نوزاد انسان مدتها قبل از اینکه بتواند از گفتار استفاده کند، قادر به برقراری ارتباط میباشد (انواع مختلف گریهها). بنابراین زبان تنها راه برقراری ارتباط نیست، اما چون مهمترین راه برقراری ارتباط میباشد، در این بخش به آن پرداخته میشود. دیر حرف زدن کودک و مشکلات گفتار یکی از مسائل مهم در رشد می باشد. گفتاردرمانی برای دیر حرف زدن کودک ابتدا باید به صورت دقیق به بررسی رشد گفتار و زبان در کودک بپردازد و مشخص نماید کودک مراحل رشد زبان را قبل از شروع گفتار به درستی پشت سر گذاشته است یا خیر؟ مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان دیر حرف زدن کودکان برای مثال کودک دو زبانه و مشکلات گفتاری نظیر لکنت زبان، مشکلات تلفظی و روانی گفتار در کودکان فعالیت می نماید. خدماتی نظیر گفتاردرمانی در منزل، بازی درمانی و اتاق شنیداری توسط متخصصین گفتاردرمانی مرکز موجب درمان دیر حرف زدن گفتار و بقیه مشکلات گفتاری در کودکان می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
گفتاردرمانی و رشد زبان
زبان به منظور اجرای دقیق کارکرد خود، دربردارندهی مجموعهای از عناصر است که بر مبنای قواعد تعیینشده مورد استفاده قرار میگیرند. این عناصر عبارتند از: واجها، تکواژها، دستور زبان و نحو، معناشناسی و زبان کاربردی. واجها کوچکترین واحد صوتی در زبان به شمار میآیند. در هر زبان بهطور میانگین ۲۰ تا ۶۰ واج وجود دارد. برای مثال در زبان انگلیسی ۴۴ واج وجود دارد. تعداد واجها از حروف الفبا بیشتر است زیرا برخی از واجها از ترکیب حروف الفبایی متفاوتی ایجاد میشوند (مانند th و ch در انگلیسی). تکواژها کوچکترین واحد معنایی در یک زبان هستند و ممکن است بهصورت یک واژهی واحد (مانند help) یا در ترکیب با دو یا چند تکواژ دیگر باشند (مانند help-ed). نحو، نظام قواعدی است که بر مبنای ترکیب واجها برای ساختن تکواژها، ترکیب تکواژها برای ساختن واژهها و ترکیب واژهها برای ساختن عبارات و جملات قابل درک و پذیرش میباشد. معناشناسی نیز با معنی واژهها و جملهها سروکار دارد.
زبان کاربردی به کاربرد عملی زبان برای برقراری ارتباط با دیگران در بافتهای اجتماعی گوناگون اطلاق ميشود. کودکان یاد میگیرند چگونه در صحبت با والدین واژهها و شدت تون صدا را انتخاب کنند. آنها ممکن است هنگام صحبت با همسالان از واژهها یا بیان صوتی متفاوتی استفاده کنند. توجه به این نکات، کاربرد عملی زبان را تشکیل میدهد.
نظریههای رشد زبان
در گفتاردرمانی کودکان اساساً چهار دسته نظریهی مختلف در رشد زبان وجود دارد که عبارتند از:
۱.نظریههای زیستشناختی یا نهادگرایی: این نظریهها میگویند که کودک استعداد زبان را به ارث ميبرد. چامسکی (۱۹۶۸) و مکنیل (۱۹۷۰) اظهار داشتند که نوزاد با دستگاه فراگیری زبان که آنان را قادر به گوشسپاری به گفتار و تقلید اصوات و الگوهای صوتی میسازد پا به این جهان میگذارد. این دستگاه شیرخوار را بدون درنظر گرفتن زبان، نژاد و… قادر ميسازد در ۶ ماهگی نخستین واج، در ۱سالگی نخستین واژه و در ۲سالگی نخستین جمله را تولید کند. به عبارت دیگر کودکان زبان را یاد میگیرند چون دارای ساختار عصبشناختی و ابزار زیست-شناختی یادگیری آن هستند و اگر با زبان خاصی مواجه نشوند، آنرا یاد نخواهند گرفت.
۲.نظریههای یادگیری: نظریههای یادگیری بر آنند که زبان نیز مانند سایر رفتارها و از طریق تقلید، شرطیسازی، تداعی و تقویت آموخته میشود. این نظریهها در دو قالب نظریهی رفتارگرایی و یادگیری اجتماعی مطرح شدهاند.
الف)نظریهی رفتارگرایی: اسکینر که نظریهی شرطیسازی فعال را ارائه کرده است درمورد زبان نیز، همانند سایر واکنشهای رفتاری، معتقد است که زبان بر اثر همبستگی بین محرک و پاسخ و تقویت پاسخهای آموخته میشود. بدین ترتیب ابتدا کودکان اصواتی را به زبان میآورند، بعضی از این اصوات توسط بزرگترها تقویت میشود و بعضی تقویت نمیشود. درنتیجه کلمات تقویت شده یاد گرفته میشوند و کلمات تقویتنشده تضعیف و خاموش میشوند. براساس این نظریه، عامل مؤثر در رشد زبان تربیت است و نه طبیعت. نظریهی یادگیری تاحدود زیادی بیشتر به تبیین عملکرد زبان میپردازد تا توانشهای زیربنایی درک زبان.
