برچسب: کلینیک گفتاردرمانی

گفتار درمانی برای گرفتگی صدا

بستن تارهای صوتی یکی از شایع‌ترین شکایاتی است که در حوزه‌ی اختلالات گفتار و صدا مطرح می‌شود و می‌تواند به‌شدت کیفیت ارتباط فرد را مختل کند. در برخی موارد، این اختلال ممکن است نشانه‌ای از یک بیماری زمینه‌ای جدی‌تر نیز باشد. افراد زیادی در طول زندگی خود با درجات مختلفی از مشکلات صوتی مواجه می‌شوند که شایع‌ترین آن‌ها گرفتگی صدا یا «دیسفونی» است. این مشکل می‌تواند موقتی یا مزمن باشد و از یک سرماخوردگی ساده گرفته تا مشکلات پیچیده‌ی عصبی یا آسیب به تارهای صوتی منشأ بگیرد.
گفتاردرمانی به‌عنوان یکی از شاخه‌های اصلی علوم توانبخشی، نقش اساسی در ارزیابی، تشخیص و درمان این نوع اختلالات ایفا می‌کند. این مقاله به‌طور گسترده به نقش گفتاردرمانی در درمان مشکلات بستن تارهای صوتی می‌پردازد؛ از بررسی علل و علائم گرفته تا تکنیک‌های درمانی، تمرینات تخصصی، آموزش‌های مراقبتی و حتی ملاحظات روان‌شناختی در فرآیند توانبخشی صوت.

تعریف و انواع مشکلات بستن تارهای صوتی

بستن ناقص تارهای صوتی یا دیسفونی به هرگونه تغییر در کیفیت، شدت، زیروبمی یا طنین صدا گفته می‌شود که خارج از محدوده‌ی طبیعی بوده و می‌تواند توانایی فرد برای برقراری ارتباط مؤثر را تحت‌تأثیر قرار دهد. این تغییرات ممکن است به‌صورت گرفتگی صدا، کاهش قدرت صوتی، فشار در تولید صدا یا ناپایداری در آن ظاهر شوند.

از نظر علمی، دیسفونی به‌طور کلی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: دیسفونی عملکردی و دیسفونی ارگانیک. در نوع عملکردی، اختلال صوتی ناشی از استفاده نادرست از حنجره و تارهای صوتی است و معمولاً تغییر ساختاری خاصی در تارهای صوتی مشاهده نمی‌شود. در مقابل، دیسفونی ارگانیک در اثر آسیب‌های فیزیکی، بیماری‌ها یا تغییرات ساختاری در تارهای صوتی و حنجره به‌وجود می‌آید.

نوع سومی نیز به نام دیسفونی روانزاد (Psychogenic Dysphonia) وجود دارد که در آن عوامل روانی مانند اضطراب، افسردگی یا ضربه‌های روحی در تولید صدا اختلال ایجاد می‌کنند. بنابراین، تشخیص صحیح نوع اختلال صوتی برای طراحی مؤثر برنامه درمانی توسط گفتاردرمانگر ضروری است.

 

گرفتگی صدا

علل و عوامل مؤثر در بروز مشکلات بستن صدا

اختلال در بستن تارهای صوتی می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی ایجاد شود که برخی موقتی و برخی دیگر مزمن و ماندگار هستند. برخی از شایع‌ترین علل عبارتند از:

استفاده بیش از حد یا نادرست از صدا: افرادی که به‌صورت حرفه‌ای از صدا استفاده می‌کنند، مانند معلمان، خوانندگان، گویندگان و فروشندگان، بیشتر در معرض فشارهای صوتی و گرفتگی صدا هستند.

عفونت‌های ویروسی و بیماری‌ها: سرماخوردگی، آنفلوآنزا یا لارنژیت (التهاب حنجره) ممکن است به‌طور موقت موجب گرفتگی صدا شوند.

ریفلاکس معده (GERD): بازگشت اسید معده به گلو می‌تواند موجب تحریک مزمن تارهای صوتی شود.

سیگار کشیدن و مصرف الکل: این مواد موجب خشکی و آسیب بافت‌های پوششی حنجره شده و به‌مرور زمان باعث بروز اختلالات صوتی می‌شوند.

پولیپ، ندول یا کیست در تارهای صوتی: این عوارض فیزیکی می‌توانند مانع از بسته‌شدن کامل تارهای صوتی شوند.

بیماری‌های عصبی یا عضلانی: بیماری‌هایی مانند پارکینسون، ام‌اس، سکته مغزی یا سایر اختلالات نوروژنتیک می‌توانند کنترل صدا را مختل کنند.

عوامل روان‌شناختی: استرس شدید، اضطراب مزمن، افسردگی یا اختلالات روان‌تنی در برخی افراد می‌توانند به‌شکل گرفتگی یا از بین رفتن کامل صدا بروز پیدا کنند.

نقش گفتاردرمانی در درمان اختلالات صوتی

گفتاردرمانی یکی از مؤثرترین و غیرتهاجمی‌ترین روش‌های درمانی برای اختلالات صوتی به‌شمار می‌رود. گفتاردرمانگر با بررسی دقیق سوابق بیمار، انجام معاینات بالینی و در صورت نیاز ارجاع برای آزمایش‌های تخصصی مانند لارنگوسکوپی یا استروبوسکوپی، نوع اختلال صوتی را شناسایی می‌کند.

بر اساس تشخیص به‌دست‌آمده، برنامه درمانی منحصربه‌فردی طراحی می‌شود که شامل موارد زیر است:

آموزش بهداشت صوتی: بیمار نحوه‌ی صحیح استفاده از صدا را می‌آموزد و رفتارهای مخرب مانند داد زدن، سرفه‌ی مکرر یا clearing throat را ترک می‌کند.

تمرینات تخصصی تقویت صدا: تمریناتی برای بهبود بسته‌شدن تارهای صوتی، افزایش جریان هوا، کنترل فشار زیرچسبندگی و بهبود عملکرد تنفسی.

تمرینات عملکرد صوتی (Vocal Function Exercises): تکنیک‌هایی جهت بازسازی قدرت، انعطاف‌پذیری و کیفیت صدا.

بازآموزی تنفس: در بسیاری از موارد، تنفس نادرست دلیل اصلی اختلال در تولید صداست.

ابزارهای کمک‌درمانی: نرم‌افزارهای آنالیز صوتی، اپلیکیشن‌های تمرینی و آینه گفتار برای پایش و اصلاح صدای بیمار استفاده می‌شوند.

تکنیک‌های تخصصی گفتاردرمانی برای بستن تارهای صوتی

در طول درمان، گفتاردرمانگر از مجموعه‌ای از تمرینات تخصصی استفاده می‌کند که برای هر بیمار به‌صورت اختصاصی طراحی می‌شود. برخی از مهم‌ترین تکنیک‌ها شامل:

تمرینات آواز نرم یا تمرینات نیمه‌بسته‌ی مجرای صوتی (SOVTEs): مانند تمرین با نی، زمزمه، لرزش لب‌ها (lip trill) یا دمیدن در آب. این تمرینات فشار حنجره را کاهش داده و کیفیت صدا را بهبود می‌بخشند.

تنفس دیافراگمی: برای تنفس عمیق، پایدار و کنترل فشار صوتی بسیار مؤثر است.

تمرینات مبتنی بر رزونانس: مانند “ممم” یا “نگ” که به بهبود طنین صدا و کاهش تنش حنجره کمک می‌کنند.

اصلاح وضعیت بدن و قرارگیری سر: وضعیت نامناسب بدن در هنگام صحبت کردن می‌تواند تنفس و تولید صدا را تحت‌تأثیر قرار دهد.

ماساژ عضلات حنجره (Laryngeal Massage): ماساژ و کشش عضلات گردن و حنجره برای کاهش تنش، آرام‌سازی عضلات و بهبود تولید صوت.

 

گرفتگی صدا

نقش تغذیه و سبک زندگی در سلامت صدا

تغذیه و سبک زندگی نقش مستقیمی در حفظ سلامت صدا دارند. مصرف زیاد نوشیدنی‌های کافئین‌دار یا نوشابه‌های گازدار می‌تواند موجب خشکی گلو و حتی التهاب مزمن حنجره شود. در مقابل، نوشیدن آب کافی، مصرف منظم میوه و سبزیجات تازه، پرهیز از غذاهای تند، چرب و پرادویه و داشتن خواب منظم شبانه می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر بهبود کیفیت صدا داشته باشد. ورزش منظم و پرهیز از استعمال دخانیات نیز از عوامل مؤثر در پیشگیری از آسیب‌های صوتی هستند.

جنبه‌های روان‌شناختی اختلالات بستن صدا

اختلالات صوتی تنها به جنبه فیزیولوژیکی محدود نمی‌شوند، بلکه می‌توانند تأثیرات روانی قابل‌توجهی نیز داشته باشند. بسیاری از بیماران دچار کاهش اعتمادبه‌نفس، اضطراب در موقعیت‌های اجتماعی یا حتی افسردگی می‌شوند. از این‌رو، لازم است گفتاردرمانگر با همکاری روان‌شناس یا مشاور، به جنبه روان‌شناختی درمان نیز توجه داشته باشد.
آموزش تکنیک‌های آرام‌سازی (ریلکسیشن)، تمرینات ذهن‌آگاهی (Mindfulness)، اصلاح باورهای غلط درباره صدا و کنترل اضطراب می‌توانند بخشی از روند جامع درمان باشند.

 

گرفتگی صدا

پیشگیری از اختلالات بستن تارهای صوتی

پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. رعایت موارد زیر می‌تواند تا حد زیادی از بروز اختلالات صوتی جلوگیری کند:

پرهیز از فریاد زدن یا صحبت کردن در محیط‌های پر سر و صدا

گرم‌کردن صدا پیش از صحبت یا آواز طولانی‌مدت

نوشیدن آب کافی به‌صورت مکرر برای مرطوب نگه داشتن گلو

اجتناب از clearing throat مداوم

انجام روزانه تمرینات صوتی برای تقویت عملکرد تارهای صوتی

 

نتیجه‌گیری

گرفتگی صدا می‌تواند زندگی روزمره، عملکرد شغلی و کیفیت ارتباطات فرد را تحت تأثیر قرار دهد، اما با بهره‌گیری از رویکردهای علمی بهترین دکتر گفتاردرمانی کودکان و بزرگسالان می‌توان این اختلال را به‌طور مؤثر مدیریت و درمان کرد. فرآیند گفتاردرمانی با ترکیب علم، هنر و شناخت روان انسان، یکی از جامع‌ترین و ایمن‌ترین روش‌ها برای بهبود کیفیت صدا و افزایش اعتماد به‌نفس افراد است. همچنین باید در نظر داشت که گفتاردرمانی تنها درمان پس از وقوع مشکل نیست، بلکه می‌تواند به‌عنوان یک ابزار قدرتمند پیشگیرانه نیز عمل کند. به همین دلیل، آگاهی از اهمیت صدا و مراقبت از آن باید بخشی از آموزش‌های عمومی در مدارس، دانشگاه‌ها و محیط‌های شغلی باشد.

 

سوالات متداول

 

۱. گرفتگی صدا چیست و چه علائمی دارد؟
گرفتگی صدا یا دیسفونی به تغییرات غیرطبیعی در کیفیت، شدت یا لحن صدا گفته می‌شود که ممکن است باعث خشونت، ضعف یا خستگی صدا شود. علائم رایج شامل صدای خشن، سختی در تولید صدا، ناپایداری صدا و گاهی درد یا فشار در گلو است.

 

۲. چرا گرفتگی صدا اتفاق می‌افتد؟
علل گرفتگی صدا می‌توانند متفاوت باشند؛ از استفاده نادرست یا بیش از حد صدا، عفونت‌های ویروسی، ریفلاکس معده، آسیب‌های ساختاری تارهای صوتی، بیماری‌های عصبی، تا عوامل روان‌شناختی مانند استرس و اضطراب.

 

۳. گفتاردرمانی چگونه به درمان گرفتگی صدا کمک می‌کند؟
گفتاردرمانی با ارزیابی دقیق نوع اختلال، آموزش بهداشت صوتی، تمرینات تخصصی برای تقویت تارهای صوتی، اصلاح الگوی تنفس و استفاده از تکنیک‌های صوتی، به بهبود کیفیت صدا و پیشگیری از عود مشکل کمک می‌کند.

 

۴. آیا گفتاردرمانی برای همه انواع گرفتگی صدا مناسب است؟
بیشتر انواع گرفتگی صدا، به ویژه دیسفونی‌های عملکردی و روانزاد، با گفتاردرمانی قابل بهبود هستند. در مواردی که علت ارگانیک یا ساختاری باشد، ممکن است گفتاردرمانی همراه با درمان‌های پزشکی یا جراحی لازم باشد.

 

۵. چه مدت طول می‌کشد تا نتیجه گفتاردرمانی را ببینم؟
مدت زمان درمان بسته به نوع و شدت اختلال متفاوت است. برخی بیماران بعد از چند جلسه بهبود می‌یابند، اما موارد پیچیده‌تر ممکن است نیاز به چند ماه درمان داشته باشند.

