یکی از مشکلات شایع بیماران ام اس خستگی در طول روز می باشد. این خستگی موجب تحلیل توانایی بیمار در انجام فعالیت های روزمره می گردد و بیمار را به مرور به سمت افسردگی پیش می برد، تغییر در خلق و خوی بیماران ام اس موجب عدم توانانیی فرد در ادامه فعالیت های روزمره اش می شود. رویکردهای بهبود حالات روحی و مشکلات روانی ام اس شامل مدیتیشن، آموزش مراجع و مدیریت خود، ورزش، تنظیم دما و استراتژیهایی برای ارتقاء کیفیت خواب می باشد. هر کدام از این استراتژی ها و شواهد حمایت بیمار در زیر آمده اند. مرکز توانبخشی ام اس دکتر صابر در زمینه بررسی عاقبت ام اس و مشکلات همراه آن همچنین درمان هایی نظیر کاردرمانی و گفتاردرمانی ام اس فعالیت می نمایند. مرکز تشخیص و درمان ام اس بارویکردی متفاوت در حیطه روانشناسی بیماران ام اس به مشاوره خوانواده در جهت آموزش این نکته که مشکلات ام اس چیست و نحوه کمک رسانی به این بیماران چگونه صورت می گیرد، می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
درمان خستگی در ام اس
- رویکردهای دارویی: فرض پایه در رویکرد دارویی برای مدیریت خستگی در ام اس این است که خستگی یک مشکل بیوشیمیایی است که دارو می تواند آن را به طور کامل یا ناقص درمان کند. معمولاً تنها پزشکان،کمک پزشکان،پرستاران و داروساز ها میتوانند به طور مستقیم در انتخاب و تجویز داروها نقش داشته باشند. به هر حال همه متخصصین توانبخشی باید اطلاعاتی در زمینه ی داروها داشته باشند. اصلی ترین داروها برای مبارزه با خستگی عبارتند از آمانتادین، پمولین،مسدود کنندگان کانال پتاسیم ( آمینوپیریدین) ، ضد افسردگی ها و مودافینیل. تاثیر این داروها کاملاً ثابت شده نیست.
- رویکردهای غیر دارویی: به طور کلی این رویکردها را می توان به سه دسته تمرینات جسمانی،تمرینات روانشناختی و تمرینات مختلط جسمانی و روانشناختی تقسیم کرد. در ادامه به مطالعه تمرینات روانشناختی می پردازیم.
تمرینات کنترل حالات روحی و مشکلات روانی ام اس
- آموزش مراجعه و مدیریت خود: فرضیه آموزش مراجع و مدیریت خود برای مشکلات روانشناسی ام اس این است که با ارائه اطلاعات به مراجع، به او انتخاب بیشتری داده می شود و درگیر رفتارهایی می شود که منجر به درک کمتر خستگی و کاهش آثار خستگی شود. آموزش مراجع برای دامنه ای از رفتارهای موثر بر خستگی صورت می پذیرد، مثلاً فعالیت بدنی و ورزش، تنظیمات حرارتی، مدیریت استرس، عادات تغذیه ای و اصول مدیریت انرژی (حفظ انرژی). از میان متخصصین توانبخشی کاردرمانگران، فیزیوتراپیست ها، پرستاران، فیزیولوژیست ها، دستیاران پزشک و… میتوانند در اجرای این برنامهها دخیل باشند.
