برچسب: دیر حرف زدن کودک

گفتاردرمانی برای دیر حرف زدن کودک

نوزاد انسان مدت‌ها قبل از اینکه بتواند از گفتار استفاده کند، قادر به برقراری ارتباط می‌باشد (انواع مختلف گریه‌ها). بنابراین زبان تنها راه برقراری ارتباط نیست، اما چون مهم‌ترین راه برقراری ارتباط می‌باشد، در این بخش به آن پرداخته می‌شود. دیر حرف زدن کودک و مشکلات گفتار یکی از مسائل مهم در رشد می باشد. گفتاردرمانی برای دیر حرف زدن کودک ابتدا باید به صورت دقیق به بررسی رشد گفتار و زبان در کودک بپردازد و مشخص نماید کودک مراحل رشد زبان را قبل از شروع گفتار به درستی پشت سر گذاشته است یا خیر؟ مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان دیر حرف زدن کودکان برای مثال کودک دو زبانه و مشکلات گفتاری نظیر لکنت زبان، مشکلات تلفظی و روانی گفتار در کودکان فعالیت می نماید.

گفتاردرمانی و رشد زبان

زبان به منظور اجرای دقیق کارکرد خود، دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از عناصر است که بر مبنای قواعد تعیین‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرند. این عناصر عبارتند از: واج‌ها، تک‌واژ‌ها، دستور زبان و نحو، معناشناسی و زبان کاربردی. واج‌ها کوچک‌ترین واحد صوتی در زبان به شمار می‌آیند. در هر زبان به‌طور میانگین ۲۰ تا ۶۰ واج وجود دارد. برای مثال در زبان انگلیسی ۴۴ واج وجود دارد. تعداد واج‌ها از حروف الفبا بیشتر است زیرا برخی از واج‌ها از ترکیب حروف الفبایی متفاوتی ایجاد می‌شوند (مانند th و ch در انگلیسی). تک‌واژها کوچک‌ترین واحد معنایی در یک زبان هستند و ممکن است به‌صورت یک واژه‌ی واحد (مانند help) یا در ترکیب با دو یا چند تک‌واژ دیگر باشند (مانند help-ed). نحو، نظام قواعدی است که بر مبنای ترکیب واج‌ها برای ساختن تک‌واژها، ترکیب تک‌واژها برای ساختن واژه‌ها و ترکیب واژه‌ها برای ساختن عبارات و جملات قابل درک و پذیرش می‌باشد. معناشناسی نیز با معنی واژه‌ها و جمله‌ها سروکار دارد.

زبان کاربردی به کاربرد عملی زبان برای برقراری ارتباط با دیگران در بافت‌های اجتماعی گوناگون اطلاق مي‌شود. کودکان یاد می‌گیرند چگونه در صحبت با والدین واژه‌ها و شدت تون صدا را انتخاب کنند. آنها ممکن است هنگام صحبت با همسالان از واژه‌ها یا بیان صوتی متفاوتی استفاده کنند. توجه به این نکات، کاربرد عملی زبان را تشکیل می‌دهد.

 

علت دیر حرف زدن کودک

 

 

نظریه‌های رشد زبان

در گفتاردرمانی کودکان اساساً چهار دسته نظریه‌ی مختلف در رشد زبان وجود دارد که عبارتند از:

۱.نظریه‌های زیست‌شناختی یا نهادگرایی:
این نظریه‌ها می‌گویند که کودک استعداد زبان را به ارث مي‌برد. چامسکی (۱۹۶۸) و مک‌نیل (۱۹۷۰) اظهار داشتند که نوزاد با دستگاه فراگیری زبان که آنان را قادر به گوش‌سپاری به گفتار و تقلید اصوات و الگوهای صوتی می‌سازد پا به این جهان می‌گذارد. این دستگاه شیرخوار را بدون درنظر گرفتن زبان، نژاد و… قادر مي‌سازد در ۶ ماهگی نخستین واج، در ۱سالگی نخستین واژه و در ۲سالگی نخستین جمله را تولید کند. به عبارت دیگر کودکان زبان را یاد می‌گیرند چون دارای ساختار عصب‌شناختی و ابزار زیست‌-شناختی یادگیری آن هستند و اگر با زبان خاصی مواجه نشوند، آن‌را یاد نخواهند گرفت.

