کاردرمانی ذهنی کودکان در زمینه مهارت های شناختی، و ادراکی کودکان فعالیت می نماید. مرکز توانبخشی ذهنی کودکان دکتر صابر در حیطه کاردرمانی کودکان و کاردرمانی ذهنی در منزل فعالیت می نماید. کودکان با اختلالات رفتاری، مشکلات حسی و اختلالات طیف اوتیسم، عقب ماندگی ذهنی و بیش فعالی و نقص توجه می توانند از خدمات کاردرمانی ذهنی بهرمند شوند. اتاق تاریک بینایی، اتاق شنیداری و سنسوری روم از جمله امکانات مرکز کاردرمانی دکتر صابر می باشد که می تواند در درمان کودکان موثر باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تکامل در کاردرمانی ذهنی کودکان
کاردرمانی ذهنی توضیح می دهد، تکامل همانند هرم است بدین معنی که مهارتهای جدید بر روی تواناییهای اولیه بنا میشوند. تکامل کودک به صورت هرم اشاره بر تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، جسمانی و عصبی در رشد و تحول کودک دارد.
رفتارهای جدید علاوه بر اینکه به بلوغ نورولوژیک بستگی دارند، به نیازها، چالشها و حمایت ها و فرصتهای یادگیری در محیط نیز بستگی دارند.
تعامل بین عوامل ذاتی (وراثتی) و محیطی
– پیاژه: تکامل از طریق تعامل بین محیط و تواناییهای ذاتی کودک رخ میدهد.
– پیاژه: کودکان به طور ذاتی انگیزه دارند که از محیط و کارهایی که انجام میدهند یاد بگیرند.
– در نوزادی، طرحوارهها و ساختارهای شناختی کودک به تکامل میرسند و بدین نوزاد ترتیب میتواند اشیاء، حوادث و روابط را در ذهن خود نمایان کند.
– پیاژه تاکید داشت که بلوغ ساختارهای شناختی کودک را قادر میسازد که محیط، زبان و اعمال اجتماعی را بفهمد.
– مراحل رشدی از یک توالی قابل پیش بینی پیروی میکند اما مقدار هر مرحله بسته به ژنتیک و تجربیات کودک متفاوت است.
– بلوغ شناخت کودکان از ساده به پیچیده از عینی به انتزاعی و از نگرانی فردی به نگرانی جهانی تکامل می یابد.
– پیاژه 4 سطح برای بلوغ یا دوره ی عملکرد شناختی مطرح کرد و اظهار داشت طی این 4 مرحله عملکرد شناختی کودک به بلوغ میرسد و مشابه بزرگسالان میگردد:
1) حسی- حرکتی 2) پیش عملیاتی 3) عملیاتی عینی 4) عملیاتی صوری
مرحله حسی – حرکتی:
- (8 تا 10 ماهگی): دو اشیاء را دستکاری میکند و میتواند یک مانع را از سر راه خود بردارد تا به یک چیز جدید و جالب که آن طرف مانع قرار دارد برسد.
- (12 ماهگی): نوزاد میتواند یک اشیاء را به اشیای دیگر ربط بدهد همچنین میتواند اشیاء را به خود ربط بدهد.
- در این مرحله نوزاد با استفاده از چوب میتواند اشیای دور از دسترس خود را بگیرد و اشیاء را داخل ظرف قرار دهد.
مرحله پیش عملیاتی
- (18 ماهگی): استفاده از آزمون و خطا برای حل مشکلات را آغاز میکند.
- (24 ماهگی): لزوما نیازی به دستکاری فیزیکی برای حل مشکل ندارد و حل مشکل با استفاده از دستکاری ذهنی را آغاز می کند.
تا اینجا هر چه گفته شد بر اساس نظریات پیاژه بود.
تحقیقات دهه 1990 نشان داد که ساختارهای شناختی زودتر از زمانی که پیاژه بیان کرد به تکامل میرسند، در ادامه این ساختارها را میخوانیم:
– نوزاد 1 ماهه: میتواند یادگیری را از یک سیستم حسی به سیستم حسی دیگر ارتباط دهد (برای مثال اگر غذایی که با دهان خود آن را چشیده بوده با چشمان خود ببیند، میتواند آن را بازشناسد)
– نوزاد 9 ماهه: میتواند اتفاقات یک هفته قبل را به یاد بیاورد.
– نوزاد 9 الی 14 ماهه: قاشق را به نحوی تنظیم و جهت دهی میکند که غذا وارد دهان کند.
– کودک 19 ماهه: میتواند پیش از عمل کردن برنامه ریزی کند که چگونه قاشق را بگیرد و آن را جهت دهی کند، غذا را بگیرد، بدین صورت از گرفتن غیر ماهرانهی قاشق که نیاز به اصلاح دارد جلوگیری میکند.
– کودکان 19 ماهه: بدون دستکاری فیزیکی و ازمون و خطا مشکل را حل میکند تا اشیاء را به درستی بگیرد. در این سن قاشق را پر میکند و با زاویهی درست به طرف دهان می برد: این نشان دهندهی ظهور اولیه استفاده از ابزار است.
– مشکلاتی که تئوری پیاژه داشت این بود که: تاثیر فرهنگ، جامعه و تکنولوژی را در نظر نگرفت. همچنین در مورد تکامل هیجانات کودک توضیح منسجمی نداد و به تفاوت ذاتی کودکان توجهی نکرد.
تعامل اجتماعی در کاردرمانی ذهنی کودکان
– تعامل اجتماعی تاثیر اساسی بر روی تکامل شناخت و زبان دارد.
– برای رشد پردازش شناختی ابتدا نیاز است کودک تعاملات اجتماعی دیگران را مشاهده کند تا پس از آن بتواند به طور ذهنی تعاملات خود را پردازش کند.
– پردازش شناختی پیش از آنکه یک پردازش درونی باشد، یک پردازش اجتماعی است و تکامل و یادگیری کودک تا حد زیادی به تعامل اجتماعی وی بستگی دارد.
– تعریف ویگوتسکی از Zone of proximal developmental: به معنای فاصلهی بین سطوح حقیقی رشد (این سطح رشدی به وسیله حل مسالهی مستقل تعیین میشود) و سطوح بالقوه رشد (به وسیله حل مسالهای که به همراه راهنمایی بزرگسالان یا هم فکری با هم سن و سالان است تعیین میشود) می باشد.
– ویگوتسکی Zone of proximal developmental را برای توضیح چگونگی رخ دادن یادگیری طی تعاملات اجتماعی مطرح کرد. در واقع Zone of proximal developmental آن چیزیست که کودک با کمک دیگری می تواند بدست آورد و بیاموزد و بیشتر تعیین کننده رشد ذهنی (mental) وی است تا آنچه به طور مستقل می تواند انجام دهد.
– scaffolding: مکانیسمی است که طی آن یادگیری کودک در تعاملات اجتماعی توسط مراقب و معلمانش حمایت میشود.
– اجرای scaffolding به همراه Zone of proximal developmental روندی است که کاردرمانگر اعمال کودک را جهت ارتقای شایستگی وی راهنمایی و حمایت میکند.
– هنگامی که از scaffolding به منظور تسهیل یادگیری کودک استفاده میشود، به تدریج باید میزان حمایت کاهش یابد. در واقع کودک مستقل تر میشود و اعمالش که به طور خارجی مورد حمایت قرار میگیرند به سمت حمایت درونی پیش روند.