در آخرین ویرایش از کتاب راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی (ASMV) تغییراتی در ملاک ها و معیارهای تشخیص اوتیسم ایجاد شده است که باعث نگرانی تعدادی از والدین این افراد و متخصصان فعال در زمینه اوتیسم شده است. آنان نگران هستند که با تغییرات ایجاد شده دیگر افرادی که تا پیش از این در این ردیف تشخیصی قرار داشتند، از زیر چتر تشخیص اتیسم بیرون آیند و خدمات مناسب و مورد نیاز خود را دریافت نکنند. اما به نظر می رسد که تغییرات ایجاد شده در علائم تشخیصی اوتیسم در نوزادان، کودکان و نوجوانان به منظور رفع مشکلات تشخیصی پیشین ایجاد شده است و در نهایت باعث می شود تا استفاده از این طبقه تشخیصی با دقت و اعتماد بیشتری انجام شود. مرکز تشخیص و درمان اوتیسم دکتر صابر در زمینه راه های تشخیص اوتیسم در نوزادان، کودکان و نوجوانان و درمان آن فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تشخیص اوتیسم در نوزاد و کودک
اوتیسم اختلالی است که افراد دارای ناتوانی های ارتباطی و اجتماعی را با درجه های متفاوتی از شدت در بر می گیرد. این موضوع باعث می شود که کودکی با اختلال واحد برچسب های تشخیصی متفاوتی دریافت کند که در نهایت دریافت مداخله و خدمات مورد نیاز کودک اوتیسم را دچار مشکل می کند. اغلب این کودکان با برچسب های تشخیصی مانند افسردگی، کمی توجه و بیش فعالی و اسکیزوفرنی کودکی رو به رو می شوند و والدین و سایر ارائه کنندگان خدمات مورد نیاز این دسته از کودکان را با سردرگمی و شک روبه رو می کنند.
نظام تشخیصی جدید سعی کرده است این ابهام ها و تردیدها را کنار بگذارد. به جای استفاده از چندین نام تنها یک طبقه تشخيصي اختلالات طیف اوتیسم پیشنهاد شده است. این کار تشخیص اوتیسم در نوزادان را ساده تر و مشخص تر کرده است. افراد دیگری که علائم جدید پیشنهادی را ندارند این تشخیص را دریافت نمی کنند و با دریافت یک طبقه تشخیصی جدید امیدواری به دریافت خدمات مورد نیاز برای آنان افزایش می یابد.
یکی از مشخص ترین تغییرات این است که سندروم رت از دسته تشخیص اختلالات اوتیسم کنار گذاشته شده است، چهار طبقه تشخیصی آسپرگر، اختلالات گسترده رشد مشخص نشده اختلال غير منسجم دوران کودکی و اختلال اوتستیک با هم ادغام شده اند و تحت عنوان اختلالات طیف اوتیسم بر چسب تشخیصی دریافت می کنند. تفاوت میان این سه طبقه گذشته تشخیصی در نظام تشخیصی جدید بر اساس شدت درجه اختلال مشخص می شود. منظور از شدت درجه اختلال میزان تخریب توانایی برقراری ارتباط و میل به اجتماعی شدن فرد دریافت کننده تشخیص و نیز شدت علائم رفتاری وی است. بنابراین بر اساس کتاب جدید، یک فرد می تواند بر اساس شدت علائم تشخیصی برچسب اختلالات طیف اوتیسم را در سه سطح ۱، ۲ و ۳ دریافت کند. توجه متخصصان پیشنهاد کننده این تغییرات این است که نظام تشخیصی پیشین فاقد کارایی لازم برای تشخیص بود و با اینکه علائم اوتیسم کودکان دارای درجه های مختلفی از شدت است اما تمام افراد دریافت کننده این برچسب تشخیصی در زمینه های مشخصی دارای اختلال هستند؛ بنابراین به جای استفاده از نام های مختلف باید با یک نام واحد از دیگر اختلالات تفکیک شوند.
