کاردرمانی شناختی و ICF

کاردرمانی شناختی و ICF چیست؟

سر فصل مطالب

کاردرمانی شناختی بر جنبه مهمی از مشکلات بیمارانی نظیر افراد با آسیب مغزی، سکته و یا آلزایمر همچنین کودکان با اختلالات ذهنی موثر است. ICF یا چارچوب طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت از چشم‌انداز توانبخشی، همه اجزا زندگی فرد را که می‌تواند بر سلامتی مؤثر باشد را طبقه‌بندی و کدگذاری کرده است. در مورد افراد دارای اختلالات عملکردی شناختی، این طبقه‌بندی ارزیابی و طراحی مداخلات جهت محدودیت در فعالیت و مشارکت را تسهیل می‌کند. همچنین این سیستم کشف تسهیل‌کننده‌ها و موانع محیطی فرد را در بافتار مخصوص وی ایجاد می‌کند. نشان‌داده‌شده است که تیم چند متخصصه سکته مغزی نیز تفکر همه‌جانبه جهت شفاف‌سازی ارتباطات اعضا تیم و نقش آنها را افزایش می‌دهد؛ بنابراین چهارچوبی برای استفاده و افزایش آگاهی از ماهیت و تأثیر اختلالات شناختی خاص در تیم چند متخصصه در اختیار قرار می‌دهد. البته چهارچوب ICF محدودیت‌هایی نیز دارد، از جمله جزء عوامل شخصی که طبقه‌بندی نشده و در مدل‌های کاردرمانی مطرح و به همراه این چهارچوب باید استفاده شود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی پیشرفته با استفاده از چهار چوب ها و تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران می پردازد. در این مطلب به توضیح چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی پرداخته می شود.

اگر شما از هر نوع اختلال جسمی همچون عوارض ناشی از جراحی یا سایر مشکلات حرکتی رنج می برید، می توانید به مرکز کاردرمانی دکتر صابر در غرب و شرق تهران جهت بررسی وضعیت مشکلات خود یا انجام کاردرمانی در منزل مراجعه نمایید. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با جمعی از متخصصین کاردرمانی شناختی، جسمی، ذهنی،گفتاردرمانی مجرب، حرفه ای ترین خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی را در تهران ارائه می دهد.

چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی

در چهارچوب ICF ، همه‌ی مدل های درمانی، تکالیف و نقش‌هایی که در حوزه‌ی توجه کاردرمانگران قرار دارد، انجام می شود. کالج کاردرمانی انگلستان خاطرنشان کرد که ICF به‌خوبی “مفهوم سلامت و ناتوانی را بجای تشخیص و علت پزشکی بر مشکلات افراد در بافتارشان منتقل کرده است”.

در حمایت از این ادعا می‌توان طبقه‌بندی‌های استفاده شده توسط ICF را مشاهده کرد که در موازات با مفاهیم کاردرمانی شناختی و تعریف انسان به‌عنوان موجود، آکوپیشنال، قرار دارند. چهارچوب مورداستفاده توسط کار درمانگران شباهت‌های معنی‌داری با قسمت اعظمی از ICF ،دارد که ترجمان اطلاعات تخصصی حرفه کاردرمانی را به شکل شناخته شده بین‌المللی و چند متخصصه ممکن می‌سازد. اما ICF به علت ماهیت چند هدفی و حرفه‌ای بودن نمی‌تواند همه تغییرات در طبقه‌بندی وضعیت انسان را توصیف کند؛ بنابراین هر حرفه بهداشتی به تمرکز و تخصصی‌شدن در جنبه‌های مختلف مطابق زبان و مفاهیم حرفه خود نیاز دارد. به طور خلاصه، ICF از طبقه‌بندی هر کاری که انجام می‌دهیم عاجز است. OTPF بنا به نیاز کار درمانگران جهت تحلیل فعالیت‌ها بنا به خصوصیاتشان، نیازها و توانایی‌های فرد برای اجرای فعالیت اختصاصی شده است؛ بنابراین مهارت‌ها و الگوهای اجرایی و نیازهای فعالیت مواردی است که به‌دقت در ICF ذکر نگردیده‌اند. لذا استفاده از ICF باید در تیم چند متخصصه و با چهارچوب‌های حرفه‌ای همراه شوند.

ICF و OTPF برای کسب اطلاعات درباره نقش و عملکردهای کاردرمانی شناختی در توانبخشی شناختی استفاده می‌شوند. سایر چهارچوب‌ها مانند چهارچوب مفهومی اروپایی برای کار درمانگران نیز می‌توانند استفاده شوند. توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

 کاردرمانی شناختی

بسیاری از دانشجویان کاردرمانی شناختی از مدل‌های تئوریکی و چهارچوب‌های مختلفی برای مشخص‌کردن، سازماندهی و درک نیازها و مشکلات آکوپیشنال افراد و گروه‌هایی که با آنها سروکار دارند، استفاده می‌کنند. این دو چهارچوب ما را برای سازماندهی اطلاعات بزرگ و گسسته به شیوه سیستماتیک و تعیین ارتباط آنها یاری می‌دهند.

