تصویر برداری مغز یا FMRI (اف ام آر آی) نوعی تکنیک تصویر برداری پزشکی برای بررسی عملکرد مغز در طول وظایف و فعالیت های متفاوت است که بر اساس اصل تغییر جریان خون در ناحیه های فعال مغز کار می کند و به وسیله تشدید ناحیه های مغناطیسی مغز، تصاویری از فعالیت مغزی را ایجاد می کند. FMRI (اف ام آر آی) نوعی روش تشخیصی برای بررسی عملکرد مغز و مشاهده بخش های سالم، بیمار یا آسیب دیده است. کلینیک دکتر مهدی صابر، بهترین مرکز درمان مشکلات مغزی در تهران، با بررسی دقیق تصویر برداری مغز و انسفالوگرافی، بهترین نوع توانبخشی را بسته به نوع اسیب مغزی در فرد انتخاب و ارائه می دهد.
تصویربرداری تشدید مغناطیسی مغز
هدف تمامی روش های تصویر برداری مغز، نمایش نواحی فعّال مغز در هنگام ارائه برخی از محرّک ها یا شرایط است. تصویر برداری مغز یا تشدید مغناطیسی عملکردی FMRI (اف ام آر آی) این کار را از طریق جستجوی تغییرات جزئی در جریان خون و ترکیب خون با اکسیژن که در پاسخ به فعالیت عصبی اتّفاق می افتد، انجام می دهد. منطق این روش این است که، زمانی که یک ناحیه خاص مغز به صورت لحظه ای فعّال است، مثلاً در طول یک محاسبه ریاضی، آن ناحیه اکسیژن بیشتری مصرف می کند و برای تأمین آن جریان خون ناحیه فعّال افزایش می یابد. اساس FMRI (اف ام آر آی) یا تصویر برداری مغز، افزایش در سطح اکسیژن خون در نواحی فعّال مغز است. اثری که این روش به کار می برد، «اثر وابسته به سطح اکسیژن خون» نامیده می شود.
فعالیت نرون ها در FMRI (اف ام آر آی)
زمانی که ما درگیر یک تکلیف شناختی، مانند محاسبه هستیم، فعالیت نرون ها در مقایسه با حالت استراحت افزایش می یابد. از این رو متابولیسم آن ها نیز افزایش می یابد و فعالیت متابولیک افزایش یافته از طریق افزایش جریان خون ناحیه ای مغز حمایت می شود. از این رو برای یک ناحیه مغز، ایجاد اکسیژن بیش تر از مصرف آن است. خون اکسیژن دار اضافی در نواحی فعّال مغز، هموگلوبین بدون اکسیژن را در مویرگ ها و ورید های کوچک جاری می سازد و در ناحیه فعّال مقدار زیادی هموگلوبین اکسیژن دار و مقدار کمی هموگلوبین بدون اکسیژن وجود دارد. هموگلوبین بدون اکسیژن در مقایسه با هموگلوبین اکسیژن دار دارای ویژگی های متفاوت مغناطیسی است. مولکول های هموگلوبین بدون اکسیژن در حضور یک میدان مغناطیسی، همانند میدان ایجاد شده در ام آر آی یا FMRI (اف ام آر آی)، مانند آهنربا های کوچک عمل می کنند و باعث آشفتگی میدان مغناطیسی می شوند. از آن جایی که یک کاهش نسبی در خون بدون اکسیژن وجود دارد، آشفتگی کم تری در میدان مغناطیسی ایجاد می شود و درنتیجه، حدود 3-2 ثانیه طول می کشد تا «اثر وابسته به سطح اکسیژن خون» به بالای خط مبنا افزایش یابد و پس از 6-4 ثانیه به میزان بیشینه برسد. اثر وابسته به سطح اکسیژن خون معادل نسبت هموگلوبین اکسیژن دار به هموگلوبین بدون اکسیژن است.
ارزیابی تصویر برداری مغز
محفظه استوانه ای تصویر برداری مغز، یک آهنربای الکتریکی بسیار قوی است. فرد در درون این محفظه بدون هیچ حرکتی قرار می گیرد تا داده های تصویری ناشی از «اثر وابسته به سطح اکسیژن خون» ثبت گردد. تصویر برداری مغز یک روش نسبتاً جدید است که در حال حاضر به صورت گسترده برای تحقیقات استفاده می شود. این روش تغییر در اکسیژن رسانی و حجم خون در نواحی مختلف مغز را تعیین می کند. روش FMRI (اف ام آر آی) یکی از پیشرفتهترین تکنیک های در دسترس برای اندازه گیری عملکرد مغز از طریق رهگیری تغییرات جریان خون مغز در طول فعالیت است. این تکنیک غیر تهاجمی به محقّق امکان جستجوی رابطه بین فعالیت متابولیکی در نواحی مختلف مغز را در طی تکالیف شناختی فراهم می کند که به وسیله آن می توان نواحی قشری درگیر در فعالیت های مختلف را تعیین کرد. به عنوان مثال، در مطالعات کودکان دارای اختلال نقص توجّه ـ بیش فعّالی، هنگامی که از کودک مهار پاسخ خواسته می شود، فعالیت کمتری در بخش خلفی ـ جانبی قشر پیشانی در مقایسه با کودکان گروه کنترل دیده می شود. تصویربرداری مغز اجازه می دهد که تصاویر مغزی از کودکان تهیه شده و تأثیر درمان بر روی تحوّل مغز ارزیابی گردد. این ارزیابی ها امکان کشف ضایعات عصبی و مداخلات زود هنگام را قبل از شروع مشکلات رفتاری سن مدرسه فراهم می سازد.
کودکان با آسیب مغزی علائم متفاوتی را نشان می دهند و این موضوع مربوط به محل آسیب مغزی و شدت آسیب و حتی زمان ایجاد آسیب می باشد. به همین دلیل برای توانبخشی و درمان آسیب مغزی در کودکان نیاز به یک ارزیابی دقیق توسط متخصص کاردرمانی آسیب مغزی و گفتاردرمانی آسیب مغزی می باشد تا مناطق آسیب دیده مشخص و برنامه درمانی مناسب برای کودک اجرا شود. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان آسیب مغزی در کودکان و بهبود علائم آسیب مغزی به صورت تخصصی فعالیت می کند. کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، اتاق توجه بینایی، اتاق مهارت های شنیداری و گفتاردرمانی تخصصی آسیب مغزی از خدمات مختلف مرکز دکتر صابر می باشد. در این مطلب به توضیح آسیب مغزی و علائم آن در کودکان پرداخته می شود.
آسیب اولیۀ مغز و رفتار جایگزین
در میان آسیب های مغزی مختلف، کودکانی که نواحی زبانی نیمکرۀ چپ شان آسیب دیده است، بهبود بهتری را نشان می دهند. بروکا بعد از اینکه مشاهداتش را در مورد زبان پریشی از آسیب ناحیۀ پیشانی تحتانی چپ در بزرگسالان منتشر کرد، متوجه شد که کودکان پس از صدمه به نیمکرۀ چپ،زبان پریشی کوتاه مدتی نشان می دهند و فرض کرد که بعد از صدمه به نیمکرۀ چپ، کارکرد های زبانی به نیمکرۀ راست منتقل می شوند. بارلو فرضیۀ بروکا را در بررسی خودش روی یک بیمار تأیید کرد. این بیمار با وجود یک آسیب در نیمکرۀ چپ اختلال کلامی گذرا داشت و با آسیب به نیمکرۀ راست دارای اختلال دائمی زبان شد. ساده ترین توضیح برای مشاهدات بروکا این است که مغز در حال تحول قادر به سازماندهی کارکردی مجدد است. بر اساس این نظریه، فرایند های وابسته به زبان در نیمکرۀ چپ در سنین 2-5 سالگی رشد سریعی دارد و سپس تا زمان بلوغ که تحول مغز کامل می شود رشد آهسته تری را طی می کند. او استدلال کرد که اگر صدمه به مغز در خلال دورۀ سریع رشد، تا ۵ سالگی رخ دهد، کارکرد های زبان به نیمکرۀ غیرغالب، راست، منتقل می شوند و زبان پریشی ایجاد نخواهد شد و در صورت صدمه به نیمکرۀ چپ قبل از ۵ سالگی، امکان انتقال فرایند های زبان به نیمکرۀ راست وجود دارد.
علائم آسیب مغزی
1.در کودکان بهبودی چشمگیر کارکرد های زبانی بعد از آسیب اولیۀ نواحی زبانی وجود دارد، اما این کارکرد ها طبیعی نیستند. به عنوان مثال کودکان با آسیب کانونی مغز که در تحول زبانی تأخیر دارند، تا سن پیش دبستانی توانایی های واژگانی و نحوی را به دست می آورند. با این وجود این کودکان همچنان دارای اختلالات زبان شناختی پایدار هستند. از همه مهمتر، در مقایسه با بزرگسالان با آسیب های کانونی زبانی، آسیب در نیمکرۀ چپ کودکان در الگوی نارسایی های زبان اثر نمی گذارد. با این وجود، نارسایی های متفاوتی در کانون های متفاوت صدمه وجود دارد، به نحوی که کودکان با آسیب های گیجگاهی چپ نسبت به آسیب های دیگر، نارسایی های شدیدتری نشان می دهند.
2.آسیب های مغزی زمان تولد در نیمکرۀ چپ یا راست موجب ایجاد نارسایی هایی در روند تحول می شود. اگرچه عملکرد های زبانی نیمکرۀ چپ می تواند به نیمکرۀ راست محول گردد، ولیکن همۀ عملکرد های غیرزبانی نیمکرۀ راست با نیمکرۀ چپ قابل جبران نیست که این موضوع موجب اختلال در تحول زبان می گردد.
3.کودکان مبتلا به آسیب کانونی نیمکرۀ چپ یا راست، در پردازش فضایی اختلال نشان می دهند، اما کارکرد های زبانی در جریان تحول بهبود می یابند. استلیس و همکاران یک گروه از کودکان با آسیب، عمدتاً سکته مغزی را تا شش ماهگی دنبال کردند و نقایصی را در پردازش دیداری فضایی نشان دادند. نقایص در روند رشد کاهش یافت و در زمان بلوغ، مشخصاً نسبت به کودکان یا بزرگسالان، با صدمات دیرهنگام کمتر بود. یک نکتۀ کلیدی در مطالعات استلیس این است که نقایص مشاهده شده در کودکان به طور کیفی مشابه با آن نقایص است که در بزرگسالان با آسیب های کانونی مشابه دیده می شود. این یافته در تضاد با اثرات صدمات اولیه در کارکرد های زبان است.
4.پیامد آسیب های کانونی و پراکنده در اوایل کودکی بسیار متفاوت است. در آسیب ضربه ای سر نقص مهارت های کلامی و حسی حرکتی در کودکان بزرگ تر، بیشتر است.
5.بهبودی پس از آسیب قشری اولیه، وابسته به تکلیف است. به نحوی که بهبودی بعد از آسیب اولیه، در حوزۀ زبان بهتر از کارکرد های غیرزبانی است. از طرفی دیگر بدون در نظر گرفتن منطقۀ آسیب دیده، معمولاً بعد از آسیب های اولیه، کارکرد های غیرکلامی تضعیف می شوند. علی رغم این که کارکرد های غیرکلامی به وسیله نیمکرۀ راست کنترل می شوند، نقایص غیرکلامی بعد از آسیب های نیمکرۀ چپ رخ می دهند، چرا که انتقال زبان به نیمکرۀ راست باعث اضافه بار نیمکرۀ راست می شود که به کارکرد های طبیعی نیمکره راست لطمه می زند. البته آسیب به نیمکرۀ راست نیز موجب نقص در کارکرد های غیرکلامی می شود. کودکان فلج مغزی یکطرفۀ مادرزادی نیز بهبودی کارکرد های زبانی را نشان می دهند، اما فلج یک طرفه اندام ها باقی می ماند.
