بسیاری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، برای به دست آوردن توجه دیداری و شنوایی و هم چنین تقویت توجه به آموزش های ویژه ای نیاز دارند. کاردرمانی یکی از فرایند های مهم در درمان کودکانی است که به تقئیت توجه احتیاج دارند. توجه دیداری در پردازش و فیلتر کردن اطلاعات وابسته در حضور محرکات نامربوط دخیل میباشد. مغز توسط اطلاعاتی از تمام بدن و محیط بمباران میگردد. اگر همه ی آنها پردازش شوند، ظرفیت مغز بزودی پر خواهد شد. توجه دیداری و شنوایی در کودکان این اجازه را میدهد تا کودک آن چه را که مهم است در نظر گرفته و بقیه را نادیده بگیرد. این مسئله منجر به ایجاد یک سوال میگردد چگونه ما ویژگی های موجودیت را انتخاب میکنیم و چه اتفاقی برای سایر داده ها میافتد؟ مغز انسان به صورت برنامه ریزی شده بسیاری از محرک های محیطی را حذف می کند تا بتواند به محرک اصلی یا همان محرک انتخابی توجه نماید. تقویت توجه در کودکان توسط تکنیک های مختلف کاردرمانی و گفتاردرمانی انجام می گیرد و به کودکان با مشکلات نقص توجه و بیش فعالی کمک می کند توجه خود را روی محرک های مناسب نگه دارند. مرکز درمان بیش فعالی و نقص توجه دکتر صابر با استفاده از تجهیزات پیش رفته مرکز نظیر اتاق توجه بینایی، اتاق توجه شنیداری و سنسوری روم در تقویت توجه کودکان بیش فعال به صورت تخصصی فعالیت می نماید. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه بهبود تقویت توجه کودکان و هم چنین توجه دیداری و شنوایی کودکان در دو منطقه غرب و شرق تهران مشغول به فعالیت می باشد.
توجه شنوایی
آزمایشات انجام گرفته در ۱۹۵۰ با بررسی پدیده ی Cocktail party پاسخ میدهد. آزمودنی ها با دو جریان متفاوت گفتاری مواجه شدند هر کدام با یک گوش، بوسیله هدفون از آزمودنی ها خواسته شد تا فقط به یک کانال از طریق تکرار کردن آن چه می شنوند گوش فرا دهند. زمانی که از نظر فیزیکی بین صداها تفاوت وجود داشت برای مثال جنسیت گوینده یا شدت صدا آزمودنی ها، قادر بودند تا به پیام شنیداری انتخاب شده گوش فرا دهند و آن چه را که شنیده اند تکرار کنند. زمانی که هر دو جریان صداهای یکسانی داشت سخت بود تا معنای دو پیام را از هم افتراق دهند. این آزمایشات اولیه پیشنهاد داده است که انتخاب بعد از ذخیره ی موقت و قبل از پردازش معنایی صورت میگیرد. آزمایشات بعدی برخی از یادآوری ها را از کانالی که مورد توجه قرار نگرفت توضیح داده اند در واقع این اطلاعات فیلتر نشده اند اما به آنها توجه شده است. زمانی که بار درکی پایین است، ظرفیت توجه انتخابی بیشتری در دسترس است.
توجه انتخابی چیست؟
توجه انتخابی در جهان بینایی مکانیسمی است که نظر کردن به “دیدن ” تبدیل میکند. توجه انتخابی به دو دسته توجه دیداری و توجه شنیداری تبدیل می شود. یک مثال از این مسئله، اسکن کردن قفسه سوپر مارکت برای پیدا کردن یک پاکت مخصوص حبوبات است که ما آنهایی را که شبیه نمی باشند نادیده میگیریم و میتوانیم به طور انتخابی به پاکتی که میخواهیم بخریم توجه کرده و آن را تفسیر کنیم مفسرهای مختلف از این که توجه به علت محدودیت های بسیار در ظرفیت مان جهت پردازش اطلاعات بینایی انتخابی میباشد، حمایت کرده اند که منجر به مفهوم رقابت محرک ها برای منابع محدود می شوند شواهدی در انسانها برای رقابت عصبی با استفاده از FMRI یافت شده است که محرکهای مختلف بینایی هم بطور متوالی و هم همزمان وجود دارند. مطالعات مختلف نشان داد که بازنمودهای همزمان، پاسخ های ضعیفی را نسبت به بازنمودهای متوالی تحریک میکنند که علت آن رقابت بین آنها میباشد.
