عموم مردم گمان می کنند گفتاردرمانی یعنی کمک به صریح صحبت کردن. در حقیقت این هدف اصلی گفتار درمانی است اما جنبه های حائز اهمیت دیگری همچون درمان اختلالات زبانی و مهارت های اجتماعی نیز جز اهداف گفتاردرمانی می باشد. گفتاردرمانگران با ارزیابی اختلالات و ناهنجاری های گفتاری و زبانی کودکان سعی می کنند که بهترین روش درمانی را برای هر کودک شناسایی کنند. سپس برنامه درمانی را طرح ریزی کرده و آن را به کمک خانواده اجرا می کنند. گفتاردرمانی کودکان به عنوان قسمتی از خدمات گفتاردرمانی نقش موثری در بهبود زندگی خیلی از کودکان خواهد داشت. «هدف كلى خدمات آسيب شناسی گفتار و زبان این است که، توانایی افراد را برای برقراری ارتباط به حد مطلوب برساند و یا این که بلع آنان را به حالت طبیعی برگرداند و از این رو، کیفیت زندگی آنان را بهبود ببخشد. اهدف گفتاردرمانی با تدارک خدمات منسجم در شرایط زندگی هدفمند میسر میشود» . برای رسیدن به این ،هدف گفتاردرمان متعهد به رعایت بالاترین استانداردهای حرفه ای می باشند که توسط انجمن حرفه ای علمی و صلاحیت دار و معتبر يعني انجمن گفتار و شنوایی آمریکا (ASHA) در عرصه ی بین المللی کنترل میشود. عوامل بسياري در میزان پیشرفت درمان موثرند كه به اختصار عبارت اند از: جنسیت، سن، محیط خانوادگی، دو زبانه نبودن، وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و… . مرکز گفتاردرمانی کودکان دکتر صابر، بهترین گفتاردرمانی در تهران، با توجه به خدمات متنوع گفتاردرمانی و میزان پیشرفت درمان هر کودک، به ارائه برنامه های جدیدی گفتاردرمانی می پردازد.
حرفه ی گفتاردرمانی پیوسته بر اصول اخلاقی این حرفه مبتنی است و بنابراین، روند درمان نیز به اصول اخلاقی مبتنی خواهد بود. کسانی که وارد این حرف می شوند ترغیب می گردند تا اصول اخلاقی این حرفه را بپذیرند و این اصول را در خلال آموزش و از آن پس در تمامی جنبه های تلاش های حرفه ای از آن پیروی و دفاع نمایند. اصول اخلاقی این حرفه باید در سرتاسر درمان گفتار و زبان و در موقعیت های درمان انعکاس داشته باشد.
تعریف اهداف گفتاردرمان
اصطلاح روند درمان در روشن ترین معنی خود یعنی روش هایی که برای معالجه یا درمان طراحی میشوند. اگر چه خدمات درمان گفتار و زبان اغلب تا حد زیادی با حرفه ی پزشکی همسو است. به ویژه هنگامی که خدمات گفتار درمانی در بیمارستان ها و کلینیک های پزشکی ارایه می شود، ولی، آسیب شناسان گفتار و زبان به این منظور کار می کنند تا با کاهش آسیب های عملکردی و ساختمانی محدودیت های حرکتی موانع شرکت در جمع و قید و بندهای محیطی افراد، کیفیت زندگی آنان را بهبود ببخشند. به معنی دقیق تر نباید گمان کنیم که،گفتاردرمان فقط به معالجه یا مداوای بيمارانی پردازند بلکه گفتاردرمان خوب از بروز مشکل پیشگیری به عمل می آورند مشکل بیمار را تشخیص می دهند به نو توانی و توانبخشی بیماران می پردازند و مهارت ها، فعالیت ها، ساختار ها و عملکرد های بیماران را نیز بهبود میبخشند.