۲.نظریه‌های یادگیری:
نظریه‌های یادگیری بر آنند که زبان نیز مانند سایر رفتارها و از طریق تقلید، شرطی‌سازی، تداعی و تقویت آموخته می‌شود. این نظریه‌ها در دو قالب نظریه‌ی رفتارگرایی و یادگیری اجتماعی مطرح شده‌اند.

الف)نظریه‌ی رفتارگرایی: اسکینر که نظریه‌ی شرطی‌سازی فعال را ارائه کرده است درمورد زبان نیز، همانند سایر واکنش‌های رفتاری، معتقد است که زبان بر اثر همبستگی بین محرک و پاسخ و تقویت پاسخ‌های آموخته می‌شود. بدین ترتیب ابتدا کودکان اصواتی را به زبان می‌آورند، بعضی از این اصوات توسط بزرگ‌ترها تقویت می‌شود و بعضی تقویت نمی‌شود. درنتیجه کلمات تقویت شده یاد گرفته می‌شوند و کلمات تقویت‌نشده تضعیف و خاموش می‌شوند. براساس این نظریه، عامل مؤثر در رشد زبان تربیت است و نه طبیعت. نظریه‌ی یادگیری تاحدود زیادی بیشتر به تبیین عملکرد زبان می‌پردازد تا توانش‌های زیربنایی درک زبان.

ب)نظریه‌ی یادگیری اجتماعی: آلبرت بندورا که نظریه‌ی یادگیری اجتماعی را بنا گذاشته است می‌گوید که بیشتر یادگیری‌های کودک از راه مشاهد‌ه‌ی رفتار بزرگ‌ترها و تقلید طرح‌های رفتاری آنها صورت می‌پذیرد و برای یادگیری در بسیاری از موارد تقویت لازم نیست. درمورد یادگیری زبان نیز کودک به زبانی که در اطراف او توسط بزرگ‌ترها به کار مي‌رود توجه می‌کند و گوش مي‌دهد و آنچه را که شنیده است تقلید می‌کند و از این راه می‌آموزد. براین اساس در این نظریه به تأثیر مشاهده، سرمشق‌گیری و تقلید در فراگیری زبان تأکید می‌شود.

۳.نظریه‌های شناختی:
تأکید این نظریه‌ها بر آنست که زبان از تصاویر ذهنی نشأت گرفته و نتیجه‌ی مستقیم رشد شناختی است. پیاژه معتقد است که کودکان ابتدا طرحی ذهنی را می‌پرورانند و سپس نامی زبان‌شناختی بر آن می‌نهند. برای مثال اینیویت‌ها برای برف چند واژه‌ی مختلف دارند، زیرا آنها تفاوت انواع برف را دریافته و برای هریک واژه‌ی خاصی را برای گفتگو ابداع کرده‌اند. پیاژه معتقد است که کودکان نیز به شیوه‌ی مشابهی عمل می‌کنند. یعنی ابتدا به مفهوم اشیا شکل داده و سپس دستور زبان خاص خود را برای بیان افکارشان می‌سازند. براساس این نظریه‌ها، رشد شناختی فراگیری زبان را هدایت می‌کند و تا زمانی که توانایی‌های مهم شناختی، مانند مفهوم پایداری شیء بروز نکند اکتساب زبان شروع نمی‌شود.

