از مشکلات شایعی که ممکن است والدین در ارتباط با فرزندان خود با آن مواجه شوند، عدم تمرکز یا حافظه ضعیف در انجام کار هایی است که از آن ها خواسته می شود. در این میان والدین نقش مهمی در کمک به کودک شان برای استفاده ذهنی و فکری دارند. شایع ترین نشانه های اختلال توجه و تمرکز و حافظه در کودکان، ممکن است بیش فعالی و نقص توجه، حواس پرتی و همچنین عدم توجه کافی به کسانی باشد که با او صحبت می کنند. با مراجعه به دکتر متخصص ابتدا باید یک شرح حال درست از وضعیت کودک مبتلا و بروز نشانه ها ارائه دهید. سپس دکتر متخصص می تواند یک یا چند مورد از راه های تشخیصی را جهت بررسی وجود و یا عدم وجود این اختلال در کودکان قرار دهد و به تقویت حافظه کودکان دبستانی کمک کند. دکتر مهدی صابر، بهترین دکتر برای نقص توجه و حافظه کودکان، با انجام آزمون های گوناگون و بررسی آن ها به تقویت حافظه کودکان دبستانی و حافظه کاری کمک می کند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
سنجش های تقویت حافظه کودکان دبستانی
حافظه کاری در نوزادان ۶ ماهه ارزیابی می شود. در ۲4 ماهگی می توان حافظه کاری گفتاری را با استفاده از تمرین های دهانی مورد ارزیابی قرار داد. کودکان هر چه بزرگتر می شوند موارد بیشتری را می توانند در ذهن خود نگه داری کنند. نگه داری جیزی در ذهن با تاخیر بعد از دوران کودکی تغییر نمی کند. برای تقویت حافظه کودکان دبستانی، کودکان را می توان بر اساس تمرین های حافظه کاری شامل بروزرسانی و دست کاری اطلاعات، مورد آزمون قرار داد. کودکان در طی دوران کودکی در این تمرینات بهبودی و ارتقا از خود نشان می دهند و توانایی کامل حافظه کاری را می توان در اواخر دوران جوانی ارزیابی کرد. برنامه ریزی حرکتی را می توان در دوران نوزادی مورد ارزیابی قرار داد. در سن پیش دبستانی، کودکان می توانند تمرین های ساده برنامه ریزی را برای تقویت حافظه انجام دهند، تمرین هایی که به توانایی جستجو نیازی ندارد. در طی دوران مهد کودک، این توانایی افزایش پیدا می کند که به موجب آن یک کودک ۵ ساله می تواند به هنگام انجام تمرین، عملیات جستجو را نیز انجام دهد مثل آزمون برج لندن. فرض بر این است که این تغییر با رشد کنترل بازدارندگی و حافظه کاری رخ می دهد. توانایی برنامه ریزی می تواند در اواخر جوانی و در بزرگسالی به بلوغ خود برسد. متوجه شده ایم که کودکانی که حدود یک سال و نیم سن دارند می توانند تمرین های ساده تغییر موضع را با خطا های کم انجام دهند. ولی توانایی انجام تمرین های پیچیده تر ( مثلا با قوانین پیچیده تر ) تا اوایل دوران پیش از دبستان و زمانی که کودکان شروع به نشان دادن انعطاف پذیری شناختی می کنند، ظاهر نمی شود. پیشرفت های بیشتر در این توانایی بعد از مهد کودک ظاهر می شوند و این پیشرفت ها تا اوایل دوران جوانی تا بزرگسانی ادامه پیدا می کنند. سنجش های تقویت حافظه کودکان دبستانی در رابطه با کنترل بازدارندگی در کودکان نوپا از تمرین های ساده جابجایی، تاخیر و انطابق در رابطه با دیگر جنبه های زندگی استفاده کرده است. از اوایل دوران کودکی تا اوایل بزرگسالی، توانایی های مربوط به کنترل بازدارندگی به روند افزایشی خود ادامه می دهند و می توان با تمرین هایی همچون سرکوب مداخله و مهار واکنش آن ها را ارزیابی کرد.