توجه دیداری
تحقیقات اولیه، توجه دیداری را کشف کرده است که با استفاده از تکالیف جستجوی بینایی بدست آمده اند. در یکی از آنها از آزمودنی ها خواسته شد تا یک محرک هدف را در آرایشی تشکیل شده از ۳۰ محرکهای مزاحم پیدا کنند و زمان پاسخ به محرک هدف ثبت گردد. ویژگی های بینایی هدف، برای مثال شکل یا رنگ و تعداد عوامل مزاحم در آزمایش های مختلف متفاوت بود. زمانی که هدف و عوامل مزاحم بوسیله یک بعد از هم متمایز میشوند پاسخ زمانی به هدف سریع خواهد بود و توسط تعداد محرکهای مزاحم تاثیر نمی پذیرد که یک فرایند انتخابی موازی سریع را پیشنهاد میدهد در شرایط دوم هدف توسط ترکیب ویژگی ها تعریف میشود. برای مثال رنگ و شکل و یکی از این ویژگی ها با تعدادی از عوامل مزاحم تقسیم میشود. در این جریان زمان پاسخ به محرک هدف طولانی میشود و به تعداد محرکها در آرایش وابسته خواهد بود که این مسئله پیشنهاد میکند که پردازش توجه در یک جستجوی سریالی، در یک زمان، تا زمانی که محرک هدف پیدا شود انجام میشود. پارادایم جستجوی بینایی میتواند با جستجوی یک دوست در یک ایستگاه قطار شلوغ مقایسه گردد یک جستجوی موازی سریع زمانی اتفاق میافتد که دوست مورد نظر با ژاکت سبز، در میان تعداد زیادی از افراد که لباس طوسی پوشیده اند قرار دارد اگر شلوغی ناهمگون باشد، ویژگیهای اضافی مثل نوع آرایش مو قد و وزن در جستجوی سریالی برای پیدا کردن دوست اضافه خواهند شد و اگر محیط خیلی شلوغ باشد زمان زیادی خواهد برد. توجه بینایی glue را فراهم میکند که به ما اجازه میدهد تا یک شی را در مجموعه ای از ویژگیهای بی معنی ببینیم.
توجه دیداری و شنوایی
دو شکل از پردازش در توجه دیداری وجود دارد که به بازشناسی اشیا کمک میکند: پردازش موازی سریع از خصوصیات واحد، برای مثال رنگ جعبه ی حبوبات در قفسه، یا پردازش سریالی آهسته تر تمام اشیاء برای مثال جستجوی کل جعبه اخیرا رشد، تئوری ها پیشنهاد کرده است که انتخاب میتواند در سطوح مختلفی عمل کند و جستجوی بینایی تنها موازی یا سریالی نمیباشد. مطالعات نشان داده است که جستجو می تواند توسط نادیده گرفتن محرکاتی که ویژگیهای مشترکی با هدف ندارند، انجام گردد. این مسئله نشان دهنده ی این است که در جهان واقعی محرکها بسیار گوناگون هستند. برای این دیدگاه حمایتی وجود دارد که مهمترین عامل در تکالیف جستجوی بینایی درجه ای میباشد که محرک هدف میتواند از سایر محرک ها متمایز گردد. توجه انتخابی بینایی، زمانی نیاز می باشد که تمایز بین محرک هدف و سایر محرک ها دشوار باشد. زمانی که تمایز محرک هدف آسان می باشد برای مثال یک ماشین اسپورت قرمز در یک پارکینگ، جستجوی سریالی ماشین به ماشین برای پیدا کردن آن نیاز نمیباشد. مطالعات بیشتری در مورد توجه انتخابی بینایی و شنوایی نقش پردازش بالا به پایین را مدنظر قرار می دهند. Dumcan, desimone در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد میکنند که پردازش بالا به پایین در توجه انتخابی ما را برای دریافت اطلاعاتی که از نظر رفتاری به سایر دادهها مربوط اند آماده میکند که این مسئله میتواند توسط تعدادی از مطالعات FMRI که نشان میدهند توجه فضایی کرتکس بینایی اولیه را که قبلاً فقط به عنوان ناحیه حسی مورد نظر بود تحت تاثیر قرار میدهند حمایت شود بنابراین یک ارتباط مستقیم بین سیستم های حسی و شناختی در یک سطح ذاتی وجود دارد.
