ارگوتراپیست مهدی صابر

آسیب مغزی کودکان

آسیب مغزی کودکان| درمان آسیب مغزی کودک| کاردرمانی و گفتاردرمانی آسیب مغزی

سر فصل مطالب

کودکان با آسیب مغزی علائم متفاوتی را نشان می دهند و این موضوع مربوط به محل آسیب مغزی و شدت آسیب و حتی زمان ایجاد آسیب می باشد. به همین دلیل برای توانبخشی و درمان آسیب مغزی در کودکان نیاز به یک ارزیابی دقیق توسط متخصص کاردرمانی آسیب مغزی و گفتاردرمانی آسیب مغزی می باشد تا مناطق آسیب دیده مشخص و برنامه درمانی مناسب برای کودک اجرا شود. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان آسیب مغزی در کودکان و بهبود علائم آسیب مغزی به صورت تخصصی فعالیت می کند. کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، اتاق توجه بینایی، اتاق مهارت های شنیداری و گفتاردرمانی تخصصی آسیب مغزی از خدمات مختلف مرکز دکتر صابر می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

آسیب اولیۀ مغز و رفتار جایگزین

در میان آسیب­ های مغزی مختلف، کودکانی که نواحی زبانی نیمکرۀ چپ­ شان آسیب دیده است، بهبود بهتری را نشان می­ دهند. بروکا بعد از این­که مشاهداتش را در مورد زبان­ پریشی از آسیب ناحیۀ پیشانی تحتانی چپ در بزرگسالان منتشر کرد، متوجه شد که کودکان پس از صدمه به نیمکرۀ چپ،زبان­ پریشی کوتاه مدتی نشان می­ دهند و فرض کرد که بعد از صدمه به نیمکرۀ چپ، کارکرد های زبانی به نیمکرۀ راست منتقل می­ شوند. بارلو فرضیۀ بروکا را در بررسی خودش روی یک بیمار تأیید کرد. این بیمار با وجود یک آسیب در نیمکرۀ چپ اختلال کلامی گذرا داشت و با آسیب به نیمکرۀ راست دارای اختلال دائمی زبان شد. ساده ­ترین توضیح برای مشاهدات بروکا این است که مغز در حال تحول قادر به سازماندهی کارکردی مجدد است. بر اساس این نظریه، فرایند های وابسته به زبان در نیمکرۀ چپ در سنین 2-5 سالگی رشد سریعی دارد و سپس تا زمان بلوغ که تحول مغز کامل می­ شود رشد آهسته ­تری را طی می ­کند. او استدلال کرد که اگر صدمه به مغز در خلال دورۀ سریع رشد، تا ۵ سالگی رخ دهد، کارکرد های زبان به نیمکرۀ غیرغالب، راست، منتقل می­ شوند و زبان ­پریشی ایجاد نخواهد شد و در صورت صدمه به نیمکرۀ چپ قبل از ۵ سالگی، امکان انتقال فرایند های زبان به نیمکرۀ راست وجود دارد.

علائم آسیب مغزی

1.در کودکان بهبودی چشمگیر کارکرد های زبانی بعد از آسیب اولیۀ نواحی زبانی وجود دارد، اما این کارکرد ها طبیعی نیستند. به­ عنوان مثال کودکان با آسیب کانونی مغز که در تحول زبانی تأخیر دارند، تا سن پیش ­دبستانی توانایی­ های واژگانی و نحوی را به دست می ­آورند. با این وجود این کودکان هم­چنان دارای اختلالات زبان شناختی پایدار هستند. از همه مهم­تر، در مقایسه با بزرگسالان با آسیب­ های کانونی زبانی، آسیب در نیمکرۀ چپ کودکان در الگوی نارسایی­ های زبان اثر نمی­ گذارد. با این وجود، نارسایی­ های متفاوتی در کانون­ های متفاوت صدمه وجود دارد، به ­نحوی که کودکان با آسیب­ های گیجگاهی چپ نسبت به آسیب­ های دیگر، نارسایی­ های شدیدتری نشان می ­دهند.

2.آسیب­ های مغزی زمان تولد در نیمکرۀ چپ یا راست موجب ایجاد نارسایی­ هایی در روند تحول می­ شود. اگرچه عملکرد های زبانی نیمکرۀ چپ می­ تواند به نیمکرۀ راست محول گردد، ولیکن همۀ عملکرد های غیرزبانی نیمکرۀ راست با نیمکرۀ چپ قابل جبران نیست که این موضوع موجب اختلال در تحول زبان می­ گردد.

3.کودکان مبتلا به آسیب کانونی نیمکرۀ چپ یا راست، در پردازش فضایی اختلال نشان می­ دهند، اما کارکرد های زبانی در جریان تحول بهبود می ­یابند. استلیس و همکاران یک گروه از کودکان با آسیب، عمدتاً سکته مغزی را تا شش ماهگی دنبال کردند و نقایصی را در پردازش دیداری فضایی نشان دادند. نقایص در روند رشد کاهش یافت و در زمان بلوغ، مشخصاً نسبت به کودکان یا بزرگسالان، با صدمات دیرهنگام کمتر بود. یک نکتۀ کلیدی در مطالعات استلیس این است که نقایص مشاهده شده در کودکان به طور کیفی مشابه با آن نقایص است که در بزرگسالان با آسیب­ های کانونی مشابه دیده می­ شود. این یافته در تضاد با اثرات صدمات اولیه در کارکرد های زبان است.

4.پیامد آسیب­ های کانونی و پراکنده در اوایل کودکی بسیار متفاوت است. در آسیب ضربه ­ای سر نقص مهارت­ های کلامی و حسی حرکتی در کودکان بزرگ ­تر، بیشتر است.

