بسیاری از دانش آموزانِ دچار ناتوانی های یادگیری وقتی به کلاسهای بالاتر دوره ی ابتدایی میرسند یا وارد دبیرستان میشوند تجربه ی اندکی درباره ی نوشتن متن دارند. آموزش فشرده برای بهبود ضعفهای خواندن اغلب آموزش نوشتن را نیز تحت الشعال قرار میدهد. یادگیری نوشتن مستلزم زمان زیاد و داشتن فرصت هایی برای انواع مختلف نوشتن است. درمان اختلال انشانویسی با استفاده از خدمات کاردرمانی اختلال یادگیری و گفتاردرمانی اختلال یادگیری انجام می شود. تمرینات درک مطلب، استدلال سیال و حافظه فعال به کودکان در بهبود توانایی انشا نویسی کمک میکند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
بهبود اختلال انشا نویسی
آموزش فرایند نوشتن اصولی دارد. اصول زیر راهنمای تدریس نوشتن است:
- فرصت هایی برای تقویت نوشتن تدارک ببینید. دانش آموزی که قرار است بنویسد به زمان کافی برای تفکر، تعمق، نوشتن و بازنویسی نیاز دارد. حقیقت این است که بسیاری از دانش آموزانِ دچار ناتوانیهای یادگیری روزانه کمتر از ده دقیقه وقت صرف نوشتن انشا میکنند. توصیه میشود که زمان انشا به پنجاه دقیقه در هر روز و چهار روز در هفته افزایش یابد. در مورد برخی از دانش آموزان بهتر است زمان نوشتن به چند بخش کوچکتر تقسیم شود.
- کانونی برای نوشتن تأسیس کنید. جوّ کلاس انشا باید پرورش دهندهی فعالیتهای ویژهی نوشتن باشد و همکاری در تکالیف نوشتاری را ترغیب کند. معلمهای مرجع (حل مشکل) میتوانند پروندههایی برای مطالب نوشتاری تنظیم کنند و طرحهای دانشآموزان را برای نوشتن، فهرست قطعههای نوشتهشده، نظریات دربارهی موضوعهای آینده و وسایل کمک نوشتاری نظیر واژهنامهها را در آنها قرار دهند. مطالب درسی و کتابها را در مکانی قرار دهید که دانشآموزان بتوانند بدون درخواست کمک از معلم از آنها استفاده کنند.
- اجازه بدهید دانشآموزان موضوعها را در خودشان انتخاب کنند. موفقترین طرحهای نوشتاری طرحهایی است که دانشآموزان به موضوع آن علاقهی شخصی دارند. نیازهای کودکان به اطلاعات بیشتر، خواندن و دیگر منابع درسی باید به سهولت در اختیارشان قرار گیرد.
- الگوهایی برای فرایند نوشتن و تفکر راهبردی در اختیار دانشآموزان قرار دهید. عمل نوشتن زمانی به سهولت انجام میگیرد که الگوی معلمها یا همالان از فرایندهای شناختی در نوشتن به کار گرفته شود. به طور مثال، معلم میتواند برای الگودهی به مراحل نوشتن نظریاتش را بر زبان آورد: «من میخواهم موقعیتی مرموز در داستانم خلق کنم، چطور است دربارهی خانهی دیوها بنویسم؟ بعد باید در مورد قهرمانان این داستان فکر کنم…» (انگلهارت و رافائل، 1988).
- ژرفاندیشی و حسی از مخاطب بودن را در دانشآموز رشد دهید. دانشآموزان در برنامهی درسی سنتی نوشتن برای معلم مینوشتند و فکر میکردند نوشتهها باید با معیارهای «تصحیح» معلم هماهنگ باشد. معلمها میتوانند حس شنونده بودن را در دانشآموزان از طریق ترغیب آنها به همکاری با همالان، مشاوره با یکدیگر، کارهای گروهی و تهیه و انتشار نشریه گسترش دهند. دانشآموزان باید فرصتهایی برای بحث دربارهی فرایند نوشتن با همالان مبتدی همسطح خودشان داشته باشند. پس از پایان طرحهای نوشتهشده دانشآموزان میتوانند مطالبشان را برای شنوندگان همال خود بخوانند و دربارهی آن بحث کنند.
- هدایت و کنترل امر نوشتن را به خود دانشآموزان محول کنید. هدف از فرایند نوشتن این است که خود نویسنده هدایت و کنترل نوشته را به عهده داشته باشد. برای اینکه دانشآموزان راهبردهایی را که به آنها آموزش داده شده است درونسازی کنند باید به تدریج مسئولیت بیشتری در نوشتن مطالب به آنها محول کرد تا قادر شوند بدون راهنمایی معلم کار کنند.
