روانشناسی کودک، شاخه ای از روانشناسی می باشد که در حیطه بررسی رشد و تکامل کودکان فعالیت می کند. این شاخه از روانشناسی با مفاهیم و اصطلاحات متعددی همراه است که درک آن ها برای درک بهتر رشد و تکامل کودکان ضروری می باشد. روانشناسی کودک به پدر و مادر ها، معلمان و مربیان کودک کمک می کند تا رفتار های کودکان را بهتر درک کرده یا اصلاح کنند و در رشد کودک نیز نقش موثری ایجاد می کند، بهترین دکتر روانشناسی کودک در تهران، با حرفه ای ترین متخصصین روانشناس برای کودکان و با انجام تست های مختلف روانشناسی و استفاده از تکنیک های بازی درمانی و رفتاردرمانی به کودکان کمک می کند تا رفتارهای تطابقی را یاد بگیرند و عملکرد بهتری در جامعه داشته باشند. کودکان با اختلالات یادگیری، بیش فعالی و نقص توجه، اوتیسم، اختلالات اضطرابی و رفتاری می توانند از خدمات مرکز تخصصی کودکان دکتر صابر بهرمند شوند.
در مطالعه ناهنجاری های کودکی رویکرد های زیستی پزشکی، رفتاری، روان پویشی، جامعه شناسی، خانوادگی و ادراکی از حدود سن 6 سالگی استفاده می شود. یک مدل ارزیابی چند محوره برای سنجش رفتار کودک وجود دارد:
محور 1: گزارش والدین و چک لیست رفتار کودک توسط والدین
محور 2: گزارش معلم و چک لیست رفتار کودک توسط معلم
محور 3: ارزیابی هوش مثلاً با استفاده از آزمون وکسلر
محور 5: ارزیابی مستقیم مصاحبه کلینیکی نیمه ساختاری و گزارش خود فرد
ارزیابی های عصب روانشناسی کودک را می توان در چهارمین محور این مدل لحاظ نمود. در این قسمت مؤلفه ها و تکنیک های مختلف پیشنهاد شده در ارزیابی جامع عصب روانشناسی به طور مختصر مورد بحث قرار می گیرند. اطلاعات به دست آمده از این ارزیابی به درمانگر کمک می کند تا به توانایی کلی کودک در حیطه های روانشناسی کودک و تحصیلی پی ببرد. این اطلاعات در توضیح میزان تأثیر گذاری نقایص مغزی بر زمینه های مهم عملکردی کودک راهگشا است.
تفسیر نتایج آزمون های روانشناسی کودک
برخی از شرایط یا عوامل روانی وجود دارند که می توانند بر ارزیابی های عصب روانشناسی کودک تأثیر گذار باشند و باید در زمان ارزیابی کودکان و نوجوانان مد نظر قرار گیرند. بسته به اینکه وضعیت کودک منتج از ناهنجاری های اکتسابی، مانند ضربه مغزی با تحولی، مانند ناتوانی یادگیری یا نقص توجه – بیش فعالی باشد، ممکن است این عوامل به صورت مختلفی تأثیر گذار شوند. به این ترتیب که کودکانی که متحمل ضربه مغزی شده اند، ممکن است دارای علائم التهاب مغزی باشند که بر عملکردشان در آزمون های عصب روانشناسی کودک تأثیر گذار باشد. بی توجهی و مشکلات انگیزشی ممکن است بلافاصله پس از صدمه مغزی ظاهر شوند. اگرچه این ویژگی ها اکثراً در طول هفته های پس از حادثه بروز پیدا می کنند، اما به محض اینکه وضعیت کودک پایدار شود ممکن است توانایی های عصب روانشناسی کودک برگردند.
بررسی دقیق آزمون های روانشناسی کودک
اگر کودکی مبتلا به بی توجهی باشد، لازم است نتایج آزمون های عصب روانشناسی او با دقت بررسی شود. نتیجه گیری های سریع ممکن است نادرست باشند. بعضی از کودکانی که دچار آسیب ضربه ای مغز هستند، ممکن است تا مدت ها بعد از بهبودی همچنان علائم اختلال نقص توجه را نشان دهند، بنابراین توصیه می شود در صورت وجود بی توجهی و حواس پرتی، اثر اولیه بر نتایج آزمون مدنظر قرار گیرد، به خصوص زمانی که تاریخچه پزشکی کودک نشان می دهد که چنین مسائلی قبل از جراحت وجود نداشته است. مسئله دیگر اینکه تأخیر زبانی و / یا خواندن ممکن است. باعث شود اجرای برخی از آزمون های عصب روانشناسی کودک با مشکل روبرو شوند. به عنوان مثال، حالتی که کودک دستورات شفاهی موجود در آزمون را متوجه نشود و پاسخ غلط بدهد، می تواند حاکی از مشکل در درک زبان، نقص در عملکرد عصبی روانی مورد نظر باشد. دستورالعمل های موجود در برخی آزمون های روانشناسی کودک یا عصب روانشناسی ممکن است برای کودکی که دچار تأخیر درک زبان است، خیلی پیچیده باشد. در این حالت باید مشخص شود که آیا نمرات پایین بدست آمده ناشی از نقایص واقعی در استدلال و پردازش عالی شناختی است و یا نتیجه مشکلات پایه ای ادراکی و حسی است. ساده سازی دستور العمل ها می تواند در این راستا مؤثر باشد. علاوه بر این ها، تأخیر ادراکی ممکن است در عملکرد های خاص مغزی، مانند سرعت حرکت، استدلال و قدرت انتزاع، موجب افت عملکرد شود. مسئله دیگر اینکه کودکانی که از اختلال سلوک یا رفتار های خودسرانه رنج می برند، ممکن است علائمی چون پرخاشگری منفعل و انگیزه ضعیف نشان دهند. این کودکان زود ناامید می شوند و از اجرای تکالیف سرپیچی می کنند. در این خصوص باید از تقویت کننده ها با آزمون های کوتاه تر استفاده کرد. مورد دیگر این که کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی ممکن است دچار خطاهای ناشی از بی توجهی و عجله شوند. علاوه بر این در زمان مصرف دارو، کارایی این کودکان بهتر است. شکستن دوره های زمانی آزمون به بازه های زمانی کوچک تر نیز می تواند منجر به بهبود عملکرد شود. افسردگی و / یا استرس نیز ممکن است در توانایی کودک در به کارگیری تلاش مداوم اثر گذار باشد. کودکان ممکن است بی تفاوت یا خیلی عصبی به نظر بیایند. در این خصوص باید یک فضای آزمون حمایتی – تقویتی فراهم نمود. در گزارش عصب روانشناسی کودک، باید هر گونه تغییر یا اصلاح در اجرای آزمون منعکس شود و باید مشخص شود که تحت چه شرایطی رفتار های خاص به دست آمده است.
عوامل اثرگذار بر تفسیر یافته های روانشناسی کودک
در صورتی که روانشناس بر بر این عقیده باشد که عوامل روانی باعث شده که تفسیر یافته های عصب روانشناسی کودک مشکوک یا معیوب شوند، ممکن است انجام ارزیابی های مجدد پس از سه تا شش ماه مفید واقع شود. با ظهور روش های آزمونی جدید برای ارزیابی عملکرد سیستم عصبی کودکان عصب شناسان و عصب روان شناسان به جای تأکید های قبلی بر محل آسیب مغزی یا تکیه بر تشخیص، بر روی حیطه های قدرت و ضعف و روش های درمانی آن تمرکز می کنند. به عبارت دیگر در بسیاری از اختلالات دوران کودکی ضعف های شناختی خاصی ظاهر می شوند و در بسیاری از موارد این نقایص شناختی، اختلال های متفاوت گزارش می شود. لذا تکیه درمان گر بر تشخیص روانپزشکی برای ارائه مدل درمانی نمی تواند مؤثر باشد و در مورد هر کودک باید نقایص شناختی و روانی به طور مجزا مورد ارزیابی و مداخله مبتنی بر آن طراحی گردد به عنوان مثال نمی توان نسخه ای کلی برای تقویت کارکرد های اجرایی در کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی و کارکرد های شناخت اجتماعی در کودکان دارای اختلال اوتیسم در نظر گرفت. کما اینکه در بسیاری از موارد کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی نیز نیازمند آموزش راهبرد های ارتباطی هستند و کودکان دارای اختلال اوتیسم نیز در بسیاری از موارد ضعف در عملکرد های اجرایی را نشان می دهند.
زمان مناسب برای آزمون روانشناسی کودک
دانستن این که چه زمانی کودک باید تحت آزمون های عصب روانشناسی کودک قرار گیرد، بسیار مهم است. گزارش های عصب روانشناسی نباید تنها شامل نتایج آزمون ها باشد، بلکه باید نحوه مداخله و درک نتایج را نیز در برداشته باشد. بسیاری از بیمارانی که برای ارزیابی های عصب روانشناسی مراجعه می کنند، اغلب مشکلات روانپزشکی نیز دارند و یک معاینه جامع در برگیرنده اطلاعات مربوط به عملکرد های اجتماعی و عاطفی کودک نیز هست. آزمون های ام ام پی آی ابزار هایی هستند که اغلب برای جوانان و بزرگسالان به کار می روند. برای کودکان مقیاس های خودمحور معمولاً مفیدتر هستند. در مورد مراجعینی که نمی خواهند و یا قادر به توصیف مشکلات خود نیستند و یا درون بینی ضعیفی دارند، لازم است از مقیاس های تصویری استفاده شود. بنابراین یک ارزیابی جامع عصب روانشناسی می تواند دانش مضاعفی را در مورد عملکرد مغز و نیز بیماری های پیشرونده احتمالی که بر رشد و عملکرد مغز تأثیر منفی دارند، فراهم سازد. این موارد در گزارش عصب روانشناسی تشریح می گردد.
