اختلال رفتاری در کودکان، معمولا تا زمانی که کودک رفتاری خارج از محدوده سنی خود نشان نمی دهد برای پدر و مادر قابل تشخیص نمی باشد. البته رفتار هایی از جمله شیطنت یا بازی گوشی، نا فرمانی و… برای کودکان رفتاری طبیعی به حساب می آید اما اگر این رفتار ها بیش از حد تکرار شوند یا شدت آن ها به طور آزار دهنده ای زیاد باشد، اختلال رفتاری در کودکان محسوب شده و باید پدر و مادر به دنبال روش های درمانی برای آن باشید. اختلال رفتاری در کودکان انواع متفاوتی دارد که شایع ترین آن ها شامل لجبازی، ترس، دزدی، بیش فعالی، اوتیسم و انواع فوبیا ها است. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر تحت نظر بهترین دکتر برای مشکلات رفتاری با روش های متفاوت و نوین رفتاردرمانی نظیر سنسوری روم، بازی درمانی، گروه درمانی و … به درمان اختلال رفتاری در کودکان و عملکرد اجتماعی آنان می پردازد.
مهم ترین چیزی که باید در مورد رفتار دانست، این است که یک فرد تقریباً همیشه یا در حال تلاش برای دسترسی به چیزی مطلوب است یا در حال اجتناب از چیزی نامطلوب به عبارتدیگر، اگر هیچ نتیجه ای برای درگیر شدن در یک رفتار وجود نداشته باشد، تداوم رفتار اتفاق نمی افتد. ممکن است باور این موضوع برایتان سخت باشد و بخواهید این نکته را به چالش بکشید؛ اما یک لحظه به این مطلب فکر کنید در تک تک کارهایی که در زندگی انجام می دهید یا می خواهید چیز خوبی را به دست بیاورید یا می خواهید از چیزی که دوست ندارید اجتناب کنید برای مثال به سرکار می روید تا پول به دست آورید و یک تفاوت ایجاد کنید. کسب نتایج مطلوب و از یک چیز بد مثل از دست دادن خانه و عدم توانایی در امرار معاش خانواده اجتناب کنید.اجتناب از نتایج نامطلوب خانه را تمیز می کنید تا بودن در آن لذت بخش باشد کسب نتایج مطلوب و یا با این کار می خواهید از بد قضاوت شدن توسط دوستان و یا عصبانی شدن همسرتان جلوگیری کنید اجتناب از نتایج نامطلوب وقتی سردرد دارید، آسپیرین میخورید تا احساس بهتری داشته باشید کسب نتایج مطلوب و درد را از بین ببرید دوری از نتایج نامطلوب. اگر چنین مفهومی برایتان عجیب به نظر می رسد – یا شاید هم به خاطر بیش از حد ساده بودن، آشنا باشد – یک دقیقه وقت بگذارید و به این فکر کنید چه کاری را انجام می دهید که نه منجر به چیزی خوب می شود نه منجر به دوری از چیزی بد. تقویت مثبت اشاره به تحکیم یک رفتار دارد که منجر به دسترسی به چیزی دارای اولویت یا فعالیتی همسو با رفتار می شود. تقویت مثبت کلید تداوم و افزایش یک رفتار مطلوب است؛ بنابراین وقتی شروع به آموزش مهارت ها برای درمان اختلال رفتاری در کودکان و رفتاردرمانی می کنیم، در واقع با تقویت مثبت و فوری شروع می کنیم در حالی که ایجاد دسترسی فوری به یک تقویت کننده ملموس مثلاً اسباب بازی ها، فعالیت ها، غذا ها برای هر واکنش مستقلی قطعاً جهت تقویت رفتار مؤثر است؛ اما همیشه عملی نیست. این که کدام پاسخ ها و چند وقت یکبار تقویت شوند بسته به یادگیرنده متفاوت است. اگر یادگیرنده نسبت به تشویقی که می شود واکنش خوبی نشان دهد، در این صورت می توانید برای هر گام تکلیف تشویق داشته باشید و از یک تقویت کننده ملموس برای زمانی استفاده کنید که یادگیرنده کل تمرین را به صورت موفق به اتمام می رساند؛ اما اگر یادگیرنده علاقه خود را از دست بدهد یا به راحتی دلسرد شود، ممکن است لازم باشد در طول فرایند انجام یک تکلیف دسترسی بیشتری به پاداش های ملموس یا استراحت های مختلف بدهید به همین صورت ممکن است یک سیستم ایجاد کنید که شامل امتیازها یا جایزه هایی باشد که یادگیرنده بتواند بعد از انجام هر گام مستقل به دست آورد. او می تواند از این امتیازات یا پاداش ها برای خرید آیتم هایی از یک لیست تقویت کننده استفاده کند.
نقش تقویت کننده
برای این که این امتیازات یا جایزه ها ارزشی مرتبط با هم داشته باشند باید در همان ابتدا سیستم درمان اختلال رفتاری در کودکان و رفتاردرمانی را برای یادگیرنده توضیح بدهید و همچنین به او نشان دهید چقدر سریع و راحت می تواند به آیتم های مورد علاقه اش از طریق دریافت بیشتر امتیازات و جایزه ها دست پیدا کند. به عبارت دیگر اطمینان حاصل کنید که یک سری آیتم در فهرست رفتاردرمانی وجود دارند که هزینه کمتری برای دیگران در بردارند و می توانند بعد از جمع کردن چند امتیاز یا جایزه کسب شوند؛ اما به یادگیرنده این امکان را نیز بدهید که دسترسی سریعی به آیتم های مورد علاقه اش پیدا کند؛ چون یادگیرنده باید مفهوم خودکنترلی و پس اندازکردن یا جمع کردن برای رسیدن به چیزی بزرگتر و تقویت این رفتار در آینده را فرابگیرد. زمانی که یاد گیرنده بتواند این مهارت را به صورت مستقل نشان دهد و به حدی از تسلط در آن برسد، می توانید نسبتاً شروع به ارائه متناوب و بافاصله تقویت کننده ها کنید برای مثال به جای ارائه تقویت کننده بعد از هر واکنش، درست می توانید این تقویت کننده را به صورت میانگین بعد از واکنش صحیح سوم ارائه کنید و همین طور ادامه دهید. هدف نهایی این است که بتوان آن رفتار را حفظ کرد برای مثال، نتیجه طبیعی کنار گذاشتن اسباب بازی ها و در جای مناسب قرار دادنشان این است که هر موقع که بخواهد می تواند آن ها را به راحتی پیدا کند؛ اما بعضی از یادگیرنده ها هرگز متوجه این نکته نمی شوند؛ چون پیامد طبیعی این مسئله شاید نتواند عملاً به عنوان تقویت کننده رفتار برای آن ها تلقی شوند مخصوصاً یادگیرنده ممکن است توجهی به پیامد طبیعی مرتبط با رفتارهای خاص نداشته باشد، مثلاً انجام به موقع یک کار یا رویداد یا گرفتن یک نمره. خوب برای این نوع یادگیرنده ها توصیه می شود که حداقل تقویت های با فواصل متوسط هنوز استفاده شوند تا یادگیرنده ارتباط خود را با مهارت های مورد نیاز به صورت کلی قطع نکند. واقعیت مسئله این است که اگر تقویت در هیچ سطحی ارائه نشود نه به صورت مقطعی نه به صورت طبیعی بعد از کل فرایند، رفتار های مطلوب در نهایت دیگر روی نخواهند داد، چون هیچ پاداشی به فرد مورد نظر برای مشارکت در یک رفتار داده نمی شود.
تقویت کننده مناسب در درمان
تقویت کننده ها بین افراد مختلف فرق دارند. چیزی که باعث تقویت رفتار من می شود شاید در مورد شما صدق نکند. هرگز فرض نکنید که تقویت کننده های خاصی قرار است برای تک تک یادگیرنده ها در رفتاردرمانی جواب بدهند مثلاً شکلات ها و خوراکی ها، استیکر ها و ستاره ها تشویق های کلامی. بلکه باید به یادگیرنده برای دستیابی بین دو یا چند آیتم یا فعالیتی که دوست دارد حق انتخاب بدهید. مواردی که به عنوان تقویت کننده رفتار انتخاب شده اند نباید در زمان های دیگری از روز به فرد داده شوند؛ چون باعث می شود دیگر فرد انگیزه ای برای رسیدن به آن نداشته باشد و رفتار مثبت خود را تکرار نکند همچنین باید به یاد داشته باشید که اولویت ها و انگیزه ها در طول زمان تغییر می کنند. به همین خاطر چیزی که ممکن است امروز تقویت کننده باشد فردا یا حتی یک ساعت بعد دیگر تقویت کننده. نباشند؛ بنابراین وقتی با یادگیرنده ها کار می کنید باید هر از گاهی اولویت و انگیزه فرد را دوباره ارزیابی کنید تا مطمئن شوید همچنان از تقویت کننده های مؤثری استفاده می کنید. تقویت کننده جفتی در کنار تشویق در کل، توصیه می شود که تشویق خود را با دادن یک تقویت کننده همراه یا جفت کنید تا این تشویق بتواند به عنوان تابعی از یک تقویت کننده شرطی عمل کند. این مسئله زمانی مفید خواهد بود که شما دسترسی گاه وبی گاه به تقویت کننده های ملموس ایجاد کنید؛ چون این تشویق می تواند به حفظ پاسخ کمک کند. بعلاوه، یادگیرنده احتمالاً تشویق را از دیگران نیز در محیطش دریافت می کند و این یک نمونه از چیزیست که ما امید داریم به عنوان یک تقویت کننده طبیعی روی بدهد. تقویت کننده ها باید مؤثر باشند. مهم ترین بخش اطلاعاتی که می توانید از این مطلب کسب کنید این است که به یاد داشته باشید همیشه باید یک سیستم تقویت کننده برای تک تک درس های این راهنما ارائه کنید. بدون تقویت، درس ها نمی توانند مؤثر باشند! تقویت کننده ها می توانند پیامد طبیعی باشند یا ممکن است نیاز باشد روی آن ها کار کنید. به یاد داشته باشید که اگر درسی مؤثر نباشد، اولین چیزی که باید بررسی کنید سیستم تقویت کننده است. اگر رفتارهای مطلوب تقویت نمی شوند در یکی از این عوامل اشکال وجود دارد: ۱: پاداشی که می دهید عملاً یک تقویت کننده محسوب نمی شود و باید اولویت یادگیرنده را دوباره بررسی کنید؛ ۲: اجازه دسترسی آزادانه به تقویت کننده را در طول زمان های دیگر روز نیز می دهید؛ بنابراین هیچ انگیزه ای برای به دستآوردن آن وجود ندارد؛ ۳: یادگیرنده از تقویت کننده خسته شده یعنی زیاد استفاده شده و یادگیرنده نیاز دارد که تقویت کننده های دیگری داشته باشد؛ ۴: به صورت کافی تقویت کننده را در اختیار یادگیرنده قرار نمی دهید و بنابراین لازم است از حالت ارائه گاه و بی گاه به ارائه پیوسته بروید؛ و یا ۵: تقویت کننده را بلافاصله بعد از واکنش صحیح/ مستقل ارائه نمی کنید تأخیر در ارائه تقویت کننده می تواند منجر به کاهش اثر بخشی تقویت شود.
