تعریف اختلال یادگیری چیست

اختلال یادگیری چیست| تعریف اختلالات یادگیری در کودکان| مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر

سر فصل مطالب

اصطلاح «ناتوانی خاص در یادگیری» بر ناتوانی آن گروه از کودکان دلالت دارد که در یک یا چند فرایند روان شناختی پایه مربوط به درک زبان یا کاربرد آن، گفتاری یا نوشتاری، اختلال دارند؛ این اختلال ممکن است به صورت ناتوانی در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن،خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام دادن محاسبات ریاضی جلوه گر شود. این اصطلاح عارضه هایی چون معلولیت های ادراکی، آسیب مغزی، اختلال جزئی کارکرد مغز، نارساخوانی و زبان پریشی رشدی را شامل می شود. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در حیطه تشخیص و درمان اختلالات یادگیری به صورت تخصصی فعالیت می نماید. گفتاردرمانی اختلال یادگیری در کنار کاردرمانی اختلالات یادگیری از درمان های مفید در حیطه این کودکان است.

 جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

تعریف اختلال یادگیری چیست

اصطلاح ناتوانی های یادگیری نخستین بار در سال ۱۹۶۳ مطرح شد. گروه کوچکی از والدین و معلم های علاقه مند در شیکاگو گرد هم آمدند تا با وحدت بخشیدن به گروه های پراکنده والدین،که در قالب تعدادی انجمن فعالیت می کردند، آنها را درون یک سازمان واحد فعال سازند. هر یک از این گروه های والدین ، کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری را با عنوانی می شناختند، نظیر معلول ادراکی، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی. لازمه اتحاد این گروه ها با یکدیگر توافق بر سر نام واحدی برای مشخص کردن این کودکان بود. در این گردهمایی اصطلاح ناتوانی های یادگیری پیشنهاد شد (کرک، ۱۹۶۳) و بلافاصله آن را تصویب کردند. امروز این سازمان به نام انجمن ناتوانی های یادگیری (LDA) مشهور است و نماینده این گردهمایی تاریخی است.

اگرچه اصطلاح ناتوانی های یادگیری پس از پیشنهاد بلافاصله پذیرفته شد، ارائه تعریفی از ناتوانی های یادگیری کار آسانی نبود. در حقیقت، این وظیفه چنان شـاق تلقى می شود که برخی افراد ناتوانی های یادگیری را به اظهار نظر قاضی پاتر استوارت در مورد پورنوگرافی تشبیه کرده اند: تعریف آن غیر ممکن است، «اما وقتی آن را می بینم می فهمم چیست.»

تدوین تعریفی که برای همگان پذیرفتنی باشد همچنان موضوع بحث انگیزی است. اگرچه تعاریف چندی ارائه و سال ها به کار گرفته شدند، هر یک از آنها را واجـد نقطه ضعف هایی دانسته اند. در این فصل سه تعریف تأثیرگذار بررسی می شود: ۱) تعریف قانونی دولت فدرال، ۲) تعریف کمیته مؤسسات مربوط به ناتوانی های یادگیری و ۳) تعریف کمیته مشترک ملی مربوط به ناتوانی های یادگیری.

 

تعریف دولت فدرال: قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی (IDEA)

تعریف ثبت شده در قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی بیشترین کاربرد را داشته است. این تعریف نخستین بار در سال ۱۹۷۵ در قانون عمومی ۹۴-۱۴۲ وارد شد، قانون آموزش تمام کودکان معلول در نسخه ۱۹۹۰ قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی (۱۰۱-۴۷۶ PL) گنجانده شد و در تصویب مجدد آن برای اجرا در سال ۱۹۹۷ نیز منظور شد. تعریف ناتوانی های یادگیری در قانون دولت فدرال اساس تعریف بسیاری از ایالت هاست و در تعداد زیادی از مدارس استفاده می شود.

در حقیقت تعریف دولت فدرال شامل دو بخش است. بخش اول از گزارش ۱۹۶۸ «کمیته ملی مشورتی در باب معلولان» به کنگره اقتباس شده است. این بخش هـمان تعریف ناتوانی های یادگیری در تصویب مجدد قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی است:

اصطلاح «ناتوانی خاص در یادگیری» بر ناتوانی آن گروه از کودکان دلالت دارد که در یک یا چند فرایند روان شناختی پایه مربوط به درک زبان یا کاربرد آن، گفتاری یا نوشتاری، اختلال دارند؛ این اختلال ممکن است به صورت ناتوانی در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن،خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام دادن محاسبات ریاضی جلوه گر شود. این اصطلاح عارضه هایی چون معلولیت های ادراکی، آسیب مغزی، اختلال جزئی کارکرد مغز، نارساخوانی و زبان پریشی رشدی را شامل می شود. اصطلاح یادشده آن دسته از مشکلات یادگیری را که اساساً نتیجه معلولیت های دیداری، شنیداری یا حرکتی، عقب ماندگی ذهنی، اختلال هیجانی، یا وضع نامساعد محیطی، فرهنگی یا اقتصادی است در بر نمی گیرد.