شاخهای از روانشناسی که بهطور اختصاصی به موضوعات شناخت میپردازد روانشناسی شناختی نام دارد. مرکز توانبخشی شناختی دکتر صابر در زمینه روانشناسی شناختی کودک و علوم اعصاب شناختی مشغول می باشند. در روانشناسی شناختی علاوه بر بررسی و تحلیل عقلانی، تجربه و مشاهده نیز جهت دستیابی به دانش دارای اهمیت است. روانشناسی کودک در زمینه ادراک، حافظه، توجه، استدلال و هوشیاری کودکان با اختلالات شناختی و ذهنی به صورت تخصصی در کنار کاردرمانان و گفتاردرمانان با تجربه مرکز فعالیت می نمایند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
روانشناسی شناختی کودک
بسیاری از مباحث و موضوعات مهم در روانشناسی شناختی عبارتاند از:
ادراک
هوشیاری
توجه
حافظه
یادگیری
حل مسئله
خلاقیت
زبان
استدلال
تصمیمگیری
قضاوت
بازنمایی ذهنی یا نمود ذهنی
هوش انسان
هوش مصنوعی
تغییرات رشد شناختی در طول عمر
فراشناخت یا شناخت دربارة شناخت
اگرچه میتوان به بررسی هریک از موضوعات روانشناسی شناختی به طور مجزا یا جداگانه پرداخت ولی باید در نظر داشت که فرآیندهای ذهنی (شناختی) چون ادراک، توجه، حافظه، یادگیری، زبان، خلاقیت، حل مسئله و… در تعامل با یکدیگر هستند. به عنوان مثال یادگیری یک مطلب علمی یا حتی یک عمل حرکتی ظریف معمولاً در ارتباط با ادراک و توجه است. فرآیند حل مسئله به فرآیندهای توجه و حافظه وابسته است. همچنین برخی از مباحث روانشناسی همانند انگیزش و هیجان میتوانند به عنوان موضوعات روانشناسی شناختی مورد مطالعه قرار گیرند. برای نمونه، انگیزش بالا یک عامل مهم در جهت ایجاد خلاقیت افراد محسوب میشود. تثبیت و تقویت اطلاعات ذخیره شده در حافظه علاوه بر تکرار تحت تأثیر عوامل دیگری چون انگیزش و هیجان است.
دو حوزة مطالعاتی در روانشناسی شناختی کودک شامل:
روانشناسی شناختی تجربی
روانشناسی شناختی رشدی
از مباحث مهم در روانشناسی شناختی تجربی جهت درک فرآیندهای ذهنی انسان، وجود یک سیستم پردازش اطلاعات در مغز انسان همانند ماشینهای رایانهای است. بنابراین از منظر روانشناسی شناختی تجربی، اصول و قواعد پردازش اطلاعات در ماشینهای رایانهای با اصول و قواعد پردازشگری در سیستم شناختی انسانها مشابه است.
حوزة روانشناسی شناختی رشدی که ژان پیاژه (1980- 1896) در ایجاد آن نقش بسیار مهمی داشته است به مطالعه تحول و تغییر سیستمشناختی (فرآیندهای ذهنی) انسان میپردازد. از نظر پیاژه، رشد شناختی تحت تأثیر دو عامل رسش و تجربههای مناسب است و کودکان مشارکتکنندگانی فعال در فرآیند رشد در نظر گرفته میشوند.
روانشناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی
علوم اعصابشناختی به بررسی و مطالعة موضوعات شناختی، ذهن و فرآیندهای عالی ذهنی میپردازد و در این مسیر به دنبال تغیین محل یا جایگاه عملکردهای شناختی در مغز است. بنابراین از نظر علم اعصاب شناختی به جای پیدا کردن ذهن در بدن باید در پی یافتن محل فعالیتهای شناختی مختلف در بخشی از سیستم عصبی مرکزی به نام مغز بود. این علم با علومی دیگر به ویژه علوم اعصاب و روانشناسی شناختی کودک در تعامل است.
روانشناسی شناختی کودکان به بررسی و مطالعة فرآیندهای ذهنی (شناختی) مانند ادراک، توجه، حافظه، هوش، تغییرات رشد شناختی در طول حیات، استدلال، حل مسئله، تصمیمگیری، زبان و… مستقل از فعالیت مغز میپردازد.
علوم اعصاب به مطالعة علمی سیستم عصبی (مرکزی و محیطی) علاقهمند بوده و به دنبال توجیه و تفسیر رفتارهای انسان بر پایة فعالیت و عملکرد مغز است. علوم اعصاب شناختی که خود در ارتباط با علوم اعصاب و روانشناسی شناختی کودک است به بررسی فرآیندهای ذهنی (شناختی) همانند ادراک، توجه، زبان، حافظه، تفکر، یادگیری، تصمیمگیری، عملکرد اجرایی و… به عنوان اعمال و فعالیتهای مغزی میپردازد.
رفتار درمانی کودکان یکی از راه های مفید در تغییر رفتار کودکان می باشد. با استفاده از تکنیک های رفتار درمانی توسط متخصصین مجرب مرکز رفتاردرمانی کودکان دکتر صابر می توان بسیاری از رفتارهای نامناسب کودکان را کاهش و رفتارهای صحیح اجتماعی را جایگزین نمود. نکته قابل تامل در زمینه رفتار درمانی کودکان لجباز تعیین علت رفتار و تقویت کننده های محیطی رفتار کودک می باشد. لجبازی از رفتارهای نامناسب شایع در کودکان سنین 3تا5 سال می باشد که در صورت عدم درمان مناسب می تواند به دوران مدرسه و پس از آن کشیده شود. روش های رفتاردرمانی متنوعی در درمان لجبازی کودک کاربرد دارد که زیر به صورت اجماعی به آن اشاره می شود.
مقایسه کودک لجباز با همکلاسی ها یا خواهر و برادر و افراد دیگر، وی را تحریک کرده و گاه خشم او را برمی انگیزاند. بهتر است رقابت او با روزهای پیشین خودش، یا حتی با دوران خردسالی اش، باشد. هربار که پیشرفتی در رفتار یا عملکردش میبینیم، باید او را نوازش و تشویق کنیم. مقایسه ها و رقابت ها، کودکان را به دشمنی می کشاند و بسیاری اوقات کودک برای جبران حس حقارتی که تجربه کرده است، در صدد خرابکاری و آزار کسی که وضع بهتری دارد،بر می آید.
همه ما با هم تفاوت داریم و این تفاوتها در هوش، استعداد، شرایط فرهنگی خانواده، شرایط اقتصادی خانواده و بسیاری از چیزهایی دیگر وجود دارد. پس نباید از تمام کودکان انتظار کاملاً واحد و یکسانی داشته باشیم. با توجه به تفاوت های فردی در میزان هوش، استعداد و علاقه، مقایسه کودکان با یکدیگر و توقع یکسان از آنان، غیر علمی و غیر منطقی است.
چگونه به کودک لجباز خود « نه» بگوییم؟
کودکان لجباز معمولاً با شنیدن واژه « نه» واکنش منفی نشان می دهند. آنها از شنیدن پاسخ «نه» بیزار هستند. زمانی که والدین از کلمه « نه» بیش از حد استفاده می کنند، این کلمه دیگر اثربخشی خود را از دست میدهد. گاهی کودکان لجباز از شنیدن این کلمه خشمگین میشوند و نسبت به آن مقاومت نشان میدهند و در بسیاری از مواقع آن را نشنیده می گیرند. در واقع این کلمه دیگر برای کودک عادی شده و او حتی دلیل پاسخ منفی را نیز نمیداند و علتش را درک نمی کند
در رفتار درمانی کودکان لجباز جواب منفی خود را در قالب مثبت بیان کنیم
بهتر است جواب منفی خود را در غالب مثبت بیان کنیم .مثلاً وقتی کودک لجباز قبل از انجام تکلیف اش می پرسد، می توانم تلویزیون تماشا کنم؟به جای گفتن « نه» می توان گفت: بله می توانی بعد از انجام تکلیفت تلویزیون تماشا کنی.
با کودک لجباز وارد مبارزه قدرتطلبی نشویم
وقتی کودک لجباز می بیند که همواره والدین نظر خود را درباره او اجرا میکنند و وی فاقد قدرت است، با توسل به لجبازی و بدرفتاری،به بازی مبارزه برای کسب قدرت دست میزند.