از این رو اصطلاح روند درمان به معنی کلیه ی روشهای حرفه ای فعالیتها و تعاملاتی است که برای بیماران طراحی میشوند تا مشکلات آنان در برقراری ارتباط درمان شود. این تعریف مجموعه ی گسترده ای از مسئولیت های حرفه ای از جمله: ارزیابی برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی روش های درمان، گفتار و زبان را نیز شامل می شود. به علاوه، مجموعه ی گسترده ای از فعالیت های جنبی و مفاهیم مربوط به تدارک درمان برای گفتار و زبان ،روند درمان را همراهی می کنند که این موارد هم باید توسط گفتاردرمان سر و سامان داده شوند.
تاثیر شتاب در میزان پیشرفت درمان
شتاب در درمان عبارت است از سرعت، شتاب، یا نیروی انتقال بین بخش های مختلف جلسه درمانی. سه بخش عمده جلسه درمانی عبارت اند از: آشنایی (پیش درآمد)، بخش اصلی جلسه درمان و پایان کار. صرف نظر از شیوه های درمانی به کار گرفته شده، هر چه که درمان به سمت بخش های عمده جلسه درمانی به پیش می رود، گفتاردرمانگران باید با استفاده از آمادگی، سرعت و روانی گفتار مناسب، شتاب در درمان را مدنظر قرار دهند. میلر پی برد که، چون در خلال گفتاردرمانی، مقداری از وقت به هدر می رود، برای این که این وقفه ها موجب بی ثمر شدن زمان نشوند و آموزش به پیش برود، حفظ شتاب در خلال آموزش، گفتاردرمانی و میزان پیشرفت درمان حائز اهمیت است. میلر، گفتاردرمانگران را تشویق و ترغیب می کند تا به منظور جلوگیری از به هدر رفتن وقت در خلال گفتاردرمانی و افزایش مدت زمان توجه و میزان پیشرفت درمان، از لحظه لحظه زمان استفاده کنند. هنگامی که گفتاردرمانگران برای پیشرفت در بخش های مختلف و بین بخش های مختلف درمان کاملاً آمادگی داشته باشد و کار او سازمان یافته باشد، مدت زمان توجه و تلاش برای یادگیری افزایش پیدا می کند. چنانچه متخصص بالینی مرتب و منظم باشد، نظم و ترتیب گفتاردرمانی مورد نظر را بداند، و تمام ابزار مورد نیاز به نحو شایسته ای در اختیار او باشد، توجه و تلاش برای یادگیری و شتاب آموزش افزایش پیدا می کنند. در واقع، میلر گزارش کرد که بهترین روش حفظ شتاب آموزش این است که، آموزش سازمان یافته و از پیش آماده شده باشد. هنگامی که گفتاردرمانگران برای پیدا کردن وسایل ضروری جلسه گفتاردرمانی، درمان را متوقف می کند و به قفسه وسایل و میز کار برمی گردد، سرعت کار کم می شود، در کار وقفه ایجاد می شود، و میزان پیشرفت درمان کاهش می یابد.
تاثیر سرعت در میزان پیشرفت درمان
تعدادی از پژوهشگران پی بردند که، سرعت مناسب در آموزش، یادگیری دانش آموزان و میزان پیشرفت را تسهیل می کند و بر حفظ سرعت کار کمک می نماید. میلر یادآوری کرده است که، سرعت مناسب در ارایه درس عبارت است از سرعت به کار گرفته شده در تدریس و نه تعداد دقایق یا مجموع لحظاتی که برای آموزش یک مهارت صرف می شود. برای مثال، مقدار وقتی را که طبق معمول بیمار برای هر جلسه گفتاردرمانی برنامهریزی کرده است، با سرعت ارایه اطلاعات کم نمی شود. بلکه، سرعت مناسب عبارت است از مهارت گفتاردرمان در حرکت مؤثر و کارآمد با ارایه محرک به بیمار و دریافت پاسخ از او و حرکت آرام از یک بخش از درمان به بخش دیگر. با وجود این، گهگاهی، گفتاردرمان ممکن است عمداً فقط برای لحظاتی سرعت تدریس را کمک کند تا: بیمار فرصت بیشتری برای پردازش اطلاعات چالش برانگیزتر داشته باشد، و یا این که برای لحظاتی انگیزه ای در بیمار ایجاد شود تا توجه و تمرکز خود را روی مهارت ها دوباره افزایش دهد.
