کاردرمانی و توانبخشی از خدمات موثر در حیطه سالمندان می باشند که در مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر ارائه می گردد. کاردرمانی جسمی در سالمندان با اختلالات تعادلی، پارکینسون و دمانس یا بیماران سکته مغزی به سالمندان کمک می کند حداکثر استقلال فردی را بازیابند و زندگی مستقل خود را ادامه دهند. کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی در حیطه مشکلات تکلمی سالمندان، آلزایمر و مشکلات استدلالی فعالت می نماید. توانبخشی سالمندان در منزل از دیگر خدمات کاردرمانی می باشد که به تناسب محیط منزل با توانایی های سالمند و استفاده از وسایل کمکی جهت تطابق فرد با ناتوانی هایش می پردازد. متخصصین توانبخشی سالمندان تلاش می کنند که سالمندان در محیطی ایمن در منزل به فعالیت های روزانه خود بپردازند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تصمیماتی راجع به ارزیابی مراجع بر پایهی ارتباط بین عملکرد کاری، عوامل محیطی (بافتار) و اجزای عملکردی (مهارتهای عملکردی، ساختار و عملکرد بدن) میباشد مسائل مربوطه مورد توجه قرار دادن اینکه ارزیابی باید «بالا به پایین » یا «پایین به بالا » باشد است. این مسائل توسط hocking در سال ۲۰۰۱ مطرحشده و توسط Douglas در سال ۲۰۰۷ در مطالعهای راجع به رویکردهای ارزیابی شناختی و کاردرمانگران کانادایی که با سالمندان کار میکنند موردبحث قرار گرفته است. ارزیابی «بالا به پایین» فرض میکند که عملکرد کاری اندازهگیری اولیهی توانایی فرد برای عملکرد موفق در محیط میباشد. همهی اجزا، هم خارجی و هم داخلی (نقشها، ارتباطات سلامتی، هویت کاری، نیازهای فردی و اولویتها، محیط) منجر به عملکرد کاری میشوند. ارزیابی بر اساس آکوپیشن میباشد، که همه اجزا را با هم یکپارچه میسازد. ارزیابی «پایین به بالا» بر اساس این است که اجزای عملکردی، کلید عملکرد کاری موفق میباشد. ارزیابی و درمان آسیبها منجر به اصلاح نقایص عملکرد کاری میشود و یک ارتباط مستقیم بین آسیب و عملکرد وجود دارد ارزیابی بر پایهی آسیب صورت میگیرد. توافق حرفهای آشکار ساخته است که ارزیابیهای «بالا به پایین» یا بر پایهی اکوپیشن مناسبتر بوده و از اهداف کاردرمانی میباشند. بااینحال، همانطور که محققان بیان کردهاند، چالشهای فراوانی راجع به این دیدگاه وجود دارد. آنها راجع به نیازهای مراجع که باید در انتخاب رویکرد هم در ارزیابی و هم در درمان دخیل باشد، بحث کردهاند. و مثالهایی را راجع به اینکه یک یا چند رویکرد ممکن است برای ماهیت شرایط سلامتی مراجع نامناسب باشد را مطرح کردهاند. شواهد در حمایت از این دیدگاه که آسیبهای ساختار یا عملکرد بدن همیشه با درجه نقص عملکرد کاری در ارتباط نمیباشد افزایش پیدا کردهاند و ارزیابیهای سطح آسیب نمیتواند بهتنهایی برای پیشبینی مشکلات عملکردی مطرح شوند. Douglas در سال ۲۰۰۷ نمونهی کاردرمانگران کانادایی که از ابزارهای ارزیابی «بالا به پایین» یا «پایین به بالا» استفاده میکنند را نشان داد. برای ابزارهای «پایین به بالا» مزایایی مانند قابلیت دسترسی اجرای آسان، حساسیت و ویژگی برای اهداف غربالگری وجود دارد. برای ابزارهای «بالا به پایین» دلایلی مانند تشخیص نقایص عملکردی و پیشبینی امنیت یا نیاز به خدمات وجود دارد. بااینحال ارزیابیهای «بالا به پایین» اغلب غیراستاندارد بوده که مسائلی از قبیل روایی و پایایی پدید میآید.