اگر والدین به نیاز و علت اصلی رفتار وی توجه نکنند، آنها نیز در این بازی درگیر شده و با تحمیل نظرشان، چه با تشویق یا تنبیه و یا خشونت، او را وادار به ترک رفتار میکنند. در این صورت کودک در بازی قدرت شکست میخورد انگیزهای برای مخالفت های بیشتر مییابد و احساسات ناگواری را تجربه می کند. روش مقابله با لجبازی و برخی از رفتارهای نامناسب کودک به این شرح است:
رفتاردرمانی لجبازی: با فرمول خاصی اجازه میدهیم کودک کارش را انجام دهد، اما به طور طبیعی عواقب نامطلوب آن را نیز تجربه کند. در این صورت او قدرت خود را نشان داده است، اما با توجه به پیامدهای رفتارش که برای وی جالب نیستند، آن رفتار را ترک خواهد کرد. فرض کنید مادری اصرار دارد فرزندش غذای کافی بخورد، اما کودک با اینکه گرسنه است از خوردن غذا امتناع می کند. در اینجا بهتر است مادر به او بگوید که حس می کنم در حال حاضر نیاز به غذا نداری، پس من غذا را جمع میکنم و هنگام شام منتظرت میمانم. با این روش کودک قدرتش را نشان داده است، اما با تحمل گرسنگی از زمان ناهار تا شام، به عواقب کارش پی برده و احتمالاً این کار را تکرار نخواهد کرد. همچنین او متوجه می شود که می تواند قدرتش را اعمال کند و از این جهت احساس ناکامی نخواهد کرد.
انتقام جویی در رفتاردرمانی کودکان لجباز: گاهی کودک لجباز به خاطر محدودیت هایی که دارد، والدین را کنترل گر و مقصر دانسته، احساس ناکامی می کند و در صدد انتقام جویی بر می آید. آسان ترین روش انتقام جویی برای او، انجام کاری است که مورد رضایت والدین نبوده و آنها را عصبی کند. هرچه والدین با عصبانیت بیشتری با کودک برخورد کنند، وی خود را موفق تر می بیند و سعی می کند همین روش را تکرار کند. بعد از مدتی این رفتار، به یک الگوی رفتاری تبدیل می شود.
نشان دادن چهره بی تفاوت و خنثی و عدم توجه به رفتار نامناسب کودک لجباز، می تواند رفتارش مورد نظر را خاموش کند. در این صورت کودک احساس می کند به هدفش نرسیده، روش دیگری را انتخاب خواهد کرد.
احساس بی کفایتی: ممکن است کودک به خاطر ناتوانی های جسمی خود یا به خاطر عدم پرورش عزت نفسش توسط والدین ،احساس بی کفایتی کند و برای نشان دادن عزت نفس و کفایت خویش، به رفتارهای مخرب و نامطلوب بپردازد. در این اوقات والدین آگاه بهتر است نسبت به این رفتارها بی تفاوتی نشان دهند و هرگاه کودک کار مثبتی انجام داد، به او توجه کرده و تشویقش کنند. لازم به یادآوری است که در درمان لجبازی کودک والدین باید بهانه ای برای تشویق کودک لجباز پیدا کنند. همچنین لازم است به او بفهمانند که او را علی رغم رفتارش و بدون قید و شرط دوست دارند، اما کارهای نادرستش را نمیپسندند.
با رعایت پیدرپی نکات فوق، کودک لجباز به نتایج زیر می رسد، این نتایج را در ذهنش مرور می کند و آن را جزء باورهایش ثبت کرده و رفتارهایش را بر اساس آن تنظیم می کند:
با لجبازی نمیتوانم به قدرت برسم.
با رفتار نامطلوب نمیتوانم ارزشمند شوم.
با انتقام جویی کامیاب نمی شوم.
با رفتارهای نامطلوب نمی توانم جلب توجه کنم.
چگونه در اماکن عمومی با لجبازی کودک رفتار کنیم؟
وقتی کودک در مکانهای عمومی بدرفتاری می کند، بهانه گیری می کند و یا قشقرق به پا میکند، معمولا والدین به خاطر حفظ آبرو و آرام کردن وی، به سرعت تصمیم خواسته هایش می شوند. در حالیکه با این روش، ناخواسته رفتار نامطلوب کودک لجباز را تقویت می کنند. به این ترتیب کودک یاد می گیرد در موقعیت های مشابه به همین شیوه رفتار کند. در چنین شرایطی رفتاردرمانی پیشنهاد می کند، بهترین کار این است که کودک بد رفتار خود را به خانه برگردانید. شاید فرزندتان برای حضور طولانی مدت در محیط های عمومی، آمادگی نداشته باشد. حضور در مکان ها و مراسم عمومی را برای زمانی که کودک سرحال تر است، برنامه ریزی کنید. زمان گردش و بیرون رفتن از منزل را کوتاه کنید. انتظاراتی را که از کودک دارید، قبل از بیرون رفتن با بیانی روشن به او بگویید.
نکاتی در درمان لجبازی کودک و پاسخ «نه»
به جای « نه» گفتن های مکرر، در مورد موقعیت های خاص از قبل به کودک آگاهی بدهیم. مثلاً زمانی که قصد داریم کودک را همراه خود به فروشگاه ببریم و می دانیم که می خواهد از تمام خوراکی ها بخرد، قبل از ورود به فروشگاه به او می گوییم، امروز فقط می توانید دو تا خوراکی انتخاب کنی. بنابراین او با آمادگی بیشتری با ما وارد فروشگاه خواهد شد. اما چنانچه داخل فروشگاه رفتیم و تقاضای بیشتری داشت، به کودک لجباز می گوییم قبلاً در این مورد با هم صحبت کردیم و تو جوابش را میدانی. بعد از او میخواهیم شرطی را که گذاشته بودیم، تکرار کند.
کودک هرچه پافشاری کرد فقط به او می گوییم، قبلا صحبت کردیم، با تکرار حرف تو، جواب من تغییر نخواهد کرد. در چنین مواقعی بسیار مهم است که والدین روی حرف خود بایستند، چون اگر اصرار های مداوم کودک مقاومت آنها را بشکند و تسلیم شوند، کودک یاد می گیرد که با اصرار زیاد می تواند والدین را نرم کند به خواستهاش برسد، در نتیجه این رفتار را به شرایط دیگر نیز تعمیم می دهد و هرگاه با مخالفت والدین روبرو شود، شروع به اصرار و پافشاری بیش از حد میکند.
به کودک اجازه « نه » گفتن بدهیم
در علم رفتاردرمانی کودکان در حدود سنین 4-5 سالگی تمایل دارند، استقلال بیشتری داشته باشند. آنها در مقابل خواسته های دیگران مخالفت می کنند. این دوره سنی به سن « نه » گفتن معروف است. میتوان گفت این « نه » گفتن ها، تمرین اولیه ای برای کسب مهارت های مرتبط در سنین بزرگسالی هستند.
مشابه این حالت را ما یک بار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده می کنیم. معمولاً والدین تصور می کنند، کودک دارد لجبازی می کند. در حالی که این یک امر طبیعی بوده و مرحلهای از رشد کودک است. آنها باید در این سن « نه» بگویند تا شخصیتشان شکل بگیرد و هویت خود را پیدا کنند.والدین باید به افکار فرزندان خود احترام بگذارند. اگر می خواهید فرزندتان در آینده مهارت « نه» گفتن داشته باشد و بتوانند به پیشنهاد های نامناسب همسالان خود ( دزدی، مصرف مواد مخدر و …) پاسخ منفی بدهد،به او فرصت دهید تا از سنین کودکی « نه» گفتن را تمرین کند. با آرامش کامل مخالفتهای کودکتان را بپذیرید.
اگر میخواهید فرزندتان مهارت « نه» گفتن به پیشنهاد های نامناسب را کسب کند، بگذارید از کودکی آن را تمرین کند.در موارد خاص همزمان با دادن پاسخ « نه» نام او را نیز به زبان بیاورید. به جای این که پاسخ « نه» را به طور مستقیم و تنها به کار ببرید، بهتر است همزمان، نام او را نیز بگویید. به این ترتیب از بار منفی دستور کم میشود، ضمن این که با این عمل توجه و احترام خود را به او نشان می دهید.
یکی از سوالات رایج والدین در هنگام مراجعه به روانشناس کودک و مشاور این نکته است که روش صحبت با فرزند خود را نمی دانند و مدام با یکدیگر درگیر هستند. یک روانشناس کودک با تجربه در این زمینه می تواند کمک های لازم را ارائه دهد. نکات مختلفی در نحوه صحبت کردن با کودکان وجود دارد که در این مقاله سعی می شود به آنها اشاره شود. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در غرب و شرق تهران به ارائه خدمات مشاوره، رفتار درمانی و بازی درمانی به کودکان می پردازد. دکتر صابر با سابقه بالغ بر 17 سال در حیطه کودکان و بهره گیری از نیرو های متخصص روانشناس، کاردرمان و گفتاردرمان به درمان اختلالات کودکان و آموزش نحوه ارتباط با کودکان می پردازد.
