کاردرمانی حسی در زمینه درمان یکپارچگی حسی در کودکان و بهبود عملکرد فرد فعالیت می نماید. متخصصین کاردرمانی مرکز توانبخشی دکتر صابر با استفاده از ابزارهای ویژه حسی به بهبود یکپارچگی حسی می پردازند. سنسوری روم و اتاق SI از امکانات ویژه این مرکز می باشد که جهت بهبود عملکرد کودکان با اختلالات پردازش حسی و بیش فعالی، همچنین کودکان اوتیسم مورد استفاده قرار می گیرد. تخته تعادل برقی، برج گردان ، وایت برد نوری ، سوند سویچ و… از ابزار های مفید این بخش می باشد. کودکان با اختلالات پردازش حسی می توانند از امکانات این مرکز جهت بهبود مهارت های حرکتی و یکپارچگی حسی استفاده نمایند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
یکپارچگی حسی در کودکان
یکپارچگی حسی دارای دو معنای رفتار زیستی و بالینی است:
- معنای رفتارزیستی: روشی برای بررسی نحوه سازماندهی اطلاعات حسی در نورونها و ایجاد رفتار عملکردی
- معنای بالینی: به اصول تئوریها، روشهای ارزیابی و استراتژیهای مداخله اشاره دارد.
مقدمه ای بر تئوری یکپارچگی حسی
– آیرز (پایهگذار تئوری یکپارچگی حسی) از عبارات یکپارچگی حسی، پاسخ تطابقی و پراکسیا برای نشان دادن نظر خود در مورد یکپارچگی حسی استفاده مینمود.
– تعریف آیرز از عبارت یکپارچگی حسی: «Organization of Sensation for Use» (سازماندهی کردن حواس به منظور استفاده کردن از آنها). عبارت “For use” نماد آیرز است، زیرا پردازش حسی را به فعالیتهای فرد مرتبط میسازد.
مفاهیم زیستی –عصب شناختی
نقش تجربیات حسی در رشد و عملکرد مغز
– درونداد حسی برای عملکرد مطلوب مغز ضروری است. مغز طوری طراحی شده که به طور مداوم اطلاعات حسی دریافت کند و اگر این اتفاق رخ ندهد عملکرد مغز دچار مشکل میگردد.
– آزمایشهای اولیه در سالهای 1950 الی 1960 نشان دادند که اگر مغز به قدر کافی اطلاعات حسی دریافت نکند، به طور خودکار دروندادهایی خودانگیخته به شکل توهمات ایجاد کرده و محرک حسی تحریف شدهای را از محیط ادراک میکند.
– اگر کودک در دورههای طلائی رشد از تجربیات حسی محروم باشد، ارتباطهای مغز و نورونها دچار ناهنجاری میگردند و این امر بر رفتار کودک تاثیر گذاشته و عملکرد او را محدود میکند.
– آیرز دروندادهای حسی را «تغذیه حسی» برای مغز نامید، مانند غذا برای بدن.
– ویلبارگر یک برنامه مداخلهای به نام «رژیم حسی» طراحی کرد، بدین معنا که کودک در طول روز با تجربیات و فعالیتهای حسی مواجه میشود که با چالشهای یکپارچگی حسی نیز همراه هست.
– اگر مغز بیش از حد درونداد حسی دریافت کند، باعث ایجاد استرس در کودک میگردد.
یکپارچگی حسی و پاسخهای تطابقی
– مغز کودک به طور غیرفعال اطلاعات حسی را از محیط دریافت نمیکند، بلکه به طور فعال مفیدترین این اطلاعات را از محیط انتخاب کرده و از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. این امر نیازمند پردازشهای مغزی در یکپارچگی حسی است. زمانی که این پردازشها به خوبی صورت بگیرند کودک میتواند در محیط یک عمل موفق و هدف- محور انجام دهد، که این همان پاسخ تطابقی است.
– زمانی کودک پاسخ تطابقی ایجاد میکند که به خوبی از پس چالشهای محیط بربیاید. در واقع زمانی که مغز کودک به طور موثر بتواند اطلاعات حسی محیط را سازماندهی کند، پاسخ تطابقی ایجاد میشود.
– یکپارچگی حسی منجر به ایجاد پاسخ تطابقی میشود و پاسخ تطابقی ظرفیت مغز را برای یکپارچگی بیشتر، افزایش میدهد. آیرز آموخته دوچرخه سواری را به عنوان یک مثال برای نشان دادن این پروسه مطرح کرد. کودک باید برای یادگیری چگونگی حفظ تعادل خود در دوچرخهسواری، حواس مختلف بخصوص حواس وستیبولار و عمقی را با یکدیگر یکپارچه کند. زمانی که کودک در معرض افتادن قرار میگیرد باید به سرعت حواس دیداری، وستیبولار و عمقی خود را به کار بگیرد و آنها را با یکدیگر یکپارچه کند تا بتواند پاسخ حرکتی مناسبی در جهت جلوگیری از افتادن ایجاد کند. در پی افتادنهای مکرر، کودک حواس خود را به تدریج یکپارچه میکند تا در نهایت موفق میشود به نحوی وزن خود را در دو طرف دوچرخه انتقال دهد تا تعادلش به خوبی حفظ شود. این پاسخ تطابقی باعث میشود کودک به خوبی تعادل دوچرخه را حفظ کند و آن را براند.
– در ایجاد پاسخ تطابقی، کودک یک عامل فعال است نه غیر فعال و این پاسخ از درون کودک سرچشمه میگیرد و هیچ چیز نمیتواند کودک را مجبور به دادن این پاسخ کند. تنها میتوان محیط را طوری طراحی کرد که احتمال ایجاد پاسخ تطابقی در کودک بالاتر برود.
– آیرز «تمایل کودکان به تکامل یکپارچگی حسی از طریق پاسخ تطابقی» را سائق درونی نامید ومنشا آن را سیستم لیمبیک بیان کرد. (سیستم لیمبیک نقش مهمی در انگیزش و حافظه دارد).
پلاستی سیته نورونی
– پاسخ تطابقی باعث ایجاد تغییراتی در سیناپسها و مدارهای عصبی میشود که این تغییرات، همان عملکرد پلاستی سیته مغز است.
– تعریف نوروپلاستی سیته: تغییرات بخصوص در ساختار و عملکرد نورونها که بیش از چند ثانیه باقی بمانند و مختص دوره زمانی معینی نباشند. عادت کردن، یادگیریهای تجربه محور، حافظه و ترمیم سلولها پس از آسیب همگی مثالهایی از نوروپلاستی سیته هستند.