ارزیابی در کاردرمانی سالمندان
مزایای یک رویکرد کاردرمانی یا «بالا به پایین» که میتواند شامل: تجربهی مراجع از ارزیابی معنادار میباشد و ارتباط مستقیمی با نیازهای آکوپیشنال دارد. ارتباط بین ارزیابی و مداخله واضح است. یک ارزش پیشبینی دارد که میتواند ترخیص را شکل داده و برنامهریزی تصمیمگیریهای آینده را روشن سازد. تمرکز آکوپیشنال انگیزهی مراجع و مشارکت فعال را تشویق میکند. ابزارهای ارزیابی نیز بهعنوان ابزارهای اندازهگیری پیامد مفید هستند به خاطر اینکه محتوای عملکردی و توجه به بافتار نیز مدنظر قرار میگیرد. ارزیابی بر اساس اکوپیشن در جستجوی درک ماهیت و وسعت مشکلات مراجع از دیدگاه خودش، گرفتن تاریخچهی کاری، نقش فرد و مسئولیتهای وی در خانواده و جامعه فعالیتهایی که ضروری و مناسب برای زندگی روزمرهاند، و اینکه چه چیزی برای وی معنادار، موردنیاز و خواستهی او میباشد تا به عملکرد کاری مناسب دست پیدا کند، است. ارزیابی اکوپیشنال اجزای کیفی و کمی، شنیدن روایت مراجع، ارزشها و نگرانیها، و مشاهده و اندازهگیری تواناییهای عملکردی در طول فعالیت را یکپارچه میکند. طراحی مداخلات مناسب بدون در نظر گرفتن آگاهی از فعالیتها و آکوپیشنهایی موردنیاز و خواستهی مراجع، بافتار وی یا دانش و تواناییهای پایهی شناختی موردنیاز انجام فعالیتها، موردبحث است. ارزیابیهایی که بر پایهی آکوپیشن هستند تشخیص اهداف کلی را آسانتر کرده و حوزههای عملکردی را که در اولویت هستند نشان میدهند، که به معنی استقلال در فعالیتهای خودمراقبتی توانایی اداره خانه، اکتساب دوبارهی مهارتهای کاری یا بهبود مهارتهای تکلیف میباشد. ارزیابیهای سطح آسیب نقش ضروری و مهمی در توانبخشی شناختی دارند. کاردرمانگران ممکن است همیشه فرآیند ارزیابی را از دیدگاه آکوپیشنال شروع نکنند، که همیشه ممکن نمیباشد، یا ممکن است نیازهای سلامتی و اولویتهای فرد موردتوجه قرار نگیرد. در عمل درمانگران از ترکیب روشهای «بالا به پایین» و «پایین به بالا» بر طبق نیازهای مراجع و انواع مختلف اطلاعاتی که برای درمانگر موردنیاز است استفاده میکنند. مزایای کلیدی ارزیابیهای «پایین به بالا» یا بر اساس سطح آسیب شامل: آشکارسازی نقایص شناختی خاص و شدت آنها. مورداستفاده برای مراجعی که شرایط هوشیاری پایینی دارد و عملکرد کاری بشدت محدود شده است. کنترل تغییرات در طول زمان و در نقایص خاص (تأثیرات درمان بهبودی خود به خودی یا بدتر شدن). مراجع معنا را در فهم ماهیت و وسعت آسیب مییابد. تصمیماتی برای تغییر رویکردهای درمانی از درمان به تطبیق یا جبران میتواند توسط شواهدی از ارزیابیهای «پایین به بالا» حمایت شود. برای مثال، تکرار یک ارزیابی روی میزی برای بیتوجهی بینایی ممکن است هیچگونه بهبودیای در این آسیب نشان ندهد، و تصمیم میتواند آموزش مراجع جهت اسکن بینایی برای فعالیتها باشد، تا این مشکل جبران گردد. ارزیابی فعالیتهای روزانهی زندگی (ADL) ممکن است بهبودی آکوپیشنال را نشان دهد.
توانبخشی سالمندان در منزل و کلینیک
OTPF آکوپیشنها را طبقهبندی کرده و ارتباط بین اجزای عملکرد انسان را با عملکرد فعالیتها و آکوپیشنها را شرح میدهد. ممکن است که رویکردهای ارزیابی را در داخل این چهارچوب بگنجانیم. ارزیابیهای سطح آسیب، عملکرد را در سطح عوامل مراجع و مهارتهای عملکردی مدنظر قرار میدهد. ارزیابیهای آکوپیشن و سطح فعالیت عملکرد فعالیت را در حوزهی آکوپیشن مدنظر قرار میدهد. ماهیت و محتوای هرکدام از ابزارهای ارزیابی میتواند برای قرار دادن آن در چهارچوب مورداستفاده قرار گیرد، که به معین کردن ارزش و تناسب فرایند ارزیابی، و ارتباط آن با دیگر ارزیابیها کمک میکند. برای مثال، (RPAB) یک تست مورداستفاده برای افراد مبتلابه سکته مغزی که جهت نقایص درکی با استفاده از تکالیف روی میزی غربالگری میشوند است. آن از فعالیتهای آشنای روزمره استفاده نمیکند، و به روش استاندارد برای هر مراجع تهیه شده است. این ابزار عملکرد فعالیتهای روزمرهی زندگی، توانایی مراجع برای تعامل با محیط را اندازهگیری نمیکند. PRAB یک ارزیابی مبتنی بر سطح آسیب است. در فرآیند