گفتاردرمانی که با هدف به کار گیری حداکثر توانایی های گفتاری فرد، به درمان اختلال گفتاری در کودکان می پردازد. در حقیقت گفتاردرمانی یکی از شاخه های توانبخشی است که به آسیب شناسی اختلال گفتاری در کودکان و هم چنین بزرگسالان می پردازد. جهت درمان صحیح اختلالات زبان باید به نکات مختلفی توجه نمود.یکی از این موارد تفاوت های فرهنگی می باشد. گفتاردرمانی با توجه به تفاوت های فرهنگی در فرد می تواند با مدلها و روش متفاوتی اراه شود. برای مثال: خانم ترک زبانی که مشکل روانی گفتار در زبان فارسی دارد متفاوت با یک فارس زبان با اختلال روانی گفتار درمان می شود. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با سابقه بالا در زمینه درمان اختلال گفتاری در کودکان و بزرگسالان، با استفاده از متد های پیشرفته و روز دنیا، رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مدل های مختلف در گفتاردرمانی
یک مدل به طور ساده نشان دهنده تفکر ما درباره این موضوع است که چیز ها چگونه کار می کنند؟ مدل نیز مانند یک برچسب، معمولاً بعضی از عقاید و ذهنیات ما را درباره چیزی که ارائه می شود، مجسم می کند. روشی که مدل را از طریق آن مفهوم سازی می کنیم، بر انتخاب ما درباره این که با آن چه کاری می توان انجام داد، تاثیر می گذارد. برای مثال اگر معتقد باشیم که اختلالات زبان ناشی از عملکرد عصب شناختی معیوب است، آن ها را بسیار متفاوت تر از وقتی که اختلالات زبان را ناشی از درون داد نامناسب محیط بدانیم، درمان می کنیم. بنابراین وقتی در مورد یک اختلال زبانی بحث می کنیم، آگاه شدن از مدلی که استفاده می شود مهم است. بسیار امکان دارد که متخصصین درباره اینکه چه مدلی برای ارائه پدیده اختلال زبان بهترین است، توافق نداشته باشند و این نشان دهنده گفتاردرمانی و تفاوت های فرهنگی می باشد. در حقیقت هیچ مدلی در این زمینه وجود ندارد که هر متخصصی آن را تایید کند. اما بحث در مورد چگونگی تاثیر این تفاوت ها در کار بالینی ممکن نیست مگر اینکه مدل ها و فرضیات در ذهن ما روشن باشند. اجازه دهید با بعضی از مدلهایی آشنا شویم که برای بحث در مورد اختلالات زبان در کودکان استفاده شده اند.
تفاوت های فرهنگی در گفتاردرمانی
در نظر گرفتن یک اختلال زبان از دیدگاه فرهنگی بدان معناست که ما گمان نمی کنیم همه مشکلات ارتباطی در کودک هستند، بلکه بیشتر در رابطه ای که بین گویندگان برقرار است، وجود دارند. این دیدگاه می رساند که همه راه حل ها تغییر دادن کودک نیست، بلکه بعضی از آن ها شامل ایجاد تغییر در محیط نیز می شوند (نلسون). اگرچه در نگاه اول به نظر نمی رسد که این مدل مربوط به آسیب شناس گفتار و زبان باشد، با این حال کاربرد هایی دارد که در وسعت بخشیدن به تفکر ما درباره اختلالات زبان در کودکان مهم هستند؛ به ویژه تفکر ما در مورد چگونگی غلبه یافتن بر معلولیت های یک کودک که قبلاً آن ها را تعریف کردیم.
