هنگامی که گفتاردرمانان آماده می شوند تا در حوزه های مختلف درمان با بیماران کار کنند، مهم است که مفاهیم بنیادی مربوط به نظریه ی یادگیری را که روی توانایی های بیمار در دستیابی به موفقیت ها در روند درمان تأثیر میگذارند، به یاد داشته باشند. گفتاردرمان ها را تشویق میکنیم تا با ایجاد شرایط مناسب یادگیری، به موفقیت بیمار کمک کنند. چنانچه گفتاردرمانی، پیشرفت ها، انتظارات، و یا سایر جنبه های مهم جلسه ی درمان را به طور نامناسب طرحریزی نماید، موفقیت های بیمار در دستیابی به هدف ها در درمان، به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند. به عنوان مثال، اگر در مراحل اولیه ی درمان، شالوده های مناسبی برای تداوم پیشرفت بیمار پایه گذاری نشوند، در مراحل بعدی درمان، بیمار به پیشرفت رضایت بخشی دست نخواهد یافت. مرکز گفتاردرمانی و کاردرمانی دکتر صابر در زمینه آموزش گفتاردرمانان خود به صورت تخصصی و استفاده از نیروی گفتاردرمانی با مهارت و درمان بیماران با اختلال گفتاری و انجام خدمات گفتار درمانی در منزل پیشرو می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
طرح جلسات گفتاردرمانی با مهارت درمانگر
با طرح ریزی جلسه های درمانی، گفتاردرمان با مهارت باید آسودگی خاطر پیدا کنند که، به چند مفهوم بنیادی مربوط به توجه و تمرکز، پیوستگی با یادگیری قبلی، مراحل فراگیری مهارت، مهارت، حفظ و تداوم، و تعمیم مهارت ها، توجه مناسب نشان داده باشند. موارد زیر به این منظور طراحی شده اند تا به گفتاردرمان با مهارت کمک کنند که، نیاز های بیمار را برای یادگیری مرتب و منظم و خردمندانه، به طور مناسب مورد توجه قرار دهند:
1) یادگیری از موارد عینی به سمت موارد ذهنی به پیش می رود. اشیاء واقعی (کتاب، ماشین، کفش)، عینیت از تصاویر هستند، تصاویر (عکسها) عینیت از نقاشی ها هستند، نقاشی ها عینیت از واژه ها هستند، و واژه ها کمترین عینیت را دارند و بیش از همه ی موارد، ذهنی اند. هنگامی که تلاش می کنیم تا واژه ی کتاب و یا مفهوم کتاب را آموزش دهیم، اگر در هنگام آموزش مفهوم کتاب، واقعاً کتاب را به بیمار نشان دهیم بیمار مفهوم کتاب را راحت تر یاد می گیرد. البته، دیر یا زود، گفتاردرمان با مهارت از بیمار انتظار دارد تا واژه ی کتاب را درک کند و آن را به طور ذهنی در گفتار مورد استفاده قرار دهد.
2) یادگیری از موارد عمومی به سمت موارد اختصاصی به پیش می رود. به عنوان مثال، کودک در حال رشد، مفهوم «سگ» را به عنوان حیوانی فرا می گیرد که چهار پا و پشمالو است. هنگامی که مفهوم سگ را فرا گرفت هر حیوان چهار پا و پشمالو به معنی سگ است (تعمیم)، تا این که واژهه ای مربوط به حیوانات خاص، مثل: اسب، گاو، و شیر را یاد بگیرد.
3) یادگیری از موارد ساده به سمت موارد پیچیده به پیش می رود. به عنوان مثال، کودکِ در حال رشد، همخوان های ساده را پیش از همخوان های مرکب فرا می گیرد. در مورد مفهوم حمل و نقل، کودک واژه ی ماشین را پیش از واژه ی بالون گازی یاد می گیرد، مگر این که یک پایه ی تجربی، شدیداً روی یادگیری او اثر گذاشته باشد. مثلاً وقتی که پدر و یا مادر کودک با بالون گازی کار کند و او آن ها را همراهی کرده باشد. در چنین موردی، ممکن است کودک واژه ی بالون گازی را پیش از واژهی ماشین یاد بگیرد.
4) برای یادگیری، توجه و تمرکز الزامی است. برای جلب توجه بیمار، به محرک های جدید نیازمندیم؛ با حفظ و تداوم علاقه به اشخاص، اشیاء، واژه ها، رخدادها، و نظایر این ها، تمرکز بیمار برانگیخته می شود.
