادان و کودکان
مقیاس /Bayley ارزیابی Chandler برای نوزادانInfanib/ مقیاس Peabody
دیس پراکسی
رشد رفلکسها/ پراکسی ساختاری/
پراکسی تطابقی/ پراکسی وضعیتی
پراکسی دهانی/ پردازش وستیبولار
پردازش لمسی/ پردازش بینایی و شنوایی/ مهارتهای روزانه زندگی،
مهارت های بازی
تست یکپارچگی حسی Degangi-berk
تست غربالگری FirstSTEp برای ارزیابی
کودکان پیش دبستانی، Hawaii ،
ارزیابی Millar برای پیش دبستانیها
تست یگپارچگی حسی و پراکسی
تست عملکردهایا حسی در نوزادان
قیاس Bayley، آزمون منیپولاسیون دست
اختلالات درک و تمایز حسی
آگاهی و پاسخدهی/ توجه دیداری/
حافظه دیداری/ شناخت دیداری/
فرم دیداری/ درک فضایی/ درک و تمایز شنوایی و لمس/ درک و نمایز عمق و وستیبولار/ درک و تمایز چشایی و بویایی/ مهارتهای یکپارچگی
آنالیز عملکرد حسی حرکتی، تستهای یکپارچگی حسی و پراکسی ها
درمان اختلال حسی کودکان
درمان فردی
درمان اختلال حسی کودکان، قویترین شکل مداخله است. اغلب به عنوان موثرترین روش برای کمک به کودک برای دستیابی به تواناییها در هنگام بروز مشکلات یکپارچگی حسی که روی فعالیتهای کودک در خانه ، بازی، مدرسه یا جامعه تاثیر میگذارد، توصیه میشود. درمان یکپارچگی حسی را میتوان به دو دسته طبقه بندی کرد ، درمان یکپارچگی حسی کلاسیک و رشد مهارت جبرانی.
درمان یکپارچگی حسی و کلاسیک
این روش درمانی توسط جان آیرز ساخته شده است. این کار همیشه به صورت فردی انجام میشود زیرا درمانگر باید فعالیتهای درمانی را لحظه به لحظه در رابطه با علاقه به کودک به فعالیت یا پاسخ به یک چالش خاص یا تجربه حسی تنظیم کند. این روش درمانی شامل تعادل بین ساختاری و آزادی است. نقش درمانگر ایجاد محیطی است که پاسخهای سازگارانه کودک را برانگیزد. تاکید برانگیزه درونی کودک یک ویژگی مهم در درمان یکپارچگی حسی کلاسیک است. یک محیط غنی شده حسی برای ایجاد اکتشاف فعال از طرف کودک طراحی شدهاست.
رشد مهارت جبرانی
این نوع مداخله با هدف کمک به کودک و خانواده در ایجاد مهارتهای خاص یا استراتژیهای تطابقی هنگام مواجهه با یک اختلال عدم عملکرد یکپارچگی حسی انجام میشود. درمان با هدف آموزش مهارتهای خاص یا استفاده از تکنیک هایی که عملکرد بهتر را در یک کار معین فراهم میکند، ایجاد شده است. ممکن است سازگاریهایی برای کمک به کودک برای جبران مشکل ایجاد شود. ( به عنوان مثال یک مداد سنگین در جهت ایجاد یک فیدبک عمقی تقویت شده در مورد موقعیت دست کودک.)
گروه درمانی
از برنامه های گروه درمانی میتوان به عنوان گذر از درمان فردی استفاده کرد به گونهای که کودک بتواند مهارتهای جدید آموختهشده را در یک محیط اجتماعی با همسالان خود و با حمایت کمتر از طرف درمانگر بکار گیرد. کار با کودکان در یک گروه ، فرصتی را برای مشاهده برخی از راههای را که اختلل عدم عملکرد یکپارچگی حسی باعث از بین رفتن رفتار عملکردی در یک زمینه اجنماعی میشود، فراهم میکند.
مشاوره
این نوع مداخله شامل ارائه اطلاعات به اعضای خانواده ، معلمان و سایر افرادی است که با کودک در ارتباط هستند به منظور درک ماهیت مشکل ایجاد شده است. مهمترین مولفه یک برنامه مشاورهای ، ارائه راهنمایی برای چگونگی حسی است. انجام تنیمات در محیط، یافتن راههایی برای مدیریت صدا، روشنایی و تماس با افراد دیگر، بوی محیط و محرک های بینایی گیجکننده میتواند تفاوت مهمی در توجه، رفتار و در نهایت عملکرد ایجاد کند.