۴.نظریه‌ی تعاملی:
درواقع این نظریه تعامل بین رسش زیست‌شناختی و عوامل و تجارب محیطی را در رشد زبان مؤثر دانسته و اهمیتی برابر برای آنها درنظر می‌گیرد. بدیهی است هیچ نظریه‌ی واحدی نمی‌تواند رشد زبان را کاملاً توجیه کند، بنابراین در این بخش بیشتر سعی بر ارائه‌ی چشم‌انداز تعاملی در فرایند رشد زبان هستیم.

علت دیر حرف زدن کودکان 

بسیاری از مشکلات گفتار و دیر حرف زدن کودکان به دوره رشد پیش زبانی برمیگردد. به همین علت به بررسی رشد زبان کودکان می پردازیم.

دوره‌ی پیش زبانی: در سراسر دنیا رشد زبان کودکان جدول زمانی و زنجیره‌ی مشخصی را طی می‌کند. در دوره‌ی پیش‌زبانی یعنی قبل از آنکه کودکان واقعاً به تولید آوا بپردازند، بسیار بیشتر از آنچه که می‌توانند بیان کنند، می‌فهمند (مثلاً توانایی تمیز صدای انسان یا بازشناسی صدای مادر خودر). گریه نخستین صوت عمده‌ای است که نوزاد بر زبان می‌آورد. بغ‌بغو کردن (صداهای تیز و تو گلویی از قبیل آه‌ه‌ه‌ه) از ۲ ماهگی آغازه شده و غان و غون کردن (گفته‌های تک سیلابی مرکب مانند ماماماما) از ۶ماهگی شروع می‌شود.

زنجیره‌ی رشد زبان تا ۴۸ ماهگی

سن(ماه) رشد گفتار و زبان
۲ تولید اصوات اولیه مانند پ، ب و م، تولید صداهای شبه‌واکه‌ای (cooing) و بغ‌بغو کردن
۴ تولید صداهای شبه همخوان یا غان و غون کردن (babbling) مانند با، ما و…
۷-۶ غان و غون تکراری و آهنگین (lalling) مانند توالی‌های تکراری هجاهای مشابه مثل بابابا و ماماماما و…
۹-۸ نوع دیگری از babbling که کلمات دارای هجاهای متفاوتی است مانند تاتی، لالی که لزوماً معنی‌دار هم نیستند.
۱۰ برخی از واژه‌ها و حرکات بیانگر را می‌فهمد؛ از جملات تک‌واژه‌ای استفاده می‌کند که در زبان مادری وجود ندارد ولی والدین منظور او را می‌فهمند (protoword) مانند دَدَر، تاتی و…
۱۲ برخی از دستورات ساده را می‌فهمد؛ جملات تک‌واژه‌ای را به کار می‌برد (single-word)
۱۸ از واژه‌های چند سیلابی استفاده می‌کند؛ ممکن است از عبارات ۲واژه‌ای استفاده کند (two word phrases)؛ گنجینه‌ی واژگان حدود ۳تا۵۰؛ ۲۵درصد گفتار وی قابل فهم است.
۲۴ کاربرد عبارات ۲واژه‌ای؛ گنجینه‌ی واژگان بیش از ۵۰؛ علاقه‌مند به برقراری ارتباط کلامی؛ ۶۵ درصد گفتار قابل فهم است.
۳۰ ازدیاد سریع واژگان؛ کاربرد عبارات ۳تا۵ واژه‌ای؛ کاربرد محدود حروف اضافه، ربط و تعریف ولی همراه با خطاهای دستوری زیاد
۳۶ گنجینه‌ای مرکب از ۱۰۰۰۰واژه؛ ۸۰درصد گفتار قابل‌فهم است؛ کاربرد عامیانه‌ی قواعد دستوری و خطاهای دستوری کمتر
۴۸ تثبیت کامل زبان؛ سبک گفتار تاحدودی ممکن است با بزرگسالان متفاوت باشد.