در صحبت کردن با کودک از عبارات کوتاه و دقیق استفاده کنیم
معمولاً وقتی چند پیام پیاپی به کودک میدهیم، او دیگر به حرف ما گوش نمیکند و نمیتواند همه پیام ها را به ذهن خود بسپارد. بسیاری از کودکانی که مشکل رفتاری دارند، مشکل فقدان توجه و تمرکز هم دارند و گاهی اصلا فراموش می کنند که ما چه دستوراتی به آنها داده ایم. ممکن است دستور اول را بگیرند و بقیه را فراموش کنند. مثلا وقتی به کودک می گوییم: لباسهایت را از روی زمین جمع کن،برنامه درسی ات را در کیفت بگذار، بعد مسواک ات را بزن و برو بخواب، چند پیام را همزمان به وی میدهیم که کار اشتباهی است.
پیام ها را یکی یکی به کودک بدهید و بعد از انجام هر کدام، دستور بعدی را بیان کنید. بهتر است بعد از انجام هر دستور،سعی کنیم کودک را تشویق کنیم که نسبت به انجام دستور،توجه مثبت نشان دهد. البته اگر قصد ما تقویت حافظه توالی شنیداری او باشد میتوانیم چند جمله برای تکرار یا چند کار برای اجرا به وی بگوییم. اما به طور کلی باید پیام ما کوتاه و دقیق باشد.
در روش صحبت کردن با فرزند خود ساده و روشن حرف بزنیم
دادن دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخش های اصلی پیام شود و کودک کلا از انجام همه دستورات سرپیچی کند. کودکان گفت و گو های کوتاه و جملات ساده و قابل فهم را بهتر از جملات طولانی یا جملاتی که همراه با کنایه و طعنه است، درک کرده و به خاطر می سپرند. از یک جمله کوتاه که دقیقا نشان میدهد کودک « چه کاری» را باید انجام دهد، استفاده کنید.
در صحبت کردن با کودکان از بیان جملات مبهم و کلی اجتناب کنیم
اگر به کودک در مورد رفتارش یک پیام کاملا مبهم بدهیم، او متوجه نمی شود که منظور ما کدام یک از رفتارهای است و کدام رفتار را باید تغییر دهد. مثلا وقتی به او میگوییم عاقل باش یا اینکه می گوییم من را خجالت زده نکن، پیامهای کاملا مبهم به کودک دادهایم. بنابراین در حرف زدن با کودک از کلماتی که کودک مفهوم آنها را نمی فهمد، استفاده نکنیم، بلکه دقیقا همان کاری را که از او میخواهیم بیان کنیم.
در روش صحبت کردن با فرزند پیام باید متناسب با سن و سال کودک باشد و کودک توانایی انجام آن را داشته باشد
در مورد کودکان کوچک در لازم است پیام ها ساده تر باشند و به تناسب سن آنها،میتوان پیام های دیگری نیز به کار برد.در مورد کودکان بزرگتر توضیحات بیشتر و پیچیدهترین لازم است.
در نحوه صحبت کردن با کودکان از عبارات هرگز، همیشه و هیچ وقت، استفاده نکنیم
زمانی که از عبارات هرگز، همیشه و… استفاده می کنیم، در واقع احتمال تغییر رفتار کودک را کاهش می دهیم. وقتی پیامی را به کودک میدهیم، لازم نیست پیام عدم انجام دستور را نیز به کودک یادآوری کنیم و یا رفتارهای منفی گذشته کودک را به او گوش زد کنیم. در مورد آینده نیز پیشداوری نکنیم و آن را به همه زمانها تعمیم ندهیم. گفتار زیر نمونه ای از پیش داوری است:«ببین باز هم مثل دیروز،اسباب بازی ها را جمع نکردی! بزرگ شوی هیچی نمی شوی! تا ابد شلخته میمانی! همیشه بی ادبی می کنی.»
در روش صحبت کردن با فرزند ارتباط چشمی خود را با او حفظ کنیم
از آنجا که حواس کودکان به آسانی پرت میشود، مطمئن شوید که هنگام صحبت کردن با کودک، او به شما نگاه میکند. این عامل نقش مهمی در پیروی کودک از دستورات دارد. نشان دهید که منظور شما از برقراری ارتباط چشمی چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید. چند متر دورتر از یکدیگر بنشینید و به چشمهای هم نگاه کنید. هر کس زودتر به اطراف نگاه کند بازنده است.
گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است با او تماس جسمی داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانه اش بگذارید یا در صورت لزوم، هر دو دست خود را روی شانه هایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به اطراف خود نگه دارید. یا در حالی که با او صحبت می کنید،دستش را بگیرید. برای کودکان بزرگتر یک اشاره کوچک با گذاشتن دست بر شانه اش کفایت می کند. وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه میکند، برای این کار او را تشویق کنید.
آرام ولی قاطع صحبت کنیم
گاهی والدین شکایت می کنند و می گویند تا زمانی که فریاد نکشیم خوب به حرف ما گوش نمی کند. اگر معمولاً وقتی کاری از کودکتان میخواهید صدایتان را بلند می کنید،کودک می آموزد تا وقتی که صدای تان را به حداکثر نرسانده اید،به شما بی توجهی کند. چون آستانه توجه شما را میداند و تا آن موقع پیام شما را جدی نمی گیرد. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر میشود،صبر کنید،یک نفس عمیق بکشید،به چشمهای کودک خیره شوید،سپس به آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید.لحن کلامش ما نباید خشن و ضمناً باید بیانگر خواهش و التماس باشد.
از جملات پرسشی استفاده نکنیم
وقتی به کودکتان می گویید:«میشه تکالیفت رو انجام بدی؟» اگر پاسخ دهد «حالا نه» متعجب نشوید. اگر بگویید «می آیی اتاقش را مرتب کنیم؟» این فرصت را به او دادید تا بگوید،«نمی آیم» در مورد چیزی یا کاری که می خواهید کودکتان انجام دهد،از جملات سوالی استفاده نکنید.بلکه باید با لحن و کلمات قاطع به گونه ای صحبت کنید که کودک دقیقاً بداند چه کاری باید بکند و به علاوه آن را چه موقع،کجا و چگونه انجام دهد.
کودک را به نام بخوانید.صدا کردن نام کودک توجه او را به حرف های شما جلب می کند. کودکان خردسال اغلب مدت زمان محدودی می توانند توجه کنند،بنابراین برای جلب توجه کودک خردسال،باید مدام نامش را صدا کنید.
احساستان را به کودک بگویید
بدون آنکه به طور مستقیم از کودک انتقاد کنید به او بگویید در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال «به خاطر اینکه خودت توالت را تمیز نمی کنی،واقعا ناراحتم!» یا «وقتی به موقع به خانه بر نمی گردیم،واقعا نگران می شوم.» از انتقاد،سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید. فقط احساستان را به طور واضح بیان کنید.
قاطع و مهربان باشید
اعمال جریمه ها و تعیین محدودیت ها نباید همراه با ابراز احساسات منفی باشد. باید در هر حال،کودک شما بداند که از محبت و حمایت شما برخوردار خواهد بود،بداند شما او را دوست دارید،حتی اگر برخی از رفتار هایش نادرست باشد. به این ترتیب کودک انگیزه بیشتری برای تصحیح رفتارهای پیدا میکند.
رفتاردرمانی چیست، رفتار درمانی علم رفتار انسان است. با استفاده از این علم روش هایی برای شناسایی درک و پیش بینی رفتار به دست می آید، یعنی متخصص علم رفتار، با سؤال هایی که می پرسد و پاسخ هایی که می باید قادر خواهد بود تا به شیوه بهتری رفتارهای افراد را توضیح دهد و علت بروز آنها را بیابد. روش های جدید شناسایی و تبیین رفتار باعث ایجاد روش های جدیدی برای اثرگذاری بر آن خواهد شد. کسب توانایی تنظیم رفتار هسته مرکزی تحلیل رفتار کاربردی، به عنوان یک علم است. مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه رفتار درمانی شناختی و رفتار درمانی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. روانشناسان مجرب مرکز رفتاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تکنیک های رفتاردرمانی در ایجاد رفتار های صحیح اجتماعی و تغییر رفتار کودکان تلاش فراوانی می کنند.
کسب علم، کوشش فرد برای درک جهان پیرامونش است. در زمان برخورد با سؤالی در مورد جهان اطراف، فرد دانشمند معمولا با استفاده از چند آزمایش اقدام به عمل می کند و به اصطلاح تجربه می کند. یافته های حاصل از این تجربه معمولا به دست چاپ سپرده می شود تا سایر دانشمندان نیز بتوانند از آن استفاده کنند. این نشریات تنها یافته هایی را چاپ می کنند که دارای استاندارهای مشخص و تعیین شده ای هستند و به اصطلاح کیفیت های مورد نظر نشریه های علمی را در نظر گرفته باشند.
رفتار درمانی کودکان
شرکت اعضای خانواده در برنامه رفتار درمانی کودکان حائز اهمیت فراوان است و از عناصر اصلی برنامه های جدید رفتاری به شمار می آید. برنامه مداخله ای به این شیوه، به تدریج تغییر می کند و از آموزش مهارت های پایه ای، رفتارهای سازشی به سمت مهارت های زبانی و آموزش مهارت های غیر کلامی و کلامی و تقلید تغییر می کند. پس از آن پایه ای برای انجام بازی با استفاده از اسباب بازی ایجاد می شود و بازی درمانی انجام می گیرد. پس از آنکه کودک به این مهارت ها دست بافت مرحله دوم برنامه رفتار درمانی بر آموزش زبان بیانی و استفاده از کلام کوتاه و ساده متمرکز خواهد شد و بازی های تعاملی با همسالان آغاز خواهند شد. در مراحل بسیار پیشرفته این روش، برنامه مداخله ای به خانه و مدرسه تعمیم خواهد یافت.