کاردرمانی حسی برای کودکان اوتیسم
یکی از مشکلات کودکان اوتیسم اختلال یکپارچگی حسی در کودکان است که موجب عدم تمرکز کودک، به هم ریختگی حسی و بی قراری کودکان می گردد. حرکات اضافه در دست ها و چرخیدن دور خود ار علائم اختلال حسی در کودکان اوتیسم می باشد. کاردرمانی حسی با انجام تمرینات یکپارچگی حسی به کودک در بهبود مهارت های ذهنی و جسمی کودکان اوتیسم کمک می نمایند. در کاردرمانی یکپارچگی حسی تلاش می شود با ارائه محرک های حسی مختلف نظیر حس بینایی، حس شنیداری، لامسه و حس عمقی موج ایجاد یکپارچگی حسی در کودک شود.
قدرت عضلانی، تون عضلات و هماهنگی مهم ترین فاکتورها در انجام حرکات ارادی و عملکرد هستند. آسیب این موارد درمان را سخت تر میکند. کاردرمانی قدرت عضلانی از خدمات مهم مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر می باشد که توسط کاردرمانان جسمی با تجربه مرکز انجام می شود. کاردرمانی قدرت عضلات در تاخیر حرکتی کودکان، مشکلات نورولوژیک مانند فلج مغزی و آسیب های نورولژیک بزرگسالان مانند ضایعات نخاعی و یا بیماری هایی نظیر ام اس کاربرد دارد. هدف از توضیح مطلب کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات، تعریف ابزارهای سنجش برای اندازه گیری قدرت و تون عضلانی در بیمار و توصیف مداخلات متنوعی است که توانایی بیمار را در اجرای تکالیف روزانه به حداکثر میرساند یا کاردرمانی کودکان جهت ایجاد روند رشد حرکتی متناسب با سن را ممکن می کند . این مداخلات شامل دارو درمانی، رویکردهای تمرینی، ارتزها و وسایل متنوعی است که برای جبران نقص در قدرت عضلات و تون عضلانی کاربرد دارند.
کاردرمانی برای تقویت عضلانی
کاردرمانی (OT) نقش حیاتی در افزایش قدرت، تحرک و استقلال عملکردی برای افراد در تمام گروه های سنی ایفا می کند. از طریق فعالیت ها و تمرینات با دقت انتخاب شده، کاردرمانگران به توسعه قدرت عضلانی در اندام های فوقانی و تحتانی، بهبود چنگش و حمایت از ثبات مرکزی کمک می کنند که برای زندگی روزمره و سلامت کلی ضروری است. این رویکرد جامع نه تنها نیازهای عملکردی فوری را برطرف می کند، بلکه بهبود فیزیکی بلند مدت را نیز تقویت می کند. ساختن قدرت کلی برای عملکرد روزانه، پیشگیری از آسیب و حفظ استقلال ضروری است. انواع تمرینات می توانند به توسعه نیروی عضلانی در قسمت های مختلف بدن کمک کنند. تمرینات مقاومتی بسیار مؤثر هستند. این تمرینات شامل بلند کردن وزنه ها با دمبل یا هالتر، استفاده از باندهای مقاومتی برای فعال سازی هدفمند عضلات، و حرکات با وزن بدن مانند اسکات، لانژ و پرس دیوار می شوند. این فعالیتها عضلات را به چالش می کشند تا در برابر مقاومت نیرو وارد کنند و رشد و استقامت را تقویت می کنند. علاوه بر تمرینات مقاومتی، گنجاندن حرکات عملکردی، قدرت واقعی را افزایش می دهد. انجام منظم این حرکات به حمایت از فعالیت های روزمره مانند بلند شدن از حالت نشسته یا بالا رفتن از پله ها کمک می کند. یک برنامه تمرین قدرتی معمولاً شامل حداقل دو بار تمرین در هفته است که به تدریج مقاومت یا تکرارها را افزایش می دهد تا عضلات را به طور ایمن به چالش بکشد. ترکیب این تمرینات با تمرینات انعطاف پذیری و تعادلی، یک رویکرد جامع ایجاد می کند که سلامت کلی عضلانی را افزایش می دهد. کاردرمانگران از انواع تمرینات برای افزایش قدرت و مهارت دست استفاده می کنند که برای فعالیت های روزمره اساسی است. تمرینات رایج شامل فشردن یک اسفنج یا توپ نرم است که قدرت و استقامت چنگش را افزایش می دهد. درمانگران اغلب از خمیر درمانی استفاده می کنند که می توان آن را برای هدف قرار دادن عضلات مختلف دست، نیشگون گرفت، فشار داد یا فشرد. تمرینات خاص انگشتان به بهبود کنترل و هماهنگی کمک می کند. به عنوان مثال، نیشگون گرفتن نوک انگشتان شامل فشار دادن نوک انگشتان به یکدیگر است. حرکات مچ دست نیز بخش مهمی از درمان دست را تشکیل می دهند. حرکاتی مانند خم شدن، باز شدن و چرخش مچ دست، تحرک کلی دست را بهبود می بخشند و از کارهای پیچیده حمایت می کنند. گنجاندن این فعالیت های هدفمند به بیماران کمک می کند تا استقلال خود را در کارهایی مانند گرفتن، دستکاری اشیاء و عملکردهای حرکتی ظریف که برای زندگی روزمره ضروری هستند، بازیابند.