6.عوارض آسیب های مغز حین زایمان پس از سال ها ظاهر می شوند. در کودکانی که تحول ادراکی، شناختی و حرکتی ضعیف دارند، اثرات آسیب اولیه مغز تا اواخر کودکی و حتی بلوغ قابل ارزیابی نیست. به عنوان مثال عملکرد دو زیر مقیاس آزمون هوش وکسلر کودکان، مجموعۀ واژگان و بلوک ها در صدمات مغزی مادرزادی در سن ۶ سالگی، مانند کودکان سالم است ولی با بزرگ شدن این کودکان، نقایص معناداری در آزمون ظاهر می شود. با فرض اینکه بسیاری از کارکرد های شناختی و به خصوص کارکرد های قطعۀ پیشانی تا زمان بلوغ کامل نمی شوند، کشف صدمات قطعۀ پیشانی نیز نیازمند گذشت یک دهه از زندگی کودک است.
7.هوش کلی پس از آسیب های اولیۀ مغزی، خاصه اگر با تشنج همراه باشد، کم می شود. این نقصان در آسیب های قطعۀ پیشانی ناشی از زایمان هم دیده می شود در حالی که این نوع آسیب در بزرگسالان اثری روی بهرۀ هوشی ندارد.
8.بهبود پس از صدمات دو طرفه کمتر از صدمات یک طرفه است. در کودکان دچار نقص کامل نیمکرۀ چپ کارکرد های زبانی از نیمکرۀ چپ به نیمکرۀ راست منتقل می شوند. حتی آسیب های کوچک نیمکرۀ راست در کودکان با صدمات حین تولد می تواند مانع انتقال گفتار از نیمکرۀ چپ به نیمکرۀ راست شود که منجر به نواقص زبانی شدید و دائم می شود. این اثر آسیب به نیمکرۀ راست حتی اگر آسیب فراتر از مناطق زبانی همانند در نیمکرۀ راست باشد، ایجاد می شود.
9.مسیر های حرکتی نزولی می توانند به دنبال آسیب اولیه سازماندهی مجدد شوند و این سازماندهی مجدد ممکن است از لحاظ کارکردی مفید باشد. مطالعات پتانسیل فراخوانده حس پیکری در کودکانی که یک نیمکرۀ آن ها برداشته شده است نشان داده است که تحریک اندام همسو با نیمکرۀ برداشته شده موجب ثبت پتانسیل فراخواندۀ پیکری در آن ها می گردد. همچنین مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی نشان داده است حرکات غیرفعال اندام های همسو موجب افزایش جریان خون در نواحی مغزی مربوط می شود.
10. اثرات صدمۀ اولیه در سنین مختلف فرق می کند. سن دقیق آسیب در پیشبینی پیامد کارکردی مهم است، چرا که آسیب های پیش از تولد بیشتر از آسیب های پس از تولد منجر به رشد مسیر های حرکتی عملکردی همسو می شود. اگرچه شکل گیری چنین گذرگاه هایی به دنبال صدمات پس از تولد به خصوص در مورد نیمکره برداری امکان پذیر است. برداشتن بخش، یا همۀ نیمکره مانند چیزی که در فلج یک سویۀ مادرزادی یا در فلج مغزی دیده می شود ممکن است به خاطر آسیب ایجاد شده مهم باشد و بعید به نظر می رسد که موجب مسیر های قشری – نخاعی ناهنجار شود.
زبان، انعطاف پذیرترین کارکرد در مغز آسیب دیده پس از تولد است و دورۀ زمانی این انعطاف پذیری در مقایسه با کارکرد های دیگر خیلی طولانی تر، حتی تا سن ده سالگی، به نظر می رسد. اگرچه آسیب های کانونی کوچک در اولین ماه های کودکی در کارکرد شناختی عمومی، یعنی بهرۀ هوشی، تأثیر نمی گذارند، به عنوان یک قاعدۀ کلی، آسیب ها در اولین سال به نسبت آن هایی که بعداً رخ می دهند نقص بیشتری در بهره هوشی ایجاد می کنند. به نظر می رسد این موضوع به خصوص برای آسیب های قطعۀ پیشانی صادق باشد. به نحوی که صدمۀ اولیه به قطعۀ پیشانی در کودکان شدیدترین اثر را بر کارکرد های شناختی می گذارد.
سوالات متداول:
1.علائم آسیب مغزی در کودکان چیست؟
علائم آسیب مغزی در کودکان، بسته به محل آسیب مغزی و شدت آسیب و حتی زمان ایجاد آسیب متفاوت است و شامل مشکلات حرکتی، ذهنی و گفتاری می باشد.
2.برای درمان آسیب مغزی در کودکان چه کار می توان کرد؟
درمان های توانبخشی شامل گفتاردرمانی، کاردرمانی ذهنی و کاردرمانی درکی حرکتی از جمله درمان های مفید در حیطه کودکان آسیب مغزی می باشد.
آگنوزی بینایی هنگامی بروز پیدا می کند که در امتداد مسیر هایی که لوب پس سری مغز را به لوب جداری متصل می کنند، آسیب سیستم اجرایی مغزی ایجاد گردد. آگنوزی بینایی نوعی اختلال عصبی است که غالبا در نتیجه آسیب به نقاط خاصی از مغز، توانایی تشخیص چهره ها، صدا ها و مکان ها از دست می رود. آگنوزی بینایی، ناتوانی در شناخت اشیاء آشنا توسط چشم در غیاب آسیب آشکار بینایی یا هوشی است. آگنوزی به معنای واقعی کلمه «عدم آگاهی» معنی می دهد. آگنوزی خالص در بالین به ندرت دیده می شود اما بسیاری از موارد خاص آگنوزی بینایی اشیاء در نوروسایکولوژی شناختی گزارش شده است. از دیدگاه متخصصان در بهترین حالت اگر آگنوزی بینایی تنها بر یک مسیر اطلاعاتی مغز اثر گذار باشد، احتمال دارد بیمار بتواند همچنان فکر کند، حرف بزند یا ارتباط برقرار کند. از جمله روش های درمانی آگنوزی بینایی، کاردرمانی است. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام نوین ترین روش های درمانی از جمله تمرینات اتاق تاریک بینایی و کاردرمانی در منزل و… به درمان آگنوزی بینایی کمک می کند.
آگنوزی بینایی اشیاء ابتدا توسطLissauer در سال 1900 به دو نوع عمده تقسیم شد که این دو نوع عبارت اند از:
آگنوزی وابسته به ادراک: ناتوانی در شکل دادن بازنمود درکی ثابت از اشیا. مشکلات شناسایی بر پایه ی آسیب در ادراک بینایی می باشند. بیمار نمی تواند اشکال یا اشیاء را تطبیق دهد یا کپی کند و همچنین قادر به شناسایی و نامگذاری اشیاء از طریق لمس یا صدا هستند.
آگنوزی ارتباطی (معنایی): عدم توانایی در شناخت اشیاء آشنا وقتی که ادراک بینایی سالم است می باشد. بیمار می تواند اشیاء و اشکال را کپی کرده و رسم کند. آنها می توانند اشیا را با توصیفات کلامی از ساختارشان نامگذاری کنند اما نمی توانند عملکرد آن را توصیف کنند. یک بازنمود ذهنی می تواند شکل بگیرد اما نمی تواند با دانش های ذخیره شده از اشیاء و موارد استفاده آنها، ارتباط برقرار کند.
آگنوزی وابسته به ادراک معمولا در ضایعات نیمکره ی راست و آکنوزی ارتباطی در ضایعات نیمکره ی چپ، به خصوص لوب تمپورال چپ، اتفاق می افتد. آگنوزی ارتباطی می تواند به عنوان قطع ارتباط از مسیر «چه» تعریف شود. به وسیله روش های درمانی کاردرمانی از جمله کاردرمانی در منزل می توان به درمان انواع آنوزی بینایی کمک کرد.
تست های آگنوزی بینایی
در سال 1980 تست های پیچیده ی بیشتری برای آگنوزی بینایی ایجاد شد، برای مثال، ارائه ی اشیاء در یک موقعیت غیرمعمول با کمترین ویژگی ها در شکل های شبح و سوار. تست عملکرد اشیاء شامل تطبیق دادن یکی از موارد تست (چتر بسته شده) با یک شیء یا همان عملکرد (چترباز) یا یک شیء مشابه از نظر بینایی با عملکرد متفاوت (عصای راه رفتن). این مطالعه تفاوت های بین دو نوع آگنوزی بینایی اشیاء را با دو دسته ی عمده پیدا کرد. تبیینی از آگنوزی شیء توسط فرح در 1991 ایجاد شد که تمرکز بر کل محور یا جزء محو بودن پردازش برای شناسایی داشت. فرح پیشنهاد کرد که شناخت اشیاء که هر دو نوع پردازش جزء و کل محور را درگیر می کند، در وسط زنجیره ای بین شناخت صورت (پردازش کل محور) و شناخت کلمات (پردازش جزءمحور) جای گرفته است. این فرضیه بر اساس بازبینی تمام موارد منتشر شده در نوشته ها می باشد. مردم با آگنوزی اشیاء اغلب آگنوزی صورت (or alexia) هم دارند، اما دو شرایط دیگر معمولا به تنهایی اتفاق می افتد. تست های کاردرمانی آکنوزی بینایی در انتخاب بهترین روش درمانی این اختلال بسیار کمک کننده می باشد.
آگنوزی بینایی و تشخیص دیگران
برخی افراد با آگنوزی بینایی میتوانند برخی اشیاء را بهتر از دیگران تشخیص دهند. فرح و دیگر نویسندگان افرادی با آگنوزی را گزارش داده اند که می توانند نقاشی ها و موجودات زنده را نام ببرند ولی نمی توانند موجودات غیرزنده را نام ببرند. این مطالعات که توسط مطالعات PET scan حمایت می شوند، اشاره می کنند. پردازش متفاوت یا قسمت های متفاوت از مغز در شناخت موجودات زنده با غیرزنده، درگیر هستند. این مشاهده به عنوان آسیب خاص دسته بندی، شناخته می شود. تاکنون هیچ گزارشی از تفکیک دوجانبه داده نشده است. فردی که می تواند موجودات غیرزنده را بشناسد ولی نمی تواند موجودات زنده را نام ببرد. تحقیقات بسیار جدیدتر به استفاده از خطوط نقاشی برای محرکات در این تست به عنوان منبع ویژگی دسته آشکار، اشاره دارد. موجودات زنده مواردی هستند که از طریق کلمات بسیار آشناتر از تصاویر هستند، و نقاشی کردن از آن ها بسیار پیچیده تر از موجودات غیرزنده می باشد. در آگنوزی بینایی، توانایی تشخیص چهره ها از دست می رود که با کمک کاردرمانی می توان به بهبود آن کمک کرد.
ارتباط آگنوزی بینایی و کارهای روزمره
تصور مشکلاتی که افراد با آگنوزی با آن ها روبرو هستند، سخت است، افرادی که با محیط بینایی سردرگم کننده مجاور هستند. برای برخی هیچ چیز به نظر آشنا نمی آید و شکل های پایه به سوی سردرگمی می روند. برای دیگران جزئیات اشیاء شکل طرح کلی را مبهم می کند. این همانند این است که از طریق یک تلسکوپ نگاه کنی و سعی کنی که دید را در جهت های مختلف به یاد آوری. برخی افراد یک بهبودی در ماه های اولیه ی بعد از شروع نشان می دهند. برای دیگران مشکل در طول زندگی باقی می ماند. موارد مورد علاقه می توانند در هامفری و ریدوک 1987 و ساکس 1985 خوانده شوند. ارتباط بین تقص ادراک بینایی با عملکرد در کارهای روزمره زندگی در بیماران سکته ای بررسی شده است. ماهیت و تعداد تست های استفاده شده در هر مطالعه، متفاوت بوده است اما نتایج پیش بینی می کند که حضور نقص بینایی- درکی در ضایعه های نیمکره ی راست و چپ باعث تأثیر منفی روی عملکرد مهارت های روزمره زندگی فرد می شود. در خصوص بهبود انجام کار های روزمره زندگی در اثر به وجود امدن آگنوزی، روش های کاردرمانی بسیار کمک کننده و اثرگذار است.
