روش سانرایز یک رویکرد جامع و کلی می باشد که شامل بازی درمانی، توسعه روابط و اصلاح رفتار است. روش سانرایز برای کمک به کودکان مبتلا به اوتیسم جهت توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی، بالا بردن انگیزه و علاقه به یادگیری و کم کردن رفتارهای مشکل ساز طراحی شده است. یکی از مزایای مهم روش سانرایز در درمان اوتیسم، تمرکز آن بر نقاط قوت و علایق کودک است. با استفاده از فعالیت ها و موضوعات مورد علاقه کودک، روش سانرایز به ایجاد یک محیط مثبت و انگیزشی کمک می کند تا یادگیری و رشد کودک اوتیسم تقویت شود. کلینیک توانبخشی اوتیسم دکتر صابر، بهترین مرکز توانبخشی اوتیسم در تهران، با استفاده از روش هایی همچون درمان رفتاری اتیسم، روش سانرایز در آموزش کودکان اوتیسم کاردرمانی حسی، گفتاردرمانی تخصص، اتاق تاریک، سنسوری روم و… به درمان کودکان اوتیسم کمک می کند.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رویکرد رشدی کودک اوتیسم و روش سانرایز
روش سانرایز بر کاربرد ارتباط تاکید دارد و شامل موارد زیر می باشد:
رویکرد های کودک محور اوتیسم: تحریک غیر مستقیم زبان
با خود حرف زدن کودک اوتیسم: توصیف اعمال خود
صحبت کردن موازی: توصیف اعمال کودک
تقلید: تقلید از کودک
بسط دهی: افزودن محتوای دستوری یا معنایی به تولیدات کودک
تعمیم دهی: افزودن اطلاعاتی به گفته کودک اوتیسم
تجزیه و ترکیب: تجزیه جملات کودک به عبارت و در نهایت ترکیب آن ها
قالب بندی مجدد: تبدیل جملات کودک به قالبی دیگر مثلا منفی، سوالی
Floor time: در این روش از کودک پیروی می شود، از رفتار های او تقلید می شود و به تدریج رفتار های او به سمت اهداف درستی هدایت می شوند.
Son-Rise: در این روش، والدین با تقلید از رفتار های تکراری کودک، با او همراه می شوند و زمانی که کودک رفتار به هنجاری بروز داد او را تشویق می کنند تا آن رفتار شکل بگیرد. اگر کودک علاقه ای اجتماعی بروز داد، والدین از این فرصت جهت رشد مهارت های اجتماعی بهره می برند. در رشد مهارت های اجتماعی به موارد زیر تاکید می شود: ارتباط چشمی و غیر کلامی، ارتباط کلامی، دامنه توجه فعال و انعطاف پذیری. هر یک از این موارد دارای هستند که جهت پیشرفت اجتماعی کودک لازم است گام زیر مجموعه هایی به گام طی شوند.
More Than Words: این روش به ارتباط از هر طریق ممکن معتقد است.
ارتباط با کودک مبتلا به اوتیسم
قبل از شروع مداخه، درمانگر کودک اوتیسم باید توجه داشته باشد که بتواند به نحوی وارد دنیای کودک مبتلا به اوتیسم شود به عبارتی باید بتواند با او ارتباط برقرار کند. یکی از کارهایی که می توان در جلسات ابتدایی جهت برقراری ارتباط انجام داد اجرای روش سرنخ آزاد است. بدین صورت که در طی جلسات ابتدایی کودک را وارد اتاق بازی با انواع وسائل در مکان های مختلف اتاق می نمائیم و به دقت کودک اوتیسم را زیر نظر می گیریم تا متوجه شویم در اکثر مواقع چه وسیله ای توجه او را بیشتر جلب کرده است. فهمیدن این نکته که کودک اوتیسم بیشتر با چه وسیله ای جذب می شود، نکته ای کاربردی است که در مراحل بعدی مداخله قابل بهره برداری است! مثلا می توان از همان وسیله در جلسات بعدی به عنوان وسوسه ی ارتباطی برای وارد شدن به دنیای کودک استفاده کرد به این ترتیب که آن شی در معرض دید ولی خارج از دسترس کودک قرار داده می شود تا توجه کودک را جلب نماید، با در نظر گرفتن این که کودک اوتیسم برای رسیدن به شی مورد نظرش به چه شکلی تلاش می کند، می توان پاسخ های مطلوب را با شرطی سازی در او ایجاد و رشد داد.
عملکرد های ارتباطی در درمان رفتاری اتیسم
رفتارهای کودکان اوتیسم از تولد تا حدود هشت ماهگی حامل هیچ گونه هدفی نیست به عبارتی با رفتارهایشان هدفی را دنبال نمی کنند. اما در حدود سن نه ماهگی تحولی در رفتار های آن ها ظاهر می شود و آن ها متوجه می شوند که می توانند با رفتارهایشان محیط را کنترل کنند. در این سن کودک هنوز قادر به استفاده از زبان نیست اما مقاصد خود را با رفتارهای غیر کلامی ابراز می دارد. به تدریج با رشد کودک رفتارهای کلامی جایگزین رفتارهای غیر کلامی خواهند شد. ما می توانیم با مشاهده بازی کودک پی ببریم که آیا کودک وارد مرحلهی هدفمندی ارتباط شده است یا خیر. به این صورت که اگر به کودک اسباب بازی هایی مثل عروسک، خانه و … ارائه شود و کودک بتواند نسبت به این موضوعات معمول پاسخ نشان دهد مثلا بتواند یک بازی نمادین ساده را انجام دهد و یا نسبت به وسایل معمول شناخت داشته باشد، می توان پی برد که کودک وارد مرحله هدفمندی ارتباط شده است. اما اگر کودک این رفتارها را نشان نداد، والدین نیز به یاد نمی آورند که کودک چنین رفتارهایی را نسبت به موضوعات معمول داشته باشد و با الگو دادن به کودک باز هم چنین رفتارهایی در کودک قابل مشاهده نبود، این موضوع نشان دهنده این است که کودک هنوز در مرحله پیش قصدمندی ارتباط باقی مانده و باید به او کمک شود تا هدفمندی ارتباط را متوجه شود. در شرایطی که کودک هنوز در مرحلهی پیش قصدمندی ارتباط باقی مانده است، می توان با تمرکز بر مهارت های پیش کلامی و بهره گیری از وسوسه های ارتباطی به کودک کمک نمود تا میزان تعاملاتش افزایش یابد و آماده ی ورود به مرحله ی هدفمندی ارتباط شود. بدین منظور در ادامه به معرفی مهارت های پیش کلامی، راه های توسعه آن ها و وسوسه های ارتباطی می پردازیم. باید توجه داشت که ممکن است کودکی سنی بیش از نه ماه داشته باشد در حالی که هنوز وارد مرحله هدفمندی ارتباط نشده است. در واقع در نظر گرفتن سن ۹ ماهگی برای این مرحله از ارتباط معرف رشد طبیعی کودکان است در حالی که در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم یا سایر اختلالات زبانی تاخیر در رسیدن به این مرحله قابل پیش بینی است.
سان رایز (Sunrise) چگونه به کودکان اوتیسم کمک میکند؟
روش سان رایز (Sunrise) یکی از رویکردهای نوین در توانبخشی و بهبود کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) است که با ترکیب اصول رفتاردرمانی، بازیدرمانی و تعاملات اجتماعی طراحی شده است. این روش بر پایهی ایجاد محیطی حمایتی و جذاب برای کودک استوار است تا با کاهش اضطراب و افزایش انگیزه، مهارتهای ارتباطی، شناختی و اجتماعی او را تقویت کند.
یکی از مؤثرترین تکنیکهای مورد استفاده در این روش، بازیهای هدفمند است که به کودک کمک میکند در فضایی طبیعی و بدون فشار، تعامل با دیگران را یاد بگیرد. برخلاف برخی روشهای سنتی که ممکن است برای کودک استرسزا باشند، سان رایز با تکیه بر علایق و نقاط قوت کودک، فرآیند یادگیری را لذتبخش میکند. همچنین، این روش از تکنیکهای رفتاردرمانی کودکان اوتیسم مانند تقویت مثبت و الگوسازی استفاده میکند تا رفتارهای مطلوب را در کودک نهادینه کند.
یکی از مزایای کلیدی سان رایز، شخصیسازی برنامههای آموزشی بر اساس سطح رشد هر کودک است. درمانگران با ارزیابی دقیق نیازهای کودک، تمرینهایی را طراحی میکنند که بهتدریج چالشبرانگیزتر میشوند. این رویکرد نهتنها به بهبود مهارتهای کلامی و غیرکلامی کمک میکند، بلکه هماهنگی حرکتی، تمرکز و خودتنظیمی هیجانی را نیز تقویت مینماید.
والدین نیز نقش کلیدی در این روش دارند و با آموزشهای لازم میتوانند تکنیکهای سان رایز را در خانه اجرا کنند. این مشارکت فعال، موجب تداوم پیشرفت کودک در محیطهای مختلف میشود. در نهایت، سان رایز با ترکیب علم و مهربانی، مسیر رشد کودکان اوتیسم را هموارتر میسازد و به آنها کمک میکند تا پتانسیلهای خود را بهتر شکوفا کنند.
اگر به دنبال یک روش کماسترس و مؤثر برای حمایت از کودک مبتلا به اوتیسم هستید، سان رایز میتواند یک گزینهی امیدوارکننده باشد.
سوالات متداول:
1-والدین چگونه می توانند در خانه از این روش استفاده کنند؟
والدین می توانند با ایجاد محیطی بازی محور و استفاده از تکنیک های ساده ای مثل تقویت تعاملات چشمی، تقلید از رفتارهای کودک و ایجاد فرصت های ارتباطی طبیعی، اصول سان رایز را در خانه اجرا کنند. شرکت در کارگاه های آموزشی ویژه والدین نیز بسیار کمک کننده است.
2-آیا این روش برای کودکان بزرگتر (بالای 10 سال) هم مؤثر است؟
هرچند سان رایز معمولاً برای کودکان کوچکتر طراحی شده، اما می توان اصول آن را با تعدیلاتی برای نوجوانان و بزرگسالان اوتیسم نیز به کار برد. در این موارد بیشتر بر بهبود مهارت های اجتماعی و استقلال فردی تأکید می شود.
آسیب های مغزی به طور فزاینده ای شایع می باشند و تاثیر آن ها بر زندگی افراد می تواند ویران گر و دشوار باشد. با توجه به این که کدام بخش از مغز و تا چه حد آسیب دیده است، اختلالات می توانند عملکرد های فیزیکی همچون راه رفتن، استفاده از دست ها و پا ها، یا عملکرد های ذهنی و گفتار فرد را تحت تاثیر قرار دهند. محدودیت های این فعالیت ها می توانند موجب کیفیت پایین زندگی و خروج فرد از زندگی اجتماعی شود. کلینیک توانبخشی دکتر صابر، بهترین مرکز توانبخشی سکته مغزی در تهران، با انجام ارزیابی های دقیق توانبخشی آسیب مغزی، به ارائه خدمات کاردرمانی آسیب مغزی، گفتاردرمانی آسیب مغزی و… به بیماران می پردازد و در زمینه استقلال فردی بیماران به صورت ارائه خدمات کاردرمانی در منزل کمک کننده می باشد.
علائم آسیب مغزی در کودکان
کودکان با آسیب مغزی علائم و نشانه های مختلفی را نشان می دهند و بسته به محل آسیب در مغز و شدت آسیب علائم مختلفی را نشان می دهند. این علائم شامل مشکلات حرکتی مانند، ضعف عضلات، اسپاستیسستی، مشکل در راه رفتنن و نشستن، اختلال در بلع و صحبت کردن، مشکلات در جویدن و تغذیه از جمله مشکلات گفتاری این کودکان می باشد، همچنین مشکلات ذهنی نظیر اختلال در حافظه، مشکلات پردازش اطلاعات، برنامه ریزی حرکتی، حل مسئله و درک کلامی در این کودکان به وضوح مشاهده می شود.
مدل های توانبخشی
مدل ها در توانبخشی آسیب مغزی، ابزارهای مناسبی جهت تسهیل فرایند فکر کردن در خصوص درمان و توضیح درمان برای بیمار و بستگان هستند و ما را قادر به مفهوم سازی نتایج می کنند. یکی از اولین تلاش ها برای ارائه مدل های درمانی برای افراد مبتلا به آسیب مغزی توسط بروکا ارائه شده است. بروکا در این خصوص مدل های درمانی زیر را مطرح کرد:
1. عدم مداخله؛ اجازه دادن به طبیعت اختلال که مسیر خود را طی کند و توسط سایر کارکرد ها جبران شود.
2. وسایل کمکی؛ که به موجب آن بیماران کمک می شوند تا بیشترین عملکرد را با استفاده از وسایل کمکی داشته باشند.
3. تمرین یا تحریک؛ احتمالاً رایج ترین تکنیک درمانی به طور عمده در این گروه قرار می گیرند که تمرین هایی برای تقویت توانایی باقی مانده به بیمار ارائه می دهند.
4. به حداکثر رساندن؛ که در آن درمانگران از طریق روش هایی مانند تقویت مثبت و بازخورد تمایل به حداکثر رساندن میزان، سرعت و سطح یادگیری دارند.
5. درمان عملکرد مغز و یا تحریک مستقیم؛ که قصد دارد به تمرکز و یا هدایت تکالیفی برای مناطق خاصی از مغز به منظور افزایش فعالیت یا بازسازی عملکرد آن ها داشته باشد.
6. ترکیب درمان های پزشکی، بیوشیمیایی و جراحی با درمان های دیگر.
اگر چه این مدل ها ممکن است حالت های توانبخشی را توصیف کنند، اما به نظر می رسد بیشتر لیستی از سرفصل ها باشند تا مدل های نظری.
روش های کاردرمانی بیماران
یک مدل نظری نزدیک تر به مدل های درمانی آسیب مغزی، مدل مداخله ای نوروفیزیولوژیک است که توسط گراس و شوتز پیشنهاد شده است. مراحل این مدل عبارتند از: کنترل محیط، شرطیسازی محرک- پاسخ، آموزش مهارت، جایگزینی راهبرد چرخه شناختی. گراس و شوتز بر این باورند که این مراحل سلسله مراتبی هستند به طوری که:
بیمارانی که نمی توانند یاد بگیرند توسط روش های کنترل محیطی تحت درمان قرار می گیرند.
بیمارانی که می توانند یاد بگیرند، اما نمی توانند تعمیم دهند، نیاز به شرطی سازی پاسخ – محرک دارند.
بیمارانی که می توانند یاد بگیرند و تعمیم دهند، اما نمی توانند خودشان را نظارت کنند، بایستی مهارت ها را آموزش ببینند.
بیمارانی که می توانند خودشان را نظارت کنند، از راهبرد های جایگزینی بهره می برند.
بیمارانی که می توانند تمام موارد بالا را مدیریت کنند و قادر به تعیین اهداف خود هستند، بهترین مورد برای درمان هایی هستند که مدل های شناختی را به کار گیرند.
اگر چه در چنین مدل سلسله مراتبی، نظم خاصی حکم فرماست، اما بسیار بعید است که توافق مطلق بین کاردرمانان آسیب مغزی در خصوص توانایی یادگیری و بسط یک بیمار خاص وجود داشته باشد. ناتوانی در یادگیری همیشه به سهولت شناسایی نمی شود. ما می دانیم که حتی افراد با آسیب های مغزی که تجربه اغما داشته اند، درجه ای از یادگیری را دارند. علاوه بر این، ممکن است یادگیری به موارد دیگر تعمیم داده شود. علی رغم شک و تردید های موجود، می توان گفت که مدل گراس و شوتز نقش مهمی در ترغیب درمانگران جهت چاره اندیشی درباره راه های مقابله با مشکلات موجود در توانبخشی دارد.
کاردرمانی و گفتاردرمانی آسیب مغزی
از جمله خدمات درمانی مفید در زمینه کودکان با آسیب مغزی، کاردرمانی حرکتی، کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی می باشد، خدمات توانبخشی به کودکان با آسیب مغزی کمک می نماید توانایی های آسیب دیده خود را تقویت کرده و مهارت های حرکتی خود را بهبود بخشند و تعاملات اجتماعی خود را بازیابند. خدمات کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی می توانند کودک را در بهبود روند زندگی مستقل یاری رساند و او را برای استفاده از خدمات اجتماعی و تحصیلی عمومی آماده نماید. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با در اختیار داشتن تجهیزات روز دنیا در حیطه توانبخشی آسیب مغزی مانند مکانوتراپی و ماساژ درمانی به درمان کودکان با آسیب های مغزی مانند ضربه مغزی و فلج مغزی می پردازد.
