فلج مغزی یا CP از اختلالات عصبی می باشد که در مغز در حال رشد اتفاق میافتد. به صورت میانگین از هر ۱۰۰۰ کودکی که متولد میشود ۲ تا ۳ کودک در جهان دچار فلج مغزی هستند. تشخیص زودهنگام و دقیق نوع فلج مغزی در روند درمان این کودکان بسیار حائز اهمیت است. فناوریهای تصویربرداری مغز میتواند قسمتهای آسیبدیده مغز و یا قسمتهایی از مغز که به صورت طبیعی رشد نکردهاند را مشخص نماید و در تشخیص فلج مغزی مفید می باشد. تصویر برداری مغزی یا اسکن مغزی برای کودکان چند نوع مختلف دارد. با استفاده از روش های تصویر برداری مغز می توان برنامه درمانی مناسب جهت کاردرمانی و گفتاردرمانی کوکان فلج مغزی را تدوین نمود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه خدمات کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزی به صورت تخصصی فعالیت می نماید و به کمک تیم مجرب توانبخشی خود کودکان فلج مغزی را در استفاده از حداکثر توان خود یاری می نماید.
تشخیص فلج مغزی با تصویر برداری مغزی
سازماندهی ساختاری و عملکردی مغز امروزه میتواند با تکنیک های کیفیت بالا که در ۲۰ سال اخیر گسترش یافته اند عکس برداری شود. این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است. توموگرافی کامپیوتری (CT Scan) از یک پرتو اشعه ایکس فن شکل که یک برش از مغز را میبیند استفاده می کند. لوله ی اشعه ایکس دور سر میچرخد، بنابراین مغز از تمام زوایا دیده می شود. یک کامپیوتر تمام زوایا را ترکیب کرده و تغییر در بافت نرم در بخش آسیب دیده یکجا در یک عکس نشان داده میشود.
انواع روش های تصویربرداری از مغز
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دارد: توموگرافی کامپیوتری فعالیت عملکردی را در مغز نشان نمی دهد اما اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات ساختاری فراهم می کند امروزه به صورت عمده از آن در تشخیص بیماریهای نورولوژیک به کار برده می شوند. توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) بعد از ۱۹۸۰ میلادی بطور فراوان برای نشان دادن نواحی از مغز که فعالیت زیادی دارند با حساسیت به میزان گردش جریان خون، استفاده شده است. فرد بصورت تزریقی یک محلول حاوی اشعه رادیو اکتیو ایزوتوپ پوزیترون را دریافت می کند که تجمع در مغز با نسبت مستقیم جریان خون موضعی مشخص می شود. نتیجه، نشان دادن عکسی از مغز است که نقاط شفاف تر نشان دهنده سطح بالاتری از فعالیت مغزی است طول زمان در دسترس برای استفاده تحقیقاتی از PET محدود است زیرا عکس ها با گذر زمان به سرعت محو می شوند. روش تفریق برای شناسایی قسمت هایی از مغز که در یک فعالیت شناختی خاص نقش دارند بصورت تقلید حرکتی مطرح می شود. عمل فعال:A از فرد خواسته میشود حرکات خاصی از دست که توسط آزمونگر انجام میشود را تقلید کند این کار یک اسکن از فعالیت حسی – حرکتی و شناختی مورد نظر را ایجاد می کند. عمل پایه :B از فرد خواسته می شود تا حرکات از پیش تعیین شده دست را در حال تماشای آزمونگر که حرکات مشابه دست در مرحله قبل را انجام می دهد باشد، اما این بار فرد آنها را تقلید نکند. اسکن تفریقی ، A منهای B ، منطقه ای از مغز را که مخصوص تقلید می باشد، شناسایی می کند.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) در اصل برای شناسایی بافت نرم در بدن بسیار واضح تر از X-RAY استفاده می شود. که در اوایل ۱۹۹۰ به Functional MRI گسترش یافت که مانند PET scanning گردش خون منطقه ای را در نواحی مختلف مغز بدون مداخله آسیب رسان از رادیوایزوتوپ ها در بدن ثبت می کند. در این تکنیک افزایش در جریان خون در یک منطقه فعال مغز توسط افزایش سطح گردش خون اکسیژنه نشان داده می شود. FMRI وضوح فضایی بهتری از PET دارد و می تواند در زمان طولانی تری ادامه داشته باشد. تحریک مغناطیسی مغز (TMS) با استفاده از یک سیم سیم پیچ محکم در روکشی از غلاف عایق پیچیده شده است یک جریان الکتریکی بزرگ از سیم می گذرد که یک میدان مغناطیسی که از پوست و جمجمه برای تحریک نورون ها در آن ناحیه عبور می کند. اثر TMS کوتاه است و فقط می تواند در کشف نواحی قشری در سطح مغز استفاده شود.
محدودیت های تکنیک تصویربرداری
محدودیت هایی در استفاده از تکنیک تصویربرداری وجود دارد. یک اسکن میتواند نواحی فعال در مغز را در حین انجام یک فعالیت شناسایی کند اما اعمال حیاتی میتواند همکاری هایی با سایر نقاط مغز داشته باشد. همچنین مورد باید در درون یک اسکنر دراز بکشد که انواع تحقیقات را که میتوان انجام داد را محدود میکند و زمان آزمایش نیز محدود است این تکنیک های جدید تصویربرداری دانش فعالیت مربوط به عملکردهای خاص شناختی را وسیع تر می کند. آنها برای ایجاد فرضیه های جدید مفید هستند و میتوانند با استفاده از سایر روش شناختی مورد سنجش قرار گیرند.
سوالات متداول:
1.برای تشخیص فلج مغزی از چه آزمایشی باید استفاده نمود؟
برای تشخیص فلج مغزی در ابتدا نیاز به معاینه کودک توسط متخصص مغز و اعصاب می باشد. پس از بررسی علائم جهت تشخیص میزان آسیب و نوع فلج مغزی از تصویر برداری مغزی استفاده می شود.
2. چه نوع تصویر برداری برای تشخیص فلج مغزی انجام می شود؟
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دار .این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است، بسته به درخواست پزشک متخصص می توان از هر یک از این موارد استفاده نمود.
هیچ کس به تنهایی نمیتواند کمک به کودکان با اختلالات طیف اوتیسم را که فرایندی پیچیده و طولانی مدت است، انجام دهد. بلکه لازم است که گروهی از افراد پیشرفتها را پیگیری کنند و به تشخیص اوتیسم و تجربیات مادران، نیازهای والدین، مراقبان و متخصصان توجه نمایند. برخی کودکان با اختلالات طیف اتیسم در مواقعی رفتارهای نامناسب و گاهی تهدیدآمیز و پرخاشگرانه از خود نشان میدهند. در میان افراد خانوادهی این کودکان تشخیص اختلال استرس بعد از سانحه امر شایعی است. در برخی موارد لازم است که کارکنان مراقبت پزشکی اورژانسی یا افراد دیگری برای کمک به منزل کودک بروند. در دیگر مواقع، نیاز است که کودکان از خانه منتقل شوند و برای حفظ امنیت خود و خانوادهایشان بستری شوند. لازم است که خانواده یا کسانی که از کودک مراقبت میکنند، زمانی که به حمایت نیاز دارند از آن برخوردار باشند. مرکز اوتیسم دکتر صابر با تجربه بالا و دارا بودن کادری مجرب در زمینه درمان کودکان مبتلا به اوتیسم و انجام کاردرمانی حسی، تشخیص دقیق اوتیسم و استفاده از تجربیات مادران به عنوان بهترین مرکز درمانی تهران شناخته شده است.
تجربیات مادران کودکان اوتیسم
والدین کودکان با ناتوانی معمولاً تجربهای از غم و اندوه را دارند. خواهرها و بردارها، خویشاوندان و حتی همسایههای نزدیک نیز چنین حسی را تجربه میکنند. معمولاً چنین احساساتی ناشی از حس از دست دادن میباشند. چنین احساسی همچنین ممکن است از اینکه کودک این والدین در مقایسه با کودکان با رشد عادی به حمایت بیشتری نیاز دارد، منشأ گرفته باشد. والدین معمولاً نگران این هستند که کودکشان نتواند به مرحلههای رشدی که یک کودک معمولی میرسد، دست پیدا کند. برخی مثالها از اهدافی که والدین و مراقبها را نگران میکنند عبارتند از: موفقیت در مدرسه و موفقیت در زندگی بعد از مدرسه، داشتن دوست، برقرار کردن ارتباطات سالم.
این نگرانیها احساسات قدرتمندی را تولید میکنند که منجر به ابراز تند آنها به دوستان، خویشاوندان و متخصصانی که با کودک در ارتباط هستند، میشود. برخی اوقات والدین احساس به شدت عصبانی میشوند و فکر میکنند که مدرسه، دستگاه دولتی یا افراد دیگری باید فرزند آنها را اصلاح کند. هنگامی که دستاوردهای (بهبود) آنی و آشکار به وجود نمیآید، این احساسات معمولاً قویتر هم میشوند. برخی مواقع، والدین نگاه درست به هدف و اولویتهای خود را از دست میدهند. هنگامی که از آنها سؤالی پرسیده میشود، پاسخ میدهند که چیزی که دقیقاً میخواهند، این است که فرزندشان به بهترین شکل درمان شود تا بتواند به بالاترین سطح پتانسیل خود برسد. والدین زمانی که مشاهده کنند پیشرفت در اهداف مد نظرشان وجود ندارد و یا خیلی آهسته پیش میرود، ممکن است ناامید شوند و احساس ضعف نمایند. در حین این زمانهای ناامیدی است که آنها نیازمند اقدام عملی میباشند. برخی از اوقات والدین این خشم را با آوردن دعوی قضایی به مراکز یا مدارس، تخلیه میکنند. متخصصان معمولاً فشار این خشم والدین را تحمل میکنند و ممکن است هنگامی که به دلیل مشکلات کودک سرزنش میشوند، ناراحت یا سردرگم شوند. لازم است همهی کسانی که درگیر درمان و مراقبت از این کودکان هستند، مراحل سوگ را به یاد داشته باشند. کمک به خانواده در رابطه با پذیرش تشخیص کودکشان، به اندازه هر درمان دیگری برای کودک با اختلالات طیف اتیسم اهمیت دارد.
تحقیقات نشان داده است که والدین کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با طیف وسیعی از احساسات دشوار در مورد تشخیص اوتیسم فرزند شان روبرو هستند. این شامل احساس شوک، غم، استرس، اندوه، انکار، گناه، خشم و نگرانی است. واضح است که والدین کودکان مبتلا به اوتیسم در طول مراقبت از این کودکان استرس شدیدی را تجربه می کنند. والدین برای مقابله با این احساسات، پذیرش فرزند شان و تمرکز بر آن چه که می توان برای کمک به آن ها انجام داد را توصیف کردند. تقاضای تربیت یک کودک مبتلا به اختلال اوتیسم به این معنی است که بسیاری از والدین انزوای اجتماعی را تجربه می کنند. کودکان اوتیسم به شدت با دیگران متفاوت هستند. ویژگی های اصلی، علائم مرتبط و مشکلات رفتاری اوتیسم، تأثیر منفی قابل توجهی بر خانواده ها و رفاه والدین دارد. مشکلات در مهارت های ارتباطی و اجتماعی و رفتارهایی که آن ها تجربه می کنند، باعث می شود والدین آن ها چالش های مختلفی داشته باشند. این منجر به زندگی ای از غم و افسردگی مزمن برای والدین می شود که به جای رویکردی مثبت به زندگی، منجر به نگرش های منفی و خود سرزنش گری می شود. تحقیقات در حیطه اوتیسم همچنین چالش های عظیم برای افراد اوتیسم و همچنین در خانواده های آن ها و تأثیر بر رفاه والدین را نشان داده است، که شامل استرس عاطفی؛ بار مالی مداوم درمان ها و روش های درمانی گران قیمت؛ فشار قابل توجه بر روابط خانوادگی؛ تغییرات در نقش ها، ساختار و فعالیت های خانواده و احساس گناه و سرزنش در مورد تشخیص بود. والدین این کودکان تغییرات قابل توجهی را در زندگی اجتماعی، انتظارات، برنامه های خانوادگی، زندگی حرفه ای، وضعیت اقتصادی و رفاه خود تجربه می کنند. برخی از والدین ممکن است مشکلات سلامت روان قابل توجهی را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر نسبتاً کمتر با این مشکلات مواجه می شوند. مطالعات نشان می دهد که والدینی که بیشتر بر ویژگی های منفی و ناتوانی های فرزند خود، مانند مشکلات رفتاری و شدت علائم، تمرکز می کنند، استرس بیشتری را نسبت به والدینی که بر ویژگی های مثبت و دستاورد های فرزند خود تمرکز می کنند، تجربه می کنند. اگر چه آگاهی عمومی از اوتیسم در سال های اخیر افزایش یافته است، اما والدین این کودکان همچنان در جامعه به دلیل رفتار فرزندشان مورد قضاوت قرار می گیرند و در انظار عمومی با دیدگاه های خصمانه و اجتنابی مواجه می شوند.
زندگی روزمره با کودک اوتیسم: چالشها و راهکارهای کاربردی
تجربه منحصر به فرد هر خانواده اوتیسم
زندگی با کودک اوتیسم یک سفر کاملاً منحصر به فرد است که ترکیبی از چالشها و لحظات زیبا را به همراه دارد. بسیاری از مادران گزارش میدهند که درک جهان از نگاه کودک اوتیستیکشان، دیدگاه آنها را به زندگی کاملاً تغییر داده است. رابطه عمیق و ویژه که بین مادر و کودک اوتیسم شکل میگیرد، اغلب پر از کشف و شهودهای جدید است.