آگنوزی بینایی و عدم شناخت چهره
توانایی شناسایی چهره در راه عملکرد زندگی هر روزه ی ما بسیار برجسته است. شناخت چهره، پایه ی تمام تعاملات ما با دیگران می باشد. یک چهره اطلاعات بسیار بیشتری از صورت را ارائه می دهد. مشترک با اشیاء یک چهره می تواند به عنوان یک ساختار بینایی، پردازش و وقتی از زاویه های متفاوت دیده شود، به عنوان یک چهره شناخته شود. جزئیات شکل و اندازه ی چشم ها، بینی و دهان و بافتار پوست هر چهره را یکتا و مشابه می سازد. در یک چهره، ما با بیان احساسات و عواطف و حرکات لب ها در گفتار روبرو هستیم. در اوایل رشد، یک نوزاد حرکات سر و چشم ها را برای تعقیب صورت فردی که در دیدش هست، تکان می دهد و می تواند بیانات چهره ای آن ها را کپی کند. ما می توانیم یک عضو فامیل، یک دوست یا همکار را از طریق صدای او، نگاهی گذرا یا از حالت چهره ای خاص او بشناسیم. شناخت یک فرد از طریق یکپارچگی اطلاعات در مورد فرد حمایت می شود. برای مثال: سن، جنسیت، کار و رفتار. دلایل مختلفی برای شکست در شناخت یک فرد وجود دارد اما قبل از اینکه اسم او را به یاد آوریم باید بدانیم که آن فرد کیست. مطالعات نوروسایکولوژی روی این سوال تمرکز دارند: «آیا شناخت چهره، خاص و متفاوت از اشیاء میباشد؟» برخی حمایت ها برای پردازش متمایز چهره، مطالعات وارونگی چهره را ارائه می کنند. برای درمان بهتر عدم شناخت چهره ها یا همان آگنوزی بینایی بهتر از روش های گوناگون کاردرمانی استفاده شود.
درمان آگنوزی بینایی و کاردرمانی
وقتی عکس هایی از افراد مشهور در جهت معمولی و برعکس به افراد سالم ارائه شد، شناخت برای موقعیت مستقیم، سریع و برای موقعیت برعکس، آهسته تر است. این تأثیر واژگونی در اشیاء خیلی کمرنگ تر می باشد. نتایج مطالعات تصویربرداری در افراد سالم مناطق متفاوتی از لوب تمپورال را که وقتی چهره های مستقیم شناسایی می شوند، که در مقایسه با نوع وارونه، فعال هستند، نشان می دهد. این مشاهدات اشاره دارد که الگوها ازچهره مستقیم و وارونه در حافظه جدا از هم ذخیره می شوند. مطالعات اولیه از مراحل پردازش در نروسایکوژی شناختی، بر اساس مطالعه ی افراد سالم و افراد با مشکل در شناخت چهره های آشنا، که به یک مدل از شناخت چهره که توسط بروس و یونگ در 1986 توصیف شده، تکیه می کنند. تحقیقات جدیدتر بر جزئیات پردازش موازی از اطلاعات بیوگرافی، تمرکز دارند. مدلی که گفتیم، بر پایه ی مدل بوس و یونگ می باشد. که این مراحل عبارت اند از:
آنالیز ادراک بینایی، موارد بینایی یک چهره اعم از چشم، بینی، دهان و … را متمایز می کند. اختلال در این مرحله اولیه به معنی ناتوانی در تمایز قائل شدن بین ویژگی های پایه ای چهره می باشد وبه احتمال زیاد منجر به مشکلات عدیده ی ادراکی می شود.
تمایز توصیف ساختار بینایی یک چهره از اشیاء و سایر موارد، با توانایی تطبیق چهره ها نشان داده می شود. پردازش موازی در مدل ها برای آنالیز بیانات و حرکات چهره ای (لبخوانی) در این مرحله اتفاق می افتند.
واحدهای شناخت چهره شامل اطلاعات ساختاری در مورد شناخت چهره ها هستند که اجازه می دهد یک چهره خاص شناسایی شود نه یک شخص خاص. این چهره ای است که آشنا به نظر می رسد؟
گره هویت شخص، اطلاعات ذخیره شده ی افراد شناخته شده خاص می باشد. آیا این اشخاص را می شناسم؟
نتایج پردازش بیانات چهره ای و زبان صورت با یکدیگر و با اطلاعات بیوگرافی از سن، فرهنگ و کار و … این سطح توسط سیستم معنایی و حافظه، دسترسی پیدا می کند (برچسب سیستم شناختی).
بازیابی اسم مرحله ای برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده ی اسم افراد آشنا می باشد. من این فرد را می شناسم. اسم او چیست؟ اختلال در این مرحله به معنی این است که فرد می تواند شناسایی کند ولی نمی تواند نام ببرد.
مدل نشان می دهد که تولید اسم می تواند فقط از گره شناسایی شخص که به نوبه خود اطلاعات بیوگرافی در مورد فرد را ذخیره می کند، در دسترس باشد. این بدین معنی است که ما نمی توانیم بدون اینکه اطلاعات دیگری مثل کار یا رابطه از فرد را داشته باشیم یکی اسم را به یک چهره بدهیم. با مطالعه ای تأیید شد که از مردم می خواست که یک دفتر خاطرات روزانه از مشکلات خود در شناخت چهره نگه دارند (یونگ و همکاران- 1985) هیچ موردی گزارش نداد که اسم یک فرد را دانسته است بدون اینکه همزمان اطلاعاتی در مورد او داشته باشد. فقط تعداد کمی توانستند اطلاعاتی را در مورد افراد به یاد آورند اما نه اسم آن ها. یکی از بهترین گزینه های درمانی آگنوزی بینایی و آپراکسی و این گونه موارد، کاردرمانی می باشد.
فلج مغزی یا CP از اختلالات عصبی می باشد که در مغز در حال رشد اتفاق میافتد. به صورت میانگین از هر ۱۰۰۰ کودکی که متولد میشود ۲ تا ۳ کودک در جهان دچار فلج مغزی هستند. تشخیص زودهنگام و دقیق نوع فلج مغزی در روند درمان این کودکان بسیار حائز اهمیت است. فناوریهای تصویربرداری مغز میتواند قسمتهای آسیبدیده مغز و یا قسمتهایی از مغز که به صورت طبیعی رشد نکردهاند را مشخص نماید و در تشخیص فلج مغزی مفید می باشد. تصویر برداری مغزی یا اسکن مغزی برای کودکان چند نوع مختلف دارد. با استفاده از روش های تصویر برداری مغز می توان برنامه درمانی مناسب جهت کاردرمانی و گفتاردرمانی کوکان فلج مغزی را تدوین نمود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه خدمات کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزی به صورت تخصصی فعالیت می نماید و به کمک تیم مجرب توانبخشی خود کودکان فلج مغزی را در استفاده از حداکثر توان خود یاری می نماید.
تشخیص فلج مغزی با تصویر برداری مغزی
سازماندهی ساختاری و عملکردی مغز امروزه میتواند با تکنیک های کیفیت بالا که در ۲۰ سال اخیر گسترش یافته اند عکس برداری شود. این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است. توموگرافی کامپیوتری (CT Scan) از یک پرتو اشعه ایکس فن شکل که یک برش از مغز را میبیند استفاده می کند. لوله ی اشعه ایکس دور سر میچرخد، بنابراین مغز از تمام زوایا دیده می شود. یک کامپیوتر تمام زوایا را ترکیب کرده و تغییر در بافت نرم در بخش آسیب دیده یکجا در یک عکس نشان داده میشود.
انواع روش های تصویربرداری از مغز
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دارد: توموگرافی کامپیوتری فعالیت عملکردی را در مغز نشان نمی دهد اما اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات ساختاری فراهم می کند امروزه به صورت عمده از آن در تشخیص بیماریهای نورولوژیک به کار برده می شوند. توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) بعد از ۱۹۸۰ میلادی بطور فراوان برای نشان دادن نواحی از مغز که فعالیت زیادی دارند با حساسیت به میزان گردش جریان خون، استفاده شده است. فرد بصورت تزریقی یک محلول حاوی اشعه رادیو اکتیو ایزوتوپ پوزیترون را دریافت می کند که تجمع در مغز با نسبت مستقیم جریان خون موضعی مشخص می شود. نتیجه، نشان دادن عکسی از مغز است که نقاط شفاف تر نشان دهنده سطح بالاتری از فعالیت مغزی است طول زمان در دسترس برای استفاده تحقیقاتی از PET محدود است زیرا عکس ها با گذر زمان به سرعت محو می شوند. روش تفریق برای شناسایی قسمت هایی از مغز که در یک فعالیت شناختی خاص نقش دارند بصورت تقلید حرکتی مطرح می شود. عمل فعال:A از فرد خواسته میشود حرکات خاصی از دست که توسط آزمونگر انجام میشود را تقلید کند این کار یک اسکن از فعالیت حسی – حرکتی و شناختی مورد نظر را ایجاد می کند. عمل پایه :B از فرد خواسته می شود تا حرکات از پیش تعیین شده دست را در حال تماشای آزمونگر که حرکات مشابه دست در مرحله قبل را انجام می دهد باشد، اما این بار فرد آنها را تقلید نکند. اسکن تفریقی ، A منهای B ، منطقه ای از مغز را که مخصوص تقلید می باشد، شناسایی می کند.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) در اصل برای شناسایی بافت نرم در بدن بسیار واضح تر از X-RAY استفاده می شود. که در اوایل ۱۹۹۰ به Functional MRI گسترش یافت که مانند PET scanning گردش خون منطقه ای را در نواحی مختلف مغز بدون مداخله آسیب رسان از رادیوایزوتوپ ها در بدن ثبت می کند. در این تکنیک افزایش در جریان خون در یک منطقه فعال مغز توسط افزایش سطح گردش خون اکسیژنه نشان داده می شود. FMRI وضوح فضایی بهتری از PET دارد و می تواند در زمان طولانی تری ادامه داشته باشد. تحریک مغناطیسی مغز (TMS) با استفاده از یک سیم سیم پیچ محکم در روکشی از غلاف عایق پیچیده شده است یک جریان الکتریکی بزرگ از سیم می گذرد که یک میدان مغناطیسی که از پوست و جمجمه برای تحریک نورون ها در آن ناحیه عبور می کند. اثر TMS کوتاه است و فقط می تواند در کشف نواحی قشری در سطح مغز استفاده شود.
محدودیت های تکنیک تصویربرداری
محدودیت هایی در استفاده از تکنیک تصویربرداری وجود دارد. یک اسکن میتواند نواحی فعال در مغز را در حین انجام یک فعالیت شناسایی کند اما اعمال حیاتی میتواند همکاری هایی با سایر نقاط مغز داشته باشد. همچنین مورد باید در درون یک اسکنر دراز بکشد که انواع تحقیقات را که میتوان انجام داد را محدود میکند و زمان آزمایش نیز محدود است این تکنیک های جدید تصویربرداری دانش فعالیت مربوط به عملکردهای خاص شناختی را وسیع تر می کند. آنها برای ایجاد فرضیه های جدید مفید هستند و میتوانند با استفاده از سایر روش شناختی مورد سنجش قرار گیرند.
سوالات متداول:
1.برای تشخیص فلج مغزی از چه آزمایشی باید استفاده نمود؟
برای تشخیص فلج مغزی در ابتدا نیاز به معاینه کودک توسط متخصص مغز و اعصاب می باشد. پس از بررسی علائم جهت تشخیص میزان آسیب و نوع فلج مغزی از تصویر برداری مغزی استفاده می شود.