سوالات متداول:
1. کاردرمانی برای کودکان آسیب مغزی چه کار می کند؟
کاردرمانی جسمی حرکتی به تقویت عضلات اندام ها و بهبود هماهنگی حرکتی کودک و بازیابی توانایی های حرکتی مانند راه رفتن و نشستن کمک می نماید. کاردرمانی ذهنی همچنین به بهبود مهارت های ذهنی نظیر حافظه، ادراک، حل مسئله و مهارت های برنامه ریزی کمک می نماید و ارتباط اجتماعی کودک را بهبود می بخشد.
2.گفتاردرمانی در کودکان آسیب مغزی چه کمکی می کند؟
گفتاردرمانی در کودکان با آسیب مغزی به بهبود مهارت های بلع و غذا خوردن در کودکان کمک می نماید و کودک را در جهت گفتار قابل فهم و روان و ایجاد ارتباط کلامی مناسب یاری می دهد.
اختلال طیف اوتیسم نوعی ناتوانی در رشد بوده که عموما پیش از ۳ سالگی خود را نشان می دهد. اوتیسم نوعی اختلال عصبی است که اختلال در ارتباطات و حتی اختلال در تعاملات اجتماعی و مهارت های شناختی را شامل می شود. یکی از مشکلات کودکان مبتلا به اوتیسم، اختلال گفتار است. صحبت کردن کودک اوتیسم به طور معمول یکی از چالش های اساسی والدین می باشد که خانواده ها برای درمان و تقویت گفتار کودک اوتیسم خود از متخصصین گفتاردرمانی برای کودکان اوتیسم راهنمایی می گیرند تا کودک شان توانایی های لازم را کسب کند. خانواده ها عموما از طریق تاخیر گفتاری و اختلالات گفتاری کودک اوتیسم متوجه نوع اختلال آن ها می شون.، گفتاردرمانان عموما در کمک به تشخیص درمان اوتیسم و ارجاع به سایر متخصصان، نقش بسیار مهمی دارند. گفتاردرمانی که با کودک مبتلا به اوتیسم کار می کند، احتمال دارد از برخی رویکرد هایبازی برای درمان تاخیر گفتار کودک اوتیسم استفاده کند. مرکز اتیسم دکتر صابر با بهترین گفتاردرمانی برای کودکان اوتیسم و انتخاب بهترین بازی برای تقویت گفتار کودک اوتیسم به درمان اختلالات گفتاری و زبانی و گفتاردرمانی اوتیسم می پردازد.
وسوسه های ارتباطی در تقویت گفتار کودک اوتیسم
اگر کودک به صورت خود انگیخته نمی تواند ارتباط برقرار کند، ارزیابگر می تواند توجه کودک برای تقویت گفتار کودک اوتیسم را از طریق وسوسه های ارتباطی جلب کند. این بافت ها برای جلب توجه کودک برای برقراری ارتباط طراحی می شوند. این موقعیت ها برای کودکانی که بین مرحله ی پیش زبانی تا مرحله ی ابتدایی زبان هستند، بهتر عمل می کند زیرا آن ها ممکن است که غیر کلامی باشند و آن ها می توانند برای کودکان با ارتباط محدود به کار گرفته شوند. برای مثال ارزیابگر می تواند یک بادکنک را باد کند و سپس به آهستگی هوای آن را خارج کند و صبر کند تا کودک پاسخی بدهد تا گفتار کودک اوتیسم تقویت شود. ارزیابگر اگر توانست کوک را وسوسه کند باید نوع پاسخ کودک را یادداشت نماید (ژست، صداسازی یا کلمات). چند موقعیت وسوسه برانگیز ارتباطی می تواند به عنوان بخشی از ارزیابی بالینی برای گفتاردرمانی استفاده شود.
تحلیل نمونه بازی برای تقویت گفتار کودک اوتیسم
ارزیابگر می تواند بازی کودک ۸ ماهه تا ۵ ساله را ارزیابی کند تا بهترین بازی برای تقویت گفتار کودک اوتیسم را انتخاب کند. اطلاعات به دست آمده از طریق مشاهده ی مستقیم می تواند تکمیل کننده ی مصاحبه، چک لیست و با دستور العمل های استاندارد باشد. تحلیل بازی باید بر اساس یک نمونه که نمایشگر رفتار های بازی کودک با استفاده از مجموعه ی متنوعی از وسایل است، باشد. نمونه ی بازی کودک باید حدود ۳۰ دقیقه طول بکشد و بستگی به بافت دارد و مداخله گر می تواند از بخش هایی از نمونه ی زبانی برای تحلیل بازی استفاده کند. مثل رفتار های زبانی، رفتار های بازی هم می تواند به صورت تقلیدی، خود انگیخته با سرنخدهی شده یادداشت شود. علاوه بر سطوح بازی، بازی کودک باید از ۴ بعد ارزیابی شود: بافت زدایی، بافت مربوطه، سازماندهی و روابط بین خود و دیگران.
مراحل تقویت گفتار کودک اوتیسم
مقیاس بازی west by
این مقیاس مهارت های بازی و گفتار را به صورت موازی بررسی می کند.
مرحله 1:
۱۹-۱۷ ماهگی: کودک به طور همزمان با استفاده از اشیاء در موقعیت های روزمره شروع به ارتباطات معنایی و عملکردی می کند مثل رد کردن، انکار و ….
مرحله ۲:
۲۲-۱۹ ماهگی: همزمان با ترکیب ۲ فعالیت یا ۲ اسباب بازی شروع به ترکیب واژگان می کند.
مرحله ۳:
۲ سالگی: همزمان با پیچیده شدن کار های منفرد و ساده شروع به استفاده از عبارات و نشانه های ساختارشناسی می کند.
مرحله ۴:
5/2 سالگی: در این مرحله بازی ها لذت بخش و تکانشی اند و کودک به پرسش ها پاسخ می دهد.
مرحله ۵:
۳ سالگی: کودک در این مرحله به اجرای دوباره پیشامد های تجربه شده می پردازد. در حالی که توانایی اطلاع دادن، پیشگویی، قصه گویی و استفاده از زمان حال و گذشته را دارد.
مرحله ۶:
3- 5/3 سالگی: کودک در این مرحله به فعالیت های ساختگی، استفاده از عروسک به جای شخصیت ها می پردازد در حالی که همزمان با آن ها علایق خود را بیان می کند. استدلال می کند و …
مرحله ۷:
5/3- 4 سالگی: از ابزار برای ساختن صحنه و از زبان برای ایفای نقش استفاده می کند و به چرا و چگونه پاسخ می دهد.
مرحله ۸:
۵ سالگی: از زبان برای چیدن صحنه استفاده می کند (ابزاری ندارد، مثلا می گوید من یک پادشاهم و روی اسب نشسته ام و …). در این مرحله بازی ها تخیلی اند و همزمان در این مرحله کودک از واژگان نحوی (ربطی) مانند پس و … استفاده می کند.
سطوح نمادین بازی تقویت گفتار
1.سطح بازی نمادین: وانمود کردن مثلا نوشیدن چای
2.سطح بازی نمادین: استفاده از اسباب بازی در ارتباط با خود مثلا هل دادن ماشین
3.سطح بازی مستقیم: عروسک گردانی
4.سطح بازی ترکیبی: ترکیب بازی ها
5.سطح بازی مستقیم درونی: نشان دادن برخی برنامه ها در بازی
ارزیابی متکی بر بازی و گفتاردرمانی کودکان
در این روش والدین و متخصصین به مشاهده ی قوانین گوناگون موجود در بازی های گوناگون بدون ساختار و دارای ساختار کودک می پردازند. اطلاعات به دست آمده از این روش ما را از مهارت های حسی و حرکتی، اجتماعی، عاطفی، زبانی و ارتباطی کودک آگاه می کند. این روش برای کودکان از سنین نوزادی تا ۶ سالگی و نیز برای کودکانی که دچار ناتوانی هایی هستند، قابل اجراست. به طور خلاصه ارزیابگر باید از ارزیابی های غیر استاندارد متنوع برای تقویت گفتار کودک اوتیسم و مقیاس های غیر رسمی به منظور هدایت ارزیابی ارتباط – زبان درکی در طیف اوتیسم استفاده کند که این شامل مشاهده ی رفتاری که هسته ی اصلی نقص در اوتیسم می باشد هم می شود. در مرکز ارزیابی ها، ارزیابی ارتباط و زبان (نمونه گیری و تحلیل آن) خواهد بود و بر روی استخراج وسوسه های ارتباطی و اهمیت ارزیابی غیر رسمی درک نیز تأکید می شود.
بازیهای تقلید صوتی: روشی لذتبخش برای تحریک گفتار در اوتیسم
بازیهای تقلید صوتی یکی از مؤثرترین روشها برای تحریک تکلم کودکان اوتیسم محسوب میشوند. این بازیها با ایجاد محیطی شاد و بدون استرس، به کودکان کمک میکنند تا به طور طبیعی صداها، کلمات و جملات ساده را تمرین کنند. بسیاری از کودکان طیف اوتیسم با چالشهای گفتاری روبرو هستند و بازیهای صوتی میتوانند راهکاری جذاب برای تشویق آنها به تولید صدا باشد.
چرا بازیهای تقلید صوتی در اوتیسم مؤثر هستند؟
این بازیها بر اساس علایق کودک طراحی میشوند. مثلاً اگر کودک به حیوانات علاقه دارد، میتوان با تقلید صدای حیوانات شروع کرد. روش کار ساده است: ابتدا درمانگر یا والدین صداها را تولید میکنند، سپس از کودک میخواهند همان صدا را تکرار کند. میتوان از اسباببازیهای صدادار یا تصاویر حیوانات برای جذابتر کردن بازی استفاده کرد.
نمونههایی از بازیهای تقلید صوتی:
بازی “صدای چی هست؟”: پخش صدای حیوانات و حدس زدن نام حیوان
بازی “منو تکرار کن”: گفتن کلمات ساده با آهنگ و ریتم خاص
بازی “صداهای محیطی”: تقلید صداهایی مثل بوق ماشین یا صدای باران
سوالات متداول:
1-اگر کودک فقط چند صدا تکرار میکند چه کار کنیم؟
این کاملاً طبیعی است. همان صداها را توسعه دهید. مثلاً اگر “ما” میگوید، به تدریج “مامان” را آموزش دهید. هر پیشرفت کوچکی را تشویق کنید.
2-چه ویژگیهایی باید در انتخاب بازی برای تقویت گفتار کودک اوتیسم در نظر گرفته شود؟
بازی باید:
-ساختار واضح و قابل پیشبینی داشته باشد
گفتاردرمانی اوتیسم به منظور بهبود گفتار و بهتر شدن برقراری ارتباط اجتماعی کودک با دیگران ارائه می شود. زبان وسیله انتقال پیام بوده و پیدایش هر نوع اختلال زبانی می تواند موجب بروز مشکل در برقراری ارتباط با دیگر افراد شود و به این دلیل که مشکلات گفتاری و ناتوانی در برقراری ارتباط موثر یکی از علائم شایع اختلال طیف اوتیسم است، گفتاردرمانی اوتیسم از اهمیت بسیاری برخوردار است. گفتاردرمانی اوتیسم نقش مهمی در تشخیص و افزایش رشد ارتباط اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اوتیسم دارد. گفتاردرمانی اوتیسم و تقویت مهارت های ارتباطی به کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم در بهبود توانایی صحبت کردن و برقراری ارتباط کمک های بسیاری می کند. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین گفتار درمانی برای کودکان در تهران، با انجام تمرینات گفتاردرمانی اوتیسم و تقویت مهارت های ارتباطی کودکان به بهبود اختلالات گفتاری این کودکان کمک می کند.
جهت تماس باکلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقایدکتر صابر (کلینیکتوانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تاثیر وسوسه های ارتباطی در گفتاردرمانی اوتیسم
وسوسه های ارتباطی موقعیت هایی هستند که برای کودکانی که به صورت خود انگیخته نمی توانند ارتباط برقرار کنند، طراحی می شوند و به تقویت مهارت های ارتباطی آن ها کمک می کند. این موقعیت ها برای جلب توجه کودک و تشویق او به برقراری ارتباط مفید هستند و برای کودکانی که بین مرحلهی پیش زبانی تا مرحله ی ابتدایی زبان هستند، بهتر عمل می کند زیرا آن ها ممکن است که غیرکلامی باشند و آن ها می توانند برای کودکان با ارتباط محدود به کار گرفته شوند. برای مثال مداخله گر می تواند یک بادکنک را باد کند و سپس به آهستگی هوای آن را خارج کند و صبر کند تا کودک پاسخی بدهد. مداخله گر اگر توانست کودک را وسوسه کند باید نوع پاسخ کودک را یادداشت نماید و در جلسات بعدی برای توسعه ی شکل پاسخ تلاش کند. (ژست، صداسازی یا کلمات)
چند نمونه از موقعیت های وسوسه برانگیز ارتباطی در گفتاردرمانی اوتیسم در زیر قابل ملاحظه است:
خوردن غذای مورد علاقه کودک بدون تعارف کردن به او
باد کردن یک بادکنک در مقابل کودک و سپس خالی کردن هوای آن
کوک کردن یک اسباب بازی کوکی، تمام شدن کوک آن و سپس دادن آن به کودک
قرار دادن اشیاء مورد علاقه ی کودک در ظرفی شیشه ای که در آن محکم بسته شده است
قطع کردن بازی مورد علاقه ی کودک به انتظار کشیدن برای تلاش کودک جهت برقراری مجدد بازی
در ادامه ی مبحث قبل باید توجه داشت که چنانچه کودک با کمی الگو دهی از جانب ارزیابگر توانست مدل ها را به کار ببرد و رفتار هدفمندی را بروز دهد، نشان دهنده ی این است که کودک می تواند از مداخله ی متمرکز بر روی استخراج ارتباط هدفمند بهره ببرد. در این مرحله باید به نوع مقاصد ارتباطی مورد استفاده توسط کودک، شیوه ی رسیدن به مقاصد و فراوانی این رفتارها ارتباطی توجه نمود و در جهت گسترش آن ها تلاش کرد.
انواع مقاصد ارتباطی در گفتاردرمانی اوتیسم
مقاصد ساده:
جلب توجه
بیان تقاضا
رد کردن، امتناع و اعتراض
مقاصد پیچیده تر:
درخواست اطلاعات
ارائه اطلاعات
تأیید
تشکر
اوتیسم در کودکان به صورت غیر طبیعی در مقاصدی مانند درخواست و اعتراض، نمود بیشتری پیدا می کند، این در حالی است که کودکان طبیعی، بیشتر از مقاصدی که نیازمند توجه است استفاده می کنند مثل نشان دادن، نمایش دادن و… شیوه های رسیدن به مقاصد ارتباطی در طی رشد دچار تحول می شود به گونه ای که کودکان در ابتدا از ژست (۸- ماهگی ۱۲) سپس از آواسازی (۱۲-۱۸ ماهگی) و در نهایت از کلمات قراردادی (۱۸-۲۴ ماهگی) به منظور رسیدن به هدف خود بهره می برند.
روش هایی برای تقویت مهارت های ارتباطی کودکان اوتیسم
هر بار سطح بالاتری را از کودک انتظار داشته باشید: مثلاً در دالی بازی، اول در طی اجرای بازی توقعی از کودک در خصوص بازی ایجاد کنید و بازی را آن قدر تکرار کنید که کودک به روند بازی عادت کند مثلاً هر بار دست روی صورت بگذارید و سپس با برداشتن دست کلمه ی دالی را ادا کنید اما پس از مدتی این توقع را بشکنید مثلاً دست خود را روی صورت نگه دارید و اجازه دهید کودک با عکس العمل خود، شما را مجبور به ادامه بازی کند و سپس هر بار عکسالعمل کودک را رشد دهید مثلاً در دفعات اول کشیدن و دست شما توسط کودک، پاسخی که قابل قبول است ولی در مراحل بعد انتظار بیشتری از او داشته باشید مثلاً این که صداسازی کند و یا این که کلمه ای که همیشه می شنیده و الگوی کافی از آن گرفته است را بیان کند.
بین اعمال کودک و کلمات رابطه ایجاد کنید: مثلاً زمانی که کودک دستانش را به منظور بغل شدن بالا می آورد بگویید بغلت کنم! بغل…
در مقابل هر صدا سازی و یا حتی ژست، به کودک پاداش دهید.
از تکنیک های آموزش پیش زبانی فراگیر (PMT) استفاده کنید.
اشیاء مورد علاقه کودک را دور از دسترس او قرار دهید و یا ترتیب مورد انتظار کودک را برهم زنید.
جهت تمرکز کودک بر روی شی انتظار بکشید.
جهت نشان دادن واکنشی که از جانب کودک به گونه ای که ما بتوانیم از آن به عنوان درخواست تعبیر کنیم، انتظار بکشید. باید توجه شود که در طی اجرای این تکنیک ممکن است کودکانی بی میل و یا غیر آغازگر باشند! راه حل های زیر منجر به تحریک کودک می شود و او را تشویق می کند که رفتار های بیشتری را تولید نماید.