چگونگی تعیین توجه دیداری و شنوایی
تئوری های رقیب بسیاری راجع به این که توجه دیداری و شنوایی چگونه تعیین میگردد وجود دارند: تجربیات گذشته تشخیص محرکهای اولویت دار را زمانی که اطلاعات غیر مربوط مهار شده اند هدایت می کند. مثالی از این مسئله یک والد است که با صدای ترافیک در شب میخوابد اما همیشه به صدای گریه ی فرزندش پاسخ میدهد، بصورت ژنتیک مشخص می شوند. نکته ی بعدی این است که سیستمهای توجهی ما به میزان زیادی با اهمیت بقا در ارتباط هستند. بنابراین به ما به اطلاعاتی توجه میکنیم که بعنوان یک تغییر در محیط باز نمود پیدا می کند. با این حال این مسئله عنوان یک توضیح غیر موثر است، به خاطر این که ما تورش های توجهی آموخته شده را از طریق تجربه کسب میکنیم. برای مثال حرفه ای شدن در مورد این که چگونه حروف کلمات معنادار را بخوانیم تا این که تنها به عنوان شکل به آنها توجه کنیم. به طور خلاصه توجه انتخابی ما را قادر میسازد تا عملکرد یک سیستم را با ظرفیت محدود مناسب سازی کنیم، در حالی که به تاثیر از سطوح بالاتر جهت تمایز بین ارتباط محرک های رقیب اجازه میدهیم از نظر کلینیکی به خاطر این که توجه انتخابی برای کد گذاری اطلاعات در حافظه، بازیابی و دستکاری اطلاعات در حافظه کاری و اجرای موفقیت امیز رفتار هدفمند ضروری میباشد. نقص در توجه دیداری و شنوایی میتواند منجر به عدم تفسیر یا یکی از نقایص شناختی مشاهده شده در اسیبهای نورولوژیک گردد.
چگونه توجه دیداری و شنوایی تقویت میشوند؟
توجه دیداری و شنوایی از طریق تمرینهای هدفمند و فعالیتهای ساختاریافته تقویت میشوند. برای بهبود توجه دیداری، از بازیهایی مانند پازل، پیدا کردن تفاوتها در تصاویر و دنبال کردن اشیا در حال حرکت استفاده میشود. برای تقویت توجه شنوایی، فعالیتهایی مانند گوش دادن به داستانها و پاسخ به سوالات، تشخیص صداهای مختلف و انجام دستورالعملهای شفاهی مفید هستند. این تمرینها به مرور زمان باعث افزایش تمرکز، بهبود پردازش اطلاعات و تقویت مهارتهای شناختی میشوند.
سوالات متداول:
1-آیا بازیهای کامپیوتری میتوانند به تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کنند؟
برخی بازیهای کامپیوتری آموزشی که به طور خاص برای بهبود توجه و تمرکز طراحی شدهاند، میتوانند مفید باشند. با این حال، استفاده از این بازیها باید محدود و تحت نظارت باشد.