5) برای کودکِ در حال رشد، مدت زمان توجه، برحسب دقیقه، تقریباً برابر است با سن کودک به سال، مثلاً، گستره ی توجه برای یک کودک 3 ساله، تقریباً برابر 3 دقیقه، و یک کودک 4 ساله تقریباً برابر 4 دقیقه است، گفتاردرمان با مهارت باید جلسه های درمانی را متناسب با گسترده ی توجه احتمالی بیمار طراحی نمایند. در مورد جوانان و بزرگسالان، انتظار وقوع توجه به صورت «چند منحنی یا چند موج» است، یعنی، در چند دقیقه ی اول میزان توجه و مشارکت در کار بالا است، و در چند دقیقه ی بعد، میزان توجه، تمرکز، و مشارکت به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند. بنابر این، در اثر تمرکزِ مجدّد، چرخه، یا موج، خودش تکرار می شود، ولی این بار حدّ نصاب اولیه ی یادگیری آنچنان بالا نمی رود که در آغاز فعالیت یادگیری بالا رفته بود. به دلیل ماهیت توجه تمرکز در طول زمان، گفتاردرمانان را تشویق می کنیم تا فعالیت های گوناگونی را طراحی و برنامه ریزی نمایند که با انجام آن ها در یک جلسه ی درمانی، به همان هدفی که مدنظرشان است برسند.
6) اطلاعات جدید زمانی به بهترین وجه پردازش و به یاد سپرده می شوند که، اختصاصی و سازمان یافته باشند، و پیرامون اطلاعات قبلی شکل گرفته باشند. گفته هایی مثل: «این کارت ها امروز مال تو است، ببینم چند تا از آن ها را درست تلفظ می کنی؟» به بیمار کمک می کند تا تجربیات درمانی را اختصاصی و خصوصی کند.علایم گرافیکی یا شناختی. بازنمایی تصویری و یا عینی یک مفهوم، به این منظور طراحی می شوند تا به فراگیر، علایم بینایی مربوط به اطلاعات را که شیوه های مؤثری برای سازمان بندی کردن اطلاعات می باشند، ارایه دهند. یکی از نشانه های گرافیکی قدیمی آشنا برای افراد بزرگسال آمریکا، هِرم وزارت کشاورزی و خوارو بار آمریکاست، که بخش غلات و حبوبات در قسمت پایین هرم، و بخش شکر و دانه های روغنی در قسمت بالای هرم بازنمایی شده است. نمونه ای از یک گرافیک یا سازمان دهندهی شناختی برای کودکان کم سن و سال، درباره ی یادگیری کار جدید، قطار است، که سه بخش از آن را باید به یاد داشته باشد. 1) موتور 2) واگن 3) خدمه.
7) بسیاری از مربیان و پژوهشگران، برای یادگیری، روی تکرار تکیه می کنند. اگر چه شواهد روشنی درباره ی تعداد تکرار های لازم برای یادگیری جدید در گفتار و زبان وجود ندارد، ولی گفتاردرمانان با مهارت را تشویق می کنیم تا فرصت هایی در اختیار بیماران قرار دهند که، تا آنجا که می توانند در خلال جلسه ی درمان تکرار کنند.
8) رابطه ی دوستانه، بخش مهمی از یادگیری، و عنصر اساسی برای یادگیری کارآمد به حساب می آید. نشان دادن علاقه ی صادقانه، توجهِ مثبت، و اهمیت بخشیدن به بیمار، به ایجاد رابطه ی دوستانه با بیمار کمک می کند. پژوهشگران متعددی یادآوری کرده اند که، رابطه ی دوستانه روی یادگیری تأثیر می گذارد. گفتاردرمان با مهارت را تشویق می کنیم تا ایجاد رابطه ی دوستانه با بیماران را به عنوان نخستین گام تمامی جلسه های درمانی، تمرین کنند.
آنچه را که شرح داده ایم، مفاهیم جامع و کامل از نظریه ی یادگیری نیستند که روی درمان گفتار و زبان تأثیر می گذراند. بهتر است بگوییم که، تعدد زیادی از سایر پنداره ای مربوط به نظریه ی یادگیری، کاربرد مستقیمی برای پیشرفت بیمار در درمان دارند. گفتاردرمان با مهارت را تشویق می کنیم تا در صدد دستیابی به آگاهی بیشتری در مورد شیوه ی یادگیری بیماران باشند، و آن اطلاعات را در درمانی که متناسب با بیماران طراحی می کنند دخالت دهند، تا به طور مثبت روی پیشرفت بیمار در گفتاردرمانی تأثیر بگذارند.