در بخش دوم تعریف دولت فدرال به مسائل عملیاتی توجه شده؛ ایـن بـخش در ابتدا در مجموعۀ جداگانه ای از قوانین و آیین نامه های اختصاصی برای کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ارائه شد (اداره آموزش و پرورش ایالات متحد، ۲۹ دسامبر ۱۹۷۷). بر طبق این آیین نامه ها، دانش آموزی دچار ناتوانی خاص در یادگیری است که (۱) هنگامی که تجربه های مناسب یادگیری برای او فراهم شود، در یک یا چند زمینه خاص، متناسب با سن و سطوح

اختلال یادگیری چیست

تعریف NJCLD از ناتوانی های یادگیری

کمیته مشترک ملی مربوط به ناتوانی های یادگیری (NJCLD) سازمانی است متشکل از نمایندگانی از چند سازمان تخصصی و رشته های مربوط به ناتوانی های یادگیری. تعریف این کمیته به شرح زیر است:

ناتوانی های یادگیری اصطلاحی کلی است که به گروه نامتجانسی از اختلال ها اطلاق می شود که به شکل مشکلات عمده در فراگیری و به کارگیری توانایی های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال با محاسبات ریاضی آشکار می شود. این اختلال ها ذاتی هستند و فرض می شود که از اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی نشئت می گیرند و ممکن است در کنار ناتوانی های یادگیری اشکالاتی در خود نظم دهی رفتارها، ادراک اجتماعی و تعامل اجتماعی وجود داشته باشد، اما این مسائل في نفسه ناتوانی یادگیری به شمار نمی آیند. ناتوانی یادگیری ممکن است همراه با سایر عارضه های معلولیتی باشد (برای مثال، نقص حسی، عقب ماندگی ذهنی، اختلال اجتماعی و هیجانی) یا با تأثیرات محیطی توأم باشد (نظیر تفاوت های فرهنگی، آموزش ناکافی/نامناسب، عوامل روان زاد)، اما نتیجۀ این عارضه ها یا تأثیرات نیست (کمیته مشترک ملی مربوط به ناتوانی های یادگیری، ۱۹۹۴، ص ٦٦-٦٥).

در زیر نکات اصلی تعریف فوق ارائه می شود:

۱. ناتوانی های یادگیری شامل گروه نامتجانسی از اختلال هاست . انواع گوناگون رفتار و خصوصیات در افراد دچار ناتوانی های یادگیری دیده می شود.

۲. این مشکل ذاتی است. ناتوانی های یادگیری بیشتر از عوامل درون فردی نشئت می گیرند تا عوامل بیرونی، نظیر محیط یا نظام آموزشی.

۳. به نظر می رسد این اشکال ناشی از اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی باشد. این مشکل اساس زیست شناختی دارد.

۴. ناتوانی های یادگیری ممکن است با ناتوانی ها یا عارضه های دیگری همراه باشد. ممکن است افراد همزمان دچار چند مشکل نظیر ناتوانی های یادگیری و اختلال های هیجانی باشند.

 

توانایی خود پیشرفتی نداشته باشد و (۲) تفاوت فراوانی بین پیشرفت و توانایی هوشی دانش آموز در یک یا چند مورد از هفت زمینه زیر وجود داشته باشد: الف) بیان شفاهی، ب)درک شنیداری، ج) بیان نوشتاری، د) مهارت پایه برای خواندن، هـ ) درک مطالب خواندنی،و) محاسبات ریاضی، ز) استدلال ریاضی.

به طور خلاصه می توان گفت که تعریف دولت فدرال از ناتوانی های یادگیری، چنانکه در تعریف ICLD از ناتوانی های یادگیری کمیته مؤسسات مربوط به یادگیری (ICLD) کمیته ای دولتی است که از طرف کنگره ایالات متحد مأموریت یافت تا تعریفی از ناتوانی های یادگیری ارائه کند. این کمیته از نمایندگان دوازده مؤسسه اداره بهداشت و خدمات انسانی و آموزش و پرورش تشکیل شده است. نقصان مهارت های اجتماعی در حکم یکی از مشخصه های ناتوانی های یادگیری افزودۀ مهم این کمیته تعریف است (۱۹۸۷) و انتقاداتی را برانگیخته است (سیلور، ۱۹۸۸). نکات اصلی تعریف کمیته به شرح است:

1.ممکن است کودک اشکالاتی در گوش دادن، صحبت کردن، خـوانـدن، نوشتن، استدلال، ریاضیات یا مهارت های اجتماعی داشته باشد. برخلاف تعریف دولت فدرال، این تعریف ناتوانی های اجتماعی را نیز شامل می شود.