برنامهریزی ساختاریافته روزانه
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم معمولاً به روال ثابت و ساختار مشخص نیاز دارند. ایجاد یک برنامه روزانه قابل پیشبینی با موارد زیر میتواند کمک کننده باشد:
استفاده از جدولهای تصویری برای نمایش فعالیتها
اختصاص زمانهای مشخص برای وعدههای غذایی، استراحت و بازی
آمادهسازی کودک برای تغییرات احتمالی در برنامه
مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز در کودکان اوتیسم
رفتارهایی مانند حملات عصبی، مقاومت در برابر تغییر یا حساسیتهای حسی بخشی از زندگی روزمره بسیاری از خانوادههاست. راهکارهای مؤثر شامل:
شناسایی محرکهای محیطی (صداها، نورها، بافتها)
ایجاد فضای امن و آرامشبخش در خانه
استفاده از تکنیکهای آرامسازی مانند فشار عمیق یا ابزارهای حسی
دکتر تشخیص اوتیسم
پذیرش اختلال در کودک، یک فرایند خطی نیست بلکه هر مرحله از مراحل سوگ ممکن است تکرار شود. چنانچه در برخی افراد روند غم و اندوه به نظر میرسد که پایانی ندارد. برخی افراد در این شرایط گیر میکنند و نمیتوانند روند رو به جلو داشته باشند. در چنین مواقعی حضور یک دکتر تشخیص اوتیسم میتواند پیشنهاد کمک کنندهای باشد.
دکتر الیزابت کوبلر-رز (۱۹۹۷) مراحل روند غم و اندوه را به صورت زیر بیان کرده است:
انکار: این احساس معمولاً از طرف والدینی اظهار میشود که نمیخواهند گزارشات و تشخیصها را از متخصصان بشنوند. گاهی اوقات والدین برای اثبات اینکه کودکشان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم نیست، درخواست انجام تستهای تکمیلی را خواهند داد.
خشم: این احساس معمولاً توسط والدینی اظهار میشود که خدا، افراد یا مراکز را برای مشکل فرزندشان سرزنش میکنند. گاهی اوقات والدین خود را سرزنش میکنند و از خود میپرسند؛ “من چه کار کردهام که مستحق این عقوبت باشم؟” یا “آیا من کار اشتباهی در حین بارداری انجام دادهام که این را برای فرزندم به وجود وضعیت آمده است؟”
چانه زنی: “اگر فقط” این عبارت معمولاً از والدین شنیده میشود. “اگر فقط فرزندم (برای مثال خدمات و درمان) دریافت کند کاملاً خوب خواهد شد”. والدین میخواهند راهی برای خروج از وضعیت پیدا کنند و به راههایی برای تغییر واقعیت فکر میکنند تا به نیازهای عاطفی خود پاسخ دهند.
افسردگی: ناراحتی و ناامیدی حتی در زبان بدن بعضی از والدین کودکان با اختلالات طیف اتیسم دیده میشود. احساس درماندگی و ناامیدی برای آینده به روشهای مختلفی بیان میشود.
پذیرش: امید این است که والدین با وضعیت کنار بیایند. بدین ترتیب آنها ممکن است به یک زندگی بهتر و مفیدتر همراه با فرزندان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم خود دست یابند.
دوستان، خانواده و متخصصان در طی فرایند سوگ و اندوه، مطمئناً میتوانند همدیگر را حمایت کنند. پیشنهاد میشود اطلاعات در مورد این فرایند در دسترس همگان قرار بگیرد تا تمامی کسانی که درگیر این مسئله هستند، بدانند که در نهایت پایانی برای این رنج و عذاب وجود دارد.
منابع:
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
irj.uswr.ac.ir
سوالات متداول:
1- بعد از تشخیص اوتیسم، چه احساسی داشتید و چگونه با آن کنار آمدید؟
احساسات اولیه معمولاً شامل شوک، انکار، غم و حتی گناه است. بسیاری از مادران با گذشت زمان، از طریق مشاوره، مطالعه و ارتباط با گروه های حمایتی، به پذیرش و توانمندسازی رسیدند.
2-بزرگترین چالش زندگی با کودک اوتیسم چیست؟
چالش ها بسته به شدت اوتیسم متفاوت است، اما مواردی مانند مقابله با حملات عصبی (مِلت داون ها)، مشکلات خواب، محدودیت در ارتباط و نگرانی از آینده کودک از رایج ترین دغدغه های مادران است.
برای پاسخ به این سوال که کاردرمانی چیست و چگونه انجام می شود باید به صورت اجمالی به روند ارزیابی و درمان بیماران با استفاده از تکنیک های کاردرمانی اشاره نمود. کاردرمانی به ارزیابی دقیق مشکلات حرکتی و ذهنی در مراجع و درمان توانبخشی آن می پردازد. شناسایی ماهیت و نوع مشکلات یک فرد به منظور طرح مداخله کاردرمانی به همان اندازه مهمّ است که فهمیدن تأثیر و عواقب آن برای فرد در آن مداخله (ارزیابی نتایج کاردرمانی). نتیجه ممکن است یک اسم بیمسمی باشد. که دلالت بر یک نقطه پایانی و یک نتیجه گیری، در حالی که فردی با آسیب مغزی با تأثیر آسیب مغزی با تأثیر آسیب بر کیفیت زندگی اش و هر چیزی در اطراف آن به زندگی خود ادامه میدهد. ارزیابی نتایج کاردرمانی، یک قسمت از روند مداخله کاردرمانی میباشد که در پی اثبات تأثیرگذاری مداخله میباشد و نمیخواهد خطی را زیر پیشرفت مراجع بکشد که مهم ترین هدف ارزیابی برای ساختن است. مرکز کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تیم تخصصی و تجهیزات پیشرفته در مکانی امن و مناسب به ارائه خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی برای کودکان و بزرگسالان می پردازد.
جهت اجتناب از این مفهوم که ترخیص از یک برنامه توانبخشی برابر با پایان بهبودی یا پایان پتانسیل برای تغییر مراجع میباشد. نگرانیهای این بحث پارامترهایی برای ارزیابی نتایج کاردرمانی در مفهوم تأثیرگذاری مداخلات همراه با پیشرفت مراجع میباشد. دکتر صابر با در نظر گرفتن بهترین روش های ارزیابی کودکان، دقیق ترین و مطمئن ترین ارزیابی را در کلینیک کاردرمانی تشخیص می دهد. رضایت همیشگی مراجعان از ارزیابی دقیق دکتر صابر، این مورد را تضمین می کند.
هدف ارزیابی کاردرمانی چیست
هدف ارزیابی در نگاه اوّل وسیله ای برای ارزیابی پیشرفت بیمار می باشد. که همچنان یک جزء مهمّ در ارزیابی نتایج کاردرمانی، تأثیرگذاری خدمات میباشد. هر درمانگری وظیفهای برای فراهم کردن شواهد برای اثرگذاری فردی به منظور کمک به شواهد برای ارائه خدمات و استفاده از روش درمانی و متدهای کاری، دارد. این از تعهّد اخلاقی برای ارائه بهترین خدمات برای مراجع و فراهم کردن بهترین ارزشها برای دستاندرکاران در خدمات، نشأت میگیرد. ارزیابی نتایج کاردرمانی به طور خاص برای مشارکت در ممیزی اثرگذاری خدمات و ارتقاء دادن تمرین مبتنی بر شواهد میباشد. ارزیابی پیشرفت مراجع نیازمند مقایسه عملکرد در مقابل استانداردهای از پیش تعیین شده است. این استانداردها ممکن است از یک دامنه از منابع سرچشمه بگیرد: ارزیابی پایهای از ارزیابی اوّلیه دادههای نرم شده جمعیّت، از اهداف انتخاب شدهی خود مراجع یا از ابزارهای عینی قابل اندازهگیری به عنوان قسمتی از طرح درمان، سرچشمه میگیرد.
کاردرمانی چگونه انجام می شود
یکی از قابل اعتمادترین راهها برای شناسایی تغییر در تواناییهای یک مراجع در طول زمان، انجام دادن دوبارهی تستها و ارزیابیهایی است که قبلاً انجام شدهاند. ارزیابیهایی که در ابتدای مداخله انجام میشوند، میتوانند دوباره مورد استفاده قرار گیرند. این شواهد قابل اعتمادی از تغییر در ابزارهای استاندارد شده را، تهیه خواهد کرد، ولی مراقبت باید به عنوان هدف و اعتبار تکرار یک ارزیابی، تمرین شود. اهداف و مقاصد کاری در ارتباط با وظایف عملکردی، و زمانی که ارزیابی نتایج کاردرمانی میتواند تغییر در آسیب را نشان دهد، نمیتواند برابر با بهبود در وظایف عملکردی باشد. به همین علّت در مدّت پیشرفت مراجع تأکید کمتری بر ارزیابی آسیب در پایان مداخله وجود دارد و بیشتر از ارزیابی عملکردی نتایج استفاده میکنند. ارزیابی نتایج کاردرمانی باید برای رسیدگی به عملکرد فعالیت و تهیه کردن اطلاعاتی که مربوط به نیازهای فعلی و آیندهی عملکرد کاری بیمار باشد، انتخاب گردد.
ایجاد یک چشمانداز برای خدمات و ارزیابی آسیبها از طریق یک برنامه مداخله میتواند شواهد مفیدی برای الگوی پیشرفت بهبودی برای نقایص شناختی زمینهای فراهم کند. این شواهد که از طریق مراجعان و یا خدمات جمعآوری میشوند، میتوانند در تصمیمگیری بالینی که چه موقع تکنیکها و رویکردهای مشارکتی در روند بهبودی اعمال شوند، مؤثّر باشند. ارزیابی عملکردی نتایج، اطلاعاتی را در مورد سطوح استقلال و فعالیت که در طول روند توانبخشی به دست آمده، تهیه میکند و یک نشانگر کلیدی برای نتایج و اثرگذاری خدمات، میباشد.
ابزارهای خودگزارشی
در سالهای اخیر، استفاده فراوانی از ابزارهای خودگزارشی، جهت درک بهتر تجارب و نظرات مراجع میشود. ابزارهای استاندارد مثل Euro Qol EQ-5D, Stroke Impact Scale برای افراد دچار سکته ی مغزی توصیه میشود.
ابزارهای خودگزارشی، میتوانند بوسیله ی خود فرد یا مراقب او کامل شوند. در برخی محیطهای کلینیکی، جمعآوری روتین این ابزارها جهت بهرهمندی از خدمات الزامی است. برای مثال، تستهای استاندارد شده از زمان صرف شده برای حل مسائل یا لباس پوشیدن یا ایجاد خطاهایی که در وظایف شخصی ایجاد میشوند، میتواند اندازه گیریی را نشان دهد که در آن یک مراجع در کجای منحنی توزیع قرار داد. این اطلاعات به ندرت برای یک مراجع باارزش هستند مگر این که، یک دلیل شخصی برای دانستن آن وجود داشته باشد، برای مثال، جستجو برای تناسب یک شغل خاص در هر زمان عملکردی و دقّت در یک محدوده خاص هنجار قرار میگیرند. مقایسه ی عملکرد مراجع با داده های هنجار میتواند برای خدمات و افراد در تحقیقات تأثیرگذاری مداخلات خاص یا این که تا چه حدّ نقایص شناختی فردی بهبودی را محدود میکند، باارزش باشد.
اهداف کاردرمانی چیست
درجه پیشرفت به سمت هدف میتواند به صورت عینی و ذهنی اندازه گیری شود. ارزیابی نتایج کاردرمانی مانند مشاهده و ارزیابیهای عملکردی استاندارد، شواهد خارجی به عنوان اثبات دستیابی به هدف فراهم میکنند. ارزیابی های ذهنی شامل عقاید و دیدگاه های مراجع از پیشرفت خود میباشد. با هم دیگر این نه تنها درجه حصول به هدف را معیین میکند بلکه میتواند کیفیت تعیین هدف را نشان دهد. یک درمانگر یا تأمینکننده ی خدمات، اهدافی را که پیوسته به دست نیامده اند را، مییابد و یا این که کدام مراجع از پیشرفت خود ناراضی است، ممکن است از این به عنوان شواهد برای نیازها جهت بازبینی فرآیند تعیین هدف، استفاده شوند.
اهداف، بیانگر موفقیّت هستند. آنها باید قابل اندازه گیری، مشاهده و همچنین خاص باشند، اجزای مورد نیاز برای عملکرد موفقیّت آمیز را شناسایی کند. خوب نوشتن با جزئیات کافی، چهارچوبی برای دستیابی به هدف با یک برنامه مداخله را تشکیل میدهد و به عنوان نشان دهنده پیشرفت، مفید است. برای مراجع، خدمات و درمانگر شواهدی از دستیابی به اهداف یا درجه پیشرفت در مراجع را که به سمت هدف میرود، فراهم میکنند در آن جا مکمّلهای معتبر برای استاندارد کردن ارزیابی نتایج کاردرمانی برای تهیه کردن شواهدی برای پیشرفت مراجع وجود دارند.
بعضی از کودکان با اختلالات طیف اوتیسم از بینایی برای درک دنیای خود استفاده میکنند. مهارت های بینایی حرکتی مانند تمرینات یکپارچگی حسی از تمرینات مفید در درمان کودکان اوتیسم می باشد. این مهارت بینایی و توجه ظریف به اجزای دیداری یک نقطه قوت در این کودکان است. تعامل اجتماعی کودک را از طریق این مهارتهای دیداری افزایش دهید. کودکان با سن پایین یا بالاتر همبازی طبیعی برای کودکان با اختلالات طیف اتیسم و درمان علائم حسی اوتیسم هستند. اجازه بدهید کودک خودش نحوه ارتباط را تعیین کند. فرصت دهید تا همبازیهای کودک به او کمک کنند. روشهای خاص برای مکالمه و دلیل رفتارهای کودک را به او شرح دهید. کودکان جدید را به عنوان کمک دست خودتان، وارد لیست نکنید. آگاه باشید والدین نسبت به استفاده از سایر کودکان برای مراقبت یا ارتباط کودکشان وابسته نباشند. از کودکان سالم به عنوان همبازی استفاده شود. تماشای برادر یا خواهر یکی از بهترین روشها برای یادگیری رفتار صحیح است. تمرینات یکپارچگی حسی با توپ نیز برای کودکان با مشکلات حسی مفید می باشد. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با دارا بودن تعداد بسیاری افراد متخصص در حیطه درمان علائم حسی اوتیسم و مشکلات اوتیسم و انجام تمرینات متنوع برای این کودکان از جمله تمرینات یکپارچگی حسی با توپ، جز بهترین مرکز اوتیسم تهران می باشد.
انواع تمرینات یکپارچگی حسی با توپ
توپ بازی: یکی از اولین بازیهایی که کودک یاد میگیرد. وقتی در مورد مهارتهای این بازی فکر میکنید این بازی زیاد کودکانه به نظر نمیرسد. در این بازی کودک نیاز به دانستن در نوبت بودن، تماشای توپ و انتظار برای لحظهای برای غلت دادن توپ و بازگرداندن آن به شما دارد.