مراحل رفتار درمانی شناختی چیست؟
برنامه آموزشی در رفتار درمانی شناختی با توجه به چهار مرحله اصلی در نظر گرفته می شود. معرفي رفتار، کسب مهارت بر رفتار، تعمیم رفتار و تمیز رفتار، آموزش در این دیدگاه با ارائه مواد و محتوای آموزشی آغاز می شود پس از آن آموزش با استفاده از رسانه و یا برنامه آموزشی ادامه می یابد. در مرحله بعد فرد برای پاسخ دهی هدایت می شود و در آخرین مرحله فرد بر اساس پاسخ های ارائه شده پیامدی دریافت می کند. یادگیری بدون خطا، شیوه ای است که تحلیل رفتار کاربردی در پی آن است. این شیوه روشی است که احتمال پاسخ های نادرست را بسیار کم می کند. از شیوه های مختلف هدایت و کاهش و حذف تدریجی هدایت برای کم کردن میزان پاسخ های نادرست استفاده می کند و در نهایت ظرفیت کلی پاسخ دهی نادرست فردا را کاهش می دهد.
حمایت های مختلفی برای کمک به کودک دارای اوتیسم در یادگیری مفاهیم و مهارت ها در رفتاردرمانی اوتیسم وجود دارد اما هر یک از این حمایت ها باید به دلیلی از نقطه ای آغاز و در نقطه ای به تدریج کاهش یافته و حذف شوند.
در روش رفتار درمانی هدف در نظر گرفته شده باید روشن باشد و نحوه اکتساب آن به راحتی قابل شناسایی باشد. به عبارت دیگر هدف باید به شیوه رفتاری بیان شده باشد و بر اساس این روش تکلیف به گام های تشکیل دهنده خود خرد شده باشد و با سطح رشد و سن فرد متناسب باشد. ارزیابی ها و توجه به مایل استون های رشدی در این مسیر می تواند بسیار مفید باشد. هر تکلیف جدید باید به شکل مشخصی با تکالیف پیشین در ارتباط باشد. فقدان توقف در آموزش و وجود تداوم بین تكاليف از اصول دیگری است که باید در این روش مورد توجه قرار گیرد و در نهایت باید توجه کودک به محتوا و موضوع جلب شده و بعد برنامه آموزشی آغاز شود. در ابتدای آموزش رفتار تمامی واکنش های فرد، بلافاصله تقویت می شود در مرحله دیگر پاسخ های صحیح فرد که در اثر حمایت نشان داده می شود بدون درنگ تقویت شوند و پس از حذف هدایت ها و حمایت، تشویق تنها زمانی انجام شود که فرد واکنش کاملا ( پاسخ صحیح) درست نشان داده باشد. رفتار درمانان مرکز رفتار درمانی دکتر صابر در زمینه اختلالات رفتاری و اجرای صحیح روش های رفتار درمانی به کودک و والدین کمک می کنند.
یکی از روش های رفتاری مورد استفاده در روانشناسی کودکان و رفتاردرمانی، روش تشویق کلامی و غیر کلامی کودکان است. در مرکز روانشناسی کودک در غرب و شرق تهران از روش های مختلف رفتاردرمانی مانند روش خاموشی، تشویق کلامی برای کودکان، اقتصاد ژتونی و در جهت ایجاد یا تصحیح رفتار های کودکان استفاده می شود. آموزش روش تشویق کلامی کودکان و تشویق کلامی دانش آموزان به والدین و معلمان در بهبود روند ارتباط کودک بسیار پراهمیت می باشد. مرکز روانشناسی کودکان دکتر صابر با در اختیار داشتن روانشناسان کودک مجرب و بخش های تخصصی مانند بخش بازی درمانی، سنسوری روم و رفتاردرمانی و گروه درمانی در بهبود اختلالات رفتاری کودکان پیشرو می باشد. در ادامه مطلب توضیح داده می شود تشویق غیر کلامی و تشویق کلامی چیست؟
تشویق کلامی و غیر کلامی در روانشناسی کودک باید بلافاصله بعد از انجام رفتار خوب صورت گیرد. تشویق در شروع یک رفتار خوب به دفعات زیاد و برای ایجاد انگیزه بیشتر انجام می شود. برای جلوگیری از وابسته شدن کودک به این پاداشها، وقتی رفتار ثبات پیدا کرد، به تدریج این تشویق های کلامی و غیر کلامی را کم کرده و گهگاه آنها را ارائه کنیم تا رفتار تثبیت شود و در نهایت به جای پاداش بیرونی، پاداش درونی را جایگزین کنیم، یعنی احساس رضایت و نشاط کودک را از آن رفتار افزایش دهیم.
چگونه در مورد تشویق غیر کلامی کودکان تصمیم بگیریم؟
جوایز را باید از قبل مشخص کنید. سعی کنیم فعالیت ها و علایق کودک را به خاطر بسپاریم، مثلاً خرید اسباب بازی یا بردن کودک به پارک و…
برای ارتباط بهتر با کودک می توانیم با کمک گرفتن از خود کودک، لیستی از موارد تشویق غیر کلامی مورد علاقه او را تهیه میکنیم. این لیست می تواند شامل همه نوع جوایزی باشد ( انواع خوراکی،پوشاک،رفتن به شهربازی،خرید اسباب بازی یا سی دی و …).
باید تعیین کنیم که برای دریافت هر جایزه یا تشویق غیر کلامی، کودک باید چند ستاره داشته باشد. ستاره های مورد نیاز برای دریافت هرجایزه را ، متناسب با قیمت جوایز تعیین میکنیم.
چگونه کودک به تشویق کلامی و غیر کلامی وابسته نشود؟
پاداش دادن به کودک نباید حالت رشوه دادن پیدا کند. هدف از گرفتن تشویق غیر کلامی این است که برای کودک خود انگیزه ایجاد کنیم و رفتار جدیدی را در او شکل دهیم و یا اینکه رفتار اشتباه او را تصحیح کنیم. کودکان برای انجام کارها، نیاز به حمایت و توجه والدین دارند. پاداش دادن پیاپی ممکن است کودک را بد عادت کند. به این منظور راهکارهایی برای عدم وابستگی کودک به پاداش وجود دارد.
کودک نباید با اصرار و گریه و یا چانه زدن،پاداش بگیرد.
پاداش های مادی را با تشویق کلامی همراه کنیم و ضمن دادن پاداش، کودک را به خاطر رفتارش تحسین کنیم، تا بتوانیم به تدریج پاداش مادی را کم کرده و در نهایت تشویق کلامی کودک را جایگزین آن کنیم. در لیست جوایز علاوه بر پاداشهای مادی می توانیم تعدادی از فعالیت های مورد علاقه کودک را نیز اضافه کنیم. به این ترتیب تشویق غیر کلامی وی همیشه مادی نخواهند بود. همچنین می توانیم از جدول فقط برای شکل دهی یک یا دو رفتار استفاده کنیم،نه بیشتر.
مدت زمان استفاده از جدول نباید زیاد طولانی باشد، نهایتا دو ماه برای شکل دهی یک رفتار کافی است. برای کودک توضیح می دهیم که به چه دلیل قصد داریم از جدول استفاده کنیم و فقط زمانی تشویق میگیرد که استحقاق آن را داشته و رفتار درست را انجام داده باشد.
تعداد برچسب هایی که دریافت می کند،در مورد رفتارهای مختلف متفاوت است. مثلا اگر رفتار موردنظر ما ساعت خواب کودک است، به ازای هر شب که کودک سر ساعت مشخص می خوابد، یک برچسب دریافت می کند. اما اگر رفتاری را مد نظر داریم که فراوانی بیشتری در روز دارد، در اوایل کار باید در فواصل زمانی کوتاه تری جایزه دریافت کند. مثلاً اگر رفتار موردنظر نق زدن کودک است، در اوایل کار به اجزاء هر نیم ساعت که آرام بود، یک برچسب دریافت می کند و به محض اینکه کودک رفتار جدید را آموخت،دفعات پاداش گرفتن را کاهش میدهیم.
هرگز از برچسب های نامناسب یا علامت های سیاه برای نشان دادن رفتارهای نامناسب کودک استفاده نکنید.
یکی از سوالات و دقدقه های مهم والدین این مطلب است که چگونه کودک مسئولیت پذیر تربیت کنیم؟ نحوه تربیت درست کودک و ارتباط مناسب با کودک چیست؟ نکته اساسی در تربیت مسئولیت پذیری فرزند می باشد. تکنیک های تربیت کودک نظیر آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، آموزش صبر به کودکان از چالش های بزرگ والدین است. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در کنار مشاوره به والدین در حیطه مسائل رفتاری کودک در بخش بازی درمانی و رفتار درمانی خود با درگیر ساختن کودکان در موقعیت های مختلف مهارت ها و آموزش مسئولیت پذیری به فرزندان را به صورت عملی تمرین می کند. مرکز توانبخشی کودکان دکتر صابر با سابقه 17 ساله در حیطه روانشناسی، رفتاردرمانی و بازی درمانی، آموزش پیش دبستانی، سنجش ورود به مدرسه و تست های هوش، کاردرمانی و گفتاردرمانی کودکان فعالیت می نماید. والدین می توانند با خاطری آسوده روش های مختلف تربیتی را در جلسات گروه درمانی تمرین و بیاموزند.