ب)نظریهی یادگیری اجتماعی: آلبرت بندورا که نظریهی یادگیری اجتماعی را بنا گذاشته است میگوید که بیشتر یادگیریهای کودک از راه مشاهدهی رفتار بزرگترها و تقلید طرحهای رفتاری آنها صورت میپذیرد و برای یادگیری در بسیاری از موارد تقویت لازم نیست. درمورد یادگیری زبان نیز کودک به زبانی که در اطراف او توسط بزرگترها به کار ميرود توجه میکند و گوش ميدهد و آنچه را که شنیده است تقلید میکند و از این راه میآموزد. براین اساس در این نظریه به تأثیر مشاهده، سرمشقگیری و تقلید در فراگیری زبان تأکید میشود.
۳.نظریههای شناختی: تأکید این نظریهها بر آنست که زبان از تصاویر ذهنی نشأت گرفته و نتیجهی مستقیم رشد شناختی است. پیاژه معتقد است که کودکان ابتدا طرحی ذهنی را میپرورانند و سپس نامی زبانشناختی بر آن مینهند. برای مثال اینیویتها برای برف چند واژهی مختلف دارند، زیرا آنها تفاوت انواع برف را دریافته و برای هریک واژهی خاصی را برای گفتگو ابداع کردهاند. پیاژه معتقد است که کودکان نیز به شیوهی مشابهی عمل میکنند. یعنی ابتدا به مفهوم اشیا شکل داده و سپس دستور زبان خاص خود را برای بیان افکارشان میسازند. براساس این نظریهها، رشد شناختی فراگیری زبان را هدایت میکند و تا زمانی که تواناییهای مهم شناختی، مانند مفهوم پایداری شیء بروز نکند اکتساب زبان شروع نمیشود.
۴.نظریهی تعاملی: درواقع این نظریه تعامل بین رسش زیستشناختی و عوامل و تجارب محیطی را در رشد زبان مؤثر دانسته و اهمیتی برابر برای آنها درنظر میگیرد. بدیهی است هیچ نظریهی واحدی نمیتواند رشد زبان را کاملاً توجیه کند، بنابراین در این بخش بیشتر سعی بر ارائهی چشمانداز تعاملی در فرایند رشد زبان هستیم.
علت دیر حرف زدن کودکان
بسیاری از مشکلات گفتار و دیر حرف زدن کودکان به دوره رشد پیش زبانی برمیگردد. به همین علت به بررسی رشد زبان کودکان می پردازیم.
دورهی پیش زبانی: در سراسر دنیا رشد زبان کودکان جدول زمانی و زنجیرهی مشخصی را طی میکند. در دورهی پیشزبانی یعنی قبل از آنکه کودکان واقعاً به تولید آوا بپردازند، بسیار بیشتر از آنچه که میتوانند بیان کنند، میفهمند (مثلاً توانایی تمیز صدای انسان یا بازشناسی صدای مادر خودر). گریه نخستین صوت عمدهای است که نوزاد بر زبان میآورد. بغبغو کردن (صداهای تیز و تو گلویی از قبیل آهههه) از ۲ ماهگی آغازه شده و غان و غون کردن (گفتههای تک سیلابی مرکب مانند ماماماما) از ۶ماهگی شروع میشود.