بازی را با توپی که از نظر شما رنگ متضاد دارد انجام دهید. مثلا نوارهای سیاه و سفید یا توپی که مقداری درخشش دارد و یا هر توپی که از نظر دیداری مورد پسند کودک باشد.
بازی را در حالیکه نزدیک کودک نشستهاید آغاز کنید. روی کف زمین و صورت به صورت سپس توپ را به سمت کودک بغلتانید.
منتظر بمانید.
مشاهده کنید که کودک چه کار میکند.
اگر کودک توپ را لمس کرد این یک شروع خوب است.
6. اجازه بدهید کودک توپ را در جهتی حرکت دهد.
7.وقتی توپ از دستان کودک دور شد آن را دوباره به سمت کودک قل دهید.
8.اگر کودک به هر دلیلی توپ را لمس نکرد توپ را به سمت فضایی که کودک در آن است بیاندازید. رفتار کودک برای گرفتن توپ را زیر نظر داشته باشید.
9. صبور باشید.
10. این کار را بارها تکرار کنید. کودک شروع به لمس و حرکت توپ خواهد کرد.
11. خیلی کم صحبت کنید. از داد زدن دوری کنید. خندیدن و برگرداندن توپ چیزی است که به کودک میفهماند که فعالیت را ادامه دهد.
روش های دیگر درمان علائم حسی اوتیسم
روش دیگر برای تشویق کودک اوتیسم جهت بازی با همدیگر استفاده از موارد مشابهی است که کودک معمولا استفاده میکند. اگر کودک در حال ساختن است بلوک یا وسیله دیگر به او بدهید. اگر کودک با ماشین بازی میکند یکی از ماشینها را به او بدهید و وانمود کنید که ماشین میخواهد حرکت کند. وانمود کنید که ماشینها میخواهند به سفر یا گاراژ بروند. اجازه بدهید ماشینهای او بیشتر حرکت کند. فعالیت او زیر نظر بگیرید و به او از طریق اسباببازیهای مورد علاقهاش نشان دهید که چطور بازی برای او لذتبخشتر میشود.
7 تمرین ساده با توپ برای تقویت یکپارچگی حسی در اوتیسم
1-غلتاندن توپ روی بدن (حس عمقی و آرامش):
کودک را به آرامی روی شکم یا پشت بخوابانید و یک توپ نرم (مانند توپ ماساژی) را روی دستها، پاها و کمرش بغلتانید. این کار به کاهش حساسیت لمسی و تنظیم سیستم عصبی کمک میکند.
2-پرتاب و گرفتن توپ (هماهنگی چشم و دست):
از یک توپ نرم و سبک استفاده کنید و با فاصلهای کم، آن را به سمت کودک پرتاب کنید تا بگیرد. این تمرین، تمرکز و زمانبندی حرکتی را بهبود میبخشد.
3-فشردن توپ استرس (تقویت عضلات و کاهش اضطراب):
توپهای اسفنجی یا توپهای مخصوص استرس را در اختیار کودک بگذارید تا آن را فشار دهد. این کار به کاهش تنش و بهبود خودتنظیمی حسی کمک میکند.
4-تعادل با توپ بزرگ (حس عمقی و وضعیت بدن):
از کودک بخواهید روی توپ سوئیسی بنشیند و تعادل خود را حفظ کند. این تمرین، هوشیاری بدن و کنترل حرکتی را تقویت میکند.
5-پاس دادن توپ با دست و پا (هماهنگی دو طرف بدن):
توپی را به کودک بدهید و از او بخواهید آن را با دستها و سپس با پاها به شما برگرداند. این کار به یکپارچگی حرکات دو نیمه بدن کمک میکند.
6-ردیابی توپ چراغانی (تمرکز بینایی و دنبال کردن حرکت):
از توپهای نورانی یا رنگی استفاده کنید و آن را به آرامی حرکت دهید تا کودک با چشمانش دنبال کند. این تمرین برای بهبود پردازش بینایی مفید است.
7-توپبازی ریتمیک (تلفیق شنیداری و حرکتی):
با ریتم خاصی (مثل دست زدن یا موسیقی) توپ را به زمین بزنید یا پرتاب کنید تا کودک هماهنگی شنیداری-حرکتی را تجربه کند.
چگونه با بازیهای توپی، هماهنگی حرکتی و پردازش حسی را بهبود بخشیم؟
بازی با توپ یکی از مؤثرترین روشها برای تقویت هماهنگی حرکتی و پردازش حسی در کودکان اوتیستیک است. این فعالیتها نه تنها مهارتهای فیزیکی مانند تعادل، قدرت عضلانی و هماهنگی چشم و دست را بهبود میبخشند، بلکه به عنوان یک تمرین ذهنی اوتیسم نیز عمل میکنند و به کودک کمک میکنند تا اطلاعات حسی را بهتر سازماندهی کند. برای مثال، وقتی کودک توپ را پرتاب یا میگیرد، مغز او باید بین حس بینایی، لامسه و حرکات بدن ارتباط برقرار کند که این فرآیند مستقیماً بر یکپارچگی حسی تأثیر میگذارد.
علاوه بر این، بازیهای توپی میتوانند اضطراب را کاهش دهند و تمرکز را افزایش دهند. به عنوان نمونه، فشردن توپ استرس به کودکانی که به دنبال تحریک عمقی هستند کمک میکند تا آرام شوند. همچنین، توپهای تعادلی مانند توپ سوئیسی، با درگیر کردن حس عمقی، به کودکان اوتیستیک کمک میکنند تا از بدن خود آگاهتر شوند. این تمرینات ساده را میتوان در خانه، کلاس درس یا جلسات کاردرمانی گنجاند تا به صورت تدریجی، هماهنگی حرکتی و پردازش حسی کودک را تقویت کرد.
نتیجهگیری:
تمرینات یکپارچگی حسی با توپ، روشی کاربردی، کمهزینه و لذتبخش برای کمک به کودکان اوتیستیک است. این فعالیتها به بهبود هماهنگی حرکتی، پردازش حسی، تمرکز و حتی کاهش اضطراب کمک میکنند و میتوانند به راحتی در برنامه روزانه کودک گنجانده شوند. از پرتاب ساده توپ تا بازیهای تعادلی، هر کدام از این تمرینات به نوعی چالشهای رایج اوتیسم را هدف قرار میدهند. نکته کلیدی این است که این تمرینات را به صورت بازی و با توجه به علایق کودک طراحی کنید تا هم برایش جذاب باشد و هم تأثیرات ماندگاری داشته باشد. والدین و درمانگران میتوانند با صبر و خلاقیت، از توپ به عنوان ابزاری قدرتمند برای رشد مهارتهای حسی-حرکتی کودک استفاده کنند.
به یاد داشته باشید: هر کودک منحصر به فرد است، بنابراین ممکن است به برخی فعالیتها واکنش بهتری نشان دهد. با آزمون و خطا و مشاهده دقیق، میتوانید بهترین روشها را برای فرزندتان پیدا کنید. این راه ساده ولی مؤثر، میتواند گامی مهم در مسیر پیشرفت او باشد.
سوالات متداول:
1-اگر کودک از لمس توپ اجتناب کند چه کار کنیم؟
ابتدا اجازه دهید فقط به توپ نگاه کند، سپس به تدریج تماس را افزایش دهید.
2-کدام نوع توپ برای شروع بهتر است؟
توپهای اسفنجی نرم یا توپهای سوئیسی کوچک برای شروع عالی هستند.
کاردرمانگران به دنبال دستیابی به بهترین نتیجه ممکن، برنامههای خود را براساس تئوری، شواهد عقاید و اصول حرفهای و به صورت کاردرمانی و کار تیمی انجام میدهند. آسیبهای مغزی اغلب باعث نقایص شناختی میشود که کاملاً برطرف نمیشوند و کاردرمانگر در کل برای کاهش این نقایص بر اساس فرد، عملکرد کاری، نقشها و زندگی، فعالیت میکند. شواهد برای اثر بخشی مداخلات خاص،بحث برانگیز است. کاردرمانگران از استدلال بالینی حرفهای در انتخاب و اعمال مداخلات، با توجه به نظریهها و شواهدی که مداخلات بر اساس آنها هستند، استفاده میکنند. از آنجا که، ارزیابی، یک مرحلهی ضروری از طرح درمان میباشد، بنابراین سنجش پیامدها هم برای ارزیابی تأثیر مداخلات و هم قادر ساختن عملکرد حرفهای برای تحول و، توسعه مهم میباشد. مرکز کاردرمانی کودکان تهران با کادری مجرب و متخصص و تحت نظر دکتر صابر، کودکان مبتلا به اختلالات مختلف را با متد های متنوع، تخصصی و به روز دنیا، درمان می کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با سابقه بالا در زمینه ارزیابی دقیق و درمان صحیح کودکان، در غرب و شریق تهران مشغول به فعالیت می باشد. خدمات مرکز شامل گفتاردرمانی، کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، کاردرمانی دست، ماساژ درمانی، بازی درمانی، سنسوری روم، اتاق توجه شنیداری، اتاق تاریک بینایی و… می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
کار تیمی کاردرمانی
فاکتورهایی که روند کاردرمانی را تحت تأثیر قرار میدهند:
هدف کلی مرکز کاردرمانی دکتر صابر، تصمیم مشترک با سایر اعضای تیم چند متخصصه می باشد. کار تیمی از مراقبان حرفهای اجتماعی و سلامت و مخصوصاً مراجعان و افراد دیگر مربوطه تشکیل شده است. البته این تیم میتواند بنا به نیاز مرجع و موقعیت، موجود به پرسنل حمایتی، آسایشگاهها و داوطلبان یا کارفرمایان،گسترش یابد توانبخشی و مدیریت تأثیر گذار، نیازمند توانایی تنظیم یک برنامه درمانی واضح و پیروی از آن میباشد. در سراسر روند توانبخشی، و انجام مشاوره در تیم، این برنامه درمانی باید بازبینی و بر پیشرفت بیمار نیز، نظارت گردد. تصمیم در مورد تمرکز مداخلات، یک روش با بیشترین تاثیرگذاری برای بکارگیری، شدت و تعداد دفعات درمان و این که چه زمان مداخلات تعدیل شوند، همگی تحت تأثیر این است که نظرات تیم و نیازهای افراد مرتبط با بیمار چه باشد، توانبخشی شناختی میتواند یک روند طولانی مدت داشته باشد و اعضای تیم در طول زمان با توجه به تغییر نیازهای مراجع تغییر خواهند کرد.
سلامت و امنیت در کاردرمانی
در زمان بررسی مداخلات، سلامت و امنیت یک نگرانی اولیه میباشد. قابل اجرا بودن مداخلات، صرف نظر از فواید و پتانسیل درمانی یا اولویت آکوپیشنال، تحت تأثیر میزان امنیت آن است. تمام حرفههای مراقبت از سلامت، نگرانیهای ایمنی خود را در کدهای اخلاقی و حرفهای – رفتاری خود کدگذاری کردهاند. راهنمایی برای آمادگی ارزیابی اولیه در فصل دو ارائه شد، به طور یکسان در فصول مداخله و درمان، با تاکید بر امنیت مراجع و درمانگر اعمال میشود. برای افراد با نقایص شناختی، محیط میتواند چالشهای دائمی داشته باشد. عدم آگاهی ناشی از حافظه مختل شده یا مشکلات توجهی وابسته به آن میتواند در محیطهایی که به نظر میرسد کم خطر باشند، ایجاد خطرکند. عدم بینش نسبت به توانایی و سلامت خود میتواند باعث شود که مراجع فعالیتهایی بالاتر از ظرفیت خود را متحمل شود (برای مثال، یک مراجع ممکن است سعی کند بدون کمک از تخت بیرون آید اگرچه فقط میتواند روی یک پای خود تحمل وزن کند).
مزایای کلیدی کار تیمی در کاردرمانی: چرا چند متخصص بهترند؟
کار تیمی در کاردرمانی، هنگامی که چندین تخصص (مانند کاردرمانی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، روانشناسی و مشاوره خانوادگی) بهصورت هماهنگ برای یک مراجع فعالیت میکنند، عملکرد درمان را بهطور چشمگیری ارتقا میدهد. در مدل تیمی، هر متخصص نقطه قوت خود را وارد فرایند بررسی و ارزیابی میکند و باعث میشود برنامه مداخلات دقیقتر، جامعتر و شخصیتر باشد. مثلاً، کاردرمانگر با بررسی مهارتهای روزمره، فیزیوتراپیست قدرت و تعادل را سنجیده، گفتاردرمانگر مشکلات زبان و بلع را ارزیابی میکند، و روانشناس مشکلات عاطفی و رفتاری را تشخیص میدهد. این هماهنگی، علاوه بر کاهش ارزیابیهای مکرر، موجب صرفهجویی در وقت و هزینه مراجع میشود و از بار مراجعه به چندین متخصص جلوگیری میکند. نتیجه این است که مراجعین ضمن دریافت خدمات دقیقتر، تجربه یکپارچهتری از درمان را تجربه میکنند.
بینش و خود آگاهی
زمانی که ساختارها و عملکردهای بدن آسیب میبینند و ناتوان میشوند، درمان بهبودی و کاردرمانی نیاز به همکاری و مشارکت فعال افراد دارد. این مسئله یکی از پایههای فکری بنیادی کاردرمانی است و بقیه توانایی فرد برای درک و درگیر شدن در درمان میباشد. این توانایی از فاکتورهای درون فردی بسیاری منشاء میگیرد دو فاکتور در این مورد، درجه بینش فرد از شرایط خود و درجه خود آگاهی فرد، میباشند، برخلاف، آسیب به سیستمهای دیگر بدن، وقتی که مغز صدمه میبیند این عملکردها مستقیماً آسیب میبینند.
فراشناخت واژهای است که شامل عملکرد و روند خودآگاهی و بینش میشود و هر دو آنها از عملکرد اجرایی مؤثر نشات میگیرند. نقص فراشناخت ممکن است باعث:
کمبود آگاهی از نقایص
مشکل در درک ثاثیر نقایص بر عملکرد و توانایی
ناتوانی در جهت دهی و تنظیم مؤثر افکار و رفتارها برای حل مسائل یا ایجاد درک واقع بینانه از موقعیت این چنین نقصهایی،تأثیر زیادی در اثرگذاری توانبخشی خواهند داشت و در انتخاب رویکرد درمانی و روشهای احتمالی که استفاده خواهند شد، تأثیر خواهند گذاشت.