2. چه نوع تصویر برداری برای تشخیص فلج مغزی انجام می شود؟
انواعی از روش های تصویربرداری از مغز وجود دار .این تکنیک ها قادرند اطلاعات دو بعدی و سه بعدی از مغز را بازسازی کنند تصویربرداری تاثیر زیادی بر تحقیقات در نوروسایکولوژی داشته است، بسته به درخواست پزشک متخصص می توان از هر یک از این موارد استفاده نمود.
رویکرد NDT یکی از رویکرد های بیومکانیک در کاردرمانی است که بر پایه الگوهای حرکتی نرمال در رشد کودکان طراحی شده است. این تکنیک ها برای کودکان فلج مغزی مورد استفاده قرار می گیرند. در رویکرد NDT کاردرمانگر با handling نقاط کلیدی تون پاسچرال را در کودک تسهیل میکند. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر به صورت تخصصی و با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی در حیطه توانبخشی کودکان فلج مغزی فعالیت می نماید. امکانات این مرکز نظیر مکانو تراپی و کاردرمانی یکپارچگی حسی در حیطه کاردرمانی جسمی و اتاق تاریک بینایی، اتاق سنسوری و اتاق مهارت های شنیداری در زمینه ذهنی به بهبود کودکان cp کمک بسزایی می کند. کاردرمانی در منزل از دیگر خدمات این مرکز در زمینه درمان کودکان فلج مغزی می باشد.
افراد متخصص متعددی نظیر گفتاردرمانی فلج مغزی و کاردرمانی فلج مغزی در کنار متخصصین مغز و اعصاب و ارتوپد کودکان در حیطه کودکان فلج مغزی و خانواده آنها مشغول فعالیت بوده و به اصطلاح صاحب نظر هستن. بسته به نیاز، بعضی از این کودکان فلج مغزی توسط همه این متخصصین میبایست ویزیت شوند و بعضی دیگر توسط یک یا دو نفر آنها. از طرفی، نکته بسیار مهمی که درمانگران باید با دقت و وسواس زیاد برای والدین توضیح بدهند آن است که افراد مختلفی در مراحل گوناگون رشد کودک تأثیرگذار هستند که هریک باید به نوبه خود نقش خویش را در فرآیند درمان این کودکان ایفا کنند. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی کودکان فلج مغزی فعالیت می نماید. متخصیین کاردرمانی مرکز با استفاده از تکنیک های درمانی مختلف در تسریع روند درمان کودکان فلج مغزی کوشا می باشند. امکانات پیشرفته مرکز دکتر صابر شامل کاردرمانی حسی، کاردرمانی جسمی، ماساژ درمانی، گفتاردرمانی، آب درمانی، سنسوری روم و…. به صورت تیمی در زمینه توانبخشی کودکان فعالیت می نمایند.
افرادی که در تیم درمان فلج مغزی می توانند کمک کننده باشند، عبارتند از:
والدین. از میان افرادی که با کودک فلج مغزی سر و کار دارند، والدین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند چراکه آنها بیشتر از هرکسی از شرایط فرزند خود اطلاع داشته و نکات زیادی راجع به فرزند خود میدانند. همه کودکان نیازمند عشق و امنیتی هستند که والدین برایشان به ارمغان میآورند. از طرفی، والدین بهترین مجری توصیهها و دستورالعمل های درمانی درمانگران بوده و آنها را به خوبی در زندگی روزمره کودک اجرا میکنند. والدین بیشترین زمان را برای درمان کودکان در اختیار دارند که با آموزش مناسب می توانند از ایجاد بسیاری از مشکلات همراه نظیر بدفورمی های عضلانی یا مشکل گوارشی در کودکان جلوگیری نمایند و روند درمان را سریعتر کنند.
متخصص اطفال. متخصص پزشکی اطفال بوده که در حیطه سلامت و رشد کودکان تخصص دارد. این متخصص در صورت تشخیص اولیه هرگونه اختلال حرکتی و رشدی در کودک، او را تحت نظر گرفته و در موقع لزوم به پزشکان فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال یا اورتوپدی اطفال و یا متخصصین توانبخشی (کاردرمانی فیزیوتراپی و گفتاردرمانی) ارجاع میدهد. برسی دوره ای کودکان توسط متخصص اطفال از مواردیست که نقش مهمی در تشخیص زودهنگام کودکان فلج مغزی دارد.
دیگر پزشکان متخصص. اغلب کودکان فلج مغزی میبایست تحت نظر یک فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال و یک فوق تخصص اورتوپدی اطفال باشند. فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال درباره عوارض و بیماریهایی که کودکان فلج مغزی را مبتلا ساخته (به عنوان مثال تشنج) اظهارنظر نموده و توصیه های لازم را ارائه میدهد. از طرف دیگر، پزشک فوق تخصص ارتوپدی اطفال به صورت دورهای کودکان را معاینه کرده و به درمان و مدیریت عوارض عضلانی اسکلتی فلج مغزی میپردازد. او همچنین قادر است تا در صورت نیاز به منظور مدیریت اسپاستیسیتی عضلانی، به تزریق داروی بوتاکس به داخل عضلات درگیر اقدام ورزد هر دوی این متخصصین با تمام افرادیکه در حوزه توانبخشی کودکان فلج مغزی فعالیت میکنند، از نزدیک کار کرده و در مواقع لزوم آنها را به این متخصصین ارجاع میدهند. بعضی اوقات لازم است کودک بوسیله دیگر متخصصین از جمله فوق تخصص گوارش، غدد و تنفس اطفال نیز ویزیت شود.
تیم توانبخشی. درمانگران تیم توانبخشی در ارزیابی، مشاوره و درمان کودکان فلج مغزی از تخصص و تحصیلات دانشگاهی مرتبط و مهارت کافی برخوردار هستند. آنها بسته به موقعیت و شرایط ممکن است با کودکان و والدین آنها به صورت انفرادی یا در قالب گروههای کوچک کار کنند. شایعترین درمانگرانی که با کودکان فلج مغزی سر و کار دارند، کاردرمانگران، فیزیوتراپیستها و گفتار درمانگران هستند. شاید نیاز نباشد که همه کودکان فلج مغزی به همه این درمانگران مراجعه داشته باشند. به عنوان مثال، در کودکانی که مشکلات عدیده ای دارند، هر سه گروه درمانگر برای برنامه ریزی و ارائه خدمات درمانی با یکدیگر مشارکت دارند. ولی در بعضی از این کودکان مراجعه به کاردرمانگر، فیزیوتراپیست و یا گفتاردرمانگر به تنهایی کفایت میکند. هدف درمانگران آموزش به والدین است تا به بهترین شکل ممکن در یادگیری حرکت، کسب مهارتهای عملی مورد نیاز برای زندگی و رسیدن به عملکرد مطلوب به کودکان خویش کمک کنند. بازی در تمام کودکان کم سن و سال نقش مهمی در یاددهی و یادگیری دارد. بنابراین زمانی که به والدین برای پیشبرد و تقویت هرچه بهتر مراحل رشدی کودک مشاوره داده میشود، این نکته نیز به آنها گوشزد میگردد. در ادامه راجع به هر یک از درمانگران متخصص کار با کودک توضیح مختصری ارائه میشود.
تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی که شامل کاردرمانگران و گفتاردرمانگران با همکاری روانشناسان کودک و فیزیوتراپیست و متخصصین تجهیزات کمکی می باشد کاردرمانان در زمینه تقویت مهارت های حرکتی کودکان و بهبود توانایی های حرکتی و تعادلی کودکان فلج مغزی و بهبود استقلال کودکان ، تقویت مهارت های درکی و شناختی در کودکان فلج مغزی، بهبود مهارت های شنوایی با کمک اتق شنیداری، ماساژ جهت کاهش سفتی عضلات و همچنین بهبود مهارت های هماهنگی بینایی حرکتی در این کودکان کمک می نماید. گفتاردرمانان در زمینه تقویت بلع،بهبود مهارت های تنفسی و کاهش اسپاستیسیتی، بهبود مهارت های تغذیه ای و گفتار قابل فهم در کودکان فعالیت می نماید.
جهت جلوگیری از ایجاد دفورمیتی های اسکلتی و آسیب به مفاصل استفاده از ابزارهای کمکی و ارتوزهای محافظتی می تواند موثر باشد. استفاده از کفش های طبی جهت بهبود مهارت های ایستادن و راه رفتن، استفاده از واکر جهت بهبود تعادل در حرکت و بهبود استقلال کودک، استفاده از آتل های شبانه جهت حفظ دامنه حرکتی دست هاو جلوگیری تز سفتی مفاصل می تواند مفید باشد.
سوالات متداول:
1. چه متخصصینی در تیم درمان کودکان فلج مغزی وجود دارد؟
متخصص مغز و اعصاب کودکان، متخصص ارتوپد کودکان، گفتاردرمانی، کاردرمانی، متخصص اطفال از جمله متخصصین تیم توانبخشی هستند.
2. تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی چه کارهایی برای این کودکان انجام می دهند؟
تیم توانبخشی کودکان فلج مغزی در حیطه بهبود مهارت های حرکتی کودکان ، تقویت مهارت های ایستادن و راه رفتن، بهبود مهارت های گفتاری و آموزش گفتار قابل فهم، تقویت مهارت های بلع غذا فعالیت می نمایند. جلوگیری از ایجاد بدفورمی های اسکلتی عضلانی در کودکان اوتیسم و کاهش سفتی عضلات از جمله مواردیست که توسط تیم توانبخشی برای کودکان فلج مغزی انجام می شود.
مراقبت و پرستاری از کودکان فلج مغزی به صبوری و درک بالایی نیاز دارد. شناخت علائم فلج مغزی و مطالعه در زمینه کودکان فلج مغزی به والدین کمک می کند تا بهترین درمان را برای کودک خود انتخاب نمایند. مرکز کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزی دکتر صابر به صورت تخصصی به درمان کودکان فلج مغزی می پردازد. مشاوره مناسب به والدین و ارائه خدمات توانبخشی در منزل از دیگر خدمات مرکز دکتر صابر می باشد. در این مطلب نکاتی مطرح میگردد که دانستن آنها برای مراقبت و پرستاری موفقیت آمیز از این کودکان و کاهش مشکلات والدین کودکان فلج مغزی ضروری است.
پرستاری از کودک فلج مغزی
در مورد چگونگی مراقبت از یک کودک فلج مغزی، قطعاً مجموعه ای از توصیه ها و سفارشات کلی که به درد همه والدین و مراقبین بخورد، وجود ندارد. منتها ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که والدین و مراقبین این کودکان، باید از آمادگیهای لازم برخوردار باشند تا در سراسر عمر فرزندشان، مسئولیتهای متعدد و منحصر به فردی را در رابطه با آنها به عهده بگیرند. مراقبت از یک کودک ناتوان، نیاز به زمان، تلاش، همدردی و صبوری بسیار زیاد دارد.
منظم و سازمان یافته عمل کنید!
سازمان یافته بودن به کاهش استرس در حین مراقبت از این کودکان کمک میکند. هدف والدین از سازماندهی، آماده بودن برای عبور از مسیر پر فراز و نشیب پیش رو است. این جمله فقط به آن معنی نیست که همه چیز مرتب و سر جای خودش باشد تا استرس کمتری در زندگی به والدین و مراقبین وارد شود، بلکه والدین باید دید واقعی نسبت به آن چیزی که در آینده به انتظارشان نشسته است، پیدا کنند. لیست کردن کارها و تهیه تقویم، از ابزارهای اساسی ایجاد سازماندهی در امور است. مواردی که هر پدر و مادر، و مراقبی باید از آنها لیست تهیه کنند، عبارتند از:
شماره تماس پزشکانی که کودک با آنها سرو کار داشته یا خواهد داشت.
مدارک پزشکی کودک
قرار ملاقات با پزشکان
اطلاعات تماس با مدرسه
شماره تلفنهای ضروری
شماره تماس مهد کودک و پرستار یا مربی کودک
نتایج عکسبرداریهای انجام شده یا آزمایشات صورت گرفته
داروهای کودک
درباره فلج مغزی تا میتوانید مطالعه کنید!