راهنمایی ها برای درمان اختلال رفتاری
راهنمایی یعنی ارائه کمک به یادگیرنده برای ایجاد یک پاسخ صحیح نکات سرنخ ها و یادآور ها و درمان اختلال رفتاری کودکان و رفتاردرمانی مثال هایی از این نوع اند. راهنمایی های زیادی وجود دارند که می توانند در زمان آموزش مهارت های عملکرد اجرایی به کار روند. انواع راهنمایی ها به کار می روند و می توانند در زمان ABA یک سری راهنمایی های سنتی وجود دارند که در مداخلات مبتنی بر آموزش مهارت های این کتاب مفید واقع شوند؛ اما محدود به این موارد نیستند و عبارتند از: کاملاً فیزیکی: ارائه راهنمایی آرام دست روی دست برای تکمیل کردن پاسخ، جزئی فیزیکی: ارائه راهنمایی آرام جزئی برای تکمیل کردن پاسخ، الگو: نشان دادن به یادگیرنده برای چگونگی انجام یک رفتار، حالت بدن: اشاره کردن یا حرکت دادن چشم به طرف جواب چرا اگه دستت به « انعکاسی کامل: ارائه یک الگوی کلامی برای یادگیرنده جهت تکرار، انعکاسی جزئی: ارائه یک قسمت از جواب کلامی.
مشکلات رفتاری با عملکرد های کمتر از حد طبیعی مغز همراه هستند. دکتر اختلال رفتاری کودکان باید بداند که آیا مشکلات اختلال رفتاری کودکان انتخابی آگاهانه است یا مشکل در عملکرد نادرست و ناآگاه مغز است؟ به عبارت دیگر، آیا کودک نمی خواهد تکلیف مربوطه را انجام دهد یا نمی تواند؟ توانایی های شناختی به شدت با یادگیری و رفتار هایی مانند پیروی از درخواست دیگران و اجرای مؤثر کار های روزانه مرتبط است. طبیعت این ناتوانی می تواند برای والدین، معلمان و همسالان کودک آزار دهنده باشد. اولین گام در برخورد با اختلالات رفتاری کودکان، درک این مفهوم است که مشکلات رفتاری ناشی از نقص در کارکرد های شناختی مغز است. هر چند این باور برای رفتار درمانگران بدیهی است، ولی گاهی نزد خود درمانگران نیز مغفول می ماند. دکتر اختلال رفتاری کودکان باید این باور را به خانواده و معلم نیز انتقال دهد. یک مسأله دیگر این که مغزی دانستن ریشة اختلال رفتاری کودکان، در خانواده و حتى متأسفانه گاهی در رفتار درمانی این تصور را ایجاد می نماید که نمی توان برای این آسیب کاری انجام داد. خاستگاه این تفکر نیز اصول عدم زایش و ترمیم سلول های مغزی پس از تولد است. هر چند که این اصول تا حدی غیر قابل انکار هستند اما موضوع دیگری در این بین باید در نظر گرفته شود و آن این که نرون های مغزی خاصیت هم توانی دارند و می توانند عملکرد سلول های آسیب دیده مجاور را بر عهده گیرند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر تحت نظر بهترین دکتر اختلال رفتاری کودکان به انجام خدمات متنوع رفتار درمانی و بازی درمانی و گفتاردرمانی جهت درمان مشکلات رفتاری کودک همچون بهترین رفتار درمانی کودکان و کاردرمانی کودکان می پردازد.
والدین، معلمان، دکتر اختلال رفتاری کودکان و دیگر کسانی که با کودکان با اختلال رفتاری سر و کار دارند باید دقت کنند که موجب تشدید اختلال رفتاری و یا واکنش های آگاهانه مثل تنبلی، بی انگیزگی، بی حوصلگی، بی مسئولیتی یا لجبازی نشوند. در مقابل، این موضوع باید درک شود که رفتار هایی که آن ها مشاهده می کنند، ناشی از مشکلاتی است که ریشه در عملکرد مغز دارد و حالت مغزی ای که در کودک وجود دارد، به احتمال خیلی زیاد یک انتخاب آگاهانه نیست و تغییر سریع حالت مغزی کودک به احتمالی قوی تر در گرو مهارت های آگاهانه کنترل شده کودک نیست. درک این موضوع خصوصاً زمانی بسیار سخت است که دستور درونی و بیرونی رفتار متفاوت است. در این موقعیت ها، خیلی طبیعی به نظر می آید که عدم اجرای یک رفتار در لحظه درخواست به سمت بی مسئولیتی، بی حوصلگی، خشونت منفعلانه یا سرکشی واضح هدایت شود. اولین کلید اصلی که در درک صحيح اختلال رفتاری کودکان ضروری است، اجتناب از چنین واکنش های منفی است. با درکی بهتر از طبیعت اختلال رفتاری این اختلالات می توانند به وضوح در چارچوب مشکلات عصب شناختی تبیین شوند و سپس، این الگو می تواند برای مداخله نیز در نظر گرفته شود. در اینجا هدفی دوگانه وجود دارد: اول، کمک کردن به والدین و متخصصین تا طبیعت این کمبود را درک کنند و دوم این که از طریق مداخله صحیح، بتوان به کودک یا نوجوان در تغییر رفتار از منفی به مثبت کمک کرد.
عملکرد مغز و بررسی دکتر اختلالات رفتاری کودکان
عملکرد مغز می تواند از طریق مداخله تغییر کند. سؤال این است آیا عملکرد مغز که ضعیف تر از حالت بهینه و همراه با اختلال رفتاری است، یک شرایط غیر قابل تغییر است؟ آیا این موضوع نتیجه تخریب همیشگی شبکه های نرونی است یا شرایط قابل تغییری است که به دلیل استفاده نکردن یا تحول نیافتن شبکه های نرونی به وجود آمده است؟ در صورت نبود سند کافی برای این که کودک با تخریب مغزی شدید یا صدمة جدی به مغز متولد شده است، بهتر است دکتر اختلال رفتاری کودکان این طور در نظر بگیرد که کودک ظرفیت نرونی برای تغییر عملکرد نرونی موجود مغز را دارد. نکته مهم این است که تغییرات درونی ممکن است کودک را قادر به ایجاد ظرفیت درونی خود خواسته برای تغییر کند. درک این موضوع که “تغییر امکان پذیر است” کلید دوم و مهم درک صحیح اختلال رفتاری کودکان است. این باور دکتر اختلالات رفتاری کودکان را قادر می کند تا یک برنامه مداخله ای طراحی کنند که هدف آن تغییرات مثبت باشد و جایگزین هدف ساده ای که فقط سازگاری عملکرد را دنبال می کند گردد. اگرچه در طی زمان، ممکن است به علت عدم پیشرفت به سمت اهداف مثبت، لازم باشد راهبرد های سازگاری رفتاری به کار گرفته شوند.
نقش توانبخشی شناختی در اختلال رفتاری
به گفته متخصصین اختلالات رفتاری کودکان توانبخشی شناختی بر موضوع ماهیت شکل پذیر مغز استوار است. به خوبی آگاهیم که مغز در پاسخ به تجربه یا تحریک محیطی تغییر می کند. مطالعات گوناگون اثر محیط خانوادگی / تحصیلی را بر بسیاری از مهارت های شناختی از قبیل توجه، کارکرد اجرایی، حافظه کاری، هوش و هم چنین کارکرد و ساختار شبکه های مغزی مربوط به آن ها نشان داده اند. تمامی این مهارت ها در یادگیری مدرسه حیاتی تلقی می شوند و آسیب پذیری آن ها، در فقر محیطی، احتمالاً تبیین کننده ارتباط قدرتمند بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی ضعیف و بازده تحصیلی پایین کودکان است. شواهد حاکی از آن است که عوامل متعددی در سبک زندگی، همانند ورزش، خواب، قرار گرفتن در طبیعت، مداخله و آموزش، منجر به تغییرات ساختاری و کارکردی در مغز می شوند که تحول را تسریع و فرایند های شناختی را بهبود می دهند.
مغز تقویت پذیر و اختلال رفتاری کودکان
مداخله ها توسط دکتر اختلالات رفتاری می توانند عملکرد های مغزی سالم را فعال کنند. حال سؤال مهمی که باید پرسیده شود این است: آیا مشکلات عملکردی مشاهده شده، نتیجه بد استفاده کردن از ظرفیت های نرونی تحول یافته است یا نتیجه تأخیر در تحول طبیعی شبکة نرونی؟ اگر این مشکلات نتیجه بد استفاده کردن از ظرفیت های نرونی باشد، مداخله باید متمرکز بر تغییر رفتاری مثبت، به کودک بیاموزد، آگاهانه یا ناآگاهانه، چگونه شبکه های نرونی را برای دستیابی به اهداف مثبت فعال کند. در این موقعیت، مقدار و درجة پیشرفت به سوی اهداف مثبت به عوامل زمینهای دیگر، مثل سطح عملکرد های شناختی دیگر، محدود خواهد شد. سومین کلید مهم برای درک صحیح مسأله این موضوع است که کودک می تواند آموزش داده شود که چطور به ساز و کار های درونی، برای قاعده بخشیدن به رفتار خود برای دستیابی به اهداف رفتاری مثبت دست پیدا کند. اگر مشکل مربوط به تأخیر در تحول طبیعی شبکة نرونی درگیر در عملکرد باشد، پیشرفت به سوی اهداف مثبت، نسبت به آنچه که انتظار می رود، کندتر و با دوام کمتری است. البته این سؤال مهم نمی تواند در شروع مداخله به وضوح پاسخ داده شود، بلکه پاسخ به این سؤال در یک بازه زمانی بر اساس طبیعت پاسخی دهد، مشخص می شود. اگر مداخله ها در طی زمان نتیجه ای پایین تر از حد دلخواه بگیرد که کودک به مداخله می دهد، تأخیر در پیشرفت محتمل تر است البته کند بودن احتمالی روند پیشرفت نیازمند صبوری و امید است. گرچه همین طور که زمان می گذرد عدم پیشرفت ممکن است ما را به این نتیجه برساند که کودک قادر به توسعة ظرفیت های خود قاعده مندی نیست اما در صورت نبودن مستندات فیزیکی مشخص در مورد اختلال رفتاری کودکان بهترین کار این است که یک دیدگاه مثبت داشته باشیم و به راه خود ادامه دهیم و به تشویق کردن کودک و کمک کردن به او برای کار کردن در جهت اهداف تغییر مثبت ادامه دهیم.
هر یک از شما در دوستان و آشنایان با کودکانی روبه رو شده اید که به شدت لجباز بوده، بی قرار هستند و رفتارهای بی ادبانه دارند. بسیاری از والدین در طول رشد کودک خود با رفتارهای بی ادبانه، لجبازی و بداخلاقی کودک موجه می شوند. رفتاردرمانی یکی از روش های موثر در رفتار با بی ادبی کودک می باشد. تکنیک های رفتاردرمانی به شما کمک می کند با استرس و فشار کمتری این مراحل را پشت سر بگذارید. یک رفتاردرمان با تجربه با ایجاد ارتباط صحیح با کودک و استفاده از تکنیک های رفتاری می تواند رفتارهای مناسب را در موقعیت های مختلف جایگزین بی ادبی کودک نماید. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تخصص رفتاردرمانان خود در بهبود رفتار کودک و اصلاح رفتار بی ادبی کودک به شما کمک می نماید. چند نکته رفتاردرمانی برای رو به رو شدن با کودک بی ادب در زیر اشاره می شود: با کودک بی ادب نجنگید اما با او قاطع باشید. به کودک بی ادب رفتار مناسب را آموزش دهید. در مورد علت رفتار بی ادبانه کودک و عواقب ان با کودک بی ادب صحبت کنید. از او بخواهید در پاسخ به رفتار شما رفتار های جایگزینی که آموزش داده اید را با تمرین و تکرار انجام دهد.