2-آیا تغذیه میتواند بر توجه دیداری و شنوایی تاثیر بگذارد؟
بله، تغذیه مناسب مانند مصرف غذاهای غنی از امگا-۳، ویتامینها و مواد معدنی میتواند به بهبود عملکرد مغز و تقویت توجه دیداری و شنوایی کمک کند.
توجه وابسته به میزان کافی از آگاهی و هوشیاری می باشد و ما را به منظور پردازش یک حجم بزرگ از اطلاعات روزانه کمک می کند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان نقص توجه و تمرکز در کودکان با اختلالاتی نظیر بیش فعالی و اختلال یادگیری و حتی اوتیسم با استفاده از امکانات پیشرفته دنیا نظیر اتاق سنسوری روم، اتاق تاریک توجه بینایی، اتاق مهارت های شنیداری و … فعالیت می نمایند. کاردرمانی توجه و تمرکز از بخش های کاردرمانی ذهنی کلینیک کاردرمانی دکتر صابر می باشد که پس از ارزیابی دقیق مشکلات توجه و انجام تست های توجه کودکان توسط دکتر و تعیین برنامه درمانی بسته به نیاز کودکان مورد استفاده قرار می گیرد. تیم تخصصی دکتر صابر شامل کاردرمانان، گفتاردرمانان و روانشناسان کودک مجرب و کارآزموده در جهت پیشرفت کودکان و بهبود مهارت های توجه و تمرکز کودکان از تکنیک های توانبخشی شناختی در درمان نقص توجه بهره می گیرند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
توجه و تمرکز
توجه و هوشیاری برای اینکه عملکردهای شناختی دیگر روی دهند، مورد نیاز می باشند، توجه به طور معمول پس از سکته و به ویژه در مراحل اولیه بهبودی تحت تاثیر قرار می گیرد. به منظور کمک به فهم بیشتر از توجه، بهتر است آن را به صورت یک سلسله مراتب تصور کنیم،همانطور که توسط ( Sohlberye ) و ( Masteer ) در سال ۱۹۸۹ سطوح مختلف توجه توصیف شده است:
متمرکز شده ( Focused ) : یک واکنش ابتدایی به منظور توجه ثابت به یک محرک خاص مثلاً واکنش به هنگامی که اسم شما را صدا میزنند.
ادامه دار ( sustained ): سطح از توجه مربوط به توانایی مغز برای حفظ توجه بر روی یک تکلیف خاص می باشد. همچنین به عنوان تمرکز ( concentration ) شناخته میشود. مثلاً خواندن یک کتاب.
انتخابی ( Selective ) : این صنعت مربوط به توانایی مغز برای نادیده گرفتن محرک های غیر منتظره،تمایل به منظور توجه بیشتر بر روی جزئیات یا بعضی از چیزهای مهم است مثلا نگاه کردن به یک فرد در یک اتاق شلوغ.
تناوبی ( alternating ) : این یعنی توانایی مغز برای انتقال توجهاش از یک چیز به چیز دیگر،مثلاً گوش دادن به یک سخنرانی و برداشتن یادداشت.
تقسیم شده ( Divided ): این مورد مربوط به وظایف چندگانه است انجام دادن بیشتر از یک تکلیف در یک زمان مثلاً رانندگی کردن و صحبت با یک مسافر.
ارزیابی کاردرمانی توجه و تمرکز
هدف ارزیابی تعیین این نکته که کدام سطح مشکلات توجهی بیمار بیشتر آشکارتر است می باشد و اینکه چطور این مشکلات بر روی اجرای کاری بیمار اثر گذاشته است.
در ابتدا تستهای غربالگری سادهای انجام میشوند، مثلاً از بیمار بخواهید از عدد ۲۰ عقب بشمارد یا ماههای سال را از آخر بگوید یا اینکه تکلیف هایی را با کاغذ و مداد انجام دهد.