تقلید حرکتی تصادفی: اعمال حرکتی خود را تقلید کنید.
تقلید صوتی تصادفی: اعمال ساده کودک را تقلید کنید.
زمانی که کودک با انجام مراحل قبل به آغازگری دست یافت، باید فراوانی این رفتارها را افزایش داد. راه حل: تأخیر زمانی: در طی فعالیت ها وقفه ایجاد کنید به گونه ای که اشکالی از مقاصد ارتباطی، در کودک برانگیخته شود.
تحریک کلامی: سرنخ هایی در ارتباط با مقاصد کودک ارائه کنید. (مثلاً چی می خوای؟ / توپ می خوای؟ و… )
همه موارد گفته شده در بهبود گفتاردرمانی اوتیسم و تقویت مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اوتیسم بسیار موثر می باشد.
سوالات متداول:
1-چطور میتوانم فهمیدن شوخی و کنایه را به کودک اوتیستیکم آموزش دهم؟
از “داستانهای اجتماعی مصور” استفاده کنید که حالتهای مختلف چهره و معنی واقعی جملات را با تصاویر طنزآمیز مقایسه میکند.
2-چرا کودکان اوتیستیک در برقراری ارتباط چشمی مشکل دارند؟
این مسئله ناشی از تفاوت در پردازش حسی و اضطراب اجتماعی است. گفتاردرمانگران با تمرینات تدریجی مانند “نگاه کن-بگیر” و استفاده از اسباببازیهای جذاب، این مهارت را بهبود میبخشند.
کاردرمانی ذهنی نوعی از کاردرمانی است که با هدف افزایش توانایی های ذهنی و تقویت رشد مغز در کودک انجام می گیرد. کاردرمانی ذهنی همچنین با در نظر گرفتن مهارت ها و وضعیت جسمانی و ذهنی کودکانی که به اختلالات ذهنی و بیماری های خاص دچار هستند، کمک می کند و سبب تقویت ارتباطات مغز و ذهن آن ها می شود. روش های مختلفی برای تقویت رشد مغر در کودکان وجود دارد که می تواند در منزل توسط والدین انجام شود. با آشنایی با روش کارکرد مغز و فعالیت های مغزی می توانید به راحتی تمریناتی را در منزل طراحی کنید که موجب رشد بهتر مغز در کودکان شود. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز تست هوش کودکان، با ارزیابی ای کیو و انجام خدماتی از جمله کاردرمانی ذهنی و تمرینات تقویت رشد مغز در کودک به درمان مشکلات مغزی کودک کمک می کند.
رابطه عملکرد های اجرایی و رشد مغز در کودک
به منظور کشف رابطه میان عملکرد های اجرایی و رشد مغز، لازم است که کل شبکه مناطق عصبی مغز که در عملکرد های اجرایی دخیل هستند را مورد بررسی قرار دهیم. شبکه ای از مناطق مغزی وجود دارند که در خدمت عملکرد های اجرایی هستند. این شبکه از قشر سینگولیت قدامی، منطقه حرکتی پیش تکمیلی، DLPEC، محل اتصال پیشانی پایینی، قشر اینسولار قدامی، قشر پیش حرکتی خلفی و قشر جداری خلفی تشکیل شده است. در طی انجام تکالیات عملکرد های اجرایی تقویت رشد مغز در کودک، این مناطق در تعامل با یکدیگر هستند و پیوستگی های بالایی با یکدیگر و نه با دیگر قشر های مغز از خود نشان می دهند. تعامل این مناطق با یکدیگر است که به ما اجازه می دهد تکالیف عملکرد های اجرایی را با موفقیت انجام دهیم. فعالیت این مناطق عملکرد های اجرایی که شتری در طی انجام تکلیف بلکه در زمان استراحت هم دیده می شود. بررسی پیوستگی های میان فعالیت در مناطق مغزی در حالت استراحت تبدیل به روشی متداول برای بررسی شبکه های قشری در کودکان شده است و به آن MRI اتصال عملکردی حالت استراحت می گویند. جمع آوری اطلاعات از rs-feMRI در کودکان ساده است : این کار کمتر از ۱۰ دقیقه زمان می برد و به هیچ دستورالعمل تمرینی پیچیده ای نیاز نیست. زمان مورد نیاز کوتاه برای جمع آوری اطلاعات rs-fcMRI مشکلات مربوط به حرکت را که در جمع آوری داده با استفاده از شیوه استاندارد fMRI وجود داشت، کاهش می دهد. داده های حالت استراحت توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است زیرا چه فرد در حالت استراحت باشد و یا در یک تمرین فعالیت داشته باشد، مغز نوسانات وابسته به سطح اکسیژن خون بسیار کندی از خود نشان می دهد (BOLD) که در محدوده بین Hz0.1–0.01 قرار دارد. این نوسانات در مناطق مغز با هم در ارتباط هستند و به لحاظ عملکردی به هم پیوسته هستند و چنین فکر می شود که بیانگر تاریخچه فعالیت همزمان میان مناطق مغز و تقویت رشد مغز در کودک است.
بررسی تقویت رشد مغز در کودک
مشاهده و بررسی این شبکه، عملکرد های اجرایی حقایقی را راجع به رابطه میان رشد مغز و رشد عملکرد های اجرایی روشن می سازد. در راستای تغییرات ساختاری مغز مرتبط با سن، تغییراتی نیز در شبکه های عملکردی در طی دوران رشد رخ می دهد. یکی از یافته های ثابت در مطالعات مربوط بهrs – fcMRI رشدی این است که شبکه های مغز در کودکان به وسیله نزدیکی آناتومیک، با پیوستگی های عملکردی کوتاه برد قدرتمند، سازمان دهی می شود، در حالی که در بزرگسالان این شبکه ها به روشی توزیع شده تر در میان مغز سازماندهی می شود که نشان دهنده افزایش و گستردگی پیوند های دور – برد است. رشد این شبکه ها از یک دوره زمانی بلند مدت تبعیت می کند، که میزان این الگو های پیوستگی در جوانان چیزی بین دوران کودکی و بزرگسالی است. این الگوی رشد تغییر پیوستگی مغز آن قدر قابل اطمینان است که از داده های حاصل از rs – fcMRI می توان برای پیش بینی میزان بلوغ مغزی یک فرد استفاده کرد. به طور کلی به نظر می رسد شبکه های مغز در طی رشد تغییر پیدا می کنند، اما آیا تغییرات رشدی خاصی در شبکه عملکرد های اجرایی وجود دارد؟ به منظور بررسی این سوال، از rs – fcMRI برای مطالعه تغییرات در میزان پیوستگی بین تنها آن دسته از مناطق مغزی که در عملکرد تمرینات تقویت رشد مغز در کودک و کنترل شناختی دخیل هستند، استفاده می شود. چنین کنترلی در بزرگسالان به وسیله دو شبکه مغزی انجام می پذیرد : شبکه لب پیشانی، که برای کنترل سازگاری مهم است؛ و شبکه cingulo – opercular که عمل حفظ و نگه داری تمرین –مجموعه را انجام می دهد. زمانی که آن مناطقی از مغز که در کنترل شناختی دخیل هستند، مورد بررسی قرار می گیرند،تغییرات رشدی در هر دوی این شبکه ها دیده می شود. در طی دوران رشد، اتصال و پیوستگی های میان مناطق پیشانی و جانبی قدرتمند تر می شوند، و در نهایت منجر به شبکه کنترل لب پیشانی در بزرگسالی می شود. شبکه cingulo – opcrcular در دوران کودکی نسبتا ناکامل ( ناقص ) است یعنی بسیاری از اتصالات و پیوستگی ها در آن وجود ندارد و به تدریج و با افزایش سن ظاهر می شود. به طور کلی، الگوی دوران رشد شامل افزایش در اتصالات دور برد و یکپارچگی بین مناطق و کاهش اتصالات کوتاه برد با افزایش سن می شود که به آن اصطلاحا “تفکیک ” (Segregation) می گویند. رشد شبکه های کنترلی بزرگسالان بر این دو اصل تفکیک و یکپارچگی متکی است و این موضوع به توضیح روند طولانی مدت عملکرد رشدی در تکالیف عملکرد های اجرایی کمک می کند.
افزایش یکپارچگی در مغز
افزایش یکپارچگی با افزایش سن احتمالاً در میلین سازی آکسون های بلند دخیل است و این امکان را می دهد که اطلاعات از نورون های دور با سرعت بیشتری انتقال پیدا کنند. رشد میلین سازی ماده سفید زمانی طولانی را به خود اختصاص می دهد و این تنها در دهه دوم زندگی است که این اتصالات دوربرد در مغز نهادینه می شوند. هرس کردن سیناپس می تواند در عملیات تفکیک نقش داشته باشد و با افزایش سن رخ می دهد، و در این حین اتصالات کوتاه بردی که مزیت چندانی ندارند، از بین می روند. واضح است که قشر پیش پیشانی جانبی به تنهایی مسئول اجرای تمرین های عملکرد های اجرایی و تقویت رشد مغز در کودک نیست. در عوض، یک شبکه از مناطق مغزی با هم در تعامل هستند تا به صورت موفقیت آمیزی این تمرینات را انجام دهند. این شبکه های عملکردی در طی دوره رشد تغییرات چشمگیری خواهند داشت. بدین ترتیب، مهم است که ما تنها بر روی رشد یک منطقه مهم در عملکرد های اجرایی تمرکز نکنیم، بلکه تمرکز خود را بر روی رشد شبکه ای از مناطق که در شکل گیری عملکرد های اجرایی دخیل هستند، بگذاریم.
عملکرد های اجرایی مغز
عملکرد های اجرایی یک پروسه طولانی مدت است که در طی جوانی و کودکی رشد بیشتری دارد. درست همین پروسه زمانی برای رشد قشر پیش پیشانی نیز لازم است. تغییراتی در سیناپس، چگالی ماده خاکستری و ماده سفید با افزایش سن در مغز رخ می دهد، اما قشر پیش پیشانی آخرین منطقه مغزی است که به بلوغ می رسد. بلوغ ساختاری در این منطقه مغز تا رسیدن به دوره جوانی رخ نمی دهد، درست در همان زمانی که توانایی های عملکر دهای اجرایی به رشد کامل می رسد. مدارک حاصل از ضایعه مغزی،fMRI، و مطالعات TMS همگی به طور هماهنگ نشان دهنده اهمیت قشر پیش پیشانی جانبی در کامل شدن موفقیت آمیز تمرین های عملکرد های اجرایی و تمرین های تقویت رشد مغز در کودک است. پژوهش هایی که به بررسی تاثیر رشد قشر پیش پیشانی بر رشد توانایی های عملکرد های اجرایی پرداخته اند، بررسی تغییرات رشدی در دیگر مناطق مغز که در عملکرد های اجرایی دخیل هستند را نادیده گرفته اند. بررسی شبکه های عملکرد های اجرایی و کاردرمانی ذهنی نشان داده اند که آن ها متحمل تغییرات رشدی گسترده ای می شوند، که نشان دهنده افزایش در اتصالات دوربرد و کاهش اتصالات کوتاه برد با افزایش سن است. این احتمال وجود دارد که این تغییرات در معماری شبکه ها در رشد توانایی های ما در تمرین های عملکرد های اجرایی مشارکت دارد. اگرچه هنوز راه های پژوهشی بسیاری وجود دارد که می تواند مناطق رشدی عملکرد های اجرایی را بیشتر توضیح داده و آشکار کنند، اما مطالعه شبکه های مغز می تواند مسیر موثر و مفیدی برای بیان کمیت رابطه میان رشد مغز و بلوغ عملکرد اجرایی و رشد مغز در اختیار ما قرار دهد.
سوالات متداول:
1- چگونه بازی کردن به رشد مغز کمک میکند؟
بازیهای هدفمند مهارتهای شناختی، حرکتی، اجتماعی و حل مسئله را تحریک میکنند. اسباببازیهای ساختنی، پازلها و بازیهای تخیلی مانند نقشآفرینی در تقویت مغز کودک نقش بسیار مؤثری دارند.
2- آیا خواب کافی بر رشد مغز کودک تأثیر دارد؟
کاملاً. در طول خواب عمیق، مغز کودک فرصت بازسازی، پردازش اطلاعات روزانه و تولید هورمونهای رشد را دارد. خواب ناکافی میتواند بر تمرکز، حافظه و یادگیری کودک اثر منفی بگذارد.
بهبود هوش کودک یکی چالش های بزرگ پدر و مادر ها می باشد و همان طور که هم اکنون شما به دنبال راه هایی برای افزایش هوش کودک خود هستید، آن ها نیز به دنبال همچین نکاتی هستند که بتوانند با استفاده از آن ها کودک خود را روز به روز باهوش تر کنند. برای افزایش هوش کودک، راه های بسیار زیادی وجود دارد که اگر بخواهیم به طور کامل آن ها را بیان کنیم، باید چند کتاب مفصل و مجزا بنویسیم! راه های افزایش هوش کودک عبارت اند از: ورزش کردن با کودک، استعداد یابی کردن کودک، استفاده از بازی همراه با موسیقی و… . کلینیک تخصصی تست هوش دکتر صابر، بهترین مرکز تست هوش کودکان در تهران، با در انجام تست های تخصصی توسط دکتر خوب برای تمرکز کودکان و همچنین ارائه تکنیک های مختلف به والدین جهت بهبود توجه و تمرکز کودکان و بررسی دوره ای پیشرفت کودک توسط بهترین دکتر برای افزایش هوش کودک در حوزه تقویت هوش کودکان فعالیت می نماید.
پزشک متخصص هوش کودکان همواره توصیه هایی به والدین می کنند، باید توجه کرد که مغز انعطاف پذیری بالایی هم دارد. مغز دارای انعطاف پذیری عصبی است، به این معنا که به صورت دائم اطلاعات، تجربیات و تغییرات جدید را در طول زندگی ادغام می کند. هرچه بیشتر با کودک خود گفتگو کنید، باهوش تر می شود. حافظه کودک تان را به چالش بکشید. از کم خوابی کودک خود جلوگیری کنید. بازی کردن با کودکان را جدی بگیرید. اگر می خواهید عزت نفس کودک تان را بهبود دهید و به تقویت هوش کودکان و افزایش هوش کمک کنید، آن ها را باور داشته باشید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
عملکرد اجرایی و افزایش هوش کودک
هوش یک مهارت و یک سازه ذهنی بوده و قابلیت های متفاوتی از جمله توانایی استدلال، برنامه ریزی، حل مسائل، تفکر انتزاعی، استفاده صحیح از زبان، سازگاری با شرایط و یادگیری را شامل می شود. امروزه مراکز روانشناسی گوناگونی برای انجام تست هوش کودکان و نوجوانان در تهران وجود دارند و به خوبی هوش کودکان را اندازه گیری می کنند. تست های معتبر هوش، تست های معدودی هستند که اعتبار بسیار بالایی دارند و تحت تاثیر شرایط متفاوت نتایج گوناکونی نمی دهند. ارزیابی عملکرد اجرایی در کودکان اخیرا به صورت گستره مورد توجه درمانگران، مربیان و پژوهشگران قرار گرفته است. این موضوع نشان دهنده پیشرفت در پژوهش هاست و حاکی از آن است که عملکرد های اجرایی از همان اوایل کودکی نقش مهمی را در رشد هوش ایفا می کنند و حاوی مفاهیمی برای تنظیم عاطفی، رشد اجتماعی و دستاورد های آکادمیک و استدلال و سنجش هوش کودکان است. سیستم عملکرد های اجرایی مسئول اطمینان حاصل کردن از این موضوع است که دیگر سیستم های شناختی به روشی مناسب،موثر و هماهنگ با هم عمل می کنند. مجموعه ای از اختلالات رفتاری، رشدی و ذهنی همچون اوتیسم و اختلال کم توجهی / بیش فعالی نقص در عملکرد های اجرایی را تجربه می کنند. از این رو ارزیابی رشد نرمال و غیر نرمال عملکرد های اجرایی کودکان و سنجش هوش کودکان به مفاهیم بالینی و نظری بسیار مهمی منجر خواهد شد.