با بررسی روند رشد تفکر کودکان توسط رفتاردرمانی بهتر می توان نتیجه گرفت که در چه زمانی می توان قوانین را به کودک آموزش داد و چه شیوه هایی در آموزش قوانین و تصحیح رفتارهای بی ادبانه کودکان مفید تر است و روش رفتار با بی ادبی کودک چیست؟
پیاژه به نحوهی تفکر کودکان دربارهی موضوعات اخلاقی علاقهمند بود. او با مشاهده و مصاحبه با کودکان ۴-۱۲ ساله هنگام تیلهبازی تفکرات آنها را درمورد قوانین بازی بررسی کرد. به علاوه از کودکان درمورد قوانین اخلاقی سؤال میکرد. پیاژه برای تبیین رشد اخلاقی از طریق مصاحبهی بالینی سؤالاتی را برای کودکان مطرح میکرد. وی بر این اساس برای رشد اخلاقی مراحلی را پیشنهاد کرد. تا پیش از شروع دبستان (۶سال اول زندگی) کودکان آگاهی چندانی از اصول اخلاقی ندارند و موجوداتی اخلاقی به شمار نمیآیند. وی این مرحله را دورهی غیراخلاقی نامید.
۱.اخلاق دیگر پیرو (۶ تا ۱۰ سالگی): در این مرحله عدالت و قوانین بهعنوان اجزای غیرقابلتغییر و خارج از کنترل افراد درک میشوند. در این مرحله که واقعگرایی اخلاقی نیز نامیده میشود بزرگترها به کودک میگویند که چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد. رفتار براساس پیامدهایش مورد قضاوت قرار میگیرد نه نیتها، و کودک به دلیل اجتناب از پیامدهای منفی ناشی از عدم اطاعت، از قوانین (که توسط دیگران وضع شده) پیروی میکند.
۲.اخلاق خودپیرو (از ۱۰ تا ۱۱ سالگی): دومین مرحلهی رشد اخلاق درحدود ۱۰ سالگی کسب میشود. کودک در این مرحله راجع به اینکه قوانین ساختهی بشد و قابل تغییرند آگاهی پیدا میکند و به قصد و نیت اعمال بیشتر توجه میکند.
پیاژه بر این باور بود که ابتدا ساخت و تواناییهای شناختی و پس از آن توانایی استدلال اخلاقی رشد میکند. وی عقیده داشت که رشد اخلاقی از طریق تعامل با همسالان بهبود ميیابد. برای یافتن روش رفتار با بی ادبی کودک در گروه همسالان، وقتی همه افراد قدرت یکسانی دارند قوانین به وسیلهی مذاکره وضع میشوند. به نظر پیاژه والدین در تکامل اخلاقی نقش کمتری دارند زیرا بهدلیل قدرت بیشتر وضع قوانین را به عهده میگیرند. به عبارت دیگر، پیشرفت در قضاوت اخلاقی براساس پیشرفت در درک دیدگاه دیگران استوار است که از رشد شناختی و فرصت تعامل با همسالان حاصل میشود. پیاژه عقیده داشت که عبور کودکان از دورههای رشد اخلاقی مستلزم تکامل شناختی و تجارب اجتماعی است، به ویژه تجاربی که کودکان درحین بازی با همسالان حلوفصل میکنند.
تکامل اخلاقی از دیدگاه کلبرگ
با بررسی تکامل اخلاقی کودک بهتر می توان روش رفتار با بی ادبی کودک را یافت. تأثیرگذارترین روانشناسی که درمورد رشد اخلاقی مطالعه و تحقیق کرده لارنس کلبرگ (۱۹۲۷-۱۹۸۷) است. کُلبرگ، با اصلاح و توسعهی کار پیاژه، نظریهی جدیدی را ارائه کرد که به توصیف رشد استدلال اخلاقی میپردازد. پیاژه یک فرایند دو مرحلهای را برای رشد اخلاقی تشریح کرد درحالیکه نظریهی رشد اخلاقی کلبرگ، شش مرحله در داخل سه سطح مختلف را درنظر ميگیرد. وی نظریهی پیاژه را توسعه داد و عنوان کرد که رشد اخلاقی یک فرایند مداوم است که در سراسر دورهی عمر اتفاق ميافتد. او معتقد بود که هر فرد بهطور کامل در یک مرحله قرار ندارد بلکه تا اندازهای در مرحلهی اصلی خود قرار گرفته ولی برخی داوریهای اخلاقی او به مرحلهی قبلی و بعدی نیز مربوط است. کُلبرگ نظریهی خود را بر پایهی تحقیقات و مصاحبههایی که با گروههایی از نوجوانان و جوانان انجام داده بنا کرده است. تعدادی محظورات اخلاقی به بچهها عرضه شده و سپس با آنها مصاحبه به عمل آمده تا استدلالهایی که در پس قضاوتهای آنان درمورد هر سناریو قرار دارد، تعیین گردد. کُلبرگ پاسخهای دریافت شده را در قالب مراحل مختلف استدلال، ردهبندی کرد.
تکنیک های رفتاردرمانی در کنترل بی ادبی کودک با توجه به روند رشد اخلاقی
سطح اول: اخلاق پیش عرفی یا پیش قراردادی (تا ۱۰ سالگی):
مرحلهی اول: جهتگیری براساس تنبیه و فرمانبرداری (اخلاقی رفتار میکنم مبادا تنبیه بشوم)
مرحلهی دوم: جهتگیری براساس نفع شخصی (اخلاقی رفتار میکنم تا پاداش بگیرم)
-در این سطح نگاه شخص به اخلاق، بازاری و بده-بستان کارانه است.
سطح دوم: اخلاق عرفی یا قراردادی (تا ۱۳ سالگی)
مرحلهی اول: ارتباطات میانفردی خوب؛ همراهی و همنوایی نشان میدهد تا مورد تأیید دیگران باشد (گرایش به پسر خوب/دختر خوب بودن برای اجتناب از پذیرفته نشدن)
مرحلهی دوم: حفظ نظم اجتماعی؛ وابستگی به مراجع قوانین (قواعد اجتماعی را رعایت میکند تا از توبیخ مراجع قدرت و احساس گناه درمورد انجام ندادن وظایف در امان باشد)
-در این سطح اخلاقی رفتار کردن شخص از روی تعارف و رعایت رسوم است و در شرایطی که قید و بند اجتماعی نباشد رفتار اخلاقی فرد به سطح یک باز میگردد.
سطح سوم: اخلاق پساعرفی یا فوق قراردادی (پس از بلوغ فکری)
مرحلهی اول: قرارداد اجتماعی؛ از اصول پیروی میکند تا از احترام همگان برخوردار باشد و از این طریق احترام به نفس خود را حفظ میکند.
مرحلهی دوم: اصول جهانی؛ اعمال خود را طبق اصولی که شخصاً انتخاب کرده هدایت میکند. در این اصول عدالت، سرافرازی و برابری ارزش شناخته میشود (از اصول پیروی میکند تا از سرزنش خویشتن در امان باشد). رسیدن به این مرحله مستلزم دستیابی به تدوین اصول اخلاقی انتزاعی است. کلبرگ میگوید که کمتر از ۱۰ درصد از افراد به این مرحله میرسند.
انتقادهایی بر نظریه رشد اخلاقی کلبرگ
آیا استدلال اخلاقی لزوماً به رفتار اخلاقی منجر میشود؟ آیا می توان با استدلال اخلاقی رفتار بی ادبی کودک را درمان کرد. نظریهی کُلبرگ به تفکر اخلاقی میپردازد درحالیکه بین دانستن اینکه چه کار باید بکنیم و اعمال واقعی ما اختلاف زیادی وجود دارد.
آیا عدالت، تنها جنبهی استدلال اخلاقی است که باید درنظر گرفت؟ نظریهی کُلبرگ بر مفهوم «عدالت» به هنگام تصمیمگیریهای اخلاقی، تأکید بیش از اندازهای دارد. درحالیکه عوامل دیگری نظیر دلسوزی، ترحم، مواظبت و سایر احساسات میانفردی میتوانند سهم مهمی در استدلال اخلاقی داشته باشند.
آیا نظریهی کُلبرگ تأکید بیش از اندازهای بر فلسفهی غربی دارد؟ فرهنگهای فردگرا بر حقوق فردی تأکید دارند درحالیکه فرهنگهای جمعگرا بر اهمیت جامعه تأکید میورزند. فرهنگهای شرقی ممکن است دیدگاههای اخلاقی متفاوتی داشته باشند که نظریهی کُلبرگ آنها را به حساب نیاورده است.
محیط میتواند برای تأثیرگذاری روی رفتار و بهینه سازی یادگیری، استفاده شود. اگر به نظر میرسد پرخاشگری یک بیمار با تحریکاتی مثل صداها یا حرکات ناگهانی بدتر میشود، محیط میتواند برای کم کردن این حالت، تغییر کند و یا از تماس مراجع با این شرایط جلوگیری شود. به طور مشابه، اگر یک مراجع حواس پرت باشد یا مشکلات درک بینایی داشته باشد، یک اتاق ساکت و منظّم با کمترین مزاحمت بینایی میتواند توجّه را، تسهیل کرده و نیازهای پردازش بینایی محیط را، کم کند. معنا و انگیزه از شرکت کردن مراجع در برنامه هدف گذاری، نشأت میگیرد. یک مراجع با بینش و توانایی های فراشناختی محدود شده ممکن است نتواند اهداف طولانی مدّت را شناسایی و فرمول بندی کند و نتواند نیازهایی را برای آنها ببیند و ممکن است مشکل در فهم پیشرفت به سمت آن اهداف داشته باشد. رفتار درمانی و تکنیک های رفتاری صحیح میتوانند در این گونه رفتارها مورد استفاده قرار گیرند که با تقویت مثبت یا استفاده از پاداش هدفمند، شکل میگیرند. ضروری است که همه ی اعضای تیم توانبخشی یک روش یکسان اتخاذ کنند و آن را مداوم انجام دهند تا مطمئن شوند که مؤثّر خواهد بود. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام خدمات متنوع رفتار درمانی کودکان، کاردرمانی، گفتاردرمانی، بازی درمانی و… به صورت تیمی و هماهنگ به درمان کامل مراجعین می پردازد. تجربه بالای متخصصین مرکز و بهبود مراجعین، این مرکز به عنوان بهترین مرکز رفتاردرمانی تهران شناخته شده است.
رفتار درمانی کودکان و انواع تکنیک های رفتاری همچنین میتواند برای مراجعانی که عوارض رفتاری مربوط به ضایعه مغزی مانند شکستگی، پرخاشگری و عدم مهار را داشته باشند، ضروری باشد. پاداشهای امتناع، نادیده گرفتن رفتارهای نامطلوب و ستایش و یا پاداش رفتارهای مناسب، برخی راههای استفاده از این روشها هستند. ضروری است که همه ی اعضای تیم توانبخشی یک روش یکسان اتخاذ کنند و آن را مداوم انجام دهند تا مطمئن شوند که مؤثّر خواهد بود.
تکنیک های رفتاری
شکل دهی یکی از انواع تکنیک های رفتاری و رفتار درمانی میباشد که برای تشویق عملکرد به سمت هدف نهایی، وقتی که آن هدف به صورت فوری در دسترس نیست، استفاده میشود. در مراحل اوّلیه رفتار درمانی، هر رفتاری که فرد را به عملکرد دلخواهش نزدیک کند، تحسین میشود یا پاداش داده میشود تا به سمت رفتار در این مسیر تشویق میشود. یک بار که یک جزء و یا سطح رفتار همواره به دست آمده است، تحسین به مدّت زیادی داده نمیشود امّا اگر سطح دیگری از رفتار بدست آید، تحسین میشود. وقتی که عملکرد دلخواه به طور کامل به دست آید، تحسین کردن به صورت درجهبندی شده کاهش مییابد تا متوقّف شود. این تکنیک نیاز دارد که عملکرد هدف یا رفتار آنالیز شده و به سطوح جزئیتری تقسیم شود. اگر چند نفر از اعضای تیم در این مداخله درگیر شوند، همه باید بدانند که کدام مرحله میباشد، مراجع به کدام مرحله رسیده است و با نوع تحسین و پاداشی که داده میشود، موافق باشند. حفظ دقیق اطلاعات و ارتباط خوب، بسیار ضروری میباشد. سندرم اختلال در عملکرد اجرایی میتواند منجر به تکانشگری و رفتارهای نامناسب در موقعیتهای اجتماعی مانند کنایههای جنسی یا محبّت بیش از حدّ به افراد غریبه شود. تحسینهای سریع و فراوان برای رفتارهای مناسب و قابل قبول برای فرد، توجّه مثبت و پاداش را فراهم خواهد کرد و رفتار را در طولانی مدّت تقویت میکند.