برچسب‌ها:,

گفتاردرمانی و میزان پیشرفت درمان

عموم مردم گمان می کنند گفتاردرمانی یعنی کمک به صریح صحبت کردن. در حقیقت این هدف اصلی گفتار درمانی است اما جنبه های حائز اهمیت دیگری همچون درمان اختلالات زبانی و مهارت های اجتماعی نیز جز اهداف گفتاردرمانی می باشد. گفتاردرمانگران با ارزیابی اختلالات و ناهنجاری های گفتاری و زبانی کودکان سعی می کنند که بهترین روش‌ درمانی را برای هر کودک شناسایی کنند. سپس برنامه درمانی را طرح ریزی کرده و آن را به کمک خانواده اجرا می کنند. گفتاردرمانی کودکان به عنوان قسمتی از خدمات گفتاردرمانی نقش موثری در بهبود زندگی خیلی از کودکان خواهد داشت. «هدف كلى خدمات آسيب شناسی گفتار و زبان این است که، توانایی افراد را برای برقراری ارتباط به حد مطلوب برساند و یا این که بلع آنان را به حالت طبیعی برگرداند و از این رو، کیفیت زندگی آنان را بهبود ببخشد. اهدف گفتاردرمانی با تدارک خدمات منسجم در شرایط زندگی هدفمند میسر می­شود» . برای رسیدن به این ،هدف گفتاردرمان متعهد به رعایت بالاترین استانداردهای حرفه ای می­ باشند که توسط انجمن حرفه ­ای علمی و صلاحیت دار و معتبر يعني انجمن گفتار و شنوایی آمریکا (ASHA) در عرصه­ ی بین المللی کنترل می­شود. عوامل بسياري در میزان پیشرفت درمان موثرند كه به اختصار عبارت اند از: جنسیت، سن، محیط خانوادگی، دو زبانه نبودن، وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و… .  مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر، بهترین گفتاردرمانی در تهران، با توجه به خدمات متنوع گفتاردرمانی و میزان پیشرفت درمان هر کودک، به ارائه برنامه های جدیدی گفتاردرمانی می پردازد.

حرفه­ ی گفتاردرمانی پیوسته بر اصول اخلاقی این حرفه مبتنی است و بنابراین، روند درمان نیز به اصول اخلاقی مبتنی خواهد بود. کسانی که وارد این حرف می­ شوند ترغیب می­ گردند تا اصول اخلاقی این حرفه را بپذیرند و این اصول را در خلال آموزش و از آن پس در تمامی جنبه­ های تلاش­ های حرفه ­ای از آن پیروی و دفاع نمایند. اصول اخلاقی این حرفه باید در سرتاسر درمان گفتار و زبان و در موقعیت­ های درمان انعکاس داشته باشد.

تعریف اهداف گفتاردرمان

اصطلاح روند درمان در روشن ­ترین معنی خود یعنی روش­ هایی که برای معالجه یا درمان طراحی می­شوند. اگر چه خدمات درمان گفتار و زبان اغلب تا حد زیادی با حرفه ­ی پزشکی همسو است. به ویژه هنگامی که خدمات گفتار درمانی در بیمارستان­ ها و کلینیک های پزشکی ارایه می­ شود، ولی، آسیب شناسان گفتار و زبان به این منظور کار می­ کنند تا با کاهش آسیب­ های عملکردی و ساختمانی محدودیت­ های حرکتی موانع شرکت در جمع و قید و بندهای محیطی افراد، کیفیت زندگی آنان را بهبود ببخشند. به معنی دقیق تر نباید گمان کنیم که،گفتاردرمان فقط به معالجه یا مداوای بيمارانی پردازند بلکه گفتاردرمان خوب از بروز مشکل پیشگیری به عمل می ­آورند مشکل بیمار را تشخیص می­ دهند به نو توانی و توانبخشی بیماران می­ پردازند و مهارت ها، فعالیت ها، ساختار ها و عملکرد های بیماران را نیز بهبود می­بخشند.

از این رو اصطلاح روند درمان به معنی کلیه­ ی روش­های حرفه­ ای فعالیت­ها و تعاملاتی است که برای بیماران طراحی می­شوند تا مشکلات آنان در برقراری ارتباط درمان شود. این تعریف مجموعه­ ی گسترده­ ای از مسئولیت­ های حرفه ­ای از جمله: ارزیابی برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی روش­ های درمان، گفتار و زبان را نیز شامل می­ شود. به علاوه، مجموعه­ ی گسترده ­ای از فعالیت ­های جنبی و مفاهیم مربوط به تدارک درمان برای گفتار و زبان ،روند درمان را همراهی می­ کنند که این موارد هم باید توسط گفتاردرمان سر و سامان داده شوند.

گفتاردرمانی در منزل

تاثیر شتاب در میزان پیشرفت درمان

شتاب در درمان عبارت است از سرعت، شتاب، یا نیروی انتقال بین بخش‌ های مختلف جلسه‌ درمانی. سه بخش عمده‌ جلسه‌ درمانی عبارت اند از: آشنایی (پیش درآمد)، بخش اصلی جلسه درمان و پایان کار. صرف نظر از شیوه‌ های درمانی به کار گرفته شده، هر چه که درمان به سمت بخش‌ های عمده‌ جلسه‌ درمانی به پیش می‌ رود، گفتاردرمانگران باید با استفاده از آمادگی، سرعت و روانی گفتار مناسب، شتاب در درمان را مدنظر قرار دهند. میلر پی برد که، چون در خلال گفتاردرمانی، مقداری از وقت به هدر می‌ رود، برای این که این وقفه‌ ها موجب بی‌ ثمر شدن زمان نشوند و آموزش به پیش برود، حفظ شتاب در خلال آموزش، گفتاردرمانی و میزان پیشرفت درمان حائز اهمیت است. میلر، گفتاردرمانگران را تشویق و ترغیب می کند تا به منظور جلوگیری از به هدر رفتن وقت در خلال گفتاردرمانی و افزایش مدت زمان توجه و میزان پیشرفت درمان، از لحظه لحظه‌ زمان استفاده کنند. هنگامی که گفتاردرمانگران برای پیشرفت در بخش‌ های مختلف و بین بخش‌ های مختلف درمان کاملاً آمادگی داشته باشد و کار او سازمان یافته باشد، مدت زمان توجه و تلاش برای یادگیری افزایش پیدا می‌ کند. چنانچه متخصص بالینی مرتب و منظم باشد، نظم و ترتیب گفتاردرمانی مورد نظر را بداند، و تمام ابزار مورد نیاز به نحو شایسته‌ ای در اختیار او باشد، توجه و تلاش برای یادگیری و شتاب آموزش افزایش پیدا می‌ کنند. در واقع، میلر گزارش کرد که بهترین روش حفظ شتاب آموزش این است که، آموزش سازمان یافته و از پیش آماده شده باشد. هنگامی که گفتاردرمانگران برای پیدا کردن وسایل ضروری جلسه‌ گفتاردرمانی، درمان را متوقف می‌ کند و به قفسه‌ وسایل و میز کار برمی‌ گردد، سرعت کار کم می‌ شود، در کار وقفه ایجاد می‌ شود، و میزان پیشرفت درمان کاهش می یابد.

تاثیر سرعت در میزان پیشرفت درمان

تعدادی از پژوهشگران پی بردند که، سرعت مناسب در آموزش، یادگیری دانش‌ آموزان و میزان پیشرفت را تسهیل می‌ کند و بر حفظ سرعت کار کمک می‌ نماید. میلر یادآوری کرده است که، سرعت مناسب در ارایه‌ درس عبارت است از سرعت به کار گرفته شده در تدریس و نه تعداد دقایق یا مجموع لحظاتی که برای آموزش یک مهارت صرف می‌ شود. برای مثال، مقدار وقتی را که طبق معمول بیمار برای هر جلسه‌ گفتاردرمانی برنامه‌ریزی کرده است، با سرعت ارایه اطلاعات کم نمی‌ شود. بلکه، سرعت مناسب عبارت است از مهارت گفتاردرمان در حرکت مؤثر و کارآمد با ارایه‌ محرک به بیمار و دریافت پاسخ از او و حرکت آرام از یک بخش از درمان به بخش دیگر. با وجود این، گهگاهی، گفتاردرمان ممکن است عمداً فقط برای لحظاتی سرعت تدریس را کمک کند تا: بیمار فرصت بیشتری برای پردازش اطلاعات چالش برانگیزتر داشته باشد، و یا این که برای لحظاتی انگیزه‌ ای در بیمار ایجاد شود تا توجه و تمرکز خود را روی مهارت‌ ها دوباره افزایش دهد.

روانی و راحتی در گفتاردرمانی

حرکت یا انتقال نرم و آرام بین بخش‌ های مختلف گفتاردرمانی به نام روانی و راحتی در روند جلسه‌ درمانی نامیده می‌ شود. روانی و راحتی با سرعت مناسب و آمادگی و سازمان‌ دهی مناسب برای جلسه‌ گفتاردرمانی، پیشرفت و ترقّی پیدا می‌ کند. روانی و راحتی باعث می‌ شود تا شخص در خلال جلسه، دنبال کلمه نگردد و در ضمن به گفتاردرمانگر کمک می‌ کند تا از استفاده‌ تکراری از پرکننده‌ های بی‌ معنی، مثل «آ… آ»، «اِ… اِ»، «خُب» و «صبر کن ببینم»‌ها که غالباً از ویژگی‌ های افرادی است که مطمئن نیستند بعداً در درمان چه اتفاقی خواهد افتاد، پرهیز کنند. راه دیگر افزایش روانی و راحتی در جریان جلسه‌ درمان، استفاده از راهنما (فیزیکی یا ذهنی) است تا اطمینان حاصل شود که گفتاردرمانگر نسبت به چارچوب و توالی جلسه آگاه است. چارچوب عبارت است از دامنه یا عمق فعالیت‌ های جلسه و توالی عبارت است از سلسله مراتب فعالیت‌ هایی که در جلسه رخ می‌ دهند. برای مثال، هنگامی که با استفاده از راهنمای چارچوب و توالی در یک جلسه اجرای دستورات یک مرحله‌ ای را آموزش می‌ دهیم و کمک می‌ کنیم تا جلسه روان باقی بماند، و یا کاملاً روان باشد، گفتاردرمانگر ممکن است چارچوبی (دامنه‌ فعالیت‌ ها) از سه دستور یک مرحله‌ ای ایجاد کند، و آن را به بیمار بدهد تا مهارت‌ های او را در اجرای این دستورات ارزیابی کند. هر چارچوبی که شامل این باشد که از بیمار بخواهیم تا فقط یک دستور یک مرحله‌ ای را یک بار در خلال درمان اجرا نماید، کافی نیست تا گستره یا عمق فعالیت مهارت‌ های بیمار را ارزیابی کند، حال آن که اگر از بیمار بخواهیم تا یک دستور یک مرحله‌ای را ۵۰ بار در خلال گفتاردرمانی اجرا نماید، این کار چیزی بیش از گستره یا عمق لازم برای ارزیابی آن مهارت است. در همین طرح، گفتاردرمانگر نوعی توالی یا نظم و ترتیب ایجاد می‌ کند که نه فقط کدام یک از سه پرسش باید اول، دوم و سوم پرسیده شود، بلکه کدام یک از توالی به گفتاردرمانگر کمک می‌ کند تا بسته به پاسخ‌ های بیمار تعیین کند که در مرحله‌ بعد در جلسه به کدام سمت و سو برود و یا چه کاری انجام دهد. سایر راهنمایی‌ هایی که به افزایش روانی و راحتی در جلسه کمک می‌ کنند عبارت اند از: راهنمایی‌ های دیداری مثل هشدار دهنده‌ های نوشتاری، جدول‌ ها، پوستر ها، عکس‌ های کامپیوتری، و نظایر این‌ ها. برخی گفتاردرمانگران از کارت‌ های یادداشت، برنامه‌ های درمانی برای هر جلسه، پرونده‌ های رمز‌ بندی شده با رنگ، و یا سایر وسایل کمکی به‌عنوان پشتیبان یا یاد آوری‌ کننده‌ پیشرفت درمان استفاده می‌ کنند. بنابراین، هم شتاب کار حفظ می‌ شود و هم روانی و راحتی آن. به‌طور خلاصه شتاب درمان توسط گفتاردرمانگرانی توسعه پیدا می‌ کند که، برای گفتاردرمانی کاملاً آمادگی داشته باشند و منظم و مرتب باشند، برای ارایه‌ محرک و دریافت پاسخ از سرعت مناسب استفاده کنند، و در سرتاسر جلسه، بین بخش‌ های مختلف درمان، حرکت روان و آرام را حفظ کنند.