5.بهبودی پس از آسیب قشری اولیه، وابسته به تکلیف است. به نحوی که بهبودی بعد از آسیب اولیه، در حوزۀ زبان بهتر از کارکرد های غیرزبانی است. از طرفی دیگر بدون در نظر گرفتن منطقۀ آسیب­ دیده، معمولاً بعد از آسیب­ های اولیه، کارکرد های غیرکلامی تضعیف می­ شوند. علی ­رغم این­ که کارکرد های غیرکلامی به وسیله نیمکرۀ راست کنترل می­ شوند، نقایص غیرکلامی بعد از آسیب­ های نیمکرۀ چپ رخ می­ دهند، چرا که انتقال زبان به نیمکرۀ راست باعث اضافه بار نیمکرۀ راست می­ شود که به کارکرد های طبیعی نیمکره راست لطمه می­ زند. البته آسیب به نیمکرۀ راست نیز موجب نقص در کارکرد های غیرکلامی می­ شود. کودکان فلج مغزی یک­طرفۀ مادرزادی نیز بهبودی کارکرد های زبانی را نشان می ­دهند، اما فلج یک­ طرفه اندام­ ها باقی­ می­ ماند.

6.عوارض آسیب­ های مغز حین زایمان پس از سال­ ها ظاهر می­ شوند. در کودکانی که تحول ادراکی، شناختی و حرکتی ضعیف دارند، اثرات آسیب اولیه مغز تا اواخر کودکی و حتی بلوغ قابل ارزیابی نیست. به­ عنوان مثال عملکرد دو زیر مقیاس آزمون هوش وکسلر کودکان، مجموعۀ واژگان و بلوک ­ها در صدمات مغزی مادرزادی در سن ۶ سالگی، مانند کودکان سالم است ولی با بزرگ شدن این کودکان، نقایص معناداری در آزمون ظاهر می­ شود. با فرض این­که بسیاری از کارکرد های شناختی و به خصوص کارکرد های قطعۀ پیشانی تا زمان بلوغ کامل نمی­ شوند، کشف صدمات قطعۀ پیشانی نیز نیازمند گذشت یک دهه از زندگی کودک است.

7.هوش کلی پس از آسیب­ های اولیۀ مغزی، خاصه اگر با تشنج همراه باشد، کم می ­شود. این نقصان در آسیب­ های قطعۀ پیشانی ناشی از زایمان هم دیده می­ شود در حالی­ که این نوع آسیب در بزرگسالان اثری روی بهرۀ هوشی ندارد.

8.بهبود پس از صدمات دو طرفه کمتر از صدمات یک طرفه است. در کودکان دچار نقص کامل نیمکرۀ چپ کارکرد های زبانی از نیمکرۀ چپ به نیمکرۀ راست منتقل می­ شوند. حتی آسیب­ های کوچک نیمکرۀ راست در کودکان با صدمات حین تولد می ­تواند مانع انتقال گفتار از نیمکرۀ چپ به نیمکرۀ راست شود که منجر به نواقص زبانی شدید و دائم می­ شود. این اثر آسیب به نیمکرۀ راست حتی اگر آسیب فراتر از مناطق زبانی همانند در نیمکرۀ راست باشد، ایجاد می­ شود.

9.مسیر های حرکتی نزولی می ­توانند به دنبال آسیب اولیه سازماندهی مجدد شوند و این سازماندهی مجدد ممکن است از لحاظ کارکردی مفید باشد. مطالعات پتانسیل فراخوانده حس پیکری در کودکانی که یک نیمکرۀ آن ­ها برداشته شده است نشان داده است که تحریک اندام همسو با نیمکرۀ برداشته شده موجب ثبت پتانسیل فراخواندۀ پیکری در آن­ ها می ­گردد. همچنین مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی نشان داده است حرکات غیرفعال اندام ­های همسو موجب افزایش جریان خون در نواحی مغزی مربوط می­ شود.

10. اثرات صدمۀ اولیه در سنین مختلف فرق می ­کند. سن دقیق آسیب در پیش­بینی پیامد کارکردی مهم است، چرا که آسیب­ های پیش از تولد بیشتر از آسیب ­های پس از تولد منجر به رشد مسیر های حرکتی عملکردی همسو می­ شود. اگرچه شکل­ گیری چنین گذرگاه­ هایی به دنبال صدمات پس از تولد به خصوص در مورد نیمکره برداری امکان­ پذیر است. برداشتن بخش، یا همۀ نیمکره مانند چیزی که در فلج یک­ سویۀ مادرزادی یا در فلج مغزی دیده می­ شود ممکن است به خاطر آسیب ایجاد شده مهم باشد و بعید به نظر می­ رسد که موجب مسیر های قشری – نخاعی ناهنجار شود.

زبان، انعطاف­ پذیرترین کارکرد در مغز آسیب ­دیده پس از تولد است و دورۀ زمانی این انعطاف­ پذیری در مقایسه با کارکرد های دیگر خیلی طولانی­ تر، حتی تا سن ده سالگی، به نظر می­ رسد. اگرچه آسیب­ های کانونی کوچک در اولین ماه­ های کودکی در کارکرد شناختی عمومی، یعنی بهرۀ هوشی، تأثیر نمی­ گذارند، به عنوان یک قاعدۀ کلی، آسیب ­ها در اولین سال به نسبت آن­ هایی که بعداً رخ می­ دهند نقص بیشتری در بهره هوشی ایجاد می ­کنند. به نظر می­ رسد این موضوع به خصوص برای آسیب­ های قطعۀ پیشانی صادق باشد. به نحوی که صدمۀ اولیه به قطعۀ پیشانی در کودکان شدیدترین اثر را بر کارکرد های شناختی می­ گذارد.

درمان آسیب مغزی کودک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!