دیر حرف زدن کودک

 

گفتار درونی:
در فرایند رشد زبان، نوزادان ابتدا به گفتگویی درونی می‌پردازند، یعنی ابتدا با خود صحبت می‌کنند. در بزرگسالان این گفتگو معمولاً بی‌صداست ولی در کودکان (خصوصاً پیش‌دبستانی) اغلب با صدای بلند شروع مي‌شود. کم‌کم این گفتگو حالت نجوا گرفته و به مرور تبدیل به گفتگویی درونی و خصوصی می‌شود.

نخستین واژه‌ها:
گفتاردرمانی توضیح می دهد که از حدود ۱۰ ماهگی شیرخواران از جملات تک‌واژه‌ای استفاده می‌کنند. این جملات، واژه‌های منفردی هستند که معانی مختلفی را منتقل مي‌سازند و ممکن است گاهی فقط والدین معنی آن را بفهمند. در ۱۲ ماهگی بیشتر شیرخواران می‌توانند ۱ یا ۲ کلمه قابل تشخیص ادا کنند. در ۱۸ ماهگی کودک نوپا به‌طور متوسط ۳تا۵۰ واژه‌ را می‌داند و معمولاً نام برخی از اشیا یا اعضای بدن را می‌گوید. گفته‌های دو واژه‌ای یا جملات دوتایی معمولاً از سنین ۱۸ تا ۲۴ماهگی آغاز می‌شوند (مانند علی آب).

گفتار تلگرافی:
این نوع گفتار از دو یا چند واژه ساخته شده که رساننده‌ی معنی است اما فاقد هر نوع واژه‌ی غیرضروری مانند حرف تعریف، حرف ربط، حرف اضافه و… مي‌باشد (مانند بابا پول داد علی). در ۳۰ماهگی کودکان از عبارت‌های ۳تا۵ واژه‌ای استفاده می‌کنند. در ۳سالگی گنجینه‌ی واژگان ممکن است به هزار کلمه برسد.

جمله‌ها:
در ۵/۲ تا ۴ سالگی کودکان از جملات چند واژه‌ای استفاده می‌کنند که خطاهای دستوری کمتری دارد. بین ۴ تا ۵ سالگی جملات به‌طور متوسط از ۴ تا ۵ واژه تشکیل شده و قیدها نیز کم‌کم به آن اضافه خواهد شد. بین ۵ تا ۶ سالگی جملات از ۶ تا ۸ واژه تشکیل شده که حروف ربط، اضافه و تعریف نیز در آن وجود دارد. در سنین ۶ تا ۷ سالگی گفتار کودکان به بزرگسالان شبیه بوده و کلیه‌ی بخش‌های دستوری را به کار می‌برند.

واژگان و معناشناسی:
کودکان در دوره‌ی پیش‌دبستانی و سال‌های اول دبستان مانند اسفنج واژه‌ها را جذب می‌کنند. حدود ۱۸ ماهگی سن جهش یا انفجار نامیده می‌شود که در آن سرعت انباشتگی فهرست واژه‌های مفید افزایش قابل توجهی نشان می‌دهد. واژگان آنان از ۵۰ در سن دو سالگی به ۸۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ در سن ۶ سالگی خواهد رسید. رشد واژگان باسرعت زیاد تا دوره‌ی نوجوانی (و حتی بزرگسالی) ادامه می‌یابد. کودکان اسامی را زودتر از افعال فرا می‌گیرند، سپس صفات، قیدها، حروف ربط و استفهامی آموخته می‌شوند. آنها اسامی عام را (مانند ماشین) قبل از اسامی خاص (مانند پراید) یاد می‌گیرند.

دستور زبان:
کودکان بلافاصله ساختارهای دستوری و نحوی بزرگسالان را استفاده نمی‌کنند، ولی از زمانی که ترکیب واژه‌ها در جملات را به کار می‌برند درجاتی از آگاهی را نسبت به آن نشان می‌دهند، که این کاربرد به مرور اصلاح و تکمیل می‌شود.