- از علائق موجود دانشآموز سود جویید. معلمها باید از علائق دانشآموزان آگاه باشند و به رویدادهایی که ممکن است موضوعی مناسب برای نوشتن باشد، توجه داشته باشند. ورزش، مدرسه، اخبار محلی و ملی، سفرهای کوتاه، مرخصیهای خانوادگی یا تعطیلات را میتوان موضوع انشا قرار داد. یکی از معلمها با توجه به این مسئله که عروسکهای کوچولو با چهرههای زشت مثل جن و موهای رنگارنگ مجدداً از اسباببازیهای رایج بازار شده و بسیاری از دانشآموزان آنها را با خودشان به مدرسه میآوردهاند از دانشآموزان میخواهد هر روز فقط یکی از این عروسکها را به مدرسه بیاورند. بعد از دانشآموزان درخواست میکند طرح غولها یا جنهایی را بکشند و با نوشتن داستانهایی دربارهی آنها استدلال کنند که چرا صاحبان کارخانههای عروسکسازی بهتر است طرح غولهایی را که آنها کشیدهاند بپذیرند. با آنکه معلم از دانشآموزان خواسته بود یک داستان در این مورد بنویسند، بچهها بیشتر اوقات فراغت خود را صرف نوشتن داستان کردند و بعضی حدود بیست داستان نوشتند (الکساندر، 1992).
- از نمرهگذاری تنبیهی بپرهیزید. نگذارید نمره گذاری به دلسردی دانشآموزان منتهی شود. به اندیشهها نمره بدهید و نه به شکل فنی نوشتهها. گاهی میتوان برای بعضی از تکالیف دو نمره – یکی برای اندیشهها و دیگری برای مهارتهای فنی – در نظر گرفت. اگر دانشآموزی در حیطههای زیادی دچار مشکل است و اشتباهات فاحش دارد باید فقط به اصلاح یکی از مهارتها نظیر رعایت حروف بزرگ در انگلیسی بپردازید. وقتی دانشآموز در آن مهارت تسلط پیدا کرد میتوان بر حیطهی دیگری متمرکز شد.
- بین نوشتهی شخصی و کاربردی تمایز قائل شوید. درسهای نوشتاری شخصی و کاربردی هدفهای متفاوتی دارند و دانشآموزان باید بفهمند که به مهارتهای متفاوتی نیاز دارند. در نوشتهی شخصی معمولاً هدف این است که اندیشهها رشد یابد و به شکل نوشتاری بیان شود، در نتیجه نیاز به تخصص فنی کمتر است. در مقابل، یکی از هدفهای نوشتن کاربردی یادگیری شکل نوشتن (برونداد) است. این محصول، مثلاً یک نامهی تجاری، نهایتاً مستلزم یادگیری معیارها و ساختار معینی است. با تفکیک این دو هدف معلم میتواند انواع مختلف مهارتهای نوشتاری را در هر فرد ایجاد کند.
- دروندادهای فراوان ارائه کنید. دانشآموزان باید موضوعی داشته باشند که دربارهی آن بنویسند. پیش از آنکه از دانشآموزان بخواهید شروع به نوشتن کنند باید مطمئن شوید که در عمل به اندازهی کافی موضوعهایی نظیر سفرهای کوتاه، فعالیتهای خلاق، نمایشهای تلویزیونی، سینما و رویدادهای ورزشی را تجربه کردهاند تا بتوانند از آنها برای نوشتن مطالب بهره بگیرند. افزون بر این صحبت کردن دربارهی این تجربهها نیز مفید است.
- برنامههای نوشتاری فراوانی تهیه کنید. دانشآموزان برای رشد مهارتهای نوشتاری باید به طور مکرر بنویسند. میتوان هر هفته صفحاتی از دفترچهی خاطرات را معین کرد و از دانشآموزان خواست به منزلهی تکلیف نوستن آن صفحات را پر کنند. میتوان به آنها گفت که قرار نیست این تکالیف تصحیح یا حتی خوانده شود. این روش امکان تمرین لازم را برای دانشآموزان فراهم میکند و کیفیت نوشتن آنها را بهبود میبخشد.
- از شیوهی بستن استفاده کنید. از شیوهی بستن (که در فصل 12 توصیف شد) نیز میتوان برای تدریس انشا سود جست. میتوان جملهای را که کلمهای از آن حذف شده است نوشت و از دانشآموزان خواست انواع کلماتی را که میتوان به جای آن گذاشت، بنویسند. به طرو مثال، «جان توپ —» جملهها را میتوان از مطالب خواندنی انتخاب کرد.