زمانی که یک مراجع از نقایص خود کاملاً آگاه باشد، این موضوع میتواند توانایی او در مشارکت در درمان را، تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، ناتوانی در بهخاطر سپردن مسیر یک مکان به مکان دیگر یا در بازشناسایی چهره افراد خانواده میتواند باعث استرس و نا امیدی و خجالت شود. اضطرابی که از این موقعیتها ایجاد میشود میتواند ترکیبی از مشکلات برای مراجع ایجاد کند و عملکرد را، بدتر کرده و انگیزه را پایین بیاورد. علاوه بر آن میتواند قضاوت را مختل کند و باعت تصمیم گیری ضعیف شود. آماده سازی دقیق، جهت یابی مراجع و توجه به امنیت وراحتی او باعث ایجاد یک حس اعتماد و امنیت و حمایت تواناییهای وی در مشارکت با مداخلات میگردد.
چالشهای ایجاد کار تیمی مؤثر در کلینیکها و چگونگی غلبه بر آنها
اگرچه مزایای کار تیمی روشن است، اما اجرای آن با چالشهایی همراه است. اول، هماهنگی بین متخصصان مختلف نیازمند برنامهریزی دقیق و زمانبندی منظم جلسات مشترک است، مخصوصا وقتی تقویم درمانگران شلوغ باشد. دوم، هر متخصص ممکن است از دیدگاه علمی، اولویت مداخلات یا روش تشخیصی متفاوتی داشته باشد. این تفاوت رویکرد میتواند باعث عدم توافق در برنامه درمانی شود. برای غلبه بر این چالشها، ایجاد کمیسیونهای تخصصی یا جلسات هفتگی تیمی ضروری است تا اطلاعات بهروز بیماران، نتایج جلسات و ملاحظات اختصاصی هر حوزه مطرح شود. همچنین، استفاده از کار تیمی نیاز به فرهنگسازی در کلینیک دارد؛ اینکه تمام اعضای تیم به نقش سایرین احترام بگذارند و با دید جمعی برای پیشرفت مراجع تلاش کنند. مدیر یا مسئول مرکز باید نقش هماهنگکننده قوی را ایفا کند تا از همپوشانی یا متضاد بودن پیشنهادات جلوگیری شود.
سوالات متداول:
1-کار تیمی در چه اختلالاتی شایع است؟
فلج مغزی، اوتیسم، اختلالات یادگیری، بیشفعالی و سندرومهای خاص.
2-گونه کیفیت کار تیمی را ارزیابی کنیم؟
از طریق پیشرفت مهارتهای عملکردی، کاهش نوبتدهی، ارزیابی رضایت خانواده و بازخورد متخصصین ارزیابی میشود.
در درمان لکنت زبان از روش های مختلف نظیر گفتاردرمانی و رفتاردرمانی استفاده می شود. یکی از این تکنیک ها استفاده از بازخورد توسط ولدین می باشد که در روش لیدکامب مورد استفاده قرار می گیرد. برنامه لیدکامب، یک رویکرد رفتاري است که از اصول شرط سازي کلاسیک و ابزاري براي کاهش ناروانیها استفاده می کند و در گفتاردرمانی لکنت زبان موثر است. عامل درمان در این برنامه، بازخوردهاي کلامی والدین به گفتار داراي لکنت و گفتار بدون لکنت کودك در زندگی روزمره می باشد. درمانگر به والدین نحوه ارائه بازخوردهاي کلامی را آموزش می دهد و شیوه ارایه این بازخوردها، در هر جلسه درمانی بصورت عملی تمرین می شود. در صورت مشاهده علائم لکنت زبان در کودک خود می توانید با مراجعه به مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز درمان لکنت زبان تهران، از درمان های گوناگون لکنت زبان از جمله گفتاردرمانی در منزل یا گفتاردرمانی لکنت زبان یا گفتاردرمانی با روش لیدکامب در گفتاردرمانی در منزل بهره مند شوید.
بازخوردهاي کلامی والدین نباید تهدید کننده، شدید و یکنواخت باشند. زیرا در غیر این صورت نتایج درمان ناخوشایند خواهد بود. در گفتاردرمانی لکنت زبان به روش لیدکامب والدین یاد می گیرند، پس از گفتار داراي لکنت یا بدون لکنت کودك، یکی از انواع بازخوردهاي کلامی را (شامل آگاه سازي نسبت به پاسخ، تحسین پاسخ و درخواست خود اصلاحی پاسخ از کودك) ارائه دهند. بنابراین بازخوردهاي کلامی والدین، تنها عامل درمانی روش لیدکامب است و این برنامه به تغییر سرعت گفتار یا محیط زندگی کودك نمی پردازد.
گفتاردرمانی لکنت زبان با روش لیدکامب
در ادامه به توضیح انواع بازخوردهاي کلامی به گفته هاي روان یا ناروان کودك، می پردازیم. همچنین در ادامه، مراحل روش لیدکامب و معیارهاي مطلوب براي هر مرحله ذکر می شود. تحریک کلامی وابسته به پاسخ عامل اصلی درمان در روش لیدکامب تحریک کلامی وابسته به پاسخ می باشد. این اصطلاح بدین معناست که والدین پس از انجام برخی اعمال (یعنی پاسخها) توسط کودکشان عباراتی را به آن ها میگویند. در روش لیدکامب دو پاسخ اصلی تحت عنوان گفتار بدون لکنت زبان و لکنت زبان واضح وجود دارد. این پاسخها به طور جزئی تر نیز مدنظر قرار می گیرند و شامل دو پاسخ فرعی دیگر هستند که در این برنامه مایل به مشاهده آن ها می باشیم، و بروز چنین پاسخهایی را در کودك تشویق می نماییم. البته گفتنی است که این برنامه بدون وجود آن ها نیز قابل اجراست. گفتار بدون لکنت مهم ترین پاسخ در روش لیدکامب گفتار بدون لکنت است. گفتاردرمانی لکنت زبان با روش لیدکامب درست مانند همانند سایر درمان هاي حوزه آسیب شناسی گفتار باید براي کودك تجربه اي لذت بخش و مثبت را به همراه داشته باشد. این کار براي موفق شدن در روش لیدکامب امري کاملاً ضروري است. قانون عملی این کار آن است که والدین باید گفتار بدون لکنت کودك را پنج برابر بیشتر از لکنت وي مورد توجه قرار دهند. لکنت واضح در روش لیدکامب، تنها پاسخی است که والدین و درمانگران به دنبال کاهش (یا حتی ناپدید شدن) آن می باشند.
پاسخ های گوناگون روش لیدکامب
سایر پاسخها در روش لیدکامب مطلوب تلقی می شوند و جهت افزایش آن ها تلاش می شود. شاید تشخیص لکنت از برخی ناروانی ها واضح نباشد این رویدادهاي گفتاري مبهم جزء پاسخهاي روش لیدکامب نیستند و تنها موارد واضح لکنت ارائه بازخوردهاي کلامی را در پی خواهد داشت. در این جا باید خاطر نشان نمود که در این مرحله والدین نباید همه پاسخهاي داراي لکنت کودك را بازخورد دهند. در واقع موارد اندکی از لکنت در گفتار روزمره بازخورد دریافت می کند. در این بخش زبان مورد استفاده والدین در توصیف لکنت مهم است. اصطلاحاتی که در این زمینه معمولاً توسط والدین به کار می رود عبارتند از: اشتباه، کلمه اشتباه، گیر و کلمه داراي گیر و در صورت لزوم از کلمه لکنت استفاده می شود. پاسخهاي فرعی که درمانگران لیدکامب، مایل به مشاهد ه آن ها در کودك هستند، اصلاح خود انگیخته و ارزیابی گفتار توسط کودك میباشد. البته این پاسخها، پاسخهاي اصلی این درمان نیستند. زیرا درمان بدون آنها نیز اجرا می شود. با این وجود همه درمانگران لیدکامب ، معتقدند که بروز چنین پاسخهایی در کودك نشانگر پیشرفت درمان است. چرا که این پاسخها تسلط شناختی کودك بر ماهیت درمان و کوشش سرسختانه در اصلاح لکنتش را نشان می دهد. طبیعتاً از والدین خواسته می شود تا تحسین هاي ویژه اي براي خود اصلاحی هاي خود انگیخته کودك در نظر بگیرند (نظیر عالی بود، تو خودت به تنهایی آن کلمه اشتباه را درست کردي). پاسخ فرعی و مطلوب دیگري که از کودك مشاهده می نمائیم، خود ارزیابی گفتارش می باشد. درمانگر از والدین می خواهد تا خودارزیابی کودك را تحسین کنند. نوع دیگري از این پاسخها که گاهاً اتفاق می افتد و مشاهده آن از نظر بالینی جالب است، طلب کردن کودك براي ارزیابی شدن توسط والدین است. احتمالاً چنین اتفاقی در مرحله دوم درمان صورت می گیرد، زیرا در این مرحله ممکن است والد به دلیل از بین رفتن لکنت، دیگر به تشویق گفتار بدون لکنت زبان کودك نپردازند.
هدف گفتاردرمانی لکنت زبان با روش لیدکامب
انواع تحریکات کلامی وابسته به پاسخ از سوي والدین انتخاب بازخورد صحیح در زمان صحیح امر مهمی است. در مجموع چهار نوع بازخورد کلامی وجود دارد که والدین هنگام وقوع یک پاسخ در کودك می توانند انتخاب کنند. به طور خلاصه والد به محض مواجهه با گفتار بدون لکنت زبان می تواند به آگاه سازي و تحسین پاسخ کودك اقدام نماید، یا این که از کودك بخواهد تا خود به ارزیابی پاسخ بپردازد. همچنین والد به محض مواجهه با لکنت می تواند از آگاه سازي، یا درخواست براي خود اصلاحی استفاده کند. این تحریکات می توانند به طور هم زمان نیز ارائه شوند. توجه داشته باشید که والدین در روش لیدکامب از کودك نمی خواهند تا گفتار داراي لکنت خویش را مورد ارزیابی قرار دهد. دو دلیل براي این موضوع وجود دارد؛ اول آن که هدف گفتاردرمانی لکنت زبان با روش لیدکامب، گفتار بدون لکنت می باشد. دوم اینکه خود ارزیابی در روش لیدکامب ، یک پاسخ مطلوب محسوب می شود، بنابراین نباید آن را با پاسخ نامطلوب لکنت همراه نمود.
آگاه سازي نسبت به گفتار بدون لکنت و لکنت واضح آگاه سازي برخلاف تحسین با کلمات و واکنش هایی که حاکی از رضایت والد باشد همراه نیست. آنچه را که والد در این جا انجام می دهد تنها آگاه سازي کامل و سریع کودك در لحظه وقوع پاسخ می باشد، و پس از آن مکالمه ادامه می یابد. مثالهایی که از عبارات به کار رفته براي آگاه سازي “درست گفتن؛ گفتارت صحیح بود؛ فکر کنم یک کلمه را گیر داشتی؛ یک اشتباه کوچک داشتی؛ بدون اشتباه بودي”.مزیت آگاه سازي آن است که جریان گفتگو را مختل نمیکند. اما دردرخواست خود اصلاحی جریان گفتگو متوقف می شود. تحسین کودك نیز می تواند جریان گفتگو را قطع کند.
انواع بازخورد ها در روش لیدکامب
البته در روش لیدکامب ارائه چنین درون داد مثبتی بسیار مهم است. اما همین تحسین چنانچه بیش از حد صورت بگیرد، جذابیت خود را ازدست خواهد داد و حتی ممکن است براي کودك ناخوشایند شود. تحسین گفتار بدون لکنت تحسین نوعی ارزیابی مثبت است. تحسین گفتار بدون لکنت بر خلاف آگاه سازي گفتار بدون لکنت یک بازخورد کلامی خنثی محسوب نمی گردد. بدیهی است که تحسین براي گفتار بدون لکنت زبان، خودارزیابی و اصلاح خود انگیخته ارائه می شود. نمونه هایی از تحسین والدین؛ دوستداشتنی حرف زد ي، عالی بود، هیچ اشتباهی نداشت، گفتارت خیلی خوب بود، کاملاً درست و بدون اشتباه بود، تو خودت آن کلمه اشتباه رو درست کردي کارت خوب بود. درخواست خودارزیابی گفتار بدون لکنت والد تنها باید بخش هایی از گفتار بدون لکنت را جهت خود ارزیابی کودك انتخاب نماید. نمونه هایی از درخواست خودارزیابی؛ درست گفتی؟ آیا هیچ اشتباهی داشتی؟ آن کلمه را اشتباه گفتی؟ طبیعتاً چنانچه کودك ارزیابی صحیح از گفتار خود ارائه دهد (هیچ لکنتی نداشتم)، والد در پاسخ به کودك می گوید خیلی خوب بود” یا “بله درست گفتی “درخواست خود اصلاحی لکنت واضح درخواست خود اصلاحی لکنت زبان از کودك مؤثرترین عامل درمانی در روش لیدکامب است. در این حالت والد تنها با با درخواست خود اصلاحی از کودك، روش آگاه سازي کودك از لکنت را توسعه می بخشد.
نمونه هایی از درخواست خود اصلاحی
یک کلمه را اشتباه گفتی می خواي دوباره بگی؟ ببین می تونی کلمه سگ را بدون اشتباه بگی؟ روي یک کلمه گیر کردي؟ زمانی که کودك لکنت خویش را اصلاح نمود، اکنون نوبت والد است تا به شیوه بالینی مناسبی به وي پاسخ دهد. به عنوان مثال او می گوید “خیلی خوب بود. تو بر اشتباهت غلبه کردي”، “حالا عالی شد “. البته اگر کودك موفق به اصلاح لکنت خویش نشد، والد همچنان باید از کلامی تشویق کننده و حمایتآمیز براي وي استفاده نماید. والدین در روش لیدکامب در زمان ارائه بازخوردهاي کلامی به ویژه هنگام درخواست خود اصلاحی باید از تحمل و خلق وخوي مناسبی برخوردار باشند. در واقع همیشه این خطر وجود دارد که والدین درج حالت روحی منفی قرار بگیرند و هم زمان با درخواست خود اصلاحی، اضطراب یا شتابزدگی را به کودك خود منتقل نمایند. درخواست براي اصلاح باید به شیوه اي مثبت و حمایت آمیز صورت گیرد.