زبان کاربردی:
زبان کاربردی به معنای توان فرد است برای استفاده از زبان درجهت برقراری ارتباط. این جنبه از زبان در سال‌های دبستان شکل می‌گیرد. کودکان پیش‌دبستانی با وجود اینکه ممکن است زیاد حرف بزنند ولی گاهی برای تفهیم منظور خود به دیگران با مشکل برخورد می‌کنند.

 

 

گفتاردرمانگر برای دیر حرف زدن کودک

زبان درکی عبارت است از درک گفتار و یا نوشتار (شنیده شده یا دیده شده). درک زبان عبارت است از: توانش و آگاهی پنهانِ کاربرِ زبان درباره­ی قوانین حاکم بر زبان . حس­های اصلی یادگیری برای درک زبان عبارتند از : بینایی، شنوایی، لمسی و حس حرکت، که پس از تولد نوزاد، باید کاملاً سالم و قابل استفاده باشند. در حقیقت، این نویسندگان نشان داده­ اند که توانایی­های نوزاد برای نگاه کردن و تعقیبِ (تعقیب بینایی) محرک بینایی، حاکی از سالم بودن عملکرد دستگاه عصبی مرکزی، دریافت حسی، و دستگاه حرکتی او برای گفتار است. نوزادان از همان بدوِ تولد، برای درک زبان، اطلاعاتی را که در محیط اطرافشان مورد استفاده قرار می­گیرند جذب می­کنند. و این تحوّل را در سر تا سر زندگی بزرگسالی­شان به نحو مطلوبی ادامه می­دهند. مشکلات رشدی گفتار و دیر حرف زدن کودک توسط دکتر برای دیر حرف زدن کودکان بررسی و درمان می شود. گفتاردرمانی با تشخیص علت دیر حرف زدن کودک و درمان علل آن در پیشرفت مهارت های گفتار و زبان کودکان موثر می باشد. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه گفتاردرمانی کودکان فعالیت می نماید. با استفاده از مهارت­های درک برقراری ارتباط، کودک درک خود را نسبت به دیدگاه­ها، اندیشه ­ها، مفاهیم، دستور زبان، معانیِ آهنگ گفتار، و استفاده­ ی مناسب از زبان در موقعیت­ های مختلف گسترش می­دهد. از دیگر خدمات مرکز گفتاردرمانی در منزل برای دیر حرف زدن کودکان است.

سوالات متداول:

  1. چه زمانی نگران حرف زدن کودک بشویم؟

یک کودک طبیعی در یک سالگی یک تا دو کلمه را به زبان می آورد و تا دو سالگی تقریبا توانایی بیان 50 کلمه را دارد و می تواند جملات ساده دو کلمه ای بگوید. اگر کودک شما نزدیک به یک سال است و هنوز هیچ صدایی از خود تولید نمی کند، غان و غون نمی کند برای ارزیابی گفتاردرمانی به یک متخصص مراجعه نمایید.

2. چگونه سرعت گفتار کودک خود را بیشتر کنیم؟

برای بهبود رشد گفتار در کودکان نکته مهم و اساسی ایجاد ارتباط کلامی و غیر کلامی با کودک می باشد. هر چه بیشتر با کودک صحبت کنید برای او شعر بخوانید با او بازی کنید و برای او داستان و کتاب بخوانید، گفتار کودک شما زودتر پیشرفت می کند.

3. یک روش ساده برای جلوگیری از تاخیر در حرف زدن کودک بگویید؟

هیچ فرمول پیچیده و خاصی وجود ندارد. برای کودک خود وقت بگذارید با او بازی کنید و او را از وسایل دیجیتالی مانند تلفن همراه و تلویزیون دور نگه دارید.

4- آیا گفتاردرمانی برای کودکانی که اصلاً حرف نمی‌زنند مؤثر است؟
بله، حتی برای کودکانی که اصلاً حرف نمی‌زنند، گفتاردرمانی می‌تواند مؤثر باشد. درمانگر از روش‌های جایگزین ارتباطی مانند تصاویر، زبان اشاره یا دستگاه‌های ارتباطی کمک‌کننده (AAC) استفاده می‌کند تا کودک بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند.