یک رویکرد سازماندهی شده را برای تکلیف ها در مقابل یک رویکرد تصادفی و نا منظم انجام دهید. بیمار را در حال انجام تکلیف های عملکردی مشاهده کنید، آیا هنگامی که پیچیدگی تکلیف بیشتر می شود،حواس پرتی بیماری افزایش می یابد؟آیا بیمار می تواند مدتی از زمان را بر روی یک تکلیف خاص توجه کند؟آیا بیمار می تواند به طور همزمان هم راه برود و هم صحبت کند؟آیا بیمار می تواند یک تکلیف عملکردی را مثل خوراک پزی انجام دهد و توجه اش را به این خواندن و انجام دادن خوراک پزی متناوب کند؟ آیا آنها جزئیات را گم می کنند؟
متخصصان کلینیکی تشخیص کودکان بیش فعال و نقص توجه اغلب گزارش می دهند که بیماران مبتلا به نقایص توجه به نظر سردرگم عمل می کنند و در زمان هایی از روز نیز آژیته ( پریشان ) هستند: این رفتارها میتواند از طریق مشاهده ارزیابی شود. ارزیابی های استاندارد شده برای توجه مثل ( Test of Everyday Attention ) در دسترس می باشند.
کاردرمانی توجه و تمرکز
یک رویکرد عملکردی که تکلیف های معنی دار را مورد استفاده قرار می دهد می تواند مفید باشد. ( Michel ) و ( Mateer ) در سال ۲۰۰۶ پیشنهاد کردند که مداخله بایستی بر روی آموزش مهارت های عملکردی خاص و نه فرآیندهای اساسی متمرکز باشد. رهنمودهای کلینیکی توصیه می کند که کودکان برای درمان مشکلات توجهی تمرینات تکراری از فعالیتها را دریافت کنند. فعالیتهایی که برای کودک با نقص توجه معنی دار و جالب هستند و کنترل مقدار محرک در محیط نیز بایستی انتخاب شده باشد. مثلاً در یک جلسه در آشپزخانه، جایی که از کودک خواسته میشود تا یک فنجان شیر گرم درست کند، درمانگران میتوانند همه آیتمهای لازم را برای انجام تکلیف در جلوی کودک قرار دهند، سپس کودک تنها نیاز به ارتباط دادن اجزا باهم بدون نیاز به جست و جوی آیتم ها در آشپزخانه دارد. در هر زمانی، جلسه تکرار می شود و یک کار اضافی می تواند انجام شود مثل قرار دادن شیر در فریزر یا فنجان ها در قفسه.
همچنان که توجه بیمار بهبود می یابد، چالش ها و پیچیدگی های تکلیف می تواند به منظور کار بر روی سطوح بالاتر توجه افزایش یابد. تکلیف های تکراری می تواند بر روی میز استفاده شود. مثلاً جمعآوری حروف و پیدا کردن لغات تا زمانی که مداخلات به صورت یک چالش مناسب در بیایند و به منظور بهبود توجه، درجه بندی شوند.
استراتژی های تطابقی در درمان نقص توجه و تمرکز
رهنمودهای کلینیکی توصیه میکند که بیماران بایستی استراتژیها را برای جبران در کاهش توجهشان آموزش ببینند. در صورتی که توجه به عنوان یک مشکل باقی بماند، می توان از استراتژی ها استفاده کرد. این میتواند به وسیله ایجاد ساختار برای هر روز یکودک مثل استفاده از یک سیستم روزانه انجام شود.
هنگامی که کودکان بیش از حد تحریک شده هستند و این میتواند در رفتار پریشان آنها دیده شود، عوامل ایجاد حواس پرتی را در محیط به حداقل برسانید و مطمئن شوید که کودک در یک مکان آرام قرار دارد. استفاده از تسهیلاتی بهمنظور حفظ توجه کودک در طول تکلیف ها می تواند مفید باشد.( این تسهیلات می تواند کلامی یا بینایی باشد) این تکنیکها بایستی به خانوادهها و مراقبان به منظور کاهش پتانسیل مشکلات توجه ای و هیجانی که می تواند در هر دوی بیماران و مراقبانشان به وجود بیاید، آموزش داده شود.