راهنمایی در رفتاردرمانی
یک روند هدایت عملکرد و راهنمایی کردن میباشد. اگر فردی نمیتواند یک فعالیت یا تمرین را با تواناییهای اوّلیه اجرا کند یا در حال یادگیری یک مهارت جدید میباشد، پس از آن راهنمایی میتواند به عنوان نشانه استفاده شود. بسیار مهمّ است که راهنماییهایی که میشود، سادهترین راهنمایی ضروری برای سطح عملکرد فرد و در سطح معمولی برای فردی که میتواند به راحتی فعالیت را پردازش کند، باشد. آسیب مغزی اغلب باعث مشکل پردازش در قسمت بزرگی یا گوشهای از اطلاعات میشود و راهنماییهای زبانی باید مناسب، مختصر و ساده باشند. راهنماییها میتوانند بینایی (نشان دادن)، کلامی (نوشتن و گفتن)، لمسی (راهنمایی یا جایگذاری قسمتی از بدن) یا محیطی (برای مثال، کدگذاری موارد یا مکانها با رنگ) باشند. آنها مراجع را با اطلاعاتی در مورد این که در مرحله بعدی این توالی چه عملکردی باید داشته باشند و برای بهبود بخشیدن به کیفیت عملکرد، مجهّز میکنند. راهنماها میتوانند در سراسر روند و یا در قسمتی که فرد در آن مشکل دارد، فراهم شوند. این تکنیک برای درجهبندی نیازهای فعالیت هر چه که عملکرد بیمار بهبود مییابد، مفید میباشد. راهنماهای فراوان و ساده در مراحل اوّل تمرین، بیشترین راهنمایی و حمایت را فراهم میکنند و میتوانند کمک کنند تا از شکست جلوگیری شود. آنها میتوانند تا زمانی که کل فعالیت بدون راهنما انجام میشود، پیچیدگی را، افزایش و فراوانی را، کاهش دهند. این تکنیک میتواند به طور همزمان بیش از یک مشکل را درمان کنند، برای مثال، در حالی که فرد در حال یادگیری انجام یک وظیفه میباشد، شکل و متن راهنماها میتوانند به خواستههای متفاوت بر توجّه، پردازش حسی و حافظه، تنظیم شوند. راهنماها، نشانگرهای مفیدی از پیشرفت برای مراجع هستند. شکل، فراوانی و متن راهنماها که در یک فعالیت یکسان در طولانیمدّت استفاده شدهاند میتوانند برای تهیه کردن یک تاریخچه از عملکرد و به عنوان یک اندازهگیری از نتایج، ثبت شوند.
زنجیره سازی در رفتاردرمانی
زنجیره سازی یک تکنیک یادگیری است که میتواند به دو صورت زنجیرهسازی رو به جلو و رو به عقب اعمال شود. تمرین انتخاب شده به مراحلش شکسته میشود. در زنجیره سازی رو به جلو مراجع، مرحله اوّل تمرین را تکمیل میکند و درمانگر باقی مراحل را تکمیل میکند. وقتی که مراجع به این مرحله مسلّط شد، میرود که هر دو مرحله یک و دو را تکمیل کرده و درمانگر مراحل باقی مانده را تکمیل میکند. به تدریج مراجع مراحل را با موفقیّت تکمیل کرده تا این که، تمام مراحل را تکمیل کند. در زنجیرهسازی رو به عقب، برعکس اتّفاقات قبلی اعمال میشود. درمانگر همه ی مراحل تمرین به جز آخرین مرحله را تکمیل کرده و آخرین گام را، مراجع تکمیل میکند. سپس درمانگر همه مراحل را به جز دو مرحله آخر تکمیل کرده تا مراجع تکمیل کند و این روند ادامه مییابد تا این که مراجع همه مراحل را تکمیل کند. این روش آخر مفید است چون که به مراجع تجربهی تکمیل یک تمرین را میدهد، از این طریق، رضایت بیشتری نسبت به زنجیرهسازی رو به جلو وجود دارد. این تکنیک، ذاتاً تمرین را از لحاظ مدّت، نیاز به انرژی، پیچیدگی و مهارت پردازش اطلاعات به تدریج نیازها را بر شخص ایجاد میکند. کل مراحل تمرین و فعالیت میتوانند زنجیرهوار شوند و زنجیرهسازی میتواند راهنمایی را برای افزایش تدریجی عملکرد کاری مراجع، ترکیب کند. نقص در توجّه انتخابی و حواس پرتی (فصل 5 را ببینید) میتواند برای همیشه مانع فرد از انجام موفّق تمرینها شوند. زنجیرهسازی رو به عقب فعالیتهای روزمرهی زندگی، مانند درست کردن نوشیدنیهای گرم یا لباس پوشیدن، یک شکل مفید از درجهبندی نیازهای فعالیت میباشد. در مراحل اوّلیه، هدف رسیدن با کمترین فرصت برای حواس پرتی است و نیاز به توجّه میتواند برای تسهیل عملکرد بهبود یافته در طول زمان، افزایش یابد.
یادگیری بدون خطا
یادگیری بدون خطا یا بی خطا نیاز دارد که یادگیرنده فقط روش صحیح انجام یک تمرین را یاد بگیرد. رفتاردرمانگر دستورالعملها را آماده میکند، و به گونه ای راهنمایی میدهد که هیچ اشتباهی به وجود نیاید. این روش رفتاردرمانی برای افرادی که نقایص شدید حافظه دارد و یا کسی که در حال یادگیری تمرین یا فعالیتی است که باید با یک تنظیم خاص انجام شود (نیاز به انتقال یا تعمیمدهی نداشته باشد) مانند تراشیدن ریش در حمام هر روز صبح، مفید هست. به یاد آوردن عملکردهای قبلی که شامل اطلاعات اشتباه نخواهد بود، ممکن است با تلاشهای بعدی تداخل کند. نیازهای حل مسأله و قضاوت، حداقلهایی هستند که در محیط و بافتار یک عملکرد کاری یکسان باقی میمانند. تأثیرگذاری این روش شدیداً وابسته به تکرار کل تجربهی تمرین هست. بنابراین انتظار نمیرود تعمیمپذیری یادگیری اتّفاق بیافتد.
الگوهای تمرین در رفتار درمانی
آسیب مغزی میتواند باعث ناتوانایی پایدار در حل مسأله، ناتوانی در مهارت انتقال به موقعیت دیگر و یا توسعه آنها به شرح کلی شود. حتّی اگر سطح بالایی از عملکرد شناختی دست نخورده است، اکتساب یا اکتساب مجدّد مهارتهای حرکتی و صلاحیت کار، نیازمند تمرین میباشد و برنامه مداخله باید با برنامه تمرین ترکیب شود. بیشترین نوع استفاده شده از برنامه تمرین، تمرین تصادفی و تمرین مسدود شده هستند.
تمرین مسدود شده شامل تکرّر توالی یکسانی از کار به صورت تکراری هست. در رفتاردرمانی تمرین مسدود شده میتواند زنجیرهسازی شود تا هر عنصر در یک توالی بارها و بارها خود را در آن تمرین قرار دهد قبل از این که تمام آن را به هم متّصل کند. هر چه که نیازهای یک عمل یا تمرین در هر زمانی یکسان باقی بماند، تداخل محیطی در این وضعیت کمترین مقدار است. اگر از تمرین مسدود شده برای یادگیری پرتاب و گرفتن یک توپ استفاده میکند، یک عنصر تمرین مکرّر خواهد بود، سپس دیگری، و فقط بعد از کسب هر عنصر، تمام توالی پرتاب و گرفتن با هم خواهند بود. تمرین تصادفی شامل تمرین توالی یک مهارت یا تمرین امّا با نیازهای محیطی متنوّع، مانند پرتاب و گرفتن یک توپ در یک توالی میباشد. جهت گذاشتن کتری برای درست کردن چای، برنامه زمانبندی یکسانی میتواند اعمال شود، در تمرین مسدود شده، هر مرحله (برداشتن کتری، پر کردن آن با آب، گذاشتن روی گاز و روشن کردن گاز) به صورت تکراری تمرین خواهد شد. در تمرین تصادفی کل توالی در هر تکرار انجام خواهد شد. تمرین تصادفی، تنوّع نیازها را بر پایه عملکرد، با وجود تداخل محیطی و نیاز به ربط دادن یک مرحله به دیگری، افزایش میدهند. از لحاظ یادگیری، برخی شواهد اشاره دارند که تمرین تصادفی منجر به نگهداری و توانایی انتقال مهارتهای بهتر میشود امّا تمرینات مسدود شده عملکرد را در حین روند اکتساب بهبود میبخشد). از لحاظ نتایج عملکردی، تمرین تصادفی ممکن است نسبت به موضوع و هدف کاردرمانی بیشتر مناسب باشد امّا مراجع با سطح شناختی پائین ممکن است از تمرین مسدود شده سود بیشتری ببرد، چون که نیازهای شناختی را در حین تمرین کم کرده و میتواند یک تجربه موفقیّتآمیز زودهنگام را، فراهم کند. متنوّع کردن برنامهها، هر چه که مراجع پیشرفت میکند، یک راه دیگر برای درجهبندی مداخلات میباشد.
اضطراب را میتوان به عنوان هراس از خطر و وحشت همراه با بی قراری، تنش، تاکی کاردی (افزایش ضربان قلب) و تنگی نفس که دلیل مشخصی ندارد، تعریف کرد. DSM-IV، 5 دسته اصلی را ترسیم میکند: 1. اختلالات پانیک 2. اختلالات فوبیا 3. اختلال وسواس فکری 4. اختلال استرس پس از سانحه 5. حالات اضطرابی. مرکز بازی درمانی و رفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی در اضطراب و درمان اضطراب در کودکان فعالیت می نماید. تیم تخصصی کاردرمانی گفتاردرمانی و روانشناسی در جهت بهبود کودکان اضطرابی به صورت تخصصی فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علت اضطراب بر اساس فرضیه
– روانکاوی: اضطراب، از ترسهای دوران کودکی ناشی میشود.
– یادگیری: پاسخ مشروط به محرکهای مرتبط با تنبیه یا ناشی از یک کشمکش
– یادگیری اجتماعی: ایجاد اضطراب پس از وضعیتهای مهم کودکی
– رفتار شناختی: پریشانی از الگوهای تفکر ناسازگار مانند الگوهای تفکر غیر واقعی و تفکر خود شکن خودکار
– با حملات راجعه پانیک ناگهانی مشخص میشود، که حداقل یکی از موارد زیر مشاهده میشود:
* نگرانی دائمی از داشتن حملهای دیگر
* نگرانی از عوارض حمله یا پیامدهای آن
* تغییر در رفتار در ارتباط با حملات
-حمله پانیک بازهی زمانی پراکندهای از ترس شدید (10 دقیقه) است که 4 مورد از این علامتها در آن وجود دارد: تپش، تعریق، لرزش، کوتاه شدن تنفس، احساس خفگی، درد قفسه سینه، ترس از مرگ، ترس از دست دادن کنترل، سرگیجه
الف) بدون آگرافوبیا (ترس از مکانهای شلوغ)
ب) همراه با آگرافوبیا- علائم حمله پانیک همراه با ترس شدید از قرار گرفتن در مکان عمومی یا خارج از خانه
اختلال فوبیا
– ترس مداوم که افراطی با بدون دلیل است، از حضور یا انتظار شی یا وضعیتی خاص
– قرار گرفتن در معرض محرک فوبیا پاسخ اضطراب فوری را تحریک میکند
– فرد تشخیص میدهد که ترس بی دلیل یا بیش از حد است
– با اضطراب یا پریشانی شدید از شرایط جلوگیری میشود و یا شرایط تحمل میگردد
– اجتناب، پیش بینی، یا پریشانی در وضعیت ترس با روال عادی، عملکرد شغلی یا فعالیتهای اجتماعی با ناراحتی مشخص نسبت به داشتن فوبیا، اختلال ایجاد میکند.