احساس مسئولیت را باید به تدریج در کودک ایجاد کرد و پرورش داد. مسئولیت پذیری به مرور و طی سالها و با تمرین زیاد در کودک ایجاد میشود. آموزش مسئولیت پذیری به کودک را میتوان از سنین اولیه آغاز کرد. در محیط خانه،با توجه به توانمندی های کودک، میتوانیم انجام وظایفی را به او محول کنیم. مثل آب دادن به گلدان، گردگیری سطوح، جمع کردن اسباب بازی ها، پر کردن ظرف آب و… همچنین اجازه دهیم کارهای کوچک مربوط به خودش را انجام دهد،مثلاً پوشیدن کفش ها،بستن زیپ و دکمه لباس ها و…
در مورد کودکان بزرگتر، از طریق پرداخت پول تو جیبی و آموزش نحوه استفاده از آن، می توانیم حق انتخاب و مسئولیت پذیری را به او یاد دهیم. اگر کودک قدرت مدیریت و بودجه بندی پول را ندارد، میتوان آن را در چند نوبت در اختیار او قرار داد. نباید از پول تو جیبی به عنوان ابزاری برای تنبیه کودک استفاده کرد و با عدم پرداخت آن کودک را جریمه کرد یا تحت فشار قرار داد. برای آموزش بهتر در این حیطه می توانید از مشاوره روانشناسان با تجربه مرکز تخصصی دکتر صابر استفاده نمایید.
به کودک نمونه ای نشان دهیم و او را در انتخاب فعالیت جایگزین راهنمایی کنیم
برخی از کودکان نمی توانند کاری را که در حال انجام آن هستند، متوقف کنند. زیرا نمی دانند پس از آن باید به چه کاری مشغول شوند. این والدین هستند که باید در این شرایط به یاری آنها بیایند و پیشنهادهایی در این زمینه به آنها بدهند و گاهی نیز به آنها کمک کنند تا آن کار را انجام دهند. برای مثال اگر فرزندتان کودکی را میزند بگویند: «آرام باش» سپس دست او را گرفته و به حالت نوازش روی سر آن کودک بکشند. گاهی لازم است این کار بارها و بارها تکرار شود تا این امر در کودک، به یک عادت تبدیل شود.
گاهی نیز اعمال کودکان به دلیل شخصیت فعال و پرتحرک آنهاست. بعضی از کودکان فعالیت بدنی بیشتری دارند، مثلاً هنگامی که کودکی روی صندلی نشسته و دائماً صندلی را تکان می دهد،این کودکان ممکن است در دسته کودکان بیش فعال جای بگیرند. والدین باید به او بگویند: «به پاهایت بگو حرکت نکنند» و با این حرف او را نسبت به عمل آگاه کنند در مورد کودکانی که فعالیت بدنی زیادی دارند، باید در کلاس درس و منزل مسئولیت های بیشتری به آنها بدهیم که نیازمند حرکت باشد. این کودکان ممکن است حتی از زمان فعالیت بدنی راحت تر مطالب آموزشی را یاد بگیرند.
در آموزش مسئولیت پذیری به فرزندان همه مشکلات کودک را برایش حل نکنیم
به کودک فرصت بدهیم تا خودش به دنبال راهحل بگردد. به کودکان اجازه دهیم راه حل های متفاوت را امتحان کنند. با این کار کودکان شیوه های حل مسئله را می آموزند، همچنین اعتماد به نفس بهتر و بیشتری کسب می کنند. بنابراین زمانی که مشکل کوچکی برای کودک ایجاد میشود، با عجله برای حل مشکل اقدام نکنید و واکنش هیجانی شدید نشان ندهید. بلکه با حفظ آرامش، اجازه دهید او بداند خودش توانایی برطرف کردن مشکلات زندگی را دارد و می تواند به تنهایی با آن مشکل مقابله کند. کودک را در جهت پیدا کردن راه حل هدایت کنید تا مسئولیت پذیری در کودک شکل بگیرد.
حس استقلال را در کودک خود تقویت کنیم
بچهها باید مستقل زندگی کردن را بیاموزند. پس هرگاه که توانستند به تنهایی کارهای خود را انجام دهند، به آنها اجازه دهید خودشان کارها را به پایان برسانند. مثلاً وقتی کودک خودش توانایی لباس پوشیدن را دارند یا هنگامی که می تواند غذایش را خودش بخورد، این فرصت را در اختیارش قرار دهید تا مستقل بودن را تجربه کند.هیچ زمان فراموش نکنید مسئولیت دادن به کودک، برای تقویت اعتماد به نفس وی موثر و مفید است.
به کودک اجازه دهیم زیر نظر ما انتخاب هایی داشته باشد. به ویژه در مورد فعالیت هایی که کودک تمایل زیادی به انجام آنها ندارد، داشتن حق انتخاب در این موارد، معمولاً از بیمیلی کودک خواهد کاست. مثال: دوست داری با اتوبوس برویم دندانپزشکی یا خودمان ماشین ببریم؟
بچهها باید مستقل زندگی کردن را بیاموزند. پس هر گاه قادر به تنهایی کاری را انجام دهند،به آنها اجازه دهید خودشان آنها را به پایان برسانند.
مثال: امروز دوست داری، لباس آبی را بپوشی یا قرمز؟
دلت میخواهد شیر را در لیوان معمولی بخوری یا در لیوان عروسکی؟
از جمله تمرینهایی که قدرت انتخاب و تصمیم گیری را در کودک تقویت میکند، تمرین در فروشگاه است. به کودک اجازه میدهیم خودش ۳ تا ۵ خوراکی انتخاب کند، میتواند خوراکی ها را عوض کند، اما نباید به تعداد آنها اضافه کند. در چنین شرایطی، ضمن اینکه به کودک اجازه تصمیم گیری می دهیم، اولویت بندی خواستههایش را همراه با آموزش می دهیم.
جملاتی که در آموزش استقلال به کودک کمک می کند
هنگامی که می خواهیم به خواستههای منطقی کودک، پاسخ مثبت بدهیم، می توانیم از جملاتی استفاده کنیم که قدرت انتخاب را به کودک می دهند.
«خودت می توانی انتخاب کنی»
«اگر دوست داری،می توانی بخری»
«هر تصمیمی بگیری،من هم با تو موافقم»
«امروز انتخاب با توست»
«اگر دلت میخواهد می توانی انجام دهی»
در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان به جای کودک به سوال ها پاسخ ندهیم
معمولاً زمانی که در حضور والدین از کودک سوالی پرسیده میشود، پدر و مادر قبل از کودک پاسخ می دهند. این عمل حس استقلال را از کودک می گیرد. این کودکان زمانی که پدر و مادر حضور ندارند،قدرت تصمیم گیری و ابراز وجود ندارد.
زمانی که کودک تصمیم به انجام یک کار جدید می گیرد،با تشویق و اصرار بیش از حد،او را مجبور به انجام آن کار نکنیم. بهترین حالت این است که فقط او را حمایت کنیم.مثال: وقتی کودک تصمیم گرفته است برای اولین بار یک شعر یا داستان را در حضور جمع بخواند،اما نگران است،بهتر است بگوییم: هر زمانی که دوست داشتی و آماده بودی می توانی شروع کنی.
مثال: زمانی که تصمیم گرفته اسباب بازی جدیدی را در پارک امتحان کند،بهتر است بگوییم: هر وقت آماده بودی می توانیم برویم داخل صف بایستیم.
به این ترتیب فقط و فقط حمایت خود را از رفتار کودک نشان میدهیم و کودک را برای انجام آن فعالیت،تحت فشار قرار نمی دهیم.
برای توضیح این نکته که چگونه صبر را به کودک خود بیاموزیم باید چند نکته را در روانشناسی کودک خاطر نشان کنیم. در روانشناسی کودک برای انجام وظایف مشخص،ضروری است که اطلاعات دقیقی در اختیار کودک قرار دهیم و مدیریت زمان داشته باشیم. به این منظور لازم است کودک خود را با مفهوم قانون آشنا کنیم. کودک باید قوانین موجود در خانه را بشناسد و آنها را رعایت کند. تعداد قوانینی که در یک بازه زمانی به کودکان آموزش میدهیم، نباید خیلی زیاد باشد،به ویژه در ابتدا، آموزش را با تعداد قوانین محدودی شروع می کنیم و بعد از گذشت مدت زمانی، مثلا بین ۲۱ روز تا یک ماه که کودک رفتار مورد نظر ما را آموخت، قوانین دیگر را به قوانین قبلی اضافه می کنیم. بعد از اینکه کودک قوانین را کاملاً آموخت، دیگر نیازی به تقویت مداوم نیست. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در زمینه آموزش صبر به کودکان و مشاوره والدین فعالیت می نماید. روانشناس کودک به صورت تخصصی به والدین راهنمایی می کند که چگونه صبر را به کودک بیاموزیم و در جلسات رفتاردرمانی و بازی درمانی به صورت عملی آن را تمرین می کنند.