راهکارهای درمان اختلال گفتاری در کودکان
اولاً این مدل برای تصمیم گیری در مورد آنچه که یک اختلال زبان را تشکیل می دهد و مخالف با یک اختلاف زبانی است، مهم می باشد. اگر کودکی با لهجه متفاوت با آنچه که توسط معلم یا دیگر همکلاسی هایش استفاده می شود، صحبت کند، ممکن است به عنوان دارنده یک مشکل یا اختلال در نظر گرفته شود. در حقیقت اختلال ممکن است، به هر حال به دلیل عدم تناسب بین سبک گفتاری کودک با آنچه در مدرسه ویژه یا مرکز مراقبت روزانه به کار می رود، باشد. در نظر گرفتن اینکه کودک دچار اختلال است، نشان می دهد که کودک نیازمند «درمان» است یا باید تحت آموزش زبان یا لهجه قالب قرار گیرد. در عوض توجه به این مشکل به عنوان عدم تناسب میان مراجع و بافت، به این معناست که ممکن است نیاز باشد در کودک تغییراتی ایجاد شود، اما ممکن است تغییر در محیط ارتباطی نیز لازم شود. شاید واقعاً لازم باشد که افراد دور و بر کودک از تغییرات گویشی موجود در محیط آگاه شوند یا شاید معلم لازم بداند در مورد مفهوم تغییر در دانگ صدا با آموزش بحث کند. معلم می تواند با دانش آموز برای شناسایی بافت های مناسب ساخت های زبانی متفاوت، کمک کند، تا اندازهای که کودک بتواند بفهمد که می تواند و گاهی اوقات بهتر است که در خانه و مدرسه متفاوت صحبت کند. در هر مورد، به مشکل، بیشتر به عنوان نوعی تعامل نگاه می شود تا اینکه تنها در مراجع وجود داشته باشد. زیرا پیشنهاد یک مدل نظام مند این است که محیط تعاملی، باید مرکز تغییر باشد؛ این مدل هنگام تصمیم گیری درباره یک راهبرد مدیریتی برای مراجعی با تفاوت فرهنگی نیز مفید است. در این مورد، ممکن است مشکل برقراری ارتباط، در خود مراجع، به اندازه واکنشی که از دیگران دریافت می کند، بزرگ نباشد. یک دیدگاه نظام مند به ما اجازه می دهد که برای ایجاد تعامل موثرتر، هم با مراجع و هم با شرکای ارتباطی، کار کنیم.
تفاوت های فرهنگی و روش های برقراری ارتباط
تفاوت های گویشی و فرهنگی، تنها مضامینی نیستند که یک مدل نظام مند می تواند برای آن ها مفید باشد. وقتی با مراجعانی کار می کنیم که ناتوانی های شدید دارند، این مدل اغلب کمک می کند که بیشتر در مورد چگونگی تغییر محیط برای تسهیل برقراری ارتباط یا کاهش موقعیت های ایجاد کننده معلولیت فکر کنیم نه اینکه صرفاً روی آنچه برای برقراری ارتباط نیاز است یاد بگیرد، متمرکز شویم. مثلاً ممکن است یک مراجع مبتلا به اوتیسم بدون کلام، چون نمی تواند به مردم بفهماند که خواسته اش چیست، از یک برنامه تلویزیونی خاص محروم شود و این محرومیت باعث پرخاشگری یا رفتار خودآزاری می شود. اگرچه این مطلب درست است که مشکل عدم توانایی انتقال پیام «در» خود شخص مبتلا به اوتیسم است ولی ممکن است محیط بتواند به اندازه ای تغییر داده شود که کودک بتواند ارتباط برقرار کند، از وسایل در دسترس خود استفاده کند و دور چرخه محرومیت و پرخاشگری را کوتاه کند. احتمالاً عوض کردن برقراری ارتباط کلامی با عکس هایی که برای برچسب گذاری کانال های مختلف استفاده می شوند و می توان آن ها را به تلویزیون چسباند، به گونه ای که کودک بتواند خودش عمل کند، نیاز او به کمک را رفع می کند. احتمالاً بزرگسالانی که در اطراف کودک هستند می توانند یاد بگیرند که علامت کودک برای کمک را شناسایی کرده و قبل از اینکه او به سطح محرومیت و در نهایت رفتار ناسازگار برسد، به او پاسخ دهند. این روش، عدم تناسب بین مشکل برقراری ارتباط کودک و علائمی که از سوی محیط انتظار می رود را از بین خواهد برد.
دیدگاه نظام مند در گفتاردرمانی
یک مفهوم مهم دیدگاه نظام مند آن است که در این مدل لازم نیست سطوح استاندارد یا طبیعی کاربرد زبان هدف قرار گیرند. هنگامی که در حال فکر کردن برای مداخله در مورد مراجعاتی هستیم که ناتوانی های عمیق یا شدید دارند و موقعی که مهارت های زبانی مناسب با سن تقویمی هدف نیستند و زمانی که ما درگیر یافتن راه حلی برای ارسال و دریافت پیام از سوی مراجع برای افراد مهم زندگی خودش هستیم، این مدل اغلب رویکرد کاملاً معقولی است. مهم آن است که به خاطر داشته باشیم، که محیط باید علاقه مند به برقراری ارتباط باشد تا برای هر مراجع، پاداش دهنده باشد. حتی اگر ما معتقد باشیم که اختلال درون مراجع است، همیشه می توانیم سوال کنیم که محیط چگونه می تواند مفیدتر و پرمعنی تر با کودکان ارتباط برقرار کند تا بهترین تلاش های آن ها را تشویق کرده و معلولیت آن ها را در هر موقعیت کاهش دهد. در این راه، دیدگاه نظام مند و خدمات مناسب گفتاردرمانی می تواند یاری دهنده سودمند برای تفکر ما در مورد هر نوع اختلال زبانی و اختلال گفتاری در کودکان باشد.