زنجیرهی رشد زبان تا ۴۸ ماهگی
سن(ماه) | رشد گفتار و زبان |
۲ | تولید اصوات اولیه مانند پ، ب و م، تولید صداهای شبهواکهای (cooing) و بغبغو کردن |
۴ | تولید صداهای شبه همخوان یا غان و غون کردن (babbling) مانند با، ما و… |
۷-۶ | غان و غون تکراری و آهنگین (lalling) مانند توالیهای تکراری هجاهای مشابه مثل بابابا و ماماماما و… |
۹-۸ | نوع دیگری از babbling که کلمات دارای هجاهای متفاوتی است مانند تاتی، لالی که لزوماً معنیدار هم نیستند. |
۱۰ | برخی از واژهها و حرکات بیانگر را میفهمد؛ از جملات تکواژهای استفاده میکند که در زبان مادری وجود ندارد ولی والدین منظور او را میفهمند (protoword) مانند دَدَر، تاتی و… |
۱۲ | برخی از دستورات ساده را میفهمد؛ جملات تکواژهای را به کار میبرد (single-word) |
۱۸ | از واژههای چند سیلابی استفاده میکند؛ ممکن است از عبارات ۲واژهای استفاده کند (two word phrases)؛ گنجینهی واژگان حدود ۳تا۵۰؛ ۲۵درصد گفتار وی قابل فهم است. |
۲۴ | کاربرد عبارات ۲واژهای؛ گنجینهی واژگان بیش از ۵۰؛ علاقهمند به برقراری ارتباط کلامی؛ ۶۵ درصد گفتار قابل فهم است. |
۳۰ | ازدیاد سریع واژگان؛ کاربرد عبارات ۳تا۵ واژهای؛ کاربرد محدود حروف اضافه، ربط و تعریف ولی همراه با خطاهای دستوری زیاد |
۳۶ | گنجینهای مرکب از ۱۰۰۰۰واژه؛ ۸۰درصد گفتار قابلفهم است؛ کاربرد عامیانهی قواعد دستوری و خطاهای دستوری کمتر |
۴۸ | تثبیت کامل زبان؛ سبک گفتار تاحدودی ممکن است با بزرگسالان متفاوت باشد. |
گفتار درونی: در فرایند رشد زبان، نوزادان ابتدا به گفتگویی درونی میپردازند، یعنی ابتدا با خود صحبت میکنند. در بزرگسالان این گفتگو معمولاً بیصداست ولی در کودکان (خصوصاً پیشدبستانی) اغلب با صدای بلند شروع ميشود. کمکم این گفتگو حالت نجوا گرفته و به مرور تبدیل به گفتگویی درونی و خصوصی میشود.
نخستین واژهها:گفتاردرمانی توضیح می دهد که از حدود ۱۰ ماهگی شیرخواران از جملات تکواژهای استفاده میکنند. این جملات، واژههای منفردی هستند که معانی مختلفی را منتقل ميسازند و ممکن است گاهی فقط والدین معنی آن را بفهمند. در ۱۲ ماهگی بیشتر شیرخواران میتوانند ۱ یا ۲ کلمه قابل تشخیص ادا کنند. در ۱۸ ماهگی کودک نوپا بهطور متوسط ۳تا۵۰ واژه را میداند و معمولاً نام برخی از اشیا یا اعضای بدن را میگوید. گفتههای دو واژهای یا جملات دوتایی معمولاً از سنین ۱۸ تا ۲۴ماهگی آغاز میشوند (مانند علی آب).
گفتار تلگرافی: این نوع گفتار از دو یا چند واژه ساخته شده که رسانندهی معنی است اما فاقد هر نوع واژهی غیرضروری مانند حرف تعریف، حرف ربط، حرف اضافه و… ميباشد (مانند بابا پول داد علی). در ۳۰ماهگی کودکان از عبارتهای ۳تا۵ واژهای استفاده میکنند. در ۳سالگی گنجینهی واژگان ممکن است به هزار کلمه برسد.
جملهها: در ۵/۲ تا ۴ سالگی کودکان از جملات چند واژهای استفاده میکنند که خطاهای دستوری کمتری دارد. بین ۴ تا ۵ سالگی جملات بهطور متوسط از ۴ تا ۵ واژه تشکیل شده و قیدها نیز کمکم به آن اضافه خواهد شد. بین ۵ تا ۶ سالگی جملات از ۶ تا ۸ واژه تشکیل شده که حروف ربط، اضافه و تعریف نیز در آن وجود دارد. در سنین ۶ تا ۷ سالگی گفتار کودکان به بزرگسالان شبیه بوده و کلیهی بخشهای دستوری را به کار میبرند.
واژگان و معناشناسی: کودکان در دورهی پیشدبستانی و سالهای اول دبستان مانند اسفنج واژهها را جذب میکنند. حدود ۱۸ ماهگی سن جهش یا انفجار نامیده میشود که در آن سرعت انباشتگی فهرست واژههای مفید افزایش قابل توجهی نشان میدهد. واژگان آنان از ۵۰ در سن دو سالگی به ۸۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ در سن ۶ سالگی خواهد رسید. رشد واژگان باسرعت زیاد تا دورهی نوجوانی (و حتی بزرگسالی) ادامه مییابد. کودکان اسامی را زودتر از افعال فرا میگیرند، سپس صفات، قیدها، حروف ربط و استفهامی آموخته میشوند. آنها اسامی عام را (مانند ماشین) قبل از اسامی خاص (مانند پراید) یاد میگیرند.
دستور زبان: کودکان بلافاصله ساختارهای دستوری و نحوی بزرگسالان را استفاده نمیکنند، ولی از زمانی که ترکیب واژهها در جملات را به کار میبرند درجاتی از آگاهی را نسبت به آن نشان میدهند، که این کاربرد به مرور اصلاح و تکمیل میشود.
زبان کاربردی: زبان کاربردی به معنای توان فرد است برای استفاده از زبان درجهت برقراری ارتباط. این جنبه از زبان در سالهای دبستان شکل میگیرد. کودکان پیشدبستانی با وجود اینکه ممکن است زیاد حرف بزنند ولی گاهی برای تفهیم منظور خود به دیگران با مشکل برخورد میکنند.