در آموزش مدیریت زمان در روانشناسی کودک مثلاً به کودک میگوییم برای انجام تکالیف از ساعت ۳ تا ساعت ۶ و وقت داری ( مفهوم زمان را میتوان با چسباندن برچسب بر روی اعداد ساعت و تعیین بازه زمانی،به کودک آموخت. یادمان باشد در اوایل کار هر بار که قوانین از جانب کودک درست اجرا شدند، پاداش و تشویق را فراموش نکنیم.
در مورد قوانینی که تعیین میکنیم، گاهی می توانیم استثنا قائل شویم. به خصوص در مورد کودکان کوچک تر، میتوان با توجه به شرایط، زمان را کوتاهتر تعیین کرد. مثل شب قبل از تعطیلی، میتوانیم به کودک اجازه دهیم، دیر تر از همیشه بخوابد.
برای اینکه قوانین رسمیت بیشتری داشته باشند، می توانیم آنها را مکتوب کنیم، سپس آنها را به صورت یادداشت هایی در قسمت های مختلف خانه نصب کنیم. حتی اگر کودک خواندن و نوشتن نمی داند، این کار را می تواند مفید باشد. حتی می توانیم پیام خود را برای نقاشی کنیم. بچه ها معمولاً از اینکه یادداشت دریافت کنند، خوشحال میشود.
به کودک حق انتخاب محدود بدهیم
کودک میتواند تحت نظارت والدین، انتخاب هایی داشته باشد، اما نمیتواند به جای پدر و مادر تصمیم بگیرد. مثال: میخواهی در حمام با اردک بازی کنی یا با قایق؟
وقتی به فروشگاه رفتیم، می توانی چهارتا خوراکی انتخاب کنی!
وقتی به پارک رفتیم، میخواهی دوچرخه سواری کنی یا اسکیت بازی؟
چگونه « صبر کردن» را به کودک آموزش دهیم؟
آموزش صبر به کودکان، نقش مهمی در زندگی آینده آن ها دارد. آموختن صبر به کودک کمک می کند تا بتواند رسیدن به یک خواسته و یا لذت را به تعویق بیاندازد. بین سنین ۳ تا ۶ سالگی میتوان این موضوع را به کودک آموزش داد. باید به کودکان آموخت که با صبر، پاداش بهتری فرا می رسد. باید به آنان بیاموزیم که با صبر کردن، حق آنها مورد غفلت قرار نگرفته و ضایع نمی شود.
از چه سنی می توانیم «صبر» را به کودک آموزش دهیم؟
از تولد تا 14 ماهگی: همه احتیاجات کودک را بلافاصله و آنی پاسخگو باشید، تا کودک احساس اطمینان و امنیت کند.
14 ماهگی تا 2 سالگی: نیازهای ضروری کودک باید بلافاصله تامین شود،اما نیازهای غیر ضروری او را میتوان چند ثانیه و یا چند دقیقه ای به تاخیر انداخت. البته بعد از گذشت زمان مورد نظر، حتما باید به قول داده شده عمل شود.
2 تا 3 سالگی: می توانیم در بیشتر موارد از کودک درخواست کنیم یکی دو دقیقه تحمل کرده و منتظر بماند. در ضمن با کودک صحبت میکنیم و به او اطمینان میدهیم که خواسته اش را برآورده می کنیم،جانم فقط انجام آن کمی طول می کشد.
از 3 سالگی به بعد: می توان برخی از نیازهای کودک را از ثانیه تا دقیقه،ساعت و حتی چند روز،بسته به ضروریت نیاز،با تاخیر در اجابت کرد.
آموزش صبر به کودکان:
کودکان بزرگتر را بهتر است گاهی به مکانهایی ببریم که نیازمند صبر و حوصله است. مانند موزه،نمایشگاه و …
ساعت و یا موبایلی را تنظیم کنید و از کودک بخواهید تا زمان اتمام کار و زنگ خوردن، در یک مکان مشخص بماند و آن محل را ترک نکند. همچنین می توانیم ساعت را برای مدت زمان کوتاهی تنظیم کنیم و با او قرار بگذاریم تا زمانی که زنگ ساعت به صدا در نیامده، صحبت نکند. کارهایی مانند کشیدن نقاشی،بازی با قطعات خانه سازی و… برای این منظور مناسبند. در مورد کودک سه ساله، می توانید مدت صبر را از ۴ دقیقه تا نهایت ۹ دقیقه در نظر بگیرید.
میتوانیم با کودک به مکان هایی برویم که باید در صفهای انتظار منتظر نوبت ماند، مانند: نانوایی، مترو، مطب دکتر و… در چنین موقعیتهایی، والدین نیز باید صبور باشند و با آرامش در انتظار نوبت خود بمانند. والدینی که در چنین مواقعی نق می زنند و آرامش خود را از دست میدهند، در واقع به کودک خود آموزش میدهند که انتظار کشیدن و صبور بودن کار خوبی نیست.
بعد از خوردن غذا بلافاصله میز یا سفره را ترک نکنید و کمی صبر کنید، با کودک صحبت کنید یا ماجرایی را برای او تعریف کنید. کودک نباید احساس کند که با صبر کردن پاداش خود را از دست میدهد، بلکه باید بفهمد که با صبر کردن پاداش بهتری به دست میآورد. این آموزش را باید در عمل به کودک داد.
بهترین راه برای آموزش «صبر» به کودک این است که خودتان صبور باشید. به یاد داشته باشید که فرزندانتان رفتارها و واکنش های شما را با دقت می بیند، اگر شما به صورت مکرر صبر و تحمل خود را از دست بدهید، در واقع یک رفتار منفی را تقویت می کنید. تنفس عمیق را تمرین کنید و در شرایط دشوار آرام باشید.
نکته: برخی از والدین عادت دارند در اکثر مواقع کودک خود را منتظر بگذارند. اگر قرار باشد کودک را همیشه در انتظار نگه داریم و یا مدت انتظارش بیش از حد طولانی باشد، در واقع آن شور و هیجان و لذتی را که در لحظه ی کشف چیزی به کودک دست میدهد از او می گیریم و ممکن است کودک دیگر اشتیاقی برای در میان گذاشتن آن موضوع با ما نداشته باشد.
کودکان در تمام سنین نیاز به نوازش و محبت جسمی دارند. در واقع نوازش برای کودکان و حتی بزرگسال یک نیاز اساسی است. نوازش ها به صورت کلامی و غیر کلامی هستند. در بین آنها نوازش پوستی، بیشترین تاثیر را به جا می گذارد مثلاً گرفتن دست ها، در آغوش کشیدن، بوسیدن، ماساژ دادن پشت، نوازش کردن و قلقلک دادن کف پای کودک از جمله نوازش هایی هستند که معمولاً برای آنها خوشایند هستند. مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر در حیطه آموزش نحوه ارتباط والد و کودک و رفتاردرمانی کودکان بی قرار و پرخاشگر همچنین آموزش ماساژ های مخصوص کودکان فعالیت می نماید. بخش های مجهز مرکز شامل، گروه درمانی، بازی درمانی، رفتاردرمانی، مشاوره روانشناسی، تست های تخصصی هوش، بخش آموزش پیش دبستانی، اتاق تحریکات حسی، ماساژ درمانی، آب درمانی، سنسوری روم، اتاق شنیداری، اتاق تاریک و توجه بینایی و بخش های تخصصی گفتاردرمانی و کاردرمانی می باشد که زیر نظر دکتر صابر به صورت تیمی مشغول به فعالیت می باشند.
انسان در دوره زندگی جنینی با حرکت مایع پیرامونش که به هنگام راه رفتن و حرکتهای ما در صورت میگیرد، نوازش پوستی را تجربه میکند و گاهی با زدن دست و پایش به جداره های رحم، این نیاز را برطرف می سازد. اینکه نیز کودک با هر نوازش پوستی، به طور ناخودآگاه آرامش آن زمان برایش تداعی میشود.
همه ما با یک عطش شدید پوستی به دنیا می آییم. هنگام تولد، همه اطلاعات و احساسات ما از طریق گسترده ترین عضو ما، یعنی پوست دریافت میشود. هنگامی که گرمی آغوش مادر و آهنگ موزون قلب او را با پوستمان دریافت میکنیم، یک جریان الکتریکی ایجاد می گردد. این جریان باعث به وجود آمدن واکنش های شیمیایی خاصی میشود که مغز ما را به فعالیت و رشد وا می دارد و حتی موجب ترشح هورمون هایی می شود که شادابی و احساس رضایت ایجاد میکند. این حالت را حتماً تجربه کرده اید.
زمانی که در کوه یا جنگل یا ساحل دریا، باد ملایمی می وزد، با نوازش پوست صورتتان در شما احساس خوش و دلنشین ایجاد میشود، این احساس حاصل ترشح هورمونهای بدن است. هورمون هایی که موجب حساس شادمانی می شوند.