عملکرد های اجرایی و سنجش هوش کودکان
اگرچه هم اکنون هیچ تعریف پذیرفته شده جهانی از عملکرد های اجرایی وجود ندارد، اما این اجماع نظر هست که عملکرد های اجرایی توانایی های رده بالای شناختی هستند که وقتی ما برنامه ریزی با سازمان دهی می کنیم، ضربه ها را کنترل می کنیم، و با محیط جدید سازگار می شویم، یا می خواهیم سنجش هوش کودکان را در نظر بگیریم از آن استفاده می کنیم. عملکرد های اجرایی به صورت سلسله مراتبی سازمان دهی شده است که عامل کلی و اصلی آن در نقطهی بالایی و زیر مجموعه های مجزا اما مرتبط آن در سطوح پایین تری قرار گرفته اند. این مولفه ها عبارت اند از : برنامه ریزی، مهار واکنش، انعطاف پذیری شناختی / تغییر موضع و حافظه کاری. تا حدود ۲۰ سال پیش پژوهش های انگشت شماری درباره سنجش هوش کودکان و عملکرد های اجرایی در کودکان کوچک تر وجود داشت، زیرا باورها بر این بود که این توانایی های شناختی بعد ها و در دوره جوانی رشد پیدا می کنند. اما این ایده با جمع آوری مدارکی دال بر اینکه زیربنا های عصبی عملکرد های اجرایی، که به ویژه در قشر لب پیشانی مغز قرار گرفته اند، از زمان تواند فعال و در حال رشد هستند، رد شد. علاوه بر این، توانایی توجه و تنظیم عواطف، حتی در نوزادان، بعد ها با رشد عملکرد های اجرایی قابل پیش بینی شد. از این رو به نظر می رسد که عملکرد های اجرایی از اوایل دوران کودکی زیربنایی را برای اجرا پایه ریزی می کند.
مدل های مختلف عملکرد اجرایی
عملکرد اجرایی به مجموعه ای از فرایند های رده بالای شناختی برای افزایش هوش کودک گفته می شود که با بسیاری از فعالیت های روزمره انسان همچون برنامهریزی، بازداری، تفکر منعطف، و توجه متمرکز درآمیخته است. مطالعات بالینی و پژوهش های حاصل از تصویربرداری مغز نشان می دهند که این توانایی های شناختی رده بالا تا اندازه ای به وسیلهی قشر پیش پیشانی مغز حمایت می شود، یک منطقهی بزرگ از مغز که به سرعت در طی 3 تا 5 میلیون سال تکامل یافته است و در طول زمان رشدی مداوم دارد. در ادامه رابطهی نزدیک رشد PFC و تغییرات در عملکرد شناختی رده بالاتر را که در اوایل کودکی اتفاق می افتد مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد یافته های نوینی که بیان می دارند PFC بخشی از یک شبکهی عملکردی اجرایی بزرگتر است، بحث می کنیم.
با توجه به این که رویه های ارزیابی و تفسیر نتایج تست های هوش به مدل عملکرد های اجرایی که فرد در نظر گرفته، مرتبط است، می بایست مدل مختلف رشد را مد نظر قرار داد. مفهوم سازی عملکرد های اجرایی به لحاظ تاریخی در دو رویکرد گسترده قرار می گیرد: دیدگاه واحد که بر فرآیند های مشترک میان سنجش های مختلف عملکرد های اجرایی تمرکز دارد و دیدگاه مدولار یا مولفه ای که تمرکز خود را بر فرآیند های تفکیک پذیر عملکرد های اجرایی و الگو های رشدی مختلف برای هر کدام، گذاشته است. مدارک و شواهد قابل توجهی حمایت از دیدگاه واحد وجود دارد، برخی مطالعات تحلیلی عاملی از عملکرد های اجرایی در کودکان پیش دبستانی متوجه شده اند که عملکرد های اجرایی به عنوان یک توانایی شناختی بهترین عملکرد را دارد. پیچیدگی شناختی و تئوری کنترل که توسط زلازو و همکارانش ارائه شد، نمونه خوبی از تئوری رشد کنونی عملکرد های اجرایی است. این تئوری اظهار می دارد که تغییرات وابسته به سن عملکرد های اجرایی که از افزایش پیچیدگی سلسله مراتبی قوانینی که کودکان می توانند فرمول بندی کنند، نشات می گیرد، در عملکرد حافظه کاری نیز باقی می ماند و سپس افراد از آن برای حل مسئله استفاده می کنند. در مقابل، در حالی که شناسایی کردیم که همپوشانی هایی در عملکرد میان تکالیف عملکرد های اجرایی وجود دارد، اما برخی محققین و نظریه پردازان در مهارت های تفکیک پذیر عملکرد های اجرایی تمرکز دارند. این دیدگاه مدولار که عمدتا بر مینای مطالعات بر روی بزرگسالان و آن هایی که آسیب های مغزی دارند می باشد، فرض را بر این گذاشته است که عملکرد های اجرایی می تواند به شیوه ای قابل اطمینان به مدول هایی نسبتا مستقل و به لحاظ عملکردی مجزا تقسیم شود. از این رو آزمایش های عصبی روانی عمدتا شامل چندین آزمایش می شود که برای اندازه گیری جنبه های خاص توانایی های اجرایی طراحی شده اند. اگرچه دیدگاه فرآیند واحد یا فرآیند مشترک عملکرد های اجرایی هر کدام مدارک پشتیبانی برای خود به عنوان مدلی برای کودکان هستند، اما همچنین مدارکی وجود دارد دال بر این که مولفه های خاصی قابل تفکیک و جداسازی هستند. به عنوان مثال، نشان داده شده است که حافظه کاری بازداری و انعطاف پذیر یشناختی، هر کدام از مسیر های رشدی مختلفی تبعیت می کنند.
ارزیابی هوش و عملکرد های اجرایی
چارچوب های یکپارچه، مانند همانی که در یک بررسی کلی توسط گارون، بریسون و اسمیت پیشنهاد شد، یک مفهوم سازی تجربی و عملی که ابزار بسیار کارآمد و واضحی برای ارزیابی بود، ارائه داد. این مدل بر اساس یک بررسی سیستماتیک از ادبیات مربوط به عملکرد های اجرایی در کودکان کوچک و با استفاده از مدل پیشنهادی میاکی و همکاران برای عملکرد های اجرایی در بزرگسالان می باشد. در این مدل، عملکرد های اجرایی به عنوان یک ساخت واحد با مولفه هایی نسبتا قابل تفکیک در نظر گرفته می شود، مثل حافظه کاری مهار واکنش، و تغییر موضع. آن ها پیشنهاد دادند که تغییرات در رشد سیستم توجه (تمرکز) می تواند زیربنای ظهور مولفه های عملکرد های اجرایی و سنجش هوش کودکان در طی دوران پیش از مدرسه شود، و این ها با هم ترکیب شده و منجر به پیچیده شدن تدریجی توانایی های عملکرد های اجرایی در طی رشد می شود. از این رو، در ارزیابی عملکرد های اجرایی می بایست هر دو سنجش را مد نظر قرار داد تا به درک بهتری از این موضوع برسیم که مهارت های زیربنایی عملکرد های اجرایی در هم تنیده و به هم وابسته هستند. علاوه بر این، باید در نظر داشت که مولفه های عملکرد های اجرایی به صورت سلسله مراتبی رشد می کنند و مهارت های پایه ای برای آن مولفه های عملکرد های اجرایی در دوران پیش از مدرسه ظاهر می شوند. در این بخش، ما درباره عملکرد های اجرایی به عنوان یک اصطلاح فراگیر و همه جانبه بحث خواهیم کرد و بر چهار مولفه ای که برای درک بهتر عملکرد های اجرایی در کودکان بسیار مهم است، به ویژه در حوزهی ارزیابی و تصمیم گیری درمان، تمرکز خواهیم داشت. این مولفه ها شامل حافظه کاری، تغییر موضع، بازداری و برنامه ریزی می باشد. حافظه کاری به توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن و دست کاری کردن آن اطلاق می شود. تغییر موضع یعنی توانایی تغییر منعطف بین تمرینات ذهنی و یا کارهایی که در واکنش به نیاز های محیطی انجام می دهیم. مهار واکنش با بازداری به معنی توانایی سرکوب یک واکنشی که از قبل یاد گرفته ایم در موقعیت های جدید می باشد. در نهایت، برنامه ریزی به توانایی برنامه ریزی حرکتی در فعالیت های هدفمند، اشاره دارد.
روش های افزایش هوش کودک
عملکرد های اجرایی که برای افزایش هوش کودک می باشند تا اوایل بزرگسالی رشد می کنند اما تغییرات ویژه و آشکارش را در نوزادی و کودکی نشان می دهند. این تغییرات را می توان به راحتی و زمانی که نوزادان تلاش می کنند مسائل ساده ای را حل کنند که به برنامه ریزی، بازدارندگی، و تفکر منعطف نیاز دارد، مشاهده کرد. به عنوان مثال، در تمرین A و نه B، نوزادان ۸ تا ۱۲ ماه یاد می گیرند که اسباب بازی که در محلی نزدیک مخفی شده است را پیدا کنند که به آن تمرین A می گویند. سپس همان اسباب بازی در محلی به نام B مخفی می شود. حتی اگر نوزادان متوجه شوند که اسباب بازی در محل B قرار دارد، بیشتر تلاش می کنند که در محل A به دنبال آن بگردند. این رفتار قابل توجه اولین بار توسط پیاژه مشاهده شد، که آن را منعکس کنندهی یک درک شکننده از اشیاء به عنوان چیزهایی که مستقل از کنش های خود فرد عمل می کنند، دانست. تجربیات دقیق تر در این زمینه نشان می دهد که نوزدان در محل A به دنبال اسباب بازی می گردند علی رغم این که در حافظه شان این موضوع وجود دارد که آن شی در محل B مخفی شده است، که نشان دهندهی بازدارندگی دشوار در دست بودن به محل A است. کودکانی که در مرحلهی پیش از دبستان قرار دارند رفتارهایی شبیه به این از خود نشان داده اند. به عنوان مثال، در طبقه بندی کارت ها بر مبنای تغییرات ابعادی (DCCS)، کودکان سه ساله اشکال رنگی را، به یک روش طبقه بندی می کنند ( بر اساس شکل ) و سپس از آن ها خواسته می شود که روش خود را تغییر داده و کارت ها را به نوعی دیگر طبقه بندی کنند (مثلا بر اساس رنگ ). اگر چه کودکان در این سن می توانند به سوالات پایه ای دربارهی قوانین جدید، پاسخ دهند ( مثلا، کارت های قرمز در بازی رنگ به کدام قسمت باید بروند؟ ) اما بیشتر آن ها هنوز بر این موضوع اصرار دارند که به روش قدیمی خود کارت ها را طبقه بندی کنند. همان طور که در تمرین A نه B صدق می کند. به نظر می رسد که کودکان دارای دانش لازم برای موفقیت هستند، اما نمی توانند به صورت داوطلبانه تغییری در رفتار خود به وجود آورند.
مباحثی درباره هوش
البته مباحث بسیار فعالی دربارهی این که دقیقا چه جنبه ای از عملکرد های اجرایی در این دوره تغییر می کند و چطور این تغییرات با جنبه های رشد پیوند خورده است تا باعث افزایش هوش کودک شود، وجود دارد. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که نوزادان و کودکان تنها خاطرهی بسیار مبهمی از آنچه که قبلا به آن ها نشان داده شده یا گفته شده دارند، بنابراین زمانی که این خاطره ها در رقابت با واکنش های عادتی و روتین قوی تری قرار می گیرد، از بین خواهند رفت. از سوی دیگر، نوزادان و کودکان ممکن است دقیقا آنچه که به آن ها نشانداده شده با گفته شده را به خاطر آورند، اما این خاطره، به دلیل توتایی نابالغ آن ها برای جلوگیری و مهار رفتار های ناصحیح، از بین می رود. در نهایت، کودکان ممکن است بتوانند به خاطر بیاورند اما نتوانند آنچه را که می دانند بازتاب و نمایش دهند. فارغ از اینها، اجماع نظری وجود دارد مبنی بر این که توانایی برای برنامه ریزی، مهار رفتارهای ناصحیح، و تمرکز بر روی آنچه که در دست است، همگی جنبه هایی از عمکرد شناختی هستند که از یک دورهی زمانی رشدی طولانی تبعیت می کنند. در این صورت، سوال غالب و اساسی اینجا این است که چرا چنین توانایی هایی با روندی کند رشد می کنند؟
رشد قشر پیش پیشانی مغزو ارتباط آن با هوش کودک
یکی از مهم ترین و برجسته ترین فرضیه هایی که راجع به آن استدلال هایی شده است این است که مهم ترین محدودیت در رشد توانایی های عملکرد های اجرایی و افزایش هوش کودک، بلوغ قشر پیش پیشانی مغز (PEC) است. قشر پیش پیشانی مغز کاملا برای انجام تمرین های کنترل شناختی طراحی شده است، برای اجرای تمرین های عملکرد های اجرایی در بزرگسالان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دورهی رشد طولانی تری را نسبت به دیگر مناطق مغزی، طی می کند. هم مطالعات مربوط به ضایعات مغزی و هم تصویر برداری رزونانس مغناطیس عملکردی (MRI) نشان می دهد که رشد قشر پیش پیشانی مغز نقشی حیاتی در دستیابی به توانایی عملکرد های اجرایی با افزایش سن ایفا می کند. قشر پیش پیشانی مغز جانبی در ناحیهی جلوی سولکوس مرکزی قرار گرفته است و یک سوم از قشر مغز را تشکیل می دهد. این منطقه بیشترین قسمت مغز را در انسان نسبت به دیگر حیوانات به خود اختصاص داده است، و حاکی از آن است که در انجام رفتارهایی که ما را به عنوان انسان متمایز می سازد، نقش دارد؛ مثل عملکرد های اجرایی. قشر بیش پیشانی مغز، به واسطهی گستردگی وسیعی که در پیوند های آناتومیکی دارد قادر است اطلاعات حاصل از آرایه های گستردهی ساختارهای مغزی را با هم ترکیب کرده و آن را برای اجرای مناسب عملکرد های اجرایی آماده سازی کند.
انجام موفقیت آمیز عملکرد اجرایی
برای انجام موفقیت آمیز تکالیف عملکرد های اجرایی که به منظور افزایش هوش کودک انجام می شود، به یک قشر پیش پیشانی سالم نیاز است. بیمارانی که ضایعاتی در قشر پیش پیشانی خود دارند در تکالیفی مانند استروپ، برو– نرو،و آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین، نسبت به گروه کنترل دشواری های بیشتری دارند و این موضوع در مورد بیمارانی که ضایعاتی در دیگر نواحی مغز دارند نیز صادق است. بیمارانی که مبتلا به ضایعه در قسمت قشر خلفی جانبی پیش پیشانی (DLPFC) هستند، برای تغییر از یک معیار طبقه بندی به معیار دیگر، همان طور که در تغییر قانون در زمان انجام آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین لازم است، با مشکل روبرو هستند. به طور مشابه، زمانی که ضایعه ای مجازی به صورت در قسمت قشر پیش پیشانی جانبی ایجاد می شود، عملکرد فرد در تکالیفی همچون تغییر موضع، بازدارندگی و حافظهی کاری دچار اختلال می شود. این ضایعات مجازی با استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای (TMS) صورت می گیرد. این تحریک شامل عبور پالس های جریان برق از طریق سیمی است که در سرتاسر سر قرار گرفته و یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند. تحریک مغناطیسی قسمت خاصی از مغز، همچون قشر بیش پیشانی جانبی، هر نوع پردازشی که در آن ناحیه رخ می دهد را دچار اختلال می کند. در نهایت اهمیت قشر پیش پیشانی جانبی برای عملکرد های اجرایی نیز با استفاده از fMRI نشان داده شده است. در طی عملکرد حافظه کاری، تغییر تمرین و تمرین های بازدارندگی شاهد افزایش فعالیت در ناحیهی قشر پیش پیشانی هستیم. این روش های واگرا همگی بیان می دارند که قشر پیش پیشانی جانبی نقشی حیاتی در عملکرد های اجرایی در بزرگسالی ایفا می کند.
قشر پیش پیشانی مغز
اگر چه واضح است که قشر پیش پیشانی در عملکرد های اجرایی افزایش هوش کودک نقش مهمی ایفا می کند، اما موضوع جالب توجه اینجاست که آیا بلوغ این قسمت از مغز یا تاثیر آن بر رشد عملکرد های اجرایی هم زمان است یا خیر. شواهد و مدارک همگرایِ حاصل از مطالعات صورت گرفته بر روی تغییرات رشدی در سیتاپتوژنز و مادهی خاکستری و سفید مغز اظهار می دارد که این موضوع، موضوع اصلی ماست. سیناینوژنز شامل فرآیند تشکیل و نگه داری سینایی است و برای ایجاد ارتباط موثر بین نورون ها بسیار ضروری است. پس از تولد مرحله ای شامل تولید سریع سیناپس وجود دارد که در طی اولین سال زندگی چگالی سیناپس رشد چشمگیری خواهد داشت. سپس فرآیند هَرَس سیناپس آغاز میشود که در آن سیناپسهای غیر ضروری از بین میرود و در نهایت کاهش چشمگیری در میزان چگالی سینایس در دوران کودکی و بزرگسالی خواهیم داشت. این روند بلوغ در قشر های مختلف مغز متفاوت است. در نواحی حسی اصلی، سیناپتوژنز خیلی زود و با حداکثر میزان سیناپسِ موجود بین 3 تا ۶ ماهگی رخ می دهد. سپس از بین بردن سیناپس در سال اول زندگی آغاز شده و سطح بلوغ سینایی در این نواحی در سن ۱۲ سالگی رخ می دهد. قشر پیش پیشانی سیناپس ها را در میزانبسیار کمتری دریافت می کند، که اوج چگالی سینایسی در این ناحیه بین ۲ تا ۳ سالگی است. تا سن ۷ سالگی، از بین رفتن سیناپس در این ناحیه اتفاق نمی افتد و این چگالی سینایسی تا رسیدن به میانسالی ادامه پیدا می کند. این روند رشدی طولانی سیناپتوژنز در قشر پیش پیشانی به خوبی با رشد توانایی های عملکرد های اجرایی مطابقت دارد و نشان می دهد که احتمالا سیناپتوژنز عاملی دخیل در بلوغ مهارت های عملکرد های اجرایی است.