والدین باید هر چه میتوانند راجع به فلج مغزی مطالعه کرده و یاد بگیرند. آنها باید بدانند که چطور فلج مغزی ایجاد میشود، چگونه بر حرکت و وضعیت بدن کودک تاثیر میگذارد، چطور درمان میشود، و اینکه چرا کودکان مبتلا به فلج مغزی متفاوت از کودکان سالم رشد و نمو پیدا میکنند. علاوه بر یادگیری اصول پایه، آنها باید از جزئیات وضعیت فعلی کودکشان نیز مطلع شوند. همان طور که پیشتر نیز گفته شده است دو کودک فلج مغزی با در نظر گرفتن مشکلات حرکتی و ناتواناییهایشان، دقیقا شبیه هم نیستند.
هوای والدین و مراقبین کودکان فلج مغزی را داشته باشید!
متاسفانه اغلب اوقات والدین آنچنان درگیر پرستاری و مراقبت از کودک خود هستند که یکدیگر را فراموش کرده و از رسیدگی به مسائل خود باز میمانند. تحمل و رفع فشارهای مالی و هیجانی که همراه با بیماری فلج مغزی به خانواده وارد میشود، اغلب طاقتفرسا است. والدین باید به تک تک این مشکلات رسیدگی کرده و از پیش پا بردارند. در اینجا رهنمودهایی ارائه میشود که در کار مراقبت از کودکان فلج مغزی برای والدینی که به تازگی تشخیص فلج مغزی برای کودکشان مطرح شده است میتواند راهگشا باشد:
تغذیه سالم داشته باشید. این نکته نسبتا صریح و شفاف است. مراقبی خوب است که سالم باشد. سالم ماندن یعنی داشتن انرژی بیشتر و استرس کمتر. کسانی که تغذیه سالم دارند، از توان جسمی و ذهنی بیشتری برای حل و فصل موانعی که بر سر راهشان قرار میگیرند، برخوردار هستند.
به اندازه کافی استراحت کنید. بسیاری از والدین به اندازه کافی نمیخوابند. این وضعیت به طور جدی بر ارتباط فردی و سلامت هیجانی آنها تاثیر میگذارد. خوب خوابیدن و خوب غذا خوردن دو عاملی هستند که سطح استرس افراد را به میزان حداقل نگه میدارند.
زمانی را برای آرامش به خود اختصاص دهید. هر کسی نیاز دارد که زمانی را به خودش اختصاص بدهد. در طی این دوره، فرد از استرس و افکار منفی تهی شده و چهارچوب ذهنیاش مرتب میگردد. هنگامی که والدین ساعاتی را به خود مرخصی بدهند، موثرتر عمل میکنند. یک مراقب (مادر یا پدر) سرخورده هیچ وقت نمیتواند با مهارت به هماهنگی امور روزمره خویش بپردازد.
درخواست کمک کنید. اگر اوقات شما کاملا پر بوده و حتی فرصت کافی برای خواب کامل شبانگاهی نیز ندارید، بسیار ضروری است که از دیگران درخواست کمک کنید. البته در این گونه مواقع بهتر است بستگان و دوستان نزدیک داوطلبانه وارد گود شده و به والدین دارای کودک فلج مغزی کمک کنند تا آنها فرصت کنند قدری به امور شخصی خود، دیگر فرزندان و وظایف روزمره خویش برسند. این نکته بسیار اهمیت دارد که والدین کودک فلج مغزی اگر فرزند دیگری نیز دارند که مبتلا نبوده و اصطلاحاً سالم است، به هیچ عنوان نباید از پرداخت به او و وقت گذاشتن برای نیازهای عاطفی و هیجانی او غافل شوند چرا که علاوه بر حق برخورداری او از عاطفه والدین، در نظر گرفتن او به عنوان یکی از مراقبین کودک فلج مغزی در آیندهای که والدین به سنین میانسالی و یا حتی کهنسالی میرسند، ایجاب میکند که به سلامت روحی و روانی او توجه نمایند.
ناکامیها را از خود خارج کنید. به درون ریختن اضطراب، عصبانیت و افسردگی روش همیشگی والدین است. این کار آنها را دچار خستگی روحی و جسمی دائمی میکند. در این گونه مواقع، مراقب به کسی نیاز دارد تا با او صحبت کند. این شخص میتواند یک دوست صمیمی باشد یا یک مشاور. اگر آنها با یکی صحبت کنند، بیش از پیش احساس راحتی کرده و کمتر از قبل حین مراقبت از کودک خود دچار اضطراب میشوند.
والدین کودکان فلج مغزی به چه چیزی نیاز دارند؟
اثر بیماری کودک بر والدینی که فرزندشان ممکن است هر نوع بیماری داشته باشد را هرگز نمیتوان دست کم گرفت. والدین ممکن است احساسات و هیجانات مختلفی از قبیل عصبانیت، غم و اندوه، پوچی و بیاعتقادی، انزوا و تنهایی را تجربه کنند. این هیجانات در زمان تشخیص بیماری اغلب بسیار شدید بوده و با گذر زمان ممکن است دوباره عود کند. کودکان مبتلا به فلج مغزی شدید برای انجام کارها و مهارتهای روزمره زندگی خود از قبیل خوردن، حمام کردن و شستشو دادن، و لباس پوشیدن به کمک و یاری زیادی احتیاج دارند و همین موضوع استرس عظیمی بر خانواده وارد میکند.
از طرف دیگر، به لحاظ مالی هزینه های زیادی به خانواده تحمیل میشود که غالبا از نظرها پنهان مانده و به چشم نمیآید. این هزینه ها عبارتند از ویزیت دورهای پزشکان مختلف و دیگر متخصصین گروه پزشکی مانند کادر درمانی، گفتاردرمانی، فیزیوتراپی و …، هزینه تجهیزات کمکی و ویژه، و حتی هزینه پوشک و پرستاری کودک. همه والدین نیاز خاص خودشان را دارند اما نیاز اکثری والدین عبارتند از:
سوالاتشان پاسخ داده بشود. گاهی اوقات بهتر است والدین سوالاتشان را بنویسند تا در زمان ملاقات با پزشک و درمانگر خود آنها را مطرح کرده و درباره نیازهای کودکشان بحث کنند.
درک ماهیت مشکل کودکشان از جانب دیگران. این درک به آن معنا است که به آنها فرصت بدهیم در رابطه با احساساتشان، و بیم و امیدی که نسبت به کودکشان دارند با دیگران سخن بگویند. این درک باید از سوی دیگر اعضای خانواده، دوستان، دیگر والدین با تجربه مشکل مشابه، و متخصصینی که کودک با آنها سر و کار دارد، شکل بگیرد.
اطلاعات راجع به خدمات و کمک هایی که میتوانند از آنها استفاده کنند.
اطلاعات و مهارتهایی که موجب میشوند والدین به بهترین شکل ممکن به کودکشان کمک کنند.
استراحت داشتن. فراغت از پرستاری کودکان برای ساعاتی برای اکثر والدین اهمیت دارد. این موضوع زمانی برای آنها اهمیت پیدا میکند که رفع نیازهای روزانه کودک، وقت و انرژی مضاعفی از آنها میگیرد. در این بحبوبه، یک وقفه هر چند کوتاه باعث میشود که پدر و مادر استراحت داشته و وقت خود را صرف دیگر امور کنند.
سوالات متداول:
1.چه توصیه ای به والدین کودکان فلج مغزی می کنید؟
می دانیم که مشکلات زیادی در روند درمان کودکان فلج مغزی پیشرو دارید، اما در طول درمان تغذیه مناسب داشته باشید؛ از دیگران کمک بگیرید، به میزان کافی استراحت کنید و اطلاعات خود را در حیطه درمان های فلج مغزی گشترش دهید.
2. والدین باید چه اطلاعاتی درباره فلج مغزی کسب کنند؟
والدین باید هر چه میتوانند راجع به فلج مغزی مطالعه کرده و یاد بگیرند. آنها باید بدانند که چطور فلج مغزی ایجاد میشود، چگونه بر حرکت و وضعیت بدن کودک تاثیر میگذارد، چطور درمان میشود، و اینکه چرا کودکان مبتلا به فلج مغزی متفاوت از کودکان سالم رشد و نمو پیدا میکنند.
کودکان فلج مغزیاز آغاز تشخیص باید تحت نظر یک یا چند متخصص پزشکی بوده و بطور منظم معاینه و پایش گردد و از درمانهای پزشکی بهرمند شود. کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزیاز درمان های مهم در زمینه توانبخشی کودکان فلج مغزی می باشد که در کنار دارو درمانی فلج مغزی و درمان های جراحی موجب پیشرفت روند درمان این کودکان می گردد. درمان های پزشکی کودکان فلج مغززی شامل دارو درمانی و جراحی های اصلاحی می باشد. مرکز توانبخشی فلج مغزی دکتر صابر در حیطه درمان های توانبخشی کودکان فلج مغزی نظیر آب درمانی، ماساژ درمانی ، کاردرمانی جسمی و ذهنی، گفتاردرمانی و …. به صورت حرفه ای فعالیت می نماید. این مرکز با ارائه بهترین خدمات توانبخشی زیر نظر متخصصین این مرکز موجب بهبود روز افزون توانایی های کودکان فلج مغزی می گردند.
متخصصین فلج مغزی که می توانند در زمینه درمان کمک کننده باشند شامل یک یا چند مورد از موارد زیر هستند:
متخصص اطفال
فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال
فوق تخصص اورتوپدی اطفال
فوق تخصص استرابیسم (انحراف چشم) اطفال
فوق تخصص غدد و متابولیسم اطفال
شایان ذکر است که در صورت نیاز کودک فلج مغزی به معاینات دقیقتر و تخصصی تر، پزشک متخصص اطفال یا یکی از متخصصین فوق الذکر او را به سایر تخصصهای پزشکی ارجاع خواهند داد. والدین کودک فلج مغزی باید با تحقیق و دقت بسیار زیاد پزشک متعهد، متخصص و باانگیزه را از بین سایر متخصصین موجود انتخاب نموده و پس از آن با تمرکز بر روی برنامه های درمانی پیشنهادی پزشک کودکشان، مسیر درمان را با صبر و اطمینان ادامه دهند.
برنامه های درمانی پزشکان معمولا در قالب موارد زیر ارائه میگردد:
الف) دارودرمانی شامل داروهای خوراکی کنترل کننده اسپاستیسیتی، داروهای کنترل کننده تشنج و سایر داروهای تقویتی و محرک سیستم عصبی
ب) دارودرمانی شامل دارویهای تزریقی شامل یکسری داروهای تقویتی و محرک سیستم عصبی (مانند سیتوکولین، سربرولایزین، ویتامین B، …) و بوتاکس
ج) جراحی ها بیشترین اعمال جراحی برای فلج مغزی غالباً توسط پزشک فوق تخصص اورتوپدی اطفال به منظور پیشگیری و یا اصلاح بدشکلی های سیستم عضلانی – اسکلتی انجام میشود. جراحی مرسوم دیگر در فلج مغزی جراحی اصلاح انحراف چشم است که توسط فوق تخصص انحراف چشم اطفال صورت میپذیرد. در برخی موارد مانند هیدروسفالی و یا خونریزی های مغزی نیز از جراحی مغز و اعصاب که توسط جراح مغز و اعصاب انجام میگردد، استفاده می شود.
د. داروهای خوراکی کنترل کننده اسپاستیسیتی (سفتی عضلانی) عبارتند از دیازپام، دانترولن و باکلوفن. این داروها غالبا موثر نبوده و یا موجب اثرات جانبی ناخواسته زیادی در کودک میشوند. از این رو، تجویز آنها کم و بیش محدود بوده و پزشک در شرایط خاصی اقدام به تجویز آنها مینماید.