 

5-چگونه می‌توانم تشخیص دهم که حرف نزدن کودک ناشی از تنبلی است یا یک مشکل جدی؟
اگر کودک شما در سایر زمینه‌های رشدی مانند درک دستورات، بازی با دیگران یا بیان نیازهایش با حرکات مشکلی ندارد، ممکن است دیر حرف زدن او ناشی از تنبلی یا کم‌تحرکی کلامی باشد. اما اگر در سایر زمینه‌ها نیز تاخیر دارد، بهتر است برای ارزیابی به متخصص مراجعه کنید.

برچسب‌ها:

چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم| حرف زدن نامفهوم کودک|دکتر دیرحرف زدن

در بین دوستان و آشنایان حتما با کودکانی مواجه شده اید که نامفهوم صحبت می کنند و به نظر میرسد نسبت به سن خود رشد زبانی مناسبی نداشته اند. یا در پاسخ به سوالاتی که از آنها می شود سکوت میکنند. مشکل در کجاست؟ چرا این کودک دیر حرف میزند یا حرف زدن کودک نامفهوم است؟ برای پاسخ به این سوال باید به دکتر گفتاردرمانی کورکان مراجعه نمود. حال باید دانست که چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم؟ ارزیابی دقیق روند رشد گفتار کودکان به ما کمک می کند علت اختلال گفتاری کودک را پیدا کنینم. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر با در اختیار داشتن متخصصین با تجربه در حیطه مشکلات کلامی کودکان به صورت تخصصی به ارزیابی گفتار کودک پرداخته و در جهت بهبود مشکلات کودکان نظیر حرف زدن نامفهوم، تاخیر کلامی، لکنت زبان و…. فعالیت می نماید. اگر احساس می کنید کودک شما نسبت به همسالانش گفتار ضعیف تری دارد یا تا سن دو سالگی هنوز کلمات زیادی را بیان نمی کند جهت ارزیابی گفتار به متخصص گفتاردرمانی مراجعه نمایید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم؟

با بررسی روند رشد گفتار کودک خود می توانید بفهمید که چه زمانی باید نگران دیر حرف زدن کودک شویم. حال باید دانست که چه چیزی را باید در گفتار کودک ارزیابی کنیک تا علت نامفهوم حرف زدن کودک را پیدا کنیم؟

عملکرد زبان. ممکن است پاسخ به سؤال « چه چیزی را باید ارزیابی کنیم؟» ساده به نظر برسد. ما زبان را ارزیابی می‌کنیم. اما پاسخ به آن قدری بیشتر است. اولاً برای ارزیابی لازم است حیطه‌های زبان را تعیین کنیم. این حیطه‌ها، دو شیوه برقراری ارتباط را شامل می‌شوند: درک و تولید. ارزیابی این دو شیوه، به رویکردهای تاخدی متفاوت نیاز دارد.  تفاوت‌های بین عملکرد زبان را در این دو شیوه مطرح کردند و نشان دادند که ساختن فرضیه‌هایی درمورد یکی بر پایه دیگری خطرناک است. از آنجاکه در دوران رشد، توانایی‌های درک و تولید تاحدودی به‌طور مستقل عمل می‌کنند، لازم است هریک از این شیوه‌ها به‌عنوان ماهیتی مجزا ارزیابی شوند.