تغییرات رشدی هوش کودک
هماهنگ با این تغییرات رشدی در چگالی سیناپسی، تغییراتی نیز در ضخامت مادهی خاکستری مغز در طی این رشد صورت می گیرد. میزان چشمگیری از چگالی مادهی خاکستری مغز بین دوران جوانی و بزرگسالی از بین می رود و از ۷ تا ۶۰ سالگی تقریبا % 32 کاهش پیدا می کند. چگالی مادهی خاکستری مغز از یک الگوی غیر خطی با افزایش سن و نسبت به سیناپتوژنز تبعیت می کند. در بیشتر مناطق قشر مغز، حجم مادهی خاکستری در سنین پایین افزایش پیدا می کند، و با آغاز دوران بلوغ شروع به کاهش گذاشته و ضخامت قشر مغزی در دوران بزرگسالی به یک حالت ثابت می رسد. نازک شدن مادهی خاکستری مغز بیانگر به بلوغ رسیدن قشر مغز برای عملکرد تمرین های شناختی بسیار مفید و موثر است. کودکانی که نازک شدگی قشری بیشتری در نواحی لب های پیشانی خلفی چپ و جانبی دارند، عملکرد بهتری در سنجش های مربوط به افزایش هوش گفتاری از خود نشان می دهند. درست همانند سیناپتوژنز، از دست رفتن مادهی خاکستری نیز در مناطق مختلف قشر مغز مسیر متفاوتی را طی می کند. کاهش در چگالی مادهی خاکستری در قشرهای جانبی در اوایل دوران کودکی بین ۴تا ۸ ماهگی رخ می دهد با ادامهی رشد کودک، این کاهشها به مناطق مربوط به زمان گسترش پیدا می کند و در نهایت به قشر پیش پیشانی خلفی تا دوران جوانی می رسد. لوب پیشانی، منطقه ای از مغز که در پردازش های و ده بالاتر همچون عملکرد های اجرایی شرکت دارد، آخرین قسمتی است که به بلوغ می رسد. در مقابل، مناطقی از مغز که با عملکرد های پایه ای همچون مناطق حسی و حرکتی اولیه مرتبط است، بلوغ خود را خیلی زودتر آغاز می کنند. همزمان با تغییرات رشدی در مادهی خاکستری مغز، تغییرات رشدی در ریزساختارهای مادهی سفید نیز رخ خواهد داد. در مقابل الگوی غیر خطی دیده شده در رشد سیناپسی و چگالی مادهی خاکستری، رشد مادهی سفید مغز از یک الگوی خطی تبعیت می کند. حجم مادهی سفید مغز با افزایش سن و با 4 / 12 درصد درست بین ۴ تا ۲۲ سالگی افزایش پیدا می کند. بلوغ مادهی سفید به خوبی تا دههی دوم زندگی ادامه پیدا می کند. این ماهیت طولانی بلوغ مادهی سفید بیانگر این موضوع است که میلین سازی نیز نقش مهمی در رشد توانایی های شناختی دارد که پروسهی رشد طولانی را سپری می کند.
بلوغ مغز و هوش
واضح است که بلوغ مغز در یک دورهی زمانی رشدی طولانی تبعیت می کند که در آن لب های پیشانی طولانی ترین زمان برای رسیدن به بلوغ را دارا هستند. هم ماده سفید و هم مادهی خاکستری در قشر پیش پیشانی تا زمان رسیدن به دورهی جوانی به طور کامل رشد نمی کنند. به طور مشابه، عملکرد تمرینات عملکرد های اجرایی همچنان ادامه پیدا می کند تا در نهایت به دههی دوم زندگی و به حالت ثبات برسد. وجود این تشابه در روند رشدی منجر به انجام پژوهش های بیشماری شده است که تمرکز خود را بر روی این رابطه به صورتی عمیقتر گذاشته اند. مطالعاتی که به بررسی تفاوت های مربوط به سن در عملکرد مغز در طی تمرینات عملکرد های اجرایی صورت گرفته است، حاکی از آن است که به نظر می رسد این دو فرآیند رشدی پیوند بسیار سفت و سختی به یکدیگر دارند. از fMRI برای روشن سازی چنین تغییرات عملکردی استفاده می شود. fMRI با ردگیری تغییرات در روند اکسیداسیون خون، ابزاری برای تصویربرداری عملکرد مغز در داخل بدن ارائه می دهد. این تکنیک، تکنیکی ایمن و غیر تهاجمی است و بنابراین از آن برای مطالعهی عملکرد مغز در نوزادان و کودکان استفاده می شود.
معرفی تست های هوش کودکان
هدف از انجام تست هوش کودکان توسط دکتر هوش کودکان، ایجاد یک دیدگاه مختصر و کلی از حوزه های مختلفی است که به طور کلی با ارزیابی عصب روانشناختی قابل بررسی است. این حوزه شامل مؤلفه های کلی ارزیابی بالینی مانند هوش، پیشرفت، عملکرد عاطفی و اجتماعی هستند. علاوه بر این حوزه هایی از جمله توجه، عملکرد اجرایی، مهارت حرکتی ظریف و توانایی های دیداری – ادراکی در حیطه ارزیابی عصب روانشناسی قرار می گیرند. ابزار های معروف اندازه گیری هوش شامل موارد زیر است:
مجموعه آزمون های وودکوک جانسون
مقیاس هوش و کسلر برای کودکان
مقیاس توانایی افتراقی
مقیاس ارزیابی کافمن برای کودکان
مقیاس نیسی
تست هوش وودکوک – جانسون
آزمون توانایی هوشی وودکوک جانسون توسط وودکوک و جانسون در سال ۱۹۷۷ طراحی شد و در سال های ۱۹۸۹ و ۲۰۰۱ مورد تجدید نظر قرار گرفت. این مقیاس که براساس مدل هوش سیال فلواید است ساخته شده است، هوش، استعداد های تحصیلی و دستاورد های آن را ارزیابی می کند و به دکتر هوش کودکان در تشخیص تست هوش کودکان کمک می کند. کشف هوش کلامی – ادراکی در مقیاس وکسلر دشوار است ولی مقیاس وود کوک – جانسون چارچوب مفهومی مناسبی از هوش کلامی را برای اختلالات دوران کودکی به ویژه ناتوانی یادگیری ارائه می دهد. ویرایش سوم مقیاس وود کوک – جانسون حاوی گویه های بسیار قوی جهت سنجش هوش است و جهت اندازه گیری توانایی پردازش بینایی و شنوایی و توانایی استدلال در کودکان و نوجوانان پیشنهاد می شود.
تست هوش وکسلر
استفاده از تست هوش وکسلر برای کودکان و نوجوانان، سابقه ای بسیار طولانی دارد. ویرایش چهارم علاوه بر گویه های مقیاس پیشین، چهار شاخص درک کلامی، استدلال، حافظه کاری و سرعت پردازش را مورد سنجش قرار می دهد که به دکتر هوش کودکان کمک می کند. این مقیاس اگرچه به عنوان معیار سنجش عملکرد مغز مورد استفاده قرار نمی گیرد، ولیکن امروزه مقیاس وکسلر معمولاً برای ارزیابی عصب روانشناسی به کار می رود. حال سؤال مطرح این است که مقیاس وود کوک – جانسون ویرایش سوم بهتر است یا وکسلر کودکان ویرایش چهارم؟
تست هوش وکسلر یا وودکوک جانسون؟
تصمیم گیری در مورد استفاده از ابزار برای ارزیابی هوش دشوار است؛ با این وجود تست هوش کودکان وکسلر در موارد زیر پیشنهاد می شود:
زمانی که تأثیر جراحت یا بیماری سیستم عصبی مرکزی بر روی هوش کودک مورد ارزیابی قرار می گیرد.
هنگامی که توانایی های هوشی فرد در یک بازه زمانی طولانی مورد تردید قرار می گیرد.
زمانی که شناسایی عوارض ناشی از آسیب موضعی مورد توجه قرار می گیرد. به عنوان مثال، نقص ادراک کلامی در آسیب قطعه گیجگاهی و یا توانایی ادراکی ضعیف ناشی از صدمه به قطعه پس سری.
مقياس وود -کوک جانسون برای موارد زیر توسط دکتر هوش کودکان توصیه می شود:
زمانی که پردازش ادراکی و عملکرد حافظه مورد مطالعه قرار می گیرد. به عنوان مثال، عملکرد نادرست کلامی.
زمانی که نقص در شکل گیری مفاهیم و استدلال انتزاعی مورد توجه قرار دارد. به عنوان مثال، صدمه به قطعه پیشانی.
زمانی که نشانه هایی از ادراک پریشی، نقص در تکلم و یا افت عملکرد در یادگیری زبان و مهارت های ریاضی وجود دارد. به عنوان مثال، ناتوانی در خواندن و نوشتن.
زمانی که مقیاس وکسلر و یا دیگر ابزار های اندازه گیری شناختی در انعکاس توانایی های کودک به عنوان سطوح رفتار انطباقی، مناسب نیستند.
با این وجود تحقیقات تکمیلی برای بررسی سهم مربوط به آزمون وکسلر کودکان و آزمون وود کوک – جانسون در ارزیابی عصب روانشناسی مورد نیاز است.
توانایی افتراق تفاوت
مقیاس توانایی افتراق تفاوت یک مقیاس تست هوش کودکان و موفقیت برای کودکان و نوجوانان بین سنین دو سال و نیم تا ۱۷ سال است. این تست هوش شامل ۲۰ قسمت برای کودکان سنین مدرسه و پیش دبستانی دارد. در مورد کودکان پیش دبستانی، توانایی های مفهومی مورد ارزیابی قرار می گیرد که شامل الگو های ساخت و درک واژگان است. بازشناسی تصاویر مشابه و نامگذاری واژگان برای کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال یا ۳ تا ۵ سال مورد استفاده قرار می گیرد. توانایی های مفهومی در دو بخش کلامی و غیر کلامی برای کودکان بین سنین سه تا شش سال یا پنج تا یازده سال مورد استفاده قرار می گیرد. برای کودکان بین سنین تولد تا ۶ سال و ۱۱ تا ۱۷ سال توانایی های مفهومی شامل توانایی های کلامی و استدلال های غیر کلامی است. علاوه بر آن، برای کودکان دوزبانه ای که زبان آزمون را به عنوان زبان دوم یاد می گیرند و یا آنانی که در شنوایی دچار مشکل هستند، مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده عمده از این مقیاس در اختلال های یادگیری است. مطالعات انجام شده روی این مقیاس، نشان دهنده استفاده از این ابزار برای توصیف زیرگروه های اختلال یادگیری و اختلال نقص توجه – بیشفعالی است.
مجموعه تست هوش کافمن برای کودکان
مجموعه آزمون های کافمن (دکتر هوش کودکان) به عنوان یک ابزار تست هوش کودکان پردازش همزمان محرک ها قرار می گیرد. آزمون های کافمن برای کودکان با هدف اندازه گیری نحوه پردازش استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال چگونه پردازش کلی در نیمکره راست و پردازش ترتیبی و تحلیلی در نیمکره چپ انجام می شود. این آزمون دارای ۵ مقیاس همگانی است: توالی، همزمانی، برنامه ریزی یادگیری و معلومات عمومی. آزمون های کافمن یک مجموعه آزمون عصب روانشناسی است که برای کودکان بین سنین ۳ تا ۱۶ سال مورد استفاده قرار می گیرد. این آزمون به زمانی حدود ۴۵ دقیقه برای ارزیابی کلی و ۹۰ دقیقه برای ارزیابی کامل در کودکان پیش دبستانی و همچنین ۲ تا ۳ ساعت در کودکان بزرگتر نیاز دارد. با در نظر گرفتن سن کودکان شش حوزۀ اصلی با ۳۲ آزمون جنبی وجود دارد. شش حوزۀ اصلی شامل موارد زیر است:
– توجه و عملکرد اجرایی
– زبان
– حافظه و یادگیری
– عملکرد حسی و حرکتی
– ادراک اجتماعی
– پردازش بینایی – فضایی
در مقایسه با نسخه پیشین آزمون های کافمن برای کودکان، اندازه گیری هایی برای تئوری ذهن به آن اضافه شده است. از جمله شناخت مؤثر طبقه بندی جانوران، جورچین و تصاویر هندسی. محمدزاده و خسروی آزمون کافمن را برای کودکان ۷ الی ۱۱ ساله شهر ایلام هنجار نموده اند. در این مطالعه همبستگی معنی داری بین آزمون وکسلر و کافمن گزارش شده است.
تفاوت آزمون وکسلر و وود کوک
آزمون پیشرفت وود کوک جانسون شامل مقیاس های خواندن، ریاضیات، زبان نوشتاری، زبان گفتاری و معلومات عمومی است که به دکتر هوش کودکان برای تعیین تست هوش کودکان کمک می کند. این آزمون دارای محتویات تکنیکی بسیار قوی و همبستگی بالا با آزمون های عصب روانشناسی دیگر است. آزمون وود کوک جانسون ویرایش سوم مقیاسی برای اندازه گیری، حافظه کلامی و نامیدن است که در زیر آزمون های متفاوت ارائه می شود. اما داشتن این موارد در یک ابزار واحد به متخصص بالینی کمک شایانی خواهد کرد. آزمون اکتساب فردی و کسلر از آزمون و کسلر کودکان – ویرایش چهارم مشتق شده است. این آزمون توانایی / مهارت های خواندن، ریاضیات، زبان شفاهی و زبان کتبی را اندازه گیری می کند و این آزمون برای تشخیص کودکان و بزرگسالان دارای اختلال مفید است و برای افراد موفق به دلیل ایجاد اثر سقفی ناکارآمد است. اثر سقفی بدین معنی است که افراد می توانند به راحتی به همۀ سؤالات آزمون پاسخ دهند و سقف نمره را کسب نمایند.
توانایی های شناختی برای تقویت هوش کودکان
عملکرد تحصیلی کودکان و سازگاری مدرسه مستلزم توانمندی های شناختی همانند توجه، حافظه و هوش است. توجه و مهارت های خود تنظیمی کلید آمادگی برای مدرسه و افزایش هوش و تقویت هوش کودکان تلقی می شوند. این سازه های شناختی قدرت پیش بینی پیشرفت تحصیلی در مدرسه و سایر حوزه های زندگی را دارند. سن، مرحله تحولی و آمادگی، خلق و ژنها، منابع بین فردی مهمی هستند که در بهینه سازی یادگیری و سازگاری در مدرسه باید مورد توجه قرار گیرند. شواهد پژوهشی قابل ملاحظه ای توجه را به عنوان یک مؤلفه جدایی ناپذیر در موفقیت تحصیلی کودکان در نظر می گیرد. تغییرپذیری در میزان توجه و خود تنظیمی در کشف تفاوت های فردی مشاهده شده در یادگیری و کفایت اجتماعی هیجانی مشاهده شده در کلاس درس نقش دارند. به علاوه ،شواهدی وجود دارند که نشان می دهند نشان گرهای عصبی توجه اجرایی در پیش بینی نمرات کودکان در ریاضیات نقش دارند. این شواهد حاکی از اهمیت بهبود ظرفیت های شناختی کودکان به عنوان بخشی از برنامه درسی آموزشی هستند.