اختلال وسواس فکری
الف) وسواس
– افکار مکرر، تکانهها، تصاویری که در برخی از مواقع در هنگام اختلال تجربه میشوند، که ناخوانده یا نامناسب هستند و سبب اضطراب یا استرس شدید میشوند
– افکار/ تکانه/ تصاویری که بیش از حد نگران کننده نیستند/ مشکلات زندگی واقعی
– تلاشهای فردی برای نادیده گرفتن یا سرکوب فکر/ تکانه/ تصویر
– فرد تشخیص میدهد که همه اینها محصول ذهن اوست
ب) فکری
– رفتار تکراری یا عملکرد ذهنی که فرد احساس میکند به انجام آن سوق مییابد
– اقدامات با هدف جلوگیری یا کاهش پریشانی اما به روشی واقع گرایانه مرتبط نیستند
– این اقدامات افراطی یا بدون دلیل تشخیص داده میشوند
اختلال استرس پس از سانحه
– مواجهه فرد با حادثه وقتی این دو مورد مشاهده میشود:
* تجربه/ مشاهده/ روبرو شدن با رویداد واقعی/ تهدید به مرگ یا آسیب جدی
* پاسخ شامل ترس شدید، درماندگی یا وحشت
– این واقعه آسیب زا مجدداً تجربه میشود: یادآوریهای مکرر یا سرزده، رویاها، فعالیت یا احساس اینکه انگار این رویداد در حال تکرار است.
– پریشانی روانی شدید
– اجتناب مداوم از محرکهای مرتبط با تروما
– تداوم علائم افزایش برانگیختگی
حالات اضطرابی
الف) اختلال استرس حاد
– فرد در معرض یک واقعه آسیبزا یا تهدید کننده زندگی قرار گرفته است (سوء استفاده جنسی، حمله فیزیکی، آتش سوزی، سیل، زلزله، جنگ)
– علائم تجربهی فردی که باعث کاهش پاسخگویی عاطفی میشود
– رویدادهای آسیبزا ممکن است به عنوان اختلال استرس پس از سانحه مانند فلش بکها و رویاها دوباره تجربه شوند
– ممکن است فرد سعی کند از ارتباط با تروما خود داری کند
– گذشتن حداقل 2 روز و حداکثر یک ماه از رخداد تروما ممکن است منجر به تشخیص جدیتر اختلال استرس پس از سانحه شود
ب) اختلال اضطراب عمومی
– نگرانی بیش از حد برای یک دوره 6 ماهه مربوط به گذشته یا رویدادهای مورد انتظار، روابط، از دست دادنها وغیره.
– به مشکل بر میخوردن افراد برای کنترل نگرانی
– تجربه کردن بی قراری، خستگی، مشکل در توجه و تمرکز، اختلال در خواب، غذا خوردن و برانگیختگی جنسی، تحریک پذیری و فشار عضلانی
– خجالتی یکی از احساساتی است که با اضطراب عملکرد همراه است
– با شروع مداخله در عملکرد (مدرسه، کار، روابطف فعالیتها) به یک مشکل اساسی تبدیل میشود.
مداخله کاردرمانی در اضطراب
مراقبت از خود
– برنامه آموزش رفتاری عملکردی برای افزایش عملکرد به وسیلهی کاهش علائم مرتبط با آن فعالیت طراحی شده است
– فعالیت درجه بندی شده/ آنالیز فعالیت
سیستم حسی
– آموزش آرامش، تنفس، ریلکس پیشرونده عضله، تجسم فکری، تمرین اتوژنیک (دستورات کلامی خود هدایت شده)
شناختی
– تغییرات آموزشی و سبک زندگی (مدیریت استرس، ورزش، حل و فصل تعارض بین فردی، افزایش مدت استراحت، کاهش مصرف محرک، تغییر نگرش به کمال گرایی، نیاز به کنترل و نیاز به رضایت)
فوبیا کودکان گروهی از اختلالات اضطرابی که با ترس شدید، غیر منطقی، از موارد یا موقعیتهایی خاص مثل مارها، ارتفاعات، فضاهای محدود، آب، یا پرواز (فوبیای خاص) مشخص میشوند یا ترس شدید از تحقیر و شرمنده شدن در محیط اجتماعی (فوبیا اجتماعی)، اغلب، اضطراب و ترس با گذشت زمان کاهش مییابد یا از بین میرود، یعنی ما از ترسهای کودکی جدا میشویم. هر چند گاهی اوقات، علت اضطراب بزرگتر میشود و شیوع بیشتری پیدا میکند. اضطراب به یک هراس یا ترس شدید و مداوم تبدیل میشود. تحمل فوبیا بسیار دشوار است، به ویژه اگر دوری از عامل اضطراب سخت باشد. رفتار درمانی کودکان ترسو یکی از مهمترین درمان های فوبیا در کودکان می باشد که در مرکز بازی درمانی و رفتاردرمانی دکتر صابر انجام می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
انواع ترس کودکان
فوبیای اجتماعی
هراس اجتماعی ترس بیش از حد یا غیر واقعی از موقعیتها یا عملکرد اجتماعی است. موقعیتهای معمول ترسناک و یا دوری کننده توسط افرادی که هراس اجتماعی دارند، شامل مهمانیها، جلسات، غذا خوردن در مقابل دیگران، نوشتن جلوی دیگران، صحبتهای عمومی، گفتگوها، ملاقات با افراد جدید و سایر موقعیتهای مرتبط است. در هراس اجتماعی، اضطراب منحصراً مربوط به داشتن علائم بیماری پزشکی یا روانپزشکی نمیشود (بعنوان مثال، بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون که نگران دیگران است و متوجه یک لرزش میشود، هراس اجتماعی در نظر گرفته نمیشود). علاوه بر این، ترس باید در زندگی فرد دخالت کند یا با پریشانی قابل توجهی همراه باشد.
فوبیای خاص
فوبیای خاص ترس بیش از حد یا غیر منطقی از یک شی یا وضعیت است که معمولاً با اجتناب از شی یا وضعیت همراه است. مثالها شامل فوبیای پرواز، ارتفاعات، حیوانات، تزریقات و خون است. ترس نباید یه یک اختلال دیگر مربوط شود (به عنوان مثال فردی با آگورافوبیا که به دلیل احتمال حمله هراس از پرواز خودداری میکند)، و باید با پریشانی قابل توجه یا اختلال عملکردی همراه باشد.
فاکتورهای خطر
– هراس اجتماعی: سابقه جدایی کودک، کمرویی در دوران کودکی، قرار ملاقاتهای کم، رفتار والدین (مثلاً دلسردی از معاشرت)
– فوبیا خاص: زن بودن و تجربه وقایع ضربه زننده و آسیب زا
علت ترس کودکان
علل مشابهی برای فوبیا و همچنین به طور کلی برای اختلالات اضطرابی مطرح شده است، بنابراین خواهید فهمید که علل همان مواردی ایت که برای اختلالات اضطرابی ارائه میشود)
روانکاوی: اضطراب ناشی از ترسهای کودکی است
پاسخ آموخته شده: پاسخ مشروط به محرک/ موقعیتهای مرتبط با مجازات، ناشی از موقعیتهایی که منجر به درگیری میشود
یادگیری اجتماعی: اضطراب الگویی پس از وضعیتهای مهم دوران کودکی
رفتاری شناختی: پریشانی از الگوهای تفکر ناسازگار مانند الگوهای تفکر خودکار غیر واقعی و خود شکست دهنده
** مشاهده مشتری در محیط و به دنبال گشتن علائم جسمی و روانی هنگام مواجهه با وضعیت هراس آور آنها. از بیمار بخواهید ترسها را با استفاده از مقیاس لیکرت ارزیابی کند. میتواند به عنوان یک اندازه گیری پایه استفاده شود و برای اندازه گیری تغییرات با پیشرفت درمان، تکرار شود.
مداخله رفتاردرمانی کودکان ترسو
رفتاردرمانی فوبیای اجتماعی
– مطالعات بسیاری وجود دارد که استفاده از درمان شناختی- رفتاری را برای افراد مبتلا به هراس اجتماعی حمایت میکند. استراتژیهایی که به نظر میرسد برای هراس اجتماعی موثر است شامل قرار گرفتن در معرض شرایط ترس، ایفای نقش، شناخت درمانی و آموزش مهارتهای اجتماعی است. به طور کلی، درمان شناختی- رفتاری به نظر میرسد موثرتر از روان درمانی حمایتی است.
– شواهد مقدماتی نشان میدهد که درمان شناختی- رفتاری ترس کودکان حداقل به اندازه روشهای دارویی موثر است و احتمالا در طولانی مدت از داروها موثرتر است.
– اگر چه تعداد کمی از آزمایشات دارویی کنترل شده برای هراس اجتماعی وجود دارد، شواهد اولیه نشان میدهد که انواع داروهای ممکن است موثر باشد، از جمله کلونازپام، فنلزین، سرترالینو بروفارومین.
رفتار درمانی فوبیای خاص
– درمان شناختی- رفتاری یک روش موثر در کاهش ترس از انواع اشیاء و موقعیتها است.
– قرار گرفتن در معرض شرایط ترساننده. قرار گرفتن در معرض محیط (یعنی مواجهه واقعی با وضعیت ترس) انجام میشود، اگر چه قرار گرفتن در معرض تصور نیز استفاده میشود. برخی از مطالعات قرار گرفتن در معرض ریلکسیشن کاربردی را مقایسه کردهاند (رویکردی که تمرین آرامش را در معرض دید قرار داده و در معرض شرایط ترس قرار میگیرد)، هر دو موثر به نظر میرسند.
– هیچگونه مطالعات کنترل شدهای با داروها برای افرادی که معیارهای تشخیصی برای فوبیای خاص را دارند انجام نشده است.
** همچنین به درمانها “اختلالت اضطرابی” برای درمانهای اضافی که معمولا برای “فوبیا” و “اختلالات اضطرابی” رایج است مراجعه کنید.
آغاز دروغ گفتن کودک از زمان تکلم کودک و حدود ۲ سالگی به بعد است. به طور معمول در حدود سن شش تا هفت سالگی، کودکان از میزان دروغ گویی خود می کاهند. اما اگر کودک بعد از سنین پنج تا شش سالگی همچنان به دروغ گویی ادامه دهد، می تواند نگران کننده باشد. رفتار درمانی کودکان دروغگو یکی از روش های اصلاح این رفتار غلط می باشد. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر با بهره گیری از متخصصین رفتاردرمانی با تجربه و استفاده از تکنیک های روز دنیا در با تشخیص علت دروغ گفتن کودکان و اصلاح رفتار او به بهبود رفتارهای سازگار اجتماعی در کودکان کمک بسزایی می کنند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علت دروغ گفتن کودکان؟
کودکان به دلایل متعددی دروغ می گویند. باید عواملی را که باعث دروغ گویی کودک می شوند، شناسایی کنیم و آن عوامل را که در حقیقت عامل پناه جستن او به دروغ گویی است یا به نوعی او را تشویق به دروغ گویی می کنند، برطرف کنیم. دروغ گویی کودکان را نباید با دروغ گویی بزرگسالان مقایسه کرد. نوع نگاه کودکان به مسائل، با نگاه بزرگسالان متفاوت است. آنها بسیاری از چیزهایی را که می گویند، غیرواقعی نمی دانند. آنها بیشتر امتحان می کنند. دلایل مبادرت کودک به گفتن دروغ، اغلب از میان دلایل زیر است:
عدم تشخیص واقعیت از خیال
واقعیت و تخیل در زندگی کودکان زیر ۶ سال درهم تنیده است. در این سنین کودک ممکن است هر آن چه را به ذهنش می رسد، بر زبان آورد. در بیشتر موارد چنین گفته هایی بسیار اغراق آمیز و غیرواقعی هستند. درواقع دروغی که کودک می گوید، بیان کننده ی حقایق مربوط به امیدها و نگرانی های او و نمایانگر چیزی است که کودک دوست دارد باشد و یا آن آن چیزی که می خواهد داشته باشد.