بهترین گفتاردرمانی در تهران

برچسب‌ها:,

متخصص گفتاردرمانی چه کار میکند| گفتاردرمانی کودکان چیست | گفتار درمانی در منزل

در فرهنگ لغت وبستر، اعتماد اینگونه تعریف شده است ایمان راسخ به درستکاری، قابل اطمینان بودن، توانایی و یا خصوصیات چیزی و یا شخصی . قوانین فدرال، ایالتی و محلی، جنبه ­های قانونی مربوط به ارایه خدمات درمانی برای عموم را به کمک قوانین یا دستوراتی که غالباً توسط کمیته­ های مجاز دولتی صادر می­شوند، نظارت و کنترل می­کنند. بنابراین، از این طریق، با معرفی فرد متخصص و نتیجه کار او، آسیب شناس گفتار و زبان یا گفتاردرمان برای ارایه بهترین خدمات ممكن، مورد اعتماد ارباب رجوع خود قرار می­گیرد. یک کتخصص گفتاردرمانی چه کار میکند تا اعتماد مراجع را جلب کند؟ متخصص گفتاردرمانی باید بیاموزد که چگونه اعتماد بیمار را جلب کند و این کار فقط با تلاش­های مستمر او برای ارایه با کیفیت­ترین و بهترین خدمات گفتاردرمانی برای بیمار امکان­پذیر می­باشد برای آسیب شناسی که بخواهد اعتماد بیماران را جلب کند نخست باید در خودش در این حرفه و در خدمت به بیماران اعتماد به نفس ایجاد کند. در واقع در روند درمان نخستین گام در پدید آوردن اعتماد در بیمار بروز اعتماد به نفس در گفتاردرمانگر در روند درمان است. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر با استفاده از متخصصین گفتاردرمانی با تجربه و استفاده از تجهیزات پیشرفته گفتاردرمانی کودکان به صورت تخصصی در زمینه تشخیص و درمان اختلالات گفتار و زبان کودکان فعالیت می نماید. از دیگر خدمات این مرکز گفتار درمانی در منزل می باشد که روند درمان مراجعین را تسهیل می بخشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

متخصص گفتاردرمانی با تجربه

وقتی گفتاردرمان کودک تازه کاری تلاش می­کند تا پایه ­های اساسی این حرفه را درک کند، غالباً دچار ناامیدی می­شود. در گفتاردرمانی تازه کار، این احساس اغلب منجر به از دست رفتن اعتماد به نفس در بروز توانایی­ ها و سرانجام اجرای مناسب مهارت­ها و وظایف به عنوان یک گفتاردرمان حرفه­ ای می­گردد. حتی هم اگر دانشجویان در خلال تحصيل، کارشان را به خوبی انجام دهند اغلب همواره به شدت نگران این موضوع هستند که هرگز نتوانند تمام چیزهایی را که باید به عنوان یک متخصص گفتاردرمانی مسئول برای درمان بیماران­شان انجام دهند یاد بگیرند این نگرانی در انتقال از دانشجوی گفتاردرمانی به متخصص گفتاردرمانی قابل درک است و شاید حتی طبیعی هم باشد اطلاعات و مهارت­های مورد نیاز گفتاردرمانی کودکان (2005 و ASHA) زیاد، و روند احراز صلاحيت بسيار دشوار است. بنابراین، توجه قابل ملاحظه هم در مورد سطح آموزش و هم در مورد استانداردهای کاری، برای دانشجویان گفتاردرمانی ضروری است. با وجود این، حتی گفتاردرمانهای کارآزموده هم اذعان می­کنند که، در مورد بیمارانی که تجربه چندانی ندارند و یا در مورد فناوری­ های جدیدی که خدماتی را در حرفه آسیب شناسی گفتار و زبان ارایه می­دهند نگرانند این قبیل اندیشه ­ها، تعبیرها و واکنش­های قابل درکی را در گفتاردرمانان شاغل نیز ایجاد می­کند.

متخصص گفتاردرمانی برای بالا بردن اعتماد بنفس خود چه کار میکنند

اگرچه قابل درک است که دانشجویان، و حتی افراد متخصص شاغل، ممکن است گاهی در مورد ارایه درمان­های ویژه برای بیماران مختلف نگران باشند مهم است که هم دانشجویان و هم افراد شاغل بدانند که، در روند درمان اعتماد به نفس آنان رکن ضروری و اساسی در این روند است. ما به عنوان افراد حرفه­ای به این دلیل باید اعتماد به نفس خود را گسترش دهیم که:

(a اطلاعات داده شده به بیمار شگردهای مورد استفاده و تمام جوانبی را که برای راهنمایی بیماران در نظر می­گیریم در واقع بهترین اطلاعات موجود می­باشند

b) نتایجی را که در صدد دستیابی به آن هستیم، برای بیمار قابل توجیه باشد.

c) ما به عنوان افراد حرفه­ای مهارت­ها و اطلاعاتی داریم که منجر به نتیجه مورد نظر خواهد شد قابل فهم است که برای تأثیر سطح اعتماد به نفس در مهارت­های بالینی برای خدمات گسترده؛ به زمان و تجربه نیازمندیم.

به هر روی حتی دانشجویان تازه کار را آموزش می­دهیم و تشویق می­کنیم تا برای تأثیرگذاری مثبت در روند درمان آنچه را که می­دانند و آگاهی دارند با اعتماد به نفس انجام دهند. دانشجویان را تشویق می­کنیم تا:

(a اطلاعات مورد نیاز را گردآوری کنند.

(b با پیوند دادن یافته­ها با اطلاعات پیشین، یافته­های خود را تعبیر و تفسیر کنند.

c) نخست در حین آموزش به طور منطقی نتیجه­گیری کنند و سپس این تمرین­ها را تا زمانی که به متخصصان کار آزموده و کارکشته­ای هم تبدیل شوند ادامه دهند.

با انجام تمرین­های پی در پی در بررسی منظم، فرضیه­ سازی، تجزیه و تحلیل آزمایش و رسیدن به نتایج، دانشجویان مفاهیم مربوط به این حرفه را درک می­کنند ولی مهم­تر این که آنها در مهارت­هایشان برای تعیین مسیرهای مناسب و رسیدن به نتیجه گیری­ های درست برای درمان بیماران اعتماد به نفس پیدا می­کنند.

تمرین شرح حال نویسی نوعی کار تمرینی در اختیار ما قرار می­دهد که این تمرین در ایجاد اعتماد به نفس در دانشجویان به آنها کمک می­کند تا در ایجاد مهارت­ها برای تصمیم ­گیری­های لازم آسیب شناس گفتار و زبان در روند درمان، از اعتماد به نفس برخوردار باشند معمولاً وقتی که گفتاردرمان روی شرح حال ۴ یا ۵ بیمار فرضی کار کند، آگاهی و اعتماد به نفس او در روند درمان شروع به شکل­گیری می­کند به گونه ­ای که هنگام توضیح درباره بیماران روانی گفتار او افزایش پیدا می­کند، در بررسی همه جانبه تمامی ابعاد شرح حال بیمار توانایی او بالا می­رود و سرعت او در انجام کار فزونی می­یابد اگرچه در تمرین فقط یک نمونه نشان داده شده است دانشجویان را تشویق می­کنیم تا این طرح را همان گونه که در  تمرینات تجویز شده است در روزهای آینده آن را دست کم به ۵ مورد گسترش دهند.

علاوه بر آنچه که در تمرین به منظور ایجاد اعتماد به نفس در متخصصین گفتاردرمانی تازه کار در روند درمان طراحی شده است فعالیت­های زیر برای پروراندن اعتماد به نفس سودمندند.

1) شرح حال بیمار را از آغاز درمان تا ترخیص او مطالعه کنید تا پی ببرید که، در بيماران واقعی، درمان چگونه ادامه پیدا می­کند.

2) در صورت امکان، با بیماران قبلی صحبت کنید، تا نظر آنان را درباره کمکی که درمان به آنها کرده است بشنوید (گاهی وقتها همکلاسی­ها و افراد همسن و سال کودک که در برنامه گفتار درمانی ثبت نام کرده­اند نظر خود را بی هیچ ملاحظه ­ای بیان می­کنند)

3) به طور متناوب با سایر گفتاردرمانها قرار بگذارید تا بیماران آنان را مورد مشاهده قرار دهید. از این طریق، در طول یک دوره با بیماران و پیشرفت­های آنها آشنا می­شوید.

گفتاردرمانی کودکان چیست

برچسب‌ها:, ,

مشاوره گفتاردرمانی کودکان

مشاوره گفتاردرمانی کودکان یعنی بررسی و درمان اختلالات ارتباطی و اختلالات گفتار کودکان. مشاوره گفتاردرمانی کودکان توسط آسیب شناس گفتار زبان یا مشاور گفتاردرمانی کودکان انجام می گیرد که غالبا آن ها گفتاردرمانگر نامیده می شوند. مشاوره گفتاردرمانی کودکان معمولاً با ارزیابی توسط  گفتاردرمانگر با مهارت که نوع اختلال گفتاری و بهترین راه درمان آن را تعیین می کند، شروع می شود. از تکنیک های گوناگون گفتاردرمانی برای بهبود ارتباطات کودکان استفاده می شود. گفتار درمانی احتمال دارد در یک کلاس درس یا گروه کوچک، یا تک به تک، با توجه به نوع اختلال گفتار انجام شود اما مشاوره گفتاردرمانی کودکان منحصر به فرد بوده و تنها انجام می شود. تمرینات و فعالیت های گفتاردرمانی کودکان با توجه به نوع اختلال، سن کودک و حتی نیاز های کودک، متفاوت می باشد. کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز مشاوره گفتار درمانی، با روش های تخصصی و نوین به مشاوره گفتاردرمانی کودکان می پردازد. از جمله روش های گفتاردرمانی کودکان این مرکز می توان به اتاق شنیداری گفتاردرمانی کودکان، گفتاردرمانی آنلاین و گفتاردرمانی در منزل اشاره کرد.

نظریه روان شناس آمیکایی در گفتادرمانی کودکان

آبراهام مزلو، روان شناس، که در آمریکا متولد شده است؛ فرزند یک مهاجر روسی است. او پدر روانشناسی انسان مدارانه به حساب می ­آید، وی معتقد بود که، تجربه، نخستین رویداد در یادگیری انسان است. مزلو بر این باور بود که، رشد استعداد، شرافت و ارزش انسان، آخرین دلواپسی­ های او است و اعتقاد داشت که انگیزه به سلسله مراتبی از نیاز ها و ابسته است که شامل ابتدایی ­ترین نیاز ها تا عالی ­ترین نیاز ها است؛ یعنی نیاز های جسمی، سلامتی، عشق / احساس تعلق، احترام، دانش، آگاهی، زیبایی و از قوه به فعل به درآوردن استعداد. مزلو بر این باور بود که یاگیری در واقع به معنی از قوه به فعل در آوردن استعداد است. هنگامی که این نظریه در مورد نهاد های آموزشی به کار گرفته شود، دیدگاه انسان مدارانه مزلو درباره یادگیری، طیف گسترده ­ای از فعالیت ­ها و دلایل منطقی مربوط به ساختار مدرسه ­ای، کارها و آموزش را در برمی ­گیرد، به عنوان مثال نیاز های فیزیولوژیکی دانش آموزان از طریق برنامه نهار در مدرسه، توجه به دمای کلاس­ های درس و منظم بودن زنگ تفريح برای رفتن دانش آموزان به دستشویی برآورده می­ شود. سلامتی دانش آموزان با اجرای درست مقررات تأمین می­ شود عشق و تعلق خاطر توسط آموزگاران و مسئولین مدرسه که دلسوز دانش آموزان باشند و برای آن ها ارزش قایل شوند، تأمین می­ گردد. عزت نفس با تشویق و ترغیب دانش آموزان به کنترل رفتارشان ایجاد می­ شود. دانش/ آگاهی با استفاده از یک برنامه آموزشی به لحاظ عقلی چالش­ انگیز تأمین می­ شود. زیبایی با تأکید بر تمیزی و خوشایند و مطبوع بودن کلاس­ های درس تأمین می ­گردد و از قوه به فعل در آوردن استعداد دانش آموزان، با کمک به آن ها در پیوند دادن یادگیری با تجربیات معنی ­دار «در زندگی واقعی» تأمین می ­شود. مزلو بر این باور بود که اگر نیاز های ابتدایی­ تر در آغاز برآورده نشوند، یادگیری (از قوه به فعل درآوردن استعداد) دست کم تا اندازه­ ای دشوارتر خواهد بود. به عنوان مثال، مزلو معتقد بود که، چنانچه کودکی گرسنه باشد، یادگیری برای او دشوارتر خواهد بود ،یعنی اگر نیاز های ابتدایی­ تر (نیازهای جسمی) برآورده نشوند، دستیابی به نیاز های عالی­ تر (از قوه به فعل درآوردن استعداد) دشوارتر خواهد بود.

دیدگاه روان شناسان درباره مشاوره گفتاردرمانی

کارل راجرز، روان شناس آمریکایی نیز به یادگیری تجربی معتقد بود. بررسی ­های او درباره از قوه به فعل درآوردن استعداد، به دلایل گوناگونی روی آموزش تأثیر گذاشته است. راجرز بر این باور بود که: اگر دانش آموز به موضوع علاقه مند باشد، می ­تواند آن را یاد بگیرد. شخص کمتر احساس خطر کند، سریع ­تر می ­تواند یاد بگیرد. یادگیری خودانگیخته ماندنی ­تر و فراگیر است. دیدگاه راجرز درباره یادگیر به عنوان یک بخش مکمل از جنبش آموزش انسان مدارانه محسوب می ­شود. مفاهیم ارایه شده توسط مزلو و راجرز؛ برای جنبه­ های مختلف روش های گفتاردرمانی گفتاردرمانگر سودمندند. پذیرش مؤلفه ­های دیدگاه تجربی/ انسان مدارانه در برنامه­ های درمانی می ­تواند به گفتاردرمانگر کودکان کمک کند تا: شرایط واقعی فراهم کنند که متناسب با نیاز های بیماران در خلال درمان باشد. شرایط عاطفی سودبخش را برای بیماران حفظ نمایند. در سرتاسر درمان، فعالیت ­های معنی ­دار و چالش انگیزی برای پیشرفت بیمار ایجاد نمایند.