توانبخشی جبرانی مدرسه محور برای تقویت هوش
میزان سودمندی ابزارهای تقویتی برای تحصیل، بسته به این که تحول آن ها تا چه اندازه ای مبتنی بر شواهد باشد و با اصول علمی همخوانی داشته باشد، افزایش می یابد. از این رو، طراحی برنامه های آموزشی باید با فرایندهای شناخته شده تحول شناختی و یادگیری کودکان هماهنگ باشد. پیشینه مطالعاتی نشان می دهد کودکان زمانی بهترین یادگیری را دارند که به لحاظ شناختی فعال و درگیر باشند، تجارب یادگیری معنادار باشد، به لحاظ اجتماعی تعاملی باشند و یادگیری هدف خاصی را دنبال کند. با دانستن این مسائل روان شناسان و آموزگاران می توانند رویکردی فعال نسبت به تحول و ارزیابی ابزارهای مداخلاتی با هدف افزایش هوش و تقویت هوش کودکان برای یادگیری و بازده هیجانی- اجتماعی موفق اتخاذ کنند. دانش آموزانی که از برنامه توانبخشی شناختی جبرانی مدرسه محور استفاده می کنند، نمرات انعطاف پذیری شناختی بالاتر دارند، هدفمندتر هستند، پشتکار بیشتری دارند و بیشتر تلاش می کنند. این دانش آموزان انعطاف پذیرتر همچنین از راهبردهای بیشتری در کار مدرسه استفاده می کنند و مرتب تر و منظم تر هستند. توانبخشی شناختی جبرانی مدرسه محور به صورت برنامه کلاسی، فعالیت های ترکیب شده با برنامه درسی مدرسه یا فعالیت های فوق برنامه، در بافت مدرسه مورد بررسی قرار گرفته است.
مثالی از کاردرمانی ذهنی برای افزایش هوش
مثالی از این مورد یک برنامه درسی مدرسه ای است که تمرین های مبتنی بر افزایش کارکرد های اجرایی را در برنامه ای به نام ابزارهایی برای ذهن ارائه کرده است. این برنامه مبتنی بر بینش ویگوتسکی نسبت به تحول کارکرد های شناختی سطح بالا قرار دارد و بر تقویت هوش کودکان و افزایش هوش از طریق تعاملات اجتماعی کلاس درس تأکید می کند. اثرات این برنامه در کارکرد های اجرایی کودکان در سال دوم ابتدایی در مقایسه با سایر برنامه های درسی که همان محتوای درسی را بدون تأکید بر کارکردهای اجرایی ارائه می کردند، مورد بررسی قرار گرفته است. داده های این مطالعات نشان دهنده عملکرد بهتر کودکان شرکت کننده در گروه مداخله در تکالیف کنترل اجرایی بوده و این اثر زمانی که تکلیف نیازمند کار کرد اجرایی بالاتر است بیشتر است.
پیشرفت تحصیلی و تقویت هوش کودکان
هرمیدا و همکاران به معلمان آموزش دادند که تکلیف تقویت هوش کودکان و افزایش هوش، حافظه کاری، توجه، کنترل بازداری و برنامه ریزی را در کلاس درس بگنجانند و اثرات انتقال دور و نزدیک این مداخله را به ترتیب در آزمون های رفتاری، کارکرد اجرایی و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار دادند. هرچند نتایج این مطالعه ها تفاوت معناداری در کار کرد اجرایی کودکان گروه آزمایش و کنترل نشان ندادند، اما تفاوت معناداری در چهار مورد از حوزه های زبان و ریاضیات، زیست شناسی، رفتار اجتماعی با همسالان و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. به همین ترتیب در پژوهش دیگری در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده روی ۶۵ کودک پیش دبستانی، اثر بازی های بهبود حافظه کاری توجه و کنترل بازداری در حیاط مدرسه مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهشگران نشان دادند شناسایی حروف – کلمه در گروه آزمایشی افزایش معناداری از خود نشان داد، اما بهبود مهارت های تنظیم رفتار تنها در کودکانی مشاهده شد که نمرات اولیه پایینی در این مهارتها داشتند.
سوالات متداول:
1.کدام تست هوش برای کودک من بهتر است؟
تست های هوش استاندارد مختلفی وجود دارد که بسته به سن کودک و مشکلات همراه توسط متخصص روانسنجی مرکز انتخاب می شوند و مورد استفاده قرار می گیرند.
2.آیا می شود هوش کودک را تغییر داد؟
ضریب هوشی محاسبه شده توسط تست های هوش کودکان بر پایه توانایی های کودک نظیر حافظه، تمرکز، توانایی های کلامی و استدلال طراحی شده اند و با تقویت هر یک از این آیتم ها می توان بهره هوشی کودک را بالا برد.
روش aba یکی از روش های درمانی موثر در درمان کودکان اوتیسم است که بر پایه رفتاردرمانی استوار می باشد. با توجه به داشتن نکات مثبت و منفی روش aba در درمان کودکان اوتیسم، انتخاب صحیح این روش برای کودکان مبتلا به اوتیسم حائز اهمیت می باشد. پس از ارزیابی کامل کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم توسط دکتر متخصص اوتیسم، روش های درمانی گوناگون مورد بررسی قرار گرفته می شود. شایع ترین روش مورد استفاده در شروع آموزش کودکان اوتیسم، روش aba می باشد. روش aba، نوعی روش خالص پایین به بالاست. کل فرایند این روش درمانی توسط درمانگر کنترل می شود و کودک اوتیسم به محرک های فیزیکی و کلامی که توسط درمانگر ارائه شده، پاسخ می دهد و نیازی به درک آگاهانه از سوی کودکان اوتیسم نمی باشد. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز توانبخشی کودکان اوتیسم در تهران، با استفاده از روش های درمانی مختلف کاردرمانی و گفتاردرمانی و aba در درمان کودکان اوتیسم، مربی ای بی ای، مربی ABA در منزل و… به تحلیل رفتار کاربردی کودکان اوتیسم می پردازد. همچنین با ادقام روش های درمانی مختلف رفتاردرمانی در ایجاد رفتارهای اجتماعی مناسب در کودکان کوشا می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
زیتهای درمان ABA نسبت به سایر مداخلات رفتاری
در مقایسه با روشهای دیگر، ABA با تمرکز بر تحلیل رفتار و استفاده از تقویتکنندهها (مثلاً پاداشهای ملموس یا تشویقهای کلامی) اثربخشی بالایی دارد. این رویکرد ساختاری، متکی بر شواهد علمی و بسیار قابل اندازهگیری است. ABA به دلیل تقسیم مهارتهای پیچیده به گامهای کوچک و قابل ارزیابی (مانند تکنیک DTT) امکان پیشرفت تدریجی و سنجشپذیر را فراهم میکند. همچنین استفاده از آموزش محیطی، رفتار را در شرایط واقعی زندگی تعمیم میدهد. بسیاری از مراکز مثل CTAD خاطرنشان کردهاند که ABA تنها رویکرد تأییدشده علمی در درمان اختلالات طیف اوتیسم است. این ویژگیها باعث شده ABA به عنوان «درمان طلایی» در بسیاری از کشورهای پیشرفته شناخته شود.
اصول روش شرطی سازی در aba
1-حذف رفتار هایی که موجب کاهش توانایی یادگیری در کودک گردیده و زندگی او را مختل می کند(ازطریق تنبیه).
2-ایجاد زمینه ای برای آموزش مهارت های اولیه
اصول اولیه در این شیوه:
-تقویت توجه و تمرکز کودک
-آموزش مواردی از قبیل نشستن و در جایی آرام ایستادن
-تنبیه و تشویق فردی (در ابتدا تشویق های اولیه(خوراکی) و سپس تشویق های اجتماعی (بغل کردن، لمس کردن،لبخند زدن) به کار برده می شوند.
-آموزش تقلید حرکات ساده و پیچیده
-مدت برنامه مداخله ای 40 تا 60 سعت در هفته (با پیشرفت کودک به او مسئولیت بیشتری داده می شود).
-تنبیه به صورت گفتن خشن و بلند نه، بی توجهی به رفتار کودک، زدن یک ضربه خفیف پشت دست یا زانوی کودک، ندادن پاداش و عدم تایید کودک.
مراحل روش شرطی سازی در aba
-بهبود تماس چشمی و توجه و تمرکز: صدا زدن نام کودک با فعل نگاه کن، کف زدن با صدای بلند، دنبال کردن نور با اشیاء جذاب و صدادار و سایر تمرینات
-تطابق اشیاء، رنگ ها، حروف و اعداد مشابه
-طبقه بندی: گروه های مختلف اشیاء ، حیوانات، میوه ها و پوشاک
-درک دستورات ساده و پیچیده
-تقلید حرکات ساده و پیچیده
-تقلید فعالیت های ساختمانی
-تکمیل پازل ساده و پیچیده
-تقلید کلامی: واکه ها، هم خوان ها، هجا ها، اصوات محیطی و حیوانات و کلمات تک هجایی و…
-نامیدن اشیاء، حیوانات، میوهها، پوشاک و …
-نامیدن افعال: ابتدا افعال پر کاربرد
-نامیدن رنگ ها: ابتدا رنگ های اصلی و مورد علاقه کودک
-آموزش بیان عبارات و جملات از ساده به پیچیده و با رعایت پر و زودی و افزایش دامنه واژگان درکی و بیانی
-درک و بیان حروف اضافه
-بیان ضمایر: ابتدا ضمایر فاعلی و اشاره و بعد ملکی
-درک مفاهیم متضاد
-آموزش بیان خواسته ها
-آموزش مکالمه: ابتدا مکالمات پرسشی که پاسخ نام یکی از بستگان باشد
-آموزش درک و بیان کار های روزمره
-آموزش مشاغل
-آموزش درک و بیان اعداد و حروف و شمارش اعداد
-آموزش آواز: ترانه های ساده و جذاب، همراه با حرکات ریتمیک
-آموزش نقاشی: کشیدن خط صاف، رنگ کردن اشکال هندسی، کشیدن اشکال هندسی، کشیدن تصویر انسان و تصاویر ساده دیگر
در ایران، برخی مراکز درمانی بهسراغ رویکردهای نوین ABA رفتهاند که نسبت به نسخههای سنتی کاربردیتر هستند. برای مثال مرکز اردیبهشت از تکنیکهای مدرنABA استفاده میکند که انعطافپذیری بالاتری دارند. این تکنیکها طبق نیاز هر کودک تنظیم شده و ترکیبی از روشهای DTT، آموزش محیطی و تعمیم رفتار هستند. این مسئله اهمیت دارد چون پیادهسازی ABA نیاز به تخصص، تجهیزات و آموزش دارد که در بسیاری از مراکز کلاسیک هنوز فراهم نیست. بنابراین دسترسی به روشهای استاندارد و بهروز ABA در کشور ما محدود است و فقط مراکز خاصی آن را بهدرستی اجرا میکنند.
تحلیل ABC و نقش آن در شناخت رفتار
در ABA از چارچوب تحلیل ABC (Antecedent-Behavior-Consequence) استفاده میشود. ابتدا محرک قبل از رفتار شناسایی میشود، سپس خود رفتار تحلیل میشود و در نهایت نتیجه یا پیامد آن بررسی میشود. این مدل، ابزاری دقیق برای درک علت رفتارهای چالشبرانگیز است. مثلاً اگر کودکی هنگام تکلیفخوانی شروع به آواز خواندن میکند، باید بررسی شود چه محرکی این رفتار را به دنبال دارد و یاد گرفته چه نتیجهای برای او دارد (تحسین یا جلب توجه)، سپس با تغییر محرک یا پیامد میتوان رفتار مطلوب را جایگزین کرد. این فرآیند به برنامهریزها کمک میکند درمان را هدفمند و مؤثر کنند.
چالشها و نقدهای ABA
اگرچه ABA روش مؤثری برای بسیاری از کودکان است، اما منتقدان برخی چالشها را برجسته کردهاند. برخی معتقدند درمان بیشازحد ساختاری میتواند احساس فردیت و راحتی کودک را تحتالشعاع قرار دهد. همچنین تأکید بیش از حد بر رفتارهای «نرمال» گاهی باعث نادیدهگرفتن نیازهای خاص کودکان میشود. برخی روشهای اولیه ABA از تنبیه استفاده میکردند که اکنون از نظر اخلاقی رد شده است. بنابراین تعادل بین تقویت مهارت و احترام به سبک رفتاری کودک اهمیت دارد.
سوالات متداول:
تحلیل یک رفتار چگونه انجام میشود؟
در تحلیل ABC رفتار مورد بررسی قرار میگیرد؛ محرک (Antecedent)، رفتار (Behavior) و پیامد (Consequence) مشخص، سپس مداخلات طراحی میشود.
چقدر طول میکشد جای ABA اثر بگذارد؟
معمولاً برنامههای فشرده (حداقل ۳۰ ساعت در هفته برای بیش از یک سال) بیشترین تأثیر را دارند، اما ممکن است بسته به کودک متفاوت باشد
یادگیری بهتر و ماندگارتر منوط به مشارکت چند حس در یادگیری است. یادگیری چند حسی اغلب بر استفاده از حواس بینایی، شنوایی و حس پیکری مشتمل بر بساوایی و حس حرکتی تأکید دارد. یادگیری چند حسی عمیقتر و ماندگارتر از یادگیری تک حسی است. کودکان با اختلال یادگیری در استفاده از حواس خود به صورت یکپارچه دچار مشکل هستند. اختلال پردازش حسی یکی دیگر از علل مشکلات یادگیری در کودکان است. اختلال حسی در کودکان توانایی پردازش صحیح اطلاعات حسی دریافتی را از کودک گرفته و یا پردازش غلطی را ایجاد می نماید و به همین علت کودک نمی تواند پاسخ صحیح را به نشانه های ارائه شده به او بدهد. مرکز درمان اختلالات پردازش حسی دکتر صابر در زمینه درمان اختلال حسی در کودکان و بهبود اختلال یادگیری به صورت تخصصی فعالیت می نماید. خدمات پیشرفته مرکز نظیر اتاق سنسوری، کاردرمانی یکپارچگی حسی، ماساژ درمانی ، اتاق تاریم بینایی و اتاق تقویت مهارت های شنیداری در تسریع درمان اختلال یادگیری در کودکان موثر می باشد.
مشکلات پردازش حسی و اختلالات یادگیری
کودکانی که اختلال یادگیری دارند با وجود اینکه استعدادهای خوبی دارند، افزایش مشکلات تحصیلی را تجربه می کنند. برای یک کودک اختلال یادگیری یا کودکی که تاخیر رشد دارد، پردازش بینایی ضعیف ممکن است رسیدن و حفظ جایگاه مطلوب و هیجانات لازم برای گوش دادن و خواندن و پیشرفت کردن را سخت کند. ضمناً کسانی که هوش خیلی عمیق و بالایی دارند استعداد داشتن تشخیص حساسیت بالا، که به صورت ارثی است و حساسیت سیستم عصبی سایکولوژیکال را دارا هستند. یک مطالعه در زمینه اختلال پردازش حسی نشان داده است که افرادی که هوش بالایی دارند،در واقع حساسیت بالاتری را نسبت به محیط شان دارند و واکنشهای آنها به صورت پاسخ های رفتاری و هیجانی بالاتری نسبت به کودکانی است که دارای هوش متوسط هستند. این حساسیت سیستم عصبی با حساسیت زیاد به هوش و خلاقیت آنها کمک میکند و آن را به عنوان مشکل طرح نشده نشان میدهد مگر اینکه توانایی های کودک برای درگیر شدن در فعالیت ها و کارهایی که برای خانواده کودک بامعنی است را تحت تأثیر قرار دهد.
مشکلات پردازش بینایی در کودکان اختلال یادگیری
کودکان اختلال یادگیری مشکلات بسیاری در زمینه درک بینایی و پردازش محرک های بینایی دارند. برای مثال اختلالات پردازش بینایی در زمینه جهت یابی فضایی، وضعیت در فضا، تشخیص شکل از زمینه و… دچار مشکل هستند. این مشکلات باعث اختلال در یادگیری حروف، دیکته نویسی و جا اندازی حروف، معکوس نویسی و جا اندازی نقطه در رو نویسی می شود. همچنین در کودکان با اختلال ریاضی مشکلاتی مانند معکوس نویسی اعداد، جا به جا نویسی اعداد و اختلال در درک اشکال فضایی دیده می شود.
مهارتهایی که با یادگیری چند حسی آموخته میشوند، دارای پیوندهای بیشتری هستند. این پیوندهای بیشتر در هنگام رمزگذاری اطلاعات، بازیابی آن را تسهیل میکند؛ به گونهای که اطلاعات که به صورت چند حسی یاد گرفته میشوند، حتی زمانیکه ارزیابی و آزمون به صورت تک حسی ارائه شود، بهتر از اطلاعاتی که از طریق همان حس ارائه شدهاند، بازیابی میشود (سریواستاوا و سالاخوتدینوف، 20۱۴) .
به طورکلی، مبنای یادگیری چند حسی این است که استفاده از چند حس در یادگیری، به ایجاد پیوندهای بیشتر بین مفاهیم جدید با موقعیتهای زندگی واقعی و اطلاعات قدیم کمک میکند. ایجاد تجربههای شبیه به زندگی واقعی از ویژگیهای شاخص یادگیری چند حسی است که اطلاعات مرتبط با حواس مختلف را تجمیع میکند و پیوندهای عمیقتری بین دانش جدید و قدیم میسازد. در توانبخشی شناختی ایجاد موقعیتهای شبیه به زندگی واقعی و فراخوانی دانش قدیم برای تسهیل یادگاری جدید ضروری است.