هوشیاری چیست؟ فرایند ذهنی است که به خصوص در روانشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد. این فرایند ذهنی باعث میشود تا افراد از حس های بدنی، افکار، هیجانات، خاطرات خود و رویدادهای محیطی آگاه گردند. در کاردرمانی هوشیاری به مرحله و حالتی از آگاهی نسبت به خود و محیط اطراف فرد اشاره دارد. مرکز توانبخشی دکتر صابر با در اختیار داشتن متخصصین روانشناس و کاردرمان و گفتاردرمان در زمینه ارزیابی و بهبود هوشیاری در کودکان فعالیت می نماید. اختلالاتی نظیر اوتیسم، بیش فعالی و… با تجربه و تخصص کادر درمانی کلینیک توانبخشی دکتر صابر، به بهترین نحو ممکن درمان می گردند. مرکز کاردرمانی دکتر صابر مجهز به بخش سنسوری روم، اتاق شنیداری و اتاق توجه بینایی می باشد که در پیشرفت و بهبود توجه و هوشیاری کودکان موثر می باشد.
هوشیاری به افراد امکان می دهد تا آنها توانایی برقراری ارتباط با دیگران، یادآوری خاطرات، تفکر با پاسخ مناسب به تحریکات مکانیکی مختلف را داشته باشند. پیوستار هوشیاری(تسلسل هوشیاری) می تواند شامل دامنه گستردهای از تجربیات به صورت گوش به زنگی و آگاه بودند تا عدم آگاهی و پاسخ دهی متغیر باشد.
هوشیاری چیست
در اینجا به تعاریفی از هوشیاری اشاره می گردد:
هوشیاری عبارت است از آگاهی شخص نسبت به خود،افراد و محیط اطرافش به نحوی که محتوا و میزان این آگاهی خود به عوامل دیگری چون توجه،ادراک و اطلاعات وابسته است.
هوشیاری فرایندی است که افراد نسبت به هیجانات و احساسات،اطلاعات موجود در حافظه،افکار و محیط اطرافشان آگاهی می یابند.
هوشیاری از دیدگاه روانشناسی
ویلیام جیمز روانشناس و فیلسوف آمریکایی معتقد بود که هوشیاری شامل هر چیزی است که ما از آن آگاه هستیم از جمله وجود خودمان. وی هوشیاری را به جویباری تشبیه میکند که همواره در جریان است. آن همانند یک جویبار است،یعنی جریان همیشگی و پایداری تصورات،افکار،حواس و غیره. هوشیاری دائماً متغیر،شخصی و انتخابی است.
جیمز معتقد بود که هوشیاری امری سودمند است چون باعث می شود تا انسان از طریق انتخاب، خود را با محیط اطرافش سازگار کند. هوشیاری جویباری است که توانایی ما را برای تطابق با محیط پیرامون مان افزایش می دهد. ویلیام جیمز از بیان گذاران مکتب پراگماتیسم ( اصالت عمل یا کاربرد گرایی) بود.
کاردرمانی و اجزای هوشیاری
به طور کلی اجزای هوشیاری یا تغییرات هوشیاری به دو عامل بستگی دارد:
بیداری
آگاهی یا محتوای هوشیاری (به عنوان مثال از نظر حافظه،ادراک،توجه،محاسبه و قضاوت)
نکتهای که باید توجه داشت این است که اگر فرد آگاهی لازم را داشته باشد بیدار نیز هست ولی در صورت بیداری لزوماً آگاه نیست. دو قسمت سیستم عصبی مرکزی شامل سیستم فعال کننده مشبک و نیمکره های مغز در حفظ هوشیاری نقش دارند. آسیب به سیستم فعال کننده مشبک، نیمکره های مغزی و ارتباط بین دو نیمکره مغزی می توانند باعث اختلالات هوشیاری گردند.