به علت آموزشها و تخصص های متفاوت، هر یک از این افراد دیدگاهی منحصر به فرد در مدیریت مشکلات روانشناسی ام اس دارند. مدل های نظری که معمولا رشد این آموزش را سبب میشوند شامل مدل باور سلامت، نظریه عملکرد مستدل، مدل چند نظریه ای تغییر رفتار و تئوری شناخت اجتماعی هستند. هر کدام از این تئوری ها جنبه های منحصر به فرد خود را دارند و در عین حال همه بر این نکته تاکید دارند که ماندگاری تغییرات رفتاری تحت تاثیر عوامل داخلی (مثل باور داشتن به مفید بودن تغییر،اعتماد به توانمندی ها و کنترل فردی) و عوامل خارجی (مثل موانع اجتماعی و فرهنگی برای تغییر و بافتار محیطی) است. مشکل در شناخت این عوامل در روند مداخلات ایجاد خواهد کرد. از بین موتور علمی موجود در باره مداخلاتی که تاثیر رویکردهای آموزشی را بر بهبود مدیریت خستگی می سنجند،بیشترین تمرکز بر آموزش افراد مبتلا به ام اس برای انتخاب و اجرای اصول مدیریت انرژی بوده است. بیشتر این اعمال در برنامه مدیریت خستگی به صورت شش هفته حفظ انرژی بوده است. برنامه مدیریت خستگی ممکن است به صورت تله کنفرانس،مطالعه شخصی،استفاده از اینترنت و… وارد زندگی روزمره افراد شود. به علاوه این برنامه با برنامه مراقبت سلامت مرتبط می باشد که مهارت خود مدیریتی را در افراد مبتلا به بیماری های مزمن می افزاید. بر خلاف رویکردهای سنتی آموزش مراجع،رویکرد خود مدیریتی به مراجع به عنوان یک متخصص نسبت به امور خودش نگاه میکند و بر توانمندسازی او تمرکز دارد.
مهارت های خود مدیریتی شامل حل مسئله، تصمیم گیری، یافتن و استفاده از منابع، برقراری ارتباط موثر با افراد، تعیین هدف و خودآموزی (استراتژی ها و رفتارهای متناسب با سبک زندگی شخصی) میشود. در مداخلات روانشناسی ام اس، استفاده از رویکرد خود مدیریتی به افراد مبتلا به ام اس اجازه می دهد که اعتماد به نفس خود را در توانایی مدیریت خستگی شان افزایش دهند و در نتیجه، تغییرات رفتاری داشته باشند که کاهش تاثیر و شدت خستگی و نیز افزایش کیفیت زندگی را موجب می شود به نظر میرسد در دستیابی به این اهداف در گروه درمانی تا حد زیادی ممکن است. متاسفانه رویکرد گروه درمانی با وجود اینکه مزایای بسیار زیادی در بهبود روحیه، عقاید، باور و حرکت مبتلایان به ام اس دارد، هنوز در برنامه های توانبخشی ایران مورد استفاده متخصصین توانبخشی قرار نمی گیرد. متخصصان توانبخشی باید گسترهای از استراتژیهای مدیریت انرژی را به مراجعین شان پیشنهاد دهند، چراکه همه استراتژیها توسط همه افراد مورد پذیرش یا موثر نیستند. از دیگر تکنیک های مورد استفاده در مبحث روانشناسی ام اس درمانهای شناختی رفتاری هستند که موثر به نظر می رسند. در ادامه به بررسی تکنیک های جسمانی خستگی می پردازیم.
بخش دیگری از مداخلات خستگی را مداخلات مختلط روانشناسی-جسمانی در بر می گیرند که در ادامه به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:
تکنیک های روانشناسی بیماران ام اس- جسم و خستگی
تکنیک ( FACET ) : این تکنیک در واقع مخفف عبارت «به کارگیری تکنیک های شناختی-رفتاری و انرژی موثر در زندگی»است. این رویکرد شامل ۶ هفته جلسات مدیریت روانشناسی ام اس است که با رویکردهای حفظ انرژی و شناختی-رفتاری مخلوط است. این رویکرد توسط کاردرمانگران، فیزیوتراپیست ها و پرستاران آموزش دیده ام اس استفاده می شود. در جلسه اول گروه به معرفی خستگی ام اس می پردازند و تکلیف فرد نوشتن گزارش روزانه فعالیت هایش است. در جلسه دوم افراد میزان مصرفی انرژی برای خود را مشخص می کنند. در هفته سوم مصرف متعادل این انرژی را به همراه هدف نویسی یاد میگیرند و در جلسه چهارم به مباحث استرس و مدل شناختی-رفتاری پرداخته می شود. در این هفته مراجعان و افکارشان را ثبت می کنند و در هفته پنجم افکار غیر مفید به چالش کشیده میشوند. نهایتاً در هفته ششم جمع بندی صورت می گیرد و افراد تشویق به ادامه دادن این برنامه می شوند. این رویکرد بسیار مفید است و در انگلستان به صورت رسمی برای استفاده از آن آموزش می بینند.