تجدید نظر در معیارهای ویژه و مورد نیاز برای تشخیص اختلالات طیف اوتیسم به ویرایش پنجم اضافه شده است. در مقایسه با معیارهای قدیمی معیارهای جدید کامل تر و دقیق تر هستند. برای مثال، در بخشی از علائق تثبیت شده و رفتارهای تکراری نشانه های بیشتری برای تشخیص مورد نیاز است. تغییرات دیگر ایجاد شده در معیارهای تشخیصی اوتیسم نیازمند نوعی سازمان دهی مجدد است. در حال حاضر، حیطه های مورد بررسی برای تشخیص اختلالات اوتیسم شامل اختلال در ارتباط، تعامل اجتماعی، و علائق محدود و رفتارهای تکراری است. در نسخه جدید، حوزه ارتباطات و تعامل اجتماعی با یکدیگر ترکیب شده و یک طبقه واحد تحت عنوان حیطه “نقص اجتماعی ارتباطی” را تشکیل می دهد. علاوه بر این، دیگر برای دریافت تشخیص اوتیسم در نوزادان و کودکان نیازی به وجود ملاک تشخیصی تأخیر در رشد زبان نیست.
این تغییرات پیشنهادی در نتیجه تجزیه و تحليل داده های حاصل از تحقیقات و نظر کارشناسان مختلف ايجاد شده است. تجدید نظر های ایجاد شده در علائم تشخیصی اوتیسم در نوجوانان با این امید انجام شده است که تشخیص اختلالات طیف اوتیسم دقیق تر و با توجه به علائم مشخص تری انجام گیرد تا بر چسب دریافت شده مشخص تر، قابل اعتماد و معتبر باشد. با وجود این امیدهای مثبت، نگرانی های مشروع و منطقی در مورد میزان دقت و صحت و نیز چگونگی این تغییرات مطرح شده است. یکی از بزرگترین نگرانی ها این است که افراد دارای عملکردهای سطح بالاتر دیگر ضوابط تشخیص سخت تر و مشخص شده تر را دریافت نمی کنند و در نتیجه برای دسترسی به خدمات مورد نیاز و مناسب خود مشکل خواهند داشت. سؤالات مطرح شده بیشتر در مورد کسانی است که تا پیش از این تحت عنوان آسپرگر و اختلالات پیش رونده رشد مشخص نشده (PDD NOS) جدا شده بودند. نگرانی دیگر، وجود مشکلاتی بر سر راه دولت، سیستم های آموزشی و شرکت های بیمه برای سازگاری با تغییرات ایجاد شده است. واضح است که تغییرات ایجاد شده بر خانواده ها و افرادی که در حال حاضر یکی از اختلالات قرار گرفته در زیر چتر اختلالات طیف اوتیسم دریافت کرده اند، تأثیر خواهد داشت. بایستی منتظر ماند و دید که این تغییرات چه تأثیری بر متخصصان تشخیص دهنده و پزشکان خواهد داشت و نیز معیارهای جدید چه تأثیری در ارزیابی کودکان و میزان دسترسی آنان خدمات مورد نیاز خواهد داشت.
لذا، این نکته دارای اهمیت است که متخصصان و پزشکان از ملاک های جدید برای تشخیص اوتیسم در نوجوانان استفاده کنند و اطلاعات خود را به روز و تازه نگه دارند. شاید مثالی مشخص بتواند تغییرات ایجاد شده برای تشخیص را در راهنمای آماری و تشخیصی بیماری های روانی بهتر نشان دهد. براساس این تغییرات کودکی که فاقد ارتباط چشمی است و با معلمان با سایر افراد در مدرسه ارتباط برقرار نمی کند، صحبت نمی کند. مادرش را وادار می کند تا هر روز صبح عبارات مشابهی را در زمینه های مشخص و زمان های معین تکرار کند و در صورت عدم انجام این کار توسط مادر پریشان می شود و به هم می ریزد، به دشواری می تواند تشخیص اوتیسم در نوجوانی دریافت کنند. به عبارت دیگر، ممکن است به نظر برسد که او هم دارای نقص ارتباطی است و هم تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی دارد و علائم زبانی و گفتاری حاکی از تمایل به عدم تغییر و خشکی از خود نشان دهد. رفتار و کردارش به گونه ای است که تا پیش از این اغلب به عنوان فرد دارای اوتیسم تشخیص داده شد، اما در حال حاضر به عنوان فرد دارای لالی انتخابی تشخیص داده می شود. این اختلال نوعی اختلال اضطرابی است و از نشانه های اختلال وسواسی جبری به شمار می رود. برای این کودکان، صحبت کردن با افراد خارج از خانواده خود و برقراری تماس چشمی با آنان می تواند وحشتناک و غیرقابل تحمل باشد، آنها همچنین خواهان تکرار هستند زیرا که به آنان احساس امنیت و آرامش می دهد.
