هنگامی که شما بینایی را در نظر میگیرید، اولین مواردی که به ذهن شما میرسد، تیزبینی یا حدت بینایی کودک است یا اینکه آیا دید کودک۲۰/۲۰ است یا خیر. در واقع چشم او نیاز به تشخیص صحیح محرک بصری دارد اما نکتهی مهمتر این است که مغز او باید قادر به یادآوری چیزی که میبیند باشد، معنای آن را پردازش کند و بهترین پاسخها را تعیین کند. علاوه بر این عصب حرکتی چشم، توجه بصری و مسائل حساسیت بصری میتوانند از عملکرد صحیح چشم ممانعت کنند حتی برای کودکی با دید کامل. مرکز کاردرمانی دکتر صابر، در زمینه کاردرمانی دیداری و توجه بینایی با تجهیزات پیشرفته اتاق تاریک فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
عصب حرکتی چشم و توانایی همکاری دو چشم
ماهیچههای چشم باید چشمها را همراستا نگه دارند و آنها را به نرمی و همزمان حرکت دهند و چشم ها نیز با
هم مانند یک جفت دوربین دوچشمی عمل کنند و با تلفیق دو میدان دید، یک میدان دید واضح به وجود آورند.
بسیاری از کودکان که با چالشهای حسی روبرو هستند هم در عصب چشمی و هم در توانایی همکاری دو چشم مشکل دارند؛ خصوصا آنهایی که همراه با تن عضلانی پایین در سایر قسمتهای بدن باشند.
یک کودک ممکن است درگیر مشکلاتی مانند همگرایی ناکافی، که کارکرد دو چشم با هم را سخت میکند باشد که منجر به تاری دید، دوبینی یا خستگی چشم خصوصا برای وظایف طولانی مدت که از نزدیک قرار است انجام دهد میشود.
مشکل دیگر میتواند لوچی باشد که در این موارد چشمها انحراف عصبی عضلانی دارند و قادر به ترکیب تصویر و تبدیل آن به یک تصویر واحد نیستند.
مواردی که مشکلات بصری آنها را برای کودک بسیار سخت یا غیر ممکن میکند عبارتند از:
- حفظ وضوح تصویری، خصوصا هنگام انجام کارهایی که پیوسته به دید نزدیک نیاز دارند مانند خواندن،
نوشتن، نخ کردن مهره ها و…
- حرکت نرم و یک دست چشمها هنگام مرور کردن مواردی که در یک شکل منظم قرار دارند مانند زمانی
که خطهای یک نوشته چاپی را میخواند.
- دنبال کردن شی متحرک مانند توپی که میخواهد آن را بگیرد یا چشم دوختن به معلم که در کلاس
راه میرود.
- درک عمق مانند فاصلهی میان بدنش تا سایر اجسامی که در محیط قرار دارند مثلا فاصلهی توپی که
در نزدیکی او قرار دارد.
- ثابت نگه داشتن میدان دید هنگام حرکت مانند اینکه دید ثابتی به زمین بازی داشته باشد هنگامی که
بازیکن در آن میدود.
- متمرکز شدن از قسمتی نزدیک به جایی دورتر و برعکس؛ مانند زمانی که نوشتهها را از روی تابلو میخواند.
- تفکیک کردن پیشزمینه و پسزمینه که بتواند یک شی خاص یا فرد را در یک زمینهی بصری شلوغ تشخیص دهد مانند یک جوراب در کشو یا یک فرد در مغازه
هنگامی که بینایی دقیق، پایدار و مستقل نیست کارهای آسانی مانند نگاه کردن به چشمان افراد، بالا رفتن از پلهها و جهتیابی میان موانع، خواندن، نوشتن و بازی کردن برایش دشوار میشود. محرکهای بصری پرواز پرندهها در آسمان یا دویدن کودکان برای کودکی که زمینهی بصری قابل اعتماد ندارد، میتواند ناراحت کننده باشد. یا پایین آمدن از پلهها را ترسناک نماید؛ چرا که کودک نمیتواند فاصلهی بین پلهها را تخمین بزند. با انحرافات بصری، نوشتههای چاپی، مردم و اشیا در محیط ممکن است به صورت ناپایدار، تار یا محو، متحرک یا متغیر به نظر برسند و همچنین ممکن است محو شوند و دوباره ظاهر شوند.
چالشهای پردازش حسی
صورت والد ممکن است در حالی که ابروهایش را در هم کشیده، برای کودک بسیار نا آشنا به نظر برسد.
موزاییکهای کف و پلکان ممکن است در حال جابهجایی به نظر برسند و… این مسئله قابل درک است که کودک ترجیح دهد از ارتباط چشمی خودداری کند یا از بالا رفتن از پلکان اجتناب کند و نسبتا کم تحرک بماند.
چرخهای در حال چرخش یک ماشین یا اسباب بازی برای او در اولویت هستند. برخی از کودکان ممکن است به دید پیرامونی خود وابسته باشند؛ زیرا با این کار انحرافات بخش مرکزی بیناییشان را کم یا حذف میکنند. کودکانی که سر خود را از شما دور میکنند، در حقیقت ممکن است بخواهند از بهترین میدان دید برای نگاه کردن به شما استفاده کنند.