تون عضلانی
طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت (ICF) عملکرد تون عضلانی را این گونه تعریف میکند: تون عضلانی در عضلات در حال استراحت وجود داشته و مقاومتی است که هنگام تلاش برای حرکت پسیو در عضلات ایجاد می شود.
با توجه به ماهیت ناهمگن و غیرقابل پیش بینی بیماری های نورولوژیک و خود ایمنی شاهد شرایط متنوع تون عضلانی در این بیماری هستیم. هایپونی (ناشی از نقص عملکرد مخچهای) هایپرتونی خارج هرمی (با مشخصه ریجیدیتی و چرخ دنده ای) و دیس تونی (شامل انقباض متناوب یا پایدار ابنورمال همراه با حرکات پیچ و تابی و پوسچر نابهنجار) از انواع غیر رایج آن هستند. هایپرتونی اسپاستیک یکی از بیماریهای رایج تون عضلانی در بیماران است که توسط کاردرمانی تعدیل می گردد.
افزایش وابسته به سرعت رفلکس کششی به عنوان اسپاستیسیتی تعریف میشود. اسپاستیسیتی در دامنه وسیعی از بیماریهای سیستم عصبی مرکزی دیده میشود و به نظر میرسد که ناشی از کاهش درونداد مهاری از مراکز بالای نخاعی (سوپرا اسپاینال) باشد. دو نوع اسپاستیسیتی وجود دارد: اسپاستیسیتی با منشا نخاعی (که با افزایش قابلیت تحریک مسیرهای چند سیناپسی، تحریک آهسته، اسپاسم فلکسوری و اکستانسوری مشخص میشود) و اسپاستیسیتی با منشا مغزی (با افزایش تحریک پذیری مسیرهای تک سیناپسی، تحریک سریع، پوسچرهای کلیشه ای با مشارکت گروه های عضلانی ضد جاذبه مشخص میشود).
اسپاستیسیتی با منشا نخاعی عبارتند از: پاسخ محرک آوران (مثل لمس پوست یا کشش عضله) که منجر به پاسخ (افزایش تون، اسپاسم) در بخشی دورتر از اندام درگیر میشود. عضلات فلکسور قوی، درگیر اسپاسم میشوند اما این تحریک قابل انتشار به عضلات اکستانسور نیز هست. اسپاستیسیتی با منشا مغزی منجر به پوسچر همی پلژیک (اداکسیون شانه، فلکسیون آرنج و مچ و انگشتان، اداکسیون لگن، اکستانسیون زانو، و پلانتار فلکسیون مچ پا) می شود. اسپاستیسیتی مرتبط با ام اس معمولا از نوع نخاعی است اما ویژگیهای اسپاستیسیتی مغزی نیز گاهی دیده میشود بخصوص وقتی ضایعه از طریق نوراکسیز اتفاق بیفتد.
تفاوت بین ضعف عضلانی و کاهش عملکرد حرکتی
بسیاری از خانوادهها متوجه ضعف در حرکات کودک یا بیمار خود میشوند اما نمیدانند که این مشکل ناشی از ضعف عضلانی است یا اختلال در عملکرد حرکتی. ضعف عضلانی زمانی اتفاق میافتد که عضلات قدرت کافی برای انجام فعالیتها را نداشته باشند، در حالیکه کاهش عملکرد حرکتی ممکن است به دلیل اختلال در هماهنگی عصب-عضله، عدم تعادل، یا مشکلات حسی باشد.
دکتر صابر تاکید میکند که تشخیص صحیح بین این دو مسئله بسیار مهم است، زیرا برنامه درمانی برای هرکدام متفاوت است. در مواردی که ضعف عضلانی عامل اصلی باشد، تمرکز کاردرمانگر بر تمرینات قدرتی و مقاومتی خواهد بود، اما در موارد اختلال عملکردی، نیاز به تمرکز روی هماهنگی، تعادل و تحریکات حسی نیز هست. بنابراین ارزیابی تخصصی توسط کاردرمانگر، قدم اول و مهم برای طراحی درمان مؤثر است.