کودکی که هنوز قادر به تشخیص واقعیت و خیال و رؤیا نیست برای تجربه ی احساس شادی و غم، خود را در یک دنیای خیالی که خودش آن را ساخته است، قرار می دهد. تشخیص حقیقت و دروغ گویی برای بچه های کوچک خیلی مشکل است، آنها قادر نیستند این تفاوت ها را درک کنند.
والدین از طریق اطلاعاتی که از گفته های دروغین کودک کسب می کنند، می توانند به فرزندشان کمک کنند تا واقعیت را از افکار پوچ و خیالی تشخیص دهد. مثلا وقتی کودک می گوید پدرم هدیه ی تولد برایم یک اسب خریده است، یعنی این کودک دوست دارد یک اسب داشته باشد.
نداشتن توجه و تمرکز کافی
گاهی کودک به علت نداشتن تمرکز و توجه نسبت به محیط پیرامون مسائل را پس و پیش یا به اشتباه روایت می کند. آن گاه ما تصور می کنیم که او دروغ می گوید.
ممکن است علت دروغ گویی کودک، تمرین واژه هایی باشد که یاد گرفته است. در حدود سه سالگی، زمانی که کودک کلمات جدیدی را می آموزد، ممکن است با استفاده از واژه گان جدید، جملاتی را بسازد که ریشه در واقعیت ندارند. کودکان کم سن (۵-۴ ساله) اغلب داستان ها و افسانه های بلندی می سازند. این یک فعالیت ذهنی طبیعی است، چون آنها از شنیدن داستان ها و ساختن آن ها سرگرم شده و لذت می برند.
نیاز به جلب توجه
گاهی کودک به خاطر جلب توجه دروغ می گوید. زمانی که کودک به نقطه ضعف یا حساسیت والدین خود پی می برد، برای جلب توجه والدین از آن استفاده می کند. به عنوان مثال وقتی مادر شدید، نگران سلامتی فرزند خودش است، کودک به دروغ می گوید که شکم درد دارد. کودکانی که مورد توجه والدین و اطرافیان خود قرار نمی گیرند، دست به هر کاری می زنند؛ زیرا کسی نیست که مشوقشان باشد و به حسابشان بیاورد و یا لااقل متوجه باشد که آنان چه کار می کنند، چه می گویند و چه می خواهند. کودک کارهایی را به دروغ به خود نسبت می دهد تا از خودش قهرمانی بسازد تا به این وسیله بتواند توجه اطرافیان را به خود جلب کند. گاه حتی واقعاً دست به کارهای خطرناکی می زند تا مورد توجه واقع شود.
الگوپذیری کودک از والدین
الگوپذیری کودک از والدین عامل دیگری است که می تواند در دروغ گویی کودک نقش داشته باشد. گاهی والدین از گفتن دروغ در مقابل کودک اجتناب می کنند، اما در عوض پنهان کاری را به او آموزش می دهند. پنهان کاری هم شکل دیگری از دروغ است و در طول زمان کودک یاد می گیرد که چه طور حرف بزند تا متهم به دروغ گویی نشود.
گاهی والدین خودشان به وضوح دروغ می گویند و کودک نیز از آنها الگوبرداری می کند.
رفتاردرمانی کودکان دروغگو
در رفتاردرمانی کودکان اشاره می شود، وقتی در حضور کودک از یک ویژگی در او صحبت می کنیم که فاقد آن است، کودک را تشویق به دروغ گویی می کنیم.
تحت فشار قرار دادن کودک برای گفتن جزئیات
با این حال عمده ترین دلیل دروغ گویی کودکان در سنین بالاتر، فشار بزرگترها به آنان برای گفتن جزئیات دقیق یک ماجراست. این تحت فشار قراردادن، کودکان را وادار به گفتن دروغ می کند و از اینجا کودکان دروغ گویی را یاد می گیرند، چرا که آنان را از تنبیه شدن نجات میدهد. کودکان این نکته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگتره می آموزند.
ترس، کمبود محبت، عدم احساس امنیت و تمایل کودک به محک زدن توانایی های خود، از مهم ترین عوامل گرایش کودک به دروغ گویی آگاهانه است.
ترس از والدین
والدینی که رفتاری توأم با خشونت دارند، کودک را تنبیه می کنند، کتک می زنند و یا نسبت به او پرخاشگری کلامی دارند، شرایط را برای دروغ گویی کودک مهیا می کنند. کودک وقتی برخلاف میل پدر و مادر رفتار می کند، از ترس تنبیه شدن به دروغ متوسل می شود و ترس، تبدیل به وسیله ای دفاعی برای کودک می گردد. کودک با این که می داند که دارد دروغ می گوید، برای آن که تنبیه نشود و یا مورد سرزنش قرار نگیرد، چاره ای جز پناه جستن به دروغ نمی یابد. تنبیه بدنی یا وضع مقررات سخت و شدید، باعث می شود که کودکان برای پنهان کردن خطاهای خود، بیشتر به دروغ گویی متوسل شوند. پس کودک برای گریز از تنبیه و مجازات، دروغ تحویل می دهد. مثلا بچه ای که خیلی شکلات خورده است، برای این که مجازات نشود دروغ می گوید. در حقیقت، ریشه ی بیشتر دروغ ها به دلیل احساس ناامنی و وحشت از مجازات و تنبیه است. بنابراین، چنان چه کودک به خاطر راست گویی، درباره ی اتفاقی ناخوشایند یا ناشایست، از سوی مادر و پدر و یا بزرگترها تنبیه نشود، به دروغ گفتن پناه نمی آورد. گاهی اوقات کودک به این دلیل دروغ می گوید که اجازه ندارد حقیقت را بر زبان بیاورد. اگر کودک احساس واقعی خود را به زبان بیاورد، ممکن است تنبیه شود. مثلا وقتی کودک می گوید که از مادر بزرگش متنفر است، احتمالاً مادر او را تنبیه می کند، در حالی که در همین لحظه اگر بگوید مادربزرگ را دوست دارد، احتمالا پاداش هم می گیرد. پس کودک به این نتیجه می رسد که اگر دروغ بگوید، مادر توجه بیشتری به او می کند.
بعضی از والدین ناخودآگاه بچه ها را برای داشتن رفتار مناسب، تحت فشار می گذارند و همین باعث دروغ گویی بچه ها می شود. در حقیقت کودکان سعی می کنند انتظارات والدین را برآورده کنند.
کمبود محبت
احساس کمبود محبت و نیاز به ناز و نوازش، از عوامل عمده ی تمایل کودکان به دروغ گویی است. بروز برخی از تغییرات در زندگی کودک، مانند به دنیا آمدن خواهر یا برادر جدید، رفتن به مهد کودک و یا هرگونه عامل جدایی دیگر از پدر و مادر، باعث احساس کمبود محبت توسط کودک شده و او را به سوی دروغ گویی سوق می دهد. در واقع هدف کودک در چنین مواردی جلب توجه والدین به سوی خود است.
داشتن دوستی خیالی
یکی از موارد دروغ گویی در کودکان، داشتن یک دوست خیالی است. به ویژه کودکان تک فرزند که معمولا تنها هستند و هم بازی ندارند، برای خود یک دوست خیالی خلق می کنند و دائما در مورد او صحبت می کنند یا حتی وانمود می کنند که در کنار او راه می روند و … در چنین مواردی به والدین توصیه می شود برای فرزند خردسال خود یک همبازی پیدا کنند تا کودک از تنهایی دراید و نیازی به دوست خیالی نداشته باشد.
رفتار درمانی کودکان یکی از راه های مفید در تغییر رفتار کودکان می باشد. با استفاده از تکنیک های رفتار درمانی توسط متخصصین مجرب مرکز رفتاردرمانی کودکان دکتر صابر می توان بسیاری از رفتارهای نامناسب کودکان را کاهش و رفتارهای صحیح اجتماعی را جایگزین نمود. نکته قابل تامل در زمینه رفتار درمانی کودکان لجباز تعیین علت رفتار و تقویت کننده های محیطی رفتار کودک می باشد. لجبازی از رفتارهای نامناسب شایع در کودکان سنین 3تا5 سال می باشد که در صورت عدم درمان مناسب می تواند به دوران مدرسه و پس از آن کشیده شود. روش های رفتاردرمانی متنوعی در درمان لجبازی کودک کاربرد دارد که زیر به صورت اجماعی به آن اشاره می شود.
مقایسه کودک لجباز با همکلاسی ها یا خواهر و برادر و افراد دیگر، وی را تحریک کرده و گاه خشم او را برمی انگیزاند. بهتر است رقابت او با روزهای پیشین خودش، یا حتی با دوران خردسالی اش، باشد. هربار که پیشرفتی در رفتار یا عملکردش میبینیم، باید او را نوازش و تشویق کنیم. مقایسه ها و رقابت ها، کودکان را به دشمنی می کشاند و بسیاری اوقات کودک برای جبران حس حقارتی که تجربه کرده است، در صدد خرابکاری و آزار کسی که وضع بهتری دارد،بر می آید.
همه ما با هم تفاوت داریم و این تفاوتها در هوش، استعداد، شرایط فرهنگی خانواده، شرایط اقتصادی خانواده و بسیاری از چیزهایی دیگر وجود دارد. پس نباید از تمام کودکان انتظار کاملاً واحد و یکسانی داشته باشیم. با توجه به تفاوت های فردی در میزان هوش، استعداد و علاقه، مقایسه کودکان با یکدیگر و توقع یکسان از آنان، غیر علمی و غیر منطقی است.
چگونه به کودک لجباز خود « نه» بگوییم؟
کودکان لجباز معمولاً با شنیدن واژه « نه» واکنش منفی نشان می دهند. آنها از شنیدن پاسخ «نه» بیزار هستند. زمانی که والدین از کلمه « نه» بیش از حد استفاده می کنند، این کلمه دیگر اثربخشی خود را از دست میدهد. گاهی کودکان لجباز از شنیدن این کلمه خشمگین میشوند و نسبت به آن مقاومت نشان میدهند و در بسیاری از مواقع آن را نشنیده می گیرند. در واقع این کلمه دیگر برای کودک عادی شده و او حتی دلیل پاسخ منفی را نیز نمیداند و علتش را درک نمی کند
در رفتار درمانی کودکان لجباز جواب منفی خود را در قالب مثبت بیان کنیم
بهتر است جواب منفی خود را در غالب مثبت بیان کنیم .مثلاً وقتی کودک لجباز قبل از انجام تکلیف اش می پرسد، می توانم تلویزیون تماشا کنم؟به جای گفتن « نه» می توان گفت: بله می توانی بعد از انجام تکلیفت تلویزیون تماشا کنی.
با کودک لجباز وارد مبارزه قدرتطلبی نشویم
وقتی کودک لجباز می بیند که همواره والدین نظر خود را درباره او اجرا میکنند و وی فاقد قدرت است، با توسل به لجبازی و بدرفتاری،به بازی مبارزه برای کسب قدرت دست میزند.