ارزیابی درک. چپمن تفاوت‌هایی را بین عملکرد کودکان در آزمایه‌های مربوط به درک موردبحث قرار دادند، آزمایه‌هایی که برحسب بافت ساخته شده و درحضور وقایع روزانه آشنا و سرنخ‌های غیر زبان‌شناختی بودند و آنهایی که برحسب بافت ساخته نشده بودند. آنها نشان دادند که کودکان در این دو موقعیت برحسب عملکرد درکی‌شان کاملاً متفاوت عمل می‌کنند. وقتی ما آزمون‌های استانداردشده را برای اندازه‌گیری درک زبانی به‌کار می‌بریم، درحقیقت از ابزاری که برحسب بافت ساخته نشده، برای ارزیابی درک استفاده می‌کنیم. جمع‌آوری چنین اطلاعاتی که برحسب بافت ساخته نشده‌اند، مهم است و قسمتی از ارزیابی توانایی‌های کودک تحت شرایط ایده‌آل است که قبلاً بحث شد. درمانگر شاید بخواهد به‌عنوان ضمیمه‌ای بر آزمون رسمی درک، چگونگی پاسخ کودک به زبان را در یک موقعیت آشناتر و برحسب بافت ارزیابی کند.محققان پیشنهاد کردند ارزیابی سنتی درک با ارزیابی درک واژگان و ساختارهای مشابه در قالب‌های طبیعی‌تر همراه شود که حضور وضعیت‌های آشنا و سرنخ‌های غیرزبان‌شناختی مانند ژست‌ها، حرکت چشم و دیگر حمایت‌های بافتی نیز در برمی‌گیرد. مقایسه عملکرد کودک در این دو جایگاه می‌تواند تصویر کامل‌تری از مهارت‌های درکی کودک، به ما بدهد.

خواه مهارت‌های دریافتی را درقالب‌های ساخته شده برحسب بافت تجزیه و تحلیل کنیم، همانطور که میلر و پائول (۱۹۹۵) تعبیر کردند، خواه در قالب‌های بدون بافت، مهم آن است که همیشه به خاطر داشته باشیم، درک، رویدادی خصوصی و مربوط به خود شخص است که درون ذهن کودک اتفاق می‌افتد. آنچه ما در ارزیابی‌های درک‌شده مشاهده می‌کنیم. محصول درک کودک است نه خود درک این بدان معناست که روش‌هایی که برای ارزیابی درک به‌کار مي‌بریم باید خیلی دقیق انتخاب شده باشند به‌طوری که این محصولات، نشانه‌های معتبری از روند اساسی موردنظر باشند. من درمورد این روش‌ها در بخش «چگونگی» ارزیابی صحبت خواهم کرد.

ارزیابی تولید. برخلاف ارزیابی درک، ارزیابی تولید زبان ما را درست به‌سوی ارزیابی آن چیزی پیش می‌برد که بیش از هرچیز به آن علاقمندیم: اینکه کودکان چگونه خودشان را از طریق زبان بیان می‌کنند. اما درست همانطور که کودکان در آزمایه‌های درکی دارای بافت‌های مختلف، متفاوت عمل می‌کنند، در انواع مختلف آزمایه‌های زبان بیانی نیز عملکرد متفاوتی دارند. مثلاً پروتینگ، گالاگر و مولاک (۱۹۷۵) نشان داده‌اند که وقتی از کودکان خواسته می‌شود جملاتی را تکرار کنند انواع متفاوتی از خطاهای دستوری را مرتکب می‌شوند نسبت به وقتی‌که آن جملات را به‌طور خودانگیخته تولید کنند. مرل و پلانت نیز (۱۹۹۷) نشان دادند که یک آزمون هنجار-مَرجع باوجود حساسیت و محدودیت بالا برای شناسایی یک اختلال زبانی، در شناسایی خطاهای واقعی کودکان، بی‌ثبات بود. این مطالعات پیشنهاد می‌کنند که برای دیدن انواع خطاهایی که یک کودک در گفتار خودانگیخته مرتکب می‌شود لازم است نه تنها روی داده‌های آزمون بلکه روی گفتار خودانگیخته نیز با استفاده از رویکردهای تجزیه و تحلیل نمونه-زبان تکیه کنیم.