دیدگاه اجتماعی درباره گفتاردرمانی کودکان

لو ویگوتسکی، روان شناس روسی، به خاطر مطرح کردن دیدگاه اجتماعی درباره یادگیری، معروف شده است. کرافورد هاس فادر ویگوتسکی بر این باور بود که تعاملات اجتماعی بیش از تأثیرات بیولوژیکی و فرهنگی رشد شناخت را شدیداً تحت تأثیر قرار می­ دهد. ويكوتسكى معتقد بود که، رشد به تعاملات اجتماعی دائمی وابسته است و این تعاملات اجتماعی پایه ­ای برای رشد شناخت به حساب می ­آیند. ویگوتسكي عميقاً باور داشت که، زبان پدیده ­ای اجتماعی و فرهنگی است که عمدتاً در رشد اندیشه دخالت دارد و تحول شناخت شديداً متأثر از محیط فرهنگی و اجتماعی است. ویگوتسکی معتقد بود که، کودکان از دو طریق یاد می ­گیرند: نخست از طریق تعاملات اجتماعی با اشخاص توانمند تر، در اثر راهنمایی آموزگار یا همسن و سالان به تدریج شخصاً یادگیری خود را بیش از پیش گسترش می ­دهند. به کارگیری دیدگاه ویگوتسکی در کلاس درس مستلزم این است که، دانش آموزان دور یک میز بنشینند و یا به صورت گروه ­های کوچک دور چند میز بنشینند، از یکدیگر چیز هایی بیاموزند و با همدیگر تشریک مساعی نمایند. این آموزش به منظور تشویق دانش آموزان به انجام تعامل و همکاری متقابل و افزایش سطح شناخت آن ها طراحی شده است. کاربرد دیدگاه اجتماعی درباره یادگیری، در گفتاردرمانی کودکان منجر به ایجاد شگرد هایی چون توصیف یک چیز یا یک پدیده گفتگو با خود گفتار مقایسه ­ای، بسط و گسترش یک موضوع و تعمیم، برای درمان اولیه کودک گردیده است. كاربرد گسترده ­تر دیدگاه اجتماعی درباره یادگیری برای گفتاردرمانی برای کودکان یعنی این که: دست کم بخشی از درمان بیمار در گروه­ های کوچک انجام شود. برنامه درمانی به گونه ­ای طراحی شود که افراد همسن و سال الگوی یکدیگر قرار گیرند و با یکدیگر تعامل نمایند و واکنش ­های یکدیگر را سبک و سنگین کنند.

نتیجه گیری درباره دیدگاه­های گفتاردرمانی کودکان

بی گمان، توضیحات مختصر درباره دیدگاه ­های یادگیری را به این منظور مطرح نکرده ­ایم تا گستره دیدگاه­ های ارایه شده را به طور مفصل شرح دهیم. یک عمر بررسی درباره یادگیری، به آسانی در چارچوب چند توضیح مختصر نمی­ گنجد. با وجود این با تأمل درباره مفاهیم عمده و اساسی ارایه شده در ساختار هر دیدگاه، این امید وجود دارد که گفتاردرمانگر کودک بتواند نوعی برنامه درمانی اجرا نماید که کاملاً انعکاسی از آگاهی نسبت به تأثیرپذیری برنامه ­های درمانی سنتی و ابداعی از یک یا چند دیدگاه یادگیری باشند. این باور وجود دارد که با یادگیری این دیدگاه­ ها، مشاور گفتاردرمانی کودکان دلایل منطقی و درک بهتری نسبت به آموزش پیدا کند، ضوابط بهتری در مورد انتظاراتش از درمان پایه ­ریزی نماید، و رفتار بیمار را با روش کارآمد تری ارزیابی نماید.

بهترین مشاوره گفتاردرمانی آنلاین

برچسب‌ها:,

گفتار درمانی و مهارت ارتباط| گفتاردرمانی در منزل برای کودکان و بزرگسالان

در حالی که ممکن است عموم مردم گفتار درمانی را با لکنت زبان و اختلالات گفتاری مرتبط بدانند، گفتار درمانگران به کودکان و بزرگسالان کمک می کنند تا مهارت ارتباط خود را بهبود بخشند. گفتار درمانی کودکان و بزرگسالان برای بهبود مهارت ارتباط شامل انواع روش های درمانی برای بهبود ارتباطات عملکردی در محیط های گوناگون اجتماعی می باشد. گفتار درمانگر می تواند به اشخاص در هر سنی که باشند، از کودک گرفته تا بزرگسال، که در مهارت های ارتباط با مشکلاتی مواجه هستند، کمک کند. برخی روش های گفتار درمانی که برای بهبود مهارت ارتباط استفاده می شود عبارت اند از: آموزش ویدیویی، مکالمات نقش آفرینی، ایفای نقش و… . گفتار درمانی معمولا نقش بسیار مهمی در کمک به کودکان و بزرگسالانی که در مهارت ارتباط مشکل دارند، ایفا می کند. روش‌ هایی که یک گفتار درمانگر  استفاده می کند دقیقاً با کودک یا بزرگسال و چالش‌ های خاص آن‌ ها سازگاری دارد. رضایت مراجعه کنندگان به کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، تجربه همیشگی ما را در ارائه بهترین خدمات گفتار درمانی برای بهبود مهارت ارتباط کودکان و بزرگسالان نشان می دهد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

درمان اختلالات مهارت ارتباط با گفتار درمانی

در درمان اختلالات در مهارت ارتباط برای حل مشکلات مربوط به ارتباط استون چندین روش را شرح داده است. او پی برد که ارتباطات کارآمد با مهارت ارتباط آزاد و احترام به باور ها و احساسات مشخص می­ شود. نقش ­ها و قوانین باید روشن، انعطاف­ پذیر و متناسب با نیاز ها و توانمندی­ های شرکت کنندگان در ارتباط باشند. در صورت لزوم، این قبیل ارتباطات را می­ توان متناسب با نیاز افراد، تغيير داد. استون، شش مفهوم زیر را درباره ارتباط شرح داده است:

1) شرکت کنندگان در مهارت ارتباط، لازم و ملزوم یکدیگرند. (به عنوان مثال بیمار و درمانگر از یکدیگر تأثیر می­ پذیرند).

2) روند تعامل توسط تمام اعضای شرکت کننده در یک تعامل شکل می­ گیرد و تداوم پیدا می­ کند (به عنوان مثال، هر شخص در جلسه درمان روی تمام گروه تأثیر می ­گذارد).

3) ارتباط دارای قوانینی است که، این قوانین را رفتار ها و نقش­ های افراد تعیین می­ کند. (به عنوان مثال، هر شخص دارای این اندیشه است که او از دیگر اعضای گروه انتظار دارد تا در گروه رفتار خاصی داشته باشند).

4) در یک ارتباط پایدار، تغییر یا نقص قانون، تنش­زا است. (به عنوان مثال، ثبات در تعاملات، مانع از ایجاد اضطراب می­ شود زیرا هر کس می­ داند که از او چه انتظاری دارند. استون پی برد که اشخاص دارای مهارت­ ارتباط درون فردی و بین فردی قوی، آسان­ تر از اشخاص دارای مهارت­ ارتباط محدود در این جنبه ­ها می­ توانند خود را در یک ارتباط تغییر دهند).

5) در یک ارتباط، افراد درباره ماهیت مهارت ارتباط و همچنین درباره رخداد ها و فعالیت ­ها به گفتگو می ­پردازند. استون بر این باور است که، رفتار ها نشان می دهند که افراد در گروه درباره ارتباط چه احساسی دارند و معتقد است که با بیان کردن می­ توان درباره ماهیت ارتباط نیز به گفتگو پرداخت).

6) مهارت ارتباط با افراد بیشتری هم صورت می ­گیرد و از آن ها تأثیر می ­پذیرد. (به عنوان مثال، استون پی برد که افراد بیشتری که روی ارتباط بالینی تأثیر می­ گذارند عبارت اند از: افراد خانواده، مدارس، ادارات و سایر کلینیک­ ها).

گفتار درمان ها را تشویق می­ کنیم تا بدانند که، ارتباط در درمان به کیفیت مهارت ارتباط بین فردی و درون فردی ارایه شده از سوی اعضای گروه بستگی دارد. هنگامی که برقراری ارتباط بین اعضای گروه با مشکل رو به رو شود به گفتار درمان بستگی دارد تا برای ارایه ی تعاملات درمانی مؤثر به نفع تمامی بیماران پویایی­ های برقراری ارتباط را ارزیابی نماید و آن را در جهت دیگری به کار بیندازد. گاهی وقت ­ها لازم است تا برای ایجاد و یا ایجاد دوباره تعاملات درمانی مؤثر، رفتار درمانی صورت گیرد. در چنین موارد گفتار درمان ها را تشویق می­ کنیم تا برای افزایش موافقت و کاهش مقاومت، شگرد های درمانی دیگری را جستجو کند. صرف نظر از توجه به شگرد هایی که برای افزایش و تداوم مهارت ارتباط در درمان ضروری به نظر می­ رسند، گفتار درمان ها باید به یاد داشته باشد ،که دلیل اصلی توجه به پویایی­ های ارتباط در درمان این است که، پیشرفت در درمان را به حداکثر افزایش دهیم.

معرفی بیمار به گفتار درمان دیگر برای انجام گفتار درمانی

غالباً،گفتار درمانگر پی می­ برد که ضرورت دارد تا بیمار را به سایر متخصصان (پزشکی، آموزشی، روان شناسی و غیره) معرفی کند. گه گاهی آن گونه که انتظار می­ رود درمان به پیش نمی­ رود و گفتار درمانگر باید علل کُندی پیشرفت مناسب را کشف نماید. در سایر موارد طبق آنچه که انتظار می­ رود بیمار پیشرفت می­ کند و زمان آن می­رسد تا احتمالات مربوط به آنچه را که پیشتر شناسایی شده بود کشف نماییم و یا به آن اضافه کنیم ولی به دلیل این که در آغاز روی نیازهای مهارت ارتباط تأكيد زيادی صورت گرفته بود، این کار را به تعویق می­ اندازیم. در هر یک از این دو مورد، گفتار درمانگر باید احتمال معرفی بیمار را برای او شرح دهد و سپس به منظور موجه جلوه دادن معرفی بیمار با متخصص مربوطه تماس بگیرد. به عنوان مثال، چنانچه بیماری پس از ۴-۳ ماه کار با گفتار درمانگر، به متخصص کاردرمانگر معرفی شده باشد، علت این معرفی باید برای بیمار شرح داده شود و به طور مناسب پیگیری شود تا اطمینان حاصل گردد که این معرفی هم درست بوده و هم به نفع بیمار بوده است. این کار حائز اهمیت است به ویژه اگر در خلال معرفی و یا پس از معرفی بیمار به سایر متخصصان ضرورت داشته باشد که گفتار درمانی مهارت ارتباط ادامه پیدا کند. شیپ لی و مک آفی نمونه­ ای از معرفی را برای معاینه پزشکی به منظور ارزیابی حنجره و یا آسیب حنجره ارایه داده ­اند. بنابراین گفتار درمانگر می­ تواند از این معرفی به منظور ارجاع بیماران خود به سایر متخصصان استفاده کند. به عنوان مثال، شیپلی و مک آفی، برگه­ ای از معرفی نامه درست کرده ­اند که شامل موارد زیر است:

1) عنوان برگه

2) اطلاعات اجتماعی مربوط به بیمار

3)سلام و احوال­ پرسی برای دریافت کننده معرفی نامه

4) اطلاعاتی در این باره که گفتار درمانگر چه وقت و چرا بیمار را مورد ارزیابی قرار داده است

5) توضیح وضعیت مهارت­ ارتباط بیمار در خلال ارزیابی

6) یافته ­های به دست آمده از ارزیابی گفتار درمانگر

7) توضیحی درباره نخستین برنامه­ های درمانی بیمار

8) تقاضا از متخصص مربوطه به منظور ارزیابی بیمار

9) پیوست نمودن برگه ­ای که متخصص مربوطه پس از دریافت معرفی نامه گفتار درمانگر باید آن را تکمیل نماید

10) تقاضا از متخصص مربوطه که پس از تکمیل برگه پیوست، آن را به گفتار درمانگر برگرداند

۱۱) سپاس گزاری از متخصص دریافت کننده معرفی نامه

12) نام و نام خانوادگی، آدرس، شماره تلفن و امضای گفتار درمانگر معرفی کننده

با استفاده از این مؤلفه­ ها گفتار درمانگر برای انجام گفتار درمانی باید بتواند معرفی نامه کاملاً مناسبی را برای تقاضای کمک از سایر متخصصان پزشکی، آموزشی و نظایر این ها، طرح­ ریزی نماید. همان گونه که پیشتر گفته شد گفتار درمانگر باید آمادگی داشته باشد تا براساس تمام ارجاعاتی که به سایر متخصصان انجام داده است، برنامه درمانی مناسبی را جهت رفع نیاز های بیمار فراهم نماید.