ارزیابی کاردرمانی، این ابزار اطلاعات تشخیصی باارزشی را برای وجود نقایص درکی میدهد، و نشان میدهد که چرا یک فعالیت روزمره ممکن است مشکلاتی را برای مراجع ایجاد کند. نتایج میتوانند انتخاب راهکارهای تطابقی را که ممکن است به تسلط بر این مشکلات کمک کنند، تسهیل سازند. ارزیابی نمیتواند یک اندازهگیری از توانایی آکوپیشنال فرد را فراهم سازد و عملکرد مراجع را در فعالیتهای آشنا و محیط آشنا پیشبینی کند. بنابراین، بهتر است که در سطح عوامل مراجع (ساختار و عملکرد بدن) و مهارتهای عملکردی انتخابشده، نقایصی را که ممکن است نیاز به بررسی بیشتر داشته باشند، غربالگری کنیم، یا بهبودیهای خود به خودی را پیگیری نماییم. این مسئله نمیتواند واقعاً عملکرد کاری را پیشبینی کند. مطالعات کمی PRAB را بهعنوان یک ابزار پیشبینی کننده در ارتباط با عملکرد بیان کردهاند. برای مثال، مطالعهی Donnelly در سال ۲۰۰۲ بیان کرد که PRAB میتواند عملکرد کاری را در ترخیص زمانی که همراه با FIM استفاده میشود پیشبینی کند. بااینحال، همان مطالعه بیان کرد که سن مراجع قدرت پیشبینی کنندگی قویتری دارد. همهی ارزیابیها با اجزای چهارچوب خاص سازگار نمیباشند. برخی ابزارهای غربالگری استاندارد از میکنند، بنابراین دو هدف دنبال میشود؛ اندازهگیری عملکرد فعالیت و همچنین تشخیص آسیبها، structure observational test of function و Assessment of motor and process skills هر دو عملکرد فعالیتها و مهارتهای عملکردی را ارزیابی میکنند. همینطور، آنها میتوانند اندازهگیری عملکرد کاری و همینطور تشخیص و اندازهگیری آسیبها را انجام دهند. این نوع ارزیابی ممکن است به کاهش تعداد کلی ارزیابیهایی که یک مراجع نیاز دارد و زمان موردنیاز برای فعالیتها برای ارزیابی نقایص شناختی استفاده ارزیابی کمک کند. بااینحال، استفاده کلینیکی از یک ارزیابی توسط عوامل مثل هزینه، قابلیت دسترسی و نیازهای آموزشی تحت تأثیر قرار میگیرد، و اینها ممکن است مانع استفاده از این ابزار در برخی شرایط و محیطها شود. فرآیند ارزیابی جامع شناختی با دامنهای از روشها و ابزارهایی که شامل همه سطوح: عملکرد کاری، فعالیت و عملکرد تکلیف، مهارتهای عملکرد شناختی و عوامل مربوط به مراجع، نیازهای آکوپیشنال مربوط به مراجع میباشد، انجام میگیرند. از طریق فرآیند ارزیابی، ضروری است که درمانگر از استدلال بالینی برای انتخاب کردن بیشتر ابزارهای مناسب استفاده کند.
اهمیت توانبخشی سالمندان در منزل
ما انتخاب بین ارزیابیهای آکوپیشن محور و آسیب محور را در توانبخشی سالمندادن مدنظر قرار دادهایم. این انتخاب ضرورتاً سؤالاتی راجع به روایی و اولویتهای حرفهای برای درمانگر و مراجع را نشان میدهد. آیا شما نیازهایی را که باید ارزیابی شود را به روش مناسب مورد ارزیابی قرار دادهاید؟ کدامها اطلاعات مفیدی را برای توانبخشی فراهم خواهد کرد؟ مورد دیگر توجه به استفاده از ابزارهای استاندارد و غیراستاندارد است؟ این نمونه توجه زیادی را در ستون توانبخشی در طول دورهای از زمان به خود اختصاص داده است. Clive – Lowe در سال ۱۹۹۶ اهمیت ارزیابی استاندارد را برای کار درمانگران مدنظر قرار دارد، نهفقط اطمینان از ارزیابی دقیق مراجع بلکه شواهدی برای بالین، که خدمات مقرونبهصرفه را افزایش داده و نقد کلینیکی دقیق را میسر میکند. Hobart در سال ۱۹۹۶ و Wade در سال ۲۰۰۴ روی اهمیت استانداردسازی برای کار بالینی خوب تأکید کردند، و معنای خصوصیاتی مثل، روایی، پایایی، حساسیت و پاسخدهی را موردبحث و بررسی قراردادند. Salter انتخاب مسائلی را در ارتباط با ابزارهای اندازهگیری نتایج در سکته مغزی، وابسته به اجزای عملکرد بدنی (ارزیابی آسیب) (۲۰۰۵)، محدودیت در فعالیت (۲۰۰۵b) و محدودیت در مشارکت (۲۰۰۵c)، مدنظر قرار داده گزارش تحقیقات در ابزارهای ارزیابی و تمرینات بهطور منظم شامل بحث دربارهی استفاده از ابزارهای استاندارد در برابر غیراستاندارد میباشد. این مقالات یک دید جامع از عوامل مهم در انتخاب ابزارهای اندازهگیری را مطرح میکنند، که قابل کاربرد در توانبخشی شناختی و همچنین توانبخشی عصبی میباشند.