حرف زدن نامفهوم کودک

این بدان معنا نیست که بگوییم تقلید جمله یا دیگر رویکردهای استانداردشده برای ارزیابی تولید زبان در این زمینه نقشی ندارند. در واقع این روش‌ها در نشان دادن اینکه آیا کودکان داخل محدوده طبیعی رفتار زبان بیانی عمل می‌کنند یا نه، خیلی مؤثر هستند. به عبارت دیگر، اطلاعات آنها برای غربالگری عالی است اما نمونه‌گیری از زبان خودانگیخته، برای رسیدن به تصویری واقعی از سطح عملکرد پایة زبان بیانی و برای دیدن اینکه کودکان چگونه به‌طور واقعی از زبان برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند و برای دیدن خطاهایی که در گفتار کودک برجسته هستند و برای تعیین اهداف مداخله، مؤثرترین و از نظر بوم‌شناختی متعبرترین روش است.

گفتاردرمان چه چیزی را در کودک با گفتار نامفهوم ارزیابی می کند

متخصص گفتاردرمانی با ارزیابی سه حیطه اساسی گفتار می تواند مشکلات کودکان را تشخیص دهد

۱.ساخت (نحو، صرف و واجشناسی): نشانة صرفی لغات؛ اجزای جمله مانند عبارت اسمی پایه و عبارت فعلی؛ و انواع جمله مانند منفی، سؤالی، درونه‌گیری شده و ساختارهای موصولی. ساخت، شامل توانایی تولید صداها، ثبات تولید صدا و کاربرد فرآیندهای واجی ساده‌سازی نیز می‌شود.

۲.محتوا (معنی‌شناسی): دانش واژگانی، توانایی بیان و فهم مفاهیم مربوط به اشیاء و رویدادها، کاربرد و درک روابط معنایی میان این اشیاء و رویدادها.

۳.کاربرد (کاربردشناسی): مجموعة عملکردهای برقراری ارتباط (دلایل حرف زدن)، میزان استفاده از مهارت‌های برقراری ارتباط و مهارت‌های گفتمان (رعایت نوبت، نگهداری و تغییر موضوع) و انعطاف‌پذیری در اصلاح گفتار برحسب شنوندگان و وضعیت‌های اجتماعی متفاوت.

مثل یک سفارش طول و دراز است؟ بله! اولین پاسخ شما ممکن است این باشد، «غیرممکن است بتوان همه اینها را انجام داد!» اما وحشت‌زده نشوید. به یاد داشته باشید که لازم نیست هر حیطه را با یک آزمون استاندارد ارزیابی کرد. آزمون استاندارد را می‌توان تنها برای تأکید روی اینکه زبان کودک نسبت به سایر کودکان هم‌سطح رشدی خودش، اختلال دارد یا نه، استفاده کرد. این کار را می‌توان به‌راحتی در یک جلسه آزمون ۱یا ۲ ساعته با استفاده از اطلاعات ارجاعی انجام داد و درنهایت تصمیم گرفت که بیشترین وخامت مربوط به کدام حیطه‌ها می‌شود که باید با آزمون‌های استاندارد ارزیابی شود. در گفتاردرمانی کودکان، آزمون استاندارد را می‌توان با ارزیابی خزانه واژگان دریافتی و نحو شروع کرد. اگر مراجع در این حیطه‌ها مشخصاً زیر معیار عمل کند می‌توان او را دچار اختلال دانست و بخش جامع‌تر ارزیابی به تعیین عملکرد پایه و تعیین اهدافی برای مداخله در تولید و درک، اختصاص داده می‌شود. اگر عملکرد مراجع در هر دو حیطه مهارت دریافتی در محدوده طبیعی قرار بگیرد، در آن صورت، قسمتی از ارزیابی استانداردِ بیان را می‌توان برای تصمیم‌گیری درمورد اینکه آیا کودک یک اختلال زبانی دارد یا نه استفاده کرد. اینکار را اغلب می‌توان به‌سرعت با آزمودنی که تولید زبان را در قالب تقلید جمله اندازه‌گیری می‌کند، انجام داد.

برچسب‌ها:, ,