گفتاردرمانی در منزل برای کودکان و بزرگسالان

برچسب‌ها:,

گفتاردرمانی با مهارت

هنگامی که گفتاردرمانان آماده می­ شوند تا در حوزه­ های مختلف درمان با بیماران کار کنند، مهم است که مفاهیم بنیادی مربوط به نظریه­ ی یادگیری را که روی توانایی­ های بیمار در دستیابی به موفقیت­ ها در روند درمان تأثیر می­گذارند، به یاد داشته باشند. گفتاردرمان ها را تشویق می­کنیم تا با ایجاد شرایط مناسب یادگیری، به موفقیت بیمار کمک کنند. چنانچه گفتاردرمانی، پیشرفت­ ها، انتظارات، و یا سایر جنبه ­های مهم جلسه­ ی درمان را به طور نامناسب طرح­ریزی نماید، موفقی­ت های بیمار در دستیابی به هدف­ ها در درمان، به طور چشمگیری کاهش پیدا می ­کند. به عنوان مثال، اگر در مراحل اولیه ­ی درمان، شالوده­ های مناسبی برای تداوم پیشرفت بیمار پایه­ گذاری نشوند، در مراحل بعدی درمان، بیمار به پیشرفت رضایت بخشی دست نخواهد یافت. مرکز گفتاردرمانی و کاردرمانی دکتر صابر در زمینه آموزش گفتاردرمانان خود به صورت تخصصی و استفاده از نیروی گفتاردرمانی با مهارت و درمان بیماران با اختلال کلامی و انجام خدمات گفتار درمانی در منزل پیشرو می باشد.

طرح جلسات گفتاردرمانی با مهارت درمانگر

با طرح­ ریزی جلسه­ های درمانی، گفتاردرمان با مهارت باید آسودگی خاطر پیدا کنند که، به چند مفهوم بنیادی مربوط به توجه و تمرکز، پیوستگی با یادگیری قبلی، مراحل فراگیری مهارت، مهارت، حفظ و تداوم، و تعمیم مهارت­ ها، توجه مناسب نشان داده باشند. موارد زیر به این منظور طراحی شده ­اند تا به گفتاردرمان با مهارت کمک کنند که، نیاز های بیمار را برای یادگیری مرتب و منظم و خردمندانه، به طور مناسب مورد توجه قرار دهند:

1) یادگیری از موارد عینی به سمت موارد ذهنی به پیش می­ رود. اشیاء واقعی (کتاب، ماشین، کفش)، عینی­ت از تصاویر هستند، تصاویر (عکس­ها) عینی­ت از نقاشی ­ها هستند، نقاشی­ ها عینی­ت از واژه­ ها هستند، و واژه ­ها کمترین عینیت را دارند و بیش از همه­ ی موارد، ذهنی­ اند. هنگامی که تلاش می کنیم تا واژه ­ی کتاب و یا مفهوم کتاب را آموزش دهیم، اگر در هنگام آموزش مفهوم کتاب، واقعاً کتاب را به بیمار نشان دهیم بیمار مفهوم کتاب را راحت ­تر یاد می­ گیرد. البته، دیر یا زود، گفتاردرمان با مهارت از بیمار انتظار دارد تا واژه ­ی کتاب را درک کند و آن را به طور ذهنی در گفتار مورد استفاده قرار دهد.

2) یادگیری از موارد عمومی به سمت موارد اختصاصی به پیش می­ رود. به عنوان مثال، کودک در حال رشد، مفهوم «سگ» را به عنوان حیوانی فرا می­ گیرد که چهار پا و پشمالو است. هنگامی که مفهوم سگ را فرا گرفت هر حیوان چهار پا و پشمالو به معنی سگ است (تعمیم)، تا این که واژه­  ای مربوط به حیوانات خاص، مثل: اسب، گاو، و شیر را یاد بگیرد.

3) یادگیری از موارد ساده به سمت موارد پیچیده به پیش می­ رود. به عنوان مثال، کودکِ در حال رشد، همخوان­ های ساده را پیش از همخوان­ های مرکب فرا می گیرد. در مورد مفهوم حمل و نقل، کودک واژه­ ی ماشین را پیش از واژه­ ی بالون گازی یاد می­ گیرد، مگر این که یک پایه ­ی تجربی، شدیداً روی یادگیری او اثر گذاشته باشد. مثلاً وقتی که پدر و یا مادر کودک با بالون گازی کار کند و او آن ها را همراهی کرده باشد. در چنین موردی، ممکن است کودک واژه­ ی بالون گازی را پیش از واژه­ی ماشین یاد بگیرد.

4) برای یادگیری، توجه و تمرکز الزامی است. برای جلب توجه بیمار، به محرک­ های جدید نیازمندیم؛ با حفظ و تداوم علاقه به اشخاص، اشیاء، واژه ­ها، رخدادها، و نظایر این ها، تمرکز بیمار برانگیخته می ­شود.

5) برای کودکِ در حال رشد، مدت زمان توجه، برحسب دقیقه، تقریباً برابر است با سن کودک به سال، مثلاً، گستره­ ی توجه برای یک کودک 3 ساله، تقریباً برابر 3 دقیقه، و یک کودک 4 ساله تقریباً برابر 4 دقیقه است، گفتاردرمان با مهارت باید جلسه­ های درمانی را متناسب با گسترده­ ی توجه احتمالی بیمار طراحی نمایند. در مورد جوانان و بزرگسالان، انتظار وقوع توجه به صورت «چند منحنی یا چند موج» است، یعنی، در چند دقیقه ­ی اول میزان توجه و مشارکت در کار بالا است، و در چند دقیقه­ ی بعد، میزان توجه، تمرکز، و مشارکت به طور چشمگیری کاهش پیدا می­ کند. بنابر این، در اثر تمرکزِ مجدّد، چرخه، یا موج، خودش تکرار می­ شود، ولی این بار حدّ نصاب اولیه­ ی یادگیری آنچنان بالا نمی­ رود که در آغاز فعالیت یادگیری بالا رفته بود. به دلیل ماهیت توجه تمرکز در طول زمان، گفتاردرمانان را تشویق می ­کنیم تا فعالیت­ های گوناگونی را طراحی و برنامه­ ریزی نمایند که با انجام آن ها در یک جلسه­ ی درمانی، به همان هدفی که مدنظرشان است برسند.

6) اطلاعات جدید زمانی به بهترین وجه پردازش و به یاد سپرده می­ شوند که، اختصاصی و سازمان یافته باشند، و پیرامون اطلاعات قبلی شکل گرفته باشند. گفته ­هایی مثل: «این کارت ­ها امروز مال تو است، ببینم چند تا از آن ها را درست تلفظ می­ کنی؟» به بیمار کمک می­ کند تا تجربیات درمانی را اختصاصی و خصوصی کند.علایم گرافیکی یا شناختی. بازنمایی تصویری و یا عینی یک مفهوم، به این منظور طراحی می­ شوند تا به فراگیر، علایم بینایی مربوط به اطلاعات را که شیوه ­های مؤثری برای سازمان­ بندی کردن اطلاعات می ­باشند، ارایه دهند. یکی از نشانه­ های گرافیکی قدیمی آشنا برای افراد بزرگسال آمریکا، هِرم وزارت کشاورزی و خوارو بار آمریکاست، که بخش غلات و حبوبات در قسمت پایین هرم، و بخش شکر و دانه­ های روغنی در قسمت بالای هرم بازنمایی شده است. نمونه­ ای از یک گرافیک یا سازمان دهنده­ی شناختی برای کودکان کم سن و سال، درباره­ ی یادگیری کار جدید، قطار است، که سه بخش از آن را باید به یاد داشته باشد. 1) موتور             2) واگن                3) خدمه.

7) بسیاری از مربیان گفتاردرمانی و پژوهشگران، برای یادگیری، روی تکرار تکیه می ­کنند. اگر چه شواهد روشنی درباره­ ی تعداد تکرار های لازم برای یادگیری جدید در گفتار و زبان وجود ندارد، ولی گفتاردرمانان با مهارت را تشویق می­ کنیم تا فرصت­ هایی در اختیار بیماران قرار دهند که، تا آنجا که می­ توانند در خلال جلسه­ ی درمان تکرار کنند.

8) رابطه ­ی دوستانه، بخش مهمی از یادگیری، و عنصر اساسی برای یادگیری کارآمد به حساب می­ آید. نشان دادن علاقه­ ی صادقانه، توجهِ مثبت، و اهمیت بخشیدن به بیمار، به ایجاد رابطه ­ی دوستانه با بیمار کمک می ­کند. پژوهشگران متعددی یادآوری کرده­ اند که، رابطه­ ی دوستانه روی یادگیری تأثیر می­ گذارد. گفتاردرمان با مهارت را تشویق می­ کنیم تا ایجاد رابطه­ ی دوستانه با بیماران را به عنوان نخستین گام تمامی جلسه­ های درمانی، تمرین کنند.

آنچه را که شرح داده­ ایم، مفاهیم جامع و کامل از نظریه­ ی یادگیری نیستند که روی درمان گفتار و زبان تأثیر می­ گذراند. بهتر است بگوییم که، تعدد زیادی از سایر پنداره ای مربوط به نظریه­ ی یادگیری، کاربرد مستقیمی برای پیشرفت بیمار در درمان دارند. گفتاردرمان با مهارت را تشویق می ­کنیم تا در صدد دستیابی به آگاهی بیشتری در مورد شیوه­ ی یادگیری بیماران باشند، و آن اطلاعات را در درمانی که متناسب با بیماران طراحی می­ کنند دخالت دهند، تا به طور مثبت روی پیشرفت بیمار در گفتاردرمانی تأثیر بگذارند. مرکز گفتاردرمانی و کاردرمانی دکتر صابر با دو شعبه فعال در تهران و در اختیار داشتن کادر با تجربه و مهارت بالا تلاش می کند بهترین نتیجه درمانی را برای بیماران ایجاد نماید و روند درمان را کوتاه تر کند.

 گفتاردرمانی کودکان

 

سوالات متداول:

1-نشانه‌های نیاز فوری به گفتاردرمانی چیست؟
اگر کودک تا ۳ سالگی جملات ۳ کلمه‌ای نمی‌سازد، تا ۴ سالگی صداها را جا به جا می‌کند (مثلاً «تاب» را «بات» می‌گوید)، یا تا ۶ سالگی در بیان خواسته‌هایش دچار لکنت شدید می‌شود، ارزیابی ضروری است.

2- گفتاردرمانی کودکان چه تفاوتی با بزرگسالان دارد؟
گفتاردرمانی کودکان بر بازی‌محوری و رشد طبیعی مهارت‌ها تمرکز می‌کند. درمانگر از اسباب‌بازی، قصه‌گویی و فعالیت‌های حرکتی برای جلب توجه کودک استفاده می‌کند. درحالی‌که درمان بزرگسالان مبتنی بر تمرینات ساختاریافته و جبران آسیب‌های عصبی است.

برچسب‌ها:,

همه چیز درباره گفتاردرمانی و تاریخچه آن

توصیف‌های مربوط به سندروم اختلالات زبان – یادگیری در کودکان به اوایل قرن نوزدهم برمی‌گردد. شاید گال نخستین کسی بود که کودکان مبتلا به درک و کاربرد ضعیف گفتار را توصیف کرد و آنها را از عقب ماندگی ذهنی متمایز نمود. پس از آن کشفیات جدیدی با نیروی انگیزشی بسیار بالا در مورد روابط بین مغز و رفتار زبانی توسط عصب شناسانی مانند بروکا (۱۸۶۱) و ورنیکه (۱۸۷۴) ارائه گردید. تصور می‌شد اختلالاتی که گال برای اولین بار شناسایی کرده بود شبیه زبان پریشی‌هایی باشند که این عصب شناسان در افراد بالغ مطالعه می‌کردند. در اولین قرن از حیات مطالعه یادگیری زبان و اختلالات آن، عصب شناس معروف ساموئل تاورتون را احتمالاً می‌توان به عنوان پدر تمرینات نوین مربوط به اختلالات زبان در کودک دانست. او نه تنها بر اهمیت توصیفات عصب شناختی سندروم تاکید کرد بلکه توصیفات رفتاری سندروم را نیز مورد توجه قرار داد و پیوندهای بین اختلالات زبان – یادگیری و مشکلات فراگیری خواندن و نوشتن را نشان داد.در حقیقت اختلالات زبان نقصی است که به وسیله آن کودک نمی تواند واژگان مناسب را به آسانی انتخاب کرده و جملات معنا دار درست کند یا در درک جملات دیگران دچار مشکل می باشد. ممکن است کودک گفتار دیگران را درک نکند یا افکار خود را نتواند به صورت یک جمله یا عبارت بیان کند یا حتی دچار هر دو اختلال باشد. مایکل باست اولین کسی بود که رشته گفتاردرمانی را به صورت تئوری و عملی از دیگر گرایش ها مجزا کرد و می توان گفت همه چیز درباره گفتاردرمانی از انجا شروع شد. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان اختلالات گفتار و زبان کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. اختلال لکنت زبان، تاخیر کلامی، نوک زبانی حرف زدن و… از جمله مشکلاتیست که توسط گفتاردرمانی درمان می شود. خدمات گفتاردرمانی در منزل، بازی درمانی و گروه درمانی در بهبود مشکلات گفتار و زبان کودکان بسیار موثر بوده و در مرکز گفتاردرمانی غرب و شرق تهران ارائه می گردد.