والد و کودك باید اجازه داشته باشند تا با استفاده از هر 4 روش تحریک کلامی بازخوردي، شیوه مخصوص به خود را پیدا نمایند. همانگونه که پیش تر نیز ذکر شد، در این درمان براي هر کودك به طور فردي اجرا می شود. در واقع به تعداد خانواده هایی که داراي کودك پیش دبستانی لکنتی هستند، روش هایی براي اجراي گفتاردرمانی لکنت زبان با روش لیدکامب وجود دارد. این درمان به صورت کامل بر ارتباط میان کودك و والدین استوار است و از آنجا که هر کودك و والد وي افراد متفاوتی می باشند، چنین ارتباطی نیز متفاوت از بقیه روابط خواهد بود. با وجود اینکه درمانگر در همه موارد پیگیر بازخوردهاي کلامی والدین به پاسخهاي کودك در گفتگوهاي روزمره می باشد، اما باز هم شیوه ارائه این برنامه در هر فرد به گونه اي متفاوت خواهد بود.
اهداف گفتار درمانی در لکنت زبان و نوک زبانی حرف زدن کودک
ایجاد و گسترش گفتار مکالمه ای در کودک با لکنت زبان یا نوک زبانی حرف زدن که حداقل در ۹۵ درصد موارد ناروانی گفتار نداشته باشد.
در گفتار درمانی لکنت زبان حفظ روانی از طریق کاربرد دائمی راهکارهای خود-کنترلی در درمان لکنت زبان موثر است.
تقویت و ترغیب گفتار روان در موقعیت های روزمره توسط خانواده و سایر بستگان نزدیک فرد مبتلا به لکنت زبان یا نوک زبانی حرف زدن
نکات قابل توجه گفتاردرمانی لکنت زبان و گفتار درمانی در درمان نوک زبانی حرف زدن کودک
یک ارزیابی کامل گفتار-زبان با تمرکز خاص روی روانی گفتار ترتیب دهید،انواع ناروانی گفتار و نیز بسامد وقوع و شدت این ناروانی گفتار را در خواندن و مکالمه ارزیابی کنید،رفتارهای تقلایی در لکنت زبان را یادداشت نمایید (برای مثال پلک زدن, تنش سر و گردن).
اگر کودک با اختلال ناروانی طبیعی گفتار دانش آموز است،یک جلسه تفسیر اطلاعات با افراد مرتبط ترتیب دهید تا یافتههای ارزیابی به بحث گذاشته شده و برنامه مداخله ای جهت درمان نوک زبانی حرف زدن ارائه شود.
با کودک مبتلا به لکنت زبان انواع ناروانی های گفتار او را به بحث بگذارید( مانند کشیده گویی کلمات،تکرار آواها،کلمات یا عبارات،به میان اندازی،استفاده از کلمات شکسته). نوع ناروانی گفتارش را تقلید کنید و رفتارهای مختلفی که با ناروانی طبیعی گفتار ایجاد می شوند را برایش شرح دهید.
از کودک با اختلال ناروانی گفتار بخواهید تا موقعیت هایی را که در آنها لکنت زبان او زیاد میشود (مثل صحبت کردن با غریبه ها یا صحبت کردن با تلفن) و یا کم میشود یا اصلا وجود ندارد (مثل گفت و گو با دوستان نزدیک) توصیف میکند،از او بپرسید که آیا در موقعیت های گفتاری حساس اضطراب یا شرم و خجالت دارد.
سلسله مراتبی از موقعیتهای گفتاری مربوط به کودک با اختلال ناروانی طبیعی گفتار تهیه کنید،آنها را به ترتیب از کمترین شدت لکنت زبان یا نوک زبانی حرف زدن تا بیشترین شدت تنظیم نمایید.
به کودک با اختلال ناروانی گفتار شیوه های آرمیدگی پیشرونده عمیق عضلانی و تنفسی را آموزش دهید تا او تمایز بین حالت تنش عضلانی و آرامش را متوجه شود.
کودک با اختلال نوک زبانی حرف زدن را به سمت تمرینات تجسم کنترل شده،هدایت نمایید. هنگام تجسم موقعیت های گفتاری،سلسله مراتب ساده ترین تا سخت ترین موقعیت را رعایت نمایید،از او بخواهید که گفتار روان را در هر یک از سطوح مجسم کند.
موقعیت هایی را که از فهرست سلسله مراتب اضطراب کودک با اختلال ناروانی طبیعی گفتار انتخاب کردهاید به نمایش بگذارید،به تدریج مشکل را اضافه کنید،از او بخواهید تا میزان آرامش خود را در آن موقعیت بررسی نماید،حداقل به ۹۵ درصد روانی در هر سطح دست پیدا کنید.
کودک مبتلا به لکنت زبان را در موقعیت های واقعی زندگی خارج از کلینیک گفتار درمانی همراهی نمایید،با موقعیت هایی که در آن روانی به سهولت ایجاد میشود،شروع کنید (برای مثال صحبت کردن با دوستان) و سپس به سمت موقعیتهای مشکل پیش بروید (مثلاً صحبت کردن کودک مبتلا به نوک زبانی حرف زدن با فروشنده یا تماس تلفنی) از اطمینان آفرینی،رهنمودهای آرامبخش و تقویت موفقیتها استفاده نمایید.
به کودک با اختلال ناروانی طبیعی گفتار بیاموزید که دم عمیق و بازدم آهسته انجام بدهد،و مسیر هوا را باز و بدون تنش نگه دارد و این کار را چندین بار تکرار کند.
جریان هوای کنترل شده را به کار بگیرید،از کودک مبتلا به لکنت زبان بخواهید که چند بار به آرامی صدای را آوا سازی نماید
آوا سازی با شروع راحت را به کار بگیرید،از کودک با اختلال ناروانی گفتار بخواهید که هجا ها و کلماتی را که با واکه ها شروع می شوند ادا کند،سپس این کار را تا بیان عبارات کوتاه توسعه دهید.
انواع مختلف ناروانی طبیعی گفتار را الگو دهید و از کودک با اختلال گفتار نوک زبانی حرف زدن بخواهید که آنها را تقلید کند،از کودک با مشکل نوک زبانی حرف زدن بخواهید که متن های کوتاه را بخواند و تعمدا روی کلمات مشخصی ،مکث نماید و سپس کلمه هدف را به صورت روان ادا کند. (من سا-سا-سا- سالاد می خواهم).
در گفتار درمانی لکنت زبان به کودک آموزش دهید تا جایگاه تولیدی مربوط به لب ها و زبان را به آرامی ایجاد کند تا شدت فشار در تولید همخوان های انفجاری در موقعیت آغازین کلمات کمتر شود،تمرینات تولیدی گفتار درمانی در لکنت زبان را که منجر به تماس خفیف اندام های گویایی در جایگاه های تولید می شود،به کار بگیرید.
لکنت زبان ارادی و تماس خفیف اندامهای تولیدی را به کار ببرید،به کودک با اختلال ناروانی گفتار بیاموزید که به سهولت و با سرعت کم رویی هجاهای لکنت شده روش واگویی را به کار بگیرد (تو-تو- تو- توپ) زمانی که کودک مبتلا به لکنت زبان روی روش واگویی تسلط پیدا کرد،تمرین را به سطح عبارت و جمله توسعه دهید،به کودک با اختلال گفتار نوک زبانی حرف زدن بیاموزید که روش واگویی را در حالت محاوره وقتی که مشکل را پیش بینی می کند،به کار بگیرید.
به کودک با اختلال ناروانی طبیعی گفتار روش های خود – بازبینی را بیاموزید تا از این طریق تعیین نماید کدام علائم جسمانی (نظیر تنش عضلانی یا علائم غیر ارادی) لحظه شروع احتمالی لکنت زبان یا نوک زبانی حرف زدن را نشان می دهند.
نشانه هایی که منجر به پیشبینی میشوند را به کار بگیرید،به کودک مبتلا به لکنت زبان بیاموزید هنگامی که لکنتش را پیش بینی می کند (قبل از کلمه پیش بینی شده) سرعت گفتارش را کاهش دهد،شروع راحت را به کار بگیرد یا روی کلمه هدف واگویی کند،و سپس ناروانی گفتار کنترل شده را در کلمات بعدی به کار گیرد تا سرعت گفتار به حالت طبیعی برگردد.
به کودک با اختلال گفتار نوک زبانی حرف زدن روش رهایی اصلاحی را بیاموزید به این طریق که کلمه لکنت شده را در همان ابتدا متوقف کرده و سپس بقیه آن را با کاهش سرعت ناروانی گفتار ادا کند و بدون مکث کلمه را کامل کند ( غَ- غذا) .
به کودک با اختلال ناروانی گفتار بیاموزید که بعد از کلمه لکنت شده مکث کند و رفتارهای ناروانی اش را تحلیل کند،تصمیم بگیرد که چه تغییراتی ایجاد کند،سپس کلمه را با تغییرات مناسب تکرار کند (ناروانی: غَ – غَ – غَ غذا مکث : آرامش، اجرای روش حذف: غذا ) .
در درمان نوک زبانی حرف زدن بیاموزید که سرعت گفتارش را به سطحی که در آن مشکل اتفاق نمی افتد برساند و این کار را با خواندن متون با سرعت 60 کلمه در دقیقه انجام دهد،به تدریج تعداد کلمات در دقیقه را افزایش دهد،روانی را در هر سطحی حفظ کند تا به ۱۲۰ تا ۱۵۰ کلمه در دقیقه برسد.
در درمان لکنت زبان از کودک بخواهید که متن را برعکس (به سمت عقب) بخواند تا برون ده کلامی با سرعت کم را حس نماید،از او بخواهید که متن را به جلو بخواند و سرعت کند گفتارش را حفظ نماید.
بعد از تنظیم مترونوم در سرعت پایین،گفتاری با سرعت یک هجا در هر ضربه را الگو بدهید،از کودک با اختلال ناروانی گفتار بخواهید که تقلید کند. در حین انجام تمرین گفتار درمانی لکنت زبان به تدریج سرعت مترونوم را افزایش دهید،وقتی که به سرعت قابل قبول بدون لکنت زبان رسید،مترونوم را به این ترتیب حذف کنید که در ابتدا گفتار با یک ضربه (تیک) مترونوم آغاز شود و سپس آن را خاموش کنید،کودک مبتلا به لکنت زبان را ترغیب نمایید که گفتار را با همان سرعت ادامه بدهد. در مراحل آخر،قبل از شروع گفتار،سرعت را با مترونوم تثبیت نمایید،آن را خاموش کنید،و از او بخواهید که با همان سرعت صحبت کند.
از کودک با اختلال ناروانی گفتار بخواهید که فهرستی از تک کلمات را بخواند،اگر روی کلمه لکنت کرد،او را متوقف کنید،تولید صحیح کلمه را الگو بدهید،از کودک با لکنت زبان بخواهید که آن را روان بگوید و سپس ادامه بدهد،این روش را ادامه دهید،به تدریج طول گفته ها را افزایش دهید تا 90 الی 95 درصد روانی را به دست آورد.
در گفتار درمانی در ناروانی گفتار بعد از ایجاد الگوی گفتار آهسته با تولید اغراقآمیز،از کودک مبتلا به بخواهید که از این الگو در زمانی که متون کوتاه خوانده می شود و در زمان کاربرد گفتار خود انگیخته تقلید کند،روی یک نظام علامتی به توافق برسید برای مثال،بالا بردن دست که در زمان غیر قابل قبول شدن سرعت و وضوح گفتار به او نشان دهد که باید سرعت را کم کند و با دقت بیشتری صحبت کند.
به منظور آموزش کودک مبتلا به لکنت زبان جهت ایجاد مکث های اغراق آمیز بین عبارات و جملات در خواندن و گفتار خود انگیخته،از الگو دادن و تمرین گفتاردرمانی لکنت زبان استفاده نمایید،یک نظام علامتی را برای نشان دادن زمانی که مکث او کافی نیست به کار بگیرید.
در گفتار درمانی ناروانی گفتار الگو دادن و تمرین رفتاری را برای آموزش کودک با اختلال نوک زبانی حرف زدن به کار بگیرید تا با تاکید بیشتری روی هجا هایی که به طور طبیعی غیر موکد هستند، صحبت کند،جهت تفهیم آن که هنگام خواندن یا گفت و گو باید تاکید بیشتری بر هجاها داشته باشد از یک نظام علامتی استفاده کنید.
در جلسات گفتاردرمانی ناروانی گفتار از طریق ثبت موقعیت های گفتاری و ترسیم نمودار ناروانی گفتار که اتفاق میافتد،کودک مبتلا به لکنت زبان را تشویق نمایید تا مهارت های خود کنترلی را بسط و توسعه دهد،آنچه را که در دفتر روزانه قید میشود،تحلیل نمایید تا شیوه های انطباقی که در آینده باید به کار گرفته شود،تشخیص داده شوند.
به خانواده کودک با اختلال ناروانی گفتار و سایر بستگان نزدیک آموزش دهید که انقطاع روانی را تشخیص بدهند و گفتار روان را از طریق همراهی کردن،الگو دادن و تقویت گفتار مناسب ترغب نمایند.
کودک مبتلا به لکنت زبان را در گردش های خارج از کلینیک گفتاردرمانی همراهی کنید تا اطمینان حاصل نمایید او گفتار روان را به موقعیت های روزمره انتقال داده و راهکارهای خود کنترلی را دائماً استفاده می کند.
در تشخیص لکنت زبان و درمان لکنت زبان همچنین درمان نوک زبانی حرف زدن، گفتاردرمانی در ناروانی گفتار موثر است.
سوالات متداول:
1آیا لکنت زبان در کودکان با بزرگسالان متفاوت است؟
بله، لکنت در کودکان معمولاً به دلیل رشد ناکافی سیستم گفتاری است و ممکن است به مرور زمان بهبود یابد. اما در بزرگسالان، لکنت اغلب پایدارتر است و نیاز به درمان تخصصی دارد.