اگر والدین به نیاز و علت اصلی رفتار وی توجه نکنند، آنها نیز در این بازی درگیر شده و با تحمیل نظرشان، چه با تشویق یا تنبیه و یا خشونت، او را وادار به ترک رفتار میکنند. در این صورت کودک در بازی قدرت شکست میخورد انگیزهای برای مخالفت های بیشتر مییابد و احساسات ناگواری را تجربه می کند. روش مقابله با لجبازی و برخی از رفتارهای نامناسب کودک به این شرح است:
رفتاردرمانی لجبازی: با فرمول خاصی اجازه میدهیم کودک کارش را انجام دهد، اما به طور طبیعی عواقب نامطلوب آن را نیز تجربه کند. در این صورت او قدرت خود را نشان داده است، اما با توجه به پیامدهای رفتارش که برای وی جالب نیستند، آن رفتار را ترک خواهد کرد. فرض کنید مادری اصرار دارد فرزندش غذای کافی بخورد، اما کودک با اینکه گرسنه است از خوردن غذا امتناع می کند. در اینجا بهتر است مادر به او بگوید که حس می کنم در حال حاضر نیاز به غذا نداری، پس من غذا را جمع میکنم و هنگام شام منتظرت میمانم. با این روش کودک قدرتش را نشان داده است، اما با تحمل گرسنگی از زمان ناهار تا شام، به عواقب کارش پی برده و احتمالاً این کار را تکرار نخواهد کرد. همچنین او متوجه می شود که می تواند قدرتش را اعمال کند و از این جهت احساس ناکامی نخواهد کرد.
انتقام جویی در رفتاردرمانی کودکان لجباز: گاهی کودک لجباز به خاطر محدودیت هایی که دارد، والدین را کنترل گر و مقصر دانسته، احساس ناکامی می کند و در صدد انتقام جویی بر می آید. آسان ترین روش انتقام جویی برای او، انجام کاری است که مورد رضایت والدین نبوده و آنها را عصبی کند. هرچه والدین با عصبانیت بیشتری با کودک برخورد کنند، وی خود را موفق تر می بیند و سعی می کند همین روش را تکرار کند. بعد از مدتی این رفتار، به یک الگوی رفتاری تبدیل می شود.
نشان دادن چهره بی تفاوت و خنثی و عدم توجه به رفتار نامناسب کودک لجباز، می تواند رفتارش مورد نظر را خاموش کند. در این صورت کودک احساس می کند به هدفش نرسیده، روش دیگری را انتخاب خواهد کرد.
احساس بی کفایتی: ممکن است کودک به خاطر ناتوانی های جسمی خود یا به خاطر عدم پرورش عزت نفسش توسط والدین ،احساس بی کفایتی کند و برای نشان دادن عزت نفس و کفایت خویش، به رفتارهای مخرب و نامطلوب بپردازد. در این اوقات والدین آگاه بهتر است نسبت به این رفتارها بی تفاوتی نشان دهند و هرگاه کودک کار مثبتی انجام داد، به او توجه کرده و تشویقش کنند. لازم به یادآوری است که در درمان لجبازی کودک والدین باید بهانه ای برای تشویق کودک لجباز پیدا کنند. همچنین لازم است به او بفهمانند که او را علی رغم رفتارش و بدون قید و شرط دوست دارند، اما کارهای نادرستش را نمیپسندند.
با رعایت پیدرپی نکات فوق، کودک لجباز به نتایج زیر می رسد، این نتایج را در ذهنش مرور می کند و آن را جزء باورهایش ثبت کرده و رفتارهایش را بر اساس آن تنظیم می کند:
با لجبازی نمیتوانم به قدرت برسم.
با رفتار نامطلوب نمیتوانم ارزشمند شوم.
با انتقام جویی کامیاب نمی شوم.
با رفتارهای نامطلوب نمی توانم جلب توجه کنم.
چگونه در اماکن عمومی با لجبازی کودک رفتار کنیم؟
وقتی کودک در مکانهای عمومی بدرفتاری می کند، بهانه گیری می کند و یا قشقرق به پا میکند، معمولا والدین به خاطر حفظ آبرو و آرام کردن وی، به سرعت تصمیم خواسته هایش می شوند. در حالیکه با این روش، ناخواسته رفتار نامطلوب کودک لجباز را تقویت می کنند. به این ترتیب کودک یاد می گیرد در موقعیت های مشابه به همین شیوه رفتار کند. در چنین شرایطی رفتاردرمانی پیشنهاد می کند، بهترین کار این است که کودک بد رفتار خود را به خانه برگردانید. شاید فرزندتان برای حضور طولانی مدت در محیط های عمومی، آمادگی نداشته باشد. حضور در مکان ها و مراسم عمومی را برای زمانی که کودک سرحال تر است، برنامه ریزی کنید. زمان گردش و بیرون رفتن از منزل را کوتاه کنید. انتظاراتی را که از کودک دارید، قبل از بیرون رفتن با بیانی روشن به او بگویید.
نکاتی در درمان لجبازی کودک و پاسخ «نه»
به جای « نه» گفتن های مکرر، در مورد موقعیت های خاص از قبل به کودک آگاهی بدهیم. مثلاً زمانی که قصد داریم کودک را همراه خود به فروشگاه ببریم و می دانیم که می خواهد از تمام خوراکی ها بخرد، قبل از ورود به فروشگاه به او می گوییم، امروز فقط می توانید دو تا خوراکی انتخاب کنی. بنابراین او با آمادگی بیشتری با ما وارد فروشگاه خواهد شد. اما چنانچه داخل فروشگاه رفتیم و تقاضای بیشتری داشت، به کودک لجباز می گوییم قبلاً در این مورد با هم صحبت کردیم و تو جوابش را میدانی. بعد از او میخواهیم شرطی را که گذاشته بودیم، تکرار کند.
کودک هرچه پافشاری کرد فقط به او می گوییم، قبلا صحبت کردیم، با تکرار حرف تو، جواب من تغییر نخواهد کرد. در چنین مواقعی بسیار مهم است که والدین روی حرف خود بایستند، چون اگر اصرار های مداوم کودک مقاومت آنها را بشکند و تسلیم شوند، کودک یاد می گیرد که با اصرار زیاد می تواند والدین را نرم کند به خواستهاش برسد، در نتیجه این رفتار را به شرایط دیگر نیز تعمیم می دهد و هرگاه با مخالفت والدین روبرو شود، شروع به اصرار و پافشاری بیش از حد میکند.
به کودک اجازه « نه » گفتن بدهیم
در علم رفتاردرمانی کودکان در حدود سنین 4-5 سالگی تمایل دارند، استقلال بیشتری داشته باشند. آنها در مقابل خواسته های دیگران مخالفت می کنند. این دوره سنی به سن « نه » گفتن معروف است. میتوان گفت این « نه » گفتن ها، تمرین اولیه ای برای کسب مهارت های مرتبط در سنین بزرگسالی هستند.
مشابه این حالت را ما یک بار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده می کنیم. معمولاً والدین تصور می کنند، کودک دارد لجبازی می کند. در حالی که این یک امر طبیعی بوده و مرحلهای از رشد کودک است. آنها باید در این سن « نه» بگویند تا شخصیتشان شکل بگیرد و هویت خود را پیدا کنند.والدین باید به افکار فرزندان خود احترام بگذارند. اگر می خواهید فرزندتان در آینده مهارت « نه» گفتن داشته باشد و بتوانند به پیشنهاد های نامناسب همسالان خود ( دزدی، مصرف مواد مخدر و …) پاسخ منفی بدهد،به او فرصت دهید تا از سنین کودکی « نه» گفتن را تمرین کند. با آرامش کامل مخالفتهای کودکتان را بپذیرید.
اگر میخواهید فرزندتان مهارت « نه» گفتن به پیشنهاد های نامناسب را کسب کند، بگذارید از کودکی آن را تمرین کند.در موارد خاص همزمان با دادن پاسخ « نه» نام او را نیز به زبان بیاورید. به جای این که پاسخ « نه» را به طور مستقیم و تنها به کار ببرید، بهتر است همزمان، نام او را نیز بگویید. به این ترتیب از بار منفی دستور کم میشود، ضمن این که با این عمل توجه و احترام خود را به او نشان می دهید.
رفتاردرمانی چیست، رفتار درمانی علم رفتار انسان است. با استفاده از این علم روش هایی برای شناسایی درک و پیش بینی رفتار به دست می آید، یعنی متخصص علم رفتار، با سؤال هایی که می پرسد و پاسخ هایی که می باید قادر خواهد بود تا به شیوه بهتری رفتارهای افراد را توضیح دهد و علت بروز آنها را بیابد. روش های جدید شناسایی و تبیین رفتار باعث ایجاد روش های جدیدی برای اثرگذاری بر آن خواهد شد. کسب توانایی تنظیم رفتار هسته مرکزی تحلیل رفتار کاربردی، به عنوان یک علم است. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه رفتار درمانی شناختی و رفتار درمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. روانشناسان مجرب مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تکنیک های رفتاردرمانی در ایجاد رفتار های صحیح اجتماعی و تغییر رفتار کودکان تلاش فراوانی می کنند.
کسب علم، کوشش فرد برای درک جهان پیرامونش است. در زمان برخورد با سؤالی در مورد جهان اطراف، فرد دانشمند معمولا با استفاده از چند آزمایش اقدام به عمل می کند و به اصطلاح تجربه می کند. یافته های حاصل از این تجربه معمولا به دست چاپ سپرده می شود تا سایر دانشمندان نیز بتوانند از آن استفاده کنند. این نشریات تنها یافته هایی را چاپ می کنند که دارای استاندارهای مشخص و تعیین شده ای هستند و به اصطلاح کیفیت های مورد نظر نشریه های علمی را در نظر گرفته باشند.
رفتار درمانی کودکان
شرکت اعضای خانواده در برنامه رفتار درمانی کودکان حائز اهمیت فراوان است و از عناصر اصلی برنامه های جدید رفتاری به شمار می آید. برنامه مداخله ای به این شیوه، به تدریج تغییر می کند و از آموزش مهارت های پایه ای، رفتارهای سازشی به سمت مهارت های زبانی و آموزش مهارت های غیر کلامی و کلامی و تقلید تغییر می کند. پس از آن پایه ای برای انجام بازی با استفاده از اسباب بازی ایجاد می شود و بازی درمانی انجام می گیرد. پس از آنکه کودک به این مهارت ها دست بافت مرحله دوم برنامه رفتار درمانی بر آموزش زبان بیانی و استفاده از کلام کوتاه و ساده متمرکز خواهد شد و بازی های تعاملی با همسالان آغاز خواهند شد. در مراحل بسیار پیشرفته این روش، برنامه مداخله ای به خانه و مدرسه تعمیم خواهد یافت.
مراحل رفتار درمانی شناختی چیست؟
برنامه آموزشی در رفتار درمانی شناختی با توجه به چهار مرحله اصلی در نظر گرفته می شود. معرفي رفتار، کسب مهارت بر رفتار، تعمیم رفتار و تمیز رفتار، آموزش در این دیدگاه با ارائه مواد و محتوای آموزشی آغاز می شود پس از آن آموزش با استفاده از رسانه و یا برنامه آموزشی ادامه می یابد. در مرحله بعد فرد برای پاسخ دهی هدایت می شود و در آخرین مرحله فرد بر اساس پاسخ های ارائه شده پیامدی دریافت می کند. یادگیری بدون خطا، شیوه ای است که تحلیل رفتار کاربردی در پی آن است. این شیوه روشی است که احتمال پاسخ های نادرست را بسیار کم می کند. از شیوه های مختلف هدایت و کاهش و حذف تدریجی هدایت برای کم کردن میزان پاسخ های نادرست استفاده می کند و در نهایت ظرفیت کلی پاسخ دهی نادرست فردا را کاهش می دهد.