 ابداع آسیب شناسی زبان و گفتار یا گفتاردرمانی

در زمینه گفتاردرمانی  دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ تخصص‌های دیگر مانند روانپزشکان و پزشکان متخصص اطفال به کودکانی علاقمند شدند که در یادگیری زبان ناتوان به نظر می‌رسیدند اما عقب ماندگی ذهنی یا ناشنوایی نداشتند. گزل و آماترودا (۱۹۴۷) پیشگامان پزشکی اطفال در دوران رشد بودند که تکنیک‌های جدید و تازه‌ای را برای ارزیابی رشد زبان ابداع و وضعیتی را که زبان پریشی کودک« نامیدند، شناسایی کردند. بنتون کامل‌ترین توصیفات مربوط به کودکان مبتلا به این سندروم را برای ما فراهم کرد و با مطرح کردن مفهوم اختلال ویژه یادگیری زبان، از طریق استثنا کردن آن از نشانه‌های مرضی دیگر و بیشتر به وسیله تشابهاتیکه با زبان پریشی بزرگسالی داشت، به آن اعتبار بخشید.

گفتاردرمانی کودکان

تقریباً در همان زمان، همچنان که پزشکان متخصص اطفال مشغول اصلاح نظریات اختلال زبان بودند، گروه‌های دست‌اندرکار دیگر نیز در مورد کودکانی که در یادگیری زبان، با شکست مواجه شده بودند، مفاهیمی را ابداع می‌کردند. اووینگ (۱۹۳۰)؛ مک گینیس، کلفنر و گلدستین (۱۹۵۶)؛ و مایکلباست (۱۹۷۱ و ۱۹۵۴) همگی از جمله مربیان کودکان ناشنوا بودند و تکنیک‌های متنوعی را برای آموختن زبان به کودکانی که صحبت نمی‌کردند؛ ارائه دادند. آنها اظهار کردند که بعضی از مهارت‌های زبانی کودکان ناشنوا بدتر از آن هستند که تنها به آسیب شنوایی آنها نسبت داده شوند. مشاهده این مطلب آنها را برای بر آن داشت تا با علاقه، تنها بر آسیب زبان متمرکز شوند و برای کودکانی که به روش‌های استاندارد آموزش زبان که ویژه کودکان ناشنوا بود پاسخ مثبت نمی‌دادند، روش‌های درمانی موثرتری را توسعه دهند.

به هر حال تا دهه ۱۹۵۰، هیچ تلاش سازمان یافته‌ای نبود که مشکلات زبان – یادگیری در کودک را منحصراً از لحاظ بررسی اختلالات زبان رسیدگی کند، بلکه یا بیشتر به عنوان نتیجه بعضی از سندروم‌های دیگر (مانند زبان پریشی کودک یا ناشنوایی) بررسی می‌شد، یا اختلالات زبان در کودکان علی رغم اینکه بر اثر ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی یا بد عملکردی عصب شناختی احتمالی ایجاد شده بودند، مورد درمان قرار می‌گرفتند آرام و ناشن (۱۹۸۲) از سه نفر به دلیل گسترش این رشته جدید تجلیل کردند. 1- میلدرد آ. مک گینیس، 2- هملر ر. مایکلباست، 3- موریل آی مورلی. این افراد پیشگامان هماهنگ سازی اطلاعات رایج و قابل دسترس در مورد اختلالات زبان در کودکان زبان پریش و ناشنوا بودند و برای درمان بد عملکردی‌های زبانی که این کودکان نشان می‌دهند، روش‌های آموزشی ابداع کردند.

مک گینیس «روش تداعی» را برای آموزش زبان به کودکان زبان پریش توسعه داد. این روش در توسعه رشته اختلالات زبان بسیار موثر بود و اولین رویکرد بسیار ساختمند و جامع را برای مداخله زبان فراهم کرد. مک گینیس همچنین یکی از اولین کسانی بود که بین دو نوع از مشکلات زبانی موجود در کودکان تمایز قائل شد. چیزی که خودش آن را زبان پریشی حرکتی یا بیانی (چیزی که ما امروزه اختلال ویژه زبان بیانی می‌نامیم) و زبان پریشی حسی یا دریافتی (آنچه ما از آن به عنوان اختلال زبان دریافتی یاد می‌کنیم) می‌نامید.

تاریخچه گفتار درمانی

همه چیز درباره گفتاردرمانی و تاریخچه آن

مورلی علاوه بر اینکه در به کار بردن اطلاعات مربوط به رشد طبیعی زبان جهت درمان کودکان مبتلا به اختلالات زبان کمک کرد، یکی از اولین اشخاص در زمینه آسیب شناسی گفتار بود که زبان و اختلالات آن را در حوزه عمل و صلاحیت «گفتار درمانگر» قرارداد. او استفاده از توصیف‌های دقیق رفتار زبانی موجود در کودکان را در تشخیص و طرح برنامه‌های مداخله‌ای تشویق می‌کرد و در ارائه تعاریفی که به گفتاردرمانگران اجازه می‌داد اختلالات زبانی را از اختلالات تولیدی تشخیص دهند نیز نقش بسزایی داشت.

مایکلباست (۱۹۵۴) شاید نخستین فرد در شکل دهی رشته‌ای جدید و مجزا، هم از نظر تئوری و هم عملی بود که از آن تحت عنوان «آسیب شناسی زبان» نام می‌برد و همه چیز درباره گفتاردرمانی از آنجا شروع شد. او نیز مانند مورلی و مک گینیس، به تشخیص افتراقی علاقمند بود. او طرح‌هایی را برای طبقه‌بندی اختلالات زبان در کودکان ارائه داد و برای افتراق از عقب ماندگی ذهنی و ناشنوایی، آنها را «اختلالات شنیداری» نامید. اما مایکل باست نیز مانند اورتون به پیوندهای بین اختلالات فراگیری زبان شفاهی و نتایج آن در اکتساب مهارت‌های خواندن و نوشتن اهمیت داد. مایکلباست برای بررسی اختلالات زبان در این رشته وسیع و به منظور یافتن نظمی جدید در آسیب شناسی زبان، راهی نشان داد که نه تنها مشکلات تولید و درک زبان شفاهی بلکه مشکلات کاربرد شکل‌های نوشتاری زبان را نیز در بر می‌گرفت.

تقریباً در همان زمان که رشته آسیب شناسی زبان در حال شکل گرفتن بود مطالعه خود زبان با معرفی نظریه دستور زبان زایشی – گشتاری از سوی چامسکی متحول شد. این نوآوری، برای تحقیق در مورد فراگیری زبان از سوی کودک، انقلابی را به وجود آورد که قواعد جدیدی را به کار می‌گرفت. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ همانطور که تحقیق در مورد زبان کودک از تمرکز بر روی نحو به معناشناسی و سپس کاربرد و بعد از آن واجشناسی توسعه یافت، آسیب شناسی زبان نیز به دنبال آن مورد توجه قرار گرفت و به دیدگاه ما نسبت به آن جنبه‌های وابسته به زبان که به توصیف و تنظیم کار بالینی احتیاج داشت، وسعت بخشید. بسیاری از اطلاعات جدید گردآوری شده در مورد رشد طبیعی، این امکان را برای آسیب شناسان زبان به وجود آورد که رفتار زبانی کودک را بسیار دقیق‌تر توصیف کنند و بتوانند آن را بر اساس انواع ساخت‌ها و عملکردها، با رشد طبیعی مقایسه کنند. به علاوه، وسیع بودن اطلاعات پایه در مورد فراگیری طبیعی، یک برنامه کاری را برای رشد زبان فراهم کرد که توانست به عنوان یک راهنمایی عملی برای طرح‌ریزی مداخله به کار گرفته شود. همان گونه که هنگام صحبت در مورد سبک‌های اختلالات زبان خواهیم دید، این احتمال به طور عمده‌ای بر چگونگی تصور و عملی که امروزه از آسیب شناسی زبان انتظار می‌رود تاثیر گذاشته است.

برچسب‌ها:, ,

چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم| حرف زدن نامفهوم کودک|دکتر دیرحرف زدن

در بین دوستان و آشنایان حتما با کودکانی مواجه شده اید که نامفهوم صحبت می کنند و به نظر میرسد نسبت به سن خود رشد زبانی مناسبی نداشته اند. یا در پاسخ به سوالاتی که از آنها می شود سکوت میکنند. مشکل در کجاست؟ چرا این کودک دیر حرف میزند یا حرف زدن کودک نامفهوم است؟ برای پاسخ به این سوال باید به دکتر گفتاردرمانی کورکان مراجعه نمود. حال باید دانست که چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم؟ ارزیابی دقیق روند رشد گفتار کودکان به ما کمک می کند علت اختلال گفتاری کودک را پیدا کنینم. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر با در اختیار داشتن متخصصین با تجربه در حیطه مشکلات کلامی کودکان به صورت تخصصی به ارزیابی گفتار کودک پرداخته و در جهت بهبود مشکلات کودکان نظیر حرف زدن نامفهوم، تاخیر کلامی، لکنت زبان و…. فعالیت می نماید. اگر احساس می کنید کودک شما نسبت به همسالانش گفتار ضعیف تری دارد یا تا سن دو سالگی هنوز کلمات زیادی را بیان نمی کند جهت ارزیابی گفتار به متخصص گفتاردرمانی مراجعه نمایید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

چه زمانی نگران دیر حرف زدن کودک باشیم؟

با بررسی روند رشد گفتار کودک خود می توانید بفهمید که چه زمانی باید نگران دیر حرف زدن کودک شویم. حال باید دانست که چه چیزی را باید در گفتار کودک ارزیابی کنیک تا علت نامفهوم حرف زدن کودک را پیدا کنیم؟

عملکرد زبان. ممکن است پاسخ به سؤال « چه چیزی را باید ارزیابی کنیم؟» ساده به نظر برسد. ما زبان را ارزیابی می‌کنیم. اما پاسخ به آن قدری بیشتر است. اولاً برای ارزیابی لازم است حیطه‌های زبان را تعیین کنیم. این حیطه‌ها، دو شیوه برقراری ارتباط را شامل می‌شوند: درک و تولید. ارزیابی این دو شیوه، به رویکردهای تاخدی متفاوت نیاز دارد.  تفاوت‌های بین عملکرد زبان را در این دو شیوه مطرح کردند و نشان دادند که ساختن فرضیه‌هایی درمورد یکی بر پایه دیگری خطرناک است. از آنجاکه در دوران رشد، توانایی‌های درک و تولید تاحدودی به‌طور مستقل عمل می‌کنند، لازم است هریک از این شیوه‌ها به‌عنوان ماهیتی مجزا ارزیابی شوند.

ارزیابی درک. چپمن تفاوت‌هایی را بین عملکرد کودکان در آزمایه‌های مربوط به درک موردبحث قرار دادند، آزمایه‌هایی که برحسب بافت ساخته شده و درحضور وقایع روزانه آشنا و سرنخ‌های غیر زبان‌شناختی بودند و آنهایی که برحسب بافت ساخته نشده بودند. آنها نشان دادند که کودکان در این دو موقعیت برحسب عملکرد درکی‌شان کاملاً متفاوت عمل می‌کنند. وقتی ما آزمون‌های استانداردشده را برای اندازه‌گیری درک زبانی به‌کار می‌بریم، درحقیقت از ابزاری که برحسب بافت ساخته نشده، برای ارزیابی درک استفاده می‌کنیم. جمع‌آوری چنین اطلاعاتی که برحسب بافت ساخته نشده‌اند، مهم است و قسمتی از ارزیابی توانایی‌های کودک تحت شرایط ایده‌آل است که قبلاً بحث شد. درمانگر شاید بخواهد به‌عنوان ضمیمه‌ای بر آزمون رسمی درک، چگونگی پاسخ کودک به زبان را در یک موقعیت آشناتر و برحسب بافت ارزیابی کند.محققان پیشنهاد کردند ارزیابی سنتی درک با ارزیابی درک واژگان و ساختارهای مشابه در قالب‌های طبیعی‌تر همراه شود که حضور وضعیت‌های آشنا و سرنخ‌های غیرزبان‌شناختی مانند ژست‌ها، حرکت چشم و دیگر حمایت‌های بافتی نیز در برمی‌گیرد. مقایسه عملکرد کودک در این دو جایگاه می‌تواند تصویر کامل‌تری از مهارت‌های درکی کودک، به ما بدهد.

خواه مهارت‌های دریافتی را درقالب‌های ساخته شده برحسب بافت تجزیه و تحلیل کنیم، همانطور که میلر و پائول (۱۹۹۵) تعبیر کردند، خواه در قالب‌های بدون بافت، مهم آن است که همیشه به خاطر داشته باشیم، درک، رویدادی خصوصی و مربوط به خود شخص است که درون ذهن کودک اتفاق می‌افتد. آنچه ما در ارزیابی‌های درک‌شده مشاهده می‌کنیم. محصول درک کودک است نه خود درک این بدان معناست که روش‌هایی که برای ارزیابی درک به‌کار مي‌بریم باید خیلی دقیق انتخاب شده باشند به‌طوری که این محصولات، نشانه‌های معتبری از روند اساسی موردنظر باشند. من درمورد این روش‌ها در بخش «چگونگی» ارزیابی صحبت خواهم کرد.