سیستم فعال کننده مشبک ( شبکه ای)
سیستم فعال کننده مشبک یا سیستم فعال کننده مشبک صعودی بخشی از سیستم عصبی مرکزی بخصوص ساقه مغزی است که نقش بسیار مهمی در بیداری دارد.
این سیستم شامل مسیرهای متعدد منتشری است که از تشکیلات مشبک مزانسفالون یا مغز میانی به طرف بالا صعود می کنند و در نواحی دیانسفالون و نیمکره های مغزی خاتمه می یابند.
اگر ساقه مغزی( تنه مغزی) در انتهای فوقانی مزانسفالون قطع گردد، نیمکره های مخی( مغزی) غیر فعال شده و باعث کما می گردد،ولی قطع ساقه مغزی در وسط پل مغز باعث فعال شدن نیمکره های مخفی می گردد که نتیجه آن بیداری و عدم خواب است. بنابراین احتمالاً فعالیت مورخ و بیداری تحت تأثیر تشکیلات مشبک ساقه مغزی در مزانسفالون و بخش فوقانی پل مغزی است. همچنین دو ناحیه تالاموس و هیپوتالاموس نقش مهمی در خواب و بیداری دارند.
تحریک سیستم فعال کننده مشبک
عوامل تحریک سیستم فعال کننده مشبک که نتیجه آن بیداری است عبارت است از:
تحریکات حسی از قسمتهای مختلف بدن به تشکیلات مشبک
تحریکاتی که از مخ به ویژه قشر مغز به تشکیلات مشبک می روند
کلمه توجه قسمتی از دایره لغات روزمره ما می باشد. ما به جزئیات توجه می کنیم. یا سعی میکنیم بین یک پیشخدمت زن و مرد تفاوت قائل شویم. این مسئله شرح می دهد که چگونه ما با توجه به عنوان بخشی از اعمال و رفتارمان آشنا شویم.
توجه ، عمل زود هنگام در فرآیند شناختی است. که هم ویژگی های مهم در محیط را انتخاب کرده و هم سایر ویژگی ها را در حالی که به صورت مداوم شرایط را برای تغییر مورد بازبینی قرار می دهد نادیده میگیرد. مغز آنچه را که باید بشنویم و آنچه را که باید لحظه لحظه ببینیم انتخاب می کند.
درحالی که چندین گفتگو همزمان انجام میگیرند. روی یکی از آن ها تمرکز می کنیم . با این حال ممکن است سایر گفتگو ها را نیز مورد بازبینی قرار دهیم و زمانی که نام خودمان را شنیدیم واکنش نشان دهیم.
گاهی حواسمان توسط یک محرک غیر منتظره مثل یک صدای بلند پرت می شود. توجه انتقالی به یک مکان متفاوت ممکن است حرکت سر و چشم ها را درگیر سازد یا گاهی میتواند بدون حرکت چشم ها انجام گیرد.
اگر تلفن زنگ بخورد ، ما انتقال توجه را از تکلیفی که انجام می دهیم به تلفن خواهیم داشت انتقال توجه برای انعطاف پذیری در رفتار و عمل مهم است. همین طور توانایی حفظ توجه به یک چیز در طول دوره ای از زمان برای تکمیل فعالیت ضروری می باشد.
ما فعالیت هایی را که به خوبی آموخته ایم با سطوح پایینی از پردازش توجه را به صورت خودکار انجام می دهیم . اگر همان فعالیت ها در یک اتاق پر سر و صدا یا یک محیط ناآشنا انجام شوند سطوح بالایی از توجه مورد نیاز است.
بسیاری از افراد در حالی که رادیو گوش می دهند، می توانند رانندگی کنند ، اما در هنگام استفاده از گوشی ممکن است رانندگی ایمن نباشد بنابراین در بعضی از کشورها استفاده از موبایل ممنوع است این تفاوت اختلاف میان نیاز های توجهی دو فعالیت را نشان می دهد.
توجه می تواند به صورت درونی ایجاد شده و به هوشیاری برسد در حالی که ما روی تفکرات و برنامه تمرکز می کنیم این ها می توانند با محرکات خارجی رقابت کنند که اغلب سبب کاهش توجه می شود.