یکی از درمانهایی که بر این اصل استوار است، یکپارچگی حسی است که عمدتاً توسط کار درمانگران برای درمان اختلالات با نقایص حسی – حرکتی و شناختی مورد استفاده قرار میگیرد. یکپارچگی حسی فرآیندی است که با سازماندهی حواس مختلف، امکان تعامل مؤثر با محیط را فراهم میسازد. این تئوری به وسیلة آیرس (۱۹۷۲) مطرح شد. اجزاء مداخله یکپارچگی حسی با یک محیط حس غنی، بازی محور/کودک محور
با ایجاد چالشهای پیشرونده، یکپارچهسازی حواس برای اجرای تمرین ارائه شده را ممکن میسازد. در این درمان علاوه بر این که تعدیل حسی برای توجه و کنترل رفتار هدف قرار میگیرد، یکپارچهسازی اطلاعات حسی به عنوان پایهای برای بهبود برنامهریزی حرکتی، تقلید، توالی و یادگیری تکالیف جدید، به منظور پیش نیازهای مشارکت در مدرسه و اجتماع در نظر گرفته میشود (زیمز و همکاران، 20۱۲) .
در برنامه توانبخشی شناختی باران، از ترکیب و تفکیک تدریجی و هدفمند حواس مختلف بینایی، دهلیزی و پیکری در فرایند اجرای یک تکلیف شناختی همزمان استفاده میشود. در این برنامه، مدیریت ظرفیت منابع شناختی جهت یکپارچهسازی حواس مختلف مورد نیاز در تکلیف تعادلی به عنوان یک تمرین پیشرونده برای توانبخشی شناختی مورد استفاده قرار گرفته است (نجاتی، ۱۳۹۶) .
یادگیری فعال در اختلال یادگیری
یادگیری فعال در برابر یادگیری منفعل مطرح است. در یادگیری منفعل، آموزگار یا درمانگر نقش ارائه دهنده دارند؛ فراگیر ساکت و آرام مینشیند و آموزگار برای او مباحث را توضیح میدهد.
آموزگاران خلاقتر از فیلم، عکس و دیگر مواد آموزشی هم استفاده میکنند، اما صرفنظر از مواد آموزشی، نحوة اداره کلاس یا اتاق درمان یک طرفه است به نحوی که آموزگار فعال است، درس میدهد و روند پیشرفت درس و فراگیر را کنترل و مدیریت میکند. فراگیر هم با دقت گوش میدهد و سعی میکند به خوبی گفتههای آموزگار را به یاد بسپارد یادگیری فعال در نقطه مقابل یادگیری منفعل، مسئولیت آموزش را بر عهده یادگیرنده میگذارد (آیسون، ۲۰۱۰) .
یادگیرنده با مشارکت در بحث، انجام آزمایش، بازسازی و فعالیتهایی مانند این در یادگیری به صورت فعال مشارکت میکنند. مشارکت در درس، امکان تجربه پیوند سازی بین اطلاعات جدید و اطلاعات پیشین را فراهم میآورد و پایداری اطلاعات را تعمیق میبخشد.
در توانبخشی شناختی اختلال یادگیری، که ایجاد پیوند بین مهارت و دانش اکتسابی با زندگی افراد ارتباط تنگاتنگ دارد، استفاده از یادگیری فعال بسیار مهم است. کسانی که دارای آسیب مغزی هستند، به احتمال بیشتر در یادگیری مشکل دارند. برای ایجاد پیوندهای بیشتر بین اتر ساعات جدید و قدیم، تمرینها باید به گونهای برنامهریزی شوند که یادگیرنده را به صورت فعال در یادگیری مشارکت دهند و محصولات یادگیری را برعهده خود او بگذارند. آیسون (۲۰۱۰) استفاده از مکث در آموزش، ارائه کار گروه و ارائه پرسشهای هدفمند را بخش از فعالیتهای یادگیری فعال میداند. در توانبخشی شناختی، ارائه تمرینهای خانگی و ایجاد موقعیتهای شبیه به زندگی واقعی در کلینیک، بخشی از یادگیری فعال به حساب میآید.
مشکلات پردازش حسی و خواندن
تعداد قابل توجهی دانشآموزان با مشکلات حسی و توجه، مشکلات پردازش بینایی و یا ضعف شدید بینایی تشخیص داده نشده دارند. نشانهای آنها شامل: دوبینی، آبریزش از چشمها، پلک زدن، پوشیده شدن یک چشم، کج کردن سر هنگامی که به کتاب یا دیگر اشیای نزدیک نگاه میکنند، شکایات مکرر سر درد، خستگی یا کلافه شدن به هنگام خواندن است.
اگر هر نگرانی درباره بینایی کودک وجود دارد، خصوصا اگر کودک در خواندن دچار مشکل است، باید یک معاینه کامل بینایی از طریق یک فراهمکننده مراقبتهای بینایی انجام شود. این کار باید از طریق یک اپتومتریست یا چشم پزشک اطفال انجام شود. چشم پزشک اطفال کسی است که در رشد عملکردهای بینایی کودکان که فقط با بیماریها و جراحی چشمها در ارتباط است، تخصص دارد. تمیز بینایی که توسط والدین، پرستار مدرسه یاحتی یک متخصص اطفال انجام میشود، یک معاینه درکی بینایی نیست. البته، دانشآموزان با مشکلات شدید بینایی، باید از عینکهای مخصوص خواندن استفاده کنند، در صورتی که برایشان تجویز شده باشد.
عینکها همچنین ممکن است برای راحتی عضلات چشمها تجویز شود، در صورتی که کودک با همگرایی ناکافی یا همگرایی شدید مشکل داشته باشد. معلم باید استفاده از عینک را به همان صورتی که پیشنهاد شده تقویت کند و به طور مکرر لنزهای عینک را چک کند که تمیز باشند و لکه نداشته باشند.
روشنایی خوب خیلی مهم است که کودک یاد میگیرد بخواند و با دقت متنها را برای ساعتها ببیند. حتی با جود بینایی خیلی خوب، برخی از دانشآموزان که از نظر بینایی حساس هستند ممکن است با تضاد بین کاغذ و خطوط مشکل داشته باشند. در واقع، چشمها و مغز آنها نمیتواند با کنتراست شدید بین کاغذ سفید و خطوط سیاه کنار بیاید. کنتراست را کم کنید و چشمها را آرام کنید، تا دانشآموزان تقویت شوند که بهتر بخوانند. در حالی که از کودکان انتظار میرود که قادر باشند صفحه نوشته شده را به آسانی از چپ به راست، کلمه به کلمه اسکن کنند و به سمت چپ خط بعدی بروند، ولی بعضی از دانشآموزان کمی حمایت نیاز دارند تا این کار را انجام دهند.
سوالات متداول:
1-چطور بفهمم مشکلات خواندن پسرم به دلیل یکپارچگی حسی است نه نارساخوانی؟
اگر کودک در فعالیتهای غیرکلامی مثل دوچرخهسواری، گره زدن بند کفش یا تحمل برچسب لباس هم مشکل دارد، احتمالاً اختلال یکپارچگی حسی نقش کلیدی دارد. ارزیابی توسط کاردرمانگر حسی ضروری است.
2-تمرینات یکپارچگی حسی چطور روی دقت خواندن اثر میذارن؟
فعالیتهایی مثل فشردن توپ استرس قبل از خواندن یا استفاده از جلیقه وزندار، با تنظیم سیستم عصبی، توجه بصری را افزایش میدهند. تحقیقات نشان داده این تمرینات تا ۴۰% دقت خواندن را بهبود میبخشد.
آموزش مستقیم برای درمان گفتار و زبان، به مواردی از کار گفتار درمانی اشاره دارد که در آن وظیفه ،گفتاردرمانی آموزش، راهنمایی و یا تربیت بیمار برای یک مهارت جدید است. اگرچه گفتاردرمان ها آموزگار محسوب نمیشوند، مواقعی پیش می آید که بهترین کاربردهای آموزش سودمندی آن در کمک به گفتاردرمانها است تا به هدفهای درمان دست یابند. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در کنار خدمات کاردرمانی در حیطه اختلالات زبان و گفتار و آموزش گفتار درمانی کودک در زمینه برقراری ارتباط مناسب و بهبود مهارت های گفتاری کودکان فعالیت می نماید. تجربه بالای بهترین دکتر گفتاردرمانی مرکز دکتر صابر و امکانات پیشرفته مرکز موجب تسریع روند درمان کودکان در این مرکز گردیده است.
روند آموزش گفتار درمانی کودکان
آموزش مستقیم: حسهای یادگیری، توصیف / اجرا، پرسش و صبر و انتظار در روند درمان
در حین بخش های مختلف درمان گفتاردرمان را تشویق می کنیم تا مفاهیم گوناگون مربوط به آموزش و متون یادگیری را مورد توجه قرار دهند، از جمله اطلاعات مربوط به حس های یادگیری، توصیف، اجرا مهارت های مربوط به پرسش و کاربرد مناسب صبر و انتظار در خلال آموزش.
-حس های یادگیری
طبق معمول، گفتاردرمان ها برای آموزش اطلاعات جدید به ،بیماران روی حس های دیداری شنیداری و لمسی (شامل لمسی و حسی- حرکتی) تکیه می کنند. این به آن معنی است که محرک ها:
a) از طریق دیداری ارایه می شوند تا حس بینایی را تحریک کنند
b) از طریق شنیداری ارایه می شوند تا حس شنیداری را تحریک کنند
C) از طریق لمسی ارایه می شوند تا لمس و حس و حرکت را تحریک کنند. با این همه در صورت نیاز بيمار گفتاردرمان ها ساير حس ها مثل حس چشایی و حس بویایی بیمار را نیز برای آموزش او تحریک می کنند.
هر چند بیشتر یادگیرندگان توانایی یادگیری از طریق تمام حس ها را دارند ولی اعظم یادگیرندگان غالباً از یک حس به عنوان حس برتر برای یادگیری استفاده می کنند، یعنی حسی که از طریق آن اطلاعات را به بهترین نحو یاد می گیرند. از آنجایی که متخصصان مسئول ایجاد هدف هایی برای بیماران هستند و برای رسیدن به این هدف ها فعالیت های موفقیت آمیزی را طراحی و برنامه ریزی می کنند مهم است که گفتاردرمان از است که گفتاردرمان از حس برتر بیماران برای یادگیری آگاه باشد.
-توصيف و توضيح در آموزش گفتار
توصیف و توضیح بخش های اصلی آموزش را تشکیل می دهند. توصیف عبارت است از گفتن یا شرح دادن ویژگی ها، عملکردها، شاخص ها و یا جنبه هایی از یک چیز یا یک مفهوم که مهم به نظر می رسند برای مثال هنگام توصیف توپ گفتاردرمان، ممکن است چیزهایی مثل این بگوید: «توپ گرد است و اگر آن را به زمین بزنند به هوا می رود ما می توانیم آن را پرتاب کنیم، بگیریم، بغلتانیم و با پا به ان ضربه بزنیم. با این توصیف ممکن است شامل خصوصيات زیر باشد» نخستین ویژگی ها یا خصوصیات چیزی که شرح داده می شود عبارتند از: اندازه کل، رنگ، عملکرد و تداعی بیربط. تداعی های بی ربط این گونه تعریف می شوند: روزگار دور مکان ها یا فعالیت هایی که ممکن است بیمار درباره ی چیز توصیف شده با آن روبرو شده باشد برای مثال یک تداعی بیربط درباره ی توپ ممکن است این باشد در کلاس درس شما سه عدد توپ هست.»
توضيح عبارت است از به کارگیری شرح کاملاً سازمان یافته و گام به گام به گونه ای که به راحتی قابل درک باشد. توضیحات آموزگار درباره ی وسایل و مفاهیمی که باید یاد گرفته شوند، ابزار سودمندی برای آموزش تشخیص داده شده اند (ریوِرا اسمیت، ۱۹۸۲) استفاده از ابزارهای کمکی دیداری، الگوها، فعالیت ها،اشارات و نظایر این ها نیز ممکن است در سودمندتر بودن توضیحات برای بیماران مفید واقع شوند. توضیحات همراه با بازخورد (رز گرلند، اپس تین، ۱۹۸۲) و توضیحات همراه با الگو دادن (ریوِرا اسميت، ۱۹۸۲)، در تعمیم یادگیری کودکان سودمند تشخیص داده شده اند. توصیه شده است که از درس های توضیحی کوتاه و تکراری مثل جملات و یا فعالیت ها استفاده شود. برای مثال در توضیح این که چراغ های سقفی را چگونه روشن کنیم گفتاردرمان ممکن است به سمت کلید برق برود و در حالی که جمله ی کلید برق را به سمتِ بالا می برم چراغ روشن می شود و کلید برق را به سمت پایین می آورم چراغ خاموش می شود، را بیان می کند چراغ را روشن و خاموش می كند. یك بار دیگر نگاه کنید کلید برق به سمت بالا چراغ روشن می شود و کلید برق به سمت پایین چراغ خاموش می شود. کلید بالا باشد چراغ روشن می شود کلید پایین باشد چراغ خاموش می شود. «بالا روشن، پایین خاموش» گفتاردرمان ها در آموزش گفتار درمانی باید در طراحی توضیحات برای بیمارانی که دقیق هستند و همچنین ابزارهای آموزشی مؤثر ، افراد امیدوار کننده ای باشند. همان گونه که میپر (۲۰۰۴) شرح داده است در هنگام توضیح و در سایر مواقع در خلال درمان حتى الامكان بايد از تمایل به زیاد حرف زدن یا پُر حرفی پرهیز نمود. با وجود این به خاطر ماهيت توصيف و توضیح، احتمالاً بیش از آنچه که در سایر مواقع ممکن است لازم باشد بیمار در خلال درمان به صحبت گفتاردرمان نیاز دارد.
-پرسش
پرسش یکی از شگردهای آموزش مستقیم است که به منظور ارزیابی یادگیری و تسهیل یادگیری بیشتر طراحی می شود. (میلر ۲۰۰۲) . پرسش ها به متمرکز کردن توجه روی اطلاعات مهم کمک می کنند و دانشجویان را وادار می کنند تا به طور فعال در جلسه مشارکت داشته باشند (گال،۱۹۸۴) هگد (۲۰۰۱) چهار نوع پرسش را نام برده است.
۱) پرسش های آهنگین: این پرسش ها اساساً نوعی گفتار خبری اند (و نه از نظر نحوی پرسش های درست) که به دلیل آهنگ ویژه شان به عنوان پرسش به کار می روند.
٢) پرسش های پایان جمله: این پرسش ها جملات خبری اند که به پایان آن ها حالت پرسشی افزوده می شود (مثلاً: «شما می توانید این کار را انجام دهید، مگر نه؟»
۳) پرسش های دارای کِ و چِ: انواع پرسش هایی که با ک و چ آغاز می شوند کی، کِی، کجا، کدام و چرا، چطور، چه وقت، چی.
۴) پرسش های بله – نه: انواع پرسش هایی که پاسخ آن ها بله – نه است
مطرح کردن پرسش، بخش ارزشمندی از آموزش گفتار درمانی کودک است و گفتاردرمان ها را تشویق می کنیم تا از پرسش ها برای هدف های برنامه ریزی شده زیر عنوان به بانک سپردن اطلاعات استفاده کنند. این اصطلاح به این منظور به کار گرفته می شود تا به گفتاردرمان ها کمک کند که بفهمند پاسخ پرسش ها نباید در گنجینه مهارت های بیمار موجود باشد، مگر این که گفتاردرمان بیمار را در معرض آموزشی قرار داده باشد که به منظور سپردن اطلاعات در بانک مهارت های بیمار طراحی شده باشد. هدف پرسش ها را به یاد داشته باشید (ارزیابی یادگیری و تقویت یادگیری بیشتر) و به نحو شایسته و حساب شده ای از پرسش ها استفاده کنید.
نقش خانواده در فرآیند گفتار درمانی کودک
خانواده نقش کلیدی در موفقیت فرآیند گفتاردرمانی برای کودکان ایفا میکند. حمایت و مشارکت فعال والدین و اطرافیان میتواند به بهبود سریعتر و مؤثرتر مهارتهای گفتاری کودک کمک کند. اولین قدم، ایجاد محیطی آرام و تشویقکننده است تا کودک بدون استرس و با اعتماد به نفس بیشتر تمرینات را انجام دهد. والدین میتوانند با تکرار تمرینات ارائهشده توسط متخصص گفتاردرمانی در خانه، روند درمان را تسریع کنند. استفاده از بازیها و فعالیتهای جذاب نیز میتواند به تقویت گفتار کودک کمک کند. خواندن کتاب، شعرخوانی و صحبت کردن با کودک به شیوهای ساده و واضح از جمله روشهای مؤثر هستند. علاوه بر این، خانواده باید صبور باشد و پیشرفتهای کوچک کودک را تشویق کند. ارتباط مستمر با درمانگر و پیگیری منظم جلسات نیز از عوامل مهم در دستیابی به نتایج مطلوب است. با همکاری خانواده و متخصص، کودک میتواند به مرور زمان مهارتهای گفتاری خود را بهبود بخشد.