ارزیابی تولید. برخلاف ارزیابی درک، ارزیابی تولید زبان ما را درست به‌سوی ارزیابی آن چیزی پیش می‌برد که بیش از هرچیز به آن علاقمندیم: اینکه کودکان چگونه خودشان را از طریق زبان بیان می‌کنند. اما درست همانطور که کودکان در آزمایه‌های درکی دارای بافت‌های مختلف، متفاوت عمل می‌کنند، در انواع مختلف آزمایه‌های زبان بیانی نیز عملکرد متفاوتی دارند. مثلاً پروتینگ، گالاگر و مولاک (۱۹۷۵) نشان داده‌اند که وقتی از کودکان خواسته می‌شود جملاتی را تکرار کنند انواع متفاوتی از خطاهای دستوری را مرتکب می‌شوند نسبت به وقتی‌که آن جملات را به‌طور خودانگیخته تولید کنند. مرل و پلانت نیز (۱۹۹۷) نشان دادند که یک آزمون هنجار-مَرجع باوجود حساسیت و محدودیت بالا برای شناسایی یک اختلال زبانی، در شناسایی خطاهای واقعی کودکان، بی‌ثبات بود. این مطالعات پیشنهاد می‌کنند که برای دیدن انواع خطاهایی که یک کودک در گفتار خودانگیخته مرتکب می‌شود لازم است نه تنها روی داده‌های آزمون بلکه روی گفتار خودانگیخته نیز با استفاده از رویکردهای تجزیه و تحلیل نمونه-زبان تکیه کنیم.

حرف زدن نامفهوم کودک

این بدان معنا نیست که بگوییم تقلید جمله یا دیگر رویکردهای استانداردشده برای ارزیابی تولید زبان در این زمینه نقشی ندارند. در واقع این روش‌ها در نشان دادن اینکه آیا کودکان داخل محدوده طبیعی رفتار زبان بیانی عمل می‌کنند یا نه، خیلی مؤثر هستند. به عبارت دیگر، اطلاعات آنها برای غربالگری عالی است اما نمونه‌گیری از زبان خودانگیخته، برای رسیدن به تصویری واقعی از سطح عملکرد پایة زبان بیانی و برای دیدن اینکه کودکان چگونه به‌طور واقعی از زبان برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند و برای دیدن خطاهایی که در گفتار کودک برجسته هستند و برای تعیین اهداف مداخله، مؤثرترین و از نظر بوم‌شناختی متعبرترین روش است.

گفتاردرمان چه چیزی را در کودک با گفتار نامفهوم ارزیابی می کند

متخصص گفتاردرمانی با ارزیابی سه حیطه اساسی گفتار می تواند مشکلات کودکان را تشخیص دهد

۱.ساخت (نحو، صرف و واجشناسی): نشانة صرفی لغات؛ اجزای جمله مانند عبارت اسمی پایه و عبارت فعلی؛ و انواع جمله مانند منفی، سؤالی، درونه‌گیری شده و ساختارهای موصولی. ساخت، شامل توانایی تولید صداها، ثبات تولید صدا و کاربرد فرآیندهای واجی ساده‌سازی نیز می‌شود.

۲.محتوا (معنی‌شناسی): دانش واژگانی، توانایی بیان و فهم مفاهیم مربوط به اشیاء و رویدادها، کاربرد و درک روابط معنایی میان این اشیاء و رویدادها.

۳.کاربرد (کاربردشناسی): مجموعة عملکردهای برقراری ارتباط (دلایل حرف زدن)، میزان استفاده از مهارت‌های برقراری ارتباط و مهارت‌های گفتمان (رعایت نوبت، نگهداری و تغییر موضوع) و انعطاف‌پذیری در اصلاح گفتار برحسب شنوندگان و وضعیت‌های اجتماعی متفاوت.

مثل یک سفارش طول و دراز است؟ بله! اولین پاسخ شما ممکن است این باشد، «غیرممکن است بتوان همه اینها را انجام داد!» اما وحشت‌زده نشوید. به یاد داشته باشید که لازم نیست هر حیطه را با یک آزمون استاندارد ارزیابی کرد. آزمون استاندارد را می‌توان تنها برای تأکید روی اینکه زبان کودک نسبت به سایر کودکان هم‌سطح رشدی خودش، اختلال دارد یا نه، استفاده کرد. این کار را می‌توان به‌راحتی در یک جلسه آزمون ۱یا ۲ ساعته با استفاده از اطلاعات ارجاعی انجام داد و درنهایت تصمیم گرفت که بیشترین وخامت مربوط به کدام حیطه‌ها می‌شود که باید با آزمون‌های استاندارد ارزیابی شود. در گفتاردرمانی کودکان، آزمون استاندارد را می‌توان با ارزیابی خزانه واژگان دریافتی و نحو شروع کرد. اگر مراجع در این حیطه‌ها مشخصاً زیر معیار عمل کند می‌توان او را دچار اختلال دانست و بخش جامع‌تر ارزیابی به تعیین عملکرد پایه و تعیین اهدافی برای مداخله در تولید و درک، اختصاص داده می‌شود. اگر عملکرد مراجع در هر دو حیطه مهارت دریافتی در محدوده طبیعی قرار بگیرد، در آن صورت، قسمتی از ارزیابی استانداردِ بیان را می‌توان برای تصمیم‌گیری درمورد اینکه آیا کودک یک اختلال زبانی دارد یا نه استفاده کرد. اینکار را اغلب می‌توان به‌سرعت با آزمودنی که تولید زبان را در قالب تقلید جمله اندازه‌گیری می‌کند، انجام داد.

برچسب‌ها:, ,

آیا گفتاردرمانی تاثیر دارد؟

در پاسخ به این پرسش که آیا گفتاردرمانی تاثیر دارد یا خیر، باید گفت، گفتاردرمانی می تواند طیف گسترده ای از مشکلات و اختلالات گفتاری – زبانی را در کودکان و بزرگسالان درمان کند. میزان موفقیت و تاثیر گفتاردرمانی با توجه به نوع اختلال، سن فرد، شدت اختلال، نوع درمان و… متفاوت است. مراحل درمانی گفتاردرمانی کودکان در صورت شروع زود هنگام و با مشارکت والدین می تواند موفقیت آمیز باشد. گفتاردرمانی کودکان به طور معمول با ارزیابی توسط گفتاردرمانگر یا متخصص آسیب شناسی گفتار و زبان آغاز می شود و بهترین درمان را برای کودک در نظر می گیرد. برخی از اختلالات گفتاری کودکان از دوران کودکی شروع شده ولی با افزایش سن بهبود می یابند در حالی که برخی تا بزرگسالی ادامه پیدا می کنند و به درمان های بیشتری نیاز دارند. برای درک بهتر سن مناسب گفتاردرمانی کودکان باید آگاهی بیشتری از رشد طبیعی گفتار در کودکان داشته باشید. با مطالعه مقاله مربوط به رشد گفتار در کودکان و بررسی وضعیت کلام کودکتان می توانید در صورت مشاهده تاخیر و اختلال به متخصص گفتاردرمانی مراجعه نمایید. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی پاسداران تهران، با انجام خدمات متنوع گفتاردرمانی همچون گفتاردرمانی کودکان، گفتاردرمانی بزرگسالان، گفتاردرمانی در منزل، گفتاردرمانی انلاین و… رضایت همیشگی مراجعان را به خود جلب می کند.

بررسی پیش آگهی و تاثیر گفتاردرمانی

بیان پیش آگهی عبارت است از پیش بینی گفتاردرمانگر درباره پیامد ارتباطی که به طور منطقی با توجه به سطح فعلی عملکرد کودک در زمان آینده انتظار می ­رود. عبارت­ های مربوط به پیش آگهی نیز شبیه عبارت ­های مربوط به شدت هستند که به ما در صرفه جویی در تدابیر مداخله و توجیه پذیری آن کمک می­ کنند. اگر درمانگری در پیش آگهی اظهار کند کودک استعداد دستیابی به عملکرد ارتباطی طبیعی را دارد، این گفته را می­ توان به عنوان معیاری به کار برد که پیشرفت در مداخله در مقابل آن اندازه گیری می­ شود. اگر کودک در دستیابی به سطح عملکرد پیش بینی شده در بیان پیش آگهی و بعد از یک زمان مداخله ای معقول شکست بخورد یا پیش آگهی اشتباه بوده یا مداخله آن طور که باید مؤثر نبوده است. در هر دو صورت پاسخگویی به تناقض ضروری است.

بررسی اختلال گفتاری و سن مناسب برای گفتاردرمانی

به همین دلیل هنگام ارائه پیش آگهی، لازم است آگاه باشیم که همه عوامل مربوط را به حساب آوریم. معمولاً سن در پیش آگهی مهم است. هر قدر سن کودک در هنگام شناسایی اختلال ارتباطی کمتر باشد قطعیت نتیجه، کمتر است. پیش آگهی یک نوجوان بدون گفتار کارآمد نسبت به کودک ۲ یا ۳ ساله­ ای که هنوز شروع به صحبت نکرده ۱ یا ۳ ساله­ ای که واضح­ تر و ضعیف ­تر است محیط اجتماعی نیز می ­تواند بر پیش آگهی تأثیر بگذارد. پیش آگهی مراجعی از یک خانواده خوب که سرمایه و انرژی کار کردن و حمایت از کودک را دارد درخشان­ تر از کودکی است که از خانواده­ ای است که در آن والدین، مریض و معتاد به دارو و الکل یا درگیر تلاش برای بقای اقتصادی هستند. شخصیت و خلق و خوی مراجع نیز بی تأثیر نیست. یک کودک دقیق و با فکر که توانایی­ های توجه کردن در او خوب تکامل یافته­ اند در وضعیت بهتری برای استفاده از مداخله است نسبت به یک کودک بیش فعال و تکانشی که قبل از یادگیری زیاد، باید رفتار توجه کردن را به طور اساسی کسب کند. همین طور کودکی که به دلیل داشتن ارتباط زیاد با محیط به شدت برای بهبود انگیزه دارد و آمادگی پذیرفتن بعضی خطرات و ارتکاب برخی اشتباهات را دارد، پیش آگهی بهتری دارد نسبت به یک کودک بیش از حد محتاط و خجالتی که خودکفایی او نسبی بوده و برای غلبه بر نقص ارتباطی انگیزه قوی ندارد. علاوه بر برقراری ارتباط وجود حیطه­ های عملکردی دیگر نیز بر پیش آگهی تأثیر می ­گذارد. یک کودک ۳ ساله مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و اتیسم که کلاً صحبت نمی ­کند، پیش آگهی بدتری نسبت به یک کودک ۳ ساله اجتماعی دارای عملکرد شناختی طبیعی دارد. در مورد موضوعات مطرح در پیش آگهی در شرایط گوناگون مرتبط با اختلالات زبان به طور مفصل در فصل ۵ بحث می­ شود. متخصص گفتاردرمانی باید با استفاده از داده­ های مصاحبه و منابع مشاهده ­ای هر جنبه از پیش آگهی را در سرتاسر دوره ارزیابی تشخیصی نیز بسنجد. برداشت­ های درمانگر از این عناصر در ارائه پیش آگهی نمایان می­ شود.

فرایند گفتاردرمانی کودکان و بررسی نتایج آن

با این حال علی رغم استفاده از بهترین و دقیق ­ترین داده­ های در دسترس، همیشه وقتی نتایج تاثیر گفتاردرمانی را بیان می­ کنیم داریم حدسی بر اساس تحصیلات خودمان می ­زنیم، خواه پیش آگهی را به صورت نوشتاری و در یک گزارش بالینی بیان کنیم یا در مکالمه با خانواده مراجع، این واقعیت را باید رعایت کنیم. بنابراین معمولاً یک نتیجه گیری کوتاه مدت برای تاثیر گفتاردرمانی بهتر از یک پیش آگهی بلند مدت است و صحبت در مورد آنچه که کودک احتمالاً خواهد توانست در یک زمان معین انجام دهد نسبت به آنچه کودک قادر به انجام آن نخواهد بود بهتر است، مثلاً ممکن است یک پیش آگهی اظهار کند که مراجع با مداخله فشرده در ظرف یک سال از گفته­ های تک کلمه ­ای به تولید بعضی جملات دو تا سه کلمه ­ای نائل می­ شود. چون این پیش آگهی یک مدت زمان معین و یک نتیجه قابل سنجش را بیان می­ کند می ­توان آن را ارزیابی کرد. ارجحیت این پیش آگهی نیز نسبت به پیش آگهی دیگری که مثلاً اظهار می­ کند مراجع به تکامل طبیعی زبان بیانی نخواهد رسید بیشتر است. این پیش آگهی فاقد مدت زمانی است که بر اساس آن بتوان ارزیابی را انجام داد و فقط یک نتیجه منفی را بیان می­ کند نه آنچه را که می­ توان انتظار داشت اتفاق بیفتد. گفتاردرمانگرانی که به قانون ارائه پیش آگهی­ های کوتاه مدت معتقدند و آن­ ها را در عباراتی مثبت بیان می­ کنند معمولاً با مقاومت و خصومت کمتری از طرف خانواده مواجه می­ شوند نسبت به آن­ هایی که پیش بینی­ های بلند مدت همه جانبه­ ای را ارائه می­ دهند که حقیقتاً هیچ کس نمی­ تواند واقعاً به آن­ها مطمئن باشد حتی هنگامی که خانواده اصرار می کند آنچه را که کودک به عنوان یک بزرگسال به آن شبیه خواهد شد ،بداند درمانگر آگاه می­ تواند به والدین تذکر دهد که وظیفه مهم کمک به کودک است تا بتواند حالا یا در ماه­ ها یا سال ­های آینده به بهترین نحو عمل کند. پذیرش صادقانه این مطلب که پیشگویی خصوصیات انسان ها برای ما بسیار پیچیده و غیر قابل پیش بینی است می­ تواند با دلگرمی خانواده همراه شود تا با کودک همان گونه که هست کار کنند و از خدماتی که او برای کسب مرحله تکاملی مناسب بعدی نیاز دارد حمایت نمایند اطمینان از این مطلب که تشخیص و پیش آگهی ادامه خواهد داشت به خانواده کمک می ­کند تا بر تردید های ناخوشایند ناشی از پرورش یک کودک مبتلا به ناتوانی فائق آید.