2-آیا تمرینات خانگی برای بهبود لکنت موثر هستند؟
بله، تمرینات خانگی مانند تنفس عمیق، خواندن با صدای بلند و صحبت کردن آهسته میتوانند مفید باشند. اما این تمرینات باید تحت نظر گفتاردرمانگر انجام شوند.
رایجترین روش برای جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد یک مراجع مشاهده و مصاحبه جلسه اول میباشد. استفاده از یک چهارچوب قابل قبول، انتشار یافته، همانند ICF، که برای حرفههای مختلف آشنا باشد، میتواند کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول را تسهیل کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با دارا بودن تعداد زیادی متخصص در حیطه درمان اختلالاتی نظیر بیش فعالی، اختلالات یادگیری، اوتیسم، تاخیر رشدی، سندرم های ژنتیک، لکنت، اختلالات گفتاری و… ، به عنوان بهترین مرکز کاردرمانی در تهران شناخته شده است. ارزیابی دقیق توسط جناب آقای دکتر صابر، این مرکز را به بهترین مرکز کاردرمانی تهران تبدیل کرده است. این مرکز شامل دو کلینیک، کلینیک پایا در شرق تهران و کلینیک توانبخشی غرب تهران واقع در غرب تهران، می باشد که با امکانات تخصصی خود در حیطه توانبخشی کودکان و بزرگسالان فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رایجترین روش برای جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد یک مراجع مشاهده و مصاحبه جلسه اول میباشد. ارزیابی اولیه کودک برای کاردرمانگر و مراجع اکتشافی است. یک چک لیست از اطلاعات اولیه و یک پروتکل از تکالیف کوتاه، مشاهدی عملکرد را ساده میسازد، و اغلب برای ایجاد غربالگریهای بیشتر و نیازهای ارزیابی مفید میباشد. چک لیست و پروتکلهای استاندارد که بر مبنای چهارچوب تئوریکی واضح ایجاد شدهاند، بر ارزیابیهای غیررسمی و مختص یک مرکز، ترجیح دارند. استفاده از یک چهارچوب قابل قبول، انتشار یافته، همانند ICF، که برای حرفههای مختلف آشنا باشد، میتواند کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول را تسهیل کند. اگر یک چهارچوب همهی جنبهها و سطوح عملکرد را یکپارچه کند، و مفاهیم را تشریح، کند درک بین رشتهای ارتقا مییابد. بنابراین اگر یک حوزه در ارزیابی اولیه تشخیص داده شده است، همهی اعضای تیم قادر خواهند بود تا آن را در زمینهی گستردهی سلامتی مراجع جای دهند و ارتباط آن را درک کنند.
کاردرمانی و ارزیابی های اولیه
در ارزیابی اولیه کودک در کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول، مهم است که به موارد زیر دست یابید:
بدست آوردن اطلاعات زمینهای – برای مثال، زبان مادری مراجع و زمینهی فرهنگی او، ارتباطات فامیلی، زمینهی آموزشی و علائق وی، دست غالب، تاریخچهی آسیب/ بیماری و تاریخ. درک مراجع از شرایط سلامتی خودش.
آماده سازی محیط – کاهش عواملی که موجب حواسپرتی میشوند و اطمینان ازراحتی، حریم و موقعیت امن.
حذف عوامل گیج کننده – آیا بهخاطر مصرف دارو خواب آلود است؟ آیا عفونت دارد؟ درد دارد؟ یبوست دارد؟ آسیب بینایی دارد – و آیا عینک مورد نیاز است؟ آیا یک وسیلهی کمک شنوایی نیاز است؟
مورد توجه قرار دادن توانایی مراجع برای انطباق – آیا مراجع میتواند توجه خود را حفظ کند یا نیازهای فرآیند را برآورده سازد، آیا نیاز است تا جلسات به جلسات کوتاهتری تبدیل شوند و مابین جلسات استراحت در نظر گرفته شود؟
اگر هر هر آسیب ارتباطی، بینایی یا حسی – حرکتی وجود دارد ارزیابیهای دیگری نیز باید انجام گیرد، اغلب همهی اعضای تیم چند متخصصه جهت تعیین وجود و وسعت هر آسیب با هم همکاری و ارتباط برقرار میکنند.
مشاهدهی هر احتیاط یا کانتر اندیکاسیون ضروری میباشد – دستورالعملهایی مثل «ممنوعیت غذایی» یا دستورات جابجایی خاص، ارزیابی کاردرمانی را متاثر میکند. مانند، مراجعی که دارای کانتر است یا ابزارهای جراحی و پزشکی به او متصل میباشد. شیوههای اجرایی تطابق یافته نیاز دارد.
مصاحبه و ارزیابی اولیه
مصاحبهها اهداف مختلفی دارند: کمک به ایجاد پایه ای برای ارتباط درمانگر – مراجع؛ بدست آوردن اطلاعات زمینه ای؛ تشخیص روشهای مؤثر ارتباط با مراجع؛ شروع تعیین این که مراجع چه مشکلاتی دارد و اهداف انتظارات آنها چیست؟ و نقش درمانگر چیست؟
مدلهای کاردرمانی و چهارچوبها منجر به ساختاردهی ابزارهای مصاحبهی استاندارد میشوند. ابزارهایی مثل ۲۰۰۵ ۱OCAIRS و ۲۰۱۴ COPM تاریخچه، ارزشها و نگرانیهای یک فرد را با جزئیات نشان میدهند. این ابزارها نیاز به سطح خاصی از عملکرد مراجع جهت شرکت در فعالیتها دارد، و علاوه بر مهارتهای ارتباطی بیانی و دریافتی، توجه، تمرکز، حافظه، به سطح مشخصی از مقاومت به خستگی، و درک واقعی از ظرفیت و عملکرد خود (بصیرت) نیاز دارد.
با این که هر کدام از ابزارها میتوانند در هر زمانی مفید باشند توصیه نمیشود که آنها را قبل از این که توانایی مراجع برای انطباق با این ابزارها سنجیده گردد معرفی کنیم. به هر حال، یک ابزار مانند COPM میتواند برای تنظیم اهداف و اندازه گیری روند پیشرفت مراجع مفید باشد زیرا هم یک ابزار ارزیابی و هم پیامد میباشد که میتواند قبل، در طول و در پایان درمان اجرا گردد. این مسئله مراجع را قادر میکند تا اهداف نزدیک به اهداف درمانگر را انتخاب کنند و روند پیشرفت خودشان را حین درمان اندازه گیری نمایند. اما COPM یک ابزار اندازه گیری رضایت و درک از عملکرد میباشد، این ابزار واقعاً توانایی عملکردی را اندازه گیری نمیکند. بنابراین این مثال نیاز به استفاده از استدلال بالینی را برای انتخاب ابزارهای اندازه گیری و درک این که این ابزارها واقعاً چه چیزی را اندازه میگیرند مشخص میکند.
مشاهدات مصاحبه جلسه اول
مشاهده یک روش دیگر جهت جمع آوری اطلاعات برای کمک به ایجاد فرآیند ارزیابی میباشد. زمانی که ما به صورت غیررسمی عمل میکنیم، مشاهدات پتانسیل ایجاد تفاسیر ذهنی و گاهی اوقات نادیده گرفتن آن چه را که دیده ایم را دارد. با این حال، مشاهدات اولیه غیررسمی هستند و اغلب در طول مصاحبههای اولیه انجام میگیرند.
مشکلاتی در اجرای تکالیف میتواند به هر دلیلی صورت گیرد. اماده سازی مناسب مراجع و محیط همانطور که شرح داده شد میتواند عوامل گیج کننده را کاهش دهد. برای مثال، اگر از یک مراجع خواسته شود تا لیوان را بردارد و از آن آب بنوشد، در صورتی که نیازمند وسیلهی کمک شنیداری باشد، دچار مشکل میشود. اگر درمانگر از این آسیب حسی آگاهی ندارد، ممکن است در شروع تکلیف تأخیر را مشاهده کند و آنرا بهعنوان آفازی دریافتی، یا آسیب ادراکی – بینایی یا آپراکسی، تفسیر کند.
مشکل در دنبال کردن دستورالعملها ممکن است آسیب شناختی نباشد، اما در غیاب وسیلههای کمکی رخ دهد. مشاهدات اولیه باید با تکالیف، آشنا کوتاه و پایه هماهنگ گردد. بهعنوان یک قاعده کلی، تکالیف پیچیده و جدید نیازهای شناختی بیشتری لازم دارند و میتوانند فراتر از تواناییهای یک مراجع باشند. بنابراین مزیت کمتری دارد تا درمانگر و مراجع برای انجام آنها تلاش نمایند. تکالیفی که در مشاهدات اولیه مفید میباشند شامل آنهایی هستند که میتوانند با شرایط ارزیابی به طور طبیعی یکپارچه گردند. نیازهای تکلیف بایستی به میزان زیادی با بافتار زندگی فرد متناسب باشد، و این کار به عدم استفاده از روشهایی که برای مراجع معنای آکوپیشنال و هدف قابل درکی ندارد، کمک میکند.
ثبت دقیق مشاهدات باید توسط مهارت آنالیز فعالیت پشتیبانی گردد. تشکیل یک آکوپیشن به این که چگونه انجام میشود اشاره میکند یک درمانگر کاردرمانی باید دانش نیازهای عملکردی و اجزای عملکردی یک فعالیت را به منظور مشاهده شکل و انجام آن توسط مراجع داشته باشد، و جنبههایی که سبب مشکل میشوند را ثبت نماید. این تنها شامل مهارتهای عملکردی مراجع نمیباشد، جنبههای محیط که ممکن است عملکرد وی را حمایت کنند نیز مهم هستند. برای مثال، در مورد استفاده از موارد روی میز که قبلاً اشاره شد، جهت دهی، یا فاصلهی بین مراجع و میز ممکن است عملکرد را تحتتأثیر قرار دهد. همینطور عوامل شخصی مثل فرهنگ ممکن است نشان دهد که یک فعالیت چگونه اجرا میگردد و این میتواند برای درمانگر ناآگاه غیر آشنا یا حتی غیر طبیعی باشد. مشاهدهی اولیه جهت غربالگری غیررسمی محدودیتهای فعالیتی حاصل از نقایص شناختی، با ارزش میباشد با توجه به اهمیتی که قبلاً اشاره شده است، یک نفر میتواند مشکلات عملکردی را با استفاده از مشاهده شرح دهد، اما علت آن را نمیتواند بفهمد.
انتخاب تکالیف کاردرمانی
انتخاب تکالیف مناسب باید در طول ارزیابی اولیه انجام شود که توسط سطح عملکرد مراجع، محیط و دامنهی نیازهای شناختی تکالیف هدایت میشود. درمانگر از تئوری آکوپیشنال، آنالیز فعالیت و دانش شناختی در این فرآیند استفاده میکند. بسته به محیط و بافتار( آیا ارزیابی در یک بیمارستان، یا در یک دپارتمان درمانی یا درخانه مراجع صورت میگیرد؟) دامنهای از تکالیف برای نیازهای همهی اجزای شناخت مورد نیاز است ادراک، بینایی، تواناییهای فضایی، توجه، حافظه حرکات هدفمند و عملکردهای اجرایی ممکن است در برخی درجات مورد غربالگری قرار گیرند.
با انتخاب تکالیف، امکان ارزیابی منفرد هر جزء شناختی وجود ندارد، چرا که حتی تکالیف ساده اجزای شناختی چندگانه ای دارند. درمانگر باید از تکالیفی که سادهاند استفاده کند، و باید هر جزء شناختی مورد نظر در أن تکلیف بیشتر نیاز باشد. شکستن یک تکلیف به مراحل جزئی میتواند به همان هدف دست یابد.
داشتن یک انتخاب از موارد روزمره روی یک میز در جلوی مراجع، درمانگر را قادر میسازد تا به نیازهای شناختی مختلفی از طریق انتخاب تکلیف برسد. برای مثال، موارد ممکن است شامل مجلات، خودکار و کاغذ لیوان آب، و یک شانه باشد. این موارد میتوانند از مراجع بخواهند که:
یک شیء را نشان دهد – نیازمند ادراک بینایی( تشخیص شکل از زمینه) و بازشناسی شیء.
یک شیء را بردارد و به یک موقعیت دیگر ببرد – نیازمند تواناییهای فضایی.
استفاده از یک شیء انجام و یا نمایش دهد – بر اساس باز شناخت و پراکسی.
استفاده از دو شیء مرتبط (ریختن آب داخل (لیوان) – نیازمند همهی موارد بالاست، به علاوهی برنامه ریزی حرکتی و توالی، قضاوت و پیش بینی.
این که چگونه این توالی نیازها سازمان دهی میشوند را مورد توجه قرار دهید، بنابراین پایهای ترین تکالیف ابتدا میآیند، و هر تکلیف روی تکمیل موفق تکالیف دیگر قرار میگیرند.
هر مشکلی در اجرای تکالیف کاردرمانی باید همانطور که مشاهده میگردد ثبت شود.اغلب برای یک درمانگر وسوسهانگیز است که در مورد مشاهدات استنتاج نماید ( آقای X نمیتواند لیوان را بردارد زیرا…) ، اما از این مسئله باید جلوگیری شود. این بهخاطر (الف) اطلاعات غیرمؤثری در این مرحله در مورد وسعت و ماهیت آسیب مراجع جهت استنتاج وجود دارد، (ب) روشهای غیررسمی منجر به اختلاف بین درمانگران و محیط میگردد و بنابراین، عملکرد مراجع ممکن است توسط عواملی بهغیراز آسیبهای خودشان تحتتأثیر قرار گیرد.
سوالات متداول:
1-در مصاحبه جلسه اول کاردرمانی چه اطلاعاتی جمعآوری میشود؟
اطلاعات پایهای مانند زبان مادری، سابقه سلامتی/دارویی، سوابق تحصیلی/تمرکزی، و علایق کودک.