دارو های مورد استفاده در درمان فلج مغزی
دیازپام (والیوم) داروی خوبی برای کاهش اسپاستیسیتی بوده و مصرف آن موجب آرامش و کرختی فرد میشود. بنابراین ممکن است پزشک بعد از اعمال جراحی اورتوپدی، اقدام به تجویز این دارو برای کودک نماید.
دانترولن (دانتریوم) داروی مفیدی است که مصرف آن به ندرت موجب بروز مشکلات کبدی میگردد. از طرفی از عوارض آن میتوان به خواب آلودگی، سرگیجه و اسهال اشاره کرد.
باکلوفن (لیورسال) به گفته پزشکان و محققین در کاهش اسپاستیسیتی عضلانی ناشی از آسیبهای نخاعی موثرتر عمل میکند تا اسپاستیسیتی ناشی از آسیبهای مغزی. با این حال، این دارو غالبا در کودکان فلج مغزی اسپاستیک شدید کاربرد دارد. اثرات جانبی شایعی ندارد ولی ممکن است موجب حالت تهوع شود. گزارشات علمی نشان میدهد که این دارو به ندرت موجب تشدید تشنج در افراد میشود. گاهی اوقات، بطور نادر و در شرایط خاص، پمپی در زیر پوست کودک کار گذاشته میشود که به یک لوله متصل بوده و با عملکرد خود دارو باکلوفن را به فضای اطراف نخاع تزریق میکند. این روش با نظر پزشک و به تشخیص او در تعداد کمی از کودکان فلج مغزی اسپاستیک شدید کاربرد دارد.
چه درمان برای مشکلات کودک فلج مغزی وجود دارد؟
۱. تشنج. دانش ما در رابطه با تشنج بطور قابل توجهی در طی چند سال گذشته افزایش پیدا کرده است. تشنج در اشکال متعددی وجود داشته و دارو غالبا به دنبال تشخیص نوع تشنج و علت آن تجویز میشود. به زبان ساده تشنج عبارت است از تخلیه سیگنالهای الکتریکی اضافی وارده به مغز که به دلیل ضعف عملکرد مکانیسمهای معمول مغزی در کنترل این سیگنالها رخ میدهد. این ضعف عملکرد به دلیل تخریب و یا نقص کار کرد برخی سلولهای مغزی در پی ضایعه وارده به آنها اتفاق میافتد. والدین کودکان فلج مغزی که دچار تشنج هستند علاوه بر مراجعه منظم به پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال، انجام نوار مغزی و مصرف داروهای تجویز شده به صورت دقیق و منظم، میبایست ملزم به رعایت یک رژیم حسی به منظور جلوگیری از افزایش سیگنالهای وارده به مغز و احتمال بروز تشنج باشند. منظور از رژیم حسی، کنترل ورود سیگنالهای حواس پنجگانه و نیز حس تعادلی (تحریک گیرندههای گوش داخلی که نقش تعادلی دارند) به درون سیستم عصبی میباشد به گونه ای که تعداد تحریک و شدت آن در واحد زمان کنترل گردد. به عنوان مثال فلش دوربین عکاسی که شدت سیگنال بینایی بالایی دارد نه تنها به خودی خود برای تشنج خطرناک است، اگر در عرض چند ثانیه مکرراً استفاده شود، احتمال بروز تشنج را افزایش خواهد داد. همین قاعده در مورد تحریکات شنوایی و لامسه هم حکفرماست. صدای بلند و تکرار شونده مانند مجالس عروسی و یا کنسرت ها، لباس پشمی زیر و دوش سوزنی حمام، و ماساژهای غیر اصولی از این جملهاند. تحریک حس تعادلی نیز بسیار مهم و حساس بوده بطوریکه تاب دادن کودک تشنجی با شتاب و هیجان، و بالا و پایین انداختن او بسیار خطرناک است. توصیههای دقیقتر و جزییتر در این باره را میتوانید از پزشک یا درمانگر کودکتان جویا شوید. هدف پزشکان از تجویز دارو، کنترل تشنج به شکل صحیح همراه با فقدان عوارض جانبی یا عوارض جانبی بسیار پایین است. سه دارو رایج ضد تشنج عبارتنداز:
کاربامازپین (تگرتول یا تریل). اثرات جانبی بالقوه این دارو عبارتند از حالت تهوع، از دست دادن اشتها و جوشهای پوستی حساسیتی که معمولا بلافاصله پس از شروع مصرف دارو ظاهر میشوند. اگر مصرف دارو خیلی سریع (با دوز بالا) آغاز شود، خواب آلودگی در ساعات اولیه پس از مصرف در کودک ایجاد میشود. برای آن دسته از کودکانی که قادر به بلعیدن دارو هستند، قرصهایی وجود دارد که ماده موثر آنها به صورت کنترل شده و آهسته در سیستم گوارش فرد آزاد میشود.
سدیم والپروات (اپیلیم، والپرو). عوارض جانبی بالقوه این دارو عبارتند از حالت تهوع، ناراحتیهای شکمی، افزایش وزن، ریزش مو و کبودی پوست. آسیب کبدی و مشکلات خونریزی گزارش شدهاند اما بسیار نادر هستند.
لاموتريجين (لاميکتال و دیگر داروهای این گروه). لامیکتال اغلب به عنوان مکمل همراه با سدیم والپروات استفاده میشود. این دارو معمولا به خوبی پاسخ داده و موجب افزایش سطح هوشیاری بیمار میگردد. مهمترین اثر ناخواسته دارو بروز جوشهای پوستی بوده که حداکثر ۵% کودکان را درگیر میکند، بویژه اگر دارو با دوز بالا خیلی سریع به بیمار خورانده شود. اگر در حین استفاده از این دارو جوشهای پوستی ظاهر گردید، مصرف آن را متوقف کرده و خیلی سریع با پزشک تماس بگیرید. در بعضی از کودکان پس از مصرف دارو، اختلالات خواب بروز پیدا میکند. بعضی از داروهای ضد تشنج قدیمی هنوز به دلیل سازگاری با یک بیمار خاص و یا کنترل بهتر تشنج در بعضی از افراد، مورد استفاده قرار میگیرند. این داروها عبارتند از:
توئین (دیلانتين). اثرات جانبی متعددی به این دارو نسبت داده می شود که از جمله آنها میتوان به رشد بیش از حد لثه، رویش غیر طبیعی موی بدن، جوشهای پوستی حساسیتی و گاهی اوقات بزرگ شدن بعضی از قسمتهای صورت اشاره کرد. از آنجائیکه مرز بین دوز درمانی و سمی این دارو باریک است، دوز بیش از حد آن ممکن است موجب حالت تهوع، استفراغ، ناپایداری و خواب آلودگی کودک شود. بنابراین انجام آزمایش سنجش سطح دارو در خون ضروری است.
فنوباربیتون و پریمیدون (مایزولین). این داروها میتوانند موجب تسکین و یا تحریک پذیری فرد شده و نیز یبوست را در او تشدید کنند. بنابراین انجام آزمایش سنجش سطح دارو در خون ضروری است.
نیترازپام (موگادون). این دارو ممکن است موجب خواب آلودگی و افزایش ترشحات مجاری تنفسی شده و در نوزادان اصولاً برای درمان گرفتگی عضلانی تشنجات صرعی و نیز تشنجات تونیک استفاده می شود.
کلونازپام (ریوتریل، پاکسام) و کلوبازام (فریسیوم). این داروها میتوانند موجب تحریک پذیری، خواب آلودگی و رفتارهای نابهنجار شوند. آنها همچنین (بویژه کلونازپام) میتوانند موجب تشدید آبریزش دهانی گردند. تعدادی داروی ضد تشنج نسبتاً جدید نیز وجود دارند که در شرایط خاص و یا در زمانیکه فرد به دیگر داروهای ضد تشنج پاسخ نداده است، تجویز میشوند. این داروها عبارتند از:
ویگاباترین (سابریل). این دارو تقریبا به طور انحصاری برای درمان انقباضات غیرارادی و ممتد عضلانی در نوزادان استفاده شده و اثرات مثبتی روی آن دارد. اثرات جانبی بالقوه این دارو عبارتند از خواب آلودگی، تحریک پذیری و بیقراری. اثرات مضر این دارو بر بینایی محیطی افراد بزرگسال به اثبات رسیده اما اثرات زیان آور آن بر نوزادانی که به صورت کوتاه مدت تحت درمان با آن قرار گرفتهاند، نامشخص است.
توپیرامات (توپاماکس). این دارو بسیار موثر بوده اما اثرات جانبی شایعی دارد که عبارتند از کاهش اشتها، کاهش وزن، مشکل گفتاری و رفتاری، و سنگ کلیه.
گاباپنتین (نورونتین). این روزها این دارو غالبا برای تسکین درد استفاده میشود تا مدیریت تشنج. این دارو سه بار در روز مصرف شده و به خوبی بدن افراد آن را تحمل میکند.
اکسکاربازپین (تری لپتال). اثرات این دارو مشابه با کاربامازپین بوده ولی غالبا بهتر از آن تحمل میشود.
لوتیراستام (کپرا). این دارو جدیدترین داروی ضدتشنج بوده که در کودکان مبتلا به صرع استفاده میگردد. این دارو نسبتا خوب تحمل شده و اصلیترین اثر جانبی آن اختلال رفتاری است.
ریفلاکس معدی – مروی. این عارضه در کودکان فلج مغزی بسیار شایع بوده و موجب بازگشت غذا به دهان (استفراغ)، التهاب مری (ازوفاژیت)، مشکل بلع (دیسفاژی) و گاهی اوقات ورود غذا به مجاری تنفسی (آسپیراسیون) کودک میگردد. بعضی اقدامات محافظه کارانه میتواند به کاهش ریفلاکس در کودک شما کمک کند. این اقدامات عبارتند از:
نگهداشتن کودک یا نوزاد در وضعیت نشسته یا ایستاده بعد از صرف غذا. این کودکان نباید بلافاصله پس از صرف شیر یا غذا در وضعیت خوابیده قرار بگیرند.
مصرف مواد خوراکی غلیظتر. مواد غذایی آبکی و شل (مانند سوپ) موجب تشدید این وضعیت در کودک میشود.
کاهش سرعت غذا دادن و یا بویژه نوشاندن مایعات به کودکان. افزایش تعداد وعدههای غذایی و کاهش میزان غذا در هر وعده میتواند در کنترل این عارضه موثر باشد.
اگر اقدامات محافظه کارانه به شکست انجامید، با تجویز پزشک فوق تخصص گوارش اطفال مصرف دارو پیشنهاد میگردد. این داروها عبارتند از:
داروهای ضد اسید مانند رانیتیدین، امپرازول، لانسوپرازول. این داروها موجب کاهش مقدار اسید معده شده و هرگونه آسیب وارده به قسمت تحتانی مری (در محل اتصال خود به معده) در اثر ریفلاکس اسیدی معده را محدود میکند. البته بعید است این داروها باعث کاهش مقدار ریفلاکس معده شوند.
داروهای افزایش دهنده تحرک لوله گوارش (عوامل پروکینتیک) مانند دومپریدون. این داروها برای کاهش مقدار ریفلاکس طراحی شدهاند اما خیلی موثر نیستند.
گاهی اوقات به منظور پیشگیری از ریفلاکس هنگامیکه داروها موثر نبودهاند، انجام جراحی ضرورت پیدا میکند. این روش جراحی فاندوپلیکیشن نامیده میشود.
۳. کنترل بزاق. آسیب شناسان گفتار و زبان نقش مهمی در کنترل این عارضه داشته و میتوانند با ارائه راهکارهایی موجب اصلاح یا کاهش ریزش بزاق از دهان شوند. زمانیکه این راهکارها موثر نباشند، پزشک گاهی اوقات، بویژه در کودکان بالای ۶ سال، اقدام به تجویز دارو میکند. این داروها عبارتند از:
بنززول هیدروکلراید (آرتان) ترشح بزاق را کاهش میدهد. به دنبال مصرف دارو، گاهی اوقات فرد تحریک پذیر شده و کج خلق میگردد. از دیگر اثرات جانبی این دارو میتوان به تاری دید، یبوست و مشکلات ادراری اشاره کرد.