چالش های مقابل ارزیابی تقویت حافظه کودکان
در ارزیابی عملکرد های اجرایی چالش های بی شماری شناسایی شده اند و به این چالش ها به طور خلاصه در ادامه پرداخته خواهند شد. لازم است تا این چالش ها و محدودیت را در ذهن نگه داریم زیرا هر دوی آن ها حاوی مفاهیم عملی و نظری برای ارزیابی و تفسیر نتایج حاصل از ارزیابی هستند.
الف) یک مشکل ناخالصی در سنجش های عملکرد های اجرایی وجود دارد. تمرین های طراحی شده برای اندازه گیری عملکرد های اجرایی عموما پیچیده هستند و از چندین فرآیند شناختی زیربنایی تشکیل شده اند. از این رو پیچیدگی در بعضی تمرینات تقویت حافظه کودکان ممکن است بیانگر نقص در عملکرد اجرایی کودک نباشد بلکه نشان دهنده مشکلاتی در رابطه با جنبه های شناختی تمرین، غیر از جنبه های عملکرد های اجرایی، باشد. احتمال نمی رود که این مشکل ناخالصی ماهیت یکپارچه عملکرد های اجرایی مورد نظر را حل کند.
ب ) به طور کلی رابطه ضعیفی میان سنجش های مینتی بر عملکرد و رتبه بندی عملکرد های اجرایی با افزایش سن وجود دارد. تاپلک و همکاران این رابطه و در میان مطالعاتی که هم سنجش های مبتنی بر عملکرد و هم مقیاس های رتبه بندی عملکرد های اجرایی را مورد تحقیق قرار داده اند، بررسی کرده اند که مطابقت بسیار کمی در آن ها نشان داده شده است. آن ها نتیجه گفتند که سنجش های مبتنی بر عملکرد و رتبه بندی عملکرد های اجرایی ساخت های ذهنی زیربنایی مختلفی را مورد ارزیابی قرار داده اند و بنابراین نباید آن ها را قابل تعویض و تغییر در نظر گرفت.
ج ) نیاز های تمرینی سنجش های مختلف عملکرد های اجرایی با توجه به روند رشد متفاوت است و سنجش های استاندارد شده نسبتا کمی از عملکرد های اجرایی برای کودکان کوچک تر وجود دارد. تمرین های مبتنی بر عملکرد عمده تلاش دارند تا به پردازش های نوین، پیچیده و یکپارچه دست پیدا کنند. با توجه به وجود تنوع در رشد، کودکان می توانند از انواع مختلف اطلاعات در مراحل مختلف رشد استفاده کنند. به عنوان مثال، معمولا از تست قدم زنی برای ارزیابی توجه گزینشی یا کنترل بازدارندگی استفاده می شود. این تست بر اساس یک اثر تداخلی بر زمان واکنش زمانی که از آزمایش شوندگان خواسته می شود که یک رنگ را بر اساس نام آن و نه بر اساس رنگی که دارد بگویند، می باشد ( زمانی که کلمه ” قرمز ” به رنگ آبی چاپ شده است ). این اثر داخلی زمانی اتفاق می افتد که خوانش نسبتا اتوماتیک رخ دهد. وگرنه، اثر تداخلی نشان دهنده کنترل بازدارندگی مشاهده نخواهد شد، اما نمی توان نتیجه گرفت که کودکی که پیشرفت کمی در شناسایی کلمه دارد، کنترل بازدارندگی بهتری دارد. از این رو گسترش های رو به پایین آزمایشات که برای کودکانی با سنین بالاتر با بزرگسالان طراحی شده است را نباید چنین قرض کرد که همان ساخت را در میان گروه های سنی اندازه گیری می کند. آزمایش هایی که به طور ویژه برای کودکان کوچک تر طراحی شده اند معمولا جالب تر هستند و به لحاظ توسعه ای مناسب تر می باشند. از این رو آن ها معمولا فاقد داده های اصولی مورد نیاز برای تفسیر های مناسب بالینی هستند.