2-ابزارهایی مثل COPM و OCAIRS چه نقشی دارند؟
کمک به مشخص کردن اهداف درمان و ارزیابی رضایت مراجع از تغییرات عملکردی
بازخورد کاردرمانی و آگاهی از نتایج برای یادگیری و اینکه آیا کاردرمانی تاثیر دارد ضروری است. ما از بازخورد درونی، اطلاعاتی که از احساسات ما نشأت میگیرد، در اجرای تمام تمرینات و فعالیتها استفاده میکنیم. ما از آگاهی از نتایج اعمال خود برای ارزیابی تأثیرشان و بازخورد از سیستم حسی خود برای تنظیم و بهبود بخشیدن به عملکردمان استفاده میکنیم. بازخورد خارجی همانی است که توسط دیگران ارائه میشود، و به عنوان ابزاری برای آگاهی دادن از نتایج و یا برای نظارت بر عملکردی که پیشرفت میکند. یک جزء مهمّ از بارخورد و آگاهی از نتایج، اجزاء عاطفی آن میباشد. نوع بازخوردی که ما از دیگران یا از آگاهی از نتایج دریافت میکنیم میتواند رضایت، پاداش و انگیزه یا نارضایتی و عدم علاقه را نشان دهد. بنابراین بازخورد کاردرمانی یک ابزار درمانی و یادگیری مهمّ و یک ویژگی برجسته از روش رفتاری میباشد. بازخورد کاردرمانی میتواند مثبت یا منفی باشد، فوری یا با تأخیر در فواصل زمانی در طول یک فرآیند یا به عنوان چکیده در پایان کار ارائه شود. شاید آن در خطاهای بارز، باعث توجّه به جنبه های عملکرد، تقویت عملکرد صحیح و پررنگ کردن رابطه بین اعمال و نتایج آنها استفاده شود. دکتر صابر در کلینیک توانبخشی غرب تهران با انجام تخصصی ترین خدمات کاردرمانی، بهترین بازخورد کاردرمانی را به مراجعین می دهد. رضایت همیشگی مراجعان به کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، تجربه همیشگی ما را در ارائه بهترین راهکار های کاردرمانی می باشد.
این که یک فرد چگونه به طور مؤثّر میآموزد، میتواند با نوع و الگوی بازخوردی که دریافت کرده هم در رابطه با ماهیت تمرین و هم در رابطه با شخصیت خود فرد و نقص شناختی که تجربه کرده است، تعیین شود. بازخورد مثبت کاردرمانی زمانی که مکرّراً داده شود میتواند توجّه و انگیزه را حفظ کند، امّا اگر در طول زمان ادامه پیدا کند ممکن است منجر به این شود که فرد به جای سیستم داخلی خود به آن وابسته شود. این ممکن است مانع یادگیری شود. بازخورد کاردرمانی که حین تمرین داده شود ممکن است باعث حواس پرتی شده و مانع عملکرد برای شخصی با نقص توجّه شود. بازخورد کاردرمانی که فقط در آخر فعالیت تکمیل شده داده شود ممکن است در افراد با نقص در حافظه کوتاهمدّت ارزش محدودی داشته باشد. دوباره، این نکات در مورد بازخورد به عنوان یک ابزار دیگر برای درجهبندی مداخله میباشد. هر چه که یک مراجع پیشرفت کند، بازخورد میتواند برای تشویق تثبیت یادگیری، اتکاء بر مکانیسمهای بازخورد داخلی و بر قضاوت فردی، کمرنگ شود. روش دیگر بازخورد مثبت کاردرمانی موقّت میتواند یک استراتژی برای به چالش کشیدن توجّه و ارزیابی حواس پرتی باشد.
بازخورد مثبت کاردرمانی
درجه بندی یک ابزار مهمّ برای ارزیابی کاردرمانی است. روشهای رفتاری، یادگیری و آموزشی خواص ذاتی دارند که به درجهبندی امکان عمل میدهند. «چگونه»، «کی» و «چرا» در درجهبندی کاملاً به نیازها و پیشرفت خود مراجع بستگی دارد بنابراین هیچ مجموعه فرمول و نسخهای وجود ندارد. علاوه بر جنبههای خاص مداخله که در بالا بحث شد، اجزای گستردهتر یک برنامه یا زمانبندی باید به عنوان یک ابزار برای تغییر نیازها برای فرد، یا تنظیم تمرین و فعالیتها به نیازها و ظرفیتهایشان درنظر گرفته شوند، اینها هستند:
زمان ـ فراوانی و طول مدّت جلسات و فعالیتها میتوانند برای تطبیق یا به چالش کشیدن سطح انرژی، تحمّل و مقاومت در برابر خستگی فرد، افزایش یا کاهش یابند.
پیچیدگی ـ تداخل بافتار، نیازهای محیطی و ماهیت تمرینها و فعالیتها تمام خواستههای مختلف بر تواناییهای شناختی اعمال میشود و میتواند برای کاهش یا افزایش نیازهای عملکردی، دستکاری شود.
استفاده درمانی از خود ـ مهارتهای ارتباطی و اجتماعی درمانگرها بدان معنی است که در کنار تکنیکهای خاص مانند راهنمایی کردن و بازخورد، استفاده از رفتارهای زبانی و غیرزبانی میتواند برای تنوّع رابطه درمانی مانند یک برنامه مداخله پیشرفت، استفاده شود. این میتواند به معنی تنظیم یک نقش خانوادگی برای یک مشارکت متعادل در روند توانبخشی یا انتقال تصمیمگیری از درمانگر به مراجع هر چه که قضاوت و بینش بهبود یابد. توانمندسازی، مسئولیتپذیری شخصی، احترام و انتخاب حقوق پایهای انسان هستند. آسیب مغزی که باعث نقص میشود و دائماً بر این جنبه بنیادی از وجود انسان را تأکید میکند و بازگرداندن آن بسیار مهمّ میباشد، اگرچه به ندرت جزء اهداف توانبخشی تعیین میشوند.
آیا کاردرمانی تاثیر دارد؟
آموزش راهکار کاردرمانی شامل توانمندسازی مراجع در شناسایی مشکلات آکوپیشنال خود، و سپس حل مسائل، اجرا و ارزیابی راهکارهای شناختی تکلیفی و بررسی بازخورد کاردرمانی جهت برطرف کردن آنها میباشد. تأثیرات این روش بر این اندیشه استوار است که تکالیف فردی، به وسیلهی کار با مراجع برای به کار بردن یک تکنیک و بهبود توانایی او با شماری از فعالیتها که برای وی مشکل است ارتقاء مییابد. سایر تکنیکهای رفتاری به وسیلهی بهبود عملکرد کاری با یک تکلیف محدود میشود، برای مثال نوشیدن از یک فنجان بزرگ. این روش در فصل 9 مورد بحث قرار خواهد گرفت. این مسئله همچنین در چهارچوب مرجع عصبی رشدی، و در رویکردهای مداخلهای مثل CO-OP (جهتیابی شناختی برای عملکرد کاری) برای کودکان دچار اختلالات رشدی موجود است.
محوریت کاردرمانی
محوریت کاردرمانی و کاردرمانگران در سلامت و رفاه انسان زیربنای کار بالینی را در بررسی بازخورد کاردرمانی میباشد که میتواند در مورد این که هدف هر مداخلهای تسهیل توانایی زندگی در محیط خانه به صورت امن و مستقل، ادامه نقشهای قبلی یا کسب نقشهای جدید زندگی و فعالیتها، و مشارکت به عنوان یک عضو ارزشمند در جامعه به صورتی که برای فرد در بافتار خود معنادار باشد، مورد بحث قرار گیرد. بنابراین با وجود این هدف جامع و گسترده کاردرمانی یک تجربه متفاوت برای افراد متفاوت میباشد، و تمرینات آن در مراکز خدماتی مختلف متفاوت است. یکی از مشکلات رویکرد آکوپیشنال یا «بالا به پائین» این است که میتواند منجر به اشتباه سهوی و کمتر از حدّ برآورد کردن مهارتهای عملکردی مهمّ و عملکردهای بدنی مربوطه گردد.
برعکس، تمرکز زیاد روی عملکردهای اجزاء یا عملکرد تکلیف به طور مجزا، ممکن است سبب شود تا نتوانیم مداخلات مورد نظر را مطابق اولویتهای فردی و نیازهای خاص فرد مشخص کنیم.
و همان طور، انتخاب نگرش جبرانی علیرغم وجود پتانسیل بهبودی با کمک نگرش بهبود نقایص، یا تأکید بر بهبود نقایص به جای کسب استقلال با کمک مداخلات جبرانی، خطراتی هستند که درمانگران باید از آنها آگاه بوده، و دلایل زمینهساز کار بالینی را بشناسند. فصل پیش رو این مسئله را در بحثی پیرامون ابزارهای ارزیابی و تمرینهای «بالا به پائین» و «پائین به بالا» مدّنظر قرار میدهد. این فصل مسائل مربوط به مداخله را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
همانند ارزیابی، مداخلات باید یک توجّه عادلانه به موارد زیر داشته باشند:
ساختار و عملکرد بدن، مهارتهای عملکردی، اجرای فعالیت، نیازهای مشارکت و نقش محیط (فیزیکی، اجتماعی و نگرشی). نقص در آگاهی و فهم این اجزاء که ارتباط متقابل دارند، و اهمیّت آنها برای هر فرد، اثرات درمان را با مشکل مواجه خواهد کرد. این مسئله ممکن است در یک رویکرد «دیکته شده» برای نگرش توانبخشی مطرح شود، با وجود این که خط سیر مراقبت و روشهای استاندارد تأکید بر زمانبندی و مداخلات اختصاصی دارند. در حالی که وجود استاندارد و خط سیر مشخص در کار بالینی ارزشمند است، امّا میتواند خطری برای قدرت استدلال و تصمیمگیری درمانگران باشد و حتّی در برخی موارد پاسخگوی نیازهای بعضی مراجعین نباشد.
کاردرمانگر باید مداخلاتی را مورد استفاده قرار دهد که:
1- بر پایه ی آگاهی از همه ی سطوح عملکرد، ساختار بدن، آکوپیشن و مشارکت، و بافتاری که فرد در آن زندگی میکند باشد.
2- از آنالیز و ارزیابی شواهد منتشر شده، که ممکن است از یافتههای مطالعات کارآزمایی بالینی نشأت گرفته باشد استفاده کند.
با وجود این که رویکرد چه «بالا به پائین»، «پائین به بالا»، درمانی، جبرانی یا مخلوطی از همهی آنها باشد، باید بر پایهی نیازهای مراجع و شواهد بنا گردد و با ترجیحات درمانگر و روتینهای عادتی همراه نگردد.
بررسی میزان لکنت زبان در برنامه لیدکامب شامل تعیین درصد هجاهای لکنت زبان شده (SS%) میباشد. SS% با محاسبه تعداد کلی هجاهای بیان شده و تعداد هجاهایی که با لکنت زبان همراه بودهاند، به دست می آید. سنجش SS% بر قضاوتهای ادراکی از لکنت زبان استوار است. از آنجا که سنجش SS% بر مبنای قضاوت در مورد وجود یا عدم وجود لکنت زبان در هجاها است، لذا پایایی آن باید مورد اثبات قرار بگیرد. به منظور انجام این کار معمولاً در فرایند پژوهش حداقل از یک شنونده دیگر استفاده میشود تا SS% را به طور مستقل برای همان نمونه گفتاری مورد سنجش قرار دهد. سپس پایایی بررسیهای به عمل آمده از میزان لکنت زبان، مورد بررسی قرار میگیرد. بررسی شدت لکنت زبان در کودکان شامل نمره دهی در معیاری است که بالاترین نمره آن به لکنت زبان بسیار شدید و پایینترین نمره آن به فقدان لکنت زبان اشاره دارد. والدین جهت تعیین تغییرات شدت لکنت زبان در موقعیتهای گفتاری روزمره میتوانند از معیار 10 نمرهای به نحو پایایی استفاده نمایند. مرکز تشخیص لکنت زبان دکتر صابر با سابقه بالا در زمینه درمان کودکان لکنت زبان با استفاده از درمان های تخصصی و گفتاردرمانی و تست بررسی لکنت در کودکان، به ارائه خدمات گفتاردرمانی در تهران مشغول می باشد. بررسی شدت لکنت و طرح درمان جامع با کمک از بخش های مختلف مرکز نظیر اتاق شنیداری در درمان همه جانبه لکنت و جلوگیری از بازگشت آن مفید می باشد.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تست بررسی لکنت زبان
معمولاً در برنامه لیدکامب درمانگر میزان SS% را در ابتدای هر جلسه کلینیکی مورد سنجش قرار میدهد. گفتنی است به منظور معتبر بودن سنجش SS%، نمونه گفتاری حداقل باشد شامل 300 هجا باشد. درمانگر نمرات SS% را بر روی برگه ثبت داده های کودک به صورت یک نمودار ترسیم مینماید.
گاهی اوقات میزان صحبت کودک در کلینیک دچار نوسان میگردد. این بدان معناست که درمانگر، گفتار بسیار کمی را از کودک دریافت کرده است. در این گونه مواقع چنانچه کودک در صحبت با والدین دچار خجالت میشود، وی میتواند گفتگو با کودک را (که سنجش SS% بر مبنای آن است) کنار بگذارد و به والدین اجازه دهد تا در تهیه نمونه گفتاری از کودک به او یاری رسانند. در صورتی که کودک همچنان گفتار محدودی در کلینیک ارائه نماید و سنجش SS% وی در کلینیک فاقد اعتبار گردد، میتوان میزان SS% کودک را از گفتار ضبط شده وی در موقعیتهای روزمره به دست آورد. والدین در برنامه لیدکامب هر روز شدت لکنت زبان کودک را بر مبنای گفتاری که وی در موقعیتهای طبیعی از خود نشان میدهد، مورد اندازهگیری قرار میدهند. برای انجام این کار یک معیار اندازهگیری 10 نمرهای در نظر گرفته شده است و نمره صفر معادل فقدان لکنت؛ نمره 1 معادل لکنت بسیار خفیف و نمره 9 معادل لکنت بسیار شدید میباشد.
روش درمانی لکنت در کودکان
در آغاز درمان، درمانگر شیوه استفاده از این معیار را به والدین آموزش میدهد و از او میخواهد تا میزان شدت (SR) را از صفر تا 9 در نمونه گفتار کودک نمرهدهی نمایند. درمانگر نیز میزان SR را در این نمونه گفتاری اندازهگیری مینماید و چنانچه بین اندازهگیری وی و والدین بیش از یک نمره اختلاف وجود داشته باشد، دلایل آن توسط طرفین مورد بحث قرار میگیرد.
والدین میزان SR هر روز را در فاصله زمانی بین جلسات کلینیکی بر روی یک برگه از پیش آماده شده ثبت مینمایند و آن را در جلسه بعدی به همراه خود میآورند.