اگر راجع به مهارتهای بصری کودک نگرانی دارید یا اگر او با وظایفی که به مهارتهای بصری مربوط است مانند خواندن مشکل دارد لازم است که کودک بوسیلهی یک فرد حرفهای مانند یک اپتومتریست مجرب و یا چشم پزشک اطفال معاینه شود.
توجه بصری
دنیای کودک از تصاویر بصری ثابت پر شده است. با وجود انواع دیگر ورودیهای حسی زمانی که کودکان بالغ میشوند، در حالت ایدهآل یاد میگیرند چطور محرکهای حسی نامربوط را فیلتر کنند تا بتوانند بر روی مسئلهای که برایشان مهم است تمرکز نمایند. اگر کودکی با تنظیم و یا مسدود کردن حسها مشکل دارد، به راحتی میتواند بیش از حد تحریک شود زیرا با تمام انواع محرکهای بصری تحریک میشود.
در یک کلاس کودک ممکن است خیلی مشغول نگاه کردن به هر کس و هر چیزی در اطرافش شود که در این صورت او متوجه نشانههای مهم بصری از سوی معلم نمیشود و دانشآموزی بیدقت به حساب میآید.
دوبینی در کودکان اغلب با مسائل مربوط به توجه کردن اشتباه گرفته میشود، چرا که برای کودک سخت است که بر کاری که در دستش دارد تمرکز کند. علاوه بر این اگر درگیر تصاویر بصری یا مشکلات بصری مانند همگرایی ناکافی باشد، به سادگی از تمرکز و توجه دست میکشد.
آنها ممکن است به سختی دست به کاری بزنند و خیالبافی را ترجیح دهند یا بیشتر درگیر فعالیتهایی شوند که در خودماندگی را نشان میدهند. گروهی دیگر از کودکان بیش از حد متمرکز میشوند. به عنوان مثال ممکن است یک کودک به شدت محو تماشای تلویزیون شود به طوریکه واقعا نشنود که والدینش او را برای ناهار صدا میزنند.
علت این، مسئلهای نیست که کودک والدینش را نادیده میگیرد یا نمیخواهد که خوب باشد بلکه این است که کودک با انتقال توجه از کاری که در حال انجام آن است به سمت یک محرک حسی جدید مشکل دارد.
به طور معمول بیشتر ما روی تصویر بزرگ متمرکز میشویم و سپس به سراغ جزئیات میرویم در حالی که بسیاری از کودکان خصوصاً آنهایی که طیفی از اوتیسم دارند یا با اختلالات یادگیری مواجه هستند بیشتر غرق در جزئیات میشوند.
ممکن است دیدن جنگل برای آنها دشوار باشد؛ زیرا برگهای موجود بر سر هر شاخه در هر درخت از لحاظ بصری بسیار خوشایند و جذاب میباشد.
بسیاری از کودکان نسبت به دادههای بصری اشتیاق دارند، به اشیا درخشان خیره میشوند، چرخهای ماشین اسباببازی را میچرخانند، حرف ثابتی از الفبا را مکرراً مینویسند. آنها ممکن است مجموعه بزرگی از اشیا را به منظور ذخیره کردن جمعآوری کنند. این موارد قابل پیشبینی و ایمن هستند و نگاه کردن به موارد ذکر شده مانند یک فرار ایمن از دنیایی است که بسیار سخت و طاقتفرسا است.
کودکانی که نسبت به شمارهها و حروف بسیار توجه نشان میدهند و ممکن است به نظر برسد مشغول فعالیتی هستند در حالی که آنها اغلب زود شروع به خواندن و نوشتن میکنند.
علت این مسئله ای نیست که کودک والدینش را نادیده میگیرد یا نمیخواهد که خوب باشد بلکه این است که کودک با انتقال توجه از کاری که در حال انجام آن است به سمت یک محرک حسی جدید مشکل دارد.
به طور معمول بیشتر ما روی تصویر بزرگ متمرکز میشویم و سپس به سراغ جزئیات می رویم در حالی که بسیاری از کودکان خصوصا آنهایی که طیفی از اوتیسم دارند یا با اختلالات یادگیری مواجه هستند بیشتر غرق در جزئیات میشوند.
ممکن است دیدن جنگل برای آنها دشوار باشد؛ زیرا برگهای موجود بر سر هر شاخه در هر درخت از لحاظ بصری بسیار خوشایند و جذاب می باشد.
بسیاری از کودکان نسبت به دادههای بصری اشتیاق دارند، به اشیا درخشان خیره میشوند، چرخهای ماشین اسباب بازی را می چرخانند، حرف ثابتی از الفبا را مکررا مینویسند. آنها ممکن است مجموعه بزرگی از اشیا را را به منظور ذخیره کردن جمع آوری کنند. این موارد قابل پیش بینی و ایمن هستند و نگاه کردن به موارد ذکر شده مانند یک فرار ایمن از دنیایی است که بسیار سخت و طاقت فرسا است.
کودکانی که نسبت به شمارهها و حروف بسیار توجه نشان میدهند و ممکن است به نظر برسد مشغول فعالیتی هستند در حالی که آنها اغلب زود شروع به خواندن و نوشتن میکنند.