د ) متوجه شده ایم که سنجش های مبتنی بر عملکرد های اجرایی دارای اعتبار زیست محیطی مشکوکی هستند. تفاوت میان سنجش های عملکردی بر روی عملکرد های اجرایی و رفتار در زندگی واقعی توسط بسیاری از پژوهشگران مورد سوال واقع شده است. تا اندازه ای، این تفاوت می تواند بیانگر منحصر به فرد بودن موقعیت ازمایش باشد که در آن کودک عمدتا در یک اتاق ساکت ارزیایی می شود و در تعاملات یک به یک با یک فرد بزرگسال که سعی دارد به عملکرد بهینه کودک دست پیدا کند، مشارکت می کند. این فرد بزرگسال معمولا از کودک پشتیبانی و او را تشویق می کند و زمانی که به نظر می رسد کودک خسته شده و یا تمرکز خود را از دست داده، تمرین ها را قطع می کند. در واقع، نبود هماهنگی میان سنجش های مبتنی بر عملکرد و سنجش های رتبه بندی عملکرد های اجرایی که پیش از این توضیح داده شد از این دیدگاه حمایت می کند. از این رو کودکانی که در آزمون تقویت حافظه کودکان دبستانی عملکرد بهتری نسبت به آنچه در سنجش های رتبه بندی پیش بینی می شود، نشان می دهند، ممکن است به عنوان مثال آن هایی باشند که از حمایت های اضافی در مدرسه بهره می برند. به هر حال، این احتمال می بایست به صورت تجربی نیز نشان داده شود.
ه ) اعتبار پیش بینی نتایج تست پیش دبستانی عملکرد های اجرایی واضح نیست. یک بررسی که اخیرا صورت گرفته است نشان داده است که اعتبار آزمون مجدد برای تکالیف حافظه کاری و برنامه ریزی بهتر از تمرین های مهار واکنش است. از همه مهم تر این که، هنوز مشخص نیست که آیا سنجش های پیش دبستانی عملکرد های اجرایی برای دوران کودکی پیش بینی کننده هست یا نه، چه برسد برای بزرگسالی. در مقابل میاکه و فریدمن ثبانی را در یک نمونه دوقلو در طول دوره رشد گزارش داده اند. از این رو، اهمیت مفهومی عملکرد ضعیف در تکالیف عملکرد های تقویت حافظه کودکان کوچک تر هنوز مشخص و واضح نیست.
علی رغم این چالش ها و پیچیدگی ها، عملکرد های اجرایی، با توجه به رابطه واضح و آشکار آن با عملکرد آکادمیک، اجتماعی، رفتاری و سازگاری، بخش مهمی از هر گونه ارزیابی جامع است. علاوه بر این، چنین ارزیابی می تواند نقش بسیار مهمی در تشخیص ناهنجاری های خاص دوران کودکی، مثل ADHD و در توسعه مداخلات درمانی برای کودکانی که با نقص در عملکرد های اجرایی دست و پنجه نرم می کنند، ایفا کند. همان طور که پیش از این گفته شد، ارزیاب ها و پژوهشگران می بایست هم آزمایش های مبتنی بر عملکرد و هم رتبه بندی های مربوط به رفتار انجام دهند و فرض را بر این نگذارند که این ابزار های ارزیابی ساخت های زیربنایی مشترکی را اندازه گیری می کند. به ویژه، با توجه به این که همه این مدل های سنجشی عمدتا بیانگر جنبه های غیر همپوشان رفتار است، هر دوی این آزمایش ها می بایست به طور کامل عملکرد های اجرایی را در زمینه خود مورد ارزیابی قرار دهند. ارزیاب ها همچنین می بایست بهترین عملکرد کودک را با تشویق کردن او به مشارکت در آزمایش، مدیریت بخش های آزمایش برای جلوگیری از خستگی کودک و کمک به حفظ توجه او را تعیین کنند چرا که این امر اطلاعاتی در رابطه با نوع پشتیبانی هایی که می تواند به بهبود عملکرد های اجرایی در زندگی واقعی کمک کند، در اختیار ما قرار می دهد.