گلیکوپیرولات (روبینول) مشابه داروی قبلی بوده اما اثرات جانبی کمتری دارد.
تزریق بوتاکس به درون غدد بزاقی موجب کاهش ترشح بزاق میشود. اما از آنجا که تاثیر تزریقات بین ۶ تا ۱۲ ماه باقی میماند، نیاز به تزریق مکرر بوتاکس ضرورت پیدا میکند. جراحی به عنوان یک گزینه درمانی در کودکان بزرگتری که مشکل دائمی ریزش آب دهان دارند، مطرح میگردد. برای این منظور، جراح پلاستیک مسیر غده بزاقی تحت فکی را تغییر داده و غدد بزاقی زیرزبانی را خارج میکند. این عمل جراحی ریزش آب دهان را کاهش داده و خوشبختانه منجر به خشکی نابجای دهان نیز نمیشود. نکتهای که پس از انجام این عمل جراحی ضرورت پیدا میکند آن است که کودک باید به صورت دورهای توسط دندانپزشک معاینه گردد چراکه پس از انجام این عمل خطر بروز پوسیدگیهای دندانی افزایش مییابد.
۴. یبوست. کودکان فلج مغزی غالباً یبوست دارند. رژیم غذایی حاوی فیبر بالا و مصرف زیاد مایعات میتواند به حل این معضل کمک کند. در بعضی از کودکان فلج مغزی این مشکل به سادگی برطرف نمیشود. بنابراین تجویز و استفاده به جا و دقیق از داروهای ملین برای رفع انواع شدید یبوست به هر نوع درمان دیگری ارجحیت دارد. ماساژهای مخصوصی برای افزایش تحرک روده و کمک به حرکت مواد دفعی به سمت انتهای روده وجود دارند که میتوانید آنها را از درمانگر خود فراگرفته و در مواقع لازم استفاده نمایید.
تغذیه. متخصصین تغذیه می توانند برای تغذیه صحیح این کودکان توصیه های مفیدی ارائه دهند. اضافه وزن به عنوان یک مانع جدی بر سر راه یادگیری مهارت راه رفتن در کودکان فلج مغزی تلقی میشود. لاغری مفرط و وزن نگرفتن ممکن است مربوط به مشکل تغذیهای کودکان باشد. در بعضی از این کودکان میتوان با استفاده از روش تغذیه با لوله از راه بینی به حل مشکلات تغذیه ای آنها کمک کرد.
سوالات متداول:
برای درمان کودک فلج مغزی به کدام متخصص مراجعه کنیم؟
کودکان فلج مغزی در طول روند درمان خود به ارزیابی ،فوق تخصص مغز و اعصاب اطفال، فوق تخصص اورتوپدی اطفال، فوق تخصص استرابیسم (انحراف چشم) اطفال، فوق تخصص غدد و متابولیسم اطفال، متخصص کاردرمانی و گفتاردرمانی نیاز دارند.
2. آیا دارویی برای درمان فلج مغزی وجود دارد؟
فلج مغزی یک نوع آسیب به بافت مغز می باشد که تا انتهای عمر همراه بیمار است، متاسفانه هیچ دارویی برای درمان فلج مغزی وجود ندارد، اما داروهایی برای کنترل علائم و کاهش آنها وجود دارد. همچنین درمان های توانبخشی به فرد در کسب مهارت های حرکتی و ذهنی کمک می نماید.
فلج مغزی اختلالی است که بر اثر آسیب به بافت مغز ایجاد می شود و بر حرکت و وضعیت بدنی فرد تاثیر میگذارد. کودکان فلج مغزی ممکن است علاوه بر اختلالات حرکتی که مشکل اصلی آنها است، مشکلات دیگری نیز داشته باشند. برای مثال می توانند مشکلاتی در زمینه گفتار، مهارت های ذهنی ، مشکلات بینایی، مشکلات اسکلتی و اختلالات تغذیه را نشان دهند. مرکز کاردرمانی فلج مغزی دکتر صابر در زمینه تشخیص فلج مغزی و درمان عوارض فلج مغزی در کودکان و گفتاردرمانی فلج مغزی به صورت حرفه ای فعالیت می نماید. بخش های تخصصی مرکز شامل کاردرمانی جسمی و ذهنی، گفتاردرمانی، کاردرمانی حسی، ماساژ درمانی آب درمانی در کنار مشاوران تغذیه و روانشناسانی که با مرکز همکاری می کنند به پیشرفت حرکتی و ذهنی کودکان فلج مغزی کمک بسزایی می کند.
مشکلاتی که در کودک مبتلا به فلج مغزی وجود دارد؟
1. مشکلات شنوایی. بهتر است همه این کودکان بهمنظور بررسی مشکلات شنیداری دراسرعوقت بهوسیله متخصصین این امر یعنی همکاران شنواییشناس مورد ارزیابی قرار بگیرند تا در صورت وجود هرگونه مشکل، تربیت شنیداری و دیگر اقدامات درمانی لازم روی آنها انجام گیرد.
۲. مشکلات بینایی. لوچی یا انحراف چشم که باعث دوبینی نیز میشود، به طور شایع در این کودکان مشاهده میگردد. مشکلات بینایی دیگری نیز ممکن است میان این کودکان شیوع داشته باشد؛ بنابراین بهتر است اکثر این کودکان در اولین سالهای زندگی بهوسیله متخصصین بیناییسنجی مورد ارزیابی قرار بگیرند تا در صورت وجود مشکلات بینایی اقدامات درمانی لازم صورت پذیرد.
٣. تشنج. تشنج انواع مختلفی داشته و تقریباً در یکسوم این کودکان دیده میشود. بعضی از کودکان فلج مغزی ممکن است خیلی بهندرت دچار حملات تشنجی شوند. درحالیکه در بعضی دیگر، میزان و شدت تشنج بیشتر بوده و کودک باید بهصورت دورهای بهوسیله فوقتخصص مغز و اعصاب کودکان ویزیت شود.
۴. ناتوانایی ذهنی و اختلال یادگیری. در ابتدا تأکید بر این نکته ضروری به نظر میرسد که طیف وسیعی از اختلالات ذهنی در کودکان فلج مغزی مشاهده میگردد. متأسفانه، غالباً ارزیابی اختلالات ذهنی و شناختی در سالهای اولیه عمر کودک مشکل است. در این زمینه، نکته علمی ثابت و قابلپیشبینی وجود ندارد. بهعنوانمثال، کودکی که از اختلالات جسمی شدید رنج میبرد، ممکن است از هوش طبیعی برخوردار باشد. گاهی اوقات از اصطلاح «تأخیر رشدی» برای توصیف تأخیر زیادتر کودک فلج مغزی در سالهای ابتدایی زندگی او استفاده میشود. این اصطلاح، زمانی بکار می کودک در مقایسه با دیگر کودکان همسال خود در یک یا چند حوزه رشدی دچار تأخیر باشد. البته در فصل ۹ راجع به تأخیر رشدی، انواع و مشخصات آن به طور مفصل توضیح داده شده است.
۵. مشکلات ادراکی. این مشکلات ممکن است تا سنین مدرسه نمایان نشوند. کودکان دارای این مشکل، معمولاً در تشخیص اندازه و شکل اشیای اطراف خود دچار اشتباه میشوند.
6.ریفلاکس معدی – مروی. به برگشت غذا از معده به داخل مری و به دهان کودک «ریفلاکس» گفته بود. این عارضه به طور شایع در کودکان فلج مغزی اتفاق میافتد. از علائم این وضعیت میتوان به وجود تهوع و ناراحتی پس از صرف غذا اشاره کرد. یکی از عوارض ریفلاکس، التهاب قسمت پایینی مری (بخش متصل به معده آن) است که اصطلاحاً آن را «از وفاژیت» (التهاب مری) مینامند. کودکانی که از این مشکل رنج میبرند، خیلی بیقرار و تحریکپذیر هستند.
7 . مشکلات ارتوپدی. با رشد کودکان فلج مغزی، عضلات اسپاستیک یا سفت آنها، کوتاه گردیده و بدشکلی یا دفرمیتی مفاصل در آنها به وجود میآید. احتمال ایجاد بدشکلی در مفاصل مچ پا، زانو، لگن، آرنج و مچ دست بسیار بیشتر از سایر مفاصل بدن هست. علاوه بر ایجاد بدشکلی در مفاصل، خطر دیگری که این کودکان را تهدید میکند، دررفتگی یا نیمه دررفتگی مفاصل لگن است. در این دسته از کودکان بهتر است بهمنظور پیشگیری از مشکلات مفصل لگن، با انجام رادیوگرافی ساده پایش و مراقبت منظم از آنها به عمل آید.
آیا عکسبرداری یا رادیوگرافی مفاصل لگن در فواصل زمانی منظم ضروری است؟ ازآنجاکه معاینات بالینی مفاصل لگن که توسط متخصص ارتوپدی اطفال انجام میشود، برای بررسی مشکلات احتمالی این مفاصل کافی نیستند، همه کودکان فلج مغزی که اندامهای تحتانیشان مبتلا هستند (مانند موارد دایپلژی و کوادریپلژی)، باید مفاصل لگنشان در فواصل منظم زمانی که پزشک تعیین میکند، با رادیوگرافی ساده مورد ارزیابی قرار بگیرد.یکی دیگر از مشکلات ارتوپدی این کودکان، اسکولیوز (انحراف ستون فقرات به یک سمت) بوده که آن در مقایسه با دیگر مشکلات ارتوپدی مطرح شده کمتر است. بههرحال باتوجهبه نکاتی که گفته شد، علاوه بر مراجعه مستمر به بخش کاردرمانی، مراجعه دورهای این کودکان به پزشک متخصص ارتوپدی بهمنظور معاینه پیشگیری و درمان عوارض اسکلتی – عضلانی ضروری بوده و اکیداً توصیه میشود.
۸. یبوست. این مشکل در کودکان فلج مغزی شایع است و همیشه نمیتوان علت واضحی برای آن دریافت. گاهی اوقات فقدان تحرک معمول کودک و عدم مصرف رژیم غذایی حاوی فیبر را میتوان از علل یبوست دانست.
۹ . مشکلات تغذیهای، بعضی از کودکان مبتلا به فلج مغزی شدید ممکن است مشکلاتی در جویدن غذا و هماهنگی عمل بلع داشته باشند. این وضعیت موجب میگردد که او در غذا خوردن مشکل داشته و یا زمان زیادی را صرف بلعیدن آن کند. در نتیجه، این شرایط باعث جذب ناکافی مواد غذایی میگردد. از طرفی، بعضی دیگر از این کودکان به دلیل کاهش فعالیت فیزیکی دچار افزایش وزن میشود. در این مواقع، مراجعه به آسیبشناس گفتار و زبان (گفتار درمانگر) ضروری است.
۱۰. مشکل کنترل بزاق. اغلب کودکان در سالهای ابتدایی زندگی در کنترل آبدهانشان مشکل دارند و بهاصطلاح «آبدهانشان راه میافتد». این حالت در کودکان فلج مغزی ممکن است تا سالها باقی بماند. در این مورد نیز مداخلات گفتاردرمانی لازم و ضروری به نظر میرسد.
۱۱. عفونتهای عودکننده قفسه سینه. این مورد فقط در تعداد کمی از کودکان فلج مغزی وجود داشته و بهاحتمال زیاد در کودکانی رخ میدهد که مشکلاتی در عمل جویدن و بلع غذا دارند. در این کودکان، مقداری از غذا یا مایعات مصرفی، به طور نابجا به ریهها وارد شده (آسپیره شده) و موجب سرفه با صدای خسخس در آنها میگردد. این حالت، علایمی شبیه به بیماری آسم یا تنگی نفس در کودک ایجاد میکند. درصورتیکه علائم مذکور شدید یا ماندگار باشند، پنومونی یا ذاتالریه (التهاب ریهها) به شکل تکرارشونده در کودک ایجاد میشود. البته لازم به تأکید است که کودکان فلج مغزی مانند سایر کودکان (سالم) بهندرت به عفونت قفسه سینه، پنومونی یا آسم مبتلا میشوند.