اهمیت ارزیابی اولیه قدرت عضلات توسط کاردرمانگر
قبل از شروع هر نوع برنامه درمانی، ارزیابی دقیق عضلات توسط کاردرمانگر ضروری است. این ارزیابی معمولاً شامل بررسی قدرت عضلات با روشهایی مانند آزمون MMT (Muscle Manual Testing)، مشاهده حرکتهای پایه، و بررسی توانایی انجام کارهای روزمره است.
دکتر صابر معتقد است که یکی از دلایل شکست درمان در برخی بیماران، نبود ارزیابی دقیق اولیه است. ارزیابی درست به کاردرمانگر کمک میکند تا نوع ضعف، شدت آن و عضلات درگیر را مشخص کند و برنامه درمانی دقیق و شخصیسازیشدهای را طراحی کند. همچنین این ارزیابیها به مرور زمان تکرار میشوند تا پیشرفت بیمار سنجیده شده و برنامه درمانی در صورت نیاز اصلاح شود. در واقع، ارزیابی پایه برای طراحی برنامه موفق در کاردرمانی ضروری است.
کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات
اسپاستیسیتی عضلات در بیماران مختلف متفاوت است که رایج ترین شکل آن در اندام فوقانی در عضلات اداکتور شانه، فلکسور / اکستانسور آرنج، پروناتورها، فلکسور مچ دست، فلکسور انگشتان اتفاق میافتد. در اندام تحتانی نیز فلکسور و اداکتور لگن، فلکسور / اکستانسور زانو، پلانتار فلکشورهای مچ پا معمولا درگیر میشوند. البته اسپاستیسیتی در عضلات تنه نیز اتفاق میافتد.
کاردرمانی با ابزار های پیشرفته و تخصصی به تقویت قدرت عضلانی در بیماران نورولوژیک و خود ایمنی و تعدیل تون پوسچرال در آنان می پردازد. تقویت عضلات تنه و ستون فقرات در حفظ وضعیت ایستای فرد و جلوگیری از ایجاد دفورمیتی های پوسچرال قابل توجه است. همچنین تقویت عضلات اندام تحتانی در حفظ استقلال بیمار در حرکت و بازتوانی فرد نقش بسزایی دارد. کاردرمانی برای بهبود قدرت عضلات اندام فوقانی موجب بهبود مهارت های فردی و خود مراقبتی در بیمار و حفظ استقلال فردی او میگردد. به صورت کلی خدمات کاردرمانی در زمینه تقویت عضلات چه با استفاده از تمرینات کاردرمانی در منزل و چه بوسیله ابزار های تخصصی دز کلینیک کاردرمانی در جهت بهبود مهارت های حرکتی بیمار و حفظ حداکثر استقلال فرد ارائه می گردند.
تمرینات کاردرمانی مؤثر برای تقویت عضلات در منزل
بسیاری از والدین یا مراقبین میپرسند که آیا میتوان تمرینات کاردرمانی را در منزل انجام داد؟ پاسخ این است که بله، البته به شرطی که تمرینها زیر نظر متخصص طراحی شده باشند. تمریناتی مانند بالا بردن پاها در حالت خوابیده، فشردن توپ نرم با دست، نشستن و برخاستن از صندلی، یا بالا بردن دستها با وزنههای سبک، از جمله تمرینات ساده اما مؤثر هستند.
دکتر صابر توصیه میکند که هر تمرین باید با توجه به توان جسمی فرد، سن، و هدف درمانی مشخص شود. ایشان اضافه میکنند که انجام نادرست یا بیش از حد تمرینات میتواند باعث آسیب عضلانی شود. بنابراین مهم است که خانوادهها برنامه تمرینی را به صورت مکتوب از کاردرمانگر دریافت کرده و طبق زمانبندی مشخص تمرین کنند. همچنین ترکیب تمرین با فعالیتهای روزمره مانند کمک به چیدن سفره یا برداشتن اشیای سبک میتواند باعث تقویت عملکرد عضلات بهصورت کاربردی شود.
1-چه کسانی به کاردرمانی برای تقویت عضلات نیاز دارند؟
افرادی که به علت بیماریهای عصبی مانند سکته مغزی، اماس، فلج مغزی یا دیستروفی عضلانی دچار ضعف عضلانی هستند، همچنین کودکان با تاخیر رشدی، سالمندان و حتی کسانی که بهدنبال توانبخشی پس از آسیب هستند، میتوانند از کاردرمانی برای تقویت عضلات بهرهمند شوند.
2-آیا کاردرمانی برای سالمندان با ضعف عضلانی مؤثر است؟
بله، تمرینات کاردرمانی در سالمندان باعث بهبود تعادل، قدرت عضلات، پیشگیری از زمین خوردن و حفظ استقلال حرکتی آنها میشود. تمرینات باید متناسب با وضعیت جسمی سالمند طراحی شوند تا ایمن و مؤثر باشند.