فرایند تعیین SR کودک توسط والدین صورت میگیرد و میتواند بر مبنای ارزیابی یک روز کامل کودک یا حداقل یک نمونه گفتاری 10 دقیقهای از وی در طی روز انجام گردد.
در مورد دوم یعنی نمونه گفتاری 10 دقیقهای درمانگر از این مسئله اطمینان حاصل مینماید که والدین برای تعیین SR در هر روز موقعیتهای مختلفی را انتخاب مینمایند. به عنوان مثال اگر نمونه گفتاری کودک در روز دوشنبه هنگام بازی کردن با خواهد و برادرهایش مورد اندازهگیری واقع شده باشد، در روز سهشنبه این اندازهگیری میتواند هنگام ملاقات او با پدربزرگ و مادربزرگش به عمل آید. این کار تا پایان هفته باید به همین صورت ادامه یابد. در برخی مواقع لکنت در طی روز بسیار متغیر است و والدین اذعان دارند که تعیین یک SRها در موقعیتهای مختلف میتواند امر مفیدی باشد. به عنوان مثال والد ممکن است در طی یک روز SR کودک را در برخی موقعیتهای گفتاری معادل نمره 2 و در برخی دیگر معادل نمرات 8 یا 9 برآورد نماید. بنابراین در این گونه مواقع ممکن است ارزیابی بهبودی ثبات و یا تشدید لکنت برای درمانگر امر دشواری باشد. در چنین شرایطی آگاهی از SR کودک در شدیدترین حالت خود برای درمانگر مهم تلقی میگردد.
راه های درمانی و بررسی لکنت در کودکان
راه حل چنین مسئلهای آن است که والد هر روز دو بار SR لکنت کودک را جمعآوری نماید. در این راستا او میتواند در انتهای هر روز یک نمره SR را برای بهترین گفتار مشاهده شده از سوی کودک و یک نمره SR را برای شدیدترین میزان لکنت وی در همان روز ثبت کند. چنانچه این اطلاعات به صورت یک نمودار ترسیم گردد، معمولاً مشاهده کاهش لکنت بسیار سادهتر خواهد بود. اجرای این روش دوگانه ثبت SR به ویژه در کودکی که شدت لکنت وی بسیار متغیر بوده و به زمان انتقال از مرحله 1 به 2 نزدیک میشود امر مهمی محسوب میگردد.
گاهی اوقات بیش از یک نفر میزان SRهای یک کودک را تعیین مینمایند. در این موارد لازم است تا هر یک به قدر کافی آموزش دیده باشند و میزان توافق میان آنها مناسب باشد. گاهی اوقات والدین در سنجش SR بیثبات عمل میکنند، و حتی ممکن است نتوانند مقادیر SR در هفته گذشته را ارائه نمایند. در اینجا باید بر این مسئله پافشاری نمود که اتخاذ تصمیمات بالینی معتبر نمیتواند در غیاب سنجش لکنت خارج کلینیکی اتفاق افتد.
برای کمک به درمانگر و والدین جدولی معرفی میگردد که حاوی ملاکهای موردنظر برای تعیین لکنت کودک است. با استفاده از ملاکهای معرفی شده در این جدول میتوان بصورت مطمئنتر و با توافق بیشتر بین درمانگر و والدین میزان لکنت کودک را تعیین نمود.
بررسی شدت لکنت در کودکان
به منظور انجام یک ارزیابی معتبر، درمانگر مسئولیت سنجش داخل کلینیک و والدین مسئولیت سنجش خارج از کلینیک (یعنی سنجش کودک در محیط روزمره) را بر عهده میگیرند. سنجشهای داخل و خارج از کلینیک، نقشهای فراوانی در اجرای روز به روز برنامه لیدکامب دارند. از مهمترین این نقشها میتوان به تثبیت گستره مشکل، دسترسی به اطلاعات جهت تصمیمگیری بالینی، تعیین اهداف درمانی، ارزیابی کمی پیامد درمان و تسهیل گفتگو در مورد لکنت اشاره نمود.
در صورتی که تعیین و سنجش میزان شدت لکنت توسط درمانگر و والدین به درستی و با دقت انجام نشود و یا توافق کامل بین درمانگر و والدین در مورد تعیین میزان شدت لکنت یا SR وجود نداشته باشد، روند درمان لکنت زبان کودک با مشکل مواجه خواهد شد. به عبارت دیگر اگر تغییرات میزان شدت لکنت توسط والدین در طول درمان به صورت اشتباه گزارش شود، درمانگر نمیتواند بر اساس تغییرات واقعی ایجاد شده در شدت لکنت کودک، روند درمان را مدیریت نماید. حداکثر میزان اختلاف قابل پذیرش بین سنجشهای درمانگر و والدین تا یک نمره است. تغییرات میزان نمره شدت لکنت کودک در طول درمان باید به صورت نزولی پیش رفته و به سمت نمره صفر حرکت کند.
سوالات متداول:
1-آیا در تست لکنت زبان، مشکلات روحی مرتبط بررسی میشود؟
بله. بخشی از ارزیابی، شناسایی اضطراب، کمرویی یا اجتناب از موقعیتهای گفتاری است. در صورت نیاز، همکاری تیم روانشناسی برای طرح درمان جامع پیشنهاد میشود.
2-تفاوت تست لکنت زبان با سایر اختلالات گفتاری چیست؟
تست لکنت بر تکرار غیرارادی صداها و تنش عضلانی تمرکز دارد، در حالی که اختلالاتی مانند تأخیر زبانی یا مشکلات تلفظ با ابزارهای دیگری ارزیابی میشوند. مرکز دکتر صابر برای هر اختلال پروتکل جداگانهای دارد.
ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع میباشد، و معمولاً نقطهی آغاز مداخلات درمانی است. دکتر مهدی صابر، با ارزیابی و معاینات بالینی دقیق به بررسی و درمان اختلالات و مشکلات در کودکان و بزرگسالان می پردازد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی تهران مجهز به بخش های تخصصی ماساژ درمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، بازی درمانی، رفتاردرمانی و… می باشد. کاردرمانی در منزل از جمله امکانات دیگر کلینیک کاردرمانی دکتر صابر می باشد که در پیشبرد اهداف درمانی به بیماران کمک بسزایی می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
در این مطلب به ماهیت توانبخشی شناختی و نقش چهارچوب تئوریکی برای هدایت و ساختاردهی کار بالینی را مورد توجه قرار میدهد. دو چهارچوب معرفی شده ، با تئوریها و مدلهای آکوپیشن در یک راستا قرار گرفته اند، بگونه ای که به کار بردن آنها متمرکز بر آکوپیشن است. مراحل و اجزای ارزیابی، عوامل مؤثر بر عملکرد مراجع و انواع اندازه گیریها شرح داده خواهد شد. هدف ایجاد یک رویکرد عملگر است، که بر پایهی تئوریها و ارزیابیها باشد. OTPF یک ساختار است که پیشنهاد میشود که درمانگران را برای تصمیمگیری و ارزیابیهای مناسب هدایت میکند.
OTPF چیست؟
ارتباط مدلهای مفهومی و چهارچوبها برای هدایت کار بالینی، OTPF یک چهارچوب با ساختار طراحی شده جهت توضیح و هدایت فعالیتهایی که در بالین، کاردرمانی و ارزیابی را شکل میدهند، میباشد. این چهار چوب با رویکرد مفهومی و طبقهبندی ICF ،که یک چهارچوب قابل کاربرد و در برگیرنده همهی حوزههای مربوط به سلامتی میباشد ارتباط دارد. OTPF همچنین مفاهیم و تئوریهای چندین مدل کاردرمانی را به کار میگیرد، برای مثال ‘PEOP و CMOP–E که در سال ۲۰۱۱ توسط Sumsion مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هر دو مدلها ویژگیهای رویکرد مراجع محور و یک مفهوم سیستم تعاملی انسانها بعنوان موجودات آکوپیشنال را در بردارند. عملکرد آکوپیشنهای معنادار اولین موضوع مورد توجه هر دو مدل میباشد.
OTPF میتواند بعنوان یک راهنما برای توانبخشی شناختی در نظر گرفته شود، که درمانگر را برای توضیح و آنالیز عملکرد، کاری تشخیص نقاط قوت و نقاط ضعف حمایت میکند. همینطور این چهارچوب در ارتباط دادن مدلهای مربوطه، که رویکردها، روشها و تکنیکهای ارزیابی را هدایت میکنند، نیز نقش دارد. این چهار چوب با ICF ارتباط دارد، به گونهای که به درمانگر کمک میکند تا پایبندی به حرفه، اصول کلی و ارزشهای کاری را حفظ کند.
ارزیابی کاردرمانی چگونه انجام می شود؟
ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع میباشد، و معمولاً نقطهی آغاز مداخلات درمانی است. این چهارچوب شامل جمع آوری اطلاعات، تشخیص نقاط قوت، مشکلات و اندازه گیری میزان تأثیر روی فرد در بافتار خاص زندگی او میباشد. که راه مؤثری برای برنامه ریزی هدف میباشد. ارزیابی، و ارزیابی مجدد در داخل فرآیند کاردرمانی جای میگیرند و برای تشخیص تغییرات در عملکرد مراجع در هر زمانی استفاده میشوند.
OTPF طبقه بندیهای اطلاعات را به اولویتها و مسائل حرفهای گره میزند، و درمانگر را هدایت میکند تا ارتباط بین مهارتهای عملکردی و تکالیف، فعالیتها و آکوپیشنها را مدنظر قرار دهد، همینطور درمانگر را راجع به این که چه اطلاعاتی ممکن است از طریق ارتباط کلامی برگزیده شود( تاریخچه کاری، نیازها و …) ، و این که چه چیزی از طریق مشاهده و اندازه گیری بدست میآید( عملکرد کاری و مهارتهای (عملکردی )راهنمایی میکند.ICF ، یک چهارچوب کلی میباشد، که یک مجموعه کامل از حوزههای فعالیت را فراهم میکند اما بین واژههای معنایی آکوپیشنال تفاوت قائل نشده یا ارزیابی آنها را نشان نمیدهند.
در این مبحث ما مراحل و اجزای فرآیند ارزیابی را مدنظر قرار خواهیم داد و عواملی را که باید کار درمانگران به منظور ارزیابی مناسب و به موقع برای برنامه ریزی مداخلات جهت برطرف کردن نیازهای سلامتی و آکوپیشنال افراد دچار آسیبهای شناختی را مد نظر داشته باشند، مطرح خواهیم کرد.
اصول ارزیابی
اصول ذیل که جزیی از ارزیابی و کاردرمانی مناسب میباشد، باید در همهی ارزیابیها و اندازه گیریها مدنظر باشد. این نکات همراه با جزئیات در این فصل مطرح میگردند.
به عوامل پیش نیاز یا همراه که میتواند مراجع را از ارزیابی انتخابی حذف کند. توجه نمایید، برای مثال صرع یا تاریخچهی پرخاشگری، یا وجود هر گونه کانتراندیکاسیون. آیا مراجع میتواند با نیازهای عملکردی و نیازهای روند ارزیابی تطابق حاصل کند؟ آیا هیچ گونه مشکل ارتباطی، محدودیتهای فیزیکی یا آسیبهای حسی که روی ظرفیت و عملکرد مؤثراند وجود ندارد؟
آماده سازی مراجع و محیط
همراه با هر فرایند ارزیابی، مهم است تا مراجع، خودمان و محیط (شامل خطرات ارزیابی) را آماده کنیم، و در شروع، معرفی و توضیحاتی از هدف جلسه فراهم کنیم. این مسئله در بخش بعدی با جزئیات بیشتری مطرح
میگردد.
انتخاب روش یا ابزار ارزیابی کاردرمانی
مهم است تا تعیین کنیم که آیا مراجع با معیارهای یک ارزیابی خاص که برای جمعیت کلینیکی/ گروه سنی/ یا فرهنگی خاص اعتبار دارد تناسب دارد یا نه؟ برای مثال برخی ارزیابیها ممکن است آسیبهای شناختی را مورد ارزیابی قرار دهند اما تنها در افراد مبتلا به سکته مغزی قابل استفاده باشند، و برخی گروههای سنی از ارزیابی خارج گردند.
درمانگر باید با ساختار و ویژگیهای تعدادی از ارزیابیهای که بر روی آکوپیشن تمرکز کردهاند آشنا باشد، که در انتخاب ابزارهای مناسب به او کمک میکنند.
ابزارهای ارزیابی که بر پایهی یک چهارچوب سلامتی مثل ICF هستند باید تا جای ممکن مورد استفاده قرار گیرند، که این مسئله کار بین رشتهای مؤثر و ارتباطات را تسهیل کرده، و واژهها و تعریفها را به طور واضح نشان میدهد. استفاده از مفاهیم یکپارچه ممکن است نیاز به تکرار سؤالات یا روندهای پایهای که درمانگران اغلب انجام میدهند را کم کند.
صلاحیت در استفاده از ابزار/ روش انتخاب شده
آموزش ممکن است برای اجرای روا و پایای یک ارزیابی مورد نیاز باشد. اگر تنها استفاده از یک زیر مجموعهی ارزیابی مورد نیاز باشد، این مسئله را که آیا روی روایی و پایایی تأثیر دارد مدنظر داشته باشید.
اگر یک مراجع در یک ارزیابی به مرور زمان بهبودی نشان دهد، وی میتواند یاد بگیرد که چگونه این ارزیابی را انجام دهد، آیا مهارتهای عملکرد شناختی وی نیز واقعاً بهبود مییابد؟ ویژگیهای ارزیابی و آن چه را که ممکن است مورد توجه قرار دهید فرد کمکی ندهد.
سوالات متداول:
1-برای چه کودکانی ارزیابی کاردرمانی ضروری است؟
کودکانی با تاخیر رشد حرکتی، اختلال هماهنگی رشدی، اوتیسم، بیشفعالی/کمتوجهی، رفلکسهای غیرطبیعی یا عقبماندگی ذهنی باید تحت ارزیابی قرار گیرند تا مداخله مناسب انجام شود
2-رفلکسهای حفاظتی چه اطلاعاتی ارائه میدهند؟
این رفلکسها واکنشهایی را در برابر فشار ناگهانی بررسی میکنند، مانند واکنش پاراشوت که بین ۶‑۱۲ ماهگی ظهور میکند و نشاندهنده رشد سیستم عصبی است