۱۲. بیماری استخوان. تحرک بعضی از کودکان فلج مغزی در مقایسه با بقیه کودکان کم است. درنتیجه، درجاتی از استئوپروز یا پوکیاستخوان در آنها مشاهده میشود. در این کودکان، به دنبال ضربات کوچک و یا گاها در طی فعالیتهای روزمره زندگی، مثل عمل تعویض پوشک یا رد کردن دست در آستین لباس، شکستگی اتفاق میافتد. آگاهی از این وضعیت، احتیاط بیشتر والدین و درمانگران را میطلبد.
۱۳. عدم نزول بیضهها. آمار بالایی از عدم نزول بیضهها در پسران مبتلا به فلج مغزی مشاهده میشود. لازم به توضیح است که بیضهها پیش از تولد در داخل شکم جنین پسر رشد و تکامل مییابند و در هفتههای پایانی پیش از تولد از شکم به داخل کیسههای بیضه پایین میآیند. عوامل مختلفی از جمله آسیبهای مغزی از نزول بیضهها ممانعت میکند.
سوالات متداول:
1. آیا کودکان فلج مغزی به جراحی نیاز دارند؟
درصورت بروز بدفورمی های اسکلتی یا در مواردی که انحراف چشم شدید است این کودکان مورد جراحی قرار می گیرند.
2. چه مشکلاتی در کودکان فلج مغزی وجود دارد؟
اختلالاتی مانند مشکلات گوارش، مشکلات ارتوپدی، اختلالات ذهنی، تشنج، مشکلات یادگیری می تواند همراه با مشکلات حرکتی این کودکان باشد.
والدین معمولاً بلافاصله پس از اینکه متوجه میشوند نوزادشان به فلج مغزی مبتلا گردیده این سؤال را به دفعات میپرسند که آیا کودک من میتواند راه برود یا خیر؟ در وهله اول، پاسخ قطعی و با اطمینان به این سؤال در مورد عوارض فلج مغزی در نوزادان غالباً غیرممکن است چرا که کودک باید در یک دوره زمانی توسط پزشک متخصص و کاردرمانگر ویزیت شود تا با اطمینان بتواند در مورد شدت عارضه، مشکلات همراه و همینطور توانمندی سیستم عصبی و عضلانی- اسکلتی کودک برای کسب مهارتهای حرکتی و در صدر آنها راه رفتن اظهار نظر نمود. مرکز درمان کودکان فلج مغزیدکتر صابر در زمینه توانبخشی کودکان فلج مغزی کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزیبه صورت تخصصی فعالیت می نماید. تیم تخصصی این مرکز تلاش دارند بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان رقم بزنند.
سؤالات رایج والدین نوزادان مبتلا به فلج مغزی
آیا کودک من راه میافتد؟
شایان ذکر است که یک کودک سالم بین 12 تا 18 ماه طول میکشد تا به مرحله راه رفتن برسد. حال فرض کنید در کودکی سیستم عصبیاش آسیب دیده و متعاقباً سیستم حرکتیاش دچار اختلال گردیده، این زمان چقدر میتواند افزایش پیدا کند؟ در این بین، عوامل زیادی از قبیل تشخیص به موقع توسط پزشک، شدت آسیب وارده (فلج مغزی خفیف، متوسط و شدید) و عوارض آن، مراجعه زود هنگام به کلینیک کار درمانی و سایر خدمات توانبخشی و پیگیری مستمر درمان کودک در کلینیک و بویژه در منزل توسط خود والدین، بسیار زیاد میتواند در کسب مهارتهای حرکتی کودک از جمله راه رفتن تأثیر بگذارد
آیا کودک من خوب میشود؟
این سؤالی است که والدین کودک فلج مغزی همیشه از کار درمانگر کودک خود میپرسند. در پاسخ به این سؤال باید دوباره بر این نکته تأکید کرد که فلج مغزی به دنبال آسیب دائمی که به مغز کودک وارد میشود، ایجاد میگردد. میزان آسیب اولیه مغزی ثابت بوده و تغییر نمیکند. اما مشکلات ناشی از این آسیب (از قبیل ضعف یا سفتی عضلات و یا حرکات ناخواسته و اضافی) در سرتاسر زندگی فرد ممکن است باقی بماند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که درمانگران و والدین با آموزش به موقع و صحیح به کودک یاد میدهند تا بر شرایط و عوارض پیش آمده چیره شود. از طرفی درمانهای موجود ممکن است در بعضی مراجعین به طور کامل شفابخش نباشند، اما میتوانند موجب اصلاح و بهبود بعضی از عوارض و مشکلات همراه فلج مغزی شده و موجب گردند شخص مبتلا، به حداکثر استقلال ممکن خود که هدف نهایی کار درمانی است، برسد.
در رابطه با مشکل فرزندم چه چیزی باید به دوستان و آشنایان خود بگویم؟
گاهی اوقات یافتن کلمات و جملات مناسب برای توضیح مشکل کودک خود به دوستان و خویشاوندان کار بسیار مشلی است. غالبا یک توضیح ساده همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید: «کودک من در کنترل عضلاتش مشکل دارد» یا اینکه «پیشرفت او نسبت به کودکان هم سنش در بعضی از زمینهها کندتر است».
به بقیه اعضای خانواده چطور؟
گاهی اوقات قراردادن همه تکالیف و توصیههای درمانگر در برنامه روزانه و انجام دادن آنها برای کودک در یک روز غیرممکن به نظر میرسد. در اینگونه مواقع ممکن است احساس گناه به والدین دست داده و فکر کنند که چرا وقت کافی برای انجام برنامه درمانی کودکشان نگذاشتند. همه والدین با چنین مشکلی مواجه هستند. نکته مهم در این رابطه این است که والدین باید وقت کافی برای یکدیگر و برای دیگر فرزندان نیز در نظر بگیرند. آنها نباید اجازه دهند که نیازهای ویژه دیگر خواهران و برادران کودک فلج مغزی نادیده گرفته شود. این موضوع قابل درک است که آنها ممکن است گاهی اوقات دچار حس حسادت نسبت به خواهر یا برادر معلول خود شده و یا ممکن است احساس کنند از طرف والدینشان به کلی نادیده گرفته میشوند. دلیل این حالات توجه بیش از حد والدین به کودک معلول است.
حرفهای نیشدار و کنایهآمیز مشکلی است که هم برای نوزاد فلج مغزی مطرح است و هم برای برادر و خواهر و هم برای دیگر اعضای خانواده خانواده او. از دیدگاه آنها واژههای فلج مغزی، اسپاستیک، … ناگوار بوده چرا که آنها را به شکل ناخوشایندی ادا میکنند. اما از دیدگاه پزشکان و درمانگران این واژهها به سادگی به معنای «کودک دارای مشکل حرکتی با عضلات سفت و کوتاه» است. به هر حال روشهای متعددی برای غلبه بر سخنان نیشدار و کاهش اثرات آن است که شاید از مشاوران روانشناسی بتوان به عنوان بهترین آنها یاد کرد. گاهی اوقات مشکلاتی که خانواده با آنها دست و پنجه نرم میکند، بسیار سخت و طاقتفرسا است. در اینگونه مواقع به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. افراد فهمیمی دور بر شما هستند که در دسترس بوده و میتوانید روی کمک آنها حساب کنید: والدین باتجربه، والدینی که گروههای حمایتی تشکیل داده و مدیریت میکنند، و درمانگرانی که با کودک شما سروکار دارند. روی کمک و همفکری تک تک این افرا د حساب کنید!
آیا وضعیت کودک من بدتر میشود؟
یکی از سؤالات شایع والدین نوزادان فلج مغزی همین سؤال بوده و پاسخ آن «خیر» است. بار دیگر بر این نکته تأکید کرد آسیبی که که در اوایل زندگی به مغز کودک وارد آمده و منجر به فلج مغزی شده، بدتر نشده و پیشرفت نخواهد کرد. با این وجود، بعضی اوقات اینطور به نظر میرسد که وضعیت فلج مغزی نوزاد رو به زوال بوده و به اصطلاح «درحال بدتر شدن» است. برای توجیه این وضعیت دلایل متعددی وجود دارد:
همانطور که کودکان بزرگ میشوند، انتظارات نابجا از آنها بیشتر میشود، به عنوان مثال، در کودک فلج مغزی، یادگیری و کسب مهارتهایی مانند لباس پوشیدن و مستقل غذا خوردن نسبت به کودکان عادی همسن خود زمان بیشتری میطلبد. همین تأخیر در رشد طبیعی، ممکن است از منظر بعضی از اطرافیان کودک، از جمله والدین، به بدتر شدن وضعیت او تعبیر گردد، در صورتیکه این موضوع صحت ندارد.
همانطور که کودک بزرگتر میشود و از عضلات خود برای انجام حرکات با الگوی غلط، بیشتر و بیشتر استفاده میکند، ممکن است سفتی عضلات در او تشدید شود. از طرفی، در بعضی از زمانها که رشد کودک با سرعت بیشتری رخ میدهد، ممکن است رشد استخوانها از رشد عضلات بیشتر باشد. این حالت نیز سفتی عضلات را افزایش داه و متعاقباً مشکلات عضلانی- اسکلتی (مانند راه رفتن روی پنجه پا) در کودک ظاهر میشوند. در چنین شرایطی، والدین غالباً فکر میکنند که وضعیت کودکشان بدتر شده است. از دلایل مهم سفتی عضلاتی میتوان به اسپاستیسیتی عضلات (افزایش قوام عضلات) کوتاهی آنها و یا ترکیبی از این دوحالت اشاره کرد. تشریح تفاوت بین این دو (اسپاستیسیتی و کوتاهی) اغلب مشکل است ولی باید درمانگر باید قادر باشد ما بین این دو حالت تفاوت قائل شود چرا که برای رفع هر کدام، تکنیکهای درمانی خاصی وجود دارد.
هرگونه ناخوشی و امراض کودکان، مانند عفونت گوش و گلو، میتواند برای دورهای، باعث کاهش یا توقف پیشرفت رشد کودک در جلسات درمانی کلینیک یا در منزل شود.
استرس هیجانی. زمانی که کودک احساس کند برای کسب مهارت از طرف درمانگر یا والدین تحت فشار قرار گرفته است ممکن است وارد لجبازی شده و یا از ادامه همکاری سرباز زند. در کودک فلج مغزی، این شرایط قطعاً موجب عدم پیشرفت میشود اما این به آن معنی نیست که اوضاع او رو به وخامت گذاشته است.
اما در پایان نکتهای که والدین باید به آن توجه داشته باشند این است که هرگاه کودک مهارتهایی را که قبلاً آموخته از دست داد، حتماً با پزشک متخصص یا درمانگر خود در این خصوص مشورت کند!
سوالات متداول:
1.چگونه می توانیم به راه رفتن کودک فلج مغزی کمک کرد؟
برای بهبود توانایی های جسمی کودکان فلج مغزی باید از خدمات توانبخشی شامل کاردرمانی جسمی و کاردرمانی تعادلی و… استفاده نمود. استفاده از ارتز های کمکی برای حفظ تعادل کودک در راه رفتن می تواند کمک کننده باشد.
2.آیا کودک فلج مغزی خوب می شود؟
فلج مغزی به دنبال آسیب دائمی که به مغز کودک وارد میشود، ایجاد میگردد. میزان آسیب اولیه مغزی ثابت بوده، اما عوارض این آسیب با مراجعه زود هنگام به کلینیک کار درمانی و سایر خدمات توانبخشی و پیگیری مستمر درمان کودک در کلینیک و بویژه در منزل توسط خود والدین، بسیار زیاد میتواند در کسب مهارتهای حرکتی کودک از جمله راه رفتن تأثیر بگذارد.