آن چه را که این چهارچوب‌ها ارائه نمی‌دهند، تئوری‌ها یا توضیحاتی درباره چگونگی ایجاد یک پدیده یا ارتباطات آن و همچنین عدم معرفی ابزار، شیوه یا تکنیکی جهت بررسی نیازها و مشکلات اکوپیشنال فرد است. البته مورد آخر توسط تئوری‌های شناختی،  توانبخشی و پایه‌های حرفه‌ی کاردرمانی معرفی می‌شود.

نمونه مراجع: آقای ب ۳۵ساله که به علت تصادف دو چرخه‌اش با یک اتومبیل دچار ضربه‌مغزی شده است. وی دچار برخی آسیب‌های بافت نرم (بریدگی و کبودی) شده است اما این آسیب‌ها به سرعت رفع شده‌اند. او در یک رستوران مشغول به کار و با والدینش زندگی می‌کرده است. او بعد از ۲ هفته بستری شدن در بیمارستان مرخص گردیده و به تیم توانبخشی که شامل کاردرمانی بود، ارجاع داده شده. است در مصاحبه‌ی ابتدایی مشکلاتی در حافظه وی شناسایی شده است والدین او تغییراتی را در رفتارش مانند عدم اقدام به انجام مهارت‌های خود مراقبتی و روزمره فراموشی و حواس‌پرتی را گزارش دادند. ارزیابی‌های بعدی مشکلاتی را در بازیابی و بازشناسی، حل مسئله، تفکر انتزاعی و محاسبه نشان دادند. سایر جنبه‌های شناخت برای مثال، حافظه کوتاه مدت، توالی و مهارت‌های ساده ریاضی در محدوده‌ی طبیعی بودند.

با استفاده از چهارچوب ICF این نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را مشخص کنید. توجه کنید که چگونه با استفاده از این چهارچوب می‌توان ارتباط ناتوانی، عملکرد و عوامل زمینهای این فرد را مشخص کرد.

استفاده از چهار چوب ICF

این مثال موردی استفاده از چهارچوب ICF را نشان و یک روش سیستماتیک برای ایجاد تغییر در شرایط سلامتی که بر عملکرد کاری آقای ب اثر، گذاشته معرفی می‌کند مهارت‌های خاص ا و دانش کاردرمان برای اکتشاف، درک و تشخیص تعاملات این اجزا ضروری می‌باشد. علاوه بر این، اجزا و تعاریف چهارچوب، پایه ICF دو جز فعالیت و مشارکت هر فرد که توانایی وی را مشخص می‌کنند، تعریف می‌کند که تحت عنوان واژه‌های ظرفیت و عملکرد نامیده می‌شوند.

“ظرفیت” یک توصیف کننده است که به قابلیت و توانایی فرد اشاره و بالاترین سطح عملکرد فرد در محیط استاندارد می‌باشد (برای مثال در یک آزمایشگاه یا آشپزخانه بخش توانبخشی).

“عملکرد” به عملکرد واقعی فرد در بافتار و محیط طبیعی (برای مثال در مرکز خرید محله یا آشپزخانه خود فرد) اشاره می‌کند. در مورد آقای ب،  وی ممکن است تا بتواند در یک محیط آشنا یک وعده‌ی غذایی را به علت سرنخ‌های بینایی و زمینهای که وجود دارند آماده سازد، اما ممکن است برای انجام همین کار در آشپزخانه بخش توانبخشی که ناآشنا می‌باشد،  ناتوان. باشد. این مسئله اهمیت ارزیابی اجزای توانایی‌های فرد و همچنین ظرفیت محدود برای یک فعالیت خاص را می‌نمایاند که ضرورتاً عملکرد محدود فرد را،  پیش بینی نمی‌کند. در مقابل،  عملکرد موفق در یک فعالیت نمی‌تواند نمایانگر یک ظرفیت طبیعی باشد بکارگیری این مسئله در بالین، با استفاده از تست نوروسایکولوژی” بازشناسی شی”  است که محدودیت پردازش شناختی را شناسایی می‌کند. بررسی‌های بیشتر در محیط عادی فرد و بافتار وی جهت تشخیص وسعت مشکلات در زندگی روزمره، نیز توصیه می‌شود.

 

کاردرمانی شناختی

سوالات متداول:

1. چهارچوب ICF در کاردرمانی شناختی چه نقشی دارد؟

با استفاده از چهارچوب ICF می توان نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را در خصوص مشکلات بیمار مشخص نمود تا روند درمان را تسهیل کنیم.

2. آیا بر پایه چهارچوب ICF می توان همه اهداف درمانی را در کاردرمانی کودکان برآرده نمود؟

خیر، توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل های دیگر کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • خدمات کاردرمانی کلینیک کاردرمانی دکتر صابر تو تهران یکه یکه. بهترین درمانگرا رو دارن و با صبر و حوصله کار میکنن. خدا قوت بده بهتون که انقدر به فکر ما هستید.

    پاسخ
  • ریحانه بانو
    می 14, 2025 12:46 ب.ظ

    سلام دختر من به دلایلی نمی تونست دیگه خوب راه بره و این موضوع خیلی ازارش می داد. ما برای کاردرمانی به کلینیک دکتر صابر مراجعه کردیم و بعد از روند درمان، دخترم بهبود پیدا کرد و خدارو شکر الان میتونه مثل قبل راه بره. ممنون از زحمات گرانقدر شما

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.