روانی و راحتی در گفتاردرمانی
حرکت یا انتقال نرم و آرام بین بخش های مختلف گفتاردرمانی به نام روانی و راحتی در روند جلسه درمانی نامیده می شود. روانی و راحتی با سرعت مناسب و آمادگی و سازمان دهی مناسب برای جلسه گفتاردرمانی، پیشرفت و ترقّی پیدا می کند. روانی و راحتی باعث می شود تا شخص در خلال جلسه، دنبال کلمه نگردد و در ضمن به گفتاردرمانگر کمک می کند تا از استفاده تکراری از پرکننده های بی معنی، مثل «آ… آ»، «اِ… اِ»، «خُب» و «صبر کن ببینم»ها که غالباً از ویژگی های افرادی است که مطمئن نیستند بعداً در درمان چه اتفاقی خواهد افتاد، پرهیز کنند. راه دیگر افزایش روانی و راحتی در جریان جلسه درمان، استفاده از راهنما (فیزیکی یا ذهنی) است تا اطمینان حاصل شود که گفتاردرمانگر نسبت به چارچوب و توالی جلسه آگاه است. چارچوب عبارت است از دامنه یا عمق فعالیت های جلسه و توالی عبارت است از سلسله مراتب فعالیت هایی که در جلسه رخ می دهند. برای مثال، هنگامی که با استفاده از راهنمای چارچوب و توالی در یک جلسه اجرای دستورات یک مرحله ای را آموزش می دهیم و کمک می کنیم تا جلسه روان باقی بماند، و یا کاملاً روان باشد، گفتاردرمانگر ممکن است چارچوبی (دامنه فعالیت ها) از سه دستور یک مرحله ای ایجاد کند، و آن را به بیمار بدهد تا مهارت های او را در اجرای این دستورات ارزیابی کند. هر چارچوبی که شامل این باشد که از بیمار بخواهیم تا فقط یک دستور یک مرحله ای را یک بار در خلال درمان اجرا نماید، کافی نیست تا گستره یا عمق فعالیت مهارت های بیمار را ارزیابی کند، حال آن که اگر از بیمار بخواهیم تا یک دستور یک مرحلهای را ۵۰ بار در خلال گفتاردرمانی اجرا نماید، این کار چیزی بیش از گستره یا عمق لازم برای ارزیابی آن مهارت است. در همین طرح، گفتاردرمانگر نوعی توالی یا نظم و ترتیب ایجاد می کند که نه فقط کدام یک از سه پرسش باید اول، دوم و سوم پرسیده شود، بلکه کدام یک از توالی به گفتاردرمانگر کمک می کند تا بسته به پاسخ های بیمار تعیین کند که در مرحله بعد در جلسه به کدام سمت و سو برود و یا چه کاری انجام دهد. سایر راهنمایی هایی که به افزایش روانی و راحتی در جلسه کمک می کنند عبارت اند از: راهنمایی های دیداری مثل هشدار دهنده های نوشتاری، جدول ها، پوستر ها، عکس های کامپیوتری، و نظایر این ها. برخی گفتاردرمانگران از کارت های یادداشت، برنامه های درمانی برای هر جلسه، پرونده های رمز بندی شده با رنگ، و یا سایر وسایل کمکی بهعنوان پشتیبان یا یاد آوری کننده پیشرفت درمان استفاده می کنند. بنابراین، هم شتاب کار حفظ می شود و هم روانی و راحتی آن. بهطور خلاصه شتاب درمان توسط گفتاردرمانگرانی توسعه پیدا می کند که، برای گفتاردرمانی کاملاً آمادگی داشته باشند و منظم و مرتب باشند، برای ارایه محرک و دریافت پاسخ از سرعت مناسب استفاده کنند، و در سرتاسر جلسه، بین بخش های مختلف درمان، حرکت روان و آرام را حفظ کنند.