2.ناتوانی های یادگیری می تواند با عارضه های دیگری توأم باشد. این تعریف به ویژه بر تأثیرات اجتماعی – محیطی و اختلال های نقصان توجه تأکید می ورزد.

3.ناتوانی های یادگیری ذاتی هستند و علت آن را اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی فرض می کنند. به نظر می رسد اختلال در یادگیری به علت نقصی در کارکرد مغز باشد.

تعریف دولت فدرال IDEA

قانون آموزش و پرورش افراد دچار ناتوانی گنجانده شده، شامل مفاهیم عمده زیر است:

۱. فرد دچار اختلال در یک فرایند روان شناختی پایه است. (این فرایندها به توانایی های ذهنی، نظیر حافظه، ادراک شنیداری، ادراک دیداری، زبان شفاهی و تفکر اطلاق می شود.)

۲. فرد دچار اشکال در یادگیری است، به خصوص در صحبت کردن، گوش دادن، نوشتن، خواندن (مهارت های تشخیص کلمه و درک مطلب) و ریاضیات (محاسبه و استدلال).

۳. مشکل اساساً ناشی از علت های دیگر نیست، علت هایی چون اختلالات دیداری یا شنیداری؛ معلولیت های حرکتی؛ عقب ماندگی ذهنی؛ اختلال هیجانی؛ یا وضع نامساعد اقتصادی، محیطی و یا فرهنگی.

۴. اختلاف مشهودی بین استعداد آشکار فرد برای یادگیری و سطح پایین پیشرفت او وجود دارد. به عبارت دیگر، نشانه های کم آموزی در فرد دیده می شود.

تعاریف مهم دیگر

تعریف های دیگری نیز برای ناتوانی های یادگیری ارائه شده است. مهم ترین آنها تعاریف کمیته مشترک ملی مربوط به ناتوانی های یادگیری و کمیته مؤسسات مربوط به ناتوانی های یادگیری است. (رک. «تعریف NICLD از ناتوانی های یادگیری» و «تعریف ICLD ازناتوانی های یادگیری».)

لزوم تعاریف متعدد

با مرور تعاریف ناتوانی های یادگیری چه نتایجی می توان گرفت؟

۱. ناتوانی های یادگیری به صورت رشته ای تثبیت شده درآمده است. عارضه دچار بودن به ناتوانی یادگیری به میزان وسیعی شناخته و پذیرفته شده است. سوان سـون و کریستی (۱۹۹۴) دریافتند که کودکان و بزرگسالان،کارشناسان و مبتدیان، همه تصوری ضمنی از

ناتوانی یادگیری دارند. بسیاری از رشته ها، متخصصان، سازمان ها و ملت ها اکنون افراد دچار ناتوانی های یادگیری را تشخیص می دهند.

۲. ناتوانی های یادگیری عارضۀ واحدی نیست. دستیابی به تعریفی واحد و پذیرفتنی برای همگان ممکن است عملی نباشد. مسائل ناتوانی های یادگیری به میزان زیادی فردی هستند، بنابراین راه حل هایی که برای رفع آنها به کار گرفته می شوند، باید سازگار و انعطاف پذیر باشند. ناتوانی های یادگیری عارضۀ واحدی نیست بلکه بیشتر شامل مرتبه ای از عارضه های مربوط به یکدیگر است که به طور جزئی با یکدیگر تداخل دارند (کوف، ۱۹۹۴).

3.وجود چندین تعریف از ناتوانی های یادگیری ضرورت دارد. تعریف های متفاوتی برای متخصصان، جمعیت ها، سطوح مختلف سنی و درجـات شـدت عارضه لازم است. افزون بر این، وجود تعریف های گوناگون دستیابی به مقاصد مختلف ـ از جمله تشخیص، ارزیابی، آموزش، حمایت قانونی و پژوهش ـ را امکان پذیر می سازد. به جای تلاش برای گنجاندن مشخصه های گوناگون ناتوانی های یادگیری در تعریف واحدی که شامل همۀ تعاریف باشد، باید قبول کنیم که این مشخصه ها منعکس کنندۀ انواع مختلف ناتوانی های یادگیری است .

اجزای مشترک تعریف ها ی اختلال یادگیری

  • دشوار ، در انجام تکالیف
  • حذف علل دیگر
  • کارکرد مند
  • الگوی رشد ناهماهنگ، تفاوت پردازش روانشناختی
  • تفاوت در توانایی ها و سطوح پیشرفت

تعریف های مختلف ناتوانی های یادگیری واجد چندین جزء مشترک هستند: ۱) اختلال با کارکرد دستگاه عصبی مرکزی، ۲) الگوی رشد ناهماهنگ و تفاوت در پردازش روان شناختی، ۳) دشواری در انجام دادن تکالیف تحصیلی و یادگیری، ۴) اختلاف بين سطوح پیشرفت و توانایی، و ۵) حذف علتهای دیگر، ماهیت هر یک از این اجزا و مسائل حول و حوش آن ها در ادامه بررسی می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!