حمایت های مختلفی برای کمک به کودک دارای اوتیسم در یادگیری مفاهیم و مهارت ها در رفتاردرمانی اوتیسم وجود دارد اما هر یک از این حمایت ها باید به دلیلی از نقطه ای آغاز و در نقطه ای به تدریج کاهش یافته و حذف شوند.
در روش رفتار درمانی هدف در نظر گرفته شده باید روشن باشد و نحوه اکتساب آن به راحتی قابل شناسایی باشد. به عبارت دیگر هدف باید به شیوه رفتاری بیان شده باشد و بر اساس این روش تکلیف به گام های تشکیل دهنده خود خرد شده باشد و با سطح رشد و سن فرد متناسب باشد. ارزیابی ها و توجه به مایل استون های رشدی در این مسیر می تواند بسیار مفید باشد. هر تکلیف جدید باید به شکل مشخصی با تکالیف پیشین در ارتباط باشد. فقدان توقف در آموزش و وجود تداوم بین تكاليف از اصول دیگری است که باید در این روش مورد توجه قرار گیرد و در نهایت باید توجه کودک به محتوا و موضوع جلب شده و بعد برنامه آموزشی آغاز شود. در ابتدای آموزش رفتار تمامی واکنش های فرد، بلافاصله تقویت می شود در مرحله دیگر پاسخ های صحیح فرد که در اثر حمایت نشان داده می شود بدون درنگ تقویت شوند و پس از حذف هدایت ها و حمایت، تشویق تنها زمانی انجام شود که فرد واکنش کاملا ( پاسخ صحیح) درست نشان داده باشد. رفتار درمانان مرکز رفتار درمانی دکتر صابر در زمینه اختلالات رفتاری و اجرای صحیح روش های رفتار درمانی به کودک و والدین کمک می کنند.
یکی از تکنیک های مورد استفاده در روش رویکرد رفتار درمانی کودکان اوتیسم، استفاده از تقویت کننده است. تقویت کننده های رفتاری موجب تثبیت سریع تر رفتار های هدف در مراحل رفتار درمانی کودک می باشند. مرکز رفتار درمانی کودک دکتر صابر در حیطه درمان کودکان با اختلالات رفتاری نظیر پرخاشگری، گوشه گیری و … فعالیت می نماید. تکنیک های رفتار درمانی اوتیسم مانند روش ABA و PRT در ایجاد رفتار های مناسب و روش تیچ برای تشویق کودک در جهت تولید گفتار و ایجاد ارتباط کمک می کند. مراکز درمان کودکان اوتیسم مجهز به بخش های درمانی مختلف مانند بازی درمانی، رفتاردرمانی، سنسوری روم، ماساژ درمانی، اتاق تاریک و اتاق شنیداری ، گفتاردرمانی و کاردرمانی می باشد. تقویت کننده در رفتاردرمانی اوتیسم یکی از تکنیک های موثر می باشد که در زیر به نحوه استفاده از آن اشاره می شود.
کوشش برای دریافت تقویت کننده در رفتار درمانی اوتیسم
چگونگی دریافت تقویت کننده ممکن است برای تعدادی از کودکان دشوار باشد. با استفاده از حمایت های بصری که مقدار انجام کار برای دریافت تقویت کننده را به کودک اوتیسم نشان می دهد، می توان به وی کمک کرد. این روش ها را می توان با اندک تغییری با توانمندی های کودکان مطابقت داد. استفاده از نظام اقتصاد ژئونی برای تعیین زمان دریافت تقویت کننده روشی قابل درک برای کودکان دارای اوتیسم است.
به طور مثال سکه ها بر روی مقوا قرار می گیرند، کودک می تواند به تقویت کننده مورد نظر خود ( اینجا گوش دادن به موسیقی) برسد. به یاد داشته باشید در مراحل اولیه استفاده از روش اقتصاد ژنونی تعداد ژتون های اندکی را برای دریافت تقویت کننده در نظر بگیرید و به تدریج تعداد آنها را افزایش دهید. این کار باعث می شود که کودک زودتر به تقویت کننده مورد نظر برسد و ارتباط بین تقویت کننده و ژتون ها را درک کند. به یاد داشته باشید که اگر از ژنون هایی استفاده کنید که برای کودک اوتیسم بسیار جالب و خوشایند هستند، ممکن است که نخواهد آنها را با دیگر تقویت کننده ها عوض کند و یا اگر نوع و یا شکل ژتونها به گونه ای باشد که کودک علاقه ای به کسب آنها از خود نشان ندهد، تمایلی نیز به جمع کردن آنها به منظور دریافت تقویت کننده از خود نشان نمی دهد، بنابراین بهتر است از مواردی مانند سکه، کارت های رنگی، ستاره و پاژتون های پلاستیکی رنگی استفاده کرد. روش های مختلفی را می توان برای نشان دادن زمان دریافت تقویت کننده مورد استفاده قرار داد، حتما اغلب مربیان کودکان دارای نیازهای ویژه، پس از دریافت اطلاعات کلی در مورد این روش می توانند شیوه هایی را که مناسب کودکانشان است تدوین کنند.
چرا تقویت کنندهها در درمان اوتیسم مؤثر هستند؟
تقویت کنندهها یکی از مؤثرترین ابزارها در رفتاردرمانی اوتیسم هستند، زیرا به افزایش رفتارهای مطلوب و کاهش چالشهای رفتاری کمک میکنند. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) اغلب در یادگیری مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و خودتنظیمی با دشواری روبهرو هستند. تقویت مثبت با ارائه پاداش بلافاصله پس از رفتار هدف، انگیزه کودک را افزایش میدهد و احتمال تکرار آن رفتار را بالا میبرد.
تحقیقات نشان میدهد که سیستم پاداش دهی در مغز کودکان اوتیسم ممکن است متفاوت عمل کند، بنابراین استفاده از تقویت کنندههای شخصیسازی شده (مانند خوراکیهای مورد علاقه، اسباببازیها یا تحسین کلامی) میتواند تأثیر بیشتری داشته باشد. همچنین، تقویت کنندهها به ایجاد ساختار و پیشبینیپذیری کمک میکنند، که برای کودکان اوتیسم بسیار مهم است زیرا اضطراب را کاهش میدهد.
از دیدگاه تحلیل رفتار کاربردی (ABA)، تقویت کنندهها پایهای برای آموزش مهارتهای جدید مانند گفتار درمانی، تعامل اجتماعی و خودیاری هستند. برای مثال، اگر کودک پس از استفاده از یک کلمه جدید، یک تشویق یا جایزه دریافت کند، احتمال استفاده مجدد از آن کلمه بیشتر میشود. این روش نهتنها یادگیری را تسریع میکند، بلکه اعتمادبهنفس کودک را نیز تقویت مینماید.
تقویت کننده در کجا به کودک اوتیسم ارائه می شود؟
تعدادی از افراد دارای اوتیسم در مورد محل انجام فعالیت تقویت کننده مورد نظرشان، نیازمند کسب اطلاعاتی هستند. منظور این است که گرچه آنها در مورد درخواست فعالیت و یا شیء تقویت کننده خود مشکلی ندارند، اما محل مناسب انجام فعالیت درخواست شده و با شی، موردنظر خود را مطابق با عرف معمول درک نمی کنند. یعنی اگر شیء خوردنی را در خواست کرده باشند، ممكن است بلافاصله پس از دریافت آن، شروع به خوردن کنند، در حالی که عرف حاکم بر کلاس و قوانین آن ممکن است مکان خاصی را برای خوردن تعیین کرده باشد. بنابراین استفاده از حمایت های بصری برای کمک به کودک در درک محل اجرای فعالیت درخواست شده، می تواند کمک کننده باشد، مثال های زیر برای بیان محل اجرای فعالیت یا شیء درخواست شده، مورد استفاده قرار می گیرد.
همان طور که گفته شده بود ، بیان محل انجام فعالیت تقویت کننده به کودک کمک می کند تا به درک این نکته برسد که هر فعالیتی علاوه بر اینکه در زمان خاصی انجام می شود، باید در محل خاصی نیز انجام شود، گاهی برای انجام فعالیت مورد نظر کودک اوتیسم باید تغییر محل دهد و به مکان دیگری برود. مثلا، فرد ممکن است به عنوان تقویت کننده، فعالیتی مانند انجام بازی کامپیوتری را دریافت کند، اگر در کلاس درس کامپیوتر وجود نداشته باشد و یا محلی مانند آزمایشگاه برای قرار گیری کامپیوتر در نظر گرفته شده باشد، در این صورت فرد باید کلاس درس را ترک کرده و به محل قرارگیری کامپیوتر برود. اگر برای تدوین برنامه آموزشی انفرادی کودک از نوشته استفاده می کنید و فعالیت های درخواست شده از فرد را برایش نوشته اید، باید محل انجام فعالیت تقویت کننده را نیز وارد کنید و در صورت استفاده رنگ، به عنوان عاملی برجسته کننده می توانید محل انجام فعالیت را با استفاده از آن مشخص تر کنید، استفاده از عکس محل انجام فعالیت، برای کودکانی که فاقد توانایی خواندن هستند می تواند مفید باشد
نحوه انتخاب تقویت کنندههای مؤثر برای هر کودک
انتخاب تقویت کنندههای مؤثر در درمان اوتیسم نیازمند شناخت دقیق علایق و انگیزههای هر کودک است. از آنجا که کودکان طیف اوتیسم تنوع زیادی در ترجیحات حسی و رفتاری دارند، یک تقویت کننده که برای یک کودک جذاب است، ممکن است برای دیگری بیاثر باشد. برای شناسایی بهترین تقویتکنندهها، میتوان از ارزیابی ترجیحات استفاده کرد، که در آن چند گزینه مختلف (مانند اسباببازی، خوراکی، موسیقی یا فعالیتهای حرکتی) به کودک ارائه میشود و واکنش او بررسی میگردد.
یک روش مؤثر، چرخش تقویت کنندهها است تا از خستگی و کاهش اثرگذاری جلوگیری شود. همچنین، بهتر است تقویتکنندهها بهتدریج از مادّی به اجتماعی تغییر کنند تا کودک بهمرور وابستگی به پاداشهای فیزیکی را کاهش دهد.
استفاده از عکس در رویکرد رفتاردرمانی اوتیسم
با استفاده از عکس محل هایی که کودک فعالیت های تقویت کننده خود را انجام می دهد، می توان حمایت های بصری مناسب و عینی را برای فرد فراهم کرد. این محل ها می تواند آزمایشگاه، زمین بازی، محل غذاخوری و با انجام بازی های کامپیوتری باشد. پرس کردن (لمینیت) تصاویر عمر آنها را افزایش خواهد داد. با استفاده از نوار ولکرو می توان در برنامه های تقویتی مختلف از این تصاویر استفاده کرد.
سوالات متداول:
1- آیا تقویت کنندهها فقط برای افزایش رفتارهای مثبت استفاده میشوند؟
خیر، از تقویتکنندهها برای کاهش رفتارهای نامطلوب نیز استفاده میشود. مثلاً اگر کودک پس از آرام نشستن (بهجای پرخاشگری) پاداش بگیرد، این رفتار جایگزین تقویت میشود. این روش بخشی از مداخلات جایگزین در ABA است.
2-تقویت کنندههای طبیعی (ذاتی) چه مزیتی نسبت به انواع مصنوعی دارند؟
تقویتکنندههای ذاتی (مثل احساس موفقیت پس از انجام یک کار) نیاز به پاداش خارجی ندارند و رفتار را پایدارتر میکنند. این روش در بلندمدت مؤثرتر است زیرا کودک را بهسمت انگیزه درونی هدایت میکند.