نوازش باعث افزایش هوش کودک می شود
بدن انسان دارای ۱۰۶ عنصر شیمیایی است، تحریکات حاصل از نوازش، موجب تولید این مواد شیمیایی در مغز میشود. این مواد، خون، ماهیچه ها، سلول های عصبی، اندامها و قد را تغذیه میکنند. محرومیت از نوازش، مانع تحریک بدن برای تولید این مواد شیمیایی شده و به کودک احساس محرومیت و گرسنگی نوازشی دست میدهد.
نوازش پوستی به اندازه مهم است که می توانیم بگوییم با ارزش ترین حس انسان است. ما بدون چشم می توانیم زندگی کنیم، همانطور که نابینایان میتوانند. بدون گوش هم می توانیم زندگی کنیم،مثل ناشنوایان. اما بدون حس لامسه نمیتوانیم زندگی کنیم. والدین هر شب به هنگام خوابیدن،میتوانند با یادآوری موفقیتهای کودک برای او،کتاب یا قصه دلخواهش را بخوانند و همزمان پشت او را به آرامی نوازش کنند و گاهی دست ها،پاها،شانه و گردن کودک را مورد نوازش قرار دهند.
پژوهش های روانشناسی کودک متعدد نشان داده است که تقریباً تمام قاتلان،در کودکی قربانی خشونت بوده و از نوازش محروم بودند.
پدر و مادر میتوانند در حضور کودک خودش آن را نیز نوازش کنند، حتی پوست دستها و پاهای شان را و لذت بردن و احساس خوبشان را از این نوازشها ابراز کنند تا کودک یاد بگیرد خودش هم می تواند خودش را نوازش کند. اصولاً لذت بردن یک امر آموختنی است. تداوم این نوازش ها، موجب سهولت در یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب کودک میشود و محرومیت از آنها باعث پرخاشگری، انجام کارهای خطرناک و حتی بزهکاری می گردد.لحن گفتوگوی ما نیز هنگامی که قصد نوازش کردن داریم،باید گویای عنصر نوازش باشد.
ارتباط با کودکان از نکات مهم در تربیت کودک می باشد.تمام والدین با این چالش روبرو هستند گه چگونه با کودک خود ارتباط برقرار کنیم؟ در پاسخ به این سوال باید چند نکته را در زمینه مشکلات ارتباط با کودک بیان نمود. در ارتباط با کودک باید در محدوده دید کودک قرار گرفت و به او توجه نمود. احساساتش را درک نمود و با او صادق بود. به صورت مدام او را نصیحت یا شماتت نکنید. در مرکز روانشناسی کودک دکتر صابر به صورت تخصصی به آموزش نحوه برخورد با کودک همچنین تکنیک های بازی درمانی پیشرفته و رفتاردرمانی کودک همچنین درمان اختلالات روانشناسی کودکان پرداخته می شود. در مطلب زیر،نحوه ارتباط با کودک 3ساله و بزرگتر را توضیح داده شده است.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
چگونه با کودک ارتباط برقرار کنیم و به او توجه کنیم
زمانی به کودک خود توجه سازنده داریم که با او ارتباط چشمی برقرار می کنیم، روبروی او قرار میگیریم، حتی اگر لازم باشد،خم شویم یا مینشینیم تا هم اندازه کودک شویم و به او زمان میدهیم تا حرفش را به طورکامل بزند. ضمن صحبت کردن هر آنچه را که می گوید فقط با تکان دادن سر، سکوت کردن و یا گفتن کلماتی مانند اوهوم،که اینطور،عجب و … تایید میکنیم. در ارتباط با کودک فقط با او همدلی میکنیم. گفتن چنین کلماتی که صرفاً همدردی ما را با کودک نشان می دهد،کمک می کند که کودک بتواند احساسات و مشکلات خود را به راحتی بیان کند. در واقع کودک را آرام میکند، او را تشویق می کند تا به طور مثبت فکر کرده و بتوانند خودش راه حلی برای مشکل اش پیدا کند. بعد از شنیدن صحبت های کودک، خلاصه ای از صحبت های او را،با بیانی واضح و با درک احساسش برایش بازگو کنید.
در ارتباط با کودکان، وقتی کودک در حال صحبت کردن است،احساسش را انکار نکنیم،مثلاً نگوییم: این که ناراحتی ندارد! فقط به خاطر همین ناراحتی؟و یا با یک پوزخند به او واکنش نشان ندهیم.
اکثر بچه های کوچک در گوش دادن با مشکل مواجه بوده و بعضی اوقات بیقرار میشوند. بچه ها می خواهند مثل شما، هنگام انجام کاری،کسی مزاحم شان نشود. این مسئله مانند این است که کتاب جالبی را در دست دارید و حاضر نیستید لحظه آن را کنار بگذارید. در این شرایط شخصی میخواهد شما را وادار به انجام کار دیگری کند. بنابراین اگر میخواهید کودک به آنچه که گفته میشود دقت کرده و آن را انجام دهد،در حالی که او را در «هنر گوش دادن» کمک می کنید،صبورانه به او توجه نشان دهید.
در ارتباط با کودکان صادق باشیم
در میان گذاشتن احساسمان با کودک، باعث می شود که وی درک بهتری از موقعیت داشته و همکاری بیشتری با ما داشته باشد. در نتیجه ما نیز احساس بهتری را تجربه خواهیم کرد. وقتی احساس واقعی خود را با کودکمان در میان نمی گذاریم، در واقع به ضرر خود کار کردهایم. مثلاً وقتی کودک در حال اصرار بر انجام کاری است و ما وانمود می کنیم آرام هستیم،بعد از مدت زمانی که تحمل می کنیم، ناگهان صبر خود را از دست میدهیم و به صورت انفجاری عصبانی می شویم. یا اینکه از پافشاری کودک خسته شده و ناگهان بی تفاوت می شویم و زیر بار خواسته اش می رویم. بهتر است همیشه آنچه را احساس میکنیم،توصیف کنیم.
در میان گذاشتن احساس ما با کودک، باعث می شود به درک بهتری از موقعیت داشته و همکاری بیشتری با ما داشته باشد. در نتیجه ما نیز احساس بهتری را تجربه خواهیم کرد.
مثلاً به کودک بگوییم: بهتر است اینقدر حرفت را تکرار نکنی،من دارم عصبانی می شوم و…
اندازه صبر و تحمل خود را به کودک بگوییم:
الان صبر من روی شماره ۱۰ است. در صورت ادامه پافشاری کودک، چند دقیقه بعد می گوییم تا الان صبر من روی شماره ۵ است، فکر کنم بهتر است قبل از این که صبرم به شماره ۱ برسد،تلویزیون را خاموش کنی. برای کودک کوچکتر که مفهوم عدد را نمی داند،از مثال های عینی تر و ملموس تر هم می توان استفاده کرد. به عنوان مثال می توانیم بگوییم الان صبر من به اندازه یک هندوانه است و بعد از چند دقیقه می گوییم الان به اندازه یک سیب است در آخر میگوییم الان تحمل من به اندازه یک توت فرنگی است.
در ارتباط با کودک خود، اگر کودک بی تفاوت بود و یا اینکه حاضر جوابی کرد،در پاسخش میگوییم، همانطور که من برای احساس تو احترام قائلم،تو هم به احساس من احترام بگذار.
احساسات خود را به کودک توضیح دهیم
والدین باید علت رفتار خود را برای کودکان توضیح دهند. مثلا به او بگویند وقتی روی میز می کوبد تا چه حد اذیت و ناراحت می شوند: «وقتی روی میز می کوبی،اذیت میشوم. لطفاً این کار را انجام نده ممکن است به نظر برسد کودک به طور کامل متوجه منظور والدین می شود،اما در حقیقت والدین به این وسیله به کودک خود آموزش می دهند که این رفتار مورد تاییدش آن نیست و با گذشت زمان کودکان را انجام نخواهد داد.
ارتباط با کودک سه ساله
می توانید با هم قدم بزنید،فیلم ببینید،به موسیقی گوش دهید یا حتی فقط کنار هم بنشینید و حرف بزنید. کودک باید بدانند که این زمان برای اوست و شما در این دقایق هیچ کار دیگری انجام نخواهید داد در واقع کودک باید تعیین کند که در این زمان چه کاری باید با هم انجام دهید.
اجازه دهید او خودش نوع فعالیت و بازی را انتخاب کند. نگران قوانینبازی نباشید. این دقایق فقط باید همراه او باشید،خوش بگذرانید و تفریح کنید.
عدم تذکر مداوم به کودک
در تربیت کودک،والدین باید تا حد ممکن از تذکر های مداوم به فرزند خود در مورد نحوه آرایش موها،درست نشستن،نحوه غذا خوردن،خاکی بودن لباس،زمان دستشویی رفتن و … کم کنند و اجازه دهند کودک خودش در این موارد تصمیم بگیرد. اگر در این موارد کودک مشکلاتی دارد،باید با استفاده از برنامههای رفتار درمانی،عادتهای مطلوب را ایجاد کنیم. دخالت های مکرر و توصیههای پیدرپی کلامی،باعث می شود که وی فقط توصیه های ما را بشنود بدون اینکه در او تغییر رفتاری صورت بگیرد.