سن مناسب برای گفتاردرمانی کودکان

برچسب‌ها:, ,

تست گفتار کودک

در سن تقویمی کودک، سن کودک را بر اساس تاریخ تاریخ تولدش در نظر می گیرند و بر اساس سال هایی که زندگی کرده، سن کودک را تخمین می زنند اما سن عقلی متفاوت است و تحت تاثیر عواملی همچون ژنتیک، خانواده، محیط جغرافیایی و تربیتی و… قرار می گیرد. سن عقلی بر اساس آزمون های تعیین شده مشخص می شود. این آزمون ها به کودک کمک می کنند تا بسیاری از ناتوانی ها را شناسایی کرده و در استعداد یابی های کودک نیز کمک می کند. یک راه برای توصیف کودکان دچار ناتوانی های تکاملی، آن است که بگوییم سطح رشدی آن ها به طور معنی داری کمتر از سن تقویمی آن هاست. این توصیف به هیچ وجه کامل نیست، شرایط دیگری لازم اند تا مثلاً کودکی به عنوان عقب مانده ذهنی تشخیص داده شود. سن عقلى، شاخصی از سطح تکاملی و یک نمره معادل سنّی ۴ است که از یک اندازه گیری استاندارد از توانمندی شناختی به دست آمده است. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با استفاده از متد های تخصصی و تست گفتار کودک، گفتاردرمانی کودکان، گفتاردرمانی در منزل و… به گفتاردرمانی کودکان مبتلا به اختلالات زبان و گفتار می پردازد.

سن عقلی و سن حرف زدن کودک

در استفاده از سنّ عقلی برای تشخیص اختلالات زبان، سعی ما بر این است که از آزمون های شناختی استفاده کنیم که تولید یا درک گفتار را در بر نمی گیرند یا حتی الامکان بسیار کم در بر می گیرند. ما قصد نداریم توانایی شناختی کودکان مبتلا به آسیب های زبانی را بر اساس توانایی های زبانی آن ها ارزیابی کنیم. حالا دیگر می دانیم که مهارت های زبانی این کودکان خیلی خوب نیستند یا در اولین قدم به این دلیل ارجاع داده نمی شوند. اکثر تست های گفتاری و آزمون های هوش فاکتورهای زبانی پایه را به طور وسیعی به کار می برند زیرا در رشد طبیعی زبان و سطح ذهنی عمومی ارتباط بسیار بالایی باهم دارند اما بعضی از آزمون های مهارت شناختی که برای ارزیابی جنبه های تفکر و حل مسأله طراحی می شوند، مداخله زبان را به حداقل می رسانند.

تست اختلال زبان کودک

چرا ما می خواهیم از سن عقلی بیشتر از سن تقویمی به عنوان مَرجعی جهت تصمیم گیری در مورد وجود یا عدم اختلال زبان در کودک استفاده کنیم؟ اولاً به علت این که ما معمولاً توقع نداریم مهارت های زبانی کودک بهتر از سطح عمومی رشد او باشد. آیا انتظار براین است که کودک در سن ۳ سالگی مهارت های زبانی را متناسب با سن عقلی ۸ سالگی کسب کند؟ بسیاری از درمانگران و به خصوص میلر  اظهار می کنند که به طور کلی برای فراگیری زبان به ویژه در اکثر اشخاص عقب مانده سن عقلی غیر کلامی پیش قدم می شود. تحقیق میلر بیان می کند که در افراد مبتلا به تأخیر رشد، ندرتاً سطح زبان بر سطح شناخت غیر کلامی برتری می یابد. با وجود این که در رشد طبیعی رابطه بین زبان و شناخت پیچیده تر و متغیرتر است، کراسوسکی و پلانت میلر و چپمن برانستون و ریچل؛ نوتاری کول ومیلز  DSM-IV نیز در تشخیص اختلالات زبان، سن عقلی غیر کلامی را به عنوان نماینده مهارت های زبانی می پذیرد.

تست گفتار کودک و اختلالات زبان

دومین دلیلی که مقیاس بر پایه اختلاف برای تشخیص اختلالات زبان بیان کرده است، احتیاجات محققانی را بازگو می کند که مشکلات زبانی در کودکان را مطالعه می کنند. استارک و تلال کاربرد وسیع یک رویکرد بر پایه اختلاف را در تحقیق، به عنوان یک مرحله در نظر گرفتند. آن ها تعریف آسیب های ویژه زبانی (SLI) را بر طبق مجموعه معیار هایی پیشنهاد کردند که در آن ها بهره هوشی در محدوده طبیعی و نمرات سن زبانی حداقل ۶ تا ۱۲ ماه کمتر از سن عقلی بدست آمده از آزمون هوش گزارش می شود. آن ها این روش را برای انجام دو هدف انتخاب کردند: (۱) محدود کردن مطالعه SLI به کودکان دارای هوش طبیعی، (۲) ابداع روشی استاندارد جهت انتخاب کودکان مبتلا به SLI. بنابراین مطالعه روی این گروه از کودکان از لحاظ توصیف ویژگی های شخصی آن ها، در بین محققین مختلف ثابت خواهد بود. این رویکرد برای محققان اختلالات زبانی کودکان به عنوان استاندارد در نظر گرفته شد و از آنجا که هیچ جایگزین اختیاری برای آن وجود ندارد، طبیعتاً بیشتر جهت استفاده در شرایط بالینی به کار می رود.

کاربرد سن عقلی غیر کلامی

آیا در مورد کاربرد معیار سن عقلی غیر کلامی به جای اندازه گیری مهارت زبانی، توافق جهانی وجود دارد؟ شاید حدس بزنید که این طور نیست. الاهی احتمالاً نخستین کسی بود که علیه مراجعه به سن عقلی، موضع گرفت. او نشان داد که اندازه گیری سن عقلی با مشکلات روان سنجی زیادی روبرو است. اولاً از نظر روان سنجی قابل قبول نیست که نمره های سنی استنتاج شده ازتست های گفتار و زبانی و شناختی مختلف را که از نظر ساختاری قابل مقایسه نیستند و شاید خطاهای استاندارد یا دامنه تغییرات مشابهی در اندازه گیری نداشته باشند، با هم مقایسه کنیم. ثانیا در استفاده از نمره های معادل ستی برای مشخص کردن این که آیا نمره کودک خارج از محدوده طبیعی می افتد یا نه، مشکلات اساسی وجود دارد. الاهی هم چنین بر مشکلات نظری ارزیابی شناخت غیر کلامی تأکید کرد که مرکزیت بحث او در توجیه تصمیم گیری در مورد این موضوع است که کدام جنبه از جنبه های بسیار زیاد ممکن در شناخت غیر زبانی باید در مقایسه استاندارد باشند. به این دلایل الاهی اظهار داشت که سن تقویمی پایا ترین مقیاس و مدرکی معتبر است برای این که مهارت زبانی را در برابر آن بسنجیم و اختلالات زبانی را تشخیص دهیم.

ارزیابی سطح شناختی و سن عقلی

کول، میلز و کلی هم چنین بر علیه استفاده از سطح شناختی جهت تصمیم گیری درباره نیاز به ارائه خدمات مربوط به زبان بحث کردند. تحقیق آن ها نشان داد که میان نیمرخ های مربوط به روابط شناختی زبانی بسته به این که چه نوع آزمون هایی استفاده شوند، یک عدم توافق اساسی وجود دارد. در نتیجه کودکان از نظر نیم رخ های زبانی و شناختی و نهایتاً از نظر شایسته بودن برای مداخله زبانی فقط بر اساس مقیاس های مورد استفاده در ارزیابی از هم متمایز می شوند. فرانسیس، فلچر، شیوتیز، شیوتیز و رورک هم بحث مشابهی را در مورد دشواری استفاده از مقیاس اختلاف بهره هوشی برای شناسایی کودکان مبتلا به ناتوانی درخواندن مطرح کردند. کول، شوارتز نوتاری دیل و میلز هم نشان دادند که کودکان دارای نیم رخ های SLI در مقایسه با کودکان دارای IQ پائین که از نظر سطوح زبانی با آن ها جور شده بودند، از نظر کنش ازمون زبانی، تفاوت قابل توجهی نداشتند. لئونارد بحث دیگری را مطرح کرد. او اشاره کرد که در مواردی ،نادر مهارت های زبان شناختی در کودکان عقب مانده بر سطوح شناختی آن ها پیشی گرفته اند. این مطلب را ،بلوگی مارکز بیرل و سابو و کرامر نیز شرح داده اند. بنابراین حداقل از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که زبان رشد شناخت را رهبری کند. بنابراین اگر برای همه افراد دچار ناتوانی های تکاملی، مداخله زبانی پیشنهاد شود، بعضی از آن ها ممکن است در نتیجه بهبود ایجاد شده در پیشرفت مهارت های زبانی تا حدی در عملکرد شناختی پیشرفت نمایند. بسیاری از درمانگران این مطلب را فقط به این دلیل می پذیرند که این وضعیت به همه کودکان عقب مانده امکان کاندید شدن برای استفاده از خدمات گفتار و زبان را می دهد. حتی اگر مهارت های زبانی آن ها نسبت به دیگر جنبه های عملکردی کمتر رشد کرده باشند. جمی را به خاطر دارید؟ دو درمانگری که با او سروکار داشتند، مشخصاً در این باره با هم اختلاف نظر داشتند. با این که هنوز این بحث داغ است به نظر می رسد حداقل در میان محققان بالینی در طی سال های نه چندان دور آثار یک توافق عمومی در این مورد در حال ظاهر شدن است ،کول ،شوارتز ،نوتاری دیل و میلز فرانسیس و همکاران کراسووسکی و پلانت؛ پلانت. این نویسندگان بر علیه استفاده از مقیاس عقلی جهت تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان، هم بحث ها و هم مدارکی ارائه کرده اند که اساساً برپایه مشکلات روان سنجی موجود در مقیاس بر پایه اختلاف است که در مورد آن صحبت کردیم.

اختلال زبان کودک و تست گفتاردرمانی

اما حتی اگر ما مقیاس بر پایه اختلاف – سن عقلی را برای تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان استفاده نکنیم، باز هم سن عقلی همراه با بعضی اصول راهنما، در تعیین اهداف مداخله به ما کمک می کند. از طریق دستیابی به ایده ای عمومی در مورد سطح تکاملی کودک با استفاده از آزمون های استاندارد همراه با ابزارهای مخصوص اندازه گیری رفتار سازشی می توانیم رفتارهای هدف را به طور مستدل در برنامه درمانی مشخص کنیم. مثلاً انتظار نداریم کودکی عقب مانده در اهداف زبانی، متناسب با سن تقویمی خود عمل کند. حتی اگر آن سن به عنوان مرجعی برای شناسایی نیاز به مداخله زبانی به کار رفته باشد. در عوض قصد ما براین است که سطح عملکردی متداول کودک و رفتارهای زبانی هدف را که به سطح رشد همه جانبه او نزدیکتر ،هستند ارزیابی کنیم. با استفاده ازتست گفتار کودک که نیم رخ سازی درون زبانی نامیده است. می توانیم مهارت های کودک را در گستره حیطه هایی شامل معناشناسی نحو، سن عقلی غیر کلامی و مهارت حرکتی، ترسیم کنیم. بنابراین ما می توانیم این اجزای زبانی را با مهارت های زبانی هدف که به تازگی و به شدت تنزل یافته اند مقایسه کرده و برای راه انداختن آن ها متناسب با سطح رشد کلّی کودک تلاش کنیم. هم چنان که دیدیم، ممکن است همه آسیب شناسان گفتار و زبان با کاربرد سن عقلی غیر کلامی به عنوان مرجعی برای تعریف اختلالات زبان موافق نباشند. با این حال امروزه همه آسیب شناسان در مورد ایجاد بعضی از این مقیاس ها توافق دارند. اما این مطلب همیشه به این صورت نبوده است. تنها مدت کوتاهی است که به کودکان مبتلا به محدوده وسیعی از اختلالات زبان ناشی از انواع وضعیت های فیزیولوژیکی از این نظر توجه می شود که به استفاده از خدمات تخصصی در زمینه زبان و اختلالات آن نیاز دارند. از جمله این خدمات تخصصی می توان به خدمات گفتاردرمانی در کلینیک های تخصصی توانبخشی اشاره کرد.

سن حرف زدن کودک

برچسب‌ها:, ,