حل مسئله و عملکردهای هوشی اغلب به عنوان (عملکرد های اجرایی ) شناخته می شوند و یک جزء توجهی بزرگ دارند. پردازش توجه می تواند به صورت سلسله مراتبی در نظر گرفته شود که هر سطح به سطح پایینتر از خودش وابسته است.
سطح پایه و برانگیختگی و گوش به زنگی هستند که شرایط ما برای آمادگی جهت عمل می باشد و توانایی ما را برای انتخاب اطلاعات وابسته و انتقال توجه از یک شی به دیگری حمایت میکنند بالاترین سطح پردازش کنترل شده است که توجه را حفظ کرده و انتخاب پاسخ های رقیب را مهار میکند یکپارچگی سیستم توجهی به عنوان یک پیش نیاز برای عملکرد موثر سایر سیستم های شناختی مثل حافظه و عملکرد های اجرایی در نظر گرفته میشود و به عنوان یک یک سال و نیم برای عملکرد شناختی می باشد بنابراین یک عملکرد ضروری برای ارزیابی در مراحل اولیه توانبخشی است.
اجزای توجه روزمره :
در هر زمانی ، اجزای توجه به روشهای گوناگونی توصیف شدهاند. اجزای توجه شامل:
برانگیختگی(هوشیاری) ، توجه انتخابی ، توجه مداوم ، گوش به زنگی ، توجه انتقالی ، متناوب و توجه تقسیم شده چند تکلیفی .
همچنین توجه مشارکتی را نیز مدنظر قرار میدهند ، برای مثال زمانی که یک کودک و والد با هم به یک اسباببازی توجه نشان میدهند.
برانگیختگی یا هوشیاری (Arousal)
شرایط پاسخ به محرک حسی یا تحریک کننده و در نتیجه فعالیت فیریولوژیکال چند شبکه می باشد شامل نواحی پری فرونتال ، سیستم فعال رتیکولار صعودی و سیستم انتقال دهنده های عصبی .
برانگیختگی تونیک تغییر در سطح برانگیختگی از خواب به بیداری همزمان با ریتم روزانه میباشد. تغییرات محیطی ، برای مثال طلوع خورشید در اتاق خواب ، فعالیت کورتیکال را تحریک کرده و سطح برانگیختگی(هوشیاری) را تا سطح بیداری بالا میبرد.
برعکس آن زمانی رخ میدهد که محرکات موجود در محیط کاهش مییابد و ما به خواب میرویم هوشیاری فازیک تغییر سریعتر در برانگیختگی میباشد. و در پاسخ به نیازهای فعالیت رخ میدهد سطح هوشیاری به پیچیدگی تکلیف و شرایط محیطی وابسته اند سطوح بالای توجه مورد نیاز تکالیف می باشد که کنترل حرکات ظریف را مورد استفاده قرار داده یا اجزای تصمیم گیری مهمی دارند.
اگر محرکات محیطی تهدید کننده باشند یا یک پاسخ سریع مورد نیاز باشد، برای مثال عبور از یک جاده شلوغ ، هوشیاری افزایش می یابد.
زمانی که هوشیاری پایین باشد موجب پاسخ ضعیف به محرک های محیطی شده و کنترل حرکتی را کاهش می دهد. در سطح متوسط برانگیختگی ما هوشیار و آماده برای عمل هستیم.
افزایش هوشیاری به سطوح بالا باعث بروز رفتار غیر سازمان یافته و ایجاد عملکرد نامناسب می گردد در کودکان اتیسم به علت هوشیاری (برانگیختگی) پایین کودک به محیط عکس العمل نشان نمیدهد اما سطح بالای برانگیختگی در کودکان بیشفعال باعث بروز رفتارهای خرابکارانه و نامناسب اجتماعی می گردد.
ایجاد سطح هوشیاری (برانگیختگی) متعادل پیش نیاز یک توجه متناسب است.