سوالات متداول:
1- چگونه میتوانم در خانه به کودکم برای بهبود گفتار کمک کنم؟
در خانه میتوانید با خواندن کتاب، صحبت کردن با کودک، استفاده از تصاویر و بازیهای کلامی، و تشویق کودک به بیان نیازها و احساساتش، به بهبود گفتار او کمک کنید.
2-هزینه گفتاردرمانی کودک چقدر است؟
هزینه گفتاردرمانی کودک بسته به شهر، مرکز درمانی و تعداد جلسات متفاوت است. بهتر است قبل از شروع درمان، هزینهها را بررسی کنید و از بیمههای طرف قرارداد مرکز مطلع شوید.
حافظه فرایندی ذهنی است که باعث ذخیره و حفظ اطلاعات یا مهارت های جدید می گردد. از طرفی ، انسان به گونه ای تکامل یافته است که توانایی استفاده از اطلاعات موجود در حافظه را جهت تفکر، تصمیم گیری، حل مسئله، خلاقیت و عملکردها به هنگام لزوم دارد.اگر حافظه وجود نداشت یادگیری پایدار نیز امکان پذیر نبود و ما مجبور به تکرار فعالیت ها بودیم و در حقیقت آنچه که امروز به عنوان پیشرفت، توسعه و تکامل در زمینه های مختلف می شناسیم دیگر وجود نداشت. کارکرد های اجرایی مفهوم گسترده ای است که کارکرد های گوناگون از جمله حافظه کاری را در بر می گیرد. حافظه فعال یا حافظه کاری به شیوه های متعدد مفهوم سازی و با استفاده از روش شناسی های مختلف اندازه گیری شده است. حافظه فعال که به منزله توانایی کوتاه مدت نگه داری و دست کاری اطلاعات در ذهن است، توانایی کارکرد متقابل بین ادراک، توجه، حافظه و عمل را فراهم می سازد و برای فرایند های عالی شناختی تعیین کننده و اساسی است. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تقویت حافظه کودکان و تشخیص مشکلات و نقص های موجود در حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری آنان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. خدمات پیشرفته مرکز مانند اتاق تاریک توانایی های دیداری و اتاق بهبود مهارت های شنیداری بر روی تقویت مهارتهای حافظه بینایی و شنیداری کودکان کار می کنند. جهت یا فتن بهترین دکتر برای تقویت حافظه کودکان می توانید به یکی از شعب مرکز دکتر صابر در پاسداران یا سعادت آباد مراجعه نمایید و با ارزیابی دقیق دریابید که علت نقص در حافظه کاری کودک چیست و روش های درمانی مناسب برای آن را بیاموزید.
حافظه چیست؟
حافظه ، محور اصلی ذهن محسوب می شود که عملکردهای شناختی مانند تفکر، ادراک، استدلال، تصمیم گیری، حل مسئله و خلاقیت را به یکدیگر متصل می سازد.
مطالعات نشان داده است که حافظه بیشتر از یک بخش در مغز را شامل می شود. حافظه برای فهم ما از خودمان مهم است، افرادی هستند که نمی توانند حوادث را به خاطر بیاورند( آسیب حافظه اخباری) اما می توانند مهارت های حرکتی آموخته شده را به یاد بیاورد( حافظه رویه ای سالم). بنابراین، هیچ دو نفری که حافظه ی آن ها آسیب دیده است مثل هم نمی باشند، در حقیقت آمنزیای کامل خیلی نادر است. ما بحث را با توضیح حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری آغاز می کنیم.
مراحل حافظه
فایند حافظه شامل سه مرحله است که عبارت اند از:
مرحله کد گذاری یا رمزگردانی
مرحله ذخیره سازی یا اندوزش
مرحله بازیابی
-مرحله کد گذاری:
کد گذاری عبارت است از تبدیل اطلاعات حسی یا داده های فیزیکی به نوعی رمز که برای حافظه انسان قابل پردازش است. همچنین می توان گفت که کد گذاری یا رمز گردانی یعنی تبدیل اطلاعات حسی به صورت بازنمایی های ذهنی
-مرحله ذخیره سازی (اندوزش):
اندوزش یعنی نگهداری و حفظ اطلاعات رمزگردانی شده در حافظه
-مرحله بازیابی:
بازیابی عبارت است از فراخوانی یا استفاده از اطلاعات ذخیره شده در حافظه. این مرحله در ارتباط با یادآوری یا بازشناسی اطلاعات ذخیره شده در حافظه است.
انواع حافظه:
حافظه را می توان به سه نوع حافظه حسی یا انباره حسی، حافظه کوتاه مدت یا اولیه، حافظه بلند مدت یا ثانویه تقسیم کرد
حافظه حسی یا انباره حسی، حافظه کوتاه مدت یا اولیه، حافظه بلند مدت یا ثانویه
-حافظه حسی
حافظه حسی اولین مرحله پردازش اطلاعات بوده که به معنای ثبت اطلاعات در مدت زمانی بسیار کوتاه طریق انواع حس ها است. این حافظه دارای ظرفیت نسبتا محدودی جهت ذخیره اطلاعات است. گیرنده حسی از طریق محرک های مختلف تحریک شده و این اطلاعات در حافظه حسی ثبت می گردند. بنابر این حافظه حسی جزیی از فرآیند ادراک به حساب می آید. در این نوع از حافظه، اطلاعات به همان شکل دریافت شده، رمزگردانی و ذخیره می گردد.
گیرنده های حسی مختلفی که با محرک های متفاوت بینایی، شنوایی، لمسی، بویایی و چشایی تحریک می شوند باعث ثبت اطلاعات در حافظه می گردند.
انواع حافظه حسی
حافظه شمایلی یا انبار حسی بینایی جهت ذخیره اطلاعات بینایی
حافظه پژواکی یا انبار حسی شنوایی جهت ذخیره اطلاعات شنوایی
حافظه بساوشی یا انبار حسی لمسی جهت ذخیره اطلاعات لمسی
انبار حسی بویایی جهت ذخیره اطلاعات بویایی
حافظه چشایی جهت ذخیره اطلاعات چشایی
مدت زمان حفظ اطلاعات در حافظه حسی بر اساس نوع اطلاعات از چند هزارم ثانیه تا چند ثانیه متفاوت است. به عنوان مثال این مدت زمان برای تصاویر بین 0/25الی 0/5 ثانیه و برای اصوات تا 4 ثانیه است.
هرگاه محرک های انتخابی مورد توجه و دقت قرار گیرند به حافظه کوتاه مدت انتقال می یابندو در صورت تکرار مناسب، از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل می شوند.
حافظه کوتاه مدت
حافظه کوتاه مدت به یادآوری مقدار کوچکی از اطلاعات در کسری از ثانیه یا بعد از یک تاخیر کوتاه می باشد، و می تواند به حافظه کوتاه مدت کلامی و بینایی تقسیم گردد.
حافظه کوتاه مدت یک ظرفیت محدود دارد و یادآوری اطلاعات در دوره ای از زمان می باشد. حافظه کوتاه مدت در ذخیره اطلاعات به مدت بسیار کوتاه نقش دارد و اطلاعات را تا زمانی که مورد استفاده قرار گیرند حفظ و نگهداری می کند.
اطلاعات در این حافظه در صورت عدم تمرین و مرور ذهنی ، طی مدت حدود 30 ثانیه از بین می رود. پردازش ذهنی یا آگاهانه در حافظه کوتاه مدت صورت می گیرد. در حقیقت حافظه کوتاه مدت نوعی از حافظه است جهت استفاده زمانی محدود از اطلاعات یا نتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت و یا استفاده از اطلاعات ذخیره شده قبلی در حافظه بلند مدت با توجه به نیاز.
حافظه بلند مدت
حافظه بلند مدت ظرفیت نا محدودی داشته و دامنه ی وسیعی از اطلاعات را که پیوسته بروزرسانی می شوند، پردازش می کند. اطلاعات از حافظه کاری وارد حافظه بلند مدت می شوند جایی که برای معنا و بافتار پردازش می شوند. برعکس اطلاعات از حافظه بلند مدت به حافظه کاری بازیابی شده و قبل از این که پاسخ مربوطه فعال شود، دستکاری می شوند. حافظه بلند مدت به دو زیر مجموعه تقسیم می شود.
انواع حافظه بلند مدت
حافظه رویه ای
دانش ذخیره شده ی مربوط به اکتساب فعالیت های آموخته شده می باشد. همه مهارت های حرکتی و زبانی که ما آموخته ایم بخشی از این حافظه است.ما به یاد می آوریم که چگونه شنا کنیم یا دوچرخه سواری کنیم اما نمی توانیم جزییات اینکه آن را که چگونه انجام می دهیم را شرح دهیم. در بیشتر افرادی که فقدان حافظه ارند حافظه رویه ای سالم می ماند.مهارت های حرکتی که قبل از آسیب آموخته می شوند ، حفظ می شود.
حافظه اخباری
حافظه اخباری آگاهی از افراد مکان ها اشیاء و وقایع است. این حافظه به ما اجازه می دهد که درستی و نادرستی حقایق را بدانیم.این حافظه آشکار است. اگر از ما پرسیده شود کجا به دنیا آمدی؟ ما به طور هوشیارانه حافظه اخباری را برای یادآوری نام مکان بررسی می کنیم.
اختلالات حافظه موجب آسیب به دیگر کارکرد های اجرایی مغز شده و کودک را در روند یادگیری و آموزش دچار مشکل می کند .
این امر موجب مشکلات رفتاری و عزت نفس پایین در بزرگسالی می شود. خدمات کاردرمانی در کلینیک کاردرمانی دکتر صابر( کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی پایا و کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی غرب تهران) به درمان اختلالات حافظه در کودکان اتیسم، اختلالات یادگیری، بیش فعالی و نقص توجه و… کمک می کند.
نظریه نارسایی حافظه کاری
مدل حافظه کاری را بدلی و هیچ (۱۹۷۴) تدوین و یک مدل سه بخشی از آن را عرضه کرده اند. از دیدگاه مؤلفان، حافظه کاری از سه واحد حلقه آوایی، پیش نویس دیداری- فضایی و مجری مرکزی تشکیل شده است. سپس جزء میانجی و رویدادی به عنوان مؤلفه دیگر به مدل اضافه شد. به بیان دقیق تر، این مدل سلسله مراتبی است متشکل از سیستم مرکزی به عنوان عامل سطح بالایی که سایر عامل ها را کنترل می کند و اساس عملکرد حافظة کاری است.
حافظه کاری اغلب به عنوان یک کارکرد اجرایی بنیاد قلمداد شده است که زیربنای سایر کارکرد های اجرایی است. پنینگتون و همکاران پیشنهاد کردند که نارسایی حافظه کاری ممکن است زیرساخت نارسایی کارکرد های اجرایی باشد. همچنین مؤلفان بازاری را یک فرایند شناختی جداگانه می دانند که با حافظه کاری مرتبط است. همچنین راپورت، چانگ، شور و آیساکس (200۱) نارسایی حافظه کاری را به منزله نقص محوری یا اولیه اختلال نقص توجه- بیش فعالی دانسته اند. در این دیدگاه، حافظه کاری به عنوان فرآیندی تعریف می شود که اطلاعات را ایجاد، حفظ و دستکاری می کند و امکان رفتار سازمان یافته معطوف به آینده یا مهارت های حل مسئله را فراهم می سازد. در حقیقت، پاسخ ها یا رفتار های سازمان یافته، وابسته به فرایند های حافظه کاری هستند و مشکلات مربوط به مهارت های حافظه کاری به آشفتگی و نابسامانی، خستگی، بی توجهی و ناکامی منجر می شوند. فروپاشی حافظه کاری به ایجاد رفتار های تحریک جویانه، و بیش فعالی و برانگیختگی در کودکان منجر می شود. راپورت و همکاران (200۱) نیز مانند پنینگتون نتیجه می گیرند که نارسایی بازداری یا ناتوانی در بازداری مناسب پاسخ ها، محصول فرایند های حافظه کاری است. همانند نظریه های بازداری که نارسایی بازداری را موضوع اولیه و اصلی فرض کرده اند، برخی از نظریه های حافظه کاری نیز نارسایی های حافظه کاری را تبیین کننده اختلال کارکرد اجرایی دانسته اند.
نظریه نارسایی های چندگانه
برخلاف برخی از نظریه پردازان و پژوهشگران، مانند بارکلی که بر یکی از عناصر یا مؤلفه های کارکرد های اجرایی تأکید کرده اند و بقیه این کارکرد ها را از لحاظ اهمیت در مرتبه دوم قرار داده اند، گروهی دیگر کارکرد های اجرایی را به صورت یک مجموعه در نظر گرفته اند. در این رویکرد کارکرد اجرایی به عناصر و مؤلفه هایی تقسیم می شود که با یکدیگر تعامل و وابستگی متقابل دارند (براون، 200۶) . اگر چه در مورد تعداد و نام این مؤلفه ها در بین پژوهشگران و نظریه پردازان اتفاق نظر کامل وجود ندارد، اما در مورد برخی از آن ها اشتراک نظر نسبی دیده می شود. بازداری، انتقال، حافظه کاری، طرح ریزی، سیالی و توجه در زمره این مؤلفه ها به شمار می آیند. مدل براون (200۶) در مورد نارسایی های کارکرد های اجرایی در اختلال نقص توجه- بیشفعالی از جمله مدل هایی است که از این رویکرد پیروی می کند.
براون (200۶)، اختلال نقص توجه – بیش فعالی را به منزله اختلالی توصیف می کند که درگیر تأخیر ها یا بد کارکردی در تحوّل کارکرد اجرایی فرد است. در این مدل، اختلال نقص توجه- بیش فعالی اساساً یک اختلال تحوّلی ساز و کار های خود تنظیمی مغز به حساب می آید. مدل براون از مصاحبه های بالینی فشرده با افراد دارای تشخیص اختلال نقص توجه- بیش فعالی و خانواده هایشان حاصل شده است و خوشه هایی که از کارکرد های شناختی مرتبط به هم را شامل می شود که از این قرارند:
– فعال سازی: سازمان دهی، اولویت بندی و فعال سازی برای کار
– تمرکز: تمرکز کردن، استمرار بخشیدن و انتقال توجه به کار ها
– تلاش: نظم بخشیدن به هشدار، استمرار بخشیدن به تلاش و سرعت پردازش
– هیجان: مدیریت ناکامی ها و نظم بخشی به هیجان ها
– حافظه: بهره گیری از حافظه کاری و دستیابی به یادآوری
– کارکرد یا عمل: نظارت کردن و خود- نظم بخشیدن به عمل
این کارکرد ها، که به طور کامل در همه زمان ها برای هر کس عمل نمی کنند، در جنبه های متعدّد زندگی روزانه همه افراد حائز اهمیت بنیادی هستند. مدل براون (200۶) برخلاف بارکلی (۱۹۹۷) ، تنها به ریخت مختلط اختلال نقص توجه- بیش فعالی محدود نیست و بازداری را به عنوان کارکرد اجرایی آغازین و اصلی که تحوّل و کارکرد سایر کارکرد های اجرایی بدان وابسته است، تلقی نمی کند. از دیدگاه وی، کارکرد های اجرایی از تعامل و وابستگی متقابل برخوردارند و اختلال کارکرد های اجرایی در همه افراد دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی، قطع نظر از نوع زیر ریخت، اساس و جوهر اختلال آن ها را تشکیل می دهد.
سوالات متداول:
1.آیا شربت ها و مولتی ویتامین ها در بازار موجب تقویت حافظه کودک می شود؟
مصرف شربت های تقویت حافظه بی اثر نیستند، اما تبلیغات انجام شده در بازار بیش از اثر بخشی این محصولات می باشند. بهترین روش برای تقویت حافظه کودکان تمرینات ذهنی مرتبط با مشکلات حافظه آنان است.
2.برای تقویت حافظه کاری کودکان چه کار کنیم؟
حافظه فعال که به منزله توانایی کوتاه مدت نگه داری و دست کاری اطلاعات در ذهن است، توانایی کارکرد متقابل بین ادراک، توجه، حافظه و عمل را فراهم می سازد و برای فرایند های عالی شناختی تعیین کننده و اساسی است، برای تقویت این قسمت از حافظه به طراحی تمرینات خاصی نیاز می باشد که کاردرمانان مرکز بسته به توانایی های هر کودک این تمرینات را طراحی می نمایند.