این اختلال یک تشخیص کاملا متفاوت از اوتیسم است و نیازمند خدمات و مداخلات خاص خود است. تغييرات DSM V یک حرکت در مسیر تلاش برای حصول اطمینان از تشخیص صحیح کودکان و انتخاب درمان و مداخلات درست و به موقع برای آنان است. همان طور که پیش از این توضیح داده شد، سه دسته از نشانه های مرتبط با اختلالات طیف اوتیسم وجود دارد: مشکلات زبان، مشکلات اجتماعی، و رفتارهای محدود و تکراری، یکی از برجسته ترین تغییرات ادغام طبقه مشکلات اجتماعی و ارتباط و زبان با هم است، در حال حاضر این دو طبقه با هم ترکیب شده اند، و در واقع این دو را نمی توان از هم جدا کرد. مثلا اگر کودک در انجام یک بازی ساده با والدین با کودک دیگری دچار مشکل است، مشکل وی ارتباطی است و یا اجتماعی.
دسته بندی تشخیص اوتیسم در نوجوانان
سه دسته مشکلات اجتماعی و ارتباطی وجود دارند که برای دریافت تشخيص اوتیسم در کودکان لازم است، برای دریافت تشخیص باید فرد در هر سه دسته دچار مشکل باشد.
در هر یک از این بخش ها رفتارهای مختلفی وجود دارند که بر اساس درجه و شدت شان از ملایم تا شاید تفکیک شده اند. نخستین بخش تعامل اجتماعی و تبادل و بده بستان ارتباط میان کودک و یک شریک ارتباطی است. کودکان قرار گرفته در این دسته در تنوع گسترده ای قرار دارند و شامل کسانی هستند که این تبادل توجه را به خوبی نشان می دهند تا کسانی که ادراکی از آن ندارند و در تعامل های این چنینی درگیر نمی شوند. پس از آن ارتباط غیر کلامی است. در این بخش بر وجود رفتارهایی مانند توانایی برقراری ارتباط چشمی و حالت های عاطفی چهره و ادراک زبان بدن تمرکز وجود دارد. کودکی که قادر به برقراری ارتباط در سطح پیشین باشد ممکن است در این بخش دچار ناتوانی باشد به عنوان مثال در زمان صحبت از یک موضوع غم انگیز لبخند بزند. کودکانی که در انتهای سر این طیف قرار دارند ممکن است هیچ ارتباط چشمی برقرار نکنند و با هیچ حالت چهره ای از خود نشان ندهند.
در صورتی که این افراد سایر ویژگی های مورد نیاز را کسب کنند دریافت تشخیص اوتیسم در نوجوانان برای آنان امری طبیعی است. سومین دسته علائم موجود در طبقه ارتباطی اجتماعی، دسته علائم مراوده است، در اینجا کودکی که در یک سر طیف قرار دارد ممکن است سلسله مراتب ارتباطی و مراوده را درک نکند یعنی نمی تواند تفاوت های موجود در نحوه برخورد با مادر و فرد دیگری مانند همسایه و یا یک رهگذر را درک کند و نوجوان دیگری که در طرف مقابل قرار دارد هم مایل به برقراری ارتباط است و هم این تفاوت ها را درک می کند در حیطه رفتارهای محدود و تکراری نیز یک طیف وجود دارد. کودک نیاز به نمایش برخی از معیارهای ذکر شده در این طبقه دارد تا تشخیص اوتیسم را دریافت کند. به عنوان مثال، بعضی از بچه ها و بزرگسالان دارای اوتیسم رفتارهای حرکتی تکراری مانند بال بال زدن و یا تکان دادن دست را از خود نشان می دهند.
فرد دارای اختلالات طیف اوتیسم ممکن است علاقه محدود شده و وسواس گونه ای نسبت به موضوع مشخصی داشته باشد. در انتهای دیگر طیف، ممکن است فرد قادر به صحبت کردن در مورد موضوع خاص و با تمرکز بر روی هر چیز دیگری باشد. این رده شامل مشکلات حسی به عنوان یکی از علائم تشخیصی است و در اینجا ممكن است از حساسیت بیش از اندازه نسبت به صداهای خاص، بافت، یا محرک دیگر صحبت شود، این مشکلات حسی به گونه ای است که فرد نمی تواند در یک زمان مشخص این محرکها را تحمل کند، با توجه به مثال ذکر شده پیشین در مورد لالی انتخابی معیار های جدید پیشنهاد شده . راهنمای تشخیصی و آماری بیماری ها راه را برای تشخیص عینی تر و قابل اعتمادتری هموار می کند و در نتیجه اشتباهات ایجاد شده در روش های درمانی